برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      44

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      40

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      30

    • تعداد محتوا

      8,704


  4. Ghalam

    Ghalam

    Monitored Members


    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      1,470



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 11 آذر 1399 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    الان فقط مسئله زمان هست. فرض کنید ما قصد ساختن بمبم اتم را کردیم: 1.به نظرتون باید رهبری بیان همون ابتدا این قصد بگن من فتوام را برداشتم و حالا بریم سراغ بمب اتم؟ (به نظرتون تا ساخت اولین بمب، آزمایشش، ساخت موشک حاملش (اطلاع داریم که موشکهای فعلی ما در قطر برای حمل کلاهکهای فعلا ابتدایی لااقل متاسب نیستند چند سال زمان نیاز هست از زمان اعلام ما؟ در این زمان چند ساله، با اتحاد کامل جهان ضد ما (قطعا روسیه و چین هم) وضعیت اقتصاد توان پایداری داره؟ در این زمان امکان دفع خطرات دیگه مشروع برای جامعه جهانی اعم از خرابکاری و ترور و حمله نظامی در حد گسترده وجود داره؟ ) 2.فرض کنید ما قصد ساخت بمب اتم داریم ولی سراغش نرفتیم، از فرصت پیش آمده و با کدهای مدام رهبری که اقتصاد را به یک پله لااقل مصون از وابستگی غذایی! به خارج برسانید در یک فرصت معین آیا استفاده شده؟ آیا رسیدیم به این مقصد؟ یا اینکه هیچ و دقیقا هیچ اصلاحی در این راستا صورت نگرفته؟ 3.فرض کنید ما قصد ساخت بمب اتم را داریم. انتخاب گزینه 1 و اعلام عمومی ماجرا صحیح هست یا پیشبرد یک برنامه موازی کاملا پنهان و سری تا حصول نتایج خاص (نه لزوما بمب اماده) و بعد اعلام لغو فتوای رهبری؟
  2. 2 پسندیده شده
    مصاحبه ایسنا با سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باز هم نشانه هایی از تهدیدات فوری شناورهای تجاری ما و لزوم همراهی این شناورها در موقعیت هایی خاص (مثل برخی سواحل فراتر از خاک اصلی و تنگه ها ) - استقرار ناوبندر و گشت زنی شناورهای تندرو حول شناورهای تجاری در نقاطی خاص؛ موثرتر از همراهی یک ناو جنگی است چون تعداد ناوها محدود و گویا تهدیدات از منابع غیرکلاسیک! و متعدد هست.
  3. 2 پسندیده شده
    امروز داشتم راکت فلق 2 رو چک میکردم که متوجه شدم نسخه دریاپایه داره؛ و پرتابگر مجهز به تجهیزات هدایت دقیق؛ اینم بستر آزمون راکت
  4. 2 پسندیده شده
    با سلام جناب alala مطمئن باشید این ‌وضعیت هیچوقت تغییر نخواهد کرد! ذهنیت ها باید از نو بنا بشن برای چنین کاری! و این حداقل یک‌ نسل زمان میبره! البته ما بسیار علاقه مندیم فی سبیل الله خدمت کنیم به جامعه مسلمین! پول چیه اصلا؟ سرمایه گذاری؟! اینا کار کاپیتالیست هاست! خرج فقط برای بدست آوردن دلهای مسلمین ولاغیر بذار سود و ‌منافع اقتصادی رو ترکیه و عربستان ببرن ما همون نفت رو ‌میفروشیم در حد بخور و نمیر درمیاریم، اگرم درنیومد کاری نداره دلار رو بالا میبریم و بورس رو تبلیغ میکنیم تا بودجه تامین شه
  5. 1 پسندیده شده
    پشت رایانه نشینانی از جنس شرلوک هلمز + پلاس مستند در دوران پرصدای انرژی اتمی، بازدیدی از طرف رئیس جمهوری برای تبلیغات در خصوص دستاوردهای هسته ای انجام شد که چند سال بعد معلوم گردید یک حفره امنیتی را موجب شده است و ترور دانشمندان مهم هسته ای را در پی داشته است. مسیر استاکس نت و کار روی تصاویر تبلیغاتی رو می توان در مستند بی ب ی سی مشاهده کرد مستند بی بی سی فارسی و معرفی ویروس های استاکسنت و نیترو زئوس https://www.aparat.com/v/cE9rn/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF_%D8%A8%DB%8C_%D8%A8%DB%8C_%D8%B3%DB%8C_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D9%88_%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C_%D9%88%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D9%86%D8%AA دقیقه 14 تا 15 مربوط به تصاویر تبلیغاتی هست که استفاده شد برای طراحی استاکس نت و تصاویر شخصیت های مهم برای ترور
  6. 1 پسندیده شده
    توی پر فروش ترین سری فیلم تاریخ در دهه ی گذشته ، Avengers ، ایده ی کشتن نیمی از جمعیت به علت کمبود منابع طبیعی داده شده ... مطمئن باش با افزایش گرمای جهانی و کاهش منابع آبی و منابع غذایی ، کشورهایی که قدرت اتمی دارند ، خیلی راحت سر کشورهایی که توان مقابله رو ندارند رو زیر آب می کنند ... در جنگ آینده ، کشورها به 3 دسته تقسیم می شوند ، کشورهایی که بمب اتم دارند ، متحدان کشورهایی که بمب اتم دارند و تکنولوژی بالایی دارند و کشورهای جهان سوم و چهارمی ... خاک کشورهای جهان سومی ، میدون جنگ دو دسته ی اول خواهد بود .
