برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      96

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. seyedmohammad

    seyedmohammad

    Scientific Pal


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      1,290


  3. arminheidari

    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      7,136


  4. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      466



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 10 آبان 1399 در پست ها

  1. 19 پسندیده شده
    بسم ا... نگاه به گذشته ، درسهای ارزشمندی را برای ما به یادگار گذاشته که مرور و یادآوری مرتب انها ، در این روزها ، حسگرهای افراد را در خصوص هارت و پورت کردن های بی پشتوانه (یا به فرموده شما بی گدار به آب زدن ) حساس تر می کند سرهنگ ( ارتشبد بعدی ) عبدا... هدایت ( عبدا... خان هدایت /1347-1278 ) نخستین رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران ، در خصوص برآورد درست از وضعیت رزمی در ارتش پهلوی اول ، در سالهای قبل از شهریور 1320 ، نکته جالبی را در تاریخ ثبت کرده : "یک سال مانور سالانه در حوالی شهریار برگزار شد و من هم به عنوان فرمانده گروهان لشکر یک در آن شرکت داشتم. در شهریار ارتفاعات زیاد نیست، ولی به هر حال روی بلندترین تپه برای رضاخان جایگاهی را درست کرده بودند و او با دوربین ما را تماشا می‌کرد. هدایت از طریق سرلشکر ضرغامی، رئیس ستاد ارتش، به اطلاع رضاخان رسانید که امسال ما یک مانور کوتاه‌مدت از یک واحد جدید موتوریزه درست کرده‌ایم که اگر اجازه دهید اجرا شود! مانور اجرا شد. این واحد به اصطلاح جدید عبارت بود از 100-150 کامیون که یک تیپ سوار آن بودند، نه زرهی داشتند و نه تانکی و نه توپخانه بخصوصی؛ تعدادی کامیون بود و یک عده سرباز! دیدیم که از دور گرد و خاک بلند شد و این واحد رسید و توقف کرد. آنها قبلا زیرنظر هدایت برنامه‌ریزی و تمرین کرده بودند. سربازها از کامیون پایین پریدند و به سرعت خود را به ارتفاعات رساندند و به اصطلاح تسخیر کردند! این مانور که برای اولین بار اجرا می‌شد، برای رضاخان چیز عجیب و غریبی بود و او که سواد نظامی درست و حسابی نداشت و دانشکده ندیده بود، تعجب می‌کرد که یک تیپ پیاده ظرف ربع ساعت خود را به موضعی برساند و یک ربع بعد در خط‌الرأس ارتفاعات حاضر شود و در مقابل دشمن آماده گردد. رضاخان خیلی تحسین کرد و مانور را فوق‌العاده و عالی خواند و هدایت را تمجید نمود! هدایت هم بلافاصله لاف بزرگی زد که واقعا وقاحت می‌خواهد.او به رضاخان گفت: رضاخان هم باور کرد و گفت: «آفرین، درست کنید!» بدین ترتیب، زیرنظر هدایت 3 تیپ موتوریزه درست شد که البته به لشکرهای تهران وابسته شدند. که البته بعدش در شهریور 1320 عملکرد این واحدها را دیدیم ... === غرض از این نکته کوتاه ، این هست که به جای باد کردن رگ گردن و خط و نشان کشیدن برای دیگران و تزریق حس ناسیونالیستی افراطی به جامعه ، به این نکته توجه کنند که ایران جزء معدود کشورهایی با تعدد همسایگان ( 15 کشور بطور همزمان ) بوده و تنظیم سیاست خارجی با علم به اینکه یک تهدید بزرگتر روی سر ما در حال چرخ زدن هست و منتظر فرصت برای گرفتن گلوی ما و فشار دادن آن ، یک مساله حساس محسوب میشود که اشتباه کردن درآن ، مساوی هست با یک ضرر برای چندین نسل متوالی . ضمن اینکه این نکته بارها در این سالها ذکر شده که هر کشوری در اعمال قدرت خودش با یکسری محدودیتها مواجه هست و این برای همه واحدهای سیاسی از بزرگ وکوچک مصداق دارد . نتیجه طبیعی گزاره های مختصر فوق ، شاید در این عبارت خلاصه میشودکه : جغدپیر و عاقلی ،بر درخت بلوطی آشیان داشت از بالای درخت ، هر چه بیشتر می دید ، کمتر سخن می گفت و هرچه کمتر سخن می گفت ، بیشتر می شنید چرا ما مردم ، مثل آن پرنده پیر نیستیم ؟!!
  2. 7 پسندیده شده
    به نام خدا مدیریت فرماندهان جنگ در ارمنستان آنقدر ضعیف است که بعد این همه روز مشاهده حملات هوایی و نابودی طیف وسیعی از تجهیزات همچنان یگان های توپخانه و ... این کشور از تور های استتار که ساده ترین راهکار در این زمینه است استفاده نمیکنند .البته این تصویر مربوط به توپخانه ایران در مرز شمال غرب است! ایران نه تنها نیروهای حاضر خود در منطقه را به تور های استتار مجهز کرده بلکه تمام خودرو های حامل بر کشنده های ترابری را نیز به پوشش هایی مجهز کرده تا شناسایی ماهواره ای و بصری این انتقال را به حداقل برساند. همین کار ساده شرایط را برای پهپاد ها سخت تر میکند. نمونه ی این اتفاق را چند بار بصورت محدود در ارمنستان دیدیم که پهپاد ها اهداف مجهز به تور استتار را به سختی شناسایی میکردند. اگر تور های استتار حرارتی بطور گسترده استفاده میشد قطعا کار برای نیروهای متخاصم جهت شناسایی بسیار سخت میگردید. توپخانه ارمنستان که به راحتی از کیلومتر ها دور تر در دید پهپاد ها و نیروهای دیده بان قرار دارند. بسیاری از این تسلیحات قبل از شلیک یک گلوله یا راکت توسط پهپاد های آذربایجان مورد هدف قرار گرفته اند. از موارد محدود استفاده نیروهای ارمنی از استتار که البته همانطور که دیده میشود بسیار پر ایراد است. استتار و اختفا ترکیبی از هم هستند. بدون کامل بودن هر یک؛ دیگری دچار نقص میشود که همانطور میبینید در اینجا نه تنها استتار باعث پنهان ماندن نیرو نمی شود بلکه باعث کشف راحت تر آن شده است! البته ارمنستان در پوشش سامانه های پدافندی چند بار از استتار با تور به درستی بهره برد که اگر خلبانان با تجربه، آن عملیات پهپادی را بر عهده نداشتند و یا گزارش های میدانی به آن ها کمک نمیکرد هرگز به آن نائل نمی شدند. با این استتار و عملکرد یک ناظر میدانی بی طرف به این نتایج میرسد: ۱-نیرو استفاده کننده هیچ اطلاعی از علت این کار ندارد و هدفش رفع مسئولیت است. ۲-نیرو استفاده کننده درک درستی از نوع تهدید ندارد که مانند گزینه قبل از عدم آموزش صحیح به این نقطه رسیده است. ۳-این کار بصورت سلیقه ای است نه یک طرح جامع! یکی از موارد و رویه هایی که توسط پهپاد های آذربایجان جهت شناسایی دنبال میشود. دنبال کردن خط سیر و اثر چرخ و شنی خودروها و زره پوش ها بر روی زمین است. در موارد بسیار این روش موثر واقع شده است. از جمله این موارد شکار یک سامانه اس۳۰۰ بوده که در تصویر بالا رد چرخ ها بوضوح مشخص است. در نبرد العالمین یکی از مواردی که توسط نیروی هوایی دو طرف جهت بهترین روش شناسایی ذکر شده؛ بلند شدن خاک بسیار از تانک ها و وجود جای رد شنی بر روی سطح بیابان بود. که در نتیجه خلبان های دو طرف در نبود هواگرد های طرف مقابل به راحتی از کیلومتر ها دور تر خودرو زرهی دشمن را شناسایی و مورد هدف قرار میدادند اگر فرماندهان ارمنی در مورد همین یک نبرد مطالعه جزعی میکردند درس های ارزنده ای برای این نبرد توشه راه خود میساختند! جهت رعایت انصاف باید یک نکته مثبت را حتما اشاره کرد. نیروهای ارمنی با گذشت چندین روز از جنگ به ساخت نوعی خاص از خاکریز در نقاط تماس نیروها روی آوردن. همانطور که میبینید این خاکریز ها معمولا بصورت یک مستطیل عریض یا چند ضلعی ساخته میشوند که یک دید وسیع را به نیرو های سنگر گرفته میدهد. در اکثر موارد و با توجه به فیلم برداری خود طرف ارمنی این سنگر ها علاوه برخاکریز کناری مجهز به پناهگاه های کوچک جانبی و پناهگاه های زیر زمینی است که نیروها در صورت نیاز در آن پناه میگیرند. استفاده از پناهگاه های جانبی به یگان های توپخانه هم سرایت کرده است. این دژهای کوچک در مقابل پهپاد عملکرد بسیار خوبی از خود نشان داده اند. تجهیزات معمول آذری ها در مقابل این سنگر ها کاری نیست و تلفات چشمگیری نمیگرد. این در حالی است که نیروهای ارمنی در مقام دفاع از نیروهای پیاده دشمن تلفات گرفته و سد راه آنها می شوند. نیرو های آذری با علم به قوی بودن این دژ های کوچک و وجود پناهگاه مرکزی در دل خاکریز در چند مورد به بمباران سنگین این پناهگاه بوسیله موشک های اکسترا و بمب های فاب هدایت شونده روی اورده اند. یکی از مواردی که باز هم نشان دهنده عدم درک تهدیدات توسط اکثریت فرماندهان عالیرتبه و فرماندهان میدانی ارمنستان است؛ در هدف قرار گرفتن جلال هاروتیان وزیر دفاع منطقه آرتساخ توسط پهپاد بایراکتار تی بی۲ خود را نشان داد. نکته ای که در پس این شکار وجود دارد؛ دقایق طولانی تعقیب خودرو توسط پهپاد است تا در یک فرصت خوب آن را شکار کند. این مطلب یکی از ویژگی های خاص پهپاد هاست. البته این خلبان پهپاد در صورت صبر بیشتر میتوانست تا رسیدن وزیر دفاع به مقصد منتظر بماند. و قطعا در آنجا با تعداد بیشتری افسر عالی رتبه یا فرمانده میدانی رو به رو میشد! اگر فرمانده ارمنی فیلم و اخبار میدانی نبرد های چند سال اخیر منطقه را دنبال میکرد قطعا با یک مورد خیلی خاص رو به رو میشد و سرنوشت خود را در آن می دید. و دچار ان اشتباه مهلک نمیشد. در پایین با قرار دادن فیلم به آن اشاره میکنیم. https://www.aparat.com/v/lVhfK فیلم مذکور لحظاتی قبل از هدف قرار گرفتن خودرو سفیر نیروهای کُرد مجهز به توپ ۱۰۶ و زاغه مهمات در فیلم مذکور یک پهپاد ترکیه یک خودرو سفیر را شناسایی میکند که در نقاط مختلف میدان حضور بعمل آورده و شروع به آتشباری میکند. خلبان پهپاد صبوری زیادی از خود نشان میدهد. این تعقیب به احتمال فراوان بیش از یک ساعت یا حتی ساعت ها طول میکشد. خدمه این توپ ۱۰۶ در جبهه شلیک های متعددی میکنند. تا اینکه مهماتشان به پایان میرسد. آن ها بسوی زاغه شان باز میگردند تا مهمات جدید بردارند. در این لحظه پهپاد ترک هم زاغه را هدف قرار میدهد و هم توپ ۱۰۶ را !!! مطالب نوشته شده مجموعه ای از عدم توجه و درک صحیح از میدان نبرد امروزی توسط فرماندهان ارمنی است. آنها نه تنها از تاریخ نظامی درس نگرفته اند بلکه از بلایی که بر سرشان نازل میشود هم درس نمیگیرند. و اگر در جایی اتفاق مثبتی هم رخ میدهد بعلت کاردانی یک فرمانده میدانی جز هست که احتمالا جان خود را چندی بعد فدا میکند و فراموش میشود. این فرماندهان میدانی کاردان اگر به مراتب بالا فرماندهی وستادی راه می یافتن وضعیت متفاوت میشد، مانند آنچه در سوریه با سهیل حسن اتفاق افتاد. نیروهای تایگر که تحت امر این فرمانده سوری هستند همواره بهترین عملکرد را داشته اند. چون فرمانده کاردان و کارآزموده و انعطاف پذیری دارند که از تهدیدات درک صحیحی دارد...
  3. 7 پسندیده شده
    نسل جدید تانک چینی: شایعات و شواهد تصویر گرافیکی از تانک نسل آینده در مجله " خودروی زرهی" چین سال 2019 در دهه های اخیر ، صنایع نظامی چین انواع مختلفی از تانک های اصلی میدان نبرد را تولید و بروز رسانی کردند. صنایع نظامی پیشرو در زمینه تولید وسایل نقلیه زرهی در چین، همزمان بر روی توسعه و پیشرفت خودروهای زرهی کار می کنند.در نتیجه حال حاضر توسعه یک تانک اصلی میدان نبرد نسل جدید توسط صنایع چینی دور از انتظار نیست. با این حال ، اطلاعات رسمی در مورد پروژه تانک نسل جدید توسط دولت چین هنوز منتشر نشده است و فقط گمانه زنی با توجه به شواهد موجود در این باره انجام شده است. بر اساس اطلاعات غیر سمی، فعالیت های مقدماتی در این زمینه تقریباً 30 سال پیش آغاز شده که می تواند زمینه ساز پروژه های واقعی تانک نسل 4 ارتش چین باشد. در پایان دهه هشتاد ، چین اولین تانک نسل سوم، تایپ 88 را طراحی کرد. اعتقاد بر این است که بلافاصله پس از این ، شرکتهای تخصصی کار در زمینه ایجاد نسل بعدی تانکهای اصلی میدان نبرد را آغاز کردند. طبق اطلاعات موجود چینها از سال 1992 تحقیق بر روی تانکی با نام پروژه 9289 را شروع کردند. این طراحی چندین سال ادامه داشت و به دلایل نامعلومی در سال 1996 متوقف شد. در اواخر دهه نود ، پروژه دیگری با نام "9958" راه اندازی شد. که اعتقاد بر این است که نتیجه آن یک تانک آزمایشی واقعی بود. نمونه اولیه، معروف به CSU-152 در سال 2003 ساخته و آزمایش شده است. جزئیات فنی پروژه نسل جدید چینی فقط در سالهای اخیر معرفی شد. این اطلاعات شامل عمومی ترین ویژگی های طراحی بود و مشخصات دقیق یا روند پروژه را شامل نمی شود. طراحی تانک جدید چینی شبیه به تانک های سنتی با محفظه خدمه در مرکز بود. تانک CSU-152 مجهز به توپ 152 میلیمتری به همراه بارگذار خودکار و سیستم کنترل آتش مدرن و احتمالا مجهز به برجک بدون سرنشین بوده است. در سالهای بعد ، خبرهای جدید در مورد ویژگی های فنی CSU-152 منتشر نشد. علاوه بر این، حتی ادامه دار بودن این پروژه نیز روشن نیست. به احتمال زیاد اطلاعات جدیدی دیگر در مورد پروژه های قدیمی9289 ، 9958 و CSU-152 نیز منتشر نشود. مگر اینکه چین به طور ناگهانی و غیرمنتظره تصمیم بگیرد درباره تانک های نسل جدید خود صحبت کند. به طور کلی چین ها ترجیح می دهند درمورد فناوریهای پیشروی خود سکوت کند و فناوری موجود خود را به شکل رسمی اعلام کنند. در پایان سال گذشته ، اطلاعات جدیدی در مورد توسعه یک تانک جدید در رسانه های چین بازتاب داشت. برای اولین بار، آنها تصاویری از تجهیزات یک تانک رزمی مانند فضای داخلی محفظه خدمه و سیستم تعلیق را نمایش دادند. این تصاویر نشان می دهد تانک جدید چینی ها بسیار پیشرفته خواهد بود. فضای داخلی محفظه خدمه نشان از این دارد که تانک جدید چین مجهز به تجهیزات الکترونیکی مدرن است. نمای فضای داخلی محفظه خدمه نشان میدهد این تانک به برجک بدون سرنشین مجهز است. برخلاف تانک های مدرن امروزی تانک چینی ها فقط دو خدمه( راننده و توپچی) خواهند داشت. محفظه خدمه دارای سه صفحه نمایشگر کنسول مرکزی و کنسول مخصوص هر خدمه است. راننده تانک در بخش سمت چپ و توچپی در سمت راست قرار دارد. البته این محفظه خدمه و شاسی دقیقا نمیتواند نشان دهنده پروژه تانک نسل اینده چینها باشد، ممکن است چینها فقط مشغول توسعه پروژه های تحقیقاتی باشند. محفظه خدمه تانک رزمی نسل آینده چین- این تانک فقط 2 خدمه (توپچی/فرمانده و راننده) دارد. سیستم تعلیق جدید با 7 چرخ جاده ای احتمالا متعلق به تانک رزمی نسل آینده چین است تصاویر گرافیکی از تانک رزمی نسل آینده چین که توسط خلاقیت کاربران در شبکه های مجازی منتشر شده است و ممکن به هیچ وجه جنبه عملیاتی نداشته باشد. نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است منبع
  4. 5 پسندیده شده
    اینم به احتمال زیاد مرصاد 16 در استفاده از یک پنجره برای حفظ قفل در شرایط جنگال سنگین؛
  5. 4 پسندیده شده
    نگاهی به جنگ بوسنی و هرزگوین افسران صرب سه روز مهلت گرفتند تا سارایوو را تصرف کنند و چهارده روز برای بوسنی و هرزگوین . وقتی پایتخت سقوط کند ، حکومت هم به زانو در می آید . ... برای ما تنها راه حل این است که تسلیم شویم . من گفتم : ولی آن موقع شهر را غارت می کنند . همه مان را می کشند ، سر همه را می برند . هر کس هم زنده بماند آواره می شود .این درس تاریخ است . ممکو هیجان زده جواب داد : کریم این جوری نیست ، اروپا اجازه نمی دهد . ببین ، میتران به میلوشویچ کمک می کند و هیچ کس از مردم فرانسه نمی پرسد . رهبرانی مانند میتران باز هم هستند فراموش نکن ! ... نزدیک شب چتنیک ها روستای مسلمان را با خمپاره مورد هدف قرار دادند . هر خمپاره ای که می افتاد ، دودو می لرزید . نزدیک پنجره جایی نشستند . دودو سرش را با دستهایش پوشاند . باز هم بچه های مسلمان را می کشند . تصویر تانک و خانه در گرد و غبار جلوی چشمانش می آمد . صدای گریه و ضجه می آمد . رفتند طبقه بالای خانه . نگاهشان میخکوب ماند . از همه خانه ها زن ها و بچه ها فرار می کردند . چتنیک ها عقب جمعیت بودند و به آنها شلیک می کردند . بچه ها می ایستادند و چتنیک ها آنها را می کشتند . مادرها که بر می گشتند ، آنها هم کشته می شدند . سعاد به آرامی گفت : ببین دودو . آن همسایه من نورکا سوچسکا است . نورکای پیر فرار کرد . چتنیک ها با نفربر او را تعقیب کردند . نورکا افتاد زمین و دوباره بلند شد . چندین بار بلند شد و زمین افتاد . پاهایش قوت نداشت . به سختی مقابل نفربر حرکت می کرد . دیگر از حرکت بازماند . دودو و سعاد دیدند که نفربر از روی نورکا رد شد ، سه بار! آنچه از جنازه نورکا مانده بود ، روی چمن های اطراف پخش شده بود . ... زن ها تعریف می کردند چتنیک ها در اردوگاه کونیتس چه کار می کردند . یک زن از فامیل دودو را در اتاقی قطعه قطعه کردند . بچه ها و پدر و مادرش به او نگاه می کردند . اول مقابل چشم همه خانواده ، چهار چتنیک بهخ او تجاوز کردند و بعد قطعه قطعه اش کردند . در آن حال به پدر شوهرش می گفتند : برگرد نگاه کن ، مسلمان احمق ، ببین که یک صرب واقعی چطور است ! بعد یک بشکه پلاستیک را آتش زدند و با آن آتش بدن زن را بعد از تکه تکه کردن کباب کردند . ... سارایوو به شهری تبدیل شد که همه در آن تیراندازی می کنند ، ولی نمی دانی کی و از کجا . صدای شلیک گلوله شنیده می شد . نمی شود فهمید گلوله از کدام طرف می آید . در اسکندریه کسی ماشینش را در خیابان پارک رکد . همان جا گلوله به قلبش خورد . در همان مکان یک زن هم در خیابان گلوله خورد و وسط خیابان افتاد . در علی پاشینا دو بچه تیر خوردند . هفت سال هم نداشتند . با بقیه بچه ها جلوی خانه شان بازی می کردند . تک تیرانداز ها مردم را از تپه ها و ساختمان های داخل شهر می کشند . این خونسردانه ترین روش کشتن بود . دختری چهار ساله هدف گلوله قرار گرفت . بعد از ان ، پدر او مقابل دوربین تلویزیون ، تک تیرانداز را دعوت کرد بیاید تا با او آشنا شود . با هم صحبت کرده ، قهوه بخورند تا ببیند که او چگونه انسانی می تواند باشد !؟ مواجه پدر بوسنیایی در بیمارستان با دختر 4 ساله اش که توسط تک تیرانداز های صرب مورد هدف قرار گرفته بوده ... در مقابل این سنگر ها و خانه های محل استقرار تک تیرانداز ها ، یک زمین مسطح بود و مرگ در انتظار گروه های تهاجمی را می کشید . نابودی این سنگر ها کار توپخانه بود و ما توپخانه نداشتیم . چه باید می کردیم ؟ به یاد ماشین آلات مخصوص راه سازی ووم افتادم . سازمان فاضلاب سارایوو از این نوع دستگاه ها دارد . این خودرو ها ، پمپ ویژه ای برای مکیدن گرفتگی فاضلاب دارند که می توانند برعکس هم کار کنند و نه تنها قدرت مکش بالایی دارند بلکه قدرت دمش خوبی هم دارند . چهارصد متر شلنگ فشار قوی پیدا کردیم . در شهر تمامی روغن های سوخته را جمع آوری کردیم . می خواستیم مواضع چتنیک ها را با این روش آتش بزنیم . ساعت یک بعد از نیمه شب برای عملیات راه افتادیم . رزمندگان محله المپیک کارشان این بود که شلنگ های فشار قوی را تا مواضع صرب ها ببرند . اول نتوانستند این کار را بکنند . میدان مین بود . باران شروع شد . باید عملیات را متوقف می کردیم . ولی سه داوطلب که هر سه از پلیس نظامی بودند اعلام آمادگی کردند . کار خطرناکی بود . شلنگ را با خود برداشتند و کشان کشان راه افتادند . هر یک دقیقه یک ساعت طول می کشید . در دل تاریکی شب به این سه نفر نگاه می کردیم . سرانجام بعد از دو ساعت ، طناب سه بار تکان خورد . دستگاه ووم را روشن کردیم . موتور ووم را با عایق کم صدا کرده بودیم . باران می بارید و چتنیک ها متوجه پاشیدن روغن سوخته بر سنگرهایشان نشدند . کافی بود یک گلوله منور شلیک کنیم . بالای سنگر ها و مواضع چتنیک ها توده انبوهی از آتش پدیدار شد . بعد از آن نوبت به انفجار رسید . گلوله های خمپاره ها و سلاح های سبک داخل سنگرها از شدت گرما منفجر شدند . ما فقط یک گلوله شلیک کرده بودیم و هیچ وقت عملیاتی به این راحتی انجام نداده بودیم . ... کودک بوسنایی در کنار آثار خمپاره بر روی زمین و بنری که روی آن نوشته مراقب تک تیرانداز ها باشید - 1995 وقتی کسی از یک سارایوویی می پرسد : سارایوو چگونه شهری است ؟ او چنین پاسخ می دهد : این شهر صبر و قهرمانان است ، شهری که 1417 روز در محاصره و مرگ بود . نمی خواست تسلیم شود . صرب ها اطراف شهر بودند و روز و شب به آن حمله می کردند . لوله تانک ها و توپخانه ها به سمت سارایوو بود . داخل سارایوو بیش از هزار تک تیرانداز بودند که زن ها و بچه ها را می کشتند . در سارایوو آب نبود ، برق نبود ، غذا نبود . سارایوو تنها بود . کسی نمی توانست وارد آن بشود و یا از شهر خارج شود .آمریکا و اروپا به بوسنیایی ها اجازه تهیه سلاح ندادند و بلکه برعکس بوسنی را تحریم تسلیحاتی کردند . همه چیز را توافق کرده بودند تا سارایوو سقوط کند . ولی سارایوو با صبر و قهرمانانش ایستاد . -------------------------------------------- در پایان هم یادی کنیم از اولین شهید ایرانی جنگ بوسنی شهید رسول حیدری از بیانات رهبر معظم انقلاب خطاب به خانواده شهید رسول حیدری ما دلمان برای از دست دادن این عزیز و سایر عزیزان می سوزد، لکن سعادتی از این بالاتر نیست و نمی شود که جوانی برود داخل میدان و شهید شود. من بارها گفته ام میدان بوسنی، جنگ اسلام وکفر تنها نیست، بلکه از این بالاتر است، دروازه ورود به غرب و اروپا است، آنجا مسأله اش بالاتر از جنگ عراق و ایران است. کسی که برود آنجا و محیط امن خانواده را رها کند مقامش خیلی بالاتر است.خداوند به او اجر دهد، خداوند به شما هم اجر بدهد. البته دلهای شما ملتهب است. خداوند این داغ را کم کند و اجر به شما عطا کند... پ ن . مطالب این پست از کتاب نبرد برای سارایوو ، خاطرات کریم لوچارویچ ، از فرماندهان مقاومت سارایوو در دوران حمله به این شهر و از نزدیکان عزت علی بگوویچ انتخاب شده است.
  6. 3 پسندیده شده
    توان نظامیش هست ولی آیا توان رسانه ای و روانیش هم هست؟ آیا رسانه های الکن ما و همچنین فضای مجازی در اختیار دشمن (از ضدانقلاب که براش اتفاق مهم نیست فقط ماهیگیری ازش مهم هست حتی به نفع ترکیه باشه و ضد ایران تا تجزیه طلبان ) این امکان را به ما میده که حمله کنیم و روی حقانیت طبیعی خودمون هم بایستیم بدون اینکه کشور را درگیر یک کشمکش حتی جدی نکنند؟ از طرفی اردوغان هم علم حمایت ایران از مسیحیت!! و ظلم ایران به شیعیان حتی و حمایت از ارمنستان به جای آذربایجان بلند نکنه و علاوه بر اینکه خودش را فعلا سلطان مسلمین میدونه جای پاش را محکم تر نزاره که بله من علاوه بر سلطان مسلمین، حامی استقلال آذربایجان، طرفدار شیعیان(!) و سپر در مقابل مسحیت در جنگهای صلیبی!! فعلی هم هستم. نه. باید خیلی خیلی هوشمندانه تر رفتار کرد وقتی رسانه را نداریم. فضای رسانه و افکار عمومی ما شبیه زمین و اسمان ارمنستان در برابر بیرقدارهاست. بی دفاع. بی گدار به آب بزنیم فقط باید ضربه بخوریم.
  7. 3 پسندیده شده
    نباید تلاش و تحرک و برنامه داشتن برای یک موضوعی را به نظرم با این موضوعات تخطئه کرد. به هر حال احتمال رد یا تصویب شدن طرحی اون هم با این همه بازیگر دخیل وجود داره. اتفاقا تحرک خوب هست اگر با برنامه باشه. حالا از محتوای برنامه ایران اطلاعای نداریم ولی واقعا ممکنه همونطور که در پست بالا توضیح دادم حماقت و رعیت بودن آذربایجان دخیل بوده یا زرنگی ارمنستان در رد این طرح. ولی به شخصه آقای عراقچی را یکی از ضعیفترین دیپلماتهای ایران میدونم. ( اصولا نظر شخصی من این هست از لحاظ هوشی و احساسی اصلا نباید در این جایگاه باشند و یک دیپلمات باید تیز و باهش و زیرک و حتی رند باشه و خصوصا با اعتماد به نفس بالا) موارد تاریخی سراغ داریم ولی شما از این جمله عمق رفتار و دقت به گفتارشون را دقت کنی که چه تاثیر مخربی میتونه حتی روی یک طرح مکتوب که حاملش هست داشته باشه و تصور طرف مقابل از موضع ایران: "من سر تعظیم در برابر شهدای آذربایجان فرود میارم" این یعنی چی؟ این چه ادبیاتی است؟ کلی جمله داشتند که هم از شهدای اذربایجان و غیرنظامیانش دلجویی کردند و هم موضع آذربایجان را به حق دوسنتند دیگه این تک جمله چی میگه اون وسط؟ قرار به ظاهر سازی هم باشه کلی جمله و کلمه هست که حتی اگر مغایر با واقعیت باشه ولی دیپلماتیک هم باشه اصطلاحا ولی همه ما میدونیم که این به اصطلاح شهدا در کنار تروریستهای تکفیری سوریه و با سلاح اسراییلی کشته شدند. از دیدگاه یک آذربایجانی ملی گرا درک میکنم این جمله را ولی حتی از دیدگاه یک آذربایجانی معتقد شیعه هم قابل درک نیست این جمله چه برسه دیپلمات ما که از حقایق اگاهه.
  8. 3 پسندیده شده
    سلام بزرگوار طالب ها بعد از خروج شوروی از افغانستان اعلام وجود کردن ، در زمانی که شما ذکر کردید اصلا وجود خارجی نداشتند !
  9. 3 پسندیده شده
    بسم الله........ 8آبان 1399 حمله به بزرگترین پالایشگاه نفت ونزوئلا روز سه شنبه هفته جاری اخبار و تصاویری از اتش سوزی در پالایشگاه آموای از بزرگترین پالایشگاه های آمریکای لاتین در ونزوئلا منتشر شد . این اتش سوزی به سرعت مهار شده اما سبب متوقف شدن فعالیت بخشهای از این پالایشگاه شد . امروز مادورو رئیس جمهور ونزوئلا به صورت رسمی اعلام کرد اموای در یک حمله تروریسیتی هدف یک سلاح قدرتمند قرار گرفته است و سبب متوقف شدن فعالیت بخشهای از ان شده است . بنا بر اعلام رسمی ونزوئلا این کشور که از کمبود شدید سوخت رنج می برد در نظر دارد با تعمیر و راه اندازی پالایشگاههای خود علاوه بر تامین نیاز داخلی بیش از 30 درصد سوخت اضافه را صادر کند . پالایشگاه اموای یکی از اصلی ترین مراکز تامین سوخت ونزوئلا بوده این کشور اخیرا با کمک ایران علاوه بر دریافت چندین محموله سوخت در حال از سر گیری فعالیت مجدد پالایشگاههای خود بود ه وبخشی از بحران سوخت را حل کرده است . ونزوئلا اعلام کرده مراحل تعمیر این پالایشگاه اغاز شده و بزودی به چرخه فعالیت با می گردد نکته جالب بعد از این انفجار یک هواپیماهای باری بویینگ 747 خطوط هوایی قشم ایر ایران به سرعت عازم ونزوئلا شده ومحموله خود را درکاراکاس تخلیه کرد . در ابدا با جنجال تبلیغاتی رسانه های غربی حدس زده شد این هواپیما حامل موشک یا قطعات مربوط به ساخت ان بوده اما به احتمال زیاد بعد از اعلام رسمی ونزوئلا مبنی بر حمله به پالایشگاه اموای محموله این بویینگ شامل قطعات مرود نیاز جهت تعمیر مجدد پالایشگاه 650 هزار بشکه ایی اموای بوده است. دو نفر در رابطه با این حمله بازداشت شده اند
  10. 3 پسندیده شده
    تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در مدیریت تولید شناخت ارزش راهبردی و جایگاه واقعی محصول بسیار مهم هست. برای بهینه سازی هزینه ها لازم است مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی تمیز قائل شد. عدم تفکیک بین این سه بخش سبب اتلاف هزینه و موازی کاری بسیار در صنایع می شود. به صورت مشخص در آمریکا بر مبنای بازار آزاد و در اسرائیل بر مبنای محدود بودن منابع این تفکیک بصورت خیلی دقیق صورت می گیرد. یک مثال درخشان در زمینه تولید علم سازمان ناسا است که با پروژه های ایکس به عنوان خط شکن عرصه علوم هوا و فضا شناخته می شود. بعد از جنگ جهانی دوم و عطش شکستن سرعت صوت و تسخیر آسمان سبب شد که برنامه ای از پرنده ها به نام پرنده های ایکس شکل بگیرد. این برنامه بر مبنای ساخت پرنده هایی نوین با هدف کسب فناوری و دانش علمی و فنی در خصوص بدنه، بال، جریان هوا و دیگر موارد مبهم در مورد هواپیما بویژه در سرعت های بالا صورت گرفت که از دل بسیاری از پرنده ها، جنگنده و پرنده هایی بیرون آمد که صنعت هوایی نظامی و غیرنظامی را تحت تاثیر قرار داد. اولین سری پروژه، پرنده ایکس 1 بود که دیوار صوت را برای اولین بار شکست و در نهایت سرعت هایی بی نظیری را ثبت کرد و تا کنون به پروژه ایکس 59 و تلاش برای حمل و نقل فراصوت ولی آرام رسیده است. برنامه پرنده های ایکس نمونه کامل و درخشان تحقیقات است که چند ده برابر ارزش این تحقیقات سود مالی و نظامی و تکنولوژیک برای نیروی هوایی آمریکا رسانده است و این برنامه برای مسئولینی که برای تحقیقات ارزش قائل نیستند دلیلی چون آفتاب است. در تولید فناوری سازمان دارپا (آژانس پروژه‌های پژوهشی پیشرفتهٔ دفاعی) یک مثال موفق است که بر پایه توسعه فناوری ها مبتنی بر نیاز یا ایده های جدید فعالیت می کند. این سازمان مسئولیت توسعه و ساخت فناوری‌های نوین را برای استفاده نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا به عهده دارد. پس از جنگ ویتنام، دارپا به بهره‌برداری از پردازش‌های پیشرفته و فناوری‌های شبکه و بازسازی و تقویت روابط با دانشگاه پرداخت. علاوه بر این، دارپا مفاهیم تازه‌ای برای ماهواره‌های کوچک، بسیار سبک‌وزن و (LIGHTSAT) و کارگردانی برنامه‌هایی در مورد تولید دفاعی، فناوری‌های زیردریایی، و خودرو زره‌پوش جنگی / ضد زره را دنبال می‌کند. تاریخ فعالیت دارپا را شاید بتوان به دو دوره زمانی: ۱. «پیش از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر دانشمندان نخبه و شرکت‌های دانشگاهی» و ۲. «پس از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر بنگاه‌های بزرگ صنعتی» تقسیم نمود. لیستی از پروژه های مشهور دارپا • پروژه برای ساخت یک کشتی جنگ ضد زیردریایی بدون سرنشین. • تطبیقی خودرو و رویکردی برای طراحی، تأیید، و ساخت سامانه‌های دفاعی پیچیده و وسایل نقلیه • اطلس به عنوان یک ربات انسان‌نما است. • تلفن همراه سامانه تشخیص تیرانداز: گلوله محل تشخیص سامانه صوتی توسط فناوری‌های BBN برای تشخیص تک تیراندازها در خودروی جنگی نظامی توسعه یافته‌است. • فناوری برای دسترسی به طیف پویا برای ارتباطات نظامی مطمئن • یک سامانه رباتیک تاکتیکی مستقل • آرپانت، نخستین نسل از اینترنت • نقشه فیلم آسیا و اقیانوسیه • بوئینگ X' • ارسال فرمان از سامانه اطلاعات شبکه برای کنترل فرماندهی. • چالش بزرگ: رقابت ماشین‌های بدون راننده • برنامه پژوهشی فراصوت در حقیقت این فناوری ها در ابتدا با هدف نظامی توسعه وداده شده و به تدریج بصورت تجاری در بازار مورد استفاده قرار می گیرند. این روند تضمین کننده سود چندباره فناوری برای سازنده است. خرید پیش نمونه ها و رقابت در تولید صنعتی روشی دیگر که وزارت دفاع آمریکا برای حمایت از فناوری و تقویت آن انجام می دهد تفکیک مناقصات طراحی پیش نمونه از تولیدات صنعتی است. این اتفاق در نیروی هوایی بسیار نمود پیدا می کند. در ابتدا مشخصات پرنده مورد نیاز اعلام می گردد و سه شرکت هواپیمایی برای طراحی آن دعوت می شوند. هر سه شرکت پرنده های خود را طراحی، توسعه و به عنوان پیش نمونه می سازند. نمونه ها در یک آزمایش استاندارد و تعریف شده ازمایش و ارزیابی می شوند. در انتها پس از تایید حداقل های مورد نظر وزارت دفاع پرنده ها به عنوان نمونه های مجاز به بخش مناقصات تولید صنعتی معرفی می شوند و قیمت های تولید صنعتی خود را مطرح می نمایند. بخش های متقاضی مثل نیروی هوایی و یا دریایی با توجه به قیمت و توانمندی محصول مورد نظر خود را انتخاب کرده و درخواست تولید انبوه می نمایند. در این بین پیش نمونه های بازنده توسط وزارت دفاع خریده شده و هزینه تولید و تحقیق آنها با مبنای مشخصی پرداخت می گردد. در این فرآیند بهینه ترین محصول با قیمت و کیفیت مناسب تعیین شده و تولید می گردد. این در حالی است که هر سه شرکت در بخش تحقیقات از نظر مالی متضرر نبوده و تنها از نظر سود در تولید صنعتی دچار جالش می شوند. این اتفاق به معنای حمایت و تقویت بخش های تحقیقاتی و طراحی شرکت ها در مناقصه و نیاز بعدی شرکت های هواپیمایی خواهد بود. همچنین گاهی یک فناوری در یک پیش نمونه بازنده به عنوان ابزاری مفید در محصول نهایی استفاده می شود. تولید صنعتی تفکیک بین تولید صنعتی و تولید پیش نمونه و تحقیقاتی یک اقدام موثر در بهینه سازی هزینه ها است. روش تولید در پیش نمونه مبتنی بر چالش اولین ها و دستیابی به فناوری است ولی در تولید صنعتی روش تولید پر تعداد، مباحث نگهداری و تعمیرات اهمیت می یابد. از این نظر در تولید صنعتی بحث مونتاژ و ماژول بسیار شنیده می شود. چابکی بخش تولید صنعتی یک معیار مهم در نرخ و هزینه تولید است که باید از نظر فنی از طرف بخش های فناوری تغذیه شود تا درگیر مسائل طراحی نشود. در هنگام نهایی کردن نقشه های تولید صنعتی لزوم در نظر گرفتن بخش ها بصورت مجزا و سهولت در نصب بسیار حیاتی است. همچنین در نظرگرفتن منابع و زیر منبع های حیاتی برای خط تولید سبب پایداری و بهینه شدن هزینه می شود. انتخاب استاندارد و تجاری تجهیزات سبب کاهش هزینه ساخت و تعمیرات شده و تمرکز طراح را بر روی ذات و هدف طرح بیشتر می کند. پیچ و مهره شاید نام آشنا ترین مواد استاندارد و تجاری هستند ولی صفحه های نمایش و پمپ های هیدرولیک از دیگر ابزاری است که در صورت تایید کیفیت قابلیت تجاری شدن را دارند. واضح است که خط تولید جای فکر کردن نیست و تا جای ممکن تفکر ماشینی و رباتیک بر انسان ارجحیت دارد و این نکته تفاوت عمده در تولید پیش نمونه و تولید سری است. از این رو در خطوط تولید ربات ها به راحتی و با قیمت بسیار کمتر و در تیراژ بالا فعال هستند در صورتیکه در طراحی ذهن خلاق انسان جرقه های ایده را از ذهن تا واقعیت پیگیری می کند. ادامه دارد ....
  11. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی اندیشکده رند اندیشکده رند که به نام شرکت رند یا رَند کورپوریشن RAND Corporationشناخته میشود یک اندیشکده سیاستگذاری با رویکرد مسائل جهانی و غیرانتفاعی آمریکایی است، که در سال ۱۹۴۸ توسط شرکت هواپیماسازی داگلاس، با هدف ارائه خدمات تحقیقاتی و تحلیل سیاسی به نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا ( نیروی هوایی ) تأسیس شد. موسسین اولیه به شرح زیر بودند : + هنری آرنولد که از سال ۱۹۳۸ تا سال ۱۹۴۱ فرمانده نیروی هوایی آمریکا در جنگ جهانی دوم بود. + دونالد ویلس داگلاس، کارآفرین مشهور، صنعتگر و مهندس هواگرد آمریکایی بود، که در سال ۱۹۲۱ شرکت هواپیماسازی داگلاس را راه‌اندازی کرد. این شرکت در سال ۱۹۶۷ با مک‌دانل ادغام شد و مک‌دانل داگلاس ( سازنده ی هواپیماهای معروف اف 15 و 18 ) را پدید آورد. + کورتیس لیمییک که ژنرال سطح بالایی در نیروی هوایی آمریکا بود. مطابق اطلاعات سایت این اندیشکده ، هم اکنون بخشی از بودجه این شرکت را حکومت فدرال ایالات متحده آمریکا و موقوفه های اندیشکده و برخی خیرین و صاحبان شرکت‌های فعال در حوزه‌های بهداشت و سلامت و دانشگاه‌ها، همچنین کمک های کوچک شهروندان تأمین می‌کنند.اطلاعات مربوط به بودجه ی عظیم این موسسه که در سال 2019 نزدیک 350 میلیون دلار است به صورت شفاف در آدرس www.rand.org/about/clients_grantors.html#industry قابل مشاهده است . هم اکنون این اندیشکده آمریکایی بخش اعظم بودجه خود را از دولت فدرال آمریکا دریافت می‌کند. اگرچه به لحاظ میزان تاثیر ، اندیشکده ی بروکینگز ، بیشترین ضریب نفوذ در سیاست های دولت آمریکا را دارد ولی رند به لحاظ سازمان ، نیرو ، منابع و بودجه بسیار بزرگتر از بروکینگز است و بودجه ی آن تقریبا دوبرابر اندیشکده ی بعدی در لیست بودجه یعنی بروکینگز است . تصویر مقابل مربوط به مقایسه ی بودجه ی مهم ترین اندیشکده های آمریکایی در سال 2011 میلادی در گزارش سایت واجا است . با توجه به تصویر پایین بودجه ی بنگاه رند در سال مالی منتهی به 2018 در حدود 345 میلیون دلار است که رشدی حدود 17 درصد را نشان میدهد . یعنی به طور متوسط سالانه حدود 2.5 درصد رشد درآمد در این چند سال . همچنین بخش عظیمی از بودجه ی این بنگاه توسط بخش های مختلف دولت فدرال تامین میشود . به طوریکه 20درصد از بودجه توسط سازمان بهداشت و خدمات عمومی و نزدیک به 70 درصد بودجه از بخش های نظامی ، دفاعی و امنیتی دولت فدراال تامین میشود . در این میان سهم ارتش ، نیروی هوایی ، امنیت داخلی و دفتر هماهنگی دفاعی از همه بیش تر است . اندیشکده«رند» صرفا به پژوهش در مورد مسائل داخلی آمریکا نمی پردازد بلکه نگاه جهانی و عام تری نسبت به مسائل و موضوعات دارد . این اندیشکده در کشورهای اروپایی نیز حضور دارد و با محوریت« پژوهش های دفاعی و سیاست خارجی» فعالیت می کند. شواهد بسیاری وجود داردکه این اندیشکده دارای رابطه تنگاتنگی با نهاد های نظامی و امنیتی آمریکا ـ به دلایل اشراف در حوزه های نظامی، امنیتی، اطلاعاتی ـ است.به همین دلیل از سوی نهاد های دفاعی و امنیتی این کشور تغذیه مالی میشود و حتی دارای دسترسی های اطلاعاتی ویژه به نظر میرسد . به طور مثال در اوج مذاکرات هسته ای ایران و گروه 5+1 و در حالی که طرفین در اوج سکوت خبری ، مشغول مذاکره در پشت درهای بسته بودند گزارشی توسط علیرضا نادر، کارشناس مسائل ایران با عنوان «مذاکرات هسته ای با ایران در چند قدمی موفقیت» تنها یک روز قبل از توافق نامه ژنو موسوم به برجام در یک جلسه بیان شد . رند دراین جلسه آورده بود که مذاکرات هسته ای ایران با شش قدرت غربی در چند قدمی موفقیت است و تنها عاملی که می تواند این توافق را برهم بزند زیاده خواهی های برخی همچون اسرائیل و شخص نتانیاهوست. که البته مشاهده شد که توافق مذکور در 3 آذر 92 انجام شد و با مخالفت صریح مقامات رژیم صهیونیستی روبرو شد ولی غرب به رژیم صهیونیستی از طریق سفرهای متعدد مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، شرمن و مسئول مذاکره کننده آمریکا اطمینان داد که این توافق هسته ای با ایران خطری برای منافع اسرائیل نیست. و باز تجربه نشان داد که توافق هسته ای نه تنهابه ضرر رژیم صهیونیستی نبود بلکه ایران را نیز برای مدت چند سال مهار کرد و به لاک دفاعی فرو برد . این اندیشکده جزو اندیشکده های میانه رو Centristدسته بندی میشود ولی کارکنان آن بیشتر به دمکرات ها گرایش نشان می دهند . (1) در سیاست، منظور از میانه‌گرایی، رویکرد سیاسی یا موضع خاصی است که شامل پذیرش یا حمایت از توازنی از درجه‌ای از برابری اجتماعی و درجه‌ای قشربندی اجتماعی در عین مخالفت با تغییرات سیاسی است که در جامعه گردش قابل توجهی چه به چپ و چه به راست ایجاد کند. سیاست‌های چپ میانه و راست میانه هر دو نزدیکی با میانه گرایی دارند و هر یک تا حدی به سوی متناظر خود از طیف سیاسی گرایش دارند. در آمریکا یک نظرسنجی معتبر از گالوپ در سال 2012 نشان داده بین ۳۵–۳۸٪ آمریکاییان در ۲۰ سال گذشته خود را میانه رو دانسته‌اند.[۲] شعاری که «اندیشکده رند» در صفحه ی دونیت خود بدان اشاره می کند این است که« ما بر این باوریم افراد باید تصمیم بهتری بگیرندزمانیکه با واقعیات روبرو می شوند»(3) نام این اندیشکده با بسیاری از بزرگترین پروژه های تاریخ آمریکا ، گره خورده و همچنین بسیاری از بزرگترین نوابغ تاریخ آمریکا برای این شرکت کار کرده اند . در آینده در یک مطلب مجزا به نقش تاریخی این اندیشکده در پروژه های بزرگ تاریخ آمریکا خواهیم پرداخت . دفتر مرکزی این اندیشکده در سنتا مونیکا، کالیفرنیا قرار دارد و به نوعی جزو اندیشکده های غرب آمریکا دسته بندی میشود . ساختمان ستاد این اندیشکده ، مجموعه ی عظیمی به شکل یک چشم است . در ادامه به خواست خدا به طور مرتب گزارش هایی ازین اندیشکده در ارسال های بعدی منتشر خواهد شد . .............................................. 1.https://www.usnews.com/news/articles/2011/03/03/think-tank-employees-tend-to-support-democrats 2. Saad, Lydia (January 12, 2012). "Conservatives Remain the Largest Ideological Group in U.S." Gallup (company). Retrieved 20 November 2012. 3.https://www.rand.org/giving.html
  12. 2 پسندیده شده
    این جنگ خیلی وقت هست شروع شده،در تاریخ نام ننگین برای کسانی که در خواب خرگوشی فرو رفته بودن خواهد ماند.
  13. 2 پسندیده شده
    انتقال سنگین تجهیزات که همچنان هم ادامه داره یکمی روی شماها تاثیر گزاشته ! این انتقال صرفا یک رزمایش شبه واقعی هست برای محک زدن میزان آمادگی و هیچ قصد و نیتی برای دخالت و یا تاثیر در قلمرو های گزشتمون را نداریم و نخواهیم هم داشت یسری اقدامات و دیپلوماسی نمایشی هم برای مصرف داخلی جهت نمایش تاثیر گزاری و صلح طلبیمون به اجرا در آمد که واقعا حیف این هزینه های بدون توجیه!! از نظر داخلی هم ما میتونیم با ورود به یک‌جنگ‌ یه اتحاد داخلی ایجاد کنیم‌ولی تبعاتی هم داره که قابل پیش بینی نیست بخصوص همون مناطق شمال‌غرب ! مسئولین تصمیم گیرنده ما از همون اول جنگ درتریبونهای نماز جمعه موضع رسمی خودشون را گفتن و شک نکنید همون پا برجاست و سیاست کلی هم همین بوده و امید به تغییری نداشته باشید‌. ومن‌الله توفیق...
  14. 2 پسندیده شده
    ارمنستان که مشخص بود رد میکنه، چون همونطور که مثل آذربایجان ارجاع داده به مینسک خودش خوب میدونه ترکیب اونجا طوری هست که کاملا به نفعش هست، از فرانسه و روسیه گرفته تا آمریکا و آلمان و ... کلا یا مسیحی یا طرفدار ارمنستان و تنها یک ترکیه که تازه اتفاقا کلی از این کشورها به خاطر رفتارش حاضرند در این موضوع به خاطر ترکیه هم که شده یک جوری پوز آذربایجان را بزنند. ولی در نقطه مقابل آذربایجان هم با همین بهانه (مینسک) گفته در اون چارچوب باید بررسی بشه که یا نشانه حماقت و جهل عمیقش هست یا نشانه ارباب/رعیتی نسبت به ترکیه و اردوغان که دستور کار اردوغان را مجبور هست اجرا کنه حتی اگر به ضرر منافعش باشه چون اردوغان اولا برنامه های دیگه ای برای قره باغ* داره و ثانیا اصلا دوست نداره ایران میدان دار این مناقشه باشه ( طرح ایران حالا بعدا منتشر میشه ولی مثل اکثر طرحهای ترکیه مثلا در مورد سوریه که به پشتوانه ناتو و جهان و تنها به خاطر ضدیت با مقاومت به زور مطرح و اجرا میشد در قدم اول حتی آتش بس را نمیخواد اجرایی بشه (چیزی که به نفع کشور مغلوب هست و فرصت تنفس) و در قدم دوم اتش بس را مطرح میکنه و در قدم اول گامهای اطمینان ساز از ارمنستان را احتمالا میخواد، برای همین و همون مورد اول بود که با واکنش به نظرم شدیدا سرد روسها هم مواجه شد) *اصولا طیفی میتونه هرگونه خیالپردازی در ذهنش کنه و اردوغان را مثل اربابی و یا سلطانی بر ترکها فرض و تصویر کنه که قرار هست براشون کلی! سیبل و فحریه و ابرو و بوراک و کیوانچ و تارکان به ارمغان بیاره با سواحل آنتالیا و شوهای پر زرق و برق ولی اردوغان اهداف خودش را در قره باغ دنبال میکنه و اگر نبود نفع و منفعت خاص مثل جنگ اول یا از پشت خنجر میزد به آذربایجان یا اینکه نهایت بی تفاوت میموند. مثل مدل سوریه و اون همه انسانیت و انسانیتی که همون اول حتی برخی را در ایران هم تحت تاثیر قرارداد این واقعا نگران مردم سوریه است و بعدها دیگه همه فهمیدند نگران و مشتاق گسترش مرزهای عثمانی و کارخانه و تجهیزات حلب! و پرورش مزدور برای مقابله با کردها و استفاده در منطقه و نفت حسکه و دیرالزور بود... *در قره باغ هم از ابتدا برای سفت کردن جای پاش در آذربایجان، انحراف افکار عمومی کشورش از مشکلات اقتصادی که تشدید شده با کرونا و زمزمه تحریمها، فراتر بردن مرزهاش و همچنین گسترش مزدوران پرورش داده شده در سوریه در منطقه، نیم نگاهی به فشار و تهدید برای رقیب منطقه ایش و تولید برگهای برندش در مرزهاش شمالی این رقیب، انحراف افکار عمومی کشورش از موضوعات و توقفاتش در سوریه و لیبی و شرق مدیترانه و ... و کسب درآمد و به دست گرفتن بازارهای بیشتری از ارمنستان و اذربایجان در دراز مدت و ... برنامه ریزی بلند مدتی داشته و داره. ممکنه یکی بگه خب کی هست که دنبال منفعت شخصی و اختصاصی نباشه، توضیحش اینه بله درسته، ولی اولا بقیه را نباید اونقدر احمق فرض کنه مدام لقله زبانیش برادران فلان و همزبانان بهمان و یک ملت دو کشور و .. باشه و ثانیا بقیه هم انقدر احمق نباشند که زیر علم یک جنایتکار تروریست پرور سینه بزنند به هوای اینکه به فکر اونهاست نه منافع مردمان و کشور خودش.
  15. 2 پسندیده شده
    یاد سنگرهای مثلثی عراق افتادم. ایشالا که فرماندهان ما اهمیت کیفیت سنگر رو درک کرده باشند
  16. 2 پسندیده شده
    خواهش میکنم. در مورد این سفر اگه میشه بفرمایید تا از نظر شما بهره مند بشیم چون امام موسی صدر از جمله شخصیت های تاریخی مورد علاقه بنده است و خوشحال میشم هرچه بیشتر در موردش بدونم. اتفاقا یکی از ایرادهای بنده به سیاست های خارجی در این 43 سال اینه که زحمتی که برای همسایگان می کشیم از سر فردین بازی و بدون ارج و قرب از طرف کسی است که بهش کمک کردیم و حتی برعکس اون. این کمک بیشتر بنابر حس تکلیفه. به حماس کمک کردیم و در سوریه برعکس جواب گرفتیم. به لبنان کمک کردیم و بنا بر گفته سید حسن نصراله ایران دست حزب الله را در امورش باز گذاشته و دخالتی نمیکنه به آذربایجان کمک کردیم که ارمنستان خاکشو به توبره نکشه و اون طور آذربایجان بهمون جواب داد. در مورد مسلمانان چین جای حرف زیاده و کمی مسئله پیچیده است. در مورد میانمار حقیقتش من کشتار و محکومیت این امر رو از طرف ایران شنیدم ولی چون با این اقلیم آشنایی کامل ندارم نمی دونم دخالت ایران چه داشته یا دافعه ای برای ما داره و درست هست یا غلط و در موردش به جمع بندی نرسیدم. در مقابل آذربایجان رسما مزدور اجیر کرده اونهم با مرامی برخلاف مرام ادعایی اونها. در مورد اول ما کشوری هستیم با نقاط قوت و ضعف و لحظات تاریک و درخشان در تاریک و نمیشه نقاط تاریک رو نادیده گرفت. اوایل انقلاب افراطی گری وجود داشته و قابل کتمان نیست ولی در مورد داعش اینکه مردمان رو دسته دسته قربانی می کردند کجای قرآن نوشته یا جهاد نکاح یا عملیات بعد از زدن قرص های اکستازی و الکل و روان گردان و بریدن گوش و چشم و انواع قساوت ها. در مورد حمله شوروی به افغانستان ، این حمله اشتباه نکنم زمان ظاهر شاه بود، بعد مجاهدین افغانی روی کار آمدند خیلی قبل تر از طالبان و بعد با چند دستگی بین مجاهدین و.. کم کم طالبان و توسط حکومت آمریکا برای مقابله با نفوذ شوروی درست شد. ایران دقیقا دیدگاه مقابل طالبان رو داشت در اون زمان و در سال 1377 که دیپلمات های ایرانی رو شهید کردند اگر به خاطر داشته باشید، ایران حتی تا حد درگیری تمام قد با طالبان رفت که رهبری گفتند وارد ای دام نمیشیم. زمان حمله ایالات متحده به افغانستان که ایران تمام قد با آمریکا در سرنگونی طالبان همکاری کرد. ورای اینکه کلمه مایی وجود نداشت ولی فرمایش شما محترم و در جای خود درست هست باز اگه کتاب های درسی رو به خاطر بیارید این جمع بستن افعال یه به طور تحویلی به این مضمون اشاره داشت که زمانی به کار میره که فرد نخواد از کلمه من یا ضمیر مفرد استفاده کنه چون ممکنه اون رو دارای بار منفی در تعالی روح بدونه و از گفتنش پرهیز کنه. اگه جای دیگه ای مشابه این مورد رو دیدید منظور خود را بجای همه دیدن نیست بلکه، این منظور مدنظر هست باشد که انسان خاکی گرفتار غرور و خودبینی نشه. با احترام.
  17. 2 پسندیده شده
    والا من اون چیزی رو گفتم که هر روز مقامات جمهوری باکو از دون تا بلندپایه در بوق و کرنا اعلام میکنند که منظورشون هم ایرانه
  18. 2 پسندیده شده
    مگه جمهوری آذربایجان نمیگه ارمنستان یک کشور اشغالگره و نباید هیچ کشوری با اون روابط سیاسی داشته باشه؟ مگه نمیگه اگر کسی با ارمنستان روابط سیاسی برقرار بکنه ما هزار جور تهمت و برچسب روی اون کشور خواهیم زد؟ حالا چرا خودش با کشوری مثل اسرائیل بهترین رابطه رو داره که یک کشور اشغالگر تمام عیاره؟ اون هم نه یک اشغالگر معمولی بلکه اشغالگر قدس ، این چه جور منطق و استدلالیه آخه؟ اشغال قبله مسلمانان جهان (خیلی خوب و عالیه) اما اشغال قره باغ یا آرتساخ ارمنی نشین توسط ارمنستان خیلی بد و قبیحه ، اسرائیل مهاجر اشغالگر خیلی دوست داشتنیه اما ارمنستان اشغالگر خیلی زشت و نفرت انگیزه...
  19. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی اندیشکده بریتانیایی دموس Demos یک اندیشکده مستقر در انگلستان با دیدگاه سیاسی بین حزبی است. این سازمان 26 سال پیش در سال 1993 تأسیس شد و در سیاست گذاری های اجتماعی تخصص دارد ، از آنزمان تاکنون راه حل های مبتنی بر شواهد را در طیف وسیعی از زمینه ها - از آموزش و مهارت تا بهداشت و مسکن - تهیه کرده است.وضعیت حقوقی این اندیشکده به صورت خیریه ثبت شده است . دموس لفظی یونانی به معنی مردم عادی و قاطبه ی جمعیت است ( دمو در لفظ دموکراسی نیز به همین معنا اشاره دارد . ) همچنین این اندیشکده مرکز تجزیه و تحلیل رسانه های اجتماعی را در خود جای داده است که منجر به بررسی چگونگی تأثیر ظهور دنیای دیجیتال بر سیاست ، تصمیم گیری می شود. اندیشکده دیگری به همین نام در آمریکا وجود دارد که چند سال پس از این اندیشکده تاسیس شده است . اندیشکده آمریکایی دموس برخلاف همنام انگلیسی خود دارای گرایشات واضح لیبرال است . اندیشکده دموس در پاسخ به آنچه موسسینش به عنوان یک بحران در سیاست گذاری در انگلیس می دیدند ، شکل گرفت . از نظر موسسین درگیر شدن رأی دهندگان در سیاست ها در حال کاهش است و نهادهای سیاسی از نظر آنها قادر به سازگاری با تغییرات عمده اجتماعی نیستند. Demos بعنوان شبکه ای از شبکه ها طراحی شده بود که می تواند منابع مختلف ایده و تخصص را برای بهبود سیاست های عمومی جمع کند. در انتخابات سال 1997 ، این اندیشکده به حزب کارگر ، به ویژه رهبر آن ، تونی بلر ، نزدیک بود . این در حالیست که این مرکز خود را مستقل از هر حزب سیاسی تعریف می کند. دمووس با تعدادی از شرکا از جمله ادارات دولتی ، ادارات بخش دولتی و خیریه همکاری می کند. در آگوست 2006 ، در یک سخنرانی در کنفرانس دموس ، دکتر جان رید ، وزیر امور خارجه انگلیس اظهار داشت که ممکن است انگلیسی ها "مفهوم آزادی خود را اصلاح کنند " ، زیرا که " آزادی توسط تروریست ها سوءاستفاده می شود. " این اندیشکده به لحاظ شفافیت بودجه توسط بنیاد Transparify به عنوان کاملا شفاف توصیف شده است . ......................................................... en.wikipedia.org/wiki/Demos_(UK_think_tank) www.demos.co.uk
  20. 2 پسندیده شده
    نظارت جناب @worior در استاتوس که شباهت به هدف این تاپیک داشت چند اشکال بسیار بزرگ و نابود کننده در پیاده سازی سیستمهای کنترل سایبری برای نظم اجتماعی بقولی همون پلیس آهنی 2.. اول بلاتکلیفی.. در بسیاری از موارد امکان قراردهی سنجه برای ارزیابی عملکرد وجود ندارد. در بسیاری موارد امکان فهم بازخورد وجود ندارد در حالت بلاتکلیفی سیستم در حالت مورد بلاتکلیفی معطل میماند، توقف میکند و عمدتا از سامانه های خلاق شکست خورده و عقب می افتد. دوم؛ رفتارهای خشک و بروکراتیک، همه به دنبال صرفا انجام درست سنجه ها و موظف به رساندن عملی که در بازخورد پیش بینی و یا خواسته شده است خواهند شد. سوم؛ جابجایی هدف، تامین این سنجه ها در سازمانها و نهاد و اجتماعات، بجای اهداف کلی سیستم. در واقع افراد یادشون میره که مثلا باید نظام رو سرپا نگه دارند! طرف دنبال اینه که ایران خودرو رو نگه داره، اونیکی دنبال اینه مرغداریش رو نگه داره و اون دیگری دنبال خرید جنگنده یا موشکشه و هرکسی در جای خودش سنجه خودش رو دنبال میکنه و کلیت رو از دست میده چهارم، مدیریت برداشت، خطای اساسی در سامانه هایی که براشون بازخورد در قالب یک حدود تعریف شده، مثلا وقتی میتونند چند برابر سوددهی داشته باشند یا چند برابر کارکنند، خودشون رو نسبت به بازخورد مورد نظر محدود میکنند، این اشکال در بخش کشاورزی شوروی به شکل کشنده ای رخ داد، و الان هم تو بسیاری از صنایع ما داره رخ میده پنجم، فریب ناظر کنترل، با استفاده از داده های ساختگی... ششم، خوب به نظر آمدن بجای خوب بودن، این اتفاق بخصوص در زمانی که ستاده مبهم هست اتفاق میفته، مثلا به یک بخشی میگویند جنگنده بساز، خوب بودن یعنی ساختن چیزی که در زمان جنگ جواب بده و خوب به نظر آمدن یعنی تحقق یک شعار که ما مثلا توانستیم! هفتم، نابرابری های تصویر شده (تصور شده) این اشکال هم زمانی رخ میده که یک واحد یا گروه اجتماعی یه مدت زیادی خوب کار کنه و سنجه های قوی درست کنه طوری که ناظر فکر کنه همیشه چنین توانایی میتونه به عنوان یه رفتار استاندارد در بیاد، بنابراین بعد از مدتی این گروه برای خودش جایگاه محترمانه ای در سیستم کنترلی درست میکنه و باعث ایجاد استانداردهای غیر قابل دستیابی برای دیگران میشه، تا اینکه لو میره یا اینکه بحالت اسطوره ای در میاد،... یه ایراد اساسی دیگه هم مونده بود که نگفتم، در سیستم اجتماعی پیاده سازی کنترل سایبری بسیار هزینه بر هست، چون هسته های کنترلی وسیعی میخواد و هر کدام باید کلی پول خرجشون بشه، البته یه راهکار داره و اونم اینه که کنترل بواسطه خود افراد و گروه ها اعمال کنیو یه ایراد دیگه هم یادم اومد، دایره استثنائات وسیع. برای نمونه وقتی یه سنجه کنترلی وضع میکنید مثلا "قانون مالیات ها"! بعد اونقدر شرایط مختلف ایجاد میشه که ناظر کنترل مجبور میشه مقدار زیادی استثنا قائل بشه، اون موقع این استثناء ها از خود سنجه ها بیشتر میشن و کنترل رو غیر ممکن میکنند و عملا قانون بیفایده میشه.
  21. 2 پسندیده شده
    خودکفایی و امنیت تولید همیشه بین تولید بومی و همکاری تجاری تقابلی بزرگ مطرح است که نه مبتنی بر راهبرد تجاری بلکه ناشی از نگاه تک بعدی به تولید است. در تعیین راهبرد تولید چندین معیار از جمله قیمت، دسترسی به کالا، زیرساخت تولید، حجم درگیری، تنوع منابع و ... مطرح می گردد. همپوشانی های جالبی که در عرصه تولید وجود دارد سبب می شود که گاهی تولید یک تجهیز علیرغم قیمت بالایش توجیه داشته باشد و گاهی با وجود سود ترجیح به برون سپاری باشد. • برای مثال معیار تولید در خصوص کالایی که به وفور در بازار هست در قیاس با کالایی که کاربری خاص دارد و دسترسی به آن محدودیت دارد کاملا متفاوت است. چرا که در این حالت کالای خاص به عنوان نقطه بحرانی تولید معرفی می شود. • در مثالی دیگر، وجود پتانسیلی در کارخانه که موجب هزینه جاری می شود و تبدیل آن به تولید است. در نگاه اول درآمد کمتر از هزینه است ولی با در نظر گرفتن هزینه جاری می توان به این نتیجه رسید که بکارگیری این توان موجب کاهش ضرر کل شده اگرچه صفر نشده است. این وضعیت در کارخانه های دولتی که نیروی انباشته زیادی دارد یا شرکت های در حال ورشکستگی قابل اجرا هست. • هزینه های پنهان اجتماعی دیگر نکته ای هست که تولید را تحت تاثیر قرار می دهد. این مثال مشابه شرایط قبل است ولی نگاه بزرگ یک اجتماع در آن درگیر است. یک کارخانه ضرر ده با تکنولوژی قدیمی حفظ می شود تا کارکنان ان اخراج نشوند و از بحران اجتماعی جلوگیری شود. این شرایط در کارخانه های هند و پاکستان و اکنون در ایران دیده می شود و این انتخاب راه حلی موقت است تا مدیریت تغییر بتواند زیرساخت لازم برای تغییر شرایط را فراهم نماید. • تمرکز بر کار تخصصی دلیل دیگری هست که باعث می شود شرکت ها برای پرهیز از هزینه مدیریت منابع خاص، بخش های غیر راهبردی تولید را علی رغم سود به دیگر منابع برون سپاری کنند. این قضیه در خصوص تولید مواد خام دیده می شود و از هزینه زمانی و مشغولیت در خصوص آن بخش آزاد شده و بر تخصص خود تمرکز می کنند. برای مثال شرکت BAE System با برون سپاری بسیاری از کارها، خود را از مشغولیت مدیریتی آنها ازاد کرده است. در ایران، هنگام تاسیس سازمان انرژی اتمی با ریاست دکتر علی اکبراعتماد این سیاست پیگیری شد و انسجام و پویایی بالایی به این سازمان تازه تاسیس داد و توانست به سرعت برنامه های خود را وسعت ببخشد. • مثال مدیریت تنوع منابع یکی از نکاتی هست که شرکت های انگلیسی و اسرائیل به آن پایبند هستند. همیشه خرید عمده از یک منبع باعث کاهش هزینه می شود ولی امنیت تامین کالا بویژه برای کالاهایی با درجه راهبردی بالا حکم می کند که یک نوع کالا حداقل از دو یا سه منبع متفاوت تهیه شود تا در صورت اشکال برای یک منبع، تولید و محصول مورد نیاز با مشکل مواجه نشود. مزیت دیگر این اقدام امکان افزایش درخواست کالا بصورت ناگهانی بوده که تنها با داشتن چند منبع ممکن هست. شرکت Rotork انگلستان به عنوان نمونه ای صنعتی قطعات مورد نیاز خود را در طی مناقصاتی با حداقل دو یا سه شرکت برنده تامین می کند. رتبه اول 55 درصد کالا، رتبه دوم 35 درصد از کالا و تامین کننده سوم 10 درصد از درخواست را تامین می نماید. در چند شرکت خاص 5 الی10 درصد اخر بصورت تولید بومی تامین می شود. اسرائیل گندم خود را علاوه بر تولید داخلی از 6 منبع متفاوت خریداری می کند. • از دید هدف و افق تولیدی، وزارت دفاع آمریکا، مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی فرق قائل می شود. این تفکیک باعث می شود که توجیه بودجه بسیار دقیق تر و متناسب با هدف صورت گیرد چرا که شکل هزینه مصرفی در تولید علم و تولید صنعتی بسیار متفاوت است. با این وجود در تولید علم به عنوان سرشاخه نیاز، برون سپاری صورت می گیرد و مجموعه هایی همچون ناسا یا دارپا متولی تولید علم و بخشی از فناوری هستند و از شرکت های تحقیقاتی یا دانشگاه ها برای برون سپاری ریزپروژه ها استفاده می کنند. • نکته جالب دیگر در خصوص تجارت، نگاه فروشنده به خریدار است. اگر فروشنده بداند خریدار قابلیت تولید و شناخت کامل از محصول دارد رفتارش به شدت متفاوت خواهد بود و این مساله در خصوص تفاوت شکل فروش جنگنده به اسرائیل و امارات و عربستان دیده می شود. اسرائیل بعد از جنگ با اعراب بر اساس نقشه های فرانسوی ها، آمریکایی ها و چند جنگنده دیگر، اقدام به ساخت جنگنده هایی چون کفیر و لاوی کرد و با ادعای دفاع از خود قوانین مالکیت را زیرپا گذاشت. با تکمیل جنگنده سازنده های جنگنده در مقابل کسی قرار گرفته بودند که جنگنده ای ارزان و همتراز تولید کرده بود و در حال اشغال بازار آنها بود از این رو پیشنهاد های فروشی به اسرائیل شد تا توسعه جنگنده را به عنوان سازنده کنار بگذارد. اما اسرائیل در قبال این امتیازها، فقط طراحی موتور و بدنه را کنار گذاشت و تکنولوژی حساس موشک، رادار و جنگ الترونیک را توسعه داد و امروز قابلیت های خود را بر سوریه و روسیه به رخ می کشد. • مثال جالب دیگری که در خرید هواپیمای جنگی توسط اسرائیل می توان گفت، خرید قالب و مکانیک هواپیما و اصلاح رادار، سیستم آتش و ارتباطی جنگنده در خود اسرائیل هست. از این طریق هزینه خرید رادار و سیستم اتش از جنگنده حذف یا کم می شود و از سوی دیگر بخش حساس جنگنده که در نبرد چالش بر انگیز می شود در دستان صنایع دفاعی اسرائیل باقی خواهد ماند. یعنی بخش بدنه، موتور و بخشی از موشک ها به عنوان تکنولوژی غیرحساس ولی دست و پاگیر وارد می شود و بخش مربوط به تکنولوژی بالا در خود اسرائیل توسعه داده می شود. این نگاه در خصوص جنگنده های اسرائیل باعث می شود که آمریکا به عنوان سازنده قابلیت چندانی در شناخت و جاسوسی از جنگنده را نداشته باشد و جنگنده نیز مطابق با نیازهای خود خریدار رفتار کند. همچنین تکنولوژی رادار و جنگ الکترونیک قابل توسعه و استفاده در دیگر جنگنده ها به عنوان ارتقا خواهد بود. در فروش جنگنده اف 35 شاهد تغییر کدها و برنامه ریزی های جنگنده های ارسالی توسط اسرائیل بودیم چیزی که اف 35 را به یک جنگنده نیمه بومی تبدیل می کند. این نکته به قدری جالب است که در بحث خرید تجهیزات از کشور خارجی به عنوان الزام مهم باید توسط ایران رعایت شود. همه این موارد نشان می دهد که خریدار باید درک صحیح و کاملی از هدف خود داشته باشد و کیفیت خرید را متناسب با واقعیت و نیاز تطابق دهد. چرا که گاهی ابزاری به شما فروخته می شود که هرگز از ان استفاده نخواهید کرد و تنها هزینه اجباری پرداخت می کنید، برای مثال در تلویزیون های جدید قابلیت هایی هست که فروشنده با آنها شما را وسوسه به خرید جنس گرانتر می کند مانند توانایی ساپورت گیم و کیفیت بالای تصویر، در حالی که شما از این تکنولوژی استفاده نخواهید کرد. یا فروش مانیتور متخصصین گرافیک با قابلیت تفکیک بسیار ریز رنگ برای یک کار اداری یک کارمند ساده دولتی نکته ای که بعد از امنیت مسیر تامین کالای خام، در تولید بسیار اهمیت پیدا می کند، در نظر گرفتن نیاز ثابت و نیاز شناور است که تنوع منابع تامین در این راستا بسیار راهگشا است. نقطه نظرهای دیگری نیز وجود دارد که می توان به این بحث اضافه کرد. ولی در یک نگاه ساده جدول فوق را به عنوان تقابل ارزش هزینه تولید و ارزش راهبردی کالا معرفی می شود. ادامه دارد ... ممنون میشم اگر نکته ای به ذهنتون میرسه اضافه کنید
  22. 2 پسندیده شده
