برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 17 مهر 1399 در همه مناطق
-
4 پسندیده شدهتجهیز خودروهای رزمی برادلی به زره ها واکنشی در سوریه تصاویر جدید از کاروان های نظامی ارتش امریکا در سوریه نشان می دهد بعد از استقرار خودروهای رزمی برادلی M2A3 در سوریه انها مجهز به زره های واکنشی در بخش جلویی شاسی، جلوی برجک و کناره شاسی شده اند. این زره های واکنشی باعث افزایش بقا خودروهای رزمی برادلی در مقابل راکت های ضد زره، موشکهای هدایت شونده ضد زره و توپ های کالیبر پایین شود. در حقیقت زره های واکنشی برادلی جزء از بسته بقا نبرد شهری BUSK طراحی شده برای خودروهای رزمی برادلیدر سال 2008 است. نصب زره های واکنشی به خاطر تجربیات و عملیات خودروهای رزمی پیاده نظامی برادلی در مناطق شهری عراق توسعه پیدا کرده است تا حفاظت و توانایی ها خودروهای رزمی برادلی را ارتقا بدهد.
-
4 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده و مهربان تهاجم مارک آنتوان به ایران مقدمه: در این نوشته به صورت مختصر به شرح هجوم مارک آنتوان به خاک ایران پرداخته می شود. نبردی که باعث تثبیت و یکپارچگی دولت اشکانیان بعنوان یک حکومت ملی می گردد. نبرد مذکور همواره زیر سایه نبرد معروف حران به فرماندهی سردار سورنا قرار دارد و این در حالیست که این نبرد جز سرنوشت ساز ترین رخدادهای تاریخی این مرز بوم است. دنیا مات و مبهوت قدرتی تازه تاسیس به نام روم است. شمشیر رومی به دورترین سرزمین های اروپا و سواحل مدیترانه رسیده و هیچ کس یارای مقابله با آن را ندارد. ژولیوس سزار با تثبیت قدرت در پی تدارک انتقامی سخت از ایرانیان است. 16 سال قبل (53 پیش از میلاد) رومیان به فرماندهی کراسوس سردار نامی رومی در جنگ با سپاهیان اشکانی به فرماندهی سورنا شکست فاجعه باری را متحمل شده اند. حران(کاره) قتلگاه کراسوس و پسرش گردید. کراسوس با دست کم گرفتن مدافعین اشکانی، با قوایی متشکل 35 هزار لژیون و 4 هزار سواره نظام و 4 هزار سوار نظام سبک اسلحه راهی ایران شد. نیروهای دو سپاه در جنوب شرقی ترکیه یا همان حران به یکدیگر رسیدند. کراسوس در مقابل خود سدی سواره متشکل از 9هزار سوار کماندار و 1000 کاتافراکت می دید. این عدد فقط کمی از تعداد سواره نظام رومی بیشتر بود. سیاهی لشکر پارتی آنقدر کوچک بود که وسوسه را به دل هر سپاهی می توانست راه دهد. پارتیان در سوارکاری و تیراندازی زبان زد و در شرق رزم آورانی پر آوازه بودند. آنها دردوره ی مهرداد بزرگ بر پایه تاکتیک منحصر به فردشان توانستند بخش بزرگی از ایران شهر را از دست سلوکیان و کشور های نو ساخته شرقی چون باختر در بیاورند. جنگ های فرسایشی پارتیان برای بازیابی مرزها در دوران پسا اشغال به یک تلاقی تاریخی و سرنوشت ساز در مقابل قدرت اول غرب آن روزگار یعنی روم رسیده بود. با آغاز نبرد در حران سوار نظام ایرانی با زد و خوردهای سنگین و سبک خطوط دشمن را درگیر خود کردند. در نهایت در یکی از این زد و خوردها سپاهیان ایران به عقب نشینی وانمود کردند. کراسوس با مشاهده عقب نشینی سواران پارتی دستور حمله همه جانبه سواره نظام خود را داد تا نیروهای مقابلش را برای همیشه سرکوب کند. اما از بخت بد کراسوس، این تاکتیک خاص سپاهیان سورنا بود. نام این تاکتیک قیقاج است. قیقاج به این صورت است که سواران سبک اسلحه کماندار وانمود به فرار می کردند تا اینکه انبوهی از نیروهای دشمن بسویشان روانه شوند آنگاه بر روی اسب هایشان روی برگردانده و نیروهای دشمن را به تیر می دوختند. سواره نظام کراسوس که درتعقیب سوارن پارتی بودند از بارش تیرهای سواران کماندار مانند برگ پاییزی بر زمین می افتادند و طولی نکشید که بطور کامل نابود شدند. لژیون رومی که حال بی پناه شده بود مورد تاخت سوارم سپاهیان سورنا قرار گرفت. در پایان این جنگ سر و دست کراسوس و پسرش توسط سورنا به پادشاه اشکانی ارد دوم پیشکش می شود. این درحالی بود که 20 هزار سپاهی رومی کشته و 10 هزار نفر اسیر شده بودند. عقاب های معروف رومی بدست ایرانیان افتاد و این در حالیست که کشتگان ایرانی به زحمت به چند صد نفر می رسید. این گزارش بی سابقه ترین شکست رومی ها تا آن روزگارست! صدای این شکست زبان به زبان در روم می چرخید. رومیان حال یک همسایه جدید پیدا کرده بودند. با این تفاوت که این همسایه در حد و اندازه خود روم بود. در کمال ناباوری سردار پر آوازه این نبرد در نتیجه سوظن ارد کشته میشود. تا دوران پر شکوهی با این فرمانده دلیر تجربه نشود. نقشه سرزمین های آن روزگار که اکثرا در این نبرد نقش ایفا کردند تمام این پیش زمینه ها دلایل قانع کننده ای برای شخص ژولیوس سزار بود که به ایران حمله کند اما عجل به سزار مهلت برآوردن این بلند پروازی را نداد. و در حالی که بزرگترین ارتش تاریخ روم را گردآوری کرده بود فقط سه روز مانده به اعزام نبرد توسط سناتور ها ترور میشود. جمهوری روم در حال تغییر بود. عصر جمهوری روم به عصر امپراطوری روم نزدیک می شد. در روم هم زمان سه دیکتاتور قدرت را در دست گرفته بودند که یک حکومت ائتلافی و گروهی را رهبری می کردند. یکی از این افراد مارک آنتوان دوست و یار وفادار سزار بود. مارک آنتوان برای اینکه از رقبا عقب نماند بعد چهار سال از مرگ سزار زمینه چینی حمله به ایران را ترتیب می دهد. آنتوان نواحی شرقی روم را در اختیار و بر مصر تسلط داشت. و در ثروت و هیبت و ورزیدگی ارتش بر باقی سرداران برتری یافته بود. تصمیم آنتوان بر این بود که با ارتشی چند برابر بزرگتر از کراسوس به جنگ ایران برود و البته هرگز در پی سواران فرار کرده پارتی هم نرود. وی توانست 16 لژیون بزرگ رومی که شامل 60 تا 70 هزار نیروی ورزیده و زبده بود گرد هم بیاورد. این نیرو توسط 10 هزار اسب سوار و 20 هزار نیروی ذخیره پشتیبانی میشد . پادشاه ارمنستان ارتاوسدس هم در این جنگ متحد انتوان شده و با 13 هزار سوار و پیاده او را همراهی می کرد. این پشتیبانی با مشاهده قدرت درخور روم بوجود آمد و به طریقی از روی استیصال صورت گرفت که در ادامه جنگ تاثیر خود را می گذارد. تصویر سمت راست ارتاوسدس و تصویر سمت چپ مارک آنتوان سپاه عظیم رومی در 36 پیش از میلاد به فرات می رسد اما دفاع سرسختانه ایرانیان آنهارا وادار می کند به ارمنستان بازگردند. با توجه به تجربیات رومی ها از شکست های قبلی در بین النهرین و با توجه به این تفکر که مرکزیت دفاع ایران در آن سرحدات است تصمیم بر این گرفته می شود که در یک حمله سریع شهر پراسیا که پایتخت آذربایجان(آتروپاتکان) یا همان ماد کوچک است را به تسخیر درآورند. فرهاد چهارم پادشاه وقت ایران با خواندن دست متحدین به این شهر رفته و رهبری دفاع از این دژ محکم را برعهده میگیرد. رومی ها مدت زیادی را قبل شروع جنگ و در ایام تابستان صرف ساختن تسلیحات محاصره کرده و روزهای طلایی را دست داده بودند. برای جبران این زمان از دست رفته با پیشنهاد ارتاوسدس این تسلیحات رها می شوند تا سرعت رسیدن به پراسیا را دو چندان کنند. تصور آنتوان بر این بود که این شهر بی دفاع و بی حفاظ مستحکم است اما آنتوان با رسیدن به این شهر متوجه می شود که اشتباه کرده و این شهر از دژ مستحکمی برخورد است و این محاصره بدون ابزار دژگیری بی نتیجه می ماند. به این علت عده ای از نفرات را مامور می کند تا به نیروها و تسلیحات رها شده بپیوندند و به سرعت راه میدان نبرد در پراسیا در پیش بگیرند. این نیرو ها با رسیدن به مقصد مورد نظر با اجساد هزاران رومی رو به رو می شوند و از آلات محاصره چیزی جز تیکه های چوب سوخته مشاهده نمی کنند. معلوم می شود که ایرانیان در نخستین ضربه کاری خود این تجهیزات را نابود کرده اند. با رسیدن خبر به اردوگاه روم نیروهای ارمنی متوجه می شوند که عاقبتی جز یک شکست دیگر در پیش نیست. در نتیجه میدان نبرد را ترک می کنند . اما مارک آنتوان در یک اشتباه مرگبار به محاصره دژ مذکور ادامه می دهد به این امید که گذر زمان و کمبود مواد غذایی ایرانیان را وادار به تسلیم کند اما این گونه نمی شود. فرهاد چهارم پادشاه اشکانی ایرانیان از آغاز محاصره تاکتیک ثابت و مداومی را در پیش گرفتند. آنها روز و شب به دسته های سیورسات رومی حمله می کردند و رومی ها به ناچار استعداد این دسته ها را به دو هزار نفر و حتی بیشتر افزایش میدادند که باز راه به جایی نمی برد. در اقدام بعدی نیروهای ایران هر چه بدستشان می رسید را می سوزاندند تا به دست رومیان نیوفتد. با توجه به بزرگ بودن سپاه روم و نیاز مبرم سواره نظام بزرگ این ارتش به علیق به سرعت رومیان با مشکل روبه رو شدند. آنتوان متوجه شد که به سرنوشت کراسوس دچار شده است و به ناچار راه فرار را در پیش میگیرد. وی ابتدا سعی کرد که به سوریه برود ولی با سپاهی بزرگ از نیروهای اشکانی رو به رو می شود. وی به ناچار به سوی شمال عقب نشینی کرد تا به ارمنستان برود. از این لحظه دیگر شب و روزی نبود که ایرانی ها به سپاه روم حمله نکنند. چنان عرصه بر سپاه رومی تنگ شد که از بیم حمله پارتیان حتی از ارسال دسته جات آذوقه به روستاهای اطراف باز ماندند. رومیان به هر جا قدم