برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      45

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. scorpion57

    scorpion57

    Editorial Board


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      2,183



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 4 خرداد 1400 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    گام‌های بلند برای پرکردن جای فینیکس در جریان نمایشگاه چهلمین سالگرد هفته دفاع مقدس در تهران، انواع دستاوردهای تسلیحاتی و تجهیزاتی نیروهای مسلح کشورمان به نمایش درآمد که از آن جمله موشک‌های پدافند هوایی صیاد‌ــ‌2 و 3، دو نسل موشک شلمچه و نیز موشک هوابه‌هوای میانبرد فکور90 بود. علائم و اطلاعات ثبت‌شده روی بدنه موشک فکور نشان می‌دهد که احتمالاً این محصول نسبت به نمونه رونمایی‌شده در جریان افتتاح خط تولید در سال 1397 تفاوت‌هایی دارد. موشک فکور برای تجهیز جنگنده‌های اف14 تام‌کت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توسط سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع و جهاد خودکفایی این نیرو توسعه یافته استمتخصصان این نیرو در سازمان جهاد خودکفایی به‌سرپرستی امیر عطاءالله بازرگان و جمعی از خلبانان اقدام به تطبیق موشک سطح‌به‌هوای MIM-23 Hawk با شکاری رهگیر اف14 تحت پروژه‌ای به‌نام سجیل کردند تا در حد امکان کمبود موشک‌های فینیکس جبران شود، این کار با موفقیت صورت گرفته پس از آزمایش‌های لازم، پای این ترکیب جدید به میادین نبرد هم باز شد. بنا بر گزارش‌های رسمی، جنگنده اف14 تام‌کت با موشک هاوک یا سجیل موفق به شکار پرنده‌های دشمن نیز شد علائم روی بدنه موشک شلمچه‌ــ‌2 اما تصاویر منتشرشده از نمایشگاه اقتدار 40 در هفته‌های اخیر نشان داد که روی بدنه موشک شلمچه‌ــ2 عبارت M112 به‌عنوان موتور سوخت جامد، حک شده است، در نتیجه این موشک بدنه و موتور نسل قبلی موشک شلمچه را حفظ کرده اما بال‌ها و بالک‌های کنترلی و دماغه آن مطابق موشک استاندارد طراحی شده است.وجه شاخص پیکربندی موشک استاندارد در واقع همان بال‎های امتدادیافته (Long Wing) در راستای بدنه است که در شلمچه‌ــ‌2 مورد استفاده قرار گرفته است. به‌طور خلاصه می‌توان گفت برای بهسازی سامانه مرصاد، عبور از موشک شلمچه به شلمچه‌ــ‌2 با پرتابگرهای جدید و قابلیت‌های تاکتیکی بالاتر با حفظ موتور، بدنه و سامانه‌های هدایت موشک شلمچه و طراحی بال و بالک‌های کنترلی متفاوت صورت پذیرفته است تفاوت‌های جزئی در بالک کنترلی موشک شلمچه (مرکز تصویر) با موشک استاندارد (نصب‌شده روی استند) قابل مشاهده است اما از موتور M112 برای رسیدن به یک موشک هوابه‌هوا نیز در صنعت دفاعی کشور استفاده شده است. نسل اول موشک هوابه‌هوای فکور90 با استفاده از موتور موشک شلمچه اما بال‌ها و بالک‌های مشابه موشک فینیکس و با وزنی مشابه موشک شلمچه طراحی و ساخته شد. این موشک در فروردین 1396 رونمایی و پس از کارهای تکمیلی خط تولید آن در مرداد 1397 افتتاح شد. رونمایی از موشک فکور90 در سال 1396 هدف از به‌کارگیری پیکربندی موشک فینیکس در مقایسه با هاوک، ایجاد امکان حمل موشک فکور در جایگاه‌های زیر بدنه جنگنده اف14 تام‌کت است زیرا امکان حمل موشک هاوک/سجیل/شلمچه در جایگاه زیر بدنه تام‌کت به‌دلیل اندازه دهانه بال، اگر ناممکن نباشد عملاً بسیار دور از دسترس است. البته فکور با جرم 1405 پوند معادل 636.47 کیلوگرم، سنگین‌تر از موشک فینیکس است اما تولید انبوه آن در داخل و قابلیت‌های بالایی که از به‌کارگیری سامانه هدایت و جنگ الکترونیک جدید در فکور90 حاصل می‌شود راهکار موقتی مناسبی تا زمان توسعه نمونه بومی موشک فینیکس با نام مقصود است. تفاوت در ابعاد موشک‌های هاوک (زیر بال‌های هواپیمای عقبی) و موشک فینیکس (زیر بدنه هواپیمای جلویی) در این تصویر مشهود است امکان نصب فکور90 در جایگاه زیر بدنه تام‌کت سبب افزایش پایایی رزمی این جنگنده در نبردهای هوایی می‌شود زیرا به‌جای دو موشک هاوک/سجیل می‌توان شش موشک فکور90 را توسط اف14 حمل و به‌کارگیری کرد. تفاوت در طول موشک هاوک زیر بال هواپیمای نزدیک و فینیکس زیر بدنه اف14 دورتر قابل مشاهده است اخبار مختلفی حاکی از مقاومت بسیار خوب این موشک در برابر جنگ الکترونیک در آزمایش‌های مختلف بوده است، همچنین این گمانه نیز مطرح است که فناوری‌های کسب‌شده در زمینه سامانه هدایت دوگانه موشک صیاد‌ــ2 که در سال 1392 رونمایی شد در موشک فکور مورد استفاده قرار گرفته باشد در علائم ثبت‌شده روی موشک AIM-23B یا همان فکور در رونمایی خط تولید در سال 1397، دمای انبارداری این موشک از منفی 40 تا مثبت 60 و محدوده دمایی که موشک در آن قابل شلیک است از حدود منفی 31.7 تا مثبت 51.7 درجه سلسیوس (سانتی‌گراد) روی بدنه ثبت شده بود. مرز پایین این محدوده دما معادل ارتفاع پروازی حدود 7200 متر است. به‌طور معمول، این محدودیت دمای شلیک به پیشران سوخت جامد موشک مربوط است. علائم روی بدنه موشک فکور در رونمایی خط تولید در سال 1397؛ تصویر بالا جرم موشک به واحد پوند و تصویر پایین نوع موتور و دمای انبارداری و شلیک قابل رؤیت است اما در موشک فکور90 نمایش‌داده‌شده در نمایشگاه هفته دفاع مقدس سال 1399، که مشخصه ATMF-90B روی بدنه آن به چشم می‌خورد (نمونه تمرینی با مشخصه ATM و نمونه رزمی با مشخصه AIM نمایش داده می‌شود) نام موتور M190 و محدوده دمایی آن نیز از منفی 65 تا مثبت 160 فارنهایت معادل منفی 53.89 تا 71.11 درجه سلسیوس ثبت شده است. علائم ثبت‌شده روی بدنه موشک فکور90 حاضر در نمایشگاه اقتدار40 در سال 1399 این‌که موتور جدید M190 چه‌ویژگی‌هایی دارد، هنوز اطلاعی در دست نیست اما همین تغییر محدوده دما نشان‌دهنده تغییراتی در سوخت آن است. ارتفاع پروازی معادل مرز پایین محدوده دمایی موشک AIMF-90B تقریباً معادل با 10600 متر است که بهبود قابل‌توجهی را نسبت به نمونه AIMF-90 که در فروردین 1396 رونمایی شد نشان می‌دهد، البته وزن موشک AIMF-90B روی بدنه برابر همان مقدار موشک AIMF-90 ثبت شده است. موشک‌های فکور90 و شلمچه‌ــ‌2 از نظر شکل دماغه بسیار شبیه به هم هستند همان‌طور که اشاره شد، فکور به‌عنوان یک موشک میانبرد معرفی شده است. راجع به میزان برد و سرعت آن در اخبار رسمی مطلبی عنوان نشده است اما باید توجه داشت که موتور M112، موشک شلمچه را با شروع پرواز از سطح زمین یعنی سرعت و ارتفاع صفر به سرعت 2.7 ماخ در یک ارتفاعی (که همواره یکسان نیست) می‌رساند. برد نهایی 40 کیلومتر و سقف ارتفاع 18000متری از دیگر مشخصات عملیاتی شلمچه است اما در موشک فکور که از یک هواپیما در سرعت و ارتفاع اولیه غیر صفر مأموریت خود را آغاز می‌کند، بخش بزرگی از انرژی جنبشی تولیدی توسط موتور که صرف غلبه بر جاذبه برای گرفتن ارتفاع می‌شد، به انرژی جنبشی برای کسب برد و سرعت بیشتر تبدیل ‌شود. از سوی دیگر خود وسیله حامل نیز سرعت اولیه‌ای از حداقل 0.3 ماخ تا اعداد ماخ بالاتر به موشک می‌دهد که این هم سبب افزایش برد و سرعت نهایی می‌شود، در نتیجه برد عملیاتی موشک فکور در حالت هوابه‌هوا بسیار بیشتر از موشک شلمچه در حالت زمین‌به‌هوا خواهد بود موشک‌های صیاد-2 و 3 کنار فکور90 در نمایشگاه اقتدار40 این‌که موتور M190 علاوه بر کاهش محدودیت دمایی از نظر مشخصات رانشی چه بهبودهایی نسبت به موتور M112 داشته است نامشخص است. اما می‌توان با ذکر مثالی، میزان بهبود قابل دستیابی با تغییر موتور را بهتر درک کرد. دو موشک پدافند هوایی صیاد‌ــ‌2 و 3 که در نمایشگاه اخیر نیز کنار هم قرار داشتند از نظر قطر بدنه تفاوتی با یکدیگر ندارند و در طول بدنه نیز صیاد‌ــ3 در حدود 11 درصد کشیده‌تر است اما این موشک که از موتور جدیدتری برخوردار است به 60 درصد برد بیشتر نسبت به صیاد‌ــ‌2 می‌رسد.این در حالی است که وزن صیاد‌ــ‌2 و 3 نیز بسیار نزدیک به هم است، این مقایسه نشان می‌دهد که تغییر ترکیب سوخت می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی در عملکرد یک موشک داشته باشد منبع مورد استفاده : https://www.tasnimnews.com
  2. 2 پسندیده شده
    شبیه ترین چیز به این مفهوم رو پهپاد Talarion داره که برای اون هم قابلیت های متعددی برای محفظه داخلیش در نظر گرفتند امیدوارم ماهم شاهد چنین انعطاف عملیاتی باشیم
  3. 2 پسندیده شده
    آزمایش شلیک موشک هدایت شونده MMP از روی خودرو زرهی جگوار ارتش فرانسه به عنوان بخشی از آزمایش های قبل از ورود به خدمت خودرو زرهی جدید جگوار ، شلیک موشک میان برد MMP از روی این خودرو را مورد تست قرار داد. شرکت ها MBDA و به عنوان توسعه دهنده اصلی موشک MMP شلیک این موشک از روی پرتابگر دوتایی خودرو جگوار را موفقیت آمیز عنوان کردند. موشک شلیک شده با دقت بالا به اهداف از پیش تعیین شده بر خورد کردند. این موشک هدایت شونده ضد زره توانایی تخریب اهداف زمینی با حفاظت بالا از جمله آخرین نسل تانک های اصلی میدان نبرد را خواهد داشت. موشکهای MMP قابلیت هدایت مستقیم یا فراتر از دید (BLOS) را دارا هستند. در خودرو زرهی جگوار خدمه میتواند سیستم نظارت و هدفگیری PASEO را با سیستم هدایت موشکMMP هماهنگ کنند. در نتیجه خدمه به شکل مستقل قابلیت مشاهده، شناسایی و انهدام اهداف از راه دور را کسب میکنند. مجهز شدن خودرو شناسایی رزمی جگوار به موشک های MMP موجب می شود این خودرو در میدان نبرد بسیار کشنده باشد. مرحله اول شلیک موفقیت آمیز موشک MMP از خودرو شناسایی رزمی جگوار پرتابگر دوتایی موشک هدایت شونده MMP با قابلت جمع شدن در داخل برجک رزمی خودرو جگوار سیستم نظارت و هدفگیری PASEO
  4. 2 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان و همراهان میلیتاری  پیشنهادات و تنظیمات رسانه ایی یه چند تا نکته رو در مورد رزمایش های موشکی میخوام بگم ، امیدوارم که به دست ، دست اندر کاران این حوزه برسه . لطفا به 3 تصویر پایین دقت کنید ، برای دیدن جزئیات هدف ها روشون زوم کنید ، چی میبینید .  آفرین ، خدا پر و مادرتون رو براتون نگه داره ، درست گرفتید قضیه رو ، این ها کانتینر های خالی ۴۰ فوتی ( ۱۲ متری ) هستن و مشخصا نمونه ی از رده خارج و ضایعاتی حساب میشن . اما مشکل قضیه کجاست ببینید ، خیلی ساده میگم مشکل رو ، مشکل از ظاهر درب و داغون و زنگ زده ی این کانتینر ها هست . یعنی مخاطب داخلی و یا خارجی اگر تصاویر رزمایش رو ببینه بی برو برگرد ، یاد انبارهای ضایعاتی و آشغالی های کر و کثیف میفته .  فراموش نکنیم که ما باید تو دوتا میدون بجنگیم : ۱_ میدون نبرد رسانه ایی ۲_ میدون نبرد واقعی تب فضای مجازی با توجه به اینکه تب فضای مجازی بالاهست و کلی کارشناس و کارنشناس نظامی ، در رسانه های مختلف داخلی و خارجی داریم ، مطمعنا برای کوبیدن توان موشکی به هر چیزی که دستشون برسه آویزون میشن ( بی بی سی و امثالهم که از تجهیزات باقر هم روی گردان نیستن ) ، باید و باید و باید پوشش رسانه ایی این رزمایش ها رو تا حد ممکن حرفه ایی و بدون اشکال انجام بدیم که هم خودمون با " حرفه ایی گری " آتو دست طرف مقابل نداده باشیم و هم راه رو برای سو استفاده ی طرف مقابل ببندیم . در کل وقتی یه رزمایش با اینقدر هزینه برگزار میشه ، اگر نتونیم اون رو حرفه ایی و تاثیرگذار رسانه ایی کنیم ، کلی از اموال ملی _ بیت المال رو حروم کردیم و بدهکار صاحب های اصلی جامعه ، یعنی مردم میشم و هم تو دنیا و هم تو آخرت شرمنده ... این نظر شخصی هست و بنده هست مطمئن هستم که نتیجه ی تلاش و زحمت درست و اصولی ما تو بحث کار رسانه ایی رو حق تعالی با برکت ( به دست آوردن قلوب هموطنان و به ترس یا محاسبه انداختن بیشتر دشمنان و همسایگان ) مضاعف همراه میکنه . خب راهکار چی هست راهکار بسیار ساده ، ایجاد تیم رنگ کاری برای رزمایش ها هست . این تیم - تیم ها متشکل از 1 راننده و 2 رنگ کار هستن . راننده در حین کار ، کمک رنگ کار تیم هست و 2 نفر رنگ کار هم برای سرعت بخشیدن به کار هست . لوازم مورد نیاز چی هست ۱_ کمپرسور هوای فشرده ی موتور بنزینی با مخزن حول و حوش ۱۰۰۰ لیتری یک عدد و یا در صورت نبود این مجموعه به شکل کامل و یکجا ، خرید مخزن 1000 لیتری . 