برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 23 آبان 1397 در همه مناطق
-
5 پسندیده شدهبسم الله........... حملات توپخانه ایی حوثیها در الحدیده به اسارات گرفتن چند سرباز سودانی توسط انصارالله/ شکار چندین زرهپوش در ساحل غربی / ادوات از کار افتاده ائتلاف در منطقه دمت استان ضالع دو تله انفجاری بر سر راه نیروهای ائتلاف شهرک صالح و بندر الحدیده از لنز دوربین ائتلاف / فرار وزیر اطلاع رسانی یمن <انصارالله> به عربستان کلیپ های مربوطه https://www.aparat.com/v/JjTS5 https://www.aparat.com/v/Wxv0z
-
3 پسندیده شدهبسم الله........... کشته شدن دست کم بیست تن از نیروهای ائتلاف در کمین سنگین حوثیها در حدیده کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/pzZXA
-
2 پسندیده شدهکار که زیاد میشه کرد بر ضد این سیستم ها ولی به نظر من چیزی که دست به نقد باشه و کم هزینه ترین و کاربردی ترین استفاده از راکتهای هایدرای هدایت لیزری 2 تایی و ترکیبشون با دهلاویه هست که خدا رو شکر از سال 95 این راکتها داره در کشور تولید میشه ( طرحش رو خودم دادم ) https://www.mashreghnews.ir/news/662597/چنگال-عقاب-های-ایرانی-باز-هم-برنده-تر-شد-نصب-موفق-راکت-های https://www.aparat.com/v/lN54c/تست_های_زمینی_راکت_هدایت_لیزری_70_میلیمتری_DAGR مخصوصا اکه از راکت 70 میلیمتری استفاده کنیم که بردی 6000 متری داره و وزنی در حدود 30 کیلو و برای موشکهایی مثل تاو هم میشه از راکت 50 mmاستفاده کرد که برد 1500 متری داره و .... البته راکتهای 7 تایی هم هست که بصورت زمین پایه هست و ... ممنون بایت تاپیک خوبتون
-
2 پسندیده شدهبه نام حق کلیاتی از ماهیت استراتژی و مدیریت استراتژیک استراتژی، هنر ژنرال. یک تعریف نظامی: علم و هنر فرمان نظامی برای برنامه ریزی و هدایت عملیات های جنگی در گستره وسیع. شالوده تعریف فوق : برنامه ریزی ست. استراتژی در در سازمان نظامی بر پایه "تعارض" و در سازمان تجاری بر پایه "رقابت" است. تاکتیک مربوط به مانورهای لازم برای پیروزی در نبردهاست. استراتژی در ارتباط با پیروزی نهایی در جنگ. چه مسائلی استراتژیک گفته میشود؟ هر مسئله ای که 6 بعد قابل تشخیص ذیل را داشته باشد: 1- به تصمیمات مدیریت عالی نیاز داشته باشد، بعبارتی در سطوح عالی فرماندهی اخذ شود 2- مستلزم تخصیص مقادیر زیادی از منابع باشد 3- اثرات عمده آن بر آینده بلند مدت باشد 4- اصولا برای آینده و با نگاه به آن اخذ شود 5- معمولا پیامد های چند وظیفه ای داشته باشد، چند ارگان یا مجموعه را درگیر میکند 6- توجه به عوامل خارجی یک سیستم را ضروری میکند یا بر اساس آن گرفته میشود. الگوی جامع مدیریت استراتژیک معروف به مدل دیوید البته این روزها حجم و تعداد مدلها از نوشته داره بیشتر میشه، در واقع متون در قالب این مدلها معنی و روابط دیگری پیدا میکنند که به هیچ وجه در نگارش مرسوم وجود نداشته است، بعبارتی نگارش ما به تصوراتمان روز به روز نزدیک میشود. - انعطاف پذیری استراتژیک : توانایی تغییر از یک استراتژی به استراتژی دیگر. چنین قابلیتی مسلتزم تعهد بلند مدت به طراحی آماده سازی و تغذیه منابع اساسی است. برای دستیابی به این ویژگی باید به سازمانی یادگیرنده بدل شد. تدوین استراتژی فرایند مداوم و منظم نیست. بلکه نامنظم و ناپیوسته است. و بعد از دوره ای ثبات و بی ثباتی، در رکود و انحراف استراتژیک STRATEGIC DRIFT نیازها به تغییر عیان میشود. اما تمایل به حفظ وضع موجود آنقدر قوی ست که پس از یک دوره نسبتا طولانی " یک رویداد بیدار کننده" همه را وادار به ارزیابی استراتژی موجود میکند. این رویداد بیدار کننده TRIGGERING POINT..: - رئیس جدید - مداخله خارجی - تهدید تغییر - شکاف عملکرد (بین آنچه مطلوب است و آنچه که هست) - نقطه عطف استراتژیک نقطه عطف یا انعکاست استراتژیک REFLECTION POINT : زمانی است که بر رهبران و مدیران آشکار میشود که تغییرات عمده ای رخ داده است، فضا به کلی عوض شده، ارزشهای و ترجیحات دیگر مثل سابق نیست. فناوری های جدید، محیط و قوانین جدید، اتفاقات عجیب، بحرانها، مانع اثر گذاری استراتژی موجود میشوند و راهی جز تغییر نیست. تصمیمات استراتژیک چه ویژگی هایی دارند؟ 1- نادر و کمیاب. پیوسته و اخذ نمیشوند، روزمره نیستند. 2- مهم و نتیجه محور. منابع کلانی به خود اختصاص میدهند پس تعهد و نتیجه بخشی بالایی می طلبند. 3- جهت دهنده و هدایتگر. حدود و اندازه تصمیم های کوچکتر و اقدامات آینده را مشخص میسازند از دیدگاه رابرت گرنت: 1- مهم هستند، 2- مستلزم تخصیص منابع هستند. 3- به سادگی برگشت پذیر نیستند. سبک ها در تصمیم گیری استراتژیک - سبک فرصت شناسی: استراتژی بصورت یک تصمیم بزرگ و شجاعانه بدون برنامه ریزی توسط یک فرد قدرتمند گرفته میشود.اول بر فرصت ها تاکید میکند و سپس بر رفع مشکلات - سبک انطباقی(تعدیلی) راه حل های واکنشی انفعالی به برای حل مشکلات موجود، همان به که امشب تماشا کنیم چو فردا شود فکر فردا کنیم. - سبک برنامه ریزی جمع آوری منظم و هدفمند اطلاعات، تدوین راهکار و انتخاب بهترین راهکار. سعی میشود هم فرصتهای جدید کشف شود و هم برای حل فوری مشکلات موجود. دام های تصمیم گیری استراتژیک 2 دسته دام های کلی: 1- گرایشها و تمایلات شناختی گرایش به پیش فرض های قبلی: اصرار و تاکید بر تجربیات و عقاید قبلی برای حل مسائل جدید، استدلال از طریق قیاس: مواجه با مشکلات پیچیده و استفاده از استدلالهای ساده مقایسه ای. تعهد بیش از حد: استمرار تعهد و تخصیص بیشتر منابع(انرژی، زمان، سرمایه و ...) به پروژه در آستانه شکست عمومیت دادن: یعنی بسط یا تعمیم بک نمونه کوچک به نمونه بزرگ، اینکه فکر شود چون بعد از جنگ رکود اقتصادی رخ داد، بعد از هر جنگ دیگری هم رکود رخ میدهد توهم کنترل: ائتلاف حول سیاستی خاص، بدون در نظر گرفتن مبانی و محاسبات درست، با اینکه که با توانایی موجود هر مشکلی را میتوان حل کرد(نمونه اش جنگ یمن و عراق 2003) 2- تفکر گروهی(گروه اندیشی) دام های قبلی فردی بودند و به رهبران و مدیران استراتژیک مربوط میشدند، این یکی مربوط به احزاب و ائتلاف هاست. ایده اصلی این دام مثل "گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو" هست، ایده یک فرد یا یک جماعت مسلط در میان گروه بدون هیچ گونه بررسی و چکش کاری بخاطر خطای همفکری گروهی و حزبی بسادگی پذیرفته میشود. در رفع دام های فوق 2 راه حل گفته اند، نخست منتقد مدافع ، دوم پرسشگری گفتمانی، - اولی یک یا چند فرد است که به او ماموریت داده شده کلا مخالفت کند و زیر سوال ببرد، انتقادات وی ماهیت گروه را زیر سوال نمیبرد، فقط گروه را وادار به پاسخ به انتقادات وی پیرامون تصمیم استراتژیک در شرف اخذ میکند. - دومی، شیوه ای قدیمی در گفتمان فلسفی ست، همان دیالکتیک، تز(طرح یا ایده)، پادتز(راه های دیگر و انتقادات)، سنتز(گفتگو)، و تدوین نهایی. برگرفته از منابع مختلف منجمله چکیده حسین جلیلیان. ادامه دارد...