می گذاشتند با زمین ها بی آب و علف و علیق رو به رو می شدند. آنتوان گمان می برد که پاییز آذربایجان مانند روم طولانی است و در آن دما تغیر چندانی نمی کند. ولی ناگهان متوجه میشود که زمستان آذربایجان بسیار زودتر از انتظار فرا رسیده است. زمین ها پوشیده از برف شده و برودت هوا سختی کار را دو چندان می کند. بسیاری از رومیان بر اثر سرمازدگی جان میدهند. در همین حال بیماری تیفوس و اسهال خونی در بین نیروهای رومی شایع میشود و حتی سردار رومی به اسهال خونی مبتلا می گردد. رومیان در برابر این مصائب هیچ راه و چاره ای نمی دیدند. در نهایت بعد گذر روز ها و تلفات بسیار، آنتوان به ارمنستان می رسد. آنها با گذر از رود ارس نفسی راحت میکشند. گفته شده رومیان بعد گذر از آذربایجان هم دیگر را در آغوش گرفتند و زمین را می بوسیدند مانند کسانی که سال ها از وطن خود دور بوده اند. آنها می توانند کمی استراحت کنند اما از ترس خیانت پادشاه ارمنستان قبل از بهار ادامه راه می دهند. آنها مجبور به گذر از کوه های تورروس بین آذربایجان و ارمنستان آن روزگار شدند. رومیان در روز نخست حمله 40هزار سوار به همراه آورده بودند و این در حالی بود که بعد گذر از این کوه ها حتی یک اسب هم به همراه نداشتند. بیش از 32 هزار نفر از نیروهای متحد کشته می شوند این در حالی است که فقط 5هزار ایرانی در برابر این تعداد کشته شده اند.مارک آنتوان نهایت در بهار به سوریه می رسد. این در حالی است که از ارتش بزرگش چیزی جز نابودی دیده نمی شود. در تاریخ نظامی این عقب نشینی با عقب نشینی فاجعه بار ناپلئون بناپارت در روسیه قابل مقایسه است. این جنگ یک پیروزی بزرگ برای ایران و پادشاهی فرهاد چهارم و هم یک لکه ننگ فراموش نشدنی در تاریخ روم بود. نتیجه: آنتوان در کمتر از 20 سال بعد از کراسوس از ایرانیان شکست سنگینی می خورد تا برای رومیان ثابت شود در شرق با یک دشمن ضعف روبه رو نیستند. آنها متوجه شدند با یک دولت قدرتمند رو به رو هستند که روش خود را برای جنگیدن دارد. در نتیجه پس از این نبرد به فکر مقابله با آن افتادند. چندی بعد مارک آنتوان و همسرش کلئوپاترا پس از شکست پی در پی از اگستوس خودکشی می کنند و اگستوس زمامدار روم می شود و راه صلح با ایران را در پیش میگیرد. مارک آنتوان با شکست از پارت ها در روم از عرش به فرش می رسد. رومیان برای شکست دادن ایرانیان و تسلط بر ارمنستان و آذربایجان و قفقاز و سوریه 600 سال جنگیدند اما به نتیجه قاطع دست نیافتند. تا اینکه درنهایت امپراطوری ایران پس از سال ها و در یک جنگ 18 ساله به دست اعراب مسلمان فرومی پاشد و بر اثر حمله اعراب به سرزمین های رومی این امپراطوری هم بتدریج در جهان به حاشیه رفته و منقرض می شود. "این مطلب برای انجمن mililtary.ir نوشته شده و استفاده از آن با ذکر نام انجمن و نویسنده بلامانع است." نویسنده: Navard منابع: 1-ایران پیش از اسلام (حسن پیرنیا) 2-صد جنگ بزرگ تاریخ(علی غفوری) 3-تاریخ پلوتارک 4-تاریخ تمدن ایران(کاوه فرخ) 5-https://it.wikipedia.org/wiki/Marco_Antonio
-
4 پسندیده شدهسلام و عرض ادب اگر تصویر رو بزرگتر کنیم و یک مقداری هم بیشتر دقت کنیم ، ( خصوصا با دقت به تعداد بازوهای موتورها ، قطر بیشتر مجموعه ، چینش موتورها و همینطور جایگاه یک تکه ی سفید رنگ زیرین آن که به وضوح در قسمت پشتش مجوعه ی نمایشی دیگری وجود نداره ) به نظر با کلاستر 6 تایی ( مجموعه موتور یا موتور خوشه ایی 6 عددی ) از موتور شهاب مواجه هستیم که از آن تا به حال صحبت و یا رونمایی نشده . نظر شخصی حقیر این هست که این مجموعه موتور مربوط به مرحله ی اول موشک های ماهواره بر نامشخصی هستند که قرار بوده و یا هست ماهواره های نظامی و یا غیر نظامی کشورمون رو به مدارهای بالاتری منتقل کنن تا ماندگاری بیشتر و همینطور دوره ی سرویس بیشتری رو تجربه کنن _ کنیم . دو تصویر دم دستی برای آشنایی بیشتر موتور خوشه ایی ( از نمای زیرین ) موتور خوشه ایی (با استفاده از موتور آر دی 250 روسی ) البته فکر میکنم سکوی پرتاب و مجموعه ی اون به شکلی ساخته شده باشه که بتونه موشک های بزرگتری رو نسبت به موشک سیمرغ پذیرا باشه . ارواح طیبه ی شهدای صنعت موشکی کشورمون ، خصوصا حاج حسن و تیم همراهشون شاد .
-
4 پسندیده شدهدوستانی که اینجا تورک تورک میکنن بدونن ما هم آذری هستیم و و از پدر و مادر ترک آذری بدنیا اومدیم ولی وطنمون ایرانه و همونطور که برای این کشور شهید دادیم(چند شهید از خانواده ما تقدیم ایران شده)بازم اگه نیاز باشه جان ناقابلمون رو تقدیم خاک کشورمون میکنیم... اگه به شرایط اعتراض دارید انتقاد و اعتراض کنید ولی خیانت به کشوری که توش بدنیا اومدی و از امکانات و امنیتش استفاده کردی قابل بخشش نیست.
-
3 پسندیده شدهاگر به نبردهای گذشته که در این منطقه اتفاق افتاده نگاه کنیم بازهم متوجه حضور پررنگ تر و موثر تر خودروهای زرهی سبک حتی در گذشته می شویم. ژاپن ها در جنگ جهانی دوم در سلسله نبردهای اقیانوس ارام عموما از تانکهای سبک، متوسط و تانکهای سبک دوزیست برای حملات زمینی استفاده میکرد. حتی تانک متوسط مانند تایپ 3 Chi-Nu ارتش ژاپن که در اواخر جنگ وارد میدان نبرد شدند درمقایسه با دیگر تانکهای متوسط هم عصر خود بسیار سبک تر بود. تانک های متوسط ژاپنی عمدتا وزنی کمتر از 20 تن داشتند. برخلاف جبهه اروپا که غولهای زرهی مثل تانکهای سنگین سری KV و IS شوروی و تانکهای سری تایگر آلمان در آن حضور داشتند، در جبهه اقیانوس ارام سنگین ترین تانک حاضر در میدان نبرد مربوط به ارتش امریکا وتانک های سری پرشینگ با وزن 46 تن بود که البته حضور پر رنگی نیز نداشتند. در جنگ دو کره نیز با پیشرفت جنگ در مناطق جنگلی و کوهستانی تانک از نقش اصلی و سنتی خود که تهاجمی زمینی است فاصله گرفتند. ارتش امریکا و متحدیشن به علت ضعف ساختاری تانکها در این مناطق از انها به عنوان دفاع ثابت و پشتیبانی آتش نیروهای پیاده نظام استفاده می کردند. تانکها در سنگره های با تور استتار مستقر میشدند که به محیط اطراف دید داشته باشد. در جنگ ویتنام نیز حضور تانکهای سبک دوباره رونق گرفت. با وجود تلفات زرهی، تحرک پذیری خودروهای سبک خصوصا در مناطق جنگلی وصعب العبور مورد پسند هر دو طرف درگیری بود. در نبرد ویتنام تانکهای سبک مانند PT76 ، تایپ 62 در اختیار نیروهای ویتنام شمالی و تانکهای سبک مانند ام24 ، ام 41 و شریدان در اختیار نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش حضور داشتند. جهت یادآوری و مرور مطالب گذشته : تانک های سبک و متوسط ژاپنی در جنگ جهانی دوم تحرک پذیری مناسبی برای انجام عملیات در مناطق انبوه جنگلی داشتند. با ادامه جنگ در کره و به بن بست رسیدن جنگ، تانکها به مرور از نقش سنتی خود دور شدن و به سمت نقش دفاع ثابت حرکت کردند. تانک های شرمن M4A3E8 در حال اجرای اتش پشتیبانی برای نیروهای پیاده نظام در جنگ کره به شکل دفاع ثابت- البته شاید استفاده از تکنیک دفاع ثابت در جنگ دو کره برای تانک ها مناسب بوده است اما برای نبردهای امروزی کافی مناسب نیست ( مانند انچه برای نیروهای زرهی عربستان در مرز با یمن رخ داد) و بدون داشتن تحرک نیروهای زرهی در نبرد های مدرن به راحتی شکار میشوند. به نظر میرسد در چنین مناطق جنگلی و کوهستانی داشتن زرهی سنگین مناسب نخواهد بود اما خودروهای زرهی سبک می توانند با تحرک و اتش مناسب در این مناطق عملکرد قابل قبولی داشته باشند. جادههای مالرو و با عرض کم برای ادوات زرهی سنگین مناسب نیستند. حرکت ادوات زرهی با ابعاد بزرگ در چین معابری میتواند موجب سقوط انها از ارتفاعات شود. اما تانکهای سبک با وزن و ابعاد کوچک مشکلات کمتری برای عبور از این نوع معابر دارند. تانک سبک شریدان (سمت راست) و تانک سبک تایپ62 (سمت چپ )در جنگ ویتنام در جدیدترین نمونه نیز در سال 2017 طی درگیری نیروهای دولت فلیپین با مسلمان تندرو در شهر ماراوی، ارتش این کشور برای مبازره با تروریستها از خودورهای زرهی به همراه نیروهای پیاده نظام استفاده کرد. البته ارتش فلیپین متوجه شد خودروهای زرهی که در اختیار دارد برای نبردهای امروز کافی نیست. پس خرید یک تانک سبک مدرن برای ارتش فلیپین موجب خواهد شد تا این کشور دست برتری در مقابله با نیروهای تندرو و شبه نظامیان مسلح داشته باشد. باتوجه به اینکه شبه نظامیان مستقر در این کشور از نظر تجهیزات ضد زره قدرتمند نیستند تانکهای سبک میتوانند عملکرد خوبی چه در نبرد شهری و چه در نبرد در جنگلها برای مبازره با تروریستها داشته باشند. خودروهای زرهی فیلیپین قدیمی هستند پس این کشور برای افزایش قدرت نیروی زمینی خود برای مبارزه با شبه نظامیان به فکر خرید تانک سبک افتاده است درباره نمونه قدیمی تر این تانک یعنی Sprut-SD تاپیک داریم اما نمونه ای که روسها به هندیها پشینهاد کردند نمونه بروز رسانی شده یعنی Sprut-SDM1 است. این نمونه سیستم نظارتی و کنترل اتش بهتری در مقایسه با نمونه استاندار دارد. همچنین مجهز به جایگاه سلاح کنترل از راه دور هست. همچنین روسها قابلیت شناروی را در نمونه Sprut-SDM1 ارتقا داده اند.
