برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 5 تیر 1400 در همه مناطق
-
6 پسندیده شدهبسم الله الرّحمن الرّحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بخش سوم: با وجود توضیحات پیشین، هیچ کدام از مسلسلهای دستی که در نیروهای نظامی/امنیتی/شهربانی ایران در آن دوران بکار گرفته شده بودند نتوانستند معروفیت مسلسل یوزی (UZI) ساخت اسرائیل را به دست آورند. ایران موجودیت اسرائیل را در سال ۱۹۴۹ به رسمیت شناخت (اسفند ۱۳۲۸ بصورت دو فاکتو - مترجم) و به دنبال آن روابط اقتصادی و نظامی نزدیکی با این کشور برقرار نمود. در سالهای دهه ۱۹۶۰ میلادی، شاه برنامه گسترده ای را برای ایجاد تحول در نیروهای نظامی ایران آغاز نمود. به عنوان بخشی از این برنامه، سرلشکر طوفانیان که مسؤولیت خریدهای خارجی برای نیروهای نظامی ایران را بر عهده داشت به کمک سرهنگ نیمرودی که وابسته نظامی اسرائیل در ایران بود قراردادی را با صنایع جنگ افزاری اسرائیل (Israel Military Industry-IMI) برای خرید و تحویل مسلسل یوزی در سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۶ امضاء نمود (قرارداد دیگری نیز پس از جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ برای خرید حداقل ۶۰۰۰ قبضه دیگر مسلسل یوزی منعقد شد - مترجم): باوجود اینکه سری نخست یوزیهای تحویلی به ایران قنداق چوبی ثابت داشتند، بیشتر سریهای تحویلی دارای قنداق فلزی و تاشو بودند. مسلسلهای یوزی که از سوی ایران سفارش داده شده بودند علاوه بر حک شدن نشان IMI بر روی بدنه، دارای نشان شاهنشاهی، شماره سریال ساخت، و یگان بکارگیرنده به زبان فارسی نیز بودند. همچنین از نکات جالب توجه درباره یوزیهای تحویلی به ایران این بود که برخی دارای برگه ناظم آتش با توضیحات به زبان فارسی و برخی به زبان انگلیسی بودند: ایران همچنین به همراه خود مسلسل، ملحقات آنها شامل صدا خفه کن را نیز از اسرائیل خریداری نمود: همچنین یک ویژگی منحصر به فرد مسلسلهای یوزی سفارش ایران دارا بودن جایگاه نصب سرنیزه در آنها بود که به سفارش ایران برای استفاده در رژه های نظامی روی آنها پیش بینی شده بود: در طول چند سال، هزاران دستگاه مسلسل یوزی به ایران وارد و مورد استقبال یگانهای بکارگیرنده آن شامل نیروهای ویژه نیروی زمینی ارتش (نوهد)، تکاوران نیروی دریایی، نیروهای شهربانی و نیز ژاندارمی قرار گرفت. با ورود مسلسل یوزی به ایران، به جز شمار محدودی مسلسل M3، همه مسلسلهای دستی پیشین از رده خدمت در نیروهای نظامی/ امنیتی/ شهربانی خارج شدند. (همانگونه که در تصاویر و خبر زیر مشاهده می کنید، مسلسل یوزی همچنان در خدمت نیروهای نظامی و امنیتی کشورمان قرار دارد - مترجم): ادامه دارد …..
-
4 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بخش دوم در سالهای دهه ۱۹۵۰ میلادی و به ویژه پس از رویدادهای تابستان ۱۹۵۳ (اشاره به ماجراهای مصدق و شاه در مرداد ۱۳۳۲ - مترجم)، دو گونه مسلسل دستی جدید به خدمت نیروهای نظامی و انتظامی ایران درآمدند. گونه نخست مسلسلهای آلمانی MP40 غنیمتی با کالیبر ۱۹*۹ میلی متر و گونه دیگر مسلسل M3/M3A1 با کالیبر ۰/۴۵ (۱۱/۴ میلیمتری) مازاد ارتش ایالات متحده آمریکا بود. هر دو این مسلسلها از سوی دولت آمریکا در اختیار ارتش ایران قرار گرفتند: با توجه به محدود بودن شمار مسلسلهای تحویلی، اولویت نخست برای استفاده از آنها گارد شاهنشاهی ایران در نظر گرفته شد، ولی بر اساس تصاویر موجود تیپ ۵۵ ویژه نیروهای هوابرد ارتش شاهنشاهی هم از دارندگان این مسلسل ها بوده اند: (بر اساس تصاویر موجود در رسانه های آن زمان، مسلسل استفاده شده در ترور شاه در کاخ مرمر توسط سرباز وظیفه رضا شمس آبادی نیز همین مسلسل آمریکایی M3 بوده است - مترجم): مسلسل دستی دیگری که در این دوران به کشور وارد شد، مسلسل ۱۹*۹ میلیمتری فرانسوی MAT49 بود که بعدها در جریان ترور سرلشکر ضیاءالدّین فرسیو در سال ۱۹۷۰ (۱۸ فروردین ۱۳۵۰ - مترجم) نیز مورد استفاده قرار گرفت. مسلسل فرانسوی مورد استفاده در این ترور خود پیشتر در جریان حمله به یک پاسگاه شهربانی (کلانتری قلهک تهران - مترجم) به دست اعضای گروهک چریکهای فدایی خلق افتاده بود: ادامه دارد…
-
3 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ * بخش نخست در واژگان ایرانی، مسلسل دستی به جنگ افزاری کوچک اطلاق می شود که توانایی آتش رگباری دارد. در دوران پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی، ارتش و نیروهای انتظامی ایران از گونه های مختلفی از مسلسلهای دستی ساخت کشورهای بلوک غرب و شرق استفاده می کردند. برخی از این مسلسلها در داخل تولید و برخی نیز مستقیما” از خارج به کشور وارد شده بودند. در نوشتار پیش رو، نگاهی داریم به مسلسلهای دستی مورد استفاده در ایران در سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بر پایه دانسته های جناب یوسف ریاضی که بیشتر برپایه تصاویر موجود و دانسته های گردآوری شده از منابع مختلف تهیه و گردآوری شده است. بیشتر ایرانیان درباره استفاده کشورشان از مسلسلهای یوزی (UZI) و ام پی فایو (HK MP5) شنیده، دیده، و خوانده اند، ولی دانسته های کمتری درباره دیگر مسلسلهای دستی مورد استفاده در نیروهای نظامی، انتظامی، و امنیتی ایران در دسترس علاقمندان قرار داشته است. به احتمال بسیار زیاد، نخستین مسلسل دستی رسما” بکارگرفته شده توسط ارتش ایران مسلسل آلمانی MP28 ساخت شرکت برگمن (Bergmann) است که پیش از آغاز دومین جنگ جهانی توسط ایران از آلمان خریداری شدند. در ژانویه سال ۱۹۴۳، مقامات ایرانی و اتحاد جماهیر شوروی قراردادی را به امضاء رساندند که برپایه آن صنایع جنگ افزار سازی ایران مسلسل PPSh-41 با کالیبر ۲۵ * ۷/۶۲ میلی متری را برای نیروهای نظامی ایران تولید و همزمان بخشی از تولیدات خود را به اتحاد جماهیر شوروی صادر نماید. این مسلسل یکی از نخستین مسلسلهای تولید شده در ایران می باشد که البته خط تولید آن همزمان با پایان دومین جنگ جهانی متوقف شد. در این دوره کوتاه شمار نامشخصی از این مسلسل دستی در ایران تولید و در اختیار نیروهای نظامی ایران قرار گرفت. البته بر پایه شواهد موجود علاوه بر نیروهای نظامی، نیروی پلیس ایران (شهربانی) هم از این مسلسل استفاده می کرده است تا اینکه همگی در سالهای دهه ۱۹۵۰ با مسلسلهای دستی جدیدتر جایگزین شدند. در همین دوره زمانی، ایران همچنین به شمار محدودی مسلسل کالیبر ۰/۴۵ تامپسون M1 نیز دست یافته بود که در جنگ با جدایی خواهان فرقه پیشه وری (نبرد برای نجات آذربایجان) در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶ مورد استفاده قرار گرفت. در یک تصویر با ارزش تاریخی بالا، تیمور بختیار جوان که در سالهای بعد به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) رسید، با یک مسلسل دستی تامپسون M1 مشاهده می شود. ادامه دارد….
