برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      57

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      36

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      375



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 9 تیر 1400 در همه مناطق

  1. 12 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه بسیار مهم - فعلا به بخش مربوط به مرگ رجوی با این برچسب ها نگاه کنید تا بعد که قضیه روشن تر بشه: بدون منبع ، غیرقابل اثبات و فعلا در حد شایعه زندگی و مرگ کفتار مسعود رجوی در سال 1327 در یکی از روستاهای حومه طبس به دنیا آمد. نامبرده در نوجوانی از فعالان انجمن حجتیه بود. مسعود رجوی تحصیلات ابتدائی را در دبستان فارابی طبس به پایان رساند و از دبیرستان شاهرضا مشهد دیپلم ریاضی گرفت. وی در سال 1345 در رشته حقوق سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و در خرداد 1350 موفق یه اخذ لیسانس گردید. رجوی در 17 سالگب به گروه موسوم به «سازمان آزادی بخش ایران» پیوست که گروهی کوچک از جوانان دارای سمپاتی فکری به «نهضت آزادی ایران» محسوب می گردیدند. این گروه بعدها به «سازمان مجاهدین» تغییر نام داد. رجوی از اوایل سال 1346 و در سن 19 سالگی به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد. رجوی در این گروه در بخش ایدئولوژیک فعالبت می کرد. وی در مرداد 1349 به همراه چند تن از دیگر اعضای مجاهدین برای مذاکره با سازمان فتح رهسپار اردن شد. وی پس از بازگشت از اردن در سال 1349 به کادر مرکزی سازمان راه یافت. این گروهک در سال 1350 زیر ضربه شدید نیروهای امنیتی ( نظیر ساواک و ...) قرار گرفت و 95 درصد اعضای مهم آن دستگیر شدند و سازمان تقریبا در بیرون زندان نابود شد. رجوی هم در شهریور 1350 توسط ساواک دستگیر شد. حاصل کار 6 ساله این گروه تعدادی ترور آمریکائی ها ( 4 نفر) ، بمب گذاری در شرکت های آمریکائی و سفارت اردن !! و بمب گذاری در دفتر چند نشریه بود. رجوی و تعدادی دیگر از اعضای کادر مرکزی گروهشان در سال 1350 دستگیر می گردند و همگی در دادگاه های عادی و تجدیدنظر نظامی که حکومت شاه در بهمن 1350 برپا کرده بود ، محاکمه و به اعدام محکوم شدند. بجز رجوی ( !!! ) تقریبا تمامی اعضای شورای مرکزی تا سال 1351 اعدام گردیدند. اما رجوی از همان ابتدا طیق گزارش های ساواک با این سازمان همکاری کامل کرده و در این راه تا لو دادن و حتی کشیدن کروکی منزل سایر سرکردگان مجاهدین پیش می رود. رجوی در دادگاه از شاهنشاه تقاضای عفو ملوکانه می نماید و به همین دلیل در سال 1351 به تحمل ده سال زندان محکوم می گردد. برادر مسعود رجوی (کاظم رجوی) نیز پس از دستگیری مسعود ، همکار ساواک و منبع خبری این سازمان در بین کنفدراسیون دانشجویان خارج کشور می گردد. کاظم رجوی بعد از انقلاب اولین سفیر ایران در مقر «سازمان ملل» در ژنو بود و پس از فرار رجوی به خارج از کشور از سمت خود برکنار شد ؛ در اردیبهشت 1369 ( آوریل 1990) در نزدیکی خانه اش در کوپه در نزدیکی ژنو هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. کاظم رجوی و اتومبیل او پس از هدف گلوله قرار گرفتن با باز شدن درب زندان ها در روزهای انقلاب مسعود رجوی هم از زندان بیرون آمد. رجوی پس از انقلاب 1357 ( دقیقا در تیرماه 1358) با اشرف ربیعی ازدواج کرد. اشرف ربیعی از زندانیان سیاسی زمان شاه و همسر یکی دیگر از اعضای سازمان به نام علی اکبر نبوی نوری بود که در درگیری های سال 1355 کشته شده بود. اشرف ربیعی در جریان حمله نیروهای کمیته و سپاه به خانه تیمی زعفرانیه تهران در 19 بهمن 1360 به همراه موسی خیابانی و تعدادی دیگر از کادرهای مهم مجاهدین (منافقین) کشته شد. این روز در ادبیات رسمی منافقین بعدها «عاشورای مجاهدین» نامگذاری شد. دقایق پایانی فیلم «ماجرای نیمروز » ماجرای حمله نیروهای امنیتی به محل اختفای موسی خیابانی در زعفرانیه و کشته شدن او و اشرف ربیعی را به تصویر کشیده است. رجوی در مهر سال 1361 با فیروزه بنی صدر دختر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور فراری ایران ازدواج کرد. این ازدواج اقدامی در جهت ایجاد روابط سیاسی میان این دو شخصیت ضد نظام جمهوری اسلامی بود. در بهمن 1363 به دلیل خروج بنی صدر از تشکیلاتی که «شورای ملی مقاومت ایران» نامیده می شد ، این ازدواج هم به طلاق انجامید. در سال 1364 مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ( مشهور به مریم ابریشمچی) ازداوج کرد. مریم قجر عضدانلو پیش از این ازدواج همسر مهدی ابریشمچی از کادرهای مرکزی مجاهدین (به تعبیری پس از مرگ موسی خیابانی نفر دوم سازمان) بود. در اسفند سال 1363 مسعود رجوی او را بعنوان همردیف مسئول اول انتخاب نمود. به دنبال اعلام «انقلاب ایدئولوژیک» در سازمان مجاهدین در سال 1364 ، از آنجائی که رده اول زنان در سازمان نمی توانست همسر رده دوم مردان باشد ، مهدی ابریشم چی همسرش مریم قجر عضدانلو را طلاق داد و همسر سابقش به ازدواج مسعود رجوی (رده اول سازمان) درآمد. مسیر فرار و سرانجام مسعود رجوی (سالهای 1360 تا 1394) محمد محمدی ری شهری ( وزیر وقت اطلاعات ایران) درباره مهاجرت مسعود رجوی به عراق در خاطرات خود می گوید که : با روی کار آمدن دولت گِلیست ها در فرانسه ، میل دولت آن کشور به بهبود روابط با ایران افزایش یافته و هیئت هائی از طرفین از دو کشور دیدار کردند. شرط دولت ایران برای بهبود روابط با فرانسه ، اخراج مجاهدین بوده است. دولت فرانسه نهایتا ضرب العجلی برای خروج رجوی تعیین می کند. هم زمان دولت ایران در تلاش بود با استفاده از پلیس بین الملل (اینترپُل) وی را بازداشت و به ایران منتقل کند. وی می نویسد که: مجاهدین ابتدا قصد مهاجرت به سوئیس و استفاده از بی طرفی و وجود کانتون های مختلف در آن کشور را داشته اند ؛ اما پس از آنکه «از طریق تخلیه تلفنی سفارت ایران» از قصد دولت ایران برای همکاری با اینترپل مطلع شدند ، راه عراق را در پیش گرفتند. رجوی پیش از این با نماینده دولت عراق در پاریس بیانیه صلح امضاء کرده بود. به گفته ری شهری ؛ مجاهدین در سالهای دهه 60 اطلاعات با ارزشی از طریق تخلیه تلفنی اماکن سیاسی و نظامی ایران به دست می آوردند. بنا به ادعای ری شهری ؛ مجاهدین موفق به جذب (فریب) 2500 نفر از اسرای ایرانی در اردوگاه های عراق شده و همچنین طی عملیات های آفتاب و چلچراغ به ترتیب 216 و 1500 نفر از سربازان ایرانی را اسیر کردند. سرنوشت رجوی پس از خروج از ایران بصورت تیتر وار ( این اطلاعات فعلا فاقد منبع می باشد. ) 1- مرداد 1360 فرار از ایران با پدر زن آینده خود ( بنی صدر) 2- سال 1365 اخراج از کشور فرانسه و ورود به عراق برای مزدوری صدام 3- سال 1382 تحویل اسلحه های اهدائی صدام ( اسلحه های مزدوری) به نیروهای آمریکائی و انتقال به پایگاه گریزلی 4- سال 2008 انتقال به کشور اردن توسط نیروهای آمریکائی و اسکان در خانه رغد صدام حسین 5- سال 2010 مشخص شدن ابتلا به چند بیماری ( هپاتیت - سرطان سیستم گواررشی و ... ) و انتقال مخفیانه جهت معالجه به کشور ایسلند 6- سال 2012 انتقال مجدد به کشور اردن 7- سال 2013 انتقال به کمپ نیروی دریائی آمریکا در خلیج گینه به نام APO 8- سال 2014 انتقال از پایگاه آپو به جمهوری ایرلند برای مداوا و معالجه مجدد ( شهر Cork ) 9- مرگ در ایرلند در سه ماهه نخست سال 2015 ( احتمالا ژانویه) 10- انتقال جسد به عربستان و تدفین ( سال 2015) 11- سال 2017 : اعلام مرگ مسعود رجوی توسط ترکی فیصل 12- اعلام نیمه رسمی خبر مرگ عصاره کثافت و رذالت با انتشار تصویر بیبلورد در کمپ اشرف-3 در آلبانی توسط مریم رجوی پس از مرگ رجوی در سال 2015 مریم قجر و دیگر تروریست های این فرقه درمانده و سرگردان شده بودند که چه کنند؟ از طرفی این فرقه سرکرده خود را از دست داده بودند و گوسفندان کلونی شده ، بی چوپان شده بودند ( دیالوگ فیلم مغزهای کوچک زنگ زده ) و در صورت شنیدن چنین خبری ممکن بود که سر به شورش و یاغیگری بردارند و از طرفی بز راهنمای گله (مریم رجوی) هم نمی دانست که بدون چوپان چه باید بکند. رجوی خائن وصیت کرده بود که جنازه اش در کشور عربستان دفن شود و لذا گفتگوی مریم قجر و شیخ جاسوس ( شیخ ترکی فیصل) ، چند بار در فرانسه برگزار شد و به همین دلیل جنازه مسعود به آن کشور منتقل و چال گردید. ( واقعا حیفم اومد که از لفظ محترمانه دفن استفاده کنم). به همین دلیل هم اعلام خبر مرگ مسعود به عهده ترکی فیصل گذاشته شد و نامبرده در سال 2017 در «نمایش فرقه رجوی» در پاریس ؛ با دوبار تکرار کردن کلمه «مرحوم» مرگ وی را اعلام کرد. مراسم 5 روزه مریم قجر در آلبانی برای رونمائی مرگ رجوی از ابتدای سال 2019 نقشه رونمائی و تائید مرگ مسعود رجوی بعد از گذشت بیش از 4 سال* ( 2015 تا نیمه 2019 ) در دستور کار مریم قجر قرار گرفت. و چنین شد که در خلال آن 5 روز با دعوت از مزدوران و سخنرانان خارجی از تابلوی عکس رجوی در کنار اشرف ربیعی و موسی خیابانی پرده برداری شد !! * : اگر چه سابقه شدت گرفتن بیماری رجوی به سال 2010 باز می گشت ولی پس از درمان در کشور ایسلند ، این بیماری در سال 2014 مجددا شدت گرفته بود و وی پس از حدود 6 ماه دست و پنجه کردن با مرگ ( نیمه دوم سال 2014 تا ژانویه 2015 در خانه ای محافظت شده در شهر Cork ایرلند به درک واصل شد. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  2. 4 پسندیده شده
    بسم الله........ نقدی بر سخنان اخیر ظریف درباره نقش روسیه سردار سلیمانی وبحران سوریه بخش دوم قبل از پرداختن با سایر موضوعات مطرح شده دیگر در فایل صوتی باید یه نیم نگاهی به نظر دستگاه سیاست خارجی وجریانات حامی آن درباره موضوع سوریه بخصوص در اوایل بحران این کشور داشته باشیم . برای فهم بهتر این موضوع به دی ماه سال 92 و اوایل شروع به کار دستگاه سیاست خارجی ایران و کنفرانس بین المللی ژنو درباره سوریه باز میگردیم . با برگزاری کنفرانس ژنو 1 در خرداد 92 و موافقت شرکت کنندگان با مفاد آن ( به غیر از دولت سوریه و جریانات مسلح تاثیر گذار واقعی ) در بهمن همین سال قرار به برگزاری نشست ژنو2 شده به غیر از 5 عضو دائم شورای امنیت تقریبا از بیش از 50 کشور به این کنفرانس دعوت شده بود همزمانی این کنفرانس با مذاکرات هسته ایی ایران فرصتی را برای طرفین پیش اورده بود که گفتگوها و توافقات را به دیگر مسائل و اختلافات موجود گسترش بدهند . سازمان ملل با نظر امریکا وسایر اعضای شورای امنیت از ایران برای شرکت در این کنفرانس دعوت کرد اما به یک شرط . ایران مفاد کنفرانس ژنو2 را بپذیرد مفادی که بیشتر به صورت کلی و غیر قابل دستیابی بیان شده بود اما در دسترس ترین بند آن تشکیل دولت انتقالی بدون حضور بشار اسدو بعد از طبیعا دگرگون شدن ساختار دولت وارتش را به همراه داشت بین بان کی مون و وزیر خارجه ایران مذاکراتی بصورت تلفنی صورت گرفت وبعد از ان سازمان ملل رسما از ایران دعوت به عمل آورد. دعوتی که با اعتراض تمام مخالفین سوری همراه شد اما بعد از موضع گیری رسمی مقامات بخصوص رهبر ایران مبنی بر لزوم تعیین سرنوشت سوریه تنها توسط خود مردم این کشور ومخالفت با دخالت بیگانگان وهمچنین بیانیه وزارت خارجه مبنی بر نپذیرفتن هیچ پیش شرطی سازمان ملل دعوت خود را پس گرفت امانکته مهمی که مقامات آمریکایی و سازمان ملل اعلام کردن موافقت ضمنی و شفاهی وزیر خارجه ایران با مفاد بیانیه ژنو و تاکید مقامات غربی مبنی بر موافقت به صورت کتبی بود ( بخشی از این فشار واصرار هم یک تله سیاسی بوده ) در واقع دلیل دعوت از ایران برای شرکت در این نشست عدم مخالفت با بیانیه ژنو یا همان دولت انتقالی بود که با موضع گیری رهبر انقلاب مواجه شده که بعد از آن وزارت خارجه و شخص وزیر اعلام کردن ایران هیچگونه پیش شرطی را قبول نخواهد کرد نکته جالبتر سخنرانی شهید سپهبد قاسم سلیمانی بوده که بعد از چند روز از نشست ژنو2 به انتقاد از مواضع برخی از به اصطلاح خودیها در مورد سوریه پرداخت نه تنها دولت بلکه خیلی از مقامات ایرانی در هر دو طیف سیاسی مطرح از سال 90 معتقد بودن که سوریه بدون بشار اسد بهتر بوده وبه نوعی مخالفتی با تشکیل یک دولت جدید حتی با دخالت قدرتهای منطقه ایی و غربی حتی روسیه نیز خواهان پایان درگیری ها بوده هیچ گونه مشکلی به رفتن بشار اسد نداشته اما در اینجا یک تفاوت فاحش بین ایران وروسیه وجود داشته . روسها با توجه به جایگاه جهانی وقدرت خود قطعا منافع خود را با حضور بشار ویا بدون ان در سوریه تضمین میکردن روسیه حتی بعد از مداخله نظامی مستقیم در سوریه به فکر جایگزنیهای برای بشار اسد بوده که مهم ترین آنها سرتیپ سهیل حسن معروف به نمر است برای فهم بهتر این موضوع به اولین دیدار پوتین با بشار در سال 96 در پایگاه حمیمیم نگاهی می اندازیم روسها به بهانه دادن مدال به سهیل حسن او را روبروی بشار و در حضور پوتین وسایر فرماندهان روسی نشاندن و هیچ یک از فرماندهان ارتش سوریه در این دیدار رسمی حضور نداشتن حتی بخشی از تیم محافظتی سهیل حسن را هم افسران روس تشکیل میدهند ( البته این به معنی خائن بودن یا مهره روسیه بودن سهل حسن نیست ) خود بشار اسد تا حالا هیچ دیدار رسمی جداگانه با سهیل حسن نداشته است . با وجود قدرتهای جهانی ومنطقه ایی اصلا اجازه عرض اندام به ایران در عرصه سیاسی داده نمیشد و اما برای ایران این تنها بشار اسد وخاندان او هستند که توانایی تضمین منافع ایران ومحور مقاومت را داشته و هر شخص و گروه دیگری هرچند هم که اشتراک نظر با مقاومت داشته باشد توانایی و قدرت و محبوبیت خاندان اسد را نخواهد داشت در آن زمان هم ارتش دست برتر را در میدا نبرد نداشته وتنهادر منطقه القلمون با کمک نیروهای مقاومت لبنان خود را برای حمله نهایی به یکی از مهمترین شهرهای القلمون به نام یبرود آماده میکرد نکته دیگر اینکه تا آنزمان تمام هزینه های مستیم درگیریها بر دوش ایران ومقاومت بوده و وروسها از لحاظ سیاسی و لجستیکی در حال پشتیبانی بودن نشاندن سرتیپ سهیل حسن ربروی بشار اسد در پایگاه حمیمم روسیه به قول معروف آنچه را که در میدان (نبرد) بدست نیاوردید هرگز در میز مذاکره بدست نخواهید اورد ======== ادامه سخنان ظریف آقای سلیمانی در ماه بهمن درخواست سفر به روسیه را کرده بود اما در ماه تیر این اتفاق افتاد. من این را از وزیر خارجه کنونی سوریه که تا چند وقت پیش قائم مقام بود و یک بار پیشواز من در فرودگاه آمده بود سوال کردم و از او پرسیدم که شما در تیر ماه و مرداد ماه ۱۳۹۴ آیا هنوز شرایط شما شکننده بود که گفت ما از این شرایط عبور کرده بودیم. یعنی روس ها بعد از آنکه نیاز ما مرتفع شده بود آقای سلیمانی را دعوت کرده بودند به مسکو. ما ادعا می کنیم که آقای سلیمانی آقای پوتین را راضی کرد. در حالیکه آقای پوتین تصمیمش را گرفته بود. پوتین با نیروی هوایی وارد جنگ شد و نیروی زمینی ایران را هم وارد جنگ کرد. ما تا آن زمان اصلا نیروی زمینی در آنجا (سوریه) نداشتیم. نیروی زمینی که در آنجا داشت می جنگید نیروهای سوری بودند و حداکثر افغانستانی هایی که به صورت داوطلبانه رفته بودند. نیروی ایرانی نبود. روسیه می توانست سوریه را از طریق دریای مدیترانه بزند، چون به هر حال یک ابرقدرت است و موشک قاره پیما دارد ولی چرا از روی ایران زد؟ چرا هواپیماهای روسیه از ایران پرواز کردند؟ اینها همه بعد از برجام است. این اتفاقاتی که افتاده پرتاب موشکی که روی آن نوشته بود اسرائیل باید نابود شود. این اتفاقات با روسیه و بعد از آن اتفاقاتی که در منطقه افتاد، حمله به سفارت عربستان، گرفتن قایق های آمریکایی، همه اینها برای این انجام شد که برجام نشود. اینها برای این است که من گفتم که ما هزینه میدان را کردیم ولی میدان هزینه ما نکرد. اینها هیچ وقت پخش نخواهد شد ولی چون شما خواستید همه چیز بماند گفتم. در ژانویه ۲۰۱۶ برجام عملیاتی شد، ژوئیه ۲۰۱۵ در مورد آن توافق شده بود. یعنی در واقع برجام از ژانویه ۲۰۱۶ عملیاتی شد و ما از دی ماه ۱۳۹۴ وارد خرید هواپیماهای بوئینگ و ایرباس شدیم. ایران ایر از فهرست تروریستی آمریکا خارج شده بود که بتوانیم هواپیما بخریم. در ژوئن ۲۰۱۶ یعنی خرداد ماه ۱۳۹۵ آقای کری به من گفت از روزی که ما هواپیمای هما را از لیست تحریم ها خارج کرده ایم تا به امروز پروازهای هما به سوریه شش برابر شده است. من گفتم مگر می شود؟ من گفتم اصلا پرواز سوریه توسط ماهان انجام می شود و ایران ایر پروازی انجام نمی دهد. رفتم از آخوندی که آن زمان وزیر راه بود این موضوع را پرسیدم، گفت: نه چنین چیزی نیست. آخوندی رفت پیش پرورش (رئیس هما) و این سوال را پرسید. او گفت درست است، حاج قاسم فشار آورده اند و ما پروازهایمان را به سوریه زیاد کردیم. در قسمت قبل به طور مفصل توضیح داده شد شرایط در حد فاصل خرداد تا مرداد 1394 در سوریه نه تنها شکننده بلکه بحرانی بود البته شروع و استارت آن از نیمه دوم سال 1393 زده شد و نتایج ان از اسفند93 تا مرداد 94 نمایان شد. شخصی که ظریف از وی سوال پرسیده فیصل المقداد بوده که بعد از مرگ ولید المعلم وزیر خارجه سوریه شد یک دیپلمات خوش نام و صاحب تجربه بالا در سوریه است .وضعیت سوریه در آن بازه زمانی چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد بخصوص برای مقامات طرفین درگیر که مطمئنا گزارشات و اخبار حوداث منطقه ایی وجهانی در کمترین زمان ممکن در اختیاراشان قرار میگیرد و اینکه شخصی در حد وزیر با یک طرح پرسش که میخو اهد وضعیت سوریه در آن بازه را تثبت شده نشان دهد جای تعجب دارد . درخواست سفرتوسط خود سردار سلیمانی ارائه شده است این چیزی است خود جناب ظریف هم در قسمت های قبلتر بدان اشاره کرده و زمانی روسیه خواهان دیدار شدن که نه تنها نیاز ما مرتفع نشده بود بلکه اوضاع سوریه به اوج بحران خود رسیده بود یعنی دیدار در سخت ترین شرایط سوریه صورت گرفت . در قسمت قبل هم بیان شد هم ایران وهم روسها قصد داشتن سطح کمکهای خود را به سوریه در آن بازه زمانی افزایش دهند ایران تصمیم خود را گرفته بود که چندین هزار نیروی جدید از ایران راهی سوریه بودن اما روسها قصدی برای مداخله مستقیم نداشته و بنا بر تمام گزارشات این سردار سلیمانی بوده که روسیه را به حضور مستقیم نظامی ترغیب کرد ه است روسیه وایران و نیروهای مقاومت به صورت همزمان نبردهای را آغاز کردن در واقع یک تقسیم کاری بین طرفین وجود داشت پشتیبانی هوایی ولجستیکی از روسها وعملیات زمینی از مقاومت وارتش سوریه برای شروع هم در وهله اول شمال لاذقیه و جنوب وشمال شرق حلب در اواخر مهر ماه انتخاب شد قبل از شروع عملیاتهای زمینی . نیروهای هوایی روسیه وسوریه از اوایل مهر ماه حملات سنگین هوایی خود را به مراکز تجمع و خطوط مواصلاتی وتدارکاتی مسلحین اغاز کردن محور حماه .اولین حمله هوایی تایید شده روسیه در شمال استان حمص وشهرهای تلبیسه ورستن صورت گرفت تقریبا به مدت یکماه این حملات ادامه داشت تا اولا تمرکز مخالفین برهم زده شود وثانیا نیروهای مقاومت وارتش فرصت لازم برای تدارک حملات را بدست بیاوردن در اواخر مهر ماه حملات مقاومت در جنوب حلب به سمت کوه عزان و در لاذقیه هم حملات برای تصرف شهرک استراتژیک سلمی شروع شد به فاصله کمی در اوایل آبان 94 حملات مقاومت وارتش به شمال استان حماه شروع شد در حماه حتی برای ساعاتی شهرک کفر نبوده باز پس گرفته شد اما مخالفین با استفاده از موشکهای تاو و حجم زیاد نیرو با یک ضد حمله بیشتر مناطق از دست رفته رو باز پس گرفتن وحتی چند هفته بعد شهرک مورک را هم تصرف کردن در دشت الغاب هم ارتش چند روستا از جمله سرمانیه را تصرف کرد . عملیات حماه در ظاهر یک شکست برای ارتش و مقاومت بود و نزدیک 11 تانک ونفربر در چهار روز طعمه موشکهای تاو شدن اما بعدا مشخص شد مکان اصلی عملیات در دو نقطه دیگر است یکی حلب و دیگری لاذقیه و حماه بیشتر برای فعال کردن این محور بر هم زدن تمرکز مخالفین وتقسیم نیروهای آنها صورت گرفت البته تصرف و تثبیت مناطق هم جزی از برنامه بوده اماحجم فشار که در این محور وارد شد وبعد از ضد حملات مخالفین عدم ارسال قوای کمکی نشان از فرعی بودن محور حماه داشت . محور لاذقیه مخالفین بعد از تصرف ادلب در حال جمع اوری نیروی بالغ بر 30 هزار نفر به قصد حمله به حماه و تصرف این شهر بودن این نیروها در جنوب حماه دشت الغاب لاذقیه وجنوب حلب مستقر بودن . نیروهای مقاومت هم از25مهر ماه94 در محور حلب به سمت کوه عزان و حمله سنگین و غافلگیرانه ایی رو شروع کرده که عملیات محرم نام گرفت و به تدریج در حال پیشروی بودن البته نوع پیشروی بیشتر مناطق باز و روستاهای کوچک بود در شمال لاذقیه هم در همین روز حملات سنگین ارتش با پشتیبانی کامل روسها آغاز شد در 8 آبان که حمله در شمال حماه صورت گرفت در ابتدا نیروهای مقاومت با کمک ارتش چندین روستا را ازاد کرده و بعد از تثبیت در اختیار ارتش و دفاع وطنی قرار دادن وخود در منطقه چندان حضور نداشته مسلحین هم بعد از دو هفته با فراخوان از حلب و لاذقیه چند هزار نیرو را به این محور تزریق کرده و در واقع تمرکز خود را از حلب ولاذقیه تا حدود برداشته و موفق شدن شهر مهم مورک را هم تصرف کنند مسلحین در حالی که از این پیروزی خوشحال بودن به ناگاه با فروپاشی خطوط خود در جنوب حلب و شمال لاذقیه مواجه شدن شهرکهای الحاضر العیس خان طومان خلصه زیتان سلمی و ... بعد از چند مدت پاکسازی شد البته نیروهای سرتیپ سهیل حسن هم با پشتیبانی هوایی روسی سوری تقریبا به صورت یکدست حملات را به سمت فرودگاه محاصره شده کویرس آغاز کردن نکته دیگری نیروهای عمل کننده در محورها است در حماه نیروها بصورت مشترک بود یعنی مقاومت و ارتش سوریه در جنوب حلب تقربیا نیروهای مقاومت بودن و در لاذقیه تقریبا تمام نیروها سوری تعداد کمی نیروهای مقاومت به همراه مشاورین روسی وایرانی محور حلب نکته دیگری که تا حدودی در قسمت قبل بدان اشاره شد سرباز گیری واموزش نیروهای تازه نفس و همان گسترش سازمان رزم ارتش سوریه بود در مناطقی که آورگان و جمعیتی که خنثی بودن (نه طرفدار دولت ونه مخالفین) سربازگیری به صورت اجباری انجام میشد اما در مناطق طرفدار دولت چه در بین علویون وچه سنیها ومسیحیها بیشتر با تبلیغ وایجاد انگیزه این سرباز گیری صورت میگرفت که در این مناطق کاملا موثر بود و مربیان آموزشی این نیروهای اکثر از نیروهای مقامت ویا نیروهای بودن که با مقاومت ارتباط داشت شامل میشد در مجموع در کمتر از دو هفته ارتش سوریه و مقاومت سه محور اصلی در شمال شرقی حلب یعنی به سمت کویرس در جنوب حلب به سمت عزانه وبعد الحاضر العیس وخان طومان در لاذقیه به سمت سلمی و وکبانی و یک محور نیمه فرعی در شمال حماه راباز کردن همچنین ارتش ومقاومت در درعا هم آذر 94 حمله به شهر شیخ مسکین را اغاز کردن که در شیخ مسکین بعد از 4 هفته وکشته زخمی شدن 500 فرد مسلح این شهر ازاد شد ومتحدین موفق شدن جاپایی محکم برای عملیات های احتمالی خود مهیا کنند (جالبه تقربیا یک سال قبل در سال 93 مخالفین با حملات بسیار سنگین و چندین عامل انتحاری موفق شدن شیخ مسکین را تصرف کنند در نبرد اول شیخ مسکین که بیش از 50 روز به طول کشید نیروهای ایرانی و مقاومت حضور مستقیم داشت اما حجم بالای مهاجمین و بخصوص عوامل انتحاری منجر به سقوط شهر شد در ان حمله هم نزدیک 600 فرد مسلح کشته و زخمی شده بود (200 تا 250 کشته مهاجم از مدافعین هم نزدیک 60 نفر شهید شدن ) محور حمص خلاصه صورت وضعیتی که از سه ماه اول حضور گسترده ایران وروسیه بیان شد نشان از یک هماهنگی کامل وبرنامه ایی منطقی وکاملا مشخص دارد برنامه ایی که در مدت یک یا دوهفته طرح ریزی نشده بود وحداقل سه یا چهار ماه نیاز به هماهنگی طرح ریزی فراهم کردن امکانات تدارک ونیروی لازم را داشت که نتایج ان در سه ماه اولیه کاملا مشخص شد ((بحث لجستیک تکمیل کننده پشتیبانی هوایی بوده است روسها به مرور زمان صد ها دستگاه تانک تی 90 تی 72 تی 62 نفربرهای بی ام پی 1 و 2 توپهای خودکششی 2S3 Akatsiya توپهای کششی Msta-B راکت اندازهای اسمرچ -اوراگان و توس انواع خودروهای ترابری خودرهای زرهی هزار موشک ضد زره بمبهای سقوط آزاد اورهال هواگردهای سوری یک اسکادران میگ29 -10 بمب افکن سوخو حداقل ده سامانه دفاع هوایی پانتسیر وسایر سامان ههای پدافندی وقطعات وموشکهای آن انواع گلوله های توپ رو به ارتش سوریه وحتی مقاومت واگذار کردن فقط توی یک مورد 300 گلوله توپ هدایت شونده کراسنوپل در اختیار نیروهای ایرانی قرار دادن ارسال محموله سوخت گندم کمکهای غذایی ومالی کمکهای اطلاعاتی وشناسایی وموارد دیگر رو هم بیاید به این لیست اضافه کرد )) بخشی از تانکهای ارسالی روسیه به سوریه تا قبل از سال 94 حضور ایران بیشتر بصورت مستشاری و فرماندهی یگانهای کوچک و بزرگ و تعدادی هم نیروی عملیاتی محدود بود محرم ترک اولین شهید ایرانی در سوریه بوده که در دی ماه 1390 در اطراف دمشق به شهادت رسید تا قبل از مهر ماه 1394 نزدیک 70 نیروی ایرانی در سوریه به شهادت رسیدن یعنی از سال 90 تا 94عدد میشود این رقم به غیر از نیروهای مدافع حرم افغانی عراقی وپاکستانی است بیشترین حجم شهدای ایرانی قبل از ورود روسها هم در بازه زمانی اسفند 93 تا مرداد 94 به شهادت رسیدن با این ارقام میشود به راحتی متوجه شد حجم حضور مستقیم نیروهای ایرانی به بیش از چند صد ویا حتی هزار نفر هم رسیده به طور خلاصه قبل از ورود روسها ایران در سوریه نیروها داشته نه تنها مستشاری بلکه واحدهای رزمی هم شامل آن میشدن حتی بین شهدا هم خدمه زرهی وجود دارد روسیه اتفاقا این کار را به طور مداوم انجام میداد با استفاده از ناو ها و زیردریایی خود بارها با موشکهای کروز از دریایی مدیترانه مواضع مسلحین وداعش رو هدف قرار داد (البته در اینجا روسها انتظارات وزیر را برآورده نکرده وبه جای موشکهای قاره پیما از موشکهای کروز استفاده کردن اساسا هدف از تولید واستفاده موشک قاره پیما چیز دیگری ایست انهم از نوع روسی) شلیک موشکهای روسی از دریا مدیترانه به سمت مواضع مسلحین در چند مورد هم از روی دریایی خزر موشکهای روسی با عبور از آسمان ایران به سمت سوریه شلیک شدن حتی در یکی دو مورد هم از روی آسمان ایران به وسیله بمب افکن های روسی موشکهای به سمت سوریه شلیک شده است . که یکی از دلایل این اقدامات آزمایش موشک های خود در شرایط میدانی بوده ورددیگر عدم امکان استفاه روسیه حداقل در ان زمان از اسمان سایر کشورهای همسایه خود بوده است آیا گرجستان ترکیه ویا اکراین این اجازه را به روسیه میدادن یا مثلا چرا هواپیماهای جنگی روسی از روی ایران پراوز کرده و می کنند . از جناب وزیر درخواست می کنیم یک مسیر امن وجایگزین برای این هواپیماها بروی نقشه جهان به ما نشان دهد مسیر که تحت نظر کنترل ناتو و یا آمریکایی نباشد وروسها با خیال راحت بتوانند روی این مسیر تدارکاتی حساب کنند همین الان هم برخی از جنگنده های روس از روی مسیر ایران به سمت سوریه وحتی لیبی و شاید هم در ادامه به سمت آفریقایی مرکزی پرواز کنند مهمترین و درعین حال واضع ترین موردی که که باید برای این مباحث در نظر گرفت همکاری نظامی ایران و روسیه است پس طرفین از همدیگر انتظارتی دارند روسیه با ترکیه ویا آمریکا ویا اسراییل همکاری نمیکند بلکه بین ایران روسیه وسوریه است پس همکاریهای لازم هم بین این کشورها خلاصه میشود اگر کسانی این موضوع بدیهی را درنظر نگیرد کلا اصل موضوع را متوجه نخواهد شد تیوب های باقی مانده از موشکهای کونکورس اهدایی به سوریه در نبردهای اطراف کفرنبوده 2019 سوال مهمتر کدام یکی از این اقدامات که در سال 2015 رخ داد باعث تضعیف برجام شد ؟؟؟ چطور ؟؟ چگونه ؟؟ تا کنون هیچ کشور وگروهی همچنین ادعایی را نداشته اند چون هدف از ورود ایران وروسیه به سوریه مورد دیگری بوده است یا مثلا جنگندهای روس برای مدتی در پایگاه همدان حضور داشتن که این اقدام برای انجام پشتییانی مستقیم از نیروهای مقاومت که در اطراف حمص تدمر ودیرالزور در حال نبرد با داعش بودن صورت گرفت که اتفاقا اقدامی کاملا موثر برای پشیبانی از نیروهای خودی و کم کردن تلفات رزمندگان مقامت بود اما چرا روسها از طریق سوریه این کار را نکردن خیلی از پایگاهای هوایی سوریه توانایی این کار نداشته پایگاه تی4 در ان زمان این ظرفیت را داشت اما در تیرس داعش بود پایگاه الحمیمیم که متعلق به خود روسها هم هست در آن زمان بخشی از این پشتیبانی را انجام میداد اما اکثر توان خود را معطوف به لاذقیه شمال حماه حمص حلب کرده بود ظرفیت پایگاه روسها محدود بوده وتا این لحظه هم روسیه در حال ساخت سازهای نظامی و طولانی کردن باند این فرودگاه بوده به طور مثال دوهفته پیش بمب افکنهای تی یو22 روسیه مجهز به موشک برای اولین بار در این پایگاه فعال شدن . پایگاههای هوایی دمشق هم بودن که توان انجام این عملیات را داشتن اما در آن مقطع زمانی در تیر راس مخالفین بودن مثلا پایگاه السین یا المزه اما نکته مهم تر عدم اجازه حضور سوریه به روسها در دمشق و مناطق اطراف ان است که تا به امروز هم این اجازه به روسها داده نشده است سوریها به هیچ عنوان خواهان حضور مستقیم نظامی واطلاعاتی روسیه در دمشق واطراف ان نیستند حتی بعد از عملیات غوطه روسها دمشق را ترک کردن دلیل اینکار هم ذات روسها وکلا کشورهای ابر قدرت است انقدری که حزب ا.. در دمشق حضور علنی دارد روسها ندارد چه برسد این حضور را با ایران مقاسیه کنیم نکته که اینجا بدان بایداشاره کنیم استقلال عمل سوریه است اگر کسی فکر میکند سوریه مستعمره یا وابسته متعلق به ایران یا روسیه است سخت در اشتباه است در ژانویه ۲۰۱۶ برجام عملیاتی شد، ژوئیه ۲۰۱۵ در مورد آن توافق شده بود. یعنی در واقع برجام از ژانویه ۲۰۱۶ عملیاتی شد و ما از دی ماه ۱۳۹۴ وارد خرید هواپیماهای بوئینگ و ایرباس شدیم. ایران ایر از فهرست تروریستی آمریکا خارج شده بود که بتوانیم هواپیما بخریم. در ژوئن ۲۰۱۶ یعنی خرداد ماه ۱۳۹۵ آقای کری به من گفت از روزی که ما هواپیمای هما را از لیست تحریم ها خارج کرده ایم تا به امروز پروازهای هما به سوریه شش برابر شده است. من گفتم مگر می شود؟ من گفتم اصلا پرواز سوریه توسط ماهان انجام می شود و ایران ایر پروازی انجام نمی دهد. رفتم از آخوندی که آن زمان وزیر راه بود این موضوع را پرسیدم، گفت: نه چنین چیزی نیست. آخوندی رفت پیش پرورش (رئیس هما) و این سوال را پرسید. او گفت درست است، حاج قاسم فشار آورده اند و ما پروازهایمان را به سوریه زیاد کردیم. آیا اجازه داشت این کار را بکند؟ گفته بود که به من فشار آوردند من اجازه دادم که پروازها اضافه شود. من هفته ای یک بار حاج قاسم را می دیدم. فکر می کنم آن موقع ها یکشنبه ها ایشان را می دیدم و این اواخر جلسه های ما سه شنبه بود. ما خیلی با هم رفیق بودیم. بهش گفتم که قاسم جان چرا این کار را می کنید، با ماهان برو، گفت هما امن تر است. یعنی در این حد دیپلماسی فدای میدان شد و هیچ گاه چیزی هم نگرفت؟ شما می گویید که در استفاده از هما به جای ماهان لجبازی شده است. اصلا لجباری نیست. او می گوید چون میدان اصل است اگر ۲ درصد هما امن تر از ماهان باشد باید از هما استفاده کنیم. حالا اگر این موضوع می خواهد ۲۰۰ درصد به دیپلماسی ضربه وارد کند، باشد. اولین نکته این سخنان تکذیب خود جان کری بوده هرچند اصلا این تکذیبها و امار ادعایی قابل استناد نیست شاید بیشتر و شاید کمتر از این ارقام باشد کشورهای مختلفی برای انتقال نیرو و تجهیزات از خطوط غیر نظامی استفاده میکنند که مثال باز آن خود کشور جان کری ایست اما انچه کاملا مشخص است استفاده ایران از هواپیماهایی چندین ایر لاین داخلی (یا تحت پوشش ) برای انجام پراوز به سوریه که تا به امروز هم با قوت صورت میگیرد البته این استفاده تنها از هما نبود بلکه چندین شرکت داخلی نیز این پروازها را صورت میدهند که از بردن نام آنها معذوریم (هرچند همه میدونند ) اتفاقا پروازهای رسمی هما کمتر از سایر شرکتها بود هاست به شخصه برای چندین ماه است پرواز ثبت شده ایی از هما ندیده ام . تنها برای نمونه در 3 هفته گذشته تنها از دو شرکت هواپیمایی ایرانی (به غیر از ماهان ) بیش از15 پرواز رسمی به سمت سوریه ثبت شده این پروازها اکثر به سمت فرودگاه لاذقیه تحت کنترل روسها بوده اینها به غیر از پروازهای نا مشخص پروازهای نظامی و پروازهای ماهان است و یا پروازهای است که به سمت دمشق در حال حرکت است اما برخلاف گفته های وزیر بار اصلی پروازها در سوریه بر دوش شرکت ماهان بوده این شرکت بر اساس گفته منابع غربی در ده سال اخیر با دایر کردن چندین شرکت صوری در آسیای مرکزی ارمنستان عراق وقاره آفریقا تعداد نامشخصی هواپیما خریداری کرده است شرکت ماهان تقریبا با تمام ظرفیت در حال خدمت رسانی بوده اینگونه نیست که بخش زیادی از ناوگان این شرکت بدون استفاده در حال خاک خوردن باشد (حداقل در آن بازه زمانی ) دلیل استفاده از این خطوط هم تنها بحث امنیتی نبوده هرچند همین مطلب هم به تنهایی برای این دست اقدامات کافیست جان نیروی ایرانی ومقاومت به مراتب بالاتراست این صحبت هاست خطوط هوایی ماهان دیگر یک خط نیمه نظامی امنیتی محسوب میشد و پروازهای ان تحت نظارت رادارها وسرویسهای اطلاعاتی حریف قرار گرفته همچنین انواع تحریم ها هم شامل حال این خط هوایی شده است استفاده از ماهان و پروازهای نظامی تحریک زا بوده ما در این جا صحبت از جابجایی چندین نیرو ویا بسته وجعبه نمی کنیم بلکه جابجایی هزار نیرو در ماه و تجهیزات ولجستیک این نیروهاست رزمندگان پاکستانی ایرانی عراقی وافغانی وحتی سوری که برخی از آنها برای طی مراحل اموزشی حتی وارد خاک ایران میشوند ( حداقل بین سال های 92 تا 96) وبعد به سمت سوریه پرواز میکنند ارتش با چندین فرودن هرکولس وایلوشن و همچین سپاه با ایلوشن و آنتونفهای خود پروازهای را صورت میدادن اولا خود توان ترابری نیروهای مسلح ایران شاید از لحاظ کمیت در سطح بالایی در منطقه باشد اما این نیروی نظامی بدون پوشش هوایی توسط پدافند و جنگنده ها خودی طعمه خیلی ساده برای حریف است فراموش نکنیم حداقل یک بوئینگ ارتش به صورت غیر مستقیم از حملات صیهونیستها در فرودگاه دمشق آسیب دید اگر این هواپیما بروی هوا زده میشد یا یکی از هرکولسها مورد هدف قرار می گرفت میتوانست هزینها و سطح تنش های زیادی را در منطقه ایجاد کند یا پرواز ماهان که پراز مسافر بود مورد تعرض جنگند ه های آمریکایی قرار گرفت حتی در یک مورد پرواز ماهان توسط جنگنده های صیهونیست نقش سپر را ایفا کرده واگر دخالت روسها نبود توسط پدافند سوریه به اشتباه هدف قرار میگرفت نکته دیگر آیا ایران در برجام تعهدی در این زمینه با غرب داده بود ؟؟ آیا این استفاده مانع از فروش حداقل ایرباس یا ATR به ایران شد یا ایران باید سیاست های خود را با آمریکا هماهنگ کند جالب است هم اکنون نزدیک 13 فروند آی تی آر 72 در شرکت هما (ایران ایر ) در حال پرواز هستن این موضوع را هم باید در نظر گرفت تا حد امکان تا جایی که به منافع ایران ضربه نخورد ویا دشمن گستاخ نشود نباید بهانه به دست حریف داد ولی در اینجا صحبت از حفظ جان نیروی ایرانی و مقاومت بوده و همچنین گرفتن بهانه و کمتر تحریک کردن حریف است ما در 3 سال اخیر دیدم که هم صیهونیستها وهم آمریکایی ها به نوعی سعی در کم کردن پروازهای ایران به سوریه هستن هم اکنون هم خیلی از پروازهای ایرانی تحت پوشش و حمایت روسها در حال انجام است اگر روسها نبودن احتمالا تا الان شاهد حوادث تلخی در عرصه هوایی بودیم ((((موضوع دیگه صحبت از هماهنگی است قطعا سپاه قدس و فرمانده آن برای انجام این پروازهای نیاز به کسب اجازه رسمی ندارد اما با توجه به اینکه هما یک شرکت دولتی بوده و تحت نظر دولت است هماهنگی حداقل با رئیس جمهور میتوانست خیلی بهتر باشد هر چند باز هم میگم بر اساس اطلاعات رسمی (غیر رسمیش را نمیدونم اگر هم میدونستم اعلام نمی کردم) پزوازهای هما در مقابل شرکتهای دیگر ناچیز بوده است ))) فرودگاه دمشق هواپیمای بوئینگ اسیب دیده ارتش در حمله صیهونیستها موشک به چند دها متری هواپیما اصابت کرده است مگر شما بودید که کشور را به لبه جنگ کشاندید. شاید یکی از علت های این موضوعی که شما می گویید این است که شماها این ها را به مردم نگفته اید. من اعتقاددارم سیاست خارجی موضوع کف کوچه نیست ولی شده است. آیا در سیاست خارجی فقط قسمت دیپلماتیک است که کف کوچه است و یا سایر قسمت ها هم می تواند کف کوچه باشد؟ وقتی میدان حاکم باشد میدان بر سیاست خارجی، تبلیغات، اظهارنظرها و بر همه چیز حاکم است و شما نمی توانید بگویید چند نفر در سوریه کشته شدند. شما نمی توانید به من بگویید چند نفر در سوریه کشته شده است. آقای کری باید به شما بگوید که دویست بار اسرائیل به شما در سوریه حمله کرده است. اگر منظور کشته شدگان کل کشور سوریه است آن چیزی که زیاد است امار منتشر شده در اینباره که بعید میدانم منظور وزیر این مورد باشد اما اگر منظور تلفات خودی است همین الان هرکسی که این متن را می خواند میتواند با یک جستجوی ساده در فضای مجازی تصاویر تشییع شهدا و اعلام نیمه رسمی آن را مشاهده کنید حتی بارها مسئولین و مقامات مربوطه تعداد شهدا در سوریه را اعلام کردن نزدیک 600 تا 700 شهید ایرانی کمتر از 3هزار شهید افغانی و پاکستانی 1900 شهید حزب الله 1300 شهید عراقی این اماریست که بیشتر دفعات تکرار در منابع مختلف را داشته ایران تنها از سال1390 تا 1392 از اعلام تلفات در سوریه خودداری میکرد وشهدای افغانی وایرانی در سوریه با کمترین پوشش خبری و به نوعی سانسور تشییع و به خاکسپرده میشدند که این موضوع هم دلایل خود را داشته است تا بهانه ایی کمتر برای کمک بیشتر به مخالفین و همچنین دخالت قدرتهای منطقه ایی و جهانی در سوریه داده شود این چند سال به وضوع اثبات کرد هرچقدر حضور ایران در سوریه پررنگ تر بود کشورهای مخالف هم کمکها وحضور خود را در سوریه تقویت کردن مورد دیگری که وزیر اعلام میکند دویست بار حمله صیهونیستها به ایران در سوریه است به احتمال بسیار زیاد این گفتگوی ظریف برای سال 95 بوده در ان بازه زمانی هیچ حمله رسمی به نیروهای ایرانی صورت نگرفته بود تنها یک حمله به جولان که منجر به شهادت شهید مغنیه وشهید الله دادی شد ثبت شده آنهم صیهونیستها اعلام کردن از حضور نظامیان ایرانی در کاروان مطللع نبودن در آن مقطع زمانی نزدیک 15 حمله صیهونیستها در خاک سوریه صورت گرفته بود تقریبا هر فصل یک حمله صورت میگرفت حملات صیهونیستها از سال 96 و بعد از پایان یافتن درگیریها حلب و مشخص شدن طرف پیروز جنگ شدت یافت این حملات هم با هماهنگی کامل آمریکا وهمچنین اعلام موضوع بی طرفی روسیه صورت می گیرد .( روسها ایران را یک شریک در سوریه میبینند اما خواهان کنترل این شریک هم هستن روسها دوست ندارن روابط خود با اعراب اروپا آمریکا وصیهونیستها را برای ایران به خطر بیندازند و انرژی خود را صرف چیزی کنند که سودی برای آنها ندارد حتی زمانی که سربازان و نیروهای همپیمان روس توسط آمریکایی و صیهونیستها کشته شدن روسها واکنش جدی نشان ندادن نوع روابط ایران هم در حال حاضر با روسیه بر خلاف باور عمومی یک روابط استراتژیک نبوده بعد از قضیه حلب برای روسها مشخص شد قدرت ونفوذ ایران در سوریه فراتر از انچیزیست که تصور میکردن ومقداری احساس خطر کردن به هر حال روسیه هزینه های بسیار زیادی در سوریه متحمل شده است نزدیک 150 سرباز روس و 250 همپیمان روسها در سوریه کشته شدن در حالی که روسها آنچنان در عملیات های زمینی شرکت نداشتن هر چند بیشتر سعی میکند از هزینه های مالی سیاسی نظامی و تبلیغاتی خود بکاهند و کمترین سطح تنش ممکن را با دیگران داشته باشند به قول پوتین روسیه اتش خاموش کن هر بحرانی نیست ) سخنان کری درباره تعداد حملات نه به نیروهای ایرانی بلکه به کل سوریه در آن بازه زمانی اشتباه که هیچ بلکه دروغ بوده و تعجب از منبع قرار دادن جان کری توسط وزیر خارجه ایران است خود جان کری این سخنان را تکذیب کرده است تنها کافی بود وزیر خارجه محترم قبل از بازگو کردن این خاطره یک تحقیق کوچک انجام میداد تا صحت این موضوع مشخص شود به هر حال ادعای سنگینی ایست در حال حاضر هم عمده حملات بر علیه مواضع سوریها صورت میگرد و مناطقی که صیهونیستها احتمال حضور نیروهای ایرانی وحزب الله را میدهند چند دقیقه قبل از حمله به روسها خبرحملات را اعلام میکنند تا به نیروهای ایرانی حزب الله و سوریها منتقل شود . در سوریه مثلا آستانه را با همکاری را بدست آوردیم ولی منفعت آستانه به سوریه رسید( در تمام متن ها از لفظ نرسید استفاده شده اما در خود فایل از رسید ) به میدان رسید به دیپلماسی ما نرسید. این را از هم مجزا کنیم یعنی دیپلماسی به کمک میدان آمد. در حلب وقتی می خواستند زندانیان حلب را خارج کنند، دیپلماسی به خدمت میدان آمد. در متنها منتشر شده نامی از فوعه و کفریا برده نمیشود اما در فایل صوتی از خروج مردم فوعه وکفریا هم سخن گفته شده گفتگو های آستانه مجموع نشتسهای بین ایران ترکیه و روسیه و دولت سوریه ومخالفین بوده که اولین دور آن در بهمن 1395 در استانه وآخرین نشست هم در تاریخ 27 بهمن 1399 در سوچی روسیه برگزار شد و دلیل برگزاری این دست نشستها کاملا ساده بود پیروزیهای میدانی و همچنین پیدا کردن یک راه حل نیمه سیاسی با حداقل خشونت ممکن در ادامه این گفتگوها بر محورهای کلیدی توافق شد از جمله ایجاد منطقه های کاهش تنش تبادل اسرا و مشخص شدن سرنوشت اسرا و زندانیان لزوم برخورد با گروههای تروریستی و همچنین تاکید بر حفظ تمامیت ارضی سوریه در این نشستها هعم معمولا علاوه بر تیم دستگاه خارجه یک گروه هم از نمایندگان سپاه قدس شرکت میکردند البته به جز در زمان تشکیل نشست سران ایران ترکیه و روسیه . به جز بحث کنار رفتن تدریجی ایران از گفتگوهای آستانه بخصوص از سال 98 به این طرف ما شاهد هستیم سوریه به یک ثبات کامل حداقل در مناطق تحت کنترل دولت رسیده است .