برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      45

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      36

    • تعداد محتوا

      3,146


  3. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      375


  4. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      5,269



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 1 تیر 1400 در پست ها

  1. 5 پسندیده شده
    به آب اندازی ناو مین شکار شاهین امیر دریادار رستگاری مدیر عامل سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع در آیین الحاق ناو مین شکار شاهین گفت: عملیات اجرای پروژه طراحی و ساخت اولین ناو مین شکار جمهوری اسلامی ایران شاهیــن با مأموریت کشف، شناسایی و انهدام انواع مین های دریایی کف خواب، مغروق و شناور با استفاده از فناوری کامپوزیت و همچنین اثر سطح به صورت دو بدنه (کاتاماران) از سال 1392آغاز و با انجام بیش از 4000 فعالیت اجرایی و نصب و راه­اندازی بیش از 60 سامانه مکانیکی، تأسیساتی، تحرک و رانش، برق و الکترونیک، ناوبـری، به مرحله بهره برداری رسیده است. وی استفاده از فناوری کامپوزیتی به روش ساندویچ پانل در طراحی و ساخت بدنه شناور با هدف کاهش وزن و ایجاد استحکام بالا ، استفاده از فناوری شناورهای اثرسطح با ایجاد بالشتک­های هوایی در سینه و پاشنه ناو به منظور کاهش سطح آبخور و در نتیجه کاهش چشمگیر فشار بدنه بر روی آب وحساسه­های مین­های دریایی،استفاده از اولین سامانه بومی تثبیت موقعیت شناور در دریا DP1 ،سامانه سونارهای مین یاب با دقت بالا ،طراحی و ساخت اولین سامانه رباتیک کنترل از راه دور زیرآبی مین شکار ROV برد بلند و طراحی و ساخت اولین سامانه بالابری بومی شناور (هاورینگ) را از مهمترین فناور­های نوین و بومی ناو مین شکار شاهین عنوان کرد. مهمترین قابلیت های ناو مین شکار شاهین مقاومت سازه در برابر شوک­های حاصل از انفجارات زیرآبی ، اثرات مغناطیسی، آکوستیکی و فشاری بسیار پایین در مقابل حساسه های انواع مین های دریایی،قابلیت مانور پذیری، ماندگاری و تعادل مناسب در دریا با توجه به نوع طراحی بدنه شناور و مقاوم در برابر پدیده خوردگی در دریا باتوجه به فناوری کامپوزیتی شناور است.
  2. 4 پسندیده شده
    در حقیقت انفجار دوم نطنز در عین پیچیده بودن و موفقیت آمیز بودن ولی به نظر یک امکان "روز مبادا" یی بود که شاید موساد سال ها روش کار کرده بود ( از شناسایی و انتقال تجهیزات و مواد منفجره تا عضوگیری از داخل سایت نطنز و آماده سازی های متعدد پیرامونش و از همه مهمتر اصل غافلگیری ) و در تئوری اگر نطنز روزی به ظرفیت صنعتی خودش میرسید و سانتریفیوژهای مثلا چند ده هزاری یا سانتریفیوژهای بسیار گران قیمت تر و پیچیده تر نسل های بالاتر و در نتیجه سوی بالاتری میداشت و این خرابکاری صورت میگرفت طبیعتا ممکن بود حتی ابعاد حادثه فراتز از بحث مادی و سرعت غنی سازی بره و کلا این مجموعه را از حیث انتفاع ساقط کنه. چیزی که به نظر میرسه در اون برهه و بحث مذاکرات ایران در وین و البته نیاز نتانیاهو به یک تکانه برای ابراز وجود در برابر بایدن (چه در بحث هشدار به آمریکا برای موضع سرسختش، چه ایران برای ترک مذاکرات وین، چه خودشیرینی برای آمریکا به منظور خرید وقت اضافه و برداشتن فشار زمانی از روی مذاکره کنندگان آمریکایی و در نتیجه باج خواهی بیشتر (یعنی هم در مقام علاقه مند به نتیجه رسیدن مذاکرات وین ولی با حداکثر دستاورد برای اسراییل* و چه در مخالفت باهاش) یا عجله در به ثمر رساندن موفقیت به نام خود یا نمایش تبلیغاتی نتانیاهو باعث شد زودتر از موعدی که میتونست رخ بده. از این منظر در این برهه که برجام و تبعیت ادامه دار ما ازش باعث شده بود در نطنز عمدتا کمتر از نیمی از سانتریفیوژهای نسل اول نصب باشند ( و ما نه تنها اون چند ده هزار ماشینی که امکانش برای نصب وجود داره نصب نکرده باشیم بلکه از 11 هزار قبل برجام هم بیشتر از نیمیش را برچیده و در انبار نگه داری کنیم) این انفجار قطعا آسیب کمتری وارد میکرد تا در موقع فول ظرفیت بودن نطنز. در گزارش اخیر آژانس هم اشاره کردم یکی از حساسیت ها و اعتراضات آژانس این بود (به خاطر این انفجار) ایران طبیعتا طبق برجام (که گفته شده بود در صورت از کار افتادن سانتریفیوژها فقط میتونه از انبار قطعه استفاده کنه یا جدیدیش را بسازه) در حال جایگزینی سانتریفیوژهای آسیب دیده هست ولی ما به خاطر قانون مصوب مجلس و توقف پروتکل الحاقی توسط ایران و کدهای اجرایی به انبار سانتریفیوژها دسترسی نداریم که بدونیم ایران چطور داره سانتریفیوژهاش را جایگزین میکنه. البته این به این معنا نیست که این آسیب را جدی نگیریم. قطعا یک شکست اطلاعاتی بزرگ برای ما بود و یک موفقیت بزرگ برای دشمن ولی شاید جمیع شرایط باعث شد چیزی که میتونست فاجعه ای به مراتب بزرگ تر بشه در حدود یک فاجعه کوچک تر باقی بمونه. و البته انفجار اول و دوم نطنز نشون داد که هیچ بعید نیست با تمام این قضایا ما شاهد خرابکاری های بعدی نباشیم و اصلا به این معنا نیست که دشمن اصل غافلگیریش ار از دست داده. ممکنه از جایی بخوریم که دوباره فکرش را نمیکنیم به یک شیوه جدید. پ ن1: نمیدونم این فرد دخیل در انفجار دوم از کارکنان خود نطنز آیا در انفجار اول هم نقشی داشت (در حد فعال کردن و مونتاژ قطعات از داخل نطنز) یا نه؟ عقلانیش این بود که موساد هسته های عملیاتیش جدا از هم باشند ولی اگر مرتبط بوده اینکه شناسایی نشده بین انفجار اول و دوم را اول باید حراست سازمان و بعد نهادهای اطلاعاتی یک بازبینی اساسی بکنند در کارشون. بماند که نفس عملیات هایی که ما اطلاع داریم ازش از شروع عملیاتهای ترور دانشمندان و خصوصا ترور سردار طهرانی مقدم و مجموعشون و ... خودش آسیب شناسی را باید از مدتها پیش کلید میزد. ** یکی از مقامات سابق موساد عنوان کرده بود در یک مصاحبه جدیدا که به ثمر رسیدن برجام در مذاکرات وین فعلی برای ما بهترین چیز هست چون میتونیم اونوقت تمرکزمون را از روی برنامه هسته ای ایران (منظورش احتمالا همین منابع و تمرکزی است که برای خرابکاری و ترور و ... در حد کلان تخصیص دادند) بر روی مسائل مهم تر منطقه ای (احتمالا منظور حضور ایران در منطقه و گروه های مقاومت هست و مسائل دیگر هست) بزاریم. در حقیقت به این معنا که وجود بازرسی های شدید آژانس کمی از بار ماموریت های شناسایی و اطلاعاتی موساد نسبت به مسئله هسته ای ایران را کاهش میده ( نگرانی ها تا حد زیادی کاسته میشه ودر نتیجه زمان کمتری مورد نیاز هست به منظور دغدغه اتمی ایران) و میتونند روی برگه های مورد نیاز روز مبادا کار کنند و البته بحث حضور نظامی ایران. ( یعنی به این معنا که احتمالا بستر انفجارهای اول و دوم نطنز اتفاقا در همون موقع اجرای برجام ریخته شده چون شرایط بازرسی ها و دسترسی های اژآنس و غفلت ایران از این جهت که حالا جامعه جهانی برنامه اتمی ما را با برجام پذیرفته شرایط ایده آلی را فراهم کرده بوده تا با فراغ بال برای روز مبادا اهرم ایجاد کنند که باز هم این کار را خواهند کرد همانطور که عقیده دارم در صنعت نظامی و اقتصادی ما هم در این سالها چنین اهرم هایی را ایجاد کردند که شاید در موقع خاص و ویژه ای فعالش کنند مثلا در زمان یک جنگ محدود یا نامحدود ما شاهد خرابکاری های گسترده در صنعت نظامی و اقتصادیمون باشیم که در سال های صلح پی ریزی شده باشند)
  3. 3 پسندیده شده
    مزار شریف در آستانه سقوط مَزار شَریف مرکز ولایت بلخ در شمال افغانستان و چهارمین شهر بزرگ افغانستان (پس از شهرهای کابل، هرات و قندهار)می باشد که تروریست های طالبان هم اکنون به دروازه های شهر رسیده اند و گروه های مردمی در حال آماده سازی برای دفاع از شهر هستند. طی روزهای اخیر ، طالبان چندین ولسوالی را در سه ولایت شمالی کندز ، بغلان و بلخ به دست گرفته اند. شاهدان گفتند که منطقه دوشی در استان بغلان در دست طالبان است ، که در صورت صحت این امر ، راهی را که پنج ولایت شمالی به کابل متصل می کند ، به دست طالبان افتاده است.
