برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 30 بهمن 1399 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهضد چرخش مارپیچی ( spin) !!!!!!!! کاناردهای باز و بسته شونده 2در6 پایی نصب شده روی بخش دماغه تامکت وظیفه دارند تا در جریان آزمون های زاویه حمله زیاد هواپیما ، به خارج شدن آن از حالت سقوط مارپیچی (spin) کمک کنند . نیروی دریایی ایالات متحده و سپاه تفنگداران ، نزدیک به 200 فروند فانتوم و در حدود 100 خدمه را بدلیل قرار گرفتن این جتها در چنین حالتی از دست دادند . در نتیجه هدف اصلی گرومن ، تولید یک هواگرد ضداسپین بود . سامانه رابط شهپر - سکان عمودی متحرک (ARI) به خلبان اف-14 کمک می نمود تا در هر زاویه حمله ای ، جت خوش دست خود را همچنان مانور پذیر نگاه دارد . این اولویتی مهم برای نیروی دریایی ارتش ایالات متحده بشمار می آمد . پی نوشت : محل استقرار این کاناردها ، درست بالای محل جایگیری توپ و بخش تحتانی آسمانه خلبان هست که در این تصویر در حالت باز قرار دارد صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی بخش اول مقدمه موازی کاری و عدم همکاری بین ارگانهای مختلف یکی از نقطه ضعفهای نظام جمهوری اسلامی ایران است که به نیروهای نظامی نیز تسری یافته است. از جمله ی عمده ترین این موازی کاری و عدم همکاریها در نیروهای نظامی میتوان به بخش پهپادی و از نمونه های شاخص آن می توان به پهپاد شاهد 129 اشاره کرد. این پهپاد که در سال 91 با حضور سردار حاجیزاده و سردار جعفری رونمایی شد، پهپادی است با موتور پیستونی (روتاکس 912 و در نمونه های جدیدتر روتاکس 914)، پروفیل بدنه ی دایره ای شکل، دم پروانه ای و بالی مستطیل شکل با وزن برخاست 1200 کیلوگرم، مداومت پروازی 24 ساعت و وزن محموله ی 400 کیلوگرم (در آخرین نمونه ها). این پهپاد یکی از مهمترین و شاخص ترین پهپادهای ساخت ایران بود که آنطور که باید از آن استفاده نشد. یک سال بعد از رونمایی آن و در سال 92 وزارت دفاع از پهپاد فطرس رونمایی کرد که عملا یک موازی کاری بیهوده بود. پهپاد فطرس دقیقا از همان موتور روتاکس 912 استفاده میکرد و صرفا به دلیل بزرگتر بودن ابعاد خود دارای حجم بیشتری برای حمل سوخت بود که در نتیجه مداومت پروازی بیشتر و وزن محموله ی پایین تری را نسبت به شاهد 129 نشان میداد. در نتیجه پهپاد فطرس تاکنون توسط هیچ نهادی بکارگیری نشده است. اما در کنار موازی کاری های بوجود آمده، عدم همدلی و همکاری بین نیروهای نظامی باعث شد که تا 8 سال بعد از رونمایی شاهد 129 یعنی آذر ماه سال 98، این پهپاد در هیچ یک از دیگر نهادهای نظامی بکارگیری نشود و تنها بکارگیرنده ی آن بجز نیروی هوافضای سپاه، نیروی دریایی ارتش باشد. در صورت آنکه اگر همدلی و همکاری واقعی بین نیروها وجود داشت، شاهد 129 به دلیل مداومت پروازی و وزن محموله ی بسیار مناسب خود میتوانست در تمام نیروها ائم از نیروی هوایی و زمینی ارتش و نیروی زمینی و دریایی سپاه نیز در نقش های مراقبت، شناسایی و رزمی بکارگیری شود. این عدم همکاری هنوز هم ادامه دار بوده و هم اکنون نیروی هوایی ارتش در حال ساخت پهپادی در همین کلاس است! تصویر نمونه ی گشت دریایی پهپاد شاهد 129 در دستان نیروی دریایی ارتش با نام سیمرغ: یکی از بزرگترین مشکلاتی که موازی کاری ایجاد میکند، اتلاف بودجه ی فراوان است. هر پهپاد برای عملیاتی شدن نیاز به گذراندن مراحل طراحی (طراحی مفهومی، طراحی مقدماتی، طراحی جزئی)، مراحل تحلیل (CAD، تونل باد، آزمایشگاه سازه و ...)، مراحل ساخت نمونه، مراحل آزمایش نمونه، نهایی سازی و عملیاتی سازی است. این مراحل هر کدام نیازمند زمان و بودجه هستند و هر چقدر این پهپاد بزرگتر و پیشرفته تر باشد، زمان و بودجه ی بیشتری صرف خواهد شد. با راه اندازی طرح های موازی در ارگانهای دیگر گویا تمام مراحل ذکرشده بدون فایده در حال تکرار هستند، زمان ارزشمند نیروهای مهندسی و صنعتی از بین رفته و منابع بودجه ی طرح های مفید دیگر خود به خود تلف خواهند شد. ای مسئله علی الخصوص در کشور ما که نیروهای مسلح از ضعف بودجه رنج میبرند تاثیری به مراتب مخرب تر دارد. امیر المومنین علی علیه السلام در حکمت 8743 غررالحکم فرموده اند: هر کس که خردمند باشد از دیروز خود عبرت گیرد و هشیار شود دستاورد فوق العاده ی دیگری در پهپادهای کشورمان در حال تکمیل شدن است که اهمیت صد چندان نسبت به شاهد 129 دارد و به دلیل همین اهمیت صد چندان است که عدم عبرت از روندی که بر شاهد 129 رفت باعث خواهد شد که این بار نیروهای نظامی ایران آسیبی چند برابر ببینند و با روند اشتباه خود از دستاوردی بزرگ بی بهره شوند. شاهد 149 این بار شرکت شاهد دست به ساخت پهپادی توربوپراپ زده است. فرمانده ی پهپادی نیروی زمینی سپاه خبر از شروع آزمایش های زمینی این پهپاد در هفته ی دفاع مقدس داده بود که متاسفانه خبر یا تصویری از آن منتشر نشد. اما با توجه به خبرهای رسمی و غیر رسمی دیگر می توان پیشبینی هایی را در مورد پیکربندی آن انجام داد. سردار حاجیزاده با حضور در برنامه ی ثریا از شبکه ی 1 در تاریخ 29 آبان 97، در میان پهپادهای غنیمتی از mq-9 (ریپر) نیز نام بردند. با توجه با سابقه ی شرکت شاهد در الگوگیری از طرح های موفق و همچنین حضور ریپر در دستان هوافضای سپاه، میتوان با اطمینان بالایی ادعا کرد که شاهد 149 از طراحی متعارف ریپر به همراه دم وی شکل بهره برده (مشابه پیکربندی شاهد 129) و از طراحی نصب دم استوانه ای (مشابه ایتان اسراییلی) استفاده نمیکند. البته به دلیل ارزانتر بودن ساخت سازه ی بدنه ای با پروفیل دایره ای نسبت به پروفیل های زاویه دار (مشابه ریپر به منظور کاهش سطح مقطع راداری) میتوان انتظار داشت که شاهد 149 نیز بدنه ای استوانه ای داشته باشد. احتمالاتی را می توان درمورد موتور شاهد 149 بیان کرد: 1. خرید یا مهندسی معکوس موتور ریپر: این موتور توربوپراپ با نام هانیول TPE331-10 با توان 900 اسب بخار استفاده میکند. از دیگر کاربری های این موتور می توان به هواپیمای دوموتوره ی turbo Commander 690 اشاره کرد که در ایران، هواپیمایی نیروی انتظامی ایران و هوانیروز ارتش از کاربران آن هستند (که البته از نمونه ی قدیمی تر این موتور TPE331-5 با 717 اسب بخار توان استفاده می کنند) 2. خرید یا مهندسی معکوس موتور توکانو: از دیگر گزینه های دیگر این کلاس می توان به موتور هواپیمای آموزشی توکانو با نام PT6A-25 اشاره کرد که با توان 740 اسب بخار در نیروی هوافضا خدمت میکند. پهپاد ایتان اسراییلی از نمونه ی PT6-67A این موتور با توان 1200 اسب بخار استفاده میکند. اهمیت شاهد 149 و برتری آن نسبت به دیگر پهپادهای ایرانی اهمیت اصلی این پهپاد در پیشران آن است. توربوپراپ نمونه ای از موتورهای جت است که عمده توان خروجی خود را بوسیله ی شفت (و در صورت وجود گیبرکس) به حرکت دورانی تبدیل میکند. توربوپراپ مزایا و معایبی نسبت به موتورهای پیستونی دارد. اول آنکه موتورهای توربوپراپ بصورت معمولی سقف پروازی بیشتری نسبت به موتورهای پیستونی دارند (40 هزار فوت در برابر 25 هزار فوت). البته موتورهای پیستونی با نصب سه مرحله توربوشارژ/سوپرشارژ توانایی رسیدن به ارتفاع 100 هزار فوتی را دارند اما در این صورت وزن موتور تا حدی بالا میرود که عملا وزن محموله به صفر یا مقداری خیلی ناچیز برسد بنابراین این مدل از موتورهای پیستونی در مقام مقایسه با موتورهای توربوپراپ قرار نمی گیرند. دوم آنکه به دلیل دور موتور بالای موتورهای توربوپراپ، این موتورها توانایی پرواز تا سرعت های بالا در حدود 0.85 ماخ را خواهند داشت (سرعت بیشتر از این رقم به دلیل محدودیت ملخ های مادون صوت غیر قابل دسترس است) که این امر برای موتورهای پیستونی امکان پذیر نیست. البته این مسئله در پرواز کم سرعت واژگونه است و موتورهای پیستونی در سرعت های پایینتری قابلیت عملکرد دارند و برای هواگردهایی با ماموریت گشت زنی مناسبتر هستند (البته بدون لحاظ عامل های دیگر). سوم آنکه در یک وزن برابر از هر دو نوع موتور، توربوپراپ ها توان بسیار بالاتری نسبت به پیستونی ها ارائه میکنند: جهت درک بیشتر مسئله، یک موتور توربوپراپ با توان 800 اسب بخار، تقریبا 285 کیلوگرم سبک تر از موتور معادل پیستونی با همان توان خواهد بود. چهارم آنکه موتورهای توربینی خروجی به مراتب بیشتری برای تامین نیروی تجهیزات الکترونیکی نسبت به موتورهای پیستونی فراهم میکنند و همین مساله باعث شده است که امکان پذیری نصب تجهیزات بسیار متنوع تر و پرتوان تری بر روی این پهپادها وجود داشته باشد. از معایب توربوپراپ نسبت پیستونی میتوان به مصرف سوخت بیشتر و دوره تعمیر و نگهداری بسیار کمتر و هزینه ی بیشتر اشاره کرد. در نتیجه ی مطالب اشاره شده، شاهد 149 با موتور توربوپراپ برتری های زیادی نسبت به همه ی پهپادهای پیستونی ایران خواهد داشت: 1. سقف پرواز حدود 40 هزار فوتی امکان نظارت، مراقبت و شناسایی فوقالعاده ای را به این پهپاد خواهد داد. از طرفی برد کنترلی آن بوسیله ی ایستگاه های زمینی نیز نسبت به 200 کیلومتر پهپادهای پیستونی افزایش خواهد داشت. 2. وزن محموله ی بسیار بیشتر آن امکان حمل محموله ها و تسلیحات مختلفی را فراهم میکند که پهپادهای پیستونی از آن عاجز بودند. 3. سرعت بالای آن (البته به نسبت پیستونی ها) امکان انجام ماموریت هایی را برای آن فراهم میکند که پهپادهای پیستونی از آن عاجز بودند. این برتریها سبب میشود که محدوده و نقش های عملیاتی آن بسیار گسترده تر بوده که بکارگیری آن توسط نیروهای مختلف رو توجیه پذیر و در مواردی الزام آور خواهد نمود.