  7. 1 پسندیده شده
    مورد دیگه نداشتن عینک‌تاکتیکال هست مثلا در تصاویر بالا عکس اخر از این‌عینک های تاکتیکال استفاده میکنن ولی در عکس دوم از عینک دودی های فیک خلبانی استفاده کردن که واقعا بی ربطه به‌ نیروهای زمینی !! علت‌استفاده از عینک های تاکتیکال برای مواقعیه که‌وزش باد شدیده و در مناطق درگیری که گرد و‌غبار زیاده باعث میشه که چشم کاربر ازش محافظت بشه و بتونه دید مناسب را برای تیر اندازی دقیق داشته باشه در حالی که عینک های معمولی به دور چشم فیکس نمیشه و نمیشینه و هیچ حفاظتی مقابل طوفان‌ ها تند باد ها و ذرات از چشم‌نمیکنه ! این نوع عینک ها در شرکت‌صاایران‌تولید میشه ولی چرا در اختیار نیرو ها قراره نمیگیره ؟ الله اعلم
  8. 1 پسندیده شده
    نقد دوستان روی استایل و لباس نیروها سلام – یک نکته ای که درباره لباس ها وجود دارد این است که آیا لباس ها به صورت اختصاصی و با توجه به مشخصات فیزیکی برای هر فرد سایز بندی و دوخته می شود یا یک سری سایز پیشفرض وجود دارد که بر اساس آنها تولید و هر کس نزدیک ترین شماره را به تن می کند (در رده های پایین و سربازان که می دانید به چه شکلی هست) . وقتی اینگونه نباشد و چند سایز یکسان داشته باشیم لباس ها درفیزیک بدنی که به شکل نامتقارن (گلابی شکل) هستند بسیار بد جلوه خواهند کرد و برای هیکل های یکنواخت اگر شماره به درستی در بیاید نمای بهتری دارد وگرنه لباس در تن اینها هم زار خواهد زد . این مورد در کنار نکته بعدی که خدمتتان عرض می کنم مهم هستند . @HRA نکته دوم علاوه بر قبلی این است که نمای لباس ارتباط مستقیمی با نوع پارچه و دوخت دارد . به نظرم ما نوع پارچه هایمان خوب نیست که در کنار نکته قبل لباس ها را غیر جذاب می کند . به نوع پارچه ها دقت کنید . پارچه و دوخت متفاوت در یک فیلم بجز کیفیت لباس تو فیلم اون‌بازیگر هم به نسبت سنش بدن ورزیده تر و ورزشکاری داره برخلاف فرماندهان سپاه .....امیر موسوی هم بدنش ورزیدس و یا سیاری چیزی که تو سپاه نیست البته طرح لباس ها و جیبهاش و نشستن رو بدن هم بیشتر از دشداشه عربی الهام‌میگیرن @Overdose معمولا از پهنای سینه تا پایین لباس ۱سایزه و اینکه خیلی هم‌بلنده نوع پارچه ها به قول خیاط ها آهار ندارد که به ظاهر اتو کرده و مناسب به ایستد سردار باقری با دو نوع طرح متفاوت : رنگ آمیزی یا نوع استتار هم یک مساله دیگری است . اینجا بحث بنده سایز بندی ، دوخت و جنس پارچه هستش یکی بحث جنس لباسه یکی سایز یکی بدن سرباز یکی فرم اسکلت بندی اش . طرح جیبهای این لباس فرمانده را ببینید با اینکه جنس پارچه بازم اهار نداره خیلی زیباتره اون پچ ها هم باید رنگ هاش به استتار نزدیک‌بشه معمولا پچ هارا رنگش را تیره میکنن تا به لباس استتار بیاد
  9. 1 پسندیده شده
    من بین مدیریت وضعیت اقتصادی کشور و همچنین خروج از ان پی تی رابطه معناداری می بینم! شک نکنید کوچکترین زمزمه یا میل حرکت به سمت بمب (ولو کاملا پنهانی و در سطوح بالا) = بالا رفتن دلار، ریختن بورس، تورم و ... دست هایی در کار هستند که شرایط ایران به لحاظ اقتصادی مهیای حرکت به سمت بمب نشه. خارجی (تحریم) + داخلی (انشاا.. سوء مدیریت). بنابراین خوشبین نیستم روزی بیاد که در شرایط ثبات اقتصادی به سمت ساخت بمب بریم. تصورم اینه با این روند فعلی احتمالا وسط یک جنگ طولانی مجبور شیم بریم سمتش! (متاسفانه)
  10. 1 پسندیده شده
    کشوری که بمب اتم به تعداد کافی داره ، احتمال حمله ی نظامی همه جانبه برای اشغالش یا نابودی زیرساخت هاش رو به صفر میل می کنه و عملا این « سایه ی جنگ » بی کاربرد می شه . کلید واژه « حفظ نظام » هست ، زمانی که سطح توقعات ملت ایران در حدی باشه که « خدا رو شکر امنیت داریم و مثل سوریه نشدیم » مسلما خواسته ی بیشتری به صورت جمعی نمی تونند داشته باشند .
