MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,633
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,367

تمامی ارسال های MR9

  1. سلام علیکم سمت راست ، پاد " شاهین " و سمت چپ پاد ALQ-131 چقدر احتمال دسترسی به این فناوری و الگوبرداری از نمونه غربی ( حالا این یا پاد ALQ-101که الان روی فانتوم های استفاده می شود ) یا توسعه یک فناوری پیشرفته تر بومی وجود دارد ؟؟؟
  2. چگونه یک جنگنده برتری هوایی به یک جنگنده/ بمب افکن ضربتی دوربرد تبدیل شد  بخش دوم و پایانی بنابراین ، برنامه ارتقاء ایگل به گونه E و تسلیح آن به مهمات هوا به زمین و همچنین سامانه های هدف یابی و شلیک ، در کنار ویژگی ذاتی ایگل در حمل مهمات هوا به هوا ، بدان اجازه می داد تا بدون اسکورت اضافی ، ماموریتهای محوله را با ضریب اطمینان پذیری بیشتر ، اجرا نماید . رادار APG-70 در این خصوص ، گل سرسبد این ارتقاء ، مجهز نمودن ایگل به رادار APG-70 محسوب میشد که به خدمه اجازه میداد تا اهداف زمینی را در فواصل طولانی ردگیری و شناسایی نماید ، در عین اینکه گونه E یک جت رزمی دو سرنشینه نیز بود و با اضافه شدن افسر تسلیحات ، بار کاری خلبان و فرمانده هواپیما ، برای تمرکز برروی هدایت هواپیما ، کاهش پیدا میکرد ، ضمن اینکه بر خلاف گونه های قدیمی تر جتهای دوسرنشینه آمریکایی که خدمه کابین دوم ، از تجهیزات لازم برای هدایت هواپیما برخوردار نمی بود ، هر دو خدمه F-15E با در اختیار داشتن اهرم قدرت و همچنین سکان اصلی ، می توانستند ، در موقع لزوم ، هدایت ایگل را بدست گیرند . از سویی دیگر ، ایگل ارتقاء یافته ، برای اجرای حملات هوا به زمین در ارتفاع پایین با مهمات متعارف و همچنین جنگ افزارهای هدایت شونده ، به غلاف لانتیرن (low-altitude navigation and targeting infrared for night - LANTIRN) مسلح می شد که به خدمه اجازه می داد تا در همه گونه شرایط آب و هوایی و حتی در شب ، اهداف را با دقت بالایی مورد اصابت قرار دهد . علاوه براین ، یکی از ارزشمند ترین زیرسیستم های مورد استفاده در ایگل بروزرسانی شده ، رادار تعقیب عوارض زمین تطبیق یافته با خلبان خودکار بود که به این جت رزمی اجازه میداد تا در کمترین ارتفاع ممکن با هدف پنهان شدن از دید رادارهای دفاع هوایی و سامانه های موشکی زمین به هوا به عمق قلمرو دشمن وارد شده و با کمترین ریسک ممکن ، ماموریت محوله را به انجام رساند . مجموعه این دو ویژگی ، در کنار استفاده از دو پیشرانه قدرتمند و توانایی حمل مهمات قابل توجه ، ایگل را به یک پیکربندی ضربتی قدرتمند تبدیل نمود که همچنان ( البته بصورت محدودتر ) توانمندی های رزم هوایی خود را حفظ نموده است . شکار اسکاد دهه نود میلادی ، برای اسکادران های ایگل ، موقعیت استثنایی محسوب میشد ، چرا که برای اولین بار ، نسخه های بهبود یافته F-15 برای انهدام سکوهای شلیک متحرک Scud-B عراق و همچنین از کارانداختن فرودگاه های راهبردی نیروی هوایی ( البته پس از سرکوب کامل شبکه دفاع هوایی این کشور . م ) مورد استفاده قرار گرفتند . مضاف براینکه گزارشهایی در دست است که نشان می دهد ، دسته های پروازی ایگل ، برای انهدام ستون های زرهی نیروی زمینی ارتش عراق و همچنین موقعیتهای مشکوک به حضور صدام ، نیزوارد عمل شده اند . با توجه به موفقیتهای بدست آمده در این جنگ ( علیرغم تلفات ثبت شده برای این جت رزمی .م ) ، بتدریج ، گردان های ایگل نیروی هوایی ، به یک دارایی ارزشمند برای ارتش تبدیل و حتی سایر کشورها نیز برای ارتقاء ایگل های موجود یا خرید تعداد بیشتری از این هواگرد رزمی ، اظهار علاقه نمودند تا جایی که گفته میشود نیروی هوایی اسراییل ، در ازای عدم واکنش به شلیک موشکهای اسکاد از سوی عراق ، حداقل 25 فروند گونه Strike Eagles را دریافت نمود . نیروی هوایی عربستان سعودی نیز ناوگان قابل توجهی از ایگلهای بهبود یافته را در اختیار دارد که برخی معتقدند توانمندی های مشابه گونه های فروخته شده به IAF را بخود می بیند و تا کنون به شکل عملیاتی در یمن وارد عمل شده است . درشرق آسیا ، نیروی هوایی کره جنوبی نزدیک به 60 فروند از گونه F-15K Slam Eagle را در حالی بخدمت گرفته که برخی معتقدند 40 درصد از اجزاء این هواگرد رزمی در صنایع سنگین این کشور تولید شده ، ضمن آنکه سنگاپور و قطر نیز درخواست خود را برای سفارش گونه های پیشرفته تر F-15SG و F-15QA به شرکت سازنده ارائه نموده اند . راست ( F-15SG ) و چپ ( F-15QA ) علیرغم تمامی این موارد ، هنوز انواع اولیه ایگل ، در خدمت نیروی هوایی ارتش ایالات متحده قرار دارد و این بدلیل کمبود هواگردهای برتری هوایی در سازمان رزم نیروی هوایی از ابتدای دهه 70 میلادی در مقایسه با جتهای ضربتی است. علت این امر را می توان در این تحلیل جستجو نمود که نیروی هوایی ارتش ایالات متحده از پایان جنگ ویتنام تا کنون در حوزه برتری هوایی ، با هماورد قابل توجهی مواجه نشده ، در حالی که در تمامی این سالها ، ماهیت مداخله نظامی این کشور، نیاز به جتهای ضربتی هوا به زمین را همواره پیش روی افسران مستقر در پنتاگون قرار داده است . FB-22 STRIK RAPTOR در مجموع ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، اولین نیرویی بشمارمی آید که یک پیکربندی ویژه برتری هوایی را به یک جنگنده تهاجمی تبدیل نمود و موفقیت در این برنامه ، بطور قطع عامل انگیزشی بسیار قدرتمندی برای سایر کشورها جهت دنبال نمودن پروژه های مشابه تحلیل میشود . بعنوان مثال ، برنامه FB-22 STRIK RAPTOR یک گونه متمایز از جت برتری هوایی اف-22 محسوب میشد که بدلیل هزینه های بسیار بالا هرگز دنبال نگردید ، هرچند به نوعی در ادامه برنامه F-15E قرارداشت . در عین حال ، نیروی هوایی روسیه نیز با معرفی جت Su-34 ، که نمونه تهاجمی سوخو-27 بشمارمی آید ، و همچنین چین با معرفی گونه J-16 که گونه با قابلیتهای تهاجم زمینی J-11 است ، به نوعی دنباله رو فلسفه نیروی هوایی ایالات متحده بودند . طبیعی است که با توجه به اینکه سه کشورفوق ، تنها تولید کنندگان جتهای برتری هوایی در معنای خاص خود ، محسوب میشوند ، سرمایه گذاری برای تبدیل سخت افزارهای نامبرده به جتهای ضربتی بردبلند ، نشان دهنده موفقیت آمیز بودن این فلسفه دارد ، چنانکه اثبات شده که هزینه توسعه این برنامه ها ، به مراتب کمتر از هزینه طراحی یک سامانه جدید است . در نهایت ، موفقیت F-15E در صحنه عملیات رزمی ، جریانی را پدید آورد که امکان گسترش آن به نسل پنجم و ششم جتهای رزمی را فراهم آورده است . برخی از ناظران نظامی معتقدند که گرچه برنامه FB-22 لغو گردید ، اما روسها درصدند تا در دهه آینده ، براساس پیکربندی سوخو-57 ، یک هواگرد تهاجمی با شناسه 'Su-64 یا با نامی مشابه را به دنیای هواگردهای رزمی معرفی نمایند ، همانطور که انتظار می رود تا چینی ها نیز توسعه گونه تهاجمی j-20 را در دستور کارخود قراردهند . بن پایه صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  3. سلام علیکم تمامی پستهای این تاپیک با ارائه یک تصویر بُرش خورده از اف-14 تامکت ، بازیابی گردید ( 1397/11/09 )