2_ خرید و یا تعویض موتور برقی موجود با یک عدد موتور بنزینی تک سیلندر ( شبیه انجین موتور برق هستن که دینام نداره ) بنزینی که تو بازار موجوده و در دسترس . تقریبا میشه یه چیزی تو این مایه ها ، البته با مخزن بزرگتر . فقط یادتون نره که کمپرسور مجموعه 3 سیلندر باشه که تو رنگ کاری پر سرعت و یا دو نفره وقفه ایی بوجود نیاد . ۲_ کلاف شلنگ هوای بلند و با کیفیت ، حول و حوش ۳۰ الی 50 متر به تعداد 2 عدد . ۳_ پیستوله ی رنگ ( ترجیحا با خروجی بالا) حد اقل 2 عدد . و یا تجهیزات رنگ کاری حجم بالا که تو بازار به نام ارلس ( airless ) معروف هستن 2 عدد . تفاوت ایرلس با پیستوله ی معمولی اینه که پیستوله ی معمولی برای پاشیدن رنگ از هوای فشرده به شکل مستقیم استفاده میکنه ، اما تو مجموعه ی ایرلس هوای فشرده به شکل غیر مستقیم به کار میاد ، یعنی پیستون تزریق کننده ی رنگ به سمت تفنگ رنگپاش _ گان ، با هوای فشرده کار میکنه و این مجموعه ، رنگ آماده شده رو بدون حضور هوا و با حجم بالا اسپری میکنه ، در کل هوای فشرده موقع پاشش و به طور مستقیم به کار نمیاد . ۴_ نردبان آلومینیومی کشویی برای رفتن روی سقف کانتینر ( یا اهداف دیگه ) عدد . ۵_ یک دستگاه کامیونت باربند کانتینری _ فلزی 6 تن ایسوزو ، هیوندای ، اصلا همون کامیونت 911 بنز موجود تو نیرو و یا جهنم و ضرر خاور 608 . توضیحات مربوطه راهکار ساده اینه که ما یک عدد کامیونت مسقف نیاز داریم که بتونیم داخل باربند اون ( رو به حد نیاز قفسه بندی کنیم ) یه کمپرسور هوای مخزن بزرگ ببندیم و همینطور بشه یه چندتایی سطل رنگ + چند تا سطل حلال رو هم همراه خودمون ببریم + نردبان آلومینیومی کشویی و شلنگ هوای بلند پیستوله های رنگ و ابزار مختلف و مورد نیاز رو همراه ببریم . بعد از اینکه اهداف (مجموعه کانتینر ها ) تو منطقه ی هدف و به اشکال مورد نیاز چیده شدن ، با توجه به رزمایش و استفاده از رنگ مناسب ، هر هدف رو رنگ میکنیم . رنگ کاری واقعیتش نیاز نیست که کانتینر های هدف نو باشه و یا بیایم و همه جاشو رنگ کنیم ، همینکه اون قسمت های خارجی کانتینر ( سقف و دیواره ها ) که تو دید عکاس ها ، دوربین های زمینی و یا دوربین های هوایی هست رو یه دست رنگ غلیظ بزنیم کفایت میکنه . اهداف میتونن همشون به یک رنگ باشن و یا بابت تفکیک راحت اهداف مختلف ، از رنگهای مختلف استفاده کنیم .لازمه بگم که این رنگ کاری پر سرعت هست و نیازی به زیرسازی ( سنباده زدن ، بتونه کاری و یا شستشو ) نداره و راحت و بدون مشکل اجرا میشه . نکته ی مهم برای زیباتر شدن اصابت ها و انفجارها نیاز به تضاد رنگ روشن انفجار ( آتش و شعله ) با پس زمینه ی انفجار لازم داریم که میشه همون هدف ما . اگر اهداف رو به رنگ های تیره و براق تغییر رنگ بدیم عالی میشه . این رنگ ها عبارت هستن از مشکی براق ، سبز تیره براق ، قهوه ایی تیره براق ، خاکستری براق و یا رنگ های ترکیبی مورد نیاز . برای براق شدن اهداف جلوی دوربین میشه از رنگهای براق موجود تو بازار استفاده کنیم و یا میتونیم بعد از رنگ کاری از پاشش محدود کیلر روی رنگ استفاده کنیم ، البته کیلر پاشی میتونه یه مقدار زیاده روی محسوب بشه . نتیجه چی هست نتیجه ی اول نظم و آراستگی رزمایش و اهداف جلوی دوربین و پشت بندش جلوی چشمای همه در رسانه های مختلف هست ، همینطور ظاهر مناسب ( تر و تمیز و یک دست ) اهداف اجازه میده که اگر لازم شد برای ویدیوی تبلیغاتی بتونیم کنار اهداف با فرماندهان مصاحبه بگیریم . از همه مهمتر اینکه بتونیم در مکان مناسب و زاویه ی مناسب ، دوربین پرسرعت قرار بدیم تا از لحظه ی فرود موشک ها به روی هدف تصاویر عالی و با کیفیت ثبت کنیم . این ویدیو ها و تصاویر با کیفیت در نکته ی اول به کار دانشمندان عزیز موشکی کشورمون میاد ، تا بتونن دست پرورده ی خودشون رو تو میدون عمل مورد برسی بیشتر قرار بدن و بعدش اگر نکته ی حفاظتی نداشت داخل رسانه ها ( ویدیو کلیپ ها و یا اخبار سراسری ) بابت تاثیر بیشتر و همینطور رو کم کنی از دشمنان " خصوصا کشورهای همسایه " پخش کنیم . یه مطلبی جا افتاد که اینجا تقدیم میکنم ، از بین بردن یه هدف با شکل مشخص ( ماکت ساختمان ها و یا تجهیزات ) ، ظاهر رنگ شده ، نو و تروتمیز ، مشخصا نگاه های بیشتری رو به سمت خودش میکشه تا اینکه با موشک یه هدفی با ظاهر داغون ، کهنه و زنگ زده ( ضایعاتی _ آشغالی ) رو از بین ببریم . البته مشخصه که به لحاظ نظامی هدف ، هدف هست ( و خود برخورد و یا دقتش مهمه ) ، اما فراموش نکنیم که همه ی مخاطبین رسانه توی جامعه " نظامی نیستن" . عدد نویسی و یا توضیحات مناسب راستی تا فراموش نکردم بگم که میشه روی کانتینر ها و در قسمت های لازم اون ( یعنی چهار طرف هدف یا مجموعه ی هدف و همینطور روی سقف کانتینر یا مجموعه کانتینرها ) ، با ابعاد درشت و مناسب یه شماره بزنیم ( ۱ ، 2 ، 3 ، 4 ، 5) تا هم بتونیم برای تجزیه و تحلیل رزمایش توسط برنامه ریزان و فرماندهان ازش استفاده کنیم ، هم اینکه " منظم بودن رزمایش " به چشم بیاد و همینطور تفکیک کردن اهداف و اصابت ها برای مخاطبین ساده و کارشناسان جالب توجه میشه که میتونن این اصابت ها با ذکر اهداف و ... رو خوب توضیح بدن و خوراک رسانه ایی کامل تری فراهم بشه . فقط فراموش نشه که این عدد ها باید ابعاد بزرگی داشته باشن و ( رنگشون متضاد با پس زمینه ی تیره که همون هدف هست ) روشن باشه ( سفید باشه ) و در صورت امکان زیر عدد خط تیره داشته باشه . با اینکه شخصا خیلی دوست دارم این اعداد به فارسی روی اهداف حک بشن ، اما با توجه به نیازی که بابت تاثیرگذاری بین المللی رزمایش ها داریم ، این اعداد میتونن انگلیسی هم باشن . ویدیوهای کوتاه و یا تصاویر متحرک البته اگر اصابت مربوط به یک هدف میشه ، میتونیم روی هدف نکاتی مثل نوع موشک حمله کننده ، ابعاد هدف و همینطور فاصله ی شلیک تا برخورد ، سرعت تقریبی برخورد موشک به هدف و ... رو به صورت تقریبی و مورد نیاز حک کنیم ( روی یه بنر با ابعاد بزرگ _ مناسب چاپ کنیم و خیلی شیک و بدون چروک یا چسب دوطرفه بچسبونیم به روی کانتینر ) ، این روش برای ویدیوهای با کیفیت کوتاه و بدون گوینده و حتی تصاویر متحرک (gif ) بسیار جالب و تاثیر گذار هست . هزینه برای هدف شاید تو وهله ی اول این رنگ کاری و در کل هزینه کرد بابت هدف یه مقداری اضافه به نظر برسه ، اما فراموش نکنیم ، همونقدری که موشک اصابت کننده مهمه ، هدف منهدم شونده هم مهم هست و بابت نشون دادن هر منظوری ( منظور و هدف رزمایش که توسط تصاویر و ویدیوهای اون رزمایش به مخاطب خاص و عام منتقل میشه ) بایستی این دو یعنی موشک و هدف تو بهترین حالت خودشون دیده شده و نشون داده بشن . ببینید ما اونقدر که هزینه ی رزمایش میکنیم ، حتما و حتما بایستی برای هدف هم هزینه کنیم تا این پازل رسانه ایی کامل بشه . پرتابگرهای اختصاصی ، مشتی ، تر و تمیز . یکی از نکاتی که تو رزمایش قبلی خیلی خوب و زیبا به چشم اومد ، استفاده از پرتابگرهای اختصاصی ، جدید و نو بود . یادمون نره که دست کم بایستی جلوی دوربین و داخل تصاویر از پرتابگرهای اختصاصی نیرو استفاده بشه که برد رسانه ایی قابل توجهی داره . از اونور ماجرا استفاده از پرتابگرهای قدیمی و با ظاهر عهد دقیانوسی ، ذهن مخاطب رو به فرسودگی و داغون بودن تجهیزات سوق میده . این نکته فراموش نشه که تجهیزات اختصاصی مثل همین پرتابگر 8در 8 و یا 6 در 6 موجود توی رزمایش ها در ذهن مخاطب ، نشون دهنده ی کارایی ، کیفیت و تاثیرگذاری اون نیرو تو میدون عمل هست . این مطلب رو یادمون نره که پرتابگرهای موجود تو رزمایش رو قبل از استقرار شستشو داده باشیم تا نو بودن و تازگی رو نشون بدن و همینطور هم از رنگ آمیزی درست و مناسب استتار محیط استفاده کنیم . آسمون صاف و آفتابی بابت بالا بردن حداکثری کیفیت عکاسی و فیلم برداری لازم هست که قبل از تعیین زمان برای رزمایش ، از سازمان هواشناسی استعلام بگیریم که چه روزی آسمون صاف و آفتابی هست و بر اساس تفسیر هواشناسی روز و ساعت رزمایش رو انتخاب کنیم . تجهیزات مورد نیاز تیم رسانه ایی ویدیو های رزمایش رو که آدم نگاه میکنه ، حس میکنه که سخت افزار مورد استفاده زیاد جالب و توانا نیست . تو این زمینه نبایستی کوتاهی کنیم و تا حد ممکن سخت افزار ( دوربین فیلم برداری ، دوربین عکاسی و بالاخص دوربین های پرسرعت فیلم برداری ، فیلترهای موردنیاز تصویر برداری ، سیستم های مناسب مونتاژ و ادیت ، نرم افزارهای مناسب و ... ) با دست باز عمل کنیم . البته قبل از سفارش خرید ، حتما با تیم رسانه ایی مشورت بشه که بهترین انتخاب و اصولی ترین انتخاب انجام بشه که این سرمایه گذاری به نتیجه ی صحیح ختم بشه . ویدیوهای تاثیرگذار به شکل صحنه آهسته ( اسلو موشن ) . برای کارهای رسانه ایی تاثیر گذار کوتاه ، هیچ چیز جذابتر از ویدیوی صحنه ی آهسته از برخورد موشک ها و ... به اهداف نیست ( فرو رفتن موشک به داخل هدف ، لحظات شکل گرفتن موج انفجار ، پخش و پلا شدن قطعات هدف به اطراف ، نور انفجار و .. ) ، خصوصا اینکه این جور برخوردها تو فضای واقعی رزمایش ها و جنگ ها دیده نمیشه ، بنابراین هم مخاطب و هم تاثیر خودش رو داشته ، داره و خواهد داشت ( تصویر پایین از جنگاوران ) تیم رسانه ایی خیلی ساده بگم مطلب رو ، کار با کیفیت ، تیم با کیفیت رسانه ایی نیاز داره . اگر به هر دلیلی نمیتونیم از بیرون مجموعه های نظامی تیم توانایی رو برای رزمایش دعوت به کار کنیم ، خب آسمون که به زمین نمیرسه !!! همون افراد تیم رسانه ایی موجود رو که مورد اطمینان و دم دست هستن رو بفرستیم به آموزشگاه های معتبر داخلی تا به حد کفایت دوره های مناسبش رو بگذرونن و در اصطلاح عامی ، این کاره بشن . ارتباط پیوسته هر جوری نگاه کنیم ، نیاز هست که یک ارتباط پیوسته بین تیم موشکی و تیم رسانه ایی وجود داشته باشه . ببینید ما اینهمه اتاق جلسه و سالن جلسات و ... داخل مجموعه های نظامی داریم ، خب بیایم و ازشون در راه درستش استفاده کنیم . اینطور بگم که قبل از انجام رزمایش تیم رسانه ایی و نمایندگان تیم موشکی و عزیزان رده بالاتر تو یه سالن جلسه جمع میشن . عزیزان رده بالاتر هدف از رزمایش رو بیان میکنن و توضیح میدن که چه چیزی رو میخوان و باید به تصویر بکشیم . تیم رسانه ایی هم میاد و سوالات خودش رو میپرسه و نکته برداری میکنه که هیچ مجهولی براش وجود نداشته باشه . بعد از گفتگوی تیم رسانه ایی با عزیزان رده بالایی ، نوبت به گفتگوی تیم موشکی با تیم رسانه ایی میشه . به زبون ساده تیم رسانه ایی میپرسه که موشک های مورد استفاده چی هستن ، از چه جهتی ( شمال ، جنوب و ... ) قرار هست شلیک بشن . از چه جهتی و با چه زاویه ایی به اهداف میرسن ، ساعت شروع رزمایش چند هست ، شلیک ها با چه فاصله ایی انجام میشه ، موشک ها با چه اختلاف زمانی ایی به هدف و تیم رسانه ایی حاظر در اون نقطه میرسن . جایگاه تعریف شده برای تیم موشکی و تیم رسانه ایی و یا جایگاه عزیزان رده بالایی کجاست . همه ی این مطالب رو روی نقشه توضیح میدن و تفسیر میکنن ، سوالات پرسیده میشه ، ابهامات رفع میشن و این جلسه ادامه داره تا همه ی عوامل موجود توی اتاق تفهیم صد درصدی بشن . نکته ها  با توجه به اینکه جنگهای واقعی زیاد به وجود نمیان ، اصل جنگ تو زمونه ی ما داخل " فضای رسانه ایی " شکل میگیره . پس میشه گفت که با کار اصولی و باکیفیت رسانه ایی ، اول باید این میدون رو فتح کنیم . فراموش نشه که میدان جنگ رسانه ایی ، مهماتش از رسانه های ما سرچشمه میگیره و هر تصویر و یا ویدیویی رو که منتشر میکنیم رو دشمنان و رقبا " فریم به فریم " روش کار میکنن تا بتونن ازش یه چماق خرکی بسازن و ازش برای کوبیدن خودمون تو این میدون استفاده کنن . نا گفته نمونه که این میدون مین مانند ، رو اگر داخلش اشتباهی کنیم ( عمدی یا سهویش مهم نیست ) با توجه به اینکه اکثر رسانه های دنیا دست اون غیر عزیزان هست ، بی برو برگرد دخلمون رو میارن و آبرومون رو میبرن . در ضمن ، این آبرو ریزی قطعا دو سر باخت هست ، یعنی هم مخاطب خارجی رو با خودشون همراه میکنن و بین المللی آسیب میبینیم و هم مخاطب داخل کشور رو از سیستم نظامی نا امید میکنن . این یه میدون جنگ واقعی هست و شوخی بردار نیست ... .   