  4. 3 پسندیده شده
    به نام خدا سرنگونی پهپاد ها توسط لیزر هوایی در آزمایش اسرائیل سازمان تحقیقات وزارت دفاع اسرائیل، Mafat، Elbit Systems و نیروی هوایی مجموعه ای از آزمایش‌ها را به اتمام رساندند که در طی آن، پهپاد هایی در برد و ارتفاع های مختلف توسط یک سامانه لیزری نصب شده روی هواپیما مورد هدف قرار گرفتند. وزارت دفاع اسرائیل اعلام کرد: "توانایی نابودی اهداف هوایی از آسمان، قابلیتی خلاقانه است که پتانسیل ایجاد تغییری استراتژیک در دفاع هوایی اسرائیل را دارد." وزارت دفاع اسرائیل در اکانت توئیتر خود این موضوع را اعلام کرد و تصاویری را از یک هواپیمای حامل ماژول لیزری منتشر کرد. در یکی از عکس ها، لیزر بدنه یک پهپاد را سوراخ کرده و منجر به سقوط آن شده است. تاکنون راه حل های ضد پهپاد بر نابودی آن ها از زمین توسط موشک، اسلحه و سلاح های هجومی الکترونیکی متمرکز بوده اند. این آزمایش احتمالا اولین مورد استفاده از لیزر در آسمان برای سرنگونی پهپاد باشد. منبع
  5. 3 پسندیده شده
    بسم ا... فلسفه آموزه نبرد هوا- زمینی چرا نیروی هوایی برای تاثیر گذاری بر صحنه نبرد ، به نیروی زمینی نیاز دارد ؟ بخش اول براساس تئوری ژنرال استاری ، اصل اساسی در اجرای راهبرد دفاع متحرک ، " نبودن در همه جا و در عین حال بودن در همه نقاط درگیری است " ، بدین معنی که هر ارتشی برای دست یابی به موفقیت می بایست علاوه بر درگیر کردن واحدهای دشمن در طول جبهه نبرد ، "ذهن فرماندهان دشمن " را نیز نسبت به جهت و هدف اصلی تهاجم گمراه نماید . دن. ای . استاری در طول سالهای خدمت خود در ترادوک ، منشاء تحولی در ابعاد گسترده را فراهم آورد که یکی از آنها ، ایجاد روند خود-کاوی در سازمان رزم محافظه کار ارتش بود . به شکل خاص گرچه این تئوری براساس الزامات صحنه نبرد در قرن بیستم بنا نهاده شد ، اما همچنان در قرن جدید با یکسری تغییرات ،آن را معتبردانست . درواقع امر ، قانون اساسی نبرد در قرن بیست و یکم از 3بند اصلی تشکیل شده است : 1- نسبتهای آغازین " نتیجه نهایی نبرد" را تعیین نمی کند . 2- مهم نیست که چه کسی ، تعداد بیشتری در اختیار دارد یا خیر - بدین معنی که با وجود اینکه سوری ها (جنگ 1973) ، ستون پشت ستون واحدهای مکانیزه در اختیار داشتند ( به مانند عراق در جنگ 8 ساله ) این مساله هیچ کمکی به آنها نکرد. 3- هرکس ابتکار عمل را از طرف مقابل بگیرد ( خواه در حال حمله باشد یا دفاع ، یا اینکه کمیت نیروهایش زیاد باشد یا کم ) به هرحال پیروز خواهد شد . بدین معنی که حتی یک ارتش کوچک که بلحاظ راهبردی در وضعیت تهاجمی قرار دارد می تواند ابتکار عمل را از دست حریف خارج سازد. نبرد ارتفاعات جولان در سال 1973 نشان داد که نسبتهای آغازین ، نتیجه نهایی نبرد را تعیین نخواهد کرد این مقدمه کوتاه در واقع آغازی است بر بررسی ایده قدیمی همکاری متقابل نیروی هوایی و نیروی زمینی که با ظهور قدرت هوایی در جنگ نخست جهانی ( 1918- 1914) بوجود آمد ، در جنگ جهانی دوم با نتایج خیره کننده تاکتیکهای بلیتزگریک خود را اثبات نمود و درسالهای پس از آن ( کره ، ویتنام ، اعراب و اسراییل ، ایران و عراق ، جنگ دوم و سوم خلیج فارس ، افغانستان ، گرجستان ، اوکراین و ... ) نیز بطور مستمر گسترش یافت . در سال 2014 میلادی ، یکی از مجلات نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، مقاله ای را منتشر نمود که درآن نویسنده بر این اعتقاد قرار داشت که نیروی هوایی از یک نظر ، واحدهای نیروی زمینی را بعنوان نوک پیکان تخریب سازمان رزم دشمن محسوب می کند . پس از انتشار این مقاله ، یکی از ژنرال های بازنشسته نیروی هوایی متقابلاً به این نکته اذعان نمود که یگان های نیروی هوایی در صورتی که به درستی بکار گرفته می شدند ، می توانستند تنها در یک بازه زمانی 120 روزه توان نظامی داعش را در عراق و سوریه از میان بردارد . با این حال ، استدلال های متمرکز بر کاربرد صِرف قدرت هوایی ، با آنچه که در سطور ذیل خواهد آمد ، دست به گریبان خواهد بود . ژنرال دیوید پترائوس یکی از نحله های فکری بسیار قدرتمند در تئوری های نظامی که طرفداران بسیاری در محافل نیروی هوایی نیز دارد ، استفاده صِرف از قدرت هوایی برای نابودی توان رزمی دشمن است . میزان قدرت نفود این ایده تا بدانجاست که حتی ژنرالهای نیروی زمینی را تحت تاثیر خود قرار داده بطوریکه دیوید پترائوس در سال 2016 مقاله با عنوان " وقت آن رسیده که دستان نیروی هوایی در افغانستان را باز کنید " و چند ماه بعد مقاله دیگری با عنوان " دستکشهای نیروی هوایی را در برابر طالبان از دست بیرون آورید! " را در حمایت از تقویت بیشتر نیروی هوایی به رشته تحریر درآورد . این استدلال بر یک پیش فرض که در آن سازمان رزم دشمن شامل یگان های پیاده ، خودروها و زیرساختهای نظامی می بایست از طریق بمباران های هوایی نابود شده یا به اندازه ای تضعیف شوند که قدرت مقابله به مثل از آنها ستانده شود ، قرار دارد. با این حال ، بر خلاف تصورات موجود ، واقعیت آن است که نیروی رزمی دشمن در شکلهای مختلف خود ، صرفاً با استفاده گسترده از قدرت هوایی و کمیت محدودی از نیروی زمینی ، از میان نخواهد رفت . این بدان معناست که در جنگ های کم شدت ، واحدهای رزمی ضد شورش در صورتی که قصد داشته باشند از مرعوب شدن مردم غیر نظامی از سوی عناصر مسلح جلوگیری بعمل آورند ، می بایست تعداد بیشتری از عناصر زمینی خود رابصورت شبانه روزی ، وارد صحنه نبرد کنند . درواقع ، تجربه واحدهای رزمی ارتش ایالات متحده در افغانستان نشان می داد که عناصر مسلح طالبان ، بیشتر ترجیح میدادند تا در روزهایی با پوشش ابر یا آب و هوای نامناسب ، مبادرت به اجرای حملات خود نمایند ،چرا که بخوبی مطلع بودند که میتوانند بدون نگرانی از حضور جتهای پشتیبانی نزدیک ای-10 ، هواگردهای بدون سرنشین یا بالگردهای رزمی که بطور معمول برای تامین پوشش هوایی در منطقه نبرد حاضر می شدند ، ضربات موثری را وارد کنند . طوفان صحرا ( 1991 ) یکی از موفق ترین عملیاتهای نظامی استوار بر قدرت هوایی بشمار می رود در یک نمای گسترده تر و بر خلاف استدلالهای مبتنی بر تجارب بدست آمده از تاثیر نیروی هوایی در جنگ دوم جهانی ، حوزه استراتژی مبتنی بر تخریب انبوه ، معمولا نتایج مورد انتظار را به نمایش نمی گذارد . در این حالت ، نیروی مدافع ، حالتهای متفاوتی را برای ادامه بقاء در محیط رزمی جستجو کرده و بکار می گیرند که این امر بطور مشخص در جریان جنگ ویتنام از سوی ارتش ویتنام شمالی به فرماندهی هوشی مین ، صورت پذیرفت ، جایی که مدافعان همچنان قادر بودند تا از تصرف قلمرو خود توسط مهاجمان جلوگیری بعمل آورده و کنترل خود را بر جمعیت غیرنظامی ، حفظ کنند . قوام این استدلال بلافاصله پس از پایان جنگ دوم جهانی و در جریان عملیات نظامی در کره ، توسط شخصی به نام آر.آر .فهرنباخ به سال 1963 مورد بررسی قرار گرفت : بالگرد تهاجمی AH-64 (راست ) و جنگنده پشتیبانی نزدیک A-10 (چپ ) عناصر بنیادین عملیات هوایی در افغانستان اما با توجه به استراتژی ارتش ایالات متحده در استفاده حداکثری از قدرت هوایی بر فراز منطقه نبرد ، شیوه رزم واحدهای رزمی این ارتش افغانستان نیز بشدت تحت تاثیر فرماندهان نیروی هوایی قرار گرفت . بعنوان مثال ، در اکتبر 2017 ، ژنرال جمیز ماتیس ، وزیر وقت دفاع ، ضمن بازنگری قوانین درگیری در افغانستان ، تمامی محدودیتهایی که باعث می شد تا ارتش نتواند بطور کامل از نیروی هوایی استفاده کند را حذف نمود ، هرچند این مساله در نهایت به بهبود وضع امنیتی در افغانستان منجر نشد و برعکس از سپتامبر 2016 طالبان موفق شده بود تا حوزه کنترل خود را بر 60 درصد خاک افغانستان توسعه دهد که این میزان در مقایسه با وضعیت این گروه شبه نظامی در سال 2001 به تقریب یک پیشرفت قابل توجه به نظر می رسد . عبدالرزاق ، فرمانده وقت پلیس قندهار این مساله با ترور عبدالرزاق ، فرمانده پلیس قندهار که مسئولیت تامین امنیت این استان را بر عهده داشت ، کنترل طالبان به احتمال بسیار زیاد ، بیشتر خواهد شد . بنابراین ، چنین روندی ، می بایست شاخکهای اطلاعاتی