برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. Ghalam

    Ghalam

    Monitored Members


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      1,470


  3. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      1,259


  4. aminf14

    aminf14

    Editorial Board


    • امتیاز

      4

    • تعداد محتوا

      1,400



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 30 شهریور 1399 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    این موارد خیلی تکرار شده، کمی باید دیدمون رو متفاوت کنیم. ما در این ماجرا هم از نظر مالی و دیپلماسی خیلی زیان دیدیم هم بشدت محدود شدیم؟ چقدر فرق بین ما بود و قذافی که کلهم اجمعین توانایی هسته ایشو بار کشتی کرد؟ چقدر در این ماجرا ما هزینه کردیم؟ چقدر برداشت کردیم؟ چقدر خودمون ماجرا رو کش دادیم. حتی اگه هسته ای نبود حقوق بشر یا فلان مسئله باز بولد میشد، رویه دوگانه ما نتیجه اش این شد که شد. ما زمانی میتونستیم به سمت انرژی هسته ای یا بمب هسته ای بریم. از موقعی که روی ما زوم شد واقعا بهاش خیلی گزاف شد. خب راهکار ما چی بود؟ محدودیت رو قبول کنیم ولی در کارش به جدل لفظی ادامه بدیم این بدترین سیاست ممکن بود. یعنی با دست خودمون بگیم ما الان دسته محدودیم و قوی نیستیم ولی قوی بشیم پدرتونو در میاریم و این هدف رو پیشاپیش روی موشک نوشتیم. این یعنی ما در عمل انعطاف نشون دادیم ولی در شعار سرسخت بودیم. هزینه دادیم، محدودم شدیم، در دنیاهم شهرت ما از طالبان بدتر شد. خب ما که هم کتک رو خوردیم هم پیاز و هم جریمه رو دادیم در نهایت پس راه حل چیه؟ راه حل اینه زمانی ما می تونیم کم کم مسیر خودمونو پیش ببریم که در دنیا به عنوان یک تهدید نبایم، هر تحرک ما تیتر یک اخبار دنیا نشه، برای عالم و آدم در شعار شاخ و شونه نکشیم. اصلا در ادامه دولت ریاست اصلاحات می گفتیم ما مطلقا نیازی به بمب هسته ای نداریم و تماما به سمت انعطاف می رفتیم( البته نه در مسائل اساسی به مانند اسرائیل و...) . حداقلش این می بود سرمایه گذاری خارجی می داشتیم، نیروی نظامی مدرن با تاکید بر نیروی هوایی قوی می داشتیم، متحدین قوی پیدا می کردیم و اونوقتی که جای پامونو محکم کردیم کم کم به سمت تفاوت می رفتیم. عین ترکیه ، عین روسیه که بعد شوروی کم کم خودشو احیا کرد. الان تا زمانی که ما در کشور دو دسته باشیم، چپ مذاکره کنه، راست زیر آبشو بزنه و راست کوتاه نیاد و چپ سیگنال مذاکره نشون بده شرایط همینه. باید مسئله رو عینی و واضح دید و به سمت راه حل جامع و دقیق رفت. دو گانگی در شعار و عمل مارو نابود کرده و بشدت منزوی. واقعا دوره اینکه در مذاکره حرف های فلسفی بزنیم و یا بعدا ترامپ تحریم کنه و ما با جوگیری فقط محکوم کنیم و در توییتر مطلب بزاریم گذاشته. فعلا باید از درون خودمونو ترمیم کنیم چون توپ توی زمین ماست و بشدت تحت فشاریم و زمان به زیان ما در حال گذره...
  2. 2 پسندیده شده
    ا والله اگه ترامپ و 6 کشور دیگه از برجام خارج بشوند ، تمامی تحریم ها که هنوز هستند تبدیل به تحریم شورای امنیت هم بشه ، باز ج.ا از برجام خارج نمی شه چون حرمت امامزاده به متولی هست ، و وقتی تقریبا تمامی اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام فرزندانی در خارج کشور دارند ، پس یعنی خودشون هم به خودشون اعتقادی ندارند ... حالا ما از زور فشار روانی داریم اینجا حرف مفت می زنیم ... هیچی هم توی حرفهامون نیست
  3. 2 پسندیده شده
    بر اساس نقل از فرمانده نداجا در حال حاضر 4 فروند دیگر در حال ساخت هست به نظر میرسه با اینکه ساخت شناور های سطحی با کندی و مشکل بودجه روبرو هست (البته چون شناور های سطحی ما بقای کمی در میدان نبرد دور از ساحل خواهند داشت و خیلی توجیه هم برای ساختشون نیست) اما ساخت زیردیایی در تعداد بیشتری مورد نظر هست هر چند موثق نیست ولی از زیردریایی غدیر تا الان 24 فروند ساخته شده اما از پروژه قائم یا همون فاتح تا 14 فروند حساب می کنیم (انشالله) (گوش کذاب کر) با احتساب 2 فروند در دریای خزر
  4. 2 پسندیده شده
    تحویل اولین سری از بالگرد های UH-60 به نیروی هوایی افغانستان
  5. 1 پسندیده شده
    یا شاید وضع موجود خواسته ی خود حاکمیت بود !؟ کنترل یک کشور ایزوله با مردم فقیر که هر روز درگیر روزی شون هستن ، راحت تر از مردمی سیر هست که خواسته هاشون از نیازهای اولیه ی بشری ( نیازهای غریزی ) فراتر رفته ...
  6. 1 پسندیده شده
    تکلیف مشخص بود. به همون سمتی می رفتیم که رهبر کره شمالیش با نامه های عاشقانه و پر احساسش به ترامپ رفت. مشکل داشتن یا نداشتن بمب اتم نیست. مشکل اینه دست ما خالیه و دشمن از موفق نبودن روند توسعه کشور و وزن پایین بین المللی ما نهایت سو استفاده رو می کنه.
  7. 1 پسندیده شده
    عزیز دلم ... فردا روز که مقامات پاکستانی اعلان کردند که حمله به خاک حرمین الشریفین رو با موشک های اتمی پاسخ می دهند ، می فهمی امریکا تنها خطر اتمی نیست ( از نظر پاکستانی های وهابی ، کل عربستان حرمین شریفین هست ) .... یا مکرون زیر دریایی هسته ایش رو بفرسته اقیانوس هند .... خب ، ما باید بتونیم موشک ضد ماهواره درست کنیم .... حالا اکه درست کردیم و باهاش ۴ تا ماهواره امریکایی رو وسط جنگ زدیم چی ؟! خیلی راحت یک پادگان نظامی ما در خارج از شهر رو با بمب اتم تاکتیکی می زنند تا حساب کار دستمون بیاد .... در مورد اینکه تصمیم گیران بهتر می دانند هم شما رو به وضع فعلی مملکت ارجاع می دهم .... در مورد حقوق بین الملل هم هفته ی دیگه همین موقع بیا تا صحبت کنیم ....
