برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 3 خرداد 1403 در همه مناطق
-
19 پسندیده شدهبسم ا.. انشا... همین جمع در قدس شریف ... جلسه نمایندگان گروه های مقاومت منطقه و فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سوم خرداد 1403
-
18 پسندیده شدهیادش بخیر یه روزگاری این تاپیک مطلب مینوشتم امروز توی نت دنبال یه مطلبی میگشتم بشکل اتفاقی پرت شدم اینجا نشستم خاطرات خودمو یکبار دیگه از اول تا آخر خوندم، همه لحظات مثه فیلم از جلو چشمم گذشتن یادش بخیر جوانی کجایی که یادت بخیر راستی! چقد من ایراد تایپی داشتم!!!
-
4 پسندیده شدهسلام ؛ اول اینکه کشتی فقط اسمش قشنگه وگرنه کار کردن رو کشتی ، جزو مذخرف ترین مشاغل دنیا هست به دلایل متفاوت... در رابطه با فاصله بین مثلا بندرعباس تا چین ؛ خب چین کشور بزرگی هست و بنادر زیادی داره ، بنابراین نمیشه گفت فاصله دقیقا چقدر هست ... چون باید دید کشتی به کدوم بندر چین قصد عزیزمت داره....از طرفی به نوع کشتی هم بستگی داره ، کشتی های کانتینری معمولا سرعت بالاتری دارند نسبت به کشتی های فله بر...مورد دیگه وضعیت آب و هوایی و جریان آب هست که در فصل های مختلف سال متفاوت هست و در نهایت روی سرعت کشتی تاثیر میذاره....اما اگر بخوام یک مثال بزنم ، مثلا می تونم بگم با یک کشتی کانتینری ، حدود دو هفته تا چین راه هست... در رابطه با تایم کاری در کشتی ، بستگی داره اون فرد سمت اش چی باشه...مثلا آشپز کشتی حدود 7 عصر کارش تمومه دیگه.... ولی یک افسر عرشه ، بصورت شیفتی کار می کنه و مثلا افسر دوم کشتی ، هر شب از ساعت 12 شب تا 4 صبح ، تایم کاریش هست...و ظهرها هم از ساعت 12 تا 4 عصر...برای مهندس های موتورخونه هم تقریبا میشه گفت 8 ساعت در روز کار می کنند ولی خب باز هم بستگی به سمت داره و همچنین شرایط...
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهامکانات کلاه 400 هزار دلاری خلبانی جنگنده F35 کلاه خلبانی جنگنده اف 35 لایتنینگ II از چنان فناوری برخوردار است که هر یک از آنها 400 هزار دلار برای ارتش آمریکا تمام میشود. این محصول پیشرفته که با همکاری دو کمپانی Rockwell Collins و Elbit Systems ساخته شده، صرفا یک کلاه ایمنی نیست و عامل پیوند خلبان با هواپیما است. جزئیات فنی این کلاه جالب را میبینید. لینک ویدئو : https://www.tabnak.ir/fa/news/1238701/امکانات-کلاه-400-هزار-دلاری-خلبانی-جنگنده-f35
-
2 پسندیده شدهحمله مقاومت عراق به مواضع اسرائیل در جولان اشغالی +فیلم تحولات جهان اسلام مقاومت اسلامی عراق با انتشار بیانیهای در ۱ خرداد ماه از حمله به مواضع اسرائیل در منطقه جولان اشغالی خبر داد. https://iswnews.com/wp-content/uploads/2024/05/Iraqi-resistance-attack-on-Israeli-positions-in-the-occupied-Golan.jpg در این بیانیه آمده است: در راستای یاری و حمایت از مردم غزه و در پاسخ به جنایاتی که رژیم غاصب علیه غیرنظامیان فلسطینی اعم از زنان و کودکان و سالخوردگان مرتکب میشود، رزمندگان مقاومت اسلامی عراق در تاریخ ۲۱ مه (۱ خرداد ماه) پایگاه پهپادی رژیم صهیونیستی را در منطقه جولان اشغالی مورد هدف قرار دادند. https://iswnews.com/wp-content/uploads/2024/05/Golan.mp4 فیلم بر اساس اعلام مقاومت اسلامی عراق، این حمله با استفاده از پهپاد صورت گرفته است. https://iswnews.com/118536/حمله-مقاومت-عراق-به-مواضع-اسرائیل-در-ج-9/
-
2 پسندیده شدهتاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر برنامه ریزی سایبری ملی:(قسمت پایانی) 7. عملیات اطلاعاتی رقابت در فضای اطلاعاتی شامل تلاش های دولت های روسیه و اوکراین و حامیان غیر دولتی انها برای کنترل روایت پیرامون جنگ و پیشرفت آن است.که شامل انتشار اطلاعات غلط،، شایعات و تبلیغات است. هر چند جنگ اطلاعاتی چیز جدیدی نیست، ولی قابلیت های سایبری آن را قادر می سازد تا در مقیاس و گستره بیشتری نسبت به آنچه قبلا امکان پذیر بود، انجام شود. استفاده دولت های(متخاصم) از هوش مصنوعی، رباتها و رسانه های اجتماعی برای گسترش اطلاعات غلط، تبلیغات، شایعات بسیار زیاد ست. در حال حاضر فضای مجازی به عنوان یک منطقه کلیدی برای رقابت و همچنین آسیب پذیری قابل توجهی برای بسیاری از کشورهای مورد بررسی شناسایی شده.در این بخش بررسی خواهد شد که کشورها چه اقداماتی برای ایجاد انعطاف پذیری اجتماعی در برابر عملیات اطلاعاتی سایبری در پیش گرفتند. بسیاری از کشورهایی که در این مطالعه شرکت داشتند، ابعاد جنگ روانی یا سیاسی و عملیات اطلاعاتی روسیه را قبل از حمله شناسایی کرده بودند. فنلاند، لهستان و سوئد در مورد افزایش عملیات اطلاعاتی روسیه و تهدیدی که این اقدامات برای امنیت ملی و ثبات منطقه ای آنها ایجاد می کند، ابراز نگرانی کرده اند . نمونه هایی از تلاش های ملی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی اجتماعی که در پیش گرفتند عبارتند از :قرار دادن منابع اختصاصی دولتی به این منظور. افزایش سواد دیجیتال؛ راستی آزمایی و چک کردن دیتاها؛ ابتکارات افسانه زدایی !!! (myth-debunking initiatives)؛ و عملیات سایبری برای مختل کردن عملیات اطلاعاتی دشمن در ژانویه 2022، سوئد آژانس دفاع روانی را تحت وزارت دفاع که بر دفاع نظامی و انعطاف پذیری غیرنظامیان تاکید دارد.تاسیس کرد بودجه آژانس 8 میلیون کرون در سال از 2024 تا 2026، و 45 پرسنل خواهد داشت به طور مشابه، با توجه به اهمیت جبهه اطلاعات"، بریتانیا در اوایل ژانویه 2022 سلول اطلاعات Information Cellدولتی را برای مقابله با تبلیغات و اطلاعات غلط روسیه تاسیس کرد. دولت بریتانیا همچنین برای ضد اطلاعات و مقابله ابزاری به نام RESIST، که مخففRecognize mis- and disinformation, Early (تشخیص اطلاعات غلط ، هشدار زودهنگام)را ندارک دیده است فنلاند اقدام به تقویت شبکه های ارتباطی خود کرده . تا اطمینان حاصل کند که شهروندانش در صورت بروز حوادث جدی به اطلاعات معتبر ضروری دسترسی دارند. علاوه بر این، دولت فنلاند دارای یک استراتژی ارتباطی روشن است که از طریق آن مقامات جهت اقداماتشان ملزم به ارائه اطلاعات با اهداف و تاثیرات آن به وضوح هستند. فنلاند در یک نظرسنجی در سال 2022 در رتبه اول از 41 کشور اروپایی را در مقوله تاب آوری در برابر اطلاعات نادرست، در اختیار گرفت این افتخار تا حد زیادی مدیون سیستم ملی آموزش به دانش آموزان فنلاندی برای شناسایی اخبار جعلی در سنین پایین و جوانی است از زمان انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال 2016، واشنگتن از احتمال دخالت روسیه در محیط اطلاعاتی و فرایندهای دموکراتیک خود اگاه شده بود. ایالات متحده برای از بین بردن تبلیغات روسیه به شرکت های فناوری جهت پلتفرم زدایی از تبلیغات روسی متکی است، رویکرد آن برای مقابله افزایش اشتراک اطلاعات جهانی با سازمان های مختلف دولتی ایالات متحده ست که نقش کلیدی در این روند ایفا می کند. به عنوان مثال،در نوامبر2023یک کمپین اطلاعات وارونه و یک کار رسانه ایی روسیه در امریکای لاتین برای جلب حمایت و تقویت احساسات ضد امریکایی و ضد ناتو شناسایی شد. مرکز تعامل جهانی وزارت امور خارجه بلافاصله یک بیانیه مطبوعاتی برای از بین بردن این اطلاعات غلط منتشر کرده است. در همین راستا، فرماندهی سایبری ایالات متحده و آژانس امنیت سایبری و زیرساخت ها راهنمایی هایی را در مورد چگونگی شناسایی تبلیغات خصمانه منتشر کرده اند. فرماندهی سایبری همچنین عملیاتهای سایبری برای شناسایی مزارع ترول روسیه و مسدود کردن انها حداقل از سال2018 شروع کرده است. در سال 2022، پس از حمله به اوکراین، ژنرال پل ناکاسون، فرمانده فرماندهی سایبری، تایید کرد که ایالات متحده عملیات سایبری را برای برچیدن زیرساخت های اطلاعات نادرست و اشتباه روسیه، از جمله در اوکراین انجام داده است. اهمیت ائتلاف برای دفاع در برابر عملیات اطلاعاتی باعث ایجاد مرکز ارتباطات استراتژیک ناتو (StratCom COE) در سال 2014 با هفت کشور عضو شد: استونی،آلمان، ایتالیا، لتونی، لیتوانی، لهستان و انگلستان. حتی استرالیا که عضو غیر ناتو است در سال 2022 به COE پیوست. G7 همچنین یک مکانیسم واکنش سریع برای به اشتراک گذاری اطلاعات و بهترین شیوه ها برای مقابله با عملیات نفوذ ایجاد کرد. سرویس اقدام خارجی اروپا (EEAS) یک پلت فرم جدید به نام مرکز به اشتراک گذاری و تجزیه و تحلیل اطلاعات را به عنوان بخشی از تلاش های خود برای مقابله با کمپین های اطلاعات غلط توسط روسیه و چین راه اندازی کرد. دو ماه بعد، این سرویس اولین گزارش EEAS را در مورد دستکاری اطلاعات خارجی منتشر کرد. اتحادیه اروپا و کانادا تحریم هایی را علیه افراد و نهادهای پشت عملیات اطلاعاتی روسیه نسبت اعمال کرده اند. در سال 2023، شورای اروپا مسکو را به خاطر دستکاری اطلاعات خود متهم کرد و هفت فرد و پنج نهاد مسئول انجام کمپین های دستکاری اطلاعات دیجیتال را با نام مستعار Recent Reliable News را تحریم کرد.