-
1 پسندیده شدهبخش دوم پیش از آنکه در مورد امکان پذیری نقش ها و توانایی های بالقوه ی شاهد 149 صحبت شود، به دلیل شباهت پیکربندی آن با خانواده ی Predator B (MQ-9A، MQ-9B، Protector و ...)، نگاهی به نقش ها و تواناییهای مختلفی که این پهپاد آمریکایی تاکنون دارا بوده است میاندازیم. نقش ها و توانایی های مختلف خانواده ی Predator B 1. رزمی 2. نظارت، مراقبت، شناسایی 3. پشتیبانی نزدیک 4. جست و جو و نجات در میدان نبرد 5. buddy-lase (نشانه گذاری برای بمب لیرزی که از هواگرد دیگری رها شده است) 6. مراقبت از دسته های متحرک نظامی 7. هدایت هوایی در فاز نهایی (terminal air guidance) 8. مرزبانی 9. جنگال 10. رله ارتباطی تسلیحات رزمی مدلهای مختلف ریپر از تسلیحات زیر استفاده کرده اند (بصورت آزمایشی و عملیاتی): 1. AGM-114 هلفایر (در گذشته محدود به حمل 4 تیر بوده است، آزمایش با حمل 8 موشک انجام شده است) 2. موشک بریم استون (نسخه Protector با 18 تیر) 3. بمب 500 پوندی هدایت لیزری GBU-12 Paveway II 4. بمب 500 پوندی هدایت لیزری EGBU-12 Enhanced Paveway II (همان GBU-49، نمونه ی دوحالته هدایت لیزری/جی پی اس جهت کاربرد در شرایط آب و هوایی غیرمطلوب) 5. بمب 500 پوندی هدایت لیزری/اینرسی/ماهواره ای Paveway IV (نسخه Protector) 6. بمب 500 پوندی هدایت ماهواره ای GBU-38 JDAM 7. موشک هوا به هوای AIM-9 X 8. بررسی جهت نصب موشک FIM-92 استینگر در نقش هوا به هوا در سال 2003 (نتیجه اعلام نشده است) سیستمهای نظارت، مراقبت، شناسایی 1. سنسور AN/DAS-1 MTS-B: سیستم هدفیابی چندطیفی الکترواپتیک، اینفرارد، نشانه گذار لیزری، آشکارساز لیزری، فاصله یاب لیزری، آرایه ی صفحه کانونی (FPA) پیکسلی با توانایی تصویربرداری از سطح 200x48 متر مربعی از ارتفاع 25 هزار فوت 2. سنسور MTS-C: این سیستم در اصل سیستم هدفیابی چندطیفی الکترواپتیک و اینفرارد (در همه ی طول موج های این طیف) جلونگر و بالانگر است است که برای شناسایی و ردگیری موشک های بالستیک از مرحله ی شلیک روی لانچر تا سیر در فضا، بر روی ریپر نصب شد. در رزمایش دفاع موشکی موسوم به Pacific Dragon که با حضور ژاپن و کره ی جنوبی در سال 2016 انجام شد، این سنسور با موفقیت موشک موردنظر را ردگیری کرده است. از دیگر مشخصات ویژه ای که برای این سنسور اعلام شده آن است که توانایی ویژه ای در کشف اهداف سرد در فضا دارد که منظور آن، بدنه ی موشک های بالستیک پس از جدایش موتور در بیرون جو است. 3. رادار چندحالته ی AN/APY-8 Lynx II: رادار باند Ku با حالت های روزنه مصنوعی (SAR)، تشخیص اهداف متحرک زمینی (GMTI)، تشخیص اهداف متحرک انسانی (DMTI)، جست و جوی سطح گسترده ی دریایی (NWAS). مشخصات این رادار در تصویر زیر توسط شرکت سازنده (جنرال اتمیکز) ارائه شده است: 4. سیستم مراقبت/نظارت/تجسسی Gorgon Stare: یک سیستم تصویربرداری نوین است که به کاربر اجازه می دهد بوسیله ی یک پهپاد حامل (در اینجا mq-9) از یک محیط وسیع (برای مثال 4 کیلومتر مربع در فاز اول توسعه و 50 کیلومتر مربع در فاز دوم) در شب و روز از 9 زاویه ی مختلف ضبط تصویر داشته باشد و 65 هدف مختلف (در فاز اول این رقم 10 هدف بود) را ردگیری کند و نتیجه را بصورت یک شبه فیلم یا عکس متحرک (با قابلیت تغییر زاویه) در اختیار چندین نیروی کاربر قرار دهد. 5. سونار شناور sonobuoy: به منظور شرکت در عملیات های ضدزیردریایی از SeaGuardian در تعداد بالا به روی دریا رهاشده و اطلاعات خود را بوسیله ی ستکام به خود پهپاد، ایستگاه زمینی یا دریایی انتقال می دهند. تصویری از کانسپت سونار شناور شرکت Harris: 6. پهپاد Sparrowhawk: این پهپاد کوچک با قابلیت رهاسازی و بازیابی از حامل های بزرگتر (همانند ریپر و گری ایگل) دارای سنسورهای ISR و جنگال است تا برد قابلیت های حامل خود را افزایش داده و در محیط های خطرناک بجای حامل گران قیمت خود بکارگیری شود. حتی می تواند در نقش دیکوی نیز بکارگیری شود. تجهیزات جنگال 1. دیکوی هواپرتاب ADM-160A MALD 2. جمر هواپرتاب ADM-160J MALD-J 3. سیستم جنگال Pandora ساخت نورثروپ گرومن: این سیستم توسعه یافته از نمونه ی دیجیتال سیستم AN/APR-39 (هشداردهنده ی راداری و مدیریت جنگ الکترونیک) است که بصورت پاد در زیر بال ریپر قابل نصب است. تصویر گرافیکی از نصب این پاد در دو جایگاه زیر بال ریپر: 4. پاد تجسس الکترونیکی (ELINT) و اقدام حمایتی الکترونیکی (ESM) به منظور کشف، ردگیری، مکان یابی و تجزیه تحلیل منابع امواج الکترومغناطیسی) ساخت Leonardo با نام SAGE 750 جهت پیدا کردن رادارهای دریاپایه و ساحل پایه دشمن. مشخصات این رادار در تصویر زیر توسط شرکت سازنده ارائه شده است: 5. پهپاد Sparrowhawk: در بخش پیشین شرح داده شده است. موارد دیگر 1. نصب هشداردهنده ی راداری ALR-69A بصورت پاد 2. مخزن سوخت 100 گالنی 3. ارتقایی تحت عنوان بلاک 5، رادیوهای دوگانه ی ARC-210 VHF/UHF (نصب آنتن در نوک بال ها) جهت ارتباط همزمان با چند ایستگاه زمینی یا هوایی، برقراری ارتباط ایمن و ارتقای ظرفیت انتقال داده نمونه های دریایی 1. از اولین نمونه های Predator B، نمونهای به نام Altair بود که با همکاری ناسا جهت انجام تحقیقات علمی و همچنین عملیات تجسس ساخته شد. در سال 2004 کشور کانادا با نصب رادار چندحالته ی دریایی و سنسورهای الکترواپتیکی روی Altair از آن به منظور پایش دریای آتلانتیک بهره برد. 2. طرحی پیشنهادی بعدی بنام Mariner بود تا در برنامه ی مراقبت دریایی سطح گسترده (BAMS) شرکت داده شود. این نمونه دارای مخازن سوخت بیشتر جهت اجرای 49 ساعت مداومت پروازی مداوم، بال تاشونده برای سهولت در نگهداری زمینی، ارابه فرود تقویت شده، قلاب، حذف سطح کنترل شکمی و 6 هاردپوینت (1360کیلوگرم تسلیحات) بود که در نهایت به RQ-4N باخت. 3. دو فروند از نمونه ی دریایی دیگر تحت نام Guardian در گارد ساحلی آمریکا در حال خدمت هستند. این نسخه دارای رادار جستوجوی دریایی SeaVue است. 4. آخرین و برجسته ترین نمونه ی دریایی به نام SeaGuardian که بر اساس نسخه ی MQ-9B ساخته شده است. تجهیز به پاد SAGE 750، سونار شناور، رادار SeaVue XMC و اژدر سبک هواپرتاب از مشخصات این پهپاد است. جنرال اتمیکز اعلام کرده است برنامهریزی جهت تجهیز این پهپاد برای انجام عملیاتهای ضدمین دریایی در آیندهی نزدیک انجام خواهد شد. گارد ساحلی و نیروی دریایی کشورهای ژاپن، تایوان، فرانسه، یونان و هند خواهان این پهپاد هستند. ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهضمن تشکر، در جریان عملیات طریق القدس به خاطر بعضی مسال به خصوص اختلاف بین شهید کاظمی و سپاه نجف آباد، حاج احمد رو می فرستن کردستان اونجا هم یه مسئولیتی بهش می دن اما خودش برای عملیات طریق القدس میاد جنوب و میره پیش مرتضی قربانی. بعدش هم که موضوع تشکیل تیپ نجف پیش میاد که احمد کاظمی و مهدی باکری با هم این تیپ رو تاسیس می کنن. حالا که شما یک مستند رو معرفی کردین من هم لینک چند تا مستند در مورد شهید کاظمی رو اینجا می گذارم مستند خندید و رفت: https://www.aparat.com/v/cqy1N مستند کردستان روایتی دیگر که در مورد دوران فرماندهی قرارگاه حمزه است قسمت اول: https://www.aparat.com/v/bGApy مستند کردستان روایتی دیگر قسمت دوم: https://www.aparat.com/v/JLGN4 مستند واقعه که موضوع اون حضور شهید کاظمی در زلزله بم است: https://www.aparat.com/v/d5Ltg مستند روز آزادی در مورد عملیات بیت المقدس: https://www.aparat.com/v/1ozh8 مستند احمد ما: https://www.aparat.com/v/mK7Pp
