برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      99

    • تعداد محتوا

      9,593


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      3,109


  4. mostafa_by

    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      2,358



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 6 شهریور 1398 در پست ها

  1. 4 پسندیده شده
    خبر ، کوتاه بود و هیجان انگیز ، نزدیک به یک دهه انتظار برای رونمایی از یک سامانه دفاع هوایی بومی بالاخره به انتهای خود نزدیک شد و در نهایت از سامانه باور-373 رونمایی گردید . اگر چه تحریم های ظالمانه بر علیه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران و صنعت دفاعی کشور بیشتر از 40 سال است که ادامه دارد و این صنعت فراز و نشیبهای بسیار زیادی را بخود دیده ، اما بالندگی ، هوشمندی و اتکاء بر توان داخلی ، در نهایت محصولی را پدید آورد که هر ایرانی اصیل ، از مشاهده آن غرور مثبتی بدست می آورد که می تواند ره گشای گلوگاه های فناورانه آینده باشد . با این وصف ، پس از نزدیک به یکصد صفحه تحلیل و بررسی و گمانه زنی در بخش نخست این سلسله تاپیک سامانه پدافند هوایی باور373 (1) تصمیم گرفته شد تا پس از رونمایی از این سامانه بومی ، به مانند تاپیک سامانه اس-300 ، تاپیک جداگانه ای برای تحلیل و بررسی باور-373 ایجاد شود . نمایی از مراسم رونمایی از سامانه دفاع هوایی باور-373 مقدمه : همه ماجرا از سال 2010 آغاز شد ، زمانی که روسیه از تعهد خود مبنی بر تحویل سامانه های S-300PMU-1 شانه خالی نمود و در مقابل ایرانی ها نیز مدعی شدند تا یک سامانه دفاع هوایی پیشرفته تر از اس-300 را بصورت بومی توسعه داده و بخدمت خواهندگرفت ، اینک پس از 9 سال شایعات و حرف و حدیث ، سامانه باور-373 در روز صنعت دفاعی ( 22 اوت 2019 ) رونمایی گردید . یک سامانه تمام بومی ؟!!!!!! علیرغم اینکه روسها پس از روندی پر فراز و نشیب ، در نهایت سامانه های (S-300PMU-2(IR را در دسامبر 2016 بطور کامل تحویل ایرانی ها دادند ، اما همچنان شایعات داغی مبنی بر روگرفت (کپی ) بودن سامانه ایرانی از روی سیستم روسی ، در میان تحلیلگران داخلی و خارجی جریان داشت ، با این وصف ، ایران پس از کش و قوسهای فراوان ،و پیش از تحویل اولین سامانه روسی ، در دسامبر2016 زیرسامانه های مشخصی از باور373 شامل رادارها ، موشکها و نمای های از پیش تعیین شده ( محدود ) از سلول های پرتاب را به نمایش عمومی نهاد . لانچر سامانه S-300 PT اگر چه برخی تحلیلگران اطلاعاتی براین باور بودند که ایرانی ها بخش هایی از زیر سیستم های سامانه S-300PT تحویلی به بلاروس ( که در دهه هشتاد میلادی در قالب تقویت شبکه دفاع هوایی ارتش سرخ به همراه رادارهای استاندارد و موشکهای 5V55K/R با حداکثر برد 90 کیلومتر در این جمهوری سابق مستقر شده بود) را از این کشور خریداری نموده اند ، با این وصف ، برخی ناظران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که صنعت دفاعی ایران ، بطور قطع مطالعات مستمری بر روی برخی ایده ها و فناوری های بکار رفته در محصول روسی داشته اند ، اما هر گونه ارتباط مستقیم میان سامانه S-300PT و باور-373 به تقریب غیر محتمل به نظر می رسد ، چرا که باور-373 بلحاظ بلوغ طراحی و همچنین کارایی ، با کمی تخفیف به سیستم های جدید تر روسی نظیر S-300PMU-2 و اس-400 نزدیکتر به نظر می رسد ، تا جایی که حداقل برمبنای ظاهر امر ، رادارهای آرایه فازی و موشک با برد 200 کیلومتری صیاد-4 به وضوح هرچه تمام تر بلحاظ فیزیکی مشابه همتایان خارجی خود هستند . علاوه براین ، باور-373 از کشنده بومی ( البته با ریشه روسی ) استفاده کرده و پرتابه موشکی این سیستم دفاع هوایی بومی در مقایسه با سیستم پرتاب سرد ( کولد لانچ ) اس-300 مجهز به لانچرهای دایره ای ، از سیستم پرتاب مستقیم ( هات لانچ ) از درون لانچرهای مکعبی بهره می برد . برای کمک به خواننده و جلوگیری از هر گونه سردرگمی جدول ذیل قابل بررسی است : مقایسه اجمالی میان سامانه دفاع هوایی اس -300 روسی و باور-373 ایرانی از بالا به پایین : خودروی TEL رادار درگیری رادار کسب هدف رادار مدیریت صحنه نبرد مشخصات : با توجه به اطلاع از این مساله که باور-373 یک سامانه بومی ایرانی است ، بطور قطع برخی مشخصات و الگوهای موجود در اس-300 در آن قابل مشاهده است . بلحاظ اندازه فیزیکی ، باور-373 در مقایسه با محصول روسی ، مقداری بزرگتر به نظر می رسد ، بنابراین ، نسبت به سامانه سوم خرداد که در ژوئن 2019 یکفروند پهپاد آمریکایی را ساقط نمود ، قابلیت استتار ان ، به نسبت مشکل تر بوده ، با این حال ، هنوز تحرک بالایی را بخود می بیند ، چرا که کشنده 10 در 10 ذوالجناح بعنوان TEL این سیستم عمل نموده و علاوه براین ، رادارها و پست تاکتیکی فرماندهی و کنترل (C2) آن نیز قابلیت نصب بر روی خودروی هشت در هشت "ظفر" ر ا خواهد داشت که هردوی این کشنده ها ، پتانسیل کاملی برای حرکت در سطوح خارج جاده ای به نمایش می گذارند . چنین وضعیتی برای شبکه دفاع هوایی ایران ، یک توانایی پراهمیت به نظر می رسد ، به این علت که علیرغم وجود یک شبکه گسترده جاده ای ، وسعت این کشور به گونه ای است که سامانه فوق استقرار در مناطق به نسبت صعب العبور را می طلبد و این نیز بدان معنا خواهد بود که باور-373 را می توان در هر نقطه ای مستقر نمود . شاید تنها زیر سیستم سامانه بومی ایرانی که بصورت نیمه متحرک طراحی و تولید شده ، رادار معراج-4 است که نقشی مشابه رادارهای 64N6E/91N6E بیگ برد در سامانه روسی بعنوان رادار مدیـریت صحنه نبرد را بر عهده دارد . این که رادار فوق بر روی یک تریلر نیمه متحرک ( کششی ) قرار گرفته و توسط یک کامیون غیر نظامی جابه جا میشود ، چندان مساله پر اهمیتی به نظر نمیرسد ، چرا که برد به نسبت زیاد این رادار بدان اجازه می دهد تا در عمق منطقه نبرد و دور از تهدید مستقر شده و در مقایسه با رادارهای موجود در خط مقدم دفاع هوایی ، ازامنیت بیشتری بر خوردار باشد . رادار مدیریت صحنه نبرد معراج -4 : به اعتقاد برخی تحلیلگران نظامی ، در واقعیت ماجرا ، ایرانی ها رادار معراج-4 را بعنوان یک سیستم جدایی ناپذیر از باور373 محسوب نمی کنند ، اما ارتباط بسیار نزدیکی میان این رادار و فرآیند توسعه باور-373 وجود دارد که درجریان رونمایی نیمه رسمی از معراج-4 در سال 2016 عیان گردید . در حقیقت امر ، معراج -4 ، یک دارایی با ارزش رزمی بسیار بالا درشبکه دفاع هوایی یکپارچه (IDAS) ایران بشمارمی رود که ماموریت کنترل فضای هوایی و انتقال اطلاعات به سامانه های پایین تر برعهده آن گذاشته شده است . این رادار که یک رادار آرایه فازی در باند S محسوب میشود ، بر اساس اطلاعات موجود قابلیت رهگیری 100 هدف بطور همزمان را داشته ، ضمن اینکه برخی معتقدند که رادار معراج -4 قابلیت های اجرای ضد ضد عمل الکترونیک (ECCM) بسیار قدرتمندی شامل " Burn Through ، SLB و SLC ، پرش فرکانس ، PRF Jitter ، PRF Staggering ، JATS ، فشرده ساز پالسی ، MTI ، CFAR ، Clutter Map و در نهایت Low SLL Antenna را در اختیار داشته باشد که نشاندهنده انعطاف پذیر بودن ان است . پی نوشت : 1- منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 2- بدلیل اینکه این تاپیک دومین تجربه شخصی در برگردان یک متن تخصصی در حوزه پدافند هوایی است ، ممکن است در ترجمه برخی اصطلاحات ، کاستی هایی وجود داشته باشد ، طبیعتا از دوستان فاضل و دانشمند انتظار میرود تا در بهینه شدن متن کمک لازمه را نمایند . 3- ادامه دارد ................. صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  2. 3 پسندیده شده
    پادشاه سوئدی دربرابر درنای خاکستری روسی آیا جنگنده گریپن E توانایی مواجهه با خانواده جنگنده های عملیاتی سوخو ( 27 ، 30 و 35) را دارد ؟؟!!! بخش نخست سوئد ، بعنوان یکی از واحدهای سیاسی شمال اروپا ، به تقریب در شمار یکی از فعال ترین کشورهای تولید کننده سلاح ، بویژه هواگردهای رزمی قرار داشته که سابقه آن به نیمه قرن گذشته میلادی بازمیگردد . بااین وصف ،اخیرا" فرمانده نیروی هوایی سوئد ، طی اظهاراتی ، مدعی گردید که جنگنده چند ماموریته Gripen E ، که درقالب یک هواگرد رزمی نسل +4 قابل دسته بندی است ، یک وزنه قابل توجه به منظور مقابله با جتهای رزمی برتری هوایی خانواده فلانکر ، بویژه گونه های برگرفته ازآن ، نظیر سوخو-30 و سوخو35 خواهد بود . با توجه به این مساله ، برخی از تحلیلگران نظامی معتقدند که فلسفه اولیه طراحی این جنگنده اروپایی ، بطور دقیق برای ایفای چنین نقشی ، تعریف ودر خط تولید قرار گرفت و از یک نظر ، یک پیکربندی ایده آل برای ورود به حوزه رزم هوایی با فلانکرهای روسی است . طبق اطلاعات موجود ، از خانواده معظم جنگنده های فلانکر(بازه زمانی دهه نود میلادی ، تا کنون ) 600 فروند هواپیما تولید شده که هنوز تعداد قابل توجهی از آنها در خدمت بوده و در واقع ، پایه و بنیاد قابلیت رزم هوایی نیروی هوایی روسیه را تشکیل میدهند . این درحالی بود که گرچه روسها بر پایه تهدیدات موجود و تحلیل چالش های آینده ، موفق شده بودند تا یک پیکربندی رزمی هوایی را برای مقابله با جنگنده های اف-15 ایگل نیروی هوایی ایالات متحده توسعه دهند ،اما با ظهور نسل جدید جتهای برتری هوایی در نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ( اف-22) ، چالش بزرگتری در پیش روی آنها قرار گرفت و طبیعتا" پاسخ متقابل نیز با توسعه گونه سوخو-35 داده شد . سوخو-27 اس ام.2 اما کشورهای کوچکتری نظیر سوئد، در قاره اروپا بودند که در مقایسه با ایالات متحده ، فاصله به نسبت نزدیکتری با اتحاد شوروی و سپس روسیه فدرال داشته و این به معنای تهدید افزون تر بود ، به همین دلیل شرکت معظم ساب ،پس از یک تجربه موفق ( ساب-37 ویگن ) طراحی یک جت رزمی سبک چند ماموریته را در دستور کار خود قرار داد که محصول نهایی آن، جنگنده ریزنقش و زیبای JAS-39 گریپن محسوب میشود . گریپن ، بنابر تحلیل های موجود از سوی ناظران آمریکایی ، یک هواگرد رزمی در کلاس جت اف-16 قابل طبقه بندی است ، اما این هواگرد بدلیل قیمت خرید پایین تر ، در عین سرعت و ارتفاع پروازی کمتر و همچنین برد حداقلی حسگرهای مورد استفاده در آن ، بطور قطع پایین تر از جنگنده های برتری هوایی نظیر اف-15 یا سوخو-30 قرار خواهد گرفت . اما با معرفی جدیدترین گونه این جنگنده سوئدی (Gripen E ) که نمونه کارآمد تری از نسخه اصلی محسوب میشد ، برخی از ناظران نظامی ، آن را با نمونه بهینه سازی شده F-16V مورد مقایسه قرار میدهند . بااین وصف ، بدلیل وجود شبهات بسیار در خصوص قابلیتهای نمونه اولیه گریپن در مقایسه با همتای آمریکایی آن ، برخی براین اعتقاد قراردارند که جت آمریکایی ، در تمام حوزه ها براین هواگرد اروپایی ، برتری مطلق خواهد داشت . بلحاظ تاریخی ، جتهای چند ماموریته سبک (Light multirole fighters) در طول تاریخ رزم هوایی ، همواره در برابر هواگردهای رزمی تخصصی برتری هوایی ، ضعف قابل توجهی را از خود نشان داده اند ، چنانکه رونددرگیری های هوایی میان اریتره – اتیوپی و همچنین درگیریهای هوایی در خلیج پارس نشان داد ، جتهای رزمی برتری هوایی نظیر سوخو-27 و اف-15 حاکم مطلق آسمان در برابر جتهای سبکتر از خود بوده اند. مضاف براینکه در طول جنگ ایران و عراق ، نیروی هوایی ایران بااستفاده گسترده از ابررهگیر اف-14 تامکت ، دربرابر جتهای سبک تر میراژ اف-یک ( با نسبت شکار 53.3 درصد ) در برابر ساقط شدن هر فروند تامکت ( ادعای 3 تا 5 فروند از سوی منابع عراقی ) عملا" به حاکم مطلق آسمان تبدیل گردید . دراین میان، شرکت سازنده گریپن ،مدعی است که این هواگرد رزمی ، گرچه به تقریب 50 درصد رانش به وزن هواگرد روسی را در اختیار دارد و طبیعتا" به شکل قابل ملاحضه ای کُند تر بوده و ارتفاع پروازی پایین تری را داراست ، می تواند براحتی در برابر جتهای روسی ، قد علم کند ، که این ادعا موجب میشود که یک علامت سئوال بسیار جدی ( با توجه به سابقه تاریخی ذکرشده ) در اذهان ایجاد گردد . ازیک سو ، نیروی هوایی روسیه ، بخش عمده ای از ناوگان فلانکرهای موجود خود را در قالب برنامه های مختلف ، بروزرسانی نموده ( تبدیل تعداد قابل توجهی از سوخو-27 های قدیمی به استاندارد Su-27SM2 ) و همزمان ، برنامه های متنوعی را برای توسعه سامانه های رزمی +4 برای گونه سوخو -35 شامل اویونیک کاملا" جدید ، پیشرانه های کاملا نوسازی شده و همچنین اضافه نمودن رادار Irbis-E در دست اجرا دارد .