برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 19 فروردین 1399 در همه مناطق
-
6 پسندیده شدهترجمه و تلخیص رضا کیانی موحد اختصاصی برای سایت میلیتاری تاریخ: 10 اکتبر 732 .م موقعیت: پواتیه فرانسه نتیجه: پیروزی قاطع فرانکها، عقب نشینی ارتش اموی از شمال فرانسه متخاصمین پادشاهی فرانکهای غربی شامل فرانکها و قبایل ویزگوت خلافت اموی شامل قبایل عرب و بربر فرماندهان شارل مارتل پادشاه فرانکها اودو دوک آکویتین عبدالرحمن غافقی فرماندار اموی اسپانیا † استعداد رزمی 15000-20000 20000-25000 تلفات 1000 نفر کشته 12000 نفر کشته پیش زمینه ی تاریخی در سال 711م. طارق بن زیاد به همراه سربازان عرب و متحدین بربرشان پای بر خاک اسپانیا نهاد. سپاه اموی در نبرد وادی لکة، یا نبرد گوادالت، مدافعین ویزگوت را از سر راه برداشت و به سرعت قسمتهای جنوبی و مرکزی شبه جزیره ی ایبری را اشغال کرد. 20 سال بعد سپاه مسلمین همچنان در حال پیشروی بود، از رشته کوه های پیرنه عبور کرده و به قلب فرانسه نزدیک می شد. فرمانده ی جدید مسلمانان، عبدالرحمن غافقی، در حال نزدیک شدن به مرزهای غربی امپراطوری تازه جان گرفته ی فرانک بود. فرمانروای فرانکها، شارل مارتل، در حال گسترش سرزمینهای تحت سلطه ی خود بود که ناچار شد با ارتش مسلمانان مصاف دهد. این نبرد در محلی بین شهرهای تور و پواتیه، در محل تلاقی رودهای کلاین و وینه روی داد. تعداد نفرات هر دو سپاه نامشخص است و روایتهای مختلف تاریخ تعداد هر سپاه را از 15هزار تا 70 هزار نفر گزارش داده اند. بررسی های جدید تاریخی و مطالعه ی روشهای سربازگیری و لجستیک در آن زمان تعداد سپاه طرفین را بین 15 تا 25 هزار نفر برآورد می کند. تلفات این نبرد هم نامعلوم است. منابع تاریخی مسلمانان درباره ی این نبرد سکوت کرده اند و منابع مسیحی تلفات فرانکها را اندک و تلفات مسلمانان را تا 400 هزار نفر ذکر کرده اند. به هرحال تلفات مسلمانان آنچنان سنگین بود که حرکت آنها را به سوی شمال متوقف کرد و پس از آن هیچ گاه سپاهیان اموی به صورت جدی به سوی مرکز فرانسه نتاختند. امویان زمانی که سپاه عبدالرحمن غافقی به پواتیه رسید امپراتوری اموی قوی ترین و بزرگترین امپراتوری زمان بود. این امپراطوری شمال آفریقا، جنوب آناتولی، عراق، ایران، شبه جزیره ی عربستان و قسمتهایی غرب شبه قاره ی هند و ماوراء النهر را تحت سیطره ی خود گرفته بود. نیروهای نظامی اموی در سال 711 م. از تنگه ی جبل الطارق گذشتند و وارد اروپا شدند. آنها توانستند پادشاهی ویزگوت را سرنگون کنند و تقریبا تمامی خاک اسپانیا و پرتقال را اشغال کنند. تنها نیرویی که مانع حرکت آنها به قلب اروپا بود امپراطوری نوپای کارولینگ بود. فرانکها زمانی که مسلمانان به غرب فرانسه رسیدند پادشاهی فرانک، تحت فرمان شارل مارتل، مهمترین قدرت نظامی غرب اروپا بود. این کشور شامل شمال و شرق فرانسه، بیشتر نواحی غرب آلمان، لوکزامبورگ، بلژیک و هلند امروزی بود. پادشاهی فرانک از زمان سقوط رم به تدریج پیشرفت کرد و به اولین قدرت واقعی در غرب اروپا بدل شد. با این حال، فرانکها همچنان با تهاجم خارجی از سوی ساکسون ها، فریسی ها و باسکی ها مواجه بودند. فرمانده ی باسکی ها اودوی کبیر، دوک آکویتین و واسکونی بود . اودوی کبیر اولین مقاومت اساسی در برابر سپاه اموی توسط اودوی کبیر و در طی محاصره ی تولوز،721م.، روی داد. اودو توانست محاصره شهر را بشکند و فرمانده ی مسلمانان، سمح بن مالک را غافلگیر و زخمی کند. این شکست تأخیری در عملیات نظامی امویان ایجاد کرد اما جلوی حمله ی آنها به سمت مرکز فرانسه را نگرفت. مسلمانان تا سال 725 به آتون در بورگوندی رسیدند. اودو که از جنوب توسط امویان و از شمال توسط فرانکها تحت فشار بود با یک چرخش سیاسی با عثمان بن نیساء، فرماندار بربر کاتالونیا، متحد شد. از بخت بد اودو این اتحاد دیری نپایید چرا که عثمان بر علیه فرماندار اموی اسپانیا، عبدالرحمن غافقی، شورش کرد و یک سال بعد عبدالرحمن سپاهی را برای سرکوب او و اودو ارسال کرد. اودو در نبرد بوردو،732م.، شکست خورد و به شمال عقب نشست. اودو که علیرغم تلفات سنگین در حال سازماندهی مجدد نیروهایش بود، به شارل مارتل خطر قریب الوقوع مسلمانان را اعلام کرد و از او درخواست کمک کرد. شارل مارتل تنها زمانی کمک به اودو را قبول کرد که اودو سروری او را پذیرفت و موافقت کرد تا خراج گذار فرانکها شود. امویان از قدرت واقعی فرانک ها آگاه نبودند و نسبت به قبایل ژرمن، از جمله فرانک ها، نگرانی خاصی نداشتند. ظاهرا آنها آنچنان از قدرت خود مطمئن بودند که نیروهای شناسایی خود را به سمت شمال نفرستادند تا برآورد صحیحی از قدرت فرانکها داشته باشند. شارل مارتل به سوی جنوب حرکت کرد اما از شاهراه های باقی مانده از دوران رمی ها استفاده نکرد به امید اینکه مهاجمین را غافلگیر کند. پیشروی سپاه اموی به سمت لوآر در سال 732 م. طلایه داران سپاه اموی به سمت رودخانه ی لوآر پیش روی کردند و آذوغه و بخش بزرگی از ارتش خودی را پشت سرگذاشتند. نیروی مهاجم با سهولت چند مقاومت پراکنده را از پیش روی برداشت و به چند واحد هجومی تقسیم شد در حالی که بدنه اصلی آنها آرامتر پیشروی می کرد. امویان حرکت خود را احتمالاً به دلیل مشکلات لجستیکی به تأخیر انداختند. اودو با وجود پیروزی 11 سال قبل خود در تولوز خیلی راحت در بوردو شکست خورد ، زیرا در تولوز او حمله ی غافلگیرانه ای را علیه یک دشمن مغرور و نا آماده انجام داده بود. نیروهای اموی بیشتر پیاده نظام بودند و سواره نظام شان بسیج نشده بود. اودو یک مانور احاطه ای سواره نظام انجام داد که مهاجمان را کاملاً غافلگیر کرد و در نتیجه نیروهای مسلمان قتل عام شدند. در نبرد بوردو نیروهای اموی بیشتر سواره نظام بودند و ارتش اودو را مضحمل کردند. سواره نظام اودو، مانند سایر سوارکاران اروپایی در آن دوره، رکاب نداشتند و نمی توانستند از سواره نظام سنگین اسلحه استفاده کنند. از طرفی بیشتر سربازان اودو پیاده بودند. سواره نظام سنگین اسلحه ی بنی امیه در اولین تهاجم خود پیاده نظام اودو را در هم شکست و در هنگام فرار آنها را شکار کرد. آماده سازی و مانور شارل توانست غافلگیری را که امید داشت به دست آورد. امویان متوجه نیروی بزرگی که در سر راه آنها به سمت شهر تور کمین کرده بودند نشدند. شارل تصمیم گرفت که حمله نکند و در عوض با یک آرایش شبیه به فالانکس در لاک دفاعی فرو رفت. به گفته ی منابع عربی، فرانكها در یك مربع بزرگ قرار گرفتند كه روبروی آن را تپه ها و درختان فرا گرفته بودند تا جلوی سرعت سواره نظام مسلمانان را بگیرند. به مدت هفت روز، دو ارتش درگیر زد و خوردهای پراکنده شدند. سپاه اموی منتظر رسیدن بقیه ی نیروهای خود بود. عبدالرحمان غافقی، با وجود اینکه فرمانده ی قابلی بود، مانور خوبی نکرد. او به شارل اجازه داده بود تا نیروهای خود را متمرکز کند و صحنه ی نبرد را به دلخواه خود انتخاب کند. علاوه بر این، برای امویان غیرممکن بود که به استعداد ارتش شارل پی ببرند، زیرا او از درختان جنگل برای پنهان کردن استعداد واقعی سپاه خود استفاده کرده بود. پیاده نظام شارل بهترین امید وی برای رسیدن به پیروزی بود. بیشتر آنها سالها با او جنگیده بودند، برخی از سال 717م. با او بودند و در نبردهای بیشماری آبدیده شده بودند. علاوه بر ارتش، وی شبه نظامیانی داشت که ارزش نظامی نداشتند اما برای جمع کردن غذا و حملات ایذایی بر علیه مسلمانان مناسب بودند. شارل به درستی فرض کرده بود که عبدالرحمن ناچار به نبرد است و سعی می کند که پیشروی کند تا بتواند شهر تور را غارت کند. هیچکدام از طرفین نمی خواستند پیش قدم شود. عبد الرحمن احساس کرد که مجبور است تور را غارت کند و به این بدان معنی بود که باید اول ارتش فرانک در تپه ی جلوی خود را بشکافد. ثابت شد که تصمیم شارل برای ماندن در بالای تپه ها بسیار حیاتی بوده است زیرا سبب شد تا سواره نظام بنی امیه مجبور شوند حمله ی خود را در سر بالایی و از میان درختان انجام دهند که از اثربخشی آنها می کاست. شارل از زمان نبرد تولوز برای چنین نبردی آماده شده بود. او بهترین نتیجه را از یك وضعیت بد به دست آورد. اگرچه ظاهراً از استعداد نیروهایش کمتر از دشمن بود و سواره نظام سنگین نداشت، اما پیاده سرسخت و آبدیده ای داشت که به او اعتقاد داشتند. علاوه بر این، پیاده نظام شارل به خوبی مسلح بود. آنها با تشکیل آرایش فالانکس بهتر از آنچه که انتظارمی رفت در برابر سواره نظام ایستادگی کردند، به خصوص که شارل زمین مرتفعی را اشغال کرده بود و درختان پیش رو جلوی هر گونه تهاجم سواره نظام را می گرفت. اطلاعات ضعیف سپاه مسلمانان سبب شد که آنها از کیفیت نیروهای وی آگاه نباشند و گرچه او به خوبی از نقاط قوت و ضعف امویان آگاه بود، اما آنها تقریباً چیزی در مورد فرانک ها و روشهای جنگی شان نمی دانستند. نبرد سرانجام به یک بازی انتظار تبدیل شد که در آن مسلمانان نمی خواستند به ارتشی حمله کنند که احتمالاً از نظر عددی برتر از آنها بود و ترجیح می دادند که فرانک ها قدم پیش بگذارند. فرانکها در یک آرایش دفاعی انبوه قرارداشتند و منتظر بودند که از پایین تپه مورد حمله قرار بگیرند. نبرد سرانجام در روز هفتم آغاز شد، زیرا با نزدیک شدن زمستان کاسه ی صبر عبدالرحمن لبریز شده بود. نبرد عبدالرحمان به برتری تاکتیکی سواره نظام خود اطمینان داشت و بارها امواج سواره نظام را به سوی دشمن روانه کرد. سربازان فرانسوی با نظم و انضباط در برابر حملات مقاومت کردند، هرچند بر اساس منابع عربی، سواره نظام عرب چند بار از میان آنها عبور کرد؛ با وجود این آرایش فرانک ها در هم نشکست. سربازان آموزش دیده ی فرانک آنچه را که در آن زمان غیر قابل تصور بود انجام دادند: مقاومت پیاده نظام در برابر تهاجم سواره نظام سنگین اسلحه. بعضی از سربازان اموی که توانسته بودند از صفوف فرانکها عبور کنند سعی کردند تا خود را به شارل برسانند و او را بکشند، اما لردهایش او را در میان گرفتند و حفاظت کردند. نبرد همچنان در جریان بودند كه شایعه ای در ارتش اموی پیچید: پیشاهنگ های ارتش فرانك غنیمتهایی را كه آنها از بوردو گرفته بودند تهدید می كردند. برخی از نیروهای اموی به یکباره میدان نبرد را رها