برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      72

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      8,720


  3. scorpion57

    scorpion57

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      1,112


  4. pckho0r

    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      1,275



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 10 آذر 1401 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    با سلام مجدد    این تاکتیک دفاع خارپشتی آنقدر جذاب هست که  به مرور  تجربیات حوزه تاریخ نظامی  ،به یاد بنده می آید ، بنابراین ، از اینکه پستهای متعدد موجب اذیت دوستان می شود ، پیشاپیش عذر خواهی می کنم      کربلای 5 - مواضع " هلالی شکل " ارتش بعث عراق    بعنوان یک مثال خوب از تاکتیک دفاع خارپشتی ، البته در فضای باز ( و نه در شهرها )     متاسفانه ، نقشه کامل از جزییات بیشتری برخوردار هست ، ولی بدلایل مختلف ، از نقشه ساده موجود در وب ، استفاده کردم تا دوستان بخوبی با این شکل از تاکتیک دفاعی آشنا شوند    1- سنگر واحدهای پیاده  2- مواضع واحدهای زرهی در حالت آماده باش  3- مواضع واحدهای زرهی در حالت  مانور و شلیک  4- جاده های خاکی عبور واحدهای زرهی بر روی هلال  5- کانال های فرعی ارتباطی  6- کانال تردد واحدهای پیاده  7- سنگر های تیربار      در آن سالها ، براساس گزارش واحدهای اطلاعات رزمی نیروی های خودی ، مشخصات این مواضع هلالی شکل به شرح ذیل بود :   یک موضع دفاعی به طول 200 متر و عرض 3 متر و ارتفاع 5 الی 6 متر که از یک دیواره بتونی ساخته شده و سنگرهای استقرار پیاده نظام و تیربار ، مسقف و کاملاً حفاظت شده بشمار می رفت . علاوه بر آن واحدهای مهندسی - رزمی عراق ، با رها کردن آب به عمق 70 سانتی متر ، عملاً عبور واحدهای زرهی یا پیاده نظام و یا شناورهای سبک را با ایجاد میدان های مین متراکم  ( والمر ، گوجه ای و ..) و بشکه های فوگاز ، غیرممکن نموده بود .     پی نوشت :   1- انسان فقط باید این مواضع را از نزدیک مشاهده کند تا عمق شجاعت شیربچه های سپاه اسلام ( ارتش و سپاه ) را درک کند که چطور مثل عقاب از لابه لای این مواضع عبور کردند و بلایی بر سر ژنرالهای پر مدال صدام آوردند که فقط تاریخ گواه آن هست .  2- ای کاش عزیزانی نظیر استاد گرانقدر ، جناب نجف47 ، خاطرات و مخصوصآ تجربیات  نظامی خودشون را از 8 سال دفاع مقدس ، به ما ، که آن سالها را درک نکردیم ، ارائه می کردند تا استفاده کنیم . 
  2. 2 پسندیده شده
    با سلام مجدد    نمای شماتیک  استفاده از تاکتیک دفاع خارپشتی در توبروک      نقاط قرمز رنگ ، فلش تهاجم واحدهای سپاه آفریقایی آلمان به فرماندهی اروین رومل را نشان می دهد 
  3. 1 پسندیده شده
    چرا اینم میتونه پرسه زن حساب بشه چون نیازی نیست حتما مختصات هدف رو قبل پرتاب بهش بدیم یه تعداد رو میفرستی بالای سر هدف گشت بزنن بعد با یک پهپاد شناسایی دیگه اهداف رو شناسایی میکنی و مختصاتشون رو به پهپاد انتحاری میدی و اونا هم روی هدف قفل میکنن و شیرجه میرن! فقط در اینجا حتی الممکن یا باید اهداف ثابت باشن یا اینکه با محاسبه زمان رسیدن نزدیک ترین پهپاد به هدف مطمعن باشیم که هدف جابجا نمیشه مثلا یک سامانه هیمارس که استتار کرده و محاسبات سیستم که نشون میده نزدیک ترین پهپاد مثلا 5 دقیقه با هدف فاصله داره اینجا دیگه اپراتور پهپاد شناسایی تشخیص میده که پهپاد شاهد رو روی هدف قفل کنه یا بیخالش بشه!
  4. 1 پسندیده شده
    احتمالا الان باید دلیل سقوط مهاجر 6 بر فراز ابهای اودسا رو درک کرده باشید : پهپاد برای فرار از رادارهای کشف سرعتش رو کاهش میده و چون در دریا ما با جریانات هوایی کاملا متفاوت با خشکی مواجه هستیم پهپاد دچار استال میشه و درون اب سقوط میکنه. ظاهرا طراحان گرامی این نکته رو فراموش کرده بودن که نقطه استال بر فراز ابهای ازاد مقداری با شرایط پرواز بر فراز خشکی فرق داره (چون همه تست ها درون خشکی بوده) و همین موضوع باعث سقوط پهپاد شده که البته با یک آپدیت نرم افزاری و یا تنظیم حد کاهش سرعت جهت پنهان کاری راداری این موضوع به سرعت برطرف شد!
  5. 1 پسندیده شده
    تلاش ناموفق اکراینی ها برای زدن شاهد 136 موشک خطا میره و شاهد به هدف برخورد میکنه https://www.aparat.com/v/BLsDb سه عکس از حمله ی شاهد 136 به هدفی در کیف
  6. 1 پسندیده شده
    با توجه به این شایعه ای که زلینسکی در مورد فروش 2400 فروند شاهد به روسیه درست کرده، و اینکه روسیه 100 فروند هم قبلش دریافت و استفاده کرده بودن، جمعا 2500 فروند: آیا این شایعه ای که من مدتی پیش در مورد دارایی 5000 فروندی فقط شاهد و همین مقدار برای سری های دیگه درست کرده بودم دور از انتظاره؟! اگر این ادعا درست باشه، ایران نیمی از داراییش رو به روسیه واگذار کرده و بر اساس این ادعا، این مقادیر دست یافتنی هست. تصورم اینه که در ایران غریب به 15000 فروند از انواع انتحاری ساخته شده باشه، یا بصورت تدارک مواد و قطعات مورد استفاده و خطوطبا ظرفیت محدود سالانه اما کلی مورد بحث ایجاد شده. به نحوی که برای این مقدار همه قطعات منفصل تهیه شده هست، اما بخاطر کاهش هزینه و احتمال صرف نظر از ادامه(بدلیل مثلا ناکارآمدی یا پیشرفت تکنولوژی) فقط برای سر هم بندی و ساخت و نگهداری محصول نهایی(مثلا در حد 1000 فروند برای هر نمونه) هزینه میشه. یه مورد مشابه موشک کروز AGM158 هست که برای 10 هزار فروند تدارک دیده , 7250 فروند تحویل شده.
  7. 1 پسندیده شده
    دوشپرتاب چند صدهزار دلار هست و البته ممکنه موثر هم نباشه. توپ ضد هوایی هم باید با حجم گلوله و تعداد بر تعداد هدفی که میزنه تقسیم بشه که بازم ارزون قطعی در نمیاد. 2t5 نسخه صربستانی با 5 کیلومتر برد که میتونه هم کواد بزنه و هم امثال شاهد. البته من منظورم خود موشک نیست بلکه همون سیستم هدایت و قیمت هست.
