برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 29 اسفند 1401 در همه مناطق
-
1 پسندیده شدهالحاق رسمی ناو لجستیکی شهید مهدوی به نیروی دریایی سپاه این ناو قادر است انواع بالگرد، انواع پهپاد و شناورهای موشک انداز را حمل کند و درون خود انواع سامانههای موشکی، پدافندی و راداری را جای داده است. وزن این ناو بیش از 2100 تن و طول آن 240 متر و عرض آن 27 متر است، این ناو دارای انواع رادارهای پیشرفته مانند رادار سه بعدی، سامانههای موشکی سطح به سطح، سطح به هوا و سامانه پدافندی سوم خرداد و سایر سامانههای مخابراتی پیشرفته را دارا است و در نوع خود از جمله ناوهای خاص کشور محسوب میشود. در این مراسم 95 قایق موشک انداز نیز به نیروی دریایی سپاه ملحق شد این شناورها شامل موشکهای اندازهای کلاس عاشورا و طارق است و از شناور راکت انداز به شناور موشک انداز از برد 10 تا 180 کیلومتر ارتقا یافتهاند، برد این شناورها نیز به نسبت سایر شناورهای راکت انداز افرایش قابل توجهی داشته است. در این مراسم شناور پشتیبان رزم بهنام «شهید عبدالله قربانی» هم به ناوگان نیروی دریایی سپاه ملحق شد و پدافند موشکی نواب در کلاس ذوالفقار و پدافند موشکی در کلاس عاشورا نیز رونمایی شد.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Kaiser-Fleetwings BQ-2 پهپاد بدون سرنشین هجومی انتحاری / نمونه اولیه بمب پرنده BQ-1 منشا Fleetwings به 1926 بر می گردد و این شرکت سرانجام مجموعه کوچکی از طراحی های هواپیما شامل تمرین دهنده های Fleetwings 33 و "BT-12 "Sophomore را در دهه 1930 به وجود آورد. یکی از جالب ترین ابتکارات این شرکت BQ-1 بود که یک طراحی بمب پرنده مختص جلب نظر نیروی هوایی ایالات متحده (USASF) در طول جنگ جهانی دوم (1939- 1945) محسوب می شد. Henry J. Kaiser این شرکت را در سال 1943 خریداری کرد و نام آن را به Kaiser-Fleetwings تغییر داد. XBQ-2 BQ-1 زمینه را برای BQ-2 پس از خود فراهم کرد، تلاشی ابتدایی برای ساخت یک هواپیمای بدون سرنشین (UAV) انتحاری. فقط یک kسخه از آن تکمیل شد و اولین پرواز آن در 1943 رقم خورد. این هواپیما با چرخ های سهگانه ثابت و پوشش دار (جدا شونده، jettisonable)، محفظه های موتور نصب شده در بال و واحد دم استاندارد با یک باله ظاهری مانند هواپیما های متعارف دارد. بخش کابین خلبان براق است و یک خلبان به صورت انتخابی در آن می نشیند. توسعه هواپیما در جولای سال 1942 آغاز شد و در آن زمان این نوع از هواپیما ها، پهپاد هجومی نام داشتند. قدرت هواپیما از 2 موتور رادیال پیستونی هواخنک سری Lycoming R-680-13 تامین می شد که هرکدام یک ملخ 2 پره را می چرخاندند. مشخصات فنی آن شامل حداکثر سرعت 362 کیلومتر در ساعت و برد 2760 کیلومتر می شد. به عنوان یک بمب بدون سرنشین، محموله آن، 900 کیلوگرم ماده انفجاری بود که سرجنگی را تشکیل می داد؛ کل هواپیما در حین ضربه به هدف به صورت انتحاری عمل می کرد. سرانجام مشخص شد XBQ-2A برای خرید بسیار گران است و منجر به ساخت فقط یک نمونه اولیه پیش از لغو پروژه شد. این هواپیما چندین پرواز آزمایشی را نیز انجام داد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 1943 - وضعیت: لغو شده - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: Kaiser-Fleetwings - ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده (لغو شده) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 14.8 متر - حداکثر وزن برخاست: 3500 کیلوگرم – قوای محرکه: 2 موتور رادیال پیستونی هواخنک Lycoming R-680-13 با قدرت 280 اسب بخار - حداکثر سرعت: 362 کیلومتر بر ساعت - برد: 2760 کیلومتر - تسلیحات: 900 کیلوگرم سرجنگی - نسخه ها: BQ-2 (سری پایه)، XBQ-2A (اسم نمونه اولیه، 1 نسخه تکمیل شد) منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا KAI / Boeing KUS-VJ بالگرد آتشبار هجومی بدون سرنشین [2027] ظهور هواپیما های هجومی بدون سرنشین در میدان های نبرد حتی برای ناظران معمولی هم کاملا آشکار است و Korean Air (صنایع هوافضای کره) از کره جنوبی به همراه بوئینگ آمریکایی توافق کرده اند با همکاری همدیگر نسخه ای هجومی و بدون سرنشین از سری بالگرد های سبک MD500 را توسعه دهند. با وجود تعداد زیادی از واحد های MD500 پا به سن گذاشته که در اختیار نیروی هوایی کره جنوبی قرار دارد، این پروژه این سامانه ها را به نسخه بدون سرنشین با نام KUS-VH تبدیل خواهد کرد. نسخه ای تمام اندازه از ماکت محصول پیشنهادی در نمایشگاه هوافضا و دفاع 2015 سئول دیده شد. بالگرد بدون نیاز به خلبان، تعهد عملیاتی کمتری را در صحنه نبرد تجربه خواهد کرد. کابین سرنشینان توسط یک مخزن داخلی بزرگ سوخت اشغال خواهد شد تا برد عملیاتی آن تا 100 درصد افزایش یابد. سطوح شیشه جلو معمول MD500 پوشانده می شوند. شکل و عملکرد کلی آن دست نخورده باقی می ماند. اپتیک ها در یک پوشش زیر چانه قرار می گیرد. همچنین Korean Air از روشی کم هزینه نسبت به سامانه های سرنشین دار با همین توانایی ها برای توسعه استفاده می کند. گزینه های تسلیحاتی شامل پاد های راکتی، پاد های آتشبار و موشک می شود که به همراه سامانه های موجود در بالگرد، قابلیت حمله جراحی شده را بدون ریسک از دست دادن خلبان در قلمرو دشمن ارائه می کند. از آنجا که نیروی هوایی کره جنوبی فعالانه به دنبال محصولاتی مانند KUS-VH نیست، احتمال استفاده مجدد از بالگرد های سالخورده MD500 به اندازه کافی وسوسه انگیز خواهد بود تا سرویس به طور جدی آن را بررسی کند.صد ها MD500 یی که در حال حاضر در خدمت اند تا دهه آینده بازنشسته خواهند شد. مشارکت بوئینگ در این برنامه نتنها به دلیل موقعیت شرکت به عنوان یک قدرت جهانی بلکه به خاطر تجربه اخیرش در توسعه بالگرد بدون سرنشین "H-6U "Little Bird هم بوده است. KUS-VH قابل صادر شدن به هم پیمانان آمریکایی و کره جنوبی خواهد بود. در جولای سال 2020، Korean Air توسعه بیشتر نسخه بدون سرنشین MD500 را به تعویق انداخت و درعوض تصمیم گرفت تا طراحی پهپاد ارتفاع متوسط خود را به اتمام برساند. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2027 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: Korean Air - کره جنوبی / بوئینگ - ایالات متحده - کشورهای بهره بردار: کره جنوبی (احتمالی) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های میدان نبرد) - طول: 7.01 متر - طول بال ها: 8.03 متر - ارتفاع: 2.6 متر - وزن: 600 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 1300 کیلوگرم (700 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور توربوشفت Allison 250-C20B با قدرت 420 اسب بخار که ملخ 5 پره اصلی و روتور 4 پره دمی را می چرخاند - حداکثر سرعت: 260 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4225 متر - برد: 700 کیلومتر - سرعت افزایش ارتفاع: 518 متر بر دقیقه - تسلیحات: متغیر. مهمات نصب شده روی پایه بال ها در 2 طرف بدنه می توانند شامل موشک های ضد تانک TOW، مسلسل 7.62 میلی متری M134 جنرال الکتریک، موشک های هوا به هوای کوتاه برد Stinger، پاد راکتی 7 تایی - نسخه ها: KUS-VJ (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهرضوان نام قایق موشک انداز فوق سریع سپاه اعلام شده نام قایق موشک انداز جدید سپاه پاسداران با سرعت 95 گره دریایی (175 کیلومتر بر ساعت) رضوان میباشد. با توجه به اینکه گفته شده موشک های برد ۱۵۰ الی ۱۸۰ کیلومتر با سرجنگی 130 کیلوگرمی را حمل میکند، حمله ی گروهی این قایق ها در خلیج فارس یکی از بزرگترین توانایی دریایی ایران در هر گونه درگیری و جنگ خواهند بود. عرض متوسط خلیج فارس ۲۵۰ کیلومتر است پس به طور مثال این قایق های تندرو راحت میتوانند از نزدیکی جزیره های ایرانی در خلیج فارس به کشتی های جنگی یا تجاری کشور متخاصم در نزدیکی ساحل امارات حمله کنند.
-
1 پسندیده شدهقایق های جدید تندرو موشک انداز نیروی دریایی سپاه تصویری از قایق تندرو جدید نیروی دریایی سپاه منتشر شده (احتمالا از خانواده ی سراج در عکس بالا) ، که به روز شده و سرعت این شناورها در یک مدل 75 نات (140km) و مدل دیگر 95 نات (175km) است. و موشک های تا برد ۱۵۰ الی ۱۸۰ کیلومتر را حمل میکند. کلاهک این موشکها حاوی 130 کیلوگرم مواد شدیدالانفجار است. این شناورها مسلح به موشک های نصر و نسل جدید موشک "نصیر" هستند که علاوه بر ارتقای الکترونیکی کاونده راداری موشک،موتور راکتی آن حذف و به موتور میکروجت مجهز شده است. قبلا نیز نوع دیگری از قایق های تندرو جدید موشک انداز سپاه دیده شده بود.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... 19 بهمن روز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پی نوشت : طراحی پوستر از سال گذشته که یکسری ایرادات داشت و در همین تاپیک عرض شد ، به مراتب بهتر شده ..
