برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 22 دی 1399 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهورود خرس نسل پنجم روسی بخدمت رزمی مسکو: به تقریب ، یازده سال پس از نخستین پرواز جنگنده سوخو-57 درژانویه 2010 ، جت سنگین وزن نسل جدید روسی وارد سازمان رزمی نیروی هوایی روسیه شد . به معنای دیگر ، هواگرد رزمی جدید نیروی هوایی روسیه ، چهارمین جنگنده از نسل پنجم هواگردهای نظامی است که بصورت عملیاتی ، برفراز آسمان منطقه نبرد در کنار جتهای رزمی اف-22 و اف-35 نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین جی-20 نیروی هوایی ارتش چین که به ترتیب درسالهای 2005 ، 2014 و 2017 وارد خدمت شدند به پرواز در می آید . برحسب روند تاریخی ، ورود بخدمت سوخو-57 ، پس از گذشت 15 سال از عملیاتی شدن جنگنده اف-22 نیروی هوایی آمریکا ( 15 دسامبر 2005) صورت پذیرفت . با این وصف ، برخی ناظران براین باورند که علت تاخیر در ورود بخدمت سوخو-57 بدلیل اعمال تغییرات جدید به منظور برآورده ساختن نیازمندی های بلند پروازانه نیروی هوایی روسیه و پیش بینی تهدیدات در چند دهه آتی بوده است . با این حال ، در حالی که منابع نظامی روسی به شکل مداوم ابرازاطمینان می کنند که جتهای نسل ++4 ای کشور نظیر سوخو-35 برای مقابله با تهدیداتی نظیر اف-22 کافی است ، سوخو-57 نه بعنوان همتایی برای جتهای غربی ، بلکه رقیبی برای جنگنده های نسل شش غربی که در حال حاضر توسعه می یابند ، درنظرگرفته شده است . در گذشته ، روسیه در قالب یک برنامه جاه طلبانه ، جنگنده نسل پنجمی با پارامترهای پروازی و رزمی نزدیک به اف-22 را با شناسه میگ-44/1 ساخته بود ، اما درنهایت به نفع طرح پیشرفته تر سوخو-57 لغو گردید . در حالی که ورود سوخو-57 بخدمت چیزی در حدود 15 سال عقب تر از اف-22 است ، برخی تحلیلگران غربی به این نتیجه رسیده اند که این نشانه ای از عقب ماندگی بخش دفاعی روسیه خواهد بود ، اما شواهد دیگری وجود دارد که نشان میدهد پیچیدگی فناوری مورد استفاده در این جنگنده جدید ، فراتر از تصورات فعلی است . بعنوان مثال در نمونه های اولیه تولید شده از این هواگرد ، بخش قابل توجهی از فناوری های مشابه پیشرفته نصب شده بر روی اف-22 نظیر سایت کلاه پروازی خدمه ، پیشرانه های مجهز به خروجی های سه بُعدی بُردار رانش ، جستجوگر مادون قرمز ، سامانه های راداری AESA در جلو و عقب ، و همچنین وجود تسلیحات پیشرفته ای نظیر موشکهای فراصوت R-37M قابل مشاهده است که در این حوزه ایالات متحده تا حال حاضر سلاح مشابهی را عملیاتی ننموده است . با این وجود ، آنچه که قابل پیش بینی است ، نیروی هوایی روسیه کمتر از 12 فروند نمونه اولیه سوخو-57 را قبل از نصب تمامی سیستم های رزمی پیشرفته نسل 5یا 6 دریافت خواهد کرد . این نمونه ها ، به پیشرانه ساتورن مجهز هستند که در مقایسه ، 30درصد قدرت رانش بیشتری نسبت به پیشرانه های اف-22 تولید می کنند . در نهایت برخی براین باورند که سوخو-57 براساس برنامه ریزی های صورت گرفته می بایست شکل جدیدی از نبرد هوایی شامل قابلیت حمل موشکهای هوا به زمین سنگین و گزینه پرواز بدون خلبان ( کاربرد هوش مصنوعی ) را بخود ببیند . پی نوشت : بن پایه 1- یاد آوری : روسیه یکی از قدرتهای پیش رو در حوزه موشکهای بالستیک متعارف و غیر متعارف است . 2- چهره جنگها همواره در حال تغییر است ، ولی قوانین آن هرگز تغییر نمی کنند . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم سرکوب پدافند هوایی دشمن (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD) وایلدویزل / استاندارد یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این سامانه ها می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ، نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از : " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها " جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد . جنگنده / بمب افکن F-4G در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است . ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد . تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است . ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند . تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد . تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد . در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید . پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است . با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد . نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9 Military.ir Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است منابع : 1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief 2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon 3-F-4 PHANTOM II IN ACTION 4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD" 5- A-7 IN ACTION 6- ویکی 7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
-
1 پسندیده شدهKNDS، همکاری اروپایی KNDS همکاری و سرمایه گذاری دو شرکت اروپایی در حوزه صنایع دفاعی است که شامل مشارکت شرکت آلمانیKMW و شرکت فرانسوی سیستم دفاعی . میباشدNexter ادغام این دو شرکت در 15 دسامبر سال 2015 انجام گرفت و شرکت مشترک در کشور هلند و شهر لیدن تاسیس شد. در تاریخ 29 جولای 2015، ادغام بین این دو شرکت در پاریس رسما نهایی شد. KNDS اهداف تولیدی مختلفی دارد از جمله : بروز رسانی تانک لئوپارد 2 برای مقابله با موشک های هدایت شونده ضد زره و تانک آرماتا روسی، پروژه ساخت یک توپخانه خودکششی 155 میلیمتری در سال 2040 با نام CIFS، تولید سیستم اصلی مبازره زمینی (MGCS) در سال 2030 که با نام تانک لئوپارد 3 نیز شناخته می شود را در برنامه خود دارد. دو شرکت آلمانی و فرانسوی امیدوارند با همکاری مشترک علاوه بر تولید محصولات نوین در بخش بازاریابی و جذب مشتری به یکدیگر کمک نمایند. در ادامه به پروژه های پیش رو این شرکت می پردازیم. سیستم اصلی مبازره زمینی (MGCS) ساخت و تولید نسل بعدی تانک های اصلی میدان نبرد MGCS و یا تانک لئوپارد 3 به طور قطع برای شرکت KNDS تازه تاسیس پروژه ای سخت و زمان بر به حساب می آید. به همین خاطر اولین قدم کوتاه مدت برای این شرکت عمر بخشی و بروز رسانی تانک های Leopard2A7+ است. در سال 2015 آلمان و فرانسه گزارش داده بودند آماده ساخت مشترک تانک Leopard 3 برای ایجاد جایگزینی با تانک های Leopard 2 هستند. پیش بینی آنها برای ارائه این محصول جدید سال 2030 می باشد. هدف اصلی از ساخت تانک Leopard 3 مقابله با تانک روسی آرماتا عنوان شد که در رژه روز پیروزی مسکو نمایش داده شد. ماجرای ساخت نسل جدید تانک لئوپارد به سال2014 باز میگردد زمانی که پارلمان آلمان پیشنهاد توسعه نسل جدید تانک اصلی میدان نبرد را تصویب کرد. پروژه ای که به عنوان یک برنامه میان مدت برای وزارت دفاع آلمان در نظر گرفته شده بود. این تصمیم در میان بحران اوکراین واقع شد، مقطع ای که به نظر می رسید حدود 225 دستگاه تانک های لئوپارد 2A6 ارتش المان برای مقابله با بحران احتمالی ناکافی باشد. وزارت دفاع آلمان طرح خود را با نام "Leo 3" برای جایگزینی با تانک Leopard 2 در گزارشی در تاریخ 22 می سال 2015 به پارلمان آلمان ارائه کرد. مارکوس گربل معاون وزیر دفاع در وزارت دفاع آلمان به همتایان پارلمانی خود گفت :" فن آوری ها و مفاهیم بین سال های 2015 تا 2018 در مطالعات مشترک بررسی خواهند شد همچنین صنایع آلمان در این پروژه همکاری خواهند داشت ." همچنین او گفت که خدمت چندین ساله ی تانک های لئوپارد 2 دلیل استفاده از تانک جنگی جدید است. یکی از دلایل اصلی برای ورود نسل جدید تانک های اصلی میدان نبرد در آلمان عمر مفید لئوپارد 2 می باشد؛ که در سال 2030 به پایان می رسد. یعنی عمر 50 ساله لئوپارد 2 در سال 2030 به پایان خواهد رسید. تانک های لئوپارد در سال 1979 به عنوان بخشی از برنامه ی دفاعی برای بخش نیروی زمینی در طول جنگ سرد طراحی و ساخته شدند. آلمان در اوج رقابت تسلیحات در اوایل دهه 1980، بیش از 2000 دستگاه تانک را ساخت و به خدمت گرفت. با این حال، در سال 2014 تنها حدود 240 دستگاه ارتش این کشور فعال بودند و با توجه به وضعیت امنیتی در اوکراین، وزیر دفاع، اورزولا فن در لاین اعلام کرد که قصد دارد تا 100 تانک لئوپارد 2 را دوباره در ارتش این کشور فعال کند. البته برخی تحلیل گران دلیل اقدام آلمان را ناشی از تجزیه و تحلیل اخیر سرویس اطلاعاتی فدرال آلمان (BND)مبنی بر آمادگی روسیه برای به خدمت گرفتن نسل حدید تانک های اصلی میدان نبرد یعنی آرماتا می دانند. تجزیه و تحلیل BND نشان می دهد که حتی اگر نمونه های تانک آرماتای نمایش داده شده در رژه مدل های اولیه و پیش تولید باشند، در صورت تکمیل و تولید انبوه آنها، این یک تانک ها با بالاترین سطح تسلحیات وارد میدان نبرد خواهد شد. برخی از تحلیل گران اعتقاد دارند سلاح اصلی تانک آرماتا روسی یک توپ 152 میلیمتری است . علاوه براین سیستم دفاع