  8. 1 پسندیده شده
    شاید ما فکر کنیم تبلیغاتمون ضعیف بوده ولی وقتی تو رزمایش یک میله رو هدف قرار داد از هزار تا کار کارگردانی و فیک بازی های ترکا و غربی ها بیشتر اهمیت داشت به نظرم نباید از قدرت رسانه صرف نظر کنیم که خر رو بجای اسب به بعضی ها غالب میکنن نمیگم ترک ها هم تکنولوژی ندارن ولی ایا بلواقع توی نبرد واقعی ازشون استفاده شده بود قبل از روسیه قطعا خیر چون تو کشورایی استفاده میشد که کاملا هیچ تهدیدی برای پهباد ها وجود نداشتن همه ی ما میدونیم که چین هم خیلی صادرات از نوع پهباد داره ولی یه سوال دارم چرا هیج بوق و کرنایی برای چین وجود نداره اینا همش اثرات رسانه است در حال حاضر پهباد های گرون قیمت ترک ها تو اکراین چرا دیگه فعال نیستن چون هیچ کارایی ندارن چه از لحاظ هزینه ای و چه از لحاظ کاربردی یا علی .
  9. 1 پسندیده شده
    اگر یک خط تولید صنعتی برای این پهپاد راه بیندازیم ضرر نکردیم. نه راه مقابله با اون و نه اگر قیمت تمام شدش را بسیار پایین بیاریم با داخلی سازی، به صرفه بودن هدف قرار دادن سخت این پهپاد، هیچکدوم از مزیت های این پهپاد کم نمیکنه وقتی در تیراژ بالا تولید بشه و حتما مشتری هم خواهد داشت چون در حال حاضر داره در برابر تمام قوای اطلاعاتی و نظامی ناتو داره به نحوی عملیات میکنه در عمق اکراین. از طرفی حتما مدام باید در حال توسعه و بهبود این پهپاد و سایر پهپادها باشیم. فراموش نکنیم الان شاهد دیگه به عنوان تیر غیب نمیتونه در دست مقاومت و خودمون استفاده بشه و باید یک پهپاد ناشناخته و رونمایی شده دیگه در ایران کار کنیم برای حساب کشی از برخی طرف ها.
  10. 1 پسندیده شده
    کشورهای امارات و بحرین (و احتمالا سعودی و چند کشور دیگه) چراغ خاموش در حال برداشتن قدمهای اولیه پدافند یکپارچه در جهت منافع صهیونیستها هستند. گویا قرارداد اولیه امضا شده و صهیونیستها در حال ارسال اولین محموله ها شامل رادار و تجهیزات پدافندی هستند. طبیعتا برای همه مشخص هست این بخشی از به اصطلاح سیستم یکپارچه پدافندی سنتکام هست که قرار هست ضد ایران و کاملا در جهت منافع صهیونیستها در منطقه نصب بشه و احتمالا به مرور شامل همه لایه های پدافندی خواهد شد. مشخصا کاربری چنین سیستمی در فرماندهی سنتکام و با اشتراک اطلاعات به شکل مستقیم با سرزمین های اشغالی برای رصد ایران خواهد بود و احتمالا در مقرهای فرماندهی پدافند کشورهای عربی هم مستشاران صهیونیستی مستقیم حضور خواهند داشت علاوه بر مرکز فرماندهی واقع در سرزمین های اشغالی. به نظر من واکنش ایران در چند سطح میتونه باشه. در سطح جبران مستقیم ایران میتونه با یک فرمان رسمی توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران مراکز راداری و پدافندی در سوریه مستقر کنه و هرگونه اقدام علیه اون را اعلان جنگ قلمداد کنه. طبیعتا بحث تجهیز نیروهای مقاومت پیرامون سرزمین های اشغالی به سلاح های مدرن از جمله پدافندی در دستور کار بوده قبلا و در بحث پاسخ به امارات و بحرین و ... هم جزایر ایرانی خلیج فارس میتونند در یک حرکت پرحجم به انواع و اقسام موشک های تهاجمی در کمیت بالا و با نشانه گیری به سمت کشورهای متخاصم تجهیز بشند. پاسخ های نامتقارن غیررسمی هم میتونه و حتما باید طراحی بشند در مورد اقدامات خصمانه و همکاری با دشمن ایران در منطقه در رابطه با کشورهای عربی دخیل. به نحوی که صهیونیستها در سوریه انجام میدند و بر عهده نمیگیرند ولی طبیعتا به یک شکل متفاوت چون تمام جهان پشت حملات مستقیم ایران طبیعتا قرار نخواهند گرفت و اون روش تنها برای صهیونیستها مجازه در سطح جهانی!
  11. 1 پسندیده شده
    ظاهرا یکی از برد های شاهد ۱۳۶ یا ۱۳۱ https://mobile.twitter.com/VictoriaYastrub/status/1577606832033566721 بخشی از سریال نامبر پهپاد شاهد ۱۳۶ مورد استفاده شده در اکراین
  12. 1 پسندیده شده
    مفهوم کاملا درسته شاید بهتر بود جمله رو اینطور اصلاح میکردم : FPGA به خودی خود یه پردازنده نیست ولی میتونه عملکرد هرپردازنده ای رو شبیه سازی کنه با همون قدرت و امکانات! اولین برتری FPGAها نسبت به پردازنده‌ها سرعت بسیار بیشتر اونها در انجام روتین‌های مختلف پردازشی و کنترلی است. به طور معمول، یک الگوریتم مشخص را می‌توان با سرعتی بسیار فراتر از یک پردازنده در FPGA پیاده‌سازی کرد. FPGAها می‌توانند تعداد نامحدودی از عملیات مختلف را به صورت موازی و مستقل از یکدیگر انجام دهند. در صورتی که انجام الگوریتم‌های مختلف یا حتی بخش‌های مختلف یک الگوریتم مشخص به نتیجه بخش‌های دیگر الگوریتم بستگی نداشته باشد، می‌توان آنها را به صورت موازی انجام داد. این موضوع در پردازنده‌ها قابل انجام نیست. در پردازنده‌ها یک هسته پردازشی (CPU) با دستورات مشخص وجود دارد و در هر لحظه تنها یک دستور قابل اجرا است. بنابراین برای اجرای یک الگوریتم باید آن را به کمک دستورات از پیش تعیین شده پردازنده بازتعریف نمود و پردازنده یک به یک آنها را اجرا می‌کند. شکل زیر این موضوع را به طور مفهومی نشان می‌دهد. در این شکل قرار است دستور C1 برای دیتای D1 و دستور C2 برای دیتای D2 اجرا شود. در پردازنده در هر لحظه یکی از این دستورات روی دیتای مورد نظر اجرا می‌شود. اما در FPGA می‌توان مدار را به صورت موازی به‌ گونه‌ای طراحی کرد که هر دو دستور به طور همزمان روی دیتای مورد نظر اجرا شوند. دلیل دوم که باعث افزایش سرعت پردازش در FPGAها می‌شود، امکان طراحی اختصاصی برای هر الگوریتم خاص است.برنامه‌‌نویس یک پردازنده مجبور است هر الگوریتمی را فقط به کمک تعداد محدودی دستورات از پیش تعیین شده برای پردازنده مورد استفاده پیاده‌سازی کند. بنابراین انعطافی در بهینه کردن زمان اجرای الگوریتم ندارد، به جز اینکه تا حد امکان بخش‌های مختلف الگوریتم را با تعداد دستورات کمتری بازتعریف کند. اما طراح دیجیتال با FPGA می‌تواند برای هر الگوریتم از ابتدا مداری طراحی کند که برای آن بهینه باشد. به عبارت دیگر می‌توان گفت که طراح دیجیتال برای اجرای هر بخش از یک الگوریتم، یک CPU مخصوص و بهینه شده طراحی و پیاده سازی می‌کند.