اما با کار صحیح رسانه ایی ، علاوه بر اینکه جایی رو برای چنگ اندازی رقیب یا دشمن باقی نمیزاریم ، میتونیم مخاطب داخلی و همینطور مخاطب خارجی رو با خودمون همراه کنیم و به اون جا و یا منظوری که میخوایم راهنمایی کنیم . میشه گفت که به لحاظ رسانه ایی همه ی عالم منتظر و تشنه ی دیدن و جمع آوری تصاویر و یا ویدیوهای باکیفیت هستن تا به هر نحوی ازشون استفاده کنن و این ما هستیم که باید برای گرفتن بازخورد مناسب و ... بهشون خوراک مناسب بدیم . در آخر هم عرض کنم که تو زمینه ی رزمایش موشکی ، ریش و قیچی دست شما عزیزان نیروی هوافضای سپاه هست تا تو میدون عمل رسانه ایی تصاویر و ویدیو های زیبا ، با کیفیت ، آبرو دهنده و امیدوارکننده ، ثبت و ظبط کنید که کار درست رو انجام داده باشیم به امید حق تعالی ... پ ن 1_ برای دیدن نمونه کارهای به نسبت باکیفیت رسانه ایی ، میشه به بخش دفاعی و تسلیحات یوتیوب مراجعه کرد و یا ویدیو کلیپ های تبلیغاتی تسلیحات غربی و همچنین ویدیو کلیپ های محصولات نظامی ترکیه رو از نظر گذروند که مشخصا میتونه کمکی باشه برای پیدا کردن نگاه نو و جدید . 2_ رزمایش های مختلف ( و ضعف های رسانه ایی موجود در اونها که اذیت کننده هست ) رو تا یه حدودی دنبال میکنم و رزمایش موشکی اخیر و خصوصا تصاویرش حقیر رو درگیر کرد که بی رودرواسی نتونستم ازش رد بشم تا که این مطلب رو کامل تقدیم کنم . میدونم که این موضوع مورد مطالبه ی اکثر اعضای میلیتاری و علاقمندان هست . اگر این مطلب جای کار داشت ( بیشتر بابت پیشنهادات و توضیحات و لینک های ارزشمند دوستان فاضل انجمن عرض میکنم ) و اگر ارزش تایپک شدنش بود ، بعدا مدیران محترم تایپکش کنن ، اما اگر تکراری بود و مشابه داشت نیازی به تایپک شدنش نیست . 3_ اگه این مطلب به کار هر کدوم از خوانندگان یا عزیزان اومد ، استفاده ازش حلال و آزاده ... پایان
  5. 1 پسندیده شده
    ایران – رژیم عبری ، هماوردی استراتژیک در آسیای جنوب غربی مدتهاست که سئوالی با ماهیت استراتژیک ، ذهن تحلیلگران نظامی حوزه جنگ داخلی سوریه را به خود مشغول نموده که چرا جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ، علیرغم حملات پی در پی اسراییل به دپوهای تسلیحاتی ، کاروان های نظامی و مواضع واحدهای محور مقاومت در سوریه ، عکس العملی در خور و متقابل از خود نشان نمی دهد . برخی این عدم پاسخ را در حوزه سخت افزاری و نظامی جستجو می کنند ، اما تحلیل های مبتنی بر عدم پاسخ مستقیم و فوری نظامی ایران به حملات اسراییل در سوریه ، فقط بخشی از بازی طراحی شده از سوی جمهوری اسلامی ایران در سوریه بشمارمی رود . در واقع ، ماجرای جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در صحنه نبرد سوریه ، فقط بخش بسیار کوچکی از صحنه شطرنج منطقه ای این دو در جنوب غربی آسیا بشمارمی آید . با توجه به این امر ، می بایست ماهیت تقابل این دو را در سطوحی با اهمیت بالاتر نسبت به درگیری سخت افزاری مورد بررسی قرار داد . در این خصوص ، ماجرای مورد بحث را می توان در در قدم نخست ، بر اساس تقابل میان ایران و اسراییل برای شکل دهی به یک نظام منطقه ای جدید در جنوب غرب آسیا ( خاورمیانه ) مورد تحلیل قرار داد . در حوزه دانش ژئوپلیتیک ، مفهوم منطقه ، بنا بر تعریف کانتوری و اشپیگل ، دربرگیرنده تعدادی از کشورهاست که بلحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند و در حوزه سیاست خارجی ، کنش و واکنشی میان آنها برقرار است . به اعتقاد این دسته از اندیشمندان ، یک منطقه ژئوپلیتک ، سه شاخصه بسیار مهم استثنایی بودن ، وجود کنش و واکنش متقابل و انباشت منابع را از خود نشان می دهد . با این وصف ، هر منطقه ژئوپلیتیک ، می بایست از یک نظام منطقه ای ( چهارچوبی برای تبیین رقابتها ، همکاری ها و تضادها ) برخوردار باشد . این نظام منطقه ای ، با عواملی نظیر موقعیت خاص جغرافیایی ، عوامل مختلف سیاسی ، ایدئولوژیکی و امنیتی ، پیوند های تاریخی ، قومی و زبانی قابل شناسایی و تحلیل است که در آن ، هر واحد سیاسی تلاش می کند تا با متمرکز کردن تمامی منابع خود ، این نظام معین را به محیطی مطلوب برای تامین منافع ملی خود در سه سطح کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ، تبدیل نماید . در این ارتباط ، می توان به این مساله اشاره نمود که ساختار سازمانی این نظام منطقه ای ، از دو بخش برونی و درونی برخوردار است که اولی ، به ماهیت ارتباط آن با نظام مسلط تر و دومی که در خصوص ایران و اسراییل مصداق بیشتری دارد ، به ساختار روابط درون منطقه ای مرتبط می گردد . درواقع ، ساختار روابط درون منطقه ای ، الگویی است که ارتباط بین بخش مرکزی و پیرامونی را تبیین می نماید . باتوجه به این مساله ، ماهیت اصلی منازعه میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران بویژه در جنگ داخلی سوریه ، جدا از تضادهای آشکار ایدئولوژیکی و مساله فلسطین ، به ماهیت روابط میان بازیگران مرکزی و پیرامونی این دو بازمی گردد، که درآن بازیگر مرکزی سعی خواهد کرد تا جایگاه مرکزی خود را حفظ و بازیگر پیرامونی نیز با بسیج همه منابع و تلاشهای خود ، بدنبال آن است که جایگاه خود را در معادله این نظام منطقه ای ارتقاء ببخشد . در تعریف استاندارد ، بازیگر مرکزی یک نظام منطقه ای ، مرکز ثقل سیاست منطقه مزبور را شکل میدهد و با توجه به وجود زمینه های مشترک می تواند یک الگوی مشخص سیاسی را ایجاد و پایه قدرت منطقه ای خود را بر آن ایجاد نموده و مستمرا" آن را تقویت نماید . اما بازیگر پیرامونی بدلیل برخورداری از متغیرهای خاص سیاسی ، جغرافیایی ، امنیتی ، اقتصادی و اجتماعی و ایئولوژیکی در چهارچوب ایجاد شده توسط بازیگر مرکزی نمی گنجد ، به همین دلیل همواره بعنوان یک عنصر نامتجانس شناخته میشود . بدین ترتیب ، کنش و واکنش میان جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در چهار دهه اخیر را می توان در کنار تضادهای ایدئولوژیکی ، به نوعی رقابت برای حفظ جایگاه بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) و بازیگر پیرامونی ( اسراییل ) نیز تحلیل نمود . رژیم عبری ، بدلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ، محدودیت منابع طبیعی ، شرایط دموگرافیک پیش بینی شده ، عدم توازن جمعیتی با کشورهای همجوار و چالشها و مشکلات عدیده داخلی در حوزه های مختلف ، در جغرافیای نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، یک بازیگر پیرامونی بحساب می آید که با تنها بدلیل حمایتهای بی بدیل و غیر قابل چشم پوشی ایالات متحده و همچنین وجود برتری فناورانه بخصوص در حوزه محصولات نظامی بیش از 60 سال است که به حیات خود ادامه میدهد . این مساله باعث شده تا عنصر ارتش به یک عامل مسلط در مرکز تلاش های رژیم عبری برای ارتقاء جایگاه پیرامونی خود به بازیگر مرکزی تبدیل گردد . به همین دلیل ، دکترین نظامی اسراییل از آغاز ( 1948 ) تا کنون بر 6 اصل 1- ایجاد ، حفظ و توسعه برتری کیفی در برابر برتری کمی حریف ، 2- اصل وحدت کشورهای اسلامی منطقه بر علیه موجودیت این رژیم ، 3- اصل توسعه مستمر یک سازمان مسلح فعال ، حرفه ای و کوچک ، 4- اصل اجرای حملات بازدارنده و پیشگیرانه ، 5- اصل انتقال عملیات رزمی به سرزمین دشمن و در نهایت 6- اصل جنگ کوتاه مدت و خودداری از ورود به درگیری های طولانی و فرسایشی استوار گشته است . بطور خلاصه ، استراتژی اسراییل برای موفقیت در نبرد بر سر تصاحب جایگاه بازیگر مرکزی در نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، بر روی ایجاد یک چتر فناورانه در حوزه نظامی و استفاده از آن برای اجرای حملات پیشگیرانه سریع به منظور خنثی نمودن تلاشهای بازیگر محوری ( حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه ) و منتقل نمودن عملیات نظامی به سرزمین بازیگر مرکزی در بازه زمانی کوتاه قرار دارد . با توجه به این مساله و بطور طبیعی ، برای به حداقل رساندن اثرات این دکترین بر روند تلاش بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) جهت حفظ و ارتقاء موقعیت محوری موجود خود ، لازم است که بازیگر مرکزی نظام منطقه ای ،راهبرد هوشمندانه ای مبتنی بر اصول عملیات تاثیر محور را طراحی و به اجرا گذارد . در تعریف ، عملیات تاثیر محور ، بصورت مجموعه ای از اقدامات برای تغییر شکل رفتار و جهت دهی رفتار دشمن مورد تبیین قرار داد . در این تعریف ، رفتار دشمن ، نه تنها در حوزه نظامی ، بلکه سایر عرصه های رویارویی نظیر حوزه سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی را می بایست تحت تاثیر اقدامات خودی قرارگیرد . در این نوع عملیات ، شکل و ماهیت کاربرد نیروهای نظامی ، غالبا" همگام با اقدامات سیاسی و دیپلماتیک به منظور شکل دهی به رفتار بازیگران حاضر در صحنه بواسطه اقدامات مستقیم یا غیر مستقیم صورت می پذیرد . در این خصوص ، پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه ، استراتژیستهای ارشد جمهوری اسلامی ایران با توجه به حساسیت وضعیت سوریه بدلیل همجواری با اسراییل ، بتدریج یک شبکه بسیار قوی از حامیان خود را در سوریه و منطقه پایه گذاری نموده ، تا جایی که با دعوت دمشق از مستشاران ایران برای اعزام به سوریه ، نوعی هراس راهبردی برای رژیم عبری ایجاد گردید . این هراس تا عمق استخوان کارشناسان امنیتی اسراییل نفوذ نمود، بطوریکه بن کاسپیت تحلیلگر ارشد اسراییلی در روزنامه معاریو نوشت که : "نتیجه نبرد اسرائیل علیه قاسم سلیمانی متناقض است. از جنبه تاکتیکی، اسرائیل با موفقیت مانع تلاش ایران برای دستاوردهای محلی می شود. اما از جنبه راهبردی، ایران محوری ایجاد کرده است که از تهران شروع می شود تا به بیروت منتهی می گردد و به بلندی های جولان نیز شعبه می زند ، فاصله ایرانی ها تا مرز ما 80 کیلومتر نیست. حتی بعید است 80 متر باشد. محور شیعی در حال بستن مرزهای ماست. این یک واقعیت ناراحت کننده و پیچیده و تهدید کننده است." بنابراین می توان چنین تحلیل نمود که حملات متناوب اسراییل به اهداف مشخصی در خاک سوریه ، یک نشانه واضح از افزایش حس خطر برای اسراییل بشمار می رود . کارشناسان عبری براین باورند که ایران بطور دقیق در حال پیاده سازی پلان جامع خود در سوریه ، براساس تجربه موفق سالهای ابتدایی دهه هشتاد میلادی در جنوب لبنان و تشکیل حزب ا.... است ، کابوسی که گرچه درسالهای اولیه چندان جدی گرفته نشد ولی سرانجام در تابستان سال 2006 گریبانگیر رژیم عبری گردید و تا کنون این کابوس به شکل مرتب در حال گسترش است . با توجه به این موارد ، عدم واکنش هیستریک جمهوری اسلامی ایران به حملات اسراییل در دو حالت مشخص قابل تحلیل هست : 1- توانایی پاسخ دهی ( به هردلیل نظامی، سیاسی ، امنیتی ) وجود ندارد . 