برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      375


  3. mehdipersian

    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      3,151


  4. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      3,109



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 29 اسفند 1401 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    تصویر پرتاب موشک پدافندی نواب از قایق این قایق هم مجهز به موشک هست(و راکت فلق نیست) به گفته ی سردار تنگسیری ناو شهید مهدوی توانایی پرتاب موشک با برد 2000 کیلومتر دارد(احتمالا کروز) تصویر پرتاب کروز از قایق های تندرو رضوان شناور پشتیبان رزم به‌نام «شهید عبدالله قربانی»
  2. 1 پسندیده شده
    سلام مساله این است که برای سامانه نواب فقط به اندازه سامانه وصل شده پشت خودرو نگاه نباید بکنید . سامانه نواب از نوع پرتاب گرم است ، پس باید به موضوع آتش عقبه آن هم که در این شکل کامیون سوار از زیر سامانه خارج می شود و زمین را تحت تاثیر قرار می دهد ، هم دقت کنید . مساله کانال هدایت دود و آتش و گرمای حاصل به بیرون را هم باید در نظر بگیرید که چقدر به ابعاد و عمق بیشتر برای جاگذاری در شناور دارد . اینها را که در نظر بگیریم ، تقریبا می شود به این که چرا در شناوری با ابعاد سهند هم به علت عدم پیش بینی فضای عمودی لازم در سازه ، نصب نشد ، هم فکر کرد . بله اگر برای پرتاب از سیستم لانچ سرد روسها بتوانیم استفاده کنیم می شود در ابعاد کوچکی مثل تور سیستم را جمع کرد ولی با پرتاب گرم هنوز هم استقرار سامانه کامل برای شناوری در این ابعاد به نظر بزرگ و سنگین میرسد مگر این که بهسازی بشود . پی نوشت : اخبار 8:30 تصاویر پرتاب را نشان داد . الان باید به این فکر کنیم که چرا نصب این سامانه که اینقدر می توان جمع و جورش کرد که روی این شناور کوچک نصب بشود روی سهند ممکن نشد ؟
  3. 1 پسندیده شده
    سلام با افزایش شناورهای ائتلاف خارجی در دریای عمان و سرخ و اقیانوس هند مسیر ترانزیت غیررسمی ما به شعبه های مقاومت سخت شده. برای همین لازم هست بخشی از مسیر لااقل در امنیت یک شناور نظامی طی بشه تا نزدیکی مقصد. پ ن: بخش مهمی از فضا زیر عرشه هست. اگر دسترسی های مناسبی ایجاد شده باشه و یا فضابندی حساب شده ای انجام شده باشه هم در نقش پشتبانی رزمی و هم لجستیکی بسیار کارا خواهد بود این شناور. در بحث رزمی هم که با افزوده شده سلاح های مورد نیاز در عرشه ( حتی رادارهای مختلف ) میتونه بسیار کارا هم برای حفاظت از خود و هم شناورهای در چتر خودش باشه. البته این نیاز به یک بازطراحی حساب شده برای انتقال برق و سوخت و دسترسی به بلوک هایی هست که به شکل ماژولار اضافه میشه به شناور بر حسب ماموریتش. به هر حال باید فکری هم برای این افزایش ها داشت. در حال حاضر ما در خلیج فارس و دریای عمان و مسیر یمن - مدیترانه - سوریه با چند طرح دشمن روبرو هستیم: - افزایش حضور ائتلافی با چند ده فروند شناور بزرگ و کوچک به همراه گشت های هوایی و پهپادی و رصد ماهواره ای و دریایی و ساحلی - رونمایی از طرحی برای استفاده گسترده از شهپادها و پهپادها در این مناطق حساس علیه ما - رونمایی از طرح پدافند یکپارچه و همچنینی سیستم پهپادی کنترل و رصد یکپارچه - در اختیار گرفتن برخی سواحل و جزایر در این مناطق و زیرساخت سازی ضد ایران در این سواحل و جزایر. برای هر کدام از این تهدیدات باید برنامه مشخص داشته باشیم و فقط در موضع پدافندی هم نباشیم: - با افزایش شهپادها و پهپادها و ناامن سازی غیرملموس هزینه حضور ائتلاف دریایی دشمن را افزایش بدیم - با استفاده متقابل از پهپاد و شهپاد و همچنین زیرسطحی ها و شناورها و جمع آری شهپاد/پهپاد دشمن ریسک استفاد هزا تکنولوژی های جدید برای دشمن را بالا ببریم - با هشدارهای غیررسمی در مرحله اول مانع شکل گیری پدافند یکپاچره بشیم و در مرحله بعد با استقرار گسترده موشکی/راکتی در جزایر کشورهای مشارکت کننده را تفهیم خطر همکاری با دشمن بکنیم. - گروه های مقاومت را هر چه بیشتر برای بازپسگیری مناطقشون تقویت کنیم.
  4. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری . تبریک میگم این الحاق رو به همه ی علاقمندان و دوست داران . سوال شما ، سوال بنده هم بود . تا اونجایی که متوجه میشم ، شناور شهید مهدوی ، شناوری بر اساس " کشتی تجاری کانتینربر " تغییر داده و ایجاد شده . و همینطور اگر به عرشه ی کشتی دقت کنیم میشه بلوک بندی ( قطعه بندی ) های فابریک! و قطعات مهار ( قفل کردن کانتینر به کف عرشه ) و چینش منظم کانتینر ها رو روی عرشه ی کشتی دید . نکات ( در حد یه علاقمند ) ۱_ با توجه به نیازمندی _ علاقمندی حضور در دریاها و شایدم اقیانوس ها ، رفتن به سمت کشتی های بزرگتر گریزناپذیره . چرا که امواج موجود در دریاها و اقیانوس ها میتونه به بلندای چند و یا چند ده متر برسه . ۲_درسته که شناورهای الحاق شده ، از اساس بابت نیاز نظامی و استانداردهای مورد نیاز ساخته نشدن ، اما به نظر با فوریتی که حس شده ، این تغییر کاربری شناورهای تجاری به نظامی ، سریعترین راه ممکنه تشخیص داده شده . ۳_ بابت تصاویر ، یه چرخی زدم تو نت و دیدم غیر عزیزان اونور آبی ، به جز تلاش برای کم ارزش نشون دادن کار انجام شده ، زورشون اومده حتی اسم کشتی رو کامل بنویسن و واژه ی ارزشمند " شهید " رو از مطلبشون حذف کردن . ۴ _ عزیزان متولی امر ، یه لطفی کنید و موقع رونمایی ، دست کم با رنگ زدن عالی و یا حتی شستن قسمت های کثیف ( مثل دماغه ی الان کشتی ) زحمات کشیده شده رو تو بعد رسانه ایی اون کامل کنید . فراموش نکنید که ظاهر تجهیزات با رنگ حرفه ایی ، تمیز و جذاب ، خودش یک تنه ۹۰ درصد کار هستش و پیشاپیش همه ی القائات و جنگ رسانه ایی های دشمنان رو در ذهن مخاطب عام ، نابود و بی اثر میکنه . ۵_ جای جناب elo و الباقی عزیزان مطلع دریایی ، بابت روشنگری بیشتر و علمی تر تو این زمینه خیلی خالی حس میشه . ### توصیه اکید و واجب به عزیزان امر اگر این کشتی قراره فقط و فقط بار و کانتینر نظامی _ غیرنظامی جابه جا کنه که هیچ ، اما اگر قراره روی کشتی ، انواع و اقسام پهپاد و بالاخص هلیکوپتر فرود بیاد و صعود کنه ، لطف کنید و یه محوطه ی فرود رو تعیین کنید و بعدش " فاصله ی بلوک بندی های اون نقطه رو پر کنید " که تو دریا و حرکت های مختلف کشتی و آب و هوای مختلف ، شاید چرخ یا اسکید هلیکوپتر و ... بیفته یا گیر کنه تو این فواصل و سانحه ایی شکل بگیره و یا حتی خدمه حین خدمت آسیب ببینن که دور از آینده نگری منطقی و کاربردی هستش . https://gtg.ir/trading-ship/ https://gtg.ir/trading-ship/
  5. 1 پسندیده شده
    تصاویر جدید از ناو شهید مهدوی و قایق های تندروی جدید: تصاویر از چند قایق خاص و دیده نشده:
  6. 1 پسندیده شده
    ما از کلاس شهید سلیمانی - 313 - شناور فروند اول را داشتیم. از کلاس شهید رودکی -110 - هم تا حالا شناور رودکی و حالا مهدوی - 3-110 را داریم. فروند دوم آیا از همین کلاس هست و همون ناو پهپادبر در حال ساخت؟ و ناو مبدا شهید مهدوی اینطور بلوک بندی را از ابتدا داشته یا بلوک بندی سطح عرشه و فیکس کننده ها ( به نظر) روی هر بلوک دلیل خاصی داره؟ پ ن: با چند کانتینر و سلاح نمونه که لود شده به نظر سطح عرشه بیشتر برای قرار دادن ماژولار انواع تسلیحات هست. حالا یا در شکل کانتینری یا شکل جایگاه موشک های کروز مرسوم ما در شناورها و لانچر پهپادها و سامانه های پدافندی زمین پایه و ... تثبیت کننده های پایه هم برای همین هستند.