-
2 پسندیده شدهبالهای فراخ عقاب آیا جنگنده چند ماموریته F-15EX ، بهترین هواگرد رزمی در دنیای جتهای نظامی است ؟؟ با انتشار خبری مبنی بر تایید خرید بیشتر از 100 فروند جنگنده نسل نسل چهارپلاس F-15EX که به تقریب 20 سال پس از تحویل آخرین فروند ایگل برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده صورت پذیرفت ، اکنون بوئینگ با توجه به درآمدحاصله از فروش نمونه های قبلی و همچنین قراردادهای پشتیبانی ، اینک در آستانه راه اندازی خط تولید نمونه EX قرار دارد . در جریان جنگ سرد با اتحاد شوروی ، جت F-15C ، توانمندترین جنگ نیروی هوایی ( در مقایسه با تامکتهای نیروی دریایی ) برای رزم هوایی بشمار می آمد و این پیکر بندی ، به گونه از انعطاف پذیری برخوردار بود که با عملیاتی شدن نمونه ای بعد خود ( اف-22 رپتور ) که در دسامبر 2005 لباس رزم را بر تن کرد ، در خط مقدم و پیشانی این نیرو بکار گرفته می شد . درواقع ، حساسیت فناوری مورد استفاده در این نمونه ، به گونه ای بود که تنها به سه کشور سعودی ، ژاپن و اسراییل صادر گردید و سایر مشتریان در سطح پایین تر نیز تنها به جتهای سبک تر و ارزان تر اف-16 مسلح شدند . علیرغم این مساله ، پس از عملیاتی شدن رپتور در اوایل دهه نخست قرن بیست و یکم ، صادرات این گونه از ایگل با حساسیت کمتری روبرو گشت و نمونه ای برگرفته از آن در قالب گونه E به مشتریان دیگری نظیر کره جنوبی ، سنگاپور ، قطر و در نهایت سعودی نیز تحویل گردید . به ترتیب از راست : F-15C ، F-15QA و F-15E با توجه به این داده ها، گونه EX را میتوان نزدیکترین نمونه به نمونه QA دانست که در برخی موارد ، تفاوتهای آشکاری نظیر راکهای چندگانه حمل سلاح که به این جنگنده اجازه حمل تعداد بیشتری موشک را می دهد را نشان می دهد . علاوه براین ، نسخه جدیدی از جستجوگرهای مادون قرمز با عمر بالاتر نیز بدان اضافه شده است . در حالی که پس از تحویل ، جدیدترین گونه ایگل شاید ، توانمندترین جنگنده خط مقدم ارتش ایالات متحده لقب بگیرد . از یک نظر هزینه عملیاتی این نسخه از اف-35 یا F-15E و یا حتی اف-22 کمتر بوده و این بدان معناست که نیروی هوایی می تواند هرسال تعداد ساعت پروازی بیشتری را بدون هزینه زیاد در دفاتر پروازی خود ثبت نماید . مضاف براین ، پایین بودن هزینه های عملیاتی این جنگنده نسبت به مدلهای قدیمی تر ایگل در طولانی مدت موجبات صرفه جویی در بودجه نیروی هوایی شده واین نیز به نوبه باعث انعطاف پذیری این نیرو برای خرید تعداد بیشتری از این هواگرد خواهد شد . مجموع این موارد نشان می دهد که خرید نمونه EX نه تنها برای نیروی هوایی ارزان ترین راهبرد به منظور برآورده کردن نیازهای عملیاتی خط مقدم خود است ، بلکه این نیرو را در طولانی مدت از تنگنای مالی نجات خواهد داد . مقایسه های کمی F-15EX با سایر جتهای رزمی ارتش ایالات متحده نشان میدهد که عقاب جدیدی تحویلی به نیروی هوایی بدلیل طراحی اولیه مناسب و گذشته قابل اطمینان رزمی، می تواند رقیبی جدی برای اف-22 و اف-35 لقب بگیرد . در حالی که اف-22 همچنان معماری رایانه ای دهه 90 قرن گذشته را یدک می کشد ، ایگل جدید بوئینگ ، با در اختیار داشتن ویژگی های ممتازی نظیر سایت نشانه گذار روی کلاه خلبان ، برتری به نسبت محسوسی را در درگیری های نزیک هوایی خواهد داشت . در این میان ، F-35A گرچه در سطح فنی رقیبی بسیار نزدیک به EX بشمار می رود و بدلیل آغاز خط تولید آنها در قرن جاری ، پتانسیل بروزسانی گسترده تری را دارد ، اما فلسفه طراحی آن برای ایفای نقش یک جت رزمی سنگین تعریف نشده ، توان هوا به هوای کمتری را داشته ، بطور طبیعی قدرت آتش کمتری را بخود می بیند و در نهایت برد کمتری را به ثبت رسانده است . این مساله بخصوص در حوزه حمل سلاح میان این دو هواگرد قابل توجه به نظر می رسد بدین معنی که مقایس ها ، حاکی از برتری 5.5 برابری ایگل بر لایتینینگ است . در حوزه عملکرد پروازی، مزیتهای گونه جدید ایگل حاکی از یک استاندارد جدید است ،چرا که EX با در اختیار داشتن نسبت رانش به وزن بسیاربالاتر ، سرعت صعود ، سقف پروازی وسرعت پیمایشی ( البته مقداری کمتر از میگ25/31) افزون تر ، عمل گوی سبقت را از سایر مدلها ربوده است . بدین ترتیب ، گونه EX براساس موارد پیش گفته شده ، می تواند به بهترین جنگنده جهان یا حداقل به بهترین هواگرد رزمی عملیاتی ، بخصوص زمانی که عواملی نظیر پیچیدگی های فنی ، سهولت نگهداری ، قابلیت اطمینان رزیم و عملکردهای پروازی در نظر گرفته شود ، تبدیل گردد . این جنگنده در آینده نه چندان دور به احتمال بسیار زیاد به موشکهای مافوق صوت AGM-158 مسلح خواهد شد که در مقایسه با سیستم های تسلیحاتی نصب شده بر روی اف-35 یا اف-22 از ارزش راهبردی افزون تری برخودار خواهد بود ، در حالی که متقابلا "روسها مشغول تجهیز فاکس هاوندها و سوخو-57 ها به کینژال هستند . اما در مقابل تمامی ویژگی های مثبت ایگل جدید ، نقص بزرگ عقاب بوئینگ را می توان در عدم پنهانکاری آن دانست ، در حالی که اکثر قریب به اتفاق جتهای رزمی که امروز در حال تولید بوده یا برنامه ریزی جهت تولید آنها وجود دارد ، گرچه قابلیت رقابت در حوزه پنهانکاری با اف-22 یا اف-35 را ندارند ولی رگه هایی از این ویژگی را با خود حمل می کنند ، هر چند سایر مزیتهای ارائه شده برای این جنگنده بخصوص هزینه های رزمی پایین آن ، در کنار توسعه فناوری حسگرهای بکار رفته در این هواگرد ، میتواند این نقص را تا حدودی جبران نماید . این مساله با گفته های موشه آرنز ، وزیر دفاع سابق اسراییل در خصوص اف-35 تا حدودی تطبیق می کند ، این مساله تا جایی در میان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده رسوخ پیدا نموده است که به احتمال بسیار زیاد ، بدلیل محدودیتهای ناشی از آینده توسعه فناوری های پنهانکاری ، جنگنده نسل ششم این نیرو بیشتر بر روی توانمندی های جنگ الکترونیک طراحی گردد . پی نوشت : 1- بن پایه - استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
