برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 16 آذر 1401 در همه مناطق
-
5 پسندیده شدهروز گذشته چند انفجار در دو پایگاه هوایی Ryazen وEngels در عمق خاک روسیه رخ داد .در ابتدا رسانه های محلی اعلام کردن که بر اثر انفجار یک تانکر سوخت سه تن کشته شده اما ساعاتی بعد وزارت دفاع روسیه به صورت رسمی اعلام کرد بر اثر حمله پهپادهای TU141 ِیا 143 ارتش اکراین به دو پایگاه هوایی سه نظامی روس جان باختن و یک هواپیماهای تی یو 22 هم آسیب دیده است . یاپگاه هوایی Engels درفاصله 624 کیلومتری و پایگاه Ryazen در فاصله 580 کیلومتری از مرز با اکراین واقع شده است این دو پایگاه محل نگهداری بمب افکن های استراتژیک روسیه حداقل درحال حاضر بشمار میرفتن البته تا این لحظه به نظر میرسد حمله به پایگاه هوایی Engels ناموفق بوده ولی خسارت وتلفات مربوط به پایگاه Ryazen بوده است . نکته جالب پهپادهای مورد استفاده توسط ارتش اکراین هستن به غیر از نحوه رسیدن و مطلع نشدن سیستم پدافندی روسیه برد این پهپادها هست که حداکثر به 200 کیلومتر میرسد احتمالا اکراینی ها تغییرات گسترده ایی در این پهپادهای صورت داده اند البته با توجه به تصویر منتشر شده از بمب افکن آسیب دیده روسی حمله توسط جنگ افزاری با سر جنگی کوچک بوده . البته ممکن است روسها دروغ گفته باشند وحملات توسط عوامل انسانی ویا کواد کوپترها صورت گرفته چون در زمان حمله یک تانکر سوخت رسان در نزدیک این بمب افکن پارک کرده است و زمان بندی این حمله بصورت آنی و اتفاقی نبوده است. روسها در پاسخ به این حمله با بیش از 100 موشک کروز سرتاسر خاک اکراین رو مورد حملات شدید قرار داده و خسارتهای گسترده ایی به شبکه برق و آب همچنین مراکز صنعتی این کشور وارد کرده اند حملات پهپادهای انتحاری لانست روسی یه سامانه های راداری و یک آتشبار اس 300 در این حمله دو رادار منهدم و همچنین یک پرتابگر اس 300 آسیب دید . یکی از پهپادهای انتحاری هم یک حمله ناموفق را به مجموع آتشبار اس 300 صورت داده حمله ناموفق سرنگون شدن بالگرد کاموف 52 روسی بوسیله سامانه بوک اکراینی خسارت های تجهیزاتی اکراین یک نفربر ام 113 دو امرپ کریپی و یک دستگاه بی ام پی دو امرپ گریپی نفربر ام 113 و ypr بی ان پی 2وبی ام پی 23 م م احداث یک قبرستان جدید کشته شدگان ارتش اکراین در مرحله اول حدود 60 سرباز اکراینی به خاک سپرده شدن و.................... جان سالم بدر بردن تانکی تی 72 ام ارتش اکراین از اصابت موشک ضد زره روسی این موشک توسط زرههای واکنشگر تانک دفع شد بازدید پوتین از پل کریمه
-
4 پسندیده شدهسلام گاهی وقتها وقتی در متن یک موضوع قرار داریم انتقادهایی به آن وارد می کنیم . جالب است که معمولا وقتی از این موضوع فاصله هم می گیریم ، معمولا تمایل داریم همان قضاوتمان را درست بدانیم و نیازی به بررسی مجدد موضوع احساس نمی کنیم . البته طبیعی است که در این هنگام به علت نگاه وسیعتری که می توانیم به موضوع داشته باشیم ، احتمال زیادی دارد که نظر کاملتری داشته باشیم یا حتی نظری متفاوت ابراز کنیم . سالها قبل ما کشوری بودیم که عملکردمان در چهارچوب ابرقدرت دنیای غرب تعریف می شد و طبیعی بود که برنامه ریزی و تامین نیازهای سخت افزاری نظامی ما هم توسط همین سیستم تامین می شد. طبیعی بود که با این ارتباط سیستمی همه جانبه نظامی برایمان فراهم بود و می توانستیم در بیشتر زمینه ها امکانات متناسب با همدیگر داشته باشیم ، هر چند در همان زمان هم محدودیتهایی در امکان دریافت تسلیحات برایمان وجود داشت. زمانی که انقلاب ایران در سال 1357 به پیروزی رسید ، از نظر نظامی ایران در میانه یک نوسازی سیستم قرار داشت و برنامه ای برای توسعه همه جانبه در توان نظامی برایش در حال اجرا بود . برنامه ای که فسمتهایی از آن اجرایی شده بودند ، قسمتهایی در میانه اجرا قرار داشتند و قسمتهایی هم روی کاغذ برنامه ریزی شده بودند .مطابق برنامه ریزی های انجام شده قرار بود در بازه زمانی مشخصی ایران به یک قدرت متناسب هوایی ، زمینی ، دریایی دست پیدا کند تا بتواند علاوه بر یک عنصر اصلی در استراتژی مقابله با توسعه شوروی ، سایر کشورهای تحت پوشش سیستم ابرقدرت غربی را در منطقه زیر چتر خودش بگیرد. در روزهای پیروزی انقلاب تعداد زیادی از قراردادهای نظامی لغو شد، تعدادی از آنها توسط طرفهای خارجی و تعدادی از آنها توسط طرفهای داخلی . یک تعداد کمی از آنها هم بدون لغو به اما و اگر ماند. نتیجه این اتفاق در زمینه نظامی این بود که ما دارای یک نیروی نظامی ناقص توسعه یافته و متاسفانه با توسعه نامتوازن در زمینه های مختلف شدیم . اشکال بزرگتری که این نیروی نظامی با آن مواجه بود پشتیبانی آن بود . البته مساله پشتیبانی دو وجه خیلی مشخص داشت ، یکی تسلیحات و قطعات یدکی مصرفی و دیگری صنایع تعمیر و نگهداری . طبیعی بود که مقداری تسلیحات و لوازم یدکی ، همزمان با ورود سخت افزارهای پایه آنها وارد شده بود و انبار شده بود ، پس در این بخش یک حداقل مصرفی موجود بود ولی چون امکان تهیه جدید وجود نداشت ، محدودیت در استفاده گسترده به وجود می آمد . در مورد زیرساختها و پرسنل تعمیر و نگهداری ، تعدادی از زیر ساختها ایجاد شده بودند ، تعدادی در حال ساخت و گسترش بودند و در مواردی هم هنوز اقدامی برای زیرساختهای پشتیبانی تا آن زمان ایجاد نشده بود . با توجه به این که دیگر پشتیبانی توسط شرکای قبلی نظامی صورت نمی گرفت . در زمینه پرسنل هم گستره ای از تکنسین ها در بیشتر مواردی که زیر ساخت تعمیر و نگهداری به وجود آمده بود ، تربیت شده بودند و آماده کار بودند . البته مشکل این بود که در این زمینه تقریبا همه پرسنل تربیت شده فقط تکنسین بودند و کسی آموزشی برای ایجاد توانایی در زمینه تحقیق و توسعه در میان آنها ندیده بود. به همین نسبت بعضی از تسلیحات موجود در عمل قابلیت کارآیی اسمی شان را از دست دادند . یکی از مهمترین موضوعات در این نیروی انسانی ساختار نظامی موجود این بود که تمام آموزشهای این نیروها بر پایه یک سیستم نظامی متقارن و بدون محدودیت در جنگ افزار و تسلیحات صورت گرفته بود و تمام راههای مقابله ای نظامی طراحی شده با اتفاقات ممکن آینده هم بر همین اساس چیده شده بود. اتفاق مهم دیگری که در سال 57 و 58 افتاد ، از دست رفتن بسیاری از نیروهای ستادی و افسران ارشد ارتش بود که نتیجه استفاده حکومت قبل از ارتش برای مقابله با حرکتهای مردمی در زمان انقلاب ، به جای پلیس بود . تعدادی که می توانستند در این بحبوحه از ایران خارج شدند ، تعدادی هم در جریان انقلاب دستگیر و محاکمه شدند که به اعدام یا زندانی شدن ختم شد. تعداد زیادی هم با عناوین مختلفی مورد تصفیه قرار گرفتند . در همین زمان تعمیر و نگهداری تسلیحات به پایین ترین کیفیت ممکن رسید . تحرکاتی دیگری هم بعدا در مخالفت با سیستم جدید اتفاق افتاد و بازهم پای نیروهای نظامی را به وسط کشید ، که یکی از شاخصترین آنها کودتای نقاب بود ، این اتفاقات باعث شد که حتی همین نیروی باقیمانده در خدمت که از تمام این ماجراها مبرا مانده بود ، درگیر یک تصفیه کاملا بدبینانه قرار بگیرد . در واقع با این که ظاهرا کودتایی مثل نقاب به هدف اولیه ای که عنوان می شد نرسید ولی هدف ثانویه ای که در آن زمان کسی در داخل کشور ایران به آن فکر هم نمی کرد را محقق کرد و متاسفانه قسمت عمده افراد حذف شده در نتیجه آن از زبده ترین یگانهای نظامی موجود بودند . زمان به 31 شهریور 1359 رسید و عراق حمله کرد . کشور ما در این زمان دارای یک نیروی نظامی کاملا تضعیف شده از نظر نیروی موثر نظامی با ساختار تسلیحاتی نامتوازن و ناکافی و تجهیزات به شدت بد نگهداری شده بود . مساله اصلی این بود که تمام نقشه های نظامی طراحی شده قبلی برای مقابله ، به شکل کلاسیک و یک نیروی متوازن آماده با تجهیزات و تسبیحات کافی بود و متاسفانه اصلا قابلیت اجرایی نداشتند . سخت افزارهای غیر آماده اولین موردی بود که به چشم می آمد و بعد به تدریج عدم