برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      33

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      1,055


  3. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      375


  4. remo

    remo

    Scientific Pal


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      347



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 29 مرداد 1400 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    نارنجک دستی در دفاع مقدس تصویر بالا مربوط به تقسیم کردن نارنجک دستی بین رزمندگان در طول جنگ با عراق است. در این تصویر می توان دو نوع نارجک دستی را مشاهده کرد که در اختیار رزمندگان قرار دارد. نوع اول نارنجک دستی ساخت ایالات متحده امریکا با نام MK-2 است. نوع بعدی نارنجک دستی F1 ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. تصویر نزدیک تر از دو مدل نارنجک تصویر راست نارنجک دستی F1 با وزن 600 گرم _ نیروهای ارتش بعث عراق نیز از این مدل نارنجک استفاده میکردند. تصویر سمت چپ نارنجک دستی MK-2 با وزن 595 گرم
  2. 2 پسندیده شده
    مخزن های خارجی تانک های تی-72 سپاه تانک های تی-72 سپاه نوع متفاوتی از مخزن های خارجی را دارند. این مخزنهای با نمونه مخزنهای سوخت استاندارد تی-72 متفاوت است. به نظر میرسد این مخزن های بومی و ساخت خود سپاه باشد. این نوع مخزن ها ارتفاعی کمتر از نمونه استاندارد دارند اما طول آنها بیشتر است. برای پر کردن این مخزن های از سوخت یک درب در بخش بالای قرار دارد. همچنین یک شیر در بخش کناری برای خالی کردن مخزن تعبیه شده است. البته این امکان نیز وجود دارد این مخزنها برای ذخیره سازی آب ( با توجه به اینکه هیچ گونه اتصالی بین مخزنها و موتور تاکنون دیده نشده است و تعبیه شیر تخلیه برای مخزن ) و استفاده خدمه هم کاربرد داشته باشد تانک های تی-72 سپاه مجهز به مخزن خارجی بومی تانک های تی-72 ام بروز رسانی سپاه که به حشد نحویل داده شد نیز دارای همین نوع مخزن هستند. مخزن خارجی استاندارد تانک های تی-72
  3. 2 پسندیده شده
    ارتش ونزوئلا و ادعای کشف رپتور ارتش ونزوئلا اخیرا خبر کشف یک فروند جنگنده رادارگریز اف-22 ارتش امریکا که در تلاش برای نفوذ به اسمان این کشور بود را منتشر کرده است منبع خبر Avia Pro افزوده است این کشور پس از کشف این جنگنده یک پیام اخطار نیز برای ان فرستاده است. این جنگنده به نظر با استفاده از رادار چینی JY-27 شناسایی شده است. نسخه جدید این این رادار تمام حالت جامد VHF محصولی از شرکت فناروی الکترنیک چین CETC میباشد ودر سال 2018 با ادعای کشف پرنده های رادارگریز رونمایی شده بود.چیدمان و طراحی این نسخه بسیار شبیه به رادار روسی 1L119 Nebo SVU میباشد و احتمالا در طراحی ان از این رادار روسی الهام گرفته شده است.در سالهای اخیر خبر نابودی یک رادار از این خانواده در نزدیک فرودگاه دمشق در حمله جنگنده اف-35 اسرائیل و همچنین اخیرا خبر فروش ان به پاکستان به شدت مورد توجه قرار گرفته بود. نسخه اولیه رادار با چیدمان 4x8 وبرد 280 کیلومتر نسخه مدرن تر این رادار با چیدمان 6x16 وبرد 390 کیلومتری احتمالا نسخه مورد استفاده ارتش سوریه اخرین نسخه این رادار با برد 500 کیلومتری و صادر شده به پاکستان
  4. 1 پسندیده شده
    نیروی دریایی ایالات متحده در نظردارد تا ایده رّد شده پهپادهای پنهانکار با قابلیت سوخت گیری هوایی را براساس پلتفرم MQ-25 توسعه دهد . این ایده که در گذشته با عنوان "پهپادهای شناسایی و نظارت هوابرد قابل استفاده بر روی ناوهای هواپیمابر" (UCLASS) شناخته می شد ، با آغاز سال 2015 میلادی ، ذیل برنامه " بررسی طرح های راهبردی " توسط پنتاگون مورد توجه قرارگرفت . با این وجود ،تغییرات پیشنهادی عموماً بر اجرای ماموریتهای نظارت و شناسایی دوربرد تاکید می نمود که بعنوان یک راه حل جهت جایگزینی جتهای سرنشین دار F/A-18 سوپرهورنت که یکی از ماموریتهای آن ، ایفای نقش سوخت رسان هوایی تاکتیکی بود ، تاکید می نمود . علاوه بر آن ، پنتاگون تمایل داشت تا نسخه RAQ-25 را بعنوان طرح پیشنهادی به نیروی دریایی ارائه کند که براساس اطلاعات منتشر شده ، نیروی دریایی ، چندان به پذیرش آن تمایلی نداشتند . مقامات ارشد نیروی دریایی ، در کنفرانس خبری این نیرو در واشنگتن به تاریخ 10 مارس 2016 ، براین نکته تاکید می ورزیدند که پهپاد MQ-25 بر خلاف تصورات پیشین ، از توانایی پنهانکاری کمتری برخوردار است ، در نتیجه براساس آنچه فرآیند پیشنهادات برای تقاضا(RFP) در حوزه تجهیزات هوایی نامیده می شود ، بازه زمانی تکمیل این پروژه طبق زمانبندی های انجام شده ، در سال 2017 صورت خواهد گرفت . براساس جدیدترین طرح های پیشنهادی ، نیروی دریایی درسال 2017 ردیف مالی لازم را در بودجه مصوب شده برای انعقاد قرار داد با پیمانکار اصلی این برنامه در سه ماهه دوم 2018 در اختیار خواهد داشت و نمونه نخست نیز در سال 2021 تحویل این نیرو می گردد .طبق اطلاعات منتشر شده ، نیروی دریایی ایالات متحده در تلاش است تا در سال مالی 2021 ، مبلغی در حدود 2160000000 دلار را برای برنامه MQ-25 از کنگره درخواست نماید که ظاهراً نخستین مرحله آن در سال مالی 2016 به مبلغ 350 میلیون دلار برای این برنامه پرداخت خواهد شد . دریاسالار جوزف مالووی ، جانشین معاونت عملیات نیروی دریایی ایالات متحده در حوزه یکپارچه سازی قابلیتها و منابع اگر چه برنامه موسوم به UCLASS براساس شواهد ، کاملاً از دستور خارج شده است ،اما پولی که کنگره برای این کار تخصیص داده بود ، هنوز قابل استفاده بشمار می رود . دریاسالار جوزف مالووی ، جانشین معاونت عملیات نیروی دریایی ایالات متحده در حوزه یکپارچه سازی قابلیتها و منابع ، براین اعتقاد است که " نیروی دریایی هماهنگی های لازم را با سنا و کنگره انجام داده است. با این وجود ، کنگره ایالات متحده برای تصویب بودجه این طرح ، نیازمند اطلاعات طبقه بندی شده از این پرنده بدون سرنشین (با قابلیت سوخت گیری و سوخت رسانی ) که علاوه بر ایفای نقش اصلی ، قادر به انجام طیف متنوعی از ماموریتهای رزمی است ، می باشد ، بویژه اینکه اخبار مربوط به آزمایشات موفقیت آمیز محصول نورثروپ /گرومن X-47B ، بعنوان جدی ترین رقیب این پروژه ، نظرات را بخود جلب نموده است . علیرغم وجود حواشی زیاد ، قانونگذاران مجلس ایالات متحده ، نیروی دریایی را برای افزودن قابلیتهای طیف گسترده ای از ماموریتهای رزمی در شرایط همه گونه آب و هوایی ، در کنار وجود قابلیت سوخت رسانی MQ-25 تحت فشار گذاشته است ،اما دریا سالار مالووی معتقد است که نکته مثبت ماجرا اینجاست که اعضای کنگره به این طرح علاقه مند شده اند . دریاسالار مالووی براین نظر است که با کاهش نیاز به وجود قابلیتهای " کم – پیدایی " ، رقبای طرح UCLASS ، نظیر نورثروپ/گرومن ، لاکهید/مارتین ، بویینگ و جنرال اتمیکز ، فرصت پیدا خواهند کرد تا در این رقابت سخت و نفس گیر شرکت نمایند . مالووی براین نکته تاکید می کند که پهپاد جدید نیروی دریایی ، قادر است ، طیف متنوعی از مهمات استاندارد هدایت شونده و غیر هدایت شونده و همچنین مخازن سوخت نیروی دریایی را حمل و پرتاب نماید ، با این وجود ، ماموریت اصلی این پهپاد ، جمع آوری اطلاعات و انهدام اهداف نخواهد بود . مقامات ارشد نیروی دریایی ایالات متحده ، هنوز درحال بررسی برای رسیدن به یک چهارچوب نهایی برای اعلام نیازمندی های خود ، پیش از آغاز مذاکرات تعیین پیمانکار در آوریل 2016 هستند . این بررسی ها ، عمدتاً توسط کارگروهی از کارشناسان برای تدوین آنچه که RFP (فرآیند پیشنهادات برای تقاضا) نامیده می شود ، صورت خواهد گرفت . به گفته دریاسالار مالووی ، چهار رقیب اصلی پروژه UCLASS ، بشدت در حال فعالیت برای در دست گرفتن این برنامه هستند ، با این وصف ، سرنوشت نهایی این برنامه درتابستان 2016 ، تعیین وضعیت خواهد شد ، چرا که برای تامین نیازهای نیروی دریایی ، با هیچ شرکتی ، تعارف وجود نخواهد داشت . اما نیروی دریایی برای این طرح ، شرایط ویژه ای تعیین نموده ، چنانکه ممکن است قابلیتهای سوخت رسانی این پهپاد ، افزایش یابد . به احتمال زیاد ، نورثروپ ، پیشنهاد خود را براساس پلتفرم X-47B ، لاکهید مارتین براساس ترکیب پلتفرم RQ-170 و فناوری F-35C تنظیم خواهند نمود . علاوه بر آن ، بویینگ با یک طرح محرمانه ناشناس و در نهایت ، جنرال اتمیکز با پروژه موسوم به Sea Avenger که برپایه پلاتفرم Predator-C توسعه پیدا نموده در این مناقصه شرکت خواهد نمود . منبع : https://www.flightglobal.com/news/articles/us-navy-descoping-stealth-requirement-for-stingray-t-423039/
