برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 24 اردیبهشت 1400 در همه مناطق
-
5 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نفوذ منافقین به جنگل های گیلان هادی صدقی از جانبازان دفاع مقدس به تازگی در کتابی به نام "ایستاده ام" خاطرات دوران انقلاب و جنگ خود را منتشر کرده است. صدقی در جوانی به سپاه رشت می رود و در آنجا به عنوان نیروی اطلاعات - عملیات خدمت می کند. در بخشی از کتاب ، به ماجرای نفوذ منافقین در جنگل های گیلان و چگونگی مقابله سپاه با آنها طی یک عملیات پیچیده اطلاعاتی اشاره می کند که برای اولین بار منتشر می شود. این روایت می تواند سرنخی باشد که ناگفته های زیادی در بر دارد : گشت ثارالله در مدتی که در گیلان کار می کردم ، تجربه های تلخ و شیرین بسیاری به دست آوردم. با توجه به تجربه جبهه و کردستان ، عضو تیم عملیات شدم و مدام در سراسر استان فعالیت می کردیم. واحدی به نام "گشت ثارالله" تشکیل شد و در شهر تردد می کرد. گاهی که اوضاع آرام بود ، با لباس فرم سپاه و پاترول آرم دار در شهر حرکت می کردیم. این کار ، ضمن اینکه به مردم دلگرمی می داد و نشانه تسلط بر اوضاع بود ؛ به دشمن هم یادآوری می کرد که دست از پا خطا نکند. گاهی هم اوضاع ویژه بود و تیم اطلاعات خبری داده بود که مثلا ده نفر ناشناس وارد شهر شده اند. با لباس شخصی و ماشین عادی می رفتیم که اوضاع را نامحسوس زیر نظر بگیریم و در صورت لزوم وارد عمل بشویم. حتی اگر ضروری بود ، ریشمان را می زدیم و کلاه می گذاشتیم و با ماشین بنز می رفتیم و پیپی هم گوشه لب می گذاشتیم تا اصلا کسی به ما شک نکند. مثلا یک بار پیش آمد که دیدیم که جلوی ما ماشینی ناگهان زد روی ترمز و یک نفر پیاده شد و با سرعت دوید داخل کوچه. ما هم پیاده شدیم و دویدیم دنبالش. بعد از کلی تعقیب و گریز به کوچه بن بستی افتاد و دستگیرش کردیم. جالب اینجاست که اصلا نمی دانستیم این آدم چه کاره است. کاشف به عمل آمد که آقا عضو یکی از این گروهک هاست و ماشین گشت هم کاملا اتفاقی ، یکی دو تا خیابان پشت سرش آمده و آن شخص دچار توهم شده که لو رفته. مثلا خواسته فرار کند که عملا خودش را به دست ما داده!! جغرافیای منطقه عملیاتی در غرب استان ، باریکه ای است که موقعیت جغرافیائی خیلی خاصی دارد. بعد از بندر انزلی شروع می شود و به آستارا و مرز شوروی سابق ختم می شود. از شرق به دریا محدود می شود و از غرب به کوهستان های بسیار مرتفع و مه آلود. آنجا را انتخاب کرده بودند تا عملیات بزرگ و خطرناکی انجام بدهند. در آن منطقه کارخانه کاغذسازی چوکا واقع شده و این ها تصمیم گرفته بودند با تصرف کارخانه ، جا پای محکمی درست کنند و از کوه پائین بیایند و شهرها را بگیرند. چوکا منطقه وسیع و مجهزی داشت با صدها خانه سازمانی و انبار و سالن های تولید و ماشین های سنگین که اگر به دستشان می افتاد ، زمینه جنگ و خونریزی شدیدی ایجاد می شد. تیم های اطلاعاتی سپاه کار فشرده ای را شروع کردند و افراد در پوشش هیزم شکن و فروشنده دوره گرد و روستائی به عمق منطقه نفوذ می کردند و اطلاعات جمع می کردند. آنها هم سخت فعال بودند و هم یارگیری می کردند و هم اطلاعات زیادی از نیرو و توان ما تهیه کرده بودند. فرماندهان رده بالا ، مدتی آنها را به حال خودشان گذاشتند تا خیالشان راحت باشد و خودشان را بیشتر آشکار کنند. نفراتشان هم شناسایی شده بودند و گزارش رفت و آمدشان مرتب به سپاه می رسید. حتی نیروی اطلاعاتی داشتیم که رفته بود بین آنها و یک ماه زندگی کرده بود یا کسی بود که مثلا اطلاعات سپاه را برایشان می برد. در واقع یک سری اطلاعات سوخته به او می دادند تا به آنها برساند و مواضع و تحرکات آنها را شناسایی می کرد. محاصره و ضربه در این دوره سکوت، منافقان به تدریج محاصره می شدند و خبر ریز فعالیت ها و حرکاتشان به ما می رسید؛ همه چیز تا جزیی ترین تحرکاتشان، مثلا اینکه فلان کس امروز وارد شهر شده، مایحتاج و تدارکات تهیه کرده و به کوه برگشته، یا در فلان روستا رفته اند و یک خودرو خریده اند. اطلاعات که تکمیل شد به ما گروه های ضربت اطلاع دادند که «وارد منطقه بشوید و آماده هجوم باشید». منطقه تالش بعد از بندر انزلی و رضوان شهر شروع می شود و تا آستارا ادامه دارد. بسیاری از بومی ها اهل سنت هستند و منافقین روی آنها خیلی کارکرده بودند. یک گروه صوفی اهل سنت هم از فرقه نقشبندیه وجود داشتند که تعدادی از اعضایشان به منافقین قول همکاری داده بودند و اوضاع پیچیده و خطرناکی به وجود آمده بود. بعد از شناسایی به خانه ها و مرکز تجمعشان حمله کردیم و بعد از جنگ و گریز شکست خوردند و به جنگل گریختند. ما هم در کارخانه چوکا پایگاهی ایجاد کردیم. به طور کلی در شهرها هیچ حرکت مهمی نتوانستند انجام بدهند. در بندر انزلی هم به بهانه مخالفت صیادان با قانون شیلات هیاهو به راه انداختند و به قرارگاه سپاه پاسداران حمله کردند و تعدادی از بچه های سپاه را به شهادت رساندند. به جز آمل و انزلی، هیچ نا امنی خاصی در شهرها پیش نیامد و اوضاع تا حد زیادی در کنترل ما بود. فرمانده جنگل یکی از اتفاقات مهمی که در ماموریت شمال پیش آمد دستگیری فرمانده جنگل بود. ما با وجود اینکه سه سال از انقلاب می گذشت و هیچ کدام دوره های تخصصی اطلاعاتی ندیده بودیم، طرح های ضد اطلاعاتی پیچیده ای را هدایت کردیم که فقط سر چشمه اش عشق به وطن و انقلاب بود. در تهران یکی از عناصر رده بالای منافقین دستگیر شده و بلافاصله اطلاعات با ارزشی به سپاه داده بود. قرار بود به زودی فرمانده جنگل به گیلان برود و رهبری قیام سراسری را شخصا به عهده بگیرد. اسم این شخص حسن بود و مسئول بلند پایه مالی منافقین بود. او و یک خانم جوان آمدند به طرف گیلان و وارد رشت شدند. نیروهای تهران که تعقیبشان می کردند سوژه را تحویل بچه های ما دادند و ماموریتشان تمام شد. حسن حدودا سی و پنج تا چهل ساله و بلند قد بود. اینها با سر و وضع شیک و مرتب به یکی از خیابان های مرکزی رشت رفتند و وارد قنادی شدند. یک فضای بسته بود و امکان فرارشان مسدود شده بود. اما خب، می دانستیم این نفرات دوره دیده اند و مسلح هم هستند و به این راحتی دست ها را بالای سر نمی برند. آقای الیاس علیپور تیم عملیاتش را اطراف قنادی مستقر کرد و خودش و چند نیروی زبده وارد شدند و چنان با مهارت دستگیرشان کردند که آنها نتوانستند هیچ واکنشی نشان بدهند. سرگرم خرید شیرینی بودند و ناگهان خودشان را در حلقه بسته محاصره دیدند. اینها را به مقر سپاه بردند تخلیه اطلاعاتی کردند. با خودشان پول زیاد آورده بودند و قرار بود بعد از قنادی به یکی از بانک ها بروند و پول را به حساب بگذارند. این شخص اطلاعات بسیار ارزشمندی را لو داد. او تقریبا از هر فعالیت حیاتی منافقین در استان با خبر بود و آنها را در اختیار ما گذاشت. از جمله نشانی مقر اصلی شان در اطراف شهر رشت. فرمانده جدید جنگل سپاه گیلان به سرعت زبده ترین نیروی اطلاعاتی اش را آموزش داد و قرار شد یک عملیات پیچیده انجام بشود. آن برادر سپاهی با نشانی هایی که حسن داده بود به جنگل رفت و خودش را به جای او معرفی کرد. نیروهای جنگل هم این فرمانده را نمی شناختند، تاریخ ورودش هم درست بود، او را پذیرفتند و کلی تحویلش گرفتند و از او استقبال کردند. چند روزی در جنگل بود و با سپاه تماس می گرفت و دستوراتی را که حسن از تهران می گرفت به نیروهای مسلح جنگل ابلاغ می کرد. این خط ارتباطی بین او و بالاترین رده های سازمان باعث شده بود که امکان بروز هر شک و شبهه ای از بین برود. نفوذ علم است. برای آموختن آن دوره های خیلی پیچیده ای می بینند و خود شخص آموزش گیرنده هم باید وضع روحی-جسمی ویژه ای داشته باشد، شجاعت کامل داشته باشد و سریع الانتقال باشد. نفوذ در تشکیلات زیرزمینی مسلح و نقش ریاست آن گروه را بازی کردن کار فوق العاده مشکل و پیچیده ای است. ضربه آخر زمان مناسب که رسید، یک روز به همه آنها اعلام کرد «امروز جلسه داریم. همه باید جمع بشوند. قصد دارم خبرهای خیلی مهمی به شما بدهم.» آنها هم فکر می کردند تاریخ خروج مسلحانه معلوم شده و قرار است نقشه عملیات به عناصر ابلاغ بشود. رفیق ما خیلی زرنگ بود. قبل از شروع جلسه به فرماندهان می گوید «سپاهی ها همه جا نفوذ کرده اند و خطر ترور من وجود دارد. اسلحه همه را جمع کنید.» حرفش هم منطقی به نظر می رسد و دستور می دهند همه اسلحه شان را تحویل بدهند. تفنگ ها را جمع می کنند و می برند صد متر آن طرف تر در کلبه ای می گذارند و خودشان هم در جلسه حاضر می شوند و همه خوشحال که قرار است چه چیزی بشنوند. این فرمانده بدلی می گوید «بسم الله الرحمن الرحیم» و شروع می کند به حرف زدن و حسابی سر آنها را گرم می کند که ناگهان صدای بلندگوها از هر طرف به گوششان می رسد «شما محاصره شده اید. بیایید بیرون و دست ها را روی سرتان بگذارید.» از پنجره بیرون را نگاه می کنند و می بینند که بله، راه فراری نیست و در تله افتاده اند. آن عملیات به قدری حساس و سری بود که هنوز هم بعد از گذشت سی سال، شاید افرادی که نام آن برادر سپاهی را می دانند به تعداد انگشتان یک دست هم نباشند. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
3 پسندیده شدهبازنشسه شدن استرایکر MGS در ارتش آمریکا ارتش ایالات متحده برنامه خود برای بازنشسته کردن تمامیخودروهای زرهی استرایکر MGS M1128 خود را تا پایان سال مالی 2022 تأیید کرد. بر اساس بیانیه ارتش ایالات متحده ، "این تصمیم پس از تجزیه و تحلیل جامع مبنی بر مشکلات سیستمیک توپ اصلی و بخش بازگذار خودکار این خودرو زرهی، منسوخ شدن این خودرو زرهی را برجسته کرده است". به نظر میرسد این سیستم تسلحیاتی خصوصا بخش بارگذار خودکار آن برای ارتش امریکا به مرور زمان هزینه بر خواهد داد. همچنین در بخش حفاظت استرایکر MGS M1128 به علت داشتن بخش زیرین مسطح در برابر انفجار مین ها و بمب های بسیار اسیب پذیر است. ارتش آمریکا قصد دارد با بازنشسته کردن استرایکر MGS در هزینه های خود صرفه جویی کند. از طرفی دیگر ارتش امریکا با این صرفه جویی در هزینه ها سیستم های تسلیحاتی همچون استرایکر Dragoon را گسترش خواهد داد. برخلاف استرایکر MGS که به توپ 105 میلیمتری مجهز است استرایکر Dragoon M1296 مجهز به توپ اتوماتیک کالیبر متوسط ( یک توپ 30 میلیمتری ) است. همچین استرایکر M1296 قابلیت مسلح شدن به موشک های هدایت شونده ضد زره همچون جاولین را خواهد داشت. استرایکر Dragoon بر مبنی بازسازی نسخه های اولیه استرایکر طراحی شده است. در حقیقت بخش زیرین بدنه استرایکر Dragoon دارای طراحی v شکل دوتایی است تا در نبردهای نا متقارن شهری در برابر بمب های دست ساز و مین های ضد تانک بقاپذیرتر باشد. ارتش امریکا قصد دارد با بازنشسته کردن استرایکر MGS تعداد بیشتری از خودروهای استرایکر Dragoon را به خدمت بگیرد. استرایکر Dragoon از نظر سیستم های اگاهی موقعیتی، سیستم های ارتباطی و جنگ شبکه محور و حفاظتی از نسخه استرایکر MGS M1128 برتر است.