  8. 1 پسندیده شده
    حقیقتش با توجه به اینکه از این نوع بحثا زیاد کردم و می دونم راهی به پیش نمی بره و حوصله گشتن توی اینترنت و پیدا کردن لینک های مد نظرم رو هم ندارم جواب رو خیلی خلاصه می دم آمریکا اگر بخواد سانسور کنه می تونه، کما اینکه قبل از این هم تونسته https://twitter.com/Redpill137/status/1212451788898607106 (اینم دم دست بود که گذاشتم) در کل این کار یه کار معمولی در جنگ هست. نباید انتظار داشته باشیم که اون ها سریع همه چیز رو منتشر کنن. بعد روانی جنگ بسیار مهمه. همچنانکه بعضا بعد از خوردن این موشک ها گفتن که ایران اصلا حملش بی اثر بوده یا اینکه از قبل خبر داده بوده یا ... بقیه مواردی هم که گفتید رو حال جواب دادن نداشتم.
  9. 1 پسندیده شده
    با توجه به عمق عملیاتی فاتح و عمق خلیج فارس اگر فاتح در این منطقه استفاده شود باعث محدودیت در توانایی های این زیردریایی میشود. بهترین منطقه ماموریتی برای فاتح همان خلیج عمان و ورودی تنگه هرمز هست. هنوز ابهاماتی در مورد اژدرهای ساخت ایران وجود داره. مثلا عمق عملیاتی اژدر والفجر کمتر از 20 متر تخمین زده شده. این باعث میشه فاتح برای پرتاب والفجر از عمق 200 متری بیاد به 20 متری که خطر کشف این زیردریایی رو افزایش خواهد داد. اگر بتونیم اژدرهای تایپ 53 کیلو رو با بهینه سازی یا نسخه ای مبتنی بر تکنولوژی تایپ53 برای فاتح توسعه بدیم اطمینان پذیری عملیاتی فاتح ضد شناورهای سطحی افزایش چشمگیری پیدا میکنه- نه تنها برد اژدر چند کیلومتر بیشتر میشود بلکه اژدر جدید را میتوان از عمق بیشتری (همون 200-250 متر) به سمت ناوگان دشمن شلیک کرد. زیردیایی سبک روسی پیرانها پروژه 865 ام طبق برخی اخبار توانایی پرتاب موشک های کالیبر رو داره. حال اگه بتونیم برای فاتح همچین گزینه ای تدارک ببینیم -نه موشک برد بلند بلکه نسخه های ضد اهداف زمینی از قدیر یا قادر) این گزینه میتونه ما رو به دیگو گارسیا برسونه. هدفی حیاتی که هنوز نتونستیم با نیروی هوایی به شکل اطمینان پذیر به اون برسیم.
  10. 1 پسندیده شده
    همانطور که میدونید کلا از این پهیاد چند نمونه ساخته شد حتی نمونه ای دیدیم که ارابه فرود هم نداشت بسیار کوچکتر از نسخه اصلی و یا حتی سیمرغ بود خوب به ویدیو دقت کنید در همون لحظه که صدای موتور پیستونی میاد شما به راحتی از نوع اوج گرفتن و ارتفاع پرواز میتوانید متوجه خواهید شد این همون نمونه کوچک هست حتی مقدار نور چراغ ها رو هم نگاه کنید از تفاوت اون با پهباد در اول فیلم با موتور جت با خبر میشوید ...به نظرم در این ویدویو با دو گونه مشتق شده از ار کیو 170 روبرو هستیم که بارها هم در تلویزیون دیدیم وشاید اولین تست جدی عملیاتی این خانواده باشه....اصولا نیاز به فیلم گرفتن از دو جهت هم نیست حتی از فاصله بسیار زیاد دوربین در تصویر برخواست پهباد با موتور جت احتمالی نسبت به پهباد پیستونی که حتی شاید به دلیل فاقد بودن ارابه به نظر از یک سطح شیبدار مخصوص این نوع پهباد ها پرتاب شده تا حدودی میتوان به 2 گونه مختلف بودن پهبادها پی برد
  11. 1 پسندیده شده
  12. 1 پسندیده شده
    عزیزم هرچیزی سر جای خود وظیفه نیروی نظامی موشک است و بمب وظیفه اقتصادیها و بانکها و ... تولید است و پوشک و ... اینجا حرف از موشک می‌زنیم، گرای پوشک را اشتباه داده‌اند بهتون لطفا بحثهای نظامی و منطقی اینجا انجام بدید
  13. 1 پسندیده شده
    البته اگر اشتباشه نکنم اشاره شد در زمان اصابت یک تانکر حمل سوخت اونجا بوده و نه اینکه مخزنی بوده و ما نمیدونستیم. اگر این نقل درست یادم مونده باشه کمی تفاوت وجود داره. و دوم اینکه من به یاد دارم سردار حاجی زاده گفتند ما درخواست مختصات کردیم و سردار سلیمانی 60 هدف داد به ما که هر کدوم را خواستید بزنید، آیا اشاره دقیق شده بود که حتما ما فقط مثلا چند هدف را انتخاب کردیم؟ یا اینکه چون فقط تصویری وجود نداره، تصویری گرفته نشده و یا تصویری منتشر نشده استدلال میشه پس چون شلیک 8 موشک مثلا داریم و سه تصویر برخورد پس بقیه فیل شدند؟ در اون مصاحبه سردار اشاره داشتند رهبری گفتند غیرنظامی ای کشته نشه، آیا مثلا میشه حدس زد تصاویری بوده که مثلا با برخورد به چند واحد مسکونی خاص ( انتخاب شده و با کارکرد غیرنظامی ) سانسور شدند تا حساسیت برانگیز نباشند. البته اینها همه فرض هست، میشه فرض هم کرد که بله موشک ها فیل شدند و دقیق نبودند برخی.
