برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      34

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. crazyinventor

    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      128


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      375



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 7 مرداد 1400 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    متفاوت فکر کن سلاح ها ابزار نبرد برای هر فرمانده محسوب می شوند ولی وقتی سلاحی به یک عادت تبدیل شود، تکنولوژی زدگی رخ خواهد داد و تمامی طرح ها فدای ابزار می شود گویی تمام راه ها از ان سلاح می گذرد و بس در اینجاست که یا خود باید از آن سلاح دل بکنیم یا جبر روزگار غافلگیرانه آن سلاح را بی اثر می کند عادت را کنار بگذار و راه سخت را در پیش بگیر در شطرنج برای فرار از وابستگی به مهره ای خاص، تمرینی تعریف می شود مهره اصلی فرد از او سلب شده و از او خواسته می شود بدون ان مهره بازی کند معمولا این مهره، مهره های قدر بازی هستند همچون وزیر یا قلعه و جنگیدن در این شرایط جدا سخت و طاقت فرسا هست چرا تبحر استفاده از دیگر مهره ها را می طلبد و فرد باید طرح های پویا تری را ابداع کند تا در این شرایط توان نبرد داشته باشد. این روش اشک تازه اموزها را در می آورد اما چندی بعد قدرت استفاده از مهره هایی همچون سرباز ، فیل و اسب را پیدا می کنند و این تازه آغاز درک بر صحنه شطرنج خواهد بود در این شرایط وقتی مهره های اصلی به او پس داده می شود اکنون او می تواند قدر و ارزش واقعی آنها را بداند و در کنار دیگر مهره ها بصورت تیمی بازی کند. بازی شطرنج بدون وزیر و قلعه این تفکر در نیروهای نظامی نیز معنا و مفهوم دارد دهه ها پیش در اوج جنگ سرد، سلاح اتمی و بمباران اتمی اولین و تنها سلاح نبرد محسوب می شد ولی بعد از جنگ ویتنام، ژنرالی در ارتش آمریکا به نام استاری تصمیم به بازنگری به این شیوه گرفت و سوالی مطرح کرد که تا ان زمان بی سابقه بود. اگر مجبور شویم بدون بمب اتم با شوروی بجنگیم، چگونه خواهیم جنگید؟ این سوال که در ان زمان خنده دار می آمد، مقدمه تحولی بزرگی شد که آمریکا میوه اش را در جنگ خلیج فارس چید در حقیقت این ایده سبب شد که امریکا سلاح اتمی را از عنوان تنها سلاح تعیین کننده در راهبرد خارج کند و نگرشی متفاوت به دیگر سلاح ها و ابزارها ایجاد کند کار در ابتدا سخت بود ولی به تدریج ایده ها بروز کرد و در پی ایده سخت افزارها توسعه یافت سخت افزار با تمرین بهینه شده و طرح ها پخته تر و حرفه ای تر شدند اینگونه سلاح هسته دیگر سلاح مهمی در نیروهای امریکا نبود و امریکا می توانست به راحتی بدون بمب اتم از پس شوروی برآید چرا که قدرت نیروی هوایی به چنان پختگی رسیده بود که بسیار کم هزینه تر و موثرتر از بمب اتم می توانست دشمن را در هرجایی نابود و منکوب نماید دیگر قدرت های زمینی و تکاوری نیز توسعه یافتند و در جنگ خلیج فارس ابداعاتی را به نمایش گذاشتند که هیچ کسی انتظار ان را نداشت در حقیقت جنگ خلیج فارس نمایش میوه متفاوت فکر کردن بود، و در آن امریکا تسلط خود به مهره های فیل، اسب، سرباز و قلعه را به خوبی نشان داد این در حالی بود که در طرف مقابل ، فرماندهان عراقی به مدت 8 سال در نبردی نابرابر با تکیه بر سلاح شیمیایی ، همه گونه ضعفی را پوشش دادند و هر کجا که ساختار و طرح دفاعی آنها توسط ایرانی ها شکسته می شد با استفاده شدید از این سلاح مخوف، نفس حملات ایرانی ها را می گرفتند ولی به یک باره در شروع جنگ خلیج فارس به انها گفته شد در این نبرد حق استفاده از سلاح شیمیایی را نخواهید داشت و بدون ان باید نبرد کنید فرماندهانی که به این سلاح عادت کرده بودند و همچون اعتیاد از ان بهره می بردند، از خود می پرسیدند مگر می شود بدون سلاح شیمیایی هم جنگید و این شوک را با عبور از بزرگراه مرگ به خاطر سپردند اين جا مفهوم توليد كارت بازي مطرح ميشه و ايجاد دستاوردها و راه هاي مستقل که از هر کدام بتوان دشمن را شکست داد. به قول فيلم اخرين شناسايى "تا اگر يكي از معبر ها قتلگاه شد از اون يكي معبر جلو بكشيم" گردش روزگار چرخید و شیطان صفتی به نام ترامپ، شهید سلیمانی را ناجوانمردانه ترور کرد در پاسخ به آن حمله ایران دچار شوکی شد، عجیب دشمن همه جانبه حساب های خود را کرده بود و ایران غافلگیر شده بود اینجا بود که عنصر وابستگی به یک سلاح دامن ایران را گرفت هرچند ان وقایع گذشت ولی این سوال به جد مطرح شد، آیا تمام هنر بازی شطرنج ما بر یک مهره بسته شده است ؟؟ و اگر حریف آن مهره را از مدار خارج کند چه کار می توانیم بکنیم؟؟ * عده ای می گفتند اگر بمب اتم داشتیم، آمریکا جرئت تهدید پیدا نمی کرد؟ ولی بمب اتم برای آنها تنها یک دوپینگ بود در مقابل ضعف هایشان ، همچون سلاح شیمیایی برای فرماندهان عراقی * عده ای همه چیزشان را روی موشک ها گذاشته بودند و زدن اسرائیل ولی انها هم تک کارت بازی می کردند و راحت در چنگ ضربات موج دوم آمریکایی بودند اینجا این سوال مطرح شد، همان سوالات استاری آیا می توانید بدون توان موشکی با آمریکا بجنگید و شکستش دهید؟؟ آیا بدون موشک می توانی اسرائیل را شکست دهی؟؟ آیا تنها با قدرت پهپادی می توانید با امریکا بجنگید؟؟؟ بدون نیروی هوایی همتراز، چگونه می توانید نیروی هوایی آمریکا را عقب برانید؟؟؟ آیا توان تحمل جنگ الکترونیک و ماهواره های امریکایی را دارید؟؟ آیا امنیت مراکز انرژی، آب را می توانید تامین کنید؟؟ و مانع نابودی زیرساخت های خود شوید؟؟ آیا امکان بردن جنگ به خاک امریکا را دارید؟؟؟ و می توانید آمریکا را در خانه شکست دهید؟؟؟ سوالاتی که برای خیلی ها سنگین بود و توهین تلقی میشد ولی بجا بودند و لازمه برای رسیدن به سطحی که در ان اینگونه غرور ملی مان را ترور نکنند --------------------------------------- اتفاقاتی که رخ داد را باید به عنوان یک زنگ خطر و هشدار به خاطر بسپاریم و مانع تکرار چنین شرایطی شویم حادثه هواپیمای اکراینی و جنگ فشار اقتصادی همه و همه کافی هست تا متوجه شویم باید متفاوت فکر کرد این روش نبرد دیگر پاسخگو شرایط نبوده و باید استفاده از دیگر مهره های شطرنج را تمرین کنیم و دشمن را در جایی که انتظار ندارد غافلگیر کنیم بماند که جنگ اقتصادی و رسانه ای هم دو جبهه ای هست که درش درگیریم و سریعا باید در اونجا ها قوی بشیم تقدیم به دوست و برادر عزیز @MR9 که همیشه مشوق متفاوت فکر کردن هست
  2. 1 پسندیده شده
