برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 30 دی 1396 در پست ها
-
8 پسندیده شدهاستفاده گسترده از تسلیحات ضد زره در جنگ های داخلی سوریه وعراق، جنگ داخلی اوکراین، جنگ 2006 لبنان و جنگ 2014 غزه نشان می دهد راکت های ضد زره و موشک های هدایت شونده صحنه نبرد ها را عوض کرده اند و واحدهای زرهی/مکانیزه را در معرض خطری جدی قرار داده اند. تسلیحاتی همانند راکت های ضد زره به علت قیمت ارزان و نیاز به آموزش کمتر، به وفور در اختیار تروریست ها و نیروهای چریکی قرار دارند. موشک های ضد زره با دقت و نفوذ بالای که دارند می توانند از فواصل دور خطر جدی برای خودروهای زرهی حتی پیشرفته ترین تانک های غربی به حساب بیایند.در نتیجه مقامات و سیاست گذاران دفاعی ایالات متحده امریکا، از جمله کنگره در این مورد نگران هستند. از طرفی تجارب واحدهای زرهی ارتش اسرائیل در درگیری های سال 2006 لبنان و سال 2014 غزه، در کنار فعالیت های نظامی روسیه خصوصا در اروپای شرقی به عنوان یک کاتالیزور باعث شده است تا ارتش آمریکا به سرعت به دنبال یک راه حل برای افزایش بقای خودروهای رزمی در میدان نبرد باشد. تسلیحات ضد زره در انواع مختلف به شکل گسترده و فرآگیری در میدان های نبرد در حال استفاده هستند و بقای نیروهای زرهی را به خطر انداخته اند. لحظاتی قبل از برخورد موشک های ضد زره داعش به تانک های آبرامز عراقی در نبرد 2006 که نیروهای اسرائیلی به لبنان حمله ور شدند. نیروهای حزب الله با استفاده از راکت های ضد زره و موشک های هدایت شونده توانستند حملات زمینی و پیشروی نیروهای زرهی ارتش اسرائیلی را به باور برخی تحلیل گران بی اثر کنند. حدود 50 دستگاه تانک مرکاوا مورد حمله قرار گرفته اند که 20 دستگاه از آنها تحت نفوذ واقع شده اند و در کل 5 دستکاه تانک نابود شد. در این بین حدود 23 نفر از خدمه زرهی اسرائیل نیز کشته شدند. اسرائیل از شکست پیش آمده درس گرفت و در اواخر سال 2010 با نصب سامانه دفاع فعال تروفی بر روی بخشی از تانک های مرکاوا مارک 4 و نفربر های نامر آنها را به این سامانه مجهز کرد. در نتیجه با تهاجم سال 2014 اسرائیل، عملیات های موفق تیم های ضد زره نیروهای حماس به شدت کاهش یافت به طوری که اسرائیلی ها اعلام کردند هیچ تانک مرکاوا و نفربر نامر مجهز به ترفی در این نبرد از بین نرفته است. البته این کاهش تلفات را باید به خاطر نصب سامانه دفاع فعال تروفی دانست اما تغییر تاکتیکی واحدهای زرهی اسرائیلی ها در مبارز با نیروهای چریکی نیز در این کاهش تلفات بی تاثیر نبوده است. تفاوت تلفات نیروهای زرهی اسرائیل در سال 2006 لبنان در مقابل تهاجم سال 2014 به غزه باعث تشویق مقامات دفاعی ایالات متحده به استفاده از یک سامانه دفاع فعال بر روی خودروهای رزمی خود شد. عملکرد روس ها در اوکراین وغیرقابل پیش بینی بودن ولادیمیر پوتین در پاسخ به تحریکات باعث شد احتمال جنگ در اروپا به یک نگرانی برای ایالات متحده تبدیل شود. که در صورت جنگ احتمالی در اروپا دخالت همه جانبه ارتش ایالات متحده برای دفاع از همپیانانش را در پی خواهد داشت. در همین مورد بعضی از مقامات نظامی ارشد ایالات متحده پیشنهاد کرده اند که "دوباره" روسیه تهدیدی برای امنیت ملی کشور است. با این حال، دیگران معتقدند، تأکید زیاد بر روسیه، صرفا یک جنجال توسط ارتش است تا بخش بزرگی از بوجه را تصاحب کند. جدا از بحث های سیاسی و رقابتی، ارتش، سپاه تفنگداران دریایی و وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا نگرانی هایی مربوط به آسیب پذیر بودن وسایل نقلیه زرهی را در صورت بروز یک جنگ احتمالی مطرح کرده اند. در نتیجه ترکیبی از تهدیدات تکامل یافته، پیشرفت تکنولوژی، تجربیات جنگ های پیشین و احتمال وقوع درگیری باعث شده است، ایالات متحده به عنوان بخشی از برنامه بروز رسانی خودروها و وسایل نقلیه رزمی خود استفاده از سیستم های دفاع فعال (APSs) را در دستور کار قرار دهد. سیستم دفاع فعال، زیر سیستم هایی هستند که در یک وسیله نقلیه یکپارچه و نصب شده اند تا به طور خودکار، تهدیدات مختلف از جمله راکت های ضد زره و موشک های هدایت شونده را به شکل مقابله سخت یا نرم دفع نماید. باوجود اینکه که ارتش های مختلفی همانند اسرائیل و روسیه تجربه استفاده از سیستم های دفاع فعال را دارند. ارتش ایالات متحده در این مورد تا حدودی عقب مانده است. با وجود اینکه از اوایل دهه 1950 تلاش هایی برای طراحی و توسعه یک سامانه دفاع فعال در آمریکا شروع شده بود ولی در حال حاضر هیچ سامانه یکپارچه ای به شکل فراگیر و عملیاتی استفاده نشده است. مقامات نظامی ایالات متحده ادعا می کنند هنوز چالش های فراوانی در مورد استفاده از سیستم های دفاع فعال مناسب در میدان نبرد وجود دارد که باید به شکل کامل یا نسبی این مشکلات رفع شود. این چالش ها و نواقص با احتمال این که دشمن می تواند با بهره گیری از تاکتیک ها و تکنیک هایی، اثربخشی سیستم دفاع فعال را خنثی کند باید مد نظر قرار گیرد. اقدمات نیروهای دشمن ممکن است متفاوت باشد استفاده از جمرهای پیچیده، شلیک فریب دهنده های ارزان و یا استفاده متعدد از راکت های ضد زره به طور گسترده هم اکنون برای غلبه بر سیستم دفاع فعال در دسترس است. در ادامه به چالش و ابهامات پیش روی ارتش ایالات متحده آمریکا در مورد به کارگیری سیستم دفاع فعال پرداخته می شود. 1- تشخیص و پاسخ یک سیستم دفاع فعال موثر نیاز به شناسایی و دسته بندی پرتابه های شلیک شده به سمت خودرو را دارد. ابزارهایی که این کار را انجام می دهند، رادارهای کوچک و یا سنسورهای کوچک مانند حسگرهای نوری هستند. هنگامی که یک پرتابه به سمت خودرو شلیک می شود در زمان کوتاهی تشخیص داده شده و طبقه بندی می شود سپس سیستم یک نقطه رهگیری را دور از وسیله نقلیه محاسبه می کند، اگر پرتابه تهدیدی برای وسیله نقلیه باشد، اقدامات متقابل (نرم / سخت) را انجام می دهد. زمان واکنش سریع برای یک سیستم دفاع فعال ضروری است. یک سیستم با زمان واکنش 300 میلی ثانیه قادر خواهد بود که یک موشک ضد تانک معمولی را در صورتیکه حداقل از 400 متر دورتر شلیک شود را منهدم کند و برای انهدام پرتابه RPG-7 نیاز است که حداقل از 30 تا 100 متر دورتر شلیک شود. در مقابل، یک سیستم با زمان واکنش تقریبا 100 برابر سریعتر (0.5 میلی ثانیه) می تواند موشک های ضد تانک و راکت RPG-7 را که از فاصله 10 متری شلیک شده است را از بین ببرد. در نتیجه نصب یک سیستم با زمان پاسخ گویی مناسب بخش مهم سامانه دفاع فعال برای ارتش امریکا می باشد. تصویر شماتیک از نحوه عملکرد سامانه دفاع فعال به صورت مقابل سخت - نمودار پایینی تصویر مقایسه دو سامانه دفاع فعال فرضی با زمان های پاسخ متفاوت است که نشان می دهد سامانه با زمان پاسخ سریع تر توانایی درگیری شدن با پرتابه های شلیک شده از فواصل نزدیک تر را دارد. 2- پوشش در حالت ایده آل، یک سیستم دفاع فعال باید یک پوشش نیمکره ای را برای وسایل نقلیه رزمی ارائه کند. این نکته بسیار مهم است، زیرا برخی از تسلیحات های پیشرفته ضد زره به شکلی طراحی شده اند که قابلیت حمله از بالا یا حمله به بخش پیشرانه وسیله نقلیه دارند. که معمولا این بخش ها کمترین زره را نسبت به بخش جلویی وسایل نقلیه زرهی دارد. یکی دیگر از جنبه های مهم پوشش سیستم دفاع فعال ، توانایی پاسخگویی به چندین حمله وارد شده است. یکی از تاکتیک های عمومی نیروهای ضد زره استفاده از چندین پرتابه ضد زره برای انهدام یک وسیله نقلیه است. مشابه این نوع حملات توسط حزب الله در سال 2006 بر ضد واحد های زره اسرائیلی صورت گرفت. هدف از به کار گیری این روش درهم شکستن زره خودرو نظامی و بهبود شانس از بین بردن وسیله نقلیه است. سیستم های دفاع فعال قادر به پاسخگویی به چندین تهدید در جهات مختلف نیستند. که این مورد توسط کارشناسان نظامی به عنوان یک نقطه ضعف در نظر گرفته می شود. همچنین، این قابلیت نیز باید مد نظر باشد که پس از حمله، سیستم دفاع فعال بتواند به سرعت بارگیری یا بازسازی می شود تا به حملات بعدی پاسخ دهد. پوشش نیم کره ای یک سامانه دفاع فعال یک حفاظ همه جهته را برای خودرو رزمی ایجاد می کند تا از همه طرف به تهدیدات پاسخ گو باشد 3- خسارات جانی و مالی یکی از نگرانی های ارتش ایالات متحده در مورد به کارگیری سیستم دفاع فعال، احتمال ایجاد تلفات ناخواسته در حین به کارگیری این سامانه است. اکثر سیستم های دفاع فعال در حال توسعه و توسعه داده شده، از مواد منفجره برای نابودی پرتابه ها استفاده می کنند که می تواند برای نیروهای انسانی که در نزدیکی خودروهای نظامی قرار دارند خطرناک باشد. از طرفی پرتابه هایی که به وسیله سیستم منهدم شده اند بعد از انهدام به ترکش هایی تبدیل می شوند که آنها نیز می تواند بسیار خطرناک باشد. خودکار بودن سیستم های دفاع فعال برای کاهش زمان درگیری با پرتابه ها در مورد ایجاد تلفات نگرانی ها را بیشتر کرده است. البته ایالات متحده و اسرائیل این مسئله را مورد مطالعه قرار داده اند و تمایل دارند سیستم های ردیابی و تشخیص در سامانه دفاع فعال را به منظور حفظ جان افراد خارج از خودرو بهبود ببخشند. ولی تاکنون موفق به حل کامل این مشکل نشده اند. علاوه بر این نگرانی هایی در مورد خسارات جانبی سیستم های دفاع فعال نیز وجود دارد. به عنوان مثال سیستم های دفاع فعال می توانند به اموال خصوصی، مذهبی و تاریخی نیز خسارت وارد نماید. مقامات ارتش ایالات متحده آمریکا در دفاع از سامانه های دفاع فعال به این نکته اشاره می کنند، زره های واکنشی نیز در صورت فعال شدن، ترکش های خطرناکی برای افراد خارج از خودرو ایجاد می کنند. همچنین این مقامات ادعا دارند با توجه به اندازه نسبتا کوچک مهمات دفاع فعال در مقایسه با پرتابه های ضد زره؛ در صورت برخورد پرتابه های ضد زره به خودرو خطر به مراتب کمتری برای محیط پیرامونی دارند. با این وجود با توجه به نیاز فوری ارتش آمریکا به سامانه دفاع فعال و مشکلات ناشی از تلفات ناخواسته ، انتظار می رود دستورالعمل های ویژه برای استفاده از این سامانه به واحدهای نظامی ابلاغ بشود. به عنوان مثال خاموش کردن سامانه دفاع فعال در محیط های شلوغ شهری که غیر نظامیان حضور دارند و یا در مواقعی که نیاز است نیروهای زرهی به همراه پیاده نظام پیشروی نمایند. البته به نظر می رسد مقامات نظامی با توجه به اینکه که این دستور العمل ها می تواند واحد های زرهی را در معرض خطر جدی قرار دهد و به نیروهای دشمن فرصت های تاکتیکی برای حمله داده شود، موافق نباشند. عملکرد سامانه دفاع فعال در محیط های شلوغ شهری می تواند خطرات جدی برای غیرنظامیان ایجاد نماید-سربازانی هم که در کنار ادوات زرهی قرار دارند نیز در خطر جدی قرار خواهند داشت. 4- هماهنگی و یکپارچه سازی سیستم اگر چه تكنولوژي هايي كه در حال توسعه هستند ممكن است در محیط های آزمایشی به خوبی جواب دهند اما ایا در یک محیط نبرد واقعی اثر بخشی لازم را خواهند داشت؟ یکی از الزاماتی که ارتش ایالات متحده در مورد سیستم دفاع فعال به دنبال آن است، یک پارچه سازی تمامی سیستم های دفاع فعال نصب شده بر روی خودروهای رزمی در یک منطقه نبرد است. به عنوان نمونه در صورتی که چندین خودرو دارای سیستم دفاع فعال که نسبت به هم هپوشانی دارند بتوانند به شکل هماهنگ و یکپارچه عمل کنند. سیستم ها در منطقه نبرد باید بتوانند به شکل هماهنگ نسبت به موقعیت پرتابه ها با یکدیگر تعامل داشته باشند و بتوانند و اهداف را به شکل هوشمندانه از بین ببرند. به عنوان نمونه برای از بین بردن یک پرتابه در محدوده پوشش مرزی دو سامانه دفاع فعال فقط یکی از آنها برای انهدام پرتابه وارد عمل بشود. همچنین انتظار می رود هماهنگی بین سیستم های دفاع فعال نباید باعث کاهش زمان پاسخ گویی به تهدیدات در هر یک از سیستم ها بشود و همچنین سیستم ها نباید در کار یکدیگر اختلال ایجاد کنند. 5- فضا و قدرت مورد نیاز سیستم بر روی خودرو اجزای سیستم دفاع فعال در داخل و خارج وسیله نقلیه به شکل محافظت شده نصب می شوند. قدرت مورد نیاز سیستم از باطری و یا قدرت تولید شده از خود وسیله نقلیه تامین می گردد. یکی از محدودیت های سیستم دفاع فعال در اندازه، وزن و قدرت است که می تواند منجر به نصب نامناسب سیستم بر روی خودرو شود و در پی آن عملکرد سیستم را کاهش می دهد. ماکت تانک ابرامز مجهز به سامانه دفاع فعال-در این طرح اولیه بخشی از رادر های سامانه بر روی بخش جلویی برجک نصب شده اند که با توجه به نبود فضای مناسب این بخش انتخاب شده است. 6- صرفه اقتصادی با توجه به هزینه های سرسام آور در تهیه یا توسعه سیستم دفاع فعال، به نظر می رسد ارتش و سپاه تفنگداران نیروی دریایی برای ایجاد صرفه اقتصادی در این پروژه در مرحله اول فقط تصمیم به نصب این سامانه بر روی تانک های ابرامز گرفته اند و در صورت رضایت از عملکرد سیستم دفاع فعال بر روی باقی خودروهای رزمی، مانند خودرو رزمی پیاده نظام برادلی و نفربر زرهی استرایکر، آزمایش و نصب خواهد شد. سایر هزینه های مرتبط که می توانند بر پرژوه سیستم دفاع فعال ارتش امریکا اثر گذار باشد شامل آموزش، نصب و راه اندازی، هزینه های تعمیر و نگهداری، هزینه قطعات برای تعمیر ، دستمزد کسانی که تعمیرات و نگهداری را انجام می دهند ( پیمانکاران یا سربازان) و همچنین هزینه های پیشبینی نشده ماننده بروز رسانی های سخت افزاری و یا نرم افزاری می باشد که می تواند بر کل پروژه سیستم دفاع فعال ارتش آمریکا به عنوان یک عامل محدود کننده اثر گذار باشد. ] با تمامی نواقص و چالش های سیستم های دفاع فعال که پیش روی ارتش امریکا قرار دارد، این ارتش مجبور شده است به دنبال یک سیستم دفاع فعال برای خودروهای رزمی خود باشد. آغاز این تلاش ها به شکل جدی در سال 2006 با یک بوجه 70 میلیون دلاری توسط صنایع Raytheon کلید خورد. پروژه صنایع Raytheon که به نام Quick Kill نامگذاری شد در تست های ارتش بسیار ضعیف و نا ایمن ارزیابی شد. در نتیجه این پروژه در سال 2009 لغو گردید. یکی دیگر از طرح های صنایع آمریکا پروژه Iron Curtain (پرده آهنین) ساخت شرکت آمریکایی Artis بود که در ارزیابی ارتش در سال 2013 موثر با ایمنی بالا توصیف شد. در اخر درسال 2016 خبری های تایید شده ای بیان می کرد همکاری نظامی اسرائیل و امریکا در توسعه ی سیستم های دفاع فعال صورت خواهد گرفت. بر طبق اخبار منتشر شده قرار شد سیستم تروفی شرکت رافائل برای تانک ابرامز، سیستم Iron Fist (مشت اهنین) شرکت IMI برای خودرو رزمی برادلی و سیستم پرده آهنین شرکت Artis برای نفربرهای استرایکر مورد استفاده قرار بگیرد. در نتیجه شرکت آمریکایی LEONARDO DRSبه همراه شرکت اسرائیلی رافائل اولین نمونه آزمایشی تانک ابرامز sep v2 M1A2 مجهز به سامانه دفاع فعال تروفی را در سال 2017 به نماش عموم در آورد. طبق گفته مقامات ارتش امریکا تا سال 2020 بخش قابل توجه ای از تانک های ابرامز ( پیش بینی می شود حدود 80 دستگاه آبرامز) مستقر در اروپا به این سامانه مجهز خواهند شد. سامانه دفاع فعال Quick Kill نصب شده بر روی نفربر استرایکر در طی یک تست- ارتش امریکا از نتایج کسب شده توسط این سامانه ناراضی بود. تست سامانه تروفی نصب شده بر روی تانک آبرامز تصویر کامپیوتری از خودرو رزمی برادلی مجهز به سامانه مشت آهنین نفربر استرایکر مجهز به سامانه پرده آهنین به نظر می رسد سامانه دفاع فعال تروفی توانسته است به مقدار قابل توجه ای از الزامات و نیازهای ارتش ایالات متحده در مورد یک سامانه دفاع فعال را برطرف بکند. پوشش 360درجه ای در کنار بارگذاری مجدد مهمات برای دفع حملات بعدی، عملکرد بخش شناسایی برای تشخیص تهدیدات در شرایط مختلف جوی، ردیابی محل شلیک پرتابه ، مشخص کردن مکان حمله برای پاسخ سریع تر خدمه به تهدیدات و قرار دادن اطلاعات به دست آمده در سیستم مدیریت میدان نبرد و اشتراک گذاری آن با نیروهای خودی از جمله مواردی است که نظر ارتش ایالات متحده را در مورد سامانه دفاع تروفی جلب کرده است. نصب سامانه دفاع فعال بر روی خودروهای رزمی ارتش آمریکا قطعا باعث می شود این ادوات در میدان نبرد بقاپذیرتر نسبت به قبل باشند، اما همان طور که مقامات دفاعی ارتش امریکا اشاره کردند این سیستم های دفاع فعال در حال حاضر نواقص قابل توجه دارند که راه را برای مقابله بازگذاشته است . تانک آبرامز M1A2 sep v2مجهز به سامانه دفاع فعال تروفی، به علاوه این تانک مجهز به زره های واکنشی ARAT در بخش کناری شاسی و اخلالگر ضد بمب کناره جاده است. نحوه عملکرد سامانه تروفی در سه مرحله اصلی شامل شناسایی و دسته بندی، رهگیری و هشدار و در اخر انهدام پرتابه اجزای اصلی سامانه ترفی نصب شده بر روی تانک ابرامز پوشش 360 درجه ای سامانه تروفی در تانک آبرامز کل سیستم تروفی حدود 725.7 کیلوگرم وزن دارد برای تست و ارزیابی بهتر عملکرد تانک در صورت اضافه وزن خصوصا وزن بیشتر در بخش برجک، بر روی تانک آبرامز sep v2 M1A2 مجهز به تروفی صفحات فلزی شبیه سازی وزنی نصب شد. این ورقه های فلزی در تست ها نشان خواهند داد در صورت نصب تروفی، امکان افزودن زره دیگری بر روی تانک وجود دارد یا خیر؟ این صفحات در بخش جلویی برجک و بخش زیرین سینه تانک نصب شده است. (تصاویری که شرکت LEONARDO DRS منتشر کرده است در آن به شکل غیر حرفه ای صفحات فلزی شبیه سازی وزنی دستکاری وحذف شده است و فقط تعدادی کمی عکس دست نخورده توسط خبرگزاری های دفاعی منتشر شده است که در انها این صفحات مشخص است. )
-
3 پسندیده شدهترکیه گویا عملیاتش را برای اشغال عفرین شروع کرد. نکته ی مهم تصاویری بود که منتشر شده امروز از ترکیه و نشون میده حدود بیست اتوبوس حامل تروریستهای سپر فرات ( با همون شمایل القاعده ایشون ) از مناطق قبلی اشغالی در شمال حلب دارند به سمت خطوط نبرد توسط ترکیه اعزام میشن و این یعنی عزم جدی ترکیه برای الحاق مناطق بیشتری از سوریه به حوزه ی نفوذ خودش و اگر این ارتباط بین اعزاز و قسمت های جنوبی عفرین و شمالی ادلب که ترکیه درش الان حضور داره شکل بگیره و این مناطق به صورت یکپارچه تحت تسلط ترکیه و نیروهای سپر فرات دربیاد، در آینده ترکیه همینطور حوزه ی نفوذ این نیروها را میتونه به سمت ادلب و شمال حماء گسترش بده و بن بست فعلی تروریستها که در الباب و اعزاز منجمد شده بودند و نمیتونستند زمین بیشتری به نفع مستقیم ترکیه مصادره کنند هم شکسته میشه و احتمالا اهرم های فشار ترکیه هم بیشتر میشه. موضوعی که برای ارتش سوریه خطرناک هست و از سمتی کردهای تحت تسلط امریکایی ها هم به نظر اجازه پیدا نکنند توسط امریکا که به کردهای عفرین کمک کنند و نیروهای روسی هم که گویا عفرین و مناطق اطراف را امروز تخلیه کردند و میمونه ارتش سوریه که به نظرم در این مرحله باید عاقلانه اقدام کنه. کمک به کردها با ریسک بالا و درگیر شدن در یک جبهه ی فوق خطرناک و تروریستهای با تجهیزات مدرن و پشتیبانی مستقیم ترکیه و یا نظاره ی پیاده شدن اهداف ترکیه. همین الان هم ترکیه با نیروهایی که قبلا وارد شمال ادلب کرد در سوء استفاده از توافق سه جانبه موقعیت خوبی داره و ارتش سوریه نمیتونه بین خطوط جنوب عفرین و شمال ادلب لااقل یک خط حائل شکل بده و مانع یکپارچگی مناطق تروریستها در شمال حلب و ادلب بشه. کردها اگر اجازه ی حضور نیروهای سوری به جای روسی را در عفرین میدادند حالا حمله ی ترکیه به عفرین به این راحتی نمی بود و در حقیقت حمله ی مستقیم به ارتش سوریه محسوب می شد و مقابله باهاش هم با دلایل واضح تری صورت می گرفت.