2- پلان طراحی شده برای سوریه و هزینه ای که بلحاظ مالی و انسانی و تجهیزاتی در سوریه پرداخت شده و میشود ، به گونه ای است که نیازمند وجود استانه تحمل بیشتری از سوی محور مقاومت خواهد بود . چرا که براساس یک اصل قدیمی ، در یک دعوا ، عصبانیت یک طرف ( واکنش هیستریک و عصبی بدون منطق ) کمکی به برتری در برابر یک حریف قدرتمند تر نمی کند و تنها مزیت آن ، کاهش قدرت عکس العمل متناسب خواهد بود ، بنابراین ، محور مقاومت و در راس آن ، جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی هر چه تمام تر ، با اتخاذ یک راهبرد هوشمندانه که درآن میان اقدامات و تاثیرات رابطه علّی برقرار شده و هدف ، تمرکز بر تاثیر مطلوب راهبرد اتخاذی بوده ، دشمن بعنوان یک سیستم تعریف میشود و با توجه به ملاحضات زمانی صریح و روشن ، ساز وکار مقابله بعداز ارزیابی دقیق طراحی می گردد ، سعی خواهد کرد تا مسیر خود را بسوی موفقیت ( ارتقاء جایگاه مرکزی در نظام منطقه ای ) هموار نماید . در مجموع ، در پیش گرفتن استراتژی فریب و نمایش ، بعنوان عناصرقدرت جمهوری اسلامی ایران در صحنه نبرد سوریه می بایست مورد توجه قرار گیرد . با توجه به تمامی مواردی که بطور خلاصه مطرح گردید ، آگاهی از شیوه تحلیل طرف متخاصم در این میان از اهمیت بسیار خاصی برخوردار خواهد بود . مجموع اندیشکده های امنیتی رژیم عبری ، سالهاست که بصورت منظم و مستمر ، فضای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را پایش کرده و برون دادهای رسمی قابل توجهی را در این زمینه منتشر نموده اند ، در حالی که فضای داخلی رسانه ای در ایران ، عمدتا" رویکردهای خاصی را در حوزه شناخت دقیق از وضعیت نظامی – امنیتی رژیم عبری را در میان عموم دنبال می کند و این روند برای برخورد با استراتژی کلان اسراییل در برابر جمهوری اسلامی ایران کافی به نظر نمی رسد ، می بایست برای بهینه نمودن شناخت از ساختارهای مختلف این رژیم و مسیرهای وارد نمودن ضربات جراحی شده و دقیق ، طرحی نو در انداخت . متن پیش رو نیز آغازی برای بررسی روند وقایع از دید تحلیلگران نظامی – امنیتی رژیم عبری است تا برای شناخت فضای نبرد ، افقی با میدان دید کامل فراهم آید . جمهوری اسلامی ایران در آنسوی مرز اسراییل ، اسراییل ، فشار در سوریه در حوزه مفهومی تهدید استراتژیک ، گسترش حضور ایران در منطقه آسیای جنوب غربی وتوسعه توانایی های نظامی آن در خاک همسایگان اسراییل ( سوریه و لبنان ) موجب شده تا ارزیابی های صورت گرفته از روند فوق الذکر ، باعث گردد تا تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان راهبردی اسراییل ، در سالهای اخیر ، توجه خاصی را به این موضوع داشته باشند . بدین معنی که جاه طلبی های ایران و قابلیتهای رو به گسترش آن ، پیامدهای راهبردی استراتژیک- نظامی افزون تری را متوجه اسراییل نموده و درصورت عدم بررسی عمیق ، میتواند نتایج خطرناکی را در سالهای آینده رقم زند . بنابراین ، با توجه به طیف متنوع و تشدید شده تهدیدات ، از تمرکز تلاشهای این کشور برای ایجاد یک جبهه نیرومند نظامی علیه اسراییل ( محور مقاومت . م ) از سوریه و لبنان تا برنامه ریزی های متمرکز در عراق و در عین حال ، توجه جدی به تقویت حماس ( در باریکه غزه ) و همچنین در طولانی مدت ، سرمایه گذاری برای دستیابی به جنگ افزار هسته ای ( ادعای نویسنده متن . م ) موجب شده است تا توازن موجود میان این دو بازیگر منطقه ای ، بسرعت دچار دگرگونی شود . به همین دلیل شناخت روند در پیش گرفته شده توسط ایران ، باعث گردیده تا توجه کارشناسان و تحلیل گران اسراییلی ، بیش از گذشته ، بدان جلب گردد . به همین دلیل ، تحرک بی سابقه ایران در پازل منطقه ای ، اسراییل را بر آن داشته که حتی با قبول خطر یک مخاصمه فراگیر، با کاربرد زور ، تلاشهای صورت گرفته از سوی ایران را خنثی نماید. بدین ترتیب ، تمرکز استراتژی اسراییل در چند سال گذشته ، برروی خنثی سازی برنامه های نظامی ایران در سوریه قرار گرفته ، با این وصف ، ماهیت پویا و دینامیک استراتژی ایران و اقدامات متقابل اسراییل باعث شده تا بتدریج، رویارویی ها جنبه نظامی بخود بگیرد و این مساله ممکن است در آینده نه چندان دور ، پتانسیلی را برای برخورد مستقیم ایجاد نماید . این وضعیت درحالی بسرعت پتانسیل شعله ور شدن یک درگیری را پیدا می کند که اسراییل از سالهای گذشته ، بازدارندگی قابل توجهی را فراهم نموده ( منظور به احتمال زیاد قابلیتهای هسته ای اسراییل باید باشد . م ) و روسیه نیز بشدت در تلاش است تا طرفین را به خویشتنداری فراخواند . این مساله ، با تشدید تنش ها میان ایران و ایالات متحده در دو حوزه هسته ای و منطقه ای می تواند با سرعت افزونتری بسوی برخورد سخت افزاری مستقیم پیش رود . اما از آنجایی که ایالات متحده از گزینه های خاص خود برای خنثی سازی تلاشهای ایران برخوردار است ، این احتمال وجود خواهد داشت که رویارویی ایران و اسراییل در سوریه ، ماهیت متفاوتی بخود گیرد . طراحی ایران در سوریه : بدنبال وقوع سلسله اتفاقاتی که در سال 2010 میلادی در مجموعه کشورهای عرب ( خاورمیانه و شمال آفریقا ) بوقوع پیوست ، جمهوری اسلامی ایران درصدد برآمد تا از خلاء بوجود آمده در ساختار سیاسی این کشور ، استفاده نموده و این روند ، در قالب یک پروژه راهبردی بلند مدت با هدف تقویت شبکه قدرت خود در این حوزه ، آغاز گردید . این مساله تا سال 2015 و شروع فرآیند برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام / JCOPA/ توافق هسته ای ) ادامه پیدا نمود ، تا جایی که برخی تحلیلگران براین اعتقادند که پویایی این کشور در جنگ علیه دولت اسلامی ( داعش ) و بسط فرآیند نفوذ مستقیم در کشورهایی نظیر سوریه و عراق و ایجاد شبکه قدرت از سال 2016 با شدت افزون تری پیگیری میشود . بدین ترتیب ، ایران در این بازه زمانی ، تلاش می نمود تا براساس یک پیش زمینه تاریخی ، قدرت خود را در سرزمین تاریخی شام ، بین النهرین بسمت سواحل مدیترانه ( منطقه ای که امروز به شناسه کریدور زمینی یا پل زمینی شناخته می شود ) با فراغ بال بیشتری گسترش دهد . این تلاش ها ، عمدتا" و در درجه نخست ، مبتنی بر 1- حضور فعال در گستره زمینی ، 2- تاثیر گذاری بر ساختارهای ضعیف حاکمیتی در عراق ، سوریه و لبنان ، 3- ایجاد زیرساختهای نظامی و واحدهای نظامی در مقیاس قابل ملاحضه در قالب عناصر رزمی نیابتی که می بایست به طرفداری از تهران ، جنگهای منطقه ای را دنبال نموده و با استفاده از اهرم های اقتصادی ، بتدریج قدرت ایران را در این منطقه تثبیت کند ، قابل تعریف است . در واقع ، علاقه تهران برای دنبال نمودن جاه طلبی های برنامه ریزی شده ، تمایل این کشور برای ایجاد یک عمق استراتژیک (strategic depth) در حوزه ژئواستراتژیک آسیای جنوب غربی به منظور خنثی سازی تلاش های ایالات متحده برای تضعیف و سرنگونی حاکمیت قابل تفسیر است . با توجه به این مساله ، سوریه جنگ زده ، یک حلقه بسیار مهم و راهبردی در برنامه بلند مدت ایران بشمار می رود تا به صورت دائمی ، یک بزرگراه در دسترس به سواحل مدیترانه و از آن مهمتر ، ایجاد یک ارتباط مستمر لجستیکی با حزب ا... لبنان ( مهمترین و قدرتمندترین اهرم ایران در مرزهای اسراییل ) فراهم گردد . مقامات ارشد ایران ، با یاد آوری مستمر این مساله که حکومت بشار اسد ، بقای خود را مدیون تلاش های تهران است ، در طولانی مدت هدفگذاری دقیقی برای ادغام هر چه بیشتر حاکمیت سوریه بعنوان یک شریک فرعی در سر دارد . این امر در حوزه هایی نظیر سیاست داخلی ، اقتصادی ، بخصوص مزیت احتمالی دسترسی به قراردادهای بازسازی و همچنین منابع طبیعی این کشور و در نهایت بلحاظ نظامی ، از اهمیت بسزایی برای مقامات تهران برخوردار به نظر می رسد . با این اوصاف ، نقطه عطف طراحی راهبردی ایران در سوریه از اوایل سال 2016 میلادی آغازشد ، بویژه پس از اینکه ارتش سوریه و متحدین آن ، نبرد حلب را با موفقیت بسود خود خاتمه دادند . این عملیات که به شکل خاص توسط شاخه "قدس" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و به مرحله اجرا درآمد ، درواقع ، نقطه آغازی برای تبدیل سوریه به یک جبهه قدرتمند نظامی در برابر اسراییل محسوب می شد . درآن زمان ، نهادهای اطلاعاتی اسراییل ، ارزیابی های مشخصی را در خصوص اهداف پیدا و پنهان سپاه قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی ( سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی . م ) در حوزه تلاش برای توسعه و استقرار دائمی در سوریه و ایجاد قابلیتهای نظامی ارائه نمودند که خلاصه این تحلیل ها شامل موارد ذیل می گردید : - ایجاد نیروی زمینی قابل ملاحضه بلحاظ سازمانی - ایجاد بسترهای ضروری برای استقرار هواگردهای بدون سرنشین در پایگاه های هوایی سوریه - استقرار سامانه های تهاجمی دریایی در دو بندر اصلی نیروی دریایی ارتش سوریه ( لاذقیه و طرطوس ) - انتقال هزاران فروند راکت و موشک به سوریه - انتقال مقادیر انبوهی از مهمات به زاغه های مشخص شده در خاک سوریه - انتقال سامانه های دفاع هوایی زمین پایه بومی وهمچنین انتقال کارخانه های تولید مهمات به سوریه که در خصوص مورد دوم ، این مساله تا حدودی با زیرساختهای قبلی ارتش سوریه ادغام شده است . - انتقال و استقرار بیشتر از یکصد هزار نیروی شبه نظامی از جمله ، ایجاد یک نیروی مشابه حزب ا... در مرزهای این کشور با اسراییل - ایجاد بسترهای کسب اطلاعات درست مقابل ارتش اسراییل - ایجاد زیرساختهای رزمی در جنوب سوریه و همجوار با مرزهای اسراییل برای ایران ، مجموعه قابلیتهای ایجاد شده در سوریه ، می بایست به خط مقدم جبهه در جنوب لبنان که سالها پیش ازاین ، حزب ا... در آن متولد و در یک بازه زمانی 30ساله ، زرادخانه ای عظیم و غیر قابل تصور ( شامل 130 هزار فروند موشک بنا بر برآوردهای اطلاعاتی سازمان های امنیتی اسراییل ) برای آن فراهم گردید ، پیوسته تا یک جبهه واحد تشکیل گردد . علاوه براین ، ایران در تلاش است تا با حداکثر امکانات موجود به نیروهای نیابتی خود کمک کندتا با ایجاد شبکه ای از تونلها ، زمینه را برای استفاده از آنها در زمان جنگ و نفوذ بدون خطر به داخل اسراییل ، فراهم نماید . این وظیفه ، عمدتا" بردوش حزب ا... بعنوان بخشی مهم از مجموعه بازیگران حال حاضر در سوریه که برای ادامه حیات حکومت اسد می جنگند ، قرار گرفته است . این وضعیت ، آنچنان از اهمیت زیادی برخوردار بود که برنامه نظامی ارتش اسراییل (IDF) به جای تکیه بر سناریوهای قبلی خود ، شامل جنگ سوم لبنان ( تابستان 2006 ) یا نبردهای 1982 ، بتدریج بر سناریونویسی برای ایجاد یک جبهه شمالی که درآن تمامی واحدهای ارتش با یک جبهه گسترده از سوریه تا لبنان که مملوء از پرتاب کننده های موشک و عناصر نظامی نیابتی ، روبرو خواهند شد ، متمرکز شده اند . به اعتقاداین برنامه ریزان ، ایجاد وگسترش چنین جبهه ای می تواند براحتی اسراییل را دچار چالش جدی نماید . علاوه براین ، مقامات ارشد امنیتی اسراییل براین باورند که چشم انداز حضور بلند مدت ایران در سوریه میتواند تاثیرات مخربی را بر کشورهای همجوار ، بویژه اردن که ثبات درآن برای اسراییل بسیار پراهمیت است ،برجای گذارد . شایان ذکر است که خط مقدم ایران در جنوب لبنان ، شامل تعداد محدودی نیروی شبه نظامی و حجم عظیمی از راکتهای کوتاهبرد را می توان با جاه طلبی های هسته ای تهران مرتبط دانست. درواقع ، این دو به گونه ای طراحی شدند که بصورت متقابل ، یکدیگررا تقویت نمایند . درواقع ، زرادخانه موشکی حزب ا... ، سپری است تا از حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران جلوگیری بعمل آورد که شباهت زیادی به مدل کره شمالی ( نشانه گیری هزاران موشک بسوی سئول برای ایجاد بازدارندگی ) را نشان میدهد . در حالی که متقابلا ، قابلیتهای هسته ای ایران ( پس از رسیدن تهران به بمب ) میتواند بعنوان یک چتر استراتژیک، همه نیروهای نیابتی و بازیگران تحت هژمونی ایران را زیر پوشش خود قرار دهد . پروژه دقیق (precision project) : بخش مهمی از راهبرد ایران که در سطور قبل مورد بررسی قرار گرفت ، متمرکز