برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 12 اردیبهشت 1403 در همه مناطق
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتصاویر موشک های خانواده ی فاتح و روند تغییرات ظاهری موشک ها فاتح / ذوالفقار / دزفول فاتح / ذوالفقار / خیبرشکن فاتح / ذوالفقار / فتاح 1 / حاج قاسم
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. از معدود تصاویر سوخو-24 فنسر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مجهز به مخزن سوخت خارجی شکمی سه هزار لیتری PTB-3000
-
1 پسندیده شدهسلام در زمان جنگ با عراق مثل اینکه یه کبرای ایرانی یه فروند میگ 21 رو با توپش غافلگیر و منهدم میکنه، گفته شده میگ رو از کمر نصف کرده. منم این ایده رو به آزمایش گذاشتم گویا واقعا کبرا در این اتفاق دست برتر داره: فیلم رو میتونید از لینک زیر مشاهده کنید: https://www.youtube.com/watch?v=q_vICRTuhBU
-
1 پسندیده شدهسلام ، با تشکر از شما یکی از ضعفهای عملیاتی این هواپیما ، ضعف ساعت کارکرد موتور بود . بصورتیکه فقط تا ده ساعت عمر عملیاتی داشت و بعد ازون باید تعویض میشد ! اگه عمر عملیاتی این موتور بیشتر بود بهمین نسبت کارکرد عملیاتی این هواپیما هم افزایش پیدا میکرد و هزینه های بهره برداری هم کاهش می یافت و در نتیجه ی جنگ هم تاثیر بیشتری میتونست بزاره .
-
1 پسندیده شدهمسراشمیت Me262؛ غول مرحله آخر ! برای بزرگنمایی بر روی تصاویر کلیک(لمس) کنید. با نزدیک شدن به پایان جنگ جهانی دوم در اروپا، گروهی از زبده ترین خلبانان جنگی لوفت وافه با ورود به عصر جت در آخرین تلاش نا امیدانه برای دفاع از میهن خود شرکت کردند. همه آن ها خلبانان جنگی کهنه کار بودند که از زمان نبردهای فرانسه و بریتانیا یعنی تقریباً شش سال قبل به طور مداوم پرواز می کردند. بسیاری از آنها بیش از ۱۰۰۰ ماموریت جنگی را انجام داده بودند، و حتی در شرایطی که آلمان به سرعت در حال سقوط در برابر پیشروی های متفقین بود، این مردان برجسته از فکر کردن به شکست خودداری می کردند. جنگنده جت مسراشمیت۲۶۲ با صدایی که تا به حال شنیده نشده بود، از فرودگاه های جنوب آلمان غرش می کردند و سریعتر از هر چیزی که تا آن روزگار ساخته شده بود به اسکادران های متفقین حمله ور می شدند. این جنگنده در حالی که هنوز در حال توسعه بود، وارد نبرد شد، اما زمانی که اولین بمب افکن های خود را رهگیری کرد، خدمه هواپیماهای دشمن را به وحشت انداخت. مسراشمیت۲۶۲ در دستان با تجربه ترین خلبانان آلمانی به یک برگ برنده تمام عیار تبدیل شد. چند سال قبل از جنگ جهانی دوم، آلمانیها با دیدن اولین هواپیمای جت جهان، یعنی هاینکل He 178 که توسط هانس فون اوهاین در سال ۱۹۳۶ ساخته شده بود، پتانسیل هواپیماهای با پیشران جت را دیدند. در عرض یک هفته پس از تهاجم آلمان به لهستان، آنها موتور جت را برای یک هواپیمای جنگنده پیشرفته در نظر گرفتند و در نتیجه روح مسراشمیت۲۶۲ که با عنوان پروژه 1065 (P.1065) قبل از جهانی شدن جنگ دمیده شد. این پروژه با درخواست وزارت هوانوردی آلمان برای یک هواپیمای جت با مداومت پروازی یک ساعت و سرعت حداقل 850 کیلومتر در ساعت آغاز شد. ولدمار وویگت رهبری تیم طراحی را برعهده داشت و رئیس بخش توسعه شرکت مسراشمیت، رابرت لوسر، سرپرستی آن را بر عهده داشت. ( هاینکل۱۷۸ یک هواپیمای آزمایشی بود که توسط شرکت هواپیماسازی آلمانی هاینکل طراحی و تولید شد. این هواپیما اولین هواپیمای جهان بود که با استفاده از پیشران توربوجت در سال ۱۹۳۶ پرواز کرد.) در طول آوریل ۱۹۳۹، نقشه های اولیه ترسیم شد و پس از ارائه آنها در ژوئن ۱۹۳۹، این طرح بسیار متفاوت از هواپیمایی بود که در نهایت چند سال بعد وارد خدمت شد. به طور خاص، پیشران ها به جای پوشش غلاف دار، دارای پیشران هایی شدند که مستقیما روی ریشه بال نصب شده بودنظد. پیشرفت طرح اولیه به دلیل مشکلات فنی پیشران جدید تا حد زیادی به تاخیر افتاد. در ابتدا جنگنده با بالهای مستقیم طراحی شد، بال های مستقیم که در آن دوران رایج بودند در برابر سرعت های بالا مناسب نبودند. و البته به علت تغییرات در موتور نسبت به طرح اولیه با مشکلات مرکز ثقل هم مواجه گردید به این علت برای اولین بار در این جنگنده از بال پسگرا استفاده شد. همانطور که در بالا گفته شد، زمانی که موتورهایی با تأخیری طولانی، سنگینتر از آنچه که در ابتدا در نظر گرفته بودند ساخته شد. مشکلاتی در کلیات طرح به وجود آمد. در نتیجه مسراشمیت با یک تغییر دیگر طرح موتورها را از ریشه بال ها به زیر بال منتقل کرد و این امکان به وجود آمد تا در صورت نیاز با سهولت بیشتری تعویض شوند. این اقدام برای در دسترس بودن و هم برای تعمیر و نگهداری مهم بود. قرار بود در این جنگنده از دو موتور توربوجت BMW 003s استفاده شود اما همانطور که گفته شد برنامه موتور جت با مشکلات زیادی رو به رو گردید که کمبود بودجه یکی از اصلی ترین دلایل آن بود. یک علت آن در وهله اول به دلیل نگرش غالب در میان مقامات عالی رتبه نظامی و صنعتی برمیگشت که اعتقاد داشتند آلمان جنگ را می تواند به راحتی با هواپیماهای معمولی به پیش ببرد. از جمله هرمان گورینگ، فرمانده لوفت وافه، که برنامه توسعه موتور را در فوریه ۱۹۴۰ یک ماه قبل از تکمیل اولین ماکت چوبی به 35 مهندس تقلیل داد. مهندس ویلی مسراشمیت هم به دنبال حفظ تولید انبوه جنگنده های پیستونی Bf 109 و Me 209 بود. از طرفی سرلشکر آدولف گالانت خلبان تکخال آلمانی در سالهای اولیه توسعه از مسراشمیت حمایت کرد و حتی خود با مسراشمیت262 در ۲۲ آوریل ۱۹۴۳ پرواز کرد. یکی از مشکلات حاد در مسیر تولید پیشران، فقدان آلیاژ با نقطه ذوب بالا به مقدار کافی بود، مشکلی که تا پایان جنگ باقی ماند. مسراشمیت۲۶۲ اولین پرواز خود را در ۱۸ آوریل ۱۹۴۱ با موتور پیستونی انجام داد و بعد اینکه دو پیشران اختصاصی (BMW 003) این جنگنده در حین یک آزمایش شعله ور شدند در نهایت این جنگنده توانست اولین پرواز موفقیت آمیز خود با نیروی کاملا جت را در ۱۸ ژوئیه ۱۹۴۲ انجام دهد که توسط یک جفت موتور یونکرس یومو ۰۰۴ صورت گرفت تا قابلیت های پروازی آن بر همه مشخص شود. در اواسط سال۱۹۴۳ هیتلر دستور داد، مسراشمیت۲۶۲ که در ابتدا به عنوان یک رهگیر دفاعی در نظر گرفته شده بود به عنوان هواپیمای تهاجم زمینی (جنگنده بمب افکن) بازطراحی شود. در واقع وی می خواست که این پیکربندی به یک یک بمب افکن سریع با بار سبک تبدیل شود که برای نفوذ به حریم هوایی دشمن در طول تهاجم مورد انتظار متفقین به فرانسه آماده گردد. فرمان او منجر به توسعه و تمرکز بر نوع جدیدی از مسراشمیت262 به نام "پرنده طوفان" شد. در نتیجه مسراشمیت۲۶۲ به دو شاخه تقسیم شد. اولین مدل به نام مستعار "پرستو" که نسخه ی جنگنده برتری هوایی بود، و مدل دیگر با نام مستعار "پرنده طوفان" که نسخه ی بمب افکن سبک بود. این دخالت هیتلر باعث تاخیر بیشتر پروژه شد و پروژه ای که میتوانست زودتر وارد عمل شود تا یک سال دیگر در صف انتظار تولید ماند و در این بین ضربات اصلی توسط بمب افکن های متفقین به صنایع و شهرهای آلمان وارد شد که شاید نسخه رهگیر این جنگنده می توانست از فشار آن کم کند! آلبرت اسپیر ، وزیر تسلیحات و تولید جنگ افزار در خاطرات خود ادعا کرد که هیتلر در ابتدا از تولید انبوه مسراشمیت262 جلوگیری کرد، به گفته اسپیر، هیتلر اعتقاد داشت که سرعت زیاد این جنگنده در مقایسه با سایر جنگندههای آن دوران به این معنی است که نمیتوان به آن حمله کرد، و بنابراین آن را برای پرواز مستقیم در ارتفاع بالا و در نقش بمب افکن ترجیح می داد. در نهایت در آوریل سال ۱۹۴۴ مسراشمیت۲۶۲ به خدمت لوفت وافه درآمد. مسراشمیت۲۶۲ سریعتر و سنگینتر از تمام جنگندههای متفقین بود از جمله از جنگنده گلاستر متئور که نخستین جنگنده جت بریتانیا محسوب میشد. این هواپیما از نظر عملیاتی، توان حمل ۲۰۰۰ لیتر سوخت در دو مخزن ۹۰۰ لیتری که هر یک در جلو و عقب کابین خلبان و یک مخزن 200 لیتری در زیر بدنه را داشت. مسراشمیت262 مداومت پروازی بین 60 تا 90 دقیقه داشت. سوخت آن معمولاً J2 بود که از زغال سنگ قهوه ای مشتق می شد، و گزینه ی دیگر گازوئیل یا مخلوطی از نفت و بنزین هواپیما با اکتان بالا بود. مصرف سوخت دو برابر هواپیماهای جنگنده دو موتوره معمولی آن دوران بود که منجر به نصب یک نشانگر هشدار دهنده سوخت کم در کابین خلبان شد که خلبانان را در صورت کاهش سوخت به زیر 250 لیتر مطلع می کرد. جنگنده مسراشمیت۲۶۲ در نبرد های داگ فایت خود را اثبات کرده بود. خلبانان آلمانی ادعا می کردند که ۵۴۲ هواپیمای متفقین را سرنگون کرده اند، اگرچه گاهی اوقات آمار بیشتری نیز مطرح میشد. متفقین به ناچار سعی کردند که با حملات هوایی این جنگنده ها را بر روی زمین نابود کنند چون حریف آن ها در آسمان نبودند. با حملات هوایی متفقین در اواخر جنگ جهانی دوم به منابع سوخت آلمان، کارایی نیروی هوایی آلمان و البته جنگنده مسراشمیت۲۶۲ کاهش یافت و صنایع هوایی آلمان تحت فشار بر روی هواپیماهایی متمرکز شد که راحتتر ساخته میشدند. در نهایت ۱۴۳۳ فروند از این جنگنده افسانه ای ساخته شد اما در نبرد های هوایی محدودی استفاده شدند و در نتیجه اثر گذاری آن ها بسیار کم بود. اگر این جنگنده به موقع به دست آلمانی ها می رسید چه بسا برتری هوایی در آسمان و حتی برتری در نبرد زمینی با آنها می ماند. دومدل کلی از مسراشميت ۲۶۲ تهيه شد: مدل رهگیر A1 که دارای 4 توپ بود و مدل جنگنده بمب افکن A2 با دو قبضه توپ که بيشتر از مدل قبلي ساخته شد و در بالا به نام های مستعار آن ها اشاره کردیم. البته مدل هاي ديگري هم ساخته شدند، كه تفاوت ها آن ها عمدتا در تجهيزاتي مثل دوربين، توپ، سيستم راديويي، و تانكر سوخت اضافي بود. این جنگنده میتوانست ۲ یا چهار توپ 30 میلی متری MK 108 در نسخه های مختلف و ۲۴ تیر راکت 55 میلیمتری R4M و دو بمب 250 کیلوگرمی در نسخه A1 یا دو بمب 500 کیلوگرمی در A2 می توانست حمل کند. اگرچه استفاده آلمانی ها از مسراشمیت۲۶۲ با جنگ جهانی دوم به پایان رسید اما نیروی هوایی چکسلواکی تعداد کمی را تا سال ۱۹۵۱ عملیاتی کرد. همچنین طبق برخی گفته ها اسرائیل ممکن است تا ۸ فروند از آن ها را مورد استفاده قرار داده باشد. بسیاری از مسراشمیت۲۶۲ های غنیمت گرفته توسط قدرت های بزرگ مورد مطالعه و آزمایش پروازی قرار گرفتند و برای طراحی هواپیماهایی مانند F-86 ، MiG-15 و B-47 Stratojet تأثیر خود را گذاشتند. بسیاری اعتقاد دارند که حتی هواپیمای پشتیبانی نزدیک افسانه ای A-10 تاندربولت نیز بر اساس همین جنگنده آلمانی ساخته شده است. چندین نسخه مستقیم از این هواپیما همچنان در موزه ها باقی مانده اند. برخی از نمونه های این جنگنده توسط شرکت های خصوصی نیز تولید شدند. نسخه های تولیدی آنها معمولاً توسط موتورهای مدرن جنرال الکتریک CJ610 پرواز می کنند. . نگاه کلی به مشخصات مسراشمیت Me262: وظیفه: رهگیر+جنگنده بمب افکن سازنده:مسراشمیت تاریخ ورود به خدمت : آوریل ۱۹۴۴ بازنشستگی: ۱۹۴۵ در آلمان و۱۹۵۱ در چکسلواکی خدمه: یک خلبان طول: ۱۰/۶ متر طول بالها: ۱۲/۶ متر تعداد تولید: ۱۴۳۳ فروند وزن خالی: ۳۷۹۵ کیلوگرم حداکثر وزن برخاست: ۷۱۳۰ کیلوگرم حداکثر سرعت: ۹۰۰ کیلومتر بر ساعت برد: ۱۰۵۰ کیلومتر سقف پرواز: ۱۱۴۵۰ متر پیشران: ۲ عد موتور توربوجت جریان محوری یونکرس یومو 004B-1، با نیروی رانش هر کدام 8.8 کیلونیوتن این مقاله برای military.ir تهیه شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این منبع بلامانع است. نویسنده: Navard منابع: منبع۱ منبع۲ منبع۳
