برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 5 اردیبهشت 1403 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده مهربان برای بزرگنمایی بر روی تصاویر کلیک(لمس) نمایید. موشک چند منظوره سبک وزن تالس یا به اختصار (LMM) که در خدمت نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا مارتلت نامیده می شود. تالس آن را چنین توصیف کرده است: در همین ابتدا مشخص است که مارتلت یک موشک همه فن حریف است. این موشک از تسلیحات اصلی بالگرد وایدکت در خدمت نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا خواهد بود. بریتانیایی ها تجربه موفقیت آمیزی از ترکیب بالگرد رزمی و موشک ضد کشتی در عرصه دریا داشتند. ترکیب موشک ضدکشتی سی اسکوا و بالگرد لنیکس یکی از موفق ترین ترکیب ها در جنگ های دریایی معاصر بودند. در جنگ فالکلند بالگردهای لنیکس با شلیک موشک سی اسکوا دو شناور گشتی آرژانتینی را هدف قرار دادند. اما شاهکار اصلی لنیکس به جنگ اول خلیج فارس باز میگردد. جایی که لنیکس با ۱۵ شلیک موفق میشود ۱۱ شناور تدارکاتی و کشتی و ناوچه ی عراقی را شکار کند تا بدین طریق به موفق ترین شکارچی ناوگان عراق تبدیل شود. حال میتوان دید که اگر موشک ضد کشتی سی اسکوا پاسخی به کشتیهای حمله سریع مجهز به موشک شوروی بود، مارتلت هم می تواند پاسخی مشابه به تهدید شناور های تندرو سپاه پاسداران ایران باشد. لازم به ذکر است که موشک سی اسکوا در این نیرو جایش را به موشک ضدکشتی سی ونوم داده است. البته ریشه موشکی مارتلت بسیار فراتر از این حرفاست و ریشه اصلی آن به یک موشک زمین به هوا باز میگردد نه به یک موشک هوا به سطح! داستان را با بلوپایپ شروع می کنیم. سامانه موشکی بلوپایپ (Blowpipe) در سال 1966، صنایع رادار سلطنتی (RRE) یک مطالعه امکان سنجی با سه پیمانکار برای طراحی یک سامانه، به منظور رفع نیازهای نیروی دریایی و ستاد کل در مورد یک سلاح قابل حمل توسط نفر که بتواند از یک واحد در برابر اهداف کم ارتفاع و سطحی دفاع کند انجام داد. توجه داشته باشید که حتی در این مرحله اهداف سطحی علاوه بر پرنده های کم ارتفاع در نظر گرفته شده بود. این مطالعه به آنجا رسید که طرح بلوپایپ که توسط شرکت های Shorts Brothers و Harland در ایرلند شمالی طراحی و توسعه یافته بود بعنوان بهترین طرح ارائه شده انتخاب شد. سامانه بلوپایپ یک موشک با هدایت بر خط با فرمان دستی بود که به درجه بالایی از مهارت کاربر نیاز داشت. و موشک را با استفاده از یک دسته کنترل (joystick) به سمت هدف هدایت می کرد، جایی که فیوز مجاورتی سرجنگی با وزن 2.2 کیلوگرمی فعال شده و منفجر می گردید. بلوپایپ پس در سال 1972 سفارش داده شده و تولیدش آغاز و سه سال بعد در سال 1975 توسط هنگ ۱۰۳ توپخانه دفاع هوایی وارد خدمت گردید. سامانه بلوپایپ توسط آرژانتین و بریتانیا در طی جنگ فالکلند در سال 1982 مورد استفاده قرار گرفت، اما هیچ یک از دو طرف به موفقیت چندانی با آن دست پیدا نکردند، تنها 2 شکار ثبت شد که سهم هر کشور یک فروند بود، آن هم به ازای تقریبا ۱۰۰ شلیکی که توسط هر یک ازطرفین انجام شده بود! بسیاری از این عملکرد انتقاد کردند که تا حدودی ناعادلانه بود، ماموریتی که بلوپایپ برای آن طراحی شده بود بسیار متفاوت از مواردی بود که در سال 1982 و در طی نبرد فالکلند با آن مواجه گردید. برای نمونه موشک معروف استینگر هم با همین اهداف با مشکل مواجه بود و قسمت بدتر اینکه بر خلاف بلوپایپ با اقدامات متقابل علیه کاونده فروسرخ (IR)، میتوانست به راحتی هدف را گم کند. بلوپایپ نسبت به استینگر همچنین دارای یک کلاهک بسیار بزرگتر بود. با این حال، پس از درگیری، بریتانیا ضعف های بلوپایپ را تشخیص داد و یک برنامه جانشین به نام بلوپایپ مارک۲ را آغاز کرد. سامانه جاولین Blowpipe Mk2 (Javelin) توسعه بلوپایپ مارک۲ که بعد ها به جاولین تغییر نام داد، در واقع توسط وزارت دفاع در سال ۱۹۷۹، قبل از درگیری فالکلند آغاز شده بود اما با عملکرد ضعیف بلوپایپ در فالکلند، انگیزه بیشتری به ساخت آن شکل گرفت. مهمترین ارتقا در آن تغییر سیستم هدایت بود، که به جای سیستم هدایت بر خط دید با فرمان دستی (MANLOS)، از سیستم خط دید نیمه خودکار (SACLOS) بهره می برد. در بلوپایپ مارک۲ به جای هدایت موشک به سمت هدف، اپراتور از یک دوربین شبکه بندی شده با بزرگنمایی ۶ برابر برای نگه داشتن یک رتیکل بر روی هدف استفاده می کرد. در واقع در این روش موشک خود را به سمت مرکز شبکه هدایت می کند.این به سامانه اجازه داد تا موثر تر به اهداف حمله کند و هزینه های آموزشی را هم به میزان قابل توجهی کاهش داد. اگرچه جاولین از نظر ظاهری شبیه بلوپایپ به نظر می رسید، اما یک سامانه جدید بود. تولید اولیه سیستم جاولین در سال 1984 و تحت یک قرارداد چند مرحله ای به ارزش 160 میلیون پوند آغاز شد. شش آتشبار از ۲ هنگ توپخانه دفاع هوایی سلطنتی، از اولین واحدهایی بودند که در سال 1984 به جاولین مجهز شدند. در سال 1985 گزارش شد که در تمرینات، نسبت برخورد ها به طور قابل توجهی افزایش یافته است. برتری دیگر جاولین نسبت به بلوپایپ شامل برد طولانی تر و ارتفاع بیشتر به ترتیب 5500 متر و 3000 متر بود. در نتیجه سامانه بلوپایپ در سال 1985 خیلی زود از خدمت خارج شد و جایش را به جاولین داد. یک نسخه با پرتابگر سه گانه جدید نیز توسعه داده شد.دلیل انتخاب روش هدایت بر خط نیمه خودکار به جای هدایت فروسرخ توسط بریتانیا این بود که می خواست هواپیماها و هلیکوپترها را قبل از اینکه اقدامات متقابل دفاعی انجام دهند، مورد هدف قرار دهد. در آن زمان به درستی توانایی های کمتر روش هدایت فروسرخ در بریتانیا تشخیص داده شد. https://aparat.com/v/BYntk فیلم مربوط به عملکرد بلوپایپ و جاولین سامانه استاربرست (Starburst) دو سال پس از ورود به خدمت نسخه اولیه جاولین در سال 1986، توسعه نسخه جدیدی آغاز شد که بعداً به جاولین S15 تغییر نام داد. و این سامانه بر خلاف سامانه های قبلی، دارای یک سیستم سوار بر پرتو لیزر بود. اولین آزمایش های آن در اواخر سال 1986 انجام و در نهایت توسعه آن در سال 1989 تکمیل شد و تولید برای ارتش بریتانیا در همان سال آغاز گردید. استاربرست، نامی بود که در نهایت به جاولین S15 داده شد. هدایت به روش سوار بر پرتو لیزر، درجه بالایی از مصونیت در اقدامات متقابل را فراهم میکرد، و همچنان بر اساس مفهوم عملیاتی اصلی بلوپایپ، قادر به برخورد مستقیم هم بود. علاوه بر نسخه شانه پرتاب، سه پرتابگر سبک وزن دیگر برای استاربرست توسعه داده شد که شامل موارد زیر بود: ۱-پرتابگر چندگانه سبک (LML) ۲- پرتابگر چندگانه سوار بر وسیله نقلیه (VML) ۳- پرتابگر چندگانه دریاپایه (NML) این پرتابگرهای سبک وزن را میتوان به اپتیک حرارتی استارلایت(Starlite) نیز مجهز کرد. نسخه دیگری هم برای استاربرست نیز توسعه داده شد که شامل سوار کردن این سامانه بر روی وسایل نقلیه سبک و یک نسخه برای وسیله نقلیه زرهی بود. هر موشک استاربرست زمانی که در کنیستر نگهداری می شد، عمر مفید ده ساله داشت. نقش دفاع هوایی استاربرست در نهایت به موشک های پرسرعت استارزتریک (Starstreak) که به موازات استاربرست توسعه یافته بود، سپرده شد. بسیاری از تجهیزات پرتاب و لوازم جانبی هم در استاربرست و استارزتریک مشترک بودند. موشک چند منظوره سبک وزن مارتلت در سال 2008، نیاز نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا به سلاحی برای مقابله موثر با تهدید قایق های تندرو اعلام شد. مقاله "نیروهای دریایی ایران - از جنگ چریکی تا استراتژی دریایی مدرن" منتشر شده در سال 2009 توسط دفتر اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحده توسط بسیاری به عنوان نکته مهمی برای درک نیروهای غربی از تهدید نوظهور قایق های تندرو و نبرد ساحلی تلقی گردید، اما نیروی دریایی بریتانیا و دیگران قبل این مقاله شروع به کار کرده بودند و تعدادی الزامات را برای خود تعریف کردند که FASGW(L) یکی از آنهاست. در این استراتژی، هلیکوپترها همچنان به محافظت از نیرو ادامه میدهند، اما به جای تسلیحات برد بلندتر و بزرگتر مانند موشک های سی اسکوا و هلفایر و بریمستون، موشک کوچکتری با دقت مناسب مورد نیاز بود که بتوان از آن در محیطهای محدود کننده قوانین جنگ، مشابه با تهدیدات در تنگه هرمز و خلیج فارس استفاده کرد. تیربار ۱۲/۷ میلیمتری و سیستم BAE که یک سیستم دوربین نشانه روی توپ بر روی هلمت خلبان است و همچنین یک اپتیک با دید ترمال نیز برای افزایش کارایی و ارائه بعنوان یک سلاح ثانویه معرفی شدند. در حالی که توسعه تسلیحات ثانویه نسبتاً آسان تر بودند اما طرح اصلی FASGW(L) که شامل یک موشک سبک و یک موشک سنگین بود زمان بیشتری نیاز داشت. مواردی جایگزین شامل موشکهای هدایت شونده ۷۰ میلیمتری مورد بررسی قرار گرفتند، اما یکی از مسائل مهم در این رویکرد، عدم مانورپذیری آنها در برابر هدفی بود که به سرعت در حال حرکت است و لیزر نیمه فعال (SAL) که معمولاً در آنها مورد استفاده قرار میگرفت، مشکلاتی با اهداف انعکاس پایین مانند بخش های سیاه قایق ها داشت. در سال 2009 وزارت دفاع بریتانیا و شرکت تالس (شعبه انگلیس شرکت فرانسوی تالس) و شرکت MBDA، در یک قرارداد توافق کردند که طبق آن سامانه های استارزتریک و رپیر تا سال 2020 با یک سامانه جدید ساخت این شرکت جایگزین شوند. این قرارداد همچنین شامل پیشبینی سیستم جدید کنترل آتش و ردیابی هدف میشد. کار مفهومی با FASGW(L) ادامه یافت و مشخص شد که موشک استاربرست با هدایت بر خط نیمه خودکار یک نامزد ایده آل را تشکیل می