  14. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم برادر عزیز ، یک مرتبه به جملاتی که بیان فرمودید ، مراجعه بفرمایید ، جمله شما :" واقعیت اینه اوناهم اف 15 شون افتاد پایین ! " برداشت بنده از این جمله ادعای ساقط شدن ایگل سعودی هست که واقعیت ندارد . جمله شما : " عیار نیروی هوایی امریکا هم دستمون اومد که هیچ پخی نیستند و ادعای برتری اسمان ها را داشتن ، خیالی بیش نبود " سئوال اینجاست که مورد مطالعاتی ما ، نیروی هوایی سعودی هست یا نیروی هوایی آمریکا که شما این دوتا را بهم ربط دادید!!!! جمله شما " و نه در یک جنگ واقعی و همطراز " کجای درگیری های یمن از ابتدا تا حال حاضر ، یک درگیری همطراز هست ؟؟؟ جمله شما : "اف 15 در جایی مورد اصابت قرار گرفت که نه یک جنگ تمام عیار بلکه جنگ کلاسیک ها ( یمن ) و بروز ها ( عربستان ) بود" این برداشت شما اشتباه هست ، کجای جنگ یمن ، جنگ کلاسیک هست که شما این شکل برداشت فرمودید . حداقلا یکبار به تعاریف رزم کلاسیک مراجعه بفرمایید . در ضمن ، ادعای دوستان ما در رسانه های داخلی این هست که یمنی ها در شرایط نابرابر دارند می جنگند . جمله شما :" بحث روی خودباختگی و غرب زدگی جماعتی هستش که معیار واقع بینی رو در دشمن ستایی و تعریف و تمجید کذایی از توانایی های تست نشده ی دشمن میدونن " برادر عزیز ، متاسفانه عزیزانی که چنین تحلیلی را در اختیار شما قرار می دهند ، دارند اشتباه می کنند ، درست روبروی ما ، حداقل 200 سال تاریخ نظامی مدّون وجود دارد با تمام تجارب تلخی که در ان هست . همه این ها به کنار ، تجربه ما در سرشاخ شدن با عراق در یک بازه زمانی 8 ساله درکنار ما قرار دارد . این خود باختگی و ذوب در ساختار دشمن نیست ، بلکه درک این حقیقت هست که ما دریک جاهایی دچار اشتباه شدیم و هنوز حاضر نیستیم که این اشتباهات را قبول کنیم ، چون قبول اشتباهات ، سرآغاز رفع نواقص و مشکلات هست . به همین دلیل هست که معتقد هستیم که ساختار نیروهای مسلح ما بشدت دچار محافظه کاری شده و در حالت ایستا و سکون قرار دارد . نوع نگاه دوستان عزیز ما ، یک نگاه موج دومی مبتنی بر " قدرت آتش ( fire power) هست و نه آن چیزی که " smart fire power" نامیده میشود ، چه در انتخاب استراتژی و چه در اجرای آن در سطح تاکتیکی . حتی اگر به این مساله معتقد باشیم که در سطح راهبردی ، انتخابها درست هست ، اما در سطح تاکتیکی عملاً با یک فاجعه کامل روبروهستیم . این اشتباه هست که فکر کنیم ، نشر خبر ، تحلیل ، تصویر از قدرت نظامی رقبا و دشمنان ، ذوب شدن در قدرت ماشین نظامی حریفان ما هست . این تفکر غلط در کشور ما نهادینه شده و باید این فکر غلط را اصلاح کرد . بر خلاف تصورات ، همه ما ، حتی آنهایی که برخی مواقع از روی عصبانیت ، یک حرفهایی می زنند ، کشور خودشان را دوست دارند و حاضر نیستند چشم زخمی به آن برسد ولی ، تعارف کردن و تعریف و تمجیدهای بی جهتی که در حال حاضر در یکسری رسانه ها باب شده ، این کشور و ساختار دفاعی آن را بسمت فاجعه رهنمون می کند و ما ازاین مساله نگران هستیم جمله شما " تعریف و تمجید کذایی از توانایی های تست نشده ی دشمن میدونن " اشتباه دقیقاً در همین جاست . وقتی رسانه های داخلی ما بدون توجه به واقعیت موجود ، دائماً در حال ساقط کردن پرنده های کذایی دشمن هستند ، حق بدید که ما به تحلیل ها و خبرهای آنها شک کنیم و تردید جدی در خصوص عمق تحلیل آنها داشته باشیم . طبیعتاً وقتی این دوستان در خصوص توانایی های داخلی صحبت کنند ( حتی اگر این اطلاعات درست باشد ) قطعاً مخاطب به انها شک می کند ( قضیه چوپان ...... را که حتماً در جریان هستید ) البته نمی شود این را به همه موارد تعمیم داد ولی عملکردها تا حال حاضر این شکلی به نمایش گذاشته شده ، مگر اینکه دوستان ما به این حقیقت واقف شوند که در قرن بیست و یکم ، مخاطب عام ، دیگر مخاطب قرن بیستم یا نوزدهم نیست ، دسترسی اطلاعاتی متنوعی دارد ، رسانه های مختلف را رصد می کند و مجموع این رصد ها یک تحلیل ( هر چند ناقص) رابرای آنها پدید می آورد . حالا مقایسه کنید ، شکل تحلیل یک رسانه تخصصی دفاعی مثل " جینز دیفنس " را با مثلاً بخش دفاعی وبسایت خبری ..... که مقایسه این دو ( که یکی کاملاً خصوصی و یکی کاملاً دولتی که از رانتهای متنوع خبری هم بهره مند هست ) در حد شکاف موجود در " گراند کانیون " هست . جمله شما : " بعضی ها جوری از تجهیزات امریکایی تعریف میکنند که انگار امریکا هفته ی گذشته به روسیه لشکر کشی کرده و پدر روس ها و اس 500 هارو دراورده " دیروز عرض کردم ، کتاب وفیق السامرایی را مطالعه کنید . درست قبل از آغاز حمله آمریکا به عراق در سال 1991 ، جلسه ای با حضور افسران اطلاعاتی عراق برگزار شد و صدام حسین هم در آن حضور داشت ، وقتی صحبت توانایی های رزمی ارتش آمریکا شد و اینکه بعنوان مثال بالگردهای رزمی آمریکایی چه توانایی هایی دارند ، شخص فرمانده ارتش ( صدام ) مواردی را عرض کرد که نشان میداد این آدم ، هیچ درسی را از جنگ با ایران یاد نگرفت و اصولاً با چیزی به اسم " تاریخ نظامی " آشنا نیست . این گرفتاری را ما در جمهوری اسلامی داریم که به " تاریخ نظامی" یک مفهوم لوکس و بی اهمیت نگاه میشود و ضربه هایی که تا الان به ما وارد شده یک بخشی از آن به دلیل همین بی توجهی هست ، اگر این مساله را نداشتیم ، نیازی نبود بنده این همه مطلب را تایپ کنم !!! جمله شما : " سواد واقعی هرکس زمانی مشخص میشه که بتونه یک مبحث علمی رو به زبان همه فهم و عامیانه توضیح بده تا بالای 80 درصد مخاطبینی که اون پست رو میخونن متوجه کلام نویسنده بشن " برادر گرامی ، عامیانه کردن یک دانش تخصصی ، مثل دانش نظامی تا یک حد و سطح مشخصی جواب می دهد . بعد از این حد و سطح ، مطالب تبدیل به جوک و مطالب مطایبه آمیز میشود که در رسانه های پارسی زبان نمونه های فراوانی از آن را داریم . ====== بقیه مواردی را فرمودید را پاسخ نمی دهم ، چون در حوزه بررسی و مطالعاتی نیست . سایر دوستان می توانند این زحمت را متقبل شوند . ====== برای اینکه یک مقدار واضح تر و صریح تر مساله برای دوستان توجیه شود : ( البته اگر برای دوستانی که در حال حاضر و آینده این مطلب را مطالعه می کنند ، معرفی این کتاب نشانه غرب و شرق زدگی و ( العیاذ با....) نشانه حمایت از رژیم عبری هم نباشد. پیشنهاد می کنم اگر این کتاب را پیدا کردید ، حتماً مطالعه کنید . نویسنده اصلی این کتاب ، سرهنگ پساخ مالووانی ( افسر بازنشسته اطلاعات نظامی IDF) ، با مقدمه از کوین . ام. وودز ، آمون شاهاک و یاکوف آمیدرور هست . یک کتاب (بدون زرق و برق ) نزدیک به 1000 صفحه ای که ساختار نظامی ارتش عراق را از سال 1921 تا 2003 بطور کامل با مستندات بررسی کرده . صرف نظر از تابعیت نویسنده ، بررسی کنید که دشمنان ما به چه شکلی توانایی ها را بررسی می کنند . پی نوشت : حقیقتاً تایپ کردن این تحلیل ها بسیار سخت هست (در کنار اینکه یکسری مواردو ملاحضاتی که دست ما را برای بیان وضعیت موجود یک مقدار بسته و این برای کسانی که صریح الکلام هستند بسیار مشکل هست ) ولی معتقدم میلیتاری ، ظرفیت این را دارد که پرچمدار اصلی نقد اصولی و محترمانه نیروهای مسلح شود .