-
1 پسندیده شدهسخنگوی گروه فضایی وزارت دفاع : پرتاب تحقیقاتی ماهوارهبر سریر از سال 1404 آغاز میشود. پرتاب تحقیقاتی بعدی ماهوارهبر ذوالجناح سال آینده انجام میشود.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... تعلق خاطر (Devotion) تعلق خاطر ( 2022 ) ، یک فیلم در گونه هوانوردی نظامی در بازه زمانی جنگ کره است که داستان دو خلبان جنگنده F4U ارتش ایالات متحده را روایت می کند . خط داستانی این فیلم به مانند تمامی نمونه های تولید شده توسط ایالات متحده ، مشخص است و گونه متفاوتی محسوب نمی شود ولی نکته اصلی در این فیلم ، نمایش سالهای آخر جنگنده های رزمی با پیشرانه پیستونی است و مواجه آن با نسل دوم جنگنده های جت ( میگ-15 /17 ) در جریان جنگ کره ( 1953-1950 ) . در واقع امر ، جلوه های ویژه بازسازی شده این فیلم در اجرای حملات پشتیبانی نزدیک زمینی و نبردهای هوابه هوا تنها قوت آن محسوب می شود .. این فیلم به علاقه مندان گونه هوانوردی نظامی پیشنهاد می شود .
-
1 پسندیده شدهطرح جدید تغییر کاربری شناور های تجاری به شناور های رزمی و پشتیبانی توسط سپاه ساخت کشتی های بزرگ رزمی و پشتیبانی توسط سپاه نشان میدهد که احتمالا نیروی دریایی سپاه میخواهد توان درگیری با متخاصم در اقیانوس هند و حتی فراتر از آن را داشته باشد. به نظر میرسد قرار هست استفاده از این نوع شناورها به گونه ای باشد که پایگاههای سیار قایقهای تندرو و پهپاد ها همراه با توان پدافندی و تهاجمی موشکی در اقیانوس باشند که به نظر طرح جدیدی در رزم دریایی به حساب می آید. در هر حالت جنگی ناوهای هواپیمابر متخاصم قطعا به نزدیکی مرز دریایی ایران و یا خلیج فارس نخواهند آمد چون زیر برد انواع موشک های کروز و بالستیک ضد کشتی قرار خواهند گرفت و این ناوها متخاصم در اقیانوس هند فعالیت نظامی خواهند داشت(با پشتیبانی جزیره ی دیگو گارسیا) و سپاه میخواهد این تهدید را با فعالیت این پایگاه های شناور برطرف بکند. این کشتی ها میتوانند با همراهی ناو های کلاس شهید سلیمانی یک ناو گروه را برای فعالیت در اقیانوس هند و برطرف کردن تهدیدات بسازند. ناو لجستیکی شهید رودکی ناو لجستیکی شهید مهدوی ناو پهپادبر شهید باقری
-
1 پسندیده شدهپروژه ی منظومه ماهوارهای شهید سلیمانی دلیریان، سخنگوی سازمان فضایی: در پروژه منظومه ماهوارهای شهید سلیمانی قرار است اولین منظومه از ماهوارههای ایرانی در مدار زمین قرار گیرد. تعداد زیادی ماهواره به فضا پرتاب شده و در مدار زمین قرار میگیرد تا این ماهوارهها یکسری فرامین و دستورات در حوزه ارتباطی و اینترنتی را اجرا کنند. یکی از مهمترین مأموریتهای منظومه ماهوارهای شهید سلیمانی فراهم کردن سرویس اینترنت اشیاء برای مردم است. منظومه ماهوارهای شهید سلیمانی که اکنون در حال فراهمسازی مقدمات اجرای آن هستیم، در آینده تبدیل به یک زیرساخت اساسی کشور خواهد شد.
-
1 پسندیده شدهبرای این ناو پهپادبر سناریوهای جالبی به ذهن انسان میرسد! مثلاً با توجه به اینکه ناوهای هواپیمابر آمریکا از خلیج فارس خارج شده اند، در زمان درگیری احتمالی کافی است این ناوپهپاد به فاصله ۱۷۰۰ کیلومتری تا ۲۰۰۰ کیلومتری ناو مقابل برسد (یا خود را در مسیرهای احتمالی آنها در جهت نزدیک شدن به منطقه قرار دهد) و با حملات فوجی (بخصوص در شب) آن را مورد عنایت قرار بدهد. شاید بگویند که ممکن است با فالانکس ناو همه پهپادها زده شوند، که اگر به حافظه پهپاد پروفایل پروازی مناسبی داده شود که در لحظات آخر خودش را بالا بکشد و از زاویه ۸۵+ به ناو حمله کند (باتوجه به محدودیت فالانکس به حداکثر ۸۵+ درجه) فالانکسها از ردیف تسلیحات دفاعی ناو خارج میشوند. میماند جنگندههایی که برای مقابله اسکرامبل میکنند، باتوجه به سطح مقطع پایین پهپاد، اولاً در فاصله نزدیکی توسط رادار اصلی ناو یاهواپیمای E-2 آن شناسایی میشوند و اگر زمان حمله با هوشمندی در شب انتخاب بشود احتمال شناسایی بصری عادی هم به صفر میرسد. میماند احتمال شناسایی با سیستمهای IR هواپیما، که زاویه دید محدودی (رو به نیمکره جلو) دارند و احتمال کشف همه اهداف پایین میآید. در ثانی، حتی در صورتی که کشف هم بشوند مقابله به این راحتی نیست و بخاطر سطح مقطع راداری بسیار پایین پهپادها، قضیه امرام تقریباً بسیار سخت است مگر از فاصله نزدیک، سایدویندرهای قدیمی (نوع ال و ام) هم شانس چندانی ندارند، میماند نوع ایکس که پرنده باید خوش شانس باشد که ۲ عدد از آن نوع را به همراه داشته باشد که آنهم موفقیت صد در صدی را تضمین نمیکند و تازه میشود ۲ پهپاد برای هر پرنده (حساب کنید در یک فوج مثلاً ۶۰ پهپاد حمله کنند) در خصوص تعداد پهپادهای انتحاری قابل حمل توسط این ناو هم بنظر تعداد خیلی خیلی زیاد باشد؛ به طوری که برای حمله به هر ناو حداقل 50 تا 60 پهپاد را بتوان در نظر گرفت؛ پهپادهای انتحاری در حالت پکینگ فضای کمی اشغال مینمایند. در نهایت میماند توپ هواپیما که ضریب موفقیتش از همه بیشتر است ولی سرنوشت اون دو میگ ۲۹ اوکراینی احتمالاً در انتظار هواپیما خواهد بود؛ چرا؟ چون سرجنگی آرش/آرش ۲ از شاهد ۱۳۶ قوی تر است و موج انفجار و ترکشزایی بیشتری هم دارد؛ در شب هم ترکشها و تیکه های پهپاد قابل مشاهده نیستند و احتمال برخورد آنها به هواپیما بیشتر، پس وضعیت برای آنها بسیار سخت است، تازه کرارِ رهگیر/انتحاری را اصلا حساب نکردم و یا یورشهای ترکیبی که مثلاً کرارها، رهگیرها را مشغول میکنند و آرش ها حمله به ناو؛ یا از آن بدتر، کرارها با رهگیرها درگیر شده و شاید تعدادی از رهگیرها را با موشکهای مجید خود ساقط کنند حتی! البته حتی برخورد یکی از آرشها به عرشه ناو باعث ساعتها از کار افتادن عرشه آن و سقوط اضطراری کلیه پرندههای رویِ هوای آن ناو بدلیل اتمام سوخت خواهد شد. و برخورد 10 تا 15 پهپاد (با فرض ساقط شدن 35 تا 40 عدد از آنها) تا روزها ناو را از سرویس خارج خواهد نمود و حتی شاید مجبور به بازگشت به پایگاه اصلی نماید. سناریوی دوم برای دیهگو گارسیا و گوام است! حملات فوجی/زنبوری پهپادهای انتحاری میتونه مدتهای طولانی اونجا رو از سرویسدهی خارج کنه، خصوصاً که اون نزدیکیها پایگاه هوایی دیگری هم برای پشتیبانی از اون دو جزیره وجود نداره تا بتونه علیه ناو پهپادبر عملیاتی انجام بده. جهت نابودی کامل این دو پایگاه هم یکی از همین ناوها میتونه به عنوان سکوی پرتاب موشک کروز ابومهدی یا موشکهای بالستیک استفاده بشه و تمام آشیانههای هواگردها و انبارهای مهمات و مخازن سوخت اونجا رو مورد عنایت قرار بده.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... خوب هست ... این یعنی توجه به لایه های عمیق تر جامعه و هدف گذاری دقیق تر تصویر سازی قابل قبولی هم دارد در حوزه تجهیزات نظامی
-
