sina12152000

Members
  • تعداد محتوا

    1,663
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های sina12152000

  1. sina12152000

    جنگ چالدران

    آقا رضا شما که زحمت معرفی نفرات سپاه عثمانی را کشیدید درباره درجات اینها هم صحبت کنید مثلا تومان به معنی فرمانده یک هزار نفر و ... ترکیب ارتش شاه اسماعیل را هم بیشتر سلحشورانی از عشایر کردستان آذربایجان و ... تشکیل می دادند. شاه اسماعیل متاسفانه آدم بدبین و دهن بینی بوده و تاوان سختی برای این بدبینی اش پرداخت.
  2. نجف عزيز از شما بابت ارسال اين مطالب ارزشمند قدرداني مي كنم موفق و پيروز باشيد icon_cheesygrin
  3. آقا رضا درست می گه اینکه همون کلاشینکوف خودمونه icon_cheesygrin ظاهرا تفاوت زیادی نداره icon_cheesygrin
  4. sina12152000

    جنگ و اخلاق جنگ در ادیان

    Wolfenstein مقاله خيلي عالي بود خسته نباشي icon_cheesygrin
  5. sina12152000

    تحليل نظامي جنگ هاي باستان

    ازدواج راه دوباره برگشت خسروپرویز به ایران ( موریس ) قیصر روم همینکه دانست خسروپرویز پادشاه ایران با عده معدودی از یاران خود به اوپناه آورده ، به همراه بزرگان پایتخت به استقبال وی شتافته و با احترام فراوان اورا پذیرا شد . اما کمک قیصر روم برای خسرو پرویز و ایران به بهای گزافی تمام شد. چون قسمتی از ارمنستان و تمامی شهر دارا برای همیشه از خاک ایران جدا شده و به امپراطوری وسیع روم واگذار گردید. حدود شش ماه از اقامت خسرو پرویز در روم گذشته بود که در یکی از روزها ، قیصر به افتخار او جشنی ترتیب داده و در آن جشن به شاه جوان و بی تاج و تخت ایران پیشنهاد نمود که با دختر او ( مریم ) ازدواج کند تا حلقه های دوستی بین دو کشور ایران و روم برای همیشه پایدار بماند. خسرو پرویز وقتی پیشنهاد امپراطور روم را شنید نتوانست فورا جواب بدهد و از موریس خواست به او فرصت بدهد تا در این باره بیاندیشد. سرانجام او پس از دو روز تفکر و اندیشه تصمیم گرفت برای مصلحت هم که شده ، با پیشنهاد امپراطور روم موافقت کند . روز بعد وقتی موافقت خود را اعلام کرد. قیصر روم او را سخت در آغوش گرفته و پس از بوسیدن گونه هایش با چهره ای بشاش گفت: بسیار خوشحال هستم .اما من نیز برای شما خبر خوشی دارم. قیصر روم در حالیکه به آرامی از او دور می شد گفت: سپاه با تمام تجهیزات آماده حرکت است و فقط منتظر فرمان شما می باشد. نفرات سپاه به طور دقیق چهل و هفت هزار سوار و پیاده را بالغ می شود که بفرماندهی ( نارسیس ) بزرگترین سردار روم در اختیار شما می باشد. اگر موافق باشید بعد از عروسی می توانید به قصد ایران حرکت کنید. یک هفته بعد جشن عروسی مفصلی در قصر امپراطوری قسطنطنیه برپاشد و تمام بزرگان پایتخت در آن شرکت کردند و در تمام سطح شهر به میمنت این روز به تمام فقرا ولیمه داده شد . بازگشت خسرو به ایران و سرانجام بهرام چوبین سرانجام خسرو پرویز در تابستان 591 با سپاه چهل و هفت هزارنفری خود به طرف ایران حرکت کردند. خسروپرویز و سپاهیانش در عرض یک هفته از دجله گذشتند .جاسوسان خبر آوردند که یکی از نزدیکان سردار بهرام چوبین با سپاه کوچکی به آنها نزدیک می شود و به سپاه خسرو پرویز حمله می کند . هنوز چند ساعت از حمله نگذشته بود که سپاه کوچک بهرام شکست خوردند . پس از شکست سپاه بهرام ، خسروپرویز به توصیه سردار رومی به سپاه خود دستور داد تا همان امتداد دجله اردو بزنند . یک هفته از برپایی اردو می گذشت که به خسرو خبر رسید که سپاهی نه چندان بزرگ به آنها نزدیک می شود. فورا به سپاهش آماده باش داد. وقتی نارسیس خبر آورد چند نفر از آن سپاه خواستارند تا خسرو پرویز را ببینند ، خسرو پرویز دستور داد انها را به چادر بیاورند. در ان هنگام یکی از آن چند نفر کلاهخود خویش را از سر برداشت و بسمت خسرو دوید. خسرو پرویز در وهله اول فکر کرد اشتباه دیده است ، او دایی خویش بستام را در روبروی خود دیده بود. خسرو پرویز در روم بود که خبر سقوط تیسفون را شنید و تصور می کرد که بستام در جنگ با بهرام چوبین کشته شده است. بستام تمام وقایع را از وقتی که خسرو پرویز فرار اختیار نموده بود را تعریف کرد. او پس از سقوط تیسفون به آذرآبادگان رفته و مردم آن نواحی را علیه بهرام شورانیده و در حال حاضر سپاهی از آنها را به یاری خسرو آورده است. با پیوستن بستام و سپاه آذربایجان به نیروهای خسرو پرویز ، دیگر حمله به تیسفون برای او آساترین کارها بود ، وقتی خبر شکست و مرگ نزدیکترین سردار به بهرام چوبین رسید تصمیم گرفت به مقابله با شاه بشتابد. از این رو بسرعت لشکریان خویش را آراسته و از پایتخت خارج شد. این دو سپاه در حوالی گنزک به هم رسیده و در مقابل یکدیگر به صف ارایی پرداختند. صحنه دردناک ، اما تماشایی به وجود آماده بود ، زیرا پیل های لشکر بهرام ، سپاهیان خود او را از پای در می آوردند و در میان صف های سربازان او شکافهای بزرگی پدید آورده بودند. در این میان نیروهای رومی و جنگجویان آذزبایجان از آشفتگی بوجود آمده استفاده کرده و سربازان دشمن را به تیر بسته بودند. بهرام چوبین که انتظار چنین شکست کوتاه مدتی را نداشت ، وقتی دید سربازان از مقابل رومیان می گریزند و پایداری بیش از آن ممکن است جانش را به خطر اندازد ، به اتفاق سردار خود داریوش و عده کمی از سربازان راه فرار را در پیش گرفت ، اما در این جنگ بهرام علاوه بر از دست دادن سربازان بسیاری ، سردار دلیر خود اسپندیاز را نیز از دست داده بود و این برای او ضایعه جبران ناپذیری بود. خسرو پرویز که تصور نمی کرد به این آسانی بتواند حریف خطرناکی چون بهرام چوبین را از میدان به در کند ، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید. او بقدری از پیروزی خود به نشاط آمده بود که به محض دیدن نارسیس او را در آغوش کشید و در مقابل دیدگان متعجب سربازان ایرانی و رومی اورا به عنوان برادر مورد خطاب قرار داد. منبع : کتاب خسرو پرویز جنگهای بیست و هفت ساله ایران و روم نویسنده : بهرام دامیم
  6. sina12152000