-
2 پسندیده شدهدرسته، با توجه به تغییراتی که در طالبان مشاهده میشه بهتره که شیعیان بی طرف مونده و مقابل طالبان نایستند دولت مرکزی افغانستان ، دولتی کاملا فاسد هست که سبب شده مردم محلی ازش دل ببرن و طالبان رو بپذیرن ایران هم باتوجه به مذاکرات قبلی اش با طالبان پیش بینی این امور رو انجام داده است و احتمالا به نیروهای خودش خواهد گفت با طالبان درگیر نشن و از طرف با طالبان برای عدم قتل عام مردم به توافق رسیده است احتمالا ما با بازگشت به دوران طالبان مواجه هستیم و توافق و همزیستی با طالبان برای ایران بسیار راحت تر است تا با دولت فعلی ولی ناراحتی داره برای مردم افغانستان که فساد چگونه مانع یک دولت یکپارچه برایشان شده است ولی نکته مهم ناامنی در شرق ایران و خراب شدن راه ابریشم است که ترکیه رو بسیار خوشحال خواهد کرد در این مورد ایران باید با پاکستان سر خطوط لوله و راه اهن به توافق برسه و نذاره ترکیه بیش از این یکتازی کنه
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهگشت های امنیتی/شناسایی در محیط های شهری در طول نبرد شهری نیاز است تا واحدهای شناسایی برای انجام ماموریت های شناسایی و گشت های زنی امنیتی وارد محیط شهری شوند. در این نوع گشت های به طور معمول بازرسی خانه به خانه انجام نمیشود. نکته مهم برای شروع گشت زنی ها در محیط شهری داشتن برنامه ریزی دقیق قبل از اجرای گشت است. فرمانده دسته با استفاده از نقشه ها، عکسبرداری هوایی و هرگونه اطلاعات شناخته شده باید موارد زیر را در برنامه ریزی خود در نظر بگیرد: 1- شناسایی مقدماتی مسیر 2-استخراج و درج مسیرها 3- مشخص کردن مسیر های مسدود شده 4- مشخص کردن مکان های احتمالی بمب ها وتله های انفجاری ، کمین و محل تک تیراندازها 5- تعیین مسیر های فرار 6- توانایی دفع جمعیت غیر نظامی 7-بهره مندی از رهبران یا افراد تأثیرگذار و کلیدی در منطقه 8- صحبت کردن و دریافت اطلاعات 9- ملاحظات تدارکاتی ( جابه جای مصدومین و بازداشت شدگان ، بازیابی خودروهای نظامی، تامین مجدد تدارکات و...) 10- داشتن ارتباطات در هنگام شناسایی چند بعدی ، نیروهای برای جمع اوری اطلاعات از اطلاعات انسانی (HUMINT) استفاده میکنند. اطلاعات انسانی به اطلاعاتی گفته میشود که با استفاده از تماس بین فردی جمع می شود. یک جمع کننده اطلاعات انسانی از فرماندهان میادین جنگ پشتیبانی می کند و مسئول عملیات جمع آوری اطلاعات از افراد بومی در منطقه است. حداقل، گشت ها در سطح جوخه (سه سرباز) سازماندهی می شوند. گشت های که به اندازه رسد (شش سرباز) سازماندهی میشوند ترجیحا برای اهداف امنیتی استفاده میشوند. یک گشت در اندازه رسد دارای تیم جمع آوری اطلاعات و هم یک تیم امنیتی است. فرماندهان گشت های پیاده باید ارتباطات خود را با خودروهای نظامی و مقر ها در کل مأموریت حفظ کنند. در دسته های شناسایی ، خودروهای نظامی باید آماده باشند تا در برابر هر موقعیتی که عنصر پیاده نظام با آن برخورد می کند ، واکنش نشان دهند. این گشت ها باید مناطقی با انبوه غیرنظامی که می توانند به سرعت علیه حضور سربازان خارجی به مخالفت بپردازند، عبور نکنند.. تیم های یک گشت باید امادگی لازم برای هماهنگی با سایر گشت ها و یا عناصر پشتیبانی در شرایط نامساعد یا خطرناک را داشته باشند. سربازان آمریکایی در حال جمع آوری اطلاعات انسانی (HUMINT) و ارتباط گیری با بومیان و افراد شاخص منطقه، در سوریه برای انجام عملیات شناسایی نمونه ای از ارایش گشت های امنیتی /شناسایی در سطح رسد با کمک خودروهای نظامی جهت پشتیبانی در این ارایش جهت جمع آوری اطلاعات انسانی یک سرباز زبان شناس نیز وجود دارد
-
2 پسندیده شدهعملیات بارریزی هوایی حرفه ای هرکولسهای نیروی هوایی ارتش در سوریه فوعه و کفریا - اردیبهشت 1397 https://www.aparat.com/v/TmRvl
-
1 پسندیده شدههمانطور که برادر ارجمند @alala فرمودند به نظر می رسد این تحولات حداقل از 2 سال پیش و جلسات پیاپی آمریکایی ها با طالبان و بدون حضور دولت افغانستان به شکل دقیق برنامه ریزی شده است . آزاد کردند چندین هزار جنگجوی طالبان که حتی وقتی دولت گاهاً مقاومت می کرد در آزاد سازی با دخالت مستقیم نماینده آمریکا اطمینان حاصل کردند که تا نفر آخر ایشان آزاد گردد ( دولت اعلام کرد که یک لیست 700-800 نفره از اینها به شکلی هست که شاکی خصوصی دارند و در تجاوز جنسی ، قتل ، دزدی و ... مشارکت دارند ولی متاسفانه با فشار آمریکا تمام آنها آزاد شدند ) از دشمن جز دشمنی نمی توان توقع داشت بهر حال . نیت آمریکا در افغانستان دهه ها ست عیان و آشکار است . ولی به نظر نمی رسد که ایران نیز بدون توجه در افغانستان فقط به نظاره نشسته باشد . سردار قآنی بهرحال در زمان فرماندهی سردار سلیمانی هماهنگ کننده شرق کشور بودند و آگاهی کاملی در حوزه افغانستان دارند . ایران نشان داده که بارها بازی به نظر باخته را به برد تبدیل کرده و یا حداقل اش این بوده که از شکست سنگین گریخته است و همچنین در جهت دهی تحولات جاری خاورمیانه به سمت دیدگاه های اصلی خود بارها تبهر نشان داده است . انشالله با دقت نظر به مشاوران دلسوز حوزه افغانستان و همچنین مشارکت جویی همپیمانان ایران در این کشور ( که محدود به نیروهای فاطمیون نخواهد بود ) بتوان این سیل ویران گر تحولات را هدایت کرد و در پشت دیواره یک سد از نعمت آن به نفع تمام مردم منطقه بهره مند شد . چه کسی فکرش را می کرد در سالیان گذشته که گروهی اندک بتوانند بازیگری شوند در جنوب لبنان که محاسبات چندین ابر قدرت و عضو ناتو را در هم بریزند و موجب رفع اشغال و مخصوصاً در حوزه نظامی موجب فشار به دشمنان تا دندان مسلح کشور ما شوند . آن روزگار و حتی هم اکنون این گونه نبود که تمام شیعیان جنوب لبنان هم رای و هم نظر باشند ( چه با خودشان و چه با ما ) و همین اتفاق هم مگر در یمن و فلسطین و غیره نیافتاد ؟ مجاهدان حوثی که قبایلی بودند عموماً در مرز شمالی چندین بار به شدت سرکوب شده و یا مجبور به همپیمانی با کسانی شده بودند که هیچ هم راستایی با دیدگاه های خودشان و ما نداشتند ولی صبر و تلاش و فداکاری و برکت ریخته شدن خون عده کثیری از مجاهدان باعث گردید تا تحولات به سمت دیگری چرخش نماید و به بیان دوست و دشمن حداقل از بعد نظامی این گروه ها دستی پر قدرت داشته باشند برای حفظ عزت خود و جامعه شان . در رابطه با پتانسیل برادران فاطمیون به نظر می رسد که اتفاقاً بعد از فروکش کردن نسبی درگیری ها در سوریه چنانچه برنامه و نقشه راه مشخصی نباشد منجر به عدم تحرک و سکون این لشگر پر استعداد خواهد شد . بر خلاف نیروهای لبنانی و فلسطینی و عراقی که همچنان باید در جبهه سوریه و عراق فعال بمانند این لشکر در آینده سوریه باید جابجا گردد و به جبهه های که اشتراکات بیشتری دارند منتقل شوند . چنانچه برای برادران فاطمیون نقشه راهی دیده نشود که بتوان ایشان را در تحولات کشور افغانستان مشارکت داد منجر به کاهش چشم انداز مثبت در آینده این استعداد عظیم خواهد شد . سردار قاآنی فردی کار آزموده هستند و این تحولات هم قطعاً میدانی سخت خواهد بود برای ایشان . انشالله خواهند توانست چون دیگر میدان ها باعث سربلندی و عزت امت اسلامی باشند . مورد دیگر که در این چند روزه پر رنگ شده " واژه بسیج مردمی " هست . لازم است که به مسئولین پر طمطراق افغانستان که از حضور یونیفرم پوشان چشم آبی سرمست غرور شده بودند یاد آور شد اگر شما این کاره بودید الان وضعتان این نبود ... ! تقلیدی کور کورانه ...! نا خودآگاه یاد روزهای آخر صدام می افتم که داشت در باتلاق خود ساخته اش فرو می رفت و چشم اندازی برای برتری نظامی نمی دید و با کلید واژه " بسیج مردمی " شروع به مسلح کردن عشایر بدون نقشه و برنامه مشخصی کرد که نه تنها سودی برایش نداشت بلکه ضمینه ساز درگیری های قومی و مذهبی هم در آینده این کشور شد . هرچند امیدی نیست که امثال اشرف غنی دست نشانده ( که هواپیمای شخصی و چمدان پولش آماده است ) بتوانند دردی از آلام مردم افغانستان بکاهند ولی بهر حال دعا می کنیم که به خاطر مصالح و آینده خود این مردم مظلوم بتواند تا دیر نشده یک همگرایی ملی ایجاد کرده و فارق از مشاوره های دوستان امریکایی اش دست دوستی به تمام اقوام و گروه های فعال در این کشور دهد و کشورش را از این باتلاق بی فرجام برون کشد . خدا خودش دست شر آمریکا را از سر مردم منطقه ( از شیعه و سنی و مسیحی و کلیمی و بودایی و... ) بردارد ... انشاالله
-
1 پسندیده شدهدخالت اردوغان در افغانستان جدی است. نه تنها به تمایل زیاده خواهانه خودش بلکه به عنوان مهره ناتو و البته در رقابت و تحدید ایران رون مرزهای خودش. برای اردوغان ( و البته حامیان پشت پردش که با شناخت خوب از شخصیتش کاملا نامحسوس تحریکش میکنند) کمرنگ کردن حضور ایران در سوریه با تحت فشار گذاشتنش در مرزهاش (شما و آذربایجان، جنوب و خلیج فارس، شرق و افغانستان و غرب و عراق و سوریه) یک بازی دو سر برد هست. تمرکز زدایی از حضور و نفوذ ایران در سوریه و عراق با نیاز فاطمیون به دفاع از کشور خودشون فقط یکی از اهداف هست. اردوغان در شمال سوریه خانواده مسلحین عمدتا تکفیری و قومی/قبیله ای را داره در شهرک های تازه تاسیس توسط خودش که تمام قوانین ترکیه بر اونها حاکم هست اسکان میده. تکفیری ها را امتداد داده به مرزهای شمال ایران و آذربایجان و حالا در افغانستان هم هم احتمالا باز انتقال تکفیریهای را خواهیم داشت و هم غرب دستانش را باز میزاره تا با تشکیل واحدهای قومی (ازبک) و تکمیلش با نیروهای با تجربه تکفیری در سوریه (ترکستانی ها و سلفی ها) یک وزنه سرطانی/تکفیری جدید ایجاد کنه. اردوغان با توجه به شخصیتش در حال حاضر بهترین ابزار غرب هست که دارند ازش برای گسترش غده سرطانی تکفیری ها و نژآدپرستهای قومی استفاده میکنند. در این میان همچنان باید مراقب بازی اشرف غنی در این پازل در هماهنگی با غرب و اردوغان بود. طالبان بخشیش از حضور و نفوذ خارجی ها دل خوشی ندارند. ایران باید هشومندانه از همه ظرفیت هاش استفاده کنه برای هوشیارسازی خود افغان ها نسبت به دخالت خارجی (خواه حتی خود ایران باشه خواه آمریکا و ترکیه ) بخشی از طالبان، بخشی از رهبران گروه های جهادی و فاطمیون و مردمان عادی میتونند در این برنامه هوشیارسازی قرار بگیرند برای دفاع از کشورشون. طبیعتا ایران نه مثل امریکا و نه ترکها دنبال قصد و غرضهای اشغالگرایانه اونها نیست. البته نباید فراموش کرد در تمام سال های اشغال عراق و افغانستان و ... مهمترین عملکرد دول اشغالگر تاسیس رسانه های پرتعداد و جذب کلی مزدور رسانه ای بوده که تا تونستند نفرت از همسایگان و خصوصا ایران را پمپاژ کردند به مردمان این کشورها که تاثیراتش را قبلا در کوچکترین اتفاقات و شایعات دیدیدم. الان هم مهمترین ابزارشون این مزدوران بومی است و رسانه های تحت هدایتشون برای عقیم گذاشتن اگاه سازی ها.
