برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 10 مهر 1399 در پست ها
-
9 پسندیده شدهبسمه تعالی الان این جنگ تو فاز، مدرن وارفار و گاست ریکون هست، یه مدت که بگذره، جنگ ابعاد تلفات انسانی میگیره، و مصیبتهاش شروع میکنه تو دنیا جار زدن، دو طرف تا به این بخش مصائب گسترده جنگ نرسن دست نمیکشن. ولی وقتی رسیدن و از تلفاتهای سنگین رونمایی کردن، در هر دو کشور تلاش ها و حمایت های افکار عمومی کاهش پیدا میکنه، از طرفی تلاشها و تقاضاهای دوطرف برای منو بگیر نکشمش و یا میانجیگری افزایش پیدا میکنه. و جنگ بالاخره در نقطه ای خاتمه پیدا میکنه... آوارگان هر دو ملت احتمالا به سمت ایران بیان و باید پذیرا و مدیریت کننده این وضعیت باشیم. امید است این جنگ باعث بشه شور نژادی دو طرف بخوابه. .
-
7 پسندیده شدهدوستان زیادی همواره پرسیده اند که چرا کشورهای غربی با پاکستان مسلمان و مجهز به کلاهک های هسته ای کاری ندارد؟ خوب حالا کاملا” مشخص شد چرا! یک مرکز صدور انگلهای مزدور و تروریست سلفی که پس از دومین جنگ جهانی دقیقا” در راستای اهداف بلند مدت ابرقدرتها برای آتش افروزی در منطقه ایجاد شده و از سوی آنها پشتیبانی می شود. مردمی که گویا هیچ ریشه ای نداشته و برای پول دست به هرکاری می زنند. اینجا است که اصالت و ریشه در تمدن داشتن معنی پیدا می کند. مصاحبه پیر خردمند صهیونیست، جناب لرد یعقوب روتچیلد به مناسبت یکصدمین سالگرد اعلامیه بالفور را تماشا کنید و با گوشهای خود بشنوید که چگونه در جواب خبرنگار راجع به تحولات خاورمیانه به “جنگ شیعه و سنی” اشاره می کند: کلیدواژه!!
-
6 پسندیده شدهبیانیه مشترک نمایندگان ولی فقیه در شمالغرب کشور، درباره مسئله قره باغ به گزارش فارس از ارومیه، نمایندگان ولی فقیه در آذربایجان غربی ، آذربایجان شرقی ، اردبیل و زنجان،درباره مسئله قره باغ بیانیه مشترک صادر کردند. متن بیانیه به شرح زیر است: هیچ تردیدی در تعلق قرهباغ به آذربایجان و اشغال آن و لزوم بازگشت این اراضی به آذربایجان، کشور اهلبیت نیست و دولت آذربایجان در بازپسگیری این اراضی کاملاً قانونی و شرعی عمل کرده و با این اقدام در صدد اجرای 4 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برآمده است. ما به اقتضاء آیات قرآن و سیره معصومین و به اقتضاء فلسفه انقلاب اسلامی خود را ملزم به حمایت و دفاع از مظلوم میدانیم. ملت آذربایجان بهتر از همه میدانند که جمهوری اسلامی بالاترین کمک و حمایت را در طول اشغال قرهباغ به آذربایجان داشته و در تمام محافل بینالمللی از تمامیت ارضی آذربایجان دفاع کرده و وزارت امور خارجه نیز اخیراً دوباره بر تمامیت ارضی آذربایجان در غائله اخیر تأکید کرده است. اگر عنایات جمهوری اسلامی در بدو اشغال قرهباغ نبود قطعاً اشغال تا باکو امتداد مییافت. در حال حاضر نیز تنها راه زمینی آذربایجان برای نخجوان، خاک جمهوری اسلامی است که ایران سخاوتمندانه آن را در اختیار دولت آذربایجان قرار داده است. جای تأسف است که اخیراً دشمنان رابطه دو کشور دوست، به بهانههای واهی هیاهو و غوغا راه انداخته و جمهوری اسلامی را متهم به خیانت کردهاند. این نکته اقتضاء میکند که ما نسبت به حجم جنگ روانی دشمن حساس بوده و ابزار برآورده شدن منویات شوم آنها نگردیم. ما با تجلیل از پیروزیهای اخیر، از خداوند متعال برای شهداء ملت بزرگ آذربایجان علو درجات مسألت داریم و امیدواریم این غائله هر چه سریعتر با احقاق حق به ذیحق به پایان برسد و از خونریزیهای بیشتر جلوگیری گردد. سیدمهدی قریشی نماینده ولیفقیه در استان آذربایجانغربی سید محمدعلی آلهاشم نماینده ولیفقیه در استان آذربایجانشرقی سیدحسن عاملی نماینده ولیفقیه در استان اردبیل علی خاتمی نماینده ولیفقیه در استان زنجان ------------------------ این بیانیه بخاطر میسپاریم تا به وقتش ببینیم "دولت باکو" چه رفتاری همچون گذشته در قبال ما و شیعیان خواهد داشت..
-
6 پسندیده شدهآذربایجان و برادر بزرگترش اردوغان از خطرناکترین دشمنان ایران هستند که کشورونو حیاط خلوت اسرائیل و موساد کردند. اگر خدای ناکرده این اهریمنان در جنگ با ارمنستان پیروز بشن، هدف مهم ترشون استان های آذری زبان شمال غرب ایران زمینه. بقول ژوکه لیانگ هدف سرکوب لیوبی نیست. فتح وو است! ایران همون وویه که سالها ترکیه و این کشورک آذربایجان با چشم طمع به دنبالشن. سالها در رسانه های کشورمون به خیلی از اقوام تاختند و خطری که از همسایگان شمال غربی تهدیدمون می کرد نادیده گرفته شد. خطر شروع تجزیه طلبی و جنگی فرسایشی به سان جنگ سوریه که ترکیه مترصد شروعشه. پس برخلاف سیاست غلط که رسمی یا غیر رسمی همیشه از آذربایجان حمایت کردیم وقتشه مسئولان حکومتی جبران کنند و اجازه شکست دادن ارمنستان و برداشته شدن حکومت قراختاییان و رسیدن این مغولان مدرن و وحشی و تبدیل استان های شمال غرب به سوریه دوم رو ندن.
-
6 پسندیده شدهمجموعه افاضات یک نوچه دست نشانده سلام همانگونه که در پیام خصوصی خدمتتان عرض شد قدرت حکومت ها به سطوح ملی ، منطقه ای ، فرامنطقه ای ، جهانی و در همان قسمت جهانی هژمون تقسیم می شود که هر کدام از این سطوح می توانند واجد دسته بندی های مختلف باشند و باز همانگونه که برای شما مثال آوردم حکومت کشوری مانند افغانستان حتی دارای قدرت ملی نیست و ما هم در ابتدای انقلاب و بنا بر دلایلی که بسیاری از آنها را همگی ما نسبت به آنها آگاهی داریم قابلیت اعمال قدرت ملی در سطح کاملش را نداشتیم (در بازه زمانی کوتاهی) . از طرفی اینگونه مسائل و بسیاری از مسائل دیگر قابلیت کمی سازی ندارند و دقیقا وقتی شما از درک این موضوع عاجز هستید به شما می گوییم که ذهن نابالغ دارید . اجازه دهید مثالی بزنم ، کودکی را فرض کنید که به فهم شمارش یک و دو رسیده است و وقتی از او سوال می شود که مادرش را چقدر دوست دارد می گوید دو تا !! هنگامی که درکش از کمیت گسترش می یابد 10 تا ، 100 تا و ... . و در این میان وقتی کمیت فاصله را درک می کند دست هایش را گشوده و می گوید اینقدر ، یا از اینجا تا آنجا و ... . این مساله به دلیل نابالغ بودن ذهن آن کودک در زمینه دوست داشتن است ، اما وقتی در این زمینه ذهنش به بلوغ کافی رسید دیگر اینگونه بیان برایش معنا ندارد . حالا از شما می پرسم شما چقدر مادر بزرگوارتان را دوست دارید ؟ فقط جان شما غیر از بیان کمی راه دیگری وجود ندارد !! اما فارق از این مثال مبتنی بر جدول زیر ، مفاهیم و مسائل هر چقدر به سمت سطح استراتژیک و بدون ساختار پیش می رود از قابلیت کمی سازی آن کاسته می شود و به جایی خواهیم رسید که دیگر این امکان برای ما به دلیل وجود متغیر های بسیار و اطلاعات کم و شرایط ناپایدار از بین خواهد رفت . البته به همین دلایل است که فهم شما حتی از مفاهیم علوم انسانی سطحی می باشد و می آیید ضریب جینی را که کاربرد آن در یکی از مدل های اقتصاد کلان است (اقتصاد کلان محاسباتی) که تقریبا درسلسله مراتب مفاهیم و دانش اقتصاد در وسط هرم قرار می گیرد و برای ایجاد نقشه های راه در یک طرح کلان اقتصادی کاربرد دارد را به کلیت ماجرا تعمیم می دهید (البته بنده در زمینه اقتصاد مطالعه تخصصی ندارم). و به دلیل همین مساله است که دیگران را نادان ، متوهم ، خودشیفته و ... می دانید : اما در مورد کشور خودمان جمله ای را از یکی از مقالات اندیشکده بروکینز که سال گذشته ترجمه و در انجمن قرار دادم را می آورم : و این همان چیزی است که شما نمی بینید و یا نمی خواهید ببینید . یک مساله دیگر درباره قدرت منطقه ای اینکه ما برآیند مجموعه ای از عوامل را در نظر می گیریم که هر کدام می توانند شدت و ضعف داشته باشند (که استاد گرامی جناب MR9 زحمت بیان آن را کشیدند - اوستای بنده) . این را داشته باشید و در کنار آن چند روز پیش مطلبی در بروزرسانی با عنوان ثبات هژمونیک قرار داده شد که برای روشن شدن بعضی از موارد ، بخشی از آن را در اینجا قرار می دهم : قدرت برتر یا هژمون به وسیله عواملی باید پول خود را مبنا قرار داده ، با وضع قوانین و ساختار های مختلف دیگران را کنترل کرده و برای حفظ آن وضعیت به یکسری از کشور ها ، مخصوصا قدرت های درجه 2 سودهایی برساند . شما پرسیدید که : اول اینکه راهکارهای مشروع همان ساختار های کنترلی قدرت های جهانی هستند که اتفاقا هر چقدر ما بیشتر بتوانیم خودمان را از زیر یوغ آنها خارج کنیم و بعد آنها را به نفع خودمان تغییر دهیم نشان از قدرت بالاتر ما هستند . ثانیا وقتی راهکار به قول شما مشروع ، نا مشروع می شود و از دزد حمایت می کند باید آن را به نحوی کنار گذاشت . حالا شما چرا طرفدار راهکار نامشروع هستید دیگر به ما مربوط نیست !؟ در کل سوال هایی پرسیدید ، لطف کنید از ابتدا آنها را دوباره بپرسید ، البته با این پیشفرض که در ابتدا قدرت هایی که مانع ما می شوند را به صورت کمی مشخص کرده ، عوامل ایجاد آن ها و میزان تاثیر پاهای قدرت های اختاپوسی جهانی را به صورت کمی از آنها کم نمایید و بعد در اینجا قرار دهید ، آنگاه به دیده منت بنده جواب شما را خواهم داد . پ ن . امیدوارم تمامی دوستان به این بحث ها تنها به چشم مجادلات علمی بنگرند و آنها را فراتر از آن نبرند .