فعال تانک آرماتا طراحان غربی را مجبور خواهد کرد که تمرکز بیشتری بر روی مهمات آتش مستقیم داشت باشند. بهبود مهمات خصوصا مهمات ضد زره و افزایش کالبیر توپ اصلی از جمله ویژگی های است که در نسل جدید تانک لئوپارد مشاهده خواهد شد. همچنین استفاده از سیستم دفاع فعال از جمله تجهیزات پیشینی شده برای لئوپارد 3 است. در حال حاظر تانک های آرماتا به عنوان اصلی ترین تهدید برای نیروهای زرهی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه به حساب می آیند. تانک اصلی میدان نبرد اروپا EMBT اولین گام برای برنامه MGCS، اثبات فناوری شرکت KNDS است. ابتدا KNDS باید نشان دهد دو کشور می توانند به طور مشترک یک پروژه جدید را توسعه دهند. در نمایشگاه نظامی2018 Eurosatory در پاریس دو شرکت KMW و سیستم دفاعی Nexter از تانک هیبریدی خود با نام تانک اصلی میدان نبرد اروپا EMBT رونمایی کردند. در حقیقت تانک نمایش داده شد ترکیب بدنه وشاسی تانک لئوپارد 2A7و برجک دو نفر تانک لکلر بود.EMBT اولین محصول شرکت KNDS به حساب می اید که از ادغام تانک لئوپارد 2A7 محصول شرکت KMW و تانک لکلر محصول شرکت Nexter ساخت شده است. رونمایی از تانک EMBT در نمایشگاه نظامی 2018 Eurosatory تانک EMBT ترکیب دو محصول شرکت KMW و Nexter است. بدنه ،پیشرانه و کل شاسی مربوط به تانک لئوپارد 2A7 است که می تواند 68 تن بار را بر حمل کند. برای نصب برجک کوچک و سبک تانک لکلر بدنه اصلاح شده است. براساس گفته های فرانکوئیس گروشانی رئیس بخش خودروها و زره پوش های Nexter، مزیت EMBT ترکیبی از انعطاف و توانایی بسیار بالای شاسی تانک لئوپارد 2A7 با برجک سبک لکلر است. ویژگی مهم برجک لکلر بارگذار خودکار آن است که باعث شده است وزن کلی برجک کاهش پیدا کند و در مقایسه با برجک 3 نفر تانک لئوپارد2 برجک 2نفر تانک لکلر 6 تن سبک تر باشد. سبک بودن برجک مزیت های فراوانی را برای تانک به همراه خواهد داشت. بازیابی راحتر تانک، حفظ چالاکی، توانایی برای نصب تجهیزات جدید مانند زره های افزودنی و سیستم های دفاع فعال، عبور تانک از مسیرهای بیشتر بدون نیاز به خودروهای پشتیبان مهندسی و... . در اخر به نظر می رسد همکاری دو شرکت KMW و Nexter در تولید تانک EMBT می تواند آنها را در پروژه های آینده از جمله ساخت نسل جدید تانک های اصلی میدان نبرد نزدیک تر کند. البته شایعاتی مبنی بر علاقه مندی ایتالیا برای خرید این تانک به عنوان اولین مشتری شرکت .نیز وجود دارد KNDS مشخصات EMBT کشور سازنده: آلمان/فرانسه شرکت سازنده: KNDS زمان طراحی : 2015 تا 2018 عرض:3.7 متر خدمه: 3 نفر تسلیحات: توپ 120 میل متری مدل L/55 راین متال پیشرانه: موتور دیزل 12 سیلندر امتییو مدل MB 873 Ka-501 قدرت موتور: 1479 اسب بخار گریبکس :رنک مدل HSWL 354 سیستم تعلیق : میله پیچشی مترجم و گردآورنده : Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
-
1 پسندیده شدهیه تاریخچه مختصر از برنامه موشکی ایران: به نقل از منابع غربی: ایران خرید اسکاد از کره شمالی رو در حوالی 1985 شروع کرده. اون موقع هیچ حریفی نداشتن این اسکادها، پاتریوت سیستم نوپا و ناشناخته ای بوده و بعد اثبات کرد که قابلیت آنچنانی در برابر اسکاد نداشته. و احتمالا نتایج پاتریوت در 1991 صنعت دفاعی ایران رو متقاعد کرده این یک سلاح استراتژیک و متوقف ناشدنی هست. در اون زمان موشک کروز هنوز پدیده طبیعی جنگ شناخته نمیشده(1985) ایران در دهه 90 و حتی تا سال 2000 موشک میخرید، جمعا چیزی حدود 300 فروند خانواده اسکاد و از سال 2000 خط تولید شهاب 3 رو ایران با نرخ تولید سالی 70 فروند راه اندازی میکنه.جالبتر اینکه دقیقا در 2001 ایران در مورد موشک کروز هم به نتیجه مشابهی میرسه و از اکراین موشک کروز میانبرد خ 55 خریداری میکنه و این احتمالا بخاطر موفقیت موشک های کروز در حمله آمریکا به عراق بوده. یه محاسبه کیلویی؛ اگر همون نرخ تولید 70 فروند در سال رو ثابت نگه داشته باشن و هنوز خط فعال باشه، ایران باید حدود 1700 موشک در اندازه شهاب 3 تولید کرده باشه که همگی باید به سطح عماد ارتقا پیدا کرده باشن. موشک نودونگ 1990 معرفی شد واگر این موشک رو پایه شهاب در نظر بگیریم حدود 10 یا 9 سال طول کشیده که ایران به خط تولید موشک برسه. و اگر کلید زدن این داستان موشکی رو بگذاریم 1991 و فشارهای روانی وارد شده به صنایع دفاع و نیروهای مسلح برای تدارک دیدن در برابر آمریکا، حدود 9 سال باید منطقی باشه برای دستیابی به یک خط تولید. همین مقدار رو برای کروز خا 55 ملاک بگذاریم که در 2001 تحویل ایران شده و البته ایران در موردش تنها بوده و باید مهندسی معکوس میکرده، حدود 9 سال یعنی 2010 میشه و البته اولین سومار 2012 رونمایی شده. که یعنی یه 2 سالی هم مهندسی معکوس زمانبرده، از طرفی تکنولوژی موشکهای کروز هم با سری نور تا حدود زیادی بدست اومده بود. بنابراین اگر همین پایه سالی 70 فروند رو نه بصورت صنعتی بلکه نظامی ملاک سفارش تولید قرار بدیم، ایران باید حدود 560 فروند کروز میانبرد ساخته باشه. یعنی بعبارتی دیگر در رنج 1700 کیلومتر ما حدود تقریبی : 600 فروند کروز. 1700 فروند بالستیک. باید داشته باشیم و تنها دشمن استراتژیکی که برای زدنش به برد بالای 1000 در ابتدای این برنامه ها برای تعریف عددی پروژه نیاز بوده اسراییل هست. فکر میکنم سوخت مایع در رنج 250+1500-250 در فروند 2000 باید متوقف بشه. و همین مقدار هم احتمالا کروز ساخته بشه. اما دشمنان تهدیدات منطقه ای ما عمدتا در رنج زیر 1000 متوقف میشن یعنی حدود 700 کیلومتر. و به این دلیل که این فاصله نزدیک هست. نیاز به واکنش فوق سریع داره، موشک های سوخت جامد در این مسافت بسیار رعدآسا عمل میکنند، یعنی اگر واکنشمون رو بدقت تنظیم کرده باشیم دشمنی در همسایگی رو قبل از پایان عملیات هواییش منکوب میکنند. و شاید قبل از اینکه جنگنده هاشون از آسمان ما خارج بشه. بنابراین تولیدات موشکی در برد 700 تا 1000 بیشتر به نظر میرسه در معرض جایگزینی با توان نیروی هوایی یا تکمیل کننده اون باشن. چون بیشترین ماموریت های هوایی مربوط به این برد هست.
-
1 پسندیده شدهباز هم نوشته شما و مثال جنگ ۱۹۹۱ تأیید گفته من بود. چند موضوع نباید قاطی شود: ۱- موشکها و جنگنده ها بتوانند بدون نقص فنی از پرتابگرها و پایگاهها بلند شده و بسوی هدف پرواز کنند. این امر وابسته به کیفیت ساخت، نگهداری، و آموزش پرسنل آماد و نگهداری جنگنده ها و موشکها است. ۲- موشکها و جنگنده ها پس از رسیدن به هدف، بتوانند به آن آسیب برسانند که این وابسته به کیفیت سامانه های نصب شده در جنگ افزارها و آموزش کاربر/ خلبان دارد. ۳- چه درصدی از موشکها و جنگنده ها توسط نیروی پدافند دشمن رهگیری و سرنگون می شوند. این هم دوباره به کیفیت جنگ افزارها، سامانه های آنها و نیز آموزش دو سوی جنگ دارد. دوباره تأکید می کنم که امروزه با وجود ماهواره، آواکس، و سیستمهای ناوبری پیشرفته اگر جنگنده ها به هر دلیلی از پرواز ابورت نکنند، دیگر هدف خود را گم نخواهند کرد که البته به این معنی نیست که پس از رسیدن به هدف، آن را نابود خواهند کرد. حالا شما چرا بحث را به سمت و سوی دیگری می برید الله اعلم. درباره بخش دوم هم گویا ابهام داشتید. یک موشک بلافاصله پس از شلیک قابلیت استفاده مجدد خود را از دست می دهد! بلافاصله! حالا چه به هدف برسد چه نرسد! در حالیکه جنگنده اگر با شانس حتی زیر ۵۰ درصد به فرودگاه خود بازگردد دوباره توانایی بکارگیری نه تنها در تکرار مأموریت قبلی، بلکه در انجام مأموریتهای گوناگون دیگر را دارا خواهد بود. به بیان روشن تر، یک جنگنده می تواند به عنوان یک سرمایه بلندمدت برای کاربر آن در نظر گرفته شود که در محاسبات شما ارزشی برای آن در نظر گرفته نشده است. مورد دیگر هم وارد کردن بحث های احساسی مانند فاجعه سرنگونی جنگنده و اسارت خلبان و ... را به ارزیابی اقتصادی - نظامی که هدف اصلی پست شما بود را چندان حرفه ای نمی بینم. برای موشک هم بحث احساسی زیاد هست: اگر موشک در سکوی پرتاب منفجر شود فاجعه است! اگر موشک در مسیر خود منحرف شده و به یک منطقه مسکونی اصابت کند فاجعه است! اگر موشک بصورت عمل نکرده به دست دشمن بیافتد (مثال کروز قدس یمنی) فاجعه است، ... برخی اعداد مانند ۷۰۰ میلیون دلار سالیانه برای آموزش و آماده نگهداری “خلبانان جنگنده ها”هم فکر نمی کنید تخیلی است؟ سالی ۷۰۰ میلیون دلار؟ عدد مشابه برای آموزش و آماده نگهداری “خلبانان موشکها” چقدر است؟ در رزمایش های سالیانه موشکی، موشک های واقعی پرتاب می شوند که امکان بازیابی ندارند، ولی رزمایشهای نیروی هوایی جنگنده ها را از بین نمی برد. پس اتفاقا” به نکته مهمی اشاره کردید: هزینه آموزش و آماده نگهداری پرسنل موشکها بسیار بیشتر از پرسنل جنگنده ها است! بخش آخر هم که نمی شود هزینه موشک را به یک دهم قیمت و هزینه هواپیما و جنگ افزارهای آن را به بهای فروخته شده به عربستان سعودی محاسبه کنید. واقعا” بی خیال بابا! با خواندن پست های شما به یاد پست کاربر عزیز دیگری درباره شما - همین چند ساعت پیش در بروز رسانی - افتادم که می گفت این جناب ابراهیم واریور از افعال معکوس در پست هایش استفاده می کند.