کانادا در دیپلماسی خود در برابر اطلاعات غلط بسیار فعال بوده است و تحریم هایی را علیه افرادی که به عنوان همدست در انتشار اطلاعات اشتباه روسیه دیده می شوند، اعمال کرده است. عملیات اطلاعاتی توسط روسیه و دیگر بازیگران یک تهدید آشکار برای کشورهای مورد بررسی در این تحقیق است. مطمئنا، بسیاری از تلاش ها برای مقابله با این عملیات قبل از حمله روسیه یا مربوط به چشم انداز دخالت انتخاباتی در 2024 است با این حال، جنگ در اوکراین قطعا به عنوان یک نقطه عطف برای این موضوع است. برای ایجاد انعطاف و تاب آوری شناختی اجتماعی، دولت ها نه تنها واحدهای داخلی جدیدی را برای هدایت این کار ایجاد کرده اند بلکه از طریق همکاری با سیستم عامل ها و پلتفرمها مکانیسم های پاسخگویی و شفافیت بیشتری ایجاد می کنند مقامات همچنین ابتکارات آموزشی را برای ترویج سواد دیجیتال، و اتحاد برای مقابله با عملیات اطلاعاتی را دنبال می کنند 8. پیامدها ایالات متحده و متحدان کلیدی آن، از جمله ژاپن، به شدت برای قابلیت های جدید در فضای سایبری بسیج می شوند. برخی از اهداف رشد. بلندپروازانه هستند و ممکن است برای کشورهای مختلف غیر قابل دستیابی باشند. بودجه و در دسترس بودن نیروی ماهر احتمالا در اکثر کشورها وجود نخواهد داشت. بنابراین بسیار محتمل است که کشورهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده و سایر گروه ها، مانند اتحادیه اروپا، به دنبال تقویت ساختارهای اتحاد برای دفاع سایبری مشارکتی برای جبران کاستی های خود باشند. مشخصا امنیت سایبری ملی در کل سیاست امنیت ملی بیشتر از امروز برجسته خواهد شد. احتمالا در کشورهایی که بیشترین آسیب را از عملیات سایبری روسیه دیده اند، میل بیشتری برای حمایت از دفاع سایبری ملی وجود داشته باشد. تا زمانی که روسیه به جنگ یا اشغال اوکراین ادامه دهد، چشم انداز تشدید عملیات سایبری، (حتی از جنبه روانی)، باقی خواهد ماند. حتی اگر روسیه به جنگ پایان دهد و مجبور به عقب نشینی از اوکراین شود، جنگ سایبری و اطلاعاتی بین روسیه و غرب احتمالا ادامه خواهد یافت. به غیر از اوکراین و روسیه که در جنگ هستند،سایرین تلاش خواهند کرد تا سطح فعالیت های سایبری را زیر آستانه درگیری مسلحانه نگه دارند. شاید انگیزه هایی برای روسیه وجود دارد که محدودیت های این آستانه سایبری را در برابر تشدید جدی تر اقدامات دیپلماتیک یا نظامی جایگزین کند. تا زمانی که روسیه نگران عقب نشینی های عمده یا شکست در جنگ ست، این رویارویی بی ثبات سایبری باقی خواهد ماند و پتانسیل خطرناک تر شدن را هم دارد. اگر این اتفاق بیفتد، می توان انتظار داشت که یک دور اضافی از پاسخ ها را در سیاست سایبری ملی توسط ایالات در راه باشد منبع https://www.iiss.org/globalassets/media-library---content--migration/files/research-papers/2024/01/impact-of-the-russiaukraine-war-on-national-cyber-planning_a-survey-of-ten-countries.pdf
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهفریب بزرگ؛ مردی که هرگز وجود نداشت! گلیندور مایکل یک بی خانمان بخت برگشته در بریتانیا بود. قهرمان داستان ما بعد وضع افتضاحی که در آن گیر افتاده بود با مرگ موش خودکشی میکند. وقتی که او لحظات پر از نا امیدی و سرگشتگی را پشت سر میگذاشت قطعا به ذهنش خطور نمیکرد که کاملا ناخواسته به یکی از چهره های تاثیر گذار و ماندگار تاریخ تبدیل شود! آلمانی ها با علم به اهمیت سیسیل در این منطقه حضور فعالی داشتند. آن ها کاملا انتظار حمله متفقین به سیسیل را داشتند و بنوعی این منطقه را یکی از دروازه های نبرد آتی در اروپا میدانستند. متفقین و در راس آن ها بریتانیایی میدانستند که نبرد پیش رو پر تلفات خواهد بود و در نتیجه، چاره ای جز اجرای عملیات فریب نمی دیدند. آن ها در طی عملیات فریب مینسمیت (Mincemeat)، بر تن گلیندور مایکل، یونیفورم افسران نیروی دریایی انگلیس را پوشاندن و نام مستعار سرگرد ویلیام مارتین برای آن بر گزیدند. آنها یک کیف حاوی اسناد جعلی را با او همراه کردند که دفترچه ای در آن وجود داشت که طرح عملیات آینده متفقین در یونان و ساردینیا از آن برداشت میشد. جسد توسط یک زیر دریایی در آب های اطراف اسپانیا رها گردید و در نهایت به دست یک ماهیگیر اسپانیایی افتاد. آن ماهیگیر هم آن را تحویل دولت اسپانیا که حامی نازی ها بود قرار داد و دولت اسپانیا کپی از آن مدارک را در اختیار آلمان قرار میدهد. شاخک آلمانی ها تیز میشود و شروع به تخلیه قوا از سیسیل و انتقال آن ها به یونان و ساردینیا میکنند و به نوعی این حربه متفقین موثر واقع میشود و در آخر متفقین در زمان و با تلفات بسیار کمتر سیسیل را تسخیر میکنند. و در آخر این سوال مطرح است که آیا واقعا آلمانی های چنین فریب ساده ای را باور کردند؟
-
1 پسندیده شدهتاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر برنامه ریزی سایبری ملی:(قسمت سوم) 6. شرکا و متحدین دفاع سایبری موفق اوکراین در طول جنگ به شدت به اقدامات امنیتی سایبری وابسته بوده است کیف یک دهه قبل گرفتار رقابت سایبری و درگیری با روسیه شد اوکراین تقویت امنیت سایبری خود را از طریق همکاری نزدیک با شرکای بین المللی و با بخش خصوصی، با شتاب قابل توجهی شدت داده تا حمله روسیه و از آن زمان به بعد این شتاب به این معنی است که بسیاری از مهمترین همکار یها و شرکتها اغلب به صورت موقت تصویب می شوند و نمی توانند به جای دیگری منتقل شوند. بنابراین، یک درس کلیدی از جنگ برای سایر کشورها، ایجاد یک رویکرد ساختار یافته تر نسبت به مشارکت های بین المللی و همکاری با بخش های مربوطه بخش خصوصی در زمان صلح است تا انها مجبور به بازسازی، بازسازی و بازسازی در وسط جنگ نباشند. تمام کشورهای مورد بررسی در این گزارش کاملا از تاثیرات مثبت همکاری بین المللی بر دفاع سایبری ملی اگاه هستند. این کشورها همچنین نیاز به اجرای همکاری پایدار و ساختار یافته را درک کردند. شاید کارهای قابل تحسین متعددی از متحدها و شرکت های فناوری برای حمایت از دفاع سایبری اوکراین صورت گرفته، ولی کشورها نمی توانند در آینده به این ابراز همدردی و تعهد تکیه کنند. بنابراین، یک جنبه کلیدی از این اصلاحات. همکاری سایبری عمیق تر بین کشورها، به ویژه برای دفاع سایبری و به اشتراک گذاری اطلاعات است اقدامات بازیگران دولتی و غیر دولتی طرفدار روسیه این نیاز به همکاری سایبری را تقویت کرده است. هکریستهای های طرفدار کرملین وب سایت ها و خدمات کلیدی در فرانسه،آلمان و سوئیس را تعطیل کرده اند. انها همچنین تجاوز سایبری در سراسر جهان را در طول جنگ افزایش داده اند و به دنبال نهادهای کلیدی مختلف مانند ارتش، خدمات حمل و نقل و شبکه های انرژی هستند. این امر باعث شد از دفاع مشترک کشورهای اروپایی و متحدانشان که معماری امنیت سایبری آنها از طریق این حملات مکرر و تشدیدکننده زیر ضربه رفته انتقاد شود چندین کشور دریافته اند که دفاع سایبری مشترک می تواند از طریق تمرینات سایبری تقویت شود که اغلب به عنوان یک معیار عملکرد و ظرفیت سازی برای تشویق همکاری های عمیق تر بین المللی در طیف وسیعی از فعالیت ها عمل می کند. تمریناتی مانند Locked Shields( سپرهای نفوذ ناپذیر)وred teaming (گروه بندی قرمز)، و همچنین تعاملات دو جانبه و سه جانبه، همه تا حدی به تقویت روابط کمک می کنند. با این حال، چنین فعالیت های چند وجهی و چند ملیتی، دولتها را ملزم به در اختیار گذاشتن شرکتها و خدمات و کارشناسان فنی می کند که عموما کشورها در این حوزه با کمبود شدید مواجه هستند چند مانور سایبری در طول جنگ اوکراین برگزار شده است که ماهیت همکاری چنین تمریناتی را نشان می دهد. به عنوان مثال، در فوریه 2023، فرانسه میزبان ORION 23 بود 14 کشور متحد در آن شرکت داشتند این بزرگترین مانور نظامی نیروهای فرانسوی در 30 سال گذشته بود. در همان زمان، ارتش بریتانیا دفاع سایبری مارول 2، بزرگترین مانور سایبری نظامی در اروپای غربی را رهبری کرد. این تمرین ("capstone ") سنگ بنایی برای تلاش های اموزشی یک ساله و بیش از 750 متخصص سایبری از نیروهای مسلح مختلف بریتانیا بود. سازمان های دولتی و شرکای صنعتی کشورهای دیگر مانند ایتالیا، ژاپن، کنیا و عمان نیز در دفاع سایبری مارول ۲ شرکت کردند. این تمرین بیشتر به سمت مهارت های فردی نسبت به عملیات ترکیبی توسط شبکه های نظامی بود. ژاپن معتقد است که همکاری کلید دفاع سایبری است و توکیو قصد دارد روابط سایبری با ایالات متحده را از نظر گزینه های بازدارنده انعطاف پذیر، تمرینات دوجانبه، اطلاعات مشترک و همچنین نظارت و شناسایی عمیق تر کند. برخی از این روابط به آموزش سایبری مشترک، برنامه ریزی ترکیبی یا عملیات سایبری هماهنگ گسترش یافته است. تا اواسط سال 2023، ایالات متحده بیش از 50 عملیات hunt-forward’"شکار رو به جلو" را در 75 شبکه با حداقل 23 کشور انجام داده است. در فوریه 2023، فنلاند، سوئد و ایالات متحده یک مانور نظامی سه جانبه برای تقویت دفاع سایبری و اطمینان از قابلیت همکاری بین المللی انجام دادند جنگ در اوکراین نشان داده است که اتحاد و مشارکت، به ویژه برای دفاع سایبری، بخشی جدایی ناپذیر از امنیت و دفاع ملی است. به منظور تعمیق و تسریع کانال های مشارکت در طول بحران ها، بهتر است کشورها با اطمینان از همکاری ساختار یافته و اعتماد ساز در زمان صلح شروع کنند. مشارکت های جدید بین کشورها می تواند به دلیل احساس مشترک اسیب پذیری در زمان جنگ به راحتی ایجاد شود، البته ممکن است همیشه اینگونه نباشد. از این رو، کشورها در زمان صلح به خوبی می توانند مشارکت های عمیق تری با کانال های ارتباطی قابل اعتماد ایجاد کنند تا مجبور به اقدامات موقت واکنشی نشوند، این جنگ نشان داد که یافتن روش های جدید برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و منابع حیاتی بدون به خطر انداختن روش ها و منابع اطلاعاتی حساس امکان پذیر است. شرکت های فن اوری به عنوان شرکای مهم (گوگل، مایکروسافت و استارلینک و...) این جنگ نقش