  13. 1 پسندیده شده
    هزار گرگ دور ایران رو گرفتن و فقط منتظر ضعیف شدن حکومت در ایران هستن و حالا توی این وضعیت و اختشاشات داخلی جرعت ابراز وجود و حتی اقدامات خرابکارانه و تجزیه طلبانه میکند. حساب نفوذی ها و تجزیه طلب هایی که خودشونو قاطی مردم عادی کردند جداست ولی اون فریب خوردگان و ساده اندیشان داخلی که له له کنان سرخوش از تضعیف حکومت هستند نمیدونند که در صورت براندازی و تجزیه کشور چه سرنوشت شومی در انتظار خود و خانوادهاشون هست. بهتره حوادث تلخ سقوط خرمشهر و شهر های مرزی رو بازخوانی کنند تا بدونند که در جنگ نه هم کیشی و نه هم نژادی نمیتوانند ذره ای امنیت نوامیسشون رو حفظ کند و تنها حافظ نوامیس هم وطنی است.
  14. 1 پسندیده شده
    کلا یک جمله اشتباه! FPGA برای پیاده سازی logic curcuit استفاده می شوند،چون سرعت اون ها در حالت گیت موازی بسیار زیاده هستند،مثلا ما اگر بخواهیم چندین سیگنال(دیجیتال=سطح گیت) را به پایه یک پزدارنده ARM وصل کنیم این خود به خود در بعضی مواقع باعث اشغال بیخود پایه های و وقفه های زیاد می شه،پس ابتدا توسط مدارتlogic curcuit (بر اساس فناوری FPGA) سیگنال را خلاصه سازی می کنیم بعد به پردازنده مثلا ARM می کنیم،در کل کار شبیه سازی پردازنده نیست(کلا FPGA و cpu دو مقوله جدا از هم می باشد)،پردازنده یک چیز دیگر است،برنامه نویسی VHDL یا Verilog استفاده می شود با python و C هم میشه(که کمتر کسی استفاده می کنه)! dsp تا حدودی هم میشه با FPGA پیاده سازی کرد هم اون هم شرایط خودشو داره!(نه به کارایی پردازنده های مخصوص خود dsp)
  15. 1 پسندیده شده
    نکته ی مهم دیگه در مورد پهپاد شاهد رادار گریزی این پهپاد هست و طبق نمودار زیر سطح مقطع راداری بسیار پایینی داره
  16. 1 پسندیده شده
    پهپادهای آینده غربی همه از استارلینک استفاده خواهند کرد و فعالیتشو رو مستقیم توئیت میکنند....
  17. 1 پسندیده شده
    آینده ارتش ایالات متحده، حرکت رو به‌جلو: پنج سازمان رزم لشکری جدید از آنجایی که ارتش ایالات متحده در حال تمرکز مجدد بر روی عملیات رزمی در مقیاس گسترده لشکر-محور (LSCO) است، این نیرو در حال برنامه ریزی برای احیای لشکر به عنوان واحد تاکتیکی مخصوص عمل کننده است. از اواخر دهه ۲۰۰۰ تیم رزمی تیپ (BCT) به عنوان واحد اصلی عمل کننده ارتش با پشتیبانی کامل رزمی چند طیفی تبدیل شده است. در آن زمان، لشکرهای ارتش عمدتاً به ارگان‌های اداری تبدیل شده بوند که قابلیت های رزمی کمی در خارج از تیپ هایی رزمی و هوانوردی در اختیار داشتند، بر اساس این طرح، لشکر ها به یگان های عملیاتی بکارگیرنده تبدیل خواهند شد که از واحدهای عمل کننده (تیپ) برای دستیابی به نتایج تاکتیکی استفاده خواهند کرد. با این حال، برای جنگ‌های متعارف در آینده که ارتش ایالات متحده خود را برای آنها آماده می کند، واحدهای بزرگ‌تر با قابلیت‌های همسو با جنگ‌های متعارف مورد نیاز است، به عبارتی لشکرها خود به واحد های عمل کننده و بکار گرفته شده در سطح سپاه در عملیات های رزمی در مقیاس گسترده مورد استفاده قرار خواهند گرفت و تبدیل خواهند شد. بدین منظور فرماندهی دکترین و آموزش ارتش ایالات متحده با انتشار ویدیویی در دسامبر ۲۰۲۱ پنج سازمان رزم لشکر آزمایشی که جایگزین قرارگاهای عملیاتی (لشکر) با تیپ های تابع خواهند شد را مطرح کرد، سه مورد از این سازمان های رزم تخصصی خواهند بود و به احتمال زیاد در تعداد کم (لشکر های نفوذ، هوابرد و هلی برن (یورش هوایی)) در حالی که دو طرح سازمان رزم استاندارد، لشکر های سبک و سنگین، بخش عمده ای از ساختار رزم ارتش را تشکیل خواهند داد. فرماندهی دکترین و آموزش ارتش ایالات متحده (TRADOC) توسعه و تشکیل لشکر های تخصصی به این دلیل است که واحدها به‌اندازه کافی با موقعیت‌های عملیاتی خاص هماهنگ، تجهیز و آموزش ببینند تا در آن به طور خاصی مهارت داشته باشند. لشکر نفوذ لشکر نفوذ سنگین‌ترین ساختار های رزمی مطرح شده است با تمرکز واضح بر عملیات‌های خط شکنی (نفوذ به خط دفاعی دشمن). متناسب با این نقش، لشکر دارای یگان های قابل توجه مهندسان رزمی و تجهیزات پل زنی (برای عبور از رودخانه)، توانمندترین نیروی توپخانه از سایر انواع لشکرهای مطرح شده و سنگین ترین ترکیب واحدهای مانور است، در حال حاضر لشکرهای یکم زرهی و سواره نظام به عنوان لشکر های نفوذ انتخاب شده اند و لشکر یکم سواره نظام در سال ۲۰۲۳ به صورت آزمایشی صورت یک لشکر نفوذ خواهد درآمد. یگان های تهاجمی و مانور این لشکر شامل سه تیپ زرهی، هرکدام شامل یک گروهان ستادی، گردان چند رسته ای مرکب، یک گروهان سواره نظام زرهی، یک گروهان رزمی رباتی، یک گردان مهندسی و یک گردان گردان پشتیبانی خواهد بود. همچنین هر گردان چند رسته ای مرکب احتمالا ترکیبی از دو گروهان زرهی و دو گروهان پیاده‌نظام مکانیزه خواهد بود. علاوه بر این، نیروهای سواره نظام زرهی احتمالاً از دو جوخه تانک و دو جوخه شناسایی سوار بر بردلی تشکیل خواهند شد.