کردند و برای نجات غنائم به اردوگاه شان بازگشتند. طبق گزارش مسلمانان، در اواسط درگیری در روز دوم (منابع فرانکی می گویند که نبرد فقط یک روز ادامه داشت) پیشاهنگ های ارسال شده توسط شارل شروع به یورش به اردوگاه و کاروان تدارکاتی سپاه، و از جمله بردگان و غنائم، کردند. ظاهراً شارل نیروی پیشاهنگی را برای ایجاد هرج و مرج در اردوگاه اموی فرستاده بود تا بردگان را آزاد کنند، به امید اینکه بخشی از قوای دشمن خود را به سمت عقب بکشد. این نیرنگ موفق آمیز بود زیرا بسیاری از سواره نظام بنی امیه به اردوگاه خود بازگشتند. به نظر بقیه ی ارتش مسلمانان این یک عقب نشینی تمام عیار بود و به زودی تمام آنها عقب نشینی کردند. عبد الرحمن در حالی که تلاش می کرد تا از عقب نشینی سربازانش جلوگیری کند محاصره و کشته شد. سربازان بنی امیه همگی به اردوگاه خود عقب نشینی کردند. فرانكها به مواضع دفاعی خود برگشتند و در طول شب استراحت كردند تا صبح روز بعد نبرد را از سر بگیرند. فردای آن روز، هنگامی که سربازان بنی امیه به نبرد بازنگشتند فرانکها از فریب دشمن هراسناک شدند. شارل در ابتدا فکر می کرد كه امویان تلاش می کنند كه او را فریب بدهند و از تپه به پایین و زمین باز بکشانند. او می دانست که باید به هر قیمتی در برابر این وسوسه مقاومت کند. او سالها به نیروهای خود تعلیم داده بود تا تحت هیچ شرایطی از هم جدا نشود و به یک دشت باز نیایند. تنها پس از شناسایی گسترده اردوگاه اموی کشف شد که مسلمانان در طول شب عقب نشینی کرد. آنها آنقدر عجله داشتند که حتی چادرهایشان را نیز جمع نکردند، تنها هر چه که می توانستند برداشتند و فرار کردند. پی آمد عبدالرحمن با اینکه فرمانده ی خوبی بود اما نتوانست دو کار اساسی را، که باید قبل از جنگ انجام می داد، انجام دهد: 1. او یا فرض کرد كه فرانك ها به یاری رقیب خود،اودو، برنخواهند خواست؛ یا اینکه به این مسئله اهمیتی نداد، و به این ترتیب نتوانست قدرت دشمن خود را قبل از حمله ارزیابی كند. 2. او نتوانست تحرکات ارتش فرانک را کشف کند. ضعفهای ارتش مسلمانان: 1. آنها با غنیمتهایی که همراه داشتند سنگین شده بودند. 2. آنها قبل از نبرد تلفاتی داشتند. 3. مخالفان ضعیفی مانند اودو را می توانستند دور بزنند و بعدا در هم بکوبند تا با تمام قدرت واقعی به قلب اروپا بتازند و حداقل تا حدی میدان جنگ را به نفع خود انتخاب کنند. در حالی که برخی از مورخان نظامی خاطرنشان می کنند که رها کردن دشمنان در پشت سر عاقلانه نیست، اما مغولان ثابت کردند که حمله ی غیرمستقیم و دور زدن دشمنان ضعیف تر برای از بین بردن قوای قوی تر دشمن می تواند یک روش تهاجمی مؤثر باشد. در این وضعیت اودو برای مسلمانان تهدید جدی محسوب نمی شد. خطر واقعی برای عبدالرحمن سپاه شارل بود و عدم اکتشاف سرزمین گل برایش فاجعه به بار آورد. شارل در حالی که سرزمینش تهدید می شد نمی توانست بیکار بماند و باید دیر یا زود باید با ارتش امویان روبرو می شد. سربازانش از شکست سنگین اودو خشمگین بودند و می خواستند تا بجنگند و تلافی کنند. شارل آخرین مدافع برای محافظت از اروپای غربی بود. پیروزی فرانکها در نبرد بلاط الشهداء را می توان با شکست ایرانی ها در دشت ماراتن یا شکست هالکو در نبرد عین جالوت مقایسه کرد؛ نقطه ی پایانی بر تهاجم دشمن. عقب نشینی بنی امیه و حمله ی دوم ارتش بنی امیه به جنوب پیرنه عقب نشینی کرد. شارل در سالهای بعد بیشتر به سوی جنوب پیشروی کرد. پس از درگذشت اودو (در حدود 735م.)، که در سال 719 م. با اکراه سروری شارل را تصدیق کرده بود، شارل آرزو داشت که سرزمینهای اودو را به سرزمین خودش ضمیمه کند. اما یک سال بعد که امویان با دوک مورنتوس متحد و وارد پرووانس شدند اشراف محلی هانالد، فرزند اودو، را به عنوان دوک اعلام کردند و شارل میراث وی را به رسمیت شناخت. در سال 735م.، فرماندار جدید اندلس، یعقوب بن حجاج، دوباره به فرانسه حمله کرد تا انتقام شکست عبدالرحمن را بگیرد. یعقوب نیروهایش را در ساراگوسا جمع کرد و با عبور از رودخانه ی رون شهر آرل را تسخیر و غارت کرد. از آنجا ، او به قلب پرووانس حمله کرد و با وجود مقاومت شدید آوینیون را اشغال کرد. آنها چهار سال در پرووانس باقی ماندند و حملاتی را به لیون، بورگوندی و پیدمون انجام دادند. شارل مارتل در سالهای 736م. و 739م. حمله کرد اما به عقب رانده شد. نفوذ بیشتر مسلمانان با آشفتگی داخلی بنی امیه کنار گذاشته شد. علیرغم شکست در نبرد تور، امویان 27 سال دیگر ناربون و سپتیمانیا را کنترل کردند هرچند که نتوانستند بیشتر از آن گسترش یابند. معاهداتی که با قدرتهای محلی امضا شد تحیکم شد و در سال 734م. فرماندار ناربن، یوسف بن عبد الرحمن ال فهری، با چند شهر پیمان دفاعی مشترک علیه تجاوزات شارل مارتل منعقد کرد. شارل همچنان در حال توسعه ی سرزمینهایش به سمت جنوب بود. او قلعه های اموی را فتح کرد و پادگان های آنها را در طی محاصره ی آوینیون و محاصره ی نیم ویران کرد. ارتشی که قرار بود ناربون را آزاد کند در نبرد رودخانه ی بره با ارتش شارل روبرو شد و مضحمل شد. با این حال ، شارل در محاصره ناربون در سال 737م. از مدافعین عرب، بربر و شهروندان مسیحی شکست خورد. شارل با ول کردن محاصره ای که ممکن بود سالها طول بکشد به ایزوله کردن مدافعین مسلمان در شهرهای جنوب فرانسه رضایت داد. بیرون کردن مسلمانان از فرانسه به پسرش، پپین کوتوله، واگذار شد. نبرد تور به ایجاد پایه های امپراتوری کارولینگ و تسلط فرانکها بر اروپای غربی در قرون بعدی کمک کرد. اکثر مورخان بر این باورند که "برقراری هژمونی فرانکها در اروپای غربی سرنوشت این قاره را شکل داد و نبرد بلاط الشهداء قدرت فرانکها را تحکیم کرد." پی نوشت: بلاط به معنای شاهراه سنگفرش شده است. بلاط الشهداء نامی است که بعدها مورخین عرب بر روی این نبرد گذاشتند. منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Tours
-
5 پسندیده شدهکلاهک سجیل 2 حل CFD دوبعدی کلاهک موشک سجیل با سرعت ۴۳۰۰متر بر ثانیه در ارتفاع 40 کیلومتری: (کانتور عدد ماخ) موشک بالستیک سجیل از سرجنگی Triconic یا سه مخروطی استفاده میکند که هدف از این طراحی انتقال مرکز فشار به پشت مرکز جرم است و پایداری بیشتر است. کانتور دما رو مشاهده میکنید نکته جالب دما در نوک کلاهک به حدود ۹هزار درجه کلوین میرسد و این حدود هزار درجه از دمای سکون ماخ ۱۴ هوا با شرایط ذکر شده اختلاف دارد(دمای سکون حدود ۱۰هزار درجه). همگرا کردن این مسئله خیلی سخت بود باتوجه به اینکه یک مسئله دوبعدی تقارن محوری و جریان غیر لزج در نظر گرفته شده بود، مجبور شدم از solution steering و مش خیلی ریز استفاده کنم. تصویر بزرگنمایی شده کانتور عدد ماخ twitter.com/FieldMarshalPSO
-
4 پسندیده شدهاثربخشی سامانههای پدافندی در درگیریهای گذشته بخش اول: ویتنام شمالی سامانههای پدافندی جدیدی همچون باور373 هیچ یک از نقاط ضعف سامانههای پدافندی استفاده شده در ویتنام و خاورمیانه را ندارند. اختلافات زیادی در مورد اثربخشی رزمی ثبت شده برای سیستمهای پدافند هوایی شوری که در دهههای گذشته طی جنگهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است وجود دارد. مقایسه عملکرد ضعیف این سامانهها در خاورمیانه با تاثیر جنگی آنها در جنوب شرقی آسیا جالبترین مورد است. ارتباطی که بین این جزئیات تاریخی مورد بحث قرار گرفته و مبهم وجود دارد این است غالبا در سیستم بروکراسی دفاعی غرب درک کنونی از اثربخشی آخرین نسل سامانههای پدافندی روسی، چینی (و ایرانی) بیش از هر زمان دیگری بر پایه چنین دیدگاههایی تعیین میشود: "ما در سال 1991 سامانههای روسی را به طور کامل منهدم کردیم. پس چرا باید به اثربخشی سامانههای فعلی اهمیت دهیم؟" استدلال اخیر بارها مطرح شده است بنابراین این تصور که اثربخشی سامانههای پدافندی مدرن با اثربخشی تکنولوژی سامانههای دهه 60 و 70میلادی که در خاورمیانه به کار گرفته شده اند تفاوتی ندارد بسیار گسترده است و اغلب آن را باور دارند. واقعیت این است که نسل جدیدتر سامانههای پدافندی از جمله اس300 پی ام یو2، اس 400، اچ کیو9 (و باور373) از نظر فناوری پایه و عملکرد اگر بهتر از سامانه پاتریوت آمریکایی نباشند اما نزدیک به آن هستند (البته از نظر من سامانههای نامبرده خصوصا اس 400 برتری قابل توجهی نسبت به پاتریوت آمریکایی دارند) و مهمتر از آن هرگز در طی یک جنگ توسط نیروهای هوایی غربی که اسرائیل نیز شامل آن نیز میشود به چالش کشیده نشدهاند. اکنون میزان اطلاعات فنی تفصیلی موجود توسط منابع باز از سامانههای پدافندی شوروی به ویژه سام 2 گایدلاین، سام 3 گوآ، سام 6 گین فول و سام 5 گامون حیرت انگیز است. در جنوب شرقی آسیا انحصارا از سامانه سام 2 استفاده میشد و باتریهای این سامانه از میانه 1960 به طور گستردهای در ویتنام شمالی مستقر شده بودند. تعداد این سامانه در منابع مختلف بسیار متفاوت است، اما آمارها متفقا از وجود 50 باتری که به صورت چرخشی در 150 سایت ثابت فعالیت میکردند تایید میکنند. ارقام مربوط به تعداد شلیکها به ازای هر انهدام با دادههای اعلامی که از طبقه بندی خارج شده و حاکی از شلیک دهها موشک به ازای هر انهدام است نیز متفاوت می باشد و این تعداد شلیک نیز با بهبود تکنیکها و فناوری سرکوب پدافندی ایالات متحده در طول زمان افزایش پیدا کرده است. فعال شدن فیوز مجاورتی موشک سام2 در نزدیکی جنگنده RF-4C در جریان جنگ ویتنام- 12 آگوست 1967 فرار جنگنده F-105D Thunderchief از موشک سام2 پدافند ویتنام شمالی S-75/SA-2 در درجه اول به عنوان سامانه پدافندی استراتژیک طراحی شده بود و وظیفه آن دفاع منطقهای از اهداف ثابت در برابر هجوم هواگردها در ارتفاع متوسط و بالا بود. موشک این سامانه توسط لینک مرتبط به سامانه هدایت میشد و از پیشران سوخت مایع بهره میبرد. این سامانه برای درگیری از رادار فن سانگ و برای کشف هدف از رادار پی12 اسپون رست استفاده میکرد. مدت زمان فعالسازی سامانه معمولا چندین ساعت بود که به مهارت خدمه باتری و همچنین اینکه کدام بخش لازم بود جابجا شود بستگی داشت. شاید یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در این باره این باشد که بهترین معیار اثربخشی برای