برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 23 آذر 1399 در همه مناطق
-
7 پسندیده شدهتنها تفاوت ، تک موتوره و دو موتوره بودن جنگنده هاست ، آمریکایی ها با پیشرفت سطح تکنولوژی و استانداردسازی شرایط نگهداری و رویه های بازبینی به جایی رسیدند که حالا اف 35 تک موتوره براشون امنیت کافی و اطمینان کافی رو داره ولی در موتورهای صادراتی روسی چه می شه گفت !؟ ما برای امن کردن آسمونمون به 300 جنگنده نیاز داریم ، 100 تا جنگنده ی سطح بالا و سنگین ( در کلاس اف 14 ، سوخو 35 ، اف 15 ) و حدودا 200 تا جنگنده ی سبک در کلاس جی 10 سی ، اف 16 و جی 17 بنا به شواهد و روی کاغذ قاعدتا 4 تا گزینه بیشتر نداریم : سوخو 35 ( واقعا دیگه خرید سوخو 30 ارزشی نداره ) جی 10 سی جی 17 تندر ( قاعدتا بلاک 3 ) میگ 35 دوتا سوال اساسی هم پیش رومون هست : آیا توان طراحی رادار و سیستم ایونیک بومی داریم !؟ ( شامل سیستم تشخیص دوست از دشمن ) آیا توان طراحی سلاح های هواپرتاب بومی رو داریم !؟ بنا به شواهد اگر هزینه کنیم ، می تونیم سلاح های هوا پرتاب بومی بسازیم . حالا اگر توان طراحی و تولید انبوه سیستم های راداری و ایونیک رو بسازیم ، عملا هر جنگنده ای بخریم ، دستمون بازه ، پس باید پلتفرمی رو بخریم که ماژولار باشه و امکان تغییر زیرسامانه ها و سفارشی سازی داشته باشه . ما باید جنگند ه ای بخریم هم ساده باشه و هم در بهترین حالت امکان تولید مشترک داشته باشیم و بتونیم توش دست ببریم . اگر امکان تولید مشترک نبود ، باید امکان سفارشی سازی و ساخت تسلیحات سفارشی براش داشته باشیم .
-
4 پسندیده شدهتانک کره ای ها در عمان تصویر جدید از تانک K2 در کشور عمان در سال 2018 شرکت دفاعی کره جنوبی هیوندای روتم اعلام کرد می تواند 76 دستگاه تانک K2 (MBT) را به عمان بفروشد ، معامله ای که می تواند مبلغی بالغ به ارزش 884.6 میلیون دلار داشته باشد. در نمایشگاه دفاعی DX2018 ، شرکت هیوندای روتم نمونه پیشنهادی به عمان با استتار خاکی را به نمایش گذاشته بود. در جولای 2018 ، هیوندای روتم آزمایش های را بر روی تانک K2 نسخه به روز شده برای عمان را در این کشور تست کرد. یکی از ویژگی ها تانک K2 عمان مجهز بودن به سیستم تهویه مطبوع جدید برای هماهنگی بیشتر این تانک با شرایط بیابانی است. همچنین سیستم خنک کننده و اگزوز تانک نیز بروز رسانی شده است. تصاویر جدید از تانک K2 در بیابانهای عمان احتمال قطعی شدن قرار خرید تانک های K2 توسط عمان را یبشتر کرده است. البته هنوز خبر رسمی در این باره منتشر نشده است. در حال حاضر نیروهای مسلح عمان از تانک های چلنجر 2 و M60A1 و M60A3 آمریکایی استفاده می کنند. به خدمت گرفتن تانک K2 توسط عمان میتواند باعث تقویت بخش نیروی زمینی این کشور بشود. از طرفی دیگر صادرات تانک K2 به عمان نشان میدهد شرکت های دفاعی کره ای با محصولاتی همچون تانک K2 در حال تبدیل شدن به یک رقیب جدی برای غولهای اسلحه سازی هستند. به طوری که محصولات دفاعی این کشور در حال نفوذ به خاورمیانه و اروپا است. مناطقی که شرکت های بزرگ دفاعی سالهای طولانی محصولات خود را در این بازارها عرضه میکردند. اما کره ای ها با ارائه محصولات قدرتمند و بازاریابی مناسب راه خود را در فروش محصولات دفاعی باز کرده اند. به نظر میرسد تصاحب بازارهای تسلیحاتی خاورمیانه و اروپا توسط کره ها تازه اغاز شده است. برای اولین بار تانک K2 نسخه بروز رسانی شده برای عمان در سال 2018 به نمایش گذاشته شد
-
3 پسندیده شدهسيستم صدا خفه كن موتور تانک عموما موتورهای دیزلی نصب شده بر روی تانک ها بسیار پر سر و صدا هستند. صدای اگزوز به شکل بالقوه مهمترین منبع آلودگی صوتی در موتورها دیزل محسوب میشوند. این سر و صدا برای سربازان میتواند ازار دهنده باشد. به همین منظور برخی ارتش ها برای تانک ها یک سیستم صدا خفه كن موتور طراحی کرده اند. بیشترین کاربرد این نوع سیستم صدا خفه کن در تمرین های نظامی است اما میتوان از آن در عملیات های نظامی نیز استفاده کرد. همچنین این سیستم میتواند در کاهش آلودگی هوا نیز موثر باشد. سیستم صدا خفه كن موتور تانک لئوپارد 2 سیستم صدا خفه كن موتور تانک های K1
-
3 پسندیده شدهدانشنامه دریایی نسل جدید ناوهای چندمنظوره با پیشرفت ابزار بی سرنشین، نسل جدید ناوها نیز به این ابزار مجهز شده و برای استفاده از سیستم های هوشمند و بی سرنشین طراحی می شوند همانطور که برای ناو هواپیمابر فورد استفاده از هواپیمای بی سرنشین دیده شده است برای ناوهای دیگر هم این سیستم منظور شده است در دریا سیستم های هوشمند بی سرنشین شامل قایق های گشتی محافظ و پهپادهای گشتی همانند اسکن ایگل هست با این روش علاوه بر کاهش خطرات برای خدمه ناو، میزان استهلاک و هزینه به شدت کاهش یافته و تعاریفی جدید در نبردها آغاز می شود چرا از دست دادن یک پهپاد با از دست دادن یک جنگنده تفاوت تبلیغاتی بسیار دارد
-
2 پسندیده شدهمتاسفانه هیچ یک تاثیرگذاری جدی بر توان هوایی کشور ندارند و فرصتهای بسیاری داشتیم که از دست رفته است. امروز حتی سوخو30 دیگر آن جنگنده ای نیست که در تمرین مشترک هند و آمریکا توانست اف15 را شکست دهد. شرایط تکنولوژیک تغییر کرده و نیاز به برنامه ریزی و حرکت چند پله ای برای رسیدن به توان هوایی و در نهایت برتری هوایی هستیم. برای ابتدای امر ، جی10سی گزینه مناسبی است ، می تواند روح تازه ای در کالبد پیر نیروی هوایی دمیده و آنرا به یک نیروی عملیاتی قابل اطمینان تبدیل کند. تهدیدات فقط از جانب آمریکا نیست که در طرف مقابل اف35 و اف22 را قرار دهیم. بین هر دو کشور همسایه ممکن است مدتی اختلاف پدید آمده و این اختلاف به خصومت تبدیل شود. مانند درگیری دو سال پیش هند و پاکستان که توانستند همدیگر را بالانس کنند و در غیر اینصورت درگیری به مدت بیشتری ادامه می یافت. البته توان هسته ای طرفین هم موثر بود. یا تهدیداتی از جانب گروه ها و گروهک های تروریستی مانند داعش که در چنین مواردی نیاز به جنگنده ای با امکان سورتی پرواز بالا است. جنگنده نو براحتی میتواند 3 سورتی در روز عملیات داشته باشد. ولی جنگنده های قدیمی به علت فرسودگی 1 الی 2 سورتی در روز محدودیت پرواز رزمی دارند که پس از چند روز این میزان حتی به کمتر از 1 سورتی در روز میرسد. اگر این پله اول رو با نظر متخصصین امر ، درست طی کنیم ، می توان در پله های بعدی با طرف روسی هم وارد مذاکره شد و روسها هم نمی توانند ایران را به خرید میگ35 اجبار کنند چرا که جی10 معادل آن میباشد.
-
2 پسندیده شدهسلام و وقتتان بخیر البته با توجه به سابقه قبلی مدیران داخلی چه نظامی چه غیر نظامی شو اف و یا باز کردن سفره جدید برای لفت و لیس محتملتر است عزیز دل برادر زیاد جدی نگیر همش حرفه ......
-
2 پسندیده شدهقطعا j10c یه سر و گردن بالاتر از mig35 هست که نهایت یک ارتقا کلی رو همون mig29 است برتری های جی ده شامله: _تسلیحات متنوع تر _برد بیشتر ایونیک بهتر چینی ها _ و مهمترینش خدمات پشتیبانی و پس از فروش بهتر چینی ها و اینکه پس از فروش خدمات خودشون را گروگان گیری سیاسی نمیکنن،کاری که روسها انجامش براشون امریست متداول _ قیمت بهتر و اینکه تبادل اقتصادی خوبی هم داریم و اگر هم در اینده su30;35 و حتی j20هم خریدیم موتور آن اشتراکات زیادی داره باهاشون البتهmi35 هم به خاطر وجود میگ ۲۹در خدمت مامیتونه با هزینه پایین سریعا عملیاتی بشه و ممکنه این گزینه هم بخاطر وجود پتانسیل یک گزینه مناسب باشه...........به نظرم داشتن جنگندهای با هزینه عملیاتی پایین مولتی رول که بتونه حداقل چندتایپ فرسوده مارا بازنشست کنه خیلی عالیه برامون و باعث کاهش هزینه هاودرگام بعد قطعا باعث پرش مابرای تجهیزبه جنگنده های تخصصی برتری هوایی نسل5 خواهد شد.