-
1 پسندیده شدهصورت بندی محیط خارجی STRATEGIC MYOPIA ارزش های شخصی رهبران استراتژیک، موفقیت های استراتژی فعلی، ممکن است ادراک، تفسیر و تعبیر مدیران از آنچه مشاهده میکنند را منحرف سازد. این خطا را " نزدیک بینی استراتژیک" گویند ، همان تمایل به رد اطلاعات ناآشنا و منفی. مدل ها و روش های تحلیل محیط خارجی: یک راه برای تشخیص و تجزیه و تحلیل تحولات موجود در محیط خارجی، استفاده از ماتریس اولویت مسائل است، هدف این ماتریس شناسایی و اولویت بندی عوامل استراتژیک خارجی و شامل سه مرحله است: 1) شناسایی تعدادی از روند ها و تغییرات مهم احتمالی در محیط کلان و محیط وظیفه ای 2) تعیین احتمال بروز (کم، متوسط، زیاد) 3) پیش بینی اثرات احتمالی این تغییرات بر شرکت(کم، متوسط زیاد) مدل تحلیل رقابتی صنعت صنعت عبارت است از گروهی از سازمان ها که کالا یا خدمات مشابهی تولید میکنند، مانند صنعت خدمات مالی، شرکت های امنیتی، کمپانی های تسلیحاتی، صنعت مواد غذایی و ... به عقیده پورتر، شناخت ساختار صنعت باید به عنوان نقطه آغازین برای تحلیل استراتژیک محسوب شود. مدل معروف پورتر با عنوان "نیروهای رقابتی" شدت رقابت را نمایان میسازد. بنیان رقابت در یک ساختار صنعت ریشه در اقتصاد آن صنعت (5 عامل اساسی) آن دارد. و این عوامل نمایان کننده " شدت رقابت " و به طبع قابلیت موفقیت در آن صنعت(پتانسیل سودآوری) است. این پتانسیل با معیار بازگشت سرمایه در بلند مدت سنجیده میشود. 5 نیروی رقابتی حد نهایی سودآوری بالقوه صنعت را تعیین میکنند: در مرکز رقابت بین شرکت های موجود در بین این 5 نیرو، مرکز آن بالاترین قدرت و اثر گذاری را دارد و رقابت و چشم و هم چشمی بین شرکت های رقیب موجود در یک بازار است. سودآوری کل صنعت به این رقابت رو کم کنی! بیشترین حساسیت را نشان میدهد. هر نوع تغییری که در استراتژی شرکت های رقیب رخ دهد، شدید ترین واکنش را از سوی رقبا خواهد داشت. این تغییرات میتواند: کاهش قیمت، بهبود کیفیت، افزودن بر ویژگی محصول، افزایش تبلیغات و حتی خدمات پس از فروش باشدرقابت در این بخش مبارزه مستقیم نامیده میشود و به عوامل زیر بستگی دارد: - تعداد رقبا (هر چه بیشتر، سود کمتر) - نرخ رشد صنعت (هر چه کمتر باشد، چشم انداز تاریک تر است و رقابت بیشتری رقم میزند،)( اثرات این رقابت در تجارت میتواند به جنگ قیمتی منجر شود، در حوزه نظامی به بی ثبات سازی از طریق مداخله مستقیم یابه تولید تسلیحات گیم چنجر و توسعه بازار به شرایط جدید) - ویژگی ها محصول (تفاوت های محصول شرکت نسبت به رقبا) - موانع خروج (هر چه موانع رها کردن صنعت نظیر سرمایه گذاری های انجام شده، ضرر فروش و رها سازی، نبود راه حل های دیگر و موانع ورود به سایر صنایع بیشتر باشد، امکان خروج کمتر است و در نتیجه رقابت بیشتر خواهد بود) - تنوع رقبا (در واقع تنوع در روشهای رقابتی شرکت های رقیب در یک صنعت به گونه غیر قابل پیش بینی) رقبای بالقوه یا تازه وارد: اینها اکنون در صنعت حضور ندارند، ولی همه زیر ساخت های لازم را در اختیار دارند و احتمال دارد در آینده به مجموعه صنعتی وارد شوند. در صورت ورود به صنعت میزان رقابت را افزایش میدهند، اما ورود این دسته رقبا به عواملی که از آنها با عنوان موانع و محدودیت های ورود یاد میشود بستگی دارد: - صرفه جویی به مقیاس: این شرکت های جدید باید بتوانند نسبت حجم تولید متناسب با بازار و توان رقبا موجود در صنعت بدست آورند - متمایز شدن: مانع دیگر این است که برای یافتن مکانی در صنعت باید محصول متمایز معرفی کنند - نیاز های سرمایه ای: صنایعی چون خودروسازی، هواپیماسازی، پتروشیمی و .. به سرمایه گذاری های بسیار هنگفت نیازمند است - دسترسی به کانال توزیع: شرکت های قدیمی صنعت تثبیت شده اند، روابط محکمی دارند و کانال های فروش بسیار دسترسی دارند، این کانال های ارتباطی ممکن است شرکت های جدید را محروم سازند - مزایای هزینه مطلق : فنون برتر، بلوغ تکنولوژی در شرکت های قدیمی که دسترسی انحصاری آنان به یک فناوری یا تجربه، یا زیرساخت تضمین میکند. - سیاست های دولت: همان قوانین محدود کننده صنعت، مانند حق اکتشاف، استخراج، یا مجوز های راه اندازی یک شرکت جدید برای ورود به صنعت. ( مثلا اجازه غنی سازی هسته ای تو خونه!) - هزینه های بالای تغییر محصول مورد استفاده توسط مشتری: دقت کردید چرا نمیتونیم از این IPB یا ویندوز نکبت جدا بشیم؟! ...،صنعتی که موانع ورود بالا و موانع خروج پایین داشته باشد، بهترین سودآوری را تضمین میکند و بدترین حالت زمانی است که موانع ورود به صنعت پایین باشد و موانع خروج بالا،... تهدید ورود محصولات(کالا یا راه حل) جایگزین: محصولات جایگزین، متفاوت به نظر میرسند، اما میتوانند جایگاه محصول فعلی در صورت تغییر را به خود اختصاص دهند، مثلا قهوه به جای چای. وجود چنین محصولاتی سبب میشود تا شرکت ها نتوانند قیمت زیادی بر روی محصول خود تعیین کنند، چرا که مصرف کننده در صورت رشد قیمت، به جایگزین تغییر ذائقه خواهد داد. جایگزین ها اغلب عواید بالقوه صنعت را محدود میکنند، زیرا سقفی برای قیمت تعیین کرده و سودآوری صنعت را محدود میکنند. گاهی تشخیص کالای جایگزین بسیار سخت است. قدرت چانه زنی خریداران: مشتری همیشه خواهان کاهش قیمت و افزایش کیفیت است. این یعنی چانه زنی، اما چه موقع تهدید محسوب میشود؟ - خریدار بزرگ باشد، حجم بالای خرید را به خود اختصاص دهد. (خریداران عمده نفت، یا مواد مصرفی و...) - خریدار این امکان را داشته باشدکه خود محصول مورد نیازش را تولید کند.(خریداران تسلیحات، ماجرای اس 300 و باور 373) - عرضه کنندگان جایگزین های بسیاری داشته باشند و محصولات مشابه (ماجرای اس 400 و پاتریوت ترکیه) - هزینه تغییر به فروشنده جدید اندک باشد(پر کردن سهم بازار نفت ایران توسط عراق) - شرکت های موجود در صنعت کوچک و کم توان باشند (تحریم ایران و دست های بسته) - سود کم خریدار - شباهت مشتریان(نشود با مشتریان ارتباط گرفت و وفاداری آنان را جلب کرد) - شباهت محصول(همه جا به یک شکل یافت شود) قدرت چانه زنی عرضه کنندگان(مواد اولیه) عرضه کنندگان در شرایط ذیل تهدید محسوب میشوند: - وقتی محصولی بدون جانشین یا با جانشین کم عرضه کند و تهیه آن بسیار مهم باشد - وقتی برای عرضه کننده، شرکت مهمی نباشیم و براحتی جایگزین شویم(درصد کمی از فروش عرضه کننده به خریدار اختصاص داشته باشد) - وقتی عرضه کننده مواد اولیه خود نیز بتواند محصول نهایی را تولید کند(عرضه کنندگان نفت بنزین هم میتوانند تولید کنند، نمونه عدم کارایی تحریم بنزین علیه ایران) - هنگامی که هزینه تعویض عرضه کننده بسیار بالا باشد، اگر او به ما نفروشد جای دیگری هم پیدا نمیشود(نمونه تحریم هواپیما و قطعات) فرض اساسی مدل پورتر رقابت است و این امر در یک بازار بسیار رقابتی قابل فهم است. اما حدود یک دهه بعد در دهه 90، مکتب جدیدی تکامل یافت که بجای رقابت بر نقش مثبت مشارکت تاکید دارد و از آن به عنوان مزیت مشارکتی یاد میکند. این مدل جدید به دنبال آن بود که توضیح دهد لزوما شرکت نیازی به رقابت کامل یا مشارکت کامل ندارد، مسئله اصلی این است که چه موقع باید اقدام به مشارکت کرد و چه موقع اقدام به رقابت... . ادامه گروه استراتژی و پیشران های صنعت،...
-
1 پسندیده شدهخیلی دور خیلی نزدیک محیط کلان PESTLE ، محیط وظیفه ای INDUSTRY STRUCTURE تحلیل عناصر اصلی محیط کلان محیط کلان شامل 4 بخش اصلی ست که نیروها و روند های اساسی اثر گذار بر فعالیت سازمان را شکل میدهد، 1) Economical اقتصاد 2) Technological فناوری 3) Political&Law سیاسی قانونی 4) SocioCultural اجتماعی - فرهنگی. در برخی مدلهای جدید تر ENVIRONMENT محیط زیست نیز به عنوان یک نیروی اساسیتحلیل می شود. سازمان ها عمدتا نسبت به نیروهای فوق کنترلی ندارند، منفعل هستند و از آنها اثر میپذیرند. تحلیل متغییر های مهم این نیروها در شناسایی فرصت ها و تهدید های پیش رو بسیار حیاتی است. متغییر های مهم محیط کلان: 1- اقتصادی: روند تولید ناخالص داخلی نرخ بهره عرضه پول نرخ تورم درصد بیکاری کنترل قیمت/ دستمزد هزینه انرژی درآمد قابل تصرف بازارهای پولی 2- فناوری: بودجه دولتی R&D (مخفف RESEARCH AND DEVELOPMENT تحقیق و توسعه) کل بودجه صنعت برای R&D تمرکز اقدامات تکنولوژیکی حمایت از مالکیت معنوی محصولات جدید انتقال تکنولوژی اتوماسیون دسترسی به اینترنت 3- سیاسی - قانونی: مقررات ضد تراست قوانین حمایت از محیط زیست قوانین مالیاتی مقرارات تجاری نگرش به شرکت های خارجی قوانین نیروی کار ثبات حکومت تروریسم حریم خصوصی 4- اجتماعی فرهنگی: تغییرات سبک زندگی انتظارات شغلی مشتری گرایی ازدواج و طلاق نرج رشد و توزیع جمعیت امید به زندگی نرخ تولد بازنشستگی تحصیلات و .. محیط وظیفه ای، محیط نزدیک(تحلیل صنعت) معنی این محیط، حوزه فعالیت شرکت است، نیروهای موجود در محیط وظیفه شرکت به شکل کاملا مستقیم بر سازمان تاثیر میگذارند، و به نحوی از سازمان نیز اثر میپذیرند.این بخش، محیط صنعت نیز گفته میشود و نیروهای حاکم بر تعیین کننده مستقیم شکل صنعت هستند؛ 1) سهامداران 2) دولت 3) مشتریان 4) رقبا 5) ذینفعان 6) عرضه کنندگان 7) توزیع کنندگان 8) انجمن ها و اتحادیه ها 9) منابع اعتباری (بانکها و موسسات مالی) 10) جوامع محلی ادامه (الگو ها و روش های اولویت بندی متغییر محیط خارجی)..
-
1 پسندیده شدهارسال در حجم کمتر به سفارش Ghalam آغاز کار، پاسخ به این پرسش اساسی : کجا هستیم؟ بررسی، تجزیه و تحلیل و شناخت محیط محیط چیست؟ آنچیزی که بیرون از سازمان است؟ شروع با تعریفی از سازمان به عنوان سیستم باز،(Open system) : به سیستمی اطلاق میشود که با محیط پیرامون خود، تعاملات خارجی در قالب اطلاعات ، انرژی یا انتقال مواد ، داشته باشد و جریان مبادله انرژی میان سیستم و محیط برقرار میباشد. عناصر تشکیلدهنده سیستمها بطور دائم در حال تغییر و دگرگونی است، از سوی دیگر محیط پیرامون سیستمها نیز در حال تغییر و تحول میباشد، که با برقراری ارتباط میان سیستمهای باز و محیط اطراف و انجام مبادلات لازم، سیستم بهنوعی تعادل دست مییابد. به این حالت تعادل، در سیستمهای بسته؛ تعادل ساکن (یا استاتیکی) و در سیستمهای باز؛ تعادل پویا (یا دینامیکی) گفته میشود. سازمان های امروزی همگی با عنوان سیستم باز شناخته میشوند، مرزهای این سازمانها را نمیشود به دقت تعریف کرد، آنها با محیط خود عمیقا در آمیخته شده اند. بنابراین سه نوع محیط را می بایست شناسایی کرد: 1- محیط داخلی سازمان(عوامل تحت کنترل کامل) 2- محیط وظیفه ای، کاری یا عملیاتی(محیط نزدیک) 3- محیط کلان (محیط دور) سازمان از درون(بیشترین عوامل تحت کنترل) تا دور دست(کمترین اراده و اختیار) ادامه دارد، بر اساس یک تئوری، مرزهای سازمان بر اساس تعامل با این سه سطح محیط ترسیم میشود. شناخت محیط در عمل شناسایی همه عوامل محیطی نیست، بلکه شناسایی آن متغییر های اصلی ست که بیشترین تاثیر را بر روی سازمان دارند،این متغییر ها باید پاسخ گفته شوند، یا از آنها بهره برده شود. در دو سطح اساسی محیط دور و نزدیک محیط است که تهدیدها و فرصت ها شناخته می شوند، محیط داخلی بیانگر قوت ها و ضعف های سازمان است. پاسخ به این سوال که در حال حاضر کجا قرار داریم، پرکاربرد ترین تکنیک بررسی محیطی در تدوین استراتژی است. روش مرسوم و شناخته تجزیه تحلیل SWOT معروف ترین و پرکاربرد ترین ابزار در بررسی محیط است. ماتریس SWOT از حروف اول: حروف اول کلمات قوت (Strength)، ضعف (Weakness)، فرصت (Opportunity) و تهدید(Threat) شکل گرفته است. ادامه (بررسی محیط کلان و وظیفه ای) ...