ارزیابی نیروی پدافندی ویتنام شمالی چه چیزی است. بیشترین تلفات نیروی هوایی ایالات متحده در ویتنام شمالی توسط توپهای پدافندی صورت گرفت. در حقیقت کل تلفات نیروی هوایی آمریکا در بازه زمانی 1964-1973 را که شامل 740 جنگنده تاکتیکی F/RF-4 ، F-105 و F-100 است را می توان به آتش توپخانه پدافندی دشمن در ویتنام شمالی و لائوس اختصاص داد. آمارهای از طبقه بندی خارج شده ایالات متحده نشان میدهد که بخش قابل توجهی از این تلفات ناشی از حملات ارتفاع پست به سایتهای پدافندی است اما بیشتر این تلفات به این دلیل است که جنگندههای آمریکایی در حین حمله به دیگر اهدف برای در امان ماندن از پاکت ارتفاع متوسط و بالای سامانه سام2 اقدام به پرواز در ارتفاع پایین میکردند. در حالی که میزان خسارتها بر اثر شلیک مستقیم سامانه های موشکی متوسط به نظر میرسد، نسبت کیل ریت این سامانه ها در سالهای 1971 تا 1973 برای جنگنده اف4 فانتوم 31.5% بود و همچنین 17 فروند بی52 نیز منهدم شدند که اغلب آنها توسط سامانه های موشکی سرنگون شدند. معمولا پیشتیانی توسط مربیان با تجربه اتحاد جماهیر شوری یا ورشو انجام میشد و در نتیجه پدافند هوایی ویتنام شمالی توانست سام 2 را به موثرترین شکل عملی کند، از تحرک محدود آن به طور کامل بهرهبرداری کرد و از سام 2 به عنوان تلهای برای هدایت هواگردهای آمریکایی به داخل پاکت آتش توپخانهی پدافندی بهره میبرد. علاوه بر آن تلاش زیاد برای سرکوب یا از بین بردن سیستمهای پدافندی بخش زیادی از سورتی پروزها را به ویتنام شمالی شکل میداد. خدمه پدافند هوایی ویتنام شمالیدر کنار موشک سامانه سام2 معیار ساده شمارش تلفات مستقیم وارده به انواع تسلیحات دشمن را نمیتوان به عنوان "معیار اثربخشی" برای ارزیابی تاثیرگذاری و کارآمدی انواع تسلیحات پدافند هوایی در یک محیط تهدیدآمیز در نظر گرفت. بدون سامانههای موشکی مستقر در یک عملیات، اثربخشی توپهای پدافندی هدایت راداری یا هدایت بصری ضعیف است چرا که هواگرد میتواند بدون هیچ مانعی از ارتفاع متوسط و بالا خارج از پاکت مفید سلاح به آن حمله کند. همچنین در جایی که تنها سامانههای موشکی حضور دارند و توپخانه پدافندی غایب است هواگردها میتوانند بدون مانع حمله کنند و از پوشش زمین و محدودیتهای عملکردی سامانههای موشکی و سیستمهای راداری آنها استفاده کنند. (البته با ورود سامانههای کوتاه برد همچون پانتسیر و تور ضعف پدافند در ارتفاع پایین تا حدودی برطرف شده است.) پدافند هوایی ویتنام شمالی بسیار نزدیک از دورههای دکترین اتحاد جماهیر شوروی استفاده میکرد، این دکترین استفاده از تسلیحات پدافند هوایی که همپوشانی و حمایت متقابل را در پاکت ارتفاع انجام میدادند دیکته میکرد که تاثیر آن موجب هم افزایی میشود به این معنا که هواگردهای دشمن نمیتوانند بدون خطر در اتفاع بالا یا پست حرکت کنند. در مورد ارزیابی اثربخشی هر یک از سامانه های پدافندی بهتر است تعداد شلیکها برای هر انهدام را محاسبه کرد. مشکل در تجزیه و تحلیل این است بدون وجود دادههای قاطع در مورد هر دور شلیک، به سختی میتوان ارزیابی دقیقی را صورت داد. در صورتی که به نظر میرسد آمار اولیه تلفات بر اثر توپخانه پدافندی بیش از سامانههای موشکی است، سوالاتی همچون: در جایی که سامانههای موشکی حضور نداشته اند چه تعداد از انواع هواگردها به محدوده درگیری توپهای پدافندی وارد شدهاند؟ در مقایسه با تعداد باتریهای سامانههای موشکی ویتنام شمالی چه تعداد سامانهی توپخانه پدافندی و به چه تعداد پرسنل و چه هزینهای مستقر شدهاست؟ بمباران فرشی بی52 بر ضد اهداف ویتنام شمالی- این بمب افکن نقش بسزایی در این جنگ ایفا کرد. دو نمونه بارز از کمپین هوایی در ویتنام شمالی وجود داشت که هر دو در دوره اخیر جنگ ویتنام اتفاق افتادند. اولین آن استفاده از جنگندههای F-111A در طی سال 1972 و در خلال عملیاتهای Linebacker1/2 است. این جنگنده با استفاده از رادار خودکار تعقیب عوارض زمین در اتفاع بسیار پایین پرواز میکرد، و توانست هم توپهای راداری و هم سامانههای موشکی را شکست دهد و از نظر آماری در هر سورتی پرواز کمترین میزان تلفات را در این کمپینها به خود اختصاص داد. با وجود استفاده سنگین از پردازندههای جنگ الکترونیک، هواگردهای پشتیبانی جنگ الکترونیک، جنگندههای سرکوب پدافند هوایی، چف و جنگندههای اسکورت، بالاترین میزان تلفات در نوع خود در عملیات Linebacker2 مربوط به ناوگان بی52 است که به طور انحصاری توسط S-75 / SA-2 انجام شد. در صورتی که اگر سامانههای موشکی حضور نداشت بعید بود هیچ بمب افکنی از این نوع از دست برود. استقرار ناوگان بی52 استراتوفورترس در یک پایگاه آمریکایی در طی جنگ ویتنام 15فروند بی 52 در طی 729 سورتی پرواز از منهدم شد که تقریبا 2 درصد میشود. البته میزان خسارتها با توجه به عملیات هماهنگ سرکوب پدافند هوایی ویتنام شمالی محدود است. نکته مهمی که باید ذکر شود این است در زمانی که سامانه پدافند هوایی سام2 ویتنام شمالی بیشتر میزان شلیکها خود را انجام داد اما نتوانست هیچ بمب افکن بی52 را منهدم کند. عاملی که در تحلیلهای غیر مستقیم در مورد این قبیل کمپینها نادیده گرفته میشود بخشی از کل تلاش صرف شده برای پوشش سرکوب دفاع هوایی برای هواگردهای در حال عملیات است. قسمت اعظمی از انواع هواپیماهای تاکتیکی از جمله جنگندههای F-111 که در طول کمپین Linebacker II به پرواز در آمدند مستقیما بر ضد سایتهای پدافندی سام 2 به کار گرفته میشدند. هزینههای صرف شده و خسارات وارده به طور مستقیم با استقرار سامانههای پدافندی در ارتباط است. هر گونه تحلیل عینی در مورد اثرات رزمی سامانههای پدافندی در عملیات سرکوب پدافند نتنها باید تلفاتی را که مستقیم توسط سامانههای زمین به هوا رخ داده و یا خسارتهایی که به وسیله این سیستمها صورت گرفته را در نظر بگیرد بلکه باید اقدامات انجام شده و یا خسارتهای واردهای را که به دلیل عملیات سرکوب پدافند یا فرار از سامانههای پدافندی صورت گرفته را نیز شامل شود. از این دیدگاه سامانههای پدافند هوایی شوری موثرترین مولفه در شبکه یکپارچه پدافند هوایی ویتنام شمالی بودند. پرواز موشک سام2 پدافند هوایی ویتنام شمالی ادامه دارد .... ترجمه شده توسط GHIAM
-
4 پسندیده شدهدر مورد مزایای داشتن یک ناو هواپیما بر در اقیانوس هند به نظر من نیاز به بحث نیست چون اظهر من الشمس است. البته این در صورتی است که ما به سطح تکنولوژی رسیده باشیم و جنگنده های ناو نشین ما دارای تکنولوژی باشند که مقهور جنگنده های طرف مقابل نشن. چون غرق شده ناو هواپیمابر به مفهوم شکستن ابهت نظامی ان کشور است. در شرایط فعلی حتی در مورد توانایی بهترین جنگنده های روسی برای مقابله با نمونه های امریکایی تردید وجود دارد. البته این به این مفهوم نیست که نمی توانیم بر روی خاک خود با کمک ترکیب یک شبکه پدافندی لایه به لایه متحرک و یک نیروی هوایی مقابله کنیم. ولی ارسال ناو هواپیمابر به صدها کیلومتر دورتر از خاک اصلی و مقابله با امریکا به نظر مشکل می اید. پهبادهایی با قابلیت داگ فایت و مقابله با جنگنده های سرنشین دار هنوز حتی برای امریکایی ها هم رویا است با این شرایط اگر یک ناو پهباد بر را به عمق اقیانوس بفرستیم همان مشکل عدم پوشش هوایی را خواهد داشت و تبدیل به سیبل هواپیما های دشمن خواهد شد. بحث حضور ناو هواپیمابر در دریای عمان بود که این مشکلات را ندارد ولی مزیتی هم ایجاد نمی کند چون یک دریای محدود اصولا مناسب برای ناوهای بسیار بزرگ نیست بنابراین من فعلا با این نظر که ناوهواپیمابر به درد ما نمی خورد موافقم
-
3 پسندیده شدهبسم ا.... خط زمانی جنگ در جبهه شرق - 1944-1943 نیمه دوم جنگ خانمانسوز دوم جهانی ، که در نوامبر 1942 آغاز شد ، بافرارسیدن دسامبر 1943 و شروع سال 1944 ، وارد عرصه جدیدی برای ارتش سرخ و متفقین غربی از یکسو و ارتش آلمان و متحدانش از سویی دیگر ، گردید . علیرغم وعده های ارتشهای غربی مبنی بر گشایش دوم در اروپا ، هنوز ابتکار عمل رزمی در غرب ، در اختیار ورماخت قرار داشت ، اما صحنه نبرد در شرق ، بتدریج حاکی از برتری در حال گسترش روسها بود . اینک ارتش اتحاد شوروی ، در فاصله نوامبر 1942 و دسامبر 1943 در جبهه جنوبی نزدیک به 500 تا 1300 کیلومتر بجلو پیشروی نموده و به تقریب 46/2 درصد از سرزمین هایی که ورماخت در بازه زمانی 1941 و 1942 به تصرف خود درآورده بود را مجدد بازپس گرفت . در این دوره زمانی سازمان رزمی نزدیک به 218 لشکر ارتش آلمان از هم پاشیده شده بود ، 162 لشکر به تقریب 50 درصد توان انسانی و تجهیزاتی خود را از دست داده بودند و به ناچار می بایست به عقب کشیده شده و تجدید سازمان می شدند . در این دوره زمانی ، ورماخت نزدیک به 7000 دستگاه تانک ، 14300 فروند هواپیما و حدود 50000 قبضه توپخانه صحرایی را از دست داد و موجب شده ستاد ارتش آلمان ، برای جبران تلفات خود ، 75 لشکر درجه یک خود را از جبهه غربی ( فرانسه ) به شرق منتقل کند . در انسوی جبهه ، در حالی که جنگ ادامه داشت ، آمارها چنین نشان میداد که روسها در سه ماهه اخر سال 1943 ، نزدیک به 6500000 تن زغال سنگ ، 15000 تن نفت و 172 میلیون کیلووات برق را پس از ازاد سازی سرزمین های اشغال شده ،از این مناطق ، به رگهای صنایع نظامی شوروی تزریق کرده بودند . همچنین در حوزه نظامی ، ارتش سرخ در مجموع ، 5 لشکر کامل تانک ، 24 سپاه تانک ، 13 سپاه موتوریزه ،80تیپ مستقل زرهی ، 106 هنگ مستقل تانک ، 43 هنگ توپخانه خودکششی ، 6 سپاه ( 26 لشکر ) توپخانه ، 7 لشکر موشک انداز ( گارد ) 20 تیپ مستقل توپخانه ، 11 تیپ مستقل خمپاره انداز ، 50 تیپ ضد زره و 140 هنگ توپخانه به سازمان رزمی خود اضافه نموده بود . این گسترش سیل آسای نظامی ، علت اصلی تلفات گسترده ورماخت بشمار می رفت ، جایی که براساس اسناد موجود OKW ، از ژوئن 1941 تا دسامبر 1943 ، ورماخت ( غیر از ارتشهای همپیمان ) نزدیک به 5188000 تلفات را در کارنامه خود به ثبت رساند که حتی در مقیاس این جنگ نیز ، بیش از حد قابل ارزیابی است . حال باید پرسید که افسانه ورماخت رو به غروب می رفت یا قرار بود که معجزه " مارن " مجدد تکرار شود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات ، خط زمانی جنگ در جبهه شرقی 1944- 1943 برای بحث و بررسی موشکافانه ، دوستان به این تاپیک مراجعه بفرمایند پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