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس رویای پرواز آقا چیزی شده ؟ این صدای کودکی خطاب به من بود که غرق تماشای هواپیمای مدلش شده بودم. نمی دانم چطور سر از جاده کرج درآوردم تا پرواز هواپیماهای مدل را در آنجا تماشا کنم. اما این هواپیمای زیبا حسابی توجه مرا به خود جلب کرده بود. من داشتم با همین هواپیما در جبهه های جنگ پرواز می کردم در حالی که دوربین روی آن بسته و از مواضع دشمن عکس می گرفتم که خلبانش باهمان خطاب ، با شتاب روحم را پیش جسمم آورد. جواب دادم : چقدر هواپیمایتان زیباست ظاهرا از مدل های آکروباتی است ؟ پدر کودک جوابم داد : معلوم می شود توی این رشته ای ؟! هواپیمای شما کدام است ؟ جواب دادم : ندارم ، ولی علاقه به تماشا دارم. کمی که با هم دمخور شدیم ، معلوم شد که او را دکتر پرنده می خوانند. اما متخصص قلب و مجاری تنفسی است. هواپیمای مدلش که مشخصاتی مثل بال زیر ، کووری ، موتور O.S.MAX60 درجه 5 و یک کانال FG دیجیتال داشت را برای کودکش از خارج خریداری کرده بود. من از این همه مشخصات کف ام برید. کاش می شد که آنرا در خدمت جبهه می گرفتیم. اما افسوس که تحریم ها دست ما را از این نوع هواپیماها هم بریده بودند. او و فرزندش در پروازهای آکروباتی این هواپیما ، واقعا استاد بودند. هواپیمائی که موتور و رادیویش از کارخانه ریپ مارکس بود. کاتالوگ معرفی قابلیت های موتور O.S.MAX-60 داشتم فکر می کردم روی این هواپیما حتی اگر نمی شد دوربین عکاسی سوار کرد ، اما پرنده خوبی برای عملیات فریب به حساب می آید. از اینکه نمی توانستم از دکتر ، درخواستی برای خرید آن داشته باشم ؛ یا بخواهم که او کار خرید از خارج را برایمان انجام دهد ، حرص می خوردم. چرا که احتمال لو رفتن نوع استفاده از آن در جهت مقاصد جنگ بود و ما خوب به این موضوع واقف بودیم. هیچکس ، حتی افراد خودی هم ، نباید پی به این موضوع می بردند. راوی : غلامرضا کاظمی * * * * * ورود آزاد فرامرز عبدوس ( نفر وسط ) یکی از راویان این خاطره و از موسسین گردان رعد یگان هوائی سپاه که همه اش خلاصه میشد توی پایگاه هوائی قدر در داخل مجموعه ی مهرآباد تهران ، بهترین موقعیت را برای ارتباطمان با فرماندهان درجه یک سپاه از جمله برادران محسن رضائی ، رحیم صفوی ، محسن رفیق دوست و ... فراهم آورده بود. فرماندهان برای رفتن به جبهه های جنگ ، از همینجا و با فالکن سپاه به جنوب یا غرب ، می رفتند و برای بازگشت ، باز در همین پایگاه پیاده می شدند. محسن رفیق دوست و یحیی رحیم صفوی در هواپیمای سپاه ما برای انعکاس نظرات و پیشنهادات و البته تأمین خواسته ها و مایحتاجمان نیاز نبود که مراحل درخواست دیدار با آنها را طی کنیم ؛ همین که پیاده می شدند و یا برای بازدید قسمت های یگان هوائی برای سرکشی می آمدند ، فرصت زیادی برای ارتباط داشتیم. داخل هواپیما تا رسیدن به مقصد نیز فرصتی دیگر برای ارتباط بود و در همین ارتباطات بود که برادر محسن رضائی با آگاهی از حساسیت کار پهپاد ، دست نوشته ای به ما داد که هر نیرویی را از داخل مجموعه های سپاه می توانیم آزاد کنیم و به هر انباری برای تأمین اقلام مورد نیاز خود نیر ، می توانیم وارد شویم. این دستور تا آن موقع برای هیچ یک از قسمت های سپاه صادر نشده بود. ستاد فوریت های جنگ و محسن رفیق دوست از طرفی ما حتی نامه ای از طرف ستاد فوریت های جنگ داشتیم که می توانستیم وارد انبارهای بزرگ لجستیک سپاه در جاده مخصوص کرج شده و بدون محدودیت هر کالائی را برداریم. از توی همین انبارها بود که مقدار زیادی لنز ، دوربین و وسایل مربوط به آنها را برای گردان تازه تأسیس رعد آوردیم. برادر محسن رضائی هم دستور داده بود که یکی از خودروهائی را که تاره وارد سیستم خودروئی سپاه شده بود را به ما بدهند ، این وسیله که دو در داشت و از طرفین باز می شد ، بهترین وسیله برای حمل هواپیماهایمان بود. به خصوص اینکه با اندک تغییراتی در آن ما می توانستیم به جای یک فروند ، چند فروند را داخل آن جا دهیم و در منطقه تردد نمائیم. خودرو اهدائی به گردان رعد همه چیز درحال شکل گیری تند و سریع گردان رعد بود، از آن طرف شهید شوشتری که مسئول تدارکات قرارگاه کربلا بود ، یک باب منزل مسکونی از طاغواتی های فراری را در بهترین نقطه شهر اهواز ( یعنی در کیان پارس) برای استقرار به ما داد. این خانه دو طبقه و شمالی بود که ما به راحتی می توانستیم از حیاط وارد شده و درب هایی را در پارکینگ آن باز کرده و بدون اینکه حتی همسایه ها متوجه سوار و پیاده شدن ما و هواپیمایمان شوند ، به کار خود مشغول شویم. در همان روزها یک تدارکاتی زبل به نام فرمان آرا که البته من با همان فامیل قبلی اش ، برادر مهری صدایش می کردم ، به گردان اضافه شد که در نوع خود تحولی به حساب می آمد ، او ظرف ده روز ، توانست هم خانه کیان پارس را تحویل بگیرد و طبقه همکف آنرا که سالنی تقریبا 80 متری بود را به کارگاهی بزرگ برای ساخت و تولید هواپیما تبدیل کند ؛ و هم طبقه بالا را به یک خوابگاه و کتابخانه تبدیل کند. او همچنین با یک در آهنی بزرگ ، پارکینگ را از حیاط جدا کرد و به محیط اداری اضافه نمود. خدا وکیلی توی آن گرمای 50-60 درجه ی اهواز که خانه ها عموما دو سه کولز گازی داشتند و باز هم جواب نمی داد ، این خانه بهترین بود. چرا که مجهز به دستگاه چیلر بود. مهری یا همان فرمان آرا ، دو سه یخچال صندوقی گرفته بود و آنها را پر می کرد از انواع خوراکی ها. ذاتا آدم دست و دلبازی بود اما اصلا بی حساب و کتاب خرج نمی کرد. یکی از مراحل ساخت استراکچر پهپاد او نیروئی داشت که نقطه ضعف اش را پیدا کرده بودیم ، چون سیگاری بود و ما هر بار مانع سیگار کشیدن اش می شدیم ، بهانه می آورد و می گفت : من فقط وقتی ناراحت می شوم ، سیگار می کشم. ما هم در جواب می گفتیم که اتفاقا ما به جای سیگار هندوانه می خوریم. چشم مان به هندوانه هایی بود که مرتب می خرید ، اما به اصطلاح بچه ها آنها را چکه چکه و سهمیه ای به ما می داد ، لذا او مجبور بود کمتر سیگار بکشد تا هندوانه هایش زود به زود تمام نشود. بهدها ما همین بلا را سر پرتقال هایش هم در آوردیم. نمی دانیم شهید شوشتری با مطالعه و تحقیق این خانه را به ما داده بود یا واقعا اتفاقی بود. ولی بهرحال ، اگر ما چند ماه مطالعه می کردیم تا جائی برای کارگاهمان پیدا کنیم ، به همچین جایی نمی رسیدیم. چون هم از نقطه نظر ترددهای قرارگاهی در امان بودیم و هم از اصول حفاظتی خوبی که لازمه و اساس کار ما بود ، برخوردار شدیم. شهید شوشتری و سرلشکر یحیی رحیم صفوی جدای از آن به دلیل استفاده از مواد رزینی برای ساخت هواپیما و راه اندازی عکاس خانه ، هم باید آب مان فیلتر دار می بود ؛ و هم از جای خنگی باید برخوردار می بودیم که این خانه همچنان جائی بود. از طرفی از منطقه خاکی ، آب تانکری و ترددهای فراوان بسیجی ها از لوازم اولیه به حساب می آمد که در چنان شرایطی هم قرار گرفتیم. متأسفانه هیچ وقت موقعیتی پیش نیامد که دلیل انتخاب این خانه را برای شروع کارمان از شهید شوشتری بپرسیم. این در حالی بود که هنوز این محل در اختیار بهزیستی بود ، ولی شهید شوشتری اصرار داشت که ان خانه را زودتر به ما بدهند. شهید نورعلی شوشتری در سالهای پس از دفاع مقدس راویان : محسن عمل نیک ، فرامرز عبدوس ، رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
-
1 پسندیده شدهگزارشی از یک دوست در مورد خبر از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار میکنید نکته: شاید بد نباشد روش رسانه ها را در ارائه مطالبشان را مبنا بگیریم و به جای مطالب سنگین به دنبال مطالب مفید، کاربردی و کوچک باشیم درست بودن موضوع دلیل بر درست بودن ارائه نیست نکته: متاسفانه منابع خوب برای تولید خبر ایجاد نشده است و مهمتر جامعه و مخاطب هیچ وقت مزه خبر مناسب و مفید را نچشیده است ابتدا باید ذائقه مخاطب را بازسازی کرد و بعد سراغ تغییر مخدر خبری رفت هرگونه شتاب بدون آمادگی قبلی باعث پس زدن خبر مفید توسط مخاطب می شود جملات زیر خلاصه بخشی از مطلب از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار میکنید بودش به نقل از جناب @HRA تالیف: رولف دوبلی ترجمۀ: میترا دانشور https://tarjomaan.com/news/10025/