    ترجمه آزاد از: رضا کیانی موحد ناوگان زیردریایی ایتالیا در جنگ جهانی دوم با داشتن 107 زیردریایی ، یکی از بزرگترین ناوگان جهان در آن زمان، دومین ناوگان پس از ناوگان زیردریایی اتحاد جماهیر شوروی (سابق) بود. این ناوگان در طول جنگ جهانی دوم عمدتا در مدیترانه خدمت کرد و در طی درگیریها 88 فروند از زیردریاییهایش، در حدود دو سوم استعدادش را از دست داد. زیردریایی های ایتالیایی آن دوره، بسته به دفتر طراحی که آنها را ساخته بود، انواع مختلفی داشتند. برناردیس برای بهترشدن غوطه وری طرح بدنه ی یک جداره را ترجیح می داد اما برای ایجاد ثبات حرکت زیردریایی روی سطح آب، بالچه های جانبی به بدنه اضافه کرده بود. این طرح توسط نیروی دریایی ارتش انتخاب شد. کاوالینی برای کمک به عملکرد زیردریایی در سطح آب از یک بدنه ی دو جداره یا نیمه دو جداره با مخازن تعادل جانبی استفاده کرد. این طرح نتایج بهتری از طرح قبلی داشت. آنسالدو نیز با تأکید بر عملکرد زیردریایی در سطح آب، از بدنه ی دو جداره استفاده کرد. زیردریایی های ایتالیایی چهار نوع اساسی داشتند: 1. زیردریایی های بزرگ اقیانوس پیما 2. زیردریایی های بزرگ مین گذار 3. زیردریایی های گشتی دوربرد 4. زیردریایی های متوسط زیردریایی های اقیانوس پیما، که تعداد اندکی از آنها وجود داشت، نسبتاً ناموفق بودند. مخصوصاً از آنجایی که در شیرجه رفتن کند بودند، کمتر به عملیاتی می رفتند. با این حال، مین گذارها بسیار موفق تر بودند. وزن جابجایی آنها در سطح دریا بین 1054 تا 1305 تن بود و با برد 8500 مایل با سرعت 9 گره ی دریایی در سطح آب می توانستندبا سرعت 2 گره ی دریایی 60 ساعت در زیر آب دوام بیاورند و تا عمق 330 فوت پایین بروند. اسلحه ی آنها شامل 6 تا 8 لوله ی اژدرافکن با 8 تا 14 اژدر، 36 مین و یک یا دو توپ 3 اینچی در عرضه بود. دو تایپ زیردریایی گشتی بلافاصله قبل از آغاز جنگ جهانی دوم به عنوان استانداردهای اصلی ظاهر شدند. بیشترین گروه دارای وزن جابجایی بین 920 تا 1000 تن در سطح آب، 9000 مایل برد با سرعت 8 گره ی دریایی بر روی سطح، 60 ساعت غواصی با سرعت 2 گره ی دریایی در زیر آب و عمق غوطه وری 330 فوت بودند. اسلحه ی آنها شامل 8 لوله ی اژدرافکن با 12 اژدر و یک توپ 4 اینچی بر روی عرشه بود. گروه کوچکتر دارای وزن جابجایی بین 650 تا 680 تن در سطح آب، برد 5000 مایل با سرعت 8 گره ی دریایی در سطح آب، توانایی 60 ساعت غوطه وری با سرعت 2 گره ی دریایی و عمق غوطه وری 330 فوت بودند. سلاح آنها شامل 6 لوله ی اژدرافکن با 12 اژدر و یک توپ 4 اینچی بر روی عرشه بود. دسته ی اخیر زیردریایی های بسیار موفقی بودند و به خوبی در آبهای کم عمق و شفاف مدیترانه انجام وظیفه می کردند. زیردریایی های بزرگتر در اقیانوس اطلس موثرتر بودند. با این حال این زیردریایی ها در مقایسه با زیردریایی های بریتانیایی و آلمانی هم عصر خود زمان شیرجه زدن بیشتر و عملکرد زیر آبی بدتری داشتند. یکی از نقاط ضعف آنها برجکهای بزرگشان بود که احتمال آشکار شدن زیردریایی را در سطح آب بیشتر می کرد و زمان شیرجه زدن را بیشتر می کرد. در طول جنگ بسیاری از برجکها بازسازی شدند تا این اشکال برطرف شود. در سال 1939 نیروی دریایی ایتالیا107 فروند زیردریایی در اختیار داشت، از جمله 7 زیردریایی از جنگ جهانی اول که به آموزش اختصاص داشتند. هشت فروند زیردریایی دیگر قبل از ورود ایتالیا به جنگ و 30 فروند دیگر نیز در طول به خدمت پیوستند. ناوگان زیرسطحی ایتالیا عمدتا به منظور پشتیبانی از ناوگان سطحیی یا مأموریتهای شناسایی و گشت زنی در مدیترانه طراحی و در نظر گرفته شده بود، اگرچه زیردریایی های اقیانوس پیمای آن نیز برای اقیانوس اطلس در نظر گرفته شده بودند. همچنین تعدادی زیردریایی نیز در مستعمرات ایتالیا مستقر بودند. در زمان پیوستن ایتالیا به جنگ در ژوئن 1940، ایتالیا 115 فروند زیردریایی داشت که 84 فروند از آنها عملیاتی بودند. با این وجود، 10 فروند از آنها در بیست روز ابتدایی جنگ از دست رفتند. دلایل غرق آنها عبارت بود از نقص کیفی زیردریایی ها، آموزش ضعیف و شهامت نالازم خدمه. پس از آن، ایتالیایی ها هرگز بیش از 25 تا 30 زیردریایی به صورت همزمان در دریا نداشتند. فرمانده ناوگان زیردریایی ایتالیا در 10 ژوئن 1940 دریاسالار ماریو فالانگولا بود که در دسامبر 1941 با دریاسالار آنتونیو لگنانی جایگزین شد. ورود ایتالیا به جنگ تمام ترافیک تجاری در مدیترانه را خاتمه بخشید بجز کاروانهای اسکورت شده که مالت را پشتیبانی می کردند. همچنین تعداد زیردریایی های موجود در ناوگان آتلانتیک علیه حمل و نقل متفقین به میزان قابل توجهی افزایش یافت. از آنجایی که پایگاه زیردریایی های ایتالیایی بندرهای غرب فرانسه بود، در نتیجه استعداد ناوگان متحدین در اقیانوس به صورت مؤثری دو برابر شد. این امر به دریاسالار کارل دونیتس اجازه داد تا در زمانی که بریتانیا به دلیل بی طرفی ناوگان فرانسه و تصمیمشان برای نگه داشتن ناوشکنهایشان برای دفاع از خود بریتانیا، آنها را با کمبود نگران کننده ی کشتی های اسکورت برای کاروانهای اقیانوس اطلس روبرو کرده بود، تاکتیک گله گرگی خود را در مقیاس وسیعی بر علیه حمل و نقل متفقین در اقیانوس اطلس به کارگیرد. نتایج حاصل اعتقاد دونیتز به تأثیر گله گرگها را تأیید کرد. در 9 ماه اول جنگ زیردریایی های آلمانی کمی بیش از 1 میلیون تن از کشتیهای متفقین را غرق کردند. آلمان و ایتالیا از ژوئن 1940 تا فوریه 1941 بیش از 2.3 میلیون تن از ناوگان متفقین را نابود کردند. با این حال آزادکردن ناوشکن ها از نگهبانی سواحل، اضافه شدن کشتی های اسکورت جدید و انتقال پنجاه ناوشکن بازنشسته از نیروی دریایی ایالات متحده وضعیت بریتانیا را بهبود بخشید. به تدریج با افزایش برد کشتی های اسکورت، نقطه ی پراکندگی کاروانها در غرب اقیانوس و محل دیدار آنها با اسکورت هایشان در شرق، به سمت غرب اقیانوس جابجا شد. این امر سبب شد تا عرصه ی اصلی عملیات زیردریاییهای متحدین بیشتر به سمت منطقه ی میانی اقیانوس اطلس هل داده بشود که خود باعث کاهش طول زمان کشیک دادن زیردریاییها می شد. در اواسط سال 1941 ایالات متحده منطقه بی طرف خود را به غرب اقیانوس اطلس گسترش داد و همراه کشتی های کانادایی کاروان های بریتانیایی را از آرژانتین تا شمال کانادا اسکورت می کردند. حال، کاروان های اقیانوس اطلس شمالی توسط کشتی های ضد زیردریایی اسکورت می شدند. با این وجود، این اقدامات تنها تأثیر محدودی در خسارات وارد شده داشتنند. زیردریایی های آلمان و ایتالیا موفق شدند 1.8 میلیون تن دیگر از کشتی های متفقین را در دوره ی 9 ماهه ی قبل از ورود آمریکا به جنگ غرق کنند. اندکی پس از ژوئن 1940 یک ناوگان زیرسطحی از ایتالیا به اقیانوس اطلس اعزام شد و افتخار داد تا به آلمان در کارزارش در اقیانوس اطلس یاری رساند. این نیرو با ننام رمز بتاسوم (BETASOM) در بوردوی در فرانسه مستقر شد. در مجموع 32 زیردریایی ایتالیایی در اقیانوس اطلس خدمت می کردند که برابر با تعداد زیردریایی های آلمانی در آن زمان بود. نیمی از آنها بعداً برای عملیات به مدیترانه یا به تبدیل به زیردریایی های ترابری از اقیانوس بازگشتند. زیردریایی های ایتالیایی در اقیانوس اطلس جمعا 109 کشتی تجاری متفقین را، به وزن 593،864 تن، غرق کردند. در مدیترانه، ناوگان زیرسطحی ایتالیا به علت شدت جنگ ضد زیردریایی، حمله به کاروانها و ناوگان سطحی متفقین به شدت آسیب دیدند. نتایج بسیار ناچیز بود، فقط 21 کشتی بازرگانی و 13 کشتی جنگی دشمن،در مجموع در حدود 100000 تن، غرق شدند. یکی از دلایل چنین عملکرد ناامیدکننده ای کمبود اهداف