برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      3,109


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      5,269



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 15 فروردین 1399 در همه مناطق

  1. 9 پسندیده شده
    بسم الله.............. 15 فروردین 1399 نشان شکار تانک یک سریاز المانی در کنار شکار خود (تانک تی 34) در حین دریافت نشان تخریب تانک این نشان به پاس قدردانی از شجاعت و دلاوری سربازانی که بصورت مجزا وبا استفاده از سلاح های ضد زره انفرادی تانکها را منهدم میکردن در 9 مارس 1942 (18 اسفند 1320) به پشنهاد آدلف هیتلر توسط ارتش آلمان نازی طراحی شد . با وجود طراحی این جایزه در سال 1942 اما بازه زمانی تهاجم به شوروی در قالب عملیات بارباروسا 22 ژوئن 1941 به بعد شامل دریافت این نشان نیز افتخار میشد. پیش از این نیروهای که اقدام به تخریب ادوات زرهی دشمن به صورت انفرادی میکردن مانند سایر نیروها نشان افتخار عمومی یورش را دریافت میکردن که از 1942 تنها شکارچیان تانکهای دشمن این جایزه ( نشان تخرب تانک ) را دریافت میکردن نشان یورش + یک سرباز آلمانی که بوسیله خرج های ضد زره یک تانک تی 34 را منهدم کرده است این نشان شامل تصویرفلزی یک تانک پانزر چهار مدل دی( PANZER IV Ausf. D) به ابعاد 42 در 18 م م بوده که بروی روبان نقره ایی رنگی به ابعاد 88 در 33 م م متر نقش بسته بود رنگ خود تانک پانزر هم سیاه بوده هر علامت نشان دهنده انهدام یک تانک بوده که برروی بازوی سمت راست شکارچی تانک نصب میشد با گذشت زمان وطول کشیدن درگیریها در جبهه های نبرد وافزایش یافتن شمار دریافت کنندگان وهمچنین تعداد تانک های منهدم شده نشان طلایی تخرب تانک طراحی شد . این نشان در همان ابعاد نشان نقره ایی بوده با این تفاوت که رنگ تانک پانزرهم طلایی بوده هر نشان طلایی نشان دهنده پنچ شکار تایید شده بوده . در اوایل جنگ سلاح های انفرادی ضد زره شامل ادواتی از قبیل نارنجک های و خرج های انفجاری ضد زره کوکتل مولوتف مین های چسبان و مین های انفجاری ضد تانک ونارنجک های تفنگی میشد که از سال 1943 سلاح های ضد زره پرتاب شونده پانزر فاست وپانزر شرک نیز شامل این ادوات میشد . در مجموع 18400 نشان نقره ایی و 400 نشان طلایی انهدام تانک در ورماخت ووافن اس اس اهدا شد هر چند به نقل از ژنرال گودریان عنوان شده است که تا پایان ماه می 1944 10 هزار نشان انهدام تانک و در مجموع 14 هزار نشان تا پایان جنگ به سربازان آلمانی اهدا شده است یک افسر زرهی آلمانی با سه شکار تایید شده !!!!! پیتر کیزگن از شکارچیان تانک در حین اموزش سربازان المانی با پانزر فاوست تکخال ها وینرز گونتر مشهور ترین شکارچ ادوات زرهی درارتش آلمان نازی سروان وینرز گونتر با 21 شکار تایید شده است . که شامل 4 علامت طلایی و 3 علامت نقره ایی بروی بازوی راست خود بوده سروان وینرز بعد از جنگ جهانی دوم هم در خدمت ارتش جدید المان در آمد و تا درجه سرهنگی هم ارتقا پیدا کرد آندینگ فردریش شهرت ستوان فردریش بیشتر به خاطر نبرد شبانه در دهکده آلمانی استدنسناست . در 14 آوریل 1945 واحدهای آلمانی با تیپ 227 ارتش انگلستان را در اطراف تپه های این روستا درگیر میشوند . ستوان فردریش با سایر هم رزمان خود در حال عزیمت به این منطقه بوده که به صورت اتفاقی یک خودرو پر از پانزر فاست را در مسیر مشاهده میکنند با تجهیز شدن به این سلاح به همراه واحدهای زرهی در نبرد مشارکت میکنند فردریش در ان روز موفق شد6 تانک و 5 خودرو زرهی انگلیسی را منهدم کرد نشان های فردریش شامل 3 علامت طلایی و 3 علامت نقره ایی است آدولف پیچل با 11 شکار تایید شده پیچل عضو لشگر دوم زرهی داس رایش در ماه های سپتامبر و نوامبر 1943 حداقل 7 تانک ارتش سرخ را در نبردهای نزدیک منهدم کرده بود تا پایان جنگ امار خود را به 11 شکار تایید شده رساند یوجن والوت با 10 شکار تایید شده یوجین والوت عضو لشگر 33 مکانیزه داوطلبان فرانسوی وافن اس اس بوده . که تبحر خاصی در استفاده از سلاح های ضد زره داشت . بیشتر شهرت والوت مربوط به نبرد برلین است جایی که در کنار 350 نفر دیگری به صورت داوطلبانه در نبرد برلین شرکت کردن . والوت درابتدای نبرد برلین دو تانک و در روز 28 آوریل 6 تانک دیگر ارتش سرخ را با پانزر فاست شکار میکند خود والوت در 2 می 1945 توسط تک تیراندازان ارتش سرخ کشته میشود وال گوستاو با 9 شکار تایید شده در یک روز سروان گستاو همانند آندینگ فردریش در نبد استدنسن در خاک آلمان حضور داشت و در روزهای 14 و 15 آوریل 1945 موفق شد 9 دستگاه تانک انگلیسی را شکار کند سرهنگ دورپمن با 9 شکار تایید شده شهرت سرهنگ دورپمن بیشتر به خاطر شکار 5 دستگاه تانک آمریکایی در 12 جولای 1944 است در این روز دورپمن موفق شدن 5 دستگاه تانک آمریکایی را منهدم کند هر چند خود سرهنگ از ناحیه ران بشدت آسیب دید. در مجموع سرهنگ دورپمن موفق به شکار 9 تانک دشمن شد. ستوتزل نوپموک با 7 شکار تایید شد ه در یک روز سرجوخه نوپموک در روز های 14 و 15 آوریل 1945 در نزدیکی روستای استدنسن به وسیله پانزر فاست 7 تانک انگلیسی و چندین خودرو زرهی وترابری ارتش انگلستان را منهدم کرد ( انگلستان امار شکار ادوات خود را در نبرد استدنسن کمتر از رقم های اعلام شده توسط آلمانی ها می داند .حداقل امار اعلامی 30 تانک چرچیل ودهها خودرو زرهی و ترابری است انگلیسی ها هم مدعی شکار ویا به غنیمت گرفت 10 تا 14 تانک و 7 خودر زرهی آلمانی در این نبرد هستن هر چند المانی ها مدعی شکار تعداد فروانی از ادوات زرهی انگلیسی ها هستن ) فینک ژوزف با 7 شکار تایید شده در یک روز در سپتامبر 1944 در دشت آلزاس فرانسه فیک ژوزف رکورد جالبی را از خود ثبت کرد در این روز موفق شد 7 دستگاه تانک شرمن را در 24 ساعت منهدم کند . به گفته خود وی در ابتدا دو تانک شرمن را یکی در فاصله 6 متری از ناحیه موتور ودیگری را از 15 متری به وسیله پانزر فاست مورد هدف قرار داده وخدمه هر دو تانک کشته شدن چند ساعت بعد در حالی که تنها دو متر با تانک شرمن دیگری فاصله داشت در یک دوئل تمام عیاربعد از عدم اصابت گلوله های تانک به وی با یک پانزر فاست دیگر این تانک را هم کاملا منهدم کرد یک تانک دیگر در حالی که پشت یک سنگ قبر پنهان شده بود را هم شکار کرد وسه تانک دیگر را درحالی که آمریکایی ها با پشتیبانی زرهی قصد تصرف قبرستان را داشتن به لیست شکارهای خود افزود یوهانس ماتیاس با 7 شکار تایید شد هدر یک روز ستوان ماتیاس بر خلاف اکثر شکارچیان تانک نه بوسیله پرتابه های ضد زره بلکه بوسیله مینهای ضد تانک موفق به شکار 7 تانک متفقین در نبرد مونت کاسینو ایتالیا شد بیور هرمان با 6 شکار تایید شده در یک روز سروان هرمان در حالی که فرماندهی یک گردان را بر عهده داشت در نبردی در نزدیکی روستای اوجسی در لهستان در 24 ساعت موفق شد 6 تانک ارتش سرخ را منهدم کند منابع : https://military.wikia.org/wiki/Tank_Destruction_Badge https://www.tracesofwar.com/ https://www.wehrmacht-awards.com/war_badges/heer/single_tank.htm
  2. 7 پسندیده شده
