برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      80

    • تعداد محتوا

      9,427


  2. BISKIVIT

    • امتیاز

      54

    • تعداد محتوا

      677


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      3,109



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 4 اسفند 1398 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    قسمت اول رضا کیانی موحد هنگامی که جنگ جهانی دوم شروع شد هواپیماهای دوباله مدتها بود که منسوخ شده بودند. اما با وجود این، تعداد زیادی از این گونه هواپیماها در کشورهای مختلف خدمت می کردند. با شروع جنگ تعداد زیادی از هواپیماهای دوباله در عملیات رزمی بکارگرفته شدند و در بعضی موارد نشان دادند که نه تنها هواپیماهایی عاجز بلکه سلاح هایی رعب انگیز می باشند. در این سری مقالات به تعدادی از این هواپیماهای دوباله ،که در طی جنگ جهانی دوم، عملکرد بالایی داشته اند اشاره می کنیم. با به قدرت رسیدن هیتلر نیروی هوایی آلمان ،لوفت وافه، جانی دوباره گرفت. این نیرو در سال 1933 برای دراختیار گرفتن یک بمب افکن شیرجه رو مناقصه ای برگذار کرد که شرکت هنشل با طرح هنشل-123 برنده ی این مناقصه شد. در زمانی که نه سلاح های هوشمند امروزی وجود داشتند و نه دستگاه های نشانه روی مدرنی بر روی هواپیماها نصب بود بهترین راه برای بمباران دقیق اهداف این بود که خلبان به سمت هدف شیرجه برود و با رها کردن بمب در آخرین لحظه دماغه ی هواپیمایش را بالابکشد. اگر خلبان می توانست از چنگال دفاع ضدهوایی دشمن فرار کند با این روش می توانست با دقت بالایی هدف خود را مورد اصابت قرار بدهد. تقریبا تمامی کشورهای صاحب نام دنیا در زمینه ی هوانوردی چنین بمب افکنهایی را در اختیار داشتند و آنها را با نام "بمب افکنهای شیرجه رو" می شناختند. هنشل-123 یک هواپیمای دوباله تک سرنشینه بود. اولین پرواز آزمایشی آن در سال 1935 صورت گرفت. بال زیرین هنشل-123 کوچکتر از بال بالایی بود و چرخهای آن به زیر بال زیرین متصل شده بودند. بدنه ی هنشل-123 فلزی بود و موتور رادیال آن توسط یک پوشش فلزی پوشیده شده بود. با اینکه در طی آزمایشهای پروازی ثابت شد هنشل-123 می تواند خود را از یک شیرجه ی تقریبا عمودی بالا بکشد اما دو فروند از هواپیماها در طی آزمایش به خاطر ضعف سازه بالها از بین رفتند. در نمونه ی چهارم این اشکال برطرف شد و با ادامه ی آزمایشها سفارش تولید انبوه این هواپیما با موتور 880 اسب بخار بی.ام.و داده شد. قرار بود تا هنشل-123 یک راه حل موقت باشد تا بمب افکن شیرجه روی اشتوکا به خدمت گرفته شود. به همین دلیل تعداد زیادی هنشل-123 سفارش داده نشد و در طی سالهای خدمت هم بهینه سازی های چندانی بر روی آن صورت نگرفت. در مجموع 250 فروند هنشل-123 ساخته شد و خط تولید آن در سال 1938 جمع شد. با این وجود بخت با هنشل-123 یار بود چرا که با شروع جنگ داخلی اسپانیا بارون فون ریشتهوفن ،فرمانده ی لژیون کندور و پسر عموی بارون قرمز، درخواست کرد 5 فروند هنشل-123 به جبهه اسپانیا اعزام شود تا به عنوان بمب افکن تاکتیکی به خدمت گرفته شوند. ظرفیت اندک حمل بمب سبب شد تا هنشل-123 نتواند نقش یک بمب افکن تاکتیکی را به خوبی اجرا کند و به همین دلیل برای پشتیبانی نزدیک در خطوط مقدم بکارگرفته شد. در این جا ثابت شد که هنشل-123 یک سلاح بی نظیر است که می تواند مواضع دشمن را با دقت بمباران کند و مانورپذیری بالا و بدنه ی قوی آن می تواند بقاپذیری بالایی برایش به ارمغان آورد. طرفدران فرانکو از عملکرد هواپیما به وجد آمدند و 11 فروند دیگر از آن را سفارش دادند. با وجود موفقیت در اسپانیا، ورود اشتوکا به خدمت هنشل-123 را از چشم انداخت و لوفت وافه این هواپیما را کنار گذاشت تا زمان حمله به لهستان که هنشل-123 در جبهه ی جنگ خوش درخشید و ارزش خود را ثابت کرد. 39 فروند باقیمانده از هنشل-123 ها در نبرد لهستان بسیار موثر عمل کردند و دقت ویران کننده ای در هنگام بمباران داشتند. هنشل-123 می توانست آسیب زیادی را تحمل کند و همچنان سرپا بماند. هنشل-123 از باندهای خراب فرودگاه های نزدیک جبهه پرواز می کرد و تعمیرات آن در شرایط سخت رزمی به سادگی صورت می گرفت. اندکی بعد هواپیمایی که از ابتدا قرار بود بازنشسته شود به جبهه ی هلند و فرانسه فرستده شد. گودریان تحت تاثیر زمان کم بارگیری هنشل-123 قرارگرفته بود. این هواپیما بیشترین تعداد نوبت پروازی در روز را داشت و دوباره ارزش خود را در پشتیبانی نزدیک نشان داد. برد کم هنشل-123 و عرض کانال مانش مانعی اساسی شد تا جای هنشل-123 در نبرد بریتانیا خالی بماند اما با شروع درگیری ها در بالکان 23 فروند از آنها را به بالکان فرستادند. در زمان حمله به روسیه لوفت وافه 22 فروند هنشل-123 را در خط مقدم به خدمت گرفته بود. در اینجا بعضی از خدمه هواپیماها را با اضافه کردن زره یا مسلسل و حتی نصب توپ در زیر بال بهینه سازی کردند. تعدادی از داوطلبان اسپانیایی هم با هواپیماهایشان به آلمانها پیوستند و در کنار دوستان فاشیست خود قرارگرفتند. در ابتدای جنگ این هواپیماها در جبهه ی مرکزی و شمالی ،از جمله لنینگراد، بکار رفتند. آنها حتی در نبرد مسکو هم جنگیدند اما سرپوشیده نبودن کابین خلبان و سرمای روسیه سبب شد تا آنها را در کریمه مستقر کنند. هنشل-123 در نبرد دوم خارک، نبرد استالنیگراد و نبرد کورسک نیز جنگید اما تعداد آن رو به کاهش بود. به ناچار هواپیماهایی که در مدارس پروازی و حتی قبرستان هواپیماها منتظر اسقاط شدن بودند جمع آوری شده و به روسیه فرستاده شدند. بازده آنها آنقدر بالا بود که در سال 1943 بارون ریشتهوفن درخواست کرد خط تولید هنشل-123 دوباره احیا شود. گرد و خاک، برف، باران و یخ هیچکدام حریف هنشل-123 نبودند و این هواپیما در دسترس تر از هر هواپیمای پیشرفته ی آلمانها بود. پس از نبرد کورسک، هنشل-123 ها به کریمه بازپس فرستاده شدند و تا بهار 1944 در آنجا بودند. در این زمان هنشل-123 کنار گذاشته شد اما نه به علت عملکردش بلکه به علت اینکه دیگر قطعات یدکی برایش پیدا نمی شد. در نهایت اشتوکا جایگزین هنشل-123 شد، کاری که قرار بود در سال 1937 صورت بگیرد. هنشل-123 هواپیمایی اسطوره است که تقریبا در تمامی جبهه های اروپا ، از اسپانیا تا روسیه، جنگیده است. این هواپیما نشان داد که یک طراحی خوب چگونه می تواند سالها در خدمت باقی بماند و موثر باشد. هیچ یک از هنشل-123 از جنگ جان به درنبردند و امروزه در موزه ها نمونه ی قابل نمایشی از این پرنده ی افسانه ی باقی نمانده است. مشخصات هنشل-123 خدمه 1نفر طول 8.33 متر عرض بال 10.50متر ارتفاع 3.20 متر سطح بال 24.85متر مربع وزن خالی 1,500 کیلوگرم حداکثر وزن 2,215 کیلوگرم پیشرانه 1 دستگاه موتور بی.ام.و 9 سیلندر رادیال به توان 880 اسب بخار حداکثر سرعت 341 کیلومتر/ساعت در ارتفاع 1200 متر برد 860 کیلومتر با باک اضافی 480 کیلومتر با 200 کیلوگرم بمب سقف پرواز عملیاتی 9000 متر(30000 پا) نرخ اوج گیری 15متر/ثانیه تسلیحات 2 قبضه مسلسل 7.92 میلیمتری 2 قبضه توپ 20 میلیمتری(اصلاح شده در خط مقدم) 450 کیلوگرم بمب(1 جایگاه در زیر بدنه و 4 جایگاه در زیر بالها) منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/1592
  2. 3 پسندیده شده
    دیده شدن خودرو زرهی cobra ارتش ترکیه و نصب رادار ارایه فازی SERHAT بر روی ان در شمال سوریه..این رادار که در باند L فعالیت میکند قادر است مکان اجرای اتش راکت های توپخانه ای و توپ های کالیبر بالا را شناسایی کند.
  3. 3 پسندیده شده
    قسمت دوم رضا کیانی موحد در قسمت قبلی این مقاله نگاهی داشتیم به هواپیمای دوباله ی هنشل-123 ،طرح موفقی از آلمان، که تا پایان جنگ در خدمت ماند. مقاله ی این ماه را اختصاص می دهیم به یکی از موفق ترین دوباله ی جنگ جهانی دوم یعنی هواپیمای بریتانیایی فیری سواردفیش. شاید امتیاز اصلی غرق شدن نبردناو معروف بیسمارک را بتوان به حساب این هواپیمای اژدرافکن گذاشت. هواپیمای دوباله ی سواردفیش(نیزه ماهی) بر اساس هزینه ی شخصی شرکت هواپیماسازی فیری طراحی شد. در آن دوران وزارت هوانوردی به دنبال یک هواپیمای شناسایی می گشت که بتواند برای تصحیح گلوله باران توپهای کشتی های جنگی بزرگ بکار رود. اندکی بعد وزارت هوانوردی وظیفه ی پرتاب اژدر را نیز به مقدورات طرح اضافه کرد. اولین پرواز هواپیمای شناسایی-اژدرافکن در روز 17 آوریل 1934 صورت گرفت. بدنه ی سواردفیش از فلز با پوشش پارچه بود و برای حمل در ناوهای هواپیمابر بالهایی تاشو داشت. سفارش ساخت هواپیماها به صورت انبوه در سال 1935 به فیری رسید و سواردفیش در سال 1936 برای جایگزینی فیری سیل وارد خدمت شد. تا سال 1939 نیروی دریایی سلطنتی 13 اسکادران مجهز به سواردفیش مارک-1 در اختیار داشت. تعدادی از آنها را برای استفاده از منجنیق نبردناوها به هواپیمای آبنشین تبدیل کردند تا کشتی بتواند هواپیما را پس از فرودآمدن در دریا از آب بگیرد. اتفاقا یکی از همین هواپیماها توانست محل فرودآمدن گلوله های ناو وارسپایت را با بیسیم گزارش دهد و این ناو با تصحیح توپهایش در طی نبرد نارویک (1940) توانست یک فروند زیردریایی آلمانی را غرق کند. تعدادی از سواردفیشها هم بر روی ناوهای هواپیمابر تجاری مستقرشدند. ناوهواپیمابر تجاری کشتی های نفتکش یا کانتیربر بزرگی بودند که به ناوهای هواپیمابر موقتی تبدیل شده بودند تا کاروانهای دریایی را اسکورت کنند. هر یک از این ناوها می توانستند 3 یا 4 فروند سواردفیش را حمل کنند و به پرواز درآورند. تقریبا 2400 فروند سوارد فیش توسط کمپانی های فیری و بلاک برن ساخته شدند که 1080 فروند از این هواپیماها از نمونه ی مارک-2 بودند. سلاح اصلی سواردفیش اژدربود اما سرعت کم هواپیما و نیاز آن به تقرب به هدف از فاصله ی دور استفاده از آن را در برابر اهدافی که به خوبی دفاع می شدند سخت کرده بود.