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مجمع عقلای مجلس ؛ از طلوع تا غروب تصویری از دوره دوم مجلس شورای اسلامی زمان جنگ ، گروه اندکی از نمایندگان مجلس جلساتی جهت بررسی روند جنگ تشکیل می دهند که نتیجه آن ، بررسی توان و نیروی لازم برای خاتمه دادن به جنگ بود. در همین حین گزارشی به امام درباره این مجمع می رسد که نهایتا منجر به تعطیلی آن جلسات می شود. اما "جلسه عقلا" چیست و چه کسانی عضو آن بوده اند ؟ حجه الاسلام روحانی در مجلس شورای اسلامی / مرداد 1392 / جلسه معرفی اعضای کابینه رئیس جمهور روحانی در سال 1392 و در نطق خود در دفاع از کلیت کابینه و معرفی تک تک وزیران ، وقتی به عبدالرضا رحمانی فضلی رسید در دفاع از وی گفت : "درباره آقای رحمانی فضلی همین بس که ایشان جزء جلسه عقلا بوده است. هر کس جزء جلسه عقلا بوده یک دلیل بر اعتدال و اعتقاد به مشورت و صاحب نظری او است" . وی در عین حال در دفاع از وزیر پیشنهادی اطلاعات هم گفت : "از اعضای جلسه عقلا بودن از سوابق آقای علوی است و هرکس که عضو جلسه عقلا بوده ویژگی بارزش اعتدال است. اشاره رئیس جمهور به یک موضوع کمتر مورد توجه واقع شده اما بسیار مهم تاریخ انقلاب اسلامی در دهه ابتدائی حیات آن است. جلسه عقلا نامی آشنا میان علاقمندان به تاریخ انقلاب اسلامی و موضوع پر بحث و جنجالی پایان جنگ و قطعنامه 598 است. حجه الاسلام حسن روحانی ، ماه ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 ، در گفتگو با ماهنامه نسیم بیداری درباره جلسه عقلا می گوید : "ما از مجلس دوم تا پنجم ، جمعی با عنوان "عقلای مجلس" داشتیم. تعداد اعضا حدود 30 و چند نفر بود. اما خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در آن عضو بودند. ما می گفتیم هرکس صاحب نظر، فکر و اندیشه، سابقه و آشنائی با مسائل است و تأثیر دارد، عضو آن جمع باشد. ابتدا هم در مجلس دوم به دلیل بررسی موضوع جنگ این جمع تشکیل شد. در ابتدا به طور مثال آقای کروبی عضو جلسه بود، آقای یزدی هم بود. آقای بیات زنجانی عضو بود ، آقای موحدی کرمانی هم حضور داشت و ... که این جلسات تا دوره پنجم ادامه داشت". جلسه عقلا درباره جنگ رسول منتجب نیا / رئیس کمیسیون دفاع در مجلس سوم حجه الاسلام منتجب نیا ، نماینده سه دوره اول مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون دفاع مجلس سوم در گفتاری درباره جلسه عقلا می گوید: "جلساتی با مدیریت آقای دکتر حسن روحانی در منازل نمایندگان ساکن در اطراف مجلس (قدیم) و با عضویت بین 15 تا 20 تن از نمایندگان خواص ، که آن را جلسه عقلا نامگذاری کرده بودند . در آن جلسه چهره های شاخص جناح راست چون آقایان یزدی و موحدی کرمانی و جناح چپ چون آقایان بیات و هاشمیان و ..... شرکت فعال داشتند و جهت گیری آن جلسات کاملا روشن بود که ادامه جنگ را ناممکن و یا ناصحیح و توقف جنگ را ضروری می دانست ، هر چند بطور صریح در جلسات اعلام نمی گردید و حتی در جلسه نهائی که با رئیس وقت مجلس ( آقای هاشمی رفسنجانی ) و فرمانده جنگ داشتیم ، صرفا ضرورت ارائه پیشنهاد کتبی به امام مطرح شد و شنیده شد که حضرت امام با اطلاع از تشکیل این جلسات ، با آن مخالفت کردند و لذا آن جلسات تعطیل شد" حجه الاسلام منتجب نیا در گفتگویی دیگر با سایت خبری خبرآنلاین در مهرماه 1389 می گوید: جریان دیگری هم شکل گرفته بود که فراتر از جریان فرماندهان بود و آن مسئولین جنگ بودند. آنها جلساتی را برگزار میکردند تحت عنوان بررسی مسائل جنگ که گاهی من هم در جلساتشان شرکت میکردم. بعد از یک فرایندی در بررسی مسائل جنگ به اینجا رسیدند که چارهای نیست جز اینکه برویم و با امام (ره) صحبت کنیم. آنها اسم این جمع را «جمع عقلا» گذاشته بودند. این بحثها تقریباً یک سال قبل از خاتمه جنگ بود. امام (ره) وقتی شنیدند که این جلسه عقلا هم تشکیل میشود باز گفتند این چه کاری است که میکنید" . آیت الله هاشمی هم در گفتگویی که در صفحه 62 کتاب روند پایان جنگ آمده است می گوید: «دو عامل اساسی وجود داشت كه تصمیم مناسبی برای پایان دادن به جنگ گرفته نشد. یكی سپاه بود كه طرح پایان دادن به جنگ از نظر سپاه چیزی شبیه كفر بود. مسئله بعدی امام بود كه لحظه ای اجازه نمی داد درباره ختم جنگ بحث كنیم. در مجلس هم عده ای بودند به نام « مجمع عقلا» و آقای حسن روحانی (كه برای پایان دادن به جنگ فعالیت می كردند) ، كه امام آنها را سر جایشان نشاند». ردپای تاریخی دیگری از جلسه عقلا را می توان در کتاب خاطرات سال 1365 مرحوم هاشمی پیدا کرد. آقای هاشمی در یادداشت مورخ 10 خرداد در صفحه 113 کتاب اوج دفاع می گوید: «امام فرمودند طبق گزارش فرمانده سپاه، در جلسه ای جمعی از نمایندگان ، صحبت از مشكلات جنگ كرده و ختم جنگ را مطرح نموده اند. از من خواستند كه به آنها بگویم ما باید تا آخرین فرد با صدام بجنگیم و صحبت از صلح نكنند.» ======================= جلسه عقلا و نقش آن در مدیریت جنگ و فرآیند پایان آن و پذیرش قطعنامه از موضوعاتی است که علی رغم اهمیت تاریخی آن کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است. در این سه کلیپ ؛ هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس وقت) ، حسن روحانی (از اصلی ترین افراد آن جلسات) و محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه پاسداران) هر یک از منظر خود روایتی از ماجرای مجمع عقلاء را بیان می کنند: پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
2 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. بخش دوم مصاحبه با سردار عزلتی مقدم سردار محمد عزلتی مقدم ، معاون پیشین دفتر سیاسی سپاه پاسداران (به مدت 8 سال از سال 1368 تا 1376) در گفتگوئی مفصل و تفصیلی با سایت جماران به نکاتی پیرامون اهداف تشکیل سپاه ، پیشنهادات برای ادغام ارتش و سپاه و ... پرداخته است. بخشهائی از این گفتگو را در ادامه به اتفاق مرور می کنیم : سردار محمد عزلتی مقدم اعزام نیرو به غرب و سقوط فاو بگذارید به داخل زمان جنگ هم گریزی داشته باشیم. در قضیه بازپس گیری فاو در سال 67 ظاهرا برخی فرماندهان برای شرکت در یک همایش انتخاباتی رفته بودند. لطفا توضیح دهید که ماجرا چه بود؟ در این رابطه یک تحلیلی دارم. ما تمرکز جبهه خودمان را از جنوب به غرب منتقل کردیم. اعتقاد من این است که این کار، کار اشتباهی بود. چه شد که این اتفاق افتاد؟ خبر ندارم که چه کسی این را به فرمانده سپاه پیشنهاد داد. اما در جلسه ای بین آقای محسن رضایی فرمانده سپاه با مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ ( که سه ساعت طول کشید و نوار آن هم ضبط و پیاده شده است ) آقای رضایی تلاش می کند آقای هاشمی را توجیه کند که ما باید برویم به غرب کشور و با عراق بجنگیم. آقای هاشمی مخالفت می کند و می گوید ما باید سرنوشت جنگ را در همین جنوب رقم بزنیم؛ موقعیت جنوب است که تعیین می کند جنگ باید به چه سرنوشتی دچار شود؛ ما در غرب چیزی نداریم. آقای رضایی اصرار می کند و آقای هاشمی بسیار با دلیل و منطق به ایشان می گوید موافق نیستم. اما در نهایت آقای رضایی می گوید که من نیروها را فرستاده ام. یعنی او بدون اجازه آقای هاشمی که فرمانده جنگ بود نیروها را به آنجا اعزام کرده بود. آقای هاشمی می گوید خب پس اگر این کار را کرده اید که هیچ. من چون در قرارگاه رمضان بودم، اعتقادم این است که اتحادیه میهنی کردستان عراق و رهبرش آقای جلال طالبانی با سپاه ارتباط داشت و او بود که سپاه را به رفتن به غرب ترغیب کرد. من هنوز هم به این ماجرا مشکوکم. چون احساس می کنم این کار، کار آمریکایی ها بود. آقای طالبانی را هم یک آدم آمریکایی می دانم و بنابراین می گویم این طرح آمریکایی ها بود. معتقدم ما که در جنوب موقعیت داشتیم که سرنوشت جنگ را تعیین کنیم اما آن ها نیروهای ما را پراکنده کردند و به شمال غرب بردند. در حالی که شمال غرب چیزی نداشت که ما برویم و آنجا تمرکز کنیم. ما به آنجا رفتیم، آنجا کاری نکردیم و در جنوب، فاو را از دست دادیم. شما می توانید بگویید در غرب چه چیز گیر سپاه آمد؟ هیچ! اما ما در جنوب فاو را از دست دادیم. محسن رضائی / جلال طالبانی آقای رضایی هم به اقای روحانی گفته بود اگر عراق از بمب اتم هم استفاده کند نمی تواند فاو را بگیرد. آقای رضایی که انسان خائنی نبود؛ او هم فکر می کرد چنین شرایطی را داریم. به هرحال اینجا یک گپی هست که می شود وارد شد و پرسید چرا به غرب رفتید و به تنهایی تصمیم گرفتید که به این نتیجه رسید؟ البته آقای هاشمی خیلی بزرگوارانه با سپاه برخورد کرد. من در چهلمین روز درگذشت آقای هاشمی مقاله ای نوشتم و این ها را گفتم که آقای هاشمی به رغم اینکه با این رفتار سپاه ، فاو را هم از دست داد اما در عین حال به روی سپاه هم نیاورد و سپاه را تحقیر نکرد. شما می پرسید که چرا فاو از دست رفت من می گویم باید بپرسیم چرا سپاه به شمال غرب رفت؟ علت مشکلات ایران در عملیات های پایانی جنگ را همین تصمیم می دانید؟ بله من آن ها را با تصمیم اشتباه سپاه می فهمم. لطفا درباره شرکت در همایش انتخاباتی هم توضیح دهید که چه شد که فرماندهان سپاه تصمیم گرفتند به مسائل انتخاباتی ورود کنند؟ متاسفانه بخشی از جناح راست مجاهدین انقلاب اسلامی به رغم تاکید حضرت امام بر اینکه سپاه حق ندارد در انتخابات دخالت کند در سپاه مانده بودند. اگر بپرسید چرا سپاه در مسائل سیاسی دخالت کرد می گویم بروید مجاهدین انقلاب جناح راست را بررسی کنید. امام فرموده بود که یا حزب یا سپاه. من از یکی از چهره های شاخص جناح چپ اسم می آورم؛ آقای فیض الله عرب سرخی در اطلاعات سپاه بود. او بعد از حرف امام بلافاصله آمد و در حیاط سپاه (در نگارستان هشتم پاسداران) با همه روبوسی کرد و گفت می خواهم حرف امام را گوش کنم و حزب را انتخاب می کنم. با این حال به جبهه هم رفت و جانباز شد. برادر او هم شهید شد. متاسفانه جریان راست مجاهدین انقلاب در داخل سپاه ماندند و ارتباطات سازمانی خود را حفظ کردند. ... پایان منبع 1 منبع 2 ============================== بخاطر حفظ امانتداری در متن مصاحبه ، در این پست صرفا روایت سردار عزلتی مقدم از سقوط فاو را مرور کردیم. ان شاء الله در پست بعدی به سقوط فاو بطور جامع تری خواهیم پرداخت. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا ترکیه خودروی زرهی یکپارچه شده با سیستم پرتاب راکت چند تایی را تست می کند امرپ Vuran یکپارچه شده با سیستم پرتاب راکت چند تایی خودوری تاکتیکی زرهی چرخدار Vuran ترکیه مجهز به یک سیستم راکتی چندتایی جدید (MLRS) در پرتاب آزمایشی اهداف خود را مورد اصابت قرار داد. اسماعیل دمیر، رئیس صنایع دفاعی ترکیه، پنجشنبه در پستی توئیتری گفت که راکت ها توسط MLRS های 107 میلی متری ساخت Roketsan با همکاری شرکت صنایع مکانیکی و شیمیایی (MKEK)، شلیک شدند. این MLRS قادر به شلیک 12 راکت به صورت همزمان است. (لینک دانلود ویدئو) خودروی ضد مین و کمین BMC Vuran از نقاط حساس حفاظت می کند، می تواند برای گشت زنی بین پاسگاه های پلیس استفاده شود و امنیت مرز ها را تامین کند. این خودرو نمونه کوچکتر BMC Kirpi است. Kirpi می تواند 12 نفر را حمل کند در حالی که Vuran نه نفر را در خود جای می دهد. این خودرو به حداکثر سرعت 110 کیلومتر در ساعت می رسد و می تواند در آب هایی تا ارتفاع 80 سانتیمتر حرکت کند. Vuran به کمک کابین و پنجره های مجهز به مونوکوک، صندلی های جاذب شوک و بخش پایینی و اسلحه با ساختار V شکل، در برابر مین و پرتابه های بالستیک مقاوم است. از نقاط برجسته این خودرو می توان به دوربین های جلویی و پشتی، سیستم خودکار اطفاء حریق، تایر های پنجر رو، سیستم مرکزی تنظیم فشار باد تایر، تسلیحات خودکار کنترل از راه دور و سیستم تهویه مطبوع A/C اشاره کرد. چندین زیر سیستم دیگر نیز با این خودرو هماهنگ شده اند که شامل ایستگاه سلاح کنترل از راه دور ASELSAN Sarp ، سیستم دفاع شیمیایی- بیولوژیک- رادیولوژیک و هسته ای (CBRN) ، میکسر، پرتابگر نارنجک دودزا، سیستم اطفاء حریق برای بخش سرنشینان - بخش موتور - خودرو و تایر ها، قاب شیشه ها، بازو های بریدن کابل و وینچ هیدرولیک می شود منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا چین حمله علیه اهداف دریایی با استفاده از موشک های پرتاب شده از بالگرد با هدایت پهپاد را آزمایش کرد بالگرد های PLA Z-19 در رزمایش سلاح های سنگین اخیر، ارتش آزادی بخش خلق چین (PLA) با استفاده از پهپاد های شناسایی، بالگرد Z-19 را هدایت کرد تا حملات موشکی علیه اهداف دریایی را در محدوده فراتر از دید انجام دهد. این تمرین توسط یکی از تیپ های نیروی هوایی وابسطه به گروه هفتاد و یکم ارتش چین، در دریای زرد صورت گرفت. بر اساس گزارش های CCTV ، ابتدا نیرو ها پهپاد های شناسایی را از زمین پرتاب کردند، پهپاد ها اهداف دریایی را از ارتفاع هزاران متری در آسمان کشف، شناسایی و رهگیری، و سپس به صورت در لحظه اطلاعات را به مرکز فرماندهی زمینی مخابره کردند. با دریافت فرامین، چندین بالگرد تهاجمی Z-19 از زمین بلند شدند و به سرعت و با ارتفاع کم به سمت اهداف حرکت کردند. وقتی به محدوده موشک ها رسیدند، به جای تائید با چشم غیر مسلح، خلبانان موشک ها را بر اساس راهنمایی پهپاد ها به سمت اهداف شلیک کردند. به گفته گزارش، هردو اهداف ساکن و متحرک مورد اصابت قرار گرفتند. این تکنیک زمان مورد نیاز برای حمله را کاهش می دهد و بالگرد می تواند بلافاصله پس از شلیک موشک ها منطقه عملیات را ترک کند. همچنین، این تکنیک از تمام ظرفیت موشک ها استفاده می کند که برد بیشتری از چشم غیر مسلح دارند. به علاوه، استفاده از پهپاد برای هدایت بالگرد، در شرایطی که دید کاهش می یابد مثل آب و هوای بد یا استفاده دشمن از دود هم قابل انجام است. بالگرد های تهاجمی وابسطه به یک تیپ هواپیمایی دریایی تحت فرماندهی PLA Eastern Theater پارک شده هنگام تمرین های هوایی در 19 آپریل 2021 به گفته افراد متخصص، در خط مقدم میدان نبرد، حتی هنگامی که برتری هوایی وجود دارد، دشمن می تواند با استفاده از سلاح های ضد هوایی مثل پرتابگر های موشک قابل حمل، بالگرد ها را تهدید کند. اما اگر بالگرد ها بدون دیده شدن توسط دشمن حمله را انجام دهند، احتمال بقای آن ها افزایش خواهد یافت. بر اساس نظر تحلیلگران، این تکنیک می تواند در ماموریت هایی مثل فرود آبی خاکی مورد استفاده قرار بگیرد. فقط بالگرد ها از این تکنیک بهره مند نمی شوند، بلکه سایر پلتفرم ها مثل هواپیما های بال ثابت و توپخانه ها هم می تانند با پهپاد های شناسایی هماهنگ شوند. در جریان رزمایش، بالگرد های Z-19 پس از اتمام شلیک به اهداف سطحی، نبرد هوایی را با شلیک موشک های هوا به هوا برای سرنگونی پهپاد های هدف تمرین کردند. در 23 آپریل، نیروی دریایی PLA اولین کشتی رزمی دوزیست تایپ 075 را سفارش داد که اغلب به بالگرد بر شناخته می شود چون یک عرشه پرواز کامل دارد و 30 بالگرد را با خود حمل می کند. به گفته شی هونگ، رئیس اجرایی سردبیری مجله چینی Shipborne Weapons ، بالگرد های تهاجمی مثل Z-10 و Z-19 وابسطه به نیروی هوایی ارتش PLA هم می توانند مثل بالگرد های نیروی دریایی توسط تایپ 075 حمل شوند. کشتی رزمی دوزیست تایپ 075 هاینان در یک پایگاه نیروی دریایی در Sanya در استان هاینان چین جنوبی به شماره بدنه 31 منبع 1 منبع 2 منبع 3
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. سقوط فاو روایت های جنگ یا جنگ روایت ها عملیات "رمضان المبارک" به روایت عراق و سقوط فاو به روایت ایران ؛ در روزهای پایانی فروردین ماه 1367 ، بر یکی از بزرگترین فتوحات ایران در جنگ هشت ساله نقطه پایان گذاشت. واقعه ای که همچنان محل مناقشه فرماندهان و مسئولان وقت است و هر کدام یک مورد را به عنوان دلیل اصلی سقوط شبه جزیره فاو بیان می کنند. فاو ؛ جزیره و به عبارت بهتر شبه جزیره ای در داخل خاک عراق است که در سال 1364 ، رزمندگان ایران در "عملیات والفجر 8" به داخل آن نفوذ کردند و سرانجام در فرودین 1365 کار فاو را یکسره کردند. هر چند پیروزی در فاو باعث برتری ایران در جنگ شده بود ، اما این برتری تنها تا فروردین 1367 ادامه داشت و اواخر فروردین ؛ عراق توانست "فاو" را پس بگیرد. این باز پس گیری از سوی عراق ، به محلی برای گفتن ناگفته های جنگ تبدیل شده است. در آخرین مورد ، سردار "سید یحیی رحیم صفوی" ، از فرماندهان ارشد سپاه در زمان جنگ ، به سوالاتی در مورد سقوط فاو پاسخ داده است. او که به جمع دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش رفته بود ؛ در پاسخ به سوالی درباره چگونگی سقوط فاو گفته " از سال 1365 بنا بر تصمیم فرمانده جنگ ، مرحوم آقای هاشمی ، استراتژی جنگ از جنوب به شمال غرب تغییر پیدا کرد. دلیل منطقی اش هم این بود که دیگر ما سرزمینی در جنوب نداشتیم که بشود در آن عملیات نظامی انجام داد". سرلشکر صفوی : غافلگیر شدیم! سرلشکر صفوی در ادامه ، سقوط فاو را ناشی از کمک اطلاعاتی آمریکا و غافلگیری نیروهای ایرانی دانسته و گفته " در چنین شرایطی عراقی ها فروردین سال 67 با اطلاعاتی که از آمریکائی ها درباره استعداد و وضعیت نیروهای ما گرفتنه بودند ، ما را غافلگیر و برای باز پس گیری فاو حمله کردند". به گزارش خبرگزاری ایلنا ، او با مقایسه تعداد نیروها و امکانات در