برترین های انجمن

  1. arminheidari

    • امتیاز

      46

    • تعداد محتوا

      7,136


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      33

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. mojtaba1

    mojtaba1

    Members


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      78



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 28 آبان 1400 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    عملیات گریف*   با آغاز زمستان در جبهه های غربی آلمان نازی تصمیم گرفت تا با تهاجمی به سمت آردنن در بلژیک، منایع لجستیک متفقین را از آنها بگیرد. در این بین آلمان ها برای پیشبرد اهداف خود در بلژیک نقشه ای طرح ریزی کردند تا نیروهای آمریکایی را فریب بدهند. ایده ی آلمانها به این شکل بود که به علت برفی بودن محیط نبرد، نیروهای متفقین در شناسایی نیروهای خودی از دشمن به مشکل برخواهند خورد. پس آلمان ها از فرصت استفاده کردند و تجهیزاتی شبیه به ادوات متنفقین ساختند. در یکی از این طرح ها،  با ایجاد تغییراتی در تانک های پنتر آن را به یک ضد تانک ام 10 تبدیل کردند. برای ایجاد این تغییرات ابتدا ورق های فلزی  روی برجک پنتر جوش داده شد و گنبد فرماندهی در تانک پنتر حذف شد تا برجک شبیه ضد تانک ام 10شود. همچنین ورق های اضافه ای روی زره جلوی بدنه پنتر نصب شد تا شیبی مشابه ضد تانک ام 10 ایجاد شود. زره های اضافه مشابه ضد تانک ام 10 در بخش های عقبی و کناری بدنه نصب شد. رنگ بدنه نیز همانند تانک های آمریکایی سبز یک دست رنگ آمیزی شد و علامت ستاره ی سفید روی برجک و جلوی بدنه همانند تمامی تانک های آمریکایی نقش بست. اسم این تانک Ersatz M10 ( به معنی ام 10 تقلبی) گذاشته شد. در طرحی دیگر قرار بود ضد تانک های Stug III به توپ خودکششی ام 7 متفقین تبدیل شوند. تمامی تجهیزات تقلبی به تیپ زرهی 150 اس اس آلمان تحویل داده شد. این تیپ زرهی بسیارعجیب و متفاوت با دیگر تیپ های زرهی آلمان بود. چون در تیپ زرهی  150 تمامی تجهیزات زرهی تیدبل به نمونه های آمریکایی شده بودند یا از تجهیزات غنیمتی متفقین تشکیل شده بودند تا در عملیات در بلژیک دشمن را غافلگیر کنند. تجهیزات این تیپ شامل15 تانک، 20 خودروی زرهی، 20 توپ خودکششی/ضد تانک، 100 جیپ، 40 موتور سیکلت و 120 کامیون بود که همگی شبیه تجهیزات متفقین شده بودند. حتی تعدادی از سربازان در این تیپ به زبان انگلیسی صحت می کردند و لباس های سربازهای متفقین را بر تن داشتند. البته برای شناسایی این تیپ به وسیله نیروهای آلمان نشانه های مخصوصی در نظر گرفته شد مثل : استفاده از یک مثلث زرد رنگ در عقب بدنه خودروها، گذاشتن نشانه های به رنگ آبی و صورتی بروی کلاه خود سربازان و استفاده از مشعل های رنگی قرمز و یا آبی در شب. زمان آماده سازی این تیپ فقط 6 هفته بود که فرماندهی آن را  اتو اسکورتسنی ( رهبر عملیات بلوط برای نجات موسولینی) بر عهده داشت. تیپ زرهی 150 در 10 دسامبر ماموریت یافت تا حداقل دو پل که بروی رودخانه میوس بلژیک را تصرف کند. تیپ به شکل 3 گروه جداگانه به سمت پل ها حرکت کرد. عملیات آنها در اغاز باعث سردرگمی نیروهای آمریکایی شد.بعد از انجام این ماموریت به تیپ دستور داده شد تا شهر ملمودی را پاکسازی کند. اما نیروهای آمریکایی که فرار کرده بودند گزارش پیشروی های نیروهای آلمانی را دادند در نتیچه توپخانه متفقین موقعیت تیپ زرهی 150 را با آتش سنگین گلوله باران کرد. به همین دلیل سربازان آلمانی که از حمله توپخانه متفقین زنده ماندند به سرعت عقب نشینی کردند و تیپ زرهی 150 از هم پاشید. در این بین فرمانده تیپ اتو اسکورتسنی مجروح شد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1947 افسران تیپ زرهی 150 که زنده به دست متفقین افتاده بوند از جمله اتو اسکورتسنی به علت نقض قوانین جنگ و پوشیدن لباس های نیرو های متفقین در نبرد آردنن در بلژیک متهم شناخته شدند و به اردوگاه اسرای جنگی منتقل شدند. البته بعد از مدتی تمامی افسران این تیپ تبرئه شدند و همگی آزاد گشتند.علت تیرئه شدن افسران این بود که مدارکی دال بر اینکه نیرو های انگلیسی نیز در طول جنگ برای فریب دشمن لباس آلمانها را می پوشیند یافت شد.        تجهیزات تیپ زرهی 150 اس اس برای فریبن دشمن         تانک Ersatz M10   ضد تانک های Stug III تیپ زرهی 150   خودرو نیمه شنی Sd kfz 250   فرمانده پر آوازه ی آلمانی اتو اسکورتسنی که فرمانده تیپ زرهی 150 اس اس نیز بود   ================================================================================== عملیات گریف کد آلمان ها برای تهاجم به آردنن  بود.