روش پرتاب اژدر از سوارد فیش بدین سان بود که ابتدا هواپیما باید به فاصله ی 1500 متری هدف می رسید و با یک شیرجه در ارتفاع 5.5 متری از سطح دریا اژدر خود را رها می کرد. بیشترین برد نمونه های اولیه ی اژدرهای مارک-12 1400 متر بود. اژدر پس از برخورد با سطح دریا در حدود 180 متر به سمت جلو حرکت می کرد و برای رسیدن به عمق مناسب و مسلح شدن نیاز به 270 متر دیگر داشت. بهترین فاصله برای شلیک اژدر فاصله ی 900 متری از هدف بود البته به شرطی که خود هواپیما در این فاصله هدف ضدهوایی های ناو دشمن قرار نمی گرفت. به هرحال، سواردفیش هایی که از ناوهواپیمابر ایلستاریوس برخاسته بودند در روز 11 نوامبر 1940 به بندر تارانتو حمله کردند و 3 نبردناو و یک رزمناو ایتالیایی را از کار انداختند. همین حمله ی موفقیت آمیز الگویی شد برای ژاپنی ها که قصد حمله به پرل هاربر را داشتند. در ماه می 1941 یک حمله ی دیگر با سواردفیش ها ،این بار بر علیه نبردناو بیسمارک، صورت گرفت. هواپیماهای برخواسته از ناو هواپیمابر آرک رویال آنقدر آهسته پرواز می کردند که سیستمهای هدایت آتش نبردناو آلمانی را دچار مشکل کردند. دو اژدر شلیک شده توسط سواردفیشها به بیسمارک برخورد کردند که یکی از آنها سکان بیسمارک را از کار انداخت و بیسمارک دیگر پس از آن قادر به تغییر جهت نبود. 13 ساعت بعد بیسمارک در اعماق اقیانوس خوابیده بود. اما بخت همیشه هم یار سواردفیشها نبود. در فوریه 1942 آنها به یک نبردرزمناو آلمانی در کانال مانش حمله کردند که همگی در طی حمله با آتش ضدهوایی ناو دشمن از دست رفتند. با ساخت هواپیماهای اژدرافکن جدیدتر سوارفیشها برای نبرد با زیردریایی ها اختصاص داده شدند. آنها را به بمب های زیرآبی یا راکت اندازهای 60 پوندی مسلح کردند و برای بلندشدن از ناوهای هواپیمابر اسکورت به راکتهای کمکی برای برخواستن مجهزشدند. سرعت واماندگی آنها کمک می کرد که در هر شرایط هوایی به هوا برخیزند. سواردفیشها توانستند تا انتهای جنگ 14 فروند زیردریایی دشمن را شکار کنند. قرارشد که دوباله ی آلباکور جایگزین سواردفیش شود اما سواردفیشها تا زمانی که هواپیمای یک باله ی باراکودا به خدمت گرفته شد همچنان به پروازهای عملیاتی خود ادامه دادند. آخرین اسکادران عملیاتی سواردفیشها در روز 22 می 1945،پس از تسلیم شدن آلمان، کنارگذاشته شد و آخرین اسکادارن آموزشی نیز در تابستان 1946 منحل شد. سواردفیش در کشورهای کانادا، هلند و اسپانیا نیز خدمت کرد. تعدادی از آنها همچنان در موزه های اطراف جهان پذیرای علاقمندان هوانوردی هستند. مشخصات فیری سواردفیش خدمه 3نفر(خلبان، بیسیم چی، دیده بان) طول 10.87 متر عرض بال 13.87 متر ارتفاع 3.76 متر سطح بال 50.4 متر مربع وزن خالی 1,900 کیلوگرم حداکثر وزن 3,500 کیلوگرم پیشرانه 1 دستگاه موتور بریستول پگاسوس به توان 690 یا 750 اسب بخار حداکثر سرعت 222 کیلومتر/ساعت در ارتفاع 1500 متر برد 879 کیلومتر 1,650 سقف پرواز عملیاتی 5,870 متر(19,250 پا) نرخ اوج گیری 6.2 متر/ثانیه تسلیحات 2 قبضه مسلسل 7.7 میلیمتری ویکرز( 1 قبضه در جلو و 1 قبضه قبضه در عقب) 8 راکت 60پاوندی آر.پی=3( برای نمونه های مارک-2 و بعدی) 1 تیر اژدر 760 کیلوگرمی یا یک عدد مین دریایی 700 کیلوگرمی منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/1600
  4. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی از پوسایدون تانهنگ قاتل ؛ رده ی جدید سلاح های راهبردی سالهاست که نه تنها رده ی جدیدی به سلاح های استراتژیک افزوده نشده است بلکه در همان رده های پیشین نیز ، اتفاق جدیدی نیفتاده است . پس از ماجراهای رقابت برای نابودی کره زمین توسط دوابر قدرت شرق و غرب در زمان جنگ سرد و استراتژی جنگ محدود هنری کسینجر، حتی میتوان گفت که رده ها ی سلاح های راهبردی رو به لاغر شدن بوده اند و به جای آن سلاح های تاکتیکی دقیق تر توسعه داده میشوند . روند ذکر شده کلان ترند دنیای تسلیحات به نظر میرسید تا اینکه روسیه در اسفندماه 96 برای نخستین بار ازیک نمونه جدید تسلیحاتی به عنوان دستگاه رستاخیز جدید روسی پرده برداشت. دستگاه رستاخیز (doomsday machine یا (doomsday device یک سامانه فرضی است - معمولاً یک اسلحه یا سیستم تسلیحاتی - که می تواند تمام زندگی در یک سیاره ، به ویژه زمین را از بین ببرد ، یا حتی بدتر ؛ خود سیاره را نابود کند . اصطلاح " روز رستاخیز " ، اصطلاحی است که برای پایان سیاره زمین استفاده می شود. بیشتر این انگاره ها بر این واقعیت متکی هستند که بمب های هیدروژنی می توانند به طور دهشتناکی بزرگ ساخته شوند یا اینکه با مواد طراحی شده برای ایجاد ماندگار و طولانی مدت " نمکی" شده استفاده شوند . ( برای آشنایی بیشتر مطلب مربوط به بمب کبالتی را بخوانید . ) داستان رونمایی ازین قرار بود که در نوامبر 2015، در جریان جلسه پوتین با نمایندگان وزارت دفاع دوربین های "کانال اول"تلویزیون دولتی روسیه به طور تصادفی برای یک لحظه ، نموداری را بر روی میز جلوی یکی از ژنرال ها را نشان دادند . تصویر تلویزیونی : آن تصویر شامل یک نمودار گرافیکی بود که سلاح ناشناخته ای به نام "Status-6" را توصیف می کرد. سلاح به شکل یک اژدر غول پیکر با سر جنگی هسته ای، به نظر میرسید . بلافاصله یحث و درگیری های زیادی در سازمان سیا در مورد عمدی یا سهوی بودن این داستان درگرفت . نهایتا سازمان سیا بنا را براین گذاشت که این نشت خبر عمدی بوده است . بلافاصله پس از آن،"راسیسکایا گازتا" روزنامه رسمی روسیه درباره برخی از جزئیات سلاح مورد نظر مقاله‌ای منتشر کرد .به گزارش این روزنامه،"Status-6" ترکیبی از یک اژدر غول پیکر دارای کلاهک هسته ای و زیردریایی بدون سرنشین بود. البته تاکنون نیز این سلاح مداوما به عنوان یک اژدر توصیف میشود ولی واقعیت آن است که سلاح مورد نظریک " آنهپاد " سر واژه ی کلمات " آب نورد هدایت پذیر از دور "است . در دسامبر 2016، پنتاگون تأیید کرد که این سلاح، یک سلاح واقعی است و به آن نام "Canyon" داده شد. این درست پس از آن بود که اژدر جدید از زیردریایی کلاس ساروف، پس از سه سال مورد آزمایش قرار گرفت. در آن زمان گفته شد که تست های بعدی این سیستم در دریای بارنتز در نزدیکی مرز نروژ صورت می گیرد. کلاس ساروف : پوتین رئیس جمهوری روسیه در مارس 2018 از مجموعه نظامی «روز رستاخیز » روسیه رونمایی کرد که شامل تعدادی سامانه تسلیحاتی از جمله سامانه موشکی مافوق صوت آوانگارد و اژدر- زیردریایی فوق الذکر با نام رسمی پوسایدون میشد . پوسایدون در اساطیر یونان خدای دریاها، رودخانه‌ها، سیل، خشكسالی، زمین لرزه و اسب‌ها بود و محافظ آب‌ها محسوب می شد. زمانی كه پوتین در حال معرفی این سلاح بود، فیلمی از عملكرد آن به نمایش درآمد كه نشان می داد این آنهپاد از زیردریایی حامل خود رها می شود و بدون رهگیری می تواند به هدف خود در ساحل هر منطقه ای در جهان نزدیك شود و در آخرین لحظات از آب خارج شده و به هدف برخورد كند. در اخبار رسمی منتشر تاکنون به جزئیات این سلاح اشاره نشده است ولی احتمالا طول آن 24 متر و قطرش 1.6 متر است و دارای یک راکتور هسته ای به عنوان منبع قدرت پیشرانه ها است . حداکثر سرعت آن 180 کیلومتر بر ساعت است و دامنه ی حرکت آن تا 10 هزار کیلومتر می رسد. عمقی که این آنهپاد در آن باید عمل کند حدود هزار متر است. این عمق به این خاطر لازم است که تجهیزات زیر آبی ناتو نتواند این دستگاه را شنود کند و موقعیت آنرا کشف کند . پوسایدون برای آنکه از قابلیت پنهانکاری خود به صورت کامل بهره ببرد ، دارای یک سیستم پیشرانش واتر جت در کنار سیستم پروانه است . این قابلیت صدای اندک پروانه ی زیر دریایی را هم محو کرده و همچنین امکان بهره گیری از امواج ایجاد شده از پروانه wake tracking را نیز برای نیروی متخاصم رهگیر از بین میبرد . این آنهپاد قادر است از هر نقطه در نیمکره شمالی به خط ساحلی آمریکا برسد. علاوه بر این، کشف آن هم بسیار دشوار به نظر میرسد ، زیرا برای غوص های بسیار عمیق طراحی شده است و در سرعت های پایین کاملا بی صدا است. با اندازه گیری محفظه اختصاص داده شده به سر جنگی در تصویر گرافیکی ، گفته میشود قدرت سر جنگی هسته ای این سلاح ، حدود 100 مگاتن است به عبارتی دو برابر بیشتر از قدرتمندترین بمب اتمی است كه جهان تاكنون تجربه كرده است . "بمب تزار" نام قدرتمندترین بمب اتمی است که تاکنون آزمایش شده است. این آزمایش در سال 1961 بر فراز جزیره ای دور از خاک شوروی انجام شد. شعله انفجار به‌ قدری روشن بود که در شهر نروژی وردو، واقع در 900 کیلومتری دیده شد. این بمب دارای قدرت انفجاری 50 مگاتن بود. که معادل بیش از یک هزار و پانصد بمب آمریکایی بود که بر هیروشیما و ناکازاکی ژاپن پرتاب شده بودند. علاوه بر این، بخشی از بار اورانیوم سر جنگی آن توسط ایزوتوپ های کبالت-59 جایگزین شده است. در طی انفجار، این ایزوتوپ ها به کبالت-60 رادیواکتیو تبدیل می شوند که نیمه عمر آن بیش از پنج سال است. "راسیسکایا گازتا" می نویسد که چنین سلاح هایی باعث نابودی تمام موجودات زنده می شود: هیچکس حتی در پناهگاه هایی که برای نجات از حملات هسته ای ساخته شده‌اند زنده نخواهد ماند. گفتنی است که به علت درجه بالای آلودگی رادیواکتیو، هیچ تستی از بمب کبالت تاکنون انجام نشده است . ( پیوند ) برای این سلاح دو سناریو ی اصلی تعریف شده است . انفجار با فاصله از ساحل و انفجار در ساحل : انفجار بافاصله از ساحل : در صورتی که درگیری با ناتو مد نظر باشد ؛ انفجار با فاصله چنین بمبی بنابر برخی گمانه زنی ها باعث بروز سونامی با امواجی به ارتفاع 100 تا 500 متر می شود. در صورت استفاده بر علیه نروژ ( به عنوان خط مقدم ناتو ) موج رادیواکتیو مناطق وسیعی از جنوب نروژ را آلوده میکند که زندگی چندین نسل از نروژی ها در آن مناطق غیر ممکن خواهد ساخت. در صورت استفاده بر علیه ایالات متحده ، در سواحل شرقی ، حتی باعث آسیب بیشتری می شود؛ به دلیل اینکه پایگاه های نیروی دریایی ایالات متحده و مراکز پرجمعیت آن در سواحل قرار دارند . درصورت انفجار یک بمب 100 مگاتنی در نزدیکی نیویورک، موج انفجار مساحتی در شعاع 72 کیلومتر را ازبین خواهد برد . سپس یک تسونامی آلوده به مواد رادیو اکتیو به داخل خاک آمریکا حرکت می کند و همه چیز را در مسیر خود آلوده میکند . البته این کار با توجه به اینکه آب به آسانی آلودگی را در دریاهای سراسر جهان پخش می‌کند باعث آلودگی کل کره زمین خواهد شد . گمانه زنی های اولیه حاکی از آن بود که انفجار کلاهک «پوسایدون» می‌تواند امواج سونامی عظیمی ایجاد کند که برای از بین بردن هر نوع شهر و جمعیتی کافی است. اما برخی دیگر معتقدند که به دلیل کروی بودن موج انفجار ، هنگام انفجار انرژی در همه جهات پخش گردیده و تنها بخشی از آن به طرف اهداف ساحلی هدایت می‌شود . در صورت استفاده در مناطق جنوبی در جایی که دشت‌ها قرار دارند، تخریب کامل در فاصله 500 کیلومتری روی خواهد داد. علاوه بر این، بر اثر پدیده ی fall out باد می تواند آلودگی قابل توجه رادیواکتیو را تا عمق کشور و تا خاک می سی سی پی برساند. چنین موجی می‌تواند تمام موجودات زنده در شعاعی حدود ۹۰۰ کیلومترمربعی را از بین ببرد. انفجار درساحل : برای بررسی اثرات این انفجار شبیه سازیهای متعددی انجام شده است . بر طبق شبیه سازی زیر انفجار ، مساحت بسیار وسیعی تا عمق 1700 کیلومتر و با عرض حدودا 300 کیلومتر را تحث تاثیرات جدی قرار خواهد داد . تصاویردیگر : وسیله ی حامل : گرچه این سامانه با زیر دریایی های کلاس ساروف آزمایش شد اما روسیه برای حمل این زیر دریایی بدون سرنشین یک زیر دریایی خاص را نیز توسعه داده است . نام این زیر دریایی ، بلگورود است . این زیر دریایی از کلاس اسکار 2 است ولی یک زیر دریایی رزمی نیست و هیچ موشکی اعم از کروز و بالستیک حمل نخواهد کرد. این زیر دریایی طراحی شده است تا زیردریایی های کوچکتر را حمل کند . زیردریایی «بلگورود» می تواند مجموعا 6 فروند «پوسایدون» را حمل کند. زیردریایی بلگورود به عنوان جدیدترین عضو نیروی دریایی فدراسیون روسیه و بخشی از ناوگام شمال است و اکنون طولانی ترین ترین شناور زیرسطحی در دنیاست و به خاطر پیشرانه مبتنی بر راکتور هسته‌ای خود می‌تواند سال‌ها بی‌نیاز از سوخت‌گیری دریانوردی کند. بلگورود طراحی شده است که تا عمق 500 متری در آب غوص کند . قدرت جابجایی «بلگورود»50 درصد بیش از همتاهای آمریکایی اش یعنی کلاس «اوهایو» است. همچنین زیردریایی بلگورود با 184 متر طول، 14 متر درازتر از زیردریایی‌های حامل موشک بالستیک کلاس اوهایو ساخت آمریکا و 9 متر درازتر از زیردریایی‌های کلاس تایفون ساخت شوروی است. همچنین هنگام غوص کامل بیش از 30 هزار تن وزن دارد که 11 هزار تن بیشتر از وزن زیردریایی‌های اوهایو است . بنابر این این مجموعه ی سلاح یک پکیج کامل است . سناریو مورد تصور بسیار ساده است . چند فروند بلگورود بیش از 20 فروند پوسایدون را در نواحی مختلف دنیا رها میکنند . پوسایدونها در تمام دنیا گشت میزنند و یا مدتی – از چند هفته تا چند سال – را کف نشینی کرده و آرام میگیرند تا مطمئن شوند که کسی از جای آنها خبر ندارد . سپس به آرامی و در حالت سکوت ( با پیشران واتر جت ) به سوی نقاط ازپیش تعیین شده حرکت نموده و دوباره در نواحی نزدیک به سواحل دشمن مشغول کف نشینی میشوند . در زمان حمله موتورهای اصلی را روشن کرده و با سرعت بسیار بالا ( بیش از صد کیلومتر بر ساعت ) به سمت ساحل حرکت کرده و سر جنگی خود را منفجر میکنند . بسته به موقعیت مورد نظر میتوانند با فاصله از ساحل ( برای ایجاد امواج تسونامی ) عمل نموده و یا خود را به ساحل بکوبند . واکنش ایالات متحده : اولین واکنش رسمی آمریکایی ها آن بود که جیمز متیس با بی اعتنایی کامل گفت که : " این سلاح چیزی از موازنه اتمی را تغییر نخواهد داد . " ولی واقعیت آن است که تمام سامانه های دفاعی فعلی در برابر این سلاح بی اثر بوده و قدرت مقابله یا حتی خنثی‌سازی حملات آن را ندارند . در صورتی که در یک بسته ی الحاقی این آنهپادها برای اثر بخشی بیشتر به موشک های کروز مجهز شوند نیز با توجه به فاصله بسیار کم ممکن تا ساحل ، به نظر نمی رسد بتوان عملاتی ضد کروز مناسبی را بر علیه آنها انجام داد . البته، امریکایی ها نیز با دانستن این اطلاعات بی‌کار ننشسته و در صدد طراحی رده از سلاح ها به عنوان پاسخی به این حرکت روسیه هستند . مهم ترین نکته ی این سلاح ، بی سرنشین بودن و پیشران هسته ای آن است که توان نظارت بر آن را از بین میبرد . اولین پدافندی که در مورد سناریوی بالا به نظر میرسد این است تعدادی زیر دریایی مکان این پوسایدون ها را کشف نموده و همواره آن ها را تعقیب کنند . در صورت وقوع درگیری قبل از انجام هرگونه حرکتی آنها را نابود کنند . این امر با توجه به عدم امکان پوسایدون در دفاع ازخودش ممکن به نظر میرسد ولی دارای دو مشکل است : اول : پنهانکاری فوق العاده این زیر دریایی . دوم :عدم امکان رقابت زیر دریایی های سرنشین دار با آن . با توجه به عمق زیاد غوص این سلاح ؛ بایستی یک زیر دریایی بزرگ از ناوگان زیر سطحی آمریکا مشغول این کار شود که این موضوع تبعاتی را در بر خواهد داشت . زیر دریایی های سرنشین دار همواره وابسته به سطح آب بوده و ناگزیر از بازگشت به سطح آب هستند و این خود یعنی شکست نظارت کامل . البته میتوان این مشکل را با افزایش تعداد زیر دریایی های پست دهنده حل کرد ولی هزینه ی کمر شکنی را بر نیروی دریایی تحمیل خواهد نمود . پاسخ آمریکا به مشکلات فوق طراحی رده ی جدیدی از آنهپاد های بزرگ تقریبا به اندازه ی پوسایدون است . البته آمریکا هیچ گاه نگفته است که هدف از تولید این رده از زیر دریایی ها پاسخ مستقیم به حرکت روسیه است ولی دلیل دیگری برای این طراحی به نظرنمیرسد . در این راستا با امضای یک قرارداد 43 میلیون دلاری، وظیفه توسعه یک ناوگان از زیردریایی های هدایت پذیر از دور به شرکت بوئینگ محول شده است . قرار است در فاز اول ، چهار نمونه طراحی و تولید شود . آنهپاد Echo Voyager بوئینگ، مبنای ساخت نمونه های سفارش داد شده خواهد بود. پیش نمونه ساخته شده مبنای این پروژه است، حدود 16 متر درازا دارد و می تواند به دامنه پیمایش حدودا 12 هزار کیلومتری دست پیدا کند.خود پروژه ی Echo Voyager به نوعی دنباله ی دو پروژه ی Echo Ranger به طول ۵.۵ متر و Echo Seeker به طول ۹.۸ متر بود . سیکر : رنجر: نسل جدید زیردریایی های بویینگ که بر مبنای این پیش نمونه ساخته خواهند شد ، Orca XLUUV نامیده شده و ساختاری پودمانی ( ماجولار ) خواهند داشت؛ به لطف چنین ساختاری نیروی کاربر خواهد توانست با هزینه های کمتری آنها را برای ماموریت های متنوع و گوناگون چینش نموده و به کار بندد .با توجه به پودمان پذیری بالایی که بوینگ از ابتدای این پروژه دنبال میکند و سفارش تعداد محدود نیروی دریایی ، احتمال میرود که نمونه های بعدی حتی بزرگتر ازین نمونه باشند در حالی که از قطعات و ماژول های همین پروژه استفاده میکنند . Orca به معنی نهنگ قاتل است . با توجه به هوشمندی فوق العاده این حیوانات ، نامگذاری انجام شده بیان گر راهبرد اصلی ایالات متحده در طراحی این سلاح است . اگر راهبرد روسیه در طراحی پوسایدون را نهایت کشندگی بدانیم تکیه ی آمریکا در طراحی ضد پوسایدون ، بر هوشمندی است . اهداف تعریف شده در طراحی این زیردریایی ، گذشته از هدایت پذیری از راه دور؛ شامل مسیریابی، اتخاذ تصمیمات درست در شرایط مختلف، ، توزیع قدرت، مانورپذیری و مدیریت سنسورهای گوناگون به صورت خودکار و با هوش مصنوعی ، با حداقل اتکا بر کاربر انسانی است . بنابراین این زیردریایی قادر است تا ماه ها در دریا باقی مانده و به انجام عملیات بپردازد. همچنین سطح هوش مصنوعی به کار گرفته شده در حدی است که برای راه اندازی و ریکاوری این زیردریایی نیازی به وسایل یا دیگر کشتی های پشتیبان نیست. برخلاف پوسایدون ، پیشرانش اورکا از طریق یک پیشرانه هیبریدی دیزل الکتریک تامین خواهد شد، اما به نظر میرسد که با توجه به بی سرنشین بودن ، تاب آوری لازم را برای زیر نظر گرفتن پوسایدون خواهد داشت . در حالی که Boeing Orca XLUUV قصد دارد انواع مأموریت ها را انجام دهد ، نیروی دریایی ایالات متحده جزئیات عملکردهای مورد نظر خود یا هرگونه قابلیت پنهانکاری را فاش نکرده است.در مورد مسلح بودن این زیردریایی هم تاکنون اطلاعاتی منتشر نشده است ولی احتمال میرود که نمونه های مسلح آن نیز وارد خدمت شوند . سخنگوی بوئینگ در زمان امضای قرار داد گفت: این وسیله نقلیه بیش از 2500 ساعت آزمایش اقیانوس دارد. Echo Voyager اولین فاز آزمایش دریایی خود را - یا آزمایش های دریایی Alpha - در سال 2017 هنگامی که حدود سه ماه در سواحل کالیفرنیای جنوبی کار می کرد ، انجام داد تا تحت ارزیابی و آزمایش سیستم قرار بگیرد. وی گفت: "در این مدت ، تیم آزمایش اکو ویجر یک سری آزمایشات عملکردی را برای بررسی توانایی اکو ویجر برای کار بر روی سطح ، زیر سطحی نزدیک به سطح و در عمق زیاد انجام دادند. وظایف آزمایش شامل شارژ باتری ، کنترل وسیله نقلیه در جریان و عملکرد موج ، غوطه وری خودرو و بازگشت به سطح بود. اکو ویجر در سال 2018 و در اوایل سال جاری برای آزمایشات دریایی براوو ، به منظور توسعه وظایف عملیاتی از سری تست های اولیه به دریا بازگشت. طبق گفته بوئینگ ، از آنجا که عملکرد GPS فقط در سطح امکان پذیر است ، ویجر از یک واحد هدایت داخلی تصحیح شده مبتنی بر فیلتر کالمن استفاده میکند که به کمک یک سامانه " سرعت سنج داپلر " Doppler Velocity Log (DVL) و سنسورهای عمق سنج برای تدقیق موقعیت خود ، استفاده می کند. نهایتا آنکه Orca ممکن است برای مدت طولانی بزرگترین نمونه از آنهپادها در اقیانوس نباشد. آزمایشگاه علوم و فن آوری دفاعی وزارت دفاع انگلیس (Dstl) نیز یک رقابت دو مرحله ای 2.5 میلیون پوندی را در ماه آوریل به دنبال راه حل هایی برای آگاهی از توانایی و درک آینده از ابزار XLUUV ها آغاز کرده است . مرحله اول تحقیق و توسعه یک سیستم کنترل مستقل با استفاده از یک بستر موجود را انجام می دهد و مرحله دوم این آزمایشات را در طول دو سال انجام می دهد. در نهایت وزارت دفاع انگلیس به دنبال راه حلی برای انجام عملیات زیر دریایی مخفی اطلاعاتی و تهیه یک وسیله موثر ضد زیر دریایی است. طراحی مورد نظر بایستی این کار را برای حداقل سه ماه در مسافت حداکثر 3000 مایل دریایی از اولین مکان مستقر در آن و با تحمل محموله ای به اندازه دو تن داشته باشد . ......................................... این پیوندها را هم ببینید : پیوند 1 پیوند 2 .................................. https://www.businessinsider.com/russia-doomsday-weapon-submarine-nuke-2018-4 https://www.dailymail.co.uk/sciencetech/article-6799989/Boeing-developing-fleet-massive-robo-submarines-Navy-hit-seas-2022.html https://www.popularmechanics.com/military/weapons/a22537135/russias-nuclear-tsunami-apocalypse-torpedo-is-named-poseidon/ https://ir.sputniknews.com/opinion/201807133758672-%D8%A8%D9%85%D8%A8-%D8%AA%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87/ https://en.wikipedia.org/wiki/Status-6_Oceanic_Multipurpose_System https://www.naval-technology.com/features/boeing-orca-xluuv-unmanned-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/Echo_Ranger https://www.boeing.com/defense/autonomous-systems/echo-voyager/index.page ..................................... العبد و ما فی یدیه ملک لمولاه : هرگونه کپی برداری شرعا حلال و قانونا مجاز است .