  5. 1 پسندیده شده
    "سریع ترین شبح قرن بیستم" بخش نخست برنامه مشترک نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی با هدف ارتقاء پرنده های جنگنده – بمب افکن F-4 و افزایش سرعت پیمایشی آن به 3.2 ماخ برای اجرای ماموریت های شناسایی در ارتفاع بالا و سرعت فراصوت فاکس بت وارد می شود : در ششم نوامبر 1971 ، پرنده های شناسایی بلندپرواز MIG-25 R نیروی هوایی ارتش اتحاد شوروی ، جمعی یگان مستقل شناسایی شصت و پنجم ، به درخواست رییس جمهور وقت جمهوری عربی مصر و با هدف اجرای ماموریتهای شناسایی بر فراز سرزمین های اشغالی ، آشیانه های مستحکم خود در قلمرو اتحاد شوروی را ترک و پس از چند ساعت پرواز ، وارد یک پایگاه ناشناس نیروی هوایی ارتش مصر در نزدیکی قاهره شدند و بلافاصله به آشیانه های سخت سازی شده ای که ویژه این پرنده های محرمانه ساخته شده بود ، انتقال یافتند . خفاش مکار روسی نسخه RB در یکی از پایگاه های هوایی نیروی هوایی مصر در نزدیکی قاهره (1973) بدلیل حساسیت شرایط برای ارتش مصر ، روسها بهترین خلبانان شناسایی موجود در نیروی هوایی ارتش سرخ را به همراه فرمانده پرتجربه این یگان ، یعنی سرهنگ الکساندر وژنوتز ( دارنده مدال قهرمانی ارتش سرخ ) به مصر اعزام نموده بودند . فاکس بتهای شناسایی روسی که سریعترین پرنده شناسایی موجود در سازمان رزم ارتشهای بلوک شرق بشمار می آمدند ، بلافاصله و بسرعت ، پس از فرود و با هدف جلوگیری از افشاء هویت واقعی ، به علائم استاندارد نیروی هوایی عربی مصر در آمده و خدمه پروازی نیز با ایجاد یک حصار امنیتی ، بشدت تحت حفاظت قرار گرفتند . فاکس بت به رجیستر RED 41 اما ورود این پرنده های سریع السیر از چشم کارشناسان اطلاعاتی نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی دور نماند ، چرا که با وجود فوق محرمانه بودن حضور این هواپیماها ، به محض آنکه نخستین پرواز شناسایی با سرعت بالا و درارتفاع 75000 فوتی بر فراز صحرای سینا و بخصوص ،گذرگاه استراتژیک " میتلا" انجام گرفت ، کارشناسان نظامی IAF با توجه به متغییرهای پروازی ، نسبت به حضور این پرنده ها ، آگاهی یافتند .با توجه به حساسیت این مساله برای IAF و همچنین اطلاع خلبانان روس از ناتوانی رهگیرهای مستقر در سرزمین های اشغالی و همچنین پدافند هوایی این رژیم که موجب بی پروایی آنان در زمان اجرای ماموریتهای شناسایی می گردید ، مقابله با این تهدید جدید ، در دستور کار قرار گرفت . اما پس از چند مرحله رهگیری ناموفق که موجب ناامیدی فرماندهان وقت IAF را فراهم آورد ، این بار ، نیروی هوایی رژیم صهیونیستی عزم خود را جزم نمود تا حساب خود را با فاکس بتهای روسی تصفیه کند . بدین منظور ، نیروی هوایی با هدف مقابله با این تهدید ، یک جفت جنگنده مک دانل داگلاس F-4E موجود در سازمان رزم خود را که توسط صنایع هوا- فضای این رژیم ، بصورت ویژه ای ارتقاء یافته و به موشکهای AIM-7E مسلح گردیده بود را برای اجرای عملیات رهگیری ، همواره در شرایط آلرت نگهداری می نمود . خفاش های مکار روسی در نهایت پنهانکاری وارد مصر شدند ، اما شبکه ضد اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی با استفاده از عوامل خود و ثبت اطلاعات پروازی پرنده هایی که برفراز صحرای سینا به پرواز در می آمدند ، بلافاصله از حضور این جنگنده ها آگاه شدند . با چنین آماده سازی هایی ، در جریان یکی از ماموریتهای شناسایی فاکس بتها بر فراز صحرای سینا ، به محض اطلاع از ورود پرنده های مهاجم به فضای هوایی سرزمین های اشغالی ، دو فروند فانتوم فوق الذکر ، بلافاصله از پایگاه مبداء برخاسته و بسرعت خود را به ارتفاع مناسب جهت اجرای عملیات رهگیری ( 44000 فوتی ) رسانده و بدون تعلل ، مهمات هدایت شونده خود را بسوی اهداف مورد نظر شلیک نمودند .اسپاروهای شلیک شده ، مراحل شلیک را پشت سرگذاشته و سرجنگی موشک نیز در برد موثر خود ، بخوبی عمل نمود . اما میگ های شناسایی روسی که قبلاً از ورود فانتوم ها ، آگاه شده بودند ، با استفاده از دو ویژگی خود ، یعنی سرعت و ارتفاع پروازی بالا ، شتاب گرفته و از منطقه خطر دور شدند ، هرچند اگر اسپاروها به میگ ها هم می رسیدند ، با توجه به ارتفاع پرواز فاکس بتها ، احتمالاً ماسوره مجاورتی آنها بخوبی عمل نمی نمود . علیرغم اینکه فانتوم های موجود در سازمان رزم IAF ، تقریباً لبه فناوری موجود در آن زمان بودند ، اما در مقابل خفاش های شناسایی روسی ، شانس چندانی ( به جهت اجرای موفق عملیات رهگیری ) نداشتند . ناتوانی فانتومهای رهگیر در کنار عدم برد کافی سامانه های پدافندی هاوک ، بدان معنی بود که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی ، هیچ برگ برنده و چاره ای در مقابل میگ های بلندپرواز روسی در اختیار ندارد ، بنابراین ، وجود چنین تهدیدی ، آنان را مجبور نمود تا به دفاتر طراحی متوسل شوند . اهمیت این تهدید جدید ، آنچنان بود که "کنست" ( مجلس قانونگذاری رژیم صهیونیستی ) در ماه مارس 1971 ، برای بحث و چاره جویی و چگونگی پاسخ به پروازهای شناسایی نیروی هوایی مصر ، حداقل دوبار جلسه اضطراری برگزار نمود و علاوه برآن ،یک یگان عملیات ویژه ، برای بررسی دقیق تر پایگاه محل استقرار این پرنده های شناسایی ، به عمق خاک مصر اعزام شدند . علاوه برآن ، عناصر وابسته به اطلاعات نظامی ارتش این رژیم موفق شدند تا با ایجاد یک خط ارتباطی میان خود و خدمه پرواز فاکس بتها ، رشوه یک میلیون دلاری و خرید یک ویلا در ساحل مدیترانه رابه خلبانان روسی پیشنهاد دهند که همه این تلاش ها به شکست انجامید . ادامه دارد ....................
  6. 1 پسندیده شده
    پیرمرد بارکش ارتش ایران (قسمت دوم) به جز کامیون های M813 ، یکی دیگر از سری کامیون های M809 که در ایران موجود بوده "کامیون های یدکش متوسط M816 " بوده است. این کامیون های 6x6 در پشت خود مجهز به یک چرتقیل میباشد که برای بازیابی کامیون ها و یا جا به جایی اجزای خودرو ها کاربرد داشته اند. جرثقیل هیدرولیک گردان این کامیون بدون پایه های تثبیت کننده می توانست حداکثر جسم یک تنی را تا ارتفاع 5متر یا یک جسم 3 تنی را تا ارتفاع 3 متری بلند کند. بوم جرثقیل تحمل بکسل کردن جسمی به وزن 3 تن را داشته است. وینچ جلویی M816 توانایی کشیدن یک جسم 9,100 کیلوگرمی را داشته اند. علاوه براین سایر ابزارهای مورد نیاز برای تعمیر یا بازیابی خودروها مانند تجهیزات جوشکاری اکسی استیلن در این کامیون تعبیه شده بود.
  7. 1 پسندیده شده
    این مطلب دقیقا در استاتوس با دوستان بحث شد. موتور های هوایی ساخته شده در ایران و البته در دست ساخت این زمینه را دارند که به موتور های توربینی تبدیل بشن. جهت یاداوری مجدد که موتور های هوایی اکثرا بر گرفته از موتور های توربوجت هستند. در واقع موتور های توربوفن و تربوشفت و توربوپراپ و توربین گازی همه انشعاباتی از موتور توربوجت هستند. پس مسیری نا ممکن نیست. مراحل مختلفی وجود داره جهت این ارتقا ها و رسیدن به این منظور. موتور های توربینی بسیار بهینه هستند. شاید دو پیشران توربینی شده جی ۷۹ حتی بتونند تا تناژ بیشتری از کلاس موج رو حمل کنند. امیدوارم کلاس شهید سلیمانی و ابومهدی از پیشران توربینی بهره ببرند.