  2. 1 پسندیده شده
    تفرقه بنداز و حکومت کن معمولا این جمله در کنترل مردم و جز سیستم شناخته می شود ولی فرم بزرگ آن انداختن دو کشور به جان هم برای کسب منفعت دلخواه هست در دوران صفوی ، حکومت عثمانی به اوج قدرت خود رسیده بود و جنگ های زیادی بین آنها رخ داد که توان دو کشور را گرفت اگرچه زمین زیادی دست به دست نشد اما بیشترین آتش بیار این جنگ ها اروپایی ها بودند که برای مهار عثمانی و از بین بردن توان ان در نبرد با کشور مسلمان دیگر سیاست هایی را اجرا کردند که چندین سال بعد میوه اش را چیدند. عثمانی دیگر آن حملات عمقی و نفوذش به اروپا متوقف شد، ایران هم توانش را به جای تمرکز بر جنوب و شرق به شمال غرب فرستاد بردی دوچندان برای غربی ها این سیاست را امروز هم می توان شاهد بود یک روز ایران را و یک روز ترکیه را به این درگیری تشویق می کنند و این تشویق گاها با دادن سلاح و کمک همراه هست آنها در دوران جنگ تحمیلی توانستند توان دو کشور ایران و عراق را به نبرد دو کشور مسلمان و کشته شدن مسلمانان از بین ببرند مهم نیست که صدام مقصر بود، چون ناخودآگاه توان ایران هم درگیر شد و فروش سلاح های زیادی هم انجام گرفت امروز هم بحث صدام دیگر چه در جنوب و چه در شمال غرب پیگیری می شود و این نکته را باید در نظر داشت غرب به دنبال جنگی دیگر و تضعیف توان ایران و کشورهای غرب اسیا است رفتارهای اذربایجان، ترکیه و عربستان همگی مشابه دوران صفوی هست جنگ احتمالی ایران و آذربایجان به معنی کشتن شیعه توسط شیعه و کاهش توان ایران که باید روی اسرائیل متمرکز شود راهکار؟؟ - قوی شدن و ایجاد تجدید محاسبات برای پرهیز از جنگ احتمالی - تلاش برای تشویق کشورهای همسایه برای نگاه رو به جلو به سمت غرب - پیشروی در میدانی که غرب نمی خواهد یعنی اقیانوس و دریا / تمرکز روی سوریه و جولان و زدن اسرائیل
  3. 1 پسندیده شده
    ممنون بابت مقاله بسیار مفیدت دقیقا دست گذاشتی روی لبه برنده نیروی هوایی آمریکا برخلاف نظر عامه، برگ برنده امریکا جنگ الکترونیکش هست تا جنگنده هاش عملا با کمک جنگ الکترونیک تمامی تهدیدات رو علیه پرنده هاش از بین می برد و زدن هدف بی دفاع از دست هر کسی بر می آید در واقع سیاست هوایی آمریکا همیشه از بین بردن تهدید و پاکسازی فضای الوده و سپس ورود جنگنده های امریکایی به میدان هست که بخش زیادی از این فرآیند توسط جنگ الکترونیک و با هدایت اواکس ها انجام میشه جدیدا هم پهپادها باقی مانده تهدیدات رو از بین می برند تا خطرات برای جنگنده های امریکایی به صفر برسد این صحبت دلیل بر ضعف یا قوت جنگنده های امریکایی نیست بلکه بیانگر پوشش قوی هست که اجازه هماورد برابر را به هیچ جنگنده ای نمی دهد و همین دلیل هست که همیشه جنگنده های روسی با ایرودینامیک و مانور بهتر در میدان نبرد با جنگنده های امریکایی شکست می خورند چون پیش از بازی محیط طوری چیده شده است که شانسی برای رویارویی ندارند این همان نکته ای هست که ایران فهمیده و تلاش هایی هم برایش انجام داده است اگرچه میزان آن مشخص نیست ولی نیاز هست این تلاش ها صد چندان شود چرا که شکستن این پوشش جنگ الکترونیک و بدست گرفتن ابتکار عمل در میدان اخلال و جنگ الکترونیک به منزله اغاز پیروزی بر نیروی هوایی امریکاست به شخصه معتقدم اگر ایران بتواند در جنگ الکترونیک بر امریکا و اسرائیل برتری پیدا کند، برتری هوایی چه در اسمان خود و چه در اسمان منطقه دلخواهش را بدست می آورد و چه عالی اگر بتواند این توانمندی را روی جنگنده های چابک و مانور پذیر روسی بتواند هماهنگ کند
  4. 1 پسندیده شده
    بسم ا.. یک نمونه زنده و حی و حاضر از روندی که می بایست منجر به خیر می شد ولی عملا به شّر مبدل گردید نقص سیستماتیک در حوزه مدیریت ( مطالعه موردی هواشناسی غیرنظامی - دکتر ملائک ) ساختار سازمانی ما ، "گوش" ندارد به بیرون از محیط خودش ، "زبان" ندارد در محیط درون خودش .... وقتی که از دو مسیر ورود و خروج داده ، محروم باشیم ، وضعیت بدون هیچ استثنایی تبدیل میشود به آن چیزی که امروز شاهد آن هستیم . حالا این فقط یک نمونه است ، صدها مورد در صدها حوزه میشود بصورت مصداق نام برد .... این صحبت همیشگی بنده است ... تا وقتی نگاه در سازمان نظامی ما تغییر نکند ، این بحث های ما همچنان ادامه دارد . پی نوشت : شرط بهینه شدن یک سازمان با الزام وجود یک شخص حقیقی / حقوقی ( که اطلاع داریم عمر مسئولیتی مشخصی دارد و مهمتر از آن فانی هست ) روند درستی به نظر نمی رسد ، ساختار سازمان باید درست طراحی و چیدمان بشود که بتوند حتی در غیاب فرد مورد نظر ، مثل ساعت ، درست کار کند . تنها در این صورت هست که میشود به عملکرد بهینه امیدوار بود .
  5. 1 پسندیده شده
    از غیب رسید تیزری از فیلم منصور ( شهید منصور ستاری) لینک در مذمت ترک کار واقعیت این هست که اوج کار این دوستان در زمان بعد از جنگ بود نه خود جنگ اون موقعی که طوفان رفته بود و همه از سوراخ موش بیرون اومده بودن و از افتخارات نداشته می گفتند برای هر سه شهید ستاری، کاظمی و طهرانی مقدم به قدری مشکل درست شد و کردند ( چه مشکلات ذاتی کار و چه مشکلات سنگ اندازی) و در واقع ایستادگی و تمرکز اونها بر اصل کار و جلو بردن اون به قیمت خیلی حرف ها و از جان و زندگیشون گذاشتن باعث شد اثری بذارن که امروز من و شما به عنوان الگو ازش حرف بزنیم الان هم همون مشکلات هست ولی چند نفرمون مرد میدان هستیم بله بعضی چیزها استعداد هست و علاقه ولی بیشتر مدیریت بحث شعور و توی میدان بودن هست اینکه پشت میز نشینی و بری تو میدان عمل تو کف میدان، از ژن نمیاد از شعور میاد اینکه دور خودت چاپلوس جمع نکنی و از آدم های تلاش گر حمایت کنی از استعداد نمیاد اینکه مسائل پیچیده رو ساده کنی و راهکارش رو اماده کنی نشون میده روش حل مساله بلدی اینکه وقتی وارد حوزه ای میشی که بلد نیستی بری مشورت بگیری و مطالعه کنی از مسئولیت پذیری میاد اینکه جلوی حاشیه و حرف و حدیث ها می ایستی و خودت رو سپر هدف اصلیت میکنی یعنی به هدفت باور داری این ها هیچکدام به ژن بر نمیگرده، به خواست و باور فرد بر می گرده ژن و استعداد 5 درصد هست و 95 درصد تلاش و خواست حالا بحث بنده این هست که چجور میشه یک ادم با احساس و اندیشه گوناگون رو به باور و خواست رسوند ؟؟ بقیه موارد فنی هست و میشه دوره براشون گذاشت ولی ایجاد انگیزه و انقلاب درونی در فرد کار بزرگی هست که ما باید بهش برسیم ؟؟ @MR9
  6. 1 پسندیده شده
    ببینید چند مثال ساده میزنم در ارکان مختلف در انگلستان لندن سه میلیون دوربین نصبه هر شخص در طول روز 300بار توسط دوربین رصد میشه اسکاتلند یارد میگه هر کس میتونه بره سرقت کنه 48ساعت بعد دستگیر میشه چرا این اتفاق در کشور ما نمی افته پلیس همچون دوران عهد دقیانوس در خیابان ها با ماشین با اون همه استهلاک و هزینه سوخت و.... گشت میزنه که دزدی نشه (در عمل شبیه جوکه) مورد 2 میاییم در بوق کرنا میگیم باور از اس 300بهتره ارمان از اس 400بهتره و.... اما میریم قرار داد خرید اس 400با روسیه میبندیم آیا بدن یا ندن یادمه در اوایل میلتاری یه مقاله بود در خصوص مقایسه پدافند ویتنام و عراق (حزب بعث) کاش دوستان اون مطلبو بارها بخونن یک تجهیزات در دو ارتش با نتیجه های کاملا متفاوت الان تمام اون بند هایی که در مورد ارتش عراق بود در تمام مدیران ما دیده میشه و مشکلات ناشی از همینه زمان جنگ یه خوبی داشت مدیران فاسد از ترس جنگ و مردن (ببخشید نگفتم شهادت چون برای اونا شهادت نبود)پا به عرصه نمیذاشتن و مدیران جوان باخدا رشد میکردن مثل زمان طوفان که کسی در کشتی ادعای ناخدایی نمیکنه اما در زمان صلح و ارامش دریا همه ناخدا هستن واقعا ببخشید بحث کمی به بیراهه رفت در دوره دکترای ......دانشگاه دفاع ملی یک بحثی هست که خود سرلشکر باقری اونو تدریس میکنه اسم درس رو نمیگم اما موضوع یک بخش امنیت بلای جان امنیت یعنی ما میایم اینقدر مسائل رو امنیتی میکنیم که ....... ما باید طوری نرم افزار محور عمل کنیم تا کسی نتونه دزدی کنه میگن بدترین شغل در کشور ژاپن وکالته چون قانون طوری متغن که از قبل همه چی معلومه اما در کشور ما همه مهندسا بیکارن اما وکلا خونشون سعادت اباد میدان صنعت هستن
  7. 1 پسندیده شده
    تو کارهای جزیره ای یک فرق با بی عملی هست در کار جزیره ای نیرو های سطح میانی در حال تلاش هستند و اشکال در مدیران بالایی هست در حالی که در حالت بی عمل مدیران جز و میانی هم راه هستن اما در صورت ورود یک مدیر دلسوز، تمام این پروژه ها مستند شده و پس از عمومی سازی (استانداردسازی ) بصورت دانش در اختیار واحدهای دیگر قرار می گیرد در گام دوم بخش های مفید و کاربردی و بروز جدا شده و به عنوان اجزای یک بسته ارتقایی ارائه می شوند تا از داشته ها استفاده لازم را ببریم برای مثال هر جنگنده ای که به اورهال می رود به این بسته مجهز شود در گام سوم تلاش برای یکپارچه سازی ایده ها و تولید محصولی تماما بومی یا مشترک در دستور کار قرار می گیرد در این میان ضعف های اصلی شناخته شده و از طریق تمرکز روی آنها یا برون سپاری اقدام به ایجاد دستاوردی فیزیکی می شود برای مثال با پروژه های انجام شده، بسته های ارتقایی برای تمامی جنگنده های نیروی هوایی باید تعریف گردد و با کمک ان جنگنده های خودمان را به سطح قابل قبول و حرف برای گفتن رساند در مرحله بعد افزایش کمی مطرح می شود که یا از طریق خرید جنگنده ای مثال جی 10 یا سوخو 30 انجام می شود لازم است 1- در خرید این جنگنده ها امتیاز ساخت موتور هم اخذ شود 2- بسته های ارتقایی و بروزی برای این جنگنده در داخل دیده شود تا برای 5 سال بعد و ارتقای جنگنده اماده باشیم
  8. 1 پسندیده شده
    تشابه جزئیات ارابه فرود ها که نشون میده اون پرنده مهاجر هست
  9. 1 پسندیده شده
    بمباران شاتل قسمت دوم عملیات Frantic یکی دیگر از عملیات های مهمی که با استفاده از تاکیتیک شاتل صورت گرفت مجموع حملات تحت نام عملیات Frantic بود این حملات برخلاف حملاتی قبلی اهداف کلان بلند مدت واستراتژیکی را دنبال میکرد وقرار بود تاسیسات مهم و حتی قوای ورماخت فرودگاههای لوفت وافه را در جبهه شرقی هدف قرار بدهد و به عنوان پل هوایی برای رساندن تدراکات به گروههای پارتیزانی که برای علیه المان در پشت خطوط فعالیت میکردن مورد استفاده قرار بگیرد .لازمه این کار موافقت شوروی بود در ابتدا استالین موافق این کار نبود اما توافقهای که در اجلاس 1943 تهران سران متفقین با هم امضا کرده بودن و حجم کمک های آمریکایی ها به روسها استالین را مجبور به رضایت کرد ابتدا قرار بود سه پایگاه دائمی در خاک شوروی در اختیار امریکایی ها قرار بگیرد اما روسها اصلا به این حد حضور راضی نبودن وبلکه مجبور شدن و و در نهایت به در اختیار قرار دادن سه پایگاه به صورت موقت آنهم زیر نظر روسها تن دادن در مجموع 1300 تن از پرسنل امریکایی در این پایگاهها مستقر بودن سه پایگاه هوایی در خاک اکراین که یک سال پیش از المانها بازپس گرفته شد در اختیار نیروهای هوایی آمریکا قرار داده شد طرح بدین صورت بود هواگردهای آمریکایی با انجام عملیات بروی اروپای غربی در ایتالیا فرود امده در آنجا دوباره سوخت و مهمات لازم را بارگزاری کرده و بعدممکن بود به اهدافی در مجارستان و رومانی حمله کرده و در شوروی فرود امده درادامه در انجا استراحت و سوخت ومهمات لازم را حمل کرد حالا یا دوباره به سمت ایتالیا پراوز کرده و یا به اهدافی در جبهه شرقی و لهستان حمله کرده و در نهایت درصورت لزوم به سمت پایگاههای مادر خود در انگلستان راهی بشوند ویا در فرودگاههای ایتالیا مستقر میشدن در مجموع 7 سری حمله تحت این عملیات صورت گرفت که اکثرا بروی رومانی ومجارستان متمرکز بود و تنها یک حمله به لهستان صورت گرفت حملات موفقیت امیز بودن و درصورت گسترش طرح ضربات سنگینی به المان وارد میشد نیروی هوایی المان با مطلع شدن از طرح متفقین با یک حمله اساسی یک ضربه خورد کننده به متفقین وارد کرد ضربه ایی که باعث فروپاشی تدریجی این عملیات شاتل شد. حملات به رومانی و لهستان روسها به عنوان یک ابر قدرت اصلا از این دست حملات راضی نبودن با اینکه میتوانست کمک شایانی به پیشرویهای ارتش سرخ کند چون خود را پیروز جنگ میدانستن و آمریکا را هم دشمن آینده خود میدانست والمانهای را از خاک خود تقریبا بیرون رانده بودن امریکایی ها خواستار کمک رسانی به نیروهایی پارتیزانی به خصوص لهستانی از طریق هوا بودن اما روسها هر بار به بهانه ایی در این کار خلل ایجاد میکردن چون اکثر لهستانی ها دلخوشی از شوروی و کمونیست ها نداشتن از طرفی امریکایی ها خواستار حفاظت فرودگاه ها با استفاده از رادار و توپهای اتوماتیک بودن روسها هم در این کار کوتاهی میکردن اختلافات پنهان بعد از حمله لوفت وافه به یکی از فرودگاه که یک حمله فاجعه امیز برای متفقین بود علنی شد ودر جریان قیام ورشو که شوروی مانع از کمک رسانی گسترده هوایی به نیروهای لهستانی شدبه اوج خود رسید این عملیات از خرداد 1944 تا شهریور همان سال یعنی 4 ماه ادامه داشت در ابتدا خیلی موفقیت آمیز بودن و چندین چاه نفت وفرودگاه در رومانی و مجارستان با کمترین خسارت مورد حمله قرار گرفت اما با کارشکنی شوروی وحمله المانها به یک عملیات شکست آمیز تبدیل شد حملات آمریکایی ها به ایستگاهای راه آهن رومانی عملیات اژدر ( Paravane ) اخرین حمله مهمی که تحت تاکتیک شاتل صورت گرفت حمله به نبرد ناو تیرپیتز بود این نبرد ناو بعد ازنبرد ناو بیسمارک بزرگ ترین کشتی جنگی المان بود وبا 8 توپ380 م م 12 توپ 150 م م و 16 توپ 105 م م به همراه دهها توپ 37 و 20 م م یک دژ متحرک بود وظیفه این نبرد ناو محافظت از بندرگاه های نروژ و حمله به کشتی های تدارکاتی دشمن بود متفقین برای در امان ماندن کشتی های تدارکاتی از حملات این غول زرهی و همچنین اماده کردن شرایط برای حمله به سواحل و بندرگاههای نروژ از 1940 تا 1944 نزدیک به 18حمله هوایی ودریایی بروی این ناو ترتیب داده که همگی با شکست روبرو شد یا موفقیت لازم را نداشت برای مثال در اردیبهشت 1944 120 بمب افکن و هوایپما به ای نبرد ناو حمله کرده که موفقیت آمیز نبود در تیر ماه 1944 88 بمب افکن و جنگنده انگلیسی به این نبرد ناو حمله کرد که بعد از سرنگون شدن 3 هوایپما و اسیب دیدن تعدادی دیگر RAF مجبور به توقف حملات شد در مرداد 1944 نبرد ناو تیرپیتز که مورد حمایت لوفت وافه بود مورد حمله چندین ناو و دهها بمب افکن انگلیسی که بوسیله یک ناو هواپیما بر پشتیبانی مییشدن قرار گرفت در این نبرد 17 بمب افکن سرنگون یک ناو انگلیسی غرق شد همچنین ناو هواپیما بر اچ ام اس نابوب مورد اصابت یک اژدر آلمانی قرار گرفته و آسیبهای زیادی به نابوب وارد شد هر چند این حمله منجر به غرق شدن آن نشد نبرد ناو تیرپیتز افسران نیرویی دریایی سلطنتی علت اصلی ناموفق بودن حملات را به خصوص در سال 1944 استفاده عدم استفاده از اصل غافلگیری و همچنین نوع پرنده مورد استفاده شده میدانستن در این حملات از هواپیما اژدر افکن Barracuda استفاده میشد این هواپیما گرچه به اژدر مجهز بود که در صورت اصابت به هر کشتی می توانستن خسارتهای سنگینی ایجاد کند اما سرعت کمی داشت واز اصل غافگیری نمی توانست بخوبی استفاده کند وسریع ناو تیرپیتز با استفاده از پرده دود خود را پوشش میداد و در ضمن این نبرد ناو آنقدر به تسلیحات ضد هوایی مجهز بود که اجازه نزدیک شدن این نوع هواگردها را به خود نمی داد نبرد ناو معمولا در نزدیکی بنادر در حال گشتی زنی بوده و آتش پشتیبانی ساحل و نیروی هوایی المان برخوردار بود همچنین سایر هواگردهای مثل موسکیتو هم مجهز به بمبهای متوسط بودن که حتی در صورت اصابت نمی توانست خسارتهای سنگینی به ناو وارد کند این نبرد ناو در ضخیم ترین بخش خود 350 م م زره مقاومت داشت هواپیما Barracuda هواپیما موسکیتو برای رفع این مشکلات قرار شد از بمب افکن های لانکستر و بمبهای سنگین وزن 1 و 2 تنی موسوم به تال بوی و مین های جهنده استفاده شود طرح کلی بدین صورت بود36 بمب افکن لانکستر که26 فروند از انها مجهز به بمبهای سنگین وزن و و ده فروند دیگر مجهز به مینها جهنده با عبور از شمال نروژو سوئد و فنلاند در فرودگاهی در خاک شوروی فرود امده از چند هفته قبل هماهنگی های لازم با شوروی شروع شده بود قبل از پرواز این بمب افکنها هواپیماهای شناسایی به شمال نروژ فرستاده شدن تا ایستگاههای راداری المان ونقاط کور راداری را شناسایی کنند همچنین برای اطمینان از محل لنگرگاه نبرد ناو علاو بر پروازهای شناسایی دو تیم شناسایی با کمک نیروهای مقاومت محلی به نزدیکی بندرکفجورد نروژ فرستاده شد تا علاوه بر تایید حضور نبرد ناو بندر را شناسایی کند همچنین یک روز قبل از حمله یک هواپیما موسکیتو به عملیات شناسایی بروی این بندر اقدام کرد .به همراه این لانکسترها یک بمب افکن دیگر مجهز به سه دوربین فیلم برداری فرستاده شد تا تصاویر حملات را ضبط کند بمب افکن ها از خاک بریتانیا پراوز کرده با عبور از شمال نروژ وسوئد به اسمان فنلاند رسیدن اما دلیل وجود توده ابرها متراکم در آسمان فنلاند از 36 بمب افکن تنها 24 بمب افکن توانستن فرودگاه مرزی یاکودنیک شوروی را پیدا و فرود امنی را داشته باشند لانکسترهای اعزامی 7 هواپیما به سختی دریاکودنیک فرود امده که عملا نابود شدن و5 فروند دیگر مجبور شدن در فرودگاهای دیگر به زمین بنشینند 11 خدمه پروازی در این حادثه ها کشته شدن هر چند میتوانست اوضاع بسیار بدتر باشد و همه گروه پروازی از دست برود . با فرود هواگردها پرسنل نیرویی هوایی شوروی سریعا مشغول به تعمییرات لازم و سوخت یری هواگردها شدن اما بدلیل نبود تجهیزات لازم عملیات سوخت گیری چند روز طول کشید !!!! نکته جالب رسیدگی شوروی به خدمه پرواز بود افسران در یک کشتی در ساحل سکان داده شدن و سایر خدمه هم پناگاههای زیر زمینی اما بدلیل نبود بهداشت محیطی مناسب تمام خدمه پروازی مورد گزش ساس قرار گرفتن تیرپیتز در بندر کفجورد با تمام این شرایط 26 بمب افکن لانکستر و یک لانکستر مجهز به تجهیزات فیلمبرداری در 14 سپتامبر 1944 به سمت موقعیت نبرد ناو تیرپیتز در بندر کفجورد از فرودگاه یاکودینگ شوروی به پرواز درامده در نزدیکی مرز شوروی و فنلاند برای در امان ماندن از دید رادارهای المانی ارتفاع خود را کم کرده در بین مسیر شش بمب افکن دیگر به دلایل مختلف مجبور به مراجعت به پایگاه یاکودینگ شدن و بعد از عبور از مرز ارتفاع خود را افزایش داده و در100 کیلومتری هدف زمانی که مطمئن بودن رادارهای المانی انها را شناسایی کرده است آریش حمله به خود گرفته جالب انکه چون المانها اصلا انتظار حمله از این سمت را نداشتن تنها زمانی که ده دقیقه با بندر فاصله داشتن مورد شناسایی قرار گرفتن نبرد ناو تیرپیتز همچنین مدافعین بندر کفجورد سریع شروع با ابجاد پرده دود کردن تنها یکی از بمب افکن ها موفق شد دقیقا قبل از ایجاد پرده دود بروی ناو قرار بگیرد و بمب دو تنی خود را رها کرد و همین بمب تنها اصابت به نبرد ناورا داشت سایر بمب افکنها مجهز به بمبهای سنگین وزن هم با وجود ایجاد پرده دود بمبهای خود را رها کرده اما هیچکدام به هدف اصابت نکرده دسته دوم پروازی مجهز به مین های جهنده بودن هم اقدام به رها سازی کردن که هیچ موفقیتی را کسب نکردن برخی از بمب ها ومین های جهنده در یک مایلی نبرد ناو بسطح آب برخورد میکردن پرده دود ایجاد شده کار شناسایی موقعیت دقیق تیرپیتز را سخت کرده بود با اتمام حمله لانکسترها شروع به مراجعت به پایگاه خود در شوروی کردن. نزدیک 100 توپ ضد هوایی از نبرد ناو و مدافعین بندر به سمت این بمب افکنها شروع به شلیک کردن که اسیبهای نسبتا شدیدی به چهار بمب افکن وارد شد. بمبهای تال بوی tall boy در بین مسیر مراجعت هم نیروهای هوایی المان موفق به عکس العمل مناسب نشد تمام بمب افکنها سالم فرود آمدن هرچند هواپیما تصویر برداری از بندر کفجورد مستقیما به سمت انگلستان پرواز کرد چند ساعت بعد یک هواپیما موسکیتو شناسانی انگلستان برای ارزیایی خسارت به سمت بندر کفجورد روانه شد و نتوانست مورد هدف قرار گفتن کشتی رامورد تایید قرار دهند چند پرواز دیگر هم صورت گرفت اما هیچ گونه خسارنی مشهود نبود . انگلستان ارزیابی خسارت را برعهده جاسوسان نروژی و نیروهای مقاومت محلی محول کرد. سرانجام واحد اطلاعت نروژ مورد هدف قرار گرفت تیرپیتز را تایید کرد یک بمب سمت راست سینه کشتی را سوراخ و از انجا کف کشتی را هم شکافته و بعد از ورود به آب منفجر شده بود انفجار چند بمب تال بوی (بمبهای سنگین وزن) در نزدیکی نبرد ناو هم باعث ایجاد خسارتی به بدنه کشتی شده بود . حملات به تیرپیتز میزان خسارت اندک بود5 خدمه کشته و 11 تن دیگر زخمی شدن اما همین خسارت اندک باعث ورود 2000 تن آب به کشتی شده و المان برای تعمیر این نبرد ناو با توجه به نداشتن تجهیزات لازم دربندرمجبور بودن این نبرد ناو را به مکان دیگری منتقل کند که در این صورت بسیار اسیب پذیر میشد و با توجه به احتمال حمله شوروی به نروژ سرفرماندهی نیروی دریایی آلمان تصمیم گرفت آن را به بندر ترمسه و در یک منطقه بسیار کم عمق به عنوان توپخانه ساحلی مستقر کند تا حتی در صورت آسیب بیشتر هم غرق نشود بعد از انتقال نبرد ناو به بندر ترمسه دو بار دیگر نیروی هوایی انگلستان به تیر پیتیز حمله کرد که سرانجام در نوامبر 1944 در حمله 30 بمب افکن لانگستر این غول دریایی آلمان درآبهای کم عمق ترمسه بعد از اصابت چند بمب واژگون و غرق شد در این حمله نزدیک به 1000 تن از خدمه تیرپیتز کشته شدن دو ماه بعد حمله نهایی بمب افکنهای انگلیسی به تیرپیتز تاکتیک شاتل با استفاده از اصل غافلگیری میتوانست ضربات سنگینی را به آلمانها وارد کند اما انتخاب هدف های سخت و همچنان عدم همراهی شوروی و همچنان هوشیاری المانها بعضا این تاکتیک را یا ناکام گذاشت و یا خسارتهای سنگینی به مهاجمین وارد کرد پایان منبع MILITARY.IR شاتل بمبینگ یه قسمت دیگه هم داره درباره حمله آلمانها به آمریکا یی ها در شوروی و ناکام گذاشتن عملیات Frantic که احتملا در تاپیک جداگانه ارسال بشه https://warfarehistorynetwork.com https://www.airforcemag.com/article/0311poltava/ https://en.wikipedia.org/wiki/Shuttle_bombing https://www.rbth.com و.................
  10. 1 پسندیده شده
    اولین رادار ارایه فازی جهان رادار FuMG 41/42 Mammut یک رادار ارایه فازی و هشدار اولیه بود که در اواخر جنگ چهانی دوم توسط المان نازی ساخته شد. این رادار میتونه در یک قوس 100 درجه امواج را به صورت الکترونیکی هدایت کنه . این رادار میتونست اهداف را در ارتفاع 8000 متری و در برد 300 کیلومتری شناسایی کنه . در 20آوریل 1945 نمونه اولیه این رادار برای تست تولید شد اما هیچگاه عملیاتی نشد. منیع
  11. 1 پسندیده شده
    بسم ا... پرواز N.O.E (Nap-of-the-earth ) بالگرد بل ۲۱۲ هوادریای نیروی دریایی ارتش در نوار ساحلی https://www.aparat.com/v/HmFPB مانوری از مانورهای پروازی بالگردهاست که خلبان ارتفاع خود به منظور جلوگیری از شناسایی و حمله دشمن در یک محیط تهدیدآمیزبه سطح زمین نزدیک می کند.در حین پرواز NOE بر روی خشکی ، از ویژگی های جغرافیایی زمین مانند دره ها ،تپه ها و موانع و عوارض به عنوان پوشش استفاده می شود اما در دریا این پرواز بسیار سخت تر و خطرناک تر نسبت به خشکی بوده و هر لحظه امکان ورتیگو شدن خلبان(عدم تشخیص افق) وجود دارد و نیازمند مهارت بالا می‌باشد ، این پرواز عملاً زیر پوشش رادارهای دفاع هوایی انجام می گردد و رادارها قادر به شناسایی بالگرد نمی باشند و همچنین سامانه های دوش پرتاب دفاع هوایی نیز قادر به قفل کردن بر روی بالگرد در این پرواز نیستند. ‌
  12. 1 پسندیده شده
    تاکنون ‌و بر پایه آن چه در رسانه ها مشاهده شده یک فروند آذرخش، پنج فروند صاعقه ۱، یک فروند صاعقه ۲، سه فروند تذرو، و یک فروند دُرنا ساخته شده اند. سال گذشته نیز از سه فروند کوثر رونمایی شد. البته به این مجموعه بایستی تبدیل شمار بسیار کمی از اف ۵ های قدیمی به هواپیمای آموزشی سیمرغ را نیز اضافه نمود (البته این مورد آخر ‘ساخت’ به شمار نمی آید). شفق و‌ برهان و قاهر و … هم بهتر است که دیگر وقت خود را بیهوده صرف آنها نکنیم. البته بابک تقوائی حدود ۱۲ یا ۱۳ سال پیش و همان زمان که همچنان با نیروی هوایی در ارتباط بود این ادعا را مطرح کرد که چندین فروند از اف ۵ های موجود برای آن رژه هوایی معروف زمان احمدی نژاد به طرح استتار آذرخش رنگ آمیزی شدند. ولی خوب شمار هواپیماهای آذرخش و صاعقه ای که برای جلب نظر احمدی نژاد و گرفتن بودجه از ایشان به نمایش درآمدند (هم در پایگاه یکم شکاری مهرآباد و هم آن رژه هوایی) از شمار انگشتان دست کمتر بود. اخیرا” نیز ادعاهای جدیدی از سوی حبیب بقایی فرمانده اسبق نیروی هوایی مطرح شده است: “…. شهید ستاری مرحوم مهندس سنایی را آورد و تمام راه ایشان ادامه یافت. 30 فروند هواپیمای آذرخش تحویل نظام جمهوری اسلامی ایران دادیم….” ”….و ایشان محبت کردند و جلسه را سه ساعت حضور داشتند که منجر به ساخت هواپیمای صاعقه شد. 14 مورد را تحویل نیروی هوایی دادیم….” جالب اینجاست که همگی این محصولات برپایه طرحهای شهید ستاری هستند (برنامه جامع ایشان در سال ۱۳۶۸) و از زمان شهادت ایشان، برنامه های ساخت هواگرد برای نیروی هوایی درجا زده است.
  13. 1 پسندیده شده
    روسها با برخی ایده های ساده تونستن صرفه جویی قابل توجهی در زمینه موشک های هوا به هوا بکنند طرحی مثل موشک ار27 کاملا ماژولار ساخته شده اگر به هر دلیلی نتونستن موشک جدیدی طراحی کنن به راحتی با اصلاح هر قسمت میتونن یک بروز رسانی روی این موشک داشته باشند سیکر غیر فعال موشک ار 27 سیکر فعال موشک ق77 و سیکر فعال موشک ار 27
  14. 1 پسندیده شده
    متفاوت فکر کن سلاح ها ابزار نبرد برای هر فرمانده محسوب می شوند ولی وقتی سلاحی به یک عادت تبدیل شود، تکنولوژی زدگی رخ خواهد داد و تمامی طرح ها فدای ابزار می شود گویی تمام راه ها از ان سلاح می گذرد و بس در اینجاست که یا خود باید از آن سلاح دل بکنیم یا جبر روزگار غافلگیرانه آن سلاح را بی اثر می کند عادت را کنار بگذار و راه سخت را در پیش بگیر در شطرنج برای فرار از وابستگی به مهره ای خاص، تمرینی تعریف می شود مهره اصلی فرد از او سلب شده و از او خواسته می شود بدون ان مهره بازی کند معمولا این مهره، مهره های قدر بازی هستند همچون وزیر یا قلعه و جنگیدن در این شرایط جدا سخت و طاقت فرسا هست چرا تبحر استفاده از دیگر مهره ها را می طلبد و فرد باید طرح های پویا تری را ابداع کند تا در این شرایط توان نبرد داشته باشد. این روش اشک تازه اموزها را در می آورد اما چندی بعد قدرت استفاده از مهره هایی همچون سرباز ، فیل و اسب را پیدا می کنند و این تازه آغاز درک بر صحنه شطرنج خواهد بود در این شرایط وقتی مهره های اصلی به او پس داده می شود اکنون او می تواند قدر و ارزش واقعی آنها را بداند و در کنار دیگر مهره ها بصورت تیمی بازی کند. بازی شطرنج بدون وزیر و قلعه این تفکر در نیروهای نظامی نیز معنا و مفهوم دارد دهه ها پیش در اوج جنگ سرد، سلاح اتمی و بمباران اتمی اولین و تنها سلاح نبرد محسوب می شد ولی بعد از جنگ ویتنام، ژنرالی در ارتش آمریکا به نام استاری تصمیم به بازنگری به این شیوه گرفت و سوالی مطرح کرد که تا ان زمان بی سابقه بود. اگر مجبور شویم بدون بمب اتم با شوروی بجنگیم، چگونه خواهیم جنگید؟ این سوال که در ان زمان خنده دار می آمد، مقدمه تحولی بزرگی شد که آمریکا میوه اش را در جنگ خلیج فارس چید در حقیقت این ایده سبب شد که امریکا سلاح اتمی را از عنوان تنها سلاح تعیین کننده در راهبرد خارج کند و نگرشی متفاوت به دیگر سلاح ها و ابزارها ایجاد کند کار در ابتدا سخت بود ولی به تدریج ایده ها بروز کرد و در پی ایده سخت افزارها توسعه یافت سخت افزار با تمرین بهینه شده و طرح ها پخته تر و حرفه ای تر شدند اینگونه سلاح هسته دیگر سلاح مهمی در نیروهای امریکا نبود و امریکا می توانست به راحتی بدون بمب اتم از پس شوروی برآید چرا که قدرت نیروی هوایی به چنان پختگی رسیده بود که بسیار کم هزینه تر و موثرتر از بمب اتم می توانست دشمن را در هرجایی نابود و منکوب نماید دیگر قدرت های زمینی و تکاوری نیز توسعه یافتند و در جنگ خلیج فارس ابداعاتی را به نمایش گذاشتند که هیچ کسی انتظار ان را نداشت در حقیقت جنگ خلیج فارس نمایش میوه متفاوت فکر کردن بود، و در آن امریکا تسلط خود به مهره های فیل، اسب، سرباز و قلعه را به خوبی نشان داد این در حالی بود که در طرف مقابل ، فرماندهان عراقی به مدت 8 سال در نبردی نابرابر با تکیه بر سلاح شیمیایی ، همه گونه ضعفی را پوشش دادند و هر کجا که ساختار و طرح دفاعی آنها توسط ایرانی ها شکسته می شد با استفاده شدید از این سلاح مخوف، نفس حملات ایرانی ها را می گرفتند ولی به یک باره در شروع جنگ خلیج فارس به انها گفته شد در این نبرد حق استفاده از سلاح شیمیایی را نخواهید داشت و بدون ان باید نبرد کنید فرماندهانی که به این سلاح عادت کرده بودند و همچون اعتیاد از ان بهره می بردند، از خود می پرسیدند مگر می شود بدون سلاح شیمیایی هم جنگید و این شوک را با عبور از بزرگراه مرگ به خاطر سپردند اين جا مفهوم توليد كارت بازي مطرح ميشه و ايجاد دستاوردها و راه هاي مستقل که از هر کدام بتوان دشمن را شکست داد. به قول فيلم اخرين شناسايى "تا اگر يكي از معبر ها قتلگاه شد از اون يكي معبر جلو بكشيم" گردش روزگار چرخید و شیطان صفتی به نام ترامپ، شهید سلیمانی را ناجوانمردانه ترور کرد در پاسخ به آن حمله ایران دچار شوکی شد، عجیب دشمن همه جانبه حساب های خود را کرده بود و ایران غافلگیر شده بود اینجا بود که عنصر وابستگی به یک سلاح دامن ایران را گرفت هرچند ان وقایع گذشت ولی این سوال به جد مطرح شد، آیا تمام هنر بازی شطرنج ما بر یک مهره بسته شده است ؟؟ و اگر حریف آن مهره را از مدار خارج کند چه کار می توانیم بکنیم؟؟ * عده ای می گفتند اگر بمب اتم داشتیم، آمریکا جرئت تهدید پیدا نمی کرد؟ ولی بمب اتم برای آنها تنها یک دوپینگ بود در مقابل ضعف هایشان ، همچون سلاح شیمیایی برای فرماندهان عراقی * عده ای همه چیزشان را روی موشک ها گذاشته بودند و زدن اسرائیل ولی انها هم تک کارت بازی می کردند و راحت در چنگ ضربات موج دوم آمریکایی بودند اینجا این سوال مطرح شد، همان سوالات استاری آیا می توانید بدون توان موشکی با آمریکا بجنگید و شکستش دهید؟؟ آیا بدون موشک می توانی اسرائیل را شکست دهی؟؟ آیا تنها با قدرت پهپادی می توانید با امریکا بجنگید؟؟؟ بدون نیروی هوایی همتراز، چگونه می توانید نیروی هوایی آمریکا را عقب برانید؟؟؟ آیا توان تحمل جنگ الکترونیک و ماهواره های امریکایی را دارید؟؟ آیا امنیت مراکز انرژی، آب را می توانید تامین کنید؟؟ و مانع نابودی زیرساخت های خود شوید؟؟ آیا امکان بردن جنگ به خاک امریکا را دارید؟؟؟ و می توانید آمریکا را در خانه شکست دهید؟؟؟ سوالاتی که برای خیلی ها سنگین بود و توهین تلقی میشد ولی بجا بودند و لازمه برای رسیدن به سطحی که در ان اینگونه غرور ملی مان را ترور نکنند --------------------------------------- اتفاقاتی که رخ داد را باید به عنوان یک زنگ خطر و هشدار به خاطر بسپاریم و مانع تکرار چنین شرایطی شویم حادثه هواپیمای اکراینی و جنگ فشار اقتصادی همه و همه کافی هست تا متوجه شویم باید متفاوت فکر کرد این روش نبرد دیگر پاسخگو شرایط نبوده و باید استفاده از دیگر مهره های شطرنج را تمرین کنیم و دشمن را در جایی که انتظار ندارد غافلگیر کنیم بماند که جنگ اقتصادی و رسانه ای هم دو جبهه ای هست که درش درگیریم و سریعا باید در اونجا ها قوی بشیم تقدیم به دوست و برادر عزیز @MR9 که همیشه مشوق متفاوت فکر کردن هست
  15. 1 پسندیده شده
  16. 1 پسندیده شده
    جلوی اردوغان گرفته نشه حماقت های جدی تری حتی در رابطه با ما هم ممکنه بکنه. باید مراقب بود و هشدارهای لازم را داد.
  17. 1 پسندیده شده
    حق با شماست. دشمن ما از این جهت بسیار جلوتر از ما است و در نظر داشته باشیم نه فقط در حوزه های تکنولوژیک و علوم پیشرفته که در اقتصاد و اطلاعات و ترکیب داده ها و کلا بسیاری موارد دیگه. هر چند ما باید در این بخش ها به دنبال راه های مقابله خصوصا از نوع مبتکرانه برای پر کردن این خلاء موجود در بخش های تکنولوژیک و اقتصادی باشیم ولی به نظرم ما چاره ای نداریم جز به طور همزمان و البته جدی کار کردن بر روی اقدامات بازدارنده. با توجه به جمیع شرایط و همین گپ تاریخی چند قرنه بین ما و غرب، به نظرم هر چند حوزه های هوایی و دریایی و ... هم باید بهشون پرداخته بشه ولی در نهایت با شرایطی که ما داریم و دوباره برتری ای که طرف مقابل در برابر مثلا حوزه ی پدافندی داره و مثلا تلاش های ما در حوزه ی هوایی اصلا قابل مقایسه با حوزه ی اقدامات پدافندی دشمن در کمیت و کیفیت نخواهد بود ( مگر اینکه به ناگاه ما بتونیم در حوزه ی پنهان کارها هم در کیفیت و هم در کمیت به مرحله ی حداقل درصدی از توازن برسیم که اگر بخش تکنولوژی را هم حل کنیم بحث اقتصادیش برامون مانند یک سد هست ) بنابراین علاوه بر رویکردهای اطلاعاتی و استراتژیکی و ژئواستراتژیکی و سیاسی برای ما بهترین و در دسترس ترین و ساده ترین و ارزان ترین راه کار کردن هر چه بیشتر و جدی تر بر روی موشک هامون ( بر خلاف بسیاری که ارزش حوزه ی موشکی را تقلیل میدند و البته این همه تلاش غرب را هم میبینند برای به قول خودشون این حوزه ی کم اثر دفاعی ما که هر طور شده خواهان نابودی و عدم پیشرفت و اسقاطش هستند و اگر نبود به نظرم غرب مدت ها پیشتر حمله به ایران را عملی کرده بود، هر چند با تمام اقدامات موثری که برای مقابله با موشک ها کردند و اخیرا پاتریوت های با ضریب خطای صفر عربستان و ضریب اصابت صد اون هم به قول برخی دوستان ورژن های قدیمی تر تازه ) هست. ولی موشک های فعلی هم شاید باید طی تغییراتی گسترده خودشون را در برابر سیستم های پدافندی به روز کنند، در نهایت به نظرم این کار در دسترس تر، عملی تر، به صرفه تر، اقتصادی تر هست برای ما در این برهه. موشک ها در حوزه ی پنهان کاری، سرهای جنگی چند گانه و چند کاربری و روش های ابتکاری به کارگیری در تعداد و تلفیق و ناوبری و دقت در اصابت و نوع مواد منفجره و سبک سازی و سوخت و بسیاری حوزه های دیگه میتونند کار بشه بر روشون در این برهه که به نظر ما با توجه به تهدیدات مستقیم چاره ای دیگه ای نداریم.
  18. 1 پسندیده شده
      هدف ما محو اسرائیل و باگرداندن حقوق مردم فلسطین است و این هدف با سلاح محقق نمی شود و مقاومت و گسترش مقاومت راهکار این قضیه است تا اسرائیل مجبور شود در مقابل حق مردم فلسطین سرخم کند،   ولی در مورد جنگ داستان این است که هدف اولیه عدم شروع جنگ و در صورت ایجاد خالی کردن دشمن از هستی است  توان ما بویژه در کنار شناسایی های دقیق، در حدی است که در یک جنگ تمام عیار رژیم اشغالگر قدس را به 100 سال عقب برگردانیم و این اصل مهمی است که حداقل جنگ را برای طرف مقابل به وضعیت باخت می رساند که موجب پرهیز از حرکات خودسرانه می کند  در مورد حمله آنها باید گفت دشمن باتوجه به قدرت زیردریایی هایش (دلفین ها) و موشک ها و سلاح هایش و به همراه متحدینش ما را در تنگنای بدی قرار خواهد داد و کم هم نخواهد گذاشت  این یک مورد برای ما هم باخت است ولی هنوز فرصت داریم خود را قوی کنیم و مانع تاثیر این موشک ها شویم    الان تلاش نیروهای ما دیگر تلاش برای شکست دشمن نیست چون از این مرحله گذشته ایم بلکه اکنون به سطح حفظ خودمان در مقابل سلاح های دشمن رسیده ایم  شاید مثال بزنم بهتر باشد  اگر دشمن به ما بمب اتم شلیک کرد ما چگونه از خود محافظت می کنیم ؟  اینجا سیستم های دقیقی مطرح می شود مثل شناسایی دقیق و جاسوسی، سیستم پدافند ضد موشکی، سیستم های شناسایی زیردریایی و انهدام اهداف زیر سطحی و... 