1 پسندیده شدهپروژه ۴۰۴:پروژه مستشاری نیروی هوایی ایالات متحده و جنگ مخفی سیا در لائوس!! خدمه در مقابل یک T28-d تروجان ایستاده اند.این هواپیما به طور گسترده در طول جنگ مخفی و توسط Raven FAC مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1966، نیروی هوایی ایالات متحده موظف شد تا نیروهای نظامی پادشاهی لائوس را از طریق یک سری عملیات هوایی مخفیانه همراه با CIA, پشتیبانی کند. شاید مشهورترین واحد هوایی جنگ ویتنام، Raven Forward Air Controllers، از این تلاش مخفیانه متولد شد. باورهای غلط،نام گذاری های نادرست و نسبت های نامناسب متعدد در مورد ماهیت پروژه 404 وجود دارد. نیروی هوایی ایالات متحده و سیا تا حدودی در این سردرگمی مقصر هستند. پروژه و عملیات،، اسم رمز را به شکلی ظاهراً خوسرانه تغییر داد. محدوده طرح سال به سال افزایش یافته و جزئیات دقیق عملیات به خوبی منتشر نشده یا به طور کامل ثبت نشده است. به این ترتیب، باز کردن و ارزیابی این فصل از تاریخ نیروی هوایی ایالات متحده دشوار است. با این وجود، این فصل یک مطالعه عالی در مورد تولد عملیات هوایی ضد شورش مدرن (COIN) است که امروزه آنها را می شناسیم. درسهای ارزشمندی از تاریخ پروژه 404 برای سیاستگذاران علاقهمند به عملیات COIN و حتی برای یک خواننده معمولی تاریخ نظامی وجود دارد. پیش درآمد جنگ مخفی: در سال 1954، ایالات متحده، فرانسه، چین و شوروی در ژنو گرد هم آمدند تا بر سر راه حلی پایدار برای مرزهای شرق آسیا به توافق برسند. سه کشور از بدنه هندوچین فرانسوی تشکیل شد: لائوس، کامبوج و ویتنام. با این حال، توافق ژنو در سال 1954 هیچ کمکی به حل شبح جنگ در جنوب شرقی آسیا نکرد. قمار استراتژیک: زمانی که دولت کندی در سال 1961 به قدرت رسید، جنگ سرد در حال دریافت بوی خطرناک و اتمی بود. با خروج آیزنهاور از کاخ سفید،او برای رئیس جمهور آینده روشن کرد که پادشاهی لائوس برای تأمین یک جبهه ضد شوروی در هندوچین حیاتی است. کندی مخالفت کرد و رویکرد متفاوتی در پیش گرفت کندی تصمیم خود را بر اساس دو واقعیت برجسته در مورد ارزش های استراتژیک لائوس و ویتنام استوار کرد. اولین مورد انعطاف ظاهری رژیم رئیس جمهور ویتنام جنوبی نگو دین دیم بود.دیم تا آن زمان از سال ۱۹۵۴ به قدرت چسبیده بود.از سوی دیگر جناح های حاکم بر لائوس مجموعه ای از دشمنان فانی بودند.نوعی فرانکشتاین سیاسی (https://fa.m.wikipedia.org/wiki/فرانکنشتاین) دوم کندی معتقد بود که سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی (SEATO)در پشت سر ویتنام جنوبی در یک جبهه ضد شوروی متحد خواهد شد.ثابت شد که هر دوی این فرضیات کاملا اشتباه هستند!! معاون رئیس جمهور لیندون بی جانسون همراه با رئیس جمهور دیم در سایگون، می ۱۹۶۱ برخلاف نظرات بلند کندی در مورد رئیس جمهور دیم، دیم بخش بیشتری از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 را به دشمنی با جمعیت بودایی ویتنام گذراند. این منجر به دستگیری و اعدام او در طی یک کودتای نظامی در نوامبر 1963 شد. به نقل از جان شلیت: "دولت کندی کشف کرده بود که دیم دارای ظرفیت تقریباً نامحدودی برای ناامید کردن است". علاوه بر این، با توجه به نظرات عالی کندی در مورد SEATO، دو عضو این سازمان فرانسه و پاکستان از حمایت از حمله ایالات متحده خودداری کردند. این سازمان به دنبال عقب نشینی ایالات متحده از هندوچین و چین فروپاشید. بی ادعا در نگاه اول لائوس در نگاه اول بی ادعا است. جغرافیای داخلی آن از جنگل های ناگسستنی و ارتفاعات مرطوب تشکیل شده است. طنابی از کوههای غیرقابل عبور در طول کشور گسترده است و 70 درصد از قلمرو لائوس را پوشش میدهد. نادیده گرفتن آن بر روی نقشه آسان است، منطقه ای که از نظر تاریخی نادیده گرفته شده است که به تازگی خود را از اشغال ژاپن و فرانسه آزاد کرده است. کشورهایی مانند مصر، هند یا پاناما عموماً به دلیل برخوردهای جغرافیایی خود را در تلاقی قدرت های بزرگ جهانی یافتند. در مورد پاناما و مصر، زمین مساعد اجازه ساخت آبراه های استراتژیک مصنوعی را می داد. در مورد هند، الگوهای آب و هوایی تولید محصولات با ارزش مالی را تسهیل کرد. از سوی دیگر، لائوس هیچ یک از این پاداش ها را به رخ نمی کشد. لائوس صرفاً به دلیل نزدیکی به مبارزات ضد کمونیستی در ویتنام، در کانون توجهات اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده قرار گرفت. جغرافیای لائوس به همان اندازه که غیر بخشنده است تحمیل کننده است. در سال 1958، افراد منظم ویتنام شمالی به قصد حمایت از شورش پاتت لائو (https://fa.m.wikipedia.org/wiki/پاتت_لائو)به لائوس حمله کردند. چندین روستا در نزدیکی سپون اشغال شد. با این حال، خصومت ها تنها در ژوئیه 1959 به طور جدی آغاز شد. ویتنام شمالی حملاتی را علیه نیروهای سلطنتی لائوس در امتداد خط تماس آغاز کرده و سپس عقب نشینی می کند. این به شورشیان پاتت لائو اجازه داد تا موقعیت را در اختیار بگیرند و در نتیجه عقب نشینی ویتنام شمالی و مشارکت در جنگ را پنهان کنند. تهاجمات مخفیانه ویتنام شمالی به لائوس آغاز مسیر هوشی مین(HCMT)بود،مجموعه ای از مسیرهای زمینی که از دریا به داخل کشور لائوس و سپس به ویتنام جنوبی امتداد داشت. HCMT راه نجات لجستیکی واحدهای منظم ویت کنگ و ویتنام شمالی بود که در مجاورت سایگون فعالیت می کردند و تعداد آنها در حدود 15000 نفر بود. برای پیروزی در جنگ در ویتنام، ایالات متحده به زودی متوجه شد که باید به استفاده از لائوس به عنوان بستر تدارکات برای ویت کنگ ها پرداخته شود. این عکسی است که بطور مخفیانه توسط یک تیم MACV-SOG ایالات متحده در لائوس گرفته شده است. این یک تصور اشتباه بزرگ در مورد جنگ مخفی است. ایالات متحده مفاد معاهدهای را که در سال 1962 لائوس را یک منطقه بیطرف اعلام کرد، بهطور یکجانبه نقض نکرد. ویت مین همچنین به پاتت لائو کمک کرده بود تا به طور خطرناکی به پایتخت سلطنتی لوانگ پرابانگ(استانی در لائوس) در سال 1953 نزدیک شود. حمایت چین و شوروی از پاتت لائو پکن آشکارا استراتژی «جنگ مردمی» در کشور را تشویق میکرد و از طریق زنجیرههای تأمین در استان یوننان، حمایتهای مادی عظیمی از پاتت لائو انجام داد. متخصصان شوروی متخصصان شوروی و چینی نیز در لائوس حضور داشتند و به پاتت لائو آموزش می دادند. یک یادداشت اطلاعاتی سیا در سال 1963 تکمیل یک جاده از منگ لا به فونگ سالی در شمال لائوس را مشخص می کند. کمک شوروی به پاتت لائو به طور تصادفی کشف شد. در 16 دسامبر 1960، VC-47 به خلبانی سرهنگ باتلر تولند در یک پرواز معمولی از لوانگ پرابانگ به وینتیان(پایتخت لائوس) سرهنگ تولند ناگهان متوجه یک IL-14 شوروی شد که بر فراز وانگ وینگ (یک سکونتگاه در لائوس است که در استان وینتیان واقع شده است) می چرخید. سرهنگ تولند تصویری از تدارکات IL-14 در حال پرتاب به مواضع کمونیست ها را ثبت کرد. روز بعد، ایالات متحده رسماً حمایت شوروی از Pathet Lao را محکوم کرد. پروندههای سیا تاریخچه پروژههای زیرساختی چین در سراسر شمال لائوس و شبکه در حال توسعه جادهها و پلهایی را که یوننان را به قلمرو تحت کنترل پاتت لائوس متصل میکند، ثبت کرده است. حداقل از نوامبر 1961 . علاوه بر این، در ویتنام شمالی این باور عمومی وجود داشت که لائوس بخشی تاریخی از ویتنام است و ویتنام بخشی از قلمروهای خود را از دست داده است . که در آن دیدگاه، مرز بین لائوس و ویتنام بی معنا است. بین اتکای ویت کنگ (جبهه رهاییبخش ملی نامسازمان سیاسی و چریکی کمونیست بود که در جریان جنگ ویتنام در ویتنام جنوبی و کامبوج در برابر ارتش آمریکا و دولت ویتنام جنوبی مدت طولاني جنگید) به کمک های چینی که از طریق لائوس ارائه می شود و استفاده از پاکستان توسط طالبان برای پوشش، شباهت هایی وجود دارد.نقطه ضعف شورشها نداشتن یک پایگاه صنعتی، خطوط تأمینی که بخوبی محافظت شده و یک پایگاه اصلی عملیاتی است. مانند رشته کوه Safed Koh ( سفید کوه) که در پاکستان و افغانستان قرار دارد، ارتفاعات لائوس پوشش وسیعی را برای پتت لائو و ویت کنگ فراهم کرده است. مانند مرز متخلخل خط دیورند در افغانستان، HCMT از میان این ساختارهای کوهستانی عبور می کند و تلاش ایالات متحده در ویتنام جنوبی را ناکام می گذارد. ادامه دارد.......... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. بن پایه در پایان پست ها درج خواهد شد..