این مساله بدان معنی خواهد بود که گریپن ، حداقل در ظاهر امر ، هیچ مزیت فنی قابل توجهی را دربرابر فلانکرهای ارتقاءیافته نخواهد داشت . رادار Irbis-E ژنرال نیروی هوایی سوئد ، ماتس هلگسون در خصوص قابلیتهای جت سبک چنین معتقد است : " گریپن ، بویژه گونه E ، عمدتا" برای ورودبه عرصه رزم هوایی با فلانکر طراحی شده ، ما در اینجا یک کمربند سیاه برای سوخوهای روسی در اختیار داریم " . F-404 AL-31 F-414 این درحالی است که سرمایه گذاری سوئد بر روی فناوری جتهای رزمی بسیار اندک به نظر می رسد و اما برخی نیز ، براین اعتقادند که تولید تعداد قابل توجهی از گریپن ، می توان یک چالش بسیار بزرگ برای سوخو-27 در مقایسه با سایر جتهای سبک نظیر میگ-29 یا اف-16 بوجود آورد . شرکت ساب نیز برای صرفه جویی در هزینه های تولید ، با یک انتخاب هوشمندانه ، بسمت خرید امتیاز پیشرانه موفق جنرال الکتریک F404 سوق یافت ، اما برای گونه E ، پیشرانه به مراتب قدرتمند تر جنرال الکتریک F414 بعنوان گزینه نهایی انتخاب گردید ، هرچند ، توان تولید شده توسط این موتور ،هنوز قابل مقایسه با اندازه رانش تولیدی پیشرانه های توربوفن AL-31 سوخو یا موتور F110 جنگنده اف-16به نظر نمی رسد . علاوه براین ، جت سوئدی ، هنوز وابستگی زیادی به موشکهای غیر بومی ( موشک AIM-120C) با برد 105 کیلومتر دارد که با کمی ارفاق ، توانمندی مشابهی با R-77 های روسی را ارائه می کند . ES-05 رادار آرایه فازی این جنگنده نیز با شناسه ES-05 محصول شرکت ایتالیایی لئوناردو است که این انتخاب ، بیشتر با هدف صرفه جویی در هزینه های تحقیق و توسعه این فناوری بصورت بومی صو.رت پذیرفته است . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............... 2- تصاویر پستهای قدیمی بازیابی شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  3. 2 پسندیده شده
    برجستگی طولی موشک ، احتمالا به فرایند اسمبل کردن موشک ارتباط پیدا می کند ، مثل هاوک و فکور سمت راست تصویر ذیل فکور -90 شبحی برخاسته از خاکستر
  4. 2 پسندیده شده
    مقاومت باید با این پیش فرض حتمی در سوریه اقدام کنه که تحرکاتش به صورت ثانیه ای تحت نظر هست. که به نظر با یک پوشش آنلاین (مثلا تصاویر یک ساعته حتی) حالا به طرق مختلف بر فراز لبنان و بخش زیادی از سوریه مواجه هستیم. منابع اطلاعاتی و کمک سرویس های اطلاعاتی اعراب و امریکا به کنار. همچنان به نظرم مکان های خالی از جمعیتی مثل داریا و بخش هایی از حمص و غرب دمشق و حالا حتی مورک و لطامنه و ... بهترین مکان ها برای ایجاد یک پوشش پرده مانند تسلیحاتی هستند. در هر شعاع معینی در هر خانه قابل استفاده ای استقرار یک یا چند پهپاد و موشک به سبک انبار سلاح در لبنان. هم در هر حمله ای خسارت کمتر میشه، ریسک دشمن بالا میره و با بسته اعلام کردن کلی مناطق حتی میشه با یک رینگ محافظتش کرد و از نیروی انبوه خودداری بشه تا به وقت یک دستور حمله. عنوان شده در این مقر گویا پهپاد هم بوده. این یعنی یا واقعا قصد حمله ای داشتیم یا صهیونیستها تنها از یک هدف قبلا تشخیص داده شده و به قصد وارد اوردن تلفات مستقیم به مقاومت استفاده کردند تا ضربه بزنند به مقاومت. مشخصا شاید همونطرو که اشاره شد راهبرد رییس ستاد مشترک جدیدشون هست. حالا اگر فرض اول محتمل باشه (و ما برنامه قریب الوقوعی برای تکمیل جبهه سوریه نداشته باشیم) پاسخی که داده میشه باید قویتر از فرض پاسخ پهپادی اشاره شده توسط صهیونیستها باشه (که شاید در انتقام عراق بوده ولی اگر اینطور بوده بهتر بود پاسخ از عراق داده میشد برای همین مشکوک هستم ادعای صهیونیستها درست باشه، شاید پایگاه پهپادی بوده ولی جزئی از دارایی های زنجیره مقاومت و نه برای حمله ای قریب الوقوع) پ ن: من واقعا نمیتونم گزینه ترس را معتبر بدونم، ما درست در اوج تهیددات بی سابقه ترامپ و وزارت جنگش و اوج تنش و یقین همه و اطمینان تمام مقامات امریکایی که اگر یک طرف سوم هم به دارایی های امریکا در منطقه ضربه بزنه ایران را مسئول میدونیم و پاسخ میدیم و در اطمینان کامل همه به این امر (شاید حتی خودمون) گلوبال هاوک را زدیم پس مسئله ترس نیست. یا زمین مناسب برای این بازی را در اختیار نداریم و به فکر دولت و کشور سوریه هستیم ( حزب الله موضوعش فرق میکنه، تصمیم گیرنده خودش هست و به نظرم در یک مورد شهادت جهاد هم پاسخش به اندازه وزن خودش در برابر یک رژیم تا دندان مسلح بد نبود، این بار هم خواهیم دید چون زمینش را هم در اختیار داره (مثلا مزارع شبعا)) یا مصلحت اندیشی خاصی وجود داره که ما ازش بی اطلاعیم (قطعا برای مای عصبانی از این تجاوزات بی پاسخ و نگران از تشدیدشون این ها دلیل نمیشه که انتقام نگیریم ولی خب باید بهشون فکر کرد) ولی وقتی از یک حدی گذشته باشه این حملات دیگه به نظرم اگر قسم اول و دوم مد نظر هست (نگرانی برای دولت سوریه و همچنین مصلحت اندیشی برای تکمیل موردی خاص) باید روی به رویکرد سوم اورد. حملات یا از مبدا دیگه ای غیر سوریه یا عملیاتی کردن اهداف خاصی در نقاط دیگه.
  5. 2 پسندیده شده
    بخش دوم بااین حال ، جنگنده سوئدی Gripen E از نقاط قوت قابل توجهی برخوردار بوده که می تواند از آن برای اعمال یک برتری قابل ملاحضه در برابر فلانکر های روس استفاده نماید . Meteor نخستین ویژگی متمایز گونه E ، تسلیح آنها به موشکهای هوا به هوای اروپایی Meteor و به احتمال بسیار زیاد مهمات آمریکایی AIM-120D است که به شکل قابل توجهی قابلیت مانور پذیری و مرگ آوری افزون تری در مقایسه با R-77 روسی و حتی گونه R-27ER که سلاح استاندارد فلانکرهای روسی است دارد ، را در اختیار این سوئدی تنها !!!! خواهد نهاد . از سویی دیگر ، روسها برای خنثی سازی تهدیدهای پیش رو ، مشغول تهیه مقدمات لازم برای تولید انبوه مهمات پیشرفته هوا به هوای K-77 هستند که مشابهت کاملی با آخرین موشکهای غربی موجود ، خواهد داشت ، اما این موشک برای نسل بعدی جتهای روسی ، نظیر سوخو-57 یا میگ-35 در نظر گرفته شده و بعید به نظر می رسد که روسها قصد داشته باشند تا این مهمات پیشرفته را در آینده نزدیک با فلانکرهای موجود تطبیق دهند . به همین دلیل و با توجه به قابلیت ابرمانورپذیری موشک اروپایی (Meteor ) ، مسلح شدن گریپن به این موشک ، می تواند به یک چالش جدی برای فلانکرها تبدیل گردد . دومین دلیل موجود برای افزایش سطح مرگ آوری گریپن ، تجهیزآن به سامانه های پیشرفته جنگ الکترونیک و همچنین رادار آرایه فازی با کمترین تشعشعات خروجی است که بقاء این جت رزمی را در برابر حملات فامد از سوی جتهای روسی ، افزایش خواهد داد ، هر چند آخرین نسخه های فلانکرهای تحویلی به نیروی هوایی روسیه نیزبه سامانه های جنگ الکترونیک بسیار پیشرفته ای مجهز شده اند که پیش از این امتحان خود را در رزم هوایی برفراز آسمان سوریه پس داده و حتی به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، تهدید عمده ای را متوجه جتهای نسل پنجم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده که فناوری حسگرهای آنها دهها برابر جت سوئدی است ، نموده اند . با این وصف ، گرچه هر دوطرف ( فلانکر و گریپن ) تاکید بسیار زیادی بر استفاده از سیستمهای جنگ الکترونیک و راداری برای بهبود وضعیت بقاء رزمی خود دارند ، طبیعی است که تلاش اصلی دو طرف ماجرا ، بر انهدام هدف متخاصم در برد فراتر از میدان دید بصری متمرکز شده باشد . بااین وجود ، گفته میشود که نیروی هوایی روسیه هم اکنون به شکل خاص بر روی بهبود توانایی های رزمی خود در محدوده میدان دید بصری ، تمرکز داشته و این بدان معنی است که مزیت گریپن در دو حوزه ابعاد کوچک و همچنین ارتفاع پروازی پایین تر ، دیگر به مانند گذشته اهمیت نخواهد داشت . با توجه به تمامی این موارد و هزینه های قابل توجهی که تاکنون برای جدید ترین نمونه گریپن صرف شده ، نیروی هوایی سوئد در حال حاضر تمامی تلاش خود را برای بهبود هرچه سریعتر تسلیحاتی و نرم افزاری محصول بومی خود خواهد نمود . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  6. 1 پسندیده شده
    حالا عوارض بسیارمنفی این اقدام شوکه کننده دیروز روحانی به مرور خودش را نشون خواهد داد حتی اگر در حد همین صحبت های دیروزشون در اون همایش روستایی و صحبت های مکرون بمونه ( جالبه به نظر روحانی از قبل در تماس تلفنی همون روز مکرون این وعده را به مکرون داده بوده (دیدار با ترامپ) و جالب تر اینه تنها وعده ای که مکرون بهش اشاره کرد و ترامپ هم صادقانه تر در ازای این دیدار و البته بازگردوندن کامل گام های هسته ای (که خلاف مصوبه شورای امنیت ملی است و معلوم نیست جناب روحانی شمعخانی و دوستان را هم ایا دور زدند یا خیر بعد اون اظهار نظر اعلام پشیمانی از برجام) همون خط اعتباری موقت و زماندار فروش محدود نفت به چند کشور محدود در زمانی مشخص شده توسط طرف امریکایی (لابد تا قبول شروطشون از مذاکرات) هست) و از اونجا که نظر رهبری را میدونیم بسیار عجیب هست خب نفس این عمل دیروز روحانی حتی و نشانه ها و پالس های این اقدام به غرب و رسانه های اپوزیسیون و به نظر یک طور گرا به جناح های داخلی خاص هم بوده از اونجا که مثل همیشه واژه های عوام فریبانه ای مثل "منافع ملی" و "نترسیدن از مذاکره" و از این دست را هم شاهد بودیم. حالا در مورد چیزی که شما عنوان میکنید در نظر بگیرید در بحبوحه دستگیری افراد تاثیرگذار در فسادهای کلان در دستگاه های خاصی مثل خودرو سازی و بانک ها و بخش پتروشیمی خصوصا که میتونست در فشار شدید تحریمها و رفتن به سمت تولید یک بار برای همیشه هم حفره های فساد را نمایان کنه و یک پاکسازی رخ بده و هم رونق تولید را تشدید کنه چطور این مطلب اب سرد و یک قرص خواب اور میشه برای دستگاه ها (دولتی و خصوصی) که حالا منتظر بمونیم و از منابع خرج کنیم کارها ممکنه درست بشه! شوربختانه اون هم وسط جایی که به نظر میرسید یک تطبیق حداقلی با تحریم ها داره رخ میده (به اذعان خود مقامات دولتی)
  7. 1 پسندیده شده
    به دقت این اظهارات گستاخانه، طلبکارانه و از روی تفرعن رییس جمهور فرانسه را ببینیم و بعد مقداری بیشتری به گذشته و درسهاش و البته دو واژه کلیدی مکرون یعنی اگر .... شاید و واژه تضمین و اعتماد فکر کنیم. و یک روایت دیگه از این وعده سرخرمن خط اعتباری برای خرید دارو و غذا: چکیده و کلمات کلیدی این کنفرانس تلاش مکرون به نیابت از ترامپ برای برگزاری هر طور شده دیدار ترامپ با روحانی است. در جای جایش دیده میشه. تنها و تنها هم با اگر و شاید و لیست بلندی از درخواست های از همین حالا اماده ترامپ. در مقابل هم تنها وعده یک خط اعتباری که ترامپ بهش اشاره میکنه در ازای تازه نه دیدار بلکه بازگشت کامل ایران به برجامی که طرف مقابل میگه به جهنم که نابودش کردم و بر نداتشن گام های بعدی و به عقب برگشتن گامهای ابتدایی که برداشته شده. از چیزی که تصور میکردم هم بدتر بوده ماجرا.