-
1 پسندیده شدهمفهوم شناسی قدرت بخش پایانی گام سوم : در این گام تبدیل دارایی ها به توانایی صورت می پذیرد . همانگونه که تا اینجا بحث شد در این تبدیل هم نیاز به دانش وجود دارد . این دانش یا از خود ما می باشد یا از دیگران که نسبت آسیب پذیری ما را مشخص می کند . توانایی چیست ؟ ابزار هایی هستند که شما را قادر به انجام کاری در راستای برطرف شدن نیازهایتان می سازند . توانایی در هر دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری قابلیت ایجاد شدن را دارد . آسیب پذیری در حوزه توانایی به دانش بومی یا غیر بومی وابسته می باشد . یعنی هر چقدر دانش بومی تر آسیب پذیری کمتر است . مثلا ایجاد تکنولوژی ها در این گام صورت می پذیرد اما فرگیر سازی و صنعتی کردن آنها در گام بعد به وقوع می پیوندد . در حقیقت در اینجا ما محصولات گلخانه ای ایجاد می کنیم . گام چهارم : در این گام کاربردی کردن و فراگیر سازی توانایی ها صورت می پذیرد . نیرومندی چیست ؟ ترکیب توانایی ها با هم ، فراگیر کردن آنها و ایجاد کار برای برطرف نمودن نیاز ها است . نیروها در کاربرد داخلی باعث اقتدار و در کاربرد خارجی باعث استیلا می گردند . در حقیقت نیرومند کسی است که از توانایی های خود در سطح گسترده می تواند استفاده نماید . نیرومندی منجر به اقتدار یا استیلا (یا هر دو) خواهد شد اما گاها ممکن است کل مسیر یا بخشی از مسیر رسیدن به اقتدار یا استیلا متفاوت باشند . جایگاه دانایی در حرکت از ضعف به سمت قدرت : همانگونه که نشان داده شد زیربنای اصلی قدرت دانایی می باشد و مهمترین آسیب ، داخلی نبودن دانایی است . با اینکه هر چهار گام بالا وابسته به دانایی هستند اما همزمان ، دانایی را هم ایجاد می کنند که آن را دانایی تاریخ محور یا تجربه محور می گوییم . در طرف دیگر ما دانایی آینده نگر یا آرمان گرا را داریم که اولین قدم در ایجاد این نوع دانایی ، تعریف نیاز های جدید توسط خود ما است (و نه نیازهایی که اکنون واقع شده اند) . تعریف نیازهای جدید با دو رویکرد درونی (اقتدار آفرین) و برونی(استیلا محور) صورت می پذیرد . تذکر : در تعریف نیازهای جدید با رویکرد برونی ممکن است یک کشور به دنبال دستیابی به نیرویی بر خلاف نیازهای اصیل خود رود مثلا کشوری محصور در خشکی خود را صاحب نیروی دریایی کند . محاسبه آسیب پذیری کلی : آسیب پذیری کلی از مجموع آسیب پذیری های جزء در هرکدام از چهار گام بالا حاصل می شود . هر جزء می تواند شامل سه سطح آسیب پذیری کم ، متوسط و بالا باشد . همان گونه که گفته شد می توان نتیجه گرفت که حرکت به سمت استقلال ، حرکت از آسیب پذیری بالاتر به سوی آسیب پذیری کمتر است . این یعنی ممکن است شما یک قدرت وابسته داشته باشید . قدرت وابسته اقتدار کلی کمی خواهد داشت . نکته دیگر اینکه هر کدام از گام های بالا اگر به صورت کامل از منبع خارجی تامین گردد شما در آن گام آسیب نداشته و بلکه در آن گام دارای ضعف می باشید . کاربرد های مفهوم شناسی قدرت : این مفهوم در سیاست گذاری ، طرح ریزی ، برنامه ریزی و همچنین در تحلیل رویداد ها به کار برده می شود . به دلیل محدودیت در منابع مختلف (از زمان تا زیر ساخت ها) باید در راه رسیدن به اهداف ، دانایی ها ، ضعف ها و بالطبع آن دارایی ها ، توانایی ها و نیروها اولویت بندی شده ، میزان آسیب پذیری مطلوب در هر کدام مشخص گردند . مثلا شما در بخش خاصی به این نتیجه می رسید که تنها تا گام سوم یعنی ایجاد توانایی پیش رفته و گام چهارم را به صورت کامل یا قسمتی از آن را از منبع بیرونی تامین کنید (سیاست گذاری) . سپس به دنبال یافتن آن منبع و نحوه ایجاد وابستگی متقابل در آن منبع(برای کاهش آسیب پذیری نسبت به آن ها) خواهید رفت (طرح ریزی) . سپس قدم های رسیدن به سیاست ها و طرح های خود را مشخص کرده و منابع مالی و زیرساختی آن را پیش بینی می نمایید (برنامه ریزی) . نسبت مفهوم شناسی قدرت و انواع قدرت برای ما سه نوع قدرت مفروض می باشد : قدرت نرم ، نیمه سخت و قدرت سخت . از ترکیب این سه نوع قدرت با مفهوم های بیان شده ما 6 حوزه خواهیم داشت . نفوذ چیست ؟ وارد شدن در چیزی و اثر کردن در آن به نحوی که آن چیز مطابق میل ما عمل نماید . با توجه به این تعریف ما نفوذ را زیر مجموعه ای از قدرت نرم می گیریم . اقتدار نرم در مبحث نفوذ جایی است که افراد و گروهای ما در تصمیم گیری ها تاثیر پذیر نبوده و بر مبنای دانایی عمل نمایند . استیلای نرم در مبحث نفوذ جایی است که نیروهای دشمن تحت تاثیر ما تصمیمات را اتخاذ نمایند . نسبت مفهوم شناسی قدرت با منابع قدرت سنتی منابع قدرت سنتی شامل قدرت های سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، اجتماعی و فرهنگی می باشند که در مفهوم شناسی ارائه شده به 10 حوزه قدرت شامل 5 حوزه اقتدار و 5 حوزه استیلا تقسیم می گردند . در حالت کلی مفهوم اساسی حوزه های اقتدار یک مفهوم دفاعی بوده و بر عکس آن حوزه های استیلا مفهومی تهاجمی دارند . نکته : با تعریفی که برای اقتصاد مقاومتی در نظام جمهوری اسلامی مطرح شده است و با توجه به مفهوم شناسی ارائه شده ، نظام جمهوری اسلامی به دنبال اقتدار اقتصادی می باشد . منابع : با اینکه مقدار زیادی از مفاهیم ارائه شده چارچوب های تدوینی خودم می باشد با این حال تعدادی از منابعی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در این موضوع تاثیر داشتند را بیان می دارم تا دوستان علاقه مند بتوانند از آنها بهره برند . کتاب ها : - جابجایی در قدرت اثر الوین تافلر - رسانه ها و مدرنیته اثر جان ب. تامپسون - استراتژی بزرگ اثر جان ام. کالینز - تراژدی سیاست قدرت های بزرگ اثر جان مرشایمر - Juliet Kaarbo & James Lee Ray Global Politics, - UNDERSTANDING INTERNATIONAL RELATIONS, Chris Brown & Kirsten Ainley - The Balance of Power History and Theory, Michael Sheehan مقالات : - تحول ماهيت قدرت در عصر فرا صنعتي بررسي ديدگاه آلوين تافلر - سعيدة السادات گراميان و زينت السادات مطهري - مفهوم و ماهيت قدرت - عبداله قنبرلو - واکاوی مفهوم و ریشه های قدرت - مرتضی مداحی پی نوشت 1 – امیدوارم در آینده با مشارکت دوستان وارد مباحث مفهوم شناسی امنیت ، قدرت ملی ، امنیت ملی ، امنیت سرزمینی و ... بشویم . همچنین با همکاری یکدیگر به بررسی مفهوم شناسی قدرت در حوزه دینی نیز بپردازیم . پی نوشت 2 – بخش مهمی از مبحث مفهوم شناسی قدرت زیربنای مفهوم شناسی امنیت می باشد . انشاالله ادامه خواهد داشت ...
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم مفهوم شناسی قدرت (تلاش های یک کودک برای ایستادن بر روی پای خویش در حوزه نظریه پردازی) پیش از سخن به همه دوستان میلیتاریست سلام عرض کرده و موفقیت و شادکامی برای یکایک شما عزیزان را از خداوند منان خواستار هستم . ابتدا چرایی وارد شدن به این بحث را خدمت دوستان بیان کرده و امیدوارم با مشارکت علمی و تحقیقی تک تک شما بزرگوارن باب فتحی برای رسیدن به مکانی در ارائه تحلیل های علمی و متقن باز گردد . بنده چندین سال می باشد که میهمان این انجمن بوده و از اطلاعاتی که مدیران و کاربران این مکان سخاوتمندانه به اشتراک می گذارند بهره می برم . اما گاها در این بین اتفاق می افتد که به دلیل عدم آشنایی دوستان با چارچوب های فکری طرف مقابل مباحث به سمت جدال تغییر مسیر می دهند . به همین دلیل امروز می خواهم یکی از مفاهیم اساسی و بنیادین تحلیل را از منظر و دیدگاه خودم ارائه داده تا علاوه بر اینکه از نقد های وارده بر آن بهره مند گردم ، همچنین مسیری باز شود تا دیگر دوستان علاقه مند هم در این راه قدم گذارده و راهی پر برکت را به امید خداوند متعال برای بالا بردن سطح علمی همگیمان و ایجاد گفتگوهای چارچوب مند آغاز کنیم . تذکر : نحوه بیان مطلب در اینجا به دلیلی ساختار انجمن با روش های ارائه مقاله های علمی – تحقیقی متفاوت می باشد . خلاصه بحث در این مبحث در ابتدا نگاهی اجمالی به مفهوم قدرت از دیدگاه متفکران و اندیشمندان جهانی انداخته و سپس با ارائه چارچوب تصوری از دیدگاه خودم درباره مفهوم قدرت با استفاده از اندیشه بومی سرزمین عزیزمان می پردازم . نکته مهم در این مسیر این است که سعی بنده در این نوشتار بیان مفهومی چند لایه از قدرت و خارج شدن از نگاه صفر و یکی به آن بوده و هدف اصلی رسیدن به رویکردی کاربردی به این مفهوم می باشد . در این راستا ما مفاهیمی همچون قدرت ، نیاز ، ضعف ، آسیب ، دانایی ، دارایی ، توانایی ، نیرومندی ، اقتدار و استیلا را بررسی خواهیم