برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      40

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. arminheidari

    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      7,136


  3. majid363

    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      958


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 20 آبان 1400 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    استتار چند منظوره برای PT-91M مالزی به تازگی اخباری مبنی بر تکمیل شدن ساخت و توسعه یک استتار جدید برای تانک های مالزیایی به گوش میرسد. مالزیایی ها بروی تانک PT-91M خود یک استتار چند منظوره نصب کرده اند. از جمله قابلیت های این نوع استتار مخفی کردن همزمان تانک در مقابل روش های تشخیص مانند بصری، حرارتی، راداری و تصویربرداری راداری با امواج میلیمتری است. همچنین این نوع استتار در میزان تحرک تانک هیچ گونه تاثیری ندارد به نوعی این مدل استتار به سیستم های استتار متحرک معروف می باشند. عملکرد استتار چند منظوره از نگاه دوربین حرارتی - تانک شماره 1 دارای استتار چند منظوره و تانک 2 فاقد این استتار است
  2. 1 پسندیده شده
    میراژ های نیروی هوایی با استتار جدید و باز هم بدون سلاح
  3. 1 پسندیده شده
    بمباران شاتل قسمت دوم عملیات Frantic یکی دیگر از عملیات های مهمی که با استفاده از تاکیتیک شاتل صورت گرفت مجموع حملات تحت نام عملیات Frantic بود این حملات برخلاف حملاتی قبلی اهداف کلان بلند مدت واستراتژیکی را دنبال میکرد وقرار بود تاسیسات مهم و حتی قوای ورماخت فرودگاههای لوفت وافه را در جبهه شرقی هدف قرار بدهد و به عنوان پل هوایی برای رساندن تدراکات به گروههای پارتیزانی که برای علیه المان در پشت خطوط فعالیت میکردن مورد استفاده قرار بگیرد .لازمه این کار موافقت شوروی بود در ابتدا استالین موافق این کار نبود اما توافقهای که در اجلاس 1943 تهران سران متفقین با هم امضا کرده بودن و حجم کمک های آمریکایی ها به روسها استالین را مجبور به رضایت کرد ابتدا قرار بود سه پایگاه دائمی در خاک شوروی در اختیار امریکایی ها قرار بگیرد اما روسها اصلا به این حد حضور راضی نبودن وبلکه مجبور شدن و و در نهایت به در اختیار قرار دادن سه پایگاه به صورت موقت آنهم زیر نظر روسها تن دادن در مجموع 1300 تن از پرسنل امریکایی در این پایگاهها مستقر بودن سه پایگاه هوایی در خاک اکراین که یک سال پیش از المانها بازپس گرفته شد در اختیار نیروهای هوایی آمریکا قرار داده شد طرح بدین صورت بود هواگردهای آمریکایی با انجام عملیات بروی اروپای غربی در ایتالیا فرود امده در آنجا دوباره سوخت و مهمات لازم را بارگزاری کرده و بعدممکن بود به اهدافی در مجارستان و رومانی حمله کرده و در شوروی فرود امده درادامه در انجا استراحت و سوخت ومهمات لازم را حمل کرد حالا یا دوباره به سمت ایتالیا پراوز کرده و یا به اهدافی در جبهه شرقی و لهستان حمله کرده و در نهایت درصورت لزوم به سمت پایگاههای مادر خود در انگلستان راهی بشوند ویا در فرودگاههای ایتالیا مستقر میشدن در مجموع 7 سری حمله تحت این عملیات صورت گرفت که اکثرا بروی رومانی ومجارستان متمرکز بود و تنها یک حمله به لهستان صورت گرفت حملات موفقیت امیز بودن و درصورت گسترش طرح ضربات سنگینی به المان وارد میشد نیروی هوایی المان با مطلع شدن از طرح متفقین با یک حمله اساسی یک ضربه خورد کننده به متفقین وارد کرد ضربه ایی که باعث فروپاشی تدریجی این عملیات شاتل شد. حملات به رومانی و لهستان روسها به عنوان یک ابر قدرت اصلا از این دست حملات راضی نبودن با اینکه میتوانست کمک شایانی به پیشرویهای ارتش سرخ کند چون خود را پیروز جنگ میدانستن و آمریکا را هم دشمن آینده خود میدانست والمانهای را از خاک خود تقریبا بیرون رانده بودن امریکایی ها خواستار کمک رسانی به نیروهایی پارتیزانی به خصوص لهستانی از طریق هوا بودن اما روسها هر بار به بهانه ایی در این کار خلل ایجاد میکردن چون اکثر لهستانی ها دلخوشی از شوروی و کمونیست ها نداشتن از طرفی امریکایی ها خواستار حفاظت فرودگاه ها با استفاده از رادار و توپهای اتوماتیک بودن روسها هم در این کار کوتاهی میکردن اختلافات پنهان بعد از حمله لوفت وافه به یکی از فرودگاه که یک حمله فاجعه امیز برای متفقین بود علنی شد ودر جریان قیام ورشو که شوروی مانع از کمک رسانی گسترده هوایی به نیروهای لهستانی شدبه اوج خود رسید این عملیات از خرداد 1944 تا شهریور همان سال یعنی 4 ماه ادامه داشت در ابتدا خیلی موفقیت آمیز بودن و چندین چاه نفت وفرودگاه در رومانی و مجارستان با کمترین خسارت مورد حمله قرار گرفت اما با کارشکنی شوروی وحمله المانها به یک عملیات شکست آمیز تبدیل شد حملات آمریکایی ها به ایستگاهای راه آهن رومانی عملیات اژدر ( Paravane ) اخرین حمله مهمی که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت حمله به نبرد ناو تیرپیتز بود این نبرد ناو بعد ازنبرد ناو بیسمارک بزرگ ترین کشتی جنگی المان بود وبا 8 توپ380 م م 12 توپ 150 م م و 16 توپ 105 م م به همراه دهها توپ 37 و 20 م م یک دژ متحرک بود وظیفه این نبرد ناو محافظت از بندرگاه های نروژ و حمله به کشتی های تدارکاتی دشمن بود متفقین برای در امان ماندن کشتی های تدارکاتی از حملات این غول زرهی و همچنین اماده کردن شرایط برای حمله به سواحل و بندرگاههای نروژ از 1940 تا 1944 نزدیک به 18حمله هوایی ودریایی بروی این ناو ترتیب داده که همگی با شکست روبرو شد یا موفقیت لازم را نداشت برای مثال در اردیبهشت 1944 120 بمب افکن و هوایپما به ای نبرد ناو حمله کرده که موفقیت آمیز نبود در تیر ماه 1944 88 بمب افکن و جنگنده انگلیسی به این نبرد ناو حمله کرد که بعد از سرنگون شدن 3 هوایپما و اسیب دیدن تعدادی دیگر RAF مجبور به توقف حملات شد در مرداد 1944 نبرد ناو تیرپیتز که مورد حمایت لوفت وافه بود مورد حمله چندین ناو و دهها بمب افکن انگلیسی که بوسیله یک ناو هواپیما بر پشتیبانی مییشدن قرار گرفت در این نبرد 17 بمب افکن سرنگون یک ناو انگلیسی غرق شد همچنین ناو هواپیما بر اچ ام اس نابوب مورد اصابت یک اژدر آلمانی قرار گرفته و آسیبهای زیادی به نابوب وارد شد هر چند این حمله منجر به غرق شدن آن نشد نبرد ناو تیرپیتز افسران نیرویی دریایی سلطنتی علت اصلی ناموفق بودن حملات را به خصوص در سال 1944 استفاده عدم استفاده از اصل غافلگیری و همچنین نوع پرنده مورد استفاده شده میدانستن در این حملات از هواپیما اژدر افکن Barracuda استفاده میشد این هواپیما گرچه به اژدر مجهز بود که در صورت اصابت به هر کشتی می توانستن خسارتهای سنگینی ایجاد کند اما سرعت کمی داشت واز اصل غافگیری نمی توانست بخوبی استفاده کند وسریع ناو تیرپیتز با استفاده از پرده دود خود را پوشش میداد و در ضمن این نبرد ناو آنقدر به تسلیحات ضد هوایی مجهز بود که اجازه نزدیک شدن این نوع هواگردها را به خود نمی داد نبرد ناو معمولا در نزدیکی بنادر در حال گشتی زنی بوده و آتش پشتیبانی ساحل و نیروی هوایی المان برخوردار بود همچنین سایر هواگردهای مثل موسکیتو هم مجهز به بمبهای متوسط بودن که حتی در صورت اصابت نمی توانست خسارتهای سنگینی به ناو وارد کند این نبرد ناو در ضخیم ترین بخش خود 350 م م زره مقاومت داشت هواپیما Barracuda هواپیما موسکیتو برای رفع این مشکلات قرار شد از بمب افکن های لانکستر و بمبهای سنگین وزن 1 و 2 تنی موسوم به تال بوی و مین های جهنده استفاده شود طرح کلی بدین صورت بود36 بمب افکن لانکستر که26 فروند از انها مجهز به بمبهای سنگین وزن و و ده فروند دیگر مجهز به مینها جهنده با عبور از شمال نروژو سوئد و فنلاند در فرودگاهی در خاک شوروی فرود امده از چند هفته قبل هماهنگی های لازم با شوروی شروع شده بود قبل از پرواز این بمب افکنها هواپیماهای شناسایی به شمال نروژ فرستاده شدن تا ایستگاههای راداری المان ونقاط کور راداری را شناسایی کنند همچنین برای اطمینان از محل لنگرگاه نبرد ناو علاو بر پروازهای شناسایی دو تیم شناسایی با کمک نیروهای مقاومت محلی به نزدیکی بندرکفجورد نروژ فرستاده شد تا علاوه بر تایید حضور نبرد ناو بندر را شناسایی کند همچنین یک روز قبل از حمله یک هواپیما موسکیتو به عملیات شناسایی بروی این بندر اقدام کرد .