برترین های انجمن

  1. mehdipersian

    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      3,151


  2. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      3,109


  3. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      9,527


  4. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      375



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 28 اسفند 1401 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم استراتژی چین در قبال امریکا در منطقه اقیانوس ارام بسیاری از ناظران بر این باورند که چین در حال ساخت و توسعه ی نیروی نظامی خود، خصوصا نیروی دریایی است تا اولین و دومین حلقه جزایر خود را پشت سر گذاشته و ایالات متحده را از منطقه اسیا-اقیانوسیه بیرون براند. (اولین زنجیره از مجمع الجزایر اسیای شرقی چین که شامل جزایر کری، مجمع الجزایر ژاپن و.... می شود. در دکترین دفاعی چین، این کشور باید این مناطق را عاری از پایگاه ها، ناوهای هواپیمابر و هواپیماهای امریکایی کند، و در دفاع از خود باید حمله پیشگیرانه به این مناطق صورت دهد. هدف از این سیاست دفاعی حفاظت از دریای زرد، دریای جنوبی چین و دریای شرقی چین است. طبق گزارشات مراکز تحقیقاتی RAND و CSBA امریکا، تا سال 2020 چین در مسیر دست یافتن به این سیات خود قرار خواهد گرفت.) گسترش حضور نظامی چین در منطقه به عنوان تهدیدی جدی علیه امنیت و منافع امریکا است. اما مشکل بزرگی در زبان موجود است. عباراتی مثل "بیرون راندن امریکا از منطقه اسیا-اقیانوسیه "، "گسترش حضور نظامی چین در اسیا"، "پشت سر نهادن دو زنجیره جزایر" تصویری از یک فرایند فیزیکی فشار نظامی چین به نیروهای امریکا و پایگاه های آن در منطقه اسیا-اقیانوسیه را به ما می دهد که امریکا دیگر نمی تواند مقاومت کند و مجبور به خروج از منطقه است. در واقعیت، هم هدف و هم فرایند متفاوت هستند-و تا زمانی که استراتژیست های امریکا شیوه نگرش خود در این مورد را اصلاح نکنند، ممکن است به نتایج خطرناکی دست یابند. موضوع نه تنها در مورد یک نتیجه فیزیکی بلکه یک نتیجه سیاسی است. مسئله تنها به پایگاه های امریکا در ژاپن یا کره جنوبی بر نمی گردد. امریکا در فیلیپین پایگاه های دائمی ندارد، اما به خاطر معاهده نظامی مشترک بین دو کشور، در صورت حمله نظامی، سربازان امریکایی از این کشور دفاع خواهند کرد. هدف چین تنها این نیست تا خدمه و تجهیزات نظامی امریکا را از منطقه بیرون کند، و یا اینکه استقرار نظامی ادواری یا تمرین های مشترک در اسیا-اقیانوسیه را متوقف کند: بلکه هدفش این است تا نفوذ واشنگتن بر کشورهای منطقه را از طریف ابطال معاهده های دفاعی انها و قانون روابط تایوان بگیرد که همه ی این موارد امریکا را متعهد به حمایت دفاعی از تایوان می کند. این بدین معنی نیست که چین قصد دارد تا برای همیشه از شر امریکا در کشورهای منطقه اسیا-اقیانوسیه خلاص شود: چین با مبادلات تجاری و سرمایه گذاری شرکت های امریکایی در کشورهای منطقه مشکی ندارد. اما هدف چین محدود کردن نفوذ واشنگتن تا حدی است که امریکا دیگر سعی نکند یا نتواند دولت های منطقه را متقاعد کند تا علیه چین اقدام کنند همانند انچه در مسئله ممنوعیت تکنولوژی نسل پنج Huawei رخ داد. اگر سربازان امریکایی ژاپن و کره جنوبی را ترک کنند تا حدودی به چین کمک خواهد کرد اما معاهده های دفاعی مشتکر آنها هنوز اجرایی می ماند. تا زمانی که واشنگتن شریک اصلی انها باقی بماند، دولت امریکا باز هم می تواند توکیو و سئول را متقاعد کند تا دست به اقداماتی علیه چین همچون محدود کردن شرکت های تکنولوژی چین بزند. با این حال هم در پکن و هم در واشنگتن، باوری وجود دارد که اگر چین برتری نظامی خود بر امریکا را در منطقه ایجاد کند، قادر خواهد بود تا امریکا را از منطقه اقیانوس ارام اسیا بیرون کند. اما انتقال این برتری نظامی به نفوذ سیاسی بسیار بغرنج تر از آنچه به نظر می رسد است. تصور کنید سال 2025 است و در حالی که امریکا از چین عقب مانده است، نیروی نظامی چین قوی تر و فعال تر شده است. اندیشکده ها و کاشرشناسان هشدار می دهند که تعادل نظامی به نفع چین تغییر کرده است و در صورت وفوع جنگ، احتمال پیروزی چین بالا است. ایا متحدان امریکا در منطقه از سئول تا کانبرا (پایتخت استرالیا) خود را با خواسته های چین همانند حاکمیت بر شبه جزیره های دریای جنوبی چین مثل Senkaku و Diaoyu، و یا سانسور مخالفان ضد دولتی محلی هماهنگ می دهند؟ و یا اینکه به امریکا می چسبند، توان نظامی خود را می سازند و دیگر پیمان های نظامی را تقویت می کنند؟ هم متحدان امریکا و هم کشورهای بی طرف در منطقه اسیا-اقیانوسیه از قدرت رو به رشد چین در منطقه و خواسته های ژئوپوتیک ان واهمه دارند. این مسئله در زمانی اتفاق می افتد که تعادل نظامی هنوز به نفع واشنگتن است. اگر چین قوی تر شود، تهدید کننده تر می شود. به استثای هند، تمامی کشورهای منطقه تحت الشعاع چین قرار داند و از ان کوچک تر هستند. اگر این کشورها تنها گذاشته شوند، مجبور خواهند بود تا تسلیم خواسته هایی پکن شوند، زیرا شانس انها برای غلبه بر چین در یک درگیری نظامی دوطرفه صفر است. در چنین منطقه متنوع ژئوپولوتیکی، ایالات متحده-حتی ضعیف تر از چین-تنهی شانس این کشورها خواهد بود. چین ترسناک تر (خظرناک تر) دولت امریکا و عامه مردم را تحریک به رویارویی با خود می کند. توسعه نظامی به خودی خود نمی تواند چین را به اهداف خود برساند. قدرت نظامی چین می تواند در دو سناریو امریکا را مجبور به خروج از منطقه کند: چینی که قدرت امریکا را کوچک جلوه داده و حضور این کشور در منطقه را تحت الشعاع قرار داده که قدرتش بلامنازع و شکست ناپذیر است، یا یک پیروزی نظامی قاطع. سناریوی اول مستلزم این است که برنامه ریزان نظامی منطقه باور کنند که دیگر نمی توانند هزینه کافی بر چین تحمیل کنند، در نتیجه تاثیر بازدارنگی اتحادهای نظامی بی اثر و ملغی خواهد شد. اگر مشخص شود که روابط با امریکا به هیچ هدف دفاعی کمک نخواهد کرد، همراه با تحریم های اقتصادی چین یا درگیری های نظامی، ممکن است کشورهای اسیا-اقیانوسیه مجبور شوند روابط خود با امریکا را قطع کنند. اما بسیار بعید است که یک دولت امریکایی اجازه دهد چنین فاصله ایی بین این کشورها با امریکا رخ دهد. سناریوی دیگر، نیازمند یک پیروزی قاطع نظامی چین در برابر امریکا است که ممکن است شامل اشغال یکی از همپینان امریکا شود. در این سناریو یک پیروزی تاکتیکی کفایت نمی کند. اگر چین اتحاد امریکا-ژاپن را با غرق کردن چند کشتی و بمباران برخی پایگاه ها از بین ببرد، ایا منجر به یک توافق دیپلماتیک می شود که پکن کنترل جزایر Senkakuو Diaoyu را به دست گیرد و نهایتا ژاپن معاهده دفاعی خود را با امریکا معلق کند و در چنگ چین اسیر بماند؟ این سناریو از از نظر ژوپولوتیکی قابل فهم و عاقلانه به نظر نمی رسد. بلکه منجر به تقویت روابط دفاعی با امریکا و یا حتی توسعه توان هسته ای برای بازدارندگی در برابر تهدید چین شود. تنها یک شکست ویران بار در یک درگیری تمام عیار که ممکن است به جنگ هسته ای منجر شود می تواند باعث تحقق این هدف شود-مسئله ای که چین نیز همانند بقیه به ان تمایلی ندارد. این رویه به مشکل اصلی با استراتژی چین منجر می شود: اولین دیدگاه نظامی این کشور در نگاه اول خوب به نظر می رسد، اما زمانی که نگاه عمیق تری به ان داریم، قابل فهم و عاقلانه به نظر نمی رسد. اگر امریکا رقابت خود با چین را مشتاقانه ترک کند، پکن هرگز نمی تواند شکاف نظامی مورد نیاز برای ترساندن تمام منطقه برای تسلیم را ایجاد کند. این استراتژی به سادگی ترس کافی ایجاد می کند تا حضور متوازنانه امریکا در منطقه بین کشورهای منطقه را محبوب تر کند. یک هدف سیاسی به یک راه کار سیاسی نیاز دارد. نیروی نظامی تنها بخش کوچکی از استراتژی ژئوپولوتیکی است، استراتژی که به نظر می رسد چیم فاقد ان است. دو راه وجود دارد که چین به هدف خود مبنی بر اسیا-اقیانوسیه عاری از امریکا دست یابد: متقاعد کردن کشورهای منطقه برای رها کردن امریکا، یا ایجاد شرایطی (یا اینکه به راحتی اجازه دهد همه چیز مسیر طبیعی خود را طی کند) برای اینکه امریکا منطقه را ترک کند. مورد دوم تا نوامبر 2016 بسیار سخت و مشکل می نمود. رئیس جمهور امریکا دونالد ترامپ هیچ فایده ای در حضور نظامی امریکا در منطقه اسیا-اقیانوسیه نمی بیند. اگر همه چیز تنها به وی بستگی داشت، بدون فشار مسئولان امنیت ملی و سیاسیون جمهوری خواه، ترجیح می داد سربازان امریکایی را خارج کند و معاهده های نظامی دوجانبه را لغو کند. برای اولین بار ترامپ انزواگرایی سیاسی را وارد کاخ سفید کرد. تمام کاری که چین باید انجام می داد این بود تا اجازه دهد همه چیز مسیر خود را طی کند، و شاید تکان کوچکی نیز به ان بدهد. ترامپ برد تجاری می خواست. چین می توانست با تقدیم یک پیروزی بزرگ مورد لطف و مرحمت ترامپ واقع شود، و مطمون شود که ترامپ نیت سوئی نسبت به پکن ندارد و مشاوران تندرو خود را نادیده بگیرد و منتظر بماند تا ترامپ دیدگاه انزواگرایانه خود را به اجرا دراورد. متاسفانه رهبران چین در محاسبات خود اشتباه کرده و وارد یک جنگ تجاری شدند که منجر به یک رویارویی کلی با امریکا شده است. هدف چین باید این باشد تا سیاست انزواگرایانه امریکا را تقویت کند، و این امر با استراتژی گسترش حضور نظامی محقق نمی شود. انتخابات مقدماتی دموکرات امریکا فرصت دیگری را فراهم می کند: اگر نامزدان این حزب- سناتور Bernie Sanders یاسناتور Elizabeth Warren انتخاب شوند، چشم انداز اقتصادی متغیر آنها فرصت مالی کمی برای یک دهه نزاع ژئوپولوتیکی و نظامی در سطح جهانی علیه چین به دست می دهد. از طرف دیگر اگر تصویر منفی چین، هم به علت اقدامات داخلی و هم اقدامات خارجی در بین کشورها به همین صورت بدتر شود، حتی دموکرات ها نیز در صورت رای آوردن مجبور به رویارویی با چین می شوند. چین فرصت بی نظیر و فوق العاده یک انتخابات امریکا را در اختیار دارد که ممکن است دو حزب را بر سر حضور نظامی امریکا وارد رقابت با یکدیگر کند. هدف چین باید تقویت انزواگرایی سیاسی امریکا باشد و این امر با گسترش حضور نظامی محقق نخواهد شد. تحقق این هدف تنها در این است که مردم امریکا چین را به عنوان دوست خود قلمداد کنند. چین گزینه دیگری نیز در اختیار دارد: کشورهای اسیا-اقیانوسیه را مقاعد کند تا در (راه خروج) را به واشنگتن نشان دهند. همان طور که قبلا دیدیم، برای پکن غیر ممکن است با اجتناب از جنگ علیه امریکا و ابزار نظامی به این هدف دست یابد. اما این هدف قابل دست یابی است. در فوریه، بیش از نیمی از رای دهندگان اوکیناوا در رفراندومی در مورد پایگاه نظامی Futenma شرکت کردند که 72% انها با جابه جایی پایگاه مخالف بودند. البته سیاست اوکیناوا در مورد پایگاه ها در گیر رابطه متضاد با سرزمین اصلی ژاپن است. پایگاه های امریکا در مناطق دیگر-از فیلیپین تا کره جنوبی- مشکلات زیادی ایجاد کرده اند. معمولا کشورها از ترس یک تهدید بزرگ تر نسبت یه حاکمیت خود میزبانی پایگاه های نظامی خارجی را قبول می کنند. در نبود یک تهدید، مشکلات و دردسرهای حضور سربازان خارجی شروع می شود. اما هر انچه که چین در دهه گذشته انجام داده است، یا به صورت مستقیم- توسعه ی نظامی-یا غیر مستقیم-حمایت از کره شمالی- به تهدیدات و تنش ها دامن زده است. چین نمی تواند با افزایش گشت های دریایی و هوایی اطراف جزایر اوکیناوا انها را به بیرون راندن پایگاه امریکا متقاعد کند. زمانی که ترامپ شروع به فشار به کره جنوبی و ژاپن برای معاهده های تجاری کرد، و در همین حال عوارض گمرگی بر انها وضع کرد، حالا هم انها را مجبور به پرداخت میلیاردها دلار برای پرداخت حضور نظامی امریکا در منطقه می کند، چین باید روابط اقتصادی خود را با کشورهای منطقه گسترش دهد و خود را به عنوان یک شریک با ارزش و با ثبات ارتقا دهد. با این حال ذهنیت چین مبنی بر اولیت قدرت نظامی منجر به تحریم های اقتصادی غیر رسمی علیه کره جنوبی به خاطر تصمیم کره جنوبی مبنی بر استقرار سامانه ضد هوایی THAAD در این کشور شده است. استقرار این سامانه برخی امتیازات را به کره جنوبی داد اما خصومت علنی علیه چین را افزایش داد. بزرگترین تهدید علیه حضور و نفوذ امریکا در منطقه اسیا-اقیانوسیه گسترش حضور نظامی چین نیست بلکه انزواگرایی سیاسی، مشکلات داخلی کشور، احساسات یا عقاید ضد امریکایی گرایی است. بزرگترین تهدید علیه حضور و نفوذ امریکا در منقه اقیانوس اسیا-اقیانوسیه گسترش حضور نظامی چین نیست بلکه انزواگرایی سیاسی، مشکلات داخلی کشور، احساسات یا عقاید ضد امریکایی گرایی است. نیازی به تقابل با افزایش قدرت نظامی چین نیست . تا زمانی که امریکا متعهد به دفاع از متحدان خود باقی بماند، ایت کشورها طرف امریکا خواهند ماند، حتی اگر تعادل نظامی به نفع چین حرکت کند. مهم نیست اگر امریکا قادر نیست تا توان نظامی چین را در همه زمینه ها شکست دهد، تنها کافی است تا توان نظامی خود را تا ان حد حفظ کند تا بتوان خسارت کافی به چین وارد کند یا مانع حمله چین به متحدانش در منطقه شود. افزایش توان نظامی چین تا همان اندازه ای که یک تهدید است یک فرصت نیز هست. هر یوان چینی که برای تجهیزات نظامی به هدر می رود تا کشورهای منطقه را به سمت ارتش امریکا سوق دهد، پولی است که چین نمی تواند بر خدمات اجتماعی مورد نیاز خود سرمایه گذاری کند و در بلند مدت وی را ضعیف می کند. واشنگتن بسیار درگیر تعدل نظامی است و در عوض باید بر روابط اقتصادی با کشورهای منطقه، منافع مشترک، و روابط مردم با مردم تمرکز کند تا مطئن شود عموم مردم با امریکا هستند. تا زمانی که مردم منطقه امریکا را به چین ترجیح بدهند، امریکا در موقعیت خود باقی می ماند و بدون توجه به گسترش توان نظامی چین منطقه را تحت نفوذ خود نگه می دارد. از طرف دیگر چین باید بفهمد که اولویت برتری نظامی (بها دادن بسیار زیاد به توان نظامی یا فدا کردن اهداف یا پول برای رسیدن به توان نظامی زیاد) اهداف ژئوپولوتیک چین را تضیف می کند. به جای ترساندن کشورهای منطقه، چین باید کشورهای منطقه را متقاعد کند تا او را دوست داشته باشند و به وی اعتماد کنند. تنها یک چین مهربان نیروهای امریکا از منطقه را بیرون می راند، در حالی که گسترش توان نظامی و خطر یک جنگ تمام عیار ان حضور امریکا را تضمین می کند. بنابراین به جای فشار اوردن به کشورهای منطقه، تشدید نزاع های منطقه ای و تقویت ملیت گرایی، چین باید بر روابط تجاری اقتصادی با انها تمرکز کند. در ازای بیرون راندن سربازان امریکا از منطقه، چین باید از خودر بپرسد چگونه می تواند واشنگتن را متقاعد کند تا سربازان خود را به خانه برگرداند. این به معنی اجتناب از ورود به درگیری بلند مدت با امریکا و شروع اقدامات لازم برای تقویت تصویر خود بین امریکایی ها است. امریکا تنها زمانی که ببیند در حال نبرد با یک تهدید جهانی است تا امنیت و ارزش های خود را حفظ کند قوی تر خواهد شد. هر چه بیشتر چین تلاش کند تا امریکا را از منطقه بیرون کند، امریکا با قدرت بیشتری مقاومت می کند. پ.ن: 1. به موارد رنگی شده بسیار دقت کنید. 2. ایا کشور ما نیز نباید استراتژی مشابهی در منطقه خاورمیانه انچه نویسنده توصیه کرده اتخاذ کند؟ 3. کشورهای منطقه باید از ایران بترسند یا ان را دوست و شریک تجاری اقتصادی و یار روزهای سخت بدانند؟ 4. تقویت وجه ایران در بین کشورهای منطقه مستلزم حمت و عزم جدی مردم و خصوصا مسئولان است. فضاوت انچه که اکنون مسئولان مشغول به ان هستند با شما. مترجم: محمد رجبعلی/صرفا برای میلیتاری منبع: https://foreignpolicy.com/2019/12/12/china-asia-pacific-blowing-chance/
  2. 1 پسندیده شده