-
1 پسندیده شدهحتی آمریکایی ها هم چنین ادعایی ندارن. اگر در این حمله که من نیروی هوایی مدافع، پدافندش و اقدامات غیر عاملش رو مغلوب در نظر گرفتم، تا تهاجم خودم رو هزینه یابی کنم. میخواستم درصدی شانس به این موارد بدم اصلا نمیتونستم عملیات کنم. البته الان با 1991 فرق داره ولی در اون زمان 78 فروند اف 16 نتونستن پایگاه هسته ای عراق و یه نیروگاه رو بزنن! با اینکه کاملا بر آسمان عراق برای ساعاتی مسلط شدن و دقیقا هم بالای سر اهداف قرار گرفتن اف 15 رو برای دفاع هوایی داشتن و اف 111 رو برای اخلال سنگین. عملا تونستن آسمان رو دست بگیرن ولی نتونستن بمب ریزی کنن. علتش هم این بود که عراقی ها پرده دودی عظیم ایجاد کردن، جی پی اس رو اخلال کردن و حجم زیادی سام شلیک کردن. در صورتی که ما تونسته بودیم عملیاتی بسیار عمقی تر با پیچیدگی بیشتر و حجم کمتری هواپیماهای ضعیفتر و پرمصرفتر در H3 و آسمان سه کشور انجام بدیم. درصد خطا رو من حذف کردم. در عربستان مقداری از کروز ها به هدف نخوردن اما هدف کاملا محقق شد. چون اینجا تعداد هدف مشخص نشده بود، خود ارسال حجم مهمات رو ملاک بگذارید. ممکنه این حجم از مهمات صرفا برای دو هدف یا حتی یکی بکار بره. و اگر موشک به همون هدف اصابت کنه یک موشک با کلاهک 750 کیلویی نزدیک به دو بمب 1000 پوندی عمل کنه. این رو در خود متن توضیح دادم و بیشتر اینجا ادامه میدم: اگر تو این سناریوی شما، همه 16 موشک مورد اصابت قرار داده بشن. حدود 13 یا 14 میلیون دلار هزینه شده که از قبل هم محاسبه ای روی بازگرداندنشون نشده بوده. ولی اگر یک جنگنده اصابت کنه چند اتفاق میفته؛ - نمیشه جنگنده رو مثل موشک جایگزین کرد، اگر از دست رفت برای کشوری مثل ما بازگشت پذیر نیست. - بین 35 تا 120 میلیون دلار و معادل 3 تا 10 برابر حمله موشکی هزینه میگذاره بدون دستیابی به هدف. - زدن جنگنده که عملیات رو متوقف کنه یه پیروزی کامل به دشمن هم تقدیم میکنه در حالی که زدن موشک یه رفع نگرانی موقتی ایجاد کرده و ممکنه دقایقی بعد دوباره تکرار بشه، بار روانی حملات موشکی بسیار زیاد هست. - اگر جنگنده در خاک دشمن منهدم بشه و خلبان اسیر بشه! فاجعه است - اگر جنگنده در مرز دو کشور منهدم بشه، یه پلن عملیاتی امداد و نجات میخواد که بسیار هزینه بردار هست و ممکنه درگیری های بدتری رخ بده. - اگر خلبان درست روی هدف دچار نقص فنی و فرود اجباری در منطقه دشمن بشه - و بدترین سناریو این هست که یک اف 22 یا اف 35 یا یک بی 2 که لبه تکنولوژی شما برای کل نبرد هستن بدست دشمن بیفته و دشمن یادبگیره باهاش چکار کنه! - و نکته آخر اینکه در عملیات عمقی ممکنه مجبور به عبور از آسمان چند کشور باشید. - ... مهمترین بخش این داستان دفاع هوایی هست. که البته در برابر نیروی موشکی دشمن کاری از پیش نمیبره. صرفا در برابر نیروی هوایی دشمن اونم از نوع سرنشین دار میتونه موفقیت های محدودی در دفاع داشته باشه. جنگنده در حمله موفق تر از دفاع هست. متن رو خوب بخون، هزینه سالانه آموزش ها و آماده نگاه داشتن خلبانها برای ایران 700 میلیون دلار بوده. سوای این موضوع در مورد جنگنده شما باید هزینه پایگاه های هوایی و سامانه های راداری و پشتیبانی و ... رو هم حساب کنید. ایضا هزینه 20 سال نگهداری جنگنده. یه مورد اف 35 حدود 780 میلیون دلار از این بابت برای خرید امروز و نگهداری تا 2035 هزینه داره. هزینه نیروی موشکی در برابر این موارد تقریبا هیچ هست! بستگی داره. آمریکا اجازه نمیده روی جنگنده هاش تجهیزات ساخت خودتون رو نصب کنید، مگر با اخذ مجوز، که شاید اصلا نده و در زمان رژیم سابق هم نمیداد، یعنی اگر مهمات ساخت خودتون یا ساخت مثلا روسیه! رو روی تجهیزات ساخت آمریکا نصب کردید کل خدمات رو از اون تجهیزات حذف میکنند. مثل گارانتی وسایل برقی! و ای دلیلی بود که میگفتن زمان شاه اصلا نیروهای ایرانی اجازه نزدیک شدن به تسلیحات غربی رو نداشتن. JDAM ساخت ایران یا همان بمب یاسین بسیار بسیار ارزانتر هست. یه گزینه برای نیروی موشکی هست که میتونه بسیار مفید باشه، اون هم ارسال کردن چندکلاهک با یک موشک هست. مثلا موشک خرمشهر، عماد یا حاج قاسم بتونند هر کدوم با 3 کلاهک دشمن رو مورد عنایت قرار بدن. اینطوری میشه در یک حمله 20 فروندی 60 هدف رو زدن. یا 60 هدف در مقابل رادار دشمن پدید آورد.
-
1 پسندیده شدهبرای حمله به ایران تامل بیشتری میکرد. یعنی حمله به ایران برای امریکا سخت تر از حمله به ترکیه است. البته این صرفا به علت قوی تر بودن ایران نسبت به ترکیه نیست به این علت است که اصولا نیروی نظامی ایران برای مقابله با امریکا طراحی و توسعه یافته. یعنی شاید حدود 30 سال است که فرماندهان ما فقط به این فکر میکنند که در برابر امریکا چه باید بکنند. البته از ان طرف یک سری قابلیت ها مثلا قابلیت های کلاسیک در ایران موورد توجه نبوده یعنی در بسیاری از جهات ترکیه از ما دست بالاتری را دارد مثلا در نیروی هوایی و یا نیروی زره ای. که اگر زمانی با کشور دیگری غیر از امریکا وارد جنگ شویم این ضعف ها خودش را نشان خواهد داد.
-
1 پسندیده شدهپیرو سوال های فرضی، فرض کنید همین حالا با حذف تمام روابط و نیابت ها و عضویت ها، آمریکا در موقعیت حمله به ترکیه یا ایران بود. دو کشور با شرایط فعلی نظامیشون و فقط مرزهای داخل کشور. آمریکا برای حمله به کدام کشور تامل بیشتری میکرد؟ (با فرض بیشترین امکان ضربه و کمترین دریافت ضربه) - توجه کنید یک سوال به شدت ساده سازی شده است و یک دو دو تا چهارتا. در کدام حمله بیشترین ضربه را میتونه بزنه و کمترین آسیب را هم دریافت کنه. قاعدتا دست آمریکا باز هست و میتونه استراتژی و شیوه و نوع سلاح ها را از تجهیزات موجودش استفاده کنه. دو کشور تقریبا و حالا با اغماض دو شیوه متفاوت دفاعی را بنابر جبر روزگار و شرایط در پیش گرفتند و البته قطعا شرایط ترکیه و دستش بسیار بازتر برده برای تقویت بنیه دفاعیش و از آسیبهای یک جنگ ویرانگر هم در تاریخ مثلا چهل ساله مورد مقایسه مصون بوده.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا موسسه تحلیل های دفاعی موسسه تحلیل های دفاعی Institute for Defense Analyses که به اختصار ( IDA ) خوانده میشود یک مجموعه بزرگ اندیشکده ای شامل سه مرکز تحقیق و توسعه فدرال (FFRDCs) - به نام های مرکز سیستم ها و تجزیه و تحلیل (SAC)، موسسه سیاست گذاری علم و فناوری (STPI) ، و مرکز ارتباطات و محاسبات (C&C) - است و ماموریت آن کمک به دولت ایالات متحده در رسیدگی به مسائل مربوط به امنیت ملی ، به ویژه مواردی که نیاز به تخصص علمی و فنی دارند ، است . دو ایده اصلی به تولد موسسه تحلیلهای دفاعی منجر شده است . اولین مورد ضرورت اتحاد چندین سرویس در یک بخش واحد و هماهنگ بود. دوم تحقق قدرت حاصل از رابطه بین علم و دانشمندان و امنیت ملی بود. اولین بار هنگامی که رئیس جمهور هری ترومن موافقتنامه های امنیت ملی 1947 و 1949 را امضا کرده و وزارت دفاع را ایجاد کرد؛ در دفتر وزیر دفاع بخشی به نام گروه ارزیابی سیستم های تسلیحاتی (WSEG) برای کمک به OSD و سازمان ستاد مشترک تاسیس شد . مطالبات مربوط به WSEG بیش از آن بود كه كاركنان اندك تحلیلگران نظامی و غیرنظامی آن را برآورده كنند ، و تا سالهای اولیه دولت دویت آیزنهاور ، ایشان خواستار تغییرات عمده برای رسیدن به خواسته هایشان بودند. چندین گزینه به تدریج مد نظر قرار گرفت و در سال 1955 ، وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک کارمندان از جیمز آر کیلیان ،رییس وقت دانشگاه MIT ، خواستند تا به تشکیل یک پژوهشگاه غیرنظامی و غیرانتفاعی کمک کند . و گفتندکه این مؤسسه تحت نظارت یک کنسرسیوم دانشگاهی فعالیت خواهد کرد تا دانشمندان ماهر و متخصصی را برای کمک به WSEG در پرداختن به مشکلات امنیتی چالش برانگیز کشور بکار گیرد. بنابراین ، در آوریل 1956 ، IDA به عنوان یک سازمان غیر انتفاعی تاسیس شد .در سال 1958 بنا به درخواست وزیر دفاع ، IDA برای حمایت از آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته (ARPA) ، دپارتمانی تأسیس كرد ، این مجموعه بعداً به آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA) تغییر نام داد . اندکی پس از ایجاد آن ، وظیفه این بخش گسترش یافت تا شامل مطالعات علمی و فنی برای کلیه دفاتر مدیر دفاع ، تحقیقات و مهندسی (DDR و E) شود. دانشگاه های تحت نظارت IDA از پنج عضو اولیه در سال 1956 گسترش یافتند - Caltech ، Case Western Reserve ، MIT ، استنفورد و تولان . تا سال 1964 با افزودن دانشگاه های کالیفرنیا ، شیکاگو ، کلمبیا ، ایلینویز ، میشیگان ، پنسیلوانیا و پرینستون به دوازده مورد گسترش یافت . نظارت IDA بر دانشگاه ها در سال 1968 پس از تظاهرات مربوط به جنگ ویتنام در پرینستون ، کلمبیا و سایر دانشگاه های عضو پایان یافت. بزرگترین مرکز تحقیقاتی تحت IDA ، مرکز مطالعات و تجزیه و تحلیلها است. این مرکز ایجادشده است تا بتواند هزینه ها ، نرم افزارهای کامپیوتری و مهندسی ، ارزیابی استراتژی و نیرو و آزمایش عملیاتی و ارزیابی را ارائه دهد. IDA در اوایل دهه 1990 یک مرکز شبیه سازی را برای تمرکز روی شبیه سازی پیشرفته توزیع شده ایجاد کرد و اخیراً هم برنامه مشترک جنگ پیشرفته مشترک را برای توسعه مفاهیم جدید عملیاتی تأسیس کرده است . پشتیبانی IDA از آژانس امنیت ملی بنا به درخواست آن در سال 1959 ، هنگامی که مرکز تحقیقات ارتباطات را در پرینستون ، نیوجرسی تأسیس کرد ، آغاز شد. درخواستهای اضافی از NSA در سالهای 1984 و 1989 به ترتیب منجر به آنچه که اکنون مرکز علوم محاسبات در بووی ، مریلند و مرکز دوم تحقیقات ارتباطات در لا جولا ، کالیفرنیا نامیده می شود ، شد. این گروه ها ، که تحقیق در زمینه رمزنگاری و عملیات اطلاعات را انجام می دهند ،( FFRDC) مرکز ارتباطات و محاسبات IDA را تشکیل می دهند. در سال 2003 ، IDA مسئولیت انستیتوی سیاست گذاری علوم و فناوری را بر عهده گرفت ، FFRDC بخش جداگانه ای است که پشتیبانی فنی و تحلیلی ازدفتر علم سیاست و فناوری و سایر سازمانهای اجرایی انجام می دهد. IDA همچنین در طول تاریخ خود به سایر سازمان های فدرال نیز کمک کرده است. کارهای اخیر شامل تحقیقات انجام شده برای حمایت از وزارت امنیت داخلی ، اداره ملی هوانوردی و فضایی ، مدیر اطلاعات ملی و سایر موارد می باشد. مرکز سیستم ها و تحلیل ها : مرکز سیستم ها و تجزیه و تحلیل ها (SAC) بزرگترین مرکز از سه مرکز IDA است و با دفتر مرکزی IDA در ویرجینیا واقع شده است . SAC در رسیدگی به موضوعات مهم امنیت ملی از دفتر وزیر دفاع (OSD) ، ستاد مشترک ، فرماندهی های عملیاتی و آژانس های دفاعی کمک می کند ، به ویژه بر روی موضوعاتی که نیاز به تخصص علمی و فنی دارند. این مرکز شامل بخش های زیر است: بخش تجزیه و تحلیل هزینه ها و تحقیقات (CARD) : این مرکز به راهنمایی وزارت دفاع و سایر آژانس های فدرال در تصمیم گیری ها ، سیاست ها و فرآیندهای منابع - اعم از مردم و پول - کمک می کند. بخش فناوری اطلاعات و سیستم ها (ITSD) : این بخش بر امنیت سایبری و سایر چالش های فضای مجازی با اهمیت ملی و جهانی تمرکز دارد. محققان ITSD به همه جنبه های فضای مجازی از منظر عملیات فضای مجازی ، فناوری و سیاست / قانون و جایی که این دیدگاهها در هم می آیند پرداخته اند. بخش تجزیه و تحلیل اطلاعات (IAD) : ایاین بخش با دسترسی به برخی اطلاعات ، سازمان وزارت دفاع ایالات متحده ، جامعه اطلاعاتی و سایر بخش های کابینه را در زمینه و طیف گسترده ای از موضوعات و موضوعات اطلاعاتی تحقیق و تحلیل می کند. واحدجنگ مشترک پیشرفته (JAWD) : این مذکر درحوزه ی تحقیقاتی که بر نیازهای فرماندهی نیروی مشترک و به ویژه فرمانده نیروی مشترک آینده تمرکز دارد فعال است. بخش ارزیابی عملیاتی (OED) : این بخش پشتیبانی تحلیلی فنی را به مدیریت های وزارت دفاع ارائه میدهد . مهم ترین کار این بخش آزمایش عملیاتی و ارزیابی (DOT & E) است و مأموریت خود را برای انجام ارزیابی های مستقل از سیستم نظامی و ارزیابی سیستم های جدید تسلیحات ارائه می دهد. بخش علوم و فناوری (STD) : این بخش تجزیه و تحلیل موضوعات علمی و فناوری مربوط به امنیت ملی را ارائه می دهد.پ بخش استراتژی ، نیروها و منابع (SFRD) : این بخش ، مطالعات جامع و یکپارچه میان رشته ای در مورد سیاست های دفاعی گسترده و برنامه ریزی های دوربرد مربوط به استراتژی ملی ، سازمان و مسائل مربوط به فرآیند مدیریت را انجام می دهد. بخش ارزیابی سیستم (SED) : این بخش ، ارزیابی سیستم مستقل ، تجزیه و تحلیل گزینه های جایگزین ، ارزیابی ادغام فن آوری و مطالعات ویژه سیستم برای وزارت دفاع را ارائه می دهد. موسسه سیاست علم و فناوری : انستیتوی سیاست گذاری علوم و فناوری (STPI) ، در واشنگتن واقع شده است. این موسسه کار تجزیه و تحلیل عینی موضوعات سیاست علم و فناوری (S&T) را برای دفتر سیاست گذاری کاخ سفید ارائه می دهد.این مرکز در مورد موضوعاتی که طیفی وسیع را از پیامدهای اخلاقی ، حقوقی و اجتماعی تحقیقات نانوتکنولوژی گرفته تا تحقیقات و توسعه هوانوردی ، در بر میگیرد پژوهش میکند و از درک اثرات سیاست های ویزای ایالات متحده گرفته تا تلاش هایی که همکاری های تحقیقاتی بین المللی را تسهیل می کند در سبد تحقیقاتشان یافت میشود . مرکز ارتباطات و محاسبات : در سال 1959 ، مرکز ارتباطات و محاسبات IDA (به عنوان بخش تحقیقات ارتباطات) به عنوان یک اندیشکده که به کمک به آژانس امنیت ملی NSA اختصاص یافته برای حل مشکلات پیشرفته رمزنگاری تاسیس شد ....................................... 1. در سال 1947 دپارتمان جنگ و گروه نیروی دریایی برای ایجاد تأسیسات نظامی ملی با هم جمع شده بودند . از این طریق وزارت دفاع فعلی در سال 1949 ایجاد شد. www.ida.org/
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا صندوق مارشال آلمان صندوق مارشال آلمان در ایالات متحده German Marshall Fund of the United States (GMF) که به اختصار ( GMF ) خوانده میشود یک اندیشکده ی آمریکایی است که به طور اختصاصی در حوزه ی روابط آمریکا و اروپا کار میکند . GMF در سال 1972 با هدیه ای از طرف دولت آلمان غربی در 25 مین سالگرد برنامه مارشال تأسیس شد ، GMF در تحقیق و تجزیه و تحلیل در مورد موضوعات دوسوی اقیانوس اطلس و برخی موضوعات جهانی فعالیت میکند . گذشته از تحقیقات ، این اندیشکده رهبران سیاسی و مشاغل مهم را در کنفرانس های بین المللی که تشکیل می دهد دعوت به سخنرانی و حضور نموده و فرصت های مبادله ی افکار برای رهبران نوظهور آمریکایی و اروپایی فراهم می کند. این مرکز از ابتکارات برای تقویت دموکراسی پشتیبانی ( فکری و مالی ) می کند. عمده ی پژوهش های اندیشکده GMF بر سیاست ، رهبری و جامعه مدنی تمرکز دارد. مقر این اندیشکده در آمریکا و در شهر واشنگتن دی سی است اما به جهت حوزه ی کاری خود که اروپا است دفاتری در چندین شهر اروپایی دارد. برنامه های جاری : از جمله برنامه ها و ابتکارات این اندیشکده عبارتند از: اتحاد برای تأمین دموکراسی ، مجمع بروکسل ، گفتگوهای اقیانوس اطلس ، آکادمی ماوراء اقیانوس اطلس و بررسی روندهای آتلانتیک. برنامه های سیاست گذاری GMF شامل: آسیا ، اتحادیه اروپا ، شرق اروپا و روسیه ، سیاست خارجی و امنیتی ، امنیت انرژی ، ناتو ، تجارت و سرمایه گذاری و سیاست های شهری و منطقه ای است. برنامه های رهبری GMF شامل سمینار مانفرد وورنر ، یارانه یادبود مارشال ، شبکه رهبران آماده ورود به تحصیل در اقیانوس اطلس ، سمینار مارشال ، سمینار رهبری ماوراء اقیانوس اطلس ، مجمع بوندستاگ کنگره و شبکه جوانان دو سوس اقیانوس اطلس است. پروژه های جامعه مدنی ، شامل بالكان ، اعتماد به دموكراسی ، اعتماد دریای سیاه برای همکاری های منطقه ای و صندوق دموكراسی بلاروس است. همانگونه که گفته شد اندیشکده GMF از طریق کمک مالی از دولت آلمان غربی به عنوان یک یادمان دائم از کمک های طرح مارشال تأسیس شد . این بنیاد توسط گیدو گلدمن تأسیس شد ، که مدیر برنامه مطالعات اروپای غربی هاروارد در اوایل دهه 1970 بود. گلدمن یک آمریکایی بود که خانواده وی در سال 1940 از آلمان فرار کرده بودند ، ولی در دولت آلمان غربی ، به ویژه با الكس مالر ، وزیر دارایی ، برای موقوفات برای پیشبرد روابط اروپا و آمریكا در 25 سالگرد كمكهای برنامه مارشال لابی كرد . گلدمن سرانجام در سال 1971 توافق نامه ای را برای حمایت از یک نهاد مستقل دریافت کرد. صدراعظم آلمان ، ویلی برانت ، از ایجاد GMF در سخنرانی در تاریخ 5 ژوئن 1972 در هاروارد خبر داد و گفت که این امر به افزایش همکاری و تفاهم متقابل ایالات متحده و اروپا کمک خواهد کرد. برنت چهار سال بعد نوشت: "دولت من می خواست که بیست و پنجمین سالگرد آغاز به کار برنامه مارشال را با چیزی بیش از یک کلمه یادگاری دوستانه برگزار کند .... من خودم اعلام كردم كه دولت فدرال با تصویب پارلمان تصمیم گرفته است منابع خود را برای صندوق یادبود مارشال در دسترس قرار دهد. مبلغ مذكور تأمين پشتوانه براي مطالعات و پژوهش هاي آمريكايي و اروپايي بود. " در دهه 1970 و 1980 ، GMF با توجه به مأموریت خود ، به افراد مورد نظر اندیشکده اعم از محققان دانشگاهی و سرویس پخش عمومی و رادیو عمومی ملی ، کمکهای بلاعوضی را پخش کرد . این بودجه همچنین بودجه اولیه را برای مؤسسه اقتصاد بین الملل ، که اکنون موسسه اقتصاد بین المللی پترسون است ، فراهم کرده است. تا سال 1977 ، این سازمان بیش از 7 میلیون دلار برای تقریبا 100 پروژه شامل ایالات متحده ، آلمان غربی ، فرانسه ، انگلیس ، ایتالیا ، سوئد ، بلژیک ، دانمارک ، هلند ، نروژ ، سوئیس ، ژاپن و کانادا هزینه کرده بود. آکادمی مایکل نومان گفته است که GMF از اولین اندیشکده هایی بود که بر اهمیت قدرت نرم در زمانی که بیشتر تمرکز دانشگاهی ها روی موضوعات نظامی بود ، متمرکز شد. علاوه بر کمک های مالی ، GMF همچنین یک برنامه تبادل پارلمانی بین ایالات متحده و اروپا و کمک هزینه یادبود مارشال را آغاز کرد که از آن زمان بودجه مبادله بیش از 3000 رهبر جوان در سراسر اقیانوس اطلس را تأمین می کند. سال 1977 همچنین اولین سالی بود که GMF مبادلات پارلمانی بین ایالات متحده و اروپا ترتیب داد ، با 12 نماینده جوان پارلمان اروپا در کنگره ایالات متحده در واشنگتن دیدار کردند. در سال 1980 ، GMF اولین دفتر اروپایی خود را در بن افتتاح کرد. در سال 1985 ، دولت آلمان غربی کمک مالی خود را به GMF تمدید کرد. در سال 1987 ، جورج کننان در کنفرانسی که در GM برلین غربی برای بزرگداشت چهلمین سالگرد مارشال برگزار شد ، سخنرانی اصلی را برعهده گرفت. همچنین در دهه 1980 ، GMF از برنامه هایی مانند ابتکار انجمن ملی فرمانداران برای مقابله با باران های اسیدی حمایت کرد و با تأمین کمک های مالی کوچک ، به طور فعال با جنبش های دموکراسی اروپای مرکزی و شرقی شروع به کار کرد. بعد از سقوط دیوار برلین در سال 1989 ، GMF از نخستین سازمانهای آمریکایی بود که در سال 1990 پس از آنچه در برلین شرقی رخ داده بود ، حضور یافت. این اندیشکده ، مرکز بن خود را در سال 1992 به برلین منتقل کرد. در سال 2006 ، GMF دفتر مرکزی خود را در واشنگتن تاسیس کرد، ساختمانی که تا سال 1963 در اختیار آلمان غربی قرار داشت و میزبان چهره هایی همچون جان اف کندی ، کنراد آدناوئر ، لیندون ب. جانسون و جورج سی مارشال بود . صدراعظم آلمان آنگلا مرکل ساختمان جدیدی را در آمریکا به این اندیشکده اختصاص داد. GMF به سرعت کار خود را در اروپای مرکزی و شرقی گسترش داد و در دهه 1990 در کمک به انتقال به دموکراسی مورد نظر آمریکا در این منطقه نقش مهمی ایفا کرد. GMF همچنین فعالیتهای سیاسی خود را هم گسترش داد. در سال 2002 ، GMF اولین نظرسنجی خود را به همراه شورای امور جهانی شیکاگو انجام داد . سال بعد ، آن را به Translantic Trends تغییر نام داد و به سالانه شاخص افکار عمومی در هر دو طرف اقیانوس اطلس تبدیل شدبرنامه های مبادله GMF همچنین با اضافه شدن یاران یادبود مارشال آمریکایی ، آغاز سمینار مانفرد ورنر برای متخصصان دفاعی ، و ایجاد مجمع کنگره-بوندستاگ گسترش یافت. در سال 2004 ، GMF در آستانه اجلاس ناتو ، کنفرانس بزرگی را در استانبول ترتیب داد که منجر به افتتاح دفتر این اندیشکده در آنکارا شد. در سال 2005 ، GMF اجلاس دیگری برگزار کرد که رئیس جمهور وقت آمریکا جورج دبلیو بوش سخنران آن بود . این اجلاس در بروکسل برگزار شد . همایش GMF هر ساله به رشد خود ادامه داد و میزبانی گفتگوهای خبرگان در مورد ترکیه ، چین ، هند و مدیترانه آغاز شدو همچنین رویدادهایی در کنار همایش های بین المللی تغییرات آب و هوایی در کپنهاگ و کانکون به برنامه هایش اضافه شد . . در سال 2012 ، GMF دومین رویداد سالانه به نام گفتگوی اقیانوس اطلس را در مراکش اضافه کرد. سخنرانان رویدادهای GMF شامل جان کری ، رابرت گیتس ، مادلین آلبرایت ، رجب طیب اردوغان ، کاترین اشتون ، کاندولیزا رایس ، ولفگانگ شووبل ، گوردون براون ، و زبیگنیو برژینسکی و از جمله بسیاری دیگر از روسای دولت و دولت اروپایی و آمریکا ، وزیران کابینه ، و قانون گذاران بودند . همایش های اصلی انجمن بروکسل : بروکسل فروم یک نشست سالانه سطح بالا از رهبران با نفوذ سیاسی ، شرکت ها و روشنفکران آمریکایی ، اروپایی و جهانی در بروکسل است. شرکت کنندگان شامل روسای ایالت ها و دولت ها ، مقامات ارشد نهادهای اتحادیه اروپا و کشورهای عضو ، مقامات کابینه آمریکا ، نمایندگان کنگره ، نمایندگان مجلس ، دانشگاهیان و رسانه ها هستند. گفتگوی اقیانوس اطلس : گفتگوی آتلانتیک یک رویداد سالانه در مراکش است که حدود 300 رهبر سطح بالا و دولتی و خصوصی از حوزه اقیانوس اطلس - از جمله آفریقا و آمریکای لاتین - را برای گفتگو درمورد موضوعات بین منطقه ای اعم از امنیت گرفته تا اقتصادو مهاجرت جمع می کند. انجمن استکهلم چین : Stockholm China Forum یک گفتگوی دوسالانه و سه جانبه بین مقامات اروپایی ، آمریکایی و چینی ، دانشگاهیان ، رهبران تجارت و سایر افراد تأثیرگذار است. این مجمع از سال 2007 آغاز به کار کرد و برای ایجاد یک فضای غیر رسمی برای تقویت همکاری های فراتر از اقیانوس اطلس در مورد سیاست چین و همکاری های سه جانبه در زمینه های توافق و منافع مشترک ایجاد شده است. ............................................................. www.gmfus.org/
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی موسسه پژوهش های سیاست گذاری منهتن Manhattan Institute for Policy Research موسسه پژوهش های سیاست گذاری منهتن Manhattan Institute for Policy Research یک اندیشکده آمریکایی محافظه کار است که در زمینه ی سیاست گزاری با تمرکز بر سیاست داخلی و امور شهری فعالیت میکند . شعار این اندیشکده در وبگاه آن چنین توصیف شده است :"توسعه و انتشار ایده های جدید که باعث گسترش گزینه های اقتصادی و افزایش مسئولیت پذیری شخصی میگردد . " این اندیشکده ابتدا به عنوان مرکز بین المللی مطالعات سیاست اقتصادی (ICEPS) در سال 1978 توسط آنتونی فیشر و ویلیام جی کیسی تأسیس شد. ICEPS در سال 1981 نام خود را به موسسه تحقیقات سیاست گذاری منهتن تغییر داد. در سال 1980 ، مؤسسه (در آن زمان ICEPS) انتشار گزارش منهتن در مورد سیاست های اقتصادی را آغاز کرد ، یک دوره ماهانه که شامل خلاصه ای از اقتصاددانان و تحلیلگران برجسته بازار بود. این مؤسسه در اوایل دهه 1980 تعدادی کتاب تحسین شده تولید کرد که مفاهیم اقتصاد طرف عرضه و خصوصی سازی خدمات را برای مخاطبان گسترده تر معرفی می کردند. در سال 1981 ، جورج گلدر ، مدیر برنامه موسسه ، ثروت و فقر را منتشر کرد ، کتابی پرفروش که اغلب از آن به عنوان "کتاب مقدس دولت ریگان" یاد می شد. یک ستون نویس نیویورک تایمز آنرا "کتاب راهنمای سرمایه داری" خواند و اظهار داشت که این کتاب "یک نظریه شامل اینکه سرمایه داری شایسته افراد باهوش است" ارائه داده است. این کتاب پرفروش ترین نیویورک تایمز بود و در نهایت بیش از یک میلیون نسخه فروخته شد. در سال 1990 ، این مؤسسه در پاسخ به تصوراتی که نیویورک سیتی با روندی نزولی روبرو بوده و نگرانی های گسترده تری در مورد استهلاک در شهرهای آمریکایی وجود داشت ، مجله سه ماهانه خود ، سیتی ژورنال را تأسیس کرد . سیتی ژورنال توسط اقتصاددان توماس ساول ، "قاتل بزرگ احمق در عرصه سیاست شهری" و توسط رمان نویس تام ولف ، "بهترین مجله آمریکایی" شناخته شده است ، نامیده شده است . این مؤسسه در سال 1989 مرکز نوآوری آموزش و پرورش (CEI) را تاسیس کرد ، سازمانی که با تغییر مسئولیت از دبیرخانه ها به مدارس به عنوان ابزاری برای پیشرفتمدارس دولتی ، به تغییر آموزش های عمومی اختصاص یافته بود . CEI به ایجاد تعدادی از مدارس عمومی جایگزین کوچک در نیویورک کمک کرد و به جورج پاتاکی فرماندار نیویورک در تهیه قانون مکتب منشور برجسته ایالت در سال 1998 توصیه هایی کرد ، که اجازه ایجاد مدارس عمومی مستقل را می داد. پس از آن ، این مؤسسه برای ترویج ایده انتخاب مدرسه در سطح کشور ، همکاری نزدیکی با مسئولان مدارس داشته است . در انتخابات 2000 ، جورج دبلیو بوش اظهار داشت که یکی از انتشارات این اندیشکده به نام " رؤیا و کابوس: میراث دهه شصت " نوشته شده توسط میرون مگنت ، تأثیر عمیقی بر چگونگی عملکرد وی در سیاست گذاری عمومی گذاشته است . بوش گفت: " با خواندن رؤیا و کابوس میرون مگنت تأثیر فرهنگ ناکام دهه 60 بر ارزش ها و جامعه ما برای من متبلور شد." این اندیشکده پس از حملات به مرکز تجارت جهانی در 11 سپتامبر 2001 ، "مرکز تاکتیکی مبارزه با تاکتیک (CTCT) " را تشکیل داد و بعداً آن را به مرکز پلیس تروریسم تغییر نام داد(CPT) این گروه بنا به درخواست NYPD ایجاد شده است ، تا تحقیقات درمورد تکنیک های جدید پلیس با هدف بازآفرینی افسران برای تبدیل شدن به "اولین ممانعت" از حملات تلفات جمعی در آینده فراهم شود. انجمن آدام اسمیت در سال 2011 توسط این مؤسسه تأسیس شده است. این سازمان یک اتحادیه سراسری است که مبتنی بر جامعه دانش آموزان مدرسه های بازرگانی است تا بتوانند در مورد مزایای اخلاقی ، اجتماعی و اقتصادی سرمایه داری صحبت کنند. از سال 2018 ، این سازمان دارای 9 مرکز بود که در آستین ، بوستون ، شیکاگو ، دالاس ، هیوستون ، لندن ، نیویورک سیتی ، سان فرانسیسکو و واشنگتن دی سی قرار داشت و 33 بخش دانشجویی در اکثر مدارس برتر تجاری در سراسر آمریکا ، از جمله مدرسه عالی کسب و کار استنفورد ، دانشگاه شیکاگو دانشکده کسب و کار ، و دانشکده وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا . وجود داشت. در سال 2007 ، این مؤسسه دایره رهبران جوان خود را معرفی کرد و به متخصصان جوان نیویورک ، تالار گفتگویی درمورد ایده های سیاسی ، مسائل فرهنگی و امور عمومی ارائه می دهد. این گروه میزبان برنامه های منظم با مهمانان برجسته ای است که شامل روپرت مرداک ، تام ولف ، کن مهلمن ، ویلیام براتون و بسیاری دیگر است. در سال 2015 ، این اندیشکده ، سایت SchoolGrades.org را راه اندازی کرد و ادعا کرد که این تنها سیستم درجه بندی است که از یک استاندارد سختگیر و معمولی برای مقایسه مدارس در سراسر ایالات متحده استفاده می کند یعنی تفاوت در استانداردهای دانشگاهی در ایالت ها و مشخصات اقتصادی منحصر به فرد هر مدرسه را ارائه می دهد تا جامع ترین تصویر عملکرد هر مدرسه در موضوعات اصلی را ارائه دهد. مراکز درون اندیشکده : مواضع و ابتکارات سیاستی : تحقیقات این موسسه به دنبال توسعه و ترویج ایده های بازار آزاد است و عموماً بر سیاست های شهری ، آموزش ، امور مالی و حقوق بازنشستگی ، انرژی و محیط زیست ، سیاست های بهداشت ، اصلاحات قانونی و اقتصاد متمرکز شده است. در همه این حوزه ها ، محققان موسسه از این منظر که انتخاب اقتصادی و مسئولیت فردی برای سیاست های عمومی موفق بسیار مهم است ، به کارهایشان رویکرد دارند . تحقیقات این موسسه در کنفرانس ها و گزارش ها ، نسخه ها و شهادت در جلسات کمیته ها و پانل های دولتی ارائه شده است. سیاست ایالتی و محلی : این قسمت از مؤسسه ، هم به مسائل ملی و هم محلی می پردازد ، و تحقیقاتش برامور مربوط به تاثیر سیاست های ایالتی و محلی بر امور مالی شهرداری ، بازنشستگی های عمومی ، زیرساخت ها ، رفاه ، پلیس و مسکن متمرکز است . کمک به شهرداری ها و ایالت ها برای مدیریت بودجه خود و سیستم های مزایای کارمندان عمومی بخش مهمی از تحقیقات تحقیقاتی مؤسسه بوده است. کار این مؤسسه به ویژه در شهر خود در نیویورک تأثیرگذار بوده است ، جایی که ایده های تبلیغاتی این موسسه باعث رونق شهری در سالهای اخیر شده است. در شام جایزه الکساندر همیلتون در سال 2006 به میزبانی این انستیتو ، رودی جولیانی ، شهردار سابق نیویورک ، که از اواخر دهه 1990 بر افت نرخ جنایات گسترده این شهر نظارت داشت ، گفت: "اگر اتهام سرقت ادبی برای برنامه های سیاسی وجود داشت ، احتمالاً من بزرگترین متهم آن می بودم. زیرا فکر می کنم در بسیاری از مشکلات ، ما اکثر راه حل ها را ، اگر نه همه آنها ، از صفحات ژورنال سیتی و تحلیل های مؤسسه منهتن سرقت ادبی کردیم ". این مؤسسه یکی از مؤسسات اصلی بود که در اواسط دهه 1990 اصلاحات در نظام رفاهی را تحت فشار قرار داد . چارلز موری ، در حالی که همکار مؤسسه از سال 1981 تا 1990 بود ، کتاب پیشگامانه خود را با عنوان " از دست دادن زمین: سیاست اجتماعی آمریکا 1950-1980" (1984) نوشت و بین داشت که دولت رفاه باعث ایجاد فرهنگ و چرخه وابستگی شده است که به ضرر هم گیرندگان رفاه و هم کل ایالات متحده است. این مؤسسه مدتهاست که روی سلامت شهرهای آمریکا تمرکز دارد ، اخیراً ، این مؤسسه سالانه مجموعه ای از کتاب ها را ارائه می دهد که شامل ایده های نوآورانه برای سیاست گذاران شهری است. پیشنهادات برجسته برای استفاده از فناوری برای بهبود اجرای مقررات بهداشت عمومی. اجرای مکانیسم های قیمت گذاری که می تواند کمبود پارکینگ شهری را برطرف کند استفاده از ریزگردها به عنوان ابزاری برای پیشبرد مسکن ارزان قیمت؛ و اصلاح سیاست های تهیه برای دولت های شهرداری ا ز آن جمله اند . در دهه 2010 ، کارشناسان مؤسسه در اداره پلیس دیترویت مستقر شده بودند و به منظور کمک به شهر در اجرای "سیاست پنجره شکسته " به منظور کاهش مشکل جرم و جنایت ، به شهر کمک می کردند. این مؤسسه یک تیم ارتباطی را که تخصص خود را در زمینه جرم شناسی و اجرای سیاست با وزارت پلیس دیترویت به اشتراک گذاشته بود ، با تمرکز روی رویکرد "پنجره های شکسته" تأمین کرد. این موسسه از نزدیک با CompStat در ارتباط است، یک رویکرد مدیریتی پلیس محور داده ها که از تجزیه و تحلیل جرم ، به اشتراک گذاری اطلاعات و پاسخگویی استفاده می کند تا اطمینان حاصل شود که ادارات پلیس بر جلوگیری از جرایم متمرکز هستند. . این برنامه ها که با همکاری پلیس و گروه های یر دولتی اجرا شده است ، با هدف مهار افزایش تجاوز به منازل با افزایش حضور احساس پلیس ، درگیر کردن اعضای جامعه در حل مسئله و توجه ویژه به محله هایی که بیشترین خطر را در خود دارند ، مورد توجه قرار گرفته است. یک منبع گزارش داد که در سال اول پس از اجرای این برنامه ، "هجوم به خانه 26٪ کاهش یافته است" انرژی و محیط زیست : محقان این بخش از اندیشکده تأکید می کنند که چگونه قدرت فراوان و مقرون به صرفه به رشد و شکوفایی صنعت سوخت در سراسر جهان کمک می کند. تحقیقات سیاست انرژی این مؤسسه بر جو ، ژئوپلیتیک ، مقررات و فناوری متمرکز شده است . در سال 2005 ، پیتر هوبر و مارك میلز كتاب Wellness Bottomless را منتشر كردند كه چندین عقیده رایج در مورد انرژی را مورد بحث قرار می داد. بیل گیتس آن را به عنوان "تنها كتابی كه دیدم واقعاً انرژی ، تاریخچه آن و آنچه را كه مانند پیشروی است توضیح می دهد" توصیف می كند. این کتاب خاطرنشان می کند که گسترش منابع انرژی به معنای بهره وری بالاتر ، شغل بیشتر و تولید ناخالص داخلی در حال رشد است. میلز در مورد فرصت های ژئوپلیتیکی ارائه شده توسط بخش انرژی آمریکا به طرز گسترده ای مطلب نوشته است. در گزارشی در سال 2016 ، او اظهار داشت که" . یک فرصت مناسب تر برای آمریكا برای به دست آوردن قدرت نرم ژئوپلیتیك از تولید و صادرات نفت هرگز بیشتر از امروز وجود نداشته است ". علاوه بر این ، میلز این مسئله را مطرح می كند كه آمریكا برای رونق در صنعت نفت شیل ، وابسته به پیشرفت های فن آوری تجزیه و تحلیل داده ها به ویژه داه های بزرگ BIG DATA است. در گزارش موسسه سال 2016 ، جاناتان لستر تجزیه و تحلیل هزینه و فایده ای را که توسط آژانس حفاظت از محیط زیست از برنامه انرژی پاک تولید شده توسط دولت اوباما انجام شده است ، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد . لستر نوشت که "تجزیه و تحلیل هزینه و فواید سازمان حفاظت محیط زیست ، مزایای مستقیم کاهش CO2 و سود حاصل از کاهش انتشار آلاینده های هوا را بیش از حد ارزیابی کرده است ؛ علاوه بر این ، لستر اظهار داشت كه "CPP هیچ تاثیری قابل اندازه گیری بر آب و هوای جهان نخواهد داشت". سیاست بهداشتی : تیم سیاست های بهداشتی این اندیشکده ، اصلاحات سیاسی را که موجب تقویت بیماران و مصرف کنندگان می شود با تشویق رقابت ، شفافیت ، پاسخگویی و نوآوری ، ترویج می کند. مجزات بیش از حد : در سال 2014 ، این مؤسسه شروع به مطالعه موضوع overcriminalization کرد ، با این ایده که قوانین جزایی ایالتی و فدرال بسیار گسترده هستند و خیلی سریع هم در حال رشد هستند. تنها در سطح فدرال ، محققان موسسه بیش از 300000 قانون و مقررات را شناسایی کرده اند که تخلف آنها می تواند به زمان زندان منجر شود. این مؤسسه ادعا می کند که این امر حتی شهروندان خوب و معقول را نیز به دلیل رفتارهای ظاهرا بی شرمانه تحت پیگرد قانونی قرار می دهد. از سال 2014 تا 2016 ، این مؤسسه گزارشهایی در مورد این وضعیت در پنج ایالت ( کارولینای شمالی ، میشیگان ، کارولینای جنوبی ، مینسوتا ، و اوکلاهما تهیه کرد.) و به طور مداوم تحقیقات خاص دولتی دیگری را اضافه می کند. اقتصاد : با توجه به شیوع نگرانی از نابرابری اقتصادی در بین آکادمی ها و مفسران اصلی ، به ویژه از زمان رکود بزرگ ، این مؤسسه تحقیقات متعددی را در مورد این موضوع و موضوعات مرتبط با مسائل اقتصادی تولید کرده است. Scott Winshipگزارشی با عنوان "نابرابری باعث کاهش خوشبختی نمی شود " ارائه داد ، که شواهدی از سراسر جهان را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گیری می کند که افزایش بیشتر نابرابری با افزایش شدیدتر استانداردهای زندگی برای طبقه متوسط و فقیر به طور یکسان مطابقت دارد ، در حالی که نابرابری بیشتر در کشورهای توسعه یافته به دنبال رشد اقتصادی قوی تر است. در گزارشی از سال 2015 ، Winship وضعیت تحرک اقتصادی و مسکونی در ایالات متحده را بررسی کرد . او استدلال می کند که ایالات متحده باید به منظور گسترش فرصت ها در بین گروه های محروم ، روی سیاست های بهبود تحرک متمرکز شود. این موسسه به طور کلی از قانون حداقل دستمزد فدرال انتقاد می کند . در سال 2015 ، گزارشی از داگلاس هولتز-اواكین و بن گیتس این مسئله را مطرح كرد كه افزایش حداقل دستمزد فدرال تا 15 دلار در ساعت تا سال 2020 هزینه ای معادل کاهش 6.6 میلیون شغل خواهد داشت. مطابق گزارشی کوتاه در سال 2016 توسط اورن کاس ، این اثرات ناگوار عمدتاً به این دلیل است که افزایش در حداقل هزینه فدرال باعث عدم تفاوت در شرایط محلی می شود: همه بازارهای کار یکسان نیستند. ......................................................................... www.manhattan-institute.org/
-
1 پسندیده شدهخرس شرور روسی ، آماده صادرات !!!!!!!! ارزیابی احتمال صادرات وسفارش برای سوخو-57 براساس آخرین اخبار منتشره ، وزارت دفاع روسیه ، نخستین تصاویر از خط تولید جنگنده سنگین وزن روسی سوخو-57 را پس از اعلام دریافت سفارش 76 فروندی در ژوئیه 2019 را منتشر نمود . اگر چه روسیه پیش ازاین تصاویری از این دست را رسانه ای نموده بود ، اما بدلیل تعداد بسیار اندک سفارش شده اولیه ( 12 فروند که نشاندهنده تولید 1/5 هواگرد در هرسال محسوب می شد ) ، اطلاق تولید انبوه بدان تعلق نمی گرفت . با این حال ، نیروی هوایی روسیه هنوز بطور رسمی هنوز سوخو-57 را تحویل نگرفته وهنوز مشخص نیست که آیا تولید 12 فروند اولیه به پایان رسیده تا خط تولید 76 فروند جایگزین آن گردد و یا اینکه اگر قرار باشد تولید این دو سری همزمان صورت بگیرد ، چگونه خط تولید انها در هم ادغام خواهد شد ؟! ولی در مجموع ، تصوراولیه براین اساس قرار دارد که سفارش 76 فروندی ، قطعیت پیدا نموده و رقم 88 فروند ( بعلاوه 12 فروند اولیه ) محقق نخواهد شد . اما پیش بینی ها ، نشاندهنده آن است که نمونه های تولید شده ، تفاوت های قابل توجهی را با نمونه های پروازی فعلی داشته باشند که در میان دهها تفاوت موجود ، اصلاح ورودی های هوا و تغییرات قابل توجه بر روی ساختار سکانهای عمودی این جنگنده از سایر موارد بارزتر به نظر می رسد . علاوه براین ، شیوه کاهش سطح مقطع راداری میان نمونه های نخست و تولیدی از نکات جالب تصاویر منتشر شده است . به همین دلیل ، تحلیلگران غربی براین اعتقاد قرار دارند که خط تولید سوخو-57 های جدید ، از کیفیت بالاتر برخوردار بوده و سردبیران نشریاتی نظیر آوییشن ویک با استناد به تصاویر آنالیز شده معتقدند روسها در ساخت بدنه جنگنده های جدید ، استانداردهای سخت گیرانه تری را به مورد اجرا گذاشته اند . با توجه به این که در زمان بازدید خبرنگاران از خط تولید سوخو-57 که در 12 اوت 2020 از محل کارخانه هواپیما سازی کامسومولسک صورت پذیرفت ، سرگئی شویگو نیز آنان را همراهی می نمود ، می توان چنین تحلیل نمود که این برنامه از اهمیت زیادی برای نیروی هوایی روسیه برخوردار است ، تا جایی که برخی ناظران براین باورند که ، علیرغم کاهش هزینه ها با رونمایی از خط تولید انبوه ، کیفیت سخت افزار دراستانداردهای قابل قبولی قرار دارد . در این میان ، گرچه سفارش 76 فروندی از سوخو-57 در یک دوره 8 ساله ، با میانگین تولید 5/9 هواپیما در سال چندان زیاد به نظر نمی رسد ، اما این مساله را باید در نظر داشت که سوخو-57 یکی از 5 فروند جنگنده ای است که در کنار سوخو-30 اس ام ، سوخو-34 ، سوخو-35 و میگ-35 ( که این آخری به تعداد محدود در خط تولید قرار دارد ) برای نیروی هوایی روسیه خریداری شده است . این شیوه ، تضاد آشکاری را با دکترین نیروی هوایی ایالات متحده که در سال 2020 ، تنها یک جنگنده را برای رفع نیازمندی خود در دست تولید دارد ، نشان میدهد . درواقع ، برنامه ریزی لاکهید برای تولید 100 فروند جنگنده در سال که بخش مهمی از آنها برای بازار صادرات آماده میشد ، بدین معنی بود که نیروی هوایی آمریکا ، عملا با سرعت کمتری نسبت به روسها ، موفق به دریافت جنگنده جدید می شد . با توجه به اینکه روسها دوفروند اولیه از سوخو-57 را در سال 2019 با هزینه هر کدام 35 میلیون دلار تولید کرده بودند ، هزینه نهایی این جنگنده در مقایسه با قیمت 80 میلیون دلاری اف-35 تفاوت معناداری را به نمایش می گذارد واین به نوبه خود ، ممکن است روسها را مجاب کند تا برای تولید بیشتر سوخو-57 از سرمایه گذاری بیشتر برای خرید سوخو-34 و سوخو-30 اس ام ، خودداری نمایند . این امر نه تنها می تواند موجبات تولید بیشتر سوخو-57 را فراهم آورد ، بلکه مزیتهای آشکار اقتصادی را برای روسها فراهم می آورد . ضمن اینکه خبرها حاکی از آن است که روسها مشغول یکپارچه سازی سوخو-57 با فناوری جنگنده های نسل ششم نظیر موشکهای فراصوت ، هوش مصنوعی قدرتمند تر وسامانه های جنگ الکترونیک پیشرفته تر هستند . پی نوشت : 1-بن پایه 2 - استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9
-
1 پسندیده شدهتوپ جهنمی راین متال ! شرکت المانی راین متال در یک ویدیو جدید (10 مرداد 1399) توپ 130 میلیمتری خود وقدرت مرگبار آن را به نمایش گذاشته است که بر روی یک تانک چلنجر 2 نصب شده است. در این ویدیو توپ 130 میلیمتری مجهز به بارگذار خودکار است که بر روی یک برجک جدید نصب شده است شرکت راین متال اطلاعات بیشتری در خصوص این بروز رسانی و توپ130 میلیمتری ان منتشر نکرده است و فقط به انتشار این ویدیو کوتاه بسنده کرده است. احتمالا تست های این توپ 130 میلیمتری و بروز رسانی جدید در پروژه مشترک نسل جدید تانک ها آلمان و فرانسه (MGCS) مورد استفاده قرار میگیرد. که نشان از جدی بودن طرفهای همکار برای پیش برده پروژه MGCS است. توپ 130 میلیمتری راین متال بر روی یک تانک چلنجر با برجک جدید نصب شده است https://www.aparat.com/v/y3XwF
-
1 پسندیده شدهمی خواستم جوابی بدهم دیدم با این جمله شما احتیاجی نیست ! وقتی هنوز تقابل دولت با دولت را برابر با حملات گروه های شبه نظامی به یک دولت می سنجید دیگه حرفی برای گفتن باقی نمی ماند . جنگ خیلی وقته که شروع شده اما انگار شما جنگ نشناسید . موفق باشید
-
1 پسندیده شدهاولین قدم : شکستن قبح حمله رسمی به پایگاه های آمریکا در اذهان افکار عمومی و بعضی ها
-
1 پسندیده شدهساخت زیر دریایی بعثت تا کنون به چه میزان پیشرفت داشته؟ آیا فقط در مرحله تحقیق و توسعه مانده یا کار ساخت شروع شده؟ و چه زمانی به نیروی دریایی تحویل میشود؟ ما در حوزه شناوری چند فرآیند را باید طی کنیم، امکان سنجی، طراحی مفهومی، طراحی مقدماتی، طراحی جزئیات و بعد هم ساخت. فرایند مراحل ساخت زیردریایی بعثت تا طراحی جزئیات انجام شده و از این مرحله به بعد چون راجع به شناور صحبت میکنیم که یک ابر سامانه و به نوعی یک شهر شناور است و بسیاری از سیستمها، زیر سیستمها و سامانهها را در بر میگیرد. وقتی راجع به یک محصول مثل زیر دریایی بعثت صحبت میکنیم قبل از اینکه شروع به ساخت کنیم اول فناوری برای ما مهم است. زیر دریایی اژدر، مین، موشک زیر سطح به سطح، سونار، موتور الکتریکی و سامانههای مختلف میخواهد. ما ابتدا درخت فناوریها را تعریف میکنیم و به دنبال دستیابی به فناوریهای مورد نیازی که نداریم میرویم. ساخت بدنه زیر دریایی را میتوان یک ساله ساخت ولی تجهیز این زیر دریایی زمان لازم دارد. ما باید محصولات و فناوریها را داشته باشیم و به خاطر اینکه بتوانیم سرعتمان را حفظ کنیم و دچار تأخیر نشویم قبل از اینکه شروع به ساخت ابر سامانهای مثل زیر دریایی بعثت کنیم، در حال تولید فناوریهای کلیدی هستیم؛ تسلیحات، رانش، سامانههای داخلی که هر کدام پیچیدگیهای ویژهای دارد، زیرا در زیردریایی هر ده متر که پایین میآیید یک کیلوگرم بر سانتی متر مربع فشار بر بدنه زیر دریایی اضافه میشود. اگر قرار است پمپ بگذاریم، وقتی به عمق صد متری برسیم میشود ده کیلوگرم، در عمق دویست متری بیست کیلوگرم، در عمق سیصد متری سی کیلو گرم پس باید تجهیزاتی بسازیم که بتواند در تغییر عمق کار کند. ما در حال تکمیل درخت فناوری هستیم وقتی فناوریها تولید شد انشاالله ساختش را هم آغاز خواهیم کرد. با این توضیحی که دادید در چه زمانی تحویل نیرو دریایی میشود؟ در حوزه زیر دریایی محصولات به دو بخش تقسیم میشود؛ تجاری و نظامی. محصولات نظامی به لحاظ اینکه در محیط سخت قرار میگیرند از پیچیدگی و سختی بالاتری برخوردار هستند و قابلیت دوام و ماندگاری بیشتر دارند. در بین محصولات نظامی محصولات دریایی پیچیدهترند و در بین محصولات دریایی زیر دریایی. زیر دریایی در لبه مرز دانش است و شما با یک محیط کاملاً غیر همگن و شرایط کاملاً ناپایدار مواجه هستید. اولین زیر دریاییها اصولاً در دنیا به دلیل پیچیدگیهای اولیه بین ۱۲ تا ۱۵ سال زمان نیاز دارند و بعدیها در زمان خیلی کمتر تولید خواهد شد. بعثت یک پروژه فوق ابر سامانهای است. زیر دریایی بعثت بین بازه ده تا دوازده سال انشاالله تحویل نیروی دریایی خواهد شد. زیر دریایی بعثت در مقایسه با کلاسهای جهانی در چه کلاسی تعریف میشود؟ زیر دریایی سنگین محسوب میشود و از کلاسی خواهد بود که ما نداریم. ما کلاس طارق را داریم که الان کلاس سنگین ما محسوب میشود، کلاس فاتح را داریم که میانی محسوب میشود و زیر دریایی سبک غدیر را داریم. ما الان این سه تیپ را داریم ولی بعثت از طارق هم سنگینتر است. منبع زیر دریایی در حال ساخت A-26 Blekinge Class Next Generation AIP Attack Submarine https://www.aparat.com/v/qNbBo http://www.hisutton.com/A26.html
-
1 پسندیده شدهبا سلام به حسین آقای عزیز با این فرض که آسیب به خود موتور باعث از کار افتادن و در معرض خطر بیشتر قرار گرفتن خود تانک میشه بله، موتور که بیرون بدنه نیست که تاندم مستقیم بخوره بهش، موتور در داخل بدنه و در پس زره قرار داره، سرجنگی تاندم باید اول از لایه های زره عبور کنه و بعد تازه به موتور میرسه و موتور هم حدودا 70 - 80 سانت عرض داره حداقل، جنسش هم از آلیاژهای محکم هست، از طرفی مرحله اول سرجنگی تاندم که همون اول عمل میکنه و تموم میشه، حالا سوال اینجاست که توان نفوذ مرحله دوم چقدره و آیا می تونه از پس زره اصلی و عرض موتور بر بیاد؟ در پاسخ میشه گفت که اگر موشکی مانند خریزنتیما یا کورنت/دهلاویه یا موشکهایی با توان نفوذ بالا باشه احتمالش هست، حداقل اینکه موتور از کار خواهد افتاد (مثل همون تصویر و فیلم مشهور جنگ 33 روزه که از موتور مرکاوا داره آتیش میاد بیرون)، اما موشکهای ضد زره ای که زیر 60 یا 70 سانت توان نفوذ دارند بعید هست.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهعلت سطح ناصاف تانک مرکاوا مربوط به آلیاژ خاصی نیست بلکه سنگ ریزهای هست که به روشی انبوه بر روی زره تانک چسبانده شده است.
-
1 پسندیده شدهنگاهی جدید به مفهوم "تغییر دهنده جریان بازی " تسلیح جتهای پنهانکار سوخو-57 به موشکهای فراصوت Kh-47M2 کینژال به تازگی اخباری مبنی بر آزمایشهای محرمانه نیروی هوایی روسیه بر روی جت پنهانکار نسل پنجم سوخو-57 با استفاده از مهمات محمول هوایی فراصوت R-37M و همچنین موشک هوابه هوای مجهز به جستجوگر آرایه فازی فعال K-77 منتشر شده است که به احتمال زیاد ، پس از ورود رسمی بخدمت این نیرو ، موجب تحول عمده ای در ماهیت رزم هوایی در آینده را فراهم خواهد ساخت . با این حال ، آخرین بروزرسانی ممکن بروری این جت پنهانکار ، پیش بینی نصب یک نسخه سبکتر از موشک فراصوت کینژال است که در صورت تحقق این امر ، یک جهش قابل توجه برای کاربران آن ، بویژه زمانی که هواگرد حامل آن در سرعت و ارتفاع عملیاتی بالا وارد عمل میشود ، خواهد بود . این درحالی است که کینژال بصورت رسمی از اوایل 2018 وارد خدمت رسمی در نیروی هوایی روسیه شده و در حال حاضر توسط جتهای قدیمی تری نظیر MiG-31 فاکس هاوند و بمب افکن های Tu-22M استفاده می گردد . نکته ای که در این بین ، میتوان روی آن بیشتر تمرکز نمود ، دقت و قابلیت اطمینان پذیری بالا ، برد چشمگیر ، سرعت زیاد آن است که به تقریب تمامی سامانه های دفاعی موجود در زرادخانه ارتش های جهان را دچار انفعال کرده و مضاف بر آن ، موجب میشود تا یک پیکر بندی مطلوب برای ایفای نقش " ضد کشتی " نیز بشمار آید . با این وصف ، بدلیل اینکه پیکربندی سوخو-57 سبکتر از ساختار هواگردهایی نظیر فاکس هاوند یا بک فایر بحساب آمده و بر خلاف اسلاف خود ، یک جت رزمی پنهانکار محسوب میشود ، توانایی حمل مهمات با حجم کوچکتر را در جایگاه های داخلی خود داشته و این باعث میشود تا بتواند یک گونه سبک تر و با اندازه کوچکتر از مهمات کینژال 600 کیلوگرمی که به شکل خاص برای جتهای نسل آینده طراحی شده را حمل نماید . واضح است که پیامدهای اضافه شدن این قابلیت به سوخو-57 ، غیر قابل کنترل خواهد بود ، چنانکه با مسلح شدن به این مهمات جدید ، جت روسی می تواند به اولین هواگرد نسل پنجم با قابلیت حمل موشکهای بالستیک تغییر کاربری یافته تبدیل گردد . از سویی دیگر، پیکربندی قابل انعطاف کینژال برای استفاده بر علیه اهداف زمین پایه و دریاپایه ، به احتمال فراوان موجب تولید این جت در تیراژ انبوه شده و طبیعتاً کاربرد آن را برای ایفای ماموریتهای ضربتی در کنار نقش اولیه برتری هوایی ، پررنگ خواهد کرد . از سویی دیگر ، قابلیت حمل کلاهکهای هسته ای توسط کینژال باعث میگردد تا این جت رزمی به شکل بالقوه ، وارد سازمان رزم یگانهای بمب افکن استراتژیک نیروی هوایی روسیه که در حال حاضر ، صرفا" به بمب افکن های Tu-22M ، Tu-160 و در نهایت افسانه جنگ سرد Tu-95 مسلح است ، شود که به شکل طبیعی ، انعطاف پذیری رزمی بیشتری را برای اجرای حملات هسته ای برای روسها فراهم خواهد آورد . تحلیلگران نیروی هوایی ایالات متحده براین باورند که در حال حاضر ، سوخو-57 ، بر خلاف همتای غربی اش اف-22 ، بدلیل استفاده از سامانه های رزمی و پروازی آنالوگ ، قادر به استفاده از مهمات هوا به سطح نیست و برای ایفای ماموریتهای غیر از برتری هوایی ، بشدت با محدودیت روبروست . از سویی دیگر ، جتهای سبک تری نظیر اف-35 در حال حاضر بیشتر برروی نقش ضربتی محدود ، متمرکز شده اند و قابلیت حمل مهمات هوا به زمین بشکل انبوه را ندارند ، ضمن اینکه علی الظاهر قادر به حمل مهمات دورایستای هسته ای نیز نیستند و بیشتر بر روی قابلیت حمل مهمات هدایت شونده تاکید دارند . در نتیجه ، اضافه شدن قابلیت حمل Kh-47M2 بر روی سوخو-57 بصورت بالقوه می تواند نیروی هوایی ایالات متحده را وادار کند تا توسعه نسل جدیدی از مهمات هسته ای سبک تر با قابلیت شلیک دورایستا را برای اف-35 در دستور کار خود قرار دهد ، گرچه بسیار بعید خواهد بود که تلاش آمریکایی ها روی نسخه فراصوت آن قرار گیرد . به اعتقاد ناظران نظامی ، مشخصات منتشر شده از رادار سوخو-57 و ویژگی پنهانکار بودن ذاتی این جت نسل 5 ، محصول جدید صنعت هوایی روسیه را به یک پیکربندی ایده آل برای ایفای سکوی شلیک موشکهای فراصوت در بردهای غیر قابل تصور ، تبدیل می نماید و این خود موجب کاهش احتمال کشف پرنده مهاجم توسط واحدهای دفاع هوایی دشمن را فراهم می آورد . اما آنچه که در این میان اهمیت دارد ، توانایی روسها در مینیاتوریزه کردن کینژال بدون صدمه به برد و سرعت آن است و اینکه آیا حمل موشک جدید می تواند مانورپذیری سوخو-57 را تحت تاثیر خود قرار دهد ؟!!! اما ، فرض بر تطبیق موفقیت آمیز این دو ، بطور قطع توان رزمی سوخو-57 و بالتبع آن ، نیروی هوایی روسیه دچار تغییرات بسیار زیادی می گردد . این مساله در کنارتحلیل های موجود مبنی بر احتمال دریافت این جتهای رزمی توسط نیروی دریایی روسیه و استقرار آن بر روی حامل های شناور ، میتواند به یک ابزار موثر برای تغییر جریان بازی در نبردهای هوایی و ضد شناور در فواصل زیاد تبدیل شود ، گرچه این مشکل نیز قابل تبیین است که احتمالا" این موشک تا سال 2030 وارد خدمت عملیاتی نخواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
-
1 پسندیده شدهسزار در عراق بعد از حضور چند ماه توپ های خودکششی M109A6 ارتش آمریکا برای پشتیبانی از نیروهای ارتش عراق و مقابله با داعش اکنون تصاویری از حضور توپ های خودکششی Caesar ارتش فرانسه برای پشتیبانی از نیروهای ارتش عراق منتشر شده است. توپ های خودکششی M109A6 ارتش آمریکا در عراق حضور نیروهای فرانسوی و توپ های خودکششی سزار در شهر القياره در جنوب شهر موصل برای آشنایی با توپ خودکششی سزار http://www.military.ir/forums/topic/4376-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D9%88%D9%BE-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%D8%B4%DB%8C-155mm-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-caeser-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87/
-
1 پسندیده شدهخیلی ممنونم از توضیحات علمی و بسیار مفید شما. به روشن شدن و درک بهتر قضیه خیلی کمک کرد.
-
1 پسندیده شدهخواهش میکنم شما لطف دارید. کاملا درسته استانداردهای نظامی در دنیا معمولا OVER در نظر گرفته میشن که منطقی و عقلانی هم هست . به دلیل شرایط غیر قابل پیش بینی که میتونن در سرنوشت عملکرد نقش حیاتی و حساسی داشته باشند. چند وقت پیش یکی از دوستان یک سلسله جداول و آمارهایی رو به من نشون داد ( که خودش میگفت یه زمانی کمی تا قسمتی طبقه بندی داشته و نسخه پرینت بود و ازش فایل یا تصویر ندارم ، وگرنه حتما میذاشتم ) که استاندارد ها و شاخص های مقاومت مواد و ضریب تحمل خمش و تنش و کرنش و از همه مهمتر فتیگ یا همون خستگی رو توی سازه های هوا-فضایی ، در کشورهای مختلف جهان با همدیگه مقایسه کرده بود. باورتون نمیشه ، استانداردهای مربوط به آمریکا به شکل غیر قابل درکی ، خیلی بالا تر و سخت گیرانه تر از حد اپتیمم بودن. توی اروپا معقول بود و مال روسیه و چین از اون ور پشت بام افتاده بود . که من با خودم گفتم بابا اینا عجب شانسی دارن که راکت ها و فضاپیماهاشون مثل بچه آدم دارن کارشون رو انجام میدن. حالا تو این مورد یعنی بمب SDB هم ، این مساله میتونه اتفاق افتاده باشه. ولی خداییش توی همون چند میلی ثانیه آغاز پرتاب که راکت داره از دهانه لانچر خارج میشه ، سرعت سرسام آوره و نیروی شتاب به نظر خیلی زیاد میاد. ولی مسلما به پای گلوله توپ نمیرسه.
-
-1 پسندیده شدهشما فرمودید سالیانه! در ضمن ظرفیت پذیرش دانشجوی خلبانی جنگنده در ایران بسیار کمتر از ۱۰۰ خلبان در سال است. درصد کمی از پذیرفته شدگان خلبانی در دانشگاه شهید ستاری در پایان دوره به عنوان خلبان جنگنده گزینش می شوند و بخش قابل توجهی مجبور می شوند به خلبانی ترابری، سوخترسانی، و بالگردی منتقل شوند. همچنین فراموش کردید ۷۰۰ را تقسیم بر ده کنید!