-
1 پسندیده شدهبخش هفتم و پایانی انتخاب هواپیمای کلاغ ها: همانطور که قبلا ذکر شد، کلاغها O-1 را بیش از همه هواپیماهای دیگر ترجیح می دادن. با این حال، O-1 تنها هواپیمای مورد استفاده انها نبود و یک شرکت سوئیسی با نام پیلاتوس نیز هواپیمایPC-6 Porter را برای استفاده FAC ها ارائه کرد. O-1 کلاغ ها هیچکدام از علائم نیروی هوایی ایالات متحده را نداشت و به رنگ خاکستری با نوار قرمز بالای بال ها رنگ آمیزی میشد. O-1 های مورد استفاده کلاغ ها دارای یک تکه زره در زیر صندلی خلبان بودند که سرعت صعود یک هواپیمای کند، را محدود می کرد. کاکپیت هواپیمای O-1 کاکپیت هواپیمای PC-6 Porter PC-6 برای استفاده در جغرافیای کوهستانی سوئیس توسعه یافت و یک هواپیمای بسیار موفق STOLبود.(هواپیمایی که برای نشست و برخواست به باند کوتاهی نیاز دارد.مترجم) فضای داخلی بزرگتری داشت و میتوانست برای انتقال شورشیان همونگ و همچنین FAC استفاده شود.کلاغ ها همچنین از Helio U-10 Super Courier، Cessna U-17 و U-6 Beaver و همچنین T-28 Trojan استفاده کردند. گروهی از کلاغ ها در مقابل یک هواپیمای O-1. علیرغم تحویل لائوس به کمونیست ها،کلاغ ها به زودی به یک واحد هوایی نیمه اسطوره ای تبدیل شدند. آنها سختی های ناگفته ای را متحمل شده بودند و کارشان را بدون تبلیغات انجام دادند. سروان ویتکامب ذهنیت یک سرباز در جنگ را خلاصه می کند: "در زمان من به عنوان یک کلاغ،ما جان کارول،هال میشلر و اسکیپ جکسون را از دست دادیم.چندین نفر دیگر نیز مجروح شدند.ما مردان جوانی بودیم که در جنگ حضور داشتیم.هرگز هیچ کلاغی بعنوان اسیر جنگی وجود نداشت(سیاست دشمن این بود که آنها را بکشد)،و بسیاری از کلاغ ها هرگز به خانه برنگشتن". پایان یک دوره : دولت ایالات متحده برای اولین بار حضور پرسنل نظامی ایالات متحده در لائوس را در اکتبر 1970 تایید کرد. طبق گفته کلاغ ۲۵ ( کاپیتان ویتکامب)، این پروژه در 22 فوریه 1973 به پایان رسید. پیمان صلح پاریس در ژانویه همان سال امضا شد و به دخالت ایالات متحده در جنوب شرقی آسیا پایان داد. همانطور که نیروهای مستشاری ایالات متحده کشور را ترک کردند، پاتت لائو به پیشرفت هایی دست پیدا کرد و تا سال 1975، پایتخت لائوس را تصرف کرد. پادشاه لائوس در دسامبر 1975 استعفا داد. جمهوری دموکراتیک خلق لائوس اعلام شد و رهبر پاتت لائو، شاهزاده سوفانووونگ، به عنوان اولین رئیس جمهور این کشور تعیین گشت. جمع بندی : ۱-ایالات متحده به طور یکجانبه مفاد اعلامیه 1962 در مورد بی طرفی لائوس را نقض نکرد. ویتنام شمالی، چین و شوروی همگی دارای یگان های نظامی، مأموریت های مستشاری و آموزشی در این کشور بودند. ۲-جنگ مخفی در لائوس ناشی از عدم تمایل ویتنام شمالی برای جدا شدن از لائوس در سال 1962 بود. ۳-مسیر هوشی مین به عنوان وسیله ای برای تضمین عمق استراتژیک توسط ویت کنگ ها توسعه داده شد.در این مسير لائوس یک سکو برای این زنجیره تامین بود. ۴-حمایت ویتنام شمالی از پاتت لائو هم اتفاقاً بخاطر نیازش به مسیر هوشی مین بود. ۵-استفاده از نیروی هوایی علیه شورشیان به دلیل توانایی شورشیان در پراکنده شدن بی فایده بود. جغرافیای کوهستانی لائوس، توپخانه و تکنیک های دیدبانی را برای کشف و انهدام اهداف تقریباً بی معنی کرده بود. ۶-پروژه کلاغ ناشی از حس نخبه گرایی در نیروی هوایی ایالات متحده برای اداره هواپیماهای FAC بود. ۷-شرکت هواپیمایی سیا، (ایر آمریکا)، نقش حیاتی در پروژه های۴۰۴،کلاغ و سگ قصر و همچنین برنامه های قبلی مانند پمپ اب، ستاره سفید و پای داغ ایفا کرد. ۸-مأموریت ایالات متحده در لائوس سال به سال تغییر میکرد و این تعقییر مأموریت در تغییر مداوم برنامه ها و پروژه ها منعکس شد. پایان... مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منابع : https://greydynamics.com/project-404-united-states-air-force-advisory-mission-and-the-cias-secret-war-in-laos/ https://en-academic.com/dic.nsf/enwiki/11505382
-
1 پسندیده شدهبخش ششم.... سگ قصر،کلاغ ها و پروژه ۴۰۴ !! آخرین پروانهها، گروهبان کارلایل و ایرمن کوش، آخرین بار در آوریل 1967 پرواز کردند. کاپیتان جیمز کین، که قبلا با نام پروانه 70 شناخته میشد،از این زمان به بعد با شناسه کلاغ 41 پرواز کرد.سرهنگ پل آ. پتیگرو را پدر این اصطلاح می دانند. این اصطلاح به اساطیر نوردیک در اسکاندیناوی اشاره دارد که در آن کلاغ های اودین در بالای میدان نبرد می چرخند. (اودین که در اساطیر اسکاندیناوی خدای جنگ و مرگ بود دو کلاغ به نام های هوگین و مونین داشت که برای او خبر می آوردند.مترجم ) پروژه ۴۰۴ بطور غیر رسمی در سال ۱۹۶۶ اغاز شد و سرانجام در ماه می 1968، رئیس ستاد مشترک پروژه 404 را تصویب کرد.پروژه 404 متشکل از بیش از 100 پرسنل نظامی و حداقل 5 غیرنظامی بود. هدف از این پروژه ارزیابی اثربخشی کمک هایی بود که به لائوس تحویل داده شد. آنها تحت فرمان مستقیم ویلیام سالیوان سفیر ایالات متحده بودند و به چهار نوع ناظر تقسیم شدند. LSA یا ناظران لجستیک،پشتیبانی و مدیریت که از همه شاخههای ارتش جذب شدند.انها از عملیات روانی،شورش و بازجویی پشتیبانی می کردند. ARMA ناظران ارتش بودند که در تیم هاي ۳-۵ نفره در مناطق مختلف نظامی در سراسر لائوس کار می کردند.انها بعنوان مشاور نظامی عمل کرده و اغلب توسط تیم های نیروهای ویژه همراهی می شدند. AIRA افسران نیروی هوایی ایالات متحده بودند که بعنوان مشاوران اختصاصی برای آموزش نیروی هوایی سلطنتی لائوس در اودرون،تایلند مستقر شدند.افسران روزانه به تایلند و لائوس پرواز می کردند.انها مسئول برنامهAC-47 نیروی هوایی سلطنتی لائوس بودند.(AC-47 یک هواپیما برای پشتیبانی نزدیک از نیروهای زمینی بود که نسبت به هواپیماهای سبک قدرت آتش بیشتری داشت.مترجم) و سرانجام کلاغ ها نیز در اکتبر ۱۹۶۶ در زیر مجموعه پروژه ۴۰۴ طبقه بندی شدند. مجموع دو پروژه ۴۰۴ و کلاغ ها بعنوان سگ قصر شناخته می شد. کلاغ ها در محل کار !! هواپیمای انتخابی کلاغ ها O-1 Bird Dog بود. این یک هواپیمای همه کاره و سبک بود که نیاز به تعمیر و نگهداری کمی داشت، اما محدودیت هایی مانند برد و سرعت داشت. با این وجود، O-1 به اندازه کافی خوب ساخته شد و در مقایسه با هواپیماهای بزرگتر و حجیم تر مقرون به صرفه بود. همچنین بادوام و به راحتی قابل تعمیر بود. O-1 پرتابگرهای راکت برای نشانه گذاری اهداف و همچنین مجموعه های رادیویی VHF و UHF را حمل می کرد. O-1 Bird Dog کلاغ ها، یک نوار قرمز متمایز روی بال داشت. عکسی از مواضع پتت لائو که توسط کلاغ ۴۳،ویلیام پلات سوار بر یک O-1گرفته شده است. کلاغ ها علاوه بر FAC بودن، کاغذهای عملیات روانی سیا را در مناطقی که توسط فرماندهان محلی لائوس انتخاب شده بود، رها میکردند. کارکنان پروژه 404 به طور نزدیک در توسعه مواد عملیات روانی شرکت داشتند و برای توزیع آن تکاوران هوایی با یک هواپیمای U-17B نیز کمک می کردند. PC-۶ ایر آمریکا در حال تحویل کالا به سربازان ژنرال وانگ پائو در دشت جارز تجربه کاپیتان Darrel D. Whitcomb، که با نام کلاغ ۲۵ شناخته می شد، وضعیت مخفیانه و در عین حال افسانه ای برنامه کلاغ را در میان هوانوردان USAF در ویتنام نشان می دهد. به گفته ویتکام، یک خلبان هواپیمای OV-10 Bronco او زمزمه هایی در مورد "برنامه های ویژه" در سراسر مرز در لائوس شنیده بود. ویتکامب می گوید: "داستان آنها رمزآلود بود.من چند نفر از بچه هایی که کلاغ بودند را دیدم که دستبندها و ساعتهای طلایی بزرگی به دست داشتند.سپس با آن مردی که برنامه را اجرا می کرد ملاقات کردم و از طریق او دستوراتم را دریافت نمودم.انها در ابتدا برنامه را فقط با استفاده از خلبان های O-1 آغاز کردند.زیرا کلاغ ها از آن استفاده می کردند.اما بعدا،بچه های OV-2و OV-10 می توانستند داوطلب شوند." ستوان استیو ویلسون(کلاغ ۲۷)، یکی دیگر از خلبانان OV-10، از طریق ترکیبی از شایعات و یک آگهی شغلی، درباره کلاغ ها اطلاعاتی کسب کرد: در اتاق عملیات یک نامه تک صفحه ای پست شده خیلی مرموز بود.نامه حاوی درخواست برای داوطلب ها بود و پیش نیازها برای داوطلبان را ذکر کرده بود.در آن نامه نمی گفت مکان انجام وظیفه کجاست.اما مردم صحبت می کردن و شایعات به گوش میرسید که احتمالا لائوس و کلاغ ها بودند.