  11. 1 پسندیده شده
    برای من فقط این سوال پیش اومده. ما تقریبا تمام هزینه های هسته ای شدن را طی این سالها متحمل شدیم، سایه جنگ هم که برقرار است؛ چرا نباید هسته ای بشیم؟ اگر بدبینانه نگاه کنیم، دستیابی به تسلیحات هسته ای چقدر می تونه شرایط را بدتر کند؟ اصلا تصور کنید داشتن بمب اتم هیچ بازدارندگی هم نداشته باشه و همچنان توازن قدرت در همین سطح باقی بموند. آیا تحریم ها بسیار بدتر و غیر قابل تحمل تر از چیزی میشن که این اواخر تجربه کردیم؟ آیا این سایه جنگ و حمله دشمن که هر لحظه در همین حالت بدون بمب انتظارش را داریم بزرگتر خواهد شد؟ چقدر اوضاع با دستیابی به بمب اتم برای ما بدتر خواهد بود و چقدر اوضاع با بیخیال شدنش برای ما بهتر؟!
  12. 1 پسندیده شده
    همونطور که ج.ا از طولانی شدن جنگ 8 ساله جهت تثبیت خودش استفاده کرد ، از قضیه ی هسته ای و « سایه ی جنگ » و اقتصاد تحت تحریم جهت مقاصد خودش استفاده کرده که « بازدارندگی هسته ای » عملا این حربه ی عظیم رو ازش می گیره ... ج.ا جهت کنترل عامه ی ملت ایران ، سعی می کنه ملت رو توی بخش نیازهای جسمانی و پایه ای نگه داره تا سطح خواسته ها و پرسشگری ملت در حدی بمونه که طبقه ی حاکم خللی ایجاد نشه . اینکه چرا سران ایران به صورت فعال مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای می شوند ، سوال اساسی هست .
  13. 1 پسندیده شده
    البته موساد ارشیو هسته ای رو برای بیش از 60 کشور پرزنت کرده وبخش طراحی سلاح هم فقط برای کشور های دارنده سلاح هسته ای پرزنت کردند البته ببنید چجوری برای اساتید مرکز بلفر دانشگاه هاروارد یوسی کوهن رئیس موساد دسترسی داده هنگام بازدیدش از امریکا تلاش دیپلماتیک بوده امروز می بینید کسی واکنش خاصی نشان نمیدهند برای ترور های اسراییل در کشورهای اروپایی چین روسیه امریکاو... در داخل ویدئو این افراد و کارشناس خودشان رو معرفی میکنند به هر حال Matthew Bunn https://www.belfercenter.org/person/matthew-bunn و بقیه صحبت جالبی می کنند ارنست مونیز وزیر سابق انرژی امریکا هم دانشگاهی صالحی https://www.aparat.com/v/CF92m توبی ویلیامز https://www.belfercenter.org/person/william-h-tobey https://www.aparat.com/v/imPMa اولی هاینونن معاون سابق اژانس بین الملی اتمی و مسئول سابق بازرسی برنامه هسته ای ایران و سوریه کنفرانس در یک اندیشکده اسراییلی است https://www.aparat.com/v/Y2BkA با توجه به اظهارات نتانیاهو هفته پر کاری داشتند احتمال سرقت پلوتونیوم یا انهدام دستگاه های ساخت هسته بمب اتم وجود دارد یا حتی انهدام تاسیسات تجهیزات تله برای فخری زاده و ترورش بوده باشد
  14. 1 پسندیده شده
    ضمن تشکر از زحمات شما برادر ارجمند در رابطه با نکات مطرح شده در این تاپیک ارزشمند همیشه شروع کننده بودن بسیار بسیار سخته و رهرو بودن به نسبت کار راحت تری هست هرچند که آن هم خودش قوائد و دشواری های خواهد داشت . از بسیاری از برادران شنیده ام و همچنین خودم هم گاهی این را مطرح نموده ام که فلان تکنولوژی و فلان مورد در کشور ما نیست و یا دولت بودجه کافی نمی دهد و یا غیره - نکته اول این است که هیچ کسی شک ندارد که برای شروع هر امری یک حداقل های نیاز است ( از امکانات سخت افزاری تا نرم افزاری و نیروی انسانی ) اما اشاره من در این قسمت این خواهد بود که این خط مرز حداقل کجاست ؟ - اگر ما یک ظرف مقیاس نداشته باشیم و هر امکاناتی هم داشته باشیم می تواند از طرف نیروهای درگیر تعبیر شود که این کافی نیست و این حداقل هم نیست . لذا کاری نمی توان کرد . - چقدر زیبا بیان فرمودید : - البته که پول ، بودجه ، راهبرد مدیریت کلان ، سیستم آموزشی و غیره... برای شروع یک کار مورد نیاز خواهند بود . اما به برداشت من اینها فرع است و اصل چیزی دیگر است . ( اراده ) البته معتقدم باید اراده جمعی را مقدم بر اراده مدیران در نظر گرفت . چنانچه اراده جمعی و اجتماعی حول یک مسئله وجود داشته باشد مدیر یا مدیران ارشد یک سازمان یا سیستم هم ناگزیر به حرکت خواهند شد . ( البته که دیکتاتور ها در نظام های تک نفره بحثی دیگر است که موضوع این مقال نیست ) - به دیدگاه من عنوان کردن " کلمه نبود بودجه " از طرف بعضی از سازمانها پوششی هست بر توجیح ناکارآمدی برخی مدیران . وگرنه مدیری که کاردان هست روش ایجاد منابع درآمد و همزمان کاهش هزینه های سر بار را می داند . - چگونه می توان دریافت که آیا حداقل ها برای شروع یک اقدام را در اختیار داریم یا خیر ؟ چگونه می توان دریافت که آیا از شتاب خوبی در پروسه مد نظرمان برخوردار هستیم یا خیر ؟ - یک راه این است که با کشور های پیشرو خودمان و حداقل ها یمان را با ایشان مقایسه نماییم تا متوجه شویم که آیا حداقل شروع کار را داریم ( به برداشت من این گزینه مفید هست ولی خالی از اشکال هم نیست . چون شرایط ، منابع ، تهدید ها ، فرصت ها و ... هر کشور متفاوت ) - اگر بنا بر مقایسه باشد باید حداقل مقطع زمانی و پروسه ای آن رعایت شود . در مسائلی مانند صنعت برق ، فولاد ، تحقیقات آر ان بی و ... به گونه ای مقایسه کنیم که شروع پروسه کشور مقایسه شده را با شروع خودمان قیاس کنیم ( مثلاً در فرانسه دانشگاه ها ( 700 سال ) و انجمن های علمی و تحقیقاتی (500 سال) سابقه ای دیرینه دارند ) ( البته هستند موضوعاتی که در میابیم عقب افتاده ایم و نسبت به رقبا زودتر شروع کردیم و دیرتر به مقصد در حال رسیدن هستیم . مانند صنایع خودرو سازی ) اما در بسیاری از موارد به نسبت پیشینه و سابقه موضوع شاید در جایگاه بدی هم قرار نداشته باشیم . -یک راه دیگر برای یافتن مسیر پیش رو دانستن این هست که آیا از امکانات مان به درستی استفاده می کنیم یا خیر ؟ - مرور زندگی نامه افراد پیشرو در صد سال گذشته ایران می تواند حداقل های لازم برای شروع یک اقدام را به ما نشان دهد ( حداقل مشابهت های فراوانی با آنان خواهیم داشت از نظر محیط و شرایط اجتماعی و فرهنگی و غیره ) ( کسانی که برای کشور و برای سایر انسانها تلاش می کنند قابل احترامند . لاوازیه را به جرم انقلابی نبودن گردن زدند اما کسی نیست خدمات ایشان را به علم ارج ننهد ) ( همچنین احترام تمام اقشار به سردار شهید سلیمانی نشان دهنده این است که خدمت به کشور و در کل خدمت به سایر انسانها مورد احترام تمام اقشار و احزاب و تفکرات خواهد بود و یا حداقل مورد تایید تمام آدمهای منصف خواهد بود ) اگر به زندگی نامه افراد موسس و پیشرو در این مملکت نگاه کنید خواهید دید که بودجه اصلاٌ اهمیتی ندارد بلکه اندیشه و پشتکار و همت آنان بوده که موجب آن دست آوردها شده ، کسانی چون : علی‌اکبر داور (بنیانگذار دادگستری نوین ایران) علی‌اصغر حکمت (بنیانگذار سیستم نوین آموزشی ایران) دکتر محمود حسابی (دانشمند فاخر و بنیانگذار دانشگاه تهران) دکتر امیر اعلم (بنیانگذار حلال احمر ایران) دکتر محمد قریب (بنیانگذار سیستم بهداشت و درمان نوین ایران) مهندس مهدی بازرگان (بنیانگذار نظام مهندسی ایران) و حتی کسی مانند مورگان شوستر که در دوره قاجار استخدام شد برای ساماندهی قوانین مالیات و گمرک ایران که خدمات و سنگ بناهای گرانقدری را موجب شد. آری ، تنها یک جو همت و اراده ( هم اراده اجتماعی و هم اراده مدیریتی ) کافی است و باقی بهانه است !
  15. 1 پسندیده شده
    این حرفها مردود نیست ، قابل تامل است و مصداق درستی هم می تواند تلقی شود، ولی سوالی که پیش می آید این است که چرا این نمونه ها تک ستاره اند( اگر تعبیر درستی باشد ) ما از یک جامعه حرف می زنیم وقتی از ساخت جنگنده صحبت می شود پای دهها تخصص و توانمندی مختلف پیش می آید که اگر بخواهیم جزئی تر مقایسه کنیم از موشک پیچیده تر و حساس تر است، در ضمن بحث های عقلانی و منطقی با در آمیخته شدن با احساسات به بیراهه می رود ( صحبت از جنگی که درباره اداره اش حرف وحدیث فراوان است ، یا آن فرد به قول شما ضد انقلاب که به شدت مشکوک به نظر می آید) عذر می خواهم اگر جسارت شد. به هر حال همانطور که در پست قبل گفتم اگر مدیریت کلان جامعه روند طبیعی داشته باشد ، خواهی نخواهی استعداد های انسانی در جای خود قرار خواهند گرفت ، در واقع نیاز نیروهای مسلح این کشور ، جنگ افزار نیست ، بلکه گزینش و رشد وتربیت انسان هایی است قرار است کاربر این جنگ افزار باشند ، از سلاح انفرادی گرفته تا موشک و جنگنده
  16. 1 پسندیده شده
    امثال شهید طهرانی مقدم رو چه کسانی میشناختن تا بعد از شهادتشون؟ ولی هنوز هیچ کس نمیدونه چقدر درد کشیدن و چقدر نه شنیدن ولی تسلیم نشدن و هر بار زمین خوردن دوباره بلند شدن حتی با روی گریان اتفاقا این مساله کاملا غیر سیاسی هست، بحث روی صندلی پرستی هست، چند نفر حاضرن صندلی شون به خطر بیفته ولی کار به جلو بره؟ چند نفر حاضرن از جیبشون پول بره تا کار جلو بره؟ چند نفر حاضرن حرف بخورن، التماس بکنن تا کار جلو بره؟ چند نفر حاضرن .... حداقل 200 هزار نفر با علم به مرگ جونشون رو دادن تا یک وجب از این خاک داده نشه و الان ما راحت بشینیم پس زیاد هست آدم که حاضر باشه از همه چیش بگذره تا کشور جلو بره ولی نیاز به انگیزه دارن، نیاز دارن روح مسیحایی درشون دمیده بشه حتما این لینک ها رو نگاه کنید تا بفهمید چه جوری یه آدم از حرف و ندونستن به عمل میرسه چه جوری فردی که نمیدونه و مستاصل شده ولی با یه کور سوی امید به میدان میاد و با تلاش و توکلش راه براش باز میشه
  17. 1 پسندیده شده
    ممنون از توضیحتان در عین حال این را در نظر بگیریم که چند کشور در دنیا سازنده جنگنده هستند ، شاید نیاز کشور توجیه کننده باشد ولی تبدیل تئوری به عمل به این سادگی هم نیست. نمونه بارزش هند با قدرت اقتصادی و صنایع نظامی که دارد و جنگنده موسوم به تجاس که جزئیاتش را بهتر می دانید.