2 پسندیده شدهبعد از اعلام موضع رسمی سوریه ایران هم کم کم داره هشدارهای زیر پوستیش رو میده: واکنش روحانی به جنگ ارمنستان و آذربایجان (فیلم) / اجازه نمیدهیم دولتها تروریستها را نزدیک مرزهای ایران بیاورند؛ حواسمان باشد این جنگ به جنگ منطقهای تبدیل نشود. بشار اسد: مردم سوریه و ارمنستان هر دو قربانی نسل کشی هستند. رئیسجمهور سوریه در دیدار با وزیر خارجه ارمنستان سرنوشت مردم ارمنستان و سوریه را با توجه به کشتاری که در حق آنها انجام شده است، یکی دانست. به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری النشره لبنان، بشار اسد رئیسجمهور در دیدار با «ادوارد نالبندیان» وزیر خارجه ارمنستان در دمشق، گفت: آنچه که مردم ارمنستان دچار آن شدهاند، در حال حاضر مردم سوریه نیز به علت قتل و کشتار و تروریسمی که وجود دارد، دچارش هستند، هرچند روش و اهداف آن تغییر کرده است. وی ادامه داد: دولت ارمنستان میتواند نقش مهمی را در این مرحله خطیر که بر مردم منطقه میگذرد داشته باشد. («ولید معلم» وزیر خارجه سوریه نیز در کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه ارمنستان گفته است: اگر جامعه بینالملل با جنایتکاران در حق ارامنه برخورد میکرد، امروزه نوادگان آن جنایتکاران جرأت انجام همان کارها را در سوریه نداشتند.) در جریان جنگ جهانی اول صدها هزار نفر از ارمنیها به اجبار حکومت عثمانی مجبور به تبعید به سمت ارمنستان شدند که در این مسیر بسیاری از آنها کشته و مفقود الاثر شدند، دولت ارمنستان و بسیاری دیگر از کشورها این حادثه را یک نسل کشی قلمداد میکنند، اما دولت ترکیه با رد شدید این مسأله به شدت نسبت به واژه نسلکشی واکنش نشان میدهد. از این رو منظور بشار اسد و ولید معلم نیز به این مسأله باز میگردد و بدین گونه به طور غیر مستقیم ترکیه را مقصر اصلی کشتار مردم سوریه معرفی کردهاند. منبع
-
2 پسندیده شدهصحبت درباره زره کوب فردیناند شد بهتر چند نکته را باهم مرور کنیم مشکل اصلی زره کوب فردیناند نداشتن مسلسل نبود بلکه اشکال فردیناند اساسی تر از این حرفها بود: اگر مشکل فردیناندها فقط مسلسل بود نصب یک مسلسل می توانست به مشکلات این زره کوب پایان دهد. در حقیقت المان ها هم متوجه این موضوع بودند و سعی کردند با اصلاحاتی طرح فردیناند را بانام Elefant بهبود ببخشند اما مشکلات فردیناندها حتی با وجود بهبودها باقی بود. تصویر سمت راست Elefant تصویر سمت چپ فردیناند همان طور که در متن بالا توضیح داده شد در نمونه های بعدی این زره کوب تغییراتی از جمله نصب مسلسل انجام شد اما مشکلات فردیناند تمامی نداشت. سربازان المانی در حال جابه جا کردن پیشرانه جدید برای زره کوب فردیناند از قطار _ مشکل فردیناند جدی تر از این حرفها بود !! جدا از بحث نامطمئن بودن سیستم تعلیق حتی پشیرانه مایباخ این تانک نیز به خاطر محفظه تنگ فقط 800 کیلومتر عمر مفید داشت. پیشرانه ها مرتب باید تعویض میشدند که با توجه به شرایط صنایع المان موتورهای اضافی به سختی برای زره کوبها فراهم میشد. تصویری از زره کوبهای فردیناند در انتظار تعمیر در کارخانه تانک سازی Nibelungenwerk _ خرابیهای پی در پی در کنار کمبود قطعات ضربه بدی به علمکرد زره کوبهای فردیناند زد بازیابی زره کوب Elefant به خاطر وزن 70 تنی بسیار سخت و دشوار بود به طوری که با کوچکترین مشکل در سیستم حرکتی این غولهای زرهی رها می شدند. پشتیبانی فنی و لجستیکی از سخت افزارهای نظامی در میدان نبرد گاهی ارزشی بیشتر از خود تجهیزات دارد.
-
2 پسندیده شدهانقلاب طبیعی، نرمال و مردمی سوریه ... (!) حالا توجه کنید بین قطر و اردوغان رودربایسی! وجود داره و ببینید تمام این مراودات که از مسیر ترکیه انجام میشده و اون سالها روابط سعودی و اعراب با ترکها ماه عسل بود (به خاطر ضربه به سوریه و هنوز مشکلات جدید بن سلمان ایجاد نشده بود با ترکها) چقدرش را عمواردوغان به عنوان حق العمل! و پورسانت ضبط میکرده و چقدرش در ترکیه مفقود شده و چقدرش مستقیم به حساب اربابان اصلی جنگ سوریه (ترکها) رفته به عنوان کارفرما اگر این مبالغی باشه که فقط به جیب پیمانکاران دست چندم و فرعی و خرد رفته. بماند که همزمان کارخانجات حلب و نفت سوریه توسط داعش مستقیم به ترکیه ادروغان منتقل میشد و کمکهای غرب و طرفهای ضد محور ایران و باجهای اروپایی برای مهاجران به عنوان برگهای برنده اردوغان هم خودش بودجه یکسال یک کشور بود. خلاصه منفعت مالی و اقتصادی که ترکیه از جنگ سوریه جمع کرد از این جهات اگر میشد جمع زده بشه احتمالا در برخی سالها فراتر از تجارت خارجی ترکیه بوده!!
-
2 پسندیده شدهتاکتیک ( 2 ) - مانور چرخشی (دورانی ) مانورهای چرخشی ، که در ردیف تاکتیک های قدیمی میدان نبرد قرار دارد ، نوعی تاکتیک احاطه ای است که در آن ، واحدهای مهاجم تلاش می کنند تا بطور کامل از روبرو شدن با شبکه دفاعی دشمن خودداری نموده و به جای آن تمامی توان رزمی در دسترس را برای یافتن یک معبر مناسب جهت پیشروی در عمق دفاع و در امتداد مسیرهای ارتباطی و لجستیکی دشمن ، متمرکز کنند . با اجرای این تاکتیک ، اینک عقبه واحدهای دشمن در معرض تهدید جدی عناصر آفندی قرار گرفته و بالتبع ، عاقلانه ترین کاری که در سلسله مراتب فرماندهی مدافعان صورت می گیرد ، خارج شدن از لاک دفاعی و اجرای عملیات عقب نشینی است که این خود ، موجب خواهد شد که عناصر در حال عقب نشینی ، اصطلاحا" به دشمن " پهلو / جناح " داده و بطور کامل در معرض آتش مهاجمان قرار می گیرد . اگر قصد بر معرفی نمونه های تاریخی باشد ، اجرای تک تهاجمی ژنرال داگلاس مک آرتور در اینچون ( کره ) ، یک نمونه کلاسیک از اجرای تاکتیک های دورانی ( چرخشی ) بحساب می آید . در اجرای این تاکتیک ، عناصر رزمی نظیر واحدهای آبخاکی ، هوابرد ، و یگانهای هوایی نقش محوری و پراهمیتی را برعهده دارند . بااین وصف، بدلیل اینکه واحدهای مامور به اجرای تاکتیک های دورانی ، فراتر از برد پشتیبانی واحدهای کلاسیک ارتش وارد عملیات رزمی میشوند ، ساختار لجستیک ارتش مهاجم می بایست از قابلیتهای بیشتری برای حمایت از واحدهای تکور برخوردار باشد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : اگر قصد داشته باشیم تجربیات دفاع مقدس را محور ارزیابی این تاکتیک قرار دهیم ، شاید این تحلیل سردار سرلشگر پاسدار محسن رضایی ( فرماندهی وقت کل سپاه ) نمونه خوبی برای بررسی باشد . ایشان در یک جزوه منتشر شده از سوی دفتر وقت سیاسی سپاه ، چنین اعتقاد داشتند که در طول جنگ ، هرزمان واحدهای خودی قصد اجرای "تک جبهه ای " به خطوط دفاعی ارتش عراق را داشتند ، تقریبا" موفقیتی حاصل نیامد ولی هرزمان معابر پیشروی بسوی دشمن ، به شکل مبتکرانه ای انتخاب شد ، واحدهای ارتش عراق بطور کامل غافلگیر شده و دست به عقب نشینی می زدند .
