انجمن بزرگ میلیتاری

با تشکر از جناب hamedof به خاطر مطالب ارزنده‌شان   البته ناگفته نماند شرکت‌های سازنده CPU نیز بیکار ننشستند   شرکت اینتل برای افزایش‌ سرعت محاسبات دست به ساخت کلاسترهای مجتمع با نام xeon phi نمود خانواده night landing در یک کارت دارای ۷۲ واحد پردازشگر است که توان محاسباتی ۱.۲ ترافلاپس را در مدل ۷۱۲۰ ارائه می‌کند که مبنای طراحی ماشین‌های محاسباتی امروزه است به عنوان مثال تیان هی ۲ دارای ۱۶۰۰ نود محاسباتی به قدرت ۳۳ پتا فلاپس است در حالی که هر نود از دو سری پروسسورIvy Bridge و ۳ کارت xeon phi استفاده می کند و در مجموع سه میلیون هسته محاسباتی سبب شده تا عنوان بزرگترین ماشین محاسباتی را به خود اختصاص دهد.   شرکت AMD نیز مجموعه fire Stream را عرضه نموده که تابحال با آن کار ننموده ام     در مقابل Nvidia کارت های محاسبه گر خود را با معماری متفاوت عرضه می‌نماید که توضیح آن را به بعد از اجازه جناب حامداف موکول می‌کنم کارت پاسکال از خانواده تسلا به تنهایی دارای ۳۵۸۴ هسته پردازش به قدرت پردازش ۱۰ ترافلاپس است   البته مقدار غیر قابل باور توان محاسباتی GPU ها یک توان علمی است و در عمل به توانایی انطباق برنامه‌ها بر GPU وابسته است برنامه نویسی بهینه  بر اساس GPU نیازمند آگاهی کامل و به روز از معماری واحدهای پردازشگر آن است و به کلی با برنامه نویسی های متداول متفاوت است‌ اما برنامه نویسی بر روی کارت‌های مجتمع اینتل به مراتب راحت‌تر است و تفریبا با برنامه نویسی متداول تفاوتی ندارد برنامه توسط مفسر OPEN MP به چند بخش شکسته شده و بر روی CPU هسته‌ها اجرا می‌شود   نکته مهم اینکه اینگونه سخت افزارها  در محیط لینوکس برای برنامه نویسی کاربر در دسترس هستند و عموما کلاس‌های برنامه نویسی را پشتیبانی نمی کنند این مساله در GPU جدی تر است

  ارائه بحث فنی در این زمینه در این انجمن به بالا بردن درک نظامی کمک خواهد کرد و انتظارات عمومی را تعدیل خواهد کرد  افزایش آگاهی نظامی عموم در این زمینه سبب خواهد شد تا تصمیمات احساسی سیاسیون در گلوگاههای جنگی با منطق جایگزین شود و سطح درک نظامیان ما نیز از یک عملیات به دید استراتژیک نبرد تغییر یابد   افزایش آگهی نظامی عموم بهترین و مهمترین کارکرد این انجمن است در مورد مقاله مذکور ممنون میشوم آدرس آن را برای مطالعه در اختیارم قرار دهید

  ضمن عرض سلام خدمت جناب MR9   متاسفانه جمله منظور را به بدی منتقل کرد منظور من حمله یک طرفه هوایی از جانب یک طرف جنگ (عمدتا همپیمان ناتو)  بود و نه حمله از یک سمت جغرافیایی   در این حالت کشور مورد حمله توان درگیری هوایی و حفظ آسمان خود را ندارد کشور مورد حمله فرضی است     بی صبرانه منتظر نقد شما هستم