  7. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Kaiser-Fleetwings BQ-2 پهپاد بدون سرنشین هجومی انتحاری / نمونه اولیه بمب پرنده BQ-1 منشا Fleetwings به 1926 بر می گردد و این شرکت سرانجام مجموعه کوچکی از طراحی های هواپیما شامل تمرین دهنده های Fleetwings 33 و "BT-12 "Sophomore را در دهه 1930 به وجود آورد. یکی از جالب ترین ابتکارات این شرکت BQ-1 بود که یک طراحی بمب پرنده مختص جلب نظر نیروی هوایی ایالات متحده (USASF) در طول جنگ جهانی دوم (1939- 1945) محسوب می شد. Henry J. Kaiser این شرکت را در سال 1943 خریداری کرد و نام آن را به Kaiser-Fleetwings تغییر داد. XBQ-2 BQ-1 زمینه را برای BQ-2 پس از خود فراهم کرد، تلاشی ابتدایی برای ساخت یک هواپیمای بدون سرنشین (UAV) انتحاری. فقط یک kسخه از آن تکمیل شد و اولین پرواز آن در 1943 رقم خورد. این هواپیما با چرخ های سه‌گانه ثابت و پوشش دار (جدا شونده، jettisonable)، محفظه های موتور نصب شده در بال و واحد دم استاندارد با یک باله ظاهری مانند هواپیما های متعارف دارد. بخش کابین خلبان براق است و یک خلبان به صورت انتخابی در آن می نشیند. توسعه هواپیما در جولای سال 1942 آغاز شد و در آن زمان این نوع از هواپیما ها، پهپاد هجومی نام داشتند. قدرت هواپیما از 2 موتور رادیال پیستونی هواخنک سری Lycoming R-680-13 تامین می شد که هرکدام یک ملخ 2 پره را می چرخاندند. مشخصات فنی آن شامل حداکثر سرعت 362 کیلومتر در ساعت و برد 2760 کیلومتر می شد. به عنوان یک بمب بدون سرنشین، محموله آن، 900 کیلوگرم ماده انفجاری بود که سرجنگی را تشکیل می داد؛ کل هواپیما در حین ضربه به هدف به صورت انتحاری عمل می کرد. سرانجام مشخص شد XBQ-2A برای خرید بسیار گران است و منجر به ساخت فقط یک نمونه اولیه پیش از لغو پروژه شد. این هواپیما چندین پرواز آزمایشی را نیز انجام داد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 1943 - وضعیت: لغو شده - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: Kaiser-Fleetwings - ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده (لغو شده) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 14.8 متر - حداکثر وزن برخاست: 3500 کیلوگرم – قوای محرکه: 2 موتور رادیال پیستونی هواخنک Lycoming R-680-13 با قدرت 280 اسب بخار - حداکثر سرعت: 362 کیلومتر بر ساعت - برد: 2760 کیلومتر - تسلیحات: 900 کیلوگرم سرجنگی - نسخه ها: BQ-2 (سری پایه)، XBQ-2A (اسم نمونه اولیه، 1 نسخه تکمیل شد) منبع
  8. 1 پسندیده شده
  9. 1 پسندیده شده
    بسم ا... امسال نیروی هوایی یک شکل خاصی پوستر ارائه می کند ....
  10. 1 پسندیده شده
    بسم ا... 19 بهمن روز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پی نوشت : طراحی پوستر از سال گذشته که یکسری ایرادات داشت و در همین تاپیک عرض شد ، به مراتب بهتر شده ..
  11. 1 پسندیده شده
    طرح جدید تغییر کاربری شناور های تجاری به شناور های رزمی و پشتیبانی توسط سپاه ساخت کشتی های بزرگ رزمی و پشتیبانی توسط سپاه نشان میدهد که احتمالا نیروی دریایی سپاه میخواهد توان درگیری با متخاصم در اقیانوس هند و حتی فراتر از آن را داشته باشد. به نظر میرسد قرار هست استفاده از این نوع شناور‌ها به‌ گونه ای باشد که پایگاه‌های سیار قایق‌های تندرو و پهپاد ها همراه با توان پدافندی و تهاجمی موشکی در اقیانوس باشند که به نظر طرح جدیدی در رزم دریایی به حساب می آید. در هر حالت جنگی ناوهای هواپیمابر متخاصم قطعا به نزدیکی مرز دریایی ایران و یا خلیج فارس نخواهند آمد چون زیر برد انواع موشک های کروز و بالستیک ضد کشتی قرار خواهند گرفت و این ناوها متخاصم در اقیانوس هند فعالیت نظامی خواهند داشت(با پشتیبانی جزیره ی دیگو گارسیا) و سپاه میخواهد این تهدید را با فعالیت این پایگاه های شناور برطرف بکند. این کشتی ها میتوانند با همراهی ناو های کلاس شهید سلیمانی یک ناو گروه را برای فعالیت در اقیانوس هند و برطرف کردن تهدیدات بسازند. ناو لجستیکی شهید رودکی ناو لجستیکی شهید مهدوی ناو پهپادبر شهید باقری
  12. 1 پسندیده شده
    برای این ناو پهپادبر سناریوهای جالبی به ذهن انسان می‌رسد! مثلاً با توجه به اینکه ناوهای هواپیمابر آمریکا از خلیج فارس خارج شده اند، در زمان درگیری احتمالی کافی است این ناوپهپاد به فاصله ۱۷۰۰ کیلومتری تا ۲۰۰۰ کیلومتری ناو مقابل برسد (یا خود را در مسیرهای احتمالی آنها در جهت نزدیک شدن به منطقه قرار دهد) و با حملات فوجی (بخصوص در شب) آن را مورد عنایت قرار بدهد. شاید بگویند که ممکن است با فالانکس ناو همه پهپادها زده شوند، که اگر به حافظه پهپاد پروفایل پروازی مناسبی داده شود که در لحظات آخر خودش را بالا بکشد و از زاویه ۸۵+ به ناو حمله کند (باتوجه به محدودیت فالانکس به حداکثر ۸۵+ درجه) فالانکس‌ها از ردیف تسلیحات دفاعی ناو خارج می‌شوند. می‌ماند جنگنده‌هایی که برای مقابله اسکرامبل می‌کنند، باتوجه به سطح مقطع پایین پهپاد، اولاً در فاصله نزدیکی توسط رادار اصلی ناو یاهواپیمای E-2 آن شناسایی می‌شوند و اگر زمان حمله با هوشمندی در شب انتخاب بشود احتمال شناسایی بصری عادی هم به صفر می‌رسد. می‌ماند احتمال شناسایی با سیستمهای IR هواپیما، که زاویه دید محدودی (رو به نیمکره جلو) دارند و احتمال کشف همه اهداف پایین می‌آید. در ثانی، حتی در صورتی که کشف هم بشوند مقابله به این راحتی نیست و بخاطر سطح مقطع راداری بسیار پایین پهپادها، قضیه امرام تقریباً بسیار سخت است مگر از فاصله نزدیک، سایدویندرهای قدیمی (نوع ال و ام) هم شانس چندانی ندارند، می‌ماند نوع ایکس که پرنده باید خوش شانس باشد که ۲ عدد از آن نوع را به همراه داشته باشد که آنهم موفقیت صد در صدی را تضمین نمی‌کند و تازه می‌شود ۲ پهپاد برای هر پرنده (حساب کنید در یک فوج مثلاً ۶۰ پهپاد حمله کنند) در خصوص تعداد پهپادهای انتحاری قابل حمل توسط این ناو هم بنظر تعداد خیلی خیلی زیاد باشد؛ به طوری که برای حمله به هر ناو حداقل 50 تا 60 پهپاد را بتوان در نظر گرفت؛ پهپادهای انتحاری در حالت پکینگ فضای کمی اشغال می‌نمایند. در نهایت می‌ماند توپ هواپیما که ضریب موفقیتش از همه بیشتر است ولی سرنوشت اون دو میگ ۲۹ اوکراینی احتمالاً در انتظار هواپیما خواهد بود؛ چرا؟ چون سرجنگی آرش/آرش ۲ از شاهد ۱۳۶ قوی تر است و موج انفجار و ترکشزایی بیشتری هم دارد؛ در شب هم ترکشها و تیکه های پهپاد قابل مشاهده نیستند و احتمال برخورد آنها به هواپیما بیشتر، پس وضعیت برای آنها بسیار سخت است، تازه کرارِ رهگیر/انتحاری را اصلا حساب نکردم و یا یورشهای ترکیبی که مثلاً کرارها، رهگیرها را مشغول می‌کنند و آرش ها حمله به ناو؛ یا از آن بدتر، کرارها با رهگیرها درگیر شده و شاید تعدادی از رهگیرها را با موشکهای مجید خود ساقط کنند حتی! البته حتی برخورد یکی از آرش‌ها به عرشه ناو باعث ساعتها از کار افتادن عرشه آن و سقوط اضطراری کلیه پرنده‌های رویِ هوای آن ناو بدلیل اتمام سوخت خواهد شد. و برخورد 10 تا 15 پهپاد (با فرض ساقط شدن 35 تا 40 عدد از آنها) تا روزها ناو را از سرویس خارج خواهد نمود و حتی شاید مجبور به بازگشت به پایگاه اصلی نماید. سناریوی دوم برای دیه‌گو گارسیا و گوام است! حملات فوجی/زنبوری پهپادهای انتحاری می‌تونه مدت‌های طولانی اونجا رو از سرویس‌دهی خارج کنه، خصوصاً که اون نزدیکی‌ها پایگاه هوایی دیگری هم برای پشتیبانی از اون دو جزیره وجود نداره تا بتونه علیه ناو پهپادبر عملیاتی انجام بده. جهت نابودی کامل این دو پایگاه هم یکی از همین ناوها می‌تونه به عنوان سکوی پرتاب موشک کروز ابومهدی یا موشکهای بالستیک استفاده بشه و تمام آشیانه‌های هواگردها و انبارهای مهمات و مخازن سوخت اونجا رو مورد عنایت قرار بده.