  8. 1 پسندیده شده
    به نام خدا Boeing X-48 پهپاد بال بدنه ترکیبی (BWB) آزمایشی (2007) مفهوم بال بدنه ترکیبی (BWB) در هواپیما ها فقط شامل اتصال محکم عناصر بال به بدنه می شود که نوعی بال پرنده است، هیچ مرز مشخصی بین بدنه و بال های اصلی وجود ندارد و هواپیما فاقد واحد دم است. این مفهوم، بسیاری از مزایای بال پرنده را با فضای داخلی بزرگ‌تر (یعنی ذخیره سوخت بیشتر و سطوح بیشتر برای کمک به ایجاد نیروی بالابرنده) ترکیب کرده است. در مجموع، این ویژگی ها برد عملیاتی و بهره وری سوخت را نسبت به ترکیب های سنتی بالا می برد. با این حال، همانند دیگر طراحی های نوین، هواپیما های BWB نیز چالش های تکنولوژیک خود را دارند که پیمانکاران برجسته دفاعی را به سمت دنبال کردن محاسن چنین هواپیما هایی سوق می دهد. بوئینگ X-48 یکی از این پلتفرم هاست. هواپیما های BWB از اوایل دهه 1920 و پس از بازیابی از جنگ جهانی اول (جنگی که در آن هواپیما ها با شکل تک بال، بال بزرگ و بال سه‌گانه به جزئی جدایی ناپذیر از ارتش ها تبدیل شدند) در ذهن مهندسان هوانوردی شکل گرفتند. از آن زمان، این مفهوم توسط طراحان بزرگ این حوزه تکامل یافت و تا جایی که فناوری اجازه می داد بال های مستقیم به بال های خمیده تبدیل و پوسته های تراز تمام فلزی تبدیل به یک اصل شدند. در قرن جدید، بخش "Phantom Works" بوئینگ، شاخه پروژه های مخصوص این شرکت، جستجو برای پیشبرد چیز هایی که از BWB ها شناخته شده بود را آغاز کرد که منجر به ساخت X-48 شد. کار های اولیه توسط مک دانل داگلاس انجام شد که پس از ادغام این شرکت در سال 1997، داده ها به شرکت بوئینگ منتقل شد. پس از آن، بوئینگ با مهندسان مرکز تحقیقات Langley ناسا همکاری کرد تا X-48 را توسعه دهد. مدلی کوچک مقیاس از یک هواپیمای BWB رادیو کنترل با موتور ملخی در سال 1997 پرواز کرد تا این طرح مفهومی را ثابت کند. با این حال X-48A با 10.6 متر طول بال پیش از انجام هر کار فیزیکی، لغو شد. پس از آن X-48B با 6.2 متر طول بال ساخته شد. مدل B که از لحاظ ابعادی کوچک‌تر از مدل A بود، دارای بال هایی با مساحت بیشتر و لبه های جلویی زاویه دار بود. سطح بدنه آن به صورتی بود که نیازی به واحد دم نداشت. و در عوض، بال های عمودی در انتهای بال های اصلی قرار گرفته بودند. تصویری از کابین خلبان روی بخش دماغه بدنه کشیده شده بود و 3 محفظه موتور به انتهایی ترین بخش پشتی بدنه چسبیده بودند. موتور های آن از نوع توربوجت JetCat P200 بود که 5.8 نیوتن متر رانش تولید می کرد. آرایش چرخ های آن از نوع 3 گانه بود و وزن ناخالص آن به 225 کیلوگرم می رسید. در هرجایی که ممکن بود از کامپوزیت استفاده شد. Cranfield Aerospace انگلیس مسئول ساخت این پهپاد بود. X-48B فاز آزمایشی خود را در سال 2007 آغاز کرد و اولین پرواز آن در بیستم جولای به ثبت رسید. ساخت 2 نمونه اثبات گر به Cranfield Aerospace سفارش داده شد که با نام های "Ship 1" و "Ship 2" تحویل داده شدند. X-48B قادر بود تا به حداکثر سرعت 220 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند، پنجره ماموریتی آن 40 دقیقه بود و ارتفاع پروازی آن به 3000 متر می رسید. X-48B از زمان شروع پرواز به عنصر مهم Phantom Works در زمینه تحقیقات درباره ی BWB ها تبدیل شد. چشم انداز های آینده ی X-48B بسیار جالب است. این پهپاد نسخه مقیاس کوچکی از هواپیمای تمام اندازه ایست که قرار است ساخته شود. اگر یکسری جنبه های فنی حل شوند، BWB ها می توانند در بازار های نظامی و تجاری حاضر شوند. توانایی آن ها فریبنده به نظر می رسد اما قانع کردن نهاد هایی مانند نیروی هوایی ایالات متحده شرکت های حمل نقل بزرگ سخت است. این هواپیما ها در آینده خواهند توانست نقش ترابری سنگین وزن در خدمات ارتش و هواپیما های مسافربری برد بلند را ایفا کنند. وقتی X-48B وارد فاز آزمایشی شد، نسخه X-48C معرفی شد. این نسخه ابتدا مدلی تغییر یافته از X-48B با 2 موتور بود که برای آزمایش توانایی تولید نویز کم (ویژگی خوبی برای هواپیما های مسافربری) ساخته شد. اولین پرواز X-48C در آگوست سال 2012 صورت گرفت و در آپریل همان سال فاز آزمایشی را به پایان رساند. برنامه هایی برای ساخت هواپیما های بزرگ‌تر در این سری وجود دارد و بوئینگ تحقیقات خود درباره ی طراحی های BWB را ادامه می دهد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2007 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: بوئینگ (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4.6 متر - طول بال ها: 6.22 متر - ارتفاع: 0.9 متر - وزن: 195 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 225 کیلوگرم (30 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 3 موتور توربوجت JetCat P200 با رانش 5.87 نیوتن متر - حداکثر سرعت: 220 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 3050 متر - برد: 145 کیلومتر - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: X-48 (سری پایه)، X-48A (نسخه برنامه ریزی شده برای اثبات پرواز، ساخته نشد)، X-48B (نسخه 3 موتوره، 2 فروند از آن با نام های Ship1 و Ship2 ساخته شد)، X-48C (X-48B تغییر یافته، نسخه 2 موتوره، اولین بار در آگوست 2012 پرواز کرد) منبع
  9. 1 پسندیده شده
    حضور اقوام ایرانی در کشورهای جنوبی خلیج فارس: نکته ای که برای خیلی از ایرانی ها شناخته شده نیست حضور تعداد زیادی از اقوام ایرانی در کشور های جنوبی خلیج فارس هست. باید در این مورد کارهای فرهنگی صورت بگیره تا انها را به ایران نزدیک کنه که خودش باعث تاثیر پذیرفتن بیشتر این کشورها از ایران خواهد بود. کومزاری ها: مردم کومزاری که زبانی شبیه به فارسی دارند امروز با جمعیت حدودی 4000 تا 5000 نفر در ساحل کمزار در شبه جزیره ی مسندم در جنوب تنگه ی هرمز و شمال عمان زندگی میکنند. بلوچ ها(به زبان عربی بلوش) : بلوچ ها بیشتر در عمان و امارات زندگی می کنند. بسیاری از بلوچ ها قبل از تشکیل پاکستان و امارات در این منطقه ساکن شده اند. تعداد بلوچ ها در امارات متحده عربی از 215000 تا 468،000 نفر تخمین زده می شود. بلوچ ها یا بلوش درصد بزرگی از بومیان عمان را تشکیل می دهند و با جمعیت تقریبی۵۱۳٬۰۰۰ نفر و پس از اعراب عمان دومین گروه قومی بزرگ این کشور بحساب می آیند.در طول قرون اخیر همیشه بخش اعظمی از سپاه و نیرو های نظامی عمان را بلوچ ها تشکیل می داده اند. فارسی زبانان : در بحرین دارای جمعیت تقریبی ۲۰۰٬۰۰۰–۳۵۰٬۰۰۰ نفر هستند و به نام عجم شناخته می شوند. ایرانیان بحرین، فارسی را گرامی می‌دارند و اصرار دارند به فارسی سخن بگویند، بنابراین این زبان را نسل به نسل آموخته‌اند و بسیاری از آنان در مکانهای خصوصی و عمومی به فارسی سخن می‌گویند.ایرانی‌تبارهای بحرین، به دوستی ایران (از نظر سیاسی و فرهنگی) متهم می‌شوند. همچنین گفته می‌شود ایرانی‌تبارهای بحرین فرهنگ فارسی و ایرانی را برتر از فرهنگ عربی می‌دانند. در عراق همیشه تعداد بسیار زیادی از فارسی زبانان زندگی میکردند و میکنند. در شهر های نجف و کربلا شنیدن زبان فارسی چیزی عادی هست. البته بیشتر فارسی زبانان در عراق به عنوان مهاجر و زائر حضور دارند. حضور فارسی زبانان در عراق به چند میلیون نفر در مواقع اعیاد مذهبی هم میرسد. جمعیت قطردر سال 1908 حدود 27000 نفر بود که حدود 5000 نفر آنها فارسی زبان بودند. در زمان حال فارسی زبانان حدود 100،000 نفر در قطر تخمین زده می شوند که اکثر مهاجر هستند. فارسی کویتی یا عَیَمی یک گویش در حال انقراض زبان فارسی است که که در کشور کویت بدان سخن گفته می‌شود تعدادی نیز از مهاجران از ایران در این کشور زندگی میکنند . در امارات هم تعداد بسیار زیادی از ایرانیان زندگی میکنند که اکثرا شهروندی ندارند و فقط آنجا زندگی میکنند جمعیت این افراد تا 400،000 نفر تخمین زده می شوند. لرها: در عراق به غیر از کردها که اصلیت ایرانی دارند، لرهای فیلی نیز در این کشور زندگی میکنند به سبب نبود اطلاعات آماری دقیق و جدید در عراق، شمار واقعی لرهای عراق نامعلوم است.در سال ۲۰۰۹ جعمیت لر های عراق ۱۴۴هزار نفر اعلام شده.مناطق عمده سکونت این مردم بغداد و واسط و استان دیاله به ویژه در شهرهای خانقین، مندلی، شهربان، زرباطیه و نواحی پیرامون نوار مرزی ایران است.