-
1 پسندیده شدهبا سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست راکت انداز ناشناخته چینی ( FHJ-02 ) اخیراً عکسهایی از سربازان چینی که توسط PLA منتشر شد، نشان میداد که آنها از یک سلاح قابل حمل عجیب و غریب استفاده میکنند. سلاحی که به نظر نمی رسد از هیچ مدل خارجی کپی شده باشد و از یک سه پایه تاشو (که پیش از این برای تفنگ های بدون لگد ساخته شده بود) استفاده می کند. این سلاح با نام FHJ-02 شناخته می شود و مهمات 62 میلی متری هدایت ناپذیر را در بردهای کوتاه پرتاب می کند. هفت لانچر این سلاح هر کدام راکت های 62 میلی متری را حمل می کنند که از طریق کنترل از راه دور برای پشتیبانی آتش پیاده نظام ، بصورت شلیک مستقیم پرتاب می شوند. اینکه چرا PLA و PLAN به یک موشک انداز دیگر برای پیاده نظام خود نیاز دارند ، کمی گیج کننده است، اما درک دکترین ارتش پکن می تواند هدف از ساخت FHJ-02 را روشن کند. سربازان و تفنگداران دریائی چینی در حال حاضر به سه نوع راکت ضد تانک مجهز شده اند. این سه نوع عبارتند از : تایپ 69 که بر اساس RPG-7 شوروی طراحی شده است. PF-89 یکبار مصرف که مجهز به راکت 80 میلی متری است. تفنگ عظیم بدون لگد PF-98 که یک گلوله HE 120 میلی متری شلیک می کند. از سوی دیگر راکت های 62 میلی متری سامانه FHJ-02 برای از بین بردن تانک های جنگی نسل دوم و سوم بسیار کوچک به نظر می رسد. تایپ 69 پی اف - 89 پی اف - 98 نوع مهمات FHJ-02 می تواند سرنخ هایی در مورد هدف آن ارائه دهد. در درجه نخست انتخاب یک راکت 62 میلیمتری ، توجه ما را به یک سلاح روسی جلب می کند. Bur، یک سلاح سبک وزن است که اخیراً در روسیه (صنایع معظم KBP) برای صادرات ساخته شده است. این سلاح به یک موشک 62 میلی متری برای انهدام انواع اهداف غیر زرهی در بردهای بهینه مجهز است. FHJ-02 هم می تواند رویکرد متفاوتی برای همان مفهوم باشد، زیرا یک شعله افکن راکتی قابل حمل است. با این حال، حداکثر برد آن هرگز فاش نشده است. نوع کلاهکی که از آن استفاده میکند، خواه انفجاری قوی یا گرماباریک، یک راز است، اگرچه منابع تایید نشده ادعا میکنند که FHJ-02 برای پرتاب گلولههای آتشزا طراحی شده است. KBP - Bur اجزاء : سلاح FHJ-02 از سه بخش تشکیل شده است. بین یک سه پایه (همان نوع استفاده شده در تفنگ بدون لگد 120 میلی متری PF-98) ، لوله های پرتابگر (لانچر) در باکس مخصوص آنها و یک صفحه کنترل شبیه جعبه ناهار سبز زیتونی تقسیم می شود. بکارگیری و استفاده از آن ، به سه سرباز نیاز دارد. اپراتور حداقل پنج فوت دورتر از پرتابگری قرار دارد که توسط یک کابل به پانل کنترل متصل است ، زیرا FHJ-02 به صورت دستی بارگیری می شود و با استفاده از یک مجموعه دید اولیه هدف را مورد اصابت قرار می دهد. کاربران و کارکرد : هم سربازان نیروی زمینی و هم تفنگداران دریایی چینی با راکتاندازهای FHJ-02 مشاهده شدهاند، اگرچه هنوز هیچ مستندی وجود ندارد که نشان دهد این توپخانه راکتی سبک ، در سازمان رزم این نیروها ، در سطح جوخه، گروهان یا گردان بکار گرفته میشود. FHJ-02 به دلیل ابعاد کوچکش، احتمالاً برای نیروهای ویژه ، چتربازان و نیروهای نفوذ کرده در پشت خطوط جبهه دشمن ، جایگزین خمپارههای 60 م.م میشود. از آنجایی که یگان های فنی مهندسی PLAN هم از FHJ-02 استفاده می کنند، این نشان می دهد که برای درهم شکستن مواضع ثابتی که توسط پیاده نظام حریف ایجاد گردیده و نگه حفظ شده است ، هم طراحی شده است. آیتم های زیر بر اساس ویژگی های قابل مشاهده FHJ-02 امکان فهرست شدن یافته است: ابتدا به بخش های پیاده نظام (نیروی زمینی و نیروی دریائی) اختصاص داده شده است. دوم، می توان آن را به راحتی حمل نموده و راه اندازی کرد و لجستیک را تحت فشار قرار نمی دهد. سوم، این یک سلاح توپخانه کوتاه برد است. چهارم، برای درهم شکستن استحکامات با راکت های آتش زا قبل از حمله اصلی است. تجهیز جوخه ها و گروهان ها به توپخانه موشکی فوق سبک ممکن است برای ارتش های ناتو غیرعادی باشد، اما PLA دکترین جنگ زمینی منحصر به فرد خود را بر اساس سلاح های سنگین قابل حمل دارد. برای مثال، یک جوخه پیاده نظام چینی ، هم سلاحهای خودکار جوخه (معمولاً یک بولپاپ با یک خشاب توپی) و هم مسلسلهای سبک مانند تایپ 88 برای خاموش کردن آتش سرکوبکننده دارند. این سلاح های کوچک توسط نیروهائی که از پرتابگر چند نارنجکی QLZ-87، مسلسل سنگین تایپ 89 و راکت انداز PF-89/98 استفاده می کنند، تکمیل می شوند. در مقابل زرهی دشمن هم، سلاح استاندارد ضد تانک 120 میلی متری PF-98 بکار گرفته می شود. البته سربازان PLA در برخی رزمایش ها هم با موشک ضد تانک HJ-73 تمرین می کنند که کپی بهبود یافته ای از AT-3 Malyutka شوروی است. HJ-73 (Malyutka) عجیب است که شرکت دولتی نظامی-صنعتی نورینکو چگونه مایل به صادرات پرتابگر موشک هجومی تاپ اتک قابل حمل HJ-12 یا Red Arrow 12 است که شباهت آنها به Javelin و Spike-MR غیرقابل انکار است، در حالی که پیاده نظام PLA از بکارگیری آن به جای سلاح های آتش مستقیم اجتناب کرده است. HJ-12 Red Arrow به نظر نمی رسد که FHJ-02 از کاربرد گسترده ای در میان نیروهای مختلف پیاده نظام PLA برخوردار باشد، اما ارتش هایی که در آینده جنگ زمینی با چین را پیش بینی می کنند باید توجه داشته باشند که سربازان پکن تعداد زیادی سلاح کالیبر بزرگ در اختیار دارند. منبع پ.ن : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهبسم ا... شهید صیاد شیرازی شهید حسن باقری
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. واحد سواره نظام ویژه حفاظت شاه ( بریگاد* قزاق ؛ از عهد ناصری تا دوره احمد شاهی) واژه شناسی: «قزاق» تحریف واژهی روسی «کازاک Kazak» است که در فرانسه و برخی زبانهای دیگر، کُزاک (Cosaque) تلفظ میشود. این نام را به قومی اسلاو زبان و ارتودوکس ساکن غرب روسیه و کشورهای اوکراین و لهستان اطلاق میکنند؛ اما نویسندگان ایرانی، به نادرست قزاقان روسی را از قبیلههای ترکزبان آسیایی و به گونهی مشخصتر، مردمی انگاشتهاند که بیشتر در جمهوری کنونی قزاقستان میزیند و شماری از آن، به ایران نیز کوچیدهاند. نخستین سرکردهی تاریخی کازاکها، ایوان رونو(Ivan Rouno) بود که در نیمهی قرن پانزدهم رویهی اجیر شدن در جنگهای شرق اروپا را پیش گرفت. این رویه ادامه یافت و کازاکها که به مانند اسلاوهای کهن (و به قول نظامی «روس وحشیسرشت») بودند، در ماجراهای اوکراین و لهستان و لیتوانی، جنگآوریها کردند؛ تا آن که تزارهای روسیه آنان را در نیمهی دوم سدهی هجدهم میلادی، با نام «رژیمان (= هنگ) سوارهی کازاک» در گارد ویژهی خود وارد ساختند. با سقوط تزاریسم، این قوم به حاشیه رانده شد و حتی در خلال جنگ دوم تصفیههای استالینی را هم به خود دید. گفتنیست که در جریان بحران اخیر شرق اوکراین ، کازاکها که همسایهی اوکراین و دارای تعصب روسی هستند، به سود تجزیهطلبان روسیزبان وارد معرکه شدند و مورد اتهام دولت اوکراین و ناظران غربی قرار گرفتند. تصویری از یک سرباز قزاق امپراطوری روسیه پیشینه: در اوایل قرن نوزدهم میلادی ، ایران هنوز دارای نیروی قابل توجهی بود. در جنگ های ایران و روس ، قشون ایران اگر چه سرانجام از روسها شکست خورد ، ولی در قفقاز سخت پایداری کرده ، حتی در تعدادی از نبردهای خونین پیروز شده بود. با این همه انحطاط کلی کشور در زمان محمدشاه قاجار ، باعث زوال مصیبت بار قوای مسلح ایران شد. پس از شکستهای پیاپی ایران از روسیه در زمان فتحعلیشاه و لشکرکشی بینتیجه محمدشاه بههرات، همچنین شکست ایرانیان از انگلیسیها در جنوب و از ترکمانان مرو در اوایل دوره ناصری، قشون ایران از هم فروپاشید. تاریخچه تشکیل نیروی قزاق «ناصرالدین شاه» در عالم خیال هوادار اصلاح قشون بود. او طی نخستین مسافرتش به فرنگستان سخت تحت تأثیر مانورهای منظم و «اونیفورمهای» زیبای قشونهای کشورهای مختلف به خصوص اتریش درآمده بود. ناصرالدینشاه که در اندیشه تشکیل ارتش نوین بود، دوباره خیال اصلاح قشون به خاطر نااستوارش خطور کرد. شاه در ماورای قفقاز سفر میکرد و آن ناحیه آکنده از سپاهیان روسی بود که از جنگ های روس و عثمانی که پایان یافته بود بازمیگشتند. همه جا عده ای از قزاقها، ناصرالدین شاه را همراهی میکردند. آنان دارای سر و وضعی خوب بودند. «اونیفورم»های زیبا پوشیده و چابک سواری مینمودند و این همه چنان دل از ناصرالدین شاه برده بود که به نایب السلطنۀ قفقاز «گراندوک میخائیل نیکولایوویچ» گفت بر سر آن است که چنان سواره نظامی را در کشور خود پدید آورد (روس و انگلیس در ایران ، ص 154) . وی در دومین سفر خود به اروپا در ایروان با رژیمان [هنگ] سوار کازاک [قزاق] روبرو شد که با لباس متحدالشکل در طولِ مسیر، تشریفات نظامی بهجا میآوردند و نظمشان نظر وی را جلب کرد («المآثر و الآثار ، در چهل سال تاریخ ایران» ، ص 2382) . از این رو در تفلیس برای تشکیل واحد سواره نظام قزاق با دوک بزرگ میشل پاولویچ مذاکره کرد و با موافقت تزار، نخستین هیئت روسی بهفرماندهی کلنل دومانتویچ همراه با سه افسر و پنج درجهدار قزاق در 1296 ه.