  13. 1 پسندیده شده
    بخش هفتم و پایانی انتخاب هواپیمای کلاغ ها: همانطور که قبلا ذکر شد، کلاغها O-1 را بیش از همه هواپیماهای دیگر ترجیح می دادن. با این حال، O-1 تنها هواپیمای مورد استفاده انها نبود و یک شرکت سوئیسی با نام پیلاتوس نیز هواپیمایPC-6 Porter را برای استفاده FAC ها ارائه کرد. O-1 کلاغ ها هیچکدام از علائم نیروی هوایی ایالات متحده را نداشت و به رنگ خاکستری با نوار قرمز بالای بال ها رنگ آمیزی میشد. O-1 های مورد استفاده کلاغ ها دارای یک تکه زره در زیر صندلی خلبان بودند که سرعت صعود یک هواپیمای کند، را محدود می کرد. کاکپیت هواپیمای O-1 کاکپیت هواپیمای PC-6 Porter PC-6 برای استفاده در جغرافیای کوهستانی سوئیس توسعه یافت و یک هواپیمای بسیار موفق STOLبود.(هواپیمایی که برای نشست و برخواست به باند کوتاهی نیاز دارد.مترجم) فضای داخلی بزرگ‌تری داشت و می‌توانست برای انتقال شورشیان همونگ و همچنین FAC استفاده شود.کلاغ ها همچنین از Helio U-10 Super Courier، Cessna U-17 و U-6 Beaver و همچنین T-28 Trojan استفاده کردند. گروهی از کلاغ ها در مقابل یک هواپیمای O-1. علیرغم تحویل لائوس به کمونیست ها،کلاغ ها به زودی به یک واحد هوایی نیمه اسطوره ای تبدیل شدند. آنها سختی های ناگفته ای را متحمل شده بودند و کارشان را بدون تبلیغات انجام دادند. سروان ویتکامب ذهنیت یک سرباز در جنگ را خلاصه می کند: "در زمان من به عنوان یک کلاغ،ما جان کارول،هال میشلر و اسکیپ جکسون را از دست دادیم.چندین نفر دیگر نیز مجروح شدند.ما مردان جوانی بودیم که در جنگ حضور داشتیم.هرگز هیچ کلاغی بعنوان اسیر جنگی وجود نداشت(سیاست دشمن این بود که آنها را بکشد)،و بسیاری از کلاغ ها هرگز به خانه برنگشتن". پایان یک دوره : دولت ایالات متحده برای اولین بار حضور پرسنل نظامی ایالات متحده در لائوس را در اکتبر 1970 تایید کرد. طبق گفته کلاغ ۲۵ ( کاپیتان ویتکامب)، این پروژه در 22 فوریه 1973 به پایان رسید. پیمان صلح پاریس در ژانویه همان سال امضا شد و به دخالت ایالات متحده در جنوب شرقی آسیا پایان داد. همانطور که نیروهای مستشاری ایالات متحده کشور را ترک کردند، پاتت لائو به پیشرفت هایی دست پیدا کرد و تا سال 1975، پایتخت لائوس را تصرف کرد. پادشاه لائوس در دسامبر 1975 استعفا داد. جمهوری دموکراتیک خلق لائوس اعلام شد و رهبر پاتت لائو، شاهزاده سوفانووونگ، به عنوان اولین رئیس جمهور این کشور تعیین گشت. جمع بندی : ۱-ایالات متحده به طور یکجانبه مفاد اعلامیه 1962 در مورد بی طرفی لائوس را نقض نکرد. ویتنام شمالی، چین و شوروی همگی دارای یگان های نظامی، مأموریت های مستشاری و آموزشی در این کشور بودند. ۲-جنگ مخفی در لائوس ناشی از عدم تمایل ویتنام شمالی برای جدا شدن از لائوس در سال 1962 بود. ۳-مسیر هوشی مین به عنوان وسیله ای برای تضمین عمق استراتژیک توسط ویت کنگ ها توسعه داده شد.در این مسير لائوس یک سکو برای این زنجیره تامین بود. ۴-حمایت ویتنام شمالی از پاتت لائو هم اتفاقاً بخاطر نیازش به مسیر هوشی مین بود. ۵-استفاده از نیروی هوایی علیه شورشیان به دلیل توانایی شورشیان در پراکنده شدن بی فایده بود. جغرافیای کوهستانی لائوس، توپخانه و تکنیک های دیدبانی را برای کشف و انهدام اهداف تقریباً بی معنی کرده بود. ۶-پروژه کلاغ ناشی از حس نخبه گرایی در نیروی هوایی ایالات متحده برای اداره هواپیماهای FAC بود. ۷-شرکت هواپیمایی سیا، (ایر آمریکا)، نقش حیاتی در پروژه های۴۰۴،کلاغ و سگ قصر و همچنین برنامه های قبلی مانند پمپ اب، ستاره سفید و پای داغ ایفا کرد. ۸-مأموریت ایالات متحده در لائوس سال به سال تغییر میکرد و این تعقییر مأموریت در تغییر مداوم برنامه ها و پروژه ها منعکس شد. پایان... مترجم SHADAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منابع : https://greydynamics.com/project-404-united-states-air-force-advisory-mission-and-the-cias-secret-war-in-laos/ https://en-academic.com/dic.nsf/enwiki/11505382
  14. 1 پسندیده شده
    پروژه ۴۰۴:پروژه مستشاری نیروی هوایی ایالات متحده و جنگ مخفی سیا در لائوس!! خدمه در مقابل یک T28-d تروجان ایستاده اند.این هواپیما به طور گسترده در طول جنگ مخفی و توسط Raven FAC مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1966، نیروی هوایی ایالات متحده موظف شد تا نیروهای نظامی پادشاهی لائوس را از طریق یک سری عملیات هوایی مخفیانه همراه با CIA, پشتیبانی کند. شاید مشهورترین واحد هوایی جنگ ویتنام، Raven Forward Air Controllers، از این تلاش مخفیانه متولد شد. باورهای غلط،نام گذاری های نادرست و نسبت های نامناسب متعدد در مورد ماهیت پروژه 404 وجود دارد. نیروی هوایی ایالات متحده و سیا تا حدودی در این سردرگمی مقصر هستند. پروژه و عملیات،، اسم رمز را به شکلی ظاهراً خوسرانه تغییر داد. محدوده طرح سال به سال افزایش یافته و جزئیات دقیق عملیات به خوبی منتشر نشده یا به طور کامل ثبت نشده است. به این ترتیب، باز کردن و ارزیابی این فصل از تاریخ نیروی هوایی ایالات متحده دشوار است. با این وجود، این فصل یک مطالعه عالی در مورد تولد عملیات هوایی ضد شورش مدرن (COIN) است که امروزه آنها را می شناسیم. درس‌های ارزشمندی از تاریخ پروژه 404 برای سیاست‌گذاران علاقه‌مند به عملیات COIN و حتی برای یک خواننده معمولی تاریخ نظامی وجود دارد. پیش درآمد جنگ مخفی: در سال 1954، ایالات متحده، فرانسه، چین و شوروی در ژنو گرد هم آمدند تا بر سر راه حلی پایدار برای مرزهای شرق آسیا به توافق برسند. سه کشور از بدنه هندوچین فرانسوی تشکیل شد: لائوس، کامبوج و ویتنام. با این حال، توافق ژنو در سال 1954 هیچ کمکی به حل شبح جنگ در جنوب شرقی آسیا نکرد. قمار استراتژیک: زمانی که دولت کندی در سال 1961 به قدرت رسید، جنگ سرد در حال دریافت بوی خطرناک و اتمی بود. با خروج آیزنهاور از کاخ سفید،او برای رئیس جمهور آینده روشن کرد که پادشاهی لائوس برای تأمین یک جبهه ضد شوروی در هندوچین حیاتی است. کندی مخالفت کرد و رویکرد متفاوتی در پیش گرفت کندی تصمیم خود را بر اساس دو واقعیت برجسته در مورد ارزش های استراتژیک لائوس و ویتنام استوار کرد. اولین مورد انعطاف ظاهری رژیم رئیس جمهور ویتنام جنوبی نگو دین دیم بود.دیم تا آن زمان از سال ۱۹۵۴ به قدرت چسبیده بود.از سوی دیگر جناح های حاکم بر لائوس مجموعه ای از دشمنان فانی بودند.نوعی فرانکشتاین سیاسی (https://fa.m.wikipedia.org/wiki/فرانکنشتاین) دوم کندی معتقد بود که سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی (SEATO)در پشت سر ویتنام جنوبی در یک جبهه ضد شوروی متحد خواهد شد.