برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 5 بهمن 1400 در همه مناطق
-
2 پسندیده شده«به نام خدا» ZBD-08 خودروی رزمی پیاده نظام جدید ارتش چین است که با نام WZ502G نیز شناخته می شود. ZBD-08 نمونه بهبود یافته خودروی رزمی پیاده نظام ZBD -04 می باشد. از سال 2007 ارتش چین تصمیم گرفت ZBD-08 را به جای خودروی رزمی پیاده نظام Type 86 )Type 86 کپی BMP- 1 است) وارد یگان های خود کند. جنس زره ZBD-08 از فولاد جوش داده شده است که نسبت به مدل قدیمی تر خود ZBD -04 از زره قوی تر و ضخیم تری بهره می گیرد البته این زره باعث شده که وزن خودروی رزمیZBD-08 نیز افزایش قابل ملاحضه ای پیدا کند. افزون بر زره ای که به طور معمول بر روی ZBD-08 نصب شده است می توان از زره های مدولار نیز استفاده کرد که باعث افزایش سطح حفاظت خودروی رزمی می شود. ارتش چین ادعا می کند زره جلویی این خودروی رزمی پیاده نظام توانایی مقاومت در برابر گلوله های ضد زره 30 میلیمتری در فاصله 1000 متر ی را دارد. در طرفین نیز می تواند در برابر گلوله های ضد زره 14.5 ملیمتری و در سقف و برجک در برابر گلوله های ضد زره 7.62 ملیمتری مقاومت از خود نشان دهد. همچنین تجهیز ZBD-08 به یک سیستم لیزری حفاظت فعال که توسط خود چینی ها ساخته شده است، امکان پذیر است. برجک ZBD-08 ، مشابه برجک ZBD -04 است. هردو از روی برجک BMP-3 روسی تولید می شوند و تحت لیسانس در چین ساخته می شوند. کارایی و کیفیت برجک ها چیزی از نمونه روسی کم ندارد. لوله توپ برجک ZBD-08توانایی حرکت از - 5 تا +60 درجه در حالت عمودی را دارد. این برجک با یک توپ 100میلیمتری با برد موثر 4 کیلومتر به همراه یک توپ 30 ملیمتری با برد موثر2 کیلومتر مسلح شده است. توپ 100میلمیتری دارای یک سیستم بارگذار خودکار با نرخ آتش 10 گلوله در دقیقه است و می تواند 30 گلوله شامل 22 گلوله های شدیدالانفجار ترکش شونده (HE-FRAG)و 8 موشک هدایت شونده ضد تانک را در خود جای دهد. توپ 30 ملیمتری از یک سیستم بارگذار خودکار با نواخت آتش 355 گلوله بر دقیقه استفاده می کند که توانایی حمل 500 گلوله را دارد. برای موشک های هدایت شونده ضد تانک ارتش چین از خانواده موشک های روسی AT-10 Stabber که در خود چین مونتاژ می شوند استفاده می کند. این موشک های ضد تانک توانایی نفوذ در زره های به ضخامت 600 میلیمتر را در فاصله 2 کیلومتری دارند و توانایی آسیب رساندن به بلوک های ERA را نیز دارد. در حقیقت ZBD-08 با تسلیحاتی که به همراه دارد می تواند خطری جدی برای تانک های اصلی میدان نبرد باشد. همچنین برای ZBD -04 یک مسلسل هم راستا با کالیبر 7.62 ملیمتری در نظر گرفته شده است. به غیر از این تسلیحات دریچه های شلیک نیز برای خدمه در نظر گرفته شده است. ZBD-08 در حال تست موشک های ضد تانک به علت وزن نسبتا زیاد ZBD-08 که حدود25 تن است به احتمال قوی برای نیروی محرکه ازهمان موتور ZBD -04 که یک موتور دیزل مدل BF8M1015CP با قدرت 590 اسب بخار استفاده می شود. اما شایعه شده است که موتور ZBD-08 یک کپی از موتور BMP-3 باشد که قدرتی معادل 500 اسب بخار دارد. محل قرارگیری موتور در جلوی خودروی رزمی پیاده نظام است و خروج خدمه از قسمت عقب صورت می گیرد. گیربکس این خودروی رزمی پیاده نظام شامل یک جعبه دنده دستی، با 4 دنده برای جلو و دو دنده برای عقب می باشد. سیستم تعلیق نیز به طور کامل نمونه کپی شده از خودروی رزمی پیاده نظام BMP-3 است. ZBD-08 دارای سه خدمه است (توپچی- راننده- فرمانده) و می تواند 7 نفر دیگر را با خود حمل کند. برای خروج خدمه یک درعقب و بک دریچه در روی سقف تعبییه شده است. ZBD-08 مجهز به دو دوربین حرارتی است یکی در اختیار فرمانده و دیگری در اختیار توپچی. از دیگر امکانت کنترل آتش ZBD-08 می توان به سيستم استابلايزر و هدایت موشک های ضد تانک با پرتو لیزر اشاره کرد. همچنین فرمانده امکان نشان گیری و اجرای آتش به طور مستقل را هم دارد . ZBD-08 مجهز به 3 نارنجک انداز دودزا در هر طرف برجک است. ZBD-08 همانند ZBD -04 یک خودروی رزمی پیاده نظام دوزیست است اما ZBD -04 مجهز به جت آبی بود که این خودروی رزمی پیاده نظام را قادر می ساخت در دریا با سرعت 20 کیلومنربر ساعت به راحتی حرکت کنند اما ارتش چین در مورد ZBD-08 تصیمیم دیگری اتخاذ کرد و از قرار دادن جت آبی در آن منصرف شد. با این حال ZBD-08 می تواند بدون آماده سازی قبلی دررودخانه ها و دریاچه ها با سرعت 8 کیلومتر بر ساعت حرکت کند اما به علت حذف جتهای آبی توانایی حرکت در دریا را ندارد. ارتش چین در صدد آن است که از روی پلتفرم ZBD-08 مدل های مختلف با کاربرد های مختلف را وارد ارتش خود کند: 1-نفربر زرهی : دراین مدل برجک حذف شده است و به جای آن یک مسلسل12.7 میلیمتر قرار داده شده است. 2-سیستم خمپاره انداز خودکششی: در این مدل ZBD-08 به یک خمپاره انداز 120 ملیمتری مجهز است و مشابه خمپاره انداز روسی S31 Vena2ساخته شده است. در 2S3 Vena روسی همانند ZBD-08 از شاسی و موتور BMP-3 استفاده شده است. برد آتش این خمپاره انداز با گلوله ای معمولی حدود 9.5 کیلومتر است اما با کمک هدایت لیزری برد موثر را می توان تا 12.8 کیلومتر نیز افزایش داد. همچنین در این مدل از یک سیستم بارگذار خودکار با قابیلت نرخ آتش 8 گلوله بر دقیقه استفاده شده است. خمپاره انداز روسی S31 Vena2 3-خودرو فرماندهی: با یک مسلسل12.7 میلیمتر مسلح شده است. 4- حمل کننده موشک های هدایت شونده ضد تانک: در این مدل احتمالا از موشکی مشابه SPIKE –ER اسرائیلی استفاده می شود. وزن این موشک ها 34 کیلوگرم و برد آنها حدود 8 کیلومتر گزارش داده شده است. 5-سیستم پدافند موشکی کوتاه برد 6-خودرو شناسایی: این مدل از یک رادار AESA استفاده شده است که به احتمال قوی کپی نمونه آلمانی است. نمونه رادار آلمانی که بر روی خودرو Ding 2 نصب شده است 7-حامل رادار توپخانه 8-خودرو حمل مهمات برای نیروهای زرهی: مجهز به یک چرثقیل برای انتقال مهمات است. مشخصات کلی خودروی رزمی پیاده نظام ZBD-08 طول: 7.2 متر عرض: 3.2 متر ارتفاع: 2.5 متر وزن: 25 تن تعداد خدمه: 3 نفر(توپچی- راننده- فرمانده) تعداد سرنشینان:7 نفر تسلیحات: توپ 100 میلیمتری- توپ 30میلیمتری- مسلسل 7.62 میلیمتری- موشک های ضدتانک موتور: دیزل با قدرت 590 اسب بخار حداکثر سرعت در جاده:65 کیلومتر بر ساعت سرعت در آب: 8 کیلومتر بر ساعت محدود حرکت:500 کیلومتر عبور از شیب:60 درجه عبور از شیب جانبی:40 درجه گام عمودی:0.7 متری عبور ازگودال: 1.8 متری جا داره تا یک تشکر ویژه هم از جناب Goebbels به خاطر کمک و راهنمای هاشون بکنم مترجم و گردآورنده: Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و گردآورنده بلامانع است منابع: http://topwar.ru/129...oty-wz502g.html http://htka.hu/2012/...arcjarmucsalad/ http://www.military-.../apc/zbd_08.htm
-
1 پسندیده شدهبمباران های ائتلاف سعودی دیوانه وار بوده در این حملات و مشخصا براش خیلی مهم هست پیش روی ها. اصولا (هرچند عجیب نیست) گویا به منبع بی پایانی از جنگنده و لجستیک و تسلیحات مجهز هست که در یک خط مستمر از کارخانه تا روی شهرها و جبهات داره عمل میکنه! حالا ممکنه بعدها اطلاعات بیشتری منتشر بشه ولی این حجم از تشدید حملات و تغییر روش و اصولا مدیریت صحنه نبرد نمیتونه تغییرات ناگهانی سعودیها باشه. به هر حال اگر صهیونیستها مدیریت مستقیم جبهات را بر عهده گرفته باشند براشون بازی برد-برد هست. هم سعودیها را بدهکار خودشون کردند و هم یکی از دشمنان بالقوه و سرسختشون را تا حد امکان با پول اعراب دارند تضعیف میکنند.