شاید این سناریو مشکلات زیادی داشته باشد اما تحلیل و نقد آن به بهبود درک ما از رزم نوین کمک خواهد کرد   این طور به نظر می‌آید که در ساده ترین شکل حمیات هوایی از طرف غرب به یک کشور دارای مراحل زیر خواهد بود   ۱) اعزام تعداد زیادی هدف کاذب و پهپاد به فضای مورد حمله به منظور فعال کردن سیستم راداری و پدافندی دشمن ۲) کنترل فضای مورد حمله از فاصله دور توسط آواکس ۳)کنترل فضای مورد حمله از فاصله نزدیک توسط هواپیماهای پنهانکارF22 و F32 و F117 ۴) استفاده از حجم زیاد موشک کروز برای بمباران مراکز صنعتی و در تنگنا گذاشتن کشور مورد حمله برای فعال سازی دفاع هوایی خود ۵) و باز در صورت فعال نشدن دفاع هوایی افزایش شدت بمباران مناطق صنعتی مجاور شهرها با استفاده از بمب افکنهای پنهانکار B2 به منظور افزایش فشار روانی     اگر کشور مورد حمله توان انهدام آواکس از فاصله دور را داشته باشد هواپیماهای سرکوب پدافند هم به این مجموعه اضافه می‌شود رادارهای ثابت فعال در لحظات اول با استفاده از موشک کروز سرکوب خواهند شد و هیچ تصویر کلی از فضای منطقه برای کشور مورد حمله وجود ندارد شناسایی‌های قابل انجام در حالت غیر فعال راداری منوط به رصد پسیو فضا (به صورت کوتاه‌برد) و شنود رادیویی خواهد بود کشور حمله کننده سکوت کامل رادیویی را رعایت خواهند کرد به همین جهت برای جلوگیری از ناهماهنگی در فضا حتی در صورت وجود یک ائتلاف عمده خملات هوایی بر عهده یک کشور خواهد بود اطلاعات شنود رادیویی بیشتر مربوط به عملیات پروازی درون فرودگاه و حین سوخت‌گیری خواهد بود به همین جهت کشور مورد حمله می‌تواند از تراکم هوایی اهداف واقعی در زمان حمله هوایی آگاه شود اما شناخت تفاوت عملیات بمباران  هوایی و یا سرکوب هوایی پیش از وقوع غیر ممکن خواهد بود       چالش‌های موجود برای کشور مورد حمله ۱) هر لحظه زیر ساخت‌های بیشتری منهدم می‌شود ۲) در صورت فعال کردن پدافند راداری دارایی دفاعی در معرض تهاجم قرار می‌گیرد و اهتمال نابودی کامل آن وجود دارد   به عبارت دیگر خانه‌ای درحال آتش گرفتن و سوختن است اما کسی نمی‌تواند سطل آب را بردارد چون به چاه حمله می‌شود فشار افکار عمومی و ناپختگی سیاستمدارن سبب می‌شود تا برای نشان دادن کوچکترین پیروزی به آب و آتش بزنند و دستورات اشتباه نظامی صادر کنند مانند فعال سازی دفاع هوایی     روش‌های مقابله کشور مورد حمله   ۱) مورد هدف قرار دادن پایگاه‌های هوایی پشتیبانی دشمن با استفاده از سکوهای موشک هدف اصلی این بخش وارد آوردن تلفات به توان لجستیک دشمن برای سوخت گیری هوایی، تدارکات نیروی زمینی و آشیانه‌های آواکس است. دقت در این بخش سبب می‌شود تا با وارد آمدن خسارت به سوخت‌رسان‌ها توان هوایی دشمن در حجم پروازها در کوتاه مدت در محدودیت قرار گیرد   ۲) هدف قرار دادن پایگاه‌های هوایی ثابت دشمن به منظور افزایش تلفات پرنده‌های دشمن، درگیر شدن استعداد دشمن به ایجاد امنیت فرود و برخاست هواگردها و کاهش آمادگی مراکز پشتیبانی زمینی و باندها   ۳) هدف قرار دادن مراکز پروازی متحرک دشمن این بخش سخت ترین بخش اقدام متقابل است که در آن باید به انهدام ناوهای هواپیمابر، رزمناوهای حامل کروز و ایستگاههای زمینی موشک کروز است اقدام علیه این اهداف به اقدامات موشکی از راه دور ( با درصد موفقیت بسیار پایین ) و اقدام موشکی از نزدیک(باز با احتمال موفقیت پایین) تقسیم می‌شود در اقدام از راه دور موشک‌های بالستیک مورد استفاده قرار می‌گیرند که خطای خاص خود را دارند در اقدام نزدیک واحدهای موشکی به صورت شناور به فاصله مطمئن از واحد دشمن رسیده و آن را مورد حمله قرار می‌دهند برتری هوایی دشمن و عدم وجود اصل غافلگیری از معایب این طرح است استفاده کوتاه مدت از پدافند هوایی در این عملیات بدون طرح مطمئن بسیار حطرناک و عدم استفاده از آن موجب نابودی یگان‌های عمل کننده در چتر برتری هوایی دشمن خواهد شد   ۴) هدف قرار دادن مراکز صنعتی و سیاسی متحدان دشمن در منطقه این عمل یک شمشیر دو لبه خواهد بود  از یک طرف هزینه زمان را برای دشمن افزایش خواهد داد و از طرف دیگر عزم جهانی را بر علیه کشور مورد حمله افزایش خواهد داد این عمل در اصل یک توان بازدارنده برای عدم دخالت همسایگاه در حمله خواهد بود اما در صورت اجرا راه بازگشت سیاسی برای کشور غیر ممکن خواهد بود و  تسلیم سیاسی هدف دشمن قرار خواهد گرفت اما بهترین روش برای تحمیل هزینه به دشمن و افزایش روحیه داخلی بدون وارد آوردن تلفات به نیروهای خودی همین روش است بهانه لازم برای این حمله استفاده دشمن از پایگاه‌های کشور همسایه و پالایشگاه‌های تولید کننده سوخت آن‌ها است     ۵) اقدامات هوشمندانه در پدافند هوایی پس از تحمیل هزینه عملیات نظامی به دشمن، به وسیله بمباران مراکز نظامی و صنعتی، شدت حملات دشمن بیشتر و بیرحمانه‌تر خواهد شد در این مرحله بمباران‌های انبوه مراکز صنعتی نزدیک شهرها و مراکز نظامی! درون شهرها مدنظر خواهد بود تا هزینه روانی را برای سیاستمداران کشور مورد حمله افزایش دهد در این حالت هواپیماها به عمق بیشتری از هدف نفوذ خواهند کرد و شخم زدن در دستور کار قرار خواهد گرفت حفاظت ازاین  مراکز به سیستم‌های پسیو، اپتیکی و توپخانه کوتاه‌برد سپرده‌می شود پس از آغاز حمله دشمن و آغاز بمباران  تمام سیستم‌های میان‌برد پدافندیبه نوبت یا یکباره  برای ره‌گیری هواپیماهای مهاجم و سرکوب کننده روشن و اقدام به عملیات دفاعی میکنند تقسیم وظایف برای نابودی بمب افکن‌های بلند برد، آواکس‌ها سوخت‌رسان‌ها ، پنهان کارهای تهاجمی، پنهان کارهای سرکوب کننده پدافند در مجموعه مهاجم، پنهان کارهای برتری هوایی، پنهانکارهای تیم پشنیبان بازگشت در هر منطقه فضایی به صورت کاملا مشخص باید انجام شده باشد تا بیشترین تلفات از دشمن گرفته شود.   به فرض غلبه بر تمام مشکلات تکنیکی ردیابی  پنهانکارها! تلفات دشمن در خوشبینانه ترین حالت‌ها از ۳۰ درصد تجاوز نخواهد کرد و باز در بهترین برآوردها حداقل ۵۰ درصد توان پدافند منطقه نابود خواهد شد میزان موفقیت به تعداد آتشبارها ، رادارهای کاذب و نوع چینش آنها در مسیر هوایی مرتبط است   مهمترین عامل در موفقیت این عملیات دفاعی تشخیص زمان درست آن است هر طرف که شتاب‌زده تر عمل کند بیشتر متحمل تلفات خواهد شد و این مساله به صبر دو طرف و با شتابزدگی آن‌ها بستگی دارد     پس از این مرحله بر آورد هزینه دو طرف مشخص میکند آیا استفاده از نیروی هوایی مقرون به صرفه هست یا باید با موشک باران فشار را بر کشور مورد حمله زیاد کرد   پ ن ۱ : این سناریو بر مبنای قدرت کافی بازدارندگی کشور مورد حمله برای تهاجم زمینی تهیه شده است