  10. 1 پسندیده شده
    نیروگاه هسته ای براکه امارات متحده عربی تصویر ماهواره خلیفه ست امارات از نیروگاه هسته ای براکه منابع: نیروگاه هسته‌ای براکه , KhalifaSat , Mohammed Bin Rashid Space Centre , Emirates Nuclear Energy Corporation (ENEC)
  11. 1 پسندیده شده
    کاتالوگ موتورهای توربوجت شرکت halcon امارات HJD-X 40daN ENGINE , HJD-X 75daN ENGINE وHJD-X 100daN ENGIN
  12. 1 پسندیده شده
    خوب با اجازه دوستان چراغ اول رو خودم روشن میکنم : مدتی قبل و در یک تاپیکی پیشنهاداتی رو برای بروز رسانی تایگرهای نیروی هوائی مطرح کرده بودم. با اجازه دوستان و مدیران محترم ؛ تکمیل شده اون پیشنهادات رو با نیت ساخت جنگنده سبک وزن بومی در اینجا بازنشر میکنم : بسته پیشنهادی بنده برای ساخت جنگنده سبک نیروی هوائی : جنگنده ایرانی شماره -1 (آذرخش پارسی) (Iranian Fighter-1 = IF-1 (Persian Thunder ( جنگنده سبک وزن چند منظوره ) بخش اول - پیکربندی سازه : از آنجائی که دهه ها از اولین پرواز پرنده F-5 Tiger در آسمان ایران می گذرد و باز هم از آنجائی که بیشترین تنوع بروز رسانی و تولید نسخه های متنوع ( سیمرغ ، آذرخش ، صاعقه 1/2 ، کوثر و ... ) بر روی بدنه جنگنده اف-5 های نهاجا صورت پذیرفته است ، می توان امیدوار بود که توان ساخت بدنه این جنگنده بصورت 100% در داخل کشور وجود دارد. پس بنده هم برای پیشنهاد ساخت جنگنده سبک چند منظوره داخلی ، از بدنه تایگر کمک می گیرم. اما بدنه اف-5 دارای نواقصی ساختاری هست که می بایست برای طراحی جنگنده بومی این نواقص را برطرف نمود. شاید یکی از مهمترین ضعف های F-5 بالهای کوچک آن باشد که با تعداد پایلون های محدود (7 عدد ) توان چندانی برای حمل تسلیحات ندارد. برای تغییر بالها می توان به سراغ دو گزینه پیش و پس از اف-5 رفت. نخست جت جنگنده N-102 که پیش طرح اولیه نورتروپ بود و بعدها به F-5 تغییر یافت. دوم جت جنگنده F-16XL . شاید در نظر اول مقایسه این دو جنگنده عجیب به نظر برسد ، اما خصلت مشترک هر دو جنگنده بال دلتای آنهاست. N-102 جد اولیه F-5 Tiger F-16 در کنار F-16XL با بال دلتا آذرخش پارسی هم می تواند با دارا بودن دو بال دلتای محدب نظیر F-16XL با کمترین تغییرات در طراحی تعداد پایلون های خود را به دو برابر افزایش دهد به تعداد پایلون های نسخه پیشنهادی F-16XL توجه کنید پوشش بدنه : بارها توسط مقامات دفاعی ما اعلام شده که ما توان تولید مواد جاذب رادار رو داریم. پس چه بهتر هست که بدنه جت های آذرخش رو با مواد جاذب رادار پوشش بدیم تا توان ماندگاری اون ها رو در میدان نبرد افزایش بدیم. اما اگر خودمون توان تولید این مواد رو نداریم ، بهتر هست که بیخیال این بخش بشیم. چون هم کشورهای کمی از این دانش برخوردار هستند ، هم این اندک کشورها چنین چیزی رو در اختیار ما قرار نمیدهند و اگر هم قرار بدهند قطعا پول خون اجدادشون رو طلب خواهند کرد. مخازن سوخت : یکی از عمده ترین مشکلات تایگرها ، برد نه چندان زیاد عملیاتی و مداومت پروازی نه چندان زیاد اونها هست. که البته میشود با مخازن سوخت خارجی این مشکل رو حل کرد. اما بخاطر محدودیت تعداد پایلون های حمل سلاح توسط این پرنده رزمی ، اینکار مقرون به صرفه نیست. پس بهتر است که برای طرحی جت آذرخش پارسی از مخازن سوخت تطبیقی استفاده کنیم. ( تجربه ای که برزیل با تایگرهاش با موفقیت پشت سر گذاشت) . مخازن تطبیقی سوخت در تایگرهای برزیلی لوله سوخت گیری هوائی : طبیعتا دارا بودن این مزیت برای یک پرنده رزمی نیاز به توضیح چندانی ندارد و قبلا هم در یکی دو پرنده موجود نهاجا این تجربه به ثمر نشسته است و توان داخلی کافی برای آن وجود دارد. ( اف-5 و میگ - 29 ) پس قطعا و بی هیچ تردیدی می بایست که جت جنگنده سبک آذرخش دارای چنین قابلیتی باشد تا توان ماندگاری بر فراز آسمان اش متناسب با نیازهای امروز میدان نبرد دسته بندی گردد. تایگر نهاجا مجهز به لوله سوخت گیری هوائی موتور : طبیعتا موتور کم توان J-85 توان تحمل و پوشش دادن این همه تغییرات ( در کل سنگین تر شدن هواپیمای آذرخش نسبت به تایگر ) را ندارد پس بهتر است که برای این جنگنده بدنبال یک موتور جدید با قابلیت های بالاتر باشیم. به عقیده بنده بهترین گزینه برای جنگنده آذرخش استفاده از موتور RD-93 روسی است. موتوری که پیشتر در جنگنده JF-17 چین/ پاکستان هم استفاده شده و راندمان بهتری نسبت به J-80 و هم خانواده های تولید داخل آن دارد. موتور RD-93 جنگنده JF-17 هر چند موتور WS-10 چینی که در جت های J-10 ، J-11 ، J-15 و J-16 چینی کارنامه قابل دفاعی داشته ، هم میتواند گزینه مطلوبی برای جنگنده سبک ایرانی باشد موتور WS-10 چینی ؛ گزینه ای مطلوب برای آذرخش پارسی بخش دوم - تجهیزات الکترونیک ( اویونیک ) نصب نمایشگر بالاسری : داشتن هود یا همان نمایشگر بالاسری (HUD) امروزه جزء لاینفکی از جنگنده های رزمی می باشد و ظاهرا در پروژه کوثر هم نشان داده شده که آذرخش ها توان تجهیز به این قابلیت را دارند. ( توان بومی برای این کار وجود دارد.) پس وجود چنین قابلیتی در جنگنده سبک وزن داخلی ضرورتی غیر قابل انکار و لازم الاجراء می باشد. نمایشگر چندگانه رنگی درون کابین (MFD) : وجود حجم بالائی از عقربه ها و نمایشگرهای آنالوگ ، بخش زیادی از توجه خلبانان تایگر را به خود معطوف میدارد که با نصب یکی الی دو نمایشگر دیجیتال ، در داخل کابین جت آذرخش فضای کابین برای مدیریت پرواز توسط خلبان بسیار بهینه خواهد شد. این اتفاق هم ظاهرا در قالب پروژه کوثر اتفاق افتاده ( هر چند واقعا نیاز نیست که هر عقربه را با یک صفحه نمایشگر جایگزین نمود و نهایتا 1 الی 2 صفحه نمایش کافی است ) رادار هوا به هوا : تجهیز جنگنده های آذرخش به راداری نسبتا قدرتمند ، ضرورتی است که شاید به سختی بشود دلیلی برای رد این نیاز آورد. با توجه به توسعه بسیار زیاد دانش راداری در کشور ، یقینا با اندکی همت و متمرکز کردن یافته ها ، داشته ها و دانش های کسب شده در این راه ، امکان ساخت یک رادار هوا به هوای کارآمد در کشور وجود دارد تا جنگنده بومی ایرانی مجهز به یک رادار بومی نیز گردد. اما در صورت عدم توانمندی صنایع داخلی ، شاید بتوان از چین ، روسیه و برخی کشوهای دیگر در این زمینه طلب کمک نمود. سامانه نگاه به پائین و شلیک به پائین : یکی دیگر از ضرورتهای جنگنده سبک چند منظوره در قرن جدید ، وجود سامانه نگاه به پائین و شلیک به پائین است. تجربه ای که پیشتر در بروز رسانی تایگرهای سنگاپوری ، تایوانی و شیلیائی هم دیده شد. شاید در این حوزه تکنولوژی کافی در کشور وجود نداشته باشد ، اما براحتی میتوان از طریق دیگر کشورها به چنین سامانه ای دست پیدا کرد. سامانه ناوبری و هدایت : برای این منظور میتوان آذرخش ها را به سامانه ناوبری ماهواره ای دوگانه ( GPS / گلوناس ) مجهز نمود. سامانه تشخیص عوارض زمین : هم اکنون سوخو 24 های نهاجا مجهز به سامانه تشخیص عوارض زمین هستند. این قابلیت به خلبان کمک میکند تا در شب یا شرایط بد آب و هوائی پرواز ایمن تری را پشت سر بگذارد و در تعیین مسیر هم دچار خطا نشود. با توجه به تبحر بالای صنعتگران ایرانی در مهندسی معکوس ؛ امکان ساخت نسخه بومی چنین سامانه ای در کشور دور از ذهن نیست و میتوان جنگنده آذرخش را به این سامانه مجهز نمود. کابین هماهنگ با دوربین دید در شب : بنده در ارتقاء های F-5 در کشورهای مختلف با چنین قابلیتی مواجه نشدم اما جنگنده سوخو 25 ام اس در بروز رسانی خودش از چنین قابلیت توانمندی برخوردار است که با تهیه آن از روسیه میتوان قابلیت پرواز در شب آذرخش را بسیار ارتقاء دهد. سامانه شناسائی دوست از دشمن :پیش از این F-5-2000 های ترکیه به این سامانه مجهز شده اند. جنگنده های بومی آذرخش ما هم میتوانند با تکنولوژی بومی و در صورت عدم وجود دانش این کار در کشور با کمک چین و یا روسیه به این قابلیت مجهز بشوند. بخش سوم - تسلیحات و توان رزمی پوشاله / شراره : تایگرهائی که ایران خریداری نموده بود فاقد امکان استفاده از چف و فلیر ( پوشاله / شراره ) برای بقاء پذیری بیشتر در میدان نبرد بودند. اما امروزه این ابزارهای دفاعی به جزء لاینفکی در پرنده های رزمی مبدل شده اند و ضروری است که هر جت جنگنده ای که ساخته میشود به این ابزارها مجهز بشوند. هر چند ظاهرا در سال های پس از جنگ برخی از تایگرهای ایران هم با توان بومی به این امکان مجهز شده اند. هشدار قفل لیزری و راداری : قطعا و بی هیچ تردیدی ضروری است که جت های آذرخش ما به سامانه هشدار دهنده قفل لیزری و قفل راداری مجهز بگردند تا در برابر موشک های شلیک شده به این پرنده ها ، امکان بقاپذیری بیشتری در میدان نبرد داشته باشند. نرم افزار پرتاب بمب های سقوط آزاد : سوخو 24 در ارتقاء به مدل M2 از یک نرم افزار بهینه شده بهره گرفته است که باعث میشود تا خلبان در مناسب ترین زمان اقدام به رها سازی بمب های خود نماید. میتوان این نرم افزار را از طریق روسیه تهیه نمود و آذرخش ها را به این نرم افزار مجهز کرد. سامانه هدف گذاری لیزری : با توجه به توان مناسب پهپادی ایران ، امکان عملیات مشترک آذرخشها با همراهی پهپادهای رزمی و پهپادهای شناسائی ، خارج از تصور نیست. حال اگر جت های آذرخش تولید شده توسط ما مجهز به سامانه هدف گذاری لیزری بشوند ، میتوانند بزرگترین نقیصه تایگر - جد اعلای آذرخش - ( یعنی توان کم حمل تسلیحات ) را با هدایت پهپادهای رزمی ایرانی به سمت هدف بصورت قابل قبولی ارتقاء ببخشند. همچنین پهپادهای شناسائی هم میتواند با استفاده از سیستم هدف گذاری لیزری خود ، موشک ها و بمب های آذرخش را به سمت هدف ، هدایت دقیق تری بکنند. جنگ افزار : در این زمینه طیف متنوعی از تسلیحات هواپایه در ایران ساخته شده است که امکان نصب بر روی آذرخش های پارسی را دارند. موشک هوا به هوا فاطر : نسخه تولید داخل بر اساس موشک سایدویندر آمریکائی. هر چند پروژه فاطر بخاطر وجود تعداد نسبتا بالای سایدویندر موجود در انبار به تولید انبوه نرسید اما پس از تولید جنگنده بومی برای حضور در بازارهای بین المللی ، این جنگنده نیاز به موشکی دارد که توان مچ شدن با سامانه های این هواپیما را داشته باشد و میتوان مجددا پروژه فاطر را به جریان انداخت. موشک هوا به زمین بینا : موشک هوا به زمین بینا در واقع نسخه تولید داخل و مهندسی معکوس موشک ماوریک است. هر چند تایگر در حالت نرمال امکان استفاده از ماوریک را ندارد ، اما تایگرهای تایوانی نشان دادند که با ایجاد تغییر در نمایشگر این جنگنده ، توان حمل و پرتاب ماوریک را هم دارند. پس شلیک بینا از آذرخش ، گزینه غیر محتملی نیست تایگر به روزرسانی شده تایوان با قابلیت حمل و شلیک ماوریک موشک هوا به زمین زوبین : موشک 560 کیلوگرمی با برد 20 کیلومتر موشک هدایت لیزری ستار : خانواده موشک های هدایت لیزری ستار ( ا/ 2 / 3 /4 ) امکان حمل و پرتاب از آذرخش پارسی رو خواهند داشت. موشک هوا به زمین کایت : موشک هوا به زمین که علاوه بر اصابت مستقیم به هدف ، توان حمل کردن 172 بمبلت ریز ضد نفر/ضد تأسیسات را دارا می باشد. موشک کایت از پیشران ماوریک بهره می گیرد. راکت هایدرا انواع بمب های هدایت شونده ، سقوط آزاد و همچنین بمب های خوشه ای ( قدر ، قاصد ، سیمرغ ، یاسر ، یاسین ، بالابان ، سری مارک ، سری فاب و ... ) ============== ادامه دارد ... پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ممکن است که برخی از این قابلیت ها در حال حاضر در کشور بطور 100% تحقق پذیر نباشند. پس دوستان به بزرگی خودشان ببخشند پ.ن 3 : ممکن است برخی دوستان هم پیشنهادات دیگری برای جنگنده سبک بومی کشور داشته باشند که خوشحال میشوم که با این پیشنهادات دوستان هم آشنا بشویم. پ.ن 4 : بی صبرانه منتظر مشارکت دوستان در این تاپیک ( بجای نوشتن پیشنهادات در بروز رسانی ) و خواندن پیشنهادات شان هستم.
  13. 1 پسندیده شده
    نگاهی گذرا بر آینده نیروهای زمینی نیروهای زمینی برخلاف دیگر نیروهای هوایی و دریایی، از پراکندگی و سطوح ماموریت بسیار بالایی برخورد دار هستند که از این نظر هرگونه ارتقا و مدرن سازی و تولیدات جدید نیروها با بحث مالی و مدیریت منابع درگیر است. این سطوح عبارت اند از: - نیروی های گارد ملی و مرزبانی - نیروهای زمینی - نیروهای هوابرد - نیروهای زرهی سبک و سنگین - توپخانه - لجستیک - نیروی هوانیروز * گزارشات آینده نگرانه در خصوص نیروی زمینی FUTURE LAND OPERATING CONCEPT 2035 Unmanned Systems Integrated Roadmap FY2011-2036 Face The Future: Concepts On Force Design http://www.army.mil.nz/downloads/pdf/public-docs/2017/20170626-future-land-operating-concept-2035.pdf http://nzdf.mil.nz/downloads/pdf/public-docs/2018/Face_the_Future_Concepts_of_Force_Design.pdf https://assets.publishing.service.gov.uk/government/uploads/system/uploads/attachment_data/file/643061/concepts_uk_future_force_concept_jcn_1_17.pdf https://fas.org/irp/program/collect/usroadmap2011.pdf نیروهایی مثل آمریکا در وهله اول همیشه اقدام به مدرن سازی تجهیزات می کنند تا تجهیزات در مقابل پیشرفت فناوری به روز و پاسخگو باشند. اما مسیر مدرن سازی هرگز نباید با پیشرفت و تجهیز تجهیزات جدید مغایرت کند. این نکته بار مالی سنگینی بر هر نیرویی وارد می کند که آمریکا برای پرهیز از این مشکل اقدام به واگذاری یا فروش تجهیزات بعد از بروزرسانی به کشورهای متحد خود می نماید. بیشتر این واگذاری ها به کشورهایی با بنیه ضعیف مالی صورت می گیرد که توان خرید تجهیزات جدید را ندارند. برای مثال در عراق و افغانستان تانک ها و تجهیزات مورد استفاده آمریکا در جنگ بصورت کمک های نظامی به آن کشورها واگذار گردید. این اقدام دو مزیت داشت اول بازگشت هزینه این تجهیزات با کمک بندهای تعمیرات سالیانه که بصورت پنهان به کشورها اعمال می گردد و دوم اشغال بازار نظامی کشور مذکور و ایجاد زیرساخت و نیروی علاقه مند برای عقد قرارداد تجهیزات به روزتر در سال های آینده که بازار یابی برای آینده تلقی می شود. با توضیحات داده شده آینده نیروهای زمینی به دو بخش بروزرسانی و جایگزینی با تجهیزات به روز قابل تقسیم است. مسیر و نگاه به آینده در هر دو بخش بر مبنای ارتقای چابکی، کیفیت آتش، کار تیمی، دوام در میدان نبرد و هزینه است. برای این تحقق این خواسته ها، ایده هابیشتر بر استفاده از شبه پروتزها، بدون سرنشین ها، هوش مصنوعی، شبکه سازی متمرکز شده است. که نگاهی گذرا بر آینده نیروهای زمینی چنین تجهیزاتی را به رخ می کشد. 1- سربازانی با اسکلت های تقویت کننده فلزی و چشمان تیز بین و لباس هایی با قابلیت اندازه گیری علائم حیاتی 2- روبات های حمل بار و جنگجو 3- سلاح ها و گلوله هایی هوشمند با بردبلندتر و دقت بیشتر ( شناسایی هدف و تفکیک و اولویت بندی اهداف) 4- زره پوشانی تماما هوشمند با چابکی و زره بهتر (آرماتا و سیستم دفاع فعال گام های اولیه در مسیر این هدف است) 5- پهبادهایی دست پرتاب با قابلیت شناسایی و شکار 6- توپخانه هایی بردبلند با گلوله های هدایت پذیر ( بالای 500 کیلومتر برد) 7- واحدهای نظارت بر میدان با قابلیت شبکه سازی و تصمیم های بهینه با همکاری هوش انسانی و مصنوعی 8- اتاق های جراحی و درمان مجروحین کاملا اتوماتیک با قابلیت عمل از راه دور
  14. 1 پسندیده شده
    با عرض سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست هاورکرافت غول پیکر Aist-class هاورکرافت 300 تنی Aist یکی از غول پیکر ترین هاورکرافت های جهان است که در زمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیتی (1975) برای خدمت به ناوگان های دریائی ارتش سرخ ساخته شد. این هاورکرافت با طول 47 متر و عرض تقریبی 18 متر و سرعت 130 کیلومتر بر ساعت ، نقش مناسبی در افزایش توان تازش ساحلی ارتش سرخ بازی می نمود. تنوع قدرت حمل این هاورکرافت به شرح زیر است که بسته به ضرورت سازمانی و صلاحدید فرماندهان و اپراتورها یکی از موارد زیر انتخاب می گردد : 1. حمل 80 تن بار 2. چهار دستگاه تانک سبک به همراه 50 نفر تفنگدار دریائی 3. دو دستگاه تانک متوسط به همراه 200 تفنگدار دریائی 4. سه دستگاه نفربر زرهی چرخدار به همراه 100 تفنگدار دریائی در مجموع 20 فروند از این هواناو (هاورکرافت) ساخته شد که همچنان 6 فروند آن ( پس از آپگرید در سال 1990 ) در نیروی دریائی فدراسیون روسیه در حال خدمت می باشد. در این انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این هاورکرافت موجود نیست https://en.wikipedia.org/wiki/Aist-class_LCAC
  15. 1 پسندیده شده
    تصویری دیده نشده از پایگاه دریایی Guba Ara در شمال بندر مورمانسک واقع در غرب و شمالی ترین بخش روسیه در جلوی تصویر دو زیردریایی کلاس اسکار کورسک و Voronezh دیده می شوند سال 1999 (یک سال قبل از غرق شدن کورسک) Delta IV-class
  16. 1 پسندیده شده
    عملیات 9 فوریه 1945 در این تاریخ یک فروند زیردریایی انگلیسی به نام HMS Venture در حوالی جزیره ی Fedje متعلق به نروژ در دریای شمال یک زیر دریایی کلاس IX U-boat با سریال U-864 را غرق کرد . زیردریایی آلمانی در حال انتقال اطلاعات سری فنی و قطعات پیشرفته نظامی مانند برخی قطعات موتورهای جت به ژاپن بود . نکته ی این عملیات اما آن است که عملیات فوق تنها مورد ثبت شده در طول تاریخ است که دو زیر دریایی در عمق پریسکوپ با یکدیگر در گیر شده اند .در شرح عملیات آمده است که افسر شنود ابتدا صدای مشکوکی را در هیدروفون شنیده و سپس هنگام نگاه کردن با پریسکوپ ، پریسکوپ دیگری را در نزدیکی در سطح آب میبینند . البته ظاهرا شیء دیده شده اسنورکل یوبوت بوده ولی انگلیسی ها با این تکنولوژی هنوز آشنا نبوده اند .پس از یقین در مورد زیردریایی متخاصم اقدام به رهگیری میکنند و پس از چند ساعت تعقیب بالاخره هر چهار اژدر خودرا به سمت آن شلیک میکند که منجر به سوراخ شدن محفظه ی فشار و سپس تکه تکه شدن آن میگردد .
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام "قدرت دریایی یا قدرت هوایی" مساله این است !!!!!! با ورود هواپیما به سازمان رزم ارتشها در اواخر جنگ نخست جهانی و بخصوص ارتش ایالات متحده ، همواره یک جنگ قدرت پنهان و در عین حال بسیار پر شدت ، میان نیروی زمینی ( بعنوان نخستین سازمان مسلح بکار گیرنده هواپیما در قالب سپاه هوایی نیروی زمینی ) و نیروی دریایی ، بعنوان یک نیروی مسلح قدیمی و در عین حال پر نفوذ در سلسله مراتب فرماندهی ، وجود داشت و هریک می کوشیدند تا با راندن حریف به گوشه رینگ مبارزه ، بیشتین بودجه و توجهات را بخود جلب کنند . در این میان ، سرهنگ ویلیام میچل ، بعنوان یکی از پرشورترین هواداران قدرت هوایی ، برای اثبات تاثیر گذاری این نیروی جدید ( نیروی هوایی ) نسبت به نیروی دریایی ، علیرغم مخالفت شدید فرماندهان پرنفوذ نیروی دریایی ، آزمایشی را به سال 1921 ترتیب داد که موجب وحشت و نگرانی عمیق سلسله مراتب نظامی در نیروی دریایی شد . در ژوییه 1921 ، شناور رزمی "اس .ام. اس اوستفریزلند " ( Helgoland class )که از نبرد ژوتلند (1916) جان سالم به دربرده و پس از شکست آلمان تسلیم نیروی دریایی آمریکا شده بود ، توسط ویلیام میچل ، بعنوان یک هدف برای پرنده های رزمی سپاه هوایی ، انتخاب شد . بمب افکن ها مامور شدند تا حداقل در دو "راید " به این شناور ( که در آن زمان در دهانه ویرجینیا شناور بود ) حمله کرده و آن را با استفاده از 2000 پاوند مهمات غرق کنند . این ماموریت طبق برنامه ریزی های قبلی ، انجام شد و می توان گفت که این رویداد آغازی بر افول نسبی نفود نیروی دریایی در تصمیم گیری های راهبردی دولت ها مستقر در واشنگتن گردید.
  18. 1 پسندیده شده
    با سلام شاهین های آتلانتیک شمالی سروان ( سرگرد بعدی ) ، هرمن فیشر ، فرماندهی وقت اسکادران شناسایی Fernaufklärungsgruppe 5 ، تابستان سال 1943تا پایان جنگ وی یکی از باتجربه ترین و کار آزموده ترین فرماندهان اسکادران شناسایی لوفت وافه که در آن زمان به پرنده های دورپرواز یونکرس JU-290 A.3 مجهز می بود ، بشمار می آمد ، چنانکه سرفرماندهی OKW به پاس خدمات ارزشمند وی در شناسایی کاروان های تجاری متفقین در آتلانتیک شمالی و نقش راهبردی این یگان در ایراد خسارتهای جبران ناپذیر به ناوگان سطحی بریتانیا ، در یکسال موفق شد تا دو نشان Ehrenpokal و Deutsche Kreuz را کسب نماید . به اعتقاد برخی مورخین نظامی ، نقش این اسکادران ها ، هنوز بطور کامل برای عموم تشریح نشده است .
  19. 1 پسندیده شده
    با سلام پیکان در برابر فلاگر نبردهای دریایی میان ایران و عراق در طول جنگ فرسایشی (1988-1980) ، شاید از یک نظر ، گمنام ترین بخش جنگ بشمار می رود و روایتهای محدودی از نبرد میان شناورهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی و نیروی دریایی و هوایی عراق در شمال خلیج پارس تاکنون به رشته تحریر درآمده است . با این حال ، یکی از جذاب ترین روایتها نبردی بود که میان شناور رزمی همیشه جاوید پیکان با جنگنده/ بمب افکن های MIG-23BN عراقی در همان اوایل جنگ رخ داد . در تاریخ 9 آبان 1359 ، به شناورهای رزمی پیکان ، گردونه و جوشن در قالب گروه رزمی 421 دستور داده شد تا سکوهای نفتی البکر و الامیه در شمال خلیج پارس که نقش آنها در جمع آوری اطلاعات جاسوسی از تحرکات نیروی دریایی و هوایی غیر قابل چشم پوشی بود را منهدم نموده و از میان بردارند . این گروه رزمی که توسط دو فروند جنگنده / بمب افکن F-4E نیروی هوایی و بالگردهای سی کینگ نیروی دریایی پشتیبانی می شدند ، ماموریت خود را آغاز نموده ولی با واکنش نیروی دریایی و هوایی عراق مواجه شدند . در این میان ، فانتوم ها با توجه به مجهز بودن به سامانه قدرتمند " درخت جنگی " ، در پیش بودن خطر هوایی ، شامل حداقل دو فروند MIG-23BN عراقی را به شناورهای نیروی دریایی اطلاع داده و ماجرا از همین جا آغاز شد . میگهای عراقی بسرعت وارد منطقه شده و با گرفتن سمت و ارتفاع مناسب ، آماده حمله به شناورهای ارتش شدند . اما ناوچه پیکان که با دراختیار داشتن سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب سام-7 ماموریت دفاع هوایی رابرعهده داشت ، وارد منطقه شد و بلافاصله مبادرت به آتش نمودند . در این میان ، میگهای عراقی که دچار غافلگیری شده بودند ، قصد افزایش ارتفاع را داشته ولی یکی از میگها در برد آتش توپ اتوملارا 76 م.م پیکان قرار گرفت و بلافاصله منهدم شد . بعدها ، عراقی ها متوجه شدند که میگهای فق الذکر به هیچ عنوان توانایی اجرای عملیات رزمی بر فراز آب را ندارند و به همین علت ، این جتهای مجدداً به پایگاه های مبداء خود باز گشتند . این امر مقدمه ای شد برای ورود جنگ افزارهای فرانسوی ( سوپر اتاندارد و میراژ F-1) که این سخت افزارها ، در زمان خود ، مقهور قدرت تامکتهای نیروی هوایی ارتش شدند .
  20. 1 پسندیده شده
    موشک استاندارد ، استانداردی برای تمام اعصار به منظور آشنایی هر چه بیشتر عزیزان علاقه مند به موشک های دفاع هوایی و به ویژه انواعی که در طول سالیان دراز در داخل کشور موجود بوده ، به کار گرفته شده و زمینه ساز توسعه و ظهور سامانه های بومی شده ، فیلمی مستند درباره 60 سال تاریخ موشک پدافندی استاندارد رو تقدیم حضورتون میکنم . این فیلم مستند کوتاه ، در سال 2013 و توسط کمپانی ریتئون ( توسعه دهنده این سامانه ) تهیه و منتشر شد . در این فیلم که به این سامانه تسلیحاتی بسیار مهم ، موفق و تاثیر گذار در قرن بیستم میپردازه ، از خاستگاه های خانواده موشک های استاندارد صحبت به میان میاد و سِیر تکامل و پیشرفت آن تا زمان حاضر بررسی میشه . مدت زمان فیلم کمتر از 22 دقیقه و حجم آن 127 مگابایت است و به تمامی دوستداران توصیه میشه که فیلم رو مشاهده بفرمایند .
  21. 1 پسندیده شده
    با سلام    فاجعه پرل هاربر    هفتم دسامبر 1941 ( چیزی در حدود 75 سال پیش ) نیروی دریایی سلطنتی ارتش ژاپن ، به فرماندهی دریاسالار ایزورکو یاماتو ، با ایراد یک ضربت سهمگین ، بخش قابل توجهی از ناوگان نیروی دریایی ارتش ایالات متحده در اقیانوس آرام که در آن زمان ، در بندرگاه پرل هاربر مستقر بود را از میان برد . شرح ماوقع و پیشینه طراحی این بزرگترین غافلگیری تاریخ نظامی ارتش و نیروی دریایی ایالات متحده ، بسیار طولانی است ، با این حال ، آشنایی مختصر با شناورهایی که در این غافلگیری ، در آن زمان ، در بندرپرل هاربر حضور داشتند ، جالب به نظر می رسد .       1- نبرد ناو یو اس اس کالیفرنیا    2- نبرد ناو یو اس اس مریلند    3- نبرد ناو یو اس اس اوکلاهما    4- نبرد ناو یو اس اس تنسی    5- نبرد ناو یو اس اس وست ویرجینیا    6- نبرد ناو یو اس اس آریزونا    7- نبرد ناو یو اس اس نوادا   8- نبرد ناو یو اس اس پنسیلوانیا    9-  مجموعه  ساختمان های سرفرماندهی نیروی دریایی در جزیره فورد    10- پایگاه هوایی " هیکام " -----------------------------------   A: مجموعه مخازن سوخت هواپیما و شناورهای رزمی    B: مرکز فرماندهی ناوگان اقیانوس آرام    C: پایگاه زیرسطحی های نیروی دریایی   D: محوطه حفاظت شده نیروی دریایی    
  22. 1 پسندیده شده
    ناو هواپیما بر Shinano بزرگترین ناو هواپیما بر زمان خویش و سومین ناو از خانواده ی یاماتو بود که در سال 1944 وارد چرخه شد . در طول جنگ دوم و حدودا 10 روز پس از شروع عملیات  به دست زیر دریایی آمریکایی Archerfish غرق شد .تعداد ی از خدمه نجات داده شدند و 1,435 نفر گم گشتند . با طول 265 متر و وزن 68 هزار تن ، توانایی حمل 47 هواپیما را داشت .        ناو هواپیما بر Akagi  ، برگرفته از کوهی به همین نام ، یکی از ناوهای سه عرشه ی رده ی  Amagi بود . این ناو در واقع یک رزم ناو تغییر کاربری داده شده با نصب یک عرشه ی سرتاسری بر روی دو عرشه ی اصلی بود .به سال 1920 وارد خدمت شد و در جنگ دوم چین و ژاپن به سال 1930 نیز خدمت کرد . در جنگ دوم و پس از حمله سنگین نیروی هوایی ایالات متحده در نبرد میدوی آسیب جدی دید و توسط ناوشکن محافظ خودش غرق شد . با بیشینه ی وزن 42 هزار تن و طول 260 متر توانایی حمل 66 هواپیما و 25 هواپیما در عرشه های زیرین را دارا بود . نگاره ی زیر ، رنگی شده ی یکی از نگاره های معروف این کشتی میباشد :      
  23. 1 پسندیده شده
    دیدن تصاویر و فیلم های قدیمی حال و هوای خاص خود را دارد !   به غیر از حس نوستالژی و زنده شدن خاطرات گذشته ، شاهد افراد و اشیائی هم هستیم که حالا دیگر وجود ندارند !   این موضوع در رابطه با تصاویر و فیلم های نظامی و مربوط به نیروهای مسلح هم صدق می کند ، به علاوه که می تواند برای افردای که شاهد آن زمان نبودن ، شرایط را تا حدودی توصیف کند !   2 فیلم زیر ، گزارش آسوشیتد پرس از نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد که در آذر 1358 و با نقش اولی احمد مدنی گرفته شده است !   فیلم اول مربوط به 25 آذر 58 و مکان آن پایگاه دریایی بندرعباس ( تاسیسات بندری باهنر کنونی ) هست که در آن شاهد بازدید مدنی از ناو البرز که در آن زمان هنوز زال نام داشته هستیم !   از نکات مهم فیلم می توانم سه مورد زیر اشاره کنم :   1- نشان ناو روی دودکش و واژه ناوشکن ملی زال    2- لانچر موشک پدافند هوایی سی کت که پیشنهاد می کنم این تاپیک را مطالعه نمایید !   3 - تصویری از ناو آرتمیز ( دماوند 1 ) که من تصویر مربوطه را در تاپیک مربوط به این ناو قرار داده ام !       دانلود  اما فیلم دوم در روز بعد ( 26 آذر 1358 ) گرفته شده است که ناوها در حال عبور در اروند رود هستند که در آخر باز احمد مدنی سر می رسد!   این تصویر هم 3 نکته دارد که عرض می کنم :   1- دیدن تاسیسات بندری و گمرکی آبادان و خرمشهر قبل از ویرانی و حجم کشتی ها پهلو گرفته شده و جنب و جوش داخل محوطه آن همراه با نمایی از پالایشگاه آبادان که در آن زمان بزرگترین  پالایشگاه جهان بود !   2 - ناوگروه های مستقر در پایگاه دریایی خرمشهر    3- که مهمترین نکته در این 2 فیلم هست از نظر من ، حضور ناوچه جاوید پیکان 1 می باشد !       دانلود
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام بخش سوم و پایانی با توجه به موفقیت آمیز بودن این پروژه ، جنرال داینامیکز ساخت نسخه جدیدی از جنگنده افسانه ای F-4 را با شناسه F-4X در دستور کار خود قرار داد . این پرنده جدید ، به یک مخزن آب به ظرفیت 300 گالن که در بخش فوقانی سازه هوایی قرار می گرفت و بدنه آن توانایی مقاومت دربرابر حرارت ناشی پیشرانه ها را داشت ، مجهز شده بود .مایع ترکیبی فوق الذکر ، که برای خنک نمودن هوای بخش ماقبل کمپرسور (PCC) پیشرانه جنرال الکتریک J-79 مورد نیاز بود ، سه هدف عمده را در نظر داشت : 1-خنک نمودن هوای ورودی به کمپرسور . 2- افزایش جرم هوای ورودی به پیشرانه ها که بطور طبیعی موجب افزایش رانش می گردید . 3- اضافه نمودن یک اکسید کننده به پس سوزها . پس از اجرای ارتقاء فوق الذکر واطمینان یافتن از صحت عملکرد آن توسط شرکت جنرال الکتریک ، ادامه کار برای مهندسان پروژه F-4X نسبتاً آسان گردید.در جریان آزمایشات صورت گرفته و با خنک سازی هوای ورودی به کمپرسورها (PCC) ، رانش پیشرانه های دوقلوی J-79 به بیش از 50 درصد افزایش یافت که رضایت بخش بحساب می آمد . این افزایش 50 درصدی ، موجب افزایش چشمگیری در سرعت پیمایشی پرنده فوق می شد ،هر چند برای این کار ، اندازه و شکل ورودی های هوا در بخش جلویی بدنه هواپیما دچار تغییرات بزرگی گردید و علاوه برآن ، برای هدایت هوای ورودی به پیشرانه ها نیز ، یک سیستم پیچیده شامل یکسری صفحات داخلی در تونل منتهی به پیشرانه ها در نظر گرفته شد . یکی از مهمترین مشخصات فانتوم جدید ، تغییر ورودی های هوای پیشرانه J-79 بشمار می رفت . آسمانه پرنده جدید با مواد ویژه ای ( پلی کربنات ) تقویت گردید تا حرارت ناشی از اصطکاک در سرعتهای بالا ، مساله ساز نگردد . در نهایت برای انجام یک پرواز ایمن ، سیستم کنترل پرواز ارتقاء و مساحت سکان عمودی افزایش یافت . فتوفانتوم IAF به رجیستر 7576-69 در همین بازه زمانی ، شرکت تولید کننده دوربین HIAC-1 موفق شد تا یک نسخه کوچکتر و سبک تر از دوربین فوق را تولید کند ، به شکلی که بتوان آن را در دماغه جنگنده اف-4 نصب نمود . با این نوآوری ، دیگری نیازی به نصب غلاف سنگین G-139 ، نبود ، در نتیجه با کاهش سطوح "پسا" ، عملکردهای پروازی پرنده شناسایی جدید ، مجدداً افزایش یافت و سرعت پیمایشی آن از 4/2 ماخ به 2/3 ماخ رسید . A= طراحی دوباره بخش دماغه فانتوم برایث دوربین جدید HIAC-1 B= تقویت آسمانه با مواد پلی کربنات برای مقاومت در برابر اصطکاک بوجود آمده در سرعتهای بالا C = اضافه نمودن دو مخزن حاوی مایع خنک کننده D= اصلاح و تقویت کنترلهای پروازی E= بهبود ساختار شبکه ای طولی بدنه F= افزایش مساحت سکان عمودی G= دریچه های دسترسی دوربین H= مکانیزم کنترل هوای ورودی به پیشرانه I= تغییر ورودی هوای پیشرانه J= اضافه شدن مکانیزم تزریق آب به پیشرانه با هدف خنک سازی اما ظاهراً با نزدیک شدن به مراحل پایانی پروژه و روشن شدن عملکرد فوق العاده آن ، تردیدهای بسیار جّدی در مجموعه وزارت دفاع ایالات متحده ، جهت تصمیم گیری برای صادرات نسخه جدید بوجود آمد ، چرا که هیچ کشوری به جز ایالات متحده و اتحاد شوروی نیازی به یک پرنده شناسایی با سرعت 3 ماخ در خود احساس نمی نمود . مسکوت ماندن پروژه برای متحد نزدیک : اما چرا فروش این پرنده به جدی ترین مشتری آن ، یعنی IAF ، مسکوت ماند وادامه نیافت !! نورمن پولمار ، در کتاب خود با عنوان" تاریخچه غیر محرمانه U-2" بخوبی ، نگرانی های ایالات متحده برای فروش این پرنده های سریع السیر به رژیم صهیونیستی را تشریح می کند . وی در این باره می نویسد : " با آغاز ماه اوت 1970 ، دو فروند پرنده شناسایی یو-2 جمعی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، درجریان بحران سوئز ، و باهدف اجرای ماموریت شناسایی ، از پایگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در قبرس ( پایگاه آکروتیری AKROTIRI) به پرواز در آمده و با عبور از حریم هوایی سرزمین های اشغالی ، ماموریت خود را به انجام رساندند . اما پس از نخستین پرواز یو-2 ها ، موشه دایان ( وزیر وقت دفاع رژیم صهیونیستی ) با احضار سفیر وقت ایالات متحده در تل آویو ، از اینکه پرنده های شناسایی ارتش ایالات متحده ، درحدود 5 کیلومتر از دالان مشخص شده بر فراز سرزمین های اشغالی ، منحرف شده است ، بشدت به وی اعتراض نمود و تهدید کرد که در صورت تکرار ، به رهگیرهای اف-4 نیروی هوایی ، دستورشلیک به پرنده خاطی را خواهد داد" اتخاذ چنین عکس العملی برای کارشناسان وزارت امور خارجه ایالات متحده ، آن هم از سوی یک کشور دوست و متحّد ، که تهدید به سرنگون نمودن پرنده شناسایی آمریکایی می نمود ، قابل درک نبود . اما علیرغم این تردیدها ، بدلیل اینکه پروژه F-4X فاقد رادار مناسب برای موشکهای هدایت راداری بود ، اجازه ادامه پروژه داده شد . تغییرات صورت گرفته در نسخه RF-4X بنابراین ، با فرارسیدن نوامبر 1974 ، یکفروند جنگنده/ بمب افکن F-4E نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به فورت ورث و تاسیسات جنرال داینامیکز پرواز نمود تا بعنوان بستر آزمایش ، مورد استفاده قرار گیرد . این پروژه باورود جت اسراییلی آغاز شد و مهندسان جنرال داینامیکز براساس برنامه از پیش تعیین شده ، تا سال 1975 ، یعنی زمانی که این پروژه با مشکلات جدّی مواجه گردید ، مشغول کار بر روی آن بودند . اما دراین سال ، کارشناسان جنرال داینامیکز به این نتیجه رسیدند که تزریق ترکیب آب/ متانول به هوای ورودی کمپرسور (PCC) ، می تواند موجب انبساط شدید تیغه های توربین پیشرانه ها و بروز فاجعه در سرعتهای بالا گردد . بطور همزمان ، مک دانل داگلاس ، پروژه طراحی و ساخت نمونه آزمایشی جنگنده F-15 EAGLE را به پایان رسانده بود و پس از موافقت کنگره و تصویب بودجه مورد نیاز ، درخط تولید قرار گرفت . بنابراین ، از آنجا که ممکن بود F-4 X ، با هزینه کمتر ، عملکرد بهتری از خود نشان دهد ، مقامات ارشد نیروی هوایی ایالات متحده ، بشدت نگران تصمیم کنگره در کاهش بودجه لازم برای تولید موردنیاز ایگل برای این نیرو شدند . علاوه برآن ، کارشناسان وزارت امور خارجه ایالات متحده ، هنوز نگران دستیابی IAF به این پرنده و استفاده از آن بعنوان یک رهگیر و ایجاد مزاحمت برای هواپیماهای شناسایی آمریکایی و حتی هدف قرار دادن پرنده های شناسایی روسی بود که این ، خود یک جرقّه برای ایجاد یک دردسر بین المللی می گردید. این دو عامل در کنار مشکلات فنّی ، نهایتاً ناقوس مرگ پروژه F-4 X را بصدا در آورد .بدین ترتیب ، برنامه F-4 X بصورت نیمه کاره ، رها گردید . فتوفانتوم نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در تاسیسات جنرال داینامیکز اما نیروی هوایی رژیم صهیونیستی ، همچنان بدنبال نصب دوربین های سری HIAC-1 ، بر روی فانتوم های خود بود ، در نتیجه ، دو فروند دیگر از اف-4 های این نیرو ، برای ادامه پروژه نصب دوربین ها ، به فانتوم نخست ، اضافه شدند و با پایان یافتن مراحل نصب این دوربین ها بر روی فانتوم های فوق الذکر ، هرسه به نسخه جدیدی از RF-4E ارتقاء یافتند . در این میان ، یک نکته قابل ذکر خواهد بود که بعلت آنچه که کمبود بودجه نام گرفت ، شرکت جنرال داینامیکز هرگز نتوانست پیشرانه های ارتقاء یافته J-79 را دریافت نماید . سه فروند فانتوم شناسایی نیز پس از تکمیل در یک بازه دوساله ( 77-1976) ، به IAF تحویل و به اسکادرانهای های مربوطه ارجاع داده شدند . با ورود این پرنده های شناسایی جدید به سازمان رزم IAF ، خدمه پروازی ، این پرنده ها را به طنز ، لقب حلزون عکاس (Tsalam Shablul) نامیدند ، چرا که علاوه بر کاهش توان پیشرانه ها بعلت سنگینی دوربین ها ، از آنجا که این حلزون های عکاس ، می بایست ، ماموریتهای خود را در ارتفاع نزدیک به 70000 پا اجرا می نمودند ، خلبان و افسر سیستم ها ، به صورت اجباری ، لباس پرواز در ارتفاعات بالا را که در آنزمان توسط شرکت کلارک و با شناسه A/P 22 S-6 ، برای خدمه پرنده های شناسایی ایالات متحده تولید شده بود، بر تن می نمودند . فتوفانتوم نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در تاسیسات جنرال داینامیکز حلزون های عکاس IAF ، پس از طی دوران خدمت پر فراز و نشیب خود ، سرانجام در ماه مه 2004 ، بازنشسته شدند . از 3 فروند تحویلی ، دو فروند در انبارهای پایگاه هوایی "اودا" بعنوان ذخیره ، انبار شده و فروند سوم نیز در موزه IAF و در پایگاه هوایی هاتزاریم ، در معرض دید عموم قرار گرفت .
  25. 1 پسندیده شده
    بخش دوم شروع برنامه : دوربین های قدرتمند فاکس بتهای روسی ، وجب به وجب صحرای سینا را برای ارتش مصر مورد شناسایی قرار دادند تا اطلاعات کاملی از آرایش رزمی IDF برای ژنرال سعدالدین شاذلی فراهم آید روسها که عدم توانایی IAF را برای رهگیری خفاش های بلندپرواز خود ، تجربه نمودند ، در ماموریتهای بعدی ، با آسودگی و دقت بیشتری ، ماموریتهای حساس خود را انجام می دادند . براساس اطلاعات منتشر شده ، علیرغم اجرای ماموریتهای متعدد شناسایی ، IAF صرفاً در 3 مورد موفق شد پرنده های روسی را کشف و به سختی آنها را مورد رهگیری قرار دهد . نخستین مورد که شرح آن در بخش نخست تشریح شد ، در 6 نوامبر 1971 بوقوع پیوست . دومین ماموریت کشف شده توسط IAF ، در 10 مارس 1972 انجام شد که در جریان آن یک فورمیشن دو فروندی فاکس بت با سرعت 2.5 ماخ و در ارتفاع 75000 فوتی وارد فضای هوایی صحرای سینا شد که به شکل مشخص با هدف جمع آوری اطلاعات و عکس برداری از پایگاه های هوایی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی صورت گرفت . سومین ماموریت که در 16 ماه مه 1972 صورت گرفت ، فاکس بتهای روسی با قرار گرفتن در امتداد ساحل پورت سعید ، بسمت شرم الشیخ ، بطور کامل مواضع دفاعی IDF را مورد شناسایی قرار دادند.بدین ترتیب ، علیرغم آنکه پروازهای شناسایی روسها ، با پایان یافتن جنگ 1973 متوقف شد ، اما پروازهای شناسایی در ارتفاع و سرعت بالا ، چنان بر فرماندهان IAF تاثیرگذار بود که موجب گردید تا آنها بدنبال ایجاد چنین قابلیتهایی در نیروی خود باشند .بنابراین ، وقوع چنین حادثه ای باعث شد تا IAF ، برنامه خود برای ساخت یا خرید یک پلت فرم موثر شناسایی ( که از مدتها قبل آغاز شده بود ) را با سرعت بیشتری پیگیری نماید . برای نیل به چنین هدفی ، درابتدا ، پیشنهاد خرید یک دستگاه دوربین HIAC-1 که در آنزمان بعنوان یک غلاف شناسایی ارتفاع بالا طبقه بندی می گردید ، به شرکت سازنده ، یعنی جنرال داینامیکز ، ارائه شد . اما حجم و اندازه این دوربین ، به اندازه ای بزرگ بود که صرفاًتوسط پرنده های بزرگی نظیر RB-57F که نسخه شناسایی بمب افکن بریتانیایی کانبرا ، بشمار می رفت و در آن زمان تحت امتیاز ، از سوی دو شرکت " مارتین"و " جنرال داینامیکز" تولید می شدند ، قابل حمل بود و علاوه برآن ، صدور چنین تجهیزات حساسی ، به مجوزهای سخت گیرانه کنگره نیاز داشت . بمب افکن کانبرا RB-57F اما با تغییر سیاستهای صدور سلاح توسط ایالات متحده به سال 1971، صدور مجوز خرید برای کشورهای خاصی ، بلااشکال تشخیص داده شد . برهمین اساس ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، بنا بردرخواست IAF ، توسعه یک غلاف شناسایی جدید که با شناسه G-139 ، شناخته می شد را در دستور کار خود قرار داد . ویژگی های این غلاف جدید در دو پارامتر اندازه و وزن ، به گونه ای بود که جنگنده استاندارد آن روزهای نیروی هوایی ، یعنی جنگنده/بمب افکن F-4 قادر بود تا آن را در جایگاه مرکزی بدنه نصب و بکار گیرد، اما علیرغم کوشش های بعمل آمده ، مقیاس غلاف فوق ( 22 فوت درازا و 4000 پاوند وزن ) ، موجب کاهش کارایی پرنده بکارگیرنده آن می گردید . با این حال ، این غلاف به همراه پرنده های شناسایی RF-4C ، نخستین ماموریت خود را در شرایط واقعی ،بر فراز مرزمشترک میان کره شمالی و جنوبی به انجام رساند . پرنده شناسایی RF-4C مسلح به غلاف شناسایی HIAC از سویی دیگر ، به محض اطلاع فرماندهان IAF از توسعه این غلاف شناسایی ، که به شکل خاص توسط فانتوم ها قابل حمل بود ، موجب شد تا مقامات نیروی هوایی این رژیم ، بدان علاقه مند شده و همین توجه خاص ، تولد پروژه ای تحت عنوان PEACE JACK را به منظور صادرات این مجموعه شناسایی پیشرفته به سرزمین های اشغالی رقم زد . اما خوشحالی های نخستین ، بتدریج جای خود را به نگرانی ناشی از تاثیر سوء بکارگیری این غلاف شناسایی بر روی عملکرد پروازی فانتوم های IAF داد . در نتیجه ، مجدداً شرکت جنرال داینامیکز برای رفع این نگرانی انتخاب گردید ومهندسان این شرکت ، پس از بررسی های اولیه به این نتیجه رسیدند که بهترین روش حل مشکل ، به جای تلاش بیشتر در سبک تر نمودن غلاف G-139 ، افزایش کارایی عملکردهای پروازی فانتوم های بکارگیرنده آن ، بشمار می آید ، بنابراین ، شرکت فوق الذکر ، با الهام از یک ایده نسبتاً قدیمی ، یعنی استفاده از سیستم تزریق ترکیب متانول/ آب ،به ورودی هوای موتور با هدف افزایش تراست پیشرانه های دوقلوی اف-4 ، پروژه جدیدی را آغاز نمود . یک ایده قدیمی برای یک پرنده جدید : در 9 دسامبر 1959 ، پروژه ای موسوم به SKY BURNER ، با هدف افزایش توانایی های جنگنده های اف-4 جهت برای ثبت رکوردهای پروازی در ارتفاع وسرعت بالا ، کلید خورد و همه تلاش شرکت مک دانل داگلاس برای رسیدن به این هدف ، بر روی یک شیوه ، یعنی تزریق ترکیب آب/ متانول به ورودی هوای پیشرانه های یکفروند F-4 H.1 متمرکز گردید به همین منظور ، یک مخزن بزرگ در بخش انتهایی نزدیک به کابین عقب این پرنده که بطور معمول محل استقرار افسر تسلیحات (WSO) بود ، در نظر گرفته شد . علاوه برآن ، طلق بخش جلویی آسمانه که ممکن بود در سرعتهای بالا و بدلیل اصطکاک بیش از حد ، در خطر خرد شدن قرار بگیرد ، تقویت گردید. سرهنگ دوم سپاه تفنگداران ایالات متحده ، باب رابینسون در کنار جنگنده F-4H.1 خود ( پروژه SKY BURNER) با این تفاسیر ، پس از دوسال ، یعنی در 22 نوامبر1961 ، سرهنگ دوم ، باب رابینسون ، جمعی سپاه تفنگداران ارتش ایالات متحده ، فانتوم اصلاح شده را در جریان یک پرواز آزمایشی ، به سرعت "1606.340 "مایل در ساعت رساند که بعنوان یک رکورد جدید ، به ثبت رسید . ادامه دارد ..............................