کردن همه تلاشها برای ارتقاء قابلیتهای حزب ا... از طریق طراحی و اجرای برنامه دقیق (precision project) مدت می بایست تحقق یابد . این تلاش ها به شکل خاص با تبدیل بخش مهمی از زردادخانه موشکهای قدیمی میانبرد این گروه به موشکهای برد بلند هوشمند با دقت بالا که به سامانه های هدایت کننده مجهز خواهد شد ، قرار است صورت پذیرد ( در این میان ،بیشتر از 100 هزار تیر موشک کوتاهبرد حزب ا.. شامل موشکهای کاتیوشا و گراد از این برنامه مستثنی هستند ) . براساس ارزیابی های اطلاعاتی اسراییل ، هدف از این پروژه ، تسلیح حزب ا... در کوتاه مدت به حداقل 1000 موشک میانبرد و برد بلند با خطای دایره ای (CEP ) ده متر (10 متر ) خواهد بود . مجموعه این ارزیابی ها نشان میدهد که تهران درصدد است تا به منظور کاهش خطر پذیری حمل موشکهای مونتاژ شده در کاروان هایی که نسبت به حملات هوایی آسیب پذیر هستند ، نخست امکان تولید صنعتی را در تاسیسات مخفی ( در خاک سوریه و لبنان ) فراهم نموده و پس از آن ، با فراغ بال بیشتری ، انها را به نیروی به کاربرنده ، تحویل دهد . از دید فنی ، میتوان این پروژه را با با هدف مسلح سازی حزب ا... به نسخه های هدایت شونده زلزال-2 ( مجهز شده به سامانه هدایت GPS با برد 200 کیلومتر و سرجنگی 600 کیلوگرمی ) و فاتح-110 ( گونه بهبود یافته زلزال مجهزبه سامانه های ناوبری داخلی و افزایش دقت دایره ای آن در مقایسه با دقت قبلی 500-1000 متری ) منطبق دانست . این موشکها به افزونه های (KIT) که اندازه آنها کوچکتر از یک چمدان مسافری کوچک بوده و احتمالا به سامانه های هدایت ماهواره ای GPS/ GLONASS برای بهبود روند هدایت و پایش زیرسیستم ها ، مجهز است . مضاف براین ، شمار زیادی از راکتهای ام-302 که خارج از برنامه دقیق هستند نیز بهبود و ارتقاء یافته اند و با این برنامه ، می توان آنها را در قالب موشکهای دقیق خانواده "رعد" ( Raad / ( thunder طبقه بندی نمود . از اواسط سال 2017 ، ایران در سه نوبت متوالی ، قابلیت آتش موشکی خود را با هدف قرار دادن موقعیت استقرار عناصر دولت اسلامی (داعش . م ) به نمایش گذاشت ، در حالی که این موشکها برای رسیدن به هدف خود ، صدها کیلومتر برفراز آسمان کردستان عراق و سوریه ، به پرواز درآمده بودند . درهمان زمان ،برآوردها نشان میداد که ایران از موشکهای جدید خود ، شامل ذوالفقار ( نوع بهبود یافته فاتح-100 با 700 کیلومتر برد ) ، قیام ( نمونه بهبود یافته خانواده شهاب با بردی درحدود 800 -750 کیلومتر ) و فاتح-110 بی ( با برد 300 کیلومتر) استفاده نموده است . نخستین شلیک در ژوئن 2017 با مشکلات قابل توجهی روبرو شد ، در حالی که شلیکهای صورت گرفته در سپتامبر واکتبر 2018 به شکلی انجام پذیرفت که درجریان آن ، تعدادی از موشکهای مورد استفاده دورتر از اهداف خود به زمین اصابت کردند که به احتمال زیاد ، این مساله به مشکلات ایرانی ها در حوزه کنترل کیفیت پس ازتولید برمی گردد ، در حالی که بقیه موشکها ، اهداف مورد نظر را با دقت بسیار بالایی مورد اصابت قرار دادند . درکنار موشکهای بالستیک ،ایرانی ها پتانسیل رو به گسترش خود در زمینه طراحی و تولید پرنده های بدون سرنشین برد بلند را با تحویل آنها به حزب ا... و شبه نظامیان یمنی که ازآنها پشتیبانی می کنند، بخوبی به نمایش گذاشتند . این مساله با هدف قرار گرفتن زیرساختهای نفتی سعودی ، فرودگاه بین المللی ابوظبی و مقامات ارشد یمنی ( شامل فرمانده اطلاعات ارتش یمن ) بسرعت جنبه های پنهان برنامه پهپادی ایران را تا حدودی آشکار نمود . این مساله ، با توجه به انتشار اخباری مبنی بر حضور مشاوران نظامی حزب ا... در یمن و کاربرد گسترده پهپادهای این گروه در سوریه ، تهدید بسیار جدیدی را علیه اسراییل پدید آورده بود . از دید اسراییل ، " برنامه دقیق (precision project)" ایران ، شاید خطرناکترین مولفه طراحی شده ای باشد که قرار است شکل نهایی آن در سوریه به منصه ظهور برسد . اکثریت تحلیلگران امنیتی ، براین باورند که به رغم قدرت نظامی فراهم شده ، اسراییل کشوری کوچک و آسیب پذیر است که مراکز مهم جمعیتی ، زیرساختهای نظامی و اقتصادی آن در منطقه ای به عرض 20 کیلومتر و درازای 80 تا 100 کیلومتر پراکنده شده ، درنتیجه ، مسلح شدن حزب ا... به تعداد نسبتا" بالایی از موشکهای بادقت بالا ، موجب میشود تا این گروه پتانسیل اولیه هدف قرار دادن مولفه هایی که برای امنیت اسراییل حیاتی بوده و همچنین توانایی آن در ادامه بقاء در یک جنگ فرسایشی را فراهم می آورد ، در اختیار خواهد گرفت واین به احتمال زیاد ، هزینه سنگینی را بر اسراییل تحمیل خواهد نمود . درآنسوی جبهه ، حزب ا... نیز نیت اصلی خود برای هدف قراردادن زیرساختهای استراتژیک اسراییل را با موشکهای موجود خود ، پنهان نمیکند . رهبر این گروه ،سیدحسن نصرا... در سخنرانی ها و همچنین یک ویدئوی منتشر شده در دسامبر2018 ، بصورت ضمنی ، بدین نکته اشاره می کند که مجموعه ای از اهداف ، شامل پایگاه های هوایی ، راکتور هسته ای دیمونا ، مقر وزارت دفاع ، مقر ستاد ارتش در تل آویو ، فرودگه بن گورین ، تاسیسات بندری حیفا ، تاسیسات نمک زدایی در سواحل مدیترانه ، تاسیسات پتروشیمی ، نیروگاه های برق و ... برای اقدام مقابل ثبت و هدف گیری شده است . فشار متقابل اسراییل : با توجه به رویه تهاجمی ایران در سوریه ، اسراییل به شکل طبیعی از آغاز بحران در این منطقه ، سعی نموده تا با گسترش خطوط قرمز ، نقش خود را در بیش از گذشته در روند تحولات به نمایش گذارد . در این حوزه ، خطوط قرمز اسراییل در ابتدای جنگ داخلی در سوریه را میتوان در موارد مشخصی نظیر انتقال تسلیحات راهبردی ( و یا به اصطلاح "تغییر دهنده بازی " / game changing ) به حزب ا... بواسطه شرایط خاص سوریه ، گسترش تهدید علیه اسراییل در امتداد مرز میان سوریه و اسراییل و همچنین جلوگیری از ایجاد محدودیت برای اجرای عملیات رزمی ، بخصوص برای نیروی هوایی برشمرد . با توجه به این مساله ، تمرکز اصلی اسراییل درآغاز ، برروی تحرکات عناصر حزب ا.. قرارداشت . اما هنگامی که ایران شروع به آغاز اجرای برنامه های بلندپروازانه خود در سوریه نمود و ازسال 2016 ، برشدت فعالیت های خود افزود ، این روند برای اسراییل گران آمد ، بدین معنی که توسعه فعالیتها و روند استقرار نظامی ایران در بخشهای گسترده ای از سوریه ، موجب میشد تا در بلند مدت ، امنیت اسراییل ، بصورت قابل توجهی مورد تهدید قرار گیرد . این در حالی بود که مقامات ارشد تهران ، در کنار دنبال نمودن استراتژی سرکوب داعش ، به شکل موازی آنچه که برنامه " precision project " نامیده میشد و ماهیتی کاملا نظامی و راهبردی را به نمایش می گذاشت ، دنبال می نمود . سپهبد گادی آیزنکوت دراوایل سال 2017 ، سپهبد گادی آیزنکوت (Lt. Gen. Gadi Eisenkot) که در آن زمان رییس ستاد ارتش اسراییل بشمارمی رفت ، پس از تایید کابینه وقت اسراییل ، کارزار هدفمندی را به منظور مقابله و خنثی سازی با شطرنج پیچیده ایرانی ها در سوریه و وادار نمودن ایران به خارج نمودن عناصر نظامی اش از سوریه در پیش گرفت. آیزنکوت در جریان پرسش و پاسخ محرمانه ای که تنها بخشهایی از آن منتشر شده ، براین استدلال قرار داشت که اسراییل می بایست با تمامی توان (شامل تمامی مزیتهای اطلاعاتی وعملیاتی ) طرح های دشمن خطرناک و قدرتمند حاضر در سوریه ( جمهوری اسلامی ایران . م ) شناسایی و با آن مقابله نماید ، چرا که در صورت عدم توجه به این مساله ، این امکان وجود خواهد داشت که در آینده ، شرایط برای مقابله بسیار سخت تر از امروز گردد . کارشناسان امنیتی براین باورند که استدلال آیزنکوت را میتوان ناشی از تجربه قبلی در خصوص در پیش گرفتن موضع انفعالی در قبال حزب ا.. لبنان در یک بازه زمانی ده ساله ( 1990 تا 2000 ) دانست . همین امر موجب شد تا به استناد اطلاعات منتشر شده توسط منابع معتبر دفاعی ، ارتش اسراییل در بازه زمانی یکساله ( 2018-2017 ) صدها حمله هوایی را بر علیه نقاط استقراری واحدهای ایرانی و همپیمانانش اجرا نماید . این مساله آنچنان برای اسراییل به صورت یک مساله حیاتی درآمده بود که آیزنکوت در مصاحبه ای با نیویورک تایمز اعتراف نمود که نیروی هوایی اسراییل تنها در سال 2018 ،نزدیک به 2000 تن بمب در این حملات بکار برده است . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، تلاش های IDF را می توان در قالب یک مفهوم عملیاتی جدید وبصورت "کارزاری میان یک جنگ / جنگی میان یک جنگ ( campaigns between the wars) " که در عبری با شناسه "mabam" نیز شناخته میشود ، به تصویر کشید . این مفهوم را به شکل خاص میتوان بر پایه این ایده که می بایست توانایی های مرگبار نیروی متخاصم را قبل اینکه دریک جنگ محتمل درآینده ، موجبات محدودیت رزمی برای IDF را فراهم آورد ، نابود نمود و یا در حداقل وضعیت ، کاهش داد ، دانست . اما این نابودی یا کاهش قابلیتهای مرگبار رزمی می بایست به گونه ای اعمال شود که در عین نمایش عزم اسراییل برای مقابله ، بازدارندگی آن را نیز به منصه ظهور رسانده و کارایی علمیاتی دشمن را در چهارچوب زمانی مشخصی به تاخیر انداخته و از گسترش و تقویت آن جلوگیری بعمل آورد . به همین سبب ، رفتار اسراییل از آغاز جنگ داخلی در سوریه را با هدف مدیریت شکاف میان جاه طلبی های نیروی متخاصم ، در عین عدم تمایل آن برای ورود به یک درگیری مستقیم مسلحانه می توان مورد تبیین قرار داد . بدین سان ، اثر بخشی ایده استفاده از مفهوم mabam بر علیه ایران درسوریه را می توان مبتنی بر عناصر ذیل دانست : 1-شناسایی صحیح و اولویت بندی طیف متنوع تهدیدات که در گستره زمینی سوریه بعنوان اهداف ارزشمند ، پراکنده شده اند . این اهداف ، نه تنها شامل عناصر نیابتی ، بلکه شامل عناصر نظامی ایرانی نیز می شود . 2- دستیابی به اطلاعات جاسوسی به روز با وضوح بالا 3- ایجاد امکان برای اجرای حملات ضربتی دقیق با حداقل تلفات جانبی برای IDF 4- ایجاد فضا و مشروعیت سیاسی برای دنبال نمودن این کارزار 5- ارزیابی دقیق از رفتار دشمن ، بررسی روند منطقی حرکات آن به منظور برنامه ریزی باهدف اجرای کامل استراتژی جنگی میان جنگ دیگر (campaign between the wars) تا نیت اصلی ، یعنی احتراز از وقوع یک جنگ دیگر به حریف منتقل شود ، ضمن اینکه ارزیابی دقیق به معنای دنبال نمودن روند شناسایی پتانسیل های بالقوه دشمن نیز خواهد بود . 6- استمرار روند طراحی شده و همزمان بسط تجارب بدست آمده و اعمال آن در آینده 7- ارسال پیام های مستمر به نیروی متخاصم به منظور القای وجود آمادگی روانی و فنی برای نیل به اهداف طراحی شده کارزار تا زمانی که لازم باشد . درواقع ، رویکرد mabam اسراییل در سوریه ، شامل یکسری کارزار اطلاعاتی محاسبه شده است ، بدین صورت که برخی مواقع ، هویت واقعی موقعیتهای مورد نظر ، قبل از حمله بواسطه رسانه های مختلف ،افشاء شده تا مسئولیت هرگونه تلفات جانبی و ایجاد فشار روانی و رسانه ای از سوی طرف مقابل به کمترین حد خود تتزل یابد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  6. 1 پسندیده شده
    از موارد جذاب برای پهپاد غزه بمب های ناشناس اورده شده در تصاویر زیر است.
  7. 1 پسندیده شده
    خب مشخص شد که همون چیدمانی که فکر می کردم کمترین احتمال را دارد صحیح است. ۲-۲-۵-۲-۲ در این پهپاد از یک محفظه داخلی ماژولار استفاده شده که در وسط بدنه قرار دارد و احتمالا می تواند مواردی همچون رادار سار، سامانه جنگ الکترونیک هواپایه، محموله sigint، رله مخابراتی، دیتالینک، مخزن سوخت اضافه و درنهایت پرتاب کننده بمب چرخشی. در کنار پهپاد پرتاب کننده چرخشی به چشم میخورد که قابلیت پرتاب ۵ بمب از خانواده سدید را دارد. به نظرم می توان در صورت امکان موشک کروزی برای پرتاب از این محفظه توسعه داد و قابلیت تهاجمی زیادی به آن افزود.