  18. 1 پسندیده شده
    جنگنده ای که بتونه آسمان رو پاکسازی و در یک جنگ هوا به هوا بالای 60 درصد شانس داشته باشه چندتا جنگنده برتر هوایی مثال می زنیم که ما با اونها سر شاخیم اف 22 اف 15 مدل Silent Eagle اف 18 سوپرهورنت در این جنگنده ها چه می بینیم 1- رادار خوب و امکان لینک و حمایت راداری 2- جنگ الکترونیک 3-موشک های زهرآگین 4- مانور خوب بویژه در داگ فایت 5- کاهش سطح مقطع راداری - در زمینه جنگ الکترونیک و رادار کارهای خوب انجام داده ایم و فناوری های جالبی ساخته ایم، نمونه زمین پایه خیلی خوب بوده ولی نمونه های هواپایه رو در اف 14 استفاده کردیم پس این تکنولوژی و دانش کسب شده است ولی باید رادار و سیستم ها مطابق با جنگنده تطبیق داده شود. - رادارهای زمین پایه به راحتی می تونن بخشی خدمات آواکس رو برای جنگنده ها را تامین کنن ولی لازم است از پهن پیکرهای موجود استفاده بشه تا نیمه آواکسی برای حمایت از جنگنده ها استفاده شود - موشک های تولید شده برای جنگنده ها بیشتر قابلیت های که موشک های آمریکایی دارن رو پوشش میده، درسته موشک های نسل جدید دارن میان و ما داریم جا می افتیم ولی موشک های تولیدی ما حرف برای گفتن در صحنه نبرد دارن بویژه موشک های حرارتی و راداری دوربرد - مانور خوب مستلزم بدنه خوب به همراه موتور قوی هست، برای موتور بازارهای سیاه در دسترس هست و برای بدنه استفاده از پلتفرم های جنگنده های خود آمریکایی ها یا روس ها کاربردی هست و به نوعی چرخ را از نو طراحی نکردن، بماند که پلت فرم اف 14 هنوز که هنوز قوی و ایده آل هست - سطح مقطع راداری رو میشه در طراحی بدنه ارتقا بخشید، در گام اول کاهش و بهبود بدنه به همراه مواد جاذب و در گام دوم طراحی بدنه ای خاص و ضد رادار که قبلا آزمایشات و جواب های خوبی بدست اومده ولی کاربردی نشد. در مورد بدنه تونل های باد و تجربه و دانش ساخت بدنه های اف 4 و اف 14 و اف 5 همگی زیرساخت کار رو فراهم کرده است و تنها مدیریت می خواهد تا جواب های دلخواه نهایی شود. در مجموع دانش و فناوری بعضی از پارامترهای لازم برای برتری هوایی موجود است یا زیرساختش موجود است. خب چرا منجر به جنگنده نمی شود؟ حداقل یک جنگنده عادی نسل 4+ ؟ اینجاست که مشخص می شود اراده ای برای جمع کردن این فناوری ها و تولید نیست
  19. 1 پسندیده شده
    مستند ثریا در رابطه با بازار سوریه و نحوه تعامل ایران با این بازار پس از جنگ و تحرک دولتی دیدن داره، اوج ناکارامدی و تنبلی، رخوت و بی برنامگی و فرصت سوزی دولتها. همین میشه که بوسنی، فلسطین، عراق و سوریه تمام هزینه ها و زحمات را ایران میکشه هم در بعد خصوصا نظامی و حتی سیاسی ولی چندی بعد میبینیم تمام برداشتهاش را امثال ترکیه میکنند که بعد از هزینه دادن های ما وارد بازار میشند چون فقط و فقط برنامه ریزی دولتی در بعد خصوصا اقتصادی دارند. (به خاطر ناکارمدی مطلق دولتهای ما که همیشه هم از زیر بار مسئولیت فرار میکنند و میکردند و با پول مفت نفت فقط و فقط بازی قدرت میکردند و میکنند) جالبه ترکیه همچنان با اشغال سوریه و حملات مستقیم به ارتش سوریه و دولت سوریه و ویران کردن سوریه 8 برابر ما فقط به خود مناطق تحت تسلط سوریه صادرات داره نسبت به ما و ما مبلغ ناچیز 150 میلیون دلار فقط. اینکه اشاره میشه دولت سوریه پیشنهاد در اختیار گذاشتن بندر لاذقیه را داده و تا سال 98 هم خیلی کند دولت ایران این روز و اون روز میکرده و ولی رها کرده ماجرا را. اینکه اشاره میشه در بازارش اصلا هیچ حضوری نداریم. اینکه اصلا دولت به خودش زحمت یک برآورد از بازار سوریه