-
3 پسندیده شدهگزارش اختصاصی cnn از بقایای موشک برکان که ماه گذشته به ریاض شلیک شد : http://edition.cnn.com/videos/world/2018/01/17/houthi-missile-intercept-saudi-arabia-yemen-nic-robertson-pkg.cnn https://www.youtube.com/watch?v=XInCIZz_yUI
-
2 پسندیده شدهبصورت مختصر و ساده معادلات حاكم بر مكانيك جريان سيالات معروف به معادلات ناويراستوكس ( مؤمنتوم جريان) پيچيده ترين و غيرخطي ترين معادله اي است كه تا كنون بشر كشف كرده است اين معادلات روي جريان در سطح دماغه موشك و بدنه موشك مطرح ميشن و به جريان لإيه مرزي مشهور هستن كه روي سطح موشك ايجاد شده و از اهميت فوق العاده اي در محاسبات نيروي درگ و ... برخوردار است امروزه نيز با وجود پيشرفت علم هنوز حل تئوريك پيدا نكرديم و كامپيوترهاي پيشرفته باز بصورت حل عددي مسائل را با زمان زياد محاسبه مي كنند اما در اون زمان فقط ماشين حساب مكانيكي وجود داشت آلمان ها معادلات رو با روش هاي مبتكرانه ساده كردن و مفهوم معادلات رو استخراج كردن و با استفاده از حداقل ١٠٠ منشئ كه پشت ماشين حساب مي نشست معادلات ساده شده رو حل كردن با روش تكرار هر منشئ ١٠ ساعت كار ميكرد و هر دقيقه يك محاسبه انجام ميداد و در نهايت مسأله رو حل ميكردن و جواب ميگرفتن و بعد روي همين جواب ها موشك رو سأختن و شليك كردن و به هدف خورد
-
1 پسندیده شدهممنون بابت استراتژی تاکتیک خیلی خوبی هست، اول ها سعی می کردم با نیروی زرهی و سنگرها خط دفاعی بسازم ولی الان فهمیدم که سیم خاردار و موانع چه نقش مهمی تو کاهش فشار روی خط دفاعی دارد حتی باعث کنترل جهت حمله دشمن و تمرکز در محل مورد دلخواه می شود وعملا می توان یک قتل گاه برای نیروهای دشمن ساخت ------------------- حالا که بحث شد باز بگم از مرحله چهارم و دفاع از روستا همیشه تلاش می کردم که طوری بازی کنم که 350 تلفات از آلمان ها بگیریم ولی نمیشد و زیر 150 به کلیسا می رسیدند یک بار نشستم و فقط مسیر حرکت آلمان ها و حمله به خطوطم رو نگاه کردم چند نکته جالب دیدم هر خط دفاعی هر چند مستحکم با چندبار حمله از هم می پاشد بویژه که در یک میدان باز و زیر دید توپخانه باشد ، برای همین باید عقب نشینی ها تدریجی و حساب شده داشت و نیروها روی برای حفظ یک خط دفاعی قربانی نکرد تو این روش چندتا خط دفاعی ساختم از محل ورود ورماخت تا نزدیک پل ها و از شروع حمله حداقل 4 بار عقب نشینی کردم و در هر عقب نشینی حداکثر سه الی 4 نفر تلفات دادم و بطور باور نکردنی تلفات آلمان های به بالای 250 نفر رسید ، در حالی که تعداد نیروی اولیه نیروی من هنوز ثابت بود و باز نیرو و توان برام مونده بود در یه سمت دیگه حملات زرهی در کنار ساختمون ها عملا تا ساختمون اول جواب می داد و چند ساختمون وسط یه جای محکم برای زمین گیر کردن پیاده ها شده بود در این بین همراهی تک تیرانداز و خمپاره اندازها در مهار نیروی پیاده شدید موثر بود حتی از تیربارها بیشتر، بویژه که اجازه نمیدادن سیم خاردارها به راحتی قطع بشه و دشمن پشت سیم خاردارها گیر می کرد و هدف راحت تیربار می شد این ها شاید یه بخشی از یک بازی باشه ولی تغییر نگاه استراتژیک به یک دفاع متحرک پیاده رو نشون میده و تاثیرش روی زمین گیر کردن دشمن و تلفات گیری زمین مسلح بویژه با مین ها حساب شده بصورت شدید تلفات گیر است و حرکت دشمن رو کند و کار مدافعین رو راحت تر می کند وجود مهارت های خاص برای زدن اهداف خاص میتونه سرنوشت یک جنگ رو تغییر بده یک تک تیر انداز با زدن دوتا از نیروهای دردسر ساز دشمن کلی فشار رو از مدافعین بر می دارد و تلفات خودی رو کم میکنه و پیرو اون دشمن بیشتر تلفات میده یا دوتا خمپاره انداز میتونه بین مهاجمین و نیروهای دشمن فاصله ایجاد کنه و تمرکز دشمن روی خط دفاعی رو کم کنه
-
1 پسندیده شدهسلام این نکته ای را که فرمودید بیشتر باز می کنید ، تا آنجایی که من مطالعه کردم ، تنها به اشارات سطحی در مورد حدس و گمان آلمانها در محاسبات آن هم در مورد موشک V-2 برخوردم بر خلاف V-2 ، موشک V-1 طراحی فوق العاده ساده ای داشت . ********************* چند تصویر از جایرو موشک V-1 تصویر یه جایرو لیزری امروزی : این هم یه ماشین حساب آلمانی که در موزه شهر پنه مون نگهداری می شه :
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم ضمن عرض خسته نباشید و تشکر بابت این مطالب ارزشمند احتمالاً یک نقص بسیار جزیی در خصوص نام بردن از پرنده های رهگیر وجود داشته ( البته به منبعی که معرفی فرمودید هنوز مراجعه نکردم ) با این وصف : درابتدای شروع حملات وی- یک در ارتفاع و سرعت پایین ( ژوئن 1944) نیروی هوایی سلطنتی ، نخست جنگنده هاوکر تمپست را به کارگرفت ( پرنده های موجود در وینگ 150 ) هر چند این پرنده ها چندان موفق نبودند . این وینگ بعدها با اضافه شدن جنگنده های P-47M ، تقویت شدند . با شدت گرفتن حملات ، مجدداً جنگنده های P-51 و اسپیت فایرهای مارک 14مجهز به پیشرانه های جدید گریفون نیز وارد عمل شده و حتی برای مقابله با حملات شبانه وی-1 های آلمانی ، جنگنده های مشهور شب پرواز دی هاویلند ماسکیتو هم به کار گرفته شدند . هاوکر تمپست پی-47 ام اسپیت فایر مارک-14 دی هاویلند ماسکیتو
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر تقدیم به شهدای گمنام در ژانویه 1943 بریتانیا پروازهای شناسایی بر فراز تأسیسات تست و توسعه ی آلمان در پنه مون را آغاز کرد . پنه مون پایگاه تحقیقاتی آلمانها برای طرح و توسعه ی موشکهای V-1 و V-2 بود . در ماه ژوئن ، تصمیمات نهایی برای بمباران این تأسیسات گرفته شد اما اجرای حمله برای استفاده از ساعات طولانی تر شبهای ماه آگوست به تأخیر افتاد . در شب 18 ( 17-18 ) ماه آگوست ، بمب افکن های نیروی هوایی انگلستان قسمت شرقی این پایگاه را در هم کوبیدند که باعث شد اجرای پروژه ی V-2 دو تا هشت هفته به تأخیر بیافتد اما سمت غربی این پایگاه و تأسیسات عملیاتی پروژه ی V-1 دست نخورده باقی ماند . همچنین نیروهای متفق متوجه ی ساخته شدن سایتهای پرتاب در 10 تا 35 مایلی داخل ساحل فرانسه شده بودند . تأسیسات بزرگی در 7 قسمت مجزا که حدس زده می شد متعلق به اسلحه های سری آلمان باشند ، توسط متخصصان تحلیل عکسهای اطلاعاتی تشخیص داده شده بود . در واقع 2 تأسیسات از این 7 تأسیسات متعلق به موشک V-1 بودند . در 27 آگوست 1943 ، متفقین با استفاده از بمب افکن های ایالات متحده ، بمباران این تأسیسات را آغاز کردند . علاوه بر این تأسیسات ، در بررسی تصاویر ، تعداد زیادی تأسیسات کوچکتر کشف شده بود که برای شلیک موشک V-1 ساخته شده بود ، متفقین به خاطر ظاهر این تأسیسات در تصاویر هوایی ، نام سایتهای اسکی را روی آنها گذاشته بودند . در ماه اکتبر ، تصاویر شناساسی بیشتری تهیه شد و با ترکیب اطلاعات بدست آمده 29 سایت اسکی شناسایی شد .آلمانها در ساخت این تأسیسات 40000 کارگر را به کار گرفته بودند و به همین دلیل مقاومت فرانسه توانست اطلاعاتی را فراهم آورد تا موقعیت دقیق 70 تا 80 سایت اسکی بدست آید . عکسهایی که دوباره در ماه دسامبر تهیه شد ، موقعیت قطعی 88 سایت اصلی و 50 سایت مشکوک را مشخص نمود . اگرچه حملات هوایی نیروهای متفق تا دسامبر 1943 آغاز نشده بود اما پس از بمباران هوایی و در برآوردی که به تاریخ 10 ژوئن 1944 صورت گرفت تصور می شد 82 سایت از 96 سایت اسکی از کار افتاده باشد . بین 1 دسامبر 1943 تا 12 ژوئن 1944 نیروهای هوایی آمریکا و انگلستان 25150 سورتی پرواز انجام دادند و در مجموع 36200 تن بمب را روی سایتها ریختند . اجرای این حمله برای متفقین ، 154 هواپیما و 771 خدمه هزینه داشت . آلمانها نقاط ضعف این سایتها در مقابل تلاشهای اطلاعاتی متفقین و بمباران هوایی آنها را شناسایی کردند و در سال 1944 سکوهایی کوچکتر ، با ساخت ساده تر و قابلیت استتار و پنهان سازی را ساختند ، متفقین این سکوهای پرتاب را "سایتهای تغییر یافته" نامیدند . در ژوئن 1944 ، نیمی از 150 سایت برای آغاز عملیات آماده بود . متفقین در ماه فوریه این "سایتهای تغییر یافته" را شناسایی کردند که با شناسایی های تکمیلی در ماه آپریل تأیید شد اما به خاطر محدودیتهای عملیاتی تنها به یک سایت حمله شد . هزینه ی بمباران این سایتها برای متفقین بسیار بالا بود و بدلیل عدم تأثیر آن ، متوقف شد . البته فشارهای سیاسی نیز نیروی هوایی را مجبور کرد تا سایتها را به حال خود رها کند . درحالیکه هیچکدام از سایتها عملیاتی نبودند ، بمباران این سایتها ، مقدار قابل توجهی از مهمات نیروهای متحد که می توانست علیه سایر اهداف بکار رود را به خود اختصاص می داد و از طرف دیگر مانع آلمانها جهت ساخت سایتهای پرتاب جایگزین نمی گردید . انگلیسیها بر اساس حدس اولیه مبنی بر اینکه بمب افکن های بدون خلبان ، با سرعت 400 مایل بر ساعت ( که حدسی درست بود ) و در ارتفاع 7500 پایی ( که حدسی