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس شیطنت شیطنتم گل کرد تا از فرصت پیش آمده ، بیشترین سوءاستفاده را بکنم. چون از طریق رسمی نتوانستم از یگان هوائی جدا شده و خودم را به پهپاد برسانم. آن روز هم که من و مختارزاده نزد فرمانده یگان برادر حسینی رفتیم و التماس کردیم که بگذارد به کمک بچه های پهپاد بروم ، او با این جمله که "فقط شما دو نفر می توانید آلات دقیق هواپیما را چک کنید ، مختارزاده که قبلا رفته و اکنون فقط تو باقی مانده ای ، چطور بگذارم تو هم بروی؟" وقعی به این حرفم که " تعهد می دهم هر موقع هر کاری داشتید از وسط جبهه خودم را به تهران می رسانم" ، هم نگذاشت. هواپیمای فالکن سپاه خب چاره ای برایم نمانده بود که فکر دیگری کنم. اکنون موقع آن فکر شده بود ، فرمانده سپاه برادر محسن رضائی در حال سوار شدن به فالکن سپاه بود که من و مختار زاده دوان دوان خود را به او رسانیدم و از او خواستیم که به برادر حسینی دستور لازم را بدهد. شیطنتم بیشتر از اینجا گر گرفته بود که می دانستم ، محسن رضائی برای راه اندازی گردان رعد ، هم دستور اکید داده و هم سفارش کرده که پهپاد هر هزینه و امکاناتی خواست در اختیارشان بگذارید. محسن رضائی حرف هایم را که شنید ، از هواپیما پیاده شد و یکراست به طرف حسینی فرمانده یگان رفت. او چیزی شبیه تشر به حسینی گفت : مگر نگفتم هر نیروئی که می خواهند آزاد بکنید؟! در آن لحظه حسینی را اگر کارد می زدند ، خونش در نمی آمد. وقتی آقا محسن رفت ، او با عصبانیت ، دستم را گرفت و عین یک پسر بچه به دنبال خود کشید و یکراست برد توی کارگزینی و آنجا هولم داد جلوی میز. بعد به مسئول کارگزینی گفت : این آقاجانی را بگذارید با مختارزاده برود ، دیگر نیازی به او ندارم. توی دلم قند آب می کردند ، اما در ظاهر خود را نادم و پشیمان جلوه دادم ، وقت حرف زدن نبود. اگر کوچکترین حرفی به مخالفت یا موافقت می زدم ، کلاهم پس معرکه بود. از همان روز اول ، من و برادران کشاورز، میر هاشمی ، فروزنده و چند نفر دیگر برای آموزش خلبانی رفتیم باشگاه پرواز. اول توی پارک چیتگر تحت نظر مدلرها و خلبانان و بعد جاهائی دیگر. راوی : حمید آقاجانی * * * * * هواپیمای تلاش بچه ها حق داشتند که ساده از این موضوع نمی گذشتند ، سه ماه کار و تلاش شبانه روزی نتیجه داده بود و اکنون روز جشن تمامی تلاش و زحمتمان به حساب می آمد. مثل مادری که هر بار نگاه نوزادش می کند ، قوت دل می گیرد ، قصه ما و هواپیمای جدیدمان شده بود این. در مقایسه با من که اولین نام را پیشنهاد داده بودم ، آنها اما فقط روی این اصرار داشتند که باید این نام ، هم بهترین نام باشد و هم یادآور تمامی زحمات شبانه روزیمان. من هم با همین انگیزه نام "تلاش" را برایش برگزیده بودم. با این اسم می خواستم بگویم این حاصل تلاش گروهی ماست و دستمایه دانش بومی جوانان همین مرز و بوم. هر چه باشد ، این اولین هواپیمای بدون سرنشین ایرانی با قابلیت عکسبرداری هوایی بود که مستقیم وارد عملیات می شد. هواپیمای تستی که برای اولین بار آن را روی نهر خیّن به پرواز درآورده بودیم ؛ هواپیمای مدلی بود که طراحی و ساخت آن توسط فرشید صورت گرفته بود. اما این 3 فروند جدید را به کمک ما ساخته بودند که هم در طراحی و ساخت و هم در حجم و تجهیزات بارگذاری شده ، با آن اولی ها ؛ بسیار متفاوت بودند. دوربین AGFA-110 در هواپیمای تست ، از دوربین 110 آگفا (AGFA) استفاده شده بود ، اما در این 3 فروند از دوربین 135. در حین کار با آن متوجه شدیم که بال آن کوچک است. از طرفی با توجه به وجود بادهای شدید در منطقه باید طول بال بیشتر می شد که آن را در تولیدات جدیدمان یک و نیم برابر کردیم. در مقایسه با مشکلات در آوردن فیلم 110 از توی دوربین در قفس کانتینر ، فیلم های 135 این امکان را به ما می داد که حلقه فیلم متری خام ، گیر آورده و به صورت دستی به جای 36 فریم ، آن را تا 80 فریم جا بدهیم. دوربین 135 ما آموخته بودیم که ظرف هائی به نام مخزن وجود دارد که می تواند مخزن فیلم باشد. یعنی تویش تا 150 فریم جا بزنیم. اگر چه ما نیاز به دوربینی داشتیم که از یک لنز قدرتمند با کیفیت بالا برخوردار باشد ، اما در هر صورت امکانات در اختیار ، این را دیکته می کرد. بالاخره پس از کلی بالا و پائین ، بچه ها پذیرفتند که عنوان "تلاش" روی هواپیما گذاشته شود. پس از آن بود که ما انواع جدیدتر از آن را که می زدیم ، آنها را شماره گذاری می کردیم. تلاش 1 و تلاش 2 و ... آخر سر ، یکی از تلاش هایمان زیادی چاق و چله از آب در آمد که بچه ها نام آنرا گذاشتند " تلاش یک و نیم" ماموریت اولیه ما پس از تشکیل گردان رعد ، ساخت 10 فروند تلاش بود که هر 10 فروند را ساختیم ، اما بخاطر اینکه فقط 3 موتور داشتیم ، شاسی های هواپیما را طوری طراحی کردیم که به محض اینکه یکی از هواپیماها آسیب دید ، موتور را از روی آن باز کرده و روی هواپیمای بعدی ببندیم. مشکل دیگر ما کمبود رادیو کنترل بود که فقط دو دستگاه بیشتر نداشتیم. ما اکثر عملیات ها را با همین دو دستگاه لنجام می دادیم. البته دل خوش کرده بودیم به همکارمان ، "محسن عمل نیک" تا از انگلستان برای مان قطعه و دستگاه بیاورد. اصطلاحی به نام " مهندسی معکوس " را از اساتید دانشگاه ها شنیده بودیم ، اما از بخت بد ما ، چیزی نبود که بخواهیم آن را مهندسی معکوس کنیم. باید به کار و اندیشه خود متکی می شدیم. راوی : عبدالمجید مختار زاده ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
-
1 پسندیده شدهحتی روسها که با حداکثر تکنولوژی هوایی و راداری اونجا هستن، ادعایی نسبت به کنترل آسمان سوریه و حتی منطقه بالای سر خودشون در حمیمیم رو ندارن، جنگنده اشون رو ترکها انداختن. آمریکا انگلیس، فرانسه و دیگرانی که اونجا هستن به اتکای محور ترکیه، اسراییل، مدیترانه وا عراب هستن و از طریق ناتو و بودجه فراوان پشتیبانی میشن. نصب رادار از سوی ما یه اقدام پیشدستانه برای هشیاری در داخل ایران هست. یه رادار ماوراء افق در سوریه میتونه کل فرودگاه های اسراییل رو پوشش بده. اینکه کی فعال میشن کی جنگنده بلند میشه و کی فرود میاد. اما اینکه نیروی هوایی یا رادار فرضی ما با هر چینشی میتونه موثر باشه؛ اگر شما تضمین میدید که جنگنده و آواکس فرضی ما رو نزنن! رادار زمینی ما رو هم نمیزنن. و این از طریق فناوری به تنهایی بدست نمیاد. باید یه توان عظیم نظامی اقدامات برون مرزی ما رو پشتیبانی کنه تا کسی جرات دست زدن به تجهیزات ما رو نداشته باشه. بعبارتی دیگر؛ یک نیروی هوایی ارسالی؛ نهایتا میتونه ترکیبی از 30 تا 40 فروند جنگنده، سوخترسان، ISR و رادارهوابرد و از این تعداد شاید 9 تا 20 فروند جنگنده مولتی رول تمام عیار باشه. این در برابر چیزی که در نزدیکی مرزهاش در سمت اسراییل و یا ترکیه و یا ناوگان آمریکا در مدیترانه هست، با حتی برتری تکنولوژیکی هم عددی محسوب نمیشه و عاقبتی بهتر از این، یعنی کم آوردن در برابر توان موشکی همسایگان نخواهد داشت! جنگ هوایی بماند:
-
1 پسندیده شدهبسم ا... یکی از مشکلات ما این هست که قصد نداریم قبول کنیم که وجود قدرت هوایی ، چقدر ممکن هست در زمان صلح برای کسب آمادگی برای زمان جنگ ، موثر و مفید باشد و اینکه حوزه قدرت هوایی تنها به جنگنده های رزمی و مهمات محمول انها محدود نشده و نمی شود و اینکه رادارهای زمین پایه ، هر قدر قدرتمند ، باز هم بدلیل انحنای کره زمین و وجود پستی و بلندی ، محدودیتهای مشخص را در مدلهای مختلف دارند . با این مقدمه ، و علم به اینکه نیروی هوایی ایران ، یکی از نیروهای پیشکسوت در کاربرد پرنده های جاسوسی الکترونیک در منطقه هست ( نسخه های 707 و سی-130 ) که حداقل یکبار ، اپراتورهای مستقر در این هواپیماها ، دستور اجرای حمله هوایی را به نیروی هوایی عراق برفراز منطقه عمومی عملیات والفجر8 دادند ( به قصد به دام انداختن جتهای عراقی در دام شبکه پدافند / هرچند طرف عراقی متوجه این مساله شد و دستور را لغو کرد ) نقشه ذیل تنها یک ایده ذهنی هست برای مسیر حرکت هواگردهای شناسایی / الینت ما برای ایجاد اشراف اطلاعاتی معتقدم که منطقه سفید رنگ برای ما یک "دلتای اطلاعاتی " هست که اگر پرنده های مناسب ( پهپادهای ما فعلا قابلیت حمل سامانه ها و مداومت پروازی لازم را دراین زمینه ، ندارند ) سرنشین دار وجود داشت قادر بودیم بصورت مداوم ان را پایش کنیم ، نه تنها میزان غافلگیری ما در یک عملیات آفندی از سمت دشمن پایین می آمد ، بلکه حداقل اشراف اطلاعاتی را روی عملیات نظامی ترکها ، سعودی و اسراییل داشته باشیم . بدلایل مختلف از جمله توافق کشور تحویل دهنده اس-300 با تل آویو ، هیچ تحرکی بر ضد اسراییل با استفاده از این سامانه صورت نمی گیرد ( حداقل تا حالا ) پس اتکاء روی اس-300 که هنوز در کنترل عملیاتی روسهاست ، منطقی نیست شبکه دفاع هوایی سوریه ، چالش جدید یا ادامه روند گذشته تا زمانی که فضای هوایی سوریه ، بطور کامل دست حریف هست ( ماشا... همه کشورها از ترکیه و اسراییل و آمریکا و فرانسه و بریتانیا و آلمان و ... حضور دارند ) ارسال رادارهای منتسب به ما توجیه نظامی ندارد و به نظرم بیشتر شبیه به گوشت دم توپ برای نیروی هوایی عبری هست . ضمن اینکه برای ایالات متحده بهترین فرصت هست که در خارج از محدوده سرزمینی ایران ، با اطمینان بیشتری دست به عمل بزند . پی نوشت : قدرت هوایی ، هیچ جایگزینی ندارد ....