را نداده. این که یک ریال هزینه (که قطعا بعدها قابل برداشت هست) نشده در امور اقتصادی. این که رایزنی های اقتصادی تقریبا صفر بوده با سوریه همش نتیجش میشه اینکه ترکیه با ابزار اقتصاد (سوریه مجبوره وقتی مرزهاش محدود هست از یک دشمن حتی جنس وارد کنه) کم کم منافعی که از راه نظامی هم نتونسته براورده کنه از طریق نفوذ اقتصادی که نفوذ فرهنگی و اجتماعی متعاقبش هست به دست بیاره. حالا این همه نیروهای نظامی ایران هزینه دادند در این جبهه و حالا که خود سوری ها هم تمایل دارند دولتهای تنبل ما فقط چشمشون به مسیر آسان و راحت پول مفت نفت هستند که کی به ما لطف میکنه جهان تحریمها را برمیداره تا دوباره بزنیم زیر همه کارهای سخت و بگیم چه کاریه وقتی پول نفت هست.
  20. 1 پسندیده شده
    چرا الان که تروریست ها فوعه و کفریا رو موشکباران کردن ما یا سوریها این خبر رو رسانه ای نمی کنیم و اون رو به عنوان نقض آتش بس از طرف اونا اعلام نمی کنیم ؟ مهمتر از اون برای نشون دادن حمله اونها به مردم عادی . جدا از افکار عمومی این کار برای تحت فشار قراردادن حامیان اون ها هم تا حدودی خوبه و حمایت رو سخت تر میکنه اگر مطرح کنیم البته
  21. 1 پسندیده شده
    اولین شهید مدافع حرم دیشب در شهرستان اندیمشک تشیع شد . شهید حبیب رحیمی منش  روحش شاد .   لینک معتبر خبر در تابناک و عکس شهدا http://www.tabnak.ir/fa/news/565380/شهادت-دو-رزمنده-دیگر-ایرانی-در-سوریه 
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام - ضمن تشکر از جنابعالی بابت مطالعه دقیق و سئوال بسیار مهمی که مطرح فرمودید : در این ارتباط باید بگویم که فاصله میان ایجاد یک راهبرد تا به رسمیت شناختن آن ، تغییر ساختارهای واحد نظامی مورد نظر ، ایجاد ایده برای ابداع فناوری های مورد نیاز این راهبرد و در نهایت اجرای بدون نقص آنها سال ها فاصله مورد نیاز هست و خواهد بود . ژنرال استاری به عینه این مساله را ذکر می کند که اساسا" ارتش ها ، نهادهای اجتماعی بشمار می روند که بشدت در مقابل ایجاد تغییرات مقاومت می کنند و اصولا" تا زمانی که در یک موقعیت بحرانی وارد نشوند ، حاضر به اعمال تغییرات بنیادی ( انقلاب دراستراتژی نظامی ) بجای ایجاد یک رفرم ( تغییرات سطحی در ساختار رزمی ) نیستند . نمونه بارز این مساله ارتش آمریکا بشمار می رود . تا آنجایی که بنده اطلاع دارم ، ایالات متحده تا پایان جنگ ویتنام بشدت به همان دکترین رزمی قدیمی خود یعنی استفاده از حجم انبوه آتش ( حمایت هوایی و زمینی توسط واحدهای نیروی هوایی و آتشبارهای توپخانه توسط مهمات غیر هوشمند )‌ برای پشتیبانی پیاده نظام تکیه داشت چرا که این دکترین در برایر ورماخت در جنگ جهانی دوم و ارتش کره شمالی در جنگ کره (1953) جواب داده بود ، چرا که در این دو جنگ واحدهای دشمن ، یگان های منظم و کلاسیک بشمار می آمدند . اما در جنگ ویتنام و بخصوص از اواسط این جنگ ، ارتش ایالات متحده با دو مفهوم جدید مواجه شد : 1- تبدیل شدن دکترین ارتش ویتنام شمالی از نبرد کلاسیک به نبرد نامتقارن ( و نه ناهمتراز) 2- ظهور واحدهای پدافند موشکی برای دفاع از اهداف حیاتی ویتنام شمالی که توسط روسها فراهم آمده بود ( واحدهای سام- 2 ، آتشبارهای توپخانه ای و در انتهای جنگ واحدهای سام-3) در ارتباط با مورد اول ، آمریکایی ها تا زمانی که ویتنام شمالی با روش کلاسیک می جنگید ، برای شکست دادن آنها مشکل زیادی نداشتند ، چون در تعداد نیرو 10 به یک و در قدرت آتش 20 به یک از برتری فاحشی برخوردار بودند ، اما زمانی که دکترین رزمی ویتنام شمالی