اصولا این ناوها و این سری در این مقطع ناوهای-صلح هستند. یعنی شناورهایی هستند که در زمان صلح وظیفه مقابله با دشمن را دارند در حوزه منع دسترسی و بازدارندگی و عملیات های پنهان و عملیات های در زمان صلح و پاسخ های متقبال به اقدامات خرابکارانه. تنها توان دفاعیشون هم قدرت بازدارندگی تهاجمی ماست و البته که شجاعت به خرج میدند در این مقطع بدون توان دفاع از خود به شکل مستقل. البته که اگر همه چیز ایده آل بود و در دسترس و کمیت و کیفیت و بودجه و تکنولوژی و سرعت ساخت مدنظر عالی خب همه استقبال میکردند ولی الان به خاطر محدودیتها و نیاز فوری (مثل ناوبندر مکران که در نیاز به افزایش عملیات ها و عدم پهلودهی بنادر حتی دوست به ناوهای ایران در دریای سرخ و اقیانوس هند به طور ضربتی با کاستی های زیاد فراهم شد) شناورها سعی میشه تنها وظایف شرایط فعلی را تامین کنند و در شرایط فعلی خب اگر قصد حمله هوایی باشه به ناوی که در ابهای سرزمینی و نزدیک اون داره عملیات میکنه شرایط به جنگی تغیر میکنه. حتما چندی بعد با پوشش این خلا فعلی و جدی و فوری، کم کم پدافند موشکی ناوها هم تکمیل میشه. ما به خاطر تهدیدات مدام و فوری و محدودیت منابع همیشه در حال ارتقای قدم به قدم با داشته های اندکمون هستیم تا بخشی از تهدیدات فوری را پوشش بدیم و هیچ زمانی لااقل در یک دهه اخیر نبوده که بتونیم با فراغت سراغ طرح های کامل بریم با بودجه و فراغ بال.

حالا اگر دروغ ها و کتمان ها را نادیده بگیریم در چند وقت اخیر چندین مقام امریکایی به صراحت اذعان کردند علاوه بر تامین سلاح های عربستان به طور مستقیم در جنگ یمن مشارکت دارند و تقریبا دارند اون را هدایت میکنند. حساب کنید یمنی ها نه تنها با بخشی از یمنی های مزدور و یمنی های استخدام شده و نیروهای چندین کشور در حال جنگ هستند بلکه مستقیما دارند با نیروهای امریکایی هم(فقط نیروی امریکایی رزمی به شکل زمینی حضور نداره و در بخش عملیاتی و جاسوسی و اطلاعاتی و پهپادی و دریایی و پدافندی حتی احتمالا هوایی ) میجنگند. شاید اگر توان رسانه ای ما الان جا به جا بود با غرب بیشتر میشد این حماسه را ترسیم کرد و واقعیت های شگفت انگیزش را بیرون کشید از بین فضای جنگ رسانه ای و بایکوت طرف مقابل. نیروهایی که در محاصره 360 درجه و اقتصاد تقریبا هیچ و دستان خالی دارند اینچنین مقابله میکنند با یک جهان و در راسش به اصطلاح ابرقدرت این جهان. پ ن: و فراموش نکنیم با تمام سختی ها و مشکلات و کاستی ها و خون دلی ها ( از روند طبیعی ذات آدم ها که بعد از مدتی عده ای تنها به دنبال سهم از سفره ها هستند در میان اونهایی که همچنان بر مدار آدمیت میچرخند) این ایران بوده که در کوهی از فشارها و دشمنی ها و خیانت ها داره به وظیفش عمل میکنه حداقلی (و سهیم هست ولو به اندازه ذره ای در معجزه برادران یمنی در میان طوفانی از انتقادها و تهمتها و ناسزاها و تحقیرهای دوست و دشمن) در قبال یمنی ها هم به عنوان انسان های مظلوم مورد ستم و تعدی و هم به عنوان برادران دینی. هرچند این وظیفه را کاش میشد و توان داشتیم بهتر و بیشتر انجام بدیم ولی حتما روزی فاش خواهد شد که چه انسان های مومنی از جنس حاج قاسم ها در جبهه مقاومت ایران و لبنان و عراق و افغانستان و ... سعی کردند در حد توان از مظلومیت یمنی ها بکاهند.

