[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. بخش چهارم و پایانی : فکر کردن به آنچه که فکر ناکردنی است !!!! اسرائیل و جنگ یمن : یکی از ویژگی های حوزه ژئوپلیتیکی آسیای جنوب غربی از زمان تاسیس رژیم عبری ( 1948 بدین سو ) ، وجود بازی موش و گربه میان این رژیم با کشورهای عربی و پس از انقلاب 1979 با جمهوری تازه تاسیس اسلامی ایران بشمارمی رود . در بازه زمانی اعلام استقلال حاکمان تل آویو تا آغاز جنگ در یمن ، بازه زمانی طولانی وجود دارد که در جریان آن ، فرازو فرودها و شکست ها و پیروزی های متعددی عاید طرفین شده که شرح آن در این سطور نمی گنجد ، با این وصف ، به شکل خلاصه می توان منافع امنیتی ایالات متحده بعنوان یک بازیگر عمده در حوزه آسیای جنوب غربی را با رژیم عبری در قالب یک چهارچوب مشترک ، مورد تحلیل قرار داد . این چهارچوب مشترک در تمامی این دوران از جنگ 1948 تا پایان نزاع کلاسیک اعراب و اسراییل به سال 1982 تا تابستان 2006 و از جنگ تموز میان حزب ا.... با IDF در این سال و سپس بحران سوریه و امروز در بحران یمن ، بخوبی قابل مشاهده است . بااین وصف ، نقش قابل تامل اسراییل در یمن را می توان در قالبی جداگانه بررسی نمود تا جایی که ران ایدلیست براین باور قرار دارد که حضور عناصر اطلاعاتی ارتش اسراییل در خلیج فارس و جنگ داخلی یمن ، تبدیل به امری انکار ناپذیر شده است ، چنانکه برخی معتقدند که عملیات ترور عناصر تاثیر گذار انصارا.... در یمن ، نوعی عملیات مشترک میان سازمان های اطلاعاتی عرب و رژیم عبری است . سازمان رزم شبکه دفاع هوایی سعودی به تفکیک مناطق دفاع هوایی بااین وصف ، به گمان برخی تحلیلگران نظامی ، این امکان وجود دارد که ضلع سوم حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی ، به نحوی با شکل عملکرد واحدهای اطلاعاتی اسراییل در گذشته ( سرقت شناورهای رزمی از بندر شربورگ ، سرقت کشتی حامل اورانیوم از مدیترانه و حتی اجرای عملیات تازش هوایی بر علیه راکتور اتمی عراق و.... ) ارتباط داشته باشد . در این زمینه ، چند فرضیه قابل بررسی است . نخستین فرضیه ، استفاده تل آویو از موشکهای مشابه که عربستان مدعی است بسوی تاسیسات بقیق و خصیص شلیک شده ، بشمار می آید . این مساله با توجه به وجود اطلاعاتی مبنی بر خرید پیشرانه محصول چک TJ-100 توسط تل آویو به نوعی برای تحلیلگران تقویت میشود ، ضمن اینکه هم اکنون نیروی دریایی و هوایی این رژیم قابلیت شلیک موشکهای کروز میانبرد مجهز به پیشرانه های توربوفن ALCM و SLCM را نیز دراختیار دارد . یکی از فرضیات حمله به آرامکو ، شلیک موشک کروز کوتاه برد قدس -یک از درون خاک عربستان است. تصویر فوق ، اسکرین شات شلیک آزمایشی موشک کروز یا علی (ع) از روی یک سکوی ساده را به نمایش می گذارد آیا این احتمال وجود ندارد که مهاجمان ، موشکی در کلاس قدس- یک را از درون خاک عربستان و یا حتی شناورهای ناشناس در خلیج فارس بسوی آرامکو شلیک کرده باشند؟!!!!! آسیب های وارده به تاسیسات آرامکو بلحاظ تنوع ، شاید مقداری عجیب به نظر برسد . از شکافهای بزرگ که شاید نشانه برخورد موشک کروز یا پهپادهای انتحاری باشد تا شکافهای کوچکتر که شاید بر اثر برخورد ترکش و یا حتی ریز پهپادهایی که عاملی سومی برای تشدید خسارات ، آن را به آرامکو شلیک نموده باشد اما شاید محتمل ترین گزینه تسلیحاتی برای اسراییل به منظور حمله به این دو مجموعه ، استفاده از آخرین فناوری معرفی شده توسط دانشجویان مهندسی MIT در آزمایشگاه لینکلن به منظور اجرای حملات دقیق به تاسیسات فوق الذکر است . پردیکس میتواند در نقش های گوناگونی ظاهر شود . بعنوان مثال میتواند با تجهیزات الکترونیک خود بازتاب راداری انواع هواپیماها شامل بمب افکن ها و جنگنده ها را بازسازی نماید و ماموریت فریب سامانه های دفاع هوایی را بر عهده گیرد .همچنین میتواند به ماموریت های شناسایی و ردگیری محیطی پرداخته و داده ها را به شبکه گسترده ای از تجهیزات طرف دوست انتقال دهد . در مواردی هم میتواند مقادیری ماده منفجره با خود حمل کند و به شکار اهداف کوچک بپردازد .حال با فرض تبدیل شدن پردیکس به یک حامل هوایی حاوی مواد منفجره ، در تعداد زیاد ، بدون آنکه رادارهای دفاع هوایی عربستان قابلیت کشف آنها را داشته باشد ، براحتی به هدف نزدیک شده و بدون روبرو شدن با مانع مهمی به نقاط حساس تاسیسات نفتی با دقت بالا حمله ور میشوند . اگر چه دو احتمال پیش گفته ، بیشتر شبیه به سناریوهای هالیوودی است ، اما توجه به سابقه طراحی عملیات های مشترک میان سازمان های اطلاعاتی و ارتش اسراییل ، می توان حداقل در این خصوص گمانه زنی نمود . تصاویر ماهواره ای تخریب تاسیسات آرامکو استراتژی : علیرغم اینکه تصور عمومی بر تهاجمی بودن استراتژی نظامی سعودی متمرکز است ،اما بر خلاف اظهارنظرهای موجود ، فرماندهان سعودی بطور کامل اجرای راهبرد دفاع نقطه ای (point defense strategy) را در دستور کار قرار داده اند ، به همین دلیل ، سرمایه گذاری هنگفت برای ارتقاء شبکه دفاع هوایی ، عمدتا" بر روی توانمند سازی مراکز اقتصادی و اجتماعی متمرکز شده ، در حالی که اکثر پایگاه های هوایی فاقد دفاع ضد بالستیک هستند و برخی تاسیسات نظیر پایگاه های موشکی اصولا فاقد دفاع زمین پایه مشخصی ارزیابی می گردند. این درحالی است که با فرض اجرای حملات غافلگیر کننده از سوی نیروی هوایی ایران ، تنها یک کریدور باریک در جنوب کویت می تواند مسیری ایمن برای حمله عربستان در نظر گرفته شود ، در حالی که درصورت اجرای یک عملیات آفندی با شلیک حجم گسترده ای از موشکهای بالستیک ایرانی ، تمامی استانهای شرقی سعودی ، علیرغم حفاظت شدید ، در تیررس قرار خواهد گرفت . آینده : براساس یک قـــاعده قدیمی (سرهنگ دوم ارنـــــــست سوئینتون (1951-1868) بعنوان ایده پـــرداز اصـــلی سپاه تانک ارتش سلطنتی بریتانیا ) تاریخ نشان داده است که ، تنها وحــــشت از بروز یک جنـــگ بـــــــــــزرگ می تواند چرخ های بوروکراتیک سازمانهای مسلح تصمیم گیر را سریع تر از حد معمول ، به حرکت در آورد ، بر همین مبناء ، ارتش عربستان سعودی برنامه های جامعی جهت گسترش قابلیتهای ضد بالستیک بواسطه خرید سامانه های تاد به ارزش 15 میلیارد دلار و همچنین دریافت نزدیک به 600 تیر موشک پاتریوت پک.3 مجهز به کیتهای اصلاح مسیر حین پرواز برای لانچرهای عملیاتی خود ، طرح ریزی نموده است . براساس قرار داد امضاء شده به سال 2014 ، پدافند هوایی سعودی قراراست تا 202 تیر موشک به 36 دستگاه پرتابگر بهبود یافته ( Launcher Station Modification Kits/ LSMK) که می بایست جایگزین پرتابگرهای تکی ام-901 شود دریافت نماید که این بدان معنی خواهد بود که خرید حداکثر 9 سامانه پاتریوت پک.3 در سال 2014 برای رفع نیازمندی های پدافند عربستان سعودی کافی خواهد بود ، با این وصف ، خبرهای منتشرشده حاکی از خرید 6 لانچر ( در ارتش سعودی هر آتشبار پاتریوت به 6 لانچر مسلح میشود ) بعلاوه 3 مجموعه بعنوان ذخیره بود . بطور طبیعی ، با ورود این نسخه مدرنیزه شده ، هر سامانه پاتریوت سعودی قابلیت دسترسی به 96 تیر موشک برای شلیک سریع و در صورت نیاز بارگیری مجدد ( 106 تیر موشک اضافی ) را در اختیار خواهد داشت . بر اساس این منطق ، محاسبات نشان می دهد قرار داد خرید سال 2015 شامل 600 تیر موشک به همراه 156-108 سلول موشک LSMK به منظور مسلح نمودن 26-18 لانچر میشد که این نیز به نوبه خود ، پتانسیل سعودی برای تبدیل کردن 4-3 آتشبار پاتریوت پک.2 به نسخه پک.3 را نشان میدهد . با تکمیل روند فوق ، شبکه دفاع هوایی عربستان برای صرفه جویی در هزینه ها ، می تواند بدون هیچ نگرانی ، حداقل 12-11 آتشبار پک.2 و 5-4 آتشبار پک.3 را بصورت ذخیره نگهداری نماید . از سویی دیگر ، امضاء قرارداد خرید سامانه تاد پیام به مراتب واضح تری به منظور ارتقاء قابلیتهای ضد بالستیک بشمار می رفت . در جریان این قرارداد ، 360 تیر موشک ، 44 لانچر و 7 رادار ویژه تاد می بایست به سعودی تحویل شود و در صورتی که قاعده بیان شده برای پاتریوت پک.3 مجددا برای سامانه تاد بکار رود ، این به معنای خرید 7 سامانه کامل تاد ( منطبق شده با رادارهای سازمانی پدافند سعودی ) به همراه دو لانچر اضافی است . اما بر خلاف پاتریوت ، در لانچر تاد ، تنها 8 موشک اضافی را به شکل عملیاتی در اختیار خواهد گرفت و این بارگذاری متعدد برای تاد را بدنبال دارد . با این حال ، بر خلاف بدبینی های موجود ، اضافه شدن تاد به شبکه دفاع هوایی سعودی ، یک دارایی ارزشمند خواهد بود . درصورت استقرار کامل تاد در شبه جزیره عربستان ، سعودی ها قابلیت کشف موشکهای بالستیک میانبرد در فاصله 200 کیلومتری با ارتفاع 150 کیلومتری را بدست می آورند که این به معنای استحکام بیشتر برای پدافند هوایی ارتش عربستان است . اما خبر خوب در اینجاست که سیستم گرانقیمت تاد ، بدلیل تمرکز بر کشف پرتابه های بالستیک در فضای خارج از جو ، قابلیت محدودی در برابر خانواده موشکهای بالستیک فاتح ( 700 کیلومتر برای ذوالفقار و 1000 کیلومتر برای دزفول ) که مسیر شلیک آنها در درون جو تعیین شده ، دارد . نتیجه گیری : در مجموع ، آنچه که وضعیت حال حاضر ( سپتامبر 2019 ) نشان میدهد ، ایرانی ها بشدت تمامی منابع خود رابرای تطبیق قابلیتهای بالستیکی آفندی ، با هدف غلبه بر تلاشهای 20 ساله سعودی به منظور ایجاد چتر دفاع هوایی ترکیبی ( زمین- هواپایه ) متمرکز نموده اند ، تا جایی که برخی معتقدند ، صنایع موشکی ایران با سرعت هر چه تمام تری ، دپوهای تسلیحاتی خود را با تولید انبوه موشک های بالستیک میانبرد مسلح به کلاهکهای چندگانه ( شامل موشکهای کلاس عماد ، قدر وخرمشهر ) لبریز می کنند . بدون هیچ شکی ، ایران تلاش خواهد کرد تا با شلیک تعداد محدودی از موشکهای کلاس خرمشهر مسلح به کلاهکهای MIRV/MRV شبکه دفاع هوایی سعودی را بخود مشغول کند تا فرصت لازم برای شلیک انبوه موشکهای بالستیک کوتاهبرد فراهم آید . اما نوک پیکان تلاش های ایران به این نقطه ختم نشده ، چرا که سرمایه گذاری سنگینی برای توسعه کلاهکهای هایپرسونیک سرشی( advancements like Hypersonic Glide Vehicles /HGV) مجهز به پیشرانه های کمکی برای نفوذ به درون چتر سامانه تاد و شکست راهبرد ضد بالستیک در حال انجام است و این مساله در کنار پیشرفتهای غیر منتظره این کشور در حوزه موشکهای کروز برای غلبه بر سامانه های کوتاهبرد شاهین ، حاکی از خبرهای ناخوشایند و ناگوار برای شبکه پدافند هوایی ارتش عربستان سعودی است . تشکر فراوان از سه دوست عزیز جناب @bds110@ ، mehran55@ ، warrior بابت راهنمایی های گسترده استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9 منابع : 1- https://www.globalsecurity.org/military/world/gulf/rsadf-modernization.htm 2- Analysis: Saudi Arabian Air and Missile Defences 3- https://missiledefenseadvocacy.org/intl_cooperation/saudi-arabia/ 4- https://www.armscontrolwonk.com/archive/1208062/meet-the-quds-1/ 5- https://warontherocks.com/2019/09/under-the-radar-irans-cruise-missile-capabilities-advance/?singlepage=1&fbclid=IwAR13vaxafJ5Zy8qm8SDeenMDm8NYMqWKYsMVnF-7_S5XMi3m-U6bTU61rkY 6- https://www.armscontrolwonk.com/archive/1208139/a-trace-of-the-quds-in-tehran/ 7- surfacer-based air defence system analysis
  2. بسم ا... تجمیع تمامی پستهای مرتبط با تولید امرپ ( خصموک ) بومی در انجمن میلیتاری یازدهم مهر سال یکهزار و سیصد و نود و هشت خورشیدی