  8. 1 پسندیده شده
    درکلیپی که به مناسبت روز صنعت دفاعی پخش شد ظاهرا یک عدد موتور J79 در حال تست نشان میداد در حالی که بدنه ان تقریبا نو به نظر می رسید با توجه سردار باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از صنایع هوافضای وزارت دفاع و سخنان وزیر دفاع سابق در هنگام رونمایی موتور توربو جت اوج امکان مهندسی معکوس وجود دارد حال نمی شود گزینه تعمیر اساسی موتور توربو جت J79 هم صرف نظر کرده انتقال موتور تعمیر شده engine test cell وزارت جهت ازمایشات وزیر دفاع با اشاره به طراحی و ساخت موتور ملی اوج گفت: گام بعدی در این زمینه طراحی و ساخت موتورهای سنگین توربوجت و توربوفن است که انتظار داریم ظرف 2 سال آینده به نتیجه برسد. ویدئو روز صنعت دفاعی https://aparat.com/v/mpNVo نکته دوم ازمایشات پروازی این موتور و موتور توربو جت اوج می باشد بغیر از هواپیما بستر ازمایش ارمیتا که برای تست پرتابگر صندلی پران ساخت داخل بود هواپیما یی در داخل داریم که بتوانیم به عنوان بستر تست برای انجام ازمایشات پروازی این موتور ها استفاده کنیم بستر تست پروازی شرکت هانی ول https://www.aparat.com/v/vlZUK بستر تست شرکت پرت اند ویتنی https://aparat.com/v/lGEPT ایلوشین 76 برای تست موتور توربو پراپ Klimov TV7-117 https://aparat.com/v/MZtvI
  9. 1 پسندیده شده
    بامداد امروز اسرائیل حملاتی رو به نزدیکی دمشق انجام داد به گفته بنیامین نتانیاهو صدای پدافند سوریه هم اسمان دمشق رو پر کرده است از میزان تلفات و خسارات خبری در دست نیست ولی سوالی که مطرح هست علت حملات و خواست اصلی رژیم اشغالگر قدس و چرایی عدم پاسخگویی مستقیم ایران هست گفته میشه علت اسرائیل و امریکا فشار برای ایران و وارد کردن ایران به جنگ هست اونها میخوان یک بازی دو سرباخت برای ایران فراهم کنن اگر پاسخ ندهد حملات رو بیشتر کنن و اگر پاسخ دهد جنگ رو کلید بزنن اما اقدام ایران ایران از دو جهت زیاد به حملات اسرائیل پاسخ نمی دهد اول بابت عدم تمایل به پاسخ از خاک سوریه و یا عراق و دوم اهمیت دیگر اهدافش در سوریه اهدافی مثل زیرساخت های انسانی و موشکی و بازپسگیری زمین های اشغالی در سوریه برای ایران و سوریه بسیار مهم هست که ادلب از دست تروریست ها، مرز با ترکیه از دست ترک ها، و مرز با عراق از دست امریکایی ها ازاد بشه اما پاسخ چه میتونه باشه ایران تمایل شدیدی داره که پاسخ از طرف همپیمانانش صادر بشه برای مثال - در یمن وضعیت داره برمیگرده و سقوط پهباد های امریکایی ضرباتی از این نوع هستند - در سوریه فتح خان شیخون نشون داد که فشار های امریکا و اسرائیل ایران رو از اهداف اصلی باز نداشته و داره کار میکنه - در عراق، در عراق شرایط دلخواه نیست و فشار از روی نیروهای امریکایی برداشته شده است، در صورتی که حملات به نیروهای امریکایی زیاد شود کم کم امریکا مجبور خواهد بود از عراق خارج شود ، دو نقطه مهم امریکا در عراق سفارت و سفیر اون ( منابع سیا) و شرکت های نفتی هستند که درامد زایی بالایی برای امریکا دارند اگر در این موارد اختلال ایجاد شود عملکرد اونها کاهش پیدا می کند بماند که زدن پهبادها و هواپیماهای سنگین عملا امنیت اسمان رو برای شناسایی نیروهای ما سلب می کند ( باید اسمان عراق رو برای امریکایی ها به تهدید تبدیل کنیم بویژه پهبادها) - در افغانستان ، امریکا دنبال شکل دهی فضایی طالبانی مثل گذشته هست ، بطوری که دولت افغانستان نادیده گرفته شده است کمک به حمله به نیروهای ناتو و امریکایی و زدن پهبادها بهترین و موثرترین کار برای ضربه زدن به امریکا هست همچنین رایزنی و فعال شدن نقش ما در افغانستان بسیار کلیدی هست اگر باتلاق عراق و افغانستان رو فعال نکنیم سراغ ما خواهند امد
  10. 1 پسندیده شده
    برد بزرگ و اساسی باور و یا سامانه های داخلی امکان تولید تعداد بالا و پوشش کل فضای کشور هست و مفسر شبکه های خارجی به اون اذعان دارن این مزیت رو در خرید ما به هیچ عنوان نمی بینیم بویژه در شرایط تحریمی کنونی تازه موارد آپدیت ها، کدهای داخلی ، امکان ساخت نمونه های بهتر از دیگر شاخصه های نمونه داخلی هست ولی یک نکته مهم که جناب ام ار 9 روی اون مانور می دهند عدم ساخت دوباره چرخ هست ما باید در هنگام ساخت تا جای ممکن به تجاری بودن توجه کنیم تا هم هزینه کم شود و هم تعمیرات اسان تر بشه همچنین انرژی خود رو روی اولویت ها و قسمت های کلیدی و حساس بذاریم برای مثال قسمت های الکترونیک و کنترل بویژه در نرم افزار بسیار مهمتر از قسمت های مکانیکی هستند و بخش های مکانیکی رو میشه بصورت برون سپاری از شرکتهای داخلی یا خارجی تهیه کرد ولی کدها رو خیر
  11. 1 پسندیده شده
    تا اونجا که من فهمیدم : تو سامانه ی پدافندی تلاش از رادار کنترل اتش افق استفاده میشد با قابلیت لینک شدن به 3 پرتاب گر 4 تایی با موشک صیاد 2 با سیستم هدایت هیبریدی (هدایت راداری نیمه فعال + اشیانه یابی منبع اخلال HOJ) و همچنین این سامانه قابلیت لینک شدن با رادار کنترل اتش s 200 یا 5N62 رو داشت ، بزرگترین ضعفش رادار غیر آرایه ایش بود تو سامانه ی پدافندی سوم خرداد ، رادار از نوع آرایه فازی فعالAESA بود با 1700 المان که احتمالن تو باند X کار می کرد با قابلیت کشف ‌و رهگیری ۱۰۰ هدف و درگیری با ۴ هدف به صورت هم زمان و هدایت همزمان ۸ موشک ، هر تلار به دو تل لینک میشد و سامانه ی طبس هم رادار رفلکتوری داشت و در کنار سوم خرداد استفاده می شد در سامانه ی صیاد از رادار نجم 802 + رادار رهگیری صیاد استفاده میشد و از موشک های صیاد 2 و 3 احتمالن .. رادار نجم 802 قابلیت کشف و رهگیری همزمان 12 هدف و در گیری با 3 هدف در باند s ، قابلیت لینک شدن به 6 پرتابگر 4 تایی داشت .. در فاصله 150 کیلومتری اهداف رو کشف می کرد و در 120 کیلومتری روشون قفل می کرد ..رادارش از 5120 المان تشکیل شده بود .. از موشک صیاد 3 هم استفاده می کرد .. موشک صیاد 3 هم از هدایت هیبریدی بر خوردار بود (جستجو گر پیشرفته ی فعال و نیمه فعال ) با برد 120 کیلومتر در نسخه پایه و وزن یک تن در سامانه 15 خرداد از رادار نجم 804 استفاده میشد با قابلیت درگیری همزمان با 6 هدف ، از موشک صیاد 2 و 3 استفاده میکرد در سامانه ی باور 373 از سه رادار ، یکی کشف و رهگیری باند S و رادار کنترل اتش ، و از رادار معراج 4 به عنوان رادار پیش اخطار با برد 450 کیلومتر برای کشف هدف استفاده می کنه با قابلیت شناسایی 200 هدف با قابلیت های (Burn through ، SLB & SLC ، JATS ، Cultter Map ، CFAR ، پایین SLL ) و سایر گزاره ها برای مقابله با جنگ الکترونیکی .. رادار های کشف و رهگیری توانایی کشف 100 هدف در فاصله 350 کیلومتری داره ، و رادار کنترل اتش از فاصله 260 کیلومتری میتونه در گیر شه ، سامانه به 6 اتش بار 4 تایی لینک میشه .. و از موشک صیاد 3 و صیاد 4 برای برد 120 و 200 کیلومتر استفاده می کنه ، در آینده هم شاید موشک صیاد 2 و 9 دی برای برد کوتاه و میان برد بهش اضافه شه ، موشک صیاد 3 باور هم قابلیت تغییر وکتور رانش داره و برای مقابله با موشک بالستیک تاکتیکی TBM استفاده میشه .. قابلیت درگیر شدن همزمان با 6 هدف و هر هدف 2 موشک
  12. 1 پسندیده شده
    موشکی مثل استروم شادو که عربستان و امارات صدها فروند از اون در اختیار دارن بردی حدود 500 کیلومتر داره یعنی هواپیما قبل از اینکه وارده محدوده شناسایی رادار باور بشه میتونه موشک را شلیک کنه و برگرده پدافند هوایی بدون کمک یک نیروی هوایی که دارای جنگنده های بروز و آواکس باشه نمیتونه امنیت خودشوهم تامین کنه
  13. 1 پسندیده شده
    شکبه اخباری یونیوز تصاویر اختصاصی خود را از باور373 منتشر کرده است. طبق ادعای این شبکه ارتش ایران تصاویر از آزمایش باور373 همراه با برخی از جزئیات آن را در اختیارشان قرار داده است. اطلاعات ادعایی که ارتش ایران در اختیار یونیوز گذاشته است: باور 373 توانایی هدف قراردادن موشک های کروز، بالستیک، موشک های ضد رادار، انواع هواگردها را دارد. این سامانه می تواند اهداف را از 320 کیلومتری کشف کرده و از فاصله 260 کیلومتری ردگیری کند و هدف خود را در فاصله 200 کیلومتری و ارتفاع 27 کیلومتری مورد اصابت قرار دهد. باور 373 می تواند با 6 هدف درگیر شود و 2 موشک به سمت هر یک از اهداف شلیک کند. هر گردان شامل 6 پرتابگر می باشد. پی‌نوشت: چرا باید قبل از رونمایی از مهمترین پروژه دفاعی کشور، فیلم‌های تست آن از رسانه‌های خارجی سر در بیاورد. منبع
  14. 1 پسندیده شده
    ممنون از پاسخ خوب شما چند تا نکته در پاسخ شما وجود داره که جالب توجه هست اول اینکه فاتح ۱۱۰Bبا برد ۲۵۰ کیلومتر در فاتح ۳۱۳(من در تمام منابع از سر جداشونده برای این موشک ندیدم) به برد ۵۰۰ کیلومتری رسیده که به گفته وزیر دفاع وقت از سوخت جدیدی موسوم به سوخت جامد مرکب استفاده شده. به عبارتی تغیراتی در ساختار پیشرانه و سوخت باعث گردیده برد موشک دوبرابر بشود. والبته مورد دوم اینکه حتی اگر فرض رو بر این مورد بگیریم که حتی فاتح ۳۱۳ نیز از کلاهک جداشونده(با اینکه عرض کردم در هیچ منبعی این مورد رو ندیدم) استفاده میکند یه پیشرفت فوق العاده از ذولفقار تا دزفول میبینم که باز موید این نکته هست که در مرحله جدایش به نوعی پیشرفت بسیار زیادی ایجاد شده و برد موشک رو چند برابر کرده این مورد از اون جا حائز اهمیت است که موشک سجیل نیز کلاهک جداشونده داشته که از تکنولوژی قدیم ایران(متعلق به دهه ۸۰ شمسی) بهره میبرده و با تغییرات فعلی واقعا چه براوردی میشه براش داشت. البته علت پرسش این سوال بیشتر برای این منظوره که اگر به ناگهان(مثلا درگیری ایران و انگلستان) محدودیت ۲۰۰۰کیلومتری برداشته بشه و علم و تکنولوژی و مهارت ما در سوخت جامد که در خانواده فاتح درحال حاضر نمایان هست بخواهد وارد خانواده سجیل شود چه بردی رو میتونیم براش تصور کنیم.