-
1 پسندیده شدهبسم الله..... حمله نیروهای ائتلاف به ستان شبوه یمن از دو هفته پیش قوای ائتلاف با مشارکت نیروهای مقاومت وطنی حمله بزرگی را به مناطق غربی استان شبوه که دو ماه پیش توسط انصارا.. پاکسازی شده بود آغار کردن . انصار اا. در همان ساعت اولیه ورود این نیروها به استان شبوه با چند حمله موشکی و پهپادی 150 تن از این نیروها را کشته و زخمی کرده . اما قوای مقاومت وطنی با پشتیبانی پهپاد ها و جنگنده های اماراتی وعربستانی وبرتری تجهیزات ونفرات موفق شدن نزدیک به 750 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی شبوه از جمله حومه عسیلان شهرکهای عین و بیحان و چندین ارتفاع را باز پسگرفته . نیروهای انصارالله بیشتر با موافقت قبایل محلی و با کمترین درگیری وارد این مناطق شده بودن .در زمان حملات ائتلاف هم با توجه به اخبار وشواهد یگان های مقاومت بیشتر با حملات راکتی وپهپادی وبا استفاده از تله های انفجاری وهمچنین انجام عملیات های کمین سعی در کند کردن پیشروی و گرفتن تلفات از نیروهای ائتلاف را داشته اند به طوری که تا کنون نزدیک به 800 تن از این نیروهای کشته وزخمی شده اند انصارالله با دادن کمترین تلفات ممکن و از دست دادن چند خودرو از این مناطق عقب نشینی کرده است البته قوای ائتلاف همچنان با شدت در حال اجرای حملات خود بوده . مقاومت وطنی در واقع یگانی است به فرماندهی طارق صالح برادرزاده عبدالله صالح رئیس جمهور معدوم یمن هستن که آبان ماه کل ساحل الحدیده را برای کمک به جبهه مارب تخلیه کردن. این نیروهای شامل یگان های گارد وفادار به طارق نیروها العمالقه که زیر نظر امارات هستن و تعدادی از قبایل طرفدار صالح وعربستان دوربین حرارتی به غنیمت گرفته شده از انصارالله در نبردهای شبوه انصارالله در طول ده روز گذشته از سرنگون کردن 2 پهپاد وینگ لونگ اماراتی خبر داده است
-
1 پسندیده شدهانتخاب سخت !! تاد یا اس-400 ، کدام یک برای ارتش هند مناسب تر است ؟!!! در سالهای اخیر ، ایالات متحده ،به شکل عام تلاش های برنامه ریزی شده ای را برای هدف قراردادن و محدود نمودن صادرات نظامی روسیه در دستور کار خودقرار داده و به بصورت خاص نیز ، چند سالی است که در تلاش است تا هند را وادار به کاهش سطح روابط نظامی خود با روسیه نماید و این مساله در چند ماه اخیر با انتشار اطلاعات تحویل سامانه دفاع هوایی اس-400 به هند ،شدت بیشتر بخود گرفته است . درواقع ، ایالات متحده ، با استفاده از قانون مقابله با دشمنان آمریکا (CAATSA) به دولت هند هشدار داده که درصورت خرید اس-400 ، فروش بدون سرنشین های پریدیتور را به این کشور متوقف خواهد کرد ، در حالی که اگر قرارداد اس-400 لغو گردد ، فروش سامانه تاد به هند را با سهولت بیشتری انجام خواهد داد . با این حال ، گرچه قیمت سامانه آمریکایی بسیار بالاتر از محصول روسی است ولی برخی ناظران معتقدند که مقایسه این دو سیستم ، می بایست براساس راهبرد نظامی ارتش هند صورت پذیرد در همین ارتباط ، بر خلاف اس-400 ، سامانه تاد نه تنها قابلیت کشف هواگردهای پنهانکار را ندارد ، بلکه بطور کلی فاقد توان ضد هواپیمای کامل است و تمرکز طراحی آن بر روی رهگیری موشکهای بالستیک گذارده شده است که این مساله ، کاربرد آن را برای ارتش هند بسیار محدود می کند . این درحالی است که اس-400 قابلیت کاربرد چند موشک را دراختیار دارد که از موشک ضد هواگردهای پنهانکار9M96E با برد 40 کیلومتر تا موشک مافوق صوت با برد 400 کیلومتری 40N6 را شامل می گردد ، در حالی که تاد تا حال حاضر تنها قابلیت شلیک یک نمونه را در اختیار دارد که این توانمندی بدان معناست که شبکه دفاع هوایی هند بصورت چند لایه نمیتواند اهداف را رهگیری و منهدم نماید . مضاف براین ، درصورت خرید اس-400 ، پتانسیل شبکه سازی این سیستم با جتهای سوخو-30 ام کا آی و سامانه های اس-125 ارتش هند نیز بوجود خواهد آمد . در حالی که با خرید تاد ، این مزیت وجود نخواهد داشت و در کنار آن برد 200 کیلومتری تاد نیز محدودیتهایی را برای هندی ها ایجاد خواهد نمود . در یک مقایسه ساده ، سامانه تاد ، تنها توانایی پوشش یک چهارم مساحتی که اس-400 مجهز به موشکهای 40N6 می تواند آن را نظارت کند ، داشته و نه تنها گران تراست ، بلکه هند برای پوشش خطوط مرزی خود می بایست تعداد بیشتری از آنها را خریداری نماید . راست : 40N6 چپ : 9M96E از سویی دیگر ، سامانه تاد ، بعنوان یک سیستم دفاع ضد موشکی ، بیشتر برای دفاع از سرزمین اصلی آمریکا در مقابل موشکهای بالستیک برد بلند طراحی شده ، در حالی که ممکن است در برابر موشکهای با برد کوتاه تر چین و پاکستان چندان کارایی نداشته باشد. علاوه براین ، ارتفاع درگیری تاد محدود به عدد40 تا 160 کیلومتر است در حالی که موشکهای بالستیک پاکستانی نظیر "غوری " یا دی اف-21 چینی ، که برد کوتاه تری دارند ، سیستم تاد عملا از دور خارج خواهد شد . تئودور پوستول ، مشاور سابق علمی دپارتمان عملیات نیروی دریایی آمریکا این مساله در گذشته توسط کارشناسان نظامی ایالات متحده ( تئودور پوستول ، مشاور سابق علمی دپارتمان عملیات نیروی دریایی آمریکا ) تایید شده و وی در این زمینه براین نکته تاکید دارد که میتوان انتظار داشت که تاد در برابر موشکهای بالستیک کوتاه برد نتواند از تمام مزیتهای خود استفاده کند . در مقابل ، اس-400 هر چند در یک جنگ جدی هنوز محک نخورده ، اما آزمایشها نشان داده که می تواند موشکهای مافوق صوت با سرعت بیشتر از 8 ماخ را رهگیری کند . راست : دی اف-21 چپ : هاتف-5 (غوری) با توجه به این موارد ، سامانه تاد گرچه در برابر موشکهای بالستیک برد بلند ، قابلیتهای قابل توجهی دارد ، اما توانایی ضعیف آن در کشف و درگیری با هواگردهای پنهانکار و موشکهای بالستیک کوتاه برد باعث می شود تا ارتش هند درصورت خرید آن ، چندان توان دفاع از حریم هوایی خود را نداشته باشد . در همین ارتباط ، پیشرفت سریع چین در تولید جتهای نسل 5 و روند کُندتر شرکتهای غربی در تولید سامانه های دفاع هوایی برای مقابله با این تهدید ، باعث شده تا انتخاب اس-400 توسط هند بر روی کاغذ ، به صرفه تر نمود پیدا نماید . پی نوشت : 1- بن پایه 2- تجمیع تمامی پستها ، اخبار و تحلیل ها از ارتش هند ، بیست و دوم دی ماه سال یکهزارو چهارصد خورشیدی 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهسلام این کلیپ را به مهم بودن اثر بخشی پهپادهای ما نسبت به سایر پهپادهای اتیوپیایی ها و کار رسانه ای هوشمندانه تیگرای ها، تعبیر نکنید . بیشتر به نظر می رسد قسمتی از خدمات بی شائبه آلبانی نشین های عزیز نسبت به کشور مادری شون باشه !
-
1 پسندیده شدهفیلمی از بی خانمان های لندن در مقابل ساختمان BBC در کل اگر کار رسانه ای خوب صدا و سیما انجام میداد الان وضع تفکر مردم ایران نسبت به جهان خیلی بهتر از این بود. افسوس از بی عرضگی ها و کارنابلدی ها و کم کاری ها و...