اسکادران های سواره نظام به سازمان رزم لشکر نیز باز خواهند گشت، لشکر نفوذ یک اسکادران سواره نظام زرهی (معادل گردان) دریافت خواهد کرد، این اسکادران شامل سه گروهان سواره نظام (همراه با تانک) و یک گروهان نظارتی خواهد بود، مشخص نیست که گروهان نظارتی شامل چه مواردی باشد اما منطقی‌ترین قابلیت‌ها، یا نظارت برد بلند (LRS) همانند گردان های شناسایی و نظارتی سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده یا یک واحد اطلاعات نظامی چند دامنه ای خواهد بود. آتش و توپخانه: شامل یک تیپ توپخانه با سه گردان توپخانه صحرایی تجهیز شده با هویتزرهای خودکششی ۱۵۵ میلیمتری M109A7 و یک گردان توپخانه صحرایی مجهز به هویتزر ام-1299 با برد 70 کیلومتری خواهد بود، تیپ توپخانه همچنین احتمالاً مسئول فرماندهی هر توپخانه (مانند MLRS یا HIMARS) انتقال داده شده از سطح سپاه در پشتیبانی مستقیم خواهد بود. پشتیبانی رزمی شامل یک تیپ مهندس و یک تیپ حفاظتی خواهد بود. تیپ حفاظتی یک واحد جدید برای محافظت از عقبه هر لشکر در طول حمله است، هر تیپ حفاظتی شامل یک گردان مهندسی (احتمالا برای آماده سازی دفاع در عمق)، یک گردان پلیس نظامی، یک گردان دفاع هوایی کوتاه برد (مجهز به پدافند برد کوتاه برپایه خودرو استرایکر) ، یک گردان دفاع ش‌.م‌.پ‌.ه و یک گردان پشتیبانی تیپ خواهد بود، لازم به ذکر است که واحد های دفاع هوایی کوتاه برد ممکن است به واحدهای مانور متصل شوند تا در صورت لزوم پدافند هوایی محلی را ارائه دهند، تیپ مهندسی لشکر نفوذ به مراتب توانمند تر از تیپ های مهندسی سایر انواع لشکرها خواهد بود با سه گردان مهندسی که در مجموع هفت گروهان مهندسی رزمی و پنج گروهان پل زنی را کنترل می‌کنند. این عناصر، علاوه بر دارایی‌های مهندسی خود تیپ‌ها، توانایی لشکر را برای شکستن موانع، انجام عملیات مقابله با تحرک و عبور از رودخانه‌ها افزایش می‌دهد. عناصر پشتیبانی و لجستیک شامل یک تیپ پشتیبانی خواهد بود که خود متشکل از یک گردان پشتیبانی و پایداری، گروهان نگهداری و تعمیر، گروهان کنترل حرکت (پلیس نظامی راهور) و در نهایت یک گروهان اداری/آماد خواهد بود، هر تیپ دیگری در لشکر نیز یک گردان پشتیبانی ارگانیک خواهد داشت. هوانیروز شامل یک تیپ هوانوردی (سنگین) با یک گردان هلیکوپترهای تهاجمی، یک گردان هلیکوپترهای حمله، اسکادران تهاجمی/شناسایی و گروهان بدون سرنشین به عنوان واحدهای پرنده آن خواهد بود. لشکر سنگین لشکر سنگین احتمالاً بخش عمده ای از نیروهای زرهی ارتش ایالات متحده را تشکیل خواهد داد. این لشکر در نقش خط شکن کمتر از لشکر نفوذ (با مهندسان و واحدهای توپخانه کمتر) تخصص خواهد داشت و در هر تیپ مانور خود یک واحد امنیتی و شناسایی به استعداد یک گردان را حفظ خواهد کرد. اما، شاید به دلیل نیروهای پیاده بیشتر می تواند در عملیات دفاعی یا عملیات در زمین های پیچیده، انعطاف پذیرتر باشد. یگان های تهاجمی و مانور این لشکر شامل دو تیپ زرهی و یک تیپ استرایکر خواهد بود. تیپ های زرهی مانند تیپ های زرهی در لشکر های نفوذ خواهند بود اما به جای یک گروهان سواره نظام زرهی یک گردان سواره نظام زرهی خواهد داشت اما بر خلاف لشکر نفوذ، لشکر سنگین فاقد یک اسکادران سواره نظام لشکر خواهد بود. هر تیپ استرایکر شامل یک گروهان ستادی، سه گردان پیاده نظام مکانیزه (استرایکر) ، یک اسکادران سواره نظام استرایکر و گردان پشتیبانی خواهد بود. حضور استرایکر به لشگر سنگین استعداد پیاده نظام اضافی را می دهد که در نفربر های مسلح و زره پوش متوسط حمل می شود با یک سطح حفاظت قابل قبول، این تیپ مزایای قابل توجهی در عملیات در زمین های پیچیده (از جمله محیط های شهری) که در آن نیروهای پیاده از یک اهمیت فوق العاده برخوردار اند و در عملیات دفاعی خواهد داشت. همچنین پلتفرم استرایکر قدرت آتش و حفاظت بیشتری را در مقایسه با تیپ های پیاده سبک موتوریزه ارائه میدهد. آتش و توپخانه: شامل یک تیپ توپخانه با سه گردان توپخانه صحرایی تجهیز شده با هویتزرهای خودکششی ۱۵۵ میلیمتری M109A7 و یک گردان توپخانه صحرایی مجهز به هویتزر خودکششی جدید نسل بعدی سوار بر شاسی چرخدار یا همان کامیون سوار خواهد بود. پشتیبانی رزمی شامل یک گردان مهندسی و یک تیپ حفاظتی خواهد بود، گردان مهندسی در مجموع دارای پنج گروهان مهندسی رزمی خواهد بود و تیپ حفاظت سازمان رزم مشابهی با آنچه قبل تر اشاره شد خواهد داشت. عناصر پشتیبانی و لجستیک شامل یک تیپ پشتیبانی با ساختاری مشابه به آنچه قبل تر اشاره شد خواهد بود. هوانیروز شامل یک تیپ هوانوردی (سنگین) با یک گردان هلیکوپترهای تهاجمی، یک گردان هلیکوپترهای حمله، اسکادران تهاجمی/شناسایی و گروهان بدون سرنشین به عنوان واحدهای پرنده آن خواهد بود. لشکر سبک لشکر سبک احتمالاً پرتعدادترین لشکر در سازمان رزم ارتش ایالات متحده خواهد بود که اکثریت تیپ های پیاده نظام غیر هوابرد/هلی برن را به خود اختصاص خواهد داد. لین تیپ به دلیل پیاده نظام موتوریزه سبک خود که مجهز به خودروهای گروه پیاده نظام (ISV)، خودروی مشترک تاکتیکی سبک مشترک (JLTV) یا اِمرَپ بسته به واحد و نیاز، قابل توجه خواهند بود. یگان های تهاجمی و مانور این لشکر شامل شامل سه تیپ پیاده و یک گردان تانک خواهد بود، تیپ های پیاده ساختاری مثلثی شکل با سه گردان پیاده که توسط یک گروهان سواره نظام، یک گروهان اطلاعات نظامی، یک گروهان سیگنال و یک گردان