هم اکنون 2 میلیون سوری در مناطق تحت کنترل مخالفین زندگی میکنند به همین میزان هم آوره در خاک ترکیه وجود دارد (1.7 میلیون نفر) تقریبا همگی مخالفین دولت سوریه هستن وخیلی از بستگان این افراد یا در جنگ توسط دولت کشته شده اند ویا هم اکنون عضو مخالفین هستن پس فقط مبحث سرکوب گروههای مسلح در سوریه مطرح نیست بلکه ما با بخشی از مردم طرف هستیم که کاملا با دولت مخالف بوده و با وجودی که برخی از مناطق توسط دولت پاکسازی شده است اما این افراد حاضر به بازگشت به این مناطق نبود دلیل اصلی آن هم تحت کنترل بودن این مناطق توسط دولت سوریه است پس فقط راهکار نظامی جوابگوی این مسئله نبود نیاز به یک مکمل سیاسی است در کنار ان هم فشارهای شدید بین اللملی و رسانه ایی بر روسیه ایران وسوریه برای کم کردن شدت حملات در طول این چند سال وارد شده است چند بار هم سوریه مورد حملات مستقیم خود غربیها قرار گرفته است وبارها به دنبال ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه به بهانه های حقوق بشری و اوارگان بوده اند خیلی از کشورهای عربی وغربی بروی این گروههای مسلح سرمایه گذاری کرده اند و به راحتی حاضر نیستند به سرکوب کامل انها تن دهند انجام یک حمله شیمیایی ساختگی ویا کشتار غیر نظامیان در این مناطق کاری سختی برای این کشورها نبوده تا بهانه های لازم را بدست بیاورند برمثال ما شاهد مداخله مستقیم ارتش ترکیه در ادلب بودیم که با حمایت غیر مستقیم ناتو و کشورهای عربی صورت گرفت و حتی صحبتهای از استقرار سامانه های پاترویت آمریکایی در خاک سوریه وشمال این مطرح شد آیا ایران روسیه وسوریه حاضرند هزینه های برخورد مستقیم با ناتو را به پردازند در حملات محدود قبلی این سه کشور اقدامات مستقیمی در برابر این حملات انجام ندادن حتی ایران و روسیه در برابر حملات مستقیم به نیروهای تحت حمایت خود توسط غربیها و صیهونیستها واکنش قوی نشان ندادن خود روسیه و ایران هم توانسته است از طریق این نشستها وآتش بسها در عرصه بین المللی قدرت چانه زنی خود را بالا برده ایران وروسیه در مجموع مایلند با کمترین هزینه سیاسی مالی وجانی مسئله سوریه را حل کنند روسها هم با بها دادن زیاد به ترکها جایگاه خود را عرصه بین اللملی و خود سوریه را بالا برده اند همچنین بخشی از این اقدام بر داشتن یک اهرام فشار غیر مستقیم بروی ایران و دولت سوریه بوده است بر فرض پاکسازی این مناطق دولت سوریها هم توان آنچنانی برای ایجاد امنیت در این مناطق را ندارد مگر اینکه اکثریت جمعیت این مناطق به ترکیه کوچ کنند که یک بحران آورگان در سطح جهانی ایجاد میشود در غیر اینصورت ما شاهد روی دادن حوداث درعا در ابعادی به مراتب بزرگتر در ادلب خواهیم بود .علاوه بر این بخش دیگری از خاک اصلی سوریه در اختیار نیروهای دموکراتیک سوریه بوده که عملا دولت هم در استانهای حسکه وبخشهای از رقه هیچ نظارتی ندارد غافل شدن از این مناطق سبب ایجاد یک حکومت خودمختاری کردی که حتی در عرصه بین اللمی مشروعیت دارد را سبب میشود در حال حاضر نزدیک 40 هزار نظامی سوری در استان رقه برای جلوگیری از حملات بیشتر ترکیه وهمپیمانان او مستقر شده اند که برای کنترل نیروهای دمکراتیک سوریه هم بسیار مفید بوده است پس تنها مسئله ادلب نبوده . با آتش بسهای صورت گرفته فرصت باسازی ارتش سوریه فراهم شده است نیروهای سوریه در این 15 ماهی که درگیریها فروکش کرده است سازمان و توان رزمی خود را گسترش داده اند از لحاظ اموزشی وتجهیزاتی هم شاهد ارتقا در نیروهای سوری بوده ایم دولت سوریه هم بازسازی بخشهای که کشور را اغاز کرده اند در مناطق تحت کنترل دولت سیستم بهداشتی آموزشی و خدمات عمومی هم کم بیش در حال ارتقا است با وجود مشکلات اقتصادی هم سوریها نسبت به سالهای گذشته امیدوار تر شده اند که بسیار مهم است پس آیا این اتش بسها وگفتگوها در محموع به بهبود شرایط کمک نکرد ؟؟؟ ایا خود سوریها هم به این شرایط راضی نسیتند آیا این نشستها برای سوریها ایران روسیه ترکیه منفعت نداشت قطعا بیشترین منفعت را خود مردم سوریه و بخصوص مناطق تحت کنترل دولت برده اند هزینه ایران سوریه وروسیه هم چه از لحظ جانی مالی سیاسی وتبلیغاتی با فروکش کردن درگیریهای بشدت کاسته شده است هدف از نشست آستانه کاملا مشخص بود ونتایج بدست امده از آن هم به مرور زمان مشخص شد اما قضیه تبادل مردم فوعه با مسلحین حلب بعد از محاصره شهر حلب وناکام ماندن تلاشهای مسلحین برای شکستن محاصره نیروهای متحد به داخل شهر سرازیر شدن وتک تک محلات را پاکسازی کردن نزدیک 6 هزار فرد مسلح به همراه 100 هزار غیر نظامی در چند محله باقیمانده شهر حلب محاصره کامل شدن برای جلوگیری از کشتار هم مسلحین وهم غیر نظامیان و پاکسازی راحت کل شهر بین ایران روسیه وترکیه (نماینده مسلحین ) توافق شدن این افراد شهر را ترک کنند بخشهای از این توافق بدون هماهنگی ایران صورت گرفت همزمان با محاصره شدن این افراد هزاران تن از شیعیان شهرکهای نبل والزهرا در محاصره مسلحین بودن و از لحاظ دارو بهداشت وتغذیه بشدت در تنگنا قرار داشتن بعد از خروج اولین کاروان مسلحین از شهر حلب و ناگاه با دستور مستقیم سردار سلیمانی نیروهای مقاومت وسوری مانع از خروج مابقی محاصره شدگان شدن واعلام کرد در برابر خروج مسلحین باید تعدادی از اهالی شهرکهای فوعه وکفریا وارد حلب بشوند / روسها که انتظار این اقدام را از سوی سردار سلیمانی نداشتن تمام تلاش خود را کردن که مسلحین بدون پیش شرطی شهر را تکر کنند حتی کار به تهدید ایران و نیروهای مقاومت برای قطع یا کم کردن همکاریها رسید اما هیچ تاثیری نداشت هرکولس ارتش بر فراز فوعه و کفریا متن زیر نقل به مضمون از زبان مسلحین است بعد از خروج اولین کاروان از شهر حلب سوریها وایرانیها مانع از خروج مابقی مسلحین شدن واعلام کردن باید در مقابل اهالی فوعه وکفریا هم آزاد بشوند سریعا یک رابط ایرانی با مسلحین تماس گرفته وشرایط را برای مبادله اعلام میکنید گروههای مسلح هم به واسطه احرار الشام موافقت خود را با شروط اعلام کرده هم زمان روسها هم با مسلحین تماس گرفته واعلام میکنند نیازی به توافق جدید نیست چندین بار روسها وایرانی ها به صورت جداگانه با مسلحین تماس گرفته و میگویند شروط شروط ماست وبه حرف طرف ثالثی نباید گوش داد سرانجام حرف ایرانیها به کرسی میشیند چرا چون زمین ومیدان دست ایرانی ها بود خود مسلحین عنوان میکنند در این قضیه بین روسها وایرانی ها اختلاف شدید اما پنهانی در گرفته بود و سرانجام طرف ایرانی موفق شد به خواسته ها خود برسد هرچند روسها هم به تمام خواسته ها خود رسیدن و شهر حلب در کمتر از یک هفته تخلیه شد این قضیه چند نکته مهم برای روسها داشت اول نفوذ ایران در سوریه ونظامیان و دولت این کشور فراتر از چیزی ایست که انتظار آن را داشتن 2 ایران بازگیر فرعی معادلات نیست وهر وقت اراده کند قادر به تغییر قواعد هستن 3 علاوه بر همکاری نیاز است در بخشهای ایران را کنترل کرد هر اتفاقی که در زمینه خروج مسلحین از حلب رخ داد قطعا با گفتگویها صورت گرفته اما آنچیزی که طرف سوری ایرانی ومسلحین در این چند سال عنوان کردن این بوده است که اگر اقدام سردار سلیمانی نبود خروج مردم فوعه وکفریا صورت نمیگرفت و حتی روسها تا لحظات آخر تلاش خود را کردن که مانع از این توافق بشوند تقریبا تمام موضوعات مطرح شده توسط جناب وزیر حول محور سوریه را به غیر از موضوع سفر بشار اسد به ایران را مورد بررسی اجمالی قرار دادیم در وهله اول انچیزی که خود نمایی میکند اطلاعات ضعیف شخص وزیر درباره موضوع سوریه است ظریف با اتکا به همین اگاهی ضعیف نتیجه گیریهای اشتباه و بعضا وحشتناکی میکند تقریبا دوماه از زمان انتشار فایل صوتی میگذرد در این مدت هیچ کدام از جریانات ورسانه های حامی این مواضع حداقل درباره موضوعات مطرح شده حول محور سوریه اظهار نظر مشخصی انجام نداده اند وسعی در اثبات این سخنان نکرده اند قطعا بین مسئولین هر کشور ی صحبتهای زیادی و به اصطلاح پشت پرده ایی صورت میگیرد اما آنچیزی که در اینجا مطرح شده است صحبتهای سری وخاصی نیست بلکه یکسری منابع اشتباه و نظرات شخصی بوده که به بیان نتیجه گیریهای اشتباه منجر شده است .مورد دیگری رقابت مرد میدان و مرد سیاست است چیزی که در واقعیت های جهانی وجود خارجی ندارد بلکه یک دوگانگی ورقابت کاذب است واقعیتی که ما شاهد آن هستیم این بوده درباره موضوعات منطقه ایی و سوریه این ابتکار عمل کاملا در دست سپاه قدس بوده این ابتکار عمل به صورت علنی بوده است و نتایج آن را ما شاهد هستیم فراموش نکنیم سوریه مکانی بودکه تمام کشورهای مطرح جهان تقریبا وارد ان شدن کشورهای که از لحاظ اقتصادی نظامی فرهنگی اطلاعاتی حرفهای برای گفتن دارن وقتی شما با وجود انواع اقسام فشار وتهدیدات در صحنه سوریه باقی مانده و حرف خود را به کرسی بنشانید نشان از صحیح بودن مسیر و وروش دارد سوریه صحنه جنگ غولها بوده است البته بخشهای از صحبتهای ظریف نشان از گله مندی وزیر از این موضع است که چرا همیشه سیاست باید فدای میدان شود چرا مثلااقدامی ازسوی سردار سلیمانی ویا سپاه قدس برای پیش برد مواضع دستگاه خارجه در برخی موضوعات صورت نگرفته است به هرحال هر مجموع و در راس آن صحنه گردان اصلی آن مجموع نظراتی دارد و نمیشود همیشه به صرف داشتن انتقاد و نظرات اشخاص را محکوم کرد اما واقعیت این است رسانه سیاست اقتصاد فرهنگ قدرت نرم وسخت شما همگی برای بدست آوردن نتیجه در میدان مد نظر وزیر خارجه به کار می روند سیاست و دستگاه خارجه تنها بخشی از تکمیل کننده این پازل است نکته دیگری که باید در نظر گرفت اختلاف نظر ودیدگاه وزارت خارجه وسپاه قدس درباره مسائل منطقه ایی و برجام است شما وقتی میتوانید به یک سطح از همکاری قابل قبول دست پیدا کنید که بروی راه حل ها وروشها اشتراک نظر داشته باشید این راه هم نباید فراموش کرد بخش زیادی از توان وزارت خارجه صرف گفتگویهای هسته ایی شده است به همان میزان هم از پرداخت به موضوعات اصلی منطقه ایی کاسته شده تقریبا تمام ابزارهای قدرت منطقه ایی جمهوری اسلامی و در اینجا منظور سوریه توسط نهادهای به غیر از وزارت خارجه پایه ریزی شده است طبیعی ایست برای استفاده و ارتباط با این ابزارهای به نهادهای به غیر از وزارت خارجه نیاز است به طور مثال درنشست های بین المللی درباره سوریه حتما باید یک هئیت مستشاری ایران هم حضور پیدا کند ویا حداقل به طور مستقیم در جریان امور باشند چرا چون صحنه گردان میدان عمل و حتی توافقات سیاسی طرفی غیر از وزارت خارجه است پس به هیچ عنوان نباید فردی مثل وزیر خارجه را رقیب مثلا سردار سلیمانی و سپاه قدس دانست این موضوعی ایست که از سال 94به طور غیر مستقیم توسط رسانه های پیگیری میشد امانباید فراموش کنیم وزیر خارجه حسین امیر عبدالهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه را به دلیل اختلاف دیدگاه و فشارهای خارجی و داخلی برکنار کرد شخصی که با وجود اختلاف دیدگاه با ظریف میتوانست به ارتباط بهتر وزارت خارجه با ابزارهای قدرت منطقه ایی ایران خیلی کمک کند وجود هر شخصی از بدنه وزارت خارجه که از گذشته با گروههای مقاومت ودولت سوریه به صورت نزدیک ارتباط بوده میتوانست تاثیرات بسزای داشته باشد اما از سال 95 وزمانی که گفتگوهای سیاسی سوریه با مشارکت ایران در حال شکل گیری بود معاون عربی وزارت خارجه برکنار وشخصی دیگری(صادق جابر انصاری ) که تجربه آن چنانی در این زمینه ندارد را به سمت معاون عربی وآفریقایی وزارت خارجه منصوب کرد پس خود وزارت خارجه هم برخی از شرایط لازم را برای ارتباط گیری و به نتیجه رساندن موضوعات را نداشته است سخن پایانی شخص ظریف به عنوان یک دیپلمات با تجربه و آشنا به فضای سیاسی رسانه ایی حاکم بر غرب در طول این چند سال ( به خصوص 4 سال اخیر ) بارها با سخنان خود در فضای مجازی و گفتگو با رسانه های و مقامات غربی موفق شد بخشی از جنگ رسانه ایی بر علیه ایران را خنثی و مواضع جمهوری اسلامی را از طریق همین طریق در سطح جهانی منتشر کند ودر برخی موارد قدرت چانه زنی ایران را با طرف غربی ارتقا داده است اما در کنار موارد بالا اشتباهات صورت گرفت در مذاکرات هسته ایی وتنظیم قرداد برجام به رغم هشدارهای مکرر رسانه ها و برخی از مقامات ایرانی رفتار وزیر در هنگام سفر مخفیانه بشار اسد به ایران عدم تحرک مناسب برای گسترش روابط با آسیا - چین و روسیه حداقل تا قبل از سال 97 عدم تحرک مناسب در موضوعات منطقه ایی وهمچنین در نهایت مسائل مربوط به فایل صوتی که قطعا سخنانی آگاهانه بوده و تنها زمان انتشار (احتمالا زمان انتشار برای ایام انتخابات بوده است )ان چند هفته زودتر اتفاق افتادموضوعاتی است که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت جناب ظریف در این مدت نشان داده است یک دیپلمات بسیار قوی اما یک وزیر خارجه متوسط و ضعیف است
  3. 3 پسندیده شده
  4. 3 پسندیده شده