  15. 1 پسندیده شده
    سلام. مهمترین اتفاقی که باعث شد برد خانواده فاتح افزایش پیدا کنه استفاده از تکنولوژی سر جنگی جدا شونده بود. در مورد افزایش برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر قطعاً تحقق پیدا کرده و این کار هم به سادگی قابل دستیابی هست. مثلاً سر جنگی موشک خرمشهر رو از ۱۷۰۰ کیلوگرم به ۵۰۰ کیلوگرم برسونن. البته افزایش طول موشک خرمشهر یا دو مرحله ای کردنش هم امکان داره. در مورد خانواده سجیل هم میشه با تغییر ترکیب سوخت و بهینه کردن خط سیر پروازی افزایش برد رو داشت اما نه به میزان خانواده فاتح.
  16. 1 پسندیده شده
  17. 1 پسندیده شده
    ممنون، ای کاش یکی از دوستان در یکی از سایتهای مجاز(!) آپلود کنه که امثال ما هم بتونن ببینن. بله متاسفانه حق با شماست، استاتوس میلیتاری رو تلگرامیزه کرده و باعث ایجاد بحثهای بشدت سطحی و کم عمق شده. همچنین بعضا افرادی در استاتوس فعال هستند که شما یک پست نظامی در انجمن از اونها نمی بینید ولی الی ما شا الله در استاتوس فعالند! خب یه همچین تیپ افرادی چرا در میلیتاری هستند؟ واضحه و همه می دونن! --------------------------------- راستی خبری از نسخه جدید آرچر یا هوا به هوای کوتاهبرد جدیدی از روسها نیست؟
  18. 1 پسندیده شده
    سوال خوبی است. در حد خود پاسخگو هستم. اگرچه که مدیران ارشد بهتر می توانند این سوال را پاسخ دهد. اول اینکه این تاپیک، یک «داستان قدیمی چینی» نیست. بلکه بخشی از تاریخ چین است. شاید بفرمایید منظور همان است. بخشی از تاریخ چین چه ربطی به انجمن نظامی دارد. اما مجدداً می بایست عرض نمایم که این «بخشی از تاریخ چین»، نه از لحاظ فرهنگی، ادبی، هنری و ...، که از لحاظ نظامی مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارتی یک برهه صد ساله که مملو از جنگ های تاریخی، استراتژی های نظامی مختلف، جنگ سالاران، ژنرال ها و استراتژیست های نظامی قابل تاریخ در آن حضور دارند و خود، اثرگذار بر روی تاریخ نظامی چین بوده است. دوم اینکه اگر دقت بفرمایید، این تاپیک در بخش «جنگ و تاریخ»، در مجموعه «مباحث جامع نظامی» و در مبحث «جنگ های باستان» ایجاد شده است که همانطور که از اسمش پیداست، در این مبحث تاریخ جنگ های باستان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. پس به نظر نمی رسد تاپیک، در محدوده مباحثی که سایت پیش بینی کرده است قرار نگیرد. چرا که حداقل علناً ذکر نشده است که جنگ های باستان مثلاً روم یا یونان یا ایران می تواند مورد مداقه قرار گیرد، ولی چین خیر. کما اینکه تاپیک های دیگری در همین مبحث درخصوص جنگ های باستان کشورهای مختلف، از ژاپن و چین گرفته تا دیگر کشورها، ایجاد شده است و به نظر نمی رسد که تنها این تاپیک به این مباحث پرداخته باشد. سومین مطلب این است که احتمالاً منظور شما این بوده است که تاپیک، کمتر محتویات نظامی داشته و بیشتر به داستان سرایی پرداخته است. بنده این ایراد شما را وارد دانسته و آن را بر ضعف قلم خویش می پندارم و بلاشک عذرخواهی می کنم. اما این، سبک نگارش و ادبیات حقیر است که تاریخ را نه به شکل مرسوم آن در ایران که مملو از اسم و تاریخ است و بسیار خشک مطرح می شود، که به شکل داستان تعریف می کنم که در مخاطب، احساس نزدیکی و فهم و همذات پنداری تاریخی بهتری نسبت به آن برهه را پدید آورده و به نوعی به آشتی بیشتر مخاطبین با تاریخ بپردازم. قطعاً اگر به این هدف نرسیده ام، ایراد از ضعف کلام و نگارش بنده بوده است که ان شاءالله با توصیه ها و راهنمایی های شما و دیگر دوستان، این ایراد تا حد توان مرتفع گردد. اما در پایان؛ اگر تصمیم مدیران سایت بر این باشد که این تاپیک، برخلاف موازنین، قوانین و سیاستگزاری های سایت میلیتاری است، به این تصمیم احترام می گذارم.
  19. 1 پسندیده شده
    امکانش هست ما رو از نظرات گرانسنگ خودتان محروم بفرمایید؟
  20. 1 پسندیده شده
    در قسمت قبل، ماجرای فرار پر حادثه امپراطور تا رسیدن به لویانگ و نیز درخواست کمک از سائو سائو مورد بررسی قرار گرفت. و حالا ادامه ماجرا ...! ----------------------------------------------------------------------------------------- قسمت سیزدهم – انتقال پایتخت به لانه ببر هنگامی که سائو سائو از ماجرای فرار امپراطور از دست فرماندهان غاصب پایتخت خبردار شد، به مشورت با مشاوران خود پرداخت. اگر چه نیک می دانست که این، فرصتی طلایی برای وی خواهد بود، اما ترجیح می داد که نظر مشاورانش را نیز جویا شود. شون یو این را با عملکرد لیو بانگ (Liu Bang یا امپراطور گائوزو، موسس سلسله هان) مقایسه نمود و آن را فرصتی دانست که هر چند قرن یکبار ممکن است رخ بدهد. دیگر مشاورین هم نظر موافق خود را عنوان نمودند. پس سائو سائو به سرعت دست به کار شد و سپاه خود را برای حرکت مهیا ساخت. اما او می دانست که چطور می تواند امپراطور را تحت تأثیر قرار دهد. پس در ابتدا، به شیائو دون (Xiahou Dun – Yaunrang) فرمان داد که در رأس سپاه سواره نظامی 50 هزار نفره، به سرعت به سمت لویانگ حرکت نماید. شیائو دون هنگامی به کاروان امپراطور رسید که آن ها در حال فرار از لویانگ بودند. چرا که سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی لویانگ رسیده بودند و دونگ چنگ به امپراطور پیشنهاد کرده بود که به سمت شرق کوهستان خواشان بگریزند. آن ها در ابتدا فکر می کردند که با بخشی از سپاه لی جوئه مواجه شده اند. اما وقتی فهمیدند که سائو سائو، یکی از برجسته ترین ژنرال هایش را برای نجات جان امپراطور فرستاده است، به شادمانی پرداختند. شیائو دون به امپراطور احترام گذاشت و عنوان نمود سائو سائو به محض خبردار شدن از عزیمت امپراطور به لویانگ، من را به عنوان پیشقراول سپاه به نزد شما فرستاد تا قبل از اینکه سپاه آماده حرکت شود، من با جان خود به دفاع از امپراطور بپردازم. به همراه خود، دو تن از قدرتمندترین ژنرال های ارتش سائو سائو را نیز آورده ام : شو چو (Xu Chu – Zhongkang) و دیان وی (Dian Wei) که هماوردی در میدان نبرد ندارند. امپراطور حقیقتاً مدیون سائو سائو شده بود و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. مدتی نگذشته بود که کاروان امپراطور مشاهده نمود که سپاه عظیم دیگری به سمت ایشان در حرکت است. بار دیگر، هراس کاروان امپراطور را در بر گرفت. اما به زودی فهمیدند که فرمانده این سپاه، کسی نیست جز سائو هونگ (Cao Hong – Zilian)؛ پسر عموی سائو سائو (در کتاب، فیلم ها، سریال ها و انیمیشن های مربوط به عصر سه پادشاهی، از وی به عنوان برادر سائو سائو یاد شده است، ولی در منابع تاریخی، پسر عموی سائو سائو معرفی شده است.). سائو هونگ پس از شرفیابی به خدمت امپراطور و ادای احترام، عنوان داشت که پس از حرکت شیائو دون، سائو سائو نگران شد که شاید سپاه وی برای مقابله با سپاه قدرتمند شیلیانگ کافی نباشد. پس من را در رأس پیاده نظام نزد امپراطور فرستاده است تا خود، با ارتش اصلی به زودی به شما ملحق شود. در کنار من، دو تن از برترین ژنرال های پیاده نظام، لی دایان (Li Dian) و یوئه جینگ (Yue Jing) حضور دارند. امپراطور بار دیگر تحت تأثیر وفاداری سائو سائو و نیز قدرت سپاه وی قرار گرفته بود. در همین هنگام سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی محل استقرار کمپ امپراطور رسیدند. پس امپراطور دستور داد که سپاهیان سائو سائو به مقابله با آن ها برخیزند. جناح راست سپاه به شیائو دون و جناح چپ به شو چو سپرده شد. در میانه سپاه نیز سائو هونگ در رأس پیاده نظام قرار گرفت و به دشمن تاختند. سپاه شیلیانگ با این حمله قدرتمند، شکست سختی را خورد و عقب نشینی نمود. سپاهیان سائو سائو نیز به تعقیب دشمن پرداختند. پس از امن نمودن مسیر و به اصرار شیائو دون، کاروان امپراطور، در حالی که سواره نظام او از آن ها محافظت می نمود، به لویانگ بازگشت. روز بعد سائو سائو در رأس سپاهی عظیم، خود را به لویانگ رساند. بار دیگر امپراطور، تحت تأثیر قدرت و توانایی سائو سائو قرار گرفت. وی در کمال ادب و احترام، تمامی آداب شرفیابی نزد امپراطور را به جای آورد (از جمله سه نوبت تعظیم (سجده) نمودن به امپراطور) و با خود، لباس های زیبا و نیز خوراکی مطبوع نزد ایشان آورد. سائو سائو با زکاوت و هوش خود نیک می دانست که این، بهترین هدیه برای کسانی است که ماههاست نه غذایی مناسب خورده اند و نه لباسی خوب بر تن دارند. حالا تمامی دربار، یا نظری مساعد نسبت به سائو سائو داشتند و قدردان وی بودند و یا مرعوب قدرت و توانایی وی شده بودند. عملاً کلام سائو سائو، نظر غالب دربار شده بود. اما در سپاه شیلیانگ، بحث شدیدی بین ژنرال ها درگرفته بود. لی جوئه و گوا سی معتقد بودند که باید شبانگاه به کمپ سائو سائو حمله نمایند و سپاهیانش را تار و مار نمایند. آن