ما گاهی اوقات تماس های رادیویی آنها را شنیده بودیمکه در صورت بروز شرایط اضطراری روی شبکه گارد نت می آمدند و موقعیت مکانی خود را ارسال می کردند،بنابراین می دانستیم که بچه ها در آنجا پرواز می کنند. رفتن ازهواپیمای OV-10 به O-1 به خودی خود یک چالش بود. در O-1 در هنگام فرود، چرخ دم هواپیما در طول باند کشیده می شد. هواپیما در هنگام برخاستن و فرود در شرایطی قرار میگیرد، که به طور بالقوه میتواند خلبانی را که با این پیکربندی آشنا نیست، منحرف کند. اگر ترمزهای هواپیما توسط خلبان به درستی اعمال نشده باشد، ممکن است یک حادثه دماغه رخ دهد، جایی که دم هواپیما برگشته و هواپیما را به پشت برمی گرداند. A-1 Skyraider معروف به "اخبار بد".خلبان در تصویر باب آرناو است. تجهیزات داخل هواپیما کلاغ ها تفنگ AK-47 با قنداق تاشو و خشاب کوتاه حمل می کردند.مجلات اضافی نیز در کابین حمل می شد. اما غالبا مسلسل سوئدی k یا CAR-15 را حمل می کردن. اسلحه کمری استاندارد نیروی هوایی ایالات متحده، تپانچه Combat Master 0.38 بود. گاهی اوقات یک نارنجک انداز M79 با نارنجک های دودزا در کیت گنجانده می شد، اگرچه این مورد کمتر رایج بود. هواپیماهای Raven O-1 به راکتهای علامتگذاری 2.75 اینچی متصل به آویزگاه های زیر بال مجهز شدند که نیاز به M79 فضا گیر را از بین برد. به کلاغ ها مدادهای گریس داده میشد که اساسا نسخه های اولیه و پاک شونده بودند تا یادداشتهای خاص عملیات را روی پنجرههای کابین بنویسند. یک کلاه ایمنی و یک جلیقه نجات نیز به کلاغ ها داده شد. کلاغ ها اغلب تفنگ های تهاجمی مانند آنچه در اینجا نشان داده شده حمل می کردند. ادامه دارد... مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهسلام. انتظار داشتید اگر قرار باشه ناوی هم همراهیش بکنه همینجا کنارش ساخته بشه ؟ یا خدمه و تجهیزاتش را هم رویش گذاشته باشند ؟ اونوقت که دیگه نمیشد ناو در حال ساخت . اون موقع باید دوستان تصویر بگذارند با عنوان ناو در حال ماموریت عملیاتی ! در مورد پهپادهایی هم که باید حمل کنه طبیعی است که پهپادهایی با کاربرد دریایی باید حمل بکنه و طبیعی است که پهپادهایی سنگین مثل شاهد 129 و غزه حمل نخواهد کرد .
-
1 پسندیده شدهانجام 2500 مأموریت توسط سپاه ، برای تامین امنیت جامجهانی قطر لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1156108/۲۵۰۰-مأموریت-سپاه-برای-تامین-امنیت-جامجهانی
-
1 پسندیده شدهبخش سوم.... عملیات ستاره سفید کودتای نظامی غافلگیرانه کونگ لی در سال 1960 ترتیبات ایجاد شده توسط Hotfoot را در اواخر دهه 1950 تغییر داد. ایالات متحده مجبور شد به شیوه ای بسیار مستقیم تر از آنچه قبلاً پیش بینی می کرد وارد عمل شود. به این ترتیب، هات فوت به عملیات ستاره سفید تغییر شکل داد. ژنرال وانگ پائو بهمراه مشاوران ستاره سفید و جنگجویان همونگ(Homong) عملیات ستاره سفید تا حد زیادی رد پای ایالات متحده در لائوس را با گسترش PEO و ایجاد سایت هایی که در زبان عامیانه به عنوان سایت های لیما شناخته می شوند، افزایش داد. لائوس در ابتدا توسط Air America به عنوان "سایت XX" نام گذاری شد. در سپتامبر 1961، این نام به "VS XX" به معنای "سایت ویکتور XX" تغییر یافت. و سرانجام در 16 مه 1964، باندهای هوایی نام نهایی خود را دریافت کردند. سپس برای نام سایت ها از مخفف Lima Site یعنی LS برای باندهای اصلاح نشده و "L" - Lima - برای باندهای سنگفرش شده استفاده کردند. این مکانها که توسط کارگران محلی ساخته شدهاند، فرودگاه های کوچک کوهستانی بودند که طول باند آنها بیش از 600 فوت نبود.باندهای فرودگاه اغلب برای فرود خطرناک و مستعد تبدیل شدن به نواری از گل بودند. در طول دوران عملیات هات فوت و ستاره سفید، تقریباً 40 مورد از این نوع تاسیسات استفاده می شد و تا سال 1973، نزدیک به 400 مورد از آنها ساخته شد. سایت لیما واقع در فلات بولوونس Lima Site 20A که در سال ۱۹۶۹ با نام لانگ تین شناخته می شود.ترکیبی از RLAF T-28s و هواپیماهای ایر آمریکا قابل مشاهده است. عملیات ستاره سفید در سال 1961 با ارتقا PEO به MAAG به پایان رسید. ممکن است رئیس جمهور کندی در حال ارزیابی مجدد تصورات اولیه خود در مورد اهمیت نسبی ویتنام و لائوس بوده باشد. به نظر می رسد تفکر او نیز در مورد بهترین شیوه برخورد با این موضوع تغییر کرده است. به هر حال، شکست خلیج خوک ها به کندی نشان داد که گروهی از تبعیدیان ناراضی نظم لازم را برای انجام جنگ های نامنظم ندارند. کاپیتان Rich Lori از USASF (نیروی ویژه ارتش ایالات متحده) .این عکس در سال ۱۹۶۲ در واتای گرفته شده است. وضعیت رو به وخامت لائوس پس از کودتای کونگ لی و تشدید خصومت ها با شورشیان کمونیست در ویتنام نیز احتمالاً در تفکر کندی نقش داشته است. نمی توان خط فکری دقیقی را پشت سر تصمیم رئیس جمهور برای ارتقاء PEO به یک MAAG تمام عیار دانست، اما در هر صورت، وضعیت در لائوس شروع به تغییر کرد. سربازان لائوس از لشگر ۱۱۲ پیاده نظام تحت نظارت ستاره سفید. ژنرال وانگ پائو همراه با شورشیان و مشاوران نظامی ایالات متحده ضرورت سامانه(ناظر) هوایی خط مقدم(FAC) کشورهای طرف قرارداد ژنو در سال 1954 مجدداً در سال 1962 در ژنو گرد هم آمدند تا حل و فصل وضعیت لائوس را نهایی کنند. اعلامیه بی طرفی لائوس یک گروه سه گانه شکننده از نیروهای ملی گرا، کمونیست و بی طرف را به عنوان هیئت حاکمه پادشاهی ایجاد کرد. مهمتر از آن، وضعیت بی طرفی پادشاهی را وادار کرد که نتواندوارد اردوگاه شوروی، چین و آمریکا شود. ویتنام شمالی، اگرچه از امضاکنندگان این معاهده بود، اما هیچ تلاشی برای رعایت این تعهدات انجام نداد. نیروهای متجاوز که در سال 1958 روستاهای مرزی لائوس را تصرف کرده بودند هرگز عقب نشینی نکردند. پروندههای طبقهبندیشده سیا نشاندهنده نقشی است که سربازان ویتنام شمالی در کمک به پاتت لائو داشتند. در سال 1963، دو گردان از نیروهای ویتنام شمالی به تقریباً 2500 شورشی پاتت لائو در شرق دشت جارز( Jars) پیوستند، منطقه ای از نظر تاریخی مهم که از نظر استراتژیک نیز حیاتی بود. دشت ها تنها منطقه ای بود که به اندازه کافی مسطح بود که می شد هواپیماهای سبک را در آن فرود آورد.از دست دادن دشت ها همان چیزی است که سیا را بر آن داشت تا از ایر آمریکا برای کمک به قاچاق محموله های تریاک همونگ به و از مقر ژنرال وانگ پائو در لانگ تین استفاده کند. (پای منافعشون وسط باشه قاچاق شیره را هم یکجوری توجیه میکنند.مترجم) لانگ تین از بالا با توجه به حضور نیروهای ویتنام شمالی در این کشور، شاهزاده سووانا فوما، نخست وزیر لائوس برای درخواست کمک بیشتر به ایالات متحده مراجعه کرد. او درخواست یک کمپین هوایی برای هدف قرار دادن نیروهای پاتت لائو کرد، مشروط بر اینکه حملات هوایی برای عموم مردم ناشناخته بماند. عملیات بشکه رول(Barrel Roll) و عملیات ببر فولادی( Steel Tiger) در سال 1964 آغاز شد و به ترتیب شمال و جنوب لائوس را هدف قرار داد. b 52 در حال پرتاب مهمات بر فراز شمال ویتنام. احتمالا در طول عملیات Linebacker این عملیات شامل حملات هوایی به مواضع پاتت لائو و مناطقی بود که HCMT در آنها عرضی داشت. این حملات که توسط هواپیماهایی مانند F-100 و F-105 انجام شد، دقیق نبود و اغلب منجر به تلفات غیرنظامی شد. "حادثه سام نوآ"(Sam Neua)در سال 1964 خطرات بمباران مناطق غیرنظامی را به تصویر کشید. بخش هایی از شهر سام نوآ به اشتباه پس از تلاش خلبانان نیروی هوایی آمریکا برای حمله به موقعیت توپ های 105 میلی متری هدف قرار گرفت. F-100 Super Saber بر فراز دریاچه راجرز در سال ۲۰۱۰ این رویداد ناگوار همچنین یک پدیده تکرار شونده در عملیات COIN(ضد شورش.مترجم) را برجسته می کند، حداقل آنهایی که منحصراً از هوا انجام می شود.به دلیل ماهیت شورش ها،هدف قرار دادن مواضع ثابت یا یک خط تماس ثابت تقریبا غیرممکن است. شورشیان می توانند به سرعت در یک منطقه گسترده پخش شوندو بمباران منطقه را اساسا بی ارزش و برای دشمنپر هزینه کنند.علاوه بر این، استفاده از یک جت پیشرفته و بسیار گران قیمت برای کشتن ده ها یا بیشتر از شورشیان کاملا ناکارآمد است.با توجه به این واقعیت که بمب افکن های ایالات متحده نزدیک به 300 سورتی پرواز در روز انجام می دادند، این به شدت هزینه نهایی راافزایش می داد.یک حادثه فرندلی فایر در سال 1965 در Moung Phalaneمنجر به تعلیق حملات هوایی شد.تا زمانی که یک سامانه هوایی(ناظر)خط مقدم(FAC) مناسب ایجاد شود. ادامه دارد....... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز میباشد.