نادرست بود) خود را برای دفاع آماده می کردند . بعدها برآورد مشخصات به 350 مایل بر ساعت و ارتفاع 7000 پایی و در نهایت به 330 مایل بر ساعت در ارتفاع 6000 پایی تغییر یافت . در ژانویه 1944 ، بریتانیا طرح مفصلی را پایه ریزی کرد که بر اساس آن جنگنده ها در مسیر های گشت مشخصی مستقر می شدند ( شامل 8 جنگنده ی تک موتوره و 2 اسکادران اینترودر ) و 400 توپ سنگین و 346 توپ سبک در در خطوط دفاع ضد هوایی جنوب لندن مستقر می شدند. ( بعدها این توپهای ضد هوایی به خلیج منتقل شدند و از دوور تا استبورن مستقر گشتند. تصویر پایین ) اما تقاضاها برای پوشش عملیات تهاجمی روز D ( D-Day Operation - عملیات پیاده شدن نیروهای متفقین در ساحل نرماندی ) و برآورد بیش از اندازه ی خسارات وارده به سایتهای اسکی بر اثر بمباران باعث شد تا در ماه مارس ، بریتانیا تعداد توپهای سنگین ضدهوایی را به 192 و توپهای سبک را به 246 عدد کاهش دهد . فرمانده ی دفاعی ، مارشال هوایی رودیک هیل ، تأکید کرده بود در صورتیکه موشک V-1 به جای پرواز در ارتفاع پیش بینی شده ی 6000 پایی در ارتفاع 2000 تا 3000 پایی پرواز کند ، توپهای دفاع هوایی با مشکل مواجه خواهند شد . بعضی مسائل باعث شد ، هشدارهای این فرمانده نادیده گرفته شود . از 15 دسامبر 1943 و در آن سوی کانال مانش ، آلمانها طرحی را در حال اجرا داشتند تا بتوانند تا سپتامبر 1944 موشک V-1 را با نرخ تولید 8000 فروند در ماه تولید نموده و از 64 سایت مختلف شلیک نمایند . یک منبع اطلاعاتی ، اعلام نموده بود که قصد آلمانها شلیک روزانه ی 5000 موشک V-1 علیه انگلستان بود که به وضوح هدفی غیر ممکن برای دولتمردان آلمانی بوده است . بعضی از مشکلات تکنیکی باعث تأخیر این برنامه شد ، همچنین برخی برآوردها حاکی از آن بود که بمباران های هوایی نیروهای انگلیسی و آمریکایی حداقل سه ماه اجرای حملات تسلیحات V را به تعویق انداخت . در تابستان 1943 تمرینات تیپ پدافند و پشتیبانی آتش 155 آغاز شد ( Flakregiment 155 ) . این تمرینات شامل شلیک تعداد محدودی موشک در سایت پنه مون بود . آلمانها برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز 64 سایت پرتاب ، این تیپ را سازماندهی کردند . پس از حمله ی متفقین در 6 ژوئن 1944 ، هیتلر به عنوان راه حلی برای کاهش فشار روانی بر سربازان خود و کمک به آنها ، خواستار آغاز حملات موشک V-1 شد . آلمانها قصد داشتند حملات را از 11 ژوئن آغاز کنند اما موقعیت به نحوی بود که اجرای عملیات به شب بعدی موکول گردید . نقشه ی آنها این بود که 20 دقیقه پیش از نیمه شب ، حمله ی مشترکی با پیشتازی موشک های V-1 و بمب افکن ها آغاز شود و در ادامه ی حمله تا ساعت 4:45 دقیقه صبح ، 500 موشک V-1 شلیک شود. بدلیل پراکندگی و عدم هم زمانی شلیک موشک ها و توقفات مکرر در اجرای طرح حمله و از آنجا که خدمه ی 36 تا 37 عدد از سایتهای پرتاب برای اولین بار رمپها و فلاخن ها ( Catapults ) را بکار می گرفتند و همچنین فاقد تجهیزات ایمنی لازم بودند ، نقشه ی آلمانها با شکست مواجه شد . تیپ 155 تنها موفق به شلیک دو گروه کوچک از موشک ها شد . هیچکدام از 9 موشک گروه اول به بریتانیا نرسیدند و وضعیت گروه دوم با 10 موشک تنها کمی بهتر بود . 5 فروند از این موشک ها تقریبا بعد از پرتاب سقوط کردند و ششمی ناپدید شد ، تنها 4 عدد از آنها به انگلستان رسیدند . اولین اصابت در ساعت 4:18 دقیقه ی صبح 13 ژوئن اتفاق افتاد . 7 دقیقه ی بعد ، سومین موشک در بتنیل گرین ( Betneal Green ) منفجر شد و باعث کشته شدن شش نفر گردید . این شش نفر ، تنها تلفات این 4 موشک V-1 بودند . پس از اولین حمله ، از آنجا که آلمانها سرگرم حل مشکلات پشتیبانی و تعمیر و بهبود تجهیزات خود بودند ، آرامش بر صحنه ی نبرد حکم فرما شد . لندنی ها شروع به ساختن جک و لطیفه در مورد سلاح های سری هیتلر و تسلیحات V کردند . اما این آرامش زیاد طول نکشید . حملات موشک V-1 از ساعت 10:30 دقیقه ی بعد از ظهر 15 ژوئن ، از سر گرفته شد . ظرف 24 ساعت بعدی ، آلمانها 244 فروند موشک V-1 را علیه لندن و 50 فروند را علیه سوات همپتون شلیک کردند . خیلی زود مردم انگلستان در کرانه شرقی و جنوب شرق و تا محدوده لندن با صدای " پوت پوت " موتور های پالس جت آشنا شدند . بزودی آنها این نکته را آموختند که تا زمان شنیده شدن سر و صدای "پوت پوت" موشک ، خطری آنها را تهدید نمی کند اما مدت کوتاهی پس از قطع شدن صدای آن ، انفجاری رخ خواهد داد . آلمانها تا 18 ژوئن 500 فروند موشک V-1 ، تا 21 ژوئن 1000 فروند ، تا29 آن ماه 2000 فروند ، و تا 22 جولای 5000 موشک V-1 را شلیک کردند . حملات موشک V-1 تا سپتامبر و تا زمانی که بدلیل پیشروی نیروهای متفقین ، تیپ 155 مجبور به عقب نشینی شد ، ادامه داشت . تعداد موشکهایی که در لندن و حومه ی آن فرود آمدند نسبت به روزها و ساعات مختلف ، متفاوت بودند .( در طی 18 روز بیش از 100 فروند موشک موفق به عبور از ساحل شدند ) میانگین تلفات انفجار موشک های V-1 نیز کم بود ، اما بعضی از اصابتها تأثیرات ویرانگری داشت . بطور مثال ، در ساعت 11:20 صبح روز یکشنبه 18 ژوئن ، یک موشک V-1 به کلیسای سلطنتی نظامیان در ولینگتن برکس (Wellington Barracks ) و در یک چهارم مایلی کاخ باکینگهام اصابت کرد و باعث مرگ 121 نفر از عبادت کنندگان گردید . رده های بالای فرماندهی متفقین از این فاجعه درس گرفته و به قابلیتهای کشنده ی موشک V-1 پی بردند . در نتیجه ، بدلیل حملات موشکهای V حدود نیم میلیون تا 800000 نفر از ساکنان لندن تخلیه شدند . تمامی این موارد باعث ایجاد فشار سیاسی شدیدی شد . به همین دلیل ، آیزنهاور ، در 18 ژوئن و در میانه ی مدیریت حمله به نرماندی ، به استثنای نیازهای فوری و اضطراری در صحنه ی نبرد زمینی ، اولویت اقدامات متقابل بر علیه حملات موشکی V-1 را بالاتر از سایر نیازها قرار داد .در کابینه ی بریتانیا اجرای عملیات فریب برای انتقال نقطه ی هدف موشکهای V به بحث گذاشته شد ، چراکه محاسبات آماری نشان می داد در صورت انتقال 6 مایلی این نقطه به سمت جنوب شرقی ، میزان تلفات تا 12000 نفر در ماه کاهش خواهد یافت . از آنجا که اجرای چنین فریبی ، فشارهای اخلاقی و سیاسی شدیدی بدنبال داشت ، هربرت موریسون وزیر امنیت داخلی (Home Security ) با آن به مخالفت برخواست و توانست کابینه را با خود همراه نماید اما نتوانست نخست وزیر وینستون چرچیل را قانع کند . بریتانیایی ها از طریق یک جاسوس دو جانبه که به دام افتاده بود ، گزارشاتی مبنی بر اصابت موشکها به نقاطی فراتر از نقطه ی هدف را ارسال کردند تا دشمن نسبت به کاهش برد موشک ها اقدام نماید . در حقیقت تا 21 جولای مرکز (میانگین) نقاط اصابت موشک های V-1 در 4.5 ( چهار و نیم ) مایلی جنوب پل برج ، نقطه ی اصلی هدفگیری موشک ها ، قرار داشت . مرکز هفتگی نقطه ی برخورد موشکها متغیر بود اما بطور معمول در جنوب رودخانه ی تایمز باقی می ماند . روی هم رفته از 12 ژوئن تا 1 اکتبر مرکز نقطه ی برخورد در چهار مایلی جنوب جنوب شرقی قرار داشت . طرح آلمانها ، بر اساس گزارشات جاسوسان ، نقطه ی مرکز هدف را در 4 مایلی شمال شمالغربی نقطه ی مرکز برخورد اصلی قرار داده بود . آلمانها از آگهی های فوت درج شده در روزنامه های لندن به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی خود استفاده می کردند . این داده ها از سایر منابع اطلاعاتی آلمانها بسیار به واقعیت نزدیکتر بود . در ماه جولای و از آنجا که آلمانها بر اساس این اطلاعات ، مرکز نقطه ی بر خورد را یک تا یک و نیم مایلی غربی نقطه ی برخورد واقعی قرار داده بودند ، مسئولین امر در تصمیمی عاقلانه مصمم شدند این منبع اطلاعات را کور نمایند . فقدان عملیات شناسایی هوایی آلمانها باعث شد تا این عملیاتهای فریب موفق باشد . در سرتاسر عملیات موشکباران آلمانها ، نیروی هوایی آمریکا و انگلستان بمباران اهداف مرتبط با V-1 را ادامه می داد. بین 12 ژوئن تا 3 سپتامبر ، نیروهای متفق 26000 سورتی پرواز انجام دادند و 73000 تن بمب را بر روی اهداف مختلف تسلیحات V فرو ریختند . دو فرمانده ی بمباران ، آرتور هریس فرمانده ی بمباران نیروی هوایی سلطنتی انگلستان و جیمی دولیتتل فرمانده نیروی هوایی هشتم آمریکا ، از ابتدا مخالف بمباران سایتهای پرتاب موشک ها بودند و به جای آن خواستار بمباران کارخانجات تولید موشک های V-1 بودند . علی رغم اعتراض آنها و تقویت پدافند آلمانها ( بین دسامبر 1943 تا می 1944 آلمانها تعداد توپهای سنگین ضد هوایی در فرانسه را از 520 ارابه به 730 ارابه افزایش دادند. ) نیروی هوایی آمریکایی / انگلیسی سایتهای پرتاب را بمباران نمود . سایتهای اسکی تا 27 ژوئن در لیست اهداف باقی ماند و بعد از این تاریخ تنها بمباران سایتهای بزرگ ادامه یافت. تا 15 جولای 1944 ، متفقین 68 سایت از 88 "سایت تغییر یافته" را هدف قرار داده و برآوردها حاکی از انهدام کامل 24 سایت بود . البته نیروی هوایی آمریکایی / انگلیسی تا اواسط جولای به سایتهای پشتیبانی نیز حمله می کرد ، در این زمان متفقین متوجه شدند که سایتهای انبار و نگهداری ، منبع اصلی پشتیبانی و تدارکات موشک ها هستند . در 21 جولای کمیته ی مشترک کراسبو ( Crossbow ) در اولین نشست خود به 7 کارخانه ی تولید موشکها و انبارهای دپو اولویت نخست ، به 57 "سایت تغییر یافته " اولویت دوم را داد و توصیه نمود تا حملات به سایتهای بزرگ متوقف شود . در نتیجه بین 2 تا 9 آگوست ، نیروی هوایی متفقین 15000 تن بمب را بر روی اهداف اولویت بندی شده فرو ریخت در حالیکه سه چهارم از این میزان به هدف قرار دادن انبارها اختصاص داده شده بود . پس از اجرای این حمله ی سنگین ، تعداد شلیک موشک های V-1 به نصف کاهش یافت . هماهنگ با این عملیات ، بمب افکن ها کارخانجات تولید موشک های V-1 را نیز در هم کوبیدند : کارخانه ی فولکس واگن در فالرسلبن 4 بار ، کارخانه ی تولید جایرو در وایمار یکبار ، تأسیسات تولید پرواکسید هیدروژن ( که در بوستر موشک V-1 بکار می رفت ) در پنه مون ، هولریجلشروث و اوبر رادرچ در مجموع هفت بار و یکبار کارخانه ی اسکانیا در برلین ( تولید کننده اجزای کنترل موشک ) بمباران شدند . 