برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      9,420


  2. remo

    remo

    Scientific Pal


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      347


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      8,705


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 30 آذر 1397 در همه مناطق

  1. 1 پسندیده شده
    میگ-33 جنگنده ی ساخت روسیه است با نام ناتوی فولکروم (ایی)این جنگنده همان ارتقا یافته میگ-29 ام بود.این جت جنگنده در اواسط سال 1980 ساخته شد.البته این نام جدید برای بازار یابی بودن نیز بود.اما این یک نظر رسمی نبود.به هر حال نام سوپر فولکروم را نیز در درخواست کردند.در سال اواسط سال 1980 طرح توسعه میگ 29 به این منظور مطرح شد تا که این جنگنده تا مرزهای روسیه یا جبهه های احتمالی برد داشته باشد ولازم بود که یک جنگنده چند نقشه در جبهه ها حضور داشته باشد ودفاع هوایی لازم را به جا بیارد واین امر باعث میشد که در جنگ و مسایل استراتژیک تاثیر به سزایی داشته باشد. میگ 33 بعدا با نام میگ 29 ام ایی در بازار سال 1990 نشان داده شد. جنگنده میگ 33 جنگنده ایی بود که میتوانست وعده هایی از جنگنده میگ 35 بدهد.آنها به طور مرتب در حال تغییر مولفه های گوناگون در جنگنده های خود بودند که در نهایت با تغییرهایی در موتور ها به میگ 29 او-وی-تی برسند.این همان میگ 29 ام بود که برای سومین بار تغییر نام میداد. ویژگی های طرح جنگنده میگ 33 بر پایه میگ 29 ساخته شد اما اصلاحاتی در آن به وجود آمده بودکه با عث میشد مقبول تر وبا نقش بیشتری ظاهر شود همچنین این جنگنده میتوانست در جنگ های هوایی موفق تر باشد. با توجه به حدود رزم میگ 33 ظرفیت سوخت داخلی آن زیاد شده بود.کابین خلبان ارتقاداده شده بود وبهتر شده بود.سیستم های مخابراتی وناوبری هم تغییر دادهشده بود.سیستم های اقدام متقابل الکترونیکی-نظارت وسیستم های کنترل و... تکامل بال وبدنه اینجاست که تغییرات هرچند کم وکوچک در طرح توسعه و پیشرفت میگ-33 کاربرد داشت.بالها وبدنه از یک سری آلیاژ سبک آلومینیوم ولیتیوم ساخته شده بود که نسبت پیشرانش را نسبت به وزن افزایش میداد.بر روی شکل هندسی ورودی های هوای موتور تجدیدنظر میشود-فضاهایی برای ایجاد حمل سوخت بیشترتعبیه میشود به عنوان مثال در کمر (ستون فقرات)جنگندهبرای این کار بزرگ تر شده بود-یک سری زره هایی در بدنه ساخته میشود تا جنگنده از صدمه های خارجی یا (اف-او-دیی)محافظت کنند. در آیرودینامیک میگ 33 هم تجدیدنظر شده بود.مساحت بالها و شهپرها هم بزرگ شده بودند همچنین در سیستم ترمزها یا (برییک)هم اصلاحاتی به عمل آمده بود. نیروی پیشرانه میگ-33 از سری موتور های (آر-دیی-33)استفاده میکرد امااز نوع اصلاح شده آن به نام3M RD-33 این موتور های جدید توانایی حداکثر وزن تیک-آف یا (ام-تی-او-دابلیو) 22.4 تن را داشتندو ماکزیمم لود(بارگیری مهمات)تا 4500 کیلوگرم فراهم میکردند. که این مشخصات در میگ-29 به ترتیب 18 تن و3500 کیلوگرم است.همچنین سرویس ونگهداری از میگ-33 هم بهینه شده بود. برد وسیستم سوخت میگ-33 با سیستم (آی-اف-آر) یا همان پرواز با سوخت اضافه مچ شده بود واز این لحاظ محدودیتی برای آن وجودنداشت میگ-33 میتوانست 3 مخزن سوخت خارجی را با خود حمل کند.البته در بالها ظرفیت بارگیری سوخت به طور قابل توجه ایی همچنین همانطور که یاداور شدم در کمر وفضاهای داخلی نیز افزایش یافته بود.اینها ویژگی ها دست به دست هم میداد تا این جنگنده بدون باک خارجی بردی تا 2000 کیلومتر وبا داشتن تانک های خارجی تا3200 کیلومتر ودر نهایت با به کار بردن سوخت گیری در حین پرواز یا سیستم (آی-اف-آر) بردی تا 6000 با داشتن مخازن اضافه داشته باشد. کاکپیت کابین شکاری میگ-33 دوباره طراحی شد و سه ویژگی را داشت.سیستم های آنالوگ تا حدی نگه داشته شدند اما دو صفحه کریستال مایع رنگی یا (ام-اف-دیی) برای آن ساخته شد.سیستم های کنترل سلاح ها با نام HOTAS -با یک رادار جدید مدلZhuk-ME که میتوانست برد بیش از 120 کیلومتر را سرچ و اسکن کند و در یک زمان به چهار هدف حمله کند.همچنین برای اهداف زمینی تا 250 کیلومتر قدرت برد داشت.این در حالی است که میتوانست با موشک هایی که حمل میکرد تا فاصله 150 کیلومتری به راحتی اهدافش را سرنگون کند وسیستم ردیاب جدید مادون قرمز یا (آی-آر-اس-تی) همچنین میگ-33 به سیستم کلاه خلبان مدرن که در انتخاب اهداف خلبان را کمک میکرد مجهز شده بود.پس به طوری کلی تمام سیستم های الکترونیکی -رادارو حتی سیستم های هشدار همگی از نو برای میگ-33 ساخته شدند. مهمات: میگ-33 توانایی حمل موشک های هوا به هوای سری آر به نام های RVV-AE (R-77), R-27ER1, R-27ET1, R-27R1, R-27T1, R-73E air-to-air missiles همچنین موشک های سنگین هوا به زمین Kh-29T, Kh-29L, Kh-31A, Kh-31P, Kh-35E و یک توپ 30 میلیمتری با 150 فشنگ با سیستم مختل کننده الکترونیکی (ایی-سی-ام پاد) به اضافه حمل بمب های هدایت شونده KAB-500KR (OD)-KAB-500L و انواع راکت ها و بمب های دیگر مشخصات جنگنده میگ-33 خدمه:یک نفر طول:17.37 متر طول باله:11.4 متر ارتفاع:4.73 متر مساحت باله:38 مترمربع وزن خالی:11تن حداکثر وزن با مهمات:15.3 تن ماکزیمم وزن برای تیک-آف:22.4 تن پیشرانه:دو عدد موتور آر دیی -33 سری 3 ام-پس سوز-توربوفن-با قدرت 81.4 کیلو نیوتن حداکثر سرعت:در ارتفاع پایین برابر 1.2 ماخ ودر ارتفاع بالا 1.96 ماخ برد:2000 کیلومتر سقف ارتفاع:17.5 کیلومتر نرخ اوج کیری بر حسب متر در ثانبه:252 وزن باله ها:442 کیلوگرم بر هر مترمربع منبع: سايت عشق پرواز
  2. 1 پسندیده شده
    پشتیبانی از کردهای سوریه از خاک عراق عملیات مشترک هویتزر کامیون سوار سزار و هویتزرهای ام-777 توپخانه ی مشترک نیروهای آمریکایی و فرانسوی از داخل خاک عراق آتش پشتیبانی جهت پوشش نیروهای کرد سوری و مقابله با تروریستهای داعش ایجاد می کنند. این واحدهای توپخانه ای مشترک، شامل هویتزرهای کامیون سوار سزار متعلق نیروهای فرانسوی و هویتزرهای ام-777 نیروهای آمریکایی می باشد. هویتزرهای ام-777 نیروهای آمریکایی هویتزر های کامیون سوار سزار فرانسوی گفته می شود برخی ازعملیات که شامل مقابله با تروریستهای داعشی در مناطق مرزی عراق و سوریه است توسط توپخانه ی نیروهای عراقی انجام میشود- هویتزر خودکششی ام-109 نیروهای عراقی در حال اجرای آتش بر ضد تروریست های داعش
  3. 1 پسندیده شده
    این تصویر کنسول شبیه ساز رادار هست.
  4. 1 پسندیده شده
    درباره برد 200 کیلومتری ، با توجه به مشخصات ارائه شده از هدف در نمایشگر یعنی فاصله، ارتفاع، سرعت و زوایای مختلف هدف، این نمایشگر به احتمال زیاد مربوط به بخش رهگیری اهداف و درواقع کنترل آتش در رادار نجم هست و برد 200 هم مربوط به رهگیری اهداف در حالت TWS هست, مخصوصا اینکه در قسمت پایین این نمایشگر وضعیت 6 پرتابگر چهارتایی لینک شده به رادار هم نمایش داده شده. در اتاق کنترل رادار هم چند نمایشگر دیده میشه که قاعدتا نمایشگر مربوط به کشف اهداف جدای از نمایشگر رهگیری و کنترل آتش هست. پس برد کشف اهداف حتما متفاوت از برد رهگیری و قاعدتا زیادتر خواهد بود. درباره باند کاری رادار نجم کدوم منبع به باند اس اشاره کرده؟ درباره ساختار آتشبارها و گردان سامانه صیاد هم تا وقتی که رادار صیاد و نجم همزمان استفاده نشن نمیشه نظر قطعی داد، فعلا فقط مشخص شده که در حالت بکارگیری تکی رادار نجم، شش پرتابگر چهارتایی به یه رادار لینک و یه آتشبار رو تشکیل میدن، این احتمال وجود داره که سامانه‌ صیاد بصورت آتشبارهای مستقل بکار گرفته بشه نه گردان (حداقل تا زمانی که تیراژ به تعداد مناسبی برسه)
  5. 1 پسندیده شده
    فالکروم در سرزمین فراعنه آیا "شاهین ترازو" تغییر دهنده بازی برای نیروی هوایی عربی مصر خواهد بود ؟!!! در سالهای اخیر ، نیروی هوایی مصر بتدریج در حال بخدمت گیری نسل جدیدی از جتهای رزمی جدیدی است که هدف اصلی آن را می توان ایجاد یک انقلاب در توانمندی های نظامی این کشور در حوزه هوایی تفسیر نمود . براساس گزارشهای موجود ، قاهره در سال 2013 نزدیک به 40 فروند جنگنده دو موتوره و چند ماموریته نسل +4 میگ-29 ام را در کنار سامانه برد بلند پدافند هوایی S-300V4 ، همچنین بالگردهای تهاجمی Ka-52 و طیف متنوعی از فناوری های پیشرفته روسی را به سازمان رزم خود اضافه نموده تا تحولی قابل توجه را در قابلیتهای دفاعی و تهاجمی خود ایجاد نماید . علیرغم اینکه ناوگان نیروی هوایی مصر تا پیش از این ، با در اختیار داشتن 20 اسکادران ، در ردیف بزرگترین ناوگان جتهای رزمی در آسیا جنوب غربی و آفریقا قرار داشته ، ورود جتهای جدید روسی ، توانمندی های رزمی این نیرو را در برابر کشورهای رقیب و حتی متخاصم ، بشدت افزایش داده است . کابین فالکروم - ام به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، ناوگان نیروی هوایی مصر ، هر چند بلحاظ کمّی در سطح قابل توجهی ارزیابی می گردد ، اما توانمندی های رزمی آن در مقایسه با کشورهای همسایه و بعضا" متخاصم ، بشدت ضعیف به نظر می رسد ، چنانکه ستون فقرات اصلی این نیرو تنها شامل 9 اسکادران جتهای اف-16 ونزدیک به 220 فروند هواپیما ( از گونه های A,B,Cو D) است . اگر چه مقامات ارشد نیروی هوایی مصر ، بشدت درصدد خرید جتهای پیشرفته تر اف-15 بودند ، اما خرید اف-16 بدلیل وجود مزیت های در دسترس تر نظیر وجود توانایی درگیری فراتراز میدان دید (BVR) ، موجبات