  4. ایگل ضربتی چگونه یک جنگنده برتری هوایی به یک جنگنده/ بمب افکن ضربتی دوربرد تبدیل شد بخش نخست جت رزمی دو موتوره اف-15 ایگل ( عقاب) که نخستین پرواز خود را در سال 1976 تجربه نمود ، دومین جنگنده نسل چهار ، در کنار جت برتری هوایی اف-14 محسوب می شد که بطور دقیق ، 24 ماه پس از ورود بخدمت تامکت به خدمت رزمی در نیروی دریایی ، پروازهای عملیاتی خود را برای نیروی هوایی آغاز کرد . مورخان تاریخ هوانوردی معتقدند که ارتش آمریکا پس از عدم محقق شدن انتظارات نیروی دریایی و هوایی از جنگنده اف-4 در برابر جتهای نسل اول و دوم روسی نظیر میگ-17 ، 19 و 21 در جریان جنگ ویتنام ، در کنار انتشار گزارشهایی مبنی بر تلاش اتحاد جماهیر شوروی سابق در خصوص توسعه نسل جدیدی از جتهای برتری هوایی که بعدها در قالب میگ-23 و 25 نمود پیدا نمود ، درصدد برآمد تا یک پیکربندی رزمی جدید را که تضمین کننده برتری نظامی این کشور در برابر نیروی هوایی اتحاد شوروی بوده و در عین حال بتواند تهدیدات آینده را نیز خنثی سازد ، توسعه دهد . ازسوی دیگر ، بررسی توان رزمی جت افسانه ای میگ-25 فاکس بت که درآن زمان با سرعت غیر قابل تصور خود ( چیزی در حدود 3 ماخ ) عملیات شناسایی برفراز شبه جزیره سینا و همچنین قلمرو اسراییل را به اجرا می گذاشت و توجه به این واقعیت که تلاشهای مکرر IAF برای رهگیری این جت روسی بارها ناکام مانده بود ، باعث گردید تا تصمیم گیران پنتاگون ، بیش از گذشته ، نسبت به توانایی های روزافزون نیروی هوایی ارتش سرخ دچار نگرانی شده و همین امر منجر به تولد پیکربندی اف-15 گردید . طبیعتا" فلسفه طراحی ایگل در درجه نخست ، ایجاد پتانسیل لازم در ارتش ایالات متحده برای کسب برتری کامل هوایی و کنترل فضای نبرد در آسمان تعریف شد و این از جمله مشهوری که توسط طراحان ایگل دائما" تکرار می گردید (not a pound for the ground) کاملا عیان بود . بدین ترتیب ، اسکلت هوایی (بدنه هواپیما ) به گونه ای چیدمان شد که صرفا" برای رزم هوایی مناسب بود و به تقریب در ابتدای امر ، هیچ سامانه تخصصی برای اجرای حملات هوا به زمین بر روی ایگل نصب نشده بود . با توجه به موارد فوق ، اف-15 بعنوان یک جنگنده تخصصی برتری هوایی ، پس از ورود بخدمت ، کارنامه قابل قبولی را به نمایش گذاشت و علیرغم اینکه حضور آن در ویتنام ، بدلیل طولانی شدن اتمام برنامه و تولید آن ، میسر نشد ، اما نقطه اوج عملیات رزمی آن در ابتدای دهه هشتاد میلادی و در سازمان رزم نیروی هوایی اسراییل (IAF) رقم خورد . این مساله را می توان در رویارویی این جنگنده ( عملیات Mole Cricket 19 ) با جتهای نسل دوم و سوم روسی نیروی هوایی سوریه ( شامل میگ-23 و 23 ) بخوبی مشاهده نمود . واضح بود که ایگل به گونه ای طراحی و مسلح گردید که بتواند جتهای قدیمی روسی را بطور قاطع ، وارد چالش جدی نماید و این درگیری ها ( علیرغم ثبت گزارشهایی مبنی بر آسیب دیدن ایگلها در رزم هوایی ) نیز به عینه ، این مساله را به اثبات رساند . با این حال ، ایگل تا زمان معرفی ابررهگیر میگ-31 بعنوان نخستین جت نسل چهار روسی به سال 1981 ، سلطان بدون رقیب رزم هوایی بشمار می آمد ، اما با انتشار اخباری مبنی بر تمایل روسها برای صادرات گونه های خاصی از جتهای میگ-31 ( که هرگز صورت نگرفت . م ) و همچنین سوخو-27 که رقبای سرسختی برای اف-15 در رزم هوایی محسوب میشدند ، مزیت ایگل ، بتدریج رو به افول نهاد . با توجه به این وضعیت ، ارتش ایالات متحده که پس از جنگ ویتنام ، به شکل فزاینده ای به یک پیکربندی هوایی انعطاف پذیر رزمی برای اجرای حملات دوربرد هوا به زمین نیازمند شده بود ، بتدریج به ارتقاء و تغییر ماموریت ایگل علاقه مند شد . با این وصف ، مسیر برای تطبیق این نیازمندی ارتش با ویژگی های ذاتی اف-15 چندان هموار به نظر نمی رسید ، مضاف براینکه ، برخی براین اعتقاد قرارداشتند که هر چند اف-16 قابلیت اجرای حملات هوا به زمین را از ابتدای ورود بخدمت ، در خود می دید ، اما توانایی حمل مهمات کافی در بردهای طولانی را نداشت و این برای نیروی هوایی به یک معضل تبدیل شده بود . به همین منظور ، مک دانل داگلاس ، بعنوان شرکت توسعه دهنده ایده ایگل ، ماموریت پیدا کرد تا با توسعه نمونه اولیه اف-15 به گونه E ، قابلیت اجرای حملات دوربرد هوا به زمین را به این پیکربندی اضافه کند ، که این برنامه ، طرح اولیه ایگل را بطور کامل دچار تغییرات عمده نمود . ادامه دارد .................... پی نوشت : 1- تصاویر پستهای قدیمی این تاپیک بطور کامل بازیابی شد صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  5. حمله به دومر موقعیت مکانی پل دومر در چند کیلومتری هانوی ( پایتخت ویتنام شمالی ) یکی از کلیدی ترین مسیرهای ارتباطی این کشور برای دریافت ملزومات و عبور کاروان های پشتیبانی از چین و هایفونگ ( تنها بندر فعال ویتنام شمالی ) محسوب می شد و به همین دلیل ، در جریان جنگ ، بارها هدف حملات سنگین هوایی ، بویژه در طول عملیات موسوم به Rolling Thunder ( تندر غلتان ) قرار گرفت . بااین وصف ، این پل ، به اولین هدف برای مهمات هدایت دقیق نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ( 11 ماه مه 1972 ) تبدیل گردید . علیرغم برنامه ریزی های دقیق و همچنین استفاده از مهمات غیر هدایت شونده ، حملات هوایی 10 ماه مه چندان موفقیت آمیز ارزیابی نگردید ، در نتیجه ، نیروی هوایی تصمیم گرفت تا یک حمله مجدد را به فاصله 24 ساعت ، در دستور کار خود قراردهد . برنامه ریزان نظامی آمریکایی برای افزایش درصد موفقیت ، تصمیم گرفتند تا در این تهاجم هوایی ، از چهار فروند جنگنده- بمب افکن F-4D جمعی وینگ هشتم تاکتیکی مستقر در پایگاه نیروی هوایی سلطنتی تایلند که برای این حمله ، به شکل خاص ، به غلاف لیزری AN/AVQ-10 پیونایف مسلح شده بودند ، استفاده نماید . در این حمله ، سه فروند از چهارفروند جنگنده شرکت کننده ، به دو تیر مهمات هدایت دقیق 2000 پاوندی GBU-10 و چهارمی به دو تیر مهمات هدایت لیزری 3000 پاوندی GBU-11 ( ملقب به Fat Albert ) که پس از اصابت می توانست یک گودال به شعاع 41 فوت و عمق 13 فوت ایجاد کند ، مجهز می گردید ، ضمن اینکه این دسته چهارفروندی می بایست توسط یک دسته پروازی مشابه ، اسکورت می شد . با این حال ، بدلیل تراکم آتشبارهای دفاع هوایی مستقر در منطقه ، آرایش تهاجمی نیروی هوایی شامل بمب افکن ها ، اسکورت هوایی و جتهای حامل چف برهم خورد و در زمان حمله ، بمب افکن ها بالاجبار به تنهایی وارد عمل شدند . اما از بخت خوشایند نیروی هوایی ، شبکه دفاع هوایی ویتنام شمالی ، این دسته پروازی را ( بدلیل تعداد اندک هواگردها در مقایسه با حملات قبلی ) با دسته پروازی شناسایی اشتباه گرفت و به همین دلیل خدمه خوش شانس فانتوم های دی با یک آرایش فشرده وارد برد شلیک شده و بدون آنکه با واکنش شدید ویتنامی ها روبرو شوند ، با 8 تیر مهمات سنگین هدایت لیزری ، دو دهانه پل را هدف قرارداده و منهدم نمودند. شدت این حمله تا اندازه ای بود که پل فوق الذکر ، برای یکسال ، بلااستفاده ماند . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  6. سلام علیکم پترن استتار عکس فوق که چندان با فیترهای افغانی همخوانی ندارد ، بخصوص در بخش جلویی کابین ، با این حال در اصل موضوع مورد بحث چندان تفاوتی به نظرم بوجود نمی آورد . ضمن اینکه نشان ملی افغانستان در دوران جدید ، روی سکان عمودی ، همچنان با تغییراتی کمی نسبت به گذشته ، همچنان دایره ای هست و پرچم به شکل مرسوم در این بخش حک نشده
  7. شبکه پدافند هوایی ارتش ونزوئلا و نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، یک چالش جدید بخش دوم و آخر با توجه به مواردی که در بخش نخست مورد توجه قرار گرفت ، درصورتی که پنتاگون بدنبال اقدام نظامی برعلیه کاراکاس باشد ، تنها هواگرد مناسب برای رودرویی با نیروی هوایی ونزوئلا و همچنین شبکه دفاع هوایی این کشور ، جنگنده برتری هوایی اف-22 رپتور خواهد بود . علت چنین انتخابی را میتوان به قابلیتهای جنگنده اف-22 در حوزه اجرای عملیات رزمی در ارتفاع بالا دانست که این خود بدلیل پیشرانه پرقدرت F119 است که به تقریب دو برابر پیشرانه های جنگنده اف-16 توان خروجی تولید می کند . علاوه براین ، ویژگی های رادار نصب شده بر روی این جنگنده بدان اجازه میدهد تا درفضایی وارد عمل شود که درآن ، سامانه های رزمی نسل چهارمی نظیر اف-18 و اف-15 آسیب پذیری افزون تری را به نمایش می گذارند ، مضاف براینکه ناظران نظامی معتقدند که جنگنده جدید تر اف-35 بعنوان یک جت نسل پنج سبک تر ، خفاکاری افزون تری را درمقایسه با رپتور ، در اختیار نیروی مهاجم قرار خواهد داد ،اما کاربرد آن در این منطقه ، حساسیت زا محسوب میگردد. علیرغم چنین وضعیتی ، رپتور بعنوان جنگنده برتری هوایی نسل5 ، با برخورداری از توانمندی های پیشرفته هوا به هوا ، رادار قدرتمند AESA ، سامانه های جنگ الکترونیک ، پیشرانه های مجهز به خروجی های بردار رانش و همچنین برد طولانی که نیازآنها به سوخت گیری هوایی را در منطقه آمریکای جنوبی را کاهش میدهد ، به گزینه ایده آل برای اجرای عملیات رزمی تبدیل شده است . در حوزه مهمات محمول جتهای دو طرف ، در حالی که موشک هوابه هوای AIM-120C بلحاظ برد موثر که توسط بخش عمده ای از جتهای آمریکایی مورد استفاده قرار میگیرد ، به سختی قابل مقایسه با مهمات محمول سوخوهای ونزوئلایی هستند ، اما تجهیز رپتورها به مهمات AIM-120D با برد 180 کیلومتر ، می توانند فراتر از برد درگیری جنگنده های ونزوئلا ، وارد عمل شوند . از سویی دیگر ، پنهانکاری خیره کننده اف-22 به گونه ای است که کار برای جتهای مدافع بسیار سخت خواهد شد و این مزیت قابل توجهی برای رپتور به نظر می رسد ، در حالی که با حضور عملیاتی سامانه S-300VM ، امکان کشف رپتور در بردهای طولانی برای ونزوئلا فراهم میشود و این ، شانس نیروی هوایی مدافع برای کشف سریعتر مهاجمان ( در صورت لینک شدن دفاع هوایی و جتهای نیروی هوایی ) و قفل راداری را افزون تر خواهد نمود . در چنین شرایطی ، با توجه به مانورپذیری بالای هر دو جنگنده و کاربرد سامانه های پیشرفته جنگ الکترونیک ، قابلیت بقاء آنها در بردهای زیاد ، به نظر بیشتر خواهد شد ، هرچند احتمال نفوذ رپتور به داخل شبکه دفاع هوایی ونزوئلا با ضریب بیشتری قابل تحلیل خواهد بود . با تامین پوشش هوایی از سوی رپتورها ، اینک بمب افکن های سنگین نیروی هوایی ارتش ایالات متحده (B-1B Lancer و B-52 Stratofortress ) قادر خواهند بود تا اجرای حملات دورایستای دقیق را با استفاده از موشکهای کروز بر علیه اهداف مشخص در عمق خاک ونزوئلا ، بخصوص سایتهای موشکهای زمین به هوا در دستور کار خود قرار دهند . به اعتقاد برخی تحلیلگران نظامی ، جنگ افزارهای متعارفی نظیر AGM-86 با برد چند هزار کیلومتری ، استخوان بندی حملات دورایستای آمریکایی ها محسوب میشوند ، اما حضور سامانه هایی نظیر S-300VM و Patsir-S1 در صورت استفاده مناسب ، میتواند به دفع شدن بخشی از حملات منجر شود . هر چند در طولانی مدت ، تضعیف شبکه دفاعی هوایی ونزوئلا ، معضلی جدی را پدید خواهد آورد . بعنوان مثال ، هر بمب افکن بی-52 ، در هر راید ، می تواند حداقل 20 تیر موشک کروز را بسوی اهداف از پیش تعیین شده شلیک نماید و درصورتی که یک صورتبندی چند فروندی وارد عمل شوند ، امکان تضعیف شدید دفاع هوایی ونزوئلا تا حد زیادی افزایش خواهد یافت ، چنانکه به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، پایگاه های هوایی که سوخو-30 های نیروی هوایی ونزوئلا در آن مستقر هستند ، در لیست اهداف بالقوه برای حمله قرار دارند و این حقیقت نیز قابل توجه است که تراکم دفاع هوایی این پایگاه ها هرگز قابل مقایسه با همتایان روسی یا کره شمالی به نظر نمی رسد. به اعتقاد نویسنده ، در هر شرایطی ، ارتش ونزوئلا قادر نخواهد بود تا بطور کامل با چنین حملاتی مقابله کند ، هر چند امکان ایجاد اخلال و کاهش ضربه را خواهد داشت . به گفته تحلیلگران نظامی ، گرچه سامانه های پدافند هوایی مدافعان ، نظیر S-300VM و یا BuK-M2 بدلیل تحرک پذیری بالا ، آسیب کمتری را متحمل خواهند شد ، اما حضور قطعی هواگردهایی نظیر E-3 و تمرکز ماهواره های نظامی بر این کشور ، کار را برمدافعان بسیار سخت خواهد کرد ، بخصوص