مناسب، بیشتر کشتی های جنگی به سختی آسیب می دیدند و کشتی های تجاری تحت اسکورت سنگین بودند، و دلیل دیگر دکترین منسوخ شده در ابتدای جنگ، گشتهای ایستا و حملاتی که فقط با شلیک یک یا دو اژدر اجرا می شدند، بود. مسئله ی اخیر تا سال 1942 اصلاح شد و در عملیات پدستال و با رفتار تهاجمی و پویاتر حقانیت خود را اثبات کرد. در سال 1943 و در هنگام تسلیم ایتالیا، نیروی زیرسطحی ایتالیا 34 فروند زیردریایی عملیاتی در اختیار داشت. ایتالیایی ها 92 فروند زیردریایی، بیش از دو سوم ناوگانشان، را در عملیات از دست داده بودند. در طی درگیریها 88 فروند زیردریایی، در حدود دو سوم ناوگان، از بین رفت. 3021 نفر از خدمه ی زیردریاییهای ایتالیایی در طول جنگ در دریا کشته شدند. کلاس ها 1. زیردریایی های اقیانوس پیما 1) ماملی (4 فروند،1926-1928) 2) ستمبرینی (2 فروند، 1930-1931) 3) پاسینی (4 فروند، 1927-1928) 4) باندیرا (4 فروند، 1929) 5) اسکوالو (4 فروند، 1930) 6) بالیلا (4 فروند، 1927-1928) 7) آرچیمده (4 فروند، 1933-1934) 8) برین (5 فروند، 1938-1939) 9) لوئیجی (3 فروند، 1939-1940) 10) گلاوکو (2 فروند، 1935) 11) مارچلو (11 فروند، 1937-1939) 12) مارکونی (6 فروند، 1939-1940) 13) کالوی (3 فروند، 1935) 14) آرگو(2فروند، 1936) 2. زیردریایی های گشت ساحلی (سری 600) 1) آرگوناتو (7 فروند، 1931-1932) 2) سیرنا (12 فروند، 1933) 3) پرلا (10 فروند، 1936) 4) آدوا (17 فروند، 1936-1938) 5) آچیائو (13 فروند، 1941-1942) 3. زیردریایی های مین گذار 1) براگادین (2 فروند، 1929-1930) 2) میچا (1 فروند، 1935) 3) فوچا (3 فروند، 1937-1938) 4. زیردریایی های گشتی دریاپیما 1) فلوتو (13 فروند، 1942-1944) i. تایپ-1 (10 فروند) ii. تایپ-2 (3 فروند) iii. تایپ-3 (0 فروند) 5. زیردریایی های ضد ناوگان تجاری 1) کاگنی (4 فروند، 1940) 6. زیردریایی های ترابری 1) رومولو (2 فروند،1943) 7. زیردریایی های متوسط 1) سی.آ کلاس (4 فروند، 1937-1943) 2) سی.بی کلاس (22 فروند، 1942-1943) 3) سی.سی کلاس (0 فروند) 4) سی.ام کلاس (0 فروند) 8. زیردریایی های بازمانده از جنگ جهانی اول 1) ا چ کلاس (5 فروند در سرویس تا 1939) 2) ا کس کلاس (2 فروند در سرویس تا 1939) منبع https://weaponsandwarfare.com/italian-submarines-of-world-war-ii/
  3. 1 پسندیده شده
    بسم ا... سی وسومین سالگرد عملیات مرصاد مرداد 1367- مرداد 1400 https://www.aparat.com/v/hH27S پی نوشت : 1- ناگفته های نقش پدافند هوایی و سایت «سوباشی» در عملیات «مرصاد»
  4. 1 پسندیده شده
    نسخه جدید Cayman با توپ 30 میلیمتری صنایع دفاعی بلاروس نسخه جدید خودروی4x4 زرهی Cayman مجهز به توپ اتوماتیک 30 میلیمتری 2A42 را در نمایشگاه دفاعی MILEX 2021 به نمایش گذاشتند. این نسخه جدید nCayma مجهز به برجک رزمی بدون سرنشین Adunok BM-30 است. این برجک رزمی ماژولار به توپ اتوماتیک 30 میلی متری 2A42 و مسلسل7.62 میلی مترPKT مجهز شده است. وزن برجک در مجموع 1380 کیلوگرم است. با این برجک جدید، Cayman قدرت آتش بیشتری نسبت به نسخه های قبلی خواهد داشت. برجک رزمی ماژولار و بدون سرنشین Adunok BM-30 کنسول کاربری برجک رزمی Adunok BM-30 یک خودرو نسبتا کوچک با فضای داخلی محدود است اما نصب یک برجک بدون سرنشین بر روی ان باعث میشود فضای کمی از داخل خودرو اشغال شود در حین حال قابلیت های شناسایی وقدرت آتش ان افزایش یابد Cayman
  5. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. تنها تصاویری که از تایگر های مجهز به لوله سوخت گیری وجود دارد . علت اینکه ادامه پیدا نکرد هم تا جایی دیگران تحلیل کردند ، خطر آن برای کشورهای همسایه نبود ، دلایل فنی داشت.
  6. 1 پسندیده شده
    به نام خدا CASC CH-3 Rainbow هواپیماپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) (2012) CH-3 نسخه مسلح سری پهپاد های CH-1/CH-2 است. تمام این مدل ها ساخته شرکت علم و فناوری هوافضای چین (CASC) و بخشی از خط تولید پهپاد های "CASC "Rainbow هستند که با CH-1 شروع شد و تا کنون به مدل CH-901 رسیده است. این سری پهپاد ها مشتریانی جهانی دارند و توانایی های تاکتیکی مدرن در میدان نبرد را با هزینه کمتر نسبت به پهپاد های غربی ارائه می دهند. CH-3 در ظاهر بال هایی رو به عقب دارد که در امتداد بدنه ساده آن قرار گرفته اند. در جلوی بدنه اصلی، کانارد هایی برای کنترل و پایداری بیشتر نصب شده اند. بال های اصلی در انتهای خود بالچه هایی عمودی دارند و در زیر هرکدام از آن ها یک نقطه سخت برای حمل و پرتاب موشک های هدایتی وجود دارد. چرخ ها جمع شونده نیستند. موتور در پشت بدنه نصب شده و ملخی 3 پره را در آرایش pusher می چرخاند. از مشخصات این پهپاد می تواند به بال های 8 متری، مداومت 12 ساعته، محموله 80 کیلوگرمی و برد 2400 کیلومتری اشاره کرد. الجزایر، میانمار، نیجریه، پاکستان، عربستان سعودی (خط تولید کل سری ها) و ترکمنستان از خریداران CH-3 هستند. CH-3 نسخه اولیه بود و CH-3A نسخه بعدی آن است که وزن محموله ماموریتی بیشتر (تا 180 کیلوگرم) و مداومتی نصف سری قبل (6 ساعت نسبت 12 ساعت سری قبل) دارد. این مدل به صورت استاندارد از لینک داده ی ماهواره ای استفاده می کند. در اکتبر سال 2015، دولت عراق ویدئویی از پهپاد CASC Rainbow منتشر کرد که در حال عملیات بود. با این ویدئو مشخص شد که عراق پهپاد Rainbow را به خدمت گرفته است و به خرید هایی فراتر از تجهیزات آمریکایی علاقه دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2012 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 500 - سازنده: شرکت علم و فناوری هوافضای چین (CASC) (چین) - کشورهای مصرف کننده: الجزایر، میانمار، نیجریه، پاکستان، عربستان، ترکمنستان، چین - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 7 متر - طول بال ها: 8 متر - ارتفاع: 2 متر - حداکثر وزن برخاست: 650 کیلوگرم (80 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور که ملخ 3 پره را در آرایش pusher می گرداند - حداکثر سرعت: 220 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4000 متر - برد: 960 کیلومتر - تسلیحات: 2 نقطه سخت زیر بال ها برای حمل موشک های هدایت پذیر. محموله ماموریتی بین 60 تا 80 کیلوگرم - نسخه ها: "CH-3 "Rainbow (سری پایه)، CH-3A (محموله ماموریتی افزایش یافته، مداومت کمتر) منبع
  7. 1 پسندیده شده
    با سلام، در یکی از آخرین گفتگوهای کانال جناب حمزه ای میان ایشان و سرتیپ (بازنشسته) خلبان صمد ابراهیمی، نکات کوتاه ولی جالبی درباره سوختگیری جنگنده های اف ۵ نیروی هوایی مطرح شد که بهتر است برای ثبت در انجمن، آنها را ذکر کنیم: ۱- نخستین سوختگیری هوایی جنگنده اف ۵ نیروی هوایی کشورمان توسط استاد خلبان صمد ابراهیمی و با یک فروند جنگنده اف ۵ گونه E انجام شده است. ۲- گزینش گونه E برای اینکار به این دلیل بوده است که شمار جنگنده های گونه F محدود و همگی شدیدا” درگیر آموزش خلبانان جوان بوده اند. به بیان دیگر با گزینش گونه E درصورت شکست پروژه و از دست رفتن هواپیما، موجودی آموزشی نیروی هوایی آسیبی نمی دیده است. ۳- گزینش جناب ابراهیمی به این دلیل بوده است که ایشان همزمان استاد خلبان تامکت بوده اند و هر دو جنگنده از سامانه سوختگیری مشابهی استفاده می کنند (برخلاف فانتوم) ۴- پس از موفقیت این پروژه، یک فروند گونه F نیز به این سامانه سوختگیری مجهز و دو تن از خلبانان این نیرو جنابان زعیم (زنده یاد) و کهنوی پس از کسب تجربه از جناب ابراهیمی، دیگر خلبانان نیرو را برای اینکار آموزش می دادند. ۵- بر خلاف باور عمومی، سوختگیری هوایی با اف ۵ آسان‌تر، پایدارتر، و مطمئن تراز اف ۱۴ است که دلایل آنرا جناب ابراهیمی چنین بر شمردند: ۱-۵- کوچکتر بودن دماغه اف ۵ و در نتیجه عدم ایجاد گردابه های بزرگ هوایی در اطراف دماغه هواپیما که موجب حرکت و ناپایداری سبد (basket) سوختگیری می شوند. گویا بروز این گردابه ها و جابجایی پیوسته سبد سوختگیری یک چالش برای سوختگیری تامکت ها است. ۲-۵- جنگنده اف ۵ از پیشرانه توربوجت با زمان واکنش کمتری به فرامین خلبان برای انجام تنظیمات شرایط پرواز حین سوختگیری استفاده می کند. به فرموده این دو خلبان اف ۱۴، گویا پیشرانه های توربوفن زمان واکنش بیشتری نسبت به پیشرانه های توربوجت دارند. ۳-۵- پایداری جنگنده اف ۵ زیر تانکر ۷۰۷ بهتر از تامکت است به گونه ای که به گفته جناب ابراهیمی، خلبان نیازی ندارند یک‌ دست خود را (بر خلاف تامکت) همواره روی دسته تراتل پیشرانه نگهدارد. ۶- با توجه به کوچک بودن و چابکتر بودن اف ۵؛ افزایش برد این جنگنده خطر بزرگی برای کشورهای اطراف ایران بوده و به دلیل فشارهای سیاسی و امنیتی از خارج، پروژه متوقف شده است.
  8. 1 پسندیده شده
    حمله به اچ-3 کارگردان : شهریار بحرانی سال 1373
  9. 1 پسندیده شده
    به نام خدا ممکن است چکمیت، جنگنده جدید سوخو، نام Su-75 را نداشته باشد جنگنده حمله سبک جدید روسیه، checkmate، که در نمایشگاه MAKS 2021 رونمایی شد با اینکه شماره 75 روی آن حک شده بود اما ممکن است Su-75 نامیده نشود. در رسانه های غربی گمانه زنی ها مبنی بر اینکه Checkmate در واقع Su-75 است ، بسیار گسترده است. با این حال، منابع آگاه به Defenseworld.net گفتند که عدد "75" روی بدنه هواپیما ، همان طور که در هواپیما های دیگر روسی مشاهده شده، نام تحت توسعه نمونه های اولیه است. این منبع گفت: "اگر عدد 75 روی کناره های این جت جدید نام اصلی آن باشد، United Aircraft Corporation (UAC) آن را با نام واقعی که Su-75 باشد صدا می زد. عدد 75 می تواند به این معنی باشد که این یک نمونه اولیه است نه مدل یا ماکت." برای مثال، هنگامی که اولین هواپیمای جنگنده پنهانکار در MAKS 2011 در روسیه رونمایی شد، بر روی بدنه جلوی آن شماره 52 و رویدم آن عدد 075 نوشته شده بود. این هواپیما سپس PAK-FA (دورنمای هواپیمای جنگنده هوانوردی خط مقدم) نامیده گرفت که بعدا به T-50 تبدیل شد. نمونه اولیه های بعدی T-50 با عدد هایی مانند 53، 54 و 55 نمایش داده شدند که در سال 2017 به Su-57 تبدیل شد. جنگنده حمله سبک (LTS) چکمیت، همانند PAK-FA، ممکن است نامی باشد که در طول فاز توسعه به آن داده شده است. این موضوع با سیستم نامگذاری Su-XX سوخو نیز همخوانی دارد. جالب توجه است، به گفته مقامات UAS، نام Su-57 از جمع کردن 35 و 22 (F-35 و F-22 ایالات متحده) به وجود آمده که نشان می دهد این هواپیما از توانایی های هردو جت پیشرو آمریکایی برخوردار است. این منبع گفت: "همانطور که UAC بیان کرده، LTS Checkmate با جنگنده پنهان کار تک موتوره و یک سوم هزینه نمونه آمریکایی به دنبال بازار F-35 است، و نام آن می تواند بیشتر از Su-57 به F-35 نزدیک باشد. از آنجایی که این هواپیما کوچک‌تر و سبک‌تر از Su-57 است، چکمیت می تواند عدد کمتری از 57 داشته باشد." ایالات متحده، ابتدا F-16 V ارتقا یافته با سازه ای متعلق به دهه 1960 را به کشور هایی در آسیا و خاورمیانه می فروشد تا امکان خرید F-35 برای آنها فراهم شود. اندونزی یکی از این کشور هاست که به دنبال خرید F-35 بود اما متوجه شد که اگر می خواهد درخواست F-35 در نظر گرفته شود باید اول F-16 را سفارش دهد. روسیه به دنبال این چنین بازاری است که نیاز و دلیل خرید F-35 را دارد اما واشنگتن به دلایل مختلف راضی به فروش نیست. منبع
  10. 1 پسندیده شده
    ویدئوی تبلیغاتی به مناسبت 325 سالگرد تاسیس نیروی دریایی روسیه https://www.aparat.com/v/CLzkJ
  11. 1 پسندیده شده
    تجمع ارتش تاجیکستان در نوار مرزی با افغانستان
  12. 1 پسندیده شده
    به نام خدا برخورد صاعقه به 2 فروند F-35B آسیب زد 2 جنگنده F-35B سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده در سفر خود به ژاپن پس از برخورد صاعقه به شدت آسیب دیدند. جت ها متعلق به ایستگاه هوایی سپاه تفنگداران دریایی (MCAS) Iwakuni ژاپن بودند. Marine Corps Times در اینباره گزارش داد: "برخورد صاعقه به اندازه ای به جت ها آسیب زد که هر دو اتفاق در کلاس حادثه سطح A دسته بندی می شوند. هواپیماها توانستند بدون خطر فرود بیایند و هیچ کدام از نیرو ها در این حادثه آسیب ندیدند." حوادث سطح A، حوادثی اند که باعث مرگ، ناتوانی دائمی یا خسارتی بیش از 2.5 میلیون دلار شوند. سروان Marco A. Valenzuela، سخنگوی گروه هوایی 12 تفنگداران دریایی، در ایمیلی به Marine Corps Times گفت: "پس از انجام اقدامات استاندارد گزارش دهی و ارزیابی، به دلیل هزینه های پیش بینی شده ترمیم بیش از 2.5 میلیون دلار، حادثه مربوط به آب و هوا به عنوان حادثه سطح A تعیین شد." F-35B Valenzuela اضافه کرد: "عملیات ایمن هواپیماها و آمادگی اسکادران های ما برای پشتیبانی مداوم از متحدان، شرکا و نیرو های مشترک ما در منطقه ضروری است." در ژوئن سال 2020، لاکهید مارتین پس از مشاهده خرابی در یکی از سامانه ها (سامانه تولید گاز بی اثر (OBIGGS) که برای محافظت از صاعقه استفاده می شود) اعلام کرد که نسخه F-35A نمی تواند در رعد و برق پرواز کند. این سامانه هوای غنی از نیتروژن را به مخزن سوخت پمپ می کند تا آن را بی اثر کند. بدون این سامانه، احتمال دارد جت در اثر برخورد آذرخش منفجر شود. منبع
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا... نخستین پرواز بدون سرنشین ایکس-45 سال 2002 https://www.aparat.com/v/OD41C
  14. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing X-45 هوایپیمای بدون سرنشین رزمی (UCAV) پیش نمونه (2002) X-45C بوئینگ X-45 به عنوان اثبات گر فناوری، با مشارکت دارپا (آژانس پروژه های تحقیقات پیشرفته دفاعی) توسعه داده شد تا پهپادی رزمی و تمام خودکار برای به خدمت گرفته شدن توسط نیروی هوایی ایالات متحده (USAF) باشد. این هواپیمای پیشرفته اولین بار در بیست و دوم می سال 2002 پرواز کرد که منجر به ساخت تعدادی هواپیما و استفاده از آن ها در آزمایش های فعال شد. X-45 پس از اتمام فاز آزمایش، موفق به ثبت سفارش از طرف USAF نشد به همین دلیل بوئینگ تلاش کرد تا آن را به نیروی دریایی ایالات متحده (USN) بفروشد. USN طرح نورثروپ گرومن را ترجیح داد. بنابراین، X-45 به پایان رسید و هردو فروند نسخه اولیه X-45A به موزه های آمریکا تحویل داده شد. اکنون این پهپاد ها در موزه ملی هوا و فضا Smithsonian در واشنگتن دی سی و موزه ملی نیروی هوایی ایالات متحده در دیتون اوهایو نگهداری می شوند. بوئینگ "Phantom Ray" شاخه ای از برنامه X-45 است که اولین پروازش را در سال 2011 انجام داد و تا کنون فقط 1 فروند از آن ساخته شده است. بوئینگ Phantom Ray X-45A با خطوط صاف و تیز، بخش پشتی مخلوطی و بال های رو به عقب متمایز است. این هواپیما هیچ بخش دمی (و همچنین بالچه های عمودی دمی) نداشت و موتور توربوفن آن در قسمت فوقانی بدنه قرار گرفته بود تا بخش شکمی صاف باقی بماند. تک موتور آن از طریق یک ورودی هوا در جلو تغذیه می شد و گاز های اضافی از دریچه ای کوچک در پشت خارج می شدند. این سامانه تقریبا تمام طول هواپیما را طی می کرد. بخش زیرین از آرایش چرخ های 3 تایی استفاده می کرد که کاملا جمع شونده بودند. کنترل پرواز تماما خودکار بود اما خلبان روی زمین می توانست در صورت نیاز مداخله لازم را انجام دهد. مهندسان بوئینگ در مکان مشهور "Phantom Works"، دو فروند از پهپاد X-45A را تکمیل کردند که قراربود بیانگر نسخه تمام اندازه آینده باشند. آزمایش های زمینی و پروازی منجر به پرتاب مهمات از هواپیما شد که کارایی آن را ثابت کرد. حتی چند بار 2 فروند X-45 با هم پرواز کردند تا قدرت عملیاتی خودکار و یکپارچه خود را در مقابله با اهداف شبیه سازی شده نشان دهند. آن ها با موفقیت از نرم‌افزار خود برای یافتن بهترین راه، تفسیر سطح تهدید ها و مدیریت منابع استفاده کردند. با اتمام چندین پرواز، 2 هواپیما بازنشسته شدند. برنامه X-45 منجر به ظهور چندین نسخه مختلف شد. X-45A یک اثبات گر فناوری باقی ماند. X-45B نسخه تمام اندازه ای بود که مشخصات فنی بالاتری داشت و به ساخت نسخه تمام شده ی X-45C انجامید. X-45C از موتور توربوفن F404 استفاده می کرد. نسخه ای مخصوص نیروی دریایی از این طرح با نام X-45N به USN پیشنهاد شد اما نوثروپ گرومن X-47 جای آن را گرفت. X-45C X-45N از نظر ابعاد، X-45A حدود 8 متر طول، 10 متر طول بال و 2 متر ارتفاع داشت. وزن خالی آن 3600 کیلوگرم بود. 2 محفظه سلاح داخلی طولانی در بخش شکمی وجود داشتند که قادر به حمل JDAM ها (مهمات حمله مستقیم مشترک) یا بمب های پرتابی هدایت شونده مشابه بودند. X-45A از موتور توربوفن Honeywell F124-GA-100 استفاده می کرد که حداکثر سرعت آن را به 920 کیلومتر بر ساعت (تا 0.75 ماخ) می رساند و بردی حدود 2400 کیلومتر داشت. ارتفاع پروازی عملیاتی آن 13000 متر بود. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2002 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: بوئینگ، دارپا (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: حمله زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 8.1 متر - طول بال ها: 10.3 متر - ارتفاع: 2.14 متر - وزن: 3630 کیلوگرم – قوای محرکه: 1 موتور توربوفن Honeywell F124-GA-10 با رانش نامشخص - حداکثر سرعت: 920 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 13200 متر - برد: 2400 کیلومتر - تسلیحات: بمب های هدایت دقیق داخل 2 محفظه سلاح داخلی - نسخه ها: X-45 (سری پایه)، X-45A (مدل آزمایشی، 2 نسخه از آن ساخته شد)، X-45B (نسخه تمام اندازه X-45A)، X-45C (مجهز به موتور توربوفن F404)، X-45N (نسخه دریایی پیشنهاد شده به نیروی دریایی ایالات متحده)، "Phantom Ray" (نسخه شخصی براساس اطلاعات X-45) منبع
  15. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - یکی دیگر از صفحات بسیار سیاه کارنامه منافقین را باید به «حذف افراد خود و تسویه حساب های درون تشکیلاتی» اختصاص داد. علی زرکش یزدی فرجام یک بی فرجام (بخش اول) علی زرکش یزدی (۱۳۲۸/مشهد - ۱۳۶۷ قصر شیرین) از اعضای سازمان مجاهدین خلق [منافقین] بود. وی دانش آموختهٔ مهندسی عمران دانشگاه تهران بود. وی در زندان شاه به کادر مرکزی سازمان راه یافت. در خرداد ۵۹ با مهین رضائی ، خواهر رضایی‌ها، (احمد رضائی، مهدی رضائی و رضا رضائی) ازدواج کرد. بعد از کشته شدن موسی خیابانی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، فرماندهی نظامی سازمان در داخل ایران را عهده‌دار شد. در سال ۶۱ با شدت گرفتن درگیری مجاهدین با نظام، به فرانسه رفت. در آنجا مدتی قائم‌مقام مسعودرجوی و عملا نفر دوم سازمان بود، اما به دلیل مخالفت با انقلاب ایدئولوژیک رجوی، پس از چندی مغضوب گردیده و توسط رجوی به اعدام محکوم گردید. وی و همسرش در عملیات مرصاد (فروغ جاویدان) کشته شدند؛ جمهوری اسلامی و همچنین اعضای قدیمی جدا شده از سازمان، کشتن وی را در آن عملیات به خود نیروهای سازمان مجاهدین خلق نسبت داده‌اند. سعید شاهسوندی عضو سابق کمیته مرکزی سازمان مجاهدین تائید میکند که وی در فرانسه توسط مسعود رجوی در چند نوبت دادگاهی به اعدام محکوم شده‌ بوده و مدتی را هم در پایگاه نظامی مجاهدین در عراق زندانی بوده است. برخی داستان مرگ علی زرکش را به قتل مجید شریف واقفی به دستور تقی شهرام تشبیه کرده‌اند. [ویکی پدیا] نامه علی زرکش به همسرش مهین رضائی (سمتر است) همسر علی زرکش (و خواهر زن موسی خیابانی) پیش از کشته شدن در عملیات مرصاد طبق گفته سپاه پاسداران ، علی زرکش در تیرماه ۶۷ (قبل از عملیات) نامه‌ای به همسرش نوشته که حاکی از اختلافات وی با مسعود رجوی است. مسعود رجوی و سازمانش وجود این نامه را تکذیب کردند، اما جمهوری اسلامی می گوید که این نامه بعد از کشته شدن علی زرکش و همسرش در عملیات مرصاد بین وسایل شخصی آن‌ها، کشف شده است. و در همان سال آنرا منتشر کرد. متن نامه: [ویکی پدیا] اما به راستی علی زرکش که بود؟ علی زرکش يزدی در سال 1328 در شهر مشهد متولد شد. در سال 1348 به دانشکده فنی دانشگاه تهران راه يافت . وی توسط مهدی افتخاری و محمد مفيدی معرفی و به عضويت سازمان پذيرفته شد . سبحانی اما معتقد است که زرکش توسط کاظم ذوالانوار عضوگيری شد. (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص 252) . در بيوگرافی رسمی سازمان پس از انقلاب نيز گفته شده که در زندان ، کاظم ذوالانوار موضع سازمانی زرکش را ارتقا داد. (نشريه مجاهد/ش 147 /ص 4) در سال 1351 به علت فعاليت های دانشجويی و ارتباط با بعضی افراد سازمان بازداشت و به ده سال حبس محکوم گردید. وی در زندان شاه ، عضو کادر مرکزی سازمان و در کنار رجوی و خيابانی نفر سوم سازمان بود. (نشريه مجاهد/ش 147/ص4) به نوشته نشريه مجاهد ، زرکش «پايه گذار و نخستين مسئول و سردبير نشريه مجاهد» ، «مسئول کل انتشارات و تبليغات» ، «مسئول تشکيلات کل سازمان» ، ... و «کادر مرکزی غير علنی» بود که تنها در يک مناظره تلويزيونی با شهيد بهشتی به عنوان عضو سازمان معرفی شد. چهره و قيافه علی زرکش برای بسياری از اعضای سازمان هم ناشناخته بود و تنها افرادی که به ستاد انزلی (ساختان پايگاه اصلی و علنی سازمان در خيابان انزلی منشعب از خيابان طالقانی، پس از انقلاب) در تهران تردد داشتند، چهره وی را از نزديک ديده بودند. ضمن اين که در فاز سياسی (1357 - 1360) و همچنين بعد از شروع يک مناظره تلويزيونی بدون اعلام موقعيت تشکيلاتی اش ، به نمايندگی از سازمان شرکت کرد ، ولی به جز آن تک مورد ، اسم و تصوير او در جايی نيامد . (سبحانی/روزهای تاريک بغداد/ص262) در خرداد 59 با مهين رضايی ازدواج کرد. در برپايی شورش مسلحانه 30 خرداد سال 1360 نقش فعالی ايفا نمود. بعد از کشته شدن موسی خيابانی در 19 بهمن 60 ، وی به سمت قائم مقام مسئول اول سازمان و فرمانده سياسی - نظامی آن منصوب شد (نشريه مجاهد/ش 147/ص 21 - 22) و مسئوليت ترورهای سازمان را تا خروج از کشور در سال 64 عهده دار بود . وي در سال 1364 به پاريس احضار و در دادگاه ويژه ای به مدت يک ساعت محاکمه و به اعدام محکوم می گردد و سپس به بغداد انتقال داده می شود و در همانجا زندانی می شود . در مورد محاکمه و عزل علی زرکش ، هادی شمس حائری می نويسد : نکته ای که در اينجا قابل ذکر است اين است که محاکمه و زندانی شدن علی زرکش ابتدا در فرانسه صورت گرفت و او مدتی در محل اقامت رجوی در پاريس زندانی بود و سپس به زندان عراق منتقل شد. زرکش می توانست هنگام انتقال به عراق از دست مأمورين بگريزد و خود را به پليس فرانسه معرفی کند، اما وی با قبول محکوميت خود و آمادگی برای رفتن به عراق مهر تأييدی بر انحرافات سازمان نهاد . زيرا کسی که درون سيستمی پرورش يافته باشد که خود يکی از مهره های سازنده آن است و در تکوين انحرافات سازمان پا به پای رجوی سهيم بوده ، نمی تواند دارای ابتکار و استقلال رأی باشد و خود نيز تبديل به مهره ای بی اراده می گردد. بدين جهت او نتوانست در مقابل اين انحراف بايستد . سعيد شاهسوندی در رابطه با محکوميت زرکش می نويسد : يکي از وابستگان سازمان در اروپا در کتابی که آذر ماه 84 نوشته است و به تحليل انقلاب ايدئولوژيک [از منظر مقبول سازمان] اختصاص دارد، درباره ماجرای زرکش چنين می نويسد : در ادامه متن فوق ، نويسنده حسن مهرابی و محمد حياتی را در کنار جايگاه علی زرکش قرار داده است که خلع رده می شوند. اولی کناره گيری می کند و دومی هنوز در سازمان است. روشن است که بر خلاف نظر نيابتی اهميت زرکش قابل مقايسه با ديگران نبوده و بجز مسعود رجوی از همه کادرهای سازمان بالاتر و مهم تر بوده است علی زرکش که تا مقطع انقلاب ايدئولوژيک مجاهدين و متعاقب آن انحلال دفتر سياسی و کميته مرکزی مجاهدين، جانشين مسئول اول سازمان و فرماندهی [نیروهای] داخل [کشور] مجاهدين را بر عهده داشت، مسئول شکست های استراتژيک گذشته و انتقال نادرست خطوط رهبری به تشکيلات قلمداد شده و خلع رده می شود. بعد هم بدون سر و صدا به قرارگاه بديع زادگان [درون پادگان اشرف] که محل اقامت رهبری سازمان بود منتقل می شود . ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پی.نوشت 2 : ان شاء الله در مجموعه پست های بعدی ، به معرفی بخش های دیگری از زندگی و مرگ علی زرکش خواهیم پرداخت. .
  16. 1 پسندیده شده
    احتمالا به این دلیل ... یحتمل در نمونه پروازی این ترکیب فعلی که بدون پوشش رونمایی شده ، استفاده نمیشود . البته این نظر قطعی نیست و باید منتظر موند و دید
  17. 1 پسندیده شده
    تصویری از نفربر M-60p ساخت یوگوسلاوی ارتش بعث عراق که به غنیمت نیروهای ایرانی در اومده است
  18. 1 پسندیده شده
    سوخت گیری یار به یار بمب افکن های سوخو-24 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
  19. 1 پسندیده شده
    نمایش پروازی سوخو-57 فلون در نمایشگاه دوسالانه ماکس 2021 روسیه https://www.aparat.com/v/AXaRV
  20. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing X-37 OTV (Orbital Test Vehicle) فضاپیمای بدون سرنشین مدار پایین (2010) بوئینگ X-37 به عنوان فضاپیمایی چند بار مصرف، طولانی مدت و بدون سرنشین در خدمت نیروی هوایی ایالات متحده و ناسا است که تا امروز چندین پرواز تا مدار LEO و برعکس انجام داده است. این هواپیما در کلاس "وسایل آزمایش مداری" (OTV) دسته بندی می شود. X-37 کوچک‌ترین و سبک‌ترین فضاپیما های مداری است که تا کنون پرواز کرده است (قطعا این فضا پیما از ناوگان شاتل های ناسا کوچک‌تر است). بی شک، تلاش بوئینگ روی گلایدر X-40 بر طراحی X-37 تاثیرگذار بوده است (X-37 مقداری از X-40 بزرگ‌تر است). X-37 از X-37A که طرح اولیه ای توسط ناسا بود، متولد شد. در سال 2004، این پهپاد تحت شرایط طبقه‌بندی شده به دارپا تحویل داده شد، و خود این وسیله آزمایش رویکرد و فرود (ALTV) که از کار های قبلی منشا گرفته بود، برای آزمایش های گلاید پرتابی در 2005 و 2006 مورد استفاده قرار گرفت. X-37B نسخه عملیاتی فعلی این سری است که به مقدار زیادی از X-37A الگو گرفته و تغییراتی برای تناسب با نیاز های رو به افزایش در آن به وجود آمده است. نسخه ای بزرگ‌تر به نام X-37C هم توسط بوئینگ در حال ساخت است که 2 برابر بزرگ‌تر نسخه B است. X-37C همچنین قرار است با پرتابگر توسعه ای (EELV) Atlas V جفت شود. در ظاهر شباهت هایی بین X-37B و شاتل های فضایی قبلی وجود دارد (به جز طرح سیاه و سفید). بخش دماغه صاف است اما برای سفر اتمسفری آیرودینامیک محسوب می شود و (از آنجایی که به عرشه پرواز سرنشین دار نیازی نیست) با پشت آن یکپارچه شده است. بدنه اصلی کناره هایی تقریبا یک تکه، بخش بالایی خمیده و بخش زیرین تقریبا صاف دارد. بال های اصلی (همانند دیگر شاتل های فضایی) در پایین و وسط کناره های بدنه نصب شده اند و جاروبک ها فقط در قسمت لبه های جلویی وجود دارند. هیچ باله دمی افقی در آن استفاده نشده، در عوض بالچه های عمودی رو به بیرون نقش دوگانه ای در هنگام پرواز اتمسفری به عهده خواهند داشت. قسمت زیرین از چرخ های سه‌گانه کاملا جمع شونده با چرخ های دوتایی در دماغه و چرخ های تکی در زیر بال های اصلی تشکیل شده است که برای فرود روی باند از آن ها استفاده می شود. در هردو بخش دماغه و دم رانشگر های با مانور دقیق وجود دارند. سامانه های اویونیک در نزدیکی دماغه قرار دارند. در پشت سامانه های اویونیک، مخزن سوخت JP-8 مبتنی بر نفت سفید قرار گرفته و مخزن هیدروژن پراکسید بعد از آن نصب شده است (نیروی الکتریسیته از طریق سلول های خورشیدی آرسنیدی و باتری های لیتیوم-یونی تامین می شود). در وسط بدنه، محفظه حمل محموله، 2 مخزن را از هم جدا می کند. گاز های موتور اصلی از طریق نازلی در انتهایی ترین قسمت فضاپیما خارج می شوند. Scaled Composites White Knight که از آن برای پرتاب X-37A در آزمایش های گلاید استفاده شد ابعاد X-37 شامل حدود 9 متر طول، 4.5 متر طول بال ها و حدود 3 متر ارتفاع می شود. حداکثر وزن برخاست آن 5000 کیلومتر است. محموله ابعادی 1x2 خواهد داشت. سرعت مداری (LEO) آن به 17400 کیلومتر بر ساعت می رسد. پرتاب X-37 توسط راکت های سری Atlas V 501 (توسط United Launch Alliance) انجام