انتخاب آن را فراهم آورد . اما ناوگان اف-16 های مصری هم اکنون ، بشدت متکی بر موشکهای قدیمی تر AIM-7M اسپارو بوده و در حالی که ایالات متحده و متحدانش از ابتدای دهه 90 میلادی ، به شکل فزاینده ای موشکهای پیشرفته تر AIM-120C ( بخصوص برای فالکون های عبری ) را با این جت رزمی سبک تطبیق داده اند ، نیروی هوایی مصر تنها موفق به خرید تسلیحات ابتدایی برای ناوگان خود شده است . این مساله ، برد درگیری فالکونهای مصری را به 70 کیلومتر محدوده نموده ، ضمن اینکه مهمات مورد استفاده مصری ها نیز در برابر اقدامات متقابل ، آسیب پذیر تر به نظر می رسند ، در حالی که فالکونهای عبری ، با توجه به مسلح شدن به مهمات پیشرفته تر ، عملا" از فاصله 105 کیلومتری می توانند مهمات محمول خود را بسوی هدف روانه کنند و این بطور طبیعی در صحنه رزم هوایی یک مزیت آشکار محسوب می گردد . جدول اف-16 های تحویلی به مصر براساس مدل ، بلوک های تولید و سال تحویل اما با خرید جتهای جدید روسی ( میگ-29ام) ، یک تغییر اساسی در این نیرو پدید خواهد آمد ، چرا که فالکروم های جدید ، قابلیتها و توانمندی های جدیدتری را به مصری ها اضافه نموده ، چرا که این جنگنده ها ، احتمالا" به همتای آنالوگ موشک AIM-120 یعنی مهمات هوابه هوای R-77 مسلح می شوند که در مقایسه با اسپارو برد ( نزدیک به 110 کیلومتر ) و دقت بیشتری را برای خدمه فراهم می کند ، ضمن اینکه مقاومت بیشتری در مقابل اخلال های متقابل خواهد داشت . مضاف براینکه به احتمال بسیار ، مصری ها امکان سفارش موشکهای پیشرفته تری نظیر R-27ER ( با برد 130 کیلومتر ) را نیز دارند و با لینک شدن فالکروم با پرنده های پیش اخطار E-2 Hawkeye ، عملا" یک سد محکم در برابر مهاجمان بوجود خواهد آمد . از سویی دیگر ، با درنظر گرفتن احتمال تطبیق موشکهای جدیدتر K-77 با میگ-29 ام ، گزینه مطلوب دیگری برای مصری ها بوجود می آید ، هر چند خرید این فناوری ، هزینه های به مراتب افزون تری را می طلبد ، اما در صورت تحقق این احتمال ، محدوده درگیری جتهای مصری به 193 کیلومتر میرسد و بدلیل دقت افزون تر مهمات روسی ،فضای هوایی مصر به یک دام مهلک برای نیروی هوایی مهاجم تبدیل خواهد شد . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، جتهای جدید مصری ، نه تنها یک سخت افزار پیشرفته برای درگیری های فراتر از دید بشمارمی آیند ، بلکه قابلیت رزم نزدیک هوایی ( داگفایت ) این نیرو را افزون تر خواهند نمود . این جنگنده های جدید ، با برد رزمی بیشتر و استفاده از حسگرهای ارتقاء یافته ، گزینه مطلوبی برای چنین شرایطی محسوب میشوند ، چنانکه حسگرهای مادن قرمز فالکروم (IRST) به آنها اجازه میدهد تا بدون روشن کردن رادار ، فضای هوایی را پایش نموده و این یک مزیت بالقوه در درگیریهای هوایی نزدیک بشمارمی رود . برد کشف سامانه نصب شده بر روی فالکروم ، طبق اطلاعات موجود به 18 کیلومتر می رسد که به مراتب فراتر از نمونه های موجود نصب شده روی اف-16 است ، علاوه براینکه هزینه تعمیر و نگهداری آنها نیز در مقایسه با نمونه های غربی پایین بوده و مجموع این موارد باعث میشود تا ناوگان میگهای مصری به یک دارایی ارزشمند تبدیل گردد . با توجه به تمامی این شرایط ، خرید تعداد بیشتری از این جنگنده روسی که هزینه های تعمیر و نگهداری به مراتب کمتر از میگ-35 یا سوخو-30 را خواهد داشت ، آن را در دراز مدت به یک کارت برنده برای نیروی هوایی مصر مبدل خواهد نمود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  6. 1 پسندیده شده
    صحبت های سناتور وارنر در موضوع دکترین جدید عملیات‌های اطلاعاتی و جنگ سایبر آمریکا هفته گذشته، سناتورایالت ویرجینیا ، مارک وارنر در مرکز New American Security (CNAS) به ایراد سخنرانی پرداخت و آنچه را که "دکترین جدید عملیات‌های اطلاعاتی و جنگ سایبر آمریکا " نامید، ارائه نمود . سناتور وارنر در حال حاضر معاون کمیته منتخب اطلاعات (Intelligence) سنا می باشد و به تحقیقات درباره دخالت روسیه در انتخابات سال 2016 کمک می کند (م . مارک وارنر عضو حزب دموکرات می باشد) . برای مقابله با جنگ اطلاعاتی و حملات سایبری که در آن انتخابات استفاده شد و همچنین تهدیدات سایبری عمومی و متنوع تری که مقامات و نهاد های ایالات متحده را هدف قرار می دهند سناتور وارنر مجموعه ای از توصیه ها را برای این دکترین ارائه داده و بر ایجاد قوانین و معاهده های بین المللی سایبری ، مقابله با دروغ پراکنی (disinformation) و اطلاعات نادرست (misinformation) ، مقاوم سازی شبکه ها ، سیستم های تسلیحاتی و ابزارهای اینترنت اشیاء ، صرفه جویی در هزینه های دفاعی و رهبری مستحکم فدرالی تاکید کرد . همچنین وارنر در مورد نیاز دکترین سایبری آمریکا در مواجهه با تهدیدات فزاینده ناشی از حملات سایبری سنتی و عملیات‌های اطلاعاتی بحث نمود . او افزود دخالت روسیه در انتخابات سال 2016، با استفاده از یک استراتژی هیبریدی از سرقت های سایبری سنتی، استفاده ابزاری از نشت های اطلاعاتی و دروغ پراکنی های گسترده شبکه های اجتماعی، نقطه عطفی در درک عمومی ما از چشم انداز تهدیدات پیش رو است و نشان دهنده نیاز فوری ایالات متحده به یک برنامه واضح و صریح برای پاسخ دادن به هر گونه حملات ، در آینده می باشد. پی نوشت – یکی از مواردی را که این روزها آمریکایی ها در پی ایجاد آن هستند قوانین و معاهدات بین المللی در حوزه سایبر می باشد . مسئله ای که می تواند در آینده تهدیدات جدیدی در حوزه مسائل حقوقی و دیپلماتیک برای ما ایجاد کند . خوب است ما هم در این زمینه حقوق دان هایی را گردآورده و پرورش دهیم تا از همین ابتدا چارچوب هایی که در آینده ایجاد می شوند را شناخته و برای مقابله با آنها تدابیر لازم اندیشیده شود . با این حال مدتی هست که قصد دارم در موضوع جستار هایی در باب جنگ و سلاح های سایبر مطلبی هر چند مختصر در این باره ارائه دهم . با این وجود آرزومندم در انجمن دوستانی بیایند که تخصصی بر روی حقوق بین الملل کار می کنند و از دیدگاه حقوقی بخش های مختلف نزاع ها و برخورد ها را تحلیل نمایند که به نظر کار بر روی این بخش نتیجه و اثری کمتر از دیگر موارد نخواهد داشت (پی نوشت داره از خود خبر بیشتر میشه ) . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه ها : CNAS و LawfareBlog
  7. 1 پسندیده شده
    LAV-25A2 با قابلیت بارریزی هوایی با بازنشست شدن تانک سبک هوابرد شریدان در ارتش آمریکا، وجود یک خودرو زرهی برای پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام هوابرد احساس می شود. در25 ژانویه سال 2018 بخش فرماندهی تست و ارزیابی ارتش آمریکا برای استفاده از خودروی سبکLAV-25A2 به عنوان یک خودرو هوابرد سلسله آزمایشاتی را انجام داد. این تست ها توسط تیپ 73 ام سوارنظام از لشکر 82 ام هوابرد در پایگاه فورت برگ با موفقیت انجام شد. با انجام موفقیت تست ها این خودرو زرهی سبک در 25 اکتبر سال 2018 به گروهان آلفا، جمعی گردان چهارم از هنگ 68 زرهی وابسته به تیپ یکم از لشکر 82 هوابرد به تحویل داد شد. بارریزی هواییLAV-25A2 از هواپیمای ترابری c-17 وزن خودروی زرهی سبک LAV-25 در حدود 12/8 تن است و مسلح به یک توپ 25 میلیمتری مدل بوش متسر M242 است. ظرفیت این خودرو شامل 3 خدمه (راننده،توپچی و فرمانده) و 6 سرنشین می باشد. نمونه خودروی زرهیLAV-25A2 نسب به نمونه استاندارد این خورو بروزرسانی شده است. این مدل در بخش زره، تسلیحات، سیستم تعلیق و سیستم های نظارتی ارتقا یافته است. زره برای حفاظت در برابر بمب های دست ساز (IED) و گلوله های انرژی جنبشی بروزرسانی شده است. ارتقاء بخش تعلیق شامل فرمان واهرم فرمان، میله های پیچشی ، کمک فنرها و محورها است. از دیگر بخش های بروز رسانی شده می توان به نصب سیستم نظارت حرارتی بهبود یافته (ITSS) که توسط شرکت Raytheon در سال 2007 بروی خودرو هایLAV-25 نصب شده است اشاره کرد. شبیه سازی فرود بعد از فرود تجهیزاتی مانند توپ بر روی خودرو نصب می شود و تست های مانند کالیبره بودن توپ، دقت شلیک و عملکرد درست سیستم تعلیق مورد بررسی قرار می گیرد به طور قطع نیروهای هوابرد ارتش امریکا برای انجام ماموریت های خود به یک خودروی زرهی هوابرد نیاز دارند اما باید منتظر ماند و دید در آینده چه خودروی زرهی در نیروهای هوابرد ارتش به شکل فراگیر به خدمت در خواهد آمد.
  8. 1 پسندیده شده
    این صحنه مربوط به تست موشک فاتح مبینه به اشتباه برای خرمشهر مونتاژ شده. گزارش شبکه تهران از رونمایی موشک فاتح مبین: http://s8.picofile.com/file/8334426184/IRIB_TV5_08132018_1842_Segment_1.mp4.html
  9. 1 پسندیده شده
    ایران-140 گشت دریایی ، ترابری تاکتیکی بعد نمونه پیش اخطار بعنوان نمونه های مستقل از گونه غیر نظامی تعریف شدند ، آن هم از ابتدا ، یعنی نسخه غیر نظامی را تعریف کردند ، بعد گفتند نسخه های نظامی ان هم در راه هست سال 1387 (یعنی نزدیک به یک دهه پیش ) توسط وزیر محترم وقت دفاع اعلام شد که ایران قصد دارد یک مدل نظامی نیز برای گشتزنی دریایی تولید کند تا جایگزین هواپیماهای آمریکایی اوریون شوند. این هواپیما چندی بعد با حضور وزیر دفاع رونمایی شد. فرض بر صحت گفته های ایشان و وزیرانی که بعد از ایشان آمدند ، الان نیروی دریایی 10 فروند ایران -140 گشت دریایی داشت که بطور کامل سواحل شمالی و جنوبی ما را پوشش میداد و میشد با ایجاد تغییرات جزیی بصورت نمونه های الینت هم انها را در آورد .