ثابت شد که هر دوی این فرضیات کاملا اشتباه هستند!! معاون رئیس جمهور لیندون بی جانسون همراه با رئیس جمهور دیم در سایگون، می ۱۹۶۱ برخلاف نظرات بلند کندی در مورد رئیس جمهور دیم، دیم بخش بیشتری از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 را به دشمنی با جمعیت بودایی ویتنام گذراند. این منجر به دستگیری و اعدام او در طی یک کودتای نظامی در نوامبر 1963 شد. به نقل از جان شلیت: "دولت کندی کشف کرده بود که دیم دارای ظرفیت تقریباً نامحدودی برای ناامید کردن است". علاوه بر این، با توجه به نظرات عالی کندی در مورد SEATO، دو عضو این سازمان فرانسه و پاکستان از حمایت از حمله ایالات متحده خودداری کردند. این سازمان به دنبال عقب نشینی ایالات متحده از هندوچین و چین فروپاشید. بی ادعا در نگاه اول لائوس در نگاه اول بی ادعا است. جغرافیای داخلی آن از جنگل های ناگسستنی و ارتفاعات مرطوب تشکیل شده است. طنابی از کوه‌های غیرقابل عبور در طول کشور گسترده است و 70 درصد از قلمرو لائوس را پوشش می‌دهد. نادیده گرفتن آن بر روی نقشه آسان است، منطقه ای که از نظر تاریخی نادیده گرفته شده است که به تازگی خود را از اشغال ژاپن و فرانسه آزاد کرده است. کشورهایی مانند مصر، هند یا پاناما عموماً به دلیل برخوردهای جغرافیایی خود را در تلاقی قدرت های بزرگ جهانی یافتند. در مورد پاناما و مصر، زمین مساعد اجازه ساخت آبراه های استراتژیک مصنوعی را می داد. در مورد هند، الگوهای آب و هوایی تولید محصولات با ارزش مالی را تسهیل کرد. از سوی دیگر، لائوس هیچ یک از این پاداش ها را به رخ نمی کشد. لائوس صرفاً به دلیل نزدیکی به مبارزات ضد کمونیستی در ویتنام، در کانون توجهات اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده قرار گرفت. جغرافیای لائوس به همان اندازه که غیر بخشنده است تحمیل کننده است. در سال 1958، افراد منظم ویتنام شمالی به قصد حمایت از شورش پاتت لائو (https://fa.m.wikipedia.org/wiki/پاتت_لائو)به لائوس حمله کردند. چندین روستا در نزدیکی سپون اشغال شد. با این حال، خصومت ها تنها در ژوئیه 1959 به طور جدی آغاز شد. ویتنام شمالی حملاتی را علیه نیروهای سلطنتی لائوس در امتداد خط تماس آغاز کرده و سپس عقب نشینی می کند. این به شورشیان پاتت لائو اجازه داد تا موقعیت را در اختیار بگیرند و در نتیجه عقب نشینی ویتنام شمالی و مشارکت در جنگ را پنهان کنند. تهاجمات مخفیانه ویتنام شمالی به لائوس آغاز مسیر هوشی مین(HCMT)بود،مجموعه ای از مسیرهای زمینی که از دریا به داخل کشور لائوس و سپس به ویتنام جنوبی امتداد داشت. HCMT راه نجات لجستیکی واحدهای منظم ویت کنگ و ویتنام شمالی بود که در مجاورت سایگون فعالیت می کردند و تعداد آنها در حدود 15000 نفر بود. برای پیروزی در جنگ در ویتنام، ایالات متحده به زودی متوجه شد که باید به استفاده از لائوس به عنوان بستر تدارکات برای ویت کنگ ها پرداخته شود. این عکسی است که بطور مخفیانه توسط یک تیم MACV-SOG ایالات متحده در لائوس گرفته شده است. این یک تصور اشتباه بزرگ در مورد جنگ مخفی است. ایالات متحده مفاد معاهده‌ای را که در سال 1962 لائوس را یک منطقه بی‌طرف اعلام کرد، به‌طور یکجانبه نقض نکرد. ویت مین همچنین به پاتت لائو کمک کرده بود تا به طور خطرناکی به پایتخت سلطنتی لوانگ پرابانگ(استانی در لائوس) در سال 1953 نزدیک شود. حمایت چین و شوروی از پاتت لائو پکن آشکارا استراتژی «جنگ مردمی» در کشور را تشویق میکرد و از طریق زنجیره‌های تأمین در استان یوننان، حمایت‌های مادی عظیمی از پاتت لائو انجام داد. متخصصان شوروی متخصصان شوروی و چینی نیز در لائوس حضور داشتند و به پاتت لائو آموزش می دادند. یک یادداشت اطلاعاتی سیا در سال 1963 تکمیل یک جاده از منگ لا به فونگ سالی در شمال لائوس را مشخص می کند. کمک شوروی به پاتت لائو به طور تصادفی کشف شد. در 16 دسامبر 1960، VC-47 به خلبانی سرهنگ باتلر تولند در یک پرواز معمولی از لوانگ پرابانگ به وینتیان(پایتخت لائوس) سرهنگ تولند ناگهان متوجه یک IL-14 شوروی شد که بر فراز وانگ وینگ (یک سکونتگاه در لائوس است که در استان وینتیان واقع شده است) می چرخید. سرهنگ تولند تصویری از تدارکات IL-14 در حال پرتاب به مواضع کمونیست ها را ثبت کرد. روز بعد، ایالات متحده رسماً حمایت شوروی از Pathet Lao را محکوم کرد. پرونده‌های سیا تاریخچه پروژه‌های زیرساختی چین در سراسر شمال لائوس و شبکه در حال توسعه جاده‌ها و پل‌هایی را که یوننان را به قلمرو تحت کنترل پاتت لائوس متصل می‌کند، ثبت کرده است. حداقل از نوامبر 1961 . علاوه بر این، در ویتنام شمالی این باور عمومی وجود داشت که لائوس بخشی تاریخی از ویتنام است و ویتنام بخشی از قلمروهای خود را از دست داده است . که در آن دیدگاه، مرز بین لائوس و ویتنام بی معنا است. بین اتکای ویت کنگ (جبهه رهایی‌بخش ملی نامسازمان سیاسی و چریکی کمونیست بود که در جریان جنگ ویتنام در ویتنام جنوبی و کامبوج در برابر ارتش آمریکا و دولت ویتنام جنوبی مدت طولاني جنگید) به کمک های چینی که از طریق لائوس ارائه می شود و استفاده از پاکستان توسط طالبان برای پوشش، شباهت هایی وجود دارد.نقطه ضعف شورشها نداشتن یک پایگاه صنعتی، خطوط تأمینی که بخوبی محافظت شده و یک پایگاه اصلی عملیاتی است. مانند رشته کوه Safed Koh ( سفید کوه) که در پاکستان و افغانستان قرار دارد، ارتفاعات لائوس پوشش وسیعی را برای پتت لائو و ویت کنگ فراهم کرده است. مانند مرز متخلخل خط دیورند در افغانستان، HCMT از میان این ساختارهای کوهستانی عبور می کند و تلاش ایالات متحده در ویتنام جنوبی را ناکام می گذارد. ادامه دارد.......... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. بن پایه در پایان پست ها درج خواهد شد..
  15. 1 پسندیده شده
    سلام ، با توجه به تصویر منتشر شده از مراحل ساخت ناو وقسمت اضافه شده به عرشه کشتی که در محل دک کشتی قرار داره ، اگر فرض بگیریم که مشابه همین قسمت اضافه شده در قسمت دک ، بصورت قرینه در قسمت سینه کشتی هم ساخته بشه ، ما بر روی این کشتی شاهد یه رمپ زاویه دار نسبت به طول کشتی مانند دیگر ناوهای هواپیما بر خواهیم بود که طول قابل توجهی هم داره و احتمالا قابلیت استفاده از پهپادهای متنوعی را داره . با توجه به طول کشتی در حال ساخت ، اگر این فرض من درست باشه و یک رمپ زاویه دار بر روی این کشتی درحال ساخت باشه ، این کشتی صاحب یک رمپ زاویه دار به طول حداقل 190 متر میشه که برای فرود هواگردها میتونه ازش استفاده کنه . احتمالا روی عرشه کشتی در جهت طول کشتی هم یک رمپ برای پرواز دادن هواگردها ساخته میشه که همزمان بشه پرواز و فرود را انجام داد .
  16. 1 پسندیده شده
    سلام. انتظار داشتید اگر قرار باشه ناوی هم همراهیش بکنه همینجا کنارش ساخته بشه ؟ یا خدمه و تجهیزاتش را هم رویش گذاشته باشند ؟ اونوقت که دیگه نمیشد ناو در حال ساخت . اون موقع باید دوستان تصویر بگذارند با عنوان ناو در حال ماموریت عملیاتی ! در مورد پهپادهایی هم که باید حمل کنه طبیعی است که پهپادهایی با کاربرد دریایی باید حمل بکنه و طبیعی است که پهپادهایی سنگین مثل شاهد 129 و غزه حمل نخواهد کرد .