ارتش ایالات متحده را حساس کند که آینده قدرت نظامی آمریکا و کارایی آن در برخورد با حوزه های امنیتی شکننده ای نظیر افغانستان و همچنین تهدیدهای متعارف قدرتهای در حال ظهور چگونه خواهد شد ؟!! حوزه جغرافیایی جنوب اروپا (بالکان ) بلحاظ توپوگرافی ، منطقه ای کوهستانی بشمار می رود که کاربرد توان هوایی در آن با محدودیتهایی روبروست پاسخ به این چالش بسیار بزرگ در این نکته نهفته است که نیروی هوایی نوشدارویی است که می بایست در زمان و مکان مناسب مورد استفاده قرار گیرد و نیروی زمینی ( با یک سازمان رزمی بسیار گسترده ) همراه با یک استراتژی مناسب ، تنها راه قابل قبول برای محقق نمودن اهداف موجود در سند امنیت ملی ایالات متحده خواهد بود . ماهیت عملیات نیروهای ائتلاف در جنگ دوم خلیج فارس و اثرات بجامانده از آن : شیوه برنامه ریزی عملیات نیروهای ائتلاف در جنگ دوم خلیج فارس که بطور سنتی ، از سوی طرفداران قدرت هوایی بعنوان نمونه ای بارز در کاربرد نیروی هوایی بطور مستقل مورد استفاده قرار می گیرد ، بدلیل متمرکز شدن بر روی انهدام مراکز ثقل ارتش عراق ، بتدریج تبدیل به الگویی شد که برنامه ریزان عملیات نظامی از آن برای درهم کوبیدن توان نظامی حریف در صربستان استفاده نمودند . اما برخی از صاحبنظران حوزه رزم زمینی براین اعتقادند که چنین استدلالی ، بسیار شتابزده بوده و ابهامات بسیاری بر تاثیر گذاری آن وارد است و در اغلب موارد ، ژنرال های ارشد نیروی هوایی ندرتاً پاسخی برای چنین ابهاماتی داده اند . کریدورهای هوایی ویژه حمله به صربستان این ناظران نظامی معتقدند که : 1- نخست اینکه اگر نیروی هوایی به تنهایی موجبات پیروزی نیروهای ائتلاف را در صربستان فراهم آورد ، چرا روند دستیابی به آن ، طولانی شد ؟ پاسخی که در حالت متعارف می توان به این پرسش داد این است که محدودیتهای اعمال شده توسط ناتو در اعمال قدرت هوایی در مقایسه با نیروی هوایی ائتلاف در طوفان صحرا که با آزادی عمل بیشتری وارد عمل شده بودند ، موجبات طولان شده عملیات در بالکان گردید . اما استدلال منطقی تر آن است که گفته شود روند دستیابی به پیروزی در جنگ بواسطه کاربرد صِرف نیروی هوایی در بالکان ، نه بدلیل محدودیتهای اعمال شده توسط ناتو ، بلکه بدلیل ساختار پیچیده تر نظامی ارتش صربستان درکنار ناهموار بودن توپوگرافی منطقه نبرد باعث گردید تا درهم شکست زیرساختهای ارتش صرب زمان زیادتری را طلب کند ،... 2- نکته بعدی که دراین زمینه قابل توجه است را می توان بدین صورت تبین نمود که اگر پیامدهای روانی کاربرد قدرت هوایی می تواند موجبات تسلیم حریف را فراهم کند ، چرا روند کشتار آلبانیایی تبارها به مدت 78 روز پس از حملات اولیه ، همچنان ادامه پیدا نمود ؟ چنانکه می توان استدلال نمود که بمباران های نیروی هوایی ایالات متحده و ناتو ، تنها عزم میلوسویچ و ارتش صربستان را در کشتار غیرنظامیان را تقویت نمود . اسلوبودان میلوسویچ در مجموع ، تفسیرهای موجود از عملیات ائتلاف در صربستان و نتایج نهایی این جنگ ، دوگانگی جذابی را به نمایش می گذارد که تا حد زیادی می توان دیدگاه های مرتبط با کاربرد قدرت هوایی را مورد بررسی قرار داد . از یک نظر ، تحلیلگران کلاسیک نظامی معتقدند که حملات مستمر هوایی به زیرساختهای صربستان ، میلوسویچ را وادار نمود تا کشتار را متوقف کند ، اما سایرین براین اعتقاد قراردارند که تهدید صربستان به اجرای حملات زمینی مشترک از سوی ناتو و ایالات متحده ، ارتش صربستان را وادار به عقب نشینی نمود . بدین ترتیب ، درگیری های کوزوو ، منطق مورد نیاز تحلیلگران کلاسیک نظامی را در خصوص کاربرد نیروی هوایی بعنوان استخوان بندی صِرف عملیات تهاجمی فراهم آورد تا جایی که در نهایت براین اعتقاد قرار گرفتند که جنگ آینده را می توان بدون اشغال زمینی هم در مدار پیروزی قرار داد. با این حال ، روند درگیری به گونه ای پیش رفت که خلاف آن ظاهرا به اثبات رسید . بدین معنی که تاثیرات کاربرد نیروی هوایی آنچنان موفق و حداقل خطر برای مهاجمان جلو رفت که بتدریج تئوری عدم نیاز به نیروی زمینی ، در ارتش پدید آمد ولی این استدلال ، قابلیت درک ماهیت پویای عملیات نظامی و پتانسیل مدافعان برای گریز از ضربات هوایی را نداشت . در مقابل ، از آنجایی که کاربرد نیروی زمینی نیازمند یکسری اصول و قواعد تجربه شده است ، درصورتی که استراتژی درست برای آن طراحی گردد ، می تواند بخوبی اهداف معین را محقق سازد . این اهداف نیز می تواند از یک نبرد فرسایشی تا اعمال کنترل بر روی منطقه نبرد تعریف گردد ، در حالی که تمامی احتمالات موجود در دو سر این بازه ، میتواند از اهداف تعیین شده در سطح استراتژیک ، حمایت نماید . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده :
  6. 3 پسندیده شده
    آنها تصورات غلطی را در مورد عملکرد موساد در ایران به خورد ما دادند «اسرائیل دیفنس» در گزارشی آورده است: گزارش اخیر آژانس هیچ جای شک و تردیدی در رابطه با توانمندی‌های قابل توجه ایران در زمینه رسیدن به توانمندی هسته‌ای باقی نمی‌گذارد درحالیکه اسرائیل و تراوشات منسوب به موساد ادعا دارند که اقداماتی را علیه برنامه هسته‌ای ایران محقق و به انجام رسانده‌اند! حال ما این جهش بزرگ هسته‌ای ایران را باور کنیم یا آن دروغ هایی که به خورد جامعه اسرائیل داده شد؟ بر اساس این گزارش، آنها می‌گویند در عملیات انجام گرفته در ایران ما اقدامات پیچیده تری نسبت به هدف قرار دادن راکتور هسته‌ای عراق که در اوایل دهه هشتاد به وقوع پیوست، انجام داده‌اند. اما باید در اینجا اعتراف کرد شرایط فعلی ایران هرگز شبیه به شرایط مراکز هسته‌ای عراقی یا سوریه نیست. پروژه هسته‌ای ایران (به شکل هوشمندانه ای) از تمرکز زدایی دوری کرده است ما فقط در مورد دو مرکز غنی سازی اورانیوم آنها اطلاع داریم اما اطلاعات چندانی در مورد سایر موارد وجود ندارد. در بخش دیگری از این یادداشت آمده است : در شرایطی که ما سرگرم فروش ادعاهای غیر قابل باور خود در مورد اقدامات موفقیت آمیز در ایران بودیم، ایرانی‌ها در حال توسعه برنامه هسته‌ای خود بودند. این پایگاه عبری زبان سپس با تکرار ادعاهای واهی در رابطه با اهداف برنامه‌های هسته‌ای ایران به انفجار اخیر در نطنز هم اشاره کرده و می نویسد: به روایت اسرائیل که منسوب به نهاد اطلاعاتی ما (موساد) است نیمی از آبشارهای موجود در سایت نطنز از بین رفته‌اند ، خوب این اقدامی شگفت آور محسوب می‌شود ، شاید شما هم در این رابطه با ما هم نظر باشید. این به آن معنی است که سانتریفیوژهای آی آر 1 های قدیمی را ما برایشان از بین برده‌ایم ، اما نصف دیگر آنها همچنان مشغول فعالیت هستند و موفق شدند از این طریق جهشی در غنی سازی از 20 درصد به 60 درصد داشته باشند. علاوه بر آن ما این زمینه را هم برای ایران فراهم کردیم تا به جای سانتریفیوژهای قدیمی و کم سرعت آی آر 1 قدیمی نسخه‌های جدید و بسیار سریع تر آی ار 4 و آی آر 6 را جایگزین کنند تا وقت آنها برای غنی سازی کمتر تلف شود. "عامی روهکس" نویسنده این یادداشت در نتیجه گیری خود می نویسد: گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای ما را به یک نتیجه گیری سوق می‌دهد ، نتیجه گیری که به شدت مورد توجه جامعه اسرائیل هم قرار گرفته است. در حالی که در اسرائیل بوی (متعفن) ادعاهای موفقیت موساد را در جشنواره‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای استشمام می‌کنند، در ایران به شکل پیوسته در حال پیشبرد برنامه هسته‌ای خود هستند. درست است که برخی از موفقیت‌های تاکتیکی هم به اسرائیل نسبت داده می‌شود اما ظاهرا همین موفقیت‌های (ظاهری) در فرایند کلی به نفع برنامه هسته‌ای ایران تمام شده است. این نویسنده در پایان هم آورده است : از داده‌های موجود می‌توان به این نتیجه رسید که حتی ترور محسن فخری زاده پدر برنامه هسته‌ای ایران هم که به اسرائیل نسبت داده می‌شود نه تنها نتیجه‌ای برای اسرائیل در پی نداشته بلکه ایران را پویاتر از قبل هم کرده است و به جای آن که گام‌هایش را کُند کرده و از سرعتش بکاهد به برنامه هایش شتاب بیشتری بخشیده است.