-
1 پسندیده شدهچتری برای ژنرال !!!! معمای سازه فلزی نصب شده بر روی تانک اصلی میدان نبرد تی-72 بی-3 بخش سوم و پایانی با توجه به مواردی که گفته شد ، برای مدتهای طولانی ، تنها خطری که بخش فوقانی خودروهای زرهی و بخصوص تانکهای اصلی میدان نبرد را مورد تهدید قرار می داد ، نارنجکهای دستی پیاده نظام بشمارمی رفت ، اما با ظهور زره های واکنشی کنتاکت-یک این تهدید تا حدودی خنثی شد . البته دراین متن ، قصد فهرست نمودن تهدیدات و اقدامات متقابل خودروهای زرهی وجود ندارد ،اما نکته اصلی دراین مساله نهفته است که امروز ، تسلیحات جدید ضد زره با قدرت نفوذ بسیاربالا که بخش فوقانی خودروهای زرهی را تهدید می کنند ، بوجود آمده و بطور طبیعی برای مقابله باآنها ، اقدامات جدیدتری صورت گرفته با این تبصره که کیفیت این اقدامات متقابل ، به شکل کاملی با میزان تهدیدات موجود ارتباط مستقیم دارد . آثار تخریبی نارنجک ضد زره آر.کا.جی-3 روسی روی بدنه خودروی هامر بدین ترتیب ، پس از ظهور تسلیحات ضد زره تاپ اتک ، در حالی که بقیه کشورها همچنان بر روی افزایش کیفیت زره در بخش پیشانی و جانبی تانکها متمرکز شده بودند ، صنعت دفاعی روسیه هر چند با روند آهسته ولی مقابله با این تهدید جدید را در دستور کار خود قرار داد . اما مرگ آوری تسلیحات ضد زره نیز بتدریج بیشتر شد و به توسعه موشک ضد زره جاولین رسید . با ظهور این تهدید ، بخش مهندسی رزمی صنعت دفاعی روسیه نیز به این نتیجه رسید که باید در روند طراحی حفاظت از تانک های اصلی میدان نبرد ، تجدید نظر اساسی صورت گیرد ، به همین دلیل ، مدرنیزه سازی تانک تی-72 به استاندارد بی-3 آغاز گردید . در خصوص ماهیت مدرنیزه سازی تی -72 به استاندارد بی-3 صحبتهای بسیاری انجام شده ولی جنگ قره باغ و عملکرد بدون سرنشین های بیرقدار و نام بردن از آن بعنوان یک سلاح فوق ضد زره !!!! باعث گردید تا شبهات زیادی در خصوص سازه کذایی روی بی-3 های ارتش روسیه ایجاد شود ، اما تحلیلگران نظامی واقعی اطلاع دارند که بیرقدار ، تنها یک نمونه بی سرنشین درمیان انبوه بدون سرنشین های عملیاتی دنیاست که برحسب اتفاق و هوشمندی یگان های درگیر در قره باغ و البته آماتوریسم یگان های مقابل ، به ناگهان شهرت زیادی کسب نمود . در این خصوص مثالهای زیادی وجود دارد ولی به شکل موردی ، برای غیرفعال کردن زره های واکشنی جانبی تی-72 بی-3 ، نیروی مدافع حداقل چندین شلیک با سلاح های ضد زره قدیمی نظیر RPG-7 نیاز دارد ،در حالی که برخی آزمایشها ، نشان داده که حتی شلیک 5 راکت RPG موفق نشده تا نتیجه 100 درصدی را ثبت کند در حالی که برای آسیب رساندن به بخش فوقانی تانک ، حتی در مدل های قدیمی تری نظیر تی-72 بی ، تلاش بیشتری از سوی مهاجم مورد نیاز خواهد بود . با این وجود ، تا امروز ، برای همه شرکتهای طراح تانک این قاعده اثبات شده که هیچ تانکی بطور کامل از بخش فوقانی خود قابل حفاظت نیست و در حوزه مقایسه تهدیدات ، می توان تسلیحات ضد زره تاپ اتک را خطرناک تر از بدون سرنشین های رده بیرقدار محاسبه نمود . در این خصوص برخی ناظران حتی معتقدند که شلیک رگباری آتشبارهای راکتی چندگانه خط به مراتب بیشتری را نسبت به بدون سرنشین ها و تسلیحات ضد زره برای تانکها ایجاد می کنند .در اینجا ، یک سئوال مطرح میشود که واقعاً چه باید کرد ؟ پاسخ چندان پیچیده نیست ، بدین معنی که کاربرد سپر و شمشیر باید بصورت هماهنگ و متناسب صورت پذیرد . جنگ در میدان های نبرد امروز ، ماهیتاً ترکیبی است . واحدهای زرهی برای ارائه حداکثر کارایی خود می بایست با پیاده نظام وارد عمل شوند ، پوشش هوایی می بایست توسط یگان های هوانیروز و نیروی هوایی تامین گردد . ولی خودروهای زرهی و علی الخصوص تانک ها برای افزایش بقاء پذیری در برابر تهدیدات میدان نبرد ، می بایست حداکثر حفاظت لازم را در بخش های پیشانی ، سطوح جانبی و بخش فوقانی خود پیش بینی نمایند . این بدان دلیل است که در جنگ های امروزی ، تانک با تانک نخواهد جنگید ، در واقع امر ، درصورت تماس مستقیم با دشمن ، واحدهای زرهی در برابر تمام واحدهای رزمی دشمن قرار می گیرند و بدلیل ماهیتی که دارند ( استخوان بندی اصلی ضربتی نیروی زمینی ) در مسیر پیشروی همه چیز را خُرد می کنند تا ماموریت محوله بطور کامل انجام گردد . نترسیدن از گرگ و جُغد !!!! اما سئوال اصلی متن حاضر ، این است که چه ابزارها و روشهایی برای حفاظت از بخش فوقانی تانک دربرابر تهدیدات موجود ، توسعه یافته است ؟ یا اینکه برای دفاع از تانک به چه ابزار و روشهایی میشود تکیه نمود ؟ 1-مجموعه دفاع فعال KAZ براساس اطلاعات موجود یکی از چند سامانه دفاع فعال موجود در دنیای تسلیحات نظامی ، سامانه KAZ-PVO است که علیرغم یکسری تهدیدات برعلیه پیاده نظام همراه ، می تواند تا حدودی تهدید پرتابه های تاپ اتک را به حداقل کاهش دهد . با این حال ، آیا ین سیستم به خوبی می تواند از بخش فوقانی تانک حفاظت کند ؟ اینها سئوالاتی است که پاسخ ان را می بایست در میدان نبرد جستجو نمود اما مهمترین چیزی که در این میان قابل توجه به نظر می رسد ، گرانقیمت بودن این سامانه هاست که امکان نصب آن را در تمامی تانک عملیاتی خط مقدم یک ارتش در کوتاه مدت ، غیرممکن می کند . 2- سامانه های حفاظت نیمه فعال این سامانه ها که مشهورترین آن ، سیستم Shtora-1 بشمارمی رود ، یکی دیگر از مسیرهای حفاظت از تانکهاست که با مجهز شدن به حسگرهای تشخیص تابش لیزری می توانند حفاظت ارزان تری را در اختیار ارتشها قرار دهند . در حالی که با مجهز شدن تانک ها به نورافکن های مادون قرمز و لانچرهای دودزا ، این زنجیره تکمیل شده و با اضافه کردن یک واحد تصویربردار حرارتی یا اپتیکی می توان با هزینه های کمتر ، دفاع به نسبت مطلوب تری را می توان فراهم آورد . این زنجیره تا حدودی میتوانند خطرات موجود را خنثی کنند ، بدین معنی که با سد کردن مسیردید جستجوگرهای اپتیکی یا ایجاد اختلال در سامانه های شلیک کن- فراموش کن موجود و همچنین ایجاد ابری از دود غلیظ ، بقاء پذیری تانک را در میدان نبرد افزایش داد . 3- سامانه های حفاظت غیرفعال ( دینامیکی و مکانیکی ) الف : حفاظت دینامکی در این حوزه سئوال نخست این است که مزیت سامانه های حفاظت غیرفعال در چه چیزی قرار دارد ؟ حقیقت امر آن است که این سامانه ها ، حتی زمانی تانک در حالت غیر فعال ( خاموش ) قراردارد نیز حفاظت از تانک را همچنان ادامه میدهد و برخلاف سامانه های فعال و نیمه فعال ، هیچ طیفی از خود منتشر نمی کند ،در حالی که نصب آنها در کارگاه های خط مقدم نیز امکان پذیر است . ب: حفاظت مکانیکی در این حوزه نیز استفاده از صفحات مشبک فلزی ( توری ) قابل بررسی است . اما در نهایت بحث هزینه های مورد نیاز برای حفاظت از بخش فوقانی تانکها وجود دارد که در مقایسه ، حفاظت مکانیکی ، ارزان ترین مسیر ممکن به نظر می رسد . حال آیا این نظر که وزارت دفاع روسیه برای دفاع دربرابر بدون سرنشین ها و موشکهای تاپ اتک ارزان ترین راه را انتخاب کرده ؟؟ پاسخ دادن به این سئوال ،بر عهده خواننده این متن گذاشته شده است. پی نوشت : 1- بن پایه 2- مجموعه این سه قسمت ، تنها نظر نویسنده آن بوده و تنها یکسری موارد غیر ضروری از متن اصلی حذف شده است . 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهجذب نیروی انسانی 1: گزینش اشتباه یکی از گذرگاه های جذب نیرو در هر سازمانی، واحد گزینش و جذب نیرو هست متاسفانه بعد از انقلاب، واحد های گزینش معیارهایی را مبنا گذاشتند که اتوبان بازی بود برای عبور منافقان و دروغ گویان و حتی بچه های انقلابی را هم مجبور می کرد در بعضی سوالات تقیه پیشه کنند شاید بهترین طنز در خصوص تفکر اشتباه در گزینش در فیلم اخراجی های 1 نشان داده شد لینک که سوال های بی ربط که با امور عادی مردم و تخصص مورد نیاز در ارتباط نیست مطرح میشد برای مثال با پای چپ وارد شدن به دستشویی یا کفن میت چند تکه هست در حالی که سوالات ربطی به هدف اصلی کار نداشت شاید این مثال جالب باشد که تراز جمهوری اسلامی در این روزگار شهید سلیمانی هست ولی ایشان بدلیل سخت گیری بی مورد در گزینش رد شد لینک اما داستان دوم که بیشتر روندهای گزینش های ما رو به چالش میکشه جالب هست به نقل از اقای قرائتی، اگر پیامبر هم تو جامعه ما بیاد تو گزینش رد میشه لینک چرا؟ چون عموش معاند بوده ( ابوجهل) نیم از طایفه اش هم علیه اسلام بوده و کامل تر این داستان لینک مثال نقض برای نشان دادن سوراخ و گاف های سیستم است ولی به سادگی این دو موضوع ضعف های اساسی را در سیستم گزینش ما نشان می دهد علت اصلی این ضعف در تلاش برای ارزیابی یک فرد تنها در یک جلسه یا تنها از روی ظاهر هست در حالی که سیستم های نوین بر مبنای ارزیابی مداوم فرد کار می کنند و این ارزیابی نه از روی گفته های او و دیگران که از روی عملکرد و کارنامه اوست همین نکته معیار طراحی یک ارزیابی و گزینش پویا و بدور از سلیقه گرایی هست که سازمان های موفق در پی ان هستند
-
1 پسندیده شدهآشی که رجب! توی سوریه پخت و کشورهای غربی هم تمام قد پشتش وایسادن چون موضوع باز یک طرفش به منافع صهیونیستها برمیگشت و یک طرفش هم ایران در اصل - حالا حالاها از شرق و ترکستان و چین و آسیای میانه گرفته تا قفقاز و چچن و اروپای شرقی و حتی غربی (وقتی ترکیش ایر شده بود فرست کلس انتقال تروریستهای اروپایی به سوریه و غرب هم براش هورا میکشید و چشماش را بسته بود ) روغنش گلوی خیلی ها را میگیره.