ها بیش از اندازه روی توان نظامی سپاه شیلیانگ (که حالا پس از شکست های متعدد بشدت ضعیف شده بود) حساب باز می کردند. اما جیا شو (Jia Xu)؛ مشاور ارشد نظامی لی جوئه، مخالف این حمله بود و اعتقاد داشت تا دیر نشده باید به عقب نشینی بپردازند و به شهر و دیار خود بازگردند. این حرف، موجب خشم لی جوئه شد و شمشیر از نیام کشید تا جان وی را بگیرد. اما با وساطت دیگر ژنرال ها، جیا شو جان سالم بدر برد. اگرچه او شبانه از کمپ گریخت و به روستای پدری خود بازگشت. وی بعدها به خدمت دوان وی درآمد و سپس به ژانگ شیو مشاوره داد تا اینکه سرانجام در پی شکست ژانگ شیو از سائو سائو، تا پایان عمر به خاندان سائو خدمت نمود. صبح روز بعد، سپاهیان سائو سائو و در رأس آن سیصد سوار به فرماندهی سه ژنرال قدرتمند سپاه؛ شو چو، سائو رن (Cao Ren – Zixiao) و دیان وی، به سپاهیان شیلیانگ هجوم آوردند. این سیصد سوار وظیفه داشتند تا نظم و آرایش سپاه را بهم ریخته، سپس عقب نشینی کرده و از سویی دیگر بدان هجوم آورند. در این میان، لی شیان (Li Xian) و لی بیئه (Li Bie)، برادرزاده های لی جوئه به سمت آن ها تاختند تا کارشان را یکسره کنند. اما شو چو، قدرتمندترین ژنرال سائو سائو هر دو نفر را بر خاک افکند و سرشان را پیش کش ارباب خود نمود. سائو سائو که بشدت تحت تأثیر قدرت و توانایی شو چو در از بین بردن بهترین ژنرال های ارتش لی جوئه قرار گرفته بود، وی را با فان کوای (Fan Kuai)؛ قدرتمندترین ژنرال لیو بانگ که عامل پیروزی وی در مهمترین نبردهایش نیز بود، مقایسه نمود. پس از بهم ریختن نظم شیلیانگ، حالا نوبت به سائو سائو بود که خودی نشان دهد. وی جناح راست را به شیائو دون سپرد و جناح چپ در اختیار سائو هونگ قرار گرفت. خود نیز میانه سپاه را عهده دار شد و به سپاه شیلیانگ تاخت. اکثر سپاه دشمن نابود شد و دیگران فراری شدند. سائو سائو نیز خود در رأس سپاه، به تعقیب آن ها پرداخت و تا پاسی از شب، تعقیب و گریز و نبرد ادامه داشت. لی جوئه و گوا سی با پنهان شدن در بیشه ها و کوهستان، توانستند جان سالم به در ببرند و بگریزند. اما دیگر تهدید آن ها از بین رفته بود. سپاه سائو سائو فاتحانه به شهر بازگشت و جشنی بزرگ برپا شد. سائو سائو، حال ناجی تاج و تخت و امپراطور شده بود و بدل به قدرتمندترین فرد دربار شده بود. درباری که البته قدرت سابق را نداشت و حال، کشور در دستان جنگ سالاران تکه تکه شده بود و هر یک، در تلاش برای کسب قدرت به فتح سرزمین های اطراف و یا جمع آوری سپاه مشغول بود. سائو سائو هم به خوبی می دانست که امپراطور، از اختیار کافی برخوردار نیست. اما نقشه های جالبی در سر داشت که به کمک اوامر امپراطور، می توانست آن ها را پیاده نماید. با مشاهده شرایط، یانگ فنگ و هان شیان که روزگاری همراه با شورشیان موج سفید، ناجی امپراطور بوده و فداکاری فراوانی نموده بودند، به خوبی دریافتند که آینده ای در دربار نخواهند داشت. پس به بهانه تعقیب باقیمانده سپاه شیلیانگ، به همراه سپاهیان خود از شهر خارج شدند و در دالیانگ مستقر شدند. در این زمان بود که سائو سائو با یکی از با استعدادترین افراد آشنا شد : دونگ ژائو (Dong Zhao – Gongren). مشاوری ارزشمند و دانا که در گذشته به یوآن شائو و ژانگ یانگ (Zhang Yang – Zhishu) خدمت کرده بود و هنگامی که فهمیده بود امپراطور در خطر است، خود را به وی رسانده بود تا در خدمتگزاری حاضر شود. سائو سائو نیز در شناخت افراد با استعداد، توانایی بسیاری داشت و خیلی زود، استعدادش را کشف نمود و او را متقاعد ساخت که به وی بپیوندد. دونگ ژائو تا پایان عمر خود در خاندان سائو بود و پس از سائو سائو، به سائو پی (Cao Pi – Zihuan. پسر ارشد سائو سائو و اولین امپراطور سلسله وی) و سپس سائو روی (Cao Rui – Yuanzhong. پس ارشد سائو پی و دومین امپراطور سلسله وی) خدمتگزاری نمود. سائو سائو برای سنجیدن خرد وی، به مشورت با او پرداخت. در ابتدا از وی پرسید که با یانگ فنگ و هان شیان چه باید بکند. دونگ ژائو پاسخ داد که آن ها قدرت چندانی ندارند و قابل اعتنا نیستند. سپس از لی جوئه و گوا سی پرسید. او گفت با توجه به اینکه سپاه شیلیانگ عمدتاً از بین رفته است، آن ها توان کافی برای تهدید ندارند. سائو سائو نیز تصمیم گرفت که برای سرشان جایزه تعیین کنید تا زحمت نابودی شان را دیگران بکشند. اما وقتی درمورد پایتخت سوال نمود، پاسخ دونگ ژائو به دل سائو سائو نشست. وی عنوان داشت که با توجه به اینکه پایتخت ویران شده است و در آن آذوقه ای یافت نمی شود، پس بهتر است امپراطور و دربار را به شوچانگ (Xuchang) منتقل نماییم. این شهر، در ایالت یان قرار داشت که در اختیار سائو سائو بود و این، بدان مفهوم بود که امپراطور عملاً در چنگ سائو سائو خواهد بود. اما سائو سائو شادی خود را بروز نداد و در پاسخ گفت که چطور ممکن است این انتقال انجام شود، آنگاه که در دالیانگ، به یانگ فنگ خواهند خورد و از داخل نیز خود امپراطور و دربار، مخالف این انتقال خواهند بود. دونگ ژائو از وی خواست که در نامه ای، دلایل خود برای انتقال پایتخت را به درباریان اطلاع دهد. خود آن ها موافقت خواهند نمود. سائو سائو با دیگر مشاوران خود (از جمله شون یو) نیز به مشورت پرداخت و وی نیز نظری مشابه را ابراز نمود. پس تصمیم به انتقال پایتخت گرفته شد. دربار نیز که مجذوب و یا مرعوب سائو سائو بودند، خود تسهیل گر راه شده و امپراطور را به تغییر پایتخت راضی نمودند. این پیشنهاد، بار دیگر بار غمی را بر دوش امپراطور نهاد. او می دانست که اگر چه تهدید فعلی برطرف شده است، اما هیچ بعید نیست دیگر جنگ سالاران همان مسیری را طی کنند که دو ژنرال شیلیانگ طی نموده بودند. پس وی نیاز به جنگ سالارانی را داشت که وی را محافظت نمایند. ولی رفتن به پایتخت مدنظر سائو سائو، برابر بود با تبدیل شدن به عروسک خیمه شب بازی سائو سائو. ولی گویا سرنوشت امپراطور شیان این بود که همواره این نقش را داشته باشد. روزگاری دونگ ژو، سپس لی جوئه و گوا سی و امروز سائو سائو. کاروان امپراطور حرکت به سمت شوچانگ را آغاز نمود. اما در میانه راه، همانطورکه سائو سائو پیش بینی می نمود، یانگ فنگ راه را بر سپاه سائو سائو بست و عنوان داشت که او، امپراطور را ربوده است. مذاکرات نتیجه ای نداشت و دو سپاه روبروی یکدیگر موضع گرفتند. فرمانده سپاه یانگ فنگ، کسی نبود جز شو خوان. فرماندهی سپاه سائو سائو نیز به شو چو سپرده شده بود. دو ژنرال در نبردی تن به تن در مقابل هم قرار گرفتند. اما شو چوی قدرتمند با گوان دائوی خود، حریف تبر بلند شو خوان نبود و پس از رد و بدل شدن ضربات متعدد، هر دو ژنرال خسته از نبرد به اردوگاه خود بازگشتند. سائو سائو بسیار مشتاق بود که این ژنرال قدرتمند را به خدمت بگیرد. پس ژنرال ها و مشاورین خود را برای مشورت فرا خواند و موضوع را مطرح نمود. من چونگ (Man Chong – Boning)، یکی از ژنرال های سائو سائو که دوستی دیرینی با شو خوان داشت، پیشنهاد نمود که مخفیانه به اردوگاه دشمن رفته و شو خوان را راضی نماید که به وی بپیوندد. اگرچه این نقشه بسیار پر ریسک بود، اما مورد موافقت سائو سائو قرار گرفت. نیمه های شب، در میانه تاریکی من چونگ به اردوگاه یانگ فنگ وارد شد. با احتیاط فراوان خیمه ها را وارسی نمود تا به خیمه شو خوان رسید. وی به جای خواب، بر روی نبرد روز آینده مشغول مطالعه و بررسی بود. پس هنگامی که من چونگ وارد خیمه وی شد، شگفت زده شد. من چونگ به وی توضیح داد که او اکنون در سپاه سائو سائو حضور دارد و از علاقه ارباب خود به قدرت و توانایی وی گفت. شو خوان در گذشته نیز به سائو سائو تمایلاتی داشت، اما علاقه وی به یانگ فنگ، هربار مانع از این شده بود که او را رها ساخته و به سائو سائو بپیوندد. در ابتدای گفتگو نیز باز همین موضع را تکرار نمود. اما من چونگ آنقدر با وی صحبت نمود و استدلال های مختلفی را ارائه کرد تا در نهایت او را راضی به ترک اردوگاه سازد. البته من چونگ علاقه داشت که وی، یانگ فنگ و هان شیان را شبانه به قتل رسانده و سر آن دو را به عنوان هدیه به سائو سائو تقدیم نماید. اما شو خوان این را رسم جوانمردی نمی دانست و قویاً با آن مخالف نمود. پس تنها به همراه چند نفر از یاران خود سوار بر اسب و شبانه از اردوگاه خارج شدند و به سوی اردوگاه سائو سائو حرکت نمودند. اما یانگ فنگ به محض باخبر شدن از این اقدام شو خوان، به سرعت به همراه هزار نفر از سواران خود به دنبال وی براه افتاد و فریاد می زد «آن خائن را بگیرید!». تعقیب و گریز آغاز شده بود. اما طولی نکشید که یانگ فنگ فهمید تمام این ها، نقشه سائو سائو بوده و او در کمینی هولناک گرفتار شده است. سائو سائو با دیدن یانگ فنگ فریاد زد : «خیلی وقت بود منتظرت بودم! تلاش برای فرار بی فایده است!!». همین طور هم بود. علی رغم تلاش یانگ فنگ برای شکستن حلقه محاصره، موفقیتی حاصل نشد. اما در این هنگام، هان شیان به کمک یانگ فنگ شتافته و نبردی سنگین درمی گیرد. در این نبرد، یانگ فنگ موفق به فرار می شود و سائو سائو نیز به تعقیب این دو می پردازد. اما سپاه یانگ فنگ و هان شیان، دیگر یا نابود شده و یا تسلیم سائو سائو شده بودند. پس یانگ فنگ و هان شیان نیز چاره ای ندیدند جز آن که یه یوآن شو بپیوندند. انتقال امپراطور و دربار به شوچانگ، با موفقیت انجام پذیرفت. تمامی دشمنان خرد نیز نابود شده بودند. با این انتقال، سائو سائو به مقام نخست وزیری رسید و دیگر مشاوران و ژنرال هایش نیز مقام هایی رسمی دریافت نمودند. حالا دیگر همه چیز آماده و مهیا بود که به برنامه ای که ماه ها از آن عقب افتاده بود، بپردازد : تسخیر ایالت شو. ----------------------------------------------------------------------------------------- اما چه بر سر فرماندهان شیلیانگ آمد؟ در قسمت دهم اشاره شد، فان چو در سال 195 میلادی به دستور لی جوئه گردن زده شد. پس از وقایع تعقیب و گریز امپراطور، باقیمانده سپاه شیلیانگ با شکست از سائو سائو، راه غرب را در پیش گرفتند. اما دیگر توان چندانی برای ژنرال های شکست خورده باقی نمانده بود که بخواهند خطرناک باشند. گوا سی به شهر می (Mei County) و لی جوئه به شهر چانگ آن رفته و در آنجا مستقر شدند. از طرفی جایزه ای در خور برای سر هر دو دیده شده بود. پس هرکس ممکن بود وسوسه شده و آن ها را به قتل رساند. از طرف دیگر، ژانگ جی نیز تصمیم گرفت که مسیر خود را از این دو جدا سازد. اما هیچ یک از این سه ژنرال پر آوازه، روزگار خوشی را ندیدند. در سال 196 میلادی، ژانگ جی قصد حمله به فرمانداری نانیانگ (که در شمال ایالت جینگ (Jing Zhou) قرار داشت) را نمود. اما در این حمله و در گرماگرم نبرد برای فتح شهر رنگ (Rang County)، با تیری مستقیم کشته شد. گوا سی در سال 197 میلادی، توسط یکی از ژنرال های خود به نام وو شی (Wu Xi) به قتل رسید و و وی به همراه باقیمانده سپاهش نیز به لی جوئه پیوستند. اما خود لی جوئه نیز چندان خوش شانس نبود. تنها چند ماه بعد و در تابستان 197 میلیادی، دوان وی (Duan Wei)؛ یکی از فرماندهان لی جوئه شورش نمود و لی جوئه را به همراه خانواده اش قتل عام نمود و سر وی را تقدیم به سائو سائو نمود. بدین ترتیب هر چهار ژنرال قدرتمند باقیمانده سپاه دونگ ژو و شیلیانگ، در فاصله کمتر از سه سال کشته شده و تهدید شیلیانگ برای همیشه برطرف گردید. =================================================================== پ.ن 1: اگرچه این قسمت آنقدر داستان داشت که شاید می شد آن را در دو قسمت تعریف نمود، اما ترجیح بر این بود که زودتر از این واقعه گذر کرده و به تقابل آینده سائو سائو با لیو بی بپردازیم. چرا که این برهه کوتاه تاریخی آنقدر حوادث ریز و درشتی را به خود دیده است که امکان پرداختن جزئی به تک تک آن حقیقتاً ممکن نیست. پس اگر دوستان پرشی را در داستان مشاهده نمودند، به بزرگی خود ببخشند. البته اگر این پرش، به داستان اصلی آسیبی زده است، بفرمایند تا با توضیح بیشتر، این آسیب تا حد امکان ترمیم گردد. پ.ن 2 : رنگ آمیزی اسامی و شهرها از چیزی که فکر می کردم، سخت تر بود. ولی اگر به بهتر شدن فهم متن کمک می کند، با کمال میل آن را انجام خواهم داد. پس لطفاً دوستان نظرشان را درمورد رنگ آمیزی اسامی و شهرها بفرمایند تا بازخورد مناسب آن را بگیریم. پ.ن 3 : مجدداً از تمامی دوستان بابت این تأخیر طولانی عذرخواهی می کنم. ان شاءالله قسمت بعدی را نیز در اولین فرصت ممکن، تقدیم دوستان خواهم نمود. پ.ن 4 : همچون گذشته، مشتاق خواندن نظرات، نقدها و انتقادات ارزشمند و سازنده دوستان هستم. پس حقیر را در نوشتن هرچه بهتر این داستان یاری فرمایید.
  21. 1 پسندیده شده
    Vilkha شرکت دولتی اوکراین Spets teсhno export ، برای نخستین بار مدل جدیدی از سیستم راکتی چند منظوره جدید خود را در نمایشگاه IDEX-2019 به نمایش گذاشت. کالیبر راکت های این سیستم راکتی 300 میلیمتر است، که قادر خواهد بود12 راکت را زمان کوتاه 45 ثانیه تا فاصله 120 کیلومتر شلیک نمایید. دايره احتمال خطا (CEP) کمتر از 30 متر اندازه گیری شده است. وزن یک راکت این سیستم 800 کیلوگرم گزارش شده است. سیستم راکتی چند منظوره Vilkha بر روی شاسی کشنده KrAZ-7634 سوار است.
  22. 1 پسندیده شده
    BTR-4MV1 شرکت دولتی اوکراین، Ukrspecexpor در غرفه خود در نمایشگاه IDEX 2019، نفربر زرهی BTR-4MV1 جدید را به نمایش گذاشته است. BTR-4MV1 جدیدترین عضو خانواده نفربرهای زرهی BTR-4 اوکراین می باشد که برای اولین بار در سال 2017 در اوکراین نمایش داده شد. نفربر زرهی BTR-4MV1 به نسبت نمونه های قبل ترBTR-4 پیشرفت قابل توجهی داشته است. این نمونه جدید به زره ماژولار جدید مجهز است. این زره های جدید باعث شده است این نفربر جدید2 الی 3 تن وزن بیشتری نسبت به مدل های قبل تر BTR-4 داشته باشد. BTR-4MV1 به پیشرانه جدید دیزل دویتس آلمان و یک گریبکس جدید آمریکایی مجهز شده است. درنتیجه حداکثر سرعت این نفربر در جاده همانند نسل های قبلی ثابت ماننده است همچنین افزایش وزن مانع قابلیت دوزیست بودن و شناوری BTR-4MV1 نشده است. BTR-4MV1 به سامانه جدید الکترواپتیک با تصویر ساز حرارتی همراه با سیستم کنترل آتش دیجیتال مجهز است. BTR-4MV1 مقاومت مقابل توجی در برابر مین ها وبمب های کنار جاده ای دارد.شرکت دولتی Ukrspecexpor اوکراین با این بروز رسانی در صد است تا نفربرهای خانواده BTR-4 را به استاندارهای ناتو نزدیک تر نماید. بروزرسانی VAB Mk.3 شرکت فرانسوی Arquus بروزسانی نفربر زرهی VAB Mk.3 در نمایشگاه IDEX 2019 را به نمایش گذاشته است. تمرکز این ارتقا در بخش حفاظت متمرکز شده است که شامل زره های افزودنی در کنارهای بدنه به همراه زره های قفسی در سرتاسر بدنه برای مقابله تا راکت های ار پی جی است.
  23. 1 پسندیده شده
    درود به دوستان گرامی هر دو استاد بزرگوار در مورد این پرنده درست می گویند. به هر روی این طرح ایراداتی دارد که دلیلش هم شاید نبود ناظرانی باشد که قبلا چنین پروژه ای را انجام داده باشند در کشورهای جهان اول. اما تا همین جا هم که پیش رفته به نظر من کیفیتش بالاتر از نمونه کارهای دولتی دیگر بوده است. ایراداتی جدی وجود دارد از جمله اینکه این F-313 به چه کاری خواهد آمد؟ هزینه ای که صرف آن می شود چرا به خود نیرو داده نشود. آیا برای نیاز فعلی ما کاربردی دارد؟ با وجود چند رادار پرنده دائما مستقر در آسمان منطقه و چندین سامانه رادار و الینت ریتیون در منطقه اصولا پنهان کاری یک چنین چیزی در دریا چه میزان هست؟ همه ایرادات هم واردهست. البته دیکته نوشته نشده غلط ندارد ما باید روزی این راه را می رفتیم که بهانه دشمن خارجی به کلید خوردن آن کمک کرد. در مورد هزینه من هنوز هم اعتقاد دارم که مردم و خیرین باید مثل زمان جنگ به کمک بیایند و اعانه بدهند. وقتی یک پروژه اعانه می گیرد هر چند ناچیز برکت کار زیاد هم می شود. همین سایت میلیتاری یک روزی 60 هزار کاربر داشته ظاهرا. خوب اگر هر کدام بیایند و 100 هزار تومان به پروژه قاهر هدیه بکنند می شود رقم 6 میلیارد تومان و اگر طی مراسمی در صدا و سیما بیایند این پول را به صنعت دفاعی بدهند می شود یک بدعت و تبلیغ کار درست برای بقیه مردم. یاد آن بانک ملی که خاوری نداشت و باعث شد تامکت بوجود بیاید به خیر. برخی دانشکده های پزشکی اعانه های خوبی جمع کرده اند به ویژه که امسال اعلام شده که بعید است پروژه های تحقیقاتی تامین بودجه بشوند ما هم در دانشکده های مهندسی نباید از آنها عقب بیافتیم. البته با وضع یک مالیات مستقیم روی مصرف مواد مصرفی سمی و خطرناک مثل شکر سفید، نمک، انواع فست فود، نوشابه، چیپس، پفک، لوازم آرایش، سیگار، قلیان، شکلات قهوه ای و تولید زباله و ... می شود کل کشور را سر و سامان داد و بیکاری را هم صفر کرد. در دانشگاه که من همه وسایل مورد نیاز را باید خودم تهیه بکنم از ماژیک تا کارت FPGA و اسیلوسکوپ و کمد مخصوص نگهداری آنها. بدون شک حداقل نیاز اولیه ما داشتن شکاری هوا به هوای قابل اعتماد با مداومت پروازی بالا هست به تعداد کافی. حالا داشتن یک شکاری صرف چه مشکلی یا خطری داشته که به سمتش نرفته اند بعد ها تاریخ قضاوت می کند. تفکر خوش بینانه این هست که با وجود توان ساخت پهپادهایی که بدون نیاز به کنترل رادیویی قادرند عملیات کامل نقطه زنی را انجام بدهند و پهپادهایی که موشک حرارتی حمل می کنند و توان تولید ارزان و بالای اینها و با وجود سامانه های پرتابل پدافندی کماکان تفکر دفاعی روی داشتن شکاری هوا به هوا احساس نیاز خاصی ندارد!! شاید هم بین اینها مانده اند که کدام را تامین بودجه بکنند!! در آلمان نازی با سیستم مدیریتی آلمانی تا آخرین