alala

و ناگهان ، چقدر زود ... دیر شد ، نگاهی به رویداد انفجار پایگاه موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

شرمنده دوستان كه اين وسط، اينطور آيه‌ي يأس مي‌خونم.
ولي فكر نمي‌كنين يه ذره خوش‌باور هستين؟!!
كاري به سرپوش گذاشتن تابلو اين واقعه ندارم. ولي شما حتي يه لحظه به فكرتون خطور نكرده كه تست موشك، وسط پادگان چقدر با عقل جور درمياد؟!!

موشك هم كه دستگاه هم‌زن برقي نيست كه بزنيم به برق ببينيم كار مي‌كنه يا نه!! فكر كنم يه كمكي فرق كنه!

اونم براي كسي كه بنا به ادعاي رسانه‌ها، پدر موشكي ايران هست و قطعاً كلي سابقه و تجربه در تست انواع و اقسام موشك‌ها داره.

پس يكم احتمال نمي‌دين كه ...؟!!

نه! چرا! درسته ديگه! اصلاً حالا كه اينطور شد از وسط پادگان مي‌خواستن لانچ كنن به مقصد كوير لوت! چه اشكالي داره؟‌ مردم شهر هم مي‌ديدن و كلي حال مي‌كردن! icon_razz
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امان از تئوری های توطئه ! ... شما دیگه چرا icon_razz


[quote]ولي فكر نمي‌كنين يه ذره خوش‌باور هستين؟!!
كاري به سرپوش گذاشتن تابلو اين واقعه ندارم. ولي شما حتي يه لحظه به فكرتون خطور نكرده كه تست موشك، وسط پادگان چقدر با عقل جور درمياد؟!![/quote]
مصطفی جان تست موشک رو وسط وسط خود خود پادگان انجام میدن !! . و مکانهای خاصی که بدین منظور تعبیه میشه . اساس این تست ها هم تعیین میزان کشش و توان موتور هست و این تست ها افقی اند نه عمودی که بخواد به کویر لوت شلیک بشه ...

بهتره تصاویر صفحه قبل رو مجدد نگاه بفرمایین .

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mURI_temp_f9ce052d.jpg[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شهادت برای این مردان کمترین مزد بود و از دست دادنشون برای ما یه ضایعه جبران ناپذیر . خدایا شفاعتشون رو در صحرای محشر شامل حال ما هم بکن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان گرامی و کاربران عزیز دقت کنند :
[quote]
من نام كاربريه خودم رو از روي رادار روشن ساز و ردگير سيستم پدافند هواييه هاك يا شاهين به نام ILLUMINATOR برداشتم و اين رو بيشتر بچه هاي سايت ميدونن حتي

خودم تو يه تاپيك هم دربارش صحبت كردم و به شوخي از اين رادار پرتوان تعريف كردم و گفتم چون اسم خودمه كارش حرف نداره[/quote]
دوست گرامی ILLUMINATOR توضیحی رو در رابطه با انتخاب نام کاربریشون ارسال کردن که بخشی از اون رو در بالا قرار دادم.
چون در این تاپیک علنی صحبت کردم ، از لحاظ شرعی،عرفی میبایست در همین تاپیک از ایشون عذرخواهی کنم. البته در پی ام هم از بابت اشتباه عذرخواهی شد. ولی کماکان باقی صحبتها نظر شخص بنده خواهد بود.انشاالله که همگی موفق باشین.
.................................................
قبول دارم که نبود خبرنگاران متخصص در مسائل نظامی باعث تشکیک در اعلام علت حادثه شد و از این فرصت رسانه های بیگانه کمال سوء استفاده رو بردند.
نظر حقیر این هست که، صنایع خودکفایی موفق به تهیه سوخت جدیدی برای موشکها شدن که باعث افزایش در برد موشکها شده (چه نظامی و چه پژوهشی)و حادثه زمانی رخ داده که این سوخت در حال انتقال برای تست گرم از انبار بوده (حال شما بفرمائین ذاغه مهمات ).
این سوخت بخاطر حساسیت بالایی که داره نیازمند تجهیزات ایمنی جدید و افراد خبره هست که در اولین تست ،دچار مشکل شد.
اینکه بعضی از دوستان میگن که عموی گرامیشون گفته که باید تا 1 ساعت صدای ترق و تروق بده اون مربوط به انفجاز ذاغه مهماتی چون فشنگ و نارنجک و ..... هست.
باز هم علو درجات برای از دست رفتگان این حادثه دارم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر اون پست مربوط به بوستر صحت داشته باشه. که به نظر میاد همین طور هست. پی لود موشک های ما به شدت افزایش خواهد یافت. یعنی این که کلاهک هایی با قدرت انفجاری چند برابر و حتی خوشه ای موثرتر که می تونه از سپرهای دفاعی به راحتی عبور کنه ...
کار برای غربی ها خیلی سخت خواهد شد.