  10. 1 پسندیده شده
    خودروی حامل موشک فاتح110/ذوالفقار از سه محور به چهار محور تبدیل شده ذوالفقار3 تی72 ام خودروی ریکاوری شبدیز نفربر براق خمپاره انداز 120 میلیمتری لانچرهای موشک های ضدناو رادار سطحی
  11. 1 پسندیده شده
    یک نکته جالبی هم در این فیلم وجود داره و اون هم استفاده پرنده مورد نظر در فیلم (فرض اولیه موشک اسرائیلی) از لینک ارتباطی آنالوگ ارسال تصویر هست. فکر میکردم بعد از افشای شنود 13 ساله پهپادهای اسرائیلی توسط حزب الله در دهه 90 (ماجرای روستای انصاریه و ترور رفیق حریری) این لینک ارتباطی ناامن با نمونه های دیجیتال و بروز جایگزین شده باشه. مضاف بر اینکه یک لینک آنالوگ به سادگی شنود و جم میشه! خطوط سفید افقی مورد نظر در فیلم نویز هستند که مشخصه اصلی لینک ارتباطی آنالوگ دوربین موشک با پهپاد یا ایستگاه اصلی کنترل و فرماندهی هست. NTSC ( پروتکل تصویر) آنالوگ ویدئو یک NTSC تصویر ویدئویی آنالوگ از 480 خط افقی فعال تشکیل شده است . هنگامی که تصویر روی یک مانیتور یا دستگاه گیرنده دیگر ارسال می شود , اولین رشته از240 خطوط زوج ارسال می شود و سپس دومین رشته از 240 خطوط فرد منتقل می شود . این امر با نرخ 60 رشته در ثانیه رخ می دهد . رشته ها ی زوج و فرد روی خطوط جدا از هم هستند , بنابراین هنگامی که آنها به سرعت جانشین می شوند ( 60 رشته در هر ثانیه ) این رشته ها وقتی کنار یک دیگر قرار می گیرند یک قاب تصویر را شکل می دهند که از دو دسته خطوط 240 رشته ای تشکیل شده که در مجموع 480 رشته می باشند . آنالوگ بودن دوربین ترمال داخل فیلم شاعبه آماتوری بودن تجهیزات به کار رفته در این فیلم رو تقویت میکنه.
  12. 1 پسندیده شده
    در ابتدا به این مسئله که شاید یک تمرین با استفاده از اسپایک بر روی ماکت بوده فکر کردم، و به همین خاطر بود که محل پانتسیر رو پرسیدم، تصویر کیفیت پایینی داره و نشون میده که دقیقا مربوط به محوطه باند فرود المزه است، (اگر CGI) نباشد. با این وجود تحلیل شما یک اشکال اساسی داره، و اینه که این تصویر ترمال معکوس هست. اصطلاحا بهش میگن پلاریته سیاه یا BLACK HOT و این رو از روی سیاه بودن آدم های در تصویر میشه تشخیص داد: به شیشه ماشین دقت کنید:
  13. 1 پسندیده شده
    این فیلم قطعآ مال دیشب نیست! احتمالآ حتی مال سوریه هم نیست! یک ماکت 1*1 از سامانه پانسیر و یک کوادکوپتر مجهز به دوربین ترمال و سناریویی استدیوئی از شکار پانسیرهای سوریه! امریکایی ها خوب بلدن از این فیلم ها درست کنند! بعد از زخم خوردن از پانسیرهای روسی در حمله گذشته خیلی مشتاق به انتقام گیری هستند حالا در واقعیت نشد به سبک هالیوودی و فیلم جنگی به این تصاویر دقت کنید : تو فیلمی که اسرائیلی ها منتشر کردن پرنورترین بخش تصویر مربوط به اتاقک سامانه است. یعنی بیشترین بازتاب مادون قرمز رو داره ، میشه تصور کرد به دلیلی سردی هوا از گرم کننده ای در کابین استفاده کردند. میزان بازتاب مادون قرمز در کل سامانه تقریبآ در یک حد قرار داره و میشه نتیجه گرفت که سامانه مذکور ساعت ها به صورت خاموش و غیرفعال بر روی باند قرار داشته و دمای همه بخش ها در یک سطحه و اختلاف دمایی چندانی وجود نداره. سامانه ای که دقایقی قبل شلیک های ممتد داشته و در حال لود هست قطعآ دارای بازتاب ترمال متفاوتی از چیزی که در تصویر میبینیم هست. برای اهل فن تشخیص جعلی بودن این ویدئو چندان پیچیده نیست ولی به قول worior چیزی که الان اسراییل شدیدآ دنبالشه جنبه روانی ماجرا و تاثیرگذاری بر افکار عمومی هست نه صرفآ شکار پانسیری که به سادگی جایگزین میشه. این ویدئو خوراک مناسبی برای رسانه های غربی خصوصآ خود اسرائیلی هاست و همه انتظارات رو برآورده میکنه. اون چن نفری ام که کنار وایسادن کنترلر کوادکوپتر ، تهیه کننده و کارگردان و ناظر کیفی صحنه هستند باشه ما گول خوردیم و همه چیو باور کردیم
  14. 1 پسندیده شده
    زاویه فرود به سمت انتهای باند، نشون میده که از سمت سرزمین های اشغالی شلیک شده،علاوه بر اون خاج وسط تصویر هم شبیه nlos هست، این نوع سامانه هم تجهیزات سنگین و پشتیبان خاصی داره که نمیشه براحتی برد در داخل سوریه شلیک کرد. اما این امکان هست که مقداری داخل آمده باشند. با این وجود موشک مشابه XM501 با 17سانت طول و 17 کیلو وزن کمتر بردی برابر با 40 کیلومتر دارد، پس این ناممکن نیست که صهیونیست ها برد واقعی را اعلام نکرده باشند تا غافلگیری کنندگی سامانه حفظ شود،...
  15. 1 پسندیده شده
    محتمله. از اونجا که مثلا یکی از قرائن این میتونه باشه این حمله در زمان جریان داشتن حملات هوایی نبوده ( کمی بعد یا قبلش بوده ) چون به نظر اولا پرسنل داخل سامانه مستقر نبودن ( جدای از اون افراد بیرون، سامانه هم به نظر هیچ واکنشی نشون نمیده ) ، سامانه در محل حالت جنگیش نبوده و یک غافلگیری محض بوده در حالیکه وقتی حملات هوایی جریان داره این دست سامانه ها باید در بالاترین سطح آمادگی باشند نه وسط باند و به نظر آفلاین!
  16. 1 پسندیده شده
    از دقیقه 3:20 تا 3:30 مشاهده بفرمایید: https://www.aparat.com/v/gdOTj/ به نظرم کسی روی زمین اطلاعات کافی داده و سامانه رو در موقعیت مذکور برای اصابت قرار داده. اگر کار uav یا جنگنده بود، این امکان وجود داشت که تصاویر از زاویه دوربین هواگرد هم دیده بشه. کسی موقعیت جغرافیایی این پانتسیر رو میدونه ؟
  17. 1 پسندیده شده
    چیزی که از این تصویر برداشت میکنم اینه که موشک لوییتر اسراییلی (با سیکر کاملا معمولی) با سرعت خیلی کم(فیلم تند شده) از کیلومتر ها عقبترشاید 5 کیلومتر(بدون داشتن دید واضح) نقطه ای از قبل تعیین شده و سفارش رو شده هدف قرار میده. و اما نتیجه : با توجه به محو کردن اطلاعات روی تصویر، و صرفا شیوه حرکت، سرعت، خاج مویی(crosshair) این موشک spike nlos هست...
  18. 1 پسندیده شده
    سلام حرفهای رهبر گرامی انقلاب توپ رو برد تو زمین اروپایی ها . الان وزارت خارجه می تواند با توپ پر به مذاکره به اروپایی ها بپردازد . البته باید در انتظار یک سری اقدامات جانبی هم برای بالابردن سطح تهدید از طرف خودمان هم باشیم . پی نوشت : جالب بود تاکید ایشان به طرف بودن با سه کشور اروپایی . پی پی نوشت : ظاهرا نتایج دیدار روسها و اسرائیلیها می تواند در انتقال بعضی پیامها مفید باشد
  19. 1 پسندیده شده
    علیکم.. لطفا مخاطبتون رو اون چیزی که هست ببینید، نه اون چیزی که تمایل دارید،...