-
2 پسندیده شدهخب باید یکم نگاه عوض بشه به این مطلب. شما تانک رو چه ابزاری میبینید!؟ اکثر افراد تانک رو سلاح هجومی میبینند. و یادشون میره تانک یک ابزار مناسب در دفاع هم میتونه باشه! همانطور که آلمانی ها این موضوع رو اثبات کردند. من امیدی به ساخت ناو هواپیمابر در این زمان ندارم و برای همین پیشنهاد ساخت ناوپهپادبر رو دادم. ناوهواپیمابر به دلایلی با ساختار فعلی ما هم خوانی نداره. ناوگان ما به سطحی کافی نرسیدن تا توان پوشش کافی یک نا هواپیمابر رو داشته باشند چه کمی و چه کیفی! و ده ها دلیل دیگر از جمله نبود یک جنگنده ناونشین (جنگنده معمولی رو نداریم) که توان مقابله با همتای رقیب رو داشته باشه. ولی در صورت ساخت ناو پهپادبر ما توان زدن ضربات جدی به دشمن را خواهیم داشت. قدیم گفتم اگر در زمان دفاع دریایی یا یک یورش دریایی از جانب ما وقتی این ناو ها در پناه باقی ناوگروه باشند و تعداد زیادی پهپاد به پرواز در بیارند. عده ای از این پهپاد جهت مزاحمت هوایی برای جنگنده های دشمن عمل می کنند و تعدادی هم به ناو های دشمن حمله میکنند. این کار یک بار بزرگ عملیاتی رو از ناو های سری موج و البته در اینده موج ۶ و نگین کم خواهد کرد. چه در بحث پدافند و چه در بحث حمله. دشمن عملا درگیر سرکوب پهپاد ها خواهد شد تا اجرای عملیات. مانند کاری که کامیکازه ها با ناوگان متفقین میکردن. اما همانطور اول گفتم یک ناوهواپیمابر هم مانند تانک علاوه بر زمینه تهاجمی کاربرد دفاعی هم برای ما خواهد داشت. من این تصویر رو یک جا دیدم و بد نیست شما هم ببینید. دایره های سیاه مربوط به پوشش ۲۵۰ کیلومتری رادار شناور مثل رادار ناو هایی مثل نگین هستند. در واقع شما با رادار های شناور حملات کروز و یا هوایی رو جلوتر از حالت فعلی شناسایی میکنید. در حال حاضر ما تهدید اصلی حملات بهمون که توان پاسخ جدی بهشون رو نداریم و بیشترین ضرر رو هم بهمون میزنند از دهانه اقیانوس هند و یا جزیره دیگو گارسیا و در کل آن نواحی صورت میگیره. حال اگه ما ناو هواپیما بر داشتیم با توجه به برد گشت زنی و رادار جنگنده ها این دایره چند برابر میشد و دیگه ناو های رزمی مون هم لازم نبود همیشه در نزدیکی چتر پدافندی قرار بگیرند و اینبار به سمت عمق دریای عمان و یا دهانه اقیانوس هند راهی میشدن و ما یک قدم برای دفاع جلوتر میرفتیم. ولی خب این یک آرایش رویایی هست و خوبی داستان این بود که حداقل قافل گیر نمیشدیم. ما فعلا در این خلا و البته نبود یک نیروی هوایی کامل رو اوردیم به رادار های فرا افق نگر، مثل رادار های بزرگ و ثابت قدیر که البته در یک جنگ یک سیبل بزرگ هستند برای دشمن و بالاخره در جنگ این رادار هارو خاموش میکنند! ولی حداقل ما با رادار های شناور میتونیم کمی بهتر عمل کنیم. البته من در یک تاپیک دیگه پبشنهاد کردم بیایم ایران۱۴۰ ها رو به رادار مجهز کنیم و یا هر هواپیمای دیگری رو تا ضعف های رادار های فرا افق نگر جبران بشه( در همون تاپیکی که در پست قبل) براتون مشخص کردم. در کل نیروی هوایی در اون منطقه بسیار کم هزینه تر و رهگشا تر ولی خب ساخت چند ناو جدید و البته چند ناو پهپاد بر اضافی هزینه چندانی نداره و فقط این برنامه رو کامل تر میکنه! شاید بشه در طرح یک ناو پهپادبر همچین چیزی رو هم رو در نظر داشت. خدارو چی دیدین:)
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبا توجه به عدم تجربه ساخت و کاربری ناوهواپیمابر یا بالگردبر و ... در ایران تا رسیدن به حالت ایده آل و دسترسی به یک ناو هواپیما بر راه بسیار باقیست. اینکه کجا هم بخوایم استفاده کنیم هم بحث دیگست اونم با فرض ساخت جنگنده مناسب این ناو. برتری دشمن در این زمینه چشمگیرست چه در بحث کمیت و چه در بحث کیفیت. به نظرم بد نیست گونه جدیدی از شناور ها توسط ما توسعه داده بشه با محوریت عملیات های پهپادی و بالگردی. بد نیست ما ناوگانی بر اساس ناو شهید ناظری یا یک طرح تیرماران طراحی کنیم با ابعاد بزرگتر که بیشتر پرواز محور باشند. برای اجرای هر گونه نبرد بی سرنشین بصورت تخصصی. از پهپاد ها گرفته تا قایق های تندرو بدون سرنشین و چه زیر دریایی های بی سرنشین. کلاطراحی عرشه تغییر میکنه. و یک عرشه پرواز نسبتا بزرگ بهمراه آنتن های ارتباطی قوی و رادار ارایه فازی بر روی آن نصب بشه. به همراه دست کم دو تا سه بالگرد برای جمع آوری پهپادهای رها شده بر روی آن که تقریبا یک ترکیب کامل تهاجمی رو در اختیار این ناو قرار میده. البته اینو بگم حضور همچین شناوری نیاز به حضور ناوگروه است مثل ناو ها نگین و موج ۶. ما اگه در یک عملیات بتونیم نزدیک به ۳۰ پهپاد رو از هر یک از این شناور ها به پرواز در بیاریم؛ که بعضا در قالب دفاع هوایی نقطه ای خود ناوگروه. همچنین مزاحمت هوایی و تعدادی هم در قالب حمله همه جانبه عمل کنند(چه اهداف دریایی و اهداف ساحلی و چه حملات علیه اهداف عمقی دشمن) میتونند در یک جنگ دریایی حتی کشوری مثل آمریکا رو به چالش بکشند. با توجه به هزینه نسبتا پایین این نوع ناو و تحرک و سرعت بسیار بالاش جهت جمع آوری پهپاد ها و همچنین ایجاد خط لجستیک میتواند در تعداد بالا و برای ماموریت های متنوعی استفاده شود. که بازم تاکید میکنم همچین ناوی باید در حضور ناو های محافظ استفاده بشه ولی میشه بر روش پرتاب گرهایی مثل سی رم و یا کمند رو هم قرار داد. ماموریت های پیشنهادی: ۱- حملات هوایی و دفاع هوایی نقطه ای سبک که پیش تر توضیح داده شد. که این نکته با تحویل پهپاد سری سجیل و بمب بالابان به نیروی دریایی اهمیت دو چندان پیدا میکنه. پهپاد های سری ار کیو رو هم میشه متصور بود. تصور مزاحمت هوایی و قدرت آتشی که توسط حملات دستکم ۱۵۰ پهپاد انجام شده( ۵ شناور از این کلاس و با در نظر گرفتن ۳۰ پهپاد هجومی که البته تصورم اینه که بیشتر از این تعداد میشه استفاده کرد) واقعا برای دشمن رعب آور و ترسناک خواهد بود. تعدادی از این پهپاد ها به کمک پدافند هوایی ناوگروه خودی خواهند امد و به مزاحمت هوایی علیه هواگرد های دشمن می پردازند و هم زمان یک حمله پهپادی در ساعت پیک عملیات علیه ناوگان دشمن انجام میشود تا هواگرد های دشمن درگیر سرکوب این حمله میشوند ۲- با توجه به قابلیت های خاص بدنه کاتاماران و تریماران میشه بهترین شناور جهت تجهیز و هجوم قایق های تندرو بدون سرنشین و زیر دریایی های انتحاری یا تجسسی بدون سرنشین هم باشد. البته اینبار در مناطق درگیری فراتر از خلیج فارس! ۳- یک سکوی مناسب جهت پرواز بالگرد ها های امداد نجات ۴-یک بستر مناسب جهت تجهیز قایق های پرنده وعده داده شده و ... ۵-این شناور در ترکیب با شناور های آینده مانند ناو اطلاعاتی شیراز و ناوهای جدید موج و نگین میتونه راهگشا و بسیار کلیدی باشند. پیوست: ۱-وجود همچین شناوری علاوه بر این که یک نواوری چشمگیر است. قابلیت های غیر قابل چشم پوشی هم دارد. البته با در نظر گرفتن پیچدگی های طراحی یک شناور این چنینی با توجه به ساخت یک عرشه پرواز نسبتا وسیعتر از چیزی که تاکنون ساختیم در کنار آشیانه برای دست کم دو تا سه بالگرد و پهپاد ها! ۲-اشاره به ناو قایق تندرو بر توسط یکی از مسئولان نیروی دریایی سپاه https://www.mizanonline.com/fa/news/242483/نخستین-ناو-قایق-تندرو-بر-ساخت-داخل-به-نیروی-دریایی-سپاه-می-پیوندد
-
2 پسندیده شدهپروژه های آینده نیروی دریایی ارتش با توجه به ارتقا هایی که کلاس موج دیدن که نهایت به دماوند ۲ و دنا و... ختم میشوند. استفاده از پرتابگر های ورتیکال و احتمال استفاده از باور۳۷۳ در این ناو ها و همچنین سامانه های کوتاه برد جدید و اهمیت استفاده از پهپاد های هجومی و شناسایی؛ ایران به درک ساخت یک ناو با بلوک بندی جدید و طراحی تریماران برای افزایش تحرک پذیری و افزایش قدرت آتش روی آورده. "پهپاد سجیل" در گام بعدی و با توجه به اظهارات جدید امیر رستگاری ظاهرا در بحث شناور های رزمی دو مسیر در جریان است: ۱-ساخت ناو های رزمی با تناژ دوهزار تن بر اساس ناو شکن های کلاس موج موجود که احتمالا همان طرح موج ۶ است با رادار عقاب و تسلیحات نسبتا بیشتر از ناو های سابق که مورد علاقه ی نیروی دریایی قرار گرفته و ساخت آن جدی است. "ناو ۶هزارتنی نگین" ۲- ساخت یک ناو ۶هزار تنی با نام نگین که که تعداد زیادی تسلیحات دفاعی و هجومی برای آن در نظر گرفته شده و البته یک رادار چهار وجهی و البته بهترین تجهیزات ایرانی روی آن قرار خواهد گرفت. طبق گفته های امیر رستگاری: "قابلیت ویژه و منحصر بفردی در جهت ایفای نقش نیروی دریایی راهبردی خواهد داد که بتواند انبوهی از سامانهها، تسلیحات و تجهیزات را با خود حمل کند و شناوری است که میتواند تا فورس هشت عملیات انجام دهد و تا فورس ده میتواند در طوفانهای اقیانوسی ماندگار باشد و دست بلند نیروی دریایی در آینده باشد در سال آینده امیدوار هستیم که ساخت بدنهاش آغاز شود." در ادامه بخش های خلاصه از صحبت های امیر رستگاری را قرار میدهم: ۱-تمام ناوشکنهای نیروی دریایی به سامانه کمند تجهیز خواهند شد و در دستورکار است، چون راهی جز استفاده از سامانه دفاع نقطهای برای مقابله با موشکهایی که به سمت ناوشکنها شلیک میشود وجود ندارد. ۲-قایقهای پرنده فعلاً در ستاد رزم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعریفشده و تعداد زیادی در اختیارشان است که کار میکنند. در سازمان صنایع دریایی نیز روی این قضیه کار میشود و داریم بر روی قایقهای پرنده جدید کار میکنیم که قابلیتهای بسیار خوبی دارد و میتواند هم در باند فرودگاه بنشیند و پرواز کند، هم میتواند از ساحلهای شنی به داخل آب بیاید و بلند شود و پرواز کند. ۳-تحویل شناور با نام مین شکار در آینده نزدیک با بدنه تمام کامپوزیت جهت مین روبی علی الخصوص مین های مغناطیسی ۴-در حال ساخت هواناو «پیروزان» برای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران هستیم که این هواناو به تسلیحات موشک سطح به سطح و تسلیحات اژدرهای ضد زیر سطح مجهز خواهد شد. هواناو به دلیل قابلیت امکان حضور در آب مرداب خاک و دریا یک محصول ویژه است که به عنوان یک نیروی واکنش سریع میتواند استفاده شود، ما از هر نقطه ساحل با سرعت بالا میتوانیم وارد دریا بشویم و به همین دلیل این شناور مجهز به این سامانهها خواهد شد. پ ن : اهمیت این روش در جغرافیا خاص ایران که میشه با هاورکرافت بیشترین حملات رو از نقاط خاص غیر قابل تصور علیه دشمن انجام داد. ۴- تاکید بر عدم ساخت ناو هواپیما بر به این علت که ایران کشوری استعمارگر نیست. ۵- دستوری به ساخت زیردریایی با پیشران اتمی به صنایع دریایی داده نشده است. پیوست: ۱-با ساخت این پروژه ها و بسیاری از زیر پروژه های نیروی دریایی ایران به توان درگیری در انتهای دریای عمان و دریای مکران و اقیانوس دست میابد. امیدوارم که سرعت چشمگیری در ساخت این پروژه ها داشته باشیم. ۲-https://www.mashreghnews.ir/news/1057787/توان-ایران-برای-تجهیز-زیردریایی-به-سوخت-هسته-ای