-
2 پسندیده شدهامروز در اخبار بود که چین و روسیه به کره شمالی میگ-35 و جی-10 سی را پیشنهاد دادند و کره شمالی هم در حال انتخاب هست با توجه به اینکه قیمت پیشنهادی چین به مراتب پایین تر هست. فرض بگیریم ایران هم در چنین موقعیتی است. از طرفی چین پیشنهادی غیر از این نداره و روسها هم با علم به محدودیت و نیاز ایران و زمان کم و نیازهای مالی/فنی خودشون (مثلا برای نجات یا بهره وری! کارخانه میکویان ) همین پیشنهاد را روی میز گذاشتند که برش دار یا برو. خب به نظرتون اگر زمان کافی برای چونه زدن به سمت سوخو نداشته باشیم؛ گزینه انتخابی کدام باید باشه؟ عاقلانه است گزینه چینی را انتخاب کنیم و در زمانی که میخریم با روس ها سر فرصت در مورد سوخو چانه زنی کنیم؟ هم نگرانی دستیابی سریعتر و فوری به یک جنگنده رفع بشه و هم روس ها هم ببینند که امکان رقابت وجود داره در بازار خرید؟
-
2 پسندیده شدهاین روزها خیلی از تحریم ترکیه میشنویم. ولی بزارید یکم دقیق تر بشیم. هیچ کدام از تحریمهای اتحادیه اروپا (که تازه مدام عقب میندازند و التماس میکنند برای مذاکره) و آمریکا جدی نیست و حتی چیزی فراتر از شوخی است. نهایتا تحریم چند شخص و در بدترین حالت یک نهاد دخیل در امور دفاعی که تفسیر تحریمیش تازه کلی ملاطفت داره. ولی چرا؟ چرا دبیرکل ناتو مثل یک کودک نگران حتی به اتحادیه اروپا پیام میده که همین تحریمهای شوخی را هم تامل کنید و سراغش نرید چون ترکیه برای ناتو مهم هست و بهش نیاز داریم؟ آیا طبق تکرار مدام عبارت "چون دومین ارتش قدرتمند ناتو" این شد دلیل؟ خیر. به نظر خود دبیرکل ناتو پاسخ این مطلب را داده: ترکیه اسب تراوای جهان غرب در جهان اسلامه. دبیرکل ناتو در میان من من گویی هاش و پرده پوشی هاش اشاره میکنه که آقای اروپا توجه کن: ترکیه طولانی ترین مرزها را با عراق و سوریه داره و درک کن این یعنی چه برای ما. حالا حرف از ایران و نفوذ ترکیه در جهان اسلام را بزاریم جزء مگوها. ولی به واقع ترکیه در بسیاری از امور دانسته یا به عنوان ابزار نقش جدی در نفوذ غرب میان منطقه خاورمیانه و جوامع مسلمان داره و این تازه سوای استفاده به وقتش از ارتش بزرگ ترکیه که ذیل ناتو تعلیم دیده هست در بحران های جهان اسلام به نفع غرب و به اسم اسلام. «مسعود حقی جاشین» مدرس نظامی آکادمی نیروی هوایی و دانشگاه دفاع ملی ترکیه
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم امنیت غذایی و رشد پایدار و حفظ استقلال یک کشور جهت تامین اساسی ترین نیاز خود بعد از آب آشامیدنی این غذا است که دومین نگرانی بشریت است و همین اتفاق صنایع کشاورزی را به یکی از پر اهمیتترین صنایع بر روی کره زمین تبدیل می کند. تولید در این حوزه نه تنها در حوزه درآمدی حائز اهمیت است بلکه در حوزه سلامت و توسعه نیز نقش مهمی ایفا می کند. با این تفاسیر می خواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم که کدام کشورها بیشترین تولیدات و صادرات را در حوزه کشاورزی دارند و کشورهای دیگر برای افزایش تولیدات و تقویت محصولات کشاورزی چه اقدامی انجام می دهند؟ برترین تولیدکنندگان با توجه به آمار تولیدات غلات و محصولات غذایی آمریکا، چین، هند و روسیه بزرگترین تولید کنندگان محصولات کشاورزی در دنیا هستند و جای تعجب ندارد که چین بزرگترین تولیدکننده برنج در جهان باشد،اما چین بعد از برنج بزرگترین تولیدکننده گندم و ذرت و پیاز نیز می باشد و آمریکا نیز پا به پای چین در تولید ذرت و سویا در حرکت است. محصولات زراعی دیگری نیز در این کشورها تولید می شوند ولی ما در اینجا بر پر اهمیتترین آنها می پردازیم. ارزن یکی از مهمترین محصولات کشاورزی است که در کشورهای آفریقایی، آسیایی، هند و نیجریه در حجم انبوه تولید می شود. به همین ترتیب جو و لوبیا از دیگر محصولات پر اهمیت در صنعت کشاورزی است که بیشترین حجم آن توسط آمریکا تولید می شود. برترین صادرکنندگان عجیب نیست که چین و هند بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی باشند چراکه با توجه به جمعیت انبوه آن ها و همچنین موقعیت اقلیمی و آب و هوایی سرزمینشان، باید تولید بیشتری در حوزه کشاورزی انجام بگیرد. جدول زیر گوشه ای از آمارهای تولید و صادرات محصولات کشاورزی را نشان می دهد. در اینجا تفاوت صادرات و تولیدات به وضوح پیدا است هلند کشور کوچک و کم جمعیتی است ولی از مزارع سرسبز برخوردار است و با تولیدات متوسط توانسته است به فهرست بزرگترین صادرکنندگان محصولات کشاورزی راه پیدا کند.هلند یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولاتی مانند:( برنج، ذرت، گندم، لوبیا، عدس و خوراک دام ها ) به بزرگترین مصرف کنندگان (آمریکا، کانادا، آلمان، برزیل و تایلند) است. در جدول زیر بیشترین صادرات بزرگترین صادرکنندگان را خواهیم دید: راه کار کشورها برای این حجم از تولید چیست؟ در کشورهایی مثل آمریکا،کانادا و اروپای غربی بخش های بسیار کمی از زمین ها بلااستفاده مانده و از آنها در صنعت کشاورزی استفاده نشده است. این قسمت ها شامل جاده ها و بزرگ راه ها و... هستند و به همین ترتیب آبیاری در حجم وسیع و استفاده از کودها برای تولید محصولات کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار است.خیلی از کشاورزان به طور خودکار از بذرهای اصلاح شده استفاده می کنند تا منابع آبی و خاکی آنها حدر نرود و مجبور به پرداخت هزینه بیشتر نشوند.شرایط کشاورزی در آسیا و آفریقا کاملا متفاوت است و کشورها در این نقاط از آب کافی برای مزارع خود برخوردار نیستند و تجهیزات کشاورزی آنها نیز بسیار پیش پا افتاده است.توجه بیشتر دولتمردان در این کشورها بر روی ساخت جاده ها است در حالی که باید به حوزه کشاورزی به عنوان یکی از فاکتورهای مهم توسعه توجه فراوان شود. با این تفاسیر به مهمترین بخش بحث یعنی چالش ها و راهکارهای توسعه این مهم در کشورمان پرداخته و جدی بودن پرداختنبه اینموضوع برای کشوری چون ما با دیدگاه توسعهای وافزایش نفوذ جهانی(در آینده ابر قدرت نوظهور) و درعین حال حفظ استقلال ملی خود و بخصوص در طوفان های شدید رویداد های جهانی در این نقطه حساس پر تنش از کره خاکی میپردازیم بخصوص که با داشتن خاطرات بد جنگ ها و به تسلیم کشیدن ملت ها هرکشور در غالب قلعهای محاصره شده در خواهند آمدکه با تمام شدن تدارکات از ادامه مقاومت در هر اتفاقی امکانتسلیم و فروپاشی را متصور خواهیم شد همانطور که در توضیحات دیدید کشورهای تعیین کننده و بزرگ در این بخش اساسی از پرچمداران پیشروهستن که علاوه بر تامین نیاز خود بر صادرات و تامین کشورهای متعدد علاوه بر سود سرشار اقتصادی کشورهای مزبور را تابعه سیاستهای خود کرده و بر قدرت روز افزون خود می افزایند!! کشور ما با توجه به داشتن آب و هوای چهار فصل و زمینها و دشت های پهناور منابع سرشار به دلیل وجود ساختار های فرسوده و نبود زیر ساخت لازم و قوانین مورد نیاز و مشکلات متعدد در این بخش در حد پتانسیل های موجود توسعه نیافته و همچنان شاهد تهدیدات تحریمی تغییر قیمت شدید اقلام اساسی با نوسانات نرخ ارز به دلیل وارداتی بودن بخش عمده نهاده های دامی و روغنی و ناپایداری به دلیل تغییرات اقلیمی هستیم که باعث شده منافات شدیدی در توسعه پایدار و رشد جمعیت کشور ایجاد کند....... در ادامه : راه ها و روشهای پیشنهادی برای توسعه پایدار و گسترش این ابر پیش نیاز حفظ استقلال و امنیت غذایی کشور
-
1 پسندیده شدهپ.ن: حقیقتش دوست دارم زمانی مورد تحسین و سپاس قرار بگیرم که نقل قولی از عارفی ذکر کنم از جمله صیاد شیرازی، چمران، علی شریعتی، احمد کاظمی و حال قاسم سلیمانی. مرتبه عرفانی این بزرگان طوری است که سعی می کنم حتی کلمه شهید یا سردار یا دکتر رو ذکر نکنم چون اون شکوفایی و پرباری فرد و اون الگو تمام قد بودن اون بزرگ رو تحت تاثیر قرار میدن. امام صادق می فرمایند: وقتى قيامت برپا شود خداوند عزوجل مردم را در زمين و سطحى واحد جمع كرده و ترازوها را قرار مى دهد و خون هاى شهداء با مُركّب علماء سنجيده مى شود و مُركب علماء بر خون هاى شهداء ترجيح پيدا مى كند. خیلی دکتر ها، سردارها و حتی شهدای گرانقدر داشتیم ولی واقعا افرادی که به معنای کامل کلمه به خودشکوفایی رسیده باشند خیلی نادر هستند و در هر نسل معدودی از اونها ظهور می کنن و به سختی در طی چندین سال جانشینی برای اونها پیدا میشه. حقیقتا 951 پست داشتم ولی همگی اونها رو اگر یک طرف بزاریم در مقابل این دو جمله عمیق و بسیار گیرا بسیار کم مایه و کم عمق نشون میده ( هرچند قیاس مع الفارقه و فقط برای رساندن معنی این قیاس بیان شد) ترجیح میدم کل اونها حذف شن و این نقل قول از بنده بمونه به یادگار. این جملات طلایی بزرگان نسل ساز اند، امید اینکه مورد توجه و سرلوحه زندگی قرار گیرند.