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی چهلمین سال دفاع مقدس و گام دوم انقلاب اسلامی چکیده : با توجه به وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب دشمنان ایران گمان می کردند که با استفاده از این فرصت می توانند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشانند . اگر دوعامل اصلی یک نیروی مسلح را شامل ابزار و تجهیزات و نیروی انسانی بدانیم ؛ بایستی اذعان نمود که در ابتدای انقلاب و در شرایط تحمیل جنگ هردو عامل به شدت ضربه خورده بود ولی پژوهش در تاریخ دفاع مقدس آشکار میسازد که در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر و با مساله ی برجام شاهد بروز شکاف هایی در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی رسیده اند. در آستانه ی گام دوم انقلاب اسلامی و با توجه به منویات رهبری در بیانیه گام دوم , شاید بتوان گفت که توجه به مساله تغییر نسل میتواند مهم ترین درس دفاع مقدس در آستانه چهل سالگی دفاع مقدس به عنوان یکی از بزرگترین و افتخار آمیز ترین اتفاقات تاریخ ایران باشد . البته مهم ترین مساله در مورد تغییر نسلی همان گونه که در مقاله توضیح داده شده است نه تنها جوان گرایی در سازمان و سپردن امور به جوانان بلکه انجام مطالعات و طراحی مدلی برای مدیریت این روند است تا مشکلاتی چون خویش سالاری و عدم شایسته سالاری که در روند تغییر نسل در هر سازمانی , در کمین است اتفاق نیفتد . ........................................................................................................ قسمت اول : وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب به معنای واقعی کلمه آشفته بود.در نقاط متعددی گروه های تروریستی و تجزیه طلب درگیری های مسلحانه گسترده ای به راه انداخته بودند. در ساختار فرماندهی ارتش بسیاری از پست ها خالی مانده بود. هزاران مستشار آمریکایی که به عنوان آموزش با ارتش ایران همکاری میکردند با وقوع انقلاب از کشور اخراج شده بودند، تعداد زیادی از فرماندهان نظامی فرار کرده، بازنشسته شده یا برکنار شده بودند، نظام سربازگیری ناکارا شده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامیهای داخلی شده بودند. به علاوه برخی مصوبات دولت موقت همچون ضرورت خدمت نیروهای ارتشی در زادگاهشان و نیز اعطای مجوز استعفا به افسران ارتش باعث شد ارتش نتواند از بسیاری قابلیتهای خود استفاده کند. در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازهتأسیس متشکل از جوانان بود که امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان کم تجربه تشکیل میدادند که از اصول کلاسیک رزم بیاطلاع، و فاقد هر گونه سابقه و تجربه ای در میادین رزم کلاسیک بودند. تجهیزات نظامی از نظر نگه داری، تامین قطعات یدکی و آموزش وضعیت ضعیفی داشت. از این میان می توان به وضعیت لشکر 92 زرهی اشاره کرد که استعداد پرسنلی آن به 20 درصد تقلیل یافته بود. دشمن گمان می کرد با استفاده از این فرصت می تواند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشاند در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر شاهد بروز ترک ها و تبعات آن در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی منتهی به ایام پیری و محافظه کاری رسیده اند. فرماندهانی که در زمان جنگ تحمیلی به رغم سن بسیار کم و عدم داشتن سوابق آکادمیک یا میدانی رزمی درخور توجه مورد اعتماد امام خمینی (ره) قرار گرفته و مسئولیت سنگین اداره و فرماندهی جنگ را عهده دار شدند. به عنوان مثال سید یحیی رحیم صفوی در آغاز جنگ 28 ساله، محسن رضایی 26 ساله، علی شمخانی 25 ساله، و علی صیاد شیرازی 36 ساله بود. علاوه بر این می توان از دهه ها فرمانده دیگر با سنین کمتر از 30 سال نام برد که عهده دار فرماندهی جنگ در سطوح مختلف شدند: «محمود کاوه» را میتوان یکی از جوانترین فرماندهان دفاع مقدس دانست. او در شرایطی فرماندهی «تیپ ویژه شهدا» را بر عهده گرفت که تنها ۲۱ سال سن داشت. محمود کاوه پیش از آنکه اول مرداد ۱۳۶۱ به فرماندهی تیپ ویژه شهدا برسد، از ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ مربی آموزش نظامی، از سوم شهریور ۱۳۵۹ مسئول محافظان بیت امام خمینی رحمةاللهعلیه و از ۴ آبان ۱۳۵۹ مربی آموزش نظامی در پادگان کرمانشاه تیپ ویژه شهدا بود. او همچنین در در سال ۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا شد. تیپ ویژه شهدا از کلیدیترین یگانهای سپاه بود و موفقیتها و عملیاتهای کمنظیر آن با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ارتقا یابد. «یونس زنگیآبادی» در سال ۱۳۶۰ و تنها یک سال پس از آغاز جنگ به عضویت سپاه پاسداران در آمد و شجاعت و دلیری او باعث شد در حالی که تنها ۲۱ سال داشت از سوی سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، به فرماندهی تیپ امام حسین علیهالسلام برسد. او که در سال ۱۳۴۰ در زنگیآباد کرمان متولد شده بود، ۲۵ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵، زمانی که تنها ۲۵ سال داشت، در شلمچه به شهادت رسید. «مهدی زینالدین» که در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده بود، پس از انقلاب اسلامی و با تاسیس سپاه پاسداران، به واحد اطلاعات آن پیوست و تا پیش از آغاز جنگ تحمیلی در تبریز و قم به فعالیتهای مختلف پرداخت. با آغاز جنگ، به همراه یک گروه ۱۰۰ نفره برای گذراندن آموزشهای کوتاهمدت به جبههها رفت. او از همان ابتدای جنگ و در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت، توانست مسئول واحد شناسایی و پس از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شود و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی ابن ابیطالب علیهالسلام منصوب شد. مهدی زینالدین که یکی از خوشفکرترین و جوانترین فرماندهان دفاع مقدس بود، سرانجام ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در شرایطی که همراه با برادرش مجید با هدف شناسایی مناطق جنگی از کرمانشاه به سردشت میرفت، با گروههای مسلح جداییطلب غرب کشور درگیر شد و در حالی به همراه برادرش به شهادت رسید که تنها ۲۵ سال داشت. علیرضا موحد دانش یکی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در عملیاتهای فتحالمبین، والفجر یک و والفجر دو حضور چشمگیر داشت. او که در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد، پس از پیروزی انقلاب ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت پرداخت و در فروردین ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به پاسداران بیت امام خمینی رحمةاللهعلیه پیوست. شهید موحد دانش پس از آغاز ناآرامیهای کردستان رهسپار غرب کشور شد و در چند عملیات برای مقابله با نیروهای جداییطلب حضور یافت. او از ابتدای دفاع مقدس تا دی ۱۳۵۹ به همراه محمد جهانآرا به شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود و پس از آن جانشین محسن وزوایی در عملیات بازیدراز ۲ شد. یک دست او در عملیات بازیدراز ۳ در شهریور ۱۳۶۰ قطع شد. شهید موحد دانش پس از آن معاون گردان حبیب بن مظاهر در تیپ ۲۷ محمد رسول الله را بر عهده گرفت. با اتمام عملیات بیتالمقدس به همراه نیروهای «محمد رسول الله» به لبنان اعزام شد و پس از بازگشت در شهریور ۱۳۶۱ با حکم محسن رضایی فرمانده کل سپاه، فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا را عهدهدار شد. علیرضا موحد دانش در عملیات والفجر یک دوباره مجروح شد و سرانجام ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در جریان عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران، به شهادت رسید. بنابر برخی خاطرههای همرزمانش، در حالی که به شدت زخمی شده بود، خود را به سنگر عراقیها رساند و سیم ارتباطی آنها با عقبهشان را با دندان جوید و قطع کرد و در همین حال بود که گلولهباران نیروهای بعثی، منجر به شهادت او در ۲۸ سالگی شد. سردار سرلشکر احمد کاظمی یکی دیگر از فرماندهانی است که در سالهای جوانی به نقشآفرینی در جبهههای جنگ علیه رژیم بعث عراق پرداخت. او در ابتدای پیروزی انقلاب برای مقابله با دشمنان داخلی انقلاب در اوایل ۱۳۵۹ به کردستان رفت. او که جزء اولین اعضای سپاه پاسداران بود، به همراه یک گروه ۵۰ نفره در آبادان حضور یافت؛ گروهی که پس از مدتی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی شد و صدها تانک و نفربر و ماشینآلات جنگی از نیروهای عراقی به غنیمت گرفت. دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان و ۶ سال فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف از سمتهای او در جنگ تحمیلی و همچنین یک سال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین علیهالسلام، ۷ سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا و قرارگاه رمضان و همچنین ۵ سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بخشی از مسئولیتهای او بوده است. حاج احمد کاظمی از ناحیه پا، دست و کمر بارها مجروح شد و انگشت دستش نیز قطع شده بود. علاوه بر چند مورد بالا، جوانان برومند و شجاع دیگری هم بودهاند که در جریان ۸ سال دفاع مقدس مایه عزت و سربلندی ملت ایران شدند. نزدیک به ۳۰ تن از فرماندهان جنگ را میتوان برشمرد که بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۳۰ متولد شدند و سالهای جوانی خود را در جبههها سپری کردند؛ از «سیدحسین علمالهدی» که در سال ۱۳۳۷ متولد شد و در ۲۲ سالگی در عملیات نصر با اصابت همزمان سه گلوله تانک به شهادت رسید، تا «حسین خرازی» که در سال ۱۳۳۶ در اصفهان زاده شد، مسئول اسلحهخانه کمیته انقلاب در زمان پیروزی انقلاب بود و لشکر پیاده ۱۴ امام حسین اصفهان را تاسیس کرد و سرانجام ۷ اسفند ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. «محمدعلی جعفری» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز یکی از جوانترین فرماندهان دفاع مقدس بوده است. فرماندهی قرارگاه غرب، فرماندهی قرارگاه نجف، فرماندهی تیپهای عاشورا و معاونت سپاه شوشتر از مسئولیتهای او بوده است. او که خرداد ۱۳۶۰ به سپاه پاسداران پیوست، از ۲۴ سالگی در جبههها حضور یافت و در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ جانباز شد. «شهید حاج قاسم سلیمانی» یکی دیگر از فرماندهان جوان جنگ تحمیلی بوده که در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵متولد شده و در عملیاتهای فتح فاو، کربلای ۴ و ۵ و همچنین تک شلمچه حضور داشته است. او که در ابتدای انقلاب برای مبارزه با جداییطلبان به مهاباد رفته بود، پس از بازگشت