  3. بخش دوم خوب ، در خصوص فیتر باید گفت با توجه به ماموریت پشتیبانی نزدیک این هواپیما ، شاید ارتباطی با عملیات شناسایی هوایی نداشته باشد ، اما براساس اطلاعات منتشر شده ، روسها از سال 1982 ، بتدریج 8 فروند پرنده شناسایی بلند پرواز MIG-25 R FOXBAT .B را به نیروی هوایی این کشور تحویل دادند که به طور مسلم ، نقش پررنگی در افزایش توانایی های شناسایی عراق ایفا نمود . در تاریخ مورد نظر ، 5 سپاه ارتش عراق ( یکم ، سوم ، چهارم ، ششم و هفتم ) و یک سپاه گارد در منطقه حضور داشتند که در سپاه های عادی ، دو گردان توپخانه ( هر کدام 18 قبضه توپ ، جمعاً 36 قبضه ) و در سپاه گارد ( 3 گردان توپخانه شامل توپهای 130 م.م ، 155 م.م و راکت اندازهای BM-21) وجود داشت که با توجه به تعداد سپاه ها ( 4 سپاه ) ، جمعاً 144 قبضه توپ و راکت انداز ( با جمع قبضه های سپاه گارد چیزی در حدود 200 قبضه ) می بایست وجود داشته باشد که این مساله رقم 2000 توپ را یک مقدار غیر قابل می کند . در مورد استفاده عراق از تجربه والفجر8 برای مقابله با واحدهای ایرانی : " عراق وقتی دید که باید در زمین پدافند کند ، توان سازمانی خود را متمرکز نمود و قرارگاه ها و سپاه های خود را بر اساس این تمرکز ، در خطوط مقدم خود گسترش داد .عراق با استفاده از توان مهندسی فوق العاده خود ، یک پرده پوششی قوی در مرز ایجاد نمود . یک توان سازمانی دیگر هم داشت که هر کجا آن توان اطلاعاتی قرارگاهی اش خبر می داد که یک احتمال خطر وجود دارد ، با آن توان سازمانی عمل می نمود ( استقرار واحدهای جیش الشعبی و پیاده نظام عادی در خطوط مقدم و استقرار واحدهای نخبه گارد ریاست جمهوری در عقبه سپاه ) ابزارهای اطلاعاتی عراق برای افزایش توان اطلاعاتی خود عبارت بود از : الف- دیده بانی : وجود دکل های 42 متری و 100 متری در منطقه این امکان را به دشمن می داد که همه جاده های منطقه بویژه جاده های حاشیه اروند و جاده های عمود بر آن را زیر نظر داشته و اقدامات مهندسی ایران را ثبت نماید ب- اعزام واحدهای گشتی- شناسایی : وظیفه این نیروها بیشتر ثبت کمیت های نیروهای عراقی بشمار می آید . ج: اعزام نیروهای اطلاعات رزمی در عمق : واحدهای غواص عراقی ماموریت شناسایی عمیق در داخل مواضع ایرانی ها را بر عهده داشتند . د: عکس هوایی : عراق به طور متوسط هفته ای یکبار توسط پرنده های شناسایی نظیر MIG-21 R و یا MIG-25 RB از مناطق مختلف تصویر تهیه می نمود . همچنین با استفاده از توان اطلاعاتی ماهواره ای غرب ، همه تغییرات در سطح زمین شامل جاده ها ، مواضع توپخانه ، زاغه های مهمات ، قرارگاه ها را ثبت می نمود . ه - رادار رازیت : ارتش عراق با دراختیار داشتن تعداد زیادی از این نوع رادار ، که 40 کیلومتر برد داشت میتوانست در همه گونه شرایط آب و هوایی تمامی اهداف متحرک را تا ارتفاع 300 متری شناسایی نماید . و- ستون پنجم - تردد افراد مختلف در مناطق عملیاتی عملا" این امکان را به دشمن می داد تا با استفاده از عناصر نفوذی ، دست به جمع آوری اطلاعات بزند . ی- شنود : عراق با استفاده از تجهیزات پیشرفته ، امکان شنود شبکه مخابراتی خودی را داشت . علاوه بر این ، ژنرال وفیق السامرایی ، افسر مسئول و رابط میان این سازمان و نمایندگان سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده در کتاب خود با عنوان " ویرانه دروازه شرقی " می نویسد : " سرویس های اطلاعاتی آمریکا از اوایل سال 1982 در زمینه کمکهای اطلاعاتی از سایر کشورها جلوتر بودند . این سرویس های اطلاعاتی ، مجموعه اطلاعاتی را در اختیار ما می گذاشتند که بوسیله تجهیزات فنی یا انسانی تهیه شده بود . ما به راحتی می توانستیم تصویر سربازانی که در پادگانهای آموزشی در حال آموزش بودند را مشاهده کنیم تا جایی که اگر این نیروها در مراسم رژه ، دست و پای خود را اشتباه حرکت می دادند ، در این تصاویر بطور واضح مشخص می بود . در این تصاویر هنگامی که کارخانه های سیمان را بررسی می کردیم ، تعداد کیسه های سیمانی که که در یک مرحله بارگیری می گردید ، قابل شمارش می بود . ماهواره ها ، کلیه تحرکات نیروهای ایرانی را در جبهه ، زیز ذره بین گرفته و از حرکات واحدهای زرهی ، قبضه های توپخانه ، قایق ها در مناطق هور تا جابه جا شدن قرارگاه های تاکتیکی ، دپوهای تجهیزات پل سازی و حتی نتایج حملات هوایی و موشکی ما ، برای ما اطلاعات ارزشمندی را فراهم می نمودند . کمک روسها به گفته وفیق السامرایی : ما در مراحل مختلف جنگ ، از روسها نیز اطلاعات ارزشمندی از ایران دریافت می کردیم . این اطلاعات در جریان کنفرانسهای اطلاعاتی که هر شش ماه یکبار در بغداد یا مسکو منعقد می گردید ، در اختیار ما گذاشته می شد . من ( ژنرال السامرایی ) در یکی از این سفرها به مسکو رفته و با ژنرال کراخمالوف ، رییس بخش خاورمیانه اداره اطلاعات نظامی شوروی (GRU) ملاقات کرده و اطلاعات لازم را دریافت می کردم . کمک آمریکایی به عراق : از سویی دیگر کمک های اطلاعاتی آمریکا به عراق و مشاوره های نظامی این کشور در صدر توافقات دوجانبه میان صدام و نماینده ایالات متحده در سال 1986(1365) قرار داشت . آمریکایی ها در مورد الگوی های فعالیت نیروی هوایی ایران اطلاعات ذیقیمتی در اختیار عراق قرار می دادند . این اطلاعات که توسط پرنده های پیش اخطار هوابرد E-3 آواکس مستقر در یک پایگاه هوایی در نزدیکی ریاض جمع آوری می گردید ، از طریق سامانه های ارتباطی ویژه بطور مستقیم دراختیار واحدهای پدافندی و اسکادرانهای تهاجمی عراق قرار می گرفت . الگوی جنگ متحرک که براساس آموزه های ژنرال دن استاری توسط عراق به کار گرفته شده ( به میزان تحرک ارتش عراق پس از بکارگیری استراتژی دفاع متحرک دقت کنید ) پی نوشت : 1- استفاده از این مطالب با ذکر منبع ( MILITARY.IR) ، موجب امتنان است با سلام به هیچ عنوان فرموده شما منفی نگری نیست ، به همین دلیل هست که اعتقاد دارم به همین دلیل سه مرحله یا سه قسمت مجزا برای واکنش وجود دارد ، 1- محل ذخیره اصلی که تحت هیچ شرایطی نشان داده نمی شود (وضعیت سفید ) 2- دپوی تاکتیکی برای زمانی که بطور مثال ، وضعیت در حالت زرد ( خطر یا پیش بینی حمله ) قرار داشته باشد .( ایجاد یک شرایط امن برای آماده سازی موشک ) (با توجه به زمان مورد نیاز برای آماده سازی این موشکها ، سوخت گیری ( شارژ افقی یا عمودی ) و .... 3- نقطه شلیک اصلی که موشکها پس از سوخت گیری و مسلح شدن کلاهک ، برای اجرای عملیات به آن نقطه می روند . این سه مرحله منطقی به نظر می رسد و علی الظاهر برای افزایش ضریب اطمینان بخشی برای جهت عدم کشف موقعیت استقرار لانچر و موشک قبل از پرتاب (با توجه به اینکه دشمن سیستمهای کشف را در هوا و فضا در اختیار دارد و یک برتری راهبردی را به آن می دهد ) طراحی شده است . ( شاید طراحی این مراحل ، در نتیجه درس گرفتن از تجربه عراق در سال 1990 و کم رنگ کردن توانایی حریف در حوزه نیروی هوایی باشد ) پی نوشت : 1- یگان های موشکی ارتش عراق در جنگ سال 1991 ، بلافاصله پس از شروع درگیری در صحرای غربی این کشور پراکنده شدند و تا آخر جنگ با موفقیت ( حداقل در شلیک و نه اصابت دقیق ) ماموریتهای خودشون را انجام دادند ( هرچند این موفقیت بیشتر تاکتیکی بود تا اینکه روی نتیجه جنگ تاثیری بگذارد ) . اینکه گفته می شود موفقیت تاکتیکی ، بدین دلیل هست که فرماندهان ائتلاف علیرغم استفاده از سیستمهای مختلف کشف ( از پرنده های جی - استارز تا ماهواره های مجهز به حسگرهای مادون قرمز برای کشف حرارت ناشی از شلیک ) همواره از اینمساله شکایت داشتند که پیدا کردن لانچرهای عراقی به مانند جستجو در انبار کاه برای یافتن سوزن هست . 2- تجربه عراق و ائتلاف محدوده برد موشکهای اسکاد ، الحسین و العباس در جریان جنگ 1990 نقشه پراکندگی لانچرهای عراقی در جنگ 1991و ماموریتهای هوایی ائتلاف برای شکار لانچرها آمار رسمی از شلیک موشکهای عراقی و تعداد سورتی های انجام شده ائتلاف برای شکار TEL های عراقی 17ژانویه تا 28 فوریه 3- فرمانده وقت یگان موشکی عراق ، ادعا می کرد ، تمامی لانچرهای عراقی ، در تمام دوره جنگ ، بطور مداوم در حرکت و جابه جایی بودند و طبیعی است ، این حرکت و جابه جایی مداوم ، شلیک و سپس ترک موقعیت پرتاب ، موجب گردید تا پرنده های شکارچی از زمان دریافت هشدار تا رسیدن به محل ، زمان کمی را در اختیار داشته باشند . البته با این فرموده شما موافق نیستم ، تجربه 99 سال استفاده رزمی از هواپیما ، بخوبی نشان می دهد که اصولاً نمی شود این سلاح را از معادلات میدان نبرد حذف کرد ، خوب یادمان باشد ، در بازه زمانی 28 شهریور 1359 تا اوایل سال 1360 ، این نیروی هوایی بود که جلوی یک تهدید کلاسیک مثل عراق را گرفت . دقیقاً به مانند عدم امکان حذف تانک از میدان نبرد ( تلفات شدید ما در کربلای 4 و5 بدلیل عدم وجود یک یگان توانمند زرهی ) ، و برعکس ، وضعیت تجهیزاتی نیروی هوایی در سال آخر جنگ و جولانی که نیروی هوایی عراق ، روی آسمان ما انجام می داد. یکسونگری در برآورد تهدید ، در زمان بحرانی موجب ایجاد فاجعه در زمان تهدید دشمن خواهد شد . ما بطور مسلم بعد از 38 سال عدم خرید پرنده رزمی و با فرسودگی شدید پرنده های نیروی هوایی ، بشدت و بدون تعارف نیازمند نوسازی نیرو هستیم و اگر "درب" به مانند گذشته ، صرفاً بر پایه افزایش قدرت موشکی بچرخد ، باید منتظر عواقب فاجعه آمیز آن باشیم . به نکته بسیار خوبی اشاره کردید ، توزیع مناسب بودجه که بنده آن را بصورت حذف موازی کاریهای غیر ضروری ، تغییر نگاه استراتژیک به نیروی هوایی ، پرهیز از تبلیغات نادرست ( چون تبلیغات اگر از حد متعارف خودش خارج شود بسرعت به ضد خودش تبدیل می شود ) و در نهایت توجه به حجم انبوه نخبگان در سطوح مختلف واحدهای مسلح در جمهوری اسلامی ایران ، تعبیرمی کنم. با سلام البته و به شکل مسلم ، این تعداد فراگفوت موجود ، کافی نیست . اما یک نکته بسیارمهم در این زمینه ، ماهیت نگاه مسئولین ذیربط به نیروی هوایی و ماموریتهای محوله بردوش آن هست . بخوبی یادم هست که چند سال پیش ، بولتن رسمی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروی های مسلح ، در طی یک مقاله مبسوط ، با در نظر گرفتن تهدیدات زرهی محیط اطراف ایران ، و براساس فرمولهای ریاضی اثبات نمود که ما ( نیروی هوایی سپاه یا ارتش ) به .... فروند پرنده رزمی پشتیبانی نزدیک نیاز دارد . حالا اینکه گزینه های ما برای خرید ( و نه ساخت ، چرا که تعریف چنین پروژه ای درحوزه پیشرانه ، رادار ، تسلیحات محمول و .... به سالها زمان نیاز دارد ، در حالی که نیاز ما فوری است ) چه چیزهایی است ، باید بیشتر بررسی شود ، چون هر پرنده ای برای آب و هوای ایران مناسب نخواهد بود . برای مثال ، بالگرد 205 ، بعنوان یکی از بالگردهای موجود در هوانیروز ، علیرغم داشتن یک پیشرانه ، از اطمینان پذیری و عملکرد بالایی در آب و هوای کوهستانی و کویری ایران برخوردار بود در حالی که دو پیشرانه بالگرد هجومی کبری ، از همان ابتدا کارکرد مناسبی نداشت . حال سئوال این است که آیا پیشرانه توربوجت فراگفوت ( دو عدد سایوز/ گاوریلف R-129 ) عملکرد مناسبی در آب و هوای ایران داشت ؟؟ ( صرف نظر از فاکتورهایی نظیر حمل مهمات هدایت لیزری وتوانایی سوخت گیری هوایی و .... ) به مانند نمونه بالا ، آیا پیشرانه یاک-130 ( دو عدد موتور توربوفن پروگرس AL-222 ) عملکرد مناسبی در آب و هوای ایران دارد و یا اصولاً این پرنده رزمی ، نیازهای ما را برآورده خواهد ساخت یا اینکه تنها یک خرید نظامی بدون در نظر گرفتن جنبه های مهم آن ( به مانند خرید ارگارد یا اس-200) و توجه به جنبه های سیاسی آن خواهد بود ؟؟ !!!! با سلام این سه جمله انتخابی شما ، به اصطلاح ، سه جمله طلایی هستند که دربرآوردها ، بدان توجه نمی شود ، اما در هدایت تحلیل ها بسمت یک نتیجه درست، بسیار حیاتی هستند . در حقیقت ، با این فرموده شما یک مقدار موافق نیستم . خرید پرنده رزمی ( نه فقط رهگیرها ، بلکه تعداد قابل توجهی بالگرد و پرنده های بال ثابت پشتیبانی نزدیک زمینی ) نقش بسیار بسیار مهمی در افزایش بازدارندگی متعارف ایفا می کنند . بطور مسلم ، بهبود قدرت دفاعی ، رابطه مستقیمی در افزایش بازدارندگی متعارف دارد . همین چند سال پیش ، در مجله صنایع هوایی ، با ارائه فرمول های ریاضی ، اثبات کرده بودند که ایران به .... تعداد پرنده پشتیبانی نزدیک نیاز دارد . بعنوان مثال ، راهبرد ارتش ایالات متحده در سرمایه گذاری بر روی افزایش قدرت نیروی هوایی ایران در دهه هفتاد میلادی ، بدون تعارف ، استراتژی و تفکر درستی بوده . کشور ایران ، کشوری هست پهناور و حوزه های جغرافیایی متنوع از کویر و جنگل تا حوزه های کوهستانی و صعب العبور و جاده های محدود ، در چنین شرایطی ، سرمایه گذاری بر روی ایجاد یک قدرت هوایی ، عاقلانه ترین و منطقی ترین سرمایه گذاری محسوب می شود ( البته در کنار توجه به سایر بخش ها ) همین مساله ، در کنار حمیّت دینی و ملی ایرانی ، ترمز صدام را کشید و اگر به مانند عراق ، دسترسی کافی به منابع تجهیزاتی داشتیم ، بعید می دونم ، جنگ به سال سوم می کشید . آمریکایی ها بخوبی نقطه ضعف ما را دیده بودند . بخصوص در حوزه نقاط کور راداری و پیشنهادخرید حداقل 10 فروند آواکس که بعلت مخالفت کنگره به 6 تا 7 فروند کاهش پیدا کرد ( کتاب ماموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان ) روی این مباحثی که مطرح شده باید تعمق بیشتری کرد .......
