برترین های انجمن

  1. Ghalam

    Ghalam

    Monitored Members


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      1,470


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. arminheidari

    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      7,136


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      9,527



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 17 فروردین 1399 در همه مناطق

  1. 4 پسندیده شده
    بسم ا... داده نمای گونه بروزرسانی شده سوخو-25 فراگفوت به استاندارد SM-3
  2. 3 پسندیده شده
    تانک های تی-34 منهدم شده در جنگ کره تصویرگرافیکی از تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی دو دستگاه تانک M26 از گردان 1 ام زرهی تفنگداران دریایی ارتش امریکا که در جاده ای در منطقه Naktong Bulge مستقر شده اند. در پس زمینه تصویر تانک تی-34-85 فرمانده گردان از هنگ 2/107 ام زرهی کره شمالی دیده میشود که سقف برجک آن به علت انفجار مهمات داخلی کنده شده است. این تانک های تی-34-85 جز اولین قربانیانی هستند که توسط تانک های M26 در 17 اوت سال 1950 منهدم شدند. تانک های ام26 مربوط به گردان 1 ام زرهی تفنگداران دریایی ارتش امریکا هستند. چند تانک تی-34- 85 از هنگ 2/107 ام زرهی ارتش کره شمالی به مواضع دفاعی تیپ یکم موقعت تفنگداران دریایی در نزدیکی Waegwan حاشیه Pusan ( پوسان) حمله کردند. اما با دخالت آتش تانک ها و راکت های ضد زره بازوکا این حمله دفع شد. در تصویر سقف برجک یکی از تانک های تی-34 به علت انفجار مهمات داخلی کنده شده است. یک دستگاه تانک تی-34-85 در نزدیکی رودخانه Naktong که کاملاً در آتش سوخت است. این تانک تی-34-85 بوسیله 3 گلوله فوق سریع شکافنده زره (HVAP) احتمالا توپ 76 میلی متری تانک M4A3E8 منهدم شده است. این برخورد موجب شده است که مخزن سوخت خارجی تانک تی-34 کاملا منفجر شود. در داخل تانک نیز انفجار مهمات موجب جدا شدن سقف برجک شده است. (28 اوت 1950) دو تانک تی-34-85 از تیپ 16 ام زرهی کره شمالی که بوسیله تانک های ام26 هنگام جنگ در نزدیکی Yongsan در تاریخ 3-4 سپتامبر منهدم شدند. در قسمت جلویی برجک نزدیک ترین تانک تی-34 میتوان اثراب نفوذ گلوله را مشاهده کرد. این نفوذ منجر به اتش سوزی گسترده تانک شده اند که متیوان اثرات این اتش سوزی را در بخش چرخ های حرکتی مشاهد کرد. تانک تی -34-85 فرمانده تیپ یا هنگ منهدم شده احتمالاً مربوط به تیپ 16 زرهی کره شمالی ، در نبرد Naktong در 4 سپتامبر 1950 یکی دیگر از تانک های تی -34-85 تیپ 16 ام زرهی کره شمالی که بر اثر بمباران هوایی ( احتمالا ناپالم) سوخته است. شکل برجک این تانک تی-34-85 نشان میدهد این تانک جز نمونه جدید تانک تی-34-85 است که به تازگی و درطول جنگ کره در کارخانجات شوروی تولید شد و به کره شمالی فرستاده شده است. یک دستگاه تانک تی-34-85 متعلق به هنگ42 ام زرهی کره شمالی در نبرد با گردان یک ام زرهی تنفگداران دریایی در 16 سپتامبر 1950 در نزدیکی منطقه Inchon (اینچئون) منهدم شده است. تانک تی-34-85 در جریان درگیری ها در منطقه Naktong در نزدیکی Waegwan منهدم شده است. نفوذ گلوله به تانک موجب آتش سوزی گسترده تانک شده است به طوری که حرارت زیاد موجب صدمه دیدن چرخ های جاده شده است. 7-8 سپتامبر 1950 تانک تی-34-85 که در داخل یک خانه مخفی شده بود پس از اصابت گلوله از سمت تانک M4A3E8 متعلق به گردان 73 ام زرهی در نبردهای نزدیک اینچئون منهدم شده است - 21 سپتامبر 1950 سربازان 5 ام سواره نظام در حال بازرسی یک تانک تی-34-85 متعلق به تیپ 16 ام زرهی هستند. تجهیزات نظامی این تیپ زرهی در نبرد Naktong به شکل جدی نابود شد. 20 سپتامبر 1950 تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی در نزدیکی Waegwan که به طور کامل منهدم شده است. انفجار مهمات داخل تانک موجب کنده شدن سقف برجک شده است. یکی از غیرمعمول ترین درگیری تانک ها در 12 اکتبر 1950 در نزدیکی Songhyon-ni اتفاق افتاد. یک تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی ناگهان از مه بیرون آمد و یک تانک M4A3E8 برخورد میکند با این حال تانک تی-34-85 بوسیله شلیک گلوله تانکهای امریکایی به برجک منهدم میشود. دو تانک تی-34- 85 منهدم شده در 10 نوامبر 1950 در نزدیکی منطقه اینچئون کاروان کامیون های تدارکاتی ارتش امریکا در حال عبور از کنار یك تی-34- 85 ، در نزدیك منطقه Taegu در رودخانه Naktong 21 دسامبر سال 1950 تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی که بعدا برای بررسی های بیشتر به آمریکا منتقل شد و اکنون در موزه نظامی Ordnance نگهداری میشود.
  3. 2 پسندیده شده
    ایا واقعا لگام یا همان دهانه اسب ساخته نشده بود؟! وجود دهانه اسب حتی به شواهدی به دوران قبل از هخامنشیان هم میرسه حالا دوران اشکانیان و سورنا به کنار. کلا تربیت اسب های جنگی به خیلی از زودتر از تصورات ما بر میگرده. برای مثال قوم آریایی هیتی هم ید طولانی در پرورش اسب داشت. اساسا یکی از نماد های موفقیت آریایی ها همین پرورش اسب و تهیه لوازم پرورش این چهار پا بود. در دوران هخامنشی هم این مطلب به اوج خودش میرسه. وقتی داریوش بزرگ می خواهد به شهریاری خود ببالد، می گوید: «این بوم پارس را -که زیباست، و خوب اسب (هواسپا) و خوب مردم است- . . . اهورا مزدا به من بخشید». یا هرودتوس گواهی داده است که پارسیان کودکانشان را پیش از هر چیز راستگویی و سوارکاری و کمانوری می آموختند. استرابو همین مطلب را تایید می کند و می افزاید بلندپایگان دولتی به کودکان هفت ساله به بعد رام ساختن اسب و یراق کردنش و تیمار داشتنش را می آموختند و اینکه چطور (بی رکاب، چون تا آخر دوره ساسانی رکاب در ایران شناخته نبوده است) سوار و پیاده شوند و اینکه چطور بر اسبی که می تازد بپرند. معروف ترین اسب این دوره ها هم اسب نسایی هست! دهانه اسب های معروف نژاد نسایی در دوران هخامنشی دهانه اسب های نژاد نسایی در دوران هخامنشی لرستان، قرن ۸-۷ ق.م.، مجموعه آدام همچنین در تخت جمشید بر روی پلکان شرقی آپادانا (صفه جنوبی) بیست و سه هیأت نمایندگی از اقوام تابع را مشاهده می شنود که برای شاه بزرگ خراج می آورند و نه هیأت از آنها «اسب» جزو ارمغانشان آورده اند. ارمنیان و مادها و کاپادوکیان و گردونه رانان و مهتران شاهی (بر روی صفه شمالی همان پلکان) باره هایی از نژاد «مادی-آسیای کوچکی» تقدیم می کنند. اسبان سکاها کوتاه تر و پر عضله تر و نیرومندترند و از نوع اسبان سنگین آسیای میانه ای معروف به «تورانی»اند که سواران زره پوش را می توانستند بکشند. اسب های سکایی و ... "در برخی مواضع، نجبای ایرانی سواره نظام «زره» می پوشیدند که عبارت بود از خودی، جوشنی و ران پناهی (به اوستایی رانَ پان، به یونانی پَرَمِرِید یا parameridia). نمونه این گونه سواران زره پوش در جنگ با یونان و در نبرد کوناکسا به کار آمد و این وسیله آخری، تکه ای نمدین نیک مالیده بود، مانند جل که بر دو سوی باره می آویختند تا هم ران های سوار را بپوشاند و هم دو جانب اسب را. در مواردی نادر سینه اسب و سرش را با کاکل بزرگ و سینه پوشی جوشن وار می پوشانیدند و این آغاز برگستوان پوشاندن اسب در زمان اشکانیان و ساسانیان بود"
  4. 2 پسندیده شده
    کسینجر شکر اضافی می خوره . با این گندی که سیستم های کاپیتالیسم و شبه کاپیتالیسم در حمایت از مردم در مقابله با فجایعی مثل کرونا از خودشون دارند نشون می دهند ، کم کم باید فاتحه ی این سیستم ها رو خوند . آمریکا به عنوان کشوری که عملا داره با چاپ دلار ثروت واقعی از سایر نقاط دنیا می گیره ، گند زده ، حالا چطور می خواد این ایده های لیبرال رو به خورد کشورهایی بده که مردمش اگه حمایت های اجتماعی نباشه ، نمی تونند یک هفته امنیت غذایی داشته باشند !؟ The American dream is dead یا شاید دارند از آخرین فرصت هاشون برای چاپ دلار بدون پشتوانه و جذب سرمایه ی واقعی از سایر جهان ، استفاده می کنند . بعضی وقت ها قضایا ساده تر از این حرف هاست .
