برترین های انجمن

  1. arminheidari

    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      7,136


  2. SAEID

    SAEID

    News


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      9,504


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      8,720


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 24 آذر 1399 در پست ها

  1. 4 پسندیده شده
    بسمه تعالی شناور شهید رودکی technical vehicle Level 101 تکنیکال ها در رزم زمینی به وسایل نقلیه غیر نظامی گفته می شود که با نصب تسلیحات عموما با قدرت آتش بالا تبدیل به خودرو های نظامی شده اند. این وسایل اگرچه عموما از خودرو های نظامی کلاسیک قابلیت های رزمی، خصوصا حفاظتی کمتری دارند، در عین حال اما اولا قدرت آتش مناسبی در میدان نبرد ارائه می کنند. دوما سرعت و قابلیت تحرک مناسبی دارند. سوما از آنجا که بر اساس پلتفرم های تجاری موجود در منطقه نبرد ساخته می شوند بسیار ارزان تر هستند و به سرعت از یک خودروی غیر نظامی تبدیل به یک خودروی نظامی می شوند. در حوزه رزم دریایی قایق های تندرو ایرانی که بر اساس قایق های پرسرعت تجاری ساخته و تسلیح شده اند را می توان معادل دریایی مفهوم تکنیکال naval technical دانست. این قایق ها اما نسبت به شناورهای سنگین توان دریانوردی خیلی محدودتری دارند، در برابر شرایط بد آب و هوایی به شدت آسیب پذیر هستند و تنها در محدوده آب های ساحلی کشور مبدا امکان بکارگیری دارند. از جنگ جهانی دوم به این سو، در حوزه شناورهای سنگین تر استفاده از کشتی های تجاری برای اجرای ماموریت رزمی سوابقی وجود دارد، اما این استفاده را نمی توان معادل تکنیکال دانست، چرا که شناور هایی چون Kaiyō ژاپنی و SS Atlantic Conveyor و SS Atlantic Causeway های انگلیسی نه به عنوان یک وسیله رزمی غیر کلاسیک بلکه به دلیل محدودیت ها به عنوان در دسترس ترین پاسخ به معادل رزمی کلاسیک آنها استفاده شده بود. شهید رودکی: پاسخی به چند نیاز نیروی دریایی سپاه اگرچه توان رزمی خود را معطوف به رزم غیر کلاسیک بر پایه ی قایق های تندروی موشک انداز تعریف کرده است، اما این نیرو در نیاز های عملیاتی و شرایط رزمی خاص دریا نقاط ضعفی را نشان داده که با این روش قابل پوشش نیست. این نیرو برای رزم آبی-خاکی در خلیج فارس، خصوصا برای انتقال نیرو و تجهیزات سنگین به جزایر ایرانی خلیج فارس از شناور ها و لندیگ کرافت های مناسب برخوردار نیست . این ضعف جدی در رزمایش ابی خاکی اخیر این نیرو به وضوح مشاهده شد. قایق های این نیرو در شرایط نا مساعد دریایی به شدت توان عملیاتی خود را از دست می دهند. برد دریا نوردی این قایق ها نسبت به کشتی های بزرگتر محدود است. توان تسلیحاتی این شناور های نیز عمدتا محدود به موشک های کروز برد کوتاه و یا راکت های 107 میلیمتری و مسلسل های سنگین است که در بهترین حالت در برد کوتاه امکان رزم سطحی را برای این شناورها فراهم می کند. این شناور ها به خصوص در برابر اهداف هوایی بی دفاع هستند و در برابر اهداف سطحی نیز به لحاظ برد محدودیت دارند. اما ساخت شناور رزمی سنگین همچون یک فریگیت به منابع مالی و صنعتی قابل توجهی نیاز دارد و ساخت چنین شناوری نیز با توجه به توان صنعتی موجود در ایران و مسائل سیاسی ، می تواند تا بیش از یک دهه به طول انجامد. شناور 125 متری 4 هزار تنی شهید رودکی می تواند تا حد قابل توجهی نیاز به یک لندینگ کرافت با امکان حمل محموله قابل توجه را رفع کند، اما این همه ماجرا نیست. سپاه سعی کرده با این طرح یک پاسخ نسبی و نه حداکثری، و البته فوری به طیفی از نیازهای پیشتر گفته شده بدهد. این پاسخ با گسترش کانسپت تکنیکال ، منجر به ساخت چیزی شده است که بزرگترین تکنیکال جهان است. یک وسیله نقلیه تجاری که با اضافه کردن تسلیحات نظامی به سرعت تبدیل به یک وسیله رزمی نظامی می شود، قدرت آتش قابل توجهی دارد، و نسبت به همتایان رزمی کلاسیک اش به مراتب ارزان تر است. ایده اضافه کردن پودمان ها (ماجول های) تسلیحاتی موبایل، که عمدتا سامانه های رزمی زمینی هستند در دوران معاصر دارای سابقه است. در دهه 90 میلادی از اقدام چین به نصب هویتزر ها و تانک ها بر روی شناورهای تجاری برای تامین آتش پشتیبانی می توان نام برد. اما این تسلیحی تک منظوره و به عنوان راه حلی موقتی و کوتاه مدت توسط چین بکار گرفته شد و با رشد توان صنعتی و گسترش قابلیت های کلاسیک دریایی این کشور این رویکرد به سرعت کنار گذاشته شد. در سال های اخیر آمریکایی ها نیز به جهت رفع خلا های موردی بر روی شناور هایشان به منظور تکمیل توان رزمی شناور های رزمی کلاسیک خود، چه در بعد آفند و چه پدافند اقدام به نسب ماژول های رزمی موبایل روی شناور های خود کرده اند. نصب سامانه اخلال گر پهپاد LMADIS و قرار دادن نفربر زرهی LAV-25 بر روی عرشه ناو USS Boxer در ماموریت در خیلج فارس و اخیرا نصب سامانه راکت انداز HIMARS بر روی عرشه ناو USS Somerset نمونه هایی از این اقدام هستند. اما این موارد نیز همانطور که گفته شد به عنوان ماژول هایی که به صورت موردی به شناور های نظامی کلاسیک اضافه می شدند مورد استفاده قرار می گرفتند. در مورد شناور شهید رودکی اما، از یک سو این شناور می تواند این ماژول های تسلیحاتی موبایل را به عنوان یک لندینگ کرافت به سواحل مورد نظر انتقال دهد، از سوی دیگر تمام توان آفندی و پدافندی این شناور بر پایه اضافه شدن ماجولار این سامانه های تسلیحاتی موبایل تعریف شده است. این مورد حتی صرفا به سامانه های رزمی زمینی نیز خلاصه نمی شود، بلکه لانچر های موشک های کروز ضد کشتی، سامانه های پدافندی موشکی، پهپاد ها، انواع تجهیزات راداری، شناسایی و سیگ اینت، قایق های تندرو و یا عناصر دیگری در حوزه هوایی و دریایی نیز از جمله سامانه های بالستیک تیوب پرتاب کوتاه برد و میان برد می توانند بر حسب نیاز این به این پلتفرم اضافه شوند. بدین ترتیب علاوه بر آنکه شناور های مشابه دیگری می تواند با قرار گیری در این الگو توان رزم آبی خاکی و لجستیک دریایی سپاه را ارتقا دهد در عین اینکه خود به عنوان یک شناور سنگین با توان دریانوردی مناسب از قدرت آتش آفندی و پدافندی قابل توجهی نیز بر خوردار است، اساسا هر شناور غیر نظامی دیگری در زمان نیاز به سرعت می تواند بر حسب ماموریت با ماژول های تسلیحاتی مناسب تجهیز شود و به عنوان یک تکنیکال دریایی در میدان رزم ایفای نقش کند. البته این شناور ها نیز در کنار سامانه های تسلیحاتی موبایل به حدی از تجهیزات ثابت بر روی خود نیازمند هستند تا قابلیت های عملیاتی و بقای در میدان نبرد آنها افزایش یابد، که احتمال می رود در آینده چنین تجهیزاتی به ناو شهید رودکی و دیگر شناور های مشابهی که در آینده به سازمان رزم نیروی دریایی سپاه وارد می شوند اضافه شود. از آن جمله می توان از سامانه دفاع نقطه ای کمند و رادار های دریایی نظامی چون عصر و یا چشم عقاب نام برد. .................................................................................................. کماکان هرگونه کپی برداری آزاد. شادی روح شهدای خط تشیع صلوات
  2. 2 پسندیده شده
    تجربیات شنیداری از یک مدیر - قسمت دوم گفتگویی با مرتضی سلطانی مرتضی سلطانی کارآفرین بزرگ و بنیان گذار مجموعه زر ماکارون و زرفروکتوز در گفتگو با دانشجویان کارآفرینی دانشگاه تهران از سرگذشت و عقاید خود میگوید. https://www.aparat.com/v/sIben چند نکته خلاصه : * مزیت های گروه زر ماکارون - تحقیق و توسعه R&D - تنفیض اختیارات * بازار مواد غذایی به شدت بر بازار خودرو مزیت داشت چون ساده و پرتقاضا بود * ماشین آلات نو نخریدم بلکه آلمان رفتم و یک کارخانه قدیمی رو دمونتاژ کردم و ایران اوردم، تازه یه پولی هم بهم دادن اینجا فهمیدم که تجهیزات استوک و دست دوم چه ارزشی دارد ماشین دست دوم در هامبورگ، ماشین دست دوم در کلن هست و ... * آرد یارانه ای بلای جان این صنعت بود * تیم جمع کردن وقتی پول نداری با وقتی پول داری خیلی فرق می کنه وقتی پول نداری برای تیم جمع کردن باید التماس بکنی، با رفاقت و دوستی تیم رو جمع کنی * بهتر است بدانیم چه کاری می کنیم، وقتی به عمقش پی ببریم می تونیم پیشرفت کنیم اول سوله رو پوشش می دادیم، اون موقع گفتن ساختن سوله کار تو نیست برو بعد با کمک یه متخصص شروع کردیم به ساخت سوله * کارآفرین فقط با امید زنده است، سد شکنی می کند خودش رو با حاشیه معطل نمی کند * پول مفت و رانت دشمن پیشرفت است. * رقیب خوب یک معلم است که مدام باعث درک تفاوت ها و بهبود مستمر است. * پسر من ، بیشتر از کارگرها کار می کند در خانه خانمم غذا به اندازه غذا درست می کند و به موقعش به نیازمندان دست باز برخورد می کند. * اگر صفر بشم، فردا صبح اولین کاری که می کنم از فرصت هایی که داشتم و درست استفاده نکردم اینبار درست استفاده می کنم. تقدیم به جناب @worior که به مسائل مدیریتی استاد هستن
  3. 2 پسندیده شده
    این سوال رو در عمل باید از سران نظامی کشور پرسید. ولی در تئوری میتوان با توجه به شرایط ایران و منطقه به دنبال یافتن پاسخ آن رفت. ابتدا باید دید دکترین نظامی ایران از موشک محور به هوایی محور تغییر خواهد یافت؟ در بخش دریایی که شاهد چنین موضوعی هستیم و برنامه ریزی بلند مدت برای آن ، تبدیل شدن به یک نیروی راهبردی است ولی تاثیر نیروی دریایی بر کلیت دکترین نظامی سنگین نمیباشد. اما اگر در نیروی هوایی نیز چنین برنامه ای شکل بگیرد ، با توجه به جایگاه و وزنه سنگین توان هوایی ، این نیرو بر کل دکترین نظامی تاثیر خواهد گذاشت و در نتیجه شاهد افزایش نقش نیروی هوایی و ایفای نقش به عنوان یک نیروی فعال خواهیم بود. امروز نیروی هوایی بیشتر بصورت یک نیروی پشتیبانی به حیات خود ادامه میدهد تا نیروی خط مقدمی که قبل از رسیدن تهدید به مرزها ، جنگنده ها و پهپادهای رزمی را به استقبال تهدید فرستاده و آنرا خنثی نماید. در قبل از انقلاب نیروی هوایی به دنبال دستیابی به برتری هوایی بود و بدان هم دست یافت و قرار بر دست یافتن به سیطره هوایی هم بود که سفارش هواپیماهای آواکس و سوخترسان و شنود الکترونیکی و ... در این برنامه قرار داشت. در سال 57 نیروی هوایی 188 فروند فانتوم ، 77 تامکت و 168 تایگر عملیاتی در اختیار داشت. با اضافه کردن RF-4 و RF-5 و تعدادی از F-5A/B های باقیمانده ، این نیرو از حدودا 450 جنگنده عملیاتی برخوردار بود. در آن زمان ، کشورهای همسایه در برابر ایران هم از نظر کمی و هم کیفی تقریبا هیچ حرفی برای گفتن نداشتند. ترکیه و اسرائیل و پاکستان هنوز اف16 خریداری نکرده بودند و متکی بر جنگنده های فانتوم و تایگر و میراژ3/5 و کفیر و ای4 و ... بودند. عربستان هنوز ایگل ها رو نخریده بود و ... در این روزگار نیروی هوایی توانایی برقراری منطقه پرواز ممنوع بر بخشی از آسمان هر یک از کشورهای همسایه را داشت و آنها هم از هیچ نظر امکان مقابله به مثل نداشتند. خلاصه کنم و آن اینکه برنامه ریزی رسیدن به برتری هوایی در قبل انقلاب