شرکت های فناوری به عنوان بازیگران ژئوپلیتیکی را کاملا برجسته کرده است. بخش خصوصی سهم قاطعی در جنگ در دو حوزه کلیدی داشته است. اولا، ارائه مستقیم قابلیت های امنیت سایبری، پشتیبانی تحلیلی، اتصال و انعطاف پذیری داده ها، موقعیت اوکراین را تقویت کرده است. ثانیا، باعث کاهش عملیات های روسیه. پس از تهاجم به طور مستقیم بر بخش ICT مسکو. تاثیر گذاشته است. در استانه تهاجم روسیه،آمازون با کیف برای پشتیبان گیری از پایگاه داده های دولتی در فضای ابری کار می کرد و این به کاهش آسیب هایی که در صورت نابودی فیزیکی، نقض یا تخریب سیستم های اوکراین رخ می داد، کمک کرد. مداخله آنها به طور قابل توجهی درک سنتی از " یک مبارز تحت قانون درگیری مسلحانه (LOAC) را پیچیده کرده است. جنگ اوکراین همچنین شاهد احیای فعالیت های هکری بوده است که مرز بین فعالیت های حمایت شده دولتی و داوطلبانه را محو می کنند. در چنین شرایطی، استفاده از قوانین بین المللی بسیار دشوارتر است. لیندی کامرون، مدیر اجرایی مرکز ملی امنیت سایبری بریتانیا، می گوید: کمپین روسیه به دلیل استفاده از "تخصص دیجیتال غرب و اوکراین در دولت ها و بخش خصوصی" تا حد زیادی شکست خورده است با این حال، بررسی مواضع کشورها نشان داده است که اکثر دولت ها قدردان نقش کلیدی این شرکتها در دفاع سایبری، انعطاف پذیری و به اشتراک گذاری اطلاعات ایفا می کنند هستند که شامل مشارکت در عملیات سایبری برای دفاع از سیستم های اوکراین . ارائه زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) مانند ذخیره سازی ابری یا ماهواره ها برای حفظ ارتباط اوکراین؛ تحریم ارائه خدمات ICT به روسیه و.... با این حال، در این ترکیب که متشکل بازیگران شخصی (غیر دولتی و داوطلب) و تحت امر دولت هستند امنیت صنعت را نمی توان تضمین کرد. در آینده، مهاجمان ممکن است به دنبال هدف قرار دادن شرکت هایی باشند که پشتیبانی دفاعی حیاتی را ارائه می دهند، در نتیجه خطری برای کارکنان این شرکت ها در سطح بین المللی وجود دارد این تهدیدات همین مرز بندی کم رنگ بین زمان صلح و درگیری را محو می کند بر اساس یک مطالعه، تا 10 نوامبر 2023، بیش از 1000 شرکت عملیات خود را در روسیه محدود کرده اند و این امر به جداسازی اقتصادی شرکت های غربی و دیگر شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات از روسیه کمک کرده است" دولت ها مجبور شده اند "کار با کسب و کارها را به روش های جدید و واقعا مشترک" آغاز کنند. در حالی که بسیاری از فناوری شرکت های غربی به شکلی قابل تحسین در اطراف اوکراین تجمع کرده اند اما ممکن است در آینده تمایل کمتری به انجام این کار داشته باشند مخصوصا اگر تضاد منافع مادی بیشتری وجود داشته باشد یا مرز بین متجاوز و قربانی به وضوح تعریف نشده باشد. . تعدادی از دولت ها و بسیاری از این شرکت های فناوری مزایای این کمک ها را تحسین کرده اند، اما همچنین از چالش های سیاسی، مالی، قانونی و عملیاتی برای پایداری در دراز مدت و تکرارپذیری در اینده محتاط هستند. ادامه دارد
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام و درود به همه کاربران انجمن میلیتاری ضمن تشکر از دوست خوبمان @mehdipersian برای اطلاع رسانی تصاویر پایگاه فضایی چابهار و همچنین سپاس از کاربر محترم و پیشکسوت انجمن @safir-omid که سال 1389 با ایجاد این تاپیک امکان این را فراهم نموده اند که بتوانیم فرآیند توسعه و ساخت این پایگاه فضایی را در یک روند مستمر مطالعه و دنبال کنیم . قبل از اینکه بررسی و تحلیل فنی را آغاز کنیم ذکر دو نکته را مناسب می دانم : اول : به علت وجود پاره ایی از محدودیت های غیر فنی سالها بود که بخش توسعه فضایی کشور ما در خواب رخوت فرو رفته بود . و این اخبار نوید بخش کنونی انشالله نشانه ای باشد از اینکه روحی جدید در این کالبد نیمه خفته دمیده می شود . هرچند قابل پیش بینی است که سرعت بخشیدن به روند ساخت این پایگاه با چالش های فراوانی نیز همراه باشد ( از جمله : محدودیت های بودجه ، نبود زیرساخت فنی ، کمبود نیروی انسانی ماهر و همچنین در دست نبودن طرح و نقشه های اولیه و ... ) اما انصافاً اگر قرار باشد این پروژه که از سال 1389 آغاز گردیده با همین پیشرفت فیزیکی دنبال شود ، بهره برداری کامل از آن را یحتمل باید در قرون بعد انتظار بکشیم ! لذا انتظار این است که مسئولین امر نهایت تلاش خود را معطوف به این مهم نموده تا بتوانند برنامه زمان بندی که اعلان نموده اند را محقق نمایند . دوم : پیشنهاد می گردد این مرکز فضایی به پاس زحمات و تلاش های بنیان گذاران صنعت فضایی کشور بنام " شهید تهرانی مقدم " نام گذاری گردد . این امر بنظرم ضمن تقدیر از دست اندرکاران فنی پروژه های فضایی کشور نشان دهنده این خواهد بود که خط باطلی باشد بر دوگانه سازی های کذایی که دشمن در امر تفکیک صنایع مهم و راهبردی ما به " نظامی و غیر نظامی " انجام می دهد . این مهم از این نظر تاکید می گردد که از دیر باز به عنوان یک تاکتیک توسط دشمنان و تا حدودی رقبای کشور ما مورد استفاده قرار گرفته است . نه اینکه این گونه تفکیکی صحیح نباشد ، بلکه از این نظر که شروع هر حرکت علمی در کشور را به اتهام کاربرد دوگانه ذیل تحریم قرار می دهند و محکوم به نابودی می دانند . در باب تفکیک " نظامی و غیر نظامی " در صنایع هوا و فضا به تفصیل مطالبی در نوشتارهای دیگری عرض خواهم نمود . ولی به اختصار به بیان یک جمله اکتفا می نمایم . کشوری مانند ایالات متحده هر زمان توانست که مراکز ( تحقیقاتی ، مونتاژ و پرتاب ) خودش را از پایگاه های نظامی اش تنها 10 کیلومتر فاصله بدهد و یا تنها محوطه آنها را با یک حصار از هم تفکیک کند می تواند در نقش یک مدعی به دیگر کشورها این خرده " نظامی و غیر نظامی " را نیز بگیرد . اساساً این امر غیر ممکن است . چون متولی بسیاری از صنایع راهبردی ( خصوصاً فضایی ) در تمامی کشور های دنیا نهادهای دفاعی و نظامی هستند . ( اتفاقاً مثالهایی چون اسپیس ایکس و حتی خود ناسا نمودهای عینی هستند که بعد از سالها فعالیت مخلوط " نظامی و غیر نظامی" از درون صنایع دفاعی آن کشور تبلور نمودند . و اکنون نیز کماکان به فعالیت تنگاتنگ با نهادهای نظامی و دفاعی ایالات متحده مشغول هستند ) پایگاه و مرکز فضایی چابهار مشخصاً از ابتدای دهه نود مسئولین کشورمان عنوان نمودند که پایگاه دوم پرتاب در مرحله طراحی قرار دارد . و مقرر گردیده که در منطقه عمومی چابهار احداث شود . جزئیات بیشتری تا سالها منتشر نگردید ( یا بهتر است بگوییم در عمل کاری برای توسعه این مرکز انجام نمی شد که بخواهد جزئیات آن منتشر گردد ! ) در رابطه با طرح اولیه و وقوع تاخیر در ساخت این پایگاه ، حسن سالاریه ( رئیس سازمان فضایی کشور ) عنوان نموده بود : پایگاه فضایی چابهار چندین فاز دارد و فاز اول که قرارداد آن نیز منعقد شده بیشتر پرتابگرهای سوخت جامد ما را سرویس خواهد داد. قرارداد فازهای دو و سه آن نیز امسال ( 1402 ) منعقد خواهد شد که برای پرتابگرهای سوخت مایع است. فاز سوم آن برای پرتابگرهای فوق سنگین در نظر گرفته شده و در دست مطالعه است. برنامه ایجاد این پایگاه بیش از 10 سال برای اجرا منتظر دستور بوده که این دستور و اتفاق در دولت سیزدهم و با حمایت شخص رئیس جمهور محترم آغاز شده است . اما از سال 1399 که اخبار بیشتری حول اتمام طراحی اولیه منتشر گردید بود . علاقه مندان برای مشاهده اثری از شروع ساخت و سازهای عمرانی در وبگاه های مکان یابی تجاری جستجو می نمودند ، ولی اثری هویدا نمی گردید . سایت های ارائه دهنده نقشه های ماهواره ای ( رایگان ) عکس های جدید را ارائه نمی دهند و عکس های موجود متعلق به یک یا چند سال گذشته هستند . و متعاقباً باید برای دستیابی به عکس های جدید مبالغی پرداخت نمود . ( و نگفته پیداست که در این امر برای ما تحلیل گران آزاد در داخل کشور خرما بر نخیل و دست های ما کوتاه است ) تا اینکه در هفته گذشته یک کاربر فضای مجازی عکس هایی که گویا از وبگاه planet اخذ نموده بود را به اشتراک گذاشت . ( که دوستان آن را در تاپیک حاضر و دیگر تاپیک ها به اشتراک گذاشتند ) لذا اکنون با توجه به مشخص شدن مکان در نظر گرفته شده می توان با کنار هم قرار دادن جزئیاتی که مسئولین در گذشته ، حول ساخت این مرکز فضایی عنوان کرده بودند سعی نمود به تصویر و تحلیل شفاف تری دست یافت . موقعیت در نظر گرفته شده برای ساخت پایگاه فضایی چابهار در حومه بندر بریس واقع شده است که در قسمت شرقی شهرستان چابهار قرار دارد در وهله اول آن چیزی که سریعاً به ذهن من خطور کرد این بود که چقدر این مکان آشناست ! ( برای توضیح بیشتر باید منتظر بود ) به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل انتخاب این مکان نزدیک بودن آن به خط استوا است . و اینکه در پرتاب هایی که برای ماهواره های خورشید آهنگ خواهیم داشت این امر می تواند بسیار کمک کننده باشد تا به نرخ موفقیت بالاتری و میزان انرژی و به تبع آن هزینه کمتری برسیم . "پایگاه چابهار" نزدیکترین نقطه به خط استوا و در مجاورت با اقیانوس هند است . که همین امر میتواند این منطقه را به مکانی ایدهآل برای پرتابهای فضایی کشور تبدیل کند و همچنین به خاطر نزدیک بودن به اقیانوس هند و تراکم جمعیتی کم آن ، ایمن ترین مسیر پرتاب برای موشک های فوق سنگین کشور تلقی شود . یکی از دلایل دیگر که سعی می گردد برای پرتاب به خط استوا نزدیک تر شد ، این امر هست که کره زمین در همه نقاط سرعت چرخش برابر ندارد. و با