مطالب بسیار ارزنده‌ای بود   اما چرا فتو فانتوم‌های ما در جنگ عراق هنگام استفاده از این مهمات لیزری مورد اصابت قرار می‌گرفتند؟ سیستم غلاف هدف گذاری لیزری پرنده را به یک هدف ساده برای پدافند میکند اما به نظر می‌آید تلفات فتو فانتوم‌های آمریکایی در ویتنام بسیار پایین تر از عملکرد ما در جنگ بود

  در خبر‌ها داشتیم که موشک‌های دوش پرتاب به تعداد زیاد از منابع مختلف به دست مخالفین رسیده است احتمال دارد خروج Su25 ها  برای جلوگیری از تلفات این نوع از هواپیماها است چون این هواپیما با توجه به ارتفاع عملیاتی کم مهمترین هدف پس از بالگردها محصوب می‌شود به نظر می‌رسد حضور بالگردها نیز کاهش محصوص دااشته باشد و حداکثر در عملیات‌های محدود بر علیه داعش استفاده شود   هنوز معلوم نیست مذاکرات ژنو چرا ادامه پیدا میکند واز این مذاکرات  چه چیز عاید روسیه، سوریه و ما می‌شود اما پس از این مذاکرات حتی اگرروسیه در سوریه باقی بماند جنگ بسیار متفاوت وسخت‌تر خواهد  بود

پروازهای آموزشی سپاه  بر روی هواپیمای توکانو  بسیار زیاد شده. این امر نشان دهنده تصمیم ضربتی برای تربیت خلبان است احتمالا از این خلبان‌ها برای Su22 ها استفاده خواهد شد اما اینکه خود Su 22 ها به عنوان جنگنده تاکتیکی استفاده خواهند شد یا به عنوان هواپیمای آموزشی جت برای ایجاد بسترآموزش خلبان هنوز معلوم نیست اگر هدف دوم مد نظر باشد باید منتظر ورود Su 30 به هوا فضای سپاه بود   پ ن۱: در موقع خرید Mig29 سپاه نیز درخواست خرید یک اسکادران آن را داشت و حتی خلبان برای آموزش به شوروی اعزام کرد

