-
تعداد محتوا
392 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های ILLUMINATOR
-
علی آقا ممنون از تاپیک جای این رولور تو سایت خالی بود. من به خاطر همون دلایلی که گفتید یعنی تعداد تیر کم در هر بار لود اسلحه و نرخ آتش پایین و لگد زیاد اساسا با رولور ها مشکل دارم و اصلا نمیتونم بفهمم توجیه استفاده از یه رولور در زمان حال و جنگها و درگیریهای امروزی با این خصوصیاتی که ازش آگاهیم چی میتونه باشه؟ من شخصا رولورها رو متعلق به دهه 20 و 30 میلادی و قبل از اون میدونم و بازدهیه اونها محدود به همون دوره خودشون بوده که البته تا قبل از اختراع پیستول ها که با گاز مسلح میشدند این رولور ها انقلابی در زمینه فناوری زمانشان بودند. همون طور که در تاپیک معرفیه دیزرت ایگل گفتم این سلاح های کمریه سنگین و دست و پاگیر با این لگد محکم واقعا در شرایط واقعیه درگیری هیچ دردی از صاحب آن درمان نخواهد کرد و فقط به قول معروف به در شرایط برتریه مطلق در درگیری و یا ONE SHOT ONE KILL میخوره. صدای فوق العاده زیاد و آتش دهنه کنترل نشده که از 1 کیلومتری تابلو میشه و زمان پر کردن طولانی و به نظر من مهمتر از همه خود جنس بدنه رولورها که عموما از فولاد و آلیاژهای اون هستن از بزرگترین تقاط ضعف رولور هاست. امروزه با ترکیبات پلیمریه بسیار سبک و مقاوم به زنگ زدن و سایش و آتش میشه به محصولات به مراتب با کیفیت تری دست پیدا کرد.ولی این رولورها با بدنه فولادی به شدت رسانای گرما هستند و به سرعت گرم یا سرد میشن و در ضمن رسانای خوبی برای الکتریسیته هستند که معایب آن است. مشکل ریشه ایه دیگه من با رولورهایی مثل پیتون کالیبر اوناست که تو تاپیک های دیگه هم گفته بودم.من به شدت با گلوله های پهن شونده ( EXPANDING AMMUNITION ) و نوک پخ و نوک فرو رفته JHP و JSP و خرد شونده FRANGIBLE مخالفم و اونارو از بنیان مخالف قوانین جنگی و انسانی میدونم چون به نامردانه ترین شکل دمار از روزگار هدف بیچاره در میاره. اگر راست میگه با گلوله های سخت FMJ و نوک تیز کار طرف رو بسازه نه با یه گلوله که در حالت عادی قطرش 10 میلمتره بعد تو بافت اندازه یه مایتابه پهن میشه و شونصد تا تیکه میشه یاد فیلم SNATCH افتادم که یه اسلحه فروش به خریدارش داره یه دونه آناکندا میفروشه و برای بازارگرمی برای جنسش میگه : حتی اگر این اسلحه گیر کنه و نتونه شلیک کنه حداقلش اینه که میتونی خودشو به طرف دشمن پرت کنی و بکشیش. که واقعا یه جورایی راستم میگفت.اینقدر سنگین و گندست که به مغز هر کی بخوره کارش تمومه. اگر من روزی بخوام یه رولور انتخاب کنم فقط و فقط به خاطر ویژگیه منحصر به فردشون یعنی شلیک مداوم زیر آب انتخابش میکنم نه هیچ چیز دیگه. چون همون طور که میدونید پیستول ها زیر آب فقط یک بار شلیک میکنن و با اولین شلیک محفظه گاز و فشنگ پر از آب میشه و دیگه نمیتونه عمل کنه. ولی رولور به خاطر خاصیت چرخش مکانیکیش همه تیرهاش رو به راحتی میتونه شلیک کنه. فکر کنم این جور سلاح ها به درد همون جنگل بانهای بیچاره میخورن تا باهاش خرس و گراز و کرگدن بکشن و جونشون رو نجات بدن
-
شکار جانور قندهار شکارجانور قندهار/ به دام افتادن پهپاد جاسوسی پیشرفته آمریکا RQ170
ILLUMINATOR پاسخ داد به aminmessi تاپیک در بی سرنشین ها
نمیدونم چی بگم به خدا.از صبح کله سحر جایی بودم که نه رادیو میتونستم گوش بدم نه تلویزیون بود نه اینترنت نه یه آدم میلیتاری باز تا رسیدم خونه قبل از اینکه از هیچ رسانه دیگه ای خبر بگیرم فوری اومدم تو سایت که عکس های این پهپاد رو دیدم یهو بغض گلومو گرفت.هر وقت تو مسابقات ورزشی ایران یه مقامی میاره و سرود ایران رو میخونن همین حالت میشم ولی این دفعه نزدیک بود گریم بگیره .همیشه آرزوی سربلندیه ایران و ایرانی رو داشتم و دارم امروز بیشتر از همیشه به ایرانی بودنم افتخار میکنم شاید خیلی بیشتر از هم قطارهام. هر جوری که این پرنده به دستمون رسیده باشه الان دیگه اصلا برام مهم نیست چون اصل مساله مهمتر از چگونگیشه.از دوستان سایت هم به خاطر دادن تئوریهای تخیلیم معذرت خواهی میکنم این ذهن لامصب رو نمیشه کنترلش کرد از این به بعد باید کمتر فیلم ببینم. یه سوال هم تو ذهنمه اون 2تا برامدگیه قلمبه دو طرف موتور چی میتونه باشه؟ قسمتی از موتوره یا جای چرخها؟ -
شکار جانور قندهار شکارجانور قندهار/ به دام افتادن پهپاد جاسوسی پیشرفته آمریکا RQ170
ILLUMINATOR پاسخ داد به aminmessi تاپیک در بی سرنشین ها
بابا حالا من رفتم خاطراتم از فیلمهای علمی تخیلی رو تحلیل کردم و یه فرضیاتی دادم که خودمم از اول میدونستم زیادی فضاییه حالا شما همه کاسه کوزه هارو سر من نشکنید دیگه.اصلا واقعا الان به من ثابت شد که این قدرت تخیل اصلا هم چیز خوبی نیست به درد خودم و دوستایه فیلم بازم میخوره. از این به بعد انگار باید بزنم تو ژانر ملودرام و نئونوار و مستند این طور که معلومه تاثیرات ژانر SI-FI اصلا آخر عاقبت خوشی نداره مخصوصا تو این سایت -
شکار جانور قندهار شکارجانور قندهار/ به دام افتادن پهپاد جاسوسی پیشرفته آمریکا RQ170
ILLUMINATOR پاسخ داد به aminmessi تاپیک در بی سرنشین ها