می شود و راکت های مرحله ای Centaur تقویت شده، رانش بیشتری را در طول سفر فراهم می کنند. X-37 در داخل یک حامل محموله قرار می گیرد و وقتی به ارتفاع مورد نظر رسید، از آن خارج می شود. فرود آن خودکار است و در طول آن سرعت X-37 به 25 ماخ می رسد. X-37، بعد از شاتل بوران مربوط به دوران شوروی، تنها فضاپیمایی است که قابلیت فرود خودکار دارد. X-37 قابل استفاده مجدد است. تاکنون 6 ماموریت توسط X-37B انجام شده است (پرواز OTV-1 تا OTV-6). X-37B اول، در ساعت 23:52 بیست و دوم آپریل سال 2010 برای انجام اولین ماموریت خود توسط راکت Atlas V از ایستگاه Cape Canaveral SLC-41 به فضا پرتاب شد. فضاپیما برای انجام آزمایش در مدار LEO قرار گرفت. نیروی هوایی ایالات متحده اطلاعات کمی از این ماموریت منتظر کرده اما شبکه جهانی منجمان آماتور ادعا کرد که این فضاپیما را در مدار شناسایی کرده است. در بیست و دوم می سال 2010 فضاپیما در زاویه 39.99 درجه قرار داشت و هر 90 دقیقه در مدار (401 بر 422 کیلومتری) دور زمین می چرخید. OTV-1 هر 4 روز از بالای مکان تعیین شده روی زمین عبور می کرد و ارتفاع عملیاتی آن به طور معمول در حوزه ماهواره های نظارتی قرار می گرفت.ماهواره های تجاری LEO نیز از این مدار استفاده می کنند و ارتفاع فضاپیما هم سطح ISS و فضاپیما های سرنشین دار بود. نیروی هوایی ایالات متحده در سی ام نوامبر 2010 اعلام کرد که فرود این فضاپیما بین سوم تا ششم دسامبر صورت گرفته است. همان طور که برنامه ریزی شده بود، X-37B از مدار خارج شد، به جو زمین بازگشت و با موفقیت در پایگاه Vandenberg نیروی هوایی فرود آمد. این اولین فرود مداری خودکار ایالات متحده بر روی باند فرود بود. از زمان شاتل بوران شوروی در سال 1988 تا آن زمان چنین فرودی صورت نگرفته بود. OTV-1 224 روز و 9 ساعت را در فضا سپری کرد. در طول OTV-1 یکی از چرخ ها ترکید و آسیب جزئی به بخش زیرین وارد شد. X-37B دوم ماموریت افتتاحیه خود به نام OTV-2/USA-226 را از پایگاه Cape Canaveral SLC-41 در ساعت 22:46 پنجم مارس سال 2011 شروع کرد. این ماموریت طبقه‌بندی شده بود و ارتش ایالات متحده آن را تلاشی برای آزمایش فناوری های فضایی جدید تعریف کرد. در بیست و نهم نوامبر 2011، نیروی هوایی ایالات متحده اعلام کرد که USA-226 را بیش از 270 روز اولیه ادامه خواهد داد.در آپریل سال 2012، ژنرال William L. Shelton از فرماندهی نیروی هوایی ایالات متحده اعلام کرد که این ماموریت موفقیتی چشمگیر بوده است. در سی ام می 2012، اعلام شد که X-37B در ژوئن سال 2012 در پایگاه Vandenberg خواهد نشست. فضاپیما در شانزدهم ژوئن سال 2012 پس از 468 روز و 14 ساعت استقرار در فضا به طور خودکار فرود آمد. چهارمین ماموریت X-37B با کد AFSPC-5 و نام USA-261 به وقوع پیوست. این دومین پرواز X-37B دوم بود. X-37B توسط راکت Atlas V از پایگاه Cape Canaveral SLC-41 در بیستم می سال 2015 به فضا پرتاب شد. هدف ماموریت، آزمایش پیشران اثر هال XR-5A شرکت Aerojet Rocketdyne در حمایت از برنامه ماهواره های ارتباطی با فرکانس های بسیار بالای پیشرفته، و تحقیق ناسا بر روی عملکرد مواد مختلف در فضا برای حداقل 200 روز بود. فضاپیما رکورد 717 روز و 20 ساعت حضور در فضا را ثبت کرد و سپس در ساعت 11:47 هفتم می سال 2017 در تاسیسات فرود شاتل در مرکز فضایی Kennedy بر زمین نشست. پنجمین ماموریت X-37B با نام USA-277 از مجموعه پرتاب 39A مرکز فضایی Kennedy در ساعت 14:00 هفتم سپتامبر سال 2017 درست پیش از فرا رسیدن طوفان Irma آغاز شد. لانچر آن، فالکون 9 بود که تعدادی ماهواره دیگر هم به همراه داشت. فضاپیما به مدار بالاتری نسبت به ماموریت قبل وارد شد. در طول پرواز، فضاپیما با کمک سامانه پیشران، مدار خود را تغییر داد. با اینکه محموله OTV-5 طبقه‌بندی شده بود اما با اعلام نیروی هوایی، یکی از پرواز های آزمایشی، مربوط به "پخش کننده حرارتی با ساختار پیشرفته II (ASETS-II) بود که عملکرد لوله حرارتی نوسانی را اندازه گیری می کرد. این ماموریت با فرود فضاپیما در ساعت 7:51 بیست و هفتم اکتبر سال 2019 در تاسیسات فرود شاتل ها به اتمام رسید. ششمین ماموریت (OTV-6) X-37B با نام نیروی فضایی 7 ایالات متده (به نام سابق AFSPC 7) در ساعت 13:14 هفدهم می 2020 توسط راکت Atlas V 501 از پایگاه Cape Canaveral SLC-41 پرتاب شد. در این ماموریت آزمایش های بیشتری نسبت به ماموریت قبلی انجام شد که شامل 2 آزمایش ناسا بود. یکی صفحه نمونه برای ارزیابی واکنش مواد به شرایط فضا بود. دومین آزمایش اثرات تابش های فضایی بر دانه ها را بررسی می کرد. سومین آزمایش که توسط آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی (NRL) طراحی شده بود، با تبدیل انرژی خورشیدی به انرژی فرکانس های رادیویی ماکرویو به انتقال آن انرژی به زمین می پرداخت. X-37B جزو دارایی های دپارتمان نیروی هوایی است، اما نیروی فضایی تازه تاسیس ایالات متحده مسئول پرتاب، عملیات های مداری و فرود خواهد بود. X-37B ماهواره ای 136 کیلوگرمی به نام FalconSAT-8 (USA-300) را در می سال 2020 به فضا فرستاد. این ماهواره که توسط دانشجویان آکادمی نیروی فضایی ایالات متحده در همکاری با آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی توسعه داده شده است، ماهواره کوچکی است که 6 محموله آزمایش را حمل می کند. فضاپیما از سامانه پیشران الکترومغناطیس، فناوری آنتن سبک و چرخ های واکنشی تجاری برای کنترل وضعیت در مدار استفاده می کرد. به گفته آکادمی نیروی فضایی ایالات متحده، آزمایش های FalconSAT-8 شامل: پیشران القای مقناطیسی الکترواستاتیک (MEP) (سامانه پیشران الکترومغناطیس)، آنتن فرا ماده (MMA) (آنتن کم حجم، سبک و ضعیف با عملکرد مشابه آرایه فازی)، آزمایش نانوتیوب کربنی (CANOE) (کابل های RF با روکش بافته شده از نانولوله های کربنی و آلیاژ های حافظه دار)، کنترل وضعیت و ذخیره انرژی (ACES) (چرخ های واکنشی تجاری تغییر یافته به فلای ویل برای ذخیره و رهاسازی انرژی)، kyPad (دوربین و کارت گرافیک خارجی یکپارچه درون یک بسته کوچک، سبک و کم توان) مشخصات - سال ورود به خدمت: 2010 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: Boeing Defense،Space & Security (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 8.92 متر - طول بال ها: 4.55 متر - ارتفاع: 2.9 متر - حداکثر وزن برخاست: 5000 کیلوگرم – قوای محرکه: 1 موتور اصلی مبتنی بر سوخت هیدروژن پراکسید با مخزن سوخت جت JP-8 مبتنی بر نفت سفید، که با کمک راکت به مدار های پایین می رسد - حداکثر سرعت: 17425 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 2000000 متر - برد: 4200 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. - نسخه ها: X-37 (سری پایه)، X-37A (نسخه اولیه توسعه داده شده توسط ناسا، استفاده شده در آزمایش های گلاید، بعد ها به DARPA تحویل داده شد)، X-37B (تغییر یافته از X-37A برای افزایش حوزه ماموریتی)، X-37C (نسخه ای بزرگ‌تر از X-37B دارای فضا برای 6 نیروی ماموریتی) منبع