به همراه این لانکسترها یک بمب افکن دیگر مجهز به سه دوربین فیلم برداری فرستاده شد تا تصاویر حملات را ضبط کند بمب افکن ها از خاک بریتانیا پراوز کرده با عبور از شمال نروژ وسوئد به اسمان فنلاند رسیدن اما دلیل وجود توده ابرها متراکم در آسمان فنلاند از 36 بمب افکن تنها 24 بمب افکن توانستن فرودگاه مرزی یاکودنیک شوروی را پیدا و فرود امنی را داشته باشند لانکسترهای اعزامی 7 هواپیما به سختی دریاکودنیک فرود امده که عملا نابود شدن و5 فروند دیگر مجبور شدن در فرودگاهای دیگر به زمین بنشینند 11 خدمه پروازی در این حادثه ها کشته شدن هر چند میتوانست اوضاع بسیار بدتر باشد و همه گروه پروازی از دست برود . با فرود هواگردها پرسنل نیرویی هوایی شوروی سریعا مشغول به تعمییرات لازم و سوخت یری هواگردها شدن اما بدلیل نبود تجهیزات لازم عملیات سوخت گیری چند روز طول کشید !!!! نکته جالب رسیدگی شوروی به خدمه پرواز بود افسران در یک کشتی در ساحل سکان داده شدن و سایر خدمه هم پناگاههای زیر زمینی اما بدلیل نبود بهداشت محیطی مناسب تمام خدمه پروازی مورد گزش ساس قرار گرفتن تیرپیتز در بندر کفجورد با تمام این شرایط 26 بمب افکن لانکستر و یک لانکستر مجهز به تجهیزات فیلمبرداری در 14 سپتامبر 1944 به سمت موقعیت نبرد ناو تیرپیتز در بندر کفجورد از فرودگاه یاکودینگ شوروی به پرواز درامده در نزدیکی مرز شوروی و فنلاند برای در امان ماندن از دید رادارهای المانی ارتفاع خود را کم کرده در بین مسیر شش بمب افکن دیگر به دلایل مختلف مجبور به مراجعت به پایگاه یاکودینگ شدن و بعد از عبور از مرز ارتفاع خود را افزایش داده و در100 کیلومتری هدف زمانی که مطمئن بودن رادارهای المانی انها را شناسایی کرده است آریش حمله به خود گرفته جالب انکه چون المانها اصلا انتظار حمله از این سمت را نداشتن تنها زمانی که ده دقیقه با بندر فاصله داشتن مورد شناسایی قرار گرفتن نبرد ناو تیرپیتز همچنین مدافعین بندر کفجورد سریع شروع با ابجاد پرده دود کردن تنها یکی از بمب افکن ها موفق شد دقیقا قبل از ایجاد پرده دود بروی ناو قرار بگیرد و بمب دو تنی خود را رها کرد و همین بمب تنها اصابت به نبرد ناورا داشت سایر بمب افکنها مجهز به بمبهای سنگین وزن هم با وجود ایجاد پرده دود بمبهای خود را رها کرده اما هیچکدام به هدف اصابت نکرده دسته دوم پروازی مجهز به مین های جهنده بودن هم اقدام به رها سازی کردن که هیچ موفقیتی را کسب نکردن برخی از بمب ها ومین های جهنده در یک مایلی نبرد ناو بسطح آب برخورد میکردن پرده دود ایجاد شده کار شناسایی موقعیت دقیق تیرپیتز را سخت کرده بود با اتمام حمله لانکسترها شروع به مراجعت به پایگاه خود در شوروی کردن. نزدیک 100 توپ ضد هوایی از نبرد ناو و مدافعین بندر به سمت این بمب افکنها شروع به شلیک کردن که اسیبهای نسبتا شدیدی به چهار بمب افکن وارد شد. بمبهای تال بوی tall boy در بین مسیر مراجعت هم نیروهای هوایی المان موفق به عکس العمل مناسب نشد تمام بمب افکنها سالم فرود آمدن هرچند هواپیما تصویر برداری از بندر کفجورد مستقیما به سمت انگلستان پرواز کرد چند ساعت بعد یک هواپیما موسکیتو شناسانی انگلستان برای ارزیایی خسارت به سمت بندر کفجورد روانه شد و نتوانست مورد هدف قرار گفتن کشتی رامورد تایید قرار دهند چند پرواز دیگر هم صورت گرفت اما هیچ گونه خسارنی مشهود نبود . انگلستان ارزیابی خسارت را برعهده جاسوسان نروژی و نیروهای مقاومت محلی محول کرد. سرانجام واحد اطلاعت نروژ مورد هدف قرار گرفت تیرپیتز را تایید کرد یک بمب سمت راست سینه کشتی را سوراخ و از انجا کف کشتی را هم شکافته و بعد از ورود به آب منفجر شده بود انفجار چند بمب تال بوی (بمبهای سنگین وزن) در نزدیکی نبرد ناو هم باعث ایجاد خسارتی به بدنه کشتی شده بود . حملات به تیرپیتز میزان خسارت اندک بود5 خدمه کشته و 11 تن دیگر زخمی شدن اما همین خسارت اندک باعث ورود 2000 تن آب به کشتی شده و المان برای تعمیر این نبرد ناو با توجه به نداشتن تجهیزات لازم دربندرمجبور بودن این نبرد ناو را به مکان دیگری منتقل کند که در این صورت بسیار اسیب پذیر میشد و با توجه به احتمال حمله شوروی به نروژ سرفرماندهی نیروی دریایی آلمان تصمیم گرفت آن را به بندر ترمسه و در یک منطقه بسیار کم عمق به عنوان توپخانه ساحلی مستقر کند تا حتی در صورت آسیب بیشتر هم غرق نشود بعد از انتقال نبرد ناو به بندر ترمسه دو بار دیگر نیروی هوایی انگلستان به تیر پیتیز حمله کرد که سرانجام در نوامبر 1944 در حمله 30 بمب افکن لانگستر این غول دریایی آلمان درآبهای کم عمق ترمسه بعد از اصابت چند بمب واژگون و غرق شد در این حمله نزدیک به 1000 تن از خدمه تیرپیتز کشته شدن دو ماه بعد حمله نهایی بمب افکنهای انگلیسی به تیرپیتز تاکتیک شاتل با استفاده از اصل غافلگیری میتوانست ضربات سنگینی را به آلمانها وارد کند اما انتخاب هدف های سخت و همچنان عدم همراهی شوروی و همچنان هوشیاری المانها بعضا این تاکتیک را یا ناکام گذاشت و یا خسارتهای سنگینی به مهاجمین وارد کرد پایان منبع MILITARY.IR شاتل بمبینگ یه قسمت دیگه هم داره درباره حمله آلمانها به آمریکا یی ها در شوروی و ناکام گذاشتن عملیات Frantic که احتملا در تاپیک جداگانه ارسال بشه https://warfarehistorynetwork.com https://www.airforcemag.com/article/0311poltava/ https://en.wikipedia.org/wiki/Shuttle_bombing https://www.rbth.com و.................
  4. 1 پسندیده شده
    با سلام یه نکته بسیار جالب در این ماجرا ، نحوه تطمیع خدمه نفتکش توسط آمریکایی هاست . گویا در ماجرای اولین ارسال محموله های نفتی ایران به ونزوئلا ، آمریکایی ها از طریق ایمیل به خدمه ی هر چهار کشتی پیشنهاد رشوه به میزان 5 میلیون دلار برای هر نفر و اعطای شهروندی آمریکا برای خود و خانواده شان میدهند ، از چهار فروند کشتی اعزامی ، خدمه و کاپیتان دو کشتی کاملا ایرانی بوده و خدمه و کاپیتان دو کشتی خارجی بودند . کاپیتان و خدمه کشتی توقیف شده در عملیات اخیر ، تطمیع شده و با قبول رشوه محموله را دربست در خاک آمریکا به آمریکا تحویل میدهند یعنی اصلا توقیفی درکار نبوده ! بلکه خدمه این کشتی با خیانت محموله را تسلیم آمریکایی ها کردند ! کشتی دیگر خارجی فقط به لو دادن مسیر اکتفا میکند و خدمه دو کشتی ایرانی با پایداری از دادن اطلاعات و محموله به آمریکایی ها امتناع میکنند . این وطن پرستی خدمه ایرانی برای آمریکایی ها گرون تموم میشه و اسامی خدمه هر دو کشتی ایرانی بعنوان نفرات تحریم شده به کشورهای هم پیمان آمریکا و اروپایی فرستاده میشه تا از ورود آتی اونها به این کشورها جلوگیری بشه . متاسفانه خانواده کاپیتان یکی از کشتی های ایرانی هم در نروژ ساکن بودند و خود کاپیتان هم ساکن آنجا بوده که به دلیل این تحریم مسخره ، از اون موقع تا کنون نتونسته به دیدار خانواده ش در نروژ بره ! جا داره از تمامی خدمه هر دو کشتی ایرانی که با وطن پرستی و رشادت در این ماجرا آینده بین المللی شغلی خودشون رو بخطر انداختند ، بعنوان قهرمان تقدیر بشه .