به نظر فعلا چون از لحاظ کمیت دچار محدودیت هستیم و از طرفی از لحاظ نیاز عملیاتی شاید بیشترین نیاز وجود داره به شناورهای مستقل چاره ای نیست. الان وضعیت تهاجم نرم و سخت دشمن (شامل چندین ائتلاف و کشور چه پنهان و سری و چه آشکار و خرابکارانه) در اوج خودش هست و بحث تجاوز به شناورهای ما چنان شدت گرفته که چاره ای نبوده جز رفع نیاز حداقلی با سریع ترین راه حل ممکن و در دست. پ ن: بنابراین چون شناورها هر کدام مجبور هستند یک نیاز عملیاتی را برطرف کنند باید استقلال داشته باشند و بتونند نیازهای حداقلی خودشون را رفع کنند. از جمله ارسال و پذیرفتن سریع نیروها از طریق بالگرد در عملیاتهای نزدیک ابهای سرزمینی.

قابل توجه سفارت خانه ها و ارکان دخیل و مقیم: منبع: تحولات جهان اسلام از تالش ها به عنوان برگ برنده ایران در همین انجمن یاد میشد، حالا بیخ گوش مرزهای ایران و هم قومیتی با تالش های ایرانی و نفوذ اسراییل در این منطقه هنوز هم نقطه قوت هست یا خودش تبدیل میشه به یک نقطه ضعف اساسی در آینده؟ تحرکات ازادانه اسراییل در جمهوری باکو با حاکم دیکتاتور و احمقی چون الهام علیف یکی از بزرگترین خطرهاست برای ایران.

این تحلیل بر مبنای رفتار و ظواهر ماجراهای جناب صدر در سنوات گذشته است. به دستکش ها و ماسک همرنگ با عمامه و تلاش برای حفظ کاریزمای صدر در مقاطع مختلف توجه کنیم نشان میده صدر به طور معمول مثل برخی سیاستمداران دیگه در صحنه نیست. اولا حساب و کتاب داره برای خودش و ثانیا احتمالا تحت نفوذ گروهی کارکشته (چه داخلی مستقیم و چه خارجی غیرمستقیم ) است با توجه به ویژگی های شخصیتی (آقاازادگی و زندگی به نظر مرفه، بهره گیری از احترام فوق العاده خاندان صدر در عراق و شیعیان، لجبازی و تعصب ملی گرایانه، مذبذب بودن و خودرایی، غرور و تکبر و از همه خطرناک تر خودنابغه/سلامت/استقلال پندازی مطلق ) که برخیشون موارد بسیار مناسبی برای سرمایه گذاری طرفهای خارجی بر روی عناصر جوان و جویای نام محسوب میشند حالا کافی است براش یک دشمن فرضی (ایران شیعه در مقابل عراق شیعه) ترسیم کنند و هی در اختلاف بدمند و دست بزارند روی چند ویژگی شخصیتی صدر تا هی اختلافات را عمیق تر کنند. (مثلا ملی گرایی مغرورانش که وقتی اسیبهای شدید عراق را میبینه نسبت به برادر ایرانیش حسادت میکنه که چرا انها باید در ارامش باشند و کشور عراق درگیر جنگی که پای ایران هم در میان هست و بنابراین تبدیل میشه به موضعی تزریق شده بهش که ایران از عراق برای نیات منطقه ایش استفاده میکنه و کشور خودش در ارامش هست در حالیکه پنهان میکنه موضوع را از اینکه عراق خودش مسئول وضعیت فعلیش هست و ایران کاری هم کرده باشه در راستای کمک به عراق بوده و الان هم درگیری مقاومت در سوریه که به هر حال اثراتی روی عراق هم داره اگر نباشه دوباره عراق به سرنوشت داعش دچار میشه ولی صدر حتی با تجربه بار پیش (که عراق مدام میگفت سوریه به ما ربطی نداره تا داعش قدرت گرفت و به عراق حمله کرد) بازهم در این دام افتاده )

بر خلاف ظاهر یک جور عقب نشینی از خط قرمز استقرار سلاح های موشکی و تهاجمی ناتودر اوکراین نیست؟ با توجیه داشتن موشک های مافوق صوت. هرچند دو تجربه اوکراین و گرجستان به هر حال رویکردهای تهاجمی و جسارت امیز مسکو بودند ولی محافظه کار شدن با افزایش سن و سن قدرت چیز عجیبی نیست شاید. هرچند پوتین را باید محتاط قضاوت کرد.

چند روز پیش یکی از نمایندگان مخالف اردوغانشون در مقابل ادعای نماینده حزب عدالت که گفته بود یونان کاری کنه 5 ساعته اتن را فتح میکنیم گفته بود تو همین جزایری که توی چند مایلی خاک ترکیه چندین سال پیش توسط یونان اشغال شد! (البته یکیشون از یکیشون بدتره، بزاری ادعا میکنند اتن و برلین هم مال ماست!) پس بگیر تا وسط اتن رفتنت پیشکش.

شبکه تلویزوینی دولتی ترکیه در ادعایی از امارات حمایت کردهو عناون کرده ایران جزایر امارات را اشغال کرده! جالبه چند روز پیش هم اردوغان برای امیددهی برای بهود اقتصاد گفته بود روابط با امارات را درست کردم! و کلی پل نقد وارد کشور خواهد شد و به زودی روابط با مصر و صهیونیستها را هم ترمیم میکنم. همه چیز برای اردوغان همینقدر مهم و اعتقادی است! در حد بالا پایین شدن میزان انحنای شکمش! حالا شدند هواخواه امارات در مقابل ما. جالبه از عادی سازی روابط با صهیونیستها گفتند که شرایط را براشون بهتر خواهد کرد و همزمان چند ماه پیش با وجود داشتن روابط رسمی و دیپلماتیک با این رژیم از بقیه انتقاد میکردند و فحش میدادند که حق عادی سازی ندارند ( عادی سازی ذلیلانه اون کشورها که هیچ) - یک رژیم نژادپرست که نژاد خاصی اون هم از کشور خودش براش مهمه سر بزنگاه هر چیزی را با این نژآدپرستیش معامله میکنه. هرچیزی را.

سورنا ستاری در دیدار با راهبری نامه ای شخصی از رهبر انقلاب به جناب ستاری را قرائت کردند که جالب بود با واکنش رهبری هم همراه شد که بهتر بود شما هم نمیخوندیش. جایی که رهبری از پروژه ی پیش روی شهید ستاری حمایت کرده بودند (رییس جمهور بودند اون موقع) و حتی برای افراد دخیل در پروژه هم هدیه ای ویژه فرستاده بودند و تاکید کرده بودند همچنان در سکوت ( شاید به خاطر همون مخالفان جدی ارتش و نیروی هوایی که همیشه سنگ جلوی پای افراد مینداختند که در خاطرات اخیر یکی از دوستان شهید طهرانی مقدم هم بود که در برابر ایشون هم حتی مقاومت های زیادی میشد بعضا و مشکلاتی ایجاد میشد در مسیر پروژه ها) پروژه را با قدرت ادامه بدند. در واقع یکی از مشوقان و پشتیبانان اصلی شهید ستاری آیت الله خامنه ای بودند که البته با خاطرات و برخی تصمیمات مهم ایشون در رابطه با نیروی هوایی هم همخوان هست.

از این بین سلاح ضدماهواره به تنهایی با توجه به خساراتی که به دشمن میزنه و از حیث در دسترس تر بودن نسبت به گزینه های تهاجمی بادارنده دیگه (برای ما با پیشینه موشکی) بسیار حیاتی و ضروری است. وهله اول ماهواره ای نظامی و در وهله دوم ماهواره های تجاری در صورت هدف قرار گرفتن در گام اول نبود خودشون میتونه بحران اساسی در زندگی طبق روال غربی ایجاد کنه و در وهله دوم تمام تجارت های مرتبط با این ابزارها را و در وهله سوم زباله های فضایی حتی میتونند یک کابوس ایجاد کنند. مهم اینه که در مقطع فعلی ما به نسبت غربی نه ماهواره ارزشمندی در فضا داریم و نه ارتباطاتمون تا این حد وابسته است. و البته که این سلاح تعریف پله ای هم داره در بازدارندگی. یعنی شما میتونید از هدف قرار دادن ماهواره های نظامی و امنیتی بگیر تا تجاری را بسته به میزان قدرت تهاجم دشمن به خودت انتخاب کنی و در مورد صهیونیستها هم که اصلا بهانش را داری (فرضا ترور شهید فخری زاده و ادعاهای خودشون) قدم بعدی پرتابه های هایپرسونیک هست. موراد مربوط به داشته های فعل یعنی پدافند غیرعامل/کمیت و کیفیت و قدرت موشکهای موجود هم که جز بدیهیات هستند.

درست چند ساعت ( شاید یکی دو روز) بعد از اعلام یکی از مسئولان انصارالله که نبرد نهایی ما با تل آویو خواهد بود ( که در جریان جنگ یمن حتی به طور مستقیم به مواضع ما حملاتی داشته علاوه بر کمکهای بسیارش به طرف های دشمن که در جای خودش اطلاعات موثقی در موردشون وجود داره) ما شاهد این بودیم ائتلاف سعودی بعد از مدتها سلسله حملات وسیعی به مواضعی در استان های مختلف یمن داشت که به مشابه صهیونیستها و حملاتشون در سوریه ادعا میکردند اهداف نظامی مشروع شامل انبارهای موشکی و کارخانه های ساخت پهپاد و موشک را هدف قرار دادند و طی چند شب ادامه هم پیدا کرده. در دخالت مستقیم رژیم صهیونیستی در جنگ یمن هیچ شکی نیست. ولی حتما در مقطع اخیر یک همکاری اطلاعاتی و نظامی و حتی شاید هجومی مستقیم هم با سعودیها داشته در این دست حملات. خصوصا وقتی کلیدواژه "پهپاد" را در ادبیات این روزهای مقامات صهیونیستی/آمریکایی و سعودی به عنوان تهدید و مقابله جدی با اون از مبدا زیاد میبینیم.

حتما شما بهتر میتونید همدردی کنید با این خانواده ها و درکشون کنید. برای خود من در این ماجرا زیاد سعی کردم نزدیک بشم به حادثه و احساسات دخیل در اون. در تصوراتی که داشتم البته همیشه این پرسنل عزیز را نه در جایگاه مثلا یک راننده یا یک خلبان یا مهندس ساختمان که قصور ناشی از کاهلی/خستگی/طمع یا بی دانشیش سبب جان باختن عده ای بیگناه میشه بلکه در جایگاه فردی میبینم که به قصد کمک به سمت خانواده ای در خیابان میره و بعد با برخوردش مثلا با دختر یا پسر کوچک خانواده باعث میشه که او تصادف کنه و فوت کنه. این عزیزان هم در جایگاهی بودند که گمان میکردند احتمالا جان ده ها و شاید صدها نفر را دارند نجات میدند حتی با گذشتن از جان خودشون و بعد مواجه شدند با چیزی که شاید در زندگی فکرش را هم نمیکردند و اون هم تقصیر در جان باختن عده ای از هموطنانشون که شاید به خاطر اونها و دفاع از اونها سالها اموزش دیده بودند و رنج و خطر نظامی گری را پذیرفته بودند. موقعیت بسیار سخت و ویژه ای است. احتمالا برای ما که در جنگ دخیل بودیم و بی تجربه بارها رخ داده (شاید در بسیاری از جبهات جهان هم) در میدان جنگ یک سرباز با شلیک اشتباهی جان همرزمانش را گرفته یا پدافند به سمت هواپیمای خودی یا اشتباهات توپخانه و ... ولی موقعیت این عزیزان بسیار خاص هست و درگیر یک هجمه و تسویه حسابی شدند که فشار روانی و احساسی ماجرا را براشون چند برابر کرد. خصوصا اینکه دیدند و میبینند کشور هم در همه جهات چقدر در فشار قرار گرفت و چقدر طعنه و کنایه از دوست و دشمن شنید. بماند هزینه های مادی و معنوی دیگه. هرچند به قول شما واکاوی دقیق حادثه شاید الان تنها راه باشه برای تا حدی تسکین زخم های این حادثه بزرگ. حتما خداوند به همه کمک خواهد کرد.

تصاویر پرسنل در دادگاه واقعا ناراحت کننده بود. خاصه در مورد یکی دو نفر که به نظر از پرسنل انتهایی پروسه و شاید پدافند تور بودند با لباس های معمولی. حتما هم بار فشار روانی از طرف بخشی از جامعه، احساس گناه و عذاب وجودان ناشی از کشته شدن مسافران، تحت فشار قرار گرفتن کشور خصوصا بعد از شهادت سردار سلیمانی و هجمه خارجی و ... به اندازه کافی سخت بوده و هست. افرادی که تمام توانشون را برای کشور و سربلندیش گذاشتند و حتی از جان هاشون گذشتند (اون روز ممکن بود هر افتاقی بیفته، چه خلبانانی که اماده بودند و چه خدمه پدافند که در سیبل اول هدف قرار گرفتن بودند اگر حمله ای وسیع رخ میداد و چه سایر پرسنل نظامی) ولی در شرایطی دشوار حالا خودشون را در جایگاهی میبینند که این همه غمبار هست و سخت. خدا بهشون صبر بده و بهشون کمک کنه و به خانواده هاشون.

مواد منفجره از پایگاه تی 4 با پهپاد برای کرانه باختری! از عوارض تحت فشار قرار گرفتن بابت موضوع خدمتکار که البته گویا داخل سرزمین های اشغالی بیشتر صدا کرده تا بیرونش. برای پرت کردن حواس ها و تقویت وجهه داخلی خودش بعید نیست در حال زمینه چینی برای اقداماتی فراتر از گذشته باشند. نکته جالب هم تمرکزشون کم کم روی پایگاه های نظامی داخل ایران هست. کلیدواژه پهپاد را به عنوان تهدید جدیدا با آمریکا سردست گرفتند و این رژیم هم مدام به کارخانه ها و پایگاه هایی اشاره میکنه که درش پهپادهای ایران مستقر هستند و به نظر باز یک جور زمینه چینی برای مشروعیت(!) بخشیدن به عملیاتهاشون داخل ایران هست. با صحبتهای بنت امروز همزمان با صحبت های گانتز مشخصا تئوری جنگ را به داخل ایران کشوندیم و بیشتر میکشونیم حتی اگر توافق کنند جهان با ایران را دارند بلند اعلام میکنند. نیاز هست دنبال عامل بازدارنده باشیم همچنان که گفته شده و میشه. تا وقتی عامل بازدارنده برای عملیاتهای خرابکارانه در ایران پیدا نکنیم هم ادامه پیدا میکنه و هم گسترش. ( هسته ای براش پیمان بسته میشه میرند سراغ موشک، موشک تست و ازمایشش کاهش پیدا میکنه میرند سراغ پهپاد و به همین ترتیب تا وقتی به کلاش و تپانچه برسند و لابد انتظار دارند در ایران هم مثل کرانه باختری و قدس شرقی جهان برای خوشامد اینها ممنوعیت حضور و وجود هرگونه سلاحی اعمال کنه! )

حساسیت زدایی با اقدامات دامنه دار. اصلا هم شخص کاظمی و دولتش یک پروژه نبوده و مقتدی صدر هم راست میگه که جهان و غرب راستگوترین و صادق ترین طرف ها در عراق هستند و کاظمی هم بهترین نخست وزیر موقت بوده که یک انتخابات سالم! را برگزار کرده و اصلا هم بحث بده بستان های پشت پرده ضد حشدی و معامله های قدرت در کار نبوده.

این هدف بعید هست برای این پرواز. خصوصا اینکه مجبور هست اسمان افغانستان را هم دور بزنه. جالبه همون اوایل پرواز بعد از عبور از دریای کاسپین فرستندش را هم اصطلاحا خاموش کرد. درسته از اسمان ترکمنستان و پاکستان عبور میکنه و کشورهای دوستش هستند ولی خود این موضوع باعث میشه بیشتر شک ببریم حامل تروریستهایی امثال ریگی هست که ترجیح میده با پرواز بر اسمان عراق و ایران ریسک دستیابی بهشون را نکنه با تجربه ریگی. جناب oldmagina هم اشاره کردند اصولا پروازهای شرکت به ظاهر خصوصی سیلک وی باکو که معروف هست حالا حتی شاید در جهان به جا به جایی تروریست و سلاح به مقاصد سوم و اعلام نشده. سیونیک ارمنستان هم هست. اصولا برای اینکه ارتباط کوران! بزرگشون فراهم بشه دریای خزر و موجودات دریاییش را هم ترکیه ای(!) نشون میدند. هرچند چون مرز ابی کمی منقطع میشه الان به شدت دارند کار میکنند مازندران و رشت و ساری و چالوس! و نور و بقیه شمالی های عزیز را هم ترکیه ای کنند دیگه عملا ارتباط زمینی از پایین مثل (استان سیونیک) برقرار میشه هرچند تقریبا از اون بالا با مدادرنگی شمال خزر را به هر ضرب و زوری هست از درون خاک گرجستان روسیه پیوند زدند ولی از پایین هم باید بزنند لابد! اردوغان پیش خودش میگه اون رنگی رنگی های شمال سوریه و عراق را که تصرف کردم، استان سیونیک هم در چنگمه، این یعنی رسیدم به خزر. بعدش میرم سراغ اذربایجان ایران، الهام هم که قبلا سند زده به نامم. گرجستان هم در چنگمه، بعد میرم سراغ کشورهای ترک زبان که با التماس کشورهاشون را تقدیمم میکنن. میمونه روسیه و چین که اون هم دو تا بیرکتار! کارشون را میسازه. پ ن: البته جدای از شوخی دلیلی نداره قدرت فتنه گری ترکیه، سواستفاده قدرتها از این قدرت فتنه گریش و ویرانیطلبش و استفاده بهینه از خودکامگی و بلندپروازی دیکتاتورمابانه اردوقان! و رشد سریع قدرت دفاعی و پیوند خوردنش به صهیونیستها و تکفیریها را دست کم بگیریم. پ ن2: حالا بعضا عده ای گمان میکنند بحث اشغال گری اردوفان جنجال رسانه ای است ولی مطلب جالبی میدیم که سد ایلی سو ده درصد مخزنش به تنهایی برای تبدیل تمام مناطق پایین دست و پایاب فعلی ترکیه که به صورت دیم کاشته میشند به زمین های آبی کافی است و برای نود درصد بقیش ترکیه باید به دنبال زمین باشه تا بتونه نهایت استفاده را از این سرمایه گذاری عظیمش ببره. حالا این را چند باری اشاره کردم ولی کجا بهتر از زمین های بسیار حاصلخیز شمال عراق و سوریه برای گسترش کشاورزی ترکیه؟ ترکیه اصولا حالا با سدهای جدیدیش کلی آب داره ولی اولا در پایاب این سدها زمین کافی نداره و ثانیا زمین های ترکیه اصولا با توپوگرافی خاص و پست و بلندی های بسیار و البته تراکم جمعیتی (غیز از جنوب ترکیه اکثرا و همین زمین های فعلی هم مرز با سوریه و عراق) مناسب کشاورزی وسیع نیستند در باقی جاها. حالا میشه گفت اردوفان با دورنمای قطب اول کشاورزی منطقه چشمداتشی نداره به خاک کشورهای همسایه؟! حتما که داره.که البته این فقط یکی از دلایل هست در بعد اقتصادی اون هم فقط.

شما فقط رفتار این قبیل افراد و در راسش اردوغان را ببینید با جان و تن پناهجویان برای امتیاز گیری و مقایسه کنید با رفتار ایران در قبال پناهجویان (با تمام خطاهایی که برای کشوری چون ایران با مردمان محروم و سختی های تحریم و جنگ و کاستی های بعضا فرهنگی و مدیریتی وجود داره) و مسئله مواد مخدر تا ببینید سال ها میزبانی ما از پناهجویان کجا و چند صباحی میزبانی اینها (که تازه خودشون مسبب اصلی اوارگی مردمان همسایه هاشون بودند) کجا. تازه در کمال غربت رسانه های خارجی تیتیر میزنند و ماجرای بازگرداندن چند مهاجر از مرزهای قانونی را برجسته میکنند در حالیکه همزمان توحششون نسبت به پناهجویانی که باز خودشون مسبب اصلی اوارگیشون بودند را کمرنگ جلوه میدند یا تحریف میکنند. بماند که اصلا هم صحبت از دریغ از حتی کمک به میزبانی از میلیون ها پناهجو را نمیکنند که هیچ تازه زبانشون هم دراز هست.

جالبه فرانسه گفته "هرگونه تغییر در مرزها" را خب با مذاکره پیش میشه برد! پس با تغییر مرزها هم مشکلی ندارند؟ بله! اگر پای منافع ایران در میان باشه رقص با شیطان هم مجازه چه برسه تغییر مرز و تحریم دارو و ... گفته شده حملات اذربایجان بعد توییت الهام بوده که گفته برید نخجوان را وصل کنید! منتها این بار از بالا رفتند! و البته وزیر امور خارجشون هم از احترام به مرزهای بین المللی میگه منتها در کتاب قانون اینها مرزهای بین المللیشون دقیقا مشخص نیست کجاست. پ ن: جالبه در اوج درگیری و بازی ارمنی ها و باکویی ها و تویییت فارسی رییس مجلس ارمنستانی و تلفن اون یکی و ... پرزواهای نخجوان همچنان به راحتی از اسمان ارمنستان عبور میکنند به سمت باکو. (حالا اینجا یه عده کاسه داغتر از اش شده بودند چرا مرز ایران با ارمنستان بازه در حالیکه خود ترکیه و باکو حتی حین جنگ تقریبا مرزهاشون باز بود و منفعت مردمشون را پیش میبردند! ) اون هم در حالیکه هنوز خون ده بیست سرباز ارمنی کشته شده توسط رژیم باکو خشک نشده. مسئله، مسئله صداقته که هیچ یک از طرفین ندارند. هرچند ما هنرمون باید عبور از این عدم صداقت باشه و بازی خودمون را پیش ببریم. یه نکته جالبی هم هست که جت خصوصی رژیم باکو برای سفر به ریاض در مسیری بسیار عجیب به جای عبور از اسمان ایران و حتی عراق داره از سمت شرق پرواز میکنه که تازه به خاطر عدم عبور از حریم هوایی افغانستان مجبور هست یک دور شمسی قمری دیگه هم بزنه. چرا؟ آیا افرادی داخل این جت و امثالهم هستند که مثل ریگی یک هدف برای ایران شمرده میشند (فرض کنید برخی تجزیه طلبان نشان دار که اتفاقا سر در اخور عربستان داشتنشون هیچ عجیب نیست) که عبورشون از اسمان ایران و عراق حتی (چون فکر میکنند ایران توان اقدام شاید داشته باشه یا اینکه به هر حال زمینش تا کمی در اخیتار گروه های طرفدار ایران هست و هرگونه احتمال حداقلی فرود اضطراری هم خطرناک هست) به صلاح نیست؟ والا چه دلیلی برای این مسیر عجیب میتونه وجود داشته باشه؟

در خبرها بود و حتما دوستان توجه کردند که یک مقام مسئول روس عنوان کرد (اعداد به خاطرم نیست دقیق) تا انتهای 2021 چیزی در حدود سی یا چهل جنگنده و پرنده اموزشی احتمالا و نزدیک به 70 فروند بالگرد به کشورهای دیگه تحویل خواهد شد. اگر این سد ابتدایی حتی با ورود یک فروند به کشور ما هم شکسته باشه حساسیتهای بعدش کمتر میشه و کار راحت تر.

خبرگزاری خبر محکومیت کشاورز جنوبی را کار کرده بابت شکستن شیشه بالگرد اورژانس بعد تو عکس خبر تصویر بالگرد نظامی را گذاشته. ذهنیتی که در لحظه اول به مخاطب دست میده چه خواهد بود؟ *بالگرد اورژانس به ناچار در زمین کشاورزی برای امداد رسانی به فردی که دچار حمله قلبی شده بود فرود اومده بوده به خاطر اینکه فضای مناسب دیگه ای نبوده و البته زمان هم مهم بوده.

این نقض مکررا رخ میده و جالبه با تمام این شواهد سری پیش تمام جهان و رسانه های فارسی زبان و حتی داخلیون جمع شده بودند که تایید کنند روایت آمریکا صحیح هست و اصلا تجاوزی رخ نداده به حریم مطرح شده ایران و ایران تعدی! کرده. و البته همه میدونیم این نقض ها به همین منحصر نیست و در نقض FIR ما وینگ منهای پهپادی را داریم که حتی به حریم محدوده اسمان و ابهای سرزمینی هم وارد میشند در گشتها که یکبارش را ایران اقدام کرد و چه فضاسازی ای کردند در موردش با اینکه طرف مقابل مجرم هست. برای حل این مشکل و البته با توجه به ضعف نیروی هوایی احتمالا کرارهای رهگیر توسعه پیدا کردند به عنوان مسکن موقت ولی مشخصا بعید هست موثر باشند با توجه به حجم و پشتیبانی عظیم هوایی دشمن در منطقه و برای این نقض های مکرر باید راه حل دیگه ای پیدا کرد فعلا.

باز هم فیلم برخورد سربازان جمهوری باکو با اسرای ارمنستانی. هرچند وقتی منتور! و مربی تکفیریهای سوری و افسران ارتش اردوغان باشند که در سوریه سر میبرند و شکم زنان را تخلیه میکنند نباید تعجب کرد. تازه در زمین خودشون و مرزهای سرزمینی خود هستند. اگر یک یا دو مورد باشه اسمش را میشه گذاشت اشتباه و خطای فردی ولی وقتی رویه میشه معلومه چه خبره. جالبه قریب به ده سال در سوریه مقاومت حضور داشت، یا باز نزدیک به ده سال یمن درگیر جنگ اون هم با مزدوران هفتاد و دو کشور! هستند و با وجود به هر حال تیپ های مختلف و سختی ها و دوری از وطن و اشفتگی ناشی از جنگ داخلی و انواع خیانت ها و پوششهای جاسوسی و جنایت های فجیع ضد مقاومت که هر فرد سالمی را هم ممکن هست به جنون لحظه ای بکشه و نوع جنایات و شیوه اجرا . توحش حیوانی و فشار روانی ناشی از هجمه جهانی ولی ما با وجود اینکه تمام رسانه های جهان و موثرترین های عربیشون و جاسوسان و نفوذیها و موبایلهایی که دست تکفیریها میفتاد روی کوچکترین خطایی بزرگترین فضاسازی ممکن را انجام میدادند با حتی جنازه های دشمن یک نوع برخورد را دیدیدم ولی در مقابل در نبردهای یکی دو روزه طرف مدعی مقابل در تمام جبهه ها هم توحش مطلق فقط میبینیم اون هم از ارتشهایی که کشورهاشون مدعی غرب گرایی و دنباله روی از تمدن! و نایسیت غربی دارند. اسلامیت و رحمانیت که به کنار.

بحث غافلگیری هم بود. چیزی که قطعا لااقل بعد از حاج قاسم به هیچ وجه تکرارش نباید رخ بده چون حالا میدونیم دشمن هیچ حد و مرزی نمیشناسه و موقعیتش را بهش بدی اقدام میکنه. توانش را هم داره. البته اینکه ما فکر اینجاش را نکرده بودیم و غافلگیر شدیم و برنامه ای در این راستا هیچوقت تنظیم نکرده بودیم (که فرضا اگر اتفاقای در چنین سطحی با اعلام رسمی طرف دشمن رخ بده چه کار خواهیم کرد) که نقطه ضعف ما محسوب میشد و اتفاقا یکی از دلایل جرات دشمن به اقدام. (البته ما همچنان بحث ترورها را داریم که چون نتونستیم بازدارندگی موثری براش ایجاد کنیم همینطور ادامه دار داره رخ میده و حتی دیدیم به سطح معاون وزیر دفاع هم رسید که این خودش هم یک چالش هست و بود و مشخصا نشانه ضعفی که دشمن را حتی بعد ترور حاج قاسم و حساسیت ها ترغیب کرد به این راحتی اقدام کنه چون هنوز ابزاری براش تعیین نکردیم در رابطه با پاسخگویی متناسب که مانع بشه) همچنان ولی توجه کنیم که موضوع بسیار پیچیده بود و هست. این بازی نابرابر ما با دشمن بسیار عمیق و وسیع هست و یک جنگ جهانی علیه ما جریان داره رسما که حتی برخی کشورهای به ظاهر دوست هم در وقتش ضربه خودشون را میزنند. پس همه چیز را باید توامان دید. پیروزی ها و شکست ها و درسها و عبرت ها.

امیدوارم به همان چیزی مربوط باشه که ما همه علاقه داریم و البته امیدواریم اگر مربوط به اون بود حالا شاید در کوتاه مدت چاره ای نباشه ولی در بلند مدت با درنظر گرفتن پدافند غیرعامل* و تقویت پایگاه ها و ایجاد حتی پایگاه های جدید ما شاهد زیرساختهای مستحکم (عامل و غیرعامل) و نفوذ ناپذیر باشیم در شرایط لااقل عادی. تکیه صرف بر پدافند به تنهایی حتی در قلب تهران عاقلانه نیست خصوصا اینکه حملات پهپادی و کوادی لوکال (خرابکاری و ده ها روش دیگه بماند) و محلی توسط نفوذیها و مزدوران در کشور پهناور و پرمزدوری! (شوربختانه) چون ایران و به کمک هوش مصنوعی به شدت سهل و ساده شده و خطرناک (از مرزها و کوله بری و ته لنجی و کانتینرها و مرزهای بدون حفاظ طولانی که دیگه نگیم که از قطعات میکرومتری! تا چندین متری را میتونند دمونتاژ وارد کنند و اینجا حتی ترمیناتور! سرهم کنند) *البته با توجه به خطرات ذکر شده ممکنه برای حفاظت بیشتر از پرنده های فعلی است که در محیط باز پارک میشند با توجه به محیط شلوغ پایگاه در تقریبا حالا وسط شهر و کنار اتوبان در برابر حملات سبک.

سلام حالا نه ما اطلاعاتی داریم و نه عقلانی است که وارد جزییات بشیم در این موارد ولی به هر حال با فرض انقطاع در پروژه، باید توجه داشت یک تیم بزرگ با تمام امکانات که داشتند روی این پروژه کار می کردند همه به شهادت رسیدند و تمام اون مجموعه هم از چرخه خارج شد. درسته که شهید با آینده نگریشون حالا به مقام مادی یا معنویشون اشاره میشه که تصمیم میگیرند جزییات تمام تستها و آزمایش ها ثبت بشه در بازه ای کوتاه قبل از شهادت و حتما پیشرفتهای موشکی بعد ایشون هم نشون میده که مورد استفاده هم قرار گرفتند ولی این پروژه خاص چون اختصاصا توسط ایشون و تیمش دنبال میشد طبیعی است که وقفه ای ولو طولانی مدت درش رخ بده. ممکنه اولیت ها هم تغییر کرده باشه یا آینده نگری ایشون با توجه به تغییرات بسیار پس از شهادت ایشون در عرصه جهانی؛ تصمیم گرفته شده باشه در جایی دیگه صرف بشه و ... به هر حال حتما مسیری که شهیدی چون طهرانی مقدم استارتش را زده به خیر ختم خواهد شد انشاءالله با تلاش گمنامانی مثل ایشون که هنوز هم حضور دارند و با جان دل کار می کنند.