197 هواپیما و 1412 خدمه هزینه ی این عملیات ها بود . در عین حال ، سوانح و تصادفات نیز همانند بمباران نیروهای متفق ، تلاشهای آلمانها را با شکست مواجه می کرد . حدود 20 درصد از موشکهای V-1 بی تأثیر بودند چرا که بر روی رمپ منفجر می شدند یا مدت زمان کوتاهی پس از بلند شدن از زمین سقوط می کردند یا به سمتی غیر از مسیر تعیین شده پرواز می کردند . بین 18 آگوست تا 26 نوامبر 1944 و در آزمایشات آلمانها تنها 31.4 درصد از 258 موشک V-1 شلیک شده در برد 225 کیلومتری به 30 کیلومتری نقطه ی هدف رسیدند . این میزان خطا در برد 100 کیلومتری به 15 کیلومتر کاهش می یافت و این میزان خطا ، تعریف نیروی هوایی آلمان از موفقیت موشک بود ! البته آلمانها 35 درصد از کل عدم موفقیت موشک ها را به سقوط های زود هنگام نسبت می دادند . نرخ تصادف موشک V-1 بر روی رمپ 138 فوتی اولیه 9 درصد و بر روی رمپ 170 فوتی نهایی 2 درصد بود . این تصادفات و سوانح تلفات بیشتری نسبت به 185 کشته ی آلمانها بر اثر بمباران متفقین ایجاد می نمود . منبع اصلی : The Evolution of the Cruise Missile مترجم :Warjo کپی با ذکر منبع جایز است .
-
1 پسندیده شدهاز نیروی هوائی سوریه چه باقی مانده است ؟ پس از 5 سال جنگ ، بازوی هوائی آسیب دیده هنوز زنده است . به تاریخ : یازدهم مه 2016 نویسنده : تام کوپر ترجمه :عبدالمهدی با کمی اصلاح رضا غلامنژاد در آغاز جنگ های داخلی در سال 2011 ، نیروی هوائی ارتش سوریه از سوی اکثر ناظران خارجی " عملیاتی " عنوان می شد . اما با وجود فرسایش شدید در خلال چند سال گذشته ، هنوز به شکل غافلگیر کننده ای نشان از حیات و سر زندگی از خود بروز می دهد . اکنون سئوال منطقی اینجاست : چه چیزی از نیروی هوائی سوریه باقی مانده است ؟ از دیدگاه بیطرفانه ، جنگ داخلی در سوریه به آرامی شکل گرفت . بیشتر مدت سال 2011 و 2012 تمام افسران سنی مذهب و سایر درجات در پایگاه های خود زمینگیر و یا در عمل قفل شده بودند. بخش عمده ای از ناوگان بالگردی و هواپیماهای جنگی سوریه که تعداد آن بیش از 500 فروند تخمین زده می شود نیز زمینگیر شده بود. گونه هایی مانند میکویان MiG-23MS و MiG-25P/PDS/PU/RB و نیز بمب افکن های سوخوی Su-20 هم از سال 2000 از خدمت خارج شده بودند. حدود 50 درصد از ناوگان بالگردهای میل Mi-8/17 و MiG-21MF/bis/UM و MiG-23MF/ML و بمب افکن های سوخوی Su-22 نیز اگر نیاز به جایگزینی نداشتند ( لااقل ) نیازمند اورهال سنگین بودند . در طول مدت فوق تنها تعداد اندکی بالگرد آن هم برای ارسال نیروی کمکی و تجهیزات به پادگان ها و پایگاه هائی که ارتباط آنها توسط شورشیان با دیگر مناطق قطع شده بود مورد استفاده قرار می گرفتند. پیشروی شورشیان در اواخر جولای سال 2012 در شهر حلب و سایر شهرهای بزرگ سوریه ، نیروی هوائی را مجبور ساخت تا وارد جنگی همه جانبه شود. در بیشتر دوران نیمه دوم سال 2012 و تقریبا تمام مدت سال 2013 ، نیروی هوائی سوریه با تمام توان جنگید . جنگنده ها و بمب افکن های این نیرو مرتبا اهدافی را از سلماء در نزدیکی مرز ترکیه تا دیرالزور در شرق سوریه و از حلب تا درعا را مورد حمله قرار می دادند. نیروی هوائی سوریه به عنوان جوخه آتش رژیم ، حتی انواع هواپیماهای رهگیر خود مانند MiG-23MF, MiG-23ML و حتی MiG-29 را مجبور به انجام حملات زمینی نمود که با این حساب مجموعا 230 سورتی پرواز در روز انجام می شد. بیشترین فعالیتها برفراز منطقه دمشق و حمص بود ، جائی که از نوامبر 2012 تا آوریل 2013 حدود 2000 سورتی پرواز تنها توسط جنگنده های MiG-21bis و MiG-23BN صورت گرفت . گونه های دیگر هواپیماها نیز فعالیت چشمگیری را به خود دیدند . در واقع بر اساس نمونه های فراوان مشاهده شده ، ناوگان 19 فروندی بمب افکن های سوخوی Su-24M2 سنگین ترین فعالیت ها را در نیروی هوائی به اجراء گذاشتند . اما انجام عملیات وسیع ضرورتا خسارات سنگینی هم به دنبال داشت . بموجب دستورات حزب بعث در دمشق ، از خلبانان خواسته شده بود تا به صورت آگاهانه (؟!) غیر نظامیان را در مناطق تحت کنترل شورشیان هدف قرار دهند که این امر سبب بروز فرار گسترده از این مناطق گردید . مجموعه عوامل فوق سبب شد تا نیروی هوائی سوریه در زده های مختلف به سختی تضعیف شود . بین جولای 2012 تا جولای 2013 نیروی هوائی سوریه با از دست دادن حداقل 45 بالگرد و 30 جت جنگنده سخت ترین فرسایش را در جریان درگیری ها تجربه نمود .(( سرنگونی این هواگردها به تائیدنیرو هوایی سوریه رسیده است ). همچنین حدود 375 خلبان و یا سایر پرسنل نیروی هوائی از دست رفتند که 36 نفر از آنها باسارت درآمده و 40 نفر دیگر هم مفقود شدند . در اوایل سال 2014 تعداد هواگردهای در خدمت به زحمت به 60 بالگرد و کمتر 150 جنگنده بمب افکن می رسید که تقریبا تمام آنها یکبار دیگر به اورهال نیاز داشتند. ممانعت غربی ها از ارسال سامانه های دوش پرتاب پدافند هوائی وبرداشتن محاصره حلب در اکتبر سال 2013 در نهایت منجر به ادامه بقای نیروی هوائی بشار الاسد رئیس جمهوری سوریه گردید . در نتیجه تلفات نیروی هوائی به شکل چشمگیری کاهش یافت و امکان دسترسی مجدد به تاسیسات بسیار حیاتی تعمیر و نگهداری در پایگاه هوائی نیرب که بخشی از فرودگاه بین المللی حلب بود ، به نیروی هوائی امکان داد تا در سالهای اخیر حدود 20 هواپیما را اورهال نماید. علاوه بر این با کمک های مستشاری و مالی ایران ، تاسیسات اورهال دیگری در در سایر پایگاه های هوائی تاسیس شده است . با استفاده از هواپیماهای غیرعملیاتی و قطعات یدکی بدست آمده از آنها ، خدمه زمینی توانسته اند حدود دوجین هواپیمای کاملا عملیاتی را آماده سازند. با این اقدام نه تنها هواپیماهای از رده خارج یا از دست رفته جایگزین می شوند ، بلکه بقای نیروی هوائی ارتش سوریه به عنوان یکی از یگان های انگشت شمار وفادار به رژیم الاسد تضمین خواهد شد . تلفات هواپیماها ، چه بر روی زمین منهدم و یا در آسمان هدف قرار گرفته شوند ، غیر قابل اجتناب است علی الخصوص با توجه به اینکه استانداردهای امنیتی بدلیل ادامه نبردها و طولانی شدن آنها به نحو چشمگیری کاهش یافته است . هواپیماها اغلب با حداقل سامانه های عملیاتی خود به ماموریت اعزام می شوند . موجودی انبارهای مهمات به سطحی کاهش یافته که اکنون نیروی هوائی ارتش سوریه مجبور به استفاده از بمب های طراحی و ساخته شده بومی است که بر اساس طرح های منسوخ روسی ساخته شده اند. این بمب ها عملکرد ضعیفی را از خود برجای گذاشته اند . تعدادی از آنها منفجر نشده اند . برخی دیگر منفجر شده اند ، اما نا بهنگام و سبب نابودی هواپیماهای ارزشمند و کشته و مجروح شدن خدمه زمینی شده اند. و تعدادی از خلبانان هم دچار سهل انگاری شدند. بمب افکن Su-24MK2 ای که توسط سامانه موشکی پاتریوت PAC-2 در تاریخ 23 سپتامبر سال 2014 بر فراز بلندی های جولان سرنگون گردید سامانه جنگ الکترونیکش توانایی اقدام متقابل را نداشت(منظور نویسنده خرابی سامانه است ) ( قادر به فعال کردن سامانه جنگ الکترونیک خود نشد وبه فضای هوایی کنترل شده اسرائیل در ارتفاع های جولان پرواز کرد) دخالت نظامی روسیه در سوریه که در سپتامبر سال 2015 آغاز شد ، که این دخالت چندان دور از دهن نبودو باعث افزایش خوش بینی به آینده برای نیروی هوائی سوریه شد وهمچنین نیروهای سوری هم درس هائی از تعمیرات سنگین را آموختند زیرا حجم کار سنگین نیروهای سوریه تا حدودی کاهش یافت . در جریان 5 سال جنگ داخلی ، نیروی هوائی الاسد تلفات تائید شده ای شامل 55 هواپیما و 57 بالگرد