Muting

Members
  • تعداد محتوا

    579
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    5

تمامی ارسال های Muting

  1.     با توجه به این دلایل گفته شده میشه نتیجه گرفت که :   1- موشک جدید بواسطه طی مسافت بیشتر بدون افزایش قدرت پیشران بخاطر درگیری بیشتر با مقاومت هوا، از میانگین سرعت کلی و همینطور سرعت نهایی کاسته میشه نسبت به نسلهای قبل. (یعنی موشک در فاز اخر با سرعت کمتری باید عمل کنه)   2- سر جنگی کمتر و برد بیشتر، در کنار سرعت کمتر موشک امکان شکار شدن اون رو به وسیله پدافند مقابل افزایش میده.   3- با افزایش برد و کم شدن میانگین سرعت در هدفهای متحرک شاهد تغییر و جابجایی زیادتری خواهیم بود که این نیازمند مانورپذیرتر و چابک تر شدن موشک برای اصلاح مسیری بیشتر از قبله که ظاهرا در این مورد تفاوتی نکرده.   ============================================================================= ویرایش شد - خطوط قرمز را رعایت کنید ، در غیر اینصورت بدون هیچ تعارفی از تاپیک محروم خواهید شد // MR9
  2.   من به نوع راکت مذکور اشاره نکردم و تنها از پیشرفتی که برای سامانه راکت اندازامریکایی مذکور اخیرا رخ داده صحبت کردم و قضاوتی عجولانه صورت گرفته ظاهراً     اخبار نظامی سایت میلیتاری ( لینک پست ):   دکتر توماس باسینگ، نایب ریس بخش موشکی رایتون همچنین افزود: " پیشرفت های صورت گرفته در پیشران موشکها باعث می شود انها با سرعت بیشتر، مسافت بالاتری را طی کنند (حدود 500 کیلومتر) و اهداف زمینی ثابت مورد نظر را مورد اصابت قرار دهند". .. "سیستم موشکی جدید جهت ادغام با راکت اندازهای M270 MLRS و M142 HIMARS  طراحی خواهد شد."   بنابراین این موضوع از نظر فنی ممکنه اگه تنها به همون تکنولوژی های بروزی که این شرکتها بهش دسترسی دارن، دسترسی وجود داشت.       تفاوت مورد مورد نظر شما خیلی بیشتر از اینهاست که فکر میکنید. یک وزن سربار مثل سرجنگی که از لحظه شلیک تا تمام شدن سوخت وجود داره خیلی اثر گذارتر از اینهاست.   شما اگه 100 کیلو از سر جنگی کم کنید و به سوختش اضافه کنید تنها 200 کیلو اختلاف ایجاد نکردید بلکه سرعت اولیه و سرعت در هر لحظه چنان افزایش پیدا میکنه که وقتی سوخت موشک کامل خالی میشه، محموله ای با 100 کیلو وزن سبکتر با سرعت افقی بیشتر و نقطه اوج بالاتر امده شیرجه زدن میشه.   من دقیق نمیتونم محاسبه کنم و دوستان فنی میتون تاثیر این موضوع رو بیشتر با محسبات علمی خودشون نشون بدن. فقط مطمئناً یک تاثیر خطی و مستقیم نیست .
  3. به عنوان ذکر نمونه ای از میزان تاثیر "پیشران و سوخت " در راکت و موشک  سوخت جامد،  به افزایش برد راکتهای مورد استفاده درM270 و همینطور موشک مورد استفاده در PAC-3 MSE اشاره می کنم. هر دوی این دو مورد با بهبود سوخت و پیشران و فناوری موجودشون افزایش تقریبی دو برابری در برد مفید خودشون را شاهد بودند. و فقط موضوع بر میگرده به وجود همچین فناوری که در اختیار شرکتهای بزرگه و بحث روی امکانسنجی و شرایط کیفی اینچنین موضوعی.     نکته بعدی در مورد این انفجار تست نشان داده شده در کلیپه! با توجه به جمیع نظرات کلاهک کاهش محسوس باید داشته باشه پس چرا حجم و نوع انفجار نسبت به ازمایش های قبلی برابر یا حتی شدیدتر به نظر میرسه؟ چقدر احتمال داره که هدفی که اینجا در کلیپ وجود داره انباشته از مواد قابل اشتعال بوده باشه تا حجم انفجار بیشتر نشان داده بشه؟     یه پیشنهاد هم برای تستهایی که هدفشون نشون دادن دقت هست؛ چینی ها یادمه برای اثبات دقت موشکشون اون رو به یه سطح مقطعی که بتن بود شلیک کردند که این باعث میشه اثر اصابت بهتر و دقیقتر تشخیص داد بشه (البته خط کشی شده بود اون محل) ...شاید بد نباشه برای تست های دقت همچین کاری بشه و هزینه ای هم نداره یه ناحیه ای به شعاع 7-8 متر رو سیمان کاری و صاف کنن و با رنگ مرکز رو در فاصله های مختلف جدا کنند با خط کشی...
  4. ناگفته‌های شنیدنی محسن رضایی از دوران دفاع مقدس     - جنگ پیچیده ترین رویداد یک کشور است. اداره یک جنگ تجربه دهه‌ها حکومت‌داری نیاز دارد اما ما نه در بعد سیاسی و نه در بعد نظامی چنین تجربه‌ای نداشتیم. هم مقامات سیاسی و هم مقامات نظامی هوش خوبی داشتند. اینها مقامات شجاعی نیز بودند؛ هم آقای خامنه‌ای و هم آقای هاشمی که از سال 1362 وارد جنگ شدند.   - بعد از شکست در عملیات رمضان، اختلاف افتاد. ما معتقد بودیم تا سقوط صدام عملیات طراحی کنیم، امکانات کل کشور در اختیار جنگ قرار گیرد و پیشروی کنیم و آقای هاشمی می‌گفت یک پیروزی به دست بیاوریم و جنگ را تمام کنیم. امام هم نظرشان ادامه جنگ تا سقوط صدام بود اما وقتی خدمت ایشان می‌رسیدیم، ایشان می‌گفتند که به شورای عالی دفاع ببرید.   - در والفجر همان مرحله اول که انجام دادیم، دیگر نباید مراحل بعد این عملیات را انجام می‌دادیم. در کربلای 4، به جای 30 گردان می‌توانستیم 15 گردان وارد کنیم. ما از همین اطلاعات، برای عملیات کربلای 5 استفاده کردیم.   - در بحث سیاسی، اگر دوباره بازگردیم حتماً سر مرز پنج شش ماه جنگ را متوقف می‌کردیم و باید عراق خسارات ما رو بدهد و مرزهای ایران را نیز به رسمیت بشناسد. این از کم تجربگی ما بود که بدون این توقف وارد خاک عراق شدیم. البته قطعاً بی تاثیر بود اما بعد از جنگ برای پیگیری‌های بعدی تاثیرگذار بود.   - در کربلای 5، دشوارترین کار بود. همه فرماندهان یک طرف بودند و من یک طرف. آقای هاشمی هم میان ما بود. همه فرماندهان مخالف بودند و می‌گفتند کربلای 4 شکست خورده و کربلای 5 هم شکست می خورد. من هم گفتم پیروز می‌شویم. آقای هاشمی گفت رای گیری کنیم. من به ایشان گفتم اینجا که مجلس نیست؛ من و شما باید تصمیم گیری کنیم. فرماندهان بیرون رفتند و به جمع بندی رسیدیم و آقای هاشمی به فرماندهان گفت تصمیم به حمله است و باید از آقامحسن اطاعت کنید.   - در طول جنگ تحمیلی روسها و مصری‌ها به لحاظ تاکتیکی و آمریکایی‌ها به لحاظ راهبردی بیشترین کمک را به صدام کردند.   ------------------------------------------------------   *** نظر خودم رو مختصر در باره این گفتگو مینویسم:     1- خیلی جالبه در این شرایط از مقامی مثل محسن رضایی اینچنین یاد کردن از روسها در صف مقدم کمک رسانی به صدام در 8 سال جنگ تحمیلی! (میدونیم گفته نمیشد هم کسی ایرادی نمیگرفت و این یادآوری جالب توجه بود)   2- مصر رو چند بار یادمه در تاپیکی تاکید کردم امکان دخالتش چه با اون رهبران و چه در همین زمان و با این دیکتاورهای جدیدش! کلا باید وضعیت ارتش و داشته های مصر هم رصد بیشتری بشه به نظرم در همچین فضای گفتگوهای نظامی   3- چندمدتیه صحنه بحث های کشور متاثر از یه مباحث خاصی شده منشعب از سخنان جناب آقای هاشمی ؛ جناب محسن رضایی در این گفتگو چندین بار به طور جالبی به نقش فرماندهی هاشمی در سالهای قبل اشاره کرد و باز هم از مقامات باهوش و شجاع که نام برد با یاد کردن از رهبری و هاشمی در این صف همراه با هم، به نظرم پیام خاصی رو ایشان میخواست منتقل کنه . شایدم من دراین مورد در اشتباهم و تنها خیلی بی توجه به حواشی اخیر نظرشون رو گفتن.   4- نقش دیپلماسی رو تاکیید عجیبی داشتند که خیلی قابل توجه در بندی که اشاره میکنند اگه برگردند مدتی جنگ رو متوقف میکردند برای احقاق حق در پی گیری های بعدی در جوامع بین المللی (نکته خیلی مهمیه و نشون میده نگرش به نظر سازمانهای جهانی تا چه حد الان تغییر کرده)