  7. 2 پسندیده شده
    این استند مربوط هست به خودرو suv بایک موتور و مدل +BJ40 که بنا بر کاتالوگ های منتشر شده آن در سال 1399 قرارداد مونتاژ آن توسط دیار خودرو با شرکت گروه خودرو سازی پکن بسته شده و احتمال دارد برای نیمه دوم سال 1400 به بازار ایران روانه گردد . اما چرایی نمایش آن توسط وزارت دفاع بر می گردد به مشارکت و سرمایه گذاری های وزارت دفاع توسط موسسه مالی اعتباری کوثر با این خودرو سازی . و همانطور مسئولین متعددی که در طول سال گذشته و امسال اعلام کردند این وزارت دو هدف عمده در رابطه با ورود به این صنعت را دنبال می کند . یکی تقاضا و درخواست این صنعت برای تامین برخی قطعات خاص که بعد تحریم ها خود ایشان مشکلات زیادی در تامین آنها داشتند و دیگری اینکه بخش زیادی از خودروهای نهاد های نظامی ما دچار فرسودگی شده و احساس کمبود وافری در این بخش حس می گردد ( البته که نسبت تعدادی خودروهای ترابری به زرهی این نهادها چندین برابر است و قطعاً در بخش فرماندهی و ترابری به دستگاه های بسیار بیشتری نیاز مند هستند و باتوجه به دوام و طول عمر کمتر این نوع خودرو ها نسبت به ادوات زرهی احساس نیاز و کمبود شدیدتری برای جایگزینی این نوع خودرو احساس می شود . بهر روی این نوع نگرش ( تجاری سازی و تولید صنعتی در کنار رفع نیاز های تخصصی ) همیشه توسط دوستان میلیتاری عنوان گردیده است و چه بسا تنها راه این حوزه شمرده شود در اینکه بتوان خطوط تولیدی ایشان ( وزارت دفاع ) را پویا نموده و وابستگی خود را به بودجه های دولتی کمتر نمایند . گروه خودرو سازی پکن یک مجموعه دولتی در چین است که توانسته پاسخ مثبتی به تقاضاهای رو به گسترش ارتش چین بدهد و بر اساس همان اصل ( تجاری سازی در کنار تولید محصولات تخصصی ) بخشی از بازار تجاری و عمومی را نیز از آن خود نماید . این گروه همکاری های گسترده ای در ضمینه مونتاژ خودروهای آفرود و غیره با شرکت های هیوندای و بنز دارد و تقریباً بعد از 2010 نیز دست به الگو برداری ( کپی قابل رقابت با اصل ... البته با لحاظ تبصره های چینی ) از محصولات سایر شرکت ها نموده است . یکی از این محصولات الگو برداری از محصولات JEEP است ( که در این مورد خاص BJ40 شباهت های فراوانی با پدر ناتنی خود Wrangler دارد ) دیار خودرو اعلام نموده که در پایان سال 1400 مونتاژ این خودرو را در گلپایگان بر روی خط تولید خواهد برد . ( لازم به ذکر است هنوز قیمتی برای آن درج نشده ولی با توجه به قیمت 20 الی 28 هزار دلاری آن در چین احتمال دارد که به قیمتی در حدود 1 میلیارد تومان در ایران برسد ! ) این مشارکت برای وزارت دفاع می تواند یک انتخاب هوشمندانه برای ورود به بازار خودرو سازی کشور باشد . این وزارت هم اکنون نیز با راه اندازی کارخانه های متعددی در کشور مقدار مشخصی از قطعات خودرو را به سفارش خودروسازی های کشور ساخته و تحویل ایشان می دهد . ولی بازار اس یو وی ها در ایران بازاری مستعد توسعه است و قطعاً همراه با سودآوری کافی خواهد بود و هم اینکه می تواند با این سرمایه گذاری به تقاضای نهاد های نظامی کشور در بخش خودروهای سبک پاسخی مناسب دهد . مطابق اعلام این شرکت : در حال حاضر این شاسی بلند آفرودی با دو پیشرانه بنزینی دو لیتری توربو شارژر و ۲٫۳ لیتری توربو شارژر ساخته می شود که به ترتیب ۲۰۴ و ۲۵۰ اسب بخار را با گشتاور ۳۱۵ تا ۳۵۰ نیوتن متر تولید می کنند. دیار خودرو می خواهد تا BJ40 پلاس کمپانی بایک را جعبه دنده ۶ سرعته اتوماتیک به بازار عرضه کند که این سیستم انتقال قدرت، توان پیشرانه را به چرخ های جلو و عقب این خودروی مونتاژی می رساند. البته هنوز به صورت قطعی نمی توان گفت که دیار خودرو کدام پیشرانه را بر روی BJ40 های تولیدی خود نصب می کند. اما شاهد هستیم که کمپانی بایک در بازار کشورهای عربی، BJ40 پلاس را با پیشرانه ۲٫۳ لیتری توربو شارژر عرضه کرده و می توان حدس زد که این شاسی بلند دو تُنی، با پیشرانه ۲۵۰ اسب بخار و ۳۵۰ نیوتن متر به بازار بیاید . یکی از ویژگی های جذاب BJ40 که از روی الگوی آمریکایی خود کپی برداری شده است، قابلیت باز کردن قسمت های مختلف سقف آن و تبدیل این شاسی بلند چینی به یک خودروی آفرودی بدون سقف است. نمونه فول آپشن بایک BJ40 پلاس می تواند تا حدی لوکس ظاهر شود و با توجه به شرایط بازار ایران، سطح امکانات قابل قبولی را در اختیار مشتریان خود قرار دهد. کامل ترین نمونه این شاسی بلند چینی می تواند با امکاناتی نظیر جلو آمپر دیجیتال، نمایشگر لمسی، دوربین دنده عقب، استارت دکمه ای، سنسور نور و باران، تهویه اتوماتیک دوگانه، ترمز پارک برقی، اتوهلد، سامانه کنترل حرکت در سراشیبی، تنظیم حالت رانندگی، سامانه مدیریت تعادل، سامانه کنترل پایداری الکتریکی، کروز کنترل، قفل دیفرانسیل اتوماتیک محور عقب، تنظیم وضعیت و ضریب انتقال قدرت به چرخ های جلو و عقب ( تک دیفرانسیل عقب، دو دیفرانسیل سبک، دو دیفرانسیل سنگین ) ، فناوری LED چراغ ها، کیسه هوای سرنشینان جلو، تریم داخلی چرم، دوربین ثبت وقایع، صندلی های جلوی برقی با گرمکن، نور پردازی کابین، شخصی سازی گرافیک جلو آمپر و… در هر صورت از نظر ما میلیتاریست ها : چرا که نه !؟ هر چه از دوست رسد نیکوست ( البته مراد از دوست عزیزان تایید کننده سفارش خرید هستند ) انصافاً در بخش خودرو های سبک ، ترابری ، فرماندهی وضع ما از زرهی مان هم بدتر هست و شایسته هست که با سرمایه گذاری مناسب به این کاستی ها رسیدگی گردد . در پایان قطعاً مراتب قدردانی و تشکر خود را از تمامی عزیزانی که در تولید خودروهای ارس و کویران در عین کمبود ها فداکارانه در حال تلاش و تولید هستند را اعلام می کنم ولی باید پذیرفت که کمیت و تنوع تقاضای کشورمان در حال حاضر بسیار زیاد است و بیشتر از ظرفیت خط تولید این عزیزان است و انشالله با همکاری ایشان بتوانند خطوط تولید و یا حداقل مونتاژ و مشارکت در تولید جدیدی در کشور راه اندازی نمایند . و من الله التوفیق
  8. 2 پسندیده شده
    تصاویر گرافیکی جدید از بمب افکن پنهانکار H-20 مجله Modern Weaponry که توسط شرکت چینی NORINCO منتشر میشود در شماره ماه ژوئن سال 2021 خود تصاویر گرافیکی از بمب افکن پنهانکار H-20 را منتشر کرده است. در این مجله هیچ جزئیاتی با ماهیت فنی ، مانند ترکیب تجهیزات روی هواپیما ، مشخصات پرواز و ... ارائه نشده است. علاوه بر این به زمان توسعه و تولید، برنامه های تولید و زمان ورود به خدمت و ... نیز اشاره نشده بود. ممکن است زمان نمایش نمونه اولیه بمب افکن H-20 نزدیک یاشد و این می تواند به مطالب اخیر و تصاویر گرافیکی که اخیرا و به شکل رسمی منتشر می شوند مرتبط باشد. انتشار تصاویر H-20 در فیلم تبلیغاتی نیروی هوایی ارتش آزادیبخش چین (5 ژانویه 2021) و مجله دفاعی Modern Weaponryشاید به رونمایی از نمونه اولیه بمب افکن H-20 در یکی از رویدادهای آینده دفاعی چینی مربوط باشد.