سرنگون شده را متحمل شده بود و 51 هواپیمای دیگر هم بر روی زمین از رده خارج شدند که البته بخش عمده ای از آنها در وضعیت غیر عملیاتی قرار داشتند. اعداد فوق شامل حدود دوازده فروند L-39 ، هفت فروند MiG-23 از گونه های مختلف ، حداقل چهار فروند Su-22 و چهار فروند Su-24MK2 می شود. همچنین حداقل ده فروند MiG-21bis از گردان 679 مستقر در حماء را نیز شامل می شود. خسارات وارده به این یگان سبب شد تا نیروی هوائی ارتش سوریه اقدام به اعزام هواپیماهای دو سرنشین آموزشی MiG-21UM را به میدان نبرد اعزام و گردان جنگنده های رهگیر MiG-23ML را مجددا در حماء مستقر نماید . در وضعیتی مشابه ، استفاده گسترده از MIG-29 در نقش پشتیبانی زمینی نیروی هوائی سوریه را مجبور ساخت تا دو فروند MiG-25PDS را اورهال نموده و آنها را به وضعیتی شبه عملیاتی بازگرداند . اگرچه این هواپیماها به ندرت پرواز می کردند ، اما به صورت مداوم در پایگاه هوائی تیاس در وضعیت آلرت قرار داشتند. ظاهرا آنچه که از نیروی هوائی ارتش سوریه باقیمانده در 5 پایگاه هوائی اصلی متمرکز شده اند و هر کدام از این پایگاه ها آشیانه واحد هایی بودند که هر کدام کمتر از دوازده فروند هواپیما را شامل می شدند. سه اسکادران در حماء ، سه اسکادران در شعیرات ، چهار اسکادران در تیاس ، سه اسکادران در السین و چهار اسکادران در دمیر مستقر هستند. تعداد کمی از سایر واحدها با اندازه های کوچکتر در پایگاه های هوائی کویرس ، دیرالزور ، مرج رحیل ، بلی و خلخله مستقر هستند و در عین حال پایگاه المزه و فرودگاه بین المللی دمشق کماکان به عنوان پایگاه اصلی بالگردی و هواپیماهای ترابری محسوب می شوند . توضیحات مترجم : تمام تصاویری که مشاهده می فرمائید توسط اینجانب در متن گنجانده شده اند. هیچکدام از تصاویر موجود در متن اصلی باز نشدند . « اللهم ارزقنا زيارة الحجة بن الحسن » « لعنة الله علی عدوک یا علی »
-
1 پسندیده شدهوااای وای! نمی دونید چقدر خوشحالم بالاخره بحث بازی های ویدئویی علی الخصوص ژانر فوق العاده ی استراتژی که این روزا اوضاع خیلی خوبی نداره اینجا فعال شده از دوران ابتدایی تا الان که بیست و خورده ای سال از خدا عمر گرفتم وقتمو با بازی های این ژانر به خصوص گذروندم و خیلی چیزا از یاد گرفتم ان شا الله من هم یه روزی از همین روزا (در آینده ی نچندان دور!) طراحی یک بازی کوچک ولی با کیفیت رو شروع کنم و از عزیزان متخصص میلیتاری تو این مسیر کمک و مشاوره بگیرم با توجه به اندک تجربه ای که توی این حوزه دارم یک سری از نکات و مطالب که کمتر گفته شده رو در اختیار تون قرار میدم. امیدوارم مفید باشه. گیم پلی ژانر استراتژی خب به نظرم بیایم در ابتدا این ژانر رو به طور واضح تعریفش کنیم و با تفکیک موضوعی عناوین مطرح، بعدا به صورت تخصصی تر این حوزه رو بررسی کنیم : " بازی رایانهای راهبردی یا بازی استراتژیک نوعی از بازی های رایانه ای است که در آنها برگزیدن استراتژی مناسب برای رسیدن به هدف، اصل و پایه شیوه بازی را تشکیل میدهد. در این بازیها هدف اتخاذ استراتژی مناسب جهت غلبه بر حریف میباشد. در انواع این بازیها باید حرکتی اصولی جهت جمع آوری منابع مانند: کارت های امتیاز یا سنگ، چوب، غذا، طلا، پول و به طور کلی بر طرف کردن پیش نیاز ها پیش بگیرید تا هر چه سریع تر به پیشرفت و تولید فناوری برتر یا موقعیت بهتر نسبت به رقیب نائل شوید! " این تعریف بالا که تو ویکی پدیا هم هست به نظرم خیلی کلی و البته بیشتر از بعد فنی هست چون وقتی بخواهیم از نظر محتوایی (والبته دید علوم نظامی و انسانی) عناوین رو بررسی کنیم در اون چه که گیم پلی نامیده میشه ، ژانر استراتژی طبیعتا به سه بخش استراتژی - تاکتیکی - تکنیکی تقسیم می شه و عملا کلمه ی استراتژی برای این ژانر صرفا برای تعریف مکانیک عمده ی این بازی ها (که توسعه ، فرمان و تسخیر هستند) بکار میره. ۱- عمدتا بازی های استراتژی - راهبردی در محیط های کلان و وسیع مثل کره ی زمین - قاره اروپا - کشور ها - انجام می شوند و بیشتر با ارقام و اعداد و متون سر وکار دارند اکثر بازی های این حوزه کمتر شناخته شده و بیشتر نقش شبیه ساز دنیای سیاست رو ایفا می کنند و اجرای این برنامه ها به علت simulator بودن و به طبع محاسباتی بودن به جای کارت گرافیک قوی ، پردازنده ی قدرتمند و حافظه ی رم زیادی نیاز دارند. ويژگی این بازی ها هم عبارتند از : گرافیک ساده ،غیر هنری و دو بعدی - رابط کاربری پیچیده - اشغال فضای کمی از هارد درایو - روایتگر دوران کنونی یا برهه های تاریخی گیم پلی این بازی ها اغلب به دو صورت نوبتی (turned base) ویا پیشروی در زمان بندی واقعی (Real time) می باشد. عناوین شناخته شده این رده : Defcon - Risk - Republik و صدالبته سری Heart Of Iron و Civilization غیر معروف ها هم :Supreme Ruler The Great War - Command Chains of War https://cdn.introversion.co.uk/introversion/images/screenshots/defcon/defcon5.jpg محیط بازی DEFCON - یک نبرد اتمی تمام عیار ! ۲-بازی های استراتژی - تاکتیکی عمده بازی هایی که ما تجربه کردیم تو این رده قرار می گیرند عناوین بزرگی مثل Company of Heroes - Age of empires - Rise of Nations - Command & Conquer - Act of War - Men Of War - Warcraft - Stronghold - World In Conflict - ANNO - Settlers هر یک از یک نام های بالا قدمتی بین ۱۰ - ۲۵ سال دارند و بار ها تکرار ، بزرگ تر ، به روز و منتشر شدند و همچنان ادامه می یابند. در گذشته به علت ضعیف بودن سیستم های نرم افزاری و سخت افزاری تیم سازنده و مخاطبین تمرکز طراحان برروی گرافیک هنری با جزییات بالا و داستان پردازی های قدرتمند و عمیق قرار داشت و این عوامل باعث شدند این آثار همچنان برای طرفداران این ژانر تاکنون تکرار پذیر و قابل بازی باشند. http://www.alfabetajuega.com/abj_public_files/multimedia/imagenes/4b3a9a42-0bef-4e58-80e5-a8499431f36f.jpg نمایش تاریخ تمدن در قالب اثری قابل بازی و نقش آفرینی (شاهکار ۲۰ ساله ی استودیو Ensemble و مایکروسافت - نسخه ی جدید ۲۰۱۸ می آید!) ۳-بازی های استراتژی - تکنیکی این بازی ها هم مثل دسته ی اول کمتر شناخته شده اند و به اشتباه تاکتیکی نامیده می شوند . از ويزگی های این بازی ها هم میشه به محیط محدود تر (مثلا یک محله - خیابان و یا ساختمان) و جزییات بالاتر تجهیزات و نیروها اشاره کرد. اغلب این بازی ها رو هم بیشتر استودیو های کوچک و جمع و جور با تم گرافیک فانتزی و گرافیک فنی سبک می سازن و حجم کمی دارند وصد البته فاقد داستان پیچیده و عمیق هستند این عناوین بیشتر برای تلفن های همراه منتشر می گردند و در ضمن قالبا دارای گیم پلی ای نوبتی هستند. عناوین مطرح : (نسخه ی ویندوزفون) Arma Tactics - Tiny troops - Halo https://im.tiscali.cz/games/2013/06/23/316738-arma-tactics-653x367.jpg Arma Tactices Bohemia Interactive و غیره !! یک سری عناوین هم یا ترکیبی از دسته های فوق هستند و یا در هیچ دسته ای قرار نمی گیرند. مثلا در ترکیب گیم پلی راهبردی - تاکتیکی میشه از مجموعه های Totalwar - Axies & Allies - Rise Of Nations T&P - Wargame اسم برد که در سطح راهبردی (به صورت نوبتی) و در سطح تاکتیکی (به صورت RTS و لحظه ای ) بازی صورت می گیرد. در ترکیب راهبردی - تکنیکی میشه به Tom Clancy's End War اشاره کرد. و در ترکیب تاکتیکی - تکنیکی هم میشود از عنوان جالب و کمدی Running With Rifles یاد کرد. البته یه سری از بازی ها هم هستند ترکیبی از ژانر استراتژی با بقیه ژانرها (مثل اول شخص و یا نقش آفرینی آنلاین) که معروف ترین هاش Dota - LOL - PUBG هستند https://lgdb.org/sites/default/files/node_images/5318/12904.jpg میلیتاریسم با چاشنی سینما و کمدی در Running With Rifles طبیعتا از این حوزه استفاده ی زیادی به جهت تبلیغات و اثر گذاری روی افکار عمومی توسط کمپانی های بازی سازی غربی میشه و اکثر این شرکت ها با نهاد های مطالعات - امنیتی و نظامی آمریکا روابط تگاتنگی دارند و نمونه ی بارزش هم میشه به مرحوم تام کلنسی و تیم طراحش در کمپانی Ubisoft اشاره کرد. بگذریم امیدوارم مطلب مفیدی رو به اشتراک گذاشته باشم و اگه دوستان مایل باشند در آینده می تونیم تک تک عناوین بالا رو به صورت فنی و محتوایی (از بعد نظامی و سیاسی) و به طور اجمالی معرفی ، نقدوبررسی کنیم ( ناگفته نماند یک چند تایی تحلیل منتشر نشده و ناب هم دارم که می تونم در اختیارتون قرار بدم) در پناه حضرت حق * گیمپلی (به انگلیسی: Gameplay) تعامل با یک بازی رایانه ای از طریق قواعدش است، به عبارت دیگر ارتباط بین بازیکن و بازی، رقابت کردن و مغلوب کردن چالشهای بازی، طرح ریزی کردن و ارتباط بازیکن با بازی میباشد. روند بازی مجزا از گرافیک یا اجزای صدا است. Gameplay» (انگلیسی). وبگاه ویکیپدیا.