    تحليل نظامي جنگ هاي باستان

    با تشكر از حسين جان بابت مطلبي كه ارسال كردند البته من هم در حدي نيستم كه تحليلي انجام دهم و فكر مي كنم دوستاني مانند رضا كياني و ساير عزيزان بهتر مي توانند در اين مورد صحبت كنند. براي مقدمه و شروع اين مطلب را مي آورم و اگر دوستان خواستند راجع به اين موضوع و مطلبي كه آقا حسين ارسال كردند بصورت مفصل صحبت كنيم هر چند كه ساير دوستان هم اگر مطلب خوبي داشتند مي توانند ارسال كنند. خسرو دوم ، پسر هرمز چهارم و نوه خسرو اول ( انوشیروان ) که در سال 590 میلادی در تیسفون تاج بر سر نهاد. او در تاریخ ساسانیان جایگاه ویژه ای دارد ، چرا که دولت ساسانی را به درجه ای از وسعت و اقتدار و اعتبار رسانید که پیش از وی بی سابقه بود . اما بهایی هم که او و مردم ایران ، برای ایجاد این پادشاهی بزرگ و پهناور ، پرداختند بسیار گران تمام شد . نام خسرو دوم ، معروف به خسرو پرویز ( 628-590 ) ، و نیز یکی از با شکوه ترین و ثروتمندترین پادشاهان زمان خود ( و شاید قرن ها بعد نیز ) به شمار می رود ، و از آنروی که پادشاهی عشرت طلب ،عاشق پیشه و هنر دوست خوانده شده ، در تاریخ رسمی و ادبیات ملی ایران ، نام پر آوازه ای است ، آنچنانکه امروز بعد از چهارده قرن ، هنوز می توان دوران زندگی او را به عنوان نمونه شاخص و بی نظیر پادشاهان شرقی ، که در افسانه های ایران و جهان فراوان از آنها یاد شده ، در نظر آورد و درباره آن حکایت ها کرد . خسرو ، در دوره خود ، به پرویز ( اپرویز ) به معنی فاتح ، پیروز ، مظفر ملقب شده که بی شک این لقب را به جهت پیروزی های درخشان و فتوحات خیره کننده سردارانش کسب کرده است ، چرا که خود او در هیچ یک از جبهه های نبرد حضور نداشته و اگر در جایی هم رد پایی از وی مشاهده می شود ، برای گریز از نبرد و فرجام شوم آنست و نه شرکت در جنگها و فتوحاتی که بر پیشانی عهد او رقم خورده است . در مورد جلال و شکوه بارگاهش ، تاج زرین شصت کیلویی مزین به گوهرهای نایاب او که بازنجیرهای طلا از سقف اویزان بوده و شاهنشاه ساسانی سرش را زیر آن قرار می داده ، تخت طاقدیس که از عجایب دربار خسرو پرویز بوده است. گنج های افسانه ای او شامل خیل اسبهای نژاده , انواع جواهرات بی نظیر و پر بها و ثروت بی حسابی که شامل املاک وسیع و قصرهای بی شمار با فرش های بافته شده از ابریشم و مزین به یاقوت و مروارید و گوهرهای درخشان و اشیای نفیس دیگر بوده است. جنگ بهرام چوبین و خسرو پرویز خسرو پرویز که هنگام خلع و کشته شدن پدرش در دستگرد بسر می برد به محض اگاهی از جریان واقعه به تیسفون آمده و در فروردین ماه سال 590 میلادی به تخت نشست . او نخست تصور می کرد که بهرام چوبین سرداری که بر علیه هرمز شوریده و وی را از سلطنت خلع کرده بود ، تحت اطلاعت او در خواهد آمد ، اما بهرام که از همان روز نخست با سلطنت خسرو به مخالفت برخاسته بود ، به هیچ روی حاضر نبود به فرمان شاده جدید در آید ، بهرام سودای شاهنشاهی ایزان را در سر می پروارنید زیرا خود را از یکی از شاهان اشکانی می پنداشت و می خواست با بر انداختن دودمان ساسانی ، شاهنشاهی نوین را بنیاد نماید .پس بهرام چوبین وقتی شنید هرمز پدر خسرو پرویز به دست برادران همسرش ( بندوی ) و ( بستام – بسطام ) نابینا و سپس کشته شده است . فورا با سپاه تحت فرمان خویش به سوی تیسفون حرکت کرد . نقشه بهرام این بود که زودتر از خسرو پرویز که در دستگرد به خوش گذرانی مشغول بود ، خود را به تیسفون برساند و بر تخت شاهی تکیه کند . بهرام با سپاهش به حدود نهروان رسیده بود که جاسوسانش خبر آوردند که خسرو پرویز چندی پیش خود را به پایتخت رسانده و تاج شاهی را بر سر نهاده است . پس او به ناچار در نهروان اردو زد تا درباره جنگی که در پیش داشت بیاندیشد و با سرداران خود به مشورت بنشیند . چون واقعا نمی دانست که باید از نهروان عبور کند یا از راهی که آمده باز گردد . بهرام وقتی دید نمی تواند از نهروان بگذرد تصمیم گرفت به خسرو پرویز پیغام بفرستد که یا باید تسلیم شود ، یا اینکه خود را برای جنگ آماده کند . وقتی خسرو پرویز خبر دارشد که بهرام چوبین ، با سپاهیان خود در آن طرف رود نهروان اردو زده و منتظر پاسخ اوست ، فورا با سپاهیان مسلح پایتخت که در راس آنها فوج جان سپاران آذر آبادگان قرار داشت بسوی نهروان حرکت کرد .بیش از ده روز از اردو زدن بهرام نگذاشته بود که خبر آوردند خسرو پرویز با لشکریانش به مقابله او آماده است . دو روز بعد سپاهیان خسرو و بهرام چوبین در دو طرف نهروان صف بسته و آماده حمله و پیکار بودند و این نبردی بود که سرنوشت ایزان و نیز سرنوشت آندو را تعیین می کرد. خسرو پرویز اطمینان داشت که پیروز از میدان جنگ خارج خواهد شد و در واقع شمار فراوان لشکریانان او نظرش را تایید می کرد. هنوز ساعتی از نخستین حمله سپاهیان بهرام نگذشته بود که ناگهان دنیا در نظر خسرو پرویز تاریک گشت ، چون برخلاف آنچه انتظارش را داشت ، به یکباره عده زیادی از لشکریانش در همان ساعت اول جنگ به نیروهای بهرام چوبین پیوسته و او مجبور شد با قوای باقیمانده که اندک به نظر می رسیدند ، به جنگ ادامه دهد ، پس از گذشت سه ساعت از شروع جنگ ، وقتی ادامه نبرد را بی فایده دید ، تصمیم گرفت به تیسفون عقب نشینی کند . یک هفته از آمدن سپاه شکست خورده خسرو پرویز به پایتخت گذشته بود ، بندوی و بستام دو دایی خسرو پرویز که از فرمانده هان سپاه بودند به جهت فراهم آوردن سپاهیان بیشتر به شهرها و ابادی های تابعه رفته بودند پس از گذشت این مدت با دست خالی بازگشته خبر آوردند که نتوانسته اند نفرات کافی گرد آورند . بندوی به خسرو پرویز پیشنهاد کرد هر چه زودتر به روم برود و از قیصر روم کمک بخواهد ، و انها نیز سعی خواهند کرد تا بازگشت شاه ، پایتخت را حفظ کنند . سر انجام خسرو پرویز به این نتیجه رسید که بدون کمک خارجی نمی تواند از عهده بهرام چوبین برآید . پس چاره ای ندید جز آنکه تیسفون را به دایی کوچکتر خود یعنی بستام بسپارد و خود به اتفاق بندوی رهسپار روم شود . سرانجام ، زمانیکه بهرام و لشکریانش به تیسفون نزدیک می شدند ، خسرو پس از بازدید از برج و باروی پایتخت به اتفاق بندوی و عده ای از نزدیکانش ، به طور پنهانی و از دروازه ای دیگر به جانب روم تاختند . بهرام چوبین و تیسفون تیسفون شهری محکم بود که اگر مدافعین و آذوقه کافی می داشتت , تا مدت ها می توانست در مقابل مهاجمین پایداری کند بنابر این هر کس آن را تصرف می کرد و در آن جای می گرفت با توجه به نکات مذکور ، دست یافتن به آن غیر ممکن می نمود. برجهای محکم و دیواره های استوار سنگی ، آن را به صورت قلعه ای تسخیر ناپذیر در آورده بود. این شهر بارها مورد هجوم و حشیانه رومیان قرار گرفته بود و توانسته بود به خوبی پایداری کند . برجهای تیسفون نسبت به برج های سایر شهر ها و قلعه ها خیلی بلندتر بود. از این رو دیده بانان می توانستند از فراز آن برج ها ، چند فرسنگ مسافت اطراف را ببینند و ار آمد و رفت هر کسی آگاه شوند ، بهرام بدون آنکه با مقاومت جدی ای برخورد کند خیلی زود توانست سپاهیان خود را به نزدیک تیسفون برساند. پس از دو روز استراحت روز سوم آماده حمله شد و به کلیه واحد های سپاه خود نیز فرمان آماده باش داد . پس در اولین روز حمله ، کوشید تا بلکه خود را به دیوار شهر برساند ، ولی موفق نشد و فقط توانست سپاه پیاده نظام خود را در اطراف شهر مستقر سازد. از این رو نامه ای به خسرو پرویز نوشت و در آن متذکر شد که اگر بدون جنگ تسلیم شود و شهر را به او واگذارد به او اجازه می دهد به هر کجا که مایل است برود. همانطور که اشاره شد ، او تصور می کرد خسروپرویز در شهر بسر می برد دو روز از این واقعه گذشت ، اما بستام هیچگونه پاسخی به بهرام نداد. در نتیجه بهرام قوای خود را مامور ساخت تا به هر طریقی که ممکن است ارتفاعات نزدیک شهر را به تصرف خود درآورند و حلقه محاصره را تنگتر کنند. اما از همان نخستین دقایق با مقاومت شدید مدافعین روبرو شدند. در حمله به تیسفون ، تعداد نیروهای بهرام چوبین به چهل هزار سوار و پیاده بالغ می گردید. سرانجام طی حملات پی درپی بهرام به سپاه خسرو پرویز هنوز چند ساعت از آغاز نبرد تن به تن و حملات گسترده نیروهای بهرام نمی گذشت که سربازان خسروپرویز بر اثر فشار نیروهای بهرام ، سنگرها و استحکاماتی را که برای حفظ آن همه تلفات را تحمل کرده بودند تخلیه کرده و با سرعت بسوی شهر عقب کشیدند در روز بعد بهرام چوبین دوباره حمله کرد و این بار خیلی زود توانست به شهر نفوذ کند. بستام با عده کمی از افسران خویش به مقاومت پرداختند. نیروهای دشمن باقیمانده قوای شهر را شکست داد. بستام وقتی مشاهده کرد کاملا از پای درآمده است ، بفکر نجات جان خویش افتاد و زمانیکه افرادش از مقابل دشمن می گریختند خود را به قصر شاهی رساند و از راهی مخفی که به بیزون شهر منتهی می شد گریخت. پایتخت خسروپرویز کاملا به دست بهرام چوبین افتاده بود و تازه در آن موقع بود که متوجه شد که خسروپرویز از ابتدای شروع جنگ از تیسفون خارج شده است . ادامه در پست بعدي ....