-
1 پسندیده شدهخط زمانی جنگ در جبهه شرق - 1941 جنگ جهانی دوم ، نقطه اوج کاربرد استراتژیها و تاکتیکهای رزمی است که بنا بر برخی نظرها ، عصاره و چکیده بیشتر از دو قرن تجربه نظامی بشر محسوب می گردد . متون تخصصی بسیار زیادی در ارتباط با این آوردگاه به رشته تحریر درآمده و تحلیل های بسیار زیادی در خصوص آن منتشر شده ، اما می شود نقطه اوج باز زمانی 1945-1939 ( یا به روایتی 1940 ) را حمله ورماخت به روسیه - شوروی دانست . در این زمینه ، شاید معتبرترین مرجع مستقیم که می توان نکات زیادی را از آن برداشت نمود ، مجموعه یادداشتهای ژنرال توپخانه ، فرانتس ( فرانتز ) هالدر دانست که اطلاعات دست اولی از کنفرانسها ، جلسات و تصمیم های سرفرماندهی OKW در اختیار محققان می گذارد . وی در یادداشتهای خود ، بخصوص در روز آخر ژوئیه 1940 ، مجموعه رخدادهای سرفرماندهی ارتش را مضبوط نموده و بر همین اساس ، به اعتقاد وی ، هیتلر ، تصمیم قطعی خود برای حمله به روسیه در بهار سال بعد را گرفته بود . در ادامه این یادداشتها ، چنین می خوانیم: راست : ژنرال توپخانه ، فرانتز هالدر چپ : آدولف هیتلر "........ هیتلر ادامه داد ، اتفاق غریبی در بریتانیا رخ داده !!! انگلیسیها ، کاملا از پا درآمده اند !!!!!!!!!!!!!!! اما اینک دوباره برپای خود ایستاده اند . روسیه از تحولات غرب اروپا مشوش است . روسیه فقط کافی است به بریتانیا بگوید ، نمی خواهد آلمانها را آنچنان نیرومند ببیند و همین کافی است که بریتانیا به مانند غریقی که گیاهی را یافته ، امیدوار شود و به خود القاء کند که وضع در شش یا هشت ماه به کلی تغییر خواهد کرد ، اما اگر روسیه درهم شکند ، آخرین امید انگلستان بر باد خواهد رفت . درآن صورت ، آلمان آقای اروپا و بالکان خواهد شد "تصمیم : بنابراین ملاحضات ، روسیه باید در بهار 1941 خرد شود . روسیه هر چه زودتر ، در هم شکند ، بهتر است ( این بخش تاکید ژنرال هالدر بود )......." در 9 اوت 1940 با ارسال رمز AUFBAU OST ( آماده سازی ارتش در شرق ) ، 10 لشکرپیاده و دو لشکر زرهی از غرب به لهستان اعزام شد . تاکید هیتلر بر ارسال لشکرهای زرهی در جنوب شرق لهستان این بود که بدون ایجاد شک در رومانی یا روسیه ، امکان حفاظت از منابع نفتی رومانی حاصل گردد . در همین اثناء ، سرفرماندهی OKW به ژنرال ارنست کوسترینگ وابسته نظامی آلمان در مسکو دستور داد تا به ستاد ارتش روسیه اطلاع دهد که تحرکات ورماخت ردشرق ، به منظور جایگزینی پرسنل جوان با افراد مسن به منظور افزایش نیروی کار در کارخانه هاست . در 18 دسامبر 1940 ، نامه محرمانه ای از جانب قرارگاه هیتلر به ارتش آلمان صادر شد که طی آن به نیروهای مسلح آلمان فرمان داده شد تا روسیه- شوروی را در یک نبرد سریع ، قبل از شکست بریتانیا می بایست خرد کنند . ژنرال گونتر بلومنتریت سرانجام در 22 ژوئن 1941 ، تهاجم گسترده ورماخت به اتحادجماهیر شوروی آغاز شد ، ژنرال گونتر بلومنتریت ، رییس ستاد ارتش چهارم آلمان ، بعدها بخاطر می آورد که کمی پس از نیمه شب بیست ویکم ، وقتی آتشباری توپخانه آلمان آغاز شد ، قطار تند روی مسکو- برلین از میان خطوط آلمانی ها گذشت و بدون حادثه وارد برست- لیتوفسک شد . این رویداد برای وی به همان اندازه عجیب آمد که توپخانه روسها جواب شلیکهای ورماخت را نداد . هر چند وی نتیجه گرفت که روسها کاملا غافلگیر شده اند . در سپیده دم 22 ژوئن ، این پیام از شبکه ارتباطی ارتش شوروی شنود شد ، " به ما تیراندازی میشود ، چه باید بکنیم ؟!!!!" این پیام در دفترچه خاطرات بلومنتریت نقل شده ، پاسخ آن چنین بود "..... شما دیوانه شده اید، بعلاوه چرا پیام شما نباید به رمز باشد ؟!!!!" این مقدمه به نسبت کوتاه ، آغازی است مبارک برای بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی به جهت ورود به یک حوزه جدید از بررسی های نظامی و آن ، برگردان مستندهای تاریخ نظامی . با توجه به پیشگامی میلیتاری برای باز کردن عرصه های جدید در این حوزه ،دو تن از عزیزان انجمن ، برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori آغازی جدید را در این زمینه رقم زدند و برای اولین بار در وب فارسی ، تایم لاین ( خط زمانی ) عملیات بارباروسا را به صورت زیرنویس فارسی ، در اختیار مخاطبان قرار دادند . البته بنده ( @MR9 ) در نهایت امر ، کار ویرایش مختصر متن زیرنویس را بر عهده داشتم . بطور قطع این مجموعه که شامل چند ویدئو می باشد ، به فضل خداوند متعال ، بتدریج در اختیار مخاطبان محترم قرار می گیرد . با این حال ، از دوستان خواهشمندم که برای بحث در این خصوص ، به تاپیک ویژه این مبحث مراجعه نمایند . لینک آپارت ، خط زمانی جنگ در جبهه شرق ، 1941 نبرد آلمان-شوروی در جنگ جهانی دوم پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهششمین شماره از مجله الکترونیکی نآورد لینک دانلود مجله الکترونیکی بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی پی نوشت : 1- لازم به تذکر است که این شماره بدلایلی از جمله تراکم کاری ، با مقداری تاخیر و چند اشتباه بسیار جزیی در متون ارائه شده تقدیم دوستان شد . با این حال انشا... سعی می شود که بسرعت ایرادات رفع و نسخه تصحیح شده در اختیار مخاطبان محترم قرار گیرد . 2- با تشکر ویژه از برادر ارجمند @HRA که بار اصلی زحمات بردوش ایشان قرار دارد و همچنین برادران عزیز @warjo و @eshqali که بعنوان مُصحح به مجله میلیتاری محبت دارند
-
1 پسندیده شدهتانک تی-90 آ (سمت چپ) در کنار تانک تی-90 ام (سمت راست) طبق گزارش روزنامه روسی Krasnaya Zvezda، وزارت دفاع روسیه تانک های T-90M سفارش داده شده را تحویل گرفته است. این روزنامه جزئیات دیگر مانند تعداد تانک های تحویلی را ارائه نکرده است. در سال 2019 کارخانه UralVagonZavod آزمایشات لازم بر روی تانک T-90M را به پایان رسانده بود که بعد از آن وزارت دفاع روسیه برای ساخت تانک های T-90M قرار دادی را با کارخانه UralVagonZavod جهت تحویل این تانک ها در سال 2020 را امضا کرد. احتمالا امسال برای اولین بار در مراسم رژه روز پیروزی در میدان سرخ مسکو تانک های T-90M حضور خواهند داشت. نمونه تکمیل شده تانک تی-90 ام در کارخانه UralVagonZavod
-
1 پسندیده شدهدر یک حرکت ناگهانی .. جناح های پارلمانی در عراق الکاظمی را به عنوان کاندیدای نخست وزیر به عنوان جانشین الزرفی معرفی کردند منابع آگاه عراقی به الجزیره گفتند در جلسهای عصر یکشنبه که در بغداد برگزار شد و شامل احزاب بزرگ پارلمانی بود ، منجر به توافق آنان برای تعیین رئیس سازمان اطلاعات ، مصطفی الکاظمی به عنوان نامزد خود برای نخست وزیر به جای ، عدنان الزرفی شد این منابع گفتند که این احزاب توافق کردند که برای خنثی کردن تلاش الزورفی ، نامزد ریاست جمهوری ، برای تشکیل دولت تلاش کنند. وی افزود: این جناح ها عبارتند از: جناح الفتح به رهبری هادی العامری ، دولت قانون به رهبری نوری المالکی و تیار حکمت به رهبری عمار الحکیم ، و اظهار داشت که این جناح ها رئیس جمهور جمهوری را از نامزد جدید خود مطلع خواهند کرد. الزورفی پیشتر روز یکشنبه از ریاست مجلس خواسته بود تا تاریخ جلسه ویژه را تعیین کند تا به برنامه دولت وی رأی دهد و به دولت او اعتماد بدهد ، جبهه های مخالف و جناح های قدرتمند شیعه با انتصاب وی به سمتنخست وزیری مخالف هستند. نخست وزیر منصوب پیش از این اعلام کرده بود که برنامه دولت خود را به ریاست مجلس ارائه داده است تا درباره آت رای گیری شود و گفت که یک دولت ملی که مشروعیت خود را از پارلمان عراق و پس از مشورت با جناح های پارلمان و برای برآورده کردن مطالبات مردم در خیابان عراق تشکیل خواهد شد. وی ادامه داد: دولت جدید بر روی چهار محور مهم کار خواهد کرد: تلاش برای یافتن راه حل برای بحران مالی و تاکید بر هیبت دولت و حاکمیت قانون ، انجام انتخابات آزاد ، عادلانه و شفاف و برقراری روابط بین المللی متعادل برای آنچه که وی عراق قدرتمند و معتدل توصیف کرد. فلاح الزیادی ، نماینده پارلمان عراق ، که الزرفی ،تشکیلات دولت 24 نفره خود را در پایان این هفته یا اوایل هفته آینده ، در بازه ی مهلت قانونی ابه مجلس معرفی کند. منبع: https://www.aljazeera.net/news/politics/2020/4/5/كتل-نيابية-رئيسية-بالعراق-تسمي-مرشحا-بديلا-لرئاسة-الوزراء
-
1 پسندیده شدهیکی از نکات این چند روز سکون در آسمان کشورها و از جمله عراق یک پرواز مشکوک هست: ایلوشین کارگوی شرکت زتاویا اکراینی. یکی اینکه مبدا پروازش در عراق مشخص نیست ولی جایی از نزدیک عین الاسد اوج میگیره که میشه تقریبا اطمینان داشت از اونجا بلند میشه. دوم پرواز های روزهای اخیرش هست؟ کجاها؟ کویت عمدتا، اردن و اسراییل حالا کارگوی اکراینی در عین الاسد چه میکنه و پرواز به کویت و اسراییل برای چی هست شاید ربطی به پاتریوتها داشته باشه از دو منظر: 1. عنوان میشه پاتریوتها از کویت به عراق منتقل شدند 2.گمانه زنی میشه پاتریوتها به نحوی در نقش محافظ موشکی از اسراییل هم در مجموعه دفاع موشکی یکپارچه ایفای نقش خواهند کرد. ایران باید یک پلن بزرگ را که قدم به قدم تکه هاش داره اطرافش چیده میشه را به دقت در نظر داشته باشه و پیش بینی های لازم و قدم های متناسب را برنامه ریزی کنه. درسته مشکلات زیاد هست و قابل درک هست چقدر فشار رومون هست ولی باید توان را چند برابر کرد.