پشتیبانی تیپ پشتیبانی می شوند دارند. در حال حاضر شامل هیچ گردان مهندسی تیپ که در حال حاضر اطلاعات نظامی و گروهان سیگنال را در اختیار دارد و همچنین گردان نیروهای ویژه نمی شود. این بدان معناست که این دو گروهان مستقیماً زیر نظر فرمانده قرار خواهند گرفت و به طور بالقوه با گروهان ستادی تیپ مستقر خواهند شد. در این میان بازگشت گردان تانک برای لشکر های سبک جالب توجه است. این محل مورد نظر استفاده از وسیله نقلیه آتش متحرک حفاظت شده است، یک تانک سبک با حفاظت زرهی متوسط و یک توپ ۱۰۵ میلیمتری است. این پلتفرم به دلیل حفاظت و قدرت شلیک ضعیف (نمی‌تواند به طور قابل اعتماد مدرن‌ترین تانک‌ها را از بین ببرد) احتمالاً از نظر اعتقادی مانند یک تانک اصلی میدان نبرد استفاده نخواهد شد. در عوض، به نظر میاد که بیشتر شبیه یک Stryker MGS به کار گرفته شود و پیاده نظام را با پشتیبانی مستقیم آتش در برابر سازه‌ها، پرسنل و خودروهای سبک و تقویت امنیت و واحدهای شناسایی تیپ/لشکرها به کار گیرد. آتش و توپخانه: شامل یک تیپ توپخانه با سه گردان توپخانه صحرایی تجهیز شده با هویتزرهای کششی، در حال حاضر گردان های توپخانه صحرایی هر تیپ پیاده متشکل از یک باتری ۱۵۵ میلیمتری کششی و 2 باتری هویتزر ۱۰۵ میلیمتری کششی است. فعلا مشخص نیست که آیا این ترکیب تغییر خواهد کرد یا خیر اگرچه ارتش به دنبال هویتزر ۱۵۵ میلیمتری خودکششی کامیونی است تا با واحدهای استرایکر هماهنگ شود، اما مشخص نیست که آیا خودکششی کامیونی هویتزر های کششی M777 در لشکرهای دارای تیپ های پیاده میشود یا نه همچنین مشخص نیست که آیا هویتزر ۱۰۵ میلیمتری سبک جایگزینی خواهد داشت یا خیر. ارتش در حال آزمایش هاموی ۱۰۵ میلیمتری Hawkeye خودکششی بوده است، باید دید که آیا تیپ های پیاده ارتش آمریکا که در اصل نیروهای موتوریزه با تحرک بالا هستند این توپ جدید را دریافت خواهند کرد یا خیر. پشتیبانی رزمی شامل یک گردان مهندسی و یک تیپ حفاظتی خواهد بود، گردان مهندسی در مجموع دارای پنج گروهان مهندسی رزمی خواهد بود و تیپ حفاظت سازمان رزم مشابهی با آنچه قبل تر اشاره شد خواهد داشت. عناصر پشتیبانی و لجستیک شامل یک تیپ پشتیبانی با ساختاری مشابه به آنچه قبل تر اشاره شد خواهد بود. هوانیروز شامل یک تیپ هوانوردی (سنگین) با یک گردان هلیکوپترهای تهاجمی، یک گردان هلیکوپترهای حمله، اسکادران تهاجمی/شناسایی و گروهان بدون سرنشین به عنوان واحدهای پرنده آن خواهد بود. لشکر ورود اجباری مشترک - هوابرد لشکر مشترک ورود اجباریِ هوابرد بسیار شبیه به لشکرهای سبک خواهد بود، صرفا با تمرکز بر عملیات هوابرد. این مستلزم پیاده نظام واجد شرایط هوابرد است که می تواند از طریق چتر نجات در پشت خطوط دشمن فرستاده شود، قریب به یقین لشکر ۸۲ هوابرد جزئی از این سازمان رزم خواهد بود، همچنین با توجه به ماهیت همسویی منطقه ای تیپ های هوابرد مستقل ارتش (۱۷۳ام در اروپا و ۲۵ام در اقیانوس آرام) احتمال تشکیل یک لشکر هوابرد جدید خیلی ضعیف است. به غیر از صلاحیت هوابرد، تفاوت اصلی لشکر هوابرد با لشکر سبک، حضور یک اسکادران سواره نظام است. (احتمالاً به این دلیل که یک لشکر هوابرد که در پشت خطوط دشمن نیازهای امنیتی و شناسایی بیشتری دارد) این اسکادران دارای سه گروهان سواره نظام و یک گروه نظارت خواهد بود. شایان ذکر است که خودروی جدید تیم پیاده نظام (ISV) می‌تواند از طریق یک C-130 یا C-17 با چتر خارج شود. با این حال، تانک‌های سبک در گردان تانک لشکر تنها می‌توانند فرود آیند زیرا قابلیت پارادراپ برای آنها در نظر گرفته نشده. لشکر ورود اجباری مشترک - یورش هوایی (هلی‌برن) لشکر ورود اجباری مشترکِ یورش هوایی همتای هلی‌برن لشکر هوابرد است. به غیر از صلاحیت یورش هوایی به جای صلاحیت هوابرد، لشکر یورش هوایی همچنین دارای یک گردان هوانوردی پشتیبانی عمومی اضافی در تیپ هوانوردی خود (متوسط) خواهد بود که شامل هلیکوپترهای باری است. این به این لشکر بزرگترین تیپ هوانوردی را در میان انواع لشکرها می دهد. به غیر از صلاحیت هوابرد، تفاوت اصلی لشکر هوابرد با لشکر سبک، حضور یک اسکادران سواره نظام است. (احتمالاً به این دلیل که یک لشکر هوابرد که در پشت خطوط دشمن نیازهای امنیتی و شناسایی بیشتری دارد) این اسکادران دارای سه گروهان سواره نظام و یک گروه نظارت خواهد بود. شایان ذکر است که خودروی جدید تیم پیاده نظام (ISV) می‌تواند توسط هلیکوپترهای UH-60 بلک هاوک و CH-47 شینوک بارگیری شود. پیشنهاد جهت برسی بیشتر برسی این روند (تمرکز مجدد بر روی عملیات رزمی در مقیاس گسترده لشکر-محور) و ارتباط آن با طرح ثامن الائمه نزاجا و آینده ساختار رزم نیروی زمینی. پی نوشت: 1. بن پایه 2. تصاویر «webp» را نمی توان در گالری انجمن بارگذاری کرد صرفا برای میلیتاری استفاده با ذکر مترجم AM4 بلامانع است
  18. 1 پسندیده شده