امکان جایگزینی سخت افزارهای از دست رفته ، پشتیبانی ناکافی ، محدودیت در قطعات یدکی و محدودیت در تسلیحات مورد استفاده به تدریج خودش را نشان داد . نتیجه این محدودیتها بود که باعث شد در معدود عملیاتهای کلاسیک اول جنگ که بر اساس آموزه های استاندارد رزمی انجام شد ، چنان ضربات سختی خوردیم که دیگر تا پایان جنگ تقریبا هیچ عملیات کلاسیک رزمی دیگری اتفاق نیفتاد . در طی جنگ ایران و عراق ، طرف ایرانی ، بسیاری از داشته هایش را بدون توان جانشینی از دست داد و تعداد محدودی هم که باقی ماندند دچار معضل عظیمی با عنوان نبود تسلیحات و لوازم یدکی روبرو بودند و غیر عملیاتی . در واقع بازهم بیشتر تجهیزات باقی مانده فقط روی کاغذ وجود داشتند و عملیاتی نبودند . البته این را هم باید در نظر گرفت که همین موقعیت حداقلی هم به خاطر همان ساختارهای تعمیر و نگهداری ایجاد شده موجود و همت تکنسین های تربیت شده بود که هنوز وجود خارجی داشتند . با پایان جنگ ایران تبدیل شد به یک کشور با تجهیزات نظامی فرسوده از جنگی طولانی مدت که امکانی عملا برای نوسازی ساختار نظامی نداشت . زیرساخت مهمی برای تحقیق و توسعه در زمینه تکنولوژی های جدید نداشت و حتی امکانی برای توسعه و ارتقا برای سخت افزارهای فرسوده موجود را هم نداشت . قسمت عمده ای از زبده ترین نیروهای آموزش دیده باقی مانده از مشککلات قبلی را هم از دست داده بود . در واقع نیروی نظامی با ساختار انسانی و تجهیزاتی به شدت تضعیف شده . ادامه دارد ....
-
4 پسندیده شدهبخش دوم لوید آستین وزیر دفاع اظهارات لوید آستین ، وزیر دفاع ایالات متحده 1-وزیر دفاع ایالات متحده در جریان سخرانی خود بر روی برد و کارایی رزمی بی-21 تاکید خاصی داشت و مدعی شد که " این بمب افکن نیازی به حضور در نزدیک صحنه نبرد " یا " دراختیار داشتن پشتیبانی لجستیکی خاص برای پرواز بسوی هدف های بشدت محافظت شده " ندارد . البته وی حرفی در خصوص این مساله که آیا برای قرار دادن هدف ، زیر ضربه ، بی-21 نیازمند سوخت گیری هوایی است یا اینکه برد اضافی مد نظر وی ناشی از عملیاتی شدن موشکهای کروز برد بلند آینده ( LRSO) بوجود آمده ، بیان ننمود . با این وصف ، واضح است که بی-21 برد قابل توجهی دارد و ترکیب سازه ( بدنه ) و میزان حمل سوخت آن نیز در حد قابل قبولی قرار می گیرد. 2- لوید آستین مدعی شده که پیشرفته ترین سامانه های پدافند هوایی درخدمت برای شناسایی بی-21 با مشکل روبرو خواهند شد . 3- وی در جریان سخنرانی خود به این نکته اشاره نمود که این بمب افکن با تسلیحات جدیدی که هنوز ابداع نشده اند !!!! از کشور دفاع خواهد کرد که احتمالااین مساله اشاره ای دارد به حوزه نظارت و شناسایی (ISR) و همچنین سامانه های مدیریت نبرد . ژنرال جیمز. هنری دولیتل رهبر نخستین حمله هوایی به توکیو در جنگ دوم جهانی در کنار نمونک ( ماکت ) بمب افکن بی-29 4- به گفته وزیر دفاع آمریکا ، شناسه " مهاجم " (RAIDER) برگرفته از حمله مشهور بمب افکن های شاخه هوایی نیروی زمینی این کشور در جریان جنگ دوم جهانی به توکیو ( ژاپن ) به فرماندهی ژنرال دولیتل بوده و حتی نمونه ای از بمب افکن بی-25 میچل در میان هواگردهای مستقر در صحنه رونمایی وجود داشت . کتی واردن مدیر عامل نورثروپ -گرومن اظهارات واردن ، مدیرعامل نورثروپ-گرومن 1-بمب افکن بی-1 یک الگوی جدید در طراحی ، توسعه و تولید هواگردهای نظامی است که به لطف روش ها و ابزارهای دیجیتال حاصل آمده است . 2- برنامه بی-21 در حال حاضر ، چیزی در حدود 400 تامین کننده در 40 ایالت مختلف دارد و زنجیره ای جدیدی از همکاری طراحی شده و در حال اجراست . 3- طراحی بی-21 ثابت نمود که امکان بکارگیری سریع فناوری های موجود برای منطبق شدن با تهدیدات وجود دارد . 4- وی مدعی شده که فناوری بکار رفته در بی-21 در حال حاضر همتایی بخود نمی بیند. 5- به گفته وی ، بی-21 در زمان رونمایی بعدی ، در حالت پرواز مشاهده خواهد شد ولی پیش از این باید آزمایشهای زمینی بسیاری صورت گیرد . بخشی ازاین آزمایشها در شب انجام خواهد شد ولی دور نگه داشتن چشمان کنجکاو نیز بسیار سخت به نظر می رسد . آدمیرال کریستوفر گریدی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش اظهارات جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش : 1- بی-21 تضمین خواهد کرد که ناوگان بمب افکن های نیروی هوایی ایالات متحده بعنوان یک نیروی بازدارنده برتر به حیات خود ادامه میدهد . 2- بمب افکن جدید به ارتش این اجازه را می دهد که روند " نفوذ بر سرنوشت میدان جنگ " را به نفع ایالات متحده بازگرداند . 3- به گفته وی ، بی-21 توانایی اجرای عملیات مشترک با نیروهای هم پیمان در عملیات های آینده را خواهد داشت و این بدان معناست که گزینه های بازدارندگی و حملات متعارف در محیطهای متراکم دفاع هوایی هم اکنون در اختیار امریکا قرار گرفته است . درواقع ، این بمب افکن ، اطمینان کافی برای سبقت گرفتن ارتش ایالات متحده و حفظ منافع این کشور و درنهایت دراختیار داشتن لبه فناوری آفندی را بوجود آورده است . اظهارات یکی از دست اندرکاران پروژه بی-21 1- بی-21 پیشرفته ترین هواگرد رزمی پنهانکاری است که به اکنون تولید شده است . 2- تمامی تجربه های چند دهه عملیات با بمب افکن بی-2 و اف-117 در کنار نیازمندی های پیش بینی شده برای آینده موجب شد تا طرح بی-21 به این شکل تولید شود . 3- استفاده قابل توجه از روشها و ابزارهای مهندسی رقومی ، امکان اصلاح سریع معایب درطراحی را در طول فرآیند توسعه فراهم نمود و زمان لازم را برای اجرای آزمایشهای زمینی بیشتر را بوجود آورد . 4- استفاده از روشهای مهندسی رقومی باعث شد تا طرح روی کاغذ بیشترین شباهت را به هواگرد تولیدی داشته باشد و این به معنای صرفه جویی در هزینه ها و کاهش خطرپذیری روند طرح شد . 5- ماموریت اصلی بی-21 ، اجرای نقش ضربتی و نفوذ به درون متراکم ترین شبکه های دفاع هوایی است . 6- بی-21 تجسم میزان بالایی از مرگ آوری ، بقاپذیری رزمی ، انعطاف پذیری نظامی ، چابکی محسوب می شود . 7- برد رزمی بی-21 و توانایی آن در حمل مهمات در کنارطرح پنهانکارآن ، مزیتهای قابل توجهی را برای کاربر به منظور نفوذ به درون شبکه های یکپارچه دفاع هوایی و اجرای ماموریتهای رزمی با ضریب موفقیت بالا بوجود می آورد . 8- قابلیت های بسیار پیشرفته به اشتراک گذاری داده های رزمی در بی-21 بخشی از توان بسیار مهم نیروی هوایی برای طراحی عملیات های دوربرد و با دقت بالاست . 9- سامانه های بی-21 بصورت مدولار و با معماری باز است که یکپارچه سازی سامانه های جدید و ارتقا ء یافته ای که قرار است در آینده روی آن نصب شود را تسهیل خواهد کرد تا امکان منطبق کردن آن با تهدیدات جدید وجود داشته باشد . 10- قابلیت معماری باز در بی-21 بدان معناست که این بمب افکن برای 30 تا 50 سال آینده در خدمت باقی می ماند . 11- استفاده از مواد جدید و بکاربردن فرآیندهای جدید تولید در مقایسه با بی-2 ، سطح پنهانکاری بیشتری را به بی-21 می بخشد در عین اینکه حوزه تعمیر و نگهداری آن را ساده تر نموده است . 12- همه پرسنل درگیر در پروژه بی-21 دارای مجوزهای امنیتی خاص هستند و حیطه بندی اطلاعاتی بطور کامل رعایت می شود . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
3 پسندیده شدهترور یکی از ماموران ارشد موساد در اسرائیل یک مامور ارشد موساد در خودروی لوکس شخصی خود در یک تونل در اسرائیل به ضرب گلوله کشته شد. دو مرد مسلح با یک موتورسیکلت نزدیک خودرو مامور ارشد موساد اسرائیل شدن و از روبرو خودرو را گلوله باران کردند و با سرعت دور شدند. سپس امدادگران برای نجات او آمدند که یک حمله دیگر به امدادگران شد تا مامور نجات پیدا نکند./صابرین نیوز آتشسوزی مشکوک در مجتمع پالایشگاهی «حیفا» شبکه ۱۱ تلویزیون رژیم صهیونیستی از آتشسوزی در مجتمع پالایشگاهی «بازان» در حیفا خبر داد. آتشسوزی به علت نقص فنی در یک ترانسفورماتور برق به وقوع پیوسته و به کسی آسیب نرسیده است.