  15. 1 پسندیده شده
    تحویل چهار فروند بالگرد به افغانستان چهار فروند هلیکوپتر MD-530 در فرودگاه بین المللی حامد کرزی در 25اگوست 2016 از طریق یک فروند C-17 گلوب مستر III از پایگاه نیروی هوایی تراویس، کالیفرنیا وارد شدند. چهار هلیکوپتر جدید به نیروی هوایی افغانستان، تعداد کل MD-530s به 27 بالگرد رساند. پنج فروند قبلی در ماه ژوئیه، 2016 تحویل داده شده بودند. این بالگرد ها مجهز به قابلیت شلیک راکت کالیبر 50 هستند همچنین به یک سیستم کشف جدید مجهز شده اند که در 13 بالگرد اولیه وجود نداشتند. سرهنگ دوم بیل اشفورد، فرمانده هوایی مشورتی اسکادران 438 اعلام کرده است که قرار است 13 بالگرد اولیه به قابلیت شلیک راکت های 2.75 اینچی وسیستم های کشفی مجهز شوند. اشفورد در ادامه عنوان کرده است که وظیفه این بالگردها اسکورت کاروان ها به منظور مقابله با دشمن است https://www.dvidshub.net/news/208114/afghan-air-force-receives-4-more-helicopters
  16. 1 پسندیده شده
    با سلام      متشکرم  :rose:        ظاهرا یک اشتباهی پیش آمده ، ماموریتRF-4E شناسایی هست و هیچ گونه سلاحی با خود حمل نمی کنند غیر از فتوفانتوم های عبری که براساس یکسری شایعات احتمالاً توانایی حمل سایدویندر را داشتند ( ارتقاء توسط IAI)    گونه مورد نظر شما ، F-4D هست در نیروی هوایی ایران که مشخصاً دلایل خودش را داشت که احتمالاً تجربه پایین خلبانان در استفاده از مهمات لیزری و توجه به این نکته که برای هر حمله لیزری دو هواپیما که یکی نشانه گذار و دیگری حامل بمب بود ، باید استفاده می شدند و همچنین مهارت خدمه عراقی در استفاده از آتشبارهایی نظیر ZSU-23-4 یا سام-6 و یا موشکهای دوش پرتاب عامل تلفات بالا بود  ( این مساله بحث طولانی را می طلبد )       نیروی هوایی ایالات متحده  از سال 1966 تا 1972 ، جمعاً 89 فروند RF-4C را ازدست داد که از این تعداد 76 فروند در عملیات رزمی و بقیه در سوانح غیر رزمی از دست رفتند که با توجه به حجم  ماموریتهایی که انجام می دادند ، رقم جالبی هست .     اتفاقاً آخرین سانحه نیروی هوایی آمریکا در ویتنام یکفروند F-4D به رجیستر 66-8747 بود که در 29 ژوئن 1973  ساقط شد   
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   در تاریخ جنگهای هوایی ، یکی از مشکل ترین و در عین حال مهم ترین اهداف برای نابودی ، حمله به اهداف سخت محافظت شده ای نظیر پل ها بشمار می آید . با این حال ، همانند سایر اهداف نظامی ، یافتن یک پل از روی زمین ،بسیار ساده می باشد . بدین معنی که برای شناسایی محل یک پل  ، صرفا" می بایست رودخانه ، جاده یا خط آهنی که با آن برخورد دارد را دنبال نمود تا آن را پیدا نمود. با این حال از دید نظامی ، اهمیت نابود کردن پل ها در جریان یک جنگ آنقدر اهمیت دارد که تخریب یک پل در سر راه یگانهای در حال پیشروی یا عقب نشینی نیروی زمینی به راحتی می تواند وضعیت نبرد را دگرگون سازد . با این وجود در گذشته اغلب یافتن یک پل برای یگانهای نیروی زمینی جهت حمله به آن ساده ترین قسمت ان بحساب می آمد ، ولی برای خلبان یک جنگنده -بمب افکن در ارتفاع 6000 متری ، حتی در شرایط دید خوب ، پل ها بصورت یک خط نازک دیده می شوند . از سویی دیگر سازه پل ها معمولا"  از مستحکم ترین مواد موجود ساخته شده اند و برای انهدام صد درصدی آنها به مواد منفجره قوی نیازخواهد بود . بطور خلاصه تاریخچه حمله به پلها از جنگ جهانی دوم شروع شده و آخرین آن نیزبه جنگ اول خلیج فارس و تهاجم ایالات متحده به عراق در سال 2003 برمی گردد . اما یکی از مهمترین و جالب توجه ترین این حملات که در حقیقت نخستین ماموریت مشترک موفق میان فانتوم های نیروی هوایی ایالات متحده مسلح به مهمات هوشمند نسل نخست و بمب افکن های کورسیر نیروی دریایی مسلح به مهمات متعارف بشمارمی آید ، حمله به پل مشهور " تان هوا" در ویتنام شمالی می باشد .   موقعیت مکانی :    پل تان هوا ، پلی است بر روی رودخانهٔ  سونگ ما که در ۴/۸ کیلومتری شمال شرقی شهر تان هوا ، مرکزاستان تان هوا در ویتنام  قرار دارد. ویتنامی‌ها آن را پل هامرنگ به معنی آروارهٔ اژدها می‌نامند. این پل با بیش از 1.5 کیلومتر طول و 19 دهانه عریض ،تنها راه ارتباطی راه آهن بندر هایفونگ با پایتخت ویتنام شمالی (هانوی ) بشمار می رفت و به همین دلیل یک هدف استراتژیک برای ارتش ایالات متحده بشمار می رفت .     پل تان هوا -1972       پل تان هوا - ژوئن 2012   عملیات تندر غلتان (ROLLING THUNDER) : با آغاز عملیات رولینگ تاندر  که عملیاتی برای بمباران هدف‌های راهبردی در ویتنام شمالی بود، در مارس ۱۹۶۵ تصمیم گرفته شد که در سیستم ریلی ویتنام شمالی اختلال ایجاد شود و پل تان هوا نیز جزء این هدف‌ها بود. ویتنامی‌ها که به اهمیت این پل پی برده بودند شبکهٔ  پدافند هوایی  کارآمدی را که شامل ۵ هنگ پدافند هوایی بود در منطقه مستقر نمودند.           موقعیت دو شهر (هانوی پایتخت ویتنام شمالی ) و (بندر هایفونگ ) که در دهه 70 میلادی توسط پل تان هواو بواسطه  یک راه ریلی به هم متصل می شدند   نخستین حمله به تان هوا : نام رمز نخستین و بزرگترین حمله به پل ALFA-9 بود. این حمله که توسط تکخال  جنگ کره ، سرهنگ  رابینسون ریسنر  رهبر ی می گردید، شامل ۷۹ هواپیما بود که این ۷۹ هواپیما عبارت بودند از ۴۶ فروند اف-۱۰۵ به عنوان حمله کنندگان اصلی و ۲۱ فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت سرکوب پدافند هوایی ویتنام شمالی  و 14فروند اف-۱۰۰ برای اجرای ماموریت MIG CAP و دو فروند RF-101 برای ارزیابی آسیب‌های وارده و نهایتا" ده تانکر  KC-135 که عمدتا" برای سوخت رسانی به پرنده های شرکت کننده در عملیات  مورد استفاده قرار می گرفتند .