توجه به مختصات ، بیشترین سرعت چرخش را در نزدیکی خط استوا میبینیم . و برای اینکه پرتابه ما به حداکثر میزان شتاب خود در فضا برسد می توان از این سرعت چرخش خط استوا کمک گرفت . تا ماهواره پرتابی شتاب و سرعت حداکثری را دارا شود . این سرعت بیشتر در بحث انتقال محمولههای سنگینتر به مدار بسیار حائز اهمیت است . پایگاه امام خمینی در موقعیت 35 درجه شمالی قرار دارد سرعت چرخش سطح زمین در این پایگاه 308 متر بر ثانیه است اما پایگاه چابهار در موقعیت 25 درجه شمالی قرار دارد و سرعت چرخش بدست آمده برای آن 421 متر بر ثانیه است . بنابر این سرعت چرخش در چابهار به لحاظ نزدیکی به خط استوا زیادتر است لذا راکت پرتابی نیاز کمتری به صرف انرژی برای شتاب گیری و افزایش سرعت ماهواره دارد . پایگاه امام خمینی که پرتابهای فضایی از آنجا انجام میشود در منطقه سمنان قرار دارد زاویه میل پرتاب ماهوارههایی که از این پایگاه در مدار قرار میگیرند 55 درجه است . و طبیعتاً سایت چابهار در این امر نیز بر سایت سمنان برتری خواهد داشت در میان صحبت های مسئولین مربوطه یک نکته دیگر نیز قرار داشت ، و آن این بود که سایت مذکور به علت دارا بودن ارتفاعاتی در اطراف خود می تواند در بحث سایت های ارتباطی و آنتن های تله متری ، دسترسی مناسب تری با موشک های در حال پرتاب را داشته باشد . من در جستجوی خود که پیرامون نقشه این سایت انجام دادم به نظرم تپه هایی که در قسمت شمالی سایت وجود دارد می تواند موقعیت مناسبی را برای این امر پدید آورد و همچنین تپه ای که در مرکز سایت قرار دارد نیز می تواند این امر را تسهیل ببخشد . اما توجه ام به یک قسمت دیگر نیز جلب شد و آن ارتفاعات کوه باهوکلات بود در لبه مرزی پاکستان . برای اینکه بتوانیم در زمان پرتاب راکت ، حداکثر ارتباط ایستگاه زمینی را با راکت حفظ کنیم نیاز است محدودیت خط افق را مورد توجه قرار داد . و احداث ایستگاه های ارتباطی در ارتفاعات می تواند به این امر کمک نماید . همچنین با توجه به جهت چرخش زمین و مسیر های احتمالی پرتاب راکت و ماهواره ها می توان با احداث سایت های تکمیلی در جنوب غرب کشور حداکثر ارتباط مستقیم را با راکت و ماهواره ( در مراحل اولیه پرتاب ) داشته باشیم . این ارتباط در شروع مراحل پرتاب و خروج از جو بسیار حائز اهمیت است . بنظرم احداث ایستگاه هایی مکمل در ارتفاعات باهوکلات می تواند دید افق نگر ما را به حداکثر برساند . ( هرچند که ساخت ایستگاه های راداری و رادیویی در نقاط مرزی می تواند حساسیت برانگیز باشد ) اما بهر روی این مکان که عرض شد از دید من یک نقطه سوق الجیشی محسوب می شود برای تمام امور ! اولین بار دکتر حمید فاضلی ( سرپرست وقت سازمان فضایی کشور ) در سال 1391 در مورد مساحت این سایت ابعاد 5 کیلومتر در 5 کیلومتر ( 25 کیلومتر مربع ) را بیان کرده بودند . ( که بدیهی است این مقدار اصلاً فضای مناسبی نمی باشد ) قطعاً تملک زمین به ابعاد وسیع تر جهت رعایت امور ایمنی و توسعه فازهای بعدی پایگاه ضروری به نظر می رسد . لذا باید پیش بینی های لازم جهت قرق منطقه و تخلیه آن از سکنه مسکونی را در نظر داشت . اما در مصاحبه ایی که جناب دکتر حسن سالاریه ( رئیس کنونی سازمان فضایی ایران ) در سال 1402 عنوان داشتند این ابعاد را 14,000 هکتار ( 140 کیلومتر مربع ) ذکر نمودند . اختصاص زمین مناسب قطعاً ضمن اینکه دست طراحان فنی سایت را در آزادی عمل باز خواهد گذاشت ، برای مسئولین حفاظت فیزیکی و امنیتی سایت نیز مقدور خواهد نمود که تدابیر امنیتی لازم را برای حفاظت از سایت داشته باشند . موقعیت این سایت که تنها 35 کیلومتر از مرز پاکستان فاصله دارد ، لازم می دارد که مسئولین امر در بحث اتخاذ تدابیر امنیتی ( و رعایت پدافند غیر عامل ) حداکثر تلاش را بنمایند . هرچند که آنسوی مرز ، بندر جیوانی و بندر گوادر پاکستان قرار دارد ( که یکی از امن ترین مناطق پاکستان است ) اما بهر حال نام کشور پاکستان ( و شرایط خاص گاه و بی گاه آن ) باعث می شود که در این امر پیش بینی های امنیتی لازم را به عمل آید! ( از سایت های پدافندی گرفته تا سایت های راداری و حتی سایت های خاص دیگر ! ) در تصویر فوق ابعاد پیش بینی شده اولیه قابل مشاهده است و اینکه چقدر فضا و زمین در اطراف این سایت نادیده گرفته شده است . می توان از این زمین های لم یزرع جهت طرح های توسعه سایت استفاده نمود و هم اینکه باعث شد حریم سایت تحت حفاظت فیزیکی مناسبی قرار گیرد . از دیگر نقاط قوت این سایت دسترسی مستقیم آن به آب های آزاد است . اسکله اختصاصی ، مقدور نمی نماید که عملاً تمام زیرمجموعه های ساخت را نیاز نباشد در این سایت تجمیع کرد و می توان با انتقال قطعات منفصله در دیگر نقاط کشور ، آنها را حمل و در این مرکز موشک نهایی را مونتاژ نمود دسترسی به اسکله اختصاصی و آب های آزاد می تواند در قراردادهایی که با کشور هایی دیگر به صورت ساخت مشترک مطرح می شود بسیار حائز اهمیت باشد . و همچنین می توان قراردادهایی برای پرتاب موشک دیگر کشورها منعقد نمود . تا بتوانند موشک های ساخت خودشان را در این سایت پرتابی به مدار تزریق نمایند . در عکس های جدید منتشر شده به نظر می رسد علاوه بر سالن مونتاژ و سکوی پرتاب ، فرودگاه اختصاصی و مجتمع مسکونی کارکنان در نظر گرفته شده نیز در حال ساخت باشند ( قسمت هایی که با عدد 3 و 1 مشخص شده اند ) البته در این عکس زیاد واضح نیست . ( اکانت انتشار دهنده از تصاویر رایگان ماهواری سنتینل استفاده نموده و به صورت gif تفاوت عکس ها و تغییرات را نمایش می دهد ) مرکز فضایی چابهار در سه فاز توسعه خواهد یافت : که فاز اول مربوط به سکوی پرتاب موشک های سوخت جامد خواهد بود . فاز دوم مربوط به سکوی پرتاب موشک های سوخت مایه و فاز سوم به توسعه زیر ساخت پرتاب موشک های فوق سنگین اختصاص خواهد داشت با تکمیل این پروژه ( جهت پرتاب های سنگین و فوق سنگین ) چندین هزار پرسنل فنی و خدماتی در این مرکز مشغول به کار و فعالیت خواهند شد . بدیهی است که زیر ساخت هایی جهت اسکان ، ایاب و ذهاب و خدمات دهی به آنها نیز باید ساخته شود . کما اینکه از صحبت های مسئولین امر و پلانهای اولیه ارائه شده می توان برداشت نمود که این پایگاه دارای قسمت های متعدد شامل : فرودگاه ، مجتمع های مسکونی ، بخش های تحقیقاتی ، سالن های مونتاژ ، سایت های مخابراتی و راداری ، باند کرالر ، ایستگاه سوخت رسانی ، مرکز فرماندهی و سالن مطبوعاتی و غیره ... می باشد . پی نوشت : 1- لازم به ذکر است که برآوردهای مذکور که در فوق شرح داده شد همگی بر پایه احتمال و تحلیل شخصی است و بی گمان ممکن است با خطا همراه باشد . 2 - کاربران عزیز میلیتاری ، اگر از دست اشتباهات نوشتاری ما به سطوح آمده اند ، لطفاً مثبت را فراموش نکنند ! تا با کسب امتیاز لازم ، گزینه امکان ویرایش برای ما فعال گردد و نسبت به تصحیح متون اقدام نماییم گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
-
1 پسندیده شدهتوی همه بخش ها واقعا یک بخش مهمیش بودجه هست. البته مدیریت هم هست ولی قبل از مدیریت یک نفر میخواد دلش بسوزه و کفش آهنی به پا کنه و با دلسوزی شده بودجه را از حلقوم بخش های دیگه دربیاره خرج واجبات کنه.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. تشریح اجزاء کلاه پروازی خلبانان نیروی هوایی https://www.aparat.com/v/y85HN
-
1 پسندیده شدهضربه اول به ژاپن نخستین حمله هوایی به ژاپن در طول جنگ جهانی دوم در ۱۸ آوریل۱۹۴۲ انجام شد که ۱۶ بمب افکن B-25 از ناو هواپیمابر یو اس اس هورنت آمریکا پرواز کرده تا با پرواز تقریباً ۹۶۵کیلومتری به ژاپن برسند و بنوعی مرهمی بر زخم عمیق پرل هاربر بگذارند. این گروه به فرماندهی سرهنگ دوم جیمز اچ. دولیتل، به علت کشف شدن توسط یک ناو محافظ ژاپنی، زودتر از انتظار پرواز میکنند. هر بمب افکن ۵ خدمه داشت بنابراین در عملیات در مجموع ۸۰ آمریکایی حضور داشتند. پس از بمباران ۱۵ فروند از این بمب افکن ها گم شدند و یکی از آنها در ولادی وستوک شوروی فرود آمد. روس ها هم از همه چیز بی خبر این افراد را بازداشت کردند. گروهی موفق شدند به چین پرواز کنند در این بین ۴ بمبافکن سقوط کرده یا در سواحل فرود آمدند و در نتیجه آن ۳ خدمه کشته میشوند. ژاپنی ها ۸ نفر از این افراد را اسیر میکنند که ۳ نفر از آن ها در ماه اکتبر اعدام شدند و یک نفر دیگر هم در اسارت جان باخت. فرماندهی عالی ژاپن که از این حمله خجالت زده بود، حمله به پایگاه نیروی دریایی آمریکا در میدوی را تسریع کرد که به نبرد دریایی میدوی در ژوئن۱۹۴۲ و به شکست تعیین کننده ژاپن منجر شد. فیلم این عملیات: https://aparat.com/v/4O701
-
1 پسندیده شدهبسم ا... عملیات نشست در شرایط بد جوی -فرودگاه اردبیل با استفاده از سامانه روشنایی LED موسوم به CAT II محصول شرکت های داخلی https://aparat.com/v/Gejw8
-
1 پسندیده شدهعملیات گروه نمایش هوایی ( آکروجت ) تاندربردز ایالات متحده https://www.aparat.com/v/MYyuh
-
