برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 10 دی 1399 در پست ها
-
5 پسندیده شدهسلام از بابت مقاله خوبی که ترجمه کردید و اتفاقا مورد لازمی هم بود تشکر میکنم. عذرخواهی می کنم از اینکه میام وسط بحث! ولی برای اینکه برآورد بهتری از توانایی ارتش عراق داشته باشید این آمار رو کپی پیست میکنم! به نقل از میلیتاری بالانس 1990 نیروی هوایی عراق بدین صورت بود: پرسنل 40 هزار نفر شامل 10 هزار نفر پدافند هوایی ، 689 هواپیمای جنگی بمب افکن 2 اسکادران 1 اسکادران توپولف22 با 8 فروند و 1 اسکادران ترکیبی 4 فروند توپولف16 و 4 فروند اچ6دی جنگنده بمب افکن 22 اسکادران 2 اسکادران با 30 فروند جی6 5 اسکادران با 90 فروند میگ23 4 اسکادران با 64 فروند میراژ اف1 ئی کیو5 2 اسکادران با 30 فروند سوخو7 4 اسکادران با 70 فروند سوخو20 1 اسکادران با 16 فروند سوخو24 4 اسکادران با 60 فروند سوخو25 جنگنده شکاری 17 اسکادران 40 فروند جی7 150 فروند میگ21 25 فروند میگ25 30 فروند میراژ اف1 ئی کیو 30 فروند میگ29 شناسایی 1 اسکادران شامل 5 فروند میگ21 و 7 فروند میگ25 آواکس 2 فروند ایلیوشن76 عدنان تانکر 1 فروند ایلیوشن76 ترابری 2 اسکادران شامل 10 فروند آنتونف2 ، 10 فروند آنتونف12 ، 6 فروند آنتونف24 ، 2 فروند آنتونف26 ، 19 فروند ایلیوشن76 تمرینی 35 فروند آ اس202 ، 88 فروند ئی ام بی312 ، 50 فروند ال29 ، 40 فروند ال39 ، 16 فروند ام بی233 ، 16 فروند میراژ اف1بی کیو ، 50 فروند پی سی7 ، 30 فروند پی سی9 ، 2 فروند توپولف22 ، 10 فروند یاک11 و تعدادی سوخو7 موشک هوا به سطح ای ام39 ، ای اس4 ، ای اس5 ، ای اس11 ، ای اس12 ، ای اس30 ال ، سی601 موشک هوا به هوا ای ای2 ، ای ای6 ، ای ای7 ، ای ای8 ، آر530 و آر550 نیروی موشکی 50 پرتابگر فراگ7 و سجیل ، 36 پرتابگر اسکاد بی ، العباس و الحسین نیروی پدافند 160 پرتابگر سام2 ، 140 پرتابگر سام3 ، در حدود 300 پرتابگر سام6و7و8و9و14 و 100 پرتابگر رولند 4 هزار توپ ضدهوایی شامل 23 م.م. ، 37 م.م. ، 57 م.م. ، 85 م.م. ، 100 م.م. و 130 م.م.
-
4 پسندیده شدهسلام، درست این است که هیچ کدام از این گروه جنگ افزارها جانشین کامل دیگری نیستند. ولی در این میان، نیروی هوایی - به ویژه برتری هوایی و توانایی رهگیری - سرآمد همه این سه نیرو (هوایی، موشکی، پدافند) است؛ چرا که هیچ کدام از دو نیروی دیگر بدون داشتن برتری هوایی در جنگ امکان عملیات درازمدت را نخواهند داشت. اگر نیروی هوایی ما دارای شمار مناسبی جنگنده رهگیر و برتری هوایی باشد، نیروی هوایی دشمن هدف قطعا” تلفات بسیار زیادی برای دستیابی به برتری هوایی در آسمان کشور خواهد داد. ایران که نه از دیدگاه روشهای تولید صنعتی، نه دانش و فناوری، نه پشتکار، نه نوآوری، و نه روحیه وطن پرستی (ناسیونالیسم) از آلمان نازی یعنی نخستین کشوری که بکارگیری موشک را را وارد راهبرد جنگی خود کرد پیشرفته تر نیست. پس چرا می اندیشیم که ما بهتر از راهبر، سازنده و کاربر اصلی می دانیم؟ آلمان نازی همزمان با پیشبرد برنامه های موشکی (هم بالستیک و هم کروز و هم پدافند) پیشرفته ترین جنگنده های جهان را طراحی و تولید می کرد. به بیان دیگر، برنامه یکی را برای پیشبرد برنامه دیگری سرکوب نکرده بود. همچنین تأثیر پذیری نیروی موشکی را در بکارگیری همزمان شمار بسیار زیادی از موشک می دانست. البته با وجود اینکه چندین هزار موشک وی-۱ (کروز) و وی-۲ (بالستیک) در کمتر از یکسال شلیک شد، برنامه برای شلیک چند برابری و شمار بسیار بیشتری بود! خوب چرا این راهکار شلیک چندبرابری که شاید می توانست درنگی در شکست آلمان بیاندازد هیچگاه به سرانجام نرسید؟ =» زیرا که کارخانجات تولید و سرهم نمودن این موشکها چندین بار با هواپیماهای دشمن بمباران و سرانجام یکی از این بمبارانها کار خود را کرد و برنامه تولید موشکی را بسیار کُند کرد! از سوی دیگر جالب است که برنامه پیشبرد نیروی موشکی در آلمان دقیقا” زمانی جدی گرفته شد که آلمانها برتری هوایی در آسمان دشمن را از دست داده بودند و یگانهای بمب افکن دوربرد لوفت وافه در تازش های هوایی خود به انگلستان با شکست کامل روبرو شده بودند (کتاب خاطرات آدولف گالاند را بخوانید). کارخانجات تولید موشک (آفندی و پدافندی) بدون داشتن برتری هوایی در کوتاهترین زمان از سوی نیروی هوایی دشمن نابود خواهند شد، حتی اگر خود موشکها و سامانه های پرتاب آنها در سراسر کشور پخش شده باشند. درباره بودجه هم خواهش می کنم، التماس می کنم با توجه به رانت ها، دزدی ها و اختلاس های حکومتیان و نیز نوسان گیری های آنها از بهای طلا، ارز، نفت، بورس، ... دیگر کمبود آن را بهانه ای برای سرکوب نیروی هوایی کشور مطرح نکنیم. بخشی از همین چپاول سراسری اخیر زیر نام دلار ۴۲۰۰ تومانی جهانگیری برای نوسازی و بازسازی نیروی هوایی کافی بود.
-
4 پسندیده شدهزمانی که بحث موشکی میشه دوستان عواملی مثل نیروی هوایی را وارد معادله میکنند ولی در مقابل پدافند را از معادله خارج میکنند؟ نقش پدافند در تازش هوایی برای نابودی لانچرها چرا نادیده گرفته میشه حتی اگر خودش در معرض تهدید باشه؟ مگر یک نیروی هوایی مدافع در معرض تهدید نیروی هوایی قدرتمند و انبوه دشمن نیست؟ برای حذف لانچرها استفاده از تسلیحات دورایستا و خارج از رینگ پدافندی برای لانچرهای متحرک ممکنه موفقیت مدنظر را ایجاد نکنه با توجه به زمان مورد نیاز. از طرفی پهپادها هم باید وارد رینگ پدافندی بشند که میدونیم در موضوع ارمنستان حلقه های ناقص پدافندی از دلایل موفقیت حمله پهپادی اذربایجان و ترکیه بود (حتی نیروی هوایی هم خودشون از رده مقابله خارج کردند چون ترس از دست دادن پرنده های کم تعداد در برابر پدافند برد بلند و البته اف-16 های ترک وجود داشت) و نکته اینجاست اگر بحث سرکوب پدافند را مطرح کنیم، با توجه به توان دشمن برای دشمن چه تفاوتی میکنه با نیروی هوایی و تسلیحات دقیق و جنگال و پرنده های پنهانکارش اون هم در حجم زیاد و زوایای متفاوت (بحث حمله به پایگاه های هوایی با تسلیحات دورایستا مثل کروز بماند و نابودی توان هوایی روی باند و در پایگاه) بحثش سرکوب پدافند به شکل زمینیش باشه یا سرکوب پدافند به شکل نیروی هوایی ما؟! در هر دو صورت توان سرکوب داره. مسئله اینجاست باید سنجید که برای دشمن کدام راه هموارتر خواهد بود؟ و برای ما کدام راه زمان بیشتری میخره؟ و در نتیجه با توجه به زمان و امکان آسیب زدن به دشمن کدام مسیر بیشترین تاثیر را خواهد داشت. اگر تمام فاکتورهای دیگه را حذف کنیم یک معادله سه مجهولی در سمت ما و چند مجهولی در سمت دشمن هست. داشتن تعداد زیادی لانچر پراکنده متحرک همراه با پدافند زمینی در تعداد مشخص (با بودجه ثابت) یا داشتن تعداد کمی لانچر با نیروی هوایی قاعدتا بسیار کم تعداد با توجه به بودجه که اگر بخواهیم پدافند را هم داشته باشیم باز باید بزنیم از تعداد یکی از این سه.
-
4 پسندیده شدهتوسعه دانش با استفاده از دانش و سپس سودآور بودن دانش 3 مفهوم مجزاست اروپایی ها مقدار زیادی دانش و علوم مختلف تولید میکنند بسیار زیاد اما این تولید علم به اندازه اونچیزی که در چین و یا آمریکا هست سودآور نیست و به تولید سرمایه منجر نمیشه، در ایران هم به همین شکله با اینکه مقدار زیادی علم تولید میشه اما سرمایه ای تولید نمیشه و حتی سود این تولید علم به کشورهای دیگه میرسه. اینکه دانش ساخت هواپیما رو داشته باشید تا هواپیماساز بودن فرقش در همون نکته ای هست که گفتم؛ ساخت یک وسیله به قیمت های 7.5 میلیون تا 1.7 میلیون دلار. اسراییل هم جنگنده ای تولید نکرده! یک دستکاری و کپی از میراژ با موتور فانتوم هست. این کار رو خیلی از کشورها کردن. ولی نتونستن از این سطح فراتر برن و اونچیزی هم که تولید کردن در واقع دامنه ای از یک محصول قبلا تولید انبوه شده بود. یه نمونه هند و جنگنده تجاس. هندی ها مجبور به پرداخت حدود 7 میلیارد دلار برای 83 فروند تجاس نوع یک شدن. یعنی 84 میلیون دلار برای هر جنگنده و همه میدونیم که این تجاس در برابر سوخوی 35 با همین قیمت هیچ چیزی نیست و میدانیم که ارزانتر از هند جایی دیگری نمیشه چیزی تولید کرد. اگر برگردیم به مثال موشک ما اون 50 میلیون دلار رو پرداخت کردیم. نه 550 میلیون دلار و سپس 7 میلیارد دلار برای کل برنامه. و باهاش اف 5 ساختیم که اصلا هیچ نادونی رو نمیتونیم باهاش راضی به خرید کنیم. بنابراین برای جنگنده ساز شدن باید یه برنامه چند ده میلیارد دلاری و یه زیرساخت سالی دست کم 24 فروند داشت.