  5.   البته قصد منم کشیدن بحث به اینجا و به این صورت نبود، شایدشما هم بدون قصد و به خاطر علاقه قلبی ناخودگاه روی پاره ای از اشارات تمرکز همراه با ستایش خاص  داشتید که منتج شد که در چند جا تاکیدات قاطعی در مقام قیاس  با سایر نیروها داشته باشید (ناخواسته یا خواسته) و در همون حوزه من هم ابتدا جواب دادم و بعد پای سایر حوزه ها به میان اومد.بهرجانب گفتنی ها گفته شد و این بحث هم تموم .   البته جناب SKy Hawk، از اونجا که مطالب شما همیشه در سطح وسیع خونده میشه ( گذشته از دیدگاه سیاسی) که اون هم بخاطر زحمات طولانی مدت و بازنشر موضوعات نظامی داخلی در طول سالهای سال از سنترال کلابز تا اینجا هست، پست های شما دارای اثر گذاری قابل توجهی هستند. همونطور عزیزانی مثل جناب سینا هم هستند یا دوستان قدیمی دیگه این اثر رو دارند و طبیعیه که نه به خاطر عنوان یا رنگ کاربری بلکه بخاطر همین فعالیت مستمر و شناخته شده بودن،  قلم شما اثر گذاری داره. به همین سبب طبیعیه موضوعاتی که شاید از نظر شما کم اهمیت باشه در دل نوشته هاتون ( یا ناخودگاه روی اونها مانور خیلی زیادی میدید به خاطر باورهای خودتون) وقتی مکرر میشه به واسطه همین اثر گذاری نام کاربری شما،  اون مطالب هم در ذهن خیلی از کاربرهای تازه وارد تر به این محیط ها جا میگیره و به واسطه همون قسمت شاید کم اهمیت در دل پست های مختلف کاربر اثر گذاری مثل شما اون کاربرای جدیدترهم براشون یکسری مسائل مسجل جلوه میکنه.   پیرو توصیه شما هم شاید بد نباشه گفته بشه من هم مثل خیلی از کاربرا سعی بر این داشتم که همیشه با یک متر کلیت توان دفاعی رو در سناریوهای تهاجم خارجی که دوستان مطرح میکنند بسنجم و داشته های کشور در اون تاپیکها منتسب به این اون نمیدونیم و تا جایی یادمه در اینجور تاپیکها اکه ایران مدافع هست خود تجهیزات و داشته ها و روش های مقابله دشمن بحث میشده و میشه و حالا آرم روی اون وسیله که برای کدوم ارگان هست فرقی در برخود مثلا یک جنگنده آمریکایی نداره. پس هم قایق تندرو رو بهش میپردازیم و هم شناوری در کلاس سینا و اینکه چه کسی داره هدایت میکنه این شناورها رو دیگه بحث نشده و نمیشه.         این ارقام بر اساس هزینه تولید و ساخته اکثرا (ارزش گذاری صوری برای حساب کتاب داخلی) چون وزارتی مثل دفاع و پشتیبانی، وظیفه ذاتیش تامین ارقام تسلیحاتی طبق سهمیه مشخص برای نیروهای مختلف هست و اینطور نیست یک پادگان پول داشته باشه بیشتر مثلا بیشتر خمپاره بخره و یکی کمتر بلکه گردانها برای تسلیحاتشون توسط رکن چهارم خودشون سهمیه دریافت میکنن که اون هم با سلسله مراتب از پشتیبانی های منطقه و کل میگیره تا میرسه به خود سازنده.   ارزش گذاری سوری هم برای اینه اگه مثلا شما (کادر یا وظیفه) یک ژ-3 رو زدی داغون کردی مشخص باشه چقدر باید خسارت پرداخت کنی!! ا مثلا ارزش آر پی جی-7 فلان قدر گفته میشه! (این به این معنی نیست اگه فرمانده گردان پول جمع کنه میره 20 تا بیشتر میخره و اینها ارزش گذاری informal هست )   این مسایل حتی برای موشکها و ناوها و ... هم بوده مثلا در مورد یکی از موشکهای کاوشگر سازمان فضایی مسئولی گفته بود این موشک 7 میلیارد تومن (اگه اشتباه نکنم) هزینه داره. اینها قیمت موشک نیست بلکه هزینه تولید اون هست که گفته میشه و مشتری و فروشنده هم درکار نیست. برای دونستن اطلاعات دقیق هم باید برید آماد پشتیبانی نیروها مثلا ارتش در لویزان تا براتون تا چند صد صفحه لیست اقلام جلتون بزارند ببینید!!   ولی در باب هزینه تولید محصولات:   دوستان فقط یک فاکتور رو میبینند به اسم نیروی کار ارزانتر،  که سهمی داره در کنار بقیه فاکتورها. اما مسایل زیر هم مهمه در هزینه تمام شده محصول: 1- میزان مکانیزه بودن خطوط تولید قطعات مختلف و خط مونتاژنهایی برای تولید یک محصول (ممکنه گاهی چند برابر یک خط تولید خارجی نیاز به نیرو بشه در صورت کمتر مکانیزه بودن) 2- هزینه تهیه مواد مورد نیاز و قطعات بسته به سهم واردات و تهیه از داخل (آلیاژها یا مواد خاص یا قطعات حساس ) این مورد میتونه قسمتی از ارزانی نمیروی داخلی رو کم رنگ کنه 3- میزان تولید! . این مورد از بنیادی ترین بحثهای اقتصادیه که هرچی تولید بیشتر بشه هزینه های اولیه سرشکن میشه و قیمت محصول پایین میاد: این مورد رو من توضیح میدم. برای خط تولید یک محصول نظامی مثلا از نیازمندی های توپخانه، باید فضایی در داخل داخل مجموعه نظامی انتخاب بشه که نباشه با هزینه زیاد باید ساخته بشه بیرون مجموعه و موارد امنیتس هزینه بشه و سایر مسایل زیرساختیش در کنار هزینه تهیه ابزارهای تولید که در صورت وارداتی بودن مثل ماشین خاص تراشکاری یا... بازهم هزینه اولیه رو بالا میبره  و درنهایت هزینه های بخش 1 و 2 که گفته شد هم اضافه میشه. حالا اگه محصول به تعداد کم تولید بشه مشخصا قیمت تمام شده حتی با کمک دولتی (یعنی نادیده گرفتن هزینه زیرساخت) هم بالا خواهد بود.   حالا در مورد کشور ما از اونجا که حقوق ها و دستمزدها دولتی پرداخت میشه و هزینه زیرساخت هم به حساب بودجه دولتی هست انتظار بر کمتر شدن شدید قیمت هست که متاسفانه به خاطر تولید کم نسبت به نفرات حاضر منسوب به اون محصول و استفاده کمتر از خطوط مکانیزه که (قابلیت اصلیشون تولید سریع و پرحجم هست) اثر کاهش قیمت کم رنگتر از میزان مورد انتظار میشه.   یادمون باشه دستمزدهای ایران و کشوری مثل چین در حالت خوبش نزدیک بهمه. حال اینکه چینی ها خیلی با تیراژ بالا قطعات رو تولید میکنند. پس یه مقیاسهایی برای قیمت وجود داره.