    زوموالت مسلح تر میشود !!!! برنامه نیروی دریایی ارتش ایالات متحده برای تطبیق تسلیحات هایپرسونیک با شناورهای رزمی پنهانکار کلاس زوموالت براساس اعلام رسمی نیروی دریایی ارتش ایالات متحده ، این نیرو قصد دارد تا مجموعه ای از پتانسیل های جدید ، از جمله تطبیق جنگ افزاری با قابلیت تهاجم سریع فراصوت ( CPS) را با ناوشکن های کلاس زوموالت ، را در دستور کار خود قرار دهد ، تا جایی که درصورت نیاز و تنها 60 دقیقه پس از صدور دستور سلسله مراتب نظامی ، توانایی حمله به هرهدفی در هر نقطه ای از جهان ، وجود داشته باشد . این درحالی است که پیش از این ، ناظران براین باور بودند که برنامه تولید این ناوشکن بدلیل روبرو شدن با مشکلات متعدد در حوزه "اطمینان پذیری رزمی " و همچنین بروز نواقص فنی متعدد، یک پروژه شکست خورده محسوب میشد ، ضمن اینکه بودجه های سنگینی برای ایجاد پنهانکاری این شناور هزینه شده بود که بااعلام این برنامه ، و تعریف ماموریتهای جدید ، نگاهها در حال تغییر است . در واقع ، این شناور ، از ابتدا بعنوان یک پیکربندی رزمی مستقر در دریا ، برای حمله به اهداف زمینی ، طراحی گردید ولی بدلایل فوق الذکر ، از 32 فروند اولیه ، تا کنون فقط 3 فروند تحویل شده که بنابر گزارشهای موجود ، قیمت هر کدام از این شناروها به 7.5 میلیارد دلار بالغ می گردد . ناخدا کوین اسمیت ، مدیر برنامه ناوشکن کلاس زوموالت در جریان برگزاری سمپوزیوم سالانه نیروی دریایی با تشریح این موضوع ، اعتقاد داشت که تسلیح هرچه بیشتر این شناور ، آن را به بهترین پیکربندی موجود در سازمان رزم نیروی دریایی برای حمله متعارف به اهداف زمینی مبدل نموده است . ناخدا کوین اسمیت ، مدیر برنامه ناوشکن کلاس زوموالت با توجه به این تحلیل ، برنامه جنگ افزاری با قابلیت تهاجم سریع فراصوت (CPS) می تواند با برنامه روبه گسترش موشکهای قاره پیمای هسته ای وارد یک رقابت نفس گیر شود و ضمن محدود کردن دامنه درگیری به استفاده از تسلیحات متعارف ، بیشترین ضربه را به دشمن بدون نگرانی از پیامدهای جنگ هسته ای وارد نماید . سابقه این برنامه ، به اواسط سال 2000 میلادی باز می گردد ،اما برخی ناظران براین باورند که توجه مجدد به این برنامه ، پاسخی به افزایش تهدیدها و همچنین جبران عقب ماندگی ارتش ایالات متحده در سرمایه گذاری بر روی جنگ افزارهای فراصوت است . بطور طبیعی ، پیش بینی های موجود نشان میدهد که برد سلاح نامبرده ، از برد تمامی تسلیحات غیرهسته ای عملیاتی فعلی بیشتر خواهد بود ،اما هنوز مشخص نیست که آیا همه شناورهای کلاس زوموالت به این قابلیت مجهز می شوند یا خیر !! برخی نیز معتقدند که استفاده از این سلاح جدید ، به معنای حذف کامل سامانه های موشکی کروز پرتاب عمودی از روی این ناوشکن خواهد بود. پی نوشت : 1- ادغام تمامی پستهای مرتبط با موضوع ناوشکن کلاس زوموالت ، بیست و هشتم دیماه سال یکهزار و سیصد و نودو هشت خورشیدی 2- منبع صرفا " برای میلیتاری / مترجم : MR9
  19. 1 پسندیده شده
    شرکت کشتی سازی Bath Iron Work مستقر در ایالت ماین آمریکا، ناو جنگی Zumwalt که گفته میشود بزرگترین ناو جنگی و نابودگر حال حاضر دنیا است را در اختیار ارتش ایالات متحده قرار داد.   به گزارش «تابناک» این ناو جنگی که به گونه ای پیشرفته ترین و پیچیده ترین نمونه ساخته شده در جهان تا کنون است، و قابلیت تهاجم چند وجهی در دریا و زمین را دارد، قبل از تحویل به ارتش آمریکا چندین ماه مورد آزمایش های متعدد در آبهای آزاد و برای تست قدرت بدنه، تجهیزان مکانیکی و سیستم های الکتریکی، قدرت پیشرانه و قابلیت های مهار و کنترل، قرار گرفته است. ناو Zumwalt با طراحی ممتاز و ساختار کامپوزیتی قدرتمند خود نه تنها به دلیل اندازه کوچک خود، بلکه به جهت قابلیت های اختفای پیشرفته که آن را از چشم هر راداری مخفی میسازد، قابل توجه است.  این ناو قادر به حمل 130 خدمه در بدنه و 28 خدمه در قسمت فوقانی خود است و و مجهز به دو راکت از نوع سیستم تسلیحاتی پیشرفته 115 میلیمتری با قابلیت Long-Range Land Attack Projectiles است که با برد 117 کیلومتر قدرتی سه برابر نمونه های استفاده شده فعلی در ناو های جنگی را دارد. نیروی دریایی آمریکا اذعان کرده است که این ناو اولین نمونه از جنگ افزارهای جدید است که از سیستم یکپارچه قدرت (IPS) استفاده خواهد کرد. این سیستم یک نمونه کاملا الکتریکی است که با توربین های گازی تولید توان و نیرو میکند. از این جهت طراحی این ناو نه تنها شامل ویژگیهای صرفه اقتصادی و قابلیت مقاومت بالا است، بلکه پیشقراول تسلیحات مبتنی بر انرژی آینده نیز به حساب می آید. ساخت این ناو جنگی که نام گذاری آن به یاد ژنرال «المو باد زوموالت جونیور» است 4 میلیارد دلار هزینه در بر داشته و از سال 2009 آغاز شده بود در سال 2014 ساخت آن به پایان رسید. نیروی دریایی آمریکا میگوید که از این ناو هم برای عملیات های انفرادی به عنوان بازدارندگی دشمن، و هم در عملیات های مشترک استفاده میشود. Zumwalt توان رمز در قالب دریا به هوا، دریا به دریا و رمز زیر دریایی را همزمان دارا است. این ناو قرار است قبل از شروع رسمی کار خود، در ماه اکتبر و در بالتیمور بررسی های انسانی نهایی را پشت سر بگذارد و بعد از آن روانه پایگاه خود در سن دیگو کالیفرنیا خواهد شد. http://www.tabnak.ir/fa/news/591156/پیچیده-ترین-و-پیشرفته-ترین-ناو-جنگی-دنیا-در-اختیار-ارتش-آمریکا-قرار-گرفت  
  20. 1 پسندیده شده
    این هم نحوه عملکرد توپ Mk 46 هست. انصافا با Mk 110 قابل قیاس نیست.