پول مربوز به خزید اس ۳۰۰ پس از بازگشت از روسیه به خزانه برگشت داده شد و خرج شد   سامانه اس ۳۰۰ آماده بارگیری بود اما تسویه حساب صورت نگرفت   این به معنی تقدیس روسیه نیست روسها در قضیه اس ۳۰۰ خیانت بزرگی به ما کردند اما از بی برنامگی دولت خودمان نباید بگذریم   پول اس ۳۰۰ را خوردند یک آب هم رویش

فکر میکنم وزارت دفاع پول برای خرید اس ۳۰۰ یا سایر خریدها رو نداره   روسها خواستند جواب عدم اجرای تعهدات از طرف ایران در زمینه پرداخت بهای اس ۳۰۰ رو بدهند   دولت ما بیشتر به دنبال خرید هایی است که بتواند در داخل با آن مانور تبلیغی بدهد مانند خرید هواپیمای a۳۸۰ و تا پایان این دولت هیچ نوع خرید مهم نظامی انجام نخواهد شد

باور کنید قضیه سیلوها رو حتی عربستان هم میدونست به خریدهای بمب‌های سنگر شکن دقت کنید سیلوها دیگه یه خبر سوخته بود و با نمایش دادنش اعتماد به نفس طرف مقابل کم میشه چون تا به حال فکر می‌کرد اونچه ایران برای روز نبرد در مشت بستش داره رو می شناسه و خودشو آماده کرده بود اما الان میدونه این مشت بسته ما نیست. اهمیتش اونقدر کم بوده که برای پروپاگاندا ازش استفاده می‌کنیم   در ضمن این رو هم بگم روسها در ساخت این شهرها همراهی داشتند جداقل یک موردش رو من اطلاع دارم و وقتی روسها بدونن همه میدونن حالا دقیقا همکاری برای چی بوده ما نمیدونیم اما زیر پوست این شهرها خبرهای خوش دیگری هست

دیروز تو اصفهان چند بالگرد  روی شهر پرواز سینه مال رفتند اکثرا کبری  یک مورد ۲۱۴ و یک بالگرد درناشناس در رده شاهد هم بود بیشتر شبیه رژه ای بود که در مسیر پادگان پرواز سپاه انجام شد این پادگان داخل شهر است و سابق بر این زیر مجموعه هوا فضای سپا بود و قرار است تبدیل به هوانیرروز سپاه شود  به وضوح صدای صدای هلیکوپتر ناشناس کمتر از کبری و ۲۱۴ بود این به معنی طراحی پروانه‌های کامپوزیت با عملکرد بهتر است اما اینکه چرا روی سایر پرنده‌ها نصب نشده شاید به دلیل تفاوت درر روتر باشد به عبارت بهتر کل سیستم انتقال قدرت باید عوض شود تفاوت موتور نیز بسیار محتمل است شکل ظاهری بالگرد بسیار شبیه شاهد ۲۸۷ و تاحدودی به نظر من شبیه bell 427 بود این بالگرد مسییر پروازی متفاوتی نسبت به سایر بالگردها داشت و پس  از عبور از فراز پادگان به سرعت به سمت هسا و خلاف جهت حرکت سایر پرنده‌ها حرکت کرد (سایر پرند‌ها برفراز شهر چرخیده و ارتفاع گرفتند)   انشاالله خبرهای خوبی در راه است

امشب شهید رضایی رو برای تشییع به اصفهان آوردندد   آن طور که همرزمانش می‌گفتند شهید رضایی در جبهه شغیدیه و العیس شجاعت زیادی از خود نشان داد. در ابتدا تیم آتش کورنت را که توسط سوریها و بچه‌های حزب الله شلیک می‌شد جابجا می‌کرد  ولی تعداد زیاد  قناصه‌های مسلحین  اجازه آماده سازی به تیم‌های آتش را نمی‌دادند تا اینکه این شهید در منطقه نحوه کار با کورنت را با جدیت خود فرا میگیرد و با شجاعتی که داشتند به شکار مسلحین و تیم‌های تاو می‌پردازند.   در محور شغیدیه سردار سلیمانی هدایت مستقیم نیروها را بر عهده داشت که متوجه حضور یک تیم تاو و تحرکات آنها برای شلیک به سمتشان می شوند بلافاصله سردار شهید رضایی  را خطاب داده و می گوید تاو را بزنید که شهید رضایی با چابکی تیم تاو را مورد اصابت قرار می‌دهد سردار نیز به پاس آن انگشتر فیروزه ای را که از رهبری به عنوان هدیه دریافت کرده بودند به شهید می‌دهند شهید رضایی در آخرین مراجعت خود به اصفهان به دیدار یکی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم می‌روند مادر شهید مذکور  در این ملاقات عنوان می‌کند ایکاش هدیه‌ای ااز رهبری به دستشان می‌رسید شهید رضایی نیز انگشتر فیروزه رهبر را به مادر شهید هدیه می‌کنند.     شادی روح همه شهدای حرم .....   سلامتی  حاج قاسم هم صلوات البته یکم هم حواسش باشه دم پر تاو نگرده الانم که تو نبل فرماندهی میکنند باور کنید لطف خداست ایشون هنوز زنده است.