  8. 1 پسندیده شده
    سلام یکی از دلایل استفاده از بالچه های انتهای بال( Wingtip device) برخواست و اوجگیری بهتر هواپیماست. این بالک ها باعث خواهند شده که به موتور ها فشار کاری کمتری وارد بشه و بال ها نقش پر رنگی در ارتفاع گیری داشته باشند که نهایت همه این ها به کاهش مصرف سوخت می انجامد. "بر اساس اعلام شرکت بوئینگ، بالچه های مورد استفاده در هواپیماهای ۷۵۷ و ۷۶۷ می توانند اشتعال سوخت را تا ۵ درصد افزایش داده و تولید گاز دی اکسید کربن را تا ۵ درصد کاهش دهند! یکی از خطوط هوایی که ۵۸ دستگاه هواپیمای ۷۶۷ را در اختیار دارد، سالانه ۵۰۰ هزار گالن در مصرف سوخت صرفه جویی خواهد نمود. " علاوه بر گفته های بالا بالک وینگلت دست طراح را باز میکند تا بال های کوچکتری طراحی کند به این علت که جریان هوای مورد نظر جهت انجام فرایند های پروازی تامین میکند. ( کمان ۲۲ از طراحی ایرودینامیک برتری برخوردار)
  9. 1 پسندیده شده
    سلام پهپاد کمان 22 دارای بالچه در نوک بالها هست که باعث بهبود برد آن میشود ولی پهپاد غزه به نظر این ویژگی را ندارد تصاویر کمان 22
  10. 1 پسندیده شده
    سلام، وقت به خیر. بابت رونمایی خوب و با کیفیت تشکر میکنم از همه دست اندرکاران. البته هنوز اصحاب رسانه ضعف دارند در انجام وظایف چون ابتدا که رونمایی شده بود می گفتند در ماموریت های شناسایی توان حمل ۵۰۰ کیلوگرم محموله را دارد که معلوم شد شعاع پایش ۵۰۰ کیلومتری است. و اما خود پهپاد، که از نظر اندازه در حدود mq-9 آمریکایی است. با مقایسه موارد اعلام شده و استنباط از تصاویر ابعادی برابر یا نزدیک دارند. برای مثال فاصله دو سر بال برای غزه ۲۱ متر و برای mq-9 میزان ۲۰ متر است. ابعاد افراد هم در کنار پهپاد گویای نزدیکی اندازه به پهپاد آمریکایی است، اما رقم بیشینه وزن برخواست اعلامی (اگر صحیح باشد) حدود ۳۴ درصد کمتر از نمونه آمریکایی است. ظاهر پهپاد به نسبت برادر خود شاهد ۱۲۹ آیرودینامیک تر و با رعایت اصول پنهانکاری بیشتر است، برای مثال سطح مقطع بدنه دیگر استوانه ای نیست و در زیر پهپاد حالتی صاف دارد. برامدگی محل نگهداری آنتن ارتباط ماهواره ای آیرودینامیک تر شده است. ارابه های فرود اصلی بزرگتر و قوی تر شده و حالا دارای مکانیزم جذب ضربه فرود توسط سیستم تعلیق هستند و ارابه فرود جلویی مکانیزم جذب ضربه پیشرفته تر و قوی تری دارد. بال های اصلی از بخش بالایی در شاهد ۱۲۹ به سمت میانه ی بدنه در غزه حرکت کرده. یک بالچه تثبیت کننده در زیر بخش موتور پهپاد برای پایداری بیشتر تعبیه شده. با توجه به عکس موجود از چمروش، به دو علت قطعاً موتور غزه متفاوت از چمروش است. ابتدا اینکه توان چمروش در اندازه ای نیست که بخواهد غزه را به پرواز در آورد و دوم اگر به تصاویری که در آن تکنسین ها مشغول اسمبل کردن بال ها بوده و همزمان تکنسین هایی در حال کار بر روی آنتن شاهد ۱۲۹ پشتی هستند روکش موتور باز است و کاملاً ظاهر موتور از چمروش متفاوت است. در بخش اپتیک، مورد رونمایی شده بسیار پیشرفته تر از موارد پیشین بوده و دارای ۳ نوع تصویر برداری است که حدس بنده بر این است سه نوع شامل تصویربرداری مرئی، LWIR و SWIR هستند که البته این بخش قطعی نیست و نظر شخصی است. مهمترین قسمت یعنی توان حمل غزه که اعلام شده است توانایی حمل و پرتاب ۱۳ بمب را دارد. فارغ از ابعاد و وزن بمب ها چینش های مختلفی برای این پهپاد امکان دارد که در دو دسته جای می گیرند: اول دو پایلون حمل زیر هر بال و یکی در زیر بدنه در مجموع ۵ پایلون. برای مثال در این حالت موارد زیر متصور است. ۳-۳-۱-۳-۳ ۲-۲-۵-۲-۲ که بسیار بعید است. دوم سه پایلون زیر هر بال و یکی زیر بدنه، در مجموع ۷ پایلون. برای مثال در این حالت موارد زیر متصور است. ۲-۲-۲-۱-۲-۲-۲ ۱-۲-۲-۳-۲-۲-۱ ۱-۱-۳-۳-۳-۱-۱ و غیره در هر حال ترکیب یک پرنده بدون سرنشین با مداومت پروازی بالا و ۱۳ بمب در کنار سرعت پرواز مناسب ترکیبی مهلک برای ستون های زرهی، بخش های پدافندی و سایر بخش های یک نیروی نظامی کلاسیک یا تروریست های منطقه خصوصاً تروریست های تحت پوشش ترکیه در سوریه است. در یک نبرد کلاسیک می توان با یک فروند غزه مسلح به بمب های بالدار کوچک و یک فروند شاهد ۱۸۱/۱۹۱ میتوان کابوسی برای پدافند هوایی کشور های منطقه ایجاد کرد، کابوسی که خواب را برای سال ها از چشمانشان می رباید. البته که با وجود این تنوع پهپادی در کشور دست طراحان عملیات ها و نیروهای نظامی برای عملیات های سرکوب پدافند فقط با اتکاء به توان پهپادی بسیار باز است. امیدواریم با دیدن این پهپاد در آسمان سوریه ما دو چندان شاد شده و خواب بر تروریست ها حرام گردد. در انتها این پهپاد کار برزرگی است اما کارهای نکرده بسیاری نیز وجود دارد. امید است روزی برسد که ایران عزیز در اندازه ابر قدرت های جهانی توان آفندی، پدافندی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. خداقوت به تمامی زحمتکشان واقعی در این مرز و بوم. شرمنده که به علت عدم دسترسی به کامپیوتر مجبور شدم بدون عکس مطلب را ارسال کنم. اگر عزیزان مدیر وقت و حوصله داشتند به پست تصاویری اضافه کنند. سپاس.
  11. 1 پسندیده شده
    سلام دوستان. وقت به خیر. در مورد این رونمایی نکاتی به نظرم میرسه که در ادامه با شما عزیزان در میان می گذارم. این موشک جدیدی برای سامانه سوم خرداد هست اما طبق معمول همیشه به عنوان سامانه جدید معرفی می شود. در ادامه شاید چندین سال بعد (البته اگر پروژه به نتیجه رسیده باشد) هم سامانه سدید ۶۳۰ با نامی جدید رونمایی شود که آن هم قرار هست موشک جدیدی برای سامانه سوم خرداد و با برد بلند مثلا ۳۰۰ کیلومتر باشد. البته برای آن موشک، رادار تلار و شاید خود تلار نیاز به تغییراتی داشته باشد. به نظرم در صورت وجود نسخه رادار فعال یا فروسرخ از موشک ۹ دی میتوانند با اضافه کردن یک بوستر به راحتی برد این موشک را به ۵۰ تا ۷۵ کیلومتر هم برسانند که نسخه ارزان و جذابی برای این سامانه خواهد بود. برای تبدیل به نسخه هوا به هوا هم برای جایگزینی اسپارو ها گزینه خوبی باشد که البته امید بکار گیری آن توسط نیروی هوایی ارتش کمی بعید می باشد. با توجه به عکسی که فیلد مارشال در توئیتر قرار داده بود و سریال روی یکی از موشک ها به صورت ۰۴۹-۱۹ در کنار حرفی انگلیسی بود، به نظرم حداقل در سال ۲۰۱۹ تعداد ۴۹ عدد از این موشک ساخته شده بود. برای کنیستر ها دو فرضیه مطرح هست، اول اینکه اون کنیستر های داخل سالن کنیستر حمل و نگهداری هست و به همین خاطر با کنیستر روی لانچر تفاوت دارند، دوم اینکه این کنیستر ها نمونه اولیه هستند و با محصول تولیدی تفاوت دارند. این را هم در نظر بگیرید که کنیستر ها خاکی رنگ هستند و برای رونمایی فقط دو بخش جانبی برای زیبایی رنگ استتار زده شده. در ضمن به نظر می رسد یکی از کنیستر های لود شده روی لانچر ها متفاوت هست. در تصاویر فاصله شلیک تا برخورد حدود ۱۰ ثانیه بود که با فرض سرعت ۳ ماخ برای موشک هدف در ۱۰ کیلومتری منهدم شده. اماکمهمترین بخش این رونمایی به نظرم بخشیه که کمتر در موردش صحبت شد. رادار قدس اگر بتوانند مقاومت این رادار را در برابر جنگ الکترونیک قوی تر کنند و کاهش برد کمتری در شرایط جنگ الکترونیک داشته باشد کار بسیار بزرگی هست و با توجه به تاکتیکی بودن و توان جابجایی سریع می تواند بسیار راهگشا باشد. کارهایی که باید برای سامانه سوم خرداد انجام داد قراردادن موشک های طائر و صیاد داخل کنیستر تا بتواند تعداد بیشتری موشک حمل کند. تغییر خودرو حامل به خودرویی قوی تر برای حمل مهمات بیشتر. البته مثل اینکه فعلا رادار رهگیر سامانه توان درگیری با ۸ هدف همزمان را دارد و موشک بیشتر فقط برای اووت نامبر شدن دیرتر هست.
  12. 1 پسندیده شده
    هلمت های نظامی دَن دِیر (Dan Dare) هلمت های نظامی دَن دِیر نوعی هلمت برای خدمه خودروهای زرهی ارتش انگلیس است. با خرید تجهیزات زرهی از انگلیس مانند خودروی رزمی شناسایی اسکورپین و تانک چیفتن توسط ایران در زمان پهلوی دوم، خدمه ایرانی این خودروهای زرهی نیز از این نوع هلمت استفاده میکردند. این هلمت ها در داخل خود مجهز به هدست بودند. این هدست ها قابلیت اتصال به رادیو و سیستم مخابراطی خارجی تانک را نیز داشته اند. حفاظت بالستیک این هلمت در برابر گلوله های 6 میلیمتری با سرعت 130 متر بر ثانیه بود. از دیگر ویژگی های این هلمت میتواند به هماهنگی این هلمت با ماسک های گاز استاندار ارتش انگلیس اشاره کرد. به طوری که خدمه می توانستند درحین داشتن هلمت از ماسک گاز بدون مشکل استفاده کنند. هلمت های دَن دِیر در سال 1973 در انگلیس طراحی و ساخته شدند. هلمت های نظامی دَن دِیر مجهز به هدست هلمت نظامی دَن دِیر برای خدمه ایرانی تانک های چیفتن (تصویر سمت راست راننده تانک چیفتن علاوه بر هلمت مجهز به عینک محافظ است تا چشمان راننده را در برابر گردوخاک، گل ولایی وپرتاب سنگ ریزه های احتمالی حفاظت نمایید.) خدمه خودروی رزمی شناسایی اسکورپین دارای هلمت دَن دِیر دَن دِیر در حقیقت نام یک قهرمان کمیک بوکی انگلیسی است که دارای یک هلمت مخصوص بود. نام هلمت نظامی دَن دِیر از این کاراکتر تخیلی گرفته شده است
  13. 1 پسندیده شده
    هر چه بکاریم همون رو درو می کنیم اشکال از ذهن فراموشکار ماست که جو کاشتیم و انتظار داریم گندم درو کنیم ما چندین دهه و بلکه قرن هاست با طبیعت درست رفتار نکردیم از طبیعت بهره بردیم ولی قدر ندونستیم رودخانه هارو آلوده کردیم بیش از نیازمون مصرف کردیم در طبیعت با سرعت سرسام آوری زباله ریختیم و طبیعت رو به قهقرا کشیدیم از مدیریت درست و به روز پسماند و بازیافت اونها بهره نگرفتیم از فناوری های نو و خوب به مانند انرژی خورشیدی استفاده نکردیم بیان زدایی نکردیم و تا تونستیم طبیعت زدایی کردیم و در فضاهای شهری کمترین پوشش سبز و نزدیکی به طبیعت رو داشتیم از آب باران بهره نگرفتیم و کمترین راندمان رو در کنترل و هدایتش داشتیم وقتی هر سال میلیون جوجه مرغ بی گناه به خاطر حفظ قیمت سلاخی می شدند دم نزدیم و پیگیری نکردیم و بعد افزایش انفجاری قیمت مرغ فقط غرغری کردیم از روش های نوین تولید فرآورده های حیوانی و کشاورزی بهره نبردیم و تقریبا از همون روش های استفاده می کنیم که اجدادمون قرن ها پیش استفاده می کردند حال چه انتظاری داریم که هرچه به دست اومده نتیجه عمل خودمونه و خود کرده را تدبیر نیست
  14. 1 پسندیده شده
    سالیکورنیا معجزه طبیعت یا سویا اب شور! در ادامه مطلب قبل و ارائه طرح های کشاورزی مبتنی بر اصل کمبود ونبود اب شیرین کافی در ایران به گیاهی خاص به نام سالیکورنیا میپردازیم.یکی از گیاهان شورزی سازگار با شرایط آب و هوایی کشور گیاه سالیکورنیا است که در حوزه خوراکی دارویی و صنعتی می‌تواند بازار مناسبی در داخل و خارج کشور داشته باشد گفته میشود تا 17 محصول جانبی صنعتی خوراکی دارویی از این گیاه به دست می اید سالیکورنیا گیاهی نمک پسند بوده و در خاک های شور قابل رشد است. همین ویژگی باعث می شود که جهت کشت آن نیازی به زمین زراعی و آب کشاورزی نباشد و از این نظر نیز صرفه اقتصادی خوبی خواهد داشت. این گیاه بدون برگ بوده و ساقه های آن بسیار آبدار و شاداب است. سالیکورنیا از آب شور تغذیه و به روش گرده افشانی تولید مثل می کند. امروزه توجه کشورهای اروپایی و آسیایی به این گیاه بیشتر شده است به طوری که از گیاه آن در کشورهای اروپایی برای تهیه خوراک و مواد غذایی و در کشورهای آسیایی برای تهیه سالاد تازه و ترشیجات استفاده می شود. از روغن سالیکورنیا نیز میتوان مستقیما به عنوان روغن خوراکی استفاده کرد روغن به دست امده از این گیاه ارزش و کیفیت غذایی بسیار بالایی دارد وسرشار از مواد معدنی و ویتامین سی میباشد. گیاه سالیکورینا ۷۰ گرم در لیتر نمک را می‌تواند تحمل کند، این یعنی نمکی بسیار بیشتر از نمک موجود در اب های دریا و اقیانوس ها...همچنین این گیاه با داشتن ۲۸ درصد روغن گزینه مناسبی برای تولید روغن خوراکی است. کنجاله گیاه سالیکورنیا نیز پس از استخراج روغن تا ۴۳ درصد حاوی پروتئین است که می‌تواند در تغذیه دام مورد استفاده قرار گیرد.همچنین گیاه سالیکورنیا را می‌توان به عنوان نوعی خزه دریایی، به صورت خام و یا بخار پز شده خورد و یا به عنوان روغن پخت‌و پز و ترکیب غذایی غنی از پروتئین مورد استفاده قرار داد.6 عضو این خانواده بومی ایران هستند و به فراوانی در جنوب ایران ودر زمین های شوره زار یافت می شوند در سال های اخیر کاشت این گیاه در مناطقی از قم و گلستان اغاز شده است در مزارع استان قم در هر هکتار ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلوگرم دانه های روغنی سالیکورنیا برداشت می شود.در سال های اخیر کشت این گیاه در کشورهای مختلف جهان مانند عربستان امارات پرتغال کالیفرنیا امریکا (این گیاه در امریکا به نام لوبیا دریایی شناخته میشود و مصرف غذایی فراوانی دارد) و مناطقی در افریقا رونق یافته است.این گیاه علاوه بر فواید ذکر شده در مقابله با ریزگردها نیز میتواندتاثیر گذار باشد.این گیاه همچنین میتواند در پاکسازی زمین های الوده به فاضلاب های صنعتی ویا نفتی نقش پر رنگی ایفا نماید.