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 4 اسفند 1399 دوشب پیش رژیم صیهونیستی بار دیگر مواضع ارتش سوریه در حومه شهر مصایف را مورد حملات موشکی خود قرار داد . بنا بر اعلام منابع نیمه رسمی هدف مرکز تحقیقات ارتش در منطقه بوده است . سوریها به صورت رسمی اعلام کرده اند اکثر موشکهای شلیک شده را سرنگون کرده اند اما تعداد پرتابه ها را اعلام نکرده اند . به نظر میرسد تمام بمبهای پرتاب شده رژیم صیهونیستی در رسیدن به اهداف خود ناکام بوده اند. اما نکته اصلی استفاده رژیم صیهونیستی از بمبهای هوا سرشیgbu3b در این حملات بوده . سوریها هم برای دفع حملات از سامانه پانتسیر و اس 200 بهره برده اند سامانه پانتسیر موفق به رهگیری تعدادی از این بمب های هوشمند دور برد شده این بمب های در بهترین حالت 110 کیلومتر برد داشته حملات صیهونیستها بر فراز اسمان طرابلس لبنان صورت گرفته که تا مصایف نزدیک 85 کیلومتر مسافت دارد . در این حملات بر اثر اصابت یکی از بمبهای رژیم صیهونیستی 4 عضو یک خانوداه به شهادت رسیده اند. نکته دیگر (به عنوان فرض)بقایای اصابت گلوله های کالیبر بالا بر روی یکی از منازل مسکونی دیده میشود ممکن است بقایای اصابت گلوله های توپ 30 م م سامانه پانتسیر بوده. این احتمال وجود دارد سامانه پانتسیر تا لحظات اخر با این بمب هوا سرشی درگیر بوده یا این بمب بعد اسیب دیدن توسط گلوله 30 م م به منازل مسکونی اصابت کرده است. درحمله بعدی این خود سامانه پانتسیر است که به عنوان هدف انتخاب خواهد شد بقایای موشک های سامانه پانتسیر و اس 200 بقایای منتسب به برخی از بمب های شکار شده اثار اصابت گگلوله های 30 م م ؟؟؟ اعزام مجدد نیروهای لشگر گارد به استان درعا انتقال توپهای کششی توسط بالگردهای آمریکایی به پایگاهی در شمال استان حسکه
-
1 پسندیده شدهبسم ا... خدمت برادر عزیز جناب @arminheidari ماجرای فیلم فهرست شیندلر . استیون اسپیلبرگ به چه صورتی یک افسانه را تبدیل به واقعیت کنیم !!!!! پی نوشت : 1- بررسی کنید اثر گذاری تولید این نمونه از فیلم ها را روی افکار عمومی دنیا ........... 2- رده بندی در IMDB : هفت
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بگذارید یک داستان تعریف کنم ..... ما اینجا در ولایت خودمون ، یک ضرب المثلی داریم به این مضمون ... "عقل که نباشد ، جان در عذاب هست " حالا کاربرد بی ضابطه واژه "نقطه زن" و پرتی حواس و همچنین هیجان نویسندگان بخش دفاعی مشق نیوز از یک واقعه نظامی ، ببینید چه شکلی باعث هجمه به یک سازمان نظامی در جمهوری اسلامی ایران میشود و چه شکلی باعث میشود تا دشمن ، تحریک بشود برای قرار دادن یک سازمان نظامی رسمی در لیست گروه های تروریستی صرف نظر از اینکه با بولد کردن این خبر ، سعی دارند یک عملیات غافلگیرانه را علیه پایگاه هوایی یک کشور با ساختار و تجربه نظامی مشخص به شکل زیرکانه ای به وضعیت حال حاضر ما تعمیم بدند ( که البته یک کوشش بسیار مبتذل بود ) ولی جنبه بسیار ناگواری که با این خبر ایجادکردند را پیش بینی نمی کردند . اولین تصویر از سمت راست در مورخ 1399/10/24 مربوط هست به شلیک موشکهای بالستیک علیه یک پایگاه هوایی تا اینجا همه چیز عادی هست ولی نکته جالب ماجرا بعد از این قرار دارد . در حدود 10 روز قبل از این ، مصاحبه ای شد با سردار حجازی و در تیتر خبر عبارت موشکهای نقطه زن حزب ا... درج شده . باز هم یک مقداری عقب تر ، خبری منتشر شد مبنی بر ایجاد یک سلسله سامانه های جدید برای شلیک موشکهای بالستیک باز هم تا اینجا موردی نیست ولی کارشناس جنگ روانی دشمن ، با قرار دادن این سه تا خبر کنار هم ، آن هم از یک سایت منتسب به نهادهای نظامی ، بطور دقیق چه نتیجه دلخواهی را برای مخاطبان خودش در اقصی نقاط دنیا ، ایجاد می کند ؟؟ً!!! دقت کنید .... موشکهای بالستیک نقطه زن ، شورشیان اتیوپیایی ، حزب ا... لبنان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاید این کنار هم گذاشتن کدواژه ها ، برای تخریب خودی ، حتی به ذهن باتجربه ترین کارشناسهای جنگ روانی ایالات متحده هم نمی رسید !!!!