  5. 1 پسندیده شده
  6. 1 پسندیده شده
    بهتر شدن اوپتیک و مهمتر ازون اجازه پخش تصاویر با کیفیت برای خنثی کردن شبهه اندازی های بعدی آمریکایی ها
  7. 1 پسندیده شده
    با سلام جناب صادق کوشکی در برنامه تحلیلی شبکه خبر اعلام کرد که در تیرماه ، نفت متعلق به ایران معادل 1.5 میلیون بشکه نفت ، توسط خیانت عوامل یک نفتکش با هماهنگی نیروی دریایی امریکا در اقیانوس اطلس دزدیده شد و در دو نفتکش دیگر تخیله گردید و ایران با غافلگیری آمریکایی ها و با رهگیری آن نفتکش موفق شده اون نفتکش را با همان پرسنل و کاپیتان در دریای عمان توقیف کنه .
  8. 1 پسندیده شده
    خیلی شجاعت بخرج دادن این نیروهای سوار بر قایق های تندرو ، دمشون گرم . رسما از جون خودشون گذشتن برای این کار بزرگی که انجام دادن .
  9. 1 پسندیده شده
  10. 1 پسندیده شده
    فیلم عملیات منتشر شده در خبرگزاری فارس https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Video/1400/08/12/14000812000868.mp4
  11. 1 پسندیده شده
    این قضیه همیشه جز ارزیابی های امریکا و انگلیس هست یعنی تو هر عملی با ارزیابی عکس العمل طرف مقابل رو تست می کنند که آیا بیشتر میشود اقدام کرد یا نه ؟؟ ------------------- اخبار بزودی کامل خواهد شد ولی الان شروع نبردی رسانه ای در مورد این موضوع رو شاهد خواهیم بود نبردی که در اون روایت ایران دروغ گفته شده و روایتی دلخواه خود را جایگزین خواهند کرد و ایران به عنوان ادم بد قضیه معرفی خواهد شد در این بین عملکرد و سوتی های رسانه ای ما هم شدیدا مبنای استفاده طرف مقابل میشه ------------- نکاتی که شاید از قلم افتاده، اینکه فردا 13 ابان هست و سالگرد اشغال سفارت امریکا
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... به نظرم بحث خیلی گسترده تر از یک ربایش ساده است ... اگر مبنای ما وقوع حادثه در دریای عمان باشد ( اگر چه تا الان از تناژ کشتی و مقصد و مبداء و حجم محموله و.... ) خبری نداریم ، ولی این را در نظر بگیرید که شاید بحث تست محاصره دریایی ما باشد . بنده معمولا بدترین سناریو را در نظر می گیرم با توجه به اینکه بحث فروش نفت به چین جدی تر از گذشته هست ، آمریکایی ها احساس می کنند ایران با فروش نفت می تواند بیشتر در برابر تحریم ها بایستد ، در نتیجه در مذاکرات سرسختی بیشتری از خودش نشان خواهد داد . این حرکت ها که به نوعی تست هست که اگر جواب بگیرند ، آن وقت کار سخت تر میشود برای ما پی نوشت : اینها همه فرضیه هست و باید بیشتر بررسی بشود
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا... فعلا خبر این هست https://www.mehrnews.com/news/5342914/برخورد-قاطع-سپاه-با-ناو-جنگی-آمریکا-در-آب-های-جنوبی-ایران اخیرا در پی رفتار غیر حرفه‌ای ناو جنگی آمریکا در آب‌های جنوبی کشور، قایق‌های تندروی سپاه پاسداران واکنشی قاطع نشان داده که پس از این ماجرا ناو آمریکایی صحنه را ترک می‌کند. ================= به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از فارس، با اقدام به موقع و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند. آمریکا در این اقدام یک 1- نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آب های دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را به سوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد. همزمان دلاورمردان 2- نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن بر روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را به سوی آب های سرزمینی ایران هدایت کردند. 3- در ادامه نیروهای آمریکا با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند 4- اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه نیروهای جان برکف سپاه ناکام ماندند. 5- نیروهای آمریکایی مجددا با استعداد بسیار و با استفاده از چند ناو جنگی بیشتر تلاش کردند مسیر حرکت نفتکش را سد کنند که باز هم موفق نشدند. این نفتکش هم اکنون در آب های سرزمینی کشور عزیزمان است. https://www.hamshahrionline.ir/news/635739/جزئیات-برخورد-نیروی-دریایی-سپاه-با-ناوهای-آمریکایی-شکست-دزدی
  14. 1 پسندیده شده
    بزرگترین یورش روم به ایران زمین https://uupload.ir/view/sassanidempire_14000810_142042389_65uv.mp4/ . . رومیان به قصد نابودی کامل ایران به سرزمین ما می تازند . . پس از بازپسگیری شهر آمیدا(دیاربکر) و نصیبین و ... یک ژنرال جنگ بلد رومی بنام ژولیان امپراتور میشود و تصمیم میگیرد با لژیونر قدرتمند و پر تعداد به ایرانزمین بتازد ﯾﻮﺍﻧﺲ ﻟﻮﺭﻧﺘﯿﻮﺱ ﻟﯿﺪﻭﺱ ، ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﮕﺎﺭ ﺑﯿﺰﺍﻧﺴﯽ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﺎﻡ ماهها De Mensibus ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺯﺭﯾﻦ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﯾﺮﺍﻥ را ثبت نمود ﻭﻟﯽ ﺷﻮﺭﺑﺨﺘﺎﻧﻪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﻣﻬﻢ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺁﮔﺎﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ. لیدوس ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺰﺩﻡ ﺍﺳﻔﻨﺪﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ۱۰۹۱ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ‏ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ۵ ﻣﺎﺭﺱ ۳۶۳ ﻣﯿﻼﺩﯼ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭ ﺭﻭﻡ ﺟﻮﻟﯿﺎﻥ ‏(ژوﻟﯿﺎﻧﻮﺱ ﻣﺮﺗﺪ ‏) ﺑﺎ ﺳﭙﺎﻫﯽ ﻣﺠﻬﺰ ۱۷۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮﯼ ﺑﺴﻮﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺳﭙﺎﻩ ﻭ ﺳﭙﺮ ﻣﺮﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﺭﻭﺩ ﺩﺟﻠﻪ ﮔﺬﺭ ﻭ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯾﻬﺎﯼ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺟﻮﻟﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺭوﻡ ﺑﺪﯾﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ تسلیم نمیشود ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ، ﺑﻪ ﺟﻮﻟﯿﺎﻥ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﮔﺮﯾﻮﺑﺎﻧﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ‏یا ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻧﻈﺎﻡ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﭘﻮﺵ ﺍﯾﺮﺍﻥ یا به قول مورخان ﮐﺎﺗﺎﻓﺮﺍﮐﺖ ﻫﺎ ‏به فرﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻣﻠﮑﻪ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺩﻭﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺴﻮﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻥ ﺭﻭﻣﯽ ﺷﺪ از طرفی شاپور دوم به همراه اسپهبد مِرِنا و برادر شاپور یعنی اردشیر نیز نگران این لژیونر عظیم بودند که شهر به شهر ایران را فتح و به زنان ایرانی تجاوز کرده و به اسیری می بردند رومیان همچون اقوام بدوی شروع به کشتار و خونبازی می نمودند و به سمت پایتخت در حال حرکت بودند . . . . خیانت دو ایرانی و داستان غمگین و غرورانگیز نقش خیانت و ملی گرایی در شکست یا پیروزی کشور در حالی که ژولیان و لژیونر نیرومندش شهر به شهر را ویران می نمودند دو تن ﺍﺯ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ که قبلا ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺸﻢ ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻩ ﺷﺎﭘﻮﺭ ‏ﺩﻭﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . . این دو خیانتکار ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﮔﻮﺵ ﻭ ﺑﯿﻨﯽ ﺁﻧﺎﻥ، ﻣﺎﻝ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﺎﻥ ﻣﺼﺎﺩﺭﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ و ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﺎﯾﻠﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺍﺯ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ سریعتر ﺑﺮ ﻣﻠﮑﻪ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ را به ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ. ژوﻟﯿﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﻭ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﯿﺴﺖ، ﺳﻮﮔﻨﺪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻭ ﻣﻘﺎﻣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ آنان ﺑﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ به ﯾﺎﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺧﺎﺋﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ، ژوﻟﯿﺎﻥ ﻭ ﺳﭙﺎﻩ ۱۷۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯﺍﯼ ﺭﻭﺩ ﻓﺮﺍﺕ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺷﻤﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﺗﺎ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻣﻠﮑﻪ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﺮ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ برتری ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﯿﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺸﺪﺳﺘﯽ ﻭ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﮑﺎﻥ ﭘﯿﺶ اﺯ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﯼ ﻫﺎﯼ ﮐﻤﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﺳﺒﮑﺘﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﻭ ﺁﺏ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ . _اﮐﺜﺮﯾﺖ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﮕﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﭘﺎﻧﺰﺩﻫﻢ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ‏(۵ ﮊﻭﺋﻦ ۳۶۳ ﻣﯿﻼﺩﯼ، ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﺗﯿﺮﻣﺎﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ۲۵ ﮊﻭﺋﻦ ‏) ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ، ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻭ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﺷﺘﯽ ﭘﻨﻬﺎﻭﺭ ﺧﺸﮏ ﻭ ﺑﯽ ﺁﺏ ﻭ ﻋﻠﻒ ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺎﺯ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺩﻓﺎﻋﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ‏(ﺷﻬﺮ ﺳﺎﻣﺮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ۱۲۵ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮﯼ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ‏)، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺐ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺁﻥ ﺩﻭ میهن پرﺳﺖ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﮐﺸﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﺑﻪ ژوﻟﯿﺎﻥ ﻓﺎﺵ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﯿﻨﯽ ﻭ ﮔﻮﺷﺸﺎﻥ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍﺳﺘﯿﻦ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻣﺸﺎﻥ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺮﻧﮓ ﺭﺍ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﻨﺪ. . . به دﺳﺘﻮﺭ ژولیان ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﯿﺪﺭﻧﮓ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ‏ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺪﺍ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻧﺪ. . . دﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﻣﻮﺭﺩ ﯾﻮﺭﺵ ﺳﺨﺖ ﺷﻬﺒﺎﻧﻮ ﮔﻮﻫﺮﮔﻮ‏ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻝ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺟﻨﻮﺏ ﻣﻮﺭﺩ ﯾﻮﺭﺵ ﺳﭙﺎﻫﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻔﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻩ ﺷﺎﭘﻮﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ، ﮐﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ این دو ﻣﻨﮕﻨﻪ ﻭ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ. . . . . ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻟﯿﺪﻭﺱ ۱۵۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﻭﻣﯽ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻮﺩ ژوﻟﯿﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺯﺧﻤﯽ ﻣﻬﻠﮏ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎﺭﯼ، ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﮕﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﻣﯽ ﯾﮑﺰﺑﺎﻥ ﻭ ﯾﮏ ﺳُﺨﻦ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯﯼ ﻭ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺁﻧﺪﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ، ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺭﻭﯾﯽ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺭﻭﯾﺎﺭﻭﯾﯽ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﻩ ﺭﻭﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﮕﻤﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺖ ﻭ ﺗﺤﺖ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺭﻭﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ شاپور به محض پیدا کردن جنازه بر دار کشیده این دو ایرانی وطن پرست سخت گریست چون این دو برای نجات ایران حاضر شدند گوش و بینی آنها بریده شود تا دشمن حرف آنان را باور کند غیر و ناسیونالیست ملی این دو نفر لژیونر شکست ناپذیر روم را در دامی که ایرانیان از قبل پهن کرده بودند کشاند . . . . . . . ناسیونالیسم ملی به همراه درایت شاپور و البته از جان گذشتگی مردم و ارتشیان باعث نجات کشور شد و اگر چنین نبود ایران به فتح کامل روم در میامد. .
