[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. بسم ا... نکته جالب اینجاست که دیروز مستندی از وضعیت پدافند جنوب در رسانه ملی به نمایش درآمد که تا حد بسیار زیادی این مساله رعایت شده بود ، تمامی نمایشگرهای موجود در اتاق کنترل ، حالت محو شدگی داشتند ، نمایشگرهای اصلی خاموش بودند ، چهره افراد مشخص نبود و ... https://www.aparat.com/v/SXD15
  2. MR9

    IRIAF & F-5

    پی نوشت :  اصلاح تاپیک گالری اف-5 تایگر-2 نیروی هوایی ایران - 21 مرداد 1400 خورشیدی
  3. MR9

    IRIAF & SU-24

    پی نوشت : اصلاح تاپیک گالری بمب افکن های سوخو-24 نیروی هوایی ایران - 20 مرداد 1400 خورشیدی
  4. ماوس ، ابرتانک سال 1946 یا چمدان 200 تنی بدون دسته !!!! مسابقه دسته فوق سنگین وزن ها : با تصمیم هیتلر مبنی بر گسترش فضای حیاتی رایش سوم بسوی شرق ( براساس تئوری های ژئوپلیتکی کارل هاسهوفر ) و طراحی عملیات بارباروسا ، ورماخت در 21 ژوئن 1941 به اتحاد جماهیر شوروی حمله برد . با این حال ، بزرگترین ارتش غربی پس از گراندآرمه ناپلئون ، گرچه در طراحی تاکتیکها و همچنین کاربرد سخت افزار سازمانی ، هنر عملیاتی قابل توجهی را از خود نشان داد ، اما ناتوانی در کسب اطلاعات و ضعف در تجزیه و تحلیل آن موجب شد تا تصمیم سازان رایش سوم به این مساله که اتحاد شوروی یک گولم ( موجودی در افسانه های عبری که از اشیاء بیجان با استفاده از جادو بوجود می آید ) با پاهای خاکی است که پس از وارد کردن اولین ضربه از هم پاشیده خواهد شد ، اعتقاد جدی پیدا نمایند . با این وصف ، این تصور ، تنها مساله غلطی نبود که فرماندهان ارشد رایش بدان دچار شده بودند ، چرا که توانمندی تولید تانک و طراحی گونه های جدید توسط صنایع دفاعی شوروی نیز برای آلمانی ها به تقریب غیر قابل باور بود . درواقع ، اعزام صدها دستگاه تانک تی-34 و زره پوش های سری KV که ضمن برخورداری از قدرت آتش بالا ، حفاظت به نسبت مطلوبی را برای خدمه فراهم می نمودند ، اما در این مساله نباید اغراقی صورت بگیرد ، چرا که محیط داخلی تانکهای روسی برای خدمه بشدت نامناسب بود ، ضمن اینکه سازمان رزم یگانهای زرهی روسی با مشکلات بسیاری روبرو می بود ، در حالی که ورماخت هنوز پتانسیل کافی برای مقابله با این نمونه ها را در اختیار داشت . در نتیجه ، نه تی-34 و نه تانکهای سری KV برگ برنده معجزه آسایی برای ارتش سرخ بشمار نمی آمد ولی این تانکها در سال 1941 درگیر مبارزه سختی برای جلوگیری از پیشروی ورماخت بودند و این واقعیت که عملکرد این خودروهای زرهی موجبات کند شدن پیشروی سریع آلمانها شد ، واقعیتی انکار ناپذیر است . از سویی دیگر ، کاربرد این دو نوع تانک ، اثر روانی قابل توجهی برای آلمانی ها داشت ، چرا که واحدهای زرهی ورماخت ناگهان با انواع جدیدی از زره پوشهای روسی مواجه شده بودند که با تصورات قبلی آنها کاملا بیگانه بود و درواقع ، اکنون آماده بودند تا هرگونه افسانه ای را از سوی روسها بپذیرند . با این وصف ، آبوهر ( بخش اطلاعاتی ورماخت ) از میانه سال 1942 گزارش هایی را دریافت می نمود که نشان میداد روسها قرار است تا نمونه جدیدی از زره پوش های مسلح خود را وارد میدان نبرد کنند که ابعاد تانکهای سری KV در مقایسه با نمونه جدید ، شباهت زیادی به یک موش خرمای کوچک بود !!! موش ورماخت در حال سپری کردن تستهای اولیه .. به طرح "موش " روی بدنه تانک دقت کنید با انتشار گسترده این گزارشهای اطلاعاتی ، ورماخت متوجه شد که اگر این اطلاعات صحت داشته باشد ، غافلگیری بزرگی درراه خواهد بود ، در نتیجه بسرعت برنامه جدیدی برای طراحی یک ابرتانک جدید را در دستور کار خود قرار دادند . این کار از مارس 1942 شروع شد و به ترتیب طراحی شاسی و برجک برعهده شرکتهای کروپ و پورشه نهاده شد .