  6.   چند وقت پیش به جناب چکا گفتم بازم میگم که اگه من برای کسی احترام قایل نباشم پستش رو نقل قول و باهاش بحث نمیکنم! پس فکر نکنید هرچی گفته میشه قصد و منظور "کنایه" زدن به شما یا چیزهای دیگست!     در ثانی این همه با مثال و اسم بردن از سسله کارها و توجیه و ارائه استدلال بحث شد نه برای اینکه ما استفاده ای ببریم بلکه خواننده استفاده باید بکنه که انشالله کرده باشه. قبل از شروع بحث هم هدف از بحث گفته شد که شما دارید یک طرفه خیلی خیلی بیش از حد پر رنگ میکنید یک نهاد رو و با الفاظ بهترین، بزرگترین، با کیفیت ترین... خواسته یا ناخواسته خواننده رو که ممکنه نوجوان باشه دارای ذهنیتی میکنید که انگار در کشور فقط یک ارگان کار میکنه و باقی در تعطیلاتن!!   پس مشخصاً هدف من برخورد با این رویه شما بود و البته کم کردن از حجم تبلیغات که شما حق دارید راجع بش بحث کنبد ایضا ما هم. اینا توضیح داده شد که بدونید چرا وارد این بحث شدم پس جواب سوالتون رو گرفتید انشالله : که هر وقت پستهایی اینچنین یک طرفه زدید ما هم مزاحم شما در جواب پستها خواهیم شد طبق قوانین و بحث منطقی انشالله.     و اما بعد، ما هم پستهای شما و شخص سهیل از پروزه های مخفی از چشم ما ادمهای عامی رو دنبال میکنیم و برای دانشمندان کشورمون هم چه شهید و چه زنده احترام قایلم (سعی نشه اینها مقابل هم گذاشته بشه که کار قشنگی نیست) ...   مثال های فراوان گفته شده در پستهای قبل برای این موضع بود تا خود شما به این نتیجه برسید در نهایت که ریشه سپاه و غیر سپاه یکی بوده در ابتدا و حالا که جداگانه کار میکنند انصاف بر تبلیغ مستمر یکی در کنار سکوت برای دیگری نیست!     همونطور که قبلاً هم گفتم هدف میزان کردن کفه های ترازو در بحث پیش امده بود و فکر کنم خواننده هایی با زمینه مطالعات کمتر الان متوجه شده باشند اول و اخر دست آوردهای کشور تنها در یک ارگان نیست و در واقع عمده کارهای انجام شده بر دوش فرزندان وطن در ساختارهایی غیر اون ارگان صورت گرفته. و اگر کسی بر اساس نظر شخصیش یک ارگان نظامی رو پیشرفته ترین، بهترین، کاملترین نهاد نظامی کشورمیدونه تنها نظر شخصیشه و دیگران میتونن انواع مثالها و تناقضات رو برای اون نظر مطرح کنند.
  7.   اول از همه برخلاف شما من نقد به هر دوی این دو نهاد برای پروزه های موهوم و به سرانجام نرسیدشون دارم!!   فضایی: 1- از موشکی به اسم "قائم" اسم میبرید در صنعت فضایی و منتسب میکنید به داشته های سپاه (که هنوز از نظر من وجود نداره) و به طور عجیبی سازمان فضایی کشور و پرتاب های ماهواره ای متعدد این سازمان که متعلق به هوا فضای وزارت دفاع هست رو فراموش میکنید. سپاه علی الخصوص به دلیل تحریم ها و عدم توان ادامه بکارگیری مشاوره فنی و تامین تجهیزاتی در این عرصه عملا ورودی نداشته و نخواهد داشت!     هوایی: 1- رونمایی  فطروس و پتروس و دهقان فداکار یاداوری میکنید (که خود ما منتقد اینها بودیم ) و ارزوی عملیاتی شدن در روزی برای پهپاد سپاه (که قبلا باهاش انواع سناریوهای نابودی تمام منطقه رو مطرح کرده بودید) بدون اینکه یادتون باشه در زمینه هوایی دست اوردهایی وزارت دفاع بر پهپادها خلاصه نمیشه و باید اسم برد از پروزه جنگنده صاعقه و اذرخش، رعد و برق و ..... پروزه های بالگردهای طوفان و گردبادو سونامی و ... (که هم اینها هم مورد انتقاد ما هستند میزان تبلیغات با واقعیاتشون) پروزه (غیر واقعی از نظر من) جنگنده قاهر از طرف وزارت دفاع که شخص شما براش اینجا دهها پست "جانم فدایت شود" نوشتید و ازش تعریف کردید!! الان شما فراموش کردید همه اینها رو و عجیبه یادتون نمی اید بزرگی زیرساختهای وزارت دفاع رو در طیف بسیار وسیع پروزه هاش!   و در نظر شما صرف ساخت یک پهپادکه هنوزغیر عملیاتی هست در حوزه رزمی و نوعی شکست در هدف پروزه محسوب میشه؛ دست بالا رو در توان تحقیقات هوایی تخصیص میدید به این ارگان !! که همین حوزه رو هم در جا میزنه چند ساله سپاه و بیشتر ترجیح شما به بزرگ کردن همین موضوعات و نادیده گرفتن سایر حوره های هوایی هست ظاهرا   بالستیک: این تنها بخشیه که سپاه مستقلا پروزه هایی داره و بخوبی پیش برده و در این بخش وزارت دفاع از مرحله ای دیگه ورود پیدا نکرده. یادتون باشه موشکی مثل فاتح از تولیدات وزارت دفاع هست!! پس بی تجربه در حوزه راکتی نیست (در کنار خیل راکت های متنوع ساخته شده)  اما در بردهای بلند ترموشک بالستیک این وزارت خانه ورود پیدا نکرده.     به عنوان تذکر کمبود بودجه 2000 میلیاردی وزارت دفاع رو یادآوری میکنم به همه و اینکه خیل عطیم پروزه های انجام شده در حال انجام رو ببینند و اینکه چرا در پستهای قبل گفته میشد خیلی انتظارات بیش از حدی با این بودجه وجود داره از وزارت دفاع؛  اگه در این پست لیست میشد بیشتر از 200 پروزه مهمتر وزارت دفاع مشاهده می کردید که برای ادامه تولید یا پیگیری پروزه ها تا چه حد این نهاد کمبود بودجه داره!!         این جمله از طرف ما گفته میشه معمولاً و باهاش برخود عدم التزام قلبی به سخنان ملکوتی برخی فرماندهان میشه!! وقطعاً اونی که میره عکس یک رونمایی میزاره اینجا و باهاش اعلان جنگ علیه امریکا میکنه قطعا من نیستم!     حالا که این جمله از طرف جنابعالی هم گفته شد باید سر در انجمن یه جایی نصبش کنن بلکه در طیف فکری " اهالی گالری پسند"  بجای واقعیت پسند، مقبول بیفته که بفهمند صرف چند عکس خبری-تبلیغاتی نمیشه برداشت دستاوردی واقعی روبرای تحویل به نیروهای مسلح داشت!!