  20. 1 پسندیده شده
    قسمت دوم M56 Scorpion M56 یک خودرو ضد تانک / توپ خودکششی ارتش امریکا، که دارای یک توپ 90 میلیمتری است. هدف ساخت این خودرو داشتن یک خودرو ضد تانک/ توپ خودکششی با قابلیت هوابرد و انتقال هوایی به وسیله هواپیماها وبالگردهای ترابری بوده است. M56 توسط کمپانی جنرال موتور ، بخش کادیلاک برای نیروهای هوابرد طراحی و ساخته شد. بعدها این خودرو ضد تانک در اختیار تفنگداران نیروی دریایی اسپانیایی، مراکش و جمهوری کره نیز قرار داده شد. از جمله ویژگی مهم M56 قابلیت هوابرد بودن آن است. پرتاب شدن M56 از هواپیمای C-119 و فرود موفق آن جا به جایی اسکورپین با کمک بالگرد CH-37 M56 دارای 4 خدمه شامل فرمانده، توپچی، لودر و راننده است. وزن این خودرو در حالت آماده برای جنگ 7.7 تن و در حالت استاندارد 6.4 تن بوده است. M56 مجهز به نورافکن فروسرخ خارجی برای رانندگی درشب و فاقد سیستم های حفاظتی ش.م.ر بوده است همچنین این خودرو قابلیت دوزیست بودن را نداشته است. پیشرانه این خودرو موتور بنزینی Continental A01-403-5 با قدرت 200 اسب بخار بوده. به مدد این پیشرانه حداکثر سرعت در جاده 45 کیلومتربر ساعت و برد 230 کیلومتر بوده است. توپ اصلی این ضد تانک یک توپ 90 میلیمتری مدل M54 بود. مهمات توپ مدل M54 با توپ مدل M36 یکسان بوده، توپ مدل M36 بروی تانک اصلی میدان نبرد M48 پاتون نصب شده بود. تعداد گلوله های ذخیره شده در داخل خودرو 29 گلوله می باشد. تنها بخشی محافظتی برای خدمه یک حفاظ زرهی است که در جلویی محل قرار گیری خدمه قرار داشته است. M56 توسط تیپ 173 هوابرد ارتش آمریکا در جنگ ویتنام استفاده شده عمده نقش این خودرو ایجاد پوشش آتش مستقیم برای نیروهای پیاده نظام بوده است. بزرگ ترین اشکال این خودرو در جنگ ویتنام نداشتن یک حفاظت همه جانبه برای محل قرار گیری خدمه بود. توپ 90 میلیمتری جهت تامین آتش پشتیبانی برای پیاده نظام رضایت بخش بود. محل ذخیره سازی مهمات در بخش عقبی بدنه بود. از جمله خودرو های زرهی استثنایی که به جای چرخ های فلزی مجهز به تایر های لاستیکی است محفظه حفاظ راننده توپ M56 در کنار نفربر M113 در ویتنام مشخصات: سال تولید : 1953–1959 وزن : 7.7 تن طول : 4.55 متر عرض: 2.57 متر ارتفاع : 2متر تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : توپ 90 میلیمتری M54 پیشرانه : موتور بنزینی A01-403-5 با قدرت 200 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده : 45 کیلومتربر ساعت برد : 230 کیلومتر M50 Ontos Ontos یکی دیگر از خودروهای سبک زرهی ضد تانک ارتش ایالات متحده امریکا میباشد که به توپ 106 میلیمتری مجهز است . این خودرو زرهی در سال 1950 توسعه پیدا کرده بود. سلاح اصلی 6 عدد توپ 106 میلیمتری بدون لگد مدل M40 است، که می توانسته به طور متوالی وبه سرعت یک هدف دشمن را با اطمینان بالا نابود کند . این خودرو زرهی در تعداد محدود برای تفنگداران دریایی ایالات متحده ساخته شد. تفنگداران نیرو دریایی در گزارشات خود از نتیجه عالی Ontos برای پشتیبانی و پوشش آتش مستقیم در طول جنگ ویتنام خبر میدادند. در سال 1969 M50 برای همیشه از خدمت کنار گذاشته شد. ارتش آمریکا در سال 1950 در نظر داشت تا یک خودرو زرهی ضد تانک با قابلیت جابه جایی هوایی با کمک هواپیماهای ترابری با محدوده وزن 10 تا 20 تن را طراحی کند. همچنین درنظر داشت تا از پیشرانه شش سیلندر کامیون های GMC برای نیروی محرک Ontos استفاده کند. سرانجام شرکت آلیس چالمرز قرار دادی با ارتش آمریکا در12اوت سال 1955 منبی بر طراحی و ساخت خودر زرهی با مشخصات مورد نظر ارتش و تولید 297 دستگاه را بست . شرکت آلیس چالمرز اولین نمونه مورد نظر را در سال 1952 ساخت. این نمونه اولیه بروی شاسی توپ خودکششی سبک M56 نصب شده بود . اما بر خلاف M56 به یک برجک فولاد ی برای حفاظت بیشتر خدمه مجهز بود. این برجک دارای دوبازو بود که در هر طرف 3 توپ نصب میشد . برجک این مدل فقط توانایی گردش 15 درجه ای را داشت. در نمونه دوم شرکت آلیس چالمرز تغییرات عمده ای ازجمله به کارگیری سیستم تعلیق جدید، زنجیرهای حرکتی جدید و برجک جدید با توانایی گردش 40 درجه ای را برروی نمونه جدید پیاده سازی کرد. سلاح اصلی نیز 6 توپ 106 میلیمتری بدون لگد M40 بود. سلاح ثانویه برای مبارزه با نیروهای پیاده نظام دشمن یک مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری مدل M1919A4 انتخاب شد. همچنین در بعضی خودروها 4 عدد مسلسل سنگین 12.7 میلیمتری M2 Browning بروی توپ ها نصب شد. انجام تست ها و آزمایشات بروی نمونه اولیه این خودرو زرهی تا سال 1955 ادامه داشت. بعد از تکمیل تست ها تولید این خودرو در سال 1955 تا اواسط سال 1957 ادامه داشت. اولین نمونه های تحویلی به تفنگداران نیرو دریایی در 31 اکتبر سال 1956 بود . اما با این وجود M50 خالی از اشکال نبود , حمل تعداد کم گلوله به نسبت نقش یک خودر وضد تانک- پشتیبانی آتش ( تعداد گلوله های قابل حمل برای توپ اصلی 18 عدد بود) و نیاز به خروج خدمه از خودرو برای بارگذاری مجدد توپ ها که موجب میشد در تیررس دشمن قرار بگیرند از جمله اشکالات این ضدتانک بود. نمونه ی اولیه M50 که از بدنه ی M56 بهره می گرفت. این ضد تانک با 6 توپ 106 میلیمتری سلاح قدرتمندی بود. جابه جایی M50 با کمک هواپیمای ترابری C119 درب پشتی M50 برای ورود و خروج سرنشین ها در حالی که قرار بود M50 به عنوان یک ضدتانک در میدان نبرد ظاهرشود اما عموما در میدان نبرد به عنوان یک خودرو پشتیبانی آتش برای نیروهای پیاده نظام مورد استفاده قرار می گرفته است .زره سبک این خودرو در برابر تفنگ های انفرادی با کالیبر بالا مقاوم بود اما در مقابل انفجار مین ها و تسلیحات ضد تانک مثل ارپی جی مقاومت چندانی داشت در نتیجه ارتش امریکا از M50 برای خطوط دفاعی و یا عملیات های افندی بهره می گرفت. با این حال خدمه و فرماندهان از عملکرد این خودرو در طول خدمت در میدان نبرد ویتنام راضی بودند. وزن کم این خودرو باعث می شد در هنگام عبور از مناطق صعب العبور و پل های چوبی با ظرفیت وزنی پایین بدون مشکلی به راه خود ادامه دهد در صورتی که تانک های دیگر با وزن بالا در این مناطق دچار مشکل اساسی می شدند. Ontos در کنار تانک M48 Ontos در کنار تانک شعله افکن زیپو M67 در نبرد Huế ، فرمانده کلنل اسمیت استنلی هیوز بیان کرد که Ontos بیشتر از تمامی سلاح های تفنگداران نیرو دریایی موثر بوده است. Ontos در ماه مه سال 1956 غیر فعال شد و تعدادی از این خودرو به تیپ های سبک پیاده نظام ارتش در ویتنام تحویل داد شد. تا زمان در دسترس بود قطعات یدکی از M50 استفاده میشد و در غیر این صورت با برداشت برجک از آن به عنوان یک سنگر ثابت استفاده میشد. در اخر در سال 1970 تمامی Ontos ها از ویتنام خارج شدند و در آمریکا یا اوراق میشدند ویا از شاسی آنها برای ساخت وسایل نقلیه جدید استفاده میشد. البته چند دستگاه باقی مانده امروزه در موزه های جنگ در ایالات مختلف امریکا نگهداری میشوند. نقش پرنگ Ontos در جنگ ویتنام Ontos در حال شکار یک تک تیرانداز در نبرد Huế حضور محدود Ontos در لبنان- سال 1958 مدل ها نفربر T55-T56 این مدل ها نفربرهای سبک زرهی بود که از روی شاسی و بدنه M56 ساخته شده اند. مدل T55 همان M56 بدون که برجک است. از این مدل 2 نسخه اولیه ساخته شد اما به علت جای کم برای خدمه و سرنشینان ( ظرفیت این مدل پنج سرنشین بوده است) و فضای کم برای راننده این طرح رد شد. مدل T56 به نسبت مدل قبلی خود کشیده تر است در نتیجه یک تیم 8 نفره با تجهیزات می توانسته در داخل آن قرار بگیرد . با این وجود این طرح نیز توسط ارتش امریکا پذیرفته نشد. نفربر T55 نفربر T56 Ontos با توپ 105م.م در این طرح قرار بود توپهای 106 میلیمتری با توپهای جدید 105 میلیمتری به علاوه یک بارگذار خودکار ( عملکرد این بارگذارها همانند فشنگگذاری در هفت تیر بوده است) نصب شوند. با این وجود این طرح نیز رد شد و به مرحله عملیاتی نرسید. M50A1 در این طرح پیشرانه GMC با یک پیشرانه کرایسلر 361 V8 جایگزین شد. از 297 دستگاه تحویلی به تفنگداران نیروی دریایی تنها 176 دتسگاه ما بین سال ها 1963تا 1965 به این استاندارد رسیدند. مشخصات : سال تولید : 1955–1957 تعداد تولید شده : 297 دستگاه وزن : 8,600 کیلوگرم طول : 3.83 متر عرض: 2.59 متر ارتفاع : 2.13 متر تعداد خدمه : 3 نفر – توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : 6 توپ 106 میلیمتری - مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری – 4 مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : موتور GM 6-cyl با قدرت 145 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده : 48 کیلومتربر ساعت برد : 185 کیلومتر M551 SHERIDAN مدل پیشرفته تر خودروهای زرهی هوابرد و کوچک ارتش ایالات متحده امریکا M551 نام داشت. در سال 1966 با بازنشسته شدن تانک های سنگنین M103 و از رده خارج شدن بیشتر تانک های سبک خصوصا تانک ها سبک M41 و تغییر کلاس بندی تانک ها با ورود تانک اصلی میدان نبرد ، خودرو های زرهی نظیر M551 در ارتش ایالات متحده آمریکا بیشر با عنوان یک خودروی شناسایی/ هوابرد شناخته می شدند. با کنار گذاشته شدن تانک M41 ، پذیرفته نشدن طرح های جدید همانند T92و ورود تانک های سبک آبی- خاکی PT-76 شوروی ، ارتش ایالات متحده آمریکا را مجبور کرد تا یک تانک سبک جدید را به خدمت بگیرد. از جمله شروط ارتش آمریکا برای پذیرفتن طرح جدید علاوه برا قابلت هوابرد بودن ، مجهز بودن تانک به یک برجک تمامی زرهی و مقاومت بدنه در مقابل گلوله های 12.7 میلیمتری و مقاومت قابل مقبول در مقابل تسلیحات ضد زره بود. ( همانند زره نفربر های M113 ارتش آمریکا) همچنین برای ارتش آمریکا بسیار مهم بود که تانک جدید قابلت شناوری را در آب داشته باشد. برهمین اساس طرح تانک M551 در سال 1966 به وسیله کمپانی جنرال موتور تولید شد. از سال 1966 