برترین های انجمن

  1. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      34

    • تعداد محتوا

      8,706


  2. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      466


  3. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      9,426


  4. 00Amin

    00Amin

    News


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      2,080



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 1 تیر 1398 در همه مناطق

  1. 5 پسندیده شده
    تانک آبرامز مجهز به تروفی در رزمایش Saber Guardian 19 زرمایش Saber Guardian 19 سلسله تمرین های نیروهای مشترک رومانیایی و ارتش ایالات متحده است که در نقاط مختلف بلغارستان، مجارستان و رومانی انجام می شود. در حاشیه برگزاری این تمرین نیروهای آمریکایی به اشتباه وارد زمین های کشاورزی مردم منطقه Fetesti در رومانی شدند و به محصولات زارعی آنها خسارت وارد کردند. یکی از مردم محلی فیلمی از یک دستگاه تانک آبرامز منتشر کرده است که به اشتباه وارد زمین کشاورزی شده است وباعث نابودی محصولات کشاورزی شده است . نکته قابل توجه این فیلم مجهز بودن تانک آبرامز به سامانه دفاع فعال تروفی است. پیش از این مقامات ارتش ایالات متحده آمریکا اعلام کرده بودند از تانک های مجهز به سامانه دفاع تروفی در زرمایش Saber Guardian 19 استفاده خواهند کرد. قبل از این ارتش آمریکا از تانک های آبرامز مجهز به تروفی در لهستان جهت رزمایش استفاده کرده بود.
  2. 4 پسندیده شده
    ارابه هسته ای برای شیطان مروری کوتاه بر قابلیتهای بالگرد ویژه عملیات در محیط های رزم نامتعارف (MIL-24R) قبل از ادامه بحث اصلی در خصوص وضعیت عملیاتی ناوگان بالگرد ارتش شوروی سابق در چرنوبیل ، نگاهی کوتاه خواهیم داشت به ویژگی های بالگرد MIL-24R که بطور خاص برای عملیات در محیطهای رزمی نامتعارف (NBC) تجهیز شده بود . غلاف اسرارآمیز BD3-57KrV این بالگرد خاص ، بلحاظ ظاهری ، چندان تفاوتی با گونه های استاندارد رزمی هایند نداشت ، اما مشخصه اصلی این بالگرد ، درست در انتهای بالچه حمل مهمات ، با تعویض ریل شلیک موشکهای ضد زره و نصب یک سخت افزار ویژه نمونه گیری خاک در محیط های آلوده بحساب می آمد . در اوایل دهه هشتاد میلادی و انتشار نخستین تصاویر با کیفیت پایین از این بالگرد ، کارشناسان نظامی ناتو ، این قسمت را در قالب یک سخت افزار الکترونیکی طبقه بندی کرده بودند ، با این حال ، این سیستم ، شامل 3 کاوشگر کوچک در انتهای یک بازوی مکانیکی بود که پس از فرود بالگرد در یک منطقه خاص ، بازشده و جمعا" شش نمونه محیطی از خاک منطقه هدف را جمع آوری نماید ، در حالی که تجهیزات آنالیزگر در بخش حمل بار بالگرد هایند قرار می گرفت . در بخش حمل بار این نمونه ویژه از بالگرد هایند ، یک کاربر بعنوان مسئول کنسول FO-1 در نزدیکی پنجره مستطیلی شکل قرار می گرفت تا بر عملکرد سامانه فوق که وظیفه جمع آوری اطلاعات بدست آمده از حسگرها و تجزیه و تحلیل آنها را داشت ، نظارت نماید . این درحالی بود که کاربر دوم ، که فرمانده ماموریت هم محسوب میشد ، مسئولیت انتقال اطلاعات تجزیه و تحلیل شده به پستهای فرماندهی و عناصر واحدهای رفع آلودگی نیروی زمینی را برعهده داشت . دریک نگاه اجمالی ، فهرست سخت افزارهای نمونه برداری و تجزیه و تحلیل اطلاعات که در بخش بار بالگرد هایند نصب و مورد استفاده قرار میگرفت ، شامل : 1- سامانه (RAP-1 (GO-21 بعنوان سخت افزار اصلی اندازه گیری پرتوهای گاما در مقیاسهایی میان 0.01 تا 100 رونتگن. 2- سامانه (PRKhR (GO-27بعنوان سخت افزار اصلی تشخیص عوامل شیمیای جنگی و همچنین پایش مستمر منابع منتشر کننده اشعه گاما و اندازه گیری میزان درصد خطر عامل شیمیایی " سارین " . 3-سامانه (GSA-12 (GO-74 بعنوان آشکار ساز عناصر شیمیایی و ناظر خودکار محیط برای تشخیص بخارات فسفر 4-سامانه هشداردهنده خودکار ASP برای کشف توکسین هایی که بصورت اسپری در محیط پخش می شوند و همچنین پایش مستمر این عوامل در محیط میدان نبرد 5- سامانه تشخیص نیمه خودکار PPKhR برای کشف عوامل شیمیایی نظیر "سومان" ، " فوسژن" ، "دی فوسژن "، "سیانور" ، "کلرید سدیم " و در نهایت گاز خردل 6- بخش دریافت کننده نمونه محیطی همه سامانه های فوق الذکر ، در انتهای بخش فوقانی بالچه های هایند قابل نصب بودند . . علاوه براین ، نمونه R بالگرد هایند ، برای اجرای ماموریت رزمی در محیط جنگ نامتعارف ، به شکل استاندارد ، یک غلاف اسرارآمیز تحت شناسه BD3-57KrV را در سمت چپ خود حمل می نمود . بااین حال ، بدلیل عدم وجود اطلاعات کافی درطول جنگ سرد ، این سامانه دستخوش تحلیل و تفسیرهای بسیاری قرار گرفت . اما بر خلاف نظرات بسیار عجیب و غریب این سامانه ، تنها یم خلاف ساده با دو دریچه دسترسی بود که زیرسیستم های ذیل را در خود قرار می داد : 1- سامانه VPKhR برای تشخیص عوامل شیمیایی با استاندارد نظامی 2- سامانه تشخیص و تعیین میزان سطح تابش DP-5B 3- کیف ویژه نمونه برداری محیطی KPO-1 با تجهیزات مناسب برای جمع آوری نمونه های آلوده به رادیو اکتیو ، عوامل شیمیایی و میکروبی 4- سامانه رفع آلودگی TDP 5- راکتهای هشداردهنده وجود عوامل شیمیایی SKhT-40 ( شامل نشانگرهای بصری و شنیداری ) 6- نارنجکهای دودزای RDG-2 ضمن اینکه ، غلاف فوق الذکر قابلیت حمل سامانه های ذیل را در خود داشت ، اما ظاهرا" هرگز مورد استفاده قرار نگرفت : 1- کیف محتوی تجهیزات هواشناسی مارک-3 برای تعیین دمای هوا ، دمای زمین ، جهت وزش باد در محیطهای نیمه بسته 2- یک دستگاه رادیوی R-147 با برد یک کیلومتر تمامی سخت افزارها و تجهیزات برای نمونه برداری و علامت گذاری مناطق آلوده ، بویژه در زمانهایی که خروج از بالگرد برای خدمه امکان پذیرنبود ، مورد استفاده قرار می گرفت . حداقل بلحاظ روانی ، خدمه ترجیح می دادند که نمونه های آلوده پس از جمع آوری ، در غلاف خارجی بالگرد قرار داده شود ، ضمن اینکه خدمه حاضر در بخش بار بالگرد هایند سامانه های بقاء افزون تری شامل دومخزن اکسیژن ثابت ، دو مخزن قابل حمل مجهز به سامانه های تنفسی KKO-LS ، ماسکهای ضدگاز Yasen-A و کیتهای حفاظتی Kompakt-A را دراختیار داشتند . پی نوشت : این تصویری که از ارتش شوروی سابق در فیلم ها و سریال برای مخاطب ایجاد شده را از اذهان خودتون پاک کنید . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  3. 3 پسندیده شده