دهد. سیستم هدایت لیزری غیرممکن است که مسدود شود و با اهداف کم بازتاب هم کار می کند. و البته با توجه به نیمه فعال بودن لیزر، امکان فعال شدن سیستم های هشدار دهنده لیزری هم کاهش می یابد. در سال 2011، تالس یک بیانیه صادر کرد و با اعلام مشخصات احتمالی پروژه موشک سبک LMM به این موضوع اشاره کرد که، تهدید پیش روی نیروی دریایی سلطنتی خطری مهمتر و قریبالوقوعتر از تهدیدات علیه ارتش بریتانیا ارزیابی می شود. هر چند بعد ها با آغاز جنگ غافلگیرانه اوکراین مشخص شد که تهدیدات برای ارتش بریتانیا و نیروی زمینی همچنان به قوت خود پا بر جاست. وزارت دفاع بریتانیا در سال 2014 قراردادی 90 میلیون پوندی با آگوستا وستلند برای نصب هر دو موشک سبک و سنگین پروژه FASGW بر روی ۲۸ هلیکوپتر AW159 وایدکت (Wildcat) نیروی دریایی سلطنتی منعقد کرد. همچنین در همان سال، قرارداد طراحی و ساخت 48 میلیون پوندی برای توسعه موشک کوتاه برد سبک به تالس واگذار شد. https://aparat.com/v/ceIQi فیلم تست اولیه توسط شرکت تالس علاوه بر نسخه پرتاب شونده از بالگرد، تالس به طور فعالانه گزینه های دیگری را هم بررسی می کرد. موشک LMM بر روی پهپادهای مختلف دیده شد و در سال 2014، یک نسخه با پرتابگر بر روی سه پایه در نقش سطح به سطح هم آزمایش شد. تالس همچنین با شرکت MSI همکاری کرد و یک پرتابگر LMM چندگانه را با توپ 30 میلی متری بوش مستر در قالب سامانه SEAHAWK SIGMA، ادغام کرد. شرکت ترکی آسلسان نیز قرارداد مشارکتی با تالس داشت و آنها نیز پرتابگر دریاپایه برای LMM توسعه داده اند. پهپاد سبک S-10 مجهز به موشک مارتلت ترکیب با توپ ۳۰میلیمتری بوش مستر در سامانه SEAHAWK SIGMA پروژه مشترک ساخت اسلسان ترکیه به منظور رفع نیاز به یک مهمات بسیار کوچک برای تسلیح پهپادهای تاکتیکی، تالس کارهایی را بر روی نسخه سقوط آزاد LMM آغاز کرد و آن را در نمایشگاههای مختلف دفاعی در حوزه هواپیما های سبک و پهپادها به نمایش گذاشت. در یک قرارداد مشارکت مشابه دیگر، شرکت آمریکایی Textron در حال بازاریابی LMM نسخه سقوط آزاد به اسم Fury بود. در جولای 2016، بالگرد سازی لئوناردو قراردادی را با جنرال دینامیکس برای ارتقای سیستم کنترل در بالگرد وایدکت به منظور تطبیق و استفاده از موشک های مارتلت و سی ونوم منعقد کرد. در نهایت نیروی دریایی سلطنتی، لئوناردو و تالس موفق به تطبیق وایدکت و مارتلت تا سال 2020 شدند و اولین شلیک در ماه می همان سال انجام شد. تالس ویدئویی از این شلیک های آزمایشی منتشر کرد. هر چند که این پیشرفت دو سال دیرتر از برنامه ریزی ها طول کشید. شاید جنگ اوکراین بزرگترین آزمون این موشک بود که زودتر از ورود جدی به خدمت وارد یک کارزار بی سابقه شد. در بهمن ۱۴۰۱ بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا اعلام میکند که این کشور قصد دارد که موشک های پدافندی قابل حمل توسط نفر را در اختیار اوکراین قرار دهد. طولی نمی کشد که در تاریخ ۲۱ فروردین۱۴۰۲ اولین فیلم استفاده از این موشک توسط نیروهای اوکراینی منتشر میشود و ادعا میگردد که یک پهپاد اورلان۱۰ روسیه هدف قرار گرفته است. بعد از این فیلم های دیگری هم منتشر شد هر چند تعداد این فیلم ها بسیار محدود است و بعید به نظر میرسد که تعداد مارتلت های تحویلی به اوکراین زیاد باشد! https://aparat.com/v/k3H0R فیلم از استفاده نیروهای اوکراینی از نسخه دوش پرتاب مارتلت موارد استفاده در اوکراین قابلیت ها و مشخصات موشک مارتلت در موشک چند منظوره سبک وزن مارتلت(LMM) همانطور که توضیح داده شد، تالس به جای طراحی یک آیرودینامیک جدید، از اطلاعات موجود موشک استاربرست به عنوان یک رویکرد مقرون به صرفه و معقول استفاده کرد. مارتلت دارای وزن 13 کیلوگرم و طول 1.3 متر و قطر 76 میلی متر و طول بال 260 میلی متر است. این موشک با حداکثر سرعت 1.5 ماخ پرواز می کند و حداکثر برد آن 8 کیلومتر و حداقل برد آن 400 متر است و توسط یک پیشران دو مرحله ای به حرکت در می آید. این موشک از یک سرجنگی دو گانه ترکش شونده و خرج گود استفاده میکند. وزن سرجنگی 3 کیلوگرم است و توسط یک حسگر مجاورت لیزری در دماغه فعال می شود. مسیر طی شده از بلوپایپ تا مارتلت هدایت اولیه در این موشک با یک سیستم سوار بر پرتو لیزر است و اپراتور نقطه لیزر را روی هدف قرار می دهد. از آنجایی که مارتلت و استارزتریک می توانند از پرتابگرهای یکسانی استفاده کنند، اغلب آنها را با یکدیگر اشتباه می گیرند، اما همانطور که در تصویر زیر مشاهده می شود، این دو متفاوت هستند. همانطور که در اواسط دهه شصت به وسیله ی اعلام نیاز وزارت دفاع پروژه بلوپایپ تعریف شد، مارتلت هم طبق تعریف قطعاً چند نقشی است. که در زیر نگاهی به آن ها خواهیم داشت: پرتابگر بالگردی برای خدمات در نیروی دریایی ، مارتلت با پرتابگر های ۵ فروندی در چهار هارد پوینت بالگرد وایدکت میتواند قرار گیرد که تعداد موشک های نصب شده تا ۲۰ فروند میتواند برسد. هرچند آرایشهای تسلیحاتی مختلف با توجه به نوع ماموریت میتوان برای بالگرد در نظر گرفت. در نتیجه وایدکت می تواند بجای بیست موشک مارتلت از ۱۰ موشک مارتلت به همراه ۲ موشک سی ونوم بصورت ترکیبی استفاده کند. لازم به ذکر است که هیچ برنامهای برای استفاده از این ترتیب در وایدکت های نیروی هوایی بریتانیا و یا بالگردهای تهاجمی AH-64E اپاچی این کشور وجود ندارد. پرتابگر سبک مارتلت را می توان از پرتابگر های شانه پرتاب هم شلیک کرد. همچنین می توان در پرتابگر های سبک استارزتریک در خدمت هم استفاده کرد. هر چند که خود تالس نیز یک پرتابگر چندگانه سبک وزن جدید را توسعه داده است. علاوه بر این پرتابگر های چند گانه سبک را می توان روی یک وسیله نقلیه سبک یا کشتی یا قایق های کوچک نیز نصب کرد. پرتابگر دریاپایه همانطور که پیش تر گفته شد برای کاربری دریاپایه، شرکت تالس با شرکت های MSI و اسلسان ترکیه شریک شده است. شرکت MSI یک پرتابگر 5 فروندی را بر روی پایه سی هاوک سیگما خود به نمایش گذاشته است، چیزی که به طور گسترده در ناو های نیروی دریایی سلطنتی یافت میشود، ترکیب توپ بوش مستر و مارتلت اینگونه عمل میکند که توپ لایه دفاعی آخر بوده و موشکهای مارتلت خارج از برد توپ 30 میلیمتری درگیر می شود و یا مارتلت در شرایطی استفاده میشود که موشک هدایت شونده گزینه بهتری برای انهدام هدف باشد. نسخه توسعه یافته MSI آسلسان سیستم پرتاب موشک (MSL) را توسعه داده است که چهار یا هشت مارتلت را در یک پایه تثبیت شده با یک سامانه الکترواپتیکال حمل می کند. نسخه دریاپایه اسلسان در حال حاضر تمام آزمایشات پذیرش را تکمیل کرده است. نسخه توسعه یافته اسلسان فیوری-سقوط آزاد(Freefall) اگر چه تالس بسیاری از کارهای توسعه اولیه را در نسخه Freefall LMM را به تنهایی به پایان رساند، اما مشارکت آنها با شرکت آمریکایی تکسترون به آنها این اجازه را داد که از فیوز سه حالته این شرکت (نقطه ای، انفجار در هوا، و تاخیری) و ماژول هدایت GPS/INS استفاده کنند. مارتلت در این نسخه هواپرتاب، دارای وزن 6 کیلوگرم و طول 680 میلی متر است که به نام فیوری توسط Textron به بازار عرضه میشود و یک سلاح هدایت شونده بسیار کوچک است که به هواپیماهای سبک وزن اجازه می دهد تا قابلیت تهاجمی داشته باشند. یک ریل اسلحه استاندارد می تواند سه فیوری را در یک امتداد پشت سر هم حمل کند، اگرچه پیکربندی های دیگری نیز موجود است. برای درک بهتر کارایی فیوری باید گفت که بجای هر یک موشک هلفایر میتوان سه فروند فیوری حمل کرد! بر طبق گزارشات این نسخه از ارتفاع ۳۰۰۰ متری، بردی بین 4 تا 5 کیلومتر دارد. فیوری معمولاً علیه وسایل نقلیه با حفاظت کم استفاده می شود و تکسترون نشان داده است که تا 24 فروند از آن را می توان روی یک پهپاد رپیر نصب کرد. پرتابگر های سوار بر خودرو تالس شلیک مارتلت را از خودرو استرومر، ثور و راپید رنجر نشان داده است. که آنها را به خودروهای چند ماموریتی تبدیل می کند. اگرچه بریتانیا به طور رسمی علاقه ای به پرتابگر خودرویی ابراز نکرده است، اما تهدید پهپادهای کوچک در حال ظهور ممکن است آن ها را مجاب به تغییر کند. سیستم پرتابگر خودرویی به اندازه کافی کوچک و سبک است که بر روی وسایل نقلیه ۴×۴ هم بتوان آن ها را نصب کرد. نتیجه گیری اگرچه مارتلت به اندازه جاولین، هلفایر و بریمستون بزرگ و قوی نیست، اما نسبتا ارزان است و با سرجنگی کوچکتر، برای برخی از اهداف مناسب تر است. مارتلت آشکارا یک سلاح منعطف و چند منظوره است و توانایی شلیک از سامانه های در حال خدمت استارزتریک این انعطاف را افزایش می دهد. این سامانه به نظر با موفقیت در عملیات جنگی واقعی توسط اوکراین استفاده شده است و اکنون در خدمت نیروهای مسلح بریتانیا است.برای جمع بندی، این ویدئو طیف کاملی از گزینه های شلیک LMM را نشان می دهد. https://www.aparat.com/v/bv5C3 نویسنده: ناورد این مطالب برای military.ir تهیه شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این منبع بلامانع است. منابع: منبع۱ منبع۲ منبع۳ منبع۴
-