-
1 پسندیده شدهتانک های تی-34 منهدم شده در جنگ کره تصویرگرافیکی از تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی دو دستگاه تانک M26 از گردان 1 ام زرهی تفنگداران دریایی ارتش امریکا که در جاده ای در منطقه Naktong Bulge مستقر شده اند. در پس زمینه تصویر تانک تی-34-85 فرمانده گردان از هنگ 2/107 ام زرهی کره شمالی دیده میشود که سقف برجک آن به علت انفجار مهمات داخلی کنده شده است. این تانک های تی-34-85 جز اولین قربانیانی هستند که توسط تانک های M26 در 17 اوت سال 1950 منهدم شدند. تانک های ام26 مربوط به گردان 1 ام زرهی تفنگداران دریایی ارتش امریکا هستند. چند تانک تی-34- 85 از هنگ 2/107 ام زرهی ارتش کره شمالی به مواضع دفاعی تیپ یکم موقعت تفنگداران دریایی در نزدیکی Waegwan حاشیه Pusan ( پوسان) حمله کردند. اما با دخالت آتش تانک ها و راکت های ضد زره بازوکا این حمله دفع شد. در تصویر سقف برجک یکی از تانک های تی-34 به علت انفجار مهمات داخلی کنده شده است. یک دستگاه تانک تی-34-85 در نزدیکی رودخانه Naktong که کاملاً در آتش سوخت است. این تانک تی-34-85 بوسیله 3 گلوله فوق سریع شکافنده زره (HVAP) احتمالا توپ 76 میلی متری تانک M4A3E8 منهدم شده است. این برخورد موجب شده است که مخزن سوخت خارجی تانک تی-34 کاملا منفجر شود. در داخل تانک نیز انفجار مهمات موجب جدا شدن سقف برجک شده است. (28 اوت 1950) دو تانک تی-34-85 از تیپ 16 ام زرهی کره شمالی که بوسیله تانک های ام26 هنگام جنگ در نزدیکی Yongsan در تاریخ 3-4 سپتامبر منهدم شدند. در قسمت جلویی برجک نزدیک ترین تانک تی-34 میتوان اثراب نفوذ گلوله را مشاهده کرد. این نفوذ منجر به اتش سوزی گسترده تانک شده اند که متیوان اثرات این اتش سوزی را در بخش چرخ های حرکتی مشاهد کرد. تانک تی -34-85 فرمانده تیپ یا هنگ منهدم شده احتمالاً مربوط به تیپ 16 زرهی کره شمالی ، در نبرد Naktong در 4 سپتامبر 1950 یکی دیگر از تانک های تی -34-85 تیپ 16 ام زرهی کره شمالی که بر اثر بمباران هوایی ( احتمالا ناپالم) سوخته است. شکل برجک این تانک تی-34-85 نشان میدهد این تانک جز نمونه جدید تانک تی-34-85 است که به تازگی و درطول جنگ کره در کارخانجات شوروی تولید شد و به کره شمالی فرستاده شده است. یک دستگاه تانک تی-34-85 متعلق به هنگ42 ام زرهی کره شمالی در نبرد با گردان یک ام زرهی تنفگداران دریایی در 16 سپتامبر 1950 در نزدیکی منطقه Inchon (اینچئون) منهدم شده است. تانک تی-34-85 در جریان درگیری ها در منطقه Naktong در نزدیکی Waegwan منهدم شده است. نفوذ گلوله به تانک موجب آتش سوزی گسترده تانک شده است به طوری که حرارت زیاد موجب صدمه دیدن چرخ های جاده شده است. 7-8 سپتامبر 1950 تانک تی-34-85 که در داخل یک خانه مخفی شده بود پس از اصابت گلوله از سمت تانک M4A3E8 متعلق به گردان 73 ام زرهی در نبردهای نزدیک اینچئون منهدم شده است - 21 سپتامبر 1950 سربازان 5 ام سواره نظام در حال بازرسی یک تانک تی-34-85 متعلق به تیپ 16 ام زرهی هستند. تجهیزات نظامی این تیپ زرهی در نبرد Naktong به شکل جدی نابود شد. 20 سپتامبر 1950 تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی در نزدیکی Waegwan که به طور کامل منهدم شده است. انفجار مهمات داخل تانک موجب کنده شدن سقف برجک شده است. یکی از غیرمعمول ترین درگیری تانک ها در 12 اکتبر 1950 در نزدیکی Songhyon-ni اتفاق افتاد. یک تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی ناگهان از مه بیرون آمد و یک تانک M4A3E8 برخورد میکند با این حال تانک تی-34-85 بوسیله شلیک گلوله تانکهای امریکایی به برجک منهدم میشود. دو تانک تی-34- 85 منهدم شده در 10 نوامبر 1950 در نزدیکی منطقه اینچئون کاروان کامیون های تدارکاتی ارتش امریکا در حال عبور از کنار یك تی-34- 85 ، در نزدیك منطقه Taegu در رودخانه Naktong 21 دسامبر سال 1950 تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی که بعدا برای بررسی های بیشتر به آمریکا منتقل شد و اکنون در موزه نظامی Ordnance نگهداری میشود.
-
1 پسندیده شدهبا حرف های اولت موافقم ، الان هم پمپئو گفته ممکنه بخاطر کرونا تحریم هارو لغو کنیم ، خب فکر کن به مقاومت حمله شده یا مثلا قضیه دیشب سردار قاآنی ، اصول دنیا میگه امشب باید به یک ژنرال اسرائیلی حمله کنیم ، اماجواب رئیس جمهور چیه ؟ خیر .چرا؟ بابا تازه داره تلاش برای رفع تحریم نتیجه میده ، موشک بزنیم لغو نمیکنند ، نتیجه؟ ساده هست ، تحریم لغو نمیشه و طرف مقابل جسورتر میشه برای حمله بیشتر ، و این یک ترفنده برای پاسخ ندادن ایران به حملات .پ حتی اگر قول بدن بعد جواب ندادن ما بذارن بمب اتمی بسازیم ، بااااز هم باید به شدییید ترین نحو پاسخ بدیم
-
1 پسندیده شدهخط زمانی جنگ در جبهه شرق - 1942 سال 1942 برای ارتش سرخ ، سالی به غایت متفاوت بود . روسها که تا این زمان ضربات به نسبت خرد کننده ای را از ورماخت دریافت کرده بودند ، به این باور رسیدند که برای شکست ماشین جنگی آلمان نیازمند کار ، تلاش و برنامه ریزی بیشتری هستند . به همین دلیل ، تلاش خود را بر تولید سلاح و مهمات و بسیج انسانی خود متمرکز نمودند . در این خصوص ، تا یکم ماه مه 1942 ، ارتش سرخ نزدیک به 5500000 سرباز / درجه دار و افسر ، 43640 قبضه توپ و خمپاره انداز ، 1220 قبضه موشک انداز ، 4065 دستگاه تانک و 3160 فروند هواپیما را به میدانهای نبرد گسیل داشته و برای اولین بار ، اسکادرانهای بمب افکن های دور پرواز نیروی هوایی تشکیل شدند. در شش ماه نخست سال 1942 ، تولید مسلسلهای سنگین و توپهای ضدزره در مقایسه با شش ماه آخر سال 1941 ، نزدیک به 6 برابر شده بود و این رقم برای توپخانه ، به چیزی در حدود 80 درصد و برای تانک ، 130 درصد می رسید . به همین دلیل استاوکا ( ستاد ارتش شوروی ) تصمیم گرفت تا در چندین محور ، شامل لنینگراد ، دمیانسک ، اسمولنسک ، لگوف-کورسک ، خارکف و کریمه دست به حمله متقابل زند . اما اشتباه روسها در این بود که عملیات طراحی شده آنها نیازمند همکاری متفقین غربی بواسطه بازکردن یک جبهه جدید در غرب اروپا به منظور تقسیم توان ورماخت بود ، در حالی که حداقل تا این زمان ( 1942) نه ایالات متحده و نه بریتانیا ، توان و اراده لازم برای نیل به این هدف را نداشتند . از سوی دیگر ، ورماخت نیز با جمع آوری تمام توان خود ، یک تهاجم سرتاسری را در دستور کار خود قرار داد تا جنگ را در انتهای سال 1942 به پایان برساند . نقطه تمرکز OKW در روسیه ، جبهه جنوبی روسیه و تسلط بر قفقاز و مناطق بخش فوقانی ولگا بود که در عین فلج کردن صنایع نظامی اتحاد شوروی ، جریان سوخت به ارتش مکانیزه آلمان را تضمین نماید و در عین حال ، ترکها را تشویق به ورود به جنگ به نفع آلمان نماید . برای نیل به این منظور ، سازمان رزم ورماخت در جبهه شرقی به 6200000 هزارسرباز ، 43000 قبضه توپ ، 3230 دستگاه تانک و 3400 فروند هواپیما ارتقاء پیدا نمود . به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات // خط زمانی جنگ در جبهه شرق ، 1942 برای بحث در این خصوص نبرد آلمان-شوروی در جنگ جهانی دوم پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
-
1 پسندیده شدهدو خودروی بازیابی زرهی Buffel یونان در حال بلند کردن یک تانک لئوپارد 2A4 با وزن حدودی 60 تن
-
1 پسندیده شدهچیزی که من شنیدم این است که برنامه همان سوخو 30 است. یعنی دانش ساخت این هواپیما همراه با موتور AL31. نمی دانم تو این شرایط تحریم پولش رو داریم یا نه. شاید میخوان جاش نفت بدن. یا از صندوق ذخیره ارزی استفاده کنند. مدتی هم صحبت خرید هواپیمای j10 از چین بود. نکته اینجاست که j10 هم از موتور al31 استفاده میکند. البته این هواپیما تک موتوره است و یک هواپیمای سبک است که میتواند مکمل سوخو 30 باشد. نکته بعدی اینکه گفته میشه موتور al31 بهترین موتور برای جایگزینی tf30 هواپیمای f14 است. یعنی با استفاده از این موتور و نوسازی سیستم الکترونیک ان میتوان ناوگان اف 14 را احیا کرد. شاید نهاجا به این مسائل فکر کرده و میخواهند با یک تیر سه نشان بزنند. یعنی با دریافت دانش al31 در عمل موتور هواپیمای کل ناوگان هوایی نهاجا را تامین کنند. یعنی سوخو 30 به عنوان جانشین فانتوم به عنوان یک هواپیمای چند منظوره. j10 بعنوان هواپیمای سبک مکمل و اف 14 تا زمانیکه یک رهگیر به روز وارد نهاجا شود. نکته اخر اینکه گفته میشود که در بلند مدت نهاجا سراغ خرید پکفا هم خواهد رفت. بعنوان جانشین اف 14. ان هواپیما نیز از موتوری که در واقع ارتقا یافته al31 است استفاده میکند.