    حفاظت زرهی بیشتر برای اژدهای سرخ قابلیتها و ماموریتهای محوله 5 نسخه در حال تولید تانکهای اصلی میدان نبرد ارتش چین نیروی زمینی ارتش چین از اواسط دهه پنجاه میلادی ، بتدریج ساختارهای اساسی مورد نیاز را برای طراحی و تولید تانک های اصلی میدان نبرد فراهم آورد تا جایی که پس از سالها سرمایه گذاری ، مشهورترین و پرتعدادترین محصول خود یعنی تانک اصلی میدان نبرد نورینکو تایپ-59 را با بیش از 10000 دستگاه به دنیای تسلیحات نظامی معرفی نمود که هم اکنون ، علاوه بر نیروی زمینی خود ، در سه قاره همچنان در خدمت قرار دارد . در این میان ، گرچه تانکهای بازه زمانی جنگ سرد در مقایسه با طراحی های پیشرفته زرهی در شوروی و غرب ، بلحاظ کیفی در رده متوسطی قرار می گرفتند ، اما شروع روند مدرنیزاسیون اقتصاد این کشور از میانه دهه هشتاد میلادی و ظهور این اقتصاد در سال 2017 بعنوان بزرگترین مجموعه داد و ستد دنیا موجب شد تا صنعت نظامی و بخصوص صنعت تولید تانک این کشور بسرعت مدارج ترقی را طی نموده و با استفاده از همه شیوه های ممکن ، امروز حداقل 3 نسخه از این جنگ افزار را برای ارتش خود و دو طرح دیگر را برای بازارهای صادراتی در خط تولید قرار دهد . نخستین طرح مورد بررسی ، تانک نورینکو تایپ-99 ای بشمار می رود که در سال 2011 وارد خدمت شد و براساس یکسری ارزیابی ها ، توانمندترین تانک رزمی نسل 3.5 بشمار می رود . این تانک اصلی میدان نبرد چینی به مجهز شدن به زره های واکنشی پیشرفته ، سامانه مخابراتی لیزری ، یک قبضه توپ کالیبر 125 م.م با قابلیت شلیک طیف متنوعی از مهمات استاندارد ارتش چین و یک سامانه دفاع فعال برای منحرف نمودن موشکهای ضد زره هدایت لیزری ، در ردیف تانکهای اصلی میدان نبرد مدرن دنیای امروز قرار گرفته است . طراحی برجک زاویه دار این تانک که بدنه آن با صفحاتی از جنس مواد مرکب و زره های مدولار تقویت شده است ، سطح محافظتی مطلوبی را در محدوده وزنی خود به نمایش می گذارد . تانک اصلی تایپ-99 ای ارتش چین ، برای تسهیل روند تعمیر و نگهداری به یک سامانه رقومی شبیه به آنچه که امروز در برخی تانکهای غربی رواج دارد ، مجهز است که به ارتش چین اجازه می دهد تا همواره میزان آمادگی رزمی خود را در سطح بالایی نگاه دارد . خصوصیتهای رزمی این تانک به گونه ای است که برخی ناظران معتقدند که در سال 2020 ، توانمندترین تانک ، بیرون از حوزه صادراتی تانکهای روسی و کره جنوبی ( دو کشوری که تاکید زیادی بر تقویت نیروی زمینی خود در برابر چین دارند ) محسوب می گردد. در حالی که هم اکنون ارتش چین تمرکز خود را بر تقویت نیروی دریایی و هوایی خود بدلیل افزایش خطرات استراتژیک علیه این کشور از ساحل شرقی خود ، قرار داده است ، اولویت برای سرمایه گذاری جهت تولید انبوه این تانک بطور گسترده در نظر گرفته نشده است . به موازات تانک اصلی میدان نبرد تایپ-99 ، نیروی زمینی ارتش چین در حال تولید تانک اصلی میدان نبرد تایپ-96 است که به شکل خاص برای یگان های مستقر در خطوط مقدم طراحی شده است . به گفته کارشناسان نظامی ، کار با تایپ96 برای ارتش چین بسیار ساده بوده و در عین بهره مندی از فناوری های مشابه تایپ-99 تولید آن بسیار ارزان تر است . بلحاظ کمیت تولیدی ، تانک تایپ-96 یکی از پرشمارترین محصولات چینی پس از تی-90 روسی است که پس از پایان جنگ سرد تولید شده است . این تانک با تعداد 2500 دستگاه تولید و در ارتش چین بخدمت گرفته شده که 1500 دستگاه آن از نوع تایپ-96ای و 1000 دستگاه دیگر آن از نوع پایه این تانک هستند . از سویی دیگر ، نمونه های تایپ-15 و نسخه وی تی-4 دو طرحی هستند که به موازات هم توسعه پیدا نموده اند که اولی یک تانک اصلی میدان نبرد میان وزن به نسبت پیچیده تر برای بازارهای صادراتی و دومی یک تانک سبک برای استفاده از مناطق کوهستانی و عملیاتهای آبخاکی محسوب می شود . تانک وی تی -4 تا حال حاضر به تایلند ، نیجریه و پاکستان صادر شده و گزارشات به نسبت مطلوبی از آنها وجود دارد ، چرا گفته شده از فناوری مشترکی با تایپ-99 استفاده می کند . این تانک در مقایسه با نمونه های مشابه به نسبت ارزانتر بوده ، در حالی که مهمات مورد استفاده در آن می تواند به 700 م.م زره نفوذ کند که رقم جالب توجهی بشمار می رود .بخش حفاظت زرهی این تانک نیز با توجه به وجود دو لایه زره تشکیل شده از مواد مرکب و واکنشی ، بقاء آن را در میدان نبرد افزایش می دهد . مکمل وی تی-4 ، تانک اصلی میدا نبرد تایپ-15 است که گفته میشود چیزی در حدود 15 درصد سبکتر از تایپ-99 است و تنها تانک چینی است که به توپ 125 م.م مجهز نشده و تنها به یک قبضه توپ 105 م.م مسلح می گردد. با این حال ، تایپ-15 برای جبران این مساله ، مجموعه ای از پیشرفته ترین مهمات موجود شامل موشکهای ضد زره هدایت لیزری و انرژی جنبشی را با خود حمل می کند . در این میان ، با توجه به اینکه حوزه عملیاتی این تانک در مناطق کوهستانی غرب چین است ، این مساله مزیت مهمی را در مقایسه با ارتش هند ، به چینی ها می دهد ، کما اینکه سامانه تعلیق هیدروپنوماتیک این تانک بطور خودکار ارتفاع آن را ازسطح زمین حفظ می نماید تا قدرت تحرک و کارایی تایپ-15 در مناطق کوهستانی به حداکثر برسد . علیرغم توسعه سریع فناوری تولید تانک در چین ، این کشور همچنان خط تولید و صادرات گونه های پیشرفته برگرفته از نمونه تایپ-59 را بعنوان یک محصول کم هزینه را باز نگاه داشته است . از مهمترین این گونه ها ، تانک الزرار پاکستان و الکفیل-1 عراقی است . تانک اصلی میدان نبرد الزرار که از سال 2004 وارد خدمت شد ، در واقع انقلابی واقعی در طراحی اولیه تایپ-59 شمار می رود ، چرا که نزدیک به 22 درصد از نمونه اولیه تای-59 سنگین تر است . این تانک با در اختیار داشتن یک پیشرانه بقدرت 730 اسب بخار ، که چیزی در حدود 50 درصد قدرت بیشتر نسبت به موتور تانک چینی را نشان می دهد می تواند مجموعه این تانک که مسلح به توپ 125 م.م شده را به جلو حرکت دهد . اما بر خلاف سلف چینی خود ، الزرار قابلیتهای منحصر بفردی نظیر سامانه کنترل آتش پیشرفته ، هدفیابی لیزری و همچنین نصب زره های مودولار مرکب و واکنشی را بخود می بیند که در حدود 500 دستگاه آن هم اکنون در اختیار ارتش پاکستان قرار دارد . تانک اصلی میدان نبرد الکفیل نیز بعنوان نسخه پیشرفته تری از الزرار ، تحت امتیاز و با استفاده از قطعات چینی در عراق ساخته شد و به نظر می رسد که به یک برجک کاملا جدید ، زره های واکنشی اضافی ، زره های زنجیری بخش عقب برجک و یک جایگاه تیربار پایش از دور مجهز شده است . اگر چه هنوز مشخص نیست که این ارتقاء در چه سطحی قرار دارد ،اما با توجه به تصاویر منتشره ، بخش انتهایی تانک حفاظت بیشتری را بخود می بیند . بدین ترتیب ، الکفیل ، مدرن ترین تانک چینی است که در نقش ضد شورش هم اکنون مورد استفاده قرار می گیرد و نشانه هایی مشخصی هم حاکی از آن است نسخه الکفیل-2 بصورت قطعات جدا از هم در چین ساخته خواهد شد و سپس در خاک عراق مونتاژ می گردد . در مجموع ، امروز ارتش چین طیف متنوعی از تانک های اصلی میدان نبرد را در شرکتهای داخلی خود تولید می کند ، در حالی که همه تولیدکنندگان اصلی تانک نظیر ایالات متحده ( آبرامز) یا کره جنوبی ( بلک پانتر) تنها مشغول تولید یک تانک اصلی میدا نبرد هستند . روسیه بعنوان نزدیکترین رقیب چین ، تنها دو تانک اصلی میدان نبرد تی-90 و تی-14 و تعداد محدودی از تانکهای سبک هوابرد 2اس25 را در شرکتهای اصلی خود تولید می کند ، اما چینی ها به تنهایی سه طرح اصلی برای ارتش خود و دو طرح دیگر را برای بازار صادراتی درنظر گرفته اند و اگر روند توسعه فناوری در چین با همین سرعت ادامه پیدا کند ، احتمال معرفی طرح های پیشرفته تری نیز وجود خواهد داشت . با این حال ، علیرغم در اولویت نبودن نوسازی سریع واحدهای زرهی نیروی زمینی ، احتمالا جانشین تایپ-99 در مراحل توسعه خود قرار دارد و گفته شده که رونمایی از آن غافلگیری قابل ملاحضه ای را بدنبال خواهد داشت . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9 3- تجمیع پستها و تاپیکهای موازی با محوریت ارتش چین (نیروی زمینی ) . هشتم تیر سال 1400 خورشیدی
  5. 3 پسندیده شده
    بهترین گزینه برای ما( اگر بفروشن) سوخو 30 یا 35 در کنار J10C است. چون J10 در نمونه هایی از همان موتور خانواده سوخو استفاده میکند با این تفاوت که سوخوها دو موتوه و J10 تک موتوره است. میتواند نمونه سفارشی J10 ایران با موتور AL31 یا Al41 ساخته شود و سوخو ها هم از همان موتور است. در نتیجه کل نیروی هوایی از یک نوع موتور استفاده شود و ان موتور هم به تدریج بومی سازی گردد چون ساخت دو نوع موتور در ایران با توجه به هزینه ها و نیازمندی های ایران مقدور نیست. اصولا ساخت موتور زمانی توجیه پیدا می کند که تیراژ از یک مقدار مشخص بالاتر باشد. جالب این است که مطالعات نشان داده که این نوع موتور قابل خوراندن به اف 14 هم هست و با ان میتوان ناوگان اف 14 را احیا کرد. اف 14 هواپیمای خوبی است و علاوه بر نقش رهگیر توانایی حمل موشک های سنگین را هم دارد و میتوان از ان به منظور حمل و شلیک موشک های کروز استفاده کرد و در اینده میتوان ناوگان ان را احیا و حفظ کرد. نکته اخر اینکه شرکت OTC تا حدی که من خبر دارم در صدد بومی سازی یک توربین گاز 6 مگاوات روسی برای تولید برق و استفاده در خطوط انتقال گاز به عنوان توربو کمپرسور است که ان توربین گاز نیز بر مبنای Al31 ساخته شده. اگر موفق شود نصف راه ساخت Al31 را رفته در مجموع دیده میشود که بهترین گزینه برای کشور همین است و میتوان با یک تیر چند نشان زد.
  6. 3 پسندیده شده
    با سلام و درود خدمت شما جناب @sasasasa 1- طالبان در کارنامه شان شکست عبرت آموز یکی از ابر قدرت های دنیا را در کارنامه خود دارند . ( البته که باید از این به بعد بگوییم هر دو ابر قدرت دنیا را ... !!!! ) 2- بهتر است محاسبات خود را به تنهایی بر اساس لجستیک فعلی و در لحظه ایشان قرار ندهید . مهمترین امر پیش از هر عملیات نظامی برآورد دقیق "استعداد " طرف مقابل است ! 3- طالبان به شدت با پاکستان ، قطر و عربستان ارتباط تنگاتنگ دارد ( و چه بسا ازین پس با آمریکا ...! ) و هر دوی این کشور ها ید طولانی در دادن تجهیزات مناسب به شبهه نظامیان تحت امرشان را دارند . 4- هر گز خود را با جنگ آمریکا در افغانستان مقایسه نکنید . به محض ورود ایران بسیاری کشور ها که قبل از این اهمیتی به افغانستان نمی دادند سراسیمه پای کار خواهند آمد ( و دو برابر آن صد میلیارد شما را هزینه خواهند کرد برای عدم نتیجه ایران ) و اما در رابطه با نیروی هوایی البته شخصاً به علت تخصص کمتر خودم در این حوزه بهتر میدانم از دیگر برادران در رابطه با این تحلیل کمک بگیریم تا کمی شرایط یک جنگ احتمالی شفاف تر گردد . ولی همین مقدار عرض نمایم شروع یک جنگ مانند شکستن شیشه همسایه نیست که بعد از آن در صورت اوضاع نا مناسب پا به فرار بنهیم ! باید محاسبه کنید چه بسا برای 5 سال و یا یک دهه استقامت لازم را دارید یا نه ؟! ( صدام هم گمان می کرد 48 ساعته کار تمام است ولی ... ! ) به عنوان مثال روسیه فقط و فقط در سه سال اول ورود به درگیری سوریه ( با اینکه یکی از نیرو های هم پیمان بود و تمام فشار هم روی دوش ایشان نبود ) از سال 2015 تا 2018 نزدیک به 40 هزار سورتی پرواز را در سوریه به انجام رساند و حدود 120 هزار پرتابه منجر به انهدام را به ثبت رساند !!! ( بعید می دانم در حالی که ایران از جانب عدم دسترسی مناسب به خدمات پشتیبانی و قطعات یدکی به مدد غیرت نیروی هوایی و ده ها راه و روش غیر معمول دیگر توانسته این چند دهه را سر پا بماند و تحمیل یک درگیری غیر ضروری به ایشان خدا می داند که این باقیمانده ارزشمند از دارایی ها را به چه سرانجامی خواهد رساند )
  7. 2 پسندیده شده
    با سلام. اسامی افراد حاضر در بیلبورد نصب شده در زندان سالمندان یا قلعه جدید سازمان در آلبانی به ترتیب از راست به چپ : ستار خان (سردار ملی و از رهبران جنبش مشروطه ) باقر خان (سالار ملی و از رهبران جنبش مشروطه ) میرزا کوچک خان (رهبر جنبش جنگل) دکتر محمد مصدق (رهبر نهضت ملی شدن نفت) دکتر حسین فاطمی (وزیر امور خارجه دکتر مصدق ) علی اصغر بدیع زادگان (از اعضای موسس مجاهدین و اعدام شده در سال 1351 ) موسی خیابانی (نفر دوم تشکیلات و مسئول شاخه نظامی منافقین - کشته شده در درگیری با نیروهای کمیته در 19 بهمن 1360 ) اشرف ربیعی (همسر اول مسعود رجوی و کشته شده در درگیری با نیروهای کمیته در 19 بهمن 1360 - پایگاه اشرف به نام او نامگذاری شد) نشان شیر و خورشید (احتمالا جای خالی نگهداشتن برای عکس مریم رجوی چون به دلیل ابتلا به سه نوع سرطان ظاهرا در نوبت مرگ هست ) معلون بزرگ مسعود رجوی
  8. 2 پسندیده شده
    ستارخان ، باقرخان ، میرزاکوچک جنگلی ، مصدق و چند چهره که آشنا نیستند بعد نشان شیر و خورشیدو آخر رجوی !!!!! حتی بیلبورد تبلیغاتی این فرقه هم از هر چمن گلی و التقاطی است مثلا رجوی ادامه دهنده راه کدامیک از اشخاص نامبرده است؟ آن چهارنفر اول در وطن خودمبارزه کردند ودر وطن مدفون شدند ، فارغ از جهت گیری سیاسی نام نیک از خود به یادگار گذاشتند قرار گرفتن تصویر این مزدور کنار آن تصاویر اهانت محسوب میشود
  9. 2 پسندیده شده
    احتمالا واکنش ارتش عزیز در پاسخ به شیطنت های آذربایجان و رزمایش این کشور در دریای خزر هست. مضاف بر اینکه تقریبا همزمان در باکو با نیورهای پرتعداد ترکیه داره یک رزمایش نظامی دیگه هم برگزار میکنه. با ترکمنستان هم قرارداد بهره برداری از یک منبع گازی/نفتی را جدیدا هماهنگ کرده و اصولا بعد از جنگ قره باغ و البته افزایش قیمت نفت و به قول یکی از نشریات غربی تصمیم گیری اردوغان برای ارتش آذربایجان حتی در حد اینکه کدام ژنرال ها باید اخراج بشند و کدام ها بمانند نیاز داره که زیادی از مرحله پرت نشه در نقش پهلوان پنبه الهام جان.
  10. 2 پسندیده شده
    اگه واقعا ما بتونیم و بخواهیم خریدی کنیم سوخو۳۵ بهترین گزینه دسترس در وضعیت فعلی هست ! جنگنده سبک و الزام وجود اون را میشه با خیلی گزینه های دیگه هم پوشش داد مثلا پهپاد ها و یا تولید کوثر(اگر واقعا تولیدی در کار باشه) و ادامه ارتقا و بهبود که مثلا مثل تاندر پاکستانی ها در بلاکهای بعدی به یک سلاح کاربردی بومی تبدیلش کنیم که غیر ممکن هم نیست ولی خرید باید سطح بالا باشه !
  11. 2 پسندیده شده
    سلام و وقت بخیر دوست دانشمند و گرامی خیلی جدی نگیرین ... کاملا مشخصه که سوخو 35 یا 30 از میگ 35 برتره و صحبت ما بیشتر همون خرما بر نخیل و دست کوتاه ماست اما خود سوخو 35 یا 30 هم در نیروی هوایی ما باید در کنار یک هواپیمای سبکتر مثل جی 10 یا میگ 35 برای تکمیل باشد همونطور که در خود روسیه در کنار ناوگان بزرگی از میگ 29 بازمانده از مرحوم شورویست یا در چین در کنار جی 10 و جی 7 و جی 8 یا در هند در کنار میگ 29 upgیا میراژ 2000 یا رافال یا میگ 21 بیسون یا تجاس یا ....و کلی مثل دیگه متاسفانه بی مهری های عمدی در این 42 ساله بر نیروی هوایی چنان خلایی را بوجود اورده که با یک اسکادران دو اسکادران حل نمیشود کلا باید کوبید از نو ساخت از انواع جنگنده در کلاس سبک و سنگین تا انواع هواپیماهای اموزشی در همه کلاس تا کل خانواده ترابری و جنگ الکترونیک و شناسایی و ...........
  12. 2 پسندیده شده
  13. 2 پسندیده شده
    میگ ۲۹ که دسته دوم گرفتیم و از وقتی که دست ماست اورهال کارخانه سازنده رو نداشته به میگ۳۵ارتقا بدیم؟ آفتابه خرج لحیم نیست ؟دوستان کار تجهیزات ارتش از ارتقا و بازسازی گذشته و پایان عمر عملیاتی اونهاست اگه شرایط فراهم شده که بشه جنگنده خرید خوب بریم یه چیز بهتر بخریم سوخو۳۰ یا جی ۱۰ پیش کشیدن بحث بروز رسانی فقط باعث گمراهی ما و مصرف بودجه میشه .فانتومها اف۵ها میراژاها کلا از رده خارج بشن میگ ۲۹ و اف ۱۴برن ذخیره سوخو۲۴ها فعلا حفظ بشن سوخو ۳۰ یا سوخو۳۵ (از نظر بنده اگه بشه سوخو۳۴ خرید )و جی۱۰ جان میده به نیروی هوایی هزینه جاری اش هم پایین میاد
  14. 2 پسندیده شده
    بسم ا... بر خلاف فرموده شما ، در حال حاضر ، آب ، سلاح به مراتب قدرتمند تری نسبت به نفت هست ... در غرب کشور شما ترکها و سوری ها کنترل کننده اصلی ورودی آب دجله و فرات به داخل خاک عراق هستند ( نقشه برای زمانی هست که داعش کنترل بخش های مرکزی سوریه و شمالی و غربی عراق را در اختیار داشت / به محل قرارگیری سدها دقت کنید ) تصویر ماهواره ای دریاچه هامون در شرق کشور از 1998 تا 2013 ( به نقل از اندیشکده شورای آتلانتیک ) ترکیبی از خشکسالی و انحراف آب از مسیرهای ورودی به دریاچه باعث شده تا تقریبا این دریاچه از بین برود پی نوشت : 1- ماشا... از حدود 25 سال پیش دائم دارند در خصوص جنگ آب در خاورمیانه صحبت می کنند . همین الان عربهای خلیج فارس نفت خودشون را می فروشند تا بتونند هزینه شیرین کردن آب را برای مصارف حیاتی تامین کنند ! 2- مقاله تکمیلی در خصوص نقش آب در جنگ داخلی عراق و سوریه The role of water in the Syrian and Iraqi Civil Wars
  15. 2 پسندیده شده
    وقتی موتور محرکه اردوغان برای کشورگشایی از اون اوایل و بحث های اخلاقی! و دینی و مذهبی در کنار نژادی مجبور شد تنها و تنها روی مسئله نژادی تمرکز کنه ( جنگ سوریه بهش نشون داد مزدوران نژادی کارایی بالاتری دارند در حالیکه مزدوران ایدئولوژیکی ممکمن هست نافرمانی کنند مثل بخشی از داعش یا النصره از دستورات) نتیجش میشه کشوری که با سرعت حتی بیش از پیش به سمت نژادپرستی و خشونت های مرتبط باهاش و فاشیسم پیش میره و به سرزمین مادری و مردمان خودش (با نژآد اقلیت) در شکلی جدی تر هم وارد میشه. جالبه این مزدور این همه تصویر از خودش در خاک سوریه و تحت پرچم ترکیه منتشر کرده که مشخصا تحت لوای ارتش ترکیه و مزدوران تحت حمایتش در اشغال خاک کشور همسایه در حال تفریح! بوده ولی دولت اردوغان اعلام کرده این اصلا به دولت ربطی نداره. مرزهای ترکیه و سوریه لابد شهربازی هستند که هر کس میخواد با اسلحه رزمی تفریح کنه یک سر میره چند سرباز ارتش ترکیه را میکشه و برمیگرده.
  16. 1 پسندیده شده
    بسم ا... تمرینات سوخت گیری هوایی ( Air Refulling ) نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران https://www.aparat.com/v/qhauQ
  17. 1 پسندیده شده
  18. 1 پسندیده شده
    مردم داری مسئولان کاری قشنگ از سایت رهبری با هدف ضروری بودن مردمی بودن و در مردم بودن مسئولان با مردم بودن عکس گرفتن نیست بلکه لمس کردن شرایط و درک صحیحی مشکلات بویژه مشکلاتی که ساده هستن ولی به دلیل عدم رسیدگی به بحران تبدیل می شوند نکته دیگر در میان مردم بودن، باعث می شود که مردم بفهمند که مسئول آنها را در نظر دارد و پیگیر مشکلاتشان هست برای یک جامعه بسیار خطرناک است که مردم فکر کنند مسئولان آنها را فراموش کرده اند به قول دوستی اگر توان حل مشکل نداری حداقل روی زخم مردم نمک نپاش در این خصوص مقاله ای فارس منتشر کرده است که به این موضوع مربوط می شود، عنوان و هدف مقاله سیاسی است که ما زیاد واردش نمیشیم ولی برای مایی که دنبال رسانه هستیم نمونه نکته ها مهم و ارزشمند است ابراز همدردی به سبک *******، نمادی از عجز دولت در همدلی و همزبانی با مردم لینک تصاویر به وضوح ضعف و آگاهی مسئولان در برخورد و همدلی با مردم دیده می شود عبور رئیس جمهور سوار بر خودرو خارجی در کارخانه خودرو از دید کارگران نحوه نشستن و همدلی رئیس محیط زیست از بازماندگان حادثه اتوبوس برای یک آسیب دیده همدلی اصل اول است و مردم اولین چیزی که انتظار دارن همدلی باهشون هست و زمانه مردم رو باهوش کرده و نمیزاره که فریب نمایش رو بخورن این در حالی است که کسانی چون رجب طیب اردوغان و بویژه انگلا مرکل صدرالعظم آلمان بر این اصل خیلی پافشاری می کنن این در حالی است که رهبر انقلاب بر این اصل که مسئولان توسط مردم رصد می شوند بسیار تاکید دارد و در مهمانی های خود و در سفرهای خود این موضوع را مدنظر قرار می دهد سفره های بی تکلف رهبری که هم شان مقامات حفظ شود و نه اسراف و نه تکلف رخ دهد واقعا در اوج فشار زلزله دیدن رهبر کشور در کنار چادر مردم ، از هزار امکانات و وسایل باارزش تر است که قوت قلب است فقط آن مادر داخل چادر و آن دختر روسری سبز را ببینید که یک دنیا حرف داره از ارزش همدلی مسئولان
  19. 1 پسندیده شده
    این حمله یک روز پس از حضور کاظمی در رژه حشد میتونه نوعی دهن کجی به نخست وزیر عراق باشه که اگر قرار به بازی در زمین آمریکا نیست، عددی حساب نمیشه. ولی: ولی از اونجایی که اعتمادی به کاظمی نیست و همچنان رفتارهاش مشابه یک نیروی امنیتی آموزش دیده و هماهنگ با آمریکا تفسیر میشه به نظر میرسه حضور هماهنگ شده روز قبلش در حقیقت یک نوع پیش دستی با اطلاع از این حمله بوده. همانطور که امروز همراه شورای امنیت ملی عراق تشکیل جلسه داد و گفت عراق نباید محل تصفیه حساب باشه و ما خودمون پیچیر هستیم و خروج نیروهای آمریکایی هم نزدیک هست برای جلوگیری از پاسخ حشد. بلینکن هم گفته این یک حمله ضروری بوده تا شبه نظامیان طرفدار ایران را متوجه کنه و از تنش ها بکاهه!
  20. 1 پسندیده شده
    انتقال ۵۰ هزار سرباز هندی به مرز چین ژاپن تایمز، در چهار ماه گذشته طبق گفته چهار نفر از افراد مطلع، هند نیروها و اسکادران های جنگنده خود را به سه منطقه مشخص در امتداد مرز با چین منتقل کرده است. در مجموع، هند اکنون حدود ۲۰۰ هزار سرباز در مرزها دارد، دو نفر از این افراد مطلع به ژاپن تایمز گفته اند که تعداد سربازان هندی بیش از ۴۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. چین ساختمان ها، پناهگاه های ضد بمب و فرودگاه های جدیدی را برای اسکان هواپیماهای جنگنده در مرز مورد اختلاف خود با هند در تبت ایجاد کرده است. آنها افزودند که پکن همچنین در چند ماه گذشته توپخانه دوربرد، تانک، موشک و جنگنده های دو موتوره به توانمندی های خود در مرز اضافه کرده است. پی نوشت : بقیه خبر را در لینک ارائه شده مطالعه بفرمایید
  21. 1 پسندیده شده
    از ظواهر به نظر میاد کشور ما توافقاتی با طالبان داشته است. اینده ثابت خواهد کرد که طالبان قابل اعتماد نیست
  22. 1 پسندیده شده
    بافت جمعیتی ، قومی ، مذهبی و جغرافیایی افغانستان بسیار پیچیده است . یک نمونه از این پیچیدگی که ذهن بنده حقیر را در این چند روزه درگیر نموده همین موردی هست که برادر ارجمند @powerman1 با ارائه خاطرات آقای رفسنجانی به آن اشاره کردند . بیاییم بررسی کنیم اگر همین الان ما بجای مسئولین نهادهای مربوطه بودیم چه تاکتیک های واقع بینانه ای را در پیش می گرفتیم ؟ بنا بر این یادداشت سردار سلیمانی در آن موقع تحلیلی از وضعیت جغرافیایی و آرایش نیروها ارائه داده اند . تا جایی که مشخص هست کسی با اصل موضوع حمایت ایران مخالفتی نکرده بوده است . ولی دشواری چگونگی ورود و خروج از معرکه هست که آن زمان و قطعاً این زمان مسئولین را به درنگ وا می دارد . با توجه به وقایع بعدی که در آن دهه اتفاق افتاد مشخص هست که ایران استراتژی نیروهای نیابتی و حمایت مستشاری و تجهیزاتی را برگزید و نیروهای خود را مستقیم در نبرد وارد نکرد . ( از این قبیل روایت ها در مورد لبنان و عراق نیز هست که ایران اول بنای ورود مستقیم داشت ولی با سنجیدن جوانب امر در اکثر مواقع نبرد نیابتی را برگزید و تا حدود زیادی هم با توجه به امکانات و مقدورات عمل نمود و موفق هم بوده است ) اگر به نقشه ذیل که بافت جمعیتی افغانستان را نشان می دهد دقت نمائیم خواهیم دید نیروهای که پتانسیل بالقوه هم پیمانی با ایران را دارند از مرز های شرقی کشورمان فاصله دارند . بافت شیعیان غالباً در مرکز و شمال افغانستان قرار دارند و چنانچه درگیری بین ایشان و طالبان صورت پذیرد پیشتیبانی از آنها را برای ما دشوار خواهد کرد ( به عنوان نمونه توپخانه ترکیه از داخل مرز خود می توانست آتش تهیه مناسبی را برای نیروهای هم راستا با خود در آن سوی مرز سوریه فراهم آورد به شکلی که قبل از اینکه حتی یک دستگاه زرهی وارد معرکه کند با آتش تهیه مناسب و گشت های هوایی و پهپادی در جوار مرز توانست فضای پیشروی را برای ایشان فراهم نماید ) در همین یاداشت و خاطرات فوق اشاره می شود که تحلبل گردیده که چگونه نیروهای ایرانی بعد از تثبیت موقعیت ها باید آنها را تحویل نیرو های بومی داده و خارج گردند . در زمان حال نیز چنانچه موفقیتی در این ضمینه ( عملیات رزمی و زمینی ) کسب گردد باید برنامه ای برای زمان بعد از آن وجود داشته باشد . 1 - سناریو اول ( درگیری با طالبان ) توسط قوایی ایرانی پیشروی از سمت غرب افغانستان به سمت مرکز و شمال صورت پذیرد و پس از تثبیت مواضع پایگاه هایی دایر و شبه نظامیان هم سو و بومی کنترل مناطق مورد نظر را در دست بگیرند . ( این نوع پیشروی زمینی نیاز گسترده ای به حمایت هوایی خواهد داشت و باید توان جایگزینی ادوات زرهی از دست رفته را هم محاسبه نمائید و قطعاً باتوجه به جغرافیای این مناطق تلفات زرهی گسترده در هر صورت جزعی جدایی ناپذیر از آن خواهد بود . که ناگفته هویداست وضع کنونی ما در رابطه با مورد اول و هم مورد دوم چگونه است ! ) ( اینجا دیگر جای هست که آه حسرت را در نهاد همه دلسوزان خصوصاً برادران میلیتاریستی بر می آورد ) 2 - سناریو دوم ( توافق با طالبان ) و مطلوب تر این است کشورمان بتواند با طالبان به یک توافق دست پیدا کند که مناطق مورد نظر بدون درگیری با طالبان حاکمیت ایشان را بر این کشور به رسمیت بشناسند و در ازای کمک های مالی و تسلیحاتی به طالبان مناطق شیعه نشین و همپیمان با ایران توسط خود این شبه نظامیان شیعه اداره گردد ( مشابه نیروی های کرد در شیخ مقصود و تل رفعت در سوریه که ضمن داشتن شبه نظامیان محلی حاکمیت اصلی را نیز پذیرفته اند و با ایشان همکاری می کنند ) و پایگاه های کشورمان نیز نه در داخل کشور افغانستان بلکه در جانب مرز نقش پشتیبانی و هماهنگی را بین طرفین بر عهده بگیرند . وجه مشترک و ضعف هر دوی این سناریو ها همان موقعیت مواضع این نیرو ها و فاصله آنها از مرزهای ایران است . چنانچه ایران و ایضاً خود شیعیان بتوانند با قبایلی که ما بین ایران و مناطق ایشان است به یک هم پیمانی رسیده و خط عقبه خود را به مرز شرقی ایران بسط دهند ( مانند حوثی ها در یمن که با اتحاد با قبایل دیگر توانستند مواضع پراکنده خودشان را یکپارچه نمایند ) در صورت تحقق این یکپارچه سازی خواهند توانست در روند اتفاقات آتی ضمینه را برای منطقه ای که حفاظت از آن امکان پذیرتر باشد را ایجاد نموده و راهی برای تامین مایحتاج ضروری صحنه نبرد را فراهم بنمایند . و حتی به نوعی خودمختاری و حل نهایی مشکلات این اقلیت نیز منجر گردد . بهر حال به نظر می رسد که زمان زیادی باقی نمانده و تعلل و بی عملی بدترین کار خواهد بود . باید هر چه سریعتر از شوک اولیه این سقوط های پی در پی خارج و به بازآرایی نیروهای هم پیمان اقدام نمود . و لازم به ذکر است به امان نامه های طالبان به شیعیان اعتباری نیست و بدون داشتن یک نیروی رزمی آماده ، کشتار این اقلیت توسط طالبان به هیچ عنوان دور از ذهن نیست . در هر صورت به نظر می رسد که اقلیت شیعه باید خودشان را برای روزهای سخت تری از گذشته آماده کنند و در صورت پیچیده تر شدن صحنه درگیری ها حداقل این آمادگی ها این خواهد بود که توان یک مقاومت مقطعی را خواهند داشت تا دیگر نیروها بتوانند به یاری ایشان بشتابند و بلایی که بر سر مردم ایزدی بی پناه و بی سلاح آمد برای آنان تکرار نگردد . خداوند برای شهید سرافراز قاسم سلیمانی و یاران هم رزمش علو درجات را عنایت فرماید . کسی که در مواقع این چنینی پناه مردم مضطرب بود . هنگامی که زنان و کودکان با بقچه های بر دست راهی غار ها و کوه ها شده بودند و از وحشت درنده خوهایی چون داعش هیچ امید و پناهی را نداشتند . در میان اولین نیروی های اعزامی به آن مناطق حضور داشت و اولین اقدام خود را دادن دلگرمی و حفظ روحیه و بازآرایی نیروهای بومی قرار می داد . به یاد همه شهدایی که خارج از وطن جان خود را نثار حمایت از مردم بی پناه کردند صلواتی را هدیه کنیم
  23. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ نقدی بر سخنان اخیر ظریف درباره نقش روسیه سردار سلیمانی وبحران سوریه از زمان انتشار فایل صوتی ظریف تاکنون بحث های زیادی دراین باره صورت گرفته در این تاپیک قصد داریم نقدی داشته باشیم بر این سخنان حول سوریه با توجه به دسترس بودن اطلاعات و اخبار متعدد درباره سوریه بخصوص در سایت صحت سنجی این سخنان امری سخت نبوده . مطالبی که اینجا مطرح میشود بیشتر برای جلوگیری از تاریخ سازی و همچنین روشن شدن موضاعات برای آن دسته از افرادیست که یا کمتر پیگر اخبار و تحولات سوریه بودن ویا از آن فضا فاصله گرفته اند این سخنان بر مبنای اخبار منتشر شده و حوداث میدانی مطرح میشود . در اینجا علت وانگیزه این مصاحبه و انتشار آن را چندان مد نظر نمی گیرم و قضاوت درباره آن را به بیشتر به خود دوستان واگذار میکنیم یکی از جنجالی ترین بخش های سخنان ظریف درباره نقش روسیه برای نابود کردن برجام است البته بهتر بگوییم ادامه برجام .که برجام منطقه ایی نامیده میشد درزیر بخشهای از سوالات مجری و پاسخ های ظریف را مشاهده می کنیم من اینجوری نگاه می کنم که همه کارهایی که در برجام صورت گرفت می توانستیم در مورد مسائل منطقه انجام دهیم. مثلا یک سوال، حمله به سفارت عربستان در تهران غیر مسئولانه نبود. حمله به سفارت عربستان به نظر من خیانت بود. چرا این حمله شکل گرفت؟ من اعتقاد دارم که از ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ تا روزی که برجام اجرایی شد حدود شش ماه شما فقط کافیست اتفاقاتی که در طول این شش ماه رخ داده است را مرور کنید. آخرین آن حمله به سفارت سعودی و گرفتن دو کشتی آمریکایی بود ولی اولینش آنها نبود. اولینش سفر سردار سلیمانی به مسکو بود. یعنی آن سفر تحت کنترل اراده شما نبود؟ خیر آن سفر به اراده روسیه شکل گرفت نه اراده ما. نباید به اراده شما می بود؟ وقتی اراده روسیه بر آن است که دستاورد وزارت خارجه را نابود کند حتما از طریق وزارت خارجه عمل نمی کند. حرف بسیار سنگینی می زنید؟ حرف بسیار سنگینی می زنم. شما می گویید که اراده روسیه که ضد منافع ایران و برجام بود توانست سلیمانی را به مسکو بکشاند. وقتی من بحث می کنم که شورای عالی امنیت ملی پنج عضو رای دهنده دارد به غیر از سران قوا و این پنج عضو هر کدام نماینده یک جا هستند عرض من این است که هیچ کدام از این نکات نباید تعیین کننده باشد.سردار سلیمانی در شرایط بسیار بد سوریه یعنی در دی و بهمن ۱۳۹۳ درخواست سفر به مسکو را کرد که آقای پوتین را قانع کند که جدی تر در عرصه سوریه حضور پیدا کند. در همان زمان درسفر آقای لاوروف به ایران من ملاقاتی را ایجاد کردم که آقایان لاوروف و سلیمانی به صورت مفصل همدیگر را ببینند و گفت وگو کنند. آقای سلیمانی شخصیتی بسیار قوی بود و بسیار بر روی آقای لاوروف تاثیر گذاشت اما روسیه چه زمانی موافقت کرد که آقای سلیمانی به سفر مسکو برود. وقتی دید برجام دارد امضا می شود؟ وقتی برجام امضا شد روسیه در هفته آخر برجام حداکثر تلاش خود را کرد که برجام به نتیجه نرسد و همانطور که می بینید در آن عکس معروف نیز وزیر خارجه روسیه نیست. اینها حرف هایی است که حتما هیچ وقت شما نمی توانید منتشرش کنید. -------------------- قبل از بررسی اوضاع سوریه در سالهای 93 و 94 باید یک نیم نگاهی به عراق در این برهه زمانی داشته باشیم در خرداد ماه 1393 با شروع حملات وقیام داعش در عراق تقریبا تمام مناطقی که دارای اکثریت عربهای سنی مذهب بودن بجز در بغداد به دست داعش افتاد این پیشرویهای گسترده سبب شد حجم زیادی پول امکانات و تجهیزات نظامی به همراه جذب هزار نیروی داوطلب برای جهاد در اختیار داعش قرار بگیرد جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از سقوط حداقل شهرهای مذهبی وکنترل داعش مجبور شد بخشی از توان خود راکه تا بیش از این معطوف سوریه بود بروی عراق متمرکز کند . ارتش ایران چند لشگر وتیپ خود رادر مرز با عراق مستقر کرده حملات هوایی و پروازهای شناسانی به کنار اما انچیزی که عراق نیاز داشت آموزش وسلاح بود نزدیک به دومیلیارد دلار سلاح در بازه زمانی کوتاه به عراق فروخته شد این سلاح ها بیشتر از زاغه های ارتش وبعضا سپاه به سمت عراق روانه میشدن اوضاع عراق تا حدودی کنترل شد نتیجه سقوط عراق به دست داعش برای سوریها گران تمام شد در مرداد و شهریور 93 مقر لشگر 17 رقه پادگان و فرودگاه طبقه و مقر تیپ 93 عین عیسی در شمال رقه بدست داعش افتاد تا پیش از این مناطق یاد شده برای ماهها در برابر حملات داعش مقاومت میکردن اما قدرتمدن شدن داعش وخیانت عوامل نفوذی سبب شد داعش به پادشاه شرق سوریه تبدیل شود بعد از این مناطق برخی از نیروهای داعش به سمت شمال سوریه برای جنگ با کردها حرکت کرده اما نیروهای زیادی هم به سمت حمص و دیرالزور سرازیر شدن که چند ماه بعدیعنی در سال 2015 منجر به سقوط شهر ها تدمر والقریتین شهرک مهین وانبارهای سلاح آن (این شهرک وانبارهای سلاح برای چند روز بعد از مداخله گسترده ایران وروسیه به دست داعش افتاد ) در حمص . نزدیک شدن داعش به پایگاه مهم هوایی تی4 محاصره کامل شهر دیرالزور تصرف چاههای گازی شاعر شد همچنین داعش جاده خناصر تنها مسیر تدارکاتی حلب را تهدید نموده سوریها مجبور بودن نیروهای زیادی را برای محافظت از این جاده مستقر کنند همچنین فرودگاه کویرس تحت حملات شدید داعش قرار گرفت . در استان در عا هم در این مدت شهرکهای مثل شیخ مسکین نوی الحاره عقربا کفرناسج کفر شمس شهرک شیعه نشین بصری الشام گذرگاه مرزی با اردن با همراه تعداد زیادی روستا در درعا و قنیطره سقوط کرده مسلحین علاوه بر تمرکز برای تصرف کامل شهر درعا درحال فشار برای شکستن محاصره غوطه غربی دمشق بودن از سویی دیگر در سال 94 پیشروی به سمت استان سویدا را آغاز کردن داعش هم فعالیت خود را در استان درعا وقنیطره تشدید کرده بود مقاومت وارتش برای متوقف کردن پیشروی مسلحین در اواخر سال 93 و اوایل 94چند عملیات رو آغاز کردن که یکی از آنها منجر به شهادت ده ها تن از نیروهای فاطمیون در بصری الحریر شد درنوار استان حماه و ادلب هم بعد از تصرف دژهای وادی الضیف والحامدیه و شکستن محاصره شهر خان شیخون مسلحین در یک حمله سراسری به 5 کیلومتری شهر حماه رسیدن که با دخالت نیروهای نمر وحضور مقاومت عقب رانده شدن اما در ادلب بعداز دو حمله متوسط و البته ناکام حمله بزرگ و سراسری مسلحین به ادلب با12 تا 15 هزار نیرو آغاز شد از خود شهر و مناطق اطراف اون یک تیپ ارتش و نیروهای مردمی محافظت میکردن خود شهر در 4 روز سقوط کرد 200 فرد مسلح در برابر60 تا 80 نظامی سوری کشته شدن جالبه بدونید نزدیک 40 تن از نظامیان سوری و ساکنان محلی به جرم همکاری با مسلحین قبل از عقب نشینی ارتش اعدام شدن چیزی که باعث سقوط ادلب شد حمایت ساکنان محلی از مسلحین غافلگیری ارتش وهمچنین همکاری برخی از نیروهای ارتش با مسلحین بود بعد از اونهم سوریه شاهد سقوط جسر الشغور اریحا وتصرف بخشهای گسترده ایی از سهل الغاب توسط مسلحین بود . مقاومت و ارتش تقریبا از دو هفته قبل از شروع حملات سراسری مسلحین احتمال حمله رو میدادن خود شهر هم به این راحتی سقوط نمیکرد توی حلب هم با اینکه مسلحین پیشرویهای گسترده ایی نداشتن اما همیشه حالت هجومی داشته و در هر حمله دو طرف تلفات سنگینی متحمل میشدن و اگر بافتهای متراکم مسکونی نبود اینبار مسلحین خیلی راحتر میتوانستن بر مواضع ارتش در حلب مسلط یابند در 6 ماه دوم سال 93 و شش ماه اول سال 94 تنها ارتش در دمشق دست برتر را داشت و در تمام مناطق یا مشغول دفاع بودن ویا با یک حمله مسلحین ویا داعش در ظرف کمتر از یک هفته مساحت گسترده و حتی شهرهای مهم را از دست میداد داعش در گام بعدی قصد داشت فرودگاه تی4 را تصرف کرده با توجه به تصرف سایر مناطق به سمت خود شهر حمص سرازیر میشد مسلحین هم از سمت درعا قصد داشتن علاوه بر خود شهر و استان درعا به سمت غوطه غربی حرکت کرده وبعد از شکستن محاصره این مناطق به سمت دمشق فشار بیاورند در شمال وشمال غرب سوریه هم مسلحین درحال آماده سازی برای یورش سنگین با مشارکت 20 تا 30 هزار نفر به ست شهر حماه بودن خود شهر حلب هم بشدت تحت فشار مسلحین بود . و در صورت مداخله نکردن گسترده سقوط شهرهای حلب وحماه و همچنین تهدید حمص در کوتاه مدت و در بلند مدت محاصره شدن دمشق در دسترس مسلحین بود اما چه عواملی سبب پیشرویهای گسترده مسلحین و تروریستها بود؟؟؟ تصرف بخشهای گسترده ایی از عراق توسط داعش که منجر به بزرگ تر شدن سازمان رزم این گروه به چندین برابر و همچنین دراختیار قرار گرفتن حجم زیادی سلاح امکانات و پول ونیرو و جذب بسیاری از افسران با تجربه سابق ارتش عراق به این گروه شد که نتیجه این قدرتمند شدن اثرات خود در مدت 6 ماه در سوریه نشان داد کشورهای حامی مسلحین و خود این گروهها موفق شدن با کنار گذشتن برخی اختلافات یک اتحادنسبتا قوی بین این تشکیلات ایجاد کنند که سبب تولد جیش الفتح زیر یک اتاق عملیات واحد شد این اتاق عملیات توسط اخبارو اطلاعات سرویسهای خارجی پشتیبانی میشد و افسران این کشورها با واسطه یا بودن واسطه در طرح ریزی عملیاتها نقش داشتن در کنار این متحد شدن مسلحین و کمکهای مستشاری واطلاعاتی حجم انبوه کمکهای مالی و تسلیحاتی هم درا ختیار این گروهها قرار گرفت به طور مثال برای از دور خارج کردن زرهی سوریه عنوان شد چند هزار موشک تاو توسط عربستان برای مسلحین خریداری شده بود البته پیش از این هم دهها محموله موشک کنکورس میلان و موشکهای ساخت چین در اختیار مسلحین قرار گرفته بود در اواخر و اوایل سالهای 2014 و 2015 نزدیک 15 هزار فرد مسلح خارجی یا به اصطلاح جهادی ها وارد سوریه شدن این حجم از نفرات پرانگیزه و بعضا آموزش دیده تاثیر بسزایی در قدرت هجومی مسلحین داشته به طوری که این افراد همیشه پای ثابت نیروهای خط کشن مسلحین بودن وبعدآ خود چند گروه نسبتا کوچک اما مجهز وقدرتمند را در سوریه تشکیل دادن نکته جالبتر حجم تلفات جهادی ها نسبت به خود مسلحین سوریه بودی در سال 2014 کمتر از 10 هزار فرد مسلح خارجی در جنگ با ارتش سوریه کشته شدن این رقم در سال 2015 برای داعش وسایر مسلحین نزدیک به 20 هزار نفر بوده و برای سال 2016 نزدیک 15 هزار نفر در مقابل حجم تلفات خود سوریها در این دو سال کمتر ازجهادی عنوان شده است مسلحین سوری هم سازمان رزم خود را گسترش داده وسطح آموزش را بالا برده ودر تاکتیکهای حمله خود تجدید نظر کردن استفاده از عوامل انتحاری سنگین به همراه نیروهای شبه انتحاری که به وسیله تانکها و نفربرها همراهی میشدن استفاده گسترده از آتش پشتبانی راکت اندازها خمپاره ها وتوپخانه ها که تا پیش از این کمتر شاهد این سطح هماهنگی بین واحدهای مسلحین بودیم در مقابل ارتش سوریه سازمان رزم خود را تغییری نداده بود و دولت ومردم سوریه به درگیریها عادت کرده بودن به نوعی جنگ به همراه زندگی - تا آن زمان در سوریه بسیج نیرو به صورت گسترده برای ارتش رخ نداده بود واز بعد تجهیزاتی ومهمات هم به مرور زمان ارتش در حال ازدست دادن وعدم جایگزینی این ادوات بود که از سال 2014 این روند بشدت سرعت گرفت نیروی هوایی ارتش سوریه هم اوضاع خوبی راشاهد نبوده وخیلی از هواگردهای این نیرو یا از کمبود قطعات رنج برده ویا نیاز به تعمیرات اساسی داشتن اوضاع آنقدر خراب بود که ذخیره بمبهای سقوط آزاد ارتش در حال اتمام بود و سوریها مجبور شدن بمبهای سقوط ازاد ساخت خود را در کارگاههای کوچک تهیه کنند نمونه های از بمبهای ساخت سوریه در کنار مطالب یاد شده هم باید احتمال دخالت نظامی خارجی را در نظر بگیریم . کشورهای عربی وناتو به دلیل عدم گسترش بحران سوریه و احتمال حضور مستقیم روسیه وایران از دخالت نظامی اجتناب میکردن اما با ضعیف تر شدن یک طرف و حضور داعش هر آن ممکن بود که پای کشورهای غربی وترکیه و عربی به سوریه باز شود (که در آن مقطع صحبتهای از حضور نیروهای مشترک عربی عنوان میشد )که در آینده هم همین اتفاق رخ داد کشورهای غربی وترکیه به صورت مستقیم وارد خاک سوریه شدن و امریکا وکشورهای غربی چندین بار مواضع ارتش وپایگاه نظامی این کشور را مرود هدف قرار دادن با توجه به مطالب یاد شده و وضعیت سوریه قطعا کشورهای ایران وروسیه خواه یا ناخواه حجم حضورشان در سوریه پررنگتر میشد در سخنان وزیر خارجه اینگونه عنوان شده است که اوضاع سوریه در دی و بهمن 93 بحرانی بوده و سردار سیلمانی درخواست سفر به روسیه را داشته و روسیه بعد از برجام وبعد از آرام شدن اوضاع در تیر (ِیا مرداد )94 سردار سلیمانی را به مسکو دعوت کرده اند . آن هم برای از بین بردن دستاوردهای برجام که به احتمال زیاد منظور همان برجام منطقه است و سوریه هم شامل بخشی از این برنامه بوده . نکته جالبتر اینکه وزیر خارجه در گفتگویی در 11 فروردین 1400 به نوعی یکی از دستاوردهای برجام را دعوت روسیه از سردار سلیمانی عنوان کرد ه بود این درحالیست که قطعا اوضاع سوریه در بازه زمانی خرداد تا مرداد 94 بحرانی بوده و فرماندهان ایرانی بخصوص سپهبد شهید قاسم سلیمانی با توجه به رخ دادهای چند ماه منتهی به اردیبهشت 94 و اطلاعات موجود پیش بینی این حوداث را میکردن و خواهان تغییر موازنه بودن ایران به کمک نیروهای همپیمان خود قصد داشت بصورت کاملا جدی تر در سوریه دخالت کند از آن طرف دولت سوریه هم با سرباز گری اجباری در مناطق آوره نشین و همچنین جذب گسترده نیرو در مناطقی که دارای اکثریت علوی وسنی های هوادار دولت به همراه تشویق عشایر حمص حماه دیرالزور ورقه برای پیوستن به ارتش در صد بازسازی واحدهای خود بود وحتی چند بار مقامات ایران وعده تغییر موزانه قدرت در سوریه را داده بودن اما باز هم برای شکست گروههای مسلح قطعا کافی نبود ونیاز به حجم گسترده تدارکات وپشتیبانی بوده و قطعا از توان ایران ان هم با توجه به نبود مسیر زمینی خارج بوده . روسیه تا پیش از سال 94 با کمک مستشاری و ارسال مهمات وسلاح به طور متوسط و همچنین کمکهای اطلاعاتی به سوریه ها کمک کرده و حداقل یکبار در سال 92 با دخالت خود مانع حملات هوایی وموشکی آمریکا به سوریه شد در شورای امنیت سازمان ملل هم چندین بار مانع از شکل گیری اجماع بر علیه سوریه شد. روسها هم با توجه به حوداث میدانی قصد داشته در سوریه حضور بیشتر داشته باشند اما این دخالت بصورت مستقیم نبوده به طور قطعی تمام منابع غربی عربی و ایرانی از چند سال پیش عنوان کردن این سپهبد سلیمانی بوده که موفق شد پوتین را به این سطح از حضور در سوریه راضی کند و این رضایت هم چیزی نبود چز تعریف منافع مشترک و منافع کلان برای روسها این رمز موفقیت در مجاب کردن روسها به این سطح از کمک در سوریه بود قدرت هوایی روسیه و حضور نیروهای زمینی این کشور مانع از حملات غربی ها به سوریه میشد و پشتیبانی که از واحدهای زمینی به عمل می اورد و حملات بر علیه مواضع مسلحین در عمق مناطق اشغالی در کنار این موضوع روسها توانایی بازسازی قدرت هوایی سوریه ها را داشته روسها میتوانستن به علت دارا بودن حجم بسیار زیاد سلاح ومهمات وادوات به راحتی از سوریه و سایر نیروهای همپیمان پشتیبانی کنند همچنین روسها قدرت چانه زنی خیلی بهتری از ایران در سطح جهانی داشته مورد دیگری که باید در نظر گرفت بله شاید ایران میتوانست هزاران نیرو و حتی جنگنده و توپ و تانک و بالگرد به سوریه اعزام کند اما به هر میزانی که ایران در سوریه حضور میداشت کشورهای عربی و غربی هم سطح دخالتهای خود را بالا برده و احتمال درگیری مستقیم نظامی ایران با این کشورها افزایش پیدا میکرد حضور روسها به عنوان یک قدرت جهانی و همچنین کشوری که تقریبا با اکثر کشورها منطقه روابط خوبی دارد مانع از این برخوردها میشد در مجموع با توجه به اطلاعات کاملا در دسترس عموم و حوداث رخ داده به همراه وضعیت حال سوریه می توان گفت سفر سردار سلیمانی به درخواست خود ایشان وجهت وادار کردن روسها به دخالت مستقیم گسترده نظامی در سوریه بوده و از چند ماه قبل از برجام این رایزنی ها در حال انجام بوده روسها بعد از دیدن اوضاع سوریه و سطح حضور ایران و همپیمانان ان وهمچنین سفر سردار به مسکو تصمیم خود را گرفتن در صورت وارد نشدن روسها به سوریه ایران و همپیمانان ان مجبور بودن چند برابر نفراتی که از سال 1394 وارد سوریه کردن نیرو وارد سوریه کنند و به همان اندازه هم تلفات بالا رفته و در مقابل تا خود امروز هم درگیریها کم بیش ادامه داشته اما قطعا دست برتر را ایران ومقاومت داشت خیلی از مناطق یا پاکسازی میشد ویا پیشرویهای مسلحین کنترل میشد امابه چه بهای ؟؟؟ مثال بارز آن درگیری القلمون والقصیر وریف دمشق بود که در ابتدا مسلحین تا خود شهر دمشق وارد شدن اما با دخالت مستقیم حزب ا.. و حضور نیروهای همپیمان ایران تقریبا القلمون مناطق پیرامونی زینبیه و بخشهای از غوطه شرقی پاکسازی شده غوطه غربی به محاصره ارتش درامده اما همچنان هزاران فرد مسلح در اطراف دمشق حضور داشتن وهرزگاهی حملات سنگینی را بر علیه ارتش صورت میدادند اینجا فقط از قدرت هوایی روسها صحبت نمیکین چون خیلی از حملات هوایی را هم سوریه انجام میدادن . در واقع صحبت از مجموعه ای از وِیژگیها روسیه است یک نکته مهم تر هم اینکه روسها هم بدون حضور ایران وهمپیمانان ان حتی در صورت حضور گسترده تر از این به این سطح از موفقیتها نمی رسیدن و حتی ممکن بودشکست های سختی هم نصیبشان بشود در این شک نداشته باشید برای مثال نبرد دوم تدمر و نبردهای شمال شهر حماه را به خاطر بیاورید که با وجود حضور روسها در کنار سوریها همچنین پشتیبانی سنگین هوایی روسیه این مناطق در کمتر از چند روز دوباره سقوط کرد و این ایران و همپیمانان آنها بودن که وضعیت را تغییر دادن =================== انشا ا.. این مطلب ادامه داره در واقعا قسمت اول بود در چند روز آینده اگر وقت لازم رو در اختیار داشتم و همچنین در صورت استقبال دوستان درباره سایر مطالب مطرح شده حول سوریه نکاتی رو بررسی می کنیم و البته بحث بالا ممکنه کامل نباشه اگر مطلبی هم نیاز بود تکمیلش میکنم
  24. 1 پسندیده شده
    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اشباح شناسایی (تیزبین، بلند پرواز، کارآمد) بخش اول مقدمه مترجم: مقاله پیش رو حاصل ترجمه و ترکیب چندین شماره از نشریه The Navigator و ترجمه بخش ­هایی از کتابچه راهنمای پروازی هواپیمای شناسایی RF-4 می­باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می ­شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. با تشکر آزادی بخش، غارتگر و دژ پرنده؛ این­ القاب در واقع نام اسطوره­ هایی هستند که در تالار مشاهیر نیروی هوایی ایالات متحده می­ درخشند. در این تالار مشاهیر اما، عضوی کوچک خودنمایی می­کند. "شبح" اف-4 فانتوم که لقب "Just Happened" را به دوش می­کشد از موفق ترین هواپیماهای شکاری شصت سال اخیر بوده و با گذشت این مدت، هنوز هم در خدمت نیروی هوایی چندین کشور قرار دارد. در ادامه اما به عضوی خاص از خانواده اشباح خواهیم پرداخت. هواپیمای شناسایی آر اف-4 "فتوفانتوم" برترین هواپیمای شناسایی عصر خود، که هنگام پرواز در پهنه ­ی آبی آسمان هم چشم و هم تخیل را به خود معطوف می­ نمود. هواپیمای شناسایی RF-4C نیروی هوایی ایالات متحده سرنشینان این هواپیما، همانند اف-4، دو نفر هستند. یک خلبان و یک ناوبر (که بار اصلی ماموریت را بر دوش دارد.) یک بررسی کوتاه به ما نشان خواهد داد که سرنشینان این هواپیما سامانه­ هایی را به کار می­ اندازند که بسیار پیچیده و پیشرفته ­اند. یک ناوبر، هنگامی که در کابین عقب RF-4 قرار می ­گیرد، سه وظیفه را بر عهده دارد. 1- ناوبری 2- شناسایی 3- ارتباطات بیایید کمی بیشتر به موارد بالا وارد شده و ببینیم چه داریم! کابین خلبان هواپیمای RF-4C کابین ناوبر هواپیمای RF-4E سامانه ناوبری LN-12 قطعه کلیدی سامانه­های ناوبری این هواپیما، سامانه ناوبری اینرسیایی LN-12 می­­باشد. این دستگاه به غایت پیچیده، اطلاعات ارزشمندی همچون موقعیت فعلی (PP)، سمت (Heading)، سرعت زمینی (GS) و دریفت (Drift) را برای ناوبر به ارمغان می­آورد. علاوه بر این، پس از وارد نمودن اطلاعات هدف (Target)، فاصله و سمت نسب به هدف را در نمایشگر عقربه­ای سمت و فاصله (BHDI)، به ناوبر نمایش خواهد داد. رایانه ناوبری ASN-46 که بخشی از سامانه LN-12 می باشد. این رایانه در اختیار ناوبر قرار دارد. ناوبر فتوفانتوم (فرمانده ماموریت)، مسئول به کار انداختن و آپدیت نمودن سامانه ناوبری اینرسیایی (INS) است. خروجی این سامانه، اطلاعات ارزشمندی­ست که در اختیار خلبان (فرمانده هواپیما) قرار می­گیرد. سامانه ناوبری اینرسیایی از طرف دیگر، سیگنال­های پایدار سازی و سرعت زمینی را برای دوربین­ها و تجهیزات شناسایی فراهم می­آورد. مهم نیست فاصله­تا هدف چند ناتیکال مایل باشد، INS یاری دهنده خلبان و ناوبر تا رسیدن بر فراز هدف و تصویر برداری از آن خواهد بود. البته سرنشینان فتوفانتوم از یک رادار جلونگر (FLR) به نام AN/APQ-99 نیز جهت طی طریق تا هدف بهره می­گیرند. رادار جلونگر APQ-99 این رادار در مقایسه با راداری که در دماغه فانتوم­های رزمی جای خوش کرده، فشرده­تر و جمع و جور تر است، چرا که تنها وظیفه دارد به زمین بنگرد! رادار جلونگر دارای پنج Mode کاری بوده که دوتای آنها توسط خلبان و سه مورد دیگر توسط ناوبر کنترل می­شوند. حالت تعقیب عوارض (TF)، وضعیت و ارتفاع عوارض پیش رو را به خدمه نشان می­دهد. ارتفاع قابل انتخاب جهت هشدار به خدمه از 0 الی 2000 پا قابل انتخاب است. البته این حالت اطلاعات ناوبری را فراهم نمی­آورد. اما در هنگام پرواز در نواحی کوهستانی (به خصوص در شب) بسیار کاربردی است. حالت تعقیب عوارض (TF) یکی دیکر از حالت­های فوق­العاده عالی این رادار، حالت اجتناب از عوارض (TA) است که اطلاعاتی را در دو نمایشگر مجزا به خلبان و ناوبر نمایش می­دهد. خلبان در نمایشگر خود، اکوی عوارضی که از هواپیما ارتفاعشان بالاتر است را می­بیند. در همین حال ناوبر از قابلیت نقشه­برداری زمینی بهره برده و مسیر صحیح تا هدف را می­یابد. حالت اجتناب از عوارض حالت جستجوی متقاطع (CS)، دو حالت قبل را با یکدیگر ترکیب کرده و قابلیت انجام سه عمل در یک زمان را به سرنشینان می­دهد. حالت جستجوی متقاطع دو حالت نقشه برداری زمینی به نام­های Pencil و Spoil جهت ناوبری در ارتفاع پست و بالا در اختیار ناوبر هستند. علاوه بر موارد بالا، رادار جلونگر اطلاعات فاصله و انحراف نسبت به هدف را نیز فراهم می­آورد. سامانه ­های کمک­ ناوبری دیگر که در این هواپیما قرار دارند، شامل ارتفاع سنج رادیویی APN-159 و یک سامانه TACAN با قابلیت هوا به هوا (جهت انجام سوختگیری هوایی) می­شوند تجهیزات شناسایی وظیفه یک ناوبر تنها به ناوبری منحصر نبوده و باید تجهیزات و تمهیدات شناسایی (اعم از دوربین­ها و حسگرها) را به کارگیرد. دوربین­ها از اهمیت بالایی برای ناوبر برخوردار هستند و شناخت انواع آنها، لنرها و ترکیب­شان برای وی ضروری است. موقعیت دوربین ها، رادار و حسگرها در RF-4 دوربین KS-72 اولین مورد است. این دوربین می­تواند به صورت مایل، عمودی و به پهلو بر روی هواپیما نصب شود. فاصله کانونی این دوربین­ از 3 الی 18 اینچ (بسته به نوع لنز) متفاوت است. با استفاده از فتوفلش (Photo Flash)، می­توان این دوربین را جهت استفاده در شب بهینه نمود. توضیحات مترجم: در هنگام تصویر برداری در شب، امکان استفاده از حسگرهای مادون قرمز وجود دارد. اما نگاتیو این حسگرها گران قیمت بوده و وضوح (Resolution) پایین تری در مقایسه با نگاتیوهای معمول دارند. لذا با استفاده از فتوفلش امکان استفاده از دوربین­های معمول در شب وجود دارد. فتوفلش نوعی منور بوده و ظاهری شبیه به گلوله­های شات­گان دارند، اما کمی بزرگتر هستند. خشاب های فتوفلش در پشت هواپیما و پایدار ساز عمودی (Vertical Stabiliizer) دارند. موقعیت خشاب های فتوفلش تصویر برداری پانورامیک توسط دو دوربین KA-55A و KA-56A انجام می­شود؛ که اولین از ارتفاع 30000 پا به بالا و دومی ارتفاع پست و متوسط را تصویر برداری می­نماید. تصویری که توسط دوربین پانورامیک KA-56A در عملیات شناسایی Post Strike پالایشگاه کرکوک ثبت شده است. علاوه بر این دوربین­ها، دو حسگر مادون قرمز و راداری در فتوفانتوم قرار داده شده است. حسگر مادون قرمز AAS-18 توانایی شناسایی در روز و شب را داشته و با وجود Passive بودن، امکان شناسایی آن توسط دشمن وجود ندارد. رادار پهلونگر APQ-102، حسگر دیگر این هواپیماست که تصاویر راداری با وضوح بالا از هدف ثبت نموده و آن را در قالب تصویر ارائه می­نماید. این حسگر در تمامی شرایط آب و هوایی قابل استفاده است. تنها عیب این حسگر، ساطع نمودن امواج در طیف الکترومغنایس و امکان کشف توسط واحدهای شنود الکترونیک دشمن است. عملکرد رادار پهلونگر در ارتفاعات پست و بالا جهت برقراری ارتباط رادیویی، این هواپیما به رادیوی UHF و HF مجهز است. رادیوی UHF توسط هر دو کابین قابل کنترل و استفاده است. اما رادیوی HF تنها توسط ناوبر قابل کنترل بوده و توسط هر دو کابین قابل استفاده است. ادامه دارد....
  25. 1 پسندیده شده
    مدل سه بعدی ماهواره بر سفیر میلیتاری .. اضافه کردن جزئیات مدل سازی با نرم افزار راینو SAFIR MILITARY 3D MODEL