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست با توجه به اراجیفی که اردوغان اخیرا خوانده و صرفا به جهت یادآوری تاریخی ، یک داستان تاریخی رو به نقل از کتاب " زندگی پرماجرای نادرشاه " نوشته دکتر میمندی نژاد ( صفحات 360-417 ) در اینجا نقل میکنم : در اواخر سلطنت شاه طهماسب دوم ، هنگامی که نادر مشغول جنگ در صفحات شرق ایران بود ، شاه طهماسب جهت نمایش جنگاوریش به عثمانی حمله کرد و شکست سنگینی خورد و در یک عهدنامه ننگین آذربایجان و اران و شروان رو به عثمانی بخشید. روس ها هم شرایط را برای دریافت غنائم مغتنم دیده و با تصور ضعف ایران درخواست عهدنامه جدید مرزی کردند و شاه طهماسب بی لیاقت در عهدنامه ای با آنان صفحات شمال کشور را هم به آنان بخشید و به قول خودش با بخشش مشتی سنگ و خاک به جنگ ها پایان داد و زحمت اداره مشتی کوه و بیابان را از سر دربار ایران کم کرد. نادر از شنیدن این خبر خشمگین شد و به شاه تحکم کرد عهدنامه ها را فسخ کند. همچنین نادر به دربار عثمانی اخطار داد که خاک ایران را ترک کند. دربار عثمانی این شعر فارسی را برای نادر فرستاد : چو خواهی قشونم نظاره کنی / سحرگه نظر بر ستاره کنی اگر آل عثمان حیاتم دهد / ز چنگ فرنگی نجاتم دهد چنانت بکوبم به گرز گران / که یکسر روی تا به مازندران نادر هم در پاسخ نوشت : چو شید سعادت نمایان شود / ستاره ز پیشش گریزان شود عقاب شکاری نترسد ز بوم / دو مرد خراسان ، دو صد مرد روم اگر آل حیدر دهد رونقم / به اسکندریه زنم بیرقم. و پس از آن در نبردی سهمگین ارتش توپال عثمان پاشا را در هم کوبید و خاک وطن را از ترکان عثمانی بازپس گرفت. پس از آن نادر در نامه ای دو کلمه ای به روس ها نوشت که " می روید یا بیایم ؟ " سفیر روسیه در نامه ای به دولتش ( درباره نادر ) نوشت : چنگیز جهانگشای دیگری ، اینبار از ایران ظهور کرده است و اگر به خواسته نادر تن ندهیم ، چه بسا نه تنها سرزمین روسیه که این پادشاه تا قلب اروپا را نیز فتح خواهد کرد. پی نوشت : شید = خورشید ، بوم = بوف ، جغد
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی شناور شهید رودکی technical vehicle Level 101 تکنیکال ها در رزم زمینی به وسایل نقلیه غیر نظامی گفته می شود که با نصب تسلیحات عموما با قدرت آتش بالا تبدیل به خودرو های نظامی شده اند. این وسایل اگرچه عموما از خودرو های نظامی کلاسیک قابلیت های رزمی، خصوصا حفاظتی کمتری دارند، در عین حال اما اولا قدرت آتش مناسبی در میدان نبرد ارائه می کنند. دوما سرعت و قابلیت تحرک مناسبی دارند. سوما از آنجا که بر اساس پلتفرم های تجاری موجود در منطقه نبرد ساخته می شوند بسیار ارزان تر هستند و به سرعت از یک خودروی غیر نظامی تبدیل به یک خودروی نظامی می شوند. در حوزه رزم دریایی قایق های تندرو ایرانی که بر اساس قایق های پرسرعت تجاری ساخته و تسلیح شده اند را می توان معادل دریایی مفهوم تکنیکال naval technical دانست. این قایق ها اما نسبت به شناورهای سنگین توان دریانوردی خیلی محدودتری دارند، در برابر شرایط بد آب و هوایی به شدت آسیب پذیر هستند و تنها در محدوده آب های ساحلی کشور مبدا امکان بکارگیری دارند. از جنگ جهانی دوم به این سو، در حوزه شناورهای سنگین تر استفاده از کشتی های تجاری برای اجرای ماموریت رزمی سوابقی وجود دارد، اما این استفاده را نمی توان معادل تکنیکال دانست، چرا که شناور هایی چون Kaiyō ژاپنی و SS Atlantic Conveyor و SS Atlantic Causeway های انگلیسی نه به عنوان یک وسیله رزمی غیر کلاسیک بلکه به دلیل محدودیت ها به عنوان در دسترس ترین پاسخ به معادل رزمی کلاسیک آنها استفاده شده بود. شهید رودکی: پاسخی به چند نیاز نیروی دریایی سپاه اگرچه توان رزمی خود را معطوف به رزم غیر کلاسیک بر پایه ی قایق های تندروی موشک انداز تعریف کرده است، اما این نیرو در نیاز های عملیاتی و شرایط رزمی خاص دریا نقاط ضعفی را نشان داده که با این روش قابل پوشش نیست. این نیرو برای رزم آبی-خاکی در خلیج فارس، خصوصا برای انتقال نیرو و تجهیزات سنگین به جزایر ایرانی خلیج فارس از شناور ها و لندیگ کرافت های مناسب برخوردار نیست . این ضعف جدی در رزمایش ابی خاکی اخیر این نیرو به وضوح مشاهده شد. قایق های این نیرو در شرایط نا مساعد دریایی به شدت توان عملیاتی خود را از دست می دهند. برد دریا نوردی این قایق ها نسبت به کشتی های بزرگتر محدود است. توان تسلیحاتی این شناور های نیز عمدتا محدود به موشک های کروز برد کوتاه و یا راکت های 107 میلیمتری و مسلسل های سنگین است که در بهترین حالت در برد کوتاه امکان رزم سطحی را برای این شناورها فراهم می کند. این شناور ها به خصوص در برابر اهداف هوایی بی دفاع هستند و در برابر اهداف سطحی نیز به لحاظ برد محدودیت دارند. اما ساخت شناور رزمی سنگین همچون یک فریگیت به منابع مالی و صنعتی قابل توجهی نیاز دارد و ساخت چنین شناوری نیز با توجه به توان صنعتی موجود در ایران و مسائل سیاسی ، می تواند تا بیش از یک دهه به طول انجامد. شناور 125 متری 4 هزار تنی شهید رودکی می تواند تا حد قابل توجهی نیاز به یک لندینگ کرافت با امکان حمل محموله قابل توجه را رفع کند، اما این همه ماجرا نیست. سپاه سعی کرده با این طرح یک پاسخ نسبی و نه حداکثری، و البته فوری به طیفی از نیازهای پیشتر گفته شده بدهد. این پاسخ با گسترش کانسپت تکنیکال ، منجر به ساخت چیزی شده است که بزرگترین تکنیکال جهان است. یک وسیله نقلیه تجاری که با اضافه کردن تسلیحات نظامی به سرعت تبدیل به یک وسیله رزمی نظامی می شود، قدرت آتش قابل توجهی دارد، و نسبت به همتایان رزمی کلاسیک اش به مراتب ارزان تر است. ایده اضافه کردن پودمان ها (ماجول های) تسلیحاتی موبایل، که عمدتا سامانه های رزمی زمینی هستند در دوران معاصر دارای سابقه است. در دهه 90 میلادی از اقدام چین به نصب هویتزر ها و تانک ها بر روی شناورهای تجاری برای تامین آتش پشتیبانی می توان نام برد. اما این تسلیحی تک منظوره و به عنوان راه حلی موقتی و کوتاه مدت توسط چین بکار گرفته شد و با رشد توان صنعتی و گسترش قابلیت های کلاسیک دریایی این کشور این رویکرد به سرعت کنار گذاشته شد. در سال های اخیر آمریکایی ها نیز به جهت رفع خلا های موردی بر روی شناور هایشان به منظور تکمیل توان رزمی شناور های رزمی کلاسیک خود، چه در بعد آفند و چه پدافند اقدام به نسب ماژول های رزمی موبایل روی شناور های خود کرده اند. نصب سامانه اخلال گر پهپاد LMADIS و قرار دادن نفربر زرهی LAV-25 بر روی عرشه ناو USS Boxer در ماموریت در خیلج فارس و اخیرا نصب سامانه راکت انداز HIMARS بر روی عرشه ناو USS Somerset نمونه هایی از این اقدام هستند. اما این موارد نیز همانطور که گفته شد به عنوان ماژول هایی که به صورت موردی به شناور های نظامی کلاسیک اضافه می شدند مورد استفاده قرار می گرفتند. در مورد شناور شهید رودکی اما، از یک سو این شناور می تواند این ماژول های تسلیحاتی موبایل را به عنوان یک لندینگ کرافت به سواحل مورد نظر انتقال دهد، از سوی دیگر تمام توان آفندی و پدافندی این شناور بر پایه اضافه شدن ماجولار این سامانه های تسلیحاتی موبایل تعریف شده است. این مورد حتی صرفا به سامانه های رزمی زمینی نیز خلاصه نمی شود، بلکه لانچر های موشک های