-
1 پسندیده شدهجایگزینS-300 چیست؟ ظهور تلاش-3 مرحله بعدی در توسعه دفاع هوایی ایران بود - یک سیستم کاملا جدید و برد بلند SAM، و جایگزین قطعی S-300 اگر مسگو به وعده خود عمل نمیکرد و S-300راتحویل نمی داد. این جایگزین برای S-300 تحت برنامه ای در ایران Bavar-373 نام گذاری شد تاریخ شروع پروژه باور -373 را می توان سپتامبر 2011 دانست ، با اشاره به پیشرفت علمی و تکنولوژیکی ایران و همکاری بین فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهی پدافند هوایی خاتم النبیا، مراکز صنعتی و مراکز علمی - ماشین تبلیغاتی تهران توسعه یک جایگزین بومی برای سیستم S-300 را اعلام کرد. ورودی سرویس برای Bavar-373 در ابتدا سال 2016 تعیین شده بود. در سال 2017 برنامه ریزی برای نمایش Bavar-373 انجام شد . با این وجود، مهمترین اجزای آن در سال 2014 ارائه شدند این اجزا شامل کمتر از سه سیستم راداری کاملا متفاوت - از جمله رادار جدید کنترل آتش Meraj بعلاوه موشک پدافندی صیاد-4 با طراحی جدید بودند رو نمایی از سیستم BAR-373 SAM حامل موشک های صیاد 4 . عکس از طریق ACIG دفاع هوایی متنوع رادارمعراج یک قطعه بسیار جالب از تجهیزاتیست که به طور رسمی بر اساس رادار حافظ جهت سیستم پدافندیTalash-3 توسعه داده شده است. در مقایسه با آرایه های اسکن الکترونیکی غیر فعال Passive-S-300 و S-400 و MIT-104 Patriot ساخته شده در ایالات متحده -و روسیه که تغذیه ورودی انتن خود را از طریق تابش خروجی الکترومغناطیسی دریافت میکنند - Meraj-4 دارای ماژول های حالت جامد یست که مستقیما ماژول آنتن را تغذیه میکند تیوپ موشک صیاد 4 هنوز هم به طور کلی مشابه با RIM-66B هستند،لیکن ازنو طراحی شده و اکنون می توانند در ایران تولید شوند. ایرانیان به جای پرتاب سرد روسی( cold Launch) که موشک ها را با کمک هوای تحت فشار، قبل ازروشن شدن موتورموشک، پرتاب میکرد از سیستم پرتاب گرم ( Launch hot)آمریکا را استفاده کردند تمام اجزای سیستم Bavar-373 بر روی کامیون 8 . 8 ظفر و 10.10 ذوالجناح نصب شده اند و به این ترتیب متحرک هستند. واضح است كه عملا ایرانی ها چه كار می كنند - یعنی، ساختن دفاع هوایی متنوع و گوناگون در برابر هواپیماهای پنهانکار و موشك ها
-
1 پسندیده شدهاستفاده مداوم و تکراری از نام های مشابه برای سیستم های راداری و موشک های مختلف، این تصور را ایجاد کرده است که توسعه دفاع هوایی ایران دارای یک بی نظمی کامل است.(در واقع شمارو گیج کردیم) در حقیقت، پروژه ها در امتداد چهار خط اصلی ادامه دارد. تعمیرات و ارتقاء MIM-23B I-HAWK، S-200 / SA-5، SA-6، SA-11 و SA-17. توسعه انواع پیشرفته برخی از سیستم های قدیمی، از جمله MIM-23B I-HAWK / Mersad و S-200 / Sayyad-2. اختراع سیستم های جدید و مستقل مانند Talash که به خودی خود یک توسعه از ترکیب S-200 / Sayyad-2 است. و در نهایت، ادغام تمام سیستم های قدیمی و جدید . رادارکنترل آتش حافظ سیستم موشکی تلاش -3. روح الله وحدتی عکس چهار خانواده اصلی سیستم ها از سنگین ترین سرمایه گذاری بهره مند می شوند. شهاب ثاقب. نسخه تولید تحت لیسانس موشکی HQ-7 چینی در سطح زمین به همراه مدل های Ya-Zahra-1/2/3، Talash-1 و Herz-9 است. شاهین نسخه بومی تولید شده از سیستم آمریکایی MIM-23B I-HAWK. انواع نام های دیگر آن عبارتند از: شلمچه، قادر مرصاد و حافظ. صیاد 1 موشک چینی( HQ-2) است که تهران نوع صیاد-1Aرا با اضافه کردن یک جستجوگر مادون قرمز، تولیدنمود سپس با ترکیب اجزای سازنده RIM-66B آمریکا Mehrab را ساخت و با ادامه بهینه سازی ها انواع Sayyad-2, Sayyad-2M, Sayyad-3 را تولید کرد Taer-1 / Ra'ad-1،(طائر 1ورعد) نوع متحرک از SA-6 روسیه که ایران با کمک چینی ها آن را بهینه کرده است طائر 2A و Taer-2B سامانه متحرک موشک SA-17 است و سدید-630 نمونه ای برد بلند از Taer-2B. سامانه تلاش سیستم جالب توجه ای است ، زیرا اساسا ترکیبی از سامانه S-200 / SA-5 Gammon و بهینه ساری موشک های استاندارد RIM-66B ساخته شده توسط ایالات متحده بود. با این حال، تا سال 2014، یک پیکربندی کاملا جدید - Talash-3 - که شباهت بسیار کمی به سیستم های شوروی و روسیه دارد شکل گرفت این پیکربندی شامل یک رادار نظارت الکترونیکی آرایه ای بنام قدیر، یک رادار جدیدکنترل آتش به نام حافظ، یک پست جدیدکنترل وفرمانده ای و یک پرتابگر با چهار تیوپ برای موشک های صیاد2 بود. تا اواخر سال 2017، تجهیزات کافی برای ساخت حداقل دو سایت تلاش-3 ایجاد شد. با توجه به وابستگی ظاهری واینکه مبنای سیستم Talash-3 به موشک های 40 سال قبل ایالات متحده آمریکا باز میگردد، انتظار زیادی از این سامانه در آینده متصور نیست تقریبا در همان زمان، ایرانیان سیستمIFF جدید خودرا معرفی کردند این مورد بسیار ضروری بود زیرا سیستم های IFF قدیمی موجود متعلق به ایالات متحده و روسیه در معرض تهدید قرار داشتند - و به همین دلیل ایران نیاز مند سیستم IFF ای بودکه با طراحی دفاع هوایی جدیدش سازگار باشد مقایسه بالا بین یک موشک قرمز صیاد 3 و یک صیاد 4. اگر چه هر دو در ظاهر شبیه به RIM-66B هستند لیکن دارای طراحی جدید می باشند. عکس ازACIG
-
1 پسندیده شدهسلام . (امیدوارم دوستان تا پایان مطالعه کنند) خب متاسفانه همانطور که برداشت های این جناب ادعا میکنه پدافند هوایی ایران و کلا تولیدات داخلی مربوط به پدافند فقط برای پروپاگاندا و مصرف داخلی هستش و نمیتونه تهدیدی رو با عکس العمل جدی همراه کنه .نا خوداگاه فکری به ذهن ادم خطور میکنه و ان اینکه بسیاری از نوشته های این متن نیز جهت دار و برای گروه خاصی نوشته شده است .(مصرف داخلی رسانه های غربی ) اما باید در کنار حرفای این مقاله نقد و بررسی هایی انجام داد .که قطعا بحث مدیریتی خارج از تمرکز اصلی این مقوله هست. همواره پدافند هوایی بخش امیدوار کننده ی توان نظامی ایران را تشکیل میداد .و همواره بخش پیشگام در صنعت دفاعی کشور بود که قطعا همه ی ما شاهد آن بودیم و هستیم .و اما چگونه!؟ اولین جرقه های نوسازی پدافند ما از سال ها پیش کلید خورد و نهایت به بهینه سازی های سامانه های هاوک و ورود گسترده ی سامانه های مشابه کورتال (حرز و یا زهرا) و... انجامید .بعد ها این روند توسعه ؛ شدت بیشتری پیدا کرد و ایران مجموعه ی صیاد و تلاش رو با شتاب تولید کرد .در مجموعه تلاش و ساخت باور ۳۷۳ به اوج شکوفایی خودش رسید . ایران حتی پا رو از این هم فراتر گذاشت و مجموعه ی کاملی از اخلال گر ها و پهپاد ها و سامانه های تخصصی برای مبارزه با موشک های کروز و اهداف با ارتفاع کم(توپ های سنگین و سبک ضد هوایی و موشک های کوتاه برد ودوش پرتاب)رو وارد معرکه کرد.متاسفانه تام کوپر حداقل تا اینجای کار نگاهی خشک و متعصبانه به پدافند هوایی ما داشته و به این نگاه کلی پدافند ما توجهی نداشته است .در حقیقت ایران سلسله مراتب پدافند را کاملا اصولی پیش برد و رعایت کرد .برای مثال در جنگ خلیج فارس یکی از موضوعاتی که پدافند هوایی رژیم بعث رو شدیدا سرکوب کرد .اخلال های وحشتناک نیروی هوایی ائتلاف بود و در گام بعد حملات گسترده موشک های کروز و پهپاد های طعمه (ایران عملا برای تقابل با این چند مورد هزینه ی بسیار کرده) ایران برای برد متوسط سنگ تمام گذاشت و برای آلوده تر کردن آسمان از سامانه های سوم خرداد و رعد و طبس بهره جست . حتی قابلیتی بوجود اورد که در سامانه های سوم خرداد از موشک صیاد نیز استفاده شود که در واقع بردی مشابه با سامانه های بوک ۳ روسی برای ما فراهم میکرد.(دوستان مطلع میدونند که با وجود شباهت ها عملا از نظر نوع عملکرد و رادار و هزینه با هم متفاوت اند و این کار به علت پایین امدن هزینه ها و افزایش ساخت صورت گرفته ) آنچه که عیان است این است که پدافند هوایی ایران سعی کرده در این زمینه الگوی کاملی را عملی کند .قطعا دوستان حوادث مرتبط با شکار های پهپادی را به خاطر دارند .سر تاپیک های مرتبط با شکار ار کیو ۱۷۰ یکی از بحث هایی که می شد این بود که ما در ان سال فقط توانایی شناسایی و اخلال را داشتیم و نه هدف قرار دادن!!! در واقع یکی از کار هایی که صورت گرفت همین موضوع بود .با افزایش تنوع موشک ها و سامانه ها و ...(این عمل بسیار جای امیدواری دارد.در حالی که نویسنده ی مقاله ان را به باد سخره گرفته!!! ) یکی از موضوعاتی که نویسنده عملا چشم پوشی کرده لاعقل تا اینجای مقاله .استفاده ی بسیار گسترده ایران از سامانه های الکترواپتیک و اپتیک هستش .عملا نگاه نکردن به این قابلیت یعنی کاهش ۴۰ درصدی توان پدافندی ما!!! ایران یکی از پیشگامان استفاده از سامانه های اپتیک در پدافند است. ایران بطور بسیار گسترده و عملی .تاکید میکنم بصورت اجرایی و عملی از سامانه های اپتیک برد بلند در اکثرا سامانه های ساخت داخل استفاده میکند . و حتی این موضوع در اجزای باور۳۷۳ نیز گنجانده شده است!!!! تولیدات متنوع صاایران با نام های سداد در شماره های مختلف که برد های گوناگون دارند از این جمله اند. ایا این کار ایران نشانه ی بی نظمی است یا نبوغ و درک میدان نبرد نوین!؟ .(همواره در سایت منتقد نبود نیروی هوایی راهبردی و انعطاف پذیر و بسیاری از بخش ها هستم که به دلایلی بهشون کم توجهی شده. اما این مقاله اعجاب اور است !!!) خلاصه به نظر بنده این مقاله خالی از اعتبار و نقد حقیقی و علمی است با اینکه بعضی ایرادات واقعا وارد که در هر جای دنیا هم هست و در ایران هم هست با کمی شدت بیشتر اما حداقل در پدافند هوایی این ایرادات ناچیز تر هستند .این تاپیک در کل زیباست و تشکر میکنم از نویسنده .مقاله اصلی هم با اینکه بدی هایی داره اما خوبی هم داره ولی باز به همون حرف اولم رجوع میکنم اصلا قابل تایید نیست. و جهت منحرف کردن یا اماده کردن نگاه عده ای نگاشته شده است...