  15. 1 پسندیده شده
    تصویر بالا عکسی کم نظیر و کم یاب از تانک سبک TNH متعلق ارتش پهلوی در کنار عمارت دولتی تبریز در جریان نجات اذریایجان در 21 اذر 1325 است. تانک های سبک TNH و تانکت های AH-IV اولین خودروهای زرهی ارتش ایران بودند که در سال 1937 میلادی/ 1316 شمسی به شکل کامل تحویل ارتش ایران شد. تصویر سمت راست تانک سبک TNH تصویر سمت چپ تانکت AH-IV ، هر دو تصویر متعلق به ارتش ایران است هیئت ایرانی که مسئول تحویل گرفتن نمونه های سفارشی تانکتAH-IV هستند این دو خودرو زرهی ساخت شرکت ČKD چکسلواکی هستند. هیئت ایرانی حاضر در شرکت CKD برای بازدید از نمونه های اولیه تسلیحات سفارشی 1335 میلادی/1313 شمسی تانکت AH-IV ارتش ایران مسلح به دو مسلسل 7/92 میلیمتری حدود 50 دستگاه از این خودرو تحویل ایران شد تانک سبک TNH ارتش ایران مسلح به توپ 37 سانتی متری و دو مسلسل 7/92 میلیمتری حدود 50 دستگاه از این خودرو تحویل ایران شد
  16. 1 پسندیده شده
    تجهیز برخی از نیروهای زمینی ارتش به سلاح AK-133 این اسلحه همان Ak-103 روسی که با مختصر تغییراتی توسط وزارت دفاع در داخل کشور تولید میشود اسلحه AK-103 وزنی در حدود ۳ کیلو و ۶۰۰ گرم داشته و طول آن ۹۴۳ میلی متر است .نواخت تیر آن ۶۰۰ گلوله در دقیقه و سرعت دهانه گلوله در آن ۷۱۵ متر بر ثانیه است . برد موثر آن در حدود ۵۰۰ متر است . بدنه این سلاح با مواد ضد زنگ زدگی پوشانده شده و مقاومت بسیار خوبی در برابر شرایط بد جوی و رطوبت دارد. انتشار تصاویری از خط تولید اسلحه AK-133 در بازدید اخیر امیر دریادار سیاری از صنایع دفاعی وزارت دفاع این اسلحه همان AK-103 روسی است که با انجام تغییراتی در داخل تولید میشود و بعضی از یگان های ارتش و سپاه نیز به آن مجهز شده اند @ieoPARS @Persianpartisan @ieoPARSs
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی صحنه نبرد پشت پرده ای دارد که آن بنیه اقتصادی و هزینه ای است که انجام می شود . مشخصا در بعد آموزش خلبانان ما در قبل از دوران انقلاب با دومیلیون دلار آموزش می دیدند در حالی که برای خلبانان عراقی 150 تا 200 هزار دلار هزینه می شد و این علاوه بر تفاوت سخت افزاری دور نیروی هوایی بود و بعدها با سیل کمک های انجام شده به عراق در انتهای جنگ این وضعیت عوض شد . به نظر می رسد با بودجه ایکه صرف نیروهای مسلح ما می شود بیش از این هم نباید انتظار داشت . جنگ اول خلیج فارس نیاز به بازنگری راهبرد نظامی ما را نشان داد و جنگ سوریه در عمل فرصتی برای سنجش داده ها و ستانده ها بود و به نظر می رسد تغییر نگرش در میان نیروهای مسلح ما در حال اتفاق افتادن است . ذکر این نکته نیز لازم است که شکست های اتفاق افتاده در سوریه تماما به تفکر نظامی و فرماندهان ما بر نمی گشت بلکه در بسیاری از آنها ارتش دوست و برادر سوریه دخیل بود . به هر حال نبرد القصیر یا آزاد سازی نبل و الزهرا هم کار همین فرماندهان موجود بود . در هر ارتشی تعداد اندکی از فرماندهان درخشان می شوند . همه فرماندهان آلمان جنگ جهانی گودریان و رومل نبودند . همینطور که در ارتش سوریه همه سهیل حسن و عصام زهیرالدین نشدند . به نظر می رسد تغییر نسل فرماندهان تا زمانی که با ایجاد زیر ساختها و تقویت بودجه همراه نشود نفع خاصی را عاید ما نخواهد کرد . نیروهای مسلح بودجه را از دولت باید بگیرند و دولت باید آن را در مجلس تصویب کند . پس این تغییر نسل نه تنها در نیروهای مسلح بلکه در کل ساختار اداری و اقتصادی و فرهنگی کشور باید اتفاق بیافتد . شرایطی بود که خرج کردن در نیروهای مسلح و بنیه نظامی کاشت و آبیاری در کویر دانسته می شد نظیر خیلی موراد دیگر که امروز با آنها دست به گریبانیم . نساختن پالایشگاه ، نساختن مسکن ، تحدید نسل و فرزند آوری و غیره و همان تفکر هنوز هم سرکار هست و سیاستها را خنثی می کند .
  18. 1 پسندیده شده
    بسم ا... مطالب بیشتر در خصوص پیکربندی NGCV نسل آینده خودروهای رزمی ( NGCV ) ارتش ایالات متحده آمریکا
  19. 1 پسندیده شده
    این بخش هم به نظرم بخاطر رویکرد جغرافیایی شما به مسئله در حالی که مسئله بخش کوچکی در حوزه راهبرد و جغرافیای سیاسی دارد. عمق استراتژیک با این روش بدست نمیاد. شما از سمت تهران به بحران منطقه رفتید، باید از سمت بحران به تهران میرفتید. بعبارتی گروه ها و افراد بسیار بسیار زیادی در منطقه هستند که بقاشون منوط به حمایت یک نیروی خارجی هست و اگر بدستش نیارن توسط عوامل بسیاری نابود خواهند شد. بنابراین تهران در حال پاسخگویی به یک سری مطالبات مردمی در منطقه است. برای مثال: اگر ایران از شیعیان حمایت نکند، توسط تندروهای مذهبی سلفی قتل عام خواهند شد. اگر ایران این نیروها را مستقل و تبدیل نیروهای متکی به خود نکند، توان حمایت دایمی نخواهد داشت. از دو پیش فرض فوق به این نتیجه میرسیم: که دو نیرو یکی از سمت تهران و یکی از سمت مردم منطقه به یک نقطه مرجع در حال سوق دادن یکدیگر هستند. محل تلاقی این دو نیرو در نقطه مرجع معادلات راهبردی جهان اسلام که روایت کلان منطقه است خواهد بود. وقتی تهدیدات رو طبقه بندی کنید، تهدید اول فقر و بیکاری و .. دوم حکام ستمگر داخلی .. سوم گروه های تندرو داخلی .. چهارم کشورهای تهدید کننده .. پنجم تهدیدات کلان جهان اسلام .. محل های تلاقی بین این 5 عنصر فوق پیوسته در رفت و آمد است... بنابراین عمق استراتژیک مفهومی جانبی و محصول این تعامل است. کلیتش در یک کلام؛ اونی که تهران نشسته در راس امور این تصمیمات ولی امر مسلمین، بخصوص شیعیانه و براشون در صورت لزوم باید تصمیم بگیره، جئوپلوتیست یا استراتژیست نیست.
  20. 1 پسندیده شده
    مگر چندتا مسیر، چندتا علت اصلی و چندتا راه حل وجود داره؟! ما چند تا کج فهمی جهانبینانه داریم؛ - استقلال رو معادل ایزولاسیون گرفتیم. - حاکم و حکومت رو قادر مطلق و موظف در نظر گرفتیم. - باور همیشگی به وجود یک راه خوب قطعی داریم. - هیچ تناقضی نباید وجود داشته باشه. و ... از دید بنده اگر سیستمی کارش خیلی درست بود و تونست بسیار موفق باشه باید بسرعت نابودش کرد، دلایل مفصلی داره ...
  21. 1 پسندیده شده
    وقتی گفته می شود ذهن نابالغ یعنی همین نگاه کوتاه بین صفر و یکی !! اول شما بفرمایید که در تمام این مواردی که فرمودید چه کسی حرف آخر را زده است !؟ درباره قدرت هم ، از اولین پست های بنده در این انجمن درباره همین موضوع بوده است (و هنوز هم جای کار بسیاری دارد و ...) : البته اگر همین مطلب استاد ارجمندمان جناب @MR9 را خوب مطالعه می فرمودید به نظرم اینگونه ساده اندیشانه به این مسائل نگاه نمی کردید اما انگار شما می خوانید بر اساس پیش زمینه فکری دلخواهتان !!