1 پسندیده شدهبسم ا... تیربارچی درب هوایی ارتش ایالات متحده در طول جنگ ویتنام ، یکی از بزرگترین ناوگان بالگردی عملیاتی را با استعدادی در حدود 3000 بالگرد در انواع مختلف ، بکار گرفت . این ناوگان با وجود تمامی مزیت های خود ، مشکلات تازه ای را به ارمغان آورد که یکی از آنها ، نیازمندی به خدمه با تجربه و آموزش دیده برای استفاده از تسلیحاتی بود که در درون بالگرد برای نقش های مختلف نصب شده بود . در ابتدای کار ، این وظیفه بدون هیچ آموزش خاصی ، برعهده نیروهای وظیفه ارتش گذاشته شد ولی با شدت گرفتن درگیری ها در ویتنام و افزایش تلفات وارد آمده به بالگردها ، ارتش ایالات متحده تصمیم گرفت تا رسته جدیدی را در هواپیمایی نیروی زمینی ایجاد کند، که اکنون با شناسه Aerial Door Gunner شناخته می شود . نیروهایی که برای ایفای این نقش انتخاب شده یا داوطلب اجرای آن بودند ، ابتدا باید از مراحل آزمایش فیزیکی نظیر تست رنگ شناسی ، شنوایی و بینایی عبور کرده و سپس کار با طیف متنوعی از تسلیحات پیاده نظام (سرنیزه ، سلاح های کمری تا نارنجک انداز ) را یاد می گرفتند . تا اینجا روند آموزش تفاوت چندانی با آموزش پیاده نظام نداشت ولی این نیروها با طی کردن مرحله اول ، باید مراحل تخصصی بعدی شامل شیوه های پیچیده هدف گیری هوا به زمین ، کار با سامانه های بصری دید در روز و دید در شب و درنهایت شیوه های رصد و جستجو در تمامی شرایط جوی را یاد می گرفتند . با این وجود ، ارتش آمریکا بدلیل نیازهای خاص خود ، به این آموزش ها بسنده نکرد و تدریجاً نیروهایی را برای این وظیفه انتخاب می نمود که بتوانند قابلیت های کنترل-فرماندهی را به منظور هدایت نیروهای هوابرد از خود به نمایش گذارند ، بدین سبب از یک دوره زمانی به بعد ، اصول اولیه تاکتیکهای رزمی دفاعی و تهاجمی نیز به دروس آموزشی این رسته اضافه گردید . https://www.aparat.com/v/TMnR8
-
1 پسندیده شدهتست اتاق فشار / ارتفاع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران https://www.aparat.com/v/nYf3q
-
1 پسندیده شدهبسم ا... به بهانه تحویل ریزپهپاد بلاک هورنت ( زنبور سیاه ) به ارتش اوکراین برای مشاهده اندازه استاندارد روی عکس کلیک کنید لینک خبر در تاپیک اوکراین
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم دوستان عزیز سلام همونطور که استاتوس مختصراً توضیح دادم هدف از این تایپیک بررسی تاریخ نظامی ایران از منظراسناد و موضوعات کمتر عمومی شده هستش، هدف کمک به تعالی و ارتقای مقوله توان نظامی کشور با بررسی تحلیلی و عاری از احساس گرایی منطبق بر واقعیات مستنده نه روایات تبلیغی که برای زمانهایی خاص کاربرد داشته و خوراک تبلیغ داخلی بودن همونطوری که مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا فرمودن تاریخ جنگ برای ما یه گنجه و باید از این گنج بدرستی استفاده کنیم تا امروز خیلی از مسایلی که پیش از این ناگفته مونده بود به مرور عمومی شده و در اختیار همگان قرار گرفته مسائلی همچون نامه معروف سردارمحسن رضایی، موضوع مک فارلین و ماجرای ایران کنترا افیر، بحث خریدهای محدود باواسطه از اسراییل، ماجرای خریدهای نظامی خارجی ایران، مشارکت برخی ملیتها در حمایت از ایران (مثه عزیزان افغانی و تعدادی از دوستان پاکستانی)و خیلی مسایل دیگر اما هنوز هم مسایل ناگفته یا کمتر بیان شده زیادی وجود داره که نیازمند بررسی و تحلیل هستند در این تاپیک میکوشیم بدون هیچ پیش زمینه ذهنی و احساسی و علاقه ای به بررسی حدود بیست سال تاریخ نظامی ایران در سالهای پنجاه تا هفتاد بپردازیمالبته خواه ناخواه باید به گذشته نقبهایی زد و هرازگاهی بحثهایی بروزتر را هم بررسی کرد در این مقال هدف تخریب یا کوچک جلوه دادن زحمات و تلاشها و ایثارهای هیچ ارگان یا شخص خاصی نبوده و نیست، بلکه هدف کنار زدن پرده هاییه که بنا به شرایط تبلیغی و جنگ روانی اون روزها بر روی برخی حقایق کشیده شده و امروز به نیاز به پس زدنشون احساس شده و یا دسته کم اینگونه به نظر میرسه! تا نسل جنگ ندیده یا کمتر دیده رو با واقعیتهای حماسه سازی پدران و برادرانشونو با همه نکات مثبت و منفیش بیشتر آشنا کنیم هرچند سبک نوشتاری من بیشتر آمیخته با شوخی و نکات تلطیف کننده است تا مطالب ارایه شده از خشکی کمتری برخوردار باشه اما متاسفانه دراین مطلب ناگزیر به ارایه کمی جدی تر مطالب هستم اما بازهم تلاش میکنم تا جایی که به ساختارعلمی مطلب خدشه وارد نشده از خشکی مطلب کم کنم! در راستای این خشکی زدایی میکوشم دوستان رو بیشتر در مطالب سهیم کرده و بحث رو به شیوه پرسش و پاسخ پیگیری کنم امیدوارم همه دوستان با شرکت در این مبحث کمکی به روشنگریی تاریخ نظامی معاصرمون کرده و زکات علمشونو پرداخت کنن باتوجه به حساسیتهای که در بررسی این مقوله مباحث وجود داره تا اونجا که باعث شده حتی ارگانهای درگیر درمقوله دفاع هم کمتر وارد این مقوله ها بشن بنابراین هرگونه پست حاوی توهین به ارگانها و اشخاص بلافاصله پاک خواهد شد! اما عنوان کردن چنین برخورد احتمالی، مغایر با جایگاه و الزام و آزادی نقد و تحلیل اشخاص و ارگانها نیست، دست برقضا هدف ما از این تایپیک نقد همه جوانب امور. مرتبط با مسائل نطامی کشوره! منتهی باید دوستان نقد رو با توهین و بررسی رو با تهمت یکی نکرده و بکوشن معقولانه، خردمندانه منصفانه و مستند به نقد و تحلیل رویدادها، اشخاص و ارگانها بپردازن و تا جایی که امکانش هست و به جامعیت موضوع بحث خدشه وارد نمیکنه از ذکر اسامی بصورت مستقیم و مشخص خود داری کرده وبجای آن اسامی جمع و عام رو جایگزین کنن! بدون شک در برخی موضوعات مجبور به اشاره مستقیم به نامها خواهیم شد ضمن احترام به همه عزیزانی که در راه دفاع از میهن متحمل هرگونه رنج و زحمتی شدن، چه آنهایی که حتی گامی کوچک برداشتن و چه بزرگوارانی که با بالاترین درجه ایثار و اهدای جان خود میهن رو پاس داشتن، در برخی موارد ناگزیر به یاد آوری اشتباهات و ایرادهای برخی قهرمانان جنگ چه عزیزان در قید حیات و چه شهدای بزرگوارمون خواهیم بود، بدون شک همه کاملاً واقف و مطلع و معتقدیم که هیچکدام از قهرمانان جنگ معصوم و عاری از اشتباه نبوده اند و ذکر اشتباهات احتمالی هر بزرگواری به هیچ وجه به معنی ارج ننهادن به فداکاری و جانفشانی آن عزیزان نبوده و نیست چرا که هیچ وجدان بیداری رو نمیتوان یافت که آنهمه حماسه و ایثار رو انکار کرده یا خدای ناکرده تکریم نکرده یا نادیده بگیرد. ضمن تعظیم تمام قد در برابر عظمت همه قهرمانان سفرکرده و عزیزان در قید حیات عرصه دفاع از میهن، در برخی موضوعات ناچار به ذکر برخی ایرادها و اشتباهات در عملکرد و تصمیم گیری این عزیزان هستیم که به هیچ وجه منافی جایگاه شایسته و رفیع آن بزرگواران نبوده و نخواهد بود و تا جایی که ممکن است میکوشیم جهت حفظ حرمت از بردن نام عزیزان خودداری کنیم اما در برخی مباحث ناچاراً باید بشکل مستقیم به عزیز یا عزیزانی اشاره کنیم و قصدمان به هیچ وجه خدای ناکرده توهین یا بی احترامی به ساحت این عزیزان نبوده ونخواهد بود جا داره همینجا اعلام کنم به هیچ وجه در این مسیر خود رو عاری از اشتباه ندانسته و همه نقدهای علمی،منطقی و منصفانه دوستان و. عزیزان رو با کمال میل و با جان ودل میپذیرم هرچند بشخصه در یک خانواده کاملاً سپاهی بزرگ شده ام والان آشکارا گرایشات و تمایلات بیشتری نسبت به عزیزان ارتشی دارم!!! امانهایت تلاشم رو خواهم کرد که در این گفتار مهم، احساس و علاقه شخصی خودم رو تاثیر نداده و مطالب رو بدون در نظر گرفتن علایق شخصی خودم بیان کنم و از سایر عزیزانی که مارا در این امر مهم یاری خواهند کرد نیز انتظار دارم که آنها هم چنین رویکردی رو دنبال کرده تا انشا الله بتونیم بایاری خدا و همراهی دوستان عزیز از دل مباحثمون مطالب جامعی رو تقدیم علاقمندان کنیم و گامی کوچک در راه اعتلای فرهنگ دفاع از کشورمون برداریم خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
-
1 پسندیده شدهسلام... این تاپیک خیلی وقته به روز رسانی نشده! ما هم ایندفعه بخاطر اینکه می خواستیم بریم برزیل ، مجبور شدیم ک از سومالی عبور کنیم و لذا سه تا نظامی هندی گرفتیم که سلاح بلژیکی داشتن؛ یک مورد قایق دزدان دریایی به ما نزدیک شدن و وقتی دیدن نیروی نظامی داریم ، فرار کردن...اونا اگه حمله کنن ، با سه تا نظامی وسط دریا واقعا نمیشه کاری کرد!
-
1 پسندیده شدهبا سلام ژنرال جاسوس راینهارد گهلن ژنرال راینهارد گهلن ( 1979-1902) ، یکی از مشهورترین و در عین حال مرموزترین افسران رایش سوم بشمار میرفت که خدمات بسیار زیادی را به کشور متبوع خود و بعدها به ایالات متحده ، ارائه نمود . وی که میانه جنگ جهانی دوم ، ریاست بخش اطلاعاتی ورماخت (آبوهر) در جبهه شرقی را بر عهده داشت ، یک شبکه بسیار گسترده ازعوامل اطلاعاتی محلی و نفوذی را در طول یک جبهه 1200 مایلی در عمق خاک اتحاد جماهیر شوروی را ایجاد نمود ( برخی مورخین سازمان های اطلاعاتی بر این عقیده اند که شبکه وی احتمالاً قابل قیاس با شبکه اطلاعاتی روسها در قلب ساختار سیاسی/ نظامی آلمان - شبکه ارکستر سرخ - بشمار می رود ) و این شبکه گسترده ، اطلاعات نظامی بسیار ارزشمندی را در اختیار فرماندهان ورماخت قرار می داد . با این وجود ، علیرغم این خدمات ارزشمند ، وی بعنوان ریاست بخش شرقی اطلاعات نظامی ورماخت ، از اواسط سال 1943 ، متوجه شد که ستاره بخت رایش سوم در حال غروب کردن است ، در نتیجه با اجرای یک مانور ماهرانه ، بسمت آمریکایی ها چرخید و خدماتش را به آنها ارائه داد . این تغییر جهت برای وی بسیار موفقیت آمیز بود و سازمان خدمات استراتژیک (OSS) آینده شغلی او را در سالهای پس ازجنگ تضمین نمود . ( وی نخستین رییس سازمان اطلاعاتی آلمان فدرال -اداره محافظت از قانون اساسی BND- بشمارمی رفت ) نکته جالب اینجاست که آمریکایی ها ( ابتدا سازمان خدمات استراتژیک و مجموعه پس از آن - سیا) آنقدر به ارزشمندی اطلاعات وی ایمان داشتند که تا سال 1955 ، بیشتر از 100 میلیون دلار در ازای خدماتش ، به وی پرداختند .