به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد و با آغاز جنگ به آموزش چندین گردان از سپاهیان کرمان میپردازد. سردار سلیمانی پس از جنگ به مبارزه با اشرار در کرمان پرداخت و از سال ۱۳۷۶ همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، از پایهگذاران سپاه پاسداران و فرمانده سپاه در استان خوزستان بود در آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ سال داشت و پس از پایان جنگ با انتقال به ارتش، به فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. «محمدباقر قالیباف» هم در سال ١٣٦١ در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت ،به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد. «حسین دهقان» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر محمد رسولالله، «حمید باکری» جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، «حسن باقری» قائممقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، «مهدی باکری» فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، «سید محسن صفوی» فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، «محمد بروجردی» فرمانده سپاه کردستان و «محمد جهانآرا» که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود، همگی فرماندهانی بودند که در ابتدای آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند. غلامعلی رشید، احمد متوسلیان، سیدیحیی رحیم صفوی، سیدعطاءالله صالحی، نورعلی شوشتری، داوود کریمی، علی صیاد شیرازی و عبدالحسین برونسی هم از زمره فرماندهانی بودند که در آغاز دفاع مقدس ۲۷ تا ۳۸ ساله بودند. [1] مساله تغییر نسل را شاید بتوان از جمله مسائلی دانست که به شکل اجتناب ناپذیر و با تولد و ورود نیرو های جوان به عنوان ورودی های جدید از سطوح پایین سیستم از سویی و بازنشستگی، از کار افتادگی و یا فوت نیروهای مسن سیستم در سطوح بالا اتفاق می افتد. اما فراتر از رویداد های طبیعی چون تولد ها و مرگ ها، مساله تغییر نسل، آمادگی برای آن و حتی لزوم آن بسیار حائز اهمیت است، و نیازمند آن است که فراتر از امری اجتناب ناپذیر به دست طبیعت، به عنوان فرایندی برنامه ریزی شده، سیستمی و سازمان یافته و متناسب با نیاز های عملیاتی، توانایی ها و نقاط ضعف موجود به پیش برده شود. به ویژه آنکه با سرعت گرفتن تحولات خصوصا در عرصه علم و فناوری و تاثیر قاطعی که بر مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی دنیا می گذارد، خصوصیات، رفتار ها و قابلیت های هر نسل نسبت به نسل قبلی با تفاوت های بزرگتری تمییز پیدا می کند، و هم زمان عدم ناسازگاری های نسل قبلی با موقعیت های موجود و پیشرو، که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سطوح فرماندهی به حتی 3 نسل قبل نیز می رسد و از ثبات چند دهه ای برخوردار بوده است، عمیق تر و اساسی تر شده و می تواند منجر به بروز ناکارآمدی های عمده ای شود. این امر آسیب هایی را در پی داشته و خواهد داشت که در ادامه به آن اشاره می شود. همان طور که پیشتر گفته شد موضوع تغییر نسل از 2 جهت ورود نسل جدید جوان در پایه سیستم و لزوم تغییر نسل پیشین که در سطوح فرماندهی در راس سیستم که در محدوده سنی 60 سال یا بیشتر قرار دارند، تاثیرگذار و حایز اهمیت می باشد. وردی های جدید از نسل جدید از یک سو چالش های فرهنگی، اجتماعی و ... نسل خود را به همراه خود وارد سازمان رزم قوای مسلح می سازند، از سوی دیگر چالش هایی را نیز در باب تعامل و فرماندهی فرماندهان که با این نسل دارای شکاف نسلی هستند به همراه دارند که هر چه این شکاف نسلی خصوصا از جنبه های فناورانه، آموزشی و اجتماعی شدید تر باشد، چالش های حادتری را در پی خواهد داشت. در سطح بالا دستانه نیز رکود نسلی و بیگانگی با مسائل و چالش های روز دنیا ناهمگونی شناختی و ضعف در پاسخ گویی و عمل در حوزه چالش های جدید را به همراه دارد که بسیار نمونه ها از آن دیده ایم. البته مساله شیفت نسلی نه تنها در قوای مسلح ایران که در تمامی ارتش های دنیا به یکی از مسائل کلیدی وضعیت حال و آینده تبدیل شده است و مطالعات و بررسی های گسترده ای حول آن انجام گرفته است، در ایران اما این مساله به جهت رکود 4 دهه ای نسلی این بحران حاد تر شده است. تئوری نسل ها پیشنهاد می کند که تفاوت های موجود در داخل هر یک از نسل ها و میان هر نسل، قابل تمایز است و دیدگاه های مشترک را تعریف می کند[2]. اکثر پژوهشگران در مورد نظریه نسل ها بر نحوه گروه بندی نسل ها اتفاق نظر دارند. تئوریسین های نسل ها گروه های نسلی را بر حسب بازه زمانی تولدشان دسته بندی می کنند. رویداد های مهم که بر فرهنگ ما تاثیر می گذراند، همانند به پایان رسیدن جنگ جهانی دوم، اثر جدا کننده ای میان نسل ها می گذارند. این رویداد های تغییر دهنده فرهنگ متشکل از باور های مشترکی ست که از گروهی از ارزش ها و نرم ها ساخته شده اند. ارزش های هر گروه عموما همگن هستند و بر اساس رویداد هایی ست که در دوره زندگی اعضای آن گروه رخ داده است وآنها به صورت شناختی و احساسی با آن تعامل داشته اند –به ویژه رویداد های مربوط به جنبش های اجتماعی- کاربرد فناوری، استاندارد های آموزشی، فعالیت ها، حرفه ها، و روابط نسبت به کار، خانواده، ارزش ها، ایده ها، و زمان[3]. به طور خلاصه اعضای هر نسل دارای رفتار، باور ها و آمال مشترکی هستند. البته سال های جدا کننده ی این گروه های نسلی در نزد تمامی پژوهشگران نظریه نسل ها الزاما دقیقا یکسان نیست و بعضا تفاوت هایی دیده می شود. به خواست خدا ادامه دارد . [1] https://www.mehrnews.com/news/2408509/%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-20-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-26-%D8%B3%D8%A7%D9%84 [2] Craig A. Triscari, “Generational Differences in the Officer” [3] Twenge and Campbell
-
1 پسندیده شدهدو تا ویدئو کلیپ از تکفیریهای سوری در نزدیک مرز ایران در حال کشتن ارمنی ها به زبان عربی می گوید الله اکبر خنازیر جیش ارمنی معنیش به فارسی : الله اکبر خوک های ارمنی کلیپ اول uupload.ir/view/syee_bxklez1tmpehdejq.mp4/ کلیپ دوم uupload.ir/view/2fjp_q7o_dtccdqqpdbr0.mp4/
-
1 پسندیده شدهتاریخ ها بالا با هم مچ نمیشن!!!! بعید هست که علت عقب موندن کارخانجات تانک سازی منحصر بشه به این علت.... مسائل زیادی درگیر قضیه بود.... پیچیدگی بیش از حد پانتر و تایگر و کمود فولاد هوس بازی های هیتلر ...و شاید خیلی عوامل دیگر این قصه مال دهه 20 هست یعنی صنایع خودروسازی آلمان تا دهه 40 روی همون منوال می رفتن جلو؟ همون طور که به درستی اشاره شد حذف تیربار اشتباه بود ولی شاید علتش این بود ره این غول رو برای نبرد تن به تن با زرهی حریف ساخته بودن و فکر می کردن از دور تانکهای دشمن رو میزنه و کار به درگیری با پیاده نظام نمیکشه. گودریان رو به این دلیل از زنجیره ی رزمی آلمان در جبهه شرق حذف کردن تا بتونن پوزش رو بزنن... نه اینکه بهش یه مقام بالا یا قدرت بی بدیل بدن... یعنی عملا خونه نشین ش کردن تا برای پیشوا شاخ نشه
-
1 پسندیده شدهجیگر جان اشتباه متوجه شده بودید . کسی خاک سرزمین خودش را انکار نمی کند و فقط بحث بر سر مستاجر چند صباح آن خاک بوده است که دوستان بر روی آن اختلاف نظر داشتند ، وگرنه آذری های عزیز تاج سر هستند و تا ابد خواهند بود و خواهشا این عزیزان را به دیگری نچسبانید .
-
1 پسندیده شدهبا سلام و عرض ادب دوست عزیز در این انجمن برای همه ی ما فارغ از هر رنگ و بویی ملی گرایی یک آرمان اصلی به حساب می آید. در این جا ما همگی خودمان رو ایرانی می دانیم و بدین ترتیب گذشته و مفاهیم ملیتی آن را به خود نسبت می دهیم و به ایرانی بودن خود افتخار می کنیم. به شخصه بر این باورم که مسائل فرهنگی پایین سطح تر همچون نژاد، استان، قومیت و سایر موارد در برابر ملی گرایی معنایی ندارد. شما هم از همین ملت و همین تاریخ هستید. اجازه ندید خشم شما نسبت به موضوعات گوناگون هویت شما را تحت تاثیر قرار دهد.
-
1 پسندیده شدهارتش مشترک و ائتلاف به معنای واقعی کلمه آرم های بازوی سربازان جمهوری آذربایجان که تلفیقی از پرچم آذربایجان و ترکیه هست... همون یک ملت و دو دولت http://uupload.ir/files/5mbw_۲۰۲۰۱۰۰۵_۱۶۴۹۴۲.jpg مسلما جمهوری آذربایجان که با بمباران شهرها و روستاهای جمهوری آرتساخ و به خاک و خون کشیدن مردم غیر نظامی و بمباران مداوم شهر استپاناکرت مرکز این جمهوری این کار رو آغاز کرد.
-
1 پسندیده شدهاگر ما بقول شما پول بچه یتیم ها را از خزانه بر میداریم و با ان در عراق مزدور استخدام میکنیم برای این است که ان بچه یتیم شب در امنیت و ارامش سرش را روی زمین بگذارد.اگر گرسنه هست بروید یقه ی مسؤلین اقتصادی گذشته ،حال و اینده را بگیرید. وظیفه ی سپاه و ارتش این است که با حداقل بودجه حداکثر امنیت ممکن را فراهم کنند و می کنند........درست استکه دشمنان معلم ما نیستند ولی ایا انها در تمام عمرشان یک کار درست نمی کنند؟ حالا ما چون با انها دشمن هستیم نباید از تجارب انها استفاده کنیم.بگوییم چون امریکا از قانون مالیات بر خانه های خالی استفاده می کندو امریکا دشمن ماست و دشمن ما معلم ما نیست ما این قانون را اجرایی نمی کنیم؟؟؟؟عجب دنیای عجیبی شده!!!!........در مورد هخامنشیان :هر حکومتی یک دوران ظهور ،یک دوران اوج و یک دوران افولی دارد.حکومت هخامنشیان هم همینطور . هیچ حکومتی ابدی نیست و هر تاکتیک نظامی ای که امروزه وجود دارد زمانی توسط یک حکومت به کار گرفته شده و احتمالا ان حکومت حالا و جود ندارد .بنظر شما ایا این درست هست که ما از هیچ کدام از تاکتیک های المان نازی استفاده نکنیم صرفا به این دلیل که در ج.ج.دوم شکست خورد؟اصلا شما با چه استدلالی میگویید که علت نابودی هخامنشیان پول پاشی بود؟ علت اصلی افول هخامنشیان این بود که راه رسیدن به قدرت از سرنیزه ها و شمشیر ها به به دست اوردن دل خواجه ها و ملکه ها و پادشاه پیشین تغییر کرد.یعنی دیگر کسی که در جنگ و مملکت داری بهتر بود شاه نمیشد بلکه کسی که نفوذ بیشتری داشت به پادشاهی میرسید.......در مورد بیست سال اینده:بیست سال دیگر نه حشد و نه انصار الله و نه هیچ کدام از این گروه های طرفدار ایران به ایران وابسته نخواهند بود بلکه حشد تبدیل به سازمانی شبیه سپاه میشود وانصار الله حکومت خود را تشکیل می دهد .راهبرد ما ایجاد گروه نیابتی ،تقویت با سلاح ها و دلار های ایرانی و بعد خود کفا کردن این نیرو هاست.واضح ترین مثال هم حزب الله است که زمانی وابسته به سلاح های ما و کمک های مالی ما بود ولی امروز سلاح ها و پول مورد نیازش را خودش تامین می کند.