تغییر نمود ، دوران فاجعه بار برای آمریکایی ها آغاز گردید ( این مساله خودش یک موضوع مفصل برای پژوهش بشمار می آید ) در ارتباط با مورد دوم هم بسیار روشن است . تا قبل از وارد شدن آتشبارهای گاید لاین و میگ -21 و رادارهای پیش اخطار P-15 فلت فیس و توپخانه ضدهوایی اس- 60 به ویتنام شمالی ، نیروی هوایی آمریکا هیچ مشکلی برای اجرای تاکتیک های بمباران فرشی و شخم زدن خاک ویتنام شمالی نداشتند ، اما ورود تدریجی این سلاح ها ، بتدریج عرصه را بر نیروی هوایی آمریکا تنگ نمود ، تا جایی آمریکایی ها مجبور شدند بسرعت تسلیحات و تاکتیک های سرکوب پدافند هوایی دشمن (SEAD) را که شامل بمب افکن های تاکتیکی اف-105 تاندر چیف و موشکهای ضد تشعشع ( ضد رادار) شرایک و استاندارد( که در حقیقت نمونه هواپایه موشک سطح به هوای استاندارد) بود را وارد عرصه نبرد نمایند حتی این جنگ موجب شد تا ایالات متحده تاکتیهای بمباران متعارف خود را تغییر داده و حتی رو به استفاده از مهمات هوشمند بیاورد . بعنوان مثال در طول 4 سال آخر جنگ ، آمریکایی ها بارها سعی کردند تا به سبک جنگ جهانی دوم و با اعزام تعداد انبوه بمب افکن ها ، پل راهبردی " تان هوا" را منهدم کنند ولی علیرغم تلفات بالا ( در حدود 60 تا 90 فروند هواپیما) نتوانستند ، ولی با ورود نخستین سری مهمات هوشمند پیووی ، تنها در یک سورتی پرواز که توسط بمب افکن های تاکتیکی اف-4 فانتوم انجام گرفت ، این پل برای یکسال و نیم بلااستفاده گردید . غرض از بیان این مسایل ، این بود که متاسفانه تا یک سازمان رزمی ( مثل یک ارتش ) دچار یک فاجعه نشود ، هیچ اقدامی برای تغییر ساختارها ، فناوری ها ، تاکتیک ها و تکنیک ها ی خود بعمل نخواهد آورد . در ارتباط با بحث دفاع متحرک که نسخه آزمایشی نبرد هوا- زمینی بشمار می آید ،هم این مساله کاملا" صادق است . براساس نوشته های ژنرال استاری ، ارتش ایالات متحده فقط زمانی به این فکر افتاد که باید ساختار ، تاکتیکها ، استراتژی ها و فناوری و حتی تکنیکهای خود را تغییر دهد که با فاجعه نظامی ویتنام مواجه گردید . عین این مساله برای روسها در افغانستان و چچن تکرار گردید . در ارتباط با عراقی ها هم این مساله صدق می کند . عراق جنگ با ایران را زمانی آغاز کرد که کاملا" براساس دکترین های رزمی اتحاد شوروی سازماندهی شده بود ، یعنی تکیه بر توان زرهی که از پشتیبانی آتش توپخانه بهره می برد و در حالی که تانک ها در این ارتش صرفا" وظیفه یک توپخانه متحرک را ایفا می کردند ، پیاده نظام به همراه IFV ها به خطوط دشمن حمله میبرد . عراقیها هم تا قبل از ورود به خرمشهر از همین روش پیروی می کردند ، ولی چون در خرمشهر با نوع تازه ای از نبرد ( یعنی نبرد شهری که در آن تانک دیگر کارایی خود را تا حد زیادی از دست می داد ) روبرو شدند ،بتدریج پیاده نظام و IFV های خود را وارد عرصه کردند . بعد از اینکه عزیزان ارتش و سپاه ( با سهم مساوی از این پیروزی ) توانستند خرمشهر را آزاد کنند ، عراقی متوجه نقص موجود در دکترین روسها شده و بتدریج با استفاده از مستشاران نظامی فرانسوی ، بلژیکی ، مصری ، اردنی ، پاکستانی و نهایتا" امریکایی ، ساختار رزمی خود را بویژه در یگانهای گارد ریاست جمهوری تغییر داده و با استفاده از استراتژی دفاع متحرک ، ضرباتی را به ما وارد ساختند . البته به کارگیری این استراتژی توسط عراق و اقدامات متقابل ما بصورت محدود درکتاب ارزشمند دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه با عنوان " جنگ در سال 65" تشریح شده است . تلفات در حدود 100 نفر بود اگر اشتباه نکنم .