دوباره سلام .میدونم که در ادامه تاپیک از طرف دوستان به داشتن قدرت تخیل زیاده از حد و داستان سرایی متهم میشم ولی اشکال نداره همه جوانب رو باید در نظر گرفت. نمیدونم از کجا یهو داستان اسب تروا به ذهنم خطور کرد و دلشوره عجیبی گرفتم. آقا من یه فرضیه خیلی دور از ذهن دارم ولی چون از این آمریکاییها هر چی که بگید برمیاد و نمونه های زیادیشو تو تاریخ دیدیم این فرضیه رو مطرح میکنم برای درک کردن این فرضیه هم باید بسیار فراتر از مسائل ساده پیرامونی و دم دستی نگاه کرد و بیشتر باید روی اهداف بلند مدت و شوم آمریکاییها تمرکز کنیم: اونا یه پرنده با شباهت بسیار زیاد به RQ-170 رو ساخته اند ولی نه با تکنولوژیهای پیشرفته اون بلکه با سطح فناوریه بسیار پایین تر مثلا با آلیاژ بدنه معمولی و با سطح مقطع راداریه بسیار بیشتر از نمونه واقعی و موتوری به غیر از موتور اصلی و بدون هیچ گونه تجهیزات راداری و جاسوسیه پیشرفته و در کل چیزی فقط شبیه پهپاد اصلی یعنی یک ماکت که هیچ چیز از پرنده اصلی رو درون خودش نداره و برای القای این تفکر که این همون RQ-170 واقعی است ساخته شده. این تفکر به راحتی میتونه به هر کشوری و هر فردی خورانده بشه چون همونطور که در خبرها آمده بود تازه کمتر از 3 سال است که اصلا دنیا از وجود چنین پهپادی باخبر شده و هیچ گونه اطلاعات و جزئیات دیگری از این پرنده منتشر نشده و دنیا کاملا از قابلیت ها و تواناییهای تکنولوژیکیه اون ناآگاهه. در ادامه اونها این پرنده رو از روی عمد به سمت مرزهای ایران و حتی داخل فضای ایران هدایت میکنند تا ما به راحتی با توجه به اینکه عملا رادارگریز نیست اونو پیداش کنیم و به چنگش بیاریم. حالا از این جا به بعدش آمریکاییها چه نقشه ای تو سر دارن من نمیدونم ولی شاید پای یه ویروس کامپیوتری دیگه در میون باشه و یا خدای نکرده چیزهای بدتر از اون و یا آدرس غلط دادن در مورد تکنولوژیها هم به ما و هم در نهایت به روسیه یا چین. یا دادن اطلاعات مثلا بسیار بسیار محرمانه ولی در اصل اشتباه که ما بخواهیم با اون اطلاعات کارهایی بکنیم و پس فردا آمریکا بیاد یه جنجال بزرگ دیگه در حد 11 سپتامبر راه بندازه و بیاد بگه ایران با استفاده از فلان اطلاعات این کارها رو کرده.الانم حسابی شلوغش میکنن و اظهار نگرانی میکنن که برای همه 100% اثبات بشه که واقعا ضربه سختی خورده اند و اطلاعات مهمی رو از دست دادند. نمونه هایی از این نوع عملیات در تاریخ رو هم تو این تاپیک میتونید پیدا کنید: http://en.wikipedia.org/wiki/Category:Intelligence_operations http://forum.axishistory.com/viewtopic.php?t=104024 اگر خیلی علمی-تخیلی شد به بزرگیه خودتون ببخشید و جوابهای خانمان برانداز رو لطفا تو PM مطرح کنید -
[quote][color=darkblue][quote]واقعا توی این تاپیک میشه سلیقه ها و علایق رو فهمید و این رو دید که انسانها متفاوت از یکدیگه هستند. [/quote] و البته به بی سلیقگی برخی دوستان هم پی برد. [quote]تانک : اصولا اعتقادی به زیبا بودن تانک ندارم[/quote] [size=9] ILLUMINATOR جان شوخی کردما [/size] [/color][/quote] علی آقا ما چاکر شما هم هستیم این حرفا چیه.همین شوخی های به جای شماست که باعث میشه تو همه دلها جا داشته باشی. منم از لحاظ زاویه دید یه مهندس معمار گفتم.کلا زیبایی شناسیه افراد تو مقوله های مختلف خیلی با هم متفاوته.من شخصا در مورد زیباییه خیلی ادوات میتونم نظر بدم مثل سلاح های سبک یا موشکها و هواپیماها و ناو ها و حتی زیردریایی ها . ولی هر کاری میکنم تا بتونم یه اپسیلون زیبایی توی تانکها ببینم بازم نمیتونم.حتما مشکل از منه
-
[quote]جالبه! توچكا-او هم دارند (البته اگر اشتباه نكنم و مثلا اسكندر يا چيز ديگري نباشد...)![/quote] منم فکر کنم همون OTR-21 TOCHKA یا همون SS-21 SCARAB باشه چون به گفته منابع اینترنت سوریه اون رو در اختیار داره و البته خودمون.بردش حدود 70 تا 185 کیلومتره برای مدل A و C CEP خوبی نداره و بین 150 متر و کمتر از 95 متر متغیره. ممکنه ترکیه به تنهایی در مقابل سوریه دچار مشکل بشه ولی اینو هیچ وقت فراموش نکنید که ترکیه عضو ناتو هست و در هر گونه درگیریه نظامی ناتو رو پشت سر میبینه و به خصوص الان با رادارهای سپر دفاع موشکی که تو خاکش پذیرفته
-
زره کوب ام-901 ( m901 itv) زره کوب ام-901 ( M901 ITV)
ILLUMINATOR پاسخ داد به ALI تاپیک در خودرو های پشتیبانی آتش ، شناسایی و ضد تانک
خودروی خیلی جمع و جور و کارامدیه.ولی اگر میتونست موشکهای جاولین رو هم استفاده کنه واقعا برای هر زره پوشی مرگبار میشد.البته تاو هم خانواده بسیار موفق و خوبی هست که در جنگهای بیشمار جواب خودشو پس داده ولی جاولین چیز دیگه اییه.فکر نکنم تطبیق دادن این خودرو با موشکهای جاولین کار خیلی سختی باشه و باید به راحتی این کار عملی بشه . به نظر میاد زره زیاد قدرتمندی نداشته باشه چون تو سایتهای دیگه هم روی زرهش زیاد مانور نکردن. -
در ایران: هواپیما : F-14 بالگرد : کبری تانک : اصولا اعتقادی به زیبا بودن تانک ندارم در جهان : هواپیما : F-22 بالگرد : کمانچی تانک : اصولا اعتقادی به زیبا بودن تانک ندارم در مورد ترسناک ترین ها: هواپیما : A-10 تاندربولت با نقش دهان و دندانهای تیز بالگرد : آپاچی با نقش جغد تانک : MARK V انگلیس و لئوپارد 2 آلمان
-
شکار جانور قندهار شکارجانور قندهار/ به دام افتادن پهپاد جاسوسی پیشرفته آمریکا RQ170
ILLUMINATOR پاسخ داد به aminmessi تاپیک در بی سرنشین ها
[quote][quote]مثل اینکه دوستان دارن سامانه های جنگ الکترونیکی که اخیرا از روسیه گرفتن رو تو واقعیت آزمایش میکنند ! شناسایی این اهداف "پنهانکار" با گوش دادن به امواج الکترومغناطیسی ارتباطات رادیوییشون بوسیله ی دستگاه های رادیومکانیابی پسیو (Radio location) امکان پذیر هست .[/quote] فقط میتونم بگم هنوز مراحل پیش مذاکره که معمولا توسط کارشناسان بررسی میشه تشکیل نشده اونوقت انتظار دارین اومده و نصب هم شده و نتیجه هم داده ؟ [/quote] منم در راستای فرمایشات آقای آرمانی و محمد و تایید اونها فقط میتونم بگم این کاربر CHEKA مثل اینکه علاقه یا نیاز خاصی به بزرگنماییه روسیه و تجهیزات روسی دارند.پس فردا هم اگر هر موفقیتی تو هر زمینه در هر گوشه از ایران اتفاق افتاد احتمالا میان میگن به خاطر کمک ها و دلاوریها و جانفشانیهای [size=18]بی دریغ[/size] براداران روس بوده.ببینم راستی به نظر شما این امنیت و ثباتی که الان در کشورمون شاهد هستیم احتمالا به دلیل الطاف بیکران هم رزمان روس نیست؟؟ یه فرضیه دیگه هم که تو این تاپیک مطرح نشد میخوام بگم ولی تورو خدا رو سرم خراب نشید فقط یه احتماله : ممنکه همون یه هفته پیش که به قول ایساف این پهپاد گم شده بوده یه عده از نیروهای افغان با هماهنگیه نیروهای ما از محل سقوط این پرنده در خاک افغانستان با خبر شدن و قبل از اینکه آمریکاییها برن سراغش و پیداش کنن مجاهدین افغان و نیروهای ما اون رو سریعا به داخل خاک ایران منتقل کرده باشن. من از میزان نفوذ نیروهای نظامیمون تو نیروهای امنیتی و نظامیه افغانستان خبر ندارم ولی با یه کم مایه خرج کردن برای افغانیها میشه کارایه بزرگی کرد. اگر اساتید درباره این فرضیه نظر بدن خوشحال میشم. -
