برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 16 مهر 1399 در پست ها
-
4 پسندیده شدهبا سلام و عرض ادب دوست عزیز در این انجمن برای همه ی ما فارغ از هر رنگ و بویی ملی گرایی یک آرمان اصلی به حساب می آید. در این جا ما همگی خودمان رو ایرانی می دانیم و بدین ترتیب گذشته و مفاهیم ملیتی آن را به خود نسبت می دهیم و به ایرانی بودن خود افتخار می کنیم. به شخصه بر این باورم که مسائل فرهنگی پایین سطح تر همچون نژاد، استان، قومیت و سایر موارد در برابر ملی گرایی معنایی ندارد. شما هم از همین ملت و همین تاریخ هستید. اجازه ندید خشم شما نسبت به موضوعات گوناگون هویت شما را تحت تاثیر قرار دهد.
-
3 پسندیده شدهجیگر جان اشتباه متوجه شده بودید . کسی خاک سرزمین خودش را انکار نمی کند و فقط بحث بر سر مستاجر چند صباح آن خاک بوده است که دوستان بر روی آن اختلاف نظر داشتند ، وگرنه آذری های عزیز تاج سر هستند و تا ابد خواهند بود و خواهشا این عزیزان را به دیگری نچسبانید .
-
3 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . مقام معظم رهبری اثر هنری کجایید ای شهیدان خدایی نصب شده در باغ موزه ی دفاع مقدس ( تهران ) سرلشگر شهید ، دانشمند برجسته ، مردی با همت بلند ، پدر موشکی ایران ، شهید بزرگوار " حسن طهرانی مقدم " سردیس شهید طهرانی مقدم ، نصب شده باغ در موزه ی دفاع مقدس . (تهران ) گوشه ی کوچکی از زحمات ایشان که تجلی یافته مزار شهید بزرگوار در " قطعه ی 24 " آرامستان بهشت زهرا قطعه ی 24 مدفن جمع مهمی از ستارگان پرفروغ و درخشان وطن عزیزمان است . اینجا مدفن کسی است که .... کوه های زمین شهادت میدهند ... شهید حسن مقدم ( به این نام هم معروف بودند ) تنها شهید خانواده ی شهید پرور طهرانی مقدم نیستند و چند قدم آنطرف تر مزار برادر ایشان ، شهید علی طهرانی مقدم نیز این را گواهی میدهد ... علی طهرانی مقدم مصادف با ظهر عاشورا در 18 آبان سال 1359 وقتی تنها 18 سال سن داشت در جبهه سوسنگرد به شهادت رسید. ( خبرگزاری میزان به نقل از مادر شهید ) شادی ارواح طیبه ی شهدا صلواتی عنایت بفرمایید . ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ این مطلب اختصاصا" برای سایت وزین میلیتاری تهیه شده ، اما کپی برداری از آن به هر نحو و هر شکل ممکن آزاد میباشد .
-
2 پسندیده شدهبسمه تعالی چهلمین سال دفاع مقدس و گام دوم انقلاب اسلامی چکیده : با توجه به وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب دشمنان ایران گمان می کردند که با استفاده از این فرصت می توانند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشانند . اگر دوعامل اصلی یک نیروی مسلح را شامل ابزار و تجهیزات و نیروی انسانی بدانیم ؛ بایستی اذعان نمود که در ابتدای انقلاب و در شرایط تحمیل جنگ هردو عامل به شدت ضربه خورده بود ولی پژوهش در تاریخ دفاع مقدس آشکار میسازد که در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر و با مساله ی برجام شاهد بروز شکاف هایی در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی رسیده اند. در آستانه ی گام دوم انقلاب اسلامی و با توجه به منویات رهبری در بیانیه گام دوم , شاید بتوان گفت که توجه به مساله تغییر نسل میتواند مهم ترین درس دفاع مقدس در آستانه چهل سالگی دفاع مقدس به عنوان یکی از بزرگترین و افتخار آمیز ترین اتفاقات تاریخ ایران باشد . البته مهم ترین مساله در مورد تغییر نسلی همان گونه که در مقاله توضیح داده شده است نه تنها جوان گرایی در سازمان و سپردن امور به جوانان بلکه انجام مطالعات و طراحی مدلی برای مدیریت این روند است تا مشکلاتی چون خویش سالاری و عدم شایسته سالاری که در روند تغییر نسل در هر سازمانی , در کمین است اتفاق نیفتد . ........................................................................................................ قسمت اول : وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب به معنای واقعی کلمه آشفته بود.در نقاط متعددی گروه های تروریستی و تجزیه طلب درگیری های مسلحانه گسترده ای به راه انداخته بودند. در ساختار فرماندهی ارتش بسیاری از پست ها خالی مانده بود. هزاران مستشار آمریکایی که به عنوان آموزش با ارتش ایران همکاری میکردند با وقوع انقلاب از کشور اخراج شده بودند، تعداد زیادی از فرماندهان نظامی فرار کرده، بازنشسته شده یا برکنار شده بودند، نظام سربازگیری ناکارا شده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامیهای داخلی شده بودند. به علاوه برخی مصوبات دولت موقت همچون ضرورت خدمت نیروهای ارتشی در زادگاهشان و نیز اعطای مجوز استعفا به افسران ارتش باعث شد ارتش نتواند از بسیاری قابلیتهای خود استفاده کند. در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازهتأسیس متشکل از جوانان بود که امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان کم تجربه تشکیل میدادند که از اصول کلاسیک رزم بیاطلاع، و فاقد هر گونه سابقه و تجربه ای در میادین رزم کلاسیک بودند. تجهیزات نظامی از نظر نگه داری، تامین قطعات یدکی و آموزش وضعیت ضعیفی داشت. از این میان می توان به وضعیت لشکر 92 زرهی اشاره کرد که استعداد پرسنلی آن به 20 درصد تقلیل یافته بود. دشمن گمان می کرد با استفاده از این فرصت می تواند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشاند در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر شاهد بروز ترک ها و تبعات آن در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی منتهی به ایام پیری و محافظه کاری رسیده اند. فرماندهانی که در زمان جنگ تحمیلی به رغم سن بسیار کم و عدم داشتن سوابق آکادمیک یا میدانی رزمی درخور توجه مورد اعتماد امام خمینی (ره) قرار گرفته و مسئولیت سنگین اداره و فرماندهی جنگ را عهده دار شدند. به عنوان مثال سید یحیی رحیم صفوی در آغاز جنگ 28 ساله، محسن رضایی 26 ساله، علی شمخانی 25 ساله، و علی صیاد شیرازی 36 ساله بود. علاوه بر این می توان از دهه ها فرمانده دیگر با سنین کمتر از 30 سال نام برد که عهده دار فرماندهی جنگ در سطوح مختلف شدند: «محمود کاوه» را میتوان یکی از جوانترین فرماندهان دفاع مقدس دانست. او در شرایطی فرماندهی «تیپ ویژه شهدا» را بر عهده گرفت که تنها ۲۱ سال سن داشت. محمود کاوه پیش از آنکه اول مرداد ۱۳۶۱ به فرماندهی تیپ ویژه شهدا برسد، از ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ مربی آموزش نظامی، از سوم شهریور ۱۳۵۹ مسئول محافظان بیت امام خمینی رحمةاللهعلیه و از ۴ آبان ۱۳۵۹ مربی آموزش نظامی در پادگان کرمانشاه تیپ ویژه شهدا بود. او همچنین در در سال ۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا شد. تیپ ویژه شهدا از کلیدیترین یگانهای سپاه بود و موفقیتها و عملیاتهای کمنظیر آن با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ارتقا یابد. «یونس زنگیآبادی» در سال ۱۳۶۰ و تنها یک سال پس از آغاز جنگ به عضویت سپاه پاسداران در آمد و شجاعت و دلیری او باعث شد در حالی که تنها ۲۱ سال داشت از سوی سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، به فرماندهی تیپ امام حسین علیهالسلام برسد. او که در سال ۱۳۴۰ در زنگیآباد کرمان متولد شده بود، ۲۵ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵، زمانی که تنها ۲۵ سال داشت، در شلمچه به شهادت رسید. «مهدی زینالدین» که در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده بود، پس از انقلاب اسلامی و با تاسیس سپاه پاسداران، به واحد اطلاعات آن پیوست و تا پیش از آغاز جنگ تحمیلی در تبریز و قم به فعالیتهای مختلف پرداخت. با آغاز جنگ، به همراه یک گروه ۱۰۰ نفره برای گذراندن آموزشهای کوتاهمدت به جبههها رفت. او از همان ابتدای جنگ و در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت، توانست مسئول واحد شناسایی و پس از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شود و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی ابن ابیطالب علیهالسلام منصوب شد. مهدی زینالدین که یکی از خوشفکرترین و جوانترین فرماندهان دفاع مقدس بود، سرانجام ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در شرایطی که همراه با برادرش مجید با هدف شناسایی مناطق جنگی از کرمانشاه به سردشت میرفت، با گروههای مسلح جداییطلب غرب کشور درگیر شد و در حالی به همراه برادرش به شهادت رسید که تنها ۲۵ سال داشت. علیرضا موحد دانش یکی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در عملیاتهای فتحالمبین، والفجر یک و والفجر دو حضور چشمگیر داشت. او که در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد، پس از پیروزی انقلاب ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت پرداخت و در فروردین ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به پاسداران بیت امام خمینی رحمةاللهعلیه پیوست. شهید موحد دانش پس از آغاز ناآرامیهای کردستان رهسپار غرب کشور شد و در چند عملیات برای مقابله با نیروهای جداییطلب حضور یافت. او از ابتدای دفاع مقدس تا دی ۱۳۵۹ به همراه محمد جهانآرا به شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود و پس از آن جانشین محسن وزوایی در عملیات بازیدراز ۲ شد. یک دست او در عملیات بازیدراز ۳ در شهریور ۱۳۶۰ قطع شد. شهید موحد دانش پس از آن معاون گردان حبیب بن مظاهر در تیپ ۲۷ محمد رسول الله را بر عهده گرفت. با اتمام عملیات بیتالمقدس به همراه نیروهای «محمد رسول الله» به لبنان اعزام شد و پس از بازگشت در شهریور ۱۳۶۱ با حکم محسن رضایی فرمانده کل سپاه، فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا را عهدهدار شد. علیرضا موحد دانش در عملیات والفجر یک دوباره مجروح شد و سرانجام ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در جریان عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران، به شهادت رسید. بنابر برخی خاطرههای همرزمانش، در حالی که به شدت زخمی شده بود، خود را به سنگر عراقیها رساند و سیم ارتباطی آنها با عقبهشان را با دندان جوید و قطع کرد و در همین حال بود که گلولهباران نیروهای بعثی، منجر به شهادت او در ۲۸ سالگی شد. سردار سرلشکر احمد کاظمی یکی دیگر از فرماندهانی است که در سالهای جوانی به نقشآفرینی در جبهههای جنگ علیه رژیم بعث عراق پرداخت. او در ابتدای پیروزی انقلاب برای مقابله با دشمنان داخلی انقلاب در اوایل ۱۳۵۹ به کردستان رفت. او که جزء اولین اعضای سپاه پاسداران بود، به همراه یک گروه ۵۰ نفره در آبادان حضور یافت؛ گروهی که پس از مدتی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی شد و صدها تانک و نفربر و ماشینآلات جنگی از نیروهای عراقی به غنیمت گرفت. دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان و ۶ سال فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف از سمتهای او در جنگ تحمیلی و همچنین یک سال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین علیهالسلام، ۷ سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا و قرارگاه رمضان و همچنین ۵ سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بخشی از مسئولیتهای او بوده است. حاج احمد کاظمی از ناحیه پا، دست و کمر بارها مجروح شد و انگشت دستش نیز قطع شده بود. علاوه بر چند مورد بالا، جوانان برومند و شجاع دیگری هم بودهاند که در جریان ۸ سال دفاع مقدس مایه عزت و سربلندی ملت ایران شدند. نزدیک به ۳۰ تن از فرماندهان جنگ را میتوان برشمرد که بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۳۰ متولد شدند و سالهای جوانی خود را در جبههها سپری کردند؛ از «سیدحسین علمالهدی» که در سال ۱۳۳۷ متولد شد و در ۲۲ سالگی در عملیات نصر با اصابت همزمان سه گلوله تانک به شهادت رسید، تا «حسین خرازی» که در سال ۱۳۳۶ در اصفهان زاده شد، مسئول اسلحهخانه کمیته انقلاب در زمان پیروزی انقلاب بود و لشکر پیاده ۱۴ امام حسین اصفهان را تاسیس کرد و سرانجام ۷ اسفند ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. «محمدعلی جعفری» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز یکی از جوانترین فرماندهان دفاع مقدس بوده است. فرماندهی قرارگاه غرب، فرماندهی قرارگاه نجف، فرماندهی تیپهای عاشورا و معاونت سپاه شوشتر از مسئولیتهای او بوده است. او که خرداد ۱۳۶۰ به سپاه پاسداران پیوست، از ۲۴ سالگی در جبههها حضور یافت و در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ جانباز شد. «شهید حاج قاسم سلیمانی» یکی دیگر از فرماندهان جوان جنگ تحمیلی بوده که در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵متولد شده و در عملیاتهای فتح فاو، کربلای ۴ و ۵ و همچنین تک شلمچه حضور داشته است. او که در ابتدای انقلاب برای مبارزه با جداییطلبان به مهاباد رفته بود، پس از بازگشت به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد و با آغاز جنگ به آموزش چندین گردان از سپاهیان کرمان میپردازد. سردار سلیمانی پس از جنگ به مبارزه با اشرار در کرمان پرداخت و از سال ۱۳۷۶ همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، از پایهگذاران سپاه پاسداران و فرمانده سپاه در استان خوزستان بود در آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ سال داشت و پس از پایان جنگ با انتقال به ارتش، به فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. «محمدباقر قالیباف» هم در سال ١٣٦١ در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت ،به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد. «حسین دهقان» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر محمد رسولالله، «حمید باکری» جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، «حسن باقری» قائممقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، «مهدی باکری» فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، «سید محسن صفوی» فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، «محمد بروجردی» فرمانده سپاه کردستان و «محمد جهانآرا» که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود، همگی فرماندهانی بودند که در ابتدای آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند. غلامعلی رشید، احمد متوسلیان، سیدیحیی رحیم صفوی، سیدعطاءالله صالحی، نورعلی شوشتری، داوود کریمی، علی صیاد شیرازی و عبدالحسین برونسی هم از زمره فرماندهانی بودند که در آغاز دفاع مقدس ۲۷ تا ۳۸ ساله بودند. [1] مساله تغییر نسل را شاید بتوان از جمله مسائلی دانست که به شکل اجتناب ناپذیر و با تولد و ورود نیرو های جوان به عنوان ورودی های جدید از سطوح پایین سیستم از سویی و بازنشستگی، از کار افتادگی و یا فوت نیروهای مسن سیستم در سطوح بالا اتفاق می افتد. اما فراتر از رویداد های طبیعی چون تولد ها و مرگ ها، مساله تغییر نسل، آمادگی برای آن و حتی لزوم آن بسیار حائز اهمیت است، و نیازمند آن است که فراتر از امری اجتناب ناپذیر به دست طبیعت، به عنوان فرایندی برنامه ریزی شده، سیستمی و سازمان یافته و متناسب با نیاز های عملیاتی، توانایی ها و نقاط ضعف موجود به پیش برده شود. به ویژه آنکه با سرعت گرفتن تحولات خصوصا در عرصه علم و فناوری و تاثیر قاطعی که بر مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی دنیا می گذارد، خصوصیات، رفتار ها و قابلیت های هر نسل نسبت به نسل قبلی با تفاوت های بزرگتری تمییز پیدا می کند، و هم زمان عدم ناسازگاری های نسل قبلی با موقعیت های موجود و پیشرو، که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سطوح فرماندهی به حتی 3 نسل قبل نیز می رسد و از ثبات چند دهه ای برخوردار بوده است، عمیق تر و اساسی تر شده و می تواند منجر به بروز ناکارآمدی های عمده ای شود. این امر آسیب هایی را در پی داشته و خواهد داشت که در ادامه به آن اشاره می شود. همان طور که پیشتر گفته شد موضوع تغییر نسل از 2 جهت ورود نسل جدید جوان در پایه سیستم و لزوم تغییر نسل پیشین که در سطوح فرماندهی در راس سیستم که در محدوده سنی 60 سال یا بیشتر قرار دارند، تاثیرگذار و حایز اهمیت می باشد. وردی های جدید از نسل جدید از یک سو چالش های فرهنگی، اجتماعی و ... نسل خود را به همراه خود وارد سازمان رزم قوای مسلح می سازند، از سوی دیگر چالش هایی را نیز در باب تعامل و فرماندهی فرماندهان که با این نسل دارای شکاف نسلی هستند به همراه دارند که هر چه این شکاف نسلی خصوصا از جنبه های فناورانه، آموزشی و اجتماعی شدید تر باشد، چالش های حادتری را در پی خواهد داشت. در سطح بالا دستانه نیز رکود نسلی و بیگانگی با مسائل و چالش های روز دنیا ناهمگونی شناختی و ضعف در پاسخ گویی و عمل در حوزه چالش های جدید را به همراه دارد که بسیار نمونه ها از آن دیده ایم. البته مساله شیفت نسلی نه تنها در قوای مسلح ایران که در تمامی ارتش های دنیا به یکی از مسائل کلیدی وضعیت حال و آینده تبدیل شده است و مطالعات و بررسی های گسترده ای حول آن انجام گرفته است، در ایران اما این مساله به جهت رکود 4 دهه ای نسلی این بحران حاد تر شده است. تئوری نسل ها پیشنهاد می کند که تفاوت های موجود در داخل هر یک از نسل ها و میان هر نسل، قابل تمایز است و دیدگاه های مشترک را تعریف می کند[2]. اکثر پژوهشگران در مورد نظریه نسل ها بر نحوه گروه بندی نسل ها اتفاق نظر دارند. تئوریسین های نسل ها گروه های نسلی را بر حسب بازه زمانی تولدشان دسته بندی می کنند. رویداد های مهم که بر فرهنگ ما تاثیر می گذراند، همانند به پایان رسیدن جنگ جهانی دوم، اثر جدا کننده ای میان نسل ها می گذارند. این رویداد های تغییر دهنده فرهنگ متشکل از باور های مشترکی ست که از گروهی از ارزش ها و نرم ها ساخته شده اند. ارزش های هر گروه عموما همگن هستند و بر اساس رویداد هایی ست که در دوره زندگی اعضای آن گروه رخ داده است وآنها به صورت شناختی و احساسی با آن تعامل داشته اند –به ویژه رویداد های مربوط به جنبش های اجتماعی- کاربرد فناوری، استاندارد های آموزشی، فعالیت ها، حرفه ها، و روابط نسبت به کار، خانواده، ارزش ها، ایده ها، و زمان[3]. به طور خلاصه اعضای هر نسل دارای رفتار، باور ها و آمال مشترکی هستند. البته سال های جدا کننده ی این گروه های نسلی در نزد تمامی پژوهشگران نظریه نسل ها الزاما دقیقا یکسان نیست و بعضا تفاوت هایی دیده می شود. به خواست خدا ادامه دارد . [1] https://www.mehrnews.com/news/2408509/%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-20-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-26-%D8%B3%D8%A7%D9%84 [2] Craig A. Triscari, “Generational Differences in the Officer” [3] Twenge and Campbell
-
2 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشاینده مهربان تاریخ جهان، پر از ناگفته ها و ناشنیده هاست درباره جنگ جهانی دوم، هزاران هزار مقاله، فیلم، کتاب و حتی بازی های رایانه ای، در مورد وقایع مشهور، افراد معروف و مکان های مهم این نبرد، نوشته، ساخته و نمایش داده شده اند. در این مقاله، سعی داریم به یکی از اتفاقات نادر و جالب، موسوم به "فرار بزرگ" بپردازیم. اشتام لاگر یا به مخفف اشتالاگ، همچنین اس ال، واژه ای آلمانی به معنای "اردوگاه اصلی"، نام عمومی اردوگاه اسرای جنگی تحت کنترل نیروهای مسلح آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم بود. برای نامگذاری این اردوگاه ها، از روش خاصی استفاده میشد که به طور خلاصه، شامل: شماره اردوگاه بر اساس اعداد رومی (I = 1 , II = 2 , III = 3 و الخ...)، سپس واژه "لوفت" برای نیروی هوایی، واژه "سی" برای نیروی دریایی، اس اس برای اس اس و سپس مکان اردوگاه میشد.هر اردوگاه، شامل اردوگاه اصلی برای نگهداری افسران عالیرتبه و افسران ارشد، یک یا دو اردوگاه برای افسران جزء، دو تا چهار اردوگاه برای درجه داران و سربازان، سربازخانه برای نگهبانان، اقامتگاه فرمانده و معاون اردوگاه، بهداری و بیمارستان، قبرستان، استخر و سایر امکانات بود. آنچه در ادامه خواهید خواند، شرح اتفاقات رخ داده در اردوگاه "اشتالاگ III، لوفت، ساگان" در خلال ماه مارس سال 1944 میلادی می باشد. http://s14.picofile.com/file/8410087418/Model_Stalag_Luft_III.jpg مدل ساده شده و کوچک شده "اشتالاگ 3". از این ماکت در ساخت فیلم "فرار بزرگ" (1963) استفاده شد. این مدل، تنها یکی از چهار بخش اصلی اردوگاه واقعی را نشان می دهد. امروزه، این مدل در موزه ای در نزدیکی مکان اصلی اردوگاه واقعی نگهداری می شود. استالاگ لوفت سه (مخفف: اس ال 3 (معنای تحت اللفظی: اردوگاه اصلی، هوا، 3)) یک اردوگاه اسرای جنگی نیروی هوایی متفقین غربی (به طور خاص، نیروی هوایی سلطنتی و نیروی هوایی آمریکا) تحت اداره نیروی هوایی ارتش آلمان بود. http://s15.picofile.com/file/8410087734/Friedrich_Wilhelm_Franz_Max_Erdmann_Gustav_von_Lindeiner_genannt_von_Wildau.jpg سرهنگ "فردریش-ویلهلم فرانتس ماکس اِردمان گوستاو فون لینداینِر گینانت فون ویلدائو" یا به اختصار: "فردریش-ویلهلم فون لینداینِر-ویلدائو" (1963 – 1880) فرمانده اس ال 3، تمام اتفاقاتی که خواهید خواند، در زمان مسئولیت ایشان اتفاق افتاده است. این اردوگاه در مارس 1942 در نزدیکی شهر ساگان، در استان سیلسیای سفلی آلمان (امروزه، بخشی از خاک لهستان) در 160 کیلومتری جنوب شرق پایتخت، برلین، احداث شد. دلیل انتخاب این مکان، زمین شنی آن بود که فرار زندانیان از طریق حفر تونل، بسیار سخت می کرد. شهرت این اردوگاه، بیشتر به دلیل دو فرار توسط اسرای متفقین است. فرار اول که در سال 1943 اتفاق افتاد. فیلم تخیلی "اسب چوبی (1950)" بر اساس کتاب خاطرات زندانی سابق "اریک ویلیامز" در مورد این فرار ساخته شده. http://s15.picofile.com/file/8410087468/The_Wooden_Horse_Film_Poster.jpeg پوستر فیلم "اسب چوبی" (1950) فرار دوم که در مارس 1944 اتفاق افتاد، یا آن طور که تاریخ نگاران جنگ جهانی دوم از آن یاد می کنند - "فرار بزرگ" - که نقشه آن توسط اسکادران لیدر "راجر بوشِل" کشیده و توسط افسر ارشد حاضر در اردوگاه، وینگ کوماندر "هربرت مِسِی" تایید شد. یک نسخه کاملاً خیالی از این فرار در فیلم "فرار بزرگ (1963)" براساس کتابی از زندانی سابق "پل بریکهیل" ساخته شده بود. در جریان این فرار، 76 نفر از اسرای خلبان، از طریق حفر تونل، فرار کردند. 73 نفر از 76 خلبان فراری، دستگیر و 50 تن از آنان، توسط گشتاپو، اعدام می شوند. هر چند که پیشوا، دستور اعدام تمام دستگیر شدگان را داده بود، اما با گوشزد این مسئله که کشتن تمام اسرا با توجه به شرایط وقت، می تواند موجب شورش باقی زندانیان شود، تصمیم بر این شد تا بیش از نصف فراریان کشته شوند!!! http://s15.picofile.com/file/8410087450/The_Great_Escape_Poster.jpg پوستر فیلم "فرار بزرگ" (1963) http://s14.picofile.com/file/8410087426/Roger_Bushell.jpg اسکادران لیدر "راجر بوشل" مغز متفکر عملیات "فرار بزرگ" (1944 – 1910) این اردوگاه در ژانویه 1945 توسط نیروهای شوروی آزاد شد. ترجمه شده توسط MRTranslator سه شنبه، پانزدهم مهر ماه 1399 خورشیدی برابر با ششم اکتبر 2020 میلادی راس ساعت 15 و 36 دقیقه نوشته شد برای ثبت در تاریخ میلیتاری منابع: https://www.tracesofwar.com/operations/5266/Operation-Escape-200.htm https://en.wikipedia.org/wiki/Stalag_Luft_III https://en.wikipedia.org/wiki/The_Wooden_Horse https://en.wikipedia.org/wiki/Roger_Bushell https://en.wikipedia.org/wiki/The_Great_Escape_(film) https://en.wikipedia.org/wiki/Friedrich_Wilhelm_von_Lindeiner-Wildau http://ww2f.com/threads/operation-escape-200.59508/
-
2 پسندیده شدهافکار عمومی جهان تو جنگ طرف ارمنی ها هست و ارتش آذربایجان و ترکیه تنها هستند حتی در بین کشورهای مسلمان هم بدلیل حضور ترکیه حمایتی انجام نمیگیره غیر از پاکستان که در حد همون لاف زنی و زارت و زورت کردنه ..همه میدونیم که افسار پاکستان در دستان امریکا و چین هست و با کوچکترین اشاره این دو کشور سریعا تغییر موضع خواهد داد. احتمال اینکه در پایان جنگ پرونده حقوق بشری علیه آذربایجان و ترکیه باز بشه زیاده در صورت برنده شدن بایدن در انتخابات ترکیه تحت محدودیتهای سیاسی و اقتصادی قرار میگیره و منزوی خواهد شد.
-
2 پسندیده شدهتورک ایرانت برای همون جنگ ایرانت؟این لحن پان ترکی شما رو بقیه بقول شما 30میلیون آذری ایران دارند؟همسایه شمالی عملا و علنا در حق کشور مادری خودش خیانت و توطئه می کنه.اگه قرار به خاک ناموسه تمامی مناطق جدا شده 200سال اخیر خاک ناموس ایرانه مگر بقیه اقوام ایرانی کم شهید دادند؟چرا از میهن مادری طلبکارید؟چه شده این ملت رو؟ایران یک کشور با اقوام کردی آذری بلوچی فارس مازنی گیلک عرب ارمنی و....که با هم یک هویت به نام ایران رو بوجود آوردن این طور تیشه به ریشه ملی و میهنی خودمون زدن جز زبونی و تحقیر هیچ عایدی دیگه ای نداره .
-
2 پسندیده شدهاین چند وقته تبلیغ خیلی خیلی خوبی شد برای بیرقدار که مطمئنا روی سایر محصولات نظامی ترکها خاصه پهپادهای در دست توسعه مثل آکینجی هم اثرش را میزاره. کشورهای پیشرفته قاعدتا میرند به سمت تولید در این حوزه ولی کشورهای کمتر توسعه یافته که تعداد زیادیشون هم حوزه نفوذ ترکیه هستند ترغیب میشند برای خرید که خب ترکها سود بسیار خوبی میبرند و تزریق میکنند در صنایع نظامیشون و یک جهش را شاهد خواهیم بود در این حوزه براشون. تنها یک سرشکستگی بزرگ برای بیرقدار با ورود یک سلاح موثر میتونه این روند را کمی تضعیف کنه. ولی به هر حال تمام این سه جنگ یک بازاریابی محسوب میشدند برای ترکها در کنار دستاوردها. همزمان در سوریه ما از مدتها پیش این حوزه را فتح کردیم ولی ایران به چند دلیل خیلی آشکار هیچوقت تبلیغاتی* که ترکها با انتشار تصاویر کردند را نمیتونست انجام بده. ایران نه از لحاظ سیاسی و نه از لحاظ رسانه ای در وضعیتی نبود که کشتار و یا نابودی تعداد زیادی از مسلحین را اینطور جار بزنه چون به ضررش قطعا تموم میشد. گفته شد که این تازه در کنار موضوع اصلی بود که ما هیچوقت به اندازه یک چندم توان ترکها پهپادهامون را وارد سوریه به دلایل مختلف نکردیم. ولی از همین ورود محدود هم مطئنا فیلمهای زیادی در اختیار هست که شاید برای مدتها فقط روی حافظه دیسکها مکتوم باقی بمونه. * تو آذربایجان روی مونیتورهای تبلیغاتی میدانها و خیابانها تصاویر شکار بیرقدارها پخش میشه. (همزمان هم توی تلویزیونشون پاکت سیمان ایرانی را خبیثانه نشون میدند و القا میکنند که ایران در حال کمک به ارمنستان هست و خب مغزهای زنگ زده هم بدون سوال از اصل موضوع و پیشینه صادراتی کشور چیزی که بهشون القا میشه را دریافت میکنند و این وسط تجار ما ناله میکنند که مرز به روی کالای ایرانی غیرممنوعه حتی مثل پتو بسته شده و بازار صادراتی رشد یافته ما به ارمنستان متوقف شده و جالبه اتفاقا به نظرتون چه کسی در حال پر کردن این خلا هست؟! بله! ترکیه طرفدار آذربایجان! - همون اردوغان مثلا طرفدار فلسطین دارای بیشترین روابط تجاری با اسراییل را همینجا هم میبینیم ولی خب مغزهای زنگ زده متعصب حتما باید توسط یک نفری کنترل بشند)
-
2 پسندیده شدهبسم الله........ 12 مهر ماه 1399 ادامه نبردها در قره باغ با وجود گذشت یک هفته از آغاز درگیری در قره باغ وادعای جمهوری اذربایجان مبنی بر تصرف چندین روستا وشهرک تا کنون هیچ سندی در این باره ارائه نداده است . تنها رسانه های باکو تصاویر از یک مقر تصرف شده ارتش ارمنستان را به نمایش گذاشته اند . نکته جالب در مسیر منتهی به این منطقه یک ستون نظامی منهدم شده وجود داشته که رسانه های آذربایجان ان را به ارمنستان نسبت داده بودن اما وجود یک نفربر بی ما پی 3 ( متعلق به خود آذی ها بوده ) در این ستون حاکی از انتشار اخبار دروغ و مبالغه امیز ازسوی طرفین بخصوص اذربایجان است . نکته خطرناک حضور مستقیم مزدوران سوری طرفدارا ترکیه در این درگیریهای است که هم برای ایران وهم برای روسیه میتوانند خطر آفرین باشند برخی از مناطق درگیری به مرز ایران چسبیده است این یعنی مزدروان سوری به واسطه ترکیه هم اکنون در چند صد متری مرزهای ایران قرار دارند . منابع خبری متعددی از تلفات سنگین از مزدوران خبر داده به طوری که در درگیریهای اخیر 30 تا 100 تن از این افراد کشته شده اند . البته نکته مهم نحوه برخورد ایران با مسئله درگیری در قره باغ است ایران تنها از طرفی حمایت می کند که درخواست کمک خود را رسما ارائه کند و قطعا این کمک پنهان وغیر مستقیم خواهد بود . هرچند جمهوری اذربایجان سالسیان است به پایگاهی برای برنامه ریزی علیه ایران تبدیل شده است مناطقی که درگیریها در این متمرکز بوده شکار دو تانک تی 90 و یک نفربر بی تی ار 82 ارتش اذربایجان علاوه بر تلفات سنگین ارمنیها در حملات پهپادی وتوپخانه ایی آذربایجان این کشور هم تلفات سنگین انسانی متحمل شده است . ارمستان تلفات رسمی خود تا دیروز را 154 کشته اعلام کرده این درحالی ایست که جمهوری اذربایجان تنها به ارائه تلفات غیر نظامیان بسنده کرده . نکته جالبتر حملات مستمر آذربایجان به مناطق غیر نظامیان قره باغ بوده این درحالی ایست که تصاویر کمی از حملات ارمنستان به مناطق غیر نظامی وجود دارد آنهم در صورت صحت تصاویر و خبرها تصاویر منتسب به برخی از مزدوران هلاک شده سوری در قره باغ داستان آنتونف های آذربایجان انتشار تصاویر شکار هواپیماهای قدمی انتونف 2 جمهوری اذربایجان توسط ارمنیها باعث تعجب بسیار از ناظر درگیری قره باغ شده است که چرا اذربایجان از یک هواپیمای دو باله ملخی ترابری بر فراز میدان نبرد استفاده میکند . برخی از منابع از احتمال استفاده از این پرنده های قدیمی در نقش طعمه برای شناسایی مکان استقرار دفاع هوایی ارمنستان بوده است . جمهوری اذربایجان با کمک چین این پرنده های را بدون سرنشین کرده است عدم گزارش یا تصویری از خلبانان کشته شده از این هواپیما این موضوع را تصدیق میکند اما نکته مهم این است که علاوه بر نقش طعمه این پرنده ها در بمباران مواضع ارمنستان نیز استفاده میشود در بقایایی یکی از انتونف های سرنگون شده یک بمب سقوط آزاد مشاهده شده است . تا کنون تصاویر 4 یا 5 انتونف هدف قرار گرفته منتشر شده است اما ارمنستان به طور متوسط روزانه از سرنگون کردن 3هواپیما اذری صحبت می کند وجود 60 انتونف پارک شده در یکی از فرودگاههای آذربایجان بدون سرنشین کردن انتونف 2 توسط چین ==================== انشا ا... دیگه مثل یکی دو ماه گذشته فعالیتم رو توی سایت کم میکنم مگر ..........
-
2 پسندیده شدهعلیکم السلام. استاد نیستیم . کلاستر موتورهای شهاب مربوط به موتور مرحله اول ماهواره بر سیمرغ است http://www.b14643.de/Spacerockets_1/Rest_World/Simorgh-IRILV/Description/Frame.htm
-
1 پسندیده شدهارتش مشترک و ائتلاف به معنای واقعی کلمه آرم های بازوی سربازان جمهوری آذربایجان که تلفیقی از پرچم آذربایجان و ترکیه هست... همون یک ملت و دو دولت http://uupload.ir/files/5mbw_۲۰۲۰۱۰۰۵_۱۶۴۹۴۲.jpg مسلما جمهوری آذربایجان که با بمباران شهرها و روستاهای جمهوری آرتساخ و به خاک و خون کشیدن مردم غیر نظامی و بمباران مداوم شهر استپاناکرت مرکز این جمهوری این کار رو آغاز کرد.
-
1 پسندیده شدههر راهبردی برای آغاز جنگ، نیازمند راهبردی برای خروج و پایان جنگ هم هست؛ بعد از این جنگ، برنده به نحوی پاشینیان خواهد بود. پاشینیان حمایت های غربی و مسیحی رو جذب میکنه. خودش رو پلیس ضد تروریسم و ضد اسلامگرایی در منطقه قفقاز معرفی میکنه. پاشینیان میتونه جنگنده و موشک بخره. از آمریکا، روسیه و حتی فرانسه و... نیروی هواییش رو قدرتمند خواهد کرد و ایضا نیروی پهپادی و موشکی و حتی پدافندی. ارمنستان حجم بسیار پدافند کوتاه برد و میانبرد خواهد خرید. آذربایجان مجبور به خرید مجدد از اسراییل خواهد بود وچون تسلیحاتش رو علیه یک دولت مسیحی بکار گرفته، اسراییل هم بشدت تحت فشار قرار خواهد گرفت که چیزی نفروشند. بنابراین تنها کسی که برای آذربایجان میمونه ترکیه است. آذربایجان با این شرایط قادر به خرید جنگنده نخواهد بود، زرهی زیادی از دست داده و باید نیروی زمینی رو احیا کنه. آذربایجان به سمت حفظ قدرت تهاجمی با استفاده از تولید یا خرید موشک های بیشتر خواهد رفت. مگر اینکه این الهام بتونه سیاست جذب رو در روابط خارجی احیا کنه. روابطش رو با ایران و روسیه اصلاح کنه تا به یه عمق راهبردی امنیتی مناسب برسه. با این وجود مسیر آینده آذربایجان ناخواسته مقداری موشکی شدن هست. و چون ارمنستان جنگنده های بیشتری میخره، پدافند قدرتمندتری نیاز خواهد داشت. آینده بازار قفقاز: پانتسیر اس 400 تورم 2 اس 350 بوک حجم وسیعی تجهیزات ECM/ESM
-
1 پسندیده شدهاین شعار دو دولت یک ملتی که انداخته تو دهان اذری ها یک روز کار دستشون میده. آخرشم میگه دو ملت یک کشور! البته باز اون بحران هویتی و له شدگی عزت نفس آذریها نسبت به ترکیه وجود داره. یک خودباختگی کامل در برابر ترکیه که البته به پیشرفتهای ترکها برمیگرده قاعدتا.
-
1 پسندیده شدهمن یک بار گفتم این را. نمایشگاه کتاب شاید 20 سال پیش بود و من هم تازه نمایشگاه را کشف کرده. غرفه ترکیه در وانفسای کاغذ کاهی در ایران و هزینه ها، بروشورهای تمام رنگی بسیار جذاب از مناطق گردشگری و فرهنگ ترکیه پخش میکرد بین جمعیت به رایگان (فقط غرفه ترکیه در بخش خارجی) به همراه پرچم ترکیه. مردم نمایشگاه رو و تماشگر! هم صفی طویل بسته بودند و گهگاه با فشار و تجمع برای دریافت این بسته های رایگان و خصوصا پرچم ترکیه(!) و هنوز هم قیافه غرفه دارهای ترک یادم نمیره. به عنوان یک مخاطب حتی شاید بهم برخورده بود بدون هیچ درکی از شرایط. خلاصه اینکه هر چی بکاریم برداشت میکنیم. این ماجرای مربوط به دهه هفتاد شمسی هست. حالا هدف چه برداشت امروز گردشگران و خانه خران! در استانبول و آنتالیا بوده باشه و چه بازیهای سیاسی امثال حاکمانی چون اردوغان تفاوتی نمیکنه.
-
1 پسندیده شدههر وقت حکومت کمونیستی فاشیستی آذربایجان عوض شد ما هم از حکومتش همه نوع حمایتی رو میکنیم اما حکومتی که به بخش بزرگی از خاک کشور ما چشم طمع داره و به صراحت اعلام میکنه که بعد از قره باغ نوبت ایرانه هیچ حمایتی بدهکار نیستیم و هر موفقیتی در قره باغ به نام این حکومت ثبت خواهد شد. انگار در زمان جنگ میگفتیم صدام و عراق برادر دینی ماست و خوزستان رو تقدیمش کنیم و در اشغال کویت هم کمکش کنیم چون داریم به ملت مسلمان شیعه عراق کمک میکنیم نه به رژیم صدام
-
1 پسندیده شدهالبته این نوع جنگیدن بیشتر به طرفهای حامی و جبر جغرافیایی و سیاست کشورهای درگیر هم برمیگرده که میخان سطح درگیری در حد خطوط مرزی حفظ بشه! روش جنگ آذری ها در لیبی و شمال سوریه هم پیاده سازی شده و نشان داد واقعا کاربردیه و ترکیه قطعا در اموزش و بهبود پیاده سازی اون نقش داره ........ ولی ممکنه در یکتوتال وار و یا یکحریف بامعیارهاو نقاط قوت و ضعف دیگر تحولات خیلی متفاوت باشه و باید با کسب تجربه و رفع نواقص خود از دیگر عناصر قدرت هم غافل نشد! قطعا از نظر پدافند کوتاه برد متحرک در خط مقدم ضعف هایی داریم که باید برطرف بشه. ادوات مهندسی زرهی سنگر ساز !! نفربر خط مقدم واحد های واکنش سریع و......
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاینقدر زیاد نیستن . بیش از حد زیاد نشون داده شدند دیگه وقتی در ورزشگاه شعار آذربایجان جنوبی ایران نیست یا علیه خلیج همیشه پارس شعر بدن آخرش معلومه وقتی بخاطر شوخی فتیله ای ها اون بلوار رو به اوجود دارند و کلی فحش به ایران و ایرانی داد و کسی بهشون گیری نداد معلومه گستاخ تر میشن اگه کارشون به رویه جنگ مسلحانه نرسیده چون حکومت در بست در اختیارشونه اگه قصد براندازی داشته باشن اینقدر مسئولا خوابن که تا چندگام هم همراهی و ازشون حمایت میکنن و این خطر با خطر گروهای چند ده نفری جند الشیطان و کومله فرق داره این ماجرا خیلی جدیه و مشکلات عظیمی برای ایران زمین به وجود میاره ریشه شم در اینه که فرهنگ و رویه حکومت داری ما امروزه کمتر نشانی از ایران قدیم و فرهنگش داره اونهم بخاطر اینه به حضرات مذهبی یا با خرده فرهنگ های مشخص بر نخوره باید به خودمون بیاییم اینکه مردم ما صف می کشن برای حمایت از دو کشور ظالمی که اتفاقا قصد تجزیه ایران رو دارن و در ایران برای نیروهای به هلاکت رسیدشون مجلس ختم برگزار بشه ، واقعیت تلخیه و با ان شالله گربه این روند هی بدتر و بدتر میشه.
-
1 پسندیده شدهدیروز علاوه بر موشک ذوالفقار بصیر تصاویر 2 موشک جدید دیگه نشون داده شده به نام فاتح a و فاتح f که اینا با فاتح 110 سری a تا d متفاوتند چون انگار کلاهک جدا شونده هدایت پذیر دارند
-
1 پسندیده شدهنیروی هوافضای سپاه در نمایشگاه دائمی محصولات خود که امروز با حضور محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران افتتاح شد، جدیدترین موشک بالستیک دریایی خود را به نمایش درآورد. این موشک با نام «ذوالفقار بصیر» جدیدترین موشک از نسل بعدی خلیج فارس است. موشک جدید مجهز به سرجنگی با جستجوگر اپتیکی احتمالا بردی بیش از 700 کیلومتر دارد. پیش از این موشک های خلیج فارس و هرمز (بالستیک دریایی) در حدود 300 و 250 کیلومتر برد داشتند.
-
1 پسندیده شدهما کاری به این مسئله نداریم که ایشون خوب بوده یا نبوده.... من قبلا هم گفتم.... اصل اولیهی حضور در جنگ یعنی خوب بودن و یعنی قهرمان بودن.... اما وقتی میگیم طرف ۷۰۰ تا نه ۲۰۰ تا نه ۱۰۰ کیل گرفته، رو چه حسابی میگیم؟؟ به نظرم صحبت های دوست بالایی خیلی عالی چیزی که من سعی میکنم بگم رو گفته...
-
1 پسندیده شدههر تپه چند نفر بالاش بودن و ایشون پاکسازی کرده؟؟ حتی تو فیلم های ایرانی هم یه تپه با ۱۰-۱۲ تا عراقی وقتی چند تا ایرانی بهش حمله میکنن یه نفر شهید میشه...
-
1 پسندیده شدهاین مورد رو که به وسیله غریزه می شه تک تیرانداز حرفه ای شد قبول ندارم. ولی دیدم که سکه ای در حد و اندازه سکه های 100 تومانی رو در فاصله 100 متری هدف قرار می دن که البته دیگه از عهده رمینگتون 700 خارجه. برای اینکار گونه های تاکتیکال بلازر یا مک میلان لازمه. و سیمو هایها. این شخص در طی 100 روز نبرد 500 نفر رو هدف قرار داد یعنی هر 24 ساعت 5 نفر. اون هم تنهایی نه. 5 نفر در 24 ساعت منطقی هست ولی 70 نفر در یک شب یا یک روز اون هم تنهایی رویاییه. حالا اضافه کنید اسلحه هم دراگونوف SVD باشه و بدون تجهیزاتی مثل دوربین های حرارتی و دید درشب یا رنج فایندر و ...
-
1 پسندیده شدههمین که تو کشورت جنگ بشه و شما بری بپرسی ایا لازمه من برم جلو یا نه خودش کار بزرگیه!! اینکه عملا بری تو جنگ یعنی شما قهرمان ملی هستی... جدای اینکه چند نفر رو کشتی و یا غیره... کشتن لزوما تعیین کننده ی نتیجهی جنگ نیست... توی جنگ روایت ها بسیاره که ما میکشتیم، ولی باز میزایید!!!! بنابراین مهم نبود که چقد کشتیم ازشون... چیزی که تو جنگمون مهم بود اینه که چقدر از مردممون پای کار بودن... این افراد به صرف اینکه رفتن جنگیدن لایق عنوان قهرمان ملی هستن.... صحبت من این بود که این مطلب و نقل قول، مال قبل از سال ۹۲ و چاپ کتاب هست... حالا بعد از چاپ کتاب به عدد ۷۰۰ رسیدن.... باید بررسی بشه اعتبار نویسنده و ناشر کتاب.... اعتبار منابع کتاب!! از کجا معلوم گویندهی ۷۰۰ نفر یه شخص دیگه نباشه؟؟؟ و رو چه حسابی ما بین صحبت شهید خرازی و این شخص دیگه یکی رو انتخاب کردیم؟! شاید چند هزار درست بود؟؟؟ مسئلهی دیگه اینه که اگر ما در طول جنگ، تعداد شکار ها رو ثبت میکردیم، پس لازمه که فهرستی ارائه بشه از کل بهترین اسنایپر های کشور... بالاخره در هر شات، فاصلهی شات، اسلحه و مهمات و تعداد شلیکی که صورت گرفته تا به شخص بخوره و .... مورد نیاز هست.... و کلی دیتا میشه ازش بیرون اورد! :) عزیزم این اسلحهی رمینگتون ۷۰۰ توی کشور ممنوع هست! شما همونجایی که تو ۹ سالگی دورهی تکاوری میدیدی برای مبارزه با کردها، اسلحهی رمینگتون گیر میاری برا شلیک؟ یا دوستان تو کار قاچاق اسلحه هستن؟! :))) اسلحهی رمینگتون ۷۰۰ یه اسلحهی پایهی تیراندازی هست و هیچ المان برتریی بر هیچ اسلحهی شکار دیگهای نداره و اکثر اسلحه سازی ها بهتر از رمینگتون ۷۰۰ اسلحه میسازن با این حال، رمینگتون ۷۰۰ در بحث بقا پذیری و امثالهم هیچ حرفی برای گفتن در مقابل اسلحهای که برای جنگ طراحی شده نداره... نهایتا، نمونههای جدید رمینگتون ۷۰۰ که به ۷۰۰دلار برای ۷۰۰ متر معروف هستن، باید لااقل یه 2000 دلاری خرجشون بکنی تا بتونی گروپ های در حد ۱ سانت ازش بگیری و گروپ عادیش ۲ اینچ یا ۶ سانت هستش.... گروپ دراگانوف رو کسی میدونه چی هست؟!:))) اسلحهی رمینگتون ۷۰۰ اسلحهی پایه و بسیار قدیمی و معروف رمینگتونه که به عنوان اولین اسلحه برای بچه هاشون میخرن تو ایالت هایی مثل تگزاس و امثالهم!! :)... دوستی در لویزیانا دارم که وقتی ۱۶ سالش شده پدرش براش این اسلحه رو خریده و معمولا اسلحه دارها این اسلحه رو اولین بار میخرن و بعدش میرن سراغ مدل های بهتر.... حتی ساواح ۱۱۰ هم اسلحهی به مراتب بهتری هستش به صورتی که حتی بعضی ها تو میدون جنگ به کار گرفتنش.... اسلحهی ام۲۴ که دقیقا بر اساس رمینگتون ۷۰۰ هست، یا نمونه های نظامی شدهی رمینگتون ۷۰۰ لوله و ماشه و گلن و قنداق رو عوض میکنن!! که میشه عوض کردن کل اسلحه! :))) اهان پس ایشون هم مثل شما گردن کلفته.... دلیل این هست که گاز باروت برای شلیک گلوله استفاده میشه کاملا و بخشیش برای مسلح کردن مجدد اسلحه نمیره... شما دارید میگید چرا سال ۱۹۳۰ مردم با کشتی هوایی پرواز میکردن و از ترکیش ایرلاین استفاده نمیکردن؟! :))) هرچیزی برا زمان خودش باید بررسی بشه... دراگانوف امروز شارپ شوتر یا DMR هست و در زمان خودش اسنایپر رایفل بوده.... ما خودمون به صورت گسترده تلفات دادیم به دراگانوف چرا که وقتی یه پایگاهی یا پادگانی امادگی نداره و شما از ۴۰۰ متری شروع میکنی به زدن ملت، اونا تا بیان بفهمن چی شده لااقل ۷-۸ نفر تلفات دادن!! تو میدون جنگ که یه عده حمله میکنن به پایگاه و شما از دور میشینی میکشی ملت رو (کمپ کردن بازی های خودمون!) هم مسئلهی لو رفتن جا اهمیتش کم میشه مگر طرف مقابل اموزش دیده باشه و بیخیال اطراف بشه و شروع کنه به زدن جنابعالی.... حامد جان، من یه کلیپ برات میذارم حالا که یه دختر! :| ۱۶ ساله یا شاید ۱۸ ساله با یه رایفل یه دبهی شیر کوچیک رو توی ۱ مایلی میزنه تو سومین شات هم میزنه... دیگه غریزه حرفی برای گفتن نداره با رتیکل ها و دوربین های امروزی.... فقط و فقط اموزش..... هوروس رتیکل، به شما اجازه میده با ۲ شلیک فاصلهی یکی دو کیلومتری رو بزنی!!!! بدون هیچ ابزار الکترونیکی....
-
1 پسندیده شدهتوجه داشته باشید امار رسمی همون 700 شلیک موفق هست که معلوم نیست چند تاش شلیک مرگ اور بوده... من نمیدونم دوستان عزیز چرا رو چند هزار مانور میدن...