-
1 پسندیده شدهاسکادران 419 شناسایی تاکتیکی رژیم صهیونیستی ، یکی از توانمند ترین نیروهای هوایی منطقه را در اختیار دارد و با برخورداری از آخرین فناوری هایی که از ایالات متحده دریافت نموده و یا در صنایع هوا-فضای خود دست به توسعه آن زده است ، از توان رزمی قابل توجهی برخوردار می باشد . با این حال ، یکی از جالب توجه ترین اسکادران های این نیرو ، اسکادران 419 شناسایی تاکتیکی ملقب به " طوطی های ویرانگر (smashing parrot) یا ( Shattering Parrot) بشمار می آید . این اسکادران در ژوییه 1967 در پایگاه هوایی اتزیون (Etzion) و در کنار آخرین اسکادران a-4 اسکای هاوک موجود در سازمان رزم این رژیم فعال گردید . این اسکادران ابتدا به نمونه E اسکای هاوک مجهز بود و بعدها به نمونه N این پرنده نیز مجهز گردید . اما از نوامبر 1980 ، این اسکادران که تحت فرماندهی سرهنگ دوم ایزراییل پارناس قرار داشت بتدریج به جنگنده های جدید کفیر سی-2 تجهیز گردید که در کنار اسکای هاوک های قدیمی دست به عملیات رزمی می زدند تا اینکه در نوامبر 1981 تمامی اسکای هاوک های موجود در این واحد بازنشسته شدند . در 4 ماه مه 1981 ، این واحد یکی از کفیرهای خود را در جریان یک تمرین مشترک رزمی با ایگل های این نیرو از دست داد و در جریان آن سرگرد یورام ایتان ، فرزند ژنرال رافائل ایتان ( رییس وقت ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی ) کشته شد . با تخلیه صحرای سینا در سال 1982 ، تمامی هواپیماها و تجهیزات این یگان به پایگاه هوایی اودا انتقال یافت و پس از تغییرات عمده در سازمان رزم این نیرو و کوچک سازی نیروی هوایی این رژیم پس از امضای پیمان صلح با مصر ، این اسکادران به پایگاه هوایی هاتزور منتقل گردید . این یگان نهایتا" با ورود فالکون های خریدار شده از ایالات متحده در سال 1991 منحل گردید و پرنده های آن در پایگاه هوایی اودا در حالت ذخیره قرار گرفت . اما نمونه شناسایی پرنده های کفیر ( درحقیقت فقط دو فروند به استاندارد C2 ارتقاء یافتند ) به یک دماغه طویل تر برای نصب دوربین های تصویر برداری مجهز بودند ، تسلیحات و بویژه توپهای جلویی حذف شده ، گیرنده های هشدار دهنده راداری (RWR) به قسمت عقب منتقل شدند و یک رادار داپلر در بخش زیرین هواپیما نصب گردید . این پرنده ها عمدتا" برای اجرای ماموریت های شناسایی تاکتیکی برد بلند مورد استفاده قرار می گرفتند . این دو هواپیما پس از انحلال اسکادران 419 ، به اسکادران 144 منتقل شدند .شماره سریال تمامی پرنده های شناسایی نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی ، با عدد 4 شروع می شوند . این پرنده ها ( که تصویر فوق نمونه شماره یک KFIR C.2 را نشان میدهد) یکی از پیشرفته ترین پرنده های شناسایی تاکتیکی این نیرو در دهه 80 میلادی بشمار می آمدند ، به یک دوربین تصویر برداری مورب (مایل) که در صنایع هوا-فضای این رژیم توسعه یافته بود مجهز بودند که قادر بود تا تصاویر بسیار واضحی از موقعیت های مورد نظر برداشت نماید . پی نوشت : با این وجود یک نکته مبهم همواره در مورد پرنده های شناسایی این نیرو بویژه نمونه های RF-4E وجود دارد . بر اساس برخی شایعات و بعضا" تصاویر منتشر شده ، فتو فانتوم های نیروی هوایی رژیم صهیونیستی توانایی حمل موشکهای هوا به هوای سایدویندر را داشتند که این ارتقاء صرفا" بر نمونه های شناسایی موجود در IAF و توسط صنایع هوا- فضای این رژیم صورت گرفته بود . تا جایی که حتی استتار بدنه و حتی رنگ دماغه ( با احتمال اینکه دماغه فتو فانتوم های نیروی هوایی این رژیم رنگ آمیزی می گردید ) به گونه ای بود که درصورت شناسایی چشمی توسط رهگیرهای دشمن ( در اینجا مرحوم نیروی هوایی سوریه ) این پرنده ها با نمونه F-4 E اشتباه گرفته شود . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهیک سری محاسبات در خصوص موشک کروز قدس 1 جالب بود احتمال حمله از خاک یمن به بقیق الخریض عربستان ممکنه البته تحلیل کمی قدیمی و شامل اطلاعات گزارش جدید شورای امنیت در خصوص یمن نمیشه https://jetguyone.home.blog/2019/09/24/the-quds-1/ https://jetguyone.home.blog/2019/09/27/quds-1-update/
-
1 پسندیده شده4- نیروی هوایی بنگلادش : در حال حاضر ، نیروی هوایی ارتش بنگلادش ، آخرین نمونه های بروزرسانی شده از جنگنده J-7 را به غیر از نیروی هوایی ارتش خلق چین ، درکنار جتهای سنگین تر میگ-29 و یاک-130 مورد استفاده قرارمی دهد . در نتیجه ، علاوه بر وجود برنامه های جامع به منظور ادامه خدمت جتهای جی-7 تا 2030 ، این کشور علاقه قابل توجهی را برای بخدمت گیری جتهای پیشرفته تری نظیر میگ-35 و جی-10 سی از خود نشان داده است ، در حالی که کشور همسایه ( میانمار) با انعقاد قراردادهای سنگین برای خرید گونه JF-17 و جتهای روسی سوخو-30 اس ام و برنامه ریزی احتمالی برای خرید جنگنده های مدرن تر سوخو-57 باعث شده تا تعادل رزمی به شکل قابل توجهی بر هم خورده و این باعث شده تا برنامه های نیروی هوایی بنگلادش برای نوسازی ناوگان سرعت بیشتری بخود بگیرد . به همین دلیل گرچه توانایی هایی رزمی جی-10 سی در برابر سوخو-30 اس ام مسلح به موشکهای فامد و همچنین سامانه های بردار رانش چندان زیاد به نظر نمی رسد ، اما مانورپذیری مطلوب تر جت چینی می تواند ، مزیت خوبی در برابر جنگنده سنگین تر روسی باشد . 5- نیروی هوایی ونزوئلا : در گذشته نه چندان دور ، نیروی هوایی ونزوئلا علاقه بسیار زیادی به دریافت جتهای نسل ++4 سوخو-35 که بلحاظ تعریف ماموریتهای محوله ،شباهتهای بسیاری به جنگنده جی-10سی چینی داشت ، ابراز می نمود ، اما با فراگیر شدن بحران اقتصادی در این کشور آمریکای جنوبی ، جی-10سی میتواند به یک گزینه مطلوب و با صرفه برای نوسازی ناوگان نیروی هوایی این کشور تبدیل گردد . در حال حاضر ، نیروی هوایی ونزوئلا ، برای اجرای ماموریتهای برتری هوایی ، دو گونه متفاوت از فناوری غربی و شرقی ( شامل جتهای SU-30MK2 و F-16A ) را در اختیار دارد ،اما فالکونهای ونزوئلایی ، پس از گذشت 4 دهه از تولید ، و عدم دسترسی به مهمات دور ایستا ، بتدریج کارایی رزمی خود را از دست می دهند و این فرصت خوبی است تا این کشور با سفارش جی-10 سی ناوگانی به مراتب مدرن تر را برای خود سامان دهد . این مساله با موضع گیری چین در خصوص حفظ استقلال کاراکاس و جلوگیری از تهاجم احتمالی ایالات متحده و همچنین خرید سالانه بیش از 3 میلیارد دلار نفت از این کشور ، توافق برای تحویل جنگنده در ازای تحویل نفت را محتمل نموده است .به اعتقاد ناظران ، حضور جتهای چینی می تواند مزیت افزون تری را نسبت به حضور جتهای گریپن نیروی هوایی برزیل ( همسایه ونزوئلا) بعنوان یکی از حامیان تغییر حکومت دراین کشور ، فراهم نماید . پی نوشت : 1- جمهوری خلق چین و به تبع آن ، صنعت و ارتش این کشور با تمرکز بر توانمندی های بومی در کنار گسترش همکاری فناورانه با کشورهای دوست ، بتدریج سعی می کند تا باحضور فعال در بازار صادرات تسلیحات ، بر نفوذ منطقه ای و فرامنطقه ای خود بیافزاید . در این سلسله نوشتار ، 5 نیروی هوایی در 4منطقه حساس ( خاورمیانه ، امریکای جنوبی و شرق آسیا و شمال آفریقا ) مورد بررسی قرار گرفت و این نشان می دهد که ترکیب دو حوزه دیپلماسی دفاعی و قابلیتهای فناورانه وقتی به بلوغ رسیده و درست استفاده شوند ، به مثابه تیغ برنده ای ، میتواند منافع ملی یک کشور را در دنیای امروز ، به جلو براند . 2- حضور محصولات چینی در این مناطق ، به شکل طبیعی به معنای استمرار درازمدت فرهنگی ، امنیتی و اقتصادی چین در این مناطق خواهد بود واین نیزبخودی خود ، شکوفایی اقتصادی این کشور را در حوزه های مختلف باعث میشود .
-
1 پسندیده شده2- نیروی هوایی ارتش مصر : ارتش مصر تا حال حاضر ، در حوزه نیروی هوایی سه دوره کاملا مشخص را پشت سر گذاشته است . دوره نخست وابستگی کامل به تسلیحات روسی ، یک دوره کامل وابستگی به تسلیحات غربی و دوره سوم که از سال 2013 آغاز شده و درجریان آن ، تمامی جتهای قدیمی تر نظیر فانتوم و میراژ-5 بطور کامل با جنگنده های جدید تری نظیر رافال فرانسوی و میگ-29 ام و سوخو-35 جایگزین خواهند شد . بااین وصف ، در دوره نخست ، با وخیم شدن روابط با اتحاد جماهیر شوروی در دهه 70 میلادی که پشتیبانی از جتهای میگ-21 و 23 به حداقل خود کاهش پیدانمود ، مصری ها به چین بعنوان منبع دست دوم برای خرید جنگنده متوسل شدند و هم اکنون نیز تعداد قابل توجهی از جتهای رزمی جی-7 را نیز همچنان در خدمت دارند . پس از امضاء پیمان صلح کمپ دیوید ، نیروی هوایی مصر به مجموعه ای از جتهای دست دوم نیروی هوایی ایالات متحده ( شامل فانتوم و فالکون ) دست پیدا کرد ، با این وصف ، اطلاعاتی دردست است که علیرغم مسرت اولیه ، رضایت چندانی از قابلیتهای رزمی این جنگنده ها در نیروی هوایی مصر وجود ندارد بنابراین می توان چنین پیش بینی نمود که با کنار گذاشتن این هواپیماها در کنار بازنشسته نمودن جنگنده های F-16A ، زمینه لازم برای خرید تعداد قابل توجهی J-10C فراهم خواهد آمد . به اعتقاد ناظران نظامی ، این جت چینی بدلیل برخورداری از قابلیتهای مشخص رزم هوایی در مقایسه با جنگنده های F-16C و میگ-29 ام ، بویژه امکان کاربرد موشکهای PL-15 و رادارهای AESA ، برای اولین بار پتانسیل کاملی در حوزه نبردهای فامد را در اختیار مصری ها خواهد گذاشت . با این وصف ، گزارشاتی در دست است که نیروی هوایی مصر خرید جتهای رزمی سبک نظیر JF-17 بلاک-3 و میگ -35 را نیز درست بررسی دارد و این بدان معناست که با محقق شدن این وضعیت ، تعداد جی-10سی های خریداری شده، محدود خواهد شد . در جهت عقربه های ساعت : میگ-29 ام ، رافال EM و میراژ-5 نیروی هوایی مصر پس از ناامیدی از تحویل تسلیحات پیشرفته آمریکایی در حوزه نیروی هوایی ، محصول فرانسوی را با توجه به سابقه حضور جتهای میراژ خریداری نمود ، در حالی که بطور همزمان ، شریک قدیمی خود ، یعنی روسیه را نیز از نظر دورنداشت 3- نیروی هوایی تایلند : اگر چه ارتش تایلند ، در دوران جنگ سرد ، در ردیف یکی از متحدان اصلی ایالات متحده قرار داشت ، اما این کشور در سالهای اخیر به یک مشتری ثابت و اصلی برای تسلیحات چینی در جنوب شرق آُسیا ، تبدیل شده است در حال حاضر ، استخوان بندی اصلی واحدهای زرهی نیروی زمینی این کشور را تانکهای اصلی میدان نبرد VT-4 تشکیل میدهد و در کنار آن ، نیروی دریایی تایلند نیز شناورهای رزمی تایپ54 را در خدمت دارند ، بنابراین ، دور از ذهن نیست که درآینده ، نیروی هوایی تایلند نیز با هدف تقویت یا جایگزینی جتهای تک موتوره خود شامل گریپن و اف-16سی ، تعداد مشخصی از جی-10سی ها چینی را به سازمان رزم نیروی هوایی اضافه نماید . این درحالی است که ایالات متحده برای تحویل گونه خاصی از جتهای F-16V در سال 2020 فشارهای سیاسی مستمری را بر بانکوک اعمال می کند ، خرید J-10C با توجه به مانور پذیری بهتر ، ارتفاع پروازی مطلوب تر و کاهش هزینه های تعمیر ونگهداری شاید به یک گزینه مناسب تبدیل گردد . ازیک نظر ، حضور این جتها در رزمایش موسوم به " ضربه شاهین " با همراهی گریپن های تایلندی ، اقدامی عیان برای فروش این جنگنده از سوی چینی ها قابل تحلیل خواهد بود . پی نوشت : ادامه دارد ............