  7. عصرایران- مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي از ناتواني اين نهاد در ارايه نسخه‌اي از سند مربوط به مطالعات ادعايي به ايران ابراز تاسف كرد. به گزارش عصرایران متن جدیدترین گزارش محمد البرادعي كه امروز در اختيار اعضای شوراي حكام آژانس بين‌‌المللي انرژي اتمي در مقر آژانس در وين اتريش قرار گرفت به شرح زیر است: اجراي توافقات پادمان‌هاي معاهده منع گسترش تسليحات هسته‌اي و شرايط مندرج در قطعنامه‌هاي 1737 (2006)، 1747 (2007) و 1803 (2008) در جمهوري اسلامي ايران 1- مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در 26 مي 2008 به شوراي حكام درباره توافق پادمان پيمان منع گسترش سلاح اتمي و شرايط مربوط به قطعنامه‌هاي 1737، 1747 و 1803 شوراي امنيت سازمان ملل متحد درباره جمهوري اسلامي ايران گزارش داد. اين گزارش تحولات مرتبط را از آن زمان پوشش مي‌دهد. A. فعاليت‌هاي جاري مرتبط با غني‌سازي 2- از زمان گزارش پيشين "محمد البرادعي" ، ايران به راه‌اندازي 3 هزار سانتريفيوژ اوليه واحد IR-1 را در نيروگاه غني‌سازي سوخت ادامه داده‌است؛ علاوه براين، كار نصب در 4 واحد ديگر ادامه داشته است. پنج آبشار 164 سانتريفيوژي واحد A26 با UF6 تغذيه مي‌شود و آبشار ديگر از همان واحد در خلأ بدون UF6 بود همچنين نصب 12 آبشار در آن واحد ادامه دارد. تمامي مواد هسته‌اي در نيروگاه غني‌سازي سوخت همچنين تمامي آبشارهاي نصب‌شده تحت بررسي و نظارت آژانس قرار دارند. از تاريخ 30 آگوست 2008 ميزان 5 هزار و 930 كيلوگرم UF6 به آبشارهايي كه از 12 دسامبر 2007 فعاليت مي‌كردند، تغذيه شدند و در تاريخ اخير، آخرين راستي‌آزمايي موجودي فيزيكي توسط آژانس درباره نيروگاه غني‌سازي سوخت انجام شد. مقادر كلي UF6 تغذيه شده به آبشارها از آغاز كار در فوريه 2007 به 7 هزار و 600 كيلوگرم رسيد. بر اساس سوابق راه‌اندازي روزانه ايران از 30 آگوست 2008، اين كشور تقريباً 480 كيلوگرم از UF6 با غناي پايين توليد كرده است. 3- ايران در نيروگاه غني‌سازي سوخت آزمايشي ميان 16 مي و 25 آگوست 2008 به طور كل تقريباً 30 كيلوگرم UF6 در 10 سانتريفيوژ آبشار IR-2 و يك سانتريفيوژ IR-1، IR-2 , IR-3 تغذيه شد. 139 سانتريفيوژ ديگر در يك مجموعه 162 دستگاهي IR-1 در خلأ هستند اما با UF6 تغذيه نشدند. تمامي مواد هسته‌اي در نيروگاه غني‌سازي سوخت آزمايشي همچنين محيط آبشاري تحت نظارت و احاطه آژانس قرار دارند. 4- نتايج نمونه‌هاي محيطي در نيروگاه غني‌سازي سوخت و نيروگاه آزمايشي غني‌سازي سوخت تا اين تاريخ گرفته شدند و مقادير فعاليت نيروگاه غني‌سازي سوخت از آخرين گزارش البرادعي نشان مي‌دهد كه اين نيروگاه‌ها بر اساس شرايط اعلام شده فعاليت مي‌كرده‌اند. از مارس 2007 نيز 17 بازرسي بدون اطلاع قبلي در نيروگاه غني‌سازي سوخت انجام شد. B. فعاليت‌هاي پردازش 5- آژانس به نظارت بر استفاده و ساخت اتاقك‌هاي داغ در رآكتور تحقيقاتي تهران، همچنين تأسيسات توليد راديواكتيو فلز ديرگداز، يد و گاز گزنون، و رآكتور تحقيقات هسته‌اي ايران از طريق راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي و بازرسي‌هاي خود ادامه مي‌دهد. هيچ نشانه‌اي از پردازش مجدد در حال انجام مرتبط با فعاليت‌هاي مرتبط در اين تأسيسات وجود ندارد در حالي كه ايران اعلام كرده است كه هيچ پردازش مجدد مرتبط با فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه نداشته است و آژانس فقط مي‌تواند اين موضوع را با توجه به اين 3 تأسيسات تأييد كند زيرا اقدامات مربوط به پروتكل الحاقي موجود نيست. 6- ايران در 14 آگوست 2008 پرسشنامه اطلاعات طراحي به روز شده را براي تأسيسات توليد راديواكتيو فلز ديرگداز، يد و گاز گزنون همچنين آزمايشگاه‌هاي چندمنظوره جابربن حيان كه هر دو در مركز تحقيقات هسته‌اي تهران واقع هستند. پرسشنامه اطلاعات طراحي به روز شده براي تأسيسات توليد راديواكتيو فلز ديرگداز، يد و گاز گزنون داده‌هايي درباره طرح‌هاي ايران براي ساخت اورانيوم غناي پايين در آزمايشگاه‌هاي جابربن حيان به منظور توليد فلز ديرگداز در زمينه پزشكي از طريق پرتوافكني اين اهداف در رآكتور تحقيقاتي ايران و جداسازي آنها در تأسيسات توليد راديواكتيو فلز ديرگداز، يد و گاز گزنون ارئه مي‌كند. C. پروژه‌هاي مرتبط با رآكتور آب سنگين 7- آژانس در 13 آگوست 2008 يك راستي‌آزمايي موجودي فيزيكي در نيروگاه توليد سوخت انجام داد و نتايج آن هنوز آماده نشده است. هيچ تغيير خاصي در شرايط ساخت نيروگاه توليد سوخت ذكر نشده است. 8- آژانس در 27 آگوست يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي در IR-40 انجام داد و خاطرنشان كرد كه ساخت اين تأسيسات ادامه دارد و همچنين با استفاده از تصاوير ماهواره‌اي به نظارت بر روند ساخت نيروگاه توليد آب سنگين كه ظاهراً در شرايط اجرايي قرار دارد، ادامه مي‌دهد. D- ديگر موضوعات مربوط به اجرا D-1- تبديل اورانيوم 9- تا تاريخ سوم اوت 2008، حدود 28 تن اورانيوم به شكل UF6 در تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) از 8 مارس 2008 ، يعني آخرين راستي‌آزمايي درباره موجودي فيزيكي صورت گرفته توسط آژانس در UCF، توليد شد. اين توليدات جمع كل اورانيوم توليد شده به صورت UF6 در تاسيسات تبديل اورانيوم را از مارس 2004 تاكنون به 342 تن رساند كه همه آنها تحت نظارت و محدويت آژانس قرار دارند. در پرسشنامه‌هاي بازبيني شده مربوط به اطلاعات طراحي (DIQ) و آزمايشگاه‌هاي چندمنظوره جابربن‌حيان (JHL) كه در پاراگراف 6 به آن پرداخته شده، ايران همچنين عنوان كرد كه تبديل مرتبط با فعاليت‌‌هاي تحقيق و توسعه در آزمايشگاه‌هاي چندمنظوره جابربن‌حيان انجام خواهد شد. (cf.GOV/2008/15 پاراگراف 9) D-2- اطلاعات مربوط به طراحي 10- همانگونه كه در گزارش‌هاي قبلي در تاريخ 30 مارس 2007 به شوراي حكام اعلام شد (GOV/2007/22 پاراگراف‌هاي 12 الي 14)، آژانس از ايران خواست كه در تصميم خود در تعليق در به كارگيري متن اصلاح‌شده از بخش عمومي ترتيبات تابعه كد 1 . 3 تجديدنظر كند. هيچ پيشرفتي در اين مورد وجود نداشته است. 11- آژانس در دسامبر 2007 درخواست خود را مطرح كرد اما هنوز اطلاعات اوليه مربوط به طراحي براي نيروگاهي را كه قرار است در "دارخوين" ساخته شود را دريافت نكرده است. D-3- ديگر مسائل 12- در دوم آوريل 2008، آژانس از ايران خواست كه در راستاي اقدامي شفاف‌ساز، در كنار مسايل ديگر امكان دسترسي به ديگر اماكن مرتبط با ساخت سانتريفيوژها ، تحقيق و توسعه درباره غني‌سازي اورانيوم و استخراج و آسياب اورانيوم را در اختيار قرار دهد (GOV/2008/15، پاراگراف 13). ايران تاكنون با درخواست آژانس موافقت نكرده است. 13- در 3 سپتامبر 2008، آژانس بازرسي‌هايي در نيروگاه هسته‌اي بوشهر انجام داد. همه قطعات سوختي كه از سوي فدراسيون روسيه براي استفاده در نيروگاه ارايه شده همچنان تحت مهر و موم آژانس قرار دارد. E- ابعاد نظامي احتمالي 14- تعدادي موضوعات مهم باقي‌مانده به قوت خويش باقي است كه در گزارش پيشين مدير كل به شورا (GOV/2008/15،‌پاراگراف‌ 14) به آن اشاره شده است. اين موضوعات مطرح كننده نگراني‌هايي درباره ابعاد نظامي احتمالي برنامه هسته‌اي ايران هستند. همانگونه كه در گزارش مدير كل ذكر شد، براي اين كه آژانس قادر باشد به اين نگراني‌ها رسيدگي كند و درباره نبود مواد و فعاليت‌هاي هسته‌اي اعلام نشده در ايران اطمينان حاصل كند، لازم است ايران در كنار مسايل ديگر، اطلاعاتي و دسترسي لازم را در موارد زير ارايه كند: حل مسايل مربوط به مطالعات ادعايي، ارايه اطلاعات بيشتر در زمينه شرايط دستيابي به سند مربوط به فلز اورانيوم. توضيح درباره فعاليت‌هاي مربوط به تهيه و تحقيق و توسعه نهادها و شركت‌هاي نظامي كه مي‌توانند به برنامه هسته‌اي مرتبط باشند. ارايه توضيح درباره توليد تجهيزات و قطعات هسته‌اي توسط شركت‌هاي وابسته به صنايع دفاعي. 15- همچنين همانگونه كه در گزارش GOV/2008/15 و در پاراگراف‌هاي 16 الي 25 توضيح داده شده است، نشست‌هاي متعددي در آوريل و ماه مه 2008 برگزار شد. آژانس مباحثاتي با مقامات ايراني در اين باره انجام داد و خواستار توضيحات اضافي درباره ماهيت برنامه هسته‌اي ايران شد. ايران پاسخ‌هاي مكتوبي را در 14 و 23 ماه مه 2008 ارايه كرد كه در تاريخ اول مربوط به سند 117 صفحه‌اي است كه در آن ايران به اتهامات مربوط به پروژه نمك سبز، آزمايش مواد با قابليت انفجاري بالا و پروژه محفظه‌ كلاهك پاسخ داده است. ايران درستي برخي از اطلاعات ارايه شده در پيوست مربوط به گزارش GOV/2008/15 را تاييد كرد و تاكيد كرد كه همه اتهامات مطرح شده بر اساس سندي جعلي و داده‌ها و اطلاعات ساختگي مطرح شده است. ايران بر نقص‌هايي كه در شكل و ساختار اين گزارش وجود داشت تاكيد كرد و گفت كه اگر چه به اين كشور نسخه‌هاي الكترونيكي اسناد ارايه شده است اما ايران نسخه‌هاي اين اسناد را دريافت نكرده كه قادر باشد ساختگي و يا جعلي بودن آنها را تاييد كند. ايران همچنين نگراني خود را در اين باره اعلام كرد كه حل و فصل برخي از اين موضوعات نيازمند دسترسي آژانس به اطلاعات حساس مرتبط با فعاليت‌هاي متعارف نظامي و موشكي اين كشور است.