فرض اولیه مهندسین طراحی آلمانی این بود که وزن این تانک جدید ، کمتر از 100 تن خواهد بود و با در نظر گرفتن ضخامت زره طراحی شده برای این نمونه ( چیزی در حدود 220 م.م ) بسرعت این ادعا که تانک جدید بطور کامل دربرابر آتش توپخانه ، آسیب ناپذیر است ، منتشر گردید . اما مسلح سازی این نمونه جدید ، داستان متفاوتی داشت . در واقع ، طراحان در مراحل اولیه این برنامه سه نوع توپ با کالیبرهای متفاوت 128 ، 150 یا 170 م.م برای سلاح اصلی و یک توپ خودکار 20 یا 37 م.م برای ایفای نقش ضدهوایی کوتاه برد یا شعله افکن برای پاکسازی سنگرهای بتونی بعنوان سلاح ثانویه را برای آن در نظر داشتند . با توجه به این مساله ، ناگهان وزن اولیه تانک جدید بسرعت افزایش پیدا نمود ، چرا که با الزامات موجود ، این رقم از 120 تن عبور نموده و به قول مهندسین یکی از شرکتهای درگیر پروژه " این موش قبل از به دنیا آمدن ، غذای مورد نیاز 10 موش دیگر را نوش جان کرده !!! " . ماوس ، به مانند همه تانکهای هم عصر خود ، در برابر حملات از فاصله نزدیک آسیب پذیر مینمود ، دریچه های دسترسی خدمه ، ورودی های هوای کناره های تانک از جمله نقاط آسیب پذیر این طرح بشمار می آمدند بدین ترتیب ، در پاییز 1942 با اصلاحات انجام شده ، وزن نمونه اولیه به 150 تن رسید و سپس در نخستین سالگرد پروژه این عدد به 180 تن افزایش پیدا نمود و در نهایت نمونه ساخته شده 8 تن سنگین تر شد ( وزن 180 تن ) که حتی برای افسران ارتش و شرکتهای سازنده ، رقم بسیار وحشتناکی بشمار می رفت . در نهایت ، این برنامه ، روی کاغذ آنچنان جذابیت پیدا نمود که تلاشهای برخی فرماندهان زرهی ورماخت برای توقف آن ، به جایی نرسید که درنهایت به یک "چمدان بی دسته " تبدیل شد . ابعاد بزرگ ماوس ، نیاز این تانک به شنی های بزرگ و عریض را دو چندان مینمود در سمت چپ عکس ، سامانه خنک کننده موتور و در سمت راست ، مخزن سوخت و روغن قابل مشاهده است درد زایمان تولد موش جدید : درتابستان سال 1943 ، هانس گودریان ، بعنوان بازرس کل واحدهای تانک ارتش ، تصمیم گیرنده اصلی در خصوص ابرتانک ماوس محسوب می شد . وی ، بعنوان یک افسر کارکشته زرهی ، معتقد بود که تاثیر گذاری تانک در میدان نبرد ، با توجه به شاخصه سرعت ( تحرک ) آن است و می بایست بدون هیچ مشکلی از جاده ها و پل های معمولی عبور نماید . این ویژگی بدان معناست که تانکها با برخورداری از چنین شاخصه ای ، نه تنها قابلیت پیشروی سریع را بدست می آورند ، بلکه امکان محاصره سازی سریع عناصر دشمن یا دفاع موثر در برابر پیشروی دشمن را در اختیار خواهند داشت . اما گودریان حتی در مقام بازرس کل واحدهای پانزر ، در اقلیت قرار داشت و هنوز مقامات دیگری بودند که شروع تولید این تانک با اجازه آنها قرار بود صورت گیرد . بدین ترتیب ، ارتش آلمان دچاروسوسه شد و طی فرمان ، دستور شروع مقدمات تولید این تانک صادر شد . براساس این دستور ، شرکتهای مسئول می بایست هرماه ، 140 دستگاه تانک عملیاتی را تحویل ارتش می دادند که این رقم بسرعت به تحویل 5 دستگاه در هرماه ، تقلیل یافت ،اما اتفاقات آینده ، در این روند تولید محدود نیز ایجاد اخلال نمود . ماوس ، در زمان خود به یک پروژه سنگین صنعتی تبدیل شده بود .ابعاد غول آسای این تانک حتی برای امروز نیز یک مساله شگفت آور است . این اخلال ، همانطور که در همه جنگها امری معمول بشمارمی رود ، ازسوی دشمن صورت گرفت . در یک هوای صاف ، 700 فروند بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی ، وارد فضای هوایی شهر "اسن" در آلمان شده و کل کارخانه های شهر را زیر ضربات بمب خود قرار دادند که موجب شد تا کل خطوط تولید آماده شده برای این تانک ، نابود شود . این ضربه برای برنامه ماوس ، آنچنان سنگین بود که آلمانی ها بسرعت انتظار خود را فقط به 2 نمونه اولیه کاهش دادند و درسال بعد ( 1944 ) این برنامه بطور کامل کنار گذاشته شد . اما این بدان معنا نبود که 2 شاسی و یک برجک تولید شده به سادگی کنار گذاشته شود . درواقع ، آلمانی ها با شادی ، تجهیزات مربوط به یک تانک و نیم تولید شده را جمع آوری نموده و تستهای آزمایشی را ادامه دادند ، هر چند در نهایت مشخص نشد که پرسنل درگیر این برنامه ، امیدواری خاصی به نتایج بدست آمده پیدا کرده بودند یا اینکه این مساله ، بهانه ای بود که به جبهه شرقی اعزام نشوند . اما به شکل غیر قابل اجتنابی ، جنگ در حال اتمام بود و آلمانی ها از دوسمت شرق و غرب بشدت تحت فشار قرار داشتند و بتدریج ، به این نتیجه رسیده بودند که شکست ،قطعی است ، اما شخصیتهایی نظیر هیتلر ، براین اعتقاد قرار داشتند که اگر به هر علتی ، برنامه های طراحی شده برای پیروزی در جنگ به نتیجه نرسید ، باید تا نابودی کامل به جنگ ادامه داد و بدین ترتیب ، تانک ماوس ، راه حل دوم را برگزید . اولین تانک کامل شده ماوس ، در نخستین و آخرین نبرد خود ، با حداقل 12 دستگاه تانک تی -34 رودرو شد که نتیجه آن از کار افتادن تانک و تخریب آن توسط خدمه بود . دومین پیش نمونه که بصورت ناقص تکمیل شده بود ، بدست روسها افتاد و به این دلیل که فاقد شنی بود ، روسها بسرعت باقی مانده تجهیزات را جمع آوری کرده و به موزه کوبینکا منتقل نمودند . واحدهای زرهی ورماخت – 1946 از یک نظر ، حتی برای امروز ، تصور سناریوی آلمانی ها برای بازسازی واحدهای زرهی با برنامه هایی نظیر "ماوس" و برگرداندن روند جنگ ، بخصوص با توجه به شرایط سال 1944 بسیار سخت است . بعنوان مثال ، در جریان عملیات باگرایتون ، وضعیت نظامی میان دو ارتش آلمان و شوروی بطور اساسی تغییر نمود و اتفاقی رخ داد که تا قبل از این تاریخ هرگز دیده نشده بود . درواقع ، استالینگراد ، موجب شد تا سازمان رزمی گروه ارتشهای مرکز ورماخت از میان برود و یک حفره بسیار بزرگ در کل طول جبهه بوجود آید . پیاده نظام ورماخت در این رویداد ، هسته اصلی خود را از دست داد و دیگر توان تکرار موفقیتهای پیشین خود را نداشت . اما نتایج بدست آمده در جریان عملیات باگرایتون ، موجب شد تا ورماخت حداقل 2 سال دیگر بتواند به مقاومت ناامید خود ادامه دهد ،اما شکستن خطوط دفاعی ارتش آلمان برای روسها پس از این تاریخ ، دیگر چندان سخت نبود . اما با تمامی این موارد ، چرا آلمانی ها به این برنامه ادامه دادند ؟ پاسخ به این سئوال مقداری سخت به نظر می رسد ولی در نظر اول ، تانک ماوس ، برخلاف تصورات اولیه ، تنها برای سرگرمی ارتش ساخته نشد ، اگر چه گفته میشود که وزن 180 تنی آن در زمان عبور از پل ها ، مشکل ایجاد مینمود ، اما شرکتهای آلمانی به شکل هوشمندانه ای ، سامانه عبور از موانع آبی را برای این پروزه درنظر گرفته بودند تا امکان عبور از بخش های کم عمق رودخانه برای آن فراهم شود . بر خلاف تصورات موجود ، مشکل عبور از پل ها برای ماوس به تقریب حل شده بود ، این تانک قابلیت عبور از عمق موانع آبی تا 45 فوت را در اختیار داشت از سویی دیگر ، مصرف سوخت این تانک بود که گفته میشود برای هر 100 کیلومتر ، 3500 لیتر سوخت نیاز داشت ، که این امر با توجه به کمبود شدید بنزین ، مشکلات انتقال این حجم از سوخت به جبهه و بمباران مستمر خطوط تدارکاتی ، مفید بودن آن را تا حدودی با ابهام مواجه می سازد .علاوه براین ، حتی اگر ماوس بصورت انبوه ، تولید و به جبهه اعزام میشد ، رودررویی آن با غول های جدید روسی نظیر IS-2 و SU-100 یقیناً جدال هیجان انگیزی می بود و این بسیار متفاوت از نبرد بین تی-34 های مسلح به توپ 76 م.م با تانکهای تایگر مسلح به توپ 88 م.م اتفاق می افتاد . با این حال ، تولید هر دستگاه تانک ماوس ، به معنای عدم تولید 4یا 5 دستگاه تانک تایگر بود که در مقایسه ، مشکلات لجستیکی بیشتر ، سرعت و تحرک کمتر و قدرت آتش به نسبت ضعیف تری را نسبت به نمونه های مشابه روسی به نمایش می گذاشت . در مجموع ، متفقین به دلیل برخورداری از توان صنعتی بیشتر ، می توانستند در درازمدت ، تسلیحات کافی برای خنثی کردن تهدید ماوس را تولید کنند ،در نتیجه نمی توان انتظار داشت که با تولید انبوه ماوس ، وضعیت استراتژیک جبهه های نبرد ، تغییری پیدا می نمود. پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق (بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- تا این تاریخ ( 20 مرداد 1400 ) انجمن میلیتاری فاقد تاپیک مستقل در خصوص تانک ماوس بود . مجموع پستهای قدیمی این تاپیک از آرشیو بایگانی میلیتاری بیرون کشیده شد و پس از انجام اصلاحات لازم بصورت تاپیک مستقل درآمد .
  5. اتو اسکورزینی، خطرناکترین مرد اروپا https://www.aparat.com/v/vpRPA
  6. سلام - وقت بخیر البته در همون زیر نویس عرض کردم ، سوریه ، لیبی ، یمن یا یک جنگ داخلی بود یا جنگ بین یک گروه با یک کشور ولی جنگ قره باغ و نبرد دره بقاع مخاصمه بین دوتا کشور به نظرم محسوب میشود . البته این به معنای بی اهمیت بودن موارد ذکر شده نیست بلکه بیشتر منظور ، کلاسیک بودن کاربرد این سلاح محسوب میشد . در واقع نمونه کلاسیک سرکوب پدافند ، عملیات پهپادهای عبری بصورت مشترک با نیروی هوایی برای سرکوب دفاع هوایی سوری ها بود . البته قطعا نظر شما هم ارزشمند هست و قابل بررسی بیشتر ..
  7. بسم ا.... به مناسبت هفتاد و ششمین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما ششم اوت 1945 - ششم اوت 2021 مردچاق و پسرکوچک فیلم مردچاق و پسرکوچک ، داستان درام / تاریخی مبتنی بر رویدادی واقعی است که منتهی به تولید نخستین بمب اتمی تاریخ بشر گردید . این فیلم به سال 1989 به کارگردانی رولند جافه تولید شد و روند و حواشی ایده پردازی ، روند طراحی و تولید بمب اتمی را به تصویر کشیده است . از هنرپیشگان شاخص این فیلم ، پل نیومن در نقش ژنرال لسلی گروز ، دوایت شولتز در نقش رابرت اوپنهایمر بشمار می روند . این فیلم برای علاقه مندان به بررسی این واقعه تاریخی و مشکلات و مسائل پشت پرده این واقعه پیشنهاد می گردد
  8. MR9

    IRIAF & Mirage F-1

    Mirage F1BQ نیروی هوایی عراق مابین سالهای 1980 تا 1989 تعداد 18 فروند از نمونه دوکابینه میراژ اف- یک را به فرانسه سفارش داد که از این تعداد ، 15 فروند تحویل گردید . تعدادی از نمونه های تحویلی به عراق در اثنای جنگ خلیج فارس ( 1990 ) به ایران پناهنده شده و هم اکنون در خدمت نیروی هوایی ایران قرار دارد .
  9. گاندو امیر حسین عبدی ( داریوش فرهنگ ) : مرام ما این را گفته ... اول ، دست کسی را بگیر ... اگر نخواست ، قانون میگه ، مچ اش را بگیر ......
  10. یک مقاله ای بود در خصوص کاهش اثر امضاء حرارتی شکاری ها ، که بخش های مختلف این هواگردها را براساس تولید حرارت از بخش هایی مثل موتور و انعکاس حرارت از روی زمین و آسمان روی بدنه بررسی کرده بود
  11. همه چیز از این طرح اتود شروع شد .. جنگنده بال بالا با آرایش تک یا دو موتوره
  12. اگر اشتباه نکرده باشم ، نیروی دریایی دنبال یک جنگنده سبک پشتیبانی نزدیک با قابلیت حمل مهمات بالا برای استفاده در حامل های هواپیمابر بود که نورثروپ این را پیشنهاد داد ، با توجه به این مساله ، احتمالا بالهای این جنگنده بصورت تاشو بودند که جای کمتری را در روی عرشه یا عرشه های پایین تر ویژه تعمیر و نگهداری اشغال کنند ..
  13. سلام علیکم این شایعات از 2014 شروع شددر انجمن های غیر فارسی زبان ، می گفتند نسخه بعدی تایگر را ایرانی ها قرار هست به این صورت توسعه بدند نسخه مفهومی گونه غیرنظامی اف-5 با قابلیت گذر از سرعت صوت
  14. سی و چهارمین سالگرد شهادت امیر سرافراز ارتش اسلام ، سرلشکر شهید عباس بابایی 15 مرداد 1366 - 15 مرداد 1400
  15. بالگرد اس -65 سی-3 ( سیکورسکی سی.اچ-53 )
  16. MR9

    گالری جنگنده -رهگیرها

    نمایی واضح از آسمانه F-16I از ابتدای ظهور هواگردهای رزمی ، مساله "میدان دید " به اصلی ترین شاخصه در طراحی چنین ماشین هایی تبدیل شد گفته می شود که خدمه جنگنده اف-16 حس می کنند که به جای نشستن در داخل بدنه ، روی جنگنده سوار هستند ( بدلیل قرار گیری مطلوب جایگاه خلبان و میدان دید مطلوب آن )
  17. سرنوشت نهایی سراب مصری خرید عجیب ، ارتقاء یا بازنشستگی احتمالی !!! هواگرد رزمی چند ماموریته میراژ-2000 در سال 1984 و به تقریب شش سال پس از نخستین پرواز خود ، وارد سازمان رزمی نیروی هوایی ارتش فرانسه شد و از یک جنبه نمونه ای با قابلیتهای رزمی پایین تر از جنگنده چدند ماموریته اف-16 بحساب می آمد . میراژ-2000 در آن زمان تنها یک راه حل موقت برای توسعه جنگنده میراژ 4000 بود که براساس تعاریف طراحی آن ، می بایست هم ردیف جتهای اف-15 قرار می گرفت ،اما بنا بردلایل مختلفی از جمله هزینه های عملیاتی بالاتر و کارایی کمتر نسبت به نمونه های آمریکایی ، در مقیاس کوچکتری تولید گردید ، با این وصف ، نیروی هوایی مصر براساس تجارب قبلی خود در استفاده از جنگنده های میراژ3و5 در عملیات رزمی ، دست به خرید میراژ2000 زد که نخستین آن به سال 1985 و تا سال 1986 نزدیک به 14 فروند دیگر نیز به ارتش مصر تحویل گردید . براساس داده های موجود نیروی هوایی ارتش مصر در مجموع 17(یا 19 ) فروند میراژ2000 را در قالب یک اسکادران جنگنده تشکیل داد که امروزه کوچکترین کاربر این محصول فرانسوی بشمار می رود . راست : با بازنشستگی تدریجی جتهای اف-16 و میراژ 2000 اتکاء نیروی هوایی مصر با ناوگان ترکیبی فرانسوی - روسی بیشتر خواهد شد چپ : نیروی هوایی مصر 19 فروند جنگنده ( 4 فروند برای آموزش ) میراژ 2000 را در قالب