  4. درسهایی از ویتنام این قسمت : عملیات ایگلووایت / فتوفانتوم هایی با کاربرد خاص هنگامی که ویت مین ها در سال 1960 برای تسلط بر ویتنام جنوبی ، دست به حملات پراکنده علیه ویتنام جنوبی زدند ، ایالات متحده به درخواست حکومت وقت ویتنام جنوبی ، مبنی بر ارسال کمک نظامی پاسخ مثبت داد . بدنبال این مساله ، چند صد کارشناس نظامی آمریکایی برای آموزش ارتش ضد کمونیست ویتنام جنوبی به منطقه اعزام شدند . با این وجود ،این نبرد طی سالها بتدریج به یک نبرد تمام عیار و فرسایشی مبدل گشت . اما وقتی مبحث بازدارندگی در مقابل حملات پراکنده ویت مین ها پیش کشیده شد ، این فانتوم ها بودند که درسراسر دهه 60 میلادی بعنوان یک عامل مهم در کند وخنتثی نمودن حملات شمالی ها نقشی پررنگ را ایفا کرده و ثابت نمودندکه یکی از موثرترین عوامل در برتری آتش واحدهای زمینی بشمار می آیند . سمت راست : خدمه زمینی در حال مراحل آماده سازی یک حسگر قابل پرتاب از پرنده های شناسایی RF-4 G ( شامل چند حسگر در یک غلاف ) سمت چپ : نمای جانبی و اجزا ء حسگر های فوق الذکر اما در این میان ، آنچه که بطور نسبی از اجرای حملات هوا به زمین مهم تر و صد البته ناشناخته تر بشمار می آمد ، ماموریتهای شناسایی بودکه توسط پرنده های شناسایی تاکتیکی RF-4G برای رصد تحرکات شبانه دشمن در جنگلهای انبوه ویتنام صورت می گرفت . برای عملی کردن این ماموریت ها ، مسلما" نیاز به یکسری تجهیزات خاص بود . در جریان این عملیات که با شناسه" ایگلو وایت" (IGLOO WHITE ) شناخته می شد و اجرای آن برعهده وینگ 533 شناسایی قرار داشت ، فانتوم ها وظیفه داشتند تا یکسری تجهیزات صوتی ویژه را با چتر به مناطق از پیش تعیین شده پرتاب نمایند . پرتاپ یک حسگر بصورت دستی توسط خدمه بالگرد در جریان نبرد " خه سان " 1967 این تجهیزات که به باطری های قوی و میکروفون های حساس مجهز بودند ، می توانستند انواع ارتعاشات را از حرکت خودروها و انسان ها دریافت کرده و به پرنده هایی که مختص این ماموریت بودند ، ارسال نماید . این اطلاعات توسط کارشناسان تحلیل می گردید و بلافاصله به فانتوم های مسلح که در منطقه آماده اجرای ماموریت بودند ، دستور اجرای بمباران داده می شد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  5. چند نمونه از صدها پستی که در باب حوزه قدرت هوایی در میلیتاری ارسال شد در حقیقت این تحلیل شما شاید منطبق بر واقعیت نباشد ، جنابعالی ، مبحث ماهیت بازدارنده بودن جنگ افزارهای موشکی را با مبحث تدافعی بودن موشک ( که چنین چیزی نیست ) ترکیب کردید و نتیجه اشتباهی را بدست آوردید . موشک به شکل ذاتی یک سلاح تهاجمی هست ( هم در جنگ دوم و هم در جنگ ایران و عراق و هم در جنگ خلیج پارس 1991 از موشک برای دهشت افکنی در میان عقبه دشمن استفاده شد ) البته این آمارها ( جنگ شهرها ) صرفاً برای کسانی که بدنبال تحلیل درست هستند ، جالب هست ولی برای یکسری دیگر ، صرفاً یک مشت عدد درزمان صلح . مشخصاً هیچ کسی بطور کامل توانایی موشکی را زیرسئوال نبرد ولی یادمان باشد ، سرمایه گذاری روی نیروی موشکی ناشی از تجربه تلخ ما مقابل عراق بود ( ایجاد بازدارندگی درست در مقابل دشمنی که مسلح به همین سلاح ، ، عمق خاک ما را تهدید می کرد اما سئوال اینجاست که بعد از پایان جنگ ما با عراق ، و با کمی نگاه به جلو ، بعد از شکست صدام در جنگ با متحدین ( که به شکل جالبی نوعی تقابل میان نیروی هوایی و نیروی موشکی بود و نتیجه آن هم کاملاً واضح وجود دارد ) آیا ماهیت تهدید برای ما تغییر نمود یا خیر . تحلیل شماره یک : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نکرد ، خوب ، سرمایه گذاری یک جانبه روی نیروی موشکی عاقلانه ارزیابی می شود . تحلیل شماره 2 : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نمود ، چرا باز هم به دنبال ایجاد یک بازدارندگی سخت افزاری تک پایه ای رفتیم ؟؟؟ باید به این سئوال ( تحلیل شماره 2) به شکل منطقی پاسخ داده شود . نکته جالب ، حتی عراق هم بعد از سال 1982 متوجه شد که صرفاً حمله با موشک به عقبه ایرانی ها ، نمی تواند چاره کار باشد ، پس بسرعت تقویت نیروی هوایی و تغییر استراتژی ها و تاکتیک ها را در دستور کار خودش قرار داد . ------ یک مقاله در ژورنال قدرت هوایی ( احتمالاً بهار 1997) . آن را مطالعه کنید ، یکسری مطالبش قابلیت ترجمه را ندارد ولی دید جالب توجهی را از یک سرهنگ نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در ارتباط با ماهیت نگاه به نیروی هوایی در ایران و عراق در اختیار خواننده می گذارد که خالی از فایده نیست . و بعد ................... مهر ماه 1398 - وزیر محترم دفاع ، امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع: دستاوردهایی خواهیم داشت که باعث بهت دشمن است
  6. رونمایی از موشک بالستیک هسته ای فراصوت DF-41 بزرگراه چین- ایالات متحده ... فقط در 1800 ثانیه سرانجام پس از مدتها گمانه زنی ، در جشن هفتادمین سالگرد تشکیل ارتش آزادیبخش خلق چین ( PLA) ، این کشور ، تعداد قابل توجهی از سخت افزارهای جدید خود را در رژه ای که به نسبت سالهای گذشته ، در مقیاس بزرگتری صورت پذیرفت ، در معرض دید عموم قرار داد . اما نکته بسیار مهم این رژه ، در کنار حضور موشکهای فراصوت DF-17 ، هواگردهای بدون سرنشین WZ-8 و طیف گسترده ای از پهپادهای حاضر در سازمان رزم این ارتش ، نمایش مقتدرانه موشک بالستیک فراصوت قاره پیمای DF-41 بود که به اعتقاد کارشناسان نظامی ، برگ برنده جدیدی برای کمونیستهای حاکم در پکن بشمارمی آید . با این وصف ، برخی ناظران براین باورند که این گونه جدید ، در واقع نمونه بروز شده ای از موشک قاره پیمای DF-31 و DF-5B و گونه زیردریایی پرتاب JL-2 است که 24 ماه قبل بخدمت ارتش چین درآمده و رژه هفتادمین سالگرد ، بهانه ای برای نمایش عمومی آن محسوب میشود . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، موشک بالستیک قاره پیمای جدید ارتش چین به شکل خاص از نوعی سوخت جامد مرکب که شباهت بسیار زیادی به گونه آمریکایی مینوتمن-3 دارد استفاده می کند و این بدان معناست که زمان آماده سازی برای شلیک این موشک در مقایسه با موشکهای سوخت مایع RS-28 روسی و هواسانگ-15 کره شمالی بسیار کوتاهتر خواهد بود ، ضمن اینکه موشک چینی ، درمقایسه با همتایان روس خود ، برد بیشتر و حداقل 10 کلاهک حرارتی – هسته ای را با خود حمل می نماید که شناسایی ، رهگیری و انهدام آنها را به مراتب سخت تر خواهد نمود . علاوه براین ، سرعت پیمایش این موشک که به اعتقاد برخی ناظران در حدود 25 ماخ ارزیابی شده ، ضریب اطمینان بیشتری به منظور انهدام اهداف مورد نظر را در اختیار چینی ها قرار می دهد . مجموع این قابلیتها ، ارتش چین را قادر می سازد تا با استقرار گسترده این پیکربندی بالستیک جدید ، تنها در یک بازه زمانی 30 دقیقه ای ، خاک اصلی ایالات متحده را مورد اصابت قرار دهد و این پتانسیل ، در گزارشهای منتشر شده از DF-41 در رسانه ای غربی ، بشدت مورد بزرگنمایی قرار گرفته است . با این وصف ، تصمیم ارتش چین برای استقرار این موشکها عمدتا" ناشی از ارزیابی مقامات پکن از تحرکات ارتش ایالات متحده در شرق آسیا ، بخصوص گسترش محسوس استقراری سامانه های دفاع موشکی تاد ، ایجس و نیاز چینی ها به موشکهای قاره پیمای پیشرفته تر برای اطمینان یافتن از شلیک موفقیت آمیز و انهدام اهداف از پیش تعیین شده ، قابل ارزیابی است . از سویی دیگر ، برنامه های پرهزینه ارتش ایالات متحده برای توسعه سامانه های رهگیری موشک های بالستیک مستقر در فضا و ادغام آنها با سخت افزارهای دفاع هوایی زمین پایه و هواپایه بتدریج حرکت این کشور بسوی کم رنگ نمودن بازدارندگی مبتنی بر موشکهای بالستیک ارتش چین قابل تحلیل بود ، به همین دلیل ، سرمایه گذاری سنگینی برای توسعه این موشک انجام گردید . براساس گزارشهای منتشرشده ، علاوه بر نمونه به نمایش درآمده ، گونه های قابل شلیک از روی پیکربندی هایی متعارف نظیر راه آهن و حتی نمونه زیردریایی پرتاب آن ( JL-3) نیزدر دست توسعه بوده و این به معنای آزادی عمل بیشتر پکن در ارائه پاسخ متقابل قابل توجه خواهد بود . بن پایه صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  7. بخش چهارم ... ابهام راهبردی ، موشک کروز یا عملیات پهپادی : اگر چه شوک حاصله از حمله شبه نظامیان حوثی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی با توجه به عدم سابقه وقوع این نوع حملات ، برای حاکمان ریاض غیر قابل هضم بود ، اما ادعای حوثی ها در استفاده از 10 فروند پهپاد برای حمله به این اهداف ، موجب گردید تا این عملیات آفندی در مقایسه با حملات قبلی شکل متفاوتی بخود بگیرد و این نه تنها در حوزه خسارات مادی ، بلکه در نگرانی فرماندهان ارتش سعودی نسبت به بلادفاع بودن قلمرو هوایی این کشور در برابر حملات مشابه قابل تحلیل بود . نخستین شک و تردید ها پس از انتشار ویدئویی که در آن ادعا شده بود که اشیاء پروازی نورانی بر فراز آسمان کویت مورد رصد قرار گرفته اند به این گمانه زنی منجرشد که بر خلاف حملات پهپادی حوثی ها از خاک یمن ، این بار مبداء پرواز این اشیاء ممکن بود از داخل خاک ایران و حتی عراق باشد . با این حال ، صحت این ویدئو تا تاریخ انتشار این مطلب ، هنوز تایید نشده و دولت کویت در حال انجام برنامه ریزی های لازم برای بررسی این وضعیت است . از سویی دیگر ، وزیر امور خارجه ایالات متحده بلافاصله پس از نشر این ویدئو مدعی شد که هیچ مدرکی دال بر اجرای این حملات از خاک یمن وجود ندارد ، به همین دلیل گمانه زنی های در خصوص کشف مبداء اصلی افزون تر شد . با این وصف ، مهمترین ابهام این رویداد ، نه مبداء حمله ، بلکه کشف حقیقت سلاح مورد استفاده در آن محسوب میشود ، بدین معنی که به مانند گذشته ، شبه نظامیان حوثی از پرنده های بدون سرنشین استفاده نموده اند یا اینکه کاربرد موشکهای کروز عامل اصلی خسارات ایجاد شده در تاسیسات نفتی عربستان است . به اعتقاد برخی تحلیلگران نظامی ، حملات قبلی حوثی ها به چنین زیرساختهایی ، خسارات مادی محدودی برجای می گذاشت که این امر اثبات کننده کاربرد تسلیحات مشخصی است . به همین دلیل ، پس از رفع شوک اولیه ناشی از هدف قرار گرفتن این زیرساختها ، آرامکو مدعی شد که مجموعه های بقیق و خصیص با موشکهای کروز مورد اصابت قرار گرفته است تا جایی که حتی تصاویری مبنی بر ساقط شدن حداقل یک تیر موشک کروز در بیابانهای سعودی نیز در رسانه های اجتماعی بسرعت منتشر گردید . اما نکته اینجاست که گر چه تصاویر واقعی به نظرمی رسند ، اما تاریخ و محل سقوط این موشکها تقریبا" غیر قابل تایید بوده ، به همین دلیل نمی توان آن را بعنوان مدرک مستدل ، قبول نمود . علیرغم این منطق مستدل ، برخی تحلیلگران حاضر در فضای مجازی مدعی شدند که این تصاویر ، در واقع موشک کروز "سومار" و نسخه بروز شده آن "هویزه " بوده که حاکی از موفقیت آمیز بودن تلاش های ایران برای روگرفت ( کپی ) از موشک کروز روسی KH-55 است که نزدیک به 6 تیر از آن در اواخر دهه 90 میلادی به شکل غیر رسمی از اوکراین وارد گردید . برخی نیز ، معتقد بودند که موشک ساقط شده ، گونه "قدس-1" است که شبه نظامیان حوثی با کمک یک کشور ثالث موفق به تولید آن شده اند . با توجه به اینکه سئوالات بی شماری در خصوص کیفیت حمله وجود دارد ، اما ایده مطلوب آن است که به صورت دقیق تری ، موشک قدس-1 مورد بررسی قرارگیرد با این پرسش که آیا حقیقتا" تصاویر منتشره از موشک کروز ساقط شده در کویر واقعا" موشک کروز قدس-یک بوده و آیا قدس- 1 ، نمونه غیر ر سمی موشک کروز ایرانی سومار بشمار می آید ؟؟ در واقع امر ، داستان کروز قدس-1 از اواسط ژوئن 2019 و پس از اصابت یک تیر از این موشکها به پایانه فرودگاه "ابها" (Abha Airport) واقع در جنوب عربستان که منجر به مجروع شدن 26 غیر نظامی گردید ، تبدیل به خبری جنجال برانگیز در محافل رسانه ای جهان شد . پس از این رویداد ، وزارت دفاع عربستان در جریان یک کنفرانس خبری رسمی تصاویری از بدنه دفرمه شده موشکی را رسانه ای نمود که به ادعای آنها ، بخشی از موشک کروز ایرانی " یاعلی " محسوب میشد . این موشک بلحاظ ابعاد ، در رده پایین تر از موشک کروز سومار قرار می گیرد و در حالی که سومار در آخرین گونه معرفی شده خود ، بردی برابر 1350 کیلومتر را به نمایش می گذارد ، برد موشک یاعلی تنها به 700 کیلومتر محدود میشود . از آنجایی که فرودگاه نامبرده شده ، در 110 کیلومتری مرز بین المللی قرار گرفته ، منطق نظامی حکم می کند که یمنی ها از یک سامانه تسلیحاتی کوچکتر که برد کوتاه تری دارد استفاده کرده باشند که این مساله ، ادعای سعودی را با شبهات زیادی همراه می کند . از سویی دیگر بالکها و تثبیت کننده های موشک به نمایش درآمده توسط سعودی با تصاویر رسمی منتشر شده از کروز یا علی چندان تطابقی ندارد ، در حالی تحلیل گران با مشاهده لاشه مورد نظر ، شباهت بیشتری با سومار را رصد می کنند .