  22. 1 پسندیده شده
    البته خود جناب MR9 پاسخگو خواهند بود اما شما بهتره به جای اسپم کردن بیایید و منطق تحلیل را نقد کنید اگر هم می خواهید اسپم کنید بروزرسانی موجود است :
  23. 1 پسندیده شده
    سلاح لیزری تاکتیکی هواپایه لاکهید مارتین شرکت دفاعی لاکهید مارتین با انتشار یک کلیپ تبلیغاتی غلاف سلاح لیزری تاکتیکی هواپایه خود را معرفی کرد. این سلاح لیزری با نام TALWS در این کلیپ بر روی جنگنده های اف-16 نصب شده است. این سلاح لیزری به جنگنده ها امکان میدهد با طیف گسترده موشکهای مانند موشك های زمین/دریا به زمین/دریا، زمین/دریا به هوا و هوا به هوا دشمن درگیر شوند وانها را از میان بردارند. در این کلیپ جنگنده های اف -16 برای شناسایی موشکهای از هواپیمایی بوئینگ KC-46 پگاسوس کمک میگیرند. این هواپیمایی شناسایی با دارا بودن سنسورهای تاکتیکی پیشرفته، همکاری و هماهنگی بالایی با جنگنده ها جهت شناسایی انواع موشکها خواهد داشت. شرکت دفاعی لاکهید مارتین سالهای زیادی است که بر روی توسعه انواع مختلف سلاح های لیزری زمین پایه و هواپایه فعالیت دارد. به طور قطع به کارگیری سلاح های لیزری به عنوان یک سامانه پدافند ضد موشکی در ارتش آمریکا موجب میشود جنگنده ها و دیگر دارایی های ارتش مانند شناورهای دریایی، هواگردهای غیر تهاجمی و واحدهای نیروی زمینی از خطر موشکهای در میدان نبرد در امان باشند. https://www.aparat.com/v/NCPGI
  24. 1 پسندیده شده
    سلام براستاد عزیز ضمن تشکر از زحمات و توجه مستمر به میلیتاری
  25. 1 پسندیده شده
    به نام حق . آتش بر فراز نجف ... نگاهي به وقايع خونين مقاومت نجف در جنگ 2003 اشغال عراق ميتوان به جرات گفت كه نبرد نجف بزرگترين درگيري جنگ 2003 اشغال عراق بوده است . اين نبرد در دو مرحله اتفاق افتاد ~ مرحله اول زماني روي داد كه واحدهاي زرهي لشكر سوم ارتش آمريكا سعي در محاصره شهر داشتند و مرحله دوم اين نبرد زماني روي داد كه تيپ 101 هوابرد ارتش آمريكا به منظور پاكسازي و اشغال كامل وارد عمل شد . اطراف نجف : شهر نجف بر دو بزرگراه اساسي عراق واقع شده است كه از شمال به دو شهر كربلا و بغداد منتهي ميشود . بسادگي تمام اين شهر با استفاده از مسير ناصريه و سماوه دور زده شد ~ لشكر سوم ارتش آمريكا تصميم گرفت تا با محاصره شهر از اينكه مقاومت موجود در اين شهر بتواند براي خطوط تغذيه و لجستيك مشكل آفريني كند جلوگيري نمايد . نقشه محاصره نجف با اين اهداف شكل گرفت : تسخير پل شمالي در شهر الكيفل (واقع شده در كنار رودخانه فرات بين شمال نجف و شهر الحله ) و همچنين بدست گيري شهر ابوسخير در جنوب نجف . بدين ترتيب پل شمالي الكفل با عنوان ماموريت جنكينز و پل جنوبي در شهر ابوسخير با كد ماموريت فلويد نام گذاري شدند . اما قبل از اينكه حمله آغاز شود طوفان شن سنگيني بوجود آمد و اجبارا تمامي هليكوپتر ها زمينگير شدند و امكان پشتيباني هوايي براي نيروي هاي آمريكايي حمله كننده از ميان رفت ! ... حمله آپاچي ها در 24 مارچ : در 24 مارچ ~ 32 فروند هليكوپتر تهاجمي لانگبو آپاچي از هنگ 11 نيروي هوايي ماموريت داده شدند تا عمليات دوبرد نفوذي بر عليه واحد هاي زرهي متعلق به گارد رياست جمهوري عراق از لشكر مدينه كه اطراف نجف مستقر بودند انجام دهند . و به جاي اينكه اين هليكوپترها عمليات پشتيباني نزديك در اطراف خط مقدم را انجام بدهند پيشنهاد شد تا عملياتي به سبك حمله با هواپيماهاي نظامي انجام بدهند . اين اعتقاد وجود داشت كه ديده بان هاي عراقي 11 محدوده قابل حمله مقابل خودشان رو زير نظر داشته باشند . صرف نظر از اين ~ زمانيكه هليكوپترها ميخواستند به نجف در شب نزديك شوند قطع چند ثانيه اي شبكه برق شهر بعنوان علامتي براي نزديك شدن هليكوپترها بكار رفت . حجم سنگيني از سلاح هاي ضد هوايي و تسليحات سبك هليكوپتر ها را هدف گرفتند . تك تك هليكوپتر هاي موجود در اين ماموريت مورد اصابت قرار گرفتند و فقط يكي از اينها از يك ضربه مستقيم گلوله آرپيجي جان سالم بدر برد . هليكوپتر ها به پايگاههاي مبدا بازگشتند در حالي كه برخي از آنها دچار آتش سوزي شده بودند و با يك موتور حركت ميكردند و يا كاملا سوراخ سوراخ شده بودند . يك آپاچي كه پايين اورده شده بود در يك فرود سخت در كانالي از بين رفت ! كه هواپيماهاي جستجو و نجات بدليل حجم سنگين آتش ضد هوايي نتوانستند به آن دست پيدا كنند . هر دو خدمه اين هليكوپتر افيسر رولاند يانگ جي آر و ديويد ويليامز سعي كردند تا با شنا به پايين كانال از دست نيروهاي عراقي بگريزند ~ بعد از يك چهارم مايل شنا از كانال خارج شدند و سعي كردند تا به به فضاي باز مقابل باغات اطراف كانال بگريزند هر چند كه در نهايت بخاطر روشني نور ماه بوسيله افراد مسلح غير نظامي شناسايي شدند و بعد از آن بدست نيروهاي عراقي افتادند كه با يك عمليات نجات در نيمه هاي آپريل نزديك تكريت نجات يافتند ... دولت عراق با نمايش اين هليكوپتر در تلويزيون عنوان كرد كه يك فرد كشاورز با استفاده از يك سلاح تك تير شكاري اقدام به پايين كشيدن آن نموده است ! اما با توجه به حجم سنگين آتش ضد هوايي و زره آپاچي نميتوان گفت كه يك گلوله بتواند چنين كاري كند ( البته به زعم آمريكايي ها !‌)اين هليكوپتر سقوط كرده بعدها توسط دو عدد فروند موشك زمين به زمين MGM-140 ATACMS از فاصله دور منهدم شد تا امكاناتش بدست عراقي ها نيفتد . اين جدال ناموفق جنجال بسياري آفريد ~! با برخي استدلال هايي كه ميگفت اين عمليات نشان داد آپاچي ها براي حملات دوربرد پنهانكاري و مقاومت كافي در برابر حملات زميني ندارند ! و اين هليكوپتر بايد به ماموريتهاي پشتيباني هوايي محدود شود . عده از ديگر دليل آورندگان مدعي بودند كه شكست عمليات 24 مارچ بخاطر ضعف طراحي عمليات و نقص امنيت عملياتي بود نه نقايص مرتبط با خود آپاچي . در 26 مارچ آپاچي ها تلاش براي يك ماموريت دوربرد ديگري را آغاز نمودند ٬ هر چند كه ديگر اين ماموريت در ابتدا با هماهنگي اجراي آتش سنگين توپخانه و كمك چند فروند جنگنده تهاجمي اف 18 صورت گرفت ٬ گذشته از اين آپاچي ها هرگز در حالت ايستايي (هاور) يك لحظه صبر نكردند و اقدام به آتش در حال حركت نمودند . اين تاكتيك ها اجازه داد تا 7 توپ ضد هوايي و 5 رادار 3 قطعه توپ و 25 خودروي نظامي ديگر منهدم شود بدون اينكه يك آپاچي از دست برود . هدف جينكيز : كار رسيدن به هدف ماموريت جنكيز در الكفل به واحد جنگي سرهنگ دوم ويل گريمزلي از تيپ يكم داده شد . هر چند كه در زمان صدور اين دستور اولين تيم نبرد تيپ يكم در موقعيت حساس بين ناصريه و نجف قرار داشت . تنها تيم موجود براي حمله به هدف جنكينز از يك واحد ضد هوايي همچنين مجهز به نفربر هاي زرهي ام 6 برادلي به همراه واحد شناسايي و يك واحد كنترل هوايي (FAC) بهره ميبرد . در ساعت 1 صبح 25 مارچ واحد ضد هوايي اقدام به ايجاد پل و فرار در برابر نيروهاي شبه نظامي موضع گرفته در مقابل خويش ميكند ! . جنگ در تمام شب طول كشيد و روند كار به كندي پيش رفت ٬ با در خواست از واحد توپخانه اقدام به حمله به مواضع محكم اين نيرو ها شد . قبل از صبح نيروهاي واحد ضد هوايي درخواست پشتيباني نمودند و كلنل گريمزلي گروهان براوو گردان سوم و هنگ 7 پياده نظام را ارسال نمود. به محض رسيدن اين نيرو ها در ساعت 8:30 صبح ٬ واحد ضد هوايي براي حفاظت جناحين فرستاده شد تا زماني كه براوو گردان سوم و 7 پياده نظام حمله را به سمت پل ادامه ميدهند ٬ با تعداد زيادي پياده نظام عراقي و استفاده از نيروي زميني براي پاكسازي ساختمانهاي موجود در مسير به نبرد بپردازند ... در ساعت 11 صبح گروهان براوو همچنين واحدهاي 3 و 7 پياده نظام به پل حمله كردند . زماني كه 3 تانك به سمت پل هدايت شد ٬ نقب زنهاي عراقي ها پل را بمب گذاري كرده بودند . در نتيجه انفجار پل سقوط نكرد اما ضربه سختي ديد ٬ سه تانك ابرامز در آنطرف پل به دام افتادند . با اين حال پس از بازرسي از وضعيت پل به اين نتيجه رسيدند شده كه اين پل ميتواند خود را نگه دارد و تانك ها از روي آن عبور خواهند كرد ٬ فرمانده گردان ضربتي 69/3 با تانك هاي خودش از روي پل عبور كرد و پل اين اجازه رو داد تا تمام نيروهاي آمريكايي از آن عبور كنند ! ٬ كه آن سمت پل به طرز وحشيانه اي از فاصله نزديك با نيروهاي عراقي درگير شدند . نيرو هابه زير آتش خمپاره اي و نيمه انتحاري نيروهاي عراقي وارد شدند كه در وانتها كاميونها و خودروهاي شخصي موقعيت گرفته بودند . كه در نتيجه 3 نفربر برادلي مورد اصابت آرپيجي قرار گرفت . اين حملات تمام روز 26 مارچ ادامه يافت ٬ اما موفق نشد تا نيرو هاي آمريكايي را از پل براند . گردان براوو ~ 3 و 7 پياده نظام هدف جنكينز ماندند تا اينكه با پوشش 3 و 7 پياده نظام در شب 26 مارچ از نبرد رها شدند .اين سه نيرو گردان براوو و 3 و 7 پياده نظام در جنگ زميني مجموعا 36 ساعت جنگيدند و با 1200 نيروي شبيه نظامي روبرو شدند . دستيابي به هدف جنكينز نجف را از شمال محدود كرد ... هدف فلويد : ساعت 6 صبح 25 مارچ واحد7 سواره گردان سوم به هدف فلويد حمله بردند . اين حمله در حالي صورت گرفت كه يك طوفان شن ديد را به 25 متر كاهش داده بود و سبب شد تا نيرو هاي آمريكايي با استفاده از دوربين هاي حرارتي نيروهاي عراقي را هدف قرار دهند . در ساعت 10:43 صبح پل تسخير شد و مشخص شد كه بمب گذاري نشده است . تيپ 7 سواره نظام ! نيروهاي A و B را به شمال فرستاد تا با حفاظت از سد و پل و موقعيت هاي مسدود كننده اقدام به محاصره نجف بنمايد. اين نيروها زير حمله صدها نيروي شبه نظامي كه مخفيانه به اين مواضع نزديك ميشدند قرار گرفتند . در همين زمان نيرو هاي C در حال بر قراري امنيت پل اطراف هدف جنكينز بودند كه تحت حمله نيروهاي با استفاده از خودروهاي غير نظامي قرار گرفتند تا جايي كه يك نفربر برادلي ام 3 را بوسيله يك اتوبوس مدرسه فراري دادند به يك تانكر پر از سوخت واقع در پشت خطوط نيروهاي آمريكايي كوبيدند !! . اگر چه امكان استفاده از هليكوپتر هاي نظامي بخاطر ظوفان شن وجود نداشت ٬ هواپيما ها ميتوانستند با پرواز ارتفاعات تسليحات هدايت جي پي اس را بر روي مواضع تايين شده رها كنند . چند حمله هوايي با استفاده از بمب افكن هاي بي 1بي لنسر منجر به نابودي دو تانك تي 72 عراقي گرديد . زماني كه نيرو هاي B به سمت شمال در حال پيشروي بودند به كمين نيروي هاي عراقي از فاصله نزديك برخورد كردند . در حين اين درگيري 2 تانك آبرامز و 1 نفربر ام 3 برادلي زده شد و مهمات درون آنها آتش گرفت . با اين حال پنل انفجاري كه براي حفاظت از جان خدمه طراحي شده بود فعال شد كه در نتيجه هيچ يك از خدمه كشته نشدند .گزارشات ابتدايي نشان داد كه اين تانك ها با استفاده از موشك هاي ضد تانك روسي كورنت 9M133 مورد اصابت قرار گرفته اند ! اگر چه بعدا هيچ شواهدي مبني بر اينكه نيروهاي عراقي چنين موشكهايي بكار گرفته باشند دريافت نشد ٬ كه در حال حاظر به نظر ميرسد اين تانك ها با استفاده از شليك آرپيجي به نقاط ضعف زره يا شليك خودي در ديد كم ناشي از طوفان شن مورد اصابت موثر قرار گرفته اند . نيرو هاي B اين تانك ها را رها كردند و تا پايان شب مواضع مورد نظر خود را مسدود ساختند و به حملات عراقي ها پايان دادند . محاصره نجف : بعد از پايان شب 26 مارچ ٬ گردان 2 پياده نظام تيپ 69 زرهي با يورش به سمت جنوب از هدف جنكينز به منظور اتصال به تيپ 7 سواره نظام در هدف فلويد اقدام به تكميل محاصره مينمايد و تا شب اين اتصال بدرستي برقرار ميشود .كه درنتيجه در 27 مارچ تيپ 7 سواره نظام پس از 120 ساعت درگيري مداوم از ادامه جنگ خارج ميشود . در داخل نجف وضعيت بسيار اسفناك ميشود . عده اي از مردم عادي كه از حمايت رژيم بعث منصرف شده و به خطوط ارتش آمريكا روي مي آورند و گزارش ميدهند كه نيروهاي شبه نظامي فداييان صدام با فشار به اعضاي گروه شبيه نظامي القدس آنها را وادار به مبارزه با آمريكا با تهديد كشتار تمامي اعضاي خانواده هايشان ميكنند . همچنين آنها ميگويند كه رهبران محلي حزب بعث از مردم عادي بخاطر اينكه در حمله هوايي كشته نشوند استفاده ميكنند ! يك سرهنگ عراقي گزارش داد كه از 1200 نفر نيروي تحت امر وي فقط 200 نفر باقي مانده است . در 29 مارچ 4 سرباز از تيپ 7 لشمر 3 پياده نظام بوسيله يك حمله انتحاري در محل بازرسي بيرون نجف كشته ميشوند . گرفتن نجف : همزمان با ادامه حملات به خطوط تغذيه و پشتيباني نيروهاي آمريكايي توسط نيروهاي عراقي خارج از شهرهاي محاصره شده ٬ پيشروي نيروهاي آمريكايي چندين روز به كندي ميگرايد تا فرمان برقراري امنيت اين خطوط بمنظور آخرين حمله براي فتح بغداد صادر ميشود . در اين زمان واحد 82 هوابرد ارتش آمريكا به سماوه حمله كرده بود . در 28 مارچ واحد 101 هوابرد ٬ بوسيله گردان 1زرهي جدا شده از لشكر سوم نيروي زميني در اطراف نجف پشتيباني ميشود . در 29 مارچ تيپ 101 هوابرد با نيروهاي عراقي مستقر در دانشگاه كشاورزي واقع درجنوب شهر نجف درگير ميشوند و اين نيروها همچنين فرودگاه نجف را بدست ميگيرند . در 31 مارچ تيپ 101 اقدام به عمليات شناسايي نيروها بر فراز نجف مينمايد . در محدوده حرم مطهر امام علي (ع) افرادی تحت حمله شديد پياده نظام با ارپيجي قرار میگیرند و هويتزرها شروع به شليك به سمت نقاط خالي مينمايند ! . در 4 ساعت نبرد ٬ حجم سنگين پشتيباني و حملات هواييکه بر عليه مواضع عراقي صورت ميپذيرد . مسجد امام علي (ع) از آسيب در امان ميماند !! . در 1 آپريل فرماندهان تيپ 101 عمدا يكي از مسير هاي نجف متصل به حله را مورد حمله قرار نميدهند . زماني كه نيروهاي عراقي سعي ميكنند تا از اين مسير فرار كنند بوسيله هلیکوپتر OH-58 Kiowa و تك تيراندازان هدف قرار ميگيرند . همچنين در 1 آپريل قسمتهايي از تيپ 70 زرهي عمليات رعد آسايي با استفاده از زره پوشهاي حفاظت شده به مركز نجف انجام ميدهند . از تانك آبرامز در اين حمله استفاده شد اين حمله با مقاومت بسيار سنگيني روبرو شد اما سرانجام با موفقيت با پايان رسيد . در 2 آپريل تيپ 101 هوابرد اقدام به چند عمليات هماهنگ در داخل نجف براي فتح مواضع مستحكم فداييان صدام مينمايد . در 4 آپريل تمام شهر بدست نيروهاي آمريكايي ميفتد ... فقط با ذکر نام WORIOR و و لینک سایت WWW.MILITARY.IR مجاز به استفاده از این مطلب هستید ! ... ! كربلا گپ درگيري نهايي براي فتح عراق : http://military.ir/m...t=13914&start=0 - ------ http://en.wikipedia...._of_Najaf_(2003)