اسکادران 82 تاکتیکی هم اکنون در اختیار دارد . با این حال ، مصری ها پس از خرید این نمونه بسرعت برای تقویت توان هوایی خود بسمت ایالات متحده حرکت کرده و جنگنده های اف-16 را به دارایی های موجود خود افزودند . اما در همان زمان برخی براین اعتقاد قرار داشتند که علت عدم سفارش بیشتر میراژ2000 ، ارزان تر بودن اف-16 و ارائه آن در قالب کمک 1 میلیارد دلاری ایالات متحده بود ، اما در واقعیت امر ، فالکن آمریکایی ،عموما ، یک هواگرد رزمی با کارایی بالاتر بحساب می آمد ولی نسخه های فروخته شده به مصر بدلیل عدم تسلیح به مهمات مدرن ، چندان باب طبع ارتش این کشورقرار نگرفت ، به همین دلیل میراژهای فرانسوی برای مدت بیشتری در خدمت عملیاتی قرار گرفتند . اما به تقریب 3 دهه پس از تحویل اولین میراژ به مصر ، ارتش این کشور از سال 2014 برنامه ریزی گسترده ای را برای بروزرسانی توان هوایی خود در دستور کار قرار داد که گفته میشود این تصمیم ، بیشتر از ناشی از حمله غافلگیرانه ناتو به لیبی بود که شوک زیادی را به فرماندهان ارشد ارتش مصر وارد آورد و ماهیت تهدید آمیز غرب را حتی برای کشورهایی که در ظاهر روابط خوبی با آنها داشتند ، به نمایش گذاشت . علاوه براین ، روی کار آمدن دولت اخوانی مصر موجبات وخامت روابط با ایالات متحده گردید که این امر موجبات توقف خرید سخت افزار آمریکایی پس از 40 سال را فراهم نمود . ولی با آغازفرآیند بازنشستگی جتهای اف-16 از نیروی هوایی مصر ، ارتش این کشور بتدریج برای خرید جنگنده های نسل چهارم نظیر رافال فرانسوی ، میگ-29 ام و سوخو-35 روسی اقدام نمود که با توجه به تسلیحات محمول این هواگردهای رزمی ( آر-77 ، آر-73 و میکا ) قابلیتهای تازه ای را برای توان رزم نیروی هوایی این کشور فراهم کرده است و این مساله با توجه به عدم تحویل موشکهای AIM-120 (برای اف-16) و میتئور ( برای رافال ) یک حداقل وضعیت را برای این ارتش فراهم کرده است .اما سرنوشت تنها اسکادران میراژ2000 مصری هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد . از یکسو این احتمال که ممکن است این جنگنده همزمان با اف-16 وارد دوره بازنشستگی شوند ، وجود دارد و یا اینکه برای تبدیل شدن به مکملی برای جنگنده های رافال ، بتدریج و براساس یک برنامه ریزی منطقی بروزرسانی شده و ارتقاء یابند . بدین ترتیب ، از آنجایی که درخواست مصری ها برای تحویل AIM-120در گذشته رد شده و ضمن اینکه فرانسوی ها موشکهای میکا را در اختیار مصری ها قرار دادند ، ممکن است احتمال دوم بیشتر به حقیقت نزدیک شود . اما از سویی دیگر نیروی هوایی مصر با بازنشسته کردن اسکادران میراژ2000 خود تا حد بسیار زیادی از هزینه های سنگین عملیاتی نگاه داشتن آنها صرفه جویی نماید . جنگنده های میراژ2000 مصری به نسبت عمر پروازی بالایی دارند ، ضمن اینکه سایر کاربران این جنگنده نیز در شرف توقف خدمت عملیاتی آن هستند . در نتیجه میراژ2000 ، آخرین جنگنده فرانسوی موفق در بازار صادرات سلاح بشمار خواهد آمد ، چرا که رافال تاکنون تنها به 3 مشتری تحویل داده شده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .