برترین های انجمن

  1. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      56

    • تعداد محتوا

      1,267


  2. AM4

    AM4

    Editorial Board


    • امتیاز

      48

    • تعداد محتوا

      361


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      37

    • تعداد محتوا

      8,720


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      9,527



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 19 مهر 1399 در همه مناطق

  1. 5 پسندیده شده
    بسمه تعالی چهلمین سال دفاع مقدس و گام دوم انقلاب اسلامی چکیده : با توجه به وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب دشمنان ایران گمان می کردند که با استفاده از این فرصت می توانند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشانند . اگر دوعامل اصلی یک نیروی مسلح را شامل ابزار و تجهیزات و نیروی انسانی بدانیم ؛ بایستی اذعان نمود که در ابتدای انقلاب و در شرایط تحمیل جنگ هردو عامل به شدت ضربه خورده بود ولی پژوهش در تاریخ دفاع مقدس آشکار میسازد که در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر و با مساله ی برجام شاهد بروز شکاف هایی در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی رسیده اند. در آستانه ی گام دوم انقلاب اسلامی و با توجه به منویات رهبری در بیانیه گام دوم , شاید بتوان گفت که توجه به مساله تغییر نسل میتواند مهم ترین درس دفاع مقدس در آستانه چهل سالگی دفاع مقدس به عنوان یکی از بزرگترین و افتخار آمیز ترین اتفاقات تاریخ ایران باشد . البته مهم ترین مساله در مورد تغییر نسلی همان گونه که در مقاله توضیح داده شده است نه تنها جوان گرایی در سازمان و سپردن امور به جوانان بلکه انجام مطالعات و طراحی مدلی برای مدیریت این روند است تا مشکلاتی چون خویش سالاری و عدم شایسته سالاری که در روند تغییر نسل در هر سازمانی , در کمین است اتفاق نیفتد . ........................................................................................................ قسمت اول : وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب به معنای واقعی کلمه آشفته بود.در نقاط متعددی گروه های تروریستی و تجزیه طلب درگیری های مسلحانه گسترده ای به راه انداخته بودند. در ساختار فرماندهی ارتش بسیاری از پست ها خالی مانده بود. هزاران مستشار آمریکایی که به عنوان آموزش با ارتش ایران همکاری می‌کردند با وقوع انقلاب از کشور اخراج شده بودند، تعداد زیادی از فرماندهان نظامی فرار کرده، بازنشسته شده یا برکنار شده بودند، نظام سربازگیری ناکارا شده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامی‌های داخلی شده بودند. به علاوه برخی مصوبات دولت موقت همچون ضرورت خدمت نیروهای ارتشی در زادگاهشان و نیز اعطای مجوز استعفا به افسران ارتش باعث شد ارتش نتواند از بسیاری قابلیت‌های خود استفاده کند. در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازه‌تأسیس متشکل از جوانان بود که امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان کم تجربه تشکیل می‌دادند که از اصول کلاسیک رزم بی‌اطلاع، و فاقد هر گونه سابقه و تجربه ای در میادین رزم کلاسیک بودند. تجهیزات نظامی از نظر نگه داری، تامین قطعات یدکی و آموزش وضعیت ضعیفی داشت. از این میان می توان به وضعیت لشکر 92 زرهی اشاره کرد که استعداد پرسنلی آن به 20 درصد تقلیل یافته بود. دشمن گمان می کرد با استفاده از این فرصت می تواند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشاند در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر شاهد بروز ترک ها و تبعات آن در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی منتهی به ایام پیری و محافظه کاری رسیده اند. فرماندهانی که در زمان جنگ تحمیلی به رغم سن بسیار کم و عدم داشتن سوابق آکادمیک یا میدانی رزمی درخور توجه مورد اعتماد امام خمینی (ره) قرار گرفته و مسئولیت سنگین اداره و فرماندهی جنگ را عهده دار شدند. به عنوان مثال سید یحیی رحیم صفوی در آغاز جنگ 28 ساله، محسن رضایی 26 ساله، علی شمخانی 25 ساله، و علی صیاد شیرازی 36 ساله بود. علاوه بر این می توان از دهه ها فرمانده دیگر با سنین کمتر از 30 سال نام برد که عهده دار فرماندهی جنگ در سطوح مختلف شدند: «محمود کاوه» را می‌توان یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس دانست. او در شرایطی فرماندهی «تیپ ویژه شهدا» را بر عهده گرفت که تنها ۲۱ سال سن داشت. محمود کاوه پیش از آنکه اول مرداد ۱۳۶۱ به فرماندهی تیپ ویژه شهدا برسد، از ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ مربی آموزش نظامی، از سوم شهریور ۱۳۵۹ مسئول محافظان بیت امام خمینی رحمةالله‌علیه و از ۴ آبان ۱۳۵۹ مربی آموزش نظامی در پادگان کرمانشاه تیپ ویژه شهدا بود. او همچنین در در سال ۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا شد. تیپ ویژه شهدا از کلیدی‌ترین یگان‌های سپاه بود و موفقیت‌ها و عملیات‌های کم‌نظیر آن با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ارتقا یابد. «یونس زنگی‌آبادی» در سال ۱۳۶۰ و تنها یک سال پس از آغاز جنگ به عضویت سپاه پاسداران در آمد و شجاعت و دلیری او باعث شد در حالی که تنها ۲۱ سال داشت از سوی سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، به فرماندهی تیپ امام حسین علیه‌السلام برسد. او که در سال ۱۳۴۰ در زنگی‌آباد کرمان متولد شده بود، ۲۵ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵، زمانی که تنها ۲۵ سال داشت، در شلمچه به شهادت رسید. «مهدی زین‌الدین» که در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده بود، پس از انقلاب اسلامی و با تاسیس سپاه پاسداران، به واحد اطلاعات آن پیوست و تا پیش از آغاز جنگ تحمیلی در تبریز و قم به فعالیت‌های مختلف پرداخت. با آغاز جنگ، به همراه یک گروه ۱۰۰ نفره برای گذراندن آموزش‌های کوتاه‌مدت به جبهه‌ها رفت. او از همان ابتدای جنگ و در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت، توانست مسئول واحد شناسایی و پس از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شود و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی ابن ابیطالب علیه‌السلام منصوب شد. مهدی زین‌الدین که یکی از خوش‌فکرترین و جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس بود، سرانجام ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در شرایطی که همراه با برادرش مجید با هدف شناسایی مناطق جنگی از کرمانشاه به سردشت می‌رفت، با گروه‌های مسلح جدایی‌طلب غرب کشور درگیر شد و در حالی به همراه برادرش به شهادت رسید که تنها ۲۵ سال داشت. علیرضا موحد دانش یکی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در عملیات‌های فتح‌المبین، والفجر یک و والفجر دو حضور چشمگیر داشت. او که در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد، پس از پیروزی انقلاب ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت پرداخت و در فروردین ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به پاسداران بیت امام خمینی رحمةالله‌علیه پیوست. شهید موحد دانش پس از آغاز ناآرامی‌های کردستان رهسپار غرب کشور شد و در چند عملیات برای مقابله با نیروهای جدایی‌طلب حضور یافت. او از ابتدای دفاع مقدس تا دی ۱۳۵۹ به همراه محمد جهان‌آرا به شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود و پس از آن جانشین محسن وزوایی در عملیات بازی‌دراز ۲ شد. یک دست او در عملیات بازی‌دراز ۳ در شهریور ۱۳۶۰ قطع شد. شهید موحد دانش پس از آن معاون گردان حبیب بن مظاهر در تیپ ۲۷ محمد رسول الله را بر عهده گرفت. با اتمام عملیات بیت‌المقدس به همراه نیروهای «محمد رسول الله» به لبنان اعزام شد و پس از بازگشت در شهریور ۱۳۶۱ با حکم محسن رضایی فرمانده کل سپاه، فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا را عهده‌دار شد. علیرضا موحد دانش در عملیات والفجر یک دوباره مجروح شد و سرانجام ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در جریان عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران، به شهادت رسید. بنابر برخی خاطره‌های همرزمانش، در حالی که به شدت زخمی شده بود، خود را به سنگر عراقی‌ها رساند و سیم ارتباطی آنها با عقبه‌شان را با دندان جوید و قطع کرد و در همین حال بود که گلوله‌باران نیروهای بعثی، منجر به شهادت او در ۲۸ سالگی شد. سردار سرلشکر احمد کاظمی یکی دیگر از فرماندهانی است که در سال‌های جوانی به نقش‌آفرینی در جبهه‌های جنگ علیه رژیم بعث عراق پرداخت. او در ابتدای پیروزی انقلاب برای مقابله با دشمنان داخلی انقلاب در اوایل ۱۳۵۹ به کردستان رفت. او که جزء اولین اعضای سپاه پاسداران بود، به همراه یک گروه ۵۰ نفره در آبادان حضور یافت؛ گروهی که پس از مدتی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی شد و صدها تانک و نفربر و ماشین‌آلات جنگی از نیروهای عراقی به غنیمت گرفت. دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان و ۶ سال فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف از سمت‌های او در جنگ تحمیلی و همچنین یک سال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین علیه‌السلام، ۷ سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا و قرارگاه رمضان و همچنین ۵ سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بخشی از مسئولیت‌های او بوده است. حاج احمد کاظمی از ناحیه پا، دست و کمر بارها مجروح شد و انگشت دستش نیز قطع شده بود. علاوه بر چند مورد بالا، جوانان برومند و شجاع دیگری هم بوده‌اند که در جریان ۸ سال دفاع مقدس مایه عزت و سربلندی ملت ایران شدند. نزدیک به ۳۰ تن از فرماندهان جنگ را می‌توان برشمرد که بین سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۳۰ متولد شدند و سال‌های جوانی خود را در جبهه‌ها سپری کردند؛ از «سیدحسین علم‌الهدی» که در سال ۱۳۳۷ متولد شد و در ۲۲ سالگی در عملیات نصر با اصابت همزمان سه گلوله تانک به شهادت رسید، تا «حسین خرازی» که در سال ۱۳۳۶ در اصفهان زاده شد، مسئول اسلحه‌خانه کمیته انقلاب در زمان پیروزی انقلاب بود و لشکر پیاده ۱۴ امام حسین اصفهان را تاسیس کرد و سرانجام ۷ اسفند ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. «محمدعلی جعفری» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس بوده است. فرماندهی قرارگاه غرب، فرماندهی قرارگاه نجف، فرماندهی تیپ‌های عاشورا و معاونت سپاه شوشتر از مسئولیت‌های او بوده است. او که خرداد ۱۳۶۰ به سپاه پاسداران پیوست، از ۲۴ سالگی در جبهه‌ها حضور یافت و در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ جانباز شد. «شهید حاج قاسم سلیمانی» یکی دیگر از فرماندهان جوان جنگ تحمیلی بوده که در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵متولد شده و در عملیات‌های فتح فاو، کربلای ۴ و ۵ و همچنین تک شلمچه حضور داشته است. او که در ابتدای انقلاب برای مبارزه با جدایی‌طلبان به مهاباد رفته بود، پس از بازگشت به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد و با آغاز جنگ به آموزش چندین گردان از سپاهیان کرمان می‌پردازد. سردار سلیمانی پس از جنگ به مبارزه با اشرار در کرمان پرداخت و از سال ۱۳۷۶ همزمان با اوج‌گیری طالبان در افغانستان به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، از پایه‌گذاران سپاه پاسداران و فرمانده سپاه در استان خوزستان بود در آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ سال داشت و پس از پایان جنگ با انتقال به ارتش، به فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. «محمدباقر قالیباف» هم در سال ١٣٦١ در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت ،به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد. «حسین دهقان» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر محمد رسول‌الله، «حمید باکری» جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، «حسن باقری» قائم‌مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، «مهدی باکری» فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، «سید محسن صفوی» فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، «محمد بروجردی» فرمانده سپاه کردستان و «محمد جهان‌آرا» که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود، همگی فرماندهانی بودند که در ابتدای آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند. غلامعلی رشید، احمد متوسلیان، سیدیحیی رحیم صفوی، سیدعطاءالله صالحی، نورعلی شوشتری، داوود کریمی، علی صیاد شیرازی و عبدالحسین برونسی هم از زمره فرماندهانی بودند که در آغاز دفاع مقدس ۲۷ تا ۳۸ ساله بودند. [1] مساله تغییر نسل را شاید بتوان از جمله مسائلی دانست که به شکل اجتناب ناپذیر و با تولد و ورود نیرو های جوان به عنوان ورودی های جدید از سطوح پایین سیستم از سویی و بازنشستگی، از کار افتادگی و یا فوت نیروهای مسن سیستم در سطوح بالا اتفاق می افتد. اما فراتر از رویداد های طبیعی چون تولد ها و مرگ ها، مساله تغییر نسل، آمادگی برای آن و حتی لزوم آن بسیار حائز اهمیت است، و نیازمند آن است که فراتر از امری اجتناب ناپذیر به دست طبیعت، به عنوان فرایندی برنامه ریزی شده، سیستمی و سازمان یافته و متناسب با نیاز های عملیاتی، توانایی ها و نقاط ضعف موجود به پیش برده شود. به ویژه آنکه با سرعت گرفتن تحولات خصوصا در عرصه علم و فناوری و تاثیر قاطعی که بر مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی دنیا می گذارد، خصوصیات، رفتار ها و قابلیت های هر نسل نسبت به نسل قبلی با تفاوت های بزرگتری تمییز پیدا می کند، و هم زمان عدم ناسازگاری های نسل قبلی با موقعیت های موجود و پیشرو، که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سطوح فرماندهی به حتی 3 نسل قبل نیز می رسد و از ثبات چند دهه ای برخوردار بوده است، عمیق تر و اساسی تر شده و می تواند منجر به بروز ناکارآمدی های عمده ای شود. این امر آسیب هایی را در پی داشته و خواهد داشت که در ادامه به آن اشاره می شود. همان طور که پیشتر گفته شد موضوع تغییر نسل از 2 جهت ورود نسل جدید جوان در پایه سیستم و لزوم تغییر نسل پیشین که در سطوح فرماندهی در راس سیستم که در محدوده سنی 60 سال یا بیشتر قرار دارند، تاثیرگذار و حایز اهمیت می باشد. وردی های جدید از نسل جدید از یک سو چالش های فرهنگی، اجتماعی و ... نسل خود را به همراه خود وارد سازمان رزم قوای مسلح می سازند، از سوی دیگر چالش هایی را نیز در باب تعامل و فرماندهی فرماندهان که با این نسل دارای شکاف نسلی هستند به همراه دارند که هر چه این شکاف نسلی خصوصا از جنبه های فناورانه، آموزشی و اجتماعی شدید تر باشد، چالش های حادتری را در پی خواهد داشت. در سطح بالا دستانه نیز رکود نسلی و بیگانگی با مسائل و چالش های روز دنیا ناهمگونی شناختی و ضعف در پاسخ گویی و عمل در حوزه چالش های جدید را به همراه دارد که بسیار نمونه ها از آن دیده ایم. البته مساله شیفت نسلی نه تنها در قوای مسلح ایران که در تمامی ارتش های دنیا به یکی از مسائل کلیدی وضعیت حال و آینده تبدیل شده است و مطالعات و بررسی های گسترده ای حول آن انجام گرفته است، در ایران اما این مساله به جهت رکود 4 دهه ای نسلی این بحران حاد تر شده است. تئوری نسل ها پیشنهاد می کند که تفاوت های موجود در داخل هر یک از نسل ها و میان هر نسل، قابل تمایز است و دیدگاه های مشترک را تعریف می کند[2]. اکثر پژوهشگران در مورد نظریه نسل ها بر نحوه گروه بندی نسل ها اتفاق نظر دارند. تئوریسین های نسل ها گروه های نسلی را بر حسب بازه زمانی تولدشان دسته بندی می کنند. رویداد های مهم که بر فرهنگ ما تاثیر می گذراند، همانند به پایان رسیدن جنگ جهانی دوم، اثر جدا کننده ای میان نسل ها می گذارند. این رویداد های تغییر دهنده فرهنگ متشکل از باور های مشترکی ست که از گروهی از ارزش ها و نرم ها ساخته شده اند. ارزش های هر گروه عموما همگن هستند و بر اساس رویداد هایی ست که در دوره زندگی اعضای آن گروه رخ داده است وآنها به صورت شناختی و احساسی با آن تعامل داشته اند –به ویژه رویداد های مربوط به جنبش های اجتماعی- کاربرد فناوری، استاندارد های آموزشی، فعالیت ها، حرفه ها، و روابط نسبت به کار، خانواده، ارزش ها، ایده ها، و زمان[3]. به طور خلاصه اعضای هر نسل دارای رفتار، باور ها و آمال مشترکی هستند. البته سال های جدا کننده ی این گروه های نسلی در نزد تمامی پژوهشگران نظریه نسل ها الزاما دقیقا یکسان نیست و بعضا تفاوت هایی دیده می شود. به خواست خدا ادامه دارد . [1] https://www.mehrnews.com/news/2408509/%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-20-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-26-%D8%B3%D8%A7%D9%84 [2] Craig A. Triscari, “Generational Differences in the Officer” [3] Twenge and Campbell
  2. 4 پسندیده شده
    بخش دوم : نسل شبکه آخرین نسلی که اولین گروه از جوانان آن در حال ورود به عرصه های مختلف حرفه ای در اجتماع می باشد نسل شبکه است. این نسل اگرچه با توجه به تفاوت های فرهنگی، مذهبی و جغرافیایی در جای جای دنیا تفاوت هایی در خصوصیات خود در مناطق مختلف دنیا با دیکدیگر دارند، اما با توجه به ویژگی اساسی معرف آنها، که شبکه و عصر اطلاعات و زندگی در دهکده جهانی ست، دارای ویژگی های مشترک و مشابه فراوانی بسیار فراتر از تفاوت های خود هستند. در پژوهشی ویژگی های این نسل در جامعه آمریکا این چنین توصیف شده است: در طی دوران حیات جوان آنها، نسل شبکه از طریق پیشرفت انفجاری در فناوری، بی ثباتی اقتصادی، خشونت عمومی و اجتماعی رو به افزایش، و جنبش های عدالت جویی شکل گرفته است.[1] تلاطم های سیاسی 2 دهه اخیر آمریکا – که در ایران نیز با علل متفاوتی اجتماع با آن دست به گریبان بود- تاثیر شدیدی بر روی این نسل گذاشته است. حتی بزرگسال ترین افراد نسل شبکه دنیا را پیش از حوادث 11 سپتامبر به یاد نمی آروند. آنها کشور خود را در ظاهر مبارزه با تروریسم، همواره درگیر جنگ های مختلف در خاطر دارند. بزرگ شدن نسل شبکه همراه با طلوع رنسانس دیجیتال بود. این نسل آنچنان به اطلاعات و فناوری دسترسی دارد، که هیچ نسلی تا پیش از این نداشته است. آنها همراه تلفن های هوشمند و دسترسی به شبکه اینترنت باند پهن جهانی دوران رشد خود را گذرانده اند.[2] هر جیزی که آنها میل به دانستن آن داشته اند تنها تا فشردن یک کلیک با آنها فاصله داشته است. این ترکیب قدرتمند از اطلاعات و سرعت خود را در پرسنل ارتشی جوانی نشان داده است که پاسخ فوری و تعامل دائمی را ترجیح می دهند. آنها مایل هستند اطلاعات به صورت دیداری ارائه شود و می تواند چند کار را به صورت هم زمان به پیش ببرند. اما این ارتباطات موبایلی پیشرفته هزینه ها و معایبی نیز به همراه داشته است. این امر می تواند موجب کاهش تعاملات فیزیکی، افزایش تعاملات افراطی، کاهش تمرکز به دلیل چند وظیفگی، حواس پرتی، و نرم های اجتماعی غیر معمول شود.[3] نسل شبکه حجم عظیمی از اطلاعات را به سرعت می بلعد، اما در عین حال نسبت به موضوعاتی که پیامد هایش را درک نمی کنند به سرعت علاقه خود را از دست می دهند.[4] برای یک افسر غیر سازمانی از نسل شبکه نادرست خواهد بود که در جایی دوری و به دور از دسترسی به شبکه قرار داشته باشد، چرا که آنها انگیزه دارند از طریق توانایی هایشان در سازمان شان یا در جهان تاثیر گذار بوده و موفق باشند.[5] قابلیت های نسل شبکه شامل اتصال سراسری، اطلاعات، و تعامل می باشد. آنها از نظر روانی احساس نیاز به متصل بودن به کاری را دارند که در حال انجام اش هستند. بسیار بیشتر از آنچه نسل پیش از آنها چنین احساس نیازی داشت. آنها مایل اند چرایی و چگونگی کاری که در حال انجام اش هستند را بدانند. اگر آنها احساس کنند که در حال ایجاد تغییری در سازمان نیستند، یا رهبر کاری آنان متوجه ارزش تلاش های آنان نیست، به سرعت به دنبال جای دیگری خواهند بود تا در آنجا تفاوتی ایجاد کنند[6]. آنها مایل اند خودشان مستقیما چیزها را بفهمند و درک کنند، تا آنکه یک ناظر بالای سر برای حتی کوچکترین امور داشته باشند که تک تک راه حل ها را به آنها دیکته کند، که فلسفه فرماندهی ماموریت ارتش این چنین است[7]. بخشی از این میل به حل مشکلات جهان بدین جهت است که آنها تمایل دارند راه های خلاقانه ای را برای حل مشکلات امتحان کنند که تا پیش از آن آزموده نشده اند. نسل شبکه از اینکه خود شخصا چیزی را با کمک اینترنت بیاموزد لذت می برد و در برابر فناوری های نوین احساس راحتی بی مانندی دارد. آنها با اتکا به خود با راهنمایی های کوچکی از سوی اعضای ارشد پژوهش در مورد موضوعات را شروع می کنند، و هم رده ها و ارشد های خود را به عنوان منابعی می بینند که می توانند در اجرای تلاش هایشان از آنها کمک بگیرند[8]. نسل شبکه همچنین مخیر بودن را ارزش می نهد. این ترجیح الزاما به این معنی نیست که باید انتخاب های زیادی وجود داشته باشد تا از میانشان یکی را برگزینند، بلکه بیشتر درباره ی این است که فردیت و خلاقیتشان را بروز دهند[9]. به جهت میل محرکه برای تغییر دنیا، نسل شبکه بیشتر در تظاهرات ها، راهپیمایی ها، و مبارزات برای تغییرات اجتماعی شرکت می کنند[10]. آنها ترسی از کار سخت ندارند، اما می خواهند تلاش هایشان دیده شود و تغییری ایجاد کند. در حوزه ی کار آفرینی، "اگر می خواهید درگیر نسل شبکه شوید، مطمئن شوید که به فردیت آنها احترام می گذارید به همان اندازه که عملکرد و تلاش شان را به رسمیت می شناسید." [11] در پژوهشی در باب همین موضوع در مورد ارتش ایالات متحده به قلم رابرت فارمر[12] آمده است: ارتش ایالات متحده در حال حاضر متشکل از 4 نسل است: نسل بومر[13] (1946-64)، نسل X [14] (1965-80)، نسل Y [15] (1981-2000)، و نسل Z [16] (کسانی که از سال 2001 به بعد متولد شده اند)[17]. هر یک از این گروه ها دارای ارزش های منحصر به فردی ست که بر نحوه درک آنان نسبت به مسائل، استفاده، و واگرایی نسبت به ارزش های ارتش تاثیر می گذارد. به طور قابل ملاحظه ای، ارزش های هر نسل می تواند جهت پیشبینی پاسخ های هریک از گروه های نسلی بکار رود، لذا واکنش های آنها قابل پیشبینی و یا قابل تخفیف یا شدت بخشی برای رسیدن به انسجام بیشتر در واحد رزمی، افزایش درک فردی و گروهی، و کمتر دامن زدن به نزاع های فردی ست. به طور ویژه این پژوهش می پرسد، "چگونه رهبران نظامی می توانند روابط منفی میان ارزش های نسلی هر یک از نسل ها و ارزش های نظامی را کاهش دهند در عین اینکه بتوانند از تراز مثبت این ارزش ها برای افزایش قابلیت ها و توان اعمال قدرت نظامی در افق 2050 بهره برند؟"[18] ارزش های نسلی ارزش های مقامات اجرایی کشوری و رهبران قوه مقننه معمولا به اهداف استراتژیک ملی گره خورده اند. بر اساس اسناد بالادستی کشورها که بر قوانین جزئی بر اساس آن بنیان نهاده شده ; رهبران در تلاش هستند آن انگاره ای را بتراشند که تصویر مجسم آمال ملی و عقیدتی باشد. اهداف استراتژیک , وضعیت نهایی حرکتی هستند که رویکرد عملیاتی از آن مشتق می شود، و بر روی شکاف میان وضعیت فعلی و وضعیت مورد نظر پلی ایجاد می کنند[19]. ارزش ها در طی زمان تغییر می کنند و منابع زیادی روی آنها تاثیر می گذراند. از این روی تصمیم سازان بینشی می سازند تا همزمان که فرمان حرکت کشور را به سمت آن هدف در دست دارند، وضعیت پایانی را همواره در افق آن نگاه دارند. آنچنان که تصمیم سازی تحت تاثیر فرهنگ تصمیم سازان قرار دارد، فرهنگ ارتش و نیروهای مسلح نیز بر فرهنگ تصمیم سازان تاثیر می گذراد. اگر ارزش های نیروی مسلح با کسانی که توسط آن تصمیمات یا فرمان ها تاثیر می پذیرند مشترک نباشد، آن تصمیمات یا فرمان ها امکان معنی و مفهوم یافتن را پیدا نمی کنند. اگر زیردستان تصمیم یا فرمان را درک نکنند، چندان محتمل نیست که نسبت به آن تعهدی پیدا کنند و تنها با آن انطباق پیدا می کنند. محیط عملیاتی امروز بر پیچیدگی و کنترل غیر متمرکز تحت مفهوم فرماندهی ماموریت، ارزش می نهد، که نیازمند تعهد سربازان به جای تطبیق و پذیرش زیردستانه آنان است[20]. بنابراین پل زنی میان شکاف های نسلی به منظور ایجاد درک مشترک از ارزش های ارتش به منظور بر قراری نظم مناسب و دیسیپلین لازم در نیروی مسلح امروزی لازم و حیاتی ست. ارزش های نسل ها قابل تعریف است و تصویری واضح از اینکه چگونه –به عنوان یک گروه- افراد رفتار خواهند کرد، پرورش خواهند یافت، و انتظار پاداش خواهند داشت، به دست می دهد. پژوهش در رفتار نسل ها تمایزات بارزی را در بین نسل های مختلف نشان می دهد. [21] در یکی دیگر از پژوهش های صورت گرفته چالش های مساله شکاف نسلی این چنین بر شمرده شده است: یک مشکل در مورد نصیحت هایی که در باب به خدمت گیری و رهبری نسل جوان در گفته می شود، وجود دارد: نسل هزاره دیگر نسلی نیست که ارتش نیاز داشته باشد در مورد آنها تمرکز کند. هزاره ی جدیدی ها –کسانی که ما بین 1980 تا 1996 متولد شده اند- در حال پیوستن به ارتش نیستند؛ آنها خود ارتش هستند! تا سال 2015 حدود 72 درصد از پرسنل فعال ارتش را نسل هزاره تشکیل می دادند. در واقع حتی در سال گذشته تعداد زیادی از این نسل هزاره ای ها می توانستند با 20 سال سابقه خدمت بازنشسته شوند. کسانی که به تازگی برای ورود به خدمت ثبت نام کرده اند در حال گذراندن دوره های آموزشی ای هستند که ارزش زمانی که صرف آنها می کنند را ندارد و متناسب نسل جدید نیستند. این ها آموزش های نسل جدید نیستند: نسل شبکه نسل شبکه که اعضای آن به عنوان NetGens نیز شناخته می شوند، شامل افرادی می شود که در و پس از 1997 متولد شده اند. در کشور های اروپایی , ژاپن و آمریکا تا سال 2015 این نسل جمعیتی بالغ بر 70 میلیون نفر را تشکیل می دادند. در این سال مسن ترین افراد این نسل 21 ساله می شدند. در حال حاضر نسل شبکه ای ها بخش قابل توجهی از جمعیت استخدامی ارتش را تشکیل می دهند که شامل 15 درصد از نیروی وظیفه نام نویسی کرده در سپاه تفنگداران دریایی[22] می باشد. این نسل جدید از نظر فکری بیشتر برای خطر ها و عدم قطعیت ها آمادگی دارد، و سرشار از اراده و اعتماد به نفس می باشد، اما در عین حال به طرز منحصر به فردی شکننده می باشد. نیروهای مسلح نیازمند سر سختی ذهنی بیشتری فراتر از آنچه نسل شبکه در زمان ورود به ارتش در اختیار دارند، می باشد. نسل شبکه اطلاعات را به روش متفاوتی دریافت می کنند، خود را در درجه اول به عنوان اشخاص منحصر به فرد و نه جزئی از اجتماع می بینند، و ارزش کمتری برای رویه های سنتی قائل هستند. این نیرو های تازه استخدام شده در حال دگرگونی چالش های نیروی انسانی هستند که ارتش با آنها مواجه است. امروزه بخش عمده ای از ارتشی های نسل هزاره ای مجبورند روش های ارتباطی و آموزشی خود در برابر افراد نسل شبکه را تغییر دهند، تا بتوانند از آنها جنگجو یانی بسازند که بتوانند بر فشار های شدید مناقشات مسلحانه چیره شوند. [23] نسل های متفاوت با مدل ارزشی نیروهای مسلح به نحو متفاوتی تعامل می کنند. محققین، اندیشگران امور نظامی، و فرماندهان تیپ دیدگاه های متفاوتی در این باب دارند که چه چیز مهم است و چرا. علاوه بر این، انسان ها بر اساس نظرات و عقایدشان، جهان بینی و شغل شان، به مفاهیم اهمیت و ارزش می دهند. برای مثال اندیشگران ممکن است به تمامیت و یکپارچگی بیشترین اهمیت را بدهند، حال آنکه فرماندهان تیپ بالاترین ارزش را ازان وظیفه بدانند. زمانی که در مورد تئوری نسل ها و اهمیت آن مطالعه می کنیم، هدف درجه اول انطباق تمامی اعضای قوای مسلح اعم از سپاه، ارتش، وزارت دفاع، و نیروی انتظامی با مدل ارزشی انقلاب اسلامی، تبدیل به برترین امور می شود. از آنجایی که همه پرسنلی که وارد نیروهای مسلح شده اند قوانین، ارزش ها و اصول مشخصی را که در برابر آنان قرار گرفته را درک می کنند، عملکرد قوای مسلح در کلیت آن، فردیت افراد را کم ارزش نمی کند یا تجانس گروهی را از بین نمی برد. با تغییر کردن افرادی که تصمیمات را اتخاذ می کنند، به همین ترتیب تعابیر و تفاسیر از اطلاعات و استاندارد های پیاده سازی نیز دچار تغییر می شود. در ساختار ارتش های جهان معمولا نسل جوان جایگاه های سطوح پایینی، نسل میان سال در سطوح میانی، و نسل مسن تر در سنین 50 و بالاتر سطوح عالی فرماندهی را عهده دار هستند. در قوای مسلح ایران اما پس از انقلاب اسلامی ساختار فرماندهی ارتش در سطوح عالی و میانی به کلی دچار تغییرات اساسی شد، سپاه نیز نیرویی بود که اساسا به تازگی تاسیس شده بود و آنچنان که پیشتر ذکر شد عموم فرماندهان رده بالای آن جوانانی کم سن و سال بودند. در اینجا مدل سنتی ساختار سنی نیروهای مسلح دستخوش تغییر شد که این تغییرات و اخلاص و جسارت این فرماندهان البته برکات فراوانی به همراه داشت. با گذشت ایام و گذشت بیش از 30 سال از پایان جنگ اما ما شاهد یک رکود نسلی بوده ایم، رکود نسلی که نسل جوان و میان سالی که در صف ارتقای جایگاه بوده اند را نیز در هرم فرماندهی رسوب داده و بعضا حتی به سن بازنشستگی رسانده. این مساله به نوبه خود مستعد آن است که این نسل را نیز تحت محافظه کاری شدیدی که خود دست به گریبان آن بوده، به بازتولید بحران رکود نسلی سوق دهد. واژه "بحران" تعمدا و آگاهانه از آن روی بکار رفته است که به معنای واقعی کلمه این مساله مستعد آن است که منجر به ایجاد ناکارآمدی های عمده و تهدیدات در سطح امنیت ملی شود. به خواست خدا ادامه دارد . [1] Seemiller & Grace, 2017 [2] Patel, 2017 [3] Green 2019 [4] Heitzman, 2018 [5] Mercurio, 2017 [6] Rampton, 2017 [7] Department of the Army, 2012 [8] Seemiller & Grace, 2017 [9] Bridges, 2015 [10] Weise, 2019 [11] Patel, 2016, para. 16 [12] Robert M. Farmer [13] Boomer [14] baby buster, slacker, or Gen X [15] echo boomer, Generation Y, or generation next [16] در برخی طبقه بندی ها شامل نسل هزاره سوم و نسل شبکه [17] Cameron B. Caine, Generational Differences in Workplace Ethics: A Supplemental Report of the 2011 [18] Col John P. McDonnell, “National Strategic Planning: Linking DIMEFIL/PMESII to a Theory of Victory” [19] Department of Defense. ADP 3-0, 1. [20] Scott Borerud. “An Overview of Ethical Philosophy” [21] How Can the United States Army Leverage the Strengths of Three Disparate Generations to Fight and Win the Nation’s Wars? [22] Marine Corps [23]https://warontherocks.com/2018/03/how-the-network-generation-is-changing-the-millennial-military/
  3. 2 پسندیده شده
    خبرهایی حول محور ورود ارتش آذربایجان به شهر جبرئیل و بازپس‌گیری این شهر توسط ارتش ارمنستان به گوش می‌رسه. به نظر می‌رسه ارتش آذربایجان رودست بدی خورده و تلفاتی (احتملا زیاد) رو هم متحمل شده. از اون سمت روسیه اعلام کرده که اگر آذربایجان به خاک ارمنستان حمله کنه، دولت روسیه با توجه به معاهدات دفاعی فیمابین ناچار به مداخله خواهد شد؛ با این پشتوانه ارتش ارمنستان به شهرهای آذربایجان حمله می‌کنه و خیالش از بابت امنیت شهرهای خودش راحته! ویدئوهای خبری: حمله به دو سوله بزرگ محل دپوی موقت سوخت و ملزومات ارتش آذربایجان توسط توپخانه ارتش ارمنستان https://aparat.com/v/mbsWT وزارت دفاع ارمنستان تصاویری از لحظه ساقط شدن یک فروند هواپیمای احتمالا بی سرنشین آذربایجان را منتشر نمود. https://aparat.com/v/RMS1l حمله پهپادی ارتش آذربایجان با استفاده از پهپادهای انتحاری به ادوات ارتش ارمنستان https://aparat.com/v/1hJQi ستون کامیون‌های آذربایجانی در راه منطقه جرئیل هدف کمین نیروهای ارمنستانی قرار گرفته است. https://aparat.com/v/WY67p فیلمی از حمله راکتی ارمنی‌ها به شهر گنجه آذربایجان https://aparat.com/v/HTlbi حملات توپخانه‌ای ارتش ارمنستان به مواضع ارتش آذربایجان و انهدام یک عراده توپ D20 این کشور https://aparat.com/v/9rsGI خودروهای به جامانده از ارتش ارمنستان حین عقب نشنی از شهر جبرئیل که به دست نیروهای آذربایجانی غنیمت گرفته شده https://aparat.com/v/h2I0O تصاویر: برای تصاویر عنوان و توضیحات قرار دادم، امیدوارم که کار کنه! پنج تصویر اول مربوط به کمین هست. این دو تصویر هم مربوط به عکس یادگاری نیروهای حمله کننده به جبرئیل بعد از ورود به شهر هست که متنی رو مرتبط با این تصاویر از یک کانال تلگرامی قرار می‌دم: منبع متن فوق: https://t.me/syriankhabar/18401 تصاویر و فیلم‌های برگرفته از کانال تلگرامی زیر می‌باشند. https://t.me/Partisan2015
  4. 1 پسندیده شده
    نزدیک به شش سال حضور مستمر و ارسال پنجهزار پست در میلیتاری که در واقع نزدیک به 88 درصد آن را پستهای برگردان شده به پارسی / تالیفی و تحلیلی را تشکیل میدهد ، بلحاظ زمانی ، بسیارسریع سپری شد . بطور قطع ، این دوره زمانی با فرازو فرودهای بسیاری همراه بود که در جای خود می بایست مورد نقد و بررسی قرار گیرد . با این وصف ، به همین بهانه و براساس بررسی های انجام گرفته در آرشیو میلیتاری ، مطلبی که می تواند در آینده با استفاده از منابع افزون تر ، گسترش نیز پیدا کند ، در دست تهیه قرار گرفت که به شکل غافلگیر کننده ای با حملات شبه نظامیان حوثی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی مصادف شد . گر چه ادعایی در کامل بودن آن وجود ندارد ولی قابلیت مناسبی برای تبدیل شدن به بستری آکادمیک به منظور بررسی دقیق تر شبکه دفاع هوایی ارتش سلطنتی عربستان سعودی در اختیار دارد . مقدمه : ارتش ایالات متحده ، در جریان طراحی نقشه بمباران استراتژیک ژاپن در سالهای پایانی جنگ دوم جهانی پس از بررسی های طولانی شیوه های رزم میان دو طرف درگیر ، به این نتیجه رسیده بود که اولین هدف تمامی فرماندهان حاضر در صحنه نبرد ( چه فرماندهان ژاپنی و چه فرماندهان متفقین ) ، حصول اطمینان از کنترل آسمان به نفع نیروی خودی است . نزدیک به چهل و پنج سال بعد ، در آستانه جنگ دوم خلیچ پارس ، ژنرال مالیکوف ، فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش شوروی نیز براین اعتقاد قرار داشت که این جنگ مفهوم برتری هوایی را چه برای ارتشی که این برتری را بدست آورد و چه ارتشی که این برتری را از دست داد ، به گونه ای متفاوت تعریف نمود . کلیات : از یک نظر ، هدف از اجرای عملیات ضد هوایی پدافندی ( defensive counter air/DCA ) حفاظت از نیروهای خودی و موقعیت های استراتژیک در برابر حملات هوایی و موشکی دشمن خواهد بود که در اصطلاح با واژه پدافند هوایی ( counter-air defence ) نیز مورد شناسایی قرار می گیرد ، در ادبیات نظامی به دو گونه کاملا متفاوت دفاع عامل و غیر عامل قابل تقسیم بندی است . با این وصف ، تمامی تاکتیکهای مربوط به عملیات ضد هوایی پدافندی ، 2 هدف اصلی را دنبال می کند : 1-از میان بردن و خنثی سازی تمامی تهدیدات / حملات هوایی و موشکی دشمن 2-کاهش تاثیر مخرب روانی و فیزیکی این گونه حملات بر واحدهای خودی معماری سلسله مراتبی شبکه دفاع هوایی با توجه به این دو هدف ، اصول و پایه اصلی عملیات ضد هوایی پدافندی ، شامل مفاهیمی نظیر تشخیص ، شناسایی ، رهگیری و نابودی تهدیدات هوایی – موشکی دشمن است . طبیعتا" عملیات ضد هوایی پدافندی را می توان در قالبی استاندارد ، بصورت نمایش واکنش مناسب با هدف گرفتن ابتکار عمل از دشمن بواسطه اجرای تاکتیکهای کنترل آتش و تقسیم فضای دفاعی به مناطق هوایی مشخص ( AADC/Area AirDefence Command) مورد تعریف قرار داد . به شکل خلاصه ، مجموعه عملیات ضد هوایی پدافندی نیازمند وجود یا دسترسی به اطلاعات رزمی منسجم بر پایه توانمندی های دفاعی / هجومی و همچنین برآوردهای مستدل در خصوص روشها ، تاکتیکها و داده های مربوط به سامانه های تسلیحاتی خودی و دشمن است که آن را می توان در چهارچوب مفهومی آماده سازی اطلاعاتی میدان نبرد ( IPB/ Intelligence Preparation Of The Battle space) مورد بازشناسی قرار داد . با توجه به موارد پیش گفته ، مهم ترین بخش در ساختار یک شبکه دفاع هوایی را می توان "مرکز عملیات هوایی" (AOC/Air Operation Center) دانست که در آن ، هواگردهای نظامی ، سامانه های پیش اخطار پایش ، هدایت و عملیاتی می شوند . این مرکز ، عنصر اصلی سامانه کنترل هوایی و نماینده اصلی مرکز هماهنگی منطقه ای بوده و بواسطه آن می توان عملیات هوایی ، زیرسیستم های پدافند زمین پایه در بردهای مختلف را تحت یک فرمان قرار داد . این مرکز بدلیل برخورداری از تجهیزات و پرسنل مرتبط ، می تواند طراحی ، هدایت و انجام عملیات پدافندی را در منطقه نبرد بر عهده گرفته و با استفاده از داده های بدست آمده از منابع مختلف می تواند حریم هوایی خودی را کنترل نماید . سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی پادشاهی عربستان سعودی (المملکة العربیة السعودیة) با مساحتی در حدود 2149690 کیلومتر مربع ، با قرار گرفتن در رده سیزدهم وسیع ترین کشورها ، بزرگترین واحد سیاسی در غرب آسیا بشمار می رود که بخش عمده شبه جزیره عربستان را دربر گرفته‌است و از شمال با عراق ، اردن و کویت ، از سوی شرق با امارات متحده عربی ، قطر و خلیج فارس و از جنوب شرقی با عمان ، از جنوب با یمن و از سوی غرب با ساحل دریای سرخ هم‌مرز است. با این وصف ، حملات شبه نظامیان حوثی به زیرساختهای نفتی این کشور در سپتامبر 2019 موجب شد تا ساختار و شبکه دفاع هوایی این کشور زیر ذره بین رفته و بررسی آن در کانون توجهات قرار گیرد. تغییر پارادایمیک برای سپر صحرا: ایده اولیه ایجاد شبکه دفاع هوایی مستقل از نیروی هوایی در سازمان رزم ارتش پادشاهی عربستان سعودی به سال 1966 ( یکسال قبل از دومین جنگ اعراب و اسراییل در سال 1967 ) با ورود سپهبد خالد بن سلطان (ستوان وقت ) باز می گردد . با سازماندهی این فرماندهی ( نیروی پدافند هوایی سلطنتی سعودی / RSADF) بعنوان یک نیروی مستقل که معادل نیروهای هوایی، زمینی ، دریایی بود ، یک تغییر ساختاری عمیق در ارتش این کشور پدید آمد ، بدین معنی که شبکه دفاع هوایی این کشور دیگر بعنوان زیر مجموعه نیروی زمینی ارتش سلطنتی (RSLF) محسوب نمی شد . به اعتقاد مورخان نظامی ، انگیزه ایجاد این تغییر را می توان در سیالیت تهدیدات موجود بر علیه این کشور تحلیل نمود . نگرانی سطح ارشد تصمیم گیر در ارتش عربستان از گسترش تسلیحات کشتار جمعی و حامل های این نوع جنگ افزارها ( موشکهای بالستیک ، هواپیما و... ) منجر به تغییرات گسترده در افق دید فرماندهان ارتش شده و بالتبع راه کارهای خنثی شدن این تهدیدات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در نهایت به تولد پدافند هوایی ارتش سلطنتی منجر گردید . خالدبن سلطان سپهبد خالد بن سلطان در کتاب خود با عنوان A WARRIOR OF DESERT در خصوص چرایی تشکیل نیروی چهارم می نویسد : " مساحت کشور سعودی بیشتر از2 میلیون کیلومتر مربع بود و اتکاء صرف بر نیروی زمینی برای دفاع از آن ، به هیچ عنوان عاقلانه به نظر نمی رسید ، به همین دلیل درسال 1974 طرحی رابه منظور جدایی نیروی دفاع هوایی از نیروی زمینی ارائه ودر آن خواستارشدم تا شبکه دفاع هوایی عربستان می بایست مستقل از سه نیروی دیگر وارد عمل شود و این یک مسالع ضروری و پر اهمیت است . تلاش ها برای ایجاد این استقلال نیرویی نهایتا" در سال 1983 به ثمر نشست " علیرغم وجود تهدیدات پیش گفته ، تفکیک یگان های پدافند هوایی از نیروی زمینی و تبدیل شدن آنها به یک نیروی مستقل نزدیک به 20 سال ( اواسط دهه هشتاد میلادی ) بطول انجامید تا شاخه چهارم از ارتش عربستان ، ماموریت و مسئولیت حفاظت از فضای هوایی این کشور را با استفاده از سامانه های زمین پایه بر عهده گیرد. فرماندهی این نیرو در ابتدای امر به امیر خالد بن سلطان آل سعود ، فرزند وزیر وقت دفاع و نیروی هوایی سپرده شد و پس از 4 سال بررسی های اولیه ، نیروی تازه متولد شده به 5 زیرشاخه G1، G2،G3،G4و G5 تقسیم گردید و ستاد مرکزی آن برای ایجاد هماهنگی میان بخش های عملیاتی ، لجستیکی به ریاض ( پایتخت عربستان ) منتقل شد . علاوه براین ، بدلیل تغییر تهدیدات ، بخصوص برای حفاظت از این ستاد در برابر حملات موشکی ، یک مجموعه پیشرفته در سال 2004 تاسیس و همه پرسنل و تجهیزات کنترل و فرماندهی در آن استقرار یافت . این نیرو تا ابتدای دهه نود میلادی با در اختیار داشتن 4000 پرسنل ، 33 آتشبار دفاع هوایی موشکی را در سازمان رزم خود می دید که از این تعداد 16 آتشبار با مسلح شدن به 128 سامانه MIM-23 I-HAWK با برد 40 کیلومتر ، حفاظت از ریاض ، راس التنوره ، ظهران ، جده و همچنین پایگاه های هوایی این کشور شامل خمیس موشیت (Khamis Mushayt) ، حفر الباطن ( Hafar al Batin) و تبوک ( Taube) و همچنین تاسیسات استراتژیک نفتی در استان های شرقی این کشور را بر عهده داشت . هفده آتشبار باقی مانده که خط دوم پدافندی عربستان سعودی را تشکیل میداد ، 68 سامانه متحرک شاهین (Shahine) بابرد 16 کیلومتر را در برمی گرفت . این سامانه که در واقع نوع بهبود یافته و متحرک سازی شده سیستم فرانسوی کروتال (Crotale) نصب شده برروی شاسی AMX-30SA بشمارمی رفت ، ماموریت داشت تا از میادین نفتی و سایر تاسیسات حیاتی ، بسته به موقعیت و شرایط زمانی دفاع کند ، در حالی 73 سامانه شاهین دیگر ، بعنوان سیستم های دفاع هوایی ثابت ، مورد استفاده قرار می گرفتند . با توجه به گستره و موقعیت سرزمینی عربستان ، تمامی آتشبارهای موجود شامل سامانه های I-HAWK و شاهین با متصل شدن به سامانه کنترل و هشدار زودهنگام هوابرد ( AWACS) ، سامانه فرماندهی و کنترل سپر صلح ( Peace Shield command and control system) را پدید آوردند . ضمن اینکه شبکه دفاع هوایی عربستان برای اجرای ماموریتهای دفاع هوایی نزدیک به سامانه های توپخانه ای خودکششی 20 م.م و 30م.م ولکان (Vulcan ) که بر روی شاسی فرانسوی AMX-30SA قرار گرفته بود ، نیز مسلح گردید . اگر چه شبکه دفاع هوایی این کشور با در اختیار داشتن سامانه های موشکی برد بلند و توپخانه ای کوتاه برد ، قابلیت دفاع از حوزه سرزمینی خود را داشت ، اما برای افزایش قابلیتها و ارتقاء ضریب حفاظت ، بکارگیری سیستم های دفاع هوایی موشکی کوتاهبرد ( SHORAD) و همچنین میانبرد ( HIMAD) را نیز در دستور کار خود قرار داد . ورود این سیستم های جدید ، موجبات تغییرات افزون تر در حوزه های پشتیبانی و آموزش شده تا شبکه دفاع هوایی این کشور بتواند با تهدیدات موجود و خطراتی که در دهه های آینده ممکن است پدید آید ، مقابله نماید . در حوزه لجستیک ، دفاع هوایی ارتش سلطنتی زیرساختهای مطلوبی را برای آموزش و تربیت پرسنل وظیفه و افسران در سطوح مختلف فراهم نموده است . ستاد این نیرو که در ریاض قرار دارد ، مسئولیت اصلی طرح ریزی و عملیاتی نمودن برنامه های تصویب شده برای شش زیرشاخه ( فرماندهی دفاع هوایی ) پادشاهی سعودی را بر عهده دارد . از سویی دیگر ، جده (Jeddah) خانه اصلی دانشکده دفاع هوایی (Air Defense Forces Institute /(ADFI ، زیرساختهای تعمیر و نگهداری ، پشتیبانی فنی ، تاسیسات آموزشی پرسنل جدید الورود پدافند و در نهایت بستر اصلی آموزشی سامانه های تسلیحاتی محسوب می گردد . در دانشکده دفاع هوایی عربستان ، دروس پایه برای آموزش افسران و درجه داران پدافند در دو سطح مقدماتی و پیشرفته ارائه شده است . این دانشکده که مطابق با الگوی آکادمی های معتبر نظامی در ایالات متحده ایجاد شده ، برای افسران دفاع هوایی ، یک دوره 3 ساله را در نظر گرفته که به فارغ التحصیلان ، مدرک معادل لیسانس در حوزه مطالعات نظامی اعطاء می نماید . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، مرکز پشتیبانی و تعمیر و نگهداری مستقر در جده ، یکی از تاسیسات پیشرفته این نیرو بشمارمی آید که تمامی امور مربوط به به روز نگاه داشتن شبکه دفاع هوایی عربستان را برعهده دارد . این مرکز به سه بخش تاسیسات (آمادگاه ) سامانه های موشکی ، آمادگاه یکپارچه سازی و در نهایت آمادگاه پشتیبانی فنی تقسیم می گردد. در این میان ، آمادگاه پشتیبانی فنی این نیرو ، مجموعه ای از تاسیسات چند میلیون دلاری است که ماموریت و وظیفه نگهداری از ذخیره موشکهای دفاع هوایی را بر عهده داشته ، بدون آنکه نیازبه ارسال آنها به کشور سازنده ( ایالات متحده ) باشد ، که این خود صرفه جویی قابل توجهی را فراهم مینماید . دومین مجموعه (تاسیسات-آمادگاه سامانه های موشکی /TRMF/ Theater Readiness Missile Facility ) نیز ترکیبی از زاغه های ذخیره سازی مهمات موشکی و طیف متنوعی از مهمات استاندارد مورد استفاده پدافند هوایی بشمارمی رود که در نقاط مختلف این کشور برای کاربردهای مشخص ، ایجاد گردیده است ، در حالی که آمادگاه یکپارچه سازی نیز بطور همزمان مسئولیت بررسی نهایی آمادگی سامانه های تسلیحاتی ، یکپارچه سازی و درنهایت ارتقاء گردان های دفاع هوایی ، قبل از استقرار در محل تعیین شده را بر عهده دارد . تمامی این مجموعه ها نیز توسط مرکز پشتیبانی فنی پدافند هوایی که به شکل مستقیم با شبکه فرماندهی و کنترل این نیرو مرتبط است ، حمایت می گردد . به گفته تحلیلگران نظامی ، هدف اصلی از ایجاد چنین ساختاری ، ادغام کلیه سامانه های در دسترسی در یک مرکز فرماندهی و اطلاعات ( CIC / command and information center ) است . با این وصف ، چندگانگی فرهنگی میان پرسنل بومی و مشاوران نظامی خارجی در نیروی پدافند هوایی سعودی ، موجبات پدید آمدن شکافهایی شد که این امر با اعزام اولین دسته از پرسنل ارتش این کشور به دانشکده دفاع هوایی توپخانه ای سنت بار بارا(air defense and artillery fraternal organization ) به منظور بهبود درک شیوه های خدمات- محور به تقریب برطرف گردید . با توجه به این امر ، نقش مشاوران دفاع هوایی در اجرای صحیح ماموریتهای محوله به این نیرو از اهمیت بسیارزیادی برخوردار می بود . نمونه بارز این تلاش مشترک میان شبکه دفاع هوایی عربستان سعودی و ناظران نظامی خارجی را می توان در برنامه ریزی ، هماهنگی و تکمیل پروژه فروش سیستم دفاع هوایی FIM-92 STINGER مشاهده نمود ، چرا که برای خرید این سامانه تسلیحاتی ، می بایست یک فرهنگ پشتیبانی مشترک میان نیروی دریایی سلطنتی ،ستاد فرماندهی شبکه دفاع هوایی سلطنتی ، وزارت دفاع و نیروی هوایی ایجاد می گردید . اهمیت این تلاش پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 مشخص شد ، چرا که این اطمینان بوجود آمد که هیچکدام از موشکهای استینگر فروخته شده در اختیار شبه نظامیان مسلح قرار نگرفته است . از سویی دیگر ، اجرای برنامه های آموزشی ضمن خدمت از سوی ستاد پدافند هوایی برای افسران این نیرو از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است . بخش عمده ای از افسران پدافند هوایی سعودی به چند زبان مسلط بوده ، چرا که بخش عمده ای ازآنها در دانشکده های نظامی ایالات متحده آموزش دیده بودند ، هر چند پس از 11 سپتامبر 2001 ، روند اعزام دانشجو با افت بسیار زیادی مواجه شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2-منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 3- تشکر فراوان از سه دوست عزیز جناب @bds110@ ، mehran55@ ، warrior بابت راهنمایی های گسترده 4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  5. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت برادر عزیز و مطلع جناب کیانی . تشکر بابت مطلب ارزشمند ، توضیحات مناسب و جالب توجهتون . یه چند تایی تصویر و ... هم بنده اضافه کنم به این تایپک ارزشمند . چند سال پیش که به این هواپیما و مطلبش تو فضای مجازی برخوردم ، برام چقدر جالب و غیر عادی بود . در مورد این هواپیما میشه گفت که موتور نیمه جت یا جت پیستونی داره . با دقت به این هواپیما میشه مراحل اولیه ی شکل گیری ذهنیت طراح و سازندگانش در مورد موتور جت رو دید که انصافا آدم رو سر ذوق میاره . داده نمای باحال ، میشه در مورد موتور هم اینطوری گفت که چیزی بین پیستونی و جت هست یا مرحله گذر از پیستونی به جت . این موتور ترکیبی از اونجا جالب توجه هست که موتور پیستونی ( از شکل ظاهری بهش میخوره 12 سیلندر وی و بدون پرخوران هست ) در نقش تامین کننده ی نیروی کمپرسور (که نقش مکش و فشرده سازی هوا رو به عهده داره ) عمل میکنه و قسمت پس سوز ( که وظیفه ی تولید رانش اضافی با استفاده از هوای فشرده ی در دسترس و اضافه کردن سوخت به صورت پاشش بر روی اون رو داره ) که در انتهای بدنه و تقریبا داخل دم قرار داره میشه گفت به لحاظ مکانیکی جدا از این دو بخش هست ، اما به نظر میاد پمپ سوخت قسمت پس سوز به موتور پیستونی متصل هست که در مواقع نیاز و توسط خلبان سوخت مورد نیاز رو تامین میکرده . ورودی هوای موتور کابین خلبانان _ کاکپیت سازه ی بدنه که تونل داخلی راه به در درونش هست و کابین خلبانان به شکل یه کپسول درون این تونل قرارگرفته . ( البته از این نوع پیکره بندی تو هواپیماهای مدرن تری مثل میگ 21 و خانواده ی سوخوی 20 ، 22 و ... هم استفاده شد ) . کاپرونی کامپینی ان 1 ( یه چند تایی تصویر باکیفیت برای کالیبره کردن جگرها ، برای دیدن تصویر با ابعاد حداکثری روی اونها کلیک بفرمایید ) چند تصویر هم احتمالا مربوط به نمونه ی پروازی اولیه هست که آسیب دیده و به صورت منفصل به موزه منتقل شده قسمت انتهایی مربوط به پس سوز ابتدایی موتور اون تصاویر تاریخی و زیبای اون عزیز سفر کرده سه نمای این طرح البته به نظر ایده های جالب دیگه ایی هم اون زمان ها ( به گفته ی سایت مرجع سال 1935 ) مطرح بوده ، مثل استفاده از موتور شعاعی در اون ، ورودی هوای کمکی موتور ( یا خروجی اگزوز و هوای گرم ی که موتور شعاعی رو خنک کرده ) زیر بال و پشت ارابه ی فرود ، دارا بودن کمپرسور دومرحله ایی و پس سوز بوده ، الباقی ایده مثل کابین خلبانان یکمقداری فضایی بوده . این لینک هم برای تصاویر استفاده شده با توضیحات بیشتر https://www.google.com/url?sa=i&url=http%3A%2F%2Faviadejavu.ru%2FSite%2FArts%2FArt8742.htm&psig=AOvVaw1hJhqB-0rMrST54Rn_AIBX&ust=1602246549212000&source=images&cd=vfe&ved=0CAkQjhxqFwoTCKCL49n_pOwCFQAAAAAdAAAAABAm اینم لینک بعدی https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fwww.armedconflicts.com%2FCaproni-Campini-CC-2-t30296&psig=AOvVaw1hJhqB-0rMrST54Rn_AIBX&ust=1602246549212000&source=images&cd=vfe&ved=0CAkQjhxqFwoTCKCL49n_pOwCFQAAAAAdAAAAABBZ
  6. 1 پسندیده شده
    آقا گمنام شصت و یکی داری؟ ۱۸ ساله، سومار... فیلم: https://aparat.com/v/8Qfoi تصویر شهید بهروز صبوری اطلاعات بیشتر: https://b2n.ir/302757
  7. 1 پسندیده شده
    بسم ا... """" با احترام به همه کاربران ، تمامی پستهای غیر مرتبط با تاپیک به بایگانی منتقل شدند ، بدون هیچ تعارفی ، هر کدام از دو طرف ماجرا ، شروع کننده مجدد بحثهای غیر مرتبط با محوریت بررسی نظامی جنگ جدید در قره باغ باشند ، با جریمه های مشخص شده روبرو میشوند """"" وضعیت جغرافیای نبرد در قفقاز جنوبی -هفتم اکتبر 2020 (ادامه پست قبل) در ادامه وقایع نبرد میان یگانهای آذری- ارمنی به تاریخ هفتم اکتبر 2020 ، عناصر رزمی دوطرف ،تبادل آتش سنگین توپخانه ای را در دستور کار خود قرار دادند . از یک طرف وزارت دفاع آذربایجان مدعی است که واحدهای ارمنی ، شهرهای تارتار ، بردا ، اقدم ، آژی آباد ، فیزولی و جبرائیل را زیر آتش خود دارد ولی تا کنون تلفاتی از این بمباران ها اعلام نشده ، که این امر بدلیل قرار گیری این شهرها در خط مقدم درگیری و تخلیه ساکنان ان به محض شروع درگیری هاست . با این وصف ، برخی منابع آذری مدعی اند که این گلوله باران تا کنون جان 27 غیر نظامی را گرفته و موجبات زخمی شدن 141 نفر را فراهم نموده و تاکنون 376 باب خانه و 63 زیرساخت شهری ازمیان رفته اند . علیرغم اتهامات وارده از سوی آذربایجان مبنی بر هدف قراردادن مناطق غیر نظامی ، یگانهای توپخانه ارتش های مشترک ترک ، اقدام به اجرای آتش شدید بر علیه شهر "شوشی" که هم اکنون در اختیار نیروهای ارمنی است نموده و براساس تصاویر منتشره از سوی منابع ارمنستانی ، شدت خسارات به بافت مسکونی و تاسیسات شهری بسیار قابل توجه به نظر می رسد . به گفته منابع ارمنی ، از زمان آغاز نبرد تا کنون حداقل 21 غیر نظامی ارمنی براثر اجرای آتشباری توپخانه کشته و بیشتر از 90 نفر دیگر نیز زخمی شده اند . براساس مشاهدات موجود بدلیل آماده نبودن دو طرف برای اجرای آتش بس ، این امکان وجود دارد که نبرد همچنان ادامه پیدا کند و جان غیر نظامیان بیشتری را بگیرد . از سویی دیگر ، آرایک هاروتییان ، رییس جمهوری خودخوانده آرتساخ مدعی است که یگانهای رزمی تحت فرمان وی یک ضد حمله سراسری را بر علیه یگانهای آذری در دست اقدام دارد و ویدیویی از عقب نشینی یگانهای آذربایجانی از مواضع دفاعی خود نیز منتشر نموده است . به ادعای وی ، واحدهای رزمی آرتساخ بخشی از مناطق اشغالی توسط واحدهای آذری را بازپس گرفته و بخصوص محاصره موقعیتی که دران 19 سرباز ارمنی گرفتار شده و تا کنون ان را حفظ کرده بودند نیز شکسته شده است . همزمان ، وزارت دفاع ارمنستان با انتشار ویدئویی ، مدعی است که در محور جبرائیل ، واحدهای ترک به عقب برانده شده اند و پاشینیان نیز در مصاحبه ای ادعای ایراد ضربه خرد کننده به نیروهای آذری را نموده است ، اما طرف اذری این مدعی را تکذیب نموده ولی ارتش ارمنستان ، بطور مسلسل وار مشغول انتشار ویدئوها و تصاویر کشته های ارتش های مشترک ترک است که به شکل خاص ، اجساد سربازان اذری در کنار یک دستگاه تانک رها شده که به گفته ارتش ارمنستان ، موضعی است که اخیرا بازپس گرفته شده به شکل عمومی به نمایش گذاشته شده است . نیروهای ارتش آذربایجان نیز براساس پیشرویهای روزهای گذشته مدعی اند که تلفات سنگینی را به یگانهای ارتش ارمنستان وارد نموده اند . نیروهای ارمنی نیز با وارد کردن صدها دواطلب جدید ، درصدد عقب راندن نیروهای ترک هستند که امری به نسبت بعید به نظر می رسد . با این حال ، بمب خبری روز هفتم جنگ ، از سوی روزنامه نیویورک تایمز با انتشار تصاویر ماهواره ای جدیدی منفجر شد . در این تصاویر ، حداقل یک فروند جنگنده اف-16 و یک فروند هواپیمای باری سی ان - 235 نیروی هوایی ترکیه به وضوح قابل مشاهده است که شایعه دخالت ترکیه را در این جنگ را که از روز سوم اکتبر منتشر شده بود را تقویت می کند وزارت دفاع ارمنستان در 27 سپتامبر 2020 ، ترکیه را متهم به دخالت در روند جنگ متهم نمود تا جایی که این مدعا با ساقط شدن یک فروند جنگنده سوخو-25 نیروی هوایی ارمنستان ( یا جمهوری ارتساخ ) به حقیقت پیوست . 5 روز بعد ، واحدهای موشکی ارمنی ، یک حمله شدید را به فرودگاه شهر گنجه ترتیب دادند که به گفته وزارت دفاع این کشور ، موقعیت استقرار تجهیزاتی نیروی هوایی ترکیه را هدف قرار داد . ترکیه ضمن پشتیبانی همه جانبه از ارتش آذربایجان ، صدها نیروی شورشی سوری را به قفقاز جنوبی منتقل نموده تا در جنگ علیه ارمنستان ، ارتش آذربایجان را همراهی نمایند . به نظر می رسد که نقش آنکارا در درگیریهای قفقاز جنوبی ، بیشتر از آن چیزی است که قبلا تصور می شد . ویدئوی روند آماری جنگ تا روز پنجم درگیری ها https://www.aparat.com/v/oP8mt پی نوشت : منابع : 1 2 3
  8. 1 پسندیده شده
    بسم ا... وضعیت جغرافیای نبرد در قفقاز جنوبی -ششم و هفتم اکتبر 2020 در پنجم اکتبر 2020 ، یگانهای توپخانه ارتش ارمنستان ، شهر گنجه (یکی از چهار شهر برجسته ایران در دوران ایلخانیان/ کیروف آباد در دوران اتحاد شوروی ) را زیر آتش سنگین توپخانه خود قرار داده و به شکل خاص ،بازارمرکزی و زیرساختهای این شهر را گلوله باران نمودند . این گلوله باران ، پاسخی به آتشباری یگانهای توپخانه ارتش های مشترک ترک که برای چندین روز متوالی حومه و مناطق مسکونی استپاناکرت را زیر آتش خود گرفته بود محسوب می شد . وزارت دفاع آذربایجان مدعی است ، یگانهای ارتش ارمنستان به خط لوله باکو-تفلیس- جیهان حمله بردند . این خط لوله نفت سبک آذربایجان ( عمدتا" از میدان نفتی چراگ-گونشلی) از طریق گرجستان به بندر جیهان ترکیه منتقل تا برای صدور به تانکرهای دریایی تحویل گردد . در حالی که ارمنستان این اخبار را جعلی خوانده و آن را رد نموده است . درحالی که درگیری های میان طرفین شدید به نظر می رسد ، ارتش ارمنستان مدعی است که خسارات زیادی به نیروهای مشترک ترک وارد کرده ، اما به آرامی در حال عقب نشینی است . در حوزه سیاسی ، نخست وزیر ارمنستان در حالی که تا چند روز پیش مدعی ایراد یک خسارت بزرگ به آذربایجان شده بود ، پس از مصاحبه با خبرگزاری فرانسه اعلام نمود که در صورت ارائه امتیازات برابر ، حاضر به مصالحه با طرف مقابل است . ، در حالی که دولت فعلی ، روسیه را موظف به دخالت در جنگ به نفع طرف ارمنی میداند که این امر با سیاستهای جدید پاشینیان مغایرت کاملی را نشان می دهد ( چهارچوب پیمان امنیتی میان روسیه و ارمنستان تنها محدود به دفاع از خاک ارمنستان می شود ) از سوی دیگر ذاکر حسن اف ، وزیر دفاع آذربایجان تهدید کرده ، باکو در حال برنامه ریزی برای حمله به زیرساختهای ارمنستان با سلاح هایی مخرب است که این مساله پیش درآمدی برای حضور مستقیم یگانهای موشکی دو طرف مسلح به موشکهای تاکتیکی اسکندر است . به گفته وزارت دفاع آذربایجان ، توپخانه ارمنستان ، موقعیتهای یولاخ ، گورانبوی و بیلاگان را زیر آتش دارد . پی نوشت : 1- منابع ... بن پایه 1 و بن پایه 2
  9. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی هر دو کشور در منطقه پیچیده قره باغ مشکل پیشروی یا حفظ موقعیت دارند؛ با این وضعیت ممکنه سالها سر یک تپه بجنگند. از آنجایی که زمستان بسیار سخت نزدیک است، امکان پیشروی در زمستان ساده نیست، امکان حفظ در زمستان هم ساده نیست. بنابراین برنده کسی هست که به سرعت به ارتفاعات دست پیدا کنه، پل ارتباطی لجستیک امن برقرار کنه و بتونه زیرساختی رو در نقاط راهبردی فراهم کنه. آذربایجان اگر میخواد این جنگ رو ببره، تنها راه متمرکز شدن در قره باغ بصورت طولانی مدت هست. - عدم پیشروی عمقی به خاک ارمنستان. - عدم موشک پرانی به شهرهای ارمنستان تحت هر شرایطی. - مسدود ساختن راه های دسترسی ارتش ارمنستان به قره باغ(تخریب راه ها) بجز یکی دو مسیر(جهت تخلیه غیر نظامیان) - استقرار سریع با هلیبرن در ارتفاعات راهبردی کوهستانی و ایجاد کمپ های سریع. - تسریع در اصلاح روابط با ایران. - در خواست از ایران و ترکیه برای ورود به نخجوان، بدلیل امکان حمله انتقام جویانه ارمنی ها به نخجوان(راهبرد پاسخ متقاطع: اگر اینجا رو زدی اونجا رو میزنم) - ،... ارمنستان اگر میخواد این جنگ رو نگهداره یا نگذاره آذربایجان به جایی برسه؛ - عدم ارسال زرهی به خارج از شهرها در منطقه قره باغ یا همون آرتساخ به ارمنی. - تخریب کلیه راه های قره باغ به آذربایجان بجز یکی دو مسیر(جهت تخلیه غیر نظامیان)، نصب IED و مین گذاری مسیر ها. - نصب توپ های 23 و 100 در مناطق کوهستانی مشرف به مسیر های عبور و مرور یا ممکن العبور از نظر جغرافیایی. - پیش دستی در گرفتن ارتفاعات راهبردی. - ،... جنگ اگر طولانی بشود، احتمالا منطقه قره باغ از سکنه خالی خواهد شد. برای دو طرف این مسئله مناسب نخواهد بود چون قادر به باز گردانی جمعیت خودشون نیستند، اما برای طرف آذری شرایط مناسبی ایجاد میکنه که در مورد قره باغ بهتر مذاکره کنه. ارمنی ها هم میبایست تحت هر شرایطی که شده منطقه رو حفظ کنند ولو اینکه نظامی ها رو سکونت بدن.
  10. 1 پسندیده شده
    ما یه زبان داریم به نام زبان ترکی و مردمانی به اون زبان سخن می گن خواه در ایران و خواه در کشورهای دیگه ولی لزوما هر کس به زبان ترکی حرف بزنه ترک نژاد نیست بلکه میتونه ترک باشه و یا آذری. حتی من بین مردمان شاهسوند کردنژاد هم دیدم که زبونش ترکی بوده تبار ترک ها انگار ریشه های مشترکی با اقوام مغولی داره و سلجوقیان و غزنویان و هم قرابت نژادی باهاشون داشتند اگر شهرهایی که این گونه نژاد رو دارن رو نام ببرم میتونیم به مردمان ترکمن استان گلستان و... یا مردمان ساکن در استان خراسان به ویژه خراسان شمالی اشاره کرد در مورد مردمان آذری که از ساکنین قدیم ساتراپ آتروپاتن که از قدیمی ترین ایالت های ایران زمین بود، بودند می تونیم همین مردمان آذربایجان غربی و شرقی و... رو نام برد سه ایالت بزرگ کردستان، آتروپاتن و ارمنستان از ایالت های کلیدی تشکیل دهنده حکومت ماها و بعدتر هخامنشیان و از قدیمی ترین مردمان ایران زمین بودند. این اختلاط مردمان و پیچش زبان و نژاد با گذر زمان و ترکیب مردمان یک کشور امری طبیعیه و مزیت یا برتری یا ضعف محسوب نمیشه. مردمان این سرزمین ها ورای زبانشون چه نژادی ترک داشته باشن و چه آذری شهروند ایران زمین محسوب میشن و محترم. ما با یک کشور روبرو نیستیم ما با تفکر خزنده ای روبرو هستیم با نام علی اف که پشت ترکیه و پاکستان پناه گرفته و یه سری جنگجوی داعشی رو اجیر کرده تا به هدفش برسه. پهپادهاش ترکیه ای و اسرائیلیه، هماهنگی امور نظامی معلومه با ترکیه و اسرائیله . این عین بلاییه که از لیبی شروع شد و تا عراقو در بر گرفت. در مورد این کشمکش هم همین است و اگر به سمت ایران بیان چندین کشور و با چندین پلن مختلف به سمت ما میان تا غافلگیر بشیم و نتونیم واکنش درستی داشته باشیم. حرف از اسلام می زنن ولی وابسته به اسرائیلن که دشمن اسلام و تشیعه حرف از تشیع و کشور اهل بیت میزنن ولی این جنگجویان وحشی که اتفاقا افکاری برعکس شیعه رو دارن رو نادیده می گیرن آذربایجان شده ملعبه دست دیکتاتور اردوغان که عطش قدرت و گسترش نفوذشو داره و منطقه خاورمیانه رو به خاک و خون کشونده با این تروریست پروری اش جدایی طلبهای کرد و حمایت از مسلحین و مردم مظلوم تحت ستم دولت بشار اسد!؟ این موارد چه ربطی به اردوغان داره؟ کردها در شمال سوریه از قدیم ساکن بودند و اردوغان مگر در حال حاضر در مناطقی که از کردها اشغال کرده یا ادلب قصدی جز ژنوساید و برهم زدن ترکیب جمعیتی داره؟ اس دیکتاتور و ظالم . این موارد به اردوغان مربوط نمیشه که از راه پروراندن داعش میخواد کارشو پیش ببره. اتفاقا این دخالت نابجای اردوغان و کشورهای عربی ، سهم مردمان سنی و کرد در اداره کشور سوریه رو از بین برد و طوری شد که فعلا سرکوب افراطی گری واجب تره تا تقسیم کیک قدرت سوریه بین اقوام مختلف و مشارکت اونها در امور سیاسی. در مورد مشکلات داخلی فکر کنم هر ایرانی دلسوز و واقع گرایی این مشکلات رو ببینه و نیازی هم به گفتگو نیست. در مورد بدبینی، بدبینی یا خوش بینی من دیدم به تاریخه که هی تکرار میشه وقایعش و این ماجرای آذربایجان رو شبیه تشکیل کشور منحوس اسرائیل و حوادث بیداری اسلامی/بهار عربی می بینم که به چه فجایعی ختم شد. ساده انگار نیستم که این ماجرا رو کشمکش بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان ببینم بلکه دستی فتنه انداز رو ورای این موارد می بینم که با طرح هر روزه این مسائل ارضی، نژادی و مذهبی سعی در بالا بردن اختلاف در بین مردمان کشورهای اسلامی و... داره. برای من مهم ایران زمین و سربلندی و ثباتشه و نمیخوام حادثه ای به مانند دوران دفاع مقدس مارو درگیر خودش کنه.
  11. 1 پسندیده شده
  12. 1 پسندیده شده
    آخه من نمیدونم یه کشور از افغانستانم فقیرتر چرا نباید فکر این روزها رو بکنه چرا تو این مدت ارتش و اقتصادش رو قوی نکرد؟
  13. 1 پسندیده شده
    هر راهبردی برای آغاز جنگ، نیازمند راهبردی برای خروج و پایان جنگ هم هست؛ بعد از این جنگ، برنده به نحوی پاشینیان خواهد بود. پاشینیان حمایت های غربی و مسیحی رو جذب میکنه. خودش رو پلیس ضد تروریسم و ضد اسلامگرایی در منطقه قفقاز معرفی میکنه. پاشینیان میتونه جنگنده و موشک بخره. از آمریکا، روسیه و حتی فرانسه و... نیروی هواییش رو قدرتمند خواهد کرد و ایضا نیروی پهپادی و موشکی و حتی پدافندی. ارمنستان حجم بسیار پدافند کوتاه برد و میانبرد خواهد خرید. آذربایجان مجبور به خرید مجدد از اسراییل خواهد بود وچون تسلیحاتش رو علیه یک دولت مسیحی بکار گرفته، اسراییل هم بشدت تحت فشار قرار خواهد گرفت که چیزی نفروشند. بنابراین تنها کسی که برای آذربایجان میمونه ترکیه است. آذربایجان با این شرایط قادر به خرید جنگنده نخواهد بود، زرهی زیادی از دست داده و باید نیروی زمینی رو احیا کنه. آذربایجان به سمت حفظ قدرت تهاجمی با استفاده از تولید یا خرید موشک های بیشتر خواهد رفت. مگر اینکه این الهام بتونه سیاست جذب رو در روابط خارجی احیا کنه. روابطش رو با ایران و روسیه اصلاح کنه تا به یه عمق راهبردی امنیتی مناسب برسه. با این وجود مسیر آینده آذربایجان ناخواسته مقداری موشکی شدن هست. و چون ارمنستان جنگنده های بیشتری میخره، پدافند قدرتمندتری نیاز خواهد داشت. آینده بازار قفقاز: پانتسیر اس 400 تورم 2 اس 350 بوک حجم وسیعی تجهیزات ECM/ESM
  14. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ظاهرا نقشه درگیری های قفقاز جنوبی در 6 ساعت گذشته . سوم اکتبر 2020
  15. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 12 مهر ماه 1399 ادامه نبردها در قره باغ با وجود گذشت یک هفته از آغاز درگیری در قره باغ وادعای جمهوری اذربایجان مبنی بر تصرف چندین روستا وشهرک تا کنون هیچ سندی در این باره ارائه نداده است . تنها رسانه های باکو تصاویر از یک مقر تصرف شده ارتش ارمنستان را به نمایش گذاشته اند . نکته جالب در مسیر منتهی به این منطقه یک ستون نظامی منهدم شده وجود داشته که رسانه های آذربایجان ان را به ارمنستان نسبت داده بودن اما وجود یک نفربر بی ما پی 3 ( متعلق به خود آذی ها بوده ) در این ستون حاکی از انتشار اخبار دروغ و مبالغه امیز ازسوی طرفین بخصوص اذربایجان است . نکته خطرناک حضور مستقیم مزدوران سوری طرفدارا ترکیه در این درگیریهای است که هم برای ایران وهم برای روسیه میتوانند خطر آفرین باشند برخی از مناطق درگیری به مرز ایران چسبیده است این یعنی مزدروان سوری به واسطه ترکیه هم اکنون در چند صد متری مرزهای ایران قرار دارند . منابع خبری متعددی از تلفات سنگین از مزدوران خبر داده به طوری که در درگیریهای اخیر 30 تا 100 تن از این افراد کشته شده اند . البته نکته مهم نحوه برخورد ایران با مسئله درگیری در قره باغ است ایران تنها از طرفی حمایت می کند که درخواست کمک خود را رسما ارائه کند و قطعا این کمک پنهان وغیر مستقیم خواهد بود . هرچند جمهوری اذربایجان سالسیان است به پایگاهی برای برنامه ریزی علیه ایران تبدیل شده است مناطقی که درگیریها در این متمرکز بوده شکار دو تانک تی 90 و یک نفربر بی تی ار 82 ارتش اذربایجان علاوه بر تلفات سنگین ارمنیها در حملات پهپادی وتوپخانه ایی آذربایجان این کشور هم تلفات سنگین انسانی متحمل شده است . ارمستان تلفات رسمی خود تا دیروز را 154 کشته اعلام کرده این درحالی ایست که جمهوری اذربایجان تنها به ارائه تلفات غیر نظامیان بسنده کرده . نکته جالبتر حملات مستمر آذربایجان به مناطق غیر نظامیان قره باغ بوده این درحالی ایست که تصاویر کمی از حملات ارمنستان به مناطق غیر نظامی وجود دارد آنهم در صورت صحت تصاویر و خبرها تصاویر منتسب به برخی از مزدوران هلاک شده سوری در قره باغ داستان آنتونف های آذربایجان انتشار تصاویر شکار هواپیماهای قدمی انتونف 2 جمهوری اذربایجان توسط ارمنیها باعث تعجب بسیار از ناظر درگیری قره باغ شده است که چرا اذربایجان از یک هواپیمای دو باله ملخی ترابری بر فراز میدان نبرد استفاده میکند . برخی از منابع از احتمال استفاده از این پرنده های قدیمی در نقش طعمه برای شناسایی مکان استقرار دفاع هوایی ارمنستان بوده است . جمهوری اذربایجان با کمک چین این پرنده های را بدون سرنشین کرده است عدم گزارش یا تصویری از خلبانان کشته شده از این هواپیما این موضوع را تصدیق میکند اما نکته مهم این است که علاوه بر نقش طعمه این پرنده ها در بمباران مواضع ارمنستان نیز استفاده میشود در بقایایی یکی از انتونف های سرنگون شده یک بمب سقوط آزاد مشاهده شده است . تا کنون تصاویر 4 یا 5 انتونف هدف قرار گرفته منتشر شده است اما ارمنستان به طور متوسط روزانه از سرنگون کردن 3هواپیما اذری صحبت می کند وجود 60 انتونف پارک شده در یکی از فرودگاههای آذربایجان بدون سرنشین کردن انتونف 2 توسط چین ==================== انشا ا... دیگه مثل یکی دو ماه گذشته فعالیتم رو توی سایت کم میکنم مگر ..........
  16. 1 پسندیده شده
    تایید میکنم..ترکیه شرایط مناسبی نداره و با 37% شاخص فلاکت در رتبه 12 هستن اردوغان محبوبیتشو تا مقدار زیادی از دست داده و برای سر پوش گذاشتن بر شکستها جبهه قره باغ رو باز کرده...برای مردم آذربایجان متاسفم که بازیچه شیادی مثل اردوغان شدن قبلا تحلیلها و صحبتها در چت باکس بیان شده.
  17. 1 پسندیده شده
    ما برای اون اطلاعات زنگ میزنیم از خودشون میپرسیم. یک احتمال هم هست که ممکنه آذری ها با زدن اهدافی در ارمنستان وسیله عبور دادن پهپاد هاشون از مرز ایران، بخوان اینطور القا کنند که ما زدیم، یا دست کم اجازه دادیم. ------ از نظر جغرافیایی ارمنستان در محاصره ترکیه و آذربایجان هست و بشدت به جان پناهی مثل ایران احتیاج داره. همینطور آذربایجان در محاصره ارمنستان و روسیه از طریق دریای خزر هست و برای ایستادگی کردن نیاز به حمایت سرزمینی ایران خواهد داشت. بخصوص زمانی که جنگ شکل مذهبی پیدا کنه و گرجی ها و روسها هم بخوان وارد عمل بشن. اگر روسها قاطی کنند و یه 400 تا کروز بزنن به الهام، کنترل جنگ از دستش خارج میشه. هر طرف بتونه ایران رو بکشونه سمت خودش جنگ رو برده. و بهتره ایران و روسیه و ترکیه عدم دخالت نظامیشون رو اعلام کنند.
  18. 1 پسندیده شده
  19. 1 پسندیده شده
  20. 1 پسندیده شده
  21. 1 پسندیده شده
    تانک VT-4 ساخت چین و متعلق به ارتش سلطنتی تایلند
  22. 1 پسندیده شده
    تصاویر با کیفیت از پهپاد شاهد 129 .. قبلا در تاپیک قرار داده شده ..
  23. 1 پسندیده شده
    بخش دوم : مدرنیزه سازی شبکه دفاع هوایی سلطنتی عربستان سعودی : علیرغم تمامی مشکلات و فراز و نشیبهای موجود ، جنگ افزارهای سازمانی شبکه پدافند هوایی ارتش عربستان سعودی از تنوع قابل توجهی برخوردار است . این نیرو ، از سامانه های دفاع هوایی توپخانه ای متحرک ، سیستم های دفاع هوایی موشکی کوتاه برد ومیانبردی استفاده می کند که توسط فرانسه یا ایالات متحده تولید شده و برای پشتیبانی از این ترکیب پیچیده ، یک مرکز عملیات دفاع هوایی( Air Defense Operations Center /ADOC) که در هر شش بخش فرماندهی از مراکز دفاع هوایی این کشور بوجود آمده است . بااین وصف ، بدلیل گسترش تهدیدات ، تلاش های برنامه ریزی شده ای در ساختار پدافند هوایی این ارتش بعنوان اولویت شماره یک ، صورت پذیرفت . بخش عمده ای از سامانه های این نیرو در اواسط دهه هشتاد واوایل دهه نود از فروشندگانی در ایالات متحده ، اروپا و آسیا خریداری شده که این تنوع در حوزه های پشتیبانی و نوسازی می تواند در آینده بر عملکرد نیرو تاثیر گذار باشد . این در حالی است که سامانه ای تسلیحاتی فوق الذکر به صورت همه جانبه برای پشتیبانی از مانور یگان ها در دو سطح کوتاهبرد ، میانبرد مورد استفاده قرار می گیرد و به همین دلیل ترکیب از آنها را می توان در فرماندهی های 6 گانه نیرو یافت . ساختار سلسله مراتبی نظامی در ارتش سلطنتی عربستان سعودی در همین راستا ، با پایان یافتن عمر خدمتی نسل نخست سامانه های دفاع هوایی کوتاهبرد دوش پرتاب ، برنامه ریزی های لازم برای خرید سیستم فرانسوی میسترال (Mistral) که یک سامانه دوش پرتاب قابل حمل توسط نفر بود صورت گرفته و بعنوان یک سامانه جدید در سازمان رزم نیرو پذیرفته شد . در حوزه سامانه های کوتاهبرد سنگین تری نظیر کروتال / شاهین نیز وضعیت بر همین قراربود . این نیرو از اواخر دسامبر 2006 برای جایگزینی سیستم قدیمی خود ، قراردادی را با شرکت اروپایی MBDA برای خرید مسیترال-2 منعقد نمود . با این حال نخستین نیروی دریافت کننده این سیستم جدید ، یگانهای دفاع هوایی گارد ملی عربستان سعودی ( Saudi Arabian National Guard /SANG) بوده و پس ازآن ، واحدهای پدافند هوایی این سیستم را به سازمان رزم خود اضافه می کنند . سامانه میسترال در ردیف سیستم های دفاع هوایی کوتاهبرد برای مقابله با اهداف پروازی مافوق صوت در ارتفاع 3000 متری قرار دارد که در دو نوع میسترال یک ( گونه پایه ) و میسترال 2 ( نمونه ارتقاء یافته) تولید شده است . تهدیدات موجود بر علیه سامانه های راداری زمین پایه این موشک که تا کنون برای 25 ارتش و به تعداد 15000 تیر تولید شده از سوی گاردملی عربستان سعودی به شکل اختصاصی با نصب بر روی شاسی مرسدس یونیماگ 5000 ( Unimog 5000) به شرکت فرانسوی lohr سفارش داده شد . اگر چه اطلاعات به نسبت محدودی از این سیستم منتشر شده ، اما گفته می شود که قابلیت کشف 15 هدف را در کمتر از 15 ثانیه در اختیار کاربرانش قرار میدهد . از سویی دیگر ، شرکتهای آمریکایی نیز در بازار پرسود و جذاب تسلیحاتی عربستان ، مشارکت فعالی دارند و در این میان ، شرکت تسلیحاتی ریتئون بدلیل وجود رابطه دیرینه با پادشاعی سعودی ( نزدیک به 45 سال و از زمان خرید سیستم هاوک ) در صدر آنها قرار دارد . به همین دلیل در اوایل دهه نود میلادی ، زمینه برای خرید سامانه های جدید تر پاترویت ( MIM-104) فراهم شد که نقش بسیار مهمی در حفاظت از تاسیسات حیاتی سعودی ایفا نمود . نظرسنجی در حوزه تهدیدات موجود بر علیه سامانه های راداری زمین پایه علاوه براین ، ریتئون ماموریت حیاتی تر ارائه خدمات ، آموزش و تامین قطعات یدکی برای شبکه دفاع هوایی عربستان را بر عهده دارد و بر خلاف سایر پیمانکاران دفاعی که بصورت مقطعی دراین کشور حضور دارند ، نمایندگی خود را با استخدام اتباع سعودی ایجاد نموده است .در حوزه بهبود سیستم های قدیمی ، ریتئون موفق شد تا برنامه ارتقاء سامانه موشکی هاوک را به استاندارد PIP در اختیار بگیرد که در جریان این برنامه ، زیرسیستم های اکتساب هدف ، بهبود قابلیتهای رادار و همچنین افزایش ارتباط فرمان دهی به کلاهک موشک برای سامانه هاوک ، کاملا" به استاندارد های روز تبدیل گردید . دارایی های شبکه دفاع هوایی ارتش سلطنتی عربستان سعودی قبل از امضاء قرارداد خرید سامانه ای پاتریوت برای تجهیز شبکه دفاع هوایی سعودی در اوایل دهه نود میلادی ، تردید های بسیار زیادی در خصوص نیازمندی ارتش این کشور به سامانه ای پیشرفته تری نسبت به هاوک و شاهین وجود داشت ، اما روند جنگ ایران و عراق و پس ازآن بحران کویت ، نشان داد که عربستان سعودی و بویزه واحدهای آمریکایی مستقر در این کشور بشدت به یک سامانه مدرن تر برای پاسخگویی به تهدیدات جدید ، از جمله گسترش قابلیتهای بالستیکی کشورهایی نظیر ایران و عراق نیازمند خواهند بود و سامانه فوق الذکر می تواند شکاف میان هاوک های موجود با نیاز فوق الذکر را بخوبی پر نماید. بدین ترتیب ، علیرغم مخالفت هایی که برای تحویل این سامانه های پیشرفته به یک کشور جهان سوم ایجاد شد ، قرار داد اولیه فروش پاتریوت به عربستان در سال 1992 به امضاء طرفین رسید . بدین ترتیب ، پس از حصول توافق ، سعودی ها در مرحله اول ، 12 واحد پاتریوت را بهمراه پشتیبانی رزمی بسیار گران قیمت و سایر تجهیزات مورد نیاز را تحویل گرفتند ، در حالی که بطور همزمان ، کویت 6 سامانه از همین نوع را به همراه 6 آتشبار هاوک و موشکهای مرتبط را خریداری نمودند . رادار AN/TPS-43 در حوزه ستادی ، فرماندهی دفاع هوایی سعودی نیز با ورود سامانه های جدید ، دستخوش تغییرات جدید شد که این بهینه سازی به فرماندهان پدافند امکان میداد تا تمامی سامانه های موجود را در چهارچوب یک سیستم کنترل و فرماندهی ادغام نمایند که نهایتا" در سال 2003 و پس از آزمون های سخت گیرانه ، صدور گواهینامه های مرتبط ، تکمیل گردید . بااین وصف ، علیرغم اینکه در میانه دهه 90 میلادی ، سازمان رزم پدافند هوایی سعودی سامانه های تسلیحاتی پیشرفته ای را به دارایی های خود اضافه نمود ، اما پیشرفتهای بعدی مستلزم تامین منابع مالی بیشتر و ایجاد محیط منحصر بفردی برای ادامه همکاری های نظامی با پیمانکاران طرف قرارداد ، بخصوص شرکتهای آمریکایی بود . برای نیل به این هدف ، می بایست تغییرات الزام آوری در ماهیت این روابط صورت می پذیرفت تا برنامه ریزی ها و پاسخگویی به این مشکلات با مشکلات کمتری همراه گردد . به همین منظور مشاوران نظامی حاضر در این نیرو ، به فرماندهان سعودی پیشنهاداتی را برای تغییر روند در تلاشهای فرهنگی ، نظامی و ایجاد درگرگونی های گسترده در شبکه پشتیبانی ارائه نمودند که این امر پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 سرعت بیشتری بخود گرفت . از جمله این تغییرات ، لغو گسترده دوره های آموزشی در ایالات متحده برای پرسنل سعودی و توسعه یک مکانیزم بومی دفاع از خود برای نیروی هوایی عربستان بود . رادار AN/FPS-117 علاوه براین ، تغییر برنامه حضور پرسنل آمریکایی در عربستان و چرخشی نمودن آن ( هر 4 ماه ) و محدود کردن حضور مشاوران نظامی دفاع هوایی آمریکایی به 2 سال موجب شد تا روند تحولات برنامه ریزی شده با آرامش بیشتر ، در عین اتکاء افزون تر به قابلیتهای بومی این کشور به جلو حرکت نماید .همزمان با این تحولات ، ریتئون با توجه به سابقه قبلی در فروش سامانه های دفاع هوایی ، در 21 ژوئن 2011 یک قرار فروش مستقیم به ارزش 1.7 میلیارد دلار برای تحویل نسخه پک3 پاترویت را به ارتش عربستان به امضاء رساند که شامل سخت افزارهای زمینی ، یک بسته کامل آموزشی برای پرسنل عرب و ارتقاء سامانه های پشتیبانی می گردید . تام کندی (Tom Kennedy) رییس وقت دپارتمان سیستم های دفاعی هوایی یکپارچه (IDS) ریتئون در این زمینه ، تام کندی (Tom Kennedy) رییس وقت دپارتمان سیستم های دفاعی هوایی یکپارچه (IDS) ریتئون معتقد بود که این قرارداد اعتماد به نفس جدیدی به این شرکت برای سرمایه گذاری افزون تر جهت توسعه فناوری پاتریوت داده و این مساله در کنار حضور 45 ساله ریتئون در عربستان سعودی ، جذابیت قرار داد را بیشتر نموده است . با این وصف ، بدلیل حساسیتهای منطقه ای ، این قرارداد تحت نظارت شدید مدیریت مرکزی ریتئون مستقر در ماساچوست منعقد شد . در همین راستا ، آژانس همکاری های امنیتی – دفاعی در گزارش مورخ 26 نوامبر 2012 خطاب به کنگره ، در حوزه فروش احتمالی سامانه های دفاعی و خدمات فنی به عربستان اعلام نمود که ریتئون برای بهینه سازی عمر رزمی سیستم های سعودی به استاندارد پک-2 ( MIM-104D) ، موشکهای پیشرفته تر ، تجهیزات مرتبط ، آموزش و پشتیبانی لجستیکی به ازاء هر واحد ، 130 میلیون دلار مجوزهای لازم را کسب نموده است . این درحالی بود که دولت سعودی در درخواست خود ، تقاضاهای بیشتری از جمله نوسازی تجهیزات موجود ، تحویل قطعات یدکی بیشتر ، تجهیزات پشتیبانی و اسیر عناصر مرتبط با پشتیبانی لجستیکی در بازه های طولانی تر را ارائه نموده بود . درصورتی که این اقلام بطور کامل تحویل داده میشد ، شبکه دفاع هوایی سعودی می توانست بازه کاربرد سامانه های موجود را برای 12 سال دیگر تمدید نماید . رادار تایپ91 مارکونی / طائف ، عربستان بدین ترتیب تا سال 2019 و براساس محاسبات انجام شده ، شبکه دفاع هوایی ارتش سعودی ، چیزی در حدود 88 دستگاه پرتابگر پاتریوت را در سازمان رزم خود ، بعنوان موجودی استفاده می کند که مرزهای شمالی این کشور را تحت پوشش قرار میدهد . از این تعداد ، 36 سامانه به استاندارد پک2 و بقیه به استاندارد پک3 ارتقاء پیدا کردند ، در حالی که براساس آخرین اخبار ، واشنگتن با درخواست این پادشاهی مبنی بر ارتقاء 16 مجموعه موشکی پاتریوت ( دو آتشبار ) در کنار تحویل 96 تیر موشک جدید به استاندارد پک3 موافقت نموده است . علیرغم تمامی بر نامه های فوق الذکر ، از ابتدای سال 2012 ، مذاکراتی میان عربستان و شرکت لاکهید – مارتین برای خرید سامانه پدافند هوایی مرحله پایانی برد بلند ( Terminal High Altitude Area Defense/THAAD ) صورت پذیرفت که این مذاکرات در نهایت در مورخ 5 مارس 2015 با موافقت پنتاگون برای فروش این سیستم با موفقیت به سرانجام رسید . این قرارداد که ارزشی برابر 15 میلیارد دلار داشته و در مرحله نخست 946 میلیون دلار از سوی خریدار به فروشنده پرداخت گردید ، بعنوان بخشی از یک معامله 110 میلیارد دلاری که درسال 2017 میان ریاض و واشنگتن به امضاء رسید ، محسوب می شد . این معامله مسیر را برای تحویل 44 دستگاه پرتابگر ، مهمات و تجهیزات مرتبط با THAAD تسهیل نمود . با این حال ، حملات کروز/پهپادی به تاسیسات نفتی شرق عربستان در 14 سپتامبر 2019 شبهات بسیاری را درخصوص کیفیت عملکرد شبکه دفاع هوایی عربستان که به سامانه های آمریکایی و تاکتیک های استاندارد مسلح شده است ، پدید آورد . به اعتقاد برخی ناظران ، پاتریوت های سعودی که برای محافظت از تاسیسات کلیدی این دولت خریداری شده بود ، برای مقابله با شلیک موشکهای کروز طراحی نشده و تصاویر موجود از موقعیتهای اصابت در پالایشگاه بقیق و میدانهای نفتی خصیص حاکی از آن است که تنها سامانه های شاهین و تعداد انگشت شماری از توپخانه ضد هوایی در این موقعیتها استقرار داشتند ، در حالی که هیچکدام از این دو سامانه قابلیت مقابله با موشکهای کروز را در اختیار ندارند . مایکل دویتمسن ( Michael Duitsman) محقق مرکز تحقیقات منع گسترش تسلیحات مستقر در مونتری ( کالیفرنیا ) در این خصوص خاطر نشان می کند " تصاویر مربوط به چند روز قبل از حمله حاکی از آن بود که مواضع دفاع هوایی مستقر در جنوب غربی و جنوب شرقی ، خالی از سامانه های دفاعی بوده ، هر چند درصورت وجود سیستم های دفاعی " که احتمالا از گونه های قدیمی بشمارنیزمی آمدند " عملا" انتظار واکنش موثر از سوی شبکه دفاع هوایی سعودی نمی رفت . همزمان با این اظهارنظرها ، وزیر امورخارجه آمریکا نیز بر این اعتقاد قرار داشت که در گذشته ، موفقیت این گونه حملات ، کمتر ارزیابی شده بود ، اما این حمله به شیوه ای متفاوت صورت پذیرفته و نیازمند بررسی های بیشتر است . از سویی دیگر ، ست جونز (Seth Jones) محقق ارشد مرکز مطالعات راهبردی بین المللی نیز معتقد است که آسیب پذیری زیرساختهای عربستان سعودی به گونه ای است که دفاع از آن غیر ممکن به نظر میرسد ، سعودی آنچنان در مقابل حملات به شیوه که اجرا گردید ، آسیب پذیر است که حداکثر تلاش های دفاعی هم برای رفع آن کافی نخواهد بود . به اعتقاد وی ، بهترین راهبردی که سعودی می بایست آن را دنبال کند ، ایجاد بازدارندگی است ، بصورتی که اطمینان حاصل شود ایران هزینه حملات این چنینی را خواهدپرداخت . شبکه دفاع هوایی یکپارچه سپر صلح ارتش سعودی : ارتش عربستان سعودی از ابتدای ایده پردازی ایجاد یک شاخه مستقل برای شبکه دفاع هوایی زمین پایه خود ، بدنبال یکپارچه سازی همه سیستم های موجود و فراهم نمودن پتانسیل ثانویه برای شبکه فوق الذکر با هدف جذب سامانه های پیشرفته تر در آینده بود ، به همین منظور طراحی و ایجاد یک سامانه پیشرفته کنترل ، فرماندهی ، ارتباطات و کسب خبر ( C3I) برای نیروی هوایی سلطنتی سعودی (RSAF) در دستور کار قرار گرفت . در یک نگاه کلان ، ساختار سپر صلح سعودی ، با هدف ایجاد یک بستر مشترک به منظور اجرای عملیات هماهنگ میان نیروی زمینی سلطنتی ( RSLF) ، نیروی دریایی سلطنتی ( RSNF) و نیروی پدافند هوایی سلطنتی ( RSADF) ایجادگردید . بنیاد این شبکه دفاعی ، از 17 دستگاه رادار ، یک فرماندهی عملیات مرکزی ، 5 فرماندهی بعنوان زیر مجموعه فرماندهی اصلی ، خطوط ارتباطی نظامی میان این 6 فرماندهی ، خطوط ارتباطی به فرماندهی دفاع ملی به منظور هماهنگی جهت کنترل و عبور هواگردهای نظامی و غیر نظامی است . فرماندهی مرکزی سپر صلح در ریاض مستقر بوده و بواسطه شبکه ارتباطی پیش گفته با فرماندهی های پنج گانه مستقر در الخرج ، تبوک ، خمیش موشیت ، ظهران و ریف مرتبط میشود . کل سامانه سپر صلح تا سپتامبر 2019 شامل 146 سایت و بیشتر از 1600 مدار مخابراتی است .براساس اطلاعات موجود ، رادارهای خریداری شده برای شبکه سپر صلح شامل 17 دستگاه رادار زمین پایه 3 بعدی دوربرد کنترل از راه دور AN/FPS-117 در کنار سامانه های مخابراتی زمینی- هوایی است که به یک شبکه ارتباطات راه دور متصل است . اطلاعات دریافت شده توسط این رادارها در کنار استقرارحداقل 6 دستگاه رادار تاکتیکی نورثروپ-گرومن AN/TPS-43 بعلاوه داده های بدست آمده از ناوگان 10 فروندی پیش اخطار هوابرد آواکس نیروی هوایی ( AWACS) به مراکز مربوطه برای تجزیه و تحلیل ارسال می گردد ، در حالی که به شکل همزمان ، رادارهای AN/TPS-43 مربوط به سامانه موشکی I-HAWK و سامانه های راداری نیروی دریایی سلطنتی نیز با این شبکه یکپارچه شده است . اگر چه برنامه سپر صلح در اوایل دهه هشتاد میلادی معرفی شد ، اما آغاز برنامه بدلایل فنی و سیاسی تا سال 1985 به تاخیر افتاد . با این وصف ، همزمان با اوج گیری جنگ ایران و عراق ، تدارکات مربوط به شبکه سپر صلح در قالب برنامه فروش خارجی ( FMS) بخش الکترونیک (ESD) مدیریت نیروی هوایی ارتش ایالات متحده کلید خورد . بر همین اساس ، شرکت هیوز ( Hughes) که اکنون در قالب مجتمع نظامی ریتئون فعالیت می کند ، قراردادی به ارزش 837 میلیون دلار را با عربستان برای تکمیل برنامه به امضاء رساند . طبق برنامه ریزی های اولیه ، قرار بود تا ساختار اصلی سپر صلح تنها در عرض 54 ماه به بهره برداری برسد که به اعتقاد بسیاری از ناظران ، امری غیرممکن بشمار می رفت ، در حالی که بعدها و پس از بررسی های متعدد ، این بازه زمانی به 116 ماه افزایش پیدا نمود . اما بر خلاف پیش بینی ها ، ریتئون موفق شد در کمتر از مدت تخمینی نخستین ، یعنی تنها در عرض 47 ماه با هزینه ای برابر با 5.6 میلیارد دلار سپر صلح را فعال و برنامه تعمیر و نگهداری و توسعه مداوم آن را طراحی نماید . براساس قراردادی که میان طرفین به امضاء رسید ، ریتئون 17 دستگاه رادار ثابت باند – ال جنرال الکتریک FPS-117 ، یعنی مشابه رادارهای مورد استفاده نیروی هوایی آمریکا در آلاسکا (برنامه SEEK IGLOO ) را در محدوده سرزمینی عربستان نصب نمود . این رادارها بلحاظ کیفیت عملکرد در شرایط بد آب و هوایی ، مقاومت در برابر اخلال ، طراحی مدارهای الکترونیکی با قابلیت تنظیم مجدد رایانه ای به گونه ای بودند که بدانها امکان می داد با کمترین نیازمندی به تعمیر و نگهداری روزانه ، عمل کنند . این رادارها بدلیل استفاده از فناوری آنتن های آرایه فازی ، می تواند اجسام پروازی را بصورت 3 بعدی آشکار نموده ، ضمن اینکه با استقرار سامانه های فوق همراستای خطوط مرزی سعودی ، در واقع جایگزینی مطمئن برای رادارهای قدیمی تر مارکونی 40T2 بحساب آیند ،در حالی که قادرند بعنوان پشتیبانی مطمئن برای شش دستگاه رادار TPS-43 برای اجرای ماموریتهای کنترلر رهگیر زمینی ( GCI ) نیز در نظر گرفته شوند. با توجه به شرایط بوجود آمده در این سال ، در اواخر سال 1985 عربستان به منظور تکمیل شبکه کنترل ، فرماندهی ، ارتباطات و کسب خبر (C3I) سپر صلح ، قراردادی با یک کنسرسیوم بزرگ به رهبری بوئینگ منعقد نمود . هدف اصلی این برنامه ، ایجاد پیوند میان داده های بدست آمده توسط سامانه های راداری هواپایه (E-3) ، رادارهای دفاع هوایی زمین پایه ، جتهای نیروی هوایی و شبکه دفاع هوایی موشکی ( شامل آتشبارهای I-HAWK) بشمارمی رفت که می بایست در نهایت پوشش کاملی بر فراز خلیج پارس ، دریای سرخ و یمن فراهم آورد . با این وصف ، 5 سال پس از اعلام این خبر ، در حالی هیوز بعنوان برنده این مناقصه (1991) معرفی شد که کل پروژه با 5 سال تاخیر مواجه شده بود . گزارش این تاخیر جنجال بزرگی در ایالات متحده برپا کرد تا جایی که نیروی هوایی مجبور شد تا کار گروهی متشکل از 8 وکیل دادگستری و بیش از 300 پرسنل ستادی را برای حل و فصل بزرگترین پرونده قرارداد دولتی فروش خارجی که بر علیه ارتش در دادگاه های فدرال تشکیل شده بود بکارگیرد.این تیم ترکیبی شامل عناصر نظامی و غیر نظامی ، چهار سال و نیم بر روی ابعاد مختلف این پرونده کار نموده و درنهایت پس از پرداخت 300 میلیون دلار غرامت ، موفق به بستن آن شدند . علیرغم تمامی این حواشی ، استقرار کامل سامانه سپر صلح به نیروی هوایی سعودی این امکان را می داد که داده های جمع آوری شده از ایستگاه های زمین پایه و هواپایه خود را با ایجاد بسترهای خاصی بخوبی مدیریت نماید . این بستر ، شامل یک مرکز فرماندهی اصلی ، شش مرکز فرماندهی منطقه ای ، رادارهای دوربرد و تاسیسات جمع آوری داده پایش از راه دور می شد که بواسطه عقد یک قرارداد مستقیم میان ریتئون و نیروی هوایی فراهم گردید . از سویی دیگر ، عربستان سعودی با دور زدن پنتاگون بعنوان یک عامل واسطه ای ، سعی نمود تا بطور مسقیم با شرکتهای آمریکایی وارد معامله شود ، بطوریکه در یک اقدام بی سابقه ، ارتش این کشور برای تکمیل سامانه سپر صلح و همچنین دستیابی به تجهیزات پشتیبانی و ایجاد زمینه برای ارتقاء فناوری سامانه های موجود ، در سال 1998 قراردادی 300 میلیون دلاری با ریتئون منعقد نمود . علاوه براین ، برنامه بروزرسانی رادارهای شبکه سپر صلح درسال 2002 ( که در اوت 2003 لغو شد ) در واقع قراردادی متعلق به نیروی هوایی ارتش ایالات متحده جهت تعیین پتانسیل ریتئون برای برآورده نمودن تقاضاهای روزافزون سعودی جهت خرید سلاح ( فروش خارجی سلاح وزارت دفاع ایالات متحده ) ، بخصوص رادارهای دفاع هوایی AN/FPS-117 بشمار می رفت . با این حال ، سختگیری های مربوط به فروش خارجی با سرازیر شدن سیل دلارهای سعودی ، بتدریج رنگ باخت ، چرا که هر 17 دستگاه رادار فوق الذکر برای ارائه عملکرد بهتر ، به استاندارد V.3 ارتقاء پیدا کردند . این گونه بهبود یافته که همچنان یک سامانه کسب داده سه بعدی باند ال بشمار می رفت ، قابلیتهای به مراتب پیشرفته تری را نسبت به اسلاف خود داشت ، ضمن اینکه گزینه به روزرسانی این تجهیزات از گونه رادارهای نظارت متعارف ( Surveillance Radar / SSR ) به رادارهای نظارت مونوپالس ( Monopulse SSR /MSSR ) و همچنین تبدیل همه سامانه های موجود به استاندارد Mode-4 و درآینده Mode-S نیز پیش بینی شده بود . براساس قرار داد های منعقد شده و بند های مربوط به سند نیازمندیهای سیستمی ( SRD) که بعنوان بخشی از پیشنهادات مطرح شده در درخواست نهایی خریدار ( RFP) قابل طبقه بندی است ، پیمانکاران نظامی خارجی ماموریت پیدا خواهند کرد که کلیه خدمات مهندسی را برای ساخت ، نصب و تحویل رادارهای بروزرسانی شده نیروی هوایی و همچنین آموزش پرسنل در حوزه تعمیر و نگهداری را ارائه نمایند . مجموعه پیمانکاران طرف قرارداد موظف خواهند بود تا کلیه قطعات ، ابزارها ، تجهیزات آزمایشگاهی را به نیروی هوایی تحویل داده تا عملکرد هر 17 رادار فروخته شده تضمین گردد . با توجه به مفاد پیش گفته شده ، آخرین مرحله تکمیل برنامه درسال 2003 به پایان رسید و نهایتا" سپر صلح به یک شبکه دفاع هوایی با سرعت واکنش بالا برای نیروی هوایی سعودی ( RSAF) مبدل شد . به اعتقاد ناظران نظامی ، بستر اصلی سپر صلح شامل یک شبکه پرسرعت انتقال داده ( HSN) بعنوان ستون ارتباطی سیستم کنترل ، فرماندهی ، رایانه و اطلاعات (C4I) بوده که از 7 گِرِه اصلی ، استفاده از اطلاعات بروزشده ستکام برای 17 رادار خریداری و بروز شده تشکیل می گردد . با توجه به استقرار مرکز کنترل اصلی در ریاض و مجموعه پشتیبانی در جده ، گره های اصلی برای اتصال باقی مانده گره ها به پایگاه عملیاتی اصلی ( MOB/ Main Operations Bases ) در این دوشهر واقع شده اند . این دو مرکز ، درواقع ترمینال اصلی (E1) بشمارمیروند تا مابقی مراکز شامل خمیث موشیت ، طائف ، تبوک و ظهران به یکدیگر متصل شوند . علاوه برسامانه های C4I سپر صلح سعودی در هر پایگاه هوایی به مجموعه ای از پیشرفته ترین دفاتر منطقه ای متصل میشود که وظیفه تحلیل داد ه های منطقه ای بدست آمده از سایتهای راداری را بر عهده دارد . این مجموع ها که شامل 3 سایت در مرزهای شرقی ، 5 سایت در مرزهای شمالی و 3 سایت در مرزهای غربی است ، که برای برآورده نمودن نیازمندی های ساختار C4I نیروی هوایی به یک شبکه ارتباطی با باند پهن که سرعت و ایمنی بالاتری دارد ( WIDE AERA NETWORK /WAN) مجهز شده می گردد ، هرچند بدلیل تقاضاهای روزافزون نیروی هوایی برای دسترسی به سرعت بالاتر ، پیش بینی های لازم برای ارتقاء قابلیتهای فعلی صورت پذیرفته است . شبکه ای که قرار است در آینده وارد چرخه رزمی نیروی هوایی گردد ، معماری اولیه C4I نیروی هوایی در حفظ کرده ، اما اتصالات فیبر نوری برای اتصال پایگاه های هوایی به یکدیگر ، افزایش سرعت ارتباطات ماهواره ای ( SATCOM) و همچنین شبکه مخابراتی غیر نظامی سعودی بطور کامل تعویض شده و قابلیتهایی فراتر از امکانات فعلی در دسترس قرار خواهد گرفت . به گفته برخی تحلیلگران نظامی ، شبکه ایجاد شده برای نیروی هوایی و دفاع هوایی عربستان قابلیت پشتیبانی 1000/100/10 مگابایت بر ثانیه برای سویچ کردن داده ها در شبکه های محلی ( LAN) را داشته ، ضمن اینکه رمز گذاری شبکه و سرعت بالای انتقال داده ها تضمین شده است . در کنار این قابلیتها ، سامانه های جدید بکار گرفته شده در این شبکه ، امکان برگزاری ویدئو-کنفرانس ها (VTC) را بوجود آورده با ذکر این نکته که سامانه های قدیمی تر با سیستم های جدید هماهنگ شده تا از صرف هزینه های اضافی جلوگیری بعمل آید . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2-منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 3- تشکر فراوان از سه دوست عزیز جناب @bds110@ ، mehran55@ ، warrior بابت راهنمایی های گسترده 4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  24. 1 پسندیده شده
    رئیس قطب علمی مهندسی هوا و فضا دانشگاه امیرکبیر از راه اندازی مرکز تحقیقات پرنده های بدون سرنشین در این دانشگاه خبر داد. کریمیان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: دانشکده هوا و فضا دانشگاه امیرکبیر به تازگی اقدام به راه اندازی مرکز تحقیقات پرنده های بدون سرنشین کرده است تا دانشجویان دوره کارشناسی به فعالیتهای علمی در این زمینه بپردازند. وی افزود: در حال حاضر پروژه های "هلی کوپتر بدون سرنشین" و "هواپیمای بدون سرنشین" کوچک در این مرکز در دست اجرا است که برای اجرای آنها از صنایع مختلف، حمایتهای مالی جلب و در اختیار دانشجویان برای آزمایش و اجرای آنها قرار داده شد. رییس قطب علمی مهندسی هوا و فضا دانشگاه امیرکبیر ادامه داد: شرکت هواپیما سازی ایران (هسا) از قطب هوا و فضا دانشگاه حمایت می کند و بدین وسیله توانستیم برای مرکز تحقیقات پرنده های بدون سرنشین که زیر نظر قطب هوا فضا فعالیت می کند حمایتهایی را کسب کنیم. وی با بیان اینکه این حمایتها مالی است گفت: این شرکت همچنین در صورتیکه اجرای پروژه ای نیاز به قطعه خاصی باشد کمکهای لازم را ارائه می دهد. کریمیان همچنین خاطرنشان کرد: برای ایجاد خلاقیت در دانشجویان، پروژه های تحقیقاتی دانشجویی و پروژه های صنعتی را معرفی می کنیم تا دانشجویان در این پروژه ها همکاری و مشارکت کنند. وی برگزاری مسابقات دانش آموزی را با هدف معرفی و ترویج رشته هوا فضا در میان دانش آموزان و ایجاد انگیزه در آنها دانست و اظهار داشت: این اقدام سرمایه گذاری بلند مدتی است که باعث جذب بهترینها در رشته هوا و فضا خواهد شد. رئیس قطب علمی مهندسی هوا و فضا قطبهای علمی را ساختاری دانست که توسط تعدادی از اعضای هیئت علمی دارای اعتبار علمی بالا تشکیل شده و گفت: وظیفه اصلی قطبها فعالیت در زمینه آخرین دستاوردهای علمی در زمینه تخصصی مربوط و افزایش ارتباطات بین المللی به صورت چاپ مقالات در نشریات و شرکت در کنفرانسها است. مهر
  25. 1 پسندیده شده
    icon_arrowd ژنرال مارتین دمپسی