-
1 پسندیده شدهنفربر زرهی بی تی ار-80 الجزایر مجهز به موشک ضد زره کورنت ارتش الجزایر برنامه های قابل توجه ای برای عمر دهی تجهیزات قدیمی در نیروی زمینی خود دارد تا بتواند از آنها همچنان در میدان نبرد استفاده کند. تجهیز خودروهای شناسایی رزمی AML-90 به موشک های ضد زره کورنت ( لینک خبر) ، تجهیز خودروهای رزمی پیاده نظام BMP-1 و BMP-2 به برجک های رزمی رزمی Berezhok با لانچر چهرتایی موشک کورنت، تغییر کاربری تانک های تی-62 و افزودن برجک رزمی Berezhok با لانچر چهارتایی موشک کورنت ( لینک خبر) و در اخر برنامه تجهیز نفربرهای زرهی بی تی ار -60 و 80 به لانچرهای موشک های ضد زره کورنت نشان از عزم جدی ارتش الجزایر برای پیاده سازی یک برنامه جامع است. کار شناسان معتقد هستند در بخش نیروی زمینی روندی که ارتش این کشور در پیش گرفته است شامل تجهیز تقریباً هر خودروی زرهی به حداکثر تعداد ممکن موشک هدایت شونده ضد زره می باشد. ( در این بین باید به برنامه خرید و بهکاگیری خودروهای پشتیبانی آتش ترمیناتور روسی مجهز به لانچر چهرتایی موشک کورنت نیز توجه نمود ) در بخش بروز رسانی نفربرهای بی تی ار -80 ارتش الجزایر طرح های مختلفی را مورد بررسی قرار داده است. نمونه نهایی که به شکل انبوه در اختیار واحدهای ارتش قرار گرفته است شامل یک لانچر دوتایی به همراه اپتیک می باشد که بر روی بخش فوقانی برجک نصب میشود. لانچر دوتایی موشک ضد زره کورنت نفربرهای بی تی ار-80 ارتش الجزایر نمونه ای اولیه دیگر از نصب لانچر دوتایی موشک ضد زره کورنت که به نظر میرسد فعلا در ارتش الجزایر عملیاتی نیست
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهنقاط قرمز شهرهایی در قزاقستان است که گروهکهای تروریستی در آن فعال شده. این شهر ها فاصله کمی با استان سینگ یانگ چین مقر اصلی ترویستهای وهابی ایغور دارد.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... مختار ابلیازوف (بانکدار سابق) رهبری مخالفان را در قزاقستان برعهده گرفت !!! رئیس سابق رئیس هیئت مدیره بانک توران عالم سابقه بازداشت توسط اینترپل فرانسه سابقه دریافت حکم پول شوئی از دادگاه عالی بریتانیا صفحه ویکی ابلیازوف رهبری اعتراضات در قزاقستان را بر عهده گرفت
-
1 پسندیده شدهبه اعداد کمی دقت کنید. اون هم برای کشوری که نه تنها تحت شدیدترین تحریمهای شاید تاریخ جهان هست. بلکه علاوه بر تحریم ها؛ روزانه با ده ها اقدام مکمل! و خرابکاری و بحران های دشمن ساخته از حملات سایبری و خرابکارانه به زیرساختهاش گرفته تا اقدامات امنیتی پنهان و آشکار و ترور هم روبرو است. بعد مقایسه کنید که اروپایی ها حتی با یک پناهجو چه برخوردی میکنند و گویا ورود یک پناهجو هم فقط کل دودمانشون را به باد خواهد داد. و باز فراموش نکنید ما حتی یک کشور معمولی هم نیستیم اگر هیچ تحریم و فشار و مشکل اقتصادی هم نداشتیم.ما اقتصادمون هیچ چیزش شبیه کشوری اروپایی نیست. بلکه کشور ما دااره روزانه صدها میلیارد تومان یارانه میده که طبیعتا هر مهاجری سهم رایگان و اسانی از این یارانه (تقصیر مهاجر نیست طبیعتا) میبره. حالا شما شرایط تحریم و سختی را هم تصور کنید. شرایط بیکاری و اسکان و به هر حال مشکلات از بهداشتی گرفته تا امنیتی و اموزشی و ... هم به کنار. بعد عده ای از دسته نوعدالت خواهان! با کلیدواژه و برچسب "تطهیر طالبان" طوری پیکان حملات را به سمت ایران گرفتند و حتی یک کلمه از مسببین اصلی این آوارگی مردم افغان نمیگن که هر کس ببینه تراوشاتشون را و ندونه تاریخ را فکر میکنه ایران قصاب! عامل همه جنگها و بدبختیها و اوارگی ها و مرگها و ویرانی های افغانستان بوده از یک قرن پیش تا حالا، نه اتفاقا بیشترین هزینه کننده برای اوارگان افغان در جهان بدون حتی یک ذره قدرشناسی داخلی و خارجی و حتی افغانی و جهانی. یک ترکیه را حساب کنید یا یونان را که چطور برای مهاجرینی که اتفاقا خود ترکیه مسبب اوارگی و ویرانی کشورشون بوده جهان را تیغ میزنند و همیشه طلبکارن و تازه عمده مهارجان را از کمپهای گروهی لب مرز اجازه تردد نمیدند به دو قدم اونورتر! اگر مشکلی با چیز دیگه ای دارید چرا تاریخ را طوری تحریف میکنید که حتی امر بر خود افغانها هم مشتبه میشه مقصر وضعیت فعلیشون نه شوروی و امریکا که ایران هست؟ (یک فقره در فرودگاه یک انتحاری حمله کرد به سربازان امریکایی ها و سربازان جانی امریکایی از ترس کل جمعیت زن و بچه را به گلوله رگبار بستند و اگر انتحاری ده کشته داشت صد کشته را رقم زدند انگار طرف فوتبال بازی کرده. نه از اینها صدایی بلند شد نه از خود افغانها و بعد اینجا قاچاق و غیرقانونی و در همدستی با گروه های تبهکار وارد ایران شدند و ماشینشون تصادف میکرد و عده ای کشته میشدند فریادها از همه طرف ضد ایران بلند میشد که مهاجرین در ایران کشته شدند.الان مسبب همه اینها امریکای 20 سال افغانستان اشغال کرده و کشتار کرده و مادر بمبها ریخته و بعد هم دو دستی حکومت را با سلام و صلوات تحویل طالبان داده است یا ایران؟ انتظار دارند ایران چرا بالافاصله وارد جنگ نشده با کشور همسایش! انگار نه انگار خود احمد شاه مسعود گفته بود در واکنش به کشته شدن ایرانیها به دست مسلحین که اگر ایران حمله کنه حالا به افغانستان من سلاح میگیریم بر ضد مهاجم به کشورم به نقلی) ایران چه باید میکرده که نکرده تا حالا تا اونجاییکه از دستش برمیاد؟ جالبه به اذعان خودشون در قلب تهران هر روز دارند خانواده های افغانی را میبینند که اخیرا از دست طالبان به قول خودشون ا فرار کردند. یعنی حتی مهاجرین جدید هم تا قلب ایران و پایتخت به راحتی میان عده ایشون. اگر قرار هست از هر بهانه ای (چه اوارگان افغانی باشه چه فلان مسئله و چه بهمان مسئله) ابزاری بسازید برای زدن چیز دیگری بهتره مرد باشید و حرفتون را بدون لکنت بزنید نه پشت سر این و اون و بدبختی مردم و مهاجر پنهان شدن. پ ن: طبیعتا مهاجرین عزیز افغان گناهی ندارند. این دست افراد با ادعای دلسوزی برای افغان ها و ابزار قرار دادن مهاجرین یا هر موضوع دیگه ای برای نیل به خواسته های خودآگاه یا ناخودآگااهشون! فقط و فقط ظلم بیشتری میکنند به این عزیزان با تحریف حقیقت. پس فردا با طلبکار کردن عده ای ظلم مضاعف بر ایران و ایرانی ها هم. همین حالا به کمک ساده لوحی/حماقت/جهل/تعصب/کینه ورزی یا هر چیز دیگه این دوستان در تقویت رسانه های فارسی زبان مقصر تمام بدبختیهای فعلی افغان ها ایران معرفی شده(!) نخواستیم کسی از کمکها بگه بلکه لااقل اون کودک افغان آواره را ذهنش را طوری برای ارضای هوسهاتون و خواسته هاتون طوری شستشو ندید بزرگ شد کشوری که مثل مادر (ولو با سختی و زبری و امکانات کم و ناملایمتی های ناشی از اون) اون را در آغوش گرفته را هیولا گمان کنه و مسببین اصلی ویرانی صد ساله کشورش را فرشتگان نجات. به اندازه کافی رسانه و مکتوبات و پدیا و مرجع دارند تاریخسازی میکنند و تحریف واقعیت، شما لطفا با ادعای بزرگ عدالت، عدالت کشی نکنید.
-
1 پسندیده شدهطبیعی است. از قبل اعلام کرده بودند. این هم شیوه بزدلانه آمریکا و رفقای عراقیش برای تلافی. کشتن زنان و کودکان به شکل هدفمند چه در ترور ها باشه چه جنایات کور گویا روش مورد علاقشون هست. این نهایت جربزه جریان ضد حشد عراق و رفقای امریکایی و عراقیش هست. کشتن بچه ها در خواب و در رختخواب با گلوله مستقیم. امثال برخی سیاستمداران به اصطلاح سابقا جهادی کلاهشون را بالاتر بزران که نفاقشون از اونجا مشخص هست که اگر چنین چیزی برای انگشت پای یکی از به اصطلاح جوکرهای عراقی افتاده بود تا حالا به اسم معترض! و معترضین مقدس(!) علاوه بر اتهام زنی های پی در پیشون ضد کشورهای همسایه! عراق و بیانیه پراکنی و توییت زنی مدام، زمین و زمان را بهم دوخته بودند که با نیش و کنایه به حشد عقده هاشون را خالی کنند و بلافاصله انگشت اتهام را به سمتشون بلند کنند. قبلا بارها دیدیدم این موضوع را که نخست وزیر فعلی و رفقاش چطور برای کشته شدن مشکوک یک فعال سیاسی و یا یک قتل که مشکوک بوده بلافصله گروه تحقیق تشکیل دادند و همون اول هم ریاکارانه در قالب کلمات اذهان را منحرف کردند.