زمان تصرف و سقوط فاو و کم شدن آنها در زمان سقوط گفت : "وقتی عراقی ها به ما حمله کردند ، ما عمده قوای مان در حلبچه و تمام فرماندهان اصلی هم در کرمانشاه بودند و در حقیقت همان طور که ما عراق را در تصرف فاو غافلگیر کردیم ، آنها هم با اطلاعاتی که آمریکائی ها به آنها دادند ؛ در باز پس گیری فاو ما را غافلگیر کردند. یعنی ما نفهمیدیم که عراق می خواهد فاو را پس بگیرد. بنابراین به طور مشخص فاو از سال 64 تا 67 در اختیار ما بود". صفوی درباره دلایل بازپس گیری فاو توسط عراق گفت "ارتش عراق با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکایی ها و سه برابر توان رزمی به نیروهای ما حمله کرده بود و علاوه بر پشتیبانی آتش توپخانه و هوائی از بمباران شیمیائی ، آن هم از نوع سیانور ، استفاده کرد. در جمع بندی، عملیات های پیروزی فاو در سال 64 و پیروزی کربلای 5 در شلمچه و رسیدن به پشت دروازه بصره ، توازن قوا به نفع ایران تمام شد و سرنوشت جنگ با صدرو قطعنامه 598 در سال 1366 که ایران آن را در سال 1367 پذیرفت ، خاتمه یافت". در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه محسن رضائی و فرماندهانی که با هلی کوپتر از کرمانشاه به فاو برگشتند رحیم صفوی در ادامه به موردی اشاره کرد که خیلی ها آن را عامل اصلی سقوط فاو می دانند ؛ حضور فرماندهان سپاه در کرمانشاه. وی گفت " وقتی عراق به فاو حمله کرد ، همه ما فرماندهان در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه بودیم. آقای رضائی رو کرد به ما و گفت "کی حاضر است برود به فاو؟" بنده چون بیشتر از همه فرماندهان ، منطقه را می شناختم قبول کردم بروم. به اتفاق آقای مرتضی قربانی ، آقای حاج قاسم سلیمانی ، آقای اصغر صبوری ، آقای احمد کاظمی و یکی دو تا دیگر از فرماندهان لشکرها از کرمانشاه با یک هلی کوپتر 214 مستقیم به سمت فاو حرکت کردیم. در مسیر کرمانشاه تا فاو ، در دزفول هلیکوپتر سوخت زد و هر چه بالگرد به سمت آبادان نزدیک شد ، خلبان گفت سوخت من دارد تمام می شود. اما من می گفتم برو ؛ باید ما را به فاو برسانی. وقتی که در فاو نشست ، دیگر یک قطره بنزین هم نداشت. بالگرد در فاو ماند تا اینکه فردا با گالن برایش سوخت آوردیم که بتواند برگردد. عراقی ها در آن سه جاده ای نام بردم ، داشتند حمله می کردند. تا دو روز مقاومت شد و سپس عقب روی به سمت ایران صورت گرفت". سقوط فاو به روایت روحانی اما هستند افرادی که این مسئله را بیشتر باز کرده اند. به عنوان مثال "حسن روحانی" رئیس جمهوری فعلی که آن زمان فرمانده قرارگاه پدافند بود ، سال 1382 در مصاحبه با روزنامه "همشهری" از دلایل سقوط فاو گفت. به اعتقاد روحانی "موضوعات متعددی دست به دست هم داد تا فاو سقوط کرد" . "جاسوسی منافقین" و همین طور "تغییر جبهه اصلی از جنوب به غرب" از جمله این دلایل بود. او مسئله دیگر را اینگونه شرح داد : " مسئله سوم اینکه سپاه خودش را به امکانات پدافندی فاو اعم از سنگرها و خاکریزهای مهم دل خوش کرده بود که فاو قابل نفوذ نیست. مسئله چهارم هم اختلافات داخلی پشت جبهه بود" . او که در زمان مصاحبه ، دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده ، در ادامه می گوید : "سپاه یکی از ذهنیت هایش این بود که اگر تعدادی از نیروهای سپاه به مجلس بروند ، مشکلات آنها بهتر حل می شود و پشتیبانی بهتری از جبهه ها می شود. لذا آمدند ، عده ای از مسئولات سپاه و سرداران را تشویق کردند تا کاندیدا شوند و خود آنها هم در این زمینه فعال شدند. لذا وقتی فاو سقوط کرد ، سپاه سمیناری در کرمانشاه داشت و عمده فرماندهان در غرب بودند". روحانی : رضائی گفت مگر اینکه بمب اتم بزنند روحانی روایتی هم از روز سقوط فاو دارد ؛ او گفته : "روزی که فاو سقوط کرد ، روزی بود که آیت الله موسوی اردبیلی برای آنها در سمینار سخنرانی داشت. اولین خبر را که "فاو درحال سقوط است" ، من به آقای هاشمی رفستجانی دادم و آن هم یک روز صبح خیلی زود ، فرمانده نیروی هوائی به نقل از یکی از خلبانان پایگاه امیدیه تماس گرفت و گفت سپاه از ما تقاضای بمباران کرده و ما برای پشتیبانی در فاو ، پرواز می کنیم و نیروهای ما در حال عقب نشینی از فاو هستند. صبح زود به آقای هاشمی اطلاع دادم وضعیت فاو خراب است. ایشان گفت بعید است خبر درست باشد. ایشان یک ساعت بعد تماس گرفت و گفت خبر شما درست نبوده. با آقای محسن رضائی صحبت کردم ، ایشان گفت فاو سقوط نخواهد کرد ، مگر اینکه عراق بمب اتم به کار ببرد." او ادامه داد : " نیم ساعت بعد وقتی خلبان ها برای بمباران رفته بودند ، دوباره تماس گرفته و گفته بودند فاو از نظر ما سقوط کرده است. برای اینکه همه نیروها دارند به این طرف می آیند و سپاه ، خطی برای بمباران به ما می دهد که قبلا خط مقدم آنها بوده. معلوم است که خط اول را خالی کرده است. دوباره به آقای هاشمی گفتم فاو در حال سقوط است و ایشان گفت اشتباه می کنید. یعنی گزارش سپاه ایشان را مطمئن کرده بود. وقتی آقای رضائی می گفت مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، معنایش این بود که خیلی مطمئن به دفاع از فاو بودند. البته بعد از آن خیلی تلاش شد که فاو را باز پس بگیریم که نشد". رضائی : گفتم که روحیه دشمن خراب شود اما "محسن رضائی" که در زمان سقوط فاو در کرمانشاه به سر می برد ، درباره این سخنان روحانی گفته است : "معلوم است! وقتی در تلفن از من سوال می شود آیا فاو دارد سقوط می کند ، بگویم که بله در حال سقوط است و وضع ما خیلی خراب است؟ آدم در صحنه جنگ که چنین چیزی نمی گوید ؛ می گوید شما مطمئن باشید!" رضائی همچنین می گوید جمله تاریخی اش که به هاشمی اطمینان داده فاو سقوط نمی کند مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، برای تخریب روحیه دشمن بوده است. او در توضیحات خود گفته بود : " این برای تخریب روحیه طرف مقابل بود که روی شنود بیسیم های ما بودند! ". روحانی در همان مستند ، روایت می کند : "دو بار با هاشمی تماس گرفتم و هاشمی با استناد مکالمه اش با محسن رضائی ، می گوید این اخبار دروغ است و تو گوش نکن!". او ادامه داد : " من هم گفتم که خب اگر دروغ است که هیچی!". روحانی می گوید : " حدود ساعت 9 یا 9:30 صبح بود که باز هم با آقای هاشمی صحبت کردم که ایشان گفت مثل اینکه خبرهائی هست! من هم گفتم به شما که گفتم! کسی باورش نمی شد فاو سقوط کرده ؛ همه در شوک بودند. سقوط فاو یک دومینو بود؛ یعنی حرکتی بود که پشت آن حرکات بعدی را آورد. سقوط فاو به معنی ضربه اساسی به روحیه رزمندگان بود. اصلا خود فاو مهم نبود ، شکستن روحیه ها مهم بود". هاشمی رفسنجانی نیز در این مستند درباره سقوط فاو صحبت می کند : "آن چند نقطه ای که پس گرفتند هم به عراقی ها روحیه داده بود و هم به نیروهای ما آسیب روحی زده بود". رفیق دوست : نمی گویم !! / سقوط فاو دلائل سیاسی دارد. اما به جز روحانی ، "محسن رفیق دوست" ، وزیر سپاه وقت نیز صحبت هایی مشابه روحانی داشته ، البته با اشاراتی غیر مستقیم. رفیق دوست در مصاحبه با مهر ، از طرح مسائل این چنینی درباره فاو انتقاد کرده و ضمن اصرار بر عدم ورود به بحث در این باره می گوید : "موضوع فاو یک داستانی بود که امروز کسانی آن را طرح می کنند که می خواهند ضربه ای بزنند و من در پاسخ ندادنم جلوی آن ضربه را می گیرم". هر چند وی در مرداد سال 1390 ، در گفت و گو با هفته نامه "پنجره" ، دلیل سقوط فاو را "سیاسی" دانسته بود : "وقتی فاو سقوط کرد ، ما در موضع ضعف بودیم ، اما نه ضعفی که قطعنامه را بپذیریم؛ بنابراین مصلحت نبود. یکی از ناگفته های جنگی این است که هنوز هم نمی گوئیم. سقوط فاو سیاسی بود و فاو بر اثر بی توجهی سقوط کرد ، نه بر اثر ضعف نظامی ما. در داخل مملکت اتفاقاتی افتاد که فاو سست شد و ما عقب نشستیم. مناقشات سیاسی داخل کشور اثر داشت و علتش هم مجلس سوم بود. مثلا ما به فلان استان که نیروی اصلی ما را در سپاه و بسیج تشکیل می داد ، می گفتیم آقا ما از فلان استان این مقدار نیرو می خواهیم ، اینها می گفتند صبر کنید انتخابات تمام شود ، اینجا فعلا فضا دو جناحی و دو قطبی شده است. به طور کلی مسائل سیاسی تأثیر گذاشت". با این اوصاف به نظر می رسد هنوز ناگفته های زیادی درباره پیروزی ها و شکست های زمان جنگ در صندوقچه اسرار فرماندهان باقی مانده باشد. صندوقچه هائی که اگر باز و بازخوانی شود ، علل آن پیروزی های بزرگ در عملیات ها و همچنین شکست های دردناک در عملیات ها را شفاف تر می کند . عملیات هائی مثل والفجر 8 ، خیبر ، والفجر مقدماتی ، بیت المقدس ، کربلای 4 و 5 و همینطور سقوط فاو ؛ هنوز ناگفته های فراوانی دارند. ============================== روایتی