برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 11 اسفند 1401 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهسلام علیکم بابت استمرار مشکل امتیاز دهی در انجمن از همه دوستان عذر خواهی می کنم ======= باقی مانده لاشه فالکون عبری که در نزدیکی کیبوتس هاردوف (بخش شمالی سرزمین های اشغالی ) به زمین برخورد کرد راشا تودی مدعی هست که این فالکون عبری ، ماموریت هدف قراردادن یکی از مقرهای تاکتیکی یگانهای ایرانی در سوریه را بر عهده داشته که ظاهراً پدافند هوایی سوریه حسابی از خجالت iaf در آمده . هر چند برخی منابع هم احتمال نقص فنی را هم مطرح کردند. پی نوشت : ظاهراً بعد از عملیات نیروی هوایی ارتش اسراییل در جنوب لبنان ( جنگ 33 روزه ) ، خلبانان اف-16 عبری تقریباً تبدیل به گوشت قربانی برای حفظ توان رزمی ایگل های iaf شدند و براساس دستورالعمل استاندارد این نیرو ، خلبان برای حمله به اهدافی که به شکل اتفاقی با آن برخورد می کند ، دست بازی دارد !!!
-
2 پسندیده شدهگامهای بلند برای پرکردن جای فینیکس در جریان نمایشگاه چهلمین سالگرد هفته دفاع مقدس در تهران، انواع دستاوردهای تسلیحاتی و تجهیزاتی نیروهای مسلح کشورمان به نمایش درآمد که از آن جمله موشکهای پدافند هوایی صیادــ2 و 3، دو نسل موشک شلمچه و نیز موشک هوابههوای میانبرد فکور90 بود. علائم و اطلاعات ثبتشده روی بدنه موشک فکور نشان میدهد که احتمالاً این محصول نسبت به نمونه رونماییشده در جریان افتتاح خط تولید در سال 1397 تفاوتهایی دارد. موشک فکور برای تجهیز جنگندههای اف14 تامکت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توسط سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع و جهاد خودکفایی این نیرو توسعه یافته استمتخصصان این نیرو در سازمان جهاد خودکفایی بهسرپرستی امیر عطاءالله بازرگان و جمعی از خلبانان اقدام به تطبیق موشک سطحبههوای MIM-23 Hawk با شکاری رهگیر اف14 تحت پروژهای بهنام سجیل کردند تا در حد امکان کمبود موشکهای فینیکس جبران شود، این کار با موفقیت صورت گرفته پس از آزمایشهای لازم، پای این ترکیب جدید به میادین نبرد هم باز شد. بنا بر گزارشهای رسمی، جنگنده اف14 تامکت با موشک هاوک یا سجیل موفق به شکار پرندههای دشمن نیز شد علائم روی بدنه موشک شلمچهــ2 اما تصاویر منتشرشده از نمایشگاه اقتدار 40 در هفتههای اخیر نشان داد که روی بدنه موشک شلمچهــ2 عبارت M112 بهعنوان موتور سوخت جامد، حک شده است، در نتیجه این موشک بدنه و موتور نسل قبلی موشک شلمچه را حفظ کرده اما بالها و بالکهای کنترلی و دماغه آن مطابق موشک استاندارد طراحی شده است.وجه شاخص پیکربندی موشک استاندارد در واقع همان بالهای امتدادیافته (Long Wing) در راستای بدنه است که در شلمچهــ2 مورد استفاده قرار گرفته است. بهطور خلاصه میتوان گفت برای بهسازی سامانه مرصاد، عبور از موشک شلمچه به شلمچهــ2 با پرتابگرهای جدید و قابلیتهای تاکتیکی بالاتر با حفظ موتور، بدنه و سامانههای هدایت موشک شلمچه و طراحی بال و بالکهای کنترلی متفاوت صورت پذیرفته است تفاوتهای جزئی در بالک کنترلی موشک شلمچه (مرکز تصویر) با موشک استاندارد (نصبشده روی استند) قابل مشاهده است اما از موتور M112 برای رسیدن به یک موشک هوابههوا نیز در صنعت دفاعی کشور استفاده شده است. نسل اول موشک هوابههوای فکور90 با استفاده از موتور موشک شلمچه اما بالها و بالکهای مشابه موشک فینیکس و با وزنی مشابه موشک شلمچه طراحی و ساخته شد. این موشک در فروردین 1396 رونمایی و پس از کارهای تکمیلی خط تولید آن در مرداد 1397 افتتاح شد. رونمایی از موشک فکور90 در سال 1396 هدف از بهکارگیری پیکربندی موشک فینیکس در مقایسه با هاوک، ایجاد امکان حمل موشک فکور در جایگاههای زیر بدنه جنگنده اف14 تامکت است زیرا امکان حمل موشک هاوک/سجیل/شلمچه در جایگاه زیر بدنه تامکت بهدلیل اندازه دهانه بال، اگر ناممکن نباشد عملاً بسیار دور از دسترس است. البته فکور با جرم 1405 پوند معادل 636.47 کیلوگرم، سنگینتر از موشک فینیکس است اما تولید انبوه آن در داخل و قابلیتهای بالایی که از بهکارگیری سامانه هدایت و جنگ الکترونیک جدید در فکور90 حاصل میشود راهکار موقتی مناسبی تا زمان توسعه نمونه بومی موشک فینیکس با نام مقصود است. تفاوت در ابعاد موشکهای هاوک (زیر بالهای هواپیمای عقبی) و موشک فینیکس (زیر بدنه هواپیمای جلویی) در این تصویر مشهود است امکان نصب فکور90 در جایگاه زیر بدنه تامکت سبب افزایش پایایی رزمی این جنگنده در نبردهای هوایی میشود زیرا بهجای دو موشک هاوک/سجیل میتوان شش موشک فکور90 را توسط اف14 حمل و بهکارگیری کرد. تفاوت در طول موشک هاوک زیر بال هواپیمای نزدیک و فینیکس زیر بدنه اف14 دورتر قابل مشاهده است اخبار مختلفی حاکی از مقاومت بسیار خوب این موشک در برابر جنگ الکترونیک در آزمایشهای مختلف بوده است، همچنین این گمانه نیز مطرح است که فناوریهای کسبشده در زمینه سامانه هدایت دوگانه موشک صیادــ2 که در سال 1392 رونمایی شد در موشک فکور مورد استفاده قرار گرفته باشد در علائم ثبتشده روی موشک AIM-23B یا همان فکور در رونمایی خط تولید در سال 1397، دمای انبارداری این موشک از منفی 40 تا مثبت 60 و محدوده دمایی که موشک در آن قابل شلیک است از حدود منفی 31.7 تا مثبت 51.7 درجه سلسیوس (سانتیگراد) روی بدنه ثبت شده بود. مرز پایین این محدوده دما معادل ارتفاع پروازی حدود 7200 متر است. بهطور معمول، این محدودیت دمای شلیک به پیشران سوخت جامد موشک مربوط است. علائم روی بدنه موشک فکور در رونمایی خط تولید در سال 1397؛ تصویر بالا جرم موشک به واحد پوند و تصویر پایین نوع موتور و دمای انبارداری و شلیک قابل رؤیت است اما در موشک فکور90 نمایشدادهشده در نمایشگاه هفته دفاع مقدس سال 1399، که مشخصه ATMF-90B روی بدنه آن به چشم میخورد (نمونه تمرینی با مشخصه ATM و نمونه رزمی با مشخصه AIM نمایش داده میشود) نام موتور M190 و محدوده دمایی آن نیز از منفی 65 تا مثبت 160 فارنهایت معادل منفی 53.89 تا 71.11 درجه سلسیوس ثبت شده است. علائم ثبتشده روی بدنه موشک فکور90 حاضر در نمایشگاه اقتدار40 در سال 1399 اینکه موتور جدید M190 چهویژگیهایی دارد، هنوز اطلاعی در دست نیست اما همین تغییر محدوده دما نشاندهنده تغییراتی در سوخت آن است. ارتفاع پروازی معادل مرز پایین محدوده دمایی موشک AIMF-90B تقریباً معادل با 10600 متر است که بهبود قابلتوجهی را نسبت به نمونه AIMF-90 که در فروردین 1396 رونمایی شد نشان میدهد، البته وزن موشک AIMF-90B روی بدنه برابر همان مقدار موشک AIMF-90 ثبت شده است. موشکهای فکور90 و شلمچهــ2 از نظر شکل دماغه بسیار شبیه به هم هستند همانطور که اشاره شد، فکور بهعنوان یک موشک میانبرد معرفی شده است. راجع به میزان برد و سرعت آن در اخبار رسمی مطلبی عنوان نشده است اما باید توجه داشت که موتور M112، موشک شلمچه را با شروع پرواز از سطح زمین یعنی سرعت و ارتفاع صفر به سرعت 2.7 ماخ در یک ارتفاعی (که همواره یکسان نیست) میرساند. برد نهایی 40 کیلومتر و سقف ارتفاع 18000متری از دیگر مشخصات عملیاتی شلمچه است اما در موشک فکور که از یک هواپیما در سرعت و ارتفاع اولیه غیر صفر مأموریت خود را آغاز میکند، بخش بزرگی از انرژی جنبشی تولیدی توسط موتور که صرف غلبه بر جاذبه برای گرفتن ارتفاع میشد، به انرژی جنبشی برای کسب برد و سرعت بیشتر تبدیل شود. از سوی دیگر خود وسیله حامل نیز سرعت اولیهای از حداقل 0.3 ماخ تا اعداد ماخ بالاتر به موشک میدهد که این هم سبب افزایش برد و سرعت نهایی میشود، در نتیجه برد عملیاتی موشک فکور در حالت هوابههوا بسیار بیشتر از موشک شلمچه در حالت زمینبههوا خواهد بود موشکهای صیاد-2 و 3 کنار فکور90 در نمایشگاه اقتدار40 اینکه موتور M190 علاوه بر کاهش محدودیت دمایی از نظر مشخصات رانشی چه بهبودهایی نسبت به موتور M112 داشته است نامشخص است. اما میتوان با ذکر مثالی، میزان بهبود قابل دستیابی با تغییر موتور را بهتر درک کرد. دو موشک پدافند هوایی صیادــ2 و 3 که در نمایشگاه اخیر نیز کنار هم قرار داشتند از نظر قطر بدنه تفاوتی با یکدیگر ندارند و در طول بدنه نیز صیادــ3 در حدود 11 درصد کشیدهتر است اما این موشک که از موتور جدیدتری برخوردار است به 60 درصد برد بیشتر نسبت به صیادــ2 میرسد.این در حالی است که وزن صیادــ2 و 3 نیز بسیار نزدیک به هم است، این مقایسه نشان میدهد که تغییر ترکیب سوخت میتواند تأثیر قابلتوجهی در عملکرد یک موشک داشته باشد منبع مورد استفاده : https://www.tasnimnews.com
-
2 پسندیده شدهدرود بر جناب Skyhawk همه سیکرها به نحوی اویونیک حساب می شوند به غیر از سیکرهای اژدرهای دریایی. در مورد Avionics خدمت شما عرض کنم که یک روزی ما برای ساخت یا خرید یک کامپیوتر پرواز دچار مشکل بودیم و پروژه ها به صورت موردی و در جهت جایگزینی برخی از قطعات بود و سیستم به صورت کل دیده نمی شد. مدیر پروژه دفاعی یک کارت پردازشی دستش می گرفت و می گفت ما این را تست کردیم و کار کرد خواهش می کنیم این را برای ما کپی کنید. اما الان وضع فرق کرده است. یک نگاهی به طرح های پژوهشی زیر که هنوز در دست انجام و یا انجام شده است بیاندازید. در برخی از طرح های زیر خود من مشاور بودم یا نقش بسیار کم رنگ داشته ام پس می توانم حدس بزنم که دیگر طرح ها در چه وضعی است. http://research.vru.ac.ir/my_doc/research/tarhvezaratdefa.pdf اگر یک نگاه هم به رزومه های افراد بیکار یا در جستجوی درآمد بیشتر برای ادامه حیات بیاندازیم و تجربه های دفاعی آنها را ببینیم متوجه کمیت کار می شویم. مقالات دفاعی هم که بسیار و خارج از شمارش است. برای مثال 10 سال قبل از رونمایی فکور مقالاتی در مورد محاسبه قابلیت اطمینان فیوز موشک راداری هوا به هوا و کامپیوتر پرواز به زبان فارسی توسط دانشگاه های شهرستان چاپ شده است. https://ganj-old.irandoc.ac.ir/dashboard?page=3&q=آرایه+فازی+آنتن&qd=&sort_attr=1&sort_order=DESC&topic_1=1038555 https://ganj-old.irandoc.ac.ir/dashboard?q=اویونیک&qd[]=0 https://www.civilica.com/Papers-ICADI03=سومین-کنفرانس-ملی-اویونیک-ایران.html اما مشکل کجا است که شما احساس نمی کنید که در زمینه اویونیک ما کاری کرده ایم با اینکه کار زیادی شده که به صورت آشوبناکی مدیریت شده است. اویونیک در واقع مجموعه سخت افزار و نرم افزاری است (Embedded-system) که روی کامپیوترهای خاص منظوره که با هدف اختصاصی تولید شده اند برای صنعت هوایی با رعایت استانداردهای ایمنی کار می کنند. در صنعت هوایی ما با اینکه الزامات ظاهرا سختی داریم اما دستمان در استفاده از تکنولوژیهای جدید که سابقه پروازی داشته باشند و سخت افزارها و نرم افزارهای گران باز است زیرا هزینه یک هواپیما یا یک موشک چندین برابر هزینه سخت افزار است و تیراژ تولید انبوه این صنعت بسیار بسیار ناچیز است. هر چند بسیاری از شرکتهای خصوصی در تهران کار جنبی و یا اصلی اویونیک می کنند (اگر بتوانند طلبشان را از بزرگترین بدهکار کشور (== دولت) قیراطی وصول بکنند) در کشور تا جایی که من می دانم فقط یک پژوهشکده رسمی اویونیک وجود دارد که آن هم در دانشگاهی در اصفهان است. این پژوهشکده آگهی استخدام هم دارد و کار اویونیک را بر مبنای استانداردهای آمریکایی مثل DO-178B/C برای نرم افزار و DO-254 برای سخت افزار انجام می دهد و اویونیک هواپیمای مسافر بری 150 نفره ملی نیز به عهده آنها است. در طول سالهای سال که در این زمینه کار کرده ام بهترین طراحان Embedded-system که دیده ام همگی اصفهانی بوده اند و انتخاب اصفهان را برای این کار بسیار نیکو می دانم. مدل تفکر اصفهانی ها و هوش متناسب آنها ترکیبی ایده آل است. در زمان قاجار هم فرانسوی ها را برای ساخت توپ به اصفهان بردند. دانش فنی ساخت Embedded-system های صنعتی را در هیچ دانشگاهی تدریس نمی کنند. یادگیری آن هم زمان بر است و مشکل امروز ما این هست که با وجود تعداد فراوان مهندس که پایه یادگرفتن این فناوری را دارند ولی به دلیل اینکه دریافتی ها بسیار پایین هست در ایران افراد نمی توانند به کار ادامه بدهند و مجبور هستند برای ادامه حیات یا به یک شغل دیگر بپردازند و مثلا برنامه ساز اندروید بشوند در استارتاپها و یا اینکه به خارج بروند که معمولا آلمان، سوئد، چین و آمریکا مقصد اینها است. در نتیجه شما با زحمت فراوان یک نفر را استخدام می کنید، 2 سال رویش کار می کنید که بتواند یک خط برنامه Automotive یا Aerospace بسازد و او به مجرد اینکه در یک پروژه به اعتماد به نفس رسید شرکت شما را ترک می کند و به خارج می رود. نتیجه این روند این هست که شما همیشه کمبود شدید نیرو با تجربه دارید. کار اویونیک هم کار تیم های بزرگ است نه چند نفر آدم بی جیره و مواجب. همین سختی ها باعث شده که نفرات اول کنکور ریاضی سالها است که دیگر رشته برق را انتخاب نمی کنند و وارد رشته کامپیوتر هم که می شوند دیگر وارد گرایش سخت افزار نمی شوند نرم افزار هم که می خوانند روی شبکه و برنامه سازی موبایل کار می کنند تا خیلی راحت بتوانند در بازار موجود جذب بشوند که یک بازار خدماتی است نه یک بازار تولیدی. در اواخر دهه 90 میلادی کشور آلمان حدود 300 تن طلای ذخیره خود را به فروش گذاشت تا بر روی Embedded-system ها سرمایه گذاری بکند با این هدف که برتری محصولات آلمانی تا سال 2020 تضمین بشود که شد. این سرمایه گذاری منجر به این شد که امروزه بهترین Embedded-systemها به شرکتهای آلمانی تعلق دارد. بر خلاف اویونیک که شما قادر به استفاده از گرانترین سخت افزارها و جعبه ها و کانکتورها و مدارهای چاپی و سنسورها و تراشه ها هستید در الکترونیک خودرو (Automotive) به دلیل تیراژ میلیونی و مشکلات بسیار پیچیده تولید در مقیاس بسیار بسیار بالا که منجر به این می شود که شما نمی توانید خیلی از قوانین اجباری ساخت مدار را به دلیل ملاحظات تولید انبوه رعایت بکنید شما باید با ارزانترین و کمترین قطعات و بدون داشتن جعبه و ... همه استانداردها را پاس بکنید و تازه به قابلیت اطمینانی بیش از 5 تا 9 برسید یعنی خیلی بیشتر از قابلیت اطمینان مورد نیاز در تجهیزات نظامی (قابلیت اطمینان توماهاوک 0.87 است) که کاری بسیار بسیار مشکل است چه برای ما چه برای بقیه دنیا اما در ایران مهندس تقریبا مجانی است. در آمریکا برای ساخت نرم افزار های اویونیک از SPARK که شاخه ای بسیار محدود شده از زبان ADA است و صد برابر از C امنیت ذاتی بیشتری دارد استفاده می کنند اما در اروپا مثل ایران از شاخه ای محدود شده از زیان C به نام MISRA-C استفاده می کنند. علتش هم این است که برنامه ساز و ابزار و عادت استفاده از زبان ADA در اروپا و ایران تقریبا ناموجود است. تا اینجا مشکلی دیده نمی شود و برخی از محصولات خودرویی برخی قطعه سازان خصوصی کیفیتی بالاتر از محصولات مشابه آمریکایی دارند اما هزینه تولید آنها و قیمت روز افزون ارز و نیاز به واردات تراشه ها و قطعات الکترونیک باعث شده که قیمت تمام شده تولید با کیفیت از آنچه برابر نظر شورای رقابت خودرو ساز می تواند از قطعه ساز بخرد گران تر است به عبارت دیگر قطعه ساز باید با ضرر سنگین محصول خود را به داخلی ها بفروشد صادرات هم که به دلیل تحریم ها و شهرت منفی ایران ممکن نیست و تولید کننده قطعه Automotive در ایران یا باید کارخانه های تولید خود را به چین و .... ببرد و محصول را به تویوتا و فاو و جیلی و گریت وال و .... بفروشد و یا اینکه بماند و منتظر معجزه بشود. ترامپ و دار و دسته و ایادی داخلی آنها برای همین صنعت خودرو را تحریم کردند زیرا این صنعت به دلیل عدم نیاز به پول دولتی موتور حرکت در دیگر صنایع از جمله اویونیک بود. روزگاری بود که قطعه سازان به مسئولین برگزاری مسابقات روبوکاپ التماس می کردند که آدرس قطعه سازان را در اختیار شرکت کنندگان بگذارند تا در صورت تمایل با قطعه ساز شروع همکاری بکنند ولی مسئولین برگزاری مسابقات از این کار امتناع می کردند!!!! اما امروز قطعه سازها توان حفظ نیروی ناچیز فعلی را هم ندارند. نتیجه هدایت اقتصاد به شکل موجود این هست که پدیده اسکاتلندی تشدید شده و ما مهندسان کارآمد بیشتری را از دست خواهیم داد. مهندسانی که محصول نتیجه کار آنها باعث شد که شرکت پژو-سیتروئن بعد از تحریم اخیر ترامپ و دار و دسته با حسرت و گریه از ایران برود به دلیل قطعات بسیار با کیفیت و ارزانی که می توانست از ما تهیه بکند ولی دیگر نمی تواند. جالب است که بدانید که شرکت های بزرگ به زنجیره تامین قطعات خود بسیار حساس هستند وبرای مثال اگر یک تراشه ای فقط در ژاپن تولید بشود، به دلیل حادثه خیز بودن آن کشور محصول بر پایه آن تراشه را قبول نکرده و شما را مجبور به استفاده از تراشه ای می کنند که در چند کشور مختلف قابل تهیه باشد هر چند که گرانتر هم باشد تا در آینده دست آنها در پوست گردو بند نشود. حالا حساب بکنید که این تحریم های آمریکا که با نفت ایران هم همین کار را کرده چند صد هزار میلیارد دلار به صنعت ما خسارت زده است و چه بازارهایی را از ما گرفته است و متعاقب آن چه زمینه های رشد فناوریی از بین رفته است. یک روزی کارگر چینی با دریافتی ماهی 60 دلار و یک وعده غذای گرم و جای خواب، ارزانترین کارگر جهان بود امروز همان کارگر چینی ماهیانه 300 دلار آمریکا حقوق می گیرد در حالیکه مهندس ایرانی حقوقش بدون جای خواب و سرویس حمل و نقل کمتر از این هست.
-
2 پسندیده شدهدرود به دوستان گرامی ظاهرا این رونمایی فکور تفاوتی که با رونمایی های دیگر داشته این هست که هیچ کدام از منابع خارجی در حقیقت آن شک نکرده اند و تحقق آن را به کمک مستقیم روسیه و چین به ایران ربط داده اند (مدعی هستند که ایران نسخه هایی از فینیکس و حتی خود تامکت را در اختیار روسیه قرار داده در سالهای دور و نتیجه این همکاری مشترک موشک R-33 (Amos) روسی است که ابتدا بردی حدود 120 کیلومتر داشت و با بهبود ترکیب دانه های سوخت به برد 300 کیلومتر دست یافت و بعدها روسها این تکنولوژی را به صورت کاهش یافته به ایران منتقل کرده اند (خیال پردازی های منابع غربی .م.)) و البته آن را یک دارایی مهم برای ایران می دانند که خطری برای جنگنده های پیشرفته نسل 5 و آخرین نسخه های ایگلها ندارد ولی برای جنگنده های کشورهای منطقه خطرناک است و حالا شروع کرده اند در مورد افزایش تعداد تامکتهای قابل پرواز، ابراز نگرانی کردن و اینگونه از خبر بهره برداری کرده اند که کشورهای منطقه باید زود تر به جنگنده های نسل 5 مجهز بشوند، آمریکا اف-22 های بیشتری را در امارات و عربستان و ... مستقر بکند، با اسرائیل همکاری نزدیکی داشته باشند تا مهارتهای آنها برتری ایران را خنثی بکند یا اینکه اقداماتی انجام بشود که تامکتها قادر به پرواز نباشند!!! ( به نظر می رسد باید سطح حفاظت از تامکتهای روی زمین بالاتر برود.م.) زیرا تصور می کنند که اگر تامکتها قادر به پرواز نباشند این موشک بی اثر می شود. به عبارت دیگر قبول کرده اند که ایران قادر است به تعداد نا محدود از موشک فکور تکثیر بکند اما قادر نیست که حامل آن را تکثیر بکند. موشکی که برد موثری 4 برابر AIM-120B با برد 75 کیلومتر (که بیشتر متحدین آمریکا و خود واحدهای آمریکایی به آن مسلح هستند) و سه برابر AIM-120C برد دارد، این توانایی را به ایرانی ها می دهد که خطر آفرینی های راحتی در مقابل جنگنده های خاور میانه ای داشته باشند بدون اینکه در تیر رس قرار بگیرند. البته نبود یک موشک مشابه متئور اروپایی (که قرار است از سیکر با آرایه فازی فعال ساخته شده از ترانزیستورهای گالیوم-نیترید بهره ببرد) یا موشک چینی PL-15 که از موتورهای رمجت استفاده می کنند و برد بسیار بلند حدود 400 کیلومتر دارند (به دلیل استفاده از هوای موجود در آسمان به جای اکسیدایزر و در نتیجه افزایش مقدار سوخت و سبکتر شدن موشک در حالیکه موشکهای سوخت جامد معمولی باید اکسیدایزر را هم با خود حمل بکنند) در زرادخانه آمریکایی ها و کنسل شدن پروژه نسخه جدیدتر موشک آمرام با برد بلندتر باعث شده که آمریکایی ها در مورد توانایی های موشکی دشمنانشان کمی بزرگنمایی کنند تا بودجه های دفاعی را افزایش بدهند اما این حقیقت که سیاست پنتاگون در طول 60 سال گذشته همواره تولید هواگرد جدید تر به جای تولید مهمات جدید بوده است ثابت می کند که بهره وری پنتاگون در برتری هوایی متناسب با هزینه کرد او نیست. کاملا قابل مشاهده است که هنگامی که ایگلها به خدمت وارد شدند فقط جنگنده ای قویتر و سریعتر و فرمان پذیرتر از فانتوم بودند اما همان مهمات را استفاده می کردند تا اینکه آمرام ها در دهه 90 وارد میدان شدند و به ایگلها شخصیت دادند. به همین ترتیب تا زمانی که رپتورها کماکان مجبور به استفاده از مهمات ایگل ها هستند نباید انتظار داشت که کیفیتی خیلی بالا تر از آنها و در حد توانایی های خود بروز بدهند. راهبردی که دشمنان آمریکا معکوس آن را می روند. قسمتی از نگرانی آمریکایی ها هم بی راه نیست زیرا منابع آمریکایی از اثر جمر های فعال روسی با استفاده از تکنولوژی DRFM (digital-RF-Memory) بر اساس monopulse-trackbreaking-jammer روی موشکهای آمرام نگران هستند. این جمر تعداد برخورد موشک آمرام را به کمی بیشتر از نصف کاهش می دهد. تکنولوژی که حتی برای ایران هم جدید نیست و روسیه بعد از فروپاشی شوروی و دستیابی به کارخانه های ساخت تراشه خارجی و تراشه های غربی همزمان با مدرن سازی سیکرهایش به آن روی آورده است. شاید ریشه مشکل از آنجا شروع شد که پاتریوتها در نبرد آزادی کویت یک فروند تورنادو و یک فروند اف-18 را به اشتباه سرنگون کردند درحالیکه اساسا روی شبح موشکهای عراقی لاک کرده بودند!! نه روی هواپیما های خودی و سیستم RWR هواپیما های خودی هم لاک شدن روی آنها را نشان نمی داد و باعث کشته شدن کروهای پروازی قربانی گردید. بررسی موضوع که در گزارش MIT آمده نشان می دهد که وجود تعداد زیاد سایتهای پدافندی و رادار در منطقه باعث شده بود که میزان آلودگی الکترومغناطیس در منطقه بالا رفته و شکاری های خودی در معرض سایه های رادارهای درگیری و سرچ متعدد قرار بگیرند و انعکاس راداری آنها برای سایتهای دیگر ghost-target ایجاد بکند که اکوی راداری مشابه اکوی ضعیف راداری موشکهای بالستیک داشتند. هنگامی که خدمه پاتریوت با دستپاچگی با شبح موشک عراقی درگیر می شدند (سرعت زیاد موشک وقت زیادی برای پرسنل باقی نمی گذاشت) و بلافاصله برای آن موشک فایر می کردند، به دلیل اینکه شبح مفروض اکوی راداری نداشت، موشک پاتریوت روی مود هومینگ سوئیچ می کرد و سیستم هومینگ موشک پاتریوت انعکاس ناشی از پرنده های خودی را به عنوان یک منبع خوب انتشار تشخیص داده و به جای اینکه به سمت شبح موشکهای عراقی برود به سمت هواپیمای خودی میرفتند. این نکته که سازنده پاتریوت و آمرام عملا یکی است و اندیشه ها و الگوریتمها و زیر سیستمهای تکراری در هر دو سیستم وجود دارد، باعث شده که روش DRFM و انواع ghosting علاوه بر پاتریوت های قدیمی روی آمرام هایی که زیر ساخت آنها به دهه 90 باز میگردد موثر باشد و آمریکایی ها را بر آن دارد که به طرح مفهومی آمرام آینده قابلیت Dual-trajectory بدهند و این موشک علاوه بر رادار فعال دارای سیکر حرارتی هم باشد تا این تهدیدات جدید را خنثی بکند. یک سری از کارشناسان هم با فرض خطا رفتن موشکها برای نمونه آینده آمرام قابلیت hit-to-kill درخواست کرده اند تا هر شکاری بتواند تعداد خیلی بیشتری موشک حمل بکند که برد و سرعت بیشتری دارند ولی به دلیل حذف سر جنگی اندازه و وزن کمتری دارند. بن مایه: موشکهای فکور و تاثیر آنها در بالانس دفاعی منطقه خلیج فارس http://militarywatchmagazine.com/article/70308 تکنولوژی رمجت http://www.dtic.mil/dtic/tr/fulltext/u2/259432.pdf MIT security study program April, 20, 2004 https://nationalinterest.org/blog/buzz/iran-has-cloned-americas-phoenix-missile-27292 چرا تامکتهای بیشتر خبر بدی برای بدخواهان تهران است http://militarywatchmagazine.com/article/70899 مهمترین دارایی نیروی هوایی ایران؟ موشک مرگبار هوا به هوای فکور به تولید رسید http://militarywatchmagazine.com/article/70790 https://nationalinterest.org/blog/the-buzz/the-us-militarys-top-guns-the-air-have-big-weakness-14065 در یک مراسم رونمایی 6 تیر موشک 450 کیلویی بومی که شباهتی به AIM-54 فینیکس داشتند به نمایش گذاشته شد. پیش از این نسخه ای از این موشک در مراسم سالانه رژه سپتامبر سال 2013 نمایش داده شده بود. ایرانی ها اعلام کردند که این موشک فکور-90 نام داشته و یک موشک هوا به هوای هدایت شونده است. با وجود عدم پشتیبانی تجهیزات آمریکایی ایرانی ها که از 1979 تاکنون وجود دارد آنها تلاش زیادی برای آماده به خدمت نگاه داشتن ناوگان خود کرده اند که در این بین آماده به خدمت نگاه داشتن تامکتها به دلیل اینکه تنها استفاده کننده آنها ایران است و قطعات آن قابل خرید از بازار سیاه نیست، از همه مشکل تر بوده است. گفته می شود که به کمک دیگران ایرانی ها روی هر کدام از تامکتها دست کم 250 تغییر کلی و ارتقاء انجام داده اند از جمله تهیه رادار جدید (ادعای منابع غربی .م.)، صفحات نمایش، سامانه های جنگ الکترونیک و دیگر اویونیک مهم! و حالا هم فکور-90 به عنوان سلاح اصلی فامد. فکور-90 که گفته شده قابلیت انجام مستقل لاک راداری روی هدف دارد نه تنها با قابلیتهای فینیکس برابری می کند بلکه با توجه به پیشرفت تکنولوژی در مواردی از آن نیز عبور کرده است. در حالیکه منابع غربی برد آن را 220 کیلومتر تخمین می زنند که با بهبود ترکیبات دانه های سوخت افزایش نیز می تواند بیابد، برد فینیکس فقط 180 کیلومتر بود. فکور-90 قادر به ادامه مسیر به سمت هدف بدون استفاده از رادار شکاری پرتاب کننده آن بوده و با توجه به برد آن و نبود رمجتهای متئور و PL-15 در خط تولید، ایران بعد از روسیه مجهز به R-33 و R-37 دارای دور برد ترین موشک هوا به هوا شده است. با توجه به سرعت 5 ماخ (بیشتر از فینیکس) و برد بلند اگر با استفاده از تکنولوژی امروزی دقت آن حتی هنوز در حد فینیکس دهه 70 هم باشد، این موشک برای کشوری که برای دفاع هوایی به سایتهای پدافندی زمین به هوا متکی بوده است یک جهش محسوب می گردد. امیر حاتمی وزیر دفاع ایران در این مراسم اعلام کرد که این موشک قابل استفاده توسط شکاری های دیگر نیز هست. از دیدگاه ما یکی از این کاندیدها شکاری صاعقه است که با توجه به محدودیتهایش حداکثر دو تیر موشک می تواند حمل بکند. اف-15 های سری SA به AIM-120C با برد 105 کیلومتر مجهز هستند و AIM-120D هایی که اختصاصی برای اف-22 در حال توسعه هستند برد 180 کیلومتر دارند که کماکان بسیار کمتر از برد موشکهای فکور است. در نسخه ایرانی فینیکس به خاطر استفاده از تکنولوژی نوین وزن سیستم هدایت 30 درصد کاهش یافته و باعث حدود 15% افزایش برد بیشتر در نتیجه وزن کمتر و امکان افزایش میزان سوخت شده است و از یک سیکر پیچیده ایرانی با قابلیت آشیانه یابی استفاده می کند که قبلا نمونه ای از آن در موشک سامانه مرصاد استفاده شده بود. افزون بر این ایرانی ها نسخه بومی یک نوع رادار هوایی آرایه فازی پسیو را نیز نمایش داده اند که قابلیت کشف اهداف پنهان کار و موشکهای کروز را در برد بلند دارد که مکمل بسیار خوبی برای یک موشک برد بلند است. این رادار هوایی احتمالا از مهندسی معکوس و افزودن به قابلیتهای رادار توانمند هیوز AN/APG-71 (این رادار نسل بهبود یافته AWG-9 تامکتهای مدل D است .م.) بدست آمده است. ( http://militarywatchmagazine.com/article/70308 ) (امیدوارم که این ادعا بزرگنمایی غربی ها صرفا برای fund-rising نباشد.م.) ترکیب این رادار با موشک فکور و پلتفرم تامکت، ترکیبی را ایجاد کرده که عملا یک دارایی عمده را برای ایرانی ها زنده کرده است. با احتساب تورم قیمت هر فروند تامکت چیزی حدود 150 میلیون دلار تخمین زده می شود یعنی قیمتی دو برابر سوخوی 35 که ایرانی ها حتی قادر به پرداخت هزینه خرید سوخوی 35 با بودجه دفاعی اندک خود نیستند و تامکت بعد از اف-22 گرانترین جنگنده دنیا محسوب می شود!! ایرانی ها آن قدر از پلتفرم تامکت راضی هستند که از سال 2010 به این طرف به صورت جدی پی گیر پس گرفتن یک فروند تامکت باقیمانده درآمریکا هستند (آمریکا که هرگز لاشه آن را هم به ما نمی دهد ظاهرا بیشتر هدف محکوم کردن آنها و گرفتن غرامت است.م.) با این موشک ایرانی ها می توانند با پرواز در نزدیکی مرز ایران شکاری های سعودی را بر فراز ریاض هدف قرار بدهند و یا با نفوذ در آسمان عراق ایگل های اسرائیلی را در آسمان خودشان مورد تهدید قرار بدهند.
-
2 پسندیده شدهدرود به دوست گرامی با توجه به نام گذاری فکور به عنوان موشک هوا به هوای میانبرد و ترجمه مخفف آمرام بد نیست که سر گذشت آمرام را بررسی کنیم. موشک آمرام به بیش از 36 کشور فروخته شد و هواگردی که بتواند آن را مغلوب بکند می تواند به برتری هوایی 36 کشور صدمه جدی بزند. پلتفرم فینیکس برای رفع نیاز نیروی هوایی آمریکا مورد توجه قرار نگرفت زیرا این پلتفرم به رادار AWG-9 بسیار وابسته بود و آمریکایی ها دنبال موشکی بودند که به همه هواپیماهای دیگر قابل اتصال باشد (در رونمایی فکور هم جمله مشابهی شنیدیم) . آمرام محصول مشترک صنایع هیوز و ریتیون یعنی سازندگان فینیکس و هاوک بود! روی کاغذ قرار بود بتواند 52 جی را تحمل بکند و نسل جدیدش هم در دوره اوباما به دلیل نبود بودجه تعطیل شد. پروژه آمرام به دلیل ناپایداری محصول و افزایش هزینه ها و قیمت تمام شده در سال 1984 متوقف شد و در سال 1985 به کوشش گاسپار واینبرگر (همان که گفت باید موجودیت ملت ایران را نابود بکنیم) دوباره احیا شد. تا سال 1984 ، 8 تیر موشک تست شده بود 5 تا توسط ریتیون و 3 تا توسط هیوز که نتایج نا امید کننده ای داشتند و کل پروژه هم دست کم 2 سال تاخیر داشت. توجه شما را به این نکته جلب می کنم که در دهه 60 زمانی که فینیکس ساخته می شد اصولا نرم افزار کمترین نقش را در کیفیت محصول داشت به مرور این نقش در دهه 80 به 20 درصد رسید و امروز این نقش بیش از 80 درصد است. وقتی که سخت افزار یک موشک معمولی می تواند دست کم 25 جی فشار را تحمل بکند، پس سخت افزار جنگنده فراصوت شانسی در مقابل سخت افزار یک موشک معمولی هم ندارد و اگر هم با شدت جی بالای 10 مانور بکند، احتمالا سرنشین های خود را می کشد. بنابراین اهداف فراصوت دارای قابلیت مانور فقط موشکهای بالستیک، کروزها و پهپادهای فراصوت را شامل می شوند فعلا نه جنگنده های سرنشین دار. ظاهرا قبل از انقلاب آمریکایی ها یک بار این کار را در شمال ایران انجام دادند تا کارایی موشک فینیکس را بر علیه میگ 25 برای ما تست بکنند. ایران در اساس تامکت را فقط برای دور کردن میگ های 25 و نیاز به طول کوتاه باند برای نشست و برخاست خریده بود و برای اینکه فینیکس بتواند با این پرنده درگیر بشود، تامکت باید پروفیل پروازی خیلی خاصی را بکار می گرفته که در مصاحبه با تیمسار گران قدر شهرام رستمی (از معدود افرادی که آموزش پرواز با آن پروفایل مخصوص مغلوب کردن میگ 25 را دیده بودند و هنوز در خدمت نیرو بودند) تا حدودی شرح داده شده است که البته کار ساده ای نبوده و در شکار میگ 25 که ایشان مطابق دستورالعمل آمریکایی ها انجام دادند بکارگیری این پروفیل پروازی در ارتفاع بالا باعث شد که افسر RIO صندلی عقب ایشان دردهای بسیار وحشتناکی را در ناحیه گوش متحمل بشود و صدمه ببیند. بسیار نیکو بود که ما همین کار را البته بدون اینکه خیلی ارتفاع بگیریم و خلبانهای نایاب را صدمه بزنیم، این بار در جنوب و وسط خلیج فارس انجام می دادیم تا پیام های خوبی داشته باشد. اما پرواز های فراصوت فرسودگی جنگنده را بشدت افزایش می دهد و در شرایط فعلی چندان معقول نیست. هر چند یک نوع پرتابه هدف فراصوت از قبل از انقلاب در نیرو موجود است اما تستهایی که روی فکور رسما اعلام شده با استفاده از پهپاد کرار بوده که با سرعت نزدیک به صوت پرواز می کند. که البته تستهای استانداردی هم هست. همانطور که در گزارش پروژه تحقیقاتی RS8A در تاریخ 1993 نوشته سرهنگ دوم John.R.Ward به نام Beyond "Integrated Weapon System Management" Acquisition in Transition آمده است. http://www.dtic.mil/get-tr-doc/pdf?AD=ADA276791 این گزارش که به مشکلات موشک آمرام و پدیده Missile-ghosting در نبود تفکر تجمیع مدیریت سامانه های مدیریت تسلیحات هواپیما پرداخته است. تجربه مشکلاتی که در اتصال این موشک پیشرفته به هواگردهای قدیمی (ایگل و فالکون و ...) پیش آمد (که تا نزدیکی کنسل شدن کل پروژه آمرام پیش رفت) منجر به ایجاد استاندارد MIL_STD_1760 گردید. در مورد استانداردهای سری MIL باید بگویم که بر خلاف استاندارد های سری IEEE و ISO که هدف اصلی آنها در انحصار گرفتن بازار با افزایش هزینه برای ورود رقبای جدید (که موقعیت شرکتهای متفق در استاندارد به خطر نیافتد) بوده و هدف فرعی بالا بردن کیفیت است، استانداردهای سری MIL همگی هدف اولیه افزایش حداقل کیفیت را دارند و ضامن منافع شرکت یا شرکتهای خاصی نیستند. تست های موشک آمرام روی اف-15 به عنوان اولین پلتفرم و اف-16 به عنوان دومین پلتفرم (اف-16 به دلیل missile ghosting و استفاده از یک واسط دیجیتال برای خوراندن فرامین نا همتراز دو طرف به یکدیگر و کندی ناشی از آن (چقدر این روش آشنا است) ) نا موفق بودند. تستهای عملیاتی موشک آمرام بر اساس الزاماتی که در طراحی مفهومی آن آمده بوده به این گونه بوده که باید 4 تیر موشک متوالی برای 4 هدف که با سرعت نزدیک به صوت پرواز می کنند پرتاب بشود سرعت خود شکاری هم باید زیر صوت باشد در حالیکه شرایط محیطی با ECM سنگین همراه باشد. به عبارت دیگر برای آمرام یک تست پرتاب 4 تیر تقریبا هم زمان برای 4 هدف در محیط جنگ الکترونیک شدید تعریف شد. این ECM سنگین توسط هواگردهای دیگری که در نزدیک میدان تیر پرواز می کرده اند باید تامین می شده است. در دوم آگوست 1989 یک فروند ایگل تحت هدایت خلبان تست کاپیتان بن جاپلین، 4 تیر موشک آمرام را بار کرد و از پایگاه فلوریدا به پرواز درآمد. تیر موشک اول توسط مانور پهپاد منحرف شد و 3 تیر دیگر هم دقیقا به همان جایی رفتند که رادار اف-15 به آنها می گفت که بروند ولی هر 3 تیر خطا رفتند زیرا رادار اف-15 نتوانست بین هدف واقعی و هدفهای تقلبی که ناشی از وجود ECM در محیط نبرد بودند هدف واقعی را تشخیص بدهد. خطا رفتن تیر اول را با یافتن یک باگ در نرم افزار رادار ایگل بر طرف کردند و برای حل مشکل ECM هم یک بهبود جدید برای همه رادارهای ایگل ارائه شد. در تست دوم (یک روز خوب در ماه مه 1990) که اگر ناموفق می بود کل پروژه با خطر کنسل شدن مواجه بود دو تا از پهپادها را هم به پاد ECM مجهز کردند تا شدت ECM را تشدید و متفاوت بکنند، این بار سه موشک به هدف برخورد مستقیم کرد و یکی از فاصله ای مرگبار نزدیک هدف عبور کرد. این بار نیز خلبان با سرعت 650 نات (حدود 0.9 سرعت صوت) در پرواز بود و پهپادها با سرعت نزدیک به صوت. کاپیتان جاپلین چند ثانیه بعد از پرتاب آخرین موشک، با یک مانور سنگین از منطقه عملیات خارج شد و موشک آمرام با اتکا به رادار فعال داخلی خودش و داده هایی که قبلا توسط رادار ایگل به آن داده شده بود با موفقیت به سمت هدف واقعی رفت. این موفقیت باعث شد که پروژه آمرام که در پیش بینی مسیر حرکت هدف از فیلتر کالمن استفاده می کند( https://calhoun.nps.edu/bitstream/handle/10945/41427/14Mar_Osborn_Adam.pdf?sequence=1&isAllowed=y )کنسل نشود. پروژه ای که از 1978 بر مبنای تجربه موشک فعال راداری AIM-7B که به دلیل مشکلاتی کنار گذاشته شده بود شروع شده بود و قرار بود دو برابر اسپارو قدرت رزمی و قیمتی نصف آن داشته باشد. نیروی هوایی بسیار خوش بینانه اعتقاد داشت با استفاده از آمرام قدرت نابودگری ایگل ها دو برابر و قدرت فالکون ها 6 برابر می شود. در میانه دهه 90 میلادی 40 تیر موشک آمرام در 12 ماموریت تست پرتاب شدند و نتایج و قابلیت اطمینانی فراتر از انتظار از خود نشان دادند. بهبود ها و استاندارد سازی های توسعه نرم افزار روی شکاری ها به جایگاهی رسید که موشکی که روی بلاک های مختلف اف-16 برای هماهنگ شدن بسیار پر مسئله بود در یک نبرد واقعی در ساعت 2220 به وقت محلی روز 27 دسامبر سال 1992 موفق شد یک فروند میگ 25 عراقی را منهدم بکند.