  5. 2 پسندیده شده
    شاهین در برابر اژدها آیا جنگنده پنهانکار چینی پتانسیل شکست لبه فناوری نظامی نیروی هوایی ایالات متحده را دارد ؟ بخش یکم ازیک نظر ، ایالات متحده و چین ، تنها دو نیروی هوایی بشمارمی آیند که جتهای رزمی نسل پنجم را به شکل بومی توسعه داده و بخدمت گرفته اند . از یکسو ، نخستین فروند از جنگنده برتری هوایی اف-22 رپتور از دسامبر 2005 و نسخه ارزان تر این فناوری ، یعنی اف-35 در حدود 9 سال بعد ( 2014) وارد خدمت شده و از سویی دیگر ، جنگنده چینی نیز از اوایل 2017 ، پروازهای نیمه رسمی عملیاتی خود را آغازنموده است . راست : تصویر غیر رسمی از کابین جی-20 .... چپ : کابین اف-22 رپتور این درحالی است که اف-35 را می توان دریک طبقه بندی جداگانه و متفاوت ، بحساب آورد ، اما برخی معتقدند که جتهای اف-22 و جی-20 را دریک رده مشخص می بایست قرار دارد ، چرا که هر دو در رده جتهای سنگین وزن با ماموریت ایجاد برتری هوایی قرار گرفته و هر دو نیز قرار است در درگیری های احتمالی بر فراز آسیا و اقیانوس آرام نقش اصلی را ایفا نمایند ، در حالی که بطور همزمان ، رپتورهای نیروی هوایی ایالات متحده برای رویارویی با نیروی هوایی ایران و روسیه ، به پایگاه هایی در نزدیکی مرزهای این دو کشور گسیل شده و می شوند . بنابراین ، مقایسه قابلیتهای رزمی این دو جت رزمی می تواند پیامدهای حضور فراگیر این هواگردها را برای دونیروی هوایی کاربرآن ، علیرغم توجه به این موضوع که این جنگنده ها می بایست جایگزین جتهای نسل چهارم نظیر J-11B و F-15C گردد ، مورد توجه قرار دهد . ماکآپ مقیاس 1:35 ( احتمالا" ) از پیشرانه جی-20 شاید مهمترین تفاوت میان اف-22 و جی-20 را می توان درماهیت آغاز و روند فعلی آن جستجو کرد ، به شکلی که جت چینی هنوز در آغاز مسیر خود قرار داشته ، در حالی که تولید پرنده آمریکایی درسال 2009 متوقف و برنامه های پیش بینی شده برای ارتقاء آن نیز بحالت تعلیق درآمده است . این مساله به اعتقاد برخی ناظران ، کفه ترازو را در دراز مدت به نفع جی-20 تغییر خواهد داد ، چرا که با ادامه سرمایه گذاری ها و موفقیت در فروش خارجی احتمالی ، طرح جی-20 میتواند بروزرسانی ها و ارتقاءهای متنوعی را بخود دیده و با فناورهایی یکپارچه شود که رپتور قادر به برابری با آن نباشد . پیاده روی فیل ها راست : جی-20 چپ : اف-22 نمونه بارز این مساله را می توان در حوزه معماری رایانه ای رپتور جستجو کرد که متعلق به دهه نود میلادی بوده ، در حالی که متقابلا" جی -20 ازپیشرفته ترین اویونیک در دسترس بهره مند است . مضاف براین ، جی-20 به احتمال بسیار زیاد می بایست به یک سامانه distributed aperture ( بعنوان یک سامانه آگاهی موقعیتی شبیه به آنچه که در اف-35 مورد استفاده قرار گرفته . م ) مجهز شده باشد ،در حالی که بسیار بعید است که اف-22 بدان مجهزگردد . راست : جی-11 بی چپ : اف-15 سی کابین اف-15 سی از سویی دیگر ، روند تکامل جی-20 ، در یک بازه 3ساله ، مورد توجه ناظران نظامی قرار دارد. در ابتدای امر ، پیشرانه های AL-31FM2 روسی ( بعنوان قلب تپنده سوخو-34 ) در این جنگنده بکار گرفته شد ، اما بدلیل حساسیت موضوع ، چینی ها بسرعت پیشرانه بومی WS-10B و سپس WS-10C را جایگزین نمونه روسی نموده و به منظور افزایش قابلیتهای رزمی ، بر اساس برخی اخبار منتشره ، پوشش جاذب امواج راداری ، سامانه های جدید جنگ الکترونیک نیز بدان خواهند افزود . به همین دلیل ، با سرعت فعلی ، بتدریج شکاف فناورانه بین اف-22 و جی-20 تا سال 2025 ، به حد خطرناکی خواهد رسید . در حوزه مهمات هوایی ، چینی ها بسرعت موشک دوربرد PL-15 را که در اواخر 2010 معرفی شد را با این جنگنده یکپارچه نموده است . با این وصف ، طبق اطلاعات موجود ، هر دو جنگنده قرار است تا موشکهای جدیدی را به زرادخانه فعلی خود اضافه نمایند ، هر چند سرعت نیروی هوایی چین در مدرنیزه سازی جی-20 از همتای خود در نیروی هوایی ایالات متحده بیشتر ارزیابی می گردد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9  پی نوشت : 1- ادامه دارد .......... 2- تجمیع پستهای مرتبط با جنگنده اف-22 ، سوم اسفند سال یکهزار و سیصدو نود و هشت خورشیدی .
  6. 2 پسندیده شده
    ترکیه در جدید ترین اقدام سامانه راکتی TRG-300 رو در مرز سوریه مستقر کرده این سامانه ک ساخت شرکت Rokestan ترکیه س با راکت های 302mm بین 20-120 کیلومتر برد داره با سر جنگی 105 و 190 کیلوگرمی تصاویر جدید منتشر شده از سمت مسلحین نشون میده نیروهای ارتش ترکیه مستقیما سعی داشتن با استینگر جنگنده روسی رو هدف قرار بدن
  7. 2 پسندیده شده
    خب از همین عکس شروع می کنیم : تو بروزرسانی دوستان اشاره کردند که موشک تو برد کم تست شده و سوخته اضافه داشته و با موتور روشن داره شیرجه میره و اون رد پشت موشک چیزی نیست جز پس سوز موتور در حالی که با استناد به عکس ها میشه این استدلال رو رد کرد. در سرعت های هاپیرسونیک اصولآ اگه شما نتونی به اصطحکاک هوا غلبه کنی با موتور روشن بعد از ورود به جو به علت شتاب و سرعت فوق العاده بالا کلاهک ذوب و به طور کامل میسوزه : در این عکس به وضوح مشخصه که پس سوز پشت موتور طیف مرئی در محدوده سرخ و فروسرخ از خودش منتشر میکنه که خب طبیعی هم هست. چیزی داره میسوزه! اینجا به وضوح مشخصه که طیف مرئی ساتع شده از کلاهک در محدوده بنفش و فرابنفش قرار گرفته که مشخصه اصلی پلاسما هست. نتیجه : در لحظه سقوط چیزی به نام موتور، پس سوز روشن و ... وجود نداره
  8. 2 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان     میرزاکوچک جنگلی ، به روایت دشمنانش         ژنرال دنسترویل ، فرمانده نیروهای ارتش بریتانیا در مورد شخصیت میرزا کوچک جنگلی ، چنین اعتقادداشت :   "در جامعه‌ای که شرافت انسانی ، مقدس، آسمانی و دست‌نیافتی است ،  در میان رجال آلوده ایران، میرزا کوچک را می‌توان شریف‌ترین رهبر و مبارزه سیاسی امروز ایران دانست"
  9. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم اگرچه در طی چند سال جنگ یمن چندین مورد حمله و شکار هواگرد های ائتلاف سعودی و حتی آمریکا رخ داده بود که شامل چندین مورد پهپاد و حمله نا موفق به یک اف-16 بلاک 60 اماراتی و حمله منجر به خسارت یه یک فروند ایگل سعودی بود، اما در طی 2 ماه اخیر تعداد و شدت این حملات پدافندی به نحو چشم گیری رشد داشته است. در این عملیات های پدافند هوایی ائتلاف عربستانی دست کم 5 فروند پهپاد CH4-B خریداری شده از چین، 3 فروند پهپاد وینگ لونگ، 6 فروند SHIEBEL COMCOPTER S100 ، 4 فروند Seeker400، 1 فروند Selex ES Falco، 1 فروند پهپاد RQ1-E Predator XP ، یک فروند پهپاد Karayel ساخت ترکیه در اختیار عربستان، و یک فروند پهپاد Luna X2000 و چند مورد پهپاد های پریدیتور و رپییر آمریکایی را شامل می شده است که البته اخیرا 2 شکار شاخص این لیست را تکمیل کرده است، یک فروند بالگرد تهاجمی آپاچی و یک فروند جنگنده تورنادو هر دور متعلق به عربستان سعودی. انفجار مجاورتی موشک یمنی در کنار ایگل سعودی تصاویر مربوط به برخی از پهپاد های شکار شده: بالگرد آپاچی سعودی که پس از هدف موشک قرار گرفتن در حال سقوط است تورنادوی رهگیری شده توسط سامانه های الکترواپتیک در اختیار انصارالله لحظه ی هدف قرار گرفتن جنگنده ی تورنادو توسط موشک زمین به هوای انصار الله بقایای لاشه ی این جنگنده پس از سقوط در حالی که موجودی پدافند هوایی یمن قبل از جنگ تنها تعدادی سامانه های قدیمی و منسوخ سام 6 ، 3 و 2 بود که رادارهای عمده ی این سامانه ها خصوصا رادار های پیش اخطار نیز در روز های اول بمباران های ائتلاف عربی از بین رفت و کارایی رزمی خود را از دست دادند به نحوی که تنها راه استفاده موثر از موشک های سام 2 موجود در انبار ها تبدیل کردن آنها به نسخه های زمین به زمین یا استفاده از بوستر آنها جهت ساخت راکت های کوتاه برد بود، این شکار های اخیر حاکی از تحولی در توان پدافندی جماعت انصارالله یمن می باشد. اولین تلاش ها جهت افزایش توان پدافندی انصارالله با توجه به شرایط خاص جنگ در یمن و برتری هوایی کامل دشمن، سعی در زمین به هوا کردن موشک های هوا به هوای روسی موجود در زرادخانه های ارتش یمن همچون موشک R-27 بود. بر طبق برخی گزارشات یمن نسخه دارای سیکر حرارتی این موشک را خریداری کرده بود که آن را بر خلاف نسخه نیمه فعال راداری از رادار رهگیر در برد کوتاه بی نیاز می ساخت. بنا بر براورد های موجود شلیک به ایگل سعودی نیز با همین سلاح صورت پذیرفته بود. اگرچه به جهت محدودیت های فنی و لجستیکی و برد و ارتفاع محدود قابل دست یابی این روش از دست یافتن به شکار های بیشتر و مهم تر باز ماند. قدم بعدی ارتقا و اعمال تغییرات بر روی موشک سامانه سام-6 بود تا با کشف و هدایت الکترواپتیک در برد کوتاه به صورت پسیو به سمت پرنده دشمن روانه شود. دست کم 1 مورد شکار پهپاد آمریکایی که در ارتفاعی بالاتر از توان موشک های دوشپرتاب پرواز می کرد به این سامانه نسبت داده می شود. اما تمامی موارد فوق یک ایراد مشترک داشت. اینکه از موشک های نسباتا بزرگی بهره می برد که نیاز به لجستیک قابل توجهی داشت، این مورد به ویژه در زمانی که مالکیت آسمان در اختیار دشمن است و رصد آزادنه هوایی بر میدان نبرد دارد مانعی بزرگ است، به ویژه آنکه رزم انصارالله بر با توجه به قابلیت ها و شرایط موجود بر اساس تاکتیک های نا منظم و برپایی کمین ها شکل گرفته است. و البته به جهت عدم فعال بودن رادار های پیش اخطار دور برد و نیز عدم وجود سامانه های راداری پدافندی با تحرک مناسب، امکان درگیری پدافندی در برد متوسط نیز برای انصار الله وجود ندارد و تنها شانس ممکن بهره گیری از کمین برای شکار پرنده ی دشمن در برد کوتاه است که نیازمند حداکثر ممکن اختفا می باشد. اما پس از شدت گرفتن شکار های هوایی انصار الله در طی 2 ماه گذشته به نظر می رسید که پای سلاح جدیدی به میان آمده است. تقریبا بلافاصله پس از شکار جنگنده تورنادوی سعودی بود که رسانه های غربی خبر از توقیف محموله سلاحی در آب های آزاد دادند که به ادعای آنها از مبدا ایران به مقصد یمن حمل می شده. اگرچه ایران در مورد گروه های شبه نظامی و هم های خود در عراق ، سوریه، لبنان، و فلسطین به طور کاملا رسمی حمایت و پشتیبانی همه جانبه خود را ابراز داشته است و نسبت به تسلیح آنان اقدام می کند، و نیز حتی پشتیبانی کامل از هر گروهی که به مقابله نظامی با رژیم اسرائیل برخیزد را به عنوان سیاست رسمی خود اعلام کرده است، اما در عین حال هیچگاه مسئولیت تجهیز و پشتیبانی گروه های مبارز در یمن را نپذیرفته و همواره به شکل رسمی منکر کمک های تسلیحاتی به این گروه ها شده است و کمک های خود را تنها در قالب کمک های بشر دوستانه غذایی و دارویی اعلام داشته است. البته به رغم انکار رسمی ایران در سوی دیگر برخی شواهدی نیز از سوی طرف های دیگر این منازعه ارائه شده است که ظن ریشه ایرانی داشتن بسیاری از تجهیزات انصارالله را تقویت می کند. در طی سال های جنگ یمن چندین محموله سلاح در آبهای آزاد به مقصد این کشور توقیف شده بود که عمدتا شامل موشک ها و راکت های ضد زره، سلاح های انفرادی، خمپاره ها و مهمات بود. در محموله توقیف شده اخیر اما موارد خاص و چشم گیری وجود داشت. موشک های ضد زره کورنت در پایین و اجزای یک نوع موشک پدافندی جدید در بالا اجزای مربوط به موشک قدس، از جمله موتور TJ-100 بدنه موشک ضد کشتی چینی C-802 موشک پدافندی جدید پیشتر مورد اشاره و اجزای مختلف آن، در ادامه بیشتر به بحث گذاشته می شود. چنانچه فرض منشا ایرانی تسلیحات جدید انصار الله یمن را به رغم تکذیب رسمی ایران بپذیریم در مواردی با سامانه هایی مواجه می شویم که تا قبل از بگار گیری آنها در یمن هیچ اطلاعات یا خبری مربوط به آنها در رسانه ها و مراجع اخبار نظامی ایران موجود نبود، در واقع این موارد را می توان بخشی از