    ضمن تشکر از شما؛ البته طبیعتاً نبرد مسکو درصورت موفقیت به دستیابی به «شهر مسکو» بسیار متفاوت می شد از نبرد استالینگراد؛ به چند دلیل مشخص : 1- گروه ارتش های مرکز (که به مسکو حمله نمود) قدرتمندترین ارتش ها (بخصوص لشکرهای زرهی) را در اختیار داشتند و اینطور نبود که بخشی از گروه ارتش، متشکل از ارتش های متحدین آلمان (رومانی، مجارستان و ایتالیا و نیز یگان های داوطلب از کشورهای دیگر) باشند. طبیعتاً نحوه جنگیدن، توان و استعداد نظامی و نیز تجهیزات ایشان با یکدیگر قابل مقایسه نبود. 2- در نبرد استالینگراد، شهر همواره با تخلیه قوای تازه نفس به تجدید قوا می پرداخت و سیر جریان نیروهای کمکی هیچ وقت (حتی یک روز) قطع نشد. در حالی که طرح برای نبرد مسکو، محاصره شهر از دو طرف بود که وقتی این اتفاق می افتاد، شهر بصورت یک پاکت بزرگ در می آمد و تنها از طریق پل هوایی یا ضد حمله عظیم از شرق امکان دستیابی به آن فراهم می شد که در آن تاریخ شوروی امکان انجام هیچ یک از دو مورد را نداشت. ضمن اینکه بخش عمده ای از توان نظامی ارتش شوروی در شهر قرار داشت. 3- در نبرد استالینگراد اگرچه آلمان در ابتدا، برتری هوایی داشت، اما به مرور و با افزایش تلفات هوایی آلمان و نیز افزایش تولیدات هوایی شوروی، کم کم این برتری هوایی از بین رفت. در حالی که لوفت وافه در سال 41 در قدرتمندترین حالت خود قرار داشت. 4- در نبرد استالینگراد هم گروه ارتش های B و بخصوص ارتش ششم، تقریباً شهر را به تسخیر درآوردند و تنها سه نقطه باقی مانده بود که آن هم بالاخره گرفتنی بود. علت شکست در تسخیر استالینگراد، عملیات اورانوس بود که از روز 19 نوامبر آغاز و تا 23 نوامبر از دهها کیلومتر دورتر از شهر، بیش از 1 میلیون سرباز مجهز و تازه نفس روسی با کوبیدن جناحین بی دفاع آلمان (که دست همان قوای متحدین آلمان بود)، شهر را به طور کامل دور زده و پشت نیروهای آلمانی درآمدند و مسیر لجستیک و دسترسی زمینی آن را بستند. در حالی که فقط با نبرد وحشتناک مسکو و البته نبردهای فاجعه بار قبلی (از لحاظ تلفات و اسیر)، ارتش شوروی به یک دهم توان خود رسیده بود و ابداً امکان انجام آفندی به چنین عظمت را نداشت. رجوع به خاطرات مارشال ژوکوف به ما نشان می دهد که بعضاً حتی در تأمین 200 تانک برای ضد حمله و بازپس گیری شهرهای اطراف مسکو (که قابلیت دفاعی شوروی را بیشتر تأمین کند) هم عاجز بودند. لذا درصورت محاصره شهر، امکان نجات آن با عملیاتی مشابه عملیات اورانوس، حداقل در سال 41 که سهل است، تا پایان سال 42 هم قابل تصور نبود. 5- ممکن است در مقابل عرض بنده در بند 4، از ضد حمله زمستانی (که از 5 دسامبر آغاز و تا 7 می سال 42 ادامه داشت) یاد کنید. اما اولاً اساساً ضدحمله زمستانی هم با استفاده از قوای شرق و البته همراه با تلفات بسیار سنگین انجام گرفت؛ آن هم زمانی که آلمان ها از دستیابی به شهر محروم شده و ناچار به عقب نشینی از مواضع تثبیت نشده خود بودند؛ والا در برخورد با مواضع تثبیت شده و استحکامات و زمین های مسلح، از آن نیروها نیز کاری ساخته نبود. ثانیاً بخش عمده ای از قوایی که ضد حمله می زدن فاقد تسلیحات و تجهیزات سنگین بودند و به قول برادر @jalilnoori جلیل، اگر بخواهیم مصداقی را برای حملات (به قول برادر @SAEID سعید) گله ای در نظر بگیریم، دقیقاً ضد حمله زمستانی را باید مثال بزنیم. در این نبرد (برخلاف دیگر نبردهای شوروی)، ارتش سرخ کمبود تجهیزاتش رو با استفاده از نیروی انسانی بیشتر و سرعت عمل پوشش داد و البته همانطور که عرض شد شانسی که داشت این بود که آلمان ها به دلیل نداشتن مواضع دفاعی مناسب، خیلی قادر به حفظ زمین ها نبودند و هرجا که موضع دفاعی قدرتمندی داشتند، به سادگی قوای مقابل را پس زدند. ان شاءالله به زودی در مستندی مستقل، برنامه شوروی برای موفقیت در نبرد در کمپین زمستانی و علت شکست آن، به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت (البته زمان آن را جناب @MR9 می داند و بس! ). در مجموع به نظر بنده، قیاس بین استالینگراد و مسکو، به دلایلی که عرض شد و البته بسیاری دیگر از دلایلی که عرض نشد، قیاس صحیحی نیست. کما اینکه در نبردهای جنگ جهانی دوم، گاهاً هفته ها و حتی روزها، در سرنوشت یک جنگ تأثیری جبران ناپذیر داشت و بسیار می شد تأخیر / تسریع در انجام یک عملیات، سرنوشت جنگ ها را تغییر دهد. چه بهتر که دوستان بزرگوارم که به تحلیل این وقایع می پردازند، با نگاهی جامع به ماجرا از تمامی جنبه های مختلف، به تحلیل امر بپردازند. والا یک جانبه دیدن ماجرا و یا قیاس های وقایع بدون توجه به ظرف زمانی، امکانات طرفین، موقعیت جغرافیایی، خطوط لجستیکی، وضعیت زمین، وضعیت آب و هوا و بسیاری از مسائل دیگر، تنها به نتیجه گیری و تحلیل غلط منجر خواهد شد. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پ.ن : البته تمام مواردی که عرض شد، به معنی پذیرش طرح برادر سعید نیست. چرا که من در مباحثه در محیط «بروزرسانی» (که زحمت پیاده سازی آن را جناب @MR9 کشیدند)، دلایل خودم را برای چرایی عدم امکان لشکرکشی به مسکو از اسمولنسک، بدون تأمین جناحین راست و چپ بطور کامل عرض کردم و اساساً معتقدم حمله به مسکو بدون موفقیت در کیف و نیز تأمین جناح چپ (و کمک به گروه ارتش های شمال)، امکان پذیر نبود. در انتها به دوستان گرامی توصیه می کنم که مستندهایی که در این تاپیک، جناب @MR9 زحمت کشیده و قرار می دهند را به دقت و چند باره مورد بررسی قرار دهید. بسیاری از نکاتی که عرض شد و نکاتی که مدنظر شماست، در این تصاویر بوضوح قابل مشاهده است.
  3. 4 پسندیده شده
    به نام خدا https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Ftwitter.com%2Fgatesfoundation%2Fstatus%2F584400185138290688&psig=AOvVaw2stLAH4KdjeoqtD0Bfp_02&ust=1585936059025000&source=images&cd=vfe&ved=2ahUKEwj-1d-spsroAhXD1-AKHd4mDYoQjRx6BAgAEAc در مارس 2015، بیل گیتس (Bill Gates) سخنرانی در بنیاد TED ایراد کرد. عنوان این سخنرانی این بود: شیوع بعدی، ما آماده نیستیم. متنی که در زیر می خوانید، از این سخنرانی اقتباس شده است. وی در این سخنرانی کوتاه، شرح می دهد که تهدیدی که در دهه های بعد دنیا را تهدید می کند، یک اپیدمی خواهد بود. اپیدمی که اگر علایمی شبیه به انفولنزای اسپانیایی-سرایت بالا- داشته باشد،هزینه های بسیار بالایی بر جامعه بشری تحمیل خواد کرد. مردم زیادی نیز جان خود را از دست خواد داد. نکته ی جالبی که وی در این سخنرانی به آن اشاره می کند، استفاده از نیروهای نظامی جهت جلوگیری از چنین اپیدمی خواد بود. بحث در این مورد بسیار ضروری است.نتیجه گیری در این مورد را به شما واگذار می کنم تا دلایل را دریابید.شاید از دل این مباحث، برنامه ای جامع و مدون برای آماده سازی در دوره های بعد بیرون اید. این آمادگی نه تنها در برابر یک اپیدمی، بلکه در برابر بلایای طبیعی نیز می تواند بسیار موثر باشد. زمانی که بچه بودم، تهدیدی که ما را تهدید می کرد جنگ هسته ای بود. به همین خاطر همیشه بشکه ای در زیرزمین وجود داشت که پر از مواد غذایی و آب بود. در صورت وقوع جنگ هسته ای، مردم می بایست در پناهگاه گاهی زیرزمینی پناه می گرفتند و از مواد داخل بشکه تغذیه می کردند. چهره بعدی یک فاجعه جهانی اینگونه نخواهد بودبلکه این گونه خواهد بود اگر چیزی بتواند باعث مرگ چندین میلیون نفر در دهه های بعد شود، نه یک جنگ، بلکه به احتمال بسیار بالا یک ویروس با میزان سرایت بسیار بالا است. نه موشک، بلکه میکروب. یکی از دلایل این امر این است که ما در بازدارندگی هسته ای سرمایه گذاری هنگفتی انجام داده ایم. در حالی که سرمایه گذاری بسیار اندکی روی سیستمی که بتواند یک اپدیمی را متوقف کند صورت گرفته است. ما برای اپدیمی بعدی آماده نیستیم. بگذارید نگاهی به ابولا بندازیم. مشکلی در مورد ابولا وجود داشت، کارکرد بد یک سیستم نبود، بلکه مشکل این بود که اصلا سیستمی وجود نداشت. ما گروهی از اپیدمولوژی شناسانی نداشتیم تا به منظقه اعزام شوند و ابولا را بررسی کنند. این گروه می بایستی ویروس را بررسی می کردند تا بفهمند چه مقدار گسترش یافته است. گزارشات کارشناسان روی کاغذ منتشر شدند. این گزارشات خیلی دیر آماده شدند تا به صورت انلاین منتشر شوند و اغلب نیز بسیار نادرست و غیر دقیق بودند.