-
1 پسندیده شدهقایق های جدید تندرو موشک انداز نیروی دریایی سپاه تصویری از قایق تندرو جدید نیروی دریایی سپاه منتشر شده (احتمالا از خانواده ی سراج در عکس بالا) ، که به روز شده و سرعت این شناورها در یک مدل 75 نات (140km) و مدل دیگر 95 نات (175km) است. و موشک های تا برد ۱۵۰ الی ۱۸۰ کیلومتر را حمل میکند. کلاهک این موشکها حاوی 130 کیلوگرم مواد شدیدالانفجار است. این شناورها مسلح به موشک های نصر و نسل جدید موشک "نصیر" هستند که علاوه بر ارتقای الکترونیکی کاونده راداری موشک،موتور راکتی آن حذف و به موتور میکروجت مجهز شده است. قبلا نیز نوع دیگری از قایق های تندرو جدید موشک انداز سپاه دیده شده بود.
-
1 پسندیده شدهنسل جدید سرجنگی شاهد 131 خب به شکل واضحی این سرجنگی جدید به منظور بهبود توانایی مقابله با انواع اهداف سخت و نرم طراحی شده. خرج های گود جلویی و نمیه گود کناری در نفوذ و ایجاد خسارت تاثیر زیادی دارند، ترکش های مکعبی هم در برابر اهداف نرم اثر گذاری بالایی دارند. پوسته نسبتا سخت فلزی دماغه هم بخوبی میتونه در بدنه ساختمان های معمولی نفوذ کنه تا انفجار درون (با فیوز تاخیری) درون هدف رخ بده منبع توییتری
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری .ضمن تشکر از مترجم محترم ، بد ندیدم چند تا نکته رو به مطلب اضافه کنم . ۱_ اگر به دید کلی به جنگ روسیه و اکراین بندازیم ، مشخصا درگیری های هوایی و دریایی در مقابل نبرد زرهی و زمینی به نسبت کمرنگ تر دیده میشن و در کل درگیری روی زمین چربش زیادی داشته و داره ( بابت تصرف و یا بازپس گیری زمین ) . ۲_ از هر لحاظ در نبرد زمینی ، روی تانک حساب زیادی باز شده و میشه . با توجه به صاحب سبک بودن روسها در این زمینه و توان تامین تانک مورد نیاز جنگ ( به واسطه ی تولید ) ، میشه گفت که طرف روسی هر طور که هست داره نیازها رو تامین میکنه . اما طرف اکراینی در این زمینه دچار ضعف شده و توان تامین تانک مورد نیاز جنگ ( به واسطه ی تولید ) رو نداره ، بنابراین دست نیاز به طرف هر کشوری که میتونه دراز کرده و خواهد کرد . ۳_ با توجه به شرقی بودن پایه ی استانداردهای نظامیگری اکراین ( بعنوان قسمتی از شوری قدیم و ... ) کشورهای غربی و اطراف اوکراین ، هر چقدر که امکان داشته تجهیزات شرقی موجود و قابل جابه جایی رو که امکانش بوده ، به اکراین ارسال کردن و در آینده هم هر نوعش ( قابل استفاده ) رو که پیدا کنن ، ارسال میکنن . اما با توجه به نیازهای ( سریع ) بوجود آمده در میدان جنگ برای طرف اکراینی و همینطور نیازی که بابت سد کردن زرهی روس و علی الخصوص سد کردن تانک های روسی ، عزیزان غربی دارن تانک های تواناتر غربی رو به اکراین ارسال میکنن و در آینده هم با توجه به نیاز ارسال خواهند کرد . ۴_ خب سوال اصلی اینجاست که چرا سیستم سیاسی روسها در مورد ارسال زرهی غربی ( بیشتر تانک هاشون ) انقدر نگران نیستن که در مورد مهمات اورانیومی نگران هستن ؟ جواب میشه اینکه ، با توجه به اینکه روسها رو بدون تانک نمیشه تصور کرد و همینطور هم با توجه به اینکه تانک های روسی عموما دارای زره های واکنشی ( حالا نوعش تو این مطلب مهم نیست ) هستن ، بالاخره یه جوری با دفع تهدید توسط این زره ها ( + زره خود تانک ) و یا از دست دادن تعدادی از تانک هاشون ، میشه گفت که به یه بالانسی رسیدن ( و قابل تحمل هست این شرایط ) و به همین شکل هم جلو خواهند رفت . اما با تحویل دادن مهمات انرژی جنبشی مناسب به طرف اکراینی ، نرخ تلفات روسها بالاتر میره و روسها دچار مشکل میشن ، بنابراین دارن در حد توان با تهدید طرف مقابل و بالا بردن هزینه ی اقدامات طرف غربی ، از طریق ارتباط دادن مهمات انرژی جنبشی به کلاهک اتمی ، تلاش میکنن تا طرف غربی از در اختیار گذاشتن این نوع مهمات به اکراین خودداری کنه . ۵_ در مورد تاثیرات این نوع مهمات بر روی زمین و مردم هم اینکه ، وسط جنگ ( نظام سیاسی و سیاستمدار جماعت ) نگران مردم و ... باشن ( اون هم از طرف مقابل ) ، یه مقداری جور در نمیاد . تا اونجایی که متوجه میشم ، مردم و محیط زیست عموما بازیچه و دست آویز بابت بازی های عزیزان و سیاستمداران برای رسیدن به هدفشون بودن . الان و در این زمان تلاش عزیزان روس بابت پیشگیری از آسیب به زرهی ارتش خودشون هستش و نه آلوده شدن خاک یا مردم اکراین . نکات ۱_ سیاستمدار : این نوع از عزیزان عموما تابع نیاز و شرایط سیستم سیاسی مطبوع خودشون ، گفتگو ، کلنجار و یا برخورد میکنن . میشه گفت عموما ظاهر انسان دوست خودشون رو حفظ میکنن و همینطور چیزی رو که خودشون و یا مجموعه اشون نیاز داره رو ( حتی اگر غیر انسانی ، غیر حق و نادرست باشه ) به شکل زیبایی تزئین میکنن و بیان میکنن تا به خواسته اشون برسن . به زبون ساده ، تو فکر و دل هاشون یک چیزه ( که باید بهش برسن ) ، اما در کلامشون چیز دیگری بیان میشه و با بازی زیرکانه ( با کلمات و جملات و ... ) و در انتها با رسیدن بهش در اصل به همون خواسته های درونیشون رسیدن . ۲_ صاحب خط تولید ( هوایی ، زرهی ، سطحی ، زیرسطحی ، موشکی ، پدافند ، ملزومات انفرادی و ... ) یه نکته ایی که تو این جنگ میشه دید اینه که هر کشوری که صاحب خط تولید زرهی ( تانک ، نفربر و ... ) نباشه ، با از بین رفتن زرهی در خدمت خودش ، به مشکل میخوره و وسط درگیری به دنبال تامین زرهی مورد نیازش باید باشه . سوال : اگر کشورهای دیگه روی خوش نشون ندهند به این کشور نیازمند ، اونهم وسط جنگ ، چی میشه ؟ ( برای اینکه کمک کنم ، کشور خودمون رو به جای اکراینی ها در نظر بگیریم ) ۳_ توانایی حفاظت : صاحب خط تولید بودن ( در اینجا زرهی ) یک چیزه و توان حفاظت از این مجموعه ها یک چیز دیگه . به نظر بایستی توان تهاجم و آسیب زدن به هر طرفی بالا باشه ( حتی با تکیه بر تسلیحات نامتعارف ) که کشوری جرئت تخریب توان تولید شما رو نداشته باشه. ۴_ تا اونجایی که متوجه میشم ، به احتمال زیاد روسها در زمینه ی مهمات انرژی جنبشی ، نمونه ی اورانیومی رو تو سازمان رزمشون ندارن ، اما طرف غربی داره . همینطور هم اینکه زره های مختلف و حتی دفاع فعال در مقابل مهمات انرژی جنبشی ، به اون صورت که باید کاری از پیش نمیبرن و تسلیم شدنشون قابل پیش بینی هستش . سیستم هدف گیری و دید بهتر روزانه و شبانه ی تانک های غربی رو هم با استفاده ی احتمالی از این نوع مهمات جمع بزنیم ، علت نگرانی روسها رو بیشتر میشه درک کرد . ( جای جناب کرش بابت تحلیل بیشتر تو این زمینه خالی حس میشه ) ۵_ بیشتر این مطلب اختصاص پیدا کرد به تانک های دوطرف ، در مورد نفربرهای زرهی هم میشه گفت که دو طرف (روسیه و اکراین ) در مورد استفاده از گلوله های مرسوم ( عادی ، ضد زره و ... ) میشه گفت که در یک سطح بودن ، اما با اضافه شدن مهمات اورانیومی و بالاتر بردن توان طرف اکراینی ، روسها به احتمال زیاد دچار ضعف و تلفات بیشتر خواهند شد . ۶_ با توجه به نوع لوله توپ مورد استفاده در آبرامز و لئوپارد و مهمات یکسان ، کار طرف غربی راحت تر هست به نسبت . سوال آخر آیا بازی های سیاسی و همراه کردن های اذهان عمومی مردم با ربط دادن مهمات اورانیومی ضعیف شده به پاسخ اتمی ، روسها میتونن جلوی ارسال این نوع مهمات رو بگیرن ؟ جواب ، به احتمال بسیار زیاد خیر است . به احتمال بسیار بالا این مهمات تحویل داده خواهد شد و همینطور در میدان نبرد استفاده خواهد شد . حالا شاید غربی ها در بدترین حالت ممکن یکمقداری این روند رو یواشکی و قایمکی انجام بدن ، اما در انجام دادنش شکی نیست ! پ ن ۱_مطلب بالا برداشت شخصی حقیر هستش و ادعایی بابت اون وجود نداره . ۲_ تحلیل بنده در مورد جنگ روسیه و اکراین در داخل اکراین هست و در مورد آینده ( به کجا رفتن جنگ ) فعلا نظری وجود نداره . ۲_تو این مطلب تانک و نفربر زرهی در مقابل همتای خودش مقایسه شده . ۳_تصاویر داخل مطلب رو هم در حد پاگرد پله ی مطالعه ببینید .
-
1 پسندیده شدهاحتمال ارائه سلاح های حاوی اورانیوم ضعیف شده به اکراین:چرا روسیه اینقدر نگران است؟! روسیه در بحبوحه نگرانی ها مبنی بر تحویل طیف گسترده ای از تانک ها و خودروهای زرهی غربی به اکراین، نسبت به عرضه سلاح های اورانیوم ضعیف شده به ارتش اوکراین هشدار جدی داده است. کنستانتین گاوریلوف، رئیس هیئت روسی در مذاکرات وین در زمینه امنیت نظامی و کنترل تسلیحات در 25 ژانویه هشدار داد: ما می دانیم که تانک های لئوپارد۲ و همچنین خودروهای زرهی جنگی برادلی و ماردر می توانند از گلوله های اورانیوم ضعیف شده استفاده کنند که می تواند زمین را آلوده نماید،درست مانند آنچه در یوگسلاوی و عراق اتفاق افتاد.اگر قرار باشد به کیف چنین مهماتی برای استفاده در سخت افزار نظامی سنگین غربی ارائه شود ما آن را بعنوان استفاده از بمب های هسته ای کثیف علیه روسیه با تمام عواقب آن در نظر می گیریم. گاوریلوف در مورد پاسخهای احتمالی روسیه توضیح داداگر واشنگتن و کشورهای عضو ناتو برای حمله به شهرهای عمقی در داخل خاک روسیه و تلاش برای تصرف مناطق مورد تائید قانون اساسی ما به کیف سلاح ارائه دهند،مسکو را مجبور به اقدامات تلافی جویانه سخت خواهد کرد.نگویید ما به شما هشدار ندادیم!!تعدادی از تحلیلگران این را تهدیدی ضمنی به پاسخ هسته ای روسیه دانستند. اورانیوم ضعیف شده به عنوان یکی از سنگینترین عناصر روی کره زمین شناخته میشود و از ضایعات رادیواکتیو با غنای پایین باقیمانده از تولید سوخت هستهای یا کلاهکهای هستهای ساخته میشود که تولید آن را در مقادیر زیاد مقرون به صرفه میسازد. اگرچه در زره تانک های M1 آبرامز آمریکایی استفاده شده است، اما آنهایی که برای ارتش اوکراین در نظر گرفته شده اند، این زره را ندارند که ترکیب آن از رازهای حساس پنتاگون است. با این حال، جدای از زره، اورانیوم ضعیف شده به طور گستردهتری در سلاحهای ضد زره از جمله گلولههای شلیک شده توسط تانکها و سایر وسایل نقلیه جنگی برای ایجاد قابلیت نفوذ بیشتر استفاده میشود. یک مثال قابل توجه، پرتابه M829 است که با تانک های M1 Abrams و Leopard 2 سازگار است، نسخه های قدیمی تر آن ها به طور گسترده توسط آبرامز در طول جنگ خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفتند. چنین مهماتی می تواند به ویژه در جنگ اوکراین مفید باشد زیرا روسیه به بهبود توانایی های زرهی خط مقدم خود ادامه داده است. با این حال، اثرات زیست محیطی بالقوه استفاده از آنها می تواند فاجعه آمیز باشد، زیرا ذرات رادیواکتیو منتشر شده در هوا هنگام استفاده از گلوله های اورانیوم ضعیف شده دارای نیمه عمر بیش از چهار میلیارد سال هستند. گرد و غبار قابل استنشاق می تواند بیش از 40 کیلومتر از محل هر برخورد حرکت کند و یک یک ناحیه را الوده کند. اثرات گلوله باران اورانیوم ضعیف شده در جنگ خلیج فارس مشاهده شد و رابرت گرین، فرمانده نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا گزارش داد:موجی از بیماریهای غیرقابل قابل توضیح،سرطانها و کودکانی که با ناهنجاری های ژنتیکی متولد می شوند در میان مردم عراق،بویژه در جنوب نزدیک جبهه های جنگ رخ داده است. گزارش محرمانه سازمان ملل که در ماه می 1999 به بیرون درز کرد، به همین ترتیب در مورد سلاحهای اورانیوم ضعیف شده به این نتیجه رسید:این نوع مهمات زباله های هسته ای هستند و استفاده از آنها بسیار خطرناک و مضر است. در جنگ بعدی عراق در دهه بعد، شهر فلوجه به طور ویژه توسط تسلیحات اورانیوم ضعیف شده توسط نیروهای آمریکایی بمباران شد.پروفسور کریس بازبی،که در نظرسنجی از 4800 ساکن فلوجه در رابطه با ارتباط بین این حملات و افزایش سریع سرطان ها و نقایص مادرزادی که پس از آن به وجود آمد،شرکت داشته نوشت: برای ایجاد اثری مانند این، در سال ۲۰۰۴ زمانی که حملات رخ داد،باید افراد در معرض تشعشعات بسیار بزرگی قرار گرفته باشند. او به این نتیجه رسید نوعی سلاح اورانیومی باید علت ان بوده باشد. نظرسنجی فلوجه توسط 11 کارشناس، که بیش از 700 خانوار را تحت پوشش قرار داد، به این نتیجه رسید که اثرات آن بر جمعیت مشابه بازماندگان هیروشیما است که در معرض تشعشعات یونیزه کننده بمب و اورانیوم باقی مانده قرار گرفتند. مشخص شد که تسلیحات اورانیوم ضعیف شده اثرات بسیار مشابهی در یوگسلاوی داشته اند و همچنین برای حملات محدود توسط نیروهای آمریکایی در سوریه مورد استفاده قرار می گیرند. اگرچه عملیات طوفان صحرا توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد مجوز داده شد، اما تهاجم سال 2003 به عراق و بمباران سوریه و یوگسلاوی توسط کارشناسان حقوقی به طور گسترده به عنوان اقدامات تجاوزکارانه در تضاد با قوانین بین المللی تلقی شد. در مقابل، استدلالهای حقوقی علیه ارسال تسلیحات اورانیوم ضعیف شده به اوکراین محدود است و در حالی که روسیه مناطق دونباس اوکراین را که دارای قومیت روسی هستند بخشی از قلمرو خود میداند، این در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته نشده است به این معنی که استفاده از گلولههای اورانیوم ضعیف شده در آنجا یک مساله داخلی اوکراین است. با این حال، اینکه روسیه چگونه ممکن است به استفاده از چنین سلاح هایی علیه جمعیت روسیه یا علیه نیروهای خود واکنش نشان دهد، باید دید. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://militarywatchmagazine.com/article/hiroshima-uranium-ukraine-russia-worried
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهمقدمه : در مهر سال 1399 ، مقاله ای به قلم مایکل هرزوگ در انجمن میلیتاری به فارسی برگردان شد که در آن از قول گادی آیزنکوت ، استراتژی رسمی اسراییل برای مقابله با ایران را مورد بررسی مختصر قرار داده بود ، ( اگر چه این مقاله هنوز به اتمام نرسیده و همچنان ادامه دارد ) اما مراکز بررسی راهبردی ایالات متحده ، اکنون مشغول بررسی کارآمدی این استراتژی به منظور الگوبرداری جهت بهینه نمودن اقدامات خود علیه ایران هستند ، این متن که در دو بخش ارائه می گردد ، اشاره ای تحلیلی در خصوص استراتژی CBW است . کارزاری میان یک جنگ همه جانبه !! آیا ایالات متحده درسهای لازم را فرا گرفته ؟!!!! برای ارتش عبری ، سال 2015 ، نقطه عطفی جدید بشمارمی آمد ، چرا که در اوت همین سال ، IDF نخستین بار استراتژی رسمی خود را در یک سند رسمی منتشر نمود . در مقدمه این سند ، نویسنده براین نکته تاکید مینمود که ارتش اسراییل هم اکنون در وضعیت موسوم به "کارزاری میان یک جنگ همه جانبه " (CBW یا معادل عبری آن MABAM) قرار گرفته و به اعتقاد یکی از تحلیلگران این سند ، هدف از طراحی و اجرای آن ، حفظ مستمرو متوازن روندهای منطقه ای به نفع اسراییل است . در این سند ، استراتژی CBW ، شامل مجموعه ای از اقدامات پیشگیرانه ، بخصوص عملیات مخفی برای تضعیف منظم قابلیتهای رو به گسترش دشمنان و جلوگیری از دستیابی آنان به قابلیتهای پیشرفته با هدف به تاخیر انداختن یک جنگ همه جانبه ، تقویت قدرت بازدارندگی و شرایط مطلوب برای ارتش اسراییل در صورت وقوع یک جنگ گسترده است . با این حال ، عملیات اخیر ارتش عبری علیه حماس در نواز غزه را نمی توان در این قالب قرار داد ، چرا که اقدام نظامی بطور مستقیم (با هدف خنثی کردن تلاش های گسترده حماس برای ذخیره راکتهای هدایت دقیق و همچنین ضربه به زیرساختهای نظامی نظیر شبکه تونل ها و سایتهای شلیک راکت ) منجر به ثبت تلفات مرگبار برای ارتش اسراییل گردید . با این وصف ، همانطور که برخی ناظران نظامی معتقدند ، CBW نه یک مفهوم جدید بشمار می آید و نه ادامه استراتژی امنیت ملی اسراییل که چندین سال است دنبال می شود . اما آنچه که سند سال 2015 را نسبت به روند قبلی متمایز می سازد ، مرتبط نمودن تحولات و اقدامات غیرمرتبط تکامل یافته بود که پیش ازاین بصورت منفصل اجرایی می شد ( اصل تجمیع اقدامات بهینه شده برای وصول به نتیجه مطلوب ). در نسخه به روز شده این استراتژی ( آوریل 2018 ) ارتش عبری ، استراتژی CBW را یک نبرد همه جانبه سیاسی ، رسانه ای و حقوقی تعریف نموده که یکی از مصداق های آن ، ایجاد روندی دیپلماتیک حساب شده با روسیه برای جلوگیری از گسترش توسعه نظامی دشمنان در خاک سوریه ،شناسایی و آشکارسازی علنی پایگاه های هسته ای محرمانه ایران و حمایت از تحریم های بین المللی علیه دشمنان بشمار می رفت . علاوه براین ،CBW یک صحنه رزمی چندبُعدی ، بین نهادی ( نظامی و اطلاعاتی ) تعریف گردید که ابزارهای تهاجمی و تدافعی برای نیل به هدف در آن کاربرد پیدا می نمود . به اعتقاد برخی تحلیلگران ، استراتژی CBW تا کنون موفقیتهای قابل ملاحضه ای را بدست آورده که ایجاد تاخیر در برنامه هسته ای ایران تا جلوگیری از تبدیل شدن سوریه به یک سکوی پرش برای عملیات نظامی – اطلاعاتی بر علیه اسراییل و جلوگیری از دستیابی حزب ا.. و حماس به راکتهای دقیق ( البته بر مبنای مدعای نویسنده . م ) از آن جمله است . اما موفقیت آمیز بودن این استراتژی ، بدان معنا نیست که ایالات متحده نیز می بایست از الگوی CBW اسرائیل برای تدوین راهبرد جدید خود در قبال ایران استفاده نماید . در عوض ، تجارب بدست آمده از پیاده سازی استراتژی CBW می بایست مورد مطالعه قرار گرفته و با توجه به تفاوتهای واضح میان اسراییل و ایالات متحده در حوزه موقعیت ژئواستراتژیک در صفحه شطرنج جهانی ، برحسب نیاز استفاده گردد . داده نما و تصویری مرتبط با شناور Klos-C مبنای استراتژی CBW در اسراییل : ماهیت استراتژی CBW برای ارتش اسراییل از آغاز با ابهامات زیادی در رسانه ها همراه شد ، بدین معنی که هرزمان این استراتژی در صدر اخبار قرار گرفت ، کارشناسان از آن با عبارت مفهومی "جنگ سایه ها " که به رهبری اسراییل علیه "محور مقاومت" به رهبری ایران نام می بردند . با این حال ، تا حال حاضر ( ژوئن 2021 ) هدف از طراحی CBW ، نفوذ به درون شبکه ایجاد شده توسط ایران یا نیروهای نیابتی آن در عراق ، سوریه و لبنان که بصورت متصل به هم طراحی شده اند ، بوده است . درصورتی که این هدف مبنای تحلیل قرار گیرد ، گزارشات منتشر شده از سال 2013 نشان می دهد که اسراییل صدها حمله هوایی علیه کاروان های تسلیحاتی ایران بویژه محموله های حاوی موشکهای هدایت دقیق ، انبارهای ذخیره سازی سلاح و مراکز اطلاعاتی حزب ا.. و سپاه پاسداران را طراحی و اجرا نموده که بطور خاص ، یک مورد تاثیر گذارآن را می توان در ژوئیه 2019 و حملات مستمر هواگردهای بدون سرنشین و سرنشین دار علیه اهدافی در عراق ، نیروهای شبه نظامی در سوریه و زیرساختهای تولید موشک در لبنان نام برد . تصاویر مربوط به ربودن شناور Francop در حوزه دریایی ، استراتژی CBW در شکلهای ویژه خود مورد استفاده قرار گرفت ، چنانکه می توان نخستین عملیات از این دسته را در ژانویه سال 2009 علیه شناور Monchegorsk ( مورد حمله قرار گرفتن از سوی تاسک فورس 151 نیروی دریایی ایالات متحده در حوالی قبرس ) ، شناور Hansa India در اکتبر ( توسط نیروی دریایی عبری ) و شناور Francop ( متوقف شده توسط نیروی دریایی عبری در 160 کیلومتری سواحل سرزمین های اشغالی ) دانست . پنج سال بعد ، در مارس 2014 ، واحدهای عملیات ویژه ارتش اسراییل با حمله به شناور Klos-C مدعای کشف موشکهای دوربرد به مقصد نور غزه را مطرح نمودند . از سال 2019 نیز گفته شده یگانهای عملیات ویژه نیروی دریایی ارتش عبری ، دست کم به 12 شناور ایرانی به مقصد سوریه حمله بردند که اغلب آنها حامل نفت ایران به منظور دور زدن تحریم ایالات متحده بود . این روند ازسال 2019 به طور مرتب افزایش پیدا نمود تا جایی که اخباری مبنی بر حمله به شناورهای ایرانی "شهر کرد" در مدیترانه و شناور "ساویز" در دریای سرخ نیز رسانه ای گردید . اما استراتژی CBW الزاماً به حملات هوایی و دریایی علیه ایران در منطقه ، محدود نشد . ساختار اطلاعاتی اسراییل ، حملات نظام مندی را در داخل خاک ایران و اغلب بر علیه اهداف هسته ای و ترور متخصصین اتمی ایران ترتیب داده که آخرین آن ، ترور فخری زاده ( شهید . م ) بعنوان موتور محرک برنامه هسته ای ایران بود . درواقع ، بیشتر این حملات به آژانس اطلاعات غیر نظامی اسراییل ( موساد) نسبت داده میشود که با استراتژی 2015 ارتش اسراییل مبنی بر همکاری متقابل میان دستگاه های نظامی و غیر نظامی است منطبق به نظر می رسد . علاوه براین ، احتمال دارد که یکسری عملیاتهای محرمانه نیز رخ داده باشد که هنوز توسط دستگاه های اطلاعاتی ایران شناسایی نشده که این امر بخصوص برای آسیب رساندن به قابلیتهای غنی سازی ایران صورت گرفته است . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./
-
1 پسندیده شدهبسم ا... قبل از ادامه بحث ..... ماهیت تقابل میان ایران و رژیم عبری از دریچه دید رون درمر ( سفیر سابق اسرائیل در ایالات متحده ) بارگذاری مجدد ویدئو از کانال کاوش مدیا https://www.aparat.com/v/Ms8G9 حذف ویدئو ( ویدئوی کاوش مدیا ) توسط آپارات ، دوم خرداد سال 1400 خورشیدی با دلایل ذیل... البته این دلایل در نوع خودش بسیار جالب هست برای بررسی
-
1 پسندیده شدهبخش دوم ..... برخورد مستقیم نظامی ایران و اسراییل : بطور همزمان ، در حالی که در بازه زمانی 2018-2017 حملات اسراییل به اهداف کاملا مشخص ایرانی در خاک سوریه ، به شکل واضح و با شدت زیاد در جریان بود ، واحدهای سپاه قدس ایران نیز در حال آماده سازی های اولیه برای واکنش نظامی به منظور ایجاد بازدارندگی متقابل و همچنین افزایش هزینه حملات مهاجمان ، بود و براساس اطلاعات موجود ، چندین بار مستقیما" اهداف اسراییلی را مورد حمله قرارداد . این مساله بدان معنا بود که برای نخستین بار و پس از چندین دهه خصومت غیر مستقیم میان اسراییل و ایران ، ضربه های رد و بدل شده ، صورت مستقیم بخود گرفته بود . روزمه مایکل هرزوگ ، نویسنده مقاله با شروع فوریه 2018 ، نخستین برخورد مستقیم در سوریه ، زمانی که ایران رعین ناباوری همگان موفق شده یکفروند هواپیمای بدون سرنشین مسلح را از مبداء پایگاه هوایی تی-4 در مرکز سوریه به درون خاک اسراییل نفوذ داده و در آنجا هدف آتش متقابل واحدهای پدافند قرار گرفته و ساقط گردید ، رقم خورد . درپاسخ ، نیروی هوایی اسراییل نیز موقعیت استقرار خودروی کنترل و فرماندهی پهپاد فوق را در پایگاه هوایی سوریه کشف و علاوه بر منهدم کردن آن ، به ده ها هدف سپاه قدس در سوریه حمله نمود ، هر چند در جریان این حملات ، حداقل یک فروند جنگنده اف-16 هدف آتش شبکه دفاع هوایی سوریه قرار گرفت و ساقط گردید . چهارماه بعد ، در مه 2018 ، احتمالا در پاسخ به حملات تلافی جویانه اسراییل ، عناصر مسلح ناشناس ، حداقل 32 فروند راکت گراد را داخل خاک سوریه به سمت اهدافی در بلندی های جولان تحت کنترل اسراییل شلیک نمود که چهار فروند از این موشکها پس از عبور از مرز رهگیری شده و منهدم شدند . متقابلا" نیروی هوایی اسراییل با طراحی عملیاتی موسوم به "خانه پوشالی" ( House of Cards) ، صدها هدف دیگر ،از جمله زیرساختهای ایجاد شده توسط ایرانی ها را در سوریه مورد حمله قرارداد . در بیست و یکم ژانویه 2019 ، واحدهای موشکی منتسب به سپاه پاسداران ، یکفروند موشک دقیق میانبرد را در روشنایی روز و از مبداء پایگاه نظامی ارتش سوریه در جنوب دمشق بسمت ارتفاعات هرمون واقع در بلندیهای جولان ، شلیک کردند ، در حالی که موشک فوق ،توسط آتشبارهای پدافند هوایی گنبد آهنین رهگیری ومنهدم شد . درواقع ، روند شلیکهای موشکی ایران ، پاسخی بود به حملات مستمر نیروی هوایی اسراییل از دسامبر 2018 تا ژانویه 2019 به زیرساختهای نظامی ارتش سوریه که اینک تا حدودی در اختیار ایرانی ها گذاشته شده بود . بااین وصف ، پاسخ اسراییل به این سری حملات ... در تمامی موارد ذکر شده ، انچه که در وهله نخست به نظر میرسد ، این است که اسراییل اطلاعات مشخصی از روند برنامه های توسعه نظامی ایران در سوریه در اختیار داشته که این مساله بدان معناست که حملات اسراییل ، تمامی بسترهای آماده شده برای ایران به منظور مشروعیت دادن به اقدامات دفاعی و آفندی را هدف قرار داده است و این به شکل خاص ، زیرساختهای نظامی در حال آماده شدن ایران را مد نظر قرار میداد . در حالی که نیروی هوای اسراییل ، به شکل همزمان ، در تلاش بود تا بتدریج شبکه لایه لایه دفاع هوایی سوریه را بازکرده و سرفرصت ، تک تک عناصرآن را از میان برده و یا تضعیف نماید . گادی ایزنگوت در اواخر ژوئن 2019 نیز دوتیر راکت از سوریه بسوی ارتفاعات هرمون شلیک شد که موشک نخست در خاک سوریه سقوط نمود و دومی بدون ایجات خسارت در سرزمین های اشغالی فرود آمد . اگر این حمله به ایران منتسب نشد ، اما اجرای آن به گروه های تخت الحمایه ایران نسبت داده شد ،در حالی که همزمان با این رویدادها ، تنشها میان ایران و ایالات متحده نیز به اوج خود رسیده بود و گفته میشود که حتی برنامه ای برای حمله به اهداف ایرانی – سوری نیز در دست بررسی قرار داشت . با این حال ، یکی از مهمترین حملات مهم اسراییل علیه مجموعه های منتسب به ایران و حزب ا... در اول ژوئیه 2019 به ثبت رسید . اثر گذاری حملات اسراییل بر روند منازعه : در واقع ، مقامات امنیتی اسراییل براین باورند که عملیات نظامی مستمر اسراییل ، نقش اصلی را در خنثی نمودن برنامه های بلند مدت ایران به منظور تبدیل سوریه به یک جبهه نظامی قدرتنمند ضد اسراییلی بر عهده دارد . علاوه براین ، برخی از ناظران صحنه عملیات در سوریه معتقدند که این حملات میتواند در طولانی مدت ، روند جریان را به شکل موثر بر ضد ایران برگردانده و از تشدید احتمال درگیری مستقیم جلوگیری نماید . در نهایت ، ایرانی تا حال حاضر از انتقال و استقرار جتهای رزمی خود در خاک سوریه خودداری نموده اند و از سویی دیگر ، هنوز کنترل سامانه های روسی متعلقبه ارتش سوریه نیز در اختیار آنان قرار نگرفته است ، به همین دلیل اشراف اطلاعاتی در بخش جنوبی سوریه ، برای عناصر اطلاعاتی ایرانی در ضعیف ترین حالت ممکن قرار گرفته ، جایی که برای ایجاد بسترهای کسب اطلاعات به شکل موثر هنوز راه زیادی می بایست پیموده شود . بر همین اساس ، ایران مستمرا" در حال برنامه ریزی برای اعزام نیرو ، تعیین ماموریتها براساس مدل عملیاتی تعریف شده در سوریه است ، این الگو بیشتر بر نیازمندهای خاص ، شامل : 1-ایجاد بستر لازم در طول زمان برای طراحی واکنش متقابل در برابر حملات اسراییل ( با توجه به توسعه عملیاتی رزمی ایران در سوریه و نیازمندی به سامانه های دفاع هوایی پیشرفته ) 2-کاهش فاصله با قابلیتهای رزمی ارتش اسراییل ( در شمال وشرق سوریه ) 3- انتقال زیرساختهای استراتژیک منتقل شده به سوریه به مناطقی با درجه اهمیت کمتر نظامی ، غیر متمرکز کردن پتانسیل های نظامی 4-انتقال همه سامانه های رزمی و دپوهای تسلیحاتی به زیرساختهای ایجاد شده زیرزمینی و پنهان نمودن این زیرساختها تحت پوشش ارتش رسمی سوریه و صنایع دفاعی این کشور . در واقع ، بخش عمده ای از تحلیلگران امنیتی اسراییل براین باورند که جنبه اصلی برنامه ایران در سوریه ، تلاش برای انتقال عناصر اصلی "پروژه دقیق" این کشور در سازه های زیرزمینی یا استتار شده در لبنان ، تمرکز منابع برای ارتقاء این برنامه از یک پروژه محدوده به یک خط تولید کامل صنعتی ،افزایش پروازهای تجاری و همچنین فعال شدن خطوط دریایی ایران به لبنان و همچنین ایجاد یک ساختار نظامی کامل در عراق ، شامل تسلیح و آموزش شبه نظامیان شیعه بشمارمی آید . این مساله ، تا بدانجا برای مقامات ارشد اسراییلی ، پراهمیت بشمار می رود که در دسامبر 2018 ، مدیر اطلاعات ارتش اسراییل اظهار داشت که " عراق بشدت زیر کنترل سپاه قدس ایران قرار گرفته " و این کشور اکنون براحتی میتواند ، برنامه های بلند مدت خود را به مانند آنچه که در سوریه انجام شده ، در عراق نیز پیاده کند که بطور مستقیم ، امنیت اسراییل را نشانه گرفته است . به اعتقاد این مقام امنیتی ، استقرار ذخیره قابل توجهی از این موشکها در عراق ، نه تنها اسراییل ، بلکه یگانهای رزمی ارتش ایالات متحده ، عربستان سعودی و تحت شرایط خاصی ، اردن را نیز تهدید می کند . از آنجایی که ارتش سوریه کنترل بخشی از ارتفاعات جولان را در تابستان 2018 به لطف کمکهای بیدریغ ایران و ورود عناصر رزمی وابسته به آن از شورشیان مسلح ، مجددا" بازپس گرفت ، بلافاصله ، حزب ا... لبنان بدلیل تجربه افزون تر در خصوص گسترش توان رزم بواسطه استفاده از نیروهای محلی، مامور شد تا نیروی انسانی مورد نیاز را از مردم محلی ، بخصوص روستاهایی نظیر الخدر ( al-Khadr) در شمال جولان به منظور زمینه سازی برای حرکتهای آینده ، استقرار سامانه های تسلیحاتی و تهیه برنامه های عملیاتی فراهم نماید . اما از اکتبر 2017 ،هر دوبازوی عملیاتی حزب ا.. در جنوب سوریه ، توسط مدیریت اطلاعاتی فرماندهی جنوبی ارتش اسراییل مورد رصد قرار گرفت و درنهایت در مارس 2019 در یک کنفرانس مطبوعاتی ، در اختیار رسانه ها قرار گرفت . در کنار جنبه های نظامی ، تهران بر این باور است که میتواند بواسطه طرح ریزی یک نقشه دقیق واستفاده از ظرفیتهای فعلی سوریه ، بخش عمده ای از مشکلات ناشی از تحریم های ایالات متحده را دور زده و ازاین طریق ، بتواند با دستی گشاده تر ، برنامه های خود را سوریه پیش برد . در این میان ، گرچه مهمترین عامل مهار ایران در سوریه را می توان در اعمال فشار نظامی دانست ، اما الزاما" جلوگیری از به ثمر رسیدن طراحی تهران را نمی توان در حوزه بکارگیری سخت افزار نظامی جستجو نمود . بدین معنی که چالش میان ایران و اسراییل را نمی توان بدون در نظر گرفتن نقش مرکزی روسیه در سوریه و همچنین فشار اقتصادی ایالات متحده بر ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . به اعتقاد برخی ناظران سیاسی ، حضور روسیه ، ایران و اسراییل را مجبور ساخته تا حرکات خود را با دقت افزون تری مورد محاسبه قرار دهند ، ضمن اینکه نقش ایالات متحده نیز باعث شده تا ایران در اجرای نقشه جامع خود ، با جسارت بیشتری نسبت به گذشته ، عمل نماید . زاخاریا باومل نظامی صهیونیست که در جریان درگیری های نبرد 1982 جسدش در خاک سوریه باقی ماند رقص با خرس روسی : براساس آنچه سیر تحولات در سوریه نشان میدهد ، مجموعه تحلیلگران اسراییلی از ابتدای بحران و پس ازحضور نظامی روسیه در جنگ داخلی سوریه ،با رصد محیطی مملوء از بازیگران متفاوت بین المللی ، منطقه ای و محلی که گاها" منافع متضادی را دنبال می نمودند ، براین اعتقا د قرار داشتند که اولویت نخست سیاست خارجی می بایست ، گفتگو در بالاترین سطح با مهمترین بازیگرخارجی این صحنه ، یعنی روسیه صورت گیرد . در واقع امر ، اسراییل و روسیه ، مواضع متفاوتی رادر خصوص ایران و سوریه و همچنین سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران داشتند که بطور مشخص ، حول محورهای ذیل قابل تبیین می بود : 1-روسیه ، ایران و سایر گروه های مسلح حاضر در سوریه ، در کنار هم برای ابقای ساختار حکومتی اسد وارد جنگ شدند و در این میان ، ایران ، نقش محوری را برای پیشبرد این هدف بازی می کند ، وظیفه ای که بنا برخی تحلیل ها ، روندی ارزشمند برای روسیه بشمار می آید . 2- هر دوکشور ( ایران و روسیه ) هدفی مشترک را دنبال می کنند وآن خروج کامل ایالات متحده از سوریه و کاهش نفوذ این کشور در منطقه است . 3- روسیه از ابتدای خروج ایالات متحده از توافق هسته ای و اعمال استراتژی فشار حداکثری بر ایران همواره به این روند معترض بود . 4- روسیه ، تامین کننده اصلی تسلیحات برای ایران است و دو کشور خارج از مساله سوریه ، منافع همپوشان دیگری ، نظیر تلاش برای محدود کردن نفوذ سیاسی ایالات متحده در اسیای میانه و همچنین همکاری در چهارچوب های اقتصادی اوراسیا را دنبال می کنند . در عین حال ، اسراییل با موشکافی قابل توجهی ، منافع متضاد و واگرای موجود میان ایران و روسیه را در حوزه سوریه مورد شناسایی قرار داد و بصورت ماهرانه ای مانور خود را برای افزایش شکاف در این مورد برنامه ریزی نمود . حقیقت امر آن است که در گفتگوهای دوجانبه میان اسراییل و روسیه که از اواخر 2015 آغاز شده ، چند هسته اصلی برای نیل به یک درک مشترک برای ادامه مسیر ، بوجود آمده است . در ابتدای امر ، روسیه برای طرف مقابل تصریح نمود که بدلیل عدم وجود اراده یا توانایی سیاسی و یا هردو ، اقدامی برای قطع دسترسی حضور نظامی ایران در سوریه نخواهد کرد و این حضور را بعنوان یک چالش بلندمدت برای خود که به معنای پذیرش نقش ایران و ایجاد یک ارتباط پایدار سیاسی بشمار می آید ، مورد پذیرش قرار داده است . بدین معنی که روسیه آمادگی کامل خود را برای اعمال نفوذ به منظور جلوگیری از گسترس نفوذ طرف ایرانی ، به نمایش گذاشت . بعنوان مثال ، روسها بخوبی از نفوذ خود برای عدم ایجاد دسترسی به ایران برای کنترل یک اسکله واقع در بندر طرطوس، درست در مجاورت پایگاه دریایی ارتش این کشور ، استفاده نمود . فراتر از این مساله ، به شکل کاملا غیر محسوس ، ارتش اسراییل ، بر مبنای همین گفتگوها ، آزادی عمل کاملی برای هدف قرار دادن موقعیتهای نظامی ایران در خاک سوریه را تا زمانی که نیروهای مسلح و ثبات حکومت سوریه را دچار خطر نکند ، بدست آورد . درواقع ، روسها با متعهد شدن به این توافق نانوشته ، موجب شدند تا ایران مجبور شود تا حضور نظامی خود را در نزدیکی مرز به حداقل برساند و تنها پس از فروکش نمودن جنگ ، این ارتش رسمی سوریه باشد که اجازه استقرار درآن را بدست آورد . متقابلا" برای تضمین این تعهد ، ارتش روسیه ، بخش عمده ای از پلیس نظامی خود را به این منطقه حائل اعزام نمود ، هر چند در بسیاری از موارد ، ارتش روسیه ، مانع از حضور عناصر نظامی ایرانی که با یونیفرم ارتش سوریه در این مناطق ، بخصوص جنوب سوریه تردد دارند ، نشده است . اما با افزایش حالت مخاصمه میان ایران و اسراییل در بازه زمانی 18-2017 ، توافق نانوشته میان اسراییل و روسیه به شکل غیر قابل باوری تحت فشار قرار گرفت و شکافها میان دو طرف ، افزایش پیدا نمود . از یک سو ، ستاد ارتش روسیه ، افزایش رصد خطر برای نیروهای اعزامی خود به سوریه را غیر قابل قبول میدانست . این واقعیت که نیروهای ایرانی ، براساس محاسبات خود ، بخش عمده ای از دارایی های نظامی خود را در مجاورت موقعیت استقرار واحدهای روسی مستقر نموده بودند تا در برابر حملات هوایی ارتش اسراییل ، مصونیت بیشتری را در اختیار داشته باشند ، موجب شد تا در سپتامبر 2018 ، یک بحران شدید میان روسها و ارتش اسراییل پدید آمده و همین امر باعث شد تا جلسات از پیش برنامه ریزی شده میان این دو ، برای چندماه به تعویق بیافتد . این بحران را میتوان مملوء از تناقضاتی دانست که در محیط امنیتی خاورمیانه ، سالهاست که وجود دارد . از یک سو، اسراییل به شکل مستمر ، توانایی ها نظامی حزب ا.. را که در ارتباط مستقیم با "پروژه دقیق" بود ، هدف قرار میداد که درست زیر بینی روسها در شمال غربی سوریه قرار داشت ، از سویی دیگر ، شبکه پدافند ارتش سوریه ، یک فروند پرنده شناسایی IL-20 روسی را به زعم مهاجم بودن ساقط نمود و نزدیک به 15 پرسنل روسی در این میان کشته شدند و روسها نیز مقصر اصلی ماجرا را نیروی هوایی اسراییل دانست که با پوشش قرار دادن پرنده روسی ، مبادرت به اجرای عملیات تهاجمی می نمودند .( در واقع به اعتقاد نویسنده متن ، ادعای روسها ، دروغ بوده . م ) . از طرفی دیگر ، روسها با تحویل سامانه اس-300 به ارتش سوریه ، که پیش ازاین با فشار ایالات متحده و اسراییل ، صدور آن متوقف شده بود ، اسد را موردتشویق قراردادند. بااین حال ، دلایل مختلفی ممکن است بر این نوع نگر روسها ، موثر واقع شود . نخست اینکه در حوزه ساختار دفاعی ارتش روسیه ، هنوز نگرش نامطلوبی در خصوص اسراییل وجود دارد که احتمالا تمایل نخواهند داشت مسئولیت کامل ساقط شدن هواگرد روسی را توسط سامانه های دفاع هوایی محصول این کشور توسط متحدشان را قبول کنند . علاوه براین ، روسها به شکل روزافزون ، نسبت به دامنه ، ماهیت و استمرار حملات هوایی ارتش اسراییل به خاک سوریه واکنش عصبی نشان میدادند و به شکل کاملا هوشمندانه ای ، از این رویداد ( سقوط ایلوشین روسی ) استفاده کردند تا ضمن محدود کردن آزادی عمل توافق شده با اسراییل ، مکانیزم جدیدی را برای ادامه آنچه که "اقدامات تامینی / ایمنی " نامیده میشد ، طراحی نمایند . دراین زمینه ، مقامات ارشد دفاعی اسراییل براین باورند که جهت گیری متفاوت روسیه نسبت به گذشته در خصوص مقصر جلوه دادن اسراییل را می توان در قالب تاکتیک جدید روسها برای پیشبرد روند تفاهم احتمالی با ایالات متحده در زمینه خروج احتمالی از سوریه و سایر مسائل بین المللی دانست . در همان زمان رسانه های عبری گزارش داده بودند که مسکو قبل از ساقط شدن هواگرد شناسایی خود برفراز مدیترانه ، تماسهای نزدیکی را با اسراییل به منظور گفتگو با ایالات متحده برقرار کرده بود . به اعتقاد کارشناسان امنیتی عبری ، روسها براین تمایل قرارداشتند که در ازای ایجاد فشار برایران به منظور کاهش فعالیتهای خود و گروه های نزدیک به ان در سوریه و همچنین خارج کردن بخش قابل ملاحضه ای نیروهای خود ، روند اجرای تحریم های اقتصادی از سوی ایالات متحده منجمد گردد . با این وصف ، تل آویو بدلیل عدم تمایل در خصوص محدود کردن تحریم های اقتصادی بر علیه تهران ، این پیشنهاد را نپذیرفت ، اما مقامات تل آویو معتقدند که دولت ترامپ ، به احتمال بسیار زیاد ، قبل از خروج کامل نیروهای آمریکایی از سوریه (دسامبر 2018) بتدریج علاقه خود را به معامله با روسها ، اعلام کند . اما پی آمد حادثه ایلوشین روسی را می توان در اضافه شدن برخی الزامات و مکانیزم های جدید به "اقدامات تامینی " توافق شده میان اسراییل و روسیه جستجو نمود . این موارد شامل اطلاع رسانی ارتش اسراییل قبل از اجرای هر گونه حمله هوایی ( چند دقیقه قبل از اجرای بمباران ) ، تعریف واضح از مناطق هدف توسط نیروی هوایی اسراییل و مشخص شدن نقاط و موقعیتهایی بود که هر گونه حمله به ان به مثابه نقض توافق منتهی شده ، کانالهای ارتباطی میان دو ارتش و... می گردید . تمامی این موارد در چهارچوب یک یادداشت رسمی تفاهم شده میان طرفین و در امتداد تفاهم امضاء شده میان روسیه با ایالات متحده و ترکیه در خصوص ترکیه به امضاء طرفین رسید . این تفاهم نامه ، یک جنبه بسیار مهم را بخود می دید و آن عدم توقف کامل حملات اسراییل به خاک سوریه بود و برآیند کلی آن ، تحت فشار قراردادن بیشتر ایران برای کاهش فعالیتهای نظامی ، خودداری از استقرار موقعیتهای استقراری خود در نزدیکی پایگاه های روسی و به طور کلی محدود سازی فعالیتهای نظامی این کشور در سوریه بشمار می رفت . نتیجه کلی و برآیند روند فوق الذکر نشان می داد که اززمان ساقط شدن هواگرد روسی ، اسراییل موفقیتهای قابل ملاحضه ای را برای احیاء زمینه های مشترک کاری خود با روسیه در حوزه مسائل سوریه از جمله بهبود سازو کار هماهنگی های نظامی بدست آورده است ، چنانکه در اخرین دیدار نتانیاهو در مسکو( 4 آوریل 2019 ) ، وی با یک استقبال غیر معمولی ، شامل اجرای مراسم کامل نظامی ، تحویل باقی مانده جسد سرباز ( زاخاریا باومل / Zechariah Baumel) که در جنگ 1982 کشته شده و محل دفن آن توسط واحدهای روسی کشف شد ، روبرو گردید . ضمن اینکه در مذاکرات مستقیم میان دو طرف ، موافقت کلی درخصوص خروج نیروهای خارجی از سوریه صورت گرفت ولی نتیجه نهایی آن هرگر افشاء نشد. این درحالی است که به رسمیت شناخته شدن حاکمیت اسراییل بر ارتفاعات جولان از سوی ترامپ که بسرعت توسط روسیه رد شد ، به احتمال زیاد در فرایند فوق الذکر مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. بدیهی است از زمان آغاز بحران در سپتامبر 2018 میان این دو بازیگر صحنه بین المللی ، اسراییل ، به شکل محسوسی اقدامات نظامی خود در سوریه را کاهش داده بود که این امر را بطور مستقیم می توان به محدود شدن تحرکات ایران در سوریه تحت فشار مشترک روسیه و اسراییل مرتبط دانست ، اما مقامات تل آویو همچنان مشتاق است که ضمن کاهش تنشها با روسیه ، میزان دقت در اجرای عملیات خود در داخل خاک سوریه را به حداکثر میزان خود برساند . در این میان ، بشار اسد بعنوان محور حرکتی بازیگران حاضر در سوریه ، بصورت توامان نگاه ویژه ای به ایران و روسیه دارد و در این مدت ، براین تلاش بوده تا با اجرای مانورهای ماهرانه میان این دو بازیگر ، فضای حرکتی خاصی را برای خود پدید آورد که این روند ، در رقابت آرام همراه با تنشهای مقطعی میان ایران و روسیه برای دسترسی به منظور استفاده از بنادر سوریه ، منابع طبیعی و دستیابی به پروژه های زیربنایی سوریه کاملا قابل مشاهده است که در برخی مواقع ، اصطکاکهای میان عناصر تحت کنترل ایران و بخش هایی از ارتش سوریه تحت حمایت روسیه به خشونت نیز منتهی میشود . با این وصف ، در حالی که اسد هنوز به حمایتهای نظامی و اقتصادی ایران بسیار وابسته است ، احتمالا" از نفوذ رو به گسترش ایران ، رضایت نداشته و به براساس تحلیل های موجود از منابع اطلاعاتی اسراییلی و غربی ، حملات مستمر اسراییل را بعنوان ابزاری برای رد درخواستهای ایران مورد استفاده قرار میدهد . با این وجود ، این ابهام هموراه پیش روی تحلیلگران امنیتی اسراییل وجود دارد که روسیه تا چه اندازه می تواند این انتظارات را تحقق بخشد ؟ در این خصوص ، برخی معتقدند که روسیه در جریان جلسات 3 جانبه ، بارها اعلام نموده که پتانسیل کافی برای ایجاد یک اهرم فشار موثر بدون کاهش قابل توجه تحریم های ایالات متحده برای وادار کردن ایران به خروج از سوریه را در اختیار ندارد . علاوه براین ، روسها انتظار دارند که در قبال اعمال فشار برایران ، اسد بعنوان تنها دولت رسمی در سوریه مورد پذیرش قرار گرفته و همه نیروهای خارجی در یک بازه زمانی از این کشور خارج شده و درنهایت تحریم های ایالات متحده علیه این کشور ( روسیه ) لغو گردد تا شرکتهای روسی توانایی شرکت در فرآیند بازسازی سوریه را داشته باشند . بطور طبیعی چنین انتظارانی موجب شده تا امکان تحقق آن از سوی اسراییل و ایالات متحده بعید به نظر برسد . نتیجه این مذاکرات ، هر چه باشد ، اسراییل قصد متوقف نمودن آنچه که مربوط به تامین منافع حیاتی امنیت ملی خود است را ندارد ، در عین اینکه ، تحلیل غالبی وجود دارد که تامین این منافع در همکاری مشترک با روسها نهفته است و این بستر را بوجود می آورد تا همچنان حملات مستمر بر علیه اهداف ایرانی در سوریه ادامه پیدا کند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9
-
1 پسندیده شدهگالیله علمه گالیله گفت که خورشید پشتش به ما نیست در همین حد، اونقدری ازش علم به ما نرسیده که بزاریم وسط و به نتیجه ای برسیم،.. و ارسطو فلسفه. موفقیت در نبرد، نه علمه و نه فلسفه. بلکه مقداری دانش نهادینه شده هست؛ - موفقیت فنی/اقتصادی: محصول تصمیم گیری عقلایی ست. - موفقیت نمادین: محصول همنوایی یا همسازی با ارزشهای اجتماعی ست. - موفقیت در بقا: پیروی از تقاضای اجتماعی و پاسخ به نیاز محیط هست(شکل گیری حمایت محیط) اینا هم حرفهای من نیست، حرفهای کاگران دانشی هست به اسم ریچارد اسکات و فیلیپ سلزنیک با درجه پروفسوری... - تو دین ما هم که موفقیت کلا معانی دیگری داره، و مسائل آخر و عاقبت رو روز قیامت و ... است. البته هیچ کدوم از اون بالایی ها معنی نمیده که ما کلا داریم چکار میکنیم، بلکه عینکی رو زمین برمیداریم و باهاش اونچیزی که میبینیم ترسیم میکنیم، در همین حد هستن. بقول خودم تئوری شابلونه روی کاغذ سفید...
-
1 پسندیده شدهآذرخشی برفراز دمشق گمانه زنی بر سر کاربرد جتهای پنهانکار اف-35 در حمله به پایتخت سوریه براساس گمانه زنی های تازه که گفته میشود درپی انتشار جزییات جدید از حملات IAF در ژانویه 2019 در اختیار تحلیلگران گذاشته شده ، ظاهرا" نیروی هوایی اسراییل از جتهای جدید F-35A برای اجرای این حملات استفاده نموده است . دور جدید حملاتIAF به سوریه که به شکل رسمی ، انهدام مراکز تجمع نیروهای ایرانی بیان شده ، بهانه جدید تل آویو برای از میان بردن سرپلهای درحال پایه گذاری توسط ایران جهت هدف قراردادن سرزمین های اشغالی در آینده ، بشمار می آید . بااین حال ، دمشق ، این استناد را بطور کامل رد نموده و معتقد است که این حملات ، عمدتا" برای تضعیف حاکمیت دولت و تخریب سیستماتیک زیرساختهای سوری صورت می گیرد . نیروی هوایی اسراییل ، یکی از نخستین مشتریان جتهای پنهانکار اف-35 قرار دارد و به استثنای ایالات متحده ، تا کنون بیشترین ساعات پروازی رزمی برای اف-35 درجریان حملات به عمق خاک سوریه و همچنین گروه های شبه نظامی مستقر در نوار غزه را به ثبت رسانده ، این در حالی است که دفاع هوایی سوریه ، به ادعای این نیرو ، نزدیک به 30 موشک شلیک شده از سوی جتهای عبری را هدف قرار داده و سرنگون نموده ، اما بخشی از شلیکها ، از سد پدافند سوریه عبور و به تاسیسات نظامی این کشور آسیب رسانده است . از سویی دیگر ، برخی منابع معتقدند که حداقل یک دستگاه رادار چینی JY-27 نیز براثر این حملات از رده عملیاتی خارج شده ، ضمن آنکه حداقل یکدستگاه سامانه دفاع هوایی کوتاهبرد پانسیر سوری ، بطور کامل منهدم گردید . برخی از ناظران نظامی براین اعتقادقراردارند که پس از ماجرای شلیک یک تیر موشک اس-200 و ساقط شدن یکفروند جت اف-16 این نیرو در اوایل سال 2018 ، روند حملات IAF کند تر ، اما باشدت بیشتری برنامه ریزی میشود . در همان زمان ، تحلیلگران نظامی نزدیک به دولت سوریه ، براین اعتقاد قرارداشتند که گرچه اس-200 از میانه دهه 60 میلادی وارد خدمت در ارتش سوریه شد ، اما به نظر میرسد با کمکهای کره شمالی ، این سیستم ، هم اکنون میتواند با اهداف پروازی نسل چهارعبری ، درگیر شود . به همین دلیل ، IAF در ابتدای 2018 کاربرد مهمات دورایستا را در دستور کار خود قرار داد تا تهدید علیه جتهای رزمی این نیرو ، کاهش پیدا کند . بنابراین ، با توجه به اینکه دمشق ، بدلایل مختلف ، از جمله تجهیزات از رده خارج پروازی و همچنین کاهش شدید کمیت ناوگان ، قادر به ایجاد تهدید ، در ورای برد سامانه های دفاع هوایی موجود نیست ، طبیعتا" این مساله ، تضمینی کافی برای IAF بشمارمی آید . با این حال ، براساس آخرین گزارشهای نظامی منتشر شده ، لایتینیگهای نیروی هوایی آمریکا ، هنوز از آمادگی لازم برای ورود به یک درگیری تمام عیار برخودار نیستند . علاوه براین ، جتهای عبری ، بنابربرخی شایعات، هنوز از بازتابنده های راداری لونبرگ استفاده می کنند تا سیستم های دفاع هوایی روسی مستقر در سوریه نظیر اس-400 و اس-300 وی-4 که براحتی تمامی قلمرو سوریه و سرزمین های اشغالی را تحت پوشش خود دارند ، نتوانند قابلیتهای پنهانکارنه این جنگنده را تجزیه و تحلیل کنند . ناظران نظامی معتقدند که منعکس کننده های راداری لونبرگ ، بصورت چشمگیری ، قابلیت پنهانکارنه اف-35 را کاهش میدهند و این بدان معناست که بسیار بعید خواهد بود که جتهای مجهز به این سامانه ، برای حمله به عمق دفاع هوایی سوریه مورد استفاده قرار گرفته باشند ، به این دلیل که مشخصات پروازی اف-35 بدون قابلیت پنهانکارانه ، به گونه ای است که آسیب پذیری ان در برابر دفاع هوایی ، افزایش خواهد یافت ، هر چند این احتمال وجود دارد که اف-35 های مسلح به مهمات دورایستا ، در این عملیات ، استفاده شده باشد . برخی از تحلیلگران نظامی نیز معتقدند که در میدان نبرد سوریه ، قابلیتهای پنهانکارانه ، عملا" مزیت قابل توجهی برای IAF نخواهد داشت ، اما حسگرهای موجود برروی اف-35 ، از چنان ماهیتی برخوردارند که نیروی هوایی رژیم عبری می تواند از این شرایط برای ارزیابی قابلیتهای تهاجمی خود در مقایسه با سامانه های قدیمی تر عملیاتی نظیر F-15E و F-16I نهایت استفاده را ببرد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
-
1 پسندیده شدهتا جایی که بنده دیدم تنها یک رادار کوچک در رسانه های داخلی نمایش داده شده که احتمالا جهت استفاده در کرار رهگیر(از سیکر های فعال)توسعه پیدا کرده. مورد دیگر اینکه مبنای برد ۳۰۰ کیلومتری فکور چیه؟ درسته که صنایع دفاعی ایران به سوخت پرتوان تری دست پیدا کردند و نمودش رو در ارتقای برد صیاد۳(بدون تفاوت ابعاد نسبت به صیاد۲) و موشک فاتح ۳۱۳ و ذوالفقار میشه دید اما هیچ نشونه ای برای استفاده از این سوخت در فکور وجود نداره. چیزی که از شواهد میشه برداشت کرد اینه که موتور هاوک رو از لحاظ طولی حدودا یک متر کوتاه کردند تا امکان بکار گیریش در فکور میسر بشه، مشخص نیست که سوخت مورد استفاده رو هم تغییر داده باشند. این تغییر منجر به کاهش زمان سوزش و فعالیت موتور میشه که برد رو کاهش میده اما وزن پائین موشک فکور نسبت به هاوک میتونه این مشکل رو جبران کنه و بنابراین بهتره موشک فکور رو یک موشک AIM-54 A با برد حدود ۱۳۰ کیلومتر و سرعت حدودا ۳ الی ۴ ماخ محسوب کنیم که به سیکر فعال و بردهای الکترونیکی بروزتر مجهز شده. و الا با وجود داشتن فکور با برد ۳۰۰ میلومتر و سرعت ۵ ماخ ساخت موشک مقصود برد بلند توجیهی نداشت! مگر اینکه پروژه مقصود یک موشک برد بلند با جثه ای مشابه اسپارو و آلامو باشه که هیچ شواهدی بر وجود این فناوری در ایران دیده نشده.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاگر میتونستیم! توانش رو داشتیم و میخواستیم!، که بریم سراغ چیزی به اسم drfm هیچ کدوم از دلایلا ها و اسپایک های اسراییل اهداف فوق حساس ایران و سوریه رو بسادگی بدون هیچ گونه مزاحمت الکترونیکی منهدم نمیکرد. سادگیش در همین حده... https://www.youtube.com/watch?v=SVrdgdN1HF0
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدرود بر استاد hosm گرامی فرمایش شما متین است. با داده های موجود نمی توان به طور قطع ابراز نظر کرد. اعتقاد من این هست که هدایت نیمه فعال نیاز خاصی به داشتن دیتالینک سنگین بین موشک و جنگنده ندارد. شما هدف را تشخیص می دهی، با رادار جنگنده روی آن پرتو پر قدرت می فرستید، موشک را به سمت هدف می فرستید و موشک بازتاب ناشی از تشعشع رادار جنگنده به روی هدف را دنبال می کند تا به آن برخورد بکند. به همین خاطر کمتر نیاز به تغییر در جنگنده های دیگر را نیاز دارد. همانطور که در پروژه سجیل این کار را با ساخت یک رابط فرامین در شرایط جنگی انجام دادند و موشک را به تامکت بار کردند چون فرامین لازم برای اسپارو قبلا در سامانه نبرد شکاری وجود داشت. البته ساخت همین رابط اگر قرار باشد شما استاندارد نظامی یا حتی تجاری ایمن را رعایت بکنید خیلی زمان بر است و به تیم متخصص با تعداد نفرات بالا نیاز دارد که چالش است. البته گمانه زنی های زیادی هم وجود دارد که فکور ترکیب شلمچه و فینیکس هست که به نیمه فعال بودن فکور بیشتر دلالت می کند اما باز هم نمی شود دقیق چیزی را گفت. البته همین پلتفرم موجود فکور را می شود به راحتی تبدیل به فعال راداری کرد. می شود یک موشک ارزان قیمت تر هم ساخت که فقط سامانه اینرسی و homing داشته باشد و به سمت تخمینی دسته های پروازی فرستاد تا به اخلال گرهای پرنده برخورد بکند. می شود تبدیل به موشک ردیاب حرارتی-راداری کرد. شاید هم برای مقصود پلتفرم موشک صیاد3 و بالاتر مورد نظر باشد که در انتها برای ضد بالستیک قصد توسعه آن را داشته باشند
-
1 پسندیده شدهاگر این مورد رو از روی ادعای سایت های خبری مبنی بر شنیدن عبارت fox one از خلبان میفرمایید، اشتباه مصطلح شده. دست کم چیزی که من از روی مشاهده فیلم های مختلف مکالمات خلبان ها شنیدم؛ عبارت فاکس وان هیچ ارتباطی با نوع موشک ندارد، مخفف شلیک موشک از جنگنده شماره 1 در فرمیشن هست. یعنی اولی آتش کرد و اگر فرمیش بصورت 2، 3 یا 4 پرنده باشد، هر کدام که شلیک کند عبارت فاکس را با شماره خود بکار میبرد. این نکته در مورد اف 14 در یوتیوب قابل مشاهده است: ثانیه 45 : https://www.youtube.com/watch?v=3fNcGFNLPHE
-
1 پسندیده شدهدرود به دوستان گرامی دندان تامکتها هم بالاخره تیز شد. هر چند همه منتظر موشکهای اکتیو راداری بودند و اینطور که از گفته ها معلوم هست این فکور نیمه فعال است اما همین که ما بتوانیم با قابلیت اطمینان بالا روی تامکتها موشک کاملا ساخت داخل بار کنیم یک پیشرفت خوب است. برخی اشکال می گیرند که خوب چرا نیمه فعال از ابتدا فقط موشک فعال راداری بسازیم که تنوع محصول کاهش بیابد. باید گفت که موشکهای نیمه فعال خیلی ارزانتر و در مدیریت اقتصادی نبرد موثر هستند. از طرف دیگر موشک نیمه فعال نیاز چندانی به خنک سازی ندارد و دردسر کمتری برای شکاری میزبان دارد و زدن پهپاد و موشک کروز با موشک فعال راداری مقرون به صرفه نیست. از طرف دیگر با توجه به امکانات پخش پارازیت جنگنده های امروزی اگر یک موشکی مثل فکور دارای سامانه آشیانه یابی باشد هم خیلی در بالا رفتن احتمال نابود کردن دشمن موثر هست خرج زیادی هم ندارد. از طرفی گفته شده که دوره موشکهای فامد فعال راداری هم سر آمده که باید گفت شاید برای آمریکایی ها خوب نباشند اما برای مدل نبرد نا متقارن ما موشکهای فامد ضرورت دارند. کافی است رادار یا الینت زمینی تجمع جنگنده های دشمن را در یک مکانی ثبت بکند و یک شکاری فانتوم، فیتر، سوخوی 24 و یا حتی هواپیمای ترابری و بالگردهای در حال گشت در منطقه، موشک فعال راداری را به مختصات تجمع آنها پرتاب و زمانی که به نزدیکی محل احتمالی جنگنده های دشمن رسید قفل کردن روی هدفی که موشک خودش انتخاب می کند خودکار انجام بشود. کاری که بنابه نیاز بهره بردارهای کروز دریایی هم می توانند از موشکهای موجود بخواهند. در نتیجه بدون قفل راداری از ابتدا می شود محدوده خاصی از یک منطقه جغرافیایی را نا امن کرد و فرصت کمتری هم به شکاری های هدف برای واکنش داد که برای مدل جنگ ما بسیار مفید است. هر دو پلتفرم صیاد3 و فکور برای ساخت موشک فعال راداری دور برد مناسب هستند و با کاستن از وزن بدنه و رادار موشک و بالا بردن کیفیت سوخت می توان به بردها و مزیتهای تاکتیکی متفاوتی رسید که امیدوارم در هر دو اجرا بشود. گفته شده که این موشک را روی همه جنگنده های دیگر هم می توانند بار بکنند اگر رادار رهگیر داشته باشند. که البته من ترجیح می دهم فانتوم ها از موشکهای وطنی خانواده استاندارد استفاده بکنند. اما این کار هزینه های تولید را پایین آورده و آموزش بهره برداری هم آسان تر می شود. یک سری هم تامکت را متعلق به موزه می دانند و در نبرد های آینده بی فایده اما من تنها عیبی که در تامکت می بینم همان عیب قدیمی موتورهای F100 هست. اگر تامکت فقط همین توانایی را داشته باشد که 6 تا از موشکهای کروز نزدیک شونده به مکانهای حساس ما را کم بکند برای هر هزینه ای که مصرف آن می شود شایسته هست. یک سری هم از آن طرف دیوار افتاده اند و می خواهند که فکور نقش موشک ضد سطحی براهموس را ایفا بکند. البته کار نشد ندارد اما درست است که رادار AWG-9 یک رادار داپلر با قابلیت پیمایش سطح زمین هست اما محدودیت کشف اهداف با سرعت کمتر از 60 کیلومتر را دارد که به معنی ندیدن ناوها است. از این رو اگر قرار باشد که با فکور ناو بزنیم باید رادار تامکت را کلا تغییر بدهیم مگر اینکه موشک جدیدی از ترکیب نور و فکور بسازیم و بدون قفل راداری موشک را به محدوده ناوهای دشمن بفرستیم و عملیات قفل شدن به صورت خودکار به انتخاب موشک انجام بشود. تصور من این هست که وزن فکور کمتر از فینیکس باشد ولی قدرت موتور دست کمی از آن نداشته باشد به همین دلیل بردهای اعلام شده چندان دور از ذهن نیستند. یک سری هم ایراد گرفته اند که چرا فکور امکان hit to kill ندارد و هنوز از سر جنگی شدید الانفجار ترکشی مشابه فینیکس 60 سال پیش استفاده می کند؟ این بزرگواران انتظار دارند که ما یک چیزی مثل SM6 بسازیم. اول اینکه ساخت چنین چیزی نیازمند قرار دادن سخت افزارها و نرم افزارها و سنسورهای پر قدرت درون موشک هست که اجرای درست آن هم خیلی زمان بر هست و هم بسیار پر هزینه برای ما. دوم اینکه برای شکاری تنهای ما که قراره با چندین شکاری دشمن نبردهای یک به خیلی داشته باشه داشتن موشک خیلی دقیق بدون سر جنگی منفجر شونده، سلاح ترسناکی نیست. موشک شکاری ما باید این قدر قوی باشد که انفجار یک موشک آن برای دسته ای از هواپیما ها خطر ایجاد بکند. اگر خلبان دشمن بداند که فکور فقط شکاری او را به دو نیم تقسیم می کند، از جسارت او چیزی کاسته نمی شود اما اگر بداند که اگر فکور را منحرف هم بکند انفجار آن باعث می شود که زنده نماند آنگاه وقتی رادار احتمال وجود فکور در منطقه را به او گوش زد می کند به اولین چیزی که فکر می کند فرار است. همواره جنبه های روانی نبرد از خود آن خیلی مهمتر است.
-
1 پسندیده شدهسلام پین کانکتورهای فینیکس که باید روی ریل شکمی تامکت نصب شوند ، احتمالا اینهایی هست که در تصویر مشخص شده . معمولا موشک را با همین وضعیت روی ارابه حمل کننده ، مستقر می کنند . فلسفه ریل مورد بحث در هاوک
-
1 پسندیده شدهبا سلام شبحی برخاسته از خاکستر اعلام رسمی آغاز به کار خط تولید انبوه "روگرفتی" از موشک هوا به هوای فینیکس تهران : وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران ، سرانجام پس از سالها گمانه زنی ، در بیست و سوم ژوییه 2018 ، مراسم آغاز تولید انبوه موشک هوا به هوای برد بلند فکور ، که احتمالا گونه ای ارتقاء یافته و مهندسی معکوس شده موشک هوا به هوای AIM-54 Phoenix است را رسماً اعلام نمود . براساس اطلاعات منتشر شده از سوی خبرگزاری های رسمی ایران ، روز دوشنبه ، طی مراسمی رسمی در تهران ، امیر سرلشکر حاتمی ، وزیر دفاع ایران ، خط تولید موشک هوا به هوای فکور را افتتاح نمود که گفته میشود قابلیت نصب برروی جتهای رزمی موجود در نیروی هوایی ایران را خواهد داشت . فکور ، موشک هوابه هوای برد بلند نیروی هوایی است که با قابلیت نصب بر روی جتهای رزمی اف-14 تامکت ، اهداف هوایی را در فواصل دور مورد هدف قرارداده و منهدم نماید . به گفته برخی تحلیلگران نظامی ، این موشک جدید ، تلاشی از سوی ایرانی ها برای تولید بومی موشک هوابه هوایی آمریکایی فینیکس است که از دهه 70 میلادی در سازمان رزم نیروی هوایی ایران وجود دارد . طبق ادعای منابع داخلی ایران ، گونه بومی فینیکس در مقایسه با پیکربندی اصلی ، پیشرفتهای قابل توجهی در حوزه های سامانه هدایت ، برد و سرعت را نشان میدهد . به گفته این منابع ، سامانه هدایتی این موشک بدلیل استفاده از آخرین فناوریهای موجود ، درمقایسه با فینیکس ، 30 درصد کوچکتر بوده ، به همین دلیل با کاهش وزن قابل توجهی روبرو شده است که این امر پتانسیل موشک را نسبت به نسخه امریکایی ، در حدود 15 درصد افزایش میدهد که این نیز به نوبه خود ، برد گونه بومی فینیکس را به 220 کیلومتر می رساند . در جریان این مراسم ، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران ، با برجسته نمودن قابلیتها و توانایی های نظامی ایران ، چنین بیان نمود که هرگونه تهدید علیه کشور پاسخ متفاوتی را در پی خواهد داشت . پی نوشت : 1- روگرفت = کُپی ( عین تیتر اصلی خبر منتشر شده ) صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهظاهرا از پیشران موشک هاوک(M112)استفاده میکنه بنابراین بردش زیر 100 کیلومتره اما در بخش خبری ساعت 22(شبکه 3)از قول وزیر دفاع گفته شد که از سیکر هوشمند بهره میبره که این حرف رو میشه به داشتن رادار فعال ترجمه و تعبیر کرد. http://www.defanews.ir/photo/گزارش-تصویری-افتتاح-خط-تولید-موشک-هوا-به-هوای-فکور پ.ن:ادعای گزارشگر شبکه خبر در خصوص برد 160 کیلومتر و سرعت 5 ماخ نادرسته! به دلیل ندادن اطلاعات توسط وزارت دفاع و همچنین شباهت موشک با فینیکس از مشخصات این موشک استفاده کردن که کار غیر حرفه ای محسوب میشه.