-
1 پسندیده شدهالان مدتی است عربستان حالت هجومی به خودش گرفته. دیگه از صلح حرفی نمیزنه. کلا نحوه عملیات های هواییش تغییر کرده و محل هایی را اعلام میکنه به عنوان مبدا تهدید داخل شهرها و بمباران میکنه بلافاصله (آشنا نیست؟ حملات پیش دستانه) حملاتش به شهرها و غیرنظامیان افزایش داده و فشار به مردم عادی را با کشتار غیرنظامیان کلید زده (باز هم آشنا نیست؟) طوریکه مراکز جمعیتی را هدف قرار میده به شکل پرحجم و بعدش هم اعلام میکنه مراکز نظامی و مخازن سلاح و موشک بودند (آَنا نیست باز هم؟) از حیث اطلاعاتی قبل از اغاز عملیاتها از انجام اونها آگاه میشه ( به نظر اطلاعات نظامی و حتی ماهواره ای به خصوص و ویژه ای در اختیارش قرار میگرند در پایش مناطق تحت کنترل انصارالله به شکلی کاملا متفاوت از قبل) اینها را بزارید کنار برخی ارتباطات خاص، دستگیریها در عربستان به بهانه انتقاد از عادی سازی؛ زمزمه هایی از همکاری در حمله به ایران با در اختیار قرار دادن مسیر و البته خبرهای مربوط به ملاقات های پنهان و آشکار با صهیونیستها. انصارالله تا حالا چندین موج هجوم جهانی و فشارهای عظیم را خنثی کرده. انشاءالله در این مورد هم که صهیونیستها شخصا وارد شدند (با اینکه طبیعتا از لحاظ نظامی کارشون بسیار بسیار سخت تر هم میشه) میتونه از پسش بربیاد. خصوصا که ورود صهیونیستها یعنی در دریای سرخ و اقیانوس هند هم وارد خواهند شد و مانع شدیدتر در راه کمک های محدود ایران به یمن. حتی ترور احتمالی سفیر ایران در یمن هم به نظرم یکی از این گامهای همکاری جدید بود. براشون دعا کنید...
-
1 پسندیده شدهچین شاید محافظه کاری شدید داشته باشه برای همکاری نظامی با ما خصوصا در زمینه موشکی (تحریمهای قطعنامه ای هم حالا برای دو سال وجود داره هنوز) ولی کره شمالی میتونه یک میانبر و البته پنهانبر! حسابی برای ما باشه اگر بتونیم چراغ سبز از چین دریافت کنیم و جسارت همکاری علنی با کره شمالی را هم داشته باشیم. روابط با کره جنوبی هم واقعا بعد از تمام ضرباتی که به ما زده و انتخاب هاش که کرده اهمیتی ندارند اگر قبلا هم وجود داشته. میمونه محاصره کره شمالی و عدم دسترسی ما برای مراودات جدی. ازا ونجاییکه چین دسترسی راحتی داره ولی ما با انبوهی از متحدان امریکا در مسیر دریایی مواجهیم و خود امریکا و در مسیر هوایی هم مشکلات بیشتر. تبادل کارشناسها ولی میتونه انجام بشه لااقل به عنوان اولین و حداقلی ترین قدم ها.
-
1 پسندیده شدهروش کار زره واکنشی به این صورت است هنگامی که یک خرج گود به سطح زره واکنشی برخورد می کند زره واکنشی که از یک لایه مواد شدید الانفجار ساخته شده است آغازش شده و با انفجار خود ترکیب موج شوک خرج گود (جهت تشکیل جت مذاب فلزی برای ورود به لایه های زره با استفاده از پدیده هیدرو دینامیک)را تغییر می دهد و این تغییر مانع ایجات جت مذاب شده و در نتیجه نفوذ اتفاق نمی افتد. برای فعال شدن زره واکنشی نیاز به موج شوک می باشد زیرا در ساختار آن از مواد منفجره غیر حساس ثانویه استفاده می شود که این مواد معمولا باید با موج شوک آغازش شوند و با نتخاب مواد منفجره مناسب می توان از آغازش این سامانه توسط عوامل دیگر نظیر حرارت و ضربه و ... جلوگیری کرد https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/da/Image_Explosive_Reactive_Armor.png
-
1 پسندیده شدهزره های واکنشی در برابر هر پرتابه ای فعال نمی شوند و پرتابه ها باید جرم قابل توجه ای داشته باشند و در هنگام برخورد به زره های واکنشی گرما و اصطکاک مناسبی تولید نمایند تا زره های واکنشی فعال شوند. به عنوان مثال تصویر زیر تست ایمنی زره های واکنشی ERAWA -1 ساخت لهستان است. این زره های واکنشی در برابر پرتابه های مهمات کالیبر پایین، ترکش ها توپخانه ای و سوختن بنزین ، ناپال و ترمیت کاملا پایدار است فعال نمی شود. ویدیو زیر آزمایشی مقاومت زره های واکنشی Kontakt-1 در برابر گلوله های 14.5 م.م را نشان میدهد. زره های واکنشی فعال نمی شوند در نتیجه و ادمک ها اطراف تانک نیز صدمه ای نمی بینند. https://www.aparat.com/v/sIqwQ
-
1 پسندیده شدهبسم ا.... شبیه ساز DCS جنگنده تاندر، به مناسبت تحویل نمونه بلاک-3 به نیروی هوایی ارتش پاکستان ژانویه 2022 https://www.aparat.com/v/cjNB8
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا فیلیپین 12 جنگنده F-16 را به ارزش 2.6 میلیارد دلار خریداری خواهد کرد لاکهید مارتین F-16 در میان نگرانی های حقوق بشری، وزارت امور خارجه ایالات متحده از فروش احتمالی 12 فروند جت جنگنده اف-16، 24 موشک سایدواندر AIM-9X و 12 موشک هارپون AGM-841-1 مجموعا به ارزش 2.6 میلیارد دلار به دولت فیلیپین خبر داد. آژانس همکاری امنیتی دفاعی (DSCA) در روز پنجشنبه اعلام کرد: "12 هواپیمای جنگنده F-16 به ارزش 2.43 میلیارد دلار، 24 موشک تاکتیکی سایدواندر AIM-9X به ارزش 43.4 میلیون دلار و 12 موشک هارپون AGM-841-1 به ارزش 120 میلیون دلار." همچنین، F-16 ها مجهز به 3 کیت دمی مهمات حمله مستقیم مشترک لیزری (LJDAM) KMU-572 و 6 بمب 266 کیلوگرمی Mk-82 خواهند بود. هر قرارداد شامل تجهیزات، تمرین ها و قطعات یدکی است. لاکهید مارتین پیمانکار اصلی F-16 ها خواهد بود، Raytheon برای موشک های سایدواندر و بوئینگ برای موشک هارپون. در بیانیه DSCA اشاره شده که "این فروش پیشنهادی، فیلیپین را قادر به استقرار هواپیما های جنگنده با مهمات هدایت دقیق در پشتیبانی از عملیات ضد تروریسم در جنوب فیلیپین خواهد کرد." فیلیپینی های معترض به قتل های ناعادلانه این قرارداد هنوز باید توسط کنگره ایالات متحده تائید شود در حالی که برخی اعضا با آن مخالفند. گروهی متشکل از 10 عضو مجلس هفته گذشته با استناد به سابقه حقوق بشری دولت رئیس جمهور رودریگو دوترته ، لایحه توقف فروش سلاح نظامی به فیلیپین را مورد حمایت مالی قرار دادند. سوزان وایلد، نماینده دموکرات، در بیانیه ای اعلام کرد: "خشونت علیه مخالفان باید متوقف شود و عاملیان آن باید پاسخگو باشند." این لایحه تحت عنوان قانون حقوق بشر فیلیپین، پشتیبانی از ارتش و پلیس فیلیپین را تا بررسی ادعاهای نقض حقوق بشر قطع می کند. منبع
-
1 پسندیده شدهدر تهاجم دست بازتره چون پهپادها خیلی میتونن موثر و ارزان کار رو جلو ببرن در دفاع هم خود شما گفتید هدف باید برتری هوایی تعیین بشه ایجاد برتری هوایی اول با زمین گیر کردن دشمن صورت میگره و بعد خارج کردن نیروی هوایی دشمن در آخر هم زدن پدافند و تهدید زمین پایه
-
1 پسندیده شدهبا سلام باز آماد اساسی فالکروم های ایرانی براساس اطلاعات منتشر شده ، با پایان یافتن فوریه 2016 میلادی ، مرکز تعمیرات اساسی میگ-29 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مستقر در پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز ( TFB.2) موفق شد تا طی یک برنامه سه ساله ، اورهال جنگنده آموزشی دو سرنشینه MIG-29UB را به اتمام برساند .کار بر روی این پرنده رزمی ، ( جنگنده میگ-29 یو.بی ، به رجیستر 6303-3 )جمعی اسکادران دوم تاکتیکی با اجرای 17000 نفر-ساعت کار در دستور کار قرار داده شد و با موفقیت به پایان رسید . میگ مزبور تا سال 2007 ، جمعی اسکادران یازدهم مستقر در پایگاه یکم شکاری (تهران) بشمار می رفت که در این سال به پایگاه دوم شکاری منتقل و پس از دو سال پرواز عملیاتی ، در سال 2009 زمینگیر و در نوبت تعمیرات اساسی قرار گرفت . در گذشته (اوایل سال 2000 میلادی ) ، تعمیرات نیمه عمر این پرنده ، توسط متخصصین فنی مرکز اورهال مهرآباد به انجام رسید . با این حال نیروی هوایی قادر نبود قطعات یدکی مورد نیاز برای پیشرانه های پرمصرف و مستهلک شده RD-33 را از سال 2013، با واسطه منابع خارجی تامین نماید ، در نتیجه ، متخصصین فنی پایگاه دوم شکاری ، به این نتیجه رسیدند که می بایست با اتکاء به منابع داخلی این مهم را به انجام رسانند که این ماموریت در بازه زمانی 2012 تا 2016 اجرا گردید . پیش از شروع این برنامه ، مابین سالهای 2008 تا 2012 ، بدلیل وجود قطعات یدکی ، هرساله یک فروند از میگهای روسی اورهال و تحویل نیروی هوایی می گردید . از زمان سقوط اتحاد شوروی ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مشکلات قابل توجه و عدیده ای را برای دریافت پشتیبانی فنی و قطعات یدکی از روسیه ، تجربه نموده است . این مساله ، استمرار آمادگی رزمی ناوگان جنگنده های روسی موجود درسازمان رزم نیرو ( MIG-29 و SU-24) رابشدت دچار مخاطره نموده و علیرغم اینکه این جنگنده ها در دهه 90میلادی بطور مستقیم از روسیه خریداری شدند ، اما بلحاظ آمادگی رزمی ، همواره در یک سطح پایین تر نسبت به پرنده های غربی موجود در ناوگان رزمی نیروی هوایی ( F-4 و F-5) قرار دارند . با این وجود ، تنها یکبار ، درسال 2007 ، روسها در جریان یک معامله 150 میلیون دلاری ، 50 دستگاه پیشرانه RD-33 را به ایران انتقال دادند . به اعتقاد نویسنده خبر ، مقامات ارشد ضد اطلاعاتی ایران براین عقیده اند که کرملین ، مخفیانه با سران تل آویو برای کاهش توان رزمی نیروی هوایی ارتش ، هماهنگی های لازم را بعمل آورده اند ، چرا که به شکل غیر منتظره ای ، مابین سالهای 1998 تا 2008 ، سطح پشتیبانی فنی از جنگنده های میگ -29 فالکروم و بمب افکن های سوخو-24 فنسر ، بسرعت کاهش یافت و به پایین ترین سطح ممکن رسید . اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، در حال حاضر مسئولیت دفاع هوایی از شمال غرب ایران را بر عهده دارد ، چرا که تهدید جنگنده های اف-16 ترک در این منطقه بسیار جدی و قابل توجه است . سازمان رزم این اسکادران ، از چهار فروند MIG-29UB ، بعلاوه یکفروند MIG-29A بهره می برد و بجز یکی از فالکروم های دو سرنشینه ، بقیه کاملاً عملیاتی بوده و پرنده چهارم ( رجیستر 6302-3) قرار است برای تعمیرات اساسی به پایگاه یکم شکاری تهران ، تحویل داده شود طبق اخبار منتشر شده ، جنگنده فالکروم (رجیستر 6301-3) از یکم ژانویه 2016 ، تحت تعمیرات اساسی مشابهی در تبریز قرار دارد . پی نوشت : 1- مطالب فوق الذکر ، نظر نویسنده مطلب است و تایید و ردّ نمی گردد . 2- منبع : با کمی ویرایش Air Forces Monthly - April 2016 ، صفحه 24 صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهیک بخش کمتر شناخته شده از اولین بارقه های تکنولوژی استیلث در المان توسعه یافت . شاید اولین هواپیمایی در جهان , که دست کم تلاش هایی برای به حداقل رساندن بازتاب راداری در ان صورت گرفته بود , هواپیمای Horten / Gotha Go-229 بود . اگر چه در نتیجه ی تحولات پس از جنگ کار در این حیطه برای چند دهه متوقف شد . تلاشها به منظور حرکتی جدید در این زمینه برای کاهش احتمال شناسایی شدن توسط هواپیماهای دشمن تا نیمه ی اول دهه ی 70 به طول انجامید , زمانی که همکاری چند کمپانی و کمپانی VFW Sportave-Putzer شکل گرفت , پروژه ی هواپیمای تجربی سبک Leiseflieger , که از بهینه سازی هواپیمای Fournier RF-fifth پدید امده بود . این انتخاب تصادفی نبود چرا که type RF-5 با توجه به طراحی و پروسه ی ساختش دارای حداقل قسمت هایی بود که به خوبی می توانست امواج رادار را بازتاب دهد . ایده ی اولیه ساخت پرنده ای بود که بتواند به قدر کفایت در ارتفاع بلند پرواز کند , یا بجای ان در شب پرواز کند تا از دید بصری پنهان بماند و به قدر کافی اهسته پرواز کند تا توسط رادار های معمول قابل کشف نباشد . در عین حال هواپیما می بایست انتشار فروسرخ بسیار کمی میداشت تا توسط موشک های حرارت یاب مانند SA-7 قابل هدف گیری نباشد و نیز در نظر بود تا قیمتی کمتر از موشک های ضد هوایی داشته باشد تا به دلایل اقتصادی دشمن رغبتی برای سرنگونی ان با موشک های گران قیمتش نداشته باشد . اولین پرواز ان در 1975 انجام شد . در طی پرواز ها Leiseflieger صدایی کمتر 50 دسیبل تولید می کرد و همچنین انتشار فرو سرخ ان به حداقل ممکن کاهش یافته بود , اما نتوانست اهداف پروژه را در کاهش بازتاب راداری تامین کند به رغم اینکه مقداری از مواد جاذب امواج رادار که هنوز در مرحله ی ازمایشی و تجربی قرار داشتند نیز در ساخت ان بکار رفته بود . horten ho 229 Leiseflieger MBB Lampyridae در طی جنگ سرد المان با خطر نابودی کامل توسط حمله ی شوروی مواجه بود . در نیمه ی اول دهه ی 80 قرار دادی از سوی لوفتوافه (نیروی هوایی المان) به جهت ساخت یک نمونه ی ازمایشی جنگنده ی استیلث برای مجموعه ی Messerschmitt-Bolkow-Blohm صادر شد . پروژه در ابتدا Radarsichtbarkeit out Kampfflugzeugen "هواپیمای جنگی خارج از دید رادار" نام گرفت , اما مدت کوتاهی بعد لقب Lampyridae بر ان نهاده شد . در زبان اینگلیسی اغلب با نام firefly یا MRMF " هواپیمای موشکی برد متوسط " معرفی می شد . در تصمیم گیری در این مورد که چنین هواپیمایی با قابلیت استیلث واقعا چه شمایلی خواهد داشت , مهندسین المانی نیز تصمیم گرفتند تا از معادلات ماکسول برای بازتاب های الکترومغناطیس در لبه های پیکره ی هواپیما استفاده کنند . انها توانستند از برنامه های کامپیوتری نسبات ساده برای انحراف بازتاب راداری استفاده کنند , که حتی رایانه های ان موقع هم قادر به انجام چنین محاسباتی بودند . علاوه بر این بر اساس اطلاعات پروژه ی Leiseflieger و تست های اولیه ی مواد جاذب امواج رادار , به وضوح روشن بود که سطوح بدنه ی هواپیما برای عمر خدمتی پیشبینی شده ی ان که دست کم 20 تا 30 سال بود در برابر ساییدگی و پارگی به شدت حساس خواهند بود و هزینه های تعمییر و نگه داری ان از بودجه ی معقول پیشبینی شده فراتر خواهد رفت . بنابر این کاهش بازتاب راداری اساسا به سطوح صاف هواپیما سپرده شد , که بر خلاف رویکردی بود که در ساخت SR-71 Blackbird بکار گرفته شده بود که بیشتر بر بکار گیری مواد جاذب امواج رادار تکیه داشت . هدف اصلی کاهش بازتاب راداری در باند ایکس به میزان حداقل 20 تا 30 دسیبل بود . دکتر Gerhard Lober بزرگترین سهم را در پدید اوردن شکل نهایی هواپیما داشت . از نظر ساختاری یک هواپیمای تک موتوره ی فراصوت بود که بدنه ی ان را سطوحی تخت تشکلی داده بود . به این معنی که از مجموعه ای از صفحات صاف ساخته شده بود تا بازتاب رادار را از منبع انتشار اولیه ی ان دور کند و مانع دریاف بازتاب توسط رادار و رهگیری شدن هواپیما توسط سیستم دفاع هوایی دشمن شود . طراحی بال موسوم به Diamond "الماس" رادای لبه هایی با زاویه ی عقب رفته و aileron های (سطوح متحرک بال) بزرگ بود . برای مانور دهی از سطوح متحرک تک سکان عمودی اش استفاده می کرد . ورودی هوای موتور ان در ابتدای قسمت مثلثی شکل میانه ی بدنه قرار داشت . سپس مسیر ورودی هوا در مسیری مستقیم به مجرایی با مقطع بیضی منتهی می شد تا فضایی در زیر ان برای مخزن داخلی مهمات ایجاد شود که در ان 2 موشک هوا به هوای برد متوسط می توانست جا بگیرد . تاکتیک رزم در هنگام استفاده از این هواپیما در عملیات در حقیقت بر این ایده استوار بود که هواپیماهای اینده می توانند سبک تر , کوچک تر و ارزان تر باشند و نبرد های هوایی بین جنگنده ها در برد متوسط رخ خواهد داد و از ان داگ فایت ها و درگیری ها در فاصله ی نزدیک و مانور های سنگین رزمی خبری نخواهد بود . اگر چه ذکر این نکته لازم است که قرار داد Lampyridae خواستار یک هواپیمای رزمی عملیاتی نشده بود , بلکه خواهان اثبات گری ادراکی بود که در ان استفاده ی تمام تکنیک ها و فناوری های لازم بررسی شود . چنین هواپیمایی با این ویژگی ها باعث می شد که شما ان را با Have Blue یا فرزند خلف اش اف-117 نایت هاوک مقایسه کنید (البته در نایت هاوک هم زمان از هر 2 ترکیب صفحات شکسته ی تراز شده و مواد جاذب رادر هم زمان استفاده شده بود - مترجم) . از دیدگاه کلی طراحی تفاوت های کلیدی را در 2 قسمت می توان مشاهده کرد , بال ها و تعداد موتور . اگر چه هر دو هواپیما از یک فرم الماسی تغییر شکل یافته پدید امده بودند . امریکایی ها تصمیم گرفته بودند خط یکنواختی را در امتداد لبه ی حمله حفظ کنند و بال های با زاویه ی عقب رفتگی را در پشت ان گسترش دهند . در تضاد با ان , المانی ها بال هایی را ساختند که فرم لوزی شکل اولیه را حفظ می کرد و ان را از جلو تا عقب بدنه ی هواپیما گسترش دادند . Have Blue از پیکره بندی بال پایین استفاده می کرد که ضمن اینکه باعث ایجاد فضای کافی برای مخزن داخلی بمب نیز می شد به تلاش برای کاهش نا همترازی ها در قسمت مخزن مهمات که در زیر بدنه قرار می گرفت مربوط می شد . انتخاب پیکره بندی 2 موتوره از ان جهت که انها خواستار بمب افکنی ضربتی بودند رویکردی معقول بود . المان ها به دنبال ساخت جنگنده ای سبک وزن بودند , که در نتیجه ی ان تک موتوره بودن را برگزیدند , که در وسط هواپیما جانمایی شد . برای تامین هوای مورد نیاز موتور انها تصمیم گرفتند وردی هوا را در پایین هواپیما و زیر کاکپیت قرار دهند . اگر انها مایل می بودند سطح زیرین هواپیما را هم تراز طراحی کنند مجبور می شدند ورودی هوا را در بالا و پشت کاکپیت قرار دهند که قابلیت پرواز در زوایای حمله ی زیاد را به شدت تحت تاثیر قرار می داد و راه حل چندان مناسبی نبود . همچنین در شکل نهایی Lampyridae در مقایسه با Have Blue تنها به اندازه ی نصف ان سطح منظری داشت , طراحی ایرونیمامیکی کارامد در کنار ابعاد عمومی و کلی سطوحی که اموارج رادار را بازتاب میدادند (فارق از جهت انتشار) باعث شده بود که مدل های ساخته شده از Lampyridae بازتاب راداری کمتری را داشته باشد . لازم به ذکر است که علاوه بر تقارن سمت راست و چپ هواپیما تمامی زوایای لبه ها و صفحات قسمت های مختلف کاملا منحصر به فرد بود و در جاهای دیگر تکرار نشده بود . در طی سال 1985 تست های تونل باد ساب سونیک به وسیله ی مدل 1:35 و پس از ان با مدل با ابعاد 1:20 به انجام رسید . تست ها قابلیت معقول مانور پذیری و ویژگی های پیشبینی شده ی ایرودینامیکی را تایید کردند . کار با ساخت مدلی در ابعاد بزرگتر ادامه یافت . مدل اولیه ی مذکور هم اکنون در موزه ای در مونیخ نگه داری میشود . برای اولین بار از ساختمان کارخانه در Ottobrunn از نزدیک محافظت می شد , Bavaria مدلی با ابعاد 75% ابعاد نهایی را ساخت که تقریبا پرواز پذیر بود و دارای کاکپیتی بیضی شکل بود . این مدل دارای 12 متر طول و 6 متر وینگ اسپن "فاصله ی بال تا بال" بود . این مدل تحت برنامه ی Emmeloord 15 سال 1987 را در تونل باد German-Dutch ( المان و هلند ) سپری کرد . این برنامه شامل شبیه سازی برخاست و فرود با سرعت 220 کیلومتر بر ساعت و انجام مانور هایی تا زاویه ی حمله ی 27 درجه بود . قبل از انجام ازمون استکاک خلبانان با استفاده از شبیه ساز هواپیما را مانور دادند . کاهش ابعاد مدل به 3 چهارم مقدار واقعی امری بود که از سوی ابعاد داخلی تونل دیکته شده بود که دارای قطری 9.5 متری بود . مدل بعدی این بار با ابعاد کامل به طول 16 و وینگ اسپن 8 متر ساخته شد تا میزان بازتاب راداری اندازه گیری شود و میزان براورد شده توسط برنامه های کامپیوتری تایید شود . کمپانی که توسعه و ساخت پروتوتایپ فول سکیل جنگنده ی MBB Lampyridae به ان سپرده شده بود عملکرد قوی از خود نشان داد , Lampyridae می بایست می توانست بر هواپیما های جنگی شوروی و پدافندی که به شکل متراکم در امتدادمرز المان قرار داشتند برتری یابد . در 1987 یک گروه از دانشمندان امریکایی برای مشورت دعوت شدند . تمامی انها از دیدن چیزی که مقابل دیدگانشان قرار داشت شوکه شده بودند , و حتی بیشتر از انهاد دست اندرکاران Lampyridae شوکه شدند هنگامی که با دستوری فاقد توضیحات کافی از سوی دولت المان غربی مواجه شدند که حکم به خاتمه ی بی درنگ تمامی امور مرتبط با برنامه ی Lampyridae داده بود . فشار های غیر رسمی سیاسی از سوی ایالات متحده ظاهرا به همان دلایلی که پس از مدت ها مانع از ارائه ی تمام نتایج برنامه ی Have Blue شده , کار خودش را کرد . کار متوقف شده بود اما به میزان قابل توجهی هزینه های پیشبینی نشده در کنار بهبود اوضاع سیاسی که حاصل فروپاشی شوروی و اتحاد 2 المان شرقی و غربی بود , کمک زیادی کرد تا برنامه ادامه پیدا نکند . در مجموع 8.993 میلیون مارک المان غربی در برنامه ی Lampyridae سرمایه گذاری شده بود . مرکز تست های پایه ی RaSigma وظیفه ی اندازه گیری بازتاب راداری و پرداختن به مباحث کاهش کشف راداری ادوات متحرک را بر عهده داشت . به عنوان زاده ی مرکز توسعه ی MBB " Messerschmitt-Bölkow-Blohm " که درگیر برنامه ی Lampyridae بود , EADS هم اکنون مجموعه ی فناوری محوریست که دفتری از ان در شهر Bremen واقع در شمال غربی المان واقع است , که تقریبا تمامی سوالات پیرامون فناوری استیلث در جنگ افزار های نظامی کنسرسیوم EADS به ان ارجاع می شود . در 1995 برنامه ی Lampyridae از طبقه بندی خارج شد . Lampyridae اولین جنگنده ی استیلثی بود که در دنیا طراحی شده بود . مدل 75% این هواپیما هم اکنون در موزه ی Gerhard Neumann نگه داری می شود . DASA FTT / FTTU / TDEFS به رغم کنسل شدن پروژه ی Lampyridae پاره ای از موارد مرتبط با فناوری استیلث در المان ادامه پیدا کرد . DASA به عنوان وارث کمپانی MBB دو برنامه ی مطالعاتی در مورد جنگنده ها را با تمرکز جهانی بیشتر پی برد که به طور خاص برای شرایط اروپا بهینه شده بود . چندین مدل از کانسپت های اولیه در تونل های باد سرعت بالا تست شدند . این برنامه FTTU " Fliegender Technology - Trager Unbemannet " نام گرفت . قدم بعدی می بایست ساخت اثبات گر سرنشین دار می بود , که باید تعداد زیادی از تکنولوژی های پیشرفته که برای برنامه توسعه یافته بود در ان بررسی میشد . با استناد به گفته های رئیس بخش هواپیماهای نظامی DASA , FTT برپایه ی تکنولوژی هایی که در برنامه ی Lampyridae توسعه یافته بود می بایست ساخته می شد , اما پیشرفته تر بر اساس اخرین دستاورد ها . همچنین در نظر بود طراحی شامل سیستم پرواز با سیم و نیز سامانه ی تغییر بردار رانش که در هواپیمای تحقیاتی Rockwell X-31 تست شده بود , باشد . سطوح بدنه میبایست با رنگ های ویژه ای که به تازگی توسعه یافته بود پوشیده می شد که مدتی بعد در پروتوتایپ Eurofighter Typhoon DA5 نیز بکار رفت و تست شد . مساله ی مهم دیگر طراحی اویونیک ماجولار بود . ارزوی مهم DASA انتقال پروژه از حرکتی ملی به برنامه ای بین المللی بود . بدین منظور با مجموعه های خارجی مختلفی برای همکاری و مشارکت قرار داد بسته شد . در نتیجه ی ان به پروژه نام جدید و بین المللی تر TDEFS " Technology Demonstrator for Enhancement and Future Systems " داده شد و ساخت نسخه های سرنشین دار و بدون سرنشین از ان در نظر گرفته شد . این هواپیما به دلیل بد اقبالی و متقارن شدن با دوره ی کاهش هزینه های دفاعی راهی به اسمان نیافت , در ان زمان اولویت اصلی در اروپا به تولید انبوه رساندن 3 گانه ی Eurofighter / Rafale / Gripen بود و پس از کاملا عملیاتی شدن و به تولید انبوه رسیدن این هواپیماها بود که توسعه ی جانشینانشیان در دستور کار قرار می گرفت . فاکتور مهم دیگر این حقیقت بود که گر چه این اثباتگر می بایست با اخرین تکنولوژی ها مورد بررسی قرار می گرفت , طراحی پایه ی کانسپت هنوز برپایه ی پروژه ی Lampyridae بود , که در ان زمان کاملا منسوخ بود , و نیز برنامه ها کامپیوتری معاصر می توانستند بازتاب های راداری را به صورت یکپارچه محاسبه کنند حتی در اشکال دارای منحنی . اگر چه این پروژه ای بسیرا جذاب بود ولی تصمیم برای عدم توسعه ی بیشتر ان درست به نظر می رسد . EADS (DASA) AT-2000 MAKO اگر چه با خاتمه ی برنامه ی TDEFS داستان طراحی هواپیمای استیلث نیز در المان به انتها رسید ولی بسیاری از فناوری هایی که اختصاصا برای برنامه های FTT و TDEFS توسعه یافته بودند , توانستند راهشان را به پروژه ی هواپیمای اموزشی / رزمی سبک پیشرفته , EADS MAKO , باز کنند . با وجود اینکه ریشه های این برنامه به 1989 باز می گشت , هنگامی که همکاری مشترک کمپانی های Aermacchi و DASA برای مطالعات پیرامون هواپیمای اموزشی پیشرفته ی اینده پی گیری می شد و AT-2000 نام گرفته بود . پس از ان کمپانی Aermacchi توسعه ی بیشتر این طرح را ادامه نداد و با کمپانی Yakovlev برای ساخت محصول بعدی اش Yak-130 وارد همکاری شد اما دی ان ای برجای مانده از DASA در کل پروژه باقی ماند . برای اولین بار پروژه در اکتبر 1996 اعلام عمومی شد و زمان ساخت پروتوتایپ تا سال پس از ان و اولین پرواز حوالی سال 2000 پیش بینی و اعلام شد . برای شروع توسعه ی پروژه تامین مطمئن و قابل اتکای بودجه برای پروژه بسیار ضروری بود . در اوایل 1998 , پروژه ی AT-2000 با تغییرات زیادی رو به رو شد , به لطف تست های بسیار گران قیمت در تونل باد مهندسین توانستند کانسپت را نهایی کنند و تست های سنجش میزان بازتاب راداری نتایج بسیار امیدوار کننده ای ره به نمایش گذاشتند , 1 متر مربع در فاصله ی 45 کیلومتری . هواپیما در حقیقت بر اساس تکنولوژی هایی برای کم پیدایی راداری ساخته شد , که ریشه در پروژه های Lampyridae , FTT و TDEFS داشت . در اکتبر DASA با همراهی کمپانی کره ی جنوبی Hyundai هواپیمای AT-2000 را به مناقصه ی کره ی جنوبی برای هواپیمای اموزشی مافوق صوت و جنگنده ی سبک جدید پیشنهاد داد . اما مشکل اینجا بود که سامسونگ و همکار امریکایی اش لاکهید مارتین با KTX-2 ( گلدن ایگل) ترجیح داده شدند . شانس دیگر در افریقای جنوبی با نیازمندی های بسیار مشابه نهفته بود . در ابتدای 1998 , AT-2000 توسط دنل در ابعاد واقعی ساخته شد , و در اولین نمایشگاه هوایی افریقا به نمایش درامد . در نوامبر گزارش شد که هواپیمای JAS-39 Gripen برگزیده شده است , که شانس خریداری شدن AT-2000 در بازار جهانی را به حداقل رساند . علاوه بر این , پروژه ی برنامه ریزی شده ی پیچیده تری (که بعدا کسنل شد) ادغام DASA و BAe بود . BAe مطلقا برای ایده ی توسعه ی هواپیمایی که بتواند با Hawk و گریپین رقابت کند مشتاق نبود . در اواسط 1998 هواپیما به MAKO تغییر نام داد . از نظر ساختاری هواپیمایی تک یا 2 سرنشینه با طول میانگین 13.75 متر , و ارتفاع 4.5 متر و فاصله ی بال تا بال 8.25 متر بود . مساحت بال دقیقا معادل نصف این میزان در یوروفایتر تایفون و برابر 25 متر مربع بود . در نسخه ی رزمی حد اکثر وزن برخاست به 13 تن افزایش یافته بود که شامل 6200 کیلوگرم وزن خالص هواپیما , 3300 کیلوگرم سوخت و 4500 کیلوگرم تسلیحات بود . نوع اموزشی دارای حداکثر وزن برخاست 8300 کیلوگرم بود . سلاح ثابت زمانی یک قبضه توپ 27 میلیمتری و دارای 7 اویزگاه مهمات شامل 2 تا در نوک بال ها 4 تا در زیر بال ها و یکی در وسط بدنه بود که به ان اجازه ی حمل طیف وسیعی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به سطح را میداد . در طراحی هواپیما استفاده از مقادیر زیادی مواد مرکب دیده شده بود . در اواخر 1999 , خریداران جدی جدیدی برای این هواپیما پیدا شدند و عربستان سعودی که تجربه های قبلی گسترده ای در همکاری با اروپایی ها داشت , نه فقط در مورد هواپیمای پاوانیا تورنادو , برای توسعه ی ان کمک مالی پرداخت کرد . کار توسعه با سرعت کمی ادامه پیدا کرد , عمدتا از منابع داخلی DASA و EADS . مجموعه ای از تست های گسترده تر ایرودینامیکی تونل باد دست یابی به کارایی برنامه ریزی شده را تایید کرد . در جوئن 2001 , در نمایشگاه پاریس ماک اپی از MAKO با کاکپیت نواوردانه ی تمام عملیاتی نمایش داده شد . کابین عقب موقتا با برنامه های واقعیت مجازی تجهیز شده بود تا قابلیت های مختلف تجهیزات و ابزارالات دقیق کابین راحت تر تست شود . ارائه ی هواپیما با نمایش اجزای مدرن اویونیک روی سایت هلمت غنای بیشتری یافت . در ان زمان به نظر رسید که تصمیماتی گرفته شده تا ساخت پروتوتایپ تا نمایشگاه هوایی دبی در نوامبر 2001 به انجام برسد و پرواز پیشنمونه در انتهای 2005 واقع شود و تا انتهای اولین دهه از قرن 21 محصول وارد فاز تولید انبوه شود . که این امر اتفاق نیفتاد . هیچ کدام از طرفین آلمانی ها یا سعودی ها قادر به تضمین پرداخت هزینه ی 2 میلیارد یورویی برای برای تکمیل موفقیت امیز فاز توسعه نبودند . در ان زمان دست مهندسین از موتورهای واجد شرایطی همچون M88-3 و EJ200 کوتاه مانده بود و تنها جایگزین باقی مانده موتور F414M محصول جنرال الکتریک بود تا 90 کیول نیوتن تراست را در رگ های نسخه ی رزمی MAKO بدمند . تراست برای نسخه ی اموزشی به 75 کیلونیوتن محدود می شد . با این موتور هواپیما سقف سرعتی بین 1.3 تا 1.5 ماخ را در ازتفاع 15250 متری و برد پروازی 3700 کیومتر را کسب می کرد داشتن 1 متر مربع بازتاب راداری از جهت مقابل و زاویه صفر در 45 کیلومتری می توانست مزیت هایی را در میدان کارزار برای این پرنده به همراه داشته باشد (در برابر هواپیماهای نسل 3 و 4 - مترجم) . در 2003 این هواپیما به MAKO HEAT تغییر نام داد . HEAT که سرواژه ی عبارت High Energy Advanced Trainer بود بر کارایی بسیار بالای ان در سرعت سوپر سونیک تاکید داشت . اصلی ترین فرصت برای فروش نسخه ی اموزشی کاملا بحث برانگیز است و برنامه ی Eurotrainer سرنوشت مبهمی در انتظار دارد , در صورتی که بخت با این پرنده یار باشد MAKO تبدیل به پیشرفته ترین هواپیمای اموزشی برای 12 کشور عضو ناتو میتواند باشد . این رقابتی بین MAKO و Aermacchi M-346 از ایتالیا , هواپیمای اموزشی سوئدی فرانسوی ساب سونیک محصول Saab و Dassault و نیز پروژه ی ATX از EADS CASA خواهد بود . همچنین پرنده ی کره ای KAI T-50 Golden Eagle نیز با نیازمندی های این برنامه مطابقت دارد اما شانس ان در یک مناقصه ی اروپایی عملا صفر است . متاسفانه پراکنده شدن کشورهای شرکت کننده باعث شد که حدودا پس از یک دهه برنامه ی ابتکاری Eurotrainer برای رسیدن به هرگونه نتیجه یا خرید حتی 1 فروند از 150 هواپیمای مورد نظر برنامه با شکست مواجه شود . MAKO برای مدت طولانی در پیدا کردن مشتری ناکام ماند و دیتاشیت های رسمی وبسایت EADS Cassidian از وجودش پاک شده است . و شانسش برای صعود به قلب اسمان در حال حاضر بسیار ناچیز است . در حال حاضر عربستان صعودی نیز هواپیمای M-346 را برگزیده است , البته بدون حکم رسمی . کمپانی DASA و جانشینش , EADS حدود 80 میلیون یورو را برای فاز توسعه ی MAKO سرمایه گذاری کرده بودند . Dornier LA2000 در اواسط دهه ی 80 توسط تیم مطالعاتی Dornier برای جنگنده ای تهاجمی با قابلیت کم پیدایی روی ان کار شد . دارای پیکره ی دلتا شکل و با قسمت برجسته ای در میانه ی بدنه بود که LA-2000 system نام گرفته بود . دارای اسمانه ای حبابی و یک تکه و لبه ی فراری تشکیل شده از یک جفت aileron بزرگ بود . در زیر هواپیما بخشی قرار داشت که یک جفت موتور توربوفن بدون پس سوز با تراست 25 کیلونیوتن برای هر کدام در ان قرار می گرفت که گازهای خروجی از موتور به یک نازل مسطح ساده ختم می شد . بخشی از فضای داخلی به مخزن مهمات اختصاص داشت . اطلاعات ساده ی ابتدایی در مورد این پروژه اولین بار در 1986 منتشر شد . ///////////////////////////////////////////////// شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام صلوات منبع کلیه ی حقوق برای نویسنده و سایت میلیتاری محفوظ است Military.ir
-
1 پسندیده شدهوالا بر خلاف نظر شما که محترم است ، و براساس تجارب نیروی هوایی ترکیه ، یونان ، رژیم صهیونیستی ، اگر یک ارتقاء درست و هدفدار روی فانتوم ها صورت بگیرد ، به نظر بنده هنوز می تونند خدمت کنند . البته شاید برای درگیری های داگفایت مناسب نباشند ولی برای اجرای حملات فامد هوا به زمین مناسب خواهند بود . از یاد نبریم ، زمانی که دو آلمان متحد شدند ، بخشی از میگ های -29 آلمان شرقی به لوفت وافه منتقل شد و این نیرو با اجرای آزمایشاتی به این نتیجه رسید که فانتوم ها در یک درگیری نزدیک هیچ شانسی نخواهند داشت ولی لوفت وافه با وارد کردن میگ ها در اسکادران های اف-4 ، آنها را بصورت ترکیبی مورد استفاده قرار می داد ، یعنی فانتوم با استفاده از رادار قدرتمند و موشکهای آمرام و میگ -29 هم بعنوان یک جنگنده ایده آل برای رزم نزدیک ، فانتوم ها وظیفه کشف مهاجمان را در فواصل دور برعهده داشته و میگ ها هم ماموریت نابودی آنها را در صورت نزدیک شدن بیش از حد مهاجم به فرمیشن ترکیبی فوق . البته اشکال عمده ای که وجود داشت ، یکی مداومت پروازی کم فالکروم ها و ایجاد توانایی در آنها برای لینک شدن با تجهیزات فانتوم ها بود . در ضمن ، درحدود 8 یا 10 سال قبل ، مقاله ای مطالعه می کردم در مورد ارتقاء تامکت های نیروی هوایی که در آن نویسنده مدعی شده بود که متخصصین در صدد هستند یا می توانند عمر سازه این پرنده ها را تقریبا" 0 ( صفر) کنند ، موتورهای آن را ارتقاء داده یا تعویض کنند و ..... ، خوب وقتی روی پرنده پیچیده ای مثل اف-14 این کار امکان پذیر هست ، بطور مسلم ، چنین برنامه هایی ( درصورت واقعیت داشتن ) روی ایرگاردها ، فانتوم ها ، میگ ها هم به شکل منطقی می بایست انجام گرفته باشد یا بگیرد .