-
1 پسندیده شدهفیل های جنگی - تانک های دنیای باستان فیلهای جنگی ، فیلهایی هستند که در زمان جنگ توسط انسانها هدایت می شدند و به دو نوع تقسیم می شوند : آنهایی که در نبردها شرکت می کردند و آنهایی که برای اهداف لجستیکی به کار می رفتند . مشهور است که در فرهنگ های مختلف از قبیل کارتاژها در آفریقا تا هندیان در آسیا از این حیوانات در جنگ استفاده می شده است . با اینکه این حیوانات یک خصم ترسناک در میدان جنگ بودند اما فناناپذیر هم نبودند . با این وجود استفاده از فیلهای جنگی در نبرد ها در نهایت متوقف شد ولی برای مدت های طولانی برای اهداف لجستیکی کاربرد داشتند . زمانی را تصور کنید که دانش انسان از فیلها شایع نبوده است . فقط به این فکر کنید که چقدر این حیوانات بزرگ وقتی در طول نبرد از روی یک تپه یا از مه بیرون می آیند ترسناک اند . علاوه بر ظاهر عجیب و وحشتناک آنها، صداهایی که فیلها ایجاد می کردند هم به همان اندازه ترسناک بود . درک این که چگونه فیلهای جنگی کسانی را که قبلا آنها را ندیده بودند دچار وحشت می کردند ، دشوار نیست. با این وجود، نقش فیلها در جنگ فراتر از تاثیرات روانی بود . آنها وسیله ای عالی برای حمل و نقل فراهم کردند و میتوانستند برای انتقال تجهیزات سنگین و تدارکات در مسافتهای زیاد استفاده شوند. آنها خود به شکل سواره نظام بودند و میتوانستند با سرعت زیادی حرکت کنند . اندازه بزرگ آنها ، فیلهای جنگی را به شیء غیرقابل توقف تبدیل می کرد . بسیاری از ارتش ها از فیلها استفاده میکردند تا مخالفان، به خصوص سواره نظام دشمن را پراکنده کنند و همه چیزهایی که سر راه بودند را خرد کنند . در بعضی مواقع عاج های فیل با میخ های بزرگ درازتر می شدند تا آسیب بیشتری وارد کنند. این نوع لباس به ویژه در مبارزه فیل با فیل مفید بود. فیلهای تنومند معمولا کجاوه و زین هایی بر پشت خود داشتند که بر روی آنها کماندار ها و زوبین داران و نیزه اندازان قرار می گرفتند . فیلهای بزرگ تر مجهز به تجهیزات برجی شکل برای حفاظت از سرنشینان در برابر حمله در سطح زمین و ایجاد نقطه برتر میدان نبرد بودند. چه کسانی در ابتدا از فیل ها بهره برده اند ؟ باور بر این است که فیلها اولین بار توسط هندیان در حدود ۴۰۰۰ سال پیش مورد استفاده قرار گرفته اند . در ابتدا، قدرت عظیم این حیوانات برای کارهایی مانند پاک سازی زمین برای ساخت وساز یا کشاورزی و حمل و نقل کالا مورد استفاده قرار می گرفته است . سپس مردم متوجه شدند که از این غولهای کوچک میتوانند برای اهداف نظامی استفاده کنند . ولی کاملا مشخص نیست که فیلها برای اولین بار چه زمانی برای جنگ مورد استفاده واقع گشته اند ، هر چند ممکن است در حدود قرن ۱۲ پیش از میلاد این اتفاق افتاده باشد . البته مشخص است که فیلهای جنگی در نیمه دوم هزاره اول قبل از میلاد استفاده شده اند . استفاده نظامی از فیلها از هند به سمت غرب گسترش یافت . به عنوان مثال در تاریخ ثبت شده است که در طول نبرد گوگاملا در سال 331 قبل از میلاد، پادشاه ایران، داریوش سوم، تا 15 فیل جنگی را علیه اسکندر مقدونی به کار برده است . اسکندر یک بار دیگر با فیلهای جنگی روبرو شد زمانی که با ارتش پادشاه پوروس در نبرد هیداسپس روبرو گشت ، جایی که پادشاه هند حدود ۸۵ عدد از این ماشینهای جنگی را فرماندهی می کرد . ورود فیل ها به غرب جانشینان یونانی اسکندر هم از فیلهای جنگی در میدان نبرد استفاده می کردند. این موضوع به خصوص برای امپراتوری بطلمیوسی و امپراتوری سلوکی که هر دو به این منبع دسترسی داشتند عنوان شده است . همچنین یکی دیگر از جانشینان اسکندر با نام پیروس فیل های جنگی را به غرب وارد نمود . رومی ها در خلال جنگهای خود با پیروس بود که از وجود چنین دستگاه مخوف جنگی خبردار شدند . همچنین به خاطر لشکرکشیهای پیروس در سیسیل بود که کارتاژیان برای نخستین بار با فیلهای جنگی روبه رو گشتند . کارتاژیان که تحت تاثیر این حیوانات قرار گرفته بودند، شروع به تعلیم فیلهای جنگی خود نمودند . بی شک یکی از قسمت های برجسته در تاریخ نظامی در کارتاژ، گذشتن هانیبال از آلپ در سال ۲۱۸ پیش از میلاد است، که تعدادی از فیلهای جنگی را با خود به همراه داشت . ماشین های جنگی خوفناک در غرب رومیان هم پس از آنکه کارتاژ را در جنگهای پانیک شکست دادند، شروع به استفاده از فیلهای جنگی کردند. به عنوان نمونه، امپراتور روم ، کلاودیوس ، فیل ها را به مبارزه علیه انگلیسیها برد و به این شکل قبایل بومی را مرعوب ساخت. پس از سقوط امپراطوری روم ، فیلهای جنگی در اروپا کمیاب شدند و دسترسی به این جانوران بسیار سخت تر شد. با این حال استفاده از فیلهای جنگی در شرق ادامه داشت . به عنوان مثال، حاکمان هند همچنان از این حیوانات استفاده می کردند و همچنین مغولان نیز از این حیوانات بهره می بردند . نقاط ضعف فیل ها همانند هر سلاحی، تلاش زیادی برای مقابله با مزیت های استفاده از فیل ها توسط نیروهای دشمن انجام گرفت . در طول سالها، بسیاری از برنامههای تخیلی برای مقابله با فیلها تدوین شدند. تیمور دستور داد کاه را روی پشت شترها بگذارند و آتش بزنند. سپس شترهای مشتعل به فیلها حمله کردند، که به سرعت غیر قابل کنترل شدند . همچنین کشف شد که فیلها نسبت به خوکها، به خصوص جیغ های آنها ، یک نفرت ویژه ای دارند . پلینی مورخ رومی نوشته است : فیل از کوچکترین جیغ خوک هراس دارد . بنا بر گزارشها ، خوکها را روغن زده و به آتش می کشیدند و سپس به سمت فیل ها می فرستادند که به رمیدن حیوانات بزرگ تر و لگد کوب شدن خوک ها می انجامید . مدت زیادی طول نکشید که استراتژیستها بفهمند فیل ها بدون فیل بان بیفایده هستند . در نتیجه، فیل بان ها توسط کمانداران و نیزه اندازان مورد هدف قرار می گرفتند . یک تاکتیک دیگر این بود که از نقطه ضعف یک فیل استفاده کنند. ابزار های میخ کوبی شده یا الوارهای خاردار در مسیر حیوانات پرتاب می شدند تا آنها را لنگ کنند. همچنین برخی از سربازان مجهز به زرهی خاص برای آسیب رساندن به تنه فیل بودند که در صورتی که فیل به آن حمله کرد، به تنه فیل آسیب برسانند . در نهایت، تبرداران معمولا پاهای فیل را هدف قرار می دادند تا آنها را از کار بیندازند . اما متأسفانه، برای مهاجمان، ضخامت پوست فیل باعث می شد که آسیب رساندن به این حیوان یک کار دشوار باشد . در تلاش برای محافظت از آسیب پذیری فیل ها، آنها معمولا با زره های موثر پوشانیده می شدند . تغییر کارکرد های فیل ها یکی از نقاط قوت فیل های جنگی این واقعیت بود که سلاحهای سنتی مثل شمشیر و نیزه به پوست فیل آسیب کمی وارد می کردند. حتی برای بسیاری از فیلهای جنگی زره هم ایجاد شده بود و برخی از آنها هنوز در موزهها نگهداری میشوند. با این حال توسعه سلاحهای گرم ، کشتن این حیوانات را آسان تر نمود و در نتیجه از ارزش آنها در میدان نبرد کاسته شد . به عنوان مثال این امر در مبارزات برمه ای ها در مقابل بریتانیاییها در طول قرن ۱۹ دیده می شود. فیلهای جنگی برمه در مقابل راکتهای بریتانیایی هیچ شانسی نداشتند . از این دوره به بعد فیلهای جنگی به صورت مستقیم در میدان نبرد مورد استفاده قرار نگرفتند . با این وجود، آنها هنوز برای اهداف لجستیک نظامی کاربرد داشتند . برای مثال در طول جنگ جهانی دوم، ژاپنیها از فیلهای جنگی برای حمل سلاح و تدارکات در زمینهای جنگلی استفاده کردند . انگلیسیها نیز برای این منظور و همچنین برای کارهای مهندسی از فیل ها استفاده می نمودند . امروزه به مانند ژاپنیها و بریتانیایی ها در جنگ جهانی دوم ، که از فیل های جنگی برای لجستیک استفاده می کردند بازوی نظامی سازمان استقلال طلب کاچین که در ایالت کاچین میانمار فعالیت می کند هم از فیل ها برای این هدف بهره می برد . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه ها : Ancient Origins - Articles on History- Warfare History Network
-
-1 پسندیده شدهبعله ، پول نیست همون اف ۵ ها را به روز کنند ، دیگه حتی لپ تاپ هم بهمون نمی فروشند ، بعد دوستان می گند جی ۱۰ « بد نیست » عزیزان شرایط کشور رو هم مدنظر دارید ؟! توی اوج درآمدهای حکومتی ، حرکتی برای خرید نزدن ، حالا که حتی برای اختلاس هم پولی نمونده !!!! شما پیشنهاد خرید جنکنده می دهید .....