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و مطالعه کنندگان میلیتاری نمیدونم چرا روزای رونمایی , روزای زیباتری هست , هوا خنک تر احساس میشه ، ارواح طیبه ی خودمون هم شادتره ... ، خلاصه به به ... موشک حاج قاسم در مورد این موشک ، چیزی که به نظر میرسه اینه که خانواده ی سری فاتح به انتهای افزایش طول به نسبت قطر خودشون رسیدن ، یعنی شاید نشه که دیگه اون سری موشک ها رو کشیده تر طراحی کرد . اگه دقت کنیم تو سری دزفول طول موشک انقدر زیاد شده که طول حامل های جدیدتر 8*8 اون کاملا رو پر کرده و اگه قرار به کشیده تر شدن موشک ها باشه ، دست کم نیاز به حامل کشیده تر داره ، البته اگه نگیم که نیاز به حامل جدیدتری داریم . قطر موتور سوخت جامد موشک هم زیاد شده و احتمالا به قطر موشک سوخت مایع قیام نزدیک شده . برای کلاهک هم به نظر از کلاهک موشک دزفول استفاده شده . در مورد سطوح پایدارساز انتهایی موشک هم با در نظر گرفتن مایل پرتاب بودن موشک و محدودیت های ابعادی سکوی پرتاب ( لانچر ) و بارگیری و ... به نظرم طراحان نخواستن که این سطوح رو با ابعاد بزرگی طراحی کنن و مطابق نیازی که برای پایداری موشک نیاز بوده تعداد این سطوح رو 2 برابر کردن . البته به شکل چشمی این سطوح ، نزدیک و شبیه به سطوح پایدار ساز انتهایی خانواده ی فاتح هست ، البته با تغییرات مورد نیاز ( به بخش انتهایی اون سطوح تو تصویر موشک حاج قاسم دقت کنید ) . به نظر سادگی در قسمت موتور موشک و در انتهای موشک به رسم خانواده ی فاتح لحاظ شده و به احتمال زیاد تنها در اون قسمت ( قسمت انتهایی ) یک نازل وجود داره و از پیچیدگی های غیر ضرور مثل مثل مجموعه های کنترل بردار رانش و ... صرف نظر شده . موشک های خانواده ی فاتح احتمالا سکوی پرتاب این موشک هم با توجه به وزن بیشتر اون ، بایستی یک چیزی باشه شبیه به سکوهای خانواده ی فاتح که لانچر تکی داشتن . القصه ... اونطور که حقیر برداشت کردم ، احتمالا این موشک جدید شروعی هست بر نسل جدیدی از موشک های مایل پرتاب ما که امروز شروعش رو با نام موشک حاج قاسم دیدیم و در آینده با مجهز شدن خانواده ی این موشک ها به کلاهک جدید و اختصاصی خودش ، بدنه های کامپوزیتی و همینطور سوختهای تواناتر ، بسان خانواده ی فاتح دارای تنوع جالبی ( از لحاظ عملکرد زمین به زمین و شاید زمین به دریا ) خواهند شد . موشک ابومهدی از این تصویر میشه برداشت کرد که "خانواده ی سومار " ( چه توربوجت و چه توربوفن ) موتورهاشون در غلاف خودشون و در بیرون بدنه ی موشک ثابت هستن . مطلب قابل برداشت از این کروز دریایی و الباقی کروزهای مختلف خانواده ی سومار ( برگرفته از موشک معروف خا 55 رادوگا طیب انفاسکم ) ، این هست که این موشک کروز هم تبدیل به خانواده ایی از موشک ها شده که بنا بر نیاز و سفارس میتونن دارای کارایی و گستردگی جالب توجهی بشن . اما نکته ی پایانی این چیست ای برادر ؟ آیا کلاهک معمولی برای موشک های بالستیک است و یا شاید از اینا در انتها چقدر جای دوستان و اساتید قدیمی سایت مثل جناب رضا _ اسکای هاوک برای تحلیل رونمایی ها خالی هست .... پ ن مطلب نوشته شده برداشت شخصی حقیر هست و مطمعنا خالی از اشکال نیست ، دوستان مطلع در صورت تمایل با نظرات ارزشمندشون تصحیح بفرمایند.
-
1 پسندیده شدهنگاهی تصویری به رزمایش دریایی الحسم 2020 مصر سامانه دفاع هوایی اونجر امریکایی ..مصری ها از این سامانه برای دفاع از دو ناو بالگرد برد کلاس میسترال خود استفاده میکنند ناوچه تحیه مصر از کلاس فریم ساخت فرانسه مصر یک فروند از این ناوچه را در اختیار دارد با قابلیت شلیک 16 موشک پدافند هوایی استر 15 و 8 موشک ضد کشتی اگزوست بالگرد میل 24 زیردریایی المانی تایپ 209 4 فروند در خدمت دارند 4 زیردریایی چینی قدیمی رمیو هم دارند در این رزمایش سعی بر شلیک یک فروند موشک ضد کشتی هارپون از یکی از انها شد که با شکست روبرو بود بالگرد هجومی کاموف 52 مستقر بر ناو بالگرد بر میسترال ناوچه شرم الشیخ از کلاس پری ساخت امریکا چهار فروند در خدمت مصر هستند سربازان مصری و ناو بالگرد بر میسترال و هاموی ها...مصر فاقد نفربر اب خاکی تخصصی هست که برای این نیروی دریایی بزرگ ضعفی بارز هست لندینگ کرافت EDA مصر ..مصر 18 لندینگ کرافت دارد... مصر تعداد زیادی قایق موشک انداز و کورت هم در اختیار دارد .......
-
1 پسندیده شدهنگاهی به بهروزرسانی اخیر بالگردهای MI-17 اس اچ الجزایری توسط روسیه بالگرد میل 17 اس اچ قطعا یکی از موفق ترین تولیدات صادراتی روسیه میباشد که در کشورهای مختلفی نیز به خدمت گرفته شده است در ایران نیز سپاه پاسداران در حدود 40 فروند فروند از این بالگرد را به صورت عملیاتی در اختیار خود دارد در ایران این بالگرد با نصب راکت انداز اس 8 و یا با تجهیز به موشک ضد کشتی نور در حالت رزمی وهمچنین نصب سامانه دید در شب البته به صورت محدود دیده شده است اما هیچ خبر یا اطلاعاتی مبنی بر به روزرسانی گسترده این بالگرد تا هم اکنون منتشر نشده است.حال با توجه به حضور این بالگرد در مناطق عملیاتی چون جنوب شرق و غرب ایران و تهدیداتی چون موشکهای دوش پرتاپ و همچنین امتیاز پرواز در شب برای این بالگرد که در بسیاری از موارد برای کمک رسانی به مردم غیر نظامی نیز به پرواز در می ایدو با توجه به شیوه رزم سپاه پاسداران این بالگرد علاوه بر موارد یاد شده در عملیات های خاص چون هلی برن نیروها و همچنین برای انتقال سریع نیروها در مناطق حساس فرضا جزایر جنوبی نیز نقش پر رنگی دارد.( اخیرا نیز این بالگرد در عملیات توقیف نفت کش بریتانیایی حضور بسیار پر رنگ وموثری داشت.) حال با موارد یاد شده باید دید چه سطحی از به روزرسانی این بالگرد میتواند ان را به استاندارد های امروزی یک بالگرد نظامی ترابری رزمی تبدیل نماید الجزایر که ارتباط نظامی نزدیکی با روسیه دارد در روزهای اخیر اولین دسته از بالگرد های میل -17 خود را از مجموع 42 فروند بالگرد این کشور که برای به روزرسانی گسترده به روسیه فرستاده بود تحویل گرفت. این بالگرد ها به صورت گسترده های برای حضور در میدان رزم تجهیز شده اند موارد به روزرسانی شامل : ___ نصب سامانه شناخته شده President-S برای در امان ماندن از منپادها و موشک های حرارتی با شناسایی و پرتاب خودکار فلر ___نصب سامانه DIRCM برای انحراف موشک های فروسرخ و منپادها ___اضافه شدن قابلیت رزمی گسترده به ان با توان شلیک موشک های ضد زره هدایت لیزری اتاکا ___ تجهیز خلبان به هلمت دید در شب GEO-ONV1-01M ___تجهیز بالگرد به نمایشگرهای دیجیتال
-
1 پسندیده شدهرادار Protovnik-GE 59N6-TE شرکت روسی Rosboronexport که مسئولیت بازاریابی و صادرات محصولات نظامی این کشور را برعهده دارد دیروز از یک محصول جدید رونمایی کرد رادار Protovnik-GE 59N6-TE به عنوان نسخه جدید رادار 59N6E Protovnik-GE معرفی شد به نظر با اینکه این رادار از ابعاد فیزیکی کوچکتری برخوردار است اما خصوصیات ان بهبود نسبی مناسبی به خود دیده اند .این رادار با استفاده از کشنده Kamaz-6560 از قابلیت جابه جایی مناسبی برخوردار است.این رادار سه بعدی قابلیت شناسایی ورهگیری 1000 هدف مختلف اعم از موشکهای ضد رادار بمب های هدایت دقیق موشک و... به صورت همزمان را با حداکثر سرعت 8000 کیلومتر بر ساعت یا 6.53 ماخ را در حداکثر فاصله 450 کیلومتر و ارتفاع200 کیلومتر را در باند کاری L دارا میباشد.همچنین اتاق کنترل این رادار با استفاده از کابل فیبر نوری در حداکثر فاصله یک کیلومتری قابلیت استقرار دارد این عدد با استفاده از ارتباط رادیویی 15 کیلومتر میباشد.این رادار برخلاف نسخه قبلی خود از امکان تبادل اطلاعات با مراکز فرماندهی و کنترل C4I نیز بهره میبرد.