  9. 2 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. او 14 جنگ را از چشمی دوربینش دیده است !  تنها 6 خبرنگار در دنیا هستند که ملا محمد عمر ، رهبر طالبان را از نزدیک دیده اند ؛ ولی شاید فقط یک خبرنگار در دنیا وجود داشته باشد که سه هفته با «اسامه بن لادن» ، رهبر گروه القاعده زندگی کرده باشد و او کسی نیست غیر از رضا برجی. او مردی است که صدای شاتر دوربین اش در میان صدای توپ و تفنگ 14 جنگ بین المللی دهه های 60 و 70 و 80 قطع نشد. هنرمند عکاسی که از جنس عافیت طلبی های سانتی مانتال هنرمندان این زمانه نیست. هنرش همراه با خبرنگاری ، او را در بین «خبرنگاران بحران» رکورد دار حضور در جنگ کرده است. جنگ های ایران و عراق ، افغانستان، تاجیکستان، کشمیر هند و پاکستان، قره باغ، چچن ، بوسنی، کوزه وو، لبنان، سومالی، سودان، غزه و جنگ های اول و دوم خلیج فارس ؛ از جنگ هائی هستند که برجی در آنها حضور داشته است. مردی که همراه شهید آوینی به جبهه بوسنی و هرزگویین رفت و اقدام به ثبت روایت تصویری این جنگ و نسل کشی مسلمانان پرداخت. او در درباره جنگ بوسنی این چنین روایت می کند که : "سلاح من در زمان جنگ بوسنی دوربینم بود که بتوانم سندهایی از فجایع را برای تاریخ ارائه نمایم." رضا برجی؛ عکاس، فیلمبردار و مستندساز خبری؛ درباره سفر خود به افغانستان (در زمان جنگ در این کشور) و ماجرای حضور روس ها و شلیک هواپیما به یک روستا در افغانستان خاطره ای دارد. این روایت را به اتفاق ببینبم : ====================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.
  10. 2 پسندیده شده
    یکی دیگر از مشکلات اختصاص بودجه هست برای مسائل غیرمهم بودجه خرج می شود ولی برای جزئیات خیر برای مثال در سریال شهید بابایی (شوق پرواز) به دلیل هزینه بالای بحث سوختگیری هوایی و هزینه ساعت پرواز، بسیاری از بخش های فیلم برداری با کمک کارکنان نیروی هوایی و در حین ماموریت اصلی صورت گرفت. همین قضیه یعنی از دست رفتن کلی سکانس و جبران با حاشیه های دیگر روی زمین در حالی که فیلم حمله به اچ 3، دایره سرخ و سریال سیمرغ نشان داد که یک حمایت خوب و همکاری مناسب از طریق خود نیروی نظامی و تخصیص بودجه، تاثیر بسیار بالایی روی فیلم خواهد داشت. و جا دارد یادی کنیم از شهید بزرگوار ستاری که در فیلم حمله به اچ 3 پیگیری فراوانی نمود. از این رو حمایت و همکاری با نهاد نظامی بویژه بازنشستگان این نهاد و ارائه دوره ها اموزشی کوتاه مدت تبلیغاتی رسانه ای در سطوح مختلف عمومی و تخصصی می تواند تاثیر بسیار بالایی در بهبود کیفیت چنین فیلم هایی نماید.
  11. 2 پسندیده شده
    جزئیات در فیلم های نظامی یکی از نکاتی که در فیلم های سینمایی آمریکا بویژه در جنگ جهانی پر رنگ هست، دقت به جزئیات است جزئیاتی که کارشناسان در این زمینه را نیز به تعجب وا می دارد، چه رسد به مردمی که از جزئیات نظامی اطلاعی ندارند. این اتفاق بر آمده از یک تیم مشاور نظامی در بخش های مختلف فیلم است که جزئیات را در آماده سازی صحنه لحاظ می کنند. این اتفاق را در فیلم هایی چون "نجات سربازان رایان" ، "دشمن پشت دروازه ها" و "خشم " به خوبی می توان مشاهده کرد حتی در فیلم " کاپیتان فلیپس" تکنیک های دریایی چه از سوی ناخدا و چه کشتی های امریکایی به قدری خوب نشان داده شد که مثال آموزشی برای نظامیان دریایی شده است. این میزان از جزئیات نشان دهنده یک مطالعه، مشاوره و برنامه ریزی مناسب هست که احتمالا به عنوان یک جزوه راهنما بین متخصصین این فن تهیه و تبادل می شود. چیزی که دیروز بحثی در استاتوس بود چرا در فیلم های ما اینقدر به جزئیات بی توجهی می شود؟؟ اشتباه در جزئیات در بعضی مسائل بسیار پرتکرار و در بعضی مسائل پراکنده رخ می دهد. دو مثال تانک های عراقی بدون تیربار و نمایش جایگاه آن به عنوان تیربار تانک های بروزشده نسل جدید در 40 سال پیش فیلم دوئل و جنگنده میگ 29 ( در آغاز جنگ عراق میگ 29 نداشت، علاوه بر این میگ بدون هر گونه سلاحی در حال پرواز است) البته در خصوص تیربار فیلم های قبلی که چک شد نشان می داد این اشتباه کم تکرار شده و در باقی فیلم ها جزئیات لحاظ شده است. فیلم دوئل فیلم سجاده آتش فیلم روز سوم ولی در خصوص تانک های بروز شده، فیلم های جدید متاسفانه این اتفاق در موردشان شروع و در حال تکرار است حال چگونه می شود این جزئیات را در فیلم های نظامی خودمان وارد کنیم؟؟؟ موارد به صورت کلی: استفاده از مشاور نظامی عدم خساست در جزئیات مطالبه جزئیات از طرف کارشناسان همکاری و مشارکت نیرو های مسلح تکنیک های فیلمبرداری و شبیه سازی استفاده و خواست از بازیگر حرفه ای (نمونه تام کروز) بازیگر حرفه ای و علاقه مند در کنار یک تیم حرفه ای از مشاوران تولید بزرگترین تبلیغ برای نیروی هوایی در سطح دنیا تقدیم به برادر ارجمند @MR9
  12. 2 پسندیده شده
    یاداشت های اسدالله اعلم وزیر درباری آریا مهر جلد ششم بلافاصله قراردادهیرمند و کارسیستان را عرض کردم، فرمودند: آخر اگر ما به افغانها سخت گیری بکنیم در دامن روسها می افتند! عرض کردم این یک مسئله جداگانه است واینها به هرحال در دامن روسها افتاده اند زیرا عمرِ داوود، آفتاب لب بام است. پس چرا ما سند را مبادله کنیم و یک سند محکمی به دست کمونیست بعدی افغان بدهیم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود. فرمودند: به هرحال ما باید از همین آبی که داریم استفاده خوب بکنیم!!! عرض کردم: خشکی دریاچه هامون یک بدبختی بزرگ منطقه است، زیرا گاودارای سیستان از بین می رود. معلوم می شود استدلالات غلط دولت را قبول فرموده اند من هم دیگر اصرار نکردم . ۱۷ خرداد ۱۳۵۶ چند دقیقه ای شرفیاب بودم و مرخص شدم دماغ کار هم نداشتم دیشب تا صبح بیدار بودم چون وقت خواب چشمم به خبر مبادله اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد آن چنان نارحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چند ساعته بر چشمم نیامد به محض آن که اندکی به هوش می آمدم این کابوس مرا در خود فرو می برد مدتی راه رفتم مدتی فکر کردم چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم باز پاره کردم فکر می کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی کند جز آن که باری بر دوش شاهنشاه عزیز بیفزایم و ناراحتش کنم نتیجه دیگری به دست نمی آمد. تیر از شصت گذشته است دیگر . هزاربار به نعیم خان درود فرستادم و به دولت لعنت. مردی که مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر میخواهید کمک به ما را در گرو آب هیرمند نگاه دارید ما کمک نمیخواهیم. ولی این بدبختها آن قدر از چپ گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند و بلاخره دیشب ضربه آخر را زدند کسی چه میداند شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت به کشور را داشتند. به هر حال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبران پذیر نیست. به حدی بد حال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم یکسر به سراغ یار و شراب شتافتم مدتی شراب خوردم و گریه کردم و او ندانست چرا فقط چون مرا منقلب یافته بود او هم بالطبع گریه می کرد البته آثار این خیانت ده تا پانزده سال دیگر ظاهر می شود که من مرده ام ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا پیش چشمم بریده اند ۱۲ مرداد: به اروپا آمدم و مشغول پرسه زدن شدم حال مزاجی کمی بهبود یافت ولی روحاً کسل و ناراحت و نگران بودم کسالت از جهت کار سیستان و نگرانی از جهت کار عمومی کشور. باید بگویم که هر وقت در آب مدیترانه غوطه می زنم به یاد روزهایی می افتم که فرماندار کل سیستان و بلوچستان بودم در روزهای گرم اردیبهشت و خرداد سیستان در ابی که هزاران متر مکعب جاری بود شنا میکردم افسوس و صد افسوس که پس از ۱۵ سال دیگر شاهد آن نخواهیم بود و من انشالله مرده ام و این منظره خشک و جمعیتی که بالغ بر۳۰۰هزار نفر میشوند و اواره خواهند شد را نخواهم دید با هرکسی که در سیستم بود صحبت میکردم این سرزمین را به پول و درآمد ان میسنجید و میگفتن کل عایدی آن به ۴۰هزارتومان نمیرسد که در آمد ۱ساعت فروش نفت است! و این چنین بی توجه!! تفو بر تو ای چرخ گردون تفو که کشور در دست چنین عناصر پلیدی است بگذرم و دیگر بازگو نکنم که دیگر فایده بر آن مترتب نیست. مطالب فوق صرفا دست نوشته شخص اسدالله اعلم است .... والبته اتفاقی که امروز تاثیر آن و زیان و خسران آن را در حال لمس هستیم. والبته استانی که روزگاران قدیم به انبار غله ایران معروف بود و در بسیاری از خشک سالی ها این کشور را از آثار زیانبار آن رهانید به وضعیت فعلی خود رسید!!