کرد . مقدمه در طول تاریخ زندگی بشر همواره واژه و مفهوم قدرت نقشی اساسی بازی کرده و با گذر زمان دچار تحول گشته و بر گستردگی این مفهوم افزوده شده است . در تعریف این واژه اندیشمندان همواره از دیدگاه های مختلف وارد شده اند و دو نظریه درباره چگونگی تحول در قدرت به وجود آمده : 1 – نظریه تحول در ماهیت قدرت 2 – نظریه تحول در ابزار قدرت اما جدا از این دیدگاه که آیا تحول در ماهیت قدرت صورت می پذیرد یا در ابزار آن ، درعصر مدرن اولین کسانی که به این پدیده پرداخته اند ابتدا ماکیاولی و سپس هابز می باشند . هابز معتقد است که ماهیت قدرت سلطه بوده و آنرا استعداد تعمیم یافته برای رسیدن به اهدافی مستقل از ابزار یا مقام آمریت به منظور تحمیل الزامات و خواسته های فردی می داند . راسل قدرت را پدید آوردن آثار مطلوب می داند و به قدرت مفهومی کمی می دهد . از سوی دیگر تالکوت پارسونز اعتقاد دارد که قدرت مستقیما از اقتدار سرچشمه می گیرد . اقتدار از نظر او عبارت است از مشروعیت نهادی شده ای که اساس قدرت را تشکیل می دهد و بدین ترتیب او مشروعیت را در تعریف قدرت وارد می سازد . از نگاه استیون لوکس قدرت داشتن به معنای ایجاد تغییری در جهان می باشد و دو مسئله را بر آن مترتب می داند : 1 – نتیجه قدرت و 2- محمل قدرت . نیچه قدرت طلبی را جز خصایص اصلی انسان دانسته ، هایدگر بودن در این جهان را قدرت طلبی می داند و فوکو رابطه قدرت و دانش را بیان می نماید . اما یکی از مهمترین تعاریف برای قدرت ، تعریفی می باشد که آلوین تافلر بیان می دارد که عبارت است از : استفاده از خشونت ، ثروت و دانایی برای واداشتن مردم به انجام امری خاص . با این حال کلی ترین مفهوم از قدرت توانایی کنش به هوای اهداف و علایق خویش ، یعنی توانایی دخالت در سیر رویداد ها و تاثیر گذاری بر نتایج آنها است . از منظراین نگرش ، درعرصه بین الملل قدرت توانایی تاثیرگذاری و یا کنترل دیگر دولت ها می باشد . قدرت ناشی از این مفهوم ، خصیصه انواع مختلفی از کنش و مواجهه را در خود دارا بوده و بدین ترتیب اشکال مختلفی از قدرت شکل می گیرد . مایکل مان اشکال قدرت را شامل قدرت های اقتصادی ، سیاسی ، قهری و نمادین می داند . بدین ترتیب مهمترین شکل قدرت قهری ، قدرت نظامی و یکی از مهمترین اشکال قدرت نمادین ، قدرت رسانه ای و وسایل اطلاعاتی و ارتباطی می باشند . اکنون بعد از بررسی اجمالی بخشی از تعاریف رایج در جهان ما ، تعریف خودم را که مبنای ارائه بحث مفهوم شناسی قدرت است ارائه می دهم : "قدرت واجد نیرویی بودن است که شما به وسیله آن می توانید بر دیگران تاثیر بگذارید (استیلا) و یا از آنها تاثیر نپذیرید (اقتدار) ." نکات مهم این تعریف مفهوم نیرو و همچنین دو بخشی کردن واژه اثر(استیلا و اقتدار) می باشد . اکنون ابتدا برای وارد شدن به ایجاد چارچوبی در فهم قدرت ، تعریف لغوی قدرت را ارائه می دهم . معنای لغوی کلمه قدرت : قدرت کلمه ای با ریشه ای عربی بوده که در لغت نامه دهخدا به توانستن و توانائی داشتن معنی شده است . در واقع قدرت را توانایی انجام یا ترک فعل از روی اراده و اختیار می دانند . قدرت در فرهنگ های عرب زبان، در اصل از ماده «قدر» به معنای «ظرفیت واقعی و حدّ نهایی و کامل هر چیز» گرفته شده است. از آن سو به نبود قدرت ، ضعف گفته می شود . پس اولین مفهوم مورد بررسی ما ضعف است که در مقابل نهایت قدرت یعنی قدرت مطلق قرار دارد . پس در نسبت ضعف و قدرت داریم : سوال مهم این است که آیا هر نبود قدرتی ضعف محسوب می شود ؟ واقعیت امر این است که می توان گفت خیر . در واقع ضعف خود معلولی از نیاز می باشد یعنی اگر شما به چیزی نیاز نداشته باشید در واقع در آن ضعفی هم ندارید . مثلا در حوزه نظامی اگر کشور شما محصور در خشکی باشد شما نیازی به وجود نیروی دریایی ندارید و در واقع نبود نیروی دریایی ضعفی برای شما ایجاد نمی کند (البته در حالت عادی) . پس می توان گفت هر چه نیاز عمیق تر و گسترده تر باشد شدت ضعف افزون تر می شود . ضعف ها خود به چهار دسته حیاتی ، مهم ، کم اهمیت و قابل اغماض دسته بندی می گردند . ضعف های حیاتی پایه های اقتدار یا استیلای شما را متزلزل می نماید و تاثیری مستقیم بر دیگر ضعف های شما دارند و دارای بازه زمانی بلند مدت هستند . ضعف های مهم عمق آسیب پذیری شما را به شدت افزایش می دهند و از اقتدار شما می کاهند و دامنه زمانی متوسطی را دارا می باشند . ضعف های کم اهمیت آسیب پذیری شما را در بخش های جزء افزایش داده اما دامنه زمانی متوسط به کوتاه مدت دارند . ضعف های قابل اغماض تاثیر اندک در بازه های زمانی کوتاه مدت را دارا می باشند . دانایی چیست ؟ به معنای ساده دانایی دارا بودن دانش مبتنی بر تجربه و توانایی شناخت و قضاوت درست می باشد . در اندیشه ایرانی دانایی همواره زیربنای توانایی گرفته می شود . حکیم ابوالقاسم فردوسی : توانا بود هر که دانا بود ** زدانش دل پیر برنا بود یا در بیت زیر به توانایی شناخت توسط دانایی می پردازد : ز دانایی او را فزون بود بهر ** همی زهر بشناخت از پای زهر نظامی گنجوی : هرکه در او جوهر دانایی است ** در همهچیزش توانایی است عطار نیشابوری : ای بسا نادان که دانایی بیافت ** عاقبت عین توانایی بیافت در زبان عربی نزدیکترین کلمه به دانایی حكمت و در زبان انگلیسی wisdom می باشد . با توجه به تعریف ارائه شده در کسب دانایی دو رویکرد مفروض می باشد : 1- دانایی تاریخ محور (تجربه محور) 2- دانایی آینده نگر (آرمان گرا) دانایی در حوزه اقتدار شامل شناسایی ضعف ها و آسیب های خود و کاستن از آنها می باشد و در حوزه استیلا شناسایی ضعف ها و آسیب های دشمن ، استفاده از آنها در راستای افزایش ضعف ها و آسیب ها و در نهایت چیره شدن بر دشمن است . ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم دانشجویان و استادان دافوس در سوریه حضور مستشاری داشتهاند حرکت مثبت و خوبی هست . با تمام نقدهایی که وجود دارد ، این خبرها نشان میدهد که چشم و گوش ها تهدیدها را رصد میکند . تنها نکته قابل ذکر ، آنالیز دقیق این تهدیدات و انتخاب گزینه های متناسب برای خنثی سازی و دفع ان هست و این نه تنها می بایست در قالب مقالات و کتابها ، بلکه به شکل عملی در ساختار و سازمان نیروی های مسلح دیده شود .
-
1 پسندیده شدهسلام پهپاد صادق که ۴ سال پیش رونمایی شد مجهز به دو تیر منپد میثاق هستش. لینک فیلم رونمایی ""https://www.youtube.com/watch?v=EndJmS4Kx9c"" این امر نشون دهند این است که فکر بکارگیری از پهپادها قدیمی هستش و در طول این چهار سال با تست و خطا گیری این دانش پیشرفت باید کرده باشه. پیشنهاد من تجهیز پهپادهای مهاجر۶ به ۴ عدد منپد میثاق هستش. باید این پهپاد رو به نحوی تغییر داد که توان پرتاب از روی سکو رو پیدا کنه و از طریق چتر بازیابی بشه. به این طریق نیاز به باند فرود نیست و از هر نقطهٔ توان آغاز پرواز هست.طبق اندازه گیری من از طریق نقشه گوگل کل مرز جنوبی آبی ما کمتر از ۱۵۰۰ کیلومتر هستش. من ۲۰۰ عدد پهپاد مهاجر۶ رو مامور میکنم که محافظت از این مرز رو به عهده بگیرن. در خط اول ۱۰۰ تا از پهپاد هارو که مجهز به اپتیکهای قوی حرارتی و نظارتی و ۴ تیر میثاق شدن قرار میدم که هر کدوم در محدوده شعاع ۱۵ کیلومتری بچرخن. این پهپادها دارای هوش مصنوعی هستن و با هم شبکه شدن و نیازی به اپراتور زمینی به صورت تک به تک ندارند. در خط دوم ۷۵ تا از پهپادها رو قرار میدم که دور دایره ایی به شعاع ۲۰ کیلومتر پشت خط اول به فاصله ۵۰ کیلومتری از خط اول بچرخن و موشکهای رو که از طریق خط اول شناسایی شدن اما مورد هدف قرار نگرفتن رو شکار کنن این خط دفاع میتونه از سایتهای اپتیکی ضعیف تری استفاده کنه. ۲۵ تا پهپاد مهاجر۶ در پشت خط دوم خواهند چرخید وظیفه این خط پشتیبانی از دو خط اول هستش بگونه ایی که پهپادهای حاضر در این خط اقدام به جابجای با پهپادهایی که سوخت یا تیر تموم کردن میکنند تا اون پهپادها امکان فرود با چتر در پایگاههای تعیین شده رو داشته باشن و بعد از سوخت گیری و تجهیز مهمات دوباره از روی سکو پرتاب بشن. همچنین پهپادهای حاضر در خط آخر وظیفه دارن که خودشون رو همیشه در بهترین حالت برای زدن موشکهای که در حال اومدن هستن قرار بدن تا اگه موشکی از دو خط اول عبور کرد توسط آنها شکار بشن. رمز موفقیت این ایده در شبکه شدن پهپادها برای انتقال اطلاعات و توان پردازش هوش مصنوعی برای پیدا کردن زود هنگام موشکها از طریق سایتهای اپتیک نصب شده و قرار دادن پهپاد ها در بهترین زاویه ممکن برای شلیک هستش.