تا 1970 حدود 1,662 دستگاه از این تانک ساخته شد. تانک M551 مجهز به یک بدنه ی آلیاژ الومنیومی و یک برجک فولادی بود. سلاح اصلی این تانک یک توپ 152 میلیمتری به نام M81 بوده است. البته این توپ پس از شلیک ها مکرر دچار ترک می شد بعد از اصلاحاتی توپ M81E1 بروی تانک نصب شد. همچنین به علت سرعت پایین گلوله های این توپ، خدمه برای هدف قرار دادن اهداف خصوصا اهداف متحرک با مشکل مواجه بودند به همین علت قابلیت شلیک موشک های هدایت پذیر ضد زره MGM-51 Shillelagh را برای این تانک فراهم کردند. تسلیحات ثانویه شامل یک مسلسل 7.62 میلیمتری هم محور و مسلسل 12.7 میلیمتری ضد هوایی بود. تعداد خدمه 4 نفر متشکل از راننده ، فرمانده ، توپچی و لودر بوده است. ییشرانه ی دیزیل این تانک ساخت کارخانه دیترویت دیزل مدل 6V53T با قدرت 300 اسب بخار بوده است. توپ قدرتمند 152 میلیمتری M81E1 تانک شریدان بسیار ویرانگر بود. موشک ضد زره هدایت شونده MGM-51 که از تانک های M551 شلیک می شد. جا به جایی هوایی تانک شریدان با بالگرد CH-54 جا به جایی تانک شریدان با هواپیمای ترابری C-130 لحظه خروج تانک شریدان از هواپیمای ترابری C-130 و باز شدن چترهای فرود در سال 1966 به فرمانده نیروهای آمریکایی در ویتنام جنوبی، ژنرال وستمورلند، دستور داده شد که از تانک شریدان در جبهه های نیرد استفاده شود. اما تا سال 1968 به دلیل مشکلات فنی و نبود مهمات مناسب برای این تانک هیچ تانک شریدانی به جبهه ها فرستاده نشد. البته در این بین افرادی همچون ژنرال آبرامز از به کارگیری تانکی با زره آلومنیومی با مقاومت پایین تردید داشتند. در اواخر سال 1968 ژنرال آبرامز با سرهنگ جورج پاتن ( فرزند ژنرال معروف آمریکایی ژنرال پاتن در جنگ جهانی دوم) که فرمانده هنگ 11 ام سوار نظام ملاقات کرد. ژنرال آبرامز در این دیدار نگرانی خود را از به کارگیری تانک سبک جدید مطرح کرد و سرهنگ جورج پاتن پیشنهاد داد تا تانک سبک جدید در گروه های سوار نظام زرهی مورد آزمایش قرار گیرند. پس بالاخره در همان سال تعدادی از تانک های سبک شیردان به دو گروه سوار نظام زرهی تحویل داده شد. در پایان سال 1970 بیش 200 دستگاه تانک شریدان وارد جبهه ی نبرد ویتنام شد و تا پایان سال 1972 تقریبا در تمامی گروه های سوار نظام زرهی مستقر در ویتنام تانک های شریدان مشغول خدمت بودند. به طوری که دربیشتر دسته های سوار نطام زرهی تانک های M551 در حال جایگزن شدن با تانک های M48 پاتن بودند. بیشتر ماموریتی تانک های سبک شریدان در ویتنام شامل شناسایی، گشت شب و پاکسازی جاده ها بود . سربازان از عملکرد تانک های سبک شریدان راضی بودند اما در عوض فرماندهان میدانی از تلفات بالای خدمه در میدان های نبرد ناراضی بودند به طوری که تهدیداتی مانند راکت های ارپی جی و مین های ضد تانک باعث رسیدن خسارت جزئی به تانک های M48 پاتن می شدند تانک های سبک شریدان را متحمل خسارات سنگین می کردند که باعث از بین رفتن خدمه می شد. به طوری در موقع ورود تازه تانک های شریدان در مناطق غیر نظامی ویتنام حدود 3 دستگاه از این تانک ها به وسیله مین ها به طور کامل از بین رفتند. در یک مورد دیگر نیز در ماه مارس سال 1971 پنج دستگاه از تانک های شریدان در یک روز از بین رفتند. علاوه بر زره ضعیف، در مقایسه با خدمه ی تانک های M48 پاتن که در مدت 1 دقیقه توانایی شلیک 17گلوله 90 میلیمتری را داشتند. خدمه تانک های M551 شریدان فقط توانایی شلیک 2 گلوله در هیمن زمان را داشتند. با وجود این کاستی ها تانک های سبک شریدان برای نیروهای پیاده نظام مستقر در ویتنام ارزشمند بود. علاوه بر اینپ تانک های شریدان در کنار نفربرهای M113 برای پشتبانی آتش مستقیم سربازها حضور فعال داشتند. توانایی جا به جایی بسیار زیاد انها در مقابل تانک های M48 پاتن نیز بسیار مهم بود. به طوری که می توانستند در زمین های ناهموار ویتنام به راحتی حرکت کنند و به انجام ماموریت بپردازند. تانک شریدان در حال اسکورت یک کاروان لجستیکی در ویتنام تانک شریدان در ویتنام تانک آسیب دیده ی شریدان به وسیله مین در ویتنام بعد از جنگ ویتنام ایالات متحده آمریکا برنامه ای برای باز نشسته کردن تانک های سبک M551 داشت اما به علت اینکه هیچ جایگزنی برای آن در اختیار نبود به ناچار تانک های شریدان را در خدمت نگه داشت. در دهه 80 میلادی نیز ارتش آمریکا با توسعه ی یک کیت جدید برای این تانک مدت زمان خدمت تانک شریدان را افزایش داد. این سری از تانک ها با نام M551A1s شناخته می شوند که به دید های بصری حرارتی برای فرمانده و توپچی مشابه تانک های اصلی میدان نبرد M60A3 مجهز شدند. در طی عملیات های سپر صحرا و طوفان صحرا 51 دستگاه تانک شریدان در اختیار لشکر 82 ام هوابرد قرار داده شد . اگر چه عکس هایی که در آن زمان منتشر شد ردیف تانک های شریدان را آماده ی دفاع در مقابل تانک های تی-72 گارد عراق نشان میداد. اما نقش عمده ماموریت تانک های شریدان در این جبهه با توجه به زره ضعیف به شناسایی ختم میشد. و به نظر میرسد فقط حدود 6 موشک Shillelagh توسط تانک های شریدان بر علیه تانک های تی-55 و ضدتانک های عراقی شلیک شده باشد. در ماموریت بعدی تانک های سبک شریدان که تنها عملیاتی بود که این تانک ها در آن بارریز هوایی شدند عملیات ایالات متحده آمریکا در پاناما سال 1989 بود. در این عملیات 14 دستگاه تانک M551 توسط هواپیمای ترابری C-5 گلکسی در منطقه مورد نظر فرود آمدند . البته در جریان فرود دو دستگاه از آنها در از بین رفتند. 8 دستگاه دیگر نیر توسط هواپیمای ترابری C-130 در ارتفاع بسیار پایین تخلیه شدند. عملکرد این تانک ها در پاناما بسیار رضایت بخش بود. با این حال با وجود اینکه ارتش آمریکا بازهم سعی در بهینه سازی تانک های شریدان داشت ولی بالاخر مجبور شد در سال 2003 تمامی تانک های شریدان را از خدمت کنار برگذارد. تانک شریدان در پاناما تانک شریدان در عملیات طوفان صحرا فرود ناموفق تانک شریدان که باعث نابودی آن شده است مشخصات : وزن : 15.2 تن طول : 6.3 متر عرض: 2.8 متر ارتفاع : 2.3 متر تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : توپ 152 میلیمتری M81E1 – مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : موتور 6V53T با قدرت 220 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده : 70 کیلومتربر ساعت برد : 560 کیلومتر تانک سبک RDF این تانک سبک توسط کمپانی AAI در دهه 1980 طراحی و ساخته شد. و در حقیقت یک طرح برای ساخت نسل جدید تانک های سبک ارتش آمریکا بود. نمونه ی اولیه این تانک به یک توپ 76 میلیمتری مشایه توپ تانک M41 داشت. همچنین مجهز به یک برجک دو نفره بود. در نسخه های بعدی شرکت AAI از توپ 75 میلیمتری استفاده کرد که برای درگیری با اهداف پروازی دشمن در ارتفاع پایین مناسب بود. برجک دونفره نیزتبدیل به یک برجک بی سرنشین شد و محل قرار گیری 3 نفر خدمه ی تانک در داخل بدنه بود. البته کمپانی در نظر داشت تا در نسخه های بعدی با توجه به نوع توپ ، این تانک سبک را با نصب غلاف های موشک ضد هوایی استینگر تبدیل به یک خودرو پدافند هوایی کند. بدنه زرهی تانک از جنس آلیاژ الومنیومی است . برای افزایش حفاظت تانک نیز زره های اضافه شونده از جنس فولاد نیز قابل نصب بروی تانک RDF هستند. محل قرارگیری راننده در بخش جلوی سمت چپ وفرمانده و توپچی در سمت راست بوده است. توپ اصلی تانک به به طور کامل تثبیت شده و مجهز به یک سیستم کنترل آتش پیشرفته شامل یک کامپیوتر دیجیتال بوده است. علاوه بر توپ 75 میلی متر این تانک مسلح به یک مسلسل 7.62 می باشد. البته این طرح نتوانست نظر مثبت ارتش ایالات متحده را به خود جلب کند و هیچ گاه به تولید انبوه نرسید. نمونه اولیه تانک RDF با توپ 76 میلیمتری نمونه های بعدی تانک RDF با توپ جدید 75 میلیمتری به خاطر زاویه ی گردش عمودی بسیار زیاد توپ جدید تانک RDF امکان درگیری با اهداف پرنده دشمن در ارتفاع پایین وجود داشت نسل بعدی تانک های RDF در نقش خودرو زرهی پدافندهوایی مجهز به موشک استینگر مشخصات : وزن : 14.8 تن طول : 8.2 متر عرض: 2.5 متر ارتفاع : 2.2 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 76 میلیمتری – مسلسل 7.62 میلیمتری پیشرانه : 350 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 64 کیلومتربر ساعت برد : 480 کیلومتر گردآوری و ترجمه:Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است ادامه دارد...
  21. 1 پسندیده شده
    زيرساختار ارتباطات رايانه اي فرماندهي و كنترل سامانه سلاح    نویسندگان : مينا اجلالي ، فرينا زماني   قسمت دوم   طراحي  ( Warfighter Information Network - Tactical   ( WIN-T  مدل طراحي WIN-T شـامل مجموعـه فرمانـدهي، كنتـرل،ارتباطات و رايانه مي باشد كه مفاهيم ارائه شده در آن در راسـتاي افزايش امنيت، ظرفيت و سرعت توزيع اطلاعات در فضاي جنگي براي تسلط به اطلاعات رد وبـدل شـده، مـي باشـد . ايـن فناوري شامل بخش هاي مختلفي است كـه هـر بخـش اجـزاي ارتبـاطي خاصي را دنبال مي كند.     1 - ارتباطات و شبكه WIN-T   تنظيمات فيزيكي پست هاي فرمانـدهي، تجهيـزات ارتبـاطي پشتيباني كننده آنها و سـاختار شـبكه ارتبـاطي LAN با ميـزان جريان اطلاعات متغير اسـت . معمـاري شـبكه مـورد اسـتفاده دربخش فرماندهي و كنترل مدل Client-Server است كـه توانـايي پـــردازش متعامـــل اطلاعـــات را دارد . كامپيوترهـــاي Client سرويس هاي موردنياز خود را درخواست مي دهند و كامپيوتر سرور به اين درخواست ها پاسخ مي دهـد . تبـادل اطلاعـات و داده هـا ازطريق زيرساختار شبكه LAN انجام مي شود.     • محيط توزيع شده محاسبات 2DCE :   محيط توزيع شده محاسبات به منظور حداكثر كـردن ميـزان توانايي دسترسي به نرم افزارهاي داخـل شـبكه در ايسـتگاه هـاي كاري استفاده مي شـود . هـيچ كـامپيوتري تمـامي نـرم افزارهـاي كاربردي را در اختيار نـدارد، بنـابراين بـراي جبـران ايـن مسـاله مي توان از طريق روال فراخواني از راه دور 3RPC  اطلاعات را براي سرور فرستاده و سپس سرور با محاسـبه و فراخـواني روال مـوردنظر نتيجه را براي كلاينت برگرداند.  در سـرور ، پايگـاه داده اي در نظـر گرفتـه شـده كـه از طريـق كلاينت ها دائما در حال به روزرساني است . اين پايگاه داده تمامي اطلاعات مربوط بـه دفـاع هـوايي ، پشـتيباني آتشـبار ، مانورهـاي نظامي و مديريت شبكه را شامل مي شود. سـرورهايي كـه در ايـن شــبكه بــه كلاينــت هــا ســرويس مــي دهنــد، مركــز عمليــات تاكتيكي (TOC)  نام دارند. ايسـتگاههـاي كـاري كـه بـه عنـوان TOC  طراحي شده اند سرويس هاي متعددي را فـراهم مـيكننـد :    سرور ارتباطي – مسئول ارسال، دريافت، ذخيره سازي ، حذف و فوروارد پيامها و پيام هاي C2 است.   سرور FTP – تامين كننده زمينه ارسال فايـل هـا در محـيط TOC با استفاده از پروتكـل هـاي اسـتاندارد شـبكه كـه مناسـب ارسال نقطه به نقطه فايل ها در شبكه هاي LAN يا WAN هست.   سرور Mail – مـديريت  ترافيـك ايميـل هـا و فـراهم كننـده محيط انتقال پيام ها براي جابه جا شدن بين سيستم ها.   سرور شبكه – اين سرور امكانات متعددي را فراهم مـي كنـد تا اجزاي سامانه بتوانند به صورت اجزاي شبكه ايفاي نقش كنند.    هم چنين، مجري سرويس ها پروتكل هـاي مـديريتي شـبكه مثـل LDAP ، DHCP و سرويس DNS  است.     • شبكه محلي LAN :   شـبكه محلـي گروهـي از كامپيوترهـايي اسـت كـه توسـط تجهيزات و رسانه هـاي انتقـال ماننـد كابـل داده بـه هـم متصـل هستند و از اين طريق، توانايي به اشتراك گذاري فايـل هـا و ديگـر منابع را بين كاربران دارند. قابليت داشتن شبكه محلـي بـي سـيم در برخـي مانورهـاي TOC وجود دارد، اما اكثـر TOC هـا از طراحي كـابلي براي پياده سازي شبكه كامپيوتري خود استفاده مـي كننـد . نـوع كابـل داده اي مورد استفاده مي تواند كابل Coax و يـا فيبرنـوري باشـد.  اين كابل ها براي ارتباط بين LAN ها استفاده مـي شـود و بـراي اتصالات داخلي خـود شـبكه از نـوع كابـل هـاي UTP  اسـتفاده مي شود . فيبرنوري براي اتصال شبكه هايي بـه كـار مـي رونـد كـه فاصله بين اجزاي LAN، بيش تر از 182.88 متر باشد و يا ماندگاري بالا و ظرفيت زياد داده مدنظر باشد .   شبكه محلـي فرمانـدهي نظـامي متشـكل از چنـد سيسـتم فرماندهي و كنتـرل اسـت كـه از يـك LAN مشـترك اسـتفاده مي كنند . براي يك چنين شبكه اي مـي تـوان از تكنولـوژي هـايي مانند مدل هاي سـوئيچ ATM ، كـارت هـاي پرسـرعت مـدارهاي تسهيم كننده ، راديوهاي با ظرفيت بـالا، تجهيـزات  NTDR (يـك سيستم ارتباط داده اي نظامي) ، مـاهواره، ترمينـال  بـا رنـج هـاي گسترش يافته كه همگي در تخصيص پهناي باند و ارائـه كيفيـت خدمات نقش دارند، استفاده كرد. توپولوژي هركدام از شبكه هاي محلي داخلي بـه صـورت بـاس اسـت. پروتكـل ارسـال بسـته هـا TCP/IP است در حالي كه نرخ انتقال داده اي  ميتواند 10 مگابيت در هر ثانيه باشد.      2 - اينترنت تاكتيكي TI   اينترنــت تــاكتيكي نــوعي از شــبكه ارتبــاطي اســت كــه اسكلت بندي داده هاي همه منظوره را فراهم مي كند و زيرساختار مجتمع شده ميـدان جنگـي را تـامين مـي كنـد . نـام اينترنـت تاكتيكي به دليل شباهت عملكردي اين نوع شبكه با ساختار كلي اينترنت جهاني استفاده  شده است.    اينترنت تاكتيكي دو لايه تبادل اطلاعات مجزا را شكل دهـي مي كند . معماري TI  هم چنين شامل دو زير ساختار است كـه داده و صداي مركز فرمانـدهي و كنتـرل C2  را پشـتيباني مـي كنـد واطلاعات مفهومي از وضعيت را فراهم مي كند. اين زير سـاختارها به صورت  هم روند عمل مي كنند.   پروتكل ارتباطي در TI  پروتكل استاندارد TCP/IP است. اين پروتكل قابليت اطمينان بيشتري را براي جريـان انتقـال داده هـا فراهم مي كند. اگرچه با استفاده از اين پروتكل، سربار بيشتري در اختصاص پهنـاي بانـد وجـود دارد. روش ارسـال اطلاعـات بـراي پيام هاي C2  روش Uni-Cast است و سايز اطلاعات ارسـالي 576 بايت است. براي پيـام هـاي كـوچكتر از 576 بايـت از روش هـاي Multi-cast  به منظور ارسال اطلاعات به چندين مقصـد بـه طـورهمزمان استفاده مي شود؛ كه در اين حالت پروتكل مورد استفاده UDP/IP است.     3 - امنيت شبكه و اطلاعات   شبكه نظامي مي توانـد داراي رنـج وسـيعي از كامپيوترهـاي تنهـا بـه صـورت Stand-alone و تعبيـه شـده باشـد كـه توسـط استاندارد پروتكل ارتباطي TCP/IP بـه هـم متصـل شـده باشـند . هم چنين اين شـبكه مـيتوانـد متشـكل از  لينـكهـاي ارتبـاطي راديويي با قابليت انتقال داده و لينك هاي ارتبـاط سـيمي باشـد . اين لينك ها ممكـن اسـت توسـط تجهيـزات ويـژه شـبكه ماننـد سوئيچ ها و روترها گسترش پيدا كرده باشند. بنـابراين ابزارهـايي براي ايمن كردن اين شبكه و تجهيزات مورد استفاده مـي بايسـت به كار رود. به طور كلي يكي از چـالش هـاي طراحـي زيرسـاختار ارتباط داده اي در فناوري C4I  بحـث امنيـت ارتباطـات و انتقـال داده است. براي پياده سازي اين امنيت روش هاي گوناگوني وجود دارد:    فايروال هاي داخلي و خارجي : فايروال هاي داخلـي دستگاه هـاي امنيتـي هستند كه براي TOC استفاده مي شود؛ و فايروال هاي خارجي به دستگاه هاي امنيتي اطلاق مي شود كه در پيرامون شبكه داده اي استفاده مي شود.   سيستم كشف ورود بدون اجازه به شبكه ارتباطي.   رمزنگـــار درون خطـــي شـــبكه: اســـتفاده ازالگوريتم هاي قوي براي حفاظت داده ها به طـوريكه در صورت شنود داده، قابل فهم نباشـند . بـراي حفاظت خطوط ارتباطي در مقابل شنود اطلاعـات ميتوان از مكانيزم هاي تونل زنی در شـبكه استفاده كرد.   گاردهاي امنيتي.   بسته بنـديTCP  : ايـن ابـزار بـراي تاييـد اعتبـاركاربران TCP يا UDP در سـمت مجـري اسـتفاده مي شود.   ناظر پروفايل هاي امنيتي : اين ابزار براي شناسايي تغييرات صورت گرفته در فايل هاي حياتي سيسـتم به كار مي رود.   ايمن سازي پوسته (Shell) : فـراهم كننـده يـك جريان تاييد اعتبار قـوي و ارتبـاط امـن از طريـق Telnet ، FTP ، و ... در ساختار شبكه و  سيستم عامل تحت شبكه.   چك كننده كلمه عبور.   استفاده از آنتي ويروس.  http://8pic.ir/images/j6zldfz0mz0ldowu67zp.jpg نكته اساسي در طراحي ، حذف نقطه شكسـت در واحـد C4I  است. زماني كه واحدهاي C4I بـه صـورت متمركـز پيـاده سـازي مي شوند و هماهنگ ساز واحد C2 اسـت، بررسـي زمـان پيشـامد Failure در C2 و چگونگي روبـه رو شـدن بـا ايـن مشـكل، حـائز اهميت است. در اغلب طراحي ها، سيستم پشتيبان و افزونگـي درداخل معماري ارتباطي سيستم هاي C4I پياده سازي شـده اسـت . اين پياده سازي اغلب با درنظرگرفتن يك لينك اختصاصي دوم به صورت نقطه به نقطه بين مكان هاي عملياتي انجام شده است.     طراحي مبتني بر (Network Enabled Operation (  NEOps    اين طراحي اطلاعاتي را در مورد تاثير استفاده از سامانه هاي C4I  در پياده سازي NEOps  و پايداري ساختار طراحي شده، ارائه داده است. تمركز اصلي بر روي بررسي نتايج حاصل از تبادل داده در خطـوط نـوري و لينـك ارتبـاطي Infrared و رادار و كـاربري محيط  توزيع شده و حسگرها در سامانه سلاح است.   توپولوژي مورد استفاده در اين طراحي توپولوژي ستاره است و واحد فرماندهي و كنترل از طريق شبكه ارتبـاطي بـا هريـك ازاجـزاي سـامانه سـلاح ارتبـاط دارد. ايسـتگاه كنتـرل زمينـي در قرارگاه جنگي مستقر است و ارتباط بين ايستگاه زميني و اجزا از طريـق فيبرنـوري برقـرار شـده اسـت؛ از طـرف ديگـر در شـبكه ارتباطي داخل فرماندهي و كنترل از تكنولوژي كابـل هـاي مسـي استفاده شده است. پروتكل ارتباطي اين شبكه محلـي، اسـتانداردTCP/IP  است.   http://8pic.ir/images/ou0f676neiw047lwya65.jpg
  22. 1 پسندیده شده
    جنگ اطلاعات   نویسنده: حسین اژدر   در طول تاریخ، کسب پیروزی های بزرگ نظامی در اغلب مواقع مرهون برتری در زمینه ی تحرک ، قدرت آتش ، اطلاعات یا لجستیک قلمداد شده است و سیستم های برتر فرماندهی و کنترل، فرماندهان را قادر میساخته تا با حفظ انسجام اقدامات صورت گرفته، این قابلیتها را در زمان و مکان مقتضی به کار بسته و به پیروزی دست یابند.   پیچیدگیهای روز افزون تحولات نظام بین الملل و تعاملات تنگاتنگ و نزدیک ، فعل و انفعالات سیاسی و فرآیند های نظامی ، محیط جنگهای پیشرفته را از حاکمیت مطلق تاکتیکها و رویه و روشها (استراتژیها) نظامی خارج ساخته و حوزه ی نفوذ و تاثیر عوامل تکنولوژیکی، اقتصادی، روانی، فرهنگی، سیاسی و… را در این محیط به شدت گسترش داده است. از سوی دیگر بروز تغییرات اساسی در مولفه های قدرت و حاکمیت در واحدهای سیاسی که می توان آن را پیامد تحولات فوق دانست ، سبب قرابت و همگرایی در حوزه ی مطالعات نظامی و روابط بین الملل شده است. برای شناخت دقیق و عمیق از عوامل موثر و تداوم بخش در حاکمیت دولتها در این عرصه ، ناگزیر باید زمینه ی آشنایی بیشتر با فضای طراحی استراتژیک، تصمیم سازی و مدیریت اجرا در ساختار حکومتی و نیروی نظامی آنها، فراهم آید.   مفاهیم سنتی جنگ که گاهی در مباحث علم حقوق از آنها با عنوان «مخاصمات» (hostilities) یاد میشود در برگیرنده ی هیچ یک از قابلیتهای موجود در فهرست قابلیتهای جنگ اطلاعات نیست. اصطلاح جنگ اطلاعات و به ویژه بخش «جنگ» آن تا حدودی گمراه کننده است. پرداختن به موضوع جنگ اطلاعات کاری است دشوار ، از این جهت که برای بسیاری از افراد القاگر اموری است پراکنده و کمابیش ناپیوسته و در عین حال، برای معدود اشخاصی که با اقدامات نه چندان به هم پیوسته تشکیل دهنده ی مجموعه برنامه های جنگ اطلاعات دولت آمریکا آشنایی دارند معنای اموری منسجم و به هم پیوسته را دارد که به طور بالقوه همدیگر را تقویت میکنند.   چندین سال است که اصطلاح جنگ اطلاعات را بدون توجه کافی، برای توصیف مجموعه ای از برنامه های دفاعی و امنیتی یا یک برنامه ی تسلیحاتی خاص از این مجموعه که برای هدف گیری امکانات C4I دشمن طراحی شده به کار میبرند. جنگ کنترلی (control warfare) تجلی فهرست گسترده ای از قابلیتهای جنگ اطلاعات است که میشود از آنها (علاوه بر ساختار C4I دشمن که هدف اولیه جنگ اطلاعات است) علیه زیر ساختهای ملی و قابلیتهای جنگ او نیز بهره برد.   بنیان آموزه ی جنگ اطلاعات بر پایه جنگ الکترونیک گذاشته شده (در تعاریف بنیادین و اولیه خود) و در نمونه های اولیه تعریف خود همواره بر داده های الکترونیکی تاکید داشته و نحوه ایجاد اختلال در این داده ها بر علیه نیروی در تقابل با نیروی خودی را مد نظر و هدف اصلی خود قرار داده. مثلا، از کار انداختن رادار دشمن و آلوده کردن کامپیوتر های نیروی در تقابل با ویروسها رایانه ای، به کار گرفتن موشکهای هوشمند برای نابود کردن مراکز فرماندهی و اطلاعاتی آن ، و از جمله سردرگم کردن تجهیزات نیروی مخاصم با فرستادن علایم دروغین، و استفاده از دیگر وسایل برای گمراه کردن دشمن از مهم ترین وظایف در دستور کار جنگ اطلاعات بوده است. ولی به اطلاعات و داده ها، در جنگ فرانوین به عنوان یکی از مولفه های اساسی و یک سرمایه استراتژیک نگاه میشود. بدین معنی که تنها موضوع، کسب اطلاعات در باره ی جبهه یا حملات تاکتیکی به شبکه های راداری یا تلفنی طرف مقابل مطرح نیست، بلکه اهرم نیرومندی مورد نظر است که بتواند مهمترین تصمیمات دشمن را دگرگون سازد.   در اینجا مفهومی متولد می شود به نام جنگ دانسته ها در صحنه ی نبرد به این صورت که : هر طرف خواهد کوشید با دستکاری در جریان گرفتن و فرستادن اخبار و اطلاعات، بر اقدامات دشمن، اثری با حداکثر تاثیر داشته باشد و دانسته های آن را در پرتوی آن چیزی که میخواهد قرار دهد. در اینجا عملیاتی که با عنوان فرماندهی و کنترل قابل قبول است بر این امر تاکید دارد:   انجام اقدامات امنیتی، فریب نظامی، عملیات روانی، جنگ الکترونیک، و ویران سازی مادی با پشتیبانی متقابل از نظر اطلاعاتی، به منظور محروم کردن دشمن از اطلاعات، تحت تاثیر قرار دادن، کاهش، یا انهدام امکانات فرماندهی و کنترل او، و در عین حال تقویت امکانات فرماندهی و کنترل «دوست»در برابر چنین اقداماتی در برابر دشمن مشرک.   اگر چنین آموزه فرماندهی وکنترلی در دستور کار قرار گیرد و به درستی و خوبی اعمال شود به فرماندهان این امکان را میدهد که پیش از آغاز عملیات جنگی سنتی، ضربه ی کارسازی را به دشمن وارد سازند. این دستور العمل و یا به واقع آموزه با تاکید بیشتر بر کارهای اطلاعاتی و جاسوسی و گسترش دامنه موضوع به عملیات روانی به منظور اثر گذاشتن بر «احساسات، انگیزه ها، تعقل واقعی (پردازش و تدبر با حد اکثر بازدهی) و سر انجام «رفتار نهایی» در واقع پارامتر ها ی رسمی و به واقع عناصر تشکیل دهنده ی جنگ اطلاعات را دگرگون و افزایش میدهد و دامنه و فراگیری این مفهوم را گسترده تر می سازد.   طرح C4I ویژه نیرو های عملیاتی ،تصاویر دقیق و کاملی را از صحنه ی جنگ، اهداف مامورتهای به موقع و پیچیده و بهترین زاویه هدف گیری را در اختیار آنان قرار میدهد. استراتژی نظامی بر این مسئله تصریح دارد که عملکردهای C4I نه تنها دارای اهمیتند بلکه بی تردید در زمره ی جنبه های پشتیبانی کننده ی مبارزه و پیروزی در جنگ به شمار می روند.   همچنین به تشابه مفهوم این مقولات با هم دقت شود: «اهداف ماموریتهای به موقع و پیچیده»و فرآیند «ارتباط» «تصاویر دقیق و کامل از صحنه جنگ» و فرآیند «نظارت» «بهترین زاویه ی هدف گیری» فرآیند «تحلیل داده ها» و «نظارت».   از نیمه ی دهه ی ۱۹۸۰ تا اواخر آن یکی از محورهای اصلی مباحث جاری میان سیاستگذاران مسایل دفاعی و امنیتی اصطلاح درگیری کم شدت (low intensity conflict – lic) بود. مباحث جنگ اطلاعات (information warfare) نیز در اواسط دهه ی ۱۹۹۰، به طور منظم به معرکه ی آرای سیاست گذاران امور دفاعی و امنیتی بدل گشته بود . به عبارتی اصطلاح (جنگ اطلاعات) نیز همانند اصطلاح (درگیری کم شدت) قابلیت انتقال مفهومی ثابت و یکپارچه را به مخاطبان اصلی خود ندارد . در واقع جنگ اطلاعات را میتوان مشتمل بر روشهایی غیر مرگبار دانست که موجبات تضعیف یا از کار افتادن فرآیندهای مهم اطلاعاتی ارتباط (connectivity) ، نظارت (surveillance) و تحلیل داده ها (data analysis) را فراهم می آورد. رابطه ی میان این سه فرآیند اطلاعاتی از تاثیر عظیم و چشمگیر آنها بر توانایی ساختار رهبری دشمن در تصمیم گیری به موقع و یا آگاهانه برای مدیریت جنگ نشات میگیرد.   در قاموس اطلاعات مدرن ، «ارتباط» ساختار و شالوده ی شاهراه اطلاعات نظامی را تشکیل میدهد و در این شاهراه حق تردد با داده های «نظارتی» است. «تحلیل داده ها» نیز کار جمع بندی و به نمایش گذاشتن داده های نظارتی را انجام میدهد. که در واقع بیشترین حجم داده ها را تشکیل میدهند، آنهم به نحوی که روند تصمیم گیری را سهولت بخشد. تصمیمات نظامی و دفاعی به شدت به کارایی این فرآیند ها وابسته است. مشکل بتوان تصمیم نظامی مهمی را سراغ گرفت که به طور مستقیم بر مبنای ارزیابی کمابیش آنی داده ها استوار نشده باشد.   هیچ کدام از این فرآیندها به خودی خود به وجود آورنده ی قابلیتی مرگبار نیستند. بر همین اساس، برخی از فناوری های جنگ اطلاعات که کارایی نسبی این فرآیند های اطلاعاتی را کاهش میدهند باز در مجموعه ی بزرگتر دیگری از قابلیتهای جدید نظامی قرار میگیرند که گاه از انها با عنوان سیستمهای فناوری غیر مرگبار (non-lethal) یا نیمه مرگبار (low-lethal) یاد میشود.   به دلیل انقلاب تکنولوژیک بوجود آمده سالهای اخیر در عرصه ی ارتباطات و الکترونیک و و نیز گزارشهای فراوانی که از موفقیتهای اقدامات اطلاعاتی صورت گرفته در جریان عملیات طوفان صحرا حکایت دارند و در ماهها و سالیان اخیر جای خود را در آثار مکتوب نظامی باز کرده اند، پیچیدگی این قبیل فرآیندهای (پشتیبانی کننده) افزایش یافته و نقش آنها در برنامه ریزی های دفاعی برجسته تر شده است. این افزایش پیچیدگی پیامدهای چندی برای امنیت ملی و بین المللی به دنبال دارد، از جمله در برخی موارد بروز قابلیتهای بالقوه (و به عقیده ی برخی بالفعل) در جهت کاهش چشم گیر توانایی های فرماندهان جبهه ی مخالف در انجام مانور یا اعزام نیرو به نحو موثر و کار آمد.   در مورد عملیات آفندی اطلاعاتی باید خاطر نشان ساخت که امروزه فرماندهان، هدف گیری مراکز هماهنگی فرماندهی و کنترل را (که ارتباط، نظارت و داده پردازی، اجزای تفکیک ناپذیر آنها محسوب میشوند) در صدر سایر امور قرار دارند داده اند. یکی از مصادیق این قضیه، عملیات هوایی ناتو در سپتامبر ۱۹۹۵ بر فراز بوسنی و هرزگوین است که بر صحت این سیاست مهر تایید زد.    برای آغاز جنگ اطلاعات لزوم کسب نوعی «امتیاز اطلاعاتی» (informational advantage) و یا «تمایز اطلاعاتی» (informational differential) به هنگام تدارک جنگ انکار ناپذیر مینماید . مفهومی که در اینجا مطرح است آن است که صحت و میزان اطلاعات و دانسته های نظامی نیروی خودی نسبت به نیروی دشمن در مقایسه با دانسته های دشمن در مورد این نیرو ها از سطح بالاتری برخوردار باشد.   این مفهوم همواره به اندازه کافی معتبر بوده اما امروزه لزوم کسب و حفظ «برتری اطلاعاتی»برای فرماندهان، در مقابل هرگونه دشمن قبل و بعد از جنگ و در طول آن نه تنها بیشتر درک میشود، بلکه به لحاظ تکنولوژیکی با پیشرفت ماهواره های جاسوسی و امکانات امنیتی رایانه ها امکان تحقق آن افزایش یافته است.
  23. 1 پسندیده شده
    تکامل مفهوم فرماندهی و کنترل از C2 تا C5I2    منبع : برداشت آزاد قسمتی از مقاله "سامانة فرماندهی و کنترل C5I2 و بررسی نقش رایانه ها در آن " نوشته فریدون عبدی در فصلنامه علمی - پژوهشی مدیریت نظامی شماره 42 تابستان 90   مفهوم فرماندهی و کنترل (Command and Control ) از شروع نخستین جنگهای بشری مطرح بوده است و سالهای طولانی محدود به همین دو واژه تعریف شده است. این مفهوم را در اختصار با عنوان C2 می شناسیم .   با پیشرفتهای بشری و دستیابی به فناوریهای ارتباطی جدید و در ادامه رویکرد روزافزون ارتش ها به سیستم ها و تجهیزات ارتباطی کلمه ارتباط ( Communication ) به راحتی جای خود را در کنار C2 باز کرد و مفهومی جدید تر به نام C3  پدید اورد.    در زمانی که سیستمهای خبرگیری از دشمن و اطلاعات (Information )برای فرماندهی صحیح در میدان نبرد نیز اهمیت خود را به عنوان یکی از ارکان اساسی موفقیت نشان داد ، فرماندهان نظامی با مفهومی جدیدتر با عنوان C3I به رهبری میدانهای نبرد پرداختند.   با گسترش روز افزون حجم و کیفیت اطلاعات و لزوم پردازش ، ادغام و تلخیص ، تفسیر و تصمیم سازی فوری و حتی ایجاد پردازش رایانه ای در خود سیستمهای ارتباطی ، نقش رایانه (Computer ) به عنوان یکی از اجزای مهم مطرج شد . این اهمیت و برجستگی به قدری مهم بود که ناگزیر اصطلاح جدیدی با عنوان C4I پدید امد که امروزه یکی از موضوعات تحقیقاتی مهم در بیشتر ارتشهای جهان است.   جنگ های پیش رو باید بتوانند تمام عوامل ، سامانه ها و دستگاههای مربوطه در منطقه و میدانهای مختلف نبرد را مانند چسب به هم بچسبانند تا اجزای مختلف سیستم در پیوند رودررو همدیگر را بشناسند و ماهرانه با یکدیگر کار کنند . در واقع انچه سامانه C4I را کاملا مفید جلوه می دهد ، یکپارچه سازی  ( Integration ) اجزای سیستم با سامانه های جنگ افزار است که سامانه ما را به C4I2 تغییر و ارتقا می دهد.   در راه توسعه سامانه فرماندهی و کنترل به نظر می رسد که آنچه در اجرای طرح های عملیاتی و دستورهای نبرد و رزم اهمیت بالایی دارد و در واقع تضمین کننده به نتیجه رسیدن سیستم است همکاری و هم سویی تلاش کل سیستم ( Colaboration ) است.  با همسو شدن جهت بردارهای عامل های مختلف در سیستم است که بیشترین میزان بهره وری فراهم می گردد . در حقیقت این وحدت عمل در کل سامانه فرماندهی و کنترل ضروری است . با داشتن سامانه C5I2 در زیر سامانه ها و دستگاههایی خواهیم داشت که به صورت هم افزا و همسو ( Synergice ) توان حاصل سیستم را به صورت بهینه ارائه خواهند کرد.