-
5 پسندیده شدهگالیله علمه گالیله گفت که خورشید پشتش به ما نیست در همین حد، اونقدری ازش علم به ما نرسیده که بزاریم وسط و به نتیجه ای برسیم،.. و ارسطو فلسفه. موفقیت در نبرد، نه علمه و نه فلسفه. بلکه مقداری دانش نهادینه شده هست؛ - موفقیت فنی/اقتصادی: محصول تصمیم گیری عقلایی ست. - موفقیت نمادین: محصول همنوایی یا همسازی با ارزشهای اجتماعی ست. - موفقیت در بقا: پیروی از تقاضای اجتماعی و پاسخ به نیاز محیط هست(شکل گیری حمایت محیط) اینا هم حرفهای من نیست، حرفهای کاگران دانشی هست به اسم ریچارد اسکات و فیلیپ سلزنیک با درجه پروفسوری... - تو دین ما هم که موفقیت کلا معانی دیگری داره، و مسائل آخر و عاقبت رو روز قیامت و ... است. البته هیچ کدوم از اون بالایی ها معنی نمیده که ما کلا داریم چکار میکنیم، بلکه عینکی رو زمین برمیداریم و باهاش اونچیزی که میبینیم ترسیم میکنیم، در همین حد هستن. بقول خودم تئوری شابلونه روی کاغذ سفید...
-
5 پسندیده شدهبا سلام مجدد خدمت عزیزان حاضر در بحث اول سری به صحرای کربلا بزنیم: 2500 سال قبل اگر از ارسطو می پرسیدی که چرا سیب از درخت می افته روی زمین ؟ بهتون جواب می داد چون جایگاه طبیعی سیب زمین هست و هر چیزی رو وقتی که ولش کنی به سمت جایگاه طبیعی خودش حرکت می کنه تا اونجا از حرکت بایسته. اگر می پرسیدی چرا دود می ره هوامی گفت چون جایگاه طبیعی دود کره ی آتش هست و دود حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش... اگر می پرسیدی جایگاه طبیعی چیه و چرا جایگاه طبیعی سیب زمینه و جایگاه طبیعی دود آسمون؟ بهتون جواب می داد: ما کلا 4 کره داریم: خاک مرکز کائنات رو اشغال کرده چون سنگین ترین عنصر هست و کره ی خاکی رو شکل داده. روی اون آب که سنگینی کمتری داره جمع شده و کره ی آب رو شکل داده( به همین دلیل هست که وقتی لفظ قلم حرف می زنیم به کره ی زمین می گیم کره ی خاکی... درسته از نظر مساحت بیشتر سطح زمین رو آب پوشونده ولی از نظر حجم بیشتر کره ی زمین رو خاک تشکیل داده) بعدش کره ی هوا هست که سبک تر از آب و خاک هست و روی اونها قرار میگیره و بعدشم کره ی آتش هست که بالاتر از اون سه تاست و بعدشم که فلک قمر هست که ماه توش قرار گرفته. سیب چون اصلش از جنس خاک هست وقتی می افته برمیگرده به سمت کره ی خاک تا در جایگاه طبیعی خودش قرار بگیره.....دود هم چون اصلش از جنس آتش هست وقتی مانعی درکار نباشه حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش یعنی کره آتش بعد اگر ازش می پرسیدی بین دو تا وزنه ی سنگین و سبک اگر از یه ارتفاع یکسان و همزمان ول بشن کدومش زودتر میادش زمین؟ جواب می داد: وزنه ی سنگین تر... چون خاک بیشتری درش موجود هست و میل بیشتری داره تا به جایگاه طبیعی خودش برگرده و به همین دلیل سریعتر سقوط می کنه.... ارسطو هیچ وقت حاضر نشد آستین هاش رو بالا بزنه و بره بالای ی یه ساختمون بلند و این حرفاش رو امتحان کنه... به جاش نشست و برای حرفاش فرضیه بافی کرد و فلسفه بافی کرد و آسمون ریسمون به هم بافت و در حدود 2000 سال همه ی طرفدارانش هم به همون راهی رفتند که حضرت استاد رفته بود.... حدود 500 سال قبل یه آدم پاچه ورمالیده ای به نام گالیله گفت من میرم آستین بالا میزنم و دو تا وزنه سنگین و سبک رو از بالای برج پیزا میندازم پایین تا ببین استاد حرفش چقدر درسته؟ اگر گالیله هم مثله ارسطو نشسته بود و فلسفه بافی کرده بود و شعر از خودش درآورده بود در باب سقوط اجسام احتمالا بنده ی حقیر به جای اینکه پشت کامپیوتر بشینم و تایپ کنم داشتم الان یا توی بیابون بیل می زدم تا توی طویله خر قشو می کردم. در باب اینکه قدرت چی هست و چه مولفه هایی داره و مال ایران چقدر هست و مال بقیه چقدر هست هم دو تا راه حل وجود داره..... یا می تونیم کتابهای خارجی و ایرانی و گزارشهای فلان اندیشکده و فلان گزارشگر و فلان تحلیل گر رو بخونیم و بعدش بشینیم آسمون ریسمون ببافیم و فلسفه دربکنیم و خودمون رو در اوج ابرها ببینیم.... می تونیم هم مثل گالیله آستین بالا بزنیم و قدرتمون رو امتحان بکنیم تا ببینیم که یه من ماست اصولا چقدر از توش کره در میاد.... من هر چقدر که سوال می کنم ظاهرا به در بسته می خورم.... از حضراتی که ایران رو یه قدرت تاثیر گذار منطقه ای می دونند فقط یه سوال می کنم و بحث از نظر من دیگه بسته شده است. فقط لطف کنید و همین یکی رو جواب بدهید: سیاست خارجی ایران در زمینه ی تأمین امنیت خلیج فارس که بارها و بارها توسط تریبونهای مختلف نظام اعلام شده این هست: امنیت خلیج فارس باید توسط نیروهای منطقه ای تأمین بشه و نیروهای فرامنطقه ای حق ندارند که به بهانه ی حفظ امنیت کشتی هاشون رو به خلیج فارس بفرستند... با فرض اینکه یه مورد اضطراری پیش بیاد آیا ایران می تونه یه ایست بازرسی بذاره توی دهنه ی خلیج فارس و جلوی ورود کشتی های نظامی غرب رو به داخل خلیج فارس بگیره؟ آیا توانش رو داره؟ آیا پشتیبانی کشورهای منطقه رو داره؟ آیا می تونه برای پیش برد سیاست خودش یه ائتلاف از کشورهای منطقه رو تشکیل بده و اونها رو در جهت اهداف سیاست خارجی خودش نگهداره؟ اگر حوصله کردید و خواستید جواب بدید فقط خواهشا چارت و الگو و ماتریس و اینها برامون پست نکنید... من بیسواد بلد نیستم بخونم.... من فقط بلدم مثل گالیله مسائل رو تحلیل بکنم.....