-
1 پسندیده شدهخداوکیلی هر کی حال خوندن داشت و تا آخر خوند لایک کنه! دیدگاه ها و مکاتب مدیریت استراتژیک 5 دیدگاه و 10 مکتب، تعداد زیادی تعریف، جنگل استراتژی، استعاره فیل در تاریکی نخست دیدگاه 5p در تعریف استراتژی : Plan, Ploy, Pattern, Position, Perspective (هنری مینتزبرگ) 1- استراتژی به عنوان برنامه PLAN دیدگاه کلاسیک به استراتژی، بنیانگذارانی چون پیرس و رابینسون. کتاب برنامه ریزی استراتژیک این دو به فارسی ترجمه گشته. استراتژی چیزی نیست جز برنامه ای از پیش تایین شده و حرکت به سوی اهداف. آینده نگری محور برنامه ریزی، نقطه ضعف: تغییرات در محیط. بیشتر روش آموزش داده شده و استفاده شده در ایران. 2- استراتژی به عنوان الگو: PATTERN مجموعه رفتارها، اقدامات و تصمیمات عالی اخذ شده که بهترین راهکار بوده اند.مدیران به ترسیم آنها پرداخته و از طریق آن وحدت رویه میجویند. استراتژی چیزی نیست جز الگویی برای پیش بینی رفتار و اعمال سیستم. 3- استراتژی به عنوان موقعیت یابی POSITION استراتژی ابزاری ست برای یافتن جایگاه در محیط رقابت. این دیدگاه محصول رشد تولید و نیاز به فتح بازار است. مایکل پورتر : استراتژی عبارت است از ایجاد یک موقعیت منحصر به فرد و با ارزش که در برگیرنده فعالیت های متفاوتی باشد. 4- استراتژی به عنوان دورنما: PERSPECTIVE بر خلاف دیدگاه موقعیت، رویکرد دورنما بجای موقعیت در گستره رقابت به داخل سازمان و ذهن استراتژیست ها می نگرد، آنها چه دورنمایی تصویر میکنند؟ در این دیدگاه استراتژی همان اداراکات و طرز تلقی مدیران عالی از محیط بیرون سازمان است. فلسفه ای تشکیلاتی 5- استراتژی به عنوان حقه: PLOY در این دیدگاه استراتژی ابزاری برای فریب و غلبه بر دشمن یا رقیب است. در واقع استراتژی خود یک برنامه است که به دقت برای فریب حریف تعریف میشود. مفاهیم پیش نیاز برای ادامه مطلب: استراتژی با قصد قبلی ست یا تحقق میبابد؟ واقعیت این است که سازمان ها هم برنامه دارند و الگو، اولی را برای آینده خود در نظر میگیرند و دومی را از رفتار گذشته. پس برنامه یک استراتژی مورد نظر است با قصد قبلی، و الگو یک استراتژی است که تحقق یافته. استراتژی سنجیده(عمدی) استراتژی تحقق نیافته، آنچه که در عمل رخ میدهد، نوظهور. استراتژی هایی که کاملا تحقق میابند را استراتژی های سنجیده می نامند(عمدی) و نیاد و مقاصدی که اصلا تحقق نمی یابند را استراتژی های تحقق نیافته. اما نوع سومی هم وجود دارد، الگویی که عملا بدون اینکه مد نظر بوده باشد، شکل گرفته و تحقق یافته است و به آن ظهور یافته می گویند. استراتژی های نوظهور(ظهوریافته) ضرورتا بد نیستند و استراتژی های تحقق یافته و سنجیده هم الزاما خوب نیستند. بی استراتژی ! اگر تعمدی باشد، میتواند خود به عنوان یک راهبرد منعطف سازی اثر بخش باشد، حذف رویه ها و برنامه ریزی ها و نبود نشانه ها و عناصر استراتژیک در یک سازمان ممکن است بخاطر بروکراسی زدایی و دادن آزادی عمل برای تصمیمات سریع باشد. مکاتب ده گانه مدیریت استراتژیک سه مکتب تجویزی(استراتژی ها چگونه باید تدوین شوند؟) این سوال اصلی این مکاتب تجویزی ست: 1- مکتب طراحی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند مفهوم سازی معتبر ترین و سنتی ترین مکتب، از دارایی های این مکتب جدول معروف SWOT است. هدف این مکتب ایجاد تناسب بین استعداد (دارایی ها و توانمندی های سازمان) و موقعیت سازمان در محیط آن است. بهترین و اقتصادی ترین تصمیم ملاک است.2 کتاب معروف و 2 نظریه معروف؛ رهبری در اداره امور نوشته فیلیپ سلزنیک 1957 (نظریه توانایی و شایستگی متمایز) و استراتژی و ساختار نوشته آلفرد چندلر 1962(نظریه استراتژی کسب و کار) بر اساس مطالعات چندلر؛ " ساختار تابع استراتژی است" چهار معیار مکتب طراحی: - سازگاری (بین استراتژی با اهداف و سیاست ها) - انطباق (استراتژی باید واکنش انطباقی به تغییرات محیط خارجی باشد) - مزیت (استراتژی باید شرایط ایجاد مزیت را ایجاد کند) -امکان سنجی (استراتژی باید با منابع موجود قابل تحقق باشد و مشکلات فرعی غیر قابل حل بوجود نیاورد) هفت پیش فرض اصلی: - تشکل استراتژی فرایند سنجیده تفکر آگاهانه است و یک مهارت اکتسابی- عقلایی و نه شهودی - مسئولیت کنترل و آگاهی تنها بر عهده مدیر استراتژیک(عامل) است. - مدل باید ساده و غیر رسمی نگه داشته شود، طراحی دقیق و رسمی سازی جوهره مدل را از بین میبرد - استراتژی ها باید یک جنس باشند. بهترین استراتژی از فرایند طراحی فردی نشات میگیرد. این مکتب در مورد خود استراتژی صحبت نمیکند بلکه بر فرایند متمرکز است، فرایندی که باید یک عمل خلاقانه باشد. - طراحی کامل بعنی استراتژی ها دورنما هستند(این رویکرد به بروز استراتژی نوظهور در آینده فرصتی نمیدهد) - استراتژی ها باید صریح و ساده باشند.(همه باید آنها را بفهمند) - اجرای استراتژی صرفا بعد از تدوین کامل صورت میگیرد. برای ارائه پیش فرض های فوق چه لوازمی در این مکتب مبنا قرارداده شدند؟ آیا این لوازم صحیح و تحقق یافتنی هستند؟! - یک ذهن میتواند به همه اطلاعات مربوط به استراتژی دست پیدا کند - این ذهن قادر است آگاهی کامل و مفصل و دقیقی از موقعیت داشته باشد - محیط نسبتا ثابت و قابل پیش بینی فرض شده است - سازمان نیز آماده اجرای یک استراتژی صریح فرض شده است. 2- مکتب برنامه ریزی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند رسمی این مکتب میگوید استراتژی یک فرایند رسمی است(قانونی-اداری یا همان بروکراتیک). پیام اصلی این مکتب آن است که اگر استراتژی رسمی ست پس باید مدیران آنرا آموزش ببینند و از الگوهای رسمی واحدی برای کاربست استراتژی نیز بهره برد. ظهور این مکتب را به مهمترین کتاب این دوره "استراتژی شرکتی"(ایگور آنسف 1965) ربط میدهند. در ابتدای راه این مکتب بسیار قدرتمند ظاهر شد. شعار آن " پیش بینی کن و آماده کن" بود. مهمترین دستاورد این مکتب رشد کمی شیوه های تدوین استراتژی و شرکت های مشاوره ای در این حوزه بود. معروف ترین شرکت مشاوره در این دوره؛ گروه مشاوران بوستون ملقب به BCG بود. کار پیش بینی کن و آماده کن ساده بود!، چک لیستی جامع از همه عوامل خارجی قابل تصور و موثر تهیه میشد، و با روش های آماری بسیاری استراتژی هایی برای رویارویی با این عوامل تهیه میگردید. تحلیل رقیب (صنعت) در دهه 80 تحت تاثیر دیدگاه های مایکل پورتر اوج اثر گذاری این مکتب بود. برنامه ریزی آنچنان اهمیت داشت که برخی از علمای این مکتب، برنامه ریزی برای برنامه ریزی را هم پیشنهاد میدادند! پیش فرض های این مکتب مشابه مکتب طراحی است. اما هدف از طراحی در این مکتب، رسمیت دادن، مکانیکی ساختن و نهادینه کردن برنامه ریزی بود. تلاش برای رسمیت بخشیدن به نوآوری و نهادینه کردن آن. برخی پیش فرض ها: - مسئولیت کلی بر عهده مدیرت و مسئولیت اجرا عملا بر عهده برنامه ریزان ستادی است. - اجازه بدهید برنامه ریزی استراتژی را انتخاب کند مهمترین پیشرفت های قابل توجه این مکتب؛ برنامه ریزی سناریو و کنترل استراتژیک بود. پورتر(1985) سناریو را سلاحی در زرادخانه استراتژیست میدانست، پورتر معتقد بود حتی اگر نتوانیم آینده را درست پیش بینی کنیم، با حدس زدن و بیرون ریختن افکار میتوانیم سناریو درست را انتخاب کنیم. انتقادات: در اوایل دهه 80 برنامه استراتژیک دچار مشکل شد. در بسیاری از شرکت فرایند برنامه ریزی رسمی کاهش یافت. تجربه های تضعیف کننده که نتایج برنامه ریزی رسمی بودند حاکمیت دیکتاتوری برنامه رسمی را پایان داد. تعداد بسیار کمی از استراتژی های درخشان و تدوین شده برنامه ریزان در عمل موفقیت آمیز اجرا شدند! بین مدیران و برنامه ریزان نزاع برپا میشد. میتنزبرگ در 1994 کتابی با عنوان "ظهور و سقوط برنامه ریزی استراتژیک" با کوشش فراوان به دنبال یافتن مدارکی بر علیه وضعیت موجود برآمد و ناکام ماند. ویلسون از "هفت گناه کبیره برنامه ریزی استراتژیک" یاد میکند که موجب تضعیف آن شده بود: - کارکنان امور را بدست گرفتند و مدیران کنار گذاشته شدند. - فرایند توسعه استراتژی بر کارکنان تسلط یافت و روشهای پیچیده با تاکید بر تحلیل جایگزین بینش و تفکر استراتژیک شد، تفکر استراتژیک با برنامه ریزی استراتژیک برابر شد. - ماتریس ها و جداول امتیاز دهی استراتژی را انتخاب میکرد، پس بگذار همان جداول هم استراتژی را به اجرا بگذارند! - برنامه ریزی بجای توسعه کسب و کار(ایجاد فناوری و نوآوری جدید) بر بازی های تجاری (ادغام شرکت ها، اکتساب فناوری، فروختن شرکت) تمرکز کرد. - هیچ انتخاب استراتژیک واقعی خروجی این فرایند ها نبودند، اکثر فرایند ها به نخستین انتخاب راضی کننده ختم میشدند - شرایط فرهنگی و سازمانی توسط برنامه ریزی نادیده انگاشته میشد چرا که تاکید بر محیط خارجی بود - پیش بینی تکه مرحله نتیجه برنامه ریزی بود، برنامه به افق و اهداف دست میافت، اما این تنها بخشی از دوره عمر سازمان بود. مطالعات بعدی در 1990 نشان داد که عملا هیچ سازمانی را نمیتوان یافت که؛ معیارهای رسمی و صریح کنترل استراتژیک را شناسایی کرده و وارد سیستم های کنترل خود کند. ایرادهای فوق نه بر اصل برنامه ریزی که فرایند رسمی و سازمانی توسعه برنامه ریزی گرفته شده اند.4 سفسطه(مغالطه) اساسی در این دوره رخ داد: - مغالطه پیش بینی حتمی! ؛ اصولا زمانی برنامه ریزی ممکن است که پیش بینی قطعی باشد.و این به ندرت امکان پذیر است. - مغالطه جدایی: به معنای جدایی تدوین استراتژی از اجرای استراتژی است. - مغالطه رسمیت: پویایی محیط، پویایی شناخت و آگاهی آدمی به همراه همه پیچیدگی ها در اجرا در تعارض با رسمیت موجود در استراتژی سازی بود. - مغالطه بزرگ برنامه ریزی استراتژیک: STRATEGIC PLANING یا STRATEGIC PROGRAMMING ؟ در واقع دو واژه "برنامه ریزی" و "استراتژی" ناقض یکدیگرند، PLAN به برنامه کلانی اشاره دارد که وارد جزییات نمی شود و تنها به تعیین حدود و چهارچوب می پردازد، اما PROGRAM برنامه ای با جزییات و تفصیلی است. در حالی که استراتژی با انتخاب های کلان سرو کار دارد تاکید مکتب برنامه ریزی بر ورود به جزییات و اجرای برنامه بود. 3- مکتب موقعیت یابی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند تحلیلی در این مکتب اینکه راهبرد چیست، برنامه ریزی نمیشود یا از دل برنامه بیرون نمی آید، بلکه راهبرد تحلیل میشود. جنبه تجوزی مد نظر است.کتاب استراتژی رقابتی مایکل پورتر 1980 معروف ترین اثر در این حوزه است. این کتاب به تحلیل "سازمان صنعت" می پردازد. تحلیلی بجای تمرکز بر رفتار تک تک شرکت ها رفتار کل صنعت را تحلیل میکند. این مکتب از قبلی ها بطور کامل متفاوت بود. استدلال این مکتب این است که در هر صنعت، تعداد کمی استراتژی کلیدی وجود دارد که مطلوب هستند. مدیریت استراتژیک یعنی تحلیل برای شناسایی روابط صحیح و نهفته در اینکه : کدام استراتژی ها در کدام موقعیت ها بهتر عمل میکنند. در این مکتب هم استراتژی مقدم بر سازمان فرض می شود. اما شکل سازمان در این مکتب "ساختار صنعت" تلقی شده است و این ساختار صنعت است که موقعیت استراتژیک را پیش میبرد. در این مکتب نیز مدیر همان استراتژیست است اما برنامه ریز کنترل امور را در دست داردو اهمیت آن افزایش یافته. پیش فرض های مکتب موقعیت یابی: - استراتژی ها عبارتند از موقعیت های کلی(عمومی)، یا موقعیت های مشترک و قابل شناسایی(در بازار) - زمینه(بازار)، اقتصادی و رقابتی است - فرایند تدوین استراتژی عبارت ست از انتخاب این موقعیت های کلی بر اساس محاسبه تحلیلی - تحلیل گران با ارائه محاسبات خود به مدیران، بر انتخاب استراتژی رسما نظارت میکنند - ساختار بازا، استراتژی های سنجیده مبتنی بر موقعیت را پیش میگیرد، و این استراتژی ها نیز ساختار سازمانی را در پیش میگیرند. مکتب موقعیت از نوشته های نظامی سان تزو تاثیر بسیار گرفته است و مدیون تئوری اقتصادی ویژه سازمان صنعتی است. اما رشته دیگری در این مکتب مورد توجه قرار گرفت، تئوری بازی است. تئوری بازی برای بررسی رقابت و همکاری در داخل گروه های کوچکتر شرکتها به کار برده شده، تئوری بازی روش دقیق را برای الگو قراردادن آنچه بازیگران عقلایی احتمال دارد در موقعیت های خاص انجام دهد تاکید دارد. معروف ترین مثال معمای زندانی است: https://fa.wikipedia.org/wiki/دوراهی_زندانی برجسته ترین مفاهیم مکتب موقعیت یابی: - مدل 5 نیروی رقابتی برای تحلیل صنعت - استراتژی های ژنریک(رهبری هزینه، تمایز و تمرکز) - زنجیره ارزش شش مکتب توصیفی، تشریح مسئله استراتژی با این ایده که استراتژی در عمل چگونه شکل میگیرد. 