-
1 پسندیده شدهبخش دوم....... ایالات متحده یک گروه کمکی مشاوره نظامی (MAAG) را در اوایل سال 1950 برای کمک به نیروهای استعماری فرانسه در طول جنگ اول هندوچین ایجاد کرد. پس از خروج فرانسه، MAAG برای آموزش و تقویت ظرفیت نظامی جمهوری نوپای ویتنام جنوبی اختصاص داده شد.در حالی که ویتنام جنوبی از مزایای حمایت MAAG برخوردار بود گروه مشاوره معادل آن در لائوس با نام دفتر ارزیابی برنامه ها(PEO)دارای عملکرد ضعیف و منابع اندکی بود.این امر با ورود جان هاینتگز در سپتامبر ۱۹۵۸ تعقییر کرد. هاینتگز که اخیراً ارتش را ترک کرده بود، به سمت ریاست PEO منصوب شد و به سرعت از وضعیت تاسف بار آن آگاه گشت. هاینتگز وضعیت نگران کننده آن را به واشنگتن گزارش داد. کاخ سفید به هشدارهای او توجه کرد و با افزایش کمک نظامی به دولت سلطنتی لائوس موافقت کرد. به دلیل مفاد توافق ژنو، ایالات متحده قادر به ارائه مستقیم این کمک ها نبود. سرلشگر جان ای.هاینتگز، در سال ۱۹۶۴ یک مجموعه با نام مستعار شرکت ساختمانی شرقی سازماندهی شد، که کارکنان آن عمدتاً پرسنل نظامی فیلیپینی بودن که توسط ایالات متحده در عملیاتهای کوین(سکه) در طول شورش هاک (یک گروه انقلابی کمونیست در مرکز لوزون در فیلیپین.مترجم)آموزش دیده بودند. فضایی کاملاً محرمانه ، حضور فزاینده مستشاران نظامی ایالات متحده را پوشانده بود. هیچ نمایش آشکار نظامی مجاز نبود، لباس های غیرنظامی به افسران ارتش ایالات متحده داده شد و دستورات صادر شده به کارکنان عمدا مبهم یا حتی نادرست بود. عملیات پای داغ(Hotfoot)!!! در جولای 1959، PEO به مجرای اصلی برای عملیات تبدیل شد. هاینتگز قاطعانه خواستار کمک نظامی بیشتر بود و او این را در قالب نیروهای ویژه ایالات متحده دریافت کرد. تیمهای کلاه سبز با شناسههای سفارت ایالات متحده به لائوس اعزام شدند تا حضور آنها در کشور در شمار رسمی سربازان ثبت نشود و به صورت موقت دستوراتی برای آنها صادر شد. کلاه سبزها نیروهای دولت سلطنتی لائوس را در زمینه تاکتیک های نبرد و استفاده از سلاح های سبک و سنگین آموزش دادند. در طول سالهای 1959-1961، نیروهای ویتنام شمالی در موارد متعدد با نیروهای سلطنتی لائوس درگیر شدند. از سوی دیگر، مستشاران نظامی آمریکایی به ندرت در معرض خطر قرار می گرفتند.علیرغم مهارت ها و فداکاری تیم های عملیات ویژه ایالات متحده، مشکلات ناشی از تهاجمات منظم ویتنامی ها در امتداد HCMT، نیاز به ورود نیروی هوایی را به معادله برجسته کرد. جلسه تمرینیHotfoot/ستاره سفید با شورشیانHomong، اواخر دهه ۱۹۶۰ PEO تجربه محدودی در عملیات هوایی داشت. در تلاش برای تغییر جهت انتخابات مجلس ملی لائوس در 1958، CIA عملیات بوستر شات(Booster Shot) را سازماندهی کرد. هدف متقاعد کردن دهقانان لائوس برای رای دادن به سیاستمداران تحت حمایت ایالات متحده بود. کمک ها و واکسن ها مشوق آنها برای انجام این کار بود. نیروی هوایی سلطنتی لائوس برای این کار کاملاً فاقد تجهیزات بود، بنابراین نیروی هوایی ایالات متحده برای کمک در ارسال کمکها فراخوانده شد. خطوط هوایی پیشروی سیا، ایر آمریکا، نیز برای کمک وارد عمل شد. ایر آمریکا(Air America) در محل کار!! ایر آمریکا از ابتدا به عنوان بازوی هوایی Hotfoot عمل کرد. به عنوان مثال، در نوامبر سال 1959، هواپیماهای C-46 ایر آمریکا ماموریتهایی را به سمت Khang Khay انجام دادن، جایی که تیمهای Hotfoot مشغول ساخت میدان های تسلیحات و امکانات آموزشی برای شورشیان همونگ بودند.کمک ها، اگرچه منحصراً توسط ایر آمریکا حمل میشد، ولی از طریق PEO سازماندهی میشد و کارکنان تجربه ارزشمندی در مورد پیچیدگی های عملیات هوایی در لائوس به دست اوردند. هواپیمای C-46 ایر امریکا در لائوس، اوایل دهه ۱۹۶۰.شماره دم ۹۹۴ خلبانان ایر آمریکا دانش گسترده ای از جغرافیا و خطرات فضای هوایی لائوس داشتند. یک اتفاق رایج آب و هوای نامناسب در کوهستان بود. یک فرودگاه ممکن است توسط آب باران غرق شود و در مه غلیظی پوشانده شود،اما در فاصله چند مایلی ان، فرودگاه دیگری می تواند زیر نور خورشید بپزد!! هواپیمای C-47 ایر آمریکا در ویتنام خود PEO نیز موفق شد 10 فروند هواپیمای تهاجمی سبک T-6 و 13 هواپیمای C-47 را برای نیروی هوایی سلطنتی لائوس مدیریت کند. تروجان های T-28D نیز به کار گرفته شدند. تکنسین های فیلیپینی برای خدمات رسانی به هواپیماها آورده شدند و زمانی که 2 فروند T-6 در اثر آتش زمینی از دست رفت، تایلند به سرعت این 2 واحد را جایگزین کرد. بودجه این عملیات توسط سفارت ایالات متحده در وینتیان(پایتخت لائوس.مترجم) با بودجه ای که برای دولت سلطنتی در نظر گرفته شده بود تامین شد،با این درک که پاتت لائو هرگز اجازه تشکیل یک دولت ائتلافی را با نیروهای سلطنتی نخواهد داشت! هواپیماهای T-28 تروجان مستقر در اودورن تایلند هواپیمایT-6 TEXAN عملیات Hotfoot در نتیجه این پیش شرط به پایان رسید. ژنرال کونگ لی که از دولت سلطنتی و ممنوعیت همکاری با پاتت لائو ناراضی بود، شورش هنگ های چترباز لائوس را رهبری و دولت را در سال 1960 سرنگون کرد.(کاپیتان کونگ لی که بعدا سرلشگر شد یک چترباز در ارتش سلطنتی لائوس بود.اوهدفش را پایان فساد دولتی اعلام کرد و اینکه آمریکا مسئول این شرایط است.مترجم ) ادامه دارد....... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا JSC Spectator پهپاد جاسوسی – نظارت – شناسایی [2014] Spectator سامانه هواپیمایی بدون سرنشین جاسوسی نظارت شناسایی با منشا اکراینی برای تمام شرایط آب و هوایی است. این هواپیما یک پهپاد غیر مسلح است که با تطبیق پذیری ذاتی خود در بخش های نظامی، تجاری و صنعتی نقش های مختلفی مانند مراقبت مرزی، جستجو و نجات (SAR)، نظارت کلی، گشت دریایی و موارد مشابه را به عهده می گیرد. این پهپاد توسط Politeko Aero LLC به همراه موسسه پلی تکنیک کیف و کارخانه تعمیر هواپیمای Chuguev توسعه داده شده و اولین پرواز آن در سال 2014 ثبت شد. ساخت آن تحت برند استارت آپی JSC Meridian انجام می شود. Spectator (و به طور خاص نسخه Spectator-M) به طور فعال در خدمت نیرو های مسلح اکراین (نیروی هوایی اکراین) و همچنین خدمات مرزی این کشور قرار دارد. تا کنون این کشور ناوگانی از حدود 60 فروند از این پهپاد را به خدمت گرفته است. این پهپاد طراحی کاملا مرسوم و سنتی دارد که حول مرکز یک بدنه باریک و گرد با کناره های صاف قرار می گیرد. بال های اصلی روی شانه و درست بالای مرکز بدنه نصب شده اند، و هرکدام به یک بالک انتهایی ختم می شوند. واحد دم از یک باله عمودی به همراه باله های افقی در پایین آن تشکیل می شود. یک ملخ 2 پره در دماغه بدنه قرار دارد و توسط یک موتور داخلی به چرخش در می آید. همانند دیگر پهپاد های این کلاس، Spectator به یک مجموعه اپتیکی مجهز است و می توان با اعمال تغییراتی حسگر ها و تصویر ساز هایی متناسب با نیاز های ماموریتی روی آن نصب کرد. طول این پهپاد 1.3 متر است، فاصله نوک بال های آن از هم به 3 متر می رسد و حداکثر وزن برخاست آن 5.5 کیلوگرم است. حداکثر سرعت Spectator به 120 کیلومتر بر ساعت می رسد، تا ارتفاع 2000 متری بالا می رود و 15 کیلومتر برد عملیاتی دارد. نسخه تولیدی اولیه Spectator نام داشت که در سال 2014 به وجود آمد. نسل بعدی آن با نام Spectator-M مقداری بزرگتر بود و اصلاحاتی در آن انجام شده بود که در پایان همان سال معرفی شد. قدرت و ابعاد افزایش یافته امکان حمل محموله های بزرگتر را می داد. Spectator-M1 به عنوان نسل سوم و با وزنی سبکتر تجهیزات تصویر برداری حرارتی را حمل می کند، سامانه بازیابی آن بهبود یافته و برد آن افزایش یافته است. این مدل در طول سال 2019 رونمایی شد و به طور رمی در سال 2020 به خدمت ارتش اکراین در آمد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2014 - وضعیت: تحت خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 60 - سازنده: JAS Meridian - اکراین - کشورهای استفاده کننده: اکراین - نقش: پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جستجو و نجات (توانایی مکان یابی و خارج کردن افراد از مکان های پرخطر مثل خلبان سقوط کرده در دریا)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 1.3 متر - طول بال ها: 3 متر - حداکثر وزن برخاست: 5 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور که یک ملخ 2 پره واقع در دماغه را می چرخاند - حداکثر سرعت: 120 کیلومتر بر ساعت - سرعت کروز: 90 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 2000 متر - برد: 15 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. تجهیزات ماموریتی مربوط به نقش ISR منبع