حتی راه برای یک مورد دیگه هموار میشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اینطور که رسانه ها ؛ تو این چند روز از شهید تهرانی مقدم نوشتند ، همچون شهادت دکتر شهریاری ، شهادت ایشون هم افسوس عمیق دیگری بر جا می ذاره.
کسانی که هم در عقیده نخبه بودن و هم به لحاظ علمی.
آن شاءا... که همکارانشون بتونن جای ایشان رو پر کنند.
خداوند بیامروزتشون.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام جناب سرلشكر؛
[quote] شکل گیری معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات در دوره ریاست جمهوری جناب هاشمی رفسنجانی بود که دلایل خاص خود رو داشت و [b][color=darkblue]بسیار توجیه پذیر[/color][/b] بود.
قرار بر این بود که خود وزارت خونه به نحوی منابع مالی جهت پروژه های از پیش تعریف نشده رو تامین کنه. فکردرست و منطقی بود ولی در عمل بعد از چند سال باعث رخنه عده ای از خارج از وزارت خانه به داخل شد که بلافاصله همه دکان و بقال و مشتری و بلده چی جمع شده و از نوع سازماندهی شد...!
حتی در اون برهه شرکتهای کامپیوتری شکل گرفت که ماحصل اون ورود فیلمهای بروز آمریکایی و اروپایی با کیفیت عالی ،حذف صحنه های زنده و همراه با زیر نویس و ترجمه بسیار عالی بود که استقبال گسترده ای هم شد تا اونجا که بساط ویدئوها (غالبا با مارک سوپرا !!! ) برچیده گردید.
پس امیدوارم شما متوجه درک لزوم اون موقع برای برخی تغییرات شده باشین. من اقدامات دولتمردان رو معمولا زیر ذره بین نمیبرم. چون در اون زمان و با سطح سواد زمان ،ما اون تصمیمات اتخاذ گردیده بود.
این جریان هم به مدد رهبر فرزانه انقلاب ، به شکلی فیصله پیدا کرد که وزارت مشکل مالی پیدا نکند.
[/quote]
ممنون از توضيحات شما؛ ولی به عقيده من كار زشت و نادرست در هيچ زمان و موقعيتي توجيه شدني نيست. البته ممكن است آنچه شما درباره وزارت اطلاعات فرموديد تا حدود زيادي درست باشد ولي متاسفانه درباره زير مجموعه های سپاه به هيچ عنوان درست نبوده و به صورت ذاتی موجب عدم تمرکز بر وظايف اصلی اين نهاد خواهد شد (مشکل اصلی).
[quote]
خیلی مایل هستم که این مساله و نظر شما رو (اگه متعلق به خودتون هست) با توضیح بیشتر بشنوم. که چطور متوجه شدین که نیاز به تصفیه وجود داره.
اما در بخش بعدی فرمایشتون باید بگم پروژه الماس سیاه رو ظاهرا خوب متوجه نشدین و ازتون میخوام که در منابعتون تجدید نظر کنین.
[/quote]
شايد من منظورم را با واژه نادرست "تصفيه" بيان نمودم. منظور من تصفيه خونين و از اين دست نبود؛ بلکه تعريف مجددی از اولويتها برای اين وزارتخانه و گماردن افرادی با تواناييهايی متناسب با اين اولويتها در مناصب مربوطه است. در مورد منابع هم، منظور حضرتعالی را متوجه نشدم ولی در اين که به جز بازمانده های گروهک تروريستی منافقين، عملاً چيزی به نام اپوزيسيون ايرانی برای کشورمان وجود ندارد کوچکترين شکی برای خود متصور نيستم. از اين رو، در شرايط خطير کنونی به هيچ عنوان صرف هزينه مادی و انسانی برای مقابله با اپوزیسيون وجود نداشته را به عنوان يک اولويت برای نهادهای اطلاعاتی اصلی کشور درست نمی دانم (نظر شخصی).
درباره سايت موشکی بيدگنه و موضوع اين تاپيک هم نمی دانم آيا اجازه بحث بيشتر با استناد به تصاوير هوايی از اين سايت را به عنوان کاربری معمولی دارا هستم و يا نه. ممنون می شون اگر راهنمايی بفرماييد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]كاري به سرپوش گذاشتن تابلو اين واقعه ندارم. ولي شما حتي يه لحظه به فكرتون خطور نكرده كه تست موشك، وسط پادگان چقدر با عقل جور درمياد؟!!

موشك هم كه دستگاه هم‌زن برقي نيست كه بزنيم به برق ببينيم كار مي‌كنه يا نه!! فكر كنم يه كمكي فرق كنه! [/quote]

مصطفي جان!
اتفاقا اين واقعه، جزو اون وقايعي بود كه اصلا روش سرپوش گذاشته نشده ...

خيلي هم خوب و صادقانه مسائل رو منتشر كردند. ( هرچند كه من انقدرش رو هم فكر نميكردم، انجام بدن)
حتي دوستاني اينجا بودند كه ميگفتن نبايد همينقدر هم اطلاع رساني بشه؛ اما انجام دادند.

من نميدونم شما از كجا به اين قضيه سرپوش گذاشتن رسيديد؟
شايد هم اطلاع خاصي داريد شما و ما نداريم.( كه در اون صورت،​بنده ترجيح ميدم نظري ندم)


[quote]ولي شما حتي يه لحظه به فكرتون خطور نكرده كه تست موشك، وسط پادگان چقدر با عقل جور درمياد؟!! [/quote]

اتفاقا دقيقا اين جور تست​ها در اون پادگان الحديد بارها انجام شده و روش و شيوه هم به همين شكل بوده ...

احتمالا منظور شما تست گرم موشك و يا Launch موشك بوده.
كه در اون صورت بايد عرض كنم كه حرف از تست بوده،​ نه لانچ كردن موشك.

[quote]نظر حقیر این هست که، صنایع خودکفایی موفق به تهیه سوخت جدیدی برای موشکها شدن که باعث افزایش در برد موشکها شده (چه نظامی و چه پژوهشی)و حادثه زمانی رخ داده که این سوخت در حال انتقال برای تست گرم از انبار بوده (حال شما بفرمائین ذاغه مهمات ).
این سوخت بخاطر حساسیت بالایی که داره نیازمند تجهیزات ایمنی جدید و افراد خبره هست که در اولین تست ،دچار مشکل شد. [/quote]

گفتن و نگفتنش رو من نميدونم كه درسته يا نه! در صلاحيت تشخيص افراد ديگري است.