روز جنگ پول به اندازه کافی وجود داشت اما منابع فلزی و انسانی محدود بود. اینها مانده بودند که ناوشکن بسازند یا زیر دریایی. دونیتس اصرار داشت که ساخت ناوشکن تاثیر کمی دارد ولی فقط یکی از صدا ها بود درنتیجه آلمانها بیشتر سهمیه پولاد را به ساخت ناوشکن دادند و از زیر دریایی غافل شدند که نتیجه اش هم شکست بود. این بحث تخصیص منابع همانطور که جناب MR9 می فرمایند خیلی جدی هست. چیزی که در ایران زیاد هست پول هست و همین پول زیاد مانند سیل اقتصاد را به خطر انداخته است. روزگاری سیم کارت 7 هزار تومانی یک میلیون تومان پیش فروش می شد و نقدینگی توسط آن مهار می شد اما یک نفر آمد سیم کارت را تقریبا مجانی کرد. همان سیاست به جان کنکور افتاده تا یک نقدینگی چند ده هزار میلیاردی که در کنکور می گردد را آزاد بکنند تا شاید این سیل جدید بشود تیر خلاص برای اقتصاد ایران. ما الان اپراتور همراه اول داریم ماهی 8 میلیارد بابت تولید محتوی (البته کات و پیست) به یک نفر می دهد. یک تفکری که خیلی حاکم بوده این هست که وقتی ضد تانک هست چرا تانک داشته باشیم و وقتی که پدافند قوی و موشک بالستیک هست چرا هواپیما داشته باشیم که مشکلات دیگری هم ایجاد می کند. برای اینکه از این سردرگمی نجات پیدا بکنم من خودم را اینطوری توجیح می کنم: جملاتی که در مورد قاهر گفته شده باز تحلیل دیگری دارد و آن تحلیل از دیدگاه اندیشه دفاعی واکنشی هست که خیلی هم آشنا هست. مصرف کننده: هواپیما که تجمل هست ولی یک چیزی می خواهیم که در دریا به ما سریع پوشش بدهد یک چیز ارزان قیمتی بسازید که سریع آماده بشود مطابق نیازهای ما.نتیجه تولد قاهر. مصرف کننده: نداشتن پشتیبانی هوایی در سوریه چه بد بختی ها که ایجاد نکرد فعلا دریا در اولویت نیست فوری برویم جنگنده پشتیبانی بسازیم که از روی جاده هم بتواند بلند بشود و در نزدیکی خط مقدم زیست بنماید. حالا چی از بقیه به تولید آماده تر هست؟ قاهر. خوب باید مشتری مدار بود قاهر را جنگنده پشتیبانی نزدیک اعلام می کنیم. درست مثل این هست که از خودروی 206 بخواهی به عنوان نفربر زرهی استفاده بکنی. نه اینکه نشود اما ... . در مورد تانک هم تا اثر آن را در مقابل انتحاری ها ندیدند به فکر خرید هم نبودند. حالا که دیدند فوری یک چیز مرتبی سر هم کردند مخصوص دفاع در مقابل انتحاری و روش استفاده از تانک را به زمان ماقبل گودریان همانند آموزه های دانشکده نظام سنسیل فرانسه بردند یعنی تانک شد یکی از ادوات نیروی پیاده برای دفاع نقطه ای چند تا محصول دیگر هم نیروی زمینی در همین راستا رونمایی کرد. در مورد تهدید مستقیم امروز ایران هم اگر اراده مقابله باشد و خوش بین هم باشیم با روش فرضی دفاعی بالا باز هم می توانیم با همین دست خالی موازنه محدودی ایجاد بکنیم. ایده این هست حتما که کاری که در دریا توسط قایقهای کوچک کردیم برای ناو شکنها در هوا هم شدنی هست. مثلا اگر پهپاد ساده کرار را تولید انبوه بکنیم و به دو تیر میثاق و بوستر سوخت جامد و چند دیکوی منبسط شونده مجهز بکنیم. در صورتی که رادار ها و الینت ها تهدید خارجی را در 20 نقطه مرزی بطور همزمان تشخیص بدهند قادریم که برای هر دسته نفوذی دشمن تعداد خوبی پهپاد بلند بکنیم و آسمان منطقه را اشباء بکنیم از اهداف واقعی و دیکوی. با اولین حمله به ما باید با ده ها پهپاد نزدیک شونده درگیر بشوند که تمام انرژی جنگنده های برتری هوایی آنها را فرسوده می کندو کافی است از دسته های 100 فروندی که به سمت ما فرستاده اند 4 تا شکاری خودشان را هم کنار پهپاد های ما بزنند و یا موشک های میثاق ما اتفاقا به برخی برخورد بکند وقتی که از این سد عبور کردند و مقدار خوبی سوخت از دست دادند و هنوز عملیات را لغو نکرده باشند، تازه می رسند به موشک های پدافندی و جنگنده های پدافندی سرنشین دار و فرسوده ما که فقط در عمق کشور پرواز می کنند. بنابراین مطابق این ایده تسلیم محض نیستیم ولی آیا این راه حل هست که بتوانیم با چنگ و دندان و قلاب سنگ دفاع بکنیم وقتی دفاع درون مرز ما شروع بشود حتی اگر برنده نبردهای هوایی باشیم باز هم بازنده هستیم. راه حل این هست که توانایی نیروی هوایی ما در حدی ارزیابی بشود که اصولا هیچ حمله ای رخ ندهد و هیچ گزینه ای روی میز قرار نگیرد. برگردیم به بحث فنی. خوب چقدر خوب که ما تجربه شرکت خصوصی درنا در ساخت هواپیمای کامپوزیت کامل را داریم.آیا به صنعت دولتی هم منتقل شده است؟ خیلی چابک و خیلی ارزان هواپیما می سازند. آیا جت کامپوزیت هم ساختش به همین راحتی است؟ F-35 اولیه بعد از مدتی پرواز منفجر می شد. بدنه کامپوزیت مشکلات عجیب و نوینی دارد که هر کدام چند تا تز دکترا از درونش بیرون می زند که برای من فرخنده هست ولی برای نیرو هم فرخنده هست؟ آیا میله هایی که در نقطه مخالف لبه حمله بال در پرنده فلزی می گذاشتند برای تخلیه بار الکتریکی در هوا، برای یک پرنده کامپوزیت هم استفاده از آنها ممکن هست؟ چطور می شود بار الکتریکی شدیدی که روی بدنه این هواگرد جمع می شود را طوری خنثی کرد که مخازن سوخت آن منفجر نشود؟ یا اویونیک آن صدمه شدید نبیند؟ برای شبیه سازی برخورد صاعقه با یک هواپیمای فلزی، آرایه ای از 16 کارت گرافیکی 4000 هسته ای یک ماه کار کردند خوب ما در کجای صنعت قادریم مدیران را به استفاده از این شبیه سازها متقاعد بکنیم؟ در صنعت خودرو که با این شبیه سازها کلی صرفه جویی داریم پدر ما در آمد تا قبول بکنند صنعت بدون درآمد هوایی که جای خود دارد. با همین نرم افزار و سخت افزار اثر آن آنتن تیغه ای روی پرنده را باید تحلیل کرد که چه اثری روی بقیه هواگرد دارد. با همین سامانه میزان RCS پرنده هم بدست می آید در زوایای مختلف. البته نرخ براده فلز خروجی از اگزوز های موتور ملی اوج و اکوی راداری آنها هم باید اندازه گیری می شد و به طراح ابلاغ می گردید تا در محاسبه RCS در نظر گرفته بشود.اما آیا اساسا به این براده ها فکری هم شده؟ آیا با این همه پیشرفت در ساخت بلید ها و دادن پوشش های مختلف به آنها توانسته اند خورده گی را نسبت به موتور قرن گذشته کاهش بدهند؟ آیا برای نگهداری جنگنده های موجود اساسا آمدند و با یک دیتا لاگر و یک گوس متر متصل به آن فلوی الکترو مغناطیس ناشی از خروجی براده ها را اندازه بگیرند و وقتی که این فلو از نرم خارج می شود (که به معنی نزدیک شدن به زمان شکستن بلید ها و تخریب کامل موتور هستیم) شکاری ها را گراند بکنند تا بلیدها تعویض گردد و موتور چند میلیون دلاری منهدم نشود که بیایند برای این شکاری نو ظهور هم بکنند؟ هنگام برخورد صاعقه با هواگرد تمام بدنه هادی می شود و مطابق استاندار باید کاری بکنیم که حداکثر 85 ولت به اویونیک برسد!!! در غیر این صورت اویونیک تخریب می شود. وقتی 5000 آمپر از گراند ما عبور می کند من چقدر شانس دارم که مدارم ذغال نشود؟ به عبارت دیگر ولتاژ شکست دیود های سری با تغذیه DC ورودی من چقدر باشد که عبور چنین آمپری از گراند منجر به سوختن همه کارت نشود؟ پرنده های بدنه فلزی در مقابل میدان های الکترومغناطیسی مقاوم تر بودند حالا با این کامپوزیت چه کنیم؟ آیا بیم رادار ریتیون مهر آباد با آن قدرت بالایش اگر در راستای آن قرار بگیرد برایش حادثه تولید نمی کند؟ اگر سیستم های صاعقه 2 روی آن خوب کار می کند دلیلی ندارد که روی این هم خوب کار بکند. برای یک بدنه کامپوزیت تمام استانداردهای EMS را باید با چند گرید بالاتر پاس بکنید. خیلی باید تجربه بکنیم تا مدیریت متوجه بشود که با ساختن نرم افزار امبدد بدون معماری دقیق، با روش سعی و خطا پروژه چندین سال به تاخیر می خورد آخرش هم قابل توسعه نیست. اما اگر نمونه اولیه به جایی رسید که قرار شد تولید بشود نیازی به ایجاد خط تولید نیست کافی هست که هر قطعه سازی قطعه خودش را بتواند با کیفیت مورد نظر جمع کننده محصول و نماینده ناظر او تست و تولید بکند و استاندارد های مربوطه را پاس کرده مدارک را ارائه بنماید. بقیه فقط یک مونتاژ دقیق توسط مهندسان با احساس مسئولیت بالا هست در یک سوله و داشتن چند تا آزمایشگاه با ابعاد بزرگ که کل هواپیما درون آن جا بشود. به هر روی پروژه قشنگ و ارزانی هست کلی تز دکترا و ارشد را می تواند تغذیه بکند ولی برای نیروی هوایی باید فکر های فوری دیگری داشته باشند. خوبی این پروژه این هست که از ماکاپ تک موتوره تا نمونه دو موتوره تقریبا در کمترین زمان رخ داده (اصلا در اشل های کار دولتی در ایران نبود) و مطمئن هستم که اگر بخواهند نمونه سوپر سونیک آن را بسازند، هم از نظر سازه ای 10 تا تغییر می دهند و آماده می شود اگر موتوری در کار باشد. امروز ما نرم افزار های طراحی خیلی خوبی داریم که 10 سال پیش توهم آنها را هم نداشتیم. اما اینکه مشکلات پروازی آن را حل بکنند زمان بر هست. تلفات هم خواهیم داد مثل بقیه دنیا. همین الانم F-35 به اندازه F-15 ایمن نیست.
  24. 1 پسندیده شده
  25. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم جنگنده سوخو-۴۷ (برکوت) جنگنده سوخو-۴۷ با نامهای مستعار (برکوت به روسی) و (فیرکین به گزارش ناتو) در اوایل سال ۱۹۹۰ توسط شرکت سوخو در ابتدای رشد اقتصادی ساخته شد. سوخو-۴۷ یک جنگنده مافوق صوت آزمایشی بود که رشد یافته شرکت حقوقی سوخو بود. ویژگی این جنگنده در بالهای رو به جلو اش است، این ویژگی به جنگنده قابلیت چابکی و مانور بالایی میدهند. در صورتیکه تولید سریالی این جنگنده هیچ وقت جامه عمل به خود نپوشید. تکنولوژیهای پیشرفته ی تنها نمونه آزمایشی تولید شده از این جنگنده بعدها از نسل پنجم جنگنده ها که سوخو-۴۷ باشد به نسل ۴٫۵ یعنی سوخو-۳۵ و دیگر جنگنده های آزمایشی نسل پنجم منتقل شد. شرایط اقتصادی: این جنگنده در ابتدا با نام سوخو-۳۷ شناخته می شد ولی با پیشرفته تر شدنش به سوخو-۴۷ در سال ۲۰۰۲ تغییر نام داد. اسم مستعار رایج این جنگنده برکوت به معنی عقاب طلایی است. سوخو-۴۷ مستقیما به دستور کشور روسیه آزمایش گوناگونی را انجام داد. این جنگنده از سیستم پیچیده ی هدایت با سیم نیز بهره میبرد. کارخانه سازنده: شرکت روسی سوخو اولین پرواز: ۲۵ دسامبر ۱۹۹۷ معرفی به عموم مردم: سال ۲۰۰۰ میلادی وضعیت فعلی: آزمایشی مصرف کننده اصلی: روسیه تعداد ساخته شده: ۱ فروند روسها از مدتها قبل از مزایای بالهای رو به جلو مطلع بودند. آنها با تحقیقات بسیار در رابطه با این نوع هواپیماها از سال ۱۹۴۰ تا کنون دریافتند که ضریب بازده این نوع جنگنده ها برای حمل بار و بلند شدن بیشتر از جنگنده های معمولی است، و همچنین این قابلیت قادر به کم کردن نیروی گریز از مرکز است. این بالها هواپیما را قادر میسازند تا بر پرواز خود کنترل بیشتری داشته و حرکتهای اضافی کمتری داشته باشد. شکل های هندسی این بالها و قرار گیری تسلیحات در داخل بدنه به این جنگنده امکان قدرت مانور بیشتری میدهند و او را به یک فرشته مرگ تبدیل میکنند. قرارگیری تسلیحات در داخل بدنه توانایی حمل تسلیحات بیشتری را به این جنگنده میدهند. اینها ما را به سمت این نوع از بالها سوق میدهند، البته تا زمانی که این نوع از بالها از سرعت هواپیما در برابر جنگنده های دارای بالهای رو به عقب می کاهد. برعکس، بالهای رو به جلو باعث خم شدن و چرخش راحتر بدنه جنگنده میشوند. این چرخش راحت را میتوان مدیون سیستمهای پیشرفته سوخو-۴۷ بود ولی این سیستم را میتوان بر روی جنگ افزارهای معمولی نیز مشاهده کرد. پروژه دیگری نیز در آمریکا در سال ۲۰۱۱ شروع شد که توسط کارخانه گرومن ( هواپیمای ایکس-۲۹) به اجرا درآمد و تنها با سرمایه گذاری شرکت سوخو، در واقع در این پروژه سوخو شریک آمریکا شده بود. سوخو-۴۷ اصولا یک تکنولوژی برای ساخت جنگنده های آینده روسی بود. اگرچه، سوخو به طور خلاصه کوشش میکرد که سوخو-۴۷ را برای ارتش روسیه و دیگر مشتریان خارجی بسازد. سوخو-۴۷ به اندازه ی جنگنده های قبلی سوخو است. تقریبا مثل سوخو-۳۵ و به خاطر کاهش هزینه های اقتصادی سوخو-۴۷ دماغه و دمهای عمودی و همچنین چرخهای فرودش را از سوخو-۲۷ قرض گرفت و با این وجود جنگنده ویژگیهای ضد راداری اش را کاهش داد (شامل مواد جاذب اشعه راداری) در این جنگنده مکانی برای قرار گرفتن تسلیحات در درون بدنه و همچنین قرار گرفتن یک رادار پیشرفته قرار دارد. به هر حال تمام تدبیرها مانند تحقیقات آمریکا برای ساخت هواپیمای ایکس-۲۹ در دهه ۸۰ میلادی بود. سوخو-۴۷ دو برابر طرح آمریکایی اش بود که به منظور درگیری تن به تن در نظر گرفته شده بود. به منظور حل مشکل چرخش بالها، سوخو-۴۷ مجبور به استفاده دقیق از مواد ترکیبی درخور مناسب با چرخش بود، تا هم از چرخش هواپیما مقاومت کنند و هم به تقویت قابلیتهای آیرودینامیکی آن بپردازند، و این از سوخو-۴۷ نسبتا بالهای بزرگی را طلب می کرد. سوخو-۴۷ باید مجهز به بالهای تاشو می شد تا شایسته خدمت در نیروی هوایی روسیه می شد. سوخو-۴۷ هم مانند سوخو-۳۷ سابق آرایش دو- سه گانه و با تسلیحات آیرودینامیکی در جلوی بالها و دمهای جنگنده بود. بطور قابل توجه، سوخو-۴۷ دارای دو پایه است که سطح دم را تحمل میکنند، که به منظور کنترل گازهای خارج شده از موتور و کنترل حرکات نامتوازن را بعهده دارند. ستون عمودی کوچکتر در سمت چپ جنگنده، و در محل قرارگیری رادار عقبی جنگنده قرار دارد. در حالی که ستون عمودی بزرگتر در هنگام ترمز کردن برای چتر نجات (بمنظور کم کردن سرعت در هنگام فرود) عمل می کند. مانور: سوخو-۴۷ در سرعت های زیر سرعت صوت نیز چالاکی زیادی دارد. توانا بودن در تغییر کردن و دگرگون شدن مسیر پرواز و زاویه حمله در جنگ و همچنین حفظ قابلیت مانور در سرعتهای مافوق صوت در زمان تغییر مسیر نیز یکی دیگر از ویژگیهای این جنگنده است. سوخو-۴۷ قادر به شتاب گرفتن تا ۱٫۶ ماخ و تحمل ارتفاعی در حدود فشار ۹- جی است. بیشترین مقدار چرخش در جنگنده های جهان، و محدودیت کمتر و مسافت بالاتر و همچنین نداشتن محدودیت در شلیک موشکها در سرعتهای بالا، اینها معیارهای مهمی در حمله های برتری هوایی هستند. سوخو-۴۷ قابلیت مانور خیلی بالایی دارد و اینها هستند که این جنگنده را در نهایت زوایای حمله کردن کنترل می کنند. چرخش زیاد این جنگنده نکته خیلی مهمی در جنگهای نزدیک (داگ فایت) و حلقه زدنهای معمولی و بزرگ است، مخصوصا در زمانی که در جنگ هوایی درون منطقه عملیاتی مواجه می شوید با انفجار متوالی هدف هایتان آن هم در مناطق متفاوت، این چرخش های بزرگ به خلبان این اجازه را می دهند تا جنگنده را در به سرعت بسوی هدف بعدی قرار داده تا شلیک تسلیحات آغاز شود. مثل بیشتر جنگنده ها که با سیستم کنترل با سیم هدایت می شوند. سوخو-۴۷ موفق به انجام مانورهایی در حال ثبات نیز شده است. جنگنده هایی که بالهایشان رو به جلو است در مقایسه با جنگنده هایی که بالهایشان رو به عقب است در منطقه عملیاتی مشابه، توانسته اند امتیازاتی بدست آورند که عبارتند از: ۱- برا به پسای بیشتر ۲- قدرت بیشتردر انجام حرکات در داگفایت ۳- شعاع عملیاتی بیشتر در سرعت های زیر صوت ۴- بهتر بودن حالت مقاومت در حالت استل (از حرکت انداختن موتور برای مدت کوتاهی به منظور گیج کردن موشکها و یا موفقیت در داگ فایتها) و همچنین تقویت حالت ضد چرخش برای نسبت برا به پسا ۵- بهتر بودن پایداری جنگنده در زاویای حمله بالا ۶- کمترین سرعت پرش ۷- تیک آف (بلند شدن هواپیما) و نشستن در باند کوچکتر بدنه: بدنه سوخو-۴۷ به صورت بیضی شکل و اسکلت جنگنده اساسا تشکیل شده از آلیاژهای آلمینیوم و تیتانیوم به همراه ۱۳% از مواد کامپوزیتی، رادار و آنتن جنگنده در قسمت جلویی قرار دارند. این جنگنده دارای یک سطح افقی به منظور بوجود آوردن نسبت برا به پسا و نیروی ضد چرخش است. بالها: بالهای رو به جلویی که در وسط جنگنده قرار گرفته اند (به منظور برا به پسا) به جنگنده شکل و ظاهر غیر معمولی را می دهند، این ظاهر باعث شده است تا اسمهای مستعاری همچون (دیو و شیطان) و (قلاب سنگ) را به این پرنده آهنین نسبت دهند. قسمت قابل توجهی از برا (از جا کندن) حاصل تولید بال رو به جلو است که در گوشه هواپیما واقع شده اند، به این شکل برا در مضیقه حالت استل نیست. شهپرها ( قسمت متحرک بال هواپیما) بقایای اثربخشی در بیشترین زاویه حمله هستند، همچنین در حفظ کنترل هواپیما هنگام وزش باد نقش بسزایی دارند. تقریبا ۹۰% از جنس بالهای جنگنده از کامپوزیت تشکیل شده است. بالهای رو به جلوی وسطین دارای شیب نسبتا زیادی هستند که به شعاع عملیاتی زیاد جنگنده کمک می کنند. لبه هدایت کننده بالها نیز از مخلوطی نرم تشکیل شده است که توسط تخته های منحرف کننده به لبه ها چسبانده شدند. قسمت متحرک بالها (شهپرها) روی لبه بالها قرار داده شده اند. ذوزنقه هایی که مربوط به قسمت آیرودینامیکی جنگنده هستند وصل شده اند به امتداد لبه بالهای هایت کننده. در قسمت پایینی این جنگنده تسلیحات در داخل بدنه قرار میگیرند . و در نتیجه این همه استرس و تنش فقط برای بالهایی رو به جلو بود. چرخش هواپیما در حالی که خالی از تسلیحات بود احتیاج داشت به قرار گرفتن بالها در خلاف جهت هندسی دیگر جنگنده ها که بالهایشان رو به جلو بود، برای ساخت چنین بالهایی باید پوسته هایی را که از مواد متفاوت ساخته شده بودند بر روی بالها کار بگذارند. با این وجود این جنگنده در ابتدا تنها میتوانست تا ۱٫۶ ماخ سرعت بگیرد ولی بتازگی با بهتر کردن مدل قبلی و تجهیزتر کردن این جنگنده این رکورد شکسته شد. ولی این رکورد جدید مشخص نیست که تا چه حد پیشرفت کرده است ؟ تثبیت برداری: تثبیت برداری جنگنده با استفاده از سیستم ارتقاء یافته (پی اف یو)در حدود ۲۰ الی ۳۰ درجه شیب و حرکت راست به چپ جنگنده نیز به خوبی پشتیبانی میشود، چالاکی نیز یکی دیگر از منفعت هایی است که این جنگنده داراست. کاکپیت: طرح ساخته شده برای کاکپیت جنگنده توجه خاصی به راحتی خلبان داشته است و همچنین خلبان قادر است که جنگنده را براحتی در مانورهافشار- جی هدایت کند. جنگنده با یک صندلی پرتاب شونده جدید و همچنین سیستم حفظ جان خلبان مجهز شده است، این صندلی متغییر میتواند تا ۶۰ درجه متمایل شده و فشار – جی را از روی خلبان بردارد،این جنگنده قابلیت تحمل خوبی دارد و نکته قابل توجه اینجا است که این صندلی به خلبان اجازه داگ فایت و ردگم کردن از موشک را حتی در فشار- جی تا می دهد. خلبان سوخو-۴۷ میتواند از سیستم هایی نظیر: شناخت ارتفاع – جنبش کمتر در استیک (وسیله هدایت هواپیما) – سیستم مخصوص کنترل سوخت جنگنده بهره میبرد. با این وجود، خلبان ها ادعا می کنند که: کاکپیت این جنگنده به آنها فضای کمی برای رویت اطراف می دهد و این به خاطر طراحی بد این هواپیما است! مشخصات: خدمه : ۱ خلبان طول : ۲۲٫۶ متر طول بال : ۱۵٫۱۶ متر تا ۱۶٫۷ متر ارتفاع : ۶٫۳ متر مساحت بال : ۶۱٫۸۷ متر مربع وزن خالی : ۱۶٫۳۷۵ کیلوگرم وزن با تسلیحات : ۲۵٫۰۰۰ کیلوگرم بیشترین وزن در هنگام برخاست (تیک آف) : ۳۵٫۰۰۰ کیلوگرم قدرت جنگنده: ۲ برابر جنگنده سوخو-۳۷ و مدل آزمایشی از ۲ موتور Avidvigatel D-30F6 و همچنین استفاده از پس سوز، سیستم تثبیت برداری (پی اف یو _ ارتقاء یافته) توربوفن با هدایت دیجیتالی kN سرعت با سوخت معمولی : ۸۳٫۴ kN سرعت با سوخت پس سوز : ۱۴۲٫۲ تثبیت مداری : ۲۰ الی ۳۰ درجه در شیب انحراف کارائی: بیشترین سرعت : ۱٫۶ ماخ یعنی در سبکترین و سنگین ترین وزنها در حدود ۱۷۱۰ الی ۲۷۱۰ کیلومتر بر ساعت و در دریا حدود ۱٫۱۴ ماخ یعنی حدود ۱۴۰۰ کیلومتر بر ساعت سرعت گشت زدن : ۱۸۰۰ کیلومتر بر ساعت با سوخت معمولی و ۲۶۵۰ کیلومتر بر ساعت با سوخت فول شعاع عملیاتی : ۳٫۳۰۰ کیلومتر (۲٫۰۵۰ مایل) سقف پروازی : ۱۸٫۰۰۰ متر (۵۹٫۰۵۰ فوت) سرعت اوج گرفتن : ۲۳۳ متر بر ثانیه (۴۶٫۲۰۰ فوت بر دقیقه) ظرفیت حمل هر بال : ۳۶۰ کیلوگرم در هر متر مربع وزن: بدون تسلیحات ۱٫۱۶ / با تسلیحات ۱٫۷۷ جنگ افزار: سوخو-۴۷ فعلی مسلح نیست ولی اگر این جنگنده روزی بخواهد تجهیز شود میتواند از تسلیحات زیر استفاده کند: توپ : یک توپ ۳۰ میلیمتری از مدل GSh-30-1 با داشتن چیزی حدود ۱۳۰ گلوله موشک ها: ۱۴ hardpoints (2 wingtip, 6-8 underwing, 4-6 conformal under the fuselage) هوا به هوا : آر-۷۷ * آر-۷۷ (پی دی) * آر-۷۳ * کی-۷۴ X-29T, X-29L, X-59M, X-31P, X-31A, KAB-500, KAB-1500هوا به سطح این مقاله توسط گروه ویکی جنگ ترجمه شده است و انتشار آن بدون ذکر کپی رایت شرعا و قانونا باطل بوده و گروه ویکی جنگ هیچ رضایتی از آن ندارد ! منبع فعال:http://jangafzar.rozblog.com/post/35 مترجم : مهدی زمانی (مدیریت سایت) منبع : ویکیپدیا Mahdizamani97@gmail.com