برای اجرای این حمله نیز از پایگاه های موجود در ویتنام جنوبی و تایلند بعنوان مبدا" اجرای عملیات فوق استفاده می گردید. پلان پروازی بدین قرار بود که چهار فروند اف-۱۰۵ می بایست از دو پایگاه هوایی تایلند به نام‌های کورات و تاخلی باید برخاسته  و بر فراز دلتای مکونگ  سوختگیری می‌کردند و با عبور از لائوس به سوی جنوب پل تان هوآ پرواز می‌کردند. بمب افکن‌ها باید پرواز خود را به سوی شرق ادامه می‌دادند تا به خلیج تونکین  برسند.     جنگنده - بمب افکن F-100   `   پرنده شناسایی RF-101   عملیات در تاریخ سوم آوریل ۱۹۶۵ آغاز شد. ۱۶ فروند اف-۱۰۵ هر کدام یک جفت موشک AGM-12 زیر بال‌های خود حمل می‌کردند. این نخستین باری بود که یک موشک هدایت دقیق که با امواج رادیویی و جوی استیک کنترل می‌شد به کار گرفته می‌شد. سروان بیل مایرهولت مشاهده کرد که موشک به سرعت به سوی پل روانه شد و ظاهراً برخورد خوبی به هدف داشت، ولی هنگامی که دود حاصل از انفجار از فضای اطراف پل پاک شد، معلوم شد که هیچ خسارت قابل مشاهده‌ای به پل وارد نیامده. سر جنگی ۱۱۰ کیلوگرمی موشک ، این سازهٔ غول آسا را فقط نیم سوز کرده بود. خدمه پروازی نیز همواره با دلخوری و به کنایه می‌گفتند که تاثیر موشک بولپاپ روی آروارهٔ اژدها مانند تاثیر گلولهٔ ساچمه‌ای بر روی تانک شرمن است. سایر پرنده های اف-۱۰۵های دیگر هر کدام سه تن  مواد منفجره  در قالب بمب‌های ۳۴۰ کیلوگرمی حمل می‌کردند که میزان آن بیشتر از مواد منفجره‌ای بود که بمب افکن های B-17 در جنگ جهانی دوم بر روی برلین فرو ریختند.نخستین سری از بمب‌ها به خاطر باد جنوب غربی نیرومندی که وزیدن گرفته بود از مسیر منحرف شد. لیدر دستهٔ آخرین پرواز سروان کارلایل اسمیتی هریس بود. دستهٔ پروازی او موفق شد که جاده و روساخت پل را مورد اصابت قرار دهد. مجموعاً ۳۲ موشک بولپاپ و ۱۲۰۰ بمب به سوی پل پرتاب شد، ولی پل فرو نیفتاد و فقط آسیب‌های جزئی دید و رفت‌وآمد از روی پل فقط برای چند ساعت متوقف شد. این تنها نتیجهٔ این یورش به پل بود که به بهای سرنگونی یک فروند اف-۱۰۰ با خلبانی ستوان جرج اسمیت که وظیفه بمباران آتشبار ضدهوایی دشمن را به عهده داشت و یک فروند آراف-۱۰۱ که وظیفهٔ ارزیابی آسیب‌های وارده را بر عهده داشت گردید.پرنده اف-۱۰۵ ریسنر نیز که  با آتش زمینی ویتنامی‌ها مورد اصابت واقع شده بود شده بود، علیرغم  وجود دود در کابین ، پس از اتمام حمله به سلامت به پایگاه هوایی دانانگ بازگشت.           جنگنده -رهگیر MIG-17 PF   برای مقابله با حملهٔ آمریکایی، نیروی هوایی ویتنام چهار فروند MIG-17 PF را در ساعت ۹:۴۷ دقیقه از پایگاه هوایی نویبای به پرواز درآوردند. نقشه این بود که دو فروند نخست نقش طعمه را ایفا کرده وبه محض جلب شدن هواپیماهای آمریکایی به این دو طعمه ، دو فروند باقی مانده ، اقدام به سرنگونی پرنده های مهاجم نمایند . با این حال ، دو فروند دوم هنگامی که لیدر آنها خلبان  فام نگوک لین متوجه شد که رهگیرهای F-8 E جمعی ناو هواپیمابر یو اس اس هنکاک ، پوشش عملیات را به عهده دارند نتوانستند وارد منطقه شده  و در حقیقت ماموریت آنها با شکست مواجه گردید . اما خلبان  فام نگوک لین ناگهان با یک پرنده آمریکایی مواجه گردید و از ارتفاع تقریباً ۱۰۰۰ پایی شیرجه رفت و در ارتفاع ۷۰۰ پایی آغاز به شلیک کرد. دوربین اسلحهٔ او شعله ور شدن یک اف-۸ را نشان داد و او سرنگون شدن اف-۸ را گزارش کرد.اما بر خلاف گزارش های ارتش ویتنام شمالی و بر اساس  گزارش نیروی دریایی آمریکا ، همهٔ F-8 ها از عملیات بازگشتند، ولی یکی از آنها به خلبانی ستوان اسپنسر تامس ، آنقدر آسیب دیده بود که مجبور شد به دانانگ تغییر مسیر بدهد و هنگام فرود از بین رفت. این پیروزی لن نه تنها نخستین پیروزی هوایی میگ-۱۷های نیروی نیروی هوایی خلق ویتنام بود، بلکه نخستین پیروزی هوایی در جنگ ویتنام نیز بود. نیروی دریایی آمریکا همچنین سرنگونی یک فروندA-4اسکای هاوک به خلبانی ستوان ودن در رویارویی با آتشبار پدآفند هوایی ویتنام را در جریان تهاجم فوق تایید نمود. عملیات ماه کارولینا : در ماه مه ۱۹۶۶ ، یک حملهٔ مبتکرانه به وسیلهٔ نیروی هوایی آمریکا در قالب عملیاتی به نام عملیات ماه کارولینا برای نابودی پل فوق طرح ریزی گردید . در این نقشه یک سلاح جدید مورد استفاده قرار گرفت ، که این سلاح در حقیقت  یک مین مغناطیسی بزرگ بود که می بایست بر روی رودخانه انداخته شود تا این که به زیر پل رسیده و پس از رسیدن به هدف ، حسگرهای مغناطیسی مین‌ها آنها را منفجر کرده تا پل را برای همیشه ویران کند. اما تنها هواپیمایی که به اندازه کافی بزرگ بود تا بتواند این مین‌ها را حمل کند هواپمای ترابری هرکولس بود،بنابراین تصمیم گرفته شد تاعملیات در شب انجام شود تا احتمال مورد اصابت قرار گرفتن پرنده  کمتر شود.     طرح مفهومی از مین های مغناطیسی مورد استفاده در عملیات ماه کارولینا     در شبانگاه ۳۰ مه نخستین سی-۱۳۰، پنج مین را پرتاب کرد. بعدها یکی ازاسرای  ویتنامی اعتراف نمود که ۴ تا از ۵ مین زیر پل منفجر شدند، ولی نتوانستند آسیب جدی به پل وارد کنند. ولی آمریکایی‌ها که این موضوع را نمی‌دانستند با پروازهای شناسایی روی پل دریافتند که پل هنوز پابرجا است. بنابراین یک حمله مجدد با خدمه متفاوت برنامه ریزی گردید. این حمله دوم فاجعه بار بود. سی-۱۳۰ مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد و همهٔ کروی آن کشته شدند. فانتومی که برای عملیات ایذایی و منحرف کردن توجه ویتنامی‌ها در آن حوالی در حال انجام عملیات بود نیز سرنگون شده و خدمه آن ناپدید شدند.   برنامه ریزان نظامی نیروی هوایی ایالات متحده در ابتدا گمان می نمودند که رمز اصلی موفقیت آنها ، اجرای صحیح عنصر غافلگیری است ، بنابراین در 11 اوت 1967، با رعایت سخت گیرانه حفاظت اطلاعات ، 36 فروند جنگنده اف-105 بصورت شیرجه ای به پل مذکور حمله نمودند . هر هواپیما دو بمب 1360 کیلویی را پرتاب کرده و در نتیجه  سه دهنه پل فرور یخت و تمامی هواپیماها به سلامت بازگشتند ولی ویتنامی ها تا ماه اوت همان سال بسرعت پل را تعمیر کرده و مورد استفاده قرار دادند .   