به درستی به نتیجه رسید. در ادامه هم قرار بود با رساندن تعداد جنگنده ها تا 1200 فروند سیطره هوایی منطقه در اختیار ایران باشد که این یک بحث دیگری است و مجال پرداختن به آن در این پست نیست. بعد از انقلاب و بخصوص پس از جنگ ایران به سراغ بازسازی نیروی هوایی رفت. سفارش 140 فروندی میگ29 و تعدادی سوخو24 و توپولف22ام و ... در این برنامه قرار داشت. هدف بازسازی نیروی هوایی و دستیابی به توازن هوایی بود. چرا که شرایط با قبل جنگ تغییر یافته بود و کشورهای همسایه به سطح بالاتری از توان هوایی تجهیز شده بودند. این برنامه به سرانجام نرسید به دلایل 1- فروپاشی شوروی و فشار آمریکا بر روسیه تازه تاسیس 2- عدم تامین اعتبار مالی توسط قوای مجریه و مقننه 3- به قول جناب @MR9 نبود دیپلماسی دفاعی که زمانی متوجه موضوع شدیم که آمریکا و اسرائیل و کشورهای همسایه فشارشون روی روسیه تاثیر گذاشته بود و اونها از تحویل مابقی خرید خودداری کردند. البته بهانه هم مشکل تامین مالی از طرف ایران عنوان شد یعنی حق اعتراض هم نداشتیم! بعد از اون تلاش هایی برای میراژ اف1 دست دوم از فرانسه و J-8 از چین و سوخو27 از روسیه و میگ29 از مولداوی و ... صورت گرفت که همگی به نتیجه نرسید. حتی در مورد چین و فرانسه آنها خودشون پیشنهاد دادند و باز مشکل مالی باعث شکست مذاکرات شد. اینکه چرا از نیروی هوایی و طرح های توسعه و نوسازی اون حمایت نشد رو یک عده در بی اعتمادی به این نیرو عنوان می کنند ولی من با این نظر موافق نیستم. دلیل اصلی رو در این می بینم که ما در یک مقایسه اشتباه وارد شدیم و خود را با ارتش آمریکا مقایسه می کنیم. در چنین مقایسه ای بدیهی است که سرمایه گذاری بر روی نیروی هوایی هر چقدر هم که سنگین و بلند پروازانه باشد به برتری هوایی نخواهد رسید و این شد که عطای نیروی هوایی را به لقایش بخشیده و از نوسازی آن صرف نظر کردند. ترجیح دادند راههای میانبر مانند موشکی را بروند. اما این را در نظر نگرفتند که مشکل فقط آمریکا نیست. اگر فردای روز ، با امارات بر سر جزایر ایرانی درگیری صورت گرفت ، یا با ترکیه و پاکستان و عربستان ، این نیروی هوایی اگر بروز باشد از پس اینها که خواهد آمد. از تلاش های متخصصان عزیز نیروی هوایی برای ساخت جنگنده بومی هم ضمن این که قدردانی می کنم ولی چون تا به امروز تولید انبوه و جنگنده سنگین رهگیر ندیدیم ، وارد این بحث نمی شوم. برسیم به شرایط امروز ما در ابتدای ورود به دوره جدیدی از هوانوردی نظامی هستیم. دورانی که در آن نبردها بصورت شبکه محور و با هوش مصنوعی در حال انجام است. پهپادهای رزمی به سرعت در حال گسترش هستند و به عنوان مکمل رهگیر استفاده خواهند شد. یک جنگنده مدرن نسل پنجمی با شبکه شدن با آواکس و ایوکس و پهپاد و ... می تواند براحتی از پس چند جنگنده نسل چهارمی غیر شبکه ای برآمده و آنها را از میدان نبرد خارج سازد. در این شرایط نیروی هوایی باید بجای کمیت به سراغ کیفیت و مجموعه کاملی از دارایی های هوایی برود. این دارایی ها عبارتند از هواپیماهای آواکس ، پشتیبانی و شنود الکترونیکی ، فرماندهی متمرکز هوایی ، پهپادهای شناسایی و رزمی ، شبکه نمودن تمام هواگردها به هم و کنترل وضعیت میدان نبرد با هوش مصنوعی ، لینک ماهواره ای و ... در نهایت جنگنده های رهگیر! مشخص است که هزینه اجرای چنین پروژه ای از نظر اعتباری و زمانی زیاد خواهد بود و باید آنرا به چند مرحله تقسیم کرد تا بتوان با دستیابی به هر مرحله از یک سطح قابل اعتماد هوایی برخوردار شد. ملاک را جدول زیر حاصل زحمت برادر @MR9 قرار می دهیم. به نظر من امروز در وضعیت ضعف هوایی قرار داریم. برای دستیابی به توازن هوایی باید چه تعداد از هواگردهای مختلف را وارد خدمت کنیم؟ این رو دوستان هم نظر بدهند تا به یک جمع بندی منطقی برسیم. این را در نظر داشته باشید که اعراب توان عملیاتی 1000 سورتی در روز دارند. نیروی هوایی امروز در بهترین حالت 300 سورتی ظرفیت عملیاتی دارد. یک هواپیمای نو میتواند روزانه حداقل 3 سورتی پرواز داشته باشد به شرط داشتن خلبان کافی. یعنی برای پر کردن خلاء 700 سورتی نیاز به 250 جنگنده نو داریم. ولی اگر مساله رو از زاویه دیگری نگاه کنیم و ورود پهپادهای رزمی را در نظر بگیریم ، با حذف عملیاتهای بمب افکن و تهاجم هوا به سطح ، این تعداد میتواند به نصف کاهش یابد. یعنی در حدود 120 الی 140 جنگنده نو به اضافه 300 پهپاد رزمی این ظرفیت را برای نیروی هوایی ایجاد خواهد کرد. برای پشتیبانی از 120 جنگنده نو که بتوانند با سوختگیری مدت بیشتری در آسمان باشند ، به حداقل 12 سوخترسان احتیاج است ، همان 6 فروند آواکس محاسبه قبل از انقلاب را هم در نظر بگیریم ، 3 الی 6 فروند هم هواپیمای پشتیبانی الکترونیک شنود و 3 الی 6 فروند هم هواپیمای مدیریت یکپارچه میدان نبرد لازم است. این 120 الی 140 فروند رو مثلا بصورت زیر در نظر بگیریم 20 فروند سوخو57 یا جی20 به عنوان رهگیر دوربرد پنهانکار به عنوان مکمل اف14ها 60 فروند جی10سی به عنوان جنگنده سبک چند منظوره برای مکمل میگ29ها و قاهر در آینده 60 فروند سوخو30 به عنوان جنگنده سنگین چند منظوره برای مکمل اف4ها و سوخو24ها هزینه تمام شده در حدود 10 میلیارد دلار خواهد بود! فعلا که پول نقدی در دست نیست! ضمن اینکه به مرور زمان باید جنگنده های قدیمی از چرخه عملیات خارج شده و حداکثر 4 الی 5 نوع جنگنده در خدمت نیروی هوایی باشد تا از نظر لجستیکی و هزینه های نگهداری باصرفه باشد. در صورت تولید انبوه جنگنده کوثر و به نتیجه رسیدن و تولید جنگنده قاهر نیز ، اینها به مجموعه هواگردهای فوق اضافه شده و توان هوایی را به سطح مطلوب هوایی ارتقا میدهند.
  4. 2 پسندیده شده
    سلام من هم ممنون میشم شما اصلا مطلب من رو نخونید و خودتون برید ببینید که اصلاچی به چیه.... ببین عزیز برادر دولت خودش که دخالت نمیکنه... اول میاد مسئله رو می ده کارشناسی کنند و اینجاس که تن من میلرزه شما اگر بدونی که کارشناس دولتی یعنی چی(شادم میدونی و داری خودت رو می زنی به اون راه) هیچ وقت هیچ وقت اختیار زندگی خودت و بقیه رو نمیدی دست دولت..... اگر خواستی بشینم برات توضیح بدم که کارشناس دولتی یعنی چی؟ البته نیاز به توضیح من نیست... خودت گفتی دیگه... کارشناس دولتی همون هست که ارز 4200 تومنی میده برای واردات موز.... من دیگه بیشتر لازم نیست چیزی بگم اگر هم قرار شد از کشاوری حمایت بشه این کارشناسان محترم و عزیز لابی می کنند و از این و اون مایه رو میگیرن و اونی که دست آخر دستش میمونه توی پوست گردو کشاورز هست... از این کارشناس و دولت برای بنده و شما امنیت غذایی در نمیاد...حالا من هی بگم نره.... شما بگو بدوش این رویا امنیت غذایی رویای شما تنها نیست... همه ما غم غصه ش رو داریم... فقط من مسئله رو از اون ور میبینم خلاصه ما دوست ت داریم هوارتا خداا خیرت بده... غیر از آخری همه درسته.... آخری هم غلط غلط نیست... فقط اینکه شما اگر اون 4 تا رو درست کنی هر عاقلی پولش رو سرف سرمایه گذاری مولد می کنه نه سفته بازی و خرید ملک و دلار و دلالی...
  5. 2 پسندیده شده
    سلام و وقتتان بخیر جسارتا برای خرید جنگنده و بروز رسانی نیروی هوایی نیاز به چند مطلب داریم 1 اول سواد مدیران و فرماندهان ... رو این موضوع زیاد دلخوش نکنین چون سیستم ما به شکلی هست که مدیر به شدت از تغیر و علم بیزار است و اکثرا هم یا ندارن یا به شدت بر دانسته های غلط خود اصرار دارند و باسوادها رو مورد خشم ملوکانه قرار میدن دیدم که میگم 2 حمایت ...گیرم مدیر و فرمانده ای با سواد و دلسوز پیدا شد چه کسی میخواهد ازاو حمایت کند...واقعا کی و کجا حرف با عمل فرق میکند 3 نبود رقیب و موازی کاری داخلی ....در یک مورد گیریم فرمانده ای با سواد و دلسوز نیاز سنجی کرد انتخاب کرد و بالا دستی با سواد و دلسوز بود که او را حمایت کرد حتما رغیبی هم هست که میگوید به جای این هزینه بیخود این پول را بدهید ما تا مثلا فلان موشک یا فلان تونل یا فلان گروه یا فلان پهباد و یا ........ بسازیم بهانه زیاد است.. 4 نگاه طفیلی وار به ارتش و بلاخص نیروی هوایی نباشد و درک درستی از لزوم وجودیشان باشد نه اینکه چهل سال است به چشم خاین و نان خوار اضافه نگاه کنند به حرف نیست به عمل است وگرنه به حرف بود که ما بعد اینهمه سالها تو این سایت بزرگترین و قدرتمندترین و پیشرفته ترین ارتش دنیا را داشتیم باور کنید من هم بچه این خاکم از شروع جنگ بودم تا الان و ارزوی پیشرفت و قدرت این کشور را دارم بیست سال از بهترین سالهای زندگیم رو پای کار بودم و فقط یاس و ناامیدی نصیبم شده اینهایی که گفتم نتیجه چهل سال زندگی و بیست سال زحمت منه
  6. 2 پسندیده شده
    تشکر جناب کیانی البته دوستان علاقمند به این مسائل زیاد هستند ولی شما سوال سختی رو مطرح کردید! من هم چند موردش رو هر چی فکر کردم یادم نیومد! هر سلاح رو باید در پازل کلی تسلیحاتی و دکترین نظامی بهش نگاه کرد و انتظار نباید داشته باشیم که یک سلاح بتونه جور سلاح دیگه رو بکشه. مثلا بخایم از تانک به عنوان توپخانه استفاده کنیم و نریم دنبال تولید توپهای خودکششی! شاید در مورد خاصی بتوان به تانکها دستور داد مثل توپخانه عمل بکنند ولی اینکه همیشه از این روش استفاده کنیم ، روزی میرسه که به خط آتش توپخانه دشمن میرسیم و در اون روز هم تانکها از بین میرن و هم امکان آتش متقابل برای پشتیبانی از نیروهای عمل کننده نداریم. فرض کنیم ایران امروز ، سلاح هسته ای ساخت! چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اولین تاثیرش در این است که دیگر نمیتوان از موشکهای بالستیک بصورت انبوه استفاده کرد چرا که طرف مقابل نمیتواند بداند که حامل هسته ای دارد یا متعارف! یعنی با دست خودمان سلاح اصلی کشور رو از چرخه کاربردی به یک وسیله لوکس تبدیل میکنیم که نه میتوان ازش استفاده کرد و نه میتوان آنرا کنار گذاشت و فقط باید هزینه های نگهداری و توسعه آنرا متقبل بشیم. حالا در نظر بگیرید طرف مقابل هم اتمی باشد مثلا با پاکستان یک درگیری مرزی به مدت یک ماه پیش بیاد. اون با نیروهای کلاسیک و برتری هوایی پیشروی کنه و ما هم چیز خاصی در مقابلش نداشته باشیم! در هر شرایطی هم که نمی توان از سلاح هسته ای استفاده کرد حتی اگر طرف مقابل غیر هسته ای باشد. پس نتیجه شکست حقارت باری برای خودمان میشود. از نظر استراتژیک بخام بگم ، برخورداری از سلاح هسته ای ، سطح استراتژیک ایران رو بالا میبره و برخی تسلیحات رو عملا بلااستفاده میکنه تا روزی که قرار باشه در جنگ هسته ای ازشون استفاده بشه و چون احتمالا چنین روزی رو شاهد نباشیم ان شاء الله ، پس بازدارندگی کلاسیک رو هم از دست میدیم. حالا کلاسیک از نوع نامتقارن و ناهمتزار و ... هر چی اسمش رو خواستید بزارید. اگر کشوری بخواهد که به سلاح هسته ای دست یابد ، ابتدا باید برای تمام سطوح درگیری سلاح و ابزار مناسب را به تعداد کافی بدست آورد. سلاح هسته ای آخرین موردی است که یک کشور باید بدان دست یابد. حتی اقتصاد بر سلاح هسته ای ، اولویت دارد.