کوتاه از سقوط فاو و جنگ روایت ها : =============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. روایت تشکیل سپاه سردار محمد عزلتی مقدم ، معاون پیشین دفتر سیاسی سپاه پاسداران (به مدت 8 سال از سال 1368 تا 1376) در گفتگوئی مفصل و تفصیلی با سایت جماران به نکاتی پیرامون اهداف تشکیل سپاه ، پیشنهادات برای ادغام ارتش و سپاه و ... پرداخته است. بخشهائی از این گفتگو را در ادامه به اتفاق مرور می کنیم : سردار محمد عزلتی مقدم سپاه در بستر ایران متولد شده است. درست است که انقلاب شده است اما مردمی که انقلاب کردند ، نخبگانی که در انقلاب بودند و ... یک سابقه فکری از فرهنگ و اندیشه ایرانی دارند. بنابراین اگر بخواهیم بفهمیم اندیشه و انگیزه نظامی در ایران چه بوده است باید نگاه تاریخی کوتاهی داشته باشیم. در این نگاه میی بینیم که نیروهای مسلح ایران دارای سه ویژگی هستند : 1-برخورداری از ارزش های دینی 2-دارای عرق ملی 3- حمایت از مردم چرائی تشکیل سپاه آن موقع هم ارتش و هم شهربانی آسیب دیده بود. هم کلانتری ها در بعضی از شهرها مورد اشغال قرار گرفته بودند و اسلحه هایشان غارت شده بود و هم برای پادگان ها چنین اتفاقی افتاده بود. اما مهمتر از همه اینها ، نیروهای نظامی و انتظامی از نظر روانی دچار انفعال شده بودند. ارتش شاه ؛ ارتشی بود که رضا شاه آن را پایه گذاری کرده بود. ایران پیش از آن چند نیروی نظامی نظیر : بریگاد قزاق ، نیروی پلیس جنوب ، نیروهای کلنل تقی خان پسیان و ... داشت که رضاشاه آنها را جمع و به یک ارتش تبدیل کرد. ارتشی که او بنا گذاشت اصلا با اندیشه دینی ارتباط و آمیختگی نداشت ، بلکه ضد آن بود. این ارتش همه نهضت های مردمی را سرکوب کرده بود؛ مثل نهضت جنگل. حتی کلنل پسیان هم وقتی دید که اینها دارند ظلم می کنند ، از مشهد قیام کرد. ارتش زمان رضاشاه شد حافظ تاج و تخت. ارتش در زمان رضاشاه از نظر ارزش های دینی، مردمی و ملی بدتر و پلیدتر شد. ارتش اگر از این ارزش ها جدا شود ، اصلا ارتش نیست. امام دستور داد تا شورای انقلاب درباره سپاه تصمیم بگیرد (در اشاره به نقش محسن سازگارا و ادعای او که می گوید من موسس سپاه هستم سردار عزلتی می گوید که : ) واقعیت این است که عرض می کنم. فردای پیروزی انقلاب دو واحد نظامی درست شد. یکی گارد انقلاب بود که توسط دولت موقت و آقای ابراهیم یزدی تشکیل شد. اعضای مشهور این گارد آقایان محسن سازگارا، ناصر آلادپوش، هاشم صباغیان و سید محمد غرضی بودند. فرمانده این گارد هم آقای دانش آشتیانی بود. از طرف دیگر یک کمیته استقبال از امام بود که قبل از پیروزی انقلاب تشکیل شده بود که جریان های وفادار به امام و جریان های طرفدار اسلام حوزه و فقاهت آن را ایجاد کرده بودند. حزب ملل اسلامی ، هیأت های مؤتلفه اسلامی ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، ساتجا و سازمان فجر اسلامی این واحد را تشکیل می داد. حزب ملل اسلامی (ویکی پدیا حزب ملل اسلامی) و هیأت های مؤتلفه اسلامی بعد از پیروزی انقلاب گروه مسلحی درست می کنند و اسم آن را پاسا (پاسداران انقلاب) می گذارند و در خیابان ستارخان و اداره گذرنامه کنونی مستقر می شوند. عباس آقا زمانی معروف به ابوشریف و جواد منصوری(هر دو از اولین فرماندهان سپاه بودند) از اعضای شناخته شده حزب ملل اسلامی بودند. عباس آقازمانی معروف به ابوشریف آقای شهید شیخ محمد منتظری که در فلسطین سابقه کار مسلحانه داشت ؛ با دوستانش گروهی ایجاد و 500 نفر نیرو جمع می کند. آنها زمان بازرگان می روند فرودگاه و بست می نشینند که به لبنان که مورد هجوم اسرائیل قرار گرفته بود بروند. پایگاه اینها پادگان جمشیدیه بود. این گروه ساتجا (سازمان انقلابی توده های جمهوری اسلامی) (ویکی پدیا ساتجا) نام داشت. شهید احمد کاظمی هم از نیروهای این گروه بود. فیلم تمرینات نظامی گروه ساتجا : https://www.tabnak.ir/fa/news/836016/تمرینات-نظامی-نیروهای-منتظری-برای-مبارزه-در-لبنان شهید محمد منتظری در فرودگاه مهرآباد هنگام تسخیر هواپیما برای اعزام نیرو به لبنان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم خودش از هفت گروه مسلح و چریکی : "امت واحده" ، "گروه توحیدی صف" ، "گروه فلاح" ، "موحدین" ، "منصورون" ، "گروه توحیدی بدر (ابوذر)" و "فلق (حدید)" تشکیل شده بود. این هفت گروه به ساختمانی در شریعتی که به تیمسار کیا متعلق بود می روند و مستقر می شوند. از چهره های شاخص این سازمان می توان به محسن رضائی ، شهید محمد بروجردی ، سعید حجاریان ، محمدباقر ذوالقدر ، سردار نجات ، بهزاد نبوی ، مرتضی الویری ، مصطفی تاج زاده ، محسن مخلباف و ... اشاره کرد. حاج داوود کریمی و حاج محسن کنگرلو هم گروه کوچکی به نام "سازمان فجر اسلامی" راه اندازی کردند. البته فقط خود خود حاج داود وارد سپاه شد و آقای کنگرلو وارد اطلاعات نخست وزیری شد. این ها قبل از انقلاب در فلسطین بودند و تجربه کار نظامی داشتند. حاج داوود کریمی - فرد متمایز شده با دایره قرمز در تصویر این گروه ها هسته اولیه تشکیل سپاه شدند. بعد بین گارد انقلاب و این آقایان اختلاف پیش آمد. این چند گروه ؛ از انقلاب و رهبری ، یک تحلیل داشتند و برای همین می گفتند ما می خواهیم زیر نظر امام خمینی و شورای انقلاب باشیم نه دولت موقت. این گروه ها می گفتند دولت موقت را از نظر فکری قبول نداریم . دولت موقت هم می گفت چون هزینه های اینها را من پرداخت می کنم ، من باید اداره کنم و باید زیر نظر من باشید. نهایتا امام گفتند شورای انقلاب تصمیم بگیرد و هر تصمیمی گرفت همان کار را انجام دهید. در شورای انقلاب تصمیم گرفته شد که همه این گروه ها یک سپاه را تشکیل دهند و زیر نظر شورای انقلاب بروند. دولت موقت به رغم اکراهی که داشت ، پذیرفت که سپاه زیر نظر شورای انقلاب برود. اما خیلی از آنها ( گارد انقلاب) نیامدند و رفتند. آقای محسن سازگارا هم که در گارد انقلاب بود بعنوان رابط سپاه با دولت انتخاب شد. همچنین یک فرمانده و شش نفر عضو شورای فرماندهی برای سپاه تعیین شدند. ابلاغ اساسنامه سپاه و ابلاغ فرمانده سپاه در تاریخ 2 اردیبهشت 1358 انجام شد. آقای جواد منصوری (ویکی پدیا جواد منصوری) به عنوان اولین فرمانده سپاه از شورای انقلاب و شهید بهشتی حکم گرفت. بقیه اعضای شورای فرماندهی را هم آقایان عباس آقا زمانی معروف به ابوشریف (واحد عملیات) ، داوود شمسی (واحد مالی) ، یوسف کلاهدوز ( واحد آموزش) ، مرتضی الویری(روابط عمومی) ، علی محمد بشارتی (واحد اطلاعات و پرسنلی) و محسن رفیق دوست (تدارکات) تشکیل دادند. ادغام ارتش و سپاه (درباره موافقت ها و مخالفت ها با ادغام ارتش و سپاه سردار عزلتی مقدم می گوید :) اولین مرحله قانونی شدن سپاه در شورای انقلاب بود که اساسنامه و ساختار سپاه را تصویب کرد. دومین اقدام آمدن سپاه در قانون اساسی بود. یعنی می بایست سپاه در قانون اساسی ذکر شده باشد. در خبرگان قانون اساسی در اصل 150 و 151 در مورد سپاه سه نگاه وجود داشت : یک نگرش این بود که سپاه موقت است و نباید بیشتر از زمانی که ارتش اصلاح شود و جا بیفتد ، وجود داشته باشد. بنابراین لازم نیست در قانون اساسی سپاه را بیاوریم. سپاه باشد اما بر روی ارتش تکیه کنیم و زمانی که ارتش را متناسب با ارزش های انقلاب کردیم سپاه را منحل کنیم یا سپاه در ارتش ادغام شود. نگرش دوم این بود که ما باید یک ارتش مکتبی داشته باشیم. ارتش مکتبی می تواند حافظ انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن باشد و این ارتش مکتبی باید از بنیان ساخته شود. بنابراین ما سپاه را در قانون می آوریم اما ارتش را موقت می کنیم که در آینده بتوانیم ارتش را داخل سپاه ببریم. دیدگاه سوم این بود که ما باید ارتش را برای حراست از مرزها و کیان کشور داشته باشیم ، اما یک نیروی نظامی ذو وجهتین هم می خواهیم که بتواند از انقلاب و دستاوردهای آن حمایت کند. نهایتا این نگرش بود که رای می آورد و سپاه به عنوان یک ارتش مکتبی که وظیفه اش حفظ انقلاب و دستاوردهای آن است در قانون اساسی تصویب می شود. ادامه دارد ... ============================== پ.ن 1 : توجه به اینکه ممکن بود که برخی نام های اشخاص یا نهادها ؛ برای دوستان غریب و ناآشنا باشد ، صفحه ویکی پدیا مرتبط با این نام ها رو بصورت لینک در متن اضافه کردم. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهتجربه شفق (که یه کار مشترک بین روسیه و ایتالیا بود) نشون میده که روسیه نمیاد به خاطر ما شرکای غربی ش رو آزرده بکنه در مورد شفق ( یا همون یاک 130) تا زمانی که شریکی ایتالیا یی یاک(آرامچی) به روسها اعتراض نکرده بود کار داشت پیش می رفت.... وقتی ایتالیایی ها روسها رو تحت فشا رقرار دادن اونها همه پشت ایران رو خالی کردن... در نتیجه کل پروژه هم خوابید و دیگه جلوتر نرفت..... برای کار مشترک بهتر باشه شاید بریم سراغ چین یا پاکستان..... مخصوصا دومی در زمان جنگ ایران و عراق نشون داد که حاضر به همکاری با نیروهای مسلح ایران هست و در عمل پای کاره
-
1 پسندیده شدهرونمایی تانک سبک جنرال داینامیکس در تاریخ 3 اردیبهشت 1399 ( 22 آوریل 2020 ) در جریان بازدید رایان مک کارتی وزیر ارتش ایالات متحده آمریکا از کارخانه جنرال داینامیکس، تانک سبک این شرکت که قرار است در برنامه ارتش آمریکا شرکت کنند MPFبرای اولین بار نمایش داده شد. در جریان برنامه MPF هر شرکت برای حضور در این برنامه باید 12 دستگاه از وسیله نقلیه خود را تولید کند و برای ارزیابی دقیق و انجام طیف گسترده ای آزمایش در اختیار ارتش آمریکا قرار دهد. در این حال جنرال داینامیکس در نظر داد 12 دستگاه تانک سبک خود را تا ماه مارس-سپتامبر 2020 به ارتش آمریکا تحویل دهد. رقیب اصلی شرکت جنرال داینامیکس در برنامه MPF شرکت بیایئی سیستمز است که بر پایه پروژه تانک سبک M-8ساخته شده است. با تکمیل معرفی اولیه تانک سبک شرکت بیایئی سیستمز(سمت راست) و تانک سبک جنرال داینامیکس(سمت چپ) دو شرکت باید 12 دستگاه از تانکهای خود را به ارتش آمریکا تحویل دهند تا رقابت MPF با بررسی بیشتر اغاز شود ==================================================================================== بخش تکمیلی بازدید رایان مک کارتی از تانک سبک بیایئی سیستمز اخبار جدید نشان میدهد در همان تاریخ( 3 اردیبهشت 1399 ) رایان مک کارتی وزیر ارتش ایالات متحده آمریکا از تانک سبک شرکت بیایئی سیستمز نیز بازدید کرده است. بازید همزمان وزیر ارتش آمریکا از طرح های شرکت کننده در رقابت MPF نشانه ای از اهیمت این پروژه در ارتفاء توان رزمی نیروهای زمینی ارتش امریکا است. در حقیقت ارتش امریکا میخواد به سرعت اولین واحد رزمی خود در سال مالی 2025 را به تانک های سبک مجهز کند.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبنام خداوند بخشنده مهربان شاهین های صحرای نِقِب (نگاهی به نیروی هوائی اسرائیل از گذشته های دور تا به امروز) با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست. در میان کشورهای خاورمیانه، باید بپذیریم که یکی از قدرتمندترین و خطرناک ترین نیروهای هوائی منطقه را ، کشور متخاصم ما یعنی رژیم صهیونیستی دارا می باشد. با توجه به ضرورت شناخت عمیقتر و دقیقتر از این دشمن بالقوه کشورمان ، تصمیم گرفتم تا با اجازه اساتید و صاحب نظران انجمن ، یک تاپیک تخصصی و جامع در خصوص آشنائی هر چه بیشتر با نیروی هوائی اسرائیل ایجاد کنم تا در اینجا ضمن بررسی ضمنی و گذرای انواع تسلیحات و بخش های گوناگون این نیرو ؛ با تاریخچه و کارنامه عملیاتی نیز بیشتر آشنا شویم. نگارنده پیش از این هم در یک تاپیک نسبتا مُفَصَل ، مشابه این تحقیق را در خصوص نیروی هوائی عراق از گذشته های دور تا به امروز ، انجام داده است که از علاقمندان به شناخت نیروهای هوائی برتر خاورمیانه ، برای مطالعه آن دعوت می نمایم. بدیهی است که این تاپیک که حاصل تحقیقات انفرادی بنده است ، خالی از خلل و اشکال نخواهد بود. به همین دلیل از شنیدن نقطه نظرات کارشناسی دوستان و صاحب نظران گرامی در این حوزه شدیدا استقبال می نمایم. بخش هائی که در این تاپیک به تدریج مورد بررسی قرار خواهند گرفت عبارتند از : معرفی هواپیماها و هلی کوپترهای رژیم صهیونیستی تاریخچه تشکیل این نیرو جنگ ها و عملیات هائی که این نیرو در آن حضور فعال داشته ساختار اداری و فرودگاه ها و ... قبل از ورود به بحث اصلی تاپیک و با نیت ایجاد یک شناخت کلی از این نیرو ، چند تصویر متفرقه از نیروی هوائی اسرائیل خدمت دوستان قرار میدهیم: ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : از بخش بعدی و به تدریج به معرفی تعدادی از هواپیماهای مورد استفاده در ارتش صهیونیستی میپردازیم. ------------------------------ ترجمه و گردآوری : مهران 55 مالکیت معنوی : بازنشر مطالب این تاپیک فقط با ذکر Military.ir به عنوان منبع مجاز است. منابع : ویکیپدیا ، میلیتاری و ...
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم با سلام با توجه به نبود گالری اختصاصی تصاویر هواپیماهای شناسایی در سایت ، این تاپیک ایجاد شده است ، لذا از دوستان گرامی تقاضا میگردد تصاویر با کیفیت خود را در این تاپیک قرار دهند . با تشکر از مدیریت سایت. Lockheed SR-71 Blackbird
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، با پوزش بخاطر تاخیری و وقفه ای که در این تاپیک پیش آمد و ضمن تشکر ویژه از جناب MR9 گرامی و سایر دوستان عزیز بخاطر مطالب ارزنده ای که در این تاپیک ارائه نمودند ، بحث آشنائی با نیروی هوائی رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم. تحقق یک رویای صهیونیستی سال های اولیه (1948 - تا نبرد سوئز) پیشگامان و پیش قراولان نیروی هوائی اسرائیل را باید در تاریخچه "خدمات پرواز فلسطین" (the Palestine Flying Service) که در سال 1937 توسط "ایرگون" تأسیس شد و همچنین "شِروت آویر" (Sherut Avir) که به تعبیری نیروی هوائی سازمان مخوف هاگانا می باشد ، جستجو نمود. هاگانا ایرگون به مفهوم موجود و رسما ، نیروی هوائی اسرائیل (رژیم اشغالگر قدس - مترجم) ، در تاریخ 28 ماه می سال 1948 و تنها مدت کوتاهی پس از اعلام استقلال (آغاز رسمی اشغالگری- مترجم) تشکیل گردید. یعنی درست در زمانی که این رژیم خود را در معرض تهاجم و خطر اعلام نمود. این نیرو در بدو تشکیل دارای یک ترکیب هَچَل هَف (hodge-podge) [ معادل فارسی برای این عبارت پیدا نکردم ، شاید بجای عبارت نامتعارف هچل هف ، بتوان از عبارت "آش شله قلمکار" هم استفاده کرد :thinking: ] از هواپیماهای مختلف بود. در واقع ترکیب متنوعی از هواپیماهای مصادره شده و همچنین هواپیماهای غیر نظامی (تغییر کاربری یافته به هواپیمای نظامی) که به این رژیم اهداء شده بوده را در سازمان رزم خود استفاده می نمود. موزه نیروی هوائی اسرائیل چندین مدل از هواپیماهای تهاجمی و رزمی منسوخ و مازاد باقیمانده از جنگ جهانی دوم را می توان اولین اسکادران های رزمی این نیرو دانست که به سرعت ، به شکل های مختلف و از منابع گوناگون برای تکمیل ناوگان این نیرو تهیه شدند. در آن برهه ستون فقرات IAF را 25 فروند Avia S-199 تشکیل می داد که از چکسلواکی خریداری شده بود. ( در واقع نسخه های مسراشمیت BF-109 که در چکوسلواکی تولید می گردید). Avia S-199 مسراشمیت BF-109 علاوه بر آنها 62 فروند سوپر مارین اسپیت فایر ام کا-9 (Supermarine Spitfire Mk IX) هم از چکسلواکی خریداری گردید. اسپیت فایر نکته شایان ذکر این است که خلاقیت ، کارآمدی و خصوصا ابتکار ؛ بجای خرید تکنولوژی ؛ سنگ بنای اولیه و نقطه برتری IAF در برابر همسایگان اش بود . ( ظاهرا در آن مقطع ، همسایگان اش از هواپیماهای دارای تکنولوژی بالاتری بهره میبردند.) !!! نخستین خلبانان بسیاری از خلبانان نیروی هوائی اسرائیل (IAF) در بدو تأسیس در سال 1948 را داوطلبان خارجی (یهودی و غیر یهودی) و همچنین کهنه خلبانان جنگ جهانی دوم تشکیل می دادند که (به زعم خودشان-مترجم) برای همکاری در مبارزه برای استقلال اسرائیل داوطلب شده و به این نیرو پیوسته بودند. نخستین خلبانان IAF برای اولین بار ، نخستین اقدام بازوی هوائی ارتش صهیونیستی ( نیروی هوائی) در تاریخ 29 می 1948 صورت پذیرفت تا کمکی باشد برای متوقف کردن نیروهای مصری که از غزه به سمت شمال در حرکت بودند. چهار هواپیمای AVia S-199 تازه وارد ، به خلبانی "لئو لِنارت" ، "عِزر وایزمن" ، "مُودی آلون" و "اِدی کوهِن" (اسکادران 101) ؛ اولین صحنه برخورد نیروی هوائی اسرائیل با نیروهای مصری را در نزدیکی اشدود رقم زدند. Lou Lenart - آمریکائی Modi Alon - متولد سافید در شمال فلسطین با تابعیت انگلیسی (در حال گفتگو با بن گوریون) Ezer Weizman - انگلیسی Eddie Cohen - آفریقای جنوبی با اینکه خسارت به دشمن (ارتش مصر) بسیار حداقلی بود ، اسرائیلی ها دو هواپیما را از دست دادند و کوهن هم کشته شد ؛ این حمله به دست آورد خود که حمله به نیروهای مصری و متوقف کردن آنها بود ، دست یافت. نیروی هوائی اسرائیل ، اولین پیروزی هوائی خود را در سوم ژوئن ، بدست آورد. زمانی که "مودی آلون" بوسیله یک فروند Avia توانست دو فروند DC-3 نیروی هوائی مصر که تل آویو را بمباران کرده بودند ، را سرنگون کند. DC-3 یا همان C-47 مشهور اولین داگ فایت (جنگ سگها - نبرد در گوشه رینگ - نیرد رو در روی جنگنده ها) نیروی هوائی اسرائیل چند روز بعد و در تاریخ 8 ژوئن به وقوع پیوست. هنگامی که "گیدئون لیتچامن" توانست یک اسپیت فایر مصری را سرنگون کند. Gideon Lichtman- آمریکائی اسپیت فایر مصری سرنگون شده در ساحل حیفا - اولین داگ فایت صهاینه همانطوری که جنگ به جلو میرفت ، هواپیماهای بیشتری توسط نیروی هوائی اسرائیل تهیه شد. هواپیماهائی نظیر "بوئینگ B-17 " ، " بریستول بیوفایتر" ، "دی هاویلند موسکیت" و " پی - 51 موستانگ" که منجر به تغییر در موازنه قدرت هوائی به نفع اسرائیل شدند. بوئینگ B-17 بریستول بیوفایتر دی هاویلند موسکیت نورت آمریکن پی -51 موستانگ ادامه دارد ... ================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ابتدائا قصد داشتم تا در خصوص "شروت آویر" سازمان هاگانا و "خدمات پرواز فلسطین" ایرگون هم در همین پست توضیحاتی را خدمت دوستان عرض کنم ، اما بخاطر طولانی شدن این پست ، این اقدام ممکن نشد. ان شاء الله در فرصت و مجالی دیگر ( در همین تاپیک ) به این دو ریشه نیروی هوائی اسرائیل خواهم پرداخت. پ.