ق به تهران آمدند (بریگاد قزاق ، ص 280 - 281 ) ؛ ( «المآثر و الآثار ، در چهل سال تاریخ ایران» ، ص 2382) . همچنین تزار هزار قبضه تفنگ و چند توپ برای دو توپخانه سبک بهناصرالدین شاه اهدا کرد (ایران و قضیه ایران ، ج 1، ص 745) . امپراطور روس ، همین که به منظور خود نائل گشت ، قزاقخانه روس را در ایران دایر نموده و چندین توپ مسی و هزار تفنگ و چند هزار فشنگ برای شاه ایران هدیه داد. سیاستمداران ایران مانند همیشه از این پیشامد مست و مغرور گشته ، همه جا می گفتند که امپراطور روس باجگذار و خراج پرداز قبله عالم شده ؛ امپراطور علاوه بر اینکه افسران خود را مأمور خدمتگذاری سربازان ایران نموده است ، این هدیه های نفیس را نیز به خاک پای همایونی تقدیم می دارد! (ایران و قضیه ایران ، ج 1، ص 746) . «کلنل دومانتوویچ» در ماه ژانویۀ 1879 میلادی به تهران رسید. وزیر مختار روسیه، «ایوان الکسی زینوویف» ، «ترجمان سفارت» را به راهنمایی وی برگزید. ترجمان سفارت، عرب نژادی بود تحصیل کردۀ روسیه که به تابعیت آن دولت درآمده بود و «گریگورویچ» نام داشت. «گریگورویچ» سالها در تهران به سر برده و با تمام مقامات رسمی مقیم تهران ارتباط و رفت و آمد داشت. شاه با شنیدن خبر ورود «کلنل دومانتوویچ» به تهران اراده کرد نمایشی با شرکت سوارکاران گارد سلطنتی فراهم آورد و بدین منظور مراسم مخصوصی در زمین «عشرت آباد» برگزار شد. سان دیدن شاه از نیروهای قزاق در میدان مشق تهران شاه در روز موعود با تشریفات سلطنتی به میدان آمد. سربازان با رسیدن موکب ملوکانه تا به زانو خم شدند و تعظیم کردند اما همین که شاه چند قدمی دور شد با هم مشغول صحبت و گفت و گو شدند و یا به خرید میوه از فروشندگان دوره گردی که بساط خود را کنار میدان پهن کرده بودند پرداختند و عده ای نیز مشغول چاق کردن چپق شدند. «کلنل دومانتوویچ» که با انضباط سخت ارتش امپراتوری خو گرفته بود، مات و مبهوت به این مناظر عجیب و غریب مینگریست. او هنوز فرق بین دربار «رومانوف»ها و «قاجاریه» را درک نکرده بود. در دربار قاجاریه که ایلیاتی و بیابانگرد بودند تشریفات دربارهای اروپایی رعایت نمیشد و رفتار شاه با اطرافیان بیشتر شبیه رؤسای قبایل بود تا یک پادشاه. در پایان این مراسم پرسروصدا و اسبدوانی بی نظم گارد شاهی ، «ناصرالدین شاه» از «کلنل دومانتوویچ» میپرسد: «کلنل اسبدوانی گارد چگونه بود؟» دومانتوویچ چنان که در خاطرات خود مینویسد، در جواب شاه، سیاستمدارانه میگوید: «اعلیحضرتا اسبها بسیار خوب بودند و سوارکاران عالی!» (روس و انگلیس در ایران ، ص 159) . از نوشته های لرد کرزن ، معلوم می شود که « این جناب «کلنل دومانتوویچ» پیش از آنکه برای ایجاد قزاقخانه و به عنوان اولین فرمانده بریگاد سواره قزاق به ایران بیاید ، تحت فرماندهی یک ژنرال روسی [ژنرال ترکوکاسف] در جنگ علیه ترکمن های یاغی که نقاط سرحدی ایران را پیوسته مورد تاخت و تاز قرار می دادند ، شرکت کرده بود و به همین مناسبت دربار ایران از لیاقت و کاردانی او شناخت کافی داشت.» دومانتویچ مأمور تشکیل گروه حفاظت ویژه شاه، مرکب از پانصد قزاق بود که بنا به قرارداد میان فرمانده روسی و دولت ایران، امتیاز آن بهشاه اختصاص داشت. بدینترتیب، گارد قزاق از نیروی نظامی دولتی جدا میشد (انقلاب ایران ، ص 240 ، پانویس 1) . دومانتویچ با وجود مخالفتهای رجال ایرانی، نیروی قزاق را از ایرانیان مهاجر قفقازی که در جنگهای ایران و روس شرکت داشتند تشکیل داد («المآثر و الآثار ، در چهل سال تاریخ ایران» ، ص 2382) . نخستین مراسم سان و رژه در رمضان 1296 قمری در برابر ناصرالدینشاه برگزار شد («المآثر و الآثار ، در چهل سال تاریخ ایران» ، ص 2393) . شاه خشنود از انضباط قزاقها، دومانتویچ را مورد تحسین قرار داد. در 1299 قرارداد دومانتویچ به پایان رسید و شاه بیدرنگ آن را تجدید کرد. اما اختلاف دومانتویچ با زینوویف ، وزیرمختار روسیه، موجب بازگشت وی به روسیه شد (روس و انگلیس در ایران ، ص 154) . پس از او ستاد ارتش قفقاز کلنل چارکوفسکی را برای سه سال بهفرماندهی گارد قزاق برگماشت (انقلاب ایران ، ص 245) . در قراردادی که میان میرزاسعیدخان، وزیر خارجه ایران، و وزیرمختار روسیه برای استخدام دومین هیئت به امضا رسید، ضمن تعیین حدود اختیارات و وظایف فرمانده قزاق، بنابر فصل هفتم این قرارداد، گارد قزاق میبایست زیر نظر وزارت جنگ ایران قرار میگرفت (انقلاب ایران ، ص 246) . در دوره فرماندهی چارکوفسکی قزاقخانه توسعه یافت و بریگاد قزاق نام گرفت. تشکیل دسته موزیک و تغییر محل قزاقخانه از اردوگاه داودیه بهقصر قاجار از تحولات دوره فرماندهی کلنل چارکوفسکی بود (ایران در جنگ بزرگ ، ص 119) ؛ («المآثر و الآثار ، در چهل سال تاریخ ایران» ، ص 723) . کلنل کاساگوفسکی در سال 1312 ه.ق بهفرماندهی بریگاد قزاق گمارده شد چارکوفسکی نیز پس از پایان قرارداد سه ساله خود در 1303، به روسیه بازگشت و کوزمین کاراوایف ، که پرنس دالگوروکوف ، وزیر مختار وقت روسیه، حامی وی بود، بهفرماندهی بریگاد رسید (روس و انگلیس در ایران ، ص 247) ؛ اما پس از کاراوایف و جایگزینی کلنل شنهاور در 1308، بریگاد قزاقتضعیف شد (روس و انگلیس در ایران ، ص 247) . در 1309 ه.ق و در تظاهرات بر ضد امتیازنامه رژی، بریگاد که تحت فرمان یک درجهدار قزاق و تنها امید ناصرالدینشاه برای سرکوبی بود، وارد عمل نشد (خاطرات کلنل کاساگوفسِکی ، ص 191ـ 192) . ظاهراً شنهاور به دستور بوتزوف ، وزیر مختار روسیه، از بریگاد برای مقابله با اعتراضکنندگان، استفاده نکرد (روس و انگلیس در ایران ، ص 247) . در 1312 کلنل کاساگوفسکی بهفرماندهی بریگاد قزاق گمارده شد. او قزاقخانه را با عنوان «بریگاد قزاق اعلیحضرت همایونی» از وزارت جنگ جدا کرد و در جریان سوء قصد به ناصرالدینشاه در 1313، با برقراری نظم و آرامش در پایتخت، زمینه ورود مظفرالدینشاه را فراهم کرد (ایران در جنگ بزرگ ، ص 119ـ120) . او که از سوی امینالسلطان، مأمور حفظ نظم بود، به بهانه ورود سفیر کبیر عثمانی، حضور قزاقها را در شهر توجیه کرد (خاطرات کلنل کاساگوفسِکی ، ص 36) و همزمان، گزارش وقایع را بهسفارت روس فرستاد (خاطرات کلنل کاساگوفسِکی ، ص 36ـ37) . شاه جدید نیز برای قدردانی از خدمات کاساگوفسکی، پیش از تاجگذاری، تمثال جواهرنشانی به او اهدا کرد (خاطرات کلنل کاساگوفسِکی ، ص 84) و درنخستین سفرش به روسیه برای او از تزار درجه سرتیپی گرفت (ایران در جنگ بزرگ ، ص 120) . در این دوره، به سبب سیاستهای امینالسلطان، اختیارات فرمانده بریگاد افزونتر شد (تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه ، ج 2، ص 259) . اما در 1314 مظفرالدین شاه با لغو فصلهفتم قرارداد (رجوع کنید به سطور پیشین) بریگاد را به فرمان خود درآورد (خاطرات کلنل کاساگوفسِکی ، ص 119 - 120) . به هر حال فرمانبرداری بریگاد از شاه نیز ظاهری بود و بدون اجازه سفارت روسیه هیچ اقدامی نمیکرد (خاطرات سیاسی میرزا علی خان امین الدوله ، ص 276) . در این هنگام،با برکناری امینالسلطان، فرمانفرما (وزیر جنگ دولت جدید) اعتبارات بریگاد را قطع کرد و 150 قزاق سوار را برای قرنطینه طاعون بهخراسان فرستاد (روس و انگلیس در ایران ، ص 286) . کاهش نیروی بریگاد در مرکز و بیتوجهی به درخواستهای کاساگوفسکی (خاطرات سیاسی میرزا علی خان امین الدوله ، ص 287) بر دامنه اختلاف فرمانده قزاق و وزیر جنگ افزود (خاطرات کلنل کاساگوفسِکی ، ص 188 - 194) . با اینهمه، کاساگوفسکی با پشتیبانی مظفرالدین شاه مدت نه سال در ایران ماند (ایران در جنگ بزرگ ، ص120) و عمارت قزاقخانه را در شمال میدان مشق [حوالی میدان امامخمینی کنونی] بنا کرد («المآثر و الآثار ، در چهل سال تاریخ ایران» ، ص723) . بهنظر میرسد که در این مدّت، مراسم سالانه رژه در میدان مشق و در حضور شاه انجام میشده است (کرّاسة المعی ، ص 258 - 259) . در 1322، پس از رفتن کاساگوفسکی، کلنل چرنوزوبوف بهفرماندهی بریگاد قزاق رسید. اولین اقدامات او تشکیل یک گردان پیاده، تأسیس بیمارستانی بهسرپرستی پزشکی روسی و تأسیس مدرسه قزاقخانه بود (ایران در جنگ بزرگ ، ص 120) ؛ (تاریخ بیداری ایرانیان ، بخش 1، ص 654) . عمارت قزاقخانه (ستاد قوای قزاق) که توسط کلنک کاساگوفسکی که بعدها مقر وزارت جنگ گردبد در دوره محمدعلی میرزا دشمنی شاه جدید با مشروطیت، کهبرای حفظ آن سوگند خورده بود، آغاز شد (تاریخ بیداری ایرانیان ، بخش 2، ص 143 - 144) . در این زمان، چرنوزوبوف پس از ثابت شدن چند فقره سوءاستفاده مالیِ او، ناگزیراز ایران رفت و فرمانده جدید بریگاد، ولادیمیر پلاتونوویچ لیاخوف به تهران آمد (روس و انگلیس در ایران ، ص 475) . لیاخوف از آغاز با مشکلات بسیاری روبرو شد (کتاب آبی ، ج 1، ص 63) . از یک سو دولت ایران از پرداخت حقوق قزاقان ناتوان بودو از دیگر سو، مجلس اول با او و بریگاد مخالفت میکرد (روس و انگلیس در ایران ، ص 475) ؛ (کتاب آبی ، ج 1، ص 63) تا سرانجام در پی اختلاف شاه و مجلس، با موافقت شاه در 1326، لیاخوف مجلس را بهتوپ بست و محمدعلی شاه او را به حکومت نظامی تهران برگزید (تاریخ بیداری ایرانیان ، بخش 2، ص 157 - 160) ؛ (کتاب آبی ، ج 1، ص 242 - 243) ؛ (انقلاب ایران ، ص 213 - 223) . در جریان بمباران مجلس، لیاخوف فرماندهی قزاقان به مقامهای سنپترزبورگ نوشت «صاحبمنصبان ایرانی قزاقخانه صداقت خالصانه به روسیه دارند» (تاریخچه قزاق و دیونیزون قزاق ، ص 654) گرچه محمدعلیشاه در پایتخت مشروطهخواهان را سرکوب کرد، اما مبارزه با استبداد ابتدا در تبریز و سپس در شهرهای دیگر آغاز شد. با حرکت نیروهای ملیّون به سوی تهران، لیاخوف با 750 تن قزاق، پنجهزار سپاهی منظم ایلات و پنج توپ به رویارویی با آنان پرداخت (انقلاب ایران ، ص 320 - 329) . قزاقها سه روز در قزاقخانه مقاومت میکردند (کتاب آبی ، ج 3، ص 687) تا اینکه در 26 جمادیالثانیه 1327 لیاخوف به قزاقهای ایرانی فرمان آتشبس داد (کتاب آبی ، ج 3 ، ص 619). در همان روز سفیر روس برای حفظ قزاقخانه نمایندهای نزد سران ملیّون در بهارستان فرستاد و شرایط تسلیم لیاخوف را با آنان در میان نهاد (کتاب آبی ، ج 3 ، ص 682 - 683) . در 27 جمادیالثانی با پناهندگی محمدعلی شاه بهسفارت روس و سپس برکناری وی، لیاخوف خود با سران ملیون از جمله سردار اسعد در بانک شاهنشاهی وارد مذاکره شد (انقلاب ایران ، ص 347 - 348) و مقرر گردید که زیر نظر محمدولیخان تنکابنی [سپهدار اعظم] وزیر جنگ، بهخدمت ادامه دهد (روس و انگلیس در ایران ، ص 525) ؛ (کتاب آبی ، ج 3، ص 684) در 1328، لیاخوف با پایانیافتن مأموریت سهسالهاش به روسیه بازگشت و کلنل وادبولسکی به فرماندهی بریگاد منصوب شد. او قزاقخانه را توسعه داد و فوج تبریز و اردبیل را تأسیس کرد (ایران در جنگ بزرگ ، ص 120) و بهنیروی قزاقهای استرآباد و گرگان نیز افزود. وادبولسکی در آخرین سال اقامت در ایران به ژنرالی رسید و با آغاز جنگ جهانی اول (1333ـ1337/ 1914ـ 1918) داوطلبانه بهجبهه رفت و معاون او، کلنل پرزورکوویچ ، فرمانده بریگاد شد (ایران در جنگ بزرگ ، ص 120 و 123) . در همین هنگام، متفقین به منظور جلوگیری از نفوذ عثمانیها و برای تشکیل جبههای در غرب ایران، بریگاد قزاق را تقویت کردند و در نتیجه دیویزیون (لشکر) قزاق جایگزین بریگاد قزاق و ژنرال بارون مایدل به فرماندهی آن منصوب شد. او آتریاد (واحد) مشهد، اصفهان، گیلان، مازندران و همدان را ایجاد کرد (ایران در جنگ بزرگ ، ص 120) . پس از انقلاب 1917 (1336) و روی کار آمدن حکومت موقت در روسیه بارون مایدل از فرماندهی لشکر قزاق برکنار و سرهنگ کلرژه بهایران فرستاده شد (ایران در جنگ بزرگ ، ص 121) ؛ (تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ، ج 1، ص 74) . او گرفتار درگیریهای دو دولت روس و انگلیس در ایران شد؛ و دولت انگلیس از بیم گسترش افکار انقلابی در میان قزاقها و ایران تصمیم گرفت که کلرژه را برکنار کند. همگامی میرزاحسنخان مشیرالدوله ، وزیر جنگ، در به رسمیت نشناختن فرمانده جدید دیویزیون قزاق، زمینه را برای کودتایی بر ضد کلرژه با کمک کلنل استاروسلسکی ، معاون فرماندهی لشکر قزاق، و کلنل فیلارتف ، فرمانده آتریاد همدان، فراهم کرد که رضاخان، فرمانده گردان پیاده آتریاد همدان، در اجرای آن همکاری کرد. [ اولین حضور رضاخان در یک کودتا ! ] بدینترتیب، کلرژه در 1336 ناگزیر، کناره گرفت و فرماندهی به استاروسلسکی واگذار شد (تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ، ج 1، ص 75 - 77) . استاروسلسکی که احمدشاه او را به درجه سرداری رسانده بود، بهنظارت انگلیسیان در امور قزاقخانه تن نداد ، ازاین رو انگلستان که پس از انقلاب اکتبر بر قدرتش در ایران افزوده شده بود، در صدد محدود کردن افسران روسی برآمد. با ظهور نهضت جنگل در گیلان و مازندران، میرزا حسنخان مشیرالدوله، نخست وزیر، استاروسلسکی را برای سرکوب جنگلیها به گیلان فرستاد. قزاقها پس از راندن آنان از مازندران، رشت را هم تسخیر کردند، اما با استعفای مشیرالدوله و روی کار آمدن فتحالله اکبر سپهدار رشتی، روسها از ادامه نبرد با جنگلیها خودداری ورزیدند، زیرا ظاهراً استاروسلسکی دریافت که اقدام بر ضد نهضت جنگل به سود انگلیس است (تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ، ج 1، ص 80) . ازاین رو لرد کرزن در سخنرانی خود در مجلس اعیان انگلستان، فرمانده لشکر قزاق را به تبلیغات بر ضد انگلستان و سوءاستفاده مالی متهم کرد (1920) و یادآوری نمود که او با وجود برتری نیرو، از ادامه نبرد با جنگلیها خودداری کرده است (تاریخ تحولات سیاسی نظام ایران ، ص 171، حاشیه) . احمدشاه ظاهراً به اصرار انگلستان ناگزیر به خدمت استاروسلسکی در ایران پایان داد و در 8 آبان 1299 بیانیه رئیسالوزرا که از برکناری استاروسلسکی خبر میداد، منتشر شد. با رفتن استاروسلسکی، برای اولینبار فرماندهی لشکر قزاق به یک ایرانی یعنی سردار همایون، نوه قاسمخان والی، سپرده شد (تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه ، ج 3، ص 176) . سردار همایون تا کودتای 3 اسفند 1299 رئیس دیویزیون قزاق و رضاخان میرپنج فرمانده آتریاد تهران بود. در این تاریخ و پس از کودتا رضاخان از احمدشاه لقب سردار سپه گرفت و بهفرماندهی دیویزیون قزاق رسید. در اسفند همان سال، بریگاد مرکزی را در دیویزیون قزاق ادغام کردند و با انحلال پلیس جنوب (1300 ش) و ادغام ژاندارمری در قزاقخانه قشون متحدالشکل ایران تشکیل شد که اساس آن سازمان قزاقخانه بود (کتاب آبی ، ج 3 ، ص 724 - 725) . تشکیلات و تسلیحات بریگاد قزاق که در آغاز دو فوج سوار و یک دسته موزیک داشت ، در 1302 فوج سوار دیگری بر آن افزوده شد و در 1309 گردان پیاده آن تشکیل شد. از 1317 بریگاد دارای یک نیروی رسمی 1500 نفری شامل چهار هنگ سوارهنظام و دو گردان توپخانه و یک گردان پیادهنظام بود (تاریخ تحولات سیاسی نظام ایران ، ص 96 - 102) . در 1326، لیاخوف با اجازه محمدعلی شاه 250 نفر دیگر را به استخدام قزاقخانه درآورد (حکومت تزار و محمدعلی شاه ، ص 325) . با تشکیل فوجهای قزاق تبریز، استرآباد و پس از آن آتریادهای مشهد، بابل، رشت، اردبیل، همدان و ارومیه بریگاد به لشکر قزاق تبدیل شد. تسلیحات بریگاد بیشتر روسی و تفنگهای بِرْدان بود که بخشی خریداری و قسمتی از سوی تزار بهرسم هدیه بهایران فرستاده میشد. قورخانه نیز بخشی از مهمات آن را تأمین میکرد (حکومت تزار و محمدعلی شاه ، ص 320 - 323) . بودجه بریگاد قزاق مخارج بریگاد قزاق در دوره ناصری از خزانه دولت پرداخت میشد. در دوره مظفرالدین شاه مشکلات مالی موجب تأخیر در پرداخت حقوق قزاقها شد. قرضه 1318 درآمد گمرک شمال ایران را در اختیار روسها نهاد، و مقرر شد که بودجه بریگاد از همین اعتبار تأمین شود (گنج شایگان ، ص 152) ؛ (بریگاد قزاق، ص 281 - 282) . از آن پس بریگاد دیگر گرفتار تنگنای مالی نشد (حکومت تزار و محمدعلی شاه ، ص 325) . پوشاک بریگاد لباس هنگ گارد ، چرکزی** قرمز، قبا و کلاه پوست سفید، چکمه، قمه و شوشکه بود. افراد سایر هنگها ، چرکزی سورمهای و کلاه پوست مشکی میپوشیدند (ایران در جنگ بزرگ ، ص 119) . در 1300، رضاخان لباس قشون متحدالشکل را که نیمتنه، چکمه و کلاه پوستی لبهدار (مانند کلاه پهلوی) بود جایگزین لباس قزاقها کرد . او حتی احمدشاه و ولیعهدش، محمدحسن میرزا، را نیز به پوشیدن لباس متحدالشکل نظامی که خود مبتکر آن بود، واداشت (تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ، ج1، ص168، 180 - 181) . پرچم بریگاد در دوره ناصرالدینشاه، بریگاد قزاق پرچمی داشت از پارچه سفید و مستطیلشکل که در وسط آن رنگهای سیاه، سبز و قرمز بهموازات هم قرار میگرفتند و در قسمتِ سبز، بر روی تکه بیضی سفیدی، تصویر طلایی شیر و خورشید نقش بسته بود (کرّاسة المعی ، ج 3، ص 2228 ،2248) ؛ (بیرق های دوره ناصری ، ص 63) . * بریگاد : واژه ای فرانسوی برابر تیپ و شامل چند واحد نظامی به سرکردگی یک سرتیپ است. ** چرکزی یا چرکاسکا (cherkeska) : چرکزی یا چرکسی یا چوخا عبارت است از یک قبای تکدکمه محلی. این کت پشمی با یقه بلند که بخشی از لباس سنتی مردانه مردم قفقاز است ، در ایران به عنوان یونیفرم رسمی قوای قزاق انتخاب گردید. -------------------------------------------------- منابع : بریگاد قزاق ، م. پاولویچ ، ترجمه یحیی شهیدی ، بررسیهای تاریخی ، سال 7 ، شماره 6 ، بهمن و اسفند 1351 «المآثر و الآثار ، در چهل سال تاریخ ایران» ، محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، ترجمه حسین محبوبی اردکانی چاپ ایرج افشار ، ج 1 ، تهران ، 1363 ایران و قضیه ایران ، جرج ناتانیل کرزن ، ترجمه غ وحید مازندرانی ، تهران ، 1362 انقلاب ایران ، ادوارد گرانویل براون ، ترجمه و حواشی احمد پژوه ، تهران ، 1338 ایران در جنگ بزرگ 1914-1918 ، احمد علی سپهر ، تهران ، 1336 تاریخچه قزاق و دیونیزون قزاق از کلنل دومانتوویچ تا رضاخان میرپنج ، محسن میرزائی ، تهران 1383 «روس و انگلیس در ایران 1864-1914 ، پژوهشی دریاره امپریالیسم» ، فیروز کاظم زاده ، ترجمه متوچهر امیری ، تهران ، 1354 خاطرات کلنل کاساگوفسِکی ، و.ا.کاساگوفسِکی ، ترجمه عباسقلی جلی ، تهران ، 1355 تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه یا شرح زندگانی من ، عبدالله مستوفی ، تهران ، 1360 خاطرات سیاسی میرزا علی خان امین الدوله ، علی بن محمد امین الدوله ، چاپ حافظ فرمانفرمائیان ، تهران ، 1341 کرّاسة المعی ، افضل الملک میرزا غلامحسین خان ادیب شیرازی ، ترجمه محمد طاهری شهاب ، نسخه خطی ، کتابخانه مجلس ، 1312 ه.ق تاریخ بیداری ایرانیان ، محمد بن علی ناظم الاسلام کرمانی ، چاپ علی اکبر سیرجانی ، تهران ، 1362 کتاب آبی : گزارشهای محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس درباره انقلاب مشروطه ایران ، چاپ احمد بشیری ، تهران 1362-1369 تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ، محمد تقی بهار ، تهران ، 1357 تاریخ تحولات سیاسی نظام ایران ، جهانگیر قائم مقامی ، تهران ، 1326 «حکومت تزار و محمدعلی شاه ، بمباران مجلس شورای ملی در سال 1326 ه.ق» ، ن.پ.مامونتوف ، ترجمه شرف الدین قهرمانی ، چاپ همایون شهیدی ، 1363 گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران ، محمدعلی جمالزاده ، تهران ، 1362 بیرق های دوره ناصری ، محمدطاهری شهاب ، مجله وحید ، سال 2 ، شماره 6 ، خرداد 1344 پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند .
-
1 پسندیده شدهسلام بررسی بمب ریزی بر کشتی های ساخت شوروی: - کشتی ساحل نشینی روپوچا کلاس که همین چند روز پیش عمرش رو داد به باقی ناوگان دریای سیاه - و اپگرید دهه 90 کوروت ضد زیردریایی گریشا کلاس که به نمونه دریایی سام 8 جیکو مجهز هست این دو کشتی در dcs متعلق به اکراین بودن و با سوخوی 25 به حسابشون رسیدگی شد. > نمایی از کشتی Project 775 Ropucha-class > نمایی از کشتی Project 1124 Al'batros Grisha class از اونجایی که بمب ریزی بخصوص از ارتفاع پست بخاطر توپهای قدرتمند روپوچا ممکن نبود مجبور شدیم به ارتفاع متوسط و حملات دورایستا رو بیاریم. برای اینکار مجبور شدم که ابتدا پدافند گریشا رو از کار بندازم که خود کشتی هم در این اقدام منهدم شد. اما متوجه شدیم به صورت نابخردانه ای کشتی گریشا قادر به دفاع از پشت سرش نیست! و در حمله از زاویه مقابل کشتی فقط برای زدن دو موشک به شما وقت داره و بسرعت وارد مرج میشید و با توپهای کشتی درگیر خواهید شد این دو موشک هم بسیار خطرناک هستن. تسلیحات: - kh58u -kh25ml -fab100 آدرس فیلم در کد قرارداده شده که باید کپی بفرمایید: https://www.youtube.com/watch?v=PN8zJr3YAfU ممنون از توجهتون.
-
1 پسندیده شدهبسم ا.. بازآماد سه فروند سوخو-24 نیروی هوایی در پایگاه هوایی شهید دوران ارتش جمهوری اسلامی ایران بهمن 1402 خورشیدی
-
1 پسندیده شدهسلام، صبحتون بخیر: اعطای درس عبرت به پاتریوت. بررسی اجرای عملیات SEAD در پروفایل پروازی LO LO بروی PAC-2 البته نسخه دهه 90.(اینطور به نظر میرسه) از پاتریوت یک واحد CRAM بصورت دفاع نقطه ای حمایت میکنه. نکته اینکه از 6 موشکی که از جنگنده شلیک شدن 4 تا افتادن تو آب که به احتمال زیاد بخاطر رعایت نکردن مثلث پرتاب بوده(هارم این مشکل رو نداره در واقع برتری هارم به شرایک همین هست) تسلیحات سوخوی 25 -kh58 -kh25mpu نسخه بروز رسانی شده kh25 -غلاف جنگ الکترونیک - غلاف جنگ الکترونیک mps-410 لینک فیلم: https://www.youtube.com/watch?v=Npt0Uz_Ce8E
-
1 پسندیده شدهدختر گمشده ۱۹۴۵ این مجموعه عکسها از یک کلیپ به همین نام گرفته شده است. فیلم بردار اورن هگلوند از سپاه هوابرد آمریکا است. در فیلم زنی نشان داده میشود که در جاده ای قدم میزند و در صورت او آثار شدید جراحت و ورم دیده میشود. هویت او سالها ناشناس بود اما مورخین در نهایت توانستند اسم او را پیدا کنند. اسمش لور باور بود. متولد سال ۱۹۲۱ از کولرشلاگ اتریش. او در اواخر ۱۹۴۴ به عنوان یک نیروی دستیار فنی در واحد ضد هوایی پراگ ( پایتخت مجارستان) مشغول به خدمت میشود. وقتی که شوروی در حال پیشروی به سوی شرق بود، مانند بسیاری از آلمانیها ناچار به فرار به مناطق آزاد شده توسط متفقین غربی میشود و در همین بین توسط پارتیزانها چک اسلواکی مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار می گیرد. در آن زمان چکسلواکی غربی به دست نیروهای آمریکایی افتاده بود وی خود را به آنجا رساند و در آنجا بازداشت شد. وی بعد ها از اردوگاه اسرا آزاد میشود و به سوی آلمان حرکت میکند. در نهایت این دختر پس از طی یک مسافت و زمان طولانی موفق می شود به آلمان برگردد. او بعد جنگ ازدواج میکند و در یک شرکت هواپیمایی مشغول به کار میشود. وی صاحب دو فرزند میشود و نوه او امی به آمریکا سفر کرده و قبر هگلوند را پیدا میکند و همان یک پنی را که در سال ۱۹۴۵ به مادربزرگش داده بود را بر روی قبرش میگذارد. لور باور یکی از ۶۰۰هزار زن آلمانی و اتریشی است که در حین جنگ و پس از جنگ توسط قوای متفقین مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار میگیرد. منبع
-
1 پسندیده شدهصد تانک !!!!!!!! واقعا داشتیم ؟ بندر باسعیدو در جزیره قشم لطفا این جریان و کشتار ناجوانمردانه افسران و دریاداران نیروی دریایی توسط انگلیس را به تفصیل ارسال فرمایید لطفا در خصوص مانور نیروی دریایی و نیروی زمینی در جزایر خلیج فارس که در تابستان 1320 انجام شد و یک فاجعه بود هم مطلبی ارسال فرمایید با تشکر از زحمات حاج مهران این مواردی که نوشتم انتقاد نیست برای روشن شدن اذهان خوانندگان متن درآینده است ان شاالله باقیات صالحات برای نویسنده خواهد داشت
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. نیروی دریائی رضاخان (قطعه دیگری از پازل یک ژاندارمری بزرگ) جستارگشائی: در تحلیل دوران حکومت رضاشاه پهلوی باید به این مسئله اذعان کرد که مسائل خارجی و تهدیدات بیرونی تقریبا در دوران حکومت وی جایگاهی نداشتند و بخش عمده هم و غم وی صرف امور داخلی شده بود و در این مسیر مهمترین ابزاری که وی برای محقق کردن اهداف خود به کار میگرفت ارتش بود. در دوران رضاشاه هزینههای نظامی بخش زیادی از بودجه عمومی کشور را به خود اختصاص میدادند و از این نظر نوعی ناهمطرازی میان وضعیت عمومی کشور از سویی و وضعیت ارتش از سوی دیگر وجود داشت. در این میان نیروی دریایی نیز در زمره نیروهایی بود که رضاخان میرپنج آن را برای تکمیل ارتش خود به کار گرفت و البته شاید بتوان عنوان کرد که عظمت این نیرو به حضور چند ناو جنگی در خلیج فارس محدود شده بود. شاید بتوان عنوان کرد که نیروی دریایی رضاشاه صرفا یک عنوان برای تکمیل پازل ارتش در ذهن رضاشاه بود؛ رضاشاه میدانست که صرفا نمیتواند به قوای هوایی و نیروی زرهی و زمینی خود تکیه کند و قطعا نگاه بیرونی ایجاب میکند که تمامی پازلهای ارتش کامل باشد و بنا به همین ضرورت نیروی دریای خود را نیز شکل داد که پایگاه اصلی آن در جنوب کشور بود. در پست پیشرو تلاش شده تا به محل تشکیل این نیروی دریایی، توان آن و همچنین جایگاه این نیروی دریایی در حضور فیزیکی انگلیسیها در جنوب پرداخته شود. شکلگیری نیروی دریایی نخستین زمزمهها و تحرکات برای تأسیس نیروی دریایی ایران در سال ۱۳۰۲ شکل گرفت و جالب آنکه مبنای آن نیز تصرف یک کشتی کوچک از سوی ارتش بود؛ این کشتی که عنوان کشتی مظفری داشت به تصرف ارتش درآمد و رضاخان که البته هنوز در آن زمان شاه نشده بود بر همین اساس به فکر تشکیل نیروی دریایی افتاد! در اسفندماه سال ۱۳۰۳ بود که نیروی دریایی ایران با کمترین نیروها و تجهیزات عملا اعلام موجودیت کرد و نخستین عملیاتهای آن نیز معطوف به سرکوبی مخالفان بود؛ سرکوب ترکمنهای مسلح دشت گرگان و سرکوبی شیخ خزعل در خوزستان از جمله عملیاتهایی بود که با تکیه بر همین قوای محدود در نیروی دریایی اولیه ایران صورت گرفت، اما همین دو عملیات این جرقه را در ذهن رضاخان میرپنج زد تا بعدها نیروی دریایی بهزعم خود نیروی دریایی مدرنی را در شمال و جنوب ایران تاسیس کند. (تاریخ ارتش ایران ، ص 292) نیروی دریایی قوای بحریه میشود از زمان طرحریزی نیروی دریایی اولیه ایران در سال ۱۳۰۳ تا سال ۱۳۱۱ عملا اتفاقات چندانی در نیروی دریایی ایران بهجز چند عملیات برای سرکوب مخالفان اطلاعات دیگری در دست نیست، اما در سال ۱۳۱۱ نیرویی با عنوان قوای بحریه جایگزین نیروی دریایی ایران شد و سرتیپ عبدالرضا خان افخمی رئیس رکن دوم ارتش اداره آن را برعهده گرفت. علاوه بر این رضاخان میرپنج در این زمان برای ساماندهی به وضعیت قوای بحریه ایران اقدام به خرید ناوهایی از کشورهای اروپایی و از جمله ایتالیا کرد تا به زعم خود نیروی دریایی ایران نیز از سایر قوای ارتش عقب نماند. با ورود ناوهای ایتالیایی از مسیر کانال سوئز، دریای سرخ، اقیانوس هند و دریایی عمان، نیروی دریایی ایران به فرماندهی سرهنگ غلامعلی بایندر در خلیج فارس تشکیل شد. (تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران ، ص 42) و بعدها خرمشهر و بوشهر به عنوان پایلوت اصلی نیروی دریایی ایران در جنوب کشور قرار گرفتند. یک هنگ مکانیزه با صد تانک و چند ناوچه نیز در این برهه به قوای بحریه ایران اضافه شد تا زمینه پایهگذاری قوای بحریه ایران بیش از پیش فراهم شود. (توسعه و نوسازی ایران در زمان رضاشاه ، ص 137) وابستگی؛ پاشنه آشیل نیروی دریایی شاید بتوان از همین نکات اولیه اینگونه نتیجهای ابتدایی گرفت که یکی از معضلات بزرگ نیروی دریایی ایران در دوره رضاشاه این بود که بسیاری از ادوات و کشتیها با سفارش مستقیم ایران و توسط غربیها ساخته میشدند و به عبارت دیگر هیچگاه صنایع مادر در حوزه کشتیسازی در این برهه زمانی وارد ایران نشدند؛ علاوه بر این، بسیاری از دریاداران اولیه ایرانی در دوره رضاشاه نیز آموزش دیده در کشور ایتالیا بودند و همین مسئله سبب شد تا بعدها زمینه بومی سازی و نهادینهسازی صنایع دریایی در ایران فراهم نشود. برای مثال در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲ رضاشاه تصمیم به تجدید قوا در نیروی دریایی خود نمود و در این زمینه ریش و قیچی را به ایتالیاییها سپرد و بلافاصله نیز تعدادی از افسران ایرانی به این کشور رهسپار شدند تا در زمینه علوم و فنون دریایی به آنها آموزشهایی ارائه شود. مماشات با نیروی دریایی انگلیس در جنوب کمیت و کیفیت نیروی دریایی ایران در این برهه برای مثال با حضور نیروی دریایی انگلستان در جنوب نیز خود موید مسائل بسیاری در این حوزه است؛ اساسا تشکیل نیروی دریایی باید به حضور و اشغال جزایر خلیج فارس از سوی انگلیس پایان میداد، اما رضاشاه در این زمینه بیشتر به دنبال مماشات و راهکارهای دیپلماتیک بود (مبالغه مستعار ، ص 72) و از هرگونه اقدام تند که سبب واکنش نیروی دریایی انگلیس شود پرهیز میکرد. براساس اسناد تاریخی، غلامعلی بایندر؛ فرمانده ارشد نیروی دریایی ایران در سال ۱۳۱۲ انگلیسیها را از منطقه باسعیدو اخراج میکند؛ این اقدام ولوله عجیبی در خلیج فارس ایجاد میکند و احساسات ساکنان جنوبی خلیج فارس را به سود ایران و به زیان انگلیس تغییر میدهد؛ چنین وضعیتی منجر به اعتراض شدید دولت انگلیس به ایران میشود؛ در این میان رضاخان از اقدام غلامعلی بایندر حمایت نمیکند بلکه سیل سرزنشها را به سوی وی روانه کرده و فرمانده نیروی دریاییاش را از هرگونه اقدام ابتکاری و تهاجمی علیه انگلیسیها در خلیج فارس برحذر میدارد. این اقدام رضاخان بیانگر این است که اساسا نیروی دریایی ساخته و پرداخته شده از سوی رضاخان صرفا مانند ارتش وی قرار بود نقش یک ژاندارمری بزرگ را ایفا کند و به معنای واقعی کلمه قرار نبود جزئی از ارتش ملی باشد؛ نیروی دریایی رضاشاه نیز صرفا وظیفه مانور داخلی داشته تا حفظ امنیت مرزها. این اقدام رضاشاه و واکنش فوری وی به فرمانده نیروی دریاییاش در قبال عمل ابتکاری وی بیانگر دکوری بودن نیروی دریایی است که عملا نمیتواند عملی مخالف منافع انگلیسیها و موافق منافع ملی ایرانیان صورت دهد و ناوهای مستقر شده در جنوب ایران نیز عملا کارایی خاصی نداشتند. طنز تاریخ اما اینجاست که تمامی ادوات و ابزارهای نیروی دریایی ایران پس از ماجرای اشغال کشور در شهریور ۱۳۲۰ توسط انگلیسیها مصادره شد و آنها این روند را تا سال ۱۳۲۶ عملا ادامه دادند. فروپاشی نیروی دریایی در شهریور ۲۰ ناو ببر در زمان بیطرفی ایران و پس از دستور ترک مقاومت توسط انگلیسی ها غرق شد ارتش ایران که رضاشاه روی آن مانور زیادی میداد در شهریور سال ۲۰ در فاصله زمانی بسیار اندکی در مقابل حمله متفقین دچار فروپاشی شد و تاب و توان مقاومت نداشت؛ نیروی دریایی نیز در این میان مستثنی نبود و نتوانست مقاومت چندانی به ویژه در قبال حمله انگلیسیها از جنوب کشور داشته باشد؛ این در حالی بود که نیروی دریایی جنوب در این برهه زمانی حدود ۱۰۰۰ نیرو و پرسنل داشت اما تاب مقاومت در برابر انگلیسیها را نداشت. حدود ۶۰۰ نفر از نیروهای ناوگان و پرسنل نیروی دریایی ایران در این برهه کشته شدند و این مسئله ثابت شد که ارتش و نیروی دریایی وابسته به لحاظ تجهیزاتی نمیتواند نقطه مطمئنی برای تکیه باشد. فرجام سخن: نیروی دریایی رضاشاه را باید در پازل کلی ارتش ایران مورد بررسی قرار داد؛ ارتش ایران به تعبیری یک ژاندارمری بزرگ بود و وظیفه اصلی خود را در مسائلی مانند تخت قاپو کردن و یا کشف حجاب تعریف میکرد؛ در واقع کارکرد برشمرده شده برای ارتش صرفا کارکردی داخلی بود و قرار نبود در زمان تهاجم به مرزها ایفای نقش آن چنانی داشته باشد. نیروی دریایی نیز وضعیتی این چنین داشت؛ نفس شکلگیری نیروی دریایی و انگیزه اولیه تشکیل آن از سوی رضاشاه نیز به همین منوال بود؛ در واقع از همان زمان تشکیل نیروی دریایی در جنوب کشور، انگلیسیها و نیروی دریایی آنها به لحاظ کمی و کیفی در این منطقه حضور داشتند و نیروی دریایی ایران نیز قرار نبود اقدامی مخالف با منافع بریتانیاییها صورت دهد. خشم و تقبیح اقدام بایندر از سوی رضاشاه در قبال مسائلی مانند جزیره هنگام و یا باسعیدو بیانگر این بود که رضاشاه قرار نیست با نیروی دریایی خود در مقابل انگلیسیها چنگ و دندان نشان دهد و به راهکارهای دیپلماتیک و یا به عبارت بهتر مماشات بیشتر میاندیشد. شهریور سال ۲۰ آزمون عملی و محک عینی ارتش ایران به معنای عام و نیروی دریایی به معنای خاص بود که در فاصله زمانی بسیار اندکی پس از تهاجم متفقین، ارتش و نیروی دریایی ایران دچار فروپاشی شد. -------------------------------------------------- منابع : تاریخ ارتش ایران ، غلامرضا علی بابائی ، تهران ، انتشارات آشیان ، 1382 تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران ، غلامرضا نجاتی ، تهران ، موسسه خدمات فرهنگی رسا ، 1379 توسعه و نوسازی ایران در دوران رضاشاه ، محمدرضا خلیلی خو ، تهران ، جهاد دانشگاهی ، بی تا مبالغه مستعار ، محمدعلی موحد ، تهران ، دفتر خدمات حقوقی جمهوری اسلامی ایران ، 1373 =========================================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله و اگر عمری باقی بود ، در پست های بعدی، به سایر وجوه و جنبه های ارتش رضا خانی خواهیم پرداخت. .
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. ارتش رضاخانی (ساختار مدرن شده اما شدیداً وابسته به شاه) جستارگشائی: برپایی دولت یکپارچه نیازمند برقراری امنیت و تأسیس ارتش ملی است. ارتش نوین ایران پس از کودتای 1299 با ادغام واحدهای نظامی در سال 1300 تشکیل شد. این ارتش با برخورداری از سازمان نوین در ستاد و لشکرهای خود و بهرهمندی تدریجی از آموزش و تسلیحات جدید توانست در نزدیک به یک دهه به تحرکات مرکزگریز و شورشهای مسلح در ایران خاتمه دهد و با خلع سلاح عمومی و برقراری انحصار تسلیحات، اقتدار و نفوذ دولت مرکزی را در سطح کشور بگستراند. البته این ارتش با خدمت به نظام شاهنشاهی در جهت تبلیغ ایدئولوژی حکومتی از طریق سیاستهایی همچون نظاموظیفه عمومی بهکار گرفته شد و بهمثابه ابزاری برای تحقق اهداف رضاشاه درآمد. در این نوشتار ضمن در نظرگرفتنِ تبدیل ارتش به ابزاری برای تبلیغ ناسیونالیسم، به وابستگیِ گامبهگام ارتش به شخص شاه توجه خواهیم کرد. ارتش ؛ از استقرار نظام پهلوی تا شخصی شدن قدرت درحالی که اقدام ارتش در حفظ تمامیت ارضی، تأمین وحدت ملی و استقرار حاکمیت دولت مرکزی بهویژه در سالهای 1300 تا 1302 منزلت و اعتباری ملی برای آن به ارمغان آورد، برخی تلاشهای آن برای صعود رضاخان به قدرت این منزلت را خدشهدار کرد. (دولت مطلقه ، نظامیان و سیاست در ایران ، ص 181) این آغاز فرایند گذار ارتش ملی به ارتش شخصی بود. ارتش در صعود رضاخان به نخستوزیری و سپس نشستن وی بر تخت پادشاهی نقشی بیهمتا و تعیینکننده داشت. با آغاز پادشاهی رضاشاه و پایان یافتن مأموریت داخلی ارتش در سرکوب نیروهای مرکزگریز، ارتش برای روز مبادا به پادگان رفت، اما روز مبادا، تنها روز تجاوز نیروهای بیگانه یا سرکوب کردن قدرتهای مسلح محلی نبود، بلکه همچنین روزی بود که نظمیه مانند رویداد مسجد گوهرشاد بهتنهایی قادر به سرکوب معترضان و مخالفان نبود. اگرچه در آغاز سلطنت رضاشاه، وزارت داخله بهعنوان سازمان مجری برگزاری انتخابات تا حدود زیادی قادر به تأمین منویات شاه بود و بنابراین میبایست از سطح مداخله ارتش در سیاست کاسته میشد، اما مداخله نظامیان و نظمیه در انتخابات کماکان ادامه داشت. ازجمله در انتخابات مجلس ششم بهجز شهر تهران، که به علت نفوذ مخالفان دولت و حضور در انجمن انتخابات، نامزدهای آنها پیروز شدند، در بسیاری از حوزههای دیگر به دلیل برگزاری انتخابات در شرایط حکومتنظامی، نمایندگان موردنظر دولت به مجلس راه یافتند. (دولت مطلقه ، نظامیان و سیاست در ایران، ص 304-305) بهرهکشی از ارتش موجب تبدیل آن از نهادی ملی به نهادی شد که بیشتر در خدمت منویات شاه بود. بهرغم خرج بخش عمدهای از درآمد نفتی ایران برای تجهیزات نظامی (تاریخ اقتصادی ایران، ص 593) با حمله متفقین به ایران و آشکار شدن تزلزل رضاشاه در تصمیمگیری، فرماندهان ارتش نیز ناتوان از تصمیمگیری، کارنامه ضعیف و در مواردی خفتبار از خود باقی گذاردند. رضاشاه نتوانست بسیاری از امور نظامی پیشپاافتاده را به دیگران واگذار کند. تقریبا اداره همه بخشهای ارتش حتی جزئیترین امور در دست او بود. این امر باعث بهوجود آمدن نوعی نظام انعطافناپذیر فرماندهی از بالا به پایین شده بود که به نحوی خشن مانع ابتکار عمل و تصمیمگیری میان افسران ارتش میشد (ایران در جنگ: از چالدران تا جنگ تحمیلی ، صص 466-467) . بنیانگذاری ارتش و دولت ملی مستلزم تغییر در رابطه فرد و دولت بود. نظاموظیفه همگانی موجب میشد دولت بهجای رهبران ایلات، مالکین و مقامات محلی اتباع خود را بر اساس ضوابط قانونی و صرفنظر از تعلقات مذهبی قومی و زبانی و وابستگیهای طبقاتی به خدمت فراخواند. اتباعی که بهاینترتیب به خدمت فراخوانده میشدند در فضایی جدید، منضبط و جمعی از آموزش، لباس و خوراک یکسان بهرهمند میشدند؛ بنابراین ارتش مدرسهای برای آحاد ملت، جهت تبلیغ وفاداری به دولت و ترویج شیوه جدیدی از زندگی و آموزشهای ناسیونالیستی بود؛ (دولت مطلقه ، نظامیان و سیاست در ایران ، ص 242) دولتی که در آن جدا از هرگونه سلسلهمراتبی رضاشاه را تقدیس میکرد. سربازان و نیروهای نظامی در معرض مستقیم مفاد آموزشی قرار داشتند و ازجمله مهمترین آموزشهای سازمان نظاموظیفه آموختن اصول ایرانیت و همچنین ایجاد حس وطنخواهی و شاهپرستی در این نیروها بود. در خدمت سربازی به آنها آموخته میشد که «حب وطن اساس تربیت نظامی و در هر زمان منشأ پاکترین احساسات سربازی بوده است». البته این حب وطن ذیل شاهدوستی بود. آنها همچنین میآموختند که هر نیروی نظامی جز تلاش برای عظمت وطن هیچ هدف دیگری را دنبال نمیکند؛ بنابراین در نظاموظیفه اطلاعات لازم در زمینه آمادهسازی ذهنی برای پذیرش هنجارهای دولت پهلوی اول منتقل میشد.(تبارشناسی هویت جدید ایرانی، صص 273-275) در نگاه اول، خدمت اجباری در ارتش برای همه اعضای جامعه و بهویژه جوانان شاید یک سازوکار امنیتی و حقوقی به نظر برسد، اما از طرفی دیگر اگر به این قانون نگریسته شود، خواهیم دید که هدف از تصویب قانون سربازی اجباری، نفوذ دولت و قدرت سیاسی به فرهنگ مردم و زندگی شهروندان بود، بهطوریکه پس از تصویب این قانون، پیوند بسیاری از اعضای جامعه با بوروکراسی و نظام سیاسی، که قبلا مقطعی و داوطلبانه بود، دائمی شد. برای اولینبار در تاریخ نظام سیاسی، طی این دوره، دولت همه خانوادهها و خانوارها را موظف کرد که به نظام سیاسی بپیوندند و از آن تبعیت کنند؛ تبعیتی فارغ از دین و مذهب، عشیره و شهر؛ فرمانبرداری از نظم دولت مرکزی برای خدمت به وطن و شاهدوستی. بر این اساس دولت پهلوی قدرت و امکان پیدا کرد تا افرادی را که در جامعه از مجموعه سیاستگذاریها و اقداماتش به دورافتاده بودند به زیر چتر هویتسازی و ملتسازی خود گرد آورد. یکی دیگر از اهداف این قانون، تبدیل کردن روستاییان و ایلات به قشر شهرنشین بود؛ همچنین این قانون سربازان را از محیطهای سنتی بیرون کشید و برای نخستینبار آنها را در سازمانی ملی مستحیل کرد. در حوزه آموزش افسران نظامی، در سال 1305ش، درون سازمان مدارس نظام کل قشون تغییراتی ایجاد شد و مدارس نظام به سه مدرسه جداگانه تقسیم شدند که عبارت بودند از: مدرسه ابتدایی نظام دارای شش کلاس، مدرسه متوسطه نظام دارای چهار کلاس و مدرسه عالی نظام شامل دو کلاس که به ترتیب کلاس اول و کلاس دوم عالی نظامی نامیده میشد. در مدرسه متوسطه نظام، گذشته از برنامه وزارت فرهنگ، معلومات نظامی نیز تدریس میشد. برای پیشرفت تعلیمات نظام و افسران در سال 1312 عدهای از افسران ارتش فرانسه بهعنوان مربی برای تعلیم در دانشکده افسری استخدام شدند. نکته مهم نام دورههای آموزشی دانشکده افسری است که شامل پهلوی، نادری، کاویانی، اعطا بیرق، فردوسی، شاهپور، سیروس و داریوش کبیر بودند.(تاریخ ارتش نوین ایران ، صص 105-130) دولت پهلوی اول در تلاش بود تاریخ بعد از اسلام را کمرنگ جلوه دهد و بهجای آن درصدد بود تاریخ قبل از اسلام را پرشکوه و جلال جلوهگر سازد. کتابها و نشریههای چاپشده در این دوره پر از داستانهای شوونیستی و افتخار به پادشاهان ایران باستان بود؛ همچنین برتری فرهنگ ایرانی بر فرهنگهای دیگر در آنها ترویج میشد. (دیکتاتوری و توسعه سرمایه داری در ایران ، ص 67) نام دورههای آموزشی ارتش نیز بر همین اساس انتخاب شده بود. نامهایی چون شاهپور، داریوش کبیر و پهلوی نشان از آن دارد که دولت پهلوی در راه القای ارزشهای خود نظیر ناسیونالیسم از همه ابزارها استفاده میکرد و درصدد بود با پیوند زدن پادشاهی خود به ایران باستان و عظمت دادن به آن و القای چنین نگرشی به جامعه، برای خود مشروعیت ایجاد کند. نام این دورهها نشان از آن دارد که ارتش و افسران بهعنوان عاملان ارزشهای دولت در برنامه باز اجتماعیسازی سیاسی و سیاستگذاریهای پهلوی نقش ایفا کردند. در این دوره رضاشاه از ارتش بهعنوان ابزار ملیگرایی استفاده کرد و در این راستا افسران در صف مقدم تحول اجتماعی و فرهنگی قرار گرفتند. رضاشاه از ارتش برای کسب کنترل همهجانبه بر حوزههای گسترده زندگی مدنی استفاده کرد. او با کمک نیروهای ارتش اصلاح نوع لباس، الغای القاب، برنامهریزی مقدماتی شهری، اصلاح زبان و نظایر آن را پیش برد. ارتش همچون رژیمی که به آن خدمت میکرد، با یکپارچهسازی ملی و ایجاد یک قدرت مرکزی کارآمد، محبوبیت بالایی در میان روشنفکران و محافل ناسیونالیست کسب کرد. (تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه ، صص 137-143) درواقع ارتش یکی از مهمترین راههایی بود که رضاشاه میتوانست ناسیونالیسم و اهداف ناسیونالیستی خود را با کمک آن محقق کند.(دولت مدرن و یکپارچگی ملی در ایران ، ص 211) به این نکته باید بار دیگر تأکید کرد که حکومت پهلوی پیوندی ناگسستنی بین شاه و میهن برقرار کرده بود و ملیت بدون شاهدوستی در آن معنایی نداشت. فرجام سخن: ارتش نقش مهمی در به قدرت رسیدن رضاشاه ایفا کرد. این نهاد از همان ابتدای تأسیس البته بهصورت گامبهگام در اختیار تام و تمام شخص شاه قرار گرفت. رضاشاه از ارتش ساختارمند بهعنوان ابزاری برای اجرای سیاستهای نوسازانه خود بهره گرفت و در این مسیر این نهاد یارای مقاومت و سرپیچی در برابر شخص شاه را نداشت. بهطور خلاصه ارتش، چه در اجرای سیاستهای ضدمذهبی و چه در برنامههای ناسیونالیستیِ رضاشاه نقش بسیار کانونی و کلیدی داشت، اما همین مسئله، به پاشنه آشیل آن نیز تبدیل شده بود؛ چراکه وابستگی به شخص شاه، به معنای دوری از جامعه و بیبهره ماندن از پشتیبانی مردم بود؛ مسئلهای که خود را در فروپاشی ارتش بلافاصله پس از حذف رضاشاه از عرصه سیاست نشان داد. -------------------------------------------------- منابع : «دولت مطلقه ، نظامیان و سیاست در ایران» ، وحید سینایی ، مشهد ، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد ، 1396 تاریخ اقتصادی ایران ، چالرز عیسوی ، ترجمه یعقوب آژند، تهران، نشر گستره ، 1362 ایران در جنگ: از چالدران تا جنگ تحمیلی، کاوه فرخ ، ترجمه شهربانو صارمی، تهران، ققنوس ، 1397 تبارشناسی هویت جدید ایرانی، محمد اکبری، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1384 تاریخ ارتش نوین ایران ، اداره سوم ستاد بزرگ ارتشتاران ، انتشارات وزارت جنگ ، بدون تاریخ (بی تا) دیکتاتوری و توسعه سرمایه داری در ایران ، فرد هلیدی ، ترجمه فضلالله نیکآیین ، تهران، امیرکبیر ، 1358 تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه ، تورج اتابکی ، ترجمه مهدی حقیقت خواه ، 1402 دولت مدرن و یکپارچگی ملی در ایران ، داریوش قنبری ، تهران ، انتشارات تمدن ایرانی ، 1385 =========================================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاء الله و اگر عمری باقی بود ، در پست های بعدی، به سایر وجوه و جنبه های ارتش رضا خانی خواهیم پرداخت. .
-
1 پسندیده شدهبه نام پروردگار این اکانت رو به همت یکی از کاربران قدیمی سایت ایجاد کردیم و مدتی هست که شروع کردیم به اجرای شبیه سازی های نظامی با استفاده از نرم افزار های مختلف تا الان موفق شدم دو تا کار رو خروجی بگیرم. و بزودی کارهای بسیار بیشتری هم قرار داده خواهد شد. سناریوهای مورد نظرتون رو میتونید سفارش بدین تا بنده در اسرع وقت نسبت به طراحی و آزمایش سناریو اقدام کنم.این تاپیک ادامه دار خواهد بود و به لطف حمایت شما میلیتاریست های عزیز بخصوص مدیران محترم این سایت بسیار عالی و باسابقه کارهای فراوانی خواهیم ساخت. - سناریوی اول: انهدام یک نفتکش در حال حرکت با سرعت 30 کیلومتر بر ساعت با استفاده از موشک بالستیک اسکاد بی! تقریبا غیر ممکن است با موشکی که بیش از 450 متر خطا داره یک هدف در حال حرکت رو زد، ولی خوب نفتکش ها هم ابعاد عظیمی دارند: لینک فیلم در یوتیوب: https://www.youtube.com/watch?v=IQOOnwa6o_M - سناریوی دوم: در این شبیه سازی سعی میکنیم که همون کشتی نفتکش فرضی رو مورد حمایت قرار بدیم و اجازه ندیم که لانچر ها موفق به شلیک بشن. این سناریو بیشتر به شکل سینمایی رخ میده و حامل پیام ها و ایده های بسیاری هست که نشون میده یه دفاع موفق نیاز به چه تدابیر و آمادگی های وسیعی داره، شانس مهاجم چقدر هست. در این موارد در فیلم های بعدی با جزییات بیشتری صبحت خواهیم کرد: لینک سناریوی دوم در یوتیوب: https://www.youtube.com/watch?v=LycUQrLc4CM - سناریوی بعد حمله به ناوگروه روزولت مجهز به آرلی برک و تایکاندروگا فلایت 2 با موشک بالستیک و بعدا به صدها روش سامورایی. از ایده ها و سناریوهای شما تا آنجا که در توان ما بوده و قابل پیاده سازی باشد بشدت استقبال میکنیم.
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی یک پیشنهاد برای تامین موتور هواپیمای ارتقا یافته ۷۲ نفره از پرنده ایران ۱۴۰ روسها در حال طراحی و تولید یک خانواده محصول جدید برای تامین نیاز های آینده شان به موتور های توربوفن هوایی هستند. یکی از این موتور ها موتور pd8 است که تراست آن ۷۸kn ذکر شده است. تصویر موتور pd8 بر بستر تست. به تفاوت اندازه موتور pd8 توجه شود برای تامین توان پیشران جهت نصب در هواپیما ایران ۱۴۰ و نمونه ۷۲ نفره آن موتور pd8 مناسب بنظر می رسد. خود روسها نیز یک هواپیما مشابه با ایران ۱۴۰ نیز در دست طراحی و تولید دارند. این هواپیما ایلئوشین il112v نام دارد. که برای تامین نیروی پیشرانش آن موتور pd8 پیشنهاد شده است و در حال فرآیند های تست است. جهت مطالعه (موتور pd8 و il112 ) تصویر Il112
-
1 پسندیده شدهویژگیهای پایگاه فضایی چابهار مصاحبه ی سخنگوی گروه فضایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح: در حوزه پایگاه پرتاب، بخشهایی از زیرساخت پایگاه فضایی امام خمینی(ره) که نیاز به تکمیل و توسعه داشت را توسعه دادیم و تکمیل کردیم. همچنین، کار طراحی و ساخت پایگاه جدید فضایی جمهوری اسلامی ایران در منطقه جنوب شرق کشور در محدوده چابهار انجام شد به نحوی که قراردادهای ساخت و توسعه آن منعقد، طراحی های آن انجام و گامهای نخست توسعه پایگاه نیز برداشته شده است که امیدواریم در آینده نزدیک بتوانیم شاهد پرتاب های فضایی از این پایگاه باشیم. چرا مسئولان تصمیم به ایجاد پایگاه فضایی در منطقه چابهار گرفتند؟ پایگاهی که ما از آن پرتاب های فضایی خود را انجام می دهیم در منطقه سمنان قرار دارد؛ عملاً مسیر پرواز ما از بالای کویری است که یکی از نعمت های خدادادی به کشور ما است. اما، زاویه میل پرتاب ما و زاویه میل ماهواره هایی که در مدار قرار می گیرند ۵۵ درجه از این پایگاه است. ما در موضوع منظومه سازی نیاز داریم که بتوانیم در زوایای میل متفاوت پرتاب انجام بدهیم و لازمه پرتاب در زوایای مختلف این است که کریدور پروازی ما امن و پاک باشد تنها نقطه ای که در کشور این ویژگی را برای ما ایجاد میکند منطقه چابهار است، از لحاظ اینکه پرواز ماهوارهبر از بالای دریای عمان و اقیانوس هند انجام میشود یک محدودهای با زاویه باز را برای ما ایجاد میکند تا بتوانیم این ویژگی را در مجموعه پایگاه پرتاب داشته باشیم. همچنین، برای پرتابها در مدار ۳۶ هزار کیلومتر هر میزان ما به سمت جنوب و خط استوا نزدیک شویم انرژی کمتری مورد نیاز خواهد بود؛ این دو ویژگی در کنار هم باعث شده تا منطقه چابهار به عنوان یک منطقه مناسب برای پرتابهای فضایی انتخاب شود. در موضوع پایگاه فضایی چابهار، موضوع تملک زمین توسط سازمان فضایی در سالهای اخیر انجام شده بود که در یک سال اخیر با حمایت دولت سیزدهم فعالیتهای اجرایی راه اندازی این پایگاه در حال انجام است و امیدواریم به سرعت مراحل راه اندازی پایگاه انجام شود.
-
1 پسندیده شدهنگاه به شرق و تله بدهی به چین این اصطلاح نخستین مرتبه توسط براهما چلانی برای تعریف وامهایی استفاده شد که چین به کشورهای فقیر میدهد. شرایط بازپرداخت این وامها بسیار سخت هستند و پس از ناتوانی کشورهای وام گیرنده در بازپرداخت وامها چین این کشورها را مجبور میکند که داراییها و امتیازات استراتژیکشان را به پکن واگذار کنند .این اصطلاح نخستین بار در ۲۰۱۷ استفاده شد و پس از آن بهسرعت در میان رسانهها، حلقههای اطلاعاتی و دولتهای غربی مورد استفاده قرار گرفت چین در اواخر ۲۰۱۳ چین پروژه یک کمربند یک راه را راهاندازی کرد. این کشور در راستای این طرح در فاصله سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ به کشورهای خواهان توسعه زیرساختهایشان در مجموع ۱۲۰ میلیارد دلار وام داد. بر اساس بخشهایی از قراردادهای چین با این کشورها این زیرساختها به وسیله خود شرکتهای چینی ساخته میشوند. بیشتر این کشورها پیش از این رابطه اقتصادی خاصی با چین نداشتند و این وامها موقعیتهای کاری فراوانی برای شرکتهای چینی فراهم کرد. معمولاً شرایط این وامها مبهم و نامشخص هستند و نحوه بازپرداخت آنها به گونهای است که نارضایتی کشور وام گیرنده را به همراه دارد و در دراز مدت برای کشور وامگیرنده تنها بدهی به همراه میآورد. سریلانکا منتقدان وامهایی که توسط بانک اکزیم چین به دولت سریلانکا برای ساخت بندر ماگامپورا ماهیندا راجاپاکسا اعطا شده را نمونه موردی دیپلماسی وام تله نامیدهاند. ارزش این قرارداد ۳۶۱ میلیون دلار بود که ۸۵٪ آن توسط بانک اکزیم چین با نرخ سود سالیانه ۶٫۳٪ تأمین شد. شرکتهای دولتی چینی سینوهایدرو و شرکت مهندسی بندر چین به وسیله دولت سریلانکا به کار گرفته شدند تا بندر ماگامپورا را بسازند. دولت سریلانکا در بازپرداخت این وام ناموفق بود و به همین دلیل طی یک قرارداد اجاره ۹۹ ساله این بندر به شرکت دولتی چینی چاینا مرچنس واگذار شد جیبوتی جیبوتی از چین وام گرفت تا بنادر استراتژیک خود را توسعه دهد.[ بدهیهای جیبوتی به چین در مجموع ۷۷٪ از کل بدهی خارجی این کشور را شامل میشود که خود معادل ۸۰ درصد تولید ناخالص داخلی جیبوتی است. در ۲۰۱۷ نخستین پایگاه نظامی چین در خارج از مرزهای این کشور در جیبوتی به راه افتاد. کنیا در فاصله ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ کنیا از چین در مجموع ۹٫۸ میلیارد دلار وام گرفت.[ بدهی به چین در مجموع ۷۲٪ از کل بدهی خارجی کنیا را شامل میشود. چین تا ۲۰۲۰ بودجه گستردهای معادل ۶٫۵ میلیارد دلار در اختیار کنیا گذاشت تا ریل استاندارد مومباسا–نایروبی را تکمیل کند.[۳] در ۲۳ ژوئن ۲۰۲۰ دادگاه استیناف در کنیا یک وام ۳٫۲ میلیارد دلاری از چین برای ساخت خطهای راهآهن در کنیا توسط شرکتهای چینی را غیرقانونی اعلام کرد.[ در دسامبر ۲۰۱۸ دولت کنیا تا آستانه اعلام ناتوانی در بازپرداخت اقساط وامهای چین برای ساخت بندر مومباسا پیش رفت. این عمل میتوانست باعث شود تا کنیا کنترل این بندر را به چین واگذار کند. به دنبال این اتفاق در رسانههای کنیایی این سؤال مطرح شد که آیا وام گرفتن از چین در ازای از دست رفتن حاکمیت ملی کنیا بر سرزمینش ارزشش را دارد و آیا کنیا به موردی دیگر همچون سریلانکا تبدیل میشود یا نه؟ زامبیا از مجموع ۸٫۷ میلیون دلار بدهی خارجی زامبیا ۷٫۴ میلیون دلار آن به چین است که با در نظر گرفتن اقتصاد کوچک این کشور آفریقایی این بدهی مبلغ بسیار بالاییست. در ۲۰۱۸ بحثی در میان قانونگذاران زامبیایی مطرح شد مبنی بر اینکه وامهای چینی با شرایط بازپرداخت سخت و بیملاحظه حاکمیت ملی این کشور را به خطر میاندازد و در سپتامبر همان سال مذاکراتی بین چین و زامبیا انجام شد تا دولت زامبیا کنترل زسکو، شرکت برق دولتی زامبیا، را تماماً به چین واگذار کند وقتی کشورها خود را در تنگنای مالی میبینند، چین به آرامی دام خود را برای گرفتارسازی آنها پهن میکند. دام بدهی چین اینگونه عمل میکند که پکن در راستای توسعه نفوذ خود در جهان بهویژه در چارچوب ابتکار کمربند- جاده، از طریق مؤسسات مالی خود وامهایی را برای بهبود زیرساخت کشورهای در حال توسعه بهویژه کشورهایی که به دلیل فقدان شرایط لازم توان دریافت وام از سایر نهادهای مالی جهانی را ندارند، در اختیار این کشورها قرار میدهد. آنگاه به دلیل دیربازده بودن طرحهای زیربنایی، حیف و میلشدن وامها توسط دولتمردان، غیرشفافبودن وامها، بالابودن بهره وامها، بالابودن غیرمعقول هزینه پروژهها و...، کشورهای دریافتکننده با انباشتی از بدهی مواجه میشوند بدون آنکه بتوانند آن را بازپرداخت کنند. تحت چنین شرایطی کشور دریافتکننده ناچار است بابت بازپرداخت اصل و سود وام، بخشی از دارایی استراتژیک خود را به چین واگذار کند. واگذاری بندر هامانتوتا در سریلانکا، مومباسا در کنیا و.... جلوهای از این مسئله قلمداد میشوند. به لحاظ پیشینه، دیپلماسی دام بدهی را برای نخستین بار براهما چیلانی نویسنده هندی به کار برد. تصمیم بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای پذیرش وامهای چینی از بسیاری جهات قابل درک است؛ تقاضای آنها از نهادهای مالی بینالمللی برای توسعه زیرساختهایشان با پاسخ منفی مواجه میشود بنابراین وقتی چین وعده میدهد وامهایی با شرایط آسان و با قصد خیرخواهانه در اختیار آنها قرار میدهد همه از آن استقبال میکنند. بعدا مشخص میشود که اهداف واقعی چین نفوذ تجاری و استراتژیک است. در آن زمان، دیگر خیلی دیر شده و کشورها در دور باطل بدهی گرفتار میشوند. منابع : https://www.project-syndicate.org/ https://web.archive.org/ https://www.spectator.co.uk/ https://www.rfi.fr/ https://www.etemadonline.com/ روزنامه آرمان ملی: چين ايران را مشتری می داند؛ نه متحد (pishkhan.com)
-
1 پسندیده شدهآغاز ساخت پایگاه ملی پرتاب ماهواره ی چابهار «حسن سالاریه» معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از آخرین روند ساخت پایگاه ملی پرتاب چابهار بازدید کرد و ضمن دریافت آخرین گزارشها از روند اجرای کلان پروژه پایگاه ملی پرتاب، کلنگ احداث بخشهای جدیدی از بناهای این پایگاه را بر زمین زد. پایگاه ملی پرتاب چابهار، یکی از مهمترین پروژههای ملی فضایی کشور تحت مدیریت سازمان فضایی ایران است که از سال گذشته فرایند احداث آن آغاز شده است. طبق برنامهریزی انجام شده، در ماههای آینده این پایگاه قابلیت نخستین پرتاب ماهوارههای بومی به مدارهای خورشید آهنگ را پیدا میکند./ایرنا
-
1 پسندیده شدهالبته شاید مشابه این چیزی که شما پیشنهاد دادین نباشه ولی سال گذشته وزارت دفاع در کلیپ های تبلیغاتی از موشک BM-120(فتح)، تهاجم علیه سازه های بتن آرمه و تقویت شده را به نمایش گذاشت. . . . در مورد امکان سنجی چنین طرحی باید گفت که چینی ها موشک DF-15C با برد ۷۰۰ کیلومتر و با قابلیت سنگرشکن در اختیار دارند.
-
1 پسندیده شدهساخت موشک با کلاهک سنگر شکن یک موردی که باید مورد توجه قرار بگیرد این هست که اگر میخواهیم فرودگاه های دشمن را غیر فعال کنیم باید بتوانیم به سنگر ها و شیلتر های بتنی هواپیماهای جنگنده نفوذ کنیم. موشک ها با کلاهک های معمولی توان نفوذ در شیلتر ها را ندارند و باید کلاهک های خاص سنگر شکن را برای این موشک ها طراحی کرد.
-
1 پسندیده شدهدکتر ˈحمید فاضلیˈ روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا افزود: این پایگاه به مساحت 25 کیلومتر مربع در منطقه چابهار در حال ساخت است. یکی از دلایل ایجاد پایگاه ملی فضایی در این منطقه نزدیک بودن این منطقه به اقیانوس هند و کم جمعیت بودن آن است. وی خاطرنشان کرد براساس مصوبات شورای عالی فضایی، مدیریت کلان این پایگاه به عهده سازمان فضایی است و هم اکنون نقطه یابی و فعالیت آمایش سرزمینی تاسیس پایگاه ملی پرتاب پایان یافته و نقطه نهایی انتخاب شده است. رییس سازمان فضایی خاطرنشان کرد این پایگاه یک مرکز پرتاب غیرنظامی است و از طریق این پایگاه کاوشگر موجود زنده، ماهواره های سنجشی و ماهواره مخابراتی به مدار ˈزمین آهنگ (ژئو)ˈ پرتاب می شود. این نوع از پرتاب ها به شرایط ویژه ای نیاز دارد و حتی الامکان باید محل پرتاب در شرایط نزدیک به منطقه استوایی باشد تا هزینه های پرتاب و اجرای مانورهای مداری آن به حداقل برسد. وی افزود: همچنین در این پایگاه آخرین آزمایش های تاکتیکی قبل از پرواز مانند یکپارچه سازی، همسان سازی و سازگاری بین ماهواره ها و ماهواره برها اجرا می شود. فاضلی گفت: دولت دهم در برنامه پنجم و همچنین لایحه بودجه امسال برنامه ها و منابع مالی ویژه ای را به منظور حمایت از اجرای برنامه های آینده سازمان فضایی پیش بینی کرده است. [url="http://irna.ir/fa/News/80622657/%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/70_%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF_%D9%81%D8%B1%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF_%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA_%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C_%28%D8%B1%D9%87%29_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF"]http://irna.ir/fa/Ne...)_به_اتمام_رسید[/url]
-
1 پسندیده شده[size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#0000CD]سرپرست سازمان فضایی ایران گفت: پایگاه پرتاب ملی در منطقه چابهار(در جنوب شرق كشور) و به ابعاد پنج درپنج هكتار ایجاد می شود.[/color] دكتر 'حمید فاضلی' روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا افزود: منطقه جنوب شرقی كشور بهترین نقطه از نظر ایمنی برای تاسیس این پایگاه است . زیرا این منطقه نزدیك اقیانوس هند و بسیار كم جمعیت است . براساس مصوبات شورای عالی فضایی، مدیریت كلان این پایگاه بر عهده سازمان فضایی است و در حال حاضر مطالعات این پروژه در حال تكمیل است . سرپرست سازمان فضایی خاطرنشان كرد: تمامی تجهیزات مربوط به استقرار ماهواره بر و نصب ماهواره در این پایگاه نصب می شود و تست های مربوط به سازگاری و پرتاب ماهواره در این پایگاه انجام می شود . وی گفت : از طریق این پایگاه می توان حتی ماهواره های سنگین را به فضاپرتاب كرد و این امر درصورتی انجام می شود كه بتوان ماهواره برها را در این پایگاه نصب كرد . سرپرست سازمان فضایی ایران خاطرنشان كرد: این پایگاه به عنوان یك مركز پرتاب سیویل (غیرنظامی) پیش بینی شده و قرار است در زمینه پرتاب موجود زنده، پرتاب ماهواره های سنجشی و ماهواره مخابراتی در مدار ژئو فعالیت كند چرا كه این پرتاب ها به شرایط ویژه ای نیاز دارد و حتی الامكان باید در شرایط نزدیك به منطقه استوایی صورت گیرد تا هزینه های پرتاب و انجام مانورهای مداری آن به حداقل رسد. وی افزود : پایگاه ملی پرتاب با هدف انجام آخرین آزمایش های تاكتیكی قبل از پرواز مانند یكپارچه سازی، همسان سازی و سازگاری بین ماهواره ها و ماهواره برها ایجاد می شود. [color=#FF8C00]21/05/1391[/color][/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]منبع: [url="http://old.irna.ir/News/80270267/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%DA%86%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF/%D9%81%D9%86%D8%A2%D9%88%D8%B1%D9%8A/"]ایرنا[/url][/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#0000CD]رییس سازمان فضایی كشور با تاكید به توانمندی فنی و عمرانی جمهوری اسلامی ایران برای ساخت پایگاه های فضایی گفت كه پایگاه ملی پرتاب ماهواره در كشور تاسیس می شود.[/color] ' حمید فاضلی ' روز پنجشنبه و در آستانه چهاردهم بهمن - سومین روز دهه مبارك فجر- روز ملی فناوری فضایی در گفت و گو با ایرنا به درخواست سازمان فضایی كشور از رییس جمهوری برای ساخت این پایگاه افزود: رییس جمهوری دستور بررسی و تصویب این درخواست را در هیات دولت ابلاغ كرده و به معاونت برنامه ریزی و توسعه راهبردی هم دستور داده است كه در بودجه سال آینده كشور اعتبارات لازم را پیش بینی كند. وی خاطرنشان كرد: برای احداث پایگاه پرتاب ملی كشور؛ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با توجه به تجارب خوبی كه در این عرصه دارد، می تواند كمك های خوبی كند و بر این اساس درنظر داریم با كمك آنها و هر یك از دستگاه ها و مجموعه های داخلی نظیر قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) و یا حتی نیروی هوا و فضای سپاه و سایر دست اندركاران، این طرح را به نتیجه نهایی برسانیم.[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]رییس سازمان فضایی كشور با بیان این كه فعالیت ها و مذاكرات برای احداث پایگاه ملی پرتاب ماهواره آغاز شده است؛به نیازهای كشور برای احداث این پایگاه اشاره كرد و افزود :برای پرتاب ماهواره ها و محموله های سنگین تر، نیاز است كه پرتاب ها در زوایه میل فضایی مناسب صورت گیرد و بر این اساس ممكن است كه ما دیگر نتوانیم از پایگاه پرتاب فعلی استفاده كنیم. فاضلی تصریح كرد : بدین ترتیب برای پرتاب محموله در یك زاویه میل خاص با محدودیت مواجه هستیم زیرا بخش های مختلف ماهواره بر كه در طول مسیر از آن جدا می شود باید بر روی زمین و در نقاط غیر مسكونی فرود بیاید. وی با بیان اینكه باید در كریدور خاصی ماهواره ها را پرتاب كنیم؛ اظهار داشت:الان مشاهده می شود كه ماهواره رصد و امید در زوایه میل فضایی 55 درجه پرتاب شده اند و این به دلیل محدودیت ما در پرتاب ماهواره بوده و امروز این موضوع باید توسعه یابد. رییس سازمان فضایی كشور گفت:برای پرتاب ماهواره های سنجشی بطور مثال نیازداریم پرتاب ها در زاویه 98 و از پایگاه های جدیدی انجام شود . فاضلی افزود : اگر بخواهیم از مركز كنونی پرتاب ماهواره ها استفاده كنیم بخش های مختلف ماهواره بر در طول مسیر كه جدا می شوند بر روی مناطق مسكونی می افتند و بر این اساس باید از ماهواره برهای با قابلیت مانوری بیشتر و بالاتر استفاده كنیم كه در این حالت باز هم نیاز می شود پایگاه های جدیدی را تاسیس كنیم. وی خاطرنشان كرد: پایگاه ملی پرتاب ماهواره باید در منطقه عمومی جنوب شرق كشور و در نزدیكی دریای عمان و اقیانوس هند ایجاد شود تا بخش های جدا شده از ماهواره بر در اقیانوس بیفتد تا موجب بروز مشكل برای مردم نشود. رییس سازمان فضایی كشور بار دیگر با بیان این كه كارهای مطالعاتی ایجاد پایگاه ملی پرتاب ماهواره آغاز شده و كارهای اجرایی آن هم با حمایت های دولت در حال انجام است؛ گفت: بودجه های لازم نیز برای اجرای این طرح از سوی دولت پیش بینی شده است. فاضلی این نكته را نیز یادآور شد كه دولت پیش بینی بودجه ای خوبی برای حمایت های مالی از اجرای برنامه های آینده سازمان فضایی در برنامه پنجساله پنجم و بویژه سال آینده كرده است.[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#FF8C00]۱۳ بهمن ۱۳۹۰[/color][/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]منبع:[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.tabnak.ir/fa/news/224179/%D8%A7%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AB-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1"]http://www.tabnak.ir...ماهواره-در-کشور[/url][/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=1][color=violet][i]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. تاپيك بالا بيايد.[/i][/color][/size][/font][/size]