  7. 2 پسندیده شده
    در مورد قائله جنگ ارمنی/اذری زیاد گفته میشه ولی حالا به هر حال واقعیتی وجود داره که شاید بعدها ابعادش دیگه ای هم ازش روشن بشه و یک با یک مصداق سراغش میرم: قائله سوریه که شروع شد ایران حتی با علم به اینکه نهایتا حرکتی ضد ایرانی است (حالا شاید خیلی واضح باشه خصوصا جای پای اردوغان ولی اونموقع سر صلح طلبی و انسانیت اردوغان حتی بسیاری از انقلابیون در ناسزا به جمهوری اسلامی قسم میخوردند چه برسه به لیبرال مسلکها) ولی به بشار اسد پیشنهاد ترک سوریه را داد در اوضاعی که شرایط همون ابتدا به درب کاخ های اسد رسید. ولی وقتی دید خود بشار اسد معتقد هست به اینکه این یک جنگ تحمیلی و فتنه بیرونی است با حمایت درونی و قائل به مقاومت و ایتسادن هست و به هیچ وجه حاضر به ترک مبارزه نیست ایران هم در کنارش ایستاد. تازه ماجرا که در سطح جهانیش بسیار بسیار هم سخت بود در شکل ظاهری و حتی حمایت بین المللی. در ماجرای ارمنستان وقتی راس یک کشور خودش بخشی ازفتنه و مشکل هست و هیچ اعتقاد و گوش شنوایی هم برای مبارزه و مقابله (جز نمایشهای سلبریتی طور زمان قبل از قدرتش نداره) نداره و هرچه میکنه جز خیانت به کشور و مردم خودش نیست و هیچ ثباتی هم نداره ( بشار هیچ وقت قبل از قائله سوریه نرفته بود با اسراییل توافقنامه امضا کنه و دوستان مثلا ایرانی و لبنانیش را برونه از خودش) و هر بار به یک رنگی درمیاد طوریکه حتی توافق صلح را مخفیانه از چشم بسیاری از کشور و ساختارش امضا میکنه؛ کمک و تلاش برای کمک نه تنها امکانپذیر نیست بلکه هیچ بعید نیست در میانه راه ببینی امثال پاشینیان داره با اردوغان فالوده میخوره و تو را وسط معرکه رها کرده (با فاش کردن تمام توافقاتی که مثلا قرار وبده پنهان باشه) و کاسه داغتر از اش معرفیت میکنه و مشکل ماجرا. شاید ما میتونستیم هزینه های بیشتری به اردوغان تحیمل کنیم در این جنگ که دیر یا زود با اهداف اردوغان رخ میداد این نبرد ولی این زمین، زمین بازی مناسبی نبود. ما برای افسار زدن به اردوغان باید زمین مناسب را انتخاب کنیم. در پستی دیگه بهش میپردازم. اردوغان برای مهار ما در سوریه و عراق به قفقاز اومد. همانقدر که باید در قفقاز برنامه جدید بچینیم و ازش غافل نشیم زمین بازی برای مهار اردوغان برای ما در سوریه و عراق هست خصوصا در سوریه و حلب.
  8. 2 پسندیده شده
    به نظرم مهمترین اقدام در این زمینه: الف-توسعه بخش خصوصی ب-به صرفه کردن حوزه کشاورزی است. در مورد قسمت اول، کشت و صنعت مغان به یونس ژائله(مالک تبریزی شیرین عسل با صادرات اقلا 200 میلیون دلار در سال شیرینی و شکلات) واگذار کردند. این بنده خدا 2-3 ساله سرمایه گذاری کرده و تعداد شاغلین از 500 به 3000 نفر رسانده و بخش های متنوع تولیدی به کار انداخته. ولی حالا قوه قضائیه دبّه در آورده و میخواد ازش پس بگیره. این یعنی 40 سال کثافتکاری بانک ملی در این زمینها درس عبرت نشده. یعنی امنیت غذایی کوچکترین اهمیتی برای مسئولین نظام نداره. با پس گرفتن مغان مطمئن باشید احدی از سرمایه داران بزرگ پاش رو به حوزه کشاورزی نمیذاره. در مورد قسمت ب. پارسال در مورد پرورش گوسفند در محیط بسته تحقیق می کردم. نهایتا به این نتیجه رسیدم با این رانت و فامیل بازی که در واردات علوفه و گوشت با دلار نفتی خوابیده و دخالتهای عجیبی که دولت می کنه، بردن پول و انرژی و وقت در حوزه دامداری(و کشاورزی) خریّت محضه. چنان منافع بزرگی در مجوزهای واردکنندگان بزرگ خوابیده که شعارهایی که داده میشه کشکی بیش نیست. در ظاهر شعار حمایت از ارزانی ارزاق میدن ولی در حقیقت از منافع واردکنندگان حمایت میشه. خلاصه مطلب اینکه اگر کسی در ایران سفر رفته باشه به چشم پتانسیلهای عظیم کشاورزی و دامداری میبینه که بازدهی آب و زمین در حد 20% هم نیست. زمین های کوچک، کشاورزان بی دانش و بی حامی و بی برنامه و بی پول، فساد جهاد کشاورزی و شرکا ..... تا وقتی بخش خصوصی وارد بخش کشاورزی نشه و بروکراسی فاسد دولتی گورش رو گم نکنه، هیچ اتفاقی در حوزه استقلال و امنیت غذایی نمی افته.
  9. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی روشهای مختلفی برای تخمین هزینه وجود دارد. مهمترین روش تخمین بر اساس روز استفاده و ابتناء بر میزان عملیات جنگی است که باید انجام شود. نمونه دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا برای اجرای جنگ عراق البته در 2006 که بصورت کلی و برای یک ارتش کامل در دو سناریوی شدید و ضعیف، در زمان جنگ پس از جنگ هست. اینم برای موشک البته از منبعی دیگر سعی کنیم در این تاپیک فقط اطلاعات مربوط به هزینه و تعداد و سناریوهای مقداری بررسی شوند. راهبردها و موضوعات مربوط به جنگ هوایی و عملیات فنی در جایی دیگر.
  10. 1 پسندیده شده
    اگر ایران دنبال پاسخگویی در برابر ترور شهید محسن فخری زاده و خرابکاری نطنز باشد قطعا تاسیسات مرتبط با برنامه هسته ای و موشکی از گزینه هایی جذابه ایضا مراکز پژوهشی و دانشگاهی که در این حوزه در اسراییل فعالیت می کنند نقشه اینتر اکتیو تاسیسات هسته ای اسراییل روی تاسیسات کلید کنید اطلاعات مربوطه رو نشان میدهد https://gmap.nti.org/nuclear_israel.html البته قابل بحث حمله ای ایران به اسراییل چگونه خواهد بود این 2 تحلیل در نوع خوددش جالب بود https://syrianwar1.blogspot.com/2020/12/what-iranian-strike-on-israel-might.html و https://syrianwar1.blogspot.com/2020/12/could-iran-launch-nuclear-attack-on.html
  11. 1 پسندیده شده
    حرفم کاملا واضح هست.... وقتی که فقط تعداد نفرات و توپ و تانک و ناو نمیتونه معادلات رو به جایی برسونه که بازدارندگی ایجاد بشه داشتن بمب هسته ای هم معادلات رو بسیار پیچیده تر میکنه نه ساده تر .... یعنی این طوری نیست که فکرکنید داشتن بمب هسته ای همه موارد رو ساده می کنه... مثال ساده دیگه ش تصرف کره جنوبی توسط کره شمالی بود... کره شمالی می دونست که آمریکا هم بمب هسته ای داره و هم در صورت لزوم ازش استفاده می کنه و کره جنوبی رو تحت چتر امنیتی خودش داره ولی با این وجود به کره جنوبی حمله کرد ؟ چرا؟ به این دلیل ساده که بمب هسته ای به تنهایی نمیتونه بازدارندگی ایجاد بکنه... برای اینکه جلوی حمله یک کشور گرفته بشه ده ها عامل دخیل هست و تسلیحات (هسته ای و غیر هسته ای نداره) فقط یکی از اون عوامل هست شاید اگر ارتش ایگرگ به جای پیاده نظام رفته بود و نیروی دریایی می ساخت شکست نمی خورد... کی گفته وقتی طرف پیاده نظام داره ما هم باید پیاده نظام داشته باشیم؟ بسته به هزار تا عامل داره..... آرژانتین توی فالکلند شکست خوردچرا؟ پیاده نظام نداشت؟ ناپلئون هیچ وقت نتونست از پس انگلیس بر بیادش چرا؟ پیاده نظام نداشت؟.... هر چیزی جای خودش
  12. 1 پسندیده شده
    خب ، موتور جهش ساخته شده ، موتور اوج هم ساخته شده ... خب ، یک سال یا 2 سال وقت و زمان برای ساخت نمونه ی توربوفن موتور اوج وقت می گذاشتند و حداقل ما یک موتور داشتیم که تراست خشکی بین 20 تا 25 کیلو نیوتون داشت و با دوتاش می شد یک جنگنده در حد جی 17 رو ساخت . شده قضیه ی سایپا و ایران خودرو که سایپا حاضر نمی شه بره برای شاهین 260 میلیونی موتور EF7 رو از ایران خودرو بخره و به جاش می خواد با موتور تیبا به مردم قالبش کنه .. والله این جزیره ای عمل کردن آقایون داره کشور رو نابود می کنه . اصلا به سبک خارجی ها ، جت شخصی تولید کنند و در ایران بفروشند ، خیلی ها هم هستند که حاضرند برای اینکه خودی نشون بدهند ، جت شخصی بخرند ...
  13. 1 پسندیده شده
    تنها تفاوت ، تک موتوره و دو موتوره بودن جنگنده هاست ، آمریکایی ها با پیشرفت سطح تکنولوژی و استانداردسازی شرایط نگهداری و رویه های بازبینی به جایی رسیدند که حالا اف 35 تک موتوره براشون امنیت کافی و اطمینان کافی رو داره ولی در موتورهای صادراتی روسی چه می شه گفت !؟ ما برای امن کردن آسمونمون به 300 جنگنده نیاز داریم ، 100 تا جنگنده ی سطح بالا و سنگین ( در کلاس اف 14 ، سوخو 35 ، اف 15 ) و حدودا 200 تا جنگنده ی سبک در کلاس جی 10 سی ، اف 16 و جی 17 بنا به شواهد و روی کاغذ قاعدتا 4 تا گزینه بیشتر نداریم : سوخو 35 ( واقعا دیگه خرید سوخو 30 ارزشی نداره ) جی 10 سی جی 17 تندر ( قاعدتا بلاک 3 ) میگ 35 دوتا سوال اساسی هم پیش رومون هست : آیا توان طراحی رادار و سیستم ایونیک بومی داریم !؟ ( شامل سیستم تشخیص دوست از دشمن ) آیا توان طراحی سلاح های هواپرتاب بومی رو داریم !؟ بنا به شواهد اگر هزینه کنیم ، می تونیم سلاح های هوا پرتاب بومی بسازیم . حالا اگر توان طراحی و تولید انبوه سیستم های راداری و ایونیک رو بسازیم ، عملا هر جنگنده ای بخریم ، دستمون بازه ، پس باید پلتفرمی رو بخریم که ماژولار باشه و امکان تغییر زیرسامانه ها و سفارشی سازی داشته باشه . ما باید جنگند ه ای بخریم هم ساده باشه و هم در بهترین حالت امکان تولید مشترک داشته باشیم و بتونیم توش دست ببریم . اگر امکان تولید مشترک نبود ، باید امکان سفارشی سازی و ساخت تسلیحات سفارشی براش داشته باشیم .
  14. 1 پسندیده شده
    حالا که بحث رو کم کردن از عثمانی ها باب شده ، داستان دیگری هم از نادر و عثمانی ها هست که در اینجا به اتفاق نگاهی به آن می اندازیم. در آغاز جنگ نادر با عثمانی ها ، روزی فرستاده دولت عثمانی ، با دو گونی ارزن نزد نادر می آید و آنها را در مقابل نادر بر روی زمین خالی میکند و می گوید : سلطان عثمانی فرمودند که به شما بگوئیم که این لشکر ماست (لشکر ما به این تعداد است) . برای شما عاقلانه تر آن است که از نبرد با ما صرفه نظر کنید. نادر دستور می دهد دو خروس بیاورند. دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار می دهند و آنها شروع می کنند ارزن ها را می خورند. نادر به فرستاده عثمانی ها می گوید : حالا برو و به سلطانت بگو که دو خروس ، همه لشکریان ما را خوردند !!
  15. 1 پسندیده شده
    این روزها خیلی از تحریم ترکیه میشنویم. ولی بزارید یکم دقیق تر بشیم. هیچ کدام از تحریمهای اتحادیه اروپا (که تازه مدام عقب میندازند و التماس میکنند برای مذاکره) و آمریکا جدی نیست و حتی چیزی فراتر از شوخی است. نهایتا تحریم چند شخص و در بدترین حالت یک نهاد دخیل در امور دفاعی که تفسیر تحریمیش تازه کلی ملاطفت داره. ولی چرا؟ چرا دبیرکل ناتو مثل یک کودک نگران حتی به اتحادیه اروپا پیام میده که همین تحریمهای شوخی را هم تامل کنید و سراغش نرید چون ترکیه برای ناتو مهم هست و بهش نیاز داریم؟ آیا طبق تکرار مدام عبارت "چون دومین ارتش قدرتمند ناتو" این شد دلیل؟ خیر. به نظر خود دبیرکل ناتو پاسخ این مطلب را داده: ترکیه اسب تراوای جهان غرب در جهان اسلامه. دبیرکل ناتو در میان من من گویی هاش و پرده پوشی هاش اشاره میکنه که آقای اروپا توجه کن: ترکیه طولانی ترین مرزها را با عراق و سوریه داره و درک کن این یعنی چه برای ما. حالا حرف از ایران و نفوذ ترکیه در جهان اسلام را بزاریم جزء مگوها. ولی به واقع ترکیه در بسیاری از امور دانسته یا به عنوان ابزار نقش جدی در نفوذ غرب میان منطقه خاورمیانه و جوامع مسلمان داره و این تازه سوای استفاده به وقتش از ارتش بزرگ ترکیه که ذیل ناتو تعلیم دیده هست در بحران های جهان اسلام به نفع غرب و به اسم اسلام. «مسعود حقی جاشین» مدرس نظامی آکادمی نیروی هوایی و دانشگاه دفاع ملی ترکیه
  16. 1 پسندیده شده
    US Air Force EQUIPMENT Aircraft F/A-22: ~$220 million – $136 million flyaway cost F-15SE: ~$120-140 million, depending on options F-15E: $110-130 million, depending on variant - ($120 million or so based on F-15K, $120+ million for the SG, Israeli F-15I purchase plus inflation suggests $110 million per, and that’s with Israel providing some components) F-35B: $150 million F-35C: $139.5 million F-35A: $122 million EA-18G: $68.2 million A1F- stealth fighter 2020 16.8 billion F/A-18E/F: $55.2 million F-16V : $126.3 million 2017-trainer class 1 $100,000 2017-trainer class 2 250,00 2017-trainer class 3 500,000 F-16E/F Block 60: $90 million (next generation) STRAT bomber 450 million F-16C/D Block 50/52+: $78 million F-16C/D Block 50/52: $60 million licensed production, $10 million to upgrade older models P-8A MMA: $256.5 million E-767 AWACS: $600-700+ million E-737 AWACS: $425 million E-2D AWACS: $176 million E-2C Hawkeye 2000: $200 million E-2C Hawkeye v2.0 2019 600 million KC-767: $225 million C-17A: $400 million C-130J-30: $62 million KC-130J: $71.07 million C-27J: $35 million HC-144A/CN-235 MPA: $40 million AH-64D Block : $33 million AH-64E Block II: $35.5 million AH-1Z: $31 million Bell 407 ARH: $15 million with modest munition package, $20+ million with full munitions AH-6i: ~$10 million H-92: $62 million MH-60R: $55 million S-70B: $43 million, depending on variant MV-22: ~$130 million CH-47F: ~$70-80 million MH-60S: $45 million base, $125 million with Mine countermeasures equipment UH-60M: $44 million UH-60L/S-70A: $25-35 million, depending on variant AH-60L Battlehawk: $45 million UH-1Y: ~$20 million as remanufacture, ~$30 million new Bell 412EP: $13 million UH-1N: ~$10 million Avenger UCAV System: ~$110-120 million for 4 aircraft & ground control MQ-9 Reaper UCAV: $110 million per 4-unit system MQ-5B Hunter UCAV: $100 million per 6-unit system MQ-1 Predator: $90 million per 4-unit system MQ-8B Fire Scout UCAV: ~$15 million for 3 aircraft & ground control RQ-4E Global Hawk UAV: $120+ million per aircraft RQ-4B Global Hawk UAV: $280 million per 2-unit system + $90 million per extra aircraft -$200-300 million additional for secure comm systems RQ-4A Global Hawk UAV: $220 million per 2-unit system + $60 million per extra aircraft RQ-7B Shadow 200 UAV: $16 million for 4 aircraft & 2 ground stations ScanEagle UAV System: $7 million RQ-16 T-Hawk UAV System: $450-700,000, depending on payload Maveric UAV System: $550,000 for 3 aircraft & ground control RQ-11B UAV System: $500,000 per 3-unit system Desert Hawk UAV System: $300,000 for 6 aircraft & ground control RQ-14 Dragon Eye UAV System: $150,000 for 3 aircraft & ground control NGB(next generation bomber): ~$350-$400 million export, assuming use of the FB-22 concept as a basis. First flight in 2016, planned service in 2018 AC-27J: ~$125 million based on unit price estimate. IOC in 2014-5. Replaces AC-130 CH-53K Super Stallion: ~$70 million Pwnager: ~Fuggedah boud it (Est service date in 3 years, give or take a few millenia) Munitions SM-3 Block IA: $10 million THAAD Missile: $12 million PAC-3 Missile: $4.5 million, $4 million for reloads Patriot GEM-C/T: ~$2.5 million new, $600,000 as upgrade of existing missiles MIM-104D Patriot: ~$2 million SM-2ER Block IV: ~$2.5 million SM-2MR Block IIIA/B: $1.7-1.8 million SLAMRAAM: $1.55 million per missile, including provisions to mount system on fixed or mobile launch units RIM-116B RAM Block IA: $950,000 ESSM: $800,000 FIM-92A Stinger: ~$2.7 million for launcher & 10 missiles AIM-120D: $1.5 million AIM-120C7: $850,000 AIM-120C5: $550,000 AIM-9X: $550-650,000 AIM-9M-2: $200,000 for new users, $110,000 for current users AGM-88E AARGM: ~$1.2 million AGM-88D HARM: ~$0.9-1 million BGM-109: $3 million AGM-84K SLAM-ER: $3.5 million AGM-158 JASSM: $2-3 million A/R/UGM-84L Harpoon Block II: $3.2 million AGM-154A/C JSOW: $375,000 M39 ATACMS Block IA: $1.5 million AGM-65H Maverick: $375,000 AGM-65G2 Maverick: $350,000 AGM-65D Maverick: $300,000 AGM-65H Maverick: ~$325,000 AGM-65E Maverick: ~$200,000 AGM-114L: $425,000 AGM-114M: $125,000 AGM-114K: $100,000 APKWS II Guided 70mm Rocket: $30-40,000 M30 GMLRS Rocket Pod: $100,000 FGM-148 Javelin: ~$100-120,000 per missile, $400,000 per CLU TOW-2B: ~$55,000 basic, ~$60,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher TOW-2A: $50,000 basic, $55,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher GBU-39 SDB: $77,000 GBU-15(V)2: ~$550,000 GBU-15(V)1: ~$375,000 GBU-28: ~$350,000 EGBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 BGM-r rockets 10 1.1 million GBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 GBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$110,000 GBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$75,000 EGBU-16 Paveway II 1000-lb: ~80,000 GBU-16 Paveway II 1000-lb: ~50,000 EGBU-12 Paveway II 500-lb: ~$65,000 GBU-12 Paveway II 500-lb: ~$35,000 JDAM: $70-80,000, depending on variant M395 Guided 120mm mortar shell: $5000 Mk.48 Mod 7AT 21" Torpedo: ~$4-4.5 million new, $3.75 million upgrade of existing weapons Mk.48 Mod 6 21" Torpedo: ~$3.5-4 million Mk.54 Torpedo: $1.1 million SM-3 Block IIB: $15+ million SM-3 Block IIA: $15 million SM-3 Block IB: $13 million PAC-3 MSE: $5 million (rough estimate RIM-116C RAM Block II: $0.8-1 million JAGM ATGM: $250-300,000 GBU-53 SDB II: $200,000
  17. 1 پسندیده شده
    《بسم‌الله الرحمن الرحیم》 امنیت غذایی و ایجاد اشتغال هایی با ارزش افزوده بالای ملی علاوه بر جلوگیری از بیکاری و مهاجرت جمعیت به شهر و گسترش و رشد جامعه شهری مصرف گرا و وابسته باعث خودکفایی کشور خواهد بود که به فرصت ها و تهدید های آن گریزی زدیم کشور ما از کشاورزی سنتی ولی گسترده‌ای بهره میبرد ولی در سالهای ۱۳۴۰ اصلاحاتی در این نظام تاریخی ایجاد که تاثیرات منفی زیادی بر امر خودکفایی داشت که بسیاری بر این عقیده اند که این‌برنامه تحمیلی از سوی نظام های سرمایه داری و سلطه جهان بر شاه مخلوع دیکته شده بود. تأثیرات برنامهٔ اصلاحات ارضی گرچه به شکلی اساساً محدود، تأیید مالکیت زمین برای زمین‌داران غیرکشاورز، امکان مالک شدن زارعان سهم‌بر و تثبیت موقعیت اجتماعی کارگران کشاورز یا بذرکاران به مثابهٔ کشاورزان فاقد زمین بود. اما اصلاحات ارضی خصلت اصلی نظام کشاورزی قبلی، یعنی نظامی را که در آن اقلیت مالک با استثمار اکثریت روستانشین از کار کشاورزی سود می‌برد، تغییر نداد. البته ترکیب گروه دوم همچون پیامد مستقیم سیاست‌های تقسیم اراضی حکومت، تغییر یافت. به‌طور مشخص، تعدادی از اربابان سابق از این نظام به‌طور کلی حذف شدند و جای آنان را اقلیتی از کشاورزانی که ۱۰ هکتار زمین با بیش از آن دریافت کرده بودند و نیز بورژوازی دهقانی (تجار خوش‌نشین) گرفتند. این هر دو گروه را باید بخشی از نخبگان جامعهٔ روستایی دانست که از ایجاد روابط استثماری با اکثریت روستانشینان، شامل زارعان معیشتی و کارگران کشاورز فاقد زمین، سود می‌بردند. در طول حکومت محمدرضا شاه سیاست آن نبود که تغییری ریشه‌ای در روابط سنتی روستایی پدید آید؛ بنابراین نیابد هم حیرت کرد که چرا اصلاحات ارضی به چنین نتیجه‌ای دست نیافت. با این همه، هر برنامهٔ تقسیم زمینی به ناچار تصوری را از تغییری نسبتاً بنیادین در ذهن می‌آفریند. احتمالاً یکی از اهداف این برنامه، ارائهٔ چنین تصویری بود، اگر چه در واقع امکان هیچ تغییر جدی‌ای فراهم نشد. کشاورزان به این تصویر واکنش مثبت نشان دادند و در آغاز امیدوار بودند که اصلاحات ارضی وضعشان را بهبود بخشد. اما، برای اکثر آنان فقر بی‌پایان همراه با عدم امنیت اقتصادی، سرنوشتی تغییرناپذیر بود. کشاورزان که پس از چندی از توهم به درآمدند، به برنامهٔ اصلاحات ارضای به تلخی می‌نگریستند. آن‌ها به حکومت مظنون بودند و نسبت به گروه کوچک مالکان غیابی و دهقانان صاحب زمینی که از اصلاحات سود برده بودند کینه می‌ورزیدند. البته خیلی از مالکان برای جلوگیری از دست رفتن زمینهایشان آن‌ها را به کمک روحانیون وقف عام ویا خاص نمودند که هنوز هم خیلی از روستاییان با سازمان اوقافدچار مشکل می‌باشند. شاه تصور می‌کرد با واگذاری زمین به دهقانان از حمایت عمومی برخوردار خواهد شد. اما بدون توجه به کار پایه‌ای برای تربیت و آموزش دهقانان برای اداره زمینهایشان یا مراکز تعاونی که بتوانند از آن اعتبار بگیرند یا ماشین‌آلات قرض کنند وضع آن‌ها از گذشته هم بدتر می‌شد؛ و بدین ترتیب ایران که همیشه از نظر کشاورزی خودکفا بود به‌طور فزاینده‌ای شروع به وارد کردن مقادیر زیادی مواد غذایی از خارج کرد. که عملا یکی از بزرگترین تولید کنندگان ان زمان محصولات کشاورزی را به یکی از وارد کنندگان بزرگ تبدیل کرد این طرح باعث بالانس صادرات و واردات ما با دنیا غرب شد که تاثیرات مثبت در تجارت این کشورها و تاثیرات مخربی برای ایران بجای گذاشت زمین داران خرد مالکیت که صرفه لازم جهت توسعه و بکارگیری ادوات و روشهای مدرن را نداشتن را رها کردن املاک به شهرها مهاجرت کردن و باعث گسترش هرچه بیشتر حاشیه نشینی و فقر و شغل های کاذب بدون ارزش افزوده برای کشور شدند که اثرات ان‌کاملا مشهود و موید بوده است! سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی حدود ۸/ ۸ درصد از ارزش افزوده کل فعالیت‌های اقتصادی بوده و با جذب ۲۳درصد از جمعیت شاغل، جایگاه مهمی را در اقتصاد ایران به خود اختصاص داده است . هرچند تنوع اقلیمی به‌دلیل گستردگی‌خاکایران در طول و عرض جغرافیایی، امکان تولید محصولات متنوعی در بخش کشاورزی را مهیا ساخته است، ولی در مجموع میزان اراضی قابل کشت و قابل بهره‌برداری برای کشاورزی بسیار پایین بوده و سهمی حدود ۱۲ تا ۱۵درصد از کل مساحت ایران را به خود اختصاص داده است که این مقدار اندک نیز با تغییر کاربری و گسترش شهر و صنعت به حریم آن در حال زوال و فنا شدن اندک اندک است. در واقع با وجود تنوع اقلیمی بالا، بخش‌کشاورزی ایران از کمبود دو‌شاخص کلیدی آب و‌زمین حاصلخیز نیز رنج می‌برد که ریشه این کمبودها هم به‌طبیعت و هم نحوه مدیریت استفاده از منابع مذکور مربوط می‌شود. از مهم‌ترین نشانه‌های سوءمدیریت استفاده از منابع در بخش کشاورزی می‌توان به استفاده از روش‌های سنتی و فناوری‌های قدیمی، بی‌توجهی به الگوی کشت مناسب با توجه به وضعیت منابع آبی در منطقه، ضعف در زیرساخت‌های نگهداری و حمل‌ونقل، نامتوازن بودن و عدم هماهنگی سیاست‌ها با شرایط تولید و امکانات توزیع شده در طول زنجیره، عدم توجه به پایدار کردن شرایط بازار‌محصولات کشاورزی‌ در سطح داخلی و بین‌المللی اشاره کرد که مهم‌ترین پیامد این چالش‌ها را می‌توان در پایین بودن بهره‌وری عوامل تولید که میانگین تولید سطح کشور فاصله بعضا چند برابری با رکورد های داخلی دارند که نشان از ضعف شدید در امر بهره بری ایست، بالا بودن میزان ضایعات در مراحل مختلف تولید تا مصرف و در نتیجه هدررفت منابع محدود مشاهده کرد. پیامدهای مذکور خود موانع بزرگ در دستیابی به رشد و رونق تولید تلقی شده و امکان دستیابی به اهداف رفاهی و بهبود شاخص‌های کلان اقتصادی نظیر اشتغال، میزان‌مهاجرت به شهرها و‌رشد ارزش افزوده را با چالش‌های عمیق همراه می‌سازد. بر این اساس بدیهی است تلاش برای رفع چالش‌های موجود در بخش کشاورزی‌ایراننیازمند داشتن نگاهی سیستمی و جامع به ماهیت فعالیت‌ها و نیازمندی‌های این بخش بوده تا بتوان از این طریق راهکارهای موثری را برای رونق تولید در بخش مذکور ارائه کرد. به‌نظر می‌رسد به منظور گام گذاشتن در مسیر رشد بخش کشاورزی، شناخت وضعیت و ماهیت چالش‌های گریبانگیر بخش مذکور با رویکرد شناسایی ریشه‌ها و انتخاب سیاست و برنامه مناسب برای رفع آنها ضرورتی انکارناپذیر باشد. موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی در گزارشی راهکارهایی برای بهبود بهره‌وری عوامل تولید در بخش کشاورزی ارائه کرده است. هرچند کشاورزی نقش کلیدی برای امنیت غذایی و توسعه اقتصادی برعهده دارد، اما بیشتر جمعیت‌جهان در مناطق روستایی، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به بخش کشاورزی برای تامین معیشت وابسته‌اند. درک این موضوع که رونق و توسعه بخش کشاورزی یک حرکت چندبعدی بوده که خود باعث ارتقای وضعیت بخش‌های دیگر اقتصاد از جمله‌صنعت و خدمات و حتی پدافند غیر عامل در چالش های جهانی نیز می‌شود، زمینه‌ساز تفکر و برنامه‌ریزی سیستمی برای رفع چالش‌های این بخش و راهبردهایی برای بهبود وضعیت آن خواهد بود. از سوی دیگر، درک این واقعیت که بخش کشاورزی زمانی می‌تواند در مسیر رونق تولید قرار گیرد و خود منشأ رشد یا نیروی محرکه بخش‌های دیگر‌اقتصاد باشد که اولا زنجیره ارزش محصولات خود را تا حد بالایی تکمیل کند و در عین حال همگام با توسعه و رشد بخش کشاورزی، دیگر بخش‌های موردنیاز این بخش نظیر زیرساخت‌های حمل‌ونقل، ذخیره‌سازی، بازاررسانی و توسعه بازارهای داخلی و بین‌المللی رشد یابد، نقش مهمی در تدوین و انتخاب ابزارهای رشد این بخش را به همراه خواهد داشت. در حقیقت آنچه درخصوص توسعه و رونق بخش کشاورزی مهم است، تنها موضوع سنتی بودن یا مدرن شدن این بخش نیست، بلکه همگرا و همگام شدن رشد بخش کشاورزی با رشد دیگر بخش‌های اقتصادی نیز از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. تامین نهاده‌های با کیفیت و بومی در قالب افزایش ضریب مکانیزاسیون یا استفاده از تکنولوژی‌های مناسب برای تولید بذر یا نهاده‌های شیمیایی با کمترین آثار منفی زیست‌محیطی یا انسانی، توسعه و رشد صنایع ذخیره‌سازی، حمل‌ونقل و توزیع در عین حال که می‌توانند بر رشد بخش کشاورزی موثر باشند، خود برای پایداری تولید، نیازمند رشد قابل‌قبول در بخش کشاورزی است. در واقع یکی از مهم‌ترین و به صرفه‌ترین راه‌های رونق تولید، بهبود بهره‌وری عوامل تولید است. از این‌رو، هر عاملی که بتواند بهره‌وری عوامل تولید را افزایش دهد، قادر خواهد بود بر رونق تولید نیز تاثیر مثبتی داشته باشد. در دنیای مدرن امروزی در نظر گرفتن بهبود بهره‌وری و ارتقای کمی و کیفی تولید از سوی دولتمردان و برنامه‌ریزان یک انتخاب نیست، بلکه به‌دلیل محدودیت منابع، رشد جمعیت و شدت‌رقابت در بازار یک ضرورت غیرقابل انکار است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که‌رشداقتصادی در کشورهای درحال‌ توسعه، اساسا وابستگی شدیدی به بهره‌وری و نرخ رشد آن دارد. از این‌رو، هر عاملی که بتواند باعث بهره‌وری عوامل کلیدی تولید شود، به‌طور یقین بر رشد و رونق اقتصادی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در همین راستا مهم‌ترین راهکارهایی که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر ارتقای بهره‌وری عوامل تولید در بخش کشاورزی موثر باشد، به شرح زیر است: ۱- تلاش در جهت تمییز و تشخیص علت و معلول‌ها در بخش کشاورزی که این امر خود دردرمان موثر بسیار ضروری و مفید است. ۲- موضوع بهینه سازی شرایط آبرسانی که بخش عمده‌ای از هدررفت آب را شامل می‌شود؛ به‌طور جدی در دستور کار متولیان امر قرار گیرد. در این راستا نوسازی و بهسازی لوله‌های آبرسانی و استفاده از تجهیزاتی که بتواند موارد نشتی آب را در لحظه نشان دهد یکی از این راهکارها تلقی می‌شود. ۳- با توجه به اهمیت و نقش کلیدی خاک در پایداری تولید کشور، توصیه می‌شود موضوع عوامل موثر بر فرسایش خاک و برنامه‌های کنترل خاک بیشتر از گذشته و به صورت دائمی در برنامه‌های مربوط به رونق تولید قرار گیرد. استفاده از روش‌های کنترل فرسایش خاک نظیر کنترل پوشش گیاهی در مراتع و آبراهه‌ها، استفاده از بقایای گیاهی و مالچ پاشی، تناوب گیاهی،کاهش عملیات های ماشیی بر روی عرصه با بهره گیری از فناوری های نوین، ایجدبندها، شیب‌شکن‌ها، تراس‌بندی، بادشکن‌ها، کشت روی خطوط کنتوری و کشت نواری با توجه به اقلیم و پتانسیل‌های موجود در منطقه می‌تواند راهکار مفیدی در این راستا باشد. ۴- توصیه به استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری با توجه به محدودیت‌های فنی، همچنین نیاز به متمرکز بودن الگوی کشت و یکپارچگی اراضی در مسیر اجرایی شدن قرار گیرد. بارانی ،آبیاری عمقی قطره‌ای برای باغات میوه بخصوص برا کشور ما ما اب و هوایی خشک و تقریبا گرمسیر که باعث کاهش تبخیر و رسیدن‌مستقیم آب مرود نیاز به گیاه میشودکه بعضا تا ۷۰ درصد باعث کاهش مصرف اب و افزایش راندمان میشود. و تغییر در محصولات واجد شرایط از کشت مستقیم بذر به کشت نشا که باعث کاهش چنددوره آبیاری و کاهش مصرف بذر ؛کود و سموم دفع علفهای هرر خواهد شد که امروزه در کلیه کشورهای توسعه یافته ولو پر آب در حال استفاده میباشد که نیازمند توجه و سرمایه گذاری دو چندان میباشد ۵- توصیه به الگوی کشت مشخص و با برنامه ریزی از سازمانهای و نهاد های مربوطه با بهبود شبکه‌های آبیاری، بهبود وضعیت مکانیزاسیون و ارتقای ژنوتیپ و فنوتیپ بذور همراه شود. ۶- توصیه به استفاده از الگوی کشت پیشنهادی با تضمین ایجاد بازار و به تبع تبیین درامدو سود انتظاری برای کشاورزان همراه شود. ۷- استفاده از ظرفیت بازار بورس محصولات کشاورزی برای کاهش مسیر بازاررسانی و شفاف‌سازی و ثبات قیمت‌ها. ۸- با توجه به پراکندگی مناطق تولید، همچنین متفاوت بودن فصل برداشت محصولات، توصیه می‌شود به‌جای اتکای به صنایع تبدیلی ساکن و ایستا از تکنولوژی‌هایی که امکان استفاده از صنایع تبدیلی را به صورت سیار فراهم آورد، استفاده شود. ۹- با توجه به اینکه ۹۳ درصد از تولید بخش کشاورزی در زمین‌های کمتر از ۱۰ هکتار صورت می‌گیرد. از این‌رو به‌نظر می‌رسد ضریب نفوذ فناوری در چنین شرایطی به‌جز مواردی از قبیل اصلاح بذر یا شیوه‌های آبیاری به سختی صورت پذیرد، از این رو اقدامات فرهنگی یا اعطای امتیازات و تسهیلات برای تجمیع و انجام فعالیت‌های گروهی ضروری به نظر می‌رسد. ملاحظات مربوط به قانون تقسیم ارث به عنوان یکی از موانع تجمیع اراضی نیازمند اقدامات فرهنگی وسیع و عمیق است که باید به‌طور خاص مورد توجه قرار گیرد. ۱۰- کاهش ضایعات محصولات کشاورزی نیازمند اصلاح ساختار تولید این محصولات از باغ و مزرعه تا انبار و سپس حمل‌ونقل و بازاررسانی و در نهایت مصرف‌کننده خواهد بود. بالا بردن دانش فنی تولیدکنندگان، انبارداران، مسوولان میادین میوه‌وتره‌بار، خرده فروشی‌ها و در نهایت مصرف‌کنندگان گامی موثر در این راستا است. تلاش برای کنترل ضایعات از طریق مراقبت‌های مرحله داشت محصولات و ملاحظات پس از برداشت از قبیل سیستم‌های بسته‌بندی جدید، انبارداری صحیح (شامل کلیه عملیات طی انبارداری) و بالاخره حمل‌ونقل صحیح از مهم‌ترین راهکارهای موجود هستند که تا حد قابل‌توجهی میزان این ضایعات را به حداقل می‌رسانند. ۱۱-استفاده از برنامه‌های آگاه‌سازی و آموزش تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای کنترل و کاهش ضایعات محصولات غذایی و کشاورزی. ۱۲-اقدامات لازم برای بهبود فرآیند توسعه روستایی با رویکرد بهبود بهره‌وری نیروی کار و جلوگیری از مهاجرت کشاورزان. در این راستا اقداماتی نظیر توسعه گردشگری روستایی و ایجاد زیرساخت‌های مناسب و تقویت جاذبه‌های روستایی می‌تواند انگیزه ماندگاری در روستا و استفاده از ظرفیت‌های کشاورزی را رشد دهد و زمینه بهبود بهره‌وری سایر نهاده‌ها را نیز فراهم آورد. ۱۳_گسترش کشت های گلخانه ‌ای و انتقال کشت بسیاری از محصولات اللخصوص کشت صیفی جات به گلخانه که علاوه بر ضریب اطمینان تامین پایسته در طول سال و کاهش مصرف اب باعث افزایش راندمان و کیفیت محصول برای بازار یابی صادراتی خواهد شد!! گسترش کشاورزی مزایای بسیار پر شماری دارد که انشالله به آن خواهیم پرداخت که اهم ان بحث تامین امنیت غذایی که مساوی با امنیت کلی کشور و تضمین رشد و توسعه کشور ، سود اوری کلان و رها شدن از اقتصاد بیمار و تک محصولی که به طور متناوب مورد تحریم غرب قرار میگیرد و نقطه اشیل و ضعف ما در مقابل حریف تبدیل شده است میشود خود کفایی و صنعتی شدن نیاز به تغییر نگاه سرمایه گذاری کلان و تصمیمات بسیار بزرگ در این راستا دارد که حتی می تواند موجبات کسب در آمدو تامین بودجه برای دولت ها در صورت پیشتازی و گسترش صادرات و صنعتی شدن آن را فراهم کند. پایان ومن‌الله توفیق
  18. 1 پسندیده شده
    تجهیز ماهواره‌های ایرانی به چشمان تیز «سار»/ دید ایران روی حیاط خلوت قدرت‌ها https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/09/18/2405894/تجهیز-ماهواره-های-ایرانی-به-چشمان-تیز-سار-دید-ایران-روی-حیاط-خلوت-قدرت-ها-گزارش-تسنیم-از-ساخت-رادارهای-پیشرفته-در-کشور
  19. 1 پسندیده شده
    هوالرزاق اهمیت موضوع استقلال در تامین نیازهای اولیه کشور را باید در موارد و موضوعات زیادی دخیل دانست مثلا سیاستمداران ما در مواقع لزوم بین‌تصمیم گیری سخت انتخاب راه صحیح ویا محدود شدن توسط رغبا با تحریم ها و گروگانگیری های مربوطه توسط دشمن مواجه میشوند که به دلیل مشکلات زیر ساختی و عدم قدرت تامین نیازهای اولیه با عواقبی چون تورم شدید ،نارضایتی اجتماعی، آسیب به طبقات متوسط و پایین جامعه که اکثریت کشور مارا تشکیل داده اند.ودر بلند مدت کاهش رشد و توسعه پایدار خواهند شد. این امر در شرایط معمول نیز پایه گذار مشکلات عدیده ایست که به ذکر آن خواهیم پرداخت ولی با توجه به این ضعف در زمان جنگ ها این عوامل و ناپایداری ها شدیدا تشدید خواهد شد که در نتیجه و سرنوشت یک کشور بشدت تاثیر گذار است تاریخ سترگ ما از این قبیل موضوعات چون قهطی و خشکسالی و آسیبهای فراوان وارده و بخصوص یورش اقوام مهاجم در چنین زمانهایی که در ضعف شدید هستیم را در خاطره خود دارد .. _درسی از همسایگان .... کشور عراق با توجه به اقتصاد تک محصوله و پولهای باد آورده نفتی به چنین اهرم قدرتی بی توجه بود و با توجه به دشت‌های بزرگ‌ و جلگه ها و وجود دو رودخانه بزرگ که مهد تمدن بشری بوده در روزگاری و در زمانی از این‌دشت‌ها میتوان به سبد قلات امپراتوری ساسانی و قبلتر هانام برد که پس از فتح ایران بدست مسلمین و جدایی آن ،ایران دچار مشکلات عدیده و عدم توازن گردیده که شاید این‌موضوع از تبدیل ایران به قدرتی بزرگ چون گذشته جلوگیری نموده است ولی عراق با داشتن چنین امتیاز بزرگی و بها ندادن به آن و تقویت نکردن این پاشنه آشیل خود در پس جنگ های بالاتر از ظرفیت ساختاری این‌کشور و صرفا به پشتوانه پول نفت و اعتماد به نفس کاذب پس از شکستهایش و بخصوص شکست تحمیلی در مقابل ائتلاف در مقابل تحریمی قرار گرفت که زیرساخت های سرمایه‌ای و پیشرفتی این‌کشور را نشانه گرفته بود در ۱۴اوریل ۱۹۹۵ طی قطعنامه۹۸۶ شورای امنیت معروف به(oil for food program) نفت در برابر غذا عملا محدودیت و ضعف این‌کشور در مقابلش پدیدار شد و این‌کشور تک‌ محصولی از هرگونه خرید کالای سرمایه‌ای و توسعه زیرساختی‌محروم ماند و وابستگی به این‌امر دچار مشکلاتی شد که بعد ها در سال ۲۰۰۲ نتیجه آن را مشاهده نمودید! کشور عراق از اقتصادی به نسبت مستقل با هدف گیری پایه های اولیه ان به یک‌ کشور وابسته سیاست‌غرب تبدیل شد که بزودی با برنامه‌های کنترل و مهار آب توسط ترکیه بحرانهای انسانی شدید را در این کشور شاهد خواهیم بود که ما هم متاثر از این اتفاقات خواهیم بود ... کشوری دیگر با داشته های ناچیز ولی انتخابهای درست دیگر کشور مورد بررسی ما نیز در خاورمیانه جا خوش کرده این کشور از بدو تاسیس با ابر مشکلاتی همراه بوده که البته برمیگردد به ذات و فلسفه موجودیتی آن که همراه شده با اشغال و تملیک غیر قانونی وطن ملتی دیگر که شاید این امر باعث وجود چالش های شدید و بودن در عمق مشکلات بودهاست . اسرائیل با وجود این که جغرافیای آنبه طور طبیعی مناسب کشاورزی نیست از صادر کنندگان عمده محصولات تازه و از پیشروان علم کشاورزی در سطح جهان است. بیش از نیمی از مساحت سرزمینی آن بیابان است واقلیم و نبود منابع آبی شیرین و نبود هیچ‌گونه رودخانه آب برای کشاورزی مساعد نیست. تنها ۲۰ درصد از سطح زمین به طور طبیعی قابل کشت است. با این که ۳٫۷٪ از نیروی کار اسرائیل در بخش کشاورزی مشغولند این کشور ۹۵٪ از نیازهای غذاییش را خود تأمین می‌کند. علاوه بر گل‌های محبوب در غرب، نظیر گل لاله و رز اسرائیل گونه‌های کویری را صادر می‌کند. این کشور تبدیل به یکی از بازیگران عمدهٔ صنعت جهانی گل تبدیل شده، و خصوصاً از تأمین کنندگان گل‌های سنتی اروپایی در ماه‌های زمستان است. این درصورتی است که وسعت بسیار ناچیز آن و جمعیت به نسبت‌زیاد آن را اگر با کشور ایران مقایسه کنیم عملکرد ما با توجه به شرایط و قدمت ما بشدت غیر قابل دفاع بود است از نظر تقریبی ۹میلیون جمعیت۱ به ۱۰ ما و از نظر وسعت ۱به ۸۰ کشو ما بصورت حدودی میتوان نسبت گرفت! حال با این تفاسیر چه کنیم ؟ ملزومات تغییر در وحله اول تغییر فکر و دیدگاه به این ظرفیت رو به زوال با توجه به افزایش جمعیت و شرایط اقلیمی است! و سپس ایجاد برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت است ما باید بدانیم که تصمیمات و سیاستهای کشور باید با پشتوانه داخلی و ثبات همراه باشد! برای توسعه این زیر ساخت باید به ۳ مقوله _زمین _آب _ نیروی انسانی ایجاد زیرساختارها و توسعه علمی که از اصلیترین بستر های این امر میباشد بپردازیم که هر کدام از این موضوعات با توجه به محدودیت خود نیاز به بررسی جداگانه و اهمیت دادن به نوع حفظ و ارزش گذاری و حفظ پایداری آن برای نسل های آینده اهمیت دوچندانی دارد...که به آن‌خواهیم پرداخت.... توسعه و تعریف بهره وری از اقیانوسها و دریا ها در نیل به تامین کشور نیز باید در این چارچوب بررسی شود که امروزه کشورهای دنیا در حال فعالیت شدید در این موضوع هستند و باید ازسهم خود به مقدار نیاز و حتی در جهت توسعه اقتصادی برداشت کنیم که این مورد نیز مغفول مانده است..... در ادامه تعریف دلائل و مشکلات و ضعفهای ما در نیل به توسعه در این راستا.... برروح شهدای این آب و خاک صلوات
  20. 1 پسندیده شده
    الگو استتار دیجیتالی تانک های چلنجر واحد آزمایش های زرهی و توسعه (ATDU) ارتش انگلستان الگو استتار جدیدی برای تانک های چلنجر طراحی کرده است. این الگو استتار دیجیتالی از 4 رنگ تشکیل شده است و برای مناطق جنگلی در اروپا مناسب است. تست الگو استتار جدید در منطقه جنگلی
  21. 1 پسندیده شده
    به نام خدا در زمانی که هون های اروپایی به رهبری اتیلا مشغول فتوحات و جنگ علیه امپراطوری روم بودند، شاخه دیگری از هون ها به نام هیاطله یا هون های سفید به تاخت و تاز علیه امپراطوری ساسانی و هند میپرداختند. موضوع این مقاله بررسی ریشه امپراطوری هپتالیان و نتایج جنگ های آنان با ایران و در نهایت عاقب آنان میباشد. ریشه ها: تقریبا مطمئن هستیم که هپتالیان از بازماندگان امپراطروی کهن و بزرگ شاگنو Xiongnu هستند. آنها حتی از اسم "هون Hun" استفاده کردند تا خود را به این امپراطوری و قرن ها شکوه و جنگاوری آن منتصب کنند. بعد از شکست و نابودی امپراطوری شانگو در طول قرن های اول و دوم بعد از میلاد، بازماندگان آنها به کوهستان آلتای پناه بردند، با وجود نجات از نابودی، آن ها در شرایط سختی زندگی میکردند چرا که از همه طرف توسط دشمان قدرتمندی احاطه شده بودند که بی امان به انها میتاختند، قبایل کنجو، دیلینگ و وسان از شرق و امپراطوری کوشان از جنوب و همینطور سلسله حاکم بر چین، "هان Han" و خاقانات روران از شرق. اما با افول قدرت های بزرگی که انها را احاطه کرده بودند، شرایط تغیر کرد، در اواخر قرن سوم و با اغاز قرن چهارم میلادی، هون ها از کوهستان آلتای خارج شدند و شروع به گسترش در قلب اسیا و اروپا کردند. هون های اروپایی و رهبر معروفشان، اتیلا، در اروپا گسترش پیدا کردند و به پیروزی های بزرگی بر امپراطوری روم غربی دست پیدا کردند. ما در این مقاله به خویشاوندان کمتر شناخته شده آن ها یعنی هون های سفید یا هیاطله و جنگ های آنان با ساسانیان میپردازیم. کوهستان آلتای مکان برخواستن هون ها که امروزه بین چهار کشور روسیه، چین، قزاقستان و مغولستان مشترک است هون ها می آیند! در حالی که هون های اروپایی در حال گسترش قلمرو خود به غرب بودند ، شاخه دیگری از هون ها (هون های سفید) به سمت قلب آسیا حرکت کردند. در اواسط قرن سوم میلادی، هون های سفید شروع به حمله به امپراطوری ساسانی از شمال شرق ایران و همچنین باقیمانده امپراطوری تضعیف شده کوشان (که دست نشاندگان ساسانیان محسوب میشدند) در جنوب اسیای مرکزی و هند کردند در سال 360 میلادی، کیدرات ها Kidarites که قبیله ارشد و حمکران هون های سفید بودند بر باختران و جاده ابریشم که از آن میگذشت و همینطور رودخانه های جیحون و سیحون مسلط شدند. حتی ساسانیان هم برای دفع حملات آنها دچار مشکل شدند و مجبور به پرداخت خراج برای ادامه نیافتن این حملات گردیدند. این خراج گذاری از حکومت یزدگرد اول آغاز شده و تا پایان حکومت نوه وی یزدگرد دوم ادامه پیدا کرد.(1) اینکه کیدرات ها، مغول یا ترک و یا از اقوام ایرانی بوده اند، مورد بحث و اختلاف مورخان بوده است. که ایرانی تبار بودن انها احتمالا به دلیل شکست های سنگینی که به ساسانیان وارد کردند بین منابع فارسی زبان پرطرفدار است. این نظریات تحت تأثیر نوشته های پروکاپیوس، مورخ بیزانسی، به وجود امدند. پروکاپیوس به اشتباه فکر میکرد که لقب "سفید" برای مجزا کردن هون های سفید از سایر هون ها که ظاهر اسیای شرقی ذاشتند به آن ها داده شده در حالی که امروزه میدانیم که رنگ سفید برای هون ها به معنای جهت غرب بوده و همچنین سیاه به شمال، قرمز به جنوب و آبی به شرق اشاره دارند. از بین این چهارتا آبی و سیاه در جامعه "استپ بزرگ The Great Steppe" اغلب برتر و بالاتر در نظر گرفته میشدند به این معنا که قبایلی که در شرق و شمال استپ بزرگ زندگی میکردند یعنی "هون های آبی" و "هون های سیاه" نسبت به همتایان غربی خود "هون های سفید" و "هون های قرمز" ارشدیت داشتند. استفاده کیدرات ها از سمبل های کوشانی باعث شده بود که برخی از مورخان از انها به عنوان اقوام ایرانی نام ببرند اما مشخص شده است که آن ها هون های مهاجم بوده اند که با تصرف شرق ایران، فرهنگ ایرانی را پذیرفته و ایرانیزه شده بودند. کیدرات ها شمال و جنوب رشته کوه هندوکش را فتح کردند و با فتح افغانستان و پاکستان امروزی با امپراطوری قدرتمند گوپتا در هند همسایه شده و به جنگ پرداختند، هندی ها به سختی مقاومت کردند ولی بخش های شمالی پنجاب را از دست دادند. درگیری کیدرات ها با هندی ها تا زمان نابودی آن ها ادامه پیدا کرد. سکه طلای کوشانیان در سال 340 میلادی که با سمبل که با کیدرات ها ضرب شده سکه طلای کیدرات ها، اسم کوشان بر روی آن ضرب شده است Kidara ( Ki-da-ra) Kushana ( Ku-shā-ṇa) سکه کیدراتی با نقش بهرام چهارم که با سمبل کیدرات ها ضرب شده، کیدرات ها سکه های خراج از ایران رو با علامت خود ضرب میکردند یا اینکه از طراحی ساسانیان برای ضرب سکه های خود استفاده میکردند هیاطله وارد می شوند! پایان کار کیدرات ها در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن شش میلادی کیدارت ها مورد هجوم دیگر اقوام مهاجم هون، هیاطله ، قرار گرفتند که آنها را به سمت جنوب و هند میراندند. با مشاهده ضعف کیدرات ها، یزدگرد دوم، امپراطور ساسانی به فکر پس گرفتن سرزمین های شرق ایران از کیدرات ها و پایان دادن به تهدید آن ها افتاد. او پرداخت خراجی را که امپراطوری ساسانی از زمان یزدگرد اول به کیدرات ها پرداخت میکردند را متوقف کرد و به قلب کیدرات ها در باختران لشکرکشی نمود. با وجود این که کیدرات ها از سه طرف درگیر جنگ بودند ( از شمال با هیاطله و از جنوب با امپراطوری گوپتا در هند و از غرب با ایران ساسانی) اما با این وجود موفق شدند شکست سنگینی به ارتش ایران تحمیل کنند. هرچند ایرانی ها موفق شدند مرزهای شرقی را در مقابل حملات کیدرات ها حفظ کنند اما موفق به نابودی آنها نشدند واین مسأله قدرت جنگی اقوام هون را نشان میدهد که حتی در اوج ضعف قادر به شکست دادن ارتش یک امپراطوری قدرتمند بودند.(2) در ایران بعد از مرگ یزدگرد دوم ، پسر ارشد او هرمز به تخت نشست اما برادر کوچکترش، پیروز ، بر او شوریده و به کمک مزدورانی از هیاطله موفق به تصاحب سلطنت شد. این کمک البته بدون چشمداشت نبود و هیاطله سرزمین های ایران در اسیای مرکزی را از پیروزر اول طلب کردند.(3) با وجود اینکه کیدرات ها حملات سنگینی را از خویشاوندان هیاطله خود تحمل میکردند، به طور کامل از بین نرفتند و با احساس کردن ضعف در ساسانیان به حملات خود به شرق ایران ادامه دادند، پیروز اول که به دلیل جنگ داخلی ارتشی برای جنگیدن با کیدرات ها نداشت، از روم شرقی درخواست کمک کرد که بیزانسیان این درخواست را رد کردند، برای خلاصی از شر کیدرات ها، پیروز پیشنهاد ازدواج با خواهرش را به خونکاس پادشاه کیدرات ها داد. اما پیروز سعی کرد کیدارت ها را با فرستادن یک زن از طبقه عادی به جای خواهرش فریب دهد. وقتی کیدرات ها متوجه این فریب کاری شدند حدود 300 نفر از بزرگان ساسانی به کیدرات دعوت کردند و برای تحقیر کردن شاه همه انها را گردن زدند. پیروز نمیتوانست قتل عام مردم خود را نادیده بگیرد و جنگ به سرعت ادامه پیدا کرد. ابتدا ایرانی ها و کیدرات ها با هم برابری میکردند اما با دخالت هیاطله به نفع ایرانی ها، وضعیت تغییر کرد ارتش متحد ایران و هیاطله، در سال 466 میلادی کیدرات ها را با قاطعیت شکست دادند و بلخ را از کنترل آنها خارج کردند. کیدرات ها بعد از این شکست دیگر نتوانستند خود را بازیابی کنند و باقیمانده آنها که به سرزمین های خود در هند عقب نشینی کرده بودند، کمی بعد توسط هیاطله نابود شدند.(4) ادامه شکست های ساسانیان و آغاز امپراطوری بزرگ هپتالیان همانطور که پیشبینی میشد اتحاد ایرانی ها با هیاطله با شکست کیدرات ها به بن بست رسید چرا که هیاطله قلمرو خویشاوندان کیدرات خود را که ایرانی ها از آن خود میدانستند، تصرف کردند. زمانی که پیروز برای پس گرفتن این سرزمین ها به قلمرو هیاطله لشکر کشی کرد، ارتش ایران و هیاطله سه بار با هم رو به رو شدند، که هر سه بار ایرانی ها شکست خوردند. دو بار اول پیروز توسط هیاطله دستگیر شد اما با پرداخت باج سنگینی موفق شد از اعدام بگریزد او حتی مرتبه دوم مجبور شد پسر ارشد و وارث خود قباد را هم به عناون گروگان به دربار هپتالیان بفرستد اما این شکست ها باعث نشد که پیروز دست از تلاش برای بازپسگیری قلمرو خود بردارد و سرانجام در سال 484 میلادی در نبرد سوم، کشته شد و تمام ارتش ایران نابود شدند.(5) (6) (7) جنگ سوم پیروز و هیاطله و مرگ پیروز اول بعد از مرگ شاه، قلمرو ساسانیان برای دو سال در هرج و مرج فرو رفت، بزرگان ساسانی، برادر پیروز، بلاش را به تخت نشاندند اما هیاطله دخالت کرده و قباد اول، فرزند ارشد پیروز را به تخت نشانده و او را به ازدواج دختر پادشاه خود در اوردند. بعد از یک دهه حکومت، قباد مجبور شد به خاطر شورشی که در امپراطوری ساسانی بر علیه او بر پا شده بود به هیاطله پناه ببرد و از آنها درخواست کمک کرد، قباد در ادامه با ارتش سی هزار نفری از هیاطله به ایران بازگشت و با سرکوب شورش موفق شد تخت سلطنت را باز پس بگیرد. البته این موفقیت بهای سنگینی برای قباد داشت. او مجبور شد سرزمین های بیشتری از شرق ایران را به هپتالیان واگذار کند و ایرانی ها مجبور شدند خراج های سنگینی را سالیانه به هیاطله پرداخت کنند. با این اوصاف، قباد اول تقریبا دست نشانده هیاطله محسوب میشد و این وضعیت در طول سلطنت طولانی قباد و تا اواسط دوران حکومت خسرو انوشیروان (تقریبا یک قرن) ادامه پیدا کرد.(8) (9) با تحت کنترل در آوردن ایران، هیاطله توجه خود را معطوف به شرق کردند. در دهه آخر قرن پنجم، هیاطله موفق شدند شهر های با ارزش حوضه تاریم Tarim Basin ، کاشغر، ختن، کوچار (واقع در ایلات سین کیانگ چین امروزی) را که قرن ها تحت کنترل چینی ها بودند را به تصرف خود در آورند و در ادامه در اوایل قرن ششم موفق شدند منطقه اوروم چی urumci را نیز فتح کرده و بدین ترتیب کل حوضه تاریم به تصرف ایشان در آمد و تا سقوط امپراطوری هپتالیان در 560 میلادی در اختیار هیاطله باقی ماند. بدین ترتیب هیاطله با احتساب قلمرو ساسانیان که عملا خراج گذار آن ها محسوب میشدند تقریبا تمام ایالت های غرب و جنوب ترکستان تحت کنترل خود داشتند. در اواسط قرن ششم، هپتالیان در اوج قدرتشان بوده و قلمرو آنها که بزرگترین در جهان محسوب میشد، حوضه ی تاریم از شرق، استپ های قزاقستان از شمال و سرزمین های ثروتمند هند از جنوب و از غرب (از طریق ساسانیان) به بیزانس و روم شرقی میرسید. قلمرو امپراطوری هپتالیان با احتساب سرزمین هایی که در کنترل مستقیم و غیر مستقیم آن ها بودند سکه های ساسانیان با نقش پیروز اول وقباد اول که با سمبل هپتالیان ضرب شده اند پایان کار هپتالیان در اوج قدرت خود هیاطله دچار سرنوشت کیدرات ها شدند چرا که قبیله قدرتمند دیگری از شرق کوهستان آلتای برخاستند. گوک ترک ها! ، گوک ترک ها در اوایل قرن ششم، خاقانات روران را تصرف کرده و حدود نیم قرن بعد برای گسترش قلمرو خود شروع به حمله به هیاطله کردند. در ایران، خسرو انویشروان بعد از سلطنت طولانی پدرش، قباد به تخت نشست، خسرو ابتدا به روم شرقی پرداخت و بعد از چندین جنگ سنگین با بیزانسیان، مرزهای غربی ایران را تثبیت کرد و به توافق صلحی موسوم به توافق صلح 50 ساله دست پیدا کرد. بعد از اینکه خیال ساسانیان از مرز های غربی راحت شد. زمان آن بود تا به هپتالیان بپردازند.(10) با وجود افزایش قدرت ارتش ایران تحت اصلاحات خسرو انوشیروان (11)، باز هم ساسانیان در جنگ با هپتالیان احتیاط میکردند چراکه نتایج جنگ های قبلی را به یاد داشتند. در همین زمان بود که حملات گوک ترک ها تحت عنوان حکومت خاقانات ترک Turkik Khaghanet ، به هیاطله آغاز شده بود، خسور انوشیروان این فرصت را مغتنم شمرده و به خاقان ترک پیشنهاد اتحاد داد، ترک ها به سرعت به این پیشنهاد پاسخ دادند و از شمال به هیاطله تاختند ، همزمان ارتش ایران از غرب حمله خود را آغاز کرد و این کار هیاطله را برای مقابله سخت می کرد، در نهایت ارتش متحد ایران و خاقانات ترک در سال 560 میلادی در نبردی هشت روزه موسوم به نبرد بخارا، گتفار پادشاه هیاطله را شکسست داده و به هپتالیان به عنوان یک امپراطوری پایان دادند.(12) پادشاه شکست خورده هپتالیان به ایران فرار کرد و به خسرو انوشیروان تسلیم و پناهنده شد. در آن سمت ترک ها با بزرگان هیاطله به توافق رسیده و یکی از شاهزادگان آن ها به نام فغانیش Faghanish را به عنوان پادشاه بازماندگان هیاطله در افغانستان تحت نام سلسله چغانیان Chaghaniyan گماشتند به دنبال توافقاتی که ایرانی ها با ترک ها کردند، فغانیش مجبور شد به تیسفون بیاید و از دربار ساسانی حکم حکومت خود را دریافت کند و همچنین باید سالانه به ایران خراج میپرداخت. بدین ترتیب چغانیان به دست نشانده و خراج گذار ایران تبدیل شدند و همچنین در شرق رودخانه جیحون یا آمودریا در ترکمنستان امروزی مرز بین ایران و خاقانات ترک تعیین شد بدین صورت که سرزمین های شرق رودخانه منجمله بخارا متعلق به ترک ها بوده و سرزمین های غرب رود به ساسانیان رسید. بدین ترتیب خسرو انوشیروان موفق شد بسیاری از سرزمین های زا دست رفته ایران را باز گرداند و به بیش از یک قرن و نیم تهدید هون های سفید علیه ایران پایان دهد.(13) صرفا برای میلیتاری پ.ن: در این مقاله از ویدیو زیر الهام گرفته شده است لینک
  22. 1 پسندیده شده
    تیم جهنمی ! تصویر فوق مربوط به نیروهای آمریکایی مستقر در سوریه است. این تصویر نمونه ای از تیم ترکیبی شامل سربازان پیاده نظام، خودرو زرهی برادلی و بالگرد تهاجمی آپاچی ارتش ایالات متحده آمریکا است که میتواند به شکل مشترک در یک عملیات با یکدیگر همکاری نمایند. سربازان پیاده نظام در این تصویر به اسلحه ام 4 و مسلسل ام 249 مسلح هستند. آنها می تواند با سلاحهای خود با سربازان و تجهیزات سبک درگیر شوند. همچنین برای حفاظت از بخش های حساس بدن خود در برابر تسلیحات سبک و ترکش ها کلاهخود و جلیقه بر تن کرده اند. خودرو زرهی برادلی مسلح به توپ اتوماتیک 25 میلیمتری، مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری و پرتایگر دوتایی موشک هدایت شوند ضد زره تاو است. خدمه برادلی میتواند با کمک سیستم های نظارتی (توپچی و فرماننده) و تسلیحات، اهداف سبک مانند تک تیر اندازان ، تیربارچی های دشمن و یا خودروهای تکنیکال را شناسایی و با انها مقابله کنند همچنین در صورت مشاهده خودروهای زرهی متوسط و سنگین دشمن می تواند با موشک های تاو آنها را نابود کنند. خودروهای زرهی برادلی در برابر تسلیحات سبک ، متوسط و ترکشهای توپخانه ای مقاومت هستند. همچنین با اضافه شدن زره های واکنشی بر روی برجک و بدنه مقاومت انها در برابر راکت ها و موشک های ضد زره افزایش پیدا کرده است. خودروهای زرهی برادلی با کمک نارنجک های دودزا خود میتواند خود و سربازان پیاده نظام را از دید دشمن خارج کنند. خودروهای زرهی برادلی علاوه بر جابه جای ایمن سربازان پیاده نظام نقش پیشیانی اتش از انها را نیز برعهده دارند. بالگردهای آپاچی نیز در اسمان میتوانند در نقش دیده بان واحدهای زمینی باشند. انها میتوانند اهدافی که واحدهای زمینی توانایی دیدن و یا مقابله با آنها را ندارند از بین ببرند. رصد و خنثی کردن کمینهای احتمالی، نابودی تسلیحات منحی زن مانند خمپاره اندازها و راکت اندازهای برد کوتاه و خودروهای زرهی متوسط و سنگین از جمله وطایف احتمالی اپاچی در آسمان خواهد بود. در این تصویر بالگردهای آپاچی به توپ 30 میلیمتری، 4 موشک هدایت شونده هلفایر و راکت 70 میلی‌متری هایدرا مجهز است. کابین بالگرد اپاچی در برابر مهمات 12.7 میلیمتری مقاوم است. اجزای حیاتی موتور ،پره ها و روتور می توانند در برابر مهمات با کالیبر 23 م.م مقاومت داشته باشند. بالگردهای اپاچی مجهز به سیستم های اقدام متقابل مادون قرمز از نوع غیر فعال هستند. همچنین بالگرد عقبی در تصویر مجهز به سامانه LAIRCM جهت مقابله با موشک های دوش پرتاب است. یکی از مزیت های ترکیب سربازان پیاده نظام، خودروهای زرهی و بالگردهای تهاجمی باهم، پوشاندن نقاط ضعف هر بخش با بخش دیگر است. هر واحد دارای یک سطح مشخص برای مقابله اهداف است ترکیب هر سه سطح باعث میشود کل تیم رزمی بتواند با طیف گسترده ای از تهدیدات دشمن در زمان کوتاه مقابله کند. استفاده از چنین تیم رزمی در میدان نبرد باعث ارتقا علمکرد هر واحد میشود در نتیجه کل توان رزمی تیم ارتقا پیدا میکند. در صورتی که استفاده جداگانه از هر واحد باعث میشود نیروها عملکرد مناسبی در میدان نبرد از خود نشان ندهند. توضیح درباره سامانه LAIRCM تصویر اصلی
  23. 1 پسندیده شده
    تجهیز برخی از نیروهای زمینی ارتش به سلاح AK-133 این اسلحه همان Ak-103 روسی که با مختصر تغییراتی توسط وزارت دفاع در داخل کشور تولید میشود اسلحه AK-103 وزنی در حدود ۳ کیلو و ۶۰۰ گرم داشته و طول آن ۹۴۳ میلی متر است .نواخت تیر آن ۶۰۰ گلوله در دقیقه و سرعت دهانه گلوله در آن ۷۱۵ متر بر ثانیه است . برد موثر آن در حدود ۵۰۰ متر است . بدنه این سلاح با مواد ضد زنگ زدگی پوشانده شده و مقاومت بسیار خوبی در برابر شرایط بد جوی و رطوبت دارد. انتشار تصاویری از خط تولید اسلحه AK-133 در بازدید اخیر امیر دریادار سیاری از صنایع دفاعی وزارت دفاع این اسلحه همان AK-103 روسی است که با انجام تغییراتی در داخل تولید میشود و بعضی از یگان های ارتش و سپاه نیز به آن مجهز شده اند @ieoPARS @Persianpartisan @ieoPARSs
  24. 1 پسندیده شده
    پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید شهید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
  25. 1 پسندیده شده
    رزمایش پهپادی سپاه امیدوار کننده بود هر چند نمیشه (فعلا) به عنوان یک نیروی با کارایی بالا روش حساب باز کرد اما آینده درخشانی رو میشه براش متصور شد. هنوز نامعلومه که در این رزمایش پهپادها توانایی لینک شدن با هم رو داشتن که از این طریق بتونن اطلاعاتشون رو با هم به اشتراک بذارن یا نه؟ و اینکه توسط اتاق کنترل هدایت میشدند در طول عملیات یا با استفاده از سیستم خلبان خودکار ، اهداف از پیش تعیین شده رو شکار کردن؟ گرچه توانایی لینک شدن و خلبان خودکار رو بسیار بعید میدونم اما میشه در آینده با سرمایه گذاری در موضوع هوش مصنوعی این مشکل رو برطرف کرد. موردی که در شلیک پهپادهای ما تا الان دیده شده، رهاسازی بمب در ارتفاع پایین هست. در صورتی که پهپادی مثل شاهد 129 میتونه در ارتفاع بالا پرواز کنه. احتمالا به دلیل استفاده از سیکرهای تجاری هست که نمیتونیم از ارتفاع بالا بمب رو به سمت هدف روانه کنیم. در این صورت حتی با 23 میلی متری هم میشه پهپاد رو زد. اما مورد دیگه برد کم خانواده سدید هست. 4 کیلومتر برد در زمان فعلی برد مناسبی نیست. علاوه بر برد مشکل قفل کردن هم داریم. باید موشکی فایر اند فورگت رو به دنبالش باشیم (خبری از موشک سدید شاهد 216 نشده اما امیدوارم که ساختش به پایان رسیده باشه). میشه با تغییراتی روی سدید 342 این بمب رو به یک موشک با برد مناسب تبدیل کرد. با توجه به یکسان بودن قطر سدید و کورنت ای ام، میتونیم این موشک رو از روسیه بخریم و از پیشران اون برای سدید استفاده کنیم. برد این نسخه از کورنت 10 کیلومتره که میشه اعمال تغییرات و استفاده در سدید برد هوا به زمین رو تا 14-15 کیلومتر هم افزایش داد. هرچند مشکل سیکر سرجاش هست که باید براش فکری بشه (اگه بتونیم سیکر موجی میلیمتری براش طراحی کنیم امنیت پهپادهای ما بسیار بالاتر میره و همچنین درصد موفقیت عملیات) . اگه همچین پروژه ای رو اجرا کنیم، مجبوریم سرجنگی سدید رو کاهش بدیم چرا که نیاز به سوخت داریم اما یک موشک بسیار کارامد داریم که حتی علیه پدافند هم کارایی خاص خودش رو داره. یکی از جاهایی که میشه از این پهپادها استفاده کرد برای زدن پدافند دشمنه. خصوصا پدافند غربی ( آمریکایی) که اساسا پدافند متحرکی نیست. قبلا هم خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه یمنی ها تونسته بدوند با استفاده از پهپاد انتحاری به پاتریوت آسیب برسونن هرچند تصویری ازش بیرون نیومد اما بعید نیست. استفاده از پهپاد آزمایش خودش رو در جنگ یمن پس داده و اتفاقا خیلی هم سربلند بیرون اومده. بارها فیلم ها و تصاویر عملیاتهای موفقیت آمیز پهپادهای انصارالله رو دیدیم. این تصاویر رو دوربین پهپاد انصار الله ثبت کرده یک فیلم حداقل 4 دقیقه ای بالا سر منابع آب شیرین کن الشقیق در جیزان عربستان. آب شیرین کن و نیروگاه الشقیق در منطقه جیزان عربستان این دفعه انصارالله نخواسته به تاسیسات عربستانی آسیب برسونه اما نشون داده تواناییش رو داره. انصارالله پهپادهاش رو با پرواز در ارتفاع پایین به هدف میرسونه تا امکان کشف کاهش پیدا کنه. ولی پهپادهای ما عموما برای ارتفاع پروازی بالایی دارن (البته میتونیم مانند انصارالله هم در ارتفاع پایین پروازشون بدیم). نکته دیگه شناخت بالای انصارالله از نقاط کور پدافند عربستانیه. توجه کنید که عربستان سیستم یکپارچه پدافند هوایی داره اما باز هم در کشف پهپادهای یمنی ناتوانه. در عملیاتی که تصاویرش رو گذاشتم پهپاد یمنی تونسته 130 کیلومتر در خاک عربستان پرواز کنه و از اهدافش فیلمبرداری کنه و برگرده اما پدافند عربستان نتونسته اون رو کشف کنه. حتی در جایی که مثل پایگاه هوایی خمیس مشیط عربستان، که پاتریوت مستقره اما چندین بار پهپادهای یمنی به اون پایگاه نفوذ کردن و در یکی از عملیات ها تونستن 2 فروند تورنادو عربستانی رو زیر گوش پاتریوت منهدم کنن. خوشبختانه سپاه تونسته تاکتیک پهپادهای تهاجمی رو در جنگ یمن تست کنه و مشکلات و نقاط ضعفش رو بر ضد یک پدافند قوی و یکپارچه بشناسه این جای امیدواری میده که در یک درگیری بشه روی این نیروی پهپادی حساب باز کرد خصوصا با اطلاع از مکان های استقرا پاتریوت میشه با استفاده از این پهپادها، پدافند دشمن رو متحمل خسارات قابل توجهی کرد. به نظر اگه بتونیم همچین سلاحی رو در تعداد محدود و همراه با 100 عدد سدید به دست انصارالله برسونیم هم با هدف قراردادن زیرساخت های عربستان در جنوب این کشور، فشار روانی زیادی به عربستانی ها وارد میشه و هم کارایی این ترکیب و نقاط ضعف و قوت اون مشخص میشه.