  8. قطع به یقین از روش تهیه تجهیزات شرکتهایی مثل صا ایران از زمانی که تلویزیون میساخت تا به امروز خصوصا به واسطه حضور گسترده در بازار تجاری داخل کشور اگاهی کافی وجود داره.   کسی خدای نکرده تصورش از یک مرکز ساخت تجهیزات الکترونیکی در حد "مرغ داری" نیست ولی باید این درک باشه که با دیدن یک خط تولید کارش ساخت قطعاتی از میان ده ها هزار قطعه مختلف مورد نیازه رای به تولید صد در صد ملی نباید بده!   مثل اینه ادم خط تولید لاستیک و بدنه پراید رو ببینه بعد بگه بیا اینم  تولید کاملا ملی و چرا میگید قطعه وارداتی در داخل پرایده!!!!  ....  در زمینه تجهیزات حساس تر مثل اپتیکی ها یا شرایطی مثل تجهیزات راداری اکثریت قریب به یقین از کیتهای وارداتیه تهیه میشه و این ارتباطی به صدها محصول دیگه تولیدی این شرکت نداره.   باز باید یاداوری کرد قیمت 140 میلیون تومنی تمام شده موشک تاو رو تا یادشون بیاد عزیزان تولیدات داخلی به اون ارزونی که خیال میکنند نبوده و نیست!
  9.   دوستان کمی یک طرفه اطلاعات میدند و این باعث ایجاد برداشت اشتباه ممکنه بشه...ما هم کمی ترازو رو میزونش کنیم! (چشمک!!)   اول از همه شرکت صنایع الکترونیک ایران (صا ایران) از زیرمجموعه های وزارت دفاع هست که انحصار طرح های نظامی در محدوده خودش رو به همراه چند شرکت مادر تخصصی دیگه مثل صنایع هوایی و صناع فرا ساخت و صنایع مخابراتی و ... در اختیار دارند و اولین و دومینی بینشون نیست در همکاری پروژه ها.   نقش وزارت دفاع در رسیدن خانواده شهاب به اینجا نباید در سالهای قبل چشم پوشی بشه و البته سپاه هم مستقلا تلاش زیادی در پیگیری طرح های بالستیک و استقلالش در تکمیل و توسعش داشته اما  تجربه وزارت دفاع در موشکهای هدایت پذیر هم تنها در یک مورد خلاصه نمیشه، موشک های ضد کشتی، کار بر روی موشک استاندارد، پروژه موشک هوا به هوا کردن هاک، پروژه موشکی زمین به هوای هاک (اسم ایرانیش شاهین بود فک کنم)، پروزه های ارتقای موشک های روسی موجود از جمله S-200 و ...   بنابراین صلاحت تشخیص وجود بالاترین فناوری (!) در مراکز تحقیقاتی برای پیشبرد طرح سامانه موشک ضدهوایی قطعا در حد من کاربر نیست ولی بوضوح تجارب واقعی و موفق که تحویل نیروهای مسلح شدند در این زمینه کفه ترازو رو برای وزارت دفاع سنگین تر میکنه !   یادمون نره زمانی که پهپاد شاهد بصورت مسلح چند کلیپ پخش شد همه سپاه رو در کنار نیروی هوایی امریکا از کاربران پهپادهای رزمی دونسته و با اندازه گیری دم و بال و رنگ پهپاد سپاه و پهپاد امریکایی حکم به رسیدن به توانایی های سپاه در پهپادها به امریکا صادر کردن که کارزار سوریه خط بطلانی بود بر رویای ناوگان پهپادهای رزمی ایرانی!!   هرچند بلندگوهای تبلیغاتی خوب عمل میکنند اما خیلی زمان نیاز داره سپاه تا بتونه شرایط کمی و کیفیش رو به هوافضای وزارت دفاع نزدیک کنه و زیرساختی بیش از اینها نیاز داره...
  10. با تشکر   سعی میکنم بحث رو کمی کاملتر کنم تا جایی که اطلاعات داشته باشم . و البته امریکا و داشته های اون کشور رو تا جای ممکن کم رنگ وارد بحث میکنم که موضوع بحث به حاشیه نره.       چندین ساله که قرارگاه پدافند در راستای پروزه یکپارچه سازی و به قول شما چتر دفاعی یکپارچه اقدام به "فیبر کشی" بسیار گسترده و ارتباط دهی وسیع زیرساختهای خودش کرده تا به وسیله این سیستم ارتباطی که در طول هزاران کیلومتر با رعایت استانداردها در عمق مناسب از زمین قرار داده شده، بتونه صدها رادارمراقبت ، سیستمهای پدافندی متعدد و شبکه رادارهای برد بلند پیش اخطار در قالب مرکزیت واحد و یکپارچه بکار بگیره.   معماری دقیقش رو و نحوه تقسیم و توزیع شدن این لینک ارتباطی از مراکز استانی و قرارگاهای اصلی تا محل استقرار جز طرح های محرمانست اما کلیت کاراینه که ارتباط قرارگاهای اصلی پدافندی به عنوان گره های شبکه پدافندی با یک ایده استاندارد و بروز تحت یک زیرساخت در یک شبکه تجمیع شدند. طبیعتا همچین زیرساختی زاییده تفکر "بزن در رویی" نیست و برگرفته از طرحی جامع با قابلیت گسترش و ارتقا تا تکمیل همه جانبست.(گذشته از اینکه تا چه حد توان رو در برابر امریکا ایجاد میکنه فی النفسه بخاطر وجود طرح جامع با ارزشه) قرارگاه پدافندی با در اختیار داشتن s-300 سعی خواهد کرد که ترکیبی از این سیستم با "هاک" های بروز شده (که نسبت به قبل قابلیت های بیشتری ارائه می دند) رو تحت یک سیستم دفاعی متنوع تر بکار بگیره که میشه مشابه اون رو کره جنوبی دونست که در حال حاضر از پاتریوت برد بلند PAC-2 و موشک های هاک (البته ارتقا داده شده) در قالب شبکه پدافندی خودش استفاده میکنه.     1- در این موارد اجازه اتش به یک سیستم پدافندی منفرد داده نمیشه (بدون کسب دستور) و همونطور که موشک ضد کشتی موجود بود در اونجا اما با وجود نزدیک شدن ناوها و محاصره جزیره حتی گلوله ای هم به سمت امریکایی ها شلیک نشد! پس وجود یک سیستم پدافندی در این حد برای مفید بودن و خوب بودنش  خوبه اما در عمل و با این سناریو ها بود و نبودش یکسانه!   2- در پست خودتون اشاره داشتید به اینکه احتمال نابودی همچین سیستمی جقدر بالاست و بنابراین باتوجه با حداقل کاربرد عملی در اون نقطه (محصور بودن در اب و به عبارتی حبس بودن) باید گفت میزان کارایی در عمل با توجه به چندصد میلیارد هزینه خیلی مهمه در این وضعیت بحرانی و تنها برای ارضای احساسات نباید تصمیم گیری بشه.     در مورد "باور" اظهار نظر خاصی نمیشه داشت چون وضعیت طرح و اینکه پروزه تا کجا پیش رفته و قراره در نهایت چه زمان تکمیل بشه در دانسته های ما نمیگنجه، اما بصورت حداقلی میشه امیدوار به رسیدن در سطح  استانداردهای نمونه هایی از سیستم های چینی بود (ادعا که بر بهتر بودن از s-300 هست و الله اعلم) و با بهره گیری از زیر ساختی که قبلاً فراهم شده میتونه عضو خوب و موثری در سیستم یکپارچه باشه. و در ضمن در مورد اینده "باور" باید این هم ذکر بشه که وزارت دفاع هرچند خیلی از پروزه هاش مسکوت مونده ( و مواردی هم در حد طرح و حرف) ولی انچه که به خط تولید انبوه سپرده یک طرح  تکمیل شدست که دارای بیس کامل و قابل ارتقاست.