کروز ضد کشتی، سامانه های پدافندی موشکی، پهپاد ها، انواع تجهیزات راداری، شناسایی و سیگ اینت، قایق های تندرو و یا عناصر دیگری در حوزه هوایی و دریایی نیز از جمله سامانه های بالستیک تیوب پرتاب کوتاه برد و میان برد می توانند بر حسب نیاز این به این پلتفرم اضافه شوند. بدین ترتیب علاوه بر آنکه شناور های مشابه دیگری می تواند با قرار گیری در این الگو توان رزم آبی خاکی و لجستیک دریایی سپاه را ارتقا دهد در عین اینکه خود به عنوان یک شناور سنگین با توان دریانوردی مناسب از قدرت آتش آفندی و پدافندی قابل توجهی نیز بر خوردار است، اساسا هر شناور غیر نظامی دیگری در زمان نیاز به سرعت می تواند بر حسب ماموریت با ماژول های تسلیحاتی مناسب تجهیز شود و به عنوان یک تکنیکال دریایی در میدان رزم ایفای نقش کند. البته این شناور ها نیز در کنار سامانه های تسلیحاتی موبایل به حدی از تجهیزات ثابت بر روی خود نیازمند هستند تا قابلیت های عملیاتی و بقای در میدان نبرد آنها افزایش یابد، که احتمال می رود در آینده چنین تجهیزاتی به ناو شهید رودکی و دیگر شناور های مشابهی که در آینده به سازمان رزم نیروی دریایی سپاه وارد می شوند اضافه شود. از آن جمله می توان از سامانه دفاع نقطه ای کمند و رادار های دریایی نظامی چون عصر و یا چشم عقاب نام برد. .................................................................................................. کماکان هرگونه کپی برداری آزاد. شادی روح شهدای خط تشیع صلوات
-
1 پسندیده شدهباید از اشکالات گفت. اصلاحات ارضی و بحث خیانت تاریخی که زمینها را به زمین های خردی مبدل کرد که تنها و تنها واجد شرایط کشاورزی سنتی بودند ( میدونیم که کشاورزی صنعتی نیاز به زمینهای یکپارچه برای بکارگیری ماشین آلات صنعتی و پربازده داره) و تازه بعد از تقسیم به شرایط مبتنی بر ارث بری به واحدهای حتی کوچکتری عموما تبدیل میشدند یک معضل اساسی ایجاد کرد که هنوز هم کشور باهاش دست به گریبان هست. یکی از راه ها باید معطوف به حل این مشکل بزرگ در سطح کشور باشه. از طرفی مثلا در شرایط فعلی متعجبا میبینیم که یک سری طرح ها در بخش انرژی دنبال میشه که به شدت مخرب هستند. بخش اعظم اتلاف انرژی در ایران بابت یارانه هاست. طرح هایی مثل قبوض رایگان برق برخی نهادها و موسسات (از مساجد تا مدارس و خیریه ها و ...) و یا طرح هایی مثل رایگان کردن قبض عده ای (درسته هدفش کاهش استفاده از انرژی است ولی راه صحیحی نیست چون نشان داده شده در ایران به جای تصحیح میزان مصرف معمولا به سمت تصحیح کنتورها! میل پیدا میکنه چنین روش هایی) همه به نظر اشتباه هستند. مسیر قطعی و درست در این مورد آزاد کردن قیمتهای خصوصا انرژی است. یارانه بلایی است (حالا حتی نقدی خیر چون قابل کنترل هست اگر برای حذف یارانه های پنهان و نهان به شکل انرژیش باشه مثلا) که یکی از چند عنصر محدود به خاک سیاه نشاندن اقتصاد و بهره وری در کشور ماست. درسته به معایب و مضرات طرح هدفمندی یارانه ها به شکل کاملش اونوقت تذکر داده شد و نگذاشت مجلس به شکل کامل (البته اون هم کامل کامل نبود و همچنان بخشی از یارانه ها حفظ میشدند) اجرا بشه ولی اگر اجرا شده بود (شاید برای ما مردم با افت ارزش پول ملی ضرر بود) الان هم در مصرف انرژی و هم اداره کشور بدون پول نفت (خصوصا با توجه به افت ارزش پول ملی و در نتیجه پولی که مثلا اون موقع دولت 250 هزار فرضا درنظر گرفته بود برای مردم) خیلی کمک کننده بود.
-
1 پسندیده شدهباید این تهدید درک بشه وهمه مسئولین زیربط از حساسیت موضوع اطلاع داشته باشند و تبدیل به یک مطالبه عمومی بشه حل این معضل! به صورت کلی هم اثرات اقتصادی و ایجاد اشتغال رونق کشاورزی و تامین پایدار ارزاق عمومی بدون وابستگی را هم در نظر نگیریم برای ملت بزرگ ایران با اینسابقه دیرین مشاهده این صف های خرید نواسانات قیمتی و اینکه تبدیل به چوب تنبیه دشمنان علیهمون هم شده واقعا زشته باید رفع بشه کار خیلی بزرگیه سخته ولی نشد نیست !! شرایط همیشه بر وفق مراد نیست و باید برای احیا همه جانبه قدرت خودمون کل ضعف ها و چالش های پیش رو را رفع کنیم! چارچوب های قدرت باید همه فراهم باشد!
-
1 پسندیده شدههمکاری کرواسی و عراق در بخش دفاعی خبرهای غیر رسمی نشان میدهد عراق با کرواسی برای بروز رسانی تانک های تی-55، تی-72 و خودروهای رزمی بی ام پی -1 قرار دادی را امضا کرده است. شرکت کرواتی Đuro Đaković مسئول بروز رسانی ادوات زرهی عراق خواهد بود. به نظر میرسد بروز رسانی های پیش رو ادوات زرهی عراق بسیار سنگین و همه جانبه خواهد بود. احتمالا شرکت کرواتی Đuro Đaković برای اجرای این برنامه بروز رسانی تاسیسات ویژه ای را در عراق خواهد ساخت. ارتش عراق بعد از نبرد با داعش تصمیم جدی برای تقویت نیروی زمینی خود گرفته است. بروز رسانی ادوات زرهی قدیمی ارتش عراق به عنوان یک برنامه کوتاه مدت و سریع برای ارتقا توان نیروی زرهی ارتش عراق در کنار خرید های جدید پیش بینی شده است. سمت راست ستونی از خودروهای رزمی بی ام پی-1 عراق در نبرد با تروریست های داعش سمت چپ نمونه احتمالی بی ام پی -1 بروز رسانی شده برای ارتش عراق تانک M-95 Degman ساخت شرکت کرواتی Đuro Đaković شرکت کرواتی Đuro Đaković در زمینه ارتقا ادوات زرهی شرقی فنی توانمند است و این کار را با استاندارهای بالایی انجام می دهد خریدهای جدید ارتش عراق ( تانک تی- 90 اس و بی ام پی-3) در کنار بروز رسانی ادوات زرهی قدیمی (تی-55، تی-72 و بی ام پی -1 ) برنامه اصلی ارتش عراق جهت تقویت نیروی زمینی است
-
1 پسندیده شدههوالرزاق اهمیت موضوع استقلال در تامین نیازهای اولیه کشور را باید در موارد و موضوعات زیادی دخیل دانست مثلا سیاستمداران ما در مواقع لزوم بینتصمیم گیری سخت انتخاب راه صحیح ویا محدود شدن توسط رغبا با تحریم ها و گروگانگیری های مربوطه توسط دشمن مواجه میشوند که به دلیل مشکلات زیر ساختی و عدم قدرت تامین نیازهای اولیه با عواقبی چون تورم شدید ،نارضایتی اجتماعی، آسیب به طبقات متوسط و پایین جامعه که اکثریت کشور مارا تشکیل داده اند.ودر بلند مدت کاهش رشد و توسعه پایدار خواهند شد. این امر در شرایط معمول نیز پایه گذار مشکلات عدیده ایست که به ذکر آن خواهیم پرداخت ولی با توجه به این ضعف در زمان جنگ ها این عوامل و ناپایداری ها شدیدا تشدید خواهد شد که در نتیجه و سرنوشت یک کشور بشدت تاثیر گذار است تاریخ سترگ ما از این قبیل موضوعات چون قهطی و خشکسالی و آسیبهای فراوان وارده و بخصوص یورش اقوام مهاجم در چنین زمانهایی که در ضعف شدید هستیم را در خاطره خود دارد .. _درسی از همسایگان .... کشور عراق با توجه به اقتصاد تک محصوله و پولهای باد آورده نفتی به چنین اهرم قدرتی بی توجه بود و با توجه به دشتهای بزرگ و جلگه ها و وجود دو رودخانه بزرگ که مهد تمدن بشری بوده در روزگاری و در زمانی از ایندشتها میتوان به سبد قلات امپراتوری ساسانی و قبلتر هانام برد که پس از فتح ایران بدست مسلمین و جدایی آن ،ایران دچار مشکلات عدیده و عدم توازن گردیده که شاید اینموضوع از تبدیل ایران به قدرتی بزرگ چون گذشته جلوگیری نموده است ولی عراق با داشتن چنین امتیاز بزرگی و بها ندادن به آن و تقویت نکردن این پاشنه آشیل خود در پس جنگ های بالاتر از ظرفیت ساختاری اینکشور و صرفا به پشتوانه پول نفت و اعتماد به نفس کاذب پس از شکستهایش و بخصوص شکست تحمیلی در مقابل ائتلاف در مقابل تحریمی قرار گرفت که زیرساخت های سرمایهای و پیشرفتی اینکشور را نشانه گرفته بود در ۱۴اوریل ۱۹۹۵ طی قطعنامه۹۸۶ شورای امنیت معروف به(oil for food program) نفت در برابر غذا عملا محدودیت و ضعف اینکشور در مقابلش پدیدار شد و اینکشور تک محصولی از هرگونه خرید کالای سرمایهای و توسعه زیرساختیمحروم ماند و وابستگی به اینامر دچار مشکلاتی شد که بعد ها در سال ۲۰۰۲ نتیجه آن را مشاهده نمودید! کشور عراق از اقتصادی به نسبت مستقل با هدف گیری پایه های اولیه ان به یک کشور وابسته سیاستغرب تبدیل شد که بزودی با برنامههای کنترل و مهار آب توسط ترکیه بحرانهای انسانی شدید را در این کشور شاهد خواهیم بود که ما هم متاثر از این اتفاقات خواهیم بود ... کشوری دیگر با داشته های ناچیز ولی انتخابهای درست دیگر کشور مورد بررسی ما نیز در خاورمیانه جا خوش کرده این کشور از بدو تاسیس با ابر مشکلاتی همراه بوده که البته برمیگردد به ذات و فلسفه موجودیتی آن که همراه شده با اشغال و تملیک غیر قانونی وطن ملتی دیگر که شاید این امر باعث وجود چالش های شدید و بودن در عمق مشکلات بودهاست . اسرائیل با وجود این که جغرافیای آنبه طور طبیعی مناسب کشاورزی نیست از صادر کنندگان عمده محصولات تازه و از پیشروان علم کشاورزی در سطح جهان است. بیش از نیمی از مساحت سرزمینی آن بیابان است واقلیم و نبود منابع آبی شیرین و نبود هیچگونه رودخانه آب برای کشاورزی مساعد نیست. تنها ۲۰ درصد از سطح زمین به طور طبیعی قابل کشت است. با این که ۳٫۷٪ از نیروی کار اسرائیل در بخش کشاورزی مشغولند این کشور ۹۵٪ از نیازهای غذاییش را خود تأمین میکند. علاوه بر گلهای محبوب در غرب، نظیر گل لاله و رز اسرائیل گونههای کویری را صادر میکند. این کشور تبدیل به یکی از بازیگران عمدهٔ صنعت جهانی گل تبدیل شده، و خصوصاً از تأمین کنندگان گلهای سنتی اروپایی در ماههای زمستان است. این درصورتی است که وسعت بسیار ناچیز آن و جمعیت به نسبتزیاد آن را اگر با کشور ایران مقایسه کنیم عملکرد ما با توجه به شرایط و قدمت ما بشدت غیر قابل دفاع بود است از نظر تقریبی ۹میلیون جمعیت۱ به ۱۰ ما و از نظر وسعت ۱به ۸۰ کشو ما بصورت حدودی میتوان نسبت گرفت! حال با این تفاسیر چه کنیم ؟ ملزومات تغییر در وحله اول تغییر فکر و دیدگاه به این ظرفیت رو به زوال با توجه به افزایش جمعیت و شرایط اقلیمی است! و سپس ایجاد برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت است ما باید بدانیم که تصمیمات و سیاستهای کشور باید با پشتوانه داخلی و ثبات همراه باشد! برای توسعه این زیر ساخت باید به ۳ مقوله _زمین _آب _ نیروی انسانی ایجاد زیرساختارها و توسعه علمی که از اصلیترین بستر های این امر میباشد بپردازیم که هر کدام از این موضوعات با توجه به محدودیت خود نیاز به بررسی جداگانه و اهمیت دادن به نوع حفظ و ارزش گذاری و حفظ پایداری آن برای نسل های آینده اهمیت دوچندانی دارد...که به آنخواهیم پرداخت.... توسعه و تعریف بهره وری از اقیانوسها و دریا ها در نیل به تامین کشور نیز باید در این چارچوب بررسی شود که امروزه کشورهای دنیا در حال فعالیت شدید در این موضوع هستند و باید ازسهم خود به مقدار نیاز و حتی در جهت توسعه اقتصادی برداشت کنیم که این مورد نیز مغفول مانده است..... در ادامه تعریف دلائل و مشکلات و ضعفهای ما در نیل به توسعه در این راستا.... برروح شهدای این آب و خاک صلوات
-
1 پسندیده شدهبرای ادامه این بحث لازم به یادآوری است که باور به خودکفایی در این خصوص مشخصا در بعد امنیت غذایی در شکل عام و حیایتش باید پذیرفته بشه توسط دولتها. بله، ارتباطات و اقتصاد آزاد و بازار رقابتی و امکان تهیه ارزان تر از کشورهایی که دارای آب و خاک و تجهیزات مناسبتری هستند که قیمت تمام شده تر را به صرفه تر میکنه یک حقیقت هست ولی باز؛ چنین بحثی لازم هست یادآوری بشه در شکل ویژه اون انجام میگیره یعنی ذیل شرایط خاص ما و سایه مدام تهدیدها و تحریمها. پس از این منظر اون بخش را میشه کنار گذاشت و تحت در این شرایط اجباری چگونه به این امنیت غذایی دست پیدا کنیم (که قطعا اگر فراهم بشه هم با افزایش تولید باعث افزایش بهره وری و کاهش هزینه ها میشه و هم شاید با افزایش این بهره وری و امکان صادرات به بازارهای در دسترس منطقه ای که مزیت رقابتی دارند برای ما حتی به سودآوری هم رسید (در مقایسه با زمانی که خب واردات به صرفه تر هست در بحث هزینه ها) یک نگاه سطحی به امنیت غذایی حیاتی کشور شامل موارد زیر میشه: گندم جو برنج دانه های روغنی ( که خودشون بعد از روغن کشی با محصول خروجی کنجاله به عنوان غذای دام بخشی از نهادهه ای دامی را تامین میکنند، پس نقش دوگانه داره کشتشون) ذرت دامی به عنوان یکی از اصلی ترین رئوس نهاده های دامی و بخشی هم ذرت خوراکی برنامه ریزی برای خودکفایی در همین چند بخش محدود میتونه تا حد زیادی امنیت غذایی کشور را خودکفا کنه البته با درنظر گرفتن چند نکته: اگر زنجیره بخواد کامل باشه قاعدتا نباید وابستگی در این بخش وجود داشته باشه: بحث تولید! آب و خاک که نیاز به برنامه ریزی داره فقط تقریبا در بحث بذر برخی موارد مثل بذرهای اصلاح شده گندم و برنج و ... خیر ولی در برخی بخشها وابستگی وجود داره ( حالا بیشتر در سایر مواد غذایی مثل صیفی جات و سبزیحات و حبوبات و .. عمدتا) در بحث مدیریت خاک و کود ما در زمینه کودهای اوره خودکفا هستیم تقریبا با برنامه های سالهای اخیر ولی بخش کود فسفاته وابستگی زیادی وجود داره (معادن سوریه برای همین اهمیت دارند) در بحث مدیریت آب (مهندسی سد، سازه، لوله های پلی اتیلن و پمپ و ... ) هم تا حد زیادی وابستگی وجود نداره در بحث ماشین آلات کشاورزی خب تا حدودی وابستگی وجود داره در بخش کمباینهای تخصصی و تراکتورهای سنگین و زنجیره نهایی و صنایع تبدیلی هم تا حدودی این وابستگی وجود داره نسبی (صنایع تبدیلی روغن خیر مثلا ولی صنایع تولید نهاده های دامی چرا) در بحث واکسن ها و داروهای طیور و آفت کشها هم تا حدودی ممکنه مواردی از قلم افتاده باشه که دوستان میتونند اشاره کنند ولی این زنجیره هرکجاش ناقص باشه ممکنه کل زنجیره را معطل و بی اثر کنه لااقل با بحران های مقطعی و میدونیم این زنجیره اگر وقفه ای درش بیفته در بازار بلافاصله تاثیر خودش را نشون میده پ ن: فقط مسئله همت و برنامه ریزی و قطع دست مدیران از پول نفت و البته سرکوب روابط پشت پرده همین تصمیم گیران و بهره مندی از رانتهایی است که به سبب واردات (از خود خرید و وارداتش بگیر تا توزیع و اختلاطش و فروش سودآور آشغال به جای نهاده و ...) به جیبهاشون سرازیر میشه و برای همین هیچوقت طرح های خودکفایی به ثمر نمیرسه و پشت واژه سازی ها و سیاست زدگیها و حواله به سیاستهای کلان خارجی و مشوش کردن فضا پنهان میشه تا اقایان در هر دولتی که هستند بهره مند بشند از مزایاش. این فقط یکی از صدها طرحی است که تازه اصلا بحث کلان نیست و خودکفایی ریشه ای بلکه یک تغییر جهت بخشی ساده هست:
-
1 پسندیده شدهبخش هفدهم : پیش زمینه : تصرف بندر فاو توسط رزمندگان اسلام در عملیات والفجر 8، ضربات شدیدی بر پیکر ارتش عراق وارد ساخت و موقعیت سیاسی – نظامی رژیم عراق را به شکل مؤثری زیر سؤال برد. شکست فاحش و تلفات سنگین ارتش عراق در این عملیات سبب شد تا صدام با کمک طراحان نظامی غربی ، سیاست جدیدی را در جنگ طرح ریزی و اجراء نماید. این سیاست که بعدها به استراتژی دفاع متحرک معروف شد با اهداف منفعل کردن نیروهای خودی ، بدست گرفتن ابتکار عمل در جنگ، تاخیر در عملیات آینده رزمندگان اسلام، گرفتن زمان جهت بازسازی یگانهای آسیب دیده در عملیات فاو و پاره ای از اهداف جانبی دیگر به اجرا درآمد. استراتژی دفاع متحرک از تاریخ 1362/2/15 در منطقه چوارتا آغاز و تا 1365/2/26 در منطقه مهران ادامه یافت . اوج موفقیت ارتش عراق در این دوره از جنگ را می توان تصرف شهر مهران دانست که تبلیغات گسترده ای را از سوی رژیم بعث به همراه داشت. عده ای از صاحبنظران نظامی معتقدند اگرچه با بازپس گیری شهر مهران توسط نیروهای خودی این استراتژی به شکست انجامید اما همین خط مشی با جبران نقاط ضعف آن در پایان جنگ توانست موفقیت هایی را نصیب ارتش عراق نماید. بدين منظور با توجه به موفقيتي که در بازپس گيري منطقه والفجر 9 (منطقه چوارتا) به دست آورد و نيز اطلاعاتي که از خطوط پدافندي ما داشت، از جمله اينکه مي دانست يگان هاي اصلي سپاه براي دفاع از دستاوردهاي عمليات والفجر8 در اين منطقه متمرکز کرده اند، به سپاه هاي مستقر در سراسر جبهه ها مأموريت انجام عمليات محدود را ابلاغ کرد تا در مناطقي که اهميتي نسبي داشتند، خطوط پدافندي ما را شناسايي کنند و در نقاط ضعيف و قابل رخنه به عمليات بپردازند. در اين سلسله تحرکات، دشمن افزون بر تعقيب هدف، به نتايج زير نيز مي انديشيد و آنها را در زمره اهداف خود قرارداده بود: 1- زمین گیر کردن توان تهاجمی نیروهای خودی ، بویژه جلوگیری از سازماندهی ، تجمع و آمادگی نیروها برای انجام عملیات گسترده و درنهایت جلوگیری از ادامه جنگ 2- به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ و تعيين نقطه و نوع نبرد؛ 3- کسب زمان براي بازسازي و بالابردن توان رزمي خود؛ 4- بهره برداري تبليغاتي و برقراري و حفظ موازنه سياسي درجنگ 5- روحيه بخشيدن به ارتش شکست خورده و مردم عراق؛ 6- جلوگيري از مأيوس شدن دنيا از توانايي ارتش و رژيم بعث عراق؛ 7- تضعيف جبهه مهم فاو براي ضربه زدن به اين خط در موقعيت مناسب 8- تسلط بر سلسله از نقاطي مهم و ترميم خطوط پدافندي و به دست آوردن موقعيت مناسب ديد و تير براي کاستن از اضطرابهاي خود و صرفه جويي در نيرو و امکانات؛ 9- گرفتن اسير براي تبليغات و همچنين، کسب اطلاعات در مورد خطوط پدافندي، عمليات محدود و گسترده. عوامل موفقيتهاي دشمن در حرکت جديد: ضعف خطوط پدافندي خودي: پس از عمليات بيت المقدس، دشمن در زمين حالت پدافندي به خود گرفت و تا والفجر 8 عمليات تهاجمي نداشت. بدين ترتيب، خطوط پدافندي غير فعال خودي بر اثر گذشت زمان فرسوده، خاکريزها و استحکامات آنها سست شدند و اقدامي براي تحکيم و ترميمشان، که بيشتر از سوي برادران ارتش پدافند مي شد، انجام نگرفته بود. آماده نبودن نيروهاي پدافند کننده: عدم تحرک دشمن پيش از عمليات والفجر 8 در خطوط پدافندي آرامش و سکوت طولاني اي را در اين خطوط باعث شده بود و آمادگي رزمي نيروهاي پدافند کننده را که تقريبا تمامي آنها از برادران ارتشي بودند، کاهش داده بود. فرماندهان آنها نيز غالبا به اين مسئله توجهي نداشتند و به علت عدم سرکشي، بيشتر اوقات از وضعيت خطوط خود بي اطلاع بودند. جاي گزين نشدن تجهيزات انهدامي يگان ها، خارج شدن توپخانه و يگان ها از نقاط پدافندي از علل ديگر ضعف نيروهاي پدافند کننده و شکسته شدن خطوط پدافندي آنها محسوب مي شود سرهنگ صياد شيرازي ( سپهبد شهید صیاد شیرازی ) در اين مورد گفته است: "نيازي به اعتراف ندارد که نيروي زميني ارتش وضعيت ضعيفي دارد، البته، فقط ضعف روحيه نيست، بلکه ضعيف هم شده است، امکانات سازماني اش دستش نيست، يعني توپخانه ندارد". سرهنگ موسوي نيز اظهار کرده است: " آزاد کردن يگان هايي براي آفند، خود به خود اين خطر را که خط ما آسيب پذير مي شود، به دنبال داشت، براي نيروي زميني آزادکردن اين قدر يگان (لشکر 81 زرهي، لشکر 77 خراسان، لشکر 30 گرگان، لشکر 21 و تيپ 55) کار ساده اي نبوده است" از طرف ديگر، محدوديت توان سپاه اجازه گسترش نيرو در تمامي خطوط پدافندي را نمي داد و همين محدوديت باعث شد که نتوانيم با فاصله زماني کوتاهي از عمليات والفجر 8، عمليات گسترده ديگري انجام دهيم تا توان اصلي دشمن را در يک منطقه زمين گير کنيم و از حالت انفعالي بيرون آييم. ادامه دارد ................... .
-
1 پسندیده شدهبخش شانزدهم : به هر صورت ، برابر گزارشهای موجود (برآورد سازمانهای اطلاعاتی فرانسه ) ، بدنبال تقویت توان رزمی و دفاعی عراق ، استعداد رزمی ارتش این کشور به شرح ذیل می بود : 1- پنج لشکر زرهی شامل لشکرهای سوم ، ششم ، دهم ، دوازدهم و هفدهم 2- سه تیپ زرهی مستقل شامل تیپ های یکم ، دوم و دهم گارد ریاست جمهوری 3- دو لشکر مکانیزه شامل لشکرهای یکم و پنجم 4- پنج لشکر پیاده شامل لشکرهای دوم ، چهارم ، هفتم ، هشتم و یازدهم 5- هفتاد تیپ مستقل پیاده که در رده احتیاط قرار داشتند . 6- پانزده لشکر که پس از آغاز تهاجم به ایران در سازمان رزم این نیرو موجود بود و شامل لشکرهای 14، 15، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 26، 27، 28، 31و 35 می گردید . لشکرهای زرهی و مکانیزه در قالب 120 گردان تانک و نفربر به استعداد هر گردان 45 تا 50 دستگاه تانک که این یگانها در مجموع 5400 تا 6000 دستگاه تانک و انواع نفربرهای شرقی و غربی را در اختیار داشتند . بنابر برآوردهای موجود ، ارتش عراق از توانایی های زیر برخوردار بود : 1- دشمن در هرزمان توانایی جابه جایی 3 لشکر پیاده را در هر منطقه دارد . آنها قادرند ، یک تیپ پیاده را در عرض 24 ساعت جابه جا کنند . و یک تیپ زرهی را در عرض 72 ساعت از غرب به جنوب یا بالعکس منتقل نمایند . 2- دشمن در هرزمان دارای 5 لشکر مکانیزه و زرهی است که در عرض 4 تا 5 روز قابلیت مانور و جابه جایی سریع دارد . 3- دشمن در هر زمان توانایی آزاد سازی 40 گردان توپخانه را دارد که در یک منطقه تمامی آتشبارهای این 40 گردان را در یک جا جمع کرده و در یک نقطه متمرکز کند . 4- دشمن توانایی یک ماه بمباران و فشار هوایی را ( به مانند آنچه که در عملیات بدر اتفاق افتاد) را دارد . 5- دشمن توانایی طراحی و اداره دو عملیات همزمان به وسعت 3 تا 4 لشکر را خواهد داشت . 6- در صورت اجرای عملیات تهاجمی توسط نیروهای ایرانی با استعداد رزمی 100 گردان پیاده ، دشمن قادر است تا با 300 گردان پیاده از خود دفاع کند . ( این برآورد در 1364/2/25 توسط سردار سرلشکر غلامعلی رشید - البته در منبع ، ایشان با عنوان برادر غلامعلی رشید معرفی شده اند - ارائه شده بود ) بطور کلی از این برآورد اطلاعاتی دونکته بسیار مهم را می توان در مورد ارتش عراق استباط نمود : -- ارتش عراق از زمان آغاز جنگ در سال 1359 تا سال 1364 علیرغم تحمل تلفات شدید در نیروی انسانی و تجهیزات موفق شده بود تا سازمان رزم خود را گسترش دهد . -- برخلاف تبلیغات در مورد ناتوانی های ارتش عراق ، سازمان رزم این نیرو از تحرک فوق العاده ای برخوردار می بود . ادامه دارد ....................
-
1 پسندیده شدهبخش پانزدهم : در همین راستا ، ویلیام اشنایدر ، دستیار وزیر وقت امور خارجه ایالات متحده در حوزه امنیت در فوریه 1986 به بغداد سفر نمود تا در مورد توسعه روابط و همکاری های دوجانبه با صدام مذاکره نماید . این اقدام آمریکایی ها در حالی صورت گرفت که سران اسراییل نسبت به این سفر نگران بوده و در ارتباط با تحولات سریعی که در مجتمع سعد 16 واقع در نزدیکی موصل بشدت ابراز نگرانی نمودند . از سویی دیگر کمک های اطلاعاتی آمریکا به عراق و مشاوره های نظامی این کشور در صدر توافقات دوجانبه میان صدام و نماینده ایالات متحده در سال 1986(1365) قرار داشت . آمریکایی ها در مورد الگوی های فعالیت نیروی هوایی ایران اطلاعات ذیقیمتی در اختیار عراق قرار می دادند . این اطلاعات که توسط پرنده های پیش اخطار هوابرد E-3 آواکس مستقر در یک پایگاه هوایی در نزدیکی ریاض جمع آوری می گردید ، از طریق سامانه های ارتباطی ویژه بطور مستقیم دراختیار واحدهای پدافندی و اسکادرانهای تهاجمی عراق قرار می گرفت . همچنین ، گزارش های اطلاعاتی آمریکایی ها در مورد آرایش یگانهای نظامی ایران نیز منجر به یک پیوند اطلاعاتی ویژه میان سرویس های اطلاعاتی غرب بویژه آمریکا با سیستم استخباراتی ارتش عراق که در آن زمان ژنرال وفیق السامرایی ، مسئول آن بود ، گردید . در اوت 1986، روزنامه واشنگتن پست ، طی گزارشی نوشت : " آمریکا در مورد آرایش نظامی واحدهای مسلح ایران ، اهداف مهم اقتصادی و نظامی ، اطلاعات ماهواره ای دقیقی را در اختیار عراق می گذارد ." علاوه بر این ، ژنرال وفیق السامرایی ، افسر مسئول و رابط میان این سازمان و نمایندگان سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده در کتاب خود با عنوان " ویرانه دروازه شرقی " می نویسد : " سرویس های اطلاعاتی آمریکا از اوایل سال 1982 در زمینه کمکهای اطلاعاتی از سایر کشورها جلوتر بودند . این سرویس های اطلاعاتی ، مجموعه اطلاعاتی را در اختیار ما می گذاشتند که بوسیله تجهیزات فنی یا انسانی تهیه شده بود . ما به راحتی می توانستیم تصویر سربازانی که در پادگانهای آموزشی در حال آموزش بودند را مشاهده کنیم تا جایی که اگر این نیروها در مراسم رژه ، دست و پای خود را اشتباه حرکت می دادند ، در این تصاویر بطور واضح مشخص می بود . در این تصاویر هنگامی که کارخانه های سیمان را بررسی می کردیم ، تعداد کیسه های سیمانی که که در یک مرحله بارگیری می گردید ، قابل شمارش می بود . ماهواره ها ، کلیه تحرکات نیروهای ایرانی را در جبهه ، زیز ذره بین گرفته و از حرکات واحدهای زرهی ، قبضه های توپخانه ، قایق ها در مناطق هور تا جابه جا شدن قرارگاه های تاکتیکی ، دپوهای تجهیزات پل سازی و حتی نتایج حملات هوایی و موشکی ما ، برای ما اطلاعات ارزشمندی را فراهم می نمودند . ما در مراحل مختلف جنگ ، از روسها نیز اطلاعات ارزشمندی از ایران دریافت می کردیم . این اطلاعات در جریان کنفرانسهای اطلاعاتی که هر شش ماه یکبار در بغداد یا مسکو منعقد می گردید ، در اختیار ما گذاشته می شد . من ( ژنرال السامرایی ) در یکی از این سفرها به مسکو رفته و با ژنرال کراخمالوف ، رییس بخش خاورمیانه اداره اطلاعات نظامی شوروی (GRU) ملاقات کرده و اطلاعات لازم را دریافت می کردم . ادامه دارد ...................
-
1 پسندیده شدهفقط اینجا یک مشکلی هست . شما گفتید اولین بار این تاکتیک در برابر ایرانی ها مورد استفاده قرار گرفت ( هدف اصلی این تاکتیک مقابله با شوروی بود ) در حالی که اصولا ایران سال 64-67 از لحاظ تجهیزاتی از عراق پائین تر بود ( بخصوص در حوزه ی زرهی ) از اون سمت هم یکی از دلایل موفقیت عراقی ها در اون سال ها استفاده ی گسترده از سلاح های شیمیای بود ... اینکه همینجوری بگیم این تاکتیک ها موفق بودند ، زیاد جالب نیست ... شوروی در اون سال های اونقدر هواپیما و موشک آماده داشت که به راحتی می تونست اکثریت مطلق فرودگاه های نیروهای غربی رو بزنه و اینجوری عملا نیروهای هوایی غربی رو چند صد کیلومتر از نقاط درگیری دور کنه ... در مورد جنگ سال 91 هم باید بگم آمریکا فقط تونست استفاده ی حداکثری از نیروی هواییش بکنه در حالی که نیروی زرهی عراق عملا در اون بیابون ها بدون پشتیبانی نیروی هوایی شانسی نداشت ... این هم چیزی اثبات شده بود و هست که نیروی زرهی در دشت های هموار و بدون پدافند و پشتیبانی نیروی هوایی چیزی جزء یک هدف اماده نیست و این موضوع در جریان لشکر کشی آفریقای رومل ( 40 سال قبل و بدون سلاح های هوشمنند !! ) به همگان اثبات شده بود . در مورد افزایش عمق جنگ هم باید بگم یک تاکتیک قدیمی هست و در جریان جنگ جهانی حمله به عقبه ی دشمن انجام می شد ... از نظر من جناب استاری تاکتیک جدیدی نساخت ، تاکتیک های قدیمی رو به صورت یک مجموعه و پک در آورد که به همراه سلاح های هوشمند جدید یک شیوه ی جنگی کشنده راه انداخته بود ... البته این تاکتیک های جناب استاری هیچ وقت در برابر یک دشمن همتراز با ایالات متحده تست نشده ...