(4) 16- آژانس پس از ارزيابي‌هاي بيشتر پاسخ ايران، در مجموعه نشست‌هايي كه در تهران بين 7الي 8 و 18 الي 20 اوت 2008 برگزار شد به تاكيد بر حوزه‌هايي پرداخت كه اطلاعات اضافي مورد نياز بود. آژانس ضمن ابراز تاسف درباره اين كه در موقعيتي نبوده كه بتواند نسخه اي از سند مربوط به مطالعات ادعايي را در اختيار تهران قرار دهد، بر اين امر تاكيد كرد كه سند به اندازه كافي جامع و مفصل (5) بود و بايد جدي گرفته شود بخصوص با توجه به اين واقعيت كه ايران اعتراف كرده است برخي از اطلاعات مندرج در آن صحيح است. آژانس همچنين خواستار مباحثات فوري با ايران شد كه در نتيجه آن اين آژانس به اين جمع‌بندي رسيد كه ايران ممكن است اطلاعات اضافي بخصوص در زمينه آزمايش مواد با قابليت انفجاري زياد و فعاليت‌هاي مربوط به موشكي داشته باشد و مي‌تواند ماهيت مطالعات ادعايي را بيش از پيش روشن كند. آژانس ايران را ترغيب كرد كه شفافيت‌سازي بيشتري انجام داده و به موضوع اتهامات با ديدگاه از بين بردن ترديدهايي بپردازد كه بطور عادي درباره همه موضوعات باقي‌مانده و درباره صلح‌آميز بودن برنامه هسته‌اي ايران مطرح مي‌شود. آژانس همچنين تمايل خود را براي بحث درباره مداليته‌هايي [چگونگي‌ها] بيان كرده است كه اين كشور را قادر ميسازد همانگونه كه بر آن تاكيد دارد بطور قابل استناد و معبري نشان دهد فعاليت هايي كه در اسناد به آنها اشاره شده مربوط به هسته‌آي نبوده است. ضمن اين كه اطلاعات حساس مروبط به فعاليت‌هاي نظامي متعارف خود را حفظ كند. 17- براي اين هدف، در روند نشست‌ها آژانس پيشنهادهاي ملموسي براي رسيدگي به موضوع مطالعات ادعايي مطرح كرد. موارد زير مثال‌هايي از اين پيشنهادها هستند. (a) بطور كل در ارتباط با مطالعات ادعايي آژانس درخواست كرده كه ايران به معرفي و ارايه توضيح درباره عناصر مندرج در سند [مطالعات ادعايي] بپردازد كه خود آن را كاملاً درست عنوان كرده است و جنبه‌هايي را روشن كند كه ايران آن را ساختگي مي‌داند. (icon_cheesygrin در ارتباط با مورد اتهامي مربوط به پروژه نمك سبز، آژانس خواستار دسترسي به نسخه اصلي نامه‌هاي مربوط به قراردادهاي شركت "كيميا معدن" شده است كه ايران وجود آن را اعتراف كرده است و همچنين خواستار نسخه‌هايي از برخي از نامه‌هايي شد كه ايران به آژانس با اين ديدگاه ارايه كرده است كه برخي از تناقضات شناسايي شده توسط آژانس و در حمايت از اسناد ارايه شده از سوي ايران حل و فصل گردد. آژانس همچنين خواستار دسترسي به نام افرادي شده است كه نامشان در سند مذكور آمده است. (c) در ارتباط با مطالعات ادعايي مربوط به آزمايش مواد با قابليت انفجاري زياد، آژانس از ايران خواست كه اطلاعات و اسناد اضافي را ارايه كرده و امكان دسترسي به افراد در حمايت از گفته‌هايش مبني بر كاربرد غيرنظامي و متعارف فعاليت‌هايش در زمينه "چاشني‌هاي EBW را ارايه كند (GOV/2008/15، پاراگراف 20) (d) در ارتباط با اسنادي كه توضيحاتي درباره آزمايشات صورت گرفته بر ارتباط چاشني يك خرج نيم‌كره‌اي از مواد با قابليت انفجاري زياد را ارايه مي‌كرد و براي منفجر كردن يك وسيله هسته‌اي مناسب است، ايران اينگونه عنوان كرد كه چنين فعاليتي در اين كشور صورت نمي‌گيرد. از زمان گزارش قبلي مدير كل آژانس اطلاعاتي را دريافت كرد كه نشان دهنده آزمايشاتي بود كه در اين سند توضيح داده شده است و ممكن است كمك و تخصص خارجي در آن دخالت داشته است. به ايران جزئيات مربوط به اين اطلاعات ارايه شده و از آن خواستار ارايه توضيحات در اين باره شد. (e) برخي از پارامترهاي مهم منعكس شده در مستندات مرتبط به طراحي مجدد اتاق آزمايشي براي محفظه كلاهك شهاب 3 ،مشابه آنهايي است كه در مستندات اشاره شده در پاراگراف‌هاي (c) و (d) فوق آمده است (به عنوان مثال ابعاد). آژانس پيشنهاد مباحثات با كارشناسان ايراني درباره محتواي گزارش هاي مهندسي را داد كه به طور مشروح مطالعات مرتبط با اثرات پارامترهاي فيزيكي متعدد درباره بدنه محفظه از زمان پرتاب موشك تا انفجار آزمايشي را بررسي مي كرد. بحثها با هدف اطمينان يابي در اين رابطه بوده است كه آيا مطالعات با فعاليتهاي هسته اي مرتبط، مربوط بوده است يا همانگونه كه ايران بيان مي دارد، اين فعاليتها به مسائل هسته اي مرتبط نيستند. به علاوه، آژانس درخواست دسترسي به سه كارگاه غيرنظامي شناسايي شده در مستندات را درخواست كرد. 18. آژانس بر اين باور است كه ايران، ‌به عنوان موضوعي براي شفاف‌سازي، مي‌تواند به آژانس در ارزيابي مطالعات ادعايي كمك نمايد از طريق فراهم‌سازي دسترسي اين نهاد به اسناد، اطلاعات و اشخاص، به منظور روشن كردن اين كه، فعاليت‌هاي آن همان گونه كه مي گويد، به مسائل هسته‌اي مرتبط نيست. متاسفانه،‌ايران هنوز اطلاعات درخواستي يا دسترسي به استنادات درخواستي،‌مكانها يا افراد را ارائه نداده است. 19. همانگونه كه در گزارش مدير كل به شوراي حكام در فوريه 2008 ( 19GOV/2008/4.Para) آمده، ايران گفته است كه نمي‌تواند توضيحات اضافي درباره شرايط مرتبط با دستيابي به سند مربوط به فلز اورانيوم ارائه دهد و تكرار مي كند كه اين سند به همراه مستندات P-1 دريافت شده است و از سوي ايران درخواست نشده بود. 20. آژانس هنوز در انتظار پاسخ‌ها به شماري از سوالات مرتبط با تهيه و خريدهاست كه ممكن است به روشن شدن مسائل در كنار ديگر مسائل درباره نقش نهادهاي مرتبط با ارتش و كاركنان آنها در تهيه و خريداري اقلام براي برنامه هسته اي ايران و فعاليت هاي هسته اي مرتبط در حمايت از اين برنامه، منجر شود. با در نظر گرفتن توليد اجزاي هسته اي مرتبط توسط شركتهاي مرتبط با صنايع دفاعي، پاسخ ايران در 23 مه 2008 اطلاعات جديدي ارائه نداد. بنابراين ايران تاكنون از توجه به اين موضوعات اهمال كرده است در حالي كه از ديدگاه آن، چنين موضوعاتي مي بايست به عنوان يك موضوع عادي پادماني مورد توجه قرار گيرد و صرفا پس از آن كه موضوع مطالعات ادعايي حل شده باشد. 21. همانگونه كه در گزارش پيشين مدير كل آمده است، آژانس تا به حال اطلاعاتي -جداي از سند مربوط به فلز اورانيوم- درباره طرح واقعي يا ساخت اجزاي مواد هسته اي يك سلاح هسته اي يا ديگر اجزاي اصلي مشخص نظير چاشني از سوي ايران يا مطالعات فيزيك هسته‌اي مرتبط، ‌در اختيار ندارد(24GOV/2008/4.Para ). آژانس استفاده واقعي از مواد هسته‌اي در ارتباط با مطالعات ادعايي كشف نكرده است. با اين حال اگر ايران به عنوان اقدامي براي شفاف سازي، در انطباق با تعهداتش به موجب قطعنامه 1803(2008) و ديگر قطعنامه هاي مرتبط، براي حل اساسي موضوعات باقي مانده اقدام نكند، آژانس درموقعيتي نخواهد بود تا در زمينه راستي آزمايي نبود مواد يا فعاليتهاي هسته اي اعلام نشده در ايران پيشرفت كند. صرفا از طريق حل سريع اين موضوعات باقي مانده، ترديدهاي ناشي درباره ماهيت منحصرا صلح آميز برنامه هسته اي ايران رفع مي‌شود، بويژه در سايه سال هاي بسيار فعاليت هاي هسته‌اي مخفيانه از سوي ايران. F.خلاصه 23. آژانس قادر بوده به راستي آزمايي عدم انحراف مواد هسته اي اعلام شده در ايران ادامه دهد. ايران به آژانس دسترسي به مواد هسته اي اعلام شده و دسترسي به گزارش هاي لازم مربوطه درباره مواد هسته اي در ارتباط با مواد و فعاليتهاي هسته اي اعلام شده را داده است.با اين حال، ايران متن اصلاح شده بخش عمومي توافقات تابعه كد 3 .1 درباره شرايط اوليه اطلاعات مربوط به طرح را به كار نگرفته است. 23. آژانس متاسفانه قادر نبوده است پيشرفت اساسي درباره مطالعات ادعايي و ديگر موضوعات باقي مانده اصلي مرتبط كه نگراني جدي باقي مانده اند، صورت دهد. براي آژانس به منظور اينكه پيشرفت نمايد، نخستين گام مهم، ‌در ارتباط با مطالعات ادعايي، اين است كه ايران ابعاد اين امر را روشن نمايد كه تا چه ميزاني اطلاعات مندرج در استنادات مرتبط واقعا صحيح بوده و از منظر آن، چنين اطلاعاتي در كجا اصلاح شده يا به اهداف غير هسته اي جايگزين مرتبط شده است.ايران بايد به آژانس اطلاعات اساسي براي حمايت از اظهاريه هاي خود را ارائه دهد و دسترسي آژانس به استنادات و اشخاص مقتضي را در اين رابطه فراهم كند.اگر ايران چنين شفاف‌سازي هايي را صورت ندهد و پروتكل الحاقي را اجرا نكند، آژانس قادر نخواهد بود اطمينان قابل توجهي درباره نبود مواد يا فعاليت هاي هسته اي اعلام نشده در ايران بدهد. 24. ايران برخلاف تصميمات شوراي امنيت، فعاليتهاي مرتبط با غني سازي خود را تعليق نكرده و به عمليات در PFEP و FEP و نصب آبشارهاي جديد و عمليات سانتريفيوژ نسل جديد براي اهداف آزمايشي ادامه مي‌دهد.ايران در عين حال به ساخت IR-40 ادامه داده است. 25. مدير كل از ايران قويا مي خواهد تمامي اقدامات لازم براي اعتمادسازي درباره ماهيت منحصرا صلح آميز برنامه هسته اي خود در زودترين زمان ممكن ادامه دهد. 26. مدير كل آنگونه كه شايسته است به ارائه گزارش هاي خود ادامه مي دهد. پاورقي (1) دو سالن آبشار به نام‌هاي سالن توليد A و سالن توليد B در نيروگاه غني‌سازي سوخت طراحي شد. بر اساس اطلاعات طراحي ارائه شده از سوي ايران، 3 هزار دستگاه اصلي به Unit A214 باز مي‌گردد كه يكي از 8 واحد طراحي‌شده براي سالن توليد A محسوب مي‌شود. چهار واحد ديگر سالن A كه در آن كار نصب در حال پيشروي است، واحدهاي A25, A26, A27, A28 قرار دارند. پاورقي (2) نتايج نمونه‌هاي گرفته شده تا 5 آوريل 2008 در زمينه نيروگاه غني سازي سوخت و تا 20 آوريل 2008 براي نيروگاه آزمايشي غني‌سازي سوخت موجود هستند. اين نتايج اجزاي كوچك اورانيوم با غناي پايين (تا حداكثر 4 درصد از U-235)، اورانيوم طبيعي و اورانيوم تهي‌شده (تا حداقل چهار دهم درصد از غني‌سازي U-235) را نشان داده‌اند. پاورقي (3) مقادير به دست آمده در نيروگاه غني سازي سوخت نشان داد كه سطح غني‌سازي تا حداكثر چهار و نه دهم درصد از U-235 بود. پاورقي (4): ايران اين نگراني‌ها را در نامه‌اي به تاريخ 5 سپتامبر 2008 به مدير كل بيان كرد. پاورقي (5): همانگونه كه در گزارش مدير كل (GOV/2008/15 پاراگراف 16 آمده است. اين اسناد ارايه شده به ايران به نظر از منابع مختلف و در زمان‌هاي مختلف برگرفته شده است و از نظر محتوايي مفصب بوده و به نظر مي‌رسد بطور كلي نامتناقض است. منبع : عصر ايران
  8. sina12152000