شکار جانور قندهار شکارجانور قندهار/ به دام افتادن پهپاد جاسوسی پیشرفته آمریکا RQ170
ILLUMINATOR پاسخ داد به aminmessi تاپیک در بی سرنشین ها
نمیدونم چرا وقتی این خبر رو شنیدم یاد فیلم STEALTH افتادم مخصوصا اون جایی که هواپیما به دست دشمن میفته و فرماندهه حرص و جوش میخوره.دوستان فیلم باز میدونن منظورم چیه -
جنگنده چند ماموریته میگ- 35 ( MiG-35/Fulcrum-F)
ILLUMINATOR پاسخ داد به TANK تاپیک در جنگنده و رهگیر
انصافا توي همين مانور كبري هم كه روسها ابداع كننده اون هستن F-22 خيلي بهتر عمل ميكنه ولي من به هيچ وجه قبول ندارم كه اين مانور بتونه توي شرايط نبردهاي هواييه امروزي كاربردي داشته باشه.وقتي F-22 ميتونه هواپيماي دشمن رو از فاصله 70 كيلومتري با يه موشك آمرام D نابود كنه بدون اينكه حتي روح خلبان فلك زده از وجود يه هواپيماي ديگه خبر داشته باشه اين مانور كبري واقعا چه دردي رو ازش دوا ميكنه؟؟ اصلا به فرض كه متوجه هواپيما و موشك شليك شده به سمتش بشه چه كاري ميتونه بكنه وقتي آمرام قدرت مانور تا 22 G رو داره و سرعتش 4 ماخ هست در حالي كه هواپيماي هدف قدرت مانور تا 9 يا 10 G رو داره. حالا بياد اصلا به جاي يه دونه پشتك وارو 50 تا بزنه چه فايده اي براش داره؟؟ سايت منبع براي LOAD FACTOR آمرام : http://dcswiki.com/index.php?title=AIM-120 -
وقتي عكس خاليشو ميبيني جالب به نظر ميرسه ولي وقتي تو دست ديده ميشه خيلي گنده و يقر به نظر ميرسه. اين از اون اسلحه هاييه كه خيلي طول ميكشه تا قلقش دستت بياد و بهش عادت بكني چون با همه سلاح هاي متعارف فرق داره.ارتباط برقرار كردن باهاش خيلي سخته البته اين نظر منه.ميشه گفت حسي رو به آدم منتقل ميكنه كه شبيه حس P-90 يا F-2000 هست. [img]http://olegvolk.net/gallery/d/40337-2/kriss_smg_2084.jpg[/img] [img]http://www.tactical-life.com/online/wp-content/uploads/2011/07/kriss-super-v-smg-b.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/SHOT_Show_2007_-_KRISS_Super_V_System_Submachine_Gun_%28_45_ACP%29_1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_SHOT_Show_2007_-_KRISS_Super_V_System_Submachine_Gun_%28_45_ACP%29_1.jpg[/img][/url] [img]http://www.tactical-life.com/online/wp-content/uploads/2011/05/kriss-vector-submachine-gun.jpg[/img] [img]http://www.tactical-life.com/online/wp-content/uploads/2011/05/kriss-vector-submachine-gun-b.jpg[/img] [img]http://www.tactical-life.com/online/wp-content/uploads/2009/03/kriss3.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb.jpeg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/LKKKLmb.jpeg[/img]
-
تاپیک جامع موشک ضدماهواره ws-199b تاپیک جامع موشک ضدماهواره WS-199B
ILLUMINATOR پاسخ داد به ALI تاپیک در موشکهای هوا به هوا
[quote][quote]چند تا عكس از سر جنگيه LEAP : [/quote] چه جالب! جستجوگرش اپتيکي هست!!!![/quote] هدايت اين ها در واقع با استفاده از IR (فرو سرخ) هست. همه KILL VEHICLE ها از اين سيستم آشكارسازيه هدف استفاده ميكنن مثل EKV در GBI و KV در THAAD و ARROW-3 . خودم قبلا حداقل تو 20 تا تاپيك سايت درباره اين KILL VEHICLE ها توضيحات مفصل داده بودم.ميتونيد براي اطلاعات بيشتر به تاپيك هاي سامانه THAAD و GMD مراجعه كنيد.حتي الان طرح كانسپتي در حال بررسي هست كه محور اون جستجوي مواد راديواكتيو و پرتوهاي نوترون موجود در كلاهك هاي هسته اي است كه در آينده بر روي سرجنگيه MKV-L روي موشك GBI به كار خواهد رفت.با استفاده از اين روش تشخيص كلاهك اصلي از اهداف دروغين و دكوي هاي بالني و كامپوزيتي بسيار آسان تر ميشه. يه نكته ديگه كه بايد اضافه كنم اينه كه موشك حامل اين KILL VEHICLE ها لزوما نبايد موشكهاي GBI و SM-3 باشه و ميشه اونارو بر روي ماهواره برها قرار داد و از اين حامل ها به عنوان وسيله پرتاب به مدار مورد نظر استفاده كرد و در واقع اين KILL VEHICLE ها هيچ رابطه لازم و ملزومي با خود حامل اون ندارند و براي مانور و هدف يابي به ماهواره ها و سيستم IR SEEKER خودشون متكي هستند. براي مثال ميشه از راكت هاي ماهواره بري مثل خانواده هاي : FALCON - ATHENA - PEGASUS - MINOTAUR - TAURUS - DELTA - ATLAS و حتي خانواده موشكهاي باز نشسته TITAN نام برد كه همگي ميتونن حامل اين KILL VEHICLE ها باشند. با اين راكتها به راحتي ميتوان به مدارهاي بسيار دور مثل زمين آهنگ دسترسي پيدا كرد و ماهواره هاي دشمن رو نابود كرد و بايد اين نكته رو هم بگم همون طور كه ميدونيد اين نوع KILL VEHICLE ها در اصل براي هدف قرار دادن سريع ترين و مانورپذير ترين REV هاي بالستيك در سپر دفاع ضد موشكي طراحي شده اند پس بنابر اين هدف قرار دادن يك ماهواره در يك مدار كاملا ثابت و دقيق كه با يك سرعت ثابت در حال حركته از آب خوردن هم آسون تره و ماهواره هيچ شانسي براي نجات نداره به خصوص كه اين EKV ها با سرعت 10 كيلومتر در ثانيه با ماهواره برخورد ميكنند. -
و ناگهان ، چقدر زود ... دیر شد ، نگاهی به رویداد انفجار پایگاه موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ILLUMINATOR پاسخ داد به alala تاپیک در مباحث جامع نظامی