-
1 پسندیده شدهپریدن به سوی هدف با موج رسانه ای 2 - ایجاد بدگمانی به متحد پیشتر گفته شد که موج رسانه ای در زمانی که قدرت فیزیکی جوابگو نیست از سوی غرب بسیار پراستفاده شده و دقیق استفاده می شود. بازی رسانه ای که در عراق از یک سال پیش شاهد بودیم در افغانستان به همان سبک جریان دارد. در لبنان و عراق بازی رسانه با تظاهرات علیه فساد شروع شد ولی همه بازی رسانه ای به سمت ایران جهت داده شد بی آنکه از عاملین واقعی فساد حرفی گفته شود. صحبت از تحریم محصولات ایرانی بود و کارشکنی در تجارت با ایران و همه نوع توهین به ایران صورت می گرفت. در لبنان و عراق مشخص بود که هدف این اتفاقات نیروهای شیعه طرفدار ایران یعنی حزب الله و حشد الشعبی هست ولی یک سمت داستان در سکوت دنبال می شد. نیروهای فاطمیون و زینبیون در افغانستان و پاکستان ، نیروهایی که باید به عنوان مظلوم ترین نیروها از آنها نام برد. اما تلاش اصلی در افغانستان از دید همه پنهان بود تلاش هایی که در پی آن بود که نگاه مردم دو کشور نسبت به هم بد شود و ارتباط با فاطمیون با ایران سخت گردد. این اتفاق با هزینه سازی برای جزئی از فاطمیون بودن شروع شد و با تحریک احساسات در هر اتفاقی تداوم یافت. زمانی که آمریکا تلاش کرد فاطمیون را همسطح داعش و طالبان معرفی کند و سعی در تروریستی خواندن انها بکند اما در ادامه تلاش شد هر اتفاقی که در رابطه با ایران می افتد ابزاری برای تخریب ارتباط ایران با افغانستان و قطع ریشه و ارتباط فاطمیون گردد. غرق شدن تعدادی افغانی در کنار مرز ایران، کشته شدن و اتش سوزی مهاجران غیر قانونی در یزد و .... فرقی نمی کرد که اتفاق منشا افغانستان دارد یا ایرانی !!! سهو بوده یا عمدی !!! مهم نبود اصل داستان چه بوده !!! مهم کوبیدن ایران و طرفداران ایران بود، مهم نبود ایران پناه افغان ها در روزهای سخت بوده ، مهم کوبیدن ایران، زیر سوال بردن مهمان نوازی ایرانی ها با توهین مسخره کردن بود. هدف ولی انچنان که در عراق و لبنان واضح بود در افغانستان واضح نبود و کمتر کسی متوجه می شد که هدف اصلی متحدین ایران در افغانستان است. در این بین افرادی بودند که هر اتفاق اسمشان در رسانه ها دیده می شد. کسانی چون مریم سما نماینده مجلس افغانستان یا عبدالکبیر واثق در چندین مورد نوک پیکان حمله به ایران بودند. اگرچه باید گفت معدود افرادی بودند که رفتارهای غیر اخلاقی از خود نشان دادند ولی این رفتار به مراتب از دیگر کشور ها از جمله خود افغانستان کمتر بود گویی اتفاقاتی ناگوار و ناراحت کننده برای افغان ها در ترکیه و دیگر کشور ها مهم نیست و حقوق افغان ها در این موارد به خطر نمی افتد و تنها اخباری که علیه ایران موضوعیت داشت مورد استفاده و فضاسازی رسانه ای قرار می گرفت. حوادث مرگبار مهاجران در ترکیه: توهین یا غرق شدن افغان ها در راه مهاجرت در ترکیه: هیچکدام خبر و اتفاقی مهم نبود که بخواهد مانور رسانه ای داده شود. از سوی دیگر ترکیه و غرب علارغم اقداماتشان گونه ای دیگر نشان داده می شدند: همه اینها ظاهری هستند از جنگ رسانه ای برای دستیابی به هدفی که در میدان واقعیت حاصل نشد. اما واقعیت چیست؟ چرا این رفتار را شاهد هستیم؟ کار روی ناخودآگاه مردم به چه هدفی صورت می گیرد؟ واقعیت میدانی چیست؟ آمریکا 20 سال پیش افغانستان را اشغال کرد و اکنون پای میز مذاکره با طالبان هست بی انکه آتش بسی در جریان باشد. از دل افغان هایی که زیاد مهم انگاشته نمی شدند فاطمیونی زاده شد که در نابودی تروریست در سوریه نقش اول را داشت اما این روند از دید امریکایی ها بسیار خطرناک بود، فاطمیون به عنوان حزب الله دیگری در افغانستان یعنی پایان نهایی برای امریکا در افغانستان نهالی که 40 سال پیش ایران در افغانستان کاشته جز با تهاجم رسانه ای و ایجاد بدگمانی بین متحدین چگونه آسیب می بیند؟ در چنین شرایطی که تزویر و ریا ابزار اول دشمن شده و با ایجاد بدگمانی به دنبال اختلاف و فاصله بین متحدین هست، باید فهمید که راه را درست آمده ایم و نباید پیروزی میدانی را به سادگی به نبرد رسانه ای واگذار کنیم. راهکار در این شرایط: - حمایت از فاطمیون چه در عرصه میدانی و جه در عرصه رسانه ای - گسترش زیرساخت و ارتباطات تجاری و تلاش برای حفظ بازار با سبد کالاهای ایرانی برای مردم تهی دست افغان - تلاش برای مجازات شفاف افرادی که با بد اخلاقی ها و اشتباهاتی خوراک رسانه ای فراهم می کنند - ایجاد رسانه هایی با لهجه محلی برای نشر فرهنگ مشترک فارسی و مقاومت یادمان باشد کوچکترین اشتباه از ما به عنوان پتکی بر سر رزمندگان فاطمیون فرود می آید که خط اول نبرد فرهنگ مقاومت در افغانستان هستند. تقدیم به همه فاطمیون چه آنها که شهید شدند و چه آنها که شهید زنده هستند.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس جزایر ماهی در پائیز 62 سرانجام پس از چند ماه کار و تلاش شبانه روزی تیم فنی در دانشگاه اصفهان ، ما مامور به انجام عملیات تست پرواز و عکس برداری عملیاتی شدیم. من به همراه تیم 4 نفره اعزامی به اصفهان ، یکی دو نفر از بچه های دانشگاه اصفهان و آقای سلطانی از جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی اصفهان که در تمام این مدت همکاری خوبی با ما داشت ، خود را به قرارگاه خاتم الانبیاء در جبهه های جنگ رساندیم. سرلشکر باقری در دوران دفاع مقدس صبح روز بعد برادران باقری و پیش بهار و دو نفر از بچه های اطلاعات ، ما را با منطقه آشنا نموده و نسبت به عکس برداری توجیه نمودند. آنها با این کار می خواستند ، حتی از تست پروازی ، کار عملیاتی استخراج کنند ، وگرنه چه معنا داشت که از همان اول ما را یک راست توی خط مقدم ببرند. پهپاد مهاجر منطقه مورد نظر شلمچه بود و نزدیک ترین فاصله را با نیروهای عراقی داشت. قرار شد که ما توی اروند رود مستقر شویم و عکس برداری کنیم. خدا را شکر ، عجب روزی قسمت شد عکس بگیریم ، هم هوا صاف و آفتابی بود و هم اصلا خبری از باد نبود. مهم تر از همه جبهه ای ساکت و کم سر و صدا بود. انگار که خط دوم یا سوم یک منطقه ی جنگی باشد. راوی : محسن عمل نیک * * * * * روز عملیات عجب. چقدر استرس داشتیم روزی که قرار بود از قرارگاه خاتم به سمت " نهر خیّن " برویم. جائی که قرار بود ، نتیجه کار سه ماهه خود را برای فرماندهان سپاه به نمایش گذاشته و توجه آنها را نسبت به کارآمدی پهپاد جلب نمائیم. چون محدودیت برد رادیوئی داشتیم ، آنها نزدیک ترین فاصله را با عراقی ها برای ما انتخاب کرده بودند ، به طوری که اگر فریاد می کشیدند ، صدایشان را می شنیدیم. نهر خین به جز اعضای تیم ، برادر پیش بهار از قرارگاه هم آمده بود. نگاه ما همه به هواپیمای کوچکی دوخته شده بود که بیشتر اسباب خنده و متلک های آنها بود ، تا وسیله ای که از آن انتظار مأموریتی برود. با این همه مجبور بودیم که متلک ها و پوزخندهایشان را تحمل کنیم . این سوای دلهره ای بود که نسبت به فرشید داشتیم که نکند که متوجه شود در خط مقدم هستیم. او هنوز خیال می کرد در بیابان های دور از دسترس دشمن هستیم. حتی وقتی حین پرواز ، تمام نیروهای خط ما !!! و خط دشمن به طرف هواپیما شلیک کردند و او شاخک هایش جنبید که نکند در جبهه حضور دارد ، متقاعدش کردیم که خیر ، این شلیک ها از جانب نیروهای خودی است. پرنده آماده پرواز شد. اما از شانس بد حرکت نمی کرد. یکهو متوجه شدیم سوخت زیادی توی موتور کوچکش ریخته ایم. سوخت آن را خودمان از ترکیب الکل ، متانول و روغن کرچک ساخته بودیم. از طرفی آشغالی هم رفته بود توی لوله سوخت. چقدر توی آن ظهر گرم ، خیس عرق شدیم تا همانجا دوباره بدنه هواپیما را شکافتیم ، باک را درآوردیم و شروع کردیم به تعویض. پیش بهار و یکی از بچه های اصفهان ، باک را که دست مان دیدند ؛ این بار نتوانستند جلو خنده شان را بگیرند. باک یک قوطی پلاستیکی سرم بود و لوله های سوخت آن ، شیلنگ سرم. باک پهپادهای اولیه پیش بهار ، در حالی که عرق های پیشانی اش را خشک می کرد ، با دلخوری گفت : آمده اید ما را سر کار بگذارید ؟ دوستش اما ، او را دلداری داد : کمی صبر کنی تعمیر میشه. بیچاره ها دارند زحمت خود را می کشند. همانطور که باک را عوض می کردیم ، زیر چشمی ، به سر و صورت پر از عرق شان درآن تابستان داغ هم ، نیم نگاهی می انداختیم. هواپیما که آماده شد ، فرشید ؛ هنرمندانه تیک آف را شروع کرد و آن را فرستاد بالای سر خط خودی و دشمن. آن روز ، من با خوشحالی ، بیشتر به پیش بهار و بچه های قرارگاه نگاه کردم ، تا به هواپیما. و چقدر احساس غرور کردم ، وقتی نگاه های آنها را می دیدم که نیشخند و تمسخر در چهره شان هر بار کمرنگ تر می شد. راوی : عبدالمجید مختار زاده ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم سئوال بسیار خوبی بود دقت بفرمایید ، طرح 303F که یکی از چند برنامه گرومن برای تولید یک ابررهگیر در کلاس نسل چهار اولیه ، بود به 2 دلیل اصلی کنار گذاشته شد 1- وزن ناخالص این طرح با مسلح شدن به مهمات اسپارو نزدیک به بیش از 4000 پاوند سنگین تر از نمونه 303E بود . این هم به دلیل افزایش مساحت بال ( بدلیل طرح ثابت آن که شباهت زیادی به طرح بال ایگل داشت ) .... ماک- اپ طرح 303E گرومن به شباهت فوق العاده آن با نمونه تولید شده A دقت کنید حالا چرا این را رد کردند ، باید گفت که الزامات نیروی دریایی برای عملیات از روی عرشه ناو هواپیمابر و عدم انطباق این بال با طرح فلاپ دو تایی شکاف دار در بال متحرک که این خودش سامانه کنترل لایه مرزی را نیاز داشت و طبیعتا افزایش وزن پیدا می کرد ، موجب رد شدن ان را فراهم کرد 2- افزایش مساحت بال مترداف بود با مشکل برای جا دادن هواپیما در اشیانه های زیر عرشه اصلی ناو هواپیمابر و کاهش کارایی هواپیما در ارتفاع پروازی پایین پی نوشت : 1- تامکت بلحاظ طراحی هنوز هم در نوع خودش بی نظیر هست بویژه ترکیب بال متحرکش با نرم افزارهای رایانه ای کنترل ان که تا جایی که اطلاع دارم در هیچ پرنده دیگری به این شکل که تجربه رزمی موفقی هم داشته باشد، تکرار نشده . 2- حقیقت این هست که همون پیکربندی سبک تایگر را دوستان روی یک برنامه منطقی جلو ببرند ، خودش مایه مباهات و افتخار هست . 3- این را بارها خدمت دوستان عرض کردم ، کار طراحی و ساخت جت رزمی ، نه کار نیروی هوایی هست و نه وزارت دفاع ، این مسیر غلطی هست که داریم طی می کنیم و موازی کاری بی نتیجه هست . اگر قصد نوسازی نیروی هوایی وجود دارد ، اول نگاه اشتباه را تصحیح کنیم ، بعد برویم دنبال ایده سازی و تولید . ادامه این روند ، فقط هزینه منابع محدود هست برای هدفی که معلوم نیست انتهای ان چه میشود