    تحليل نظامي جنگ هاي باستان

    دوست گرامی بهتر است برای شروع خودتان یکی از جنگ های باستان را برای تحلیل انتخاب کنید و نظر خودتان را بنویسید تا دیگر دوستان بحث را ادامه دهند. icon_cheesygrin
  9. sina12152000

    اهرم های ایران در جنگ احتمالی

    نقش خليج‌فارس در تامين انرژي جهان منطقه خليج‌فارس از سال 1970 ميلادي كه توليد مجموع نفت آن از مجموع نفت توليد شده در منطقه آمريكاي لاتين پيشي گرفت مهمترين منبع توليد انرژي در جهان بوده است. در سال 2006 ميلادي كشورهاي منطقه (بحرين، ايران عراق، كويت، عمان، قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي) 28 درصد از نفت مورد نياز جهان را تامين كردند. اين در حالي است كه 55 درصد از كل ذخاير نفتي جهان در اين منطقه قرار دارد. پيش‌بيني‌هاي صورت گرفته حاكي از اين است كه تا فرا رسيدن سال 2030 ميلادي روزانه 30 درصد از نفت مورد نياز از تنگه هرمز عبور خواهد كرد. از طرف ديگر كشورهاي منطقه علاوه بر در اختيار داشتن ذخاير نفتي مقدار قابل توجهي از ذخاير گازي جهان را نيز در اختيار دارند. براي مثال ايران بعد از روسيه كه 3/26 درصد از ذخاير گازي جهان را در اختيار دارد با در اختيار داشتن 5/15 درصد از ذخاير گازي جهان دومين كشور بزرگ دارنده گاز جهان محسوب مي‌شود. در همين حال كشورهاي قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي نيز هر كدام با در اختيار داشتن 14 - 9/3 و 3/3 درصد ذخاير قابل توجهي از گاز جهان را در اختيار دارند. از همه مهمتر اينكه قطر و امارات سرمايه‌گذاري‌هاي بسيار كلاني را براي تبديل كردن خودشان به صادر كنندگان بزرگ گاز مايع NLG در جهان تبديل كرده‌اند. بر اساس آمارهاي موجود روزانه 5/3 ميليارد فوت مكعب گاز از طريق تانكرهاي مخصوص حمل NLG از تنگه هرمز به آسيا، اروپا و آمريكاي شمالي صادر مي‌شود. تمامي مسائلي كه به آنها اشاره گرديد در نهايت باعث شده كه خليج‌فارس و حفظ ثبات تنگه هرمز جايگاه ويژه‌اي براي بازار جهاني انرژي پيدا كند. آسيب‌پذيريهاي تنگه هرمز بيشتر نفت توليد شده كشورهاي حوزه خليج فارس از تنگه هرمز عبور مي‌كند كه تحت سلطه ايران قرار دارد، تنگه‌اي كه خليج‌فارس را به درياي عمان و درياي عربي متصل مي‌كند. در حاليكه 40 درصد نياز روزانه جهان به انرژي از اين آبراه استراتژيك عبور مي‌كند هر گونه قطع احتمالي صادرات نفت باعث خواهد شد كه بحران‌هاي نفتي بزرگي (نظير جنگ شش روزه، جنگ اكتبر و تحريم نفتي اعراب، وقوع انقلاب اسلامي در ايران، آغاز جنگ ايران و عراق، تهاجم عراق به كويت، اعتصاب‌هاي ونزوئلا، وقوع طوفان‌ كاترينا) كه بازار جهاني انرژي بواسطه قطع صادرات نفت در گذشته شاهد آن بوده است در مقايسه با وضعيت امروز ناچيز به نظر برسد. اين موضوع از آن جهت حائز اهميت است كه بخشي از نفت مورد نياز آمريكا، اروپا و بسياري از كشورهاي آسيايي از اين آبراه عبور مي‌كند. براي مثال تنها سه چهارم نفت مورد نياز ژاپن روزانه از طريق تانكرهاي نفتي از تنگه هرمز عبور مي‌كند؛ تانكرهاي بسيار بزرگي كه هر كدام از آنها مي‌توانند 2 ميليون بشكه نفت خام را در خود ذخيره كنند. ايران علاوه بر اينكه تنگه هرمز را كنترل مي‌كند از طريق پايگاه‌هايي كه در جزايري مثل تنب بزرگ و تنب كوچك و همچنين جزيره ابوموسي در اختيار دارد، تمامي ورود و خروج‌ها به دهانه آبراه هرمز را كنترل مي‌كند. علاوه بر اين ايران موشك‌هايي در اختيار دارد كه كنترل منطقه خليج‌فارس و درياي عمان را پوشش مي‌دهد كه تمامي اين موارد آسيب‌ پذيري‌هاي تنگه هرمز را در صورت هر اقدامي بر عليه ايران بشدت افزايش مي‌دهد. در همين حال رهبران و فرماندهان عالي‌رتبه نظامي ايران بارها در خصوص پرهيز از ماجراجويي در تنگه هرمز هشدار داده‌اند. سردار "يحيي رحيم صفوي" فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران (IRGC) در تاريخ 15 آگوست سال 2007 ميلادي گفت: "سيستم‌هاي موشكي سطح به درياي ما مي‌توانند به هر نقطه‌اي از خليج فارس و درياي عمان برسند. هيچ كشتي و يا قايقي نمي‌تواند از تنگه هرمز عبور كند بدون اينكه در برد سيستم‌هاي موشكي ما نباشد". هندرسون در انتهاي گزارش خود هر چند به تاثيراتي كه مسدود شدن تنگه هرمز بر اقتصاد ايران مي‌گذارد اشاراتي نيز كرده است ولي در نهايت به ايالات متحده آمريكا در خصوص زيان‌هايي كه هر گونه ماجراجويي نظامي در خليج‌فارس براي اقتصاد و امنيت بين‌المللي در پي دارد شديدا هشدار داده است. او در جمع بندي گزارش خود با اشاره به اينكه آمريكا نبايد تنها به فكر منافع شخصي خود در جهان باشد مي‌نويسد: "آمريكا نسبت به ساير كشورهاي جهان وابستگي كمتري به نفت خليج‌فارس دارد زيرا تنها 35 درصد از نفت مورد نياز خود را از اين منطقه وارد مي‌كند ولي اتحاديه اروپا كه 56 درصد و ژاپن كه 80 درصد از نفت مورد نياز خود را از خليج‌فارس تامين مي‌كنند نسبت به ايالات متحده آسيب‌پذيرترند. به همين علت آمريكا بايد مانع از هر گونه ماجراجويي در اين منطقه حساس جهان شود تا روند صادرات انرژي از اين منطقه بدون هيچ خطري در سلامت كامل ادامه يابد". هشدار هندرسون در خصوص عواقب درگيري نظامي در تنگه هرمز در شرايطي صورت مي‌گيرد كه "مايكل كلارك" رئيس موسسه رويال يونايتد سرويس RUSI نيز در اين خصوص مي‌گويد: "در صورت ايجاد تنش در تنگه هرمز، ايران اين تنگه را مسدود نخواهد كرد ولي ناامن كردن اين تنگه بسيار بدتر از بستن آن است چون تانكرهاي بزرگ نفتي ديگر امنيت لازم براي عبور از اين آبراه را نخواهند داشت". اظهارات كارشناسان بازار جهاني انرژي در خصوص تلاش براي حفظ امنيت تنگه هرمز و تاثيري كه ثبات در اين منطقه بر بازار جهاني انرژي دارد در شرايطي صورت مي‌گيرد كه بسيار از خبرگزاري‌ها و روزنامه‌هاي بين‌المللي نيز در خصوص هر گونه بي ثباتي در تنگه هرمز هشدار داده‌اند. در همين ارتباط چندي پيش خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي به سران آمريكا هشدار داد: "توانايي ايران در متوقف كردن 40 درصد از تجارت نفت جهان سلاحي است كه احتمالا از موشك‌ها و هر گونه سيستم تسليحاتي كه ايران در اختيار دارد قدرتمندتر است". منبع : خبرگزاری فارس
  10. sina12152000