  23. 1 پسندیده شده
    بخش هشتم : این نبرد ، با همراهی افسران علاقه مند به این موضوع آغاز گردید و استاری با نوشتن مقالات و چاپ آنها در نشریات نظامی ( که در کشور ما متاسفانه به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد ) ارتش را وادار به عکس العمل نمود . آنچه در این تلاش نقشی اساسی داشت ، مفهوم باز آزمودن (reexamination) وسواس قدیمی موجود در ارتش بود . تردید درباره مفاهیم قدیمی ، به معنای حمله به آنها ونه صرفا" ایجاد یک شبهه درباره آن در یک گستره وسیع بود ، بدین معنی که نه تنها به ایده های قدیمی حمله می شد ، بلکه یک تهاجم همه جانبه به تمامی مشاغل ، حرفه ها ، تاکتیکها ،فناوری ها و... که ایده های قدیمی برپایه آن استوار بود نیز صورت می گرفت . این مساله به معنای بازبینی و شاید تغییر کل ساختار نظامی ارتش ایالات متحده بشمار می رفت که شامل اندازه ، ترکیب و شمار واحدهای رزمی هم می بود . این تغییرات بدین معنا بود که این تحول در زمانی صورت می گرفت که دکترین نظامی اتحاد شوروی هنوز تحت تاثیر دکترین " شتاب حرکت نیروهای انبوه و نبرد مداوم زمینی (mas momentum and continue land combat) قرار داشت . بنابراین جهش بسوی نوع جدیدی از آموزه های نظامی تنها در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 بوقوع پیوست .( نکته جالب هم این است که نخستین آزمایش غیر رسمی این دکترین ها در جنگ ایران و عراق صورت گرفت ولی برای ساختار کند و غیر قابل انعطاف ارتش عراق اساسا" چنین چیزهایی غیر قابل قبول و پذیرش بشمار می رفت ، بااینکه عراقی ها نتایج نسبتا" قابل قبولی از اجرای این دکترین ها بدست آورده بودند ) . در این دوره ، استاری نه تنها در ارتباط با موضوعات نظامی ، بلکه در باره موضوعات اقتصادی و اجتمای در ساختار ارتش ایالات متحده تغییرات زیادی را موجب گردید . وی در سال 1982 در نخستین دیدارش با آلوین تافلر چنین گفت : " تغییر ساختار محافظه کار ارتش بسیار دشوار است . از آن گذشته ارتش ایالات متحده یک نهاد موج دومی است . بدین معنی که ارتش بعنوان یک نهادی که وابسته به صنایع نظامی است مشخص می گردد و این صنایع وظیفه دارند بصورت سریال سلاح تولید کنند . ارتش توانایی افراد را در چهارچوب تجهیزات تولید شده توسط صنایع نظامی محدود می کند وبعد از آن پرسنل و سخت افزارهای نظامی را در یک جا جمع نموده تا ایالات متحده قادر باشد در یک جنگ پیروز گردد . این رهیافت ، یک رهیافت کاملا" موج دومی است و ما باید آن را به یک رهیافت موج سومی تبدیل کنیم ." با چنین قصدی ، ژنرال استاری به حمایت افسران مافوقش نیاز داشت . او حمایت ژنرال ادوارد . سی . مایر (E.C. MEYER) ( نکته جالب اینکه این فرد یک حامی جدی برای تشکیل نیروی دلتا توسط سرهنگ چارلی بکویث ، فرمانده عملیات زمینی در طبس نیز بود ) را که در آن زمان رییس ستاد ارتش بود را بدست آورد . همچنین افسرانی نظیر ژنرال دیپوی ، ژنرال آبرامز ( که تانک اصلی میدان نبرد آبرامز به نام اوست ) و... را جلب نمود . علت موافقت این افراد این بود که اینان هنوز از ضربه ویتنام خاطرات بدی داشتند و می فهمیدند که وجود تفکری تازه ، برای ارتش ایالات متحده بشدت ضروری است . استاری در ستاد خود نیز به وجود افسرانی تحصیل کرده و با تجربه نیاز داشت . افزون برآن افسرانی نظیر ژنرال ویلیام ریچاردسون و جمع کوچکی از افسران ارتش در رده سرهنگی به مانند سرهنگ ریموند هنریکس ، سرهنگ هوبا واس دوچک و سرهنگ هولدر در ستاد ارتش واقع در فوت لیون فورت ایالت کانزاس در تعریف و تدوین این آموزه به وی کمک می نمودند. ادامه دارد ..............
  24. 0 پسندیده شده
    نهایتش تحریم سازمان ملل هست و اینکه بیاند و کشتی های ما رو بازرسی کنند که البته این کار علیه یک کشور اتمی و با اقدامات تهاجمی انجام نمی شه ... البته به محض اینکه به بمب اتم دست پیدا کنیم ولی جایی رو باهاش نزنیم ، عملا بعد از یک مدت ، دیگه تبلیغات اینکه « ایران به مجرد دستیابی به بمب اتم به بقیه حمله می کنه » عملا تاثیرش رو از دست می ده . البته باید دهن مسئولین و امام جمعه ها رو بست که بی خواد تهدید به حمله ی اتمی و نابود کردن این و اون نکنند . ما آب از سرمون رد شده ، دیگه یک وجب و دو وجب نداره .
  25. -1 پسندیده شده
    دوست عزیز ایران کشور ما هست و همه دوستش داریم و روش تعصب داریم اما اگه بخوایم واقع بین باشیم غربی ها نگرانیشون بجاست اونا فقط از برنامه اتمی ایران نمی ترسن بلکه میدونن در صورتی که ایران دارای بمب اتمی بشه کشورهای اطراف هم وارد این بازی میشن و کشورهایی مثل ترکیه و عراق و عربستان و مصر و غیره هم خواهان داشتن بمب اتمی میشن که این اتفاق به ضرر همه دنیا و حتی خود ما هم هست و همینطوری که میدونین رهبر در سخنرانی هاش پیام مهمی به غربی ها داشت و گفت که داشتن سلاح اتمی از نظر ایشون حرامه