برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      70

    • تعداد محتوا

      9,418


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      43

    • تعداد محتوا

      3,146


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      1,112



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 19 خرداد 1401 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    سلام البته که این یک قبر ساده نیست ، قبر موسس یکی از شاخه های اصلی در سیاست های راهبردی شان است .
  2. 1 پسندیده شده
          بدون شک ، یکی از تلخ ترین فصل های تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، در طول هشت سال دفاع مقدس ، فصل تهاجم وحشیانه ارتش بعث عراق ، به شهرها و مراکز صنعتی جمهوری اسلامی ایران بشمار می رود . مجموعه ذیل ، به درخواست دوست عزیز ، جناب کرشتی ، از منابع مختلف گردآوری شد . هرچند آمارهای متناقضی در اینباره وجود دارد ، اما بازخوانی مختصر آن ، مفید به فایده بشمار می رود .     ارتش بعث عراق ، در بازه زمانی 1974 تا قبل از سقوط رژیم بعث در سال 2003 ، تعداد قابل توجهی موشکهای  زمین به زمین تاکتیکی خانواده فراگ  واسکاد را وارد سازمان رزم خود نمود . در این زمینه آمارهای مختلفی وجود دارد . به اعتقاد منابع داخلی ، در بازه زمانی فوق ، 819 فروند از این موشکها در اختیار ارتش بعث قرار داده شد . اما براساس آمارثبت شده در موسسه صلح استکهلم ، آمار موشکهای تحویلی به عراق چیزی در حدود888  فروند ، بشرح ذیل بود :   در بازه زمانی 1975-1974 ، 48 فروند ( موشک اسکاد R-17)   در بازه زمانی 1984-1982 ، 40 فروند ( موشک اسکاد R-17)   در بازه زمانی 1988-1985 ، 800 تیر   ( موشک اسکاد R-17)       اما فصلی که در تاریخ جنگ ایران و عراق ، به جنگ شهرها مشهور شد ، در 6 مقطع قابل بررسی است :   آمار شلیک ها براساس سال :   سال 1359 شمسی : 26 فروند موشک فراگ و اسکاد ، در قالب 13 حمله موشکی   سال 1360 شمسی : 48 فروند موشک اسکاد و فراگ، در قالب 24 حمله موشکی   سال 1362 شمسی : 41 موشک اسکاد و فراگ ، در قالب ؟؟؟؟  حمله موشکی   سال 1363 شمسی : 54 فروند موشک اسکاد و فراگ  ، در قالب 30 حمله موشکی   سال 1366 شمسی : 81 فروند موشک اسکاد و فراگ ، در قالب 68 حمله موشکی   در مجموع 250 فروند موشک  فراگ ، اسکاد و الحسین ، در قالب 135 حمله موشکی         نقاط اصابت موشکهای بالستیک عراق و ایران در بازه زمانی 1988-1980   اما بیلان جنگ شهرها ، در قالب 6 مقطع :   مقطع نخست - 13  اسفند 1363 الی 18 فروردین  1364   118 مرتبه بمباران و شلیک موشک که منجر به شهادت 1227 نفر و مجروحیت 4862 نفر گردید   عکس العمل جمهوری اسلامی ایران :  شلیک 10 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد   مقطع دوم : 4 خرداد 1364 الی 25 خرداد 1364   105 مرتبه بمباران و شلیک موشک که منجر به شهادت 570 نفر و مجروحیت 1338 نفر گردید .   عکس العمل جمهوری اسلامی ایران :  شلیک 4 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد     مقطع سوم : 20 مرداد 1365 الی 10 دی 1365 :   بنا بر ادعای نیروی هوایی ارتش بعث عراق ، در این مقطع 14684 ماموریت رزمی انجام شد که از این تعداد 360 ماموریت بر علیه اهداف غیر نظامی صورت گرفت .   عکس العمل جمهوری اسلامی ایران :  شلیک 7 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد   مقطع چهارم : 11 دی 1365 الی 10 اسفند 1365   بمباران 66 شهر که منجر به شهادت 3050 نفر و 11163 مجروح گردید .   عکس العمل جمهوری اسلامی ایران :  شلیک 11 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد   مقطع  پنجم : 16 مرداد 1366 الی 29 شهریور 1366   آماری در خصوص حملات عراق و تلفات آن وجود ندارد.   عکس العمل جمهوری اسلامی ایران :  شلیک 7 فروند موشک اسکاد به قلب بغداد     مقطع ششم : 18 اسفند 1366 الی 31 فروردین 1367   50 روز بمباران و موشک باران بی وقفه   در این مقطع ، ارتش عراق ، 182 فروند موشک الحسین به ایران شلیک نمود که از این تعداد 130 فروند بسوی تهران و 52 فروند به سایر شهرها شلیک شد که منجر به  شهادت 1727 نفر و مجروح شدن 8283 نفر  گردید .     از این 182 فروند ، کلاهک 52 فروند موشک اسکاد و الحسین ، بدلیل نقص فنی ، عمل ننمود .   عکس العمل جمهوری اسلامی ایران :  شلیک 51 فروند موشک اسکاد به بغداد ، موصل ، تکریت و کرکوک       پی نوشت :   1- بنابر ادعای برخی منابع ، تعداد شلیکهای موشکهای اسکاد ایران بشرح ذیل بود :   مقطع نخست : 10 فروند ، مقطع دوم : 4 فروند ، مقطع سوم : 5 فروند ، مقطع چهارم : 11 فروند ، مقطع پنجم : 7 فروند ، مقطع ششم : 49 فروند     2- در برنامه موشکهای بالستیک عراق ( 2003-1974) بیشتر از 21 شرکت دولتی عراقی مشارکت داشتند که بررسی و تجزیه و تحلیل آن ، به فرصتی دیگر واگذاشته شده است .
  3. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . با تشکر از محبت شما و با عرض پوزش اگر برخی مطالب تاپیک برای شما یا سایر عزیزان تکراری بوده. فصل نخست بخش ششم: قلمروئی برای جهادگرائی ساعت ۱۲:۱۵ دقیقه‌ی ظهر روز ۲۴ نوامبر ۱۹۸۹ بود که یک خودرو «شِورلت وِگا» به مسجدی در پیشاورِ پاکستان نزدیک شد. در حالی که مردم آماده‌ی احوال‌پرسی با سرنیشنان آن خودرو بودند، یک بمب کنار جاده‌ای، خودرو را متلاشی کرد و تمام سرنشینان آن را کشت. قربانیِ داخل خودرو ، «عبدالله عزام» رهبر معنویِ به اصطلاح عرب افغان‌ها (افغان العرب) بود. عرب‌هایی که هزاران نفر از آنها برای جنگ در برابر شوروی در دهه‌ی هشتاد میلادی، به افغانستان آمده بودند. اکثر جمعیت مسلمانان جهان، جنگ برای بیرون راندن شوروی از افغانستان را، جهاد مشروع نظامی یا جنگِ مقاومتی‌ای می‌دانستند که به لحاظ دینی مجاز بود. عزام که یک مبلغ مذهبی فلسطینی بود، در سال ۱۹۸۱ به روند جهاد افغانستان پیوست و تمام آن دهه را صرف عضوگیری و استخدام جنگجویان خارجی کرد. 6-10 : معمای ترور «عبدالله عزام» - بخش اول غربی‌های امروز، عزام را به خوبی نمی‌شناسند؛ اما او به راستی پدر جنبش های جهادی و گروه‌های خشونت‌گرایِ اسلامی مانند القاعده و داعش است که فعالیت‌های شان را جهاد می‌نامند. عزام، بسیج و فرستادن جنگجویان خارجی به افغانستان را رهبری می‌کرد و بر همین پایه، اجتماعی ساخت که از آن، القاعده و دیگر گروه‌های افراطی بیرون زد. او همچنان ایده‌های پرنفودی داشت. او می‌گفت که مسلمانان مسئولیت دارند تا از همدیگر دفاع کنند و اگر بر بخشی از دنیای اسلام حمله شود، تمام مؤمنان باید در دفاع از آن بشتابند. افزون بر این، او از اسلام‌گرایان خواست که توجه شان را از سیاست‌های داخلی به سیاست‌های بین‌المللی معطوف کنند. عزام با این کار زمینه‌های لازم برای ظهور جهاد‌گراییِ ضد-غربی در دهه‌ی نود میلادی را آماده کرد. پیش از آن، شورشیان روی برکناری حاکمان مسلمان تمرکز می‌کردند. مانند مصر که جهاد اسلامی آن کشور، رییس‌جمهور محمد انورالسادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کرد؛ یا در سوریه، جایی که شاخه‌ی نظامی اخوان‌المسلمین، شورش نظامیِ ناکامی را در اواخر دهه‌ی هفتاد میلادی، علیه رژیم حافظ اسد به راه انداخت. خودِ عزام هرگز طرفدار تروریزم بین‌المللی نبود؛ اما پافشاری او بر ضرورت عقب زدن دشمنان خارجی اسلام، بعدها فرضیه‌ی اصلی توجیهات القاعده برای حمله به امریکا شد. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  4. 1 پسندیده شده
    رتبه‌ جهانی‌ِ ایران‌ در‌ تولید‌ بعضی از محصولات‌ مهم‌ِ کشاورزی فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) ایران را یکی از بزرگترین تولید کنندگان محصولات کشاورزی معرفی کرد، که جایگاه موثری در تولید بیست محصول مهم در زمینه کشاورزی در جهان داراست.