از هر منظری نگاه کنیم وزارت خارجه ایران در زمینه احقاق حقوق ایرانیان در خارج از کشور عملکرد قابل دفاعی ندارد این مساله در مورد اتفاقات  مربوط به کشورهای عربی به شدت قابل انتقاد است شاید ذکر برخی از آنها خالی از لطف نباشد   ۱) عدم پی گیری کمک ۲۴۰ میلیارد دلاری رژیم سعودی به صدام در زمان جنگ و درخواست غرامت یا حداقل عذرخواهی طرف سعودی ۲) بایگانی شدن پرونده قتل عام کشتار حج در سال ۶۸ ۳)عدم پیگیری وضعیت مفقودین حادثه حج مذکور(تعدادی از دختران مفقود مورد خرید و فروش واقع شدند و بعضی شرایط خود را به اطلاع وابستگان خود در ایران رسانده اند) ۴) عدم پیگیری دیپلماتیک حمله به فانتوم‌های ایرانی ۵) عدم پیگیری حادثه جده(تجاوز به دو نوجوان ایرانی)  به عنوان یک مساله حقوقی بین المللی ۶) عدم پیگیری و برخورد جدی در پرونده قتل یک ایرانی در سانحه رانندگی به دست دیپلمات مست سعودی(دیپلمات به کشور خود بازگردانده شد) ۷) و آخرین مورد عدم پیگیری حقوقی حادثه منا     خباثت‌های رژیم سعودی بسیار فراتر از شمار است اما این موارد به صورت مستقیم در حیطه وزارت خارجه و دولت می‌باشد   شاید دلیل اصلی مماشات در مقابل رژیم سعودی و دول عرب هم محور با آن  را بتوان در نوع عملکرد برخی دولتمردان جستجو کرد هاشمی رفسنجانی در دوره ریاست خود بر دولت، برای تجدید رابطه با آل سعود سعی در تصویر یک دوقطبی از ایرانیان برای آل سعود داشت به گونه‌ای که برخی افراطیون در ایران به دنبال حرکت‌های اخلال گرانه هستند و اکنون در اقلیت قرار گرفته‌اند. این تصویرسازی به مرور تشدید شد حتی در دوره احمدی نژاد دولت وی نیز در بدو امر به عنوان نماینده طیف افراطی مداخله‌گرشناخته شد و برای تغییر این چهره از خود تلاش کرد به عنوان قاعده کلی هر دولت برای تعدیل چهره خود، به اعطای امتیازات فراوانی به دولت های عربی روی آورد. وزارت خارجه نیزبا توجه به سیاستهای تنش زای تمام دولتها نسبت به اعراب سعی در فرار از تقابل با اعراب داشت. اما پس از فوت ملک عبدالله شرایط تغییر کرد.با  روی کار آمدن طیف ضد ایرانی سلمان- نایف و حضور افراد جاه طلبی چون جبیر و بن سلمان که برای رسیدن به شهرت، بهترین راه  را در ایجاد دشمنی مانند ایران و مقابله با آن می‌یافتند، دیگر حتی دولت تنش زای حسن روحانی و باج ‌های متداول نمی‌توانست روابط را به مانند دوره هاشمی-عبدالله باز  گرداند. منافع دو کشور به سرعت به سمت تتقابل با یکدیگر پیش می‌رود و شاید امروز بتوان صحبت سردار صفوی در ابتدای بحران سوریه را درک کرد که می‌گفت ((تقابل با عربستان اجتناب ناپذیر است))   هرجند این تقابل را از نگاه یک نظامی می‌توان درگیری نظامی تفسیر کرد.   اما اکنون در دوره‌ای قرار داریم که حتی یک مانور ۵ روزه در دریای عمان توسط عربستان قابل تحمل نیست و با مقابله به مثل همراه است چرا که عربستان فهمیده دیگر آمریکا علاقه ای به چنگ و دندان نشان دادن به ایران ندارد حتی اگر نظامیانش اسیر شوند پس باید به خود و متحدان عربش و اسراییل تکیه کند   امروز تقابل با عربستان از امور حقوقی و دیپلماتیک فراتر رفته و نفرت در ملت‌ها ایجاد شده است حادثه کنسولگری عربستان  نشان داد این تقابل در اشکال مختلف و در اقشار مختلف درحال بروز است  و رفتارهای  دیپلماتیک پاسخ مناسبی برای نفرت روز افزون به وجود آمدهالبته در داخل ایران را ندارد گرچه این روند مدتها پیش در میان اعراب ایجاد شد و تفکر ضد ایرانی موجود در مراکز دینی وهابی نتیجه آن است با این شرایط شاید دور نباشد که مردم عمره گزاران را به حمایت از آل سعود مورد شماتت قرار دهند     پ ن: امام خمینی: اگر از چنایات صدام بگذریم از آل سعود نمی‌گذریم