  13. 2 پسندیده شده
    کشتار شیعیان، سوگواری برای «ملانیازی» و متهمی به نام اداره امنیت ملی کابل «محمد حسین جعفریان» کارشناس مسائل افغانستان با نگاهی به رخدادهای اخیر افغانستان به ویژه کشتار شیعیان و رابطه سرکرده انشعابی طالبان با امنیت ملی این کشور نوشت: یک «ما هزاره‌ها را پنجاه‌پنجاه و صدتاصدتا می‌کشیم و چنان مرموز هم می‌کشیم که این‌ها نمی‌دانند از کجا زده شدند.» اینها را عبدالمنان نیازی گفته است، پس از آنکه مذهب هزاره‌ها، یعنی تشیع را «دروغین» خواند. او یک رهبر انشعابی از طالبان است؛ یک قصاب بالفطره و قاتل هزاران بیگناه. همان(به تعبیر طالبان) «عضو خودسر»ی که دستور حمله به سفارت ایران در مزارشریف را داد. افراد او سالهاست در غرب افغانستان سرگرم کشتار مردم بویژه شیعیانند. اما تا امروز حتی یکبار نیروهای دولتی با آنها درگیرنشده‌اند. نیازی سال گذشته در مصاحبه با روزنامه صبح کابل دشمنان خود را ایران، پاکستان و روسیه خوانده بود و گفته بود با آمریکا و دولت افغانستان مشکلی ندارد! چندروز پیش او در یک درگیری زخمی شد. ابتدا دربهترین بیمارستان هرات بستری و سپس برای ادامه درمان، باهواپیمای اختصاصی به کابل منتقل شد. اما مرد. تشییع جنازه مفصل او در هرات باحضور هواداران مسلحش برگزار و در گازرگاه (مدفن خواجه عبدالله انصاری) دفن و همانجا پسرش بعنوان جانشینش معرفی شد. وقتی خبرنگاران متحیر از استاندار هرات پرسیدند چطور دولت اجازه چنین کاری را داده است گفت: ما پشت سر مرده گپ نمی‌زنیم. دو اگر هنوز متوجه نیستید در افغانستان طی سالهای اخیر چه اتفاقی درحال وقوع بوده است، بخشهایی از نامه ای طولانی را برایتان نقل قول می‌کنم. نامه توسط یک کارمند ارشد و نادم امنیت ملی افغانستان نوشته و در سایت «نن تکی آسیا» بزبان پشتو منتشر شده است: «اینجانب «عیدگل وردک» ساکن ناحیه دره اونخی و...معاون عملیاتی ریاست عمومی «اجمل عابدی» در جلسات سری و کوچک به ما وظیفه می‌داد روی طرح و برنامه‌هایی تمرکز کنیم که پیامدآنها بدنامی هرچه بیشتر طالبان و جلب حمایت مردم از حکومت باشد...استفاده از نام گروه داعش موثرترین حربه‌ای بود که در اختیار امنیت ملی قرار گرفت...در رویداد خونین کشتار خبرنگاران تلویزیون طلوع و دیگر رسانه‌های مخالف دولت، امنیت ملی عملیات را با نام داعش انجام داد. [موفقیت این عملیات] اجمل عابدی و ریاست امنیت ملی را بسیار راضی و خوشحال کرد...دلیل دیگر استفاده از نام گروه داعش این بود که انجام عملیاتهای بیشتر برضد شیعه‌ها و هزاره‌ها را ممکن می‌ساخت....جنگجویان جوان در زندان‌های اداره امنیت به مهاجمان انتحاری مبدل می‌شوند...به آنها تلقین می‌شود مراکز آموزشی هزاره‌ها در واقع مراکز ترویج مسیحیت هستندو شما با عملیات انتحاری علیه آنها ثواب بزرگی کرده و به بهشت می‌روید‌...انفجار «دشت برچی» با هدف مقابله بیشتر هزاره‌ها با طالبان و جذب بیشتر جوانان هزاره با استفاده از فضای ایجاد شده به ارتش بود...» قصد ندارم تمام این نامه تکان دهنده را نقل کنم. اما حالا تا حدی قابل درک است چرا انتحاری‌ها حتی به کودکان و زایشگاه غرب کابل هم رحم نکردند. در ادامه این توبه نامه می‌فهمید برای حذف دیگر مخالفان سرشناس نظیر مولوی ایاز نیازی، مولوی مفلح و...نیز از همین فرمول استفاده شده است. اخیرا و کمی پس از بشهادت رساندن قریب یکصد کودک در غرب کابل نیز، مفتی نعمانی در عیدفطر و در منطقه شکردره کابل بر اثر حمله‌ای مشابه بشهادت رسید، بهمراه 12 تن از نمازگزاران. دست برقضا او هم یک روحانی ضد وهابیت، سعودی‌ها و البته دولت بود. شهادت او برای دشمنانش یک تیر با دونشان بود. هم می‌توانست حمله به کودکان شیعه را بالانس کند و هم طالبان را متهم به شکستن تعهد آتش بس عید فطر نماید. نیروهای دلسوز، متعهد و وطن‌پرست بسیاری در بدنه و راس دولت، امنیت و ارتش افغانستان هستند. آیا آنها از این امور آگاهند؟ سه «اگر جنگی وجود داشته باشد، من فرمانده کل قوا هستم. مردم خود را رها نخواهم کرد. نیروهایم را رها نخواهم کرد. من مایل هستم برای کشورم جانم را بدهم. من علاقه ای به قدرت ندارم. من به اصول پایبند هستم.» بخشی از سخنان دکتر غنی در گفتگو با خبرنگار «خبرگزاری پی بی اس». چهار «مارشال دوستم» لوی درستیز [رئیس ستاد مشترک ارتش] و سالها معاون اول رئیس جمهور افغانستان (دکتر اشرف غنی) بوده است. او فعلا بالاترین رتبه نظامی را در افغانستان دارد. این رتبه هم با امضای رییس‌جمهور رسمیت یافت و به دوستم داده شد. با این همه او چند روز پیشتر در جمع هوادارانش علیه شخص آقای غنی و از سر نفرت، شعار بی‌سابقه‌ای داد. حضار نیز همراهش علیه رییس‌جمهور و دولت شعارهایی غیرقابل درج سردادند! آیا مارشال در مصاحبه دکتر غنی معنای جمله «من مردم خود را رها نخواهم کرد» را درک کرده است؟ آیا آسمان ابری کابل صاف خواهد شد؟
  14. 1 پسندیده شده
  15. 1 پسندیده شده
    تصاویر استفاده آذربایجان از معبر بازکن میدان مین TAMKAR ترکیه ای وPOMINS II اسراییلی در جنگ قره باغ https://aparat.com/v/FtPLc POMINS II
  16. 1 پسندیده شده
    انهدام سامانه پاتریوت پایگاه عین الاسد در جریان حمله پهپادی اخیر یک منبع امنیتی عراقی از انهدام رادار سامانه پاتریوت آمریکا در جریان حمله پهپادی اخیر به این پایگاه پرده برداشت. به گزارش ایسنا، یک منبع امنیتی عراقی در گفت‌وگو با شبکه خبری المیادین فاش کرد که حمله پهپادی ششم ماه جاری میلادی به بخش نیروهای آمریکا در پایگاه عین الاسد رادار سامانه پاتریوت را در این فرودگاه هدف قرار داد و باعث انهدام آن شد. بخش رسانه امنیتی عراق صبح یکشنبه ۱۶ خرداد از سرنگونی دو پهپاد در پایگاه هوایی عین الاسد در غرب عراق خبر داد. این تیم در بیانیه‌ای اعلام کرد که سیستم دفاع هوایی پایگاه هوایی عین الاسد در استان الانبار بامداد ششم ژوئن دو فروند پهپاد را سرنگون کرد. پایگاه‌های محل حضور نیروهای آمریکا در عراق به طور مداوم مورد حمله راکتی قرار می‌گیرند و آخرین مورد آن حمله پهپادی به محل استقرار نیروهای این کشور در ۱۴ ژوئن در فرودگاه بغداد بود. لینک منبع : https://www.asriran.com/fa/news/790014/انهدام-سامانه-پاتریوت-پایگاه-عین-الاسد-در-جریان-حمله-پهپادی-اخیر
  17. 1 پسندیده شده
    رادار جدید روسها برا مقابله با اهداف هایپرسونیک شرکت JSC Rosoboronexport به عنوان زیر مجموعه شرکت ROSTEC نسل جدید رادارها را توسعه داده که شبیه کمی برای انها در جهان وجود دارد. .شرکت Rosoboronexport محصولی را به بازار معرفی کرده که در بالاترین سطح تکنولوژِی رادار می باشد و قادر به تشخیص طیف گسترده ای از اهداف و تهدیدات هوایی موجود و آینده بخصوص اهداف مافوق صوت و هایپرسنیک می باشد. الکساندر میخیف، مدیر کل شرکت Rosoboronexport می گوید: «دارایی های دفاع هوایی هر کشور نقش مهمی در توسعه امنیت آنها دارد و ما برای بهبود هر چه بیشتر این دارایی ها برای کشر خودمان و متحدمان توسعه این نسل از رادارها را آغاز کردیم.)) رادار 59N6-TE یک رادار کاملا سیار است که به طر کامل از فن آوری نیمه هادی در آن استفاده شده این رادار مختص شناسایی اهداف مانور پذیر و موشک های هاپیرسونیکی هست که در ارتفاع متوسط و بالا پرواز می کنند. این رادار قادر به شناسایی اهداف با سرعت 8000 کیلمتر بر ساعت ( حدود شش و نیم تا هفت ماخ) تا ارتفاع 200 کیلومتر و برد 450 کیلومتر تحت شرایط جنگ الکترنیکی شدید می باشد. این مجموعه هم به صورت خودکار و هم غیر خودکار قادر به شناسایی و طبقه بندی اهداف می باشند و قادر است 1000 هدف را همزمان شناسایی کند و انها را با توجه به تهدیدشون طبقه بندی کند و به اپراتورها اعلام کند رادار 59N6-ТЕ دارای یک مجموعه رادار و یک مجموعه کنترل و فرماندهی است که استیشن اپراتور می تواند حداکثر در فاصله 15 کیلومتری از مجموعه شناسایی باشد . برای این سیستم خودرو کاماز 6560در نظر گرفته شده . به گفته مسئول این شرکت با توجه به تهدیدات جدید و توانایی هایی که این مجموعه دارد امید زیادی به بازایابی و فروش این محصول دارند. لینک از مدیران بزرگوار در خواست میشه عکسها را به گالری منتقل کنند من تازه کار ترجمه را شروع کردم و از مترجمهای بیگ و گوگل هم استفاده می کنم اما هر متنی بالاخره ویرایش می خواد برای همین اگر در ترجمه و یا معادل سازی اشتباهی میشه از دوستان عذر خواهی می کنم این مجموعه یک سیستم دفاعی هست امیدوارم ایران این را تهیه کنه با توجه به اهمیت پدافند هوایی برای ایران خرید این سیستم با توجه به برد بالاش تا حدود زیادی می تونه در دفع حملات موشک های ضد رادار کمک ما بکنه