-
2 پسندیده شدهبنام پروردگار توانا يكي از سلاحهاي كمري مورد استفاده در نيروي انتظامي اسلحه اي است پرقدرت و مدرن بنامSig-Sauer P226 ساخت كارخانه اسلحه سازي معروف Hekler & Kokh آلمان. تقريبا تمام كساني كه به اسلحه علاقه دارند با نام كارخانه هكلر اند كوخ آشنا هستند. بسياري از توليدات اين كارخانه معتبر از سالهاي قبل از انقلاب تاكنون در نيروهاي مسلح ايران خدمت نموده اند كه بعنوان نمونه ميتوان از تفنگ اتوماتيك پرقدرت و مطمئن ژ-3 و تيربار MG1A3 معروف به ام ژ 3 نام برد. البته نيروي هوايي ايران نيز در سالهاي قبل از انقلاب از مسلسل MP5 استفاده مي كرده است كه هم اكنون اين مسلسل بعنوان سلاح سازماني نيروي انتظامي و گارد حفاظت بانكها انتخاب شده و در مورد آن در بخش جداگانه اي توضيح خواهم داد. سلاحهاي كمري Sig-Sauer P226 و برادر كوچكتر آن Sig-Sauer P225 كه در حال حاضر در نيروي انتظامي با عنوان مخفف P226 و P225 ناميده مي شوند در سال 1362 توسط كميته انقلاب اسلامي بخدمت گرفته شدند.(در مورد P225 در بخش ديگر توضيح مي دهم) در آن زمان نياز به يك سلاح كمري پرقدرت براي مقابله با گروههاي تروريستي – جنايتكاران و اشرار - حفاظت از شخصيتها و استفاده نيروهاي امنيتي بشدت احساس مي شد و به همين علت كارشناسان پس از بررسي توليدات كارخانه هاي مختلف كه با توجه به شرايط تحريم هاي نظامي آن زمان امكان معامله با آنان وجود داشت و از بين چندين سلاح كمري مدرن توانستند اسلحه P226 را انتخاب و خريداري نمايند. P226 سلاحي است با وزن 1400 گرم و برد مفيد 90 متر و خشاب 15 فشنگي كه با مهمات 9 ميلي متري از انواع سوپر-رسام-دوزمانه –پلاستيكي تغذيه مي شود. باز و بسته نمودن اين سلاح توسط يك تير انداز ماهر در زماني كمتر از 30 ثانيه انجام مي شود كه در مقايسه با اسلحه هاي ديگر زمان مناسبي است.هرچند كه در صورت معيوب نبودن فشنگها غالبا در اين اسلحه اشكالاتي همچون گير كردن پوكه در جان لوله كمتر اتفاق مي افتد اما براي يك نيروي پليس كه در هنگام درگيري با دشمن با اين موضوع برخورد نمايد هيچ نكته اي حيات بخش تر از امكان سريع بازو بسته نمودن سلاح نيست. معظلي كه در اسلحه اي مانند كلت كاليبر 45 شاهد آن هستيم. اين اسلحه با قابليت شليك مستمر و خشاب گذاري سريع در حال حاضر مورد علاقه كوماندوهاي نيروي ويژه پليس بوده و در طي مدت خدمت خود در واحدهاي مختلفي مانند يگان ويژه-يگان حفاظت از شخصيتها-گشت هاي ويژه و واحدهاي عملياتي در مرزهاي كشور و سيستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته است. بهر حال با توجه به اينكه اسلحه همراه نيروهاي پليس غالبا يك سلاح كمري ميباشد و اين نيروها بدليل نوع ماموريتهايشان از تفنگ هاي اتوماتيك و مسلسل استفاده نمي نمايند ميتوانيم از اسلحه Sig-Sauer P226 بعنوان يك سلاح مطمئن و كارآمد نام ببريم كه تاكنون توانسته است از آزمايشهاي زيادي سربلند بيرون آيد. ضمنا نيروهاي پليس برخي كشورهاي ديگر نيز مانند ژاپن و مالزي از اين سلاح بعنوان سلاح سازماني استفاده مي نمايند.
-
2 پسندیده شدهجنگ ، پیتزا نیست که هر قدر بیشتر کش بیاید بهتر باشد. اینها اشتباهات روسها نیست . طرز تفکر ایشان است. و چه بد طرز تفکری دارند. هنوز تفکر استالین حاکم است. ( کمیّت ، کیفیت مخصوص به خود را دارد ) این یعنی اتلاف سرمایه های انسانی و مادی و معنوی یک کشور . و متاسفانه این کشور بمب اتم دارد و این یعنی اگر عرصه بر ایشان تنگ شود واویلاست . و حال آنکه حداقل 50 درصد تقصیر ، گردن خودشان است . خدا به ما رحم کند با این متحدانمان . از حکومت ترکیه نجس تر ، خودشه .