2 پسندیده شدهمقدمه : به بهانه حمله مجدد اسراییل به سوریه ( دی 1399 خورشیدی ) که گفته میشود نزدیک به 40 نفر تلفات را در پی داشته ، بصورت گذار ، روند عملکرد IDF به سال 2020 در سوریه مورد بررسی قرار می گیرد ، جایی که ماهیت عملکرد طرفهای درگیر از ابتدای شروع مخاصمات در سوریه ، همواره به نوعی با شوک و بُهت ، همراه بوده است . ایران و رژیم عبری ، نبرد برای کسب برتری نظامی : در طول نزدیک به 9 سال از آغاز جنگ داخلی بین المللی در سوریه ، نیروی هوایی ارتش اسراییل(IAF) بیشتر از 300 حمله هوایی را بر علیه اهداف ادعایی متعلق به سپاه پاسداران و شبکه نیروهای شبه نظامی وابسته به آن ( موسوم به شبه نظامیان فراملی شیعه / شبکه تهدید ایرانی ITN) در سوریه انجام داده است . با این حال برخی تحلیلگران جنگ داخلی سوریه براین اعتقادند که حملات هوایی مستمر اسراییل با یک هدف اصلی ، یعنی جلوگیری از تثبیت حضور ایران در سوریه و جلوگیری از ایجاد یک مسیر امن به منظور انتقال تسلیحات پیشرفته به حزب ا... و سایر نیروهایی که امنیت رژیم عبری را مورد تهدید قرار میدهد ، صورت می گیرد . پل لجستیکی ایران به سوریه و گذرگاه ابوکمال برخی ناظران براین باورند که این مسیر به یک نقطه تعادل در منطقه برای ایران تبدیل شده است با توجه به این مساله و براساس اطلاعات موجود ، از ابتدای سال 2020 تا ماه مه همین سال ،نیروی هوایی عبری 14 عملیات هوایی را در سوریه انجام داده که در جریان این حملات ، چیزی در حدود 23 موقعیت مختلف در سراسر خاک سوریه به غیر از شمال شرقی این کشور را مورد هدف قرار گرفته است . از میان 14 حمله فوق ، 5 حمله در یک بازه زمانی دو هفته ای میان 20 آوریل تا 4 ماه مه رخ داده که این امر نشاندهنده افزایش فعالیت شبکه تهدیدات ایران بوده است . هر قدر هم شرایط تغییر کند ، عکس العمل به آن مشابه خواهد بود ... بررسی روند حملات هوایی اسراییل به استان های قنیطره ،سویدا ، درعا و دمشق ، بخوبی این تحلیل را در اختیار کارشناسان نظامی قرار میدهد که شاخه عملیات خارجی سپاه پاسداران ( سپاه قدس / IRGC-QF) علیرغم اطلاعات طرف روسی ، همچنان در نزدیکی مرزهای شمالی اسراییلی با شدت هرچه تمام تری ، به فعالیت خود ادامه می دهند و اسراییل نیز با کاهش یا افزایش این تحرکات ، حملات هوایی خود را تنظیم می کند . به اعتقاد منابع اطلاعاتی غربی ، گستره وسیعی از نیروهای شبه نظامی ، استخوان بندی قدرت ایران در سوریه را تشکیل میدهد در واقع ، سراسر بخش جنوبی سوریه در طول 9 سال گذشته ، به منطقه اصلی عملیات هوایی ارتش اسراییل تبدیل شده ، چرا که مبداء قریب به اکثر محموله های تسلیحاتی سپاه که به قصد تحویل به حزب ا... درلبنان یا حماس در غزه ارسال می شود ، از اطراف دمشق صورت می گیرد . این درحالی است که اگر چه بلندی های جولان همچنان در اشغال IDF قرار دارد ، اما تل آویو در طول این 9 سال ، نگرانی خود را از اینکه در کنار جولان ، محور جنوبی سوریه تبدیل به یک سکوی پرش دوم برای ایران جهت هرگونه عملیات غافلگیرانه شود ، پنهان نکرده است . نگرانی اسراییل از گسترش سریع نظامی ایران در سوریه آنچنان عمیق است که فرودگاه بین المللی دمشق (DAI) جایی که هواگردهای ترابری سنگین نیروی هوا- فضای سپاه ، خطوط هوایی غیرنظامی وابسته به این نیرو و گاهی هواگردهای نیروی هوایی ایران ، موشک ، سلاح ، مهمات و اقلام نظامی را به یگانهای مستقر در سوریه تحویل می دهند نیز از حملات مستمر IAF در امان نمانده است . اما در حالی که فرودگاه دمشق به یک هدف روتین برای نیروی هوایی رژیم عبری تبدیل شده ، حمله هوایی 13 فوریه 2020 به برجسته ترین و درواقع نقطه اوج این بمباران ها تبدیل گردید ، چرا که پس از چند سال تردید ، IAF یکی از قرارگاه های سپاه پاسداران ( بنا بر ادعای نویسنده . م ) را در ساختمانی سه طبقه در نزدیکی بخش ورودی فرودگاه را مورد حمله قرار داد که به دلیل اهمیت آن ، زیر پوشش گسترده رسانه ها قرار گرفت . ابوکمال ، نقطه جدید فشار اسراییل علیه ایران : حدود مرزی میان سوریه و عراق پس بازپسگیری شهر ابوکمال توسط سپاه پاسداران از عناصر داعش در اواخر سال 2017 به نقطه جدیدی برای حملات نیروی هوایی اسراییل تبدیل گردید . این شهر بدلیل موقعیت ژئواستراتژیک ، یک نقطه پراهمیت در پل لجستیکی ایران است که تا لبنان ادامه پیدا می کند وگفته می شود که تمامی تسلیحات ایرانی ارسال شده به مقصد جنوب لبنان یا غزه ، می بایست از این گذرگاه عبور نماید . در سال 2019 ، ایران پس از مدتها بررسی شرایط منطقه ، یک ابر انبار زیرزمینی با شناسه پادگان امام علی (ع) را برای ذخیره محموله هایی که بصورت مستمر وارد سوریه می شد ، تاسیس نمود ، در حالی که همزمان با این تحرکات ، واحدهای بسیج مردمی سوری به همراه یک نیروی 60 نفری از شبه نظامیان عراقی متمایل به ایران ، مسئولیت حفاظت از این مجموعه و تمامی محور مرزی میان سوریه و عراق را برعهده گرفته بودند . گسترش ماموریتهای محوله به این نیروها ، بعدها موجب شد تا عناصری از کتائب حزب ا.. ، سازمان بدر ، النجباء ، عصائب اهل الحق و گردان های امام علی (ع) در قالب بسیج مردمی ، نیز وارد عمل شده و نقش بسیار مهمی را در حفظ منطقه بسود ایران بازی کنند . سایر شبه نظامیان تحت حمایت ایران نیز شامل تیپ 313 (سوری ) ، لواء فاطمیون ( هزاره های شیعه افغانستانی ) ، لواءزینبیون ( شیعیان زیدی پاکستانی ) نیز حضور بسیار فعالی را از خود به ثبت رسانده اند . بدین ترتیب سازمان های اطلاعاتی عبری تخمین می زنند که شبکه شبه نظامیان ایران شامل 6200 نیروی رزمنده است که در حوزه جغرافیایی دره رودخانه فرات مستقر و ان را تحت کنترل کامل دارند . موقعیت پادگان امام علی (ع) بنا بر ادعای منابع اطلاعاتی عبری آیا این موقعیت ، یک نقطه محوری برای ایران محسوب میشود یا اینکه تنها یک سیبل ثابت فریب دهنده برای جذب حملات IAF و منحرف نمودن اذهان تحلیلگران اطلاعاتی اسراییل است!!!! بطور طبیعی ، این منطقه ، شامل گذرگاه ابوکمال ، به کانون تمرکز برنامه ریزان نیروی هوایی عبری درآمده و در سال 2020 ، در سه بازه زمانی متفاوت ( ژانویه ، مارس و مه ) مواضع سپاه پاسداران را در شرق سوریه مورد هدف قرار دادند . در ژانویه 2020 ( بطور دقیق حدود یک سال پیش . م ) جنگنده های عبری یک کاروان ناشناس را در حومه ابوکمال بمباران کردند که در نتیجه این حمله ، 8 شبه نظامی عراقی کشته (شهید) شدند ، در حالی که به ادعای تل آویو ، این کاروان موشکهای خاصی را می بایست به حزب ا... تحویل می داد . در همان زمان نیز،یک انبار دپوی سلاح در منطقه فوق بشدت بمباران گردید . در 11 مارس 2020 ، زیرساختهای بسیج مردمی سوریه در حومه ابوکمال مجدداً مورد حمله قرار گرفت که به شکل خاص ، پادگان امام علی(ع) هدف از قبل برنامه ریزی شده ای بود که در مجموع سه حمله به این منطقه ، چیزی در حدود 48 شبه نظامی عراقی و ایرانی کشته (شهید ) شدند . در واقع ، ستاد مشترک ارتش عبری ، به این نتیجه رسیده بود که حفظ فشار بر گذرگاه لجستیکی ابوکمال برای محدود کردن آزادی مانور واحدهای ایرانی در سوریه بسیار ضروری است و برای نمایش اراده معطوف به هدف ( کاهش مانور عناصر ایرانی در این منطقه ) نیروی هوایی فارغ از بُعد مسافت ، موظف است تا منطقه را تحت پوشش خود قرار دهد . به همین دلیل در بازه زمانی سال 2020 ، حداقل 5 بار مواضع ایران در منطقه فوق مورد هدف قرار گرفت . شیوه کاربرد مهمات اسپایس محصول رافائل رافائل مدعی است که این مهمات جدید قابلیت شلیک در شرایط همه گونه آب و هوایی ( روز / شب ، آب و هوای نامطلوب ) را با استفاده از دو جستجوگر CCD / IIR و همچنین الگوریتم های پیشرفته تطبیق منظر ، را در اختیار کاربران خواهد گذاشت . به گفته مقامات این شرکت ، جستجوگر Spice در نزدیکترین فاصله ممکن ، هدف را شناسایی و آن را به شکل کاملا هوشمند با دیتای موجود در حافظه خود ، مطابقت داده و به همین دلیل ، خطای احتمالی ناشی از اخلال در GPS را تا حد ممکن ، کاهش دهد . سپاه قدس ، انتقال زیرساختها به زیرزمین : برخی ناظران نظامی براین اعتقادند که حملات فزاینده IAF به زیرساختهای سپاه پاسداران موجب شده تا فرماندهان این نیرو بسرعت تسهیلات و تاسیسات حیاتی خود را برای محاظت در برابر حملات هوایی به زیرزمین منتقل کنند . بدین معنی که پادگان امام علی (ع) در حالی بعنوان یک هدف ثابت تقویت شده برای نیروی هوایی عبری ، به بزرگترین مرکز دپویی سپاه در سوریه تبدیل شده که بسرعت مراکز پیشرفته تری در سراسر خاک سوریه در حال ایجاد است . آنچه که ارزیابی های خسارت منطقه نبرد (BDA) از بمباران های آوریل 2020 نشان میدهد ، نیروی هوایی عبری ، چیزی در حدود 9 مرکز ذخیره سازی را در شمال منطقه پالمیرا بمباران نموده که به احتمال بسیار زیاد مقصد نهایی جنگ افزارهای ارسال شده زمینی از طریق ابوکمال یا پایگاه هوایی تیاس بوده است . در حدود یکهفته بعد ، در بیست و هفتم آوریل 2020 ، اسراییل تاسیسات مشابهی را در پایگاه هوایی مِزِه در دمشق مورد هدف قرار داد که تحلیل ها حاکی از آن بود ورودی این تاسیسات آسیب دیده ولی اینکه بخش زیرزمینی آن نیز آسیب دیده یا خیر ، مشخص نگردید. پایگاه هوایی مِزِه تحت کنترل کامل دپارتمان اطلاعات نیروی هوایی ارتش سوریه است که مهمترین شریک نیروی قدس سپاه در عملیات بر ضد شورشیان مسلح و اسراییل بشمار می رود . ناظران نظامی بر این اعتقادند که درصورت ادامه ساخت دپوهای زیرزمینی توسط ایران ، نیروی هوایی اسراییل بتدریج بسوی مهمات سنگرشکن سنگین خواهد رفت . از انجا که برد این نوع پرتابه ها ، نسبت به موشکهای کروز کمتر است ، جنگنده های نیروی هوایی اسراییل بالاجبار می بایست به هدفهای خود نزدیکتر شوند و همین امر ، آنها را در برابر سامانه های دفاع هوایی سوری قرار خواهد داد. مهمات نفوذ کننده جی بی یو-39 بعنوان مثال ، براساس شیوه استاندارد نیروی هوایی عبری ، موشکهای کروز دلیله از فاصله 250 کیلومتری قابل شلیک است و درمقایسه ، مهمات GBU-39 علیرغم قطر کمتر ، بدلیل حمل یک سرجنگی بزرگتر (4 برابر)، در شرایط ایده آل ، می تواند از فاصله 64 کیلومتری رها شود . از