  18. 1 پسندیده شده
    ما باید کل واقعیت رو ببینیم و از هیچ سمت دیوار نیفتیم در این باره چند نکته مطرح هست: - اشتباه و جنایت با هردلیل هیچ توجیهی ندارد، چه به نام انقلاب و چه به نام شاه و یا هرنام دیگر - ما دچار تحریف روایت هستیم، روایتی که بسیاری از جنایات را سانسور کرده تا اتفاقات بعدی را آن طور که میخواهد روایت کند - بسیاری از روایت ها علیه نظام ابزاری برای تطهیر نظام قبل شده است، گویی مردم بی دلیل انقلاب کرده بودند، کار به آنجا کشیده که رسما دفاع از کشور هم گناه شمرده شده است. - ما باید هم جنایات و حیله تحریف گران روایت در آن سوی آب را افشا کنیم و هم ناکارآمدی مدیران و بی سلیقگی رسانه ها را هم مشخص و رسوا کنیم. - متاسفانه مدیران و مسئولان ما، ناکارآمدی خود را پشت نظام پنهان می کنند و از نظام برای پوشاندن کم کاری های خود مایه می گذارند. این رفتار خود نوعی خیانت دیگر است. - ما شهدایی رو داریم که در جلسه محاکمه ساوکی ها، رفتن برای گرفتن رضایت و بخششون و مثال هایی بی شمار ای برادر عرب که به دنبال من میگردی تا گلوله ات را به سینه ام بنشانی. در قیامت جای من و تو عوض خواهد شد و آنروز من به دنبال تو خواهم گشت تا نزد خدایم تو را شفاعت کنم . (شهید حاج علی محمدی) -
  19. 1 پسندیده شده
    به نام خدا AeroVironment RQ-14 Dragon Eye پهپاد شناسایی تاکتیکی (UAV) (2002) درگیری نظامی آمریکا در عراق و افغانستان طی دهه اول قرن حاضر باعث رونق صنعت پهپاد و معرفی بسیاری از سامانه های بدون سرنشین و هدایت از راه دور شد. "AeroVironment RQ-14 "Dragon Eye یکی از این محصولات است؛ پهپاد شناسایی جمع و جور و تاکتیکی اولین بار در ماه جون سال 2001 پرواز کرد. این پهپاد سال بعد رونمایی شد و به خدمت سپاه تفنگداران ایالات متحده درآمد و در عین حال توسعه آن توسط آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی و آزمایشگاه جنگ سپاه تفنگداران دریایی در حال انجام بود. قرارداد ساخت حدود 1000 فروند از آن امضا شد. از نظر ظاهری، Dragon Eye به فرم هواپیماهای معمولی با بدنه مرکزی شامل تجهیزات مربوط به ماموریت ها، بال یکپارچه و باله دمی عمودی است. این هواپیما باله دمی افقی و چرخ ندارد؛ در حالی که طراحی بال اصلی به صورت مستقیم است. پیشرانه این پهپاد شامل 2 موتور الکتریکی با ملخ 2 پره است که در لبه جلویی بال ها دو 2 طرف بدنه نصب شده اند. طول بال های آن 1.7 متر و طول آن 1.3 متر است که باعث می شود به راحتی توسط پیاده‌نظام حمل شود. وزن کلی آن 2.7 کیلوگرم است. سامانه Dragon Eye دست پرتاب است و نیاز به چرخ های پیچیده و باند یا منجنیق بندارد. حرکت رو به جلو با بند های منعطف بانجی مانند تقویت می شود که به سرعت اولیه آن می افزاید. این پهپاد با استفاده از یک سامانه ناوبری مبتنی بر نقطه مسیر برنامه ریزی شده توسط اپراتور از طریق سامانه موقعیت یابی جهانی (GPS) و ناوبری اینرسی (INS) حرکت می کند. مداومت پرواز آن تقریبا 1 ساعت است. Dragon Eye به یک سامانه کنترل زمینی (GCS) شامل یک لپ تاپ سنگین متصل است که تصاویر ویدئویی رنگی و مادون قرمز با وضوح بالا را لحظه ای به اپراتور زمینی ارائه می دهد. برد ارتباطی حدود 10 کیلومتر، برد عملیاتی حدود 5 کیلومتر، سقف پروازی 152 متر و سرعت آن 64 کیلومتر بر ساعت است. طریقه بازیابی آن به آسانی با فرود بر روی یک سطح نسبتا صاف صورت می گیرد؛ بدنه به نحوی طراحی شده که از هم جدا شده و سپس در زمانی کوتاه سرهم شود. اگر بدنه آسیب جدی ببیند، اجزای اصلی می توانند با قطعه ای دیگر از کیت Dragon Eye جایگزین شود. پهپاد Dragon Eye در حال خدمت در سپاه تفنگداران ایالات متحده است. قابل حمل بودن و راحتی استفاده به علاوه عملکرد قابل اعتماد آن، Dragon Eye را به یک پهپاد عالی برای زرادخانه فناوری های پیشرفته رزمندگان دریایی تبدیل کرده است. به علاوه، قابلیت عملیات بی صدای آن معمولا باعث می شود که دشمن از موقعیت این پهپاد ناآگاه باشد؛ جایگزینی مناسب برای پهپاد های بزرگتر و گران‌قیمت تر فعلی. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2002 - تعداد فروند ساخته شده: 1000 - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 90 سانتی‌متر - طول بال ها: 1.1 متر - وزن: 3 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 3 کیلوگرم (0 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 2 موتور الکتریکی با ملخ های 2 پره که توسط 1 باتری یک بار مصرف نیرودهی می شوند. - حداکثر سرعت: 35 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 152 متر - برد: 5 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله شامل دوربین برای کار های شناسایی کلی (دوربین های الکترواپتیکال جلو و پهلو نگر دوگانه، دوربین پهلو نگر دید در نور کم، دوربین مادون قرمز پهلو نگر) - نسخه ها: "RQ-14 "Dragon Eye (سری پایه) منبع
  20. 1 پسندیده شده
    لینکس KF31 در مقابل KF41 تصویر سمت راست لینکس KF31 در کنار لینکس KF41 سمت چپ لینکس KF31 را میتوان یک نسخه تکامل یافته از روی پلتفرم زرهی قدیمی Marder دانست که تبدیل به پلتفرم KF31 شده است. اما لینکس KF41 یک پلتفرم کاملا جدید با طراحی جدید و مدرن است.
  21. 1 پسندیده شده
    به نام خدا AeroVironment RQ-12A Wasp III سامانه هواپیمای بدون سرنشین کوچک (SUAS) (2007) شرایط میدان های نبرد فعلی، بازار بزرگ و رو به رشد هواپیماهای بدون سرنشین را به جلو حرکت می دهد. AeroVironment یکی از رهبران حوزه طراحی، توسعه و تولید سامانه های هوایی بی سرنشین (UAS) است که مدل Wasp III را در 2007 به مجموعه خود اضافه کرد. این UAS مینیاتوری برای رفع نیاز بخش عملیات های ویژه نیروی هوایی ایالات متحده توسعه داده شد. هدف این پروژه تامین عملیاتی یک منطقه توسط یک پهپاد سبک، قابل حمل و کنترل از راه دور برای گشت زنی هوایی و تعیین هدف است. Wasp III یک موفقیت محسوب می شد و به جز نیروی هوایی ایالات متحده، در ارتش استرالیا، نیروی دریایی فرانسه، ارتش و نیروی هوایی و دریایی سوئد و نیروی هوایی اسپانیا به خدمت گرفته شد. Wasp III حدود 40 سانتی‌متر طول دارد و طول بال هایش 70 سانتی‌متر است. وزن آن کم‌تر از 45 گرم بدون محموله عملیاتی (دوربین های پایدار شده با وضوح بالا و ویدئو های به لحظه در روز و شب) است. امکان چرخش کامل و بزرگنمایی در هر واحد گنجانده شده است. ماژول دوربین روی بخش شکمی هواپیما نصب شده است. توان این پهپاد توسط یک موتور الکتریکی با باتری های قابل شارژ مجدد تامین می شود که یک ملخ 2 پره را در قسمت دماغه به حرکت در می آورد. حداکثر برد آن 5 کیلومتر و سرعت آن 65 کیلومتر بر ساعت است. از نظر ساختاری، Wasp III دارای بال های پهن، بخش دماغه باریک و واحد دم تکی است. Wasp III برای حمل و نقل به اجزای اصلی تقسیم و به راحتی در یک کیف مسافرتی حمل می شود. راه‌اندازی و پایین کشیدن آن به سرعت قابل انجام است. علاوه بر کنترل دستی (توسط یک کنترلر ساده)، این پهپاد می تواند با کمک ناوبری GPS به صورت خودکار عملیات خود را انجام دهد. Wasp AE نسخه بهبود یافته Wasp III است که در اواسط 2012 معرفی شد. به همراه افزایش برد عملیاتی و توانایی دید مادون قرمز، این مدل توانایی دوزیست بودن دارد که به آن اجازه فرود بر روی سطح آب را می دهد. به دلیل این قابلیت، نیروهای دریایی کشور های مختلف به این مدل علاقه نشان داده اند. نیروی هوایی و سپاه تفنگداران ایالات متحده، خانواده Wasp III را برای ایفای نقش های میدان نبرد انتخاب کرده اند. بخش دارایی ارتش ایالات متحده، نام RQ-12A را برای Wasp III انتخاب کرد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - تعداد فروند ساخته شده: 550 - کشورهای مصرف کننده: استرالیا، فرانسه، اسپانیا، سوئد، ایالات متحده - نقش: نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 38 سانتی‌متر - طول بال ها: 72 سانتی‌متر - قوای محرکه: 1 موتور الکتریکی با باتری های یونی قابل شارژ مجدد که یک ملخ 2 پره را در قسمت دماغه می گرداند - حداکثر سرعت: 65 کیلومتر بر ساعت - برد: 5 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله عملیاتی شامل تجهیزات دوربین با وضوح بالا روز و شب - نسخه ها: RQ-12A Wasp III (سری پایه) منبع