-
1 پسندیده شدهنمی دونم این مقاله تا چه حد صحیح هست ولی متاسفانه اونقدر تایید چیزایی که این مقاله میگه رو در مثال های مشابه دیگه تو کشورمون دیدم، که بیشتر از اینی که احتمال به نادرست بودنش بدم، به صحیح بودنش میدم البته باز هم نه به این شوری که در این مقاله عنوان شده. امیدوارم من اشتباه کنم
-
1 پسندیده شدهاحتمالش زیاده ، اما از لحاظ وزنی به جای هلفایر میشه دو بمب یا موشک سدید نصب کرد! اما روی پهپاد صاعقه (مدل جت) یا مقیاس کامل آرکیو 170 و بالگرد شاهد 216 خیلی موثرتر هست! متوجه بخش دوم نشدم!سدید تو سوریه شکار هم داشته!
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهیکی از دوستان میگفت یکی از بزرگترین مشکلات جتها تغییر مقیاسه. یعنی شما با کوچک کردن موتور جت تراستی بیش از اونچه نیاز داری رو از موتور دریافت نکنی و به طبع مصرف هم متناسب بشه با وسیله کوچک شده و بحث ذخیره سازی سوخت برای پروازهای طولانی...ظاهرا داره حل میشه و نتایج خوبی گرفتن
-
1 پسندیده شدهقسمت مشخص شده در تصویر اجکتور بمب-342 هستش که دو قلاب بمب درش چفت میشه...پهپاد صاعقه به گونه ای طراحی شده که 4 اجکتورش داخل بدنه قرار بگیره و بمبها چسبیده به بدنه باشند. فقط تنها مسیله ای که هست، باید بمبهای مخصوص صاعقه بگونه ای اصلاح بشن، که بالکها، جمع باشن و پس از رهاسازی آزاد بشن، احتمالا یا بمبها آماده نبوده، یا عمدا نخواستن نشون بدن، از همون بمبهای سابق که توسط شاهد129 قابل استفاده، هست، استفاده شده، به همین خاطر، بالکها تثبیت شدن و باعث ابهام در عدم امکان پذیرش بمب شده. مسئله این نیست که در نمایشگاه ماک آپه یا نه، مسئله اینه که اصل طراحی پهپاد "صاعقه" همینه! پهپاد صاعقه سیمرغ بمب افکن نیست، این پهپاد صرفاً برداشتی ارزان قیمت از پروژه سیمرغ است با ویژگی های مصرف سوخت کمتر و سطح مقطع راداری پایین تر نسبت به پهپادهای هم رده داخلی.
-
1 پسندیده شدهیعنی چی که بمب ها با چسپ و تسمه ، چسبانده شدن؟ این نوارها مربوط به بمب سدید 342 هست که از روی تسلیحات کنده نشدن! در تصویر دوم می بینید که چند تا از این نوارها باز شدن!
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهواقعن تجربهاو درسهاییو که از جنگ سوریه گرفتیمو میشه تو رزمایش بسیج تو سمنان دید http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1395/07/09/139507091805072468802554.jpg
-
1 پسندیده شده[quote name='013579' timestamp='1386958485' post='353045'] من برداشتم از این جمله این بود که شما من رو فردی متوهم خطاب کردی ... بگذریم ، من سعی میکنم کلی نگر باشم ، تا اینکه ناخواسته جزئیات به جای کلیات بر ذهنم بشینه ... من هم مثل هر بشری شعورم میرسه که ایالات متحده ی آمریکا بوق نیست که بشه سر به سرش گذاشت ... علم داره ، پول داره ، قدرت داره ووو ... اما این رو هم میدونم که علم مهمترین چیزیه که داره و خوشبختانه ، مسیر علم یک طرفه ... با این که تاکید کردید تعمیم نمیدهید به دیگر جاها ، ولی من باز لازمه که توضیح بدم ... این چیزی که شما داری میگی ، از پایه با منطق و حتی عقل جور در نمیاد ... 1-شما میتونی بری مدتی وقت بگذاری و جامعه رو از حیث فعالیت عملی بررسی کنی ... کلهم ، این برایند به دست میاد (کاری به قشر بیکار ندارم) ::: گروه اول ؛ نخبگان فنی و علمی که از هر ده نفر دو نفر جز این گروه حساب میشند .. گروه دوم ؛ افراد عادی و متوسط که از هر ده نفر شش نفر اینجوری اند و در حد نرمال کارشون رو انجام میدن .. گروه سوم ؛ افراد بی جربزه و پخمه که از حد نرمال پایین تر کار ازشون ساخته است ... این نوع ساختار باز هم مباحث روانی و بروکراسی و اینها رو هم داره ... شک داری برو تحقیق کن و اگر جز این دیدی در گردش روزانه ی این مرز و بوم ، بیا هر چی دلت خواست به من بگو ... (از بقالی سر کوچه تا تمامی اداره جات و اینها ... فقط این رو یادت باشه که اینی که من گفتم ، میانگینی کلی هست ، پس لطفاً یک جا و دو جا رو به عنوان همه جا حساب نکن) 2-امروز ما یه جایگاه قدرت داریم در ابعاد صنعتی و علمی نظامی ... این جایگاه ، بله نیروی هوایی نیست اما صنایع موشکی هست ، نیروی دریایی نیست اما پهپادی هست ... (جهت اطلاع شما عرض کنم که یکی از مولفه های قدرت نظامی ایران که موشکی باشه ، میتونه تمام زیرساختهای صنعتی و عمومی منطقه ی خاورمیانه رو از بین ببره ؛ حالا اسرائیل دو در دو متری که چیزی نیست) - شما هم مجازی که باور نکنی چنین سطحی از توان فنی و صنعتی رو) ... این جایگاه قدرت با افراد محدود ، اینگونه که شما میگی نه تنها امکان نداره ، بلکه یک هزارم این هم نمیشد. درسته ، حرفهای من از بیخ و بن ؛ ماست و کشک ... اما یه لینک بهت میدم ... چند سال پیش در گفتگوی ویژه ی خبر 22:30 شبکه ی دو سیما فردی با عنوان معاون اطلاعات سپاه یا اطلاعات سایبری سپاه (یا یه چیزی در همین مایه ها) ، چیزهایی رو شفاف کرد و مواردی رو به عنوان مثال توضیح داد ... شما این نتیجه گیری من رو برو با صحبتهای اون فرد مقایسه کن ، ببین چیز گزافه ایی گفتم که شوخی باشه یا نه؟؟؟ ...................................................................................... [color=#ff0000]یه چیز رو اضافه کنم ، در اظهار نظرم در مورد توان موشکی ، من تمام زرادخانه ی ایران رو با دقت بالا حساب کردم و همچنین سیستمهای ضد موشکی منطقه رو لحاض نکردم ...[/color] [/quote] فکر میکنم بیش از این ادامه دادن این بحث تبدیل کردن اون به یک جدال بیهوده است... البته امیدورام به حساب نداشتن جواب نذاری، گرچه در هر گونه برداشتی آزاد هستید... فقط نکته ای که میخوام بگم اینه که خیلی با تصور منفی متن های بنده رو میخونی برای مثال در نقل قول اول به هیج وجه قصدم خطاب شما به عنوان فردی متوهم نبوده و نیست... با این حال اگر چنین برداشتی داشتی عذر میخوام ازتون... شاید در فرصت مناسب تری و به شکل بهتری این بحث را دنبال کنیم... موفق و سلامت باشید دوست عزیز...
-
1 پسندیده شدهسلام یه مثال ساده میزنم خیلی ساده ، هرکی گرفت ، برده هر کی نگرفت بعدا این تاپیک رو بخونه کمی خجالت میکشه مثال معروفی هست ، تو کتاب های شجره طیبه صالحین هم اینقدر قشنگ و جذاب بود اومده : شرلوک هولمز و واتسون رفته بودند بیابون ، شب برای خواب رفتند زیر چادر، دم دمای صبح هولمز بیدار شد واتسون رو بیدار کرد ، گفت واتسون بالای سرت چی میبینی ؟ واتسون نشست تمامی ستاره های آسمون رو یکی به یکی توضیح داد ... راه شیری رو مشخص نمو دو امثالهم کمی که گذشت هولمز با حالتی زیبا جذاب و مطمئن گفت : واتسون، احمق ، چادرمون رو دزدیدن ! نتیجه ش چیه ؟ نتیجه اینکه ، عزیزم زیاد اون دور دورها رو نبین ، جواب همین نزدیک ت هست ، نیازی نیست بری تو نخ باز کردن یک برنامه نویسی که اگر خوب بود پهپاد طرف سالم نمی نشست!!! ( اونم نه یکی ، بلکه به هر تعداد که اپراتورهای ما با دستور فرماندهی کل ، بخوان ! می نشانند!) واضح تر از این بگم دیگه خیلی چیزا میره هوا ... ************________________*********** بعضی چیزها هست آدم براش گفتن ش میمونه مثل خودکشی، یه چیزی شبیه منصور حلاج .... ولی بعضی وقتها گفتن ش بهتر از نگفتن ش هست ... من دو نفر ( حداقل) تو سطح استان مون میشناسم که هم از نظر عرفانی خیلی رده بالایی دارند هم از نظر علمی ... یکی شون الان بیخ گوش یک کشوری هست یکی دیگه شون الان تو استان خودمون ... تخصص شون رو هم نمیگم .... ولی از نظر معنوی اونقدر پیشرفت داشتند و دارند و انشاالله خواهند داشت که به مانند آقای بهجت و امثالهم ، شایعات بسیار سنگینی در رابطه با برخی مسایل ماورای تصور انسان های گناه آلودی چون من و تو و ما و شما ، براشون میگن و البته از قضای روزگار ، در تمامی کارهایی هم که کردند چنان موفق بودند الحمدلله که خیلی وقت ها نیازی حتی به دیدن اون مسایل به چشم خویش نیست هرچند در عین حال، با کمک مدارج علمی بالایی که طی کردند ، یه جوری لایه پوشاننده درست کردند روی معنویات شون تا سواستفاده ای نشه ... فقط میخوام یک چیز رو بگم دوباره و اونم اینه : همونیکه طی الارض رو یاد علامه طباطبایی ها و بهجت ها داد .... بقیه ش رو هم یاد گدایان خودش میده ! چشمک یا حق
-
-1 پسندیده شده[size=4]سر زندگیم شرط میبندم (به عنوان یک مهندس الکترونیک ) حتی اگه تمام قطعات را به صورت اسمبل به ما بدهند نمیتوانیم آنرا منتاژ کنیم[/size] [size=4]اما بسیار خوب و در حد خود یانکی ها میتوانیم به نحوه کارکرد و اصول آن و حتی فهم نرم افزاری آن دست پیدا کنیم اما ساخت خیر[/size] پاینده باد ایران .
-
-1 پسندیده شدهخبر خوب و خبر بد به نظر می رسه آمریکاییها کمی،البته فقط کمی نگران ضعف های آذرخش هستند و با توجه به رشد رقبا، ممکنه گربه ی پیر بازنشسته محبوب ایرانی ها تام را به خدمت برگردانند. ( یا پرنده ای جایگزین) حرف اصلی مقاله اینه که طراحی اف 35 برای بدست آوردن برتری هوایی صورت نگرفته و از این نظر نیروی هوایی آمریکا در مقابل رقیب چینی و روسی ضعف داره. http://nationalinterest.org/blog/the-buzz/f-14-tomcat-the-navy-fighter-it-wishes-it-could-bring-back-24045?page=2