سویی دیگر ، مهمات نفوذ کننده BLU-109 با کلاهکی به وزن 874 کیلوگرم ، نیازمند رها سازی از بردی نزدیکتر را دارد ، ضمن اینکه حمل این مهمات ، سطح مقطع راداری جنگنده حامل را افزایش خواهد داد و ضمن کاهش قدرت مانور و برد پروازی ، شبکه دفاع هوایی سوریه را برای رهگیری آن در موقعیت بهتری قرار می دهد . جنگنده F-16I مسلح به مهمات دوهزار پاوندی BLU-109 سنگرشکن ، سلاح اصلی نیروی هوایی عبری برای اجرای حملات علیه تاسیسات زیر زمینی اما برخلاف تصور ایده آل سطور بالا ، حملات غیر قابل باور نیروی هوایی عبری بر علیه اهدافی در نزدیکی حمص و شعیرات و درست در محدوده برد سامانه اس-300 سوری ، باردیگر ، برتری هوایی ارتش عبری را در آسمان سوریه ، به رُخ دوطرف کشاند . با این وصف ، در حالی که عوامل توپولوژیک و تاکتیکی در آنالیز عملکرد شبکه دفاع هوایی سوریه دخیل هستند ، اکنون مشخص شده که روسها اگر چه سیستم اس-300 را به سوریها ، هدیه داده اند ، اما کاربرد آن را بر علیه جتهای عبری ممنوع نموده اند . بعنوان مثال ، در 31 مارس 2020 ، نیروی هوایی عبری ، فرودگاه نظامی شعیرات را مورد حمله قرار داد که در جریان آن ، بخشی از باند پرواز تخریب ، سامانه های کنترل ترافیک هوایی پایگاه منهدم و یک انبار که ستاد ارتش اسراییل مدعی استفاده از آن بعنوان انبار سلاح توسط نیروهای ایرانی بود ، منهدم شد ، هر چند سوریها بلافاصله باند فرودگاه را ترمیم و با جایگزینی سیستم های ترافیک هوایی ، ظرف دو هفته رفت و آمد هوایی در شعیرات از سرگرفته شد . اما این پایان کار نبود ، در یکم ماه مه ، حمله دیگری از سوی اسراییل ، این بار در نزدیکی حُمص موجبات تخریب یک مجموعه دپویی نظامی ( به ادعای IDF) را فراهم آورد که در پی آن یک زنجیره انفجارات صورت پذیرفت و محوطه بطور کامل نابود شد . مسلح سازی و تجهیز حزب ا... ، همچنان ادامه دارد : سه روز بعد از حمله به حُمص ، در چهارم ماه مه 2020 ، نیروی هوایی عبری به یک مرکز تولید موشک در الصفیره ( منطقه ای در جنوب حلب) حمله بردند که براساس ادعای مقامات اطلاعاتی IDF ، یکی از سه مورد تاسیساتی است که متعلق به مرکز مطالعات علمی و تحقیقاتی سوریه بوده و احتمال می رود که مرکز توسعه تسلیحات WMD ارتش سوریه باشد . این مرکز از دهه ها پیش ، به شکل سنتی ، تولید موشکهای اسکاد و عوامل شیمیایی را برای ارتش سوریه ، برعهده داشته و مقامات تل آویو اکنون معتقدند که این مرکز بطور کامل تحت هدایت ایران ، مسئولیت تولید انبوه مهمات هدایت دقیق برای حزب ا... و سایر گروه های نظامی قرار دارد . بر همین اساس ، گفته می شود که در سال 2016 ، ایران در پاسخ به حملات مستمر نیروی هوایی عبری به سوریه ، یک طرح بسیار گسترده را برای انتقال فناوری مهمات هدایت دقیق به حزب ا... آغاز نمود ، بدین معنی که به جای قبول ریسک تحویل موشکهای آماده به حزب ا... ، خط تولید کیت های بروزرسانی به منظور بهینه سازی موشکهای سازمانی این گروه نظامی را در سوریه ایجاد نمود . در نتیجه ، با هدایت و کنترل عملیاتی ایران ، مهندسان حزب ا.. شیوه تولید تسلیحات پیشرفته را دریافت می کردند . این گروه با استفاده از این فناوری ها ، بیشتر از 150 هزار تیر موشک قدیمی خود را در قالب یک برنامه از قبل تعیین شده ، به مهمات هدایت دقیق تبدیل کرده ومی کنند . خطر این برنامه برای تل آویو چنان بود که در سال 2019 ، ارتش اسراییل ، اطلاعات مربوط به 4 سایت تولید موشک را منتشر کرده و معتقد بودند که برنامه ایران در حال رسیدن به نتیجه نهایی است . بخش اطلاعاتی ارتش اسراییل در آن زمان معتقد بود که تمامی فعالیتهای مربوط به برنامه گسترده ایران برای توسعه نفوذ خود در سوریه ، بویژه ساخت تاسیسات نظامی زیرزمینی ، تحت هدایت ژنرال سلیمانی ( سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ) است و به احتمال زیاد ، ترور وی در فرودگاه بغداد ، با هدف ایجاد اخلال در این برنامه صورت گرفته است . با این وصف ، حملات هوایی اسراییل پس از این دوره زمانی ، شاهدی بر ادامه دار بودن برنامه موشکی ایران در سوریه است . اگر این تحلیل واقعیت داشته باشد ، ارتش اسراییل ، روزهای سختی در آینده پیش روی خود خواهد داشت ، اگر چه احتمالاً گزینه های قابل تاملی را نیز برای پاسخ ، در اختیار خواهد گرفت . پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبا کلیت مطالبی که فرمودین کاری ندارم . بالاخره گفته های منو شما هر دو فرض هستند و فرضیه هم با گذر زمان از نظر جایگاه و معنا ممکنه افول پیدا کنه. اما در مورد ژاپن جنگ جهانی دوم در اشتباه هستید و لازم دونستم توضیحاتی خدمت شما ارائه بدم نقشه متصرفات امپراطوری ژاپن تا جنگ جهانی دوم هستش. نقشه ژاپن فعلی قیاس امپراطوری ژاپن با ژاپن فعلی و مرتبط دانستن آن ها با وضع فعلی ایران کاملا اشتباه است. امپراطوری ژاپن علاوه بر جزایر اصلی ژاپن و خاک فعلی برجزایر متعدد و استراتژیک از جمله جزایر ماریانا در اقیانوس آرام سلطه داشت. این جزایر دژ های دفاعی ژاپن در جنگ جهانی دوم بودند. بر سر ایوجیما و اوکیناو و امثالهم مدت ها جنگ بود و این علاوه بر جنگ دریایی بزرگ در جریان در حد فاصل این مناطق بود .بیشترین تلفات آمریکایی ها در همین جبهه ها ثبت شد. بخش های وسیعی از منچوری و چین در سلطه ژاپن بود. کره و فلیپین و برمه و تایلند و مالی و هنگ کنگ و اندونزی و بسیاری از مناطق دیگر که در نقشه میتونید ببینید در اختیار ژاپن بود. فلیپین تا روز آخر جنگ هم در اختیار ژاپن ماند. فلیپین نزدیک ترین منطقه به ژاپن بود و متفقین برای بمباران ژاپن بهش نیاز داشتند ولی موفق نشدن . ژاپنی ها نیروی دریایی و هوایی قدرتمندی داشتند. صنایع ژاپن هر چند ضعیف تر از متفقین شده بود اما توان تولید زیادی داشت. ضرباتی که ژاپنی ها به آمریکایی ها زدن واقعا آلمانی ها نتوانستند به اون نزدیک بشن. نکته ای که لازمه و بر خلاف وضعیت ماست این مطلب هستش که بین آمریکا و ژاپن یک اقیانوس فاصله هستش. آن هم بزرگترین اقیانوس دنیا . آمریکا ها زمانی با ژاپن وارد جنگ شدن که از نظر ناوگان و دست کم در تعداد بر ژاپنی ها برتری نداشتن ولی غول صنعتی آمریکا و البته دور ماندنش از جنگ بهش کمک کرد تا فاصله رو توی دو سال جبران کنه و با تغییرات گسترده، روش های مدرن جنگیدن رو دیکته کنه . شاید ژاپنی ها هم بد نبود مثل آمریکایی ها به فکر نبرد فرامنطقه ای میوفتادن. هر چند اقتصاد این کشور نمیتوانست یارای همچین چیزی باشه. همون طور که اقتصاد ما نیست. در روزی که جنگ در چنین ابعادی برای ما رخ بده .غربی های چیزهای زیادی رو فدا میکنند. قدیم هم اینکارو کردند. چنین جنگ هایی ابعاد جهانی پیدا میکنند بنوعی جنگ بر سر بقا هستند نه جنگ بر سر منافع خاص اقتصادی. چنین جنگ هایی تا تاریک ترین نقاط بشریت هم ممکنه حرکت کنند. مطالعه تاپیک جناب EshqAli رو پیشنهاد میکنم عملیات سقوط - حمله به ژاپن
-
1 پسندیده شدهاگر براساس تئوری شما چنین جنگی شروع شود با توجه به پیوستگی اقتصاد ایران به منطقه و جهان علی الخصوص در بحث انرژی فسیلی ، این جنگ تمام جهان را درگیر خواهد کرد و با خروج سخت افزارها از منطقه متحدین خودشان و منابع عظیم انرژی را در اختیار ایران خواهند گذاشت و منافع اقتصادی آمریکا و غرب و شرق به خطر خواهد افتاد ژاپن یک کشور کوچک با منابع طبیعی ضعیف و در یک موقعیت جغرافیایی متروک است که روزگاری آرزوهای استکباری داشت و در نهایت در جنگی که با تهاجم خودش شروع شد شکست خورد ایران کشوری بزرگ با منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی فوق استراتژیک است به قول استراتژیست های غربی کشور ما Heart Land جهان است مقایسه ژاپن و ایران مثل مقایسه انگشت کوچک پا با قلب است هردو عضوی از بدن هستند اما آن کجا و این کجا ! منظور شما از یوگوسلاوی آن چیزی است که به نام فدراسیون صربستان - مونته نگرو از یوگوسلاوی سابق باقیمانده بود که در جنگ کوزوو مورد تهاجم ناتو قرار گرفت یک نیمه کشور نامتجانس از نظر جمعیتی و جغرافیایی و سیاسی که اهداف نژادی و کشورگشایانه داشت که اصلا در قواره صربها نبود و نیست و چند صباحی بعد از همین جنگ از هم پاشید و صربها قصاب بالکان را به ناتو تسلیم کردند که داستان آن را هم میدانید مقایسه این کشور هم با ایران مانند مقایسه ناخن انگشت کوچک پا با قلب است این بخش از فرمایش شما در واقع اشاره به بخش آشکار استراتژی دفاعی سپاه پاسداران در منطقه است و استراتژی فراگیر کشور و نظام نیست اگر بتوانیم استراتژی اصلی کشور را با مثالی ساده تعریف کنیم باید یک قلعه عظیم با حصارهای لایه لایه و تودرتو را در نظر بگیریم که بر جغرافیای بزرگ پیرامونی حاکم است و دشمن برای نفوذ به آن ناچار است از معبرهای مشخصی عبور کند حال اگر دشمن در همان نقطه زمینگیر شود قلعه اصلی در امان خواهد بود در این سالهای اخیر دشمن معبرهای زیادی را آزموده است اما هربار زمینگیر شد که مستندات آن به لطایف الحیلی در تاپیک افغانستان و تاپیک سوریه و تاپیک عراق و تاپیک یمن موجود است اما آن بخش که در تئوری شما بدان اشاره نشد استراتژی پاشنه آشیل است( به صورت خلاصه آشیل مردی رویین تن بود که پاشنه پای آسیبپذیری داشت و رقیب با آگاهی از این امر همان نقطه را هدف گرفت ) در ان استراتژی پاشنه آشیل غرب یعنی رژیم صهیونیستی در معرض محاصره و تهدید ایران قرار گرفته است و آنها به خصوص در دودهه اخیر تلاش کردند این ضعف را با سرکوب متحدان ایران ترمیم کنند که البته نتایج آن هم در تاپیک لبنان و تاپیک غزه قابل مشاهده است بعد از 156 روز ( یکشنبه 20 اسفند1402) جنگ و ویرانی همه جانبه رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه با وسعت و جمعیت به اندازه یک شهر ایران ( مثلا تبریز ) هنوز نتوانستند به هدف پلید خود برسند و در واقع از رخنه به این معبر هم ناکام ماندند بر فرض محال اگر آنها میتوانستند این معبر را اشغال کنند طی سالهای آینده به سراغ معابر دیگر میرفتند تا به تدریج پای دیوارهای قلعه اصلی برسند اما در شرایط فعلی دشمن بین 5 تا 10 سال نیاز به ریکاوری دارد البته طبیعت جنگ ویرانی و کشتار است و آرزوی قلبی همه ما این است که اصلا جنگی شروع نشود در عالم سیاست هم اولویت کشور صلح است و بارها مقامات تاکید کردند در هیچ جنگی پیشقدم نخواهند شد