    شناور رادارگریز ذوالفقار موفقیت‌های متعدد شناورهای تندرو در نبردهای دریایی سبب شده استفاده از این جنگ‌افزار ساده و کم هزینه به عنوان یکی از تاکتیک‌های اصلی دفاع ساحلی در بسیاری از کشورهای جهان مد نظر قرار گیرد. اهمیت بکارگیری قایق‌های تندرو به ویژه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که رویارویی کلاسیک در برابر یک قدرت برتر کارایی چندانی نداشته باشد. در کشور ما نیز در نیروی دریایی سپاه و ارتش این مهم مورد توجه قرار گرفته به گونه‌ای که در سال‌های اخیر شاهد تولید و بهینه‌سازی‌های گسترده این جنگ‌افزار بوده‌ایم. سرعت، قدرت بالای تهاجمی در حملات پر‌حجم، مانور پذیری بالا، هزینه تولید پایین، آثار قابل‌رهگیری بسیار کم از جمله مزیت‌های اصلی شناورهای تندرو است که آنها را برای بکارگیری در عملیات‌های بزن در رو مناسب می‌سازد. قایق‌های تندرو مزایا و معایب قایق‌های تندرو دارای برخی مزایا‌ی مهم به ویژه در مناطق ساحلی هستند. اکثر شناورهای تندرو جدید دارای سرعت بالا و آبخور کم هستند که آنها را قادر می‌سازد به راحتی در مناطق کم عمق به عملیات بپردازند. اندازه کوچک این جنگ‌افزار سبب دشواری کشف آن می‌شود، حتی در صورت کشف شدن هدف قرار دادن یک شناور تندرو با توجه به جثه‌ی کوچکش بسیار دشوار است. این عوامل سبب می‌شود شناورهای تندرو بتوانند در مناطقی که شناورهای سنگین قادر به حضور در آنها نیستند؛ به عملیات بپردازند. وقتی سرعت و مانور پذیری بالا را در کنار عوامل فوق‌الذکر قرار دهیم شاید از خود بپرسیم خوب همه چیز مهیاست!؟ هرچند شناورهای تندرو دارای مزیت‌های فراوان هستند اما با برخی محدودیت‌هی تاکتیکی نیز مواجه‌اند. به عنوان مثال شناورهای تندرو دارای برد عملیاتی و پایداری محدود هستند. علاوه بر این با توجه به جثه‌ی کوچک در بکارگیری تسلیحات محدود هستند، عدم وجود زره خدمه‌ی آنها را در معرض آسیب قرار می‌دهد و تعادل نه چندان مناسب آنها، سبب کاهش دقت هدف گیری می‌شود. لذا شناورهای تندرو مجبور به نزدیک شدن به اهداف خود هستند، در سرعت‌های بالا و در حین مانور به سختی می‌توانند با دشمن مقابله کنند و نمی‌توانند بیش از حد از سواحل فاصله بگیرند. یکی از مهم‌ترین برگ‌های ‌برنده شناورهای تندرو در برابر شناورهای سنگین استفاده از اصل غافل‌گیری و فریب است. درگیری با شناورهای سنگین به ویژه در مناطق پرترافیکی چون تنگه‌ها، ورودی خروجی بنادر و... با توجه به امکان مانور کم یک مزیت جغرافیایی را برای شناورهای تندرو ایجاد می‌کند. اما همان طور که میدانیم تسلیحات مورد استفاده در قایق‌های تندرو محدود است، لذا لازم است این جنگ‌افزار به صورت گروهی و پرحجم مورد استفاده قرار گیرد، اما همین امر سبب می‌شود برگ‌برنده‌ای که ذکر کردیم تا حد زیادی رنگ ببازد. شناور بليدرانر تهدیدها برای برنامه ریزی هرچه بهتر لازم است تهدیدهای پیش رو را بدون اغماض بررسی کنیم. برای اقدام متقابل در برابر تسلیحات دشمن چه روش‌هایی را می‌توان بکار گرفت؟ بدیهی است معایبی که پیش از این ذکر کردیم باعث آسیب‌پذیری بیشتر شناورهای تندرو در برابر تسلیحات دشمن می‌شود برای کاهش تاثیر این معایب و پوشش دادن آنها چه راهکارهایی وجود دارد؟ در ادامه برخی تهدیدات و راهکارهای پیش رو را بررسی می‌کنیم. تسلیحات توپخانه‌ای عدم استفاده از زره قوی در قایق‌های تندرو آنها را در برابر تسلیحات توپخانه‌ای آسیب‌پذیر می‌سازد. بدیهی است قایق‌هایی که عمدتاً از جنس فایبرگلاس یا آلومینیوم هستند، نمی‌توانند مقاومت بالایی در برابر گلوله‌های ترکش‌شونده یا نفوذ‌کننده داشته باشند به عنوان مثال توپ میلنیوم دارای انواع متعددی از گلوله‌‌هاست، یکی از این گلوله‌ها یعنی ABM دارای تعداد 152 ترکش کوچک است که در صورت برخورد به شناور خدمه را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. تصاویر زیر به خوبی بالقوه بودن خطر تسلیحات توپخانه برای قایق‌های تندرو را نمایش میدهد. بدیهی است برای تقابل با تسلیحات توپخانه هیچ روش سختی را نمی‌توان در نظر گرفت! برای کاهش خطر این نوع تسلیحات از روش‌های اقدام متقابل نرم استفاده کنیم. لذا لازم است: الف) به شناور دشمن کمتر نزدیک شویم، در واقع در برد تسلیحات دشمن قرار نگیریم. ب) در صورت اجبار به نزدیک شدن، مانورهای پرسرعت تنها راه گریز است. پ) ساده‌ترین راه دیده نشدن! (در این مورد در بخش بعد بیشتر بحث خواهیم کرد.) راهکارهایی که برای دستیابی به اهداف فوق پیشنهاد می شود عبارت‌انداز: 1- در نظر گرفتن یک زره حداقلی برای حفاظت خدمه. 2- افزایش برد تسلیحات. 3- استفاده از تسلیحات شلیک کن فراموش کن. 4- حذف پنجره‌های شیشه‌ای و بکارگیری یک سایت دید 360 درجه‌ای همانند آنچه در خودروهای زرهی مورد استفاده است. 5- در نظر گرفتن پوشش مناسب برای مقرهای شلیک. در صورت طراحی مقرها به صورت تاشونده، این امر به کاهش سطح مقطع راداری نیز کمک میکند. 6- در نظر گرفتن پوشش مناسب برای تجهیزات حساس. ( اصطلاح من: بیا تو در رو ببند!) بیا تو در رو ببند! هواگردها، بمب‌های غیرهدایت‌شونده از دیگر معضلات اصلی که قایق‌ها با آنها روبرو هستند هواگردها و تسلیحات غیر‌هدایت‌شونده است. بد نیست بدانیم یکی از معضلاتی که ایالات متحده جهت مقابله با قاچاقچیان دریایی روبروست بحث استفاده قاچاقچیان از قایق‌های تندرو است، علاوه بر چابکی بالا، کشف این قایق‌ها آنها را مبدل به یک معضل می‌کند. برای حل این مشکل این کشور یک راهکار ساده و موثر در نظر گرفته است و آن استفاده از بالگردهاست. بالگردها قادرند یک قایق تندرو را با استفاده از توپ یا تسلیحات غیرهدایت‌شونده راکتی خود مورد هدف قرار دهند. همچنین جنگنده‌ها قادرند با استفاده از توپ‌ها، بمب‌های خوشه‌ای، بمب‌های ترکش‌شونده و حتی ناپالم قایق‌ها را با مشکل مواجه سازند. احاطه بالگرد بر قایق غیرمسلح برای مقابله با این نوع تهدیدات همه‌ی راهکارهای فوق‌الذکر را باید مدنظر قرار داد علاوه بر این می‌توان با مسلح کردن قایق‌ها به تسلیحات ضدهوایی دوش‌پرتاب سبک، با لانچر کنترل‌شونده، هواگردها را از نزدیک شدن بیش از حد به قایق‌ها بر حذر داشت. شاید بهتر باشد به جای مسلسل‌هایی که در سینه‌ی قایق تعبیه می‌شود یک لانچر سبک موشکی تعبیه کنیم!؟ جهت مقابله با بمب‌های ناپالم کافی است کلیه‌ی تجهیزات حساس و آسیب‌پذیر مانند رادار، سیستم تهویه، مقر شلیک و... را به درون یک زره حداقلی منتقل کرد. تعبیه دوش‌های آب بر روی قایق علاوه بر کاهش تهدیدات ناپالم، آثار مادون قرمز را به شدّت کاهش خواهد داد. سامانه تایفون تولید شده توسط رژیم صهیونیستی تسلیحات هدایت شونده تسلیحات هدایت‌شونده هرچند کار رهگیری را سهل می‌سازند اما وابستگی آنها به علائم تولیدی شناور هدف، نقطه‌ی ضعف اساسی آنهاست، لذا بکارگیری روش‌های اقدام متقابل نرم در برابر این نوع تسلیحات حیاتی است. در این مورد پیش از این در تاپیک‌های دیگری مفصلا بحث کرده‌ایم و در اینجا به برخی جنبه‌های تاکتیک‌های نرم که در قایق‌های تندرو قابلیت بکارگیری دارند اشاره می‌کنیم. 1- جهت منحرف کردن بمب‌ها و موشک‌های لیزری: بکارگیری لایه دود سامانه‌های جمینگ لیزر 2- تقابل با موشک‌های راداری: طراحی خاص بدنه جهت کاهش علائم راداری کاهش ارتفاع شناور بکارگیری مواد با RCS پایین پنهان کردن کلیه‌ی تجهیزات و تسلیحات (بیا تو در رو ببند.) استفاده از چف 3- در برابر تسلیحات مادون‌قرمز: به حداقل ممکن رساندن علائم گرمایی. بهتر است دود اگزور را درون آب "پخش" کنیم. استفاده از دوش آب در سطح قایق به عنوان روشی موثر، کم هزینه و ساده مطرح است. رنگ‌آمیزی صحیح به نحوی که استتار را تحت تاثیر قرار ندهد. پنهان کردن کلیه تجیزات گرم زیر لایه‌های پوششی مناسب استفاده از شراره دود اگزوز دعوت‌نامه‌ای برای موشک‌های حرارتی 4- تسلیحات تلوزیونی با توجه به یکنواخت بودن دریا به لحاظ تصویری کشف و روهگیری یک قایق تندرو به سادگی امکان‌پذیر است. البته این تسلیحات را نمی‌توان شب هنگام به کار گرفت. راهکارهای پیشنهادی: رنگ‌آمیزی استتاری صحیح بکارگیری لایه دود بهم زدن الگوی تصویری یکنواخت دریا افزایش بیش از پیش سرعت، راهکاری ساده سرعت‌های 100 تا 400 کیلومتر در ساعت رقم‌هایی هستند که امروزه در مسابقات قایق‌های تندرو رقم هایی معمولی خطاب می‌شوند! بد نیست بدانیم رکورد بالاترین سرعت شناور تندرو متعلق به کن واربی استرالیایی است، وی موفق شد با شناور "روح استرالیا" رقم باور نکردنی 511 کیلومتر برساعت را در تاریخ 8 اکتبر 1987 به ثبت برساند. افزایش سرعت هرچند شناور را با ریسک بالایی روبرو می‌کند اما کارایی آنرا را در عملیات‌های بزن در رو به شدت افزایش می‌دهد. نویسنده: محمّدمهدی محمّدی هرگونه کپی برداری بدون درج لینک این صفحه به عنوان منبع خلاف قانون، شرع و اخلاق پژوهشی بوده و مایه دلسردی نویسنده است. این تاپیک را با نظرات سازنده‌ی خود تکمیل کنید. شادی روح شهید عزیز سپهبد علی صیاد شیرازی صلوات.
  3. 1 پسندیده شده
    بخش سوم و پایانی ابهام قبل از ورود به صحنه نبرد درخصوص این واقعیت که آلمان و چند کشور اروپای غربی / شرقی ، تصمیم خود را درخصوص تحویل تانکهای لئوپارد 2آ4 به اوکراین اتخاذ کرده و آن را علنی کرده اند ، بسیار گفته و نوشته شده است که بخشی از تحلیل های مربوط به آن در سطور بالا مورد بررسی قرار گرفت . با این حال ، اگر نسخه تحویلی ، همانی باشد که در خبرها اعلام شده ( بدلیل تفاوت های موجود در برخی رسانه ها در خصوص تحویل نسخه 2آ4 یا 2آ6 ) اینک براساس اعلام رسمی ، کشورهای آلمان ، لهستان ، نروژ ، اسپانیا قرار است چند ده دستگاه تانک را به ارتش کیف تحویل دهند . اما روسها از شیوه حفاظت این محصول غربی بطور دقیق چه اطلاعاتی دارند و قرار است چگونه با آنها مقابله کنند ؟! متن پیش رو ، نگاه شرقی ( روسی ) به ماجرای دفاع دربرابر این جنگ افزار جدید در صحنه نبرد اوکراین بحساب می آید . این شکل از روی منابع روسی به فارسی ترجمه شده ... لئوپارد2آ4.... آیا کارایی آن به اندازه تبلیغات صورت گرفته بر روی آن است ؟!! از یک نظر ، تحلیل در خصوص قابلیت های رزمی این تانک اصلی میدان نبرد آلمانی ، دو چهره مشخص را از خود به نمایش می گذارد . درواقع ، از یک طرف نمی توان مزیتهای این فناوری را شامل سهولت کاربرد ، قابلیت اطمینان بالا و درنهایت کیفیت سامانه های بکار رفته درآن را انکار نمود که به شکل ذاتی ، معرف کیفیت محصولات نظامی آلمانی است . اما از سوی دیگر ، جنگ درسوریه و حضور ارتش ترکیه و وارد شدن در عملیات نظامی علیه بخشی از شبه نظامیان حاضر در این کشور ویران شده و بالتبع ارسال تانک های لئوپارد 2آ4 و داده های ثبت شده درآن که حتی گفته میشود برخی از سامانه های زرهی ترک با استفاده از مهمات ضد زره قدیمی نظیر مالیوتکا ، منهدم شده اند ، باعث میشود تا تردیدهایی در زمینه کارایی این سخت افزار فراهم آید . اگر چه باید معترف بود که در خصوص انهدام لئوپاردهای تُرک ، اغراق هایی نیز صورت گرفته ، اما انتشار تصاویر لئوپاردهای منهدم شده ارتش ترکیه به شکل نسبی ، ضربه مشخصی را به شهرت این تانک وارد نمود . در نتیجه ، حضور رزمی این تانکها توسط ارتش ترکیه در صحنه عملیات نظامی و انهدام چند دستگاه ازآن را نمی توان یک تصویر کامل از شکست فناوری این تانک محاسبه نمود ولی لئوپارد به مانند همتایان بریتانیایی و روسی خود از چند نقطه ، ضعف های مشخصی را بخود می بیند ( در بخش های انتهایی و فوقانی تانک ) و این رامی توان در خصوص همه تجهیزات مورد کاربرد در صحنه رزمی اوکراین صادق دانست . از دید منابع روسی ، بحث بقاء پذیری یک تانک اصلی میدان نبرد را می بایست با ارزیابی میزان حفاظت آن در بخش جلویی و برجک مورد بررسی قرار داد ، هر چنددر این میان برخی معتقدند که در صحنه نبرد ، الزاما قرار نیست تنها به پیشانی تانک شلیک کند ، اما لئوپارد2آ4 به مانند همتایان شرقی و غربی خود ، در این زمینه صاحب شهرت به نظر می رسد . با توجه به این مساله ، در نگاه نخست ، وضعیت جالبی را شاهد خواهیم بود ، بدین معنی که هیچ تصویر مستندی درخصوص انهدام این تانک از بخش پیشانی وجود ندارد که نتیجه طبیعی چنین امری ، آن است که نمیتوان تحلیل نمود که این بخش نقطه ضعفی را از خود نشان خواهد داد یا خیر ، اما با توجه به دارایی های ضد زره زمین و هواپایه ارتش روسیه ، میتواند برای مدافعان ، به یک ضعیف کننده اعصاب ( کنایه از حفاظت موثر دراین بخش و تضعیف اثر بخشی سامانه های ضد زره .م ) تبدیل گردد . آیا لئوپارد2آ4 با شاخص های یک تانک پیشرفته مطابقت دارد ؟! به اعتقاد کارشناسان روسی ، این تانک آلمانی ، علیرغم تبلیغات صورت گرفته روی آن ، یک فناوری به نسبت قدیمی است که امکان تاثیر گذاری ماورایی بر روی صحنه نبرد را دراختیار ندارد ، هر چند در منابع غربی ، ( چه مراجع مستند و چه ویراستاران ویکی پدیا) به این تانک یک قدرت جادویی در دفاع همه پرتابه های ضد زره موجود در سازمان رزمی ارتش روسیه اعطاء کرده اند . اما در واقعیت ماجرا ممکن است روند مقداری متفاوت باشد . این شکل از روی منابع روسی به فارسی ترجمه شده ... لئوپارد2آ4 از سال 1985 در خط تولید قرار گرفت و بمدت شش سال ، یعنی تا مارس 1992 این فرآیند ادامه پیدا نمود . براساس داده های موجود ، تمامی تانکهایی که در این بازه زمانی تولید شدند ، دو سطح حفاظت زرهی مشخص را در قالب B-tech و C-tech دریافت نموده اند که تانکهای تحویلی از سال 1985 تا 1987 سطح حفاظت B-tech را دارا هستند . از سال 1988 تا 1992 نمونه های تحویلی به بوندس وهر ، سطح حفاظتی C-tech را بخود می بینند که به شکل منطقی ، بقاء پذیری بیشتری را برای تانک مزبور فراهم می نمود و اگر این داده که لئوپاردهای صادراتی از نوع B-tech بوده اند ، مورد پذیرش قرار گیرد ، نسخه هایی که بطور مستقیم از ارتش آلمان به اوکراین ارسال خواهند شد ،احتمالا از نمونه C-tech خواهند بود . با این حال ، ارتش آلمان هنوز داده های دقیق تری را در این زمینه منتشر ننموده ولی به احتمال بسیار زیاد ، زره های سرامیکی روی برجک این تانکها نصب خواهد شد ( یا بصورت نصب شده ارسال می شود ) که برای خنثی کردن تاثیر ضربه ناشی از برخورد موشکهای ضد زره مجهز به کلاهک های تجمعی ( مضاعف/ دوگانه ) استفاده می شود . در ادبیات علمی غرب ، به این زره ها ، سطوح حفاظتی واکنشی غیر انفجاری ( NERA) گفته میشود که تجهیزات زرهی روسی نیز بدان مجهز شده اند ، در نتیجه لئوپارد در این زمینه ، بدون رقیب محسوب نمی شود . با این وصف ، مناقصه ارتش سوئد تاحدودی می تواند تصویر روشن تری را از نمونه های اولیه لئوپارد2آ4 برای مخاطب ایجاد کند ( نسخه Leopard 2 Improved که از فناوری های نسخه 2آ5 استفاده نموده ) و همچنین لئوپاردهای 2آ5 همین ارتش ( با شناسه STRV-122 ) که سطح حفاظت بهتری را به نمایش می گذارند . https://www.aparat.com/v/flOHN بدین ترتیب ، اگر تصویر ارائه شده مبنایی برای قضاوت باشد ، بخش پیشانی تانک اصلی میدان نبرد لئوپارد2آ4 با سطح حفاظت B-tech ( ارائه شده توسط کشورهایی غیر از آلمان ) امکان مقاومتی میان 70-60 درصد را در برابر مهمات ساب کالیبر ( حدود 300 م.م ضخامت فولاد ) را فراهم می آورد ولی این میزان در برابر مهمات ضد زره قوی تر ، که امکان نفوذ به درون زرهی به ضخامت 500-400 م.م را دارد ، به حدود 30-20 درصد خواهد رسید . ( این اعداد برای شلیک مستقیم از روبرو به پیشانی تانک است ) این شکل از روی منابع روسی به فارسی ترجمه شده ... زره پیشانی لئوپارد2آ4 براساس داده های ثبت شده در منابع آشکار (باز) ، درصورتی که براساس استاندارد B-tech تحویل شود ، در بخش پیشانی با ضخامتی درحدود 400-350 م.م تا 700-600 م.م در بخش های مختلف ، میتواند در برابر مهمات ساب کالیبر یا کلاهک های تجمعی مقاومت کند . این مساله در نمونه های تی-72 بی و تی-80 یو بدلیل استفاده از زره های غیرفعال ، به نظر بالاتر می آید ( در بخش پیشانی ) . این شکل از روی منابع روسی به فارسی ترجمه شده ... اما حفاظت سطح C-tech ( تقویت شده ) گرچه با نمونه قبلی ، تفاوت هایی را نشان میدهد ، ولی براساس گزارش هایی که بریتانیایی ها منتشر کرده اند ، ( مقایسه بین C-tech و حفاظت چلنجر ) ، لئوپارد آلمانی در بخش پیشانی برجک ، با زرهی به ضخامت 420-410 م.م امکان مقابله با مهمات ساب کالیبر و در بخش هایی با ضخامت حدود 800-750 م.م دربرابر مهمات شدید الانفجار ضد زره را در اختیار داشت که به ادعای روسها ، این ارقام ضعیف تر از سطح حفاظت تی-72بی و تی-80یو بدون دفاع فعال به نظرمی رسد . با توجه به این مساله ، سطح حفاظت لئوپارد2آ4 براساس داده های موجود و بدون تغییرات احتمالی ، مقداری با استانداردهای امروزین فاصله دارد، هر چند این تحلیل که این سطح حفاظت کاملا بی فایده است نیز درست به نظر نمی رسد ، بدین معنی که با مهمات ضد زره قدیمی نمیتوان ان تانک را متوقف نمود . از راست به چپ : پرتابه 3VBM19 / 3BVM22-23 / 3BM42 آیا راهی برای متوقف کردن پلنگ آلمانی وجود دارد ؟!! در سطور پیشین ، به شکل مختصر ، ضعف های این تانک در بخش انتهایی بدنه و فوقانی بررسی شد ، اما وقتی امکان شلیک مهمات ضد زره بصورت عمود بر زره تانک فراهم شود ، حتی مهمات قدیمی ضد زره می تواند حرفهایی برای ارائه داشته باشد تا جایی که منابع روسی معتقدند که مهمات ضد زره توپهای 30 م.م نیز در سطح مشخصی ، توان وارد کردن آسیب به این تانک آلمانی را دارند . علاوه براین ، توپخانه ، مین ضد تانک ، بدون سرنشین های انتحاری ( و البته مسلح کردن زمین عملیات .م ) نیز میتواند برای هر خودروی زرهی در صحنه نبرد خطرناک باشد . مهمات (شامل خرج و پرتابه ) توپ 2A46 اما به واقع باید گفت که رودرویی با لئوپارد2آ4 از بخش پیشانی با استفاده از مهمات ضد زره با کلاهک تجمعی ، راکتهای ضد زره قدیمی و .. اثر مطلوبی نخواهد داشت و این مساله بخصوص برای آن دسته از کسانی که معتقدند ، امکان نابود کردن این تانک با موشکهای ضد زره مالیوتکا وجود دارد ، می بایست توجیه شود . اما برای خدمه تانکهای روسی ، استفاده از مهمات ساب کالیبر میتواند تا حدودی ره گشا باشد ، اگر مهمات اورانیومی به اوکراین تحویل نشود ، مهمات Mango یا حتی نمونه های موسوم به Leads ( در نسخه های تولید شده از تنگستن ) میتواند موثر باشد . مضاف براین ، امکان کاربرد موشکهای ضدزره هدایت شونده نیز از تانکهای روسی علیه لئوپارد وجود دارد که البته در خصوص کارایی مشخصی ، بحث های کامل تری باید صورت گیرد .در حوزه تسلیحات ضدزره موجود در سازمان رزمی پیاده نظام ارتش روسیه ، نمونه های کنکورس-ام ، میتس-ام ، کورنت و همچنین نمونه های متاخر Khrizantema-S و Shturm می تواند کارایی مناسبی را به نمایش گذارد . پی نوشت : بن پایه 1 بن پایه 2 3-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  4. 1 پسندیده شده
    تانک های ناشناخته پادشاهی زاهد!! بخش چهارم...تانک M2020 تانک اصلی میدان نبرد جدید کره شمالی که از خیابان کیم ایل سونگ می گذرد. توسعه : متاسفانه هنوز اطلاعات زیادی در مورد این تانک در دست نیست.ارتش خلق کره (KPA) هنوز به طور رسمی تانک جدید را معرفی نکرده یا نام دقیقی را مانند بقیه خودروهای زرادخانه خود به دلیل استراتژی کره شمالی مبنی بر فاش نکردن جزئیات در مورد آن، ارائه نکرده است. با این حال، این یک طراحی تقریباً کاملاً جدید است که به نظر می رسد اشتراکات کمی با MBT های قبلی توسعه یافته در کره شمالی داشته باشد. همچنین این اولین تانکی است که پس از معرفی Songun-Ho در یک رژه در همان مکان در سال 2010 ساخته شده است. طراحی تانک جدید کره شمالی در نگاه اول یادآور MBT های استاندارد غربی است که به طور قابل توجهی از تانک های قبلی تولید شده در کره شمالی متمایز شده است. تانک های قبلی به طور کلی،در مقایسه با MBTهای غربی از اندازه کوچک‌تری برخوردارند که مهمترین دلیل آن را می توان کاهش هزینه ها و همچنین برای حمل و نقل ساده تر از طریق راه آهن و هواپیما دانست، در حالی که MBTهای ناتو معمولا گران تر و بزرگتر هستند و راحتی بیشتری را برای خدمه فراهم می کنند. استتار سه رنگ ماسه ای روشن، زرد و قهوه ای روشن نیز برای تانک های کره شمالی بسیار غیرمعمول است، که یادآور الگوهای استتار استفاده شده بر روی خودروهای زرهی در طی عملیات طوفان صحرا در سال 1990 است. اخیراً، زره ای های کره شمالی با استتار استاندارد شبیه به روسی و سه استتار قهوه ای و خاکی روی پایه سبز نیز به نمایش درامده اند. با این حال، تجزیه و تحلیل دقیق تانک نشان می دهد که در واقعیت، همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. بدنه : بدنه تانک جدید کاملاً متفاوت از MBT های قبلی کره شمالی است و بسیار شبیه به تانک T-14 آرماتا، مدرن روسی است که برای اولین بار در رژه هفتادمین سالگرد پیروزی جنگ بزرگ میهنی در 9 می ۲۰۱۵ ارائه شد و در آن راننده در مرکز در جلوی شاسی قرار می گیرد و دارای یک دریچه با دو پریسکوپ است. تانک مانند T-14 دارای هفت چرخ جاده با قطر بزرگ است که توسط یک دامن پلیمری(مشکی رنگی که در تصویر دیده می شود) محافظت می شود. در تانک کره شمالی، دامن پلیمری تقریباً به طور کامل چرخ‌ها را می‌پوشاند و بیشتر وسایل متحرک را پنهان می‌کند. مانند تقریبا تمام MBT های مدرن، چرخ زنجیر در عقب و چرخ بی کار یا هرز در جلو قرار دارد. شنی تانک نیز دارای سبک جدیدی هستند. در واقع، به نظر می رسد که آنها یک نوع لاستیکی دو پین دار از مشتقات غربی هستند، در حالی که در گذشته، این شنی ها تک پین با پین های لاستیکی مانند نمونه های شوروی و چینی بودند. قسمت عقب بدنه توسط زره‌ قفسی محافظت می‌شود. این نوع زره که از کناره‌های محفظه موتور محافظت می‌کند، اغلب در خودروهای نظامی مدرن استفاده می‌شود و در برابر سلاح‌های ضد تانک پیاده نظام با کلاهک‌های HEAT ، مانند RPG-7 حفاظت ایجاد می‌کند. در سمت چپ، مانند تی ۱۴ زره قفسی دارای سوراخی برای دسترسی به صدا خفه کن است،تنها تفاوت بین این دو تانک این است که در T-14، دو صدا خفه کن، یکی در هر طرف وجود دارد. شباهت های بدنه T-14(بالا) و بدنه MBT جدید کره شمالی(پائین) آشکار است. در فیلم های رژه در نقطه ای یکی از تانک ها از روی دوربین رد می شود و مشاهده می شود که تانک دارای سیستم تعلیق میله پیچشی می باشد. عقب خودرو نیز یادآور T-14 است که از قسمت جلو بلندتر است. این احتمالاً برای افزایش فضای موجود در محفظه موتور انجام شده است، احتمالاً به منظور قرار دادن یک نسخه ارتقا یافته از موتور 12 سیلندر Songun Ho که طبق تخمین ها، قدرتش از 1000 به 1200 اسب بخار رسیده است. بدیهی است که مشخصاتی مانند حداکثر سرعت، برد یا وزن MBT جدید ناشناخته است. بخش های مختلف تانک تی ۱۴ روسی.یک نگاه گذرا شباهت های تانک جدید کره ای را با این تانک روسی نشان می دهد. برجک : اگر بدنه، درظاهرش ، T-14 ، مدرن ترین MBT در ارتش روسیه را به یاد می آورد، برجک به طور مبهم یادآور M1 Abrams ، ارتش ایالات متحده یا تانک صادراتی MBT-3000 چینی که به عنوان VT-4 شناخته می شود، می باشد. از نظر ساختاری، برجک بسیار متفاوت از برجک آبرامز است. در واقع قسمت پایینی برجک دارای چهار سوراخ برای تعدادی لوله نارنجک انداز است. بنابراین می توان فرض کرد که برجک مانند بسیاری از MBT های مدرن (به عنوان مثال Merkava IV یا Leopard 2) اهنی و مجهز به زره های کامپوزیتی است که روی آن نصب شده است. در نتیجه ساختار درونی آن با ظاهر خارجی متفاوت است. زره برخی از تانک های مدرن مانند M1 Abrams وChallenger 2 از مواد کامپوزیتی ساخته شده است که قابل جدا شدن نیستند. جزئیاتی که به این موضوع اشاره می کند، برجستگی آشکاری است که بین زره شیب دار جلو و سقف، جایی که دو گنبد برای فرمانده و لودر وجود دارد، قابل مشاهده است. M1A2 SEPv2 مجهز به سامانه دفاع فعال تروفی در سمت راست برجک یک تکیه گاه برای دو لوله پرتاب موشک نصب شده است. اینها احتمالاً می توانند یک کپی از موشک های ضد تانک روسیه 9M133 Kornet یا برخی موشک های ضد هوایی را شلیک کنند روی سقف برجک، در سمت راست چیزی شبیه سامانه دید حرارتی مستقل فرمانده وجود دارد، جلوی گنبد فرمانده، سایت دید توپچی و درست زیر آن، یک سیستم تسلیحاتی کنترل از راه دور مسلح به نارنجک خودکار در مرکز وجود دارد. و در سمت چپ گنبد دیگری با پرسکوپ ثابت نیز قرار گرفته است. در بالای توپ یک مسافت یاب لیزری وجود دارد که قبلاً در خودروهای قبلی کره شمالی در آن موقعیت وجود داشت. در سمت چپ آن چیزی شبیه دوربین دید در شب است. همچنین پریسکوپ ثابت دیگری در سمت راست گنبد فرمانده، بادسنج، آنتن رادیویی در سمت راست و در سمت چپ، چیزی که ممکن است شبیه یک حسگر باد باشد وجود دارد. در قسمت عقب، فضایی برای قرار دادن تجهیزات خدمه یا چیز دیگری وجود دارد که دو طرف و پشت برجک را می پوشاند و چهار پرتاب کننده نارنجک انداز های دودزا برای هر طرف وجود دارد. در قسمت عقب و طرفین سه قلاب برای بلند کردن برجک تعبیه شده است. طرحی که سیستم های تانک جدید کره شمالی را نشان می دهد. تسلیحات : ما می‌توانیم استنباط کنیم که سلاح اصلی تانک، مانند سونگون-هو،کپی کره شمالی از توپ ۱۲۵ میلی متری 2A46 روسیه است و نه از توپ 115 میلی متری 2A20 شوروی زیرا که ابعاد توپ آشکارا بزرگتر است و همچنین بعید است که کره شمالی یک توپ نسل قدیم را بر روی خودرویی که به نظر می رسد از نظر فناوری پیشرفته است نصب کرده باشند. از روی تصاویر می توان منطقا فرض کرد که این توپ توانایی شلیک موشک‌های هدایت شونده ضد تانک را برخلاف توپ های ۱۲۵ میلی متری روسی ندارد،زیرا این تانک به موشک انداز خارجی مجهز است، روی لوله توپ ، مانند C1 Ariete یا M1 Abrams، یک MRS (سیستم مرجع دهانه توپ) نصب شده است که به طور مداوم در یک راستا بودن لوله توپ را با دید توپچی بررسی می کند. یک فرض دیگری که می توان مطرح کرد این است که توپ به سیستم لودر خودکار مجهز نیست زیرا در داخل برجک سه خدمه حضور دارند. فرمانده تانک در سمت راست برجک پشت توپچی قرار گرفته است.دلیل آن این است که سامانه دید حرارتی فرمانده و توپچی در سمت راست قرار دارند، مانند C1 Ariete ایتالیایی، جایی که فرمانده پشت توپچی نشسته است و موقعیت های مشابهی از نظر اپتیکی دارند. لودر در سمت چپ برجک قرار دارد و گنبد شخصی خود را بالای سرش دارد. تسلیحات ثانویه متشکل از یک مسلسل کواکسیال، احتمالاً 7.62 میلی متری است که در کنار برجک نصب شده است، و یک نارنجک انداز خودکار روی برجک، احتمالاً کالیبر 40 میلی متر، که از داخل تانک کنترل می شود. موقعیت قرار گیری تجهیزات فرمانده و توپچی در C1 Ariete بسیار شبیه به MBT جدید کره شمالی است. حفاظت : به نظر می رسد این تانک مانند تی ۱۴ دارای زره واکنش گر انفجاری در بخش های جانبی شاسی است و زره های کامپوزیت فاصله دار جلو و کنار برجک را می پوشانند. در مجموع 12 لوله نارنجک انداز در اضلاع پایینی برجک وجود دارد که در گروه های سه تایی، شش عدد در جلو و شش عدد در دو طرفین قرار دارند. این سامانه ها احتمالاً کپی سیستم دفاع فعال افغانیت، تولید روسیه هستند که بر روی تی-14 آرماتا و روی خودروی جنگی سنگین پیاده نظام تی-15 نصب شده است. افغانیت روسی از دو زیرسیستم تشکیل شده است، یک زیرسیستم عمومی متشکل از خمپاره های کوچک نصب شده بر روی سقف برجک، با پوشش 360 درجه، که نارنجک های کوچک را علیه راکت ها و گلوله های تانک شلیک می کند، و یک سیستم ضد موشکی شامل 10 فروند نارنجک انداز ثابت بزرگ (5 عدد در هر طرف) در قسمت پایینی برجک نصب شده است. سیستم حفاظت فعال افغانیت بر روی تی ۱۴ نصب شده است. حداقل چهار رادار که احتمالاً از نوع آرایه اسکن شده الکترونیکی فعال (AESA) هستند، دو مورد روی زره کامپوزیت جلویی و دو تا در طرفین نصب شده اند. اینها برای شناسایی موشک های ورودی به سمت تانک استفاده می شوند، اگر یک موشک توسط رادارها شناسایی شود، سیستم به طور خودکار فعال می شود و یک یا شاید چند نارنجک را در جهت هدف شلیک می کند. همچنین دو دستگاه در طرفین برجک نصب شده است. اینها می‌توانند گیرنده‌های هشدار لیزری باشند که با سایر حسگرها برای سیستم حفاظت فعال استفاده می‌شوند.در صورت صحت این نظر، هدف آنها شناسایی پرتوهای لیزر تابانده شده دشمن است که به سمت تانک نشانه می روند و به طور خودکار نارنجک های دودزا را فعال می کنند تا تانک را پنهان کنند. تصویر دیگری از برجک به وضوح شش نارنجک انداز و دو رادار جلویی سامانه دفاع فعال را نشان می دهد. کره شمالی یکی از عجیب‌ترین کشورهای جهان است این کشور که اغلب پادشاهی گوشه نشین نامیده می شود، در حال حاضر به دلیل آزمایش های هسته ای، تقریباً در سراسر جهان تحت تحریم است. این امر کشور را نه تنها از مزایای اقتصادی ، بلکه از بسیاری از منابع مورد نیاز برای ساخت تانک، از جمله سیستم های تسلیحاتی خارجی و مواد معدنی که این کشور در آن با کمبود مواجه است، تا حد زیادی محروم کرده است. در حالی که کره شمالی راه هایی برای دور زدن این تحریم ها و شرکت در تجارت محدود،از جمله فروش سلاح به کشورهای خارجی پیدا کرده است. کره شمالی یک تولیدکننده بزرگ تسلیحات است و ثابت کرده است که می تواند هزاران MBT، APC، SPG و بسیاری از انواع سلاح های دیگر بسازد. آنها همچنین پیشرفت ها و توسعه های زیادی در طرح های خارجی انجام داده اند. در حالی که واضح است که نسخه های کره شمالی پیشرفت های قطعی نسبت به نسخه های اصلی دارند، نسخه های اصلی معمولاً نیم قرن قدمت دارند.البته هیچ کس،به جز ماشین تبلیغاتی کره شمالی، نمی تواند ادعا کند که خودروهای کره شمالی برتری یا حتی قابل مقایسه با مدرن ترین خودروهای سایر کشورها هستند. علاوه بر این،صنعت الکترونیک کره شمالی در موقعیتی نیست که بتواند سیستم های الکترونیکی گران قیمت و پیچیده و نرم افزارهای مرتبط با آنها را برای MBTهای مدرن تولید کند.حتی برای تولید داخلی نمایشگرهای LCD بسیاری از اجزا و قطعات مستقیما از چین تهیه و سپس در کره شمالی مونتاژ می شود.با توجه به همه این عوامل،بسیار عجیب است که اقتصاد و صنعت نظامی کره شمالی بتواند یک MBT با ویژگی ها و سیستم های قابل مقایسه با نمونه های ساخت ایالات متحده و روسیه طراحی کند و بسازد. سیستم دفاع فعال افغانیت شوروی که MBT جدید کره شمالی در تلاش است از آن تقلید کند، مبتنی بر دهه‌ها تجربه شوروی در این زمینه بود که از اواخر دهه 1970 شروع شد.به طور مشابه، اولین MBT آمریکایی که حفاظت فعال را ارائه کرد M1A2C از سال 2015 است که از سیستم Trophy ساخت اسرائیل استفاده می کند که در سال 2017 وارد خط تولید شد. بسیار بعید است که کره شمالی بتواند این کار را انجام دهد و از یک سیستم بسیار پیشرفته مانند افغانیت تقلید کند.البته این احتمال وجود دارد که کره شمالی این سیستم را از روسیه خریداری کرده باشد، اما هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد روس ها مایل به فروش این سیستم بسیار پیشرفته به کره شمالی هستند.یک منبع وارداتی محتمل‌تر، چین است، که سامانه دفاع فعال بومی خود را توسعه داده است. استدلال های مشابهی را می توان برای تسلیحات کنترل از راه دور جدید MBT کره شمالی، دوربین مادون قرمز پیشرفته، زره های ترکیبی پیشرفته ارائه کرد. بسیار بعید است که کره شمالی بتواند این سیستم ها را به تنهایی توسعه دهد و بسازد. این تنها دو گزینه ممکن را باقی می‌گذارد: یا این سیستم‌ها از خارج به احتمال زیاد از چین خریداری شده‌اند، یا اینکه آنها تجهیزات جعلی‌ ساده‌ای هستند که برای فریب دادن دشمنان به‌کار می‌روند. هیچ راهی برای محققان نظامی برای دسترسی به فناوری کره شمالی وجود ندارد و کره شمالی از انتشار علنی هرگونه اطلاعات در مورد تجهیزات خود خودداری می کند. با توجه به اینکه رژه تنها راه برای مشاهده جدیدترین فناوری نظامی کره شمالی است، باید در نظر داشت که هیچ تضمینی وجود ندارد که سیستم های نشان داده شده عملیاتی یا کاملاً توسعه یافته باشند یا اینکه آنها همه قابلیت های ارائه شده را دارند. اطلاعاتی که می توان از یک رژه به دست آورد سطحی است و اکثر جزئیاتی که برای درک قابلیت های یک سیستم تسلیحاتی مدرن بسیار مهم هستند، غیرقابل دسترس یا مبهم هستند. با وارد شدن به خدمت K2 Black Panther در سال 2014، کره شمالی نیز مجبور شد تانک جدیدی ارائه دهد که بتواند با MBT جدید کره جنوبی کنار بیاید. بنابراین، این می تواند ماکتی برای ترساندن برادران جنوبی آنها باشد و به جهان نشان دهد که آنها می توانند از نظر نظامی با ارتش های توسعه یافته ناتو رقابت کنند. در هر صورت مشخصات این تانک کاملا متفاوت از تانک های قبلی کره شمالی است و نشان می دهد که حتی کره شمالی، شاید با کمک جمهوری خلق چین، قادر به توسعه و ساخت یک MBT مدرن است. جزئیاتی که نباید نادیده گرفته شود این است که 9 مدل ارائه شده در 10 اکتبر 2020 احتمالاً مدل های پیش تولید هستند و در آینده باید منتظر تانک های تولیدی باشیم اگر این خودرو واقعاً قرار است خدمات ارائه کند. تانکی که در اکتبر ۲۰۲۰ در میدان کیم ایل سونگ رژه می رفت،استتاری شبیه به M1 آبرامز آمریکایی دارد. یکی از ۹ تانک نشان داده شده در رژه ۱۰ اکتبر ۲۰۲۲ یکی از ۹ تانک که در رژه ۲۵ آپریل ۲۰۲۲ با استتار سه رنگ جدید شرکت داشت. پایان  مترجم SHAHDAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.  منابع : https://www.google.com/amp/s/tanks-encyclopedia.com/modern/north_korea/songun-ho-915.php%3famp https://www.google.com/amp/s/tanks-encyclopedia.com/new-north-korean-mbt/amp/
  5. 1 پسندیده شده
    بخش سوم ..... فرماندهان Songun-Ho در طول رژه سال ۲۰۱۰ بیرون از دریچه های خود سلام می کنند.با وجود داشتن ۳ خدمه در برجک،به نظر می رسد که Songun-Ho تنها دارای دو دریچه در بالای برجک است. Songun-Ho دارای یک فاصله یاب لیزری (LRF) در بالای توپ است که کوچک‌تر و احتمالاً مدرن‌تر از LRF‌ های قبلی کره شمالی است. یک نورافکن مادون قرمز در سمت راست توپ نصب شده و از طریق مهاربندها به آن متصل می شود.این یک ویژگی بسیار رایج در تانک های کره شمالی است. لودر در سمت راست، توپچی در جلو در سمت چپ و فرمانده در سمت چپ عقب برجک نشسته است. یکی دیگر از ویژگی‌های این تانک مسلسل 14.5 میلی‌متری KPV است که در بالای برجک نصب شده است. وجود آن در سمت راست نشان می دهد که توسط لودر استفاده می شود. این مسلسل به احتمال زیاد کنترل از راه دور نیست، به این معنی که لودر باید دریچه را باز کند تا بتواند با آن کار کند که او را در برابر شلیک سلاح های سبک دشمن آسیب پذیر میکند. یکی دیگر از سلاح های ثانویه ای که از اولین رژه سونگون-هو وجود داشته است، موشک ضد هوایی دوش پرتاب ایگلا است که در سمت چپ برجک نصب شده و احتمالاً توسط فرمانده عملیاتی می شود. این هم یک ویژگی مشترک در تانک های کره شمالی است. با این حال، تصاویر سونگون-هو در طول تمرینات نشان می دهد که این موشک به ندرت در میدان استفاده می شود.یک مسلسل کواکسیال 7.62 متری مدل ناشناخته (شاید یک PKT) نیز به احتمال زیاد وجود دارد. نمایی از برجک Songun-Ho در طول رژه اوایل دهه ۲۰۱۰.این عکس شکل پیازی برجک،فاصله یاب لیزری نورافکن مادون قرمز،نارنجک اندازهای دودزا ،موشک ایگلا و مسلسل ۱۴.۵ میلی متری KPV را با جزئیات خوب نشان می دهد.دریچه ها از نظر طراحی شبیه به تانک های قدیمی کره شمالی هستند. برجک Songun-Ho ، دارای یک سبد مستطیلی نسبتاً بزرگ است. ماهیت این سبد دقیقاً مشخص نیست - ممکن است برای نگهداری مهمات یا فراهم کردن فضای داخلی بیشتر باشد. محتمل ترین نظریه این است که در واقع حاوی جعبه های ذخیره سازی است که می توان از خارج از تانک به آنها دسترسی داشت. نارنجک اندازهای دودزا در دو طرف برجک، جلوی سبد نصب می‌شوند که تعداد آنها در هر طرف چهار عدد است. یک حسگر باد نیز ظاهراً در بالای سبد برجک نصب شده است. منابع کره شمالی ادعا می کنند که برجک این تانک ۹۰۰ میلی متر حفاظت زرهی را ارائه می دهد،اگر چه آنها مشخص نمی کنند که آیا این موضوع در برابر پرتابه های APFSDS است یا پرتابه های HEAT.در هر صورت،بسیار بعید است که برجک واقعا این مقدار محافظت را ارائه دهد.در حالی که منطقی است انتظار داشته باشیم که Songun-Ho مجهز به نوعی زره ترکیبی در برجکش باشد،احتمالا فناوری زره های ترکیبی نسبتا ابتدایی که توسط کره شمالی استفاده می شود،نشان می دهد برجک در برابر مهمات ضد تانک مدرن آسیب پذیر است. تغییرات در Songun-Ho پس از اولین رونمایی در سال 2010، Songun-Ho در چند پیکربندی دیگر نیز به نمایش درامده است که در بلوک های زره واکنشگر انفجاری و همچنین تسلیحات ثانویه با نمونه ای که برای اولین بار در سال 2010 مشاهده شد، متفاوت است. در اولین نسخه اصلاح شده، که ممکن است در اوایل سال 2010 دیده شده باشد،بلوک های واکنش گر انفجاری روی برجک با نسخه اصلی تفاوت داشت. این بلوک‌ها در قسمت جلوی برجک و شاسی قرار می‌گیرند و محافظت بیشتری در قوس جلویی برجک ایجاد می‌کنند.بلوک های موجود در روی برجک به نظر می رسد که روی یکدیگر قرار گرفته اند.توانایی زره واکنشگر انفجاری برای کار در حالی که دو عدد از آنها روی هم قرار گرفته است ، چیزی است که در همه انواع بلوک های انفجاری وجود نداشته و معمولا فقط در برخی از بلوک های مدرن تر وجود دارد و بسیار شگفت آور است که کره شمالی قبلا چنین بلوک هایی را توسعه داده است. (اگر چه برخی گاهی اوقات ادعا می‌کنند که تنها دلیلی که کره شمالی از این طراحی استفاده می‌کند برای اهداف فریبکارانه است). تانک هایی که از این سبک دو زره روی هم استفاده می کنند، هم در استتار تک رنگ استفاده شده در رژه سال 2010 و هم در استتار رنگارنگ زرد و سبز در رژه های بعدی، به ویژه در سال 2017 دیده شده اند. منابع کره شمالی ادعا می کنند که زره های نصب شده در برجک حفاظت اضافی 500 میلی‌متری را ارائه می دهند، علاوه بر 900 میلی‌متر که قبلاً برای برجک ارائه می‌شد، که در نتیجه سطح حفاظتی برجک در حدود 1400 میلی‌متر است. بار دیگر، این به احتمال زیاد اغراق آمیز است. Songun-Ho با برجک مجهز به زره واکنشگر انفجاری در رژه ، شاید در سال ۲۰۱۷،موشک ایگلا نیز به نظر می رسد از سمت راست به عقب برجک منتقل شده است.این تانک دارای استتار جدیدی است که به طور قابل توجهی در رژه های ۲۰۱۸ دیده شده است. یکی دیگر از پیکربندی های اولیه Songun-Ho که در یک نمایشگاه نظامی مشاهده شد، بسته زره واکنشی فوق الذکر و همچنین دو موشک هدایت شونده ضد تانک کونکورس را در سمت راست جلوی برجک نشان داد. استفاده از ضدتانک های خارجی در Songun-Ho، که در تاریخ های بعدی مجدداً رخ داد، به عنوان دلیلی تلقی می شود که توپ ۱۲۵ میلی متری کره شمالی قادر به شلیک هیچ موشکی نیست و از طرفی نشان دهنده ظرفیت نفوذ محدود گلوله های شلیک شده از این توپ است ، زیرا نیاز به موشک‌هایی را بوجود اورده که احتمال نفوذ در زره‌های دشمن را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد. همین پیکربندی همچنین دارای دو موشک دیگر است که به نظر می رسد یک نوع ناشناس از سیستم های دفاع هوایی دوش پرتاب باشند. Songun-Ho مسلح به Konkurs در یک نمایشگاه نظامی در دهه ۲۰۱۰.شماره ۹۱۵ در روی برجک دلیلی است که این تانک نیز در منابع غربی Songun-915 نام گذاری شده است.این پیکره بندی هرگز خارج از این مثال خاص دیده نشده است،که ممکن است نشانه آن باشد که معمولا استفاده نمی شود.جالب اینجا است که این تانک فاقد موشک ایگلا می باشد. شکل دیگری از پیکربندی اولیه سونگون-هو که به نمایش درامده است، پیکربندی آبی خاکی است که در آن روی تانک یک لوله برای عبور از رودخانه نصب شده است.مسلسل نصب شده روی برجک نیز توسط یک پوشش محافظ پوشیده شده است. Songun-Ho در تمرینات عبور از رودخانه در یک رودخانه یخ زده.یک پرچم بر روی لوله نصب شده است. از نظر ظاهری چشمگیرترین پیکربندیSongun-HO که نشان داده شده است و در برخی از تانک ها در سال 2018 دیده شده ، اولین بار در رژه هفتادمین سالگرد تاسیس کره شمالی مشاهده شد. در سمت راست برجک، مسلسل 14.5 میلی‌متری KPV با یک نارنجک‌انداز خودکار 30 میلی‌متری که یک سلاح طراحی شده در کره شمالی است، جایگزین شده است. به جای یک فروند موشک ایگلا، دو موشک روی یک روبنای بلند و دکل مانند در عقب برجک و در مرکز آن نصب شده بودند. در نهایت یک موشک انداز جدید ضد تانک در سمت راست دیده می شود. از نظر طراحی بهتر از پرتابگرهای قبلی است و به نظر می‌رسد موشک‌هایی که پرتاب می‌کند Bulsae 3 ساخت کره شمالی هستند. برخی منابع دیگر نشان می‌دهند که Bulsae 3 احتمالاً یک مدل بهبود یافته از موشک قدیمی فاگوت است که کره شمالی آن را با عنوان Bulsae-2 کپی کرده است. در موشک Bulsae-3 هدایت سیمی با هدایت لیزری جایگزین شده است، این کار بر اساس فناوری برگرفته از موشک های کورنت که کره شمالی نه از روسیه بلکه از سوریه دریافت کرده ،و پادشاهی گوشه نشین با آن روابط نظامی قابل توجهی دارد انجام شده است.با این حال،شواهد اخیرا به دست امده عمدتا ریشه های بین Bulsae-3 و Fagot را رد کرده است و این موشک در واقع نوعی کپی داخلی از کورنت است. اضافه شدن آنها به بسته تسلیحاتی تانک های کره احتمالاً نشان می دهد که آنها در هر صورت برتر از موشک های کنکورس هستند. نمای نزدیک از Songun-Ho در رژه در سال ۲۰۱۸ انبوهی از تسلیحات ثانویه سقف برجک تانک را بسیار شلوغ تر می کند، بسته های تسلیحاتی مشابه نیز در Chonma-2۱۶ به نمایش گذاشته شده است. عملکرد تسلیحات موجود در این بسته تا حدودی مشکوک است. به نظر نمی رسد که این سلاح ها از راه دور عملیاتی شوند، به این معنی که استفاده عملیاتی از آنها در نبرد احتمالاً خطر قابل توجهی برای خدمه خواهد داشت. نظر دیگر آنست که این بسته تسلیحاتی ممکن است صرفاً برای نمایش وجود داشته باشد و در واقع در تمرینات یا عملیات فعال استفاده نمی شود. در واقع دیدن تانک های کره شمالی در میادین تمرینی، بدون هیچ کدام از تسلیحات موشکی که ممکن است با آن در رژه ها دیده شده باشد، غیرعادی نیست، اگرچه این می تواند به دلیل جلوگیری از آسیب به چیزهایی باشد که در طول آموزش وجودشان ضروری نیست. از سویی دیگر به نظر می رسد که این بسته تسلیحاتی فقط بر روی تانک های تازه تولید شده نصب شده است، که نشان می دهد تولید Songun-Ho تا دهه 2010 ادامه داشته است.مشخص است که کارخانه تانک سازی کوسونگ در برخی مواقع کاهش سرعت قابل توجهی در تولید Chonma-21۶ و Songun-Ho داشته است،به دلیل اینکه کارخانه علاوه بر تولید اين محصولات در تولید بدنه برای پرتابگرهای موشک بالستیک و توپخانه خودکششی نیز شرکت دارد. تعداد Songun-Ho ساخته شده نامشخص است،بیشتر از ده ها و شاید کمتر از صدها دستگاه. این تانکها به احتمال زیاد توسط برخی از مجهزترین و آموزش دیده ترین هنگ های زرهی کره شمالی که در نزدیکی DMZ،به اصطلاح منطقه غیر نظامی شده عمل می کنند، اداره می شوند. این، در عمل، مرز بسیار نظامی شده بین دو کره است، جایی که آموزش دیده ترین و مجهزترین سربازان هر دو ارتش در آن مستقر هستند. Songun-Ho در رژه با بسته زرهی جدید،همراه با Chonma-216 در پس زمینه.این پیکره بندی گاهی اوقات بعنوان Songun-Ho II نامیده می شود.اما ،مانند همیشه نام گذاری تانک های کره شمالی با اعداد رومی، با روش نام گذاری در کره شمالی مطابقت ندارد. معنای نام Songun : نام "سونگون" اشاره به سیاستی است که تقریباً ترجمه ان"اول نظامی"(Military First) می باشد. اگرچه کره شمالی از دهه 1960 به ویژه یک کشور نظامی شده است، این سیاست تنها از دهه 1990 جزء رسمی ایدئولوژی حاکم بوده است و به یکی از جنبه های اصلی آن تبدیل گشته ، زیرا کره شمالی همچنان به ارتقاء و سرمایه گذاری تا آنجا که می تواند در ارتش خود ادامه می دهد که به نظر می رسد تنها راه آن کشور برای به دست آوردن برخی از اهرم ها و اطمینان از بقای خود است. بنابراین نام چیزی که در سال 2010، جدیدترین تانک کره شمالی و اولین عضو از سری مدل های جدید از زمان معرفی Chonma-Ho در سال 1978 بود، "Songun" است. در مورد پسوند Ho نیز این نام گذاری استاندارد کره شمالی برای مدل تانک است. نتیجه و در عین حال آینده Songun-Ho : به طور کلی، Songun-Ho تانکی جالب و یک جهش قابل توجه به جلو نسبت به Chonma-216 قبلی،می باشد.اما احتمالاً نسبت به جدیدترین تانک های کره جنوبی،K1A2و K1A1 و K2 Black Panther بسیار پایین تر است. با این حال، پیشرفت‌هایی که در زره ای کره شمالی به ارمغان می‌آورد را نباید نادیده گرفت و باید به خاطر داشت که کره جنوبی همچنان تعداد قابل توجهی از M48A3k وM48A5K/k1/K2 را به کار می‌گیرد. در برابر این تانک ها،سونگون هواحتمالاً هم قدرت آتش و هم مزیت حفاظتی دارد. شاید حتی در مقابل اولین مدل K1 که به طور مشخص دارای یک توپ 105 میلی متری است ، Songun-Ho ممکن است شانس زیادی داشته باشد، اگرچه سیستم کنترل آتش آن به احتمال زیاد آنقدر پیشرفته نیست.به هر حال تانک کره شمالی مطمئناً به اندازه تانک های اصلی میدان نبرد معاصر پیشرفته نیست،اما گام رو به جلو که توسط Songun-HO شکل گرفته است را نباید دست کم گرفت. از این گذشته، فقط 10 سال قبل از معرفی این نوع، کره شمالی چیزی بهتر از Chonma-92 یا 98 را که کمی بهتر از T-62 بود و مجهز به فاصله یاب لیزری، نارنجک انداز دودزا و زره واکنش گر انفجاری بودند،در اختیار نداشت . به این ترتیب، سونگون-هو نشان دهنده افزایش قابل توجهی در توانایی نظامی کره شمالی است. نمای جانبی یک Songun-Ho با موشک های ایگلا احتمالا مسلسل KPV و یک پوشش استتار تحولات اخیر نشان داده است که کره شمالی احتمالاً از ضعف های سونگون-هو آگاه است. در 10 اکتبر 2020، مدل جدیدی از تانک اصلی میدان نبرد در طول رژه 75مین سالگرد حزب کارگران کره ظاهر شد. این که چه تعداد از ویژگی های این تانک واقعی و چه تعداد تقلبی هستند هنوز مورد بحث است،اما این تانک به نظر می رسد مظهر تلاش کره شمالی برای پر کردن شکاف فناوری به ویژه با تانک های کره جنوبی و آمریکایی است . در حالی که این نوع جدید اکنون وارد خدمت می شود، به احتمال بسیار زیاد Songun-Ho ممکن است هنوز برای مدتی در حال تولید باشد و یکی از مدرن ترین تانک ها در زرادخانه ارتش خلق کره باقی بماند. Songun-Ho در پیکره بندی ۲۰۱۰،بدون زره واکنش گر انفجاری روی برجک و مجهز به KPV و ایگلا Songun-Ho مجهز به زره واکنش گر انفجاری روی هم Songun-Ho در پیکره بندی اخیر،مجهز به KPV و ایگلا -------------------------------------------------------------------- مشخصات تخمینی Songun-Ho طول 6.75 متر (فقط بدنه) یا 10.40 متر (بدنه و توپ) -------------------------------------------------------------------- وزن 44 تن -------------------------------------------------------------------- قدرت موتور 1200 اسب بخار (ادعای کره شمالی); احتمالاً مشتقی از موتور دیزلیV-12 تانکT-72 است -------------------------------------------------------------------- نوع سیستم تعلیق میله پیچشی --------------------------------------------------------------------حداکثر سرعت (جاده) 70 کیلومتر در ساعت ------------------------------------------------------------------- خدمه 4 نفر (راننده، فرمانده، توپچی، لودر) ------------------------------------------------------------------- توپ اصلی 125 میلی‌متری ، برگرفته از 2A46M، با فاصله‌یاب لیزری، نورافکن مادون قرمز، سنسور باد ------------------------------------------------------------------- تسلیحات ثانویه احتمالاً یک مسلسل کواکسیال 7.62 میلی متری (همه پیکربندی ها)، مسلسل 14.5 میلی متری KPV و موشک ایگلا (پیکربندی اصلی) ، Konkurs و دوش پرتاب های ناشناخته (اولین پیکربندی شناخته شده)موشک های دوگانه Igla، پرتابگر دوگانه Bulsae-3 (پیکربندی 2018)، یک مسلسل 14.5 میلی متری KPV (پیکربندی در تمرین) -------------------------------------------------------------------- نوع مواد تشکیل دهنده زره ناشناخته(کره شمالی ادعا می‌کند برجک دارای حفاظت ۱۴۰۰ میلی‌متر می باشد) ------------------------------------------------------------------- مجموع تولید ناشناخته، اما حدود 500 دستگاه گاهی ذکر شده است. ------------------------------------------------------------------ ادامه دارد... مترجم SHAHDAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  6. 1 پسندیده شده
    بخش دوم... تانک Chonma-216 در رژه سال ۲۰۱۰.نمای جانبی نمای واضحی از پیکره بندی شش چرخ جدید تانک و شکل آن را ارائه می دهد که اکنون به طور قابل توجه ای با تی ۶۲ متفاوت است.Chonma-215 و ۲۱۶ و گاهی اوقات حتی Songun-Ho ،اغلب توسط علاقه مندان به عنوان Pokpung-Ho شناخته می شود،اگر چه این نام گذاری هیچ مبنایی در واقعیت ندارد. در مسیر رسیدن به Songun-Ho : تغییرات مختلف Chonma-Ho در دهه 2000 نشان دهنده نفوذ فزاینده طراحی های شوروی در اواخر جنگ سرد بر طراحی تانک های کره شمالی است. این احتمالاً ناشی از تلاشی برای جبران مزیت تکنولوژیکی است که کره جنوبی در اواخر دهه 1980 و 1990 به لطف تانک اصلی میدان نبرد K1 و مدل های بعدی آن به دست آورده بود.اگرچه بدون شک به نظر می رسد که تانک هایی مانند Chonma-214 یا Chonma-216 ارزش های رزمی Chonma-Ho را بهبود بخشیدند و به طور قابل توجهی نسبت به T-62 اصلی برتری داشتند، اما هنوز هیچ شانسی برای رقابت واقعی با K1 کره جنوبی نداشتند.جهش کره شمالی در ساخت تانک در سال 2010 و در خلال رژه نظامی به مناسبت شصت و پنجمین سالگرد تاسیس حزب کارگران کره در قالب تانک اصلی میدان نبرد جدید SongunHo یا Songun-915 در معرض دید جهانیان قرار گرفت.این تانک به نظر می رسد در سال 2009 وارد خط تولید شده است.مانند همیشه در مورد تانک های کره شمالی، توسعه Songun-Ho بیش از حد مبهم است و بر اساس تجزیه و تحلیل عناصر قابل مشاهده تانک و تلاش برای یافتن یا حداقل نظریه پردازی در مورد منشاء آنها تاریخچه ای برای این تانک ترسیم شده است.این تانک احتمالاً پس از Chonma-216 طراحی شده است و آن را می توان یک تانک جدید یا حداقل عمدتاً جدید بر اساس تجربه به دست آمده از مطالعه T-72 و دیگر طراحی های اواخر دوران حیات شوروی دانست. Songun-Ho در رژه در میدان کیم ایل سونگ،پیونگ یانگ در سال ۲۰۱۰.این تانک از نظر ظاهری،تفاوت قابل توجهی با Chonma-216 قبلی دارد. طراحی بدنه تانک جدید Songun-Ho جدید در مقایسه با Chonma-216 قبلی دارای بدنه بسیار اصلاح شده ای است. اگرچه هنوز بر اساس Chonma ساخته شده است، اما تا حدی تغییرات بیشتری نسبت به مدل های قبلی دارد. تغییری که احتمالاً نشان‌ می دهد تحولات ساختاری قابل توجهی در Songun-HO انجام شده است، موقعیت قرارگیری راننده است. در تمام مدل های Chonma-Ho، راننده مانند T-62 در سمت چپ در جلوی شاسی می نشست. اما Songun-Ho مانند تی ۷۲ از موقعیت راننده مرکزی استفاده می کند. نمای بالایی از Songun-Ho ارتقا یافته در سال ۲۰۱۷ تصویر نمایی زیبا از موقعیت راننده در جلو در مرکز شاسی تانک و همچنین اگزوز عجیب و غریب موجود در قسمت پشتی گلگیر سمت راست را نشان می دهد. به نظر می رسد که سون گون-هو در مقایسه با مدل های قبلی خود پهن شده است و در حدود 3.50 متر عرض دارد، در مقایسه با 3.30 متر در T-62 و احتمالاً تمام مدل های Chonma-Ho. با این حال، به نظر می رسد که این تانک همان شنی لولا فلزی OMSh با عرض 58 سانتی متر را که در Chonma-Ho و T-62 استفاده می شود، حفظ کرده است. اگرچه این شنی ها نسبتاً قدیمی و با استانداردهای امروزی تا حدودی منسوخ هستند، اما امکان اشتراک با مدل‌های قدیمی‌تر را فراهم می‌کنند و به صنعت کره شمالی اجازه می‌دهند مجبور نباشند تغییرات نسبتاً سخت و گران قیمتی را با استفاده از مجموعه جدیدی از قطعات انجام دهند. این شنی ها همچنین می توانند با پدهای لاستیکی مجهز شوند تا در حین رژه به مناطق شهری آسیبی وارد نشود. از نظر طول، فاصله بین اولین و آخرین محور چرخ های جاده موجود در Songun-Ho حدود 4.06 متر به نظر می رسد،(مقداری مشابه با T-62) بدیهی است که اندازه چرخ های Songun-Ho کاهش یافته است، زیرا پیکربندی تانک جدید 6 چرخ جاده Chonma-216 را حفظ کرده است. این تانک همچنان مانند تانک‌های قبلی از چرخ‌های جاده‌ای از نوع ستاره‌ماهی (Starfish) استفاده می‌کند، و درست مانند شنی ها، احتمالاً مشترک بودن این قطعه عامل مهمی در تصمیم‌گیری برای نگهداری قطعات قدیمی است. این تانک از سیستم تعلیق میله پیچشی استفاده می کند و تصاویر ان در طول تمرینات نظامی نشان می دهد که دارای 3 غلتک برگشتی (Return rollers) است.این تانک دارای دامن های لاستیکی ضخیم در کنار شاسی است که سیستم تعلیق را می پوشاند،(مانند تانک های قبلی کره شمالی) گلگیرهای آن مانند T-62 به سمت پایین شیب دارند، اما مانند T-72 دارای پوشش لاستیکی هستند. Songun-Ho بدون دامن های کناری خود در طول یک تمرین نظامی دیده میشود.در این تصویر غلتک های برگشتی یا پشتیبانی مشخص است.این عکس همچنین نمای مناسبی از سبد برجک ارائه می کند و همچنین نشان می دهد که موشک ایگلا که همیشه در رژه های نظامی حضور دارد،عملا به نظر نمی رسد که در میدان عمل مورد استفاده قرار گیرد. طول کلی بدنه Songun-Ho حدود 6.75 متر است و محفظه موتور چند سانتی متر عقبتر از چرخ هرزگرد یا بیکار (idler wheel) عقب قرار دارد. این تنها کمی طولانی تر از T-62 قدیمی است که حدود 6.63 متر طول داشت. با این وجود، محفظه موتور Songun-Ho کاملاً متفاوت از تانک های قبلی به نظر می رسد.جالب اینجاست که نه تنها در بالای موتور، بلکه در قسمت پشتی گلگیر سمت راست نیز دارای اگزوز است. منابع کره شمالی ادعا می کنند که Songun-Ho از یک موتور 1200 اسب بخاری استفاده می کند که آن را با سرعت 70 کیلومتر در ساعت به حرکت در می آورد. این ادعا در مورد تانکی که دارای چنین موتور قدرتمندی است احتمالاً یک برآورد بیش از حد برای اهداف تبلیغاتی است، اما Songun-Ho به احتمال زیاد دارای موتوری است که بر اساس موتور T-72 توسعه داده شده است، احتمالاً بسیار قوی تر از موتورهای استفاده شده در Chonma-Ho قبلی. با توجه به اینکه این تانک دارای وزن تخمینی نسبتاً متوسطی در حدود 44 تن است ممکن است تحرک بسیار مناسبی داشته باشد. عکسی از یک Songun-Ho مجهز به زره واکنش گر انفجاری دوتایی روی برجک،این عکس همچنین نمای مناسبی از کناره های شاسی آن ارائه می دهد. بخش بالایی جلوی شاسی Songun-Ho همیشه در زیر پوششی از صفحات زره واکنشگر انفجاری دیده شده است ودر همین بخش دو چراغ جلو در کنار این پوشش زره واکنش گر وجود دارد.بخش پایینی جلوی شاسی مانند T-80U و مدل های بعدی Chonma-Ho توسط یک ورقه لاستیکی ضخیم پنهان شده است. در پشت پوشش زره واکنش گر انفجاری ، تصور می‌شود که Songun-Ho دارای نوعی زره مرکب اولیه باشد، اگرچه احتمالاً ترکیبات ساده و قدیمی دارد. مجدداً، فرض بر این است که این کامپوزیت از T-72 Ural مشتق شده باشد. برجک عجیب تانک : اگرچه این تانک دارای برخی ویژگی‌های جدید است، اما شاسی تانک سونگون-هو در مقایسه با برجک بسیار عجیب آن ، تفاوت بسیار کمتری با تانک‌های قبلی کره شمالی دارد. در حالی که تانک های جدید کره شمالی از اوایل دهه 1990 از برجک های جوش کاری شده استفاده می کردند، سونگون-هو شاهد بازگشت به برجک ریخته گری بود. این طراحی از نظر ظاهری تا حدودی شبیه به T-62 است، اما بسیار بلندتر و برامده تر است. دلایل متعددی برای توجیه این افزایش اندازه می توان یافت. نمای جلوی Songun-Ho در رژه،نشان می دهد که برجک ریخته گری شده این تانک چقدر بزرگ است. نمای بالایی Songun-Ho در رژه Songun-Ho اولین تانک کره شمالی است که دارای توپ 125 میلی متری است. محتمل ترین فرض بر این است که این توپ از 2A26M2 یا 2A46 موجود در T-72 Ural الهام گرفته شده است، با این حال، ظاهر آن نشان می دهد که یک کپی یکسان نیست. این توپ به احتمال زیاد با همه مهمات شوروی و چین سازگار نیست اما می تواند از بیشتر آنها استفاده کند و کره شمالی نیز به احتمال زیاد گلوله های بومی را نیز تولید می کند، ولی اینکه چقدر پیشرفته هستند، سوالی است که بعید است پاسخی برای آن داده شود.با این حال، نسبتاً این اطمینان وجود دارد که توپ 125 میلی‌متری کره شمالی قادر به شلیک موشک‌های ضد تانک نیست. اندازه بزرگتر این توپ دلیلی برای قرار دادن برجک بزرگتر است و ارتفاع بیشتر برجک Songun-Ho ممکن است باعث فرورفتگی بیشتر شود. (فرورفتگی یا افسردگی توپ اصطلاحی است که به توانایی اسلحه شما برای کج شدن به سمت زمین اشاره دارد.داشتن یک فرورفتگی خوب اسلحه به شما امکان می دهد که نه تنها دشمنان را از ارتفاعی بالاتر هدف بگیرید،بلکه به شما این امکان را می دهد که از بی نظمی های زمین مانند تپه ها برای پنهان کردن خود استفاده کنید و بتوانید به طور موثر به سمت دشمن شلیک نمایید) بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق تانک‌های مجهز به توپ 125 میلی‌متری شوروی و چینی، Songun-Ho ازاتولودر استفاده نکرده است، که ممکن است،دلیلش این باشد که برای ساخت و قرار گرفتن در بدنه‌ای که هنوز بر اساس Chonma-HO ساخته شده است، بسیار پیچیده است. در عوض، تانک دارای یک لودر انسانی است، به این معنی که برجک سه مرد را در خود جای می دهد(یعنی تانک با یک راننده و ۳ نفر در برجک دارای ۴ سرنشین است)، که در طراحی های مدرنی که ریشه در طراحی های شوروی دارد، عجیب است. با در نظر گرفتن توپ، به نظر می رسد تانک حدود 10.40 متر طول داشته باشد. ادامه دارد... مترجم SHAHDAD  استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  7. 1 پسندیده شده
    البته تصاویر قدیمی است لودر بدون سرنشین کنترل از راه دور ترکیه در سوریه
  8. 1 پسندیده شده
    اظهارات ضدایرانی رئیس‌جمهور کره‌جنوبی در امارات «یون سوک یول» رئیس‌جمهور کره‌جنوبی در امارات ادعا کرده که: دشمن امارات، کشوری که دشمن امارات، ملتی که بزرگترین تهدید علیه آن است، ایران است و دشمن ما نیز کره شمالی است. در نتیجه ما وضعیتی بسیار شبیه به امارات داریم. احتمال داده شده که این اظهارات به خاطر نفوذ موفق پهپاد های کره ی شمالی به کره ی جنوبی باشد چند هفته ی قبل پنج پهپاد کره ی شمالی،‌ به حریم هوایی جمهوری کره (کره جنوبی)‌ تجاوز کردند. ارتش کره ی جنوبی آنها را رصد و تعقیب کرد اما نتوانستند آنها را سرنگون کنند. همه پهپادها بعد از تعقیب و گریز 5 ساعته،‌ به سلامت به کره شمالی بازگشتند.حتی برخی رسانه ها خبر دادند که یکی از پهپادها بر فراز کاخ ریاست جمهوری در سئول پرواز کرده است البته مقامات کره ی جنوبی این ادعا را رد کردند. در سالهای قبل پهپادهای کره ی شمالی وارد مرز های کره ی جنوبی شده بودند که چند تای آنها سرنگون شده بودند.(عکس های زیر) اما این بار ارتش کره ی جنوبی در مقابل پهپاد های کره ی شمالی نتوانستند کاری بکنند.
  9. 1 پسندیده شده
    خوب اواخر 2022 و اوائل 2023 هر دو کشور کره شمالی و جنوبی فعال بودند دومین تست موفق پروازی ماهواره بر سوخت جامد کره جنوبی در روز 30 دسامبر انجام شد https://www.aparat.com/v/L9YnA تست راکت انداز چندگانه 600 م.م کره شمالی در روزهای 31 دسامبر و1 ژانویه تحویل دهی 30 راکت انداز چندگانه 600 م.م KN25 در حضور کیم بازدید کیم و دخترش از 12 لانچر موشک بالستیک برد کوتاه KN23 بازدید کیم از 26 موشک بالستیک میانبرد هواسانگ 12 و سر های جنگی آن منبع منبع 2 منبع3 صحبت های کیم در خصوص توسعه موشک قاره پیما سوخت جامد و پرتاب ماهواره بماند در گیری های اخیر برای ورود پهپاد های کره شمالی به کره جنوبی و اقدام تلافی جویانه کره جنوبی بماند
  10. 1 پسندیده شده
    موشکهای دریایی قاره پیماکره شمالی واقعی یا صرفا یک نمایش! کره شمالی در رژه های نظامی اکتبر ۲۰۲۰،ژانویه ۲۰۲۱ و آوریل ۲۰۲۲، سه نوع موشک بالستیک بزرگ زیردریایی پرتاب(SLBM) به نمایش گذاشت. موشک های Pukguksong-4 و Pukguksong-5 و یک SLBM بدون نام.تا به امروز هیچ یک از این موشک ها مورد آزمایش پروازی قرار نگرفته اند و وضعیت توسعه آنها نامشخص است.این مقاله به بررسی ویژگی‌های قابل مشاهده این موشک های SLBM و ارزیابی قابلیت‌های بالقوه آنها می پردازد همچنین ارزیابی می‌کند که آیا آنها با وجود چالش های فنی که چنین برنامه ای با آن مواجه است،یک تلاش توسعه ای جدی را نشان می دهد یا صرفا یک نمایش است! این احتمال وجود دارد که SLBM هایی که از سال 2020 به نمایش گذاشته شده اند، یک برنامه توسعه میان مدت تا بلندمدت باشند. احتمال دیگری که وجود دارد آن است که کره شمالی آزمایش چنین SLBM هایی را که به طور بالقوه در محدوده بین قاره ای هستند، قبل از پایان برنامه پنج ساله (2021 تا 2025) آغاز کند، اگرچه تاخیر و عقب نشینی در برنامه امکان پذیر است. و سرانجام ابهاماتی در مورد صنعت کشتی‌سازی کره شمالی و اینکه آیا این کشور قادر به ساخت زیردریایی‌های به اندازه کافی بزرگ،برای قرار دادن SLBM‌های بزرگ مانند آنچه در رژه نظامی آوریل 2022 به نمایش گذاشته شد، وجود دارد. به منظور درک پتانسیل احتمالی SLBMهایی که توسط کره شمالی نمایش داده شده و قبلا پرتاب نشده اند، ONN اندازه گیری هایی را بر اساس تصاویر در دسترس عموم از رژه های کره شمالی انجام داد و تخمین هایی از ابعاد SLBM ها زده است. اندازه گیری قطر موشک با علامت(A) Pukguksong-4 بالا سمت چپ Pukguksong-5پایین سمت چپ.موشکSLBMناشناس سمت راست.با استفاده از ارتفاع تقریبی کامیون(B) و قطر چرخ(C) صفحه شطرنجی نیز محاسبه روی آن انجام شده است. با استفاده از قطر اندازه گیری شده Pukguksong-4 Pukguksong-5 و فاصله محورهای کامیون، طول تقریبی 3 موشک محاسبه شد. Pukguksong-5 تقریبا به اندازه تریلری است که آن را حمل می‌کند. اندازه تقریبی طول Pukguksong-4و Pukguksong-5. به دلیل وجود تصاویر محدود اندازه گیری دقیقتر قابل انجام نمی‌باشد. اندازه گیری طول SLBM ناشناخته نمایش داده شده در رژه آوریل ۲۰۲۲ نتایج اندازه گیری در جدول زیر نشان داده شده است. بر اساس این اندازه گیری های تخمینی، SLBM های نمایش داده شده توسط کره شمالی، به ویژه SLBM های بی نام که در رژه نظامی در آوریل 2022 به نمایش گذاشته شد، ابعادی قابل مقایسه با SLBM های سوخت جامد با برد بین قاره ای دارند که در حال حاضر توسط کشورهای دارای سلاح هسته ای مستقر شده اند. در جدول بالا لیست موشک های ۳ مرحله ای آمده که اکثر آنها بسیار فشرده و مجهز به چند کلاهک(MIRV)می‌باشند. در حالی که به نظر می رسد Pukguksong-4 و Pukguksong-5 دارای دو مرحله هستند، اما SLBM بدون نام احتمالاً طراحی سه مرحله ای داشته باشد، زیرا در ظاهر به اندازه کافی طول دارد تا هم مرحله سوم و هم کلاهک را در خود جای دهد.یک SLBM با چنین طراحی و ابعاد تخمینی به طور بالقوه دارای برد بین قاره ای خواهد بود. مسیر کابل نشان دهنده طول هر مرحله از SLBM بی نام است زیرا کابل ها را نمی‌توان در داخل پیشرانه قرار داد.به نظر طول و حجم کافی برای قراردادن مرحله سوم و کلاهک وجود دارد. ارزیابی اینکه کره شمالی چقدر طول می کشد تا موتورهای جامد با قطر دو متر یا بالاتر تولید کند، دشوار است زیرا اولا:کشورهای مختلف توانایی های توسعه و تولید متفاوتی دارند.ثانیا: منابع و اولویت های اختصاص داده شده به برنامه های موشکی نیز از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.برای مثال : زمان بین آزمایش پرواز اولین موشک بالستیک میان برد سوخت جامد چین و آزمایش پرواز اولین موشک بالستیک سوخت جامد قاره پیمای این کشور ۱۸ سال (۱۹۸۱-۱۹۹۹)طول کشید.در حالی که ایالات متحده تنها ۳ سال برای تکمیل این مسیر زمان نیاز داشت.(۱۹۵۸-۱۹۶۱). ساخت یک SLBM سوخت جامد با برد بین قاره ای یک چالش طراحی و ساخت مهم است. این موشک‌ها معمولاً به مواد کامپوزیتی برای تولید بدنه سبک و با قطر بزرگ و همچنین برای ساخت مکانیزم های کنترل وضعیت پیشران (جت وین) سبک وزن با کارایی بالا نیاز دارند تا قابلیت‌های حمل بار و برد خود را افزایش دهند. بدنه موتور: هنوز مشخص نیست که آیا کره شمالی بدنه موتورهای بزرگی با قطر دو متر یا بالاتر ساخته است یا خیر. با این حال، از سال 2016، کره شمالی پیشرفت های تکنولوژیکی را در تولید موتورهای سوخت جامد نسبتا بزرگ تا قطر 1.5 متر نشان داده است.همچنین بدنه ساخته شده از مواد کامپوزیتی سبک وزن با تکنیک‌های سیم‌پیچ رشته‌ای را به صورت عمومی به نمایش گذاشته است.هیئت کارشناسان سازمان ملل گزارش داده است که محفظه موتور سوخت جامد موشک بالستیک میانبرد،پوک گوک سونگ ۲، با قطر تقریبی ۱.۵ متر با مواد کامپوزیتی ساخته شده است. کیم جونگ اون یک پوشش کامپوزیتی را در موسسه مواد شیمیایی در Hamhung در اوت ۲۰۱۷ بازرسی می‌کند. بنا بر گزارش ها، کره شمالی در حال توسعه تاسیسات تحقیقاتی و تولید موتور سوخت جامد خود است که در Hamhung واقع شده است.دولت ایالات متحده همچنین ادعا کرده است که کره شمالی به تلاش های خود برای تهیه کالاهایی با کاربردهای موشکی (از جمله مواد برای ساخت موتورهای سوخت جامد) و دانش مربوط به میکسچرهای سوخت جامد ادامه می دهد. جت وین سبک وزن: ابهاماتی نیز در رابطه با سیستم کنترل وضعیت یا جت وین ها وجود دارد، زیرا هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد کره شمالی جت وین های سبک وزن را روی موتورهای سوخت جامد خود اعمال کرده است. بر اساس تصاویر در دسترس عموم، موشک‌های بالستیک سوخت جامد کره شمالی برای کنترل پرواز خود به سطوح آیرودینامیکی و پره‌های جت (سکان‌هایی که موشک ها را منحرف می‌کنند) متکی هستند.پره های جت مکانیزم های کنترلی ساده ای هستند،اما وزن مرده‌ ای را که یک موشک باید حمل کند،افزایش می دهند و بنابراین برای موشک های بالستیک میان برد و قاره پیما به ویژه برای مراحل دوم و سوم این گونه موشک ها،چندان مناسب نیستند. کیم جونگ اون آزمایش یک موتور سوخت جامد با پره های جت (جت وین)را در مارس ۲۰۱۶ مشاهده می‌کند. مسیر های ساده شدن توسعه : تعداد کلاهک‌های هسته‌ای که یک موشک بالستیک می‌تواند حمل کند با توجه به توان حمل بار موشک و سطح کوچک‌سازی کلاهک(ابعاد) تعیین می‌شود. با ظرفیت محدود حمل بار موشک و بدون کوچک سازی قابل توجه کلاهک، افزایش تعداد کلاهک ها می تواند به سرعت از آنچه SLBM می تواند حمل کند، فراتر رود. در مقابل، یک کلاهک منفرد می‌تواند نیاز به کوچک‌سازی را کاهش دهد و چالش‌های فنی کمتری ایجاد کند و به طور بالقوه امکان استفاده از مواد پیشرفته‌تر و پیشرانه با انرژی کمتر را برای موتورهای موشک سوخت جامد فراهم کند. با در نظر گرفتن چنین محدودیت‌های بالقوه ای ، ممکن است یک SLBM بین قاره‌ای کره شمالی در ابتدا فقط یک کلاهک حمل کند.بر اساس اطلاعات در دسترس عموم،به نظر می رسد چین با طراحی موشک JL-2 برای حمل تنها یک کلاهک نسبت به موشک های بین قاره ای توسعه یافته توسط سایر کشورهای دارای سلاح هسته ای،به توانایی اولیه SLBM بین قاره ای دست یافته است. همانطور که ارزیابی شده است که کره شمالی آماده سازی برای آزمایش احتمالی هفتمین سلاح هسته‌ای خود را به پایان رسانده است،آزمایش موفقیت‌آمیز یک بمب کوچک‌تر می‌تواند نیاز به حمل بار برای یک SLBM با برد بین قاره‌ای را کاهش دهد. توسعه پلتفرم های دریایی برای حمل موشک قاره پیما: به نظر می رسد توسعه زیردریایی های کره شمالی که می توانند این موشک ها را در خود جای دهند،با تاخیر مواجه است. تا به امروز، تنها یک زیردریایی با توان حمل موشک بالستیک کوچک برای اهداف آزمایشی استفاده می شود. وضعیت یک زیردریایی بزرگتر و توانمندتر که حاصل تعقییر یک زیردریایی چینی نوع 033 است ناشناخته باقی مانده است.همچنین مشخص نیست که آیا این زیردریایی تعقییر یافته شده نوع 033 به اندازه کافی بزرگ است که بتواند از SLBM های بزرگ مانند آنچه در رژه نظامی آوریل 2022 به نمایش گذاشته شد، استفاده کند یا خیر. تائید اصالت SLBM های نمایش داده شده با توجه به عدم آزمایش پروازی برای SLBM های نمایش داده شده و چالش های موجود در توسعه SLBM های با برد بین قاره ای، این امکان وجود دارد که SLBM های ذکر شده در بالا صرفاً مدل های نمایشی باشند . این واقعیت که: 1-پوک گوک سونگ ۵ تقریبا به اندازه تریلر نمایش داده شده است. 2-طول SLBM بدون نام تقریبا به اندازه فاصله پشت کابین کامیون تا انتهای عقب تریلر است نشان می دهد که ابعاد SLBM بر اساس ابعاد تریلر ساخته شده است! کره شمالی در گذشته اقلامی را به نمایش گذاشته است که برای هدف ادعایی خود معتبر نیستند. به عنوان مثال، در جریان رژه اکتبر 2020، یک پرتابگر حامل پرتابگرهای چندگانه موشک با کالیبر فوق العاده بزرگ(MRL) به نمایش گذاشته شد. بعدها نشان داده شد که این وسیله نقلیه موشک های کروز حمله زمینی را حمل می کند. در تصویر سمت چپ خودروهای رژه مدل‌هایی از پرتاب کننده های موشک چندگانه کالیبر فوق العاده بزرگ(MRL) را در طول رژه اکتبر ۲۰۲۰ حمل می‌کنند.سمت راست:همان پرتابگر با پیکره بندی رژه،یک موشک کروز حمله زمینی را از یکی از پنج کنیستر خود شلیک می‌کند. در یک رژه نظامی در آوریل 2017، دو نوع TEL با کنیسترهای بزرگ که قبلاً دیده نشده بود به نمایش گذاشته شد. دو سامانه موشکی نمایش داده شده تا حدی شباهت هایی به ICBM های سوخت جامد چینی و روسی داشتند. از آنجایی که دو سامانه موشکی کره شمالی تا به امروز دیگر دیده نشده‌اند، مشخص نیست که آیا آنها مفاهیم اولیه موشک‌های بالستیک دوربرد سوخت جامد را نشان می‌دهند یا صرفاً برای نمایش در طول رژه بوده‌اند. تصویر دو نوع سامانه موشکی احتمالا از نوع سوخت جامد شبیه نمونه های روسی و چینی در رژه سال ۲۰۱۷ با این حال، در موارد دیگر، سیستم‌های جدیدی که برای اولین بار در جریان رژه‌های نظامی آشکار شدند، در نهایت توسط ارتش آزمایش و به کار گرفته شدند. بنابراین، آیتم‌های جدیدی که در رژه‌های نظامی کره شمالی نمایش داده می‌شوند عبارتند از: 1- اقلام ساخته شده برای صرفا نمایش در رژه 2-مدل های ساخته شده برای نشان دادن پروژه های واقعی که هنوز در حال توسعه هستند. 3-مدل هایی که نشان دهنده جاه طلبی های بلند مدت کره شمالی می باشند. بیانیه رسمی: توسعه سلاح های مافوق صوت یکی از "پنج وظیفه اصلی برنامه پنج ساله [2021-2025] کره شمالی است.در حالی که فهرست رسمی "پنج وظیفه اصلی" به طور عمومی بیان نشده است، به نظر می رسد که SLBM های سوخت جامد بخشی از "برنامه اصلی و وظایف استراتژیک در توسعه و تقویت صنعت دفاع ملی" هستند، همانطور که در گزارش KCNA به آن اشاره شده است. که به طور خلاصه به شرح زیر می باشد: ۱-تولید کلاهک های هسته ای تاکتیکی و کلاهک های هسته ای بزرگ و با بازده بالا. 2-افزایش برد ضربه استراتژیک تا ۱۵۰۰۰ کیلومتر. 3-توسعه و استقرار سلاح های سرشی مافوق صوت(HGV) در مدت زمان کوتاه. 4-توسعه موشک های بالستیک پیشران جامد زمینی و دریایی با برد قاره پیما. 5-داشتن زیردریایی های هسته ای و یک سلاح استراتژیک هسته ای زیر آبی. از زمان برگزاری کنگره هشتم، کره شمالی در سیستم های تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی، ICBM‌های با برد 15000 کیلومتری و HGV ها پیشرفت کرده است. پیشرفت قابل مشاهده در وظایف باقی مانده هنوز نشان داده نشده است. در این رابطه، SLBM های نمایش داده شده حداقل جاه طلبی های میان مدت تا بلندمدت رهبری کره شمالی را نشان می دهند. اینکه تا چه حد « موشک‌های بالستیک پیشران جامد زمینی و دریایی با برد قاره‌پیما» در فناوری‌ها مشترک هستند، مشخص نیست. با این حال، دستورات رهبر معظم کره شمالی همیشه محقق نمی شود و در معرض تاخیر و تغییر است.به عنوان مثال:در طی آزمایش زمینی موتور سوخت مایع در سپتامبر ۲۰۱۶،کیم جونگ اون اظهار داشت که کره شمالی در چند سال آینده به مالک ماهواره های زمین ثابت(ژئو) تبدیل خواهد شد.تا ژوئیه ۲۰۲۲ این دستور انجام نشده بود.براورد شده است در طول کنگره هشتم،هیچ اشاره ای به ماهواره های زمین ثابت وجود نداشت.در عوض،دستور توسعه ماهواره های شناسایی نظامی داده شد،که بیشتر آنها از مدار زمین ثابت استفاده نمی کنند.بنابراین به نظر می رسد که این دستور بدون اعلام عمومی چنین تعقییری، کنار گذاشته شده است. نتیجه گیری : بر اساس ویژگی های نمایش داده شده،ارزیابی فنی قابلیت های بالقوه و ارزیابی اصالت SLBM های نمایش داده شده، می توان نتایج زیر را به دست آورد: 1-این احتمال وجود دارد که SLBM هایی که از سال ۲۰۲۰ به نمایش گذاشته شده اند،یک برنامه توسعه میان مدت تا بلندمدت باشند. 2-این احتمال وجود دارد که کره شمالی آزمایش چنین SLBMهایی را که به طور بالقوه در محدوده بین قاره ای هستند،قبل از پایان برنامه پنج ساله(۲۰۲۱ تا2025 ) آغاز کند،اگر چه تاخیر و عقب نشینی در برنامه امکان پذیر است. 3-همچنان ابهاماتی در صنعت کشتی سازی کره شمالی وجود دارد.مشخص نیست که آیا کره شمالی می تواند زیردریایی هایی به اندازه کافی بزرگ بسازد که بتواند موشک‌های بزرگ مانند موشک های بی نام نمایش داده شده در رژه نظامی آوریل ۲۰۲۲ را در خود جای بدهد یا نه. در پایان توضیحاتی در مورد مراجع مورد استفاده در اندازه گیری بیان شده است: روش مورد استفاده برای اندازه گیری این موشک ها عبارت است از: (1) یافتن مرجع مناسب و (2) ایجاد فضای سه بعدی در عکس ها به طوری که حاشیه خطای ناشی از پرسپکتیو به حداقل برسد. با زاویه ایده آل و تصاویر با وضوح بالا، حاشیه خطا را می توان در یک محدوده معقول کاهش داد. منابع با دقت کم، عکس های گرفته شده با زوایای نامطلوب و تصاویر با وضوح پایین منجر به حاشیه خطای بالاتری می شوند. تشکیل یک فضای سه بعدی در تصویر موشک اسکاد با قطر ۸۸ سانتیمتر تخمین زده شده است.حاشیه خطای این اندازه گیری ۱.۵ سانتی متر میباشد.مرجع تعیین قطر چرخ کامیون MAZ-543 است. مرجع اول مورد استفاده برای اندازه گیری SLBM ها قطر چرخ کامیون های نمایش داده شده بود.هر ۳ کامیون حامل SLBM ها احتمالا HOWO T7H، یک کامیون تجاری چینی هستند. نسخه استاندارد HOWO T7H روی لاستیک‌های 295/80R22.5 یا 1200R20 کار می‌کند، که قطر کلی آن‌ها به ترتیب 1.044 متر و 1.125 متر است. لوازم جانبی کامیون هایی که در رژه دیده می‌شود با کامیون های تجاری HOWO T7H چینی یکسان است.ولی کابین کامیون ها اصلاح شده هستند. نتایج اندازه گیری بر اساس لاستیک 1200R20 به عنوان مرجع مطابق با واقعیت نیست (موشک را بیش از حد طولانی و ضخیم تر از آن چه هست نشان می دهد). بنابراین، نتایج اندازه‌گیری بر اساس لاستیک‌های 1200R20 از این گزارش حذف شده‌اند، زیرا اندازه‌گیری‌ها تأیید می‌کند که تایرهای 295/80R22.5 آنهایی هستند که در طول رژه استفاده می‌شوند. مرجع دوم برای اندازه گیری SLBM ها فاصله محورها و ارتفاع کامیون بود.از آنجایی که کره شمالی کابین کامیون را اصلاح کرده است، ارتفاع کامیون اصلی T7H نمی تواند مستقیماً به عنوان مرجع استفاده شود. با این حال، ارتفاع تقریبی کامیون را می توان بر اساس فاصله بین دو محور (بین محور اول و محور دوم) تخمین زد که طول آن 3.225 متر یا 3.2 متر است. ارتفاع اندازه گیری شده سر کامیون با ارتفاع سر کامیون استاندارد T7H مطابقت دارد. ارتفاع کامیون هایی که SLBM ها را یدک می کشند و در کنار آن تصویر ارتفاع کامیون چینی T7H گزیده ای از مقاله KCNA در مورد "گزارش ارائه شده توسط رهبر معظم کیم جونگ اون در هشتمین کنگره در ژانویه 2021 : در این گزارش برنامه اصلی و وظایف راهبردی و همچنین اهمیت حیاتی توسعه و تقویت سریع صنعت دفاع ملی ذکر شده است. توسعه فناوری هسته‌ای به سطح بالاتر و کوچک‌تر و سبک‌تر کردن سلاح‌های هسته‌ای برای استفاده‌های تاکتیکی‌تر ضروری است. این امکان توسعه سلاح های هسته ای تاکتیکی را برای استفاده به عنوان ابزارهای مختلف با توجه به اهداف عملیاتی در جنگ های مدرن فراهم می کند. به این ترتیب ما قادر خواهیم بود تا با ابتکار خود تهدیدات نظامی مختلف در شبه جزیره کره را که ناگزیر با تهدید هسته ای همراه است، کاملاً مهار، کنترل و مدیریت کنیم. این گزارش همچنین دستیابی به یک قابلیت پیشرفته برای انجام یک حمله اتمی پیشگیرانه و تلافی جویانه با دقت کافی برای حمله و انهدام هر هدف استراتژیک را در برد 15000 کیلومتری تعیین کرده است. همچنین در این گزارش توسعه و معرفی کلاهک های پروازی مافوق صوت در یک دوره کوتاه، پیشبرد توسعه راکت های بالستیک بین قاره ای دریا و زمین پرتاب با موتور سوخت جامد و داشتن یک زیردریایی با انرژی هسته ای و یک سلاح راهبردی هسته‌ای زیر آبی که در افزایش قابلیت حمله هسته‌ای دوربرد اهمیت زیادی دارد اشاره شده است. در این گزارش همچنین به لزوم به دست آوردن توانایی شناسایی و جمع آوری اطلاعات بر اساس بهره برداری از یک ماهواره شناسایی نظامی در آینده نزدیک و انجام جدی ترین تحقیقات برای توسعه پهپادهای شناسایی و سایر ابزارها با قابلیت شناسایی دقیق تا عمق ۵۰۰ کیلومتری اشاره شده است.  مترجم SHAHDAD   استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://opennuclear.org/publication/emerging-capabilities-unflown-slbms-dprk?language_content_entity=en
  11. 1 پسندیده شده
    آیا جهان به عصر جنگ کوانتومی رسیده است؟ فناوری کوانتومی تنها در مراحل ابتدایی خود است، اما در حال حاضر کشورها و شرکت‌ها با توجه به تأثیر احتمالی آن بر آینده جنگ ها، در حال تلاش برای کسب جایگاهی در این عرصه هستند. از لحاظ تاریخی، بخش نظامی به عنوان یک بستر آزمایشی برای فناوری های مختلف در حال ظهور خدمت کرده است. پیشرفت‌های نوپای فناوری از طریق بودجه و سازمان دولتی، قبل از اینکه جهان را آنطور که می‌شناسیم متحول کنند، تقویت شده‌اند. یک مثال بارز خود اینترنت است - اولین بار آن یک آزمایش ارتباطی بود که در سال 1969 توسط آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی دولت ایالات متحده (دارپا) پیامی را از یک رایانه به رایانه دیگری ارسال کرد. بنابراین جای تعجب نیست که صنعت دفاعی جهانی در حال بررسی اثرات بالقوه فناوری‌های کوانتومی است. در مارس 2022، مرکز امنیت سایبری ناتو - مسئول حفاظت از شبکه های ارتباطی ناتو - با موفقیت جریان های ارتباطی امن را در سناریوی پسا کوانتومی با استفاده از یک شبکه خصوصی مجازی ارائه شده توسط استارت آپ Post-Quantum در بریتانیا آزمایش کرد. همکاری بین ناتو و پست کوانتوم نشان دهنده روند توسعه همکاری مشترک بین شرکت های فناوری کوانتومی و کاربران نهایی نظامی است. علیرغم تحقیقات انجام شده توسط سازمان های مختلف نظامی و رهبری تاریخی آنها در زمینه فناوری نوظهور، همکاری ناتو/پسا کوانتوم همچنین نشان می دهد که چگونه اکثر تحقیق و توسعه فعلی (R&D) در فناوری جنگ کوانتومی توسط بخش خصوصی انجام می‌گیرد. بر اساس تحقیقات GlobalData، سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه در فناوری کوانتومی توسط شرکت‌های پیشرو فناوری از جمله آی‌بی‌ام و مایکروسافت در سال‌های اخیر در مقایسه با بودجه‌های دفاعی دولت افزایش یافته است و باعث می‌شود که پیشرفت‌های بزرگ بیشتر در بخش خصوصی باشد. اندرسن چنگ،یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل Post-Quantum موافق است که بخش خصوصی نوآوری در فناوری کوانتومی را در صنعت دفاعی هدایت می‌کند. چنگ که چابکی Post-Quantum را یکی از نقاط قوت اصلی آن از نظر نوآوری می داند، می گوید: معمولاً پیمانکاران بزرگ دفاعی بسیار آهسته حرکت می کنند. چنگ می‌گوید که در حال حاضر ساده‌ترین گفتگوها با جهان دفاعی، مثلاً با آژانس‌هایی مانند ناتو، انجام می‌شود، زیرا آنها اولین پذیرندگان فناوری کوانتومی خواهند بود. در جولای 2022، مجلس نمایندگان ایالات متحده قانون آمادگی امنیت سایبری محاسبات کوانتومی را تصویب کرد که به مهاجرت سیستم های فناوری اطلاعات سازمان های اجرایی به رمزنگاری پسا کوانتومی می پردازد. این قانون همچنین در ماه جولای توسط سنا دریافت شد و به کمیته امنیت داخلی و امور دولتی ایالات متحده ارجاع شد. گنجاندن توسعه فناوری کوانتومی در قانون، سیگنال روشنی است که بزرگترین ابرقدرت جهان این فناوری نوظهور را به عنوان یک موضوع مهم در نظر می گیرد. در واقع، چنگ اقدام قانونگذاران را به عنوان انگیزه ای برای شتاب فعلی توسعه فناوری کوانتومی در بخش دفاعی نسبت می دهد.او می گوید**تمام جهان به رمزنگاری پسا کوانتومی توجه کرده اند،در حالی که مردم از زمانی که post-Quantum را در سال ۲۰۰۹ شروع کردیم،سئوال می کردند که ما چه می کنیم!! آسیب‌پذیری ارتباطات طبقه‌بندی‌شده در برابر حملات پسا کوانتومی اکنون به عنوان یک خطر آشکار و فعلی در محافل صنعت دفاعی در نظر گرفته می‌شود: جمع‌آوری داده‌های امروزی برای رمزگشایی آینده توسط رایانه‌های کوانتومی برای سرمایه‌گذاری بخش دفاعی در فناوری‌های کوانتومی مورد توجه قرار می‌گیرد. فناوری کوانتومی چگونه صنعت دفاعی را تعقییر خواهد داد؟ هیئت مشاوران علمی وزارت دفاع ایالات متحده به این نتیجه رسیده است که سنجش کوانتومی، کامپیوترهای کوانتومی و ارتباطات کوانتومی کاربردهایی هستند که بیشترین امید را بوجود آورده اند. به گفته دنیل جونز، مدیر تحقیقات گلوبال دیتا، در واقع، پیشرفت در فناوری حسگر با استفاده از فناوری کوانتومی، آن را به یک برنامه کاربردی کوتاه مدت کلیدی برای صنعت دفاعی تبدیل کرده است. او می گوید: «ناوبری بالغ ترین عنصر فناوری کوانتومی در بخش دفاعی است.در واقع از نظر فنی ساعت های اتمی فناوری کوانتومی هستند و سال‌هاست است که مورد استفاده قرار می گیرند. یک ساعت اتمی با نظارت بر فرکانس تشدید اتم ها زمان را اندازه گیری می کند. حسگرهای کوانتومی این پتانسیل را دارند که عملیات نظامی کامل شامل موقعیت یابی،ناوبری و زمان بندی را در شرایطی که GPSدر دسترس نیست،حفظ کنند. حسگرهای کوانتومی پتانسیل بالایی برای اهداف اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی دارند. به عنوان مثال، جونز می‌گوید، یک برنامه پیشگامانه(تعقییر دهنده بازی)، توانایی شناسایی زیردریایی‌ها و هواپیماهای رادارگریز است. محاسبات کوانتومی برای ارتباطات نظامی چه معنایی خواهد داشت؟ تحقیقات موضوعی GlobalData پیش‌بینی می‌کند که ارتباطات کوانتومی "یک تمرکز اصلی برای سازمان‌های دفاعی در سال‌های آینده و منبع سرمایه‌گذاری قابل توجهی خواهد بود". توزیع کلید کوانتومی (یک روش ارتباطی امن که رمزنگاری را بر اساس مکانیک کوانتومی پیاده سازی می کند) توسعه یافته ترین حوزه ارتباطات کوانتومی است. برتری کوانتومی - نقطه ای که در آن یک کامپیوتر کوانتومی از محاسبات کلاسیک پیشی می گیرد - تمام رمزنگاری فعلی را بی فایده می کند و به نوبه خود تأثیر عمیقی بر ارتباطات امن دولت و ارتش خواهد داشت.فناوری کوانتوم در عین رهگیری ارتباطات ناامن مخالفان،پتانسیل محافظت نهایی در برابر دشمنان را دارد. تحقیقات GlobalData پیش‌بینی می‌کند که رمزگشایی کوانتومی از شبکه های ارتباطی قریب‌الوقوع الوقوع نیست اگر چه اولین نشانه ها احتمالا در حدود ۲۰۳۰ ظاهر خواهند شد.مهم‌تر، توانایی رمزگذاری فزاینده اطلاعات از طریق توزیع کلید کوانتومی به‌گونه‌ای است که توسط دشمنان خارجی قابل دسترسی نباشد. محاسبات کوانتومی فرصت‌ها و همچنین تهدیدهایی را برای بخش دفاعی ارائه می‌کند، مثل پردازش مشکلات پیچیده در کسری از زمانی که در یک کامپیوتر کلاسیک طول می‌کشد. غول هوافضایی، ایرباس در حال بررسی محاسبات کوانتومی برای بهینه سازی مسیرهای پرواز، از جمله عوامل آب و هوایی، و برای شبیه سازی هواپیماها و طرح های بال جدید است. این شرکت خودش فناوری کوانتومی را خریداری نکرده است، اما در عوض به سخت‌افزار کوانتومی از طریق ابر دسترسی دارد، مسیری معمولی برای بزرگ‌ترین شرکت‌ها. اگرچه اکثر شرکت‌های دفاعی محاسبات کوانتومی به عنوان یک سرویس از طریق ابر بررسی می‌کنند، استثناهایی هم در این روند مثل غول دفاعی ایالات متحده لاکهید مارتین وجود دارد. این شرکت با تعهد به تحقیقات کوانتومی که با کمک یک مرکز تحقیقات علمی مشترک با دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که در سال 2011 تأسیس شد، در فناوری کوانتومی فیزیکی سرمایه‌گذاری کرده است. ژئوپلیتیک و جنگ کوانتومی شرکت‌هایی از جمله Honeywell، Northrop Grumman، CETC، Raytheon و Lockheed Martin پیشروان توسعه بخش دفاعی فناوری کوانتومی هستند. با توجه به تحقیقات GlobalData، با افزایش تعداد شرکت‌های دفاعی که فناوری کوانتومی را توسعه می‌دهند، آنها برای پژوهش بیشتر در این عرصه تلاش بیشتری خواهند کرد. کمبودها در فن‌آوری کوانتومی و مزیت اولین بودن در این علم، دولت‌ها را بر آن داشته تا سرمایه‌گذاری در این زمینه را افزایش دهند.در ایالات متحده بیش از ۳ میلیارد دلار (۳.۰۷ میلیارد یورو) پروژه کوانتومی فدرال یا در حال اجرا یا در حال برنامه ریزی است،از جمله ابتکار محاسبات کوانتومی ملی ۱.۲ میلیارد دلاری.بر اساس تحقیقات موضوعی GlobalData، ایالات متحده تقریباً به طوپروژه کوانتومی فدرال ر قطع پروژه های توسعه کوانتومی مخفی را در برنامه های موجود در آزمایشگاه های اصلی دولتی خود، دارپا و آژانس امنیت ملی قرار می دهد. در همین حال، چین از طریق پروژه ماهواره کوانتومی Micius خود در ارتباطات کوانتومی امن پیشرو است، اما در محاسبات کوانتومی تا حدودی از غول های فناوری ایالات متحده عقب تر است. بر اساس تحقیقات گلوبال دیتا،سیاستگذاران چینی متعهد شده اند بیش از ۱۵ میلیارد دلار(۱۰۷.۵۶ میلیارد یوان) در محاسبات کوانتومی در پنج سال آینده سرمایه گذاری کنند،اما به طور غیر رسمی مبلغ بسیار بیشتر از این عدد خواهد بود. از دیگر پیشرفت های چین در فناوری کوانتومی می توان به آزمایشگاه ملی کوانتومی 10 میلیارد دلاری در دانشگاه علم و فناوری چین در هفی اشاره کرد. غول فناوری علی بابا با سرمایه گذاری 15 میلیارد دلاری خود در آکادمی کشف، ماجراجویی، حرکت و چشم انداز(DAMO) در تحقیقات کوانتومی چین پیشگام است. ظهور فناوری کوانتومی با رقابت ایالات متحده و چین برای به دست آوردن برتری فناوری در جهان و همچنین دوره ای از ژئوپلیتیک آشفته همراه بوده است.اگر چین یا روسیه برای اولین بار یک کامپیوتر کوانتومی کارا بسازند ،همانطور که چین در ارتباطات ماهواره ای کوانتومی به دست آورد توازن قدرت نظامی در جهان پتانسیل تعقییر قابل توجهی را دارد.جنگ فناوری چین و آمریکا شاهد محدود کردن ویزا برای دانشجویان فناوری کوانتومی و همچنین افزایش نظارت بر همکاری دانشگاهی ایالات متحده و چین بوده است.نبرد برای برتری کوانتومی در حال حاضر در جریان است و قرار است بخش دفاعی را تعقییر دهد زیرا فناوری به آرامی به سمت بلوغ پیش می رود. مترجم SAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع https://www.investmentmonitor.ai/tech/quantum-warfare-world-age-technology/
  12. 1 پسندیده شده
    بخش چهارم در بازه زمانی نیمه دوم قرن بیستم ، شرق آسیا و بخصوص چین آبستن وقایع متعددی بود و این روند با فاصله گرفتن چین کمونیست از اتحاد شوروی و نزدیک شدن به غرب ، صورت متفاوتی بخود گرفت و درواقع نمونه ای از ایجاد ارتباط میان دو دشمن آشتی ناپذیر محسوب می شد .اگر به شکل خلاصه این روند بررسی شود ، چین کمونیست به لطف کمکهای بی شائبه اتحاد شوروی سابق ، موفق شد تا پس از رویارویی با ارتش ژاپن و سپس ملی گرایان چینی ،درسال 1950 کنترل کامل این کشور را در اختیار خود بگیرد و در ده سال نخست ، یعنی تا سال 1960 روابط بین دو کشور بزرگ کمونیست دنیا در بهترین وضعیت خود قرار داشت ولی این روابط به شکل خاص پس از مرگ استالین در سال 1953 روبه تیرگی نهاد و در اواخر دهه شصت میلادی به درگیری مسلحانه نیز انجامید . راست : سفر کیسینجر / چپ : سفر نیکسون به چین نقطه آغاز همکارهای دفاعی چین و غرب محسوب می شد چینی ها نیز که خود را دربرابر غول روسی بدون پشتیبان می دیدند ، قبل از خاتمه جنگ ویتنام ، روند عادی سازی روابط خود را با واشنگتن آغاز کردند تا جایی که در ژوئیه 1971 کیسینجر به شکل مخفیانه از پکن بازدید نمود که یکی از نتایج آن ، موافقت با سفر نیکسون در فوریه 1972 بود . پس از این مرحله ، از ماه می 1973 ارتباطات دیپلماتیک میان طرفین آغاز شد و در اول ژانویه 1979 ، ایالات متحده به شکل رسمی ، جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت . این مساله تا فوریه 1979 در عادی ترین حالت خود قرار داشت ولی از این تاریخ به بعد ، با شروع عملیات نظامی ویژه ارتش چین علیه ویتنام ، و مقاومت ویتنامی ها و خطر رویارویی اتحاد شوروی و چین ، شرایط پیچیده ای پدید آمدکه موجب شد پکن بدلیل برتری روسها در تسلیحات هسته ای ، به منظور ایجاد توازن با اتحاد شوروی ، بیشتر به سمت غرب گرایش پیدا کند . علاوه براین ، ناکامی چینی ها علیرغم برتری عددی در نیرو و توقف یگان های ارتش چین دربرابر نیروهای مرزبانی و شبه نظامیان ویتنامی ، باعث شد تا پکن به فکر نوسازی نیروهای مسلح خود افتاده و ایده "ارتش مردمی " اعلام شده از سوی مائو را بتدریج به کناری نهند . بدین ترتیب ، اگر در دهه 50 تا نیمه دهه 60 میلادی ، چین وابستگی قابل توجهی را به کمک های سخت افزاری و فناورانه اتحاد شوروی داشت ولی از ابتدای دهه 70 میلادی ، ارتش این کشور بتدریج دفاتر طراحی بومی خود را ایجاد نمود ولی مشکلات ناشی از وقوع انقلاب فرهنگی باعث شد تا پکن متوجه شود که به تنهایی نمیتواند سامانه های پیشرفته و تسلیحات مدرن را طراحی و تولید نماید . اما نزدیکی میان چین و ایالات متحده که با پس زمینه استراتژی ضد روسی در پکن شروع شد ، از ابتدای دهه هشتاد میلادی منجر به همکاری به نسبت نزدیک میان طرفین گردید و پکن موفق شد تا ضمن دستیابی به فناوری پیشرفته و سخت افزار غربی ، منابع مالی بسیار قابل توجهی را در ازای ارسال کمک های نظامی به مجاهدین افغان بدست آورد . درواقع از سال 1984 ، چین به منبع اصلی تامین مهمات و سلاح برای افغان ها تبدیل شد و امریکایی ها ، تسلیحات چینی را از طریق چندواسطه خریداری کرده و از طریق پاکستان برای جنگ با روسها در اختیار افغان ها قرار می دادند . در دهه هشتاد میلادی و با سرنگونی محمدرضا پهلوی درایران و برچیده شدن پایگاه های اطلاعاتی امریکا در مرزهای جنوبی اتحاد شوروی ، واشنگتن مخفیانه به پکن پیشنهاد داد تا قرارگاه های مشابهی را برای نظارت بر آزمایش های موشکی شوروی در قزاقستان ایجاد کند تا از این طریق پیشرفتهای روسها را در حوزه هایی نظیر سامانه های ضد بالستیک ، موشکهای قاره پیما و ... زیرنظر بگیرد . با توجه به اهمیت این مساله ، دوطرف در سال 1982 توافق نامه رسمی را در مورد ایجاد مراکز اطلاعاتی در چین به امضاء رسانده و بلافاصله ، ایستگاه های شناسایی الکترونیک در شمال غربی چین ساخته شد . با این حال ، واشنگتن در ابتدا اصرار داشت که این مراکز مستقلا اداره شود ولی ارتش چین تاکید نمود که می بایست این تاسیسات بصورت مشترک اداره شده و روند نیز کاملا مخفیانه باشد . این مراکز نهایتا در استان سین کیانگ ایجاد شد و تا سال 1989 نیز به کار خود ادامه داد و اکنون نیز بطور کامل توسط چینی ها اداره می شود .با توجه به روند فوق ، دهه هشتاد میلادی برای پکن فرصت بی نظیری بود که با فناوری نظامی غربی آشنا شده و عقب ماندگی خود را در حوزه ایجاد مجتمع های نظامی – صنعتی جبران کند . اف-86 نیروی هوایی تایوان مسلح به AIM-9B روسها مدعی اند که دستیابی به نمونه های سایدویندر ، یک دانشگاه طراحی برای محصولات آنها محسوب می شد موشکهای هوابه هوا : نیروی هوایی چین در سال 1961 براساس تفاهم نامه ای که میان سران این دوکشور در خصوص همکاری های نظامی امضاء شد ، موفق گردید تا مجوز تولید موشک هوابه هوای کا-13 ( ار-3 اس ) را دریافت کند که این موشک روسی نیز به نوبه خود ، روگرفتی از موشک مشهور هوابه هوای AIM-9B سایدویندر بشمار می رفت که تعداد قابل توجهی از این موشکها پیش از این توسط جنگنده های اف-86 تایوانی شلیک شده و بدون اینکه به هدف خود آسیب بزند ، با واسطه به دست روسها رسیده بود . پس از دریافت مجوز و تجهیزات مربوط ، این موشک با شناسه PL-2 در چین وارد خط تولید انبوه شده و در سال 1967 به نیروی هوایی این کشور عرضه گردید و در طول 40 سال خدمت بروزرسانی های متعددی بخود دید . همانند سلف آمریکایی ، پی ال-2 موشک کوچک و ساده ای بود ولی با فراررسیدن نیمه دوم دهه هشتاد میلادی ، تقریبا از رده خارج بحساب می آمد و در حوزه هایی نظیر برد ، قدرت مانور حرفی برا ی گفتن نداشت . راست : پی ال-2 چپ : آر-3 اس اما نیروی هوایی چین از سال 1982 بدنبال جایگزین پی ال-2 بود و پس از بررسی های متعدد ، یک نسخه بومی با شناسه PL-5 طراحی و تولید شد ولی بدلایل مختلف از جمله برآورده نشدن الزامات فنی ، تنها 5 سال در خدمت بود و سپس کنار گذاشته شد . بدین ترتیب با توجه به منسوخ شدن پی ال-2 و شکست تقریبی پی ال-5 ، چین تصمیم گرفت تا برای جبران کمبودهای موجود خود در حوزه فناوری سمت غرب حرکت کند و این مساله پس از نزدیک شدن به واشنگتن تاحدودی رنگ واقعیت بخود گرفت و اکنون چین می توانست از متحدان ایالات متحده فناوری و سلاح تهیه کند . راست : پی ال-7 چپ : ماژیک بدین سان ، پس از مدتها جستجو ، بررسی و آزمون ، ارتش چین در جریان برگزاری نمایشگاه بین المللی تسلیحات به سال 1988 از موشک بومی کوتاه برد خود با شناسه PL-7 با سرجستجوگر فروسرخ رونمای نمود که براساس پیکربندی موشک فرانسوی R-550 ماژیک ساخته شده بود ، بااین حال ، زمانی که چینی ها موفق شدند مجوز تولید این موشک را بدست آورند که فناوری بکار رفته درآن دیگر جدید نبود و خط تولید آن در فرانسه از سال 1974 فعالیت نداشت . اگر چه دریافت خط تولید این موشک از فرانسه یک جهش و انقلاب فناورانه برای نیروی هوایی چین محسوب می گردید ولی نمونه های چینی چندان با نسخه های فرانسوی قابل مقایسه نبوده و با درازایی در حدود 2 متر ، قطر 157 م.م ، وزن 89 کیلوگرم و برد موثر 8 کیلومتر برای مسلح کردن جنگنده های جی-7 و جتهای ضربتی کیو-8 درنظر گرفته شدند . پی ال-8 اگر چه این موهبت برای نیروی هوایی چین بود ولی ارتش این کشور بر آن بود که همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهد و از فرصت بدست آمده سیاسی استفاده نمود تا فناوری موشکهای هدایت شونده غربی را تا حد امکان بدست آورد . این تلاش ها تا حدودی نتیجه داد و در سال 1988 پس از کسب مجوز ایالات متحده ، شرکت سازنده عبری یک هدیه ارزشمند شامل بسته کامل اسناد فنی و نمونه های کاملی از موشک هوا به هوای پایتون-3 را درا ختیار پکن قرار داد و متقابلا چینی ها پس از دریافت آن بسرعت دست به کار شده و با مونتاژ کیت های عبری ، در سال 1989 موشک هوابه هوای جدید خود را با شناسه PL-8 رونمایی نمودند . این موشک جدید فروسرخ ، که مقاومت به نسبت مطلوب تری در برابر تله های حرارتی از خود نشان می داد ، با طولی در حدود 2 متر ، قطر 160 م.م ، وزن اولیه 115 کیلوگرم ، برد نهایی 20 کیلومتر در برابر اهداف مانورپذدیر با مسلح شدن به یک کلاهک 5 کیلوگرمی این امکان را برای موشک فراهم آورده بود که به محض از دادن هدف ، ماسوره مجاورتی آن فعال شده و سرجنگی را منفجر می نمود . جذابیت فناوری این موشک برای چینی ها چنان بود که بلافاصله دست به کار زده و دوسال بعد ، موشک PL-9 را معرفی نمودند که با برد موثر حدود 22 کیلومتر و سرجستجوگر چند طیفی ، در میانه دهه 90 آن را به نیروی هوایی تحویل دادند . جت رزمی J-8II مسلح به پی ال-8 بدین ترتیب ، مسلح شدن جنگنده های چینی به موشک های پیشرفته کوتاهبرد ، توان رزم هوایی نزدیک را در نیروی هوایی این کشور به یکباره گسترش داد ولی چینی ها هنوز به موشکهای هدایت شونده ای که بتواند در همه گونه شرایط جوی و برد فامد ( فراتر از میدان دید ) دشمن را کشف و آن را مورد اصابت قرار دهند ، نیاز داشتند اما صنعت دفاعی چین نه فناوری و نه بستر اولیه ای را برای تولید چنین مهماتی در اختیار نداشت . همزمان با این تحولات ، ارتش های غربی در دهه هفتاد و هشتاد به شکل گسترده ای از موشکهای راداری نیمه فعال AIM-7 اسپارو آمریکایی استفاده می کردند . چینی ها نیز اولین نمونه های اسپارو را در جریان جنگ ویتنام بدست آورده بود ولی بدلیل ضعف شدید در حوزه الکترونیک و عدم توانایی در بازسازی فرمول سوخت جامد موشک آمریکایی ، امکان تولید روگرفتی از محصول آمریکایی وجود نداشت . با این وصف ، شرکتهای ایتالیایی براساس پیکربندی اسپارو ، موشک هوابه هوای اسپاید ( ASPIDE) را معرفی کرده بودند که به شکل خاص برای مسلسح کردن جنگنده های اف-104 مورد استفاده قرار می گرفت و آزمون های اولیه آن از سال 1974 شروع شده بود و تا سال 1986 ادامه داشت . در همین روند ، با توجه به اینکه داده های موجود نشان می داد عملکرد اسپاید از اسپارو تا حدودی بالاتر است ، نیروی هوایی چین ترجیح داد تا مجوز تولید محصول ایتالیایی را دریافت کرده و این امر منجر به رونمایی از موشک PL-11 شد . راست : پی ال-11 چپ : اف-104 مسلح به اسپاید این موشک چینی با طول حدود 3/7 متر ، قطر 234 م.م ( مربوط به اسپاید ) سرجنگی ترکش شونده 35 کیلوگرمی (اسپاید ) ، چیزی در حدود 75 کیلومتر برد را به نمایش می گذاشت . اما با وقوع جریان میدان تیان آن من در ژوئن 1989 ، همکاری میان دوطرف محدود شد ولی چین قطعات کافی برای تولید 100 تیر موشک را بدست آورده و موفق شد تا میانه دهه نود میلادی ، جتهای J-8II خود را به این موشک جدید مسلح کند . داده های موجود حاکی از آن است که صنعت دفاعی چین موفق شده تا خط تولید موشک پی ال-11 را با هدایت اینرسیایی در مراحل اولیه و میانی پرواز و درنهایت هدایت راداری در بخش پایانی بصورت انبوه راه اندازی کرده و حتی نمونه ای با جستجوگر راداری فعال را نیز بخدمت گیرد ولی هنوز در این مورد یقین حاصل نشده است . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند 2- ادامه دارد ....
  13. 1 پسندیده شده
    تست استاتیک موتور سوخت جامد 140 تن نیرو کره شمالی در پایگاه فضایی Sohae متن بیانیه اطلاعات بیشتر از توئیتر دیوید اشمرلر و موسسه Open Nuclear Network قطر موتور را 2.2 متر درنظر گرفت با آنالیز عکس های منتشر شده کلیک کنید پرتاب دوربین با رزولوشن 20 متر به ارتفاع 500 کیلومتری و عکس برداری از سئول برای توسعه ماهواره سنجشی نظامی
  14. 1 پسندیده شده
    به نام خداوند بخشنده و مهربان بالگرد کاموف ۲۲۶ (Ka-226) که توسط ناتو Hoodlum نامگذاری شده است یک بالگرد دو موتور روسی است که بر پایه بالگرد کاموف۲۶ ساخته شده است. کاموف۲۶ یک بالگرد با دو موتور بود که نخستین پروازش را در سال ۱۹۶۵ انجام داد. هدف از ساخت این بالگرد امور غیر نظامی، به خصوص در زمینه کشاورزی و سم پاشی بود، آن هم درجایی که هزینه برآورد شده برای دیگر بالگردها بسیار بیشتر پیشبینی می‌شد. در کاموف۲۶ برای نخستین بار از سازه کامپوزیت استفاده شد و جهت ارزان سازی و تعمیرات راحت تر از موتور پیستونی در آن بکار رفت. این بالگرد بطور محدودی وارد خدمت دیگر ارگان های شوروی از جمله نیروی هوایی هم شد ولی در نقش اصلی خود یعنی امور غیر نظامی بسیار عملکرد درخشانی ثبت کرد و تا سال ۱۹۸۵ هم در خدمت بود. قسمت جالب داستان اینجاست که تا سال ۲۰۱۸ هم این بالگرد بصورت غیر قانونی در یک کارگاه غیر مجاز در مولداوی تولید میشد که در نهایت کارگاه مذکور توقیف شد و همه این گفته ها از سادگی نسبی تولید این بالگرد خبر می‌دهند. کاموف ۲۶ جهت بزرگنمایی بر روی تصاویر کلیک کنید کاموف۲۶ در حال سم پاشی عملکرد درخشان کاموف۲۶، روس ها را مجاب کرد که بالگرد جدیدی بر پایه آن توسعه بدهند. در گام نخست یک بالگرد تک پیشران با نام کاموف ۱۲۶ توسعه داده شد که از بازه زمانی ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ به تعداد ۱۷فروند از آن تولید شد که مشخصا با فروپاشی شوروی طرح آن معلق ماند. بالگرد کاموف ۱۲۶ (تفاوت بارز ظاهری این بالگرد تک پیشران بودن آن است) احساس نیاز جدی روس ها به علت فرسودگی ناوگان بالگردی تا سال ۲۰۰۲ و بسته بودن طولانی مدت خط تولید کاموف ۲۶ و ۱۲۶ سبب شد که روس‌ها به دنبال ساخت یک بالگرد جدید بر اساس طرح بالگرد های نامبرده بروند. در این طرح جدید دو پیشران مطمئن از اولیت ها در نظر گرفته شد. این بالگرد کاموف ۲۲۶ نام گرفت و اولین پروازش را در سال ۱۹۹۷ انجام داد و در نهایت در سال ۲۰۰۲ وارد خدمت شد. در این بالگرد از دو موتور توربوشف آلیسون ۲۵۰ با چهار مخزن سوخت ۷۷۰ لیتری استفاده شده که مدت زمان پرواز با مخزن های سوخت اصلی حدود چهار ساعت و ۳۴ دقیقه و با مخازن جانبی تا ۶ ساعت و ۴۵ دقیقه بود. موتور آلیسون ۲۵۰ در سال ۲۰۲۰، در روسیه این موتور با موتور روسی VK-650V تعویض شد که قدرت ۶۵۰ اسب بخار را به بالگرد میدهد.(لینک خبر) البته لازم به ذکر است این دو موتور تنها پیشرانی نیستند که در این بالگرد مورد استفاده قرار میگیرند. این بالگرد مانند بسیاری از هواگرد های دیگر روسی یک طرح ماژولار محسوب میشود و پیشران ساخت کشور های دیگر با توجه به سفارش مشتری بر روی آن عرضه می گردد. در آوریل ۲۰۱۵ روسیه نسخه جدیدی از این بالگرد با نام Ka-226T با موتور جدید فرانسوی ترموبکا اریوس را رونمایی کرد. در یک تست دو هلیکوپتر Ka-226T در آزمایش پروازی شرکت کردند که نسخه Ka-226T با موتورهای فرانسوی عملکرد بسیار بهتری در مقایسه با Ka-226 های تولیدی با موتورهای الیسون ارائه دادند. موتور دیگری که در این بالگرد میتوان استفاده کرد موتور انگلیسی رویلزرویس با قدرت ۳۷۰ اسب بخار است. موتور انگلیسی برای مأموریت در مناطق کوهستانی مناسب تر است. موتور روسی VK-650V بدنه این بالگرد از سازه لانه زنبوری با روکش آلومینیومی ساخته شده که از جد خود بالگرد کاموف۲۶ به ارث برده است. لازم به ذکر است که کاموف ۲۶ نخستین بالگردی بود که در آن از مواد ترکیبی برای ساختش در شوروی استفاده شده بود. سازه لانه زنبوری علاوه بر استحکام بیشتر سبب سبک سازی چشمگیر بالگرد نیز میشود. پانل لانه زنبوری این بالگرد مشابه دیگر طرح های مرسوم شرکت کاموف از دو ملخ روی هم استفاده میکند که در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند که در فارسی از آن ها با عنوان "سیستم چرخش عکس العملی" یاد میشود. این سیستم با تمام پیچیدگی هایی که برخوردارست اما از چند مزیت نسبت به بالگرد های تک روتور برخورد است. این سیستم باعث میشود که ملخ‌ها در اندازه کوچکتری ساخته شوند و همینطور نیازی به ملخ انتهایی نباشد و قدرت مانور نیز افزایش یابد و تمام این گفته ها سبب میشود که بالگرد با دقت بالا بر سطوح کوچک و محدود مانند عرشه کشتی فرود آید. کوچک بودن ملخ همچنین سبب جا گرفتن راحت بالگرد در مسیر های باریک میشود. تفاوت دیگر، وجود دو بالک انتهایی با جنس فیبر کربن برای تغییر مسیر است. که مجدد این امر سبب کوچک شدن بالگرد شده و در نتیجه آن میتوان بالگرد را به راحتی توسط کشنده ها و کامیون ها جابه جا کرد. همانطور که مشخص است تلاش زیادی شده که این بالگرد حدالامکان کوچک و سبک و ارزان ساخته شود. کاموف۲۲۶ دارای غلاف کابین قابل تعویض است که امکان تخصصی سازی با توجه به نوع ماموریت از حمل نفرات گرفته تا حمل بار را فراهم میکند و به این طریق می‌توان وزن کلی بالگرد را کاهش داد و به وزن بار افزود. این غلاف را در مدت زمان 20 تا 30 دقیقه می‌توان جدا و نصب کرد. چنین ایده ای در بالگرد های جرثقیل هوایی نیز هم مطرح است و این روش باعث ارزان سازی و استفاده در طیف وسیعی از ماموریت ها میشود. در واقع کاموف۲۲۶ به معنی واقعی کلمه یک جرثقیل هوایی نیز محسوب میشود این ویژگی سبب میشود که از این بالگرد بتوان جهت نصب دکل ها و یا انتقال بارهای با ارزش دیگر در مناطق صعب العبور کمک گرفت و از ساخت کیلومتر ها جاده و تجهیزات و هزینه غیر ضروری صرفه جویی کرد. در حالت حمل نفرات این بالگرد میتواند ۶ تا ۸ نفر را حمل کند و در تغییر به حالت باربری، این بالگرد توانائی حمل بار تا یک و نیم تن را دارد و در مدل آمبولانس هوایی دو برانکارد دو طبقه و خدمه درمانی را حمل میکند . Ka-226 در حالت بدون غلاف کابین پشتی Ka-226 در حالت جرثقیل هوایی دستکم تاکنون نزدیک به ۸۰ فروند از این بالگرد برای ارگان های مختلف و وزارت خانه های روسیه و البته شرکت گازپروم و نیروی هوایی روسیه ساخته شده باشد. روس ها به شدت به دنبال پیدا کردن مشتری خارجی برای این بالگرد هستند و به این منظور امتیاز های مختلف از جمله فراهم کردن امکان خط تولید تحت لیسانس را نیز ارائه میدهند. به همین منظور در در دسامبر ۲۰۱۵ توافق نامه ای برای ایجاد یک سرمایه گذاری مشترک بین روسیه و هندوستان به امضا رسید تا تعداد ۱۹۷ فروند از بالگرد Ka-226T در هند تولید شوند اما هنوز از نتایج این توافقنامه شواهد چندانی در دست نیست. کابین خلبان ها در نسخه Ka-226T؛ در کابین کلیات مشابه ka-26 است و تفاوت در بروز آوری نرم افزاری و صفحات نمایش است بنظر می‌رسد محتمل ترین مشتری خارجی این بالگرد کشور ایران باشد. در بهار سال ۱۳۹۶ و پس از توافق برجام، شرکت کاموف روسیه بالگرد Ka-226 را به ایران پیشنهاد میدهد و از آنجا که ایران با کمبود بالگرد در جهت ماموریت های جاری و چه جهت بازسازی ناوگان فرسوده فعلی رو به روست به این پیشنهاد علاقه نشانه می‌دهد. کار تا آنجا پیش میرود که در همان سال ها یک بالگرد کاموف برای ارزیابی به ایران منتقل شده و تست هایی را پشت‌سر میگذارد که البته از نوع آن اطلاع چندانی در دست نیست ولی قابل پیشبینی است که بعلت تحریم های مشترک ایران و روسیه این کشور هم مانند خود روس ها نتواند از پیشران های فرانسوی و انگلیسی استفاده کند و احتمالا بالگرد تست شده نسخه ی با پیشران روسی باشد. طبق شنیده ها بنظر می‌رسد این بالگرد در پرواز های خود بر فراز مناطق کوهستانی دچار ضعف هایی بوده و این در حالی است که جغرافیای ایران شامل پستی بلندی های فراوان و از جمله دو رشته کوه گسترده در شمال و غرب خود است و به همین علت در آن مقطع این بالگرد و تمام مزایایی که شرکت سازنده بالگرد ارائه میداد، نظر ایران را به خود جلب نکرده و تا تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ از این بالگرد خبری نبود تا اینکه معاون صنایع حمل و نقل وزارت صمت ایران از توافق جدی دو کشور جهت ساخت مشترک این بالگرد خبر میدهد. (لینک خبر) ( لینک خبر) پرواز این بالگرد در آسمان ایران به همراه یک بالگرد بل ۲۱۴ ایران نیاز به تعداد بسیار زیادی بالگرد دارد و کشور های چین و روسیه تنها بازار خرید این کشور هستند. روابط بسیار نزدیک ایران و روسیه پس از جنگ اوکراین و گزارش های متعدد خبرگزاری های غربی از خرید و فروش سلاح بین این دو کشور سبب گمانه زنی ها متعددی شده است. این بالگرد با توجه به میانگین قیمت ۴/۵ میلیون دلاری که نسبتا ارزان محسوب میشود گزینه خوب برای خرید پر تعداد است و میتواند کمک شایانی به بخش جستجو و نجات، آمبولانس هوایی، امداد بلایای طبیعی و ترابری سبک و امور مهندسی و تاکسی هوایی و کشاورزی و ... باشد . مشخصات عمومی بالگرد کاموف ۲۲۶: خدمه: ۱-۲ نفر سرنشین: ۶ تا ۸ نفر محموله: ۱۰۵۰ کیلوگرم در داخل یا ۱۱۰۰ کیلوگرم در آویز خارجی طول: 8.1 متر ارتفاع: 4.15 متر وزن ناخالص: ۳۸۰۰ کیلوگرم قطر روتور اصلی: ۲ × ۱۳ متر حداکثر سرعت: ۲۵۰ کیلومتر در ساعت سرعت کروز: ۲۲۰ کیلومتر در ساعت برد: ۶۰۰ کیلومتر سقف پرواز: ۶۲۰۰ متر نویسنده: Navard ذکر نام انجمن military.ir در هر برداشتی از این مطلب الزامی است. منابع: بن مایه ۱ بن مایه۲ بن مایه۳ بن مایه۴ بن مایه ۵
  15. 1 پسندیده شده
    جالب ورود شرکت ایرانی به بحث هواپیما های تمام الکتریک در نوع خودش جالب است البته دنیا شدیدا در این حوزه فعال شد خصوصا برای مسیرهایی بین 200تا500 کیلومتر و زیر یک ساعت برای هواپیما سبک البته هواپیما هیبریدی هستند معمولا در قسمت دم هواپیما ژنراتور تامین کننده برق مورد نیاز برای شارژ باتری ها قرار میگیرد با استفاده از سوخت فسیلی یا دیگر سوخت ها البته مشخص نیست توان فنی کشور برای ساخت موتورهای الکتریک برای هواپیما مثل شرکت زیمنس و مگنی باشد ولی سرمایه گذاری بر رویش بی ثمر نخواهد بود حداقل برای بخش تجاری و توریست بخصوص کم صدا بودن این نوع هواپیما ها نگاهی به موتورهای شرکت مگنی magniX البته هنوز در ابتدا راه هستند https://en.wikipedia.org/wiki/MagniX سسنا208 هواپیما آلیس
  16. 1 پسندیده شده
    تانک اصلی میدان نبرد بعدی آمریکا ممکن است نسخه سبک تر و پیشرفته تر تانک M1 Abrams باشد جنرال داینامیکس، سازنده تانک آبرامز، اخیرا از نسخه به روز شده M1 رونمایی کرده است. AbramsX علاوه بر انکه 20 تن سبکتر از جدیدترین نسخه، M1A3، است دارای یک برجک بدون سرنشین و یک موتور هیبریدی-الکتریکی است. اگرچه رسانه ها AbramsX را یک تانک نسل بعدی نامیده اند، اما این دقیقاً دقیق نیست. آبرامز ایکس یک نمایشگر فناوری است. این به عنوان یک پروژه تحقیقاتی داخلی جنرال داینامیک برای نشان دادن اینکه فناوری های جدید را چگونه می توان در یک تانک جدید به کار برد یا آن را روی تانک های موجود اعمال کرد، آغاز شد. آبرامز ایکس به جای یک خودروی زرهی نسل بعدی، بیشتر یک طراحی موقت است که شکاف بین طراحی های دوران جنگ سرد را که هنوز هم ناوگان تانک های جهان را شامل می شود و خودروهای نسل بعدی واقعی که احتمالاً نزدیک به سال 2050 عرضه می شوند را پر می‌کند. با این وجود آبرامز ایکس یک سلاح کارآمد است. تیم رییس،مدیر توسعه بازرگانی سیستم های زمینی جنرال داینامیکس به Insider گفت: این خودرو به اطراف می چرخد و وظایف یک تانک را انجام می دهد.این فقط یک صفحه نمایش ثابت نیست!! درطراحی تانک باید بین سه عامل تعادل وجود داشته باشد: قدرت آتش، حفاظت و تحرک. برای AbramsX، بزرگترین هدف رسیدگی به مشکل رو به رشد M1 بود که از سال 1979 بیش از 10000 دستگاه از آن ساخته شده است. آبرامز همیشه یک تانک سنگین بوده است. حتی M1A1های اولیه حدود 60 تن وزن داشتند - در مقایسه با تی ۷۲ روسیه 45 تنی و تایپ 99a چینی 55 تنی - اما آخرین آبرامز به دلیل ارتقاءهایی مانند استفاده از سیستم حفاظت فعال تروفی که برای سرنگونی سلاح های ضد تانکی که به سمت آن می ایند طراحی شده است، نزدیک به 80 تن وزن دارد. با این حال، بازرس ارشد تسلیحات پنتاگون در گزارشی در سال 2021 هشدار داد: «رشد وزن کلی M1A2 SEP v2 و v3 با بار رزمی کامل و سامانه تروفی چالش‌هایی را برای حمل و نقل و بازیابی ایجاد کرده است». در واقع جدیدترین آبرامز اکنون آنقدر سنگین است که نمی توان آن را توسط خودروهای بازیابی ارتش یدک کشید،که به این معنی است که تانک های آسیب دیده یا خراب ممکن است در میدان نبرد رها شوند.این خودروی جدید در حالی که شباهت زیادی به مدل های قدیمی M1 دارد، تنها 60 تن وزن دارد. کاهش وزن مزایای متعددی از جمله توانایی استفاده از پل هایی که در زیر وسیله نقلیه سنگین تر فرو می ریزند، ارائه می دهد. AbramsX همچنین با دکترین جدید عملیاتی ارتش مطابقت دارد. پس از دهه ها تمرکز بر ضد شورش، رویکرد جدید عملیات مکانیزه واحدهای بزرگ را علیه دشمنانی مانند روسیه و چین پیش بینی می کند. کاهش وزن آبرامز ایکس با یک سری ارتقاءها ارتباط دارد. برجک کوچکتر است، به این معنی که پوشش زرهی سنگین کمتری دارد. ریس گفت: «کاهش وزن آبرامز، که واقعاً هدف اصلی طراحی ما بود، نیازمند کاهش وزن زره در برجک بود. برجک کوچکتر میباشد زیرا بدون سرنشین است و خدمه در داخل بدنه زرهی قرار دارند. استفاده از اتوماسیون - از جمله بارگیری خودکار برای توپ - به خدمه این امکان را می دهد تا از چهار نفر به سه نفر کاهش یابد که اکنون در کنار هم در بدنه می نشینند و چند نمایشگر را زیر نظر دارند. ریس گفت، کوچک کردن برجک باعث کاهش وزن شده است. آبرامز ایکس موتور توربین گازی کارآمد اما پر مصرف AGT 1500 M1 را با یک موتور هیبریدی-الکتریکی جایگزین می کند که بیشتر یادآور اتومبیل تویوتا پریوس است تا موتور تانک معمولی. جنرال داینامیکس ادعا می کند که موتور جدید مصرف سوخت را تا 50% کاهش می دهد، قابلیت اطمینان و سهولت تعمیر و نگهداری را بهبود می بخشد و به تانک اجازه می دهد تا با استفاده از انرژی باتری کم صداتر وسایل الکترونیکی خود را بکاراندازد و حتی حرکات محدودی را انجام دهد. آبرامز ایکس یک توپ 120 میلی متری را به عنوان سلاح اصلی خود حفظ می کند، اما توپ فعلی را با XM360 سبک تر جایگزین خواهد کرد که در اصل برای سیستم شکست خورده رزمی آینده توسعه یافته بود. همچنین دارای یک ایستگاه تسلیحات کنترل از راه دور Kongsberg RS6 با یک توپ 30 میلی متری XM914 و یک مسلسل کواکسیال 7.62 میلی متری است. همانطور که شایسته طراحی تانک قرن بیست و یکمی است، ابرامز ایکس دارای برخی ویژگی های پیشرفته دیگر نیز است. این تانک مجهز به شش مهمات پرسه زن Switchblade 300(سویچ بلد) است که به "پهپادهای کامیکازه" معروف هستند. این هواپیما همچنین دارای یک برنامه هوش مصنوعی - به نام "کاتالیست" - است که می تواند به خدمه کمک کند تا اهداف را شناسایی و اولویت بندی کنند، مسیریابی کنند و آینده را پیش بینی کنند. اگر این آشنا به نظر می رسد، تی-14 آرماتا روسیه که در سال 2015 رونمایی شد، همچنین دارای یک برجک بدون سرنشین، سه خدمه در بدنه و هواپیماهای بدون سرنشین بود. با این حال، ارتش روسیه به دلیل مشکلات ساختن آن تعداد کمی از آنها را خریداری کرده است، قابل ذکر است، با وجود تلفات عظیم تانک روسیه در اوکراین، این کشور تانک آرماتا را در آنجا مستقر نکرده است. رییس گفت:تفاوت ما و ارماتا این است که مال ما کار می‌کند. یکی از دلایل سبک‌تر بودن AbramsX، زره کمتر در اطراف برجک بدون سرنشین است. جنرال داینامیکس می گوید تصمیم گیری در مورد سطح حفاظت به عهده دولت ایالات متحده است. ریس گفت: "اگر محافظت زرهی را در سطح بسیار حداقلی نگه دارید، به این ترتیب به 60 تن می رسیم." "اگر محافظ زرهی را تا حدی که امروز در M1 v3 وجود دارد قرار دهید، وزن آن به بالای 60 تن می رسد.جنرال داینامیکس AbramsX را به عنوان یک تانک نسل بعدی تبلیغ نمی کند، بلکه ان را نمایشی از توانایی های موجود میداند. مارک هو، مدیر توسعه کسب و کار سیستم های زمینی جنرال داینامیک گفته است: "این هنر ممکن را با فناوری موجود نشان می دهد." اینکه آیا ارتش ایالات متحده برای یک تانک جدید سرمایه گذاری خواهد کرد یا خیر، باید دید. تصاویر نابودی تانک های روسی در اوکراین منجر به پیش بینی های متعددی از ناکارامدی تانک شده است. این پیش‌بینی‌ها به دور از واقعیت هستند، اگرچه سؤالاتی را در مورد نقش تانک در آینده ایجاد می‌کنند. اگر ارتش آبرامز ایکس را بخواهد، می تواند به سرعت آن را در اختیار بگیرد. ریس گفت: اساساً تمام قابلیت‌های آبرامز ایکس برای ساخت تانک اصلی میدان نبرد جدید یا ارتقاء مجدد ناوگان آبرامز فعلی ظرف 18 تا 24 ماه آماده خواهند بود. مترجمSHAHDAD بن پایه منبع استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
  17. 1 پسندیده شده
    مرکاوا در مرزهای رژیم صهیونیستی سامانه ی حفاظت فعال تروفی و رادار و پرتابگر (قسمت پوشانده شده)در مرکاوا
  18. 1 پسندیده شده
    یک فروند بمب افکن بی 2 اسپریت نیروی هوایی ایالات متحده امریکا در میانه پرواز معمول با نقص عملکردی روبرو شده و در فرودگاه وایتمن فرود اضطراری انجام داد ، این فرود اضطراری موجب آتش سوزی و آسیب به هواپیما شد (عکسی از این رویداد منتشر نشده است) در این حادثه هیچکس آسیب ندید و آتش توسط گروه آتشنشانی فرودگاه خاموش شد این حادثه در پی حادثه ی مشابهی که در سال 2021 رخ داد بوجود آمد ، بمب افکن مزبور پس از سر خوردن روی باند در بخش خاکی باند روی بال چپ فرود آمده و متوقف شد فرود روی بال چپ عکس ماهواره ای از حادثه سال گذشته برآورد نخستین انجام شده هزینه تعمیر پرنده خسارت دیده را 10 میلیون دلار برآورد نشان میدهد که ممکن است به ارقام بالاتر نیز منجر گردد بن پایه
  19. 1 پسندیده شده
    سیمرغ آماده ی پرواز است مدیرعامل سازمان صنایع هوایی: هواپیمای سیمرغ را که اردیبهشت ماه با حضور وزیر دفاع رونمایی کردیم، امروز مراحل تاکسی را انجام داده و برای پرواز آماده می‌شود.
  20. 1 پسندیده شده
  21. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم یحتمل باید تیربار PKT روسی باشد که در نسخه MIL-8 AMTsh در رمپ دماغه بالگرد قابل جاگذاری هست
  22. 1 پسندیده شده
    ببینید دوستان! اساساً این بحث که حماس گروهی تروریستی است یا گروهی مبارز یا چه و چه، بحثی کاملاً فرعی و بی ارتباط به اصل وقایع است. این که حماس تروریستی باشد یا نباشد، چه ارتباطی به منافع ایران و جهان اسلام در سوریه و فلسطین و منطقه پیدا می کند؟ مگر دشمن ایشان، که خود سرمنشاء تروریسم دولتی و شاگرد تنبل کلاس دموکراسی نیست که سالیان سال تنها با پارتی لابی های صهیونیستی در کشورهای اروپایی و امریکا و ایضاً فشارهای اقتصادی و سیاسی این کشورها (که اغلب هم داعیه دار حقوق بشر و آزادی و عدل و ... هستند) باعث معاف شدن از تمامی قوانین و مقررات بین المللی؛ از رعایت حقوق بشر گرفته تا حتی قوانین مصوب شورای امنیت که هر کشوری را می تواند به نابودی و یا تحریم محکوم نماید؛ شده است؟   برای مبارزه با چنین رژیم نامشروعی که حتی سازمان ملل هم بسیاری از سرزمین های تحت اشغال آن را به رسمیت نمی شناسد و بزرگترین حامی سیاسی، اقتصادی و نظامی آن؛ یعنی ایالات متحده نیز قادر به تأیید حق اشغال این سرزمین ها برای این رژیم نبوده و نیست، به نظر شما اهمیتی دارد که چه گروهی چه ماهیتی دارد؟   اصل موضوع، برچیدن بساط صهیونیست ها از پاره ی تن اسلام است. حالا این پاره ی تن از چه گروه هایی تشکیل شده و این گروه ها، هریک چه منافعی دارند و یا خواهند داشت. با کدام حکومت دوست و با کدامین یک دشمن اند و بسیاری موارد دیگر، بحث های فرعی است که بعد از برچیده شدن این بساط آغشته به خون، تازه می توان درخصوص آن بحث و گفتگو نمود.   در گذشته هم عرض کرده ام و مجدداً می گویم. این که ما به گروهکی کمک مالی و یا نظامی نماییم، دلیل بر این نیست که آن گروه لزوماً بدل به مزدوران ما شوند و یا در سیاست های آتی از ما حمایت نمایند. چرا که اگر می خواستیم از گروه های منطقه یارگیری کنیم، راحت تر بود که روی گره های شیعی سرمایه گذاری کنیم تا گروهی سنی که تفاوت های بنیادینی از نظر دینی با شیعیان ایرانی دارند.   اساساً برای همدل شدن و همراهی با سیاست ها، حتی نزدیکی ایدئولوژیکی هم ملاک نیست و این ارتباط می بایست از طریق دل و باور بوجود بیاید؛ نظیر چیزی که در لبنان شاهد بودیم. اما ایران به هر گروهی که بخواد اسرائیل را تحت فشار قرار دهد کمک کرده و می کند. کما اینکه به جنبش فتح هم کمک نمود. طبیعی است که بعد از سازش فتح با اسرائیل، کمک ها به سمت حماس رفت و البته در طی این سال ها جنبش جهاد اسلامی که در مبارزه با اسرائیل ثابت قدم تر بوده است بیشتر مورد حمایت ایران قرار گیرد و پس از آن هم باز گروهی دیگر ممکن است بوجود بیاید که آرمان فلسطین را دنبال نماید و حمایت ایران را از آن خود نماید و این چرخه کماکان ادامه خواهد داشت.   ---------------------------------------------------------------------   اصل هدف و منظور ایران، آرمان فلسطین است. اگرچه ممکن است برخی گروه ها نمک خورده و نمکدان بشکنند که گروه های فلسطینی در طول تاریخ کم از این موارد از خود نشان نداده اند.   بدیهی است عدم حمایت از این گروه ها، به صرف اینکه سابق بر این هم کیشان شان نمکدانی هم شکسته اند، جز به نفع و سود اسرائیل و حامیان ایشان نبوده و نیست و طبیعی است که اساساً یکی از نقشه های دشمنان هم می تواند این باشد که رفتارهایی از این دست را در اخبار و رسانه های خود بولد نمایند تا با فریب و مأیوس نمودن حامیان حقیقی آن ها، بخواهند به تضعیف این گروه ها پرداخته و بعداً کارشان یا یکسره کرده و یا به بیعت با یزیدان زمان مجبورشان نمایند.
  23. 1 پسندیده شده
    این جناب سناپس توضیح بدن که منظورشون از جامعه جهانی، چیزی غیر از آمریکا و اسراییله؟!   یعنی ما بیایم اطلاعات حماس رو بدیم به اونا؟!   یعنی ساده لوحی تا به کجا!   ای خدا ...
  24. 1 پسندیده شده
    جهاد اسلامی از نظر سیاسی شاید در سطح حماس نباشه اما اخیرا از نظر نظامی خیلی پیشرفت کردن با توجه به کمک ها... در مورد گروه های شیعی یه نکته مهم اینه که خیلیا معتقدن رهبران جهاد اسلامی شیعه هستن.از فتحی شقاقی گرفته تا رهبران کنونی.حداقل تحت تاثیر تفکرات شیعه بودن و نسبت به حماس چند لول بالاترن از لحاظ فکری و خشک مغزی حماس رو هم ندارن. با همه اینها چه خوشمون بیاد چه نیاد حماس برای ما هم بی فایده نبوده.یه دشمن قدرتمند بغل گوش اسراییل به نفع ماست.چه سلفی باشه چه سکولار چه شیعه.البته با توجه به حجم کمک های ما انتظارمون از حماس در بحران سوریه این نبود اما واقعیت تفکرات سلفی و اخوانی امثال حماس همینه.انعطاف پذیر نیستن.سیاست ندارن و عقلشون هم نمیرسه یک متحد غیر مذهبی مثل بشار شرف داره به چهارتا سلفی که تا خرخره تو بغل امریکا و عربستان و ترکیه هستن و در نتیجه در بغل اسراییل. رفته رفته حماس هم فهمید که خوابی که دیده چپ بوده،حماس احتمالا انتظار داشت به زودی چند صد هزار جنگجوی سلفی و مومن بعد از سقوط بشار به سمت اسراییل هچوم میارن اما در عمل دید که یه آب دهان هم به سمت اسراییل پرتاب نکردن این جماعت سلفی.
  25. 1 پسندیده شده
    مشکل عمده مردم فلسطین و له طور اعم امت اسلام، کم شعوری است. ۷۰ سال است که رهبران فلسطین بر پایه خون جوانان آن، برای خودشان در پاریس و برن ویلا میخرند و مردم هنوز نتوانسته اند جدای از تعصبات قبیله ای و مذهبی، صلاح خود را تشخیص دهند. استضعاف عمده مردم فلسطین فکری است