  15. 1 پسندیده شده
    زیر سطحی های سامورایی زیردریایی TYPE C3 دفاتر طراحی زیرسطحی های ارتش ژاپن ، برای رفع نیازمندی نیروی دریایی سلطنتی این کشور به یک شناور زیر سطحی با کارایی بالا ، دست به طراحی مجدد زیردریایی های کلاس C1 و C2 زدند که نمونه جدید ، با مجهز شدن به پیشرانه های قوی تر ، و با کاهش تعداد لوله های شلیک اژدر و مسلح شدن به یک توپ با کالیبر بزرگتر ، قادر بود تا به بردهای بیشتری برای اجرای ماموریتهای دوربرد دریایی در اقیانوس آرام دست یابد . با این حال ، بدلیل دشواری تولید پیشرانه های دیزلی پرتوان در زمان جنگ ، فقط سه نمونه از این زیر سطحی به نیروی دریایی ژاپن تحویل شد . زیردریایی I-52 این سه فروند نیز بتدریج و بدلیل نیاز شدید نیروی دریایی ، به اسنورکل های ویژه ای مجهز شدند و حتی زیردریایی از همین کلاس با شناسه I-53 ، برای حمل شش اژدر " کایتن " ارتقاء یافت . علیرغم ویژگی های منحصر بفرد این زیر سطحی ، بدلیل کمبود مواد خام مورد نیاز ، قرارداد ساخت 17 فروند زیردریایی کلاس C3 و 25 فروند زیردریایی کلاس C4 ، از سوی ارتش این کشور لغو گردید . اما سه زیردریایی تولید شده ، در بازه زمانی خدمت خود ، موفق شدند تا 16 کشتی تجاری و شناور لجستیکی نیروی دریایی ارتش آمریکا را به ظرفیت 80660 تن ، به قعر آبهای اقیانوس آرام روانه کنند . راست : زیردریایی I-53 چپ : اژدرهای تایپ کایتن با این وصف ، سرنوشت این سه زیردریایی ، بسیار جالب بشمار می رفت . زیرسطحی I-52 ، دربیست و چهارم ژوئن 1944 و در 800 مایلی جنوب غربی جزایر آزروس ، در حالی که محموله ای ارزشمند ، شامل لاستیک ، طلا ، گنه گنه و تعدادی از مهندسان ژاپنی (که در فرانسه اشغالی ، دوره های مربوط به پرنده های جت را دیده بودند ) ، را حمل می نمود ، توسط جنگنده های ناوهواپیمابر USS BOGUE منهدم شد . زیردریایی I-53 ، از جنگ ، جان سالم به در برد و در سال 1946 ، به جزیره GOTO ، عقب نشینی نمود . زیرسطحی I-55 نیز تنها 3 ماه قبل از پایان جنگ ، یعنی در 14 ژوئیه 1944 ، در حوالی جزیره سایپان ، توسط دو ناوشکن اسکورت نیروی دریایی ایالات متحده ، یو اس اس گیلمر و یو اس اس ویلیام .سی. میلر ، کشف و منهدم گردید . مشخصات : تعداد واحدهای ساخته شده : 3 فروند شناسه واحدهای ساخته شده : I-52/I-53/I-55 بازه زمانی تکمیل شناورها : 1944-1943 ظرفیت جابه جایی : 2564 تا 3644 تن پیشرانه : دو دستگاه پیشرانه دیزل ، هریک بقدرت 4700 اسب بخار سرعت : 17 نات برد : 2100 ناتیکال مایل تسلیحات : 6 قبضه اژدر 533 م.م 2 قبضه توپ کالیبر 50 م.م 19 اژدر ذخیره حداکثر غوطه وری : 100 متر خدمه : 94 نفر شامل افسران و درجه داران پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  16. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود می‌دانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد می‌شد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش پایانی : فرجام یک جاسوس متأسفانه عکس بخاطر شرایط بد نگهداری از کیفیت مناسبی برخوردار نیست. (واسموس نفر سوم ایستاده از چپ) 20 نوامبر 1918م، زمانی که واسموس در قریه طلحه اقامت داشت، قاصدی از طرف فرمانده انگلیسی بوشهر به آنجا آمد و نامه فرمانده را به او داد. در ضمن نامه، خبر متارکه جنگ به اطلاع او رسید و پیشنهاد شده بود که هرگاه مایل است به وطن خود بازگردد ظرف هشت روز خود را به نزدیکترین پست نظامی معرفی نماید و در صورت عدم قبول با او به عنوان اسیر جنگی رفتار می‌شود. واسموس، برای جواب مهلت خواست. سرانجام پاسخ او به فرمانده نظامی بوشهر رسید مبنی بر اینکه انگلیسیها حق اخراج او را از ایران ندارند و او جز از اوامر دولت متبوعه خویش ، از دیگران اطاعت نخواهد کرد. این پاسخ بر طبع فاتحین انگلیسی گران آمد. واسموس و همراه وی اشپیلر به منظور احتراز از اینکه به میزبانان ایرانی آنها آسیبی وارد نشود، تصمیم به ترک ایران از طریق ترکیه گرفتند. شب قبل از حرکت، میرزاعلی کازرونی و سلطانعلی و شخصی به نام علیخان و زائر خضرخان و شیخ حسین در طلحه برای تودیع دور واسموس جمع شدند. واسموس از آنها عذرخواهی کرد که قادر نبوده وسایل موفقیت آنها را فراهم آورد. همگی مویه کنان روی واسموس را بوسیده و راهی شدند. واسموس قدری که از شیراز دور شد لباس ایرانی را از تن خارج کرد و لباس اروپایی خود را پوشید و گفت: (میرزا ابوالقاسم خان کحال‌زاده/دیده‌ها و شنیده‌ها/البرز/1370/ص365-366) طپانچه ماوزر Mauser C96 واسموس، به موطن اصلی خود [هانوفر] بازگشت و در آنجا ازدواج نمود و سپس به برلین رفت و گزارش مفصلی تقدیم داشت که در آرشیو وزارت امور خارجه است. در ازای خدماتش به او یک دیپلم اعطا شد و او را به ریاست اداره امور شرقی منصوب کردند. دوستان ایرانی واسموس در نامه ای تقاضای انجام مواعید و پرداخت چندین هزار لیره پاداش زحمات و مشقّات خویش را کردند. اما وزارت خارجه یک دولت شکست خورده و تنگدست قادر به پرداخت هیچگونه پرداختی نبود. واسموس مدعی بود که شرافت آلمان در گرو قولی است که به خوانین ایرانی داده است. واسموس، مقام کنسولگری آلمان در بوشهر را تقاضا کرد که بدون موافقت انگلیسیها غیرممکن بود. در نهایت در مقابل تهدید به استعفا و نیز اعمال نفوذ دوستانش، دولت آلمان معادل پنج هزار لیره به او پرداخت کرد. در دسامبر 1924م، به همراه همسرش و دو آلمانی دیگر وارد بوشهر شد. به این نیت آمد تا با وسایل موتوری، زراعت تنگستان را توسعه دهد و از عایدات سالانه، پاداش کافی به خوانین بدهد، اما این کار سرانجامی برای او نداشت. (میرزا ابوالقاسم خان کحال‌زاده/دیده‌ها و شنیده‌ها/البرز/1370/ص370) او قصد داشت تا با سرمایه‌گذاری در امور کشاورزی موجب توسعه جامعه عشایری و روستایی ایران شود. اما در چغادک، طلبکاران واسموس و همسرش را احاطه کردند. شیخ ناصر علناً علیه او تحریک و تهدید به تقدیم عرض حال به عدلیه بوشهر می‌نمود. توسل واسموس به موافقت نامه ی خوانین نیز بیهوده بود. خلاصه واسموس را ورشکست کردند. تمام اثاث البیت حتی پیانوی بزرگ همسرش را به حراج گذاشتند. واسموس مجبور به ترک چغادک شد و در بوشهر در یکی از اتاقهای محل سابق زمان کنسولگری خویش اقامت گزید و شکایت نزد محکمه برد. خوانین نیز جز زائرخضرخان علیه او تظلم کردند و ادعای جعل و تزویر در سند موافقت نامه نمودند و قاضی محکمه را با اشاره و کنایه مورد تهدید قرار دادند. محکمه پس از سه روز مطالعه جعل و تزویر سند را تأیید و دِین واسموس را نسبت به تنگستانیها تصدیق کرد. واسموس، به محکمه شیراز استیناف داد. در آنجا هم حکم علیه او صادر شد. تنگستانیها به حال او ترحم کردند و دوباره صحبت از آشتی و صفا به میان آمد. ولی واسموس پیشنهاد آنها را رد کرد و به دیوان تمیز تهران عرض حال تقدیم داشت؛ زیرا تصور می کرد رأی دیوان تمیز به نفع او صادر شد. در آوریل 1931 میلادی ، با اندوه عازم برلین شد و در آنجا سخت بیمار شد. در این تصویر طپانچه ماوزر C-96 بر روی کمر واسموس کاملا مشخص است خبر رأی مساعد دیوان عالی وقتی به او رسید شادی کرد که حداقل در مقابل خدمات و زحمات، شرافتش لکه دار نشده. واسموس در سال ۱۹۳۱م، فقیرتر از گذشته به آلمان بازگشت و پس از شش ماه درگذشت. برخلاف رفتار ناهنجار برخی از خوانین، اما عموم افراد قبایل جنوب یک نوع محبت آمیخته به احترام نسبت به واسموس داشتند. واسموس ، نماینده سیاسی آلمان، از بحث‌انگیزترین همراهان قیام جنوب است. همچون بسیاری دیگر از شخصیت‌های تاریخی جهان، در آثار مورخان و سایر پژوهشگران، درباره عملکرد او داوری‌های مختلفی می‌توان یافت. در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که آنچه طی جنگ جهانی اول در نواحی سواحل شمالی خلیج فارس روی داد، نمونه بارزی از مداخلات ناروا و نامشروع مقامات انگلیسی و اجرای مقاصد استعماری آن دولت به منظور تضعیف ایران بود. اشغال بوشهر از سوی دولت انگلیس به استقلال ایران لطمه بزرگی وارد ساخت و زیان های جبران ناپذیری را بر مردم مناطق دشتی، دشتستان و تنگستان در پی داشت. البته نباید خیانت عناصر خیانتکار داخلی را نیز فراموش کرد که در نهان و آشکار با مقامات انگلیسی برای تسلط بر انقلابیون همداستان می شدند و فعالیتها و تلاشهای آنها را عقیم می گذاشتند. ... پایان پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  17. 1 پسندیده شده