-
4 پسندیده شدهقیمت تولید برخی محصولات در ایران بخاطر وجود زیرساخت ارزانتر از جاهای دیگه است. چطوری این زیرساخت اولیه میتونه ما رو تولید کننده کنه یا هزینه ها رو کاهش بده؟ مثلا در تولید موشک یا جنگنده؟ در مثال موشک مثلا تولید TRL-9 یک سامانه موشکی ممکن بود ساختنش50 میلیون دلار در بیاد و از این 50 میلیون دلار ممکنه 95 درصدش هزینه تحقیق و تولید باشه. ولی وقتی میره در خط تولید ممکنه 500 میلیون دلار دیگه برای ایجاد خطوط تولید موازی مثلا تولید ده موشک در ماه هزینه بشه. و هر ده ماه مثلا 10 میلیون دلار هزینه نگهداری خط بصورت فعال باشه. این برای جنگنده و یا هر محصول نظامی دیگری هم که ابداع جدید باشه هست و تفاوتی نمیکنه. بنابراین تا اینجا هزینه اثبات فناوری و ایجاد خط تولید 550 میلیون دلار بوده. حالا خط تولید رو برای N فروند ببندید؛ مواد اولیه شده 5 درصد که خرید تک بودن، یعنی 2.5 میلیون دلار برای هر فروند اگر مواد اولیه 100 فروند تهیه کنید، میتونیداز تخفیف و کاهش هزینه ها مثل حمل و نقل قیمت عمده و .... برخوردار بشید و مثلا 2 میلیون دلار بخرید اگر برای 1000 فروند باشه این بیشتر کاهش پیدا میکنه مثلا 1.5 میلیون و برای 5000 فروند هزینه ها بسیار کمتر خواهد شد ممکنه تا 1 میلیون دلار _____________ با نرخ ده موشک در ماه برای 3 مدل و یک حالت بهینه: 100 فروند = (200+550)/100= هر موشک 7.5 میلیون دلار=10 ماه 1000 فروند =((ماه 10*10)+((1000*1.5)+550))/1000= هر موشک 2.15 میلیون دلار= 8 سال 5000 فروند =((ماه 10*50)+((5000*1)+550))/5000= هر موشک 1.71 میلیون دلار= 41 سال سقف قیمت از طریق میزان تولید تعیین میشه و کف قیمت از طریق مواد اولیه. یک محصول موشکی میتونه ارقامی بین 7.5 تا 1.7 میلیون دلار داشته باشه. و کمتر از قیمت مواد خامش که 1 میلیون دلار هست نمیتونه باشه. از طرفی 41 سال هم بی معنی به نظر میرسه. راه سریع و حجیم؛ که معنیش خرج کردن بیشتر در ایجاد خطوط تولید موازی هست، یعنی 4 خط تولید دیگر راه بیفته. ساخت 5000 موشک ((40*50)+((5000*1)+(50+(500*4)))/5000= حدود 1.81 میلیون دلار برای هر موشک در 10 سال. و 9 میلیارد دلار هزینه کلی راه بهینه و سریع و متوسط؛ ساخت 2500 موشک در 5 سال و تهیه مواد و متوقف کردن خط تولید برای سفارش بعدی. ((40*62.5)+((2500*1)+(50+(500*4)))/2500= 2.82 میلیون دلار برای موشک در 5 سال و حدود 7 میلیارد دلار هزینه کلی/. میبیند که قیمت یابی امری راحت نیست. بنابراین تولید انبوه یک محصول نظامی چه جنگنده و چه موشک یک اجبار هست نه یک خواسته. و به همین دلیل که خیلی ها نمیتونند 7.5 میلیون دلار بابت ساخت موشک و حل مسئله محدودشون بدن، اکثرا رو به خرید خارجی میارن و حاضرن بابت موشکی که واسه کشور تولید کننده عمده مثلا 1.7 میلیون دلار در اومده دو برابر 3.4 میلیون هزینه کنند. و این در هر حال براشون به صرفه تر هست! اما هیچ وقت تولید کننده نخواهند شد و هزینه ای که امروز برای تولید کننده شدن نکردن رو فردا با از رده خارج شدن چیزی که امروز خریدن دوبرابر باید پرداختن کنن. اگر انتخاب کنیم که تولید کننده موشک باشیم، باید خطوط تولید بزرگ راه انداخته باشیم و وارد تولید حجمی هم شده باشیم که برامون به صرفه در بیاد. اما اثراتش چیه؟ تو پست های قبلی گفتم؛ - فشار صنعت، فشار سرمایه(در ایران بودجه)، فشار اشتغال. خوب در مثال بالا 5000 موشک ساختیم، 4 خط تولید عظیم موشک هم درست شد، کلی آدم مشغول بکار شد و یک بودجه عظیم سالانه هم اختصاص یافت. با این چه کنیم؟! اینجاست که تولید کننده میگه بزار نوع دیگری موشک بسازیم چون زیرساختش رو داریم! و قطعا نمیتونه با خط تولید موشک کشتی درست کنه! از طرفی فشار صنعت یه بعد دیگه هم داره و اون هم هراس رفتن سراغ یک بستر دیگه است، چون هزینه های زیادی برای تجربه در حوزه فعلی کرده نسبت به رفتن به حوزه های دیگه ریسک پذیری خودش رو از دست میده و صنعت نظامی رو از دچار همون نزدیک بینی استراتژیک میکنه که همه دنیا الان بهش گرفتارن! آمریکا بدتر از همه... بخصوص در این تسلیحات آینده دارن پلتفرم هایی میسازن که هیچ وقت بکارشون ممکنه نیاد. و یا هیچ یک به حد صرفه جویی لازم برای سفارش گیری در جهت تولید انبوه نرسن. از این رو هست که کشورهای سازنده بسرعت دنبال شرکای خارجی میگردن. مثل همین JSF و به همین دلیل هست که؛ میگ 21 .. 11 هزار فروند تولید شده اف 16 .. 4500 فروند اف 4 .. 5195 فروند اف5 ... بیش از دو هزار فروند میراژ 3 .. 1400 فروند میراژ 2000 .. 600 فروند و بیش از 2000 فروند سفارش برای اف 35 و به همین نسبت هم که میزان تولید انبوه و یا سفارش ها کاهش پیدا کرده قیمت ها هم رفته بالا. و این معضل رو هم پیش آورده که کشورهای سازنده نخواهند نیروی هوایی رو کم کنند یا برن سراغ روش های دیگر. و در عوض در توسعه همین نیرو باقی بمانند. اگر ما بخواهیم جنگنده ساز بشیم، باید از یک مدل دست کم 500 فروند تولید کنیم. چرا؟ مثال موشک که بالا هست رو به یاد بیارید؛ وقتی 2500 یا 5000 فروند رو ساختید. دیگه 2 میلیارد دلار برای زیر ساخت رو پرداخت نمیکنید و اگر بتوانید نیمی رو هم صادر کنید، هزینه نیروی موشکی سر به سر میشه. بعبارتی 2500 فروند موشک براتون صفر دلار در میاد. البته با این سود که 5 تا 10 سال هم اشتغال ایجاد کرده. پس ما هیچ وقت! هیچ وقت جنگنده ساز نخواهیم شد... در مورد مفهوم TRL-9 https://en.wikipedia.org/wiki/Technology_readiness_level
-
3 پسندیده شدهدر زمان جنگ عراق 200 موشک بالستیک به ایران زد، تونسته بود تهران رو بزنه. شعار جنگ جنگ تا پیروزی موشک زدن جا دیروزی! از اثرات روانی سنگین حملات موشکی صدام به شهرهای ایران بود. میخواستن فرودگاه دزفول رو بزنن ولی چون دقت موشک پایین بود، میخورد نزدیک شهر بعضا به خود شهر. ایضا در مورد تهران وضعیت همین بود، سرهای جنگی رو عراقی ها سبک کرده بودن که موشک برسه به تهران، وحشت زیادی این موشک ها در تهران ایجاد کردن. ایران در برابر 50 موشک به عراق زد، اما قصدش بیشتر پاسخ متقابل و متوقف کردن اقدام موشکی صدام بود. موشک هیچ حد و مرزی نداشت، هیچ پدافندی مانعش نبود و برد تقریبا کافی داشت. متن اون پژوهشکده اسراییلی تا حدودی درسته، بخصوص اینکه در اسراییل برای موشکهایی با نیم کیلو سرجنگی شهرها به وحشت میفتن و مردم به پناهگاه ها فرار میکنن. موشک های حزب الله باعث توقف جنگ در روز 33 شده. موشک های صدام 3000 متر خطا داشتن. در زمان حمله آمریکا به عراق در 1991، صدام 750 فروند جنگنده داشت و 28 لانچر بالستیک.(برآورد اولیه 33 لانچر بود) اما هیچ کاری با جنگنده هاش پیش نبرد، تقریبا هیچ کاری. نقش نیروی هوایی عراق در گرفتن تلفات از ائتلاف رو بررسی کنید! اگر چیزی باشه. ولی یه موشک بالستیک 28 کشته و 100 زخمی در عربستان بجا گذاشت در حالی که موشک رو هم در آسمان زده بودن. بنابراین آیا میتونیم اینطوری نتیجه گیری کنیم که نیروی هوایی هم نمیتونه جنگی رو برنده باشه؟!! خیر. اما اینها برای قدیم هست. هم در مورد نیروی هوایی و هم در مورد موشکی، اون چیزهایی که برنده رو تعیین میکنند: - سطح فناوری (کیفیت، دقت، برد و ..) - توان اطلاعاتی (قدرت کشف و شناسایی، isr، c3i و ...) - برتری عددی (بخصوص در موارد بالا) - و موارد دیگر مثل جئوگرافی و .. حالا دستور العمل عملیات تهاجمی در 1991، در گزارش نهایی به کنگره و DoD CONDUCT OFFENSIVE OPERAWNS TO: • Neutralize Iraqi National Command Authority • Eject Iraqi Armed Forces from Kuwait • Destroy the Republican Guard • As Early As Possible, Destroy Iraq's Ballistic Missile, NBC Capability • Assist in the Restoration of the Legitimate Government of Kuwait https://archive.org/details/ConductofthePersianGulfWarFinalReporttoCongress/page/n133/mode/2up Iraqi Centers of Gravity In addition to these weaknesses, the Coalition had identified Iraq's centers of gravity. First was the command, control, and leadership of the Saddam Hussem regime. If rendered unable to direct its military forces, or to maintain a firm grip on its internal population control mechanisms, Iraq might be compelled to comply with Coalition demands. Second, degrading Iraq's weapons of mass destruction capability would reduce a major part of the threat to other regional Istates. This meant attacking the known Iraqi nuclear, chemical and biological (NBC) warfare production facilities along with various means of delivery- principally ballistic missiles and long-range aircraft. The third of Iraq's centers of gravity was the Republican Guard. Eliminating the Guard in the KTO as a combat force would reduce dramatically Iraq's ability to conduct a coordinated defense of Kuwait or to pose an offensive tnreat to the region later. : حتی نیروی هوایی با 750 فروند جنگنده رو عددی به حساب نیاوردن، در حالی که عراق در اون زمان میگ 29 و میراژ اف 1 داشت که از دید آمریکایی ها نسل 4 محسوب میشدن تو همین متن به DoD در جایی با اف 15 مقایسه. ولی محور تهاجم به نیروی هوایی عراق صرفا از بین بردن بمب افکن ها بوده. تو این متن فوق که برای عملیات تهاجمی هست اصلا چیزی در مورد حذف نیروی هوایی عراق میبینید؟! آمریکایی ها مرکز ثقل تهاجماتشون رو گذاشته بودن روی زیرساخت های ارتباطی، پادگان ها و موشک های بالستیک. حالا بیایید برگردیم به 1991 و تو ارتش صدام یه تغییر بدیم؛ 28 لانچر رو بکنیم 300 لانچر. مثل وضعیت ایران در اوایل 2000 دقت رو از 3 کیلومتر بکنیم 50 تا 100 متر و یا حتی 200 متر. و تعداد شلیک ها به ائتلاف رو از 41 عدد و به اسراییل از 45 عدد بکنیم 600 عدد...
-
3 پسندیده شدهاز نظر من داشتن موشک های بالستیک نقطه زن میتواند قسمتی از وظایف نیروی هوایی را پوشش دهد ولی نمی تواند کامل جایگزین ان شود. این کار یعنی ارائه این استراتژی میتواند یک سعی و خطای مرگبار باشد. چون ایجاد و توسعه یک نیروی هوایی سال ها زمان میبرد و اگر شما این کار را نکنید و درگیر جنگ شوید و متوجه شوید که خلا نداشتن نیروی هوایی گریبان شما را گرفته فرصتی برای جبران باقی نمی ماند. مسائل امنیتی جایگاهی برای سعی و خطا نیستند. در مورد دفاع هوایی که شکی نیست که پدافند بدون کمک نیروی هوایی اسیب پذیر است. در مورد ماموریت های دیگر نیز به نظر من توانایی بالستیک و پهبادی و نیروی هوایی باید موازی باشند.
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا موشکهای بالستیک جایگزینی برای نیروی هوایی ظهور راکتها و موشکهای هدایت دقیق در میدان نبرد، نقطه عطفی در تاریخ جنگ است. چراکه این تسلیحات بدون دستیابی به هیچگونه هواپیمای جنگی برتری هوایی را برای نظامیان غیردولتی فراهم میکند. برتری هوایی به معنای دسترسی به فضای هوایی دشمن و مانع شدن از دشمن برای دسترسی به فضای هوایی دوستانه است. اینگونه آزادی عملی به نیرو میدهد تا وقت اراده کند به اهداف دشمن حمله کند. این آزادی عمل از طریق نیروی هوایی متعارف با سرکوب نیروی هوایی دشمن و خنثی سازی پدافندهوایی زمین پایه شکل میگیرد.هدف اصلی از انجام چنین عملیات پرهزینهای از بین بردن جنگندههای نیروی متخاصیم یا انهدام باتریهای پدافند هوایی او نیست بلکه هدف تخریب ظرفیت جنگی دشمن با از بین بردن نیروهای زمینی و دریایی و فلج کردن اقتصادش است. 6 بمب افکن بویینگ بی 17 فلایینگ فورترس در حال بمباران راه آنهن دوناورث آلمان در سال 1945 تمام نبردهای جنگ جهانی دوم با تلاش برای ایجاد برتری هوایی آغاز میشد. لوفت وافه در لهستان، نروژ و فرانسه موفق شد با شکست سریع ارتشهای آنان و تصرف و اشغال سرزمینی این سه کشور این کار را انجام دهد. اما لوفت وافه نتوانست در برابر بریتانیا به برتری هوایی دست پیدا کند که منجر به لغو حمله از پیش برنامهریزی شده هیتلر در قالب عملیات شیر دریایی به جزایر انگلیس شد. پیروزی دفاعی در نبرد انگلیس عواقب استراتژیک گستردهای به همراه داشت که نقطه شروع روند طولانی و سخت جنگ و شکست آلمان نازی بود. اسرائیل در سال 1967 جنگ شش روزه را با تمرکز جهت از بین بردن نیروهای هوایی مصر، اردن و سوریه آغاز کرد. این عملیات رو دو هدف را دنبال میکرد: 1-سرکوب توانایی دشمن برای حمله به خاک اسرائیل و نیروهای مسلح آن از طریق آسمان 2- ایجاد چتری حمایی برای حمله ارتش اسرائیل به این سه کشور و در نهایت اسرائیل توانست نیروهای زمینی عربی را شکست دهد. مصر تحت فرماندهی انور سادات جنگ اکتبر 1973 را با اهداف عملیاتی مشابه راه اندازی کرد اما نتیجهای حاصل نشد. از این رو مصر در دستیابی به اهداف نظامی خود ناموفق بود گرچه توانست به اهداف سیاسی مدنظرش برسد. نیروی هوایی اسرائیل در عملیات مول کریکت 19 در آغاز جنگ 1982 لبنان توانست برتری هوایی کامل بر سوریه و لبنان به دست آورد و در نتیجه نیروهای زمینی سوریه را تا حدی زیادی از روند جنگ خارج کرد. نبردهای هوایی دیدنی، نشانهای پیروزی هوایی که بر روی دماغه جنگنده نقش میبندند و کلیپهای ویدئویی که باتریهای تخریب شده پدافند هوایی را نشان میدهد، روحیه ملت را بالا میبرد، دشمن را افسرده میکند و خلبانان جنگنده را به سطح ستارگان رسانهای میبرد. اما هدف از تلاش و هزینههای بالا برای ایجاد و حفظ نیروی هوایی رسیدن به این موارد نیست و این مسائل تلفات نبردهای هوایی را توجیه نمیکند. هدف استراتژیک این تلاشها و سختیها دو چیز است: منع دسترسی به فضای هوایی خودی و به دست آوردن فضایی هوایی دشمن برای انجام عملیاتهای دلخواه در خاک دشمن. از اوایل قرن 20، هنگامی که ماشینهای پرواز از اسباببازیهای مردان ثروتمند به سلاحهای کشنده میادین نبرد تبدیل شدند، همه ارتشهای جهان سرمایهگذاری زیادی برای مقابله با تهدیدات هوایی انجام دادهاند. در ابتدا، چنین تلاشهایی معطوف به منع دسترسی بود: به عبارت دیگر، جلوگیری از جمعآوری اطلاعات بصری توسط هواپیماهای دشمن در مورد وضعیت نیروهای نظامی خودی و مانع شدن از بمباران نیروها و شهرها هدف اصلی بود. راه حل این مسئله تکامل و استقرار پدافند هوایی یکپارچه متکی به هواپیماهای رهیگری و توپهای ضد هوایی بود (در آینده موشکهای زمین به هوا جایگزین توپها شدند.) نبرد انگلیس اولین پیروزی در این استراتژی منع دسترسی بود. انگلستان توانست رادارها، جنگندهها و مراکز کنترل آتش را در اولین سیستم پدافند هوایی یکپارچه مدرن ترکیب کند. رادارهای Chain home انگلیسی وظیفه کشف جنگندههای آلمانی را بر عهده داشتند بعد از اینکه پدافند هوایی یکپارچه انگلیس برای لوفت وافه غیر قابل نفوذ گردید، آلمانیها به جای هواپیما، ایده بمباران توسط موشک را دنبال کردند. با توجه به اینکه پدافند هوایی در آن زمان توانایی درگیری با موشکهای بالستیک فراصوت رو نداشت، این موشکها نوید دهنده نفوذپذیری به خاک دشمن شدند که دیگر توسط هواپیماهای بمب افکن معمولی قابل اجرا نبود. این یک تغییر بزرگ بود. آلمانها با انجام این اصلاح، بدون از دست دادن هواپیما یا خلبانی به اصل خود (البته نه به صورت برتری هوایی کلاسیک و آزادی حمله به اراده دشمن) دست پیدا کرد. در حالیکه موشکهای بالستیک و کروز آلمانی ویرانیهایی به بار آورد و موجب مرگ هزاران نفر انسان در انگلیس و بلژیک شد، دقت پایین آنها مانع از تغییر روند جنگ شد. عدم تناسب بین تلاشهای بسیار زیاد آلمانیها در توسعه، ساخت، استقرار و به کارگیری موشکها -گرچه یک دستاور نظامی درخشان بود- و تاثیر حداقلی آنها در میدان نبرد، توسط کلیه سازمانهای نظامی از جمله نیروی هوایی اسرائیل به یک واقعیت تبدیل شد. جمله معروف "موشکها و راکتها جنگها را نمیبرند" برای سالها اسرائیل را در برابر تهدیدات موشکی کور کرد. یک فروند موشک بالستیک وی2 آماده پرتاب بر روی لانچر در طی جنگ های جهانی اول و جنگ جهانی دوم ، چندین نیروی هوایی - به ویژه انگلیس و آمریکا - با استفاده از ناوگان بمب افکنهای استراتژیک برای دستیابی به هدف دوم برتری هوایی، یعنی دستیابی به فضای هوایی دشمن تلاش زیادی کردند. بمباران استراتژیک توسط انبوه بمب افکن های سنگین در طول جنگ جهانی دوم، خسارات غیر قابل تصوری به شهرهای آلمان وارد کرد و حداقل 1 میلیون غیرنظامی کشته شد، اما تأثیر آن بر روند جنگ هنوز جای بحث دارد. تلفات هوایی متفقین ناشی از دفاع هوایی یکپارچه آلمان غیر قابل قبول بود. تنها در مراحل نزولی جنگ ، زمانی که تواناییهای لوفت وافه تقریباً به پایان رسیده بود ، بمب افکن های متفقین با خسارات قابل قبول به فضای هوایی آلمان دسترسی پیدا کردند. میدان نبرد بعدی بین نیروی هوایی و پدافند هوایی، جنوب شرقی آسیا بود جاییکه مجموعهای متراکم از موشکهای زمین به هوای ویتنام شمالی با حمایت جنگندههای رهگیر توانستند تقریبا برتری هوایی ایالات متحده را کمرنگ کنند و هزینه سنگینی را در نتیجه سرنگونی هواگردهای آمریکایی و خدمه آنان به ایالات متحده وارد کنند. نبرد برجسته دیگری که میتوان به آن اشاره کرد دیگری بین حملات هوایی و پدافند هوایی در طول جنگ ایران و عراق است. زمانی که طرح صدام حسین برای شکست دادن ایران توسط یک کارزار برقآسا از بین رفت، نبرد به یک جنگ فرسایشی تبدیل شد که طی آن بمبافکنهای جت عراقی خریداری شده از اتحاد جماهیر شوروی، تهران و دیگر شهرهای ایران را بمباران میکردند. نیروی هوایی ایران هنوز در آن زمان به رهگیرهای پیشرفته آمریکایی مجهز بود که قبل از انقلاب اسلامی توسط شاه خریداری شده بود. نتیجه این شد که ایران توانست بسیاری از بمبافکنهای عراقی را سرنگون کند و صدام را مجبور به لغو عملیات بمباران استراتژیک خود کند. (؟؟!!) صدام همچون هیتلر، ناامیدانه به موشکهای بالستیک روی آورد. برد موشکهای اسکاد شوروی کمتر از آن بود که بتواند عمق ایران را هدف قرار دهد. وی با استفاده از تخصص شرکتهای هوافضای اروپایی و آمریکای جنوبی، نسخهای با برد بلندتر را به نام موشک الحسین توسعه داد و بیشتر اسکادهای خود را به استاندارد الحسین ارتقاء داد. تقریباً 200 موشک به سمت تهران و سه شهر بزرگ دیگر در اعماق ایران شلیک شد که باعث کشته شدن هزاران نفر و تخریب بسیاری از خانهها شد و میلیون ها نفر را مجبور به ترک شهرها کرد. اکثر تحلیلگران معتقدند این حملات موشکی آخرین قطرهای بود که آیت الله خمینی [ره] رهبر ایران را وادار کرد "جام زهر را بنوشد" و با آتش بس موافقت کند. پس از هشت سال خونریزی، عراق پیروز شد. در این مورد با اطمینان میتوان نتیجه گرفت موشکها در جنگ پیروز شدند. (نویسنده مطلب درباره تاثیر موشکهای بالستیک کمی بیش از حد مبالغه کرده است). تصاویر از حمله موشکی صدام به تهران در طی جنگ 8 ساله ایران و عراق منطق مشابهی، حافظ اسد رئیس جمهور سوریه را مجبور کرد تا در پی عملکرد نیروی هوایی این کشور در جنگ 1982، زرادخانه عظیمی از موشکهای بالستیک مجهز به کلاهک شیمیایی را ایجاد کند. مصطفی طلاس وزیر دفاع سوریه زمانی که نوشت : "جنگ 1982 یک جنگ هوایی بود، جنگ بعدی یک جنگ موشکی خواهد بود" به قابلیت جایگزینی جنگنده با موشک اشاره کرد. سازمان های نظامی غیر دولتی حزب الله و حماس در لبنان و غزه هرگز توانایی دسترسی به نیروی هوایی را نداشتهاند. از این رو خود را با راکتها مجهز کردهاند و از آن برای ایجاد وحشت در اسرائیل استفاده کردهاند و صدها غیرنظامی را به هلاکت رسانده اند و خسارات اقتصادی زیادی را به بار آوردهاند. راکت هدایت شونده فجر5 سی/ نسخه غیر هدایت شونده این راکت در جنگ 33 روزه و 22 روزه حزب الله و حماس بر علیه اسرائیل به کار گرفته شده راکتها و موشکها در ابتدای جنگ جهانی دوم تصور میشد زیاد دقیق نیستند و برای حملات دقیق مناسب نمیباشند به همین دلیل از آنها برای هدف قراردادن نیروهای متمرکز و ایجاد رعب و وحشت در مراکز جمعیتی استفاده میشد. بهبود دقت تنها از طریق سیستمهای هدایت الکترومکانیکی سنگین، پرهزینه و بسیار پیچیده به دست میآمد. بنابراین حملات دقیق تنها در اختیار هواگردهای نظامی سرنشین دار بود که میتوانست اهدف را با مهمات هدایت دقیق کوتاه برد مورد اصابت قرار دهد. فناوری با گذشت زمان جای خود را پیدا کرد. تلفنهای هوشمند امروزی حاوی تمام موارد لازم برای هدایت دقیق وسایل نقلیه اعم از خودرور، هواپیماهای بدون سرنشین و یا موشکها هستند. حدود یک دهه است که با صرف هزینه اندک امکان تلفیق چنین فناوریهایی حتی با راکتهای ساده گراد و تبدیل آنها به موشکهای هدیت پذیر و دقت بالا وجود دارد. این تغییر فناورانه باعث میشود موشکها به اندازه قدرت هوایی برای حملات دقیق موثر باشند. امروز همه قدرتهای بزرگ جهانی و همچنین بسیاری از کشورهای کوچکتر در حال توسعه و استقرار موشکهای هدایت دقیق هستند. اما این ایران است که در خاورمیانه پیشگام است. ایران در حال حاضر همه موشکها و راکتهای قدیمی خود را به تسلیحات دقیق تبدیل میکند. این کشور همچنین متحدان منطقهای خود را جهت توامندسازی در ساخت موشکهای هدایت دقیق بومی با تخصصها و مواد مورد نیاز تامین میکند. اینجاست که پروژه دقیق [کردن موشکهای] حزب الله و دیگر متحدان منطقهای ایران شروع میشود. موشک ضد کشتی خلیج فارس (سمت راست) و موشک زمین به زمین فاتح 110 (سمت چپ) موثرترین سلاح زرادخانه تسلیحاتی حزب الله است اسرائیل بسیار مشتاق است تا این پروژه حزب الله را با شکست مواجه کند چرا که به موفقیت حزب الله در این پروژه، توانایی نبرد این سازمان به سطح یک نیروی نظامی دولتی ارتقاء مییابد و اینگونه حزب الله تمام مزایای یک نیروی هوایی تهاجمی را بدون نیاز به داشتن جنگندهها در اختیار خواهد داشت. موشکهای دقیق حزب الله قادر خواهند بود هر گونه تاسیسات حیاتی را فلج کرده و یا مراکز جمعیت [نظامی] و غیر نظامی را به وحشت اندازند. پروژه دقیق کردن راکتهای زلزال حزب الله لبنان با استفاده از کیتهای هدایت ناوبری یکی از بزرگترین مزایای راکتها و موشکهای زمین پرتاب، ردپای کوچک آنهاست. این تسلیحات هم خود کوچک هستند و هم پرتابگرهای کوچکی دارند و به راحتی مخفی شده و شناسایی و کشف آنها سخت است. در مقابل، نیروی هوایی به پایگاههای هوایی بزرگ دارای باندهای پرواز کیلومتری، آشیانههای هواپیما، کارگاهها، مراکز ارتباطی و ... وابسته است که پاشنه آشیل این نیرو محسوب میشود. آسیب پذیری پایگاههای هوایی ثابت و بزرگ در برابر حملات موشکی در جریان حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی عین الاسد عراق که توسط آمریکا اداره میشود نمایان شد. قبل از حمله، تیمهای آمریکایی حاضر در پایگاه، ناوگان پهپادهای پریداتور را جهت گشت زنی در اطراف پایگاه به پرواز درآوردند. در حین حمله یکی از موشکهای ایرانی به یک کانال ارتباطی زیرزمینی برخورد کرد و خطوط فیبر نوری را بین خودروهای کنترل پهپاد و سیتسمهای گیرنده و فرستنده قطع کرد. این امر باعث شد کنترل زمینی روی کل ناوگان پهپادی از بین برود. ساعت طول کشید ارتباط ماهوارهای برقرار شود و پهپادها بازگردانده شوند. تخریب دقیق هدف مورد نظر در پایگاه عین الاسد عراق توسط موشکهای بالستیک نقطه زن ایران نیازی به گفتن نیست که هواگردهای آمریکایی مستقر در عراق در برابر این حمله موشکی ناتوان بودند. به زبان ساده، ایران بااستفاده از موشکهای دقیقش برتری هوایی خود را نسبت به پایگاه هوایی به دست آورد. حزب الله به موشکهای هدایت دقیق مجهز شد تا بتواند در آغاز جنگ بعدی با اسرائیل عملیات خود را متمرکز کند و موشکهای خود را به سمت پایگاههای هوایی اسرائیل شلیک کند و آنها را فلج سازد. ساختار دفاعی فعال اسرائیل (آیرون دم- دیویدز اسلینگ و [در آینده]هر سیستم دفاعی لیزری با قدرت بالا) توان نابودی همه موشکها را نخواهند داشت اما احتمالا بیشتر موشکها را منهدم میکنند. دفاع فعال نمیتواند تضمین کننده تامین امنیت صد در صدی باشد. به هر اندازه موشکهای هدایت شونده حزب الله موفق به نفوذ به سپر دفاعی اسرائیل باشد، میتواند نیروی هوایی اسرائیل را از بین ببرد -آنچه موشکهای هدایت شونده ایرانی در عراق انجام دادند شاهد آن است. دفاع فعال در برابر تهدید موشکهای هدایت شونده شرط لازم است اما کافی نیست. این استراژی به اقدامات مکمل نیاز دارد. یکی از این اقدامات، پدافند غیر عامل است به معنای حفاظت از تاسیسات حیاتی توسط دیوراهای بتونی ضخیم که می توانند در برابر ضربات مستقیم مقاومت کنند. گرچه از نظر فنی این امر امکان پذیر است، این نوع اقدام بسیار هزینهبر و وقت گیر است. حتی اگر بودجه لازم نیز تخصیص داده شود هیچ تضمینی وجود ندارد که سپر دفاعی به موقع به پایان برسد. پاسخ دیگر، تنوع بخشیدن به توانایی تهاجمی آی ای اف برای جبران تخریب قدرت حمله آن در مرحله اولیه جنگ آینده است. اگر حزب الله بتواند "نیروی هوایی بدون هواپیما" ایجاد کند، اسرائیل نیز میتواند این کار را انجام دهد. پروژه هدایت شونده کردن موشکهای بالستیک در اسرائیل بیش از یک دهه قدمت دارد. صنایع دفاعی اسرائیل تعدادی موشک دقیق بالستیک با برد و کلاهکهای مختلف تولید و آزمایش کردهاند. آی دی اف تا به امروز موافقت کرده است که فقط کوتاه بردترین نسخه را حتی در تعداد محدودی خریداری کند. موشکهای با برد بیشتر مانند موشک آزمایش شده لورا با برد 400 کیلومتر به دیگر کشورها صادر شدهاند به ارتش اسرائیل داده نشده است. موشک رمپیج نسخه هواپایه راکت اکسترا است این موشک در سال 2020 بر علیه تاسیسات سوریه استفاده شده است. مقاله اخیر اسرائیل دیفنس نشادن داد که ارائه تسلیحات هدایت دقیق با برد بیش از 100 کیلومتر به نیروی زمینی، مخالفتهای نیروی هوایی را برانگیخته است. اگر این موضوع صحت داشته باشد پس مانعی که در مسیر تقویت نیروی هوایی با موشکهای بالستیک (نیروی هوایی بدون جنگنده) است در زمینه فناوری یا عملیاتی نیست بلکه مربوط به جنگهای اعتبار و بودجه در ارتش اسرائیل بر میگردد. چنین جنگهای زیرپوستی فقط مختص ارتش اسرائیل نیست. یکی از مشهورترین موارد در آمریکا رخ داد، زمانی که نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا در مخالفت با ورود موشکهای بالستیک به ناوگان زیردریایی نیروی دریایی تا آخرین رمق جنگید زیرا این موشکها با "بمبافکنهای استراتژیک خود" رقابت میکنند. سالها طول کشید تا پنتاگون این نبرد را حل کند. البته خیلی بعید است که اسرائیل بتواند چنین زمانی را تامین کند. چند سال پیش طرح ایجاد نیروی تهاجمی موشکی اسرائیل برای پشتیبانی از نیروی تهاجمی آی ای اف مطرح شد. تا آنجا که مشخص است این طرح توسط اسرائیل رد شد. موشکهای نسبتا کوتاه برد که اکنون به نیروی هوایی اضافه شدهاند قرار است از پشتیبانی توپخانهای دوربرد از نیروهای زمینی برخودار شوند. نه اینکه پشتیبان و تکمیل کننده توانایی نیروی هوایی برای انجام حملات استراتژیک باشند، زیرا پایگاههای آن زیر آتش موشکهای هدایت دقیق قرار دارند. سرجنگی بارانی موشکهای بالستیک برد بلند ایرانی جهت ایجاد خسارت در پایگاههای هوایی دشمن این ادعای همیشه مشکوکِ "راکتها و موشکها در جنگها را نمیبرند" اکنون منسوخ شده و نادرستی آن آشکار گردیده است. موشکهای مدرن هدایت دقیق همان قدرت جنگندهها را دارند با این تفاوت که به پایگاههای عظیم هوایی ثابت و مملو از اهداف نیاز ندارند و آسیب پذیری کمتری دارند. موشکها و راکتهای هدایت شونده دقیق میتواندد زیرساختهای نظامی و غیرنظامی کل کشورها را فلج کنند و راه را برای شکست آنها فراهم آورند. امروز مطمئنا موشکها و راکتهای هدایت دقیق میتوانند در جنگ پیروز شوند. اسرائیل باید تمام تلاش خود را انجام دهد که نه تنها برای جلوگیری از شکست توسط چنین تسلیحاتی بلکه برای شکست دشمنان خود از آنها استفاده کند. ترجمه شده توسط GHIAM منبع
-
2 پسندیده شدهکشوری به وسعتما میتونه همونزیرساخت توسعه و ساخت موتور و بدنه راهم حتی با صرفه اقتصادی داشته باشه مثلا صنایع ساختموتور که بتونن در شرایط تحریمی موتور و قطعات تجاری مورد نیاز مارا فراهمکنند و یا حتی برای بالگرد ها و موتور های توربینگازی صنایع کشتی رانی و نیروگاهی هم خدماترسانی کنند و این در مواقع تحریم هست و در زمان رفع تحریم همبصورت یکپیمانکار برای ابر شرکتهای جهانی و تحت لیسانس اونها همکار ی کنند و کسب منافع و سود تجربه کنند و خودش را توسعه بده همینموارد در ساخت بدنه هم امکان پذیره به علاوه یکروش دیگه توسعه و ساخت موتور هایی هست که کاربرد چند گانه داشته باشه مثلا هم درپهپاد ها هم در جمبو های مسافربری و در جنگنده ها کلاس های مختلف اون قابل نصب باشه حتی تو کشور های توسعه یافته هم چنین کاری را برای کاهش هزینه ها انجام دادن !! ساخت جتهای تجاری مورد نیاز هم باید در دستور کارباشه با پیشبرد صنایع فوق این راه میتونه توسعه نظامی را ثمره اش را به دیگر بخشهاهمتسری بده.
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهمفهوم هزینه-فایده فقط یک مفهوم عملیاتی اونم در سطح نظامی نیست. فشار صنعت فشار اشتغال فشار بازگشت و یا حفظ سرمایه فشار رقابت وگرنه میشه اصلا کل جنگ رو داد به هوش مصنوعی و تجهیزات خودکار و این امکان هم از دهه 90 وجود داشته. - فشار صنعت؛ میگه اگر بخوام جنگ رو با یک روش بسیار جدید اجرا کنم، مثلا همه اش هلیکوپتر باشه(که این تجربه شده) این همه خطوط تولید تانک و نفربر رو چکار کنم؟ اصلا میتونم این همه هلیکوپتر تولید کنم؟ یا اینکه چون میتونم مقدار زیادی موشک تولید کنم بزار همه اش رو با موشک انجام بدیم! - فشار اشتغال؛ میگه جنگ اگر به توسعه اشتغال و یا کاهش بیکاری منجر نشه، راه انداختنش(نه تحمیلش) جنگ بر علیه خود هست. بنابراین فشار صنعت تبدیل به فشار تولید از سوی نیروی کار میشه! - فشار سرمایه؛ هم اینه که میگه جنگ رو میشه به روشهای مختلف انجام داد! و برای من بانکدار، خزانه دار، سرمایه دار و ذینفع، مهم اینه که چقدر باید سود یا ضرر کنم. الان مثلا 1500 فروند جنگنده رو از رده خارج کنیم، یا این 4000 تا تانک رو کل اهداف رو با موشک کروز بصورت دورایستا محقق کنیم؟! کدوم یکی از این ها حاشیه سود بیشتری داره و یا اشتغال طولانی تر و حفظ سرمایه بلند تری ایجاد میکنه؟ تو آمریکا ایالات ها پول میگذارن روی هم برای خودشون جنگنده میخرن یا کشتی جنگی سفارش میدن. - فشار رقابت؛ یعنی یه طوری بجنگیم که بتونیم به سایر رقبا هم خودی نشون بدیم، همون تلاش برای اقتدار ملی و ... در مورد فشار سرمایه یه نکته جالبتر هست؛ بشدت بر شکل جنگیدن موثره. یعنی مدیر جنگی باید حساب کنه که چقدر به صنعت برای تولید جدید فشار وارد میکنه، چند سرباز باید استخدام کنه، و اینکه هم میتونه با تلفات بجنگه و هم بدون تلفات! گرچه آمریکا سیاست سختگیرانه تلفات صفر در بخش نیروی انسانی داره. ولی؛ در خارج از خانه میجنگند. تهاجمی میجنگند. جذب سرباز براشون سخته و بیشتر اوپراتور استخدام میکنند تا سرباز. حالا نظر من؛ بیشتر جنگ های این اواخر از نظر تکنیکی در اجرا، رسوندن مقداری قدرت انفجاری به نقطه ای مشخص بوده... خام ترین تعریف. تمام سیستم های دیگه، نظیر پشتیبانی، اطلاعاتی، مخابراتی، تکنولوژی، سایبری و ... در خدمت مفهوم فوق بودن.
-
2 پسندیده شدهمتن مرتبط با پژوهشکده بگین سادات هست The Begin-Sadat Center for Strategic Studies . یه مقدار چون میخواستن از موشک ها در اسراییل ترس ایجاد کنن، اینطوری غلو کردن. منتهی از این بحث بعنوان مخمر استفاده میکنیم. ----- یه آمار از پرتاب های بالستیک یمنی و پدافند عربستان
-
2 پسندیده شدهممنون از شما اما یک نکته را در نظر نگرفتید مگر وظیفه جنگنده فقط حمله به اهداف هست شناسایی جنگ الکترونیک پشتیبانی نزدیک و ... همه از وظایف جنگنده هست کاری که موشک ها نمی تونن بکند
-
1 پسندیده شدهموارد مالی رو درست گفتید ولی ما روی جنگنده تحقیقات انجام داده ایم و هزینه تحقیقات رو پرداختیم بعضی از زیرساخت ها هم فراهم هست اولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما لینک از سمت دیگر الگوی اسرائیل را باید دید
-
1 پسندیده شدهاین شعار که " موشک های بالستیک جایگزینی برای نیروی هوایی " کاملاً اشتباه هست و هیچ نیرویی فعلاً نتوانسته بطور کلی جایگزین نیروی نظامی دیگری شود. وقتی شما آسمان را بطور کلی به دشمن واگذار کنی چگونه میخواهید سیستم های پدافندی خود یا سیستم های موشکی بالستیک و کروز یا توپخانه خود رو فعال کنید! مسلماً در مدت زمان بسیار کمی از آغاز درگیری به سرعت سیستم های پدافندی بصورت لایه لایه از بین خواهند رفت و بعد از مدت کوتاهی کار برای مقابله موشکی بسیار سخت خواهد شد و در عمل هم شما نمیتوانید با پرتاب های کم تعداد موشکی تغییری در موازنه جنگ و نتیجه ایجاد کنید. اگر علت ساخت مزرعه های موشکی را بررسی کنید یا به دلیل تولید سیستم های رگبار موشکی توجه کنید در خواهید یافت که مسئولین نظامی ما هم علارغم وجود یک سیستم پدافندی قوی این مسئله را به خوبی میدانند که بدون داشتن آسمانی امن برای مدت زیادی نمیتوانند از سیستم های موشکی خود استفاده کنند! بیایید واقع بینانه به مسئله نگاه کنیم حتی ایران هم که اینقدر روی توان موشکی سرمایه گذاری کرد نه به خاطر بی اهمیت بودن نیروی هوایی، دریایی یا زمینی بوده که مسلماً با تجربه جنگ ۸ ساله برای همه نیروهای نظامی کشور اهمیت بی بدیل یک نیروی هوایی قدرتمند کاملاً روشن بود. در پایان جنگ مذاکراتی برای خرید جنگنده های قدرتمندی چون میگ ۳۱ ، سوخو ۲۷ و سوخو ۲۴ صورت گرفت که همگی این جنگنده ها لبه تکنولوژی جنگنده بلوک شرق بود و با توجه به نوع این جنگنده ها نشان دهنده توجه بسیار ویژه و کاملاً تخصصی به نیروی هوایی بود و شاید اگر این خرید ها به نتیجه میرسید توجه به نیروی موشکی کمتر از حال حاضر میشد. اما بدلیل محدودیت هایی که در کشور وجود داشت مسئولین کشور با مشاوره مسئولین نظامی مجبور به انتخاب سریع ترین و کارامد ترین گزینه شدند. محدودیت های ما در مورد خریدهای خارجی تحریم های تسلیحاتی و در مورد تولید داخلی محدودیت های تکنولوژی و زیر ساخت های مورد نیاز و در بحث کلی مسئله مهم توان مالی بودند در ایران با توجه به محدودیت هایی که ذکر شد بهترین راه برای ایجاد یک موازنه برای جلوگیری از یک درگیری نظامی رفتن به سمت دستیابی به نیروی موشکی قدرتمند بود که هم از نظر امکان دسترسی به آن در مدت زمان کوتاه و هم از نظر تاثیرگذاری آن در ایجاد بازدارندگی نظامی در دسترس، بهترین گزینه بود. البته به نظر میرسد که وقتی از آن زمان (سالهای بعد از جنگ) مقداری دور شدیم و با از دست داد عزیزانی چون شهید ستاری نیروی هوایی تا حدودی اهمت خود را در بین مسئولین نظامی و تصمیم گیران سیاسی از دست داد که به حمدالله این دید بعد از جنگ سوریه دوباره تغییر کرد و روزنه های امید برای احیای نیروی هوایی و باز پس گیری برتری هوایی در منطقه نمایان شد. این مسئله نه فقط برای ایران بلکه در مورد تمام کشور ها روشن است که در صورت عدم وجود محدودیت های تکنولوژیکی، زیرساختی، تحریمی و مالی ایجاد نیروهای نظامی چندگانه بهترین گزینه است و هیچ نیرویی جای دیگری را پر نمی کند بلکه همگی مکمل یکدیگر و به منزله انگشتان یک دست اند.
-
1 پسندیده شدهعملا در جنگ قفقاز اذربایجان به خواسته خود نرسید بلکه ترکیه به اهداف خود رسید. به عبارتی آذربایجان الت دست ترکیه شد. هنوز قسمت های بزرگی از قرباغ دست ارمنستان مانده. هدف ترکیه کمک به ازادی قرباغ توسط اذربایجان نبود هدف اصلی ایجاد کمربند مواصلاتی بین ترکیه و دریای کاسپین برای دور زدن ایران به منظور کنترل و ایجاد جاده ابریشم از این مسیر بوده است. ترکیه در جنگ در سوریه در هدف قطع دسترسی ایران به مدیترانه شکست خورد و حالا به دنبال ایجاد یک مسیر موازی ایران است. ایران با راه اندازی قطار خواف هرات به دنبال ایجاد یک مسیر بسیار کوتاه از طریق افغانستان به چین است که ادامه ان از طریف ایران عراق و سوریه به مدیترانه میرسد. این مسیر بسیار کوتاهتر و بهتر است ولی ده ها مشکل امنیتی دارد. در افغانستان به نظر من باید هم با طالبان هم با دولت افغانستان در مورد ان مذاکره کرد تا بتوان امنیت انرا تامین کرد چون دولت افغانستان نمی تواند کامل طالبان را مهار کند. در عراق تا حدی امنیت برقرار است در سوریه هم در چند سال میتوان اوضاع را تثبیت کرد. ترکیه دشمن بزرگ و خطرناکی است. اقتصاد قوی دارد. در دنیا حرف اول را پول میزند. ما متکی به نفت هستیم نفت در طی بیست سال اینده اهمیت خود را بیش از بیش از دست می دهد. اگر تا ان موقع ما اقتصاد خود را سروسامان ندهیم و ترکیه هم بتواند در این نوع پروژه ها که میتواند پول ساز باشد ما را بایکوت کند بیست سال بعد قدرت نظامی خود را هم در برابر ترکیه از دست خواهیم داد. ترکیه ای که چشم طمع به خاک ما دارد. نکته ای که هست این است که مسیر ترکیه به اذربایجان نیز مسیر خیلی جالبی نیست زیرا اولا باید کالاها را کنار خزر از قطار پیاده کنند و سوار کشتی کنن و بعد دوباره در ان سوی کاسپین سوار قطار کنند که زمان و هزینه را بالا میبرد. دوما امنیت کریدور توسط روسیه تامین میشود که قطعا سهم خواهی می کند. سوما ممکن است در اینده بین ارمنستان و اذربایجان دوباره تنش ایجاد شودو گذرگاه قطع شود. چهارما چین به ترکیه خیلی اعتماد ندارد پنجما مسیر ما غیر از ترانزیت کالا میتواند برای تامین انرژی چین به کار اید. بنابراین ما نباید زمان را از دست بدهیم و در زمانی کوتاه تلاش کنیم با تکمیل خطوط ریلی به افغانستان- چابهار و ترکمنستان و تلاش برای توسعه قطار عراق و افغانستان و بعد سوریه چند مسیر موازی و کارامد ایجاد کنیم. تا عملا مسیر ترکیه را از کار بندازیم و بتوانیم اتحاد نظامی و استراتژیک خود را با چین تقویت کنیم. به نظر من در اینده با اتحاد با چین که حق وتو دارد و بعد از زمان غروب برجام و اینکه چین به انرژی و مسیر ما وابسته باشد میتوان حتی بدون ترس از شورای امنیت به سوی بمب اتم هم رفت
-
1 پسندیده شدهبسم ا.... فراموش نمی کنیم ............. نخستین سالگرد شهادت امیر سرتیپ دوم خلبان شهید ، محمدرضا رحمانی https://www.aparat.com/v/TvEjV
-
1 پسندیده شدهبه نظرم آن قضیه بیشتر از اونجا آب میخورد که واردکنندگان کائوچو(موتلفه ساکن دبی) دنبال ارز 4200 بودن... بگذریم... برای تولید صنعتی، توسعه حمل ریلی(بخش خصوصی نه دولتی قلابی) اجتناب ناپذیره. هنوز به عراق و پاکستان یه خط ریلی درست نداریم... امان از منافع بزرگ رانتی ها.... خبر خوب اینکه از پارسال کارخانه بزرگ اردبیل(متعلق به خانواده گنجی) تولید لاستیکهای سنگین رو شروع کرده و فکر کنم حدود 30% نیاز به واردات برطرف کرده.
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ دوم دی ماه 1399 خودرو زرهی شده بآس 1 ساخت رزمندگان مقاومت . در نگاه اول این زرهپوش به خودرو ایرنی رویین تن شباهت دارد سرنگون شدن پهپاد شناسایی رزمی ch4 ارتش عربستان توسط رزمندگان مقاومت در استان مارب یمن
-
1 پسندیده شدهبه جز برنامهریزی و استراتژی دقیق، یکی از مهمترین مواردی که میتواند پیروزی نیروهای نظامی در مقابل دشمن را تضمین کند ابزارها و تجهیزاتی است که برای آنها در نظر گرفته میشود. ابزارآلات نظامی همواره در طول تاریخ اهمیت فراوان داشتهاند و طی چند سال اخیر میزان سرمایهگذاری ارتشها برای تجهیز نیروهای خود به بهترین و پیشرفتهترین لوازم افزایش یافته است. هر یک از کشورها به واسطه اهداف نظامی مختلفی که دارند، لوازم متفاوتی را برای نیروهای خود طراحی میکنند و در اختیار آنها قرار میدهند. «سارا لی» و «دیوید لوین» عکاسان مشهور روزنامه گاردین در یک اقدام جالب بسته جیره غذایی که هر یک از ارتشها در اختیار نیروهای خود قرار میدهند را در کنار یکدیگر قرار دادند و از آنها عکس گرفتند. در اینجا بسته جیره که یک نیروی نظامی در ارتشهای مختلف با خود حمل میکنند به نمایش گذاشته شده است. http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/1-2.jpg جیره غذایی ارتش اسپانیا محتویات: کنسرو لوبیا سبز با ژامبون، کنسرو ماهی، پودر سوپ گیاهی، آب هلو برای دسر، شیرینی، اجاق گاز یکبار مصرف، مقدار زیاد قرص ویتامین، قرص تصفیه آب، و پودر آب http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/2-2.jpg جیره غذایی ارتش آمریکا محتویات: کیک حاوی بادام و غلات، سیب ادویهزده شده، نوشیدنی غیرالکلی، کره بادام زمینی،شیرینی، کنسور ماکارونی با سبزیجات و سس گوجهفرنگی، اجاق گاز یکبار مصرف بدون شعله، کیسههای پلاستیکی مخصوص گرم کردن غذا http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/3-2.jpg جیره غذایی ارتش نروژ محتویات: اجاق گاز یکبار مصرف بدون شعله، چای، لوبیا، گوشت قرمز با سس گوجه فرنگی، بیسکوئیت http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/4-2.jpg جیره غذایی ارتش ایتالیا محتویات: شامل یک وعده صبحانه، پودر کاپوچینو، مقدار زیاد بیسکوئیت، یک اجاق گاز مخصوص کمپینگ برای کنسروهای یکبار مصرف از جمله ماکارونی، سوپ حبوبات، کنسرو، و سالاد برنج، دسر مقوی، سالاد میوه کنسرو شده یا شکلات رژیمی http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/5-2.jpg جیره غذایی ارتش استرالیا محتویات: یک ساندویچ کوچک، بیسکوئیت، بسته کوچک شیر، کیسه حاوی قاشق و چنگال و چاقو دربازکن، غذای اصلی شامل ماکارونی و تن ماهی، مقدار زیاد شیرینی نوشیدنی غیرالکلی، شکلات http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/6-2.jpg جیره غذایی ارتش بریتانیا محتویات: قهوه، چای، بطری کوچک مخصوص درست کردن نوشیدنی گرم، خوراک جوجه، ماکارونی سبزیجات، گوشت و لوبیا مخصوص صبحانه، شیرینی و مخلوط میوه، مقدار زیاد چای کیسهای http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/7-2.jpg جیره غذایی ارتش استونی محتویات: فلفل و نمک، خوراک جوجه، ماهی دودی، سوسیس، سیب زمینی، مخلوط نوعی حلوا با وانیل برای دسر، صبحانه رژیمی غنی شده، مخلوط میوه و عسل http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/8-2.jpg جیره غذایی ارتش کانادا محتویات: اسنک، شربت انرژیزا، فیله ماهی قزلآلا، غذای گیاهی، کره بادام زمینی، مربای تمشک، ساندویچ مخصوص صبحانه http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/9-2.jpg جیره غذایی ارتش آلمان محتویات: چند بسته گریپ فروت، پودر آب غنی شده، بیسکوئیت ایتالیایی، سوسیس و نان سبوسدار، مخلوط سیبزمینی، و مربای آلبالو و رزدآلو برای صبحانه http://www.gunsmonitor.com/wp-content/uploads/2016/12/10-2.jpg جیره غذایی ارتش فرانسه محتویات: گوشت اردک، گوشت خوک، کرم شکلات، اجاق گاز کوچک یکبار مصرف، قهوه، پودر نوشیدنیهای طعمدار، کارامل و مواد غذایی غنی برای صبحانه منبع : www.gunsmonitor.com
-
1 پسندیده شدهتصویر بالا عکسی کم نظیر و کم یاب از تانک سبک TNH متعلق ارتش پهلوی در کنار عمارت دولتی تبریز در جریان نجات اذریایجان در 21 اذر 1325 است. تانک های سبک TNH و تانکت های AH-IV اولین خودروهای زرهی ارتش ایران بودند که در سال 1937 میلادی/ 1316 شمسی به شکل کامل تحویل ارتش ایران شد. تصویر سمت راست تانک سبک TNH تصویر سمت چپ تانکت AH-IV ، هر دو تصویر متعلق به ارتش ایران است هیئت ایرانی که مسئول تحویل گرفتن نمونه های سفارشی تانکتAH-IV هستند این دو خودرو زرهی ساخت شرکت ČKD چکسلواکی هستند. هیئت ایرانی حاضر در شرکت CKD برای بازدید از نمونه های اولیه تسلیحات سفارشی 1335 میلادی/1313 شمسی تانکت AH-IV ارتش ایران مسلح به دو مسلسل 7/92 میلیمتری حدود 50 دستگاه از این خودرو تحویل ایران شد تانک سبک TNH ارتش ایران مسلح به توپ 37 سانتی متری و دو مسلسل 7/92 میلیمتری حدود 50 دستگاه از این خودرو تحویل ایران شد
-
1 پسندیده شدهدرخت تکاملی پانزرها این تصویر رو چند ماه پیش اپلود کردم ولی فراموش شد آن زمان در این تاپیک ارسالش کنم.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... این استدلال چندان با واقعیت تطبیق ندارد ، فانتوم زمانی معرفی شد که می بایست معرف یک هواگرد رزمی برای ایجاد برتری هوایی برای نیروی دریایی و هوایی می بود. تنها نقصی که این هواگرد رزمی در جریان جنگ در شرق اسیا ، ان هم فقط در یک مرحله داشت که ان هم ناشی از دخالت سیاستمداران در وضع مقررات درگیری (ROE) بود ، ( دخالت سیاستمدارها در حوزه های تصمیم گیری در سطح تاکتیکی و تا حدودی راهبردی ، اشتباه هست. سیاستمدارها باید تمرکز خودشون را بگذارند روی حوزه پشتیبانی و لجستیک و تامین بودجه ) اتکاء به مهمات با قابلیت فراتر از میدان دید ( فامد ) مثل اسپارو بدون پیش بینی رزم نزدیک ( با توپ ) بود که امار تلفات را جلوی میگها بالا برد ولی به محض اصلاح مقررات و اضافه شدن غلاف توپ در بخش مرکزی زیر بدنه (بطور موقت ) و بعدها بصورت استاندارد در داخل بدنه ، این مساله رفع و نسبت تلفات معکوس شد . اصولاً استدلال روی هزینه نیروی هوایی در مقایسه با مزیتهای غیر قابل شمارش آن ، به نظرم چندان امر واقعی نیست و بیشتر یک جدل بی حاصل خواهد بود . بخشی از نگاه برنامه ریزان نظامی کشور به صحنه نبرد آینده ، اشتباه هست و به شکل لجوجانه ای هم روی این نگاه غلط اصرار می کنند ، اگر دست به تغییر این نگاه نزنند ، هزینه اش را قطعاً و بدون هیچ تعارفی ، ملت ایران فارغ از گرایش سیاسی و .... خواهد پرداخت .
-
1 پسندیده شدهتفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در مدیریت تولید شناخت ارزش راهبردی و جایگاه واقعی محصول بسیار مهم هست. برای بهینه سازی هزینه ها لازم است مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی تمیز قائل شد. عدم تفکیک بین این سه بخش سبب اتلاف هزینه و موازی کاری بسیار در صنایع می شود. به صورت مشخص در آمریکا بر مبنای بازار آزاد و در اسرائیل بر مبنای محدود بودن منابع این تفکیک بصورت خیلی دقیق صورت می گیرد. یک مثال درخشان در زمینه تولید علم سازمان ناسا است که با پروژه های ایکس به عنوان خط شکن عرصه علوم هوا و فضا شناخته می شود. بعد از جنگ جهانی دوم و عطش شکستن سرعت صوت و تسخیر آسمان سبب شد که برنامه ای از پرنده ها به نام پرنده های ایکس شکل بگیرد. این برنامه بر مبنای ساخت پرنده هایی نوین با هدف کسب فناوری و دانش علمی و فنی در خصوص بدنه، بال، جریان هوا و دیگر موارد مبهم در مورد هواپیما بویژه در سرعت های بالا صورت گرفت که از دل بسیاری از پرنده ها، جنگنده و پرنده هایی بیرون آمد که صنعت هوایی نظامی و غیرنظامی را تحت تاثیر قرار داد. اولین سری پروژه، پرنده ایکس 1 بود که دیوار صوت را برای اولین بار شکست و در نهایت سرعت هایی بی نظیری را ثبت کرد و تا کنون به پروژه ایکس 59 و تلاش برای حمل و نقل فراصوت ولی آرام رسیده است. برنامه پرنده های ایکس نمونه کامل و درخشان تحقیقات است که چند ده برابر ارزش این تحقیقات سود مالی و نظامی و تکنولوژیک برای نیروی هوایی آمریکا رسانده است و این برنامه برای مسئولینی که برای تحقیقات ارزش قائل نیستند دلیلی چون آفتاب است. در تولید فناوری سازمان دارپا (آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفتهٔ دفاعی) یک مثال موفق است که بر پایه توسعه فناوری ها مبتنی بر نیاز یا ایده های جدید فعالیت می کند. این سازمان مسئولیت توسعه و ساخت فناوریهای نوین را برای استفاده نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا به عهده دارد. پس از جنگ ویتنام، دارپا به بهرهبرداری از پردازشهای پیشرفته و فناوریهای شبکه و بازسازی و تقویت روابط با دانشگاه پرداخت. علاوه بر این، دارپا مفاهیم تازهای برای ماهوارههای کوچک، بسیار سبکوزن و (LIGHTSAT) و کارگردانی برنامههایی در مورد تولید دفاعی، فناوریهای زیردریایی، و خودرو زرهپوش جنگی / ضد زره را دنبال میکند. تاریخ فعالیت دارپا را شاید بتوان به دو دوره زمانی: ۱. «پیش از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر دانشمندان نخبه و شرکتهای دانشگاهی» و ۲. «پس از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر بنگاههای بزرگ صنعتی» تقسیم نمود. لیستی از پروژه های مشهور دارپا • پروژه برای ساخت یک کشتی جنگ ضد زیردریایی بدون سرنشین. • تطبیقی خودرو و رویکردی برای طراحی، تأیید، و ساخت سامانههای دفاعی پیچیده و وسایل نقلیه • اطلس به عنوان یک ربات انساننما است. • تلفن همراه سامانه تشخیص تیرانداز: گلوله محل تشخیص سامانه صوتی توسط فناوریهای BBN برای تشخیص تک تیراندازها در خودروی جنگی نظامی توسعه یافتهاست. • فناوری برای دسترسی به طیف پویا برای ارتباطات نظامی مطمئن • یک سامانه رباتیک تاکتیکی مستقل • آرپانت، نخستین نسل از اینترنت • نقشه فیلم آسیا و اقیانوسیه • بوئینگ X' • ارسال فرمان از سامانه اطلاعات شبکه برای کنترل فرماندهی. • چالش بزرگ: رقابت ماشینهای بدون راننده • برنامه پژوهشی فراصوت در حقیقت این فناوری ها در ابتدا با هدف نظامی توسعه وداده شده و به تدریج بصورت تجاری در بازار مورد استفاده قرار می گیرند. این روند تضمین کننده سود چندباره فناوری برای سازنده است. خرید پیش نمونه ها و رقابت در تولید صنعتی روشی دیگر که وزارت دفاع آمریکا برای حمایت از فناوری و تقویت آن انجام می دهد تفکیک مناقصات طراحی پیش نمونه از تولیدات صنعتی است. این اتفاق در نیروی هوایی بسیار نمود پیدا می کند. در ابتدا مشخصات پرنده مورد نیاز اعلام می گردد و سه شرکت هواپیمایی برای طراحی آن دعوت می شوند. هر سه شرکت پرنده های خود را طراحی، توسعه و به عنوان پیش نمونه می سازند. نمونه ها در یک آزمایش استاندارد و تعریف شده ازمایش و ارزیابی می شوند. در انتها پس از تایید حداقل های مورد نظر وزارت دفاع پرنده ها به عنوان نمونه های مجاز به بخش مناقصات تولید صنعتی معرفی می شوند و قیمت های تولید صنعتی خود را مطرح می نمایند. بخش های متقاضی مثل نیروی هوایی و یا دریایی با توجه به قیمت و توانمندی محصول مورد نظر خود را انتخاب کرده و درخواست تولید انبوه می نمایند. در این بین پیش نمونه های بازنده توسط وزارت دفاع خریده شده و هزینه تولید و تحقیق آنها با مبنای مشخصی پرداخت می گردد. در این فرآیند بهینه ترین محصول با قیمت و کیفیت مناسب تعیین شده و تولید می گردد. این در حالی است که هر سه شرکت در بخش تحقیقات از نظر مالی متضرر نبوده و تنها از نظر سود در تولید صنعتی دچار جالش می شوند. این اتفاق به معنای حمایت و تقویت بخش های تحقیقاتی و طراحی شرکت ها در مناقصه و نیاز بعدی شرکت های هواپیمایی خواهد بود. همچنین گاهی یک فناوری در یک پیش نمونه بازنده به عنوان ابزاری مفید در محصول نهایی استفاده می شود. تولید صنعتی تفکیک بین تولید صنعتی و تولید پیش نمونه و تحقیقاتی یک اقدام موثر در بهینه سازی هزینه ها است. روش تولید در پیش نمونه مبتنی بر چالش اولین ها و دستیابی به فناوری است ولی در تولید صنعتی روش تولید پر تعداد، مباحث نگهداری و تعمیرات اهمیت می یابد. از این نظر در تولید صنعتی بحث مونتاژ و ماژول بسیار شنیده می شود. چابکی بخش تولید صنعتی یک معیار مهم در نرخ و هزینه تولید است که باید از نظر فنی از طرف بخش های فناوری تغذیه شود تا درگیر مسائل طراحی نشود. در هنگام نهایی کردن نقشه های تولید صنعتی لزوم در نظر گرفتن بخش ها بصورت مجزا و سهولت در نصب بسیار حیاتی است. همچنین در نظرگرفتن منابع و زیر منبع های حیاتی برای خط تولید سبب پایداری و بهینه شدن هزینه می شود. انتخاب استاندارد و تجاری تجهیزات سبب کاهش هزینه ساخت و تعمیرات شده و تمرکز طراح را بر روی ذات و هدف طرح بیشتر می کند. پیچ و مهره شاید نام آشنا ترین مواد استاندارد و تجاری هستند ولی صفحه های نمایش و پمپ های هیدرولیک از دیگر ابزاری است که در صورت تایید کیفیت قابلیت تجاری شدن را دارند. واضح است که خط تولید جای فکر کردن نیست و تا جای ممکن تفکر ماشینی و رباتیک بر انسان ارجحیت دارد و این نکته تفاوت عمده در تولید پیش نمونه و تولید سری است. از این رو در خطوط تولید ربات ها به راحتی و با قیمت بسیار کمتر و در تیراژ بالا فعال هستند در صورتیکه در طراحی ذهن خلاق انسان جرقه های ایده را از ذهن تا واقعیت پیگیری می کند. ادامه دارد ....
-
1 پسندیده شدهدهشت افکنی راسوی وحشی نیازمندی مستمر به سرکوب دفاع هوایی در قرن بیست و یکم دو نسل متفاوت ولی با ماموریت یکسان از هواگردهای سرکوب دفاع هوایی (راست F-4G و چپ F-35) مقدمه : ارتش ایالات متحده و متحدانش در حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا و اقیانوسیه با تهدیدی مستمر در حوزه تاکتیکهای منع منطقه ای/ ضد دسترسی (A2/AD) از سوی دو بازیگر عمده این منطقه ( چین و کره شمالی ) روبرو هستند ، به همین دلیل ، توسعه قابلیتهای سرکوب دفاع هوایی که نطفه اصلی آن از دهه شصت میلادی و در اثنای جنگ ویتنام ، گذاشته شد ، به یک روند قابل توجه در این منطقه ، تبدیل شده است . سرکوب کلاسیک دفاع هوایی ( سامانه موشکی هارم ) سرکوب دفاع هوایی در قرن بیست و یکم : در حوزه عملیات هوایی ، تهدیداتی که از سوی هر کدام از این دو کشور با گسترش قابل توجه سامانه های دفاع هوایی (SAM) بصورت فزاینده ای در حال افزایش است ، این مساله را برای تحلیلگران نظامی آشکار می کند که بازیگران در تلاشند تا هزینه های یک تهاجمی احتمالی را برای مهاجم یا مهاجمان ، تا حد امکان در سطح بالایی نگاه دارند . با توجه به این مساله ، قاعده اصلی در جریان طراحی یک عملیات هوایی ، به منظور رفع تهدید سامانه های دفاع هوایی زمین پایه ( GBAD) ، استفاده از تسلیحات و تاکتیکهای تخریب / سرکوب دفاع هوایی دشمن ( D/SEAD) یک رویه استاندارد بشمارمی رود . درواقع ، روند (D/SEAD) بعنوان بخشی از یک طراحی بزرگتر است که در ادبیات رزم هوایی با شناسه Offensive Counter Air (OCA) battle شناخته میشود . در همین خصوص ، وزارت دفاع ایالات متحده ، عملیات OCA را بعنوان مجموعه ای از اقدامات تهاجمی علیه اهداف سطحی که می تواند تاثیر قطعی بر عملیات هوایی دشمن نیز برجای گذارد ، تعریف می کند . در این تعریف ، وزارت دفاع ایالات متحده ، چنین ادامه میدهد که این دسته از عملیاتها ، فعالیتی است تخریبی با استفاده از تسلیحات هواپرتاب که سامانه های دفاع هوایی متخاصم را خنثی یا از میان برده و یا بطور موقت از رده رزمی خارج می کند . منع منطقه ای / ضد دسترسی در جنوب غربی آسیا (ترکیب باور-373 و یاخونت سد محکمی در برابر تهدیدات احتمالی خواهد بود ) با این وصف ، یک قاعده اصلی در این تعریف ، براین اعتقاد پای می فشارد که "انهدام " (تخریب) بر سرکوب ( خنثی سازی موقت ) ارجحیت داشته ، چرا که موجبات از میان رفتن تهدید را در طولانی مدت فراهم می آورد . بدین معنی که بهتر آن است که یک سیستم کشف و شناسایی ( نظیر رادار ) را ازمیان بردارید تا اینکه موقتا" ،آن را از رده عملیاتی خارج کنید . با این وجود ، ممکن است چنین وضعیتی ( تخریب کامل ) در هر شرایطی ، امکان پذیر نگردد . درواقع ، دلایلی نظیر مشخص نبودن موقعیت فیزیکی رادار ، موجب می شود که حمله مستقیم به آن به تقریب غیر ممکن گردد . درواقع می توان گفت که پیشگام سرکوب دفاع هوایی در خاورمیانه ، نیروی هوایی ارتش اسراییل (IAF) بشمار می آید . در9 ژوئن 1982 ، نزدیک به 80 فروند جنگنده سوری در برابر ساقط شدن تنها 4 فروند جت A-4 ، با اجرای 1000 سورتی ( پرانه ) از میان رفتند ، تنها به این دلیل که شبکه دفاع هوایی ارتش سوریه مستقر در دره بقاع ، بواسطه اجرای تاکتیکهای سرکوب دفاع هوایی ، به شکل کامل از صحنه نبرد خارج شد . آمارها حاکی از آن است که 75 درصد سورتی های IAF در این نبرد به اجرای عملیاتSEAD اختصاص یافته بود . از سویی دیگر ، با پایان یافتن جنگ سرد و در پیش گرفتن استراتژی احداث موقعیت فیزیکی رادارها در نزدیکی محل استقرار غیر نظامیان و یا زیرساختهای غیر نظامی ، باعث شد تا تجدیدنظر عمده ای در حوزه قوانین درگیری (ROE) و خودداری از تخریب فیزیکی رادارها ، ایجاد گردد . در نهایت نیز ، این استدلال وجود داشت که تمرکز بر روی تخریب چنین اهدافی ، میتواند پتانسیل رزمی نیروی هوایی در دو حوزه هواگردهای رزمی و مهمات مورد استفاده را بشدت بخود جذب نموده ، در حالی ممکن است ، حضور این تجهیزات در جای دیگریاز ضرورت بیشتری برخوردار باشد . بدین ترتیب ، بنا بر استدلالهای فوق الذکر ، محور اصلی در برنامه ریزی تاکتیکهای ضد تشعشع ، به "سرکوب" آنها و نه تخریب فیزیکی ، محدود گردید . بدین ترتیب ، بررسی قابلیتهای الکترونیکی و غیر مخرب برای نیل به ایجاد یک چتر حفاظتی به دور سیستم های دفاع هوایی حریف ، مبنای این متن قرار می گیرد . تهدیدات منطقه ای : با توجه به وضعیت خاص حوزه شرق آسیا ، می توان چنین تحلیل نمود که احتمالا" ارتش کره شمالی و چین دو تهدید اصلی که توسعه دهنده تاکتیکها و سامانه های منع منطقه ای / ضد دسترسی (A2/AD) هستند ، بشمارمی روند ، بخصوص اینکه بدانیم ، شبکه پدافند هوایی به منظور توسعه تسلیحات A2/AD از سوی ارتش چین ، یک اصل حیاتی محسوب می گردد . در همین مورد ، وزیر دفاع ایالات متحده در گزارشی مفصل به سال 2018 به کنگره در خصوص پیشرفتهای نظامی و تهدیدات امنیتی ارتش چین به این موارد اشاره ای خاص داشته : " چین هم اکنون از یک شبکه پیچیده معماری و در عین قدرتمند و مفصل ( سامانه های دفاع هوایی یکپارچه شده / IADS) بر روی زمین به عرض حدود 300 مایل (556 کیلومتر ) از ساحل خودی بهره می برد و این وضعیت در کنار شبکه قدرتمند فناوری موشکی این کشور که قابل برابری با سایر تولید کنندگان در سطح جهانی است ، بتدریج به یک تهدید عمده تبدیل می گردد . ارقام ارائه شده توسط موسسه صلح استکهلم ، نیز تحلیل وزیر دفاع ایالات متحده را تایید می کند ، چنانکه چین در سالهای اخیر ، نزدیک به 46 آتشبار سامانه سام در ارتفاع متوسط و بالا را به سایر کشورها ( روسیه ) سفارش داده و یا اینکه نمونه های خریداری شده را دریافت نموده است . گزارش فوق چنین اظهارمی دارد که این سامانه ها ، شامل عناصر دفاع هوایی SA-15 ( خریداری شده در سال 2000 ) ، سامانه های SA-10 و اس-400 ( شامل 6 آتشبار خریداری شده در سال 2015 ) می گردد . راست : HQ-6 چپ : HQ-2 به گفته "میا نونز" ( Meia Nouwens) ، پژوهشگر همکار در حوزه بررسی سیاستهای دفاعی ارتش چین و روند نوسازی آن در موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) که یک اندیشکده مستقر در لندن است ، هم اکنون ارتش خلق چین آرایه ای از سیستم های متنوع دفاع هوایی ارتقاع پایین ،میانبرد و ارتفاع زیاد را در اختیار دارد . این سامانه ها ، شامل طیف مشخصی از سیستم های روسی/ چینی نظیر خانواده HQ-2( نسخه چینی سیستمدفاع هوایی روسی اس-75 دوینا ) در ارتفاع بلند و همچنین نمونه های بومی نظیرHQ-6 ، محصول آکادمی علوم و فناوری شانگهای (نسخه برداری شده از گونه روسی سام-6 ) است . وی در این خصوص چنین ادامه میدهد که ارتش چین چند نمونه مشخص و پیشرفته ازسامانه های دفاع هوایی در ارتقاع بالا نظیر سیستم های پیشرفته روسی نظیر آلماز-آنتی S-300 PUM1 (SA-20) و S-300PMU2 (SA-20B) و حتی نسخه ای بروز شده از سامانه S-300V ( SA-12) که در این کشور به HQ-18 نیز مشهور شده ، در اختیار دارد . براساس گزارشهای منتشرشده از سوی آژانسهای اطلاعاتی ، این سامانه ها پس از استقرار کامل می تواند با اهدافی در برد میان 22 ناتیکال مایل ( حدود40 کیلومتر ) تا 54 ناتیکال مایل ( حدود100 کیلومتر) درگیر شود . به اعتقاد تحلیلگران این مراکز ، خانواده S-300V یکی از توانمندترین سامانه های دفاع هوایی عملیاتی دنیاست و یک نسخه بروزشده ازآن توسط چین می بایست ارتشهای غربی را نگران کند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9