ن 3 : در ادامه و اگر عمری باقی بود ضمن معرفی کارنامه عملیاتی این نیرو در جنگ های مختلف و همچنین معرفی تک تک هواپیماهای موجود در ناوگان این نیرو ؛ اطلاعات و تصاویر دیگری نیز از این نیرو در اخیار دوستان قرار خواهیم داد.
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بحث آشنائی با نیروی هوائی رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم. موزه نیروی هوائی اسرائیل آشنائی مختصر با شاهین های صحرای نقب : بازوی هوا-فضای ارتش اسرائیل ، که با نام عمومی نیروی هوائی اسرائیل از آن یاد می شود ؛ در تاریخ 28 می 1948 ، یعنی مدت کوتاهی پس از صدور منشور استقلال اسرائیل و با نیت ایجاد نیروئی برای دفاع هوائی از سرزمینهای ارض موعود ( :chicken: ) در برابر دشمنان تشکیل گردید. هسته اولیه این نیرو با استفاده از هواپیماهای تهاجمی عموما از رده خارج مصادره شده و یا اهدائی باقی مانده از جنگ جهانی دوم تجهیز گردید. البته این نیرو در همان گام نخست توانست که برخی از هواپیماهای غیرنظامی موجود در سرزمین های اشغالی را نیز ، با ایجاد تغییرات اندکی به هواپیماهای با کاربرد نظامی تغییر وضعیت دهد. Supermarine Spitfire Avia S-199 در گام بعدی که در واقع اولین گام محکم اسرائیل ، برای تشکیل یک نیروی هوائی استاندارد هم هست ؛ اقدام به تهیه و خرید هواپیماهای "بوئینگ بی-17" ، "بریستول بیو فایتر" ، "دی هاویلند موسکوئیتو" و "پی-51 موستانگ" نمود. Boeing B-17 Bristol Beaufighter اولین آزمون بزرگ این نیرو ، " عملیات کادش (یا قادش) " بود که در سال 1956 و در خلال بحران سوئز به وقوع پیوست و در این تاریخ نیروی هوائی توانست که نقش به سزائی در این نبرد بازی کند. در تاریخ 5 ژوئن 1967 ، یعنی در اولین روز از وقوع جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل ؛ نیروی هوائی اسرائیل طرح عملیاتی متهورانه را به اجرا گذاشت. بموجب این طرح که با تمرکز ، انهدام و یا حداقل از کار انداختن نیروهای هوائی کشورهای عربی طرح ریزی شده بود ، می باست که در ایام باقی مانده جنگ ؛ برتری هوائی در اکثر جبهه ها با ارتش اسرائیل باشد. de Havilland Mosquito P-51 Mustang مدت کوتاهی پس از پایان جنگ شش روزه نیز ، مصر جنگی فرسایشی را بر علیه اسرائیل آغاز نمود. در اقدامی متقابل نیز ، نیروی هوائی ارتش اسرائیل ، مسئولیت بمباران مکرر اهداف استراتژیک در عمق خاک دشمن را برعهده گرفت. در تاریخ 7 اکتبر 1973 ، جنگنده های IAF ، عملیات "تاگار" رو بر علیه پایگاه های نیروی دفاع هوائی مصر انجام دادند. این عملیات اگر چه با دسترسی موفق به ده پایگاه دفاع هوائی مصر همراه بود ، اما ضرورت جنگ در بلندی های جولان (جبهه دوم نبرد) این عملیات رو ناچار به تعلیق نمود. در اثناء این جنگ ها ، نیروی هوائی اسرائیل به بسیاری از هواپیماهای جنگی آمریکائی نیز مجهز گردید. گنجینه ای بسیار غنی از مدرن ترین هواپیماهای روز که فقط بخش کوچکی از آن شامل آ-4 اسکای هاوک ، اف-4 فانتوم ، اف-15 ایگل و اف-16 فایتینگ فالکون رویای هر نیروی هوائی می باشد. A-4 Skyhawk F-16I Sufa F-4E Kurnnas F-16 & F-15 علاوه بر اینها نیروی هوائی اسرائیل ، به تعدادی از جنگنده های ساخت این کشور نظیر IAI Nesher و IAI Kfir نیز مجهز گردید. در 7 ژوئن 1981 ( یعنی در خلال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) هشت فروند جنگنده بمب افکن F-16 اسرائیلی که توسط شش فروند شکاری رهگیر F-15 این نیرو مورد حمایت قرار گرفته بودند ، در قالب عملیات اپرا ؛ اقدام به انهدام نیروگاه اتمی عراق نمودند تا رویای اتمی صدام و ساخت اولین بمب اتمی عربی را ناکام بگذارند. عملیات اپرا و نشانه نیروگاه در بمب مارک بدنه اف-16 در 9 ژوئن 1982 نیروی هوائی اسرائیل در عملیاتی به نام "مول کریکت 19" ، اقدام به از کار انداختن و فلج نمودن لایه های دفاع هوائی سوریه نمود. پس از آن جنگنده های اسرائیلی حملات بسیار شدیدی را به مواضع سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و حزب الله در جنوب لبنان ترتیب داد. در 1 اکتبر 1985 ، در پاسخ به ترور سه شهروند اسرائیلی در قبرس ، این نیرو عملیات "پای چوبین" را بر علیه سازمان آزادیبخش فلسطین اجرا نمود. در خلال این عملیات "دفتر ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) در تونس" که توسط اسرائیل به دخالت در این عملیات متهم شده بود ، توسط یک فروند F-15 اسرائیلی هدف قرار گرفت. در سال 1991 ، و در قالب "عملیات سلیمان" ، نیروی هوائی این رژیم اقدام به انتقال یهودیان اتیوپی به داخل سرزمینهای اشغالی نمود. در خلال سالهای 1993 و 1996 جنگنده های اسرائیلی با اجرای عملیاتهای "انگور" و "خشم" به اقدامات مبارزین جبهه مقاومت ، واکنش نشان دادند. در سال 2006 و در خلال جنگ لبنان ، این نیرو عملیات های "سرب" ، "ستون ابر" و "لبه محافظ" را بر علیه نیروهای حزب الله لبنان انجام داد. در 6 سپتامبر سال 2007 ، نیروی هوائی اسرائیل با اجرای عملیات "باغ میوه" ، راکتور اتمی سوریه را بمباران نمود. ادامه دارد ... ================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : شاید دوستان این اشاره های گذرا به عملیات های این نیرو را که در این پست به آنها پرداخته شد، ناقص و یا ناکافی بدانند. ان شاء الله در همین تاپیک ، به نقش این نیرو در ادوار مختلف تاریخی ، نظیر جنگ های اعراب و اسرائیل و ... به تفضیل بیشتری خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : در ادامه و اگر عمری باقی بود ضمن معرفی تک تک هواپیماهای موجود در ناوگان این نیرو ، اطلاعات و تصاویر دیگری نیز از این نیرو در اخیار دوستان قرار خواهیم داد
-
1 پسندیده شدهممنون بابت شروع این تاپیک یکی از نکات قوت نیروی هوایی اسرائیل بحث خودکفایی است بویژه در قسمت الکترونیک و راداری سیستم هایش در نیروی هوایی اسرائیل شناسایی و جمینگ همیشه اصل اول بوده است اگر مقایسه ای در خصوص جنگنده های اسرائیلی با دیگر کشورها مثل ترکیه نگاهی بیندازیم می فهمیم که در از نظر الکترونیک و مقاومت به جمینگ سطح بالا را در دست دارند این اصل ناشی از عدم اعتماد به کشورهای پشتیبان بویژه آمریکا است در زمان جنگ با اعراب آمریکا برای اسرائیل یک خط تدارکات هوایی تهیه کرده بود ولی اسرائیلی ها همیشه این ترس را داشتند که این تدارکات به هرعلتی قطع شود از این رو بر این باور بودند که باید جنگ ها را بدون پشتیبانی آمریکا هم ببرند
-
1 پسندیده شدهاینجا رو ببینید http://wars-and-history.mihanblog.com/post/194
-