با توجه به اينكه گفته شده بود ذاغه مهمات منفجر شده من فكر ميكردم يه چاله بزرگ ايجاد شده باشه ولي انگار هيچ انفجار زير زميني اي در كار نبوده و همه انفجار در سطح رخ داده. -
[quote]اگرم زنده باشن پاشون حتما قطع شده به کبودی پا دقت کنید[/quote] اون كه كبودي پا نيست چكمه باروني پاش كرده براي محيط هاي مردابي و خيس لازمه.ولي عجب صحنه نادريه. اصلا چه جوري تو بيمارستان اينو از پاش درآوردن؟؟ خيلي خطر انفجارش بالاست.قبلا يه عكس درست مثل همين از جنگ جهانيه دوم ديده بودم كه تو پاي يه سرباز فرانسوي يه خمپاره گير كرده بود البته سربازه مرده بود.
-
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
ILLUMINATOR پاسخ داد به SAEID تاپیک در اخبار نظامی
به نظر مياد براي ايجاد ديواره آتش طراحي شده باشه و بيشتر اثر رواني داشته باشه تا واقعي. جنگنده هاي دشمن در يك حمله گسترده هرگز در ارتفاع برد اين توپ پرواز نميكنن و نيازي به پرواز در چنين ارتفاعات پاييني ندارند و موشكهاي كروز هم مانور پذيريه بالايي دارن و براي انهدام يه موشك كروز يا بمب پرنده دور ايستا خدا ميدونه بايد چند عدد گلوله توپ شليك بشه . سرعت گلوله در دهانه لوله ( MUZZLE VELOCITY ) اين رده از توپها حدود 800 متر بر ثانيه و كمتر هست و بايد محاسبه دقيقي تو زمان رسيدن هدف به نقطه اي خاص و زمان شليك توپ انجام بشه.- 6,700 پاسخ ها
-
- اخبار داخلی
- نظامی
- (و 10 بیشتر)
-
تاپیک جامع موشک ضدماهواره ws-199b تاپیک جامع موشک ضدماهواره WS-199B
ILLUMINATOR پاسخ داد به ALI تاپیک در موشکهای هوا به هوا
[quote][color=darkblue]با تشکر از دوستان [quote]علي آقا خيلي ممنون از تاپيك مفيدتون ولي بايد بگم اين موشك ASM-135 هرگز به مرحله توليد انبوه و عملياتي نرسيد.[/quote] ولی من درباره این موشک خونده بودم که آمریکا در سال 2012 قصد داره تعداد 112 از همین موشک های ASM 135 تولید کنه.[/color][/quote] تا اونجايي كه من در منابع اينترنت خوندم هيچ برنامه اي براي توليد اين موشك وجود نداره و در همون سال 1988 كه پروژه مختومه اعلام شد دليلش اين عنوان شده بود كه ميتونه ناقض پيمان فضايي ماوراي جو ( Outer Space Treaty ) باشه. در حال حاضر موشك هاي ضد ماهواره آمريكا GBI با برد بيش از 5500 كيلومتر و ارتفاع پرواز 2000 كيلومتر هست و همچنين موشك SM-3 با برد 600 كيلومتر و ارتفاع پروازيه 250 كيلومتر. يك نمونه موفقيت آميز از انهدام ماهواره به دست آمريكا در سال 2008 و به نام عمليات BURNT FROST انجام شد كه طي آن يك ماهواره جاسوسي در ارتفاع 240 كيلومتري از زمين و در حاليكه سقوط آن آغاز شده بود بوسيله يك موشك SM-3 شليك شده از عرشه ناو هدف قرار گرفت و تكه هاي آن به اقيانوس سقوط كرد. سرعت ماهواره در هنگام سقوط 28000 كيلومتر در ساعت بود كه سرجنگيه LEAP موشك SM-3 با سرعت 8000 كيلومتر در ساعت با آن برخورد كرد و سرعت برخورد به 36000 كيلومتر در ساعت رسيد. http://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Burnt_Frost [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/48/SM-3_launch_to_destroy_the_NRO-L_21_satellite.jpg/343px-SM-3_launch_to_destroy_the_NRO-L_21_satellite.jpg[/img] [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/96/SM-3_intercepting_NROL-21-20080220.jpg[/img] [img]http://www.mda.mil/global/images/aegis_burnt_frost.jpg[/img] چند تا عكس از سر جنگيه LEAP : [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/img_6203.JPG[/img][/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/img_6200.JPG[/img][/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/th_150811.jpg[/img][/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/kinetic_warhead_192b3c315-4d96-443c-a0f7-a66a10ffdac0larger.jpg[/img][/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/rtn_rms11_sm3mca_masthead.jpg[/img][/align] -
تاپیک جامع موشک ضدماهواره ws-199b تاپیک جامع موشک ضدماهواره WS-199B
ILLUMINATOR پاسخ داد به ALI تاپیک در موشکهای هوا به هوا
[quote]امروزه نیرویهوایی ارتش آمریکا از نسل جدید موشک های ASM 135 برای مقابله با ماهواره های دشمن استفاده می کند.[/quote] علي آقا خيلي ممنون از تاپيك مفيدتون ولي بايد بگم اين موشك ASM-135 هرگز به مرحله توليد انبوه و عملياتي نرسيد. در سال 1978 نيروي هواييه آمريكا طرح توسعه موشك ضد ماهواره نسل جديد رو ارائه كرد و 2سال بعد در 1979 قرار دادي رو براي ساخت موشك چند مرحله ايه با سرجنگيه انرژي جنبشي و با هدايت فروسرخ با شركت LTV آئرواسپيس امضا كرد.(دقت كنيد كه خيلي قبل از اينكه طرح هاي NMD بر ضد موشكهاي بالستيك شروع شده باشد مثل GBI و SM-3 اين موشك مجهز به KILL VEHICLE انرژي جنبشي بود) از همون ابتدا طرح پرتاب از سكوي زميني منتفي بود و به همين دليل هواپيماي F-15A براي پلتفرم لانچ اون برگزيده شد. اين موشك در سال 1984 ساخته شد و در مجموع تا سال 1986 به تعداد 5 بار آزمايش شد كه همگيه آزمايشات موفقيت آميز بود. يك سال پس از آن بودجه پيش بيني شده براي اين طرح به مبلغ 5.3 ميليارد دلار افزايش پيدا كرد كه بسيار بيشتر از هزينه قبلي به ميزان 500 ميليون دلار بود و سر انجام در سال 1988 ريگان رييس جمهور وقت اين برنامه رو به دليل مشكلات فني و مالي و تاخير آزمايشات كنسل كرد. در مجموع 15 عدد از اين موشك ساخته شد كه 2تاي آن الان در دو موزه آمريكا در معرض بازديد عمومي قرار داره. البته بايد اين رو متذكر شد كه بسياري از محصولاتي وجود داشته اند كه با اعلام رسميه مختومه شدن طرح ها ادامه توليدشان در پرده اي از ابهام بوده و هيچ بعيد نيست كه تعداد بالايي از اون در زرادخانه هاي آمريكا آماده عمليات باشند. [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6d/Asat_missile_20040710_150339_1.4.jpg/640px-Asat_missile_20040710_150339_1.4.jpg[/img] [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/24/ASAT_missile_launch.jpg/453px-ASAT_missile_launch.jpg[/img] [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/34/ASM-135_ASAT_5.jpg/387px-ASM-135_ASAT_5.jpg[/img] -
كاوشگر كنجكاوي در مريخ / فصلي نوين در كاوشهاي سياره سرخ
ILLUMINATOR پاسخ داد به mahdavi3d تاپیک در اخبار علمی
آقا مهدوي دستت درد نكنه اون PDF ماموريت CURIOSITY و اون فايل پاور پوينت خيلي خيلي مفيد و آموزنده بود خيلي دنبالش گشتم ولي پيدا نكردم تا شما گذاشتي.ممنون در مورد سفر به ماه هم حق با شماست. درباره ماموريت هاي علميه ناسا و كلا آمريكا هم اي كاش همه ميتونستن با كمي انصاف به قضيه نگاه كنن و همه چيزو سياه و سفيد نبينن.بالاخره اين پژوهش هاي علمي منفعتش به همه مردم دنيا ميرسه و بايد براي نوع بشر ارزش قلمداد بشه نه اينكه حالا كشوري كه مسئول اين آزمايشاته چون دشمن ماست چشممون رو به روي حقايق ببنديم و همه دستاوردهاشو بكوبيم. در ضمن يكي از برجسته ترين دانشمندان محقق در پروژه هاي سفر به مريخ و همين ماموريت پروفسور [size=18]فيروز نادري[/size] هست و ما بايد به اين هم وطنانمون افتخار كنيم نه اينكه به دلايل واهي و تخيلي تمام علم و دانش رو زير سوال ببريم. http://fa.wikipedia.org/wiki/فیروز_نادری http://www.jpl.nasa.gov/about/bio_naderi.cfm http://www.nasa.gov/images/content/144537main_graf-elachi-naderi-516.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/dr-firouz-naderi-nasa.jpg تو اين عكس هم اون آقاي سفيد پوش جناب پروفسور نادري هستن: http://sitelife.aviationweek.com/ver1.0/Content/images/store/5/8/b501b171-37d7-4806-b821-c1a891b8f1a3.Large.jpg ----------- [color=orange]عكسها به لينك تبديل شد mahdavi3d[/color] -
كاوشگر كنجكاوي در مريخ / فصلي نوين در كاوشهاي سياره سرخ
ILLUMINATOR پاسخ داد به mahdavi3d تاپیک در اخبار علمی
[quote]با سلام در گزارش آمده است كه تا رسيدن اين كاوشگر به مريخ 8.5 ماه طول مي كشد و فاصله مريخ تا زمين 570000000 كيلومتر است. با اين وجود محموله ميبايست با سرعت حدود 182000 كيلومتر بر ساعت حركت كند تا به مريخ برسد. آيا اين سرعت ممكن است؟ نكته دوم نحوه فرود با چتر نجات مي باشدكه ميباست پرسيد كه با توجه به اتمسفر مريخ چگونه ممكن است؟ شايد باز هم ميخواهند سر دنيا كلاه بگذارند! در صورت امكان پاسخ دهيد.[/quote] علي آقا اولا كه شما يه اشتباه كوچولو تو محاسبه خودت كردي و اون اينه كه تو عدد فاصله زمين تا مريخ يه دونه صفر زيادي گذاشتي!! نزديكترين فاصله ميان زمين تا مريخ 57 ميليون كيلومتره و نكته ديگه اينه كه محموله هاي فضايي در زمان كمترين فاصله از سياره مقصد ارسال نميشن بلكه در فاصله ميانگين حداقل و حداكثر فرستاده ميشن تا محموله با طي كردن مدار سياره هدف و قرار گرفتن در اون مدار بهش برسه و اين يعني فاصله خيلي بيشتري رو طي ميكنه و فاصله ميانگين تا مريخ 225 ميليون كيلومتر هست. و با اين حساب كاوشگر كنجكاوي با سرعت حدود 50000 كيلومتر در ساعت به مريخ ميرسه. پس ميبيني كه حساب كتابت همش از پايه اشتباه بود. Theoretically, Mars and Earth are closest together when Earth is at farthest point from the Sun(aphelion) and Mars is at its closest to the Sun(perihelion). At that point the two would be within 54.6 million km of each other. That point is said to be theoretical because it has not been observed during recorded history. The closest known approach was in 2003, when Earth and Mars were separated by only 56 million km. On the opposite end of the scale, Mars and Earth can be 401 million km apart when they are in opposition and both are at aphelion. The average distance between the two is 225 million km و تازه اين حداكثر سرعت محموله هاي فضايي نيست!! سفينه ويجر 1 و 2 با سرعت 63000 كيلومتر در ساعت ( 17.5 كيلومتر در ثانيه ) مسير خودشون در فضا رو طي كردن و با سرعت 82000 كيلومتر در ساعت ( 23 كيلومتر در ثانيه ) از كنار سياره مشتري رد شدند.اين سايت هايي رو كه گذاشتم به دقت بخون خودت متوجه ميشي. http://hypertextbook.com/facts/1997/PatricePean.shtml http://en.wikipedia.org/wiki/New_Horizons http://www.universetoday.com/14824/distance-from-earth-to-mars/ در مورد فرود با چتر هم اگر درباره سيارات كمي مطالعه كني متوجه ميشي غلظت گازهاي اتمسفر تو همشون به يك اندازه نيست و در مريخ به حدي غليظه كه شرايطي شبيه زمين رو شبيه سازي ميكنه البته با فشار كمتر حدود 170 برابر كمتر از فشار هواي زمين در سطح دريا. ولي همين اتمسفر رقيق اينقدر هست كه يك جسم با چتر روي سطح اون بشينه. و مورد آخر ميشه بفرماييد در چه موردي سر دنيا رو كلاه گذاشته اند؟؟ شايد منظور شما سفر به ماه باشه و اگر اين طوره براي شما و همه اون كساني كه اين تئوريه بچه گانه رو براي اولين بار مطرح كردن و يواش يواش خودشون هم به اين حرفي كه زدن اعتقاد پيدا كردن و باورشون شد بسيار متاسفم. متاسفانه مردم عادت دارن چيزايي كه يه ذره از محدوده قدرت درك و تصورشون خارجه بلافاصله منكر بشن و همه چيزو حتي بديهيات علمي رو كه مثل روز روشنه زير سوال ببرن. عكس مدار حركت سفينه NEW HORIZONS : http://acuario.unicauca.edu.co/aida/images/openwysiwyg/articulos/mar2010/NewHorizonsOrbit.jpg --------- [color=orange] عكس به لينك تبديل شد mahdavi3d[/color] -
كشنده ترين ضربه ايران به امريكا در جنگ؟ ؛ نظر سنجي
ILLUMINATOR پاسخ داد به nasirirani تاپیک در دکترین و استراتژی