    اهرم های ایران در جنگ احتمالی

    برای ادامه بحث مقاله ای را از "سيمون هندرسون" از كارشناسان "موسسه واشنگتن براي مطالعه سياست‌هاي خاور نزديك" در مورد تنگه هرمز می آورم تا بحث اهرم انرژی ادامه پیدا کند: هندرسون در مقاله اي با عنوان «ايران، نفت و غرب» نوشته است: آيا مي‌توان بدون وارد آمدن ضرباتي جدي به اقتصاد و امنيت بين‌المللي به دومين توليد كننده بزرگ نفت اوپك و دومين دارنده ذخاير گاز طبيعي جهان حمله كرد؟ چه كسي مي‌تواند تضمين كند كه در صورت حمله به تاسيسات هسته‌اي ايران غرب بتواند نياز خود به انرژي را به آسودگي از تنگه هرمز تامين كند؟ آيا آمريكا و اسرائيل كه همواره از اقدام نظامي عليه فعاليت‌هاي اتمي تهران صحبت مي‌كنند مي‌توانند تضميني براي صدور آزادانه نفت از تنگه هرمز به ساير كشورهاي جهان و يا اعراب صادر كننده نفت در خليج فارس بدهند؛ كشورهايي كه رشد اقتصادشان شديدا به صادرات نفت‌شان وابسته است؟ چگونه مي‌توان كشوري كه استراتژيك‌ترين آبراه بين‌المللي جهان را كنترل مي‌كند، تهديد به اقدام نظامي كرد در حاليكه ناوگان تهديد كننده حاضر در منطقه در صورت آغاز هر جنگي بايد در ابتدا به فكر چاره‌اي براي تامين امنيت خود باشد. در واقع عملي شدن هر گونه تهديدي عليه ايران فارغ از نحوه واكنش تهران تنها يك نتيجه در پي دارد: "به خطر انداختن امنيت انرژي در جهان". "سيمون هندرسون" از كارشناسان "موسسه واشنگتن براي مطالعه سياست‌هاي خاور نزديك" در گزارش مفصلي به بررسي عواقب هر گونه اقدام نظامي در خليج فارس بعنوان مهمترين منبع توليد انرژي در جهان پرداخته است. او در گزارش خود با استناد به اظهارات فرماندهان ارشد نظامي آمريكا مبني بر توان ايران براي مسدود كردن تنگه هرمز هشدار داده است كه هر گونه ماجراجويي نظامي در خليج‌فارس، مادامي كه 40 درصد نفت مورد نياز جهان از تنگه هرمز مي‌گذرد و مسير جايگزيني براي انتقال نفت منطقه به بازارهاي بين‌المللي وجود ندارد تنها منجر به خطر افتادن امنيت انرژي در جهان و سر به فلك كشيدن قيمت‌ها مي‌شود. هندرسون در ابتداي گزارش خود با استناد به اظهارات آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر انقلاب مبني بر اينكه "اگر آمريكايي‌ها اقدام اشتباهي عليه ايران مرتكب شوند عرضه نفت مطمئنا به خطر مي‌افتد و آمريكائيها قادر به تامين امنيت انرژي در منطقه نخواهند بود" مي‌نويسد: ايران سومين ذخاير نفتي و دومين ذخاير گازي جهان را در اختيار دارد. از سوي ديگر ايران، دومين كشور بزرگ صادر كننده در سازمان كشورهاي صادر كننده نفت خام (اوپك) و چهارمين توليد كننده نفت خام در عرصه بين‌المللي محسوب مي‌شود. ايران، در همين حال از نظر جغرافيايي و نظامي بر آبراه هرمز كاملا تسلط دارد، آبراهي كه روزانه 40 درصد از نفت خام مورد نياز جهان از آن عبور مي‌كند. به دلايلي كه گفته شد ايران يكي از بازيگران كليدي در اقتصاد انرژي جهاني محسوب مي‌شود. اهرم انرژي ايران همانطور كه آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر ايران اشاره كرده است ايران مي‌‌تواند مانع از ادامه يافتن جريان روان صادرات انرژي از خليج‌فارس شود. ايران حتي اگر مرتكب چنين اقدامي نشود در مهربانانه‌ترين حالت مي‌تواند صادرات نفت خود را براي مدتي قطع كند كه چنين اقدامي در نهايت منجر به افزايش شديد قيمت‌ نفت در بازار جهاني انرژي مي‌شود؛ زيرا در وضعيت فعلي تقاضاي جهاني براي انرژي بيشتر از توليد نفت است و اين در حالي است كه ظرفيت مازاد كافي براي جبران خلاء نفت ايران در ميان توليد كنندگان وجود ندارد. در همين حال ايران مي‌تواند چه مستقيما، از طريق درگيري با ناوگان جنگي آمريكا و متحدان اين كشور كه قصد محافظت از تانكرهاي نفتي را دارند و چه از طريق مجموعه عمليات‌هايي در خشكي، تلاش كشورها براي صادرات انرژي از تنگه هرمز را خنثي كند. چنين اتفاقي (متوقف شدن عرضه نفت از تنگه هرمز) در شرايطي ممكن است تاثيرات مخربي بر بازار جهاني انرژي بر جاي بگذارد كه هيچ مسير جايگزيني براي انتقال نفت توليد شده در اين منطقه به بازار جهاني وجود ندارد. در چنين شرايطي بازار جهاني انرژي نياز مبرمي به تامين نفت و گاز از سوي توليد كنندگان انرژي در بيرون از خليج‌فارس پيدا مي‌كند ولي آنها نيز از ظرفيت مازاد براي تامين چنين حجمي از انرژي (40 درصد نياز روزانه جهان) برخوردار نيستند. عامل ديگري كه هر گونه اقدام و يا تحريم عليه ايران را تضعيف كرده اين است كه تهران روابط بسيار خوبي با مشتريان نفت و گاز خود و همچنين همسايگانش در زمينه توافقنامه‌هاي همكاري در حوزه انرژي برقرار ساخته است. تهران اين توافقنامه‌ها را به منظور تضعيف هرگونه اجماع ديپلماتيك در تلاش براي تغيير رفتار خود و كم اثر كردن تحريم‌ها و دشوارتر كردن هرگونه اعمال تحريم عليه خود طراحي و اجرا كرده است. در چنين شرايطي كشورهايي كه چه بعنوان خريدار نفت و گاز و چه بعنوان تامين كننده نيازهاي ايران با تهران معامله مي‌كنند مي‌دانند كه مشاركت در هر اقدامي كه بر خلاف منافع تهران باشد، مي‌تواند ضررهاي زيادي به اقتصاد آنها وارد آورد. قابليت‌هاي كم منطقه‌اي براي مقابله با توان نظامي ايران نيز از ديگر نقاط ضعف در هنگام رويارويي با ايران محسوب مي‌شود. ايران از تاكتيك جنگ‌هاي نامتقارن استفاده مي‌كند. براي مثال از قايق‌هاي جنگي كوچك ولي تندرو استفاده مي‌كند كه هدف قرار دادن آنها بسيار دشوار است. هر چند ناوگان دريايي آمريكا و تعدادي از متحدانش در منطقه مستقر هستند ولي ايران توان ضربه زدن به تاسيسات نفت و گاز، پايانه‌هاي توليد انرژي، ايستگاه‌هاي نمك‌زدايي و تاسيسات نظامي واقع در خشكي را نيز داراست. تهديدات ناشي از فعاليت‌هاي القاعده هر چند سبب شده كه ضريب ايمني تاسيساتي كه بدان‌ها اشاره گرديد تا حدودي افزايش يابد ولي اين تاسيسات هنوز بشدت آسيب‌پذيرند. چشم‌پوشي از نفت خليج‌فارس اجتناب‌ناپذير است هر چند مقامات كاخ سفيد در يكي دو سال گذشته بارها صبحت از تلاش براي كاهش از وابستگي آمريكا به نفت وارداتي از خاورميانه كرده‌اند و سرمايه‌گذاري در زمينه انرژي‌هاي تجديد پذير را آغاز كرده‌اند. ولي هندرسون در ادامه گزارش خود با اشاره به اينكه منطقه خليج‌فارس حتي در چند دهه آينده بعنوان يكي از مراكز استراتژيك براي توليد و عرضه انرژي مورد نياز جهان باقي خواهد ماند، مي‌نويسد: جهان به افزايش ظرفيت توليد و توسعه مسيرهاي جايگزين براي انتقال انرژي نياز دارد ولي پيش‌بيني‌هاي آژانس بين‌المللي انرژي (IEA) حاكي از آن است كه جهان در چند دهه آينده وابستگي بيشتري به نفت خاورميانه پيدا خواهد كرد. بر اساس آمارهاي اين سازمان در سال 2006 ميلادي روزانه 16 درصد از نفت مورد نياز جهان از تنگه هرمز عبور كرده و طبق پيش‌بيني‌هاي صورت گرفته اين رقم در سال 2030 ميلادي به 5/30 درصد افزايش خواهد يافت. در چنين شرايطي استفاده از سوخت‌هاي جايگزين و ساير اقدامات مشابه ظرف 5 سال آينده تنها بخش كوچكي از نياز اين كشور به انرژي را تامين خواهد كرد مگر به اينكه به ناگهان تكنولوژي‌هاي غير منتظره‌اي براي توليد انرژي ابداع شوند! تلاش براي استفاده از سوخت‌هاي نامتعارف براي توليد انرژي در شرايطي صورت مي‌گيرند كه طبق پيش‌بيني مجدد آژانس بين‌المللي انرژي حتي در صورت موفقيت چنين برنامه‌هايي استفاده از انرژي‌هاي نوين تنها 9 درصد از نياز جهان به انرژي تا فرا رسيدن سال 2030 ميلادي را تامين خواهد كرد. به همين دليل يكي از وظايف اساسي نقش رهبري آمريكا در جهان اين است كه با تمام توان خود براي حفظ امنيت عرضه انرژي در تنگه هرمز تلاش نمايد تا جهان بتواند آينده قابل تصوري را براي خود پيش‌بيني كند. ادامه در پست بعدی ...
  11. خب پسر خوب بیشتر از این هم اطلاعاتی در دست نیست و منتشر نشده است. حتی خبر موثقی در مورد تولید انبوه یا عدم تولید این تانک هم تاکنون منتشر نشده است.
  12. دوست عزیز تا آنجایی که من اطلاع دارم هیچ طرحی برای مونتاژ تی 90 وجود ندارد و صرفا خط تولید تانک تی 72 در ایران وجود دارد. در مورد تانک ذوالفقار هم بهتر است در همین بخش کمی جستجو کنید مطلب به اندازه کافی وجود دارد و نیازی به ایجاد تاپیک جداگانه نیست.
  13. [align=center][/align] پادشاهی خردمند و اصیل بهرام گور بارها با گفتن داستانها افسانه ای همراه بود زیرا به راستی بهرام به افسانه ها پیوسته است و پادشاهی او دوره خوشبختی و رفاه مردم نام گرفته بود . او به مناسبت علاقه زیادی که به شکار و مخصوصا گورخر داشت به بهرام گور لقب گرفت . [align=center][/align] او به گفته تاریخ نگاران عرب در هفتمین ساعت از روز هرمزد از ماه فروردین به دنیا آمد و پیشگویان به یزدگرد گفتند که او شاهنشاه آینده ایران خواهد بود . او برای نخستین بار فرماندار حیره در عراق شد . زیرا در شاهنشاهی ایران باستان رسم بر این بود که ولیعهد باید مدتی فرماندار یا شاه شهر یا کشور کوچکی باشد تا با فنون و رسوم اداری و نظامی کشور آشنا شود و در نهایت به عنوان شاهنشاه ملتهای مختلف و در مقام امپراتوری بزرگ بر تخت سلطنت جلوس کند . بهرام با دعوت مهر نرسی که به گفته تاریخ طبری از شخصیتهای نادر روزگار و حیکم زمانه و ادیب و فاضل بود به پایتخت ایران ( تیسفون ) دعوت شد تا خسرو را که موقتا شاه شده بود برکنار کنند و بهرام را بر تخت بنشانند . در همین حال ایران از چندین نقطه در خطر یورش بیگانگان بود : از جنوب و غرب بخارستان قبایل افغانی ( هپتال ها ) به سوی مرو حرکت کرده بودند . در شرق سغد قبایلی از ترکها به سیحون رسیده بودند . از طرف دیگر خطر رومیان هم که همیشه ایران را تهدید می نمود . بهرام پس از جلوس بر تخت شاهنشاهی از آذربایجان روانه خراسان شد و فتنه هپتال ها را با یک ترفند نظامی در هم کوبید . طبری می نویسد : بهرام شایع کرد که او با سران کشور برای سرکشی و ذکر امور دینی روانه آتشکده شیز ( تنها و بزرگترین آتشکده از زمان هخامنشیان در آذربایجان ) شده بود و سپس برای شکار راهی قفقاز میشود . ولی او با این حیله بهترین سرداران نظامی ایران را جمع آوری نمود و راهی مرو شد و در نبردی غافلگیرانه با " اخشونواز " او را از پای در آورد و او را از مرزهای ایران بیرون نمود . از طرف دیگر نرسی برادر بهرام برای مقابله با ترکان راهی بلخ شد و پس از مذاکراتی با آنان قراردادی صلحی امضا نمود . ولی طولی نکشید که دگر بار نبرد ایرانیان و رومیان آغاز شد . دلیل این نبردها فقط مذهبی و کشور گشایی بود . مهر نرسی مامور شد تا با قیصر روم مذاکره کند و در صورت امکان قرارداد صلح را پیاده کند . از طرف دیگر قیصر هم که میدانست بهرام هپتالها را به سختی شکست داده است و گذشته جنگهای ایران و روم اکثر بدون نتیجه برای رومیان و یا با شکست همراه بود قرارداد صلح را امضا نمود و پایبند شدند عقاید مذهبی یکدیگر را محترم شمارند و به کشورهای یکدگیر تجاوز نکنند . به گفته تاریخ نگاران بهرام شاهی رعیت پرور بود همیشه حامی کشاورزان و قشر تهی دست ایران بود و برخورداری وی از وزیری همچون مهرنرسی این کار نیکوی او را تکمیل نمود . در هیچ جای تاریخ از رویارویی مغان با مردم و نارضایتی کشاورزان و شورشهای داخلی در " ایران زمان بهرام " وجود ندارد . تنها یک مورد و آن شورش طبرستان است که بهرام فرمان میدهد شورشیان را گرفته و به پایتخت بیاورند . که پس از آوردن آنان بهرام برای آنان سخنرانی کرده و سپس برای شرمنده کردند آنان به همگی هدایایی داد و آنان را راهی شهرشان کرد .