  5. 2 پسندیده شده
    در پست زیر در تایپک جامع بررسی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اهمیت درگیری هوایی در آب های اقیانوس هند و دریای عمان و دریای مکران قرار دادم که لازمش یک نیروی هوایی بسیار چابک و تاکتیک پذیر چه با هواپیما های جدید و چه هواگردهای فعلی . ما اگر هم ناو هواپیما بر یا پهپاد بر یا هر چیز مشابهی داشته باشیم خاصیتش اینه که لایه دفاعی جدید میسازه و مارو جلوتر میبره که این راه کاری هست که چین در مقابل امریکا در پیش گرفته. البته این فقط اهمیت داشتن این شناور هاست وگرنه ما راه چین رو نرفتیم...
  6. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم جهت ثبت در تاریخ پابرهنگان عالم که برای خدا جهاد کردند منبع
  7. 1 پسندیده شده
    مقدمه : در میانه سال 1394 خورشیدی ، بحثی در استاتوس سابق با محوریت کار بر روی ارتشهای باستان و تاکتیکهای مورداستفاده آنها در انجمن میلیتاری میان دوستان انجام شد که در این میان ، قول ایجاد یک تاپیک ویژه برای صورتبندی ( فرمیشن/ سازند ) فالانکس / فالانژ به برادر فاضل و دانشمند ، @mostafa_by و دوست گرامی @Arash داده شد .متاسفانه بدلایلی ، این امر تا امروز صورت نپذیرفت ، ولی علی الحساب ، پس از پیدا شدن یک DVD قدیمی از فایل های بک آپ گرفته شده ، فایل متن برگردان شده ، پیدا شد که بصورت کاملا" اتفاقی ، با 5600 پست بنده در بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی مصادف گردید . با تمام این موارد ، این تاپیک ، نخستین کار در حوزه تاکتیکهای رزمی ارتش های باستان توسط بنده بشمار میرود و بدون هیچ شکی ، نواقص و اشکالات زیادی را بلحاظ فنی خواهد داشت ولی امیدوارم که با مشارکت دوستان ، این مشکلات تصحیح گردد . با این مقدمه کوتاه ، و نقل قولی از پلوتارک ( میانه های سال 100 میلادی ) به سراغ اصل مطلب خواهیم رفت ... به دیوی وحشی می ماند ، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزه هایش را برای نبرد ، راست می گیرد فالانکس یک صورت بندی (فرمیشن/ سازند ) رزمی مسطتیل شکل بشمار می آمد که به شکل متعارف از پیاده نظام سنگین اسلحه مسلح به نیزه ، شمشیر های دسته چوبی ، نیزه بلند و یا جنگ افزارهای شبیه به آن ، سازماندهی شده بود . این اصطلاح بویژه ( و در اصل ) برای توصیف این صورتبندی رزمی در نبردهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت ، با این وصف ، نویسندگان این عصر ، این واژه را برای تشریح صورتبندی رزمی هر یگان پیاده نظام ، صرف نظر از ماهیت تجهیزات و تسلیحاتی که در اختیار آنها بود ، بکار می بردند . بعنوان مثال ، آریان (لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون ، فیلسوف و مورخ یونانی ) این اصطلاح را برای تشریح نظم موجود در ارتش ایران مورد استفاده قرار می داد . در متون یونانی ، اصطلاح فالانکس ممکن بود برای گسترش رزمی یک ارتش در میدان نبرد ، برای توصیف شکل راهپیمایی یا رژه یک یگان نظامی پیاده یا سوار ، برای توصیف شکل استقرار یک واحد نظامی در زمان استقرار دریک موقعیت نظامی و یا تشریح تاکتیکهای واحدهای پیاده نظام/ سواره نظام در جریان یک نبرد ، نیز مورد استفاده قرار بگیرد ، چرا که این واحدها به طور معمول ، به صورت یک واحد نخبه به میدان نبرد اعزام می شدند . پیشینه اصطلاح فالانکس را میتوان از واژه یونانی فالانگوس به معنای " انگشت" مورد بررسی قرار داد . اگر چه این اصطلاح یک واژه نظامی بسیار قدیمی بشمار می آید ، اما کاربرد خود را تا به امروز همچنان حفظ نموده است . امروزه ، کلید واژه فالانکس ، اگر چه بعنوان یک تقسیم بندی (مقیاس )نظامی مدرن ، بشمار نمی آید ( بعنوان مثال ، لژیون های رُمی یا معادل معاصرآن در سیستم نظامی غربی "گردان") اما ، اغلب بعنوان یک صورتبندی کُلی برای شناسایی ماهیت دستجات یگان های ارتشها ، در متون تخصصی ، کاربردهایی برای آن مورد تصور خواهد بود . بنابراین ، یک یگان (واحد) فالانکس ، فاقد توان رزمی / ترکیب استاندارد خواهد بود ، اما می تواند بعنوان یک واحد مشخص که تعداد مشخصی از عناصر پیاده نظام که یک " تک صورتبندی فالانکس" را بوجود می آورند ، بشمار آیند . علاوه براین ، در طول تاریخ نظامی مدّون ، بسیاری از ارتشها ، واحدهای پیاده نظام مسلح به تجهیزاتی نظیر " نیزه بلند" را بعنوان یک یگان نظامی به مانند فالانکس در نظر گرفته و در سازمان رزم خود ، از آن بهره می بردند . در ادبیات انگلیسی ، این اصطلاح ، بعنوان " گروهی که به شکل ایستاده و نزدیک به هم ، به جلو حرکت می کنند " توصیف شده است . با این وصف ، این سطور ، بیشتر بر روی شکل گیری صورتبندی رزمی فالانکس در یونان باستان ، دنیای هلنیک و سایر واحدهای سیاسی باستانی که تحت تاثیر تمدن های یونان باستان ، قرار داشتند ، متمرکز خواهد بود . نخستین تصویری که شباهت زیادی به صورتبندی فالانکس داشت ، در یک ستون سنگی متعلق به سومری ها در قرن 25 قبل از میلاد ، شناخته شده است . در این تصویر ، سربازان به نیزه ، کلاهخود و سپرهای بزرگی که تمام بدن آنها را تحت پوشش قرار می داد ، مسلح شده بودند . علاوه بر آن ، واحدهای پیاده نظام مصر باستان نیز در صورتبندی های مشابهی ، سازماندهی و بکارگیری می شدند . از سویی دیگر ، اصطلاح فالانکس را می توان در یادداشتهای هومر ، که نبرد های هوپلیتها ( پیاده نظام سنگین اسلحه مجهز به کلاهخودهای فلزی ارتشهای یونان باستان و واحدهای سیاسی مدیترانه شرقی ) را مورد بررسی قرار داده و تشریح نموده ، می توان یافت . به این ترتیب ، هومر ، در اشعارش ، از این اصطلاح برای وجه تمایز قرار دادن میان تاکتیک های مرسوم مبتنی بر صورتبندی های رزمی جمعی از نبردهای انفرادی ، بهره گرفت . مورخان تاریخ نظامی ، تاکنون ، دریک اجماع جالب توجه ، ارتباط میان شکل گیری میان این صورتبندی رزمی یونان با آنچه که هوپلیتها ، آن را بکار می بردند ، وارد نشده اند ، چرا که اصل و پایه این صورتبندی رزمی ، " ایجاد یک دیواره انسانی با استفاده از سپر و نیزه " تقریباً در همه ارتش های آن زمان ، شناخته شده بود و به همین دلیل ، امکان همگرا بودن تکامل این صورتبندی رزمی در میان تمدن های آن روز جهان ، بسیار بیشتر مورد توجه به نظر می رسد . به شکل سنتی و پذیرفته شده ، مورخین ، تاریخ و منشاء اصلی صورتبندی فالانکس هوپلیتها را از یونان باستان ، بخصوص ، در سده هشتم قبل از میلاد بررسی می نمودند . اما این نظریه در دست تجدید نظر است ، چرا که این احتمال که ریشه اصلی این صورتبندی در قرن هفتم و پس از معرفی aspis ( سپرچوبی بسیار سنگین که در دوره های مختلف توسط ارتشهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت) توسط دولت شهر آرگوس می دانند . بنابراین ، این احتمال این فرضیه که صورتبندی فالانکس توسط این دولت / شهر پدید آمده باشد ، بسیار زیاد بود . علاوه براین ، مدارک و شهود بیشتری از جمله نقاشی مشهور Chigi vase به تاریخ سال 650 قبل از میلاد وجود دارد که هوپلیتها را مسلح به سپرهای چوبی سنگین فوق الذکر ، نیزه و پیکربندی زرهی کامل ، به تصویر کشیده است . یکی دیگر از نظریات که ممکن است ، تاریخ دقیق ظهور صورتبندی رزمی فالانکس را تئوریزه کند ، در این ایده خلاصه شده است که برخی از ویژگی های اساسی صورتبندی فالانکس ، از زمان های قدیم تر ، وجود داشته ولی بدلیل عدم وجود فناوری لازم ، مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، دو راهبرد اصلی که در ارتش های نخستین همواره رعایت می گردید ، اصل " انسجام" و استفاده از سربازان در دستجات بزرگ ، بود. این مساله اثبات می کند که فالانکس یونانی ، ، صرفاً نقطه اوج و تکامل یک ایده جذاب و موثر نظامی بشمار می رفت که به آرامی ، از سالها قبل ، در حال توسعه بود و براثر گسترش فناوری نظامی ، ازجمله ، جنگ افزارها و زره در دولت/ شهرهای مختلف ، فالانکس ، روند تکامل خود را پیمود تا اینکه در نهایت به شکل اصلی و موثر خود ، تبدیل گردید . بررسی اجمالی : صورتبندی فالانکس هوپلیتها ، در دوره کلاسیک یونان باستان ( سال 750 تا 350 قبل از میلاد ) به شکل صفوف به هم فشرده ای از سربازان مسلح از ابتدای سازند تا انتهای آن ، مورد استفاده قرار می گرفت . سربازان در این صورتبندی ، سپرهای خود را به هم قفل کرده و نخستین صف از پیاده نظام سنگین اسلحه ، نیزه های خود را درست در جلوی خود و بسمت دشمن ، می گرفتند . در نتیجه ، صورتبندی فالانکس ، یک دیواره مستحکم متشکل از یک توده ترسناک از نیزه های به هم فشرده را پدید می آورد و شکستن این صفوف به هم فشرده ، در زمان اجرای عملیات آفندی ، به سختی امکان داشت . علاوه بر آن ، استفاده از این صورتبندی ، به فرماندهان این اجازه را می داد که از همه سربازان به شکل فعال ، منسجم (نه فقط سربازان مستقر در خطوط تماس با دشمن ) و در یک زمان مشخص در نبرد ، استفاده نمایند . درگیری میان دو یگان با صورتبندی فالانکس ، عمدتاً در زمینهای مسطح (دشت ) صورت می گرفت، چرا که تجمیع عناصر پیاده نظام و سازماندهی آن ، بسیار آسانتر بشمار می آمد . طبیعتاً توپوگرافی ناهموار و متراکم ، استفاده از این صورتبندی را بسار مشکل می نمود ، چراکه حفظ شکل بندی سربازان به صورت یک خط ثابت و شکستن خط دفاعی حریف با استفاده از فالانکس ، یک عملیات نظامی دشوار محسوب می گردید . در نتیجه ، جنگ میان دولت/ شهرهای یونان باستان ، در هر موقعیتی ، امکان پذیر نبود و درگیری ها ، عمدتاً به نقاط استراتژیک زمین عملیات ، محدود می گردید . در عوض ، برای مرتبه های متعدد ، دو طرف درگیر ، نقاط مناسب برای مانور فالانکس را شناسایی نموده تا درگیری در آن راحتر ، صورت پذیرد و در اغلب موارد ، نبرد میان دو طرف ، با عقب نشینی ایمن (عقب روی در اصلاح نظامی مدرن ) ، پایان می پذیرفت . صورتبندی رزمی فالانکس ، عمدتاً همگام با سایر یگانهای پیاده نظام ، پیشروی می نمود ، ( اگرچه احتمالاً وبا توجه به زره و تجهیزات سنگین ، تفاوت سرعت چندانی وجود نمی داشت ) هر چند این امکان نیز وجود داشت که چند متر آخر برای رسیدن به برد جنگ افزارهای محمول با سرعت بیشتری طی گردد . شاید یکی از دلایل اصلی این رویکرد واحدهای فوق را بتوان در تاکید فرماندهان میدانی در حفظ صورتبندی دقیق رزمی با هدف بیشترین بهره وری از این یگان ها دانست . در صورتیکه واحد فالانکس ، شکل خودش را در جریان نبرد ویا قبل از آن ، از دست می داد ، در زمان رسیدن به صفوف مقدم دشمن ، کمترین تاثیر را بر روند میدان نبرد ، برجای می گذاشت .با این وجود ، در صورتی که فالانکس مورد استفاده هوپلیتها ، از سرعت بیشتری برای اجرای پیشروی در میدان رزم استفاده می کردند ، دلیل آن را می بایست در شتاب آنها برای زودتر رخ دادن درگیری جستجو نمود . هرودوت (مورخ) می گوید :" ارتش یونان در نبرد ماراتن ، درست در زمانی که برای اولین بار به دشمن خود یورش بردند ، از صورتبندی فالانکس استفاده نمودند " با این وصف ، بسیاری از مورخان براین باور هستند که این نوآوری (ایجاد صورتبندی های فالانکس ) در ارتش ایران باستان و با هدف به حداقل رساندن تلفات ناشی از واحدهای کماندار ارتش امپراتوری پارس ، بوجود آمد . در آن سوی جبهه ، واحدهای دشمن پس از برخورد با این صورتبندی ، بسیاری از پیاده نظام خود را بعلت مواجهه با نیزه های بلند این واحدها ازدست می دادند ، که این خود موجب درهم شکستن استخوان بندی دشمن می گردید .در مقابل ، شجاعت صفوف اولیه واحدهای فالانکس ، نقطه اتکاء این یگان ها بشمار می آمد ، در حالی که سایر سربازان مستقر در فرمیشن ، براین سعی بودند که با استفاده از سپرهای سنگین خود ، سربازان مستقر در ردیفهای مقدم را به جلو برانند .در زمان نبرد ، کل یگان فالانکس ، به شکل مداوم رو به جلو رانده می شد تا سرانجام سازمان رزم واحد مقابل درهم شکسته شود ، بنابراین ، زمانی که دو صورتبندی با یکدیگر ، وارد جنگ می شوند ، تلاش دو طرف بیشتر برای هُل دادن هم صرف می شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  8. 1 پسندیده شده
    کمی است که ما هیچ خبری از تازش گسترده دیروز حوثی ها به عربستان در این انجمن کار نکرده ایم! گویا با شمار زیادی موشک ‌و‌ پهپاد به خاک عربستان یورش برده اند تا عربستان به آزادسازی بخشی از پولهای ایران برای مبارزه با کرونا آری گوید. سمير النمري sameer alnamri (@sameer_alnamri) Tweeted: عاجل: ناشطون سعوديون ينشرون فيديو لما قيل إنه حطام الصاروخ الباليستي الذي أطلقه الحوثيون ودمره الدفاع الجوي السعودي في سماء العاصمة #الرياض. https://t.co/enCcMvDEF5
  9. 1 پسندیده شده
    ابتکار عمل رهبر انصارالله برای آزادی رهبران حماس رهبر جنبش انصار الله ، عبد الملک الحوثی ، به طور ناگهانی پیشنهاد کرد که این جنبش آماده مبادله یکی از خلبانان ها تورنادو همچنین چهار افسر و سربازان سعودی در مقابل آزادی زندانیان جنبش حماس در داخل عربستان سعودی می باشد رهبر انصارالله این ابتکار عمل رادر چارچوب همبستگی مردم یمن با مردم فلسطین و مقاومت فلسطین عنوان کرد . محمود الزهار یکی از رهبران جنبش حماس در غزه اعلام کرد وی از ابتکار عمل استقبال و آن را بسیار مهم دانست و بیان کرد که این ابتکار عمل قلب همه مجاهدین و مقاومت فلسطین را شاد کرد همچنین گفت که با اسماعیل هنیه تماس گرفته تا این ابتکار عمل رو بصورت جدی دنبال نماید. در سپتامبر سال گذشته ، حماس برای اولین بار پس از ماه ها سکوت در مورد دستگیری یکی از رهبرخود ،بنام محمد الخضری (81 ساله) و فرزندش و همچنین تعداد دیگر از اعضای خود توسط مقامات سعودی را اشکار کرد. این جنبش در بیانیه مطبوعاتی در چهارم آوریل اظهار داشت آژانس اطلاعاتی امنیتی عربستان سعودی ( جهار مباحث امن الدوله) الخضری را در عملیاتی "عجیب وغیر قابل فهم" پس از گذراندن نزدیک به سه دهه در جده ، دستگیر کرد او در طی نزدیک به دو دهه به عنوان یک مقام مسئول روابط با عربستان سعودی با جنبش حماس فعالیت می کرد. محمد الخضری محمود الزهار منبع : https://www.raialyoum.com/index.php/مبادرة-عبد-الملك-الحوثي-بإطلاق-سراح-أح/
  10. 1 پسندیده شده
    چیزی که من شنیدم این است که برنامه همان سوخو 30 است. یعنی دانش ساخت این هواپیما همراه با موتور AL31. نمی دانم تو این شرایط تحریم پولش رو داریم یا نه. شاید میخوان جاش نفت بدن. یا از صندوق ذخیره ارزی استفاده کنند. مدتی هم صحبت خرید هواپیمای j10 از چین بود. نکته اینجاست که j10 هم از موتور al31 استفاده میکند. البته این هواپیما تک موتوره است و یک هواپیمای سبک است که میتواند مکمل سوخو 30 باشد. نکته بعدی اینکه گفته میشه موتور al31 بهترین موتور برای جایگزینی tf30 هواپیمای f14 است. یعنی با استفاده از این موتور و نوسازی سیستم الکترونیک ان میتوان ناوگان اف 14 را احیا کرد. شاید نهاجا به این مسائل فکر کرده و میخواهند با یک تیر سه نشان بزنند. یعنی با دریافت دانش al31 در عمل موتور هواپیمای کل ناوگان هوایی نهاجا را تامین کنند. یعنی سوخو 30 به عنوان جانشین فانتوم به عنوان یک هواپیمای چند منظوره. j10 بعنوان هواپیمای سبک مکمل و اف 14 تا زمانیکه یک رهگیر به روز وارد نهاجا شود. نکته اخر اینکه گفته میشود که در بلند مدت نهاجا سراغ خرید پکفا هم خواهد رفت. بعنوان جانشین اف 14. ان هواپیما نیز از موتوری که در واقع ارتقا یافته al31 است استفاده میکند.
  11. 1 پسندیده شده
    نیرویی که اینطور مردانه میجنگند واقعا کم نظیر هست و در نبردهای اندکی مثل دفاع مقدس این رفتار اخلاقی رو شاهد بودیم به شخصه فکر میکنم انصارالله مسیر درستی رو داره میره و ته این داستان فروپاشی آل سعود هست حکومتی که بر مبنای تزویر و پول بر سرکار هست رو مردانی با اخلاق، با ذکاوت و پاهای برهنه بر می اندازند
  12. 1 پسندیده شده
    ناگفته های نبرد های جبهه استان الجوف در طول هفته های اخیر انصارالله موفق شد در عملیات " فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ " بر مناطق وسیعی از استان الجوف یمن که شامل دو شهر مهم" الغیل" و" شهر الحزم " تسلط پیدا کند . در این مطلب سعی می شود که به این نبرد از زاویه دیگر وکمتر مورد توجه قرار گرفته پرداخته شود و احتمالا مقدمه ای باشد برشناخت بیشتر قبائل و احزاب و شخصیت های دخیل در جنگ یمن اهمیت استان الجوف استان الجوف در شمال شرقی صنعا قراردارد که از غرب با استان عمران و از جنوب با مارب و از شرق با استان حضرموت و شمال با ستان صعده و از شمال شرقی با عربستان هم مرز است . مهمترین مناطق استان الجوف " الغیل " " المتون ""الحزم " " المصلوب " "خب و الشعف " میباشد. استان الجوف در کنار استان مارب و شهر تعز مهمترین پایگاه های حزب التجمع اليمني للإصلاح ( اخوان المسلمین یمن ) به شمار میآید. نقشه یمن براساس تقسیم بندی مناطق نظامی نبرد در جبهه الغیل این شهر از ان جهت که در حد وسط دو شهر " الحزم" و "المصلوب" استان الجوف وهمچنین شهر "مجزر" استان مارب یمن قرار دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. که تسلط براین شهر دروازه فتح استان الجوف میباشد. دراین عملیات نیروهای انصارالله موفق شدند که ابتدا کنترل منطقه " الجروف" و "القناصین" در غرب شهرستان "الغیل" واقع در جنوب غربی الجوف را به دست بگیرند. پس از آن با پیشروی بسمت تیپ ۱۲۷ نیروهای هادی به فرماندهی "عبدالله الضاوی" آنرا محاصره و وپس از چهار روز تسلط پیدا کنند. "صادق أمین العکیمی"، فرمانده تیپ ۱۵۵ در نیروهای هادی و همچنین پسر استاندار الجوف کشته و سه فرمانده دیگر نیز مجروح شدند. البته این اولین نبرد انصارالله در این منطقه نبود در واقع این منطقه قبلا هم در کنترل انصار الله بود البته ان زمان نیروهای ائتلاف و نیروهای منصور هادی این منطقه را از کنترل انصار الله خارج کردند . اما این نبرد زاویه پنهان بسیار مهم دارد و آن هم وجود "قبیله الاشراف " در شهر الغیل که انصار الله با کمک انها بر شهر مسلط شود. این قبیله خود را منتسب به اهل بیت پیامبر میدانند ودر حقیقت شهر الغیل بعنوان مرکز معنوی تشیع در یمن محسوب میشود وآنطور که گفته میشود بیش از 70 درصد از رهبران انصار الله از اهالی این منطقه می باشند . البته قبیله الاشراف با بعضی از قبایل منطقه مثل " قبیله المحابيب " و " قبیله آل مسلم " از سال 2011 درگیر تنشها واختلافاتی بود که در ان زمان قبیله الاشراف به رهبری " ابو نجیب مانع " از رهبران انصارالله و قبیله المحابیب به رهبری " شایف درهم" و " الحسن ابکر" از رهبران حزب التجمع اليمني للإصلاح ( اخوان المسلمین یمن ) اقدام به جمع کردن نیروها ی خود نمودند که این در گیری ها بیشتر در مناطق "حلوان " " العوارن" و"ابکر " رخ داد واین درگیری با یک صلح ناپایدار به پایان رسید تا اینکه درسال 2014 توسط انصار الله و نیروهای همپیمان و کمک آنها به قبیله الاشراف این منطقه را به کنترل خود درآورند . "شیخ امین العکیمی" " حمید امین العکیمی" پسر شیخ " صادق أمین العکیمی" پسر شیخ نبرد در جبهه الحزم شهر الحزم بعنوان مرکز استان الجوف دارای اهمیت بسیارس است چر که با تسلط براین شهر برسایر استان الجوف تسلط پیدا میکنید اا این نبرد اسانی برای انصار الله نبود ودلیل ان هم وجود یک شخصیت مهم وتاثیر گذار بنام " شیخ امین العکیمی " که استاندار الجوف و همچنین از مهمترین مخالفان انصار الله در منطقه بود . امین العکیمی نماینده مجلس یمن از بین سالهای 2003-2009 و از اعضای برجسته حزب التجمع اليمني للإصلاح می باشد که در نبردهای جبهه الجوف دو فرزند او "صادق أمین العکیمی" و "حميد أمين العكيمي کشته میشوند و شیخ امین هم در نبرد شهر الحزم به شدت زخمی ودر خانه خود محاصره میشود که به واسطه دخالت یکی از کشورها (امیر قطر) اجازه ترک منطقه را پیدا میکند پس از ان به استان مارب منتقل میشود وبا استاندار انجا " سلطان العراده" دیدار میکند تا شرایط بازگشت همچنین بازپس گیری مناطق ازدست رفته نیرو های لازم و امکانات فراهم نماید که با حمله انصارالله به یکی از پایگاه های تجمع نیروهای مشترک سعودی و منصور هادی این نقشه ناکام می ماند. امین العکیمی در جلسه با یکی از فرماندهان سعودی "سرتیپ ( اللوا الرکن) امین الوایلی" فرمانده منطقه ششم نظامی به همراه سلطان عراده استاندار مارب ( شخص نشسته کنار شیخ امین ) محمد المقدشی وزیر دفاع نیروهای منصور هادی ( نشسته کنار فرمانده سعودی ) المقدشی وزیر دفاع منابع: https://www.almashhad-alyemeni.com/159263 https://marebtoday.net/2020/03/01/29918/ https://ar.wikipedia.org/wiki/أمين_العكيمي https://www.adennews.net/101538 https://ar.wikipedia.org/wiki/الجوف_(محافظة) https://www.yemenakhbar.com/2317822 https://hournews.net/news-100151.htm https://almawqeapost.net/reports/11640 http://aleshteraky.com/pgbaj-h-cbajij/item/2219-adeha-fjb-adedimiac-elcejq
  13. 1 پسندیده شده
    بسم الله.............. 2 فرودین 1399 بخش چهارم و پایانی بعد از تسلیم آلمان تیم تحقیقاتی و سازنده پانزر فاست به اسارت آمریکایی ها در امده و به خاک این کشور منتقل شدن . کار بروی پانزر فاست 250 ادامه پیدا کرد با وجود تولید چند پیش نمونه اما نتایج امریکایی ها را تحت تاثیر قرار نمی داد و آنها همچنان به بازوکا دل خوش کرده بودن . اما این تحقیقات و تولید پیش نمونه ها بعدآ پایه واساس ساخت راکت انداز پانزر فاست 44 آلمان غربی در سال 1960 شد PzF_44 اما شوروی هم که در طول جنگ وجود سلاح های انفرادی ضد زره ( به غیر از بازوکا های اهدایی امریکایی ها ) ساخت خود را بشدت مورد نیاز میدانست دست بکار شد. در سال 1944 روسها با الگو برداری از پانزر فاست و صد البته با تکیه بر طرح های بومی کار بروی نمونه ایی شبیه به پانزر فاست 250 را اغاز کردن این نمونه کلاهکی با کالیبر 70 میلی متری را پرتاب میکرد طول سلاح یک مترو وقطر داخلی 30 میلی متر بود در ابتدای کار نام LPG44 را بر خود گرفت دارای بردی در حدود 75 متر طول سلاح بدون راکت 1000 میلی متر وزن خالی 1.6 کیلوگرم سرعت اولیه 45 متر بر ثانیه و توان نفوذ 150 میلی متر زره و قابلیت بارگذاری مجدد را هم داشت . طبق برنامه ریزی این سلاح که اکنون آر پی جی 1 نام گذاری شده بود قرار شد از اوایل سال 1945 وارد خط تولید شود اما با پایان جنگ هرگز به خط تولید نرسیده اما همچنان روسها کار را بروی توسعه آر پی جی 1 ادامه دادن . با دست یابی روسها به نقشهای پانزر فاست 250 انها موفق شدن برخی از مشکلات آرپی جی 1 را بر طرف کنند . ارپی جی1 دارای اصالت روسی بوده و مهندسی معکوس ویا کپی از روی پانزر فاست 250 نبود وبلکه روسها با استفاده از مدلهای پانزر فاست بخصوص 250 به بر طرف کردن ایرادات طرح خود پرداختن این تحقیق وتوسعه تا 1948 ادامه داشت که در نهایت منجر به تولد آر پی جی دو گشت . سلاحی پیشرفته وساده که با وزن خالی 2.8 کیلو گرم و وزن راکت1.85 در برابر وزن 7.5 کیلوگرمی پانزر فاست 250بسیار سبکتر بوده اما تنها 200 میلی متر توان نفوذ در زره را داشته و برد موثر 100 و حداکثر 150 متر اختلاف فاحشی با برد پانزر فاست 250 داشت (تازه بعد از 3 سال تحقیق ) آرپی جی 1 آرپی جی2 به غیر از مدلهای گفته شده آلمان ها طبق برنامه ریزی ها قرار بود چند گونه کاملا متفاوت از پانزر فاست را وارد خط تولید کنند Splitterfaust که سلاحی بر علیه نفرات پیاده دشمن بوده سرجنگی ترکش زا اما دارای یک فیوز زمانی که بروی هوا منفجر شده و منطقه وسیعی را پوشش میداد Brandfaust چون که راکتهای متعارف دربرخی مواقع تنها صدماتی به تانک وارد کرده ویا باعث کشته وزخمی شدن خدمه تانک می شود و با جایگزینی خدمه ویا تعمیر تانک دوباره زرهپوش در مدت زمان نه چندان زیاد وارد چرخه عملیاتی میشد آلمانی ها .این مدل را برای انهدام کامل تانکهای دشمن در دست تحقیق قرار دادن برند فاست دارای مواد آتش زا بود که بعد از شکافتن زره سبب مشتعل شدن داخل زرهپوش شده و عموما به انفجار مهمات وحتی مخزن سوخت منجر میشد Flammfaust دارای کلاهک آتش زا که بیشتر برای پاکسازی خانه های وسنگر و حفره ها و درگیری با خودورها وزرهپوشهای سبک دشمن طرحی شده بود Gasfaust که دارای کلاهکی مجهز به گاز اشک یا دود زا و شیمیایی همچنین با توجه به در خط تولید قرار گرفتن تانک استالین 3 ( IS3 ) المان ها بروی کاغذ طرحی را در دست داشتن برای تولید سوپر پانزر فاست 250 با کلاهکی که توان نفوذ در 400 میلی متر زره را داشت هر چند که مدل معمولی پانزر فاست 250 هم می توانست زره این تانک و نسلهای بعد تانک استالین را بشکافت پروژه Bücker Bü 181 اما اخرین شعله از نبوغ المانی ها پروژه Bücker Bü 181 بود با اماده شدن روسها برای عبور از رودخانه اودر در 60 مایلی برلین تمام راها ی غیر معمول و شگفت انگیز برای توقف این حرکت امتحان شد یکی از این اقدمات مجهز کردن هواپیمای آموزشی دو نفره بوکر 181به چهار عدد راکت انداز پانزر فاست 100 که دو عدد در بالا و پایین بال چپ و دو عدد هم به این صورت در بال راست تعبیه شده بود .برای این منظور دهها هواپیما بوکر را در محوطه کارخانه سازنده این مذل جمع اوری وسعی در نصب راکت انداز پانزر فاست کردن از این تعداد تنها 3 فروند بعد از تجهیز به پانزر فاست توان امادگی انجام عملیات را داشتن که حتی موفق شدن چندین پراوز وشلیک را بر ضد نیروهای امریکای ترتیب بدهند که در که به ازای آن دو فروند بوکر به همراه سه خدمه آن از بین رفت خدمه پروازی سومین بوکر هم در 18 آوریل 1945 وارد حریم هوایی سویس شده و در خاک این کشور فرود امده ارتش سویس هم این هواپیما را مصادره و به عنوان پرنده اموزشی وارد ناوگان خود کردن طی 21 ماه مقادیری زیادی از این سلاح ارزان قیمت اما موثر ساخته شد در سال 1943 رقم تولید 300 هزار در ماه را در نظر گرفته بودن که تنها بروی کاغذ اعتیار داشت و بیش از 9 ماه طول کشید که به این رقم دست پیدا کنند در کل در سال 1943 335300 عدد پانزر فاست تحویل ارتش آلمان شد اما یک سال بعد 5.5 ملیون پرتابگر در دستان نیروهای ارتش بود بعد از نوامبر 1944 تولید پانزر فاست به ارقام خیره کننده رسید بود به وطوری که از نوامبر تا فوریه 1945 2 میلیون 56 هزار قبضه جدید از پانزر فاست 100 تحویل واحدهای ارتش شد به طور کلی از مارس 1943 تا فوریه 1945 نزدیک به 8 میلیون قبضه پانزر فاست تولید شد ( البته برخی رقم 6.5 تا 6.7 میلیون را عنوان کردن ) که بعد از تفنگ موزر ( برنو خودمون ) به پراستفاده ترین سلاح در بین سربازان المانی تبدیل شد بعد از جنگ چندین کشور دیگر به الگو برداری از پانزر فاست پرداخت نخستین کشور آرژانتین بود این کشور چون بعد از جنگ میزبان شماری از دانشمندان وافسران سابق ارتش آلمان نازی بود به الگگوی برداری سلاح های وتاکتیکهای المانی علاقه نشان داد . یکی از این سلاح های پانزرفاست بود به علت سادگی در ساخت و همچنین حضور مهندسین آلمانی آرژانتین کار چندان سختی در کپی برداری از این سلاح نداشت ویژگی های Panzerfaust آرژانتین به شرح زیر بود: طول سلاح : 1070 میلی متر طول لوله: 850 میلی متر طول پرتابه: 475 میلی متر وزن کل اسلحه: 4.49 کیلوگرم وزن لوله: 2150 کیلوگرم وزن پرتابه: 2.1 کیلوگرم وزن خرج پرتابه : 170 گرم. وزن مواد منفجره: 900 گرم قدرت نفوذ : 207 میلی متر برد موثر: 80 متر نمونه آرژانتینی با نام PAPI کشور های لهستان وسوئد هم هر کدام به کپی برداری از این سلاح مشغول شدن لهستان این سلاح را با نام PC100 و در تعداد محدود 5 هزار عدد در در اوایل سال 1951 به کار گرفت pc100 کشور سوئد هم بعد از پایان جنگ سریعا این سلاح را با نام Pansarskott m/45 در شکور خود تولید کرد که از لحاظ ظاهری و مشخص به پانزر فاست 100 بسیار شبیه بود هر چند در مدل دیگری به نام pansarskott m/46 در یک سال بعد معرفی وتولید شد این سلاح شاهد تغییرات گوناگونی بخصوص در شکل وظاهر سرجنگی خود بود اما همچنان برد و قدرت نفوذ کمتر از پانزر فاست 150 بوده اثرگذاریی پانزر فاست در جنگ ارتش امریکا بعد از جنگ در گزارشی اعلام کرد 13 درصد کل تلفات زرهی این کشور در رویارویی با آلمان در جبهه غربی ناشی از اصابت پانزر فاست وپانزر شرک بوده . در ادامه این گزارش موفق ترین برد برای شلیک پانزر فاست را زیر 30 متر اعلام کرده که احتمال اصابت در این برد بسیار زیاد است 48 درصد از خدمه زرهپوش های که توسط پانزر فاست مورد هدف قرار گرفته اند کشته وزخمی شده اند که رقم قابل توجهی است در نبرد نرماندی تنها 6 درصد تلفات زرهی نیروهای انگلیسی بر اثر اصابت پانزر فاست بوده هر چقدر ارتش بریتانیا در عمق خاک فرانسه والمان پیشروی میکیرد این درصد بیشتر میشد . بعد از جنگ در گزارشی 34 درصد از کل تلفات زرهی بریتانیا در جبهه غربی به پانزر فاست نسبت داده شد در جبهه شرقی در 4 ماه اول سال 1944 از تعداد 8200 تانک وزرهپوش شکار شده ارتش سرخ تنها 265 عدد توسط پانزر فاست مورد اصابت قرار گرفته در همین گزارش 2000 دستگاه از شکار این تعداد تانک را به توپ های ضد زره صحرایی نظیر تو پهای 75 م م پاک40و یا توپ فلک 88 م م نسبت داده شده . اما باید این نکته خیلی مهم را در نظر گرفت که محدوده برد پانزر فاست در بهترین مدل ان زیر 100 متر بوده در واقع از تعداد 8200 دستگاه تانک شکار شده 550 دستگاه آن در محدود برد پانزر فاست بوده است که سهم این سلاح به 50 درصد از کل شکارهای ثبت شده در برد خود را شامل میشود این درصد برای سلاحی مثل پانزر شرک 17 درصد بوده در درگیریهای شهری جبهه شرقی تا 70 درصد کل تانکهای ارتش شوروی توسط پانزر فاست وپانزر شرک مورد اصابت قرار گرفته اند .در نبردبرلین 30 درصد زره پوش های شوروی در حومه شهر برلین و 45 تا 50 درصد در خود شهر توسط پانزر فاست منهدم شده اند برخی از تانکهای منهدم شده توسط پانزر فاست در درگیریهای رود راین در جبهه غربی و وردخانه اوردر و ارتفاعات سیلو و همچنین نبرد برلین پانزر فاست تعداد زیادی از ادوات زرهی متفقین را شکار کرده است سادگی و کارایی پانزر فاست به حدی بوده که متفقین هم با استفاده از آن چندین تانک ارتش آلمان را منهدم کرده اند همچنین تعداد ی از مواضع وسنگرهای تیربار آلمانی توسط پانزر فاست های غنیمتی مورد هدف قرار گرفته اند ارتش سرخ در نبردهای برلین هم در به طور متناوب از این سلاح استفاده کرده پانزر فاست های غنیمتی کشور فنلاند هم یکی از کاربران پانزر فاست بصورت مستقل در جنگ جهانی دوم بوده با نزدیک شدن ارتش سرخ به مرزهای فنلاند و نبود ضد زرههای مناسب جهت رویارویی با ستونهای زرهی ارتش شوروی این کشور تقاضای خرید دهها هزار قبضه پانزر فاست و پانزر شرک را به آلمان نازی داد . در ابتدا تنها 1700 پانزر فاست 30 و 300 پانزر شرک به همراه 3هزار راکت آن به این کشور ارسال شد نکته جالب تنها 200 سرباز ارتش فنلاند نحوه ی استفاده از پانزر فاست وشرک را فراگرفته بودن که بسرعت و با نزدیک تر شدن ارتش سرخ به میزان سلاح های ضد زره ارسالی وافراد آموزش دیده افزوده شد آلمانها برای سرعت در انتقال محموله های ضد زره از هواپیما استفاده کرده حتی ذخایر پانزر فاستهای لشگر 20 کوهستان ارتش آلمان هم در اختیار فنلاندی ها قرار گرفت. در مجموع 26 هزار پانزر فاست در مدل های 30 و 60 و 1854 راکت انداز پانزر شرک و 19 هزار راکت آن به این کشور صادر شد . فنلاندی ها برای خرید هر پانزر شرک مبلغ 100 رایشمارک و در مجموع 200 هزار رایشمارک معادل 50 تا 60 هزار دلار را پرداخت کرده . از ملبغ پرداختی برای خرید پانزر فاست گزارشی در دست نیست ولی قیمت هر پانزر فاست در المان نازی بین 13 تا 25 رایش مارک بستگی به مدل آن بوده است فنلاندی ها تنها 3900 پانزر فاست و 5 هزار راکت پانزر شرک را در طول درگیری با ارتش سرخ استفاده کرده در مجموع هم 600 تانک شووروی را منهدم کرده اند که عموما توسط پانزر فاست وشرک بوده و ما بقی هم توسط زره کوب stug وسایر سلاح های ضد زره و مینهای شکار شده اند.بعد از جنگ هم تا دهه پنجاه میلادی قرن 20 ارتش فنلاندی پانزر فاست و پانزر شرک های خود را به صورت عملیاتی در یگانهای خود مورد استفاده قرار میداد شکار ادوات زرهی ارتش سرخ به وسیله پانزرفاستهای ارتش فنلاند پانزر فاست یا مشت زرهی همانند بسیاری دیگر از محصولات نظامی آلمان نازی توجه خیلی را به خود جلب کرد. این سلاح در زمان خود علاوه بر تاثیرگذاری به علت داشتن سه ویژگی سادگی ارزانی وکارامدی محبوب هم بود وسبب الگوی برداری وتاثیرگذاری کشورهای زیادی از این سلاح شد پایان
  14. 1 پسندیده شده
    یک پهپاد شاهد 129 در روستای بیت سخته ملاثانی خوزستان به زمین سقوط کرده البته تصاویر نشان میده خیلی آسیب ندیده به نظرم فرود اضطراری در زمین های کشاورزی داشته است.
  15. 1 پسندیده شده
  16. 1 پسندیده شده
    4- نیروی هوایی بنگلادش : در حال حاضر ، نیروی هوایی ارتش بنگلادش ، آخرین نمونه های بروزرسانی شده از جنگنده J-7 را به غیر از نیروی هوایی ارتش خلق چین ، درکنار جتهای سنگین تر میگ-29 و یاک-130 مورد استفاده قرارمی دهد . در نتیجه ، علاوه بر وجود برنامه های جامع به منظور ادامه خدمت جتهای جی-7 تا 2030 ، این کشور علاقه قابل توجهی را برای بخدمت گیری جتهای پیشرفته تری نظیر میگ-35 و جی-10 سی از خود نشان داده است ، در حالی که کشور همسایه ( میانمار) با انعقاد قراردادهای سنگین برای خرید گونه JF-17 و جتهای روسی سوخو-30 اس ام و برنامه ریزی احتمالی برای خرید جنگنده های مدرن تر سوخو-57 باعث شده تا تعادل رزمی به شکل قابل توجهی بر هم خورده و این باعث شده تا برنامه های نیروی هوایی بنگلادش برای نوسازی ناوگان سرعت بیشتری بخود بگیرد . به همین دلیل گرچه توانایی هایی رزمی جی-10 سی در برابر سوخو-30 اس ام مسلح به موشکهای فامد و همچنین سامانه های بردار رانش چندان زیاد به نظر نمی رسد ، اما مانورپذیری مطلوب تر جت چینی می تواند ، مزیت خوبی در برابر جنگنده سنگین تر روسی باشد . 5- نیروی هوایی ونزوئلا : در گذشته نه چندان دور ، نیروی هوایی ونزوئلا علاقه بسیار زیادی به دریافت جتهای نسل ++4 سوخو-35 که بلحاظ تعریف ماموریتهای محوله ،شباهتهای بسیاری به جنگنده جی-10سی چینی داشت ، ابراز می نمود ، اما با فراگیر شدن بحران اقتصادی در این کشور آمریکای جنوبی ، جی-10سی میتواند به یک گزینه مطلوب و با صرفه برای نوسازی ناوگان نیروی هوایی این کشور تبدیل گردد . در حال حاضر ، نیروی هوایی ونزوئلا ، برای اجرای ماموریتهای برتری هوایی ، دو گونه متفاوت از فناوری غربی و شرقی ( شامل جتهای SU-30MK2 و F-16A ) را در اختیار دارد ،اما فالکونهای ونزوئلایی ، پس از گذشت 4 دهه از تولید ، و عدم دسترسی به مهمات دور ایستا ، بتدریج کارایی رزمی خود را از دست می دهند و این فرصت خوبی است تا این کشور با سفارش جی-10 سی ناوگانی به مراتب مدرن تر را برای خود سامان دهد . این مساله با موضع گیری چین در خصوص حفظ استقلال کاراکاس و جلوگیری از تهاجم احتمالی ایالات متحده و همچنین خرید سالانه بیش از 3 میلیارد دلار نفت از این کشور ، توافق برای تحویل جنگنده در ازای تحویل نفت را محتمل نموده است .به اعتقاد ناظران ، حضور جتهای چینی می تواند مزیت افزون تری را نسبت به حضور جتهای گریپن نیروی هوایی برزیل ( همسایه ونزوئلا) بعنوان یکی از حامیان تغییر حکومت دراین کشور ، فراهم نماید . پی نوشت : 1- جمهوری خلق چین و به تبع آن ، صنعت و ارتش این کشور با تمرکز بر توانمندی های بومی در کنار گسترش همکاری فناورانه با کشورهای دوست ، بتدریج سعی می کند تا باحضور فعال در بازار صادرات تسلیحات ، بر نفوذ منطقه ای و فرامنطقه ای خود بیافزاید . در این سلسله نوشتار ، 5 نیروی هوایی در 4منطقه حساس ( خاورمیانه ، امریکای جنوبی و شرق آسیا و شمال آفریقا ) مورد بررسی قرار گرفت و این نشان می دهد که ترکیب دو حوزه دیپلماسی دفاعی و قابلیتهای فناورانه وقتی به بلوغ رسیده و درست استفاده شوند ، به مثابه تیغ برنده ای ، میتواند منافع ملی یک کشور را در دنیای امروز ، به جلو براند . 2- حضور محصولات چینی در این مناطق ، به شکل طبیعی به معنای استمرار درازمدت فرهنگی ، امنیتی و اقتصادی چین در این مناطق خواهد بود واین نیزبخودی خود ، شکوفایی اقتصادی این کشور را در حوزه های مختلف باعث میشود .
  17. 1 پسندیده شده
    2- نیروی هوایی ارتش مصر : ارتش مصر تا حال حاضر ، در حوزه نیروی هوایی سه دوره کاملا مشخص را پشت سر گذاشته است . دوره نخست وابستگی کامل به تسلیحات روسی ، یک دوره کامل وابستگی به تسلیحات غربی و دوره سوم که از سال 2013 آغاز شده و درجریان آن ، تمامی جتهای قدیمی تر نظیر فانتوم و میراژ-5 بطور کامل با جنگنده های جدید تری نظیر رافال فرانسوی و میگ-29 ام و سوخو-35 جایگزین خواهند شد . بااین وصف ، در دوره نخست ، با وخیم شدن روابط با اتحاد جماهیر شوروی در دهه 70 میلادی که پشتیبانی از جتهای میگ-21 و 23 به حداقل خود کاهش پیدانمود ، مصری ها به چین بعنوان منبع دست دوم برای خرید جنگنده متوسل شدند و هم اکنون نیز تعداد قابل توجهی از جتهای رزمی جی-7 را نیز همچنان در خدمت دارند . پس از امضاء پیمان صلح کمپ دیوید ، نیروی هوایی مصر به مجموعه ای از جتهای دست دوم نیروی هوایی ایالات متحده ( شامل فانتوم و فالکون ) دست پیدا کرد ، با این وصف ، اطلاعاتی دردست است که علیرغم مسرت اولیه ، رضایت چندانی از قابلیتهای رزمی این جنگنده ها در نیروی هوایی مصر وجود ندارد بنابراین می توان چنین پیش بینی نمود که با کنار گذاشتن این هواپیماها در کنار بازنشسته نمودن جنگنده های F-16A ، زمینه لازم برای خرید تعداد قابل توجهی J-10C فراهم خواهد آمد . به اعتقاد ناظران نظامی ، این جت چینی بدلیل برخورداری از قابلیتهای مشخص رزم هوایی در مقایسه با جنگنده های F-16C و میگ-29 ام ، بویژه امکان کاربرد موشکهای PL-15 و رادارهای AESA ، برای اولین بار پتانسیل کاملی در حوزه نبردهای فامد را در اختیار مصری ها خواهد گذاشت . با این وصف ، گزارشاتی در دست است که نیروی هوایی مصر خرید جتهای رزمی سبک نظیر JF-17 بلاک-3 و میگ -35 را نیز درست بررسی دارد و این بدان معناست که با محقق شدن این وضعیت ، تعداد جی-10سی های خریداری شده، محدود خواهد شد . در جهت عقربه های ساعت : میگ-29 ام ، رافال EM و میراژ-5 نیروی هوایی مصر پس از ناامیدی از تحویل تسلیحات پیشرفته آمریکایی در حوزه نیروی هوایی ، محصول فرانسوی را با توجه به سابقه حضور جتهای میراژ خریداری نمود ، در حالی که بطور همزمان ، شریک قدیمی خود ، یعنی روسیه را نیز از نظر دورنداشت 3- نیروی هوایی تایلند : اگر چه ارتش تایلند ، در دوران جنگ سرد ، در ردیف یکی از متحدان اصلی ایالات متحده قرار داشت ، اما این کشور در سالهای اخیر به یک مشتری ثابت و اصلی برای تسلیحات چینی در جنوب شرق آُسیا ، تبدیل شده است در حال حاضر ، استخوان بندی اصلی واحدهای زرهی نیروی زمینی این کشور را تانکهای اصلی میدان نبرد VT-4 تشکیل میدهد و در کنار آن ، نیروی دریایی تایلند نیز شناورهای رزمی تایپ54 را در خدمت دارند ، بنابراین ، دور از ذهن نیست که درآینده ، نیروی هوایی تایلند نیز با هدف تقویت یا جایگزینی جتهای تک موتوره خود شامل گریپن و اف-16سی ، تعداد مشخصی از جی-10سی ها چینی را به سازمان رزم نیروی هوایی اضافه نماید . این درحالی است که ایالات متحده برای تحویل گونه خاصی از جتهای F-16V در سال 2020 فشارهای سیاسی مستمری را بر بانکوک اعمال می کند ، خرید J-10C با توجه به مانور پذیری بهتر ، ارتفاع پروازی مطلوب تر و کاهش هزینه های تعمیر ونگهداری شاید به یک گزینه مناسب تبدیل گردد . ازیک نظر ، حضور این جتها در رزمایش موسوم به " ضربه شاهین " با همراهی گریپن های تایلندی ، اقدامی عیان برای فروش این جنگنده از سوی چینی ها قابل تحلیل خواهد بود . پی نوشت : ادامه دارد ............
  18. 1 پسندیده شده
    در وضعیت کنونی هر جنگنده نسل چهاری به ناوگان نیروی هوایی ایران اضافه بشه باید کلاه رو به آسمون انداخت! ولی بجز جنبه کمی جی 10 حرف خاصی نسبت به جنگنده های قدرتمند خانواده فلانکر و فالکروم برای گفتن نداره. جی 10 نه چالاکی میگ 29 و 35 رو داره، نه برد عملیاتی عالی سوخو 30 و 35 و نه حتی اف 16. ایران قبلا سابقه استفاده از F-7 رو داره که بجز ضعف شدید در تمام ویژگی ها چون از فناوری ایالات متحده استفاده می کردند، این موارد رو از اف 7 حذف و جنگنده ای تقریبا لخت و عور رو تحویل دادند که شهرت بدی در میان نیروهای هوایی برای کیفیت نازل داشت. جدای از مورد فوق از زمان اف 4 و اف 14 نیروهای هوایی با جنگنده های دو موتوره به سازگاری رسیده اند و از این رو میگ 35 و سوخو30 برتری بیشتری نسبت به جی 10 دارد. میگ 29 و سوخو24 جنگنده هایی به نسبت کارا بودند، میگ29 جنگنده قابل اعتنا در دفاع هوایی نقطه ای و سوخو 24 بمب افکنی قابل با ویژگی ها و برد عملیاتی قابل توجه بود. جی 10 نه برد عملیاتی مناسبی داره، نه به نسبت قیمت برتری بر سوخو30 داره. و یکی از ایرادهای مهم وغیرقابل چشم پوشی استفاده از پلت فرم جنگنده لاوی اسرائیل هست که شانس این انتقال را خیلی کاهش می دهد. و اما چند نکته مثبت احتمالی جی10: چین می تواند در ارائه ملزومات وتسهیلات بعد از فروش برخلاف روسیه در ذهن ایرانی ها خاطره خوبی ثبت کند. چین می تواند برخلاف روسیه که چه در انتقال تکنولوژی و چه نگهداری جنگنده و ارائه خدمات خساست به خرج میدهد، با انتقال فناوری هم بازار ماندگار و تضمین شده ای رو برای خودش مهیا و زمینه را برای معاملات بزرگتر فراهم کند.
  19. 1 پسندیده شده
    بهترین گزینه صادراتی چین کدام کشورها پتانسیل سفارش احتمالی J-10C را خواهند داشت ؟ جت رزمی جی-10سی در حال شلیک موشک PL-12 براساس گزارشهای موجود مجموعه صنایع هوایی چین بتدریج درصدد است تا زمینه های لازم برای صدور نسخه تکمیل شده J-10C را فراهم کند ، به همین دلیل برخی تحلیلگران براین نظر هستند که کشورهای خاص برحسب وضعیت سیاسی و اقتصادی به احتمال بسیار زیاد در ردیف مشتریان این جت رزمی قرار خواهند گرفت . در حقیقت ، علت اصلی پررنگ شدن این خبر را می توان در این مساله جستجو نمود که چین برای نخستین بار در دهه اخیر است که نوع کاملا متفاوتی از جتهای رزمی را به بازار صادرات معرفی می کند ، در حالی که در گذشته ، محصولات چینی ، عمدتا" به نوعی روگرفت از نمونه های غیر بومی بشمار می آمدند ، بدین معنی که صنعت هوانوردی نظامی چین در گذشته ، جتهای رزمی نسل دوم و سومی نظیر J-7 را که برگرفته از گونه روسی MIG-21 بود ، به شکل گسترده به بازار صادراتی عرضه نمود که این روند در سال 2013 با بسته شدن خط تولید آن ، پایان یافت . پس از آن ، چینی ها با ارائه پیکربندی JF-17 که بصورت ویژه برای صادرات طراحی شده بود ، هدف گذاری مشخصی را در این حوزه دنبال می نمودند . ناوگان ایرگارد نیروی هوایی ایران گرچه موقتا فضای تنفس محدودی را ایجاد کرد اما در مقایسه با خریدهای گذشته( اف-4 / اف-14 ) مطلقا" بازگشت به عقب واضحی بشمارمی آمد اما قرارگرفتن J-10C در ردیف محصولات هوایی صادراتی ، داستان دیگری است. این جت چینی که نسبت به اسلاف خود ، هواگرد پیشرفته تر در عین حال سنگین تری بحساب می آید ، به اعتقاد ناظران نظامی ، رقیبی سرسخت برای جتهای غربی و شرقی موجود در کلاس خود بوده و احتمالا" برای کشورهای که پیش از این کاربر J-7 بوده و محصولی پیشرفته تر از JF-17 را خواستارند میتواند به یک گزینه جدی تبدیل گردد . بازدید دریابان سیاری از جت JF-17 پاکستان آیا این بازدید نشانه خاصی از رویکرد جدید ایران بود ؟؟؟؟ ناظران براین باورند که J-10C بدلایل مختلف ، از جمله مصرف سوخت پایین پیشرانه ، استفاده از رادار AESA و سامانه های جنگ الکترونیک پیشرفته و مهمتر از همه ، کاراکترهای پروازی مطلوب و نیاز کمتر به تعمیر و نگهداری مداوم ، به یک انتخاب مشخص تبدیل شده است ، ضمن اینکه مهمات هوایی محمول این جت نظیر PL-15 میتواند با موشکهای R-77 روسی و AIM-120 آمریکایی نیز مقایسه شود . به همین دلیل مشتریان بالقوه این محصول بدین شکل قابل تحلیل هستند : تصویری دستکاری شده از JF-17 با علائم نیروی هوایی ایران 1- نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران : جت رزمی J-7 ( یا بعبارت بهتر F-7) یکی از جنگنده ای رزمی نیروی هوایی ایران پس از انقلاب بشمار می آمد که در کنار ناوگان میگ-29 و سوخو-24 روسی، وارد خدمت شد . این محصول چینی در مقیاس یک اسکادران ، در اواخر دهه هشتاد میلادی برای پر نمودن شکاف عمیق حاصله از تلفات جتهای آمریکایی اف-5 در جنگ ایران و عراق، سفارش داده شد . در این میان ، گرچه نیروی هوایی ایران در حاضر با دراختیار داشتن 17 اسکادران ، به تقریب در ردیف بزرگترین نیروی هوایی منطقه قرار می گیرد ، اما تنها بخش محدودی از این ناوگان ، قابلیت کاربرد موشکهای فامد را در اختیار داشته و این به معنای وجود یک شکاف غیر قابل باور میان این کشور و ارتشهای همسایه خواهد بود . اما در میانه دهه نود میلادی ، شایعات بسیاری در مطبوعات کشورهای غربی ، بویژه اسراییل ، در خصوص انعقاد قرارداد میان ایران و چین ، برای دریافت بیش از 100 فروند از نسخه قدیمی J-10 وجود داشت ، اما سه دهه پس از انتشار چنین شایعاتی ، روند ها به گونه ای دیگر پیش رفت و این ادعاها هرگزبه اثبات نرسید . با این وجود ، برخی ناظران براین باورند که گونه J-10C میتواند به یک هواگرد مقرون به صرفه برای نوسازی ناوگان نیروی هوایی ایران باشد ، بویژه اینکه هواگرد چینی می تواند به یک جانشین مناسب برای ناوگان کهنسال اف-5 و اف-4 های نیروی هوایی ایران تبدیل گردد . علاوه براین ( حداقل تا زمان برگردان این مطلب / دسامبر 2019... م ) محدودیتهای خرید تسلیحات از میانه سال 2020 منقضی شده و پیش بینی میشود که نخستین اولویت برای سازمان مسلح ایران ، نوسازی ناوگان رزمی نیروی هوایی باشد که برای مدت 20 سال است در سطوح مختلف دنبال می شود . اما هنوز مشخص نیست که ایران قصد دارد در چه مقیاسی دست به خرید جتهای پیشرفته رزمی بزند و شاید هم خرید J-10C ( البته درصورت وجود اراده برای نوسازی ناوگان . م ) به یک تا دو اسکادران محدود گردد ، اما با توجه به تجربه قبلی ایران در قرارداد J-7 ( F-7) شاید این رویداد به یک فرآیند جامع تر که شامل دریافت امتیاز تولید برخی از قطعات یا اجزای J-10C باشد ، منتهی گردد . پی نوشت : ادامه دارد ............
  20. 1 پسندیده شده
    خوبی صحبت با شما تکون خوردن منابعم هست و یادم بیاد چه مستندسازی رو شروع کرده بودم و ولی کردم مدتی روی کارایی و راندمان صنایع دفاعی اسرائیل کار می کردم که به این فایل رسیدم بسیار جالب بود بحث تقابل تکنولوژی و کارایی بود و نشون می داد حزب الله با تکنولوژی کمی که داره ولی از تمام ظرفیتش استفاده کرده و کارایی بالایی داره در اون سمت ایران با داشتن تکنولوژی بیشتر ولی بدلیل استفاده کمتر از ظرفیتش در سطح کارایی پایینی قرار گرفته یعنی کارایی حزب الله نزدیک به کارایی امریکا هست علارغم تکنولوژی پایین تر اما چرا؟ استفاده درست از تمام ظرفیتی که داره ، سیستمی چابک و فعال بر خلاف اون در ایران سیستمی سنگین و کند رو داریم که اتلاف انرژی اش بالا است وقتی چنین موضوع رو در قیاس ایران و اسرائیل می بینیم، متوجه می شویم که چابکی در صنایع دفاعی ما ( و صنایع داخلی ما) از بین رفته و به سیستم هایی سنگین و کم کارآمد تبدیل شدن و در چنین سیستم هایی تنها امثال شهید ستاری و تهرانی مقدم میتونن معجزه کنن اون هم با مایه گذاشتن از زندگی و جونشون و اگرنه سیستم در حالت عادی خود در بهترین حالت خودش رو حفظ می کنه اگرچه که احتمالا خودش رو قفل می کنه در چنین فضایی تنها شرکت های کوچک، دانش بنیان و چابک می تونن کار کنن و تولید کنند خب وقتی از استفاده از دانش خارجی و عدم طراحی مجدد چرخ صحبت می کنیم می رسیم به همین نکته که دانش خارجی در سیستم فعلی چه راهی رو میره؟ و آیا سیستم داخلی توانایی پذیرش اون رو داره یا نه؟ مثال های زیادی رو میشه اورد که قانون و سیستم های دولتی ترمز های محکمی در جهت رشد صنایع ما بویژه کارهای خلاقانه شده اند و تنها کارهایی جلو رفته اند که منتظر قانون و حمایت دولتی ننشسته اند پس اینکه آیا از دانش خارجی استفاده کنیم به عنوان یک بدیهیات مطرح هست که بله چرخ نباید دوباره اختراع شود ولی سوال اصلی اینه که کدام سیستم می تواند استراتژی و راهبرد رو جلو ببرد و از این دانش خارجی و داخلی بهره لازم رو ببره ما الان در بحث نیروگاه ها داریم به یک شکوفایی می رسیم ولی کنارش کلی طرح نو دارن می میرن و تنها شرکت های خصوصی طرح های آماده رو قاپ می زنن چون مجبورن از فناوری استفاده کنن تا جلوی قدرت شرکت های نیمه دولتی دوام بیارن
  21. 1 پسندیده شده
    چینی ها از ابتدای دهه 50 تا اواخر دهه هشتاد میلادی ، صدها فروند هواپیما و خلبان را از دست دادند ، صرفا" به این دلیل که این مساله در ذهن آنها فرو رفته بود که نیازی به استفاده از تجربه دیگران ندارند ، بعدها که وزارت دفاع چین تجارب این3 دهه را در قالب سند منتشر کرد ( و اداره لجستیک سپاه هم ان را به فارسی برگردان نمود ) شما تازه متوجه می شوید که اگر در همون زمان ، چینی ها متوجه می شدند که برای توسعه نظامی خودشون در عین اتکاء به توان داخلی ، باید با دیگران مراوده داشته باشند و از تجربه آنهایی که در این حوزه تجربه دارند ، به لطایف الحیل ( چون قطعا طرف مقابل به راحتی تجربه و فناوری را در اختیار شما نمیگذارد ) استفاده کنند ، آن وقت چقدر در هزینه و مهمتر از آن ، توان انسانی ، صرفه جویی بعمل می آمد . پی نوشت : این فرهنگ باید جا بیافتند که ارتباط با دیگران در حوزه نظامی ، زشت نیست ، تحقیر توان داخلی نیست ، برعکس اگر این ارتباط درست تعریف بشود ، بدون هیچ شکی روند توسعه رزمی را سرعت میدهد
  22. 1 پسندیده شده
    نیازی به تخصص خودرو نیست نکته اصلی رو الان هم گفتید: 17 سال کار مداوم - بهسازی و بروزرسانی - یک روند استاندارد حالا استفاده از دانش خارجی و یا تولید دانش داخلی ابزار و منابع حرکت این روند است که به جا باید استفاده بشه مثال ایران خودرو و ایران 140 استفاده از دانش خارجی بدون کار مداوم و روندی استاندارد بود و مثال موشک های اسکاد تا شهاب استفاده از دانش خارجی همراه با کار مداوم و روندی استاندارد بود این همون چیزی هست که خود شما دارید براش تلاش می کنید و در سایت اجرا می کنید
  23. 1 پسندیده شده
    بنده تخصصی در خودرو ندارم ولی برنامه جی-10 از اواخر دهه هشتاد کلید خورد ( فرض 1989 ) ، بعد 2006 معرفی شد ، یعنی 17 سال کار مداوم برای اولین طراحی بومی . از 2006 هم مرتب در حال بهسازی و بروزرسانی هست تا الان که نسخه c اش معرفی شده ، یک روند استاندارد برای یک جنگنده . برای مقایسه برنامه ایگل در سال 1965 کلید خورد ، فقط بعد از 7 سال ( 1972 ) رونمایی شد که اگر فاصله فناوری دو کشور ( چین و ایالات متحده ) را در نظر بگیریم ، بازه زمانی ایده پردازی تا تولید را در دو کشور منطقی می کند . چینی ها اول به ضعفشون در طراحی و بعد فناوریهای لازم پی بردند ، رفتند مسیر درست سرمایه گذاری را یاد گرفتند ( تجربه همکاری با روسها در دهه 50 و بعد از اصلاحات اقتصادی دوره دنگ شیائوپنگ ) الان هم می بینید که با اعتماد به نفس کامل در بازار تسلیحات هوایی حضور دارند .
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت هم دوستان تانکهای روسی در سازمان رزم ورماخت بدون شک ، یکی از مهمترین عوامل موفقیت های ارتش سرخ در جریان جنگ جهانی دوم ، طراحی و تولید سری تانک های مشهور T-34 بشمار می آید . تصویر فوق ، یک جوخه (شامل 3 دستگاه تانک تی-34) را در حال پیشروی در استپ های اوکراین به سال 1943 را نشان می دهد . نزدیکترین تانک به دوربین ، یک دستگاه تانک T-34 مدل 1942 و دو دستگاه تانک در پس زمینه تصویر هم نمونه 1943 این تانک می باشد . کیفیت ساخت ( بلحاظ بالا بودن بقاء پذیری در میدان نبرد ) تانک T-34 به اندازه ای بود که واحدهای ورماخت ، علیرغم در اختیار داشتن تانک های فوق العاده ای نظیر تایگر و پانتر در جبهه شرق ، تانک های تی-34 به غنمیت گرفته شده از ارتش سرخ را نیز بازسازی نموده و وارد سازمان رزم یگانهای زرهی خود نمودند . تصویر فوق یکدستگاه تانک تی-34 ، جمعی لشکر دوم زرهی اس اس " داس رایش " را در جریان عملیات "سیتادل " در تابستان 1943 در " کورسک " نشان می دهد . "به زره های جانبی (SIDE SKIRT ARMOUR) که برای حفاظت از سیستم تعلیق تانک نصب شده است ، دقت فرمایید " (حداقل تا زمان حاضر ، بنده هیچ تصویری که نشانده استفاده روس ها از زره های جانبی باشد مشاهده نکردم و این نشاندهنده نوع تفکر آینده نگرانه کارشناسان زرهی ورماخت بشمار می آمد ) کارایی تانک های تی-34 روسی تا اندازه ای بود که باعث گردید تا ورماخت نقش های متفاوتی را به این تانک محول نماید ، تا جایی که از شاسی این تانک در ماموریت های متفاوتی استفاده شد . تصویر فوق یک دستگاه تانک تی-34 را که برجک آن برداشته شده و به جای آن یک قبضه توپ ضد هوایی 20م.م برای ایفای نقش دفاع هوایی متحرک به جای آن نصب شده را نشان می دهد . این توپ ضد هوایی متحرک در جریان نبردهای لهستان ، بویژه نبرد گالیسیا ، در تابستان 1944 ، توسط یگان های ورماخت مورد استفاده قرار گرفت .
  25. 1 پسندیده شده
    تانک t-34 چینی (type 58) مجهز به شعله افکن