با تشکر از مطالب ارزشمند   اما اون چاشنی و متعلقات چرا اینقدر بزرگ است ؟؟؟؟؟؟؟

کسی به صورت دقیق میدونه عکس العمل ناو ترومن چی بوده؟ تحلیل رفتار اونها در این مواقع مفیده . از قرار تا درگیری تمام عیار فاصله‌ای نداشبیم اما ناو آمریکایی کوتاه اومد  و رفت پی کارش

گویا نیروهای متحد خودشان را به دروازه‌های شهرک الزربه رساندند مسیر حمله از طرف شهرک زیتان است شهرک الزربه و ارتفاعات العیس کلید تسلط بر مزارع ایکاردا است. خود این مزارع به علت مسطح بودن برای نیروها تلفات شدیدی دارد به همین دلیل نیروهای متحد آن را تخلیه کرده و به تل عیس عقب نشسته بودند اما اگر الزربه تصرف شود هم بزرگراه حلب دمشق با پایکاهی مستحکم قطع می‌شود و هم نقطه‌ای مطمئن از طرفین برای پدافند و حملات بعدی است   در این شهرک بزرگترین نیروگاه حلب قرار دارد و از نظر وسعت از شهکهای تصرف شده در این منطقه بزرگتر است و نبردی طاقت فرسا در آن رخ خواهد داد (دعا کنید)   متاسفانه روستای قلعیجه بین زیتان و خان طومان از نظر پدافندی مستحکم نیست و احتمال حمله از طرف خان طومان به آن وجود دارد. اگر مسلحین اجازه تثبیت به  ما بدهند عملا خان طومان محاصره خواهد شد. به نظر می‌رسد به موازات حمله به الزربه باید حمله‌ای ایزایی از قلعیجه به خان طومان انجام شود تا ۱)  قلعیجه تثبیت شود ۲) نیروهای خان طومان به گمان حمله همه جانبه در موضع تدافعی قرار گیرند. ۳) مسلحین  مستقر در قراصی برای جلوگیری از محاصره شدن از خود تحرک نشان دهند یا به خان طومان عقب خواهند نشست و یا به حمیره حمله کنند       یادمان باشد پشت مونیتور صحبت از این طرح‌ها آسان است اما حوادث را اراده مردان بزرگ می‌سازد

نکته مهم ای است  که از امروز  تعداد جبهه‌های جنوب و جنوب شرق حلب از ۳ جبهه فعال به ۶ جبهه افزایش پیدا کرده است به صورت خلاصه جببه ها رو معرفی میکنم   ۱) جببه شمال خان طومان ۲) جبهه حلیصه که با تصرف قلعیجه- زیتان-زربه - انبار غلات و قلعیجه جببه جنوب خان طومان را تشکیل می‌دهد و با توجه به عقبه تل عیس و حاضر می‌تواند جببه قراصی تا خالدیه را با کنک جببه شمالی به باریکه مرگ تبدیل کند ۳) جبهه ایکاردا تا کفر حلب(اگر هدف نزدیک شدن به فوعه و کفریا باشد باید از بزرگراه عبور کرد و از طرفی این جبهه با توجه به کوهستانی بودن امکان دفاع بیشتر و تقسیم نیروهای دشمن را دارد) ۴) ادامه تصرفات در جنوب تل باجر به منطور رسیدن به ارتفاعات زهبییه مسلط بر سراقلب ( این جبهه احرار الشام را به  دفاع از سراقلب و ایجاد استحکامات در شهری که تاکنون در جنگ نبوده می‌کند) ۵) جبل اربعین به سمت جبل مدور   جبهه اول ودوم درصورت رسیدن به اهداف و تسیط بر خان طومان بخش زیادی از نیروها را برای نبرد خان العسل آزاد خواهد کرد این محور برای الحاق زمانبر خواهد بود   جبهه سوم وچهارم به شدت نیروهای هر دو طرف را درگیر خواهد کرد اما هرطرف که سریعتر به اهداف مسلط شود و آن را تثبیت کند طرف مقابل را مجبور به زمینگیر شدن و اتخاذ شرایط دفاعی خواهد کرد       فتوحات اخیر تاثیر حضور مستقیم سردار سلیمانی و روحیه بالای نیروها بود ولی نیاز شدیدی به نیرو در این محورها داریم امیدوارم نیروی جدید به محور تزریق شود در این صورت این محورها پایه ای برای عملیاتهای آتی خواهدشد

    جناب A7Up از افتخارات این انجمن هستند که به همراه جناب aminor تلاش قابل ستایشی برای ارایه اخبار در این فروم دارند واخبار این دو عزیز  مهمترین دلیل من برای سر زدن به این تاپیک هستند و حقیقتا برگردن ما حق دارند     اما   وقتی که متحدین قدرت آتش برتری دارند باید تا حد امکان زمین عملیات را محدود کنند تجمع نیروهای کیفی تروریستها در خان طومان فرصت بی نظیری برای ضربه به توان رزمی آنها ایجاد کرده اما متاسفانه محاصره شدن یک دسته از نیروهای خودی در این محور نشان داد اطلاعات لحظه‌ای و اشراف اطلاعاتی هوایی که با کمک پهپاد باید جمع آوری می‌شد وجود ندارد. از طرفی جولان تانکها و نفربرهای مسلحین در این محور نشان دهنده عدم پشتیبانی آتش زمینی و هوایی از نیروهای عمل کننده است   به نظر می‌آید نیروها در گروههای کوچک تنها به منطقه اعزام  می‌شوند و سپس رها می‌شوند. مظلومیت این نیروها قابل توجیه نیست.