روایتی دیگر از بهرام که میگوید او سفری به هندوستان داشت و بعد از بازگشت با خود هزاران نوازنده - سراینده - موسیقیدان - رقصنده و آوازه خوان را از آنجا به ایران آورد و در شهرهای ایران پراکند . زیرا بهرام علنا در شاهنامه فردوسی میگوید که من پیرو دین زرتشت هستم و دین نیاکان من مرا و مردمان کشورم را فرمان به شاد بودن و به زیستی داده است . ( همان طور که دیگر شاهان ایران باستان کتیبه هایشان را اینگونه آغاز می کردند " خدایی که زمین را آفرید - خدایی که آسمان را آفرید - خدایی که شادی را برای مردمان آفرید ) حکیم نظامی گنجوی در هفت گنبد و منظومه بهرام نامه ستایش های بیشماری از حکومت داری و شادزیستی بهرام کرده است . همین طور فردوسی بزرگوار میفرماید : بعد از حمله سپاه اسلام به ایران آنقدر غم و رنج و درد در ایران گسترش پیدا میکند که مثل زمان بهرام گور که شادی همه ایران را گرفته بود ." چنان فاش گردد غم و رنج و شور - که شادی هنگام بهرام گور ". حکیم نظامی گنجوی از تاجگذاری شاهنشاه بهرام گور این چنین میگوید : " شاه سربلند عالم گشت - سربلندیش از آسمان بگذشت - خطبه عدل خویشتن برخواند - لولو تر تر از لعل تازه فشاند - گفت : افسر خدای داد به من - این خداداد شاد باد به من- بر خدا خوانم آفرین و سپاس - که آفرین باد بر خدای شناس - پشت بر نعمت خدا نکنم - شکر نعمت کنم چرا نکنم - چون رسیدم به تخت و تاج بلند - کارهایی کنم خدای پسند - آن کنم گر خدای بگذارد - که از من هیچ کس نیا زارد - از کجی به که - روی بر تابید - رستگاری به راستی یابید " به گفته شاهنامه و حیکم نظامی و حتی مورخان عرب بهرام با اینکه یک مزدیسنا ( زرتشتی ) بود ولی هیچ گاه مردم را وادار به انجام امور مذهبی زرتشتی نکرد و حتی به مسیحیان حق یک زندگی مرفه را در ایران داده بود . مسعودی تاریخ نگار مشهور درباره بهرام گور اینچنین میگوید : بهرام گور بر نگین انگشتری اش نقش بسته بود " کردار نیک مایه ستایش است " ( مروج الذهب ) . تاریخ طبری میگوید بهرام پس از پیروزی بر هپتالها هدایای بسیاری را راهی آتشکده شیز کرد و مالیات سه سال مردم ایران را به آنان بخشود و نگرفت و در مقابل آن مبلغ 20 میلیون درهم از خزانه سلطنتی را میان مردم ایران تقسیم کرد . سپس فرمان داد در روز اول هر ماه دادگاههایی تشکیل شود و همه فرمانروایان و سرداران و بزرگان حکومتی در آنجا حضور یابند و اگر کسی از مردم از آنان شکایتی دارد آنرا به دادگاه تقدیم کند تا شخص شاهنشاه مستقیما به آنان رسیدگی کند . در کتاب مروج الذهب مسعودی آمده است بهرام گور برای ایرانیان : آبادانی - ارتش نیرومند - مرزهای مستحکم - زمینهای آباد - کشاورزی پربرکت - مالیاتهای سبک و زندگی خوب همراه با شادی و خوش گذرانی برای ایرانیان هدیه آورد . [align=center][/align] سخنرانی بهرام گور به مناسبت جلوس بر تخت سلطنت ایران : اینک که بر تخت و آئین طهمورت و پدری نیاکانمان نشستم خدای بزرگ را ستایش میکنم و از او سپاسگذارم . من اکنون شما کارگزاران را به نیکی و خرد و دانش که یادگار زرتشت است راهنمایی میکنم . من خواستار این دنیای زود گذر ( سپنج ) نیستم و برای گذاشتن نام نیک از خود برای آیندگان کوشش خواهم کرد . من اکنون اعلام میکنم که به مردم تهی دست و ناتوان زور نخواهم گفت و به یاری آنان خواهم شتافت . من سپاه ایران را نیرومند خواهم کرد و پایبند خواهم بود تا دشمنان ایران را همواره از پای در خواهم آورد . من تلاش خواهم کرد که جز راستی با مردم رفتار نکنم و اگر از سوی مردم اشتباه و خطایی سر بزند من آنرا عفو کنم . اکنون شما را به دین اجدادی و اصیل و کهن ایرانی دعوت میکنم و هرگز از راه نیاکان خود عدول نخواهم کرد . " چو بر تخت نشست بهرام گور - برو آفرین کرد بهرام و حور - پرستش گرفت آفریننده را - جهاندار بیدار و بیننده را - خداوند پیروزی و برتری - خداوند افزونی و کمتری - چنین گفت بهرام با مهتران - که ای نامداران و نیک اختران - به یزدان بگردیم و رامش کنیم - ننازیم دل و از این جهان بر کنیم - همه بندگانیم و ایزد یکی ست - پرستش جز او را سزاوار نیست - نیم خواستار سرای سپنج - نه از بازگشتن به تیمار و رنج - بکوشش بجویم خرم بهشت - خنک آنکه جز تخم نیکی نکشت - ششم گفت بر مردم زیر دست - مبادا که جویم هرگز شکست - سپه را از دشمن تن آسان کنیم - بد اندیشگان را هراسان کنیم - نشستم بر این تخت فرخ پدر - بر آئین طهمورث دادگر - جز از راستی نیست با هر کسی - اگر چه از او کژی آید بسی - بداد از نیاکان فزونی کنم - شما را به دین رهنمون کنم - بر آیئن زرتشت پیغمبرم - ز راه نیاکان خود نگذرم " بهرام و پیدا کردن گنج جمشید و تقسیم آن با مردم ایران : به گفته فردوسی بزرگ که خود او از زندگی نامه ساسانی ها ( خدای نامه ) برداشت کرده است شاهنشاهی بهرام همزمان با پیدا کردن گنجهای بسیاری از زیر دل خاک شد . این گنجها که به گنجهای جمشید شاه نصبت داده شده است که احتمالا همان خزانه های سلطنتی کورش و داریوش بوده است نصیب بهرام شد و کارگزان وی آنها را از زیر خاک بیرون آوردند . به فرمان بهرام شاه مردم نیز باید در تقسیم این ثروت ملی حضور داشته باشند و او خودش میگوید من نیاز به گنج ندارم زیرا جوان و تندرست هستم و با کار و کوشش و نبرد با بیگانگان و متجاوزان به خاک ایران ثروتهای زیادی کسب خواهم کرد . پس کسانی به این گنجها نیاز داردند که مستضعف و از قشر فقیر جامعه هستند . کسانی که از کار افتاده هستند و قادر به کار کردن نیستند . زنان بیوه و کودکان یتیم باید سهم داشته باشند . در ضمن این یک منبع ملی است و همگان باید در آن سهیم باشند و من برای گذاشتن نام نیک از خودم بر جای برای آیندگان این کار را میکنم و نیازی به این گنج ندارم : " زگنجی که جمشید بنهاد پیش - چرا کرد باید مرا گنج خویش - اگر نام باید پیدا کنم - به داد و به شمشیر گنج ها کنم - همه خواسته سر به سر همچنان - بیاید شمردن برسم کیان - فروشید گوهر به زر و سیم - زن بیوه و کودکان یتیم - تهی دست مردم که دارند نام - گسسته دل از نام و آرام کام - ز ویران و آباد گرد آورید - و از آن پس یکایک همه بشمرید - کسی که اندوه وامست نیز - از این گنج باید که باشدش چیز - ببخشید دینار و گنج و درم - بمژده روان جهاندار جم - مرا تا جوان باشم و تندرست - چرا بایدم گنج جمشید جست " اندرز بهرام گور به کارگزاران دولتی ایران : بهرام گور پس از جلوس بر تخت شاهنشاهی کارگزاران دولتی خود را نصیحت میکند و میگوید مبادا بر مردم تنگدست و ضعیف سختگیری کنید . سعی کنید در جهت نیکی به مردم قدم بردارید زیرا این جهان به کسی باقی نیست و همگان رفتنی هستیم . بی آزار باشید و به مردم و همسایگان نیکی کنید . من برای راحتی مردم رنج تن را تحمل میکنم و دوست دارم مردم در همه حال شاد باشند زیرا دین زرتشت مرا فرمان به شاد بودن میدهد و دوست دارم مردمانم شاد زندگی کنند . از یزدان پرستی دور نشوید که تنها اوست که یاری دهنده ماست . خرد و دانش را برای مردم هدیه کنید و دانش پژوهان را قدرت دهید تا مردم آگاه شوند . خردمندان و عاقلان را از بارگاه من دور نکیند که آگاه بودن مردم مایه خوشبختی من است . از بودجه کشور برای نیازمندان بردارید و آنان را بی نیاز کنید مخصوصا خردمندان را بال و پر دهید تا دیگران را فرهنگ دهند . سعی کنید رنجهای مردم را کم کنید زیرا این وظیفه ماموران پادشاه است و به جای غم و اندوه آنان - شادی و نشاط و زندگی خوش هدیه بیاورید . که گیتی نماند به کس - بی آزاری و داد جوید و بس - بر این گفته ها بر نشانه منم - سر راستی را بهانه منم - به دانش روانرا توانگر کنید - خرد را همان بر پسر افسر کنید - ز چیز کسان دور داری دوست - بی آزار باشید و یزدان پرست - بکوشید و و پیمانها مشکنید - پی و بیخ و پیوند بد برکنید - مجوئید آزار همسایگان - بویژه بزرگان و پرمایگان - به یزدان پناهید و فرمان برید - به پاکی گرائید و نیکی کنید - دل و پشت خواهندگان مشکنید - بدین عهدتان شادمانی کنید - ابر کهتران مهربانی کنید - هم از گنج ما بی نیازی دهید - خردمند را سر افرازی دهید - بکوشید تا رنجها کم کنید - دل غمناکان شاد و خرم کنید " آرامگاه شاهنشاه بهرام در شهر شوش : مرگ بهرام گور نیز با افسانه همراه است زیرا بدون تردید اینها حاکی از خاطراتی نیکی که از خود برجای گذاشته بود است . عده ای میگویند او در هنگام شکار گورخر درگذشت - عده ای دیگر میگویند او در شکارگاهی در اطراف اسپهان در باتلاقی فرو رفت ( در سال 440 میلادی ) - عده ای از جمله تاریخ طبری مینویسد که او در آخرین سالهای سلطنت سخنرانی کرد و به بزرگان و کارگزان حکومتی ایران هشدار داد - اگر از راه راست و نیکویی به مردم عدول کنید مطمئن باشید که همچون پدرم و حتی سختر از آن با شما برخورد خواهم کرد به همین جهت او در یک توطئه بزرگان دولتی کشته شد . ولی این روایت که بزرگان مخالفتی با وی کرده باشند بدست نیامده است . روایتهای شده است که بهرام پس از مرگ جسدش مومیایی شده بود . در سال 19 هجری که سپاه اسلام ایران را فتح کرد و به شوش رسیدند و در آنجا تابوتی زرین با رخت پرشکوه و یک انگشتری با نقش دو شیر ( که به سلطنت بهرام بازمیگردد . زیرا او برای جلوس بر تخت موظف شده بود تاج ایران را از میان دو شیر بر دارد و از آن پس به وی بهرام شیران نیز می گفتند ) یافتند و ایرانیان به ابوموسی اشعری گفتند که این تابوت برای دانیال نبی است و نباید این مکان را ویران کرد .
  14. جنگ هسته ای بین روسیه و آمریکا بسیار بعید است در صورت شروع این جنگ به احتمال زیاد جنگ جهانی سوم آغاز خواهد شد و صد البته کشور ما هم از اثرات این جنگ خانمانسوز بی نصیب نخواهد بود حالا چه بی طرف باشد و یا چه مستقیما در این جنگ شرکت کند. به نظر من ما بخاطر موقعیت خاص خود بی طرف نخواهیم بود حتی اگر نخواهیم و این جنگ هیچ برنده ای نخواهد داشت چون هر دو طرف متحمل خسارات مالی و انسانی زیادی خواهند شد. در صورت متعارف بود جنگ می شود روی کشور و یا کشورهای برنده بحث کرد :!:
  15. sina12152000