پروژه های نظامی ناشناخته و پنهان ایران دانست. فصل مشترک بخش زیادی از این تجهیزات سادگی، نیاز به لجستیک محدود، چابکی، و قابلیت عمل در محدوده هایی ست که دشمن قبلا امادگی مقابله با آنها را نداشته است. در مورد این موشک پدافندی جدید با موشکی مواجه هستیم که شباهت ها و در عین حال تفاوت های عمده و مهمی با سامانه معروف RBS-70 سوئدی دارد. از جمله اینکه به نظر می رسد از هدایت فاز ترمینال الکترواپتیکال به جای هدایت موج سوار لیزری بهره می برد، دارای بوستر سوخت جامد و پیشران هواتنفسی (میکرو توربوجت) و نیز بالک های ثابت به جای تا شونده درون بدنه است. این موشک به گونه ای طراحی شده است که پیچیدگی ها در آن به حداقل ممکن برسد و نیازهای فنی به ساده ترین روش های ممکن بر طرف شود، مشابه رویکردی که قبلا در مورد موشک قدس شاهد بودیم، به همین جهت از بالک های ثابت در آن استفاده شده، یک بوستر مستقل از بدنه اصلی با اتصالات ابتدایی جهت سرعت بخشیدن اولیه به آن اضافه شده و جهت حفظ سرعت از یک موتور میکرو توربوجت نسباتا ارزان قیمت تجاری با تراست احتمالی در محدوده 200 نیوتن یا کمتر بهره برده شده است. اما در عین حال به جهت افزایش کارآمدی عملیاتی و اثر بخشی یک سیکر الکترو اپتیکال و فیوز های مجاورتی لیزری به آن اضافه شده است، تا ضمن برخورداری از قابلیت شلیک کن و فراموش کن حداکثر اثر بخشی را در برابر هدف مورد نظر داشته باشد. البته این سادگی ها غرامت هایی را نیز به طرح تحمیل کرده است، از جمله آنکه براورد می شود که قابلیت رسیدن به سرعت مافوق صوت و نیز مانورپذیری چشم گیری را نداشته باشد که البته از آنجایی که عمده اهداف مورد نظر این سامانه شامل پهپاد ها و بالگرد هایی ست که گرچه توان پرواز در سقفی بالاتر از توان دوش پرتاب ها را دارند اما از سرعت و مانور پذیری بسیار محدودی برخوردارند، لذا این موشک ساده، کوچک و نسباتا ارزان قیمت می تواند به دشمن مخوفی برای این دسته از پرنده ها بدل شود، کما اینکه تا امروز نیز آمار شکار قابل توجهی را در کارنامه خود ثبت کرده ست، تا آنجا که برخی کارشناسان علاوه بر ساقط کردن بالگرد تهاجمی آپاچی، حتی با توجه به آنکه از سوی طرف سعودی اعلام شد تورنادوی ساقط شده در حال اجرای ماموریت پشتیبانی نزدیک بوده که نیازمند سرعت و ارتفاع کم است، شکار این جنگنده را نیز به این موشک نسبت می دهند. روش کار در این سامانه به شدت چابک و کم حجم که حتی یک دستگاه وانت نیازمندی های لجستیکی آن را تامین می کند بدین صورت است که ابتدا یک سامانه کشف و رهگیری الکترو اپتیکال هدف را کشف میکند، سپس با قابلیت هدایت به خط دید موشک را به محدوده هدف هدایت می کند، در نهایت موشک با استفاده از سیکر مستقل خود روی هدف قفل کرده و به سمت آن روانه می شود. با توجه به ابعاد برد این سامانه کمتر از 10 کیلومتر و وزن سرجنگی آن بین 5 تا 10 کیلوگرم براورد می شود. از جمله ویژگی های این سامانه علاوه بر چابکی بالا عملکرد پسیو در تمامی مراحل کشف، رهگیری و قفل روی هدف است، لذا سامانه های هشدار دهنده قفل راداری هشداری به خلبان با اپراتور پرنده نمی دهند و کشف تهدید از سوی پرنده متخاصم دشوار و فرصت عکس العمل در برابر آن اندک است. به لحاظ پیکرده بندی به عنوان شبیه ترین موشک موجود می توان از موشک صربستانی ALAS نام برد که البته این موشک نیز دارای تفاوت های قابل توجهی با موشک یمنی است. اما علاوه بر توانایی های فنی و شکار های موفق، این سلاح از جهت اثری که بر روی بحث اعمال قدرت (Power projection ) می گذارد بسیار حائز اهمیت است. گروه های وفادار به ایران در منطقه به رغم توان قابل توجه در رزم زمینی هموار از ضعف عدم امکان اثر گذاری بر آسمان نبرد رنج می برده اند، گرچه این گروه ها معمولا مجهز به موشک های دوش پرتاب یا توپ های ضد هوایی هستند، اما برد و ارتفاع قابل دستیابی این تسلیحات به شدت محدود است، از سوی دیگر عدم در دسترس داشتن رادار هایی جهت کشف و دادن اخطار اولیه، این گروه ها را در برابر حملات هوایی همواره در موقعیت غافل گیر و بی دفاع گذاشته بود. با پا به عرصه گذاشتن پهپاد های کلاس MALE و HALE که بدون اطلاع و اجازه دولت های حاکم در منطقه وارد حریم هوایی کشور های منطقه چون عراق، سوریه و ... می شوند و با توان پرواز طولانی مدت در ارتفاع متوسط یا بالاتر به دور از گزند هر سلاحی، ضعف این گروه ها نسبت به حملات هوایی به شدت تشدید شد، از سوی دیگر به جهت طبیعت پارتیزانی و توان لجستیک محدود این گروه ها امکان بکار گیری سامانه های پدافندی دوربرد و پیچیده توسط این گروه ها وجود نداشت. این سلاح برای اولین بار می تواند ضعف این پراکسی ها را در برابر اعمال قدرت هواپایه آمریکا و دول متخاصم جبران کند و تاثیری استراتژیک بر میادین نبرد بگذارد. بحث اعمال قدرت و پهپاد ها در مقاله بالا به تفصیل شرح داده شده است. سلاح مهم دیگری که تا قبل از استفاده در جنگ یمن اطلاعاتی از وجود آن موجود نبود، و به رغم اطلاعاتی که نشان می دهد طراحی این سلاح ریشه اوکراینی دارد، برخی کارشناسان ساخت آن را به ایران نسبت می دهند موشک کروز دوربرد قدس است. پس از آنکه به تغییر میادین نبرد پارتیزانی از بعد پدافندی و تاثیر مهمی که این سلاح های به تازگی شناخته شده در شکل دهی به آینده میادین نبرد و مفاهیم حول آن می گذرند اشاره کردیم، در بعد آفندی این موشک را می توان استراتژیک ترین سلاح در زرادخانه انصار الله و تغییر دهنده میدان نبرد میان یک ارتش کلاسیک و یک گروه پارتیزانی دانست. سلاحی که به رغم سادگی نسبتی و هزینه ها و نیاز به لجستیک اندک به نسبت قابلیت هایی که دارد، به طور بنیادین چهره ی میدان نبرد را تغییر می دهد، دیگر یک گروه پارتیزانی توان آفندی اش به حملات بزن و در رو، کمین ها و نهایتا شلیک راکت های کوتاه برد و موشک های ضد تانک خلاصه نمی شود. اینک گروهی همچون انصارالله نه تنها توان هدف قرار دادن عمق راهبردی دشمن را به طور دقیق و موثر پیدا کرده است بلکه این کار را به واسطه سلاحی انجام می دهد که دشمن آماده رویارویی با آن نیست. موشک کروزی کوچک با سطع مقطع راداری نسباتا کم که گرچه وارهد سبکی دارد ولی در عین حال از برد زیاد (حدود 1500 کیلومتر) و دقت بالا و توان پرواز در ارتفاع پست به دور از چنگال سامانه هایی همچون پاتریوت برخوردار است که در صورت استفاده مناسب می تواند ضربات سهمگین بر پیکرده دشمن وارد سازد آنچنان که در حمله به تاسیسات آرامکو توانست به طور موقت تولید 5 میلیون بشکه نفت در روز را مختل سازد که معادل نیمی از تولید نفت عربستان است. در یادداشت "عملیات تن ماهی" بیشتر در این باره بحث شده است. اصابت دقیق و نابودی برج های تقطیر تاسیسات نفتی آرامکو عناصر اثرگذار دیگری که توان آفندی انصارالله را دگرگون ساخته در حالی که این تجهیزات تا قبل از درگیری های یمن چندان شناخته شده نبودند را می توان راکت های هدایت شونده سری بدر و نیز پهپاد های انتحاری دانست. راکت بدر سلاحی ست که تا پیش از درگیری های یمن مشابه آن جایی دیده نشده بود، ولی آنچه آن را از دیگر راکت های در اختیار گروه های شبهه نظامی متمایز می کند اول دقت بسیار بالای آن و دوم عمکرد سرجنگی هوا-انفجار ترکش زای آن است که آن را به سلاحی مخوف و قاتل اهداف نیمه سخت و نیرو های پیاده بدل ساخته است. تست میدانی راکت بدر-اف عملکرد این سلاح با برد اعلامی 160 کیومتر بدین صورت است که ابتدا با زاویه نزدیک به عمود با دقتی قابل توجه به سمت هدف شیرجه می رود ولی قبل از رسیدن به سطح زمین در ارتفاع 20 متری سرجنگی ترکش زای آن منفجر شده و منطقه ای به شعاع 250 متر را با طوفانی از ترکش در هم می کوبد. چندین مورد استفاده از این سلاح بر علیه کمپ ها و محل تجمع نیروهای دشمن استفاده شده که هر بار عملکرد خیره کننده ای از خود ثبت کرده و تلفات سنگینی بر دشمن وارد ساخته است. راکت بدر-اف نمونه هایی از استفاده عملیاتی این سلاح: راکت های خانواده بدر در کنار موشک کروز قدس و نسخه زمین به زمین موشک سام-2 عنصر تهاجمی تاثیر گذار دیگر انصار الله پهپاد های انتحاری است. اگرچه طراحی و ساخت پهپاد انتحاری موضوع جدیدی در عرصه نظامی نیست، ولی اولا انصارالله در جنگ یمن از پهپاد هایی استفاده کرد که قبلا دیده نشده بودند، دوم استفاده انصار الله از این دسته از تسلیحات را می توان یکی از گسترده ترین و در عین حال موفق ترین نمونه ها در جهان دانست، تا آنجا که حتی در حمله به تاسیسات استراتژیک آرامکو از این پهپاد ها با موفقیت استفاده کرد و خسارات سنگینی را به عربستان وارد ساخت. انصار الله یمن انواع مختلفی از این پهپاد را در ابعاد و برد های متفاوت در اختیار دارد که در ادامه تعدادی از آنها را به اختصار معرفی می کنیم. قاصف پهپاد کوتاه برد انصار الله است که از آن به کرات در ماموریت های شناسایی و انتحاری استفاده می شود. جثه کوچک و سرعت قابل توجه آن را به هدفی سخت برای کشف و انهدام توسط سامانه های پدافندی بدل کرده است که در عین حال مرگ باری بسیاری را خصوصا در برابر نیرو های پیاده و اهداف نیمه سخت دارد. تصویر یکی از معروف ترین و موفق ترین عملیات های اجرا شده توسط این پهپاد که در آن شمار زیادی از سربازان و افسران بلند پایه مزدور ائتلاف سعودی به هلاکت رسیدند. پهپاد معروف دیگری که در 2 نوع شناسایی و انتحاری در اختیار انصار الله است و در کلاس برد متوسط، مداومت متوسط قرار می گیرد و به کرات در حملات به عمق خاک عربستان از آن استفاده شده است پهپاد صماد است. برخی کارشناسان این پهپاد را عضو اعلام نشده ای از خانواده پهپاد های شاهد ایرانی می دانند و به آن لقب شاهد-ایکس داده اند. بدنه کامپوزینی و سعی نسبی در کاهش RCS و انتشارات مادون قرمز از ویگژگی های شاخص این پهپاد است، این پهپاد برای فرود از 2 اسکید خطی که در زیر بدنه قرار گرفته است استفاده می کند. آخرین موردی که بررسی می شود پهپادی کامپوزتی با طراحی دلتا وینگ است که در موفق ترین بکار گیری خود در حمله به تاسیسات آرامکو از آن استفاده شد. از این پهپاد اطلاعات زیادی در دسترس نیست ولی با توجه به دقت و سایر مختصات این حمله به نظر می رسد که این پهپاد در فاز ترمینال از پردازش تصویر استفاده می کند. نتایج استفاده از این پهپاد انتحاری در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در انتها اثر گذاری این تسلیحات را می توان چنان ارزیابی کرد که جماعت مبارز انصار الله از قالب گروهی که صرفا دست به حملات پارتیزانی به شکل حملات محدود و کمین ها می زد کاملا خارج شده و نه تنها توانایی ضربه زدن به عمق راهبردی دشمن را پیدا کرده و گران قیمت ترین و پیشرفته ترین پرنده های دشمن را در آسمان شکار می کند و برتری هوایی حریف را به چالش می کشد، بلکه در جنگ روی زمین نیز در سایه همین افزایش توان دست به اجرای عملیات های بزرگ می زند که در آن ده ها دستگاه از انواع ادوات و زره پوش های دشمن را نابود ساخته و صد ها نفر از عناصر و مزدوران آنها را به هلاکت رسانده یا در حالی که در درماندگی کامل بسر می برند به اسارت می گیرد. عربستان در حالی متکبرانه و بی رحمانه به پشتوانه ارتش ده ها میلیارد دلاری خود وارد جنگ یمن شد و کار خود را با بمباران گسترده زیر ساخت ها و تاسیسات حیاتی ملت یمن آغاز کرد و حتی در برابر غیر نظامیان از ارتکاب هیچ جنایتی فروگذار نکرد، و آماده بود که در یک موقعیت گرانادا در طی چند هفته و نهایتا چند ماه دولت دست نشانده خود را بر مسند قدرت نشانده و کار انصار الله را یک سره سازد که این جنگ هم اکنون وارد سال پنجم خود شده است، اهداف اصلی آن محقق نشده، بین صفوف اشغالگران جدایی افتاده و میزان خسارات و تلفاتی که متحمل شده است از شمار خارج است، و حال در حالی که سر تا پای به خون ملت یمن آغشته است نه راهی برای پیش رفتن در مقابل دارد نه راهی برای پس رفتن.
  10. 1 پسندیده شده
    یکی از برنامه های که ارتش آمریكا به دنبال آن است برنامه ای با عنوان "افزایش برد توپخانه" می باشد. ارتش امریکا پیش بینی می کند در یک برنامه بلند مدت بتواند با دقت بالایی اهداف را در 100 کیلومتری و بعد از آن در 500 و1000 کیلومتر با کمک سامانه های توپخانه ای برد بلند منهدم کند. علاوه بر برد، افزایش سرعت پرتابه های سامانه های توپخانه ای نیز در دستور کار قرار دارد. به عنوان نمونه ساخت یک سامانه ی توپخانه ای متحرک مجهز به ریل گان با برد 160 کیلومتری که با کمک نیروی الکترومغناطیس پرتابه ها را با سرعت هایپرسونیک به سمت اهداف شلیک می کنند بسیار کشنده و مهلک خواهد بود. ویژگی دیگری که در نسل جدید سامانه های توپخانه ای مورد نظر ارتش آمریکا است علاوه بر هماهنگی این سامانه ها با دیده بان های سنتی مانند نیروهای پیاده نظام و یا وسایل نقلیه رزمی زمینی، توانایی هماهنگی با هواپیماهای بدون سرنشین و سرنشین دار مانند جنگنده اف -35 است. در مناطقی نبرد که اطلاعات از موقعیت نیروهای دشمن در دسترس نیست نیروی هوایی اطاعت حیاتی را در اختیار نیروهای توپخانه ای قرار دهد تا به شکل هدفمند نیروهای متحرک و یا ثابت دشمن بوسیله سامانه های توپخانه ای از میان برداشته شوند. بخشی از دیده بان های نسل بعدی توپخانه های برد بلند ارتش آمریکا را هواگردهای سرنشین دار و بدون سرنشین تشکیل میدهند. توسعه سامانه های توپخانه ای برد بلند موجب می شود عملکرد سیستم های توپخانه ای با حداکثر بازدهی خود در میدان نبرد عمل نماییند در نسل جدید سامانه های توپخانه ای مولفه های مانند برد، نرخ آتش، کشندگی، دقت و بقاپذیری افزایش خواهند یافت و اثر گذاری بیشتری در میدان نبرد خواهند داشت. در حقیقت در برنامه تهاجم آینده ارتش آمریکا موشک های هایپرسونیک به علت گران بودنشان فقط برای هدف قرار دادن اهداف استراتژیک دشمن مورد استفاده قرار می گیرند در نتیجه از آنها برای حمله به عمق دفاعی دشمن و مراکز فرماندهی و کنترل استفاده خواهد شد. در حالی که تسلیحاتی مانند توپخانه های برد بلند می توانند با هزینه کمتر اهداف مختلف دیگر مانند پرتابگر های موشک های بالستیک و کروز را نابود کنند . از طرف دیگر سامانه های توپخانه برد بلند با ازبین بردن سامانه های پدافندی مسیر را برای حملات هوایی و موشک های کروز را باز می کنند . برد بیشتر، تحرک بالاتر و هزینه پایین تر برای هر شلیک سامانه های توپخانه ای برد بلند را تبدیل به " سلاح تاکتیکی" ارتش ایالات متحده خواهد کرد. سامانه ها توپخانه ای نسل فعلی در برد سامانه های توپخانه ای دشمن قرار دارند در نتیجه آنها بسیار اسیب پذیر هستند اما توپخانه های نسل جدید بدون قرار گرفتن در برد سامانه های توپخانه ای دشمن می توانند اهداف مختلف مانند سامانه های پدافند هوایی و سامانه های توپخانه ای، واحد های زرهی وپیاده نظام دشمن را با کمترین احتمالا خطر از میان بردارند. درکنار برد بالاتر، دقت زیاد نیز می تواند خسارت های زیادی به خطوط دشمن از جمله خطوط لجستیکی، تجهیزات ویژه، ضروری و پیشرفته دشمن وارد نمایید در نتیجه دشمن مجبور خواهد شد از برد سامانه های توپخانه ای فاصله بگیرد. درنتیجه این موقعیت به نیروهای خودی اجازه خواهد داد در پوشش این آتش پشتیبانی پیشروی نماییند. یکی از اولین تلاش های ارتش آمریکا برای به کارگیری یک سامانه توپخانه ای مدرن به سال 2002 و پروژه XM2001 Crusader بازمی گردد. اما نتیجه آزمایش های آن برای ارتش آمریکا در برخی مولفه ها مانند تحرک و دقت رضایت بخش نبود پس طرح کنار گذاشته و لغو شد. در حال حاظر ارتش آمریکا بر روی پروژه جدید M1299 کار می کند. برنامه M1299 رو باید بخشی از برنامه ریزی گذشته ارتش امریکا برای توسعه نسل جدید تو سامانه های توپخانه ای عنوان کرد. در ماه جولای سال 2019 ارتش آمریكا به طور رسمی تأیید كرد كه جدیدترین هویتزر 155 میلیمتری خودکششی را به عنوان M1299 معرفی خواهد كرد. سیستم توپخانه ای با برد بیشتر قرار است با هویتزر خودکششی M109A7 فعلی ارتش آمریکا جایگزین شوند. در این برنامه شرکت BAE Systems همکاری اصلی در توسعه این سیستم توپخانه ای جدید را خواهد داشت. هویتزر خودکششیXM1299 برنامه M1299 که نمونه ای اولیه ی آن با نام XM1299 شناخته می شود قرار است ویژگی های نظیر افرایش برد تا 70 کیلومتر با کمک لوله توپ جدید، بارگذار خودکار جهت رسیدن به نرخ آتش 10 گلوله در دقیقه و به کارگیری مهمات جدید را دارا خواهد بود. آزمایش های انجام گرفته بر روی XM1299 در مرکز تحقیقاتی یوما نشان داد برد این سامانه می تواند با میزان خطای 2متر به 62 برد کیلومتری برسد که در مقایسه با سامانه های توپخانه ای موجود در ارتش امریکا مانند هویتزر خودکششی M109A7 ( با برد 30 کیلومتری) و هویتزر M777 (برد 40 کیلومتری با کمک مهمات هدایت شونده M982) یک پیشرفت قابل توجه است. توپ جدید کالیبر 155 میلیمتری با نام XM907 از جمله عواملی است که موجب شده است برد M1299 افزایش یابد. توپ جدید XM907 در مقایسه با لوله توپ M205 ( لوله توپ هویتزر M777) و لوله توپ M284 (لوله توپ هویتزر M109A6 و A7) حدود 1/8 متر بلند تر و حدود 450 کیلوگرم سنگین تر است. به زبان ساده طول لوله بلندتر در توپ جدید XM907 موجب می شود گازهای تولید شده از انفجار خرج زمان بیشتری بر روی گلوله اثر بگذارند در نتیجه سرعت گلوله در مقایسه با لوله های کوتاه تر بیشتر خواهد بود. سرعت بیشتر گلوله می تواند باعث افزایش برد شود. علاوه بر مهمات جدید ارتش امریکا در نظر دارد تا خرج های جدید XM654 برای مهمات خود به کاربگیرد تا برد و قدرت سامانه های توپخانه ای را بالاتر ببرد. ویژگی های جدیدی طرح XM1299 هویتزر خودکششی M109A7 در کنار هویتزر خودکششی XM1299 در این تصاویر مشخص است طول لوله توپ در مقایسه XM907 با لوله توپ M284 افزایش یافته است. همچنین مهمات جدید XM1113 و XM1115 نیز می تواند در افزایش برد و دقت این هویتزر نقش بسزای داشته باشند. مهمات XM1115 مهمات هدایت شونده ی جدید هستند که هدایت آنها با GPS است. گفته می شود این مهمات برد 100 تا 120 کیلومتر خواهند داشت. به کارگیری مهمات دارای رمجت نیز یکی از راهکارهای پیش روی ارتش آمریکا برای افزایش برد سامانه های توپخانه ای است. سیستم کنترل آتش جدید در کنار بارگذار خودکار این قابلیت را M1299 میدهد که 8 پرتابه را به نحوه ای شلیک کند که تمامی گلوله ها در یک زمان به هدف بر خورد کنند. این ویژگی که در هویتزر های مدرن کنونی نیز وجود دارد که کشندگی بالا و از طرفی موجب غافگیری دشمن خواهد شد. بارگذار خودکار علاوه بر افزایش نرخ آتش می تواند امنیت خدمه هویتزر ها را افزایش دهد به این صورت که در میدان نبرد دیگر خدمه الزامی به بودن در داخل هویتزر را ندارند و سیستم یه صورت خودکار تمامی عملیات های لازم برای اجرای آتش را انجام می دهد در نتیجه درصورت هرگونه حادثه برای هویتزر خدمه در امان هستند. پیش بینی میشود مراحل ساخت و به خدمت گرفتن هویتزر های M1299 از سال 2022 آغاز شود. تست های عملکرد XM1299 - در این آزمایش ها عملکرد سیستم های مختلف مانند لوله توپ و بارگذار خودکار مورد بررسی قرار می گیرد. تصویر شماتیک مهمات XM1113 مهمات دارای رمجت نیز یکی از گزینه های پیش روی ارتش امریکا برای افزایش برد هویتزر هاست البته باید به این نکته توجه داشت که قیمت این نوع مهمات بسیار گران است که حتی برای ارتش آمریکا چالش برانگیز است برنامه ای دیگر ارتش امریکا افزایش برد و دقت هویتزرهای M777A2 است. برنامه پیش رو که نام M777ER شناخته میشود شبیه برنامه XM1299 است. در این پروژه نیز قرار است با نصب لوله توپ های XM907 برد این سامانه به 70 کیلومتر برسد. همچنین مهمات جدید نیز برای M777ER در نظر گرفته شده است. یکی ازچالش های که ارتش آمریکا در حال بررسی آن است این خواهد بود که نصب توپ XM907 به خاطر وزن بیشتر و طول لوله بلند تر در جا به جایی و کار کرد هویتزر M777 اختلال ایجاد نکند. تعیین مرکز ثقل مناسب برای رسیدن به حداکثر بازدهی یکی از موارد پیش رو است. جا به جایی هوایی با کمک بالگرد ها یکی از معمول ترین روش های انتقال هویتزرهای M777A2 در ارتش امریکا است. لوله بلند در حین جا به جایی نباید بیش از حد خم شود زیرا می تواند در عملکرد لوله توپ اثر منفی بگذارد و دقت آن را به شدت کاهش دهد همچنین در موارد شدیدتر خمدیگی در لوله می تواند باعث انفجار مهمات در داخل لوله شود در این صورت جان خدمه را به خطر می اندازد. جا به جایی با کمک وسایل نقلیه زمینی مانند کامیون های ترابری نیز با چالش همراه خواهد بود حرکت در زمین های ناهموار می تواند به لوله بلند آسیب بزند. هویتزرM777A2 در کنار هویتزر M777ER -در این تصویر نیز مشخص است طول لوله توپ در مقایسه XM907 با لوله توپ M205 بلند تر است. لوله بلندتر و سنگین تر نباید در جابه جایی به وسیله بالگرد و یا به شکل زمینی خصوصا در زمین های ناهموار اختلال ایجاد کند. برنامه دیگر ارتش امریکا پروژه PrSM است که هدف آن تولید موشک های ضربتی دقیق با برد بیشتر برای سامانه های توپخانه موشکی با تحرک بالا معروف به هیماریس (HIMARS) و راکت انداز های M270 MRLS است. در پروژه ی PrSM، موشک های با کمک پیشران های رمجت به برد های بالاتر از 500 کیلومتر می رسند. در حقیقت PrSM جایگزین مهمات فعلی سامانه های HIMARS و MRLS یعنی موشک های تاکتیکی MGM-140 با برد 160 کیلومتر خواهد شد. یکی از مواردی که ارتش امریکا در پروژهای PrSM به دنبال آن است استفاده از موشک های ضربتی با قابلیت جمع آوری اطلاعات است. البته ارتش به طور مشخص توضیح نداده است موشک های PrSM چگونه این قابلیت را کسب خواهند کرد. PrSM این احتمال وجود دارد به شکل مستقل و یا با رها کردن یک پهپاد شناسایی قابلیت جمع آوری اطلاعات را داشته باشد. شرکت های همچون لاکهیدمارتین و ریتیون در زمینه تولید موشک ها PrSM فعالیت دارند. این احتمال نیز وجود دارد در طرح PrSM سامانه های هیماریس توانایی شلیک و حمل دو موشک و سامانه های MRLS توانایی حمل و شلیک 4 موشک را خواهند داشت. در تاریخ 10 دسامبر سال 2019 شرکت لاکهید مارتین اعلام کرد که در پروژه PrSM موشکی با برد 240 کیلومتر را با موفقعیت آزمایش کرده است. با خروج دولت آمریکا از پیمان INF به نظر می رسد شرکت های دفاعی و ارتش این کشور مشکلی در توسعه پروژه های موشکی نظیر PrSM با برد بالاتر از 500 کیلومتر نخواهند داشت و در آینده موشک های سطح به سطح تاکیتکی با برد بلند بیشتری در آمریکا تست خواهد شود. تصویر گرافیکی از طرح PrSM شرکت لاکهیدمارتین طرح موشک های PrSM شرکت ریتیون نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  11. 1 پسندیده شده
    پنجمین شماره از مجله الکترونیکی نآورد لینک دانلود مجله الکترونیکی بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی
  12. 1 پسندیده شده
    در گذشته در مورد موسسه مردم نهاد Halo که در زمینه خنثی سازی بمب و مین در عراق فعالیت دارد مطلبی تهیه شد. در این پست جدید یک موسسه مردم نهاد دیگر در زمینه خنثی سازی مین به نام MAG معرفی میشود. فعالیت موسسه مردم نهاد Halo در عراق : موسسه مردم نهاد ( MAG ( Mines Advisory Group فعالیت بشردوستانه جهت حنثی سازی میدان های مین انجام میدهد. این موسسه در سال 1989 در منچستر انگلیس تاسیس شد. موسسه MAG در سال 1989 برای پاکسازی مین ها و بمب های عمل نکرده ناشی از جنگ شوروی و افغانستان تشکیل شد. بعد از فعالیت در افغانستان به مرور زمان فعالیت خود را در کشور های مختلفی از جمله عراق، سومالی لند، آنگولا ، کامبوج ، چاد، لائوس، مالی، میانمار، سومالی سریلانکا، ویتنام و لبنان گسترش داد. تمرکز اصلی موسسه MAG آموزش افراد محلی توسط کارکنان این موسسه برای خنثی سازی مین ها است. موسسه MAG از سال 1992 در عراق فعال است. این موسسه هم اکنون 750 کارمند عراقی دارد که می توانند در سطح جهانی برای مبارزه با مین هاو بمب های عمل نکرده فعالیت کنند. بعد از ظهور داعش در عراق یکی ازماموریت های اصلی موسسه MAG پاکسازی مناطق آلوده در شهر تل‌عفر بود. همچنین موسسه MAG فعالیت خود در مناطق مرزی در سوریه را نیز اغاز کرد. خنثی سازی مین ها وبمب های عمل نکرده می تواند در بهبود کیفیت زندگی مردم مناطق جنگ زده اثرگذارباشد و جان انسان های بیگناه بسیاری را حفظ کند. لزوم توجه به پاکسازی مناطق الوده نیازمند مشارکت جهانی با همکاری کشور ها و موسسه های بشردوستانه است. خنثی سازی مین ضد نفر مدل وی-69 در شمال عراق_خنثی سازی مین با استفاده از تجهیزات ایمنی و به شکل خوابیده جهت حفظ جان نیروی انسانی زنان عراقی اموزش دیده تحت نظر مربیان موسسه MAG ومجهز آماده برای خنثی سازی مناطق الوده افراد موسسه MAG در سوریه
  13. 1 پسندیده شده
    شهادت ۲ مرزبان در درگیری با گروهک تروریستی در منطقه جکیگور به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه خبری پلیس، مرزبانان هنگ مرزی جکیگور در استان سیستان و بلوچستان با تشدید اقدامات کنترلی در نوار مرزی، از حضور تعدادی تروریست مسلح که به قصد ضربه زدن به یگان‌های مرزی به سمت مرزها پیشروی کرده بودند، مطلع شدند. این گزارش حاکیست، مرزبانان بلافاصله با آتش سنگین با اعضای این گروهک تروریستی به مقابله برخاستند که در این درگیری تعدادی از آنها با توجه به مقاومت شدید مرزبانان با دادن تلفات به سمت خاک کشور مقابل متواری شدند. در این درگیری مسلحانه، متأسفانه دو نفر از مرزداران هنگ مرزی جکیگور به نام استوار یکم «احمد رحمانی فرد» و سرباز «احمد توکلی» به فیض والای شهادت نائل آمدند. گفتنی است؛ فرمانده مرزبانی نیروی انتظامی برای بررسی موضوع عازم منطقه شد. https://www.mehrnews.com/news/4859505/شهادت-۲-مرزبان-در-درگیری-با-گروهک-تروریستی-در-منطقه-جکیگور بدون شرح !!!
  14. 1 پسندیده شده
    تمرین لجستیکی نیروهای پیاده/مکانیزه ناوگان شمالی روسیه وزارت دفاعی فدراسیون روسیه گزارش داد یک تمرین لجستیکی را در استان مورمانسک انجام داده است. هدف اصلی این تمرین رساندن غذا به سربازان در شرایط سخت قطب شمال بود. در این تمرین نیروهای ناوگان شمالی از یک مدل جدید از خودروهای ترابری DT-30 استفاده کرده اند. این نوع جدید از خودروهای DT-30 مجهز به یک آشپزخانه سیار است که حتی در شرایط سخت قطب و در دمای -50 درجه سانتیگراد می تواند غذای گرم در اختیار سربازان قرار دهد. علاوه بر تهیه غذا این خودروهای ترابری مجهز به مخزن های آب هستند که می توانند نیازهای سربازان را رفع نماییند. خودروهای ترابری DT-30 مجهزبه اشپزخانه سیار درزمایش _ این خودروهای ترابری با قابلیت های حرکتی که دارند میتوانند نیازهای اساسی سربازان در سخت ترین شرایط را تامین کنند. خودرو های ترابری این اطمینان را فراهم میکند که نیاز لجستیکی سربازان همیشه تامین میشود. غذای گرم و مقوی خصوصا در شرایط سخت مثل قطب شمال باعث میشود کارایی سربازان در میدان رزم کاهش پیدا نکند و روحیه انها در سطح بالایی باقی بماند
  15. 1 پسندیده شده
    گر پسوندی هستش که عمل یا وظیفه را نشان می دهد که در اینجا می شود وسیله ای که وظیفه اش رساندن چیزی است (مثل نامه رسان) .
  16. 1 پسندیده شده
    در مورد موشک لبیک یک (هدایت پذیر کردن راکت نازعات) راکت هدایت شونده لبیک-۱ را اگر خاطرتان باشد در تصاویر رونمایی آن دستگاه تست GPSوگلوناس دیده میشود. مسئله این است که جی پی اس و گلوناس در حالت غیر نظامی که در دسترس عموم است ... در ارتفاع بیش از ۱۸ کیلومتر و سرعت ۵۱۵متتر بر ثانیه غیر فعال میشود از طرف دیگر راکت در سطح لبیک۱ با توجه برد که دارد احتمالا سرعتی در حدود ۲ ماخ داشته باشد که خارج از دسترس gps و glonass است اما سوال اینجا است که چگونه توانسته اند این مشکل را حل کنند؟ جواب سوال فوق راز نقطه زنی تسلیحات ایرانی است. اما اگر فرضیه سوال یعنی استفاده از gps و گلوناس غیر نظامی اشتباه باشد یعنی از نمونه نظامی آنها استفاده شده باشد مسئله دسترسی به کد های دسترسی به این سامانه مطرح است،کد هایی که در عمل نقش کلید را ایفا میکنند و بصورت متوام تغییر میکنند. اطلاعات خیلی زیادی از نحوه کاکرد عملیاتی جی پی اس نظامی در دسترس نیست یعنی اینکه کد های دسترسی به چه شکل به گیرنده gps انتقال پیدا میکنند تا سلاح ها عملیاتی شوند سوال دیگر نحوه انتقال این کد ها به متحدان ایالات متحده است که از تسلیحات هدایت شونده امریکایی استفاده میکنند؟ بنظر میرسد محدودیت سرعت و ارتفاع جی پی اس غیر نظامی بر روی گیرنده ها ایجاد میشود و اگر گیرنده را خودمان بسازیم این محدپدیت برداشته میشود. شخصی بنام اندرو هُلم آموزش ساخت گیرنده جی پی اس را با جزییات کامل منتشر کرده است. http://www.aholme.co.uk/GPS/Main.htm خوب بنظرم مسئله حل شد یعنی برای نقطه زنی از گیرنده ها تولید داخل جی پی اس و گلوناس غیر نظامی استفاده شده اگر جی پی اس غیر نظامی به هر دلیلی غیر فعال بشه گلوناس جایگزین شده و اگر آن هم نباشد LPS استفاده خواهد شد. استفاده از ژیروسکوپ و شتاب سنج ها دقیق هم میتواند به تنهایی به سلاح هایی که زمان رسیدن به هدف کوتاه تری دارند مورد استفاده قرار بگیرد(مانند موشک های بالستیک کوتاه برد و میانبرد) و دقت قابل قبولی ارائه کند. --------------------------------- ۱)یکی از موارد جالب در راکت لبیک-۱ نزاجا استفاده از کانارد Bowtie است و جالب تر اینکه پروفیل این کانارد در ریشه بصورت گوه ای است و در انتها گرد میشود. ۲)به هندسه کانارد دقت کنید مشخصا از ریشه کانارد تا انتهای آن پروفیل از حالت گوه ای خارج میشود و لبه حمله آن پخ میشود. ۳)قبل از هرچیزی به صحبت های یوزی رابین در مورد این راکت قابل توجه, میگه که این نوع کانارد ها برای اولین بار در راکت های ایرانی و حتی نمونه های خارجی استفاده شده و نشون دهنده اینکه ایرانی ها بصورت خود اتکا توانایی طراحی دارن و احتمالا هدف افزایش مانور بوده. https://www.timesofisrael.com/iran-unveils-kit-to-convert-artillery-rockets-into-guided-missiles/ ۴)اینبار با استفاده از انسیس فلوئنت یک تحلیل CFD دوبعدی تقارن محوری انجام دادم از مش تطبیقی هم برای ریز کردن شبکه در نقاطی که تغییرات فشار زیاد است استفاده کردم. سرعت پنج ماخ و شرایط هوا در ارتفاع ۲۰ کیلومتر را به عنوان شرایط مرزی در نظر گرفتم. ۵)بر روی تصویر کانتور عدد ماخ محل و شکل تقریبی کانارد را رسم کردم همینطور که مشاهده میکند عدد ماخ در ریشه کانارد کمتر از انتهای آن است . ۶)خب حالا چرا طراحان این کیت هدایت کانارد Bowtie رو انتخاب کردن؟ در کتاب Tactical Missile Designگفته شده که این نوع کانارد سطح مقطع راداری کمتری داره و نیاز به تغییر زاویه کمتری برای اعمال کنترل داره(استفاده از اکچواتور های ساده تر) پس میتوان گفت دلیل پخ شدن پروفیل کانارد در انتهای آن جدا کردن شوک از کانارد و کاهش انتقال حرارت است. پ .ن https://ir.sputniknews.com/politics/201911035423819-نشنال-اینترست-ایران-صاحب-سامانه-موشکی-بی-نظیر/ ناشنال اینترست اطلاع داد که ایران به تازگی از سامانه ای رونمایی کرده است که موشک های زمین به زمین غیر هدایت شونده را به موشک های نقطه زن تبدیل می کند. به گزارش اسپوتنیک، مایکل پک در ناشنال اینترست در این خصوص نوشت. سامانه «لبیک» به واحد‌های نقطه زن راکت‌های جامد فاتح ۱۱۰ شباهت دارد، اگرچه سطوح کنترل مثلثی آن وارونه شده اند. این کیت هدایت کننده بین موتور راکت و کلاهک متصل میشود تا بتواند پرتابه را به سمت هدف خود هدایت نماید. هفته نامه دفاعی جین طبق تصاویر رژه نظامی ایران در اوایل این ماه چنین تحلیلی ارائه کرد: «سامانه لبیک شبیه به واحد‌های نقطه زن راکت‌های جامد فاتح ۱۱۰ به نظر می‌رسد، اگرچه سطوح کنترل مثلثی آن وارونه شده اند. این کیت هدایت کننده بین موتور راکت و کلاهک متصل میشود تا بتواند پرتابه را به سمت هدف خود هدایت کند. علاوه بر این، به نظر می‌رسد که میتوان از این سامانه برای شلیک راکت‌های توپخانه‌ای زلزال نیز استفاده کرد». بسیاری از کارشناسان نظامی اسرائیل از این خبر ابراز نگرانی کرده اند. آن‌ها اشاره می‌کنند که گروه نیابتی ایران یعنی حزب الله حدود ۱۵۰ هزار راکت در زرادخانه خود ذخیره کرده است. در حال حاضر بیشتر این راکت‌ها تسلیحات معمولی غیر هدایت شونده هستند. یوزی رابین، کارشناس مسائل دفاعی در مصاحبه با روزنامه تایمز اسرائیل بیان داشت: «البته ایرانی‌ها در طول سال‌های گذشته در حال کار بر روی این نوع سامانه‌ها بوده اند و این موضوع برای ما غافل گیر کننده نیست. پیش از این ایران کیت‌های هدایت شونده برای خانواده موشک‌های فاتح ۱۱۰ را تولید کرده بود». وی افزود: «اما بدون تردید آیرودینامیک باله‌های این سامانه جدید به نظر می‌رسد و نمونه آن در ایران یا کشور‌های دیگر مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، ایرانی‌ها به جای کپی کردن سیستم‌های خارجی اقدام به طراحی یک سامانه جدید کرده اند و این موضوع نشانه افزایش اعتماد به نفس آن‌ها است. هدف از طراحی آیرودینامیک جدید افزایش قابلیت مانور راکت‌های ارتقا یافته است» اگر ایران موفق شود یک راکت غیر هدایت شونده را به یک موشک نقطه زن مبدل سازد آنوقت سطح کارایی راکت به مقدار قابل توجهی افزایش می یابد. ایران انواع مختلفی از سیستم‌های راکت انداز دارد که براساس طراحی‌های قدیمی شوروی سابق تولید شده اند. اما چرا اسرائیل نگران است؟ در صورتی که ایران سامانه‌های تبدیل راکت‌های غیر هدایت شونده به موشک‌های نقطه زن را در اختیار حزب الله قرار دهد، تمام نقاط استراتژیک اسرائیل از جمله پالایشگاه ها، پایگاه‌های نظامی و نیروگاه‌های برق در تیر رس نیرو‌های حزب الله قرار می‌گیرند. twitter.com/FieldMarshalPSO
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم فرمانده کل سپاه در ششمین همایش ملی شناورهای تندرو در زیباکنار رشت گفته است : اگر پهپادهای سبک وزن با قایق‌های تندرو ترکیب شوند، می‌توانند هر هدفی را تا ۱۰ کیلومتری خود مورد اصابت قرار دهند. باید ظرفیت‌های داخلی را با هم ترکیب کنیم و اگر شبکه دستاوردهای فنی به هم متصل شوند غوغایی در کشور برپا می‌شود. " آنچه فرمانده کل سپاه به آن اشاره می کند، فضایی است ترکیبی از شناورهای بدون سرنشین هوایی و دریایی که به سمت اهداف گوناگونی یورش برده و آن را نابود می کنند. در این دکترین هدفی مثل ناو دشمن با وجود همه سیستم های پیشرفته دفاعی در برابر یک موج بزرگ تهاجم فوجی رو به رو شده و به سرعت مورد اصابت قرار می گیرد و از بین می رود. آنچه می توان این میدان نبرد را در قالب آن تعریف کرد استراتژی نوین نبرد چند حوزه ای (Multi Domain Battle) با محوریت نبرد دریایی و عملیات آبی خاکی است. بکار گیری چنین استراتژی ای در غالب رزم هماهنگ و برنامه ریزی شده ی دریایی، هوایی، جنگال، سایبری و ... و نیز بکار گیری تو آمان پلتفرم های رزمی سرنشین دار و بی سرنشین در دریا و هوا به ویژه در حوزه آبی خلیج فارس با شرایط خاص آن اعم از عمق کم و پهنای نه چندان زیاد و البته جزایری که ایران در این حوزه آبی رد اختیار دارد و به ویژه تسلط بر تنگه ورودی خلیج فارس می تواند این خلیج را به قتلگاهی تبدیل کند که شناور های چند هزار تنی خصم در آن شکار حملات پر شمار و هماهنگ واحد ها و جنگ افزار های نظامی بسیار کوچکتر می شوند. ترکیبی از جنگ افزار ها و پلتفرم های شناسایی/رزمی با قابلیت عمل در دریا و آسمان، و با توان پایایی مناسب در میدان رزم با بهره گیری از قابلیت های هوش مصنوعی و پردازش تصویر جهت عملکرد نیمه خودمختار و هماهنگ با پلتفرم های سرنشین دار، و نیز قابلیت بکار گیری از حامل های زمینی، دریایی و هوایی مختلف و بر قراری شبکه یکپارچه ی ISRTar از جمله ضروریات بکار گیری چنین سناریویی است. گرچه استفاده از شناور های تند روی پر تعداد از سال های دور از راهبرد های اصلی نیروی دریایی سپاه در آب های خلیج فارس و تنگه ی هرمز بوده است، ولی با تغییر میدان نبرد و جای خالی نیازمندی های خاص جهت کارآمدی در میادین نبرد حال و آینده و نیز البته مشکلاتی که از قبل در تاکتیک های رزم دریایی سپاه وجود داشت یک روزآوری استراتژی رزمی و تاکتیک های مربوطه را ضروری کرده بود که صحبت های اخیر فرمانده کل سپاه حاکی از نگاهی نو به این عرصه دارد. یک شبکه ی شناسایی، نظارتی، کسب اطلاعات و اکتساب هدف هوشمند و یکپارچه تشکیل شده از انواع سامانه های جمع آوری و انتقال اطلاعات زمینی، دریایی، و هوایی ، ثابت و متحرک، به نحوی که بقاپذیری رزمی مناسب را داشته باشد در کنار تسلیحات دقیق با دورایستایی مناسب هیچ ناو جنگی بزرگ و سهم گینی را از گزند حملات جراحی گونه، دقیق و پر تعداد دریا پایه ایران در امان باقی نخواهد گذاشت. برای بکار گیری چنین استراتژی ای علاوه بر آنکه توسعه نسل جدیدی از پلتفرم ها که قابلیت های هرچه بیشتر جهت رزم چند حوزه ای و نیز عملکرد هم زمان با سایر سامانه های سرنشین دار و بی سرنشین دیگر در میدان نبرد را داشته باشند، لازم است، تغییراتی در سامانه ها و تجهیزات موجود نیز می تواند به میزان چشمگیری عملکرد رزمی واحد های عملیاتی فعلی را بهبود بخشد. به طور کلی این تجهیزات در 3 دسته اصلی زیر می بایست تامین شوند (برخی تجهیزات می تواند در بیش از 1 دسته قرار گیرد) v شناسایی، نظارتی، کسب اطلاعات و اکتساب هدف v آفند v پدافند (هوایی) گرچه در حوزه ی آفند طیف متنوعی از موشک های ضد کشتی توسط جمهوری اسلامی ایران عملیاتی شده است، اما همچنان جای بهبود به ویژه در حوزه تسلیحات مناسب این استراتژی وجود دارد. به عنوان مثال یکی از واحد های پرشمار نیروی دریایی سپاه قایق های راکت انداز تندرو مجهز به راکت های غیر هدایت شونده 107 میلیمتری است که مطلقا فاقد توان رزمی مناسب است. تجهیز همین شناور ها به تجهیزات ارتباطی مناسب و نیز جایگزینی آن راکت های بی مصرف با موشک های کوچک ولی هدایت شونده با قابلیت شلیک کن و فرماموش کن (fire and forget) به عنوان مثال برپایه اعمال تغییراتی بر موشک اخگر (که شرح کامل آن می تواند موضوع یادداشت دیگری باشد) و نیز حمل پهپاد های کوچک تیوب پرتاب با بال های جمع شونده به نحوی که هر شناور تعداد دست کم 6 فروند از آنها را بتواند حمل و در همان محیط دریا و در حال حرکت لانچ کند و از محموله ماجولار این پرنده ها بتوان جهت ماموریت های شناسایی و کسب اطلاعات، بکار گیری مجموعه ای از سنسور های کوچک ولی پر تعداد در پلتفرم های متحرک و با توان گشت زنی مناسب در قالب شبکه ای به نحوی که عملکرد یک ابر سنسور را بدست دهند، و یا حمله دقیق به اهداف استفاده کرد. در حوزه ی پدافند هوایی دریاپایه ایران در طی چند دهه گذشته ضعف های جدی داشته است که به رغم تلاش های صورت گرفته در سال های اخیر هنوز کاملا رفع نشده است. این مشکل به ویژه در شناور های کوچک جدی تر است. اگرچه تاکتیک سرعت و مانور پذیری بالا این ضعف ها در این دسته از شناور ها تا حد زیادی مرتفع کرده بود ولی با تغییرات در حال وقوع میدان نبرد و روند عملیاتی شدن تسلیحات نوین این تاکتیک برای مدت زمان زیادی موثر باقی نخواهد ماند، بدین منظور تجهیز این شناور ها به سامانه های هشدار دهند و اخلال گر، تجهیزات soft kill و hard kill مناسب ضروری ست. اگرچه ایجاد پدافند دریا پایه دوربرد نیاز به شناور های بزرگتر با توان حمل رادار ها و موشک های بزرگ و سنگین دارد که ساختشان برای ایران به شدت هزینه و زمان بر است، ولی با توسعه نسلی جدیری از شناور های مناسب کوچک و چابک و البته در تعداد بالا می توان پوشش محدوده های وسیع را به واسطه ی واحد های پر تعداد با تحرک بالا که بدون نیاز به توقف توان شناسایی و درگیری با اهداف را دارند اجرا کرد. البته در نهایت جهت حضور در آب های دوردست ایران به ناو های چند هزار تنی با توان پدافند هوایی دوربرد نیازمند است ولی این نقش را در محدوده ی خلیج فارس و تنگه هرمز می توان با تعداد شناور های با تناژ 300 تن و کمتر و تجهیز به تعداد بالای موشک های کوتاه برد با برد 12 تا حداکثر 30 کیلومتر ایفا کرد. بکار گیری هم زمان شناور های بزرگ تر با توان حمل موشک های ضد کشتی دوربرد و پهپاد های کلاس MALE و اجرای مانور های حساب شده و هماهنگ و نیز البته نقشی که جزایر در خلیج فارس به عنوان دژ های نظامی می توانند برای ایران بازی کنند بکارگیری این استراتژی را موثرتر و مرگبار تر می سازد.
  18. 1 پسندیده شده
    بازسازی هریر نیروی هوایی سلطنتی توسط یک کشاورز بریتانیایی
  19. 1 پسندیده شده
    غنیمت جدید ارتش ملی لیبی نیروهای ارتش ملی لیبی یک دستگاه خودرو زرهی Vuran متعلق به ارتش دولت وفاق لیبی را به شکل تقریبا سالم به غنیمت گرفته اند. خودرو Vuran یک خودرو تاکتیکی با پیکربندی 4x4 است که به وسیله شرکت ترکیه ای BMC تولید می شود. ترکیه برای حمایت از دولت وفاق لیبی تجهیزاتی مانند امرپ های kirpi وخودرو تاکتیکی Vuran را به این نیروها تحویل داده است. این تصویر مثال خوبی از نقش بازیگران خارجی در درگیرهای داخلی لیبی است. نیروهای ارتش ملی لیبی مجهز به خودروهای LT-79 (اهدای از طرف مصر یا امارت متحده عربی) در کنار خودرو تاکتیکی Vuran دولت وفاق لیبی (اهدای از طرف ترکیه) که به غنیمت گرفته اند ایستاده اند. به نظر میرسد خودرو تاکتیکی Vuran به شکل سالم به دست نیروهای ملی لیبی افتاده است. با توجه به تصاویر تمامی تجهیزات داخلی مانند سیستم های ارتباطی و مخابراتی ، صندلی ها و سیستم اطفا حریق آن نیز سالم است.احتمالا این خودرو به علت یک مشکلی فنی در جلوبندی ( اشکال در سیبک ) متوقف شده است. خدمه و سرنشین ها خودرو مجبور شده اند آن را سالم رها کنند. بخش جایگاه مسلسل کنترل از راه دور این خودرو خالی است و مشخص نیست کدام گروه درگیر این بخش را برداشته اند.
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله................ 17 ی ماه 1398 سه روز پیش گروه تروریستی الشباب سومالی در یک عملیات جسورانه در خاک کنیا ضربه ایی سخت به ارتش تروریستی آمریکا وارد کرد . 8 فرد مسلح در تاریکی شب پایگاه هوایی متشرک امریکا و کنیا در استان لامو (Lamu ) را مورد حمله قرار دادن. در این حملات حداقل 4 بالگرد و هواپیما منهدم شده ویا بشدت اسیب دیدن که3 فروند از آنها از جمله یک فروند C146متعلق به ارتش آمریکا بوده گفته شده یک هواپیما سنسا هم منهدم گشته است . گروه الشباب در بیانیه ایی امار هواگردهای منهدم شده را 7 عدد به همراه 3 خودرو زرهی اعلام کرده . نکته جالب تصرف شبه کامل پایگاه توسط گروه الشباب بوده به طوری که از داخل پایگاه تصاویری را ارسال کرده اند و حتی تا صبح هم درگیریها برای بازپس گیری این منطقه ادامه داشته . در این حملات تعداد ی سرباز کنیایی کشته وزخمی شده یک سرباز ارتش آمریکا و دو پیمانکار (مزدور ) آمریکایی هم به هلاکت رسیده اند بعد از چندین ساعت درگیری با کشته شدن 5 فرد مسلح و زخمی و اسارت گرفته شدن 3 تن دیگر درگیریها به پایان رسید
  21. 1 پسندیده شده
    برخی منابع از فرود یک فروند هواپیمای ایلوشین ۷۶ روسی در مناطق تحت کنترل خلیفه حفتر خبر می‌دهند. همچنین از استقرار گروهی از نظامیان مصری در پایگاه جفری ! خب ترکیه هم طرح دخالت در لیبی رو هم تصویب کرد ! در هر صورت ترکیه داره بیش از توان واقعی خودش عمل می‌کنه اما ارتباطات اردوغان با ترامپ ممکنه تأثیر داشته باشه ! در هرحال بازیگران اصلی طرف ارتش ملی مصر و امارات و عربستان هستن و شاید روس‌ها هم تمایل دارند بخشی از این بازی باشند ! روس‌ها با ترکیه منافع مشترکی ساختند اما دو عامل ممکنه روسیه رو برای ترکیه از اهمیت ساقط کنه یا اینکه این ارتباط رو تحت شعاع قرار بده و اون هم موفقیت ترکیه در مناقشه گازی شرق مدیترانه و دیگری ماهیت سیاسی ترکیه هست. در طرف دیگه ترکیه و قطر !! در کل اوضاع فعلاً به خلیفه حفتر پیش میره .. دفاع از طرابلس برای ترکیه هزینه های هنگفت داره ! اما بنظرم روسیه قادر به تثبیت موقعیت در لیبی نخواهد شد. در وجود رقبای قدرتمند که کنترل میدانی رو در دست دارند روسیه بازیگر اصلی و برجسته‌ای نیست. اگر ترکیه که خواب های زیادی برای سوریه دیده بخواهد در ازای لیبی ادلب رو تخلیه کنه هرچند که از اردوغان بعیده همچین خبطی اما اگر صورت بگیره یک حماقت خواهد بود.‌ در هرحال ترکیه با رفتار های گذشته‌ش و ساماندهی تروریست‌ها تصویر مثبتی از خودش نشون نداده . اما اگر شرایط جوری پیش بره که رودروی مصر و... قرار بگیره اوضاع خیلی جالب میشه. البته ممکنم هست که ترکیه در ادامه دچار دگرش در سیاست خارجی بشه مخصوصا اگه اردوغان دچار شکست بشه
  22. 1 پسندیده شده
    باید دید موتور موشک خرمشهر توانش چقدر اون وقت میتونیم درمورد ماهواره بر با توان بالاتر بحث کنیم اما به اعتقاد من باید به سراغ ساخت ماهواره بر با سوخت جامد بریم
  23. 1 پسندیده شده
    با سلام ابعاد موشک خرمشهر درست ذکر شده؟ چون تفاوتی بین قطر خرمشهر و عماد در تصویر وجود نداشته و با اینکه طول خرمشهر نزدیک به ۳۵درصد کوتاهتر است برد آن ۳۰۰کیلومتر از عماد بیشتر بوده و سرجنگی ان نیز ۳برابر
  24. 1 پسندیده شده
      نظر من اینه که این رادار با توجه به چرخشش کاربردی در هدف گیری نداره و صرفاً مختصاتی اولیه از هدف رو استخراج و تحویل واحد اپتیک میده.. نکته دیگه اینکه به نظرم رادارش با سوئیچ فرکانسی بیم رو در ارتفاع حرکت میده و چرخش مکانیکی هم که برا افق هست.. این سوئیچ فرکانسی برای کم کردن شدت مشکل چندمسیری که مساله اصلی در مقابله با کروز هست هم کاربرد داره..
  25. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان          به دیوی وحشی می ماند ، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزه هایش را برای نبرد ، راست می گیرد    پلوتارک ، در وصف صورتبندی رزمی  فالانکس ( فالانژ ) ، میانه های سال 100 میلادی