  11.   ایدتون خوبه ولی فک کنم برعکس دارید نظریه رو ساپورت می کنید.   اصولا قیمت تمام شده به ازای هر موشک قابل شلیک در سیتمهای دفاع موضعی متحرک همچون  Buk  بیشتراز (یا حداقل مساوی با) یه واحد چند لانچری ازیک مجموعه سیستم پدافندی مثل S-300 هست.   در مورد جزایر به طور ویژه، یک مشکل وجود داره اون هم سیستمها کاملا منزوی خواهند بود چرا که ارتباط کابلی از طریق دریا نا امن و به شدت اسیب پذیره (ارتباط بیسیم که کلا امنیت نداره). در نهایت پیشنهاد شما در صورت وجود بودجه ای مشابه بودجه ارتش چین در بین نیروهای نظامی ما بسیار جالب توجه خواهد بود.   در نهایت، صرف نظر از ایده خاص شما، به طور کلی سیستمهای موضعی و منفرد برای یک نیروی بزرگ و یکپارچه مثل پدافند هوایی کشور که در قالب یک شبکه یکپارچه باید رشد پیدا کنه، نمیتونه رکن و شالوده باشه (خصوصا با توجه به قیمت به ازای هر موشک)  وباید به پروزه هایی همچون "باور" شتاب بیشتری داده بشه چرا که توان بیشتری در تامین منطقه پوشش داده شده با تعداد مناسب موشک قابل شلیک دارند و سیتمهای برد کوتاه می بایست تنها برای مراکز مهم یا مناطقی مثا محل استقرار لانچرهای سیستم برد بلند بکارگرفته بشند تا اسیب پذیری رو به حداقل برسونند.
  12.   من منظور شما از ارزان رو نمیدونم ولی یه توضیحی به طور کلی میشه داد در باره سیستمهایی اینچنین که دارای هزاران قطعه الکترونیکی و پیچیدگی هایی مخصوص بخودشون هستن.   این چنین سیستمهایی خصوصا سامانه های راداری و هدایت موشکی به دلیل زیرسامانه های متشکل از هزاران زیرقطعه کاملا وارداتی (کیت ها و قطعات الکترونیکی و قطعات مکانیکی خاص) معمولا هزینه ای در حد معادل قیمت خارجی محصول مشابه پیدا میکنند و اون ارزانی که تصور میشه بدلیل تولید به اصطلاح داخلی رخ نمیده!   این موردی هم که اشاره کردید میشه براش قیمتی تمام شده معادل 100 تا 150 میلیارد تومن رو در نظر داشت (خوشبینانه) و صد البته هزینه های سالانه نگهداری و پرسنلی و...   بنابر این با توجه به حجم زیاد پروژه های در دست اجرا در همین شاخه با این بودجه حتی از سپاه نمیشه انتظار داشت زمانی که پروزه از حالت Beta خارج و به چرخه تولید انبوه رسید بتونه تعداد زیادی در سال تولید کنه.  بنابراین اولویت  در اینجا به مراکز خیلی حساس اختصاص پیدا میکنه و اینکه در هر جزیره یه سه چهار تا از این سامانه ها گذاشته بشه عملا غیر ممکنه...
  13.     در مورد رژه خسته نباشید میگم به سربازای شرکت کننده در همه جای ایران چون در هفته های اخیر زیر افتاب و هوای گرم تمریناتی واقعا اعصاب خورد کن داشتند که اکثر ما تجربش کردیم قبلاً.     مورد بعد؛ کوتاه بیاید عزیزان! این بحثها که یکی لانچرش رنگش صورتیه اون یکی ابیه،  یکی ده سانت کجه اون یکی راسته،  سر موشکه لخته، لانچره اسمش رو عوض کرده موشکه دماغش رو عمل کرده ..... همه اینها نشان دهنده اینه که یک طرح کاملا مهندسی شده واستیبل در آنچه بهش صنعت هوافضا میگیم وجود نداره!! و در عرض مدت کوتاهی سلسله ای از ساخته ها رو داریم که همه تغییراتی جزیی دارن که نشون میده یا ازمون و خطا و فقدان طرج جامع روبرو هست این صنعت!     مورد آخر؛ خطای موشکی رو که دست اندر کاران عرصه سخنرانی به "صفر" رسانده بودند سال قبل!! و همون اندک تصاویری هم از نمونه های قبلی بود اثباتی برای دقت در این حد این 5 متر هم نداشت!ولی با این حال میپذیریم همین اندازه رو ... حتی همون صفر رو هم قبول داریم....   ولی دیگه به قول یکی از دوستان تا یه تست از هدف قرار دادن یه شناور یا وسیله متحرک با سرعت حداقل 40-50 کیلومتر بر ساعت منتشر نشده خیلی بیشتر از این نمیشه ادعای قابلیت و توانایی های در بوق و کرنا شده رو قابل قبول دونست.   خیلی ها میرن توانایی چین رو میارن مثال میزنن و میخوان از تکنولوژی کلاهک های مانور پذیر موشک چینی که توانایی حرکت گلاید و مانورهای زیاد رو داره به اثبات توانایی موشک خودمون برسن! ... این غلطه. اگر قراره توانایی موشک داخلی در زمینه خاصی ثابت بشه باید مدارک و شواهدی حداقلی متناسب با اون ادعا ارائه بشه ، یعنی "مشک خودش ببوید نه آنکه عطار بگوید".        
  14. برخی از صحبت ها مطرح میشه نشون از عدم دقت کافی یا عدم اطلاعات مناسبه، حتی بغضی گمانه ها در سایتهای خاص هم بر این رویه پیش میره که البته از اون سایتها انتظاری نیست و از این بدترش هم دیده شده.   و اما یک سوال: چرا سپاه برای حضور در ابهای ازاد در چهارچوب قواعد بین المللی با استفاده رسمی از عنوان خودش به مشکل خواهد خورد؟ شاید تعدادی از کاربرا در خاطرشون نمونده باشه و من یاداوری میکنم که سپاه در لیست خاصی قرار داره که من اسم اون لیست رو تکرار نمیکنم و به واسطه همین موضوعات تحریمهایی از طرف امریکا هم بر این نهاد قرار داده شده.   حضور در ابهای ازاد ملزم تعاملات و روابطیه که طبق قواعد مابین ارتشهای جهان از جمله امریکا و ایران به انجام میرسه. این با بحث ابهای سرزمینی و یا مجاور ابهای سرزمینی ایران که قوانین داخلی خودمون حکم فرماست متفاوته . بحث پیچیده ای میتونه باشه وقتی کشوری مثل امریکا و همپیمانانش  اصولا یک شناور رو در ابهای ازاد به عنوان نیروی نظامی رسمی یک کشور نشناسه .     این ایده رو دوست عزمون احمد هم در صفحات قبل با اشاره به نمونه های چینی عنوان کردند.   حالا سوالی که هست بر اساس همون گفته کاربر Mosip اینجا قابل استفادست که با وضع فعلی بودجه رفتن به سراغ طرح هایی اینچنین پرهزینه با اینده نامشخص (ایده شما) و موازی کاری در حوزه ای که قبلا مسیری طی شده (موشک انداز)  آیا عقلانیه؟   شما یک شناور با ابعاد واقعا بزرگ رو به موشک مجهز میکنید در حالی که اسمان بالای سر اون شناور در اختیار دشمنه! این شناور با این عرض و پهنا و حجمی که داره هدف قرار گرفتنش با پرنده های دشمن مثل اب خوردنه!!   مثلا چه مزیتی میتونه داشته باشه؟ 8 تا موشک نور بتونه شلیک کنه ؟ خب با این ابعاد قراره چقدر نزدیک بتونه بشه که بخواد بهره ببره از شلیک موشکاش؟! کجا بخواد استفاده کنه اصلا؟ ابهای ازاد؟!