  21. 1 پسندیده شده
      مساله اینه که این ناوشکن به طور اختصاصی برای انجام عملیات در بلوواترز یا آبهای عمیق در نظر گرفته شده و به هیچ عنوان قرار نیست تا در آبهای کم عمق و نزدیک به سواحل ( مثل خلیج فارس ) ماموریت انجام بده . برای چنین مناطقی شناورهای LCS در نظر گرفته شده که نسل بعدی اونها با انجام بهینه سازی های گسترده در بخش سازه ، الکترونیک و رادار ، تسلیحات و .... از توانایی های بیشتری هم در زمینه تهاجمی و هم تدافعی برخوردار خواهند بود.   موشک های با هدایت CCD TV هم فقط در روشنایی روز قادر به شناسایی و درگیری با اهداف هستند و در تاریکی شب نمیتونن استفاده بشوند . مگر این که از سامانه هدایت فروسرخ موج بلند ( دور ) یا FLIR با وضوح بسیار بالا در نقش هدایت ثانویه استفاده کنند ( مثل SLAM-ER ).   در مورد ضعیف بودن جنس بدنه زام والت نسبت به ناو های معمولی هم بسیار خوشحال و متشکر میشم اگر توضیحات بیشتری بفرمایید.   اما در مورد دفاع هوایی باید عرض کنم که ، پروژه CGX  قرار بود تا نقش رزم ناو آینده رو بر عهده داشته باشه و جایگزین خانواده CG تیکاندروگا بشه . با توجه به این که نقش و ماموریت اصلی کلاس CGX ، دفاعع موشکی-هوایی منطقه ای تعریف شده بود ، پس از لغو این برنامه به دلایل کمبود بودجه ، کلاس DDG که نمونه کوچک  شده آن محسوب میشود ، جایگزین شد.   اما پس از حذف رادار SPY-4 باند S ساخت لاکهیدمارتین که وظیفه جستجو و کشف انبوه در بُرد بلند را بر عهده داشت و قرار بود تا در کنار رادار SPY-3 باند اکس ساخت ریثیان به عنوان DBR ( رادار باند دوگانه ) استفاده شود  ، عملاً زام والت توانایی ایفای نقش ضد بالستیک خود را از دست داد و به همین دلیل وظیفه دفاع هوایی-موشکی محیط پیرامونی به اون واگذار شد .   یعنی این که این شناور در ماموریت های ویژه تعریف شده برای آن به صورت مستقل از بقیه ناوگان شرکت خواهد کرد و با دفاع از خود در نبردهای دریایی ، سلامت خود را تامین میکند.   در حالی که شناورهای کلاس آرلی بِرک و تیکاندروگا وظیفه دفاع هوایی-موشکی مساحت بسیار وسیعی از جمله ناوگروه های بزرگ و مناطق گسترده ساحلی و دارایی ها و تاسیسات استراتژیک در عمق خاک های سرزمینی کشورهای هم پیمان را بر عهده دارند.   همچنین به علت فضای کم موجود بر روی عرشه این خانواده ، مجبور شدند تا برای متعادل کردن توان تهاجمی و تدافعی شناور ، نسبتِ میان موشک های هجومی و دفاعی را بر حسب کیفیت و کمیت ماموریت تنظیم کنند و این عامل هم دلیل دیگری بر کاهشِ توان دفاع هوایی منطقه ای آن شده . ولی به هیچ عنوان تاثیر سوئی بر روی ظرفیت توان دفاع پیرامونی ( دفاع از خود ) نداشته است.   نکته حاشیه ای : لازم به ذکر است که دلیل حذف SPY-4 ، آماده نشدن آن در زمان از پیش تعیین شده اعلام شد ولی رادار DBR در اولین ناو هواپیمابر کلاس فورد حضور داشته ولی در باقی شناورهای این کلاس با رادار ساده تری جایگزین خواهد شد.   در مورد سیلوی متحرک هم اندکی با شما موافقم . فقط این واقعیت رو در نظر بگیرید که پس از عملیاتی شدن ریلگان های قدرتمند با سرعت پرتابه 10 ماخ و توپ های لیزری چند صد کیلوواتی ، شاید بشه به عنوان چیزی بیشتر از یک سیلوی متحرک به اون نگاه کرد.   در مورد اژدر حوت هم از شما دعوت میکنم تا پروژه های انجام گرفته و آینده در زمینه تجهیزات اکتیو و پسیوِ مقابله با اژدرها در آمریکا رو یک مطالعه اجمالی بفرمایید.   با تشکر از توجه و عنایت شما.
  22. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم    دفاع خارپشتی     از سری تاپیکهای تحریریه بخش جنگ و تاریخ    مقدمه : دفاع خارپشتی  در ردیف  یکی از مهمترین  تاکتیک تدافعی قرار دارد  که  در آن ، یگانهای مدافع  ، یک نقطه مستحکم  را برای دفاع در برابر پاتکهای  شدید دشمن ایجاد می نمایند .  هدف از ایجاد این خطوط پدافندی  و طراحی دقیق آن  ، این است که  توان رزمی و تهاجمی ارتش مهاجم را تضعیف نموده  و در هم بشکند. این نقاط قوت بدین منظور طراحی شده اند تا هزینه  تهاجم به خطوط خودی را برای نیروی مهاجم  افزایش دهند  . از سویی دیگر ،  در صورتی که یگانهای پاتک کننده ، بتوانند از این نقاط قوت عبور کنند ، صورتبندی رزمی  و خطوط لجستیکی ، آنها بشدت در برابر ضد حمله  آسیب پذیر گردد .   دفاع خارپشتی    در جریان نبردهای قرن بیستم ،  تاکتیک دفاع خارپشتی ، عمدتاً  به منظور دفاع در برابر  تک های زرهی پرتحرک یا آنچه که در طول دهه 30 و 40 میلادی ، تاکتیکهای بلیتزگریک خوانده می شد ، توسعه یافت.   ایجاد یک صورتبندی دقیق برای واحدهای مدافع ،  در پشت استحکامات سنگین صحرایی  ،  بهترین دفاع برای مقابله با تاکتیکهای فوق الذکر بویژه در شهرها بشمار می آمد . حتی اگر واحدهای تکور موفق به نفوذ در این شکل دفاع می شدند ، هر موقعیت  خارپشتی ، در صورت تامین آماد و پشتیبانی  مورد نیاز  و حتی در صورت محاصره شدن نیز می توانست  به نبرد ادامه  دهد. در چنین شرایطی ، این موقعیت ها ،  تعداد بیشتری از سربازان واحدهای  مهاجم را بخود مشغول  می داشت و  در عین حال به مدافعین اجازه می داد  تا در صورت نیاز ،  با موفقیت به واحد هایی که قصد عبور از این نقاط تقویت  شده  را دارند بواسطه  نیروی ذخیره یا احتیاط خود حمله برده و خطوط ارتباطی انها را با واحد های پشتیبانی و ذخیره ، قطع کنند.    آوردگاه نخست ، نبرد فرانسه    این تاکتیک در جنگ جهانی دوم توسط ژنرال ماکسیم ویگاند و در طول نبرد فرانسه به  سال 1940 ، مورد استفاده قرار گرفت . با این وجود ، یگانهای رزمی  متفقین در مراحل نخست  جنگ ، و بدلایل مختلف ،  نتوانستند ، این تاکتیک را بخوبی  به مرحله اجرا در آورند  و  قبل از انکه موفق شوند ،  خسارات  سنگینی را  متحمل شده و در نتیجه موجب شکست دهشتناک فرانسه شدند ، علت  اصلی شکست این تاکتیک ، این مساله بود که  نیروهای باقیمانده که  ماموریت اجرای تاکتیک رابر عهده داشتند ،  به خوبی پشتیبانی نشده و عملاً به محاصره مهاجمان در آمدند .   دومین آوردگاه ، جبهه شرقی :   در جبهه شرقی، و برخلاف  نبرد فرانسه ، ورماخت بخوبی توانست از  این تاکتیک به صورت موفقیت آمیزی  در جریان حملات زمستانی ارتش شوروی استفاده کند ، چنانکه  در نبرد مسکو به  سال 1941، در دومین حمله "خو سیچوکا "به سال  1942و در طول عملیات زحل به تاریخ  فوریه 1943، نیز از این تاکتیک استفاده شد. در جبهه شرقی، المانها ترتیبات جدیدی  ، همچون تقویت نقاط مستحکم شده  از طریق هوا، بویژه  در زمستان 42-1941، را  به تاکتیک  دفاع خارپشتی اضافه نمودند ، به شکلی که  نقاط دفاعی خارپشتی که به طور موثری توسط شوروی محاصره شده بود  ( به مانند جیب دمیانسک ) ، به طور عمده از طریق هوا تدارک می شد.  