-
1 پسندیده شدهسلام علاوه بر پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی یکی از مواردی که باعث ایجاد یا تغییر و توسعه در تکنولوژی های نظامی میشود تغییر درتاکتیک ها و استراتژی های نظامی می باشد . درباره F14 باید ببینیم در ابتدا با چه استراتژی و بر اساس چه شرایطی ایجاد شده و سپس ببینیم آیا کنار گذاشتن پلتفرم آن با تغییر استراتژی بوده یا پیشرفت های علمی که استفاده از آن پلتفرم را ناکارآمد می کرده است . سپس باید آن موارد را با شرایط خودمان سنجیده و بهترین تصمیم گرفته شود . یعنی شرایط خودمان را بسنجیم و استراتژی های مناسب تدوین کرده و سپس به دنبال محصولی باشیم که بتوانیم به اهداف خودمان برسیم . اما درباره F14 به نظر میرسد که یکی از دلایل کنار گذاشته شدن آن تغییر در استراتژی های نظامی ایالات متحده می باشد . پی نوشت - باید بگم من کمترین مطالعه در زمینه نیروی هوایی دارم پس نظرم را یک صحبت از روی مطالعه تخصصی فرض نکنید. موفق باشید
-
1 پسندیده شدهاسپارو AIM-7 E.2 در ایران در اوایل دهه 40 شمسی ، با عملیاتی شده فانتوم ها در نیروی هوایی ایران و افزایش تهدیدها از سوی عراق و اتحاد شوروی ، ارتش ایران بر این تصمیم قرار گرفت تا توانمندی های خود را در حوزه رزم هوایی با خرید موشکهای میان برد AIM-7 اسپارو ، افزایش دهد . به همین علت ، پس از مطالعات و بررسی های صورت گرفته و بر اساس تجربه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در ویتنام ، نیروی هوایی برای خرید اسپارو اعلام آمادگی نمود . با امضاء قرار داد میان ایران و شرکت سازنده ( ریتئون ) به سال 1968 ( 1345 شمسی ) نخست در حدود 300 تیر موشک برای جتهای فانتوم سری دی که به تازگی نیز تحویل داده شده بودند ، به قیمت هر تیر 57000 دلار خریداری شد . سه سال بعد ، یعنی در سال 1971 ( 1350 شمسی ) ، چیزی درحدود 400 تیر موشک AIM-7.E.2 مجددا برای نیروی هوایی سفارش داده شد که قیمت هر تیر موشک با کمی افزایش به 68000 دلار رسیده بود . دو سال بعد ، ( 1973 / 1352 شمسی ) ایران سفارشی بزرگتر ، در حدود 500 تیر موشک AIM-7 E.3 و پس از یکسال ( 1974/ 1353 ) ، سفارشی برای 60 تیر موشک ( به قیمت هر تیر 75000 دلار ) را به ریتئون ارائه نمود . باورود تامکتها در میانه های دهه 50 شمسی ، اینبار یک سفارش بسیار بزرگ ، چیزی در حدود 800 تیر موشک AIM-7 E.4 در بازه زمانی سال 1354 تا 1356 به نیروی هوایی با قیمت هر تیر 86000 دلار تحویل شد . علیرغم این تعداد انبوه ، برنامه ریزان نظامی ارتش به این نتیجه رسیده بودند که موشکهای تحویلی از کیفیت چندانی برخوردار نیستند ، درنتیجه طبق یک برنامه از پیش تعیین شده ، چیزی در حدود 250 تیر موشک اسپارو از مدلهای تحویلی اولیه به ایالات متحده ارسال شد تا به استاندارد AIM-7 E.3 ارتقاء یابند که هزینه این ارتقاء برای هر تیر 23000 دلار تعیین شده بود . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهطومار صلح برای سرزمین پارس پنجاه سال با اشباح نیروی هوایی از یک نظر ، دهه چهل و پنجاه شمسی را میتوان دوران طلایی نیروی هوایی ایران بشمار آورد . در این دو دهه ، نیروی هوایی از یک شاخه ابتدایی و عقب مانده به یک نیروی پیشرفته و مدرن تبدیل شد که تا نزدیک به انتهای دهه نود شمسی ( 1397 ) ، همچنان قابلیتهای خود را ، گرچه با فراز و نشیب فراوان ، حفظ نموده است . با این وصف ، سال جاری شمسی ، پنجاهمین سالگرد ورود جنگنده - بمب افکن F-4 به سازمان رزم نیروی هوایی است که مرور فرآیند ورود این جت رزمی جالب به نظر خواهد رسید . در دهه هفتاد میلادی ، روابط میان اعراب و اتحاد شوروی با تحویل محموله های بزرگی از تسلیحات ، بخصوص جنگنده های رزمی از سوی این کشور ، به اوج خود رسیده بود و این مساله ، ایالات متحده را برآن داشت تا با تمام قدرت و در چهارچوب دکترین ریملند ( اسپایکمن ) ، از ایران حمایت کند، بویژه اینکه ، پهلوی دوم در اظهار نظری ، بیان نمود که قدرت گیری اعراب را به هیچ عنوان تحمل نخواهد کرد . در نتیجه ، برنامه ای که از انتهای دهه شصت میلادی با تحویل 16 فروند جنگنده اف-4 دی آغاز شده بود ، با قدرت ادامه پیدا کرد و به همین ترتیب ، سیل ویرانگر سفارشهای نیروی هوایی به شرکت مک دانل سرازیر شد . این سفارشها که در قالب پروژه "طومار صلح" تعریف شده بود ، در سال 1971 با تحویل 4 فروند RF-4E ، سال 1972 با تحویل 36 فروند F-4E ، دوازده فروند RF-4E در سال 1973 ، سی و شش فروند F-4E به سال 1974 ادامه یافت . بدین ترتیب ،درنهایت ماجرا ، 32 فروند F-4D، یکصد و هفتاد و هفت فروند F-4E و 16 فروند RF-4E ( بعلاوه حداقل 6 فروند فتوفانتوم های دُم سفید ) به نیروی هوایی ایران تحویل شد ، چنانکه IIAF بعد از نیروی هوایی آلمان ، به دومین کاربرفانتوم تبدیل گردید . این درحالی بود که فانتوم های ایرانی به شکلی خاص ، به تجهیزات پیشرفته APX-80 ( سامانه درخت جنگی ) ، کابین بهبود یافته ( طرح MOD.556) ، رایانه های دیجیتال کنترل آتش برای مهمات هدایت شونده اسپارو و همچنین سامانه ناوبری دیجیتال ARN-101 مجهز شده بودند . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبا سلام آمادگی خرس بزرگ برای ورود به عرضه رزم هوایی دوربرد مراحل نهایی آزمایش مهمات ( موشک ) هوا به هوای دوربرد برای جتهای نسل پنجم ارتش روسیه مسکو: طبق گزارشات واصله ، ارتش روسیه فدرال ، نهایی کردن آزمایشات مربوط به موشک هوا به هوای دوربرد R-37M را در دستور کار خود قرار داده که قرار است تا بعنوان بخشی از زرادخانه جتهای نسل 4 و5 این ارتش بخصوص سوخو-57 مورد استفاده قرار گیرد . به گزارش وبسایت Lenta.ru ، و به نقل از وزارت دفاع روسیه ، گونه پیشرفته R-37 که در سالهای پایانی عمر اتحاد شوروی در دست توسعه قرار داشت ، قادر خواهد بود تا اهداف هوایی با سرعت بالا را در یک بردی در حدود 300 کیلومتر مورد اصابت قرار دهد . برخی از منابع نیز گزارش داده اند که این محدوده برد ، به پروفایل پروازی هدف نیز بستگی دارد و از 150 کیلومتر برای اصابت مستقیم به هدف تا 300 کیلومتر برای اهدافی با پروفایل پروازی کروز مشخص شده است . SU-35 برد رهگیری این موشک جدید روسی ، درصورتی که ارقام ادعایی صّحت داشته باشد ، به بیش از دو برابر موشک آمریکایی AIM-120 آمرام که در زرادخانه کشورهای عضو ناتو هم بکار گرفته می شود ، خواهد رسید . MIG-31BM با این وجود ، هنوز جزییات روشنی از مشخصات فنی R-37M منتشر نشده ، با این وجود تنها اطلاعات موجود ، ماهیت طراحی بدنه این موشک است که از یک ایرودینامیک متعارف با بالچه های کشیده تشکیل شده است . این موشک با وزن قابل توجه شلیک 500 کیلوگرم ، به کلاهکی جنگی به وزن 60 کیلوگرم مسلح شده که در مراحل نهایی پرواز می تواند به سرعت 6 ماخ دست پیدا کند . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، گونه پایه R-37M از یک سامانه ناوبری داخلی و یک رادار آشیانه یاب بهره می برد . این موشک هوا به هوای جدید ، در نهایت می بایست با جتهای رزمی خط مقدم نیروی هوایی روسیه نظیر سوخو-35 فلانکر – ئی و میکویان میگ -31 بی ام یکپارچه گردد . پی نوشت : به ماهیت مهمات مورد استفاده در جتهای نسل 4 و 5 دقت فرمایید ، آیا نمونه داخلی جت نسل 5 ، توانایی حمل و شلیک چنین مهماتی را دارد یا خواهد داشت ؟؟ صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم به مناسبت سوم خرداد 1361 شبحی بر فراز اروند نقش بی بدیل نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جریان دفاع مقدس ، اکنون بر هیچ محقق منصفی ، پوشیده نیست . این نیرو از آزمون بسیار سخت سالهای بحرانی ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی سربلند بیرون آمد و ماموریتهای محوله خود را با سرسختی هر چه تمام تر پس ازتجاوز عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران به سرانجام رساند . با این حال ، یکی از نقاط اوج عملکرد این نیرو ، در جریان عملیات الی بیت المقدس بوقوع پیوست ، جایی که فانتوم های نیروی هوایی ، با اجرای ماموریتهای بمباران در عقبه واحدهای متجاوز عراقی ، درسی فراموش ناشدنی به ارتشی دادند که رویای فتح شش روزه را در سر می پروراند. حماسه گردان همیشه جاوید 11 شناسایی سیزدهم اردیبهشت 1361 ، یکفروند فتو فانتوم نیروی هوایی(کابین جلو جناب مهرداد بیضایی "تصویر سمت چپ " و کابین عقب مرحوم داود دلفانی ) از پل لجستیکی ارتش عراق بر روی اروند عکسبرداری می کند هفتم خرداد 1361 اسطوره فراموش ناشدنی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مرحوم ، سرهنگ دوم خلبان محمود اسکندری ( تصویر بالا ، ایستاده از راست نفر سوم ) و جناب اکبر زمانی ( نشسته از راست ، نفر دوم ) ، با مهارت مثال زدنی پل ارتش عراق منهدم می کنند ، تا جایی که همزمان در شبکه بی سیم واحدهای درگیر این پیام شنیده می شود : از دژ به ستاد فرماندهی : پل زده شد پیام کوتاه بود ولی نه به اندازه انهدام کامل سازمان رزم لشکر یازدهم پیاده ارتش متجاوز بعث پی نوشت : 36 سال پس از حماسه سوم خرداد 1361 ، یاد و نام شهدای این عملیات ، همیشه جاوید و ماندگار
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم گربه سوار هفده روز از دی ماه سال 1360 گذشته بود که نیروی هوایی ارتش بعث عراق ، سیلی بسیار جانانه ای از نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دریافت نمود . در این روز تاریخی ، سروان اسدا... عادلی به همراهی RIO ( کابین عقب) تامکت ، محمد مسبوق ، ۳ فروند میگ ۲۳ که در فرمیشن بسیار نزدیک به هم پرواز میکردند را با شلیک یک موشک فونیکس در حوالی جزیره خارک سرنگون کردند که از این لحاظ دارای رکورد سرنگونی سه جنگنده با یک موشک فینیکس میباشند . بعد از 3 دهه از این واقعه ، در چند روز اخیر ، مراسم تجلیلی از تکخالهای جت افسانه ای تامکت در موزه پرواز سیاتل برگزار گردید که سرهنگ اسدا... عادلی ، هرمن کوک و لری موزینسکی ( شکارچی فیترهای لیبیایی در خلیج سیدرا ) در آن حضور داشتند .در این مراسم هر سه خلبان سخنرانی کردند و بخش مهمی از این مراسم به بررسی پیروزیهای هوایی شگفت انگیز سرهنگ اسد ا... عادلی با هواپیمای F-14 اختصاص یافت . پی نوشت : ظاهراً پس از گذشت سه دهه از اتمام جنگ ، هنوز سلسله مراتب نیروی هوایی ارتش ، در بازگویی نبردهای هوایی ، همچنان در تردید به سر می برد . امیدواریم این وضعیت سریعتر بهبود پیدا کند .