    مسلسل سبک دگتیاروف RPD کالیبر 39×7/62 م.م ( پس از پایان جنگ و بهینه سازی بومی با شناسه ثعبان ) در سازمان رزمی ارتش ایران در سالهای جنگ با عراق رزمنده نزدیک به دوربین پایین عکس
  18. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. یادآوری - جنگ بین الملل اول، در سال 1914 م / 1332 ه.ق به وقوع پیوست. تصمیم حاکمیت وقت و اعلام موضع رسمی سیاسی تهران پس از شنیدن خبر آغاز جنگ عالمگیر ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. اما دولتهای دارای قدرت و نفوذ در ایران، نه تنها به این اعلامیه بی توجهی کردند؛ بلکه نیروهای خود در ایران را تقویت هم نمودند. اما با آغاز شدن جنگ عالمگیر اول ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. ایرانیان پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود می‌دانستند. چرا که با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد می‌شد. آلمان ها هم در همین ایام به آزادیخواهان ایران در شمال و جنوب کشور نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس و روسیه شوراندند. بخش دوم : لورنس تنگستان مهم ترین فرآیند تاریخ استعماری ایران از قرن 20م، آغاز گردید. قرنی که شیشه عمر انگلیسیها (یعنی نفت) در دست ایران بود. خلیج فارس و جنوب ایران برای استفاده از ذخیره های سرشار نفت، برای انگلیس امری حیاتی به شمار می‌رفت. (اهمیت بین‌المللی خلیج فارس در سده‌های 19 و 20 م/پژوهشنامه خلیج فارس/خانه کتاب/1390/صص 285- 289) نیروی دریائی انگلیس، به نفت ایران که امتیاز آن را طبق «قرارداد دارسی» به دست آورده بودند، نیاز مبرم داشت. از اینرو، دولت بریتانیا را بر آن داشت تا در بوشهر نیرو پیاده و جنوب ایران را اشغال نظامی کند. انگلیسیها عده زیادی نظامی هندی و انگلیسی در بوشهر پیاده و بی درنگ، دارالحکومه، گمرک خانه و سایر ادارات را تصرف کردند و بیرق انگلیس را بر فراز دارالحکومه برافراشتند. «رئیس علی دلواری» ، «شیخ حسین چاه کوتاهی» و «زائر خضرخان اهرمی» (سه نفر از خوانین دلیر تنگستان) از این وقایع آگاهی یافته و بر آن شدند که علیه دشمن قیام کنند. تنگستان را می توان «دژ مبارزه با استعمار» به شمار آورد. (علیمراد فراشبندی/جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری/شرکت سهامی انتشار/1365/ص143) انگلیسیها، چند روز بعد از ورود به بوشهر، نسبت به رئیس علی دلواری به عنوان ارتباط با آلمانها سوءظن پیدا کرده، برای دستگیری او دلوار را که بندر کوچکی از تنگستان و در شش فرسخی بوشهر بود، اول با کشتی جنگی گلوله باران کردند و بعد هم قوایی نظامی پیاده و به دلوار حمله کردند. (علیمراد فراشبندی/گوشه ای از تاریخ انقلاب مسلحانه ی مردم مبارز تنگستان، دشتی و دشتستان علیه استعمار/شرکت سهامی انتشار/1362/صص 50-70) مقارن همین جریانات، واسموس که ماجراجوئی شجاع و دلیر بود و فارسی را شمرده صحبت می کرد و عشایر جنوب ایران را به خوبی می شناخت و در اوایل جنگ جهانی اول از تهران به شیراز آمده بود؛ چون خبر قیام دلیران تنگستانی را شنید، به سوی بوشهر حرکت کرد. تلاشهای واسموس برای جلب محافل متنفذ شیراز و فارس و تهییج ایشان تنها برای این نبود که محافل دولتی را وادار کنند خواسته‌های وی را برآورده سازند، بلکه همزمان با آن، هدف کلی از آن کوششها، واداشتن ایران به شرکت در جنگ بود. حمله انگلیسیها به واسموس شور و هیجان بسیاری در مردم برانگیخت و او که در مدت کنسولی خود در بوشهر، اوضاع آن منطقه را خوب می‌شناخت، از هیجان عموم مردم به سود خود استفاده کرد. او تمام سعی‌اش را کرد که با همان حربه انگلیسیها به مقابله آنها بشتابد. به عبارت دیگر، می خواست به تسلط انگلیسیها در شیراز پایان دهد یا آنکه خود به بوشهر هجوم ببرد. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص 210) واسموس، که به سبب فعالیتهای گذشته خود در جنوب ایران با اوضاع آن منطقه آشنایی داشت، معتقد بود می‌تواند به اهداف بزرگی در آن منطقه دست یابد. از اینرو در ژانویه 1915م/ ربیع الأول 1333ق، با گروه اندکی راهی جنوب ایران شد. او می خواست جاده شیراز ـ بوشهر را بگیرد، علیه انگلیسیها در خلیج فارس دست به اقداماتی بزند و سایر گروههای عملیاتی آلمان را با فرستادن آذوقه پشتیبانی کند و به این ترتیب او نیز برنامه‌های ویژه‌ای درباره هند در سر داشت. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص132) کلاهخود ویلهلم واسموس در موزه Braunschweigisches Landesmuseum بخشی از مأموریت واسموس، متوجه ایجاد اختلال در بوشهر به عنوان مرکز اصلی سلطه بریتانیا در خلیج فارس و نیز بستن جاده مهم و استراتژیک خلیج فارس به شیراز بود. وی برای تحقق این امر با توجه به ناسازگاری عشایر منطقه (ایلات دشتی، دشتستان و تنگستان) و تضاد آنها با انگلیسیها ؛ با آنها روابط دوستانه برقرار نمود. از یکسو، تلاش دولت مرکزی برای احیای تمرکز سیاسی جهت سلطه بر سواحل خلیج فارس، و از سوی دیگر اقدامات بریتانیا در اِعمال محدودیتها و امر و نهی به مردم این خطه جهت ایمن نگه داشتن منافع خود، موضوعی بود که روحیه دلاوری، بیگانه ستیزی و غیرت ایلاتی عشایر در جنوب آن را بر نمی تافت. (علیرضا ملائی/جنگ جهانی اول؛ آلمانها و رخنه در ساختار اجتماعی، سیاسی ایران/فصلنامه تاریخ معاصر ایران/1376/ص44) از آغاز حضور بریتانیا، شورش و قیام دلیرانه مردم این سرزمین، همواره مانع اساسی در راه اهداف امپریالیسم در این نواحی بود و تا این مقطع زمانی میان آنها منازعات فراوانی روی داده بود. واسموس با آگاهی از این جریانات، همراه با اعلامیه های ضدانگلیسی و نیز وسایل ارتباطی نظیر بی سیم به این منطقه گام نهاد. استفاده از احساسات مذهبی و ملّی، اغوا و فریبکاری و وعده های کلان هم رواج داشت. در مقابل، انگلیسیها هم تحرکات منطقه را با دقت نظر خاصی رصد می کردند و از اینرو هر روز یک کشتی جدید مقابل بوشهر لنگر می‌انداخت و اعلانهایی از سوی کنسولگری و اتباع انگلیسی به در و دیوار شهر زده می‌شد. (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص47) واسموس همکاری خود را با عشایر منطقه به ویژه با رئیس علی دلواری، شیخ حسین چاه کوتاهی و زائر خضرخان اهرمی شروع کرد. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377) محبوبیت واسموس چنان بالا گرفته بود که گاهی به علت نرسیدن تدارکات آلمانها جهت پیشبرد اهداف و نقشه هایش دچار تنگدستی می‌شد، اما از سوی سران ایلات به او کمکهای مالی می رسید. یا زمانی که در اوج فعالیتها و اقداماتش، انگلیسیها برای دستگیری او طی انتشار اعلامیه‌های گوناگون، جایزه های کلان معین کردند، هیچ کس حاضر نشد واسموس را به مقامات انگلیسی تحویل دهد و پنجاه هزار لیره جایزه بگیرد. (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص53) اما مردم اعلامیه‌های انگلیسی را پاره کردند. حتی واسموس، یک برگ از اعلان را به نزد «زائرخضرخان» برد اما وی خشمناک اعلان را پاره کرد و دور انداخت و گفت: «ما بیشرف نیستیم که مهمان خود را به دست دشمن دهیم، شما دشمنِ دشمن ما هستید لذا دوست ما شمرده می‌شوید». (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص67) به این ترتیب، دلیران تنگستانی که با عشق به دفاع از وطن، با تعصب ملی و دینی با انگلیسیها وارد جنگ شدند به پولی که برای تسلیم واسموس در نظر گرفته شده بود، نیازی نداشتند؛ زیرا خودِ خوانین، متمول بودند. به ویژه زائرخضرخان که با پول خود تجارت می کرد، تا جایی که انگلیسیها دویست صندوق چای او را در گمرک بوشهر ضبط کرده بودند. (محمدحسین رکن‌زاده آدمیت/دلیران تنگستانی/اقبال/1341/ص67) اندک اندک ایل مقتدر قشقائی و نیز برخی از سران بختیاری که به طور سنتی از طرفداران بریتانیا محسوب می‌شدند به آلمان تمایل یافتند. با همکاری و کمک همین نیروها بود که انگلیسیها از بوشهر بیرون رانده شدند و شیراز و مناطق مجاور فارس به تصرف قوای ملّی درآمد و منافع و اتباع انگلیسی در خطر انهدام قرار گرفتند. (دنیس رایت/نقش انگلیس در ایران/فرخی/1361/ص270) بسته بودن راه بوشهر-شیراز از تلاشهای واسموس بود که پیامدهای ناگواری نیز برای انگلیسیها به همراه آورد. اگرچه کالاهای بازرگانی انگلیسی از آن راه می‌گذشت، اما از حمل و نقل تجهیزات نظامی «پلیس جنوب» (S.P.R - South Persian Rifles) که «سرپرسی سایکس» آن را تشکیل داده بود و برای انگلیسیها اهمیت فوق‌العاده ای داشت، جلوگیری شد. (محمدقلی مجد/انگلیس و اشغال ایران در جنگ جهانی اول/مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی/1390/ص245- 246) تصویری از فرمانده و تفنگداران پلیس جنوب (S.P.R) - 1917 میلادی واسموس یک تنه در سراسر فارس می‌گشت و ملاقات های سرّی با شخصیتهای صاحب نفوذ و نیز برخی سران پلیس جنوب ترتیب می داد. او گذشته از والی فارس، به سران عشایر، ژاندارمری و محافل بانفوذ شیراز مانند روحانیون و بازرگانان و دموکراتها هم امید داشت. فارس، از ولایاتی بود که دولت مرکزی در آنجا نفوذ زیادی نداشت، زیرا گذشته از ناتوانی دولت، دو ایل مهم قشقایی و خمسه قدرتهای اصلی آن ولایت بودند و بر راههای بازرگانی و ارتباطی نظارت می‌کردند و گمرکات را در دست داشتند، به ویژه اینکه بازرگانی انگلیسیها از راه بوشهر-شیراز بود و از مناطق قشقاییها می‌گذشت. کاروانهای انگلیسی بارها مورد چپاول قشقاییها قرار گرفته بودند و انگلیسیها رابطه خوبی با این ایل نداشتند و به عکس با بختیاریها که رقیب قشقاییها بودند، مناسباتشان دوستانه بود. میان صولت‌الدوله رئیس ایل قشقایی و قوام الملک سرکرده ایل خمسه دشمنی دیرینه ای وجود داشت. (اولریخ گِرکِه/ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول/سیامک/1377/ص 210) اقدامات او چنان هیجانی در میان سواران قشقائی برپا کرد که صولت‌الدوله رئیس ایل نیز به تبعیت از افکار عمومی تصمیم به جنگ آشکار با انگلیسیها گرفت. (احمدعلی سپهر مورخ‌الدوله/ایران در جنگ بزرگ 1918-1914م/بانک ملّی ایران/1336/ص82) بخشی دیگر از فعالیتهای واسموس، اخلال در صادرات نفت و متوجه ساختن بریتانیا به محور جنوب و در نتیجه تضعیف جبهه انگلیسی در بین النهرین بود که با موفقیت به اجرا درآمد. از نتایج این عملیات، سقوط کوت‌العماره و شکست خفت بار انگلیس و بر جای نهادن دست کم دوازده هزار اسیر جنگی بود. (علیرضا ملائی/جنگ جهانی اول؛ آلمانها و رخنه در ساختار اجتماعی، سیاسی ایران/فصلنامه تاریخ معاصر ایران/1376/ص46) ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در پست بعدی ، به آخرین بخش از زندگی و اقدامات ویلهلم واسموس و نقش او در شکست آلمان در جنگ جهانی اول خواهیم پرداخت.این بخش با عنوان «واسموس پرشیا» منتشر خواهند شد.
  19. 1 پسندیده شده
    ترکیه و تلاش برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه تفکر نوعثمانی‌گری اردوغان سبب شده است که دولت ترکیه برای نیل به اهداف خود راهبرد نوعثمانی‌گری را در قالب پروژه‌های متعددی تعریف کند و از این رو ترکیه نمی‌تواند یک کشور قابل اطمینان برای کشورهای دیگری باشد و صرفا تأمین منافع آنکارا اولویت اول و آخر اردوغان به شمار می‌آید. بدیهی است که بازی جمهوری آذربایجان در زمین ترکیه نه تنها هیچ نفعی برای ترکیه نخواهد داشت؛ بلکه باعث از دست دادن متحدان قابل اعتمادی، همچون ایران نیز خواهد شد. برای تبیین رفتار ترکیه در قفقاز لازم است توجه شود که در آخرین نقطه شمال غربی ایران باریکه‌ای هست به‌نام «قره سو» که یک ناحیه راهبردی به طول سه و نیم کیلومتر است. قره سو که تا قبل از سال ۱۳۱۰ بخشی از خاک ایران بود، طی مذاکراتی به جمهوری تازه تأسیس ترکیه واگذار شد. این باریکه کوچک سه و نیم کیلومتری نقش بسیار مهمی در تحقق رؤیای «دالان تورانی» دارد که در سال‌های اخیر اردوغان به‌شدت به دنبال اجرای آن است. در واقع قره‌سو نقطه مبدأ اصلی ترسیم و اجرای دالان مجعول تورانی است که دولت اردوغان در راستای تلاش و نگاه نوعثمانی‌گرایی آن را پیگیری می‌کند. پیشبرد پروژه دالان تورانی اردوغان که فعلاً در سیونیک ارمنستان با مشکل مواجه شده است. بنابراین، به‌نظر می‌رسد همکاری ترکیه و آذربایجان با هدف رفع «مهم‌ترین مانع» پیش روی دالان تورانی است. تصرف استان سیونیک ارمنستان به دست جمهوری آذربایجان که هم مرز با ایران است، می‌تواند ترکیه در تحقق ایده آرمانی خود، به موفقیت برساند. لذا حساسیت ایران نسبت به تحولات اخیر در مرزهای شمال غرب کشورمان، در واقع تلاش برای «خنثی‌سازی» سیاست حذف جایگاه «ژئوپلیتیکی» ایران و ایجاد بحران «امنیتی» برای کشورمان به شمار می‌آید. اجرای به اصطلاح دالان زنگزور که باعث قطع خطوط ارتباطی و مرزی ایران با ارمنستان می‌شود، به اندازه‌ای برای ترکیه و آذربایجان «اهمیت راهبردی» دارد که باکو حاضر است در ازای به دست آوردن این ناحیه که در استان سیونیک ارمنستان قرار دارد، حتی از بخشی از ادعاهایش در نقاط شمالی قره‌باغ دست بکشد! به عبارت دیگر امروز اجرای این دالان از سوی باکو‌ـ آنکارا، بر بازپس‌گیری قره‌باغ از ارمنستان، اولویت پیدا کرده است وصل استان سیونیک ارمنستان به جمهوری آذربایجان نه تنها برای ایران پیامدهای جبران‌ناپذیری خواهد داشت، بلکه منافع دو کشور روسیه و چین نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در مرحله اول این موضوع باعث قطع ارتباط تجاری بین ایران و ارمنستان خواهد شد که به تبع ایران دسترسی خود به اروپا را از دست خواهد داد و در نتیجه کریدور جنوب به شمال و بر عکس تحقق نخواهد یافت. این اتفاق باعث تضعیف جایگاه ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران خواهد شد و ایران وابسته به جمهوری آذربایجان و ترکیه در بحث تجارت با منقطه قفقاز، روسیه و اروپا خواهد بود. اهمیت موضوع به حدی است که این امر باعث اخلال در همکاری بین ایران و سازمان همکاری شانگهای نیز خواهد شد. کشور روسیه نیز عملا از اتحادیه اروپا کنار گذاشته خواهد شد و ترکیه با ایجاد دالان تورانی انرژی آن منطقه را تأمین خواهد کرد. لذا این موضوع باعث کاهش اهرم‌های فشار روسیه علیه اروپا خواهد شد. همچنین ایجاد خط تورانی باعث تضعیف پروژه ۵ تریلیون دلاری «یک پهنه‌ـ یک راه» چین که بزرگ‌ترین پروژه سرمایه‌گذاری تاریخ بشر است، می‌شود. پیوند عمیق الهام علی اف با صهیونیست‌ها در چند سال اخیر باعث نفوذ رژیم صهیونیستی در مراکز امنیتی‌ـ اطلاعاتی و رسانه‌ای جمهوری آذربایجان شده است. موضوعی که سبب شده است رژیم صهیونیستی در مرحله اول از طریق این رژیم به دنبال ضربه زدن به تأسیسات هسته‌ای ایران باشد که این امر از طریق ایجاد مراکز پهپادی در چند سال اخیر صورت گرفته است؛ لذا در مرحله اول با افزایش هوشیاری کامل و با به‌روزسازی تجهیزات نظامی و امنیتی در مرز، امکان عملیات تخریبی و جاسوسی را به رژیم صهیونیستی نداد و در مرحله دوم با هشدار جدی به باکو، باید دست صهیونیست‌ها را در نزدیکی مرزهای خود قطع کنیم. رویکرد دومی که صهیونیست‌ها به‌همراه جریان وابسته به خود در جمهوری آذریایجان دنبال می‌کنند، تلاش برای تغییر آثار تمدنی جمهوری اسلامی در منطقه قفقاز است. حجم سنگین تبلیغات رسانه‌ای علیه ایران همگی برای توقف نفوذ معنوی ایران در آن منطقه صورت می‌گیرد. نکته بعدی این است که ایران نباید اجازه تغییر در مرزهای خود در شمال غرب را بدهد؛ به گونه‌ای که کوچک‌ترین تحرک را از آن طرف مرز با حساسیت دنبال کند؛ زیرا اجرای دالان مجعول تورانی باعث حذف ایران از تمام معادلات انرژی و ترانزیت منطقه قفقاز خواهد شد. ایران باید با در پیش گرفتن سیاست‌های کنش‌مند و دیپلماسی فعال به جای رویکرد انفعالی و واکنشی و با اتکا به اصل بازدارندگی و با تدبیر سازوکارهای پیشگیرانه اجازه حضور و جولان بازیگران متخاصمی مثل رژیم صهیونیستی را ندهد و عواقب آن را نیز به نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان گوشزد کند. البته ناگفته نماند که ایران پل‌های راهبردی گوناگونی را در اختیار دارد که می‌تواند به منظور موازنه و پیشگیری از نفوذ رژیم صهیونیستی بهره‌برداری کند. منبع : کانال نجوا @masaf_najva
  20. 1 پسندیده شده
    پومای دیجیتالی برنامه ارتقا واحدهای پیاده نظام مکانیزه بوندس‌وهر بوندس‌وهر به عنوان یکی از اعضا مهم گروه ویژه مشترک ناتو موسوم به VJTF قرار است در سال 2023 رهبری این نیروها را برعهده بگیرد. بوندس‌وهر برای رهبری نیروهای پیشگام ناتو در حال تجهیز و آماده سازی نیروهای خود است تا در صورت وقوع بحران سربازان آلمانی به سرعت و با قدرت در خط مقدم ظاهر شوند. در خلال اجلاس سران ناتو در ولز در سال 2014، رهبران ناتو با ایجاد یک گروه ویژه موافقت کردند. در حقیقت نیروهای VJTF نیروهای پیشگام ناتو با آمادگی بالا خواهد بود که می تواند در ظرف 48 تا 72 ساعت عملیاتی شوند و در برابر تهدیدات علیه حاکمیت ناتو مستقر شود. این نیروها متشکل از یک تیپ زمینی و با استعداد حدود 5000 نیرو خواهد بود که توسط هوا و دریا پشتیابنی می شود. این نیروهای وِیژه توسط دو تیپ زمینی دیگر به عنوان "قابلیت تقویت سریع" در صورت بروز یک بحران بزرگ پشتیبانی می شود. در مجموع، نیروی ویژه ناتو به حدود 30000 سرباز می رسد. الحاق کریمه به روسیه موجب شد تا ناتو سرمایه گذاری ویژه بر روی نیروهای ویژه خود بکند تا زمان واکنش به تهدیدات به حداقل ممکن کاهش پیدا کند. زمان پاسخگویی VJTF دارای 3 مرحله است : مرحله Stand-up: چهل و پنج روز زمان تا آمادگی عملیاتی مرحله Stand-by : دو تا هفت روز تا آمادگی عملیاتی مرحله Stand-down : سی روز تا آمادگی عملیاتی نیروهای حاضر در VJTF هر سه سال به شکل چرخشی در یکی از سه حالت فوق با زمان‌های متفاوت پاسخ می دهی قرار می گیرند. به عنوان مثال در سال 2020، نیروهای لهستانی به مرحله Stand-by و آلمانی به مرحله Stand-down تغییر حالت دادند. در مواقع اضطراری، ناتو سه تیپ چند ملیتی را در اختیار دارد که ظرف دو تا 45 روز اماده هستند به تهدیدات پاسخ ‌دهند. هر سال، کشورهای ناتو رهبری نیروی واکنش فوق سریع را تغییر می دهند. در سال 2023 آلمان رهبری این نیروهای ویژه را دراختیار خواهد گرفت. در نتیجه بوندس‌وهر تمایل دارد ظرفیت نیروهای خود در VJTF را تقویت کند. بوندسوهر با مشکلات مختلفی از نظر کمبود تجهیزات و از نظر کمبود پرسنل دست و پنجه نرم میکرد. در نتیجه بوندسوهر با شناسایی نقاوت ضعف خود با کمک شرکت های دفاعی آلمانی برای مرحله Stand-by و رهبری نیروهای VJTF آماده می شود. در همین راستا در بخش خودروهای زرهی شرکت دفاعی آلمانی از جمله راین متال و KMW در زمینه ارتقا و بروز رسانی تانکهای اصلی میدان نبرد لئوپارد، خودروهای رزمی پیاده نظام ماردر و نفربرهای زرهی فوکس با بوندسوهر همکاری خواهد کرد. یکی از برنامه های ویژه بوندسوهر و راین متال در زمینه ارتقا نیروهای VJTF بانام سیستم پیاده نظام مکانیزه ( System Panzergrenadier) شناخته میشود. این برنامه در اصل دارای دو بخش است که شامل ارتقا خودروهای رزمی پیاده نظام پوما و ارتقا تجهیزات نیروهای پیاده نظام (از جمله سیستم های ارتباطی دیجیتال، پوشاک، تجهیزات حفاظتی و کوله ، سیستم های اپتیک، سلاح ها و تجهیزات هدف گیری) می باشد. پس از توسعه و اصلاح گسترده سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال، در فوریه 2021 این تجهیزات در منطقه آموزشی برگن در شمال آلمان به مدت 3 هفته تحت ارزیابی تاکتیکی قرار داشتند. نتایج اولیه برای بوندسوهر راضی کننده بود. در 18 مارس 2021، ژنرال آلفونس مایس، فرمانده نیروی زمینی ارتش آلمان ، این سیستم را برای نبرد مناسب اعلام کرد. او همچنین توصیه کرد که نیروهای پیشگام ناتو، نیروهای ویژه VJTF آلمان که بوندسوهر آن را تجهیز خواهد کرد، به این سیستم جدید مجهز شوند. سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال دو مزیت کلیدی ارائه می دهد: 1) همه سربازان چه آنهایی که در داخل خودروهای زرهی هستند و چه آنهایی که از خودروهای زرهی پیاده شده اند می توانند به اطلاعات یکسان دسترسی داشته باشند. 2) آنها می توانند این اطلاعات را با دقت بیشتر، سریع تر و قوی تر به اشتراک بگذارند. از طرف دیگر سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال می تواند یک بستر و تجربه عالی برای بوندسوهر باشد تا در آینده سیستم‌های یکپارچه بزرگ‌تر از این نمونه را به کار بگیرد. تجربه اندوزی و شناخت قابلیت های در زمینه یکپارچه سازی سیستم های فناوری اطلاعات و نسل جدید سیستم های مدیرت میدان نبرد یک مشوق قوی برای پروژه های آینده در بوندس‌وهر خواهد بود. شبکه ای گسترده از حسگرها و افکتورهای متعلق به سربازان و خودروهای رزمی پیاده نظام ، زمان بین تشخیص هدف تا درگیری با هدف را به حداقل می رساند. این ترکیب قابلیت‌ها در یک سیستم گسترده یکپارچه ، تعامل تاکتیکی مؤثری را بین سربازان و خودروهای رزمی پیاده نظام را ایجاد میکند و به نوبه خود اثربخشی کلی رزمی واحدهای پیاده مکانیزه را افزایش می‌دهد. در مرحله اول 40 خودروی رزمی پیاده نظام پوما ارتقا ( به نام سطح ارتقا S1 ویا VJTF 2023شناخته می شود) پیدا کرده اند که پیشرفته ترین نسخه پوما تا به امروز است. در ادامه بوندس‌وهر قرار داد ارتفا 154 دستگاه پومای دیگر را با شرکت های دفاعی آلمانی بسته است. همچنین خدمات لجستیکی مانند ابزارهای ویژه، قطعات یدکی و همچنین طراحی قابلیت های اضافی در آینده را پوشش می دهد. ارزش این قرارداد بیش از یک میلیارد یورو است. علاوه بر این، قرار داد دیگری به ارزش 820 میلیون یورو برای ارتقاء 143 خودروی رزمی پیاده نظام پوما دیگر تا سال 2029 مورد توافق قرار گرفته است. بخشی از قابلیت های پوما نسخه S1 در بخش سیستم های ارتباطی و سیستم های نظارتی نسخه ارتقا یافته پوما قابلیت شلیک موشک هدایت شونده MELLS( در حقیقت همان موشک های هدایت شونده Spike-LR) با حداکثر برد 4 کیلومتر برای انهدام خودروهای زرهی متوسط و سنگین اشاره کرده. سنسورهای اضافی مانند سیستم نظارتی جدید برای راننده و بهبود سیستم های C4I از دیگر قابلیت های پوما ارتقا یافته است. سیستم دید پانوراما فرمانده و دید نظارتی جدید راننده ، پایان دوران پریسکوپ را نشان میدهد. برای اولین بارکل خدمه قادر خواهند بود از سیستم های نظارتی پیشرفته الکترواپتیک رنگی با قابلیت دید در روز/ شب استفاده کنند. سیستم های نظارتی با زوم 20 برابری شناسایی را برای خدمه تسهیل می کند. همچنین خدمه تصاویر را بر روی صفحه نمایش TFT با وضوح بالا مشاهده میکنند. پوما مجهز به لانچر دوتایی موشک MELLS یا همان Spike-LR مهمترین بخش ارتقا خودروی رزمی پیاده نظام پوما در این برنامه بهینه سازی و ایجاد یک پلفترم زرهی تمام دیجیتالی و شبکه محور است که میتواند با سیستم ارتباطی جدید نیروهای پیاده نظام هماهنگ باشد. سیستم ارتباطات جدید دیجیتالی که نه تنها صدا، بلکه تمام اطلاعات ضروری دیگر را مخابره میکند. این اطلاعات از طریق ماهواره منتقل می شود. در سیستم پیاده نظام مکانیزه راین متال، پوما و سربازان با یکدیگر شبکه شده اند. ارتقا تثبت کننده توپ و حلقه برجک موجب شده است خدمه بتواند با توپ 30 م.م حتی در حین حرکت با اهدافی در 3000 متری نیز درگیر بشوند و انها را با دقت بالا از بین ببرند. خودرو رزمی پیاده نظام پوما ارتقا یافته در سمت راست و عقب مجهز به سیستم سلاح ثانویه مستقل از برجک ( TSWA) خواهد بود. این سیستم به خدمه اجازه میدهد که حتی وقتی برجک رو به جلو است د ربخش عقب خودرو دید خوبی داشته باشند و در صورت شناسایی یک تهدید با نارنجک های 40 م.م کشنده و یا غیرشکنده (دودزا ، کورکننده ، اشک اور) با آن مقابله کنند. در نتیجه علاوه بر بقا خدمه و خودرو ، خروج سرنشینان از خودرو رزمی پوما با اطمینان بیشتر همراه خواهد بود. در بخش حفاظتی نیز از زره های واکنشی ماژلار بر روی شاسی استفاده شده است. از جمله مزیت های زره های ماژولار میتوان به این نکته اشاره کرد که علاوه بر قابلیت تعویض زره های اسیب دیده در طول جنگ ، در هنگام حمل و نقل های هوایی برای راحتی جابه جایی، کاهش مشکلات لجستیکی و افزایش سرعت جابه جایی میتوان زره های ماژولار نصب شده بر روی پوما را باز و در مقصد آنها را دوباره نصب کرد. یوما با پیشرانه 1088 اسب بخار قدرت مشکلی از نظر تحرک پذیری در میدان نبرد نخواهد داشت و میتواند بسیار تحرک پذیر باشد سیستم سلاح ثانویه مستقل از برجک (TSWA) نیمه دایره خاکستری محدوده آتش سامانه TSWA را نشان میدهد منبع 1 منبع 2 منبع 3 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  21. 1 پسندیده شده
    سوخو-24 ام نیروی هوایی سوریه
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    @mr9 طرح بوئینگ بسیار عالی تر هست تجربه عملیاتی زیادی هم داره اما مثل اینکه لابی نیروی هوایی طرفدار لاکهید مارتین هستند
  24. 1 پسندیده شده
    ادعای نویسنده اسرائیلی: جرج بوش مانع از ترور قاسم سلیمانی شد یک اسرائیلی با انتشار کتابی در آمریکا، ادعاهایی را درباره فعالیت های اسرائیل علیه ایران مطرح کرد. این ادعاها هنوز از سوی مقامات ایرانی یا اسرائیل مورد تایید یا رد قرار نگرفته اند. به گزارش عصرایران، این کتاب به نام "عجله کن و بُکُشِشِ" توسط "رونین پیرگمان" نویسنده اسرائیلی نوشته شده است. نویسنده، این مطالب را از طریق گفتگو با سران سیاسی و امنیتی اسرائیل به دست آورده بود. بخش هایی از این کتاب که در بخش عربی سایت بی بی سی منتشر شده به این شرح است: - مصطفی احمدی روشن به این دلیل توسط اسرائیل ترور شد تا میان سایر دانشمندان ایرانی رعب و وحشت ایجاد شود. او برای اسرائیل خطرساز نبود. - در دوره ریاست اوباما در آمریکا، میان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و داگان رئیس وقت موساد درباره حمله نظامی اسرائیل به ایران اختلاف نظر پیش آمد و داگان برای جلوگیری از این حمله نظامی، نقشه حمله را به اوباما اطلاع داد تا مانع از حمله شود. در نهایت نتانیاهو تصمیم گرفت به ایران حمله کند و وضعیت صفر +30 را اعلام کرد که براساس آن باید تا 30 روز آینده حمله صورت می گرفت اما دخالت اوباما مانع از حمله شد. - در روز ماموریت ترور عماد مغنیه (عضو ارشد حزب الله لبنان) توسط اسرائیل، او به همراه قاسم سلیمانی در سوریه بود. اسرائیلی ها مجوز این ترور را از جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا دریافت کرده بودند اما این مجوز یک شرط داشت و آن اینکه در این عملیات، تنها و تنها یک نفر کشته شود. به همین دلیل ماموران اسرائیلی از صبح تا عصر منتظر ماندند تا قاسم سلیمانی وی را ترک کرد و عماد مغنیه تنها شود. در این لحظه عملیات تروریستی اجرا شد. بمب در لاستیک چرخ خودروی حامل عماد مغنیه تعبیه شده بود. در جزئیات این ماجرا آمده است که ماموران موساد وقتی متوجه حضور قاسم سلیمانی در کنار عماد مغنیه شدند تصمیم می گیرند برای کشتن هر دو در یک عملیات، با رئیس وقت موساد تماس بگیرند در حالی که وی در مراسم ختم مادرش بود و از او سوال شد که آیا بهتر نیست "با یک سنگ دو گنجشک زده شود" رئیس موساد هم با نخست وزیر وقت اسرائیل ایهود اولمرت تماس می گیرد اما در نهایت اولمرت به دلیل تعهد اسرائیل به جرج بوش درباره اینکه این عملیات تنها منجر به قتل عماد مغنیه شود مخالفت می کند. اسرائیلی ها در سال 2004 توانستند از یک فیلم تصویر جدید عماد مغنیه را شناسایی کنند. - تهرانی مقدم مسوول ارشد بخش موشکی سپاه توسط موساد ترور شد. - دانشمندان هسته ای ایرانی مثل داریوش رضایی نژاد، مسعود علی محمدی، مجید شهریاری و فریدون عباسی توسط اسرائیل ترور شدند. این افراد براساس نقش آنها در برنامه اتمی و خطرسازی برای اسرائیل انتخاب و ترور شدند. - موساد برخی از افراد را نه براساس خطرسازی برای اسرائیل، بلکه با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان دانشمندان هسته ای ایران ترور کرد. مصطفی احمدی روشن با این هدف، ترور شد. تصویر او برای نخستین بار در تصویری در کنار احمدی نژاد به هنگام بازدید از یکی از تاسیسات اتمی منتشر شده بود.
  25. 1 پسندیده شده
    بسم رب الشهداء     به یاد دانشمند پارسا، شهید حسن تهرانی مقدم ...         5 فروردین 1364 بچه های سپاه که گویی از تعطیلات برگشته اند کار خودرا شروع می کنند. ششمین موشک شلیکی و پنجمین موشک شلیک شده به بغداد ساعت 3.40 بامداد بغداد را در منطقه ابوجابیه که مجتمع مسکونی وزارت دفاع است به اتش می کشد. 130 نفر از جمله 20 عضو عالیرتبه نظامی کشته می شوند. عراق حمله موشکی را می پذیرد و عربهای صهیونیست را که دوست ایران می داند مورد حمله قرار می دهد و از دوستان طلب کمک می کند.           7 فروردین 1364  ششمین موشک صبح، حوالی دانشکده حقوق و ترمینال مسافربری را به جهنم تبدیل میکند. 1000 عراقی را می کشد، 50 اتومبیل نابود می گردد و سخنگوی دولت به تهدید دوستان عرب ایران می پردازد. 600 نفر از کشته شدگان مصری هستند. عراق برای خارجیان ناامن می گردد.         http://www.military.ir/forums/topic/24991-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%D8%8C-%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C/