4- مکتب کارآفرینی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند بینشی(تخیلی یا رؤیایی) این مکتب بر خلاف مکاتب، تدوین استراتژی را امری مبتنی بر طراحی و چهارچوب مفهومی نمیداند، هدفش تشریح استراتژی ست و استراتژی را فرایندی مرتبط با بینش رویای رهبر و قابلیت های ذاتی او میداند. استراتژی همان دورنما ست و از ذهن رهبر برآمده است. خواستگاه این مکتب نیز همانند مکبت موقعیت یابی اقتصاد است، در اقتصاد نئوکلاسیک کار آفرین ستوده شده است. مارکس از کارآفرین به عنوان عامل تغییر اجتماعی یاد کرده است و ژوزف شومپیتر اقتصاد دان اتریشی معروف، کارآفرینی را فرایند "تخریب خلاقانه" و ایجاد ترکیبات جدید می داند. رویکرد کار آفرینی بر رهبری فردی و شخصیت کارآفرینانه وی متمرکز است و مشکلات را در درجه دوم قرار میدهد. پیش فرض ها: - استراتژی در واقع دورنمای آینده سازمان است که در ذهن رهبر شکل میگیرد - فرایند تشکیل استراتژی نیمه آگاهانه است و ریشه در تجربه و شهود رهبر دارد. - رهبر با عزم راسخ و حفظ کنترل دقیق و شخصی بر اجرای استراتژی، دورنما را ارتقا می بخشد. - دورنمای استراتژیک انعطاف پذیر است و تغییر داده می شود، هم سنجیده است و هم اضطراری - سازمان نیز انعطاف پذیر است و ساختار ساده ای دارد که تحت تاثیر دستورات رهبر قرار دارد - استراتژی کارآفرینانه شکل موقعیت به خود می گیرد، یعنی یک یا چند جایگاه در بازار که از سوی نیروهای رقابت حمایت میشوند. 5- مکتب شناختی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند ذهنی و فکری این مکتب نیز همانند کارآفرینی استراتژی را یک فرایند ذهنی میداند و ذهن استراتژیک را محور قرار میدهد، اما بجای بازار و رقابت، در روانشناسی جای گرفته است. این مکتب پل ارتباطی بین مکاتب عینی(طراحی، برنامه ریزی، موقعیت یابی و کارآفرینی) و مکاتب ذهنی(یادگیری، فرهنگی، قدرت و محیطی ) است. پیش فرض ها: - تدوین استراتژی یک فرایند شناختی است که در ذهن استراتژیست شکل میگیرد. - استراتژی به شکل دیدگاه ها (مفاهیم، نقشه ها، طرح ها و چهارچوب ها) ظاهر میشود که تعیین میکنند افراد چکونه از منابع ورودی از محیط استفاده میکنند. - این منابع ورودی را می توان به شکل مدل درآوردو چارچوب بندی کرد. - استراتژی همچون مفاهیم در وهله نخست بسختی بدست می آیند و تغییر آنها نیز دشوار است. 6- مکتب یادگیری: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند نوظهور و غیر منتظره بنیان این مکتب بر توصیف استوار است و نه تجویز، تدوین استراتژی یک فرایند غیر منتطره و نو ظهور است، طرفداران این مکتب همواره به دنبال پاسخ به این سوال ساده اما مهم هستند که استراتژی چگونه شکل میگیرد نه اینکه چگونه تدوین میشود، (شکل گیری در مقابل تدوین). والتر کیچل به مطالعه ای اشاره کرد که مطابق با آن تنها 10 درصد از استراتژی های تدوین شده عملا به اجرا درآمده اند. هر شکست در اجرای استراتژی قطعا شکست در تدوین آن است.اگر یک استراتژی با شکست مواجه شود، تدوین کنندگان آن مجریان آن را مقصر میدانند. مشکل واقعی در جداسازی تدوین از اجراست. طبق مکتب یادگیری استراتژی ها هنگامی ظهور میابند که افراد به طور فردی و جمعی تصمیم میگیرند که در براه یک موقعیت و توانایی سازمان خود در مقابله با آن موقعیت چیزهایی بیاموزند. سرانجام آنها به الگوهای عملی رفتار دست میابند . فرضیات مکتب یادگیری: - ماهیت پیچیده و غیر قابل پیش بینی محیط سازمان از کنترل سنجیده و پیش بینی شده جلوگیری میکند. بنابراین استراتژی سازی باید به مرور زمان شکل یک فرایند یادگیری به خود گیرد. - در حالی که رهبر نیز باید یاد بگیرد، این سیستم جمعی سازمان است که باید یاد بگیرد. - این یادگیری به سبک پیش بینی نشده پیش میرود و از طریق رفتاری که تفکر را با در نظر گرفتن گذشته بر می انگیزد صورت میگیرد. - نقش رهبر، تدوین استراتژی های سنجیده و پیش بینی شده نیست، بلکه مدیریت فرایند یادگیری استراتژیک است که به موجب آن، استراتژی های جدید میتوانند ظهور یابند، در نهایت مدیریت استراتژیک مستلزم ایجاد رابطه دقیق بین تفکر و عمل، کنترل و یادگیری، ثبات و تغییر است.(اگر کل تاپیک رو نخوندید این خط بالا و فزون گرایی پراکنده در پایین رو بخونید و صلوات بلندی ختم کنید) - استراتژی ها به عنوان الگو از دل زمان گذشته نشات میگیرند، پس از آن شاید به شکل طرح و دورنمایی برای آینده ظاهر شوند. انتشار مقاله چالرز لیندبلوم با عنوان " علم مدیریت سر هم بندی" در دانشگاه ییل 1959 و کتاب جیمز برایان با عنوان " استراتژی های تغییر:فزون گرایی منطقی" سرآغاز مکتب یادگیری هستند. نظریه های فزون گرایی پراکنده، فزون گرایی منطقی، یادگیری سازمانی و تئوری آشوب در تکامل مکتب یادگیری نقش مهمی داشتند. فزون گرایی پراکنده 1960: سیاست گذاری در دولت، یک فرایند تسلسلی، اصلاحی، و بخش بخش شده است که تصمیمات در آن بیشتر در جهت حل مسائل است تا استفاده از فرصت ها. این تصمیمات همچنین در حاشیه و با اندکی توجه به اهداف نهایی یا ارتباط بین تصمیمات مختلف اتخاذ میشود. فزون گرایی منطقی: LOGICAL INCREMENTALISM طبق این نظریه: استراتژی واقعی هنگامی تکامل میابد که تصمیمات داخلی و وقایع خارجی با هم به جران می افتند تا اعضای اصلی تیم مدیریت ارشد به یک توافق تازه و مشترک برای انجام عملیات دست یابند.در سازمان هایی که خوب اداره میشوند، مدیران به طور پویایی جریان فعالیت ها و حوادث را با روند صعودی به سمت استراتژی آگاهانه و سنجیده هدایت میکنند. - استراتژی رشد میکند و ریشه میدواند، همانند علف هرز در هر مکانی و هر زمانی، گاهی اوقات بدون اینکه کسی متوجه شود تنها بستر لازم، توانایی یادگیری است. مدل گلخانه، به مفهوم یک فرایند کنترل شده و آگاهانه از پرورش استراتژی ست، کمک میکند تا در یک فرایند کنترل شده، کنترل سنجیده با یادگیری غیر منتظره تلفیق گردد. 7- مکتب قدرت: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند مذاکره خلاصه آنکه، اگر استراتژی از مجرای برنامه ریزی، تحلیل، شناخت ویادگیری حصول می شود، به معنی اینکه از فرایند چانه زنی، توافق میان افراد و گروه ها و ائتلاف های متعارض نیز بیرون آمده باشد نیز هست. مکتب قدرت وابستگی بین سازمان و محیط(مانند خریداران، رقبا، سرمایه گذاران و دولت) را نشان میدهد. تحلیل ذینفعان، ائتلاف ها و شبکه سازی و مانور استراتژیک از مباحث کلیدی این مکتب استو فرضیات: - استراتژی ها ناگهانی و پیش بینی نشده هستند و بیشتر شکل موقعیت یا ترفند(حقه) را به خود میگیرند تا چشم انداز. - قدرت خرد، استراتژی سازی را حاصل متقاعد سازی، چانه زنی، و گاهی مواجهه مستقیم می پندارد. - قدرت کلان، سازمان را به عنوان واحدی در نظر میگیرد، که با کنترل سایر سازمان ها و یا همکاری با آنها و یا با استفاده از مانور استراتژی های جمعی در انواع مختلف شبکه ها و ائتلاف ها، رفاه خود را افزایش می دهد! 8- مکتب فرهنگی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند جمعی در مقابل مکتب قدرت، یان مکتب استراتژی را به عنوان یک فرایند جمعی مورد توجه قرار داده است. بر خلاف قدرت که سازمان را از هم می گسلد، فرهنگ، جمعی از افراد را در یک موجودیت منسجم گرد هم می آورد. و بجای منافع شخصی، منافع عمومی را جایگزین میکند. این مکتب ریشه در قدرت اجتماعی فرهنگ دارد. مکتب قدرت به تاثیر سیاست داخلی بر پیشبرد تغییر استراتژیک میپردازد، در حالی که مکتب فرهنگی عمدتا به تاثیر فرهنگ بر حفظ ثبات استراتژیک یا حتی مخالفت با تغییر استراتژیک می پردازد. فرضیات این مکتب: - شکل گیری استراتژی ، فرایند تعامل اجتماعی بر اساس عقاید و برداشت های مشترک اعضای یک سازمان . - این عقاید طی فرایند فرهنگ پذیری و اجتماعی شدن در فرد به وجود می آید. - اعضای یک سازمان میتوانند تنها عقایدی را که فرهنگ از آنها حمایت میکند شرح دهند، در حالی که ممکن است منشا و توضیحات آن عقاید مبهم باقی بماند. - استراتژی شکل چشم انداز به خود میگیرد و چشم انداز ریشه در نیات جمعی دارد. این استراتژی سنجیده و پیش بینی شده پنداشته میشود. فرهنگ و مخصوصا ایدولوژی، تغییر استراتژیک را به اندازه تداوم استراتژی موجود تشویق نمیکنند، البته آنها تغییر وضعیت استراتژی کلی را پیش میبرند. 9- مکتب محیطی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند واکنشی استراتژی واکنشی به محیط است. در همه مکاتب قبلی عواملی که در شکل گیری استراتژی نقش اساسی داشتند(مدیر، برنامه ریز، هوش رهبر، سازمان، فرهنگ و ...) فقدان یک عامل مشهود است و آن "محیط" است. طرفداران این دیدگاه، سازمان را منفعل می پندارند، سازمان منفعل است و وقت خود را صرف واکنش به محیط میکند. دیدگاهی مبتنی بر بوم شناسی جمعیت و تئوی نهادی. بوم شناسی جمعیت؛ یک نظریه اقتضایی در مورد انطباق و سازگاری با محیط است. این نظریه همانند زادگاه زیست شناختی اش، سازمان و دنیای آن را حاصل یادگیری و انطباق با محیطی میداند که در آن شکل گرفته است. تغییرات در سازمان ناشی از تغییرات در محیط است. معروف ترین مدل" تغییر - گزینش - بقا " ست. نوآوری مهم است اما صرفا به سازمان مزیت میبخشد، لیکن سازمانی که نتواند خود را با محیط هماهنگ کند از دور رقابت خارج میشود. صنایع در نزاع دائمی برای کسب منابع قرار دارند، منابع متعلق به محیط است و بقای سازمان به اختصاص کافی منابع از محیط. رقابت بر سر انطباق با محیط شدت میگیرد. تئوری نهادی؛ به فشارهای درونی و بیرونی بر سازمان تاکید دارد و محیط را گنجینه دو نوع منبع میداند، منبع اقتصادی و منبع سمبولیک، منابع اقتصادی همان سرمایه و ماشین آلات و .. هستد، و منابع سمبولیک همان شهرت و شخصیت سازمانهای قدرتمند. استراتژی راه کسب منابع اقتصادی و تبدیل آن به منابع سمبولیک یا بالعکس می باشد. هدف از استراتژی دفع خطر عدم اطمینان محیطی ست. بدین ترتیب این فرایند حرکت به قلمرو "مدیریت فشار" است. هنجارهای محیطی سازمان ها را به مرور به سمتی میبرد که رویه های مشابهی اتخاذ کنند. اینجاست که اصطلاح "هم شکلی نهادی" برای شرح چگونگی، همگرایی پیش رونده از طریق تقلید بکار برده میشود: هم شکلی اجباری: فشار از سوی قوانین و مقررات برای تطبیق دادن هم شکلی تقلیدی: ناشی از اقتباس و تقلید از سازمانهای دیگر هم شکلی هنجاری: ناشی از تاثیر شدید معیارهای حرفه ای م تخصصی در سازمان هاست. برونداد سه هم شکلی فوق اتخاذ استراتژی های یکسان یا نزدیک به هم و محصول فرم یافتن از فشار محیط است. آخرین مکتب موجود،چکیده ای از همه 6 مکتب پیشین است که رویکردی تحول آفرین با تکیه مبانی و رویه های تغییر استراتژیک دارد: 10- مکتب ترکیب بندی: تدوین استراتژی به عنوان یک فرایند تحول و دگرگونی تغییر و دگرگونی با یکپارچه سازی با استفاده از پیام های همه مکاتب دیگر، ادبیات این مکتب تغییر است اما خود استراتژی برای تغییر نیست. بعبارتی استراتژی ممکن است باعث تغییر مسیر سازمان شود، اما استراتژی هایی که از آن منتج میشوند این مسیر را تثبیت میکنند. پیش فرض ها: - اغلب اوقات سازمان شکل خاصی از ساختار را میپذیرد که کاملا با محیط و بافت مطابقت دارد و رفتارهای متناسب با آن را انجام میدهد، بدیهی است که آن رفتارهای خاص نیز مجموعه ای از استراتژی ها را بوجود آورند. - برخی فرایند دگرگونی و تغییر، دوران ثبات را به وقفه می اندازد! - این حالات متوالی ترکیب و تغییر، به مرور زمان به الگو تبدیل می شوند، نظیر الگوی چرخه عمر سازمان - حفظ ثبات با حداقل تغییر استراتژیک قابل انطباق اغلب کلید مدیریت استراتژیک است. اما گاهی اوقات کلید موفقیت، شناسایی نیاز به تغییر و توانایی مدیریت آن بدون تخریب سازمان است. - فرایند استراتژی سازی میتواند فرایند طراحی مفهومی، دورنمای رهبری، یادگیری، فعالیت سیاسی، شناختی و فرهنگی یا واکنشی باشد. اما هر یک را باید در زمان و متن خودش یافت.(دیدگاه اقتضایی) - استراتژی حاصله در زمانی خاص و منطبق با موقعیت به شکل طرح، الگو، موقعیت یا دورنما یا تدابیر و ترفند های دیگر ظاهر میشود.(اقتضائات) اگر غلط تایپی داشت ببخشید. ادامه دارد...