با کسب اجازه از بزرگان سال گذشته که سرهنگ نمر یه ستون از حماه به حلب آورد و فرودگاه نیرب رو آزاد کرد یک تحلیلی درباره مناطق عملیاتی در حلب و راهکارهای موجود ارایه دادم   در آن زمان هنوز زندان آزاد نشده بود اگر اشکالی نداشته باشد قصد بازنشر و تصحیح آن را دارم   در آن زمان ۹ محور برای عملیات پیشبینی کرده بودم که در نهایت پیشنهادم برای عملیات به صورت زیر بود ابتدا جنوب حلب- ارتفاعات شمال زندان حلب- خان العسل و سپس کفر حمره     http://www.military.ir/forums/topic/24684-تحلیل-و-پیگیری-تحولات-سوریه/page-542#entry391046       خوشبختانه زندان، شیخ نجار و بخشی از شمال حلب آزاد شده اند   در عملیات حلب تفکر فقط مربوط به درون استان نیست و عملیات جنوب احتمالا تا رسیدن به سراقلب ادامه پیدا میکنه این اتفاق سبب میشود تا حداقل نیمی از نیروهای احرار الشام برای دفاع از سراقلب از جیش الفتح خارج شوند شهرهای اصلی نیروهای احرارالشام مانند سراقلب ومعمره انعمان تاکنون از درگیری دور بودند و با فشاربر آنها احتمال تغییر مواضع سیاسی احرار نیز حتی وجود دارد . به عبارت دیگر تنها گروهی که نفع کامل از این درگیری‌ها می‌برد همین گروه احرار الشام است اما محاصره سراقلب نیاز به نیروی زیادی دارد که باید دید از عهده نیزوهای متحد بر می‌آید یانه؟   درمورد جیش الفتح به نظر می‌رسد احرار الشام اعتقاد به حمله به حلب داشته و النصره قصد یکسره کردن کار حماه اگر مورک توسط مسلجین تصرف شود مسلحین به دروازه‌های حماه می‌رسند و به ناچار دولت نیروهای حلب را به حماه فرا می‌خواند استراتژی النصره کاملا هوشمندانه است و هم اکنون به نزدیکی مورک رسیده و شمال آن را زیر آتش دارند. (برای مدافعان دعا فراموش نشود) بر خلاف آن احرار اعتقاد به حمله به حلب و تصرف آن دارد. از اینجا است که در خطر قرار گرفتن سراقلب سبب شکاف در جیش الفتح خواهد شد. اما تا آن موقع باید مورک حفظ شود     ترکیب فرماندهان مسلحین کشته شده در درگیری‌های جنوب حلب نشان می‌دهد گروههای  بومی منطقه و حتی داخل حلب (مانند نورالدین زنگی)  در حال مبارزه و دادن تلفات هستند به عبارت نیروهای سازمان یافته جیش الفتح به حلب نیامده اند و دفاع برعهده نیروهای بومی استان است مزیت این کار این است که دیگر بجای جنگ در داخل بافت شهری حلب، در بیرون شهر تلفات به مسلحین وارد می‌شود.   در هر شکل نیروهای متحد ناگذیر از تصرف خان العسل هستند و این یعنی مستحکم ترین دژ انصره در حلب سقوط می‌کند و النصره درصدد انتقال نیرو از حماه و شمال حلب خواهد بود. این شرایط و تلفات وارده بر مسلحین داخل شهر امکان حمله برای تکمیل محاصره خواهد داد   اما این حمله نباید فقط معطوف به حمله به مایر و رسیدن به نبل و الزهرا باشد بلکه به صورت همزمان ارتفاعات غرب بریج وهمچنین حریتان نیز باید مورد حمله قرار گیرد. این امر سبب سه تکه شدن نیروهای مسلحین خواهد شد: ۱) نیروهای کمکی اعزام شده از اعزازدر مایر درگیر می‌شوند. ۲) نیروهای موجود در شهر در ارتفاعات بریج درگیر خواهند شد. ۳) نیروهای موجود در شهرکهای عندان حریتان و ... در حریتان درگیر می‌شوند   این درحالی است که نیروهای اعزامی از ادلب در ابتدا به سمت خان العسل و جمعیه الزهرا اعزام می‌شوند.       تصور میکنم روزهای سختی پیش رو داریم و این درگیری‌های فعلی در جنوب حلب نمای کوچکی از نبرد اصلی است   همه چیز بستگی به آن دارد که هر چه سریع‌تر درگیری‌های کوچکی مانند خان طومان با حداقل تلفات به نتیجه برسد و خان العسل آزاد شود