    شکار عقاب جهانی پهپاد گلوبال هاوک دیروز قرار بود این مطلب را بنویسم اما به دلیل پیگیری اخبار و اتفاقات حادثه پنج شنبه نشد که نوشته ام را تکمیل کنم. بامداد پنج شنبه نیروی هوافضای سپاه اعلام کرد یک فروند پهپاد آمریکایی MQ-4C را هدف قرار داده است. چندین ساعت بعد یک مقام آمریکایی خبر را تایید کرد اما مدعی بود این پهپاد بر فراز آسمان آبهای بین المللی هدف قرار گرفته است. با توجه به اتفاقات روزهای گذشته در دریای عمان، آمریکایی‌ها پروازهای شناسایی خود را بر فراز تنگه هرمز انجام می‌دادند. طبق گفته مقامات ایرانی، در طی این پروازها، آمریکا چندین مرتبه حریم هوایی ایران را نقض کرده بود که این حودث با هشدار رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران دریادار شمخانی روبرو شد وی بدون نام بردن از طرف خاصی اعلام کرد: "اف‌ای‌آر" (مرز هوایی) ما خط قرمز است و فرقی ندارد که هواپیمای کدام کشور از آن عبور کرده است به متجاوز همواره پاسخ سخت داده و خواهیم داد. پروازهای شناسایی آمریکایی‌ها توسط هواگردهای پی 8، پهپادهای ام کیو9، آرکیو 4 و ... انجام می‌گرفت. آمریکایی‌ها در سال 2018 یک فروند پهپاد RQ-4 BAMS-D در پایگاه هوایی الظفره امارات مستقر کرد. این نسخه از گلوبال هاوک با شماره سریال 166510 بستری برای آزمایش حسگرهای به کار رفته در پهپاد MQ-4C است. MQ-4C قرار است جایگزین P-8 poseidon گردد. آمریکا با توجه به توانایی مشابه این نسخه از گلوبال هاوک تصمیم گرفت که از پی-8 نیز در کنار RQ-4 برای شناسایی استفاده کند. RQ-4 را هم می‌توان توسط اتاق کنترل زمینی هدایت کرد هم توسط هواگرد پی-8. حسگرهای به کار رفته در RQ-4 BAMS-D توانایی شناسایی امواج راداری ضعیف را نیز دارند و می‌توانند این امواج را دریافت کرده و به تحلیل آن بپردازند با توجه به این قابلیت، گلوبال هاوک قادر است رادارهای مختلف را بر اساس امواج ارسالی شناسایی کرده نوع آن را تشخیص دهد و موقعیت آن‌ها را به دست آورد و یک تصویر واضح از چینش شبکه راداری و پدافندی منطقه تحت نظارت خود ارائه دهد. مسیر پرواز پهپاد RQ-4A BMAS-D در نزدیکی آب‌های جنوبی ایران در شب حادثه با توجه به نقض مکرر حریم هوایی ایران، به نظر می‌آید این هواگرد در پی یافتن نقاط کور راداری و مناطق فاقد پوشش راداری و سامانه‌های پدافندی کشورمان بوده است. پس از چند روز انجام عملیات‌های شناسایی نزدیک مرزهای هوایی ایران و نیز داخل این مرزها و شناسایی نقاط تحت پوشش پدافند ایران در مرزهای آبی جنوب کشور، آمریکا تصمیم گرفته است که حد فاصل سایت پدافندی بندرعباس و بندر جاسک را برای نفوذ انتخاب کند. به همین منظور آمریکا نزدیک ساعت 12 پنج شنبه شب RQ-4 را به پرواز درآورده است تا در کنار P-8 عملیات خود را آغاز کند. بدین منظور گلوبال هاوک با عبور از تنگه هرمز وارد دریای عمان شده و سپس در راه برگشت وارد حریم هوایی شده است قبل از وارد شدن به آسمان ایران سیستم موقعیت‌یاب خود را خاموش کرده است و به سمت منطقه کوه مبارک مسیر خود را طی کرده می‌کند احتمالا در این زمان هواگرد توسط هواپیمای P-8 که در آن شب همراه با گلوبال هاوک در نزدیکی مرزهای ایران پرواز می کرده است -فرمانده هوافضای سپاه پاسداران گفته است P-8 نیز حریم هوایی ایران را نقض کرده است اما نخواستیم آن را سرنگون کنیم- کنترل می‌شده است و اطلاعات به صورت ارسالی گلوبال هاوک به صورت مستقیم توسط کادر پروازی پوسایدون رصد و تحیل می شده است. تصویری از سامانه پدافندی سوم خرداد قرارگاه خاتم الانبیا از همان ابتدای پرواز، بر پهپاد اشراف داشته است. اما پهپاد با توجه به اطلاعات قبلی به دست آمده از شناسایی شبکه پدافند ایران اقدام به ورود به حریم هوایی ایران از منطقه کوه مبارک کرده است. اما بی خبر از اینکه یک آتش‌بار سوم خرداد قبلا در آن مکان مستقر شده است. با توجه احتمالا تنها یک خودروی حامل موشک سامانه خرداد مجهز به موشک های جدید طائر 2 به نام "سوم خرداد" در منطقه حضور داشته است و نیاز به حضور خودروی TELAR سوم خرداد نبوده است چرا که پدافند توانایی هدایت موشک را تا نزدیکی هدف توسط رادارهای مناطق دیگر دارد و این عمل موجب عدم شناسایی سامانه‌های پدافندی مستقر در آن منطقه می‌شود. پدافند اجازه داده است پهپاد به میزان کافی پیشروی کرده تا در صورت انهدام لاشه آن قابل دسترسی باشد پس از رسیدن به "کوه مبارک" قفل راداری انجام شده است و سیستم‌های هشداردهنده هواگرد، آن را به اپراتور اطلاع داده‌اند اپراتور نیز اقدام به خروج RQ-4 از آسمان ایران کرده‌اند اما موشک شلیک شده است و پهپاد در آب‌های ایران و نزدیک مرز آبی منهدم می‌شود. تیم سپاه برای بازیابی لاشه پهپاد اقدام می‌کنند و قسمت‌هایی از این لاشه را پیدا می‌کنند. پی‌نوشت: این نوشته تنها یک تحلیل بر اساس اخبار موجود است و خالی از اشکال نمی‌باشد.
  4. 2 پسندیده شده
    برفراز آسمان چرنوبیل "بخش نخست " مقدمه : رسانه در معنای مدرن خود ، بنا بر ماهیتی که از ابتدای ظهورش با خود یدک می کشد ، در مقایسه ، بصورت توپخانه زمان صلح قابل تعریف و تبیین است . طبیعتا" ارتشهای که فاقد توپخانه با قابلیت دید و تیر موثر باشند ، نمی بایست شاهد موفقیت را در آغوش کشند . این جمله بسیار کوتاه ، بهانه ای بود به مناسبت پخش مینی سریال " چرنوبیل" از شبکه HBO و روایت ناقصی از آنچه که در حادثه تلخ انفجار راکتور هسته ای شماره 4 چرنوبیل بوقوع پیوست و دستمایه حرف و حدیثهای فراوانی میان عامه مردم و حتی سیاستمداران ( داخلی و خارجی ) قرار گرفت . با این حال ، متن پیش رو ، نه به منظور نقد سریال پخش شده ، بلکه روایت گر عملیات امداد هوایی ناوگان بالگردی ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق و شرکت هواپیمایی آئروفلوت این کشور است ، تا به خواننده کمک کند تا تصویر جامع تر و کامل تری از آنچه که بوقوع پیوست و در سریال نامبرده به صورت عمد بدان پرداخته نشد و یا به شکل تحریف شده (سکانس سقوط بالگرد میل-8 برفراز راکتور ) به تصویر درآمد ، بدست آورد . حادثه به شیوه روسی : در بیست و ششم آوریل 1986 ، راکتور چهارم از مجموعه نیروگاه هسته ای چرنوبیل در اوکراین که در آن زمان یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بشمارمی رفت ، درجریان یک آزمایش عملکرد و بعلت از دور خارج شدن یکی از مولدهای آن دچار نقص فنی گردید . این نقص فنی سرآغاز فاجعه بود ، چرا که نقص در فرآیند عملکرد راکتور ، ناگهان باعث گردید تا هسته گرافیتی این نیروگاه از میان رفته و باعث یک انفجار در بخش اصلی واکنش دهنده گردد تا جایی که اگر آتش سوزی و انفجار راکتور شماره چهار کنترل نمی شد ، این امکان وجود داشت که سه راکتور دیگر این مجموعه نیز به همین سرنوشت دچار شوند . با این وصف ، مقابله با حوادث اینچنینی ، مسبوق به سابقه بود . بعنوان مثال آتش سوزی هسته گرافیتی راکتور هسته ای Windscale در بریتانیا به سال 1957 وقوع یک حادثه غیرقابل کنترل را نوید می داد ، اما این آتش سوزی با هدایت یک جریان قوی آب بسوی راکتور در نطفه خفه شد . راکتور هسته ای Windscale - بریتانیا اما این گزینه در چرنوبیل ، کارسازنبود ، چرا که وضعیت ساختمان راکتور به گونه ای بود که هدایت آب در حجم بسیاربالا و در کمترین زمان بسوی هسته امکان نداشت . طبیعتا" پس از گذشت 36 ساعت از وقوع حادثه ، مقامات ارشد شوروی براین تصمیم شدند تا با استفاده از ناوگان بالگردهای ترابری ، ترکیبی از شن ، ماسه ، سرب ، خاک رُس و بور را برای محدود کردن اثرات شدید جانبی هسته در حال آتش سوزی ، بر روی آن فروریزند . کاربرد "بور" در این ترکیب ، بدین دلیل بود که این ماده بسرعت نوترون های محیط را بخود جذب کرده و از گسترش آتس سوزی جلوگیری بعمل می آورد ، ضمن اینکه سرب نیز با محدود کردن انتشار جریان تابش های شدید که پس از انفجار تا ارتفاع 3000 فوتی ( 900 متری ) گسترش پیدا نموده بود ، به مهار فاجعه کمک می نمود ، در حالی که کاربرد ماسه ، خاک رس و دولومیت ، پایداری و اتصال این ترکیب را تا سطح قابل اطمینانی افزایش میداد . راکتور شماره4 ، قبل