  24. 1 پسندیده شده
    خوب چندتا نکته اینجا مطرح شد که لازم میدونم در مود بعضی ها توضیح بدم . 1- دوستی عزیز بحث مقایسه ی سطح مقطع راداری (RCS) بین جنگنده ی T-50 و F-22 رو مطرح کردند ، در اینجا لازمه یادآوری بشه که عدد 20- DSBM یا 0.01 مترمربع (اشتباهی در متن اصلی 0.001 نوشه بودم) که در متن اصلی ذکر شده ، سطح مقطع راداری هواپیمای T-50 از رو به رو هست . نکته ای که در این مورد وجود داره اینه که سطح مقطع راداری هواپیما از زوایای مختلف فرق میکنه (که بدلیل وجود برجستگی در بعضی بخشهای هواپیماست) و قاعدتا ، سطح مقطع یک هواپیما از رو به رو ، بخاطر برجستگی دماغه هواپیما ، بیشترین مقدار رو در میان بقیه قسمت ها داره . ( نتیجتا احتمال کشف هواپیما از رو به رو بیشتر از هر حالت دیگری است) شکل زیر دیاگرامی از سطح مقطع راداری هواپیمای A-26 Invader از جهات مختلف هست . همونطور که مشخص میباشد ، سطح مقطع راداری یک جنگنده از رو به رو و از طرف نوک بالها نسبت به بقیه ی زوایا بیشتر است . با توضیحات بالا ، به این نتیجه میرسیم که عدد 0.01 متر مربع ، ماکسیمم سطح مقطع هواپیمای T-50 هست . در حالیکه وقتی شرکت لاکهید مارتین در سال 2009 سطح مقطع راداری F-22 را عدد 40- Dsbm یا 0.0001 مترمربع اعلام کرد ، هیچ اشاره ای به اینکه این سطح مقطع کدام قسمت هواپیماست نکرده است (احتمال میرود به دلایل تبلیغاتی ، این عدد مینیمم سطح مقطع راداری F-22 باشد) لذا مقایسه ی این دو عدد با یکدیگر کار صحیحی نیست . 2- همونطور که در متن گفته شده ، ایراداتی در طراحی بخش پایین بدنه ی T-50 وجود دارد که مشابه ایرادات موجود در بخش پایینتی جنگنده ی F-35 است و باعث افزایش سطح مقطع راداری در بخش پایینی این دو هواپیما شده است . اما با توجه به اینکه جنگنده ی F-35 با وجود این مشکلات ، یک جنگنده ی کاملا Stealth به شمار میاید . T-50 نیز مطمئنا یک جنگنده ی پنهانکار و نه نیمه پنهانکار خواهد بود . بخصوص با توجه به این نکته که مانورپذیری بالای T-50 تا حدودی ضعف پنهانکاری بخش پایینی آنرا پوشش میدهد (توانایی که در F-35 وجود ندارد) . 3- در مورد پنهانکاری قسمت عقبی هواپیما هم همونطور که دوستان فرمودند ، یکی از دلایل اصلی ، مشخص نبودن موتور اصلی برای این هواپیماست ، شرکت Saturn اعلام کرده است که موتور پیشرفته ی 117 ، موتور اصلی این جنگنده خواهد بود . اما این موتور برای استفاده در اولین نمونه های T-50 آماده نشد و بالاجبار ، موتور 117S در حال حاضر در نمونه های اولیه ی T-50 نصب شده است . در مورد تاپیک مانورهای هوایی هم انشالله بزودی (بعد یا در جریان این تاپیک) یک تاپیک دیگه با این مضمون میزنم
  25. 1 پسندیده شده
    سالهاست که نام پروژه ی PAK FA با هدف تولید یک جنگنده ی پیشرفته خط مقدم برای استفاده نیروی هوایی روسیه در مقالات و محافل نظامی به گوش میرسد . ابتدا طرحهای آزمایشی Su-47 ، Mig 1.44 و حال ، جنگنده ی نسل پنجمی T-50 که در حال گذارندن تستهای خود است . هر چند در طول این مدت ، اطلاعات در مورد این جنگنده (و این پروژه) بیشتر به حدس و گمانه زنی محدود میشد . اما نمایش اخیر جنگنده ی T-50 در نمایشگاه MAKS 2011 که در حقیقت اولین نمایش این جنگنده برای عموم به شمار میرود ، نشان داد که امروز ، این هواپیما چیزی بیش از "یک طرح روی کاغذ" است . با توجه به این موضوع و اینکه بطور حتم در ماههای آینده جزییات بیشتری در مورد این جنگنده اعلام خواهد شد . این تاپیک بطور مخصوص برای انتشار آخرین جزییات از این جنگنده و بررسی دقیق آن ایجاد شده است . <قسمت اول> طرح جنگنده ی T-50 ، پس از Su-47 و Mig 1.44 ، در راستای اهداف پروژه ی بلند مدت PAK FA برای تجهیز نیروی هوایی و دریایی ارتش روسیه به یک جنگنده ی پیشرفته نسل پنجم ، از اواسط دهه ی 2000 آغاز شد اما توسعه ی آن به دلیل برخی مشکلات فنی از 2007 تا 2010 به دارازا کشیده شد . سرانجام ، اولین نمونه ی آزمایشی این جنگنده در 29 ژانویه ی 2010 در فرودگاه Komsomolsk-on-Amur Dzemgi در سیبری به مدت 47 دقیقه پرواز کرد . تستهای بعدی روی دو نمونه اولیه ی این جنگنده (که فاقد رادار و سیستم کنترل تسلیحات بودند) تا سال 2011 ادامه یافت . در 14 مارس 2011 ، این جنگنده توانست برای اولین بار با سرعت مافوق صوت پرواز کند و در نمایشگاه بین المللی MAKS 2011 ، برای اولین بار نمایش عمومی خود را انجام دهد . طراحی : مقاله ی "Assessing the Sukhoi PAK-FA" نوشته ی دکتر کارلو کپ و پیتر گون در سال 2010 از وبسایت Air Power Australia مینویسد : تحلیل طراحی بدنه ی جنگنده ی T-50 نشان میدهد ما با جنگنده ای مواجه هستیم که در بخش طراحی جلو و بالای بدنه ، Intake (مکنده)های موتور ، بالها و دم کاملا با جنگنده های F-22 و YF-23 قابل رقابت است . اما طراحی بخش مرکزی بدنه و بخش خروجی موتور جت آن نسبت به F-22 ضعیفتر بوده و دارای ضعف های مشترکی با جنگنده ی F-35 است که شاید بخاطر استفاده از موتورهای موقتی (احتمالا AL-41F1A) بوده است . طراحی کلی جلوی بدنه ی جنگنده ی T-50 ، بخصوص طراحی کاکپیت بیش از هر جنگنده ی دیگری به Y-23 شباهت دارد اما تفاوتهایی نیز در طراحی این دو وجود دارد ، ارتفاع دماغه در T-50 برای ایجاد فضای بیشتر برای رادار AESA ، افزایش یافته است . Intake ها یا مکنده های موتورهای جت T-50 همانند F-22 بطور ذوزنقه ای طراحی شده اند اما نسبت ابعاد این دو با یکدیگر متفاوت است و نقاط تیز Intake ها در T-50 بی سر شده اند که در کاهش سطح مقطع راداری بسیار موثر است . بطور کلی ، در صورتیکه Intake ها بطور موثر با مواد جاذب امواج ساخته شده باشند ، سطح مقطع راداری مکنده ها با نمونه های آمریکایی برابر خواهد بود . در طراحی بالها ، طراحی بال T-50 بیشتر به F-22 و طراحی بالای بدنه بیشتر به Y-23 شباهت دارد . در بخش موتور ، قرار دادن خط مرکز موتورها بالای مرکز جرم ورودی هوای موتور باعث ایجاد یک خم S شکل در تونل ورودی هوا میشود . شرکت سوخوی هنوز اعلام نکرده که از مسدودگر در ورودی هوا استفاده خواهد کرد یا خیر . پیش از این ، گزارشات اعلام شده نشان داده است که استفاده از مسدودگر (Blocker) در جنگنده ی Su-35S ، باعث کاهش 15 دسیبلی سطح مقطع راداری در باند X در مقایسه با جنگنده ی Su-27K (که از مسدودگر استفاده نمیکند) شده است . T-50 در طراحی زیر و کناره ی بدنه اصلی ، بخصوص اتصال بالها به بدنه ، دارای ضعف مشابه جنگنده ی F-35 است و نسبت به F-22 و YF-23 در رده ی پایینتری قرار میگیرد . این مشکلات در طراحی کنونی غیر قابل اصلاح بوده و با استفاده از مواد مخصوص نیز قابلیت بهبود زیادی ندارد . از این رو ، پایین بدنه ی اصلی T-50 همانند F-35 ، بازپس سپوکولوم زیادی دارد و در مانورهایی که بخش پایینی بدنه در معرض یک فرستنده (بخصوص روی باند Ku تا L) قرار میگیرد ، این مشکل وجود خواهد داشت . در مقابل ، آنالیز خصوصیات آیرودینامیکی جنگنده ی T-50 نشان دهنده ی برتری چشمگیر این جنگنده نسبت به تمامی رقبای غربی است . بر اساس این آنالیز ، بدنه ی جنگنده ی T-50 با فراهم کردن "چابکی شدید" ، آنرا در اکثر بخش های پروازی نسبت به Su-35 برتر نشان داده است . این چابکی زیاد با استفاده ی موثر از سامانه ی کنترل بردار رانش 3 بعدی ، دم تمام متحرک ، طراحی آیرودینامیکی پالایش شده ، ثبات ایستایی بالا و توزیع جرم دقیق برای کنترل اثرات اینرسیایی ممکن گردیده است . سیستم کنترل بردار رانش 3 بعدی ، نوع جدیدی از کنترل بردار رانش است که علاوه بر کنترل افقی و عمودی بردار رانش (که در سیستمهای کنترل دو بعدی وجود داشت) قابلیت کنترل زاویه ای بردار رانش را نیز داراست . جنگنده ی F-22 Raptor از سیستم کنترل رانش دو بعدی استفاده میکند . لازم به ذکر است که این قابلیت های کنترل پروازی بی نظیر در T-50 ، امکان انجام راحت مانورهایی مثل چرخش تخت (Flat Turn) یا چرخش هایی با زاویه مخالف چرخش های متعارف ، میتواند تا حد زیادی از کشف اثرات راداری زیر بدنه ی جلوگیری کند . اما جنگنده ی F-35 به دلیل نداشتن این قدرت مانور ، به طور اجتناب ناپذیری در معرض کشف و ردیابی قرار میگیرد . از دیدگاه مهندسی سطح مقطع راداری ، طراحی PAK FA به عنوان اولین پروژه ی روسها برای تولید جنگنده ی پنهانکار بسیار موفق و قابل رقابت با نمونه های غربی بنظر میرسد . مدارک موجود نشان میدهد که طراحی T-50 قابلیت رقابت با F-22 در زمینه ی پنهانکاری (VLO) را داشته و در زمینه ی آیرودینامیکی و کینماتیک (جنبشی) ، از رقیب آمریکایی خود پیشی گرفته است . تا کنون ، تنها اظهارنظر رسمی شرکت سوخو در مورد سطح مقطع راداری جنگنده T-50 ، اعلام این مورد بوده که سطح مقطع راداری جنگنده ی PAK FA تقریبا 40/1 سطح مقطع راداری Su-35S است . با توجه به آزمایشات ، Su-35S بدون مخازن خارجی ، از رو به رو و توسط یک رادار باند X دارای سطح مقطع راداری بین 0.5 تا 2 متر مربع است که در صورت مبنی قرار دادن ، سطح مقطع راداری T-50 از رو به رو و توسط یک رادار باند X بین 13- تا 19- Dsbm خواهد بود . طبق آنالیزهای کارشناسان که در مارس 2009 ، سطح مقطع راداری بخش جلوی T-50 در مقابل یک رادار باند X حدودا 20- Dsbm (یا 0.01 متر مربع) میباشد که با اعلام رسمی شرکت سوخو نیز همخوانی دارد ... منبع : http://warfare.ru/?linkid=2280&catid=255 مترجم : Cheka