-
3 پسندیده شدهخوشبختانه تا حالا هیچ حرکت قابل توجه و با پشتوانه مردمی، از طرف استانهای شمال غربی جهت خدشه به قدرت و یا تمامیت ارضی ایران صورت نگرفته و با توجه به شناختی که من از این مردم دارم، در آینده هم صورت نمیگیره و حکومت هم قبل از همه این موضوع رو متوجه شده! پس حالا چرا باید با برخوردهای قهری و یا آزرده کردن توده ملت، این وضعیت رو تغییر بدیم؟؟؟؟ ما و مردم کشور آدربایجان یک ملت هستیم که سالهاست توی دو کشور زندگی میکنیم و هر دو هم اینو پذیرفتیم، سیاستمدارانی که به ظاهر انتخابی ولی در اصل قدرت رو به زور نگه داشتن، حسابشون از مردم جداست!!!! تا وقتی که نپذیریم همه ایرانی هستیم و هیچ کس ایرانی تر از بقیه مردم نیست، به درک کاملی از وضعیت نمیرسیم
-
3 پسندیده شدهفعلا که تنها چیزی که ارسال میکنیم پالس ضعف هست. خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما را فرستادند مرز که گزارش تهیه کنه از کامازهای روسی که برای ارمنستان ارسال شده ( باز کردن درب محموله ها و نشون دادن اینکه هیچی توشون نیست و فقط کامیون هست ) و همچنین اعلام اینکه مرز را بستند و همین ها را هم اجازه نمیده ایران ارسال بشه به ارمنستان. دیروز هم سخنگوی وزارت خارجه باید توضیح بده ما چیزی نمیفرستیم برای ارمنی ها. امروز هم که رییس دفتر رییس جمهور در تماس با مسئول اذربایجان توضیح میده که ما چیزی برای ارمسنتان نمیفرستیم. تو این اوضاع ما و تحریمهای شدید ما و مرزهامون به خودمون ارتباط داره و نباید اینطور برای خوشامد یا بدامد طرفی مواضعمون را مشخص کنیم. کاملا قابل درک هست اوضاع. تحریک داخلی، تحریک خارجی اذربایجانی ها توسط رسانه هاشون و مشکلات متعاقبش ولی به یاد داشته باشیم زمانی به هر حال در کلیت (خصوصا بعد دوره احمدی نژاد) ادعای محبوبیت بین جوامع عرب را داشتیم و عده ای با جنگ سوریه مدام این را چماق میکردند که محبوبیت ایران از بین میره اگر در جبهه مقابل به اصطلاح انقلاب(!) سوریه قرار بگیره در بین افکار عمومی عربی. ( که پربیراه هم نبود در اون ابتدا خصوصا و کاملا یک جریان ضد ایرانی شکل گرفت) ولی نکتش اینجاست این محبوبیتها به یک باد رسانه ای و جو سازی در دوران رسانه های اجتماعی بند هست؛ اگر سوریه ولی از دست رفته بود، الان فراتز از اسراییل اردوغان یک کشور (به جای گروهک مزدور) در اختیار داشت که اتفاقا به دلایل مختلف به خون تنها ایران در منطقه تشنه بودند (ایدئولوژیکی خصوصا) پس ملاحظات و ترس های مقطعی را باید کنار گذاشت. نمیگم در بوق و کرنا ولی به شیوه ای که معین باشه اگر از اشغالگری هم حمایت نمیکنیم که نمیکنیم ولی به آذربایجان هم همین الان وقتش هست که اعلام کنیم بازیهای مزخرفش را پایان بده و دست و پاش را جمع کنه و فکری به حال گروهک های تجزیه طلب کنه در خاکش.
-
3 پسندیده شدهسلاح های جدید برای سوخوهای ایرانی فدک، اولین خانواده راکت های هدایت شونده هوا به سطح ساخت ایران که بر اساس نمونه شرقی S8 ساخته شده است. که دارای انواع راکت های هوا به سطح، هدایتپذیر که شامل انواع سرجنگی ضد زره، انفجاری شدید و ترکشی، دودزا، ضد باند پرواز است. یک بمب جدید (که به نظر هدایت پذیر است) و موشک آذرخش نیز به تسلیحات سوخو22 های سپاه افزوده شده است.
-
2 پسندیده شدهبنام خداوند بخشنده مهربان پیش گفتار : مدتها بود که گرفتاری های کاری اجازه نمیداد که خدمت دوستان باشم و تاپیک جدید تقدیم کنم. از این فرصت مرخصی یک روزه استفاده کردم و یه مطلب ناقابل برای دوستان و سروران خودم توی میلیتاری آماده کردم. بهرحال ، برگ سبزی هست تحفه درویش ، ان شاء الله که مقبول بیافتد. Harpy & Harop هارپی و هاروپ دو عفریته برفراز کوه صهیون جستارگشایی : شاید به جرات بتوان گفت که صنعت پهپادی رژیم صهیونیستی یکی از سه چهار صنعت برتر جهان در این حوزه است. به همین دلیل تصمیم گرفتم تا در این تاپیک به دو پهپاد نسبتا متفاوت صهاینه بپردازم . پهپادهایی که بطور تخصصی برای عملیات سرکوب نیروهای پدافندی دشمن طراحی و تولید شده اند. هارپی و هارپی 2 (یا هاروپ) شاید در ابتدا این سوال مطرح شود که معنای واژه هارپی چیست ؟ هارپی: هارپی موجود افسانه ای ترسناکی است که اول بار در اساطیر یونانی و رومی به آن اشاره شده است. این موجود تخیلی به مانند بسیاری دیگر از موجودات اشاره شده در افسانه های یونانی ها ، ترکیبی از انسان و حیوان است. (اصطلاحا انسان – حیوان) موجودی به شکل زنی هراس انگیز (عفریته) که نیمی انسان (زن) و نیمی پرنده (بالها و چنگال هایی شبیه به عقاب) و دارای چهره ای هول انگیز و هراسناک است. طبق افسانه های یونانی ، هارپی ها برای شکار انسانها ، میزی مملو از خوراکی های لذیذ فراهم کرده بودند و هرگاه انسانی به سراغ این سفره گسترده می رفت و یواشکی در حال خوردن از غذای آنان میشد ، بطور ناغافل از بالای سر به او حمله میکردند و او را به قتل می رساندند. * * * اکنون که دانستیم واژه "هارپی" به چه معناست ، به سراغ مبحث مورد بحث خودمان یعنی پهپاد هارپی می رویم. پهپاد هارپی IAI Harpy UCAV پهپاد هارپی ، پاسخ به یک نیازضروری هارپی (زن درنده خوی پرنده) ، نام یک هواپیمای بدون سرنشین (پرنده هدایت پذیر از دور = پهپاد) است که راسا توسط صنایع هوا و فضای اسرائیل (رژیم غاصب قدس) طراحی و تولید شده است. هارپی برای حمله به سیستم های راداری دشمن و انجام عملیات سرکوب پدافندی ( SEAD ) طراحی و در مرحله بعدی مجددا بهینه سازی شده است. هارپی برای انجام این ماموریت به یک کلاهک انفجاری قوی مسلح شده است. صنایع هوا – فضای اسرائیل ( IAI ) تاکنون این پرنده را به کشورهای ترکیه ، چین ، هند ، شیلی و کره جنوبی فروخته است. حاشیه : در سال 2004 ، پهپاد هارپی ، ناگهان شامل قانون محدود کردن انتقال تسلیحات و فروش تکنولوژی نظامی پیشرفته به چین قرار گرفت. تعدادی پهپاد هارپی ؛ در سال 1994 ، طی قراردادی به مبلغ 55 میلیون $ به چین فروخته شده بود. این پهپادها در سال 2004 طبق مفاد قرارداد به اسرائیل بازگردانده شدند تا تحت برنامه بروزرسانی قرار بگیرند. ایالات متحده از ترس اینکه این پهپادها ، در جنگ احتمالی مابین آمریکا و چین ، بعنوانی تهدیدی بر علیه نیروهای تایوانی و آمریکائی مستقر در تایوان و کره جنوبی ، بکار گرفته شوند ؛ از اسرائیل میخواهد که ضمن ابطال این قرارداد ، پهپادها نه تنها بروزرسانی نشوند ، بلکه حتی به چین هم بازگردانده نشوند. این اتفاق در حالی به وقوع پیوسته بود که پهپاد هارپی تولیدی کاملا بومی بود و هیچگونه دانش فنی و سیستم پایه آمریکایی ، در این پرنده استفاده نشده بود. در سال 2005 این پرنده ها ، بدون هیچگونه بروزرسانی به جمهوری خلق چین ، باز گردانده شدند. این حادثه منجر به بروز برخی تنش ها و سردی روابط مابین ایالات متحده آمریکا و اسرائیل گردید. تنشی که حتی تا به تعلیق درآمدن عضویت اسرائیل در "برنامه جنگنده مشترک" (پروژه تولید جنگنده عمود پرواز F-35 آمریکا) هم پیش رفت. با این حال اسرائیل اعلام کرده است که از نوامبر 2005 مجددا این طرح را در دستور کار خود قرار داده است. مشخصات هارپی مشخصات عمومی طول پرنده : 2/7 متر ( یا 8 فوت و ده اینچ) طول بال های هواپیما: 2/1 متر (یا 6 فوت و 11 اینچ) تامین انرژی : 1 دستگاه موتور دوار وانکال UEL AR731 ، با توان تولید 28 کیلووات انرژی(38 اسب بخار) عملکرد : حداکثر سرعت : 185 کیلومتر بر ساعت (115 مایل در ساعت ) شعاع عملیاتی : 500 کیلومتر (311 مایل ) جنگ افزار : 1 کلاهک انتحاری 32 کیلوگرمی (70 پوندی) خریداران : ترکیه ( قابل توجه نیروی پدافند جمهوری اسلامی برای اقدامات متقابل و پیشگیرانه) جمهوری خلق چین هندوستان کره جنوبی شیلی و خود رژیم صهیونیستی * * * پهپاد هاروپ IAI Harop UACV پهپاد هاروپ (یا هارپی 2 ) یک وسیله نقلیه هوایی جنگی بدون سرنشین (پهپاد) است که توسط بخش MBT صنایع هوایی-فضایی اسرائیل ( IAI )، توسعه داده شده و ارتقاء یافته است. این پهپاد هم مثل هارپی ، بجای حمل یک کلاهک جنگی جداگانه و جدا شونده (راکت یا موشک) ، مهمات اصلی را ، در خود پیکره پرنده بدون سرنشین جای داده است (در واقع انتحاری است) . این پرنده که برای عملیات سرکوب پدافند ( SEAD ) طراحی شده است ، دارای قابلیت پرسه زنی (گشت زنی) در میدان جنگ و کشف و حمله به اهداف (در واقع کوبیدن خود به اهداف) با نیت نابود کردن آنها بوسیله خود را دارا می باشد. بررسی اجمالی : هاروپ یک نسخه بزرگتر از هارپی می باشد و با قابلیت پرتاب از محفظه (جعبه=باکس) های نصب شده بر روی لانچرهای زمینی و یا دریاپایه طراحی و راه اندازی شده است. اما میتواند بر پایه نسخه هواپرتاب هم ارتقاء بیابد. بر خلاف هارپی ، هاروپ میتواند بطور کاملا مستقل و بدون اپراتور زمینی ، ماموریت خود را انجام دهد. هر چند این پهپاد ، امکان هدایت شدن توسط اپراتور زمینی را نیز دارا می باشد. دو حالت هدایت و کنترل این هواگرد به این معنی است که : هم میتوانید آنرا با سیستم آشیانه یاب راداری برنامه ریزی کنید تا به محض دریافت امواج ارسالی رادارها (امکان تعریف و انتخاب طول موج خاص برای حمله) و تشخیص اهداف دشمن به آنها حمله کند ؛ و یا اینکه اپراتور می تواند اهداف در حال سکون و یا حرکت را که توسط سنسور و دوربین الکترو- اپتیکال شناسایی شده اند را انتخاب کند و بر اساس اولویت رزمی به آنها حمله کند. این حالت دوم ، به هاروپ این امکان را میدهد که نسبت به رادارهایی که در حین ماموریت این پهپاد خاموش شده اند و در نتیجه هیچ امواجی ساطع نمیکنند و یا سیستم هایی که اقدام به انتشار اخلالگرهای رادار میکنند ، نیز حمله نماید. IAI در حال برنامه ریزی برای یک نسخه کوچکتر از هاروپ هم می باشد که برای کاربری در خصوص اهداف کوچکتر می باشد ، طرحی که قرار بود در سال 2015 رونمایی بشود ، اما ظاهرا هنوز یا به نتیجه نرسیده و یا رونمایی نشده است. هاروپ کوچکتر ؛ که ظاهرا قرار است یک پنجم هاروپ فعلی باشد ، به یک کلاهک سبک 3 الی 4 کیلوگرمی مسلح خواهد بود. این کوچک شدن علاوه بر ارزانتر شدن این پرنده باعث مداومت پروازی کمتر (2 الی 3 ساعت) هم خواهد شد که این تغییرات بنا به گفته سازنده ، منجر به استفاده تاکتیکی در این دو حالت می شود : بر علیه اهداف در زمان بحرانی (فکر کنم منظورشون ترور رهبران مقاومت در فلسطین و لبنان باشه- مترجم ) و یا جستجو برای اهدافی که بطور موقت پنهان شده و دوباره ظاهر می شوند سرگذشت : ترکیه پیشتر گفته بود که در سال 2005 احتمالا اقدام به خرید این پهپاد خواهد نمود.که تصور می کنم با توجه به وقایع پس از روی کار آمدن اردوغان ، منتفی شده است. در اکتبر 2005 ، کمپانی MBDA ، پیشنهاد مشارکت در این پروژه و تولید این پهپاد در انگلستان را با نام تجاری "شاهین سفید" به وزارت دفاع بریتانیا ارائه داد. هدف از این پیشنهاد راه اندازی یک کنسرسیوم مشترک برای پروژه پهپادی هماهنگ با مهمات "بیاب و بکش" در ارتش بریتانیا (قابلیت اجرای ماموریت "آتش سایه") در آن زمان بود . هاروپ بعنوان یکی از فینالیست های این پروژه ، برگزیده شد ؛ اما نهایتا با تصمیم وزارت دفاع بریتانیا ، مبنی بر انعقاد قرارداد با یک شرکت کاملا انگلیسی (بجای یک کنسرسیوم انگلیسی – اسرائیلی) ، این پروژه منتفی گردید. در 7 اوت 2007 ، دولت هند مذاکراتی را برای خرید هشت تا ده سیستم هاروپ را آغاز نمود. نهایتا در سپتامبر 2009 ، نیروی هوایی هند اعلام نمود که خواهان خرید و راه اندازی 10 سیستم هاروپ می باشد که مبلغ این قرارداد 100 میلیون $ اعلام شد. مشخصات عمومی ویژگی های عمومی : خلبان : فاقد خلبان (بدون سرنشین) طول بدنه : 2/5 متر ( 8 فوت و دو اینچ ) طول بال : 3 متر (9 فوت و ده اینچ) عملکرد : شعاع عملیاتی : 1000 کیلومتر استقامت پروازی : 6 ساعت جنگ افزار : کلاهک انتحاری 23 کیلوگرمی (51 پوندی) خریدارن : هندوستان جمهوری آذربایجان و خود رژیم صهیونیستی پایان . ----------------------------- پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند :winking: :winking: ----------------------------------------- کپی رایت : با توجه به اینکه ، این مطلب در خصوص این دو هواپیمای بدون سرنشین ، صرفا برای این انجمن تهیه شده است، هرگونه کپی برداری یا ذکر مطالب این تاپیک تنها با ذکر نامmilitary.ir بعنوان منبع مجاز می باشد. مترجم : مهران 55 منبع 1: https://en.wikipedia.org/wiki/Harpy منبع 2: https://en.wikipedia.org/wiki/IAI_Harpy منبع 3: https://en.wikipedia.org/wiki/IAI_Harop منبع 4: http://www.militaryfactory.com/aircraft/detail.asp?aircraft_id=1288
-
2 پسندیده شدهبسمه تعالی چهلمین سال دفاع مقدس و گام دوم انقلاب اسلامی چکیده : با توجه به وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب دشمنان ایران گمان می کردند که با استفاده از این فرصت می توانند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشانند . اگر دوعامل اصلی یک نیروی مسلح را شامل ابزار و تجهیزات و نیروی انسانی بدانیم ؛ بایستی اذعان نمود که در ابتدای انقلاب و در شرایط تحمیل جنگ هردو عامل به شدت ضربه خورده بود ولی پژوهش در تاریخ دفاع مقدس آشکار میسازد که در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر و با مساله ی برجام شاهد بروز شکاف هایی در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی رسیده اند. در آستانه ی گام دوم انقلاب اسلامی و با توجه به منویات رهبری در بیانیه گام دوم , شاید بتوان گفت که توجه به مساله تغییر نسل میتواند مهم ترین درس دفاع مقدس در آستانه چهل سالگی دفاع مقدس به عنوان یکی از بزرگترین و افتخار آمیز ترین اتفاقات تاریخ ایران باشد . البته مهم ترین مساله در مورد تغییر نسلی همان گونه که در مقاله توضیح داده شده است نه تنها جوان گرایی در سازمان و سپردن امور به جوانان بلکه انجام مطالعات و طراحی مدلی برای مدیریت این روند است تا مشکلاتی چون خویش سالاری و عدم شایسته سالاری که در روند تغییر نسل در هر سازمانی , در کمین است اتفاق نیفتد . ........................................................................................................ قسمت اول : وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب به معنای واقعی کلمه آشفته بود.در نقاط متعددی گروه های تروریستی و تجزیه طلب درگیری های مسلحانه گسترده ای به راه انداخته بودند. در ساختار فرماندهی ارتش بسیاری از پست ها خالی مانده بود. هزاران مستشار آمریکایی که به عنوان آموزش با ارتش ایران همکاری میکردند با وقوع انقلاب از کشور اخراج شده بودند، تعداد زیادی از فرماندهان نظامی فرار کرده، بازنشسته شده یا برکنار شده بودند، نظام سربازگیری ناکارا شده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامیهای داخلی شده بودند. به علاوه برخی مصوبات دولت موقت همچون ضرورت خدمت نیروهای ارتشی در زادگاهشان و نیز اعطای مجوز استعفا به افسران ارتش باعث شد ارتش نتواند از بسیاری قابلیتهای خود استفاده کند. در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازهتأسیس متشکل از جوانان بود که امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان کم تجربه تشکیل میدادند که از اصول کلاسیک رزم بیاطلاع، و فاقد هر گونه سابقه و تجربه ای در میادین رزم کلاسیک بودند. تجهیزات نظامی از نظر نگه داری، تامین قطعات یدکی و آموزش وضعیت ضعیفی داشت. از این میان می توان به وضعیت لشکر 92 زرهی اشاره کرد که استعداد پرسنلی آن به 20 درصد تقلیل یافته بود. دشمن گمان می کرد با استفاده از این فرصت می تواند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشاند در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر شاهد بروز ترک ها و تبعات آن در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی منتهی به ایام پیری و محافظه کاری رسیده اند. فرماندهانی که در زمان جنگ تحمیلی به رغم سن بسیار کم و عدم داشتن سوابق آکادمیک یا میدانی رزمی درخور توجه مورد اعتماد امام خمینی (ره) قرار گرفته و مسئولیت سنگین اداره و فرماندهی جنگ را عهده دار شدند. به عنوان مثال سید یحیی رحیم صفوی در آغاز جنگ 28 ساله، محسن رضایی 26 ساله، علی شمخانی 25 ساله، و علی صیاد شیرازی 36 ساله بود. علاوه بر این می توان از دهه ها فرمانده دیگر با سنین کمتر از 30 سال نام برد که عهده دار فرماندهی جنگ در سطوح مختلف شدند: «محمود کاوه» را میتوان یکی از جوانترین فرماندهان دفاع مقدس دانست. او در شرایطی فرماندهی «تیپ ویژه شهدا» را بر عهده گرفت که تنها ۲۱ سال سن داشت. محمود کاوه پیش از آنکه اول مرداد ۱۳۶۱ به فرماندهی تیپ ویژه شهدا برسد، از ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ مربی آموزش نظامی، از سوم شهریور ۱۳۵۹ مسئول محافظان بیت امام خمینی رحمةاللهعلیه و از ۴ آبان ۱۳۵۹ مربی آموزش نظامی در پادگان کرمانشاه تیپ ویژه شهدا بود. او همچنین در در سال ۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا شد. تیپ ویژه شهدا از کلیدیترین یگانهای سپاه بود و موفقیتها و عملیاتهای کمنظیر آن با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ارتقا یابد. «یونس زنگیآبادی» در سال ۱۳۶۰ و تنها یک سال پس از آغاز جنگ به عضویت سپاه پاسداران در آمد و شجاعت و دلیری او باعث شد در حالی که تنها ۲۱ سال داشت از سوی سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، به فرماندهی تیپ امام حسین علیهالسلام برسد. او که در سال ۱۳۴۰ در زنگیآباد کرمان متولد شده بود، ۲۵ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵، زمانی که تنها ۲۵ سال داشت، در شلمچه به شهادت رسید. «مهدی زینالدین» که در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده بود، پس از انقلاب اسلامی و با تاسیس سپاه پاسداران، به واحد اطلاعات آن پیوست و تا پیش از آغاز جنگ تحمیلی در تبریز و قم به فعالیتهای مختلف پرداخت. با آغاز جنگ، به همراه یک گروه ۱۰۰ نفره برای گذراندن آموزشهای کوتاهمدت به جبههها رفت. او از همان ابتدای جنگ و در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت، توانست مسئول واحد شناسایی و پس از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شود و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی ابن ابیطالب علیهالسلام منصوب شد. مهدی زینالدین که یکی از خوشفکرترین و جوانترین فرماندهان دفاع مقدس بود، سرانجام ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در شرایطی که همراه با برادرش مجید با هدف شناسایی مناطق جنگی از کرمانشاه به سردشت میرفت، با گروههای مسلح جداییطلب غرب کشور درگیر شد و در حالی به همراه برادرش به شهادت رسید که تنها ۲۵ سال داشت. علیرضا موحد دانش یکی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در عملیاتهای فتحالمبین، والفجر یک و والفجر دو حضور چشمگیر داشت. او که در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد، پس از پیروزی انقلاب ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت پرداخت و در فروردین ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به پاسداران بیت امام خمینی رحمةاللهعلیه پیوست. شهید موحد دانش پس از آغاز ناآرامیهای کردستان رهسپار غرب کشور شد و در چند عملیات برای مقابله با نیروهای جداییطلب حضور یافت. او از ابتدای دفاع مقدس تا دی ۱۳۵۹ به همراه محمد جهانآرا به شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود و پس از آن جانشین محسن وزوایی در عملیات بازیدراز ۲ شد. یک دست او در عملیات بازیدراز ۳ در شهریور ۱۳۶۰ قطع شد. شهید موحد دانش پس از آن معاون گردان حبیب بن مظاهر در تیپ ۲۷ محمد رسول الله را بر عهده گرفت. با اتمام عملیات بیتالمقدس به همراه نیروهای «محمد رسول الله» به لبنان اعزام شد و پس از بازگشت در شهریور ۱۳۶۱ با حکم محسن رضایی فرمانده کل سپاه، فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا را عهدهدار شد. علیرضا موحد دانش در عملیات والفجر یک دوباره مجروح شد و سرانجام ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در جریان عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران، به شهادت رسید. بنابر برخی خاطرههای همرزمانش، در حالی که به شدت زخمی شده بود، خود را به سنگر عراقیها رساند و سیم ارتباطی آنها با عقبهشان را با دندان جوید و قطع کرد و در همین حال بود که گلولهباران نیروهای بعثی، منجر به شهادت او در ۲۸ سالگی شد. سردار سرلشکر احمد کاظمی یکی دیگر از فرماندهانی است که در سالهای جوانی به نقشآفرینی در جبهههای جنگ علیه رژیم بعث عراق پرداخت. او در ابتدای پیروزی انقلاب برای مقابله با دشمنان داخلی انقلاب در اوایل ۱۳۵۹ به کردستان رفت. او که جزء اولین اعضای سپاه پاسداران بود، به همراه یک گروه ۵۰ نفره در آبادان حضور یافت؛ گروهی که پس از مدتی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی شد و صدها تانک و نفربر و ماشینآلات جنگی از نیروهای عراقی به غنیمت گرفت. دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان و ۶ سال فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف از سمتهای او در جنگ تحمیلی و همچنین یک سال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین علیهالسلام، ۷ سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا و قرارگاه رمضان و همچنین ۵ سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بخشی از مسئولیتهای او بوده است. حاج احمد کاظمی از ناحیه پا، دست و کمر بارها مجروح شد و انگشت دستش نیز قطع شده بود. علاوه بر چند مورد بالا، جوانان برومند و شجاع دیگری هم بودهاند که در جریان ۸ سال دفاع مقدس مایه عزت و سربلندی ملت ایران شدند. نزدیک به ۳۰ تن از فرماندهان جنگ را میتوان برشمرد که بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۳۰ متولد شدند و سالهای جوانی خود را در جبههها سپری کردند؛ از «سیدحسین علمالهدی» که در سال ۱۳۳۷ متولد شد و در ۲۲ سالگی در عملیات نصر با اصابت همزمان سه گلوله تانک به شهادت رسید، تا «حسین خرازی» که در سال ۱۳۳۶ در اصفهان زاده شد، مسئول اسلحهخانه کمیته انقلاب در زمان پیروزی انقلاب بود و لشکر پیاده ۱۴ امام حسین اصفهان را تاسیس کرد و سرانجام ۷ اسفند ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. «محمدعلی جعفری» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز یکی از جوانترین فرماندهان دفاع مقدس بوده است. فرماندهی قرارگاه غرب، فرماندهی قرارگاه نجف، فرماندهی تیپهای عاشورا و معاونت سپاه شوشتر از مسئولیتهای او بوده است. او که خرداد ۱۳۶۰ به سپاه پاسداران پیوست، از ۲۴ سالگی در جبههها حضور یافت و در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ جانباز شد. «شهید حاج قاسم سلیمانی» یکی دیگر از فرماندهان جوان جنگ تحمیلی بوده که در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵متولد شده و در عملیاتهای فتح فاو، کربلای ۴ و ۵ و همچنین تک شلمچه حضور داشته است. او که در ابتدای انقلاب برای مبارزه با جداییطلبان به مهاباد رفته بود، پس از بازگشت به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد و با آغاز جنگ به آموزش چندین گردان از سپاهیان کرمان میپردازد. سردار سلیمانی پس از جنگ به مبارزه با اشرار در کرمان پرداخت و از سال ۱۳۷۶ همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، از پایهگذاران سپاه پاسداران و فرمانده سپاه در استان خوزستان بود در آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ سال داشت و پس از پایان جنگ با انتقال به ارتش، به فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. «محمدباقر قالیباف» هم در سال ١٣٦١ در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت ،به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد. «حسین دهقان» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر محمد رسولالله، «حمید باکری» جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، «حسن باقری» قائممقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، «مهدی باکری» فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، «سید محسن صفوی» فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، «محمد بروجردی» فرمانده سپاه کردستان و «محمد جهانآرا» که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود، همگی فرماندهانی بودند که در ابتدای آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند. غلامعلی رشید، احمد متوسلیان، سیدیحیی رحیم صفوی، سیدعطاءالله صالحی، نورعلی شوشتری، داوود کریمی، علی صیاد شیرازی و عبدالحسین برونسی هم از زمره فرماندهانی بودند که در آغاز دفاع مقدس ۲۷ تا ۳۸ ساله بودند. [1] مساله تغییر نسل را شاید بتوان از جمله مسائلی دانست که به شکل اجتناب ناپذیر و با تولد و ورود نیرو های جوان به عنوان ورودی های جدید از سطوح پایین سیستم از سویی و بازنشستگی، از کار افتادگی و یا فوت نیروهای مسن سیستم در سطوح بالا اتفاق می افتد. اما فراتر از رویداد های طبیعی چون تولد ها و مرگ ها، مساله تغییر نسل، آمادگی برای آن و حتی لزوم آن بسیار حائز اهمیت است، و نیازمند آن است که فراتر از امری اجتناب ناپذیر به دست طبیعت، به عنوان فرایندی برنامه ریزی شده، سیستمی و سازمان یافته و متناسب با نیاز های عملیاتی، توانایی ها و نقاط ضعف موجود به پیش برده شود. به ویژه آنکه با سرعت گرفتن تحولات خصوصا در عرصه علم و فناوری و تاثیر قاطعی که بر مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی دنیا می گذارد، خصوصیات، رفتار ها و قابلیت های هر نسل نسبت به نسل قبلی با تفاوت های بزرگتری تمییز پیدا می کند، و هم زمان عدم ناسازگاری های نسل قبلی با موقعیت های موجود و پیشرو، که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سطوح فرماندهی به حتی 3 نسل قبل نیز می رسد و از ثبات چند دهه ای برخوردار بوده است، عمیق تر و اساسی تر شده و می تواند منجر به بروز ناکارآمدی های عمده ای شود. این امر آسیب هایی را در پی داشته و خواهد داشت که در ادامه به آن اشاره می شود. همان طور که پیشتر گفته شد موضوع تغییر نسل از 2 جهت ورود نسل جدید جوان در پایه سیستم و لزوم تغییر نسل پیشین که در سطوح فرماندهی در راس سیستم که در محدوده سنی 60 سال یا بیشتر قرار دارند، تاثیرگذار و حایز اهمیت می باشد. وردی های جدید از نسل جدید از یک سو چالش های فرهنگی، اجتماعی و ... نسل خود را به همراه خود وارد سازمان رزم قوای مسلح می سازند، از سوی دیگر چالش هایی را نیز در باب تعامل و فرماندهی فرماندهان که با این نسل دارای شکاف نسلی هستند به همراه دارند که هر چه این شکاف نسلی خصوصا از جنبه های فناورانه، آموزشی و اجتماعی شدید تر باشد، چالش های حادتری را در پی خواهد داشت. در سطح بالا دستانه نیز رکود نسلی و بیگانگی با مسائل و چالش های روز دنیا ناهمگونی شناختی و ضعف در پاسخ گویی و عمل در حوزه چالش های جدید را به همراه دارد که بسیار نمونه ها از آن دیده ایم. البته مساله شیفت نسلی نه تنها در قوای مسلح ایران که در تمامی ارتش های دنیا به یکی از مسائل کلیدی وضعیت حال و آینده تبدیل شده است و مطالعات و بررسی های گسترده ای حول آن انجام گرفته است، در ایران اما این مساله به جهت رکود 4 دهه ای نسلی این بحران حاد تر شده است. تئوری نسل ها پیشنهاد می کند که تفاوت های موجود در داخل هر یک از نسل ها و میان هر نسل، قابل تمایز است و دیدگاه های مشترک را تعریف می کند[2]. اکثر پژوهشگران در مورد نظریه نسل ها بر نحوه گروه بندی نسل ها اتفاق نظر دارند. تئوریسین های نسل ها گروه های نسلی را بر حسب بازه زمانی تولدشان دسته بندی می کنند. رویداد های مهم که بر فرهنگ ما تاثیر می گذراند، همانند به پایان رسیدن جنگ جهانی دوم، اثر جدا کننده ای میان نسل ها می گذارند. این رویداد های تغییر دهنده فرهنگ متشکل از باور های مشترکی ست که از گروهی از ارزش ها و نرم ها ساخته شده اند. ارزش های هر گروه عموما همگن هستند و بر اساس رویداد هایی ست که در دوره زندگی اعضای آن گروه رخ داده است وآنها به صورت شناختی و احساسی با آن تعامل داشته اند –به ویژه رویداد های مربوط به جنبش های اجتماعی- کاربرد فناوری، استاندارد های آموزشی، فعالیت ها، حرفه ها، و روابط نسبت به کار، خانواده، ارزش ها، ایده ها، و زمان[3]. به طور خلاصه اعضای هر نسل دارای رفتار، باور ها و آمال مشترکی هستند. البته سال های جدا کننده ی این گروه های نسلی در نزد تمامی پژوهشگران نظریه نسل ها الزاما دقیقا یکسان نیست و بعضا تفاوت هایی دیده می شود. به خواست خدا ادامه دارد . [1] https://www.mehrnews.com/news/2408509/%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-20-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-26-%D8%B3%D8%A7%D9%84 [2] Craig A. Triscari, “Generational Differences in the Officer” [3] Twenge and Campbell
-
2 پسندیده شدهدر زمینه بکارگیری خودروهای رزمی چرخ دار 8X8 در ارتش پاکستان یک خلاء وجود دارد. خودروهای زرهی چرخ دار 8X8 با توجه به قابلیت های حرکتی و تحرک پذیری بالایی که دارند در نیروهای نظامی در دنیا به خدمت گرفته می شوند. با وجود اینکه پاکستان توانایی خرید های نظامی از کشورهای مختلف در دنیا مانند خانواده خودرو های رزمی VN-1 چینی را دارد. تاکنون این ارتش به شکل جدی برنامه ای برای به خدمت گرفتن خودروهای زرمی چرخ دار 8X8 نگرفته است. درهمین رابطه یکی از شرکت های پاکستانی با شناخت خلاء موجود در ارتش و نیاز این کشور، دست به تولید و معرفی یک خودروهای رزمی چند منظوره چرخ دار 8X8 زده است. شرکت پاکستانی Blitzkrieg که در زمینه تولیدات محصولات دفاعی فعالیت دارد در سال 2016 طی نمایشگاه بین المللی دفاع IDEAS 2016 محصول خود با عنوان HAMZA را معرفی کرد. البته این شرکت در توسعه این محصول تنها نبود است. شرکت Blitzkrieg برای توسعه HAMZA از همکاری و سرمایه گذاری شرکت پاکستانی Cavalie Group و صنایع سنگین تاکسیلا برخورد دارد بوده است. سرمایه گذاری صنایع سنگین تاکسیلا در پروژه موجب هم افزایی بین بخش دولتی و بخش خصوصی در بخش تولید محصولات دفاعی در پاکستان می شود. بخش دولتی به دلیل ساختار ذاتی خود فاقد ابتکار عمل و توانایی واکنش سریع در برابر تغییر نیازهای بازار است. به عنوان مثال صنایع سنگین تاکسیلا با وجود در اختیار داشتن کارخانجات گسترده و متنوع در چند سال گذشته محصول جدید و مناسبی برای نبردهای کنونی تولید نکرده است. اما بخش خصوصی می تواند به طور مؤثر با این تغییرات بازار به خاطر وجود عواملی همچون رقابت و یا کسب سود بیشتر به عنوان یک مشوق سازگار شود. با پیوستن بخش های دولتی و خصوصی در پروژه ها، نقاط قوت هر دو بخش در توسعه محصولات خصوصا محصولات دفاعی تجمیع می شود. توسعه خودروهای چند منظوره HAMZA می تواند یکی از اولین قدم های اصلی در این شکل از همکاری ها در صنعت دفاعی پاکستان باشد. خودرو رزمی چند منظوره چرخدار HAMZA دارای پیکربندی 8X8 است. با توجه به اینکه یکی از مشکلات ارتش پاکستان مبارزه با نیروهای چریکی است خانوارده خودروهای HAMZA به طور ویژه ای برای نبردهای نسل 4ام تجهیز شده اند. این خودرو زرهی توانسته است استاندارد STANAG 4569 سطح 4 را کسب نمایید . به این معنی که کل بدنه این خودرو می تواند در برابر مهمات ضد زره کالیبر 14.5 میلیمتری در فاصله 200 متری و با 911 متر بر ثانیه، گلوله 155 میلیمتری شدیدالانفجار در فاصله 30 متری و انفجار مواد منفجر و مین ها تا وزن 10 کیلوگرم در زیر هر چرخ یا فقط در زیر بدنه از خود مقاومت نشان دهد. در صورت نیاز مشتری می توان با افزودن بسته های حفاظتی سطح مقاومت بدنه تا سطح 5 بالا برد ( مقاومت بدنه در برابر مهمات توپ های کالیبر 25 م.م). این خودرو 3 نفر خدمه دراد و فضای داخلی این نفربر به شکلی طراحی شده است که قابلیت جا به جایی 10 نفر سرنشین را دارد.خودروهای رزمی چند منظوره چرخدار HAMZA وزنی معادل 30 تن دارند و می توانند تا وزن 15 تن را بارگیری کنند. پیشرانه دیزلی 6 سیلندری این خودرو 520 اسب بخار قدرت دارد. نسبت نیرو به وزن بیش از 20 اسب بخار بر تن عنوان شده است. سیستم تعلیق در HAMZA به شکل کاملاً مستقل طراحی شده است. به این شکل که سیستم تعلیق به هر چرخ در یک محور اجازه می دهد تا بطور مستقل حرکت کند. این ویژگی برای حرکت در خارج از جاده و مسیر های ناهموار بسیار اهمیت دارد. فضای داخلی و بخش سرنشینان خودرو رزمی HAMZA فضای داخلی و محل قرارگیری راننده و فرمانده خودرو بخش سیستم تعلیق HAMZA طراحی HAMZA به شکلی منحصر بفرد انجام شده است و تولید کننده پاکستانی ان در طراحی آن ابتکار به خرج داده است. خودرو رزمی HAMZA مانند خودروهای امرپ که توانایی بالایی در مقابل انفجار بمب های و مین ها دارند طراحی شده است به این شکل بخش شاسی و اجزای حرکتی خودرو جدا از بخش اتاقک بدنه قرار دارد در نتیجه در هنگام انفجار کمترین تنش به اتاقک خودرو که محل قرار گیری خدمه وسرنشین ها است منتقل می شود. در نتیجه HAMZA را باید به نوعی اولین و تنها امرپ در دنیا دانست که پیکربندی 8X8 دارد. خودرو HAMZA هم می تواند در نقش یک امرپ در ارتش پاکستان خدمت کند و هم به عنوان یک نفربر 8X8 که توانایی جابه جای حمل 10 سرباز را دارد. بخش حرکتی وشاسی خودرو HAMZA که اتاقک خدمه و سرنشینان بر روی آن سوار می شود. علاوه بر جدا بودن بخش اتاقک وشاسی یک تکه بودن اتاقک نیز در استحکام داشتن بدنه و مقاومت در برابر انفجار نیز موثر است. خودرو رزمی چند منظوره چرخدار HAMZA مانند تمامی خودروهای این کلاس در تمامی دنیا این توانایی را دارند که در نقش ها و قابلیت های مختلف تولید شوند. در حال حاظر شرکت Blitzkrieg برای این محصول 7 کاربری تعریف کرده است که شامل : نفربر( مجهز به مسلسل 7.62میلی متر یا 12.7 میلیمتری قابلیت جا به جایی 14 نفر )، خودرو رزمی پیاده نظام ( مجهز به یک برجک با توپ 30 میلیمتری و مسلسل 7.62میلی متر هم محور )، ضد زره ( مجهز به یک پرتابگر دوتایی موشک ضد زره کورنت)، پدافند هوایی ( مجهز به توپ های پدافند هوایی مانند ZPU-4 برای مبازره با اهداف پراوزی در ارتفاع پایین) آمبولانس، خمپاره انداز و خودرو پشتیبانی آتش ( مجهز به توپ 90 یا 105 میلی متر) است. از دیگر تجهیزات این خودرو زرهی می توان به تایرهای ضد پنچری Run-Flat، سیستم مرکزی باد تایر CTIS، سیستم تهویه مطبوع، صندلی های ضد انفجار سیستم شناسایی آلودگی ش.م.ر، سیستم خودکار تشخیص وسرکوب آتش و سیستم مسیریابی اشاره کرد. در بخش عقبی خودرو HAMZA برای ورود و خروج سرنشینان یک رمپ با بازوی هیدرولیکی تعبیه شده است. HAMZA مدل آمبولانس زرهی HAMZA مدل خمپاره انداز HAMZA مدل ضد زره HAMZA مدل نفربر زرهی HAMZA مدل پدافند هوایی مشخصات کلی HAMZA شرکت سازنده : شرکت دفاعی Blitzkrieg با همکاری شرکت های Cavalie Group و صنایع سنگین تاکسیلا خدمه : 3نفر سرنشین : 10 نفر وزن رزمی : 22 تن طول : 8/3 متر عرض :2/6 متر ارتفاع : 2/6 متر حداکثر قدرت پیشرانه: 520 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده: 105 کیلومتر / ساعت برد : 600 کیلومتر عبور از شیب :60 درصد عبور از شیب جانبی : 30 درصد گام عمودی : 0.5 متر عبور از گودال : 1/5 متر
-
2 پسندیده شدهچیزی که در موردش حرفی زده نمیشه نفت و گاز آذربایجان و انتقال امن و بدون دردسرش برای ترکیه هست همچین بدشون نمیاد این ٤٠ کیلومتر مرز بین ایران و ارمنستان وجود نداشته باشه تا یک کریدور امن و بدون واسطه انرژی داشته باشن
-
2 پسندیده شدهسلام علیکم سرلشکر باقری : عراق جنگ رو با 30 میلیارد دلار ذخیره ارزی شروع کرد و 70 میلیارد دلار کمک دریافت کرد و در پایان جنگ 100 میلیارد دلار بدهی داشت که یعنی 200 میلیارد دلار صرف جنگ کرده بود... 100 میلیارد بدهی در کتاب ویرانه دروازه شرقی توسط وفیق سامرایی تایید شده و همینطور ذخیره ارزی 30 میلیاردی عراق البته در کتاب( The Iran–Iraq War A Military and Strategic History) 40 میلیارد ذکر شده اما در مورد نتیجه گیری که گفتن عراق 200 میلیارد دلار خرج جنگ کرده نمیتونه درست باشه. چراکه عراق به جز جنگ هزینه های دیگری هم داشت ، اداره خود کشور عراق و هزینه صدها هزار کارگر خارجی که به دلیل حضور 60 درصد مردان جوان عراقی در جبهه وارد عراق شده بودند و سالیانه میلیارد ها دلار خرجشون بود و همینطور فساد و بریز و بپاش خانواده صدام و... چند اسکرین شات از کتاب The Iran–Iraq War A Military and Strategic History اینجا گفته شده که عراق در طول جنگ 8 ساله به طور متوسط هر سال 7 میلیارد دلار هزینه خرید تسلیحات میکرده. البته اینجا گفته شده خرید تسلیحات و از سایر هزینه ها (تعمیر و نگه داری و حقوق سربازان و...) حرفی نیست که قطعا با احتساب ان ها هزینه افزایش قابل توجهی پیدا میکنه و اما هزینه ای ایران در مورد جنگ... با احترام 20 میلیارد رقم پرتی به نظر میرسه چند اسکرین شات دیگه از کتاب بالا در مورد هزینه های ایران در جنگ اینجا مقایسه ای بین هزینه های عراق و ایران در اسله ای میانی تا پایانی جنگ انجام داده : گفته شده عراق از سال 1984 تا 87 12 تا 14 میلیارد دلار هزینه خرید تسلیحات میکرده در حالیک هایران در سال 1985، 14 میلیارد دلار! و در سال های 86 و 87 دئر هر سال بین 5 تا 8 میلیارد دلار خرج خرید تسلیحات کرده و سایر توضیحات... دوباره میگم که امار مربوط به خرید خارجی تسلیحات است و نه کل هزینه های جنگ ... اینجا گفته شده ایران 3 میلیارد دلار برای خرید تجهیزات از لیبی هزینه کرده که شامل 50 موشک اسکاد هم بوده (منبع سازمان های اطلاعاتی عراق هست) اینجا هم خرید های ایران قبل از کربلای 5 به ارزش 4.5 میلیارد دلار هست. صحبت در مورد هزینه های ایران و عراق در جنگ زیاده... حالا نتیجه گیری بنده این هست که قطعا عراق بیشتر از ایران برای جنگ هزینه کرد اما این اختلاف اونقدر زاید نیست نه قطعا 1 به 10!! دلیل اصلی برتری خرد کننده تسلیحاتی عراق به خصوص در دو سال پایانی جنگ این بود که ایران تسلیحات را با کیفیت پایین تر از عراق و با قیمت بسیار بالاتر و بعضا از طریق واسطه ها دریافت میکرد. که این هم بخش قابل توجهش برمیگرده به سیاست های انقلابی ایران ( درست یا غلط).
-
2 پسندیده شدهخب همین ممزوج شدن باعث شده با جمعیت زیاد به هر حال در همه جا باشند از جمله قدرت. شاید دلیل مماشات قدرت هم تا به حال این بوده که حرکات خشن و مسلحانه شبیه برخی مرزها را هیچوقت بروز ندادند. ولی اگر وضعیت فرق کنه و بر اثر تحریکات خارجی و رسانه های جدید این رویکرد عوض بشه خب قطعا حکومت هم تغییر رفتار میده. مطمئن باشید مثلا یک مرزبان یا پاسگاه در شمال غرب قربانی حملات مسلحانه بشه همه چیز تغییر میکنه.
-
2 پسندیده شدهکلا این منزوی مفهوم اشتباهیاست، بهتر بگیم به کانون قدرت نزدیک اند، حکومت تمام قد پشتشونه و تمام تحریک هاشونو نادیده می گیره، حسابی بهشون رسیده میشه و اونوقت این جوابشونه. در حالی که استانهای نظیر سیستان و بلوچستان در فقر و محرومیت مطلق اند.
-
2 پسندیده شدهالبته باید توجه کنیم بر خلاف کردها و مثلا عربها و بلوچها که کمی منزوی تر هستند و زیاد قاطی کلیت جامعه ایرانی نشدند ( به نسبت) آذری ها ماشاء الله به قدری مخلوط شدند در جامعه ایرانی که تفکیکشون در ایارن از اقوام ایرانی واقعا سخت هست. همه جای ایران هستند و به شدت با هر قومی وصلت هم کردند. خیلی سخته این اختلاط خصوصا عاطفی را با بحث های تجزیه طلبانه بخوای منزوی یا ایزوله کنی. مال و جان و ناموس و اموال و اقوامشون یک جوری با کلیت ایران ممزوج شده.
-
2 پسندیده شدهبخشی از این موضع گیری ما نسبت به این جنگ، غیر از مواردی که شما عنوان میکنید چشم طمع این کشور از سرزمین جدا شده؛ به تمامیت ارضی ایران هست. قطعا هم مشروع هست این حس ما و هم طبیعی و کاملا قابل درک. بنابراین هیچ ایرانی ای نباید براش عجیب باشه که چرا چنین موضعی وجود داره و خواهد داشت در بین ایرانیان. این کشور کم تجربه مدتها پیش پا را فراتر گذاشت حتی زمانیکه ما با حسن نیت کلی هم کمکشون کردیم در ابتدای مسیر. بماند خفقان و ظلمی که به شیعیان و بخش بزرگی از این قشر میکنه سیستماتیک در همنوایی با نژادپرستی چون اردوغان.
-
2 پسندیده شدهبا سلام خدمت همه دوستان گرامی عرض پوزش خدمت همه بزرگواران بابت پابرهنه دویدن وسط بحث شیرین و پرکشش و آموزنده عزیزان . یک نکته و عرضم تمام . به این مسئله دقت کنید که گاهی وقتها توان هست و به دلیل شرایط صلاح در عمل نیست . در بحث افغانستان و طالبان و هجوم به کنسولگری مزار شریف حتما به یاد دارید که چند لشکر با استعداد کامل نظامی در لب مرز افغانستان مستقر شده و آماده عملیات ضد طالبان بودند و این نظر رهبر انقلاب بود که ورود به افغانستان و درگیری با طالبان را منتفی کرد . https://www.khabaronline.ir/news/1284825/چرا-ایران-از-حمله-به-افغانستان-در-دوره-دولت-اصلاحات-منصرف-شد https://donya-e-eqtesad.com/بخش-سایت-خوان-62/3155321-نامه-مهم-رهبری-که-مانع-حمله-نظامی-شد بزرگتر از شوروی به عنوان ابر قدرت نداریم وارد افغانستان شد و زمینه فروپاشی آن فراهم شد . آمریکا هم وارد عراق و افغانستان شد و به قول ترامپ هفت هزار میلیارد دلار خرج کرد آخرش هم هواپیمایش چراغ خاموش باید وارد حریم هوایی این کشورها شود . همه چیز را قدرت نبینیم . هنوز بعد از این همه سال پشت پرده ماجرای حاج احمد متوسلیان و همراهانش فاش نشده . همان هایی که 256 نیروی آمریکایی و 52 نیروی فرانسوی را در بیروت کشتند و پای آمریکا و فرانسه را از بیروت تحت اشغال صهیونیستها بریدند همان روزها بودند و اتفاقا گروگانهایی مهم از آمریکایی ها گرفتند که ماجرای ایران کنترا و مک فارلین سر آنها پدید آمد . مسئله اشغال سفارت انگلیس در روزی که مجلس ایران طرح کاهش سطح روابط با انگلیس بخاطر دخالت در قضایای سال 88 را تصویب کرد و همچنین کنسولگری عربستان در مشهد که عربستان را از فشار جامعه جهانی رها کرد و در موضع طلبکار قرار داد مثل خیلی از مسائل دیگر زوایای پنهانی دارد که هنوز فاش نشده و قضاوت صحیحی در مورد آنها نمی توان داشت .
-
2 پسندیده شدهشعار سازی نیست ، دارک دیدن وضعیت هست ما با آن مشکل داریم ، شاید در سایر صفحات مجازی این دیدگاه خیلی مطلوب باشد ولی اینجا تا حد امکان باید از این مساله پرهیز کرد ، ضمن اینکه اگر ما به گفته حضرتعالی ، جزء بازیگران موثر نیستیم ، این همه فشار برای چه چیزی هست ؟؟ نفرمایید که حریف از سر تفنن و سرگرمی ، به ساختار سیاسی فعلی ، فشار می آورد . ضمن اینکه همون طور که عرض شد ، دهها عامل برای بررسی وضعیت قدرت یکساختار سیاسی وجود دارد که قابلیت تبدیل شده به عدد و رقم را ندارد ... شما قصد دارید این را از محاسبه حذف بفرمایید که قطعا و بلاشک شدنی نیست. پی نوشت : 1- می شود روی مصداق ها ساعت ها صحبت کرد ، قطعا برداشتها و تحلیل ها متفاوت هست ، چون مبنای تحلیل تفاوت دارد.
-
2 پسندیده شدهعمر عملیاتی ماهواره نور1 یکساله که الان 5 ماهش گذشته
-
2 پسندیده شدهوزیر دفاع: امیر حاتمی پ ن: با احترام به عنوان یک نظر شخصی در امور علمی و تکنولوژیکی به طور عام محدودیت مطلق به هیچ عنوان عقلانی نیست. امیدوارم این بحث تنها در حوزه عملیاتی و کاربردی باشه و در حوزه تحقیق و آزمایش و حتی ساخت تک نمونه ها اتفاقا با سرمایه گذاری بیشتری دنبال بشه این روند. اگر محذوریتی وجود داره خب تولید انبوه و عملیاتی صورت نگیره ولی تحقیق و توسعه و حتی ساخت پیش نمونه ها و نمونه ها نباید متوقف بشه به هیچ عنوان. حالا چه موشک میخواد باشه و چه سایر حوزه ها.
-
2 پسندیده شدهبسم ا... اگر حوزه روابط بین الملل را یک پازل در نظر بگیریم ، کشورها و واحدهای سیاسی همسو ، به شکل مستمر درتلاشند تا با اجرای مانورهای سیاسی ، نظامی ، اطلاعاتی و.... مواضع خودشون را در یک رویداد خاص ، تقویت کنند ، نگاهی به سیر عملکرد ترکها در منطقه ، ( غیر از شوآف کشتی مرمره و...) کامل در این زمینه قابل بررسی هست . ضمن اینکه اعتقاد نداریم که همه سرنخ ها به تل آویو وصل هست ، بلکه تل آویو بعنوان " سر مار " به صورتی دارد رشته های خودش را درمنطقه می بافد که درنهایت منافع بلند مدت آنها تامین شود ، این وسط ترکها ، یک ابزارند برای تسهیل این امر و در زمان خودش ، وقتی زمان استفاده از این ابزار تمام شد ، به راحتی از بازی کنار گذاشته میشوند . پی نوشت : رفتار و عملکرد رییس جمهوری فعلی ترکیه و مقایسه آن با عراق دهه هشتاد و عطش استفاده از نیروی های مسلح خودش گویای همه چیز هست . یک زمانی رویای قادسیه دوم ، الان هم رویای امپراتوری عثمانی ، جالب نیست ؟!!
-
1 پسندیده شدهدقیقا برادر!!!! تاریخ واقعا تعارف نداره... اگر هیتلر دو روز وقت می ذاشت و تاریخ جنگهای ناپلئون رو با دقت می خوند فکر حمله به روسیه رو از کله ش بیرون می کرد... من همانند خیلی از اهل فلسفه که ادعا می کنند وقایع تاریخی تکرار پذیر نیستند اعتقاد دارم وقایع تاریخی تکرار پذیر نیستند ولی در عین حال هر واقعه ی تاریخی رو شاید بشه در آینده با کمی مسامحه بازسازی کرد... حالا که کار به اینجا کشید من از دوستمون HRA تقاضا می کنم به 2-3 سوال دیگه هم پاسخ بده: 13 اگر دولت ایران پولش رو توی حسابهای بانکی کشورهای منطقه بخوابونه آیا قدرت این رو هم داره که از اون حسابها به موقع لزوم پول برداشت بکنه؟ 14-اگه شهروندان ایرانی در کشورهای منطقه مورد تعدی و طلم قرار بگیرند دولت ایران قدرت داره که حق اونها رو بهشون برگردونه؟ 15- اگر شهروندان ایران در کشورهای منطقه کشته بشوند آیا دولت ایران توانایی داره که قاتلین اونها را به پای میز محاکمه بکشونه؟ 16- اگر شهروندان ایران پول مملکت رو چپو کنند و بروند کشورهای منطقه آیا دولت ایران توانایی اون رو داره که باتوسل به راهکارهای مشروع بین المللی (یعنی شکایت به اینترپل) و نه آدم دزدی و روشهایی که اسرائیلها ابداع کردند اونها رو به حوزه ی قضایی جمهوری اسلامی برگردونه؟ 17- ایران به عنوان یک تولید کننده نفت چقدر قدرت داره که قیمت اون رو در منطقه(نه در سطح جهان) تعیین کنه و یا بر روی قیمت منطقه ای نفت اثر بذاره؟ یکی از مهمترین مزیتهای آمریکایی ها این هست که در علوم انسانی سعی می کنند تا حد زیادی ریاضی رو وارد بکنند و مسائل رو کمّی بکنند. این هست که ما مثلا در اقتصاد می بینیم ضریب جینی رو تعریف می کنند و الی آخر.... حالا در کنار فناوری(که تعریف کردنش اصلا کار حضرت فیل هست و البته کمّی کردنش) شجاعت و تهور ملی رو چه طور کمّی باید بکنیم؟ منابع انسانی رو چه طور؟ مثلا شما فوق لیسانس تاریخ من رو با فوق لیسانس کسی که از کمبریج فارغ التحصیل شده چطور مقایسه می کنید؟ یا مدرک مهندسی برق من رو با مدرک مهندسی کسی که از ام آی تی مدرک گرفته؟ یا کسی که در مثلا کارخانه ایران خودرو کارگر خط تولید هست با کسی که مثلا در تویوتا کارگر خط تولید هست چطور مقایسه می کنید؟ بهتره به جای تعریف قدرت بر اساس یک سری فاکتورهای ذهنی (که توش همیشه اما واگر و اختلاف هست) یه سری فاکتور معرفی کنید که قابلیت کمّی شدن داشته باشه تا بشه واقعا بحث کرد ببینیم توی منطقه کی چقدر قدرت داره و بتونیم مقایسه بکنیم.... در مورد منابع مالی و سرمایه ای هم همین طور... یعنی باید به وضوح بگیم مثلا کدوم سرمایه قدرت می آفریند... الان ایران نفت داره عربستان هم نفت داره... سرمایه کدوم شون قدرت آفرین هست..... محض اطلاع دوستانی که از دنیای نفت سردرنمیارن بگم که شاید ما از نظر میزان منابع نفتی در دنیا جزو بهترین ها باشیم ولی بسیاری از منابع نفتی ما نیاز به تجهیزات وتکنولوژی دارند که فقط و فقط اون رو در اختیار عربستان سعودی می ذارند... حالا شما برو هی بگو ما نفت داریم ما نفت داریم... مثه اینه که یه گاو صندوق پر پول داشته باشی ولی کلیدش رو گم کرده باشی و هیچ کلیدسازی هم حاضر نباشه برات کلید بسازه.... اگر درباره قدرت قراره مقایسه ای صورت بگیره بهتره تمرکز بحث بر روی قدرت بالفعل باشه(یعنی داشته های فعلی مون) نه اون که نسیه است و معلوم نیست کی به دستمون قراره برسه