    دو کوهه و مردانش سوار بر وانت ، از پل دوکوهه سرازیر شدیم به سمت ضلع جنوب شرقی پادگان . ساختمان های پنج طبقه موجود در آنجا ، همه نیمه کاره بودند . نه دری داشتند ، نه پنجره ای . حتی این ساختمان ها هیچ رقم تاسیسات اعم از برق ، آب ، مجاری فاضلاب یا خطوط تلفن نداشتن . کل ساختمان ها ، مکعب هایی بودند سیمانی و لخت . با هر قدمی که در این برهوت متروک بر می داشتم ، بهت و ناباوری ام بیشتر می شد . به همت گفتم : آقا جان ، اینجا دیگر کجاست ؟ ما اینجا چه جوری می توانیم مستقر شویم . همت هم نگران ، لب به دندان می گزید ، سرش را به چپ و راست تکان می داد و چیزی نمی گفت . همان شب ، همت خیلی با ملاحظه داشت نقایص اساسی مکان جدید را شرح می داد که دفعتا حاج احمد (متوسلیان) سکوت را شکست و با لحنی شمرده گفت : توجه بفرمایید ! حاج آقا همت . ما ناچاریم به حداقل ها بسنده کنیم ، پس بیایید بیشتر از این وقت خودمان را تلف نکنیم . همین جایی را که به ما داده اند ، برای استقرار برادر ها خوب است . همت که یکه خورده بود گفت : آخر حاج احمد ، عزیزم ، شما که آنجا را ندیده ای ، هیچی ندارد . از من قبول نمی کنی ، بفرما از برادر همدانی بپرس ... حاج احمد مجال نداد ! آیا نباید قدری دوراندیش باشیم . ما قرار است یک تیپ (27 محمد رسول الله) را تشکیل بدهیم . نفرات این تیپ تعدادشانشاید به چهار، پنج هزار نفر بالغ بشود . این چند هزار نفر نیاز به سرپناه و خوابگاه دارند . برای آموزش انها به مکان نیاز داریم ... . پس از انتقال بچه ها به دوکوهه جدید ، ما دو سه روزی را در آنجا به معنای واقعی کلمه ، مشغول عملگی و کار یدی شاق بودیم .حتی خود حاج احمد ، شهبازی و همت هم به محض این که در سپاه ناحیه دزفول از کمند جلساتشان با مسئولین ارشد سپاه رها می شدند ، به سرعت خودشان را به دوکوهه می رساندند ، آستین بالامی زدند و پا به پای بچه ها عرق می ریختند و کار می کردند . عمده تلاش ما این بود که آن ساختمان های نیمه ساخته را برای اسکان نفرات ، قابل بهره برداری کنیم .پیرمان درآمد تا آن همه نخاله های ساختمانی را از داخل اتاق ها و راهروهای ساختمان ها به بیرون تخلیه کنیم ... . پس از بازگشت از چزابه نیروها در ساختمان های پنج طبقه پادگان دوکوهه مستقر شدند . درون اتاق هایی که اصلا مناسب نبودند . چون علاوه بر ناهمواری های کف اتاق های به هم چسبیده ما ، خاک زمین هم سریع به پتوها نفوذ می کردند . طوری که اگر دو دقیقه روی آن پتوها می نشستی ، سر تا پا خاکی می شدی . در آن سرمای شبانه شب های زمستانی خوزستان ، تا صبح لرز می زدیم ، چون ساختمان ها در و پیکری نداشتند . تعداد انگشت شماری چراغ والور از سپاه دزفول به ما داده بودند که اولا لنگ تامین سوختشان بودیم . اگرخوش شانس بودیم و سپاه دزفول حواله نفت سفید به ما می داد ، وقتی به جایگاه سوخت می رفتیم ، هر سه نوبت یکبار ، شاید خبر خوش آمدن نفت را به ما می دادند .... تردد های شبانه ، برای تجدید وضو یا رفتن به دستشویی هم کم خطر نبود . توی آن ظلمات شبانه کافی بود سر سوزنی پایت را کج بگذاری تا کله معلق زنان از پله ها پرت شوی پایین . یکی دیگر از معضلات فقدان مطلق سرویس های بهداشتی بود ... حاج همت که این وضع را دید درصدد برآمد برای رفع این مشکل کاری بکند . خودش پیشقدم شد و با او رفتیم تعدادی بیل و کلنگ از بچه های ارتش امانت گرفتیم و برگشتیم و در همان زمین بیابانی نقطه ای را برای احداث توالت صحرایی تعیین کردیم . همت آنجا بی معطلی بلوز فرم اش را درآورد ، کلنگی برداشت و شروع کرد به حفر زمین . خدا گواه است که چند روز پیاپی ، بیل و کلنگ از دست همت نیفتاد . در آن روزهای سرد زمستانی به قدری گرم کار دشوار یدی بود که می دیدم پهنای صورت و کتف و سینه اش خیس عرق است و دست هایش تاول زده بودند . می گفت بعدا که سه ، چهار هزار بسیجی اینجا بفرستند و هزار جور کار روی سرمان ریخته شود ، می خواهیم چه خاکی به سر کنیم ؟ فقط خدا می داند در آن شب های طولانی زمستانی ، تا صبح در آن پنج طبقه های بی درو پیکر بر ما چه گذشت . برای پوشش دادن چارچوب های خالی پنجره ها ، بایستی توپ نایلون در اختیار می داشتیم ، که نداشتیم . نه به ما نایلون می دادند ، نه پولی در بساط مان بود که خودمان بخریم . برای تامین روشنایی ساختمان ها ، فانوس بادی نفتی لازم داشتیم . سرویس آبریزگاه های صحرایی را که جدید احداث کردیم تازه متوجه شدیم نیاز به تعداد زیادی آفتابه پلاستیکی داریم . چراغ نفتی والور به شدت کمیاب بود . سخت مفلس بودیم و فی امان الله . این شد که دوتایی ، سوار بر یک وانت تویوتا ، از دوکوهه جدید به سپاه دزفول رفتیم . آنجا بچه های دفتر فرماندهی سپاه دزفول ، جلوی ما را گرفتند و نگذاشتند وارد شویم . گفتند آقا محسن به همراه حسن باقری و برادر عندلیب جلسه دارد . همت خیلی کلافه به نظر می رسید ، به آن برادر مسئول دفتر گفت : به برادر محسن بگویید همت از تیپ محمد رسوالله (ص) آمده با شما کار خیلی مهمی دارد . دقایقی بعد پاسدار خیلی جوانی از اتاق فرماندهی سپاه دزفول خارج شد و به سمت ما آمد . صورت اش محاسنی نداشت . خیلی لاغر و تکیده بود . لباس فرم سبز رنگی هم که به تن داشت به جرات می توانم بگویم سه چهار سایز به تن اش بزرگ بود . نزدیک که رسید ، خیلی جدی با آن صدای توی گلویی و لهجه غلیظ تهرانی خودش گفت : چی چی شده همت ؟ می خواهی چی به محسن بگی تو ؟ دیدم خیلی مسلط و با اعتماد به نفس زیادی دارد حرف می زند . ضمن اسم بردن از اشخاص هم ، ابدا مقید نبود قبل از اسم کوچک یا فامیلی آنها ، القاب یا عناوینی مثل آقا یا برادر را به کار ببرد ... . حاج همت که سابقه خلقیات حسن باقری دستش بود به او گفت : ببین حسن جان به خدا وضع آماد و پشتیبانی این تیپ ما خیلی خراب است . هیچی نداریم ، هیچ کس هم به ما جوابگو نیست . از همین برادر همدانی شما بپرس ، نه پتو داریم ، نه فانوس ، نه چراغ والور ، نه آفتابه . چاره ای نداشتیم جز این که بیاییم دردمان را به برادر محسن بگوییم . خوب که به حرف های همت گوش داد ، دست حاجی را گرفت ، کشید گوشه ای و گفت : بابا جون ، چرا متوجه نیستی تو ؟ چطوری به تو بگم ؟ می خواهی کاری کنی که محسن هم ببره ؟ پا شدی اومدی بگی پتو و فانوس و آفتابه نداری که چی ؟ محسن الان باید ذهنش آزاد باشه که بتونه یه عملیات بزرگ و پیچیده رو طراحی کنه ، یا این که کل انرژی اش رو بذاره برای این که ببینه از کدوم جهنم دره ای می تونه برای بچه های شما پتو و آفتابه تامین کنه ؟! ... تا اینجا را خیلی خوددار و یواش به زبان آورده بود . یک لحظه ساکت شد ، بعد ناگهان صدایش را بالا برد و گفت : برو! بعد هم برگشت ، رفت توی همان اتاقی که از آن بیرون امده بود . آقا ما را می بینی ، شوکه شده بودم . از حاج همت پرسیدم : این کی بود ؟ گفت : نشناختی ؟ حسن باقری همین بود دیگر ... فرمانده کل سپاه به هیچ کس به اندازه حسن باقری اتکا نداشت ... منتها دیگر توقع نداشتم اینقدر جوان باشد . همت یکی دو دقیقه ساکت بود . بعد درگوشی به من گفت : برادر همدانی ، خداوکیلی حسن حرف درستی زد ... زود باش برگردیم خودمان برای حل مشکلات مان یک فکری بکنیم . پ ن . متن آورده شده از کتاب پیغام ماهی ها ، سرگذشت شهید حاج حسین همدانی انتخاب شده است .
  23. 1 پسندیده شده
    سلام فکر کنم ، شما احتیاج به خواندن تاریخ معاصر دارید. متشکرم
  24. 1 پسندیده شده
    عواقب گسترش سیاست های روس هراسی توسط پاشینیان نخست وزیر ارمنستان نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان مدارس روسی زبان در ارمنستان را بست و روحیه روس هراسی را در ارمنستان گسترش داد که نتیجه اش را الان هم در میدان جنگ و هم در عرصه بین الملل می بیند. در بین کشورهای مسلمان هم هیچ کس جنایات دولت ارمنستان در خوجالی و قتل عام زنان و کودکان بیگناه و همچنین تبدیل مساجد و اماکن دینی مقدس به محل نگه داری گاو و خوک را از یاد نبرده است. موضع ولادیمیر پوتین در رابطه با مسئله قره باغ بسیار منطقی، عادلانه و عاقلانه بود و باعث محبوبیت بیشتر وی در بین مردم روسیه شد.
  25. 1 پسندیده شده
    به این راحتی نیست. کشورهای غربی در این دست پرونده ها هزاران بهانه و سنگ میندازن جلوی پای احکام حتی دادگاه های خودشون (مثال چیفتن های ما و پولش) که سالیان سال اجرای حکم را به تاخیر میندازه. شاید فقط یک پیروزی رسانه ای و سیاسی باشه. البته در مقابل احکام مضحک دادگاه هاشون ضد کشورهای دیگه بسیار سریع و فی الفور اقدام میکنند. ( مثالش ده ها دادگاه مضحک ضد ایران که نمونه آخرش پرونده این یارو لوینسون هست که 1.4 میلیارد دلار!!! را معلوم نیست به چه نرخی حساب کردند بابت شخصی که مسئولان خودشون هم چند بار اعتراف کردند اصلا احتمالا ایران نباشه یا همچین چیزی و در دادگاه شبه محلی! و اتهام واهی بدون هیچ سند و حضوری که جدیدا بعد از نداشت منابع از اموال ایران فعلا در دسترس بهشون از صندوق جریمه های نقض تحریم ایران پرداخت میکنند)