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام، چند مورد است که می خواستم با دوستان در میان بگذارم: ۱- علت حادثه هنوز مشخص نیست. به بیان دیگر چرا باید بطور قطع پذیرفت که صندلی های پران هواپیما باعث بروز این فاجعه شده اند؟ شاید سر جنگی موشک سایدوایندر فعال شده و عزیزان به شهادت رسیده اند؟ شاید جیپ حامل آنها با سرعت بالا چپ کرده یا با دیوار بتنی شیلتر برخورد کرده؟ شاید رفته اند زیر کامیون سوخترسان؟ شاید توسط نفوذی ها ترور شده اند؟ شاید...؟ اگر دلیل شهادت عزیزان فنی بود (مثل عملکرد صندل پران) به نظر بنده بصورت رسمی یا نیمه رسمی تاکنون اعلام شده بود. همین که نیرو تاکنون نظری اعلام نکرده به نظر می آید دلیل اصلی از همان آبروریزیهای همیشگی بوده که تلاش می شود تا حد امکان مخفی نگهداشته شده یا با داستان‌هایی از قبیل صندلی پران توجیه شود. جدی می گویم، چرا بر پایه چند پست رسانه مجازی باید فورا” نتیجه گیری کرد؟ اینکه به سرعت به تولیدات داخلی هجمه کنیم شاید بهترین رویکرد نباشد. ۲- جناب مازندرانی از عزیزانی هستند که حرف زیاد می زنند ولی معمولا” حرف مُفت نمی زنند. پست منتسب به ایشان و بحث های مرتبط با آن معقول به نظر نمی رسند: ۱-۲: روشن شدن موتور هواپیما چه ارتباطی با صندلی پران آن هواپیما دارد؟ ۲-۲: صندلی سریر هنوز بصورت رسمی به تولید انبوه نرسیده است که روی این همه هواپیمای اشاره شده در پست ایشان نصب شده باشد. مراسم تولید انبوه چنین دستاوردی حتی اگر هم مونتاژ و تولید تحت لیسانس باشد حتما” تحت پوشش گسترده رسانه ای قرار خواهد گرفت. بهترین دلیل برای این امر هم مراسم تحویل سه فروند جنگنده کوثر در اواسط سال گذشته است که حداقل یکی از آنها هنوز از صندلی های ساخت نورث روپ استفاده می کرد که این البته خود باعث آن افتضاح رسانه ای شد که به یاد داریم. اگر صندلی سریر به میزان کافی در دسترس بود، مگر مغز خر خورده بودند که هواپیمای به اصطلاح ٪ ۱۰۰ بومی را با صندلی شصت سال پیش رونمایی کنند؟ ۳-۲: صندلی سریر آشکارا برپایه شاهکار صنعت هوایی شوروی/روسیه یعنی کا-۳۶ تولید یا مونتاژ شده است. این که در این پست عنوان شده سریر ملغمه ای از صندلیهای انگلیسی/آمریکایی/روسی/ ... است چندان درست به نظر نمی رسد. ۳- نورث روپ خود از تولیدکنندگان صندلی پران برای جنگنده های خود بود و صندلی های پران اوریجینال هواپیماهای ت-۳۸ و سری های نخست جنگنده اف-۵، ساخت خود نورث روپ بود. قابلیت اعتماد پایین این صندلیها در ارتفاع پایین و سرعت کم موجب کشته شدن شماری از خلبان در سراسر جهان شده است. بعدها با سفارش مشتری، صندلی های مارتین بیکر هم قابل نصب روی جنگنده اف ۵ بود. ۴- بصورت خیلی عجیب، هواپیماهای آر اف ۵ تحویلی به نیروی هوایی ایران فاقد صندلی پران بودند و خلبانان بایستی همانند جنگ جهانی دوم چتر نجات را به خود وصل می کردند!
  23. 1 پسندیده شده
    باچه منطقی می گویید قرارنیست همه چیزرسانه ای شود جمهوراسلامی دراین بازه زمانی که درمقابل اسراییل درگوشه رینگ گیرافتاده وهرروز یک ضربه مهلک میخوره ازکوچکترین موفقیتی درمقابل اسراییل هزارباراستفاده تبلیغاتی می کند دوران قرارنیست رسانه ای شود خیلی وقته تموم شده برادر
  24. 1 پسندیده شده
    بسم ا.... بخش چهارم و پایانی .. برگشتگاه بزرگ سال 1944 برای ورماخت در جبهه شرقی ، آغاز برگشتگاه بزرگی بود که در نهایت به اشغال مستقیم برلین بدست ارتشهای متفقین ( شوروی ، ایالات متحده ، فرانسه و بریتانیا ) انجامید . در این میان ، اگر چه روند رو به جلوی تولید سلاح و مهمات از میانه 1943 در صنایع مستقر در خاک آلمان و کشورهای اشغالی ، روند صعودی بخود گرفته بود ، تا جایی که برای نمونه تحویل توپهای کالیبر 75 م.م و بالاتر نسبت به سال 1943 تقریبا" 2 برابر شده بود ، اما افلاس اقتصادی و نظامی این کشور نیز به همان میزان رو به فزونی نهاد . در حالی که متقابلا" ارتش شوروی به لطف اضافه شدن منابع ، نیروی انسانی و صنایع بازسازی شده در مناطق اشغال شده که اینک مجدد در اختیار روسها قرار گرفته بود ، بخوبی تغذیه میشد . با شروع ژانویه 1944 ، ارتش سرخ اتحاد شوروی ، نزدیک به 6165000 نفر سرباز و درجه دار ، 88900 قبضه توپ ،2167 دستکاه موشک انداز ، 4900 دستگاه تانک و توپ خودکششی و 8700 فروند هواپیما در سازمان رزم خود می دید ، در حالی که تمامی این نیروها ، شامل 461 لشکر ، 80 تیپ مستقل پیاده و مکانیزه ، 23 سپاه موتوریزه بعلاوه ارتش عظیمی از پارتیزان ها در پشت جبهه ورماخت مشغول اجرای ماموریتهای محوله بود . در انسوی جبهه ، ورماخت علیرغم ضربات سهمگینی که از جانب ارتش شوروی بدان وارد آمده بود ، هنوز نزدیک به 317 لشکر و 8 تیپ مستقل شامل 6682000سربازو درجه دار ، 54000 قبضه توپ ، 5400 دستگاه تانک ،و 3000 فروند هواپیما در اختیار داشت که نزدیک به 70 درصد از این تعداد در جبهه شرقی مستقر بودند . در همین زمان ، OKW و برنامه ریزان نظامی آن از جمله ویلهلم کایتل در فرمانی صریح به تمامی واحدهای مستقر در جبهه شرقی ، استراتژی آینده را اعلام نمود "..... دفاع سرسختانه از هر وجب خاک در شرق ، دفع هرگونه تهاجم در شمال فرانسه و پس ازآن بدست گرفتن ابتکار عمل و تامین پیروزی با استفاده از واحدهایی که از این جبهه آزاد شده اند ......" اما شرایط آب و هوایی روسیه ، انتقال ابتکار عمل به ارتش سرخ ، اشتباهات استراتژیک پی درپی سرفرماندهی ورماخت ، ایجاد جبهه دوم در نورماندی و.... در مجموع شرایط را در ژانویه 1945 برای آلمان ها ، بشدت ناگوار نمود . در ماه آغازین آخرین سال جنگ ، استعداد رزمی ارتش شوروی به 11556000 سرباز و درجه دار ، 91400 قبضه توپ ، 2993 موشک انداز ، 11000 دستگاه تانک و 14500 فروند هواپیما رسید در حالی متقابلا" جبهه تقسیم شده ورماخت ( با توجه به گشایش جبهه دوم ) تنها 7476000 نفر سرباز و درجه دار ، 28500 قبضه توپ صحرایی ، 3950 دستگاه تانک و 1960 فروند هواپیما در اختیار داشت ، ضمن اینکه ارتش ذخیره ستادکل نیز مشغول جمع آوری باقی مانده نیروی موجود شامل 2000000 سرباز ، 2700 قبضه توپ ، 1090 دستگاه تانک و 930 فروند جنگنده بود .. ویلهلم کایتل در مراسم امضاء تسلیم بدون قید و شرط آلمان درنهایت ، جنگ با خودکشی سرفرماندهی OKW در 30آوریل 1945 ، به صورت رسمی پایان پذیرفت ................... به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات ، خط زمانی جنگ در جبهه شرقی 1945- 1944 برای بحث و بررسی موشکافانه ، دوستان به این تاپیک مراجعه بفرمایند پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
  25. 1 پسندیده شده
    تا تشیع پیکر سردار با شکوه برگزار نشه خبری از انتقام نیست ... احتمالا انتقام خیلی سنگین خواهد بود و نیاز به تاییدیه مردم دارد و این تاییدیه میتواند در تشیع پیکر سردار از مردم به صورت نمادین گرفته شود .. مردمی که خوان خواه سردار خویش هستن ... سردار سلامی و سردار حاجی زاده و سردار خاک پور تا الان در مقابل رسانه ها حاظر نشدن البته سردار خاک پور رو مطمئن نیستم ولی سردار حاجی زاده و سلامی بعد از شهادت سردار سلیمانی جلوی دوربین نیامدند . اون هم کسی مثل سردار سلامی که یه جورایی سخنگوی ماهر سپاه هم به حساب می آید و همیشه بهترین مواضع را در رسانه ها چه موقعی که جانشین بود چه الان که فرمانده است ، می گیرد .. این چه انتقامی هست که کل فرماندهان سپاه رو درگیر یا یحتمل فرنطینه کرده است خدا داند ولی مطمئن هستم سنگین خواهد بود .