تنها چند هفته پس از این حمله و در اوایل ژوییه 2019 ، حوثی ها نمایشگاه بزرگی از دستاوردهای موشکی و پهپادی خود را رسانه ای کردند که یکی از شگفتی های این رونمایی ، حضور یک تیر موشک کروز جدید با عنوان قدس-یک بود که حوثی ها مدعی بودند به شکل بومی توسعه یافته است . با این حال ، تحلیلگران نظامی با ذکر شباهتهای قدس-یک با اِلِمان های موشک کروز سومار ، مدعی شدند که همانطور که الگوی موشک بالستیک قیام به سادگی در اختیار یمنی ها قرار گرفت ، سومار نیز با اندکی تفاوت ، در سازمان رزم حوثی ها مورد استفاده قرار می گیرد . اما داستان به همین جا خاتمه پیدا نمی کند ، چرا که به مانند شباهت نزدیک نوشیدنی های نشاط آور !!!!! "غیر شرعی " ، همه موشکهای کروز نیز در ابتدای امر شبیه به هم ، به نظر می رسند ، اما وقتی ساختار و کالبد این موشکها با صرف زمان کافی ، مورد تحلیل قرار می گیرد ، می توان اختلافات واقعی را میان آنها تشخیص داد . به همین ترتیب ، تفاوت های میان کروز قدس-1 و سومار را در طراحی کالبد بوستر ، موقعیت قرارگیری بالها ، شکل مخروط دماغه ، بخش انتهایی موشک ، موقعیت قرارگیری تثبیت کننده ها ، شکل پوشش و خروجی موتور مشاهده نمود . بدین ترتیب ، تفاوت در شکل انتهایی بدنه و موقعیت قرارگیری تثبیت کننده ها را می توان در تصویر موشک ناشناس ساقط شده در کویر به عینه مشاهده و نتیجه گرفت که این موشک ، در واقع امر ، همان کروز قدس-یک است . تفاوت ظاهری دیگری که میان قدس-1 و گونه سومار/ هویزه وجود دارد را می توان در مقایسه اندازه آنها جستجو نمود . یک اندازه گیری سریع با نرم افزار اثبات می کند که قطر کروز قدس-1در مقایسه با سومار ، کوچکتر است . اما برای چند نمایش سعودی را بررسی کنید . تحلیلگران وزارت دفاع عربستان هنگام توصیف بقایای موشک بدست آمده در فرودگاه ابهاء معتقد بودند که درمیان آوار ناشی از برخورد کلاهک ، بخش هایی از پیشرانه TJ-100 را یافته اند . یک جستجوی مختصر نشان میدهد که چنین پیشرانه ای توسط یک شرکت مستقر در جمهوری چک ( شرکت هوا- فضای PBS) طراحی و تولید شده و در شرح کارایی آن ، پیشرانه فوق الذکر را برای نصب بر روی پرنده های بدون سرنشین مناسب دانسته ، چنانکه این پیشرانه در پرنده بدون سرنشین محصول مشترک اسپانیا/ برزیل نیز مورد استفاده واقع شده است . با مقایسه پیشرانه به نمایش درآمده توسط سعودی ( بعنوان پیشرانه قدس-یک) و پیشرانه TJ-100 ، کاملا" آشکار میشود که نمونه یمنی ، روگرفتی دقیق از پیشرانه محصول چک است ، در حالی که نمونه پیشرانه ای که در نمایشگاه رسمی دفاعی ایران نیز در معرض دید همگان قرار گرفت ، شباهت خیره کننده ای به TJ-100 را نشان میدهد و این بدان معنی است که ایران نیز از این پیشرانه برای نصب بر روی پرنده های بدون سرنشین خود اسفاده می کند . بطور طبیعی ، با بررسی دقیق پیشرانه محصول چک ، می توان قطر کروز قدس-1 را بطور دقیق اندازه گیری نمود . در این حوزه ، مشخصات TJ-100 اثبات می کند که قطر 34 سانتی متری قدس-یک به مراتب کوچکتر از کروز سومار ( با قطری برابر 51.4 سانتی متر و برابر با قطر KH-55) است . با این وصف ، استفاده از پیشرانه محصول چک در قدس-یک ، بدلایلی از اندازه گیری هایی که به منظور اثبات تفاوت آن با کروز سومار شد ، اهمیت بیشتری دارد . نخست اینکه کروز یمنی ، دقیقا" از همان پیشرانه ای استفاده می کند که سعودی ها در ویرانه های فرودگاه ابهاء موفق به یافتن آن شدند و این بدان معناست که فرودگاه سعودی توسط قدس-یک و نه سومار هدف قرار گرفته است ، به شکلی که نوع بالها و ثبیت کننده های موشک ، منطق فوق را تقویت می کند . دومین دلیل ، با بررسی جزییات بیشتر در حوزه پیشرانه استفاده شده ، روند منطقی خاصی را در خصوص عملکرد موشک ، در اختیار مخاطب قرار میدهد ، چنانکه هر کروز KH-55 روسی و سومار ایرانی از پیشرانه های توربوفن استفاده می کنند ، در حالی که گرچه پیشرانه TJ-100 نه تنها تراست کمتری در مقایسه با نمونه پایه پیشرانه KH-55 دارد ، بلکه یک پیشرانه توربوجت به نسبت قدیمی است . این مورد ، به شکل اتوماتیک ابهاماتی را در زمینه برد رزمی پدید می آورد . بدین معنی که اندازه کوچکتر موشک یمنی ( که معادل حمل سوخت کمتر است ) در کنار پیشرانه پر مصرف محصول چک تحلیگر نظامی واقع بین را به این نقطه می رساند که برد رزمی قدس- یک ، قطعا" قابل مقایسه با برد 1350 کیلومتری سومار/ هویزه ، نخواهد بود . با توجه به این داده ها ، اگر ادعای سعودی در شلیک موشک کروز به تاسیسات نفتی بقیق و خصیص ، بعنوان پایه تحلیل قرار گیرد ، موشک یا موشکهای مورد نظر احتمالا از موقعیتی نزدیک در شرق عربستان در مقایسه با شمال یمن ، احتمالا عراق ، ایران و حتی از روی کشتی هایی تجاری عبوری شلیک شده است . در این زمان یک سئوال بزرگتر مطرح می شود که چه کسی مسئولیت توسعه کروز قدس-1 است ؟؟!! بطور قطع این تحلیل که یمن بعنوان یک کشور جنگ زده ، محاصره شده و فقیر ، به تنهایی و بدون کمک خارجی به این موفقیت دست پیدا نموده ، قطعا" دور از ذهن خواهد بود . در نتیجه با قرار دادن شواهد متعدد ، می توان گفت که احتمالا ، ایران شریک مهمی در توسعه این کروز یمنی است ، اما آن چیزی که بر ابهام موضوع می افزاید ، این است که تا کنون ( سپتامبر 2019 ) هیچ مدرکی دال بر شراکت ایران در پروژه قدس-1 بدست نیامده و در یک مرحله بالاتر ، این معما تنها به قدس- یک نیز محدود نمی شود . به اعتقاد بر خی ناظران نظامی ، از ابتدای سال 2018 ، یمنی ها جنگ افزارهای موشکی جدیدی را به کار گرفتند که به شکل غیر قابل باوری به سامانه های ایرانی شباهت داشت ، در حالی که بطور همزمان ، بطور دقیق معادل نمونه های ایرانی نیز نبود . این سامانه ها شامل موشکهای کوتاه برد هدایت دقیق بدر-یک پی ( Badr-1P) و بدر- اف ( Badr-F) است . این مساله ناظران نظامی را با یک سئوال بسیار بزرگ و احتمالا مرگبار برای عربستان روبرو می کند که آیا ایران به شکل مخفیانه و نیابتی در حال کمک به دوستان خود در منطقه برای طراحی ، تست و تولید سامانه های موشکی به شکل مستقل است ؟!!! شاید باید منتظر ماند تا دانالد ترامپ ( رییس جمهوری فعلی ایالات متحده ) در توییتر شخصی خود ، با انتشار عکسی ماهواره ای به این ابهام غیر قابل باور ، پاسخ دهد !!!!!!!!!!!!!!!! پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2-منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 3- تشکر فراوان از سه دوست عزیز جناب @bds110@ ، mehran55@ ، warrior بابت راهنمایی های گسترده 4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  8. عملیات فتح- یک تاسیسات نفتی باباگورگور ، پایگاه هوایی کرکوک ، و پالایشگاه کرکوک ، همه این ها رانیروی خودی با انتقال خمپاره انداز 120 م.م و مینی کاتیوشا به عمق خاک عراق ( با همکاری کاک جلال ) انجام داد ، حالا فرض این هست که حوثی ها همین سناریو را بر علیه سعودی انجام دادند ، البته با جنگ افزارهای مناسب تر هدایت شونده دقیق اگر فرض براین باشد که کار از داخل خاک سعودی بوده باشد ، شلیک از هر سمتی امکان پذیر هست به شعاع 70 کیلومتر/ کمتر یا بیشتر (بلحاظ حجم پرتابه ای که برای حمل به داخل خاک سعودی و هم امکان نصب و جمع کردن لانچر برای جلوگیری از کشف و عکس العمل سعودی مناسب باشد ) شاید این وضعیت ، علت غافلگیر شدن شبکه دفاع هوایی سعودی را توضیح بدهد
  9. این فقط یک گمانه زنی هست ...... این دو تا تصویر را کنار هم بگذارید ، محدود بودن حجم انفجار سرجنگی و شمایل پرتابه در حال نزدیک شدن ، کل فرضیات را دگرگون می کند دو تا احتمال هست : 1- با توجه به بیانیه یمنی ها ، که دوست ما ان را یاد آوری کردند ( بخش قرمز شده ) ، شاید شیوه حمله از دور نبوده . فرض می گیریم که وضعیت امنیت داخلی سعودی ها آنقدر که گفته میشود ، چندان مستحکم نبوده و با توجه به خصیصه اعراب در اجرای عملیات پارتیزانی ، احتمالا مجموعه ای از راکت انداز های تکی از خانواده کاتیوشا ( که باز هم احتمالا یک گونه ناشناخته هدایت لیزری ) یا یک پهپاد هدایت پذیر ، به نزدیکی این پالایشگاه منتقل و شلیک انجام شده ( این فرآیند در جریان عملیات فتح -یک برای انهدام پایگاه هوایی کرکوک استفاده شد . یعنی واحدهای تیپ ویژه سپاه ، تعداد قابل توجهی از راکت اندازهای 107 م.م مینی کاتیوشا و خمپاره انداز های 120 م.م را بداخل خاک عراق برد که عراقی ها را در خاک خودشون غافلگیر کند ) احتمال دوم که شاید کمی غیر محتمل تر باشد ، حضور یک کشور سوم برای حمله به این دو محل بوده که اثبات آن نیازمند شواهد بیشتر هست . پی نوشت : 1-مجدد یاد آوری می شود که این ها همه گمانه زنی است و برای تایید مستندات باید بیشتر بررسی شود 2- باید بررسی شود که تا الان تلاشی برای هدایت پذیر کردن راکتهای خانواده کاتیوشا شده یا خیر ( بعنوان مثال کاربرد خانواده زمین پایه موشک بینا ) نمونه زمین پایه بینا
  10. بخش سوم ... تحلیل شبکه دفاع هوایی وموشکی ارتش عربستان سعودی : محدوده تحلیل شده تحت پوشش واحدهای سام شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی قرمز : سامانه دفاع هوایی پاتریوت . پک-2 زرد : سامانه دفاع هوایی پاتریوت . پک-3 نارنجی : سامانه دفاع هوایی هاوک آبی : سامانه دفاع هوایی تاد با رصد سیر تکوین شبکه پدافندی ارتش سعودی ، برخی ناظران نظامی معتقدند که ساختار دفاع هوایی این کشور ، پس از نزدیک به دو دهه سرمایه گذاری سنگین ، در ضعیف ترین حالت ممکن قرار گرفته است .براساس وقایع پیش آمده از انتهای دهه هفتاد میلادی ( 1979) تا حال حاضر ، می توان چنین تحلیل نمود که آینده روابط میان ایران و عربستان بعنوان دو قدرت منطقه ای ، در هاله ای از ابهام قرار دارد ، اما چیزی که میتوان به شکل قاطعانه بیان نمود این است که این ارتباط دوستانه به نظر نمی رسد . با این وصف ، انتشار اطلاعات مربوط به تسلیح عربستان به سامانه پاتریوت پک-3 و تاد ، موجب شد تا تحلیل تازه ای برای تشریح قابلیتهای پدافند هوایی سعودی صورت پذیرد . پدافند هوایی سعودی درسال 2014 : پوشش شبکه دفاع هوایی عربستان - 2014 اگر چه بخش عمده از توجهات به شبکه دفاع هوایی سعودی پس از حمله غافلگیر کننده شبه نظامیان حوثی به تاسیسات نفتی سعودی ، باز می گردد، اما بدلایل مختلف از جمله تغییرات ایجاد شده در ساختار نیرویی پدافند هوایی عربستان پس از مداخله این کشور در یمن ، می بایست فرآینده بررسی از سال 2014 میلادی آغاز شود . تنها تغییر سخت افزاری عمده پس از حمله به یمن ، ورود سامانه های پاتریوت پک3 به سازمان رزم شبکه پدافندی ارتش عربستان می باشد و این بدان معناست که بلحاظ کیفی ، قابلیتهای پک3 را میتوان در ردیف توانایی های عملیاتی این نیرو حساب نمود . بخش عمده ای از سیستم ها در نقاط اقتصادی راهبردی عربستان بویژه در ظهران و الجوبیل ( Dhahran and Al Jubail) متمرکز شده و بدلیل حضور گسترده هاوک در این کشور ، بنیاد دفاعی مستحکمی را شاهد هستیم . قابلیتهای ضد بالستیک برای پدافند هوایی عربستان در سال 2014 : شبکه دفاع ضد موشکی ارتش سعودی - 2014 شیوه استقرار سامانه های دفاع هوایی ارتش عربستان با هدف مقابله به حملات موشکی در سال 2014 ، متراکم تر از وضعیت فعلی به سال 2019 قابل ارزیابی است . بخش عمده ای از این تجهیزات در اطراف حوزه غنی دمام (oil-rich Dammam) در ساحل خلیج فارس ، دو سیستم در حومه ریاض و تنها یک سایت در فرماندهی دفاع هوایی تبوک ، استقرار یافته بود که میزبان یکی از مهمترین پایگاه های هوایی عربستان سعودی است . اما با توجه به اینکه بخش عمده ای از این سامانه ها ، در ردیف پک.2 قرار داشته و عملکرد به نسبت ضعیف این سیستمها در برابر موشکهای کند تر و مسلح به کلاهکهای تک پیکانه اسکاد عراقی ، تحلیلگر را به این نتیجه می رساند که این سیستمها ، در برابر موشکهای سریعتر و مسلح به کلاهکهای چند پیکانه میانبردی نظیر ذوالفقار و عماد ، بیلان غیر قابل اطمینانی را به نمایش خواهند گذاشت . با این وصف ، برنامه سعودی برای خرید سامانه های تخصصی ضد بالستیک نظیر تاد و نسخه پک3 پاتریوت می تواند شرایط را کمی تا قسمتی ، بهبود بخشد . وضعیت دفاع هوایی سعودی از ابتدای 2019 : از انتهای سال 2018 به این سو (سپتامبر 2019 ) بدلیل بحرانی شدن جنگ با انصارا... ، ماموریت اصلی محوله به شبکه دفاع هوایی سعودی بر روی رهگیری موشکهای بالستیک یمنی متمرکز گردید تا در درجه نخست از برد تبلیغاتی و در درجه دوم از شدت خسارات وارده کاسته شود . با این وصف ، بررسی تصاویر بروز رسانی شده گوگل ارث نشان میدهد که پدافندی سعودی بلحاظ در اختیار داشتن سامانه های پاتریوت در مضیقه کامل بسر برده و براساس این تصاویر ، تنها 5 سیستم بطور کامل عملیاتی و در اختیار شبکه قرار دارد. ورود به این وضعیت را می توان ترکیبی از عوامل مختلف ارزیابی نمود ، تا جایی که به گفته ناظران نظامی ، احتمالا کاهش غیر منتظره کمیت پاتریوت ها می تواند بدلیل خارج شدن آتشبارهای به منظور ارتقاء از استاندارد پک-2 به پک-3 باشد . البته دسته دیگری از کارشناسان معتقدند که این امر بعید است ، چرا که برنامه بروزرسانی معمولا برای همه سامانه ها و به شکل همزمان صورت می پذیرد. با این حال ، عوامل ذیل ممکن است در کاهش کمی پاتریوتها دخیل باشند : 1- درک و برداشت اشتباه فرماندهان ارشد سعودی از تهدیدات منطقه ای بویژه توان بالستیکی انصارا... 