    جنگ چالدران

    nozheh خسته نباشی با مقاله خوبی که فرستادی. آرامگاه شهدای جنگ چالدران در شهر خود من !!! و در مقبره خانوادگی شیخ صفی قرار دارد. خدا رحمت شان بکند. در ضمن این جنگ در حکم جنگ های معاصر قرار می گیرد نه جنگ های باستان ! و بزودی تاپیک به آن قسمت منتقل می شود.
  16. دوست عزیز تجزیه طلبی ربطی به محل پایگاه ندارد. ما با اجازه دادن به ایجاد پایگاه توسط روسیه استقلال و آزادی مملکت عزیزمان را به خطر می اندازیم و اینکار خلاف آرمان های انقلاب ماست.
  17. sina12152000

    اخبار برتر نظامی

    حامد جان اشتباه نمی کنی 7 بیلیون دلار :!: :|
  18. sina12152000

    اهرم های ایران در جنگ احتمالی

    با سلام خدمت همه دوستان ببخشید که بعلت بیماری نتوانستم دو سه روزی به سایت سر بزنم. بسیاری از توضیحات را دوستان عزیز بخصوص جناب seginem دادند و من سعی می کنم در حد توانم این بحث را کامل تر کنم. شکی نیست که خارج شدن از انزوای سیاسی و تعامل با کشورهای منطقه به خودی خود از بسیاری از تنش ها و سوء تفاهم ها خواهد کاست. کشورهای منزوی همواره مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار می گیرند و حرفی برای گفتن در مجامع بین المللی ندارند. دستگاه دیپلماسی کشور اولین ارگان موثر در این بحث است. کوچکترین اشتباه در دستگاه دیپلماسی کشور بهای گزافی را در پی خواهد داشت. بعبارتی این ارگان در صف اول مقابله با هرگونه جنگ احتمالی و یکی از مهمترین اهرم های ما بشمار می رود. تقویت سازمانهایی مثل سازمان کنفرانس اسلامی که بر پایه اشتراکات دینی کشورهای اسلامی تشکیل شد یکی از برگ های برنده ما خواهد بود. هر چند که با وجود کشورهای بی بخار عربی حالا حالا نباید امید زیادی به تاثیر گذاری این سازمان در معادلات سیاسی جهان داشت. به نظر من یکی دیگر از مهترین اهرم های ما در جنگ احتمالی اشتراکات فرهنگی تاریخی دینی و زبانی ما با کشورهای منطقه است. اگر با برنامه و بصورت جدی این اشتراکات مطرح شده و تقویت شود افکار عمومی مردم منطقه به نفع ما خواهد چرخید. ما با کشوری مثل افغانستان اشتراکات زبانی تاریخی و دینی داریم. با کشوری مثل آذربایجان اشتراکات تاریخی زبانی فرهنگی و دینی و اشتراکات مشابهی هم با سایر کشور ها مثل پاکستان تاجیکستان عراق و ترکیه و ... داریم. ما بخوبی می توانیم از این اهرم به نفع خودمان بهره برداری کنیم. هر چند سر راه این مساله مشکلات زیادی هم وجود دارد برای مثال اختلافات عقیدتی بین سنی ها و شیعیان از شکل گرفتن یک اتحاد اسلامی جلوگیری کرده است و البته بیگانگان هم در دامن زدن به این اختلافات ید طولانی دارند. یکی دیگر از اهرم ها که قبلا هم بسیار در باره آن صحبت شد اهرم استفاده از تنگه هرمز است که روی آن زیاد مانور داده می شود و بعضی ها فکر می کنند این اهرم کلید فشار ایران بر دیگران در جنگ احتمالی است. من در این مورد قبلا و در تاپیک مربوط به خودش صحبت کردم و آخر صحبتم این بود که بستن تنگه هرمز و یا نا امن کردن آن به هیچ عنوان به صلاح ما نیست ساده ترین عاقبت این کار بقول دوست عزیزم آقا مصطفی تشکیل نیروهای ائتلاف بر علیه کشور عزیزمان ایران خواهد بود و ما گرفتار آتشی خواهیم شد که دامان مردم خودمان را هم می گیرد.
  19. sina12152000

    اهرم های ایران در جنگ احتمالی

    prince ممنون از توضیحات شما من خودم زمانی قرار بود جزء چارت نیروی انسانی این پروژه باشم ولی بنا به دلایلی نشد ولی با دوستان نزدیکم که در این پروژه حضور داشتند صحبت می کردم به اتفاق علت تعلیق این پروژه را با وجود اتمام کلیه کارها از جمله ساخت پلت فرم و ... عدم وجود مشتری می دانستند. با توجه به منابع اطلاعاتی بهتر شما به احتمال زیاد حرف شما صحیح خواهد بود. :lol:
  20. ایجاد پایگاه نظامی کشور بیگانه در خاک ایران خلاف قانون اساسی است و امکان ندارد :lol:
  21. sina12152000

    انتخاب مديران سايت

    من در بخش جنگ آماده همکاری هستم. :lol:
  22. sina12152000

    اهرم های ایران در جنگ احتمالی

    prince عزیز خیلی ممنون که راجع به اصطلاحاتی مثل فاینانس اینقدر دقیق توضیح می دهید تا افراد ناآشنایی مثل من بیشتر یاد بگیرند. برای انرژی بازاری حتی برای کشوری تحریم شده مثل کشور x وجود دارد این کاملا درست است. ما در بحبوحه جنگ هم نفت می فروختیم اما به پایین ترین قیمت ممکن. احتمالا شما در پارس جنوبی حضور دارید و به مشکلی از این بابت دچار نشده اید ولی دقیقا پروژه ای به نام طرح توسعه میدان گازی سلمان در میدان مشترک بین ایران و امارات با وجود اتمام همه کارها بخاطر لغو یکجانبه قرارداد توسط کشور خریدار گاز (بعلت فشارهای سیاسی) و نبود مشتری جدید (آنهم بخاطر فشارهای سیاسی) بحالت تعلیق درآمده است. حتما با اطلاعات زیادی که دارید می دانید که گاز را نمی توان مثل نفت ذخیره کرد و باید بعنوان خوراک صنایع وابسته بلافاصله مصرف شود. البته من با CNG و LNG آشنایی دارم و نیازی نیست در این مورد قلم فرسایی بکنید. خوب من هم منتظرم تا بحث در این تاپیک ادامه پیدا کند تا شاید سر ما هم گرم شد.
  23. sina12152000

    اهرم های ایران در جنگ احتمالی

    دوستان گرامی من نمی دانم پست قبلی من را خواندید یا نه ؟ ولی من عرض کردم گاز ما فعلا مشتری ندارد و پروژه های گازی ما بهمین خاطر در حالت تعلیق است. حالا بخاطر مسایل سیاسی و یا چیزهای دیگر است من نمی دانم . آنوقت شما از وابستگی گازی صحبت می کنید. بلی اگر خط لوله صلح تکمیل شود (که به این زودی ها اتفاق نمی افتد) یا صادرات گاز ایران به اروپا تحقق پیدا کند (که این یکی هم به این زودی ها اتفاق نمی افتد) آنوقت ما هم می توانیم در صورت لزوم از این اهرم استفاده کنیم.
  24. sina12152000

    اهرم های ایران در جنگ احتمالی

    با این حساب ما از شما جلوتریم چون تعداد خاموشی های شهر محل سکونت من روزانه 3 بار است :lol: قابل توجه دوستانی که می خواهند از اهرم انرژی استفاده کنند :mrgreen: :crying:
  25. babakim1 خارج از موضوع این تاپیک من از خواندن جواب های شما واقعا لذت می برم آنقدر تخصصی با موضوع برخورد می کنید که آدم فکر می کند حتما باید ارتباط حرفه ای و کاری با نیروی دریایی دارید. :mrgreen: :lol: