[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های deserthawk

  1. با تشکر بسیار از جناب MR9 بابت مطلب بسیار زیبا و دقیق ایشان. البته نبرد ویتنام مشابهت زیادی به استراتژی تک های سنگین زرهی اتحاد شوروی و اعضای پیمان ورشو در دشت های باز اروپا نداشت و اعراب نیز استراتژی شوروی را به صورت ناقص اجرا می کردند و همیشه با ابزارهای ناکافی که مطابق استراتژی  شوروی وجود آنها حتمی بود به اجرای عملیات می پرداختند و شکست آنها محتمل بود. ایالات متحده از سال 2009 متد جدیدی برای نبرد مشترک در دریا و هو به نام نبرد هوا-دریایی (Airsea battle) طراحی کرده است که هدف اصلی این استراتژی کشورهای ایران و چین می باشند. اگر دوستان تمایل داشته باشند در تاپیکی جداگانه راه های مقابله با این استراتژی را چه در دریا و چه در زمین چه برای  حالت دفعی و چه برای حالت تهاجمی بررسی نماییم تا ما نیز به نوبه خود خدمتی به کشور خود که در وضعیت مقابله با این استراتژی قرار دارد کمک کرده باشیم.
  2. با تشکر از مطلب زیبای جناب 7mmt بنده هم دو ویدئو مربوط به این حوادث خدمت حضور دوستان کنم. در ویدئوی اول همان برخورد با F-104 است که جناب 7mmt بطور کامل توضیحات آن را فرمودند.   ویدئو اول با  حجم 8.23 مگابایت   در ویدئوی دوم هواپیمای XB-70 در حالت فرود دچار سانحه شده و چرخ های آن آتش می گیرند.   ویدئوی دوم با حجم 5 مگابایت
  3. deserthawk

    تاکتیکهای نفوذ

    با تشکر از شما دوست عزیز باید ذکر شود که یگان GSG-9 بعد از حادثه المپیک مونیخ در سال 1972 تشکیل شد ولی حرف شما در رابطه با استفاده از جلیقه های فلزی صحیح می باشد. البته در جنگ های جهانی اول و دوم به صورت محدود از جلیقه های فلزی استفاده شد و همچنین در جنگ های بعدی نیز استفاده محدودی داشت. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e0/German_body_armor_and_shield_from_World_War_I.JPG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/e/e3/Infantrie-Panzer_1918.jpg در این تصاویر جلیقه های زمان جنگ جهانی اول مربوط به آلمان دیده می شود. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/2f/Flak_jacket_1942.jpg در این تصویر جلیقه روسی مربوط به جنگ جهانی دوم با نام SN-42 مشاهده می شود. این جلیقه شامل دو صفحه فولادی بود که روی هم 3.5 کیلوگرم وزن داشته اند. از این جلیقه آلمانی ها و انگلیسی ها نیز به صورت محدود استفاده می کردند. http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/3e/Battle_of_Triangle_Hill_GI_in_M1951.jpg جلیقه های مورد استفاده در جنگ کره توسط نیروهای آمریکایی
  4. با سلام و تشکر خدمت دست عزیز باید عرض کنم همانطور که دوستان نیز فرمودند مردمان بربر منظور صفت خاصی نیست بلکه به تیره ای خاص از مردمان شمال آفریقا بربر (Berber people) گفته می شود. اتفاقا منظور من نیز برای ایجاد این تاپیک بیان گوشه ای از پیروزی های این قوم هست که در مقابل اسپانیای اروپایی با سلاح های پیشرفته آن زمان رخ داد. همچنین آنها چند سال پیش از نبر انوال توانسته بودند که فرانسوی ها را نیز در سال 1914 به صورت مقطعی شکست دهند. بربرها مردمان جنگجویی بوده و هستند و اسطوره هایی مانند هانیبال، عمر مختار، مهدی سودانی و همین عبدالکریم که در متن ذکر شد از آنها بوده است. همچنین زیدان فوتبالیت سابق فرانسوی یک الجزایری تبار بربر بوده است.   خدمت دوست عزیز نیز عرض کنم ضمن تشکر از شما بابت نگرانی در مورد این موضوع مهم بنده متن ترجمه شده مربوط به این موضوع که جناب کیانی زحمت آن را کشیده بودند و شما لینک آن را قرار دادید را پیش از این ندیده بودم و اگر قبل تر دیده بودم اقدام به ایجاد تاپیک با این موضوع نمی کردم. اما در مورد رعایت کپی رایت با نگاهی گذرا به هر دو نوشته می توان دریافت که هر دو مهمترین منبعشان تنها یک متن بوده است. همچنان که متن جناب کیانی تنها ترجمه صرف یک صفحه بوده ( که انصافا ترجمه زیبایی است) ولی نگاشته بنده از چند منبع که ذکرشده است بدست آمده است. با مشاهده متن و میزان آن و سبک نگارش آن و عکس های موجود در متن می توان به این نکته پی برد. برای مثال ایشان در ترجمه خویش Melilla  را ملیله و بنده ملیلا ترجمه نموده ام. امیدوارم این توضیحات کافی باشد. اگر موردی هست بنده بیشتر توضیح بدهم.
  5. deserthawk

    سه شهید برای جسد یک ناموس

    در با غیرت بودن رزمندگان ما شکی نیست ولی متاسفانه منبع منبع شما موثق نیست. به حرف کسی که هویتش مشخص نیست نمی توان استناد کرد.
  6. نه اون رون آراد یکی دیگه بود که تو 1986 در جنوب لبنان هواپیماش سقوط کرد و سرانجام در سال 2008 اعلام شد که در سال 1988 در طی عملیات ناموفق رهایی کشته شده.   در  جواب دوستمون جناب ASCA هم بگم که هر دو مورد صحیحه. هم یه عده ای مجانی سربازای وسط راه رو تا جایی که مسیرشون می خوره میبرند و هم در بعضی موارد مثل مسافرکش های شخصی پول از اونا گرفته میشه.
  7. با تشکر از دوست عزیز متاسفانه در کشور ما بکار گیری علوم استراتژیک در حوزه های مختلف بسیار ناقص است و در بسیاری از موارد دید دور نگری بر بسیاری از قضایا وجود نداره. البته در بعد نظامی به علت اهمین آنی قضیه فکر کنم وضع بهتره ولی در بسیاری از موارد مثل سیاست، اقتصاد و بسیاری از مسائل فرهنگی مثل همین بد حجابی هیچ دید و استراتژی میان مدت و بلند مدتی وجود نداره. هر دولت و هر وزیری در رابطه با موضوع مربوط به خودش بدون توجه به ارتباط اون با سایر موضوعات مرتبط تصمیمات کوتاه مدتی می گیره که در دولت و وزیر بعدی همه اقدامات قبلی بی ثمر میمونه و کلی هزینه بر بیت المال و مردم تحمبل میشه. بطور مثال ما در موضوع ادامه جنگ تحمیلی و تنبیه متجاوز سناریوهای ممکن رو نتونستیم از قبل تحلیل کنیم و متناسب با اون هماهنگ عمل کنیم. همچنین ما در موضوعات اقتصادی مثل قیمت نفت و نرخ برابری ارز هیچ دید بلند مدتی نداشته و متاسفانه احتمالا نداریم. در واقع ما به شدت به مراکزی که بتونه سناریوهای مختلف رو برای موضوعات مختلف داخلی بطور میان مدت و دراز مدت تحلیل و بررسی کنه نیاز داریم و همچنین بعدش باید در مورد مسائل خارجی که کمتر مرتبط به ما هستند هم همین رویه رو پیش بگیریم.
  8. deserthawk

    چطوری برای تانک زره خوب بسازیم؟

    در تکمیل توضیحات دوستمون باید بگم که اولا تصحیح می کنم عملیات Milling جزء عملیات ماشین کاری نیست بلکه یکی از روش های ساخت قطعه هست. بعد هم اینکه بنابر همون ضرب المثل معروف احتیاج مادر اختراع هست در زمان جنگ جهانی دوم فرآیندهای ریخته گری پیچیده ای مانند Die Casting و ابزارهای برشی از جنس کاربید تنگستن به وجود اومدند که مسلما در همه جا رواج پیدا نکردند.  امروزه روش های ریخته گری پیشرفته و جدید کمترین تلرانس ابعادی رو در قطعه ایجاد می کنند و بعد از اون هم عملیات هایی مانند Shot Peening باعث می شوند که سطح قطعه ناهموار بشه و همیشه لزومی بر سطح صاف و صیقلی نیست. در مورد روش هایی که دوستمون Deathstalker فرمودند باید بگم که لزوما همه این روش ها در ساخت زره به کار نمی روند. عوامل موثری بر ساخت قطعه از روش های مختلف تاثیر می گذارند که با در نظر گرفتن همه اونها میشه روش نهایی رو انتخاب کرد. بطور مثال ریخته گری دقیق برای آلیاژهای با دای ذوب کمتر از 1000 درجه مناسب تر هست. همچنین بسیاری از روش ها برای تولید قطعات پیچیده کاربرد ندارند. تیراژ قطعه هم برای انتخاب روش تولید مهم هست. در آخر هم باید ذکر کنم که یکی از مهمترین روش های ساخت بعضی از قسمت های زره از فلزات روش متالورژی پودر هست که مخصوصا در ساخت زره اورانیومی (depleted uranium) استفاده میشه.
  9. deserthawk

    سرکوب پدافند هوایی دشمن در شوروی

    شرمنده بابت دو پست پشت سر هم این دو کتاب در مورد Wild Weasel هاست   F-105  در مقابل SA-2 در ویتنام 2011 با حجم 7.5 مگابایت   Wild Weasel ها و تارخچه نابودی پدافند هوایی دشمن 1993 و با حجم 23 مگابایت
  10. deserthawk

    سرکوب پدافند هوایی دشمن در شوروی

    بسمه تعالی قسمت دوم : سیر تکاملی هواپیماهای سرکوب پدافند هوایی دشمن در شوروی همانند ایالات متحده روس ها نیز چندین مدل هواپیمای اختصاصی شده را به منظور سرکوب پدافند هوایی دشمن به کار گرفتند که برای از کار انداختن رادار و سایت های موشکی زمین به هوا استفاده می شدند. این هواپیماها نیز همانند همتایانشان در نیروی هوایی ایالات متحده بر اساس انواع موجود در خط تولید و منتشر شده بودند. هواپیمای Yak-28 اولین هواپیما برای کامل کردن این نقش Yak-28N بود که بر مبنای تطبیق آزمایشی بر روی هواپیمای تهاجمی Yak-28 Brewer ساخته شده بود. این مدل از یاک  اولین توسعه روسی برای هواپیماهای کلاس وایلد ویزل بود و کار در سال های 1964-1965 با تبدیل Yak-28I به Yak-28N انجام شد. حرف I در نام این هواپیما به علت تجهیز آن به رادار نقشه برداری زمینی Initsiativa-2 در قسمت شکمی نوک این هواپیما بود. در Yak-28N این رادار با واحد تشخیص پالس رادار تعویض شد که می توانست مکان رادار دشمن را مشخص کند و امکان هدف گیری آن را با موشک های Kh-28  که در انتهای هر بال بود فراهم نماید. موشک Kh-28 اولین موشک روسی ضد تشعشع بود که اولین نمونه های آزمایشی آن در سال 1964 ساخته شده بود.   موشک Kh-28 ارتش بعث عراق به عنوان نسل اول موشک های ضد تشعشع شوروی تا زمانی که تست های عملیاتی Yak-28N در سال 1972 کامل شد این مدل در مقایسه با همتای آمریکایی خود بسیار عقب بود و سرانجام پروژه کنسل شد. به هر حال کارهای انجام شده در جریان پروژه Yak-28N بیهوده نبود و نیروی هوایی شوروی هنوز به هواپیمای جنگ الکترونیکی که بهتر از نمونه های موجود مانند Tu-16PP ( که به روشنی در سال 1972 برای بقا در میدان جنگ بسیار بزرگ و آهسته بود ) باشد نیاز مبرم داشت. Yak-28 دوباره به عنوان یک پلت فرم برای توسعه هواپیمای جنگ الکترونیک Yak-28PP که تجهیزات جنگ الکترونیک موجود در Tu-16PP را در یک جثه بسیار کوچکتر حمل می کرد مورد استفاده قرار گرفت.  همه سیستم های تسلیحاتی موجود در Yak-28 از روی آن برداشته شد و چهار سیستم مختلف جمینگ در Yak-28PP سوار شد که توسط چند برآمدگی در بدنه مشخص شده بود. سیستم های جمینگ گرمایی زیادی را تولید می کردند که به این منظور دو دستگاه تهویه برای خنک کردن سیستم ها نصب شدند. محل پایلون های خارجی هر بال با پاد های راکت حامل چف پر شده بود که از هواپیما در مقابل حملات محافظت می کرد. در زیر هر موتور Yak-28PP یک سیستم برای بارگیری بسته های چف های نواری ساخته شده از فایبرگلاس قرار داشت که در مقادیر زیاد قادر به پخش چف بود. نقش Yak-28PP همراهی گروه حمله و استفاده از سه سیستم ایجاد چف ECM -28PP برای ایجاد کریدور در هر سمت از گروه حمله و استفاده از تجهیزات جمینگ پر قدرتش برای کور کردن رادارهای دفاع هوایی ناتو بود.   هواپیمای Yak-28PP در نقش سرکوب پدافند اولین Yak-28PP تست های پذیرفته شدنش را بلافاصله بعد از کنسل شدن Yak-28N انجام داد. بیشتر هواپیماهای Yak-28PP (با کد گذاری Brewe-E در ناتو) در پایگاههای نیروهای شوروی در آلمان شرقی استقرار یافتند. هواپیمای MiG-25BM کنسل شدن برنامه Yak-28N در سال 1972 همزمان با رسیدن یک هواپیما با عملکرد بسیار بالاتر بود که در واقع به عنوان اولین تولید روسی وایلد ویزل شناخته شد. این هواپیما MiG-25BM (Foxbat-F) بود که بر اساس نمونه رهگیر ساخته شده بود. به زودی در تست های آزمایش پروازی Foxbat مشخص شد که یک هواپیمای بلند پرواز با سرعت بالا می تواند به عنوان یک هواپیمای SEAD ایده آل شناخته شود. همانطور که ایمنی اش را در برابر رهگیری در عملیات بر فراز سینا پیش از جنگ یوم کیپور ثابت کرد بطوری که یک هواپیمای MiG-25BM توانست بر فراز جنگنده های مدافع موشک ضد تشعشع خود را پرتاب کند و بدون مجازات بر گردد.   هواپیمای MiG-25BM اولین وایلد ویزل واقعی شوروی در حالی که موشک های ابتدایی مانند Kh-28 ذکر شده بسیار سنگین بودند، مدل های جدیدتر از موشک های ضد رادار مانند Kh-58  (که در ناتو با نام AS-11 Kilter نام گذاری شد) بسیار سبکتر بودند و از نظر عملکرد فشار کمتری به Foxbat تحمیل می کردند. در ابتدا MiG-25BM در نقش دوگانه شناسایی و SEAD بکار می رفت. همان دلیلی که باعث می شد این هواپیما در نقش SEAD خویش بتواند در عمق فضای ناتو نفوذ کند برای شناسایی آن نیز مناسب بود. تا سال 1977 هم نیروی هوایی شوروی و هم شرکت Mikoyan فهمیدند که هواپیما در نقش های همزمان ممکن است به خطر بیافتد و بدین ترتیب تصمیم گرفتند که دو نوع مختلف از Foxbat را برای نقش های مختلف بکار بگیرند و برای نقش SEAD هواپیمای MiG-25BM را در نظر گرفتند. این هواپیما با یک بسته یکپارچه اویونیکی به نام Yaguar (jaguar) مجهز شد که نه تنها رادارهای دشمن را کشف و شناسایی می کرد بلکه داده هایش را با سایر سیستم های Yaguar سایر MiG-25BM ها به اشتراک می گذاشت. آنها با هم یک گروه گرگ های Foxbatهای SEAD را تشکیل می دادند که می توانستند در عمق مرزهای ناتو به اجرای عملیات بپردازند و داده ها و اطلاعات اهداف را با سایر اعضای گروه گرگ ها به اشتراک بگذارند.   هواپیمای MiG-25BM در آلمان شرقی سیستم Yaguar همچنین موظف بود که سرهای جستجوگر  چهار موشک Kh-58 که MiG-25BM ها حمل می کردند را به سمت هدف هدایت بکند. به علاوه موشک ها، کلاهک های هسته ای نیز می توانست پرتاب شود تا سکوهای موشک SAM را نابود کند و یا با ایجاد EMP ارتباطات و سیستم های الکترونیکی را از کار بیاندازد. چندین جمر ECM فعال نیز حمل می شدند که نه تنها از MiG-25BM در برابر رادارهای دفاع هوایی محافظت می کردند بلکه می توانستند در برابر رادارهای جنگنده های دشمن نیز به خوبی عمل کنند. هواپیمایFoxbat-F از سال 1982 تا 1985 در خط تولید بود. بسیاری از این هواپیماها در آلمان شرقی استقرار یافته بودند و به طور غیر معمولی تنها Foxbat هایی بودند که مشابه با گونه های رهگیر به رنگ قهوه ای استتار شده بودند. با وجود پایان یافتن خط تولید در سال 1985 به دلیل مشکلات تکنیکی که باید رفع می شدند اولین این گونه هواپیماها تا سال 1988 در آلمان شرقی عملیاتی نشدند که در نهایت تا سال 1994 همگی از خاک آلمان خارج شدند. هواپیمای Su-24M آخرین هواپیمای SEAD که برای اتحاد جماهیر شوروی توسعه داده شد هواپیمای Su-24M Fencer-D بودer-D اتحاد جماهیر شوروی توسعه داده شد هواپیمای  بود ولی در این زمان این هواپیما کمتر یک هواپیمای SEAD به شمار می رفت و بیشتر به عنوان هواپیمای تهاجمی که قابلیت های سرکوب پدافند هم داشت به شمار می رفت.   موشک Kh-58 به همراه هواپیمای Su-24M برعکس Yak-28N و MiG-25BM که مقدار زیادی از تجهیزات لازم را در داخل بدنه خود قرار داده بودند، پیشرفت های تکنولوژیکی باعث شد که Fencer-D بتواند بیشتر تجهیزات کشف و مکانیابی رادار را در پادهای زیر شکمی در مرکز بدنه خود قرار دهد که به نام Fantasmagoria در ورژن های A، B و احیانا C بسته به پیکره بندی داخلی پاد نامیده شده است.   هواپیمای Su-24M به همراه پاد Fantasmagoria این شبیه به کار نیروی هوایی ایالات متحده بود که جنگده های F-16CJ را جایگزین ناوگان جنگنده های مخصوص F-4G وایلد ویزل کرد. F-16CJ یک پاد کوچک را به نام سیستم هدف گیری هارم (HTS ) حمل می کرد که نقشی مشابه پاد روسی Fantasmagoria داشت.   هواپیمای F-16CJ ایالات متحده مجهز به پاد HTS Su-24M می توانست دو نوع موشک ضد تشعشع را حمل کند. یکی از آنها موشک Kh-58 بود که در MiG-25BM نیز استفاده شده بود و دیگری موشک جدیدتری با نام Kh-31 (با نام گذاری ناتو AS-17 Krypton) بود.   موشک Kh-31 شلیک شده از هواپیمای Su-30MK استفاده عملیاتی از هواپیماهای SEAD یکی از مهمترین مواردی که روس ها از هواپیماهای عملیات SEAD استفاده کردند در طول حمله شوروی به افغانستان و اشغال آن از 1979 تا 1988 بود. در طول جنگ  Tu-16 ها برای بمباران مجاهدین به کار گرفته می شدند ولی اغلب توسط پدافند هوایی و رادارهای پیش اخطار پاکستان شناسایی می شدند. پیشنهاد داده شد که از Su-24M ها برای از کار انداختن رادارهای پاکستانی که به نیروهای مجاهدین هشدار می دادند استفاده شود ولی مشخص شد که این عمل باعث تشدید درگیری ها خواهد شد و تنها حملات مرزی محدودی توسط هواپیماهای SEAD انجام شد. در طول جنگ روسیه و گرجستان در سال 2008 Su-24M ها بر علیه مواضع دفاع هوایی گرجستان بکار گرفته شدند ولی گمان می رود مکان یابی تاکتیکی ضعیف باعث شده باشد گرجی ها بتوانند دو Fencer را هدف قرار دهند. پایان منابع Wild Weasel Fighter Attack: The Story of the Suppression of Enemy Air Defences by Thomas Withington. Pen and Sword Aviation, 2008. http://www.ausairpower.net/APA-Rus-ASM.html http://en.wikipedia.org/wiki/Russo-Georgian_War   همه حقوق متعلق به گرآورنده و وبسایت www.military.ir است مدیران اگه ممکنه تصاویر رو انتقال دهند ممنون. 
  11. deserthawk

    سرکوب پدافند هوایی دشمن در شوروی

    به نام خدا اول باید منو ببخشید که بسم الرحمن الرحیم اول پست یادم رفت. بعدش هم در جواب دوستمون جناب MR9 باید بگم که بنده هم تا قبل از مطالعه اصل مطلب چیزی در مورد استفاده از جنگ الکترونیک در ماجرای چکسلواکی نشنیده بودم و بعد از مطالعه اون فهمیدم که بخش بسیار مهمی از حمله بود. در ادامه هم باید ذکر کنم که ارتش بعث عراق در جنگ تحمیلی به تبعیت از ارتش شوروی بطور ناقص از این روش تهاجم استفاده می کرده که در بعضی از موارد جواب هم گرفت. من جمله فکر کنم از همین جا بود که در خاطرات خلبانان نیروی هوایی خونده بودم که در ابتدای جنگ یک بار بلایندرهای عراقی قصد حمله به تهران رو داشتند که یکی از اونها حجم بسیار زیادی از چف رو آزاد می کنه که باعث میشه رادارهای منطقه کور بشن و بقیه بتونن به مسیرشون ادامه بدن.
  12. خوشبختی یک عقیده ذهنی هست. بهتره به حق تعیین سرنوشت یک ملت احترام بگذاریم. جناب کیانی شما به کودتا مشروعیت میدید که مبادا تئوری توطئه به سمت شما بیاد؟
  13. بسم الله الرحمن الرحیم   Upravlyaemy Sputnik Aktivnyj یا US-A که در غرب به نام ماهواره با رادار شناسایی اقیانوسی (Radar Ocean Reconnaissance Satellite) یا به اختصار RORSAT نامیده می شود یک سری از ماهواره های شناسایی اتحاد جماهیر شوروی بودند که در بین سال های 1967 تا 1988 برای بررسی کشتی های ناتو و متحدانش و کشتی های تجاری با استفاده از یک رادار فعال به مدار پرتاب شده بودند و از راکتورهای هسته ای  برای تغذیه استفاده می کردند.   ماهواره US-A  از سری Kosmos954 قبل از پرتاب   به دلیل اینکه یک سیگنال بازگشتی از یک هدف معمولی که توسط رادار ردیابی می شود با رابطه عکس توان چهارم فاصله کاهش می یاید برای افزایش بازده کاری رادار ماهواره های US-A باید در مدار های پایین جو زمین قرار می گرفتند. اگر برای توان از صفحه های خورشید بزرگ استفاده می شد آنها به سرعت به علت نیروی کشش اتمسفر بالا دچار پوسیدگی می شدند و علاوه بر آن ماهواره در سایه زمین بی استفاده بود. به همین دلیل اکثریت ماهواره ها از راکتورهای هسته ای BES-5 که سوخت آن از اورانیوم 235 بود استفاده می کردند. در حالت عادی در پایان مامویت ها هسته های راکتور به مدارهای خارجی تر(به نام مدارهای دافعه) می رفتند ولی چندین حادثه سقوط رخ داد که در برخی از آنها مواد رادیو اکتیو به داخل اتمسفر زمین برگشتند.   نمای شماتیک از ماهواره و سیستم خروج هسته راکتور آن     برنامه US-A در حدود 33 راکتور هسته ای را به مدار فرستاد که 31 مورد از آنها از نوع BES-5 با قابلیت تولید 2 کیلووات توان برای رادار بودند. به علاوه در 1987 اتحاد جماهیر شوروی 2 راکتور هسته ای بزرگتر TOPAZ با توان 6 کیلووات را در ماهواره های Kosmos1818  و Kosmos1867 به فضا فرستاد که هر کدام قادر به 6 ماه اجرای ماموریت بودند.   نمای شماتیک از راکتور BES-5 در ماهواره های US-A   آخرین ماهواره US-A در 14 مارس 1988 به فضا پرتاب شد. اشکالات بسیاری در برنامه وجود داشت و در نهایت مشکلات اقتصادی در اتحاد جماهیر شوروی باعث کنسل شدن برنامه توسط میخاییل گورباچف شد. حوادث پیش آمده حوادث زیادی در پرتاب این ماهواره ها به وقوع پیوست که برخی از آنها به شرح زیر است: Kosmos367 در 3 اکتبر 1970  بعد از 110 ساعت از زمان پرتاب به مدار بالاتری حرکت کرد. Kosmos954 ماهواره برای قرارگیری در مدار مطمئن برای رانش هسته ای، به آن صورت که برنامه ریزی شده بود دچار مشکل شد. مواد هسته ای در 24 ژانویه 1978 دوباره به زمین بازگشت و آلودگی رادیو اکتیو 124 هزار کیلومتر مربع از اراضی شمال کانادا را فرا گرفت. Kosmos1402 در سال 1982 دوباره به همین مشکل دچار شد. هسته راکتور از بقیه جدا شد و به عنوان آخرین قطعه در 7 فوریه 1983 در اقیانوس اطلس سقوط کرد. Kosmos1900 سیستم اولیه برای خارج کردن هسته راکتور به مدار ذخیره سازی دچار شکست شد ولی سیستم پشتیبان آن را به مداری در 80 کیلومتر پایین تر از مدار مورد نظر هدایت کرد. برنامه Kosmos954 و بازیابی مواد رادیواکتیو آن در عملیات روشنایی صبح این ماهواره در سال 1977 به فضا پرتاب شد. یک اخلال در سیستم جدایش راکتور آن اتفاق افتاد. هنگام بازگشت به اتمسفر زمین ذرات کوچک رادیو اکتیو منطقه شمالی کانادا را آلوده کرد. تلاش برای بازیابی مواد رادیواکتیو  تحت عملیات روشنایی صبح (Morning Light) اتفاق افتاد.   سقوط Kosmos954 و آلودگی مناطقی از کانادا   یک تیم مشترک از کانادا و آمریکا منطقه و هوا را در فازهای اول و دوم عملیات از 24 ژانویه 1978 تا 20 آوریل  همان سال پاکسازی کردند. آنها در نهایت توانستند 12 قطعه بزرگتر از ماهواره را پیدا کنند.   تیم شناسایی مشترک کانادا و آمریکا مجهز به شمایشگر گایگر-مولر برای شناسایی مواد رادیواکتیو   یکی از قطعه ها در حدود 500 رونتگن بر ساعت تابش داشت که 100 برابر بیش از مقدار مجاز برای انسان بود. دولت کانادا شوروی را به پرداخت 6 میلیون دلار آمریکا جریمه کرد که شوروی تنها 3 میلیون دلار آن را پرداخت کرد.   یکی از قطعات کشف شده از ماهواره Kosmos954   سایر نگرانی ها اگرچه بیشتر هسته های راکتور به طور موفقیت آمیزی به مدارهای بالاتر انتقال پیدا کردند ولی مدار آنها به طور اتفاقی هنوز تنزل پیدا می کنند.   نمای شماتیک سیستم خنک کننده راکتور و آلیاژ NaK موجود در آن   ماهواره های US-A منبع اصلی زباله های فضایی در مدارهای پایین زمین هستند  و در حدود 128 کیلوگرم از NaK-78(یک آلیاژ یوتکتیک قابل سوختن از 22 درصد سدیم و 78 درصد پتاسیم) از سیستم خنک کننده BUK آزاد شده اند. ذرات کوچک تر هم اکنون یا وارد جو شده اند یا تنزل مدار داده اند ولی ذرات بزرگتر از 5 سانتی متر هنوز در مدار هستند. از آنجا که خنک کننده فلزی در معرض آلودگی نوترونی قرار گرفته است در آن ماده رادیواکتیو argon-39 با نیمه عمری برابر با 269 سال تشکیل شده است. خطر آلودگی سطحی برای این مواد به علت سوختن سطحی هنگام ورود به اتمسفر و خنثی بودن گاز آرگون پایین است و خطر اصلی برخورد آن با ماهواره های عملیاتی است.   منابع   http://en.wikipedia.org/wiki/US-A http://en.wikipedia.org/wiki/Kosmos_954 http://www.svengrahn.pp.se/trackind/RORSAT/RORSAT.html http://fly.historicwings.com/2013/01/the-nuclear-disaster-of-kosmos-954/   همه حقوق متعلق به گرآورنده و www.military.ir است
  14. ضمن عرض سلام خدمت دوست گرامی جناب MR9 وسایر دوستان بنده چند منبع را مشاهده کردم و کامل ترین و جامع ترین آنها به نظرم موارد زیر بود. امیدوارم که مورد استفاده شما هم قرار گیرد. 1- http://www.svengrahn.pp.se/trackind/RORSAT/RORSAT.html این منبع سوم مورد استفاده بنده بود که بسیار کامل هست و اطلاعات جالبی در این منبع است 2- http://www.astronautix.com/project/rorsat.htm در این منبع اطلاعات فنی مانند زمان پرتاب هر ماهواره وزن محموله محل پرتاب و و توضیح مختصری از هر ماهواره آورده شده است. 3- مجله جامعه بین سیاره ای بریتانیا، شماره 52 نوامبر و دسامبر 1999 این منبع نیز اطلاعات بسیار کاملی در خصوص این سری از ماهواره ها دارد که شامل اهداف طراحی، پیش زمینه ها و موارد بسیاری است. 3- https://www.uakron.edu/dotAsset/4acf6020-02f6-4cd8-aa19-416a0303ad10.pdf  در این لینک نیز مطالبی درباره ماهواره Kosmos954 و نفوذ مواد رادیواکتیو به داخل خاک کانادا موجود است.   البته لازم به ذکر است که ایالات متحده نیز برنامه ای آزمایشی برای ماهواره های هسته ای داشت که نام آن SNAP بود. این برنامه نیز منجر به نشت رادیواکتیو شد و برنامه بعدا کنسل شد.
  15. با تشکر از دوستان خدمت جناب Talash عرض کنم که این که ای کاش این رزمایش برگزار نمی شد چون آمریکایی ها به نقطه ضعفشون پی بردند تنها یک طرف قضیه هست و اون طرف قضیه دوتا نکته هست که باید بگم. اول اینکه در سال 2002 بعد از اینکه ایالات متحده و همپیمانانش به افغانستان حمله کردند قصد حمله به یکی از محورهای شرارت به قول خودشون رو داشتند که یکیش ما بودیم. در واقع ما شانس اووردیم که اونها فهمیدند که حمله به ما کار درستی نیست و جرج بوش دیوانه به عراق حمله کرد. ثانیا یکی دیگه از مزیت های این کار این بود که اونها مجبور شدند برای غلبه بر این استراتژی تحقیق و پول و انرژی زیادی رو اعمال کنند و در بلند مدت تو همون دامی میافتند که شوروی افتاد یعنی رقابت با طرفی که می تونه هزینه استراتژیشو بدون دردسر بده. نکته مهمی هم که باید اشاره کنم این هست که استراتژی های نا متقارن همیشه وجود داشتند و همیشه هم وجود دارند و تنها تکنیک ها و تاکتیک ها پیشرفت می کنند.  این حرف همون ژنرال ون ریپر خودمون هست نه من. به خواست خدا قصد دارم در آینده به این نوع از استراتژی ها بیشتر بپردازم. جناب MR9  هم صحیح می فرمایند در واقع سیستمی که خودش رو ارتقا نده و انعطاف نداشته باشه در دراز مدت محکوم به فناست. ولی جنگ ویتنام و جنگ عراق و افغانستان نشون داده حتی آمریکا هم غرورش کار دستش میده. از جناب hasanjj2 هم تشکر می کنم در واقع من با این نرم افزارهای شبیه سازی میدان نبرد حرفه ای اصلا آشنایی نداشتم. ممنون که توضیح دادند.
  16. بسم الله الرحمن الرحیم   چالش هزاره 2002 (MC02) یک رزمایش تمرینی بزرگ بود که توسط نیروهای مسلح ایالات متحده در نیمه سال 2002 انجام شد و به احتمال زیاد بزرگترین تمرین در نوع خود در تاریخ بود. در این رزمایش که از 24 جولای تا 15 آگوست با هزینه 250 میلیون دلار و شرکت 13000 سرباز انجام شد هم تمرین عملی و هم شبیه سازی کامپیوتری اجرا شد. این رزمایش به عنوان یک آزمایش برای تغییرات نظامی پیش رو برنامه ریزی شده بود تا تکنولوژی های جدید مورد نیاز برای نبرد شبکه محور را مشخص سازد و فرماندهی و کنترل موثرتر حال و آینده سلاح و تاکتیک های نظامی را فراهم کند. مبارزان شبیه سازی شده شامل ایالات متحده به عنوان نیروی آبی و دشمن ناشناخته ای در خاورمیانه که با بسیاری از شواهد به ایران تاکید داشت، نیروی قرمز بودند.     دونالد رامسفیلد وزیر دفاع به همراه وزیر دفاع نروژ در کنفرانس رزمایش آماده سازی های پیش از تمرین MC02  مظهر اولین شبیه سازی در مقیاس بالا و شامل شبیه سازی هایی از ارتش، نیروی دریایی، نیروی هوایی و شبیه سازی ستاد نیروهای مشترک (J9) بود. به دلیل این که کاری شبیه به MC02 تا آن زمان انجام نشده بود کار های مهندسی برای شبیه سازی این امر بسیار پیچیده و عظیم بود. به دلیل تمرکز این رزمایش بر تحلیل و تمرین فرماندهی و کنترل، مهندسان بر روی پایه های کاربری و واسطه های وجودی و تجربی سیستم های فرماندهی و کنترل تاکید بیشتری داشتند. کاربردهایی مانند واکنش سلاح ها با پلتفرم ها (کشتی ها، هواپیماها، تانک هاو غیره) مهندسان را نیازمند بازگشت به کاربری اولیه و نیازمند به شبیه سازی محیط فرماندهی و کنترل  می کرد. به عنوان یکی از نتایج این امر مدیر مدل سازی و شبیه سازی و فرماندهی توسعه نبرد نیروی دریایی یک گزارش رسمی را به فرماندهی نیروهای مشترک (اداره J9) فرستاد. موضوع گزارش درباره تایید، اعتبار سنجی و شتاب دهی به شبیه سازی برنامه MC02 بود. گزارش به طور خاصی بر فرماندهی و کنترل و عدم اعتبار در برهم کنش سیستم های تسلیحات تاکید می کرد. این گزارش در بیش از یک ملاقات با حضور نمایندگان هر کدام از واحدهای شبیه سازی و مدیر شبیه سازی نیروهای مشترک بررسی شد و به عنوان یک پیشنهاد پذیرفته شد. به علاوه این حقیقت که برهم کنش تسلیحات نمی تواند برای اهداف MC02 معتبر به حساب آید در گزارش مختصری به شرکت کنندگان در بخش تجربی و تمرینی از جمله ژنرال بازنشسته ون ریپر (Van Riper) توضیح داده شد.     ژنرال بازنشسته تفنگداران دریایی ون ریپر فرمانده نیروهای قرمز در رزمایش تمرین واقعی نیروهای قرمز به فرماندهی ژنرال بازنشته سپاه تفنگداران دریایی پائول ون ریپر منطبق بر یک استراتژی نامتقارن به خصوص برای رهایی از شبکه نظارت الکترونیکی پیچیده تیم آبی از روش های قدیمی استفاده می کردند. ون ریپر از پیام رسان های سوار بر موتورسیکلت برای انتقال اطلاعات به نیروهای مستقر در جبهه و از علائم نوری مورد استفاده در جنگ جهانی دوم برای پرواز هواپیماها بدون ارتباطات رادیویی استفاده کرد. ابتدا نیروهای قرمز یک التیماتوم 24 ساعته برای تسلیم از جانب نیروهای آبی دریافت کردند. سپس با هوشیاری از نزدیک شدن نیروهای آبی، نیروهای قرمز از یک ناوگان از قایق های کوچک برای تشخیص موقعیت ناوگان آبی در روز دوم عملیات استفاده کردند. در حدود همان زمان که نیروهای قرمز موقعیت نیروهای آبی را پیدا کردند، اپراتورهای نیروی دریایی آبی به دستور یک فرمانده دریایی ارشد که در فرماندهی نیروها قرار داشت و در جریان سناریوی اجرایی نبود به اشتباه همه قابلیت های دفاع از خود ناوگان خود را خاموش کردند. در یک حمله پیش دستانه نیروهای قرمز یک تهاجم وسیع از موشک های کروز را آغاز کردند که در آن 16 کشتی جنگی نابود شدند در حالی که اپراتور شبیه سازی نیروهای آبی بدون دادن پاسخ تهاجمی و یا تدافعی به مشاهده نشسته بود. این آمار شامل یک ناو هواپیمابر، 10 رزم ناو و پنج کشتی آبی خاکی بود. یک پیروزی معادل در یک جنگ واقعی منجر به مرگ 20000 نفر از خدمه می شد.     موشک های فرضی مورد استفاده توسط نیروهای قرمز به زودی بعد از تهاجم موشک های کروز، بخش دیگری از نیروی دریایی آبی توسط ناوگانی از قایق های کوچک قرمز غرق شد که هم توسط روش های متعارف و هم به وسیله حملات انتحاری انجام می شد. این حملات بر خلاف آنچه که انتظارش را نیروهای آبی داشتند به دلیل عدم توانایی تشخیص دشمن اتفاق افتاد.    سیل های نیروی دریایی شرکت کننده در رزمایش توقف رزمایش اولیه و شروع دوباره با تغییر قوانین در این نقطه تمرین متوقف شد، کشتی های نیروی آبی دوباره به آب انداخته شدند و قوانین درگیری تغییر کرد. این عمل بعدا توسط ژنرال پیتر پیس (Peter Pace) این گونه توجیح شد: شما مرا در روز اول می کشید و من در 13 روز بعد اینجا نشسته ام و کاری انجام نمی دهم، یا شما مرا به زندگی برمی گردانید و شما 13 روز اضافه فرصت آزمایش مرا دارید. کدامیک بهتر است؟ بعد از آغاز دوباره به دوطرف دستور داده شد که از نقشه از پیش تعیین شده عملیات پیروی کنند. این عمل برای بدست آوردن اهداف واقعی تمرین که شبیه سازی سیستم های فرماندهی و کنترل که خروجی سناریو را تعیین می کرد انجام شد. بعد از اینکه مانوور دوباره شروع شد شرکت کنندگان در آن مجبور شدند که از یک سند که پیروزی تیم آبی را تضمین می کرد پیروی کنند. در میان قوانین موجود در سند به نیروهای قرمز دستور داده شد که رادارهای ضد هوایی خود را روشن کنند  که بعد از آن هدف قرار گیرند و نابود شوند و هیچ کدام از هواپیماهای نیروهای آبی را که در حال حمل نیرو بودند را ساقط نکنند. ون ریپر ادعا کرد که مسئولین تمرین فرصت استفاده از تاکتیک ها و ایده های او را بر ضد نیروهای آبی ندادند و همچنین دستور دادند که نیروهای قرمز از سیستم های تسلیحاتی خاصی بر ضد نیروهای آبی استفاده نکنند و حتی دستور دادند که مکان نیروهای قرمز بر نیروهای آبی آشکار باشد. این امر منجر به این شد که رزمایش از حالت صادقانه بیرون آید و تنها یک تست آزاد قابلیت های نبرد آمریکایی در یک شرایط صلبی و کنترل شده تحت برنامه باشد و با پیروزی آسان نیروهای آبی پایان یابد. عواقب بعدی ون ریپر به طور شدیدی از طبیعت کنترلی تمرین تازه آغاز شده ابراز نگرانی کرد و در نیمه مانوور از تمرین استعفا داد. ون ریپر بعدا گفت که دریاسالار دوم مارتین مایر اهداف تمرین را به سمتی تغییر داد که بیش از آنکه به عنوان یک تمرین آموزشی در نظر گرفته شود منجر به تقویت دکترین حاضر و مفاهیم بی نقصی نظامی ایالات متحده بشود. ون ریپر همچنین بیان کرد که در مانوور تقلب شده است و نتایج به گونه ای نشان داده شد که نظریات جنگی ستاد مشترک که قرار بود در مانوور تست شود معتبر است. از او در مستند مشترک نیویورک تایمز و شبکه ZDF به نام جنگ کامل (Perfect War2004) نقل قول شده است که او در MC02 بازتاب همان دیدی را در فرماندهان زمان خود دیده است که در وزارت دفاع در دوره رابرت مک نامارا در دوره جنگ ویتنام وجود داشت. این دید مبنی بر این بود که نیروهای نظامی ایالات متحده شکست ناپذیر هستند.       ژنرال ریچارد میرز رئیس ستاد مشترک در حال بررسی رزمایش چالش هزاره کاپیتان نیروی دریایی و سخنگوی فرماندهی نیروهای مشترک جان کارمن در پاسخ به ون ریپر بیان کرد که رزمایش به طور نسبی به همه مفاهیم اساسی که توسط نیروهای آبی به کار گرفته شده اند اعتبار بخشیده است و محدودیت های اعمالی  بر نیروهای قرمز را نیز انکار کرد. بر اساس همین یافته ها جان کارمن بیان داشت که پیشنهادات حاصل از این رزمایش در زمینه هایی مانند دکترین، آموزش و تدارکات به اطلاع ریچارد میرز فرمانده ستاد مشترک رسیده است.  منابع   http://en.wikipedia.org/wiki/Millennium_Challenge_2002 http://www.navy.mil/navydata/cno/n87/usw/issue_16/experimentation.html http://www.theguardian.com/world/2002/aug/21/usa.julianborger   همه حقوق متعلق به گردآورنده وwww.military.ir  است   از دوستان کسی در مورد نبردهایی که در اون از عنصر عدم تقارن استفاده شده باشه از زمان باستان تا کنون اطلاع داره؟ منظور با منبع و مرجع معتبر هست
  17. البته با اجازه از اساتید http://upload7.ir/imgs/2014-10/90128807019665779119.jpg خودروی Panhard VCR  که دوستان در توضیحات کامل بیان کردند در سال های دفاع مقدس به غنیمت رزمندگان اسلام در آمده است. در تصویر بالا خودروی مذکور را  پس از به غنیمت در آمدن مشاهده می کنید.
  18. حمله به کاخ دسمان http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/74304200946081403637.jpg حمله عراق به کویت در ساعت 00:00 نیمه شب 2 آگوست سال 1990 و در روز عاشورا اتفاق افتاد. حمله شامل دو جبهه زمینی بود که نیروهای حمله کننده عمدتا متعلق به لشکرهای حمورابی و مدینه بودند. ولی در جناح سوم حمله نیروهای کماندویی ارتش عراق به وسیله هلی کوپتر هلی برن شدند. البته بعضی از عناصر قبلا در لباس غیر نظامی در شهر کویت مستقر شده بودند. به گفته شاهدان عینی تنها در ساعت 10 صبح 15 هلیکوپتر عراقی مشغول هلی برن نیروهایشان در نزدیکی کاخ دسمان بودند و سه جت نیروهای مدافع را هدف قرار می دادند. در ساعت 6 صبح نیروهای عراقی هلی برن شده به قصر دسمان که محل اقامت امیر کویت و خانواده اش بود حمله کردند. اندکی بعد نیروهای لشکر حمورابی که از نبرد الجهرا فارغ شده بودند به کمک نیروهای کماندویی ارتش عراق شتافتند. نبرد در اطراف کاخ بسیار شدید بود و تا اواسط روز ادامه داشت و در نهایت در ساعت 14 نیروهای عراقی کاخ را تصرف کردند. امیر کویت به همراه خانواده اش با یک هلیکوپتر مخصوص دقایقی قبل از راکت باران کاخ از آن فرار کردند ولی برادر ناتنی امیر کویت شیخ فهد احمد الجابر الصباح در قصر باقی ماند و در نبرد کشته شد. پیکر وی در برابر یک تانک عراقی قرار گرفت و تانک از روی جسد وی رد شد. http://www.evidence.org.kw/photos/Kuwait-invasion-martyr-grave-5041.jpg قبر فهد احمد الجابر الصباح برادر ناتنی امیر کویت لازم به ذکر است که عملکرد نیروی هوایی عراقی با دوبار بمباران نیروهای زمینی عراق مثبت بود و همچنین میراژهای عراقی چندین فروند هلیکوپتر عراقی را در هوا منهدم کردند. در نهایت هواپیماها بعد از سقوط دو فرودگاهشان به سمت عربستان عقب نشینی کردند. http://www.acig.org/artman/uploads/kaf_mirage_f-1ck_001.jpg هواپیمای Mirage F-1ck نیروی هوایی سلطنتی کویت در فیلم کوتاه زیر مقاومت کویتی ها و هلی برن نیروهای عراقی برای لحظاتی دیده می شود. ویدئو   منابع   http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Dasman_Palace http://www.washingtonpost.com/wp-srv/inatl/longterm/iraq/timeline/080390.htm شرح کامل حوادث البته از دید کویتی ها http://www.arabtimesonline.com/NewsDetails/tabid/96/smid/414/ArticleID/157601/reftab/73/Default.aspx "The History of Kuwait". Greenwood Press. 2007. pp. 88–9. ISBN 0313340730
  19. با سلام خدمت شما دوستان خدمت جناب Battlemaster عرض کنم که چشم سعی می کنم در اولین زمان ممکن در خصوص موردی که شما فرمودید مطلبی جمع آوری کنم و خدمت دوستان ارائه کنم. در جواب جناب MR9 هم عرض می کنم که بله ایشان صحیح می فرمایند. خودروی BMP-2 مشاهده شده مربوط به زمان این عملیات نیست بلکه این خودرو مربوط همین تیپ 35 ام الشهید و عملیات آزادسازی کویت است که در خیابان های کویت پس از بازپس گیری مشاهده میشه. بنده به علت نبود تصاویر مربوط این تیپ در عملیات مذکور مجبور شدم این تصویر رو قرار بدم و البته در توضیحات تنها به مکان قرار گیری خودرو در شهر کویت اشاره کردم و به زمان قرار گیری در تصویر اشاره ای نکردم. باز هم از جناب MR9 بابت این نکته سنجیشون تشکر می کنم.
  20. http://upload7.ir/imgs/2014-10/52293540482479384079.jpg استفاده از تانک چیفتن غنیمتی از به احتمال قویتر ایران و به احتمال ضعیف تر کویت به وسیله ی نیروهای بعثی عراق در اتفاضه شعبانیه سال 1991 در احتمالا شهر نجف اشرف. فکر کنم می خواستند با تمام قدرت انفاضه مردم رو سرکوب کنند وگرنه تانک کم نداشتند.
  21. deserthawk

    تحلیل و پیگیری تحولات عراق

    وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ﴿۱۰۸ انعام﴾ و آنهايى را كه جز خدا میخوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد
  22. deserthawk

    حسگر جریانات هوایی و آبی

    البته فکر کنم امواج صوتی به عنوان یک موج مکانیکی سرعتش خیلی کم هست و بطور مثال هواپیمایی که بیش از سرعت صوت پرواز کنه با این روش دیر قابل رد یابی باشه ولی اگه این تلاطم در موج مکانیکی احیانا باعث تلاطم در موج الکترومغناطیسی بشه اون وقت سرعت کشف مثلا یک هواپیما بسیار افزایش پیدا می کنه و دیگه روش های رادارگریزی فعلی جوابگو نیستند.
  23. deserthawk

    حسگر جریانات هوایی و آبی

    دوست عزیز با تشکر از مطلب ناب شما ممکنه بیشتر توضیح بدید. یعنی حسگر موج مکانیکی حاصل رو شناسایی می کنه یا موج الکترومغناطیسی به وجود میاد و اونو شناسایی میکنه؟ 
  24. deserthawk

    CMS آغازي بر پايان ميادين مين

    با تشکر از دوست گرامی بابت این مطلب زیبا البته با استفاده از این روش اصل غافلگیری برای نیروی مهاجم از بین می رود که راه حل آن نیز استفاده از این روش در چندین منطقه برای فریب دشمن است. با این حال این روش مطابق با استتراتژی ایالات متحده که امن کردن کامل منطقه حمله پیش از ورود نیروی زمینی است می باشد. ولی برای کشوری مانند ما که بیشتر حملات تهاجمی مبتنی بر اصل غافلگیری است مناسب به نظر نمی آید.
  25. deserthawk

    کاردهای نافلزی !

    با تشکر از سید گرامی و بقیه دوستان به خاطر این مطلب زیبا و مفید منم چند نکته رو ذکر می کنم. در ایتدا باید تصحیح کنم که در مقیاس آزمایشگاهی دیگه الماس سخت ترین ماده جهان نیست و مواد دیگه ای وچود دارند که سخت تر هستند (منبع). همچنین بسیاری از موادی که دوستان اعلام کردند نه الان و نه تا مدت زیادی بعد از این در ساخت چاقو استفاده نمی شن. به چند علت که مهمترین اونها قیمت بسیار بالای بسیاری از اونهاست. همه سرامیک ها و شیشه ها بسیار شکننده هستند و در میان سرامیک ها  ZrO2 چقرمه ترین و انعطاف پذیر ترین اونها هست. از نظر تئوری میشه از نانو تیوب کربن و حتی گرافن نیز در ساخت چاقو استفاده کرد ولی مشکلات بسیاری در سر راه اوناست. در مورد کاربید تنگستن باید گفت که ساخت مشکل آن سنگینی اون و سرطان زایی اون باعث میشه علاقه کمتری به ساخت چاقو از اون ایجاد بشه. کمپانی DuPont همونی هست که  الیاف آرامیدی کولار رو اختراع  کرده. ولی به شخصه خودم آینده رو برای چاقوهای پلیمری می دونم که ساخت آسانتر و قیمت پایینتر دارند و سبکتر هم هستند.