2- انتقال آتشبار های پاتریوت به مواضع جدید که هنوز مورد شناسایی قرار نگرفته اند . علیرغم وجود نظرات خوشبینانه و بدبینانه ، این امر نیز محتمل به نظر میرسد که بدلیل افزایش تنشها در منطقه ، پدافند سعودی بتدریج پاتریوتهای ذخیره شده خود را مجدد فعال نمایند ، ضمن اینکه با توجه به بازه 2-3 ماهه بروزرسانی گوگل ارث ، این روند را باید مورد بررسی قرار داد . پوشش سامانه هاوک شبکه دفاع هوایی سعودی -2019 اما وضعیت فعلی پدافندی عربستان ، کل ساختار نظامی این کشور را دربرابر سیل احتمالی موشکهای بالستیک ایرانی بسیار آسیب پذیر می نماید ، چنانکه اطلاعات موجود از کاراکترهای پاتریوت نشان می دهد ، کارایی ثبت شده این سیستم در برابر موشکهای بالستیک تنها 20 کیلومتر است . با توجه به این مساله که بخش عمده ای از زیرساختهای راهبردی سعودی بویژه ترمینال نفتی راس التنوره ( بعنوان پایانه اصلی صادرات نفت و قابلیت صادرات 6.5 میلیون بشکه نفت در روز و ذخیره 33 میلیون بشکه اضافی ) در استانهای شرقی این کشور قرار دارد ، کاهش سطح فعالیت پاتریوت ، زنگ خطر جدی برای سعودی ها است . علاوه بر راس التنوره ، ترمینال الجمیعه (Ju'aymah) نیز تنها با یک آتشبار پاتریوت محافظت میشود و ترمینال ینبوع (Yanbu) مستقر در ساحل دریای سرخ ( غرب عربستان ) با ظرفیت بارگیری 6.6 میلیون بشکه در روز و ظرفیت ذخیره 12.5 میلیون بشکه، در برابر حملات احتمالی بالستیکی آسیب پذیری بالایی را به نمایش می گذارد . مضاف بر ترمینالهای نفتی ، بخش عمده ای از پایگاه های هوایی سعودی در برابر حملات موشکی بلادفاع محسوب میشوند . محل استقرار نخستین سایت دفاع هوایی پاتریوت . پک-3 ، مکه . اوت 2018 با این وصف ، شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان ، ثبات بیشتری در برابر حملات هوایی متعارف از خود به نمایش خواهد گذاشت ، چرا که درست به مانند شبکه دفاع هوایی ایران ، سعودی ها نیز برای دفاع زمین پایه از فضای هوایی خود به تعداد قابل توجهی سامانه های بهینه سازی شده برد متوسط هاوک و بخشی از توان سیستم های پاتریوت ( با 160 کیلومتر برد موثر بر علیه جتهای رزمی که قابلیت شلیک مهمات دورایستا را دراختیار دارند ) اتکاء داشته ، ضمن اینکه بر خلاف ایران ، ارتش سعودی از قابلیت دفاع هوایی هواپایه به مراتب قدرتمند تری ( شامل جتهای رزمی F-15C/D ، F-15SA ، تایفون ) در کنار پشتیبانی همه جانبه هواگردهای پیش اخطار آواکس برخوردار است . تحلیل سامانه های دفاع هوایی به تفکیک گونه های در حال خدمت : سامانه دفاع هوایی I-HAWK ، تعداد در حال خدمت : 19 آتشبار ستون فقرات شبکه دفاع هوایی سعودی ، همچنان از سامانه های برد متوسط هاوک برای حفاظت با کمترین هزینه از نقاط حیاتی این کشور تشکیل میشود ، با این تفاوت که نسخه عملیاتی فعلی ، از گونه I با برد 45 کیلومتر است که توانایی چندانی در هدف قرار دادن موشکهای بالستیک ندارد . این سیستم برای محافظت از زیرساختهای نظامی و اقتصادی ، در گستره شبه جزیره پراکنده شده ، اما این نقاط صرفا" به نقاطی محدود می شود که حضور پاتریوت در آن ، یا بصرفه نبوده و یا اینکه تهدید کافی برای توجیه حضور پاتریوت در آنجا وجود نداشته باشد . این مناطق شامل شهر جده ، تعداد انگشت شماری از پایگاه های هوایی ، شهرک نظامی ملک خالد ( King Khalid Military City / KKMC ، یک شهر بزرگ با جمعیت 65000 نفری که توسط ارتش ایالات متحده در جریان عملیات طوفان صحرا ساخته شد ) می باشد . شاید علت عدم قرار گرفتن این اهداف در اولویت شماره یک پدافندی ، ناشی از این تحلیل سعودی ها باشد که ایرانی ها در زمان جنگ ، احتمالا این اهداف را در معرض موشکهای خود قرار نمی دهند . اما شهر جده ، مهمترین هدف نظامی موجود ، بعنوان خانه اصلی نیروی دریایی سعودی ، احتمالا برای موشکهای مهاجم ، هدف سختی خواهد بود ، به همین دلیل ، در اولویت دفاعی قرار نگرفته است . علاوه براین ، پایگاه های هوایی موجود درشمال و جنوب شبه جزیره ، از اهمیت چندانی برخوردار نبوده و در مقایسه ، اهداف به مراتب مهمتری در تیررس ایرانی ها وجود دارد . در عوض، استراتژی سعودی بر ایجاد پوشش دفاعی مستحکم با استفاده از پاتریوت در مناطق با اهمیت نظامی افزون تر، استوار شده و استقرار سامانه های هاوک نیز بعنوان دفاع هوایی عمومی صورت می پذیرد . سامانه دفاع هوایی پاتریوت ، تعداد در حال خدمت : 16 آتشبار دستان بلند شبکه دفاع هوایی سعودی ، سامانه ها بروزرسانی شده پاتریوت .پک.2 است که تنها سیستم دفاعی دوربرد این کشور بحساب می آید . براساس اطلاعات منتشر شده از تستهای ناتو ، این سیستم میتواند اهداف هوایی را در برد 160 کیلومتری و اهداف بالستیک را در بردی نزدیک به 15-20 کیلومتری رهگیری و منهدم نماید ، در نتیجه به نظر می رسد که حتی با فرض اینکه نیروی هوایی ایران تا قبل از آغاز درگیری احتمالی ، قابلیتهای آفندی غیر منتظره ای را در اختیار بگیرد ، ارتش سعودی ، حتی بدون ورود نیروی هوایی قدرتمند خود به صحنه درگیری ، پتانسیل تدافعی قابل توجهی را به نمایش می گذارد . با این وصف ، بیلان عملکرد پاتریوتهای سعودی در برابر موشکهای بالستیک برکان-2 شبه نظامیان حوثی آنچنان ضعیف بوده که در مقایسه ، با فرض شرایط برابر رزمی ، موشکهای بالستیک ایرانی ، بدلیل مسلح بودن به کلاهکهای قدرتمند تر ، تهدید به مراتب جدی تر بشمارمی آیند . در همین راستا درصد انهدام (probability of kill) پاتریوت پک.2 در برابر انبوه موشکهای بالستیک ایرانی ، به مراتب کمتر ارزیابی میشود ، به همین دلیل ، ارتش سعودی بسمت خرید و استقرار سامانه های تاد گرفت . با این وصف ، می بایست با این طرز تفکر خطرناک که آمریکایی ها و روس ها با امضاء پیمان ABM در جستجوی شرایط خاص جهت جلوگیری از سرعت گرفتن رقابت میان موشکهای قاره پیما (ICBM) و سامانه های ضد بالستیک ( ABM) بودند ، بشدت مقابله نمود ، چرا که هرکدام از این دو ابرقدرت ، هدفی جز حفظ پتانسیل بازدارندگی خود و جلوگیری از قدرت گرفتن حریف نداشتند ، حتی پس از خروج ایالات متحده از پیمان ABM در سال 2002 ، تحلیل روسها براین مساله استوار بود که راهبرد آمریکایی ها ، از میان بردن توان بازدارندگی سنتی روسها است . در نتیجه ، ایران نیز در برابر استراتژی سعودی می بایست بر همین روند عمل نماید ، بویژه اینکه انگیزه و تمایل سعودی برای مداخله در یمن ، همچنان حفظ شده و نشانه ای از کاهش در آن دیده نمی شود . پوشش دفاع ضد موشکی شبکه دفاع هوایی سعودی -2014 آبی : پایگاه هوایی سبز: تاسیسات اقتصادی قهوه ای : تاسیسات نیروی دریایی قابلیت تعامل سامانه دفاع هوایی هاوک - پاتریوت : اگر چه دو سیستم دفاع هوایی هاوک و پاتریوت ، متعلق به دو نسل کاملا" متفاوت از سیستم های دفاع هوایی بشمار می روند ، اما هر دو سیستم ، به گونه ای طراحی شده اند که با ایجاد ارتباط متقابل میان آنها ، هدف اصلی ، یعنی افزایش تاثیر متقابل در شبکه دفاع هوایی ، بویژه زمانی که هر دو سیستم ماموریت حفاظت از یک منطقه را بر عهده می گیرند ، برآورده شود . در این روش ، با اضافه شدن یک نرم افزار استاندارد به سیستم های پایش هر دو سامانه ، این قابلیت در اختیار فرمانده دفاع هوایی قرار می گیرد تا هر دو واحد آتش پاتریوت و هاوک را تحت یک فرمان در مرکز هماهنگی اطلاعات ( ICC) پاتریوت در آورد . این نرم افزار اضافه شده ، به گونه ای برنامه ریزی شد تا برد موثر هاوک ، شناسایی هدف ، اولویت بندی تهدید و تفکیک اهداف به شکل خودکار انجام شده و با آنالیز وضعیت هدف و سامانه های فعال ، کم هزینه ترین و موثرترین سامانه را برای ارائه واکنش متقابل ، آماده نماید . سامانه دفاع هوایی شاهین : در نقشه های ارائه شده بر مبنای تصاویر گوگل ارث ، برد سامانه های شاهین به ثبت رسیده که نشان از طبقه بندی سیستم فوق در رده سامانه های موشکی کوتاهبرد است. این سیستم ، در واقع نوع خاصی از سامانه فرانسوی کروتال بشمارمی رود که بانصب 6 تیر موشک برروی شاسی زره پوش AMX-30 برای محیط عربستان بازطراحی شده واین قابلیت را برای پدافند عربستان فراهم می کند تا موشکهای کروز را رهگیری نماید ، اما بدلایل مختلف ، تعداد کمتری از آن در وضعیت عملیاتی قرار دارد اما ، کاربرد موشکهای کروز پیشرفته تری نظیر هویزه که در ماه های اخیر توسط ایران رونمایی شد ، خطر به مراتب افزون تری برای شاهین های سعودی خواهد بود . عملیات آفندی واحدهای پهپادی یمنی بر علیه زیرساختهای نفتی عربستان سعودی : 14 سپتامبر 2019 برای شبکه دفاع هوایی عربستان سعودی ، روز تیره و تلخی محسوب میشد ، چرا که واحدهای نظامی شبه نظامیان حوثی یک عملیات تهاجمی موفقیت آمیز و غافلگیرانه را بر علیه تاسیسات نفتی یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت در مقیاس جهانی در کارنامه خود به ثبت رسانده ، در حالی که این حمله ، به نوعی دوربرد ترین عملیات آفندی است که حوثی های یمن با استفاده از راهبرد رزم نامتقارن تا کنون بدان دست زده اند . براساس گزارشهایی که تاکنون منتشر شده ( 16 سپتامبر 2019) این عملیات تهاجمی با استفاده از 10 فروند هواگرد بدون سرنشین سبک انجام شده که هزینه تولید هرکدام ازآنها کمتراز 20000 دلار ارزیابی میشود ،، در حالی قرار گرفتن این پتانسیل در کنار توانایی های بالستیک یمنی ها ، قابلیت رزمی روزافزون حوثی های یمن را در برابر عربستان به نمایش می گذارد . به اعقتقاد ناظران بحران یمن ، ائتلاف انصارا... از گروه های ملی گرا و مذهبی یمنی تشکیل شده که مهمترین گروه در میان آنها ، حوثی ها هستند که از مارس 2015 وارد یک نبرد سنگین با ارتش عربستان سعودی و تعدادی از کشورهای شمال آفریقا و حاشیه جنوبی خلیج پارس شدند ، در حالی که حکومت ریاض به طیف متنوع و گسترده ای از تسلیحات نظامی دسترسی دارد و از پشتیبانی کشورهای غربی ( فرانسه ، ایالات متحده و ... ) برخوردار بوده ، اما استفاده یمنی ها از تاکتیکهای نامتقارن موجب شد تا بتدریج موقعیت نظامی این مجموعه در برابر ائتلاف عربی – غربی تقویت گردد . به گفته تحلیلگران نظامی ، هزینه حمله انجام شده از سوی یمنی ها برای اقتصاد بشدت وابسته به نفت عربستان سعودی بیشتر از 300 میلیون دلار با توجه به تعلیق ظرفیت 5.7 میلیون بشکه تولیدی این کشور برآورد میشود . با این حال هنوز ارزش خسارات وارد شده به تاسیسات نفتی عربستان بصورت دقیق محاسبه نشده ، اما به گفته برخی ناظران به میلیاردها دلار بالغ خواهد شد . چنین شرایطی ، در کنار هزینه های سنگین جنگ در یمن ، روند سراشیبی قیمت نفت در بازارهای جهانی ( در ماه های اخیر ) اضافه باری برای اقتصاد بحران زده عربستان بشمار آمده و این برای حاکمان ریاض خبر بسیار ناگواری به نظر می رسد ، چرا که گزینه پایان دادن به جنگ در یمن بتدریج برای آنها جدی تر خواهد شد ، بویژه اینکه تا کنون ، ایالات متحده یکی از جدی ترین حامیان عملیات نظامی عربستان محسوب میشد و به همین دلیل واشنگتن تلاش زیادی برای برگرداندن توجهات بسوی ایران با استناد به اتهامات وارده در زمینه کمک های تسلیحاتی در دستور کار خود قرار داده بود . اگر چه این حملات بدلیل غافلگیری ایجاد شده ، تاثیر قابل توجهی بر ماهیت تصمیم گیری عربستان در کوتاه مدت خواهد داشت ، اما افزایش قیمت نفت ، بشدت در تضاد با منافع تعریف شده کشورهای غربی بوده واین به احتمال زیاد باعث میشود تا کمک کشورهای مذکور برای افزایش حملات به یمن بیشتر شده تا درآینده از وقوع این حملات جلوگیری شود . با این وصف ، حملات پهپادی به زیر ساختهای نفتی عربستان سعودی ، پیامدهای بسیار مهمی بر کشورهای رقیب این کشور خواهد داشت . بدین معنی که افزایش قیمت نفت ، تقویت اقتصاد کشورهایی نظیر ایران ، روسیه و ونزوئلا که بشدت به درآمدهای حاصله ازآن وابسته هستند و دراین زمینه زیرتحریم های شدید غرب قرار گرفته اند را بدنبال خواهد داشت . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2-منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 3- تشکر فراوان از سه دوست عزیز جناب @bds110@ ، mehran55@ ، warrior بابت راهنمایی های گسترده 4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  11. به نسبت اگر مقایسه کنیم ، نیروی دریایی با توجه به حضور سپاه (بعنوان نیروی دریایی آبهای سبز ) و ماهیت تهدید غیر کلاسیک فعلی در یک نمای کلی وضعیت به مراتب بهتری از دو نیروی دیگر دارد ولی شرایط ما روی هوا وضعیت نرمال و طبیعی نیست . نیروی زمینی هم که وضعیتش مشخص هست . ولی پاشنه آشیل ما الان روی هواست ( درگیری مستقیم آینده ما با سعودی ها متمایز ترین وجه اش ، تقابل دو نیروی هوایی خواهد بود ) و مقایسه تهدیدات موجود هم ، دقیق بیانگر همین هست . به همین دلیل اول بحث خرید فناوری ( برای هر سه نیرو ) و بعد نیروی هوایی مطرح شد .
  12. دوستان در حوزه تحولات منطقه یک رویه ارزشمند دارند و آن این هست که تا صحت خبر تایید نشود ، ان را مطرح نمی کنند ، بنده بعنوان محققی که در 4 هفته گذشته ، اولین استفاده علمی را از تاپیکهای تحولات بردم برای تدوین یک مقاله به نسبت طولانی ( که در نوع خودش احتمالا اولین هست در میلیتاری ) این روند را تایید می کنم میلیتاری بر خلاف روندی که سایرین دارند ، دارد برای آینده سرمایه گذاری می کند و در زمان خودش می بینید که میلیتاری را در چه حوزه هایی بعنوان رفرنس معرفی می کنند بنا بر دلایلی فعلا از ارائه عنوان صرف نظر می کنم ، تا درزمان خودش ، ارزش میلیتاری بعنوان یک رفرنس معتبر در حوزه تحلیل نظامی مشخص بشود پی نوشت : هیچ چیزی آسان بدست نمی آید ، روند تجمیع و بازآوری تاپیکهای میلیتاری علیرغم همه مسائل و موارد ، درطول زمان ارزش خودش را نشان خواهد داد ، فقط " کاربر پای کارش " باید باشد که دل به کار بدهد به قول ژنرال یاماشیتا (ببر مالایا ) : با علاقه کار کنید
  13. برای مقایسه دو طرح بومی رونوشت : برای دوستان بسیار عزیز در مجموعه وزارت دفاع و هواپیما سازی ایران مقایسه دو طرح جت بومی با کاربرد های همسان ( آموزش / پشتیبانی سبک )
  14. تحویل مصاف به تیپ 65 نوهد
  15. بازگشت عقاب شجاع تایوانی به خط تولید تایپه : براساس آخرین اخبار منتشر شده ، رییس جمهور این کشور ، در جریان یک مراسم رسمی (24 سپتامبر 2019) نسل جدیدی از جت جنگنده بومی را با شناسه "عقاب شجاع" رونمایی نمود . وی در خصوص این برنامه 2.2 میلیارد دلاری اعلام داشت: " ما (تایوان ) با پس از برنامه ریزی های طولانی ، بواسطه طراحی و تولید این جت رزمی نه تنها تراز تجاری خود را در سطح دنیا توسعه دادیم ، بلکه فرصتهای های شغلی بی نظیری نیز در کنار این برنامه پدید آمده است تا استعدادی های بومی در داخل گسترش یابد " . وی با تاکید بر موفقیت صنایع داخلی در تولید نمونه نخستین این جنگنده در کمتر از 3 سال ، آن را یک محصول بسیار پیشرفته در رده خود معرفی نمود . این درحالی است که عقاب شجاع تایوانی ، به گفته ناظران نظامی ، یک جت دو کابینه آموزشی پیشرفته بشمارمی آید تا بتدریج جایگزین جتهای رزمی خط مقدم نیروی هوایی این کشور که سالهاست بعنوان هواگردهای آموزشی انجام وظیفه می کنند ، گردد . اما علیرغم کاربرد این هواگرد جدید در نقش آموزشی ، بدلیل استفاده آن از حسگرهای پیشرفته و تسلیحات مدرن ، می توان از آن بعنوان یک جنگنده خط مقدم نیز استفاده نمود . شرکت صنایع هوا- فضایی تایوان که تحربه ذیقیمت مونتاژ 300 فروند جنگنده چند ماموریته F-5E و تولید جتهای F-CK در دهه هشتاد میلادی ( بعنوان جانشین جتهای آمریکایی اف-16) را در کارنامه خود دارد ، مجری این طرح محسوب می گردد . اما در حالی که تولید چینگ- کو با تصمیم این کشور برای کاهش تنوع ناوگان جتهای رزمی نیروی هوایی به دو اسکادران محدود شد ، اما به نظر میرسد که پروژه عقاب شجاع ، درواقع نمونه بروز شده همان جت رزمی دهه هشتاد بومی تایوان است ، تا جایی که گفته میشود پیشرانه استفاده شده در این نمونه ، همان پیشرانه F-125 است ، با این تفاوات که 80 درصد قطعات به کار رفته در آن از نمونه قبلی پیشرفته تر خواهد بود . بروزرسانی های صورت گرفته در این نمونه جدید ، شامل قطعات کامپوزیتی ، سامانه های جنگ الکترونیک جدید تر ، بالهایی با ضخامت بیشتر و افزایش ظرفیت حمل سوخت برای گسترش پایایی رزمی این جت می گردد . به گفته تحلیگران حوزه هوایی ، یکی از مهمترین شرایط در نظر گرفته شده برای این جت جدید ، هزینه پایین تعمیر و نگهداری آن است که بسیار کمتر از اف-16 و احتمالا در سطح F-5E خواهد بود . اما براساس داده های موجود ، این جت جدید تایوانی بلحاظ ابعاد ، کمی بزرگتر از چینگ-کو بوده تا قابلیت حمل مهمات پیشرفته فراصوت بومی نظیر Sky Sword II و رادار Wan Chien را بدست آورد . بااین وصف ، در حالی که نمونه اولیه هنوز به حسگرهای پیشرفته بومی مجهز نشده ، گزارشهایی از موسسه علم و فناوری چونگ شان تایوان وجود دارد که براساس آن ، هواگرد دجدید قطعا" به یک رادار AESA مسلح می گردد . انتظار می رود که این جت جدید به موشکهای جدید هوابه هوای دوربرد ( 6 غلاف خارجی به جای 4 غلاف موجود بر روی چینگ –کو ) مسلح کردد که دراین صورت ، احیای چینگ-کو و تبدیل آن به یک جت رزمی+4 محتمل است . اما نمی توان آن را با کاراکترهای رزمی چینی J-10C موجود در نیروی هوایی خلق چین مقایسه نمود . پی نوشت : صرف نظراز مباحث مربوط به بومی بودن، به شیوه و کیفیت رونمایی ، شکل طراحی و هدف گذاری این طرح تایوانی دقت کنید . بن پایه صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  16. البته باید با احتیاط این مساله را تحلیل کرد ، روسها سابقه ذهنی خوبی در فروش سلاح به ما به جا نگذاشتند ( چه بعد از پایان جنگ و چه در قضیه فروش اس-300 ، اورهال زیردریایی کلاس کیلو و .... ) ولی اگر ما هوشمندانه عمل کنیم ، میشود امتیازات خوبی از آنها گرفت البته به نظرم این خبر یک مقداری برای پاک کردن رد پای تحویل تجهیزات به ما منتشر شده ، تصاویری که چند وقت پیش منتشر شد شاید تنها گوشه ای از سخت افزارهای تحویلی به ما بوده باشد . حتی انتشار خبر رزمایش مشترک ایران - چین و روسیه در دریای عمان هم مقدمه چینی برای تحویل سخت افزارهایی هست شاید بعدها رسانه ای بشود ( البته این فقط یک گمانه زنی هست و نه بیشتر ) چندروز پیش هم به نقل از جناب صفوی ، جمله ای منتشر شد مبنی بر اینکه وضعیت فعلی تنها 2 سال دیگر دوام دارد (بدلیل وصل شدن سیستم پولی ایران- روسیه و چین ) . حالا شاید علت اصرار غیر متعارف اروپایی ها برای دیدار رییس جمهور با ترامپ را بیشتر بشود تحلیل کرد . اینها احتمالا رصد کردند که این 3 کشور عزم جدی برای متصل شدن به هم را دارند ( در چهارچوب پیمان شانگهای ) به همین دلیل سعی کردند و میکنند که در این روند اخلال ایجاد کنند. با این حال هنوز معتقدم که چهارچوب در خواست های تسلیحاتی ما باید روی فناوری وبعد توسعه توان رزمی نیروی هوایی باشد ..
  17. احتمال مذاکره روسیه با ایران برای تحویل تجهیزات پدافند هوایی ظاهرا روسها چراغ سبز لازم را نشان دادند . براساس متن ، تا قبل از اکتبر 2020 ( مهر1399 ) فقط تسلیحات دفاعی شوگایوف با بیان اینکه روسیه کاملاً منطبق با قواعد بین‌المللی عمل می‌کند گفت همکاری‌های دفاعی با ایران برای تحویل سلاح‌های تهاجمی به این کشور قبل از اکتبر ۲۰۲۰ (مهرماه ۱۳۹۹) مجاز نیست. اگر این جمله را معکوس تحلیل کنیم ، بعد از اکتبر 2020 امکان تحویل سلاح های تهاجمی وجود دارد
  18. بخش دوم : مدرنیزه سازی شبکه دفاع هوایی سلطنتی عربستان سعودی : علیرغم تمامی مشکلات و فراز و نشیبهای موجود ، جنگ افزارهای سازمانی شبکه پدافند هوایی ارتش عربستان سعودی از تنوع قابل توجهی برخوردار است . این نیرو ، از سامانه های دفاع هوایی توپخانه ای متحرک ، سیستم های دفاع هوایی موشکی کوتاه برد ومیانبردی استفاده می کند که توسط فرانسه یا ایالات متحده تولید شده و برای پشتیبانی از این ترکیب پیچیده ، یک مرکز عملیات دفاع هوایی( Air Defense Operations Center /ADOC) که در هر شش بخش فرماندهی از مراکز دفاع هوایی این کشور بوجود آمده است . بااین وصف ، بدلیل گسترش تهدیدات ، تلاش های برنامه ریزی شده ای در ساختار پدافند هوایی این ارتش بعنوان اولویت شماره یک ، صورت پذیرفت . بخش عمده ای از سامانه های این نیرو در اواسط دهه هشتاد واوایل دهه نود از فروشندگانی در ایالات متحده ، اروپا و آسیا خریداری شده که این تنوع در حوزه های پشتیبانی و نوسازی می تواند در آینده بر عملکرد نیرو تاثیر گذار باشد . این در حالی است که سامانه ای تسلیحاتی فوق الذکر به صورت همه جانبه برای پشتیبانی از مانور یگان ها در دو سطح کوتاهبرد ، میانبرد مورد استفاده قرار می گیرد و به همین دلیل ترکیب از آنها را می توان در فرماندهی های 6 گانه نیرو یافت . ساختار سلسله مراتبی نظامی در ارتش سلطنتی عربستان سعودی در همین راستا ، با پایان یافتن عمر خدمتی نسل نخست سامانه های دفاع هوایی کوتاهبرد دوش پرتاب ، برنامه ریزی های لازم برای خرید سیستم فرانسوی میسترال (Mistral) که یک سامانه دوش پرتاب قابل حمل توسط نفر بود صورت گرفته و بعنوان یک سامانه جدید در سازمان رزم نیرو پذیرفته شد . در حوزه سامانه های کوتاهبرد سنگین تری نظیر کروتال / شاهین نیز وضعیت بر همین قراربود . این نیرو از اواخر دسامبر 2006 برای جایگزینی سیستم قدیمی خود ، قراردادی را با شرکت اروپایی MBDA برای خرید مسیترال-2 منعقد نمود . با این حال نخستین نیروی دریافت کننده این سیستم جدید ، یگانهای دفاع هوایی گارد ملی عربستان سعودی ( Saudi Arabian National Guard /SANG) بوده و پس ازآن ، واحدهای پدافند هوایی این سیستم را به سازمان رزم خود اضافه می کنند . سامانه میسترال در ردیف سیستم های دفاع هوایی کوتاهبرد برای مقابله با اهداف پروازی مافوق صوت در ارتفاع 3000 متری قرار دارد که در دو نوع میسترال یک ( گونه پایه ) و میسترال 2 ( نمونه ارتقاء یافته) تولید شده است . تهدیدات موجود بر علیه سامانه های راداری زمین پایه این موشک که تا کنون برای 25 ارتش و به تعداد 15000 تیر تولید شده از سوی گاردملی عربستان سعودی به شکل اختصاصی با نصب بر روی شاسی مرسدس یونیماگ 5000 ( Unimog 5000) به شرکت فرانسوی lohr سفارش داده شد . اگر چه اطلاعات به نسبت محدودی از این سیستم منتشر شده ، اما گفته می شود که قابلیت کشف 15 هدف را در کمتر از 15 ثانیه در اختیار کاربرانش قرار میدهد . از سویی دیگر ، شرکتهای آمریکایی نیز در بازار پرسود و جذاب تسلیحاتی عربستان ، مشارکت فعالی دارند و در این میان ، شرکت تسلیحاتی ریتئون بدلیل وجود رابطه دیرینه با پادشاعی سعودی ( نزدیک به 45 سال و از زمان خرید سیستم هاوک ) در صدر آنها قرار دارد . به همین دلیل در اوایل دهه نود میلادی ، زمینه برای خرید سامانه های جدید تر پاترویت ( MIM-104) فراهم شد که نقش بسیار مهمی در حفاظت از تاسیسات حیاتی سعودی ایفا نمود . نظرسنجی در حوزه تهدیدات موجود بر علیه سامانه های راداری زمین پایه علاوه براین ، ریتئون ماموریت حیاتی تر ارائه خدمات ، آموزش و تامین قطعات یدکی برای شبکه دفاع هوایی عربستان را بر عهده دارد و بر خلاف سایر پیمانکاران دفاعی که بصورت مقطعی دراین کشور حضور دارند ، نمایندگی خود را با استخدام اتباع سعودی ایجاد نموده است .