از انفجار در این میان ، بخشی از ناوگان بالگردهای ترابری تاکتیکی نیروی هوایی ارتش سرخ به همراه بخشی از توان ناوگان بالگردی غیر نظامی این کشور ، از یک فاصله دور، نزدیک به 3000 کیلومتر ( ناحیه نظامی سیبری ) ، اسکرامبل ( تندخیز ) شده و تمام تلاش خود را برای مهر وموم کردن راکتور شکافته شده روسی متمرکز نمودند . در این عملیات بی سابقه ، حداقل 5 نوع بالگرد روسی شامل بالگردهای Mi-2 (Hoplite) ، Mi-6 (Hook) ، Mi-8 (Hip) ، نسخه نظامی ویژه بقاء در محیط های رزم هسته ای بالگرد هایند ( نسخه Mi-24R و ابربالگرد ترابری Mi-26 (Halo) مورد استفاده قرار گرفتند . اتحاد شوروی و اکنون روسیه ، کشوری پهناور بشمار می آید ، طبیعتا" برای تسهیل عملیات نظامی و غیر نظامی ، وجود بالگردهای ترابری در مدلهای سبک ، نیمه سنگین و سنگین ، یک عامل ضروری بشمار می آید علاوه برای اجرای ماموریتهای بسیار خطرناک برفراز هسته راکتور ، این بالگرد ها ماموریتهای پراهمیتی نظیر ایجاد پل های تدارکاتی برای ماموریتهای پشتیبانی از مردم تخلیه شده از منطقه ، ریزش میلیونها لیتر مایع پاک کننده بر روی منطقه اطراف راکتور ، کمک به عملیات پاکسازی و جلوگیری از گسترش پرتوهای خطرناک را درصدر فهرست وظایف خود قرار داده بودند . یکی از مهمترین ماموریتهایی که نیروی هوایی ارتش سرخ بر عهده داشت ، برنامه ریزی های دقیق برای پایش مستمر سطح و میزان پرتوهای مضر در محیط اطراف راکتور توسط بالگردهای چند منظوره سبک Mi-2 محصول لهستان بود که در یکی از معدود نقشهای نظامی خود ، ماموریتهای شناسایی را به انجام می رساند . ضمن اینکه تا زمانی که سطح میزان تابشهای هسته راکتور به میزان مشخصی پایین نیامده بود ، واحدهای امدادی از این بالگرد بعنوان هواگرد پیام رسان استفاده می کردند . بالگرد میل-6 هوک ، اسب کاری ارتش سرخ برای ترابری سنگین ، قبل از معرفی گونه میل-26 از سویی دیگر ، بالگردهای فوق سنگین Mi-6 که قابلیت حمل بار خارجی ( اسلینگ ) تا میزان 12000 کیلوگرم و حمل بار داخلی تا 42500 کیلوگرم را در اختیار داشتند ، ماموریت پیدا نمودند تا ترکیب حائل ( شن/ سرب / بور) را به شکل مستقیم بر روی راکتور فررویزند ، این در حالی بود که خدمه این بالگردها با تهدیدات جدی نظیر فضای پراز دود ، سازه بلند و در حال فروریزی دودکش راکتور و خطر به مراتب افزون تر تابش مستقیم می بایست دست و پنجه نرم می نمودند. بااین حال ، بالگردهای فوق الذکر با هدایت مستقیم کنترل کنندگان زمینی ، مسیر حرکت خود را به گونه ای تنظیم می نمودند که مدت بسیار کوتاهی برفراز محل حادثه پرواز کرده و پس از تخلیه محموله ، بسرعت منطقه را ترک می نمودند . بالگردهای Mi-8 نیز بعنوان اسب کاری نیروی هوایی ارتش شوروی ، نقش بسیار پراهمیتی درکاهش بارکاری نیروی انسانی حاضرد منطقه ایفا مینمود ، این بالگردها ، پس از یکسری اصلاحات بسیار سریع ، به یک افشاننده (اسپری) مجهز شدند که می بایست یک ترکیب مایع را با هدف جلوگیری از پخش خاک آلوده توسط جریان های هوایی به خارج از منطقه حادثه دیده ، پخش مینمودند . علاوه برای نمونه های نظامی ، خدمه گونه های غیر نظامی بالگرد هیپ ، بخصوص نسخه هایی که در اختیار آئروفلوت ( خطوط هوایی اتحاد شوروی ) قرار داشت ، با استفاده از آموزش ها و تجارب بدست آمده در جریان احداث لوله های نفتی در قطب شمال و کنترل آتش سوزی جنگل های سیبری ، ماموریتهای ریزش محموله های هوایی مورد نیاز را با دقت فراوان به انجام میرساندند. ضمن اینکه پایداری قابل تحسین بالگردهای هیپ روسی در سه محور yaw ، pitch و roll تحت شرایط پروازی سخت نیز برای پرواز دقیق در نزدیکی هسته راکتور بسیار ایده آل بشمارمی رفت . اما جالب توجه ترین هواگرد نظامی که برای اولین بار توسط توسط نهادهای اطلاعاتی غربی در جریان حادثه چرنوبیل مورد شناسایی قرار گرفت ، نسخه ای بسیار خاص از بالگرد رزمی مشهور هایند با شناسه Mi-24R بود که به شکل خاص برای عملیات در محیط های جنگ غیر متعارف ( هسته ای ، بیولوژیکی و شیمیایی ) طراحی و مورد استفاده قرار می گرفت . ناشناخته ترین گونه ارابه شیطان ( هایند ) ، نمونه MIL-24 R بشمارمی رفت که وجود آن تا قبل از چرنوبیل ، برای ناتو آشکار نشده بود . سرهنگ ایتوف واسیلیویوچ در این خصوص می گوید : " بالگرد Mi-24R به شکل کاملا ویژه برای این گونه ماموریتهای طراحی شده بود . چنانکه توپ اصلی دماغه ، بعنوان سلاح استاندارد این بالگرد با یک محاسبه گر میزان دُز ( هشدار دهنده تابش ) تعویض شد تا از این هواگرد برای ارزیابی سطح و میزان انتشار عوامل پرتوزا ، برداشت نمونه های محیطی هوایی و زمینی و همچنین جستجوی معابر ایمن برای هدایت غیر نظامیان به بیرون از منطقه آسیب دیده استفاده گردد " اما بخش بزرگی از ماموریتهای محوله به بالگردهای ارتش شوروی ، بردوش ناوگان Mi-26 این نیرو قرار داشت ، چرا که با تجهیز زره های مدولار به بدنه این بالگرد ، این هواگرد ، تنها سخت افزاری بشمارمی آمد که می توانست تابش شدید پرتوهای رادیواکتیوی و حرارت فوق العاده ناشی از سوخت هسته راکتور را تحمل نماید . تمامی ماموریتهای این بالگردها با استفاده از دوربین های مداربسته بعنوان سامانه های استاندارد بالگردهای فوق ، صورت می گرفت که به خدمه اجازه می داد تا هدف را با دقت بیشتری رصد نموده و محموله را با دقت افزون تری تخلیه نمایند . میل- 26 ، بالگرد ابرسنگین روسی که مشهور است قابلیت حمل بار معادل یکفروند پرنده ترابری تاکتیکی سی-130 را در اختیار دارد کاربرد چنین تجهیزاتی ، در مقایسه با ماموریتهای انجام شده توسط بالگردهای Mi-6 ، قابلیتهای بیشتری را در اختیار خدمه هوایی می گذاشت ، چرا که بالگردهای سنگین تر و به نسبت مجهزتر Mi-26 بدلیل وجود حفاظ های ایمنی ، می توانستند مدت زمان بیشتری را بر فراز راکتور بمانند و محموله خود را با دقت 100% تخلیه کنند . علت این امر را می توان در خصوصیت فنی بالگردهای Mi-6 جستجو نمود ، چرا که هوک های روسی ، فاقد قابلیت هاورکردن (hover/ پرواز ایستا روی هدف ) بوده و می بایست بار خود را باسرعتی در حدود 60 کیلومتر درساعت فرو بریزند که این امر بدین معنا بود که برای اجرای دقیق ، تنها چند ثانیه زمان در اختیار خدمه قرار می گرفت که این صرفا" یک موفقیت 50% را به همراه داشت . ادامه دارد .................... صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  5. 1 پسندیده شده
    باید در مورد قدرت فوق العاده دشمن در جمع آوری اطلاعات راداری توسط پرنده های مخصوص این کار که به تعداد بسیار زیادی در اختیار داره در انواع مختلف و در انواع دیگه هم از زمینی و دریایی و اطلاعات ماهواره ای و جاسوسی هم در کنارش بهش یک دید کلی و جزئی بسیار خوبی از شبکه پدافندی ما میده فکری بکنیم. اجرای اصل غافلگیری با تاکیتکهای خلاقانه، استفاده از ابزارهای ترکیبی و بعضا معرفی نشده، گسترش ابزارهای پسیو و متحرک سازی هرچه بیشتر پدافند و رادارها و اجرای به تناوب عملیات های فریب راداری همه و همه نیاز اساسی ما هست در بعد تدافعی. و این ماجرای دفاع هر چه که بیشتر نگاه میکنیم باز در برابر دشمن فعلی لااقل از حیث کمیت نبرد نابرابری است. بهترین اقدام تکمیلی افزایش توان هجومی است. به هر شکل ممکن و با تنوع ابزار.
  6. 1 پسندیده شده
    خود پنتاگون وقتی داره زور میزنه و نمیخواد باور کنه سیستم ایرانی زده چه انتظاری از ترک ها داریم؟ میگه احتملا پیچورا بوده و برای همین ما هم یکی از هدفهامون همین هست (مظلوم تر از پیچورا پیدا نکردند - احتمالا نمیخوان یک هدف سخت و دارای سرنشین باشه - به نظر قصدشون هدف قرار دادن یک سیستم بدون حضور کاربر هست- یک حمله به سخت افزار در تلافی. ) ولی دلیل داره. احتمالا میخوان مرتبطش کنند با اس-400 شون با این داستان که اگر با اس-200 گلوبال هاوک را زده ببینید ما با اس-400 چه کارها که نکنیم. این تحرکات بالگردهای آمریکایی پرتعداد در خلیج فارس هست که از صبح امروز تشدید شده. برخیشون در رادار نیستند و تنها برای لحظاتی پدیدار میشند و بعد هم خاموش میکنند احتمالا سیستمهای اعلان را. میتونه مربوط به انتقال پرسنل نفتی آمریکایی مرتبط با آرامکو باشه یا انتقال خدمه به ناوگان در خلیج فارس.
  7. 1 پسندیده شده
    این موضوع به مرور باعث بروز انتقادات و فشارهای داخلی و خارجی نسبت به رویکرد ترامپ میشه، در اولین مورد هم دیروز بایدن دقیقا به این موضوع ادعاهای پیش از این ترامپ و نتایج فعلی اون اشاره کرده و حتی درخواست پمپئو از ایران برای موندن در برجامی که خود آمریکا از اون خارج شده رو مورد انتقاد و تمسخر قرار داده، من فکر می کنم این ورود جزئی پهپاد جاسوسی آمریکا به آسمان ایران احتمالا بار اول نبوده، ولی این رویکرد مسئولین ایران در قبال موضوع هست که تفاوت کرده و بعد از کنترل نسبی شرایط اقتصادی بعد از بازگشت تحریم ها و فارغ شدن از اون شوک اولیه و پیدا کردن راه هایی برای حفظ شرایط موجود، صراحتا خواستن این موضوع رو به آمریکاییها اعلام کنن که دیگه اون دوران تسامح و مدارا که پس از برجام و تلطیف نسبی روابط بین ایران آمریکا در زمان دولت اوباما ایجاد شده بود، تمام شد!
  8. 1 پسندیده شده
    فیلم مسیر پهپاد آمریکایی ساقط شده توسط نیروی پدافند هوافضای سپاه / کلیک کنید!
  9. 1 پسندیده شده
    مسیر پروازی پهپاد ساقط شده آمریکایی ، // 15 ژوئن 2019 ادعایی وجود دارد که رجیستر این پهپاد BAMS-D بوده .... اسکرین شات از ویدئوی سنتکام ظاهرا مدعی هستند که نسخه RQ-4A هدف قرار گرفته .... مختصات ارائه شده توسط وزیر محترم امور خارجه و فاصله ان تا نزدیکترین نقطه ساحلی 25°59'43"N 57°02'25"E https://www.aparat.com/v/c8FYf
  10. 1 پسندیده شده
    ترامپ بعد از خروج ایران از برجام مدام مدعی بود که اقدامات بین المللی ایران در منطقه و به زعم اونها خرابکارانه خیلی محدود شده و ایران سرگرم مسائل خودش شده، البته درست هم می گفت ، ایران هم جهت حفظ برجام خیلی مدارا می کرد هم به جهت مشکلات اقتصادی داخلی به هر حال بخشی از تمرکزش صرف این موضوع بود، ولی دیگه فشارهای آمریکا شرایط رو از آستانه صبر و تحمل ایران خارج کرد، و الان چه مثلا در یمن و چه در خلیج فارس ایران در شرایط خیلی تهاجمی تری قرار گرفته، تصور شخصیم اینه که آمریکایی ها این انتظار رو نداشتند که مثلا ایران تصمیم به خروج از برجام بگیرن، ظاهرا تصور می کردن اونا خارج میشن و ایران تو برجامی که تقریبا چیزی ازش در جهت حفظ منافع ایران نمونده باقی میمونه و احتمالا برای حفظ برجام وبرگشت به وضعیت قبل امتیازات جدیدی رو میده.
  11. 1 پسندیده شده
    فیلمی که پنتاگون از لحظه انهدام گلوبال هاوک منتشر کرده، جالب توجه هست. یا پهپادشون رو در تمام مسیر تحت نظر داشتند، و یا احتمالا پس از روشن شدن تمام سیستم های هشدار پهپاد به قصد حفاظت پدافندی از گلوبال هاوک وارد عمل شدند. و البته خیلی دیر شده بود.
  12. 1 پسندیده شده
  13. 1 پسندیده شده
    واقعا با یک تیر شلیک زدند سرنگونش کردند. فوق العاده است.
  14. 1 پسندیده شده
    پیرو انهدام گلوبال هاوک توسط پدافند: شاید برخی تصور کنند که اتفاق خاصی نیافته و چیزی در حد یک بالن ارتفاع بالا رو زدیم: مجموعه حفاظتی این پهپاد AN/ALR-89 آخرین تکنولوژی ریتون بوده که هم سیستم هشدار لیزری AN/AVR-3 و راداریAN/APR-49 رو در اختیار داشته که هماهنگ با زیرسیستم های دیگر جمینگ و کشنده دیکوی(An ALE-50 towed decoy) هست. که این مجموعه در عمل آخرین نسل از تمام سامانه هایی هست که بر روی سایر هواپیمای این کشور نصب هست. بعبارتی پدافند مانع کارسازی از نظر اخلال و دیکوی نداشته، و اگر بعد از این توسط آمریکا بروز رسانی نشوند، کل جنگنده های آمریکا و ناتو که از سامانه های مذکور استفاده میکنند، فاقد هر گونه ایمنی در برابر پدافند ج آآ هستند،...
  15. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 29خرداد1398 گروههای مسلح دیروز برای تصرف روستای جلمه کفر یهود و شیخ حدید حملاتی را آغاز کردن. در ابتدا 2 عامل انتحاری به سمت مواضع ارتش هجوم برده که قبل از رسیدن به هدف توسط مدافعین منهدم میشوند .بعد درگیریهای زمینی . با شروع حملات نیروهای سوری منتظر میشوند که مهاجم به نزدیکی مواضعشان رسیده و بعد گلوله باران افراد مسلح شروع میشود . در همان دقایق اولیه هم به علت حجم اتش مدافعین تعداد زیادی ازافراد مسلح کشته و زخمی شده وحملات شکست میخورد . شدت عمل نیروهای سوری به قدری سریع بوده که اکثر مخالفین هم فرصت اعلام خبر شروع حملات را نداشتن وخبر شروع حملات و انتشار خبر شکست ان تقریبا همزمان بوده . در این حملات تلفات سنگینی به مهاجمین وارد شده دو نفر دو تانک و چندین خودرو زرهی اما تاکنون تنها تصاویر سه خودرو منهدم شده انتشار یافته تلفات انسانی هم خود مخالفین به کشته شدن 40 نفر اذعان داشته با توجه به به جاماندن اجساد 27 فرد مسلح در صحنه نبرد احتمالا این رقم نزدیک به 70 کشته باشد از تلفات احتمالی ارتش خبر رسمی منتشر نشده چند روز پیش هم یک گروه از نیروهای تحریرالشام در کمین یک شیلکای ارتش در نزدیکی قصابیه حماه گرفتار شدن . توپ 23 میلی متری وآنچه خوب بهتر میدانید فعالیت داشتن در منطقه بادیه سوریه تا رقه فزایش محسوسی داشته در اخرین حمله که دیروز رخ داد 13 نظامی سوری به همراه 7 تا 10 تن از اعضای داعش کشته شده اند . اوضاع در استان درعا هم جالب نیست . بعد از تسلیم شدن افراد مسلح این استان شاهدآرامش نسبی بود تا اینکه همزمان با شروع حملات در حماه استان درعا شاهد ترور و حملات به ایستهای بازرسی ارتش بوده علت این نا امنی ها حضور گروههای مسلح اهل درعا در درگیریها حماه است تا کنون نزدیک 30 درعایی در صفوف گروههای مسلح کشته شده اند در مقابل هم چند تا ازشورشیان سابق درعا که به ارتش پیوسته بودن در حماه جان باختن . هم چنین 30 تا 40 شورشی سابق که در کنار ارتش میجنگیدن در حماه به مخالفین پیوستن .
  16. 1 پسندیده شده
    تو بحث نظامی یمنی ها گام به گام عربستانی ها رو تو باتلاقی گیر انداختن که زمان رو به ضرر عربستانی ها کرده است حملات پهبادی به تاسیسات مهم و گران بصورت جراحی شده اثرات به شدت سنگینی روی عربستان داره و جدا از بحث صادرات نفت، هزینه های نظامی و تسلیحاتی اش ر هم بیشتر می کنه زدن تاسیساتی مثل رادارهای پاتریوت ، جنگنده روی باند تلمبه خانه های نفت از سوی دیگر ایجاد اخلال در لجستیک عربستان مطابق صحبت دوستمون وریور عملا هزینه رو در همه سطوح برای عربستان بیشتر میکنه تنها مشکل بحث مردم یمن و قحطی است اگر به هر نحوی میشد به مردم یمن گندم و غذا رسوند خیلی خوب بود چون اگر روزی یمنی ها کم بیارن بخاطر گرسنگی و قحطی خواهد بود نه بحث نظامی و عربستانی ها هم روی همین مساله حساب کرده اند
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله.......... 21 خرداد 1398 نیروهای انصارالله در هفته گذشته در دو حمله جداگانه به پاسگاه های مرزی نیروهای سعودی هفت دستگاه نفربر کانادایی LAV25 را منهدم کردن پهپاد MQ9 سرنگون شده توسط انصارالله
  18. 1 پسندیده شده
    ممنون بابت پاسخ .....اصلا یاد موشک 9 دی نبودم. برای پوشش ارتفاع پایین میتونین از رادار دکل سوار استفاده کنیم که یک نمونه هم رونمایی شده پس نباید مشکل خاصی باشه
  19. 1 پسندیده شده
    در مورد مقایسه ترکها با ما علاوه بر همکاری های نظامی بحث اقتصادی و بودجه هم هست، خصوصا اینکه مثلا ترکها با تهدید فوری روبرو نیستند (عضوی از ناتو هم هستند تازه) و مثل ما مجبور نیستند برای رفع تهدیدات فوری مثلا همون بودجه اندک را هم سوق بدند به تولید انبوه موشک و ذخیرش برای بازدارندگی در مقاطع مختلف و طبق یک برنامه ریزی بلندمدت بودجه ریزی میشه در صنایع نظامی. از طرفی در بحث تحریم های نظامی بحث خرید هم بسیار مهم هست. چه بسا بسیاری از پروژه ها که به خاطر چند قطعه که توان تکنولوژیکی تولیدش در کشور وجود نداره لغو شده یا ناکام مونده ولی ترکها عموما امکان تهیه هر نوع قطعه ای را خواهند داشت. ( منظور فقط حوزه نظامی نیست بلکه برخی قطعات در حوزه های هایتک و تجاری ) اصولا مقایسه ایران با ترکها واقعا مقایسه برابری نیست و نمیشه عملکردهارا سنجید دقیق ولی با این حال در حوزه پدافند و پهپاد (موشکی به کنار) نمیشه عملکرد درخشان ایران را از نظر دور داشت با همین اطلاعات عمومی که داریم که نقطع عطفش نمایشگاه هوافضای سپاه بود و کشوری که تا قبل اون همه گمان میکردند نهایت توانش رنگ آمیزی مجدد موشکهای سامانه هاوک هست بدون تجربه خاصی در این حوزه و حتی نمونه های در دسترس مدرن چند سامانه کارا را معرفی کنه اتمام تحقیقات و شروع ساختشون را. واقعا هم نمیشه حدس زد که اگر فورس زمان و شرایط و بودجه نبود و مثلا ما به همین ترتیب و با همین بودجه های بخش موشک و پدافند و پهپاد (برای رفع نیازهای فوری با قید کمیت بالا در کوتاه ترین زمان ممکن بازدهی و بیشترین اثربخشی) سراغ سایر حوزه ها هم مثل ترکها میرفتیم آیا بازهم مثلا در حوزه زرهی و انفرادی و احتمالا چند مورد دیگه عقب تر میبودیم یا خیر؟
  20. 1 پسندیده شده
    دقیقا نقل انجام شده را نمیدونم ولی حکم قطعی دادن در چنین مواردی بسیار اعتماد به نفس! میخواد. به قدری فاکتورهای دخیل در چرایی یک اقدام از این دست زیاد هست که با تکیه بر تنها یک عکس چنین حکم دادنی بعید هست. یک موردش مثلا میتونه بحث کاهش هزینه ها باشه. قطعا بودجه شوخی مانند صنایع دفاعی ما با پیشنه ای تقریبا هیچ در تولید صنایع نظامی و تکنولوژیکی قابل مقایسه با کشورهایی چون شوروی/روسیه، آلمان و امریکا نیست. فرضا اگر برای سهولت، کاهش هزینه ها و دسترسی سریعتر به یک ابزار دفاعی مورد نیاز فوری، به سمت استفاده از فناوری های تجاری سرمایشی برای تعبیه در یک سیستم برای انجام وظیفه مشخص رفته باشیم لزوما به معنای عقب افتادگی نیست بلکه ممکنه موید این مطلب باشه که ما در یک سیستم پیشرفت تدریجی نبوده و نیستیم که مثلا سیستم سرمایشی یکپارچه در ابزار دفاعی به کار ببریم و مجبور شدیم ماژولار طور! مونتاژ کنیم. هم برای کاهش هزینه، هم برای سرعت رسیدن به محصول نهایی، هم برای استفاده بهینه از داشته های تجاری و ... پ ن: یک بار دیگه. بعد از ارث گذاری رژیم های پادشاهی و سلطنتی قبل در حوزه تکنولوژی و البته جنگ ویرانگر 8 ساله، یعنی در حدود این 30 سال ما چه داشتیم هم از لحاظ تکنولوژیکی و هم از لحاظ تجربی و انسانی و ابزاری که گاهی دوستان حاصل این 30 سال را اون هم در اوج تحریم اقتصادی و مهمتر از همه تحریم نظامی و تکنولوژیکی و قطع ارتباط تقریبا کامل صنایع نظامی ما با دنیا و تجربه های پیشین؛ مقایسه میکنند با محصولات امثال امریکایی ها و اروپایی ها و ...؟ در حالیکه برای مقایسه با خودشون هم هنوز زود هست چون 30 سال که تازه بیشترش صرف نیازهای ضروری و تحمیلی دفاعی شده نه برنامه ریزی شده بلند مدت، زمان اندکی است برای نتیجه گیری در حوزه هایی که این همه گسترده است و پیشینه و آینده بسیار گسترده ای داره. اینکه ما یک ابزار یا اجزاش را نقد کنیم یک چیز هست و اینکه با کنایه و در مقام مقایسه با محصولات روز دفاعی که فقط چند برابر عمر تحقیق و توسعه اون ابزار تاریخچه خانوادگی دارند از منطق عقلی! لااقل پیروی نمیکنه.
  21. 1 پسندیده شده
    آقای سینا نوریخانی درباره سامانه ۱۵ خرداد ایرادی گرفتند که مثلا چون چهار فن در سیستم خنک کاری اتاقک رادار استفاده شده پس تکنولوژی ما قدیمیه اول میخواهم عرض کنم که چنین سیستم خنک کاری چیز بیسابقه ای نیست و در نمونه های خارجی هم هست تصویر زیر یک نمونه از رادارهای قابل حرکت (موبایل) با چهار فن خنک کننده کناریه اونها هم تکنولوژیشون قدیمیه؟‌ http://www.ncsist.org.tw/eng/csistdup/products/product.aspx?product_Id=99&catalog=31 دوم اینکه دلایل مختلفی برای تدارک چنین فنهای قوی تو سیستم ما وجود داره که اتفاقا ربطی به خود رادار آرایه فازی نداره مثلا ما سوپر کامپیوتر نداریم و درنتیجه نیاز به استفاده از چندین کامپیوتر بصورت Raid برای افزایش سرعت محاسبه هست تعداد سیستم بیشتر موجب گرمایش بیشتر میشه بهرحال وقتی ما به سطح رادارهای آرایه فازی اونهم بدون ساپورت و پشتیبانی غربیها رسیدیم نباید انتظار اینو داشته باشیم که برای این کار از لبه تکنولوژی روز بهره برده باشیم به روسیه نگاه کنید! با وجود عقب تر بودن از نظر فن آوری و تکنولوژی اما با تجهیزات سنگینتر و حجیمتر و حتی کند تر باز هم به نتایج خیره کننده ای تو تکنولوژیهای پدافندی رسیده و حتی نمونه های برتر از غرب رو ساخته
  22. 1 پسندیده شده
    برادر شما دنبال تضمین هستی؟!! حالا اگر جنگ با آمریکا، همه نیروهای مخالف در منطقه رو بیدار کرد، و باعث درگیری گسترده با نظامی های آمریکایی در افغانستان و عراق و سوریه شد، و در ادامه باعث بحران حاکمیت در بحرین و عربستان و آذربایجان و پاکستان شد، و سقوط اقتصادی دبی و ایندکس دلار شد، و پشتیبانی مخفی چین و روسیه از ایران شد ووو.... آن وقت چه؟ در متن اشاره کردم چنین جنگی شرایط پیشبینی ناپذیر دارد، و به هیچ عنوان گزینه دلخواه ما ایرانی ها نیست. بلکه واکنش اجباری به ادامه تحریمهاست که برای طرف مقابل هزینه سازی کند.
  23. 1 پسندیده شده
    در نهایت شما هم راهکار جایگزینی ارائه ندادید. و حتما واقف هستید اصلاحات مطروحه در متن، خواب و خیالی بیش نیست. شاید بهترین حالت این است که آمریکا تهاجم را آغاز کند که واکنش ایران در افکار عمومی توجیه شود. یعنی با سیاست ورزی حریف را وادار به تهاجم کنیم. *این نکته رو هم میخواستم به متن اصلی اضافه کنم ولی اجازه ویرایش نمی دهد: میلیتاری قطعا توسط سرویسهای امنیتی خارجی و داخلی پایش می شود. متن حاوی پیام پنهانی برای همه اینهاست. اگر به ایران بیش از حد فشار بیاورید، شرایط پیشبینی ناپذیری در منطقه ایجاد می کنید که دودش به چشم همه خواهد رفت، و دیر یا زود حمایت ملی ایرانی ها برای این مساله، مجتمع و متحد خواهد شد.
  24. 1 پسندیده شده
    پیرو صحبت با اساتید میلیتاری متنی در مورد شرایط اقتصادی فعلی و آینده تحریم ایران و راهکارهای موجود نوشتم. در سه سطح وضعیت فعلی را بررسی میکنم: 1-شناسایی مشکل 2-بررسی راه حل ها 3-اقدامات اجرایی -=-=- 1-شناسایی مشکل اصلی ترین مشکلی که در حال حاضر ایران را تهدید می کند کاهش ارزش پول ملی است. اقتصاد ایران به دلائل متعدد تاریخی و اجتماعی، اقتصادی تولیدمحور و متخصص محور نیست و به شدت به درآمد نفت و صادرات کامودیتی(فولاد و مس و...) وابسته است(قصد ندارم در مورد دلائل تولیدمحور نبودن صحبت کنم. هر کس در ایران کار تولیدی کرده باشد به تجربه دریافته که چه مشکلات و گرفتاری های تودرتویی دارد). به همین علت نرخ دلار تاثیر حیاتی روی سطح رفاه عمومی جامعه دارد. درست است که نرخ بالای دلار باعث رونق موقت کارخانه ها و کشاورزان شده، ولی چون قشر متوسط بزرگ جامعه، کارمند دولت و حقوق بگیر و عرضه کنندگان خدمات و واردکنندگان هستند، در نهایت گران شدن دلار باعث کاهش قدرت خرید و نارضایتی عمومی جامعه می شود. با اینکه کاهش ارزش پول ملی بهترین فرصت برای تقویت توان تولید داخلی است ولی بروکراسی اداری ایران و علقه های طبیعی ایرانی ها به تجارت و واسطه گری باعث می شود فعلا در کوتاه مدت نتوان از این کاهش ارزش برای دفع خطرات وابستگی اقتصادی به خارج استفاده کرد. وقتی اصلاحات در 40 سال گذشته که فرصت بوده و انجام نشده، بیهوده است که الان منتظر اقدامات معجزه آسا بود. مساله ای که برای بنده باعث نگرانی شده این است که نرخ گذاری کالاها در بورس کالا به 9500 الی 11000 تومان رسیده. افزایش پایه حقوق سال 98 که بالغ بر 35% است به این علت که روی بنای افزایش بهره وری و توسعه سرمایه گذاری نیست، خود عامل مضاعف بر کاهش ارزش پول ملی خواهد بود. در مورد سود بانکی هم هنوز میبینیم کاهش نرخ بهره جدی و امیدوارکننده نیست. نرخ بهره کوتاه مدت به صورت عملی باید زیر 15% برسد تا کمی امیدوار بود که بانک مرکزی پول چاپ نمی کند. در نمودار قیمت هم میبینیم که قیمت چندین بار به سطح حمایتی 12500 واکنش نشان داده و عملا با توجه به اخبار تنش خارجی و سیاستهای بانک مرکزی، شکست این سطح حمایتی رو به پایین تقریبا محال و رویایی است. و برعکس شکست مقاومت 15500 رو به بالا و رویت سقف تاریخی 19500 کاملا در دسترس و شدنی است. اهداف بعدی به ترتیب 24500، 30000 و 36000 هستند. و در سالهای گذشته ثابت شده، دلار هر عدد غیرقابل باوری را می تواند لمس کند. در طرف مقابل سیاست خارجی هم شاهد برخورد معقول از طرف ترامپ(و در واقع نظام آمریکا) نیستیم. و مذاکره با چنین شرایطی در حالیکه توافق قبلی به سادگی پاره شده، نتیجه ای جز هزینه های مضاعف و بی پایان ندارد. کما اینکه معلوم نیست هدف گذاری ترامپ صرفا تغییر نظام است یا اساسا تضعیف ایران؟ سیاستهای موفق و عوام پسندانه ترامپ نشان می دهد به زودی تحریم نفت به تحریم پتروشیمی و تحریم کامودیتی و حتی سایر کالاهای ایرانی هم بسط پیدا می کند و همه موارد بالا فقط یک چیز می گوید: کاهش ارزش پول ملی بیشتر و بیشتر. سوالی که اینجا مطرح می شود این است مردم ایران تا کجا فشار این گرانی را تحمل می کنند؟ اگر شما از افرادی هستید که اعتقاد دارند دلار 30000 تومانی را هم مردم تحمل می کنند و از بابت ناآرامی اجتماعی نگرانی ندارید، مخاطب این متن شما نیستید. ولی اگر در ایران زندگی میکنید و هزینه کمرشکن را لمس می کنید، طبیعتا به وضعیت بحرانی پیش رو مظنونید. -=-=- 2-بررسی راه حل ها در موقعیت پسابرجامی، صحبت از کارهایی که میشد قبلا انجام بشود بیهوده است. گذشته ها گذشته. در حال حاضر در مقابل هر ایرانی 5 راه حل وجود دارد: الف-طرفداری از آمریکا برای سرنگونی نظام. ب-مذاکره و در واقع تن دادن به خواسته ها مبنی بر خلع سلاح موشکی و سایر موارد. ج-صبر و سکوت، و ادامه وضعیت فعلی و امید بستن به اصلاح ساختار بروکراسی و اقتصاد داخلی و همچنین انتخاب یک دموکرات در انتخابات بعدی آمریکا. د-پاسخ نظامی به متحدان آمریکا. ه-پاسخ مستقیم نظامی به خود آمریکا به گونه ای که منجر به گران شدن نفت به بالای 120 دلار تاریخی شود. الف-طبیعتا در میلیتاری با طرفداران گزینه الف بحث خاصی نمی شود کرد. صرفا دوستان را حواله میدهم به این سوال: "اگر باز کردن درهای اقتصاد و فرهنگ به روی سرمایه سالاری جواب میداد، پس چرا غرب به دشمنان محمدرضای غربدوست تریبون داد و به شاه آواره حتی اجازه درمان در آمریکا را نداد؟" پاسخ من کوتاه است: "سرمایه سالاری بین مصدق و رضاخان و جمهوری اسلامی تفاوتی قائل نیست و صرفا ایرانی تضعیف شده می خواهد." پس با براندازی هم مشکلی در بلندمدت حل نخواهد شد و بعد از مدتی باز هم آش همین آش است و کاسه، همین کاسه. ب-به نظرم هیچ آدم عاقلی مذاکره در چنین شرایطی از موضع ضعف که کف خواسته طرف مقابل هم مشخص نیست، را قبول نمی کند. ج-افراد زیادی اعتقاد دارند، سختی های تحریم باعث شکوفایی تولید می شود و اقتصاد ایران می تواند با تکیه به توان داخلی از بحران عبور کند. شخصا فکر میکنم اگر اصلاحات بسیار جدی در بروکراسی اداری بشود، شاید بشود. ولی تجربه نشان داده منافع اکثریت در همین سیستم فعلی است. یعنی کار حداقلی در ادارات دولتی، رشوه خواری گسترده، رانت و زد و بند و واسطه گری و... که ریشه های عمیق در تاریخ و جامعه ایران دارد و این نوع اصلاحات عموما با طیب خاطر عموم مردم قابل انجام نیست. کما اینکه اصلاحات نیاز به انواعی از "تحمل مخالف" و سکولاریسم و "شل گرفتن هایی" دارد که فعلا از اینها هم نشانه های امیدبخشی از نظام رصد نمی شود(برای مثال ماجرای پارسال موی بلند پویول و اختلاف فردوسی پور و فروغی). کسانیکه که به گزینه صبر امید بسته اند، نیک میدانند ترامپ دوره بعد هم رای می آورد و ما با 6 سال تحریمهای سخت تر مواجهیم. آیا بانک مرکزی دخیره مالی کافی برای عبور از این 6 سال را دارد؟ بنده اطلاعی ندارم. ولی رفتار دلار آزاد و گارد صعودی اش می گوید چنین پشتوانه ای وجود ندارد. چیزی که در نمودار دلار میبینم این است که طی 4 الی نهایتا 6 ماه از مقاومت 15500 عبور میکند و تا آخر سال احتمال قوی به سقف 19000 هم حمله میکند. اگر مطمئن بودم بانک مرکزی میتواند بین 12500 الی 15500 دلار را نگهدارد، هرگز این متن را اینجا نمی نوشتم و مصدع اوقات دوستان نمیشدم. ولی تقریبا مطمئنم داستان گرانی ها با شدت بیشتری ادامه دارد و گزینه صبر جواب نمی دهد، و از الان باید به فکر گزینه های آینده بود. بدون تعارف و بدون ترس. د-در مورد تهاجم به متحدان آمریکا در منطقه به نظر میرسد به اندازه کافی این کار انجام شده. اصولا آمریکا متحد جدی هم در منطقه ضد ایران ندارد. ترکیه و قطر تغییر موضع داده اند. عمان و کویت و اردن و مصر و پاکستان هم سعی دارند بیطرف بمانند. و صرفا عربستان-امارات-بحرین مانده اند که دو تای آخری ارتش قابل اعتنایی ندارند. نتیجتا اگر تهاجم نسنجیده ای انجام شود که منافع همه کشورها به خطر افتد دودش به چشم خود ایران خواهد رفت. یکی اش بستن تنگه هرمز به روی "همه" کشتی ها که منافع همه را به خطر می اندازد. و ایران در این سالها نشان داده دنبال دشمن تراشی به خصوص بین همسایگانش نیست. پاسخها به عربستان هم تا الان نتیجه مفیدی نداشته است. ه-گزینه آخر پاسخ مستقیم و هزینه سازی برای خود آمریکاست. از صحبتهایی که با افراد مختلف میکنم به نظر میرسد آرام آرام دارد کارد به استخوان میرسد و شرایطی مهیا می شود که جامعه از اقدامات نظام ضد آمریکا حمایت کند(به نظرم دلیل آتش نزدن برجام توسط رهبری هم همین است). دوستان به سرنوشت ژاپن پس از پرل هاربر اشاره می کنند. پیشبینی رفتار آمریکا به این سادگی نیست. به نظرم تاریخ جنگهای آمریکا را باید به قبل و بعد از ویتنام تقسیم کرد. بعد از جنگ ویتنام(با 200هزار کشته و 10هزار تلفات هواگرد)، آمریکا هرگز با کشوری که با بنیانهای قوی اجتماعی و اقتصادی که ممکن است مورد پشتیبانی سایر قدرتها قرار بگیرد، درگیر نشد. به جز این آمریکای دهه 60 در اوج آمریکای رویایی(بین 1950 الی 1970) بود که بی رقیب در اوج ثروت و قدرت نظامی میتاخت، نه آمریکای فعلی که 20تریلیون بدهی دارد و هر روز سر 0.1% تغییر نرخ بهره فدرال رزرو دعواست که نکند ایندکس دلار سقوط کند و کلا دلار منهدم شود!(چاپ دلار وسیع و بدون پشتوانه طی سالها که رفاه بالایی برای جامعه آمریکایی ایجاد کرده). نه آمریکایی که امروز در اکثر زمینه ها رقبای قدر تکنولوژیک دارد که انحصار صنعتی اش را از بین برده اند. وضع اروپا حتی خرابتر است. جمعیت پیر، بدون منابع زیرزمینی، بدون موقعیت ژئوپلیتیک و صنایعی که توان هماوردی با رقبای آسیایی را ندارد. به قول خودشان 5 تریلیون دلار در عراق هزینه کرده اند ولی نتیجه اش شد برای ایران که حجم معاملاتش با عراق به 12میلیارد دلار رسیده. یک جنگ مثلا 10تریلیونی با ایران(با 4برابر مساحت عراق و 10برابر مساحت ویتنام جنوبی) بکنند با نتایج غیرقابل پیشبینی که چه بدست آورند؟ استاد عزیزی اشاره کرده اند که شاخ به شاخ شدن ایران و آمریکا نوعی هزینه برای هر دو طرف است. در تئوری بازی ها به این رفتار اصطلاحا می گویند "بازی جوجه" یا "Chicken Game". https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7#%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87_(Chicken_Game) این تئوری نشان می دهد که مذاکره بهترین راه حل برای اپتیمم کردن منافع دوطرف است. ولی متاسفانه مساله اینجاست که وضعیت ایران پسابرجام وضعیت مذاکره نیست. نه سطح خواست حریف مشخص است، و نه اصلا قابل اعتماد است. هر نوع مذاکره، نتیجه ای جز باخت سنگینتر و بدتر شدن اوضاع ندارد. -=-=- 3-اقدامات اجرایی برای اینکه متن به سرنوشت تحلیلهای کلی و بی سر انجام دچار نشود، اهم اقداماتی که باید مد نظر باشد را فهرست وار مینویسم. الف-اصلاحات وسیع در بروکراسی داخلی. -تعداد کارمندان دولت باید حداقل به نصف کاهش یابند(طبق استانداردهای جهانی). بهره وری بالا برود، کار ارباب رجوع سریع راه بیافتد و هزینه جاری کشور صرف هزینه زیرساخت و توسعه شود. -بانک مرکزی به صورت واقعی دست از چاپ پول بردارد و نرخ بهره بانکی هر چه سریعتر به صورت واقعی به زیر 10% برسد. هیچ مرض اقتصادی مثل تورم، خطرناک نیست. -نرخ دلار برای نهایتا 10 قلم کالای اساسی یارانه ای و کوپنی باشد(با نظارت فوق سنگین روی شرکت بازرگانی دولتی ایران) و بقیه محصولات نرخشان آزاد شود. وضعیت فعلی نرخ گذاری بورس کالا جز رانت و فساد هیچ فایده ای برای مردم ندارد و صادرکننده، تولیدکننده و سرمایه گذار با این وضع هرگز پول خود را مجدد وارد چرخه اقتصادی نمی کنند. -فرایند "تولید" کوتاه شود و بروکراسی دولتی تحت فشار ویژه قرار گیرد که خواست سرمایه گذار و تولیدکننده را در اسرع وقت انجام دهد. بازرسی کلی کشور داخل دفتر کارش ننشیند بلکه برود کار میدانی کند و از تولیدکننده مشکلات را جویا شود و سریعا حل کند. -با رشوه خواری مثل کشورهای توسعه یافته برخورد شود. یعنی رشوه دهنده مجازت نشود ولی رشوه گیرنده به اشد مجازات برسد. نمی شود در هر پرونده فسادی، فعال بخش خصوصی را اعدام کرد و مدیر دولتی را زندان تعزیری داد! -سهم شرکتهای شستا به زیر 50% کاهش یابد و سیت هیات مدیره اکثریت نداشته باشند. ثلث فساد و ناکارمدی زیر سر شرکتهای شستا و صندوق بازنشستگی و در قدم دوم زیرمجموعه های بانک ملی است. تا حد ممکن خصوصی سازی پیش برود و کارشناسهای دادگستری زیر ذره بین بروند برای برخورد با فساد. نه اینکه رشوه خواری به دادگاه عالی تجدید نظر هم.... *به نظرم اینها اهم اقدامات برای اصلاحات است. که تقریبا چیزی است محال. ب-شل رفتاری فرهنگی ما چه بخواهیم چه نخواهیم، ایران مال همه ایرانی هاست. ایران هم زرتشتی و هم کلیمی و هم صوفی و هم باده نوش و هم بدحجاب و بی حجاب و شل حجاب دارد. با رویه فعلی که مردم را متظاهر کرده ایم و متخصصها را به هر بهانه جزئی از کشور فراری میدهیم، نمی شود در این کشور ثروت تولید کرد و توقع استقلال اقتصادی داشت. نظام باید رفتارهایی بروز دهد که نشان واضحی از تساهل فرهنگی باشد. تساهل و مدارا، ذات فرهنگ ایرانی و توصیه اکید امامان حق(علیهما السلام) است. نه ما از آنها بهتریم، نه آنها کمتر از ما دلسوز مردم بوده اند. خلاصه باید همه نیروها و پتانسلهای پیدا و پنهان، و همه ایرانی ها که همه برای ایران جان میدهند را مجتمع و متحد کرد. نفوذ فرهنگی ایران در منطقه بی نظیر است. به دوستان توصیه میکنم کامنتهای زیر این کلیپ را بخوانید که تازگی با رکوردشکنی به 60میلیون بازدید کننده رسیده. از عراق و آسیای میانه تا چین و صربستان و هندوراس و گواتمالا و اتیوپی به ایران ابراز علاقه کرده اند. "ایران" به معنی اصلی ایران فرهنگی و تاریخی چشم امید اقلیتها و خیلی های دیگر در منطقه و جهان است که زیر ضربات سرمایه سالاری جهانی خرد شده اند. باید از این نفوذ استفاده کرد برای مقابله با زورگویی نظام سرمایه سالار تمامیت خواه که ترامپ نماد تام و تمام آن است. https://www.youtube.com/watch?v=cDNDVtoJhik *البته شخصا به این تغییر رفتار نظام هم امیدی ندارم. ج-آمادگی تمام عیار برای پاسخ نظامی قاطع به آمریکا. اینکه این پاسخ در چه سطحی باشد در تخصص بنده نیست. ولی خود این "پاسخ" هر لحظه به نقطه "غیرقابل اجتناب" ی نزدیک می شود که دیگر انتخاب نیست بلکه اجبار است. خوشبختانه دست ایران در پاسخ باز است. از انفجارهایی مشابه لبنان دهه 80 میلادی در پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه. تا اجازه ورود/خروج ندادن به کشتی های ائتلاف آمریکایی در هرمز. تا حملات موشکی به ناوگان دریایی و... که همین پیشبینی ناپذیر بودن واکنش ایران در منطقه ای که هزاران سال است نفوذ دارد، کار را برای حریف سخت می کند. و یادمان باشد خصوصا ترامپ که سرمایه دار است به دنبال شرایط غیرقابل پیشبینی نیست. پس ایران باید "پیشبینی ناپذیر" بماند. اگر قرار است تحریمها بعد از نفت به پتروشیمی و کامودیتی هم بکشد و بحران گرانی را به برادرکشی در ایران بکشانند، عاقلانه تر این است نظام روی اقدام نظامی ریسک کند تا اینکه منفعل باشد تا به نقطه بحران داخلی برسیم. نقطه ای که تبعات ویرانگرش معادل همان جنگ است ولی بدون هزینه برای حریف. ظاهرا متاسفانه هر روز از یک راه حل دوست داشتنی، دور و به یک انتخاب اجباری نزدیک می شویم. -=-=- بعضی دوستان فیلسوف بنده اعتقاد دارند سیاست چون نافذ بر زندگی شخصی افراد است، هر کسی می تواند در حد خودش نظر بدهد و نیازی به تخصص نیست. مطالبی که نوشتم دغدغه یک آدم معمولی که به حد خودش حق دارد توصیه ای بدهد و توصیه ای بشنود. ولی اینکه به صرف متخصص امر نبودن، افراد را درحیطه بسیطی مثل سیاست و معیشت، منع کنیم از نظر، عاقلانه نیست. من شخصا آدم اقتصادیه ترسویی هستم. علاقه ای هم به جنگ درست کردن و رفتارهای هیجانی ندارم. ولی کشور دارد به سمت نقطه ای می رود که اگر بانک مرکزی نتواند نرخ دلار را مهار کند، احتمال برادرکشی و ایرانستان خان خانی دور نیست که هر ملیجکی اسلحه بدست بگیرد و آخوند تنبیه کند! اگر قرار است اینگونه ایران کلا ویران شود، ترجیح میدهم مستقیما با خود ترامپ، 33 روز یا 2 ماه یا 1 سال درگیر شویم و مقداری ویرانه شویم. اینطوری حداقل شانسی برای مذاکره و اصلاحات باقی می ماند. نظر شخصی ام این است که این فشار عجیب برای تضعیف جدی ایران(و نه نظام) و جهت جلوگیری از رسیدن به "نقطه رهایی" ایران انجام می شود. و به هر قیمتی باید این فشار را پس زد. -=-=- و در انتها. به نظرم بسیاری از دوستان در نقد راه حل، دچار کینه های شخصی نسبت به ج.ا شده اند و حقیقت را نمی بینند.... هر کسی به نوعی یک کینه شخصی از نظام دارد. هر کس به طریقی. ولی هر نقدی در چارچوب خودش باید باشد. اگر بروکراسی داخلی فاسد و رشوه خوار است نمیتوان به این بهانه از حمله آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم حمایت کرد. هر دعوایی داخل خانه است به همسایه ربطی ندارد. اگر راه حلی برای شرایط موجود دارید واضح و بدون ایهام بنویسید، و شانه خالی نکنید. 12اردیبهشت98 *ادمینهای محترم اگر در متن، نکته ای مخالف قوانین کشور و مغایر منافع ملی میبینند، حتما مطلب را پاک کنند. با تشکر.
  25. 1 پسندیده شده
    ظاهر جفتشون اندیشکده است اما در عمل کلوب طرفداری هستند، هر دو جمهوری خواه، هریتیج محافظ کار و کارنگی خیریه، اینا در عمل مغز و اندیشه رو بکار نگرفتن بلکه بصورت سنتی، هریتیج از روحیه برتری طلبی آمریکا دفاع کرده و کارنگی چون همیشه داعیه صلح و آرامش داشته یه چیزهایی به هم بافته که هم بقل جمهوری خواهان بایسته و هم یه دیده تردیدی از خودش در بکنه که یعنی مثلا همچنان نگران صلح هست.