-
2 پسندیده شدهبعد از سخنرانی رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا مبنی بر کشته شدن 100 هزار افسر( یا سرباز) اکراینی در جنگ با روسها موجی از انتقادات و حملات از سوی مقامات و و رسانه های اکراینی متوجه خانم لاین واین سخنرانی شد به طوری که کمیسیون اتحادیه اروپا آن را یک اتشباه لفظی خواند( موضوعی که فراتر از اشتباه لفظی است) اما با انتشار این امار رسانه های غربی بیشتر در حال پرداخت به این موضوع هستن وحتی رقم 150 هزار کشته را بر ارتش اکراین مطرح کرده اند . در کنار این مسئله صحبتهای روزانه مقامات غربی مبنی بر لزوم گفتگو اکراین با روسیه و حتی احترام به خواسته های روسیه این شائبه را به وجود اورد که غرب هم بخصوص اروپا خواستار پایان این درگیری هستن وطولانی تر شدن جنگ از لحاظ اقتصادی ونظامی آسیبهای جدی به این کشورها وارد میکند در کنار این مسئله در صورت افزایش تعداد نیروهای ارتش روسیه به سطح 500 هزار نفر در خاک اکراین کار برای اکراینی ها ها سخت خواهد شد برای همین منظور ناتو برای اموزش گسترده نظامیان اکراینی در خاک کشورهای اورپایی آماده میشود همچنین ناتو در حال اموزش افسر این کشور برای کم کردن اثرات قدرت آتش توپخانه ارتش روسیه هستن از جمله اموزشهای ضد توپخانه تحرک جابجایی و مواضع و سنگرهای موقت و... در کنار این مسئله ارتش اکراین در حال تبدیل شدن به یک ارتش غربی است اما با این حال خیلی از تجهیزات این کشور ساخت شوروی و یا شرقی بوده به همین دلیل مسئله تا مین مهمات این ادوات ممکن است به یک بحران تبدیل بشود برای رفع این مشکل غربی درصد تدارک خط تولید مهمات شرقی در خاک خود و ارسال به اکراین هستن . البته اکراینی ها هم این مهمات را تولید میکنند اما توان تولید اکراین نیازهای این کشور را تامین نمی کند ( خانم لاین :تا کنون بیش از 100 هزار افسر اکراینی شده اند ) کاریکاتور تلفات ارتش اکراین میتونی یه صفر دیگه هم حذف کنی یگانهای ارتش اکراین از سه روز پیش حملات سنگین خود را بر قطع کردن جاده کریمنا به اسواتوف شروع کردن .منابع روسی مدعی دفع چندین حمله شدن واعلام کردن مهاجم بعد از پیشروی های اولیه مجبور شدن به مواضع اصلی خود عقب نشنینی کنند. واحدهای روس به مهاجم اجازه دادن در عمق مواضع خود پیشروی کنند و بعد با حجم سنگینی از اتشباری توپخانه و راکت اندازها اکراینی را مرود هدف قرار داده در نوبت بعد واحدهای زرهی روس ضد حملات را شروع کردن . البته ارتش اکراین برای کم کردن فشار از روی باخموت و مارینکا وسوالدر و همچنین گرفتن ابتکار عمل دست بردار نخواهد بود ویدئو دفع حملات ارتش اکراین به شهرک سولدار (مشخص شده با ستاره قرمز در نقشه بالا) https://www.aparat.com/v/ue2bV ویدئو اصابت موشک ضد زره به موتور تانک تی 80 روس https://www.aparat.com/v/vbowh یکی از کانال و خندق ارتش اکراین در حومه باخموت بعد از حملات روسها حومه فرودگاه شهر دونتسک بعد از دفع حمله ارتش اکراین (چند هفته ایی از این حمله میگذرد وبعد از عقب راندن اکراینی ها روسها در این منطقه مستقر شدن ) انهدام توپ 130 م م ام 46 روسی و مهمات آن توسط گلوله های هدایت شونده ایکس کالیبر آمریکایی در کرانه رود دینپیرو تانکهای آسیب دیده ویا منهدم شده ارتش اکراین از جمله دو تانک تی 80 جمهوری چک تعمیر وبهینه سازی 90 دستگاه تانک تی 72 را بر تحویل به ارتش اکراین آغاز کرد زرهپوشهای شکار شده ارتش اکراین خسارتهای ارتش روسیه تانک تی 80 تی 64 و نفربر بی ام پی 3 به اسارت گرفتن یک واحد 6 و 11 نفره از ارتش اکراین قرمز سربازان روس آبی اکراینی
-
2 پسندیده شدهبا سلام زوج تایگر/ پانتر در برابر چرچیل دررسای برتری تانک اصلی میدان نبرد ارتشهای متفقین بر تانک های یگان های پانزر ورماخت در جنگ دوم جهانی ، کتابها ، رساله ها ، مستندها و فیلم های داستانی بسیاری تولید و یا به رشته تحریر در آمده است ، با این وصف ، مطالعه نظرات بسیارجالب یک فرمانده تانک بریتانیایی از برخورد با تانکهای آلمانی بسیار جالب توجه به نظر می رسد در جریان یک گفتگوی رسمی ، پس از تهاجم متفقین به نرماندی ، با ستوان یکم زرهی ، اندرو ویلسون ، وی ، ماهیت برخورد با یگان های رزمی ورماخت ( در اینجا لشکرهای زرهی اس اس ) را چنین تشریح می کند : سئوال : واحدهای پانزر ورماخت بیشتر از چه تانکی استفاده می کنند ؟؟ ویلسون : پانتر ، تانک پانتر براحتی از فاصله یک مایلی می تواند تانک چرچیل مارک-3 را از وسط به دو نیم کند سئوال : چرچیل چگونه می تواند به پانتر آسیب بزند ؟؟ ویلسون : تنها راه ممکن این هست که چرچیل به آرامی به پانتر نزدیک شود . وقتی به نزدیکی پانتر رسید ، تیرانداز می بایست تلاش کند تا بخش محافظ توپ را هدف قرار دهد . اگر تیرانداز خوش شانس باشد ، مهمات شلیک شده از نازک ترین قسمت زره ( بخش بالایی محل استقرار راننده ) به دورن تانک نفوذ می کند . سئوال : آیا تا به حال کسی این تاکتیک را اجرا کرده ؟؟ ویلسون : بله ، گروهبان دیویس از اسکادران C ، اما وی بلافاصله بعد از این حادثه ، تعادل روانی اش را از دست داد ، در نتیجه به سرفرماندهی فراخوانده شد تا بلحاظ روانی بهبود پیدا کند . سئوال : تانک بعدی در لیست شما ، کدام تانک است ؟؟ ویلسون : تایگر . تانک تایگر به راحتی از فاصله 1.5 مایلی ، تانک چرچیل را از وسط به دو نیم می کند . سئوال : چگونه تانک چرچیل قادر است تایگر را هدف قرار دهد ؟؟ ویلسون : فرض براین گذاشته شده که ما در 200 یاردی ، تانک دشمن را شناسایی کرده و به پریسکوپ آن شلیک می کنیم . سئوال : آیا کسی تا کنون این تاکتیک را اجرا کرده ؟؟ ویلسون : خیر پی نوشت : 1- منبع : رزم زرهی ، دکترین ، استراتژی ، تاکتیک و تاریخچه ( در حال تدوین / منتشر نشده) 2- در این وضعیت ، باید با کارگردان نسبتاً محترم فیلم " FURY" باید چه کار کرد ؟؟؟
-
2 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان پروژه 1946 شاید این پست ارتباطی به موضوع اصلی این تاپیک نداشته باشد ، اما شاید به نوعی ، برای دوستان علاقه مند ، روشن کننده مسیری باشد تا نگاهی متفاوت به مقوله جنگ و بررسی مفاهیم مربوط به آن شکل گیرد . با آشکار شدن نشانه های شکست آلمان در جنگ جهانی دوم ، اداره خدمات استراتژیک (OFFICE STRATEGIC SERVICE- OSS) که سلف سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده و بویژه CIA بشمار می آمد ، دو برنامه اصلی رابرای بهره برداری از آنچه که دستاوردهای فناورانه و نرم افزاری ورماخت نامیده می شد ، طراحی نمود که یکی از این برنامه با شناسه " گیره کاغذ " مسئولیت جمع آوری دستاوردهای فناورانه آلمان نام داشت . اما برنامه دوم که کمتر شناخته شده است ،طرحی بود با شناسه " پروژه 1946" که بمدت دو دهه از پایان جنگ در سال 1945 بطول انجامید . ژنرال توپخانه ، فرانتز ( فرانتس ) هالدر در جریان پروژه 1946 ، گروهی از افسران اطلاعاتی ارتش ایالات متحده گرد هم آمدند تا تجربیات رسته های مختلف ورماخت را مکتوب نمایند. پژوهشگران این طرح ، با استفاده از خاطرات شخصی ، یادداشتهای سرفرماندهی ورماخت ، مصاحبه با افسران ارشد و رده میانی ، بتدریج دیدگاه پژوهشگران را نسبت به جنگ جهانی دوم و عملکرد ورماخت تغییر دادند . حاصل این طرح ، که شامل گفتگوهای انجام شده با افسران آلمانی نیز می گردید ، انتشار بیش از 500 کتاب بود که طیف گسترده ای از مفاهیم استراتژیک ، عملیاتی ، تاکتیکی و فنی را در بر می گرفت . این همکاری چنان تاثیر گذار بود که در سال 1961، از مهمترین عضو این گروه ، یعنی ژنرال فرانتز هالدر ( که ژورنال خاطراتش از وقایع ستاد ارتش و سازمان سرفرماندهی ورماخت ، در میان اسناد باقی مانده از جنگ جهانی دوم ، تقریبا" بی همتا بشمار می آید ) توسط کندی ( رییس جمهور وقت ) به پاس همکاری اش با ارتش ایالات متحده ، تقدیر گردید ، چرا که در نتیجه 20 سال تلاش ، تفکر راهبردی ، تاکتیکی ارتش ایالات متحده ارتقاء پیدا نمود و موجب شد تا از اوایل دهه هفتاد میلادی ، تغییرات گسترده ای در دکترین های نظامی ارتش ایالات متحده صورت گیرد . پی نوشت : صرفا" امیدوارم کسانی که ارتباطات لازم را دارند ، در ارتباط با دفاع مقدس هم ، چنین نگرشی داشته باشند
-
2 پسندیده شدهكوچك ولي مرگبار اين اصطلاحي است كه سازنده مسلسل دستي پرقدرت و منحصر بفرد MP5 براي تعريف از اين سلاح معجز بكار ميبرد. مسلسل هاي كوچك هميشه جايگاه ويژه اي در جنگهاي شهري دارند و در اين ميان پليس ها و محافظان بيشترين نياز را به اين مرگ آفرينان كوچك داشته اند چرا كه قابليت حمل آسان امتياز مهمي است كه قدرت مانور و حركت نيروهاي امنيتي را بهبود مي بخشد. اما زماني كه بحث مقابله با جنايتكاراني كه براي انجام مقاصد خود از هيچ اقدامي رويگردان نيستند پيش آيد متوجه خواهيم شد كه حمل آسان و راحت يك سلاح سبك به تنهايي به كار نخواهد آمد و اين جا است كه به اسلحه اي احتياج داريم كه در عين سبك بودن پرقدرت هم باشد. نيروهاي ويژه پليس –ژاندارمري و كوماندوهاي ارتش در قبل از انقلاب از سلاح بسيار خوبي بنام مسلسل يوزي استفاده مي كردند كه به حق بايد اذعان كنيم كه در زمان خود جزء بهترين ها محسوب مي شده است و چه بسا هم اكنون نيز داراي امتيازات منحصر بفرد باشد. يكي از امتيازات يوزي اين بود كه چون قبضه - ماشه و خشاب در نقطه ثغل سلاح قرارداشت تيرانداز اين امكان را داشت كه در زمان نيازبا يك دست تيراندازي نمايد و همينطور امتيازات ديگر كه در آينده در مورد آن خواهم نوشت. در سالهاي بعد از انقلاب و در زمان جنگ تحميلي كه نيروهاي مسلح در صدد ارتقاء لجستيك و تجهيزات بودند نياز به يك مسلسل سبك و كارآمد براي استفاده نيروهاي پليس- محافظان- گاردهاي ويژه و يگانهاي تكاور احساس مي شد و به همين علت اسلحه پرقدرت و مدرن MP5 كه نسل تكامل يافته همنوعان قديمي خود بود از كارخانه H&K آلمان خريداري و بخدمت گرفته شد. از مزاياي بارز و برجسته MP5 ميتوان به نواخت تير بالا(400 گلوله در هر دقيقه)وزن سبك(2800 گرم با خشاب پر)و طول كم (60 سانتي متر) اشاره كرد.همچنين امكان استفاده از نور هالوژن در اماكن تاريك و تجهيزات صدا خفه كن اين سلاح را به يكي از مرگ بارترين مسلسل هاي دنيا تبديل كرده است. در حال حاضر اين سلاح در كليه يگانهاي نيروي انتظامي بكار گرفته مي شود و جالب توجه اينكه نيروهاي ويژه پليس حتي در كشورهايي كه خود صاحب تكنولوژي توليد پيشرفته ترين سلاحها هستند نيز از اسلحه MP5 بهر مي برند. برادر كوچكتر اين سلاح با نام MP5K نيز در ايران جهت حفاظت از محموله هاي بانكي در اختيار محافظان بانك قرار دارد. جالب است بدانيد پرسنل استفاده كننده از MP5 در ايران بدليل تشابه بسيار زياد اين سلاح با برادر بزرگترش ژ-3 در مكانيزم و ساختار گلنگدن –آلات متحركه-– روآيك- درجه نشانه روي -قبضه و ماشه به آن بچه ژ-3 نيز مي گويند. []
-
2 پسندیده شدهدکتر رضا سیف اللهی اولین فرمانده نیروی انتظامی که هم اکنون معاون هماهنگ کننده دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام است به بهانه هفته نیروی انتظامی به پرسشهای خبرگزاری مهر درباره چالشهای تشکیل نیروی انتظامی پاسخ گفت. * خبرگزاری مهر- گروه اجتماعی : با توجه به اینکه شما اولین فرمانده ناجا بودید زمینه های ادغام نیروهای سه گانه "ژاندارمری، کمیته و شهربانی" و تشکیل نیروی انتظامی در سال 1368 را در چه چیزی می دانید؟ - دکتر رضا سیف اللهی: ابتدا هفته نیروی انتظامی را به همکاران قدیم و همکاران فعلی و پرسنل پرتلاش ناجا تبریک می گویم. در مورد زمینه های ادغام می توانم بگویم که دو موضوع عمده جریان ادغام را تسریع کرد، زمینه های تشکیل ناجا و ادغام نیروهای سه گانه از همان سالهای اول انقلاب بوجود آمد اما در اواخر جنگ این زمینه و دغدغه بسیار بیشتر و قویتر شد و در سالهای 68 - 69 به اوج خود رسید و به عنوان یک دغدغه ملی در سطح کلان مورد توجه قرار گرفت. در اواخر جنگ سازمانهای نظامی و انتظامی موازی مثل وزارت سپاه، وزارت دفاع، کمیته ها، شهربانی، ژاندارمری فعال بودند، و در ماموریت های خویش بسیار با هم تداخل پیدا می کردند از طرف دیگر دولت وقت به دنبال راههایی بود که بتواند هزینههای موازی را کم کند و با ادغام دستگاهای موازی هزینهها را کاهش دهند. این تفکر به نیروی انتظامی هم محدود نمیشد به شهرداریها ، ساختار اداری و حتی ساختار نظامی هم سرایت کرده بود، منتهی در بعضی از موارد این تفکر پی گیری شد و در بعضی موارد هم نه، مسئله مهمی که یکی از انگیزه های ادغام بود، این بود که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی نمی شد به سازمانهای پلیسی سابق اتکا و اعتماد کافی صورت بگیرد. * دلیل این اعتماد ناکافی چه بود؟ - چون انقلاب چارچوب خودش را داشت و چارچوب نظری و عملی امنیت بعد از پیروزی انقلاب با فرهنگ سازمانی ژاندارمری و شهربانی زمان رژیم سابق سنخیت نداشت ، رده بالای این نیروها را که نظام به آنها هیچ گونه اعتمادی نداشت، رده امرای این سازمانها بودند اما بدنه نیروهای انتظامی قدیمی قابل اتکا و اصلاح بود بخشی از ماموریت ها با انجام اصلاحات به آنها واگذار شد و اما یک سلسله از ماموریت های انتظامی و خاصی وجود داشت که ناشی از اصل انقلاب بود و آنها از انجام آن عاجز بودند که بر این اساس ضرورت تشکیل سازمانی جدید احساس می شد، البته کمیته انقلاب اسلامی هم یک طرف قضییه بود. *ساختار و انگیزه های تشکیل کمیته های انقلاب اسلامی چه بود؟ -اولین ارگانی که بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی برای حفظ انقلاب تشکیل شد کمیتههای انقلاب اسلامی بود که از 23 بهمن 57 اعلام موجودیت کرد و با یک خاستگاه مردمی گسترده بسیاری از توطئه های ضد انقلاب را خنثی و ماموریت های انتظامی و انقلابی را بر عهده گرفت. یکی از مسائل مهم تصمیم گیران کشور در سالهای اواخر دهه 60 این بود که آیا باید این سازمانهای سه گانه را توسعه بدهیم یا نه در صورتی که هنوز هم اعتماد کافی به برخی از آنها وجود نداشت و از این نظر نوعی ابهام در اداره این ارگانها وجود داشت. بودجهای که برای این ارگانها در نظر گرفته می شد در حد " نگهداری" بود نه ارتقا و توسعه . در صورتی که نیروهای انتظامی باید به تناسب افزایش جمعیت و توسعه رده های سیاسی توسعه پیدا کند اما در طول دهه 60 شاهد توسعه این نیروها نبودیم. کمیته هم به تنهایی نمیتوانست کار بقیه ارگانها را انجام دهد منطقی هم نبود که بودجه توسعه را به کمیته بدهیم و آن سازمانها را حفظ کنیم و بلاتکلیف بگذاریم یا بودجه را به سازمانهای سنتی دهیم و مسئولیت ها را از کمیته ها بخواهیم . من در سال 69 معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور بودم و در آن سال یک ارزیابی کلی از قدرت هماهنگی و مدیریت سه نیروی انتظامی موجود انجام دادم و به این نتیجه قطعی رسیدم که مدیریت این نیروها در بعد هماهنگی دچار اختلال جدی است و وزارت کشور امکان فرماندهی ، هماهنگی و مدیریت این نیروها را به نحو روان ندارد. * یعنی شما به این نتیجه رسیدید که در صورت بحران، این نیروها قادر به مدیریت امور نیستند؟ - بله، راه برون رفتی هم دیده نمی شد تنها راهی که وجود داشت ادغام این سه نیرو و تشکیل نیروی جدید بود تا کارآمدی آنها افزایش یابد و از اتلاف منابع و کارهای موازی جلوگیری شود. * خود این سازمانهای سه گانه موافق ادغام بودند یا نه ؟ - نوعا این سه سازمان مخالف بودند ولی بعضی از مسئولین آنها به ناچار طرفدار ادغام بودند یا این طور نشان می دادند ولی هر سه سازمان انگیزه های متفاوتی برای مخالفت با ادغام داشتند . * علنی ترین و جدی ترین مخالفت ها از طرف کدام ارگان بود؟ - کمیتهای ها بیشترین مخالفت را می کردند ولی از نظر روحی همه ابهام داشتند، از حیثیت و آبروی خود هم می ترسیدیم که طرح موفق از آب در نیاید. * انگیزه کمیته انقلاب اسلامی از مخالفت با ادغام چه بود؟ - کمیتهای ها سازمان انقلابی و آدم های انقلابی بودند و می گفتند ما را با سازمانی که فرهنگ سنتی و قدیمی دارد و هنوز تحّول انقلابی پیدا نکرده است ادغام نکنید ما حرف همدیگر را نمی فهیم وادغام باعث می شود که فلج شویم. سازمانهای سنتی هم یک اختلاف با خودشان داشتند و یک اختلاف با کمیته ، ژاندارمری که مسئولیت ماموریت های بیرون شهرها را داشت معتقد بود که شهربانی الفبای فهم و صلاحیت اجرای ماموریت های برون شهری را ندارد و شهربانی هم می گفت ژندارمری تخصص انجام ماموریت های شهری را ندارد مرز بین ماموریت های این دو هم با هم کاملا روشن نبود و نوعی اختلاف فرهنگ سازمانی هم با کمیته داشتند و از طرفی نگران سرنوشت خود بودند.از طرف دیگر، ما در موقع ادغام نمی توانستیم مدیرانی از صفر و از بیرون بیاوریم با همین نیروها میخواستیم کار را انجام دهیم و به ناچار باید این مخالفت های سازمانی را که تبدیل به مقاومت سازمانی می شد تحمل و برنامه ریزی و اداره می کردیم. در واقعه مهمترین مشکل اختلاف فرهنگ سازمانی بین کمیته و شهربانی و ژاندارمری بود .. * تصوری که از نیروی انتظامی داشتید و بر اساس آن نیرو را طراحی کردید، چه بود؟ - اساساً مشکل این بود که هیچ تصوری از نیروی انتظامی واحد وجود نداشت ناجا از جنس دیگری بود که تعریف جدیدی می طلبید ولی ما هیچ ماکتی نداشتیم و در واقع سازماندهی و تاسیس و تعریف ناجا را از صفر شروع کردیم . تصویرهای زیادی از این نیروی جدید داشتیم که انتخاب را مواجه با مشکل می ساخت و ابهامات را زیاد می کرد حتی این قدر این علامت سئوال ها و ابهامات زیاد بود که برخی مسئولان عالیرتبه نظام هم در مورد موفقیت طرح تشکیل ناجا ابهام جدی داشتند. * نظر آقای هاشمی رفسنجانی در مورد ادغام نیروهای سه گانه انتظامی چه بود؟ - شخص آقای هاشمی با این طرح موافق بودند و حتی مصّر هم بودند که این کار انجام شود تا ارگانهای دولت بعد از جنگ اندکی کوچک شود، خدمت مقام معظم رهبری هم جلساتی گذاشتیم ایشان مخالف نبودند ولی همانطور که گفتم ابهام داشتند که آیا طرح موفق میشود یا نه؟ یکی از وظایف امثال بنده در آن مقطع حساس این بود که چون در محوریت و کانون این تردید ها بودیم باید این تردیدها را در سطوح مختلف رفع می کردیم و اثبات می کردیم کار شدنی است. *تعداد کادرهای نیروهای شهربانی و ژندارمری و کمیته چقدر بود؟ - آمار و برآوردی که آن موقع داشتیم حدود 85 هزار کادر و کمتر از 200 هزار سرباز در این سازمان های سه گانه مشغول بودند ، کمیته کمتر از سرباز در کارهایشان استفاده می کرد و بیشتر از کادرهای خودش استفاده میکرد ولی در اواخر برای برخی از مأموریتهای مرزی مثل مبارزه با مواد مخدر شروع به سربازی گیری هم کرد. *زمینه های غیر سازمانی و به اصطلاح "اجتماعی" و کلان تشکیل نیروی انتظامی در آن مقطع چه بود؟ - زمینه مهم ادغام این بود که امنیت اجتماعی و نظم عمومی باید بصورت یک پارچه تعریف شود و یکسان برنامه ریزی و در سطح ملی اجرا شود در بعضی از مأموریت ها هم مشکلات زیادی داشتیم از جمله اینکه مثلا در بعضی از ماموریت ها حدود و ثغور نیروها مشخص نبود مثلا ماموریت مبارزه با مواد مخدر ، شهر و روستا و مرز نمی شناسند و باید یکپارچه باشد. * وضعیت موازی در نیروهای انتظامی ، چه تاثیری روی مردم می گذاشت؟ - بله این هم مسئله مهمی بود، پاسخگویی پلیس به مردم در آن زمان، دچار مشکل و چند گانگی بود مثلا مردم در بعضی زمینهها به شهربانی مراجعه می کردند در مورد برخی موارد دیگر هم به شهربانی و هم کمیته، در مورد جرم های ضد انقلابی به کمیته و ... پاسخگویی مبهم و متنوع شده بود مردم سر در گم شده بودند و مسئله آخر این بود که نیروهای انتظامی متوقف شده بودند و از توسعه و ظرفیت سازی همراه با افزایش جمعیت باز مانده بودند و بهبود نرم های امنیتی و نظم عمومی جامعه به همین خاطر دچار مشکل بود و باید با یک اقدام قاطع این وضع را اصلاح می کردیم . * از چه الگویی برای تشکیل نیروی انتظامی استفاده کردید؟ منظورم به طور خاص این است که از کدام پلیس دنیا الگوبرداری کردید؟ - اگر در دنیا تجربه ادغام وجود داشت ما می رفتیم و از تجارب آن استفاده می کردیم ولی مسئله این بود که هیچ جایی در دنیا چنین تجربه ای نداشت و موضوع ادغام طرح منحصر به فرد در ایران بود وقتی رئیس پلیس اینترپل به ایران آمد ما ویژگی های ادغام را برای او گفتیم بسیار تعجب کرد و آن را طرحی بدیع و استثنایی توصیف کرد و مدال درجه یک آن سازمان را به خاطر تلاشهای نیروی انتظامی به فرمانده نیرو که در آن موقع اینجانب بودم داد ما در دنیا دو نوع پلیس داریم پلیس فدرال و پلیس های محلی البته پلیس های تخصصی هم به اینها اضافه می شود و خیلی از کشورها دو نوع پلیس دارد بعضی از کشورها هم بیشتر تا شش نوع سازمان پلیسی دارند. * آقای سیف اللهی ، نگران کننده ترین موضوع برای شما در هنگام تصدی سمت فرماندهی ناجا چه بود؟ - اجرای طرح ادغام نه فقط برای من بلکه برای مجلس و دولت و مسئولین بلند پایه نظام یک موضوع سخت و نگران کننده بود . وزارت کشور و نیروهای انتظامی سه گانه در زمان ادغام درگیر ماموریت های انتظامی و امنیتی بودند و این طور نبود که نیروهایی را آزاد کرده باشیم که بروند در پادگان ها و آنگاه ادغام را عملی کنیم، مجبور بودیم همزمان و بلافاصله هر سه سازمان را به هم بریزیم، ستادها و فرماندهی ها را دوباره تعریف کنیم با هزاران سئوال و ابهام و پیچ خوردگی و بلاتکلیفی روبرو شدیم و کار را انجام دادیم. زمانی که برای ادغام به ما داده شده بود یک سال بود که شش ماه آن با مخالفت سازمانها ازدست رفته بود و ما فقط 6 ماه برای نوشتن ، تهیه سازمان و تشکیلات جدید ، تصویب و تعیین و تعریف همه ابعاد ادغام فرصت داشتیم .ما باید در این مدت دستورالعمل های کلان را مینوشتیم و همین جا باید گفت که حتی مخالفت ها به جایی رسیده بود که ممکن بود اجرای طرح ادغام کنسل شود. * می شود بطور دقیق تر بگویید، مهمترین مشکلات امنیتی کشور در سال 68 چه بود؟ فراگیرترین جرم در آن دوره چه بود؟ - آثار باقی مانده از جنگ، ناامنی مرزها و قاچاق مواد مخدر مهمترین مشکلات در آن سالها بود و این جرم ها با خود شرارت ، گروگان گیری ، قتل و ناامنی و سرقت های مسلحانه را به دنبال می آورد. ولی با تشکیل نیروی انتظامی فرهنگ ایجاد امنیت در چهارچوب انقلابی باز تعریف و اجرا شد. مشکلات اخلاقی در جامعه به صورت فعلی بروز و ظهور نداشت ما از نیروهای کمیته در معاونت جدید مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا استفاده کردیم . * نظرتان در مورد طرح امنیت اخلاقی که اخیرا توسط نیروی انتظامی اجرا می شود، چیست ؟ بعضا گفته می شود اینکه پلیس همه توان خود را صرف برخورد با همه سطوح جرم کند، چیز چندان مطلوب نیست و عوارض منفی آن بیشتر از عوارض مثبت اش است، نظر شما در این خصوص چیست؟ -ببینید، امنیت اخلاقی ابتدا باید تعریف شود و ابعاد و قلمرو آن مشخص شود به نظر من در این زمینه هر چند کارهای زیادی شده اما هنوز یک اتفاق نظر وجود ندارد و یک تعریف واحد و جامع و مانع وجود ندارد، ما باید در مورد این گونه مسائل کلان یک تعریف و قضاوت واحد داشته باشیم . امنیت اخلاقی و امنیت اجتماعی با هم هم سرنوشت هستند و این طور نیست برای امنیت اخلاقی کار کنیم واز امنیت اجتماعی غافل باشیم . * آقای سیف اللهی ، نگران کننده ترین موضوع برای شما در هنگام تصدی سمت فرماندهی ناجا چه بود؟ - اجرای طرح ادغام نه فقط برای من بلکه برای مجلس و دولت و مسئولین بلند پایه نظام یک موضوع سخت و نگران کننده بود . وزارت کشور و نیروهای انتظامی سه گانه در زمان ادغام درگیر ماموریت های انتظامی و امنیتی بودند و این طور نبود که نیروهایی را آزاد کرده باشیم که بروند در پادگان ها و آنگاه ادغام را عملی کنیم، مجبور بودیم همزمان و بلافاصله هر سه سازمان را به هم بریزیم، ستادها و فرماندهی ها را دوباره تعریف کنیم با هزاران سئوال و ابهام و پیچ خوردگی و بلاتکلیفی روبرو شدیم و کار را انجام دادیم. زمانی که برای ادغام به ما داده شده بود یک سال بود که شش ماه آن با مخالفت سازمانها ازدست رفته بود و ما فقط 6 ماه برای نوشتن ، تهیه سازمان و تشکیلات جدید ، تصویب و تعیین و تعریف همه ابعاد ادغام فرصت داشتیم .ما باید در این مدت دستورالعمل های کلان را مینوشتیم و همین جا باید گفت که حتی مخالفت ها به جایی رسیده بود که ممکن بود اجرای طرح ادغام کنسل شود. * می شود بطور دقیق تر بگویید، مهمترین مشکلات امنیتی کشور در سال 68 چه بود؟ فراگیرترین جرم در آن دوره چه بود؟ - آثار باقی مانده از جنگ، ناامنی مرزها و قاچاق مواد مخدر مهمترین مشکلات در آن سالها بود و این جرم ها با خود شرارت ، گروگان گیری ، قتل و ناامنی و سرقت های مسلحانه را به دنبال می آورد. ولی با تشکیل نیروی انتظامی فرهنگ ایجاد امنیت در چهارچوب انقلابی باز تعریف و اجرا شد. مشکلات اخلاقی در جامعه به صورت فعلی بروز و ظهور نداشت ما از نیروهای کمیته در معاونت جدید مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا استفاده کردیم . * نظرتان در مورد طرح امنیت اخلاقی که اخیرا توسط نیروی انتظامی اجرا می شود، چیست ؟ بعضا گفته می شود اینکه پلیس همه توان خود را صرف برخورد با همه سطوح جرم کند، چیز چندان مطلوب نیست و عوارض منفی آن بیشتر از عوارض مثبت اش است، نظر شما در این خصوص چیست؟ -ببینید، امنیت اخلاقی ابتدا باید تعریف شود و ابعاد و قلمرو آن مشخص شود به نظر من در این زمینه هر چند کارهای زیادی شده اما هنوز یک اتفاق نظر وجود ندارد و یک تعریف واحد و جامع و مانع وجود ندارد، ما باید در مورد این گونه مسائل کلان یک تعریف و قضاوت واحد داشته باشیم . امنیت اخلاقی و امنیت اجتماعی با هم هم سرنوشت هستند و این طور نیست برای امنیت اخلاقی کار کنیم واز امنیت اجتماعی غافل باشیم . این که مردم از نظر اخلاقی در نهان خانه خود و حریم خصوصی خود چه کار می کنند، پلیس به آن کاری ندارد اما باید امنیت اخلاقی را در حوزه اجتماع تعریف و شاخص های آنرا عملی کنیم. باید پذیرفت که جامعه معیارهای اخلاقی مشخصی دارد بخصوص در یک جامعه انقلابی این معیارها و چارچوب ها تعریف شده تر و پررنگ تر هستند . درجامعه ما که مبتنی بر مردم سالاری دینی است معنایش این است که مردم آزادانه بتواند از ارزشهای اخلاقی پیروی کنند.انقلاب ما داعیه دار یک انقلاب فرهنگی است و وجود پدیده ها و چارچوب های اخلاقی نامتعارف در جامعه ای که افتخار انقلابش فرهنگی بودن است قابل قبول نیست. اگر عده ای محدود و معدود با عربده کشی نظم کوچه و خیابان را بر هم می زنند قطعا باید با آنها برخورد کرد. و این برخورد نباید صرفا فیزیکی باشد فقط در شکل ظهور یافته این ناامنی های اخلاقی باید از ابزار فیزیکی استفاده کرد. شیوه اقدام مقتدرانه و هدفمند باشد و باید جلوی اخلال در مبانی اخلاقی جامعه را بگیرد اما آیا ضرورت دارد که اقتدار اولیه و ظاهری همیشه استمرار پیدا کند ؟ به نظر من باید شکل کاملتر و مستمر تری پیدا کند و آن شکل اقتدار ظاهری اولیه با کارهای اطلاعاتی و روانشناسانه کامل شود و اراده جمعی به گونه ای شود که جلوی بروز این ناهنجاریهای را در نطفه بگیرد. من فکر می کنم بیشتر مخالفت های حداقلی با طرح امنیت اخلاقی معطوف به شیوه اقدام باشد نه اصل اقدام. اصل این اقدام مورد خدشه نیست و همه آن را قبول دارند و باید به پلیس کمک کرد تا آن را توسعه دهد. * موفق ترین دوره فرماندهی ناجا را کدام دوره می دانید ؟ - بررسی این موضوع به چند عامل بستگی دارد ابتدا زمان، امکانات و منابع در اختیار این فرماندهان. قطعاً نمی شود فرمانده ای را که 5 یا 6 سال در این منصوب بوده است با فرمانده ای که یک سال و نیم در این منصب بوده مقایسه کرد. به نظر من سخت ترین دوره ها برای پرسنل و فرماندهان دوره تاسیس و ادغام بود خوشبختانه نیروی انتظامی با وجود همه ناملایمات و کمبود امکانات سیر تکاملی را پیش برده است و می توان گفت به یک فرهنگ سازمانی واحد نزدیک می شود که یک دستاورد مهم محسوب می شود. *اگر بخواهیم مصداقی تر و صریح تر بحث کنیم، نظر شما در مورد فرماندهی آقایان لطفیان ، سهرابی ، احمدی مقدم و قالیباف چیست؟ - در دوره آقای سهرابی تلاشهای زیادی شد و ایشان در طی یکسال و چند ماه فرماندهی خود مقدمات ایجاد یک تشکیلات واحد سازمانی را ایجاد کردند و رده ها شکل گیری شد سپس در دوران فرماندهی بعدی دوران تثبیت ناجا و نهادینه شدن ساختار و ایجاد فرهنگ سازمانی واحد و اقتدار در اجرای مأموریتها بصورت یکپارچه بود. و آزمون موفقیت سازمان سپری شد. در دوره آقای لطفیان با وجود آن که ایشان زمان کمی را در اختیار داشتند رویکرد فعال شدن و پرداختن به مسائل درون سازمانی نیروی انتظامی آغاز شد در دوران آقای قالیباف ناجا به سمت مکانیزه شدن، بهره گیری از تجهیزات مدرن و حرفه ای شدن در شیوه ها با اخذ امکانات و لجستیک پیش رفت و یک تحول در برخی از ابعاد ناجا ایجاد شد. و مسیر امروز نیروی انتظامی در دوران آقای احمدی مقدم ترکیب بعد جامعه محوری پلیس با نرم های فرهنگی و اقتدار پلیس است. امروز امنیت جزو مهمترین نیازهای هر جامعه است، ممکن است یک انسان دو روز نان نخورد ولی یک لحظه ناامنی برایش قابل قبول نیست اگر یک لحظه امنیت نباشد آنگاه مردم قدر ناجا را می دانند. به نظر من کسانی که مخل امنیت جامعه هستند از نظر آماری بسیار کم هستند، هر چقدر سر وکار مردم با پلیس بیشتر شود آنها بیشتر احساس امنیت می کنند مردم باید احساس کنند ناجا از خود آنها است. آن 95 درصدی که جزو قشر سالم جامعه هستند باید از همه خدمات نیروی انتظامی استفاده کنند و محدویت های بحق ایجاد شده برای آن کمتر از 5 درصد ناسالم جامعه نباید به بقیه جامعه تسری پیدا کند. *به عنوان آخرین سئوال، بگویید اولویت امروز ناجا را چه می دانید؟ - جامعه محوری، حرکت به سمت دولت الکترونیک، افزایش خدمات به مردم ، تعریف و به روز رسانی مفهوم و مؤلفه های امنیت و نهادینه ساختن آن در پلیس و جامعه از مهمترین ضرورت های فعلی ناجا است. خبر گزاري مهر
-
2 پسندیده شدهمطلب خوبي بود.ولي بنده فكر نميكنم SIG SAUER ساخت HK باشد.چون اين دو كارخانه كاملا از هم جدا هستند و هيچ يك از توليدات انها غير از SIG 710 كه گونه اي از MG-3 است مشترك توليد نميشود.شركت سويسي SIG SAUER تنها با شركتهاي الماني BLASER و MAUSER همكاري دارد.ايران تحت ليسانس SIG SAUER دو مدلي كه نام برديد را با نام زعاف (كشنده) توليد ميكند. سلاح خوبي است ولي نبايد در حد GLOCK باشد.
-
1 پسندیده شدهتورم ۸۴ درصدی در ترکیه نرخ تورم ترکیه سالانه به صورت رسمی به ۸۴.۳۹ درصد رسید در حالی که مراکز مستقل آماری، رقمی فراتر از ۱۰۰ درصد را اعلام میکنند. منبع: https://qafqaz.ir/fa/تورم-۸۴-درصدی-در-ترکیه/
-
1 پسندیده شدهبهش میگن قابلیت سنسور به شوتر S2S پهپادهای انتحاری هرچه باشند از نظر ISR محدود هستن و اگر امکانات کشف و شناسایی که لازمه اش مخابرات برد بلند و ماهواره ای و همچنین سنسورهای پیشرفته و گرانقیمت هست رو ببریم روی تک تک این پهپادها هزینه هاش سر به فلک میگذاره. برای نمونه هارپی از 1.5 تا 6 میلیون دلار قیمت گذاری شده.
-
1 پسندیده شدهواکنش دبیرکل کتائب سید الشهدا عراق به جنایت اخیر رژیم سعودی در حق شیعیان مظلوم عربستان حاج ابو الاء الولائي دبیرکل کتائب سید الشهدا: رژیم سعودی بار دیگر رویکرد فرقه ای خود را با اعدام ۸۱ نفر از جمله ۴۰ شیعه با سوء استفاده از مشغولیت جامعه جهانی به جنگ جاری در شرق اروپا تایید می کند. ما رفتار طایفهای و ظالمانه آل سعود را محکوم میکنیم وانا لله وانا اليه راجعون لازم به ذکر است درحالیکه حدود ۱۰ درصد از جمعیت عربستان را شیعیان تشکیل میدهند، در ۸۱ اعدام اخیر صورت گرفته در این کشور، نصف اعدام شده ها شیعه بوده اند که حاکی از فرقه گرایی محض رژیم خونخوار سعودی ست و جامعه جهانی و سازمان های بین المللی حتی از محکومیت کلامی این جنایت فجیع خودداری کرده اند
-
1 پسندیده شدهتصویر برای 18 ژانویه 2018 هست؛ نکته جالب این هست که تا 4 ژانویه زیردریایی ها و قایق ها آنجا نبوده اند اما در تصویر 14 ژانویه دیده میشوند. این مورد احتمالا به همان بحث رزمایش که دوستان اشاره کردند برمیگردد. تصویر 4 ژانویه: http://uupload.ir/files/klzt_konk.png تصویر 14 ژانویه: http://uupload.ir/files/3wo1_konk2.png
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهخواهش ميكنم!!! اصلا شكسته نفسي نيست چون اطلاعات من در حد يك مطلع معمولي هست.ضمنا سعي خودم رو ميكنم كه مطالب بهتر و غني تر باشه.
-
1 پسندیده شدهاما جوانان ما بايد خيلي سعي و دقت كنند كه فريب اين ديو سياه را نخورند چون بهرحال هركسي خودش مسئول كارهاش هست و اگر كسي نخواهد كاري را انجام دهد هيچ كس نمي تواند اور را مجبور كند بنابر اين جوانان در اين دوره با الگو قرار دادن جواناني كه سالهاي سال يك جنگ تمام عيار را اداره كردند و در مقابل هيچ دشمني سر فرو نياورده و با غيرت و عزت از اين آب و خاك دفاع نمودند بايد سعي كنند از هر زشتي و پليدي دوري كنند.مگر پرسنل پليس تا كجا مي توانند جلوي اين ديو سياه را گرفته و از نفوذ آن جلوگيري نمايند.پس بايد همه دست بدست هم داده و از نفوذ دشمن جلوگيري نمايم.
-
1 پسندیده شدهخدا اجرشون بده. --------------------------- تنها راه ايمن موندن جوانان ما از شر اين ديو سياه٬ طرحي بود كه دكتر لاريجاني٬ در صحبتهاشون (براي انتخابات رياست جمهوري) اعلام كردن : بستن پيمان امنيتي مشترك با كشورهاي همسايه و با قدرتها و دول غربي٬ براي محافظت و برخورد با اشرار و قاچاقچيان! مسئلهي قاچاق مواد مخدر (كه ماشاء الله هر روز، انواع و اقسامش بيشتر و بيشتر ميشه!!)، به ايران ارتباطي نداره! درسته كه جوانان ايران، بازار مناسبي رو براي قاچاقچيان بوجود آوردن! ولي ايران، متأسفانه تبديل به محلي براي ترانزيت مواد مخدر از شرق به غرب شده!! متأسفانه اكثر جوانان ما، خونشون رو براي امري ميدن كه به كشور عزيزمون، چندان مربوط نيست!!
-
1 پسندیده شدهقابلي نداره.اميدوارم اين مطالب مورد توجه و استفاده عزيزان قرار بگيره.
-
1 پسندیده شدهسلاح كمري اسميت اند ويسون(Smit&Wesson) كاليبر 38 ايالات متحده امريكا بعنوان اولين توليد كننده سلاحهاي كمري توپي دار در جهان شناخته شده است.قدمت اين سلاحهاي كمري به قبل از جنگ هاي داخلي امريكا باز مي گردد ولي در زمان جنگهاي داخلي پيشرفت قابل توجهي نصيب اين مدل سلاح كارآمد شده است. يكي از مزاياي برجسته اين مدل از سلاحهاي كمري اين است كه تيرانداز مي تواند صددرصد از شليك اسلحه مطمئن باشد و از معايبي همچون گير كردن فشنگ در سلاح مبري است.همانطور كه ميدانيد يكي از نگرانيهاي تيراندازان در زمان درگيري گير كردن سلاح ميباشد چرا كه زمان از دست رفته براي رفع گير يا تعويض فشنگ ممكن است به قيمت جان يك تيرانداز تمام شود.سلاحهاي كمري كه از مكانيزم توپي براي تغذيه استفاده مي كنند قادر هستند در صورت معيوب بودن فشنگ يا نم كشيدن باروت يا هر اشكال ديگر با چرخيدن و قرار دادن فشنگ بعدي در مسير شليك بسرعت به وضعيت عملياتي بازگردند. يكي از بهترين سلاحهاي كمري توپي دار اسلحه اي است با كاليبر 38 و از توليدات كارخانه اسميت اندويسونSmit&Wesson. تعداد بسيار زيادي از اين اسلحه توسط شهرباني كل كشور در رژيم گذشته از كارخانه سازنده خريداري و بخدمت گرفته شد و اين اسلحه با توجه به توان بالاي عملياتي خود توانست سالهاي زيادي در كشور بعنوان سلاح سازماني پليس خدمت نمايد و حتي در سالهاي پس از انقلاب نيز تا مدتها بعنوان برترين سلاح كمري نيروهاي پليس در قبل از ادغام و همچنين نيروي انتظامي محسوب مي گرديد و اگر توجه كنيد هنوز نيز اين سلاح را همراه بسياري از گشتهاي سواره يا پياده پليس خواهيد ديد.و جالب است بدانيد پرسنل نيروي انتظامي در حال حاضر و در زمان دوره آموزش و دانشكده پليس اين سلاح را بعنوان يكي از سلاحهاي سازماني آموزش مي بينند و اين بدين معني است كه اسلحه كمري كاليبر 38 SW هنوز از رده خارج نگرديده و عملياتي است.البته در چند سال قبل سلاح مشابه اي نيز از كشور برزيل خريداري گرديد كه از نظر ظاهري هيچگونه تفاوتي با اسلحه كمري كاليبر 38 SW ندارد و تنها تفاوت آن اين است كه سوزن اسلحه كمري كاليبر 38 SW به قسمت خروسك يا چخماق متصل ميباشد ولي در سلاح مشابه برزيلي سوزن در داخل سلاح تعبيه گرديده است. اسلحه كمري كاليبر 38 SWدر 2 مدل لوله كوتاه و لوله بلند عرضه شده كه با توجه به نوع ماموريت نيروهاي استفاده كننده انتخاب مي گردد.(مدل لوله بلند توسط پرسنلي كه از لباس فرم استفاده مي كردند و اين امكان را داشتند كه سلاح خود را در قلاف چرمي و بر روي كمر حمل نمايند استفاده مي گرديد و مدل لوله كوتاه معمولا توسط كارآگاهان اداره آگاهي يا مامورين مخفي استفاده مي شده است). مدلهاي مشابه اين سلاح كه توسط كارخانه هاي كلت و كبرا توليد شده است نيز در ايران استفاده شده است.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبله همينطوره كه فرموديد.سلاح جالبيه ولي فكر كنم كارخانه هاي توليد اسلحه در ايران خيلي هم به فكر توليد سلاح كمري نيستند و تمركزشونو گذاشتن روي سلاحهايي با قدرت تخريب زياد. اينطور نيست.شايدم من اشتباه مي كنم ولي هنوز سلاح كمري ساخت ايران نديدم