[quote][quote]به نظر من بستن شاهرگ نفت دنیا وحملات سایبری به مراکز اقتصادی امریکا اونو به زانو در میاره[/quote] دوست عزیز شما می دونی آمریکا قانونی در کشورش تصویب کرده که اگر کشوری با حملات سایبری به آمریکا حمله کند ، آمریکا آن کشور را بمباران هسته ای خواهد کرد ؟؟؟؟[/quote] آقا احسان اگر از تصويب همچين قانوني مطمئني بي زحمت منبعش هم بذار تا بريم ببينيم جريان چيه. حقيقتش يه كم باورش سخته. در مورد راهكار هم به نظر من بهترينش هدف قرار دادن ماهواره هاي نظامي و مخابراتيه و البته جاسوسي كه فعلا ما تواناييش رو نداريم در حجمي كه بتونه به آمريكا آسيبي جدي برسونه همچين كاري بكنيم. موشكهاي ضد ماهواره برد بسيار بالايي بايد داشته باشن و از اون خيلي خيلي مهمتر بايد دقتي فوق العاده داشته باشن. -
[quote]دوستان همه کم و بیش با این موشک انداز ساخت امریکا اشنا هستن[/quote] آقاي كلنل دست شما درد نكنه خيلي جالب و مفيد بود.ولي جسارتا اين راكت ساخت كارخانه ساب بوفورس دايناميكس سوئد هست نه آمريكا تو همون عكس اول كه گذاشتين كاملا مشخصه.
-
پاسخ تحقیرکننده ناوشکن ارتش به ناو نیروی دریایی آمریکا
ILLUMINATOR پاسخ داد به babak1985 تاپیک در جنگ تحمیلی
[quote]دوست عزیز یعنی شما میفرمایید آمریکا بیاد دو تا سکوی نفتی ما رو بزنه بعد ما هم هیچ عکس العملی نشون ندیم در ضمن هلیکوپتر آمریکایی از 5 مایل که فاصله مجاز نزدیک شدن هواگرد به شناور هست تجاوز کرده در نتیجه متخاصم تشخیص داده شده و هدف قرار میگیره [b]خواهشا نظر احساسی ندید یه کم منطقی و عاقلانه فکر کنید[/b][/quote] شما كاملا مختاري درباره نظر من اين جوري فكر و برداشت كني و من هيچ ايرادي بهش نميگيرم و اميدوارم همه همين طور كه شما ميفرماييد منطقي و عاقلانه فكر كنند. -
پاسخ تحقیرکننده ناوشکن ارتش به ناو نیروی دریایی آمریکا
ILLUMINATOR پاسخ داد به babak1985 تاپیک در جنگ تحمیلی
[quote][quote]ین مکالمه مربوط به آخرین مکالمه ناو سهند با ناو آمریکایی که در جریان این اتفاق ناو سهند هلیکوپتر آمریکایی رو میزنه و بعد هم هواپیماهای آمریکایی نا جوانمردانه نا سهند رو غرق میکنن البته فکر میکنم تکراری بشه [i]درضمن جمله آخر فرمانده ناو سهند میگه :بهش توصیه میکنم بیشتر از 5 مایل به من نزدیک نشه[/i][/quote] کار درستی بوده تو اون زمان با توجه به پتانسیل نیروی دریایی آمریکا هلکوپتر آمریکایی رو زدن؟؟[/quote] متاسفانه بايد گفت به هيچ وجه كار درستي نبود.به اين فقط ميگن خودكشي بدون اين كه هيچ هدفي رو دنبال كنه.اگر 1000 تا قايق تندرو خودشون رو پر از مواد منفجره ميكردن و به ناو آمريكايي ميكوبوندن خيلي خيلي توجيه پذير تر و با ارزش تر از اين حركت ماجراجويانه ناوچه سهند بود.همين امروزم اگر چنين چيزي تكرار بشه تو عاقبتش نبايد دچار اشتباه شد. -
سلام به همگي تو اين تاپيك ميخوام از شهداي ارامنه يادي كرده باشم و به همه دوستان ياداوري كنم كه اين عزيزان با وجود كيش و آيين متفاوت به ياريه هم وطنان ديگشون اومدن و تا آخرين قطره خون از اين آب و خاك دفاع كردن. اميدوارم مورد توجهتون قرار بگيره. در ادامه تاپيك چند نفر از اين عزيزان رو معرفي ميكنم و از هر كدوم خاطراتي رو قرار ميدم.ولي اول اين خاطره زيبا( ميدونم مطلب طولانيه ولي خواهشم از دوستان اينه كه كمي از وقت گرانبهاشون رو بهش اختصاص بدن و همه مطلبو تا آخر به دقت بخونن.مرسي ) : دیدار ایشان با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان، اوایل جنگ نمایندة امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد. امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردندو همچنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانهشان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تکتک این محلههای خود شما را من حداقل میدانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند. حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاریام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. بههمینخاطر میدانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحالترین لذتی که آدم میخواهد ببرد را دارد. بعضیهایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید میروی فقط یک فرزند داشتند که آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچهشان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آنها با افتخار میگویند، ولی ما که مینشینیم نگاه میکنیم، آن خستگی را احساس میکنیم. بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازیآباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان اینقدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت میکرد که یکی دو بار آقا گریه کرد. این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدمهایی که در راه خدا در کشور ما از ادیان مختلف کشته شدند. چه شیعه، چه سنی، چه مسیحی و… صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند خانة چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساهایشان زدیم که آنها از ما بیخبرتر بودند. رفتیم بنیاد شهید، دیدیم خیلی اطلاعات ندارند. کمی اطلاعات خانوادة شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محلهها پیدا کردیم و با این دیدگاه رفتیم. صبح رفتیم گشتیم توی محلة مجیدیه شمالی، دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در خانوادهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمانها ما میرویم سلام میکنیم و میگوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر، بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم. بین ارمنیها بگوییم که از بسیج آمدیم که بالاخره فرهنگش… بگوییم از دادستانی آمدیم که باید در بروند. کارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب شب کریسمس که شب پاک شماهاست میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم. ارمنیها