در 21 اکتبر 1968 ، مجددا" یک حمله هوایی دیگر توسط 21 فروند تاندرچیف علیه تان هوا صورت گرفت ، اما در کمتر از یک ماه پل مذکور دوباره قابل استفاده گردید . در دسامبر همان سال دو حمله سنگین که بر رویهم بیش از 50 سورتی پرواز می گردید ، علیه این هدف صورت گرفت که منجر به انهدام 5 دهنه آن شد . در این سری حملات ، بیش از 17 فروند هواپیمای آمریکایی ساقط شدند ولی پس از مدتی پل بازسازی و قابل بهره برداری گردید .  اما  این پل یک هدف دائمی برای ارتش آمریکا بشمار می آمدوطیف متنوعی از انواع مختلف هواپیماها شامل  A-3 اسکای واریور ،A-4 اسکای هاوک ، A-6 اینترودر، فانتوم ها  و کروسیدرها در حمله به این پل شرکت داشتند و تسلیحات متنوعی نیز برای نابودی این پل  نظیر موشکهای هوا به زمین AGM-62 بکار گرفته شد ،ولی هیچکدام دقت و نیروی لازم برای نابودی دائم پل نداشتند. هر زمانی که رفت‌وآمد روی پل مختل می‌شد ویتنامی‌ها به سرعت خسارات وارده را ترمیم می‌کردند و ارتش ایالات متحده نیز مجبور می گردید تا برای نابودی این پل ، مجددا" به آن حمله نماید .         حمله نهایی : در طول چهار سال بعد ، یعنی تا سال 1972، پل فوق به حال خود رها گردید ، اما با شدت یافتن مجدد درگیری ها ،این هدف بار دیگر بعنوان یک اولویت راهبردی در صدر ماموریتهای نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده قرار گرفت . اما این بار به لطف پیشرفت های فناورانه ، بویژه ظهور مهمات هوشمند نسل نخست ، وقایع به گونه ای متفاوت پیش رفت . در تاریخ ۲۷ آوریل 1972، 16 فروند فانتوم از وینگ هشتم تاکتیکی با استفاده از نسل نخست بمب های سقوط آزاد هوشمند و با اجرای یک شیرجه ملایم ، حملاتی را بر روی پل مزبور اجرا نمودند. چهار فروند هواپیمای پیشرو ، هر کدام به دو تیر بمب هدایت الکترو اپتیکی (EOGB)   به وزن 907 کیلوگرم  و 12 فروند هواپیمای بعدی نیز هریک به دو بمب هدایت لیزری (LGB) به وزن 908 کیلوگرم حمل می نمودند و در کنار آنها ، یک فانتوم نیز در هر جفت به یک غلاف نشانه گذار لیزری پیونایف (PAVE KNIFE) مجهز می بود .   Y   غلاف هدایت لیزری AVQ-10 PAVE KNIFE     مهمات AGM-62 WALLEYE     لحظاتی پس از اصابت مهمات لیزری به پل تان هوا ، شدت خسارت به خوبی قابل مشاهده است .     با وجود چنین تجهیزاتی ، نیروی هوایی ایالات متحده برای نخستین بار در تاریخ استفاده از مهمات هوشمند ، موفق شد تا در یک حمله ، بخش بزرگی از پل را منهدم نماید ، بطوریکه دیگر امکان بازسازی آن وجود نداشت . در این حمله ، بمب های لیزری بهتر عمل نمودند و با چندین اصابت مستقیم ، به یکی ازدهانه ها آسیب زدند که موجب فرو ریختن آن گردید . برای تکمیل نابودی پل حملهٔ دومی در تاریخ ۱۳ مه برنامه ریزی شد. در حملهٔ دوم ۱۴، فانتوم مسلح به  مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی  لیزری شرکت داشتند. فانتوم‌ها پایهٔ مرکزی پل را هدف قرار دادند. این بار نیز حمله موفقیت آمیز بود و پل کاملاً بلا استفاده شد، ولی فرماندهی نیروی هوایی  هنوز راضی نشده بود و دستور آخرین حمله را صادر کرد. آخرین حمله در تاریخ ۶ اکتبر1972 انجام شد. این بار چهار فروندA-7  نیروی دریایی از ناوهواپیمابر USS AMERICA برخاستند. دو فروند از ای-۷ها که مسلح به مهمات ۹۱۰ کیلوگرمی وال آی و دو فروند دیگر مسلح به بمب‌های چندمنظورهٔ MK-84 بودند ، در یک حملهٔ همزمان پایهٔ غربی مورد اصابت قرار داده و آن را  به دو نیم کردند . پس از این حمله پل تان هوا به عنوان یک هدف کاملاً نابود شده در نظر گرفته شد و از فهرست هدف‌ها حذف گردید.   منابع :   1- ویکی پدیا 2- صنایع هوایی ، سال سیزدهم - شهریور 1382- شماره 147 3-THE TALL OF TWO BRIDGE 4- F-105 TUNDERCHIFE - SCHIFER MILITARY HISTORY 5-  تاکتیکهای سرکوب پدافند هوایی (SEAD) - نیروی هوایی ایالات متحده ، 1995 ( ترجمه شده توسط اینجانب  1391)(منتشر نشده ) 6-AIR POWER AND THE 1972 SPRING INVASION 7-OPERATION LINEBACKER II     تمام حقوق متعلق به میلیتاری است :rose: :rose: در صورت برداشت ، بلحاظ عرفی و شرعی ، ذکر منبع الزامی است :rose: :rose:
  18. 1 پسندیده شده
    بنده مردد بودم این پست را در این تاپیک ارسال کنم یا در تاپیک انحلال سازمان فضایی چون بحث ها بسیار به هم نزدیک هست به هر حال برای اینکه کمی خاطره تاریخی خوانندگان محترم تکان بخورد و به یاد بیاریم که مرگ فقط برای همسایه نیست گوشه ای از تاریخ این سرزمین را در قاب تصویر با هم ببینیم / در انتها هم بنده دو خط توضیح اضافه خواهم کرد . تعمق در این تصاویر را (به خصوص برای هموطنانی که تنها نگرانی انها قیمت خودروی پراید است ) توصیه میکنم      و ما بی طرف بودیم !      کشتی های منهدم شده نیروی دریایی / شهریور 1320     نیروهای انگلیسی / ابادان     بازجویی از افسر ایرانی توسط نیروهای انگلیسی / ابادان      نیروهای تسلیم شده ارتش شاهنشاهی ایران      قوای متفق در کرمانشاه      تبریز زیر شنی های زرهی شوروی            مردان پیروز و خوشحال  جنگ جهانی دوم !       بلوای نان ! تهران 1321   ================================   ایران در قرن گذشته دوبار به اشغال نظامی نیروهای خارجی در امد / میلیون ها ایرانی در اثر تبعات جنگ و اشغال کشور اعم از بیماری و گرسنگی جان خودشون را از دست دادند. در ده سال گذشته تهدید نظامی به صورت جدی بر روی کشور ما سایه انداخته است ( به خصوص در زمان بوش پسر که تا مرز شروع درگیری پیش رفتیم  ) حقایق و روابط حاکم بر دنیا در قرن گذشته انچنان تفاوتی با امروز نکرده (لااقل نه به ان صورتی که عده ای گمان میکنند ) برای له نشده زیر چکمه های دیگران باید قوی بود و برای قوی بودن با ابزار ان را داشت. بحث بنده بمب اتم نیست البته ... (رهبر و ولی فقیه حکم به حرمت ساخت بمب اتم دادند در نتیجه بحث ساخت ان منتفی است اما بحث توانایی بلقوه دسترسی به ان  خیر) . ما باید توانایی بلقوه تولید ان سلاح را میداشتیم گرچه از نظر اخلاقی و شرعی از ان استفاده هم نخواهیم کرد اما همین توانایی به لحاظ منطقی دشمن را وادار به تغییر در محاسبات خود می کرد .   به هر حال بحث مد نظر بنده بیشتر موضوع موشکی و فضای هست .توانایی رسیدن به خاک سرزمینی ایالات متحده تهدیدی عینی و مستقیم هست  که دشمن را وادار به تغییر در محاسبات خود در مواجهه نظامی  با ایران میکند ولو اینکه ما کلاهک هسته ای هم در اختیار نداشته باشیم اما ابهام و سایه تهدید ان همچنان باقی خواهد ماند . برای ما با توجه به سطح فناوری که در اختیار داریم و مشکلات پیش رو  "توانایی تهدید خاک سرزمینی ایالات متحده "  و متحدانش ضروری و لازم است .    سازش و امتیاز دادن در بحث فناوری موشکی و به کل توانایی دفاعی نیروهای مسلح از دید بنده خیانت به ملک و ملت هست حالا از سمت هر کسی که باشد  . 
  19. 1 پسندیده شده
    البته فرمایش جنابعالی صحیح می باشد ، اما دقت و بیلان و میزان کاربردمهمات فوق بشدت محدود بود و برهمین اساس شاید بتوان گفت به نسبت فاقد ارزش نظامی بشمار می آمد ، چرا که بر روند جنگ تاثیری ناچیزی بر جای نهاد ، ( تنها مورد موفق مهمات فوق ، غرق ناو شکن ایتالیایی "رم " و یک ناوشکن آمریکایی بود که به طور کلی همانطور که گفته شد ، تاثیر چندانی بر روند جنگ نگذاشت ،  اما کاربرد این سلاح ها در جنگ ویتنام ، عملا" بر روند جریان جنگ تاثیر گذاشت و با از میان رفتن پل تان هوا ، لجستیک ارتش ویتنام شمالی دچار مشکلات فراوانی گردید .     یک تصویر جالب هوایی که توسط فتو فانتوم ها بلافاصله پس از حمله برداشته شده و با تصاویرقبل از حمله مقایسه شده است .     یکفروند فانتوم نیروی هوایی ، در حال سوخت گیری قبل از اجرای حمله دقیق علیه تان هوا     تصویر ادعایی نیروی دریایی ایالات متحده پس از انهدام "تان هوا "       نمای شماتیک "سبد لیزری " برای اجرای حملات دقیق لیزری ( جزوه آموزشی نیروی دریایی ایالات متحده، 1972)
  20. 1 پسندیده شده
      در یک پاراگراف ،شبکه پدافند هوایی مستقر در اطراف پل چند لایه بود ( اگر اشتباه نکنم ، چهار لایه ) ، خوب برای عبور از چنین شبکه ای متراکم که حداقل به12 تا 20 لانچر سام-2 ، بیش از 60 قبضه توپ ضد هوایی اس-60 و بعدها  موشکهای سام-3 ، نیاز به هواپیماهای بمب افکن ، هواپیماهای مسلح به مهمات ضد رادار ( شرایک / استاندارد ) ، پرنده های مجهز به چف ( در آن زمان و در نیروی هوایی ایالات متحده برای اسکورت گروه های بمب افکن از فانتوم هایی که مخصوصا" فقط به مخازن حاوی چف مجهز بودند در یک مرحله بعد از پرنده های ضد رادار استفاده میشد ) ، فانتوم های مسلح به موشکهای هوابه هوا برای اجرای ماموریتهای MIG CAP ، پرنده های جاسوسی سیگنالی ، و حتی زمانی که بمب افکن های بی-52 ماموریت بمباران را برعهده داشتند ، پرنده های سنگین اخلالگر EB-66 ، پرنده های EC-121 و در نهایت پرنده های شناسایی RF-4 جهت شناسایی مواضع دشمن پس از اجرای عملیات بمباران و سر آخر حداقل چهار فروند KC-135  نیاز بود .   خوب مشاهده می فرمایید حجم بزرگی از هواپیما ها برای اجرای فقط یک حمله . واین چیزی نیست جز متراکم بودن پدافند هوایی ، سخت بودن انهدام یک پل از ارتفاع بالا و وجود عوامل دیگر نظیر استرس بیش از حد خدمه پرواز بدلیل ترس از مورد اصابت واقع شدن .   به جدول زیر که بخشی از مجموعه  ترجمه شده توسط بنده در ارتباط با تاکتیکهای سرکوب پدافند هوایی است دقت فرمایید       این لیست هواگردهایی است که توسط آتش پدافند ویتنام شمالی ساقط شده است . این آمار نشان دهنده این است که ارتش ایالات متحده برای از میان بردن زیر ساختهای ویتنام شمالی تا چه اندازه به نیروی هوایی وابسته بوده و تا چه اندازه دچار تلفات شده است .   در ضمن مشکل ایالات متحده تا قبل از سال 1972 و ظهور مهمات هدایت دقیق همین بود ، یعنی حملات انبوه ولی فاقد نتیجه ( 48 فروند تلفات فقط برای حمله به این پل ) ولی فقط دو حمله با مهمات هدایت دقیق موجب نابودی پل گردید .   اگر بازابهامی بود در خدمت هستم :rose: :rose:
  21. 1 پسندیده شده
     با سلام ضمن تشکر از شما ، در ارتباط با پرسش جنابعالی باید گفت که نه تنها در جریان جنگ ویتنام ، بلکه در جنگ جهانی دوم نیز بواسطه با اهمیت بودن  بعضی از پل ها ، طرفهای درگیر حاضر بودند تا با تحمل تلفات بالا ، چنین پل هایی را از میان ببرند. مثلا" در اواخر جنگ یعنی زمانی که آمریکایی ها پل معروفی را بر روی راین تصرف کردند ( فکر کنم اسم پل لودندورف  بود ) لوفت وافه با استفاده از میستل ها ( جنگنده مسراشمیت 109 یا اف دبلیو190+ نمونه تغییر یافته از بمب افکن هینکل 111) بیش از 120 سورتی پرواز برای نابودی آن انجام دادند ولی زمانی موفق شدند که آمریکایی ها به اندازه کافی نیرو  به این سمت راین منتقل نموده و حتی از پل های شناور بیشتری استفاده نموده بودند .   اصولا" ماهیت نیروی هوایی بعنوان یک نیروی سیال در صحنه نبرد این امکان را در اختیار طراحان نظامی می گذارد تا با طرح ریزی یک پلان صحیح + وجود خلبانان ماهر ، اهداف را بارها مورد اصابت قرار دهند تا از یک طرف روحیه مدافعان را تخریب و از سوی دیگر شریان های حیاتی دشمن را از میان ببرد . پل فوق الذکر هم بدلیل قرار داشتن میان هانوی (پایتخت ) و هایفونگ ( تنها بندر ویتنام شمالی ) که تنهاراه دریافت تدارکات و پشتیبانی از سایر کشورها بود اهمیت داشت .
  22. 1 پسندیده شده
    اگر ممکنه تیتر را عوض کنید. یک جورهایی به نظر بار تبلیغاتی مثبت داره!
  23. 1 پسندیده شده
    [quote name='hamid509' timestamp='1391796807' post='364060'] قرار نیست که بالگرد ها ارتفاع خود را آنقدر بالا ببرند تا از تیررس موشک های دوش پرتاب در امان باشند عوارض طبیعی مثل شیار کوهها بهترین پناهگاه برای بالگردها است و یکی از روشهای استاندارد حمله توسط بالگردها بالا آمدن از پشت عوارض و شلیک و مجددا پنهان شدن پشت موانع است برای منحرف کردن موشک های حرارتی استفاده از فلیر و برای تشخیص محل هدف هم دیدبانهای زمینی و پهباد را میتوان بکار گرفت. [/quote] متوجه نشدی عزیز ، 6 تا 8 هزار پا ارتفاع منطقه عملیاتی کوهستان های زاگرس هست ، ... بعدش مگر قراره که هلیکوپتر به زرهی متحرک بر روی زمین حمله کنه که بخواد قایم موشک بازی کنه ؟!
  24. 1 پسندیده شده
    [quote name='hamid509' timestamp='1391773496' post='363973'] [b]چه جالب کی گفته که استفاده از پهباد و بالگرد و جنگنده در کوهستان مشکل است ؟؟؟[/b]پژاک عمدا در بلندیها و ارتفاعات مستقر می شد تا دید و تیر بیشتری بر منطقه داشته باشد مگر ما بمبهای یک تنی هدایت لیزری و تلویزیونی نداریم آیا زدن ارتفاعات با این بمبها از ارتفاع زیاد تاثیر بیشتری از نظر تلفات و روانی ندارد تازه جنگنده در ارتفاع بالا و خارج از تیررس پژاک است.یا استفاده از پهباد کرار ویا... که میگویند نقطه زن وپیشرفته است یا بالگرد های به قول خودشان بهینه شده که توانایی پرواز در شب را دارند وخیلی موارد و سلاح های دیگر .....پس کی قرار است که از این وسایل استفاده شود؟؟؟آیا ترس از سقوط و تلفات این وسایل توجیه منطقی است؟ارزش اینها بیشتر است یا ارزش جان سربازان و نیروها؟ از کجا متوجه شدید که جنگ شهری به قول خودتان به مراتب ساده تر از جنگ در کوهستان است!!!اگر یک نیروی نظامی به جای تبلیغات و رونمایهای تکراری و نمایشی بدون تولید انبوه و استفاده گسترده در میدان نبرد فقط از نیروی انسانی و سیاهی لشگر استفاده کند جنگیدن در هر جایی برایش مشکل و پرتلفات و زمانبر است البته منکر شجاعت نیروهای خودمان نیستم ولی این همه هزینه سنگین که در صنایع نظامی میشود و این تجهیزاتی که هر چند یکبار خبر ساخت آن را میدهند پس کی قرار است به طور گسترده استفاده شود؟اگر میترسند که دچار تلفات هوایی شوند و پژاک از این موضوع استفاده تبلیغاتی کند در مقابل سایر دشمنان که قدرت بسیار بیشتری دارند چکار میکنند و اصلا ساختن این سلاحها برای چه بوده است؟ [/quote] ارتفاع متوسط 6 تا 8 هزار پا ، گذشته از اینکه عمدتا هوا مه آلود هست و اهالی کوهستان در مخفیگاه به سر میبرند ، هلیکوپتر برای دشت و یا مناطقی با دید وسیع مناسب هست ، برای کبری دست کم 7 دقیقه طول میکشه که به 11 هزار پایی (حداکثر ارتفاع ممکن با وزن خالی بدون مهمات) برسه و در اون ارتفاع هم پارامتر های پروازی به شدت کاهش پیدا میکنند و مرتب نزول ارتفاع خواهد داشت که موتورها باید با قدرت بیشتری کار کنند ، بدین شکل مدت زمان پرواز و گشت زنی بشدت کاهش پیدا خواهد کرد ، حال تصور کنید که لازم باشد مهمات زیادی هم باخودش حمل کنه ، ... برای چنین ارتفاعی هلیکوپترهای با موتور قوی و پروانه 4 تایی مثل آپاچی ، وایپرکبری و یا کاموف 50 و ... مناسب هستند که قادرند به ارتفاع 18 تا 21 هزار پایی با لود کم دست پیدا کنند ، و ما هیچ یک رو در اختیار نداریم ،... ------------------------
  25. 0 پسندیده شده
    چهل سال حکومت حکومتی اسلامی با مدیریتی انقلابی با آرمان آزادی قدس و نابودی اسراییل مقام والای انسانیت و آب برق مجانی! آرزوی مرگ شرق تا غرب پشت تریبون ها سرکوب هر صدای مخالف بهای این تفکر غلط چی بوده؟ چه کسی به جای یک ملت تصمیم گرفت؟ اینا آرمان یک ملت بود یا یک جریان؟ قدس آزاد شدیا اسرائیل نابودشد؟ خلاصه نتیجه عملکرد این حکومت با این ساختار : انزوای سیاسی بی سابقه در دنیا تشکیل ائتلاف بین المللی علیه ایران پیمان صلح کشورهای عربی با اسرايیل اقتصاد ویران، تورم افسارگسیخته بی ارزشی پول ملی ،بی اعتباری پاسپورت ایرانی فسادسیستماتیک و کاهش امید به زندگی ج ا صدای خورد شدن استخوان های ملت را شنیده ای؟!