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهمفهوم شناسی قدرت بخش دوم گام های شکل گیری قدرت گام اول : اولین گام در شکل گیری قدرت در حوزه اقتدار ، نیازسنجی درونی و سپس سطح بندی نیاز های درونی می باشد . نمونه ای از سطح بندی نیاز ها در حوزه فردی سلسله مراتب مازلو است که البته قابل تعمیم به مباحث کلان تر را هم دارد . من اینجا برای درک بهتر این سلسله مراتب را می آورم اما واقعیت این است که در آینده به دنبال مطرح کردن مفاهیم بومی از سطح بندی نیازها خواهیم رفت . البته این سلسله مراتب و مخصوصا سطوح پایینی آن مطابق با بخشی از گام اول ما یعنی درک مبتنی بر دانایی کم است . اما در حوزه استیلا ، نیاز سنجی برونی و سطح بندی آن نیاز ها مد نظر است . توجه : به صورت غیر مستقیم یکی از نیاز های ما کاهش آسیب پذیریمان می باشد . نکته قابل ذکر این است که در همین گام هم سطح بندی بر اساس میزان دانش که در اینجا ما آن را دانایی می نامیم متغیر است . آسیب چیست ؟ معنای لغوی آسیب صدمه و آفت می باشد و همواره متوجه داشته های ما است که با افزایش دانایی از آن کاسته می گردد . در حوزه اقتدار با افزایش دانش ضعف های ما آشکار می شود اما در این حوزه چون ما وارد چارچوب قدرت نمی شویم (دانایی ، دارایی ، توانایی ، نیرومندی) ، به همین دلیل آسیب در اینجا ، آگاهی ناسازگار مثبت ایجاد می کند یعنی که ضعف با قدرت سازگاری ندارد اما با کشف آنها قدم در مسیر افزایش قدرت گذاشته می شود و با اینکه ضعف های ما را آشکار می کند اما از آسیب ما در حوزه ضعف های مبتنی بر نیاز سنجی می کاهد و با شناسایی آنها حرکت به سمت رفع آنها آغاز می گردد . اما اگر دشمن دست به شناسایی ضعف های ما بزند نسبت به ما دارای آگاهی ناسازگار منفی می شود . در حوزه استیلا افزایش دانش باعث آشکار شدن ضعف های دشمن می شود که در این صورت برای ما آگاهی سازگار مثبت ایجاد می کند . اگر دشمن دست به شناسایی ضعف هایش زد در آن هنگام نسبت به ما آگاهی سازگار منفی ایجاد می شود . شما اگر دانایی نداشته باشید امکان شناسایی نیازها و بالطبع آن یافتن ضعف ها را نخواهید داشت . یعنی عدم وجود دانایی موجب نهفته ماندن ضعف ها می گردد و بدین ترتیب به آسیب پذیری شما در حوزه نیاز سنجی افزوده می شود . پس رویکرد ما همواره باید در راستای آشکار شدن ضعف ههایمان برای خودمان و پنهان ماندن آنها برای دشمن باشد . درباره دشمن هم به همین گونه است ضعف های او برایش پنهان مانده و برای ما آشکار گردد . بررسی کنید : مفهوم عملیات فریب را در رابطه با افزایش دانش نسبت به ضعف بررسی کنید ؟ آیا این مفهوم تنها در حوزه ضعف های ما کاربرد دارد یا می توان شرایطی را ایجاد کرد که دشمن در شناسایی ضعف های خودش در راستای کاهش قدرتش اقدام کند ؟ تذکر: بهترین حالت در شکل بالا برای ما ، افزایش مساحت مثلث آبی در رباطه با خودمان و افزایش سطح مثلث نارنجی برای دشمنانمان است . گام دوم : بعد از آشکار شدن ضعف ها ، در این گام ما وارد شناسایی دارایی ها برای استحصال آنها و تبدیلشان به محصول و ایجاد توانایی می شویم . دارایی چیست ؟ به تمامی منابع طبیعی ، سرمایه انسانی ، میراث گذشتگان ، موقعیت های جغرافیایی - سرزمینی و ... که در درون ما و سرزمین ما قرار دارند دارایی گفته می شود . ممکن است ما برای رفع ضعف هایمان دارایی های مناسب نداشته باشیم در این هنگام باید از غیر خود آن را کسب کنیم . در این صورت سطح بندی غیر خودی ها در نسبت به ما شامل چهار دسته زیر می شوند : 1 – حامی : آنهایی که وارد منازعات سخت برای حمایت از ما نمی شوند اما به صورت نیمه سخت (اقتصادی ، لجستیک) و یا نرم (تبلیغی ، اطلاعاتی ، سیاسی) ما را یاری می نمایند . 2 – بی طرف ها 3 – حامی دشمن : آنهایی که وارد منازعات سخت بر علیه ما نمی شوند اما به صورت نیمه سخت (اقتصادی ، لجستیک) و یا نرم (تبلیغی ، اطلاعاتی ، سیاسی) دشمن ما را یاری می کنند . 4 - دشمن حال هر چقدر کسب دارایی ما از حامیانمان به سمت دشمنانمان رود آسیب پذیری ما افزوده می شود اما با کسب دارایی از ضعف ما کاسته می گردد . بحث مهم در اینجا این است که دانایی ما خود بخشی از دارایی های ما می باشد . یعنی در صورت نداشتن دانایی ما ضعف داریم و در صورت کسب آن از غیر خودی ها از ضعف کاسته شده و آسیب پذیری ما افزایش می یابد . آسیب پذیری در درون خود مفهوم وابستگی را به همراه دارد پس هر قدر آسیب شما کمتر یعنی وابستگی شما پایین تر در نتیجه شما مستقلل تر می باشید . نکته مهم : برای افزایش اقتدار در مفهوم قدرت باید در تمام گام های بالا و گام هایی که در آینده درباره آن بحث می شود از ضعف و آسیب خود بکاهیم . در واقع مفهوم اقتدار در حوزه قدرت ، نگاه به درون دارد اما در مفهوم استیلا ما نگاه به بیرون داریم . ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهسامانه دفاع فعال تروفی برای پلتفرم برادلی بعد از همکاری شرکت آمریکایی LEONARDO DR با شرکت اسرائیلی رافائل برای نصب سامانه دفاع فعال تروفی بر روی تانک آبرامز، در جدید ترین همکاری این دو شرکت سیستم تروفی بر روی پلتفرم برادلی نصب شد. نتایج تست و ارزیابی سامانه تروفی بر روی این پلتفرم رضایت بخش اعلام شده است. سامانه مذکور در رهگیری و انهدام راکت های ارپی جی 7 و موشک های هدایت شونده ضد زره موفق بوده است. نمونه نصب شده بر روی پلتفرم برادلی تمام خصوصیات کامل سامانه تروفی را دارا است. ارتش آمریکا قبل از ارائه این طرح در نظر داشت با همکاری صنایع نظامی اسرائیل اقدام به نصب سامانه دفاع فعال Iron Fist (مشت آهنین) بر روی خودرو رزمی برادلی کند. اما طرح مشترکLEONARDO DRS و شرکت رافائل نقاط قوت بیشتری نسبت به طرح سامانه دفاع مشت آهنین دارد. یکی از برنامه های ارتش ایالات متحده آمریکا استفاده از پلتفرم برادلی در نقش های گوناگون و وظایف مختلف به نام AMPV است. این برنامه با همکاری شرکت BAE Systems پیش خواهد رفت و در نظر دارد از پلتفرم برادلی به جای پلتفرم خودروی زرهی ام-113 استفاده شود. اما نکته قابل توجه این است که در طراحی مشترک LEONARDO DRS و شرکت رافائل سامانه دفاع فعال بر روی شاسی پلتفرم برادلی سوار است در نتیجه این سامانه برای تمامی خانواده خودروهای زرهی برادلی قابل استفاده خواهد بود.در صورتی که در طرح پیشنهادی برادلی دارای سامانه مشت آهنین، این سامانه بر روی برجک رزمی قرار داده شده است. در نتیجه طرح شرکت رافائل علاوه بر مزیت های کاربردی سامانه تروفی مانند بارگذاری مجدد مهمات سامانه دفاع فعال، طراحی مناسبی را نیز داراست. به طوری این سیستم برای تمامی پلتفرم ها و کاربری های خودروی زرهی برادلی قابل استفاده خواهد بود. با این حال باید دید تا مقامات نظامی ارتش ایالات متحده امریکا برای خودروهای زرهی برادلی کدام سامانه را انتخاب میکنند. طرح مشترک شرکت LEONARDO DR و رافائل برای نصب سامانه دفاع فعال تروفی بر روی پلتفرم برادلی - در این طرح پوشش 360 درجه سامانه دفاع فعال در نظر گرفت شده است. رادار و پرتابگر سامانه تروفی که بر روی برادلی نصب است. عملکرد سامانه تروفی بر ضد راکت ار پی جی -7 عملکرد سامانه تروفی بر ضد موشک هدایت شونده ضدزره عملکرد سامانه دفاع تروفی در مشخص کردن محل شلیک موشک هدایت شونده ضدزره (دایره قرمز محل استقرار پرتابگر موشک ضد زره است و دایره ابی محل قرار گیری خودرو زرهی برادلی است.) سامانه دفاع فعال مشت آهنین که بر روی برجک خودروی رزمی پیاده نظام برادلی نصب شده است. طرح مشترک شرکت LEONARDO DR و رافائل این مزیت را دارد که بر روی تمامی پلتفرم های تعریف شده برای برادلی نصب شود
-
1 پسندیده شدهویدئوتایم لپس از سایت شاهرود https://www.aparat.com/v/1HA40 پادکست جفری و دوستان در مورد سایت موشکی شاهرود البته ما به مسخره کردن وجوکش با شهید طهرانی مقدم کاری نداریم https://www.armscontrolwonk.com/archive/1205344/iranian-icbms-shahrud-and-an-important-safety-lesson/ تصاویر راداری از پایگاه موشکی شاهرود مکان 2 تست استاتیک اشاره شده در مقاله بالا
-
1 پسندیده شدهJWICS JWICS مخفف عبارت Joint Worldwide Intelligence Communications System بوده و شبکه ای برای اطلاعات حساس بخش بندی شده و فوق محرمانه آمریکا (TS/SCI) می باشد که توسط وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا راه اندازی شده است . این شبکه توسط وزارت امنیت داخلی، وزارت دادگستری و وزارت امور خارجه آمریکا برای انتقال اطلاعات بسیار حساس و بسیار طبقه بندی شده مورد استفاده قرار می گیرد. JWICS یک مسیر امن برای ویدئو/ داده ها در جامعه اطلاعاتی دفاعی آمریکا با سرعت T1 است که امکان انتقال موارد زیر فراهم می آورد : (1) انتقال فایل های تصویری و اسناد اطلاعاتی با سرعت بالا ما بین سایت ها (2) برقراری کنفرانس های تصویری بین سایت ها (3) دریافت پخش تلویزیونی شبکه اطلاعات دفاعی (DIN) (4) اتصال به معماری مجازی اطلاعاتی مشترک (JIVA) در واقع این شبکه برای برای ارائه ارتباطات چندرسانه ای 24 ساعته TS-SCI شامل ویدئو کنفرانس تلفنی امن (VTC) طراحی شده و مورد استفاده قرار می گیرد . JWICS می تواند از ارتباطات ماهواره ای هم استفاده کند و در آن می توان ترافیک در سراسر شبکه را در بسته های پیش علامت گذاری اولویت بندی شده ارسال کرد، به این معنی که مهمترین و حساس ترین اطلاعات را می توان در سریعترین و امن ترین مسیرها ارسال نمود . JWICS قادر به پشتیبانی از ویدئو کنفرانس تلفنی و VOIP هم می باشد . به دلیل ماهیت بسیار حساس اطلاعات انتقال یافته در JWICS، دسترسی به این شبکه بسیار محدود شده است. رایج ترین کاربران JWICS عضو انجمن اطلاعاتی و اداره اطلاعات فدرال آمریکا (FBI) هستند ، که هر دو به ارتباطات بسیار امن در فعالیت های روزمره نیاز دارند. عمده ارتباطات دفاعي با استفاده از SIPRNet و NIPRNet انجام مي شود. پی نوشت – گفته می شود JWICS یکی از شبکه هایی است که بخشی از اطلاعات آن توسط چلسی الیزابت منینگ سرقت و در اختیار ویکی لیکس قرار گرفته است .