  19. 1 پسندیده شده
          متاسفانه انجام این فرامایشان یکم در اجرا پیچیده و دور از واقعیت . مخصوصا اینکه ما مناطق کوهستانی رو بدین منظور در نظر گرفته باشیم . نمی دونم روس ها در چه مناطقی  این سازه ها رو تاسیس کردند . البته خودتون هم اشاره کردید . در ساخت سازه همیشه  بر روی  کاغذ شرایط ایده ال ذکر می کنند و در پایین هر ایین نامه و تبصره  می نویسند اجراش به شدت سخته . این قضیه هم همونه واقعا با خوندن ادم متوجه میشه چقدر محال . بیایم قیفی شکل کنیم و یا یک منطقه وسیع رو  برای ساخت یک سیلو تخریب کنیم . کار به محیط زیست  ندارم . واقعا یکم سخت و دشوار . مطمئن باشید با اضافه شدن یک عامل به فرایند ساخت که یکم کار و سخت کنه رو کل سازه تاثیر می زاره . واقعا به اون سادگی ها نیست که تصور میشه  برای مثال عرض می کنم زدن یک دیوار برشی و یا نحوه ی قرارگیری  یک تیر در طبقه باعث ضعیف شدن و یا قوی شدن ساختمان در مقابل زلزله  و باقی نیرو ها میشه با اختلاف عددی  بسیار زیاد .  یا قبلا گفتم وزن زیاد باعث میشه ما اتصالات ضعیف داشته باشیم . در نتیجه نیروی برشی و گشتاور بیشتری  خواهیم داشت که ظرفیت سازمون رو به شدت پایین میاره . این ها فقط مثالند  که خودتون قیاس کنید . دوستانی هم اشاره کردند.کیه مثلا هم زمان یک پادگان انحرافی ساخته بشه .!!! من دو جا دو مطلب  متفاوت خوندم در مورد تعداد این شهر ها . می گفتند هر شهر ایران دست کم یک شهر زیر زمینی داره و جای دیگر می گفت به تعداد چهارده معصوم !!! البته اگر اولی درست باشه . واقعا تعداد پادگان های فعلی رو جمع کنیم اصلا منطقی نمیشه . بعد  دشمنان ما  فکر نکنم اینقدر ساده باشند . وقتی افرادی شاید در همین سایت از روی کد ها و ... برچسب شده می تونند اطلاعات و حدس هایی بزنند . دشمن که کارش اینه . این ها به کنار . در بحث سازه ای واقعا عالی کار کردن . و  باید یک پنهان کاری بزرگ در بخش پیمان کار ها و کارکنان  پیمان کار و حتی کار فرما صورت گرفته باشه . یعنی همه از وزارت دفاع اند !!!؟ راستش من واقعا قصد نداشتم رو بحث  مخفی کاری تاکید شه . می خواستم رو بحث یپشرفت سازه ای تونل ها که در هر سری از رونمایی از شهر جدید به چشم می اومدن  اشاره کنم . ولی خب  سوالی که حتما ذهن یخلی ها رو متوجه خود کرده . که چطور این همه قطعات و ادوات و مصالح متنقل شده .حتما جایی که انتخاب شده که مردمش به شدت از نظر ایدئولوژی قوی هستند مثل فردو.(قطعا همه ی پایگاه ها خارج ازمحیط انسانی و یا شهری نیستند)در اخر تشکر از شما . و واقعا یک تشکری هم از افرادی که در ساخت این سیلو ها و شهر ها نقش داشتند . هر گوشه ای از این تونل ها بیانگر یک علم و فناوری هستش . خیلی ها فقط به  قیام  و شهاب و ... نگاه می کنند .و ساخت خود این ابر سازه ها رو فراموش می کنند.
  20. 1 پسندیده شده
                  سلام هواپیما به دلیل نداشتن استانداردهای پروازی لازم ( استاندارد اروپا ) اجازه فرود در فرودگاه جده را پیدا نکرد و با مسافرانش به اصفهان بازگشت . بعد از فرود در اصفهان قرار شد مسافران حج با هواپیمای دیگری که استانداردهای مورد نظر را داشته باشد ، بعد از چند ساعت اعزام شوند . مسوولین هواپیمایی کشوری هم اعلام کردند که شرایط پرواز و استانداردهای لازم به شرکت مورد قرارداد اغلام شده بوده است که در این زمینه شرکت مذبور مقصر می باشد . حالا جناب jahad گرامی این اخبار فوق العاده را از کجا نقل می کنند ، اگر منبعی قرار بدهند ممنون می شوم.   پی نوشت : با این که می دونستم به تاپیک ربط نداره ولی به خاطر تاکیدات متوالی و شدید جناب jahad گرامی من هم جواب دادم . اگر مدیران محترم صلاح دیدند موضوع را پاک کنند .
  21. 1 پسندیده شده
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940115001146   به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، عربستان سعودی به هواپیمای مسافربری که حامل 260 زائر ایرانی بود، به دلیل نداشتن آنچه آن را «مجوز قبلی» خواند، اجازه ورود به آسمانش را نداد.
  22. 1 پسندیده شده
        مگه تو خاک عربستان فرود آمد؟ اگر درس بگم اجازه ورود به حریم هوایی عربستان نداد و هواپیما به اصفهان برگشته است و قرار بود مسافران با هواپیمای دیگر به عربستان بروند   دقیق تر می توان گفت حرکات بچگانه ازش سر می زند مثل بچه ای که در بازی کم آورده است و حالا دارد ایراد بنی اسرائیلی می گیرد و دنبال تحریک ایران برای حرکتی خارج از بازی و سر و صدای تبلیغاتی است مثل تمارض بازیکنان تیم های عربستانی در فوتبال بعد به دنیا میگه هدف ایران مکه و مدینه است ای مسلمانان کجا هستید بازی با کسی که اصول مشخصی ندارد خیلی سخت است
  23. 1 پسندیده شده
      شاید به دنبال کارهایی بزرگ تر اند  شاید هم می خوان بگن شما زیاد اهمیت ندارید که وقت صرفتان کنیم    البته باید داستان را در ابعاد بزرگ تر دید و ببینیم این سکوت ناشی از یک برنامه است یا ناشی از انفعال سیاست امور خارجه
  24. 1 پسندیده شده
    الان اکثر صحبت های تاپیک به صورت حرف های نژاد پرستی ویا توهین درآمده است واین خیلی برای ما و سایت بد است دوستان لطفا رعایت حال تاپیک را بکنند و لطف مدیران جلوی این حرکات را بگیرند چون اگر رواج پیدا کند دیگر کنترل شدنی نیست
  25. 1 پسندیده شده
    راه حل خوبی برای لبنان هست. اتفاقا در کشورهایی  با توجه به شواهد استفاده از ون ها بسیار بیشتر از ایران هست. احتمال ردگیریشون هم خیلی کمتر میشه. هر چند از الان قابل تصور هست رژیم صهیونیستی با امکانات نامحدود فراهم شده براش تمامی ون های موجود در لبنان را هدف قرار میده و جامعه جهانی هم در برابر آمار هدف قرار گرفتن 5 ون نظامی در میان 5000 ون عادی و تلفات ده هزار نفری! غیر نظامیان این کار را دفاع مشروع قلمداد میکنه و در برابر زخمی شدن چند نظامی صهیونیست روی ناوها را جنایت علیه بشریت میخونه و خواستار همبستگی جهانی با این رژیم میشه!! :)