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Jordan Falcon هواپیمای بدون سرنشین (UAV) شناسایی سبک [2012] Jordan Falcon یک پهپاد شناسایی در کلاس سبک است که در حال حاضر توسط کنسرسیومی از دفتر طراحی و توسعه پادشاه عبداله و صنایع هوافضای اردن تحت توسعه قرار دارد. این تلاش، برنامه مشترک پهپاد بومی است که برای افزایش برد تاکتیکی ارتش و نیرو های امنیتی برای مدرن سازی نیروها و ادامه صلح با قدرت های غربی ساخته می شود. Falcon یک سامانه بدون سرنشین است که بیشتر مسئولیت شناسایی، نظارت و تعیین/رهگیری هدف را بر عهده دارد و به همین دلیل به تجهیزات ماموریتی مورد نیاز برای این نقش مسلح است (محموله تا 6 کیلوگرم). یک لینک داده مایکرو ویو ویدئو/تله متری 5 واتی تصاویر در لحظه و اطلاعات تله متری را تا برد 50 کیلومتری مخابره می کند. در ظاهر، Jordan Falcon یک هواپیمای کوچک مقیاس شامل بدنه، بال های اصلی و بخش دم است. کابین خلبان از یک ترکیب محفظه موتور مانند در مرکز منشا می گیرد و بال های با لبه های مستقیم در بالای آن قرار می گیرند. بال ها در نوک خود بریده شده اند. بخش دم از ترکیب میله های 2 تایی به همراه دهانه اتصال بال در انتها و یک باله دمی افقی به صورت 2 صفحه دمی شکسته به بالا متصل در نوک تشکیل می شود. نیروی پیشران پهپاد از یک موتور داخلی در انتهای بدنه تامین می شود که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند تا مداومت 4 ساعته را برای آن فراهم کند. بخش زیرین از 4 پایه ثابت تشکیل می شود. همانند سایر سامانه های این رده، Falcon از موتور 2 زمانه احتراق داخلی 200 سی سی با صدای کاهش یافته و ناوبری مبتنی بر ماهواره استفاده می کند. این سامانه در اصل توسط یک اپراتور زمینی کنترل می شود و برد آن به 450 کیلومتر می رسد اگرچه در صورت نیاز، مسیر یابی نقاط از پیش تعیین شده، خودکار خواهد بود. یک سامانه لینک داده ویدئو ها را در لحظه به یک گیرنده رله می کند. مداومت عملیاتی این پهپاد حدود 4 ساعت گزارش شده و حداکثر سرعت آن 180 کیلومتر بر ساعت است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - تعداد فروند ساخته شده: 3 - سازنده: دفتر طراحی و توسعه پادشاه عبداله / صنایع هوافضای اردن - اردن - کشورهای استفاده کننده: اردن - نقش: توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - وزن: 40 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 60 کیلوگرم (20 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور 2 زمانه 200 سی سی بنزینی/روغنی که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 180 کیلومتر بر ساعت - برد: 450 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله عملیاتی (تا 6 کیلوگرم) شامل حسگر ها و سامانه های اپتیکی - نسخه ها: Falcon (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. بازی نمونک ها اچ-20 راز سر به مهر نیروی هوایی چین در ماه های اخیر ، نیروی هوایی ارتش چین طرح های تفضیلی متعددی را در خصوص ابعاد و نمای ظاهری بمب افکن پنهانکار اچ-20 را به نمایش درآورده ، با این حال ، حداقل دو نمونک اخیری که در فضای مجازی دیده شده ، احتمالا شباهت های قابل توجهی را می بایست به طرح نهایی که می بایست تولید شود ، داشته باشند . این نکته از آنجایی اهمیت پیدا می کند که تا امروز هیچ تصویر رسمی از این بمب افکن منتشر نشده و تصاویر موجود نیز بشدت ابهام آفرین هستند و درواقع شاید اصولا به طرح نهایی اچ-20 نیز هیچ ارتباطی نداشته باشند . اما در چند هفته اخیر ، ارسال سیگنال هایی از سوی چین مبنی بر آمادگی این نیرو برای اجرای تست پروازی و احتمالا رونمایی رسمی از آن ، روند گمانه زنی ها را افزون تر نموده است . در همین رابطه ، تصاویری که اخیرا در رسانه های اجتماعی به نمایش درآمده ، یک نمونک آزمایشی ظاهرا فلزی ویژه تونل باد را نشان میدهد که برای آزمایش کیفیت قابلیت های آیرودینامیکی پرنده مورد استفاده قرار می گیرد . در ویدئوی اصلی ، مدل در تونل باد قرار دارد که مقیاس کوچکتری را در بر گرفته ، در حالی که سایر تصاویر در مکان های متفاوتی ثبت شده اند . علاوه بر این ، یک مدل رومیزی سفید رنگ نیز وجود دارد که توسط دو خلبان به نمایش درآمده که یکی نظامی و دیگری با لباس غیرنظامی هستند. با این حال ، رویدادی که به نظر می رسد پیش زمینه رونمایی از یک طرح جدید باشد ، به شرکت دولتی هواتوردی چین (AVIC) متعلق است که لوگوی آن درست در پشت این افراد وجود دارد . اگر چه منبع این ویدئو هنوز ناشناس باقی مانده ، ولی ممکن است به شرکتی که مسئولیت تولید شبیه ساز را دارد تعلق داشته باشد . اما در همین زمینه ، شرکت دولتی هوانوردی چین ، در سال 2018 یک ویدئوی منتشر نمود که درآن یک بمب افکن پنهانکار با طرحواره بال پرنده با متنی که در آن ادعا شده بود " طرح بعدی " وجود داشت و در آن بطور مستقیم از این شرکت بعنوان پیمانکار اصلی این برنامه نام برده شده بود . علاوه بر این ، یک تصویر ثابت که بر ابهام ماجرا می افزود نیز وجود دارد که همان طرحواره بال پرنده را که بر روی یک پرنده حمل و نقل ترابری وای-20 نصب شده نشان میدهد در حالی که همچنان منبع اصلی این عکس نیز مشخص نشده است . مقایسه اندازه های ظاهری این دو نمونک به گونه ای است که خبر از تولید آن در دو مقیاس متفاوت میدهد . بااین حال جالب ترین چیزی که شباهت این دو نمونک را به هم زیاد میکند ، این است که کل این دو طرح ، منعکس کننده ویژگی های طراحی چینی ها است که در مقالات و مطالعات رسمی نیز ذکر آن رفته است . دو تصویر ذیل نیز بصورت غیر رسمی ، طرح احتمالی اچ-20 را نشان میدهد که به نمونک های اخیر شباهت دارد. از سویی دیگر ، وجود شک و تردید ها درخصوص ماهیت طرح این بمب افکن ، از آنجایی ناشی می شود که ارتش چین ، نه تنها سابقه طولانی در ارائه طرح هایی که لزوما به طرح نهایی ارتباطی پیدا نمی کنند را در کارنامه خود دارد ، بلکه این برنامه از نظر دولت چین ، آنچنان محرمانه است که اجرای عملیات فریب بواسطه انتشار اطلاعات نادرست درمورد آن ، در دستور کار چینی ها قرار گرفته است . https://www.aparat.com/v/Dydx6 در همین زمینه ، آندریاس روپرشت ، کارشناس صنعت هوانوردی نظامی چین ، که برای اولین بار تصاویر این نمونک ها را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت معتقد است که طرح های ارائه شده در وب ، احتمالا ارتباط بسیار کمی با طرح نهایی چین برای برنامه اچ-20 را به نمایش می گذارند و براساس داده های موجود ، چندین طرح برای رسیدن به طرح نهایی بمب افکن پنهانکار وجود داشته ولی دوطرح اصلی که یکی طراحی بال پرنده مافوق صوت و دومی با بال دلتا شکل مافوق صوت بعنوان گزینه های آخر برای اچ-20 درنظر گرفته شده که احتمالا طرحواره بال پرنده موفق تر از بال