1 پسندیده شده[center][size=6][b]«[color=#008000]به نام خدا[/color]»[/b][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/65143888575693078060.jpg[/img][/center] خودرو حفاظت شده DINGO 2 توسط شرکت Krauss-Maffei Wegmann طراحی و توسعه پیدا کرده است. یک نمونه اولیه در سال 2003 ساخته شد. در تاریخ نوامبر2003 تا ماه مه 2004 آزمایشات و ارزشایابی هایی برروی DINGO 2 انجام شد. با پایان یافتن کنترل کیفی خودرو، ارتش آلمان دستور ساخت 52 دستگاه DINGO 2 را داد که تا اوخر 2004 تحویل ارتش شد. در سپتامبر سال 2004 اتریش قرارداد 20 DINGO 2 را با شرکت KMW بست، که از اواخر سال 2004 تا 2005 تحویل داده شد. در اوایل سال 2005 بلژیک یک قرارداد با KMW برای تامین 220 دستگاه DINGO 2 بست. که تحویل خودروهای بلژیک در سال های 2005، 2006 و 2011 انجام شده است. در حال حاضر ارتش آلمان(بیش از 500)، پلیس آلمان، ارتش بلژیک(220)، ارتش اتزیش (35)، ارتش نروژ(20) ، ارتش جمهوری چک (21) و ارتش لوکزامبورگ (48) از کاربران DINGO 2بشمارمی آیند. ارتش آلمان از این خودرو در افغانستان و بوسنی و ارتش بلژیک در جنوب لبنان از آن استفاده کرده اند. در نمونه های DINGO 1 از شاسی کامیون مرسدس بنز U1550L Unimog استفاده می شد. دراین مدل فاصله محور 3.25 متر بود و می توانست 4نفر را جابه جا کند. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/45368486627706222273.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_45368486627706222273.jpg[/img][/url] [size=3]کامیون مرسدس بنز U1550L Unimog[/size][/center] اما درحال حاضراساس شاسی 4X4 DINGO 2 از کامیون مرسدس بنز U5000 Unimog گرفته شده است فاصله محور در DINGO2 3.85 متر است و می تواند 8 نفر را حمل کند(یک نفر راننده ، یک فرمانده که در جلو می نشینند و 6 نفر عقب). زره DINGO 2 سطح محافظت بالایی را نسبت به DINGO 1 در مقابل مین ها، ترکش ها و سلاح های ضد زره دارا می باشد. DINGO 2 دارای 5 درب است 4 درب در اطراف و یک درب درعقب. [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/89766769157806297567.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_89766769157806297567.jpg[/img][/url] [size=3]کامیون مرسدس بنز U5000 Unimog[/size][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/008g.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_008g.jpg[/img][/url][/center] تجهیزاتی که به طور استاندارد در داخل خودرو موجود است شامل یک سیستم مرکزی تنظیم فشار تایر، سیستم تهویه هوا، ترمز ضد قفل، سیستم گرمایش درموقع پارک، دوربین برای دیدن عقب خودرو(به رانند کمک می کند در شهر بهتر رانندگی کند) و لاستیک های run-flat می باشد. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/34074693978429086587.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_34074693978429086587.jpg[/img][/url][/center] جنگ افزار استاندارد مسلسل ریموت کنترل Rheinmetall MG3 است اما DINGO 2تجهیزات دیگری دارد که بسته به سفارش مشتری بر روی آن نصب می شود، شامل سلاح های ریموت کنترل FLW-200/100 که با مسلسلMG کالیبر7.62mm یا mm12.7 یا نارنجک انداز اتوماتیک HK GMG 40mm ،سیستم های تهویه مستقل ومخصوص در مقابل حملاتی ش.م.ر هستند. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/64101438904085995651.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_64101438904085995651.jpg[/img][/url][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/54161167057588379142.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_54161167057588379142.jpg[/img][/url][/center] شرکت Krauss-Maffei Wegmann از روی مدل پایه DINGO 2 شروع به توسعه این خودرو برای انجام وظایف گوناگون و ماموریت های مختلف کرده است :[list] [*]DINGO 2 Patrol [*]DINGO 2 GSI [*]DINGO 2 Mine Roller [*]DINGO 2 NBC Reconnaissance [*]DINGO 2 Psychological Operations [*]DINGO 2 PickUp [*]((DINGO 2 Reconnaissance (BÜR - Ground Surveillance Radar (GSR [*]DINGO 2 Ambulance [*]DINGO 2 6x6 Recovery Vehicle [*]DINGO 2 EOD [*]DINGO 2 Police [*]DINGO 2 Command Post [*]DINGO 2 HD [/list] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/96676388937945103753.jpg[/img][/center] (در ادامه تاپیک هر کدام از انواع DINGO 2 را معرفی می شوند) موتور DINGO 2 یک موتوردیزلی با قدرت 210 اسب بخار ساخت شرکت مرسدس بنز است که از نظر الایندگی توانسته EURO III را کسب نماید. 12.5 DINGO 2 تن وزن دارد و می تواند 2 تن دیگر را حمل کند. حجم داخلی آن 9 مترمکعب است. DINGO 2 می تواند به وسیله هواپیماهای ترابری C 130 و C-160 Transall حمل شود. ( هر دو هواپیما توانایی جابه جایی یک DINGO 2 را دارند). [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/94126465704772856527.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_94126465704772856527.jpg[/img][/url] [/center] [b]خصوصیات [/b][b]DINGO 2[/b] شاسی :4X4 مرسدس بنز U5000 Unimog موتور: موتوردیزلی با قدرت 210 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده:100 km/h طول: m 6.8 عرض: m 2.3 ارتفاع: m 2.5 وزن: 12.5 تن محدوده حرکت: km 1,000 آبی-خاکی:توانایی آبی-خاکی ندارد تسلیحات FLW-200/100: که با مسلسل با کالیبر7.62mm یا mm12.7و نارنجک انداز اتوماتیک 40mm مسلح شده اند [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/41309941340214574441.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_41309941340214574441.jpg[/img][/url][/center] [b]DINGO 2 GSI[/b] DINGO 2 GSI با حفظ همان قدرت، حفاظت و انعطاف پذیری می تواند به نیروهای مکانیزه، زرهی و موتوری آسیب دیده و یا خراب شده کمک کند تا هر چه سریع تر به میدان نبرد برگردند، در حقیقت DINGO 2 GSI تعمیرگاهی متحرک است. در طراحی DINGO 2 GSI با حذف قسمت عقبی خودرو و جایگزین کردن آن با یک کابین، از فضای باز ایجاد شده برای قرار دادن ابزار آلات، قطعات، ماشین الات (مثل وسایل جوشکاری) استفاده شده است همچنین محیطی مطلوب برای کارکردن ایجاد شده است. سقف این کابین قابلیت افزایش ارتفاع دارد که باعث می شود درمواقع نیاز فضای بیشتری را در اختیار افراد قرار دهد. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/87011225036313883023.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_87011225036313883023.jpg[/img][/url][/center] DINGO 2 GSIبرای تامین برق خود مجهز به یک ژنراتوراست و برای حفاظت از خودرو و سرنشینان آن مجهز به سلاح ریموت کنترل FLW 100 می باشد. [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/39767648906465699192.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_39767648906465699192.jpg[/img][/url] [/center] [center] [b]DINGO 2 6x6 Recovery Vehicle[/b] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_31533626332300213223.jpg[/img][/center] DINGO 2 6x6 Recovery Vehicle یک خودروری کاوری با اندازه و چابکی مناسب برای پشتیبانی از خودرو های آسیب دیده است و برای این کار مجهز به یک جرثقیل هیدرولیکی و سیم بکسل می باشد. که می تواند خودروهایی به وزن 14 تن را جابه جا کند. شاسی این خودرو همان شاسی کامیون مرسدس بنز Unimog است. موتور خودرو نیز با یک موتور 220 اسب بخار عوض شده است. فضای داخلی خودرو برای 3 سرنشین جا دارد اما با دو نفر نیز می تواند به ماموریت اعزام شود. DINGO 2 Recovery Vehicleمی تواند به سلاح های ریموت کنترل FLW-200/100 مسلح شود. DINGO 2 Recovery Vehicle 8 دنده دارد و به طور کامل با دنده اتوماتیک (EAS) هماهنگ شده است. چرثقیل هیدرولیکی توانایی جابه جایی 10 تن را دارد و مجهز به دنده های سیاره ای و ترمز کابلی است. بازوی تلسکوپی نیز می تواند 5 تن وزن را تحمل کند. با سیم بکسل نیز می توان 14 تن را جابه جا کرد. منبع های تغذیه برق: ژنراتور:5.5 kW (28 V- 200 A) باتری: به ظرفیت 2x 200 Ah [center] [b]خصوصیات[/b] شاسی: کامیون مرسدس بنز Unimog(با کمی تغییر) خدمه:3 طول:7.5 m عرض: 2.3m ارتفاع: 2.8 m وزن:18 تن محدوده حرکت: km 1,000 حداکثر سرعت در جاده:80 km/h قدرت موتور:220 اسب بخار فاصله بین محور جلو و محور عقب:3.8 m تسلیحات FLW-200/100:[/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/28963177363407286963.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10263/thumb_28963177363407286963.jpg[/img][/url] (اگه خدا به خواد ادامه دارد...) [b]منابع:[/b] [url="http://www.kmweg.com"]منبع شماره 1[/url] [url="http://www.army-guide.com/eng/product1280.html"]منبع شماره 2[/url] [url="http://www.army-guide.com/eng/product4504.html"]منبع شماره 3[/url][/center] [center] [b]مترجم و گردآورنده: [color=#ff0000]Crash[/color] نقل با ذکر نام [url="http://www.military.ir/forums/topic/25446-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-dingo-2/"][color=#ff0000]میلیتاری[/color][/url] و [url="http://www.military.ir/forums/user/11927-crash/"][color=#ff0000]گردآورنده[/color][/url] بلامانع است.[/b][/center] [center][b]===تصاویر به گالری منتقل شدند===[/b][/center] [center]***[size=3][size=2]Siavash75***[/size][/size][/center]