  17. 1 پسندیده شده
    بخش پنجم.... پروانه ها برای مدت طولانی با همکاران لائوسی و یک فرمانده زمینی لائوسی عملیات می کردند. اغلب، یک مترجم در داخل هواپیما برای ترجمه صحبت های بین FAC و خلبانان تایلندی T-28 قرار می‌گرفت. پروانه به یک رادیو FM PRC-25، مجهز بود. در صورت امکان، FAC با مرکز کنترل و فرماندهی میدان نبرد هوابرد (ABCCC) تماس می گرفت و درخواست حملات هواییUSAF(نیروی هوایی ایالات متحده)را می داد. البته این به ندرت انجام می شد زیرا به ندرت ابزاری برای علامت گذاری اهداف مورد نظر برای جت های آمریکایی وجود داشت. نارنجک های دودزا در تلاش برای علامت گذاری اهداف به کار گرفته شدند، اما این روش نادرست ممکن بود باعث یک حادثه برادرکشی(Frandly fire) شود. علاوه بر این، طبق گفته یکی از کلاغ ها(بعدا گفته می‌شود کلاغ ها چه کسانی بودند.مترجم)در اواخر جنگ، این سیستم به درجه بالایی از خلاقیت نیاز داشت: من ضامن روی نارنجک دودزا را می کشیدم ولی دودش سریع تمام میشد،شاید در دو تا سه ثانیه.اگر خیلی بالا بودید،قبل از برخورد با زمین می سوخت و دودش خاموش می‌شد.معمولا برای اینکه آنها نشانگرهای مؤثری باشند،باید پایین می آمدیم.حتی ضامن را کشیدم و نارنجک را در ظرف شیشه‌ای گذاشتم اما وقتی به زمین خورد شکست و دودش تمام شد. پروانه‌ها در عوض به روش قدیمی‌تر یعنی صحبت کردن با هواپیما روی هدف و توصیف مکان‌ها متوسل می‌شدند. این امر مستلزم آن بود که پروانه‌ها در توصیف هدفشان رنگارنگ باشند،(یعنی بیش از حد به جزئیات توجه داشته باشند.مترجم) نقشه ای که توسط پروانه جیم استنفورد بعنوان یک ناظر هوایی خط مقدم مورد استفاده قرار گرفت. اگرچه پروانه‌ها دورتر از مکان نبرد بودند، اما کاملاً از خطر دور نبودند. در 18 می 1966، Andy Guillet و کاپیتانLee.D. Harley. در بالای بخش جنگلی در یک هواپیمای سسنا O-1 مشغول عملیات بودند. O-1 دیگری در همان نزدیکی متوجه حرکت نیروهای دشمن و وسایل نقلیه شد و دو هواپیما شروع به علامت گذاری اهداف برای حملات هوایی کردند. خلبان O-1 دیگر گزارش داد که هارلی و گیلت آخرین بار در حال برخورد با سایبان جنگلی دیده شدند، و خلبانان با وجود عدم دریافت پیام کمک اضطراری، تصور کردند که O-1 توسط آتش زمینی مورد اصابت قرار گرفته و آسیب دیده است. یک عملیات SAR(جستجو و نجات) بلافاصله آغاز شد که در جریان آن یک F-4 سرنگون شد. خدمه آن موفق شدند به بیرون بپرند و از سقوط جان سالم به در بردند. از پروانه به کلاغ(Raven)!! با وجود موفقیت و فداکاری نیروهای پروانه، و علی‌رغم احترامی که در میان نیروهای لائوسی داشتند، پروژه پروانه به‌طور غیر رسمی پایان یافت. در سال 1967، 58th SOW(وینگ ۵۸ عملیات ویژه) توسط ژنرال ویلیام مومیر(Momyer)معاون فرمانده عملیات هوایی در ویتنام، مورد بازدید قرار گرفت. مومیر یک گذشته و میراث بحث برانگیز دارد. او اغلب به داشتن خصومت نژادی نسبت به خلبان های سیاه پوست متهم می شود و اغلب به او نوشتن گزارش نژادپرستانه نسبت داده می شود که توصیه می کند انها از جنگ حذف شوند و به گشت ساحلی اختصاص داده شوند.این یک ادعای نادرست است،فرمانده ارشدتر مومیر یعنی ادوین جی هاوس بود که یادداشت‌های های نامناسب نژادی را در حاشیه گزارش‌های های مومیر نوشت.در حالی که ممکن است مومیر یک نژادپرست نبوده باشد اما، او قطعاً یک نخبه گرا بود. مومیر بعنوان یک ژنرال ۴ ستارهUSAF سرهنگ آدرهولت با لباس پرواز علیرغم شواهد قابل اثبات ، مومیر در مورد نوع هواپیماهای مورد استفاده توسط پروانه ها نظر متفاوتی داشت.او طرفدار نیروی هوایی تمام جت بود و معتقد بود که یک هواپیمای جت برای هر هدفی به تمام معنا برتر است.تفکر مومیر ذهنیتی را نشان می دهد که در شرایط جنگ جهانی دوم شکل گرفته است،اما برای عملیات کوین(ضد شورش)پس از جنگ کاملا نامناسب است.هواپیماهای A-1 Skyraiders و T-28 Trojans و هواپیماهای مختلف دیگر در مسیر هوشی مین عملکرد بسیار موفقی داشتند. هواپیماهای ملخی می‌توانستند برای مدت طولانی‌تری پرسه بزنند، استفاده، آموزش و نگهداری آنها آسان‌تر بود. یک خلبان بی تجربه نیروی هوایی سلطنتی لائوس هیچ شانسی برای یادگیری موفقیت آمیز خلبانی F-100 یا A-37 نداشت. دیدگاه مومیر از نیروی هوایی تمام جت برخلاف نیازها و پیچیدگی‌های عملیات COIN در لائوس بود. سرهنگ آدرهولت در یک T-28، سپتامبر ۱۹۶۷ مومیر با سرهنگ آدرهولت در ناخون فانوم(Nakhon Phanom) ملاقات کرد. آدرهولت عادت داشت در لحظات حساس جاسوسی آمریکا در طول جنگ سرد ظاهر شود.در تامین نیازهای شورشیان تبتی در دهه 1950 و در مقدمه عملیات خلیج خوک ها در اوایل دهه 1960 شرکت داشت. او همچنین نقش مهمی در عملیات مخفی سیا در اندونزی داشته و با C-47 در کشور کره، پرواز کرد و مأموران سیا را در پشت خطوط دشمن قرار داد.حالا او ،به طور ناخواسته یکی از مشهورترین واحدهای هوایی مخفی در تاریخ نیروی هوایی ایالات متحده را بوجود آورد. آدرهولت تلاش کرد تا نقاط ضعف FAC را توضیح دهد، و نشان داد که هواپیمای سسنا O-1 برد کمی برای رسیدن به فراتر از مناطق عملیاتی مورد نیاز شورشیان دارد. همانطور که آدرهولت نقص های سیستم پروانه و اتکا به خلبانان ایر آمریکا را توضیح میداد، به نظر می رسید که مومیر در مورد اینکه این سیستم دقیقاً شامل چه چیزی می شود، گیج شده بود.همانطور که آدرهولت بعدها نقل کرد:: مومیر پرسید:"چه کسی هواپیماهای من را به سمت اهداف هدایت می کند؟" گفتم:من یک دسته از کماندوهای استخدام شده در انجا دارم. مومیر فریاد زد:"چی؟چه کسی با هواپیماها پرواز می کند؟" وقتی مومیر بالا و پایین می پرید، گفتم: خلبان های ایر آمریکا در هواپیماهایشان مومیر گفت:"این کار متوقف خواهد شد".او گفت، این بچه ها هواپیماهای من را هدایت میکنند؟؟ آنها صلاحیت ندارند و خلبان نیستند و من می خواهم این کار متوقف شود."(هیچی!هر چی حضرات صبح تا شب جون کندن تازه بدهکار ژنرال مومیر هم شدن!!مترجم) مومیر به وضوح توجه ای به این واقعیت نداشت که سربازانی، که حضورشان در آسمان او را بسیار خشمگین می کرد، روابط کاری عالی با تیم های زمینی لائوس و رهبری نظامی برقرار کرده بودند. او همچنین اشتباه می کرد زیرا بسیاری از آنها در واقع خلبان بودند.حداقل،به نظر می رسد که آدرهولت توانسته مومیر را در مورد ارزش هواپیمای ملخی برای عملیات کوین(ضد شورش) متقاعد کند. مومیر اصرار داشت که FAC ها باید انحصارا افسران پروازی باشند،"خلبان های داوطلب جت که مهارت های لازم را برای هدایت سایر خلبانان جت به سمت اهداف داشته باشند". پس برنامه اصلاح شده جدید مومیر به طور انحصاری توسط افسران پروازی انجام می شد. شناسه پروانه نیز تغییر کرد.بنابراین کلاغ ها(Ravens) متولد شدند. ادامه دارد.....   مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  18. 1 پسندیده شده
    بخش چهارم.... کماندوهای هوایی و شناسه پروانه!! اولین "کماندوهای هوایی" محصول جنگ جهانی دوم بودند. این برنامه برای اولین بار در سال 1943 در هند فعال و در ابتدا پروژه 9 نامگذاری شد. هدف از آن حمله هوایی به برمه اشغالی ژاپن بود. با اشغال برمه، نیروهای ژاپنی ارتباط تدارکاتی معروف به جاده برمه که ارتش ملی گرای چانگ کای شک در سرزمین اصلی چین را تغذیه می کرد، قطع کردند. عملیات پنجشنبه-مارس۱۹4۴،نیروهای آفریقای غربی در حال سوار شدن به C-47 بریتانیایی P-47 گروه یک تکاور هوایی. با الگوی رنگ امیزی متمایز با بقیه کماندوهای هوایی با استفاده از گلایدرهای آموزشی CG-4A Waco و TG-5، گروه هایی از نیروهای نامنظم موسوم به Chindists را در اعماق خطوط دشمن وارد می کردند. علیرغم موانع و ضررهای عظیم، چیندیست ها پیشروی نیروهای ژاپنی را در برمه متوقف کردند. این عملیات کاملاً موفقیت آمیز بود. ژنرال های ژاپنی در مصاحبه های پس از جنگ اظهار داشتند که "نفوذ نیروی هوابرد به شمال برمه باعث شکست طرح ارتش شد" و عملیات کماندوهای هوایی "در نهایت به یکی از دلایل ترک کامل شمال برمه تبدیل شد". (Chindists که رسما گروهای نفوذ عمقی دوربرد نامیده می شدند،یگان های عملیات ویژه ارتش های بریتانیا و هند بودند که در سال‌های۱۹۴۳-۱۹۴۴ در برمه در جنگ جهانی دوم عملیات می‌کردند.مترجم) گروهی از کماندوهای هوایی در مقابل یک بمب افکن بی ۲۵ میچل،افرادی که در ردیف جلو نشسته‌اند( از چپ به راست):والتر رادویچ،اروید اولسون،جانی آلیسون،فیلیپ کوکران و آر.تی.اسمیت عملیات پمپ اب( Water pump) مفهوم تیم های نفوذ عمقی به وضوح ارزش خود را ثابت کرد. یگان‌های کماندوی هوایی USAF ابتدا تحت چتر عملیاتی با نام پمپ آب در ویتنام مستقر شدند.این عملیات در لائوس دارای سه هدف بود. ۱-توسعه نیروی هوایی لائوس با هواپیماهای کوین( نوعی از هواپیماهای سبک نظامی هستند که برای عملیات ضد شورش،شناسایی و پشتیبانی هوایی از نیروهای زمینی در درگیری های کم شدت طراحی شده اند.مترجم) ۲-متوقف کردن نفوذ نیروهای ویتنامی و پاتت لائو ۳-توسعه قابلیت های جستجو و نجات (SAR) برای نیروهای USAFهنگام بمباران بر فراز لائوس جان ویرن یکی از خلبان های ایر امریکا با خروج کلاه سبزها در سال 1962، ایالات متحده هیچ وسیله ای برای انجام عملیات SAR در لائوس نداشت. این نقش عمدتاً توسط ایر آمریکا و وینگ یکم تکاوران هوایی(ACW) مستقر در اودورن، تایلند انجام شد.علاوه بر این، سیستم توسعه یافته برای حملات توپخانه و نشانه گذاری اهداف بی اثر و ابتدایی بود. افسر CIA ریچارد هولم ویک جنگجوی همونگ در سال ۱۹۶۲ سیگنال های دود توسط نیروهای زمینی لائوس برای شناسایی مواضع نیروهای دوست استفاده شد. یک راهنمای هوایی خط مقدم(FAG) با هواپیما ارتباط برقرار و با خلبانان در مورد اهداف مورد نظر صحبت می‌کرد.هواپیماهای ایر آمریکا گاهی برای کمک به شناسایی اهداف مستقر می شدند. خلبانان تی-28 لائوسی پس از آن حملات یا بمباران خود را انجام می دادند. در چند مورد، خدمه زمینی از پانل ها و فلش های هدف گیری برای نشان دادن جهت مورد نظر برای اجرای اتش استفاده می کردند.اما برای این روش تعدادی محدودیت جدی وجود داشت: ۱-استفاده از سیگنال دود،موقعیت نیروهای دوست را به سربازان دشمن اطلاع میداد. ۲-خط دید مناسب بر فراز جنگل و کوه های لائوس برای خدمه زمینی تقریبا غیر ممکن بود. ۳-ماهیت غیر دقیق این روش ها باعث شد سطح غیر قابل قبولی از آسیب های جانبی به نیروهای دوست وارد شود. ۴-هواپیماهای CIA فاقد سیستم ارتباط رادیویی مناسب برای تماس با تیم های زمینی بودند. از آنجایی که نرخ پروازهای روی HCMT با عملیات بشکه رول و ببر فولادی افزایش یافت، فقدان FAC(سامانه ناظر هوایی خط مقدم) کافی بسیار مشکل ساز شد.پس کماندوهای هوایی فراخوانده شدند تا FAC کافی را با کمک ایر آمریکا که خلبان های آن تجربه قبلی در هدایت اتش توپخانه برای سربازان سلطنتی لائوس داشتند فراهم کنند. این هواپیماها عمدتاً از هواپیماهای تهاجمی T-28 و U-6 Beavers و U-17 و حداقل یک Aero Commander 660 تشکیل شده بود،هواپیماها توسط افسرانی که خود کماندوهای هوایی بودند و به عملیات پمپ آب گمارده شده بودند پرواز می کردند. گروهبان جان ای. اسپایدر وب و گروهبان وین هوک، تحت فرماندهی کاپیتان رابرت تی. باب اشنایدنباخ، روش‌های قدیمی‌تری را که در طول جنگ کره استفاده می‌شد،را بکار گرفتن تا قابلیت‌های FAC نیروهای سلطنتی لائوس و ژنرال وانگ پائو را توسعه دهند. واحدهای زمینی دیگر نیازی به تکیه بر کنترل کننده های غیردقیق و پرهزینه FAG(راهنمای ناظر هوایی خط مقدم) برای علامت گذاری اهداف نداشتند.افسرانی که در طول جنگ کره به نام پشه‌ها شناخته می‌شدند یک شناسه جدید به نام پروانه(Butterfly) بوجود اوردند. واژه پروانه نه از نیروی هوایی ایالات متحده یا سیا، بلکه از دختران بار لائوسی سرچشمه گرفته است!! گروهبان جیمز استنفورد شیوه عجیب و غریبی را که او و همکارانش ابداع کرده بودند، بازگو میکند: *دختران بار به انگلیسی شکسته می پرسیدند:"کجا بودی؟یا کجا می ری؟" به دلیل مسائل امنیتی ما هرگز هیچ برنامه سفری را فاش نکردیم،بنابراین به این شکل پاسخ می دادیم:" ما اینجا بودیم و آنجا بودیم یا ما آنجا بودیم و اینجا بودیم".هرگز نام جایی را بیان نمی کردیم.پس دختر بار می گفت شما پسران مثل یک پروانه به اطراف می چرخید.ای پسر پروانه ای!!! در ژوئیه 1965 یک تیم پروانه متشکل از کاپیتان جان تیگ و گروهبان استنلی مونی به ژنرال وانگ پائو اختصاص داده شد. تیگ و مونی به همراه یک عامل سیا به نام تونی پو اهدافی را در دشت کوزه ها(Jars) از داخل هلیکوپتر ایر آمریکا انتخاب کردند.تیگ(به نام چروکی)دارای چندین ویژگی متمایز نظامی است.او اولین کسی بود که از AR-15 و نارنجک انداز متصل به تفنگ در نبرد استفاده کرد.همچنین لائوسی ها و سفارت ایالات متحده در وینتیان(پایتخت لائوس) به او اعتماد زیادی داشتند. او میگوید:: «زمانی که من حملات هوایی را هدایت می‌کردم، کلاس درسی نبود که به ما بگوید شما این کار یا آن کار را انجام دهید. من به همراه وانگ پائو در برخی موارد اهدافی را انتخاب کردیم.اینها نباید توسط سفیر سالیوان تأیید می شد» اما در برخی موارد من آنها را انتخاب کردم. کاپیتان Teague همراه با سربازان لائوس ادامه دارد.. مترجم SHADAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  19. 1 پسندیده شده
    انجام 2500 مأموریت توسط سپاه ، برای تامین امنیت جام‌جهانی قطر لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1156108/۲۵۰۰-مأموریت-سپاه-برای-تامین-امنیت-جام‌جهانی
  20. 1 پسندیده شده
    صرفا جهت آرشیو عملیات روانی اکانت های سایبری پنتاگون در توئیتر خصوصا سنتکام علیه ایران خط های خبری مثل به خطر انداختن امنیت آبی عراق سرازیر کردن ماده مخدر شیشه به عراق و برداشتن اعضای بدن پناهندگان افغانستانی https://theintercept.com/2022/12/20/twitter-dod-us-military-accounts/ گزارش 57 صفحه ای Stanford Internet Observatory اشاره شده در متن بالا صفحات 26تا 38 مربوط به ایران خواندن صفحات 2 تا 9 هم ضروری است https://public-assets.graphika.com/reports/graphika_stanford_internet_observatory_report_unheard_voice.pdf
  21. 1 پسندیده شده
    به نام خدا COCKERILL I-X 4X4 خودروی زرهی رزمی سریع، رهگیر، یکپارچه 4x4 – بلژیک Cockerill i-X (i برای رهگیر و x برای سامانه چند سلاحی ماژولار) نسل جدیدی از خودرو های چرخ دار سبک 4x4 حمله سریع است که توسط شرکت بلژیکی John Cockerill Defense طراحی و توسعه داده شده است. این خودرو در مارس 2022 در جریان نمایشگاه دفاعی بین المللی WDS (World Defense Show) رونمایی گردید که در شهر ریاض عربستان سعودی برگزار شد. John Cockerill خودروی Cockerill i-X را به گونه ای طراحی کرده تا یک سامانه رزمی پیشرفته برای رهگیری دفاعی سرزمینی باشد و بتواند با استفاده از قدرت کنترل شده خود، هر تهدیدی را پیش از رسیدن به هدفش نابود کند. Cockerill i-X اساس عوامل برتری عملیاتی را در فضای نبرد با استفاده از سرعت بالاتر، قدرت شلیک بیشتر، مخفی کاری بهتر و هوش تعبیه شده، تضمین می دهد. این خودرو قادر است با سرعت بسیار زیاد در جاده و خارج آن حرکت کند (با استفاده از یک مجموعه رانش حرارتی یا هیبرید حرارتی-الکتریکی)، سبک است، پنهانکار است (مدیریت منظر با استتار تطبیقی، و اصلاح IR و اثر صوتی)، فناوری ترکیب داده های چند حسی را یکپارچه می کند (هلمت هوشمند، هوش مصنوعی، دوربین ها، حسگر ها: LWS، تشخیص آکوستیکی محل شلیک) و این توانایی را دارد که بسته به هدف با انواعی از سلاح های مؤثر ادغام شود (مانند 25 و 30 م.م.، موشک، راکت و ...) و همچنین در آینده بتوان نسل جدیدی از سلاح ها را با آن مرتبط ساخت. مهمات Cockerill i-X به یک ایستگاه سلاح کنترل از دور مجهز است که در شرایط جاده ای داخل خودرو قرار می گیرد و با بالا آمدن آن از سقف می توان به عملیات آتش پرداخت. این برجک را می تواند به توپ های خودکار 25 و 30 میلی متری و تسلیحات ضد تانک مسلح ساخت. در صورت استفاده از توپ 25 میلی متری، برجک توان حمل 120 مهمات آمده به شلیک را دارد. یک توپ 7.62 یا 12.7 میلی متری را می توان به صورت هم محور به تسلیحات اصلی متصل کرد. در ترکیب بندی ضد تانک، برجک می تواند به 2 یا 4 موشک هدایت پذیر ضد تانک و یا 7 پرتابگر تیوبی برای RPG مسلح شود. خود برجک فقط 650 کیلوگرم وزن دارد که حدود 60 کیلوگرم وزن مهمات نیز به آن افزوده می شود. این برجک توانایی چرخش 360 درجه دارد و در محور عمودی از زاویه -10 تا +60 را پوشش می دهد. همچنین به یک سامانه روئیت الکترواپتیکال 2 محوره 360 درجه به همراه پایدار ساز شامل تلویزیون، مادون قرمز و یک مسافت یاب لیزری مجهز است که به هردو سرنشین خودرو این امکان را می دهد تا اهداف را در برد تا 16.8 کیلومتری تشخیص دهند و به لطف سامانه مدیریت نبرد ساخته شده توسط John Cockerill، اطلاعات را به اشتراک بگذارند. تصویر ساز حرارتی برد تشخیص 13.5 کیلومتری دارد. طراحی و حفاظت Cockerill i-X از یک طراحی خاص بهره‌مند است و فقط 2 خدمه دارد: یک راننده و یک فرمانده/توپچی. بدنه از مواد فیبر کربن کامپوزیت تولید شده توسط John Cockerill ساخته شده است. یک ایستگاه تسلیحات در مرکز خودرو تصب شده که برای درگیری با اهداف زمینی و دریایی از جای خود بالا می آید. مجموعه موتور در بخش جلویی میانی خودرو قرار دارد. محافظت بالستیک خودرو در برابر شلیک مهمات کوچک API (Armor Piercing Incendiary) با کالیبر 7.62 م.م. به سطح 2 STANAG 4569 می رسد در حالی که محافظت از مین در سطح 3 است تا در برابر انفجار 8 کیلوگرم TNT در زیر یا روی سقف خودرو مقامت کند. تحرک پذیری شاسی Cockerill i-X بر پایه ی طراحی یک کارخانه ساخت خودرو های رالی آمریکایی است که به طور خاص برای مسابقه داکار توسعه داده شده بود. در تعلیق هیدروپنوماتیک شاسی توسط John Cockerill تغییراتی اعمال شده تا تحرک پذیری در سرعت بالا در تمام شرایط جاده ای افزایش یابد. همچنین می توان یک مکانیزم ارتفاع کنترل شده بر روی آن نصب کرد. با داشتن تحرک عالی روی هر نوع زمینی و دستیابی به سرعت بی رقیب در صحنه های عملیاتی، Cockerill i-X اولین خودروی زمینی است که DNA یک رهگیر را در خود دارد. این خودرو می تواند به یک موتور حرارتی با قدرت 750 اسب بخار یا یک موتور هیبرید حرارتی-الکتریکی با قدرت 800 اسب بخار مجهز شود. در جاده حداکثر سرعتش به 200 کیلومتر بر ساعت می رسد که این عدد در شرایط بیابانی به 160 کاهش می یابد. حداکثر برد حرکت آن 600 کیلومتر است. در صورت استفاده از موتور حرارتی i-X در کمتر از 6 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر می رسد و با فشردن پدال ترمز در فاصله 40 متری متوقف می شود. در حالت تمام الکتریکی برد آن به 30 کیلومتر محدود می شود اما به دیلی کاهش اثر حرارتی و آکوستیکی مزیتی تاکتیکی خواهد داشت. تجهیزات رزمی Cockerill i-X از سامانه های رصد و مشاهده رابط انسان و ماشین کاملا دیجیتالی شده برخوردار است. این سامانه ها شامل یک نمایشگر کابین می شود که به راننده امکان دیدن اطلاعات مورد نیاز را می دهد در حالی که فرمانده یک نمایشگر با وضوح بالا در اختیار دارد تا تصاویر گرفته شده توسط شرکت فرانسوی Safran Electronics & Defense و منظره برجک را مشاهده کند. رابطه انسان و ماشین Cockerill i-X رهگیر، بر اساس هلمت هوشمند Cockerill ساخته شده که توسط اپراتور پوشیده می شود و دارای یک موتور چند وجهی هوشمند است که امکان مدیریت اطلاعات سامانه تسلیحات و تعامل دیداری، شنیداری و صوتی را دارد. همه اینها در حالی است که کنترل اندازه گیری شده بار شناختی اپراتور در طول ماموریت خود را با استفاده از رابطی که تا حد امکان بصری خواهد بود، تضمین می کند. این رابط دیگر به عنوان یک دستگاه منفعل دیده نمی شود بلکه هوشمند، کارآمد، و همه‌جانبه خواهد بود و از قابلیت های تعامل طبیعی اپراتور، در زمینه ای جاه طلبانه تر از معمول (سرعت عمل، چند هدف، حرکت سریع خودرو) استفاده می کند. سامانه تسلیحات خودرو نیز دارای حسگر های با عملکرد بالا است تا داده های رزمی را جمع‌آوری کند و آگاهی موقعیتی 360 درجه را عرضه کند. پردازش داده توسط الگوریتم های هوشمند داخلی برپایه ی هوش مصنوعی انجام می شود تا تشخیص – شناسایی – مکان یابی و ارزیابی هدف و همچنین کمک تصمیم گیر تقویت شده را به اپراتور عرضه کند. سامانه های ارتباطی، امکان تیم شدن و همکاری تطبیقی بین سامانه های معادل در همه خودرو های گروه را با اشتراک گذاری داده ها برای گرفتن بهترین تصمیم ها و اشتراک گذاری الویت ها، فراهم می کند. یکی دیگر از امکانات جالب Cockerill i-X، نصب شدن یک جک در هر سمت بخش پایینی شاسی است تا امکان بازیابی توسط خود خودرو از شن نرم فراهم شود. مشخصات: - مهمات: یک توپ خودکار 25 یا 30 میلی متری، یک ماشین 7.62 میلی متری هم محور، موشک هدایت پذیر ضد تانک یا سامانه پرتاب راکت. - کشور های استفاده کننده: ندارد - کشور طراح: بلژیک - تجهیزات: سامانه های روئیت و مشاهده رابط انسان و ماشین کامل دیجیتالی، دوربین روزانه رنگی، سامانه تصویر ساز حرارتی، مسافت یاب لیزری، سامانه های ارتباطی، سامانه مدیریت نبرد - تعداد سرنشین: 2 - زره: STANAG 4569 سطح 2 برای بالستیک - STANAG 4569 سطح 3 برای ضد مین - وزن: 3500 کیلوگرم (ناخالص) - سرعت: 200 کیلومتر بر ساعت در جاده، 160 کیلومتر بر ساعت در شرایط بیابانی - برد: 600 کیلومتر با موتور استاندارد – 30 کیلومتر با موتور الکتریکی منبع
  22. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Jordan Falcon هواپیمای بدون سرنشین (UAV) شناسایی سبک [2012] Jordan Falcon یک پهپاد شناسایی در کلاس سبک است که در حال حاضر توسط کنسرسیومی از دفتر طراحی و توسعه پادشاه عبداله و صنایع هوافضای اردن تحت توسعه قرار دارد. این تلاش، برنامه مشترک پهپاد بومی است که برای افزایش برد تاکتیکی ارتش و نیرو های امنیتی برای مدرن سازی نیروها و ادامه صلح با قدرت های غربی ساخته می شود. Falcon یک سامانه بدون سرنشین است که بیشتر مسئولیت شناسایی، نظارت و تعیین/رهگیری هدف را بر عهده دارد و به همین دلیل به تجهیزات ماموریتی مورد نیاز برای این نقش مسلح است (محموله تا 6 کیلوگرم). یک لینک داده مایکرو ویو ویدئو/تله متری 5 واتی تصاویر در لحظه و اطلاعات تله متری را تا برد 50 کیلومتری مخابره می کند. در ظاهر، Jordan Falcon یک هواپیمای کوچک مقیاس شامل بدنه، بال های اصلی و بخش دم است. کابین خلبان از یک ترکیب محفظه موتور مانند در مرکز منشا می گیرد و بال های با لبه های مستقیم در بالای آن قرار می گیرند. بال ها در نوک خود بریده شده اند. بخش دم از ترکیب میله های 2 تایی به همراه دهانه اتصال بال در انتها و یک باله دمی افقی به صورت 2 صفحه دمی شکسته به بالا متصل در نوک تشکیل می شود. نیروی پیشران پهپاد از یک موتور داخلی در انتهای بدنه تامین می شود که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند تا مداومت 4 ساعته را برای آن فراهم کند. بخش زیرین از 4 پایه ثابت تشکیل می شود. همانند سایر سامانه های این رده، Falcon از موتور 2 زمانه احتراق داخلی 200 سی سی با صدای کاهش یافته و ناوبری مبتنی بر ماهواره استفاده می کند. این سامانه در اصل توسط یک اپراتور زمینی کنترل می شود و برد آن به 450 کیلومتر می رسد اگرچه در صورت نیاز، مسیر یابی نقاط از پیش تعیین شده، خودکار خواهد بود. یک سامانه لینک داده ویدئو ها را در لحظه به یک گیرنده رله می کند. مداومت عملیاتی این پهپاد حدود 4 ساعت گزارش شده و حداکثر سرعت آن 180 کیلومتر بر ساعت است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - تعداد فروند ساخته شده: 3 - سازنده: دفتر طراحی و توسعه پادشاه عبداله / صنایع هوافضای اردن - اردن - کشورهای استفاده کننده: اردن - نقش: توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - وزن: 40 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 60 کیلوگرم (20 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور 2 زمانه 200 سی سی بنزینی/روغنی که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند - حداکثر سرعت: 180 کیلومتر بر ساعت - برد: 450 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله عملیاتی (تا 6 کیلوگرم) شامل حسگر ها و سامانه های اپتیکی - نسخه ها: Falcon (سری پایه) منبع
  23. 1 پسندیده شده
    خودروی زرهی کاراکال: در نمایشگاه تجهیزات پلیسی (ایپاس) سال ۹۸ اطلاعاتی از یک خودروی مقاوم در برابر گلوله جدید به نام «کاراکال» منتشر شد. این خودرو در کلاس وزنی ۵ تن و حمل ۶ سرنشین در دو ردیف ۳ نفری ساخته شده است. کاراکال خودرویی با طول، عرض و ارتفاع به ترتیب ۵.۷، ۲.۳ و ۲.۴ متر بوده و قابلیت نصب یک برجک به ارتفاع ۳۰ سانتیمتر را نیز دارد. یک موتور ۱۴۰ اسب بخار چهار سیلندر که با آب خنک می شود، قوای محرکه آن را تأمین کرده و نسبت توان به وزن ۲۸ را برای آن فراهم می کند. بیشترین سرعت این خودرو ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت بوده و شیب روی طولی ۶۰ درصد و عرضی ۳۰ درصد و عبور از موانعی تا ارتفاع ۴۳ سانتیمتر از دیگر مشخصات حرکتی آن است. این خودرو با یکبار سوختگیری امکان طی مسافت ۵۰۰ کیلومتر را دارد. روی برجک این خودرو انواع سلاح های سبک و نیمه سنگین مانند تیربار ۱۲.۷ میلیمتری قابل نصب بوده و ۵ دریچه برای تیراندازی سرنشینان از داخل خودرو تعبیه شده است. سطح حفاظت بالستیکی بدنه این خودرو نیز مقاومت در برابر گلوله های کالیبر ۷.۶۲ میلیمتری هسته سربی از فاصله ۱۰ متری است. امکان به کارگیری تایرهای پنچررو و انواع سامانه های سرمایش و گرمایش متناسب با این خودرو به درخواست سفارش دهنده وجود دارد. همچنین دوربین دید پیرامونی برای راننده و فرمانده در این خودرو در نظر گرفته شده است.
  24. 1 پسندیده شده
    پروژه ی مبارز: بازسازی و ارتقای تانک های چیفتن: تانکی که ایران برای جلوگیری از ماجراجویی به مرزهای شمال غربی فرستاد ،تانک چیفتن ارتقا یافته در پروژه مبارز است که این تانک قدیمی را دوباره برای مبارزه آماده کرده است. در این پروژه ابتدا تانک ها به مسافت‌یاب لیرزی مجهز شدند و از موتورهای قدرتمند وی‌84 (V-84) به‌جای موتورهای قبلی لیلاند (L-60) استفاده شده است. موتورهای وی84 که 12 سیلندر دارند، 840 اسب بخار قدرت داشته و با توجه به میزان وزن تانک، کمک قابل توجهی در افزایش سرعت به تانک می‌کنند. با تغییر موتور تانک، نیاز به طراحی سیستم‌های خنک کننده جدید با الگوگیری از موتورهای وی84 نصب‌شده روی تانک بود که این اقدام نیز با بهره‌جستن از سیستم‌های نصب‌شده روی تانک‌های تی72 با فن و گیربکس قوی مجزا، صورت گرفته است. با افزایش قدرت موتوری تانک چیفتن، متخصصان ایرانی تصمیم گرفتند که موتور کمکی تانک و متعلقات جانبی این موتور در دهلیز تانک را حذف کنند تا قدری از وزن تانک کاهش یافته و چیفتن، چابک‌تر شود و بتواند مانور بهتری در میدان نبرد از خودش به نمایش بگذارد. یک سیستم یک‌پارچه "پاورپک بومی" برای موتور تانک طراحی و روی آن نصب شد.ارتقای ترمزهای تانک نیز با طراحی سیستم جدید ترمز هیدروپنوماتیکی که دارای قدرت و راندمان بالایی است، انجام و سیستم ترمزهای به‌روزتر، جایگزین ترمزهای هیدرولیکی قدیمی‌ای شد که روی تانک نصب بود. با الگوگیری از سیستم الکترونیکی تی72های موجود در کشور (T-72S)، یک سیستم الکترونیکی جدید طراحی و تولید شد تا تانک از امکان بیشتری در میدان نبرد برخوردار باشد. طراحی و ساخت یک سیستم پنوماتکی جدید برای بهره‌برداری خدمه از آن در میادین نبرد و افزودن آن به بدنه تانک، بهسازی سیستم آتش خاموش‌کن تانک، اجرای پروژه طراحی، ساخت و نصب کلاچ مغناطیسی برای موتور کمپرسی سیستم پنوماتیک و طراحی محل جدید برای قرار گرفتن باطری تانک با دسترسی مناسب‌تر، از دیگر تغییراتی است که روی تانک چیفتن با موفقیت اجرا شده است. و در آخر تغییر سیستم مخابراتی و نصب تلفن داخلی جدید "VRC-1400 سری پرش فرکانسی هاپینگ" (ساخت شرکت صنایع الکتریک ایران ــ صاایران) بود که این سیستم مخابراتی و تلفن داخلی، جایگزین مناسبی برای سیستم‌های مخابراتی و تلفن داخلی و قدیمی این تانک است.
  25. 1 پسندیده شده
    به نام خدا روسیه در حال مذاکره با ترکیه برای پشتیبانی از پروژه جت جنگنده TF-X ماکت TF-X روسیه در حال رایزنی با ترکیه برای ارائه فناوری و تخصص برای پروژه بلند پروازانه جنگنده TF-X آنکارا است. دیمیتری شوگایف، مدیر سرویس فدرال روسیه در همکاری های فنی و نظامی، روز چهارشنبه در یک نشست خبری در نمایشگاه ARMY-2021 در نزدیکی مسکو گفت: "در این مرحله، رایزنی ها با طرف ترک در سطح گروه های تخصصی در زمینه مسائل مربوط به تعامل در ایجاد جنگنده ملی ترکیه در حال انجام است." او در اظهارات خود به نقل از TASS گفت: "در این زمینه، نقاط جالبی وجود دارد که ما می توانیم با توجه به تجربه ای که متخصصان ما در توسعه و ساخت هواپیما دارند، به آنها کمک تکنولوژیکی دهیم. و ما آماده ایم که تخصص مان را با شرکای ترک خود به اشتراک بگذاریم. اما صحبت درباره جزئیات خاص در این مرحله زود است." در حالی که ریاست صنایع دفاعی ترکیه، که سرپرستی این پروژه را بر عهده دارد، معتقد است که جنگنده TF-X کاملا بومی است، مشخص است که صنعت ترکیه فاقد فناوری های حیاتی لازم برای به ثمر رساندن این پروژه است. موتور رولزرویس در رویداد IDEF 2021، مشخص شد که پروژه توسعه TF-X به مرحله بررسی نیازمندی های سامانه (SRR) رسیده است و پس از آن، بررسی عملکرد سامانه و بازنگری طراحی اولیه انجام می شود. ورود اوکراین به TF-X گزارش شده است که شرکت اوکراینی FED قراردادی با شرکت هواپیمایی ترکیه برای پروژه TF-X امضا کرده است. ویکتور پوپوف، رئیس هیئت مدیره FED در طول IDEF 2021 گفت: "ما در برنامه TF-X (جنگنده آزمایشی ترکیه) شرکت می کنیم. این هواپیما، نسل پنجم و یک جنگنده است. این همچنین یک کار بزرگ با ضرب الاجل های بسیار کوتاه است. این بدان معناست که ما در حال بارگیری استفاده کامل از مهندسان، تکنسین ها و تولید خود هستیم. " موتور TF-X از روسیه می آید؟ در حالی که Turkish Aerospace معتقد است که موتور TF-X به صورت بومی با کمک رولز رویس توسعه می یابد، شک برانگیز است که بتواند این کار را در بازه زمانی کوتاهی که برای راه‌اندازی و اولین پرواز TF-X تعیین کرده است انجام دهد. موتور روسیه که برای سوخو -57 در حال توسعه است در دسترس به نظر می رسد. ممکن است از یک موتور برای مرحله توسعه استفاده و بعدا آن را با موتور بومی جایگزین کنند. پوتین و اردوغان ورود اروپایی ها به TF-X در هاله ای از ابهام؟ پیشتر ، ترکیه اعلام کرده بود که نرم‌افزار Dassault Systems را برای توسعه TF-X انتخاب کرده است. علاوه بر این، شرکت ترکیه ای Kale برای توسعه موتور TF-X با رولز رویس همکاری کرده است. پیشرفت این پروژه ها مشخص نیست. روابط بین ترکیه و شرکای اروپایی اش در ناتو اخیرا به دلیل اختلافات ترکیه با یونان تیره شده است. فرانسه در مناقشه مدیترانه طرف یونان را گرفته و این کشور را به جت های رافال مجهز کرده است. منبع