-
1 پسندیده شدهسلام . تشکر در تاپیک هم گفته شد که آمریکا و بریتانیا الزاماتی را برای نبرد دریایی آینده در نظر گرفتند که بخش بزرگیش مربوط به همین روش های جنگ دریایی ایران هستش. اگر بخوام خلاصه کنم باید بگم که طرف های غربی مطابق با استراتژی قبلی نخواهند جنگید. بریتانیایی ها اختصاصا الزامات FASGW رو مطرح کردن که خود این ها از یک استراتژی بزرگتر میاند که بین آمریکا و بریتانیا و ... به احتمال مشترک هستش. تعبیری که من میکنم از این الزامات اینه که این کشور ها دیگه قصد ندارند در زمان یک جنگ تمام عیار، با ما در خلیج فارس و تنگه هرمز و حتی دریای عمان وارد درگیری بشن. این کشور ها ناوگان شون به حاشیه شمالی اقیانوس هند منتقل میکنند و به نوعی مسیر های دریایی منتهی به ایران رو به مدت طولانی میبند. کار به اینجا خلاصه میشه ؟ بنظرم نه! این کشور یک استراتژی رو دهه هاست دنبال میکنند که اهداف پر اهمیت و فلج کننده و با دقت بالا رو زیر آتش خودشون می گیرند. برای ضربه زدن به اقتصاد ایران شروع به حملات کروز و حملات با تسلیحات دور ایستا به اماکت مهم اقتصادی ما از همین فاصله دور و ایمن میکنند، بدون اینکه وابسته به پایگاه های هوایی زمینی خودشون در منطقه باشند. ممکنه اوایل ما به سمتشون حملات کنیم ولی خسارات به اون ها در این فاصله زیاد نخواهد بود و دست و پاشون بسته نیست. حالا سلاح هایی مثل بریمستون یا مارتلت به این منظور ساخته شدند که یک لایه دفاعی هواپایه در یک شعاع مشخص ایجاد کنند. اما برای چه زمانی ؟ حالت اول) در تمام زمان ها جهت پشتیبانی احتمالی در برابر حملات پهپادی و قایق های تندرو و زیر دریایی های بی سرنشین و ... که در این منطقه امن دیده میشن حالت دوم ) زمانی هست که من اسمشو میزارم حملات جراحی شده گام به گام . در حقیقت در حالت دوم همون استراتژی که علیه اماکن اقتصادی ما دنبال شد اینبار علیه تجهیزات نظامی ما در جنوب استفاده میشه. اینها احتمالا مرحله به مرحله به ما حملاتی انجام بدن و این بالگرد ها نقش پشتیبانی موثر در مراحل عملیات آبی خاکی در مکران رو بر عهده داشته باشند. (قبلش از حملات زیادی به تجهیزات نظامی ما میشه). قطعا در این مرحله نیروی دریایی سپاه حملات زیادی بهشون انجام میده ولی خب این زمانی هستش که چتر پدافندی ما دیگه مثل روزهای قبل جنگ نیست و زیر حملات سنگین دور ایستا قرار گرفته. قسمت بد داستان برای ما این میتونه باشه که نیروهای آمریکایی حاضر در کشورهای خلیج فارس با پرتابگر های بالستیک در برد های مختلف و پر تعداد مثل هیمارس و ام ۲۷۰ و موشک های کروز و امثالهم به سمت ما بطور انبوه اجرای آتش کنند و حملات وسیع پهپاد انتحاری و ... به سمت همه جای ایران انجام بدن و در حقیقت توان پدافندی و آفندی ما در این منطقه هم زیر آتش سنگین طرف غربی بره و البته همه امکانات مربوط به زندگی مردم هم هدف قرار بگیره. شاید این موارد در حال حاضر تصورش سخت باشه اما باید بگم که یک زمانی برای ژاپنی ها هم سخت بود باورش. آمریکایی ها همین مشکل رو با ژاپن داشتن و البته به فرودگاهی نزدیک ژاپن هم دسترسی نداشتن تا بتوانند حملات هوایی علیه ژاپن رو انجام بدن. نتیجه این شد که تمام تلاش متفقین به این سمت رفت که مجموع الجزایر ماریانا که در اختیار ژاپن بود رو بگیرند و همینطور نیروی دریایی ژاپن رو مرحله به مرحله عقب برانند و آخر هم همین شد و بمب افکن ها از همین جزایر برای بمباران ژاپن بلند شدند. بازم میگم طرف غربی نیازی به پایگاه زمینی نخواهند داشت. بمب افکن های حامل تسلیحات دور ایستای این ها حتی از خاک آمریکا میتونند بلند بشن و مارو بمبماران می کنندد و نابودی ناوگروه های این ها در شمال اقیانوس هم داستان پیچیده ای هستش. این کار طرف غربینیاز مند جنگ شبکه محور و یک سیستم نظارتی و اطلاعاتی بسیار موثری هستش که بنظرم این توانایی رو دارند و تا سال های آینده این توانایی جنگ شبکه محور شون به نقطه ایده آل میرسه. **** در طرف مقابل ایران هم در چند سال اخیر با مشاهده این وضع تغییر استراتژی داد هر چند که فعلا کافی نیست. ایران هم با ساخت تسلیحات جدید مثل قایق ها و زیردریایی های بی سرنشین و پهپاد ها سعی داره که حملات رو به طرف مقابل رو ارزان تر و دوربرد تر کنه . حالا ایران میتونه حملات پر تعداد رو بصورت بی سرنشین و مستمر انجام بده بدون اینکه نگران حذف نفرات آموزش دیده باشه . از طرفی ایران قایق های تندرشو به موشک های پدافندی کوثر مجهز کرده و سپاه روی آورده به شناور های محافظ مثل کلاس ابومهدی و سلیمانی تا بتونه دست کم یک پدافند و آفندی چند لایه با قایق ها و پهپاد ها بسازه . احتمالا شناورهای حامل قایق تندروی بیشتری تحویل این نیرو بشه تا بتوانند قایق های زیادی رو در آب های دور دست تخلیه کنند و اساسا آمدن ناو پهپادبر هم برای پشتیبانی از همین استراتژی جدید ما هست. اما خب همچنان ضربات سنگین خوردن برای ما امکان پذیر تر هستش در چنین جنگی. در نهایت این جنگ برای ما پر هزینه خواهد بود. چون ما توان ضربه زدن به کشورهای دور دست مثل آمریکا رو نداریم و توان نظامی این ها راحت جبران تلفات خواهد کرد و اما توان تدارکاتی ما زیر آتش سنگین طرف مقابل ممکنه آسیب بی بازگشت ببینه. همانطور که برای ژاپن چنین اتفاقی افتاد . البته لازم به ذکر که قیاس جنگ ژاپن و آمریکا با جنگ احتمالی ایران و آمریکا در یک جایگاه نیستند. طرف ژاپنی به مراتب در میلیتاری سرآمد بود. البته باید بگم که هدف قرار گرفتن زیر ساخت های عمومی مثل مراکز آب رسانی و سوخت و انبار های غلات و ... میتونه کار خودشو کنه . ما یک کشور بیابانی با هشتاد میلیون جمعیت هستیم. چنین اتفاقی توسط ناتو دقیقا بر سر یوگسلاوی سابق انجام شد.
-
1 پسندیده شدهسوریها به کمک روسها واحدهای کواد انتحاری متعددی را تشکیل داده اند به نظر میرسد م مواضع و نیروهای مسلحین ابتدا توسط پهپاد و کواد های شناسایی رصد و بعد حملات صورت می گیرد . به طوری که روزانه چندین حمله به مواضع مسلحین توسط کواد انتحاری ثبت میشود و تلفات سنگینی به این گروههای وارد شده بر خی از مسلحین از این حملات شاکی هستن و خواهان تشکیل واحدهای مشابه و یا عکس العمل به این حملات هستن واحدهای دفاع هوایی و جنگ الکترونیک سوریه به نظر میرسد حداقل به کمک روسها و ایران توانمندیه ای خود را ارتقا داده اند به طوری که در طول هر هفته شاهد سرنگون کردن چندین پهپاد و کواد کوپتر مسلحین هستیم اما جالبترین شکار واحدهای سوری دو پهپاد انتحاری شاهد 101 در منطقه قنیطره بوده که از سمت عراق به اهدافی در خاک فلسطین اشغالی پرتاب شده که در اسمان قنیطره با فعالیت دفاع هوایی سرنگون شده اند. همچنین سوریه موفق شدندو پهپاد آر کیو 20 ارتش آمریکا را در منطقه رقه را هم سرنگون کنند پرتابها چندین پهپاد شاهد 101 از خاک عراق به سمت فلسطین اشغالی شاهد 101 با نزدیک شدن به ماه رمضان فعالیت مسلحین در سوریه بخصوص منطقه لاذقیه افزایش پیدا کرده است در دوهفته اخیر حداقل 4 حمله شبه انتحاری به مواضع ارتش در این نقاط ثبت شده که به گفته منابع رسمی سوریه تمام حملات دفع شده و حدود 20 فرد مهاجم کشته شدن که اجساد چند تن از انان در منطقه باقی مانده است یک اتشبار ضد کشتی باستیون ارتش سوریه
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. جولان جوانمرد؛ در اولین برخورد با این اسم به نظر می آید با کتابی درباره جوانمردی یک پهلوان یا قهرمان مواجهیم. ولی نویسنده در مقدمه کتاب اشاره می کند که کتاب درباره جوانمردی احمد خالدی یکی از مدیران میانی و ارشد جمهوری اسلامی است. از همینجا نوع نگاه نویسنده به سوژه و تلفیق آن با مفهوم جوانمردی جالب به نظر می آید. کتاب در دوبخش کلی دوران مدیریت، با عنوان یک مدیر، و زندگی خانوادگی و دوستانه احمد خالدی با عنوان یک شریک، یک رفیق خاطرات شفاهی او را روایت می کند. با وجود راویان متعدد، که بیش از 40 نفر اند، خاطرات با دقت و سلیقه مناسب کنار هم چیده شده اند و قلم نویسنده هم در پردازش روایتها کتاب را روان و خوش خوان کرده است. از دیگر ویژگی های کتاب تنوع گرایش سیاسی راویان است. هرچند وزنه اصولگرایان در میان راویان بیشتر است ولی اصلاح طلبان و چپها هم حضور پررنگ و مهمی دارند. مثلا علی آیت اللهی که از عناصر جبهه مشارکت سابق است، از دوستان نزدیک خالدی است. این مساله باعث شده احمد خالدی از زوایای مختلف مورد دقت و بررسی قرار گیرد و مخاطب با یک روایت یک طرفه مواجه نباشد. جولان جوانمرد جولان جوانمرد، تاریخ شفاهی مرحوم احمد خالدی به روایت دوستان و خانواده اش است. احمد خالدی متولد سال 1334 در شهر یزد است. دوران دانشجویی او مصادف است با آغاز مبارزات انقلابیون علیه حکومت پهلوی. خالدی در رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت تحصیل کرده و همراه با سایر مبارزین مسلمان آن زمان وارد جریانات انقلابی می شود. کتاب پس از روایت این دوره از زندگی احمد خالدی به مسئولیتهای او پس از انقلاب اسلامی می پردازد. ابتدا مدت کوتاهی در رادیو بوده و سپس به کمیته های انقلاب اسلامی می رود. از آنجا همراه با مرحوم مهدوی کنی به دانشگاه امام صادق رفته و به عنوان مدیر آموزشی دانشگاه سنگ بنای دانشگاه را از هیچ برپا می کند. در این دوره علاوه بر روایت اقدامات آموزشی که برای تاسیس یک دانشگاه لازم است، خاطراتی از مواجهه خالدی با انواع امکانات و رانتها و تسهیلات ویژه ای که به او پیشنهاد می شده نیز روایت می شود. از آنجایی که دانشگاه امام صادق محل رجوع مسئولین نظام و فرزندانشان بوده، توقعات زیادی از خالدی به عنوان مدیر آموزشی دانشگاه مطرح بوده که همگی با دست رد خالدی مواجه شده است. در یکی از خاطرات این مقطع می خوانیم: «آقای خالدی در برابر سفارشهای خارج از قانونِ بزرگان و مسئولان نظام برای ورود فرزندانشان به دانشگاه، به شدت می ایستاد. فکر میکنم سال 63 بود. آقای منتظری آن زمان عضو هیئت مؤسس دانشگاه امام صادق و قائم مقام رهبری بود. پسر آقای منتظری در کنکور شرکت کرد؛ ولی نمره لازم را به دست نیاورد. پدرش به حاج آقا مهدوی گفته بود: «اگه می شه اغماضی کنین تا احمد قبول بشه.» آقای مهدوی ارجاع داد به آقای خالدی و او هم بررسی کرد و دید فاصله اش خیلی زیاد است و حتی حدنصابِ نمره پایه ای را هم که بشود برای مصاحبه دعوتش کنند نیاورده. خالدی قبول نکرد و به آقای مهدوی گفت: «ایشون ردّه.»» به نظر می رسد از همین دوران دانشگاه امام صادق است که کم کم نام خالدی به عنوان مدیری غیرقابل نفوذ و قانون گرا شناخته می شود. مقطع بعدی، ورود احمد خالدی به وزارت صنعت است. جایی که در سمت مسئول دفتر و مدیرکل حوزه وزارتی وزیر صنعت وقت، محمدرضا نعمت زاده، نقش آفرینی می کند. در این دوره ابتکارات خالدی به عنوان یک مسئول دفتر به چشم می آید و در خاطر همکارانش جای گرفته است. بعد از مدت حدود 2 سال به وزارت بازرگانی می رود. شاید بتوان گفت این دوره، مهمترین دوره زندگی مدیریتی خالدی است. اینجا هم ابتدا مدیرکل حوزه وزارتی است ولی بعد از بروز بحران ارزی و تورمی در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس سازمان نظارت و بازرسی بر قیمت کالا و خدمات می شود. از لحظه تاسیس یک سازمان تا مدیریت و گسترش آن و پیگیری و رسیدن به اهداف تاسیس اش در این فصل در قالب خاطراتی از دوستان و همکاران احمد خالدی روایت می شود. درواقع سبک مدیریتی خالدی در زمینه های مختلف از جذب و گزینش نیرو تا پرورش نیروی انسانی و نظارت بر نیروها و ارگانها و مقابله با رانت و فساد و فشارهای بیرونی و … همگی در این فصل با جزئیات مرور می شود. خالدی در این مقطع با دانه درشتها و نهادهای امنیتی پرقدرت درگیر می شود که شرح خاطرات آن در کتاب خواندنی است. ماجرای خروج خالدی از این سازمان و مشاغل قبلی و بعدی اش، به طورکلی در کتاب سربسته اشاره شده است. به نظر می رسد باتوجه به روحیه فسادستیزی و عدم کوتاه آمدن خالدی در برابر هرگونه فشار و لابی و تهدید منجر به خروج او از سازمانها می شده است. یکی دیگر از مقاطع مهم کتاب، مدیریت احمد خالدی در موسسه سروش است. موسسه ای که وابسته به سازمان صداوسیما و به نوعی تبدیل به یک حیات خلوت شده بود. در بخشی از این فصل تحت عنوان «وقتی سیب سرخ سروش تمام شد»، می خوانیم: «سروش یک ویرانه به تمام معنا بود. دکتر خیلی کار داشت. من قبل از او آمدم و دقیق می دانستم چه خبر است. به بهانه خصوصی سازیِ سیستمِ توزیعِ سروش، معاونت بازرگانی را حذف، عده ای از نیروهایش را تعدیل و یک شرکت تعاونی خصولتی تأسیس کردند. به نام «شرکت تعاونی کارکنان سروش ». برخی از مدیران سروش هم استعفا دادند و رفتند به این شرکت. این شرکت تعاونی آرم سروش را یدک می کشید و در ساختمان سروش مستقر بود؛ ولی اصلا دولتی نبود. این شرکت باید کفالت توزیع کتاب های سروش را عهده دار می شد؛ اما چون آدم کاردانی بالاسر قضیه نداشت، تبدیل شدند به یکسری آدمهای کلاهبردار….» شرح این کلاهبرداری ها و اقدامات خالدی در برابر آنها و سروسامان دادن به موسسه سروش به طور مفصل در خاطرات راویان کتاب آمده است. بعد از سروش، در مقطع دولت اول محمود احمدی نژاد به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت بازرگانی مطرح می شود ولی با لابی برخی نمایندگان در مجلس از لیست وزرا حذف شده و وزیر بعدی او را به عنوان مشاور ارشد خود برمی گزیند! چند سال پس از این ماجرا، خالدی وارد یکی دیگر از مقاطع مهم مدیریتی خود یعنی معاون اقتصادی دبیر شورای عالی امنیت ملی می شود. دوره ای که همزمان با تحریم های سخت آمریکا علیه ایران است. بُعد جوانگرایی، کار کارشناسی، پیگیری فولادین خالدی در این دوره بیش از پیش بروز می کند. هرچند به دلیل مسائل امنیتی به نظر می رسد برخی خاطرات در این فصل اصلاح و تعدیل شده باشد ولی ناگفته های مهمی از دور زدن و مقابله با تحریمها دارد. آخرین فصل از بخش زندگی مدیریتی خالدی به دوران وزارت نفت برمیگردد. زمانی که خالدی معاون بین الملل وزیر نفت است. در این دوره علاوه بر خاطراتی از ویژگی های مدیریتی و مقابله با تحریم نفت، داستانی جالب از خالدی جریان دارد که مربوط می شود به مسئول دفترش یعنی فاطمه مشایخی. این داستان به ویژگی اهمیت و تکریم نیروی انسانی در نگاه خالدی می پردازد که مشایخی آن را به خوبی روایت کرده است. بخش دوم کتاب خاطراتی از زندگی خانوادگی و دوستانه خالدی است. در این بخش خاطرات مهم و جذابی از رفتار خالدی با همسر و فرزندانش روایت می شود. با وجود مشغله زیاد خالدی، اینکه چگونه با خانواده تعامل می کرده و در تربیت فرزندانش نقش ایفا می کرده جای سوال دارد. نویسنده در این بخش سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد و ابعاد زندگی یک مدیر ارشد در جمهوری اسلامی را از این جهت روشن کند. قسمت پایانی کتاب خاطرات محفل دوستانه ای است که هر هفته بین خالدی و جمعی از رفقایش از دهه 60 تا سال 96 که به رحمت خدا رفت، برپا بود. در این بخش نیز ویژگی های دیگری از خالدی که در دوره همی های دوستانه بیشتر بروز دارد و دیده می شود روایت شده است. در بخشی از کتاب که تصویری از روحیه جوانمردی دکتر احمد خالدی به نمایش می گذارد می خوانیم: «طبع بلندی داشت. وقتی می رفت خرید، سعی می کرد چیزی که برای خانه اش می خرد به نسبت ضعیف باشد. می گفت: «این کارگری که اینجا داره کار می کنه، این مغازه داری که به هر حال این میوه رو آورده، ا گه من این میوه های ضعیفش رو ازش نخرم، شب باید بریزه دور. من اینها رو میخرم. سالم هاش رو بچه ها می خورن. لکدارها رو هم خودم میخورم.» هرچند در فضای وب و اینترنت چندان مطلب و تصویری از خالدی یافت نمی شود ولی انتهای هربخش، تصاویر و اسناد قابل توجهی از خالدی گویاسازی و برای اولین بار منتشر شده است. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهنمی خواهم بخشی از نسل کشی باشم افسر نیروی هوایی آمریکا خود را جلوی سفارت اسراییل در واشنگتن دی سی به آتش کشید. وی در حالی که در آتش میسوخت گفت نمیخوام بخشی از نسل کشی اسراییل باشم.
-
1 پسندیده شدهرادار اصلی ناوهای کلاس شهید سلیمانی فقط بر روی ناو سوم تا الان نصب شده سه ناو کلاس شهید سلیمانی در جلو یک ناو کلاس شهید ابومهدی در عقب
-
1 پسندیده شدهشب گذشته نیویورک تایمز در خبری از زبان مقامات امنیتی و حکومتی آمریکا گفت که تهدید جدی علیه امنیت ملی آمریکا در حال رخ دادن است. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده گفت که رهبران هر یک از دو حزب از مجلس سنا و مجلس نمایندگان و همچنین سایر اعضای رده بالا، فردا جلسه ای برای بحث در مورد "امنیت ملی" برگزار خواهند کرد. سالیوان پس از آن اظهار داشت که او در جایگاه ارائه اطلاعات بیشتر نیست! ساعاتی بعد فاکس نیوز ادعا کرد که منابع امنیتی به آن ها گفته که تهدید از فضاست. و کمی بعد ادعای احتمال قرارگیری تسلیحات هسته ای روسی در فضا مطرح شد. حتی برخی رسانه های غربی به پرتاب اخیر ماهواره بر سایوز و محموله مشکوک آن اشاره کردند. فعلا باید صبر کرد تا دید نتیجه جلسه چه خواهد شد. اولین ستاره دریایی (starfish prime) این اسم مربوط به یک آزمایش هسته ای آمریکاست که در فضا صورت گرفت. محموله ی هسته ای این آزمایش در ۹ ژوئیه ۱۹۶۲ با کمک یک موشک ثور پرتاب شد و یک کلاهک گرما-فشار هسته ای در ارتفاع ۴۰۰ کیلومتری (مدار لئو) قرار گرفت.در آزمایشی با چنین قدرت انفجاری دارای عواقب غیر قابل پیشبینی بود. برخی از ذرات پرانرژی بتا میدان مغناطیسی زمین را دنبال میکردند و آسمان به مدت سه دقیقه شاهد شفق هسته ای بود! الکترونهای پرانرژی هم به دام افتادند و کمربند تابشی در اطراف زمین تشکیل دادند. در نخستین پیامدهای این آزمایش سه ماهواره در مدار پایین زمین غیرفعال شدند و این موضوع باعث نگرانی عمیقی شد. نیمه عمر الکترون های پرانرژی تنها چند روز بود. در آن زمان این تهدید احساس میشد که شار ذرات خورشیدی و کیهانی تغییر کرده و انرژی جو می تواند فراتر رود. در ماههای بعد از شکل گیری این کمربندهای تشعشعی دستساخته دستکم شش ماهواره دیگر از کار افتادند، چون تشعشعات به آرایههای خورشیدی یا الکترونیک آنها آسیب می رساند. باید توجه شود در آن سال ها تعداد ماهواره ها بسیار محدود بود. منبع
-
1 پسندیده شدهلحظه ی شلیک یک موشک جدید توسط قایق های تندروی نیروی دریایی سپاه به نظر میرسد از این نوع قایق شلیک شده است: با توجه به شباهت این موشک به قائم 114 (هلفایر ایرانی) احتمالا برد 20 کیلومتری دارد.
-
1 پسندیده شدهسلام البته یک اصلاحیه به نظر ضروری می رسد : ایران همواره فروش پهپاد تهاجمی به روسیه را بعد از شروع جنگ در اوکراین رد کرده است .
-
1 پسندیده شدهصبر مدیریتی یا صبر استراتژیک - بخش دوم پیشتر مقاله ای در خصوص صبر استراتژیک انجام شده بود لینک اما امروز دو مثال کاربردی داریم که در سطح ملی رخ داده است. ولی قبل از آن دوباره مفهوم را مرور میکنیم؟ *** همیشه میگفتن اگر کسی تو خیابون به ناموست تیکه انداخت باهاش درگیر نشو چون یه بازی هست عبور کن و بعد سر فرصت بیا سر وقتش در غیر اینصورت میری دعوا میکنی و احتمالا هم بزنیش ولی هم به ناموست تیکه زدن، هم از پشت سر کیفت رو زدن ، هم کتک خوردی و لباست پاره شده و هم باید کلانتری بری کنار اون آدم و هم دیه بدی مثال اول ترور شهید سلیمانی و واکنش ایران صبح جمعه بسیاری از مردم با این خبر بیدار شدند: قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در حمله یک پهپاد آمریکایی کشته (شهید) شد. شوک بسیار سنگینی بود، غرور ملی شکسته شده بود. مراسم تشییع در همه شهر ها با حضور گسترده برگزار شد و همه مردم خواستار انتقام سخت بودند. اما دشمن همه جانبه اماده شده بود و زمین رو انطوری که میخواست چیده بود و بعد ضربه فیزیکی، اقدام به تحقیر و تمسخر میکرد. ضربه به قدری دردناک بود که غرور ما جریحه دار شده بود. همه خواستار انتقام و پاسخ شدید بودند پاسخی که فقط احساسات جریحه دار شده رو جواب بده نه نیاز واقعی و درست رو از طرفی دولت حاکم نیز زیاد متمایل به جنگ و درگیری نبود و عملا قوه مجریه همراه نبود آمریکایی ها هم روی همین حساب باز کردند و حتی پیشنهاد نقاطی رو دادن که احساسات رو جوابگو باشه بدون اینکه به اصلشون ضربه ای بخوره ولی ایران چه کرد؟ گام اول صبر کرد تا پیکر مطهر شهیدان به کشور باز گردد و در یک مراسم تشیع مردمی و با شکوه هویت و جایگاه شهید سلیمانی رو به رخ جهانیان بکشه گام دوم طرح کلی و هدف بزرگ ایجاد کرد، اخراج امریکایی ها از منطقه همراه با یک سیلی ابتدایی سیلی به گونه ای که دشمن بفهمد دست بسته نیستیم و برای یک نبرد بزرگ اماده ایم و هدفی که منجر به بازی در زمین و زمان انتخابی دشمن نشده و برعکس او را وارد زمین بازی خودمان کنیم گام سوم پیگیری هدف و افزایش حملات به مقرها و لجستیک امریکایی ها و تقویت مقاومت در دور اسرائیل و امروز که نتیجه اون صبر و درایت دیده می شود، اینبار دشمن در زمان و زمین بازی ما گیر کرده است آمریکا افغانستان را تخلیه کرده، عربستان جنگ یمن را رها کرده، عراق برای امریکایی ها نا امن شده، یمن گلوگاه باب المندب را بروی اسرائیل بسته، حزب الله لبنان، شمال فلسطین اشغالی رو برای اسرائیلی ها قفل و کور کرده است. اسرائیل در دام غزه گرفتار شده و تا الان بیش از سه ماه است که اقتصادش تعطیل شده است. در این بین کلی یاس و ناامیدی و داستان هواپیمای اکراینی ( این اکراینی بودن هواپیما الان برای بنده یکم شک برانگیز هست ، زیادی اتفاقی شده ) بود و درد ترور شهید رو بیشتر کرد ولی کنترل از دست نرفت همه این ها همراه با اشتباهاتی بود که بعدا بحث شد ولی شیرازه کار درست بود لینک صحبت های سردار حاجی زاده چند سال بعد از ترور شهید، در مورد نحوه تصمیم گیری در خصوص پاسخ ایران لینک مثال دوم حمله 7 اکتبر حماس و حمله زمینی اسرائیل به غزه در سمت مقابل با حمله غافلگیرانه حماس به اسرائیل و گرفتن بیش از 200 اسیر، ضربه بسیار بدی به حیثیت و غرور صهیونیست ها وارد شد هر چند عملیات محدود بود و حماس به مرزهای خود بازگشت ولی این غرور جریحه دار شده و تحقیر رخ داده، در کنار قدرت طلبی مسئولان رژیم صهیونیستی موجب اخذ تصمیم اشتباه و ورود به زمین مقاومت در زمین و زمان اشتباه شد. اینگونه اسرائیل وارد باتلاقی شد که به خوبی می دانست آخرش چیست در حالی که می توانست محاصره غزه را تمام و عیار کامل کند، بمباران از راه دور کند و با فشار بین المللی پوست حماس رو بکند ولی بدترین انتخاب را کرد. هرچقدر هم حرفه ای باشی ولی اگر نتونی جلوی احساساتت را بگیری، چنین اشتباهات فاحشی رخ می دهد. به هر حال اسرائیل بعد یک ماه بمباران به غزه حمله زمینی کرد با اهدافی تخلیلی یا توهمی (شبیه هدف گذاری عربستان در جنگ یمن) و نتیجه اش چیزی نبود جز ( آمار تا 3 بهمن ) - بیش از 100 روز تعطیلی اسرائیل و موشک باران تل آویوو و حیفا - فراخوانی 300 هزار نیروی احتیاط و خارج کردن انها از اقتصاد و تحمیل هزینه به ارتش ( بیش از 51 میلیارد دلار) - به گفته ارتش اسرائیل، نزدیک به 200 کشته و هزاران معلول ( برآورد 600 کشته و 10،000 مجروح که نیمی معلول فیزیکی و روانی هستند) - بیکاری نزدیک به یک میلیون اسرائیلی - سقوط ارزش پول و سهام اسرائیل ( بگیم اقتصاد) - افزایش نفرت از اسرائیل در سراسر جهان بویژه در اروپا و امریکا - آسیب جدی به بهترین نیروهای ارتش اسرائیل - دادن فرصت به حزب الله برای پاکسازی پادگان ها و مقرهای اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی - ایجاد شکاف در اسرائیل - از دست رفتن فرصت و طرح عرب مت - بهم خوردن صلح ابراهیم - خالی کردن بخش اعظمی از ذخیره تسلیحات اسرائیل - از دست دادن لجسیک از مسیر یمن - و... خلاصه دامی که چندسال پیش برای ایران پهن کرده بود رو درونش افتاد ، بد هم افتاد نمایی از جنگ که مقامات اسرائیل حاضر به دیدن آن نیستند درسته پول دارن و هزینه رو هم امریکا میده ولی بسیاری از هزینه های اولیه رو اکراین بلعید و الان هم ضد حمله روس ها داره شروع میشه و ایا میتونن نیاز رو تامین کنن ؟؟ بعید می دونم و زمان به نفع مقاومت هست و برای همین اسرائیل گیر کرده روی یک اره و افتاده به بچه کشی و قساوت تا شاید ما حرکت اشتباه کنیم و در بره ------------------------ فارغ از جانب گیری هر سمتی، این دو مثال نشان داد که صبر استراتژیک چگونه می توان مانع بازی در زمان و بازی دلخواه دشمن شویم و علیرغم تلخی های بسیار با تمرکز بر راه و هدف درست "باز هم تکرار می کنم، تصور درگیری یک آدم متشخص با لباس های گران و تمیز با یک بی سروپا که چند لحظه قبل به اون گل پرتاب کرده بود. " پی نوشت: در زمان ترور شهید سلیمانی آمریکا همه چیز رو برای جنگ آماده کرده بود و مهره ها رو چیده بود و زمین و زمان رو از ان خود کرده بود ولی صبر درست و درگیری محدود باعث شد که آرام آرام فرصت جنگ اکراین، تقابل با چین و مشکلات داخلی امریکا و اسرائیل زمان مناسب رو فراهم کنه و با حمله حماس با کمک اصل غافلگیری اسرائیل و امریکا در زمان بد و دست زیر سنگ مجبور به انتخاب بین بد و بدتر شدن که اسرائیلی ها گزینه بدتر رو انتخاب کردن و هرچه بیشتر دست و پا می زنن هزینه های بیشتری بهشون تحمیل میشه تنها راه نجات اسرائیل از این شرایط بازگشت به صبر استراتژیک هست ، چیزی که عامه مسخره می کنند و متفکرین انتخاب می کنند فقط نکته آخر: گام اول شناخت هدف است و مسیر که قصد پیمودن چرا که بدون درکی از مسیر و هدف صحبت از صبر استراتژی بیشتر بهانه ای برای عدم اقدام است.
-
1 پسندیده شدهشاهد۲۳۸، پهپاد یا موشک کروز؟! با توسعه پهپاد جت شاهد ۲۳۸، ایران ورود نامحسوسی به شاخه موشک های کروز پنهان کار داشت. پهپاد شاهد ۱۳۶ بعنوان نیای اصلی این پهپاد با بال دلتا و همینطور با استفاده از مواد فیبر کربن و ساختار لانه زنبوری به سطح مقطع پایین دست پیدا کرد. گمانه زنی میشود که این سطح مقطع به کمتر از ۰/۰۲ متر مربع محدود شود. این سطح مقطع با تغییراتی میتوانست از این هم کمتر شود. با تغییر پیشران به جت تا حدودی این امکان فراهم گردید و با توجه به رنگ آمیزی خاص، این احتمال وجود دارد که در شاهد۲۳۸ از رنگ جاذب امواج نیز استفاده شده باشد. اما چرا موشک کروز پنهان کار؟ طبق تصاویر تازه منتشر شده از اوکراین مستنداتی از حضور نسخه جدیدی از پهپاد گران روسی مشاهده گردید. پهپاد مذکور مشابه با پهپاد شاهد۲۳۸ ایرانی بوده و به یک پیشران جت از نوع tj-100 مجهز است. این پیشران در ایران با نام طلوع ۱۰ تولید میشود. و در برخی تسلیحات ایران از جمله موشک کروز قدس (یمنی) مورد استفاده قرار میگیرد! در گذشته مقاله ای در رابطه با ریشه یابی موشک کروز قدس و موتور طلوع ۱۰ مورد استفاده آن در انجمن میلیتاری قرار داده شد که در بالا میتوانید آن را مطالعه کنید. همانطور که از مقاله فوق بر می آید موشک کروز قدس در نهایت با این پیشران میتواند دو ساعت پرواز کرده و حتی با ایستگاه های رله بین راهی به برد ۱۵۰۰ کیلومتر برسد( نسخه هواپرتاب)! نکته مهم اینجاست که چنین چیزی برای یک موشک کروز با شمایل خاص خود امکان پذیر است و حال در رابطه با یک پرنده بال دلتا کمی اوضاع بهبود هم پیدا میکند. در مورد شاهد۲۳۸ انتظار میرود بخشی از مسیر با کمک گیرنده های GPS (همچون پهپاد شاهد۱۳۶) طی شود و در مرحله آخر با کمک سامانه های جستجو گر نصب شده بر روی دماغه اطلاعات دقیقی از اهداف به مرکز کنترل پهپاد فرستاده شود. هر چند استفاده از قابلیت های هوش مصنوعی همچون تطبیق تصاویر ذخیره شده در حافظه با تصاویر دریافتی این پهپاد قابل انتظار است. در اطلاعات آماده در رابطه با موشک قدس سرعت ۰/۷ ماخ ذکر شده و این در حالی است که منابع اوکراینی نیز سرعت ۵۰۰ کیلومتر بر ساعت را برای شاهد ۲۳۸ عنوان کرده اند. شاهد ۲۳۸ را یک کاربین موشک کروز/پهپاد انتحاری، میتوان در نظر گرفت. با توجه به ساختار بال دلتا میتوان مقادیر بیشتری از سوخت را به نسبت ابعاد در آن جا داد و افزودنی هایی همچون سامانه های اخلالگر و پرتابگر های چف و فلر به آن اضافه کرد. هر چند برخی موشک کروز قدس را نیز بیشتر یک پهپاد میدانستند تا یک موشک کروز !
-
1 پسندیده شدهالحاق موشک کروز طلائیه به نیروی دریایی ارتش فرمانده نیروی دریایی ارتش: برد سامانۀ موشکی کروز طلائیه بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر است. طلائیه یک موشک کاملاً هوشمند است که در طول عملیات پروازی امکان تغییر هدف اولیه برایش پیشبینی شده و میتواند برنامه پرواز پیچیدهای را انتخاب کند.
-
1 پسندیده شدهدر سال 1961 شرکت آمریکایی republic aircraft corp طرحی برای تولید 4 مدل بمب افکن داشت 1- یک بمب افکن vtol که با سزعت 1500 مایل در ساعت می توانست تا ارتفاع 75000 پایی پرواز کند 2- یک بمب افکن مجهز به موتور رم جت هسته ای که می توانست با سرعت 2800 مایل در ساعت و تا ارتفاع 85000 پایی پرواز کند با برد 7500 کیلومتر 3- یک بمب افکن که می توانست تا ارتفاع 120000 پایی و با سرعت 4960 مایل در ساعت پرواز کند 4- یک بمب افکن 8 موتوره که با سرعت 17000 مایل در ساعت و در ارتفاع 200000 پایی پرواز کند. این sr 72 شباهت زیادی به طرح چهارم این شرکت دارد
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Lockheed SR-72 هواپیمای شناسایی بدون سرنشین مافوق صوت [2030] هواپیمای پر سرعت و ارتفاع بالای "SR-72 "Son of the Blackbird (لقب اعطا شده از طرف مجله Aviation Week) که با ماموریت اصلی مشابه "SR-71 "Blackbird دوران جنگ سرعت توسعه داده شده است، در نوامبر سال 2013 توسط لاکهید مارتین رونمایی شد. این هواپیما به عنوان یک سامانه بدون سرنشین تصویر می شود که جان خلبان را در محیط های سخت و در اثر سرعت/ارتفاع فوق بالای پرواز SR-72 (حدس زده می شود به حدود سرعت 6 ماخ برسد) به خطر نمی اندازد. SR-72 همانند سری پیشین SR-71، طراحی شده تا به راحتی از هر رهگیر زمینی بگریزد. SR-71 Blackbird اصلی اولین پرواز خود را در بیست و دوم دسامبر سال 1964 به ثبت رساند، در سال 1966 رونمایی و با پایان دوران خدمت باشکوه خود در USAF، در سال 1998 به طور رسمی بازنشسته شد. SR-71، با اینکه هرگز مسلح نبود، اما به خاطر توانایی اش در پرواز مرتفع تر و سریع تر از سلاح های شوروی به "ترسناک ترین هواپیمای جنگ سرد" تبدیل گشت. به طرز شگفت انگیزی، SR-71 از طریق روش های معمول کنترل می شد و صفحه ابزار آن بدون وجود پردازگر های دیجیتالی پر سرعت، پر از نشانگر های عقربه ای بود. قرار است SR-72 میراث هواپیمای جاسوسی Blackbird را ادامه دهد و فناوری های جدید را به آن اضافه کند. پرواز مافوق صوت، که SR-72 برای آن طراحی شده، حوزه سرعت های "بسیار مافوق صوت" (highly supersonic) را پوشش می دهد که از ماخ 5 به بالا آغاز می شود. چنین سرعت هایی مشخصه های اضافه تر و بعضا ناشناخته ای را در طول پرواز به وجود می آورد که نیاز به طراحی های خاص سازه هوایی دارد. پرواز هایپر سونیک پس از پرواز های سوپر سونیک (هواپیمای مسافربری کونکورد BAC) و فوق هایپرسونیک وجود دارد. SR-72 به شدت به داده های جمع آوری شده در طول آزمایش های "Falcon HTV-2" (وسیله فناوری هایپر سونیک) دارپا تکیه دارد. این وسیله آزمایشی برای ارائه اطلاعات در مورد جنبه های مربوط به پرواز های با سرعت بسیار بالا و هدایت و کنترل (از راه دور) در این سرعت مفید بود. 3 فاز متمرکز شامل آیرودینامیک (جریان هوا در سرعت زیاد)، اثرات هواگرمایی (دمای هوا در سرعت زیاد) و هدایت/مسیریابی/کنترل می شوند. HTV-2 قادر بود تا به سرعت 20 ماخ (21 هزار کیلومتر بر ساعت) برسد و بشترین دمای سطح آن به حدود 2000 درجه سانتی گراد رسیده است. طرح مفهومی فعلی SR-72 با 2 ورودی هوای زیر بدنه، بال های نازک دلتا در سطح زیرین و یک باله دمی عمودی نشانگر هواپیمای آینده نگرانه و در عین حال متعارف است. SR-72 از ابتدا به عنوان سامانه ای بدون سرنشین طراحی شده و به همین دلیل از کابین خابان بهره نمی برد اما به جای آن از یک بدنه ساده استفاده می کند که اویونیک ها، سامانه های ماموریتی و ذخیره سوخت را در خود جای می دهد. مشخصات پروازی و قدرت آن به هواپیما اجازه می دهد تا همانند SR-71 به ارتفاع نزدیک فضا برسد (SR-71 در ارتفاع 26 کیلومتری عملیات انجام داده است). چرخ های جمع شونده امکان فرود و بازیابی همانند یک هواپیمای مرسوم را به SR-72 می دهد. عامل کلیدی در موفقیت نمونه فیزیکی و عملیاتی SR-72، موتور آن خواهد بود که از سامانه پیشران "چرخه ترکیبی" توربینی استفاده می کند. این ترکیب از یک موتور توربینی پایه تشکیل می شود که رانش مورد نیاز از زمان برخاست تا سرعت 3 ماخ را فراهم می کند. از این زمان رمجت مد 2 گانه سامانه فعال می شود تا به سرعت هایپرسونیک برسد. موتور از طریق یک ورودی معمولی در جلوی موتور تنفس می کند و گاز های خروجی از طریق یک نازل در انتهای هواپیما خارج می شوند. لوله کشی های داخلی، کانال های مورد نیاز برای دستیابی به حالت های مختلف پیشران را در دسترس قرار می دهد. موتور ها توسط Aerojet Rocketdyne ارائه می شوند. طراحی های مفهومی نشان می دهند که موتور ها در زیر بدنه و در خارج خط مرکزی قرار گرفته اند. جدای از توانایی شناسایی گفته شده، نقش های نظامی دیگری مثل پلتفرم حمل موشک هم می تواند برای آن تعریف شود که خود موشک ها برای پرواز هایپر سونیک توسعه داده شده اند تا با هواپیمای هایپر سونیک همخوانی داشته باشند. به طرز باورپذیری چنین هواپیمایی قادر خواهد بود تا پدافند های هوایی مرسوم را دور بزند، از ارتفاع بسیار زیاد حمله کند و پیش از شناسایی شدن محموله خود را پرتاب کند. همچنین، پرواز ارتفاع بسیار بالا این امکان را به هواپیما می دهد تا در حدود چند دقیقه تا چند ساعت به هر نقطه ای در زمین برسد و با دادن زمان بسیار کوتاه برای واکنش دشمن، توانایی حمله به اهداف جهانی در دستور های سریع را به قدرت هوایی ایالات متحده می دهد. فناوری فراهم شده توسط این پروژه نظامی می تواند تاثیری انقلابی روی سفر های مسافربری هوایی آینده بین مراکز اصلی بگذارد. لاکهید انتظار دارد نسخه ی آزمایشی و کاربردی SR-72 تا سال 2030 آماده شود. توسعه این هواپیما توسط تاسیسات محرمانه "Skunk Works"هدایت می شود که SR-71 معروف را نیز توسعه داده است. در ژوئن سال 2017، منابع لاکهید وجود هواپیما های SR-72 را تائید کردند. یک نمونه اولیه قرار است در اوایل دهه 2020 آماده شود. در سپتامبر سال 2017، با دیده شدن یک اثبات گر فناوری در جولای در نزدیکی تاسیسات Skunk Works (پالمدیل کالیفرنیا) مشخص شد که کار روی پروژه SR-72 سرعت گرفته است. طبق گزارش ها، هواپیما پهلو به پهلوی 2 هواپیمای T-38 پرواز کرد. در فوریه سال 2018، Orlando Carvalho، معاونت اجرائی هوانوردی لاکهید مارتین، گزارش های موجود از توسعه SR-72 را رد کرد و گفت که هیج نمونه ای از SR-72 ساخته نشده است. وی همچنین مشخص کرد که تحقیقات هایپرسونیک روی توسعه سامانه های تسلیحاتی انجام می شود و در نهایت با بلوغ این فناوری، امکان توسعه وسیله بازیابی شونده فراهم می شود. پیش از این به این وسیله "همانند SR-72" اتلاق می شد اما اکنون اصطلاح انتخابی "وسیله بازیابی شونده" (reusable vehicle) است. در نوامبر سال 2018، لاکهید مارتین اعلام کرد که برنامه ریزی شده است تا نمونه اولیه SR-72 در سال 2025 پرواز کند. این هواپیما قادر به شلیک موشک های هایپر سونیک خواهد بود. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2030 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 0 - سازنده: Lockheed Martin – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) – قوای محرکه: 1 سامانه پیشران چرخه ترکیبی Aerojet Rocketdyne با موتور توربینی و رمجت دوگانه با ورودی و خروجی مشترک - حداکثر سرعت: 7350 کیلومتر بر ساعت - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: SR-72 (نام مدل از طرف شرکت) منبع
-
1 پسندیده شدهاون چیزی که من از تصاویر برداشت کردم حمله توسط پرتابه ایی از کنار برجک بوده و نه یک حمله تاپ اتک . حالا ممکنه خطای دید باشه ولی رد دود پرتابه و چیزی شبیه پرتابه در تصاویر مشخصه تا حدودی . ممکنه در هنگام برخورد به تانک سرجنگی با یک یک زاویه 20 الی 30 درجه ایی اصابت کرده باشه . من اول به موشک انداز NLAW شک کردم
-
1 پسندیده شدهیک سامانه پدافندی بوک ارتش سوریه که در حملات صیهونها منهدم شده است
-
1 پسندیده شدههوانیروز افغانستان (طالبان ) از جذب و اموزش 22 خلبان و مهندس پراوز بالگردهای میل 24/35 و میل 8 و 17 خبر داده است همچنین به نظر میرسد برخی از این بالگردها بعد از تعمیرات آماده پرواز شده اند
-
1 پسندیده شدهبسم ا... رزمایش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در غرب کشور - آذر 1402 https://www.aparat.com/v/e8UmJ
-
1 پسندیده شدهاينكه اين موشك هاي بالستيك رو هواپايه كردن ، كلي جاي خوشحالى داره چون اول راه براي موشك هاي ضدماهواره هواپايه باز ميشه دوم امكان پرتاب موشك هايپرسونيك هواپايه محقق ميشه سوم سپاه وارد فاز پرتاب موشك هاي هواپايه و سيستم اتش جنگنده ميشه كه راهبردي هست چهارم دست ما در پرتاب موشك بيشتر باز ميشه
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. بل-214 هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران مسلح به دوقبضه تیربار ام-2 براونینگ ، کالیبر 12.7 م.م و غلاف های راکت انداز هدایت ناپذیر LAU-59/A کالیبر 70 م.م
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بخش دوم این تاپیک را در مقاله ای که قرار هست در ناورد 8 منتشر بشود، از زبان یک مقام ارشد عبری مطالعه می کنید .... ایران – رژیم عبری ، هماوردی استراتژیک در آسیای جنوب غربی پی نوشت : ترجیح بنده این هست که این سئوالات را از دریچه دید طرف مقابل بررسی کنم ... این هم برای خودش شیوه ای است در تحلیل وقایع ...