اگر چه تلفات سنگین بود، اما قدرت تدافعی  این نقاط مستحکم شده ،  بخش عمده ای از توان رزمی ارتش سرخ را بخود جذب نموده و از تمرکز آنها  در سایر نقاط جبهه ، جلوگیری می نمود . یک مثال بسیار جالب در این زمینه ، دفاع موفقیت آمیز ورماخت در" جیب دمیانسک" بشمار می رفت که  به یک ضد حمله متقابل بسمت  مسکو منجر شد.   با این وصف ، اگر چه ایجاد خط تدارکاتی هوایی   ، اسیب پذیر ورماخت را به تدارکات  زمینی  کاهش داد  ، اما ضربات زیادی را به لوفت وافه (نیروی هوایی المان ) وارد نمود . اما نگهداری موفقیت امیز خطوط تماس با روسها در این نبرد ها که  توسط  هیتلر هدایت می شد، که عمدتاً بر ادامه جنگ درنقاط ساکن تا  اخرین نفر بود ، همراه شده بود ، موجب ایراد خسارتهای سنگین به توان رزمی نیروی هوایی و زمینی گردید و این مساله با افزایش قابلیت های عملیاتی نیروی هوایی شوروی، موجب شد تا  پشتیبانی از  این نقاط  مستحکم شده اما دورافتاده ، از طریق هوا با  مشکل مواجه گردد . به طور مشخص هیتلر امیدوار بود که استالینگراد محاصره شده ، از این قابلیت برخوردار شود  تا  به یک خارپشت غول پیکر تبدیل شده و حجم زیادی از توان رزمی ارتش سرخ را بخود جلب نماید  . اما بعد از نبرد کورسک به  سال 1943، ورماخت ،  فاقد عناصر  لازم برای اجرای  این تاکتیک بود، چرا که نیروهای احتیاط متحرک و توانایی عملیات هوایی لازم برای تامین برتری هوایی برای اجرای این تاکتیک ، عملاً وجود نداشت .   آوردگاه سوم ، نبردهای جنوب شرق آسیا :    نیروی زمینی بریتانیا نیز  از چنین تاکتیکهای  در طول نبردهای شمال آفریقا ، بخوبی استفاده نمود . در جریان این نبردها ، انگلیسی ها با استفاده از  از تیپ های تقویت شده که توان رزمی آنها به  سطح یک لشکر رسیده بود ، در نقاط با قابلیت دفاعی و بواسطه ایجاد توده های متراکم سیم خاردار و نقب های زیرزمینی ، دفاع خارپشتی را عملاً اجرا نمودند . . دفاع از چنین نقاطی ، عمدتاً توسط  واحد های توپخانه و سلاح های ضد تانک تکمیل می گردید .     سربازان امریکایی که در جنگل های اردن در نبرد bulge موقعیت های دفاعی اتخاذ کرده اند     آوردگاه چهارم ، سالهای پس از جنگ :   بعد از پایان جنگ جهانی دوم، این تاکتیک به طور موثری در جنوب شرقی اسیا توسط فرانسه بر علیه نیروهای ویت مین ، بخصوص  در نبرد" نا سان"  استفاده شد. اما استفاده از این تاکتیک در در نبرد دین بین فو به یک فاجعه نظامی منتهی شد ، چرا که ژنرال جیاپ، با  تمرکز سنگین آتش توپخانه  و آتشبارهای ضد هوایی در محیط اطراف  دین بین فو، به شکل  موفقیت امیزی پشتیبانی هوایی ارتش فرانسه را تضعیف نمود . از  نمونه مدرن استفاده از تاکتیک دفاع خارپشتی ، می توان  نبرد" ووکووار" در طول جنگ استقلال کرواسی را نام برد ، که در ان یک گروه کوچک  کروات، که به درستی هم تسلیح نشده ، اما از انگیزه بالایی برخوردار بودند ، یک واحد بزرگ و دارای تجهیزات سنگین ارتش یوگسلاوی را که در طرف مقابل انگیزه کمی نیز داشتند ، تا مدتها  عقب نگه داشتند و زمان قیمتی را برای جمهوری نوپا و بی تجربه کرواسی خریدند تا نیروهای مسلح خود را سازماندهی نمایند .    یکی دیگر از نبردهایی که این تاکتیک در آن مورد استفاده قرار گرفت و به نسبت ، کمتر موفقیت آمیز بود ، استفاده  ارتش عراق از آن ،  در طی جنگ اول خلیج فارس برای تقویت کویت و ایجاد خارپشت های وسیع و گسترده در بیابانهای جنوب کویت  بود. این موقعیت های تدافعی توسط  گارد ریاست ارتش عراق ، دفاع می شد و این نیروها توسط مناطق مین گذاری شده ، خندق های ضد تانک ،  کانال های پر شده از نفت خام  و همچنین  سنگرها و پناه گاه های زیرزمینی ،حفاظت می شدند .   مترجم: محمد رجبعلی  منبع:   https://en.wikipedia.org/wiki/Hedgehog_defence   استفاده با ذکر منبع بلا مانع است     شادی روح شهدا صلواتی عنایت کنید 
  23. 1 پسندیده شده
       بله ، در همان زمان ، جناب رضایی ( فرمانده اسبق سپاه ) در یک جایی ( که بماند ) تقریباً همین اعتقاد را داشتند . این مار 500 کیلومتری ، بدلیل طولانی شدن خطوط لجستیکی ، بسیار آسیب پذیر بود و اگر شیرازه ارتش عراق ، دچار فروپاشی نمی شد و ارتباطات قطع نمیشد و این ارتش واقعاً قصد جنگ داشت ، جنگ طولانی تر و سخت تر می شود و شاید هم  نتیجه جنگ ، غیر از این که هست ، می شد ( که البته صرفاً یک حدس هست و عوامل بسیاری در آن دخیل بودند .    البته عملیات روانی گسترده و دقیق ارتش آمریکا را نباید فراموش کرد . دستگاه های چاپ رنگی در پرنده های غول پیکر هرکولس قرار می گرفت و متن اعلامیه ها بصورت آنلاین ، از سرفرماندهی ارتش به هواپیما مخابره می شد تا پس از چاپ، بطور مستقیم بر سر نیروهای عراقی ریخته شود .   یا اینکه یک مرکز رادیویی پرنده ( نوع خاصی از هرکولس با شناسه کوماندوسولو ) بطور منظم بر فراز عراق پرواز می نمود تا به واحدهای عراقی اخطار داده شود تا دست از مقاومت بردارند .  از همه جالب تر ، تاکتیک ارتش بریتانیا برای تصرف بصره بود که توضیح آن نیازمند یک تاپیک مجزاست . :winking: 
  24. 1 پسندیده شده
      اینجور که من برداشت می کنم ،تا زمانیی که تمامی سنگر ها فتح نشند ، نمی شه این سنگرها رو فتح شده در نظر گرفت ... دشمن پس از فتح یک سنگر باز مجبوره تمامی نیروهاش رو صرف فتح سنگر بعدی کنه ... منظور از جذب این اختصاص نیروهای برای فتح سنگرهای در حال مقاومت هست ...
  25. 1 پسندیده شده
      نیروهای دشمن برای جلوگیری از برخورد به خار ها ، داخل فضای بین خارها وارد می شه ... کلا تاکتیک  جالبی نیست ، اگه بشه یک خار رو گرفت ، می شه وارد خار شد و از خود استحکامات علیه مدافعین استفاده کرد ... البته می شه خود این خارها رو هم لابه بندی  کرد  ولی خب ، با تاکتیک های جدید مغولی یا ورژن 2003 آمریکایی ، به جای گذاشتن وقت روی گرفتن این خطوط ، دورشون زد و خطوط ارتباطی بین خطوط دفاعی رو از بین برد و بعد آروم آروم اومد سراغشون ... مثلا سال 2003 وقتی بغداد فتح شد ، هنوز فاو فتح نشده بود ...   این روزها هم فقط توی جنگ شهری جواب بده وگرنه با سلطه ی هواپیماها و هواگردها در مناطق باز حکم خودکشی رو داره ...