-
1 پسندیده شدهوقتی از پدافند متحرک صحبت می کنیم زمان جابجایی ها مطرح میشه قبل از شلیک با یک سرچ بخش زیادی از مسیر چک میشه و مسیری که کمترین پدافند توش باشه انتخاب میشه از این بابت موشک محدوده پدافندی رو دور میزنه و توش نمیره اگه طبق نقشه شما مجبور به ورود به محدوده پدافندی هستید بویژه در فاز اخر، اقدام به مانور با الگوی متفاوت می کنید بدون توجه به اینکه موشکی می آید یا خیر اینطور احتمال زدن موشک کم می شود برای مثال موشک های کروز دریایی در نزدیکی هدف شروع با مانور می کنن تا سیستم پدافند راحت نتونه اونها رو بزنه حالا اگر پدافند شما سریع باشد و گردش مکانی اش به نحوی باشد که محدوده دقیقی از حضورش نشه تعیین کرد این طوری حجم مانورها موشک بالا میره و از یه حدی به بعد احتمال هدف قرار گرفتن موشک بالا میره
-
1 پسندیده شدهاین وسط پدافند متحرک و سیستم های پسیو هم یعنی کشک دیگه! شما الان داری از سیستمی مثل ترکام مایه میزاری برای اثبات هوشمندی کروزها؟! اون چیزی که برادر MR9 فرمودند تنها از عهده یک کروز مجهز به رادار هوایی برمیاد اون هم نه یک رادار صرفآ جلونگر بلکه یک رادار سه بعدی که بتونه هر چهار طرف موشک رو اسکن کنه. به لحاظ فنی ممکن ولی به لحاظ هزینه غیر عقلانی!
-
1 پسندیده شدهدقت بفرمایید سیستم های هاگ قابلیت مقابله با کروزها رو بخاطر ارتفاع درگیری نداشتن و به منظور حل این مشکل رادار ارتفاع پست جویا به سامانه اضافه شد و همینطور برای مقابله کروزهای بسیار کم پیدا هم رادار کاوش(کاستا ) با سیستم تلفیق شد (همچنین برای مقابله با پنهانکارها و افزایش قدرت ضد جمینگ )و همچنین به رادار ردگیری هادی یک سیستم اپتیکی هم اضافه شد و مجموع برایند این 3 رادار که در برد یک رادار باند ال هم همیشه قرار دارند قادر به رهگیری موشکهای کروز با ار سی اس کمتر از نیم متر مربع هستند
-
1 پسندیده شدهماهیت کاربردی بودن هاوک در برابر موشکهای کروز را یک مقدار روشن تر بفرمایید ، تا جایی که اطلاع دارم ، هرگز چنین ادعایی آن هم برای هاوک مطرح نشده ( حالا سیستم هایی مثل پانسیر یا تور و حتی خانواده اس-300 شاید ) ولی هاوک خیر !!! چون تعریفی که برای این مجموعه شده ، تناسبی با موردی که فرمودید ندارد . ===== کل سابقه هاوک در برابر موشکهای کروز و بالستیک ، برمی گردد به دفاع مقدس که به شکل اتفاقی ، یک تیر هاوک ، یک موشک ( احتمالا اسکاد یا فراگ ) را در فاز اولیه یا میانی شلیک رهگیری و مورد اصابت قرار داده . دقیقا" همین طور هست ، وقتی دست و پای شبکه را بزنید ، عملا" ان را مغلوب کردید مرکز پدافند عراق هم زیرزمین قرار داشت که اتفاقا" یوگسلاوها یا بریتانیایی ها ان را طراحی کرده بودند ولی خوب ، نیروی هوایی ائتلاف با مهمات هدایت دقیق ، همان اول کار این مرکز عصبی را از کار انداخت و وقتی شبکه شما مرکز عصبی و دست و پا نداشته باشد ، عملا" تسلیم شده ======== این را هم در نظر داشته باشید که وقتی پدافند شما لایه لایه باشد ، شیوه سرکوب پدافند هوایی دشمن هم لایه لایه و براساس چینش سیستم های دفاع هست ( قطعا" اطلاع دارید که در جنگ1990 ، ائتلاف اول به بغداد حمله نکرد ، بلکه اول سیستم ها و مراکز اولیه را از کار انداخت یا از بین برد ، بعد سرفرصت و با خیال راحت از زمین گیر شدن نیروی هوایی وپدافند عراق ، رفت سروقت بغداد و سایر اهداف مهم ) ================ ولی این را هم در نظرداشته باشد که عراق ، بعد از جنگ به کمک چینی ها و یوگسلاوی ، کل سیستم خودش را با فیبر نوری به هم متصل کرد ، حالا چرا موفق نشد در جریان عملیات روباه صحرا 1993 یا 2003 عملکرد بهینه داشته باشد ؟ هنوز مدرک قاطعی بر شکار فالکون توسط اس-200 ارائه نشده و همه چیز روی حدس و گمان هست ، به نظرم بهتر هست روی مدارک مستند تحلیل کنیم . همانطور هم که فرمودید ، iaf حتی سیستم های متحرکی مثل پانسیر را هم منهدم کرده و این دلیل قاطعی هست بر سیالیت و انعطاف پذیری بیشتر توان هوایی نسبت به پدافند . به این معنی که مهاجمی که استراتژی اصلی اش روی توان هوایی پایه گذاری شده ، همیشه در وضعیت تحمیل شرایط نبرد قرار دارد ( مگر اینکه مورد مشخصی را مستند ارائه بفرمایید ) و طبیعتا" وقتی شما شرایط میدان را به دشمن تحمیل می کنید ، دشمن شما مجبور هست حرکات تاکتیکی خودش را به شکلی انتخاب کند که مطلوب مهاجم هست و این یعنی بازی کردن در پلان مهاجم .... حرف ما هم ، همین هست ، باید یک تناسب و بالانسی میان این دو تا باشد که متاسفانه برای ما نه در داخلی و نه در سوریه (برحسب نظر دوستان ) موجود نیست
-
1 پسندیده شدهتروفی و M1A1 سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده آمریکا بعد از انتشار تصاویر از نصب سامانه دفاع فعال تروفی بر روی تانک M1A2 SEPv2 نیروی زمینی ارتش امریکا و حضور این تانک ها در خاک اروپا، اکنون اخبار و تصویر جدید حکایت از انجام موفقیت آمیز تست ها سامانه تروفی نصب شده بر روی تانک های ابرامز M1A1 سپاه تفنگداران دریایی آمریکا دارد. سیستم دفاع فعال تروفی با نیازها و ماموریت ها سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده آمریکا سازگار است و نصب این سامانه بر روی تانک های ابرامز سپاه تفنگداران دریایی به طور قطع در بهبود قابلیت های جنگی و حفاظت از خدمه تانک ها تاثیر خواهد گذاشت . پروژه نصب تروفی بر روی تانک های ابرامز M1A1 سپاه تفنگداران آمریکا هماهنگ با ارتش امریکا به مرحله بعدی یعنی توسعه و عملیاتی شدن آن خواهد رفت. در حال حاضر برنامه ریزی های برای تسریع در شروع برنامه در سال مالی جاری بین دو نیرو انجام گرفت است.
-
1 پسندیده شدهحضور آبرامز مجهز به تروفی در تمرینات نظامی 2018 saber strike تمرینات نظامی saber strike یک تمرین سالانه است که از سال 2010 توسط ارتش ایالات متحده آمریکا مستقر در اورپا (USAREUR) با تمرکز بر کشور های منطقه بالتیک (لیتوانی، لتونی و استونی ) برگزار می شود. در طول این تمرین در ژوئن سال 2018 در لهستان نزدیکی شهرشچچین اولین تانک های ابرامز M1A2 SEPv2 مجهز به سیستم دفاع فعال تروفی دیده شدند. این تانک ها جزئی از تیپ 1 ام زرهی لشکر ا ام سوار نظام ارتش ایالات متحده آمریکا هستند. بنابراین به نظر می رسد تانک های آبرامز تیپ 1 ام زرهی لشکر ا ام سوار نظام اولین تانک های در نیروهای مسلح آمریکا هستند که به سیستم دفاع فعال تروفی محهز شده اند. با این حال با توجه به تصاویر به نظر می رسد تمامی تانک های این تیپ زرهی که در اروپا مستقر شده اند به سیستم دفاع فعال تروفی مجهز نشده اند و فقط بخشی از انها دارای سامانه تروفی هستند.
-
1 پسندیده شدهبیشتر یه جور تبلیغ به نظر میرسه ، روشن کردن تراسپوندرها و نصب میله های افزایش دهنده سطح مقطع راداری روش استاندارد پرواز در دوره های آموزشی / تمرینی و صلح هستش ، حالا طرف خواسته تعریف یگانشو بده یه چیزی گفته..
-
-1 پسندیده شدهنسبت به حمله قبلی که از ۷ موشک شلیکی تنها دو موشک به اهداف یا نزدیکی آن اصابت کرد این بار حداقل چهار موشک از شش یا هشت موشک شلیک شده در اهداف یا نزدیکی آنها به زمین نشست که پیشرفت خوبی است.