به خودی خود آرایش کرده هستند، حالا قرار شد بروند روی آنتن، خُب چیز دیگری شده بودند. اطلاعات ما هم ناقص بود. خیلی هم اطلاعات نگرفتیم. نخواستیم آنجا را اصطلاحاً بسوزانیم. برای نماز مغرب و عشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ میکنند، میرویم سر کارمان دیگر. اسکورت هم به هوای اینکه ما توی منطقه هستیم با بیسیم زیاد صحبت نکنند که مسیر لو نرود، روی شبکه بالاخره پخش میشود دیگر. چیزی نگفتند. یک آن مرکز من را صدا کرد با بیسیم گفتم به گوشم. موردمان را گفت که شخصیت سر پل سیدخندان است. سر پل سیدخندان تا مجیدیه کمتر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی از گل بهتر آمد دم در، در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمیفهمد که. بالاخره وارد شدیم. چون کار باید میکردیم. گفتیم نودال و اَمپِکس و چیزایی که شنیده بودیم، کارگردان و اینها بروند تو. کارگردان رفت پشتبام پست بدهد، اَمپِکس رفت توی زیرزمین پست بدهد، آن رفت توی حیاط پست بدهد. پست بودند دیگر حالا. فیلممان بود. یک ذره که نزدیک شد، بیسیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصلهای که بود به این خانم چون احیا بشود، اینجوری جلوی آقا نیاید، گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف میشوند منزل شما. گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد. گفتید کی؟ من اسم حضرت آقا را گفتم. ـ داستان بازرگان و طوطی را شنیدهاید ـ، تا اسم آقا را گفتم افتاد وسط زمین و غش کرد. فکر کردیم چه کنیم داستان را؟ داد بیداد کردیم، دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم که مادرتان را فعلاً جمع کنید. مادر را بردند توی آشپزخانه. دخترها گفتند: چه شد؟ گفتم: ببخشید! ما همان صداوسیمای صبح هستیم که آمده بودیم. ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری میآیند منزلتان، به مادرتان گفتیم غش کرد. فکری کنید. اینها شروع کردند مادر خودشان را به حال آوردند. فشارشان افتاده بود، آب قند آوردند. بیسیم اعلام کرد که آقا پشت در است. من دویدم در خانه را باز کردم. نگهبانی هم که باید کنار در میایستاد، رفت دم در. کارهای حفاظتیمان را انجام دادیم. آقا از ماشین پیاده شد تا وارد خانه بشود. آمد توی در خانه نگاه کرد و گفت: سلام علیکم. گفتم: بفرمایید. گفت شما؟ نه اینکه ما را نمیشناخت، گفتند، تو چه کارهای یعنی؟ گفتیم: صاحبخانه غش کرده. گفت: کس دیگری نیست؟ یاد آن افتادیم که دو تا دخترها هم میتوانند به آقا بگویند بفرمایید. گفتیم آقا شما بفرمایید داخل. گفت: من بدون اذن صاحبخانه به داخل نمیآیم. معنی و مفهوم حفاظت، خودش را اینجا از دست نمیدهد. مهمتر از حفاظت این است. بدون اذن وارد خانه کسی نمیشود. رهبر نظام است باشد، ارمنی است باشد، ضدحفاظتترین شکل ممکن این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه، با لباس روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند، همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن وارد خانه کسی نشوند. من دویدم رفتم توی آشپزخانه. به یکی از این دخترها گفتم آقا دم در است بیایید تعارف کنید بیایند داخل. لباس مناسبی تنشان نبود. گفتند: پس ما لباسمان را عوض کنیم. به آقا گفتیم: که رفتهاند لباس مناسب بپوشند، شما بفرمایید داخل. گفتند: نه میایستم تا بیایند. چند دقیقهای دم در ایستادند. ما هم سعی کردیم بچههایی که قد بلند دارند را بیاوریم، مثل نردبان دور ایشان بچینیم که ایشان پیدا نباشد. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. چون دانشجو بودند لباس دانشجویی مناسب داشتند. یکی از دخترها، دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفتند داخل اتاق. این خانم پیش آقا رفت و خوشآمد گفت. بعد گفت که مادرمان توی این اتاق است، الآن خدمت میرسیم. رفتند بیرون. آقا من را صدا کرد گفت اینها پدر ندارند؟ گفتم: نمیدانم. چون صبح نپرسیده بودم. گفت بزرگتر ندارند؟ برادر ندارند؟ رفتیم آن اتاق پشتی. گفتم: ببخشید، پدرتان؟ گفتند، مرده. گفتیم، برادر؟ گفتند، یکی داشتیم شهید شده. گفتیم، بزرگتری، کسی؟ گفتند، عموی ما در خانة بغلی مینشیند. فکر کردیم بهترین کار این است که عمو را بیاوریم بیرون. حالا چه کلکی بزنیم عمو را از خانه بیرون بیاوریم؟ با این هیبت و این تیپ و قدوقواره، همه دو متر درازی و لباسها، شکل، تیپ و اسلحه. هرچه هم بخواهی بگویی من کسی نیستم، قیافهات تابلو است. در بغلی را زدیم. یک آقایی آمد دم در سلام کردم. گفتم، ببخشید! امر خیری بود خدمت رسیدیم. این بندة خدا نگاه کرد، یک مسلمان بسیجی، خانة یک ارمنی آمده، چه امر خیری؟ خودش تعجب کرد. رفت لباس پوشید آمد دم در. محترمانه باهاش پیچیدیم توی خانة برادر خودش. داخل خانه که شدیم، نگهبان او را بازرسی کرد. نگاه کرد، پیش خودش گفت، برای امر خیر مگر آدم را بازرسی میکنند؟ بعد از بازرسی قضیه را بهش گفتیم. گفتیم: رهبر نظام آمده اینجا، اینها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید. او را داخل که بردیم و آقا را که دید، مُرد. یک جنازه را یدک کردیم و بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا. اینها به خودی خود زبانشان با ما فرق میکند. سلام علیک هم که میخواهند بکنند کلی مکافات دارند. با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوالپرسی کرد و درنهایت یک همدمی را برای آقا مهیا کردیم. رفتیم توی این اتاق بالای سر مادر و با التماس دعا، مادر را هم راه انداختیم. آمدند رفتند بالا، لباس مناسب پوشیدند و آمدند پایین. وقتی وارد اتاق شد، آقا تعارفشان کردند در کنار خودشان، کنار همان عمویی که نشسته بود. بعد هم گفتند: مادر! ما آمدهایم که حرف شما را بشنویم؛ چون شما دچار مشکل شده بودید، دوستان عموی بچهها را آوردند. دخترها آمدند نشستند. آقا اولین سؤالشان این بود که شغل دخترها چیست؟ گفتند: دانشجو هستند. آقا خیلی تحسینشان کرد و با اینها کلی صحبت کردند، توی این حالت، این دختر سؤال کرد که آقا آب، شربت، چیزی برای خوردن بیاورم؟ اینها همهاش درس است. من خودم نمیدانستم که بگویم بیاورد یا نیاورد؟ آقا میخورد یا نمیخورد؟ نمیدانستم. رفتم کنار آقا، از آقا سؤال کردم، گفتم: آقا اینها میگویند که خوردنی چیزی بیاوریم؟ چایی چیزی بیاوریم؟ آقا گفتند: ما مهمانشان هستیم. از مهمان میپرسند چیزی بیاورند یا نیاورند؟ خُب اگر چیزی بیاورند ما میخوریم. بعد خود آقا گفتند: بله دخترم! اگر زحمت بکشید چایی یا آبمیوه بیاورید، من هم چایی، هم آبمیوة شما را میخورم. اینها رفتند چایی، آبمیوه و شیرینی آوردند. خود میوه را هم آوردند. خُب توی خانة مسلمانها اینطوری است. یک نفر چند تا میوه پوست میکند میدهد دست آقا، آقا هم دعا میکند. همانجا به پدر شهید، مادر شهید، پسر شهید و یا همسر شهید آن خوراکی را تقسیم میکنیم، همه یک قسمتی از این میوه میخورند که آقا به آن دعا کرده. توی ارمنیها هم همین کار را باید میکردیم؟ واقعاً نمیدانستیم. چایی آوردند، آقا خورد، آبمیوه آوردند، آقا خورد، شیرینی آوردند، آقا خورد. آقا حدود چهل دقیقه توی خانه ارمنیها نشستند و با اینها صحبت کردند. مثل بقیة جاها آقا فرمودند: عکس شهیدتان را من نمیبینم. عکس شهید عزیزمان را بیاورید ببینم. توی خانة مسلمانها چهار تا عکس بزرگ شهید وجود دارد که توی هر اتاقی یکی هست. میپریم و میآوریم. اینها رفتند آلبوم عکسشان را آوردند. آلبوم عکس هم متأسفانه برای شب عروسی شهید بود. آلبوم را گذاشتند جلوی آقا. صفحة اول یک عکس دوتایی. یادگاری فردین با دوستش گرفته بود آن وسط بود. آقا همینجوری نگاه میکردند، شروع کردند به صحبت کردن، همینجوری صفحهها را ورق میزدند تا تمام شود. تمام که شد گفتند: خُب! عکس تکی شهید را ندارید؟ یک عکس تکی از شهید پیدا کردند و آوردند گذاشتند جلوی آقا. آقا شروع کردند از شهید تعریف کردن. گفت: خُب! نحوة اسارت، نحوة شهادت اگر چیزی داشته به من بگویید. ما فهمیدیم نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» است، به اندازة شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران» پرواز عملیاتی جنگی داشته است. هواپیمایش F14، بمبافکن رهگیر بوده و بالای صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته. هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد میزنند. شهید، هواپیما را تا آنجا که ممکن است، اوج میدهد. هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش، که اتمسفر است بالا میآید و بقیهاش را بهسمت ایران سرازیر میشود. چهار تا موتور هواپیما منهدم میشود. هواپیما لاشهاش توی خاک ایران میافتد، ولی چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمیکرده، نتوانسته ایجکت کند و نشد که چتر برای شهید کار کند. هواپیما به زمین خورد و ایشان به شهادت رسید. ارمنیای بود که حتی حاضر نشد، لاشة هواپیمای جمهوری اسلامی بهدست عراقیها بیافتد. آن خانواده، این فرزندشان است. این بزرگوار در نیروی هوایی مشهور است. دربارة شهادتش و اخلاقش تعریف کردند. مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید، من میتوانم جملهای به شما عرض کنم؟ آقا گفت: بفرمایید، من آمدم اینجا که حرف شما را بشنوم. گفت: ما با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، در روضههایتان شرکت میکنیم، ولی خیلی مواقع داخل نمیآییم. روز شهادت امام حسین(ع)، روز عاشورا و تاسوعا به دستههای سینهزنی امام حسین(ع) شربت میدهیم. میآییم توی دستههایتان مینشینیم، ظرف یکبارمصرف میگیریم، که شما مشکل خوردن نداشته باشید، چون ما توی ظرف آنها آب نمیخوریم. توی مجالس شما شرکت میکنیم و بعضی از حرفها را میشنویم. من تا الآن نمیفهمیدم بعضی چیزها را. میگفتند، در دین شما بانویی ـ که دختر پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) است ـ را بین درودیوار گذاشتهاند، سینهاش را سوراخ کردهاند. میخ، مسمار به سینهاش خورده. نمیفهمیدم یعنی چی. میگفتند مسلمانها یک رهبری داشتند به نام علی(ع). دستش را بستند و در سه دورة ۲۵ ساله، حکومتش را غصب کردند. نمیفهیمدم یعنی چی. گفتند، در ۲۵ سالی که حکومتش غصب شده بود، شغلش این بود، آخر شب نان و خرما میگذاشت روی کولش میرفت خانه یتیمهایش. این را هم نمیفهمیدم. ولی امروز فهمیدم که علی(ع) کیست. امروز با ورود شما به منزلمان، با این همه گرفتاریای که دارید، وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محلة ما به خانة ما نیامده است، شما رهبر مسلمین هستید. من فهمیدم علی(ع) که خانة یتیمهایش میرفت چهقدر بزرگ است. از ورود آقای خامنهای به منزلشان، به علی(ع) و ۲۵ سال حکومت غصب شدهاش و زهرا(س) پی برد. خُب! این برود مشهد، امام رضا(ع) شفایش نمیدهد؟ بعد از بازگشت حضرت آقا، پاسداران را توبیخ کردند ما چهل دقیقه با این خانواده بودیم. عین چهل دقیقه، به اندازة چند کتاب از اینها درس گرفتیم. آقا در خانة ارامنه آب، چایی، شربت، شیرینی و میوهشان را خورد. بعضی از دوستهای ما نخوردند. کاتولیکتر از پاپ هم داریم دیگر. رهبر نظام رفته خورده، پاسدار، من نوعی، نخوردم. حزباللهیتر از آقا هستم دیگر. با آنها خداحافظی کردیم و بهسمت دفتر بهراه افتادیم. وقتی رسیدیم آقا فرمودند: این بچهها را بگویید بیایند. آمدند. گفتند: این کار احمقانه چه بود که شما کردید؟ ما مهمان این خانواده بودیم. وقتی خانهشان رفتیم چرا غذایشان را نخوردید؟ این اهانت به اینها محسوب میشود. نمیخواستید داخل نمیآمدید. به دلتان نمیچسبید، فکر میکردید شاید ظروف اینها نجس باشد، بعداً میآمدید دهانتان را آب میکشیدید. فعل حرام انجام ندادید. فعل حرام و نجس را هم ما آنجا فهمیدیم. تک تک درس است برای ما. منبع: ماهنامه امتداد (خاطره ای از غلام شاهپسندی یکی از محافظین آقا)