  15.   دوست گرامی، اگر هزینه چند طرح تبلیغاتی صرف پروژه ای در حد و اندازه ای حتی بسیار کوچکتر از Zubr می شد (به فرض وجود دانش فنی) طبیعتا بهره بیشتری می شد برد.   اصولا حوادثی مثل غرق کردن جکت 50 میلیون دلاری در ابهای خلیج فارس توسط زیرمجموعه های سپاه، خیل پرژه های صنعتی در دست گرفته شده توسط این نهاد و ناتمام گذاشتن اونها، این اینده نگری که به اون دلخوشید به شدت زیر سوال می بره...    به قول دوست خوبم جناب سینا، یه پولی هست که باید خرج بشه و یه بیلان کاری و گزارشی از همت والای غیورمردان،  به بالادستی ها فرستاده بشه. پس  خدا برا بعدش بزرگه یعنی فعلا یه پروزه ای راه میندازن تا بعدش خدا بزرگه !! وگرنه بجای اینکه کلکسیون رنگارنگ رونمایی از قایق های تندرو داشته باشیم یه ناوگان عظیم تا حالا ازشون داشتیم!!  مثالش هم قبلا زدم در تاپیکی دیگه از Blade Runner و خریدن و بومی سازی و پروژه ای که ....     ارتش ایران تجهیزاتش بسیار قدیمی شده و شاید تنها با بودجه فعلی از پس بهروز رسانی و نگهداری همینها بر بیاد اما این ارتش زیرساختهایی بسیار وسیع نسبت به سپاه در اختیار داره که رسیدن به اونها برای سپاه حتی در بازه ای میان مدت غیرممکنه.   پایگاهای هوایی ارتش همگی در زمان قبل از انقلاب ساخته شدن اما همینها نوعی سرمایه محسوب میشن چون اگه الا سپاه بخواد مشابه پایگاه نوژه همدان رو در شهری دیگه بسازه فارغ از بحث فنی هزینه ای بسیار سنگین رو باید متحمل بشه یا در بحث دریایی مجموع زیرساختهای ارتش در نگهداری کشتی ها، تعمیرات و یا ساخت بعلاوه پایگاهای دریاییش به تنهایی هزینه ای صدها برابری اینچنین پروزه هایی میشه.   در بعد زمینی هم دارایی ارتش ایران حضور کادر فنی در رسته ها و تخصص های متعدد به شکلی بسیار گسترده تر و بهره گیری از پایگاها و پادگانهای متعدد هست. نمونش همین نیروی چهارم ارتش پدافند هوایی؛ طبیعیه صرف خرید چند موشک روسی و رادار توسط سپاه نمیشه به جایگاه وسیعی که پدافند ارتش در بهره گیری از ده ها هزار متخصصش داره برسه و اینها زمان و هزینه میخواد.
  16.   طبیعتا برای این ماموریت (پیاده کردن نیرو درسواحل همسایگان) هواناو ها بهترین گزینه هستند و نه امثال این شناورها. در نیروی دریایی ما هم از گذشته به همچین سناریویی برای انتقال نیرو به سواحل دشمن فکر شده و در این زمینه دارای تجهیزات هستیم. اما اگه سپاه به همچین منظوری میخواست یک وسیله رو بسازه، ساخت هواناوهای مدرنتر توجیح پذیرتر بود که میتونن تعداد بسیار بیشتری نیرو در سرعت خیلی بالاتر، بدون مشکل نیاز به پهلو گرفتن در اسکله، به سواحل دشمن منتقل کنند.   برای اشنایی هواناو کلاس Zubr روسیه میتونه یک مثال از پیشرفت درست در جای خودش برای براورده ساختن دقیق نیازهای یک ماموریت مشخص، باشه.       این هواناو روسی  با سرعت 50-63 نات میتونه تا 500 نفر نیرو رو بیشتر از 500 کیلومتر جابجا کنه... و البته در ماموریتهای اینچنین ضربتی سوار و پیاده شدن از این شناور رونمایی شده هم خودش داستانیه!! در حالی که برای هواناوها این کار براحتی صورت میگیره.       نگاهی هم به لندینگ کرافت امریکایی میندازیم که بعد از نمونه روسی به توان حمل 60 تن محموله با سرعت 40 نات  تا مسافت 500 کیلومتر، در انجام پیاده کردن سریع نیرو در سواحل حرف اول رو در نیروی دریایی این کشور میزنه.    
  17. چند بار از یک شناورامریکایی نام برده شد لازم دونستم کمی اصلاحات به عمل بیارم!! (چشمک!)   پروژه JHSV از طرف امریکا منحل و تغییر نام داده شده به EPF.در همین  راستا:   1- شناور JHSV-2 از خدمت در ارتش امریکا کنار گذاشته شد. (به روایتی از جینز که در سطح نت مشاهده میشه این کشتی در اختیار امارات متحده عربی قرار گرفته و با پرچم این کشور در حال فعالیته)   2- شناورهای JHSV-1 تحت پروژه جدید و با نام جدید از سال 2010 تحت تولید انبوه قرار دارند و طبق برنامه 12 فروند از اونها ساخته میشه.    و اما کشتی HSC Manannan هم که ازش اسم برده شد، از ارتش خارج و به یک شرکت حمل و نقل دریایی واگذار شد. بنابر این تنها کشتی لجستیک سریع که مقبول ارتش امریکا واقع شده همین JHSV-1 قدیمی ویا EPF جدید هست.        
  18.     در جهت تکمیل فرمایشات این دوستمون میخوام اشاره ای داشته باشم به یکی از  پر سر و صداترین دستاوردهای عرصه "تانک" امسال. دوستانی که نمایشگاه eurosatory امسال رو دنبال کرده باشند از نمایش توپ جدید 130 م.م. شرکت راین متال اگاه هستند.   به طرز عجیبی از همون لحظه معرفی در اکثر گزارش ها از این توپ به عنوان قاتل آرماتا و T-90 های روس یاد شده و میشه! توپی که حضورش بر روی لئوپارد قطعیه و بر روی تانکهای غربی از جمله ابرامز هم درصورت نیاز امکانپذیره.   حرکت از 120mm به توپ 130mm با حفظ تمام شرایط کیفی قبل این امکان رو میده به تانک المانی تا با مهمات سنگینترش نسبت به قبل توان بیشتری رو در نفوذ به زره ایجاد کنه!   جهت مطالعه: https://www.rt.com/news/346496-rheinmetall-new-tank-gun/     بنابراین تنها بحث اعداد و ارقام نیست و تانکها در مسیر پیشرفتشون اینکه فقط گلوله ای شلیک کنن کافی نیست و باید هم تکنولوژی خود گلوله و هم تکنولوژِ توپ بروز باشه تا از پس زره هایی که هر روز پیچیده تر میشند بر بیاد. همینطور یه اشاره ای کنم به اخباری که مبنی بر ارتقا نرم افزارهای و سیستمهای هدایت و ارتباطی ابرامز بود! در گفته های دوستمون اگه کمی دقت بشه ارش ارتقا نرم افزاری مشخص میشه ، که نه فقط در بحث کنترل اتش و هدایت تانک بلکه در توان ارتباط بهتر و بیشتر با منابع مختلف هم مورد نیازه.   ---------------------------------------------------------   نکته دوم؛ دسیسه ها و حرکتهای فعلی دشمن رو در اینه اینده ببینید!!  اینکه امروز عربستان تهدید به لندینگ نیرو در سوریه میکنه شاید با پوزخند مواجه بشه یا اینکه صحبت از ارتش سنی در کشورهای عراق و سوریه میشه شاید به نظر غیر محتمل بیاد اما همه اینها نشان دهنده مسیریه که در اون رویارویی زمینی نه تنها غیر محتمل نیست بلکه خیلی حتمیت پیدا میکنه!!   تنها صحبت از زمانه، واژه ای با ارزش که قدرش رو ندونسته ولی دشمنان ما به خوبی ارزشش رو میدونن!...   سومین مورد؛ دوستمون که فرمود بالاخره باید کاری کرد .... خدمت اون عزیز عرض میکنم شما اگر از روی عجله و تنها برای اینکه سریعتر کاری کرده باشید قلعه ای بر روی شنهای روان بسازید که هر ان امکان ترک خوردن و از هم پاشیدن داره، تنها وقت، انرژی و منابع با ارزشی که میتونست در یک عمل با فکر و جامع بهتر بکار برده بشه رو هدر دادید! لازمه این موضوع درک و تصمیم درست درباره آنچه میتوانیم و انچه می توانند هست... که امیدواریم بالاخره این رویه هم روزی در پیش گرفته بشه.
  19. قبلاً یکبار اشاره شد الان باز تکرار میکنم که در ارتقای توان نظامی با دو هزینه روبرو هستیم:   1- هزینه خرید، ارتقا و نوسازی تجهیزات رزمی 2- هزینه تعمیرات،  نگهداری و حفظ شرایط عملیاتی تجهیزات و یگانهای استفاده کننده از اونها   همین ماه قبل بود که یکی از فرماندهان هوانیروز اشاره میکرد که موشک تاو "140" میلیون قیمت داره و خریدش برای تمرین به تعداد کافی امکان پذیر نیست... یا باز در ماهای پیشین بود که نیروی هوایی برای اورهال C-130 های خودش دست به دامن مجلس و تصویب 100 میلیارد تومن بودجه اضافی شد!!   فرض رو بگیرید من الان به شما همین 150 فروند سوخو-30 رو رایگان هدیه دادم (ما کرمانشاهیا دست و دلبازیم کلا) حالا:   1- آیا شرایط عمرانی تمام پایگاهها برای استفاده از این تعداد کاملا مناسبه؟ یا نیاز به بودجه عمرانی هست؟ 2- آیا برای تربیت خلبانان کافی پیش نیازها از جمله هواپیمای اموزشی و سیمیلاتور و ... موجود هست یا برای خرید اونها بودجه میخواد؟ 3- آیا این ارتش با این بودجه میتونه سورتی پروازهای تمرینی مناسب با شلیک های لازم رو فراهم کنه برا خلبانان تا در آمادگی لازم باشند؟ 4- آیا زیرساخت اورهال و تعمیرات نیاز به گسترش چند برابری نداره؟ (خصوصا با علم به اینکه پرنده های روسی نیاز بیشتری دارن به این بخش)   یعنی تصویر میشه با یه هزینه 10-15 میلیاردی اولیه و یه قرارداد خرید دیگه نیاز به هزینه و بودجه بیشتری نیست؟   قبل از خرید ابتدا باید پایه های این ارتقا توان رو اصلاح کرد... می دونیم که باید چند سال قبل از شروع تحویل این حجم از تجهیزات، شاهد چند برابر شدن بودجه ارتش باشیم! آیا الان اثاری از رشد سریع اقتصادی و به تبع اون افزایش بودجه های نظامی هستیم؟      چرا در بعضی مواقع میگم "غیر منطقی "؟! مثال میارم ...ارتش روسیه در سال 1015 اعلام کرده که با توجه به کاهش بودجش دراون سال، برای حفظ روند توسعه تانک جدیدش (آرماتا) سفارشات دوره ای برای خرید تانکهای نو T-90 رو در اون سال  به نصف کاهش داده تا بودجه این بخش به سرعت پیشرفت برنامه این تانک خللی وارد نکنه... اون هم روسیه ای که در امر زرهی  دارای ادعا و تکنولوژی های خودشه، زیرساخت کامل برای توسعه رو در این بخش داشته و داره با این حال این روند براش اینچنین خرج بر میداره...   حالا خودمون رو میبینیم با چندین پروزه واقعا بزرگ در بخشهای مختلف؛ از ساخت جنگنده و راکت ماهواره بر و زیردریایی نیمه سنگین و ضد هوایی در حد S-300 و تانک بهتر از T-90 و انواع و اقسام پروزه های دیگه!!! همه اینها با بودجه ناچیز فعلی وزارت دفاع؟! بالاخره یه جای کار درست نیست یا بودجه گفته شده اون نیست و یا پروزه های ادعا شده همینها نیستند... و الله اعلم!
  20. "رابرت بکهاوسن" روزنامه نگار آمریکایی طی گزارشی در پایگاه تحلیلی "نشنال اینترست" به بررسی و ارزیابی "تانک کرار" به عنوان دستاورد نظامی ایران در تولید ادوات نظامی و جنگی پرداخته است. (لینک)     ....نتيجه گيري درباره مختصات تانک جديد ايراني تنها با استناد به تصاوير تلويزيوني کاري غير ممکن است. آيا واقعا اين تانک کرار است؟‌ شايد کرار نام ايراني براي تانکهاي T-90-MS روسي است؛....     ...اينگونه اقدامات از سوي ايران امري نامعمول نيست و تازگي ندارد. مقامات نظامي ايران اغلب در چارچوب اهداف تبليغاتي، درباره توانمندهاي خود اغراق و بزرگنمايي مي کنند....     ...در هر صورت بايد گفت ايران هيچيک از اين تانکهاي ترکيبي ساخت داخل را به تعداد بسيار انبوه توليد نکرده است. آنچه که از دست تهران بر مي آيد اين است که بر مبناي طرح هاي خارجي قديمي تر و در ابعادي به مراتب کوچک،  تعداد محدودي تانک توليد کند.....     نتیجه پروپاگاندای حساب نشده !!!...
  21. یه نگاهی اجمالی به پستهای اخیر این تاپیک انداختم... عجیب منو برد به خاطرات قدیم و خصوصا خاطرات کتابهای هری پاتر!!   نه اینکه خدای نکرده گفته های برخی کاربرا به اندازه جادو جمبل کتاب هری پاتر عجیب و غیر واقعی باشه ها ...(چشمک!) از این جهت که در همون دنیای جادویی که نویسنده هری پاتر ساخته بود یکسری قوائد و منطق ها حاکم بود که ادم با شنیدن بعضی روایات یک دفعه شاخ در نیاره! :winking:   ذوالفقار1و2و3 که ساخته و تولید انبوه و فوق انبوه شد و تموم!!  بعدشم که به سرعت زدیم تو کار تیام و نیام و شهرم و ابجی کوچیکشون که این اخری با اعتراض برخی از علما روبرو شد :mrgreen:   حالا هم که ماشالا عزیزان کرار رو تولید انبوه کردن بالا دست تانکهای روسی بیا و ببین... و اصلا میخوایم از سال بعد به خود روسیه صادرش کنیم :blushing: بماند که در سفر اخیر وزیر دفاع بحث تولید تحت لیسانس همین T-90 بارها در رسانه ها پخش شد ...   مهم اینه اینجا از دنیای هری پاتر هم عجیب تره و هرچی که میشنوی دنبال منطقش نباید بگردی و فقط باید ببینی و کیف کنی :applause:     نهایت شانس اوردن ما اینه که این دوستان وارد عرصه فیلم سازی نشن که بشن اونوقت رکورد "ما ایستاده ایم 2" رو هم در هم خواهند شکست! هری پاتر که جای خود داره :winking:
  22. نوع نگاه به "شکست" و "پیروزی" به طرز واضحی جانب دارانه و دلبخواهی داره ارائه میشه....   برگردیم به یکی از جنگهای اسراییل مثل جنگ 22 روزه بر علیه غزه:   اسراییل منطقه بیشتری رو ترکوند، از فلسطینیان کشت... توپخانه و نیروی هوایی در اختیار داشت و مسلط بود برای اتش بر علیه ساختمانها و منطقه شهری! حالا فلسطینی ها هم راکت اندازی میکردند و خسارات یا تلفاتی جزیی وارد کردند.... شهید زیاد داند فلسطینی ها ...خیلی زیاد!   حالا اگه بپرسیم کی "پیروز| شد و کی " شکست " خورد؟ جواب چیه؟   فلسطینیا چون صدها شهید و مجروع دادند...بدون اینکه زمینی بگیرند ...بدون اینکه صدها اسراییلی رو بکشتند.. فقط دفاع کردند و ما اونها رو پیروز میدونیم! (نگاه درسته البته)   نگاه اشتباه برای قضیه سوریه داره صورت میگیره؛ چون صرفا تلفات وحوش بیشتر از تلفات نیروهای سوری بوده اونها رو شکست خورده می نامیم بدون درنظر گرفتن اینکه اسمان در اختیار نیروی هوایی روس بوده و هست و توپخانه هم که طبق اخبار خود کاربرا شدید فعال بوده....  با این شرایط حمله کردن پیش کش؛ بلکه عدم توفیق در حفظ یک منطقه جز "شکست" به نظر من هیچ تعبیری نداره.   اگه تعریف پیروزی گرفتن تلفاته که اسراییل در تمام جنگهای اخیرش پیروز محسوب میشه چون حسابی خون ریخته!!
  23. حیفه دوستانی که فوقالعاده دارای احترام هستند و قبلاً تحلیلهایی زیبا داشتند؛ به سمت مقولات فرهنگی(!) در وسط نبرد نظامی به جای تحلیل های رک و صریح نظامی -سیاسی پیش برند... در همین راستا تشکر باید کرد از امثال "حاچ رضوان" که صریح و صادقانه و دید مناسب از قضایا هم گزارش هایی قابل باور و مطمین ارائه میدند و هم تحلیلی میکنند که با استناد به دقیقترین اطلاعات و تخمینهاست. البته دوستان دیگه هم زحمت میکشند ولی گاهی فقط اخبار رو یکطرفه ارائه میدند و سکوتی سنگین در طرف معکوس دارند (چشمک!)   یه تعدادی از کاربرا هم رفتن تو کار جنگ روانی بر علیه اعضای سایت میلیتاری!! کسی که به این فروم سر میزنه نیازی به روحیه دادن به شکل مخفی کردن داده های سالم و نشر کذب، نداره!!!  از اونطرفم هستن کسایی که قصد عقده گشایی داشته باشند (البته اگه اخراج یا بن نشده باشند تا حالا)...     در باب تحولات اخیر ترجیحم همچنان نگاه وسیع تر به این فرایندهای اخیره:   سوال : اگر جای غرب باشید در مذاکرات اتی مجبور هستید به روسیه امتیاز بیشتر بدید و راضی باشید به سریع تموم شدن قضایا یا الان با این تحولات اعتماد بیشتر به وحوش پیدا میکنید و سعی میکنید کمترین شرایط طرف مقابل رو قبول کنید برای اینده سوریه؟   سوال: آیا در نظریه " حلب نتیجه جنگ داخلی سوریه را روشن خواهد کرد" خللی وارد شده؟ نظر بر تحلیل های سابق بر اهمیت کوچکترین پیشرفت و پسرفتهایی در این شهر تغییر کرده؟   بحث اخر هم بر اینه که شرایط رو کجا با کجا مقایسه و چه نتیجه ای قراره گرفته بشه؟ نگاهی به وضعیت یگانهایی که مدافع این شهر بودند در حملات اخیر بندازیم : 1- نیروهای تحت فرماندهی ببر  در ارتش سوریه 2- نیروی هوایی روسیه (مثلا خودش رو هم اورد ناتو و دومین قدرت هوایی جهان میدونه) 3- نیروهای تحت سرپرستی ایران ( ما که دیگه یه نفس تا نیویورک رفتن رو حداقل تونایی میدونیم)   الان وضع نیروهای نزدیک به ما از این بهتر میتونه بشه؟ چطوری؟ اعزام نیروی بیشتر؟ پول بیشتر؟ مهمات بیشتر؟ و... 
  24. امیدورام عزیزان توجه داشته باشند که "ترجمه" متون تخصصی انگلیسی در زمینه های علمی هم یک تخصص هست. در متون علمی و تخصصی مترجم موظف هست که برای واژگانی که نام خاص یا معرف پدیده های علمی مشخص هستند، "نامگذاری معادل منحصربفرد" داشته باشه. از جمله لیستها و طبقه بندی های تخصصی در حالی که عبارات عمومی رو میشه ترجمه معادل کرد (Beautiful Ocean رو میشه  اقیانوس قشنگ، اقیانوس زیبا و ... معنی کرد بدون کاسته شدن از مفهوم علمی ولی اگه بجای واژه مشخص اقیانوس که تعریف مشخص در متن داره بگیم دریای بزرگ قشنگ اونوقت دیگه امانت علمی نسبت به متن انگلیسی رعایت نشده)   مثال میزنم:   مترجم اگه بخواد متنی رو از جغرافیا به فارسی ترجمه کنه که در اون کلمات  Sea  و Lake و Pond بکار رفته (دریا، دریاچه و تالاب)   مثلا بجای Pond نمیشه گفت دریاچه کوچک چون اونوقت برای عبارت "Great Pond"  باید گفت "دریاچه کوچک بزرگ" و این اشتباهه!! باید مشخص باشه وقتی نویسنده انگلیسی میگهPond  چه تعریف و چه چیزی رو مدنظرش بوده و باید با یک کلمه منحصربفرد منظور رو دقیق مشخص کرد تا در متنهای مختلف ترجمه اشکال پیش نیاد.   بنابراین  اگه برای کلمه Pond معادل فارسی وجود نداشت نمیشه با صفت دادن معادل سازی کرد یا از تعریفهای داخلی استفاده کرد چرا که منظور نویسنده خارجی باید واضح و مشخص به خواننده انتقال پیدا کنه و این رعایت امانت در ترجمه متون تخصصیه.     در بحث اخیر هم نیروی دریایی ایران در طول سالها تعریف خودش داشته و نیازی هم به معادل سازی دقیق واژه های خارجی نمیبینه چون با تعریف خودش شناورهاش رو رده بندی میکنه ولی این عدم هماهنگی و تعیین معادل یک خلا رو برای ترجمه متون انگلیسی یا حتی ترجمه گفتگوهای انگلیسی به فارسی ایجاد میکنه.   درنهایت ما یک رده بندی انگلیسی داریم که لازمه براشون جهت ترجمه دقیق از واژگان معادل استفاده کرد و نه از نو تعریف کردن بر اساس استانداردهای داخلی!
  25.   فکر کنم شما از دسته بندی نیروی دریایی ایران استفاده کردید؛ (فریگیت کلاس مستقلیه و ترجمه ناوچه براش قرار داده شده)   List of naval ship classes     Aircraft carriers Cruisers Destroyers Frigates Corvettes     کلاسهای ناوهای جنگی به ترتیب:   Aircraft carriers :ناو هواپیمابر Cruisers : نبردناو Destroyers : ناوشکن Frigates : ناوچه Corvettes :رزمناو     با رده بندی نیروی دریایی ایران کاری ندارم ولی برای بقیه کشورها با توجه به اینکه frigate ناوچه ترجمه میشه پس مشخصا Corvette  ناوچه ترجمه نخواهد شد!!   a corvette is typically between 500 tons and 2,000 tons.  The warship class above the corvette is that of the frigate     و باز هم destroyer ناوشکن ترجمه میشه .  بنابراین برای ترجمه بین رزمناو و نبردناو باید یکی رو به قبل از ناوچه و دیگری رو به بعد از ناوشکن ارجاع داد.         در مورد کلاس سینا اشتباهی بود که همون دیشب با فرموده دوستمون تصحیح شد. و عجیبه که متن اصلاح شده دیده نشده!