-
1 پسندیده شدههوانیروز در عمل با آغاز تهاجم ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران ، شاخه هوایی نیروی زمینی ارتش (ISLAMIC REPUBLIC IRAN ARMY AVIATION )، با در اختیار داشتن نزدیک به 700 فروند بالگرد هجومی ،ترابری و شناسایی ، به تقریب یکی از قدرتمند ترین ناوگان هوانیروز را در آسیای جنوب غربی در اختیار داشت . مضاف براین ، نزدیک به 3000 خلبان و کمک خلبان و چیزی در حدود 9000 خدمه فنی در این نیرو مشغول بخدمت بودند که در نوع خود ، بی همتا بشمار میرفت . این نیرو در بازه زمانی 31 شهریور سال 1359 تا تیرماه سال 1367 بیشتر از 300000 پرواز عملیاتی انجام داد و موفق شد بیش از 10000 تن آذوقه ، مهمات و سلاح های مورد نیاز ، 260000 مجروح و 296000 رزمنده را جابه جا نماید . بالگردهای رزمی این نیرو نیز در نقش پشتیبانی نزدیک هوایی ، 8000 تن مواد منفجره شامل مهمات 20 م.م ، راکتهای 2.75 اینچی هیدرا و موشکهای ضد زره BGM-71 تاو و در مواردی موشک AGM-65 ماوریک ( تصویر فوق ) را مورد استفاده قرار دادند . بدین ترتیب و به شکل خلاصه ، هر بالگرد عملیاتی در سالهای دفاع مقدس ، نزدیک به 500 ساعت پرواز رزمی را در کارنامه خود به ثبت رسانده که در نوع خود ، عملکردی جالب توجه و بی نظیر به نظر می رسد . صرفا" برای میلیتاری / MR9
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدر دهه های گذشته متاسفانه هر زمان ایران و یا گروه های شیعه به نیروهای اهل سنت اعتماد کرده از پشت خنجر خورده من با عده ای از افغان های داخل کشور دوست هستم . خون گریه میکنن از جنایتهایی که مسعود در حق شیعیان کرد . در شیعه کشی هیچ کم از طالبان نداشت ایران خیلی به مسعود کمک کرد . هم کمک نظامی و تسلیحاتی و هم دلارهای مالی و هم اطلاعاتی . متاسفانه هر زمان مسعود دریافت کمک میکرد با فحاشی جواب ایران رو میداد . ایران رو کفتار خطاب کرده بود. این درسته که حزب وحدت با حکمتیار متحد شد و این بزرگترین اشتباهش بود . اما موشکباران کابل کار حکمتیار و سایر گروه ها بود . حزب وحدت خواستار اتحاد با گروهی دیگه بود که بتونه در مقابل سایر رقبا از خودش دفاع کنه . جالب اینه که مسعود که بیشترین حمایت رو از ایران دریافت کرده بود حاضر به همکاری و دادن هیچ سهمی به بخش قابل توجه مردم کشورش یعنی شیعیان نبود و درصدد خلع سلاح کامل شیعیان و حذف کامل اونها با اتحاد با گروه ها تحت نفوذ پاکستان و عربستان بود. در جریان شهادت مزاری مسعود با خیانت به شیعیان و حزب وحدت و همه مجاهدین متاسفانه با طالبان همپیمان شده و با طرحریزی عملیات مشترک با طالبان دست به حمله ضد حزب وحدت و محاصره و قتل عام شیعیان و اخراج اونها از پایتخت کرد . اینکه مسعود پیام داده به مزاری برای اینکه به طرف طالبان نره در محاصره دروغ هست . هر چند که اگر واقعیت هم میداشت کاملا حرکت شهید مزاری قابل درک هست چون شهادت بدست طالبان شرف داره به اسارت بدست نامردی مثل مسعود و تحمل خفتی دردناک از یک خائن جالبه که تاریخ همیشه جواب خائنین رو خوب داده . مسعود بدست همپیمانان سابقش که دشمنش شده بودند از صحنه حذف شد و در نهایت ترور شد . طالبان که با کمک مسعود مناطق زیادی رو تصرف کرده بود همه کابل رو هم از چنگ مسعود و ربانی درآورد و همه متصرفاتش رو از چنگش خارج کرد و اون رو محصور در دره پنجشیر کرد تا زمان ترورش بدست عوامل نفوذی القاعده که در پوشش خبرنگار او رو با بمب جاسازی شده در دوربین بقتل رسوندن این واقعه و امثالش ثابت کرد شیعه باید خودش قوی باشه جوری که بتنهایی حتی اگه تنها بمونه بتونه از خودش دفاع کنه رمز اینکه حزب وحدت نتونست مثل لبنان و حزب الله قدرتمند باقی بمونه این بود که نتونست استقلال خودش رو حفظ کنه . و علت اینکه چرا ایران نتونست بین مسعود و حزب وحدت هماهنگی ایجاد کنه این بود که مسعود یک سنی بسیار بسیار متعب بود و در دشمنی با شیعیان هیچ دست کمی از طالبان و القاعده نداشت . و این رو تاریخ در همپیمانی مسعود با طالبان و القاعده و شرکت در قتل عام شیعیان نشون داد. متاسفانه افغانستان دارای تعصب مذهبی بسیار بالا هست و اینها با لبنانی ها که دارای روحیه ای متناسب با مناطق مرفه و سابقه قرن ها همزیستی مسالمت آمیز بین اقوام و مذاهب مختلف که باعث ایجاد روحیه تسامح بینشون شده تفاوت چشمگیری دارن مسعود بدلیل تعصب بسیار زیاد مذهبی اگر باقی میموند قطعا تبدیل به دشمن ایران میشد . در میان اقوام اهل سنت تنها سکولارها نشون دادن که میتونن تسامح مذهبی داشته باشن و سایر فرق رو اجازه نفس کشیدن بدن . در غیر اینصورت هر حزب یا گروه مذهبی سنی بطور ذاتی دشمن شیعیان و ایران خواهد بود حتی با همپیمانی دشمنان فرامنطقه ای مثل آمریکا متاسفانه در جریان مذهبی اهل سنت تسامح جایی نداره . حتی گروه های بظاهر معتدل هرچند حتی اگرخودشون دست به تصفیه و جنایت و نسل کشی نزنن ولی حتما دست گروه های خشن تندرو و جنایتکار رو باز خواهند گذاشت و براشون ترجیح داره با اونها همپیمان بشن تا کشوری مثل ایران یا گروه هایی شیعی متاسفانه مسعود که هم پول و هم سلاح و تجهیزاتش رو از ایران همواره دریافت کرده بود با پشت کردن به ایران ، هم با عربستان و گروه های تحت نفوذ عربستان همپیمان شد مثل حزب اتحاد و سپس طالبان و حتی القاعده و هم با پاکستان . همونهایی که بعدا بهش نارو زدن و از پشت خنجر زدن . ولی هرگز تاکید میکنم هرگز روی خوش به ایران و شیعیان نشون نداد و هربار که پول و سلاح دریافت کرد جواب محبت رو با فحاشی و خیانت داد. قطعا و بطور واضح تنها گروه های سکولار سنی میتونن تسامح مذهبی داشته باشن
-
-2 پسندیده شدهنه ندارد ... پلتفرم اف 14 از رده خارجه ... از اف 14 هم افسانه نسازید ، یک جنگنده ی زیوار در رفته بیشتر نیست و در حقیقت چون دستمون به جایی بند نیست ، داریم با hype کردن اف 14 خودمون رو تسکین می دهیم ... تمام این بحث ها و مقالات در مورد ارتقاش هم سر هم تا 5 سال دیگه بیشتر ارزش ندارند ، اونوقت شما با یک جنگنده ی 45 ساله هیچ کاری نمی تونید بکنید .... اسرائیل ، اف 16 ها رو بعد از اف 14 های ما گرفت ، باهاشون توی هیچ جنگ فرسایشی هم نبود ، چندین بار ارتقائشون هم داد ، با این همه ، شروع به از رده خارج کردنشون کرده .... با واقعیت کنار بیائید ... ما چیزی به نام نیروی هوایی نداریم ... بهتون توصیه می کنم فیلم کره ای The Fortress رو ببنید ...