اینکه بر خلاف روسها یا ارتش کره شمالی ، ونزوئلا فاقد شبکه تونل های زیرزمینی مناسب بوده و با توجه به ایجاد برتری هوایی توسط رپتورها و حملات هوایی بمب افکن های سنگین بر علیه فرودگاههای نظامی این کشور ، هواگردهایی نظیر F-15E در ارتفاع پایین تری میتواند دست به اجرای حملات ضربتی دقیق تر زنند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  8. سلام علیکم وقتی که حتی دشمنت ، لب به تحسین باز میکند ارتشبد استنلی مک کریستال ( سمت راست ) / سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی (سمت چپ ) «استنلی مک کریستال» در مجله «فارین پالیسی» ادعا کرده که از عواقب سیاسی این کار ترسیده است. او در توضیح موقعیت خود گفته است: «در یک شب ماه ژانویه در سال 2007، من شاهد ورود یک ستون نظامی ایران به شمال عراق بودم. فرمانده ستون نظامی ایران، قاسم سلیمانی بود». این درست همان جایی است که ژنرال آمریکایی ادعا کرده می‌توانسته دستور شلیک دهد. «اما تصمیم گرفتم به جای تیراندازی به طرف ستون نظامی ایران، آنها را تحت نظر بگیریم. این ستون نظامی به شهر اربیل در استان سلیمانیه عراق رسید و سردار سلیمانی در تاریکی هوا از نیروهای خود جدا شد». بقیه اش در این لینک
  9. سلام علیکم حقیقتش این هست که الان سپاه (بدون تعارف ) ، عملیاتی بودن سوخو-22 ها را مدیون نگهداری این هواگردهای فراری توسط نیروی هوایی هست . تا جایی که اطلاع دارم ، وقتی قرار هست تا هواگرد گراند شده ( زمین گیر ) را بعد از چندین سال ، مجدد عملیاتی کنند ، تیم فنی ارزیاب اول برآورد میکند که این هواپیما ارزش اورهال و هزینه کردن را دارد یا خیر . اگر هواگرد مورد نظر در شرایط خوبی نگهداری شده باشد ، تیم فنی نظر خودش را میدهد ، بعد برای اورهال کامل تصمیم گیری میشود . گفته میشود این فیتر عراقی بعد از تحویل به نیروی هوایی سپاه از سمت ارتش هست ضمن اینکه قبل از ورود سپاه برای اورهال فیترها ، این نیروی هوایی ارتش بود که در ژوییه 1993 برای اورهال سوخو-22 دست به کار شد ، اول هم از اوکرایینی ها دعوت کردند ، تصور می کنم تا 10 فروند هم اورهال شد ولی بدلایل نامعلوم ، از اواخر 1994 کل برنامه لغو شد ( ظاهرا بازنشستگی عجیب تعداد قابل توجهی از پرسنل فنی در نیروی هوایی " به گفته ب.ت " علت این امر بوده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بعد ازاین وقایع ، سال 1996 بود که نیروی هوایی از طریق سلسله مراتب فیترها را تحویل نیروی هوایی سپاه داد و صها با کمک تکنسین های سوری بتدریج این هواگردها را عملیاتی کرد تا امروز حالا سئوال این هست ، فیترها نزدیک به 21 سال دست ارتش بودند ، اگرقرار به عدم نگهداری درست بود ، الان چیزی از فیترها برای اورهال وجود نداشت که دوستان در سپاه بتوانند آن را مجدد اورهال کنند . پی نوشت : 1- تشریح وضعیت نیروی هوایی ، حوصله و وقت مشخصی را نیاز دارد ولی معتقدم که مشکل اصلی ما از سمت نیرو نیست ، دوستانی که در ستاد کل مسئولیت دارند و اطلاعات آنها به مراتب از ما و سایرین فعال در فضای مجازی بیشتر هست ، در این زمینه باید بیشتر توجه داشته باشند . 2- این وضعیت موجود برای ارتش ، هر جنبه منفی داشته باشد ، یک جنبه مثبت دارد و آن ، تلاش برای حفظ تجهیزات موجود هست .
  10. دفاع هوایی بولیواری شبکه پدافند هوایی ارتش ونزوئلا و نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، یک چالش جدید بخش یکم در حالی که تنش ها میان ایالات متحده و ونزوئلا ، بواسطه تحولات داخلی این کشور ، رو به فزونی گرفته ، کارشناسان نظامی ، بتدریج امکان احتمالی اقدام نظامی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده علیه این دولت آمریکای جنوبی را مورد بررسی قرار میدهند ، با این وصف ، به اعتقاد بخشی ازاین کارشناسان ، یکی از موانع اصلی این اقدام را میتوان در ساختار شبکه پدافند هوایی ارتش این کشور جستجو نمود . در چند سال گذشته ، کاراکاس با استفاده از درآمدهای حاصله از فروش نفت ، برنامه ریزی های گسترده ای برای ایجاد یک سازمان دفاعی پیشرفته را در دستور کار خود نهاد که این برنامه ، بر دو محور بسترسازی برای خرید و بکارگیری جنگنده های برتری هوایی و همچنین کسب فناوری لازم برای فراهم نمودن یک ساختار دفاع هوایی پیشرفته قرار گرفت . به اعتقاد ناظران نظامی ،علت اصلی این اقدام از سوی دولت کاراکاس ، پدید آوردن یک پوشش دفاع هوایی قدرتمند ، قبل از هرگونه اقدام از سوی کشورهای همجوار که به شکل مرتب به سخت افزارهای پیشرفته مسلح می شدند ، تحلیل می گردید . به همین منظور، پس از انعقاد قراردادهای گسترده با شرکتهای روسی ، اینک ارتش ونزوئلا به سامانه های پیشرفته دفاع هوایی میانبرد BuK-M2 ، سامانه های دفاع هوایی دوربرد S-300VM و همچنین جتهای برتری هوایی Su-30 با قابلیت حمل به روزترین مهمات دورایستای موجود نظیر موشکهای هوابه هوای دوربرد R-27ER ( بابرد 130 کیلومتر ) و R-77 ( بابرد 110 کیلومتر ) مسلح شده بود که در مقایسه با گذشته ، توانمندیهای بیشتری را در اختیار آن قرار میداد . از یک نظر ، نیروی هوایی ونزوئلا ، موفق شد تا یکی از پیشرفته ترین پیکر بندی های رزمی روسی نظیر Su-30MK2 را در سازمان رزم نیروی هوایی خود بکارگیرد که با توجه به طیف متنوع حسگرها ، سامانه های جنگ الکترونیک و همچنین اویونیک مورد استفاده در آن ، وزنه قابل توجهی در ارتش این کشور بشمار می آید که توانایی رویارویی با حملات احتمالی از سوی جتهای آمریکایی ( به استثنای اف-22) را بدان می بخشد . تعداد و بلوک فالکون های تحویلی به نیروی هوایی ونزوئلا اسکادرانهای اف-16 نیروی هوایی ونزوئلا علاوه براین ، نیروی هوایی ونزوئلا ، ناوگان کوچکی از جنگنده های اف-16 آمریکایی را پس از انقلاب بولیواری ، همچنان حفظ نموده ، هر چند بدلیل عدم پشتیبانی شرکت سازنده از این جتها ، وضعیت رزمی آنها بطور کامل مشخص نیست . در حوزه دفاع هوایی ، ارتش ونزوئلا در سالهای گذشته ، موفق شده بود تا سامانه های قدیمی S-125 خود را بطور کامل ارتقاء دهد که برخی براین اعتقاد قراردارند که اس-125 بصورت بالقوه ، مرگ آوری مشخصی بر علیه اهداف پروازی در ارتفاع کم تا میانبرد را دارد ، ضمن اینکه تعداد قابل توجهی از این سامانه ، بصورت عملیاتی ، در حال خدمت است . با توجه به موارد فوق الذکر ، برای ارتش ایالات متحده که تا کنون با یک ساختار دفاع هوایی منسجم که قابلیت ایجاد غافلگیری را برعلیه نیروی هوایی این کشور از دوران پس از جنگ ویتنام داشته باشد ( عراق ، یوگسلاوی ، لیبی از دهه 50 و برخی از کشورها از دهه 60 میلادی ) مواجهه نداشته ، رویارویی با نیروی هوایی و پدافند ونزوئلا یک سرفصل کاملا جدید بشمارمی آید . برخی ناظران نظامی معتقدند که بخش عمده ای از جتهای رزمی نیروی هوایی آمریکا از جمله سوپر هورنت و ایگل ، درصورت مواجهه مستقیم با جتهای نسل ‘4+ روسی نظیر Su-30MK2 با یک چالش اساسی مواجه خواهند شد ، هر چند این دسته از کارشناسان معتقدند که با ورود جنگنده های ارتقاء یافته ای نظیر F-15X تا سال 2020 این روند تغییرات زیادی را بخود خواهد دید . علاوه براین ، دسته ای دیگر از ناظران نظامی براین باور قراردارند که ارتقاء های صورت پذیرفته برروی جتهای نسل چهار ، به گونه ای نیست که قابلیت مواجه با سامانه های جدید روسی را بدانها داده باشد ، تا جایی که حضور سیستم های پیشرفته ای نظیر S-300VM و BuK-M2 ، احتمالا" به یک مانع جدی برای ناوگان مهاجم مبدل خواهد شد . بن پایه پی نوشت : 1- سنت میلیتاری از گذشته تا حال حاضر ، بحث و بررسی حول محور رویدادهای نظامی داخلی و خارجی بوده و خواهد بود . 2- تحلیل های فوق الذکر ، صرفا" نظر نویسنده متن محسوب میشود و الزاما" قابل تایید و یا رّد نخواهد بود . 3- تمامی تصاویر پستهای قدیمی ، بازیابی شدند صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  11. مهمات هدایت دقیق SPICE ، محصولی از رافائل پیرو استفاده نیروی هوایی رژیم عبری از مهمات دورایستای Spice ، کارشناسان براساس اطلاعات موجود ، معتقدند که این مهمات هوشمند ، قابلیت ناوبری خودکار و به تبع آن ، انهدام اهداف مورد نظر در یک برد 60 کیلومتری را داراست . بنابرادعای شرکت سازنده ، Spice-1000 با توجه به اضافه شدن یک مجموعه بال ، به یک مهمات سُرشی هدایت دقیق تبدیل شده است که برد بیشتری را بدان میدهد . هر دو گونه تولید شده ازاین مهمات هدایت دقیق (Spice-2000 و Spice-1000 ) با انعطاف پذیری فوق العاده ای می تواند بر روی طیف گسترده ای از جتهای رزمی تک سرنشینه و دو سرنشینه مورد استفاده قرارگیرد ، بدون آنکه هواگردهای مورد نظر ، نیازی به اصلاح خاصی داشته باشند . این مهمات هدایت دقیق ، به شکل موفقیت آمیزی برروی جنگنده های اف-15 ، اف-16 و تورنادو مورد آزمایش قرارگرفته و تا کنون در دو نیرو ( اسراییل و یونان ) بصورت عملیاتی در حال خدمت است . در سال 2003 نیز ، نیروی هوایی یونان از قصد خود برای خرید حداقل 200 تیر از گونه Spice 1000 و 100 تیر از گونه Spice 2000 خبرداد . رافائل مدعی است که این مهمات جدید قابلیت شلیک در شرایط همه گونه آب و هوایی ( روز / شب ، آب و هوای نامطلوب ) را با استفاده از دو جستجوگر CCD / IIR و همچنین الگوریتم های پیشرفته تطبیق منظر ، را در اختیار کاربران خواهد گذاشت . به گفته مقامات این شرکت ، جستجوگر Spice در نزدیکترین فاصله ممکن ، هدف را شناسایی و آن را به شکل کاملا هوشمند با دیتای موجود در حافظه خود ، مطابقت داده و به همین دلیل ، خطای احتمالی ناشی از اخلال در GPS را تا حد ممکن ، کاهش دهد . فاز یکم حمله فاز دوم ، روانه سازی مهمات بدون ورود به رینگ آتشبار دفاع هوایی ( مربع سبز نقطه رها سازی مهمات ، مربع زرد ،جت حامل مهمات ) علاوه براین ، مسیر شلیک ( پرتاب) Spice با توجه به ماهیت هدف ، به گونه ای برنامه ریزی میشود که بهترین زاویه شیب با هدف وارد کردن حداکثر خسارت ، تعیین گردد . رافائل مدعی است که مهمات Spice می تواند بصورت کاملا مستقل ، نیمه خودکار و حتی بصورت دستی از طریق یک خط ارتباط داده ای امن بسوی هدف روانه گردد . در صورتی که کاربر بعلت بدی شرایط جوی و یا تراکم شدید اختلال مدافعان ، نتواند بخوبی هدف را شناسایی کند ، مهمات فوق الذکر بصورت خودکار بسمت هدف حرکت خواهد کرد . ضمن اینکه وجود حالت دستی برای این مهمات هوشمند ، این امکان را برای کاربر فراهم میکند تا مهمات مورد نظر رااز حداکثر برد خود ، به منظور کاهش ریسک برخورد با حلقه پدافند هوایی رها نماید . پی نوشت : به تصاویر رها سازی این مهمات دقت کنید ، سیالیت و انعطاف پذیری فوق العاده نیروی هوایی در وارد کردن ضربات دقیق ( به اصطلاح جراحی شده ) در اینجا بخوبی به نمایش گذاشته شده است صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  12. سلام علیکم ظاهرا مهمات مصرفی ، دلیله نبوده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! مهمات مورد استفاده ( اگر عکس صحت داشته باشد ) مهمات 1000-Spice پیکربندی شلیک :F-16I یا F-15I از 2003 وارد زرادخانه نیروی هوایی اسراییل شده پی نوشت : ظاهرا برنامه ریزهای نظامی IAF ، خطر را واقعا" حس کردند !!!!!
  13. شبکه دفاع هوایی سوریه ، چالش جدید یا ادامه روند گذشته آیا تعادل قدرت در فضای هوایی سوریه در حال تغییر است ؟ در بیستم ژانویه 2019 ، نیروی هوایی اسراییل (IAF) در ادامه اقدامات و تحرکات نظامی خود برای تضعیف تلاش های ایران برای تثبیت حضور نامحسوس خود در سوریه ، باردیگر ، حملات هوایی غافلگیرانه ای را به موقعیتهای مشخصی در جنوب دمشق در دستور کار خود قرار داد . با این حال خبرهای اولیه حاکی از آن است که دفاع هوایی سوریه ، موفق شده تا حداقل 7 موشک مهاجم را پیش از رسیدن به اهداف مورد نظر ، رهگیری و منهدم نماید . در جریان این حملات ، چهار فروند جنگنده / بمب افکن چند ماموریته نسل چهار اف-16 نیروی هوایی اسراییل که هسته اصلی ناوگان تهاجمی این نیرو را تشکیل می دهند ، نقاط از پیش تعیین شده ای رامورد اصابت مهمات محمول خود قرار دادند . اگرچه مهمات مورد استفاده در این سری از حملات ، هنوز ناشناخته باقی مانده ( گفته می شود که مهمات شلیک شده ، جنگ افزار هوا به سطح دلیله است . م ) ، اما تصاویر و فیلم های منتشر شده از دقت اصابت ، نشان می دهد که بطور قطع ، یکی از گونه های مهمات هدایت دقیق دورایستا موجود در زرادخانه IAF مورد استفاده قرار گرفته است . در جریان این حملات ، جتهای عبری ، در بردی فراتر از محدوده موثر آتشبارهای دفاع هوایی سوریه و از فراز دریای مدیترانه ، اقدام به شلیک نمودند، هر چند سامانه های دفاع هوایی BuK-M2 و همچنین پانسیرهای سوری که از سوی روسیه در اختیار این کشور قرار گرفته است ، با هدف دفاع از محدوده فرودگاه و جلوگیری از وارد آمدن تلفات ، دست به اقدام متقابل زدند . اما آنچه که دراین میان جالب توجه به نظر می رسد ، علاقه روزافزون نیروی هوایی عبری به استفاده از مهمات دورایستا برای حمله به اهداف راهبردی در عمق خاک سوریه ( به جای اعزام جتهای رزمی به درون سوریه و حمله با مهمات ارزان قیمت غیر هدایت شونده ) است . به نظر می رسد که برنامه ریزان نظامی IAF به این نتیجه رسیده اند که شبکه دفاع هوایی سوریه همچنان درحال توسعه است و بتدریج ریسک حمله افزایش پیدا خواهد کرد . از سویی دیگر ، فضای هوایی لبنان ، محبوب ترین کریدور موجود برای اجرای حملات دورایستا بر علیه سوریه بشمارمی رود ، تا جایی که برخی از نظامیان ارشد آمریکایی حاضر در منطقه معتقدند که حداقل در ماه های اخیر ، IAF بارها ازفضای هوایی لبنان برای حمله یا اجرای عملیات اطلاعاتی بر علیه سوریه ، استفاده نموده است . به گفته این نظامیان ارشد ، نیروی هوایی اسراییل با مشابه سازی سیگنالهای ارسالی ترانسپاندرهای آمریکایی ( یک مورد در بهار 2018 ) به راحتی از فضای هوایی عراق و اردن برای حمله به سوریه استفاده نموده اند . تاکتیکهای متنوعی تری نیز در دستور کار IAF قرار دارد ، چنانکه خدمه هوایی عبری با استفاده از هرج و مرج فعلی در سوریه و عدم پوشش کامل فضای هوایی این کشور ، با قرارگرفتن در پوشش راداری هواگردهای در حال پرواز در منطقه ( بعنوان مثال ، حادثه ساقط شدن هواگرد شناسایی روسی IL-20) اقدام به اجرای حملات نفوذی بداخل خاک سوریه می نمایند . بااین حال ، علیرغم حملات دائمی نیروی هوایی اسراییل به شبکه در حال توسعه دفاع هوایی سوریها ، ظاهرا" تقویت این نیرو در دستور کار روسها قراردارد و همین امر موجب شده تا تناوب حملات ، حتی بصورت دورایستا از سوی IAF کاهش محسوسی را بخود ببینید . از یک نظر ، تحویل سامانه های دفاع هوایی BuK-M2 و پس ازآن پانسیر که هم اکنون ، بصورت فعال در حال خدمت است و دورنمای تحویل کامل سامانه های S-300PMU-2 ( که هنوز مشخص نیست بطور کامل عملیاتی شده یا خیر ) ، زنگ خطر را رسما "برای IAF بصدا در آورده و این خود نیازمند تغییر استراتژی و تاکتیک ها از سوی این نیرو خواهد بود . در سوی دیگر ماجرا ، نیروی هوایی سوریه که تا میانه دهه 70 میلادی ، با کمک های اتحاد شوروی ، پابه پای IAF بلحاظ سخت افزاری رشد می نمود ، با قطع کمک ها و سپس فروپاشی اتحاد شوروی ، توان خود رابرای ایجاد بالانس قدرت از دست داد و علاوه براین ، عدم فروش جتهای رهگیری نظیر میگ-31 ( که با فشار لابی اسراییل صورت گرفت ) موجب گردید تا سوریها ، تدریجا" کاربرد تاکتیکهای نامتقارن ( ایجاد یک شبکه وسیع و در عین حال متراکم دفاع هوایی ) را در دستور کار خود قرار دهند . در مجموع ، هراندازه این شبکه دفاع هوایی ، توسعه پیدا کند ( همانطور که در حادثه ساقط شدن اف-16 عبری مشاهده شد ) ریسک حمله به درون خاک سوریه برای IAF افزایش پیدا خواهد کرد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : به عبارات رنگی شده دقت کنید . بن پایه
  14. البته تا اینجا فقط یک ادعاست موارد مشخص شده چی ممکن هست باشند ؟؟ مورد میانه تصویر ، از این زاویه شبیه به رادار نصب شده روی خودرو است ، دو تای بالایی و پایینی هم به نظر می رسد خودروی حمل موشک باشد !!!!!!!
  15. سلام علیکم تصاویر ماهواره ای اهدافی که امروز ( 21 ژانویه 2019) توسط IAF هدف قرار گرفت هاآرتز مدعی هست به نقل از نیروی هوایی اسراییل که اهداف غیر سوری بودند ولی مستنداتی ارائه نشده
  16. آذرخشی از مالایا نیروی هوایی سنگاپور بدنبال خرید اف-35 ، جایگزینی برای اف-16 یا برنامه ریزی برای گسترش ناوگان رزمی وزارت دفاع سنگاپور در روزهای اخیر ( ژانویه 2019) به شکل رسمی از قصد خود برای خرید جنگنده نسل پنجم اف-35 با هدف ارتقاء قابلیتهای رزم هوایی ، پرده برداری نمود که در صورت تحقق این امر و به احتمال بسیار زیاد ، قرارداد منعقده میان دوطرف ، به اولین قرارداد فروش لایتینینگ به یکی از کشورهای جنوب شرق آسیا تبدیل خواهد شد . از یک نظر ، نیروی هوایی سنگاپور ، سابقه ای طولانی در استفاده عملیاتی از جتهای غربی را بخود می بیند و در حال حاضر نزدیک به 60 فروند جنگنده سبک F-16C را در نقش پشتیبانی از جتهای سنگین تر F-15SG مور استفاده قرار میدهد . تعداد و بلوک اف-16 های فروخته شده به نیروی هوایی سنگاپور اما ، در حالی که فالکون ، بعنوان یک پیکربندی رزمی ، به شکل گسترده ای به شرق آسیا صادر شده و مشتریان متعددی نیز هم اکنون آن را بکار گرفته اند ،اما صدور فناوری پیشرفته ای نظیر جتهای F-15SG به این منطقه که قابلیت دوگانه و ارزشمند اعمال برتری هوایی و اجرای ماموریتهای ضربتی دوربرد را توامان در اختیار دارد ، حاکی ازآن است که ایالات متحده ، در یک بحران احتمالی ، حساب ویژه ای بر روی نیروی هوایی سنگاپور برای خنثی نمودن تهدیدات بازکرده است . مضاف براینکه نیروی هوایی این کشور ، پس از تحویل کامل ایگلها ، از یک نیروی کوچک مسلح به جتهای دو موتوره سبک F-5E که پیش ازاین در جریان یک برنامه ارتقاء ، توانایی حمل مهمات هوابه هوای دوربرد AIM-120 را یافته اند ، به یک نیروی راهبردی که بصورت قابل توجهی قابلیت اجرای حملات دوربرد را خواهد داشت ، تبدیل میشود . وزیر دفاع سنگاپور ، "نگ انگ هن " در این ارتباط ، وزیر دفاع سنگاپور ، "نگ انگ هن " پیشتر در ژوئیه 2018 اعلام نمود که این کشور بدنبال یک گزینه جایگزین برای اف-16 های عملیاتی نیرو بعنوان یک مکمل سبک است . وی در خصوص قراردادهای نظامی که قرار است در آینده به اجرا درآید ، چنین پاسخ داد که اف-16 ، بتدریج تا سال 2030 می بایست با یک پیکربندی پیشرفته تر جایگزین شود ، اما جایگزینی به معنای این نیست که فالکون ها از رده عملیاتی خارج خواهند شد ، بلکه یک بازه 8 تا 10 ساله برای تثبیت فناوری های جدید تر در نیروی هوایی موردنیاز است که این خلاء با حضور اف-16 جبران خواهد شد . در این خصوص ، وی معتقد است که " شما باید ابتدا بدانید که چه پیکربندی احتیاج دارید ، نیازمندی های شما چه ماهیتی دارد ، و اینکه به چه شیوه ای قصد دارید تا خدمه هوایی را با استانداردهای روز آموزش دهید ، بویژه اینکه بدلیل ماهیت جغرافیایی سنگاپور ( یک کشور جزیره ای ) ، بخش عمده ای از آموزش ها در شرایط جوی نامناسب و برفراز آب قرار است صورت پذیرد . بدین ترتیب ، درصورت فروش جتهای نسل پنجم F-35A به سنگاپور که هم اینک به حسگرها و سامانه جنگ الکترونیک پیشرفته مجهزاست ، یک پیشرفت اساسی در نیروی هوایی این کشور ، در مقایسه با جتهای آنالوگ اف-16 سی صورت خواهد گرفت . ضمن اینکه برخی خبرهای حاکی ازآن است که سنگاپور به خرید گونه F-35B با توانایی نشست و برخاست کوتاه (STOVL) از باندهای کوتاه یا ناآماده نیز علاقه مند شده که از یک نظر یک دارایی ارزشمند با توجه به فضای محدود موجود در این کشور برای احداث فرودگاه های نظامی خواهد بود . با این وصف ، آیا امکان جایگزینی اف-35 با اف-16 های موجود وجود دارد یا اینکه فالکون ها ، همچنان به خدمت رزمی خود ادامه میدهند ، هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد . F-16V ضمن اینکه خبرهای غیررسمی نیز حاکی ازآن است که این نیرو قصد دارد تا تمامی فالکون های خود را به استاندارد F-16V ( یک جت رزمی نسل +4 که احتمالا"قابل مقایسه با فناوری مورد استفاده در اف-35 است ) بروزرسانی نماید واین احتمال ادامه خدمت این جنگنده را تا سال 2030 قوت می بخشد . در نتیجه ، اگر این دو برنامه به موازات یکدیگر انجام پذیرد ، نیروی هوایی سنگاپور با یک جهش بزرگ ، خود را با نیازمندیهای رزمی قرن بیست و یکم تطبیق خواهد داد . پی نوشت : 1- نکته جالب این متن ، تلاش یک کشور کوچک جنوب شرق آسیا ، برای افزایش توانمندی های ضربتی دوربرد ( بدون آنکه تهدید خاصی متوجه آن باشد ) هست . 2- نیروی هوایی ، پایه ، اساس و بنیاد جنگ در قرن بیست و یکم محسوب میشود و تنها سازمان های مسلحی قادرند موجودیت خود رابعنوان سازمان های غالب ( پیروز ) تثبیت کنند که به تقویت این نیرو بشکل جدّی اهتمام ورزند . 3- به ارتقاء پیکربندی اف-5 در نیروی هوایی سنگاپور دقت کنید که به چه شکل ، یک جت دهه 50 میلادی ، با یک ارتقاء منطقی ، به یک هواگرد رزمی در دودهه نخست قرن بیست و یکم ( نزدیک به 50 سال خدمت ) تبدیل شده است . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  17. سلام علیکم - صبح شما بخیر طبیعی هست این مساله ، افق نگاه و تحلیل فردی که تا پنجم ابتدایی تحصیل کرده با شخصی که دیپلم دارد ، قطعا" متفاوت هست . در همین راستا هم فرماندهان یک ارتش موج اولی افق دید محدودتری در مقایسه با فرماندهان یک ارتش موج دومی دارند ( مثال ساده آن هم ارتش بریتانیای مجهز به مسلسل در برابر بومیان افریقا در قرن نوزدهم هست ) با قید این نکته که سطح فناوری سخت افزار اجازه استفاده بهینه را به شما بدهد ، واضح هست که با سطح فناوری دهه 40 میلادی قرن بیستم ، نمی شود به جنگ فناوری دهه دوم قرن 21 رفت . در خصوص تجربه هم ، این را باید خاطر نشان کرد الزام برای استفاده از این مورد ، توجه و نشر آن هست و این خودش ، به موارد دیگری متصل میشود که نیاز به تشریح مفصل تری دارد این موردی هم که فرمودید ، به نظرم یک مقدار عجیب به نظر می رسد ، هلفایر یک موشک ضد زره هست با ماموریت مشخص ، موشکهای کروز زمین پایه ، دریاپایه و هواپایه هم ماموریتی مشخص در سازمان رزم یک سازمان مسلح دارند . طبیعتا" در آن رویدادی که مد نظر شماست ، ارتش آمریکا برای غافلگیر کردن شبکه دفاع هوایی عراق ، به جای شلیک کروز که جلب توجه می کرد ، در نهایت اختفاء به ایستگاه های راداری عراقی ها نزدیک شد و با هلفایر آنها را منهدم کرد تا مسیر را برای گروه های بمب افکن ائتلاف باز کند . این موردی هم که فرمودید ، بسیار عجیب هست !!!! الان هر کشوری ، بنا بر مقتضیات خودش ( سیاسی ، فرهنگی ، امنیتی ، جغرافیایی ، اقتصادی ) راهبرد مورد نیازش را تدوین می کند ، البته این استراتژی در برخی موارد با سایر واحدهای سیاسی اشتراک پیدا می کند که نمود آن را در قالب پیمان های نظامی نظیر ناتو ، شانگهای و.... می بینید
  18. واقعیت ماجرا ، بطور کامل نشان میدهد که نیروی هوایی را بطور کامل از رده خارج کردیم . حالا میشود با کلمات ، واقعیت را پنهان کرد ولی چیزی از واقعیت ماجرا کم نمی کند . روبرو شدن با این وضعیت یک مقداری سخت هست و اگر در خود نیرو این واقعیت محض ( حداقل در رده فرماندهان ) نادیده گرفته میشود ، تحلیلگرهای نظامی ، نظر دیگری دارند . سناریوی بدبینانه این روند هم ، احتمالا " بشرح ذیل هست ... سبز : منطقه پرواز ممنوع جنوب عراق آبی : منطقه پرواز ممنوع شمال عراق زرد : منطقه پرواز ممنوعی که بعدا" گسترش پیدا کرد حالا طبق اطلاعات موجود( IRAQI MIRAGE IN COMBAT ) در محدوده سفید رنگ ، 17 پایگاه هوایی داشت که مستقیم زیر دید و تیر نیروی هوایی ائتلاف بود و هر جنبنده ای ( از جمله TEL یگان موشکی اش ، یعنی آن چیزی که از بازرسی آنسکام باقی مانده بود ) به راحتی آب خوردن ، درصورت هر گونه تحرک غیر متعارف ، کشف و منهدم میشد . وقتی توسعه نظامی ، بدلایل مختلف ، متوازن نیست ، چنین تحلیل هایی اتوماتیک قابل رصد می شود . البته این فرموده شما هم باید با تردید قابل توجهی بررسی شود ، چون شرایط یک مقداری با حداقل 20 سال گذشته یک مقدار تفاوت پیدا کرده ، نمونه واضح آن هم توسعه آهسته ولی پایدار چینی ها و با یک روند کُند تر ، روسها این فاصله فناوری را دارند پُر میکنند خرسهای چهارموتوره جدید روسی برای نیروی هوایی JF-17 های بیشتر برای نیروی هوایی میانمار خروج یکصدمین فروند از جنگنده SU-35 FLANKER-E از خط تولید نمایش دندانهای جدید J-20 تسلیح جتهای پنهانکار سوخو-57 به موشکهای فراصوت Kh-47M2 کینژال
  19. سلام علیکم تصور می کنم با این تحلیل شما ، همین الان تمامی هواگردهای موجود را اوراق کنیم به صرفه تر باشد ،( بلحاظ هزینه سوخت ، تعمیر و نگهداری ، آموزش خدمه و .... ) . ضمن اینکه تمامی تجربیات رزمی 8 سال جنگ را هم ، نادیده بگیریم ، چون به همین راحتی ، مهمترین فاکتور را در قرن بیست و یکم نادیده گرفتید .برای داشتن یک تصویر کامل از وضعیت ، تصور از آینده ( شامل چشم انداز ، سناریوها ، آرمان ها ، مفاهیم نوظهور و برنامه بلندمدت ) یک بخش مهم از توسعه دکترینی هست . =============== البته پاک کردن صورت مساله ، به جای صرف زمان برای برطرف کردن گلوگاه هایی که در آن مشکل وجود دارد ، همیشه آسان ترین راه حل بوده و ظاهرا ما در کشور همین مساله را داریم دنبال می کنیم
  20. " شناسایی تاثیرات مطلوب و نامطلوب یک محیط عملیاتی ( حالا در هوا ، زمین ، دریا ، زیر سطح و فضا ) در مجموع باعث ایجاد یک تصویر مشترک از این محیط عملیاتی در میان سلسله مراتب فرماندهی شده و این مساله ( ایجاد تصویر عملیاتی مشترک ) ، حوزه فناوری را به حوزه تاکتیک و سپس به حوزه راهبرد و درنهایت به حوزه دکترین متصل می کند و این در یک نگاه کلان منجر به یک رفتار منسجم و هماهنگ می گردد . به واژه رفتار منسجم و هماهنگ بیشتر دقت بفرمایید
  21. سلام علیکم تا جایی که بررسی کردم ، کشورهای عضو ناتو که با بالگرد میل-17 پرواز میکنند ( مثل بلغارستان ) سالی 180 ساعت پرواز را باید پُر کنند که از این رقم ، 40 ساعتش با شبیه ساز هست . در خصوص جتهای رزمی ، بنده 4-5 سال قبل ، رقم 300 ساعت را شنیده بودم ولی الان رفرنس ها را دیدم ، بین 220-200 ساعت در سال مثلا در فرانسه ، خلبانهای جتهای رزمی تا 250-150هم ساعت پروازی دارند در بریتانیا ، بین 240 -180 ساعت در سال اسلواکی ، 70 ساعت در سال نیروی هوایی آمریکا ، 250 ساعت در سال نیروی دریایی ایالات متحده ، به نقلی 400 ساعت در سال نیروی هوایی هند 300 ساعت نیروی هوایی اسراییل ، در دهه هشتاد ، 700 ساعت در سال !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! الان بین 220 - 180 ساعت نیروی هوایی آلمان ( بسته به درجه نظامی ) بین 150 تا 200 ساعت نیروی هوایی پاکستان : 312-156 ساعت
  22. سلام علیکم برای پرهیز از انحراف در تاپیک ، پست ارزشمند شما به این تاپیک جدید منتقل شد دقت بفرمایید ، این جمله را چه کسی فرمودند ؟ فرماندهی محترم فعلی نیروی هوایی ( یعنی تصمیم گیر اصلی در نیرو ) حالا وقتی فرمانده نیرو ، چنین اعتقادی داشته باشند ( که ظاهرا نشان دهنده اعتقاد ستاد کل هم هست ) برداشت بنده و امثال بنده از این فرموده ایشان ، این هست که ما مشکلی نداریم و اوضاع خوب هست !!!!! حالا الحق و الانصاف ، یک مقدار اگر اخبار منطقه را دنبال بفرمایید ، تحلیل فرمانده نیرو و بالتبع ستادکل چقدر با واقعیت امر مطابقت دارد ؟؟ طبیعتا" نمیشود از این جمله به راحتی عبور کرد ، بدلیل اینکه این تحلیل از یک نظامی رده پایین بیان نشده ، فرمانده محترم نیرو این را فرمودند تمام این فرموده های شمادرست و متین ولی بالاخره ، شما باید یک پیکربندی به روز را برای شلیک این مهمات داشته باشید یا خیر ؟؟ به نظر شما ، مجموعه هواگردهای فعلی موجود ، تا چه زمانی قابلیت تعمیرو نگهداری و ارتقاء دارند ؟؟ به سال ورود جتهای موجود دقت کنید اف-5 : 1969 ( 50 سال ) اف-4 : 1971 ( 48 سال ) اف-14 : 1976 ( 43 سال ) میگ-29 : 1993 ( 26 سال ) سوخو-24 : 1993 ( 26 سال ) اینجا بحث مهمات محمول نیست ، اصل ماجرا ، پیکربندی هوایی است که باید این مهمات را با خودش حمل کند این را به ضرس قاطع عرض می کنم خدمت شما ، خانواده آذرخش ( کوثر ، صاعقه و... ) و قاهر ، هیچکدام با استانداردهای یک جت رزمی نسل5 مطابقت ندارند و این مساله در تاپیک های خودش مفصل بررسی شده ولی در جای خودش ، کار ارزشمندی هست. در خصوص سیر نزولی هم ، اگر به خلبانهای نیرو دسترسی دارید ، سئوال کنید ، در بازه زمانی یک سال ، چند ساعت پرواز آموزشی/ رزمی دارند ؟؟ نکته : استاندارد ناتو در این حوزه 300 ساعت برای هر خلبان هست تا آمادگی خودش را حفظ کند
  23. ببر آمور برای کره جنوبی دریافت اولین جتهای پنهانکار اف-35 در مارس 2019 سئول : براساس اخبار منتشر شده در روزنامه های کره جنوبی ، نیروی هوایی این کشور به احتمال زیاد نخستین فروند از جنگنده های پنهانکار F-35A سفارش داده شده خود را در مارس2019 از شرکت سازنده ، تحویل خواهد گرفت . به گفته این روزنامه کره ای ، نخستین دو فروند از لایتینینگهای سفارشی تا پایان ماه مارس به کره جنوبی تحویل و پس از اتمام تستهای اولیه ، در آوریل یا مه 2019 بطور کامل عملیاتی خواهند شد . طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، از این پس ، در هر ماه ، دو فروند هواپیما تحویل میشود و در مجموع تا انتهای 2019 ، نیروی هوایی کره جنوبی ، حداقل 10 فروند اف-35عملیاتی را در اختیار خواهد داشت . پیش ازاین ، مقامات ارشد نیروی هوایی این کشور، شش فروند از این جتهای پنهانکار را در پایگاه هوایی لوک ( آریزونا) تحویل گرفته و در حال فراهم نمودن مقدمات لازم به منظور ارسال آنها به کره جنوبی بودند . ناظران نظامی براین اعتقادند که نیروی هوایی کره جنوبی ، برای خرید هر فروند از این جتها نزدیک به 120 میلیارد وون ( چیزی در حدود 112 میلیون دلار ) هزینه نموده اند . در اوایل سال گذشته میلادی ، مقامات نظامی کره ای اعلام نموده بودند که خرید جتهای نسل 5 اف-35 ، یک نقطه عطف در افزایش آمادگی رزمی نیروی هوایی این کشور بحساب می آید و در همین چهارچوب ، انتظار میرود که لایتنینگها ، در کنار ناوگان F-15K و فالکون های کره ای ، تبدیل به یک "تغییر دهنده جریان بازی " در ارتش این کشور شوند . مونتاژ نخستین اف-35 برای کره جنوبی ، در اوایل سال 2018 در خط تولید شرکت لاکهید – مارتین واقع در فورت ورث تگزاس آغاز گردید . اولین گروه از خدمه هوایی و زمینی کره ای نیز در اواخر سال 2017 ، به ایالات متحده اعزام شدند تا آموزش های لازم را دریافت نمایند و پس از اتمام این آموزش ها ، خدمه کره ای ، نخستین پرواز مستقل خود با اف-35 را در ژوییه 2018 به نمایش گذاشتند. پی نوشت : نکته مشترک و جالبی در خصوص ماهیت خریدها در حوزه نیروی هوایی برای همه کشورها وجود دارد ، به تقریب ، همه کارشناسان نظامی معتقدند که نیروی هوایی ، به یک "تغییر دهنده جریان بازی " در نبردها ، تبدیل شده است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  24. حسن باقری نیز در جلسه‌ای دیگر در جمع فرماندهان به نکته‌ی بسیار مهمی اشاره کرد: «کار کردن قبل از عملیات خیلی سخت شده، ولی تلفات دادن در داخل عملیات خیلی ساده شده. هیچ به روی خودمون هم نمی‌یاریم. اول جنگ بچه‌های تبریز تو دهلاویه ۷۰ تا شهید دادند، خدا شاهده همه تنشون می‌لرزید. حالا، ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ تا، اصلا انگار نه انگار، اگر فردا هم بهمون بگن صدهزارتا! مثل این‌که عددها، ۱ با ۱۰۰۰ مثل این که فرقی نداره، تخریب‌چی اومده می‌گه آقا یه گردانی رو معبر کنار دستش باز کردیم به فرمانده گردان می‌گیم آقا معبر ۳۰۰ متر دست چپه بیار نیرو را از دست چپ، از معبر میدان مین ببر، بعد دراومده به بچه‌ها میگه کی داوطلبه که بره روی میدان مین. من خودم جوابی ندارم برای این‌که روز قیامت بدم». (متن سخنان در مستند آخرین روزهای زمستان آمده است). سئوال اینجاست ، میراث شهید حسن باقری ( دقت ، صراحت ، جسارت ، شجاعت ) ، برای نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ، دقیقا" چه ماهیتی دارد ؟؟؟ متن صحبتهای بازسازی شده شهید حسن باقری