-
1 پسندیده شدهدوست عزیز سلام تفاوت چندانی بین این رشته دردو دانشگاه ذکر شده نیست چرا که چارت درسی یکیه منتها وضعیت و شرایط تحصیلی و سختی ها و منابع و امکانات دو دانشگاه ابدا قابل مقایسه نیستن بهتره بگیم تفاوت در خود دانشگاه ها ست نه رشته!!! دانشگاه امیرکبیر(همون پلی تکنیک خودشون!!)یکی از بهترین و پرآوازه ترین دانشگاه های داخلیه که دارای اعتبار داخلی زیادیه(خارجیشو کار ندارم) محیطش یه محیط سویل وعادیه مثه همه دانشگاه های دیگه و شما فقط درس رشته خودتو میخونی و آزادی عمل خاص یه دانشجو رو دارین! دانشگاه دریایی امام خمینی نوشهردانشگاه افسری نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایرانه بالطبع افسری بودنش خیلی سختیها داره چون قراره افسر مهندس تربیت کنه(امیرکبیر فقط مهندس تربیت میکنه) در کناردرسهای عادی شما باید دروس نظامی، عقیدتی و سیاسی و برنامه های ورزشی رو هم طی کنین، محیط هم کاملا نظامیه به مراتب خشکی و سختیش از سربازی بیشتره بعنوان نمونه یک دوره بعد از من یکی از دانشجوها برادرش سرباز همونجا بود،سربازه به حال برادر دانشجوش گریه میکرد!!! 4 سال شما سخت ترین شرایط رو پشت سر میزارین و با سختی هایی که فکرشو هم نمیکردین دست و پنجه نرم میکنید ساعت 5 هر روز صبح بیداری و ساعت 11 شب خاموشی(درصورتی که برنامه خاصی نداشته باشین مثه نگهبانی، خشم شب،آموزش و تنبیه و...) برای هر دقیقه اتون(حتی سرویس بهداشتی و..) هم برنامه ریزی شده است و شما درچهارچوب اون برنامه مشخص حرکت میکنید (حتی ساعت مطالعه درسیتون هم دست خودتون نیست و طبق برنامه مشخص روزانه است) حضور و عدم حضور سر کلاس درس دست خودتون نیست(1/40 ساعتها غیبت داشته باشین فکتون رو میارن پایین آخر ترم) بنده اطلاعی از منابع درسی دانشگاه امیرکبیر ندارم(بالطبع باید یا از سازمان بنادر باشن یا از یو کی) منتها در دانشگاه افسری منابع تخصصی دریایی از دانشگاه دریایی یو اس نیوی هستن و همه کتابها رو هم بصورت امانت همونجا بهتون تحویل میدن و در پایان هم ازتون پس میگیرن این دانشگاه سختی های بسیاری داره بگونه ای که عموما بالای 50 درصد از ورودیهای هر سال ریزش میکنن و معمولا حدود همون 50 درصد(کمی بالا و پایین) از هر دوره فارغ التحصیل میشن در داخل دانشگاه چند قسمت موازی هستن و هیچکدوم هم نسبت به اونیکی کوتاه بیا نیستن!! به همون شدتی که آموزش در درسها و ساعات حضور و غیاب و سطح علمی سخت میگیره، هیات نظامی و عقیدتی سیاسی و حفاظت اطلاعت هم در حوزه موربوط به خودشون سخت گیر هستن( بویژه هیات نظامی که همه کاره است و نود درصد زمان و برنامه شما دست اونهاست) لباس اونجا لباس نظامی و تابع قوانین نیروی دریاییه(فرم فصل و کار خاکی و کار رنگی و..) رژه، مراسم صبحگاه ، نگهبانی، دوره های نظامی و رزمایشها هم هستن دو سه ماه اول رو "بی ام تی" یا دوران تهیه گی میگن و فقط آموزشهای نظامیه که معمولا با یه رزمایش پایان میبایه و مراسم سردوشی با حضور فرمانده کل قوا یا رییس جمهور معمولا فقط در سال دوتا مرخصی هست!!! یکی تعطیالات عید حدود 12-13 روز (گاها 15 روز) و دیگری بعد از ترم تابستونه که اونهم بین 10 تا 15 روزه (ترم تابستونه اجباریه و درکنار درس،برنامه های ورزشی و واحدهای نظامی رو هم دارین و یه تابستون هم اردو و دوره نظامی هستش) در حین تحصیل شما برای گذروندن 4 واحد کارورزی، 6ماه به دریا اعزام میشین تحت عنوان کارورزی 1 و 2 3ماه کارورزی یک داخلی و سه ماه کارورزی 2 سفر برونمرزی و خارجیه درکنار سختی هاش خوبی هایی هم داره: تمام هزینه های آموزشی بعهده نداجاست لباس وپوشاک وملزومات نظامی بعهده نداجاست کتابها رو دانشگاه براتون تهیه میکنه (امانی ) و مقداری هم لوازم تحریر هر ترم بهتون میدن(البته زیاد نیست) هزینه تغذیه اصلی و میان وعده ها بعهده نداجاست(غذاش تا ما بودیم که معرکه بود بعد ازما رو هم تا چند سال که عالی بود الان خبر ندارم) هزینه بهداشت و درمان بعهده نداجا ست و همه دفترچه بیمه دارن ماهیانه مبلغی رو بعنوان حقوق (زیاد نیست البته ) دریافت میکنید( سال چهارمی و با دریافت کد "افسری" حقوقتون میره رو پایه افسری و بهتر میشه) دارای آزمایشگاه ها و کارگاه هاییه که بعید میدونم شریف و امیرکبیر و علم وصنعت سرهم و باهم داشته باشنشون (دسته کم در حوزه دریایی) کتابخونه کامل و جامعی داره بویژه برای منابع زبان اصلی(انگلیسی، ایتالیایی، فرانسه و روسی) برخلاف دانشگاه های دیگه عموم پروژه ها و طرح های دانشجویی بصورت عملی و کاربردی در خود نیرو پیگیری و استفاده میشه(مثلا یه طرح ارتقایی نداجا رو میدن به چند دانشجو من خودم یه نمونه کوچیک از اونها بودم که پروزه فارغ التحصیلیم مربوط به پروزه موج بود ، بعدا ون یکی پروژه کوچیک دیگه مربوط به موج بهم دادن با یه مبلغی بعنوان حق پژوهش!!!) تقریبا میشه گفت دغدغه پیدا کردن شغل و .. نداری و شغلت مشخصه از همون اول هم خودتو برای یه شغل مشخص اماده میکنی نه اینکه حالا فارغ التحصیل بشم تا بعد ببینم چی پیش میاد! برای کسی که قصد ادامه کار در این رشته رو داشته باشه یه تمرین اساسی برای سختی های دریانوردیه بطوری که برخلاف دانشجویان بیرون در دریا بیکباره شوکه نمیشه!! دیگه خدمت سربازی ندارین(چهار سال قد چهل تا سربازی میدونن و اذیتت میکنن ، مثلا تا دوسال حق راه رفتن و قدم زدن توی دانشگاه رو نداری و فقط باید بدو رو بری و بیایی!!! الا یکی روز خاص که لباس سفید یا مشکی فورم تنته و به احترام اون نمیدویی!!!) برخلاف دانشگاه های دیگه شما در کنار تیوری دروس رو عملی و وواقعی پیگیری میکنید و تیوری و عمل با هم هستن و با فارغ التحصیل شدن یه مدرک دار بی تجربه نیستین! درضمن بحث و گفتگو و جانبداری و هرگونه میتینگ و برنامه سیاسی هم در تمام طول چهار سال تحصیل مطلقا ممنوعه در کل باید ببینید دنبال چی هستین بینهات سخت و دشوار و طاقت فرساست منتها مزایای خاص خودشو هم داره و خاطراتش هم بینهایت شیرینن( ای گند بزنه بهشون که هنوز هم دوستشون دارم!! با همه سختیهاشون!!)
-
1 پسندیده شدهخوب سال کاری 87 رو من با همون ماجراها به سر بردم ( قبلش کشتی " ایران هامون" بودم و بعدش هم" ایران هنگام " که اون بلا سرمون اومد) میخواستم برم سراغ خاطره بعدی درباره دزدان دریایی که دیدم حیفه ماجرای جالبی رو که در پیاده شدن این کشتی داشتم بیان نکنم پس واسه زنگ تفریح هم که شده اون خاطره رو هم میگم و بعد دوباره میریم سراغ بحث شیرین برادران عزیز دل ، دزدان دریایی!! وقتی بعد چند ماه از کشتی سوپرتانکر " ایران هنگام " پیاده شدم کشتی نروژ بود، اومدیم شهر "برگن" ، سه روز هتل بودیم با یه تیم 13 نفره که نحسی 13(البته من بهش اعتقادی ندارم) از همون اول ما رو گرفت یعنی تیم رو گرفت زیاده گویی میشه ودوست ندارم بگم همون سه روز چه بلاهایی سرمون اومد ، منتها دسته کم من تونستم ازداخل یک زیردریایی جنگ دوم جهانیشون که موزه اش کرده بودن حدود 400-500 متری هتلمون بازدید کنم ، هرچند متاسفانه بعلتی احمقانه نتونستم از داخلش تصویری بردارم اما بد نبود دسته کم به دیدنش می ارزید بعد هم موندیم تا بلیط هامون اوکی شد و بعدش پرواز کردیم به " اسلو" پروازمون از اسلو 11 صبح به لندن و از اونجا اگه اشتباه نکنم 4-4/5 به تهران بود اونم با یکی از شرکتهای هوایی انگلیسی( اسمشو نمیگم تا تبلیغ نشه براشون)!! تو فرودگاه اسلو به ما اطلاع دادن که بخاطر شرایط بد هوایی در لندن و بارش برف پروازها با تاخییر مواجه میشن موندیم تا ساعت حدود 1 بعد از ظهر، که بعدش ما کلی سر و صدا کردیم که الانه که پرواز اونورمونو از دست بدیمو.... به همین خاطراز مجموع چند پروازی که با تاخییر بودن، اومدن اونایی که بلیط پرواز بعدی نزدیکتری از لحاظ زمانی داشتن رو انتخاب کردن و یک پرواز ترتیب دادن از بینشون برای لندن و ما هم بالطبع جزو اوندسته ای بودیم که پریدیم سمت لندن اما.... آخرین هواپیمایی که روی باند فرودگاه هیثروی لندن به زمین نشست، هواپیمای ما بود!!!!!! و بعدش اعلام شد که فرودگاه بعلت بارش سنگین برف و بدی هوا و ...تعطیله!!!! ما موندیم و یک فرودگاه تعطیل و اونهمه پرواز کنسل شده و سیل جمعیت مونده از پرواز!! با تهران تماس گرفتیم ، گفتن ایجنتی اونجا نداریم ، خودتون برین هتل گیر بیارین هزینه هاتون با ما ، بعدا حساب میکنیم!!!! رفتیم که بریم بیرون از فرودگاه پلیس نزاشت و گفتن که باید ویزا داشته باشین کلی جر و بحث کردیم و قوانین بین المللی رو براشون یا سین کردیم تا بلاخره قبول کردن بهمون ویزای چند روزه بدن(هم پرواز اولی و هم پرواز بعدیمون هردوتا بریتانیایی بودن و همین کمکمون کرد تا بتونیم مجوز خروج از فرودگاه رو بگیریم) بعد از رد شدن از گیت چون همه مسافرا قبل از ما رفته بودن بیرون تقریبا جای خالی نبود و نمیتونستیم از نمایندگی هتلها توی فرودگاه جایی پیدا کنیم چند ساعتی اونجا بودیم تا اینکه یه پسر حدود 23-4 ساله اومد و با لهجه افغانی فارسی صحبت کردو بعد از پی بردن به موضوع به شرط اینکه رفت و برگشتمون به فرودگاه و هتل رو با اتوبوسهای شرکت نقلیه ای که اون واسش کار میکرد بریم وبیاییم ، برامون هتل رزرو کنه !!! و خداییش هم رزرو کرد یک سوم قیمتی که ما میخواستیم اونم کجا؟ وست مینسترلندن !!! رفتیم اما اولش اشتباهی رفتیم هتلی دیگه یعنی راننده اشتباهی بردمون اونجا حدودا ساعت 10/30 شب بود، تا منشیه بهمون حالی کنه هتلو اشتباه اومدیم ما نسل همه میوه و شیرینی های لابی هتل رو برداشته بودیم ، بعد هم تماس گرفت همون شرکت راننده دوباره اومد ما رو برد هتل اصلی که...... منظور بدی نگیرین زیباترین دختر انگلیسی منشی و رزروشنیست اونجا بود به اسم " ایرین" از جنوب انگلستان اومده بود و لندن دانشجوی حقوق بود و به همراه خواهر بزگترش که توی آشپزخونه هتل مشغول بود در اونجا برای کمک به هزینه تحصیلش کار میکرد( این اطلاعالت رو بچه ها سر سه سوت درآوردن ، بچه ها ها نه من!!!!!!!!!) بگذریم همه این مقدمات برای این بود که برسیم به این قسمتش که: یکی از دانشجوهایی که کاروزیشو میگذروند و همراهمون پیاده شده بود پسر خاله اش لندن زندگی میکرد یا بهتر بگم درس میخوند ، باهاش تماس گرفت که بیاد فردا صبح هتل ببیندش و بهش گفته بود که کی هستیم و چطوری اومدیم چشمتون روز بد نبینه، فردا صبح توی رستوران هتل وقتی برای صبحانه رفتیم دیدم همراه پسرخاله این دوست و همسفر ما، سه نفر دیگه هم اومده بودن با کلی پوشه و کیف و ... بعد هم شروع کردن با ما به صحبت کردن و تبلیغ برای سازمان مجاهدین و بدگویی از نظام و ارایه پیشنهاد پناهندگی و... در نهایت جذب نفر برای سازمان !!!! خلاصه بحثمون بالا گرفت بالاخص با یکیشون که ادعا میکرد جانباز و رزمنده بوده و رژیم ( به قول اون) براش تره هم خورد نکرده و انداختنش بیرون و انگلیسیهای عزیز دل با کمک برادران و خواهران انسان دوست سازمان مجاهدین براش زندگی مرفه بی دردی ساختن و.... خلاصه روزه ای خوند که گریه کن نداشت بپاش گریه کنه و الا سوزناک بود سوزناککککککککککک...!!!!!!!!!! دست برقضا بین ما یکی از بچه های جانباز بود و یکی هم از رزمندگان قدیمی بچه ماهشهر، اونا هم بهشون برخورد و با حمایت ما بحث بالا گرفت همه بچه ها خداوکیلی تند و سفت و سخت پشت نظام واستادن و کوتاه نمیومدن تا زد و بحث کشیده شد به پیشرفتهای کشور و ترقی و توسعه که اون منافق جانباز نما منبر رو به دست گرفت که : آره همه اش نظامیه و خون مردمو کردین تو شیشه و همش بمب و گلوله بدردنخور میسازین و ................ ادامه داد و رسید به اینجا که مرد و مردونه اینهمه موشک بالستیک ساختین تا حالا تونستین یه توپ پینگ پینگ رو بفرستین به فضا؟ تونستین در حوضه های علمی و نه نظامی فعالیتی بکنین ؟ تونستین حتی با کمک روسیه اتون!!!! یه جوجه ماهواره بفرستین هوا؟ که انگار شاهد از غیب رسید و خدا خودش اونکاری رو کرد که باید میشد!! بی بی سی محلی که داشت اخبار هواشناسی و صحنه های برفروبی خیابونا رو پخش میکرد یه دفعه خبراشو قطع کردو خبر پرتاب ماهوار امید به فضا رو بوسیله ایران اعلام کرد... .... .... چنان تکبیری فرستادیم که هتل لرزید!!! دیگه نفهمیدیم چی شد!!! لابی رو بنکل به هم ریختیم پریدیم هوا ، همو بغل کردیم ، سر و صدا میکردیم و هوار و هورا و تکبیر و خلاصه بدجوری جو گیر شده بودیم ، نمیدونستیم چطور خودمون کنترل کنیم خلاصه مایی که تا چند لحظه قبل دست بر قضا سر همین قضیه داشتیم سین جیم و محاکمه می شدیم حالا انگاری دنیا رو بهمون داده بودن اونقد محو و گیج شادی کردن سروصدا بودیم که نفهمیدیم برادران ارشادی سازمان مجاهدین کی در رفته بودن!!!!! بمانداون روز چه جشنی گرفتیم و چه پایکوبی توی لابی هتل راه انداختیم که هرکسی نمیدونست فکر میکرد ما خود خود خود تیم سازنده و پرتاب کننده امید بودیم و بماند که کثیفی های لندن رو در روزهای بعدش چطور با چشم خودمون دیدیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر لندن کثیفترین شهر اروپا از لحاظ اجتماعی نباشه بیشک یکی از کثیفترینهاشون هست بعدش هم شکر خدا فرودگاه باز شد و ماهم تونستیم بلیط اون شرکت انگلیسی رو با بلیط هما تعویض کنیم و با یه 747 ایران ایر برگشتیم ایران عزیز!! اونم جزو اولین هواپیماهای خارجی پرواز کرده از هیثروی لندن جاتون خالی در برگشت هم با هماهنگی، من و یکی دیگه از بچه ها رفتیم کابین خلبان و کلی باهم خوش و بش و انتقال خاطره و تجربه کردیم!!!! بعد اونم با خوشی و سلامتی فرودگاه امام خمینی (ره) به زمین نشستیم و چند ساعت بعدش هم از مهرآباد با یه قارقارک روسی پریدیم تا خرم آباد و دل و روده مبارک و نازنینمون نزدیک بود بیاد تو حلقمون ( بماند که خدا بهمون کلی رحم کرد) و اینگونه بود که این سفر تبدیل به پرماجراتیرن و یبیادماندنی ترین سفر کاری من شد (منهای این سفر امسالم که .......) منتها هرچی بود به خیر و خوبی و خوشی و با خاطرات خوبی ختم به خیر شد یادش به خیر بویژه یاد همه دوستان عزیزی که همراهم بودن
-
1 پسندیده شدهشهریور گرم و شرجی سال 1387 بود تازه چند روز بود که به نفتکش سوپرتانکر" ایران هنگام" ملحق شده بودم ما 2میلیون و دویست هزار بشکه نفت خام از خارگ به مقصد رتردام هلند بارگرفتیم و با عبور از تنگه هرمز طبق روت و مسیر جدید و و دورتر که برخلاف مسیرهمیشگی با فاصله 200مایل از ساحل فاصله داشت درحال دریانوردی جهت دور زدن قاره آفریقا از دماغه امید نیک و رفتن به اروپا بودیم اون روزا خبر خاصی از حمله دزدان دریایی گزارش نشده بود دست و پا شکسته خبرهایی به گوشم خورده بود (وقتی که خونه بودم) ولی روی کشتی هیچکی از هیچ چیز خبر نداشت(البته بعدا مشخص شد کاپتان در جریان بوده بالاخص بحث دزدیده و روبوده شدن کشتی ایران دیانت از شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، منتها اونا برای جلوگیری از ایجاد جو ترس و هراس پرسنل و عدم تجربه کافی و نامدیریتی و کلی مسایل دیگه چیزی به کسی نگفتن و فقط خواستن که حدود 130 -40 مایل بیشتر از مسیر های معمول از ساحل دوربشیم!!! البته اونا هم فکرشو نمیکردن با 200 میال فاصله از ساحل کسی بتونه به کشتی حتی نزدیک هم بشه) روز 30 شهریور بود یک جشنی حالا به چه مناسبتی بود(مناسبتش یادم رفته ولی فکر کنم یکی از مناسبتهای مذهبی بود درست خاطرم نمونده)گرفته بودیم و بعد از کلی بخور بخور و سروصدا و خوشگذرونی البته از نوع شرعی و قانونی و معقولش رفته بودیم باشگاه افسران و مشغول شب نشینی و وقت گذرونی بودیم ساعت حدود 11 شب بود که یه هو..... ...... صدای افسر راه مضطرب و پریشون و هراسون پیچید توی کشتی که نفس زنان و بدون رعایت ضوابت جاریه تند و تند از سیستم پیجینگ کشتی میگفت : دزدا اومدن رو کشتی دزدا اومدن رو کشتی دزدا اومدن رو کشتی ... صدای پیج مداوم و تکراری افسر سوم عرشه خوشی رو از سر هممون پروند همه دویدیم سمت کابینامونو با تعویض لباس رفتیم به بخشهایی مشخص شده ( هر دریانوردی در ابتدای الحاق به شغل دریایی باید دوره های خاصی رو بگذرونه و تمرینهای خاصی رو هم قبل از دریا و هم بصورت هفتگی باید روی کشتی بگذرونه بعلاوه آموزشهای پیش از الحاق به شغل دریایی و ضمن خدمت هفتگی و مستمری که در جریانه هم کلاس های آموزشی هفتگی هم جلسات فیلمهای آموزشی هفتگی هم آموزشهای بر پایه مدولهای کامپیوتری و... یکی از این اموزشهای الزامی آموزش و تمرین برخورد و مواجهه با دزدان دریایی هستش که اون روزا پایتختشون تنگه مالاکا و آسیای جنوب و جنوب شرقی بود و دیگر حیات خلوتاشون دریایی کارایب، آمریکای جنوبی ، غرب آفریقا و خلیج بنگال و......بود) ما هم هرکدوم بر مبنای آموزش و وظیفه محوله در ماستر لیست (لیستی که وظیفه و محل هر دریانورد پرسنل و یا همراه با شناور رو در وضعیتهای گوناگون غیر معمول مشخص میکنه) رفتیم سر استیشن و دیوتی خودمون بر مبنای لیست من رفتم اتاق کنترل و با استارت یک دیزل ژنراتور دیگه و پارال کردن اون و رفتن به حالت اماده باش کامل ،همه دستگاهای ذخیره رو در حالت اماده به کار قرار دادم بعد هم تماس گرفتم با یکی دوتا از بچه ها که ببینم چه خبر شده معلوم شد خبری از دزدان دریایی روی کشتی نیست اما دو قایق در حال تلاش برای نزدیکی به ما هستند همزمان سرمهندس پاکستانی هم که داشت از ترس قالب تهی میکرد رسید پایین و با برداشتن همه لیمیتهای موتور اصلی اجازه افزایش سرعت و دور موتور به دور اضطراری رو داد و نفتکش کوه پیکربا 2 میلیون و 200 هزار بشکه محموله اش شروع به غرش کرد!!!!!! کاپتان با حظورش در پل شروع به مانورهای زیکزاکی کرد البته یک اشتباه فاحش مرتکب شده بود که بعدا فهمیدیم(چون حول کرده بودیم و کسی هم چک نکرده بود) و اون هم این بود که فقط یکی از سیستمهای سکان کشتی روشن بود و دومی در حال اماده باش قرار داشت که حتما میبایست روشن میشد و ما فراموش کرده بودیم(کاپتان و افسر راه فراموش کرده بودن چون وظیفه اونا بود ، اما راسیتش ما هم توی اتاق کنترل چک نکرده بودیم از بس حول کرزده بودیم چون اون افسر پیج کرد دزدا اومدن رو کشتی و ما انتظار درگیری نزدی و رودرو با زدها رو داشتیم!!!!) تماس با تهران و با سواحل نزدیک جهت کمک از پل فرماندهی کشتی ما صورت پذیرفت که توصیه خاصی جز کارهایی که ما کردیم به ما نشد و ما همون وظعیت خودمونو حفظ کردیم و اما ماجرا از چه قرار بود؟ ماجرا از این قرار بود که: ساعتهای حول و حوش 11 شب افسر سوم که افسر مسیول و بقول نظامیها افسر نگهبان پل فرماندهی بود میره روی وینگ سمت راست پل فرماندهی برای بررسی اطراف کشتی خودش میگفت احساس کردم شبح یا سایه ای سمت راست کشتی و چسبیده به اون دیدم فکر کردم توهم زدم و دچار توهم شدم!!!!! برگشتم پل فرماندهی اما باز شک کردم و برگشتم اما چیزی ندیدم در حال برگشت به پل یک لحظه احساس کردم شبحی رو در زیر وینگ راست دیدم بازم توجهی نکردم!!!!! هنوز به پل فرماندهی نرسیده بودم که شک به جونم افتاد و برگشتم تا با روشن کردن نورافکن وظعیت رو بررسی کنم اومدم سمت وینگ راست و نورافکن مستقر در اونجا، که احساس کردم موازی با جایگاه خودم شبحی در دل سیاهی شب همراهمون میاد!!!!! نورافکن رو روشن کرده و نکرده بستنم به رگبار!!!!!!!!!!!! و بعدش هم دویدم سمت پیجر و شروع کردم به گفتن مداوم دزدها اومدن رو کشتی و....!!!!! بینوا به محض روشن کردن نورافکن مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفته بود و با کلاشنیکوف بسته بودنش به رگبار ولی شکر خدا گلوله و یا ترکشی بهش نخورده بود و اما ادامه ماجرا بعد از رفتن به وظعیت آماده باش کامل برای مقابله با دزدان دریایی: طبق آموزشهای فراگرفته شده، تنها سلاح ما برای مقابله با دزدان دریایی برای جلوگیر از اومدنشون رو عرشه کشتی شلنگهای آب آتش نشانی کشتی با فشار آب 12 بار بودن والسلام!!! من هم پمپ اضطراری آب دریا برای آتشنشانی رو روشن کردم و فشار رو روری 12 بار ست کردم(روشن کردن پمپ با من بود و تنظیمش با یکی از بچه های مهندس دستیار) همزمان بچه های دیگه روی عرشه آماده مقابله با دزدان دریایی بودن اون موقع ما از شدت برخورد اونا و نوع تجهیزاتشون خبری نداشتیم واسه همین بچه ها با کمترین نوع مراقبت رفته بودن روعرشه که با رگبارهای بی امان اونا مواجه میشن من بیسیم رو رو کانال عرشه تنظیم کردم و دیدم واویلا هرکی داره جیزی میگه یکی میگه بستنمون به رگبار یکی میگه بخوابین رو عرشه یکی داد میزنه نرو اون سمت و... منم به سر مهندس گفتم ماجرا از این قراره و دویدم سمت عرشه که ببینم چه خبره از کنار بویلرها رفتم رو عرشه که رسیدنم به عرشه رو دزدان عزیزدل دریایی !!! با چندین و چند رگبار مسلسل کلاشنیکوف و تیربارام ژ-3 خوش آمد گفتن شیرجه رفتم و سینه خیز خودمو به یکی از دیواره ها رسوندم هرکی یک گوشه ای سنگر گرفته بود(سنگر که چه عرض کنم پناه گرفته بود) تنها کسی که با شیلنگ آب داشت به خیال خودش با دزدا مقابله میکیرد یکی از مهماندارهامون به نام " عزیز" اهل آبادن بود که قدش به زور 160 میشد و وزنش شاید 55 هم نمیشد حدودا اگر اشتباه نکنم 26-7 سالی هم داشت به پشت خوابیده بود رو عرشه و شیلنگ آب رو گرفته بود بیرون کشتی سمت ساعت 2/5 کشتی در حالی که دزدها سمت 5/5 ما بودن البته اونم تقصیر نداشت دزدها یکریز داشتن مانور میدادن و شلیک میکردن و کشتی ما هم داشت زیکزاکی میرفت تا اونا رو در موج حاصله از حرکت پروانه کشتی و ورتکسهای حاصله از اون قرار بده تا نتونن به ما نزدیک بشن واین کای آبادانی ما " عزیز " بینوا هم نه جایی رو میدید و نه میتونست سرشو بیاره بالا و اینکه هردو قایق دزدها در حال مانور و تغییر جا بودن و ما هم در حال زیکزاک نمیدونم چی شد که چند رگبار حواله بالای سر عزیز بینوا کردن که فیش پلیتهای کناره کشتی مثه سپر حفاظتش کردن کمی به خودم جرات دادم و سینه خیز رفتم سمتش و گفتم دیونه داری چیکار میکنی کارت بیهوده اس!!!!!! گفت چیکار کنیم؟ گفتم برگردیم عقب اومد شیلنگ رو ولش کنه گفتم نکن الان در میره میزنه هردوتامونو لت و پار میکنه کمکش کردم با هم شیلنگ رو ساپورت کردیم تا نازلشو تونستیم ببندیم و بعد ولش کردیم همونجا و سینه خیز برگشتیم عقب سمت پسیج وی وچسبیدیم به دیواره مانورها ادامه داشت من یک چرخی زدم اطراف انجین کیسینگ تا بتونم اونور رو ببینم همه حالت پناه گرفته بودیم و هرازگاهی بی دلیل و بی ثمر میرفتیم یه طرفی راستش همه ترسیده بودیم رفتم سمت چپ کشتی دیدم خبری نیست داشتم برمیگشتم سمت راست کشتی که دیدم یکی از قایقها از ما کمی فاصله گرفتو بعدش یکیشون بلند شد و با آر پی جی پل فرماندهی رو هدف قرار داد شلیک آر پی جی و چرخیدن در یکی از زیکزاکهای کشتی یکی شد و فانل کشتی شبیه سپر اومد جلوی پل فرماندهی و راکت آر پی چی با زاویه کم خورد به فانل و کمونه کرد تو هوا و ما همه به چش خودمون ترکیدن اونو توی هوا و در فاصله یکی دومتری فانل دیدیم قطعاتش ریخت رو عرشه و درگیری شدت بیشتری گرفت نمیدونم دقیقا چقد دیگه طول کشید که به گمونم سوخت اونا تموم شد یا از دستیابی به ما نا امید شدن و یا مهماتشون ته کشید به هر حال بیخیال ما شدن اما ما با همون سرعت بالا و با عجله در حال فرار از محل اونا بودیم،همه چراغها رو هم خاموش کرده بودیم حتی چراغهای راه رو!!!!!! بعد سه چهار ساعت و با فاصله گرفتن بیشتر از ساحل کم کم حالت همه به حال عادی برگشت و در بررسی ها مشخص شد بعلت عدم روشن کردن سامانه دوم سکان پین اصلی سکان در حال بیرون زدن هستش و الانه که بزنه بیرون خدا خودش بهمون رحم کرده بود اگر بیرون میزد دیگه هیچ کنترلی رو کشتی نداشتیم و براحتی دزدا میومدن رو کشتی بماند که بمدت حدود تا یکماه بعدش، ما سه دانشجوی بینوای مهندسی مکانیک که همراهمون بودن رو گذاشته بودیم بالای سر اون پین سکان در شیفتهای 4 ساعته و هربار که پین میخواست بزنه بیرون با یک پتک سنگین میزدن رو سرش و میفرستادنش سر جاش(این سه عزیز الان از همکاران و دوست های خوب من هستن، این پین هم بعدا مصیبتی شد برای ما که به بحث ما مربوط و مرتبط نیست) این حمله اولین حمله دزدان دریایی به کشتیهای ناوگان دریایی ما بود بلافاصله بعد از اون به همه سوپرتانکرها دستور داده شد که فاصله 200 مایلی از سواحل سومالی رو به 400 مایل افزایش بدن منتها اونایی که مجبور به عبور از تنگه باب المندب بودن همچنان درگیر حملات بودن و با فاصله چند روز بعد از ما دیگر سوپرتانکرهای ما هم یکی یکی مزه حمله رو چشیدن و دست و پنجه نرم کردن با دزدای دریای رو تجربه کردن بعنوان نمونه بعد از ما به سوپرتانکرهای زیر که همگی 320 هزارتنی و با محموله 2 میلیون و 200 هزار بشکه نفت خام بودن حمله شد 5 مهرماه یعنی حدود 6 روز بعد از حمله به ما دزدان دریایی سومالی به نفتکش سوپرتانکر" ایران هرمز" حمله کردن(سیستر شیپ نفتکش ما و هردو ساخت کره جنوبی) 11مهرماه به سوپرتانکر " ایران دماوند" 7 آبان به سوپرتانکر" ایران نور " 21 آبان سوپرتانکر"ایران دیلم" و دوباره 2 دیماه به همون کشتی" ایران دیلم" اما اینبار در مسیر برگشتش و بدون بار ( در حالت "بالاست") خوب این خاطره اولین حمله دزدان دریایی به یکی از کشتی های ما که بنده هم شرف حظور داشتم!!! بعد از اون ما به مسیرمون ادامه دادیم اما این سفرمون هرچند مرتبط با دزدان دریای نیست اما خالی از لطف هم نیست: در حال عبور از کیپ تاون آفریقای جنوبی دم دمای غروب یک زیردریایی هسته ای غول پیکر آمریکا یهویی با فاصله کمی از ما اومد رو آب که هممونو بالاخص کاپتانو بدجور ترسوند در ادامه در حال گذشتن از دماغه امید نیک یک جنگنده رافایل فرانسوی با ما سر شوخیش گرفته بود و شاخ به شاخ به سمت پل فرماندهی ما اومد و یه دفعه با شکستن دیوار صوتی با یه مانور و زاویه تند جنگنده اشو کشید بالا که کشتی ما درست مثه برخورد با یک سونامی دچار لرزش شدیدی شد و همه ما خوابیدیم رو زمین !!!! نمیدونم چه مرگش شده بود بعد هم در نزدیکی های سواحل اسپانیا یهو دوتا ناوچه اسپانیایی با سرعت بالا خودشونو رسوندن به ما و دوطرف ما قرار گرفتن و توپاهشونو گرفتن سمت ما ما هم از همه جا بیخبر کشتی رو نگیر داشتیم تا اونا بیان رو کشتی بعد اونا پرسیدن چرا به پیامهای شناسایی ما جواب ندادین؟ اونجا بود که متوجه شدیم یکی از ملوانا اشتباها در حین تمیز کردن بدنه سیستمهای مخابراتی دستش رفته بود رو دکمه حالت میوت و صدای سیستم رو قطع کرده بود و ما هم چیزی نشنیده بودیم خلاصه بعد که ثابت شد قضیه از چه قرار بوده مارو جریمه کردن و ولمون کردن بریم سمت رتردادم بعد از اون هم رفتیم افتادیم توی مسیر نروژ- کانادا اونم برای 5 ماه توی زمستون لعنتی دریایی وحشتانک شمال (نورت سی) بدترین موجهای ممکنه سخت ترین سرمای ممکنه کشتی چندین بار تا حد غرق شدن پیش رفت از کنار مثلث برمودا با حالت طوفان وحشتناک گذشتیم و... هزاران ماجرای عجیب و غریب داشتیم حتی تا پیاده شدن از کشتی و رسیدن به تهرون !!!! جاش نیست و مرتبط هم نیست تا بگم چی به سرمون اومد و چی کشیدیم خلاصه اون سفر پرماجراترین سفر عمر من و پرماجراترین سفر بعد از جنگ نفتکشهای شرکت ما بود