دلتا شکل بوده است . این کارشناس معتقد است که حتی اگر دوطرح فوق ، پیکربندی نهایی اچ-20 را نیز نشان ندهد ، حس اولیه این را به ما می گوید که ما به یک طرح بسیار جالبتری خواهیم رسید . ولی در توضیح این مساله بیان می کند که سالها قبل ، تصویری از نمونک ویژه تونل باد جنگنده جی-20 منتشر گردید که بعدها و با رونمایی از نمونه پروازی مشخص شد که چینی ها بطور دقیق همان را قرار است که تولید کنند . در نتیجه اگر طرح تونل باد اچ-20 در حداقل شرایط یک نمونک آزمایشی باشد اصلا نباید درمورد آن غافلگیر شد . در همین زمینه ، ذکر این نکته جالب به نظر می رسد که در یک مقاله تحقیقی ، عکسی منتشر شد که یک نمونک آزمایشی ویژه تونل باد با طرحواره ای شبیه به بمب افکن بی-2 قابل مشاهده می بود و همه گمانه زنی ها به این سمت پیش رفت که اچ-20 احتمالا شباهت زیادی به بی-20 می بایست داشته باشد . در این مورد ، بمب افکن موجود در عکس ، از یک طراحی هیبریدی بال پرنده با دماغه ای با زاویه تیز و بال پسگرا بهره می برد و بطور دقیق می توان گفت که با طرح اولیه بمب افکن روسی پک-دا شرکت توپولف نیز مشابهت هایی داشت . در واقع به مانند طرح روسی ، بخش بیرونی بال نمونک چینی ، باریکتر می بود که از این حیث به طراحی ایکس-47 بی و اس-70 اوختوتنیک مرتبط می شد . این شباهت ، گمانه همکاری فنی میان روسیه وچین را به ذهن متبادر می نمود و اگر در برنامه بالگرد زد-10 همکاری هایی دیده شده بود ولی مستنداتی در خصوص تبادل داده های فنی در خصوص بمب افکن مشاهده نگردید . علاوه براین ، برخلاف طرح روسی ، نمونک چینی همان طور که انتظار می رفت ، باید یک هواگرد چهارموتوره باشد که ورودی های هوای آن از بخش بالای بدنه ، جریان هوا را به درون پیشرانه ارسال می نماید که شباهت آن را به بی-2 بیشتر می کند . بخش خروجی موتورها نیز به نمونه مورد استفاده در بی-2 شباهت دارد که می بایست آثار تشعشع مادون قرمز را به حداقل برساند . اما آن چیزی که طراحی این نمونک را غیرمعمول می کند ، لبه عقبی بال است که احتمالا سطوح تاشو / قابل جمع شدن را به نمایش خواهد گذاشت . در برخی از تصاویر جدید ، سطوح دُم دوقلوی تاشده بسمت پایین دیده می شود و در تصاویر دیگر نیز شباهت هایی به مانند آنچه در جت YF-23 دیده شده بود ، وجود داشت . تحلیلگران معتقدند که این بالک ها ، برای ایجاد ثبات در پرواز تعبیه شده اند که چالش پرواز با هواگردهایی با ماهیواره بال پرنده را به حداقل برساند . تحلیلگران غربی معتقدند که با توجه به تصویری که در اکتبر 2021 منتشر شد و درآن از تحویل نمونک یک هواگرد خاص به نیروی هوایی چین خبر داده شد ، این نمونک ، احتمالا طرح نهایی اچ-20 بوده و حتی گفته می شود که یک ماکت در مقیاس واقعی نیز تکمیل شده است . با این حال اگر این خبر صحت نداشته باشد ، ناظران نظامی تنها باید به آخرین ویدئوی منتشر شده بسنده کنند که ممکن است واقعیت داشته باشد یا نداشته باشد . علاوه بر این یک طرح اولیه در ژانویه 2021 نیز در دسترس قرار دارد که یک هواگرد در مقیاس بزرگ توسط پوشش برزنتی پوشانده شده بصورت نسبی به بی-2 و بی-21 نیروی هوایی آمریکا شباهت داشت . با این حال ، اگر گزارش های رسانه های وابسته به حزب کمونیست چین در مورد پرواز قریب الوقوع اچ-20 صحت داشته باشد ، درزدادن عمدی اطلاعات مربوط به این بمب افکن ، چندان غافلگیر کننده نباید باشد بویژه اینکه رسانه ها ، سابقه بازی چینی ها با نسخه تولیدی جی-20 را در خاطره خود دارند . در همین راستا ، چند هفته ای است که رسانه های چینی با صراحت بیشتری در خصوص اچ-20 صحبت می کنند و آن را در ردیف پروژه های تاریخی و استراتژیک قرار داده اند . در مجموع ، علیرغم تمامی اطلاعات متناقض فعلی ، ارزیابی اطلاعاتی ارتش آمریکا نشان میدهد که چین حداقل دو برنامه ساخت بمب افکن با قابلیت پنهانکاری را در دستور کار خود دارد . این بدان معناست که در کنار اچ-20 بعنوان یک پرنده دورپرواز ، ساخت یک بمب افکن میانبرد نیز در میان برنامه های توسعه توان نیروی هوایی چین قرار دارد که به احتمال زیاد دو موتوره بوده و ارتباطی به طرح اچ-20 نیز ندارد . اما در آخرین خبر موجود ، در 25 اوت 2022 بخشی از ویدئوی تست نمونک تونل باد که احتمالا طرح نهایی اچ-20 را به نمایش می گذارد ، منتشر شده است که در پس زمینه این ویدئو ، پارچه نوشته ای وجود دارد که متن آن چنین است " گرامیداشت موفقیت مدل آزمایشی تونل باد FADS" که ممکن است به آزمایش حسگرهای هواپیما برای جمع آوری داده های مربوط به سرعت ، زاویه حمله و ... اشاره داشته باشد . علاوه براین ، کاربرد واژه " هواگرد خاص " نیز ممکن است یادآور طرح بمب افکن اچ-20 به نظر برسد . درصورتی که این فرضیه صحت داشته باشد ، داده های بدست آمده در جریان آزمایش های تونل باد را می توان برای یک نمونه واقعی نیز توسعه داد . ولی با توجه به اینکه تاریح این ویدئو مشخص نیست ، نتیجه گیری از آن به نسبت دشوار خواهد بود . برخی نیز معتقدند که انتشار این ویدئو ، برنامه فریب دولت چین برای منحرف کردن اذهان از طرح اصلی اچ-20 است که هنوز در طبقه بندی محرمانه قرار دارد . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 2- برای معادل واژه "ماکت" در فارسی از اصطلاح " نمونک" استفاده می کنند . 3- استراتژی رسانه ای چینی ها در حوزه رونمایی نظامی بسیار جالب هست ... منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهپروژه ی مبارز: بازسازی و ارتقای تانک های چیفتن: تانکی که ایران برای جلوگیری از ماجراجویی به مرزهای شمال غربی فرستاد ،تانک چیفتن ارتقا یافته در پروژه مبارز است که این تانک قدیمی را دوباره برای مبارزه آماده کرده است. در این پروژه ابتدا تانک ها به مسافتیاب لیرزی مجهز شدند و از موتورهای قدرتمند وی84 (V-84) بهجای موتورهای قبلی لیلاند (L-60) استفاده شده است. موتورهای وی84 که 12 سیلندر دارند، 840 اسب بخار قدرت داشته و با توجه به میزان وزن تانک، کمک قابل توجهی در افزایش سرعت به تانک میکنند. با تغییر موتور تانک، نیاز به طراحی سیستمهای خنک کننده جدید با الگوگیری از موتورهای وی84 نصبشده روی تانک بود که این اقدام نیز با بهرهجستن از سیستمهای نصبشده روی تانکهای تی72 با فن و گیربکس قوی مجزا، صورت گرفته است. با افزایش قدرت موتوری تانک چیفتن، متخصصان ایرانی تصمیم گرفتند که موتور کمکی تانک و متعلقات جانبی این موتور در دهلیز تانک را حذف کنند تا قدری از وزن تانک کاهش یافته و چیفتن، چابکتر شود و بتواند مانور بهتری در میدان نبرد از خودش به نمایش بگذارد. یک سیستم یکپارچه "پاورپک بومی" برای موتور تانک طراحی و روی آن نصب شد.ارتقای ترمزهای تانک نیز با طراحی سیستم جدید ترمز هیدروپنوماتیکی که دارای قدرت و راندمان بالایی است، انجام و سیستم ترمزهای بهروزتر، جایگزین ترمزهای هیدرولیکی قدیمیای شد که روی تانک نصب بود. با الگوگیری از سیستم الکترونیکی تی72های موجود در کشور (T-72S)، یک سیستم الکترونیکی جدید طراحی و تولید شد تا تانک از امکان بیشتری در میدان نبرد برخوردار باشد. طراحی و ساخت یک سیستم پنوماتکی جدید برای بهرهبرداری خدمه از آن در میادین نبرد و افزودن آن به بدنه تانک، بهسازی سیستم آتش خاموشکن تانک، اجرای پروژه طراحی، ساخت و نصب کلاچ مغناطیسی برای موتور کمپرسی سیستم پنوماتیک و طراحی محل جدید برای قرار گرفتن باطری تانک با دسترسی مناسبتر، از دیگر تغییراتی است که روی تانک چیفتن با موفقیت اجرا شده است. و در آخر تغییر سیستم مخابراتی و نصب تلفن داخلی جدید "VRC-1400 سری پرش فرکانسی هاپینگ" (ساخت شرکت صنایع الکتریک ایران ــ صاایران) بود که این سیستم مخابراتی و تلفن داخلی، جایگزین مناسبی برای سیستمهای مخابراتی و تلفن داخلی و قدیمی این تانک است.