-
1 پسندیده شدهپلتفرم زرهی جدید ژاپن ارتش ژاپن از سال 1989 از خودرو رزمی میتسوبیشی تایپ 89 استفاده می کند اما به تازگی صنعت دفاعی ژاپن در حال کار بر روی یک پلتفرم زرهی زنجیر دار جدید هستند. این پلتفرم جدید زرهی ژاپن قرار است برای ساخت و توسعه نسل جدید خودروهای زرهی استفاده شود. به علت استفاده یکسان از قطعات اصلی مانند سیستم تعلیق ،پیشرانه ، گیربکس ، بخش حرکتی و ... بخش دفاعی ژاپن با هزینه کمتر میتواند خودروهای زرهی با کاربری های گوناگون (نفربر، خودرو رزمی پیاده نظام، فرماندهی، خمپاره انداز و... ) را با برای ارتش ژاپن بسازد. هنوز بخش صنعت دفاعی ژاپن اطلاعات فنی از این پلتفرم زرهی منتشر نکرده است. پلتفرم جدید زرهی ارتش ژاپن که در پشت سر آن خودرو رزمی تایپ 89 قرار دارد پ.ن 1 : ژاپن در سال های قبل از طراحی و آزمایش یک پلتفرم زرهی چرخدار 8x8 برای جایگزینی با نفربر تایپ 96 نیز خبر داده بود. پلتفرم زرهی چرخدار 8x8 جدید ژاپن پ . ن 2: ژاپن یک جزیره در اقیانوس آرام با مساحت ۳۸۷۰۰۰ کیلومتر مربع است این کشور در حال ارتقا توان بخش زرهی خود است. ایران کشوری است که از سه سمت دارای مرز زمینی است و مساحت آن ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع می باشد. با وجود چنین وضعیت جغرافیای بخش دفاعی ایران در حال حاضر فاقد یک پلتفرم زرهی مدرن است و تاکنون به شکل رسمی برنامه ای برای معرفی یک پلتفرم زرهی ارائه نشده است.
-
1 پسندیده شدهحفاظت بیشتر از اپراتور های موشک ضد زره تاو تفنگدارن نیروی دریایی ارتش امریکا با همکاری مهندسین ارتش آمریكا یک بسته حفاظتی جدید برای اپراتورهای موشک ضد زره تاو طراحی کرده اند که بر روی خودروهای نظامی قابل نصب است. اپراتور برای هدایت موشک های ضد زره تاو باید تا لحظه اخر برخورد موشک به هدف هدایت ان را بر عهده بگیرد در نتیجه از زمان شلیک تا برخورد موشک به هدف اپراتور در یک موقعیت ثابت باید بماند همین مورد می تواند سطح اسیب پذیری خدمه انسانی را افزایش دهد. در نتیجه طراحی یک بسته حفاظتی برای اپراتور موشک های تاو می تواند انها را در مقابل سلاحهای کالیبر پایین حفاظت کند و بقاپذیری انها را در میدان نبرد افزایش می دهد. به ادعای ارتش آمریکا علاوه بر حفاظت سرتاسری، این بسته های حفاظتی خللی در شناسایی موقعیت و هدفیابی اپراتور ایجاد نمی کند. این بسته حفاظتی وزن زیادی ندارد و می تواند بر روی طیف گسترده ای از خودروهای نظامی ارتش آمریکا مانند تمامی امرپ ها(کوگار، M-ATV و ...)، هاموی، استرایکر و خودرو تاکتیکی JLTV نصب شود. نمونه بسته حفاظتی اپراتور موشک ضد زره تاو که در سال 2012 معرفی شده بود جدیدترین بسته حفاظتی موشک اپراتور موشک ضد زره تاو (TOGPK 2.0) - این بسته حفاظتی بر روی خودرو JLTV تست شد.
-
1 پسندیده شدهبه طوری کلی برای نیروهای زرهی 3 آرایش عمومی در بحث اجرای آتش شناخته می شود که شامل 1-آرایش آتش رو به جلو2-آرایش آتش ضربدری3- آرایش آتش به عمق می باشد. آرایش آتش رو به جلو آرایش آتش رو به جلو زمانی انجام می شود که تمام تانک در گروه بتوانند به اهداف رو به جلو خود آتش اجرا کنند. تانک های هر جناع اهداف رو به جلوی خود را نابود می کنند.( تانک های سمت راست اهداف سمت راست را از بین می برند و تانک های سمت چپ اهداف سمت چپ را از بین می برند.) با از بین رفتن اهداف، آتش رایش به سمت مرکز هر جناع و از نزدیک به دور متمرکز می شود. آرایش آتش ضربدری آرایش آتش ضربدری زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که همه یا بعضی از تانک های داخل گروه به هر دلیلی نمی توانند رو به جلو آتش نمایند. به عنوان مثال زمانی که اهداف دشمن از روبه رو به زره های مقاومی برخوردار هستند و تانک های گروه نمی توانند از رو به رو تانک های دشمن را از بین ببرند. این نوع آرایش به تانک ها اجازه می دهد با اجرای آتش به شکل مورب از بخش کناره به دشمن حمله ور شوند. در این آرایش تانک های که در سمت چپ جناح قرار دارند اهداف سمت راست را از بین ببرند و تانک های که در سمت راست جناع قرار دارند اهداف سمت چپ را نابود می کنند. با نابودی اهداف اجرای آتش به سمت مرکز از نزدیک به دور متمرکز میشود. آرایش آتش به عمق آرایش آتش به عمق زمانی اجرا خواهد شد که اهداف در عمق های مختلف پراکنده شده باشند. تانک های که در مرکز ارایش قرار دارند اهداف نزدیک را از بین می برند و تانک های که در کناره آرایش قرار دارند اهدافی که در عمق وجود دارند را نابود می کنند. با نابودی اهداف اجرای آتش به سمت مرکز و از نزدیک به دور متمرکز میشود.
-
1 پسندیده شدهبسم الله.......... قبرستان زرهی بعد از نبرد برلین نبرد برلین یکی از سرسختانه ترین نبردها در طول جنگ دوم بود. جایی که تعدادی نسبتا اندک در برابر صد ها هزار سرباز ارتش سرخ دست به یک دفاع تقریبا ناامیدانه زنند تا حداقل سقوط رایش سوم را به تاخیر بی اندازند. البته برخلاف گفته های سابق که عموما براساس ادعاهای شوروی سابق ویا منابع غربی شکل گرفته بود این نبرد انچنان هم خونبار نبود البته حداقل از لحاظ آماری و نه بازه زمانی بر اساس تحقیقات منابع المانی که سالها بعد از جنگ رخ داد . تلفات نبرد برلین برای طرف آلمانی بین 90 تا 100 هزار کشته بوده . که از این ارقام هم دست کم 30 هزار غیر نظامی هستن. از این تعداد هم 22 هزار کشته نظامی و 22 هزار کشته غیر نظامی برای محدوده شهر برلین است. نکته جالبتر اینکه شهر برلین تنها توسط 80 هزار سرباز محافظت میشد . که نیمی از این نفرات هم از اعضای بسیج ملی آلمان یا همان فولگشتروم بودن اما منابع شوروی تلفات خود را را 82 هزار کشته 280 هزار زخمی از دست دادن 1900 دستگاه تانک و بیش از 2000 هزار توپ و یا توپ های هجومی به همراه 1000 هواپیما درباره تلفات سخت افزاری شوروی عموم منابع همچین ارقامی را بیان کردن .اما درباره تلفات انسانی چند سوال باقی است نبرد برلین از تاریخ 16 آپریل تا 2 می 1945 به طول کشیدن و خود شامل چند نبرد است 1- نبرد رودخانه اودر تا رودخانه نایسه که نبرد ارتفاعات سیلو هم شامل همین نبرد میشود .2 نبرد هالبه 3. نبرد محدوده شهری برلین نکته جالب اینکه شوروی تلفات خود را در نبرد اودر 24 هزار کشته اعلام کرده این در حالی ایست که تنها در نبرد ارتفاعات سیلو 30 تا 35 هزار کشته تلفات متحمل شده وآلمانهای هم 12 هزار نفر عموما ارقام اعلام شده روسها درباره تلفات نبرد هالبه رو اغراق آمیز می دانند . یک گورستان 15 هزار نفری متعلق به اتباع آلمانی در این منطقه واقع شده بود . گفته شده 10 هزار غیر نظامی آلمانی در این نبرد جان باختن . هزاران سرباز روس کشته شده این نبرد در گورستانی حوالی شهر باروث دفع شدن از سرنوشت هزاران سرباز روس دیگر اطلاع دقیقی نیست . بعد از چند وقت از نبرد بقایای زیادی از کشته شدگان روس به مرور زمان کشف میشدن . نبرد هالبه بیشتر یک عملیات نجات سربازان وغیرنظامیان المانی از مناطق تحت اشغال شوروی در خاک آلمان بود این نیروها قصد داشتن خود را به مناطق تحت کنترل آمریکایی ها برسانند .به نظر بنده ارقام 80 هزار کشته روسها می تونه برای نبرد در محدود شهر برلین باشه و باقی امار رو نادیده گرفتن . پایان نبرد با یک امار خوشایند