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم ضمن تشکر از جنابعالی بابت توجه و دقت نظر شما . البته در پاسخ به پرسش جنابعالی عرض کنم که این موضوعی که فرمودید ، شاید از صلاحیت علمی بنده خارج باشد ، چون به هرحال نظرات در این زمینه فراوان است و بعضی هم در حوزه تاریخ نظامی معتقدند که ایالات متحده اصولا" در جریان جنگ ویتنام اصلا" شکست نخورد . بخش عمده ای از این قبیل عزیزان ، بر اساس تئوری دومینو استدلال می نمایند که هدف این کشور از دخالت در ویتنام جلوگیری از گسترش کمونیسم در جنوب شرقی آسیا بوده و این جنگ ، هرچند به بهای زیاد ، موجب شده است تا کمونیست ها قادر نباشند تا بیشتر از این به گسترش ایدئولوژیک خود در این حوزه ژئوپلیتیکی ادامه دهند .( هرچند اساسا" این مساله موضوع بحث ما نیست . ) ولی سعی می کنم در حد بضاعت علمی پرسش شما را پاسخ دهم ( هرچند این مساله یک موضوع بشدت جذاب برای کار پژوهشی است و همکاری دسته جمعی را می طلبد و به تنهایی نمی توان آن را انجام داد ) بگذریم . در ارتباط با پرسش حضرتعالی ، چند نکته را باید عرض کنم : 1- ایالات متحده در حالی وارد جنگ ویتنام شد که هنوز غرور ناشی از غلبه بر آلمان نازی در جنگ دوم جهانی و شکست ارتش کره شمالی در سال 1953 در بدنه افسران ارشد این کشور وجود داشت . آنها با تکیه بر قدرت آتش بالا ( یک نیروی هوایی قدرتمند ، یگانهای زرهی انبوه ، قدرت اطلاعاتی بالا - یعنی برتری در کسب اطلاعات از دشمن در زمینه های متفاوت - و مهم تر از همه ، بالا بودن روحیه پرسنل ) گمان می کردند که به راحتی قادرند تا ارتش فاقد توان نظامی کلاسیک ویتنام شمالی را از میان بردارند ) 2- تجربه فرانسوی ها در استحکامات دین بین فو ( کتاب خاطرات ژنرال جیاپ را حتما" مطالعه کنید ) پیش روی ارتش ایالات متحده بود و آنها کاملا" تاکتیکهای ارتش ویتنام شمالی را در مضمحل کردن فرانسوی ها در استحکامات فوق را به عینه دیده بودند. 3- از آنسو ، ویتنام شمالی نیز که از کمک های روسها و بعضا" چینی ها بهره می برد ، در جریان نبرد علیه نیروهای اشغالگر ژاپنی و بعدا" فرانسوی تجارب کلاسیک نسبتا" خوبی کسب کرده بودند . 4- ارتش ایالات متحده در زمان ورود به ویتنام به مانند شرکتهایی نظیر جنرال موتورز و IBM ( البته در دهه 1960و 70) بطور کامل برای درگیر شدن بر اساس جنگ موج دومی سازماندهی شده بود و به مانند این شرکتها برای اجرای عملیات انبوه و متمرکز و خطی ( که شاخصه آن وجود صرفا" ارتباط از بالا به پایین بود ) سازماندهی و تجهیز می گردید . وجود این رابطه بالا به پایین ، قدرت انعطاف پذیری و تصمیم گیری فرماندهان مستقر در صحنه رزم ( فرماندهای میدانی ) را بشدت پایین می آورد ، بدین معنی که انتخاب هر هدف برای اجرای آتشباری توپخانه و یا بمباران اهداف تاکتیکی و حتی بمباران های راهبردی توسط بمب افکن های بی -52 صرفا" توسط فرماندهان رده بالا صورت می گرفت و اولویت بندی اهداف بعهده فرماندهان میدانی نبود ، بنابراین گاهی اهدافی زیر آتش توپخانه قرار می گرفت و یا توسط بمب افکن های تاکتیکی ( مثل فانتوم ها و تاندر چیف ها و ...) بمباران می شد که هیچ ارزش نظامی نداشت . 5- این ارتش دارای نظام بوروکراسی سنگینی بود و درگیری هایی که بر سر اقتدار و تسلط یک نیرو در میدان نبرد میان نیروهای زمینی ، هوایی ، دریایی و سپاه تفنگداران در می گرفت و وجود رقابت شدید میان فرماندهان آنها ، تقریبا" ساختار رزمی آن را از هم گسیخته بود . این بدین معنی است که سلسله مراتب اداری ارتش آنچنان پیچیده و تصمیم گیری آنچنان کند بود که ، عملا" یگانهای رزمی این ارتش قادر نبودند به حملات نامتقارن پارتیزان های در ست و به موقع (REAL TIME) پاسخ دهند . این مساله بتدریج موجب کاهش روحیه ارتش می گردید . از سویی دیگر رقابتی که بطور همیشگی میان نیروهای چهارگانه ارتش ایالات متحده وجود داشت و دارد ، ( نیروی هوایی ، زمینی ، دریایی و سپاه تفنگداران ) موجب می گرید تا آفت اجرای عملیاتهای موازی گریبان گیر این ساختار گردد . بعنوان مثال ، نیروی هوایی معتقد بود که عملیات واحدهای هوانیروز ارتش ( یگانهای مجهز به بالگردهای هیویی و کبرا ) به همراه اسکادرانهای هواپیماهای سپاه تفنگداران و پرنده های موجود در ناوهای هواپیمابر مستقر در سواحل ویتنام می بایست تحت نظر و فرماندهی نیروی هوایی قرار گیرند تا برای بمباران اهداف ، تداخل بوجود نیاید ، اما تا پایان جنگ ، ارتش ایالات متحده موفق نشد تا این سه نیرو را بطور هماهنگ به کار گیرد . البته عملیات ها با هماهنگی صورت می گرفت ولی چون در انتخاب اهداف عمدتا" میان فرماندهان اختلاف وجود داشت ، نتیجه موثری گرفته نمی شد . ( البته این بدین معنی نیست که نیروی هوایی آمریکا در طول جنگ ویتنام دست و پا بسته باشد ) 6- با این حال در ابتدای جنگ ویتنام بدلیل اینکه ارتش ویتنام شمالی درصدد بود تا بطور متقارن مقابل ارتش ایالات متحده صف آرایی نماید ، در مقابله با برتری آتش ، برتری اطلاعاتی و برتری روحی ارتش ایالات متحده تقریبا" متلاشی شد ( مثلا" در همین مجموعه ای که من در حال ترجمه هستم ، در طول چند سال جنگ در ویتنام فقط یک برخورد نسبتا" مهم زرهی میان تانکهای ام-60 ، ام-24 آمریکایی و زره پوشهای پی تی -76 و تانکهای تی -55 ویتنام شمالی درگرفت که منجر به نابودی تمام زره پوش های ویتنامی در مقابل انهدام فقط دو دستگاه ام-24 و یک دستگاه ام -60 آمریکایی گردید ) 7- بطور کلی شاخصه ارتش های موج دومی ( به مانند نیروهای مسلح ما ) تکیه بر آتش انبوه ( تعداد زیاد تانک ، تعداد زیاد قبضه های توپخانه و .... ) است . ارتش ایالات متحده در زمان جنگ ویتنام و براساس تجربه جنگ دوم ، براین عقیده بود که صرفا" برخورداری از این عامل موجب برتری رزمی این ارتش خواهد شد ، اما زمانی که ارتش ویتنام شمالی استراتژی خود را تغییر داد ، عملا" برتری هوایی و برتری در آتش آمریکایی ها کمرنگ گردید و این مساله بتدریج در موقعیتهای مختلف ، نقاط ضعف خود را نشان داد . 8- در حقیقت ، جنگ ویتنام بطور مستقیم از کاخ سفید و بواسطه استفاده از تجهیزات ارتباطی بیسیم اداره می گردید و ریس جمهور گاهی شخصا" هدفهای بمباران را انتخاب می نمود . این مساله در کنار آفت های سیاسی ، یک نقطه ضعف مهم برای ارتش بشمار می آمد . یعنی اهداف برای بمباران ، اجرای تک های زمینی و .... به دور از واقعیت های موجود طرح ریزی و انتخاب می شد . 9- تمام این مسائل موجب گردید ( البته نکاتی هم وجود دارد الان در ذهنم نیست و بتدریج خدمتتان عرض می کنم چون محدوده پرسش حضرتعالی بسیار وسیع است) تا ارتش موج دومی ایالات متحده بدلایل مختلف از جمله : - انعطاف ناپذیر بودن ساختار سلسله مراتب فرماندهی - انعطاف ناپذیر بودن فرماندهان میدانی - عدم وجود فناوری مناسب برای مقابله با نبردهای نامتقارن - نامناسب بودن محیط جغرافیایی درگیری ( وجود جنگل های انبوه ) - غرور ناشی از نبردهای گذشته - دست کم گرفتن فناوری های ارسالی روسها به ویتنام ( سامانه های سام- 2، سام-3 ، توپهای ضد هوایی اس-60، و... ) - تاکتیکهای هوشمندانه فرماندهان ارتش ویتنام شمالی ( به مانند ژنرال جیاپ ) به قول ژنرال استاری ، دچار یک تجربه نکبت بار در ویتنام گردد. سرهنگ چارلی بکویث ( موسس یگان دلتا ) در کتاب خاطرات خود با عنوان ( از پلی می تا طبس) که به فارسی هم ترجمه شده ، بخوبی این نقاط ضعف را در ویتنام برشمرده است که اگر عمری باقی موند و زنده بودیم و اینترنت هم سرجای خودش بود و داعش هم این طرفها نیومد ، آن را خلاصه می کنم و خدمتتون ارائه . . با این وصف اگر مجددا" ابهامی وجود دارد ، بنده در خدمت هستم ( البته پرسش جنابعالی می بایست یک مقدار دقیقتر باشد )
-
1 پسندیده شدهبخش سیزدهم : با این وصف ، تحولات صحنه جهانی و در کنار پیشرفت سریع فناوری های نظامی در عرصه های مختلف آنقدر شتاب یافته است که اصلاحات در آموزه های نظامی که در گذشته در هر 40 تا 50 سال اتفاق می افتاد در حال حاضر می بایست در هر دوسال انجام گیرد . در آخرین نسخه دکترین نبرد هوا زمینی ، بر انطباق پذیری (VERSATILITY) ، یعنی توانایی ارتش در جابه جایی سریع از یک نوع نبرد به نوعی دیگر ، ، تاکید بسیار دارد . کانون تمرکز این ارتش از محل درگیری های جنگ سرد در اروپا به تمام نفاط جهان و از ایده آرایش واحدهای نظامی در روبروی دشمن (FORWARD DEPLOYMENT) ، یعنی استقرار یگانهای نظامی در نزدیک مناطق دارای توان بالقوه برخورد ، به این ایده که نیروی های مستقر در ایالات متحده بتوانند بشکل سریع به هر نقطه از کره زمین ( یعنی استراتژی دفاع فراقاره ای ) ، انتقال یابند ، تغییر می کند . این آموزه به جای مشغول کردن ذهن افسران نظامی به خطر جنگ جهانی با اتحاد شوروی سابق ، بر مقتضیات و حوادث منطقه ای تاکید می ورزد .این آموزه با دقت تمام توضیح خواهد داد که ارتش ایالات متحده در برابر مردم آمریکا مسئول بوده و مردم انتظار یک پیروزی سریع و با حداقل تلفات را داشته و در غیر اینصورت این حق برای آنها محفوظ است که هرگاه این شرایط نقض گردد ، در پشتیبانی خود از ارتش تجدید نظر نمایند . در اینجا مبحث مختصر در ارتباط با نبرد هوا زمینی خاتمه پیدا می نماید - با این حال دوستان اگر نظرات خود را بفرمایند آماده پاسخ گویی هستم و در ادامه چگونگی اجرای غیر رسمی نسخه اولیه این آموزه ، یعنی دفاع متحرک در جنگ تحمیلی و پس از آن اجرای رسمی آن در جنگ دوم خلیج فارس مورد بحث قرار می گیرد .