تیم پزشکی اماده ای وجود نداشت تا به منطقه اعزام شوند. ما راهی برای اماده سازی این گروه نداشتیم. ما در اماده سازی داوطلبان برای اعزام بسیار کند عمل کردیم. در یک اپیدمی بزرگ، ما به صدها هزار نفر از کارکنان نیاز داریم. کسی نبود تا در مورد روش های درمانی تحقیق کند. کسی نبود تا در مورد روش تشخیص جست و جو کند تا بفهمد به چه ابزاری نیاز هست. به عنوان مثال ما می توانستیم خون بیماران را ازمایش کرده، و آن شده را به مردم تزریق کنیم تا از آنها حفاظت کنیم. اما این امر هرگز ازمایش نشد. بسیاری از کار ها انجام نشد. این مسائل یک شکست جهانی است. به سازمان بهداشت جهانی ((WHO بودجه تزریق می شود تا بر اپیدمی ها نظارت کند اما نه اینکه این راه حل ها را اجرا کند. در فیلم های سینمایی همه چیز متفاوت است. گروهای از اپیدمولوژی شناسان خوش قیافه هستند که آماده کار هستند. آنها وارد صحنه می شوند و همه چیز حل می شود. اما این تنها هالیوود است. شکست در آماده سازی ما می تواند وخامت اوضاع در اپیدمی بعدی را مشخص کند. بگذارید نگاهی به پیشرفت ابولا در طول یک سال بیندازیم. 10 هزار نفر در سه کشور افریقایی ظرف مدت 428 روز جان باختند. سه دلیل وجود دارد که چرا آمار جان باختگان بیشتر نشد. دلیل اول این است کارهای خارق العاده و قهرمانانه ی زیادی توسط تیم پزشکی و درمانی صورت گرفت. آنها مبتلایان را پیدا کرده و از گسترش عفونت بیشتر جلوگیری کردند. دلیل دوم ماهیت ویروس بود. ابولا از طریق هوا منتقل نمی شود. زمانی که شما ناقل بیماری هستید، اکثر افراد آن قدر بیمار هستند که مجبورند در بستر بمانند. دلیل سوم این است که ویروس در بسیاری از مناطق شهری گسترش نیافت. و این مسئله کاملا شانسی بود. اگر ویروس در مناطق شهری گسترش می یافت، آمار مبتلایان بسیار بیشتر از این می بود. بنابراین دفعه بعد ممکن است ما این قدرها خوش شانس نباشیم. ممکن است مردم در عین مبتلا بودن به بیماری حال عمومی خوبی داشته باشند. این افراد ممکن است سوار هواپیما شوند، وارد بازار شوند و.... منبع ویروس اپیدمی بعدی می تواند عامل طبیعی یا بیوتروریسم باشد. عوامل مختلفی وجود دارند که می توانند اپیدمی بعدی را هزاران برابر بدتر کنند. بزارید نگاهی به یک ویروس مدل بیندازیم که همانند انفولانزای اسپانیایی از طریق هوا منطقل می شود. این ویروس بسیار بسیار سریع منتقل می شود. ملاحضه می کنید که حدود 30 میلیون نفر بر اثر این ویروس در کمتر از یک سال خواهند مرد. این مشکل کاملا جدی است. ما باید در مورد آن کاملا نگران باشیم. اما ما می توانین تیم واکنش خوبی ایجاد کنیم. ما می توانیم از مزایای علم و تکنولوژی استفاده کنیم. ما تلفن های همراه را داریم. می توانیم از عامه مردم اطلاعات به دست آوریم و به آنها اطلاعات لازم را منتقل کنیم. ما نقشه های ماهواره ای را داریم که با استفاده از آنها می توانیم بفهمیم مردم کجا هستند و به کجا می روند. ما پیشرفت های خوبی در بیولوژی داریم که می تواند راه خوبی به سمت پیدا کردن درمن یا واکسن باز کند. ما ابزار لازم را در اختیار داریم، اما این ابزار باید وارد سیستم سلامت جهانی شود. ما به آماده شدن نیاز داریم. بهترین درس برای مقابله با یک اپیدمی را می توان از آماده شدن برای جنگ به دست آورد. ما سربازانی داریم که همیشه آماده اعزام به میدان نبرد هستند. ما ذخایر (قوای احتیاط) داریم که می توانی در حد گسترده ای به کار بگیریم. ناتو NATO یک واحد سیار دارد که می تواند بسیار سریع در منطقه مورد نظرش مستقر شود. ناتو تمرینات زیادی صورت می دهد تا مطمئن شود سربازان به خوبی آموزش دیده اند،مفاهیم لجستیک، فرکانس رادیویی مشابه و سوخت را به خوبی درک کرده اند. آنها کاملا اماده اند تا کار درست را در زمان درست انجام دهند. اینها کارهایی هستند که برای مقابله با یک اپیدمی نیاز به انجام آن داریم. اما نقاط کلیدی چه هستند. اول؛ ما نیاز به سیستم سلامت قوی در کشورهای فقیر داریم. در این کشورها مادران می توانند فزندان خود را به سلامت به دنیا اورند. کودکان تمامی واکسن های مورد نیاز را دریافت می کنند. و مهم تر از همه، یک اپیدمی را به سرعت شناسایی می کنیم. دوم، ما به یک نیروی پزشکی احتیاط (Medical Reserve Corp) نیاز داریم. نیروهای زیادی که آموزش لازم را دیده اند، سابفه و تجربه خوبی دارند، و توجیه شده اند تا به منطقه اعزام شوند. سوم، این افراد آماده باید با نیروهای نظامی ترکیب شوند. باید از ظرفیت نقل و انتفال سریع ارتش، لجستیک و پاکسازی منطقه نیروهای نظامی استفاده کنیم.چهارم، شبیه سازی (Germ Game) باید صورت گیرد. ما باید نقاط ضعف شناسایی شود. بار آخری که چنین شبیه سازی در امریکا صورت گرفت سال 2001 بود. این مورد نتایج خوبی در پی نداشت. در نهایت، ما به پیشرفت های بیشتر در زمینه ی تحقیقات، تشخیص، درمان و ساخت واکسن نیاز داریم. من تخمین درستی از بودجه این اقدامات ندارم. اما اطمینان دارم که در برابر خسارت های احتمالی که اپیدمی بعدی ایجاد خواهد کرد، معقول وناچیز خواهد بود. بانک جهانی تخمین می زند که اگر یک اپیدمی انفلانزای جهانی ((Global Flu Epidemic رخ دهد، دارایی جهانی 3 تریلیون دلار افت خواهد کرد. میلیون ها میلیون نفر نیز خواهند مرد. فواید این سرمایه گذاری ها فراتر از تنها آمادگی در برابر یک اپیدمی خواهد بود. کاهش بیماری ها، افزایش بهره وری، بهبود برابری سلامت و....دنیا را به مکانی امن تر و عادلانه تبدیل خواهد کرد. این مسئله باید در اولویت قرار گیرد. نیازی به وحشت نیست. نیازی نیست تا مواد غذایی و بهداتشی را در زیر زمین منزل انبار کرد. اما نیاز به انجام کار است زیرا زمان به نفع ما نیست. اگر تنها یک نکته مثبت از اپیدمی ابولا حاصل شده باشد، ایجاد نگرانی اولیه یا یک زنگ بیدارباش برای اماده شدن است. اگر امروز شروع کنیم، می توانیم برای اپیدمی بعدی آماده باشیم. منبع: مترجم: محمد رجبعلی پ.ن: 1. حقیر رو از نظارت خود بهره مند کنید. 2.در صورتی که موضوعی برای تاپیک شدن و بحث در سایت سراغ دارید، لطفا معرفی کنید. 3. اکانت گالری رو مدت ها پیش گم کردم. با عرض شرمندگی، مدیران ارجمند زحمت عکس و زیباسازی تاپیک رو بکشید. 4. از دوست و استاد بزرگوار جناب MR9 خواهش می کنم هر جایی از متن را که صلاح می بینند، برجسته کنند. 5. لطفا این تاپیک رو در تاپیک جامع کرونا ادقام نکنید. با تشکر شادی ارواح مطهر شهدا صلواتی عنایت کنید.
  4. 2 پسندیده شده
    در مورد عراق حالا به یک نکته باید توجه کرد، آمریکا با همین جنجالهاش اون هم در اوج درخواست گروه های لااقل شیعی برای اخراج از عراق نه تنها خارج نشد بلکه سیستم های دفاعی موشکی را هم نصب کرد. حالا این سیستم ها علاوه بر بازطراحی پلنهای تهاجمی/تدافعی ما حتی احتمالا در رابطه با سرزمین های اشغالی (بسته به انواع نصب رادار و پدافند و سیستم ارتباطی و ...) یک اعتماد به نفس هم قطعا در ترامپ ایجاد کرده که اینبار اگر تهاجمی هم بشه پاسخ ایران ضرری نخواهد داشت حتی در حد تروما!! سخنگوی سنتکام گفته در مورد وضعیت جاری سیستم ها و زمان نلاین شدنشون هیچ توضیحی نخواهیم داد من بعد و خب این یک چالش جدید برای ما هست. این بار در سناریوی احتمالی یک پاسخ موشکی به تنهایی کافی نیست و باید از حالا فکری برای این میهمان ناخوانده در عراق کرد. هر چند نزدیکی به مرز و حضور نیروهایی در خاک عراق میتونه اگر شرایط اینبار هم تحمیل شد در یک حرکت هماهنگ کمک موثری باشه. ولی وقتش هست که به سمت سلاح های خاص بریم. امریکا تا وقتی خاک سرزمینش تهدید نشه همینقدر قلدر و زورگو و مهاجم نسبت به کشورهایی که توان بالقوه این تهدید را ندارند باقی خواهد موند.
  5. 2 پسندیده شده
    به نظرم دوستان در تحلیل هایی که می کنند 2 تا نکته را مد نظر داشته باشند 1:میزان مشارکت پایین تر مردم در انتخابات مجلس نسبت به سایر انتخابات ها و این خود سیگنالی است مبنی بر نارضایتی داخلی و احتمال اینکه مردم پشت حکومت را در جنگ خالی کنند . 2:چه بخواهیم و چه نخواهیم قبول کنیم ، آمریکا بابت ترور سردار سلیمانی هزینه های مادی و معنوی داده و قطعاً آمریکا بابت هر چیزی هزینه میکنه از قبلش باید 10 برابر برداشت کنه و اگر غیر از این باشه ترور سردار سلیمانی کار بیهوده ای بوده که به نظر این چنین نمیاد ، عقل ناقص بنده میگه که ترور سردار سلیمانی شروع داستان بود و باید منتظر اتفاقات تلخ تری باشیم ...
  6. 2 پسندیده شده
    خط زمانی جنگ در جبهه شرق - 1942 سال 1942 برای ارتش سرخ ، سالی به غایت متفاوت بود . روسها که تا این زمان ضربات به نسبت خرد کننده ای را از ورماخت دریافت کرده بودند ، به این باور رسیدند که برای شکست ماشین جنگی آلمان نیازمند کار ، تلاش و برنامه ریزی بیشتری هستند . به همین دلیل ، تلاش خود را بر تولید سلاح و مهمات و بسیج انسانی خود متمرکز نمودند . در این خصوص ، تا یکم ماه مه 1942 ، ارتش سرخ نزدیک به 5500000 سرباز / درجه دار و افسر ، 43640 قبضه توپ و خمپاره انداز ، 1220 قبضه موشک انداز ، 4065 دستگاه تانک و 3160 فروند هواپیما را به میدانهای نبرد گسیل داشته و برای اولین بار ، اسکادرانهای بمب افکن های دور پرواز نیروی هوایی تشکیل شدند. در شش ماه نخست سال 1942 ، تولید مسلسلهای سنگین و توپهای ضدزره در مقایسه با شش ماه آخر سال 1941 ، نزدیک به 6 برابر شده بود و این رقم برای توپخانه ، به چیزی در حدود 80 درصد و برای تانک ، 130 درصد می رسید . به همین دلیل استاوکا ( ستاد ارتش شوروی ) تصمیم گرفت تا در چندین محور ، شامل لنینگراد ، دمیانسک ، اسمولنسک ، لگوف-کورسک ، خارکف و کریمه دست به حمله متقابل زند . اما اشتباه روسها در این بود که عملیات طراحی شده آنها نیازمند همکاری متفقین غربی بواسطه بازکردن یک جبهه جدید در غرب اروپا به منظور تقسیم توان ورماخت بود ، در حالی که حداقل تا این زمان ( 1942) نه ایالات متحده و نه بریتانیا ، توان و اراده لازم برای نیل به این هدف را نداشتند . از سوی دیگر ، ورماخت نیز با جمع آوری تمام توان خود ، یک تهاجم سرتاسری را در دستور کار خود قرار داد تا جنگ را در انتهای سال 1942 به پایان برساند . نقطه تمرکز OKW در روسیه ، جبهه جنوبی روسیه و تسلط بر قفقاز و مناطق بخش فوقانی ولگا بود که در عین فلج کردن صنایع نظامی اتحاد شوروی ، جریان سوخت به ارتش مکانیزه آلمان را تضمین نماید و در عین حال ، ترکها را تشویق به ورود به جنگ به نفع آلمان نماید . برای نیل به این منظور ، سازمان رزم ورماخت در جبهه شرقی به 6200000 هزارسرباز ، 43000 قبضه توپ ، 3230 دستگاه تانک و 3400 فروند هواپیما ارتقاء پیدا نمود . به مانند ویدئوی قبلی ، زحمت اصلی این بخش نیز بر عهده برادران عزیز ، جنابان @mostafa_by و @jalilnoori است و بنده هم وظیفه ویرایش نهایی متن را بر عهده داشتم . انشا . این روند در میلیتاری همچنان ادامه داشته باشد. لینک آپارات // خط زمانی جنگ در جبهه شرق ، 1942 برای بحث در این خصوص نبرد آلمان-شوروی در جنگ جهانی دوم پی نوشت : به طور قطع ، این مجموعه خالی از نقص نخواهد بود ، طبیعتا از دوستان نکته بین درخواست می شود ،نواقص و مشکلات را متذکر شوند . صرفا" برای بزرگترین انجمن بررسی های نظامی وب فارسی MILITARY.IR
  7. 2 پسندیده شده
    بسم الله.............. 2 فرودین 1399 بخش چهارم و پایانی بعد از تسلیم آلمان تیم تحقیقاتی و سازنده پانزر فاست به اسارت آمریکایی ها در امده و به خاک این کشور منتقل شدن . کار بروی پانزر فاست 250 ادامه پیدا کرد با وجود تولید چند پیش نمونه اما نتایج امریکایی ها را تحت تاثیر قرار نمی داد و آنها همچنان به بازوکا دل خوش کرده بودن . اما این تحقیقات و تولید پیش نمونه ها بعدآ پایه واساس ساخت راکت انداز پانزر فاست 44 آلمان غربی در سال 1960 شد PzF_44 اما شوروی هم که در طول جنگ وجود سلاح های انفرادی ضد زره ( به غیر از بازوکا های اهدایی امریکایی ها ) ساخت خود را بشدت مورد نیاز میدانست دست بکار شد. در سال 1944 روسها با الگو برداری از پانزر فاست و صد البته با تکیه بر طرح های بومی کار بروی نمونه ایی شبیه به پانزر فاست 250 را اغاز کردن این نمونه کلاهکی با کالیبر 70 میلی متری را پرتاب میکرد طول سلاح یک مترو وقطر داخلی 30 میلی متر بود در ابتدای کار نام LPG44 را بر خود گرفت دارای بردی در حدود 75 متر طول سلاح بدون راکت 1000 میلی متر وزن خالی 1.6 کیلوگرم سرعت اولیه 45 متر بر ثانیه و توان نفوذ 150 میلی متر زره و قابلیت بارگذاری مجدد را هم داشت . طبق برنامه ریزی این سلاح که اکنون آر پی جی 1 نام گذاری شده بود قرار شد از اوایل سال 1945 وارد خط تولید شود اما با پایان جنگ هرگز به خط تولید نرسیده اما همچنان روسها کار را بروی توسعه آر پی جی 1 ادامه دادن . با دست یابی روسها به نقشهای پانزر فاست 250 انها موفق شدن برخی از مشکلات آرپی جی 1 را بر طرف کنند . ارپی جی1 دارای اصالت روسی بوده و مهندسی معکوس ویا کپی از روی پانزر فاست 250 نبود وبلکه روسها با استفاده از مدلهای پانزر فاست بخصوص 250 به بر طرف کردن ایرادات طرح خود پرداختن این تحقیق وتوسعه تا 1948 ادامه داشت که در نهایت منجر به تولد آر پی جی دو گشت . سلاحی پیشرفته وساده که با وزن خالی 2.8 کیلو گرم و وزن راکت1.85 در برابر وزن 7.5 کیلوگرمی پانزر فاست 250بسیار سبکتر بوده اما تنها 200 میلی متر توان نفوذ در زره را داشته و برد موثر 100 و حداکثر 150 متر اختلاف فاحشی با برد پانزر فاست 250 داشت (تازه بعد از 3 سال تحقیق ) آرپی جی 1 آرپی جی2 به غیر از مدلهای گفته شده آلمان ها طبق برنامه ریزی ها قرار بود چند گونه کاملا متفاوت از پانزر فاست را وارد خط تولید کنند Splitterfaust که سلاحی بر علیه نفرات پیاده دشمن بوده سرجنگی ترکش زا اما دارای یک فیوز زمانی که بروی هوا منفجر شده و منطقه وسیعی را پوشش میداد Brandfaust چون که راکتهای متعارف دربرخی مواقع تنها صدماتی به تانک وارد کرده ویا باعث کشته وزخمی شدن خدمه تانک می شود و با جایگزینی خدمه ویا تعمیر تانک دوباره زرهپوش در مدت زمان نه چندان زیاد وارد چرخه عملیاتی میشد آلمانی ها .این مدل را برای انهدام کامل تانکهای دشمن در دست تحقیق قرار دادن برند فاست دارای مواد آتش زا بود که بعد از شکافتن زره سبب مشتعل شدن داخل زرهپوش شده و عموما به انفجار مهمات وحتی مخزن سوخت منجر میشد Flammfaust دارای کلاهک آتش زا که بیشتر برای پاکسازی خانه های وسنگر و حفره ها و درگیری با خودورها وزرهپوشهای سبک دشمن طرحی شده بود Gasfaust که دارای کلاهکی مجهز به گاز اشک یا دود زا و شیمیایی همچنین با توجه به در خط تولید قرار گرفتن تانک استالین 3 ( IS3 ) المان ها بروی کاغذ طرحی را در دست داشتن برای تولید سوپر پانزر فاست 250 با کلاهکی که توان نفوذ در 400 میلی متر زره را داشت هر چند که مدل معمولی پانزر فاست 250 هم می توانست زره این تانک و نسلهای بعد تانک استالین را بشکافت پروژه Bücker Bü 181 اما اخرین شعله از نبوغ المانی ها پروژه Bücker Bü 181 بود با اماده شدن روسها برای عبور از رودخانه اودر در 60 مایلی برلین تمام راها ی غیر معمول و شگفت انگیز برای توقف این حرکت امتحان شد یکی از این اقدمات مجهز کردن هواپیمای آموزشی دو نفره بوکر 181به چهار عدد راکت انداز پانزر فاست 100 که دو عدد در بالا و پایین بال چپ و دو عدد هم به این صورت در بال راست تعبیه شده بود .برای این منظور دهها هواپیما بوکر را در محوطه کارخانه سازنده این مذل جمع اوری وسعی در نصب راکت انداز پانزر فاست کردن از این تعداد تنها 3 فروند بعد از تجهیز به پانزر فاست توان امادگی انجام عملیات را داشتن که حتی موفق شدن چندین پراوز وشلیک را بر ضد نیروهای امریکای ترتیب بدهند که در که به ازای آن دو فروند بوکر به همراه سه خدمه آن از بین رفت خدمه پروازی سومین بوکر هم در 18 آوریل 1945 وارد حریم هوایی سویس شده و در خاک این کشور فرود امده ارتش سویس هم این هواپیما را مصادره و به عنوان پرنده اموزشی وارد ناوگان خود کردن طی 21 ماه مقادیری زیادی از این سلاح ارزان قیمت اما موثر ساخته شد در سال 1943 رقم تولید 300 هزار در ماه را در نظر گرفته بودن که تنها بروی کاغذ اعتیار داشت و بیش از 9 ماه طول کشید که به این رقم دست پیدا کنند در کل در سال 1943 335300 عدد پانزر فاست تحویل ارتش آلمان شد اما یک سال بعد 5.5 ملیون پرتابگر در دستان نیروهای ارتش بود بعد از نوامبر 1944 تولید پانزر فاست به ارقام خیره کننده رسید بود به وطوری که از نوامبر تا فوریه 1945 2 میلیون 56 هزار قبضه جدید از پانزر فاست 100 تحویل واحدهای ارتش شد به طور کلی از مارس 1943 تا فوریه 1945 نزدیک به 8 میلیون قبضه پانزر فاست تولید شد ( البته برخی رقم 6.5 تا 6.7 میلیون را عنوان کردن ) که بعد از تفنگ موزر ( برنو خودمون ) به پراستفاده ترین سلاح در بین سربازان المانی تبدیل شد بعد از جنگ چندین کشور دیگر به الگو برداری از پانزر فاست پرداخت نخستین کشور آرژانتین بود این کشور چون بعد از جنگ میزبان شماری از دانشمندان وافسران سابق ارتش آلمان نازی بود به الگگوی برداری سلاح های وتاکتیکهای المانی علاقه نشان داد . یکی از این سلاح های پانزرفاست بود به علت سادگی در ساخت و همچنین حضور مهندسین آلمانی آرژانتین کار چندان سختی در کپی برداری از این سلاح نداشت ویژگی های Panzerfaust آرژانتین به شرح زیر بود: طول سلاح : 1070 میلی متر طول لوله: 850 میلی متر طول پرتابه: 475 میلی متر وزن کل اسلحه: 4.49 کیلوگرم وزن لوله: 2150 کیلوگرم وزن پرتابه: 2.1 کیلوگرم وزن خرج پرتابه : 170 گرم. وزن مواد منفجره: 900 گرم قدرت نفوذ : 207 میلی متر برد موثر: 80 متر نمونه آرژانتینی با نام PAPI کشور های لهستان وسوئد هم هر کدام به کپی برداری از این سلاح مشغول شدن لهستان این سلاح را با نام PC100 و در تعداد محدود 5 هزار عدد در در اوایل سال 1951 به کار گرفت pc100 کشور سوئد هم بعد از پایان جنگ سریعا این سلاح را با نام Pansarskott m/45 در شکور خود تولید کرد که از لحاظ ظاهری و مشخص به پانزر فاست 100 بسیار شبیه بود هر چند در مدل دیگری به نام pansarskott m/46 در یک سال بعد معرفی وتولید شد این سلاح شاهد تغییرات گوناگونی بخصوص در شکل وظاهر سرجنگی خود بود اما همچنان برد و قدرت نفوذ کمتر از پانزر فاست 150 بوده اثرگذاریی پانزر فاست در جنگ ارتش امریکا بعد از جنگ در گزارشی اعلام کرد 13 درصد کل تلفات زرهی این کشور در رویارویی با آلمان در جبهه غربی ناشی از اصابت پانزر فاست وپانزر شرک بوده . در ادامه این گزارش موفق ترین برد برای شلیک پانزر فاست را زیر 30 متر اعلام کرده که احتمال اصابت در این برد بسیار زیاد است 48 درصد از خدمه زرهپوش های که توسط پانزر فاست مورد هدف قرار گرفته اند کشته وزخمی شده اند که رقم قابل توجهی است در نبرد نرماندی تنها 6 درصد تلفات زرهی نیروهای انگلیسی بر اثر اصابت پانزر فاست بوده هر چقدر ارتش بریتانیا در عمق خاک فرانسه والمان پیشروی میکیرد این درصد بیشتر میشد . بعد از جنگ در گزارشی 34 درصد از کل تلفات زرهی بریتانیا در جبهه غربی به پانزر فاست نسبت داده شد در جبهه شرقی در 4 ماه اول سال 1944 از تعداد 8200 تانک وزرهپوش شکار شده ارتش سرخ تنها 265 عدد توسط پانزر فاست مورد اصابت قرار گرفته در همین گزارش 2000 دستگاه از شکار این تعداد تانک را به توپ های ضد زره صحرایی نظیر تو پهای 75 م م پاک40و یا توپ فلک 88 م م نسبت داده شده . اما باید این نکته خیلی مهم را در نظر گرفت که محدوده برد پانزر فاست در بهترین مدل ان زیر 100 متر بوده در واقع از تعداد 8200 دستگاه تانک شکار شده 550 دستگاه آن در محدود برد پانزر فاست بوده است که سهم این سلاح به 50 درصد از کل شکارهای ثبت شده در برد خود را شامل میشود این درصد برای سلاحی مثل پانزر شرک 17 درصد بوده در درگیریهای شهری جبهه شرقی تا 70 درصد کل تانکهای ارتش شوروی توسط پانزر فاست وپانزر شرک مورد اصابت قرار گرفته اند .در نبردبرلین 30 درصد زره پوش های شوروی در حومه شهر برلین و 45 تا 50 درصد در خود شهر توسط پانزر فاست منهدم شده اند برخی از تانکهای منهدم شده توسط پانزر فاست در درگیریهای رود راین در جبهه غربی و وردخانه اوردر و ارتفاعات سیلو و همچنین نبرد برلین پانزر فاست تعداد زیادی از ادوات زرهی متفقین را شکار کرده است سادگی و کارایی پانزر فاست به حدی بوده که متفقین هم با استفاده از آن چندین تانک ارتش آلمان را منهدم کرده اند همچنین تعداد ی از مواضع وسنگرهای تیربار آلمانی توسط پانزر فاست های غنیمتی مورد هدف قرار گرفته اند ارتش سرخ در نبردهای برلین هم در به طور متناوب از این سلاح استفاده کرده پانزر فاست های غنیمتی کشور فنلاند هم یکی از کاربران پانزر فاست بصورت مستقل در جنگ جهانی دوم بوده با نزدیک شدن ارتش سرخ به مرزهای فنلاند و نبود ضد زرههای مناسب جهت رویارویی با ستونهای زرهی ارتش شوروی این کشور تقاضای خرید دهها هزار قبضه پانزر فاست و پانزر شرک را به آلمان نازی داد . در ابتدا تنها 1700 پانزر فاست 30 و 300 پانزر شرک به همراه 3هزار راکت آن به این کشور ارسال شد نکته جالب تنها 200 سرباز ارتش فنلاند نحوه ی استفاده از پانزر فاست وشرک را فراگرفته بودن که بسرعت و با نزدیک تر شدن ارتش سرخ به میزان سلاح های ضد زره ارسالی وافراد آموزش دیده افزوده شد آلمانها برای سرعت در انتقال محموله های ضد زره از هواپیما استفاده کرده حتی ذخایر پانزر فاستهای لشگر 20 کوهستان ارتش آلمان هم در اختیار فنلاندی ها قرار گرفت. در مجموع 26 هزار پانزر فاست در مدل های 30 و 60 و 1854 راکت انداز پانزر شرک و 19 هزار راکت آن به این کشور صادر شد . فنلاندی ها برای خرید هر پانزر شرک مبلغ 100 رایشمارک و در مجموع 200 هزار رایشمارک معادل 50 تا 60 هزار دلار را پرداخت کرده . از ملبغ پرداختی برای خرید پانزر فاست گزارشی در دست نیست ولی قیمت هر پانزر فاست در المان نازی بین 13 تا 25 رایش مارک بستگی به مدل آن بوده است فنلاندی ها تنها 3900 پانزر فاست و 5 هزار راکت پانزر شرک را در طول درگیری با ارتش سرخ استفاده کرده در مجموع هم 600 تانک شووروی را منهدم کرده اند که عموما توسط پانزر فاست وشرک بوده و ما بقی هم توسط زره کوب stug وسایر سلاح های ضد زره و مینهای شکار شده اند.بعد از جنگ هم تا دهه پنجاه میلادی قرن 20 ارتش فنلاندی پانزر فاست و پانزر شرک های خود را به صورت عملیاتی در یگانهای خود مورد استفاده قرار میداد شکار ادوات زرهی ارتش سرخ به وسیله پانزرفاستهای ارتش فنلاند پانزر فاست یا مشت زرهی همانند بسیاری دیگر از محصولات نظامی آلمان نازی توجه خیلی را به خود جلب کرد. این سلاح در زمان خود علاوه بر تاثیرگذاری به علت داشتن سه ویژگی سادگی ارزانی وکارامدی محبوب هم بود وسبب الگوی برداری وتاثیرگذاری کشورهای زیادی از این سلاح شد پایان
  8. 2 پسندیده شده
    علاوه بر سازه، سیستم رانش این شناور نیز تغییر کرده به طوری که قبلا این ناو دارای یک موتورخانه با دو موتور بزرگ بود اما در نمونه جدید، موتورخانه کوچک و تبدیل به دوموتورخانه با چهار موتور شده که یک قابلیت مانور ویژه‌ای را برای دماوند ایجاد می‌کند. فرمانده نیروی دریایی ارتش خاطرنشان کرد: در حوزه راداری نیز کارهای خوبی روی ناوشکن دماوند صورت گرفته، به طوریکه با نصب رادارهای آرایه فازی چهار وجهی استاتیک، همه رادارهای قدیمی از روی شناور جمع خواهند شد. فرمانده نیروی دریایی ارتش درباره نصب سامانه موشکی عمود پرتاب بر روی این ناوشکن نیز تصریح کرد: در این نمونه، همه موشک‌ها از عرشه جمع شده و به شکل عمود پرتاب در داخل عرشه قرار می گیرد و قطعا دماوند را با موشک های عمودپرتاب خواهیم دید که توانایی نصب تعداد بیشتری نسبت به قبل بر روی ناوشکن به ما می‌دهد. وی گفت: این موشک ها در رنج میان‌برد هستند و علاوه بر زدن سکوی پرتاب کننده موشک مهاجم، می توانند موشک های کروز دشمن را هم مورد اصابت قرار دهند. وی تصریح کرد: این موشک ها علاوه بر ناوشکن دماوند، بر روی ناوشکن دنا که در جنوب در دست ساخت است نیز نصب خواهند شد. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/09/05/2147397/7-خبر-جدید-از-نیروی-دریایی-ارتش-ناوگروه-نداجا-به-سنت-پترزبورگ-می-رود-ساخت-هاورکرافت-های-پیروزان-با-موشک-های-جدید
  9. 1 پسندیده شده
    به نظر بنده سیاست و برنامه ریزی های ترامپ در برابر ایران و منطقه سیاست های بلند مدت و برنامه ریزی شده ای نبوده یا اگر بوده است موفق عمل نکرده. تیم ترامپ شامل یک گروه تند رو است که در راس انها پمپو قرار گرفته که جنگ با ایران را پیگیری می کنند. ترامپ در اصل جمهوری خواه نبود ولی در اخر در انتخابات وارد تیم جمهوری خواهان شد. مثل احمدی نژاد که اصولگرا نبود ولی با انها متحد شد و در قبال ان مجبور شد بخشی از کابینه را اصولگرا کند. ترامپ نیز مجبور شد بخشی از قدرت را به جمهوری خواهان تند رو بدهد و تا حدی از سیاست های کلی انها تبعیت کند. خود ترامپ ذاتا جنگ طلب نیست. بلکه یک تاجر است که به سود و زیان مادی و رسیدن به موفقیت هایی که جنبه نمایشی قوی داشته باشد مثل خیم شب بازی که با رئیس جمهور کره شمالی داشت علاقمند است. او با فشار و مشاوره غلطی که تیم او که در ان موقع بولتون در راس انها بود از برجام خارج شد. تصوری که او داشت که بر مبنای مشاوره غلط مشاورانش به او داده شده بود فکر میکرد که میتواند ایران را خیلی زود وادار به عقب نشینی کند. عملا این برنامه ریزی غلط در امد و بولتون تعویض شد. به نظر من اگر میدانست کار به اینجا میرسد هیچ وقت وارد این بازی نمی شد. الان موعد انتخابات نزدیک است. شواهد حاکی از این است که از رقبای خود عقب است. علت ان در وهله اول عملکرد ضعیف او در برابر کرونا و طبعات اقتصادی ان است. علت دوم شکست های او در در سیاست های خارجی است. دارد تلاش میکند حداقل در برابر ایران یک موفقیت هایی در طی 6 ماه اینده حتی در ظاهر هم شده به دست بیاورد. در کنار ان تیم پمپو مجددا تلاش میکنند اهداف خود را که ایجاد جنگ با ایران است به او دیکته کنند. ما الان با ترکیب این دو دیدگاه. یکی جنگ طلبی که یک دیدگاه بلند مدت است و دیگری منفعت طلبی و نگرانی های خود ترامپ در استانه انتخابات مواجه هستیم. در اخر من بعید میدانم ترامپ یک بار دیگر گول تیم پمپو را بخورد و خود را در این مقطع وارد مجادله جدی کند.
  10. 1 پسندیده شده
    با سلام زدن عین الاسد پاسخ ایران نبود ما اگر اینکار کردیم زیر فشار افکار عمومی این عمل شده پاسخ ما خیلی قوی تر و جامع تر هست این یک مفهوم کلی است هر کس صبر بیشتر داشته باشد موفق تر هست ‌‌‌‌‌این آمریکایی ها می دونن پس دنبال کم کمتر کردن شدت پاسخ ایران هستند . اخبار که تو فضای مجازی هست زیاد معتبر نیست این تا از یک منبع مطمئن بدست نیامده نمی شود اتکا کرد .آمریکا با شبکه گسترده که در دست دارد معمولا خبر سازی می کند در این مورد هم خبر سازی می بینیم اگر قرار بر زدن است تو عراق که مدام می زد خب الان برای چی جو و زیاد می کنه
  11. 1 پسندیده شده
    تصورم اینه که خب آمریکایی ها یک نقشه ای دارن و احتمالا به زودی مشخص میشه اهدافشان چی بوده، اما چیزی که برای من مشخص هست با توجه به استقرار پدافندها در عین الاسد، پیش بینی آنها از واکنش ایران به حرکت های جدیدشان زدن پایگاه های آنها با نهایتا دوجین موشک هستش. منظورم پایگاه های داخل عراق هست، پایگاه هایی که الان آماده شدند در بدترین سناریو (برای آنها) در مقابل تعداد کمی موشک ایستادگی کنند. خلاصه آرایش اینها به آغاز یک جنگ با ایران شبیه نیست، بیشتر شبیه اقداماتی برای ترور فرماندهان نظامی مقاومت و زدن تجهیزانه. حالا ممکنه آگاهانه یا بدون آگاهی تعدادی از فرماندهان ایرانی رو هم هدف قرار بدند که با توجه به تجربه قبلی ترور سردار، پیش بینیشون از واکنش ایران چیزی فراتر از واکنش قبلی نیست که خب پایگاه هاشون الان آماده هستند. البته ممکنه همه اینها فالس فلگ باشد.
  12. 1 پسندیده شده
    حمله دیشب میتونه واکنشی به حضور سردار در سوریه یا حتی عراق بوده باشه. خصوصا وقتی در کنار توییت امروز ترامپ بزاریمش که بازبه احتمال فراوان اون "اطلاعات" و "عقیده ای" که میگه, احتمالا مربوط به اخبار سفر ایشون به عراق هست که به اطلاع ترامپ رسوندند. نوعی شلیک هشدار میشه تلق بشه که ما حواسمون هست کجایید و البته خودنمایی اسراییل که هم به امریکا بزرگنمایی کنه تردد ایشون را و هم پاس گل بده به پمپئو که ذهن ترامپ را بیشتر تحریک کنه مبنی بر خطر قریب الوقوع. فراموش نکنیم یکی از موثرترین رفتارهای سردار سلیمانی که امریکا اتفاقا با ترور ایشون دست روی همین مورد هم گذاشته بود در کنار کاریزما و تجربیات ایشون برای ارسال یک پیام و متوقف کردن این رفتار، حضور میدانی و سرکشی و ارتباطات وسیعشون بود در جبهه مقاومت. برای امریکا و اسراییل یک سردار قاانی محصور شده در تهران قطعا بسیار بسیار قابل تحمل تر هست تا یک سردار حاضر در جبهات. قابل مقایسه هم نیست با رفتار ژنرالهای غربی. نوع ارتباطات ما در جبهه مقاومت و ابزارهامون و بودجه هامون و طرح هایی که بر اساس این محدودیت ها و ویژگی ها شکل میگیره شباهتی با ابزارها و ویژگی های جبهه دشمن نداره. حالا ما در دفاع از این رفتار ناگزیر باید دو رویکرد داشته باشیم: تقویت شدید بازدارندگی که اقدام به ترور انجام نشه محافظت شدید و چند وجهی از ایشون در سفرها شامل پروتکلهای خاص ( فراموش نکنیم، ( به اعتقاد شخصی ) نحوه ترور سردار از روح بلند ایشون سرچشمه میگرفت که اینطور به شهادت برسند. ولی خیلی راحت ایشون هم میتونست توسط یک مین، بمب کنار جاده ای، شبه حادثه یا نهایتا مثل شهید عماد مغنیه به شهادت برسند ( البته شهید مغنیه هم حتما حکمت شهادتشون به اون شکل با توجه به امکانات حزب الله نهایتا در راستای مصلحتی الهی بوده ) بدون عواقب برای ترور کنندگان. پس مراقبت باید بسیار بسیار پیچیده تر باشه و باقیش هم توکل بر خدا، چون تجربه نشون داده ما باید تمام سعی خودمون را بکنیم ولی نهایتا تقدیر فراتر از توان ماست و بعد از یک تلاش صد در صدی بقیش را باید توکل کرد )
  13. 1 پسندیده شده
    ذبح کردن تانک به سبک چچنی ها تانکتی-80بی وی منهدم شده ارتش روسیه در طول حمله به گروزنی دسامبر 1994 جنگ چچن را باید یکی از طولانی ترین و تلخ ترین جنگ های روسیه دانست. در جریان حمله به پایتخت چچن، گروزنی در 31 دسامبر 1994، یگان های زرهی ارتش روسیه با عجله و بدون برنامه ریزی تاکتیکی و بدون آموزش لازم برای خدمه وارد شهر شدند تا ماموریت خود را انجام بدهند. نتیجه این حمله فاجعه بار بود حدود 70 درصد از 200 دستگاه تانک درگیر در این حمله نابود شدند. حداقل 17 دستگاه تانک تی-80 بی و تی-80 بی وی در جریان درگیری های اطراف گروزنی در سال های 1994-95 از بین رفتند. درآن زمان روزنامه ها و تلویزیون روسیه پر از عکس های وحشتناک تانک های نابود شده تی-72 و تی-80 روسی بودند. عموما تانک های روسیه خصوصا تانک های تی-80 بخاطر داشتن زره های واکنشی کنتاکت توانایی مقاومت در برابر حملات راکتی نیروهای چچنی از روبه رو را داشتند. به طوری که در یک مورد یک دستگاه تانک تی-80بی وی توانسته بود در مقابل 18 راکت آر پی جی-7 مقاومت کند. اما نکته قابل توجه در جنگ اول چچن تاکتیک منحصر بفرد نیروهای جدای طلب چچن برای نابودی تانک های تی-80 روسیه بود. نیروهای ضد زره چچنی در بالایی یک ساختمان نسبتا بلند مستقر میشدند. بعد از عبور تانک، آنها با راکت ضد زره مانند آر پی جی -7 از بالای ساختمان بلند به سمت بخش بالایی پیشرانه (پشت برجک) شلیک می کردند. . راکت به راحتی از زره نازک پیشرانه عبور میکرد سپس از میان دیواره بخش پیشرانه و محفظه رزمی رد میشد و به مهمات داخل بارگذار خودکار برجک می رسید و باعث منفجر شدن مهمات تانک میشد در اخر این زنجیره برجک از جا کنده و پرتاب میشد. این روش خصوصا برای تانک های سری تی-80 بسیار کارساز بود زیاد در بارگذار خودکار تانک تی-80 مهمات دور تا دور برجک قرار دارند. در نتیجه بعد از عبور راکت از محفظه پیشرانه به مهمات میرسد. این نوع حمله نیاز به مهارت ویژه ای داشت زیرا باید زاویه درست برای شلیک راکت ار پی جی انتخاب میشد تا راکت به درستی به بارگذار خودکار تانک برسد. اصلی ترین دلیل انتخاب این نوع تاکتیک اشنایی نیروهای چچنی با پاشنه آشیل تانک های تی-80 بود. بسیاری از مبارزان چچنی، سربازان شوروی سابق بودند و با ساختار تانک های روسی آشنایی کامل داشتند. شکل ساختاری بارگذار چرخ و فلکی تانک تی-80- بخشی از مهمات تانک (خرج مهمات) دور تا دور برجک قرار دارد تصویر شماتیک از نحوه انجام تاکتیک نیروهای چچنی از کنار- خط قرمز زاویه فرضی از عبور راکت است که از بخشی بالایی پیشرانه عبور میکند به بارگذار تانک (مستطیل سبز) میرسد انفجار مهمات داخل تانک نتیجه مرگباری خواهد داشت- تانک تی-80 منهدم شده در جنگ چچن
  14. 1 پسندیده شده
    با سلام اگر آمریکا قصد حمله داشته باشد انتقال نیروهایش به یک پایگاه حماقت محض است .انتقال سفارت اگر اتفاق بیافتد فقط برای امنیت است . شاید این انتقال مقدمه خروج آمریکا از عراق است .
  15. 1 پسندیده شده
    تفاوت بسیاری بین اخلالگر تانک های شیر بابل عراقی و اخلالگر فرو سرخ LAIRCM وجود دارد. اخلالگرهای فرو سرخ مثل سراب سوری و همین اخلالگر تانک های شیر بابل عراقی که برای اخلال موشک های ضد زره مثل تاو ساخته شده اند در رده soft kill محسوب میشوند. در حقیقت اخلالگر، سیگنال ساطع شده از موشک را تقلید میکند و اطلاعات موقعیت کاذب را به سیستم فرمان می دهد. همان طور می دانید موشک ضد زره تاو هدایت سیمی دارد اما دربخش عقبی موشک یک لامپ فروسروخ قرار دارد وظیفه این لامپ این است که به شکلی موقعیت موشک را به لانچر اعلام میکند با ایجاد یک منبع دیگر فروسرخ در ردیابی موشک اخلال ایجاد میشود و موشک به خطا میرود. برای حل این مشکل می توان فقط طیف خاصی برای لامپ موشک و لانچر مشخص کرد. تا سیستم فرمان بین اخلالگر و لامپ فروسرخ موشک تفاوت قائل شود در نتیجه تغییر ساختاری در موشک انجام نشده است یک بروز رسانی ساده می تواند از سد این اخلالگر عبور کرد. اخلالگرهای سراب سوری هم به سرنوشت اخلالگرهای تانک های عراقی دچار شدند و با بروز رسانی موشکهای تاو، این اخلالگرها اثرگذاری خود را در میدان نبرد از دست دادند. اما در بحث اخلالگر فرو سرخ LAIRCM این سیستم از دو بخش ساخته شده است بخش soft kill و hard kill. بخش soft kill که مسئول شناسایی موشک و اعلام اخطار به خلبان ها است. نوع هدایت موشک تاثیری در ردیابی آن توسط سامانه اخلالگر فروسرخ ندارد و در هر صورت سیستم متوجه نزدیک شدن موشک خواهد شد زیرا دارای سنسورهای الکترونوری است. در نتیجه با نزدیک شدن موشک، خلبان هنوز با انجام مانور سنگین و رها کردن فلر میتواند از دست موشک فرار کند. بخش hard kill نیز که از یک لیزر ساخته شده است برای کور کردن موشک های هدایت گرمایی است. فقط با تغییر نوع هدایت موشک میتوان از سد بخش hard kill عبور کرد این باعث میشود ما با شکل جدیدی از موشک های دوش پرتاپ روبه رو باشیم. مناقشه ی چند ماه قبل سفارت امریکا در بغداد و فلرزدن بالگردهای آمریکایی همراه با مانور بحث موشک های دوش پرتاب و بالگرد ها از انجا اغاز شد که دریک نبرد فرضی در حال حاضر با همین امکانات بین ارتش امریکا و نیروهای حشد الشعبی، ایا نیروهای حشد الشعبی توان ساقط کردن بالگردهای آمریکایی با وجود سامانه LAIRCM را دارند؟ بله در اینده فناوری های جدید به میدان نبرد خواهند امد ... اما امروز در چه نقطه ای ایستاده ایم؟؟ در یک جمع بندی تیکه صرف به شلیک موشکهای دوش پرتاب هدایت حرارتی برای مبارزه با بالگردهای امریکایی اشتباه مرگباری خواهد بود چون انها برای این نوع درگیری ( چه از لحاظ تجهیزات و تاکتیک) اماده هستند.
  16. 1 پسندیده شده
    Hitler's Great Gamble: A New Look at German Strategy, Operation Barbarossa, and the Axis Defeat in World War II @SAEID
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله.............. 20 شهریور 1398 قسمت دوم / بخش اول مشت زرهی آلمانها برای رفع ایرادات فاست پاترون 42 دست به کار شدن . در قدم اول طول لوله 3 برابر شده قطر لوله هم از 28 به 33 میلی متر تغییر یافته تا مشکل خطر آتش عقبه و ترک خوردگی لوله بر اثر شلیک بر طرف شود .یک مکانیزم جدید آتش به همراه یک آلت نشانه گیری ساده تعبیه شد وشکل ونوع سرجنگی هم شاهد تغییرات بود.برای جلوگیری از خطرات احتمالی در زمان حمل نقل وانتقال به خطوط درگیری فاست پارتون به صورت یکپارچه ساخته نشد بلکه جداگانه ساخته وحمل میشد ((((فاست پاترون به معنی مشت گلوله ایی است)))) < گلوله ایی از نوع ضد زره> کاربر برای شلیک می بایست سرجنگی را با باز کردن وقرار دادن فیوز مسلح میکرد وبعدکلاهک جنگی در راکت انداز قرار میداد. چون که فیوز سرجنگی از نوع ضربه ایی بود به ترس از آن میرفت رفت که سرجنگی در زمان حمل نقل منفجر شود برای رفع این ایراد چاشنی وفیوز به وطور جداگانه در داخل یک محفظه خاص در داخل جعبه حمل نقل که برای 4 راکت در نظر گرفته شده بود قرار میگرفت جبعه های حمل در مدل فاست پاترون1 فیوز در سرجنگی وچاشنی در داخل لوله راکت انداز جای میگرفت که در مدل فاست پارتون 2 چاشنی و فیوز هر دو در کلاهک جنگی قرار داده شد. با افزایش طول لوله حمل نقل ان سخت تر اما در عوض هدف گیری و شلیک آسانتر شده بود .بدون اینکه کاربر نگرانی درباره آتش عقبه داشته باشد مگر اینکه در کنار دیوار ویا مانعی حضور پیدا میکرد خدمه سلاح باید حداقل 2 متر از دیوار ویا موانع فاصله داشت آتش عقبه سلاح هم تا 10 متری خطر آفرین بود سرجنگی تحت اصلاح قرار گرفته بود نوع خرج به کار رفته هم افزیش یافت. فاست پاترون میتوانست زره ایی به قطر 140 م م را سوراخ کند حتی اگر تحت زاویه صفر به هدف اصابت میکرد این رقم تا 160 م م هم افزایش می یافت کالیبر ( قطر داخلی راکت انداز) با این شرایط از 80 میلی متر به 95 میلی متر رسیده بود . آیرودینامیک سرجنگی برد نهایی را تا 70 متر افزایش داده بود ولی توصیه میشد برای اثابت دقیق به هدف در فاصله کمتر از 30 متر شلیک صورت گیر در واقع برد موثر 30 تا 40 متر بود در همان زمان تیم تحقیق و توسعه مدل بهتری از فاست پاترون را ارائه دادن در این مدل مین چسبان Hafthhohlladug را به عنوان سرجنگی فاست پارتون انتخاب کردن .این مدل کلاهک به وزن 3 کیلوگر داشت که شامل 1.5 کیلوگرم ماده انفجاری خرج گود طول 495 م م و کالیبر 150 م م بود برای شلیک این مدل به خرج پرتابه بیشتر و در نتیجه منجر ضخیم تر شدن لوله پرتاب شد تمام این تغییرات وزن کلی سلاح را به 5.1 افزایش داد اما میتوانست تا 200 م م در زره نفوذ کنند که حتی تا پایان جنگ جهانی دوم هم هیچ تانکی متفقین قادر به تحمل اصابت چنین کلاهکی بود مین ضد زره چسبان Hafthhohlladug توسعه موازی وهم زمان فاست پاترون های جدید تا سال 1943 ادمه یافت تا این که در دفتر سلاح ارتش المان هر دو مدل را بهورماخت و دولت معرفی گرد همچنین به همراه تنفگ بدون عقب نشینی جدید ارتش که از بازوکا امریکایی اقتباس گرفته شد ( پانزر شرک) در حال حاضر در سطح بالا ارتش انتخاب کمی دشوار شده بود فاست پاترون اصالتا المانی بود در طراحی ساخت و استفاده ساده و ارزان بود یکبار مصرف بودن سلاح برای سربازان ایده ال بوده اما همین یکبارمصرف بودن هم با وضعیتاقتصاد جنگی المان چندان همخوانی نداشت از طرف دیگر اگر راکت انداز چند بار مصرف را انتخاب میکردن انچه که قبلا بروی فاست پاترون سرمایه گذاری شده بود هدر می رفت و مهم تر این راکت انداز (پانزر شرک) هنوز اماده تولید نبود تا 6 ماه آینده سربازان باید بدون داشتن یک سلاح انفرادی ضد زره کارآمد دست به دفاع می زدنند پس نتیجه مشخص بود تا زمانی که پانزر شرک وارد خط تولید میشد یک تصمیم برد برد گرفته شد فاست پاترون حداقل به عنوان یک سلاح موقف تا زمانی که پانزر شرک وارد میدان میشد تولیدو وبه جبهه های ارسال گردیدپس از تولید از هر دو مدل یعنی فاست پاترون کوچک و بزرگ. ((((( کو چک klein و بزرگ gross به المانی)))) 3 هزار عدد برای آزمایش میدانی به جبهه های نبرد ارسال گردید . حدس زدن نتیجه ازمایشات قبل از شروع اسان بود در جبهه ها به اتفاق کلاهک بزرگتر را انتخاب کردن اما همچنان خواهان افزایش برد بودن در نتیجه سفارشات فاست پاترون بزرگ افزایش یافت در ماه اوت 1943 دفتر سفارشات ارتش از کارخانه تولید کننده تنها درخواست 500فاست پاترون کلین و در مقداری بیشتر 6800 فاست پاترون بزرگ را سفارش داد این سلاح های در ماه سپتامبر 1943 به جبهه ها ارسال شدن که سریعا فاست پارتون کلین فاست پارتون 1 و مدل بزرگ ان فاست پارتون 2 نامگذاری شد در اکتبر 1943 دفتر سفارشات ارتش از کارخانه تولید کننده در خاوست کرد نرخ تحویل ماهانه به 100000عدد در دو مدل 1 و2 برسد که تقریبا یکسال طول کشید که این سطح سفارش ماهانه تولید شوند با این وجود ده هزار عدد در ماه نرخ تولید در دو مدل بود انهدام دو تانک تی 34 و شرمن توسط فاست پاترون های کوچک وبزرگ پایان قسمت دوم منبع : MILITARY.IR معرفی و نحوی استفاده از پانزر فاست
  18. 1 پسندیده شده
    ایا امکان توسعه موشک نور یا قادر به صورت vertical lunch است؟ اگر موشک های ضد کشتی و یا پدافندی به صورت vertical lunch باشند میتوان تعداد لانچرهای بیشتری روی ناوهای کلاس موج نصب کرد. واقعیت این است که تعداد 4 پرتابگر نور و 2 استاندارد که الان روی جماران است و عدم وجود موشک های کوتاه برد ضد کروز قدرت اتش بسیار ضعیفی به این ناوشکن داده. اگر امکان vertical lunch کردن این موشک ها فراهم بشه امکان حداقل دو برابر کردن این قدرت اتش و نصب موشک های ضد کروز از لحاض فضای روی عرشه فراهم میشه. و با نصب رادار چشم عقاب که البته هنوز رو نمایی نشده و نصب موتور توربینی تازه میتوان این ناوچه را در تا حدی کلاس جهانی در نظر گرفت. البته به نظر من یکی از اشتباهات وجود پد فرود هلیکوپتر روی جماران بوده که با اشغال فضا قدرت اتش این ناوچه را کاهش داده.
  19. 1 پسندیده شده
    از آنجایی که ما باور 373 را Vertical Launch توسعه دادیم بسیار بعید است به فکر خرید پرتابگر باشیم ، احتمال زیاد موشک صیاد 2 و صیاد 3 و یا شلمچه نسخه Seaborne هات لانچ مشابه نسخه غربی درحال توسعه است ، البته اگر برای نسخه دریاپایه موشک دو مرحله ای (مرحله اول هدایت پسیو راداری و مرحله دوم تصویر ساز) توسعه داده شود قابلیت مقابله با پنهانکار هارو هم خواهیم داشت حتی احتمال افزایش برد با اضافه کردن Booster روی این پلتفرم مانند RIM-174 هم امکانپذیر است https://www.youtube.com/watch?v=SgLtviRi1HQ موشک هایی که از پرتابگر های سرد پرتاب میشوند به هردلیلی اگر موتور موشک عمل نکند میتواند آسیب جدی به ناو های ما وارد کنند پس بهترین گزینه همان پرتاب گرم است https://www.youtube.com/watch?v=V88sUJKgOsk
  20. 1 پسندیده شده
    فرمانده نیروی دریایی ارتش ادامه داد: این ناوشکن به تسلیحات جدیدی مجهز شده و در حال پیش بینی برای تجهیز ناوشکن دماوند به سیلوهای پرتاب عمودی موشک هستیم. همچنین دنا و یک ناو موشک انداز به علاوه یک کشتی مین روب به ناوگان جنوب اضافه خواهند شد https://www.isna.ir/news/98051406972/ناوشکن-دماوند-به-موشک-های-عمود-پرتاب-مجهز-می-شود خوب احتمالات بیشتر سمت سیستم Umkhonto دنل افریقاجنوبی با توجه به خبر سال 95 هرچند بخاطر مشکلات مالی اعراب دنبال خرید این شرکت هستند برای اطلاعات بیشتراینجا و اینجا کلیک کنید 2 احتمال خرید سیستم Shtil-1 از روسیه یا نمونه دریاپایه موشک 9M96E ویتاز البته خود سیستم عمود پرتاب UKSK-M برای پرتاب موشک ضد کشتی موشک کروز و موشک پدافند هوایی هرچند خرید اس سیصد دریاپایه بعیده؟ 3 احتمال سوم خرید سیستم عمود پرتاب چینی می باشد اینجا 4 احتمالا سیستم داخلی با توجه به سابقه ازمایش موشک رعد توسط نیرو دریایی البته گفته شده بود تا برد 200 کیلومتر برای موشک های سامانه سوم خرداد برنامه دارند سری صیاد هم میتوانه باشد بخصوص استفاده سوم خرداد از موشک صیاد 2c
  21. 1 پسندیده شده
    http://uupload.ir/view/ar4z_screenshot_2019-04-30-12-58-37.png http://uupload.ir/view/zizz_screenshot_2019-05-01-07-23-57.png http://uupload.ir/view/iiwi_screenshot_2019-05-01-07-24-14.png http://uupload.ir/view/3i8s_screenshot_2019-05-01-07-23-50.png تصاویر مال دیروز ازبرافراشتن پرچم ایران به مناسبت روز خلیج فارس از سهند
  22. 1 پسندیده شده
    بسم الله.............. 10 بهمن 1397 بدون شک یکی از تاثیر گذار ترین سلاح هایی که در صد سال اخیر تولید شده راکت اندازهای سری آر پی جی است . در این تاپیک قصد داریم به صورت مختصر به معرفی پیشینیان این سلاح و راس آنها سری پانزرفاست بپردازیم سلاحی که در سه کلمه خلاصه میشود ساده ارزان کارامد قسمت اول پدر خوانده در سال 1942 آلمانها آمریکایی ها و انگلیسی ها تقریبا به صورت همزمان در حال توسعه سلاح های بودن که در فاصله های امن <برای اون زمان > نارنجک های ضد زره را به سمت اداوت زرهی دشمن پرتاب کنند آمریکایی ها بروی پرتاب نارنجک ام 9 و 10 کار میکردند که به تولید بازوکا ختم شد . نارنجگ تفنگی ام 9 بازوکا انگلیسی های هم بروی نارنجک تنفگی 68 .mark 1 کار کرده و سرانجام به سمت تولید سلاح PIAT رفتن . نارنج تفنگی مارک 1.68 راکت انداز PIAT استفاده نیروهای آلمانی از راکت انداز PAIT به غنیمت گرفته شده آلمانها هم کار بروی تارنجک های تفنگی Gew.Pz.Gr.61 وGew.Pz.Gr.46 < نارنجک تفنگی ضد زره> رو شروع کردن سری 61 دارای وزن کلی 520 گرم و 200 گرمی مواد منفجر 240 میلی متر طول قطر 61 میلی متر برد سی مترو حداکثر تا 40 متر و قدرت نفوذ 100- 120 میلی متر در زره مدل 46 برد وقدرت نفوذ کمتری داشت نارنجک تفنگی .Pz.Gr.61 نارنجک تفنگی Pz.Gr.46 آلمانها کار بروی سری 61 را دنبال کردن که منجر به طراحی فاست پاترون 42 شد یک سلاح به طول 35 سانتی متر وزن 1 کیلوگرم برد 50 -60متر وقدرت نفوذ 100 میلی متر در زره در واقعا میتوان فاست پاترون 42 را پدر خوانده سلاح های سری آر پی جی و پانزر فاست آلمانی نازی و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم دانست طرحی گرافیکی از فاست پاترون 42 از معدود تصاویر فاست پاترون / ممکن است تصویر فوق معلق به دکتر لنگ وایلر از مخترعان اصلی فاست پاترون وپانزر فاست باشد این سلاح به صورت چشمی بدون هیچ گونه سایت نشانه گیری شلیک میشد .اجزای این سلاح تنها یک لوله کوچک حاوی مقداری باروت<خرج> یک اهرم شلیک و کلاهک انفجاری پرتابی بود. طرح خیلی ساده بود. اما معایب بزرگی هم داشت اولا شکل سرکلاهک پرتاب مستعد کمانه کردن ویا عمل نکردن در صورت برخورد به زره های شیب داربود بخصوص که اکثر زره پوش های متفقین دارای زره های شیب دار بودن بیشتر برای ارتش سرخ مورد دیگر کوتاه بودن طول لوله این سلاح بود که علاوه بر یک ویژ گی مثبت به یک ضعف میتوانست تبدیل شود . ممکن بودکاربر در هنگام شلیک تحت تاییر آتش عقبه سلاح قرار بگیرد وآسیب ببیند قطر لوله سلاح هم کم بود و در برخی از موارد احتمال داشت سوارخ شود مورد دیگر قدرت نفوذ در زره این سلاح بود . شاید برای سلاح 1942 این مقدار کافی بود ولی با توجه به طرح های که طرفین جنگ برای ساخت تانکهای سنگین داشتن با ادامه جنگ اثر پذیری این سلاح کم میشد پایان قسمت اول منبع : MILITARY.IR .
  23. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم حقیقتاً از یکسری تحلیل های دوستان تعجب می کنم !!!!! و متاسفانه دست بنده برای پاسخگویی ، بدلایل مختلف ، بسته است . با این حال .... بخشی از " پاشنه " شناور رزمی دماوند شخصاً دانش اندکی در خصوص شناورها دارم ، ولی انصافاً دماوند با این وضعیت قرار هست بازسازی شود ؟؟؟ یعنی بلحاظ اقتصادی ، به صرفه هست ؟؟؟
  24. 1 پسندیده شده
    یکی از ویژگی های که  مهندسین روسی برای پلتفرم Kurganets در نظر گرفته اند نصب سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک بر روی این خودرو زرهی است که این امکان را به خدمه میدهد تا ارتفاع این خودرو زرهی را از سطح زمین با کمک این سیستم تعلیق تغییر دهند.
  25. 1 پسندیده شده
    مستند پلت فرم جدید زرهی Kurganets روسیه [aparat]Zj7be?[/aparat] http://www.aparat.com/v/Zj7be