-
1 پسندیده شدهمهم : در افغانستان چه خبر است؟ پشت پرده چه توافقاتی صورت گرفته است؟ عبدالواحد ذکی می نویسد: چند روز پیش خبر سفر ناگهانی مارشال دوستم از وسط معرکه میدان نبرد شمال با هواپیمای ویژه ترکیه با هماهنگی سفیر به آنکارا مخابره شد. این خبر در میدان اجتماعی چندان جای پایی باز نکرد اما ذهن تحلیلگران مسائل استراتژیک را سخت مشغول کرده است. ژنرال دوستم به عنوان رهبر ازبک های افغانستان در تعامل مستقیم با ترکیه است و در دو وجه، حرکت ناهماهنگ سیاسی دو طرف بدون شک محال است. ترکیه در بازی بزرگ منطقه ای از دیر باز در ذهن استراتژیستهای پنتاگون آمریکا به عنوان مهره متعادل کننده غرب آسیا و نماینده بلوک سنی در تقابل با محور مقاومت در نظر گرفته شده است. این تئوری که در اواخر دوره اوباما مطرح شد با اذعان به شکست محور عربی و نفوذ بسیار قوی محور مقاومت به سرکردگی ایران در جهان عرب، راه مقابله را در تقویت یک رقیب دیرینه ایران که خاستگاه نیمه مذهبی سنی و رویای احیای امپراطوری دارد، یعنی ترکیه جستجو میکند و از دیگر سو با علم به اینکه نفوذ محور مقاومت در دنیای غیر عرب بسیار ضعیف است سعی در برجسته کردن نقش ترکیه در جهان اسلام میشود تا زمین بازی از نقطه قوت محور مقاومت در جهان عرب به نقاط ضعف آن در جهان غیر عرب تغییر کند. در پروژه مذاکرات و زوایای پنهان آن قبلا در تحلیل مفصلی به این نتیجه رسیدیم که در مثلث بازی قدرت، نهایتا برنامه جامع بر حاکمیت یک رژیم سلفی بر افغانستان استوار است که در حفظ موازنه قدرت منطقه ای در شرق ایران کمک کند و در راهبرد تقویت محور سنی یک میدان جاذبه جدید برای مبارزین مستأصل دنیای اهل سنت ایجاد کند و به تدریج با تقویت محور سنی میدان نزاع را از تقابل اسلام و صهیونیسم و اسلام و استکبار غربی به تقابل درونی محور شیعی و سنی برگرداند. لذا بازیهای حاشیه ای طالبان و ترکیه و آمریکا و دولت افغانستان نباید ما را فریب دهد و نقطه تمرکز بر ایستگاههای اساسی این شطرنج پیچیده باید باشد. آمریکا همچنان بر تقویت محور ترکیه و گسترش نفوذ معنوی و سیاسی ترکیه کمک میکند و ترکیه با ولع تمام این انرژیهای ارسالی را جذب و اعلام آمادگی میکند، دولت پشتونیست حاکم بر کابل به صورت حرفه ای و پیچیده شهرستانها و امکانات عظیم نظامی و دولتی را به طالبان واگذار میکند و طالبان با تظاهر به مدارا با شیعیان اما در مذاکره دوحه قطر هرگونه مسامحه در پذیرش قانون فعلی و رسمیت مذهب جعفری را رد کردند. و اما دوستم و ازبک تباران قبلا ثابت کرده اند از قواعد بازی باخبرند و در تقابل دو فرهنگ فارسی و افغان (پشتون) در داخل افغانستان به امتیازگیری حداکثری می اندیشند و حاضرند در بازی سیاسی زیر پای هم پیمانان را خالی کنند ولی مشکلی که تا کنون وجود داشته درک جزمی و تمامیت خواهی افغانهای (پشتونها) افغانستان بر تصاحب بدون تقسیم قدرت و سرکوب همه قومیتها بوده است اما دفاع سرسختانه دوستم در شمال و بسیج نیروها نشان داد در صورت اراده مقاومت این کار امکانپذیر نیست لذا به نظر می آید پشتونیستهای ناچار به همان ایده جایگزین تن داده باشند و روزهای آینده پس از بازگشت بی سر و صدای ژنرال از ترکیه باید منتظر دیدن فرکانسهای آن باشیم که احتمالا فتح در فاریاب و جوزجان و سکوت ژنرال و تمرکز سنگین طالبان بر مناطق شیعه نشین باشیم. برای هزاره ها و شیعیان بازی در این معادله قدرت، بازی مرگ و زندگی است چرا که امکان هیچ گونه سازشی وجود ندارد چه در حوزه فرهنگ زبانی که زبان پرقدرت فارسی چالشی عمیق و پایدار در برابر پشتونیزه کردن افغانستان بوده و هست و چه در حوزه مذهب که با پروژه منطقه ای تقویت محور سنی در تعارض است.
-
1 پسندیده شدهکاش مثل ترکیه که بخشی از سوریه را تحت کنترل خودش در آورد ایرانم استانهای مرزی و مناطق شیعه نشین را تحت حمایت جدی قرار بده
-
1 پسندیده شدهتوانایی یا اراده؟ با توجه به شرایط بینالمللی و آزاد شدن منابع مابع مالی و رفع 1000 تحریم و همچنین وجود فاطمیون و قدرت پهپادیمون امکان عملی وجود داره و بین المللی هم کسی چیزی نمیگه ولی شک دارم اراده ای برای بازگرداندن سرزمینهای از دست رفته وجود داشته باشه
-
1 پسندیده شدهمهم نيست مهم نحوه پرداختن به خبر هست اون زمان اينطوري القا ميشد كه احمدي نژاد جز حمله كنندگان بوده الان به عنوان تروريست شناخته ميشه و ... در كنار اون اينطور القا ميشد كه مردم با حمله سفارت مخالف بودند و هزينه ميدن و ايشون سبب فشار به مردم هست و ... يك مجموعه استدلال ها با هم تركيب شده و طرف رو ميكوبن در اين شرايط هر حركتي به ضرر طرف تمام ميشه در اين شرايط پشتوانه و كارهاي قبلي سبب ميشن تيغ رسانه دشمن ببره يا بشكنه براي مثال چقدر خصوص سفارت امريكا كار كرديم تقريبا هيچ و خب اونها با اين اقدامات كار رو به جايي رسوندن كه خواستار عذر خواهي به خاطر لانه جاسوسي شون شدن
-
1 پسندیده شدهعملیات روانی: گرفتن انرژی در ابتدای مسیر وقتی با یک شطرنج باز حرفه ای بازی میکنید همیشه باید مراقب تله های دو سرباخت باشید چرا که شما را با یک حرکت بین انتخاب بد و بدتر روبرو می کند و گریزی از تلفات و هزینه نخواهد بود تنها راه مبارزه با این وضعیت تنها و تنها شناخت و پیشگیری قبل از چنین حرکاتی است. برای مثال با حرکت اسب سیاه، شاه کیش می شود و وزیر سفید هم در خطر قرار می گیرد سفید راهی جز حرکت دادن شاه نداشته و عملا وزیر را از دست خواهد داد و با گرفتن انرژی حریف شروع سلسله حملات از سمت سیاه رقم خواهد خورد در بازی سیاست هم عملیات روانی، یک ابزار ارزان و برنده است که همچون ویروس انرژی یک فیل را می تواند بگیرد و زمین بزند با مقایسه هجمه رسانه ای کنونی علیه رئیس جمهور جدید ، آقای رئیسی نگاه اول به سمت اشکالات گفتاری می رود ولی ذهن مقایسه گر از خود سوالی را می پرسد که ساده ولی نکته دار است مگر حسن روحانی از این اشتباهات نداشت؟ پس چرا بلد نشد؟ مشابه این حملات آشنا نیست؟ کجا رخ داد؟ سال 84 برای احمدی نژاد هم چنین موردی رخ داد بله در ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد هجمه رسانه ای بر سر احمدی نژاد رخ داد - حضور در اشغال سفارت امریکا ( اگرچه مدارک نشان داد او در اشغال سفارت نبوده است ولی همین خبر و هجمه کلی برای او دردسر ساز شد) - نحوه حرف زدن او - حرکات دست و بدن اون همه این حرف ها باعث گرفتن انرژی و امید در ابتدای کار شد از یک سمت جواب دولت باعث تقویت این حرف ها می شد و از سوی دیگر جواب ندادن هم مهر تاییدی بر این حرف ها بود یک بازی دو سر باخت و کثیف و حالا تکرار این بازی برای رئیسی، با هدف گرفتن انرژی و امید در شروع کار اونها ضربه رو برای بار دوم موفق شدن بزنن ولی راهکارش نشان دادن این حیله و تکراری بودنش هست تا ذهن مخاطب این حقه را درک کرده و نسبت به آن مقاوم و قوی شود موارد هم مشابه روش قبل است - ارتباط با یک اتفاق در گذشته ---------- اعدام های سال 67 و همه حوادث قضایی ایران - تمسخر نحوه حرف زدن ----------- تمرکز شدید روی تپق ها و اشتباه هات - تلاش برای نشان دادن ناتوانی ---------- به زودی خواهیم دید موارد گفته شده فارغ از نقدهای درست و وارد است چرا که در نقد هدف اصلاح امور و درست کردن روند است و در تخریب هدف مچ گیری و مسخره کردن است
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. «جنگ ناشناخته حزب الله در بوسنی» (بخش پایانی) فرمانده شهید علی أحمد فیاض ملقب به علاء البوسنة ؛ فرمانده نیروهای حزب الله در بوسنی چندی قبل روزنامه الاخبار لبنان، با انتشار گزارشی به قلم علی یحیی، به بررسی نقش جمهوری اسلامی ایران و حلقه های منطقهای آن بخصوص حزبالله لبنان در جنگ بوسنی پرداخت. گزارش "الاخبار” تحت عنوان ” اطلاعاتی درباره جنگ ناشناخته حزبالله در بوسنی” منتشر شده است اما بر خلاف این عنوان، بیش از آنکه به عملکرد نیروهای حزبالله بپردازد، بر عملکرد ایران و سپاه پاسداران تمرکز دارد. با این حال به نظر میرسد عنوان گزارش متناسب با بحران فعلی لبنان و تحت تأثیر فشارهایی که از سوی کشورهای عربی خلیجفارس، حزبالله را نشانه رفته، انتخاب شده است. آنچه در پی میآید برگردان کامل گزارش "الاخبار” است: راه های انتقال تسلیحات ورود سیلآسای اسلحه، بارزترین نقش را در معادلات میدان نبرد داشت. این سلاح گاهی از طریق کرواسی وارد و گاهی با استفاده از روشهای ابتکاری در بدنه هواپیماهای مسافربری جاسازی میشد. روند انتقال سلاح حتی پس از اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز فرودگاه زاگرب نیز ادامه یافت هر چند بهصورت طبیعی، مسیر آن آسان نبود و از جمله به کشف کامیونهای حامل سلاح میانجامید که یک مسئول سازمان ملل در گفتوگو با "آبزرور” در تاریخ 1992/10/8 به آن اشاره کرده است. سومین راه قاچاق (سلاح) که از پیچیدگی بیشتری برخوردار بود، گذر از ایتالیا و آلبانی بود که گرفتار منافع برخی گروههای محلی میشد. (منظورش همکاری با مافیای ایتالیا هست؟؟) پارهای اسناد نیز گویای تلاش ایران برای وارد کردن سلاح از مسیر دریایی است. کریستوفر کوکس در مقالهای تحت عنوان "گسترش نفوذ ایران در بوسنی” (1996/4/26) از کاروانهایی سخن میگوید که هشت بار در هر ماه هزاران تن سلاح و مهمات به بوسنی آوردند. سلاحهایی که یا منشأ ایرانی داشتند و یا با حمایت ایران خریداری و به مقصد بوسنی حمل میشدند و یکسوم کل تسلیحاتی که وارد آن کشور شد را در بر میگرفتند. به عنوان مثال carl savich روزنامهنگار صرب میگوید، تنها در فاصله می ۱۹۹۴ تا ژانویه ۱۹۹۶ سلاح و مهماتی که ایران برای بوسنی ارسال کرده، افزون بر پنج هزار تن بوده است. دگرگونی معامله درحالیکه ائتلاف بینالمللی به دلیل ناهماهنگی برنامه دولتها (خصوصاً دولتهای اروپایی) تأثیر میدانی ضعیفی داشت و تصمیمگیری برای دخالت نظامی با بنبست مواجه بود (همچنان که حملات هوایی نیز تنها پس از کشتار سربرنیتسا آغاز شد)، گستردگی حمایتهای ایران، وقایع میدانی را متحول میکرد تا آنجا که نیروهای بوسنیایی از مرحله عقبنشینی از سرزمینهای خود به مرحله پیشروی و آزادسازی برخی سرزمینهای از دست رفته رسیدند (هفتاد درصد خاک بوسنی تحت تصرف صربها قرار داشت) و برآوردها نشان میداد ظرف چند روز قادر به آزادسازی بانیالوکا مرکز ایالت جمهوری صرب خواهند بود. بگوویچ نیز از این احساس قدرت در آن دوره در جنگ روانی بهره میبرد. او ابتدا مراتب قدردانی خود و مسلمانان بوسنی را از "آیتالله خامنهای، هاشمی رفسنجانی (رییس جمهوری وقت) ، ملت و حکومت ایران به عنوان کسانی که بیشترین حمایت از کشور و مردمش در برابر کشتار صربها داشتند” را اعلام کرد؛ سپس در سخنانی بیسابقه گفت که "اگر حالت کنونی برای ملت بوسنی تداوم یابد علیرغم میل واقعیمان ناچار به استفاده از گازهای شیمیایی برای دفاع از خود و متوقف کردن جنایات صربها خواهیم بود.” برخورد و رویارویی دشمنان گزارشهایی که از دلایل جدی درباره عمق تأثیر ایران در بوسنی به واشنگتن میرسید، بهطور فزاینده افزایش یافت. در گزارش یکی از کمیتههای مجلس نمایندگان آمده است ” نقش خطرناکی که عناصر ایرانی بازی میکنند، جای پای محکمی در اروپا یافته که به منزله خطری استراتژیک برای منافع آمریکا است. این خطر به پشتوانه گسترش روابط نزدیک ایران با سران و نسل کنونی رهبران بوسنی به وجود آمده است. دستگاههای ایرانی نظیر سرویس اطلاعاتی این کشور نیز که مدیریت مناطق خشکی را در دست دارند از طریق توسعه شبکههای مختلف ساختار کاملی یافتهاند.” رابرت بایر، یکی از نیروهای "سیا” در سارایوو میگوید، حکومت بوسنی در خلال جنگ، بر سر دوراهی ” انتخاب سی آی ای یا انتخاب ایرانیها قرار داشت در حالی که میرفت تا آنها ایرانیها را انتخاب کنند. در پرتو اطلاعات تازهای که به آمریکاییها میرسید، سی آی ای در سال ۱۹۹۵ مدیر جدیدی را به سارایوو اعزام کرد. اما او در آنجا با توطئه دوستانش برای سو قصد مواجه شد. نیروهای امنیتی بوسنیاییها در راستای اهداف نیروهای ایران نقشه ترور او را کشیده بودند.” جو بایدن در جوانی در بوسنی این البته تنها برخورد طرفین نبود و نفوذ ایران در بوسنی حس رقابت آمریکاییها و وحشت اروپاییها را برانگیخت: در هجدهم اکتبر ۱۹۹۲، یک مسئول سازمان ملل متحد با نگارش مقالهای در نشریه بریتانیایی آبزرور اعلام کرد که یکی از محمولههای ارسالی سلاح کشف و ضبط شده است. در یازدهم نوامبر ۱۹۹۲، یک هواپیمای ایرانی در فرودگاه زاگرب مورد بازرسی از پیش اعلام نشده قرار گرفت و طی این بازرسی مقدار زیادی اسلحه که به مقصد بوسنی حمل شده بود کشف شد. در پانزدهم فوریه ۱۹۹۶، کماندوهای فرانسوی به کلبهای دورافتاده در بوسنی یورش بردند که طی آن مشخص شد آنجا مرکزی برای آموزش تیراندازی بوده و حاوی مقدار زیادی اسلحه دوربیندار، راکت انداز و همچنین مواد منفجرهای است که در اسباببازی کودکان جاسازی شده است. در فوریه ۱۹۹۲ سه ایرانی به دست نیروهای فرانسوی که توسط ناتو فرستاده شده بودند، بازداشت شدند. این حوادث مدام بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ تکرار شد که میتوان از میان آنها به توقیف یک کشتی ایرانی پر از سلاح توسط ترکیه اشاره کرد که به مقصد سارایوو در حرکت بود. قرارداد صلح دیتون و تبعات آن بسیاری از ابتکار عملهایی که به عنوان راهحل پایان جنگ ارائه میشد، مانند طرح صلح لرد ونس اوئن به شکست انجامید و تنها طرح صلح دیتون بود که به موفقیت رسید. طرح صلح دیتون با وجود پیشرویهای میدانی بوسنیاییها و در اثر فشار آمریکا پذیرفته شد. همانطور که بعدها مشخص شد اولویت آمریکا خشکاندن سرچشمههای نفوذ ایران بود که توسط وفادارانش توانسته بود در تعدادی از نهادها و سازمانهای بوسنی ریشه بدواند. از جمله این وفاداران، میتوان به حسن چنگیچ، معاون وزیر دفاع، باقر علی اسپاهیچ رییس سابق سازمان اطلاعات بوسنی و دو نفر از دستیاران ارشد او که در همکاری با نیروهای امنیتی ایران اقدام به برپایی پایگاههای نظامی کردند اشاره کرد. (همان پایگاههایی که کوماندوهای فرانسوی به آنها یورش بردند.) جیمز رایسن (روزنامهنگار) میگوید، "شخص بگوویچ نیز از ایران پول دریافت میکرد که تنها در یکقلم معادل پانصد هزار دلار بود.” رژه جنگجویان مسلمان غیر بوسنیائی بعد از خاتمه جنگ عمق همپیمانی دو طرف آنجا آشکار شد که سفیر ایران در بوسنی تنها دیپلمات خارجی بود که در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۶ عزت بگوویچ را در کمپین انتخاباتیاش همراهی میکرد. آمریکاییها در سطوح مختلفی کوشیدند از تأثیر ایران کاسته و سیطره خود را افزایش دهند. آنها در راستای برطرف کردن نیازهای بوسنیاییها از قبیل تسلیحات و ایجاد مراکز آموزشی اقدام کردند. در نهایت نیز به موفقیتهای نسبی دست یافتند از جمله موفق به برکناری حسن چنگیچ معاون وزیر دفاع و باقر علی اسپاهیچ رییس سابق سازمان اطلاعات بوسنی شده و تا جای ممکن نقش و سهم ایران در بازسازی بوسنی را محدود کردند. هدف ایران برای استقلال کامل بوسنی و جلوگیری از تبدیل شدن آن به پایگاهی برای ناتو به موفقیت کامل نرسید. اما با وجود تضعیف برخی جنبههای روابط دو طرف، حمایتهای گوناگون ایران از بوسنی استمرار یافت. حمایتهایی که میتواند جنبه اقتصادی یا نظامی داشته باشد. افزون بر این میتوان به حمایت ایران از خانواده شهدا و مجروحان بوسنی اشاره کرد که هنوز هم مراسم بزرگداشت آنان در تهران برگزار میشود. ایرانیها مراتب نارضایتی خود از روند تحولات را اعلام میکردند چنانکه هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است: "جمهوری اسلامی ایران امیدوار بود بعد از جنگ، در بوسنی حضوری فعال و سازنده برای کمک به مردم این کشور داشته باشد ولی دخالت دشمنان سطح روابط و همکاریهای دو کشور را تنزل داد”. بگوویچ اما در یک کنفرانس مطبوعاتی در مرکز پایتخت ویران شدهاش موضعی اتخاذ کرد که بار دیگر ایران را در جایگاه برتر نشاند. او با دست خود به نماینده جمهوری اسلامی که در کنارش ایستاده بود، اشاره کرد ؛ به علی اکبر ولایتی که روزی وزیر امور خارجه ایران بود و سیام نوامبر ۱۹۹۵ خود را به سارایوو رسانده بود. او به ولایتی اشاره کرد تا بگوید ” اگر این مرد (منظور جمهوری اسلامی است) نبود امروز کشور من روی نقشه وجود نداشت”. سخنان بگوویچ بیانگر نظر افکار عمومی نیز بود همچنان که یک نظرسنجی که در پایان جنگ انجام شد مشخص کرد که ۸۶ درصد از بوسنیاییها، نگرش مثبتی به جمهوری اسلامی ایران دارند. در طول جنگ بوسنی و هرزگوین که تا خاتمه آن در سال ۱۹۹۵، بین ۹۷ تا ۱۱۰ هزار قربانی برجای گذاشت، صدها تن از نیروهای ایرانی و کادرهای حزبالله لبنان به شهادت رسیده و یا در راه جلوگیری از تبدیل بوسنی به فلسطینی دیگر اسیر شدند. سردار شهید رسول حیدری یکی از آنان است که بنای یادبود او در کنار همرزم بوسنیاییاش محمد آودیچ بنا شده تا عمق پیوستگی آرمانی که هر دو برایش جنگیده و کشته شدند را نشان دهد. بنای یادبود شهید حیدری در کشور بوسنی ... پایان ============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهپرنده آتشین جایگزین شاهین های لاهور آیا جنگنده های جی-10سی جایگزین جتهای اف-16 اسکادران های نخبه نیروی هوایی پاکستان خواهد شد ؟ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی پاکستان نزدیک به یک دهه است که در قالب برنامه ای مشترک با چین ، بخشی از ناوگان جتهای رزمی خود را با بخدمت گرفتن جتهای JF-17 بروزسانی نموده و این تجدید قوا یا از طریق خرید مستقیم این جنگنده ها از کشور سازنده یا مونتاژ قطعات ارسال شده از شرکت چینی صورت گرفته است . اما تا قبل از ورود JF-17 به سازمان رزمی ارتش پاکستان ، نیروی هوایی این کشور با در اختیار داشتن تعداد قابل توجهی از جتهای سبک نسل سوم نظیر میراژ-3 ، میراژ-5 ، جی-7 و کیو-5 توان هوایی خود را تشکیل داده بود و بعدها با اضافه شدن یک اسکادران از جتهای کمی سنگینتر نسل چهارم F-16A/B تا حدودی ضعف خود را در برابر نیروی هوایی هند جبران نمود . راست ( میراژ - سه و پنج ) چپ :کیو-5 فانتان نیروی هوایی ارتش پاکستان با این حال ورود JF-17 نسل چهارمی به نیروی هوایی ارتش پاکستان اجازه داد تا بتدریج فناوری پیشرفته تری را جایگزین نمونه های متعلق به دهه هشتاد میلادی نماید ، اما اگر چه این نمونه چینی – پاکستانی از بسیاری جهات از جنگنده آمریکایی پیشرفته تر بشمار می آید ، اما بدلیل قابلیتهای رزمی محدودتر نسبت به اف-16 انتظار نمی رود که با ورود تعداد بیشتری از این جنگنده ها ، ناوگان فالکن های پاکستانی از رده عملیاتی کنار گذاشته شوند . تصویر گرافیکی منتسب به پروژه AZM اما آن چه که کاملا واضح به نظر می رسد ، ناوگان اف-16 نیروی هوایی پاکستان بتدریج در حال پیرترشدن است و با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از این هواگردها در دهه هشتاد میلادی تحویل شده اند ، فرماندهان این نیرو می بایست از هم اکنون به فکر جایگزینی این نمونه ها باشند . درواقع نسخه های موجود در پاکستان هم اکنون در بسیاری از کشورها بازنشسته شده اند و تنها تایوان و ونوزئلا به دلیل عدم توانایی در جایگزینی به استفاده از آنها ادامه می دهند . جنگنده های اف-16 تحویلی به نیروی هوایی پاکستان ( براساس بلاک تولیدی و سال تحویل ) ارتش پاکستان پس از نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و اسراییل ، سومین کشور کاربر اف-16 در جهان است و با تغییر تهدیدات بالاجبار توانمندی های جدیدی شامل قابلیت حمل و شلیک موشکهای هوابه هوای AIM-120C را بدانها اضافه نمود . اما عوامل متعددی نظیر خستگی شدید سازه که بطور خودکار موجبات افزایش هزینه های عملیاتی را فراهم می آورد باعث شد تا کارشناسان نظامی پاکستانی به این نتیجه رسند که می بایست نمونه جدیدی را جایگزین این جتهای قدیمی نمایند که احتمالا یک جنگنده سبک یا میان وزن خواهد بود که قابلیتهای افزون تری را نسبت به JF-17 خواهد داشت . جدول مقایسه قابلیتهای فامد (BVR) جی-10 و اف-16 اما هنگامی که قرارباشد این تصمیم اجرایی شود ، به احتمال بسیار زیاد ، نمونه انتخابی یک هواگرد غیرآمریکایی خواهد بود چرا که بعید به نظر می رسد که ایالات متحده قصد داشته باشد تا یک هواگرد پیشرفته تر نظیر نسخه های ارتقاء یافته هورنت یا اف-35 را به پاکستان تحویل دهد . در این میان ، گزارشهایی در دست است که نشان می دهد پاکستان مشغول بررسی جنگنده های میگ-35 روسی است ،اما با توجه به روابط دفاعی نزدیک هند و روسیه و همچنین وجود جتهای MIG-29UPG در نیروی هوایی هند که قابلیتهای کمتری نسبت به میگ-35 را داراست بعید خواهد بود که چنین معامله ای به سرانجام برسد . از این رو ، آنچه که محتمل به نظر می رسد ، پاکستان درصدد است تا قبل از به ثمر رسیدن پروژه جنگنده نسل پنجم AZM یک جنگنده جدید که احتمالا جی-10سی خواهد بود را خریداری نماید . پیش ازاین ، چینی ها برای یکسری تستهای میدانی ، جی-10سی را در پاکستان مستقر نموده اند و گزارش هایی در دست است که نشان می دهد ارتش پاکستان تحت تاثیر قابلیتهای این جنگنده قرار گرفته است . جت رزمی جی-10سی که از سال 2018 وادر خدمت نیروی هوایی چین شد ، به مانند اف-16 یک جنگنده تک موتوره سبک وزن بشمار می رود و بدلیل اینکه چند دهه پس از اف-16 معرفی گردید ، به تقریب در اکثر پارامترها نظیر سرعت ، سطح مقطع راداری کو.چکتر و قدرت مانورپذیری بیشتر از طراحی پیشرفته تری برخوردار است و بدلیل اضافه شدن سامانه تغییر بُردار رانش قابلیت اجرای مانورهایی را دارد که غیر از اف-22 جنگنده دیگری در دنیای غرب قادر به انجام آن نیست . مضاف براین ، جی-10سی با مجهز شدن به یک رادار AESA و قابلیت حمل موشکهای جدیدتر PL-10و PL-15 می تواند پتانسیل رزمی بهتری را در اختیار نیروی هوایی پاکستان قرار دهد . علاوه براین ، جی-10سی بدلیل هزینه پرواز پایین تر نسبت به اف-16 های قدیمی ، میتواند نیروی هوایی پاکستان را در خرید تعداد بیشتری از این جنگنده یاری نماید . مقایسه هزینه هر ساعت پرواز اف-16 و جی-10 مضاف براین ، دسترسی نیروی هوایی پاکستان به موشکهای کروز YJ-91 باعث می شود تا درصد توان آفندی این نیرو افزایش پیدا نماید .برخی ناظران نظامی براین باورند که جی-10سی قابلیت مانورپذیری بیشتری را نسبت به جتهای سنگین تر خانواده فلانکر در اختیار دارد و با مجهز شدن نیروی هوایی پاکستان به این جت رزمی ، حریف قدرتمندی در برابر جتهای SU-30MKI نیروی هوایی هندبوجود خواهد آمد. سوخو-30 ام کا آی - نیروی هوایی ارتش هند پی نوشت : 1-بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. «جنگ ناشناخته حزب الله در بوسنی» (بخش نخست) فرمانده شهید علی أحمد فیاض ملقب به علاء البوسنة ؛ فرمانده نیروهای حزب الله در بوسنی چندی قبل روزنامه الاخبار لبنان، با انتشار گزارشی به قلم علی یحیی، به بررسی نقش جمهوری اسلامی ایران و حلقه های منطقهای آن بخصوص حزبالله لبنان در جنگ بوسنی پرداخت. گزارش "الاخبار” تحت عنوان ” اطلاعاتی درباره جنگ ناشناخته حزبالله در بوسنی” منتشر شده است اما بر خلاف این عنوان، بیش از آنکه به عملکرد نیروهای حزبالله بپردازد، بر عملکرد ایران و سپاه پاسداران تمرکز دارد. با این حال به نظر میرسد عنوان گزارش متناسب با بحران فعلی لبنان و تحت تأثیر فشارهایی که از سوی کشورهای عربی خلیجفارس، حزبالله را نشانه رفته، انتخاب شده است. همچنان که سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان در پاسخ به تبلیغات سنگینی که میکوشد مقاومت در لبنان را به دشمنی با منافع مسلمانان اهل سنت در لبنان، سوریه و دیگر کشورهای منطقه متهم کند، چند بار یادآور شده که نیروهای تحت امرش سالها پیش از این که وارد نبرد در سوریه شوند، برای دفاع از مسلمانان اهل سنت بوسنی به آن کشور رفته و جنگیدهاند. نصرالله البته پیش از این و در سال ۲۰۱۳ میلادی (چنانکه در مقدمه گزارش نیز بدان اشاره رفته است) برای اولین بار مشارکت نیروهای حزبالله در جنگ بوسنی را تأیید کرده بود. اگر چه در سالهای گذشته، هم در رسانههای غربی و هم رسانههای فارسی زبان به حضور ایران در جنگ بوسنی پرداخته شده اما گزارش روزنامه الاخبار نخستین گزارش یک رسانه عربی است که با جزییات قابل توجه به بررسی نقش ایران در این جنگ پرداخته و به همین دلیل بازتاب وسیعی نیز یافته است. این گزارش البته با اتکا به منابع غالباً غربی، به بیان برخی نکات مناقشه برانگیز نیز پرداخته که درجای خود قابل بررسی و تدقیق است. آنچه در پی میآید برگردان کامل گزارش "الاخبار” است: اطلاعاتی درباره جنگ ناشناخته حزبالله در بوسنی "ای برادران! ما با بهترین مردانمان به بوسنی و هرزگوین رفتیم. آنجا پادگان نظامی در اختیار داشتیم … احتمالاً برای اولین بار است که در این باره و با این صراحت سخن میگوییم، جنگیدیم و شهدایی را تقدیم کردیم. برای دفاع از چه کسی؟ از مسلمانان اهل سنت در بوسنی” (بخشی از سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان در بیست و پنجم می ۲۰۱۳ میلادی) اعلام صادره از سوی حزبالله واضح بود، اگرچه معنای آن بعدتر مشخص شد: "جایی که باید باشیم خواهیم بود” یعنی پیش از آنکه بالای منبر بروم در میدان عمل حضور دارم، اقدام عملی او از کلامش پیشی میگیرد. حزب الله قبل از سوریه، عراق و یمن، در سارایوو و فلسطین حضور داشته است. هیچ حد و مرزی برای حضورش متصور نیست. ژنرال کانادایی، لوییس مکنزی، اولین فرمانده نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در بوسنی، از جمله کسانی بود که از فعالیتهای حزبالله و در پس آن سپاه پاسداران ایران ابراز ناخرسندی کرده بود و در جلسه سازمان ملل متحد درباره توسعه حضور این سازمان در جنوب لبنان در فاصلهای نهچندان دور از جنگ ژوئیه، نسبت به تکرار برخی از این سیاستها و روشهای احتمالی ابراز نگرانی کرده بود. اما داستان از چه قرار است؟ آرایش نظامی در سارایوو مانیفست نیروهای مسلح ایران در تاریخ 1992/11/5 ، همانطور که قابل انتظار بود، صادر شد: اعلام آمادگی کامل برای کمک به بوسنی و پیوستن به بوسنیاییها در جنگ با صربها. این تصمیم در پی شکست تلاشهای بینالمللی برای مهار بحران و توقف کشتار اتخاذ شد. دو هفته پیش از آن، تهران یادداشت اولیهای را توسط دکتر صباح زنگنه، نماینده ایران در سازمان کنفرانس اسلامی تقدیم کرد که در آن خواستار لغو تحریم تسلیحاتی شده بود. کمتر از یک هفته بعد از آن نیز تحرکات دیپلماتیک ایران برای شکستن حصار بوسنی توسط وزیر خارجه وقت این کشور در حالی آغاز شد که ناتو ایران را از ورود به این جنگ منع میکرد. همپیمانان ایالاتمتحده مانند عربستان سعودی و ترکیه، بهمنظور مسدود کردن راه ورود ایران تلاش کردند به جرگه حامیان بوسنی بپیوندند اما گارد منفی علی عزت بگوویچ رییس جمهوری بوسنی در مقابل میراث داران اتاتورک از یکسو و مدل حاکمیتی عربستان سعودی از سوی دیگر باعث "گرایش بیش از پیش حکومت بوسنی به ایران” شد. علی عزت بگوویچ در سفر به ایران و دیدار با رهبر انقلاب بگوویچ در حالی که او و حزب تحت رهبریاش (حزب اقدام دموکراتیک) از اولین کسانی بودند که تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران به عنوان دومین انشعاب ایدئولوژیک پس از اخوان المسلمین قرار داشتند، در سال ۱۹۹۲ سفری به تهران ترتیب داد. او پیش از این نیز در سال ۱۹۸۲ فرستادگانی را برای شرکت در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به این کشور گسیل داشته بود که باعث دومین دستگیری و به زندان افتادنش در زمان ریاست جمهوری ژوزف تیتو شد. تیتو فردی بود که مرگش سرآغاز فروپاشی یوگوسلاوی بود. یوسیپ بروز تیتو رئیسجمهور کروات یوگسلاوی و رهبر اتحادیه کمونیستی این کشور بود که با وجود کمونیست بودن از شوروی مستقل ماند و بعدها کشور خود را به عضویت جنبش عدم تعهد درآورد. در زمان حکومت وی، علی عزت بگوویچ به خاطر نگارش کتاب "بیانیه اسلامی” و نیز به دلیل برخی تحرکات از جمله به اتهام ارتباط با حکومت اسلامی ایران به چهارده سال زندان محکوم شد. با این حال پنج سال بعد در پی گشایش سیاسی در یوگوسلاوی از زندان آزاد شد. دوگانه سپاه پاسداران و حزبالله لبنان، از تجربه انباشته شده خود برای پیکربندی ساختار نظامی بوسنی استفاده کردند تا قادر به دفاع از خود و بازپسگیری سرزمینهایش شود. همچنین محمولههایی هم به کرواتها در دوره "عدم درگیری” با بوسنیاییها داده شد. اطلاعاتی درباره جنگ ناشناخته حزبالله در بوسنی سردار سعید قاسمی و امیر فرشاد ابراهیمی (که بعدها به غرب پناهنده شد) در جنگ بوسنی مسلمانان بوسنیایی (که اکثریت غالب آنان از فرقه کلامی ماتریدیه و پیرو مذهب حنفی هستند) ضعیفترین حلقه در مثلث قومی این کشور بودند. با وجود تعداد نیروهایشان که ۶۰ هزار عضو غیر ذخیره را در بر میگرفت، فاقد تجهیزات بوده و آمادگی ورود به جنگ را نداشتند. در این زمان رهبران ایران نظیر آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان (و نماینده وقت آیتالله خامنهای در بوسنی) به ایفای نقش برای سرعت بخشیدن به حمایت از بوسنیاییها پرداختند. بدین منظور مجموعههایی از سپاه پاسداران و حزبالله لبنان به این کشور فرستاده شدند که در رأس آنان فرماندهانی نظیر محمد رضا نقدی فرمانده کنونی ارشد سپاه و سعید قاسمی از فرماندهان بارز سپاه (که اخیراً تصویر او در یکی از جبهههای جنگ در سوریه منتشر شده است) قرار داشتند تا زیر ذرهبین رسانهها و سرویسهای اطلاعاتی قرار گیرند. در یک گزارش بینالمللی درباره پنجاه مربی و مستشار نظامی از اعضای حزبالله لبنان و جنبش توحید اسلامی سخن به میان آمده که در نهم سپتامبر ۱۹۹۲ پس از ترک بندر طرابلس در شمال لبنان به صف مبارزان بوسنیایی پیوستند. همچنان که "واشنگتن تایمز” نیز در دوم جون ۱۹۹۴ به نقل از منابع خود در "سیا” از ورود چهارصد نفر از نیروهای سپاه پاسداران در ماه می همان سال به بوسنی پرده برداشت. این نیروها به حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ نیرویی پیوستند که از قبل در بوسنی حضور داشتند. تعداد نیروهای سپاه پاسداران که به بوسنی و هرزگوین منتقل شدند، بین سه تا چهارهزار نیروی داوطلب تخمین زده میشود. و این تعداد علاوه بر حدود چهارصد نفری است که از بقاع لبنان بهمنظور برپایی اردوگاههای آموزشی به بوسنی و هرزگوین آمدند. این افراد غالباً در زنیتسا در مرکز بوسنی اقامت داشتند. آیت الله جنتی در سفر به بوسنی و هرزگوین در زمان جنگ داخلی پروفسور کایز فیبس (*) درباره فعالیتهای این گروه میگوید "نقش جهادگران خارجی در جنگ بوسنی کوچک اما مهم بود” و نیروهای سپاه پاسداران "شامل جنگجویانی قدرتمند بودند که مانند نیروهای واکنش سریع، حملههای برقآسایی را ترتیب میدادند” و پیکارجویان حزبالله که ” وظیفهشان مبارزات منسجم بود، لذا به سادگی میتوان گفت مهارت و تجربه آنان، ارزش بیشتری از مدلهای دیگر درگیری با پیچیدگی کمتر داشت.” همانطور که Lauren Van Metre and Burchu Akan در گزارش خود برای انستیتوی صلح این موضوع را توصیف کردهاند. شهید علی احمد فیاض فرمانده حزب الله در بوسنی ( شهادت : عملیات فتح خناصر حلب) همانطور که اندرو گیون در "اصول جنگ جهانی سوم” یادآور شده است، زیرساختهایی که "سپاه” ایجاد کرد برای حمایتهای لجستیک و انتقال نیرو و "ورود داوطلبان با تابعیتهای گوناگون مانند داوطلبان افغان، چچنی، یمنی و الجزایری” و سازماندهیشان برای نبرد مورد استفاده قرار میگرفت. چنانکه یک مسئول نظامی عالیرتبه غربی در تاریخ 1996/3/3 به نیویورکتایمز گفته است، زیرساختهای ایجاد شده در مسیر عکس نیز بهمنظور تسهیل انتقال رزمندگان بوسنیایی به ایران و آموزش آنان در این کشور استفاده شد، موضوعی که از آن به عنوان "بزرگترین تهدید علیه غرب” یاد میشد. (*) : کتاب پروفسور کایز فیبس که استاد دانشگاه آمستردام است، مرجعی مهم درباره "دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و جنگ بوسنی” محسوب میشود. ادامه دارد... ============================== پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
-
1 پسندیده شدهتصاویر گرافیکی جدید از بمب افکن پنهانکار H-20 مجله Modern Weaponry که توسط شرکت چینی NORINCO منتشر میشود در شماره ماه ژوئن سال 2021 خود تصاویر گرافیکی از بمب افکن پنهانکار H-20 را منتشر کرده است. در این مجله هیچ جزئیاتی با ماهیت فنی ، مانند ترکیب تجهیزات روی هواپیما ، مشخصات پرواز و ... ارائه نشده است. علاوه بر این به زمان توسعه و تولید، برنامه های تولید و زمان ورود به خدمت و ... نیز اشاره نشده بود. ممکن است زمان نمایش نمونه اولیه بمب افکن H-20 نزدیک یاشد و این می تواند به مطالب اخیر و تصاویر گرافیکی که اخیرا و به شکل رسمی منتشر می شوند مرتبط باشد. انتشار تصاویر H-20 در فیلم تبلیغاتی نیروی هوایی ارتش آزادیبخش چین (5 ژانویه 2021) و مجله دفاعی Modern Weaponryشاید به رونمایی از نمونه اولیه بمب افکن H-20 در یکی از رویدادهای آینده دفاعی چینی مربوط باشد.
-
1 پسندیده شدهتصاویر پی 3 اوریون نیرو دریایی نزدیک چرخ جلو ظاهرا سامانه اپتیکیه میراژ اف1 نیرو هوایی سی کینگ گزارش تصویری مربوط به تمرینات و رژه هوایی https://www.yjc.ir/fa/news/7076610/رژه-تمرینی-نیروی-هوایی-ارتش-و-هوافضای-سپاه http://www.taghribnews.com/fa/gallery/437866/1/تمرین-مشترک-نیروی-هوایی-ارتش-سپاه-بندرعباس http://www.defapress.ir/fa/news/362685/تصاویر-دومین-مرحله-تمرین-رژه-هوایی-جنگندههای-نیروی-هوایی-ارتش-و-هوافضای-سپاه-پاسداران-در-بندرعباس اینو نمیدونم چی بگم پایگاه اصفهان https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/01/2102483/مسابقات-قوی-ترین-مردان-اصفهان-نکوداشت-هفته-دفاع-مقدس/photo/1 کنیستر موشک اس 300 بندر عباس پهپاد مهاجر4 نسخه جدید اهواز ظاهرا پهپاد مهاجر 4نسخه قدیم همدان زیر دریایی مرطوب السابحات تانک تی 72 مجهز به زره قفسی امیدواریم این زره قفسی روی کلیه تجهیزات نیروهای مسلح نصب بشه امروز حداقل تهدید ارپی جی 7 است البته هرچه گشتم عکسی از این تی 72 صنایع بنی هاشم سپاه که در رژه نشان داده نیافتم البته قبل اقای نوریخانی در توئیتر اشاره ای داشتند https://twitter.com/SinaNoorikhani/status/1091843865743634433
-
1 پسندیده شدهمعامله شیرین هندی- روسی پیشنهاد انتقال فناوری تولید جتهای میگ-35 در ازای سفارش انبوه این جنگنده از سوی هند هند بعنوان یکی از قدیمی ترین مشتریان سخت افزارهای نظامی روسی ، باهدف تکمیل ناوگان نیروی هوایی و همچنین گزینش یک هواگرد جدید نسل ++4 بعنوان مکملی برای اسکادران های برتری هوایی سوخو-30 خود که می بایست به عدد 300 فروند برسد ، به احتمال بسیار زیاد ، تعداد قابل توجهی از جت میگ-35 را به شرکت سازنده سفارش خواهد داد . در حال حاضر ، هند بیشتراز 100 فروند از جتهای رزمی MiG-29UPG و MiG-29K را در سازمان رزمی نیروی هوایی خود مورد استفاده قرار میدهد که بلحاظ کمی ، دومین جنگنده پرتعداد در این نیرو بشمارمی آید و درصورتی که این امر ، قطعیت پیدا کند ، طبیعتا" نخستین سفارش جت نسل ++4 محصول میگ خواهد بود . از یک نظر ، میگ-35 شباهتهای مشخصی را یا جنگنده سلف خود داشته و همین امر موجب میشود تا هزینه آموزش خدمه برای ورود به تایپ جدید ، به حداقل ممکن ، کاهش یابد . این در حالی است که بطور همزمان ، ارتش این کشور یک سفارش 135 فروندی از جت رافال فرانسوی را نیز به شرکت سازنده اعلام نموده ، اما نیازمندی های گسترده این نیرو برای یک پیکربندی رزمی چند ماموریته میان وزن و سبکتر نسبت به سوخو-30 های عملیاتی و همچنین هزینه بسیاربالای انتقال فناوری رافال به شرکت صنایع هوایی هند (HAL) که موجبات بروز اختلافات گسترده در میان مقامات تصمیم گیر گردید ، باعث شد تا بتدریج ، نگاه ها بسمت محصول روسی جلب گردد . بنابراین ، در حالی که به نظر می رسد ، میگ-35 یک پیکربندی رزمی قابل قبول برای تامین نیاز هند به یک جنگنده میان وزن خواهد بود و توجه به این نکته که هندی ها برای جایگزینی جتهای فرسوده وقدیمی خود ، تعدا د قابل توجهی از ان جت را می بایست به کار گیرند ، شرکت سازنده Russia’s United Aircraft Corporation (UAC) دریک اقدام غیر منتظره ، آمادگی خود را برای انتقال فناوری همزمان با فروش این جنگنده به هند اعلام نمود . استدلال شرکت سازنده در این اعلام آمادگی ، این بود که هند بدنبال یک جنگنده جدید است و با توجه به وضعیت نیروی هوایی ، سفارشی در حدود 100 فروند و به احتمال بسیار زیاد ، تعداد بیشتری پس از اجرای مرحله اول ، در میان خواهد بود ، به همین دلیل برای UAC این یک فرصت شگفت انگیز خواهد بود ، بویژه اینکه نیروی هوایی روسیه ، محصول میگ را به نفع پیکربندی های سنگینی تری نادیده گرفته و تمام تمرکز خود را برروی جتهای سنگین تری نظیر سوخو-30 و سوخو-34 نهاده است . با توجه به این مساله که میگ-35 در مقایسه ، هزینه های مراتب کمتری را نسبت به سوخو-35 در حوزه هایی نظیر هزینه هر پرانه ( سورتی ) پرواز رزمی و تعمیر و نگهداری داشته و در عین حال ، بعنوان یک جنگنده میان وزن ، حسگرهای بسیار پیشرفته و به تبع آن ، مهمات مدرن را در اختیار کاربر خواهد گذاشت، اما ترجیح نیروی هوایی روسیه ، باعث شد تا تولید جتهای سنگین تر خانواده سوخو-35 از سال 2014 ( در حدود 100 فروند تا حال حاضر ) در دستور کار روسها قرارگیرد ، در حالی که نسبت به محصول میگ ، روش محافظه کارانه تری در پیش گرفته شد . ایلیا تاراسنکو ، جانشین UAC در این خصوص ، ایلیا تاراسنکو ، جانشین UAC در خصوص تمایل روسها برای انتقال فناوری می گوید : " ما نه تنها از آمادگی کامل برای تولید جنگنده برخورداریم ، بلکه این اراده برای انتقال فناوری و اسناد لازم برای شراکت هند در ایجاد خط تولید در خاک این کشور وجود دارد . این مساله باعث میشود تا روند ارائه خدمات ، تهیه قطعات یدکی به یک استاندارد قابل قبول رسیده و این نیز به نوبه خود ، موجبات افزایش سطح عملکرد سیستم ، افزایش اطمینان پذیری رزمی ، مطلوبیت مالکیت کامل فناوری سلاح و سخت افزار نظامی را برای مشتری در پی خواهد داشت " به اعتقاد این مقام ارشد ، میگ-35 یک گزینه مطلوب برای نیروی هوایی هند خواهد بود ، چرا که در مقایسه با پیکربندی قدیمی میگ-29 تغییرات زیادی را بخود دیده و بطور کامل با الزامات نیروی هوایی منطبق است . به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، این سیگنال جدید از سوی روسها ، تنها پس از آن ارسال شد که نیروی هوایی هند از قصد خود برای خرید تعداد افزون تری از جتهای MiG-29UPG بعنوان یک راه حل موقت برای گسترس سازمان رزم جتهای میان وزن خود تا عملیاتی شدن کامل ناوگان سوخو-30 رونمایی نمود . بنابراین ، اگر تا پیش از این تاریخ ، ادامه حیات برنامه میگ-35 ، نگرانی اصلی این شرکت روسی بشمار میرفت ، اعلام آمادگی برای انتقال فناوری ، طور قطع ، افزایش فروش و همچنین بازار یابی ساده تر محصول روسی را فراهم می نماید. صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- بن پایه 2- این تاپیک ، حاصل ادغام چهار تاپیک مشابه در انجمن وزین میلیتاری است که تصاویر آن همگی بازیابی شدند . 3- دقت کنید که وقتی در ساختار یک سازمان مسلح ، ( در اینجا نیروی هوایی هند ) ، آینده نگری لازم وجود داشته باشد ، شرکتهای فروشنده ، گزینه های مطلوبی را به مشتری ارائه خواهند نمود .
-
1 پسندیده شدهیک نکته هم در خصوص حملات موشکی نیروهای یمنی به عربستان و امارات عرض کنم. تا اونجایی که بنده دیدم محور عبری عربی غربی شواهد خاصی برای سرنگون سازی موشک کروز یمنی ها ارائه نکرده! صرفا یک سرجنگی ترکش زا و یک تکه فلزی که بر روی اون اسامی ائمه درج شده! در صورتی که در سقوط هایی که ما از موشک تاماهاوک و موشکهای کروز روسی دیدم, اجزای بیشتری وجود داشته و صرفا بدنه در اثر برخورد به سطح زمین تغییر حالت پیدا کرده! حالا چطوره که تیکه بزرگه موشک یمنی ها سرجنگیشه و فقط یک تکه آهن پاره ازش به جا مونده که اتفاقا اسامی ائمه رو هم به اون صورت روش نوشتن! تاماهاوک های فیل شده: موشک های فیل شده روسی: یک نکته دیگر اینکه تصویر مربوط به سرجنگی این موشک نشون دهنده اینه که از یک سرجنگی ترکش زا استفاده شده! در حالی که چنین سرجنگی برای تهاجم به نیروگاه هسته ای در حال ساخت امارات مناسب نیست! هرچند این موشک شباهت بسیاری به موشک ایرانی سومار داره(و به نظر بنده هم همینطوره)اما اگر فرض کنیم که ما یک چنین سلاحی به یمنی ها تحویل دادیم در این صورت با توجه به اهمیت موضوع باید در انتخاب سرجنگی و هدف مورد نظر هم دقت کافی شده باشه! چنین سرجنگی برای تهاجم به پایگاه های هوایی خوبه اما چرا نیروگاه در حال ساخت هدف حمله اعلام شده؟ اینجاست که ادعای عمال محور یاد شده در خصوص سقوط موشک کروز یمنی ها با تردید مواجه میشه! و نکته اساسی تر اینکه موشک سومار همونطور که از ظاهرش پیداست مهندسی معکوس KH-55 روسی هست که یک بوستر بهش اضافه شده و اساسا باید در اجزاء داخلیش با این موشک مشابهت(با ارتقاء هایی در زمینه الکترونیک)داشته باشه!نکته اینجاست که سرجنگی نمایش داده شده برای موشک یمنی اساسا با موشک KH-55 تطابق نداره! این سرجنگی بیشتر شبیه به نمونه های آمریکایی هست تا روسی! شاید حتی از موشک های تاماهاوک فیل شده برداشته شده و یا اینکه مروبط به یک بمب یا موشک هوا به سطح هست که توسط خود محور عبری عربی غربی استفاده شده و عمل نکرده! موشک KH-55: تاماهاوک: نمونه هایی از سرجنگی تاماهاوک: سرجنگی نسبت داده شده به موشک کروز یمنی: در کل به نظر میرسه بیشتر با یک صحنه سازی مواجه هستیم! همونطور که در قضیه رهگیری موشک برکان2 اچ(مشابه قیام)پدافند سعودی حداقل 5 تیر موشک پاتریوت شلیک کرد و به عمد صحنه شلیک اول رو کات کردن و تنها شلیک 4 تیر نمایش داده شد که با توجه به صدای انفجارها کاملا مشخص بود که انفجار پنجم هم مربوط به موشک های پاتریوته و این سیستم در انهدام تنها یک فروند موشک برکان2 اچ ناموفق ظاهر شده و همونطور که دیدیم سرجنگی موشک هم تونست فرود بیاد و ماموریتش رو به انجام برسونه!
-
1 پسندیده شدهقطعا اون چیزی که مشاهده میشه مربوط به رها سازی فلر هست. شواهدی که میشه برای این ادعا مطرح کرد: -درخشندگی اون اشیاء(برخلاف بدنه جنگنده که صرفا اثر گرمایی داره)و رد دود و گرمایی که نشان از مشتعل بودن اشیاء داره!حتی با حرارت بیشتر از پس سوز موتورهای جنگنده! -رها سازی غیر همزمان(در صورتی که مخازن سوخت رو میشه یکباره و همزمان رها کرد) -پایداری اشیاء پس از رها سازی(در صورتی که مخازن سوخت احتمالا پس از رهاسازی دچار ناپایداری میشن) و به نظر بنده هم این جنگنده با موشک منپد مورد هدف قرار گرفته! شاید با سیکر تصویر ساز حرارتی! جنگ یمن موقعیت خوبی هست که برخی تولیدات در صحنه عمل مورد ارزیابی قرار بگیرند. پیروزی شیرینی هست اما نکته جالب پایداری جنگنده پس از برخورد هست که البته معلوم نیست بعدش چه اتفاقی رخ داده!پس از چنین برخوردی ممکنه در راه بازگشت جنگنده سقوط کنه و یا اینکه در صورت فرود به بازسازی گسترده بدنه و اجزاء نیاز داشته باشه!
-
1 پسندیده شدهفاجعه یا ادعا ایگل های سعودی در برزخ در چند روز گذشته ، تصاویر و ویدئویی از آنچه که ادعا می شود یکفروند جنگنده/ بمب افکن F-15 نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی ، توسط یک تیرموشک سام ناشناس یمنی برفراز صنعا مورد هدف قرار گرفته ، در فضای مجازی منتشر شده است . براساس اطلاعات موجود ، منتشرکنندگان این ویدئو مدعی هستند که این تصاویر با استفاده از حسگر مادون قرمز که بطور معمول برای نظارت و هدفگیری بالگردهای رزمی طراحی و مورد استفاده قرار می گیرد و احتمالا" از گونه سامانه کنترل آتش ULTRA 8500 است ، به ثبت رسیده است . این مجموعه تصاویر ، یک فروند ایگل نیروی هوایی عربستان ( گونه ناشناخته ) را به نمایش گذاشته که در ارتفاع پایین ، مشغول عملیات رزمی است . در بخشهایی از ویدئوی مورد بحث که از سمت راست این جت رزمی گرفته شده ، به محض آنکه پرنده سعودی کمی بیشتر به راست متمایل می شود ، به نظر میرسد که سکان عمودی ( رادر/ استابلایزر ) کوتاه تر از حد طبیعی آن در یک ایگل نرمال است که به اعتقاد برخی ، همان بخش آسیب دیده ناشی از برخورد!!! یا موج انفجار کلاهک موشک مورد نظر است . کارشناسان با بررسی ویدئوی مورد نظر براین باورند که انفجارموشک ،ممکن است حداقل به یکی از سکان های عمودی ایگل آسیب زده باشد . بلافاصله پس از مانور ایگل به سمت راست ، دو جسم ناشناخته که با توجه به درخشان بودن آنها در تصویر مادون قرمز گرفته شده، از پرنده جدا شده که این رویداد با روشن شدن پس سوزهای پیشرانه این جت همزمان میشود . به نظر میرسد ، خلبان طبق روال استاندارد جهت مقابله با موشکهای زمین به هوا با جستجوگر حرارتی ، اقدام به رها کردن شراره کرده که چندان تعجب برانگیز نیست . پس از آنکه ایگل سعودی مجدداً بسمت راست متمایل شده و نمای آسمانه آن قابل مشاهده می گردد ، متوجه می شویم که جت مورد بحث از گونه تک سرنشینه بوده ، که با توجه به کیفیت ویدئو ، تشخیص دقیق و تاییدآن مشکل به نظر می رسد . در بخشی دیگر از این ویدئو ، یک جسم بزرگ از بخش پایینی قاب دوربین وارد صحنه شده که احتمالاً یک موشک سطح به هوا است که بر روی خط سیر ایگل تاثیر گذاشته ( تصویر مادون قرمز بخوبی استفاده خلبان از پس سوز را به نمایش می گذارد ) که به احتمال بسیار زیاد ، کلاهک آن در مجاورت یا نزدیک شراره های شلیک شده ، عمل می کند . بخش پایانی ویدئو ، بدون آنکه سرانجام ماجرا را به نمایش گذارد ، به اتمام می رسد ، هرچند ثانیه های پایانی نشاندهنده خط سیر عادی و مداوم جت سعودی است .متنی که در شبکه یوتیوب به زبان عربی ، ذیل این ویدئو منتشر شده ، بدین قرار است :" لحظاتی از شناسایی و هدف قرارگرفتن جت اف-15 سعودی در فضای پایتخت یمن ( صنعا) . بلافاصله پس از انتشار این ویدئو ، برخی گمانه زنی ها خبر از شلیک یک تیر موشک سام-2 بسوی جت سعودی می داد ، با این حال پس از مدتی ، منابع مختلف به شکل فزاینده ای به این باور رسیدند که ایگل مورد بحث احتمالاً توسط یک تیر موشک R-27T که توسط شبه نظامیان حوثی تغییر کاربری یافته و بر روی خودروهای سبک به شکل زمین به هوا درآمده ، مورد اصابت قرارگرفته است . این موشک ، ( AA-10 ALAMO-B) در رده موشکهای مادون قرمز قرارمی گیرد که می تواند دریک برد 63 کیلومتری و حداکثر در ارتقاع 10 کیلومتری وارد عمل شود . اگر ادعای شبه نظامیان حوثی در ساقط کردن ایگل سعودی اثبات شود ، شاید در تاریخ عملیات رزمی جت اف-15 ، این سومین موردی باشد که به انهدام کامل هواپیما منجر شده است . طبق اطلاعات موجود ، نیروی هوایی عربستان سعودی ، ناوگانی متشکل از 129 فروند جت رزمی تک سرنشینه F-15C و جتهای ویژه چند ماموریته F-15 S را در کنار 13 فروند جت F-15SA ( از 84 فروند سفارش داده شده ) را بصورت عملیاتی در اختیار دارد . در اکتبر 2017 نیز شبه نظامیان حوثی ادعا کردند که یکفروند جت یوروفایتر تایفون عربستان را برفراز یمن ساقط کرده اند . پی نوشت : 1- به هرترتیب ، بعد از نمایش لاشه ایگل سعودی ، میشود در خصوص این رویداد بیشتر صحبت کرد . 2- منبع : https://theaviationist.com/2018/01/09/yemens-shiite-houthis-claim-saudi-f-15-kill-with-sam-over-capital-city-of-sanaa/ 3- مترجم : MR9 4- صرفاً برای میلیتاری
-
1 پسندیده شدهتصاویری از الحاق این کروت [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10303/DSC076535B15D.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10303/DSC076635B15D.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10303/DSC076505B15D.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10303/DSC076515B15D.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10303/DSC076645B15D.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10303/DSC076695B15D.jpg][/url][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10303/DSC076685B15D.jpg][/url]
-
1 پسندیده شدهبا سلام تصویر ذیل ، روی جلد ، مجله ای است با عنوان " خیبرشکنان" ، شماره دوم ، اسفند 1386 ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ، بدون تعارف بنده این مجله را با هزاران ترفند ، از یکی از عزیزترین دوستانم گرفتم و بدلیل اینکه بیش از اندازه جذاب بود ، بعد از 7 سال هنوز به وی عودت ندادم . امیدوارم بنده را حلال بفرمایند . ولی وقتی بحث شهید بزرگوار "علی هاشمی " شد ، بلافاصله با مراجعه به آرشیو دفاع مقدس مستقر در کتابخانه اینجانب مراجعه کرده و تصویر جلد آن را برای آشنایی دوستان مبنی براینکه هر صد سال ، یک کار خوب هم در این کشور در ارتباط با دفاع مقدس صورت می گیرد ، اسکن نمودم . این مجله 104 صفحه ای ، سرشار از اطلاعات جالب در مورد عملیات خیبر ، پل 13 کیلومتری ایجاد شده در هور ، نحوه شناسایی خطوط دشمن توسط رزمنده های قرارگاه نصرت و شجاعتهای سردار پر افتخار سپاه اسلام ، شهید علی هاشمی است . امیدوارم کسانی که دست اندر کار این موضوعات هستند ، در اجرای مسئولیتهای خودشان که در حقیقت پاسداشت خون شهداست ، کم کاری نکنند .