اما مطلب بالا رو به نوبه خودم icon_razz كاملا تاييد ميكنم [size=7]( هر چند كه من در حدي نيستم كه بخوام، صحبت​هاي استاد آرماني رو تاييد كنم)[/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]او که آمد، هنوز خم‌پاره را سر و ته در قبضه می‌انداختیم. او که می‌رفت، غرب امریکا در تیررس ما بود …[/quote]
نصیرجان دستت درد نکنه ولی این قسمت با بقیه قسمت های کمی متفاوت میشه درصد تایید این حرف ها رو بگین icon_razz
--------------------------------------------------------------------
برای روشن شدن بهتر موضوع باید بگم که اگر سانفرانسیسکو رو غربی ترین نقطه آمریکا در نظر بگیریم از شرق به غرب حدود8500 مایل(حدود13000کیلومتر) واز غرب به شرق کره زمین حدود13000مایل(حدود18000کیلومتر)است(نزدیک ترین حالت با تقریب در نظر گرفتم البته چون ایالات متحده با ایران هم مدار هست کروی بودن زمین و همین طور به دلیل سرعت زیاد موشک سرعت گردش زمین تاثیر زیادی نمی گذارند دور و بر 100تا200کیلومتر بالا پایین!!) البته وقتی کشوری به بردهای بالا با دقت دست پیدا کنه برد های بیشتر اونقدر سخت نیست ولی مشکل درصد خطای بالای موشک هست که جز با کلاهک های نامتعارف قابل حل نیست :lol:
البته اگه از ونزوئلا یا جای دیگه درنظر بگیرم تقریبا تمام آمریکا تو برد سجیل وبخشی تو برد قدر قرار می گیرند،دوستان نظرشون چیه :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

[align=justify]
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: ما همیشه آماده‌ایم و به پشتوانه قدرت موشکی که این شهید بزرگوار حسن تهرانی‌مقدم ایجاد کرده است، تمام مراکز اسرائیلی‌ها در هم خواهیم کوبید.
سردار سرلشکر غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در گفتگو با فارس، با اشاره به ادعای برخی منابع غربی مبنی بر دخالت صهیونیست‌ها در انفجار اخیر یکی از پادگانهای سپاه، گفت: آنها به هیچ عنوان توان انجام چنین کاری را ندارند.

وی افزود: آنها هر حادثه طبیعی که در طول این 30 سال، از سقوط هواپیمای چندنفر از نظامیان گرفته تا هر حادثه‌ای که بر حسب مسائل معمول اتفاق افتاده را به خودشان نسبت داده‌اند.

رشید ادامه داد: موساد، سیا و یا هر سرویس اطلاعاتی دیگر به هیچ وجه قدرت چنین کاری را ندارد به ویژه که سردار حسن تهرانی‌مقدم بسیار انسان دقیقی بود و مسائل امنیتی را به شدت رعایت می‌کرد.

جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح همچنین در خصوص تهدیدات اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، تاکید کرد: آنها قدرت چنین کاری را ندارند و این یک نوع جنگ روانی است و معمولا برای فشار بر اروپایی‌ها و سایر کشورهای دیگری که فکر می‌کنند، آمریکا را همراهی نخواهند کرد، این حرف‌ها را می‌زنند.

رشید در پایان تصریح کرد: البته ما همیشه آماده‌ایم و به پشتوانه قدرت موشکی که این شهید بزرگوار حسن تهرانی‌مقدم ایجاد کرده است، تمام مراکز اسرائیلی‌ها در هم خواهیم کوبید.

90/08/29
منبع: خبرگزاری فارس
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900825001419[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر مياد كه در اون پادگان يك آزمايشگاه تست موتور هاي استاتيك موشك قرار داشته....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما تو رباط کریم به شدت احساسش کردیم!!!!!!!!!من سر کلاس کنکور بودم همه از ترس زلزله و حمله آمریکاو... زدند بیرون! کلاس تعطیل شد!!! icon_razz

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
شنیدم که انفجار در اثر تست سوخت موشک بوده و شهدا در حال انجام مراحل پایانی یک پروژه تحقیقاتی بودند
من خودم از سوخت موشک و ترکیباتش چیزی نمیدونم ولی همون منبع معتبر میگفت که سوخت موشک خیلی خیلی حساسه

باید صبر کنیم ببینیم چی رونمایی میکنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این شهید عزیز نقل مي کرد که من به ژنرا ل های روسی با اطمینان گفتم که ما می توانیم به اين فناوري دست پيدا كنيم و همانند این موشك را بسازیم و البته پوزخندی به عنوان پاسخ بر لبان ژنرال های روسی نقش بست.
به گزارش جهان علی رضا زاکانی نماینده مردم تهران با ذکر و یاد شهید مقدم از شهدای حادثه ملارد، خاطره ای از این شهید بزرگوار نقل می کند که خواندنی است: روزی با هم از نماز جماعت برمی گشتیم و از هر دری صحبت می کردیم؛ [color=blue]به ناگاه ایشان از سفر خویش به روسيه به اتفاق هياتي برای خرید يكي از سيستم هاي موشكي دقيق روسي كه سامانه اي با برد ۳۰۰ كيلومتر و ضريب اطمينان بالا بود؛ سخن گفت. اين موشك مي توانست با كمترين اختلاف و انحرافي به هدف خود برخورد كند و اين فناوري تنها در انحصار روسيه قرار داشت[/color]. مذاكرات براي خريد اين موشك به سرانجام نرسيد چرا كه آن ها اين سامانه را جزو سلاح هاي استراتژیک و مبنایی خود مي دانستند و به دليل حساسیت ويژه اي كه روس ها داشتند، از دادن موشك سر باز زدند.

این شهید عزیز نقل مي کرد که من به ژنرا ل های روسی با اطمینان گفتم که ما می توانیم به اين فناوري دست پيدا كنيم و همانند این موشك را بسازیم و البته پوزخندی به عنوان پاسخ بر لبان ژنرال های روسی نقش بست.

او می گفت در برگشت از سفر روسیه تمام هم و غم من این شد که نمونه این موشک روسي را بسازم اما دائما در مسیر انجام تست هاي موشك اخلال به وجود مي آمد.

این شهید عزیز بیان می کرد که براي حل اين مشكل به خدا توكل كردم و به ائمه اطهار(علیهم السلام) متوسل شدم؛ به مشهد مقدس رفتم و سه روز در حرم حضرت امام رضا (علیه السلام ) به ايشان توسل کردم و راجع به اختلال پيش آمده به تفکر مشغول شدم.

شهيد تهراني نقل مي كرد كه بعد از سه روز در حرم حضرت رضا(علیه السلام) یک دفعه موضوعی به ذهنش رسید که احساس مي کرد راه حل این مشکل است. طرحی در ذهنش جرقه زد که تعبیر ایشان درباره آن ساده و زیبا بود‎؛ او می گفت: زیارت خودم را تکمیل کردم و سریع برگشتم منزل، دفترچه نقاشی دخترم را گرفتم و آن چه را که در ذهنم بود ترسیم کردم. بعد از بازگشت از مشهد این طرح را مد ل سازی کردیم و به لطف خدا جواب هم گرفتیم و مشكل حل شد.

در یک زمان دیگر شهيد تهراني مقدم نتایج کاري را كه انجام شده بود بر روی رايانه به من نشان داد، واقعا غرورآفرین بود؛ موشك ساخته شده توسط جهاد خودكفايي سپاه در مقایسه با مدل روسی آن در بعضی ويژگي ها برتر هم بود. لذا ایشان اهل توکل به خدا بود و در عبور از موانع و رسیدن به اهداف خود به ائمه معصومین (علیهم السلام) متوسل می‌شد.

لينك خبر : http://www.jahannews.com/vdcfvtdyxw6d1ea.igiw.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط worior
      بسمه تعالی
       
       
      عین الاسد، پایگاهی که باید انهدام کامل را تجربه میکرد.
       

       
       
      مقدمه
      آنچه پیوسته در اخبار و تحلیل های غربی پیرامون ایران میخوانیم، بدون غلو کردن، این است که ایران در منطقه پروکسی هایی دارد که از دید آنها هم تروریست و آدم کش هایی خون آشامند، که به صغیر و کبیر، نظامی و غیر نظامی رحم نمیکنند، گویی که این تروریست ها مدتی در فضا زندگی میکرده اند و ایران این بیگانگان فضایی را برای مقابله با ایالات متحده که در همسایگی خودش قرار دارد به کره زمین آورده  و حق حاکمیت این کشور در همسایگی خویش در ایالت های عراق و افغانستان و ولات عربی خلیج فارس را نقض نموده است. بنابراین لازم است تا با اقدامات بی ثبات کننده رژیمی که خود نیز بر ایالت ایران به غضب و با خشونت و تروریسم حاکم شده و البته با همین پروکسی های تروریست اش بشدت مقابله نمود، آنهم با هر ابزاری، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و ... گذشته از این دلایل بسیار محکم برای مقابله با ایران و شیعیان!، آمریکا دلایل اقتصادی محکمتری برای حفاظت از ایالت عراق دارد و آنهم نفت است که به حساب بنده با صادرات حدودا سالانه 80 میلیارد دلار نفت توسط عراق، این کشور اگر تمام فروش نفت خود را به ایالات متحده واگذار کند، میتواند هزینه 7 هزار میلیارد دلاری که آمریکا برای حفظ امنیت مردمش در عراق کرده جبران کند، البته پس از 90 سال.
      با این کمدی سیاه در مقدمه، سری به واقعیت های نظامی روی زمین بزنیم، موقعیت جئو استراتژیک عین الاسد. پایگاهی در مرکز عراق، 160 کیلومتری غرب بغداد در استان الانبار و در فاصله 300 کیلومتری از مرز ایران، با عنوان اصلی عربی القاعده الجوی القادسیه. یکی از 5 ابر پایگاه هوایی عراق در زمان صدام که در سال 1975 و با درس گرفتن از نبردهای اسراییل و اعراب بدست پیمانکاران یوگوسلاویایی با هزینه 280 میلیون دلار آمریکا ساخته شد. از خصوصیات این پایگاه مجهز بودن آن به شلتر های نگهدارنده هواپیما در برابر بمباران هوایی و پیشرفته ترین هواپیمای وقت یعنی میگ های 25 ساخت شوروی بود.
      در جنگ 2003 آمریکا بر علیه عراق، این پایگاه توسط نیروهای استرالیایی ائتلاف اشغال شد، و تا 2011 تبدیل به بزرگترین پایگاه نظامی نیروهای ائتلاف آمریکایی در غرب بغداد گشت. علت این امر نزدیکی به بغداد، قرارگیری در پشت رودخانه فرات، نزدیکی به مرز سوریه و همچنین وجود امکانات فراوان رفاهی در آن یاد شده است، در کنار نظامیان آمریکایی این پایگاه محلی برای نشست و برخاست ایرفورس وان، یا همان هواپیمایی اختصاصی دولت فدرال آمریکا که برای جابجایی ریاست جمهوری استفاده میشود بوده است. این پایگاه پذیرای روئسای جمهور و وزرای آمریکایی، جرج بوش، اوباما، ترامپ، جان بولتون، رابرت گیتس، کاندولیزا رایس، پیتر پیس، و از همه اینها مهمتر چاک نوریس وملانیا ترامپ بجای فرودگاه بین المللی بغداد بوده است. ترامپ در پرواز مخفیانه خود به این فرودگاه از ناراحتی رفیق قلدرش بولتون بخاطر خاموش کردن همه چراغ هوای هواپیما و بستن همه پنجره ها شکوه نموده.
      در زمان جنگ عراق این پایگاه محل استقرار نیروی اعزامی تکاوران دریایی دوم آمریکا به همراه چند اسکادران هوایی بود و تا سال سپتامبر  2011  که آخرین نیروهای بجا مانده از آن تخلیه شدند، عملا در آن سال بسته شد. تا اینکه مجدد در سال 2014 و شکل گیری ائتلاف آمریکایی مقابله با داعش، فعالیت این پایگاه با استقرار تکاوران دریایی آمریکا به همراه جنگنده های اف 18 مجددا آغاز شد و تاکنون ادامه دارد.
       
      چرایی اهمیت این پایگاه از نظر نظامی
      اهمیت اصلی این پایگاه که از لحاظ جئو استراتژی نظامی کمتر به آن پرداخته شده است، قرار گیری آن در مرکز یک حمله احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی به سمت ایران است، آنقدر نزدیک به مرکز که اگر خطی راستی از تهران تا تلاویو بکشیم از روی این پایگاه عبور خواهد کرد:
       

       
      در همه نقشه ها و تحلیل های مختلفی در سراسر نت از تحلیل گران و اندیشکده مختلف مطالعات نظامی و راهبردی بدست آوردم، همین خط که کوتاه ترین مسیر ممکن است به عنوان کریدور اصلی پرواز جنگنده های صهیونیستی به سمت ایران و بالعکس مسیر پاسخ احتمالی از سوی ایران بدان اشاره شده است.
      حمله ای که در بسیاری از سناریوها موفقیت آمیز بودن آن به حضور تعداد وسیعی از هواگردهای رادار گریز، بمب افکن های بزرگ همراه با بمب های سنگرشکن و یا حملات با استفاده از موشک های بالستیک با سرهای جنگی هسته ای کم توان براورد شده است. ایالات متحده خود نیز در تهمید برای حمله احتمالی به تاسیسات هسته ایران، اشکال مختلفی از تسلیحات سنگر شکن مانند بمب 2.5تنی GBU-28  و بمب سنگین 13 تنی MOAB برای نفوذ به عمق 40 متری و بونکر های زیر زمینی طراحی کرده است، رها سازی چنین بمب های بسیار سنگینی مستلزم حضور بمب افکن در نزدیکی اهداف زمینی بصورت پنهانکار یا در نهایت اسکورت و پشتیبانی هوایی با تعداد بسیاری از جنگنده های مختلف به منظور ایجاد امنیت هوایی برای مهاجمین و انهدام همزمان شبکه های پدافندی ایران است. این حمله با این وسعت برای سرزمین های اشغالی که در فاصله 1300 کیلومتری در خط مستقیم از مرزهای ایران قراردارند (دست کم نزدیک به 3 تا 5 هزار کیلومتر عملیات پروازی یک هواگرد) حجم عظیمی از عملیات هوایی، شناسایی، سوخترسانی، پشتیبانی و همچنین امداد و نجات خلبانان در دوردست احتیاج دارد و بدین منظور زیرساخت های بسیاری در اطراف ایران برای پوشش چنین حمله ای نیاز است تا در صورت بروز نقص فنی، اقدام تقابلی پدافند و نیروی هوایی ایران در تعقیب و ضربه متقابل، تمهیدات لازم را پیش بینی کرده باشد.
       

       
      در یک اقدام هوایی برای طرح ریزی عملیات، مسافت نخستین فاکتوری است که به آن توجه میشود، مسافت و مسیر پرواز تعیین کننده میزان و چگونگی مدیریت مصرف سوخت و سوخترسانی، مقدار مهمات قابل حمل و میزان سنگینی وزن جت ها، پیچیدگی عملیات جمینگ و طرح و نقشه های مختلف برای مسیرهای هوایی ست. بدیهی است که یک حمله موفق بهتر است با کمترین میزان سوخت برای هر هواپیما و حجم مهمات زیاد، با تعداد کمتری از هواپیما تعداد کمتری از پرواز و مسیری کوتاه تر انجام شود. پرواز دسته های بزرگ، امکان غافلگیری را از بین میبرد، احتمال موفقیت پدافند حریف و تلفات هواگرد های مهاجم را بیشتر میکند، از طرفی مسافت های طولانی به مقدار سوخت بسیار بیشتری نیامندند که سبب میشود تا چند مرحله سوختگیری هوایی و در هر مرحله افزایش ریسک اتفاق افتد. مسیر طولانی و سوخت زیاد باعث قابلیت کمتری در حجم و تعداد بمب ها نسبت به هر جنگنده و یا بمب افکن می شود و احتمال موفقیت حمله را کمتر کرده و تعداد پروازهای لازم را بیشتر میکند. اگر به تجربه های نیروی هوایی بنگریم، نزدیک ترین تجربه در دسترس عملیات غرور آفرین حمله به اچ 3 توسط نیروی هوایی ایران در یک پرواز 3500 کیلومتری ست. گفتنی ست رادارهای پدافند عراق به مدت 67 دقیقه جنگنده های ایران را در کنسول های خود مشاهده کرده اند، اگر عراقی ها و ترکها جنگنده های ایران را بجای یکدیگر اشتباه نگرفته بودند، هر لحظه نیروی هوایی عراق یا ترکیه میتوانست جلوی ادامه حمله و یا بازگشت جنگنده ها به مبدا خود را بگیرد و تلفات سنگینی به نیروی هوایی کشورمان نیز وارد کند. فرماندهان وقت نیروی هوایی ایران بدلیل طولانی بودن مسیر پرواز، پایگاه هوایی پالمیرا در سوریه را به عنوان موقعیت اضطراری برای فرار جنگنده ها در صورت وقوع اقدام متقابل عراق در بستن مسیر بازگشت و یا بروز نقص فنی تدارک دیده بودند. سوخترسان های ایرانی از فرودگاه دمشق برخاستند تا در ارتفاع 100 متری از سطح زمین که مشابه ارتفاع پروازی یک موشک کروز است دوبار در رفت و برگشت در فاصله مرزهای هوایی عراق و سوریه به فانتوم های ایرانی سوخترسانی کنند، چنین عملیات پیچیده و بی نظیری که در دنیا تکرار نشده است،  با استفاده از 4 مرتبه سوخترسانی، 2 مرتبه در دور دست و خاک دشمن، دو مرتبه در آسمان ایران (ارومیه) به همراه عملیات الکترونیک و فریب هوایی وسیع برای گول زدن پدافند و نیروی هوایی عراق و ترکیه انجام شد.
       
      نقشه عملیات هوایی H3
       

       
       
      مشابه همین تمهیدات نیز برای هر حمله هوایی، نیاز است، گرچه جنگنده های امروزی نسبت به دهه 60 از بهره وری و قابلیت حمل سوخت بسیار بهتری بهره مند هستند، منجمله جنگنده های رژیم صهیونیستی، افزون بر آن امکانات پنهانکاری و تقابل الکترونیک پیشرفته تری را در اختیار دارند، و چنین مزایایی باعث میشود تا بتوانند از مسیر های کوتاه تر و مستقیم تر طرح عملیات را پیاده سازی کنند. اما همچنان تمهیدات برون مرزی نظیر پایگاه های هوایی و موقعیت های سوختگیری هوایی و شناسایی هوابرد در نزدیکی مرزهای ایران برای صهیونیست ها در صورت طراحی یک حمله به تاسیسات هسته ای ایران الزامی است و هیچ عملیاتی بدون پیش بینی چنین امکاناتی اجرایی نخواهد بود.
      اما چرا از دید من عین الاسد، در چنین حمله ای نقش بسیار وسیعی میتواند داشته باشد، موارد بسیاری را میتوان برشمرد، نخست، پشتیبانی هوایی، نظیر همان نقشی که پایگاه هوایی پالمیرا و فرودگاه دمشق در فراهم آوردن امکان نشست و برخاست اضطراری برای ایران در حمله به اچ3 فراهم آورد، دوم بستن دست ایران در تعقیب جنگنده های صهیونیست در آسمان عراق، سوم مشارکت مستقیم در حمله به تاسیسات هسته ای ایران بدلیل نزدیکی بسیار به مرزهای ایران در صورتی که آمریکا بخواهد خودش اقدام کند، چهارم ایجاد امکان رهگیری موشک های بالستیک شلیک شده از سوی ایران و فراهم ساختن هشدار زودهنگام برای اسراییل و یا حتی اقدام پدافندی علیه موشک های بالستیک و کروز ایران، فراهم آوردن عملیات فریب همانند همان اقدامی که ایران در فریب پدافند ونیروی هوایی عراق با استفاده از جنگنده های اف 14 در مشغول کردن فرودگاه بغداد و حمله با استفاده از اف5 ها برای زدن تاسیسات نفت کرکوک صورت داد، تا تصمیم گیران ارتش عراق نسبت به نوع تهاجم ایران به خطا بیفتند و اسکادران های بمب افکن اف 4 ایرانی بتوانند خود را به دوردست ترین پایگاه هوایی در مرز با اردن برسانند.
      و اما بیاییم و به تصاویر و نقشه های تحلیل گران غربی در مورد امکان پذیری حمله اسراییل از خاک سرزمین های اشغالی به ایران و کریدورهای پروازی بنگریم، کوتاه ترین و یا مسیر اصلی از عین الاسد میگذرد:
       


      در تصویر فوق CENTRAL ROUTE به دقت از بالای عین الاسد عبور میکند
       
       


       
       
       
       
       
       
       چرا آمریکا نباید در عین الاسد باقی بماند
      سوای جنبه های نظامی که ناامنی فراوانی برای کشورمان ایجاد کرده است، باقی ماندن آمریکا در عین الاسد به منظور مقابله با داعش البته دروغی بیش نیست، ایالات متحده یک پایگاه پهپادی عظیم در عین الاسد برای کشتار بی حساب مردم خاورمیانه و تامین امنیت اسراییل، ایجاد کرده اند. آنها از این پایگاه ها اقدام سیاسی خود در منطقه به ابزارهای نظامی تضمین میکنند، این پایگاه ها را باید ابزارهای لازم در جهت تشکیل طرح خاورمیانه بزرگ و تجزیه عراق و ایران بدانیم. هم اکنون به اذعان بسیاری از اندیشمندان، منجمله تحلیل گران برخی اندیشکده های آمریکایی، آنها لازم میدانند تا بلوک سنی-کردی و تجزیه عراق را صرفا به بهانه واهی مقابله با ایران شکل دهند، اما این آشکار است که آنها به دنبال قتل عام مردم منطقه، بخصوص مسلمانان خاورمیانه بدست یکدیگر و توسعه بیشتر اختلافات قومی و مذهبی صرفا برای امنیت اسراییل و وابستگان سیاسی خود در حکومت های غیر مردمی بخصوص پادشاهی های عربی هستند. سیاست مدیریت اختلافات برای حفظ جایگاه خود بعنوان پلیس باغ وحشی که حق اصلی استفاده از هرگونه قوه قهریه را برای خود تصور میکند. با استفاده از پکیج های نظامی-اقتصادی در اقساط نفتی بلند مدت. با ادعای تامین صلح، از بمباران هوایی و سازمان های امنیتی نظامی  یا همان  PMCs های خود برای تعمیق خشونت و تروریسم بهره گیری می کنند، این روشن است که کشتن مردم هیچ گاه راه حلی برای تروریسم نبوده و به توسعه و ترویج خوی انتقام دامن خواهد زد، بدیهی ست این انتقام و تروریسمی که بی دلیل توسط آمریکا شعله ور شده است، متوجه سیاستمداران وابسته و نظامیان آمریکایی خواهد بود همانهایی که در قوانینشان بدون محاکمه مردم را کشته و اقدام متقابل مردم مظلوم خاورمیانه در برابر خود را تروریسم قلمداد میکنند.

       
      در همان ابتدای شروع جنگ جنوب افغانستان پس از حملات یازده سپتامبر، عملیاتی در آسمان پاکستان توسط پهپادهایی که از عربستان! برخاسته بودند انجام شد، آنزمان برای من قابل پیش بینی بود که آمریکا القاعده را در سراسر خاورمیانه، از افغانستان تا یمن و عراق و سوریه و ... هر جا که بتواند برچسب تروریسم بزند تسری داده و خودش با پهپاد آن را دنبال خواهد کرد، در فاصله سالهای 2004 تا 2013 آمریکا با وجود اعتراض های بسیاری از مردم افغانستان و پاکستان، بیش از 375 حمله پهپادی انجام داده که به کشته شدن 2561 نفر مطابق با آمارهای اعلام شده رسمی منتهی شده، از سال 2002 تا 2013 نیز مشابه همین حملات پهپادی 99 مورد در یمن نیز صورت گرفته که به کشته شدن 552 نفر انجامیده، در سومالی، سوریه، عراق، و ... نیز چنین حملاتی انجام شده است، در تمامی این ترورهای هوایی غیر نظامیان بسیاری نیز کشته شده اند، مطابق با برخی آمارهای رسمی، در بیش از 6700 حمله پهپادی آمریکا در خاورمیانه رقمی بالغ بر 12هزار نفر ترور شده اند که دست کم 1200 نفر آنها غیر نظامی و از این میان نزدیک به 400 نفر کودک بوده اند. مبرهن است که هیچ یک از این ترورهای هوایی یا حکم مرگ های آمریکایی با استفاده از محکومیت قضایی متهمان صورت نگرفته است. تا کنون فقط در دو دولت اوباما و ترامپ 900 حمله پهپادی منجر به ترور انجام شده است، آنهم بر سر مردمی که حتی برای دفاع از خود شاید قادر به خواندن و نوشتن شکواییه نباشند چه رسد به پیگیری در سازمانهای بین المللی و کنوانسیون های حقوق بشر.
      از همه موارد فوق که بگذریم، ترور یک شخصیت رسمی نظامی، و نفر دوم جمهوری اسلامی ایران، از نظر محبوبیت در میان مردم، در کشوری ثالث و در زمان صلح با زیرپا گذاشتن تمام قواعد و رسوم بین المللی در حقوق دیپلماتیک، بیانگر آن است که این هیولای ترور هوایی دیگر حد و مرزی برای خود نمیشناسد. اگر امروز به فکر مقابله همه جانبه با فناوری تروریسم بی حد و حصر آمریکا در خاورمیانه نباشیم، باید منتظر روزگاری بمانیم که تمامی نخبگان، دانشمندان و حتی مردم عادی کشور ما ایران نیز منتظر بمبی باشند که پهپادهای آمریکایی از آسمان بر سرشان بی اندازد و در عوض بگوید آخ اشتباه شد، یا اینکه مشکوک بودیم!. 

       
       
      و برای آنهایی که باور ندارند حملات پهپادی ایالات متحده در سراسر خاورمیانه ربطی به ایران ندارد:
       

       
      نویسنده WORIOR 
      اقتباس یا درج مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و آدرس سایت مجاز است.
      تقدیم به ارواح پاک شهدای مقاومت.
       
       
    • توسط alexandre
      دیمونا (در عبری: דימונה) نام یکی از شهرهای کشور اسرائیل است که در استان جنوبی اسرائیل و در صحرای نگب قرار گرفته است. شهر دیمونا در حدود ۳۴٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد(شهر دیمونا، مرکز یهودیان سیاه‌پوستی است که اکثرا از اتیوپی به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند).
      مرکز تحقیقات اتمی نگب و نیروگاه اتمی دیمونا در ده کیلومتری جنوب شهر دیمونا قرار دارد
      -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

      اين تاپيك براي بررسي چگونگي حمله ايران به نيروگاه اتمي ديمونا در صورت آغاز جنگ بين ايران و ر‍ژيم اشغالگر ايجاد شده(دوستان فرض را بر اين بگذارند كه مسئولين ما به خاطر روند جنگ و بررسي تمامي مسائل تصميم به اين كار گرفتند)

      موارد كليدي كه مي توان مطرح كرد ميزان تاثيرات چنين اقدامي براي اسرائيل و تاكتيك هاي پيش روي ايران كه در انتها به موفقيت در عمليات فوق منجر بشود.(خرابكاري داخلي – حملات موشكي – بمباران هوايي و ...)
      منتظر ديدگاه دوستان اهل نظر هستم
      تاپيك مرتبط:
      آيا رژيم صهيونيستي توان حمله به تاسيسات اتمي بوشهر را دارد(تحليل اعضا)
    • توسط EBRAHIM
      پس از جنگ جهانی دوم و با کاهش قدرت کشورهای انگلیس و فرانسه انها نیروهای حود را از بخش هایی از خاورمیانه و از جمله سوریه خارج کردند. با خارج شدن نیروهای بیگانه و پس از فارغ التحصیل شدن اولین سری خلبانان اموزش دیده در مدرسه پرواز(در انگلستان) در سال 1948 نیروی هوایی این کشور تاسیس شد.

      در سال 1950 دو کشور سوریه و مصر در صدد ان شدند تا در هم ادغام شده و ایالات جموری عربی(United Arab Republic) را پایه ریزی کنند. در نتیجه این تصمیم نیروی هوایی سوریه شروع به رشد کرد این نیرو با استخدام پرسنل بیشتر و به خدمت در اوردن هواپیماهای بیشتر توان خود را افزایش داد. با این حال حافظ اسد( رییس جمهور سابق سوریه) تنها به این قرارداد اکتفا نکرد و سوریه در پیمان ورشو نیز عضو شد. هدف از این اقدام نزدیک تر شدن هر چه بیشتر به اتحاد جماهیر شوروی( سابق) بود. پس از این اقدام سیل تسلیحات روسی وارد ارتش سوریه شد که نیروی هوایی این کشور نیز از این موضوع مستثنی نماند.

      علی رغم دریافت این امکانات نیروی هوایی سوریه هیچ وقت در مقابل نیروی هوایی اسراییل خوش اقبال نبود( چه از لحاظ مهارت خلبانان و چه از لحاظ توانمندی)
      در جنگ 6 روزه نیروی هوایی سوریه مرتب از نیروی هوایی اسراییل شکست میخورد و در نهایت نیز دو سوم نیروی خود را از دست داد و مجبور شد از بعضی از پایگاه های خود عقب نشینی کند. شکست نیروی هوایی سوریه بعدها زمینه ساز شکست نیروی زمینی این کشور شد و جنگ را به نفع اسراییل به پایان رساند.
      در جنگ یوم کپور نیروی های مصری و سوری در ابتدا با موفقیت هایی رسیدند ولی مجددا نیروی هوایی اسراییل توانست بر نیروی هوایی سوریه غلبه کند و نتیجه جنگ مجددا به نفع اسراییل رقم خورد. پس از پایان این جنگ نیروی هوایی این کشور همچنان از تسلیحات روسی استفاده کرد. در حالیکه نیروی هوایی مصر از تجهیزات روسی ناامید شده و به تجهیز خود به وسیله تجهیزات غربی روی اورد.

      در جریان این جنگ نیروی هوایی پاکستان 16 نفر از خلبانان خود را به سوریه و مصر فرستاد تا در این جنگ از انها پشتیبانی کند. ولی زمانی که این خلبانان رسیدند مصر قرارداد اتش بس را امضا کرده بود. با این حال سوریه همچنان به جنگ ادامه میداد. 8 تن از خلبانان پاکستانی پروازهای جنگی خود را با هواپیماهای Mig-21 اغاز کردند. اولین موفقیت خلبانان پاکستانی توسط خلبان ستار علوی (Sattar Alvi) به دست امد. وی موفق شد در یک نبرد هوایی یکی از میراژهای اسراییلی را نابود کند. به خاطر این اقدام او دولت سوریه از او تقدیر به عمل اورد. خلبانان عراقی در جریان جنگ یوم کپور موفق شدند تعدادی F-4 Phantom اسراییلی را نیز نابود کنند. هیچ یک از خلبانان پاکستانی در این جنگ کشته نشدند و انها هیچ هواپیمایی را از دست ندادند. با این حال این خلبانان موفق ترین خلبانان نیروی هوایی سوریه نبودند و خلبانان البانیایی و چکسلواکیایی و بلغاری که در خدمت نیروی هوایی سوریه بودند موفق شدند تعداد بیشتری هواپیمای اسراییلی را ساقط کنند
      خلبانان پاکستانی و البانیایی و چکسلواکیایی و بلغاری تا سال 1976 در نیروی هوایی سوریه باقی ماندند و به تربیت خلبانان سوری و اموختن هنر رزم در هوا به انان مشغول بودند.

      این اموزش ها به همراه خرید تجهیزات جدید باعث شد تا نیروی هوایی سوریه در جنگ لبنان(1980) موفق تر عمل کند :
      87 هواپیمای از دست رفته در مقابل نابودی 64 فروند هواپیمای اسراییلی.
      نیروی هوایی سوریه بعد از جنگ لبنان نیز به تجهیز خود به وسیله تجهیزات شرقی ادامه داد. پس از این جنگ اطلاعات کمی در مورد این نیرو منتشر شده و حتی در مورد تعداد بعضی از مدل ها هم تردید وجود دارد. اما بعضی از اخبار که اعلام شده اند نشان میدهد نیروی هوایی این کشور تعدادی MIG-29 , Su-24 خریداری کرده است. همچنین گزارشاتی وجود دارد که از تمایل دمشق به خرید Su-27 حکایت دارد. اخرین و شاید مهمترین خرید این نیرو نیز سفارش 8 فروند رهگیر Mig-31 است.

      پایگاه های هوایی نظامی سوریه
      1-Abu ad Duhor
      2-Afis
      3-Al Qusayr
      4-An Nasiriya
      5-As Suwayda
      6-Dumayr
      7-Hamah
      8-Jirah
      9-Khalkhalah
      10-Marj As Sultan
      11-Marj Ruhayyil
      12-Minakh
      13-Qabr as Sitt
      14-Saiqal
      15-Shayrat
      16-Tiyas
      متاسفانه نتونستم اطلاعات خوبی در مورد این پایگاه ها به دست بیارم. به همین دلیل فقط به بیان نام اونها بسنده میکنم

      دارایی های نیروی هوایی سوریه:

      متاسفانه عکسی از هواپیماهای این کشور در اختیار ندارم...دوستانی که دارند ارسال کنند.

      جنگنده ها:
      Mikoyan-Gurevich MiG-29:
      مجموعا 56 فروند( مدل B: چهل و دو فروند و مدل SMT: چهارده فروند)

      Mikoyan-Gurevich MiG-23:
      173 فروند

      Mikoyan-Gurevich MiG-25:
      37 فروند

      Mikoyan-Gurevich MiG-21:
      142 فروند

      هواپیماهای پشتیبانی زمینی:
      Sukhoi Su-24
      20 فروند

      Sukhoi Su-22
      50 فروند

      هواپیماهای اموزشی:
      Aero L-39 Albatros
      23 فروند

      MBB 223 Flamingo:
      35فروند

      MFI-17 Mushshak:


      6 فروند


      هواپیماهای ترابری و VIP:
      Antonov An-26:
      4 فروند

      Ilyushin Il-76:
      4 فروند

      Dassault Falcon 20:
      2 فروند

      Dassault Falcon 900:
      1 فروند

      Tupolev Tu-134:
      4 فروند

      Yakovlev Yak-40:
      6 فروند

      هلیکوپتر های هجومی:
      Mil Mi-24:
      46 فروند

      Aérospatiale SA-341 Gazelle:
      42 فروند

      Mil Mi-2:
      20 فروند


      هلیکوپترهای ترابری:


      Mil Mi-8:
      55فروند

      Mil Mi-17:
      45 فروند

      موشک ها:

      هوا به هوا:
      Vympel AA-2 Atoll
      Bisnovat AA-6 Acrid (بازنشسته شده است)
      Vympel AA-7 Apex
      Molniya AA-8 Aphid
      Vympel AA-9 Amos (برای MIG-31 های سفارش داده شده است/ هنوز تحویل نشده است)
      Vympel AA-10 Alamo

      هوا به زمین:
      Zvezda AS-7 Kerry
      Zvezda AS-10 Karen
      Raduga AS-11 Kilter
      Zvezda AS-12 Kegler
      Molniya AS-14 Kedge
      Euromissile HOT


      زمین به هوا(SAM
      Lavochkin SA-2 Guideline:
      275 لانچر

      Isayev SA-3 Goa:
      143 لانچر(در حال ارتقا یافتن هستند)

      Almaz SA-5 Gammon:
      48 لانچر

      SA-7 Grail
      200 لانچر

      SA-8 Gecko :
      60 لانچر

      ___________
      منبع: دانشجو
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.