در حوزه بهبود سیستم های قدیمی ، ریتئون موفق شد تا برنامه ارتقاء سامانه موشکی هاوک را به استاندارد PIP در اختیار بگیرد که در جریان این برنامه ، زیرسیستم های اکتساب هدف ، بهبود قابلیتهای رادار و همچنین افزایش ارتباط فرمان دهی به کلاهک موشک برای سامانه هاوک ، کاملا" به استاندارد های روز تبدیل گردید . دارایی های شبکه دفاع هوایی ارتش سلطنتی عربستان سعودی قبل از امضاء قرارداد خرید سامانه ای پاتریوت برای تجهیز شبکه دفاع هوایی سعودی در اوایل دهه نود میلادی ، تردید های بسیار زیادی در خصوص نیازمندی ارتش این کشور به سامانه ای پیشرفته تری نسبت به هاوک و شاهین وجود داشت ، اما روند جنگ ایران و عراق و پس ازآن بحران کویت ، نشان داد که عربستان سعودی و بویزه واحدهای آمریکایی مستقر در این کشور بشدت به یک سامانه مدرن تر برای پاسخگویی به تهدیدات جدید ، از جمله گسترش قابلیتهای بالستیکی کشورهایی نظیر ایران و عراق نیازمند خواهند بود و سامانه فوق الذکر می تواند شکاف میان هاوک های موجود با نیاز فوق الذکر را بخوبی پر نماید. بدین ترتیب ، علیرغم مخالفت هایی که برای تحویل این سامانه های پیشرفته به یک کشور جهان سوم ایجاد شد ، قرار داد اولیه فروش پاتریوت به عربستان در سال 1992 به امضاء طرفین رسید . بدین ترتیب ، پس از حصول توافق ، سعودی ها در مرحله اول ، 12 واحد پاتریوت را بهمراه پشتیبانی رزمی بسیار گران قیمت و سایر تجهیزات مورد نیاز را تحویل گرفتند ، در حالی که بطور همزمان ، کویت 6 سامانه از همین نوع را به همراه 6 آتشبار هاوک و موشکهای مرتبط را خریداری نمودند . رادار AN/TPS-43 در حوزه ستادی ، فرماندهی دفاع هوایی سعودی نیز با ورود سامانه های جدید ، دستخوش تغییرات جدید شد که این بهینه سازی به فرماندهان پدافند امکان میداد تا تمامی سامانه های موجود را در چهارچوب یک سیستم کنترل و فرماندهی ادغام نمایند که نهایتا" در سال 2003 و پس از آزمون های سخت گیرانه ، صدور گواهینامه های مرتبط ، تکمیل گردید . بااین وصف ، علیرغم اینکه در میانه دهه 90 میلادی ، سازمان رزم پدافند هوایی سعودی سامانه های تسلیحاتی پیشرفته ای را به دارایی های خود اضافه نمود ، اما پیشرفتهای بعدی مستلزم تامین منابع مالی بیشتر و ایجاد محیط منحصر بفردی برای ادامه همکاری های نظامی با پیمانکاران طرف قرارداد ، بخصوص شرکتهای آمریکایی بود . برای نیل به این هدف ، می بایست تغییرات الزام آوری در ماهیت این روابط صورت می پذیرفت تا برنامه ریزی ها و پاسخگویی به این مشکلات با مشکلات کمتری همراه گردد . به همین منظور مشاوران نظامی حاضر در این نیرو ، به فرماندهان سعودی پیشنهاداتی را برای تغییر روند در تلاشهای فرهنگی ، نظامی و ایجاد درگرگونی های گسترده در شبکه پشتیبانی ارائه نمودند که این امر پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 سرعت بیشتری بخود گرفت . از جمله این تغییرات ، لغو گسترده دوره های آموزشی در ایالات متحده برای پرسنل سعودی و توسعه یک مکانیزم بومی دفاع از خود برای نیروی هوایی عربستان بود . رادار AN/FPS-117 علاوه براین ، تغییر برنامه حضور پرسنل آمریکایی در عربستان و چرخشی نمودن آن ( هر 4 ماه ) و محدود کردن حضور مشاوران نظامی دفاع هوایی آمریکایی به 2 سال موجب شد تا روند تحولات برنامه ریزی شده با آرامش بیشتر ، در عین اتکاء افزون تر به قابلیتهای بومی این کشور به جلو حرکت نماید .همزمان با این تحولات ، ریتئون با توجه به سابقه قبلی در فروش سامانه های دفاع هوایی ، در 21 ژوئن 2011 یک قرار فروش مستقیم به ارزش 1.7 میلیارد دلار برای تحویل نسخه پک3 پاترویت را به ارتش عربستان به امضاء رساند که شامل سخت افزارهای زمینی ، یک بسته کامل آموزشی برای پرسنل عرب و ارتقاء سامانه های پشتیبانی می گردید . تام کندی (Tom Kennedy) رییس وقت دپارتمان سیستم های دفاعی هوایی یکپارچه (IDS) ریتئون در این زمینه ، تام کندی (Tom Kennedy) رییس وقت دپارتمان سیستم های دفاعی هوایی یکپارچه (IDS) ریتئون معتقد بود که این قرارداد اعتماد به نفس جدیدی به این شرکت برای سرمایه گذاری افزون تر جهت توسعه فناوری پاتریوت داده و این مساله در کنار حضور 45 ساله ریتئون در عربستان سعودی ، جذابیت قرار داد را بیشتر نموده است . با این وصف ، بدلیل حساسیتهای منطقه ای ، این قرارداد تحت نظارت شدید مدیریت مرکزی ریتئون مستقر در ماساچوست منعقد شد . در همین راستا ، آژانس همکاری های امنیتی – دفاعی در گزارش مورخ 26 نوامبر 2012 خطاب به کنگره ، در حوزه فروش احتمالی سامانه های دفاعی و خدمات فنی به عربستان اعلام نمود که ریتئون برای بهینه سازی عمر رزمی سیستم های سعودی به استاندارد پک-2 ( MIM-104D) ، موشکهای پیشرفته تر ، تجهیزات مرتبط ، آموزش و پشتیبانی لجستیکی به ازاء هر واحد ، 130 میلیون دلار مجوزهای لازم را کسب نموده است . این درحالی بود که دولت سعودی در درخواست خود ، تقاضاهای بیشتری از جمله نوسازی تجهیزات موجود ، تحویل قطعات یدکی بیشتر ، تجهیزات پشتیبانی و اسیر عناصر مرتبط با پشتیبانی لجستیکی در بازه های طولانی تر را ارائه نموده بود . درصورتی که این اقلام بطور کامل تحویل داده میشد ، شبکه دفاع هوایی سعودی می توانست بازه کاربرد سامانه های موجود را برای 12 سال دیگر تمدید نماید . رادار تایپ91 مارکونی / طائف ، عربستان بدین ترتیب تا سال 2019 و براساس محاسبات انجام شده ، شبکه دفاع هوایی ارتش سعودی ، چیزی در حدود 88 دستگاه پرتابگر پاتریوت را در سازمان رزم خود ، بعنوان موجودی استفاده می کند که مرزهای شمالی این کشور را تحت پوشش قرار میدهد . از این تعداد ، 36 سامانه به استاندارد پک2 و بقیه به استاندارد پک3 ارتقاء پیدا کردند ، در حالی که براساس آخرین اخبار ، واشنگتن با درخواست این پادشاهی مبنی بر ارتقاء 16 مجموعه موشکی پاتریوت ( دو آتشبار ) در کنار تحویل 96 تیر موشک جدید به استاندارد پک3 موافقت نموده است . علیرغم تمامی بر نامه های فوق الذکر ، از ابتدای سال 2012 ، مذاکراتی میان عربستان و شرکت لاکهید – مارتین برای خرید سامانه پدافند هوایی مرحله پایانی برد بلند ( Terminal High Altitude Area Defense/THAAD ) صورت پذیرفت که این مذاکرات در نهایت در مورخ 5 مارس 2015 با موافقت پنتاگون برای فروش این سیستم با موفقیت به سرانجام رسید . این قرارداد که ارزشی برابر 15 میلیارد دلار داشته و در مرحله نخست 946 میلیون دلار از سوی خریدار به فروشنده پرداخت گردید ، بعنوان بخشی از یک معامله 110 میلیارد دلاری که درسال 2017 میان ریاض و واشنگتن به امضاء رسید ، محسوب می شد . این معامله مسیر را برای تحویل 44 دستگاه پرتابگر ، مهمات و تجهیزات مرتبط با THAAD تسهیل نمود . با این حال ، حملات کروز/پهپادی به تاسیسات نفتی شرق عربستان در 14 سپتامبر 2019 شبهات بسیاری را درخصوص کیفیت عملکرد شبکه دفاع هوایی عربستان که به سامانه های آمریکایی و تاکتیک های استاندارد مسلح شده است ، پدید آورد . به اعتقاد برخی ناظران ، پاتریوت های سعودی که برای محافظت از تاسیسات کلیدی این دولت خریداری شده بود ، برای مقابله با شلیک موشکهای کروز طراحی نشده و تصاویر موجود از موقعیتهای اصابت در پالایشگاه بقیق و میدانهای نفتی خصیص حاکی از آن است که تنها سامانه های شاهین و تعداد انگشت شماری از توپخانه ضد هوایی در این موقعیتها استقرار داشتند ، در حالی که هیچکدام از این دو سامانه قابلیت مقابله با موشکهای کروز را در اختیار ندارند . مایکل دویتمسن ( Michael Duitsman) محقق مرکز تحقیقات منع گسترش تسلیحات مستقر در مونتری ( کالیفرنیا ) در این خصوص خاطر نشان می کند " تصاویر مربوط به چند روز قبل از حمله حاکی از آن بود که مواضع دفاع هوایی مستقر در جنوب غربی و جنوب شرقی ، خالی از سامانه های دفاعی بوده ، هر چند درصورت وجود سیستم های دفاعی " که احتمالا از گونه های قدیمی بشمارنیزمی آمدند " عملا" انتظار واکنش موثر از سوی شبکه دفاع هوایی سعودی نمی رفت . همزمان با این اظهارنظرها ، وزیر امورخارجه آمریکا نیز بر این اعتقاد قرار داشت که در گذشته ، موفقیت این گونه حملات ، کمتر ارزیابی شده بود ، اما این حمله به شیوه ای متفاوت صورت پذیرفته و نیازمند بررسی های بیشتر است . از سویی دیگر ، ست جونز (Seth Jones) محقق ارشد مرکز مطالعات راهبردی بین المللی نیز معتقد است که آسیب پذیری زیرساختهای عربستان سعودی به گونه ای است که دفاع از آن غیر ممکن به نظر میرسد ، سعودی آنچنان در مقابل حملات به شیوه که اجرا گردید ، آسیب پذیر است که حداکثر تلاش های دفاعی هم برای رفع آن کافی نخواهد بود . به اعتقاد وی ، بهترین راهبردی که سعودی می بایست آن را دنبال کند ، ایجاد بازدارندگی است ، بصورتی که اطمینان حاصل شود ایران هزینه حملات این چنینی را خواهدپرداخت . شبکه دفاع هوایی یکپارچه سپر صلح ارتش سعودی : ارتش عربستان سعودی از ابتدای ایده پردازی ایجاد یک شاخه مستقل برای شبکه دفاع هوایی زمین پایه خود ، بدنبال یکپارچه سازی همه سیستم های موجود و فراهم نمودن پتانسیل ثانویه برای شبکه فوق الذکر با هدف جذب سامانه های پیشرفته تر در آینده بود ، به همین منظور طراحی و ایجاد یک سامانه پیشرفته کنترل ، فرماندهی ، ارتباطات و کسب خبر ( C3I) برای نیروی هوایی سلطنتی سعودی (RSAF) در دستور کار قرار گرفت . در یک نگاه کلان ، ساختار سپر صلح سعودی ، با هدف ایجاد یک بستر مشترک به منظور اجرای عملیات هماهنگ میان نیروی زمینی سلطنتی ( RSLF) ، نیروی دریایی سلطنتی ( RSNF) و نیروی پدافند هوایی سلطنتی ( RSADF) ایجادگردید . بنیاد این شبکه دفاعی ، از 17 دستگاه رادار ، یک فرماندهی عملیات مرکزی ، 5 فرماندهی بعنوان زیر مجموعه فرماندهی اصلی ، خطوط ارتباطی نظامی میان این 6 فرماندهی ، خطوط ارتباطی به فرماندهی دفاع ملی به منظور هماهنگی جهت کنترل و عبور هواگردهای نظامی و غیر نظامی است . فرماندهی مرکزی سپر صلح در ریاض مستقر بوده و بواسطه شبکه ارتباطی پیش گفته با فرماندهی های پنج گانه مستقر در الخرج ، تبوک ، خمیش موشیت ، ظهران و ریف مرتبط میشود . کل سامانه سپر صلح تا سپتامبر 2019 شامل 146 سایت و بیشتر از 1600 مدار مخابراتی است .براساس اطلاعات موجود ، رادارهای خریداری شده برای شبکه سپر صلح شامل 17 دستگاه رادار زمین پایه 3 بعدی دوربرد کنترل از راه دور AN/FPS-117 در کنار سامانه های مخابراتی زمینی- هوایی است که به یک شبکه ارتباطات راه دور متصل است . اطلاعات دریافت شده توسط این رادارها در کنار استقرارحداقل 6 دستگاه رادار تاکتیکی نورثروپ-گرومن AN/TPS-43 بعلاوه داده های بدست آمده از ناوگان 10 فروندی پیش اخطار هوابرد آواکس نیروی هوایی ( AWACS) به مراکز مربوطه برای تجزیه و تحلیل ارسال می گردد ، در حالی که به شکل همزمان ، رادارهای AN/TPS-43 مربوط به سامانه موشکی I-HAWK و سامانه های راداری نیروی دریایی سلطنتی نیز با این شبکه یکپارچه شده است . اگر چه برنامه سپر صلح در اوایل دهه هشتاد میلادی معرفی شد ، اما آغاز برنامه بدلایل فنی و سیاسی تا سال 1985 به تاخیر افتاد . با این وصف ، همزمان با اوج گیری جنگ ایران و عراق ، تدارکات مربوط به شبکه سپر صلح در قالب برنامه فروش خارجی ( FMS) بخش الکترونیک (ESD) مدیریت نیروی هوایی ارتش ایالات متحده کلید خورد . بر همین اساس ، شرکت هیوز ( Hughes) که اکنون در قالب مجتمع نظامی ریتئون فعالیت می کند ، قراردادی به ارزش 837 میلیون دلار را با عربستان برای تکمیل برنامه به امضاء رساند . طبق برنامه ریزی های اولیه ، قرار بود تا ساختار اصلی سپر صلح تنها در عرض 54 ماه به بهره برداری برسد که به اعتقاد بسیاری از ناظران ، امری غیرممکن بشمار می رفت ، در حالی که بعدها و پس از بررسی های متعدد ، این بازه زمانی به 116 ماه افزایش پیدا نمود . اما بر خلاف پیش بینی ها ، ریتئون موفق شد در کمتر از مدت تخمینی نخستین ، یعنی تنها در عرض 47 ماه با هزینه ای برابر با 5.6 میلیارد دلار سپر صلح را فعال و برنامه تعمیر و نگهداری و توسعه مداوم آن را طراحی نماید . براساس قراردادی که میان طرفین به امضاء رسید ، ریتئون 17 دستگاه رادار ثابت باند – ال جنرال الکتریک FPS-117 ، یعنی مشابه رادارهای مورد استفاده نیروی هوایی آمریکا در آلاسکا (برنامه SEEK IGLOO ) را در محدوده سرزمینی عربستان نصب نمود . این رادارها بلحاظ کیفیت عملکرد در شرایط بد آب و هوایی ، مقاومت در برابر اخلال ، طراحی مدارهای الکترونیکی با قابلیت تنظیم مجدد رایانه ای به گونه ای بودند که بدانها امکان می داد با کمترین نیازمندی به تعمیر و نگهداری روزانه ، عمل کنند . این رادارها بدلیل استفاده از فناوری آنتن های آرایه فازی ، می تواند اجسام پروازی را بصورت 3 بعدی آشکار نموده ، ضمن اینکه با استقرار سامانه های فوق همراستای خطوط مرزی سعودی ، در واقع جایگزینی مطمئن برای رادارهای قدیمی تر مارکونی 40T2 بحساب آیند ،در حالی که قادرند بعنوان پشتیبانی مطمئن برای شش دستگاه رادار TPS-43 برای اجرای ماموریتهای کنترلر رهگیر زمینی ( GCI ) نیز در نظر گرفته شوند. با توجه به شرایط بوجود آمده در این سال ، در اواخر سال 1985 عربستان به منظور تکمیل شبکه کنترل ، فرماندهی ، ارتباطات و کسب خبر (C3I) سپر صلح ، قراردادی با یک کنسرسیوم بزرگ به رهبری بوئینگ منعقد نمود . هدف اصلی این برنامه ، ایجاد پیوند میان داده های بدست آمده توسط سامانه های راداری هواپایه (E-3) ، رادارهای دفاع هوایی زمین پایه ، جتهای نیروی هوایی و شبکه دفاع هوایی موشکی ( شامل آتشبارهای I-HAWK) بشمارمی رفت که می بایست در نهایت پوشش کاملی بر فراز خلیج پارس ، دریای سرخ و یمن فراهم آورد . با این وصف ، 5 سال پس از اعلام این خبر ، در حالی هیوز بعنوان برنده این مناقصه (1991) معرفی شد که کل پروژه با 5 سال تاخیر مواجه شده بود . گزارش این تاخیر جنجال بزرگی در ایالات متحده برپا کرد تا جایی که نیروی هوایی مجبور شد تا کار گروهی متشکل از 8 وکیل دادگستری و بیش از 300 پرسنل ستادی را برای حل و فصل بزرگترین پرونده قرارداد دولتی فروش خارجی که بر علیه ارتش در دادگاه های فدرال تشکیل شده بود بکارگیرد.این تیم ترکیبی شامل عناصر نظامی و غیر نظامی ، چهار سال و نیم بر روی ابعاد مختلف این پرونده کار نموده و درنهایت پس از پرداخت 300 میلیون دلار غرامت ، موفق به بستن آن شدند . علیرغم تمامی این حواشی ، استقرار کامل سامانه سپر صلح به نیروی هوایی سعودی این امکان را می داد که داده های جمع آوری شده از ایستگاه های زمین پایه و هواپایه خود را با ایجاد بسترهای خاصی بخوبی مدیریت نماید . این بستر ، شامل یک مرکز فرماندهی اصلی ، شش مرکز فرماندهی منطقه ای ، رادارهای دوربرد و تاسیسات جمع آوری داده پایش از راه دور می شد که بواسطه عقد یک قرارداد مستقیم میان ریتئون و نیروی هوایی فراهم گردید . از سویی دیگر ، عربستان سعودی با دور زدن پنتاگون بعنوان یک عامل واسطه ای ، سعی نمود تا بطور مسقیم با شرکتهای آمریکایی وارد معامله شود ، بطوریکه در یک اقدام بی سابقه ، ارتش این کشور برای تکمیل سامانه سپر صلح و همچنین دستیابی به تجهیزات پشتیبانی و ایجاد زمینه برای ارتقاء فناوری سامانه های موجود ، در سال 1998 قراردادی 300 میلیون دلاری با ریتئون منعقد نمود . علاوه براین ، برنامه بروزرسانی رادارهای شبکه سپر صلح درسال 2002 ( که در اوت 2003 لغو شد ) در واقع قراردادی متعلق به نیروی هوایی ارتش ایالات متحده جهت تعیین پتانسیل ریتئون برای برآورده نمودن تقاضاهای روزافزون سعودی جهت خرید سلاح ( فروش خارجی سلاح وزارت دفاع ایالات متحده ) ، بخصوص رادارهای دفاع هوایی AN/FPS-117 بشمار می رفت . با این حال ، سختگیری های مربوط به فروش خارجی با سرازیر شدن سیل دلارهای سعودی ، بتدریج رنگ باخت ، چرا که هر 17 دستگاه رادار فوق الذکر برای ارائه عملکرد بهتر ، به استاندارد V.3 ارتقاء پیدا کردند . این گونه بهبود یافته که همچنان یک سامانه کسب داده سه بعدی باند ال بشمار می رفت ، قابلیتهای به مراتب پیشرفته تری را نسبت به اسلاف خود داشت ، ضمن اینکه گزینه به روزرسانی این تجهیزات از گونه رادارهای نظارت متعارف ( Surveillance Radar / SSR ) به رادارهای نظارت مونوپالس ( Monopulse SSR /MSSR ) و همچنین تبدیل همه سامانه های موجود به استاندارد Mode-4 و درآینده Mode-S نیز پیش بینی شده بود . براساس قرار داد های منعقد شده و بند های مربوط به سند نیازمندیهای سیستمی ( SRD) که بعنوان بخشی از پیشنهادات مطرح شده در درخواست نهایی خریدار ( RFP) قابل طبقه بندی است ، پیمانکاران نظامی خارجی ماموریت پیدا خواهند کرد که کلیه خدمات مهندسی را برای ساخت ، نصب و تحویل رادارهای بروزرسانی شده نیروی هوایی و همچنین آموزش پرسنل در حوزه تعمیر و نگهداری را ارائه نمایند . مجموعه پیمانکاران طرف قرارداد موظف خواهند بود تا کلیه قطعات ، ابزارها ، تجهیزات آزمایشگاهی را به نیروی هوایی تحویل داده تا عملکرد هر 17 رادار فروخته شده تضمین گردد . با توجه به مفاد پیش گفته شده ، آخرین مرحله تکمیل برنامه درسال 2003 به پایان رسید و نهایتا" سپر صلح به یک شبکه دفاع هوایی با سرعت واکنش بالا برای نیروی هوایی سعودی ( RSAF) مبدل شد . به اعتقاد ناظران نظامی ، بستر اصلی سپر صلح شامل یک شبکه پرسرعت انتقال داده ( HSN) بعنوان ستون ارتباطی سیستم کنترل ، فرماندهی ، رایانه و اطلاعات (C4I) بوده که از 7 گِرِه اصلی ، استفاده از اطلاعات بروزشده ستکام برای 17 رادار خریداری و بروز شده تشکیل می گردد . با توجه به استقرار مرکز کنترل اصلی در ریاض و مجموعه پشتیبانی در جده ، گره های اصلی برای اتصال باقی مانده گره ها به پایگاه عملیاتی اصلی ( MOB/ Main Operations Bases ) در این دوشهر واقع شده اند . این دو مرکز ، درواقع ترمینال اصلی (E1) بشمارمیروند تا مابقی مراکز شامل خمیث موشیت ، طائف ، تبوک و ظهران به یکدیگر متصل شوند . علاوه برسامانه های C4I سپر صلح سعودی در هر پایگاه هوایی به مجموعه ای از پیشرفته ترین دفاتر منطقه ای متصل میشود که وظیفه تحلیل داد ه های منطقه ای بدست آمده از سایتهای راداری را بر عهده دارد . این مجموع ها که شامل 3 سایت در مرزهای شرقی ، 5 سایت در مرزهای شمالی و 3 سایت در مرزهای غربی است ، که برای برآورده نمودن نیازمندی های ساختار C4I نیروی هوایی به یک شبکه ارتباطی با باند پهن که سرعت و ایمنی بالاتری دارد ( WIDE AERA NETWORK /WAN) مجهز شده می گردد ، هرچند بدلیل تقاضاهای روزافزون نیروی هوایی برای دسترسی به سرعت بالاتر ، پیش بینی های لازم برای ارتقاء قابلیتهای فعلی صورت پذیرفته است . شبکه ای که قرار است در آینده وارد چرخه رزمی نیروی هوایی گردد ، معماری اولیه C4I نیروی هوایی در حفظ کرده ، اما اتصالات فیبر نوری برای اتصال پایگاه های هوایی به یکدیگر ، افزایش سرعت ارتباطات ماهواره ای ( SATCOM) و همچنین شبکه مخابراتی غیر نظامی سعودی بطور کامل تعویض شده و قابلیتهایی فراتر از امکانات فعلی در دسترس قرار خواهد گرفت . به گفته برخی تحلیلگران نظامی ، شبکه ایجاد شده برای نیروی هوایی و دفاع هوایی عربستان قابلیت پشتیبانی 1000/100/10 مگابایت بر ثانیه برای سویچ کردن داده ها در شبکه های محلی ( LAN) را داشته ، ضمن اینکه رمز گذاری شبکه و سرعت بالای انتقال داده ها تضمین شده است . در کنار این قابلیتها ، سامانه های جدید بکار گرفته شده در این شبکه ، امکان برگزاری ویدئو-کنفرانس ها (VTC) را بوجود آورده با ذکر این نکته که سامانه های قدیمی تر با سیستم های جدید هماهنگ شده تا از صرف هزینه های اضافی جلوگیری بعمل آید . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2-منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 3- تشکر فراوان از سه دوست عزیز جناب @bds110@ ، mehran55@ ، warrior بابت راهنمایی های گسترده 4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  19. در باب تطبیق پذیری رزمی در بلند مدت ، پیروزی از آن کسانی خواهد بود که تغییرات حاصله در کاراکترهای جنگ را پیش بینی می کنند نه آنهایی که در انتظار تطبیق خود ، پس از وقوع تغییرات هستند مارشال هوایی ، جولیو دوهه
  20. بله درست هست ، بویژه اینکه اشتباه بودن شیوه "اصرار بر توجیه کار خطا "( که در گذشته به وفور قابل مشاهده بود و منتقدین امروز در آن زمان به شکل عجیبی و به مصلحت های خاصی سکوت کرده بودند ) در همه زمانها مصداق خواهد دارد . البته امیدواریم که این دوستان شجاعت داشته باشند و اشتباهات گذشته را هم در تحلیل های خودشون لحاظ بفرمایند یکی از مشکل اصلی ما هم دقیق همین هست ، وقتی مستند سازی وجود نداشته باشد ، اشتباهات رخ داده شده در گذشته ، به مصلحت سیاسی فراموش می شوند . مستند سازی باعث میشود تا کسی نتواند از زیربار مسئولیت اشتباهاتش از هر دسته و گروه شانه خالی کند .
  21. ظاهرا " سردبیر محترم کیهان (بعنوان سر سلسله مجموعه نقد کنندگان به وضعیت موجود ) نظر دیگری دارند . ( ستون یادداشت روز - 4 مهر 98) http://kayhan.ir/ دیروز هم عرض شد " تاکتیکهای دیپلماسی به مانند تاکتیک های رزم در دریا ، بدلیل سیالیت فضای درگیری و نبرد دیپلماتیک دائم در حال تغییر هست ، کشوری که تا دیروز متحد شما بود ، برای تامین منافع ملی اش امروز دیگر متحد شما نیست . به همین دلیل سکاندار وزارت خارجه ( هر شخصیت و با هر سلیقه سیاسی ) باید آنقدر هوشمند باشد که قبل از وقوع تغییر یا چرخش ، خودش را آماده کند " پی نوشت : البته این به معنای درست یا اشتباه بودن شیوه عمل دولت یا حتی شیوه نقد کیهان نیست ، بلکه هدف این هست که تمامی پتانسیل حاکمیت برای نیل به منافع ملی متمرکز شود
  22. نخستین خلبان زن ایرانی سرکار خانم " اینا آرشید " ، در سال 1300 خورشیدی در تهران متولد شد و درسال 1318 ، وارد باشگاه هواپیمایی ایران گردید . با شروع جنگ جهانی دوم ، آموزشهای وی ناتمام ماند ، اما با پایان یافتن جنگ ، وی موفق شد تا در شهریور 1322 ، گواهی نامه خلبانی با هواپیمای تایگر ماوس را دریافت نماید .
  23. علتش این هست که تاکتیکهای دیپلماسی به مانند تاکتیک های رزم در دریا ، بدلیل سیالیت فضای درگیری و نبرد دیپلماتیک دائم در حال تغییر هست ، کشوری که تا دیروز متحد شما بود ، برای تامین منافع ملی اش امروز دیگر متحد شما نیست . به همین دلیل سکاندار وزارت خارجه ( هر شخصیت و با هر سلیقه سیاسی ) باید آنقدر هوشمند باشد که قبل از وقوع تغییر یا چرخش ، خودش را آماده کند یک دیالوگی هست از فیلم جاسوس بازی ( رابرت ردفورد ) که خطاب به منشی اش در زمینه آماده بودن در هر شرایطی این شکلی آن را بیان کرد " وقتی طوفان شد ، نوح (ع) از قبل می دانست " گرفتاری ما در این مملکت این هست که خیلی دوست داریم تسویه حسابهای سیاسی داخلی را در زمان پیگیری منافع ملی ، اجرا کنیم ، دود این وضعیت در نهایت به چشم خودمان میرود ظریف ، روحانی ، احمدی نژاد ، جلیلی و ... که معصوم نیستند ، هر کدام از اینها اشتباهاتی داشتند ، دارند و خواهند داشت ولی مهم این هست که برای پیگیری منافع ملی ، دنبال تسویه حساب نباشیم ( البته این مساله کلی هست و خطاب به شخصی خاصی نیست ) چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی پیچیدگی تاکتیکها حریف را در این پست بررسی بفرمایید
  24. سخنرانی ترامپ را یک مرتبه مرور کنید ، کلازه ویتس بدرستی معتقد بود ، دیپلمات خوب کسی هست که لبخند بزند ( ظریف ) ولی خنجر از پشت داشته باشد (آرامکو ، گلوبال هاوک ، کشتی انگلیسی و ... ) استمرار استفاده از ادبیات خشن در برابر شیوه ای که ما بر خلاف تصورات معمول ، در پیش گرفتیم ( سردرگمی حریف در آنالیز خطوط فکری تصمیم ساز در ج.ا ) بخوبی نشان می دهد که طرف مقابل در تشخیص اینکه کدام سیگنال صادره از سمت جمهوری اسلامی قوی تر هست ( سیگنال مذاکره یا سیگنال تقابل ) ناتوان شده. وضعیت خاکستری برای ما یک گزینه خوب و به نسبت مطلوب هست ، چون می شود بنا بر واکنش حریف ، به یکی از دو گزینه موجود سویچ کرد
  25. پنجه در پنجه شیطان ارتش بعث عراق ، در حالی ، عملیات آفندی خود را به روایتی در 31 شهریور 1359 آغاز کرد که همه بررسی ها نشان میداد که ایرانی ها در ضعیف ترین شرایط خود قرار دارند . ارتش جمهوری اسلامی ایران بدلیل شرایط انقلابی حاکم ، دچار ضعف سازمان رزم شده و سپاه پاسداران نیز درگیر خنثی سازی ناآرامی های داخلی در چهارگوشه کشور شده بود . اما چیزی که طراحان عملیات نظامی فراموش کرده بودند ، توصیه استراتژیست مشهور ، هنری کیسینجر که اعتقاد داشت نباید به یک کشور در حال انقلاب حمله نظامی کرد بود ، با این حال ، ارتش بعث در یک هجوم سراسری در سی و یکم شهریور 1359 شمسی ، از 4 محور اصلی خاک جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داد . در محور دزفول ، بدلیل فاصله زیاد مرز با اهداف تعیین شده ، ارتش عراق دو لشکر 1 مکانیزه و 10زرهی را رابرای پیشروی در محور فکه ، دوسلک ، پل نادری - دزفول / شرهانی ، عین خوش ، پل نادری - دزفول بواسطه عبور از رودخانه کرخه و قطع جاده اهواز - اندیشمک مامور نمود . محور دوم پیش روی ارتش عراق در راستای چزابه ، سوسنگرد و اهواز قرار داشت که انجام آن بر عهده لشکر 9 زرهی گذاشته شد . سومین محور تهاجم عراق ، در راستای نشوه ، جفیر - اهواز تعریف شد که ماموریت پیشروی در آن بر عهده لشکر 5 مکانیزه گذاشته شد . این در حالی بود که در محور چهارم ، لشکر 3 زرهی به همراه تیپ 33 نیروی مخصوص ماموریت تصرف خرمشهر و آبادان را بر عهده داشت .... اما .......... اما به مانند همیشه تاریخ و به لطف دَم مسیحایی حضرت امام (ره) ، تاریخ این گستره جغرافیایی کهن ، شاهد افتخار آفرینی هایی بود که برای قرن ها در حافظه مردمانش ثبت شده است . https://www.aparat.com/v/FtgTW