لطفا اینقدر احساسی فکر نکنید تفاوت در نوع جنگیدن آمریکایی ها و روسها را صفر و صد فرض نکنید همین آمریکاییها دوهفته قبل بیماریستان قندوز رو با خاک یکسان کردند   مزیت آمریکاییها در نوع جنگیدن اینه که سبک آرنولد رو خیلی دوست دارند به همین جهت دوست دارند یک کار تر و تمیز و قهرمانانه نشان بدهند   یک گروه ویژه با قدرت آتش بالا تو دل دشمن عمل میکنند تمام دشمن رو نابود میکنند و یه عده رو نجات می‌دهند ( یه زن گروگان، چند تا زندانی یا کردهای محاصره شده) هیچ بیگناهی هم کشته نمیشه   جدیدا این کار رو با بمباران هم انجام می‌دهند یه بمب هوشمند که دشمن رو نابود میکنه و راه رو برای نیروهای خوب باز میکند   اما جنگ با این فیلمها فرق داره برای پیروزی باید از فیلم بیرون اومد و با واقعیت‌ها درگیر شد به همین جهته که اراده ای در آمریکاییها برای پیروزی بر داعش وجود نداره برای آمریکا همان نمایش آزادی زندانیها از دست داعش کفایت میکرد اما  وقتی بخواهند دشمن رو نابود کنند مثل قندوز ظاهر می‌شوند و البته سریع با چند تا عملیات مثل آزادی زندانی‌ها در عراق از دست داعش می‌پوشانند تا در ذهن دیگران ارتش آمریکا همان آرنولد دوست داشتنی باقی بماند     روسها بر خلاف آمریکا می‌خواهند در سوریه پیروز شوند اما روش آنها هم در حال تغییر است و نیم نگاهی به تبلیغات دارند مانند پرتاب موشک از دریای کاسپین

بزرگان جبهه شمال حماه کاملا راکد شده؟ هیچ خبری ازش نیست

برادر من عزیز من این یه اسباب بازی ۱۲۰۰۰۰۰ تومانی است خواستی برات بفرستم ما خودمون تو دوره سربازی خیلی فرمانده‌هامون رو با این طرح‌ها دست می‌انداختیم یعنی اولش صادقانه طرح می‌دادیم اما وقتی میدیدیم طرح‌های مابرای پر کردن بیلان‌هاشون به کار می‌رود و ذره‌ای اراده اجرایی شدن در فرماندهان و سیستم وجود نداره و ما رو دست انداختن ما هم دست می‌انداختیمشون   برادر من وقتی پهپاد سایه وجود داره چرا باید دنبال اسباب بازی باشیم که توان حمل نیم کیلو بار نداره اونوقت انتظار کار اطلاعاتی هم ازش داریم !!!!!   بگذار حرف آخرم رو بگم این مانور برای پر کردن بیلان فرماندهانه و تنها نقشش جذب بودجه تحت عنوان مانور است چند رو نمایی صوری هم از پروژه هایی که در عراق و سوریه هم اکنون استفاده می‌شود دارند باور کنید این مانور از سطح سوم مانورهای دوره ای همین نیروی زمینی در مناطق عملیاتی پایین تر است

  من موندم چجوری روشون شده این سه تا عکس رو منتشر کنند   اون هواپیمای بدون سرنشین یه مدل اسباب بازی دست فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد برای دست انداختن فرماندهان ارتش است یا یه پهباد رادار گریز مجهز به سیستم SAR و کلی سنسور تشعشع یاب؟!!!!!!!!!!!!!   عکس دوم هم که نشون میده دانش فنی استفاده از یک زیر انداز برای جلوگیری از کرد و خاک و شناسایی موقعیت هنوز وارد نیروی زمینی ما نشده!!!!!!!!!!!!!!!!!   عکس سوم هم ته ارگونومی سلاح رو نشون میده جناب امیر پوردستان اگر بخواد تو دوربین سلاح یه نگاهی بنداره بنظرتون چند لا باید تا بخوره؟!!!!!!!!!!!!     حق داریم دلواپس باشیم    شما که دل خجسته‌ای دارید

  بزرگان کسی میتونه حدودی از استعداد مسلحین در منطقه عملیات ارایه کنه   ۱۰۰ حمله هوایی حضور ۲۰ تانک و آتشباری چند گردان توپخانه بعلاوه غافلگیری در زمان عملیات برای فقط ۴ روستا عجیبه

  داوود اوغلو گفت بود(( اسلام  ما و داعش ۳۶۰ درجه و نه ۱۸۰ درجه از هم متفاوت است آنها خشونت را ترویج می‌کنند و ما تساهل را))