  21. 1 پسندیده شده
    آغاز ساخت موتور توربوفن سنگین ایرانی به نقل از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ستاد توسعه فناوری های فضایی و حمل ونقل پیشرفته معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به دنبال رفع نیازهایی است که در صنعت هوایی کشور وجود دارد و موانعی مهم برای بومی سازی محصولات این صنعت محسوب می شود. بر همین اساس نیز در تلاش است تا با شناسایی به موقع و دقیق نیازهای این صنعت، توان دانشی متخصصان کشور را برای پاسخ به این نیازها به کار گیرد. در همین راستا یکی از تلاش های صورت گرفته طراحی و ساخت هسته موتور توربینی در کلاس 15 مگاوات است که به همت شرکت های دانش بنیان و با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری عملیاتی خواهد شد. تولید هسته مشترک موتور توربینی با توجه به نیازمندی ناوگان هوایی کشور و صنایع مرتبط با حوزه نفت و گاز، در زمره اولویت های صنایع کشور قرار دارد. این طرح با هدف «رفع مشکلات و نیازمندی های عملیاتی»، «تامین موتورهای هوایی»، «تامین توربین های گاز صنعتی»، «بومی سازی موتور» و «توسعه زیرساخت های مورد نیاز» تعریف شده است تا در نهایت با استفاده و بهره برداری از محصول تولید شده نیازهای صنعت کشور برطرف شود. این موتور باید همون موتور هواپیماهای 150 نفره باشه که در صنایع نفت و گاز و تولید برق کاربرد دارده. این موتور 90-150 کیلو نیوتن قدرت داره و احتمالا یک نسخه نظامی هم از روی اون توسعه داده بشه. همونطور که قبلا گفتم قطعا CFM-56 رو داریم بومی سازی میکنیم (شاید با کمی تغییرات) و مپنا هم داره روش کار میکنه
  22. 1 پسندیده شده
    نفربر چینی تایپ 63 در دفاع مقدس در تصویر فوق که در طول دفاع مقدس گرفته شده است در پشت سوژه عکاس یک نفربر زرهی تایپ 63 عراقی دیده می شود. که به نظر می رسد به شکل کاملا سالم به دست نیروهای ایرانی افتاده است البته فاقد مسلسل 12/7 میلیمتری تایپ 54 است. عراق از جمله کاربران این نفربر زرهی چینی بود. عراق برای دریافت این نفربر یک قرار داد در سال 1981 با دولت چین منعقد و در طول سالهای 1982-1983 میلادی 650 دستگاه نفربر تایپ 63 را از چین دریافت کرد. عراق دو مدل از این خودروهای زرهی را از چین دریافت کرده بود که شامل نفربر زرهی YW-531 نسخه C و مدل فرماندهی WZ-701 بود. تصویر فوق مربوط به نفربر YW-531C می باشد.
  23. 1 پسندیده شده
    تانک تی -72 ural عراقی که در طول دفاع مقدس به غنیمت نیروهای سپاه پاسداران ایران درآمده است.
  24. 1 پسندیده شده
    سیستم راکتی APR-40 سیستم راکتی APR-40 در موزه دفاع مقدس سمنان APR-40 یک سیستم راکتی 122 میلیمتری ساخت رومانی است که براساس سیستم راکتی BM-21 گراد شوروی ساخته شده است. این سیستم راکتی بر روی شاسی کامیون های 6x6 رومانیایی DFAEG مدل DAC 15.215 سوار است. عراق نیز از دارندگان سیستم راکتی APR-40بود و در جنگ 8 ساله علیه ایران از این سیستم راکتی استفاده کرد. در طول جنگ تعدادی از این سیستم راکتی به غنیمت نیروهای ایرانی در آمد. سیستم راکتی APR-40 در موزه دفاع مقدس کرمان .
  25. 1 پسندیده شده
    عملیات رمضان؛ ورود به خاک عراق صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسراییل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگهدارد. از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانه‌ای به جنگ بدهند. به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی گردید، تا با عبور از خط مرز بین المللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود. این منطقه از شمال به «کوشک» و «طلاییه» و پاسگاههای مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی «هورالهویزه» و از غرب به رودخانه اروند ـ در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ـ تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی می‌شد. مهندسی عراق درمنطقه شمال غربی «بصره» و «تنومه» خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض 1 کیلومترـ که مختص پرورش ماهی بود ـ با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند.همچنین در قسمت جنوبی منطقه ـ روبروی شلمچه ـ آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده، عملا ممانعت به عمل آید. سرانجام عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار می‌کردند. در مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقی‌ها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونه‌ای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند. علی‌رغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقی‌ها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند. در این مرحله از عملیات 85 دستاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیت‌آمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد‌ آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند. در مرحله سوم احتمال می‌رفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک دارد، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرف‌نظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیره‌کننده‌ای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند. مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقی‌ها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد. مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی ـ نظامی بود، در تاریخ 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش می‌رفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند. ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بکار نرفت، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند. بنابراین آمار کل تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق در عملیات رمضان عبارت بود از: 1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده، 50 تانک و نفربر به غنیمت نیروهای اسلام در آمد و 8715 تن از نیروهای بعثی عراقی نیز کشته و زخمی و اسیر شدند. جمهوری اسلامی ایران با اجرای این عملیات سیاسی ـ نظامی نشان داد که در نفوذ به خاک عراق و ادامه نبرد، تنها به دنبال خواسته‌های به حق مردم خود است، هر چند که محدوده پاسگاه زید عراق به وسعت 400 کیلومتر مربع تصرف و لشکر 9 زرهی عراق به طور کامل منهدم شد و هدف اصلی تأمین نگشت، اما این عملیات یک اقدام مثبت تلقی گردید. نام عملیات‌: رمضان زمان اجرا‌: 23/4/1361 تلفات دشمن (کشته، زخمی یا اسیر)‌: 8715 رمز عملیات‌: یا صاحب الزمان ادرکنی مکان اجرا: منطقه عملیاتی شلمچه ـ شمال غربی خرمشهر و شرق بصره ارگانهای عمل کننده‌: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی اهداف عملیات: فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی برای پایان عادلانه به جنگ دو ساله ـ طی 5 مرحله