  5. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . با سلام و تشکر به روی چشم. فصل نخست بخش ششم: قلمروئی برای جهادگرائی مرکز الکفا به‌زودی شاخه‌های محلی خود را در «آتلانتا»، «بوستون»، «شیکاگو» و «توسان» ایجاد کرد. این نهاد حتا یک خط تلفن ملی داشت که از شیکاگو کنترل می‌شد و مردم می‌توانستند برای شنیدن خبرنامه‌های صوتی درباره‌ی جهاد افغانستان با آن تماس بگیرند. این تلاش‌ها نتیجه‌ داد: صدها مسلمان از سراسر آمریکا به جهاد افغانستان پیوستند و برخی حتی به چهره‌های برجسته‌ی این جنبش جهادی نوپا تبدیل شدند. مسلمانان آمریکایی در جامعه عرب-افغان‌ها اقلیت بودند، اما مهارت‌های زبانی و سطح بالای تحصیلات‌شان، آن‌ها را نزد جهادی‌های خارجی مستقر در افغانستان از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار کرده بود اما چگونه امکان داشت که امریکا به حوزه‌ی سربازگیری عزام تبدیل شود؟ دلیل اصلی آن آزادی‌های سیاسی برای تبلیغ جهادگرائی در ایالات متحده بود که نظیرش در جهان وجود نداشت. عزام و دستیارانش به‌عنوان فعالان دینی-مذهبی شناخته می‌شدند و این آنها را در جایگاهی قرار داده بود که نسبت به آن، سطح بالایی از مدارا در جامعه و دولت ایالات متحده وجود داشت. در عین‌حال، دولت ایالات متحده عزام و همراهانش را تهدید امنیتی نمی‌دانست، زیرا در آن‌زمان، اسلام‌گرایان اهل سنت تقریبا هرگز مرتکب حملات تروریستی در غرب نشده بودند. 6-9 : جذابیت آمریکا دهه 80 برای جهادگرایان (بخش دوم و پایانی) خارج از پاکستان، ایالات متحده تنها کشوری بود که در آن عزام می‌توانست شاخه رسمی مکتب الخدمات خود را تأسیس کند. نکته جالب اینجا است ؛ عربستان سعودی که «در کُل» تلاش‌های عزام را تأیید می‌کرد، هرگز به او اجازه نداد دفترش را در خاک سعودی باز کند. حتی مقامات سعودی گاهی ‌اوقات سخنرانی‌های او را لغو می‌کردند. سایر کشورهای خاورمیانه که رویکرد خصمانه‌تری هم داشتند. عزام در دهه 1980 تنها می‌توانست به عربستان، امارت متحده عربی، کویت، بحرین و اردن سفر کند. سایر کشورها به او اجازه‌ی ورود نمی‌دادند و اردن نیز پس از 1984 دروازه‌ی خود را به‌ روی او بست. برای عزام، آمریکا همچنان یک کشور دم‌ِدست بود. در آن‌زمان شما می‌توانستید با یک ویزا به جامعه‌ی بزرگ، ثروتمند و یک‌زبانه دسترسی داشته باشید. اروپا اما دست‌وپاگیرتر بود؛ جدا از چندزبانه‌بودن کشورهای اروپایی، شما باید برای سفر به هر کشور ویزای جداگانه دریافت می‌کردید. عزام به چندین کشور اروپایی از جمله بریتانیا، آلمان، اسپانیا و ایتالیا سفر کرد، اما هرگز تلاش نکرد زیرساختی برای استخدام و سربازگیری در اروپا، مانند آنچه در آمریکا داشت، ایجاد کند. فعالیت‌های عزام کمک کرد که اخوان‌المسلمین حضور قدرتمندی در ایالات متحده به‌ویژه‌ در جوامع دانشجویی مسلمان داشته باشد. برای مثال، مهمانان «نشست ایندیاناپولیس در سال 1978» [که در پست قبلی به اون اشاره شد] ، اعضای اخوان‌المسلمین بودند. در دهه 1980 میلادی ، اخوان‌المسلمین به یک جنبش خشونت‌پرهیز تکامل یافته بود اما صلح‌جو نبود و عمیقا به مبارزات آزادی‌خواهانه مانند مقاومت فلسطین و جهاد افغانستان اهمیت می‌داد. سابقه‌ی عزام در اخوان‌المسلمین به وی امکان داد تا طی دهه 1980 به راحتی با فعالان سراسر آمریکا ارتباط برقرار کند. چک 2000 دلاری در وجه موسسه الکفاه (Al Kifah Refugee Center) در نوامبر 1990، یک افراط‌گرای اسلامی مصری‌تبار، «مئیر کاهان» [یک خاخام راست‌گرای افراطی اسرائیلی-امریکایی] را به قتل رساند. در اوایل سال 1993، ستیزه‌جویان خودروئی را در زیر «مرکز تجارت جهانی نیویورک» منفجر کردند که شش کشته و بیش از هزار زخمی برجای گذاشت. در اواسط سال 1993، نیروهای F.B.I نقشه‌ی حملات احتمالا مرگ‌بارتر در نقاط دیدنی نیویورک را خنثی کردند که در نتیجه در سال 1995 تعدادی از اسلام‌گرایان مستقر در امریکا محکوم شدند. با این حوادث، شبکه‌های جهادی بیش‌تر زیر ذره‌بین ایالات متحده قرار گرفت و تازه پس از حملات یازدهم سپتامبر بود که این نظارت به سرکوب تبدیل شد. یکی از مهترین دلائل این‌که در دهه 1980 امریکا مناسب‌ترین مکان برای جهادگرایان بود، این است که همه ، جهادی که در افغانستان جریان داشت را برحق می‌دیدند و هیچ‌کس از اعراب مستقر در افغانستان و امریکایی‌هایی که به آن‌ها ملحق می‌شدند، احساس خطر نمی‌کردند. بعدا وقتی کشورهای اروپایی دیدند که هزاران نفر از شهروندان‌شان به دولت اسلامی و سایر گروه‌های اسلام‌گرا می‌پیوندند و خطر حمله به خانه را به عنوان سوغات این سفر با خود حمل می‌کنند، اقدامات سخت‌گیرانه‌تری علیه جنگ‌جویان خارجی روی دست گرفتند. او در اواخر سال 1989 توسط عاملان ناشناس در پیشاور پاکستان ترور شد. دیری نگذشت که اختلافات در مرکز الکفا آغاز شد و در سال 1991 به قتل رهبر آن، «مصطفی شلبی»، انجامید. این مرکز در سال 1993 تعطیل و مکتب‌ الخدمات هم در سال 1995 منحل شد. او القاعده را تاسیس کرد و جنگ تمام‌عیار علیه ایالات متحده را اعلام کرد. حملات یازدهم سپتامبر را برنامه‌ریزی و باعث آغاز جنگ علیه تروریسم، «با همه‌ی پیامدهای غم‌انگیز آن» شد. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  6. 1 پسندیده شده
    جالبه در این قحطی زمین در سرزمین های اشغالی و تراکم بسیار بالا چه دست و دلبازانه هم برای قبر طرف زمین در اختیار گذاشتند. البته که همین یعنی یک تکه قبر ساده نیست!!
  7. 1 پسندیده شده
    سلام - احتمالا برادر ارشد بهشون اخطار داده که قحطی از آنچه تصور میکنید به شما نزدیکتر است جالبه که همشون رفقای تجاری و نظامی تاواریش ها هستند
  8. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . کاملا درسته علاوه بر ایجاد شک و شبهه شدید در مورد وفاداری "امین" به بلوک شرق (به عنوان دلیل مداخله شوروی در افغانستان) ؛ موارد متعدد دیگری هم ذکر شده ، مثل اختلافات داخلی دفتر K.G.B و G.R.U در کابل و حمایت هر کدام از این دفاتر از یکی از دو جناح حزب کمونیست حاکم در افغانستان. اما چون موضوع اون دو پست بیشتر حول نقش آمریکا در کشانیدن شوروی به باتلاق افغانستان بود ؛ به سایر گزینه ها پرداخته نشد. فصل نخست بخش ششم: قلمروئی برای جهادگرائی نخستین روز سال نو 1978 سرمای سوزناکی در «ایندیاناپولیس» حاکم بود و باد شدیدی می‌وزید. درحالی‌که احتمالا بیش‌تر اهالی شهر با گیجی به‌جامانده از مشروبِ شبِ سال نو میلادی از خواب بیدار می‌شدند، «مرکز آموزش اسلامی» این شهر میزبان مبلغان و واعظان برجسته‌ی خاورمیانه بود. در میان آن‌ها عبدالله عزام، ستاره 36 ساله رو‌به‌اوجِ «اخوان‌المسلین اردن» نیز دیده می‌شد. در آن‌روز عزام با یک طالب جوان سعودی به‌نام «اسامه بن لادن» ملاقات می‌کند. بن لادن جوان در آن روزها اما ، به اندازه‌ی امروز معروف نبود. این‌که عزام و بن لادن در امریکا با یکدیگر ملاقات کردند، تصادفی نبود. آنها در امریکا ملاقات کردند چون برخلاف سایر کشورها [و حتی کشورهای خاورمیانه] ، ایالات متحده به آنها و سایر اسلام‌گرایان اجازه داده بود تا بدون مداخله دولت ، تبلیغ کنند ؛ کمک‌های مالی جمع‌آوری و پیرو جذب کنند. 6-8 : جذابیت آمریکا دهه 80 برای جهادگرایان (بخش اول) در خلال این تحقیق با این پرسش اساسی مواجه شدم که براستی چرا جهادی ها در دهه 80 میلادی آمریکا را دوست داشتند؟ تحقیقات نشان می‌دهد که در دهه 1980، اسلام‌گرایان تندرو از خاک ایالات متحده در حدی سود بردند که قبلا نظیرش دیده نشده بود. در واقع، امریکا برای بیش از یک دهه جز مهمان‌نوازترین خاک‌های جهان برای جذب و استخدام جهادی‌ها بود. برای دانستن چرایی این مسأله به جنگ افغانستان باید نگاه کرد. عزام و بن لادن چند سال پس از ملاقات در ایندیاناپولیس، «مكتب الخدمات» را تأسیس کردند، نهادی مستقر در پیشاورِ پاکستان که تلاش می‌کرد جنگجویان مسلمان را برای «جهاد» به افغانستان بیاورد. عزام به‌عنوان رییس این نهاد، پیشگام یک تلاش جهانی برای جمع‌آوری کمک مالی و سربازگیری، به‌خصوص از کشورهای حوزه خلیج فارس و ایالات متحده بود. تصویری منحصر به فرد یکی از اولین دوره های آموزشی عرب افغان ها - کمپ سیا در پاکستان اگرچه عزام از سال 1981 به‌بعد در پاکستان مستقر شد، اما دست‌کم سالی‌ یک‌بار به آن‌سوی اقیانوس اطلس سفر می‌کرد. او تا پایان دهه 1980 از نیویورک، تگزاس، کالیفرنیا، سیاتل و چند ایالت دیگر امریکا بازدید کرده بود. او نه مخفیانه و در زیرزمین خانه‌ها ؛ بلکه در رویدادهای بزرگی چون گردهمایی سالانه «انجمن جوانان مسلمان عرب» که معمولا صدها نفر در آن شرکت می‌کردند، سخنرانی می‌کرد. عزام در آپارتمان‌های هواداران محلی جوان خود اقامت می‌کرد و آنها را با کاریزما و سبک زندگی فروتنانه خود تحت تاثیر قرار می‌داد. مقامات امریکا در اواخر دهه 1980 از این فعالیت‌ها آگاه شدند، اما عزام را تهدید نمی‌دانستند. این مجله طی هشت ماه ناشر امریکایی پیدا کرد و تا اواخر دهه 1980 شبکه‌ی سرتاسری از توزیع‌کنندگان را داشت که هر ماه هزاران نسخه از این مجله را به فروش می‌رساندند. تا اواخر این دهه امریکا به یکی از مهم‌ترین بازارهای فروش مجله الجهاد تبدیل شد. فعالیت‌های عزام اما به اینجا ختم نشد. عزام از این پیشنهاد خوشحال شد و بعدا در «مجله الجهاد» نوشت که: ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  9. 1 پسندیده شده
    سرنگون شدن سه پهپاد عربستانی در چند هفته گذشته ساعاتی پیش هم انصارالله از سرنگون کردن یک پهپاد عربستانی در نوار مرزی با نجران خبر داده دو پهپاد چینی CH4 وپهپاد ترکیه ایی کارایل/ یکی از پهپادی CH4 در مرکز شهر صنعا پایتخت یمن سقوط کرده است ارسال آذوغه به وسیله راکت به محاصره شدگان شهر الدریهمی هم اکنون با عقب نشینی نیروهای ائتلاف محاصره این شهرک بر طرف شده است .فیلم کامل بزودی منتشر خواهد شد بالگرد میل 17 انصارالله در حدیده
  10. 1 پسندیده شده
    تثبیت ذخایر استراتژیک ایران در قحطی جهانی ارزیابی روند واردات گندم در سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ حکایت از رشد عجیب واردات گندم ایران به عنوان کالای استراتژیک در سال ۲۰۲۱ دارد. براساس گزارش گمرک در سال ۲۰۲۱، ایران ۷ میلیون تن گندم وارد کرده؛ این در حالی که در مدت زمان مشابه سال گذشته حجم واردات ایران ۲.۲ میلیون تن بوده است.
  11. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . فصل نخست بخش ششم: قلمروئی برای جهادگرائی 43 سال پیش (دی ماه 1358 ه.ش/ دسامبر 1979 م) ، واحدهای «ارتشِ چهلمِ شوروی سابق» در بسیاری از ولایت‌های افغانستان مستقر شده بودند و در انتظارِ حمله به مراکز تجمعِ «مخالفان مسلحِ دولت کمونیستی کابل» به‌سر می‌بردند. [این مخالفان مسلح بعدها به مجاهدین افغان مشهور شدند] از همان ابتـدا این پرسش مطرح بود که چه عواملی باعثِ تصمیم رهبران شوروی مبنی بر اشغال افغانستان شده است؟ برخی تاکنون برای پاسخ به این سوال به نتیجۀ قطعی نرسیده‌اند. اما برخی دیگر: - رسیدن شوروی به آب‌های گرم (عمل به وصیت پطر کبیر) - تلاش شوروی برای انحراف توجه آمریکا از کوبا و سایر متحدانِ کمونیستش در آمریکای مرکزی و جنوبی - سعی شوروی برای پایان دادن به اختلافات داخلیِ «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» - تقویت دولت کابل و جلوگیری از افتادنِ این دولت به دامان امریکا و ... را از عوامل اصلیِ تصمیم رهبران شوروی برای حمله به افغانستان عنوان کرده‌اند. 6-6 : اسرار ناگفته جنگ آمریکا و شوروی در افغانستان (بخش اول) در این میان ، آنچه در گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته بود؛ نقش امریکا برای تحریکِ شوروی در حمله به افغانستان بود. این دیدگاه، عمدتاً متکی به «اسناد» و «شواهد» نهادهای امنیتی و اطلاعاتی امریکایی است. این اسناد به‌تدریج پس از فروپاشی شوروی، در رسانه‌های امریکایی مطرح گردید که بخشی از آن، نیز از «طبقه‌بندی محرمانه» خارج و «رسماً توسط وزارت خارجۀ امریکا و سازمانِ سیا» منتشر شده است. در سال 1998 برژینسکی در مصاحبه ای با نشریه فرانسوی «لو نوول آبزرواتور» عنوان نمود : روزی که شوروی رسماً تهاجم به افغانستان را آغاز کرد من به رئیس جمهور کارتر نوشتم که : البته برژینسکی در این مصاحبه تأکید دارد که تا هفته بعد از تهاجم به افغانستان هیچ نیروئی «به پشتیبانی از شورشیان افغان» فرستاده نشد. در یک «سند از حالت محرمانه خارج شده کاخ سفید» می بینیم که پرزیدنت کارتر با امضای فرمانی در 12 تیر ماه 1358 [یعنی شش ماه پیش از آغاز تهاجم شوروی به افغانستان] ؛ مجوز اختصاص بودجه جهت پشتیبانی از «مجاهدینِ مخالفِ دولتِ افغانستان» را صادر کرد. [ این مجوز قسمتی از برنامه آژانس مرکزی اطلاعات/سیا تحت عنوان «عملیات گردباد» (*) را شامل میشد] در همین راستا، روزنامۀ «واشنگتن‌پست» دوشنبه ۱۷ دیماه 1397 (برابر با هفتم ژانویه 2019) ، گزارشی را بر اساس اسناد سازمان سیا و وزارت خارجۀ امریکا منتشر کرد که نشان می‌دهد امریکا کمک به «اخوانی‌ها» و «مجاهدین» را ماه‌ها پیش از حملۀ شوروی به افغانستان آغاز کرده بود. طبق منابع این نشریه ، سازمان سیا با میانجی‌گری «برژینسکی» مشاور امنیت ملی امریکا در ۲۸ فوریه ۱۹۷۹، از «جیمی کارتر» رییس‌جمهور سابقِ امریکا خواست که برنامۀ توزیع سلاح به مخالفان مسلحِ دولت کابل را امضا کند. هرچند کارتر در نخست محتاطانه با این موضوع برخورد کرد، اما سرانجام در سومِ جولای همان سال، برنامۀ توزیع سلاح به مخالفان مسلحِ دولت کابل را امضا کرد که از همان ابتدا، بخش بیشترِ این کمک‌ها به سوی «گلبدین حکمتیار» [مشهورترین چهره اخوانی در بین مجاهدین] روانه شد. بر اساس منبع، کارتر در نخستین اقدام، مبلغ ۶۹۵ هزار دلار به مجاهدین افغانستان کمک کرد که شامل پول نقد و سایر کالاهای مورد نیاز مجاهدین بود. ------------------------------------------ *: عملیات گردباد (Operation Cyclone) اسم رمز برنامه عملیاتی آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) برای تسلیح و تامین مالی مجاهدین افغان در افغانستان از سال 1979 تا 1992 بود [یعنی از قبل و در طول مداخله نظامی اتحاد جماهیر شوروی در حمایت از جمهوری دموکراتیک افغانستان] . این برنامه به جای سایر گروه‌های [کمتر ایدئولوژیک] مقاومت افغانستان که با شوروی می‌جنگیدند، به شدت به حمایت از گروه‌های اسلامگرای شبه‌نظامی [از جمله گروه‌هایی با پیوندهای عمیق جهادی] گرایش داشت که اتفاقا مورد علاقه رژیم ضیاءالحق [پاکستان] و عربستان هم بودند. ادامه دارد ... پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... نکته : این تحلیل تنها نگاه شرقی ( روسها احتمالا ) به ماجرای عبور از رودخانه سورسکی دونتس است ، در نتیجه صحت یا عدم صحت آن باید مورد بررسی قرار گیرد . متن ذیل تنها برای مخاطبان محترم انجمن میلیتاری برای بحث وبررسی برگردان شده است سورسکی دونتس گیت !!!!!! (اشاره به ماجرای واترگیت) واقعاً در زمان عبور ارتش روسیه از رودخانه سورسکی دونتس چه اتفاقی افتاده ؟!!!!!!!! خبر از این نقطه شروع شد !!!! فردی گفته شده یک نیروی مهندسی – رزمی ارتش اوکراین بوده ، مدعی است که در افتخار نابودی یک گردان تاکتیکی کامل ارتش روسیه و کُشتن 1500 سرباز روس ، زمانی که این نیروها در حال عبور از رودخانه سورسکی دونتس در نزدیکی بلوگروفکا شرکت داشته و این ادعا بواسطه یکسری تصاویر گرفته شده توسط بدون سرنشین ها مستند شده است . با این حال واقعا در این نقطه چه اتفاقی رخ داد که اعداد بزرگی در رسانه های خبری منتشر گردید؟!!!! برای ورود به این تحلیل چند مقدمه می بایست مورد بررسی قرار گیرد 1- عکس ها و ویدئوهای منتشرشده همگی کوتاه ، بدون موقعیت جغرافیایی و تاریخ مشخص ، به شکل ذاتی تصویری کامل از آنچه که رخ داده را به نمایش نمی گذارند . 2- اطلاعات کاملی در خصوص این عکس ها در رسانه ای جمعی منتشر نشده است . 3- هردوطرف درگیر از تجهیزات رزمی مشابهی استفاده می کنند و تعیین هویت تجهیزات منهدم شده از روی تصاویری که منتشر شده تقریبا دشوار و غیرممکن به نظر می رسد . 4- هر دو طرف از تجهیزات به غنمیت گرفته شده از سمت مقابل استفاده می کنند که تجزیه و تحلیل را پیچیده تر می کند . 5- کاربرانی که در رسانه هایی نظیر توئیتر وانمود می کنند متخصص اوسینت هستند ، به تقریب تحلیل های یکطرفه مشخصی را منتشر می کنند و شبه تحلیل های آنها بصورتی که سایر رسانه ها از آنها بعنوان منابع عینی نام می برند ، شاید چندان نباید مرجع تحلیل قرارگیرد . علاوه براین ، استفاده از فیلم های گرفته شده از بازی های ویدئویی باعث می شود تا بررسی این تصاویر با دقت بیشتری می بایست صورت پذیرد . عکس شماره 1 ، بقایای نفربر زرهی bmp-1 ( شماره های 2 و4 و 1 ) و برجکهایی که براثرانفجار مهمات از بدنه جدا شده اند ( 3 و6 ) دیده می شوند . علاوه براین ، مورد شماره 5 است که شباهت بسیارزیادی به BTR-D دارد . این خودروی زرهی توسط واحدهای هوابرد روسیه استفاده میشود ولی نیروی زمینی و هوابرد اوکراین نیز آن را در اختیار دارند ، در حالی که شبه نظامیان جمهوری دونتسک نیز از آن استفاده می نمایند . در مورد نفربرهای BMP-1 نکته ای که می بایست مورد توجه قرار گیرد ، این است که روسها از نوع پایه این نفربر استفاده نمیکنند و نسخه BMP-1AM و BRM-1K در سازمان رزمی آنها عملیاتی است در حالی که برجکهای جداشده برای نسخه پایه است . اما این نکته که مدل پایه در سازمان رزمی واحدهای جمهوری دونتسک و لوهانسک عملیاتی است ، قابل کتمان نمی باشد . عکس شماره 2 دسته از نفربرهای BMP-1 قابل مشاهده است و اعداد 6,7,11,12,20,21,15,16,19 به وضوح این نفربر را به نمایش می گذارند در حالی که در نزدیکی شماره 12 ، یک برجک جدا شده را نیز می توان دید . در نتیجه ، 9 دستگاه BMP-1 بعلاوه سه دستگاه در عکس قبلی ، جمعا 12 دستگاه . برخی معتقدند که این تعداد را نمیتوان به غنیمت هایی که ارتش روسیه از اوکراینی ها بدست آورده نسبت داد . اما نکته جالب این عکس ، مورد شماره 10 است که به احتمال بسیار زیاد ، چیزی نیست جز یکدستگاه آمبولانس زرهی اوکراینی (MTLB) یعنی نسخه C از این نفربر که از سال 2015 در اختیار ارتش اوکراین قرار دارد که تعداد آنها به 70 دستگاه می رسد و همچنین مورد شماره 9 که به وضوح یک نفربر ام تی ال بی قدیمی مجهز به برجک است . اما شناسایی اعداد 8و13و17و18و14 سخت تر به نظر می رسد که شاید از خانواده نفربر MTLB باشند تا جایی که در موردشماره 13 حتی می توان یک برجک را نیز تشخیص داد . عکس شماره 3 به شمارش نفربرهای BMP-1 ادامه می دهیم ، موارد شماره 23و25و27و28و29و30 که در کنار 12 دستگاه BMP-1 قبلی جمعا 18 دستگاه نفربر که به غنمیت گرفته شده که این تعداد مقداری عجیب به نظر می رسد در حالی که درمورد شماره 22 یک MTLB دیگر قابل مشاهده است . عکس شماره چهار : هفت دستگاه دیگر نفربر BMP-1 شامل موارد 32/32/33/34/35/37/و 41 که جمعا 25 دستگاه نفربر BMP-1 را می توان شمارش نمود . اما جالب اینجاست ، موارد شماره 41 و31و35 علائم رزمی قابل مشاهده دارند که تعلق آنها را به واحدهای روسی و دونتسک / لوهانسک قطعی می کند ( احتمالا از غنائم گرفته شده از ارتش اوکراین ) ولی نکته اینجاست که چرا بقیه نفربرهای منهدم شده علائم رزمی واحدهای مهاجم را ندارند ؟!!! حتی آنهایی که در وضعیت نسبتا خوب قرار دارند ؟!!! مورد شماره 36 هم یک MTLB دیگر است که به نظر می رسد برجک آن منفجر شده ، موارد شماره 39 و 40 نیز تی-72 هستند که بدون آسیب رها شده اند که به گفته روسها ، اعزام آنها به میدان نبرد ، به نوعی " نسل کُشی فناوری سالهای آخر اتحاد شوروی " محسوب می شود !!!!!!!! عکس شماره پنج: مورد شماره 42 هم یقینا یک دستگاه کامیون 8×8 کاماز محسوب میشود . موارد شماره 43 و44و45و46و47 تجهیزات پل گذار نظیر PMP-60 بوده که توسط هر دو طرف استفاده می شود . موارد 48 و49 یدک کش مورد شناسایی قرار گرفتند . حال این داده ها به ما چه چیزی قرار هست بگوید ؟!! 1-با توجه به ترکیب تجهیزات منهدم شده ، حضور توامان ارتش روسیه و اوکراین و همچنین واحدهای جمهوری دونتسک و لوهانسک قطعی است در نتیجه این صحنه به معنای تلفات ارتش روسیه به تنهایی قابل تحلیل نیست . 2-بررسی عکس شماره 5 نشان میدهد که پس از انهدام پل های نصب شده روی رودخانه ، این محل نمی توانست از سمت دوطرف نبرد ، بی اهمیت تلقی شود . 3- محتمل ترین گزینه ای که میتواند برای گذرگاه عبوری در نزدیکی بلوگروفکا مورد بررسی قرار گیرد ، این است که هر دو طرف این محل را برای عبوراز رودخانه در نظر گرفته بودند و در ابتدا ارتش اوکراین و سپس واحدهای روسی در زمان عبوراز رودخانه متحمل خسارت شدند . 4- ترکیب تجهیزاتی منهدم شده نشان میدهد که دوطرف ، حداقل برای 7 روز مستمر ، برای بدست گرفتن کنترل این منطقه در حال جنگ بودند تا اینکه سرانجام روسها بر آن مسلط شدند . 5- عکس ها و فیلم های منتشر شده از سمت ارتش اوکراین از فاصله محتاطانه ای گرفته شده و به نظر می رسد که این محور فعلا در کنترل اوکراینی ها قرار ندارد ، در غیراینصورت ، تصاویر شفاف تر ، اجساد روسها و ... را می شد در گزارشهای تبلیغاتی مشاهده نمود . 6- به شکل عجیبی ، هیچ جسدی در تصاویر دیده نمی شود که این نشان میدهد یکی از دوطرف ( اوکراین یا روسیه ) فرصت داشته تا اجساد را از این منطقه جمع آوری کند . 7 – براساس اطلاعات منتشر شده توسط ستاد کل ارتش اوکراین ، در غروب روز 11 مه ، روسها تلاش داشتند تا ساحل راست رودخانه را تصرف کنند و تا صبح روز بعد که اعلام شد ، روسها در حال عبور از رودخانه هستند . پس از چندروز ، گزارش های دوطرف نشان می داد که واحدهای روسی نه تنها ازاین منطقه عقب نشینی نکرده اند ، بلکه در حال توسعه سرپل موجود بوده ولی در حال حاضر امکان ارزیابی بزرگی این سرپل وجود ندارد ولی براساس تصاویر ماهواره ای 11 ماه مه ، این گذرگاه هنوز دست نخورده بود و هم اکنون نیز درگیری در سمت مخالف آن در جریان است که نشان میدهد عبور روسها موفقیت آمیز بوده است . اما برخی نیز معتقدند که واحدهای جلودار مهاجمان ( شبه نظامیان دونتسک/لوهانسک ) در این محور درگیر بوده اند و روسها تنها عملیات عبور را انجام داده اند . برخی منابع مستقل نیز معتقدند که تلفات واحدهای روسی نزدیک به 20 دستگاه انهدامی ( کمتر از 24 دستگاه ) است . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1
  13. 1 پسندیده شده
    یه شباهت خیلی جالب در طراحی ارابه فرود....
  14. 1 پسندیده شده
    بسم ا... جنگ دراوکراین – روز هفتاد وهفتم (از دریچه دید منابع اطلاعاتی غربی ) آغاز شک و تردید ها در موفقیت ارتش روسیه برای ایجاد یک دیگ بخار در دونباس/ پیشروی روسها بسمت سوردنتسک و لیسیچانسک هفتاد و هفتمین روز نبرد در اوکراین واحدهای ارتش روسیه احتمالا نقطه تمرکز تلاش های خود را برای ایجاد یک دیگ بخار بزرگ در امتداد محور ایژیوم -اسلاویانسک – دبالتسوه بر خواهند داشت و به جای آن یک منطقه کم عمق تر در محور سوردونتسک- لیسیچانسک را انتخاب خواهند نمود . براساس اطلاعات موجود ، ارتش روسیه از 12 ماه می ، روبیژن را تصرف نموده و به احتمال زیاد ، کنترل شهر ووئودیووکا را درشمال سوردونتسک را دراختیار دارند ، و در روزهای آینده نیز نوک پیکان تهاجمی خود را بسمت سوردونتسک یا حومه آن خواهند گرفت ، اما موفقیت نسبی در این محور ، به کاهش توان رزمی این واحدها در محور ایژیوم و توقف درآن منجر خواهد شد که با انتشار اخباری مبنی بر حرکت یگان های روس در پوپاسنایا بسمت شمال و بسوی سوردونتسک- لیسیچانسک (به جای حرکت بسوی شرق و بزرگراه اسلاویانسک- دبالتسوه ) این فرضیه اولیه را تقویت می کند . با این حال هنوز مشخص نیست که آیا روسها می توانند سوردونتسک و لیسیچانسک را تصرف کنند یا خیر ،در حالی که گزارش هایی دردست است که نشان میدهد روحیه رزمی واحدهای روسی در شرق اوکراین چندان بالا نیست وممکن است بتدریج کمترنیز شود و درصورتی که ارتش اوکراین قصد داشته باشد تا از سوردونتسک دفاع کند ، می بایست قبل از کامل شدن حلقه محاصره ، استحکامات خود را بیشتر تقویت نماید . تصاویر رسمی از حضور هویتزر 152 م.م خودکششی DANA ساخت چک در اوکراین از سویی دیگر ، ضدحملات ارتش اوکراین در شمال خارکف ، سرفرماندهی ارتش روسیه را مجبور به انتخابهای سخت نموده تا جایی که وزارت دفاع بریتانیا گزارش نموده که واحدهای روسی که از خارکف عقب نشینی نموده اند ، بسمت روبیژن و سوردونتسک اعزام شده اند . به گفته ناظران نظامی ، شکل ضد حملات ارتش اوکراین در خارکف ، بسیار شبیه به ضدحملات اجرا شده در حومه کیف بوده ولی اینکه روسها همان واکنش را نشان خواهند داد ، تحلیل بسیار سختی است و باید منتظرماند . از سویی دیگر ، تحرکات ارتش روسیه در جزیره مار بیشتراز گذشته شده و گفته میشود برای قطع ارتباط دریایی اوکراین در شمال غربی دریای سیاه ، فرماندهی روسیه دست به تقویت نیروهای خود در این جزیره زده است . صحنه عملیات رزمی در دونباس 11 ، 12 و 13 ماه می 2022 محور شرق اوکراین : براساس اخبار ستاد کل ارتش اوکراین ، ارتش روسیه ، حداقل یک گردان اضافی و تجهیزات زرهی و توپخانه ای بیشتری را به محور ایژیوم منتقل نموده تا در یک بازه 20 تا 30 کیلومتری شرق ایژیوم سرپل های قابل اطمینانی را در ساحل رودحانه سورسکی دونتس ایجاد کند . در همین ارتباط وزارت دفاع روسیه مدعی شده که ارتش اوکراین برای دفاع در برابر روسها ، یک جبهه بطول 170 کیلومتر را میان کراماتورسک و اسلاویانسک سنگر بندی کرده اند . در آویدوکا ، منطقه شاهد چند عملیات آفندی ناموفق از سوی روسها بوده ، ولی هنوز تصرف شهرکهای شمال دونتسک ممکن نشده و این امر با ورود توپخانه ارتش اوکراین برای متوقف سازی پیشروی روسها بسمت باخموت و حومه زاپوروژنیه همزمان شده است . خمپاره انداز کالیبر 240 م.م و کاربرد مهمات استاندارد هدایت دقیق Smelchak علیه گردان های نازی در آزوفستال ماریوپل : در 48ساعت اخیر ، حملات هوایی و توپخانه ای ارتش روسیه علیه مواضع گردان های نازی آزوف بیشتر شده ولی هنوز پیشروی زمینی دیده نمی شود . به گفته شاهدان محلی ، کمیت پستهای ایست و بازرسی ارتش روسیه در ماریوپل بشدت افزایش پیدا نموده واین با انتشار اخباری مبنی بر برگزاری یک رفراندوم برای پیوستن این شهر به خاک روسیه تا حدودی مطابقت پیدا می کند . خارکف : عملیات دفاعی ارتش روسیه دربرابر حملات اوکراینی ها ادامه دارد ولی هیچ تغییر جدی در 24 ساعت گذشته در محور خارکف صورت نگرفته است . به گفته ستاد کل ارتش اوکراین ، ارتش روسیه در حال تغییر گروه بندی رزمی واحدهای خود دراین منطقه است تا از پیشروی بیشتر واحدهای اوکراینی بسمت شمال جلوگیری بعمل آورند . رئیس اداره ایالتی خارکف در نیزمدعی شده روسها از 12 ماه می هیچ آتشباری علیه شهر خارکف انجام نداده اند و این به معنای خارج شدن موقت خارکف از برد توپخانه روسهاست . محور جنوب اوکراین : براساس ادعاهای طرف اوکراینی ، گروه های رزمی ارتش روسیه در حال پیشروی در امتداد محور میکولایف – خرسون هستند تا آمادگی لازم را برای تصرف میکولایف بدست آورند . در محورجزیره مار ، ارتش روسیه در حال تقویت سامانه های دفاع هوایی خود در کریمه غربی است تا پوشش دفاع هوایی لازم را برای فعالیت نیروی دریایی در شمال غربی دریای سیاه فراهم آورد . عملیات سرپل گیری و عبور از رودخانه بیلوهوریکا اما مهمترین خبر روز هفتاد و هفتم ، شکست قابل توجه واحدهای ارتش روسیه برای اجرای عملیات سرپل گیری و عبور از رودخانه بیلوهوریکا بود که برای ناظران نظامی اهمیت پیدا نمود .در جریان این عملیات ، واحدهای روسی قصد داشتند تا با هدف محاصره گروه های رزمی ارتش اوکراین در محور سوردونتسک- لیسیچانسک از این رودخانه عبور کنند تا ضمن ایجاد سرپل مناسب در ساحل چپ رودخانه ، روند پیشروی سریع تر شود ولی به گفته منابع اوکراینی ، حداقل 5 تلاش برای عبوراز رود خانه از سوی ارتش اوکراین ناکام گذاشته شد .درواقع امر ، واحدهای روسی از 7 تا 11 ماه می 2022 تلاش می کردند تا سه گذرگاه اصلی را بر روی رودخانه مورد بحث ایجادنمایند که همگی با آتش متقابل ارتش اوکراین به شکست انجامید . در نتیجه این گلوله باران ، حداقل 73 دستگاه از تجهیزات ارتش روسیه در این موقعیت متحمل خسارات سنگین شدند که شامل 42 دستگاه نفربر زرهی 6 دستگاه تانک تی -72 3 دستگاه کامیون 4 دستگاه نفربر ام تی ال بی 2 فروند شناور 5 دستگاه خودروی حامل پل شناور 1 دستگاه خودروی بازیابی زرهی 9 خودروی زرهی از نمونه های مختلف تک تیراندازان ارتش روسیه در اوکراین در همین حال ، واحدهای رزمی جمهوری لوهانسک با پشتیبانی یگان های روسی حمله مستقیمی را بسوی شهر دونتسک انجام دادند که این پیشروی هم اکنون از سه جهت در حال اجراست . ارتش اوکراین نیز درطول عقب نشینی ، پل بین روبژنی و سوردونتسک را منفجر نمود . با این حال جاده های منتهی به لیسیچانسک هم اکنون در کنترل ارتش روسیه بوده و نبردهای شدید در بلوگرفکا و شیپلوو درجریان است . شبه نظامیان لوهانسک نیز برای تصرف پریولییه در حال پیشروی بوده و در پوپاسنایا نیز آتش شدید در محور کامیشواخا ادامه دارد . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. منبع1 منبع2
  15. 1 پسندیده شده
    در محور خارکف روسها از ده روز پیش روسها به تدریج در حال تخلیه مواضع خود و نزدیک شدن به مرز با روسیه هستن. منابع اکراینی دائم از ضد حملات صبحت میکنند اما در واقع بجز یک سری ضد خورد در یکی دو روستا هیچ گونه درگیری خاصی تا این لحظه گزارش نشده است. منابع نیمه رسمی اکراین تایید کردن روسها نیروهای خود را از محور خارکف تخلیه و حال تزریق این نیروها به شرق اکراین هستن. همچنین دو لشگر روسی در نوار مرزی با اکراین مستقر شده تا در صورت تلاشاکراینی ها برای ورود به خاک روسیه ضد حملات خود را آغاز کنند در شرق اکراین و استان لوهانسک روسها در پیشروی جزیی اما مهم موفق شدن ارتباط بین سیورودونتسک و شهر روبیژنه را قطع کنند همچنین روسها موفق شدن یک سرپل را در آنسوی رود دونتسک برپا کنند تا به عقب شهر سیورو دونتسک را تهدید کرده برخی منابع اکراینی اعلام کردن ستاد کل فرماندهی این کشور با درخواست عقب نشینی مدافعین این منطقه مخالفت کرده است با توجه به فشار روسها و همچنین عدم عقب کشیدن اکراینی ها سرنوشت ماریوپول در انتظار این شهر مهم است تلفات اکراین دو نفربر بی ام پی 2 شکار شده ارتش روسیه + خودرو زرهی تایگر و 4 سرنشین کشته شده روس آن دو تانک تی80 و تی72 رها شده روسها راکت انداز کاتیوشا - 3 نفربر بی ام پی1 خودرو زرهی BDRM - توپ152 م م آکاتسیا نفربر بی تی ار4 نابود شده ارتش اکراین یکی از نفربرهای بی ام پی ظاهرا نسخه لهستانی هستش که تازه تحویل داده شده است از مزایایی داشتن تجهیزات حفاظتی در میدان نبرد 4 تانک تی 64 منهدم ویا غنیمتی اکراینی بمب فنجانی روستبارها!! روس تبارها یک نارنجک رو داخل یک فنجان قرار داده و بعد ضامنش رو میکشند فنجان مانع رها شدن ضامن میشه. بعد از پرتاب و شکستن فنجان ضامن رها وانفجار رخ میده بی تی آر4 -کوزاک و ام تی ال بی منهدم شده ارتش اکراین در کنار هم موشک بریمستون روسها گفتن این موشک به یک منزل مسکونی درخطوط درگیری اصابت کرده تیم پهپادی اورلان روسها این اسیر اکراینی خدمه توپ 152 م م آکاتسیا بوده که در کنار توپ منهدم شده اش در حال محاکمه است به جرم گلوله باران مناطق غیر نظامی روستبارها گلوله های توپ های ام 777 در اکراین. برد 26 و 30 کیلومتر
  16. 1 پسندیده شده
    و همچنان اف -5 های نهاجا
  17. 1 پسندیده شده
  18. 1 پسندیده شده
    ایجاد داعش در میان ازبک ها بعد از چندبمب گذاری اخیر و حملات راکتی از افغانستان به خاک ازبکستان و حمله ی یک تکفیری ازبک به روحانیون در حرم امام رضا و دیدار عبدالرشید دوستم با رهبر داعش در افغانستان به نظر میرسه که قرار هست داعش را با کمک ازبک ها در افغانستان احیا کنند. حامیان خارجی قضیه هم تا الان مشخص شده ترکیه و انگلیس(گفته شده برای این پروژه انگلیس 250 میلیون دلار به دوستم داده) هستند. تصاویر دیدار صمیمی دوستم با مفتی نعمت‌الله رهبر داعش در شمال افغانستان و فرد شماره دو این گروه
  19. 1 پسندیده شده
    فرصتی برای افشا واقعیت دادگاه حمید نوری در تمامی رسانه های ضد انقلاب انعکاس پیدا کرده است تلاشی برای استفاده مجدد مجاهدین خلق از خون جوانانی که به نابودی کشاند علیرغم هجمه شدید ضد انقلاب به نظر بنده این اتفاق یک فرصت عالی برای بیان تمامی جنایات سازمان منافقین علیه مردم ایران و کردهای عراق است دادگاهی که میتونه بلندگویی برای بیان جنایت های داعش وار منافقین علیه زن و بچه و پیر و جوان این کشور و حتی عراق شد شدت این جابجا کردن شهید و قاتل به حدی است که گویی کسانی که امروز جلوی داعش جنگیده اند به جنایت محکوم شوند و چهره مظلومی از داعش به تصویر بکشند امیدوارم حمید نوری رو خدا کمک کنه تا صدای مظلومیت مردمی بشه که اسیر جنایات منافقین شدند چه انان که شهید شدند و چه انان که با اسیر توهمات رجوی زندگی خود را تباه کردند 17000 ترور اکثرا کور در ایران و 5000 نفر زن و بچه کرد عراقی به راستی که خدا مکارترین مکار ها است و امیدوارم مکر منافقین به خودشون برگرده
  20. 1 پسندیده شده
    روسیه، سوریه و گسترش نفوذ (2) روسیه در حال انتقال جنگنده به شمال شرق سوریه تصاویر نشان دهنده این است که حداقل یک فروند جنگنده روسی Su-35S Flanker در فرودگاه قامشلی در شمال شرقی سوریه مستقر شده است. این فرودگاه یک مکان استراتژیک مهم در نزدیکی نیرویهای آمریکایی و همجوار مرز ترکیه قرار دارد. گزارش های تائید نشده ای حاکی از آن است که چهار فروند از این جنگنده ها در پایگاه حاضر شده اند، که ممکن است منعکس کننده جاه طلبی مسکو برای تقویت هرچه بیشتر حضور نظامی در سوریه باشد. این فرودگاه با توجه به باند طولانی که دارد (3615 متر در مقایسه با باند فعلی فرودگاه حمیمیم به طول 3100 متر قبل از بازسازی و 3400 متر پس از بازسازی) میتواند پایگاه مناسبی برای هواگرد های نظامی سنگین باشد. همانطور که مشخص است این فرودگاه دارای یک باند شمال شرقی - جنوب غربی و یک پارکینگ به مساحت تقریبی 70000 متر مربع و یک پارکینگ کوچک 10000 مترمربعی ، بدون اشیانه و یک پایانه مسافربری است. در طی سال های اخیر بر خلاف پایگاه حمیمیم تغییرات بسیار کمی در این فرودگاه رخ داده است. هرچند ممکن است روسیه در طی سال های پیش رو دست به بازسازی و تغییرات وسیعی بزند. در طی سال های گذشته این فرودگاه خانه تعدادی جنگنده میگ 21 و بالگرد های میل 17 بود که بر علیه مخالفین دست به عملیات میزدند و همچنین شاهد پرواز های متعدد هواپیمای IL-76 به منظور تدارکات رسانی به این فرودگاه بودیم. تاکنون جنگنده های روسی در شمال شرق این کشور حضور نداشه اند، بلکه در سواحل غربی سوریه متمرکز شده بودند. در عین حال، اخیرا گزارش هایی منتشر شده که افزایش فعالیت نیروس هوایی روسیه علیه گروه های ضد اسد واقع در شمال ادلب را نشان میدهد. از اکتبر سال 2019 که نیروی زمینی روسیه گشت های خود را اغاز کرد، کم و بیش با نیروهای امریکایی حاضر در منطقه سایش هایی داشته است. امریکا به نوبه خود با شبکه از پایگاه ها و ائتلاف و همکاری با گروه های محلی در منطقه حضور دارد. در اوایل سال جاری میلادی، پنتاگون تائید کرد تقریبا 900 سرباز امریکایی در سوریه حضور دارند. چندی پیش هم تعدادی سامانه پدافندی کوتاه برد Avenger در مرز عراق و سوریه دیده شد که احتمالا به منظور مقابله با تهدیدات روبه رشد پهپادی در سوریه است. در فوریه سال گذشته هم فیلم کوتاهی از درگیری تنش امیز میان نیروهای روسی و امریکایی رخ داد که امرپ امریکایی مانع حرکت نیروهای روسی میشود. علاوه بر پیامد های احتمالی استقرار جنگنده های روسی در نزدیکی نیروهای امریکایی، این واقعیت نیز وجود دارد که قامشلی در مرز ترکیه قرار دارد. در هفته های اخیر هم هواگرد های روسی به طور فزاینده ای علیه گروه تحریر الشام دست به عملیات میزنند که خطر واکنش ترکیه را نیز به همراه دارد. روابط میان مسکو و آنکارا در رابطه با سوریه به طور کلی پیچیده بوده و در پی سرنگونی یک فروند بمب افکن روسی Su-24 Fencer تنش ها به اوج خود رسید. اهداف متفاوت مسکو و آنکارا به معنی است که این وضعیت پرفشار در شمال سوریه همچنان ادامه خواهد یافت. البته هنوز زود است بخواهیم با استقرار یک یا چند جنگنده روسی نتیجه گیری کنیم که روسیه دقیقا چه برنامه ای دارد، اما به شکل واضحی مسکو به دنبال افزایش دسترسی خود به وسیله تاسیسات استراتژیک دریایی و پایگاه های هوایی در امتداد مدیترانه و خاورمیانه است. صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام مترجم و http://www.military.ir/ مجاز است لینک قسمت قبلی منبع اصلی ویکی
  21. 1 پسندیده شده
    ممنون بابت مقاله خوب مهران جان @mehran55 در عملیات آفتاب و حتی در دو عملیات بعدی، یکسان بودن لباس و فارسی حرف زدن منافقین باعث شده بود که مدافعین لشکر 77 انها را دیر شناسایی و تشخیص دهند. چیزی که در عملیات فروغ جاویدان به شدت در خاطرات رزمندگان ایرانی محسوس بود و مدافعان در شلیک اتش دچار تردید می شدند. برای مثال خلبانان کبری همراه با شهید صیاد در ابتدا قصد شلیک نداشتند ولی وقتی اتش و تیراندازی یک جانبه منافقین را دیدند متوجه پشت پرده انها شدند. یا در پاسگاه های مرزی و بچه های سپاه این تردید بود که مهاجم و شلیک کننده چه کسی است و در پیام ها اینگونه اعلام میشد که ما رو می زنند و ما نمی دونیم کی ما رو میزنه تا زمانی که واحدهای اولیه مجاهدین تلفات دادند و ارم ماشین های انها خوانده شد، هویت و مشخصات ریز لباس انها اعلام شد تمایز بین لباس دو نیرو سخت است و وقتی انتظار نداری فارسی حرف بزنند سخت تر وقتی رزمندگان ایرانی فهمیدند که منافقین در لباس ایرانی در حال تهاجم هستند و نفاق افشا شد آن وقت شکست منافقین آغاز شد ارم ماشین های منافقین کمک بزرگی به افشا حقیقت منافقین داشت دقیقا بحث نفاق رو در جنگ به عینه نشون دادن در نفاق تمیز حق و باطل بسیار سخت است
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
      بله - موشکها را روسها در اختیار ارتش عراق گذاشتند ولی بعد برادران ما در آلمان غربی ، بریتانیا ، شیلی ، آرژانتین ، ایالات متحده و.... با استفاده از فناوری غربی ، موشکهای با دقت پایین اسکاد  صدام  را تبدیل به موشکهای الحسین ، العباس کردند و اگر وی فرصت پیدا می کرد ، بر پایه همین فناوری ، موشکهای برد بلند خودش را توسعه می داد ( بدر 2000)
  24. 1 پسندیده شده
        من اجازه ندارم 13 ساله ها را بفرستم جبهه. باید دستور از بالا بیاید. در تاریخ هفدهم خرداد 1349 در یک کیلومتری تازه کند "انگوت" در روستای "چای گرمی" استان اردبیل ، در خانواده "بالازاده" فرزند پسری به دنیا آمد که نام اش را "مرحمت" گذاشتند.   امام که به ایران بازگشت، مرحمت کلاس دوم دبستان بود 13 ساله که شد ، دیگر طاقت نیاورد و رفت ثبت نام کرد برای اعزام به جبهه. با هزار اصرار و پا در میانی کردن این آشنا و آن هم ولایتی ؛ توانست تا خود اردبیل برود.   اما آنجا فرمانده سپاه اردبیل، جلوی اعزام اش را گرفت. مرحمت هر چه گریه و زاری کرد فایده ای نداشت. به فرمانده سپاه از طرف آشناهای مرحمت سفارش شده بود که یک جوری برش گردانید سر درس و مشق اش   فرمانده سپاه آخرش گفت : " ببین بچه جان! برای من مسئولیت دارد. من اجازه ندارم 13 ساله ها را بفرستم جبهه. دست من نیست.!! " مرحمت گفت : " پس دست کی است؟ " فرمانده گفت : " اگر از بالا اجازه بدهند، من حرفی ندارم "  :winking:   در واقع همه اینها ترفندی بود که مرحمت دنبال ماجرا را نگیرد. یک پسر بچه 13 ساله روستائی که فارسی هم درست نمی توانست صحبت کند، دستش به کجا می رسید؟ یقینا مجبور بود که بی خیال شود و برگردد.     اما فقط 3 روز بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشت  icon_eek  icon_eek   مرحمت بالا زاده تنها یک سال بعد ، در عملیات بدر ، به تاریخ 21 اسفند 1363 با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش ، مهدی باکری، بال در بال ملائک گشود و میهمان سفره حضرت قاسم (ع) گردید. *** بسیجی شهید مرحمت بالا زاده   آقای خامنه ای بگوئید دیگر روضه حضرت قاسم نخوانند!! در یکی از روزهای سال 1362 ، زمانی که رئیس جمهور وقت (حضرت آیت الله خامنه ای)، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری (واقع در خیابان پاستور) خارج می شد؛ در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدائی می شود که از همان نزدیکی شنیده می شد.   صدا از طرف محافظ ها بود که چند تای شان دور کسی حلقه زده بودند و چیزهائی میگفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد : " آقای رئیس جمهور، آقای خامنه ای، من باید شما را ببینم."   رئیس جمهور از پاسداری که نزدیک اش بود پرسید : " چی شده؟  کیه این بنده خدا؟ " پاسدار گفت : "نمی دونم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد جلو" پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید رئیس جمهور خودش به سمت سر و صدا راه افتاد، سریع جلوی ایشان رفت و گفت : " حاج آقا شما وایسید، من می رم ببینم چه خبره؟ " بعد هم با اشاره به دو همراه اش آنها را نزدیک رئیس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی.   کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت : " حاج آقا ، یه بچه است. می گه از اردبیل کوبیده و اومده این جا و با شما کار واجب داره. بچه ها می گن که با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا. گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم. حالا که شما رو دیده ، می گه می خوام باهاش حرف بزنم "   رئیس جمهور گفت : " بذارید بیاد حرف بزنه. وقت هست"   لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سر تیم محافظان، خودش رو به رئیس جمهور رساند. صورت سرخ و سرما زده اش، خیس اشک بود.   هنوز در میانه راه بود که رئیس جمهور دست چپ اش را دراز کرد و با صدای بلند گقت : "سلام باباجان ، خوش آمدی" پسر با صدائی که از بغض و هیجان می لرزید، به لهجه غلیظ آذری گفت : " سلام آقا جان. حالتان خوب است؟ "   رئیس جمهور دست سرد و خشکه زده پسرک را در دست گرفت و گفت : " سلام پسرم. حالت چطوره؟ " پسر به جای جواب تنها سر تکان داد. رئیس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سر تیم محافظان گفت : " این هم آقای خامنه ای. بگو دیگه حرف ات را"   ناگهان رئیس جمهور به زبان آذری سلیس گفت : "شما اسم ات چیه پسرم؟ " پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی گفت : " آقا جان ، من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما رو ببینم! " آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست روی شانه او گذاشت و گفت : " افتخار دادی پسرم. صفا آوردی. چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچه کجای اردبیل هستی؟ "   مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت : "انگوت کندی آقا جان." رئیس جمهور پرسید : " از چای گرمی" مرحمت انگار که هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت : " بله آقاجان . من پسر حضرتقلی هستم. " آقای خامنه ای گفت : " خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه"   مرحمت گفت " آقا جان. من از اردبیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی بکنم" رئیس جمهور ، عبایش را که از شانه راست اش سُر خورده بود درست کرد و گفت : "بگو پسرم، چه خواهشی ؟؟ " - آقا خواهش میکنم که به آقایان روحانیون و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) را نخوانند!! - چرا پسرم؟   مرحمت به یک باره بغض اش ترکید و سرش را پائین انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت : - آقا جان حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد. من هم 13 سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی دهد به جبهه بروم. هر چه التماس اش می کنم، می گوید " 13 ساله ها را نمی فرستیم ". اگر رفتن 13 ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا می خوانند؟ حالا دیگر شانه های مرحمت از شدت گریه، آشکارا داشت می لرزید.   رئیس جمهور دلش لرزید. دست اش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت : - پسرم ، شما مگر درس و مدرسه ندارید؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است.   مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.   رئیس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت رو به سر تیم محافظان اش کرد و گفت : - آقای .... یک زحمتی بکش با آقای .... تماس بگیر و بگو که فلانی (رئیس جمهور) گفت این آقا مرحمت رفیق ماست. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.. بعد هم یک ترتیبی هم بدهید تا برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگوئید.   آقای خامنه ای خم شد ، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت: - ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستان ات در جبهه برسان       کمتر از 3 روز بعد، فرمانده سپاه اردبیل، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود.   شاید می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند. ولی مطمئن بود که مرحمت می رود و این بار از خود امام خمینی (ره) حکم می آورد. گفت اسم اش را نوشتند و مرحمت بالازاده رفت در لیست بسیجیان لشکر 31 عاشورا.         تنها فیلم موجود از شهید بالازاده در جبهه   http://www.aparat.com/v/6rARN   دوستان ببخشند. حجم مطالب زیاد است و در یک پست نمی گنجد. ادامه دارد....     ======= پ.ن : در حال تحقیق برای نوشتن زندگی "شهید بهمن دُر ولی" بودم که توفیق نصیب شد و با شهدای دیگری هم آشنا شدم.   http://www.military.ir/forums/topic/28803-%D9%BE%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C/   منابع قابل استناد در خصوص برخی از این شهداء بزرگوار کم بود و برخی زیاد. تصمیم گرفتم تا آنهائی که حجم منابع به گونه ای هست که بشود تاپیک زد را بصورت تاپیک اختصاصی در بیاورم (مثل همین تاپیک) و آنهائی که امکان تاپیک را ندارند در این تاپیک بصورت گذرا معرفی کنم.   http://www.military.ir/forums/topic/28512-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%B4%D8%A7%D9%86/#entry423573   باشد که فردا شفیع و راهنمای ما باشند.   -------- نقل مطالب این تاپیک با ذکر Military.ir به عنوان منبع بلا مانع است.   منبع: منابع زیادی رو بررسی کردم تا به صحت و سقم این داستان پی ببرم که اگه دوستان لازم می دونند اونها رو هم بیان خواهم کرد.   گردآوری : مهران
  25. 1 پسندیده شده
    میخوام براتون روضه باز بخونم  :cry:  :cry:  :cry:     از مرحمت بالازاده ، وصیت نامه ای بر جای مانده است که متن کامل آن را در زیر می خوانید. وصیت نامه ای که نشان می دهد روحش نمی توانست در کالبد 13 ساله اش آرام بگیرد   به نام خداوند بخشنده مهربان از اینجا وصیت نامه ام را شروع می‌کنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بیکران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا ، پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند. آری ای ملت غیور شهید پرور ایران درود بر شما، درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان.   درود برشما ای ملت ایران، ای مشعل داران امام حسین تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.   و ای پدر و مادر عزیزم اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید. ای پدر و مادر عزیزم از شما تقاضایی دارم اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.   و مادرم و پدرم چنانچه من (می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم) ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود. و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.   خدایا خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.   کربلا کربلا یا فتح یا شهادت جنگ جنگ تا پیروزی   